آنها به سوی ما گلوله...

ما بر لب های هم بوسه!

این مه که می بینید

                         روزی

آفتابی از عشق

پر پرهای کبوتر

و ستاره هایی باز

لبخند بر لب....

آن سه آذرخش جاویدان

برای لب های عاشق

بوسه و سرود

و گلوله ها

              آنوقت

به سویی بی سو ! *

 

بوسه های ما، اسلحه ما است

پیشنهادی برای دانشجوها در برگزاری مراسم 16 آذر 1384

احمد زاهدی لنگرودی

http://leebar.blogspot.com

 

16 آذر روزی است که جنبش دانشجویی هزینه خونین استقلال خواهی و مخالفت با استعمار را پرداخت، روز پیروزی دانشجو بر استبدادی بود که با ریختن خون دانشجوها در دانشکده فنی دانشگاه تهران، رسوا شد. 16 آذر روز جشن پیروزی دانشجوست. روز دانشجوی مستقل ایرانی است. روزی که باید از آن آموخت اسقلال و حفظ کرامت انسانی هزینه دارد و ما عاشقانه هزینه آن را پرداخت می کنیم. همان طور که شاعر بزرگ مردم سروده: خون ما پیرهن ...

با اینکه از هم اکنون برخی سایت های اینترنتی که بلندگوی تفکرات ارتجاعی هستند از هر دوسوی درون و بیرون کشور و از هر دو طیف چپ و راست، برای هم خط نشان می کشند و برای و بجای بقیه درباره شانزدهم آذر تصمیم می گیرند. باید با دیدی واقعی و منطقی به وضعیت امروز نگریست و امکانات موجود برای بزرگداشت این روز را بررسی کرد. می بایست تفکر تمامیت خواهی را که سعی دارد با حذف دیگران با اهرم های حکومتی و غیره... مانع از برگزاری بزرگداشت این روز مهم که پایه جنبش دانشجویی ایران است، شود؛ مقابله کرد. در شرایط فعلی باید با هوشیاری تمام، مانع طیف هایی از درون دانشجوها که به دنبال کسب هویت کاذب قصد دارند جنبش دانشجویی را منحرف کرده و یادبود دانشجویان 16 آذر را به نام دار و دسته های خود تمام کنند شد. تا مانند سال گذشته نشود که هر بی سر و پایی در دانشگاه هر چرندی را بگوید و قصد غصب عمل مستقل دانشجویان را نماید. باید این روز را روز شادی نامید که گرچه جنبش اسبق دانشجویی ایران در این روز کشتگانی به مردم میهن استبدادزده ما تقدیم کرده اما ما عزادار نیستم و خوشحالیم که راهنمایان و بنیانگذاران تفکر اعتراض در دانشگاه ها بر آرمان خود ماندند، تا پای جان، و تن به خفت و خواری بردگی هیچ بیگانه ای ندادند. 16 آذر روز تمام دانشجویان ایرانی است و متعلق به گروه و تفکر و دسته خاصی نیست. روز تظاهرات و خشونت هم نیست. روز آموختن است و طلب حق کردن؛ آنگونه که در شان یک دانشجو باشد. 16 آذر روز رویارویی با دانشجوهای مذهبی یا مخالف اندیشه دیگر نیست. روزی است که می باید به آنها بیاموزیم که مایی که به جهانی دیگر می اندیشیم بهشت موعود آسمانی آنها را در روی زمین برایشان مهیا خواهیم کرد و این تنها با اشاعه مهر و عشق و دوستی ممکن است. اجازه ندهیم با تندروی و خشونت های بی حاصل و شعار زدگی های بی نتیجه، در اعمال و رفتارمان، مثل همیشه دست خالی بمانیم و ناآگاهانی که امروزه مخالف اندیشه اولیه 16 آذر هستند، آنهایی که با انواع رانت های و سهمیه ها وارد دانشگاه شدند و برای حفظ منافع حاکمیت گاهی برخلاف منافع صنفی و اجتماعی دانشجویان اقدام می کنند به این روز پاک و زیبا توهین کنند. ما 16 آذر امسال را برای حتا مخالفان آن، زیبا و به یادماندنی می سازیم. دانشجو زیستن در جهنم را نمی خواهد و حتا آن را به کسی به هیچ دلیل و با هیچ انگیزه ای تحمیل نمی کند. دانشجوها به همه یاد خواهند داد که باید در چارچوب منافع صنفی و همگانی و حول محور اتحادیه ها و تشکل های مستقل دانشجوی گردهم آئیم، با حفظ تفکر خودمان، دیگران را در استفاده از امکانات جمعی شریک و سهیم بدانیم، به هم عشق بورزیم و مهربان باشیم و 16 آذر را به عنوان نماد مبارزه بر علیه بی عدالتی و ظلم گرامی بداریم. نه بهانه ای برای حرکت های اعتراضی خشن کور و بی نتیجه؛ 16 آذر پیش از آنکه روز درگیری و انتقام جویی باشد، روز آگاهی بود. آن سه آذر اهورایی نیز نه قصد خشونتی کور و هرج و مرج طلبی، که قصد اعتراض و تغییری مشخص و آگاهانه و همسو با منافع توده ها، داشتند و خشونت بر آنان تحمیل گشت و آنان را قربانی اهداف سرمایه داری وابسته و ارتجاعی حاکم، کرد. قدر مسلم خشونت ابزار ضعیفان است و دانشجو که به سلاح قدرتمند علم و آگاهی مسلح باشد، دست به خشونت نخواهد زد. ما انسانیم، همانگونه که دشمنان ما انسان هستند. دانشجویان دشمنانشان را واخواهند داشت که به آنها به دیده آدمی بنگرند، وقتی سیستم بیمار باشد، محافظ آن که مخالف ما است، معلول این بیماری خواهد بود، و عمل غیر انسانی او غالباً از سر ناآگاهی و نه صرفاً حفظ منافع سیستمی که سود چندانی برای وی ندارد. اگر دست مخالف را در دست بفشاریم، مشتش را گشوده ایم. هیچ انسانی توانایی مقاومت در برابر سلاح عشق را ندارد. دانشجویان باید عاشقانه هم را دوست بدارند و در آغوش بگیرند و قدر هم را بدارند. نه اینکه مانند عده اندکی از اراذل و فرصت طلبان وابسته به بیگانگان و ناآگاهان در دام افتاده و مرتجعان بی اندیشه و پوسیده، نفرت و خشونت را ترویج کنند و خود تنها نظارگران میدانی باشند که آب گل آلودی دارد برای ماهیگیری. به مزخرفات مطروحه از سوی آنان توجه نکنید. ما فریاد می زنیم، جهانی دیگر هم ممکن است، جهانی که ما در آن آنقدر به مخالفان خود نزدیکیم و آنقدر دوستشان داریم که تاب دشمنی با ما نداشته باشند. آنوقت پیروز میدان تفکر، آدمی است و وظیفه یکایک مردم،  پاسداشت حرمت انسان. رفقای دانشجویی که در 16 آذر کشته شدند، تن به ذلت ندادند و ما نیز هرگز نخواهیم داد. اما امروز اجازه نمی دهیم که مجبور به خشونتمان کنند. اجازه نمی دهیم ما را از هم متنفر کنند. اجازه ندهیم 16 آذر و بزرگداشت آن را به هم بریزند و مخدوش کنند. ما می آئیم که آگاهی بخش باشیم و آن گاه هر انسانی خود رهایی بخش خواهد بود. می توانیم خواسته هایی داشته باشیم، و البته این گام نخست است. می توانیم و باید از حقوق دانشجویان دفاع کنیم، اما این میان باید که با هر دانشجویی، چه آن که مخالف اندیشه ما است و چه آن که حتا در دل گمان می برد با ما دشمنی دارد، امکان گفتگو داشته باشیم. دانشجویان خشونت طلب نیستند. دانشجویان آشوب گرند. آشوبی که اذهان بیگانه با اندیشه برابری و آزادی را به راه خواهد آورد و در برابرشان جهانی زمینی و زیبا می گشاید.

آشوبی عظیم بگذشته است. آشوبی دیگر در راه است. می توان و باید آن چه درست می دانیم را به دیگران منتقل کنیم، اما حقنه نمی کنیم که این کار زورمداران و قلدرمابان است و نه کار اندیشمندان و آزادی خواهان. دانشجو مستقل است. از دوستان دانشجویمان بخواهیم که مستقل باشند. بخواهیم که هویت داشته باشند و همسو با خواست های همگانی دانشجویان پیش بروند. بیائیم 16 آذر امسال را با عشق و مهر و دوستی، به گونه ای دیگر برگزار کنیم. بیائیم برای یک بار هم که شده، شعار ندهیم و عمل کنیم. بیائیم عمل خود را انسانی کنیم و از خشونت بپرهیزیم.

عاشق بشویم. هم دیگر را ببوسیم. اسلحه ما عشق است و این خود بزرگترین نافرمانی دربرابر نظام اخلاق گرای مستبد سرمایه دار سنتی و وابسته ای خواهد بود که مانع از ایجاد روابط در بین دانشجویان است. دست دوستانمان را بگیریم و سرود بخوانیم. در برابر هر حمله و تحریکی تنها سکوت کنیم و مدتی دست برداریم و سپس باز ادامه دهیم. دوستانمان را از تاریخچه و نتیجه مبارزات دانشجویی آگاه کنیم. هرچه می دانیم به دیگران، به هر روشی که بلدیم، بیاموزیم. دوستانمان را به عشق و روابط عاشقانه ترغیب کنیم. سلاح ما، بوسه های ما خواهد بود. آنچه که حکومت نمی تواند دربرابر آن هیچ کاری انجام دهد این است دانشجویان عاشق هم باشند، قلب کسی را هیچ سازمان امنیتی نمی تواند تسخیر کند، اما قلب های ما می تواند همه بدی ها را نابود سازد. در برابر تفکیک جنسیتی موضع بگیریم و آن را نپذیریم، هیچ آئین نامه و یا قانونی در دست کارکنان دانشگاه ها وجود ندارد که تفکیک جنسیتی _ این گونه که موجود است _ را تائید نماید و اینها همه اعمال نظرهای شخصی کج سلیقگانی است که خود را حاکم دانشگاه ها می دانند. تعداد دانشجویان به قطع بیش از کارکنان دانشگاه ها است. سلیقه خودمان را به آنها تحمیل کنیم. 16 آذر امسال روز عشق است. دانشجو باید عاشق باشد و این تنها سلاح ما است و خواهد بود.

 

 

 

 

 

احمد زاهدی لنگرودی

http://leebar.blogspot.com

ahmadzahedi@gmail.com

 

 

 

 

 

 

 

 

توضیح: این مقاله به عنوان سخن روز برای وب سایت مستقل دانشجویی آشوب نوشته شده است.http://www.ASHOOB.com         

 

* شعر از نویسنده است.