خطاب به رفقاي دانشجو در آستانه ي 16 آذر1384
بستگي را هم از اند يشه و هم در عمل از خود دور كنيم
احمد زاهدي لنگرودي
16 آذرماه 52 سال پيش، دانشجوها با تجمع در دانشکده فنی دانشگاه تهران در واکنش به سفر ریچارد نیکسون به تهران، و به بهانهي اعتراض به کودتای ٢٨ مرداد، آشوبي بهپا كردند و فریاد بر آوردند: مرگ بر امپریالیسم و مرگ بر استبداد. و این در فضايي بود که تنها چند ماه از کودتا در تابستان ١٣٣٢ میگذشت. زندانها مملو از كمونيستها بود و روزی نبود که خبر دستگیری و شکنجه مخالفین سیاسی سلطنت منتشر نشود! 16 آذر روز هزينه كردن جنبش دانشجويي در راه استقلال راستين و نفي استعمار بيگانه و استبداد سلطنتي بود، هزينهاي كه با كشته شدن سه دانشجوي فعال سياسي ـ بزرگنيا، قندچي و شريعت رضوي ـ همراه شد تا اين روز جاودانه در ايام و خاطر آزادهي انسان ايراني بماند و ماند. و روزی شد که دیگر صرفاً تجلیل و یاد بود آن سه دانشجوی رزمنده نیست، بلکه فرصتی شدهاست، دوباره بر سازش ناپذیری انبوه دانشجویان آگاه و مترقی با استبداد و استعمار و البته اكنون، ارتجاع، و دفاع از آزادیهای عمومی و از جمله تشکل مستقل دانشجوئی و حق سازماندهی برنامه ها و فعالیت های اجتماعی، فرهنگی و سیاسی در دانشگاهها.
در اين روز و براياينروز غالب نهادهاي مدني و احزاب سياسي درون و اپوزوسيون بيانيه و نظر خود را منتشر ميكنند، اين يادبود بنا بر ماهيت وقوعاش نميتواند صرفاً رودادي صنفي باشد و ذاتاً سياسي بوده و هست؛ سياستي فارغ از نظاميگري و توحش كه قاتل دمكراسي و آزادي بوده و هست! بنا بر اين ضرورتاً نبايد بخواهيم كه در اين روز همه يكچيز بگويند و اين روز به زماني براي تبليغ حزب و فرقهاي خاص تبديل شود. مطالبات گسترده و قابلطرح و البته صنفي و سياسي دانشجويي در هر كجا و با هر گرايشي قابل طرح است، آنان كه يك بار دغلكارانه و رذيلانهريال قصد مصادرهي 16 آذر را داشتند تا براي دارو دستهي بيهويت خويش هويتي ـ از جنس استريپتيز در كنفرانش برلين! ـ بهدست آورند، و آن حركت مفتضحانه را افتخار سياسي خود ميشمارند، بار ديگر با روي آوردن به اين سويه، قصد تخريب حركتهاي مستقل و آرمانخواه دانشجويي را دارند كه ميبايست از آن جلو گيري كرد.
تريبونها را با احترام به حق آزادي بيان باز بگذاريم و به همه و حتا مخالفانمان اجازه اظهار نظر بدهيم. اين تست دموكراسي را مفت از دست نداده و 16 آذر به محلي براي اعتبار بخشيدن و آغازيدن حركتي دمكراتيك و هوشمند و خلاقانه، آنگونه كه برازندهي دانشجويان است، تبديل كنيم.
اعتراض به گزينش عقيدتي دانشجوها، اعتراض به انتصاب رئيس معمم دانشگاه تهران، اعتراض به آپارتايد و تبعيض جنسي در دانشگاهها و اعتراض به شهريهي سرسام آور موسسات آموزش عالي غير انتفاعي و دانشگاه آزاد اسلامي و امثالهم در چهارچوب خواستهاي صنفي ميتواند بنياد طرح شعارهاي اين روز باشد، همينطور اعلام حمايت از فعالين كارگري و ايجاد تشكلها و سنديكاهاي كارگري در حوزهي اجتماعي و اعتراض به سياستهاي هستهاي حكومت اسلامي كه كشور را به بيگانگان وابسته ميكند و خطر حمله نظامي را براي ايران ايجاد كردهاست نيز ميتواند در كنارمهمترين مساله كه خواست آزادي بيقيد شرط و فوري تمام زندانيان سياسي و منجمله دانشجوهاي زنداني را در بر ميگيرد، از مواردي باشد كه محل بحث و طرح شعارهاي اين روز قرار بگيرند.
با این همه مبارزه در اعتراض به زندانيشدن دانشجوها و برای آزادی کلیه دانشجویان و زندانیان سیاسی، برسمیت شناخته شدن حق فعالیت آزادانه فرهنگی و سیاسی در دانشگاهها و آزادی ایجاد تشکل های مستقل دانشجويي، اهداف نخستيني هستند که جنبش دانشجوئی میتواند و باید خود را حول آنها سازمان و گسترش دهد. بنابراين در اين روز بهترين زمان طرح اين مسائل بهدست خواهد آمد.
بايد راه بحثها را باز كرد و فارغ از اختلافات و جهتگيريهاي بياساس و كودكانه، فارغ از اتهام زدن و يا تبليغ چيزكي! كردن، فضايي باز براي طرح ديدگاهها و راهكارها آماده شود كه چشم دشمن همواره به حركات كوچك و مستقل است تا نقطهي ضعفي به دست آورد و آن ضربه را كشنده و نابود كننده، بر پيكر اين نهال نو رسته، فرود آورد.
جنبش دانشجوئی تنها زمانی میتواند پايدار و از حمایت مردم برخوردار باشد، به اشکال ممكن با توده های کارگر و زحمتکش ارتباط داشته باشد و حمايتي دو سويه ايجاد نمايد. و اين جز با حمايت از كارگران ايران و نشان دادن اينكه آنها تنها نيستند، ميسر نخواهد بود. كارگر و دانشجو دو بازوي جنبشهاي اجتماعي هستند كه ميتوانند در كنار هم جامعه را بهسوي دمكراسي و آزادي سوقدهند. براي اينكار بايد افقها را گشود و تريبونها را بازگذاشت و بستگي را از ذهن و هم در عمل دور كرد تا جهاني ديگر ممكن شود!
16 آذر روز مبارزه با استعمار و استبداد بر همه خجسته باد
احمد زاهدي لنگرودي (وبسايت مستقل دانشجويي آشوب)