احمدی نژاد و کاریکاتور حضرت محمّد

 

انتشار کاریکاتور حضرت محمّد توسط کاریکاتوریست دانمارکی در چهار ماه پیش بهانه ای شد برای احمدی نژاد و دارو دسته  دولت او، تا اهداف سیاسی و تبلیغاتی خود را در داخل و خارج از کشور به نحو احسن به پیش ببرند.

طبعاً برجسته کردن کاریکاتور حضرت محمّد می تواند احساسات بسیاری از مسلمانان را که رابطه ای با توریسم و اقدامات توریستی ندارند خدشه دار سازد، اما برای بنیاد گرایان افراطی که بمب گذاران انتحاری را نه تنها تروریسم نمی دانند بلکه مسلمانان معتقدی می دانند که با عملیات انتحاری در راه اهداف خود شربت شهادت می نوشد و مستقیماً به بهشت می روند، نباید این همه تحریک آمیز تلقّی شود، اما چرا بنیاد گرایانی چون احمدی نژاد و دولت او و سردمداران جمهوری اسلامی که از سیاستهای او حمایت می کنند این چنین مسئله کاریکاتور حضرت محمّد را پیراهن عثمان کرده و به بسیج دارو دسته های چماق دار و حزب الهی روی آورده اند، واقعیت این است که احمدی نژاد با شعارهای کاذب عدالت خواهی و مبارزه با فساد و حل مشکلات روزمره مردم در تبلیغات انتخاباتی خود به فریب بخشی از مردم پرداخت اما حال که بر کرسی ریاست جمهوری اسلامی تکیه زده است، نه می تواند به شعارهای عدالت خواهی جامعه عمل بپوشاند، نه می تواند به فساد ریشه دار ارگانها و نهادهای رنگارنگ جمهوری اسلامی پایان دهد.و نه می تواند به خوسته های روزمره مردم پاسخ دهد.

بی جهت نیست که دولت او به شدید ترین وجهی به سرکوب مبارزه سندیکایی کارگران شرکت واحد می پردازد و رهبران این حرکت را به همراه بخشی از خانواده هاشان به زندان می اندازد و به کوچکترین خواسته های رفاهی آنها پاسخ مثبت نمی دهد.

وقتی ناتوانی دولت احمدی نژاد در تحقق شعارهای مردم فریب روشن تر می شود و فشارهای روزمرۀ زندگی، مردم را در چمبرۀ خود می چلاند، آنوقت دولتی که شعارهای دفاع از مستضعفین را می دهد مجبور می شود به عوامل تبلیغاتی نامربوط به زندگی مردم پناه برد.از این روست که آنها پخش مجدد کاریکاتور حضرت محمّد را همچون نعمت الهی می قاپند و چماقداران و اوباش حزب الهی  را هر روز به جلو سفارتخانه های دانمارک، آلمان، فرانسه، بلژیک ... روانه می کنند و مزدوران تبلیغاتیشان در صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران با فیلمبرداری از تظاهرات اوباشان، آنها را مردم مسلمان ایران می دانند. در حالیکه مردم هیچگاه در چنین اقداماتی شرکت نمی کنند و فریب چنین تبلیغاتی را نمی خورند و به هر طریق ممکن تلاش می کنند، سیاستهای رژیم در تحریم کالاهای دانمارکی را نیز به شکلی خنثی کنند، همانطور که فوراً نام شیرینی (دانمارکی) را به شیرینی (گل محمّدی) تبدیل کردند تا از سدّ سیاستهای تحریم دولت احمدی نژاد عبور کنند. 

اما بهانه کردن کاریکاتور حضرت محمّد تنها شیوه فریب مردم و منحرف کردن افکار مردم از مشکلات واقعیشان نیست، بازی با کارت غنی سازی اورانیم و درگیر شدن با سازمان بین المللی انرژی اتمی بر کشورهای اروپایی و آمریکا نیز با همین هدف صورت می گیرد و با این سیاست بحران آفرین تلاش می کنند ایران را به لبه پرتگاهی  بسیار خطرناک سوق دهند تا با اتکا به این بحران سازی بتوانند به راحتی مبارزات حق طلبانه مردم در رسیدن به خواسته های صنفی و آزادی خواهانه شان را سرکوب کنند.

اما مردم کشور ما پس از چند دهه حکومت سیاهی و تباهی جمهوری اسلامی، فریب این شگردهای آخوندی را نخواهند خورد.

بهرنگ ریاحی

19 فوریه 2006

 

-------------------------------------------------------------------------

 

مذهب شمشیر و خون و کاریکاتور حضرت محّمد

 

چاپ مجدّد کاریکاتور حضرت محمّد در بسیاری از روزنامه های کشورهای اروپایی چهار ماه پس از انتشار اولیه آن در یک روزنامه دانمارکی، شاید اقدامی از سر حمایت از آزادی بیان باشد و شاید اهداف دیگری را دنبال می کرده است که خود این موضوع می تواند محور مقاله دیگری باشد.

واکنش بسیاری از مسلمانان در کشور های اسلامی می تواند قابل فهم باشد اما تظاهراتِ سازمان یافته در کشورهایی چون لیبی و سوریه، خود موضوع دیگری است. یا تظاهرات سازمان یافته  توسط احزاب بنیادگرا در کشورهایی چون پاکستان و اندونزی، فیلیپین یا افغانستان نیز می تواند مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد اما برای من که از ایران آمده ام بررسی واکنش جمهوری اسلامی به دلیل شناختم از این کشور در اولویت قرار دارد.

خدشه دار شدن احساس مسلمانی که دین را به عنوان اعتقاد شخصی خود قبول دارند نو احترام ویژه ای برای حضرت محمّد قائل اند، طبعاً می تواند قابل فهم باشد یا حتّی خدشه دار شدن احساسات افرادی چون آیت الله منتظری که تلاش می کنند چهره انسانی به همراه با رأفت و عطوفت از اسلام نشان دهند، نیز قابل فهم است. زیرا او برای اعتراض به قتل و عام زندانیان سیاسی در شهریور سال 1367، عطای قائم مقامی ولایت فقیه را به لقایش بخشید و خانه نشین شد.

اما برای طرفداران خامنه ای و رئیس جمهور منتصبش احمدی نژاد که همواره از حکومتِ تمام عیار مذهبی نما دفاع می کنند و برای مردم حقی قائل نیستند و خود را پیروان مذهب خون و شمشیر می دانند، چنین واکنشهای خشمگینی تعجب برانگیز است و بیشتر انگیزه شان از این خشم و غضب سازمان یافته، بهره برداری سیاسی از انتشار این کاریکاتورهاست.

این باند جنایت کار که پیرو ادغام کامل دین و دولت است در چند دهه اخیر آنچنان جنایاتی را سازمان داده است که نمی تواند از رأفت و عطوفت اسلامی و بر خورد انسانی سخن بگوید. آنها کسانی هستند که هر گاه تصویری از حضرت علی منتشر می کنند، ذوالفقار او را یعنی شمشیر دو دمش که خون چکان است را به نمایش می گذارند و این حدیث را روایت می کنند که حضرت علی در یکی از جنگها آنقدر خون ریخت که تا زانوان اسبش خون بالا آمد.

همین دار و دسته  کسانی هستند که رئیس جمهورش مأمور تیر خلاص در زندان های رژیم بوده است. همانهایی هستند که قتل و عام جوانان در خرداد 1360را سازمان داده اند و حتی به زخمی ها هم رحم نکردند و به جای معالجه آنها در بیمارستانها، دستور تمام کش کردن آنها را صادر کرده اند.

این باند جنایت کار همانهایی هستند که به فرمان خمینی در چند هفته شهریور سال 1367 دهها هزار زندانی را که دوران محکومیتشان را می گذراندند حلق آویز می کردند و پور محّمدی یکی از اعضای سه نفری اجرای این حکم ضد بشری اکنون وزیر کشور دولت احمدی نژاد است.

این جنایت کارها همانهایی هستند که قتل های زنجیره ای روشنفکران را سازمان داده اند که در جریان آن داریوش و پروانه فروهر، محمّد مختاری و محمّد جعفر پوینده و بسیاری از روشنفکران را به فجیع ترین وضعی به قتل رسانده اند و حالا محسن اژه ای یکی از سازمان دهندگان این جنایت فجیع وزیر اطلاعات دولت احمدی نژاد است.

این جنایت کاران همانهایی هستند که مزدوران تروریست وزارت اطلاعات و سپاه پاسدارن نزدیک به 300 نفر از رهبران و فعالین احزاب و سازمان های اپوزیسون را در برلین، وین، رم، نیکوزیا، ترکیه، کردستان عراق، بلوچستان و پاکستان و بسیاری دیگر از کشورهای جهان به قتل رساندند.

باندیی چنین جنایتکار با چنین پروندۀ سیاه و ننگینی نمی تواند خود را منادی رأفت و عطوفت اسلامی بداند و خود را مدافع احساسات پاک مسلمانان قلمداد کند و " حافظ " در چند قرن پیش خوب این جماعت ملعون را شناخته بود، وقتی که گفت:

واعظان کین جلوه بر محراب می کنند                                    چون به خلوت می روند آن کار دیگر می کنند.

 

بهرنگ ریاحی

21 فوریه 2006