ما و رئیس جمهور جلال طالبانی

 

اکبر تک دهقان

16 اسفند 1384- 7 مارس 2006

 

اینکه بعضی از سازمانهای سیاسی مبارز ایرانی مواضعی غیردوستانه، حتی تحقیرآمیز نسبت به رئیس جمهور عراق آقای جلال طالبانی اتخاذ میکنند، قابل درک نیست. مبارز خوشنام و دوست سازمانهای سیاسی و مردم ایران جلال طالبانی، آنهم در شرایطی  بسیار سخت، چه اقداماتی باید انجام دهد و چه مواضعی باید اتخاذ کند، که  تا کنون از آن طفره رفته است؟ از این گذشته، احزاب ایرانی چه سندی مبنی بر اقدامات " قومی"  و  یا   "ناسیونالیستی " جلال طالبانی میتوانند ارائه دهند، که سیاستهای دموکراتیک او را زیر سوال ببرند؟ رئیس جمهور عراق در شرایط  بسیار پیچیده ای، بنماینده گی از سوی جنبش دموکراتیک کردستان، مسئولیت سیاسی در کشوری  تحت اشغال را بعهده گرفته اند. آیا عدم پذیرش چنین تعهدی، میتوانست شرایط بهتری را برای مردم عراق تضمین کند؟ سازمانهای سیاسی ایرانی بویژه چپ، چه دلایل جدی علیه مسئولیت پذیری شجاعانه او در قبال سرنوشت میلیونها نفر از مردم عراق دارند؟  جلال طالبانی یک مبارز دموکرات و مدافع  منافع  و زندگی صلح آمیز مردم عراق و ایران، و مخالف جدی جنگ و درگیریهای خشونت بار میان دسته جات کنونی در عراق است. آیا  فردی شایسته تر و تواناتر  از او در عراق امروز وجود داشت؟  و آیا همه ما، او را کم و بیش، نمی شناسیم؟ جلال طالبانی در هیچ اظهار نظری، از کشمکشهای قومی و یا ناسیونالیستی، نه در عراق و نه در ایران، حمایت نکرده است؛ بر عکس، او همواره بر زندگی متمدنانه و مسالمت آمیز ملل مختلف، تأکید نموده است. براستی دلیل بدبینی برخی سازمانهای چپ ایرانی نسبت به او چیست؟ ما چه دلیلی داریم که از ریاست جمهوری او در کشوری در همسایگی خود، نگران باشیم؟ آیا او بهترین سیاستمدار در کشوری همسایه مردم ایران، در شرایط فوق العاده حساس کنونی نیست؟ یک مقایسه ساده میان رئیس جمهورعراق و رؤسای جمهور در کشورهای پاکستان، ترکیه، افغانستان، حکام کشورهای عربی و حتی کشورهای ظاهراً اروپایی قفقاز و آسیای مرکزی، این واقعیت را روشن میکند؛ در احترام به مردم کردستان، از مقایسه او با جانوری نظیر احمدی نژاد، پرهیز کنیم. اگر جلال طالبانی، حاضر به پذیرش مسئولیت ریاست جمهوری در عراق گسیخته، طعمه قدرتهای امپریالیستی و گروگان باندهای جنایتکار نمی گشت، ما بعنوان فعالین و سازمانهای سیاسی چپ ایرانی، حتماً باید او را به قبول این مسئولیت تشویق مینمودیم.

 

آقای طالبانی هرگز از حمله نظامی به ایران، صحبت و پشتیبانی نکرده است. آیا این موضوع برای مردم و سازمانهای سیاسی ایرانی اهمیت ندارد؟ او در کشوری در همسایگی ایران مهمترین مسئولیت سیاسی را بعهده دارد، که بدون توافق آن، حمله نظامی ارتشهای امپریالیستی  به ایران، بسیار مشکل است. از این رو، سازمانهای سیاسی ایرانی نمی توانند، دراساس روشی خصمانه، حداقل در این مورد بسیار سرنوشت ساز، نسبت به رئیس جمهور عراق، در پیش بگیرند. 

 

برخی فعالین سابق و یا کنونی سازمان چریکهای فدایی خلق ایران- اقلیت، مواضعی نسبت به اتحادیه میهنی کردستان عراق و شخص جلال طالبانی اتخاذ نموده اند، که در چهارچوب استانداردهای شناخته شده فدایی قرار ندارند. جریان فدایی ( اقلیت) نمیتواند دارای مواضعی غیردوستانه نسبت به اتحادیه میهنی کردستان عراق بوده، بطریق اولی، نباید علیه سیاستهای آن، در بازسازی دموکراتیک جامعه عراق برخورد کند. اتحادیه میهنی کردستان عراق، در دوران تشکیل و فعالیت آن، برای دموکراتیزاسیون جامعه عراق، توسعه اقتصادی- اجتماعی کردستان و حل دموکراتیک مسئله ملی، دوستی و مناسبات صلح آمیز با مردم ایران تأکید نموده است؛ همچنین نظیر همه احزاب دیگر نیز، اشتباهات خود را، در برخورد به حقوق دموکراتیک مردم و مناسبات با سازمانهای سیاسی دیگر داشته است. چپ ایرانی، دلیلی بر تجدید نظر در قضاوت پیرامون این حقیقت ندارد. فعالین سیاسی ایرانی، بویژه مبارزین چپ، همواره به مردم کردستان و قهرمانیهای پیشمرگان آن، همچنین در عراق، مدیون هستند. از این رو پشتیبانی از تلاشهای اتحادیه میهنی کردستان، برای ایجاد صلح و ثبات در عراق، نه فقط قابل انتظار، بلکه ضروری است.