قطعنامه هاى مصوب دومين گردهمائى ج.د.ل: پژواكى از صداى سوم؟

در سخنرانى حاضر كه به انتقاد از قطعنامه هاى مصوب دومين گردهمائى سراسرى جمهوريخواهان دمكرات و لائيك در شهر هانوفر به تاريخ ۲۴ تا ۲۶ فوريه ۲۰۰۶ اختصاص دارد، به اسناد زير استناد مى گردد كه از ميان آنها دو سند آخرى (شماره هاى ۳ و ۴) تاكنون انتشار بيرونى نيافته اند. نظر به اهميت دو سند مزبور در فهم نحوه عملكرد گروه كار سياسى شوراى هماهنگى منتخب نخستين گردهمائى، به پيوست اتشار مى يابند. فهرست مطالب بدين قرارند:

1)       مهرداد باباعلى، "سياست و گفتمان جمهوريخواهانه، نگاهى ديگر به مداخله گرى سياسى"، سايت صداى ما، ۲۰ دسامبر ۲۰۰۵، رجوع كنيد به بخشهاى سوم و چهارم اين مقاله.

2)       مهرداد باباعلى، "مرورى بر كارنامه يك سال و نيم شوراى هماهنگى جمهوريخواهان دمكرات و لائيك، قسمت اول، پيدايش شوراى هماهنگى"، سايت صداى ما، ۱۵ فوريه ۲۰۰۶، رجوع كنيد به بند ۱۱ اين مقاله تحت عنوان "۱۱- گروه كار سياسى و بحران هسته اى".

3)       مهرداد باباعلى، "پرسشهائى پيرامون 'پرونده هسته اى ايران' و چگونگى اتخاذ موضع از جانب جمهوريخواهان دمكرات و لائيك"، ۱۴ ژوئن ۲۰۰۵.

4)       مهرداد باباعلى "گزارش جلسه ۹ اوت ۲۰۰۵ گروه كار سياسى جمهوريخواهان دمكرات و لائيك"، ۱۵ اوت ۲۰۰۵.

مهرداد باباعلى

بيست و دو ارديبهشت ۱۳۸۵- دوم مه ۲۰۰۶

 

 

 

 

پرسشهائی پيرامون “ پروند ه هسته ای ايران”

و

چگونگی اتخاذ موضع از جانب جمهوری خواهان دمكرات ولائيك

 

مهرد اد باباعلي

۱۴ ژوئن ۲۰۰۵

 

مطابق قرار گروه كارسياسی در تاريخ ۳۱ ماه مه ۲۰۰۵، پرسشهايی را كه به گمان من می توانند در امر اتخاذ موضع از جانب ما پيرامون پرونده هسته ای ايران مطرح باشند در ذ يل عنوان می كنم ضمن آن كه واقفم اين پرسشها جامع، كافی و وافی نمی باشند و بايد با پرسش د يگر اعضا ومشاورين گروه كارويحتمل د يگر همراهان تكميل گرد ند.

١ـ آيا ج.د.ل. بايد به تد وين اصول كلی د رخصوص مقررات بين الملل و ميليتاريسم بسند ه كند يا همچنين بايد به طرح سياستگزاری مشخص د رعرصه بين المللی و خاورميانه اقد ام ورزند؟

٢ـ قرارد اد” منع گسترش سلاحهای نابود ی جمعی” به ابتكار چه كشورهاو باچه اهد افی شكل گرفت و موضع كنونی آمريكا و د يگركشورهای تنظيم كنند ه آن د رقبال اين قرارد اد كد ام است؟

۳ - با توجه به خصلت ظاهرا “ د اوطلبانه” پيوستن به قرارد اد” منع گسترش سلاحهای نابود ی جمعی”، حقوق و وظايف كشورهای وابسته كد امند؟ تحت چه شرايطی می توان ازاعمال ضوابط انضباطی د رباره آنها سخن گفت و مراحل تعقيب و اجرای آن كد امند؟

۴ـ مزايا و مضرات پيوستن به پروتكل الحاقی منع گسترش سلاحهای نابود ی جمعی كد امند؟ و تخطی از اجرای مفاد آن، چه ضوابط انضباطی را بد نبال د ارد؟ وحد ود اختيارات آژانس بين المللی انرژی اتمی تا چه اند ازه با حق حاكميت مردم ايران مطابقت د ارد؟

۵ - بهره برد اری از انرژی هسته ای و برخورد اری از تكنولوژی آن چه مزايا و مضراتی برای ايران د ربردارد؟

۶ - چگونه می توان بلحاظ فنی، حقوقی وسياسی مانع بهره برد اری نظامی از تكنيكهای غنی سازی گرديد؟  

۷- تاچه اند ازه استفاد ه يا عد م استفاد ه ازانرژی هسته ای و يا برخورد اری از سلا حهای هسته ای تابع مقررات بين المللی است؟

۸- جايگاه سلا حهای هسته ای د رمجموعه قرارهای نظامی (كلاسيك و غير كلاسيك) اززمان طرح پروژه جنگ ستارگان كد ام است، و نيز وزن و اهميت آن د ر قياس با د يگرسلا حهای نابو د ی جمعی چيست؟

۹- كشورهای عضو كلوپ هسته ای وكشورهای برخورد ار از سلا حهای هسته ای د رسطح بين المللی و خاورميانه ازچه تعاد ل سياسی ونظامی برخورد ارمی باشند؟

۱۰- نقش سازمان ملل د رامرمربوط به اعمال مقررات بين المللی پيرامون نابود ی باكنترل سلاحهای هسته ای و كونوانسيونل نابود ی جمعی كد ام است؟

۱۱- مراحل عمد ه د ردستيابی ايران به انرژی هسته ای از د هه پنجاه ميلادی تا كنون چه بو ده است و اهد اف نظامی تا چه اند ازه از بد و امر در اين امر تعقيب شد ه اند؟ تفاوت رژيم شاه و رژيم جمهوری اسلامی د راين خصوص كد ام است؟ اين پروژه قبل وبعد از جنگ با عراق، و قبل يابعد از جنگ اول و دوم خليج چه مراحلی را طی كرده‌ی است؟

۱۲- آيا مامخالف كاربست نظامی انرژی هسته ای می باشيم يا مخالف استفاد ه ازآن بطوركلی؛ و آيا ما مخالف سلاحهای هسته ای هستيم يامخالف ميليتاريسم وتوسل به هرگونه سلا ح و اقد امات نظامی بطوركلی؟ آيا د رصورت وجود يك جمهوری د مكراتيك و لائيك ما بابرخورد اری از تكنولوژی هسته ای بلحاظ اصولی مخالف می باشيم؟

۱۳- ماجرای كنترل سلاحهای هسته ای بعنوان موضوع مذ اكره د ول غرب باجمهوری اسلامی چه مراحلی راسپری كرده و تاچه اند ازه خود اين مذ اكرات وسيله تضعيف يا تقويت رژيم بو د ه ومی باشد؟

۱۴- نقش كنترل دمكراتيك(مطبوعات، رسانه های جمعی، جامعه مد نی، نهاد های انتخابی، احزاب و غيره) و حق حاكميت مرد م درامرپيمانهای بين المللی، نظامی، و بطوركلی د ستگاه امنيتی- نظامی كد ام است؟

- سياست د فاعی ما وديگر د ول منطقه با توجه به حضورنظامی آمريكا د رمنطقه از چه قراربايد باشد؟ ۱۵

۱۶- پرنسيپها و سياستهای ماد رايجاد هرگونه مناسبات باايالات متحد ه واسرائيل د رچهارچوب يك جمهوری د مكراتيك و لائيك كد امند؟

۱۷- اشكال عمد ه بروز ماجراجوئی های هسته ای رژيم كد امند، و تاچه اند ازه و باچه شروطی بايد از پرونده هسته ای برای اعمال فشاربررژيم استفاد ه كرد؟

۱۸- آ يا ما از اعمال مجازاتهای اقتصادی (نظيرتحريم)، و ديپلماتيك عليه ايران تحت حاكميت جمهوری اسلامی به عنوان وسيله ای به منظورتطبيق آن بامقررات آژانس بين المللی يا” جامعه بين المللی” حمايت می كنيم؟

۱۹- موضع ما د رقبال حملات نظامی احتمالی اسرائيل يا آمريكابه تاسيسات هسته ای ايران كد ام است؟

۲۰- نقش ميليتاريزم آمريكا و جمهوری اسلامی د ردامن زد ن به بحران منطقه خليج و خاورميانه كد امند؟

١۲- تناسب قوا فيمابين اروپا و آمريكا د رامرتصميم گيری پيرامون مسائل خاورميانه و ايران چگونه است؟

۲۲- رابطه مباحثه و اعمال فشارحول سلاحهای هسته ای و د نبال كردن امرنقض حقوق بشر د رايران كد امند؟ مقابله باميليتاريسم و تروريسم رژيم جمهوری اسلا می چه ارتباطی بامبارزه عليه نقض مستمرحقوق بشر توسط اين رژيم د ارد؟

۲۳- برخورد مابه نظاميگری و سلاح های نابود ی جمعی (اعم ازكونواسيونل وغيركنوانسيونل) د رسطح بين المللی و د ر ايران كد ام است؟

*****

 

گزارش جلسه ٩ اوت ٢٠٠٥ گروه كار سياسى جمهوريخواهان دمكرات و لائيك

حاضرين: نسترن امجدى، مهرداد باباعلى، حيدر تبريزى، شهرام قنبرى، باقر مرتضوى

غايبين: فريدون احمدى، مهرداد درويش پور، جلال شالگونى 

با توجه به غيبت مسئول گروه كار سياسى، فريدون احمدى، بنا بر درخواست حاضرين، مهرداد باباعلى تهيه گزارش جلسه را بعهده گرفت. مع الوصف بدليل فقدان مسئوليت رسمى، گزارش حاضر نمى تواند منعكس كننده و سند رسمى جريان جلسه مزبور باشد و به امضاى شخصى در اختيار اعضاى شوراى هماهنگى قرار مى گيرد. باشد كه نقصانهاى احتمالى آن با گزارشات ديگر حاضرين به شورا رفع گردد.

در جلسه مزبور قاعدتا مى بايد بحث مربوط به "بحران هسته اى" كه از هفته هاى پيش (از جمله در جلسه مورخه سه شنبه ٢٦ ژوئيه ٢٠٠٥) با حضور مشاورين گروه كار سياسى آغاز شده بود، پيگيرى مى شد. اما از آنجا كه از جانب مسئول گروه كار با مشاورين تماسى حاصل نشده بود، تنها شهرام قنبرى بنا به احساس مسئوليت فردى مطابق با قرار جلسه مورخه ٢٦ ژوئيه در جلسه حضور به هم رسانده بود تا در مورد كمبودهاى اساسى در امر تماس گيرى و پيگيرى كار در اين مورد جويا شود. شهرام قنبرى بدرستى يادآورى كرد كه در جلسه ٢٦ ژوئيه ٢٠٠٥ تصميم گرفته شده بود كه هر كسى خواهان طرح بحث اثباتى در مورد موضوعات گرهى مربوط به بحران هسته اى است مى تواند در جلسه بعد (٩ اوت ٢٠٠٥) با تدارك كافى و با برخوردارى از وقت لازم آن را ارائه دهد. وى شخصا براى ارايه بحث تدارك ديده بود، در حالى كه هيچ پيگيرى در اين خصوص صورت نگرفت. وى ضمن انتقاد از عدم تماس با وى و ساير مشاورين يادآور شد كه برخى از دوستان ضمن آن كه در جلسات پيشين بر سرعت عمل در تهيه سندى پيرامون بحران هسته اى اصرار مى ورزيدند، تا آنجا كه ضرورت هر گونه كار تداركاتى را بدليل ضيق وقت انكار مى كردند، به محض آن كه روال كار مباحثات فشرده پيرامون اڍن امر تعيين گرديد، از پيگيرى تصميمات اخذ شده احتراز جسته اند و خود را ملزم به توضيحى نمى بينند. با توجه به اين بى نظمى و تعلل جدى، شهرام قنبرى ترديدهاى خود را درباره همکارى با گروه به عنوان مشاور ابراز داشت و تنها دليل حضور خود را، احترام به جمع و عزيزانى كه از وى به عنوان مشاور دعوت به عمل آورده اند، دانست.

مهرداد باباعلى به عنوان يكى از اعضاى گروه كار ضمن پوزش از شهرام و ديگر مشاورين، و تاييد اظهارات وى، سه نكته را مورد تاكيد قرار داد:

الف) ظرف دو هفته اخير، گروه كار سياسى نه در قبال مسئله اعتصاب غذاى گنجى و نه در مورد مسئله مقاومت مردم كردستان و حمايت از آن هيچگونه واكنشى نشان نداد. من به سهم خود و برخى ديگر از دوستان شوراى هماهنگى نظير سياوش فرجى و رضا اكرمى در اين موارد براى مسئول گروه كار و ديگر اعضاى گروه كار سياسى و شورا يادداشتهايى فرستاديم كه بى جواب ماندند. طبعا اين سكوت به دليل عدم اعتقاد ما به حمايت از اين مبارزات نيست، اما نشان از فقدان جديت و حساسيت لازم، يا مشغله هاى ديگر فردى ما دارد. اما اين مانع از آن نشده و نخواهد شد كه همراهان و نيروهاى سياسى مجموعه گروه كار سياسى را مسئول بدانند و انواع فرضيه ها را درباره سكوتمان متصور شوند. گلايه مبارزين كرد از ما به حق است. و متاسفانه تنها پاسخ ما مى تواند تصديق عدم جديتمان باشد!

ب) براى من اصلا قابل فهم نيست چرا در ارتباط با بحران هسته اى و تداركى كه براى پيشبرد بحث در نظر گرفته شده بود، هيچگونه تماسى براى حضور مشاورين در جلسه حاضر گرفته نشده است.

ج) از بدو تاسيس گروه كار سياسى برخى از دوستان در بيش از نيمى از جلسات حضور بهم نرسانيده اند. شش جلسه نخست گروه كار سياسى كه بايد ساختار، تقسيم كار درونى و اعضاى مشاور گروه را تعيين مى كرد، بدليل فقدان حد نصاب لازم براى تصميم گيرى كه در ابتدا ٥ نفر بود، از قدرت تصميم گيرى محروم بود. اين امر به شورا گزارش نشد و تصميم ما در اين خصوص پائين آوردن حد نصاب تصميم گيرى از ٥ نفر به ٤ نفر بود تا از فلج سياسى در امر تصميم گيرى رها شويم. امروزه نيز تنها به دليل اين حد نصاب چهار نفره، جلسات ما غالبا رسميت مى يابد. ضوابط درونى ما متناسب با عدم رعايت و احترام به اوليه ترين ضوابط كار جمعى شكل گرفته است و متاسفانه اين عدم حساسيت در ميان اعضاى گروه تا آنجا به يك هنجار عادى تبديل شده است كه ظرف دو هفته اخير، عليرغم حساسيت سياسى ويژه واقعه اعتصاب غذا و مبارزات كردستان، غالب واكنشها از بيرون گروه كار صورت گرفته است و نه از درون ما.

نسترن امجدى و حيدر تبريزى بر اين باور بودند كه اين مشكلات در همه گروه هاى كار وجود دارد و بحث درباره آنها بدون حضور غايبين فايده بخش نخواهد بود. حيدر تبريزى تمايلى به ورود در جزئيات نداشت و در خطاب به پرسشهاى مهرداد باباعلى پيرامون مسئوليت عدم واكنش درباره حوادث اخير بر اين باور بود كه اين پرسشها به او مربوط نمى شوند بلكه مهرداد باباعلى مى تواند آنها را از فريدون احمدى بپرسد.

نسترن امجدى در مورد غيبتها در طول جلسات گروه كار سياسى بر اين باور بود كه اين امر از نوع برخوردهاى غير تفاهم آميز و نفى كننده نشئات گرفته است. وى ضمن تاييد واقعيت عدم واكنش گروه كار سياسى در مورد قضيه گنجى و كردستان، و نيز عدم پيگيرى مسئله بحران هسته اى مطابق قرارهاى جلسه ٢٦ ژوئيه، علت اين امر را در فقدان مكانيزمهاى لازم دانست.

باقر مرتضوى شگفتى خود را از طرح مسئله "عدم تفاهم" از جانب نسترن بعنوان توجيه گر غيبت ابراز داشت و جوياى اين امر شد كه اگر منظور از "عدم تفاهم" وجود تفاوت نظر، اختلاف عقيده، برخورد آرا و انتقاد است كه در آن صورت با رفع "عدم تفاهم" ديگر از تنوع نظرى در جمعمان خبرى باقى نخواهد ماند. اما اگر منظور اعمال برخوردهاى خصمانه با اين و يا آن عضو گروه از جانب ديگر اعضاى گروه است، اين برخوردها كدام بوده اند؟ و آيا غيبت عزيزان ما در اين ارتباط است كه ما خود بدانيم گناه ناكرده مان كدام است.

نسترن امجدى، البته در پاسخ به اظهارات باقر مرتضوى، به عدم فهم صحيح اظهارات خود درباره "عدم تفاهم" از جانب باقر اصرار داشت.

شهرام قنبرى در ارتباط با اشاره نسترن به "عدم وجود مكانيزمها" اظهار داشت كه رعايت يكرشته حداقل هاى ضوابط كار جمعى بمراتب ابتدائى تر از طرح بحث مكانيزمهاست. وى پرسيد:آيا مثلا ضابطه اى وجود دارد كه اگر كسى سه يا چهار جلسه بدون هرگونه عذر موجه اى در جلسات گروه حضور به هم نرساند، عضو آن نخواهد بود؟ او پس از دريافت پاسخ منفى، پيشنهاد جلسه اضطرارى در مورد روال كار گروه كار سياسى را مطرح كرد.

 مهرداد باباعلى اين پيشنهاد را پذيرفت و تاكيد كرد كه بدون حل اين گونه مشكلات ابتدائى هرگونه ايجاد انتظار از گروه كار سياسى در خصوص اتخاذ موضع بى معناست و اين امر بايد قبل از هر گونه بحث ديگرى حل و فصل شود، و در غير اين صورت كار گروه كار سياسى بعنوان يك گروه معنى نخواهد داشت.

حيدر تبريزى و نسترن امجدى هر دو به انتقاد از باباعلى پرداختند كه راه حل مشكلات گروه كار سياسى انحلال آن نيست، و بايد با اجتناب از روش محكوم كردن، و با دنبال كردن گفتگو به حل مشكلات يارى رساند.

 باقر مرتضوى انتساب تعبير "انحلال گروه كار سياسى" به اظهارات مهرداد باباعلى را يكسره خطا دانست و به دوستان خاطر نشان كرد كه ابراز حساسيت و دلسوزى درباره مشكلات و ضعفهاى واقعى ما، نه خصومت جويى و محكوم كردن است، و نه طفره رفتن از گفتگو. باقر مرتضوى، بالعكس، از فقدان حساسيت و سياست بازى در مقابل ضعفهاى جديمان گله كرد.

 مهرداد باباعلى نيز قويا تعبير "انحلال گروه كار" را از جانب حيدر و نسترن عزيز نادرست دانست، و اظهار داشت كه برخلاف اظهارات نسترن، ما درباره مسائل اضطرارى از مدتها پيش مكانيزمى را پيش بينى كرده ايم كه به موجب آن مسئول گروه كار قادر به واكنش سريع درباره حوادث اضطرارى است. مشكل اصلى ما همان طوريكه شهرام يادآور شد فقدان رعايت اصول اوليه تر كار جمعى و عدم حساسيت است تا آنجا كه برخى از دوستان چندان بدان خو كرده اند كه هرگونه واكنشى را مترادف با خصومت جوئى مى دانند و فكر مى كنند مشكل گروه كار به فرد آنها ربطى ندارد.

 حيدر تبريزى و نسترن امجدى خواهان آن بودند كه با توجه به حضور چهار عضو از گروه كار سياسى بحث درباره وضعيت گروه كار خاتمه يافته، در مورد مسئله كردستان و گنجى موضع گيرى شود. شهرام قنبرى و مهرداد باباعلى ضمن تاييد صحت حقوقى ضابطه حضور چهار نفر براى رسميت يافتن جلسه، بر اين باور بودند كه چنين نحوه اتخاذ مواضع بلحاظ سياسى صحيح نمى باشد، اما با توجه به سكوت دو هفته اى گروه كار سياسى در مورد مسئله كردستان و گنجى بايد فورا اقدامى صورت گيرد.

مجموعه حاضرين تصميم گرفتند كه فرد يا افرادى داوطلب نگارش متونى در اين مورد شوند و از طريق پست الكترونيكى آن را به نظر اعضاى گروه كار سياسى برسانند و به سرعت در جهت انتشار آن مطالب اقدام به عمل آيد. مهرداد باباعلى مسئوليت نگارش هر دو اطلاعيه را بعهده گرفت و قرار شد پس از تهيه پيش نويس ها، اعضاى گروه ظرف حداكثر يك روز نظرات و پيشنهادات خود را براى وى ارسال نمايند تا وى پس از اصلاح متن، آنها را سريعا به منظور انتشار در اختيار سايت صداى ما قرار دهد. بعلاوه قرار شد نسترن امجدى درباره تعيين روز جلسه اضطرارى پيرامون مشكلات گروه كار سياسى با حضور همه غايبين در اسرع وقت اقدام كند. اين پيشنهاد نيز مورد موافقت عموم حاضرين بود.

در خاتمه بايد يادآور شوم بدليل پذيرش مسئوليت فردى اين گزارش از اختصار اجتناب كردم و با رجوع به ريز يادداشتها و صورت جلسه اى كه تهيه كرده بودم متن حاضر را تنظيم نمودم تا حتى المقدور نكات اصلى اظهارات همه دوستان حاضر در جلسه عينا نقل شود، و امانت لازم رعايت گردد.

 

مهرداد باباعلى

١۵ اوت ٢٠٠٥