تظاهرات ده­ها هزار نفری در تبریز!

 

بهرام رحمانی

bamdadpress@telia.com

 

ده­ها هزار تن از مردم تبریز، روز دوشنبه یکم خرداد ماه 1385، در اعتراض به مطلبی که در یکی از روزنامه­های دولتی صبح ایران درج شده بود به خیابان­ها آمدند و دست به اعتراض گسترده­ای زدند. با هجوم وحشیانه نیروهای سرکوبگر جمهوری اسلامی به تظاهرات­کنندگان، یک نفر کشته و تعداد بی­شماری نیز زخمی و دستگیر شده­اند.

 

 

روزنامه ايران، شماره ٣٤٦٩ روز جمعه مورخ ٢٢/٢/٨٥، در ضميمه صفحه كودك خود مقاله‌ای در قالب طنز که در آن كلمات زشت و اهانت­آمیزی به زبان و شخصيت عمومی مردم آذربايجان شده است را چاپ کرده بود. در واقع انتشار کاریکاتور یک سوسک که  به لاتین گفته: «نمه نه؟» (چی گفتی؟)، بهانه­ای به دست مردم جان به لب رسیده داد تا اعتراض و نفرت بی­پایان اجتماعی خود را بر علیه رژیم جمهوری اسلامی، ابراز دارند.

 

روزهای اخير در دانشگاه­های اردبيل و اروميه، تظاهرات اعتراض‌آميزی صورت گرفته و روز سه شنبه ٢٦/٢/٨٥ دانش­جويان دانشگاه تبريز با اخذ مجوز از رئيس دانشگاه مزبور، ضمن برگزاری تجمع اعتراضی، خواستار رسيدگی و مجازات مسئولان روزنامه ايران و عذرخواهی از همه مردم ايران به ويژه ترك زبان شده‌اند.

 

جمعی از دانشجويان دانشگاه­های تهران نيز در اعتراض به چاپ اين کاريکاتور در برابر دانشگاه تهران اجتماع کردند و دست به تظاهرات زدند. دانش­جویان دانشگاه صنعتی امیرکبیر تهران، در تجمع اعتراضی روز یک­شنبه، به ترکی و فارسی شعار می­دادند: «روزنامه فاشیستی توقیف باید گردد» و خواستار استعفای وزیر ارشاد بودند.

 

هم­زمان با تظاهرات خیابانی مردم تبریز، انجمن دانش­جویان دانشگاه زنجان نیز بیانیه­ای منتشر کرد و در آن جمهوری اسلامی را بانی «تفرقه­افکنی بین اقوام ساکن ایران» خواند و نوشت از ابتدای استقرار حکومت مذهبی در ایران، شاهد سرکوب­ها و اهانت­هایی علیه آذری­ها، کردها، عرب­ها، بلوچ­ها و ترکمن­ها به مراتب فجیع­تر و شدیدتر از آن­چه امروز اتفاق می­افتد بوده­ایم. این انجمن، در بیانیه خود با ذکر این که شوونیسم و برتری­طلبی ابزاری برای تفرقه­افکنی است، نوشته است اما هویت فارس هم زیر چرخ­های ارابه تمامیت­خواهی و انحصار­طلبی حکومت مستبد له شده است... انجمن دانش­جویان دانشگاه زنجان، در این بیانیه با ذکر نمونه­هایی از نقض حقوق بشر و سرکوب­ها در ایران، نتیجه گرفته است که در این شرایط و در کشوری که حقوق بشر نادیده گرفته می­شود باید هشیار بود که در دام تحریکات قومیتی نیافتاد. دانش­جویان دانشگاه زنجان از تمامی قومیت­ها، تشکل­ها و اقشار مختلف می­خواهند که با گام نهادن در راه وحدت و هم­دلی زیر پرچم عدالت و برابری گرد آیند و در راه رسیدن به جامعه دموکراتیک و آزاد به دور از هرگونه تبعیض قومیتی، زبانی و دینی، بیش از پیش تلاش کنند.

 

 

در ادامه این اعتراضات، عصر دوشنبه ۱ خرداد ٨۵، هزاران تن از مردم معترض تبریز، در میدان راسته کوچه منتهی به بازار، به تجمع اعتراضی دست زدند. دقایقی پس از آغاز این تجمع که در ساعت ۱۶ آغاز شد، پلیس به تجمع­کنندگان یورش برد که همین مسئله به درگیری و تعقیب و گریز انجامید. یگان ضد­شورش تبریز، برای متفرق کردن تجمع­کنندگان از گاز اشک­آور استفاده کرد. به گزارش خبرنگار ایلنا از تبریز، بازاريان و كسبه نيز با بستن مغازه­های خود، به اين حركت پيوستند. در پى قطع ارتباط ميان دو سوى شهر، شركت­كنندگان در تجمع خيابان راسته كوچه و بازاز كه شامل منطقه محدوده مركزى تبريز است به سمت استاندارى آذربايجان شرقى و فرماندارى تبريز حركت كردند.

 

بنا به گزارش شمس نیوز از تبریز، معترضین با سر دادن شعار «اولوم اولسون شوونيسمه»، «آذربايجان جانباز، منت آلتيندا قالماز» و...، در مقابل استانداری آذربايجان شرقی تجمع كردند و با سردادن شعار اعتراض خود را به مسئولان اعلام داشتند. شنيده می‌شود كه چندين گلوله نيز شليك شده است و در همان آغاز دو تن از جوانان مورد اصابت گلوله قرار گرفته­اند. شليك گلوله و مجروح شدن اين دو جوان بر استقامت مردم افزوده و شدت شعارهای آنان افزايش می‌يابد. اما ماموران به هجوم خود ادامه داده و تلاش برای متفرق كردن آنان هم­چنان بی­نتيجه می‌ماند. فشار افزون نيروهای امنيتی بر مردم سبب خشم مردم شده و بانك ملت شعبه آبرسانی، بانك ملی شعبه دانشگاه مورد هجوم مردم قرار می‌گيرد و مورد آتش قرار می‌گيرد. در كنار اين حركت يك موتورسيكلت نيروی انتظامی واژگون و به آتش كشيده می‌شود. دو لاستيك خودرو نيز در كنار اين موتورسيكلت به آتش كشيده می‌شود و يك مينی­بوس پليس نيز به آتش كشيده می‌شود. تعداد ماشين­های آتش گرفته شده ٤ يا ٥ دستگاه می‌باشد .

 

بازار اردبيل نيز روز گذشته تعطيل شد. بازاريان اردبيل به دعوت اتحاديه صنفی خود و خودجوش در بعضی مناطق اقدام به تعطيلی مغازه‌‏ها كردند و با تجمع در يكی از خيابان­های شهر به تظاهرات دست زدند. همچنین اعتراض مردم مراغه نیز گزارش شده است.

 

با اعتراض گسترده و مقاومت مردم تبریز در مقابل نیروهای سرکوبگر، سردمداران جمهوری اسلامی، به هذیان و تناقض­گویی افتاده­اند. مدیرکل امنیتی وزارت کشور، چون همیشه تظاهر­کنندگان معترض را به «اوباشگری» نسبت داد، اما هنگامی که مسئولین رژیم، با مقاومت معترضین و گسترش اعتراض آن­ها روبرو شدند، مجبور به عقب­نشینی گردیدند.

 

 

مدير كل امنيتی وزارت كشور، درباره تظاهرات تبریز گفت: نوع حركت­هایی كه در تبريز شكل گرفت فراتر از اعتراض به اهانت صورت گرفته از سوی يك روزنامه، تصور می­شود. اين تجمع بدون مجوز و به صورت غيرقانونی برگزار شده است. درگيری­ها به سمت اوباشگری سوق داده شد... 

 

پورمحمدی، وزیر کشور جمهوری اسلامی، در مورد اعتراض مردم تبریز، گفت: متاسفانه يك اقدام خلاف و مجرمانه در يكی از روزنامه‌‏ها صورت گرفت كه شورای امنيت ملی از دستگاه قضايی خواسته است، اين موضوع را مورد رسيدگی قرار دهد... فرد متخلف كه اقدام به اين عمل مجرمانه كرده بود، دستگير شده و امروز بازداشت می‌‏شود...

 

طرح استيضاح صفار هرندی، وزير ارشاد جمهوری اسلامی، در ارتباط با چاپ کاريکاتوری بر علیه مردم ترک­زبان آذربایجان، در دست تهيه است.

 

به گزارش خبرگزاری دولتی ايران «ايرنا»، هيات نظارت بر مطبوعات در جلسه فوق­العاده خود در روز سه­شنبه، دوم خرداد، با اکثريت آرا به توقيف روزنامه ايران رای داد. وزارت ارشاد علت اين تصميم را انتشار مطالب تفرقه­افکنانه و تحريک­آميز در روزنامه ايران گزارش کرده و گفته است که پرونده اين روزنامه به دادگاه ارجاع می­شود.

 

 

شکی نیست که در چنین شورش­ها و اعتراضات اجتماعی همه مخالفین جمهوری اسلامی، از راست تا چپ شرکت می­جویند و سعی می­کنند جمعیت معترض را به دنبال شعارها و سیاست­های خود بکشانند. بنابراین در این حرکت اعتراضی مردم تبریز، جریانات «پان ترکیست» اعم از طرفداران «آتاتورک»، «گرگ­های خاکستری»، طرفداران «الچی بی»، رییس جمهور سابق جمهوری آذربایجان و طرفداران فردی به نام «چهرگانی»، این حزب­الهی جنگ­طلب دیروزی که امروز پرچم «دمکراسی» بوش در مرکز «دوستی ترک - آمریکایی» در آمریکا بر دوش گرفته و...، سعی کردند حرکت اعتراضی مردم حق­طلب و آزادی­خواه تبریز بر علیه تبعیض و تحقیر و نابرابری جمهوری اسلامی را به میدانی برای طرح شعارهای عفب­مانده و پان ترکیستی و عقب­مانده تبدیل کنند.

 

اگر شوونیست­ها و فاشیست­های ملی و مذهبی و رژیم جمهوری اسلامی، با سرکوب مردم حق­طلب و آزادی­خواه مناطق مختلف ایران، به بهانه حفظ تمامیت ارضی، به سرکوب «ملل» تحت ستم دست می­زنند و به چشم شهروندان درجه دو به آن­ها می­نگرند از یک سو و همه جریانات پان­ترکیسم و قوم­پرست از سوی دیگر به دشمنی و تفرقه دامن می­زنند که ادامه آن به کشتارهای خونین و ویرانگری منجر می­گردد. فجایع و تراژدی بزرگ انسانی که جنگ خونین داخلی و پاک­سازی قومی در یوگسلاوی سابق و رواندا به بار آورد.

 

مبارزه ما کارگران، کمونیست­ها، مردم آزادی­خواه و برابری­طلب، مبارزه سیاسی و اجتماعی و انسانی برای رهایی از ستم ملی و جنسی و استثمار و هرگونه نابرابری و تبعیض است. بنابراین شکی نیست که کارگران، زنان، جوانان و دانش­جویان و مردم آزادی­خواه تبریز، که هم در انقلاب مشروطیت و هم در انقلاب 57 پیشگام بودند، این بار نیز با تداوم اعتراض و اعتصاب خود آغازگر تحول نوین دیگری خواهند شد.

 

امروز رژیم جمهوری اسلامی حامی سرمایه، عامل اصلی همه بدبختی­ها و محرومیت­­های اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی مردم سیستان و بلوچستان، خوزستان، آذربایجان، لرستان، ترکمن صحرا و بیش از 80 درصد مردم ایران است. بنابراین باید برای سرنگونی جمهوری اسلامی و برپایی یک جامعه نوین انسانی مبتنی بر احترام به حق و حقوق آزاد و برابر همه شهروندان ساکن ایران، بدون توجه به ملیت، جنسیت و مذهب تاکید کرد.

 

باید نخست با صراحت و بدون اما و اگر حق تعیین سرنوشت همه ملل تحت ستم ایران را تا سر حد جدایی به رسمیت شناخت و سپس همه شهروندان ساکن این کشور را به زندگی مشترک و برابر تشویق کرد. «ملل» ساکن ایران، تاریخ طولانی در کنار هم زندگی کرده­اند و صدها عامل اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی آن­ها را به هم وصل و پیوند داده است. اما همواره دولت­های دیکتاتوری و امپریالیستی از دامن زدن به تفرقه و دشمنی بین این «ملل»، به عناوین گوناگون برای بقای حاکمیت خود سود برده­اند. در چنین شرایطی، به برابری و آزادی همه شهروندان ساکن ایران، و به این که همه این ملل حق دارند احزاب و سازمان­ها و رسانه­ها و همچنین مدارس و دانشگاه­های خود را داشته باشند، به طور کلی به سرنوشت خویش حاکم باشند تاکید کرد، در عین حال نباید به شوونیست­ها و ناسیونالیست­ها و خرافه­پرستان ملی و مذهبی و قومی، میدان داد تا ایران را مانند یوگسلاوی و افغانستان و رواندا و...، به جولانگاه جنگ­های خونین خود تبدیل سازند.

 

ما کارگران و کمونیست­ها که بیش از 150 سال است برای تحقق شعار «کارگران جهان متحد شوید!» و پایان دادن به استثمار انسان از انسان مبارزه می­کنیم، بر خلاف ناسیونالیست­ها و قوم­پرستان، شدیدا مخالف تفرقه و جدایی هستیم.

 

با امید آن که کارگران، زنان، جوانان و دانش­جویان و مردم محروم و آزادی­خواه سراسر ایران، مانند دوران انقلاب مشروطیت و انقلاب 1357، در همبستگی با مردم تبریز، در دفاع از برابری و عدالت اجتماعی و در اعتراض به هرگونه تبعیض، تحقیر، سرکوب و خشونت ملی، جنسی، اقتصادی و فرهنگی رژیم جمهوری اسلامی و همه توطئه­ها و سناریوهای شوم امپریالیستی به پا خیزند تا شعله انقلاب دیگری مشتعل شود. انقلابی که یک­بار برای همیشه به جهل و جنایت و سرکوب و نابرابری خاتمه دهد تا همه شهروندان ایران، به دور از ستم و استثمار، در فضایی آزاد، برابر، دوستانه و در رفاه و شادی با حقوقی برابر در همه عرصه­های اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در کنار هم زندگی کنند.

 

دوم خرداد 1385 - بیست و سوم مه 2006