رسانه به مثابه بلندگویی برای یک میز

کمیته انظباطی دانشگاه علامه طباطبائی شلوغ ترین روزهای خود را پشت سر می گذارد . صدور احکام تعلیق و اخراج از خوابگاه ، توبیخ کتبی با درج در پرونده دانشجویان ، احضارها و ارعاب ها و تهدیدها در حالی در دانشگاه علامه به اوج خود می رسد که خانه فرهنگ دانشگاه بی شک در حال گذراندن آرام ترین روزهای فعالیتش است .
بزرگترین دانشگاه علوم انسانی خاورمیانه ، دانشجویی را به جرم پیگیری وضعیت اینترنت دانشکده علوم ارتباطات به دو ترم تعلیق ار تحصیل با احتساب در سنوات محکوم کرده است . چنین حکم عجیب و غریبی در یک جلسه بی حضور اعضای قانونی کمیته انضباطی صورت گرفته است . بی مشخص بودن شاکی ، و بی ارائه هیچ سند و مدرکی به دانشجوی متهم . دانشجو در چنین جلسه ای حق دانستن شاکی خود ، حق دیدن اسناد و مدارک مربوط به اتهام انتصابی و حق پرسیدن هیج سوالی را نداشته است .
چند دانشجوی دختر نیز در رابطه با تحصن چند ماه پیش خوابگاه دختران با حکم کمیته انضباطی مواجه شده اند ؛ 2 نفر حکم تعلیق یک ترم از تحصیل خورده اند و حکم اخراج از خوابگاه دریافت کرده اند و دو نفر به دو اخطار کتبی با درج در پرونده محکوم شده اند.
به عقیده مسئولین دانشکده این تحصن از خارج خوابگاه هدایت می شده است و شعارهای دانشجویان از جمله شعار "نور، فضا،اکسیژن" یا چیزی شبیه به این شعارهای کمونیستی بوده اند !!
این در حالی است که انجمن های اسلامی دانشگاه علامه غیرقانونی اعلام شده اند ، انجمن های علمی با مشکلات عدیده ای مواجه اند و از برگزاری انتخابات برخی از آنها از جمله انجمن علمی روزنامه نگاری جلوگیری می شود و در ادامه بیم آن می رود که شورای صنفی دانشگاه علامه هم دچار مشکی از جنس مشکلات انجمن اسلامی بشود . به این موارد حدف کلی چیزی با عنوان " کانون های دانشجویی" در دانشگاه علامه و عدم صدور مجوز برای ده ها نشریات دانشجویی، که ماه هاست درخواست هایشان در خانه فرهنگ دانشگاه علامه مانده است را اضافه کنید .
حال غلامعلی کارگر ، معاون دانشجویی و فرهنگی دانشگاه علامه در گفتگو با خبرگزاری مهر در توضیح اقدامات بی سابقه کمیته انضباطی دانشگاه علامه طباطبائی با ابراز این نکته که " احکام صادر شده پدیده تعجب آوری نیست." چرایی صدور این احکام را این چنین توضیح می دهد " موارد اخلاقی و رفتاری که برخی از دانشجویان در دانشکده یا خوابگاه در طول یک ترم داشته اند، جمع شده و حکم بدوی کمیته انضباطی برای آنها صادر شده است."
وی در ادامه آورده است که " ترم جاری کمترین احکام از کمیته انضباطی دانشگاه علامه طباطبایی صادر شده است و احکام متناسب با تخلفاتی که افراد در دانشکده یا خوابگاه انجام داده اند بر طبق قانون صادر می شوند و افراد اگر توجیهاتی داشته باشند، می توانند در راستای تخفیف احکام صادره یا ملغی شدن حکم به ارائه توجیهات خود بپردازند. "
فارغ از باقی گفته های آقای کارگر، می توان با توسل به همین چند خط توضیح داده شده به خبرگزاری مهر ، در مورد مسئله چگونگی برخورد رسانه های ما با خبرها و گزارش هایی از این دست به تفصیل سخن گفت .
گفتگو با یک مقام مسئول در مورد مسئله ای مهم ، چون مسئله احکام کمیته انضباطی ، باید واجد سویه هایی از واقعیت باشد که در اخباری که پیرامون آن مسئله منتشر شده اند ، بیان نشده و مورد غفلت واقع شده اند . آنچه که چنین گفتگویی را حائز اهمیت می کند، نه توجیه های یک مقام مسئول که به خبرنگار دیکته می کند، که توضیح های مرتبط و مهمی است که خبرنگار از آن مقام مسئول طلب می کند .
این گفتگو ، نمونه ای است تنها از هزاران هزار متن تولید شده در فضای رسانه ای ما ، که نشانگر آسیب بزرگ این فضاست . اصحاب رسانه ما ، هنوز که هنوز است تفاوت میان دو حوزه "روابط عمومی" و "روزنامه نگاری" را درک نکرده اند و این نه فقط مشکل ساختار سیاسی ما، که مشکل ساختار روزنامه نگاری ما است .
رسانه های ما که به واسطه وصل بودنشان به ساختار حاکمیت ، و در غیاب "روابط عمومی" به عنوان رشته و حرفه ای تخصصی همواره مجبور به کشیدن بار روابط عمومی نیز بوده اند ، همچنان به نقش سنتی شان بیشتر از نقش اصلی شان می پردازند .
آنها همچنان تمایل دارند "بلندگویی" باشند برای "یک میز" ، تا بتوانند سخنانی را که از پشت یک میز گفته می شود را به گوش "آحاد ملت" برسانند و این چنین آنها به وظیفه حرفه ای خود عمل کرده اند . فارغ از آنکه رسانه دیگر این کارکردش را از دست داده است . که رسانه اگر بخواهد همچنان به این وظیفه ادامه دهد، دیگر تقاوت بنیادین اش را با "روابط عمومی" از دست می دهد .
سخنان آقای کارگر، برای بی اطلاع ترین افراد هم سوال هایی را بر می انگیزد که پرسیدن برخی از آنها کار خبرنگار مهر و انتشارشان کار خبرگزاری مهر بوده است. حال هر کدام از این دو در این راستا کم کاری کرده اند ، تفاوت نمی کند ، خروجی این خبرگزاری ، لااقل در این مورد اندک ارزشی ندارد .
خوب می دانم که در هر خبرگزاری جهت گیری خاصی دارد، و انتظار نقادی داشتن از یک خبرگزاری حکومتی انتظار گزافی است ، اما به نظرم می رسد می توان با حفظ این جهت گیری ها، در چارچوب های "حرفه ای" حرکت کرد. دیگر هر کسی می داند که می توان بعد از گرفتن چنین گفتگویی پیگیر ماجرا شد و صحت گفته های آن مقام مسئول را جویا شد و یا به سراغ دانشجویانی رفت که اصل خبر در مورد آنهاست .
آنچه در خبرگزاری های ما منتشر می شود نه صحبت هایی است که ارتباطی با واقعیت دارند ، نه گفته هایی است که ارزش انتشار داشته باشند . در این شهر ساختمان های زیادی است که اتاق های زیادی دارد ، از قضا در بسیاری از این اتاق ها میزهایی یافت می شود و در پشت آن میزها افرادی با مناصب دهن پر کن "معاون فلان" و "رئیس بهمان"، و راحت ترین شکل پر کردن صفحه های روزنامه ها و فضای خالی خبرگزاری ها یک تماس یا یک ملاقات حضوری است با افرادی که در پشت این میزها نشسته اند .
فارغ از آنکه این افراد حرفی برای گفتن دارند که ارزش انتشار داشته باشد ، آن میز و آن "منصب دهن پرکن" کافی است برای یک خبرنگار و یک خبرگزاری و نمی دانم با چنین رویه ای چطور انتظار تغییری در وضع موجود داریم . تغییر در ساختار اطلاع رسانی و به کار گیری رسانه به عنوان وسیله ای برای اطلاع "واقعیت" به مردم با وجود رسانه هایی از این دست بی شک امری است غیر ممکن و بدون شک هرگونه تغییری در این زمینه بسته به رسانه های آلترناتیوی است که وظیفه خود را چیزی بیش از "اطلاع دادن هر آنچه در دست داریم" می دانند
.

امیر یعقوبعلی