تولد زنی بنام کلارازتکين

 نادر ساده

                            

 

تولد زنی بنام کلارازتکين



کلارازتکين يکی از مهمترين پيشگامان سوسياليست جنبش زنان 150 ساله شد. کلارازتکين در 5 ژوئيه 1857 در روستايی کوهستاني، نزديک لايپزيک آلمان متولد شد. پدرش "گوتفريد آيسلر" معلم روستايشان بود و مادرش، زنی فريخته بنام "جوزه پينه " که با اولين پيشروان جنبش فيمينيستی آلمان آشنايی داشت.
کلارا بهمراه خانواده اش، سال 1872در شهرلايپزيک سکنی گزيد و در همانجا تحت تاثيرسياسی مردآينده ی زندگی اش به عضويت حزب سوسيال دمکرات درآمد. از سال 1878 که بدستوربيسمارک فعاليت سوسيال دمکراتهای آلمان قانوناً محدود وممنوع شد؛ زندگی سياسی آنان نيزمتاثرگرديد. قانون ضد سوسياليستی بيسمارک ، حدود 1350 روزنامه و کتاب را ممنوع کرد و 900 نفراز سوسيال دمکراتها را راهی تبعيد يا روانه ی زندان و يا به جريمه های نقدی محکوم کرد . کلارا نيز در سال 1882 درپی اخراج شريک زندگی اش ازآلمان ، مجبور به تبعيد شد. راهی زوريخ گرديد و سپس به پاريس رفت و1891 بعدازمرگ همسرش با نام خانواده گی "زتکين" ودوپسر خرد سال به آلمان برگشت .

کلارا، درسال 1889 در کنگره ی موسس انترناسيونال دوم، در يک سخنرانی درخشان برای اولين بارديدگاه منسجم اش در زمينه ی "مسئله زنان" را ارائه کرد. نقطه عزيمت کلارا، پيوند اساسی "مسئله زنان" به "مسائل اجتماعی" و همچنين پيوند خواست برابری طلبانه ی زنان به خواست برابری طلبانه ی برای کل نيروی کاربود. به باوراو، برابری زنان با مردان با برافکندن دولت طبقاتی ازطريق مبارزه ی طبقاتی تامين می گردد. او بر اين باور بود دربين زنان ترويج ايده های سوسياليستی ضروری تر از طرح عام ايده های آزادی زنان است . چه ازاين طريق است که زنان قادرند به آن آگاهی دست يازند که کنار مردان هم طبقه ای شان با دشمن طبقاتی شان وارد مبارزه شوند. از اين ديدگاه، کلارا همکاری با زنان بورژوا را رد و فکر می کرد تبعيضات جنسيتی فقط ناشی از تبعيضات طبقاتی است که بايد با برافتادن نظم طبقاتی ازطريق انقلاب و اجتماعی شدن وسايل توليد رفع گردد و در مسير اين مبارزه ی مشترک در شرايط آنموقع آلمان که زنان ازحق رای محروم بودند، مبارزه برای تامين حق رای زنان نيزمعنای خودش را بازمی يابد.
کلارا از 1892سردبيری نشريه ی فيمينستی بنام " برابری " را عهده دار شد وتا 1917 به انجام اين مسئوليت مشغول بود. وی همچنين رهبری سازمان زنان سوسيال دمکرات را نيزبرعهده داشت.
در آن دوران احزاب سوسياليستی با ايجاد سازمان زنان موافق نبودند .چرا که فکرمی کردند، زنان با وارد شدن در بازارکارو دريافت مزد کمتر، بعنوان رقيب مردان عمل خواهند کرد و درپايين نگه داشتن سطح دستمزد ها نقش بازی خواهند کرد و در نهايت اين به نفع خانواده های فقيرکارگری نيست . کلارا اما بر عکس نگاه مرد سالارانه ی حاکم بر جنبش کارگری را به نقد می کشيد و برای حق اشتغال زنان و برابر آنان با مردان مبارزه می کرد واز سازمانيابی آنان دفاع می نمود وقوياً از احزاب سوسياليست نيزمی خواست که از اين حق دفاع نمايند وبرای امنيت شغلی زنان مبارزه نمايند. چرا که باورداشت ، کارزنان ضرورتی اجتماعی است و بردگی اجتماعی يا آزادی ازقيد آن ؛ ناشی ازوابستگی يا عدم وابستگی درآمد اقتصادی است . او می گفت ، کار زنان ضروری است چرا که استقلال اقتصادی زنان پيشرط رفع ستم بر زنان است . بنابراين برای جنبش کارگری حق کار زنان وتضمين شغلی يک مطالبه ی مهم بايد تلقی گردد، هنگاميکه هدف ، آن نوع از جامعه سوسياليستی است که بايد در نتيجه ی مبارزه ی کارگران از زن و مرد سازمان يابد.
کلارا همراه روزا لوگزامبورگ با پايه های تئوريک محکم و زبانی بُرا، با گرايش رفرميستی حزب سوسيال دمکرات آلمان مبارزه کردند و3 آگوست 1914 به دليل همراهی گرايش غالب سوسيال دمکراسی آلمان با جنگ افروزان حزب را ترک کرد وبا مواضع قاطع ضد جنگ در جناح انقلابی سوسيال دمکراسی آلمان کنار روزالوکزامبورک وکارل ليبکنخت به مبارزه ادامه داد .وی همانطور که بهمراه "اوتيولی بادر" سال 1900در شهرماينز، اولين کنفرانس فراگيرزنان سوسيال دمکرات را هدايت کرده بود در 1907 نيز ابتکاربرپايی اولين کنفرانس بين المللی زنان با شرکت نماينده گان از15 کشوربر عهده داشت .کنفرانسی که تصميم گرفت فرای مرزها همکاری و هماهنگی نيروهای درون زنان سوسياليست جهان را به سامان کند.آنها نشريه "برابری" را به يک ارگان بين المللی تبديل کردند و کلارازتکين مسئوليت امورزنان در بين الملل دوم را نيزعهده دار شد. در همان سال بود که در جريان کنگره ی سوسياليستها با سوسيال دمکراتهای روس منجمله لنين از نزديک آشنا گرديد واين دو تا آخرعمربه دوستی شان وفادار ماندند . کلارا همچنين در سال 1915از مبتکرين و سازمانگران کنفرانس بين المللی زنان برعليه جنگ در شهر برن بود .
سال 1917 گلارا در بنيان گذاری اتحاد سوسيال دمکراتهای آلمان که تشکيلاتی مستقل ازحزب سوسيال دمکرات بود شرکت کرد و سال 1919 به حزب کمونيست پيوست . در سال 1919 که حق انتخابات پارلمانی برابرمردان وزنان تضمين شد؛ او نماينده گی حزب کمونيست درپارلمان را نيزپذيرا گشت و در آنجا به مبارزه با گرايشات راست پرداخت . او تا سال 1924، درسازمانهای مرکزی حزب کمونيست آلمان فعال بود و از1927 تا 29 19عضوکميته مرکزی حزب بود.او از1920 تا 1933 نيز رسماًعضويت مجلس نماينده گان آلمان را داشت .
سال 1932 بعنوان يک نماينده ی با سابقه طی يک سخنراني، خواستارجبهه واحد کارگری برعليه فاشيسم گرديد . متاسفانه اين سخنرانی در جوّ راست حاکم ، تاثيری عملی بر جای نگذاشت وتحت حاکميت فاشيستی اونيز در سال 1933 مجبور شد بارديگرراهی تبعيد گردد و در مسکو اقامت گزيند.
مدتی کوتاهی بعد در 20 ژوئن 1933 ، کلارازتکين درسن 76 سالگی و در انزوای سياسی غيرحزبي، رخت ازجهان بست اما بعنوان زنی که به تمام معنا سمبل برابری بود جنبشی را پايه گذاری کرد که تا امروز گوهرآن می درخشد و برابری را تداعی نام او وهمرزمانش گردانيده است .

*- اين يادنامه بمناسبت صدوپنجاهمين سالروزتولد کلارازتکين که مصادف با
5 ژوئيه 2007 می باشد توسط نادرساده گردآوری و تنطيم شد .
منابع : روزنامه ی سوسياليستی
Soz در آلمان وبيوکرافی های پراکنده که دردسترس قرارداشت . برای آشنايی بيشتربا نظرات کلارازتکين نگاه کنيد به آثار وی :



Clara Zetkin (1857- 1933):
Rosa Luxemburg und Karl Liebknecht, 1919
Erinnerungen an Lenin, 1929
Ausgew䨬te Reden und Schriften, 3 B䮤e, gesammelt herausgegeben 1957?

1960