در ارتباط با خبرهاي رسيده از اردوگاه‌هاي كومله در كردستان عراق

دست برداريد

دست در دست هم گذاريم

نوشته‌ي: ا.ز.ل

 

 

نماز گزاردم و قتل‌عام شدم که رافضی ام دانستند
نماز گزاردم و قتل‌عام شدم که قرمطی ام دانستند
آنگاه قرار نهادند ما و برادرانمان یکدیگر را بکشیم و این کوتاه ترین طریق وصول به بهشت بود !
به یاد آر تنها دست آورد کشتار جل پاره بی قدر عورت ما بود
خوشبینی برادرت ترکان را آواز داد تو را و مرا گردن زدند

سفاهت من چنگیزیان را آواز داد تو را و همگان را گردن زدند
یوغ ورزا بر گردن ما نهادند
گاو آهن بر ما بستند
بر گرده مان نشستند
و گورستانی چندان بی مرز شیار کردند
که باز ماندگان را هنوز از چشم خونآبه روان است
کوچ غریب را به یاد آر
از غربتی به غربت دیگر،
تا جست و جوی ایمان تنها فضیلت ما باشد.
به یاد آر: تاریخ ما بیقراری بود.

«الف. بامداد»

 

خبرگزاري رسمي جمهوري اسلامي ايران (ايرنا) در لابه‌لاي اخبار و گزارش‌هاي كميسيون اصل 90 مجلس درباره‌ي مفاسد اقتصادي(1)، خبري تكان‌دهنده را منتشر كرده بود كه بعد از آن خبرگزاري بازتاب با مسرت اقدام به بازنشر آن خبر نمود و مدت چند روز است كه در تمام سايت‌هاي خبري فارسي انعكاس يافته است. خبر آخرين روز مردادماه 1386 به نقل از خبرگزاري ايرنا چنين است:

 

دو جناح يك گروهك تروريستي اقدام به سنگر بندي در برابر هم كردند

برخي منابع خبري از تشديد اختلافات ميان دو جناح يك گروه تروريستي مخالف نظام جمهوري اسلامي خبر مي‌دهند. به نوشته پايگاه‌هاي خبري كرد زبان طرفداران دو جناح اكثريت و اقليت گروهك تروريستي كومله در اردوگاههاي اين گروهك در شمال عراق در برابر يكديگر اقدام به سنگر بندي مواضع خويش كردند. اختلافات بين جناح اكثريت به رهبري "عبدالله مهتدي" و جناح اقليت به رهبري "عمرايلخاني زاده" پس از برگزاري گنگره هفته گذشته در حد انفجارآميزي تشديد شده است.

منبع ياد شده از قول اين مسوول گروهك كومله مي‌افزايد: طرفداران دو جناح در روزهاي اخير در برابر هم سنگربندي كرده و احتمال بروز درگيري‌هاي خونين بين دو طرف وجود دارد.

اين منبع افزود: "جوتيار نوري" به نمايندگي از وزارت كشور حكومت اقليم كردستان براي عادي‌سازي اوضاع اردوگاههاي اين گروهك تروريستي همكار با رژيم جنايت كار صدام از اردوگاه مركزي كومله بازديد كرد.

 

فارغ از دروغ‌ آشكار موجود در متن خبر مانند همكاري با رژيم صدام حسين، متاسفانه باقي متن خبر كاملاً درست و دقيق است. گويي (برخي منابع) مورد استفاده خبرگزاري رسمي جمهوري اسلامي قوي‌تر از هميشه هستند، چرا كه حتي نام فاميل آقاي "جوتيار نوري" كه بسياري از طرفين درگير كومه له آن را نمي‌دانستند، را هم نوشته‌اند!

از ديگر سو "وريا محمدي" كه خود در همين اردوگاه‌ها به‌سر مي‌برد در سوم شهريور 1386 طي گزارشي كه در پايگاه خبري روشنگري(2) منتشر شده مي‌نويسد:

 

در حالى كه همه شواهد نشانگر دو جناحى شدن كومه له است و صف بندى از هر زمان ديگرى مشهودتر است، با اين حال نيز جناح دفتر سياسى نه تنها حاضر به پذيرش چنين حقيقتى نيست بلكه با انكار آن اصرار دارد كه ناديدهاش بگيرد. اساس اين تفكر را بايد در سياست هفتهها و ماههاى اخير اين جناح در برخورد به مخالفين درونىاش جستجو كرد كه همواره با تقسيم صفوف كومه له به "خودى و غيرخودى" و "كومه لهاىها و غير كومه لهاىها"، تلاش داشته است كه خود را قادر مطلق، صاحب تمام امكانات و سرمايههاى كومه له نشان دهد.

 

پيش از اين‌ها در بيانيه‌اي در مورخ 14 مرداد 1386  با عنوان "چرا در كنگره‌ي 12 شركت نمي‌كنيم؟" كه از سوي اقليت كميته‌ي مكزي كومه له منتشر شده بود، و گفته مي‌شود قبل از كنگره به صورت داخلي در ميان اعضا پخش شده بوده است و تاكنون علني نشده علت اختلافات و ريشه‌ي اختلافه‌هاي دروني كومه له را تشريح كرده و نوشته: «بیش از یک سال است که اختلافات درونی، حیات سیاسی و تشکیلاتی کومه­له را تحت تاثیر خود قرار داده است. این اختلافات بر متن و بر بستر یک بحران سیاسی_تشکیلاتی واقعی بروز کرد که از سال­ها قبل و به ویژه پس از کنگره دهم کومه­له به این سو بارزتر و آشکارتر کومه­له را به چالش کشانده است. اختلافات درونی رهبری که خود انعکاسی از پاسخ­های  متفاوت به این بحران و نابسامانی است از سال گذشته شدت بیشتری به خود گرفته و در مقطع کنگره یازدهم کومه­له در پائیز گذشته سرتاسر کومه له را فراگرفت.»

در حقيقت نهايت بحث، بر سر تقويت مواضع جناحي و رقابت‌هاي درون حزبي است. اما آيا اين همه‌ي حقيقت است. يك حزب يا سازمان سياسي هرچند كه هدفي به‌جز كسب قدرت سياسي از طرق قهرآميز يا دموكراتيك نداشته باشدف باز هم نهادي مدني خواهد بود، هرچند كه خود نخواهد. نهادهاي مدني نمي‌توانند در جهت تخريب جامعه‌ي مدني گام بردارند، كه در اين صورت مانند شكل كنوني جمهوري اسلامي، محكوم به زوال‌اند يا مانند حزب نازي يا هر توتاليتري ديگري.

آري چنان كه بيانيه‌ي ياد شده‌ي اقليت كميته‌ي‌ مركزي كومه له عنوان مي‌كند: «فضای اختلافات داخلی چنان متشنج است که بحث سیاسی و استدلال برای رسیدن به یک هدف سیاسی تاکتیکی و درازمدت را به کلی تحت شعاع خود قرار داده است.» بايد گفت كه متاسفانه مانند همهي سازمان‌هاي و احزاب سياسي در بيش از يك قرن گذشته در ايران و حتا مانند هم‌الان جمهوري اسلامي كه فضاي بحث‌هاي سياسي درون جكومتي در نيز متشنج و غير منطقي است.

زماني كه اسلحه بر گفتگو حاكم باشد و منطق دستيابي به آزادي كشتن مردم با گناه، حتا شود. ناگزير زماني مي‌رسد كه براي گفتگوهاي مخالف بين رفيقان نيز از فشنگ و باروت استفاده خواهد شد. عدم وجود فضاي دموكراتيك موجب عدم رشد كادرهاي سياسي مي‌شود و كيش شخصيت سردمداران را به‌وجود مي‌آورد. وقتي آقاي "مهتدي" دست به‌دامن ايالات متحده شده بود تا گداي خاك خودشان پس از تجاوز آمريكا به خاك ايران كه كردستان هم بخشي از آن هست، باشد. و در اردوگاه‌هاي آن زمان هوادار كومه له و كادرها خاموشي و حتا تائيد ديده مي‌شود. وقتي سران سازمان با مشي دموكراتيك انتخاب نمي‌شوند و همه چيز به «خودي» و «غير خودي» به شيوه‌ي حكومت اسلامي تهران، مبدل مي‌شود مي‌توان نشانه‌هاي كژ راهه‌هاي پيموده شده و تجربه‌هاي باز آزموده و خطا را دريافت.

به هر روي با وجود اين‌كه يك سازمان، هرچند هم مترقي، نمي‌تواند فارغ از بسترها و بي‌شباهت از جامعه‌ي خود عمل كند، اما مي‌تواند از گذشته‌ي خود و سازمان‌هاي مشابه درس و پند گرفته تا اشتباهات آن‌ها را تكرار نكند. اگرچه در اردوگاه‌هاي كومه له بسيار پيشتر و زماني كه منصور حكمتي‌ها انشعاب كردند و مهتدي نيز با آنان برخواست به هواي قدرت و ناكام بازگشت، مي‌بايست تژديد نظرهاي اساسي در مشي مبارزاتي صورت مي‌گرفت و غربال انتقاد از خود به‌كار مي‌افتاد. نه اينك نسل دوم پيش‌مرگان جوان را به جان هم انداختن كه پيرمردان تشنه‌ي قدرت و عقده‌ي حقارت را از خون‌شان سيراب شوند. اما هنوز هم فرصت‌هايي يافت مي‌شود كه خردمندان و مبارزان راستين بنشينند به مزاكره و با بازآموزي از اشتباهات گذشته، خطاهايي كه در يك نمونه بزرگ‌ترين و مهمترين سازمان سياسي ايران(سچفخا) را به بيش از 19 شاخه‌ي سياسي كوچك و آسيب‌پذير مبدل ساخت، ائتلاف يا انشعاب احتمالي را خردمندانه راهبري كنند. گفتگو را به جاي گلوله بنشانند و با در پيش گرفتن رفتاري دموكراتيك، براي يك بار هم كه شده دست از اعمال دشمن شاد كن برداشته و به نسل آينده نشان دهند كه مبارزان آزادي هم تلاش خود را براي آزادي با آزاده‌گي انجام داده‌اند.

تكرار مضحك تاريخ اينك، در اردوگاه‌هايي كوچك و بين جوان‌هايي نا آزموده و خام در جريان است تكراري مضحك كه در درون، تراژدي يك نسل كشي و برادر كشي را تداعي مي‌كند! و اين غائله مقصري ندارد جز سردمداراني كه حقارت تبعيد و عطش قدرت و مزدوري بي‌منت به آن درجه از پستي كشانده‌اشان كه قصد جان جوانان پيش مرگ كومه له را كرده‌اند تا چند صباحي كه به خيال خودشان تا حمله‌ي نظامي آمريكا به ايران و تقسيم غنايم بين آن‌ها باقي مانده را در قدرت به سر برند. كه اين خيالي خام بيش نيست. راه آزادي نه از لوله‌ي تفنگ‌ها خارج مي‌شود و نه از ميان غبار و ابهام قدرت‌طلب‌هايي كه مي‌خواهند از آب گل آلود ماهي بگيرند. بنا بر اين چنين درگيري‌ها و صف‌بندي‌هاي خشونت‌آميزي كه كنون در اردوگاه‌هاي كومه له در جيان است، به هيچ نقطه‌ي مشخصي نمي‌رسد جز اين‌كه نيرو و اعتبار جريان‌هاي سياسي را روز به روز ضعيف‌تر خواهد كرد.

به عنوان يك جوان ايراني مي‌خواهم از تمام طرفين درگير كومه له در كردستان كه غائله را با مهرباني و گذشت و براي دست‌يابي به هدفي بالاتر خاتمه دهند. شرم كنند از تاريخ و جوان‌هاي ايران زمين كه نيازمند آن‌هايند و در انتظار آزادي. دست برداريد تا دست در دست هم گذاريم. فردا مال ماست، فردا روشن است.

 

 

آه اگر آزادي سرودي مي‌خواند

كوچك

كوچك‌تر حتا از گلوگاه پرنده‌اي

هيچ كجا ديواري فرو ريخته بر جاي نمي‌ماند

آه

اگر

آزادي

سرودي

مي‌خواند.

«الف. بامداد»

 

بايد كه ياران

دوست بداريم ياران را

با هر سپيده‌ي البرز نزيك‌تر شويم

«خسرو گلسرخي»

 

 

 

 

(1)  http://www1.irna.com/fa/news/view/line-7/8605313390160401.htm

(2)  http://www.roshangari.net/as/sitedata/20070830191738/20070830191738.html