توضیح سایت راه کارگر در باره درج این مطلب:

 

 

از سایت ما درخواست شده است که چون مطلبی از سایت سلام دموکرات را، حزب کمونیست کارگری ! به کجا چنین شتابان؟؟،- در مورد صحت و سقم خبر مربوط به فراخوان تعدادی از زندانیان سیاسی و در راس آنها محموصالحی- درج کرده بودیم

  جوابیه آن را هم درج کنیم.

از مجموعه نوشته های زنجیره ای که با مضمون مشابه برای ما ارسال شده است  ما یک نوشته را برای درج در ستون دیدگاه انتخاب کرده ایم.

خوانندگان سایت ما در مورد صحت و سقم این فراخوان می توانند همچنین به مصاحبه های رادیو برابری در این مورد مراجعه کنند!

                                                      سایت راه کارگر

  

 

در پاسخ به گردانندگان سایت " سلام دمکرات"

چه چیزی جعل است؟ فراخوان زندانیان سیاسی  یا اپوزسیون بودن شما؟

خلیل کیوان

September 4, 2007

 

گردانندگان سایت " سلام دمکرات " اطلاعیه ای در پاسخ به نوشته من تحت عنوان" اپوزسیون در آزمون، فراخوان زندانیان سیاسی و سکوت اپوزسیون"منتشر کرده است. آنها در این اطلاعیه به افشاگری از حزب کمونیست کارگری ایران پرداخته اند و علیه فراخوان زندانیان سیاسی و اقدام جهانی ٧ سپتامبر سنگر گرفته اند. منقدین ما، صاف و پوست کنده فراخوان ٢٦ زندانی سیاسی را که متعاقبا با انتشار دو لیست حمایتی دیگر از جانب ١٧  و ٣٤ نفر دیگر از زندانیان به ۷۷ نفر افزایش یافت را، جعل خوانده اند.

 

جلادان حکومت دارند اعدام میکنند که فضای رعب ایجاد کنند، گردانندگان سایت " سلام دمکرات" هم یادشان افتاده است علیه فرد اعدامی و علیه حزبی که در سطح جهانی به استقبال فراخوان زندانیان سیاسی رفت، افشاگری کنند! چه رشادتی! چه احساس مسئولیتی نسبت به فراخوان به اعتراض علیه رژیم! چه درک عمیقی از مبارزه علیه اعدام! شاید هم نباید تعجب کرد. این اطلاعیه را باید به حساب هویت واقعی اینها و جایگاه سیاسی اینها گذاشت و از آن رد شد.

 

اطلاعیه گردانندگان سایت سلام دمکرات بطور روشنی همسوئی  با اعدامها است. خود اطلاعیه آنها، بحد کافی ماهیت شان را بیان میکند.

 

……………………………………………………

حزب کمونیست کارگری ! به کجا چنین شتابان؟؟

سلام دمکرات

امروز دومقاله با عنوان های " از فراخوان زندانیان سیاسی برای مبارزه علیه اعدام در٧ سپتامبر حمایت کنید!" (مهرنوش موسوی) و " اپوزسیون در آزمون , فراخوان زندانیان سیاسی و سکوت اپوزسیون" (خلیل کیوان) از حزب کمونیست کارگری منتشر گشته است که جنبش را به حمایت از آکسیون اعتصاب غذای زندانیان سیاسی مطرح شده در بیانیه ای با امضاء چند زندانی سیاسی و کارگری شناخته شده و چندین زندانی باصطلاح سیاسی ناشناس فراخوانده و نیروهای اپوزیسیون را به "سکوت و سانسور" این اقدام "قهرمانانه" متهم ساخته اند.

اما داستان چیست؟ چرا نیروهای اپوزیسیون و بخصوص نیروهای کارگری، چپ و کمونیست در داخل کشور که تا به حال اقدامات اساسی خیلی زیادی را برای آزادی زندانیان سیاسی  و بویژه کارگری به راه انداخته اند و از هر موقعیتی برای افشاء ماهیت ستمکارانه ی حکومت استبدادی و حامی سرمایه داران و ضربه زدن به آن کوتاهی نکرده اند، در مقابل چنین حرکت "قهرمانانه" "سکوت" کرده و دست به "سانسور" اخبار آن زده اند؟  سایت سلام دمکرات، به عنوانِ یکی از این سانسورچیان بر خود لازم می داند که به این سوال ها پاسخ دهد:
1.
 
این بیانیه ها توسط فردی به نام خالد حردانی که به اتهام هواپیما ربایی برای فرار از مشکلات مالی ای که به زندانی شدنش می انجامید  نوشته گشته است.  وی پس از بازداشت و محکومیت به اعدام به بند زندانیان سیاسی و امنیتی منتقل می شود.  پس از چندین سال همنشینی با زندانیان سیاسی و ملاحظه یِ اینکه دانشجویان 18 تیر محکوم شده به اعدام از طریق حمایت های مردمی و فشارهای بین المللی از زیر حکم اعدام گریخته و سپس بصورت غیر رسمی با عناوین مختلف "مرخصی" و ... آزاد گشته اند راهی را برای گریز از اجرای حکم اعدام می یابد.  این راه "سیاسی شدن" بود.  با همین انگیزه رفته رفته از طریق همبندی هایی چون منوچهر محمدی  و دیگران در تحرکات درون زندان شرکت کرده و نام خود را پای برخی بیانیه ها می گذارد.  و در حقیقت به همان شیوه ای که "امیر عباس فخرآور" خود را سیاسی معرفی کرد، آقای حردانی نیز سیاسی شد!  دوستان ایشان که اساتید رسم و رموز  فرصت طلبانه بودند به ایشان طرق مختلف کار و کاسبی و سودجویی از دکان های "سیاسی" را به وی آموزاندند.  از جمله ی این ترفندها، صدور بیانیه های مشترکی بود که بغیر از خودشان هیچ یک از "امضاء کنندگان" دیگر، روحشان هم از این بیانیه ها اطلاعی نداشت.  این طرز کار برای چند سال ادامه داشت تا اینکه بالاخره در چند ماه پیش، آقای حردانی پا را از حد خود فراتر برده و بیانیه ای را برای حمایت از رضا پهلوی و اعلام نمایندگی فردی بنام "غزل امید" از دار و دسته یِ مشکوک "امیر عباس فخرآور" منتشر ساخت و در این بیانیه از جمله نام های ردیف شده نام زندانیانی از چپ ها و اعضاء سازمان مجاهدین خلق نیز دیده می شد.  این اقدام باعث گشت که نامبردگان این بار در مقابل حرکت آقای حردانی سکوت نکرده و با تکذیب نامه ای عمل غیر اخلاقی وی را افشاء کنند.
2.
 
آقای حردانی محکوم به اعدام است.  به همین دلیل در اعلامیه ها و اطلاعیه های واقعی گروه های  حقوق بشری و سیاسی در محکومیت حکم اعدام نام ایشان نیز برده می شد.  اما تا به امروز هیچ فرد و یا گروه سیاسی ای از این نوع اقدامات فریبکارانه حمایت نکرده بود.  چرا که تمامی گروه های داخل کشوری به این ترفند و ترفندهای دیگر آقای حردانی آگاهی داشته و همواره در مقابل این تحرکات سیاست سکوت را اتخاذ می کردند.  البته این انتقاد وارد است که چرا این اقدامات غیر اخلاقی را افشاء نمیکردند؟  دلیلش این است که با تمامی مشکلات و معضلات فعالیت در داخل کشور و این واقعیت که اقدامات این فرد از طرف عده ای از طرفداران رضا پهلوی و گروه های مشکوک به وابستگی به نهادهای امنیتی از جمله دار و دسته فخرآور و "غزل امید" حمایت می شد، نمی خواستند هزینه و درد سر رو در رویی و افشاء این جریان را متحمل شوند.  و تا زمانیکه این بیانیه ها در سایت های کم خواننده و بی اعتبار منتشر می گشت و انعکاس زیادی نداشت، لزومی به درگیر شدن با گروه های مذکور نمی دیدند. 
3.
 
اما این بار دوستان حزب کمونیست کارگری که به علت شرایط مشخص شان نیاز به تبلیغات زیاد دارند، طبق سنت هوچیگرایانه شان که مختص به شاخه ها و انشعابات  بخصوصی از این جریان نمی شود، در چاله افتادند و با سر و صدای زیاد می خواهند همه را به چاه بیاندازند.  اینکه این دوستان که تا به حال مدعی بودند تمامی تحرکات جنبش چپ در داخل کشور، از کردستان گرفته تا تهران و زاهدان،  به رهبری و در ارتباط با ایشان بوده است، چگونه از اقدامات و ترفندهایِ شناخته شده یِ این دار و دسته بی اطلاع بوده اند، ایشان را در شرایط بسیار سخت (برای خودشان) و مضحک (برای دیگران) قرار داده است.  برای ما جالب خواهد بود که ببینیم این بار چگونه خود را از چنین افتضاحی می رهانند. 

................................................................

 

اپوزسیون در آزمون

فراخوان زندانیان سیاسی و سکوت اپوزسیون

خلیل کیوان

 

۹ روز از انتشار فراخوان زندانیان سیاسی که بعضا محکوم به اعدام هستند، میگذرد. ۲۶ نفر از زندانیان سیاسی از زندان های تهران ، اصفهان، بندرعباس، اهواز، سنندج، اروميه و....، از همه مردم در سراسر جهان خواسته اند که به هر شکل میتوانند، علیه احکام اعدام و موج اعدام های اخیر دست به اقدام بزنند. آنها ۱۶ شهریور برابر با هفتم سپتامبر را برای یک اقدام جهانی نیز تعیین کرده اند.امروز نیز تعداد دیگری از زندانیان سیاسی از زندان های مختلف، از این حرکت حمایت کردند.

 

اما در این میان عکس العمل اپوزسیون قابل تعمق است. تا امروز فقط حزب کمونیست کارگری که فورا عکس العمل نشان داد و فعالیت گسترده ای را در دستور گذاشت و معدودي که لفظا حمايت کرده اند، اکثرا سکوت کرده اند. نه به این فراخوان پاسخ داده اند، نه اقدامی در دستور گذاشته اند، نه قرار است در تظاهراتی شرکت کنند و نه حتی زحمت درج بیانیه زندانیان در سایت شان را بخود هموار کرده اند و یا آنرا در نشریه و رسانه ای که دارند، منعکس کرده اند. فقط سکوت و سانسور!

 

از راست انتظاری نیست. به سازمان های راست و رضا پهلوی و داریوش همایون حرجی نیست،اما سکوت  احزاب و سازمان های چپ غیر قابل بخشش است. هیچ چیز بی عملی و سکوت آنها را توجیه نمیکند. تعقل زیادی لازم است که درک شود اتفاق مهمی افتاده است؟  فراخوان زندانیان سیاسی در مقطعی که رژیم با راه اندازی بساط اعدام های علنی و سرکوب زنان، دانشجویان و جوانان قصد ارعاب جامعه را دارد، بسیار مهم و در خور توجه است. حقیقتا چه چیزی این سکوت را توجیه میکند؟ آیا مساله زندانیان سیاسی و اعتراض آنها به احکام صادره علیه آنها، بویژه احکام اعدام آنان، به اپوزسیون بی ربط است؟ آیا اپوزسیون به کارهای مهمتری مشغولند و وقت ندارند به این مساله بپردازند؟ از این مساله بی اطلاع اند؟ مساله چیست؟

 

واضح است که هیچکدام از دلائل فوق توجیه کننده سکوت آنها نخواهد بود. کسی هم چنین توجیهاتی را از آنها نخواهد پذیرفت. پاسخ آنها هر چه باشد، زندانیان سیاسی، خانواده ها و بستگان آنان و مردم عاصی که به سرنوشت این نبرد چشم دوخته اند را، قانع نخواهد کرد.

 

احزاب و سازمانهای اپوزسیون در یک آزمون مهم قرار گرفته اند. تا همینجا کارنامه خوبی از خود بجا نگذاشته اند. چند روزی به هفتم سپتامبر باقی است. شاید هنوز باید امیدوار باشیم. آیا سکوت را خواهند شکست؟ فراخوان زندانیان را منتشر خواهند کرد؟ از فراخوان زندانیان به هر صورت که خود مناسب میدانند، پشتیبانی خواهند کرد؟ شاید بخود بیایند.