جاسوسی در مورد حمله به ایران

کلود آنژلی  Claude Angeli

ترجمه بهروز عارفی

 

یک دیپلمات فرانسوی تعریف میکند که «یکی از سفرای فرانسه در مورد خطرات ناشی از بمباران احتمالی ایران، تلگرافی به وزارت خارجه مخابره کرده که واکنش های اروپائیان و دیگرکشورها را بر انگیخته است». سرویس های اطلاعاتی نیز بیکار ننشسته اند و طرح های آمریکا و اسرائیل را در این مورد، زیر نظر دارند. برای مثال، دو هفته پیش در لندن، سرکرده های ماموران مخفی فرانسه و بریتانیا، اطلاعات، پیش بینی ها و نگرانی های خود را در این زمینه مبادله کردند.

نخستین بررسی که در پی این ملاقات به پاریس رسیده حاکی است که آمریکائیان و اسرائیلی ها در مورد توانائی تهران در دست یابی به سلاح هسته ای اختلاف نظر دارند. موساد بر این باور است که اولین بمب ایران در سال 2009 آماده بهره برداری خواهد شد. در حالی که سرویس های آمریکائی – از جمله ژنرال مایکل هایدن، رئیس کل اطلاعات – بیشتر از سال 2012 و حتا 2015 صحبت می کنند. سرویس های مخفی فرانسه اظهار می کنند که اسرائیلی ها بخاطر این اختلاف نظر در باره تاریخ و زمان، دچار بی تابی شده اند. زیرا آنان پنهان نمی کنند که میل دارند تا کار ایران سریع تر یکسره شود.

اگر روایت یکی از ماموران فرانسوی حاضر در مذاکرات لندن را بپذیریم، موضع اسرائیلی ها این طور خلاصه می شود: «اگر ایران به تسلیحات هسته ای دست یابد، و اگر جامعه بین المللی از طریق مجازات های شدید یا حملات هوائی واکنشی  نشان ندهد، ما باید هر چه زود تر وارد عمل شویم .»  و وزیر دفاع اسرائیل، ایهود باراک آخرین نفری نیست که توصیه می کند که باید وارد عمل شد. نخست وزیر اسبق اسرائیل که در آن دوره  به «کبوتر» صلح شهرت یافته بود، اینک به «عقاب» جنگ طلب تغییر ماهیت داده است.

استدلالات عقاب های جنگی

فردی که در اسرائیل عملیات موسوم به «باغ میوه» را سرپرستی می کرد، خود باراک بود. در روز ششم سپتامبر جاری، اسرائیل طی عملیات هوائی، هدف های مرموزی را در سوریه بمباران کرد. در مورد هدف این عملیات زیاد گفته و نوشته اند. از مواد هسته ای گرفته تا مراکز پژوهشی بیوشیمیائی یا محموله تسلیخات برای حزب الله را پیش کشیده اند... اما، نه متجاوز و نه قربانیان این تجاوز، حاضر نشدند آشکارا چیزی بگویند. در واقع، این عملیات ، بمثابه هشداری بود که اسرائیل به رهبران سوریه داد. سروسی های مخفی فرانسه معتقدند که اسرائیل، از این طریق به سوری ها فهماند که «اگر روزی، ما [اسرائیلی ها] ایران را بمباران کردیم، به رغم روابط خوب تان با تهران نباید تکان بخورید.»

ماموران مخفی اطلاعات دیگری نیز در لندن مبادله کرده اند. به روایت آن ها، هم اکنون، ایرانی ها دارای ششصد موشک شهاب اند که نمونه ای از ان را در رژه تهران که از تلویزیون پخش شد، دیدیم. این موشک های دراز، قادرند خاک اسرائیل را هدف قرار دهند. این امر باعث شد که جنگ طلبانی چون باراک استدلال کنند که اگر موشک های شهاب به سلاح هسته ای یا بمب های دارای اثرات الکترومغناطیسی مجهز شوند (که با انفجار در آسمان، شبکه های ارتباطات نظامی و غیرنظامی را فلج می کند)، خطر مهیبی به حساب خواهند آمد.

همان ها نتیجه می گیرند که بهتراست کلک ایران را پیش از این که دیر شود، بکنیم. و در وزارت خارجه فرانسه گفته شده که دیپلمات های اسرائیلی کوشیده اند مخاطبان بریتانیائی خود را متقاعد سازند که انجام عملیات پیشدارنده ضروری است.

آیا اسرائیلی ها می توانند بدون چراغ سبز آمریکا، به ایران حمله کنند؟

تصور این امر دشوار است، چراکه بقول برخی دیپلمات ها، این عمل، «از نظر سیاسی مناسب» نخواهد بود. اما، از زمان های بسیار کهن، نظامیان آموخته اند که زمانی که متحد ممتازی در ماجرائی وارد می شود، نمیتوان تنها ولش کرد.

----------------  

هفته نامه طنز «لوکانار آن شنه»Le Canard enchaîné (اردک زنجیری)، چهارشنبه دهم اکتبر 2007