سازمان
حقوق بشر
اسرائیل:
امروز
گزارش سالانه
خود را در
باره وضعیت
مناطق اشغالی
علنی نمود. بر اساس
این گزارش در
سال 2007 تعداد
فلسطینی هائی
که از سوی
سربازان
اسرائیلی
کشته شده اند
کمتر از سال
های قبل بوده
است. در میان
کشته شدگان 131
نفر قربانیان
بیگناهی بوده
اند که در
عملیات
خصمانه شرکت
نداشته اند و53
نفر از کشته
شدگان خردسال
بوده اند. در
سال گذشته 660
فلسطینی از
سوی نیروهای
امنیتی اسرائیل
در مناطق
اشغالی بقتل
رسیده اند.
از
ژانویه 2007 به
این سو 7 غیر
نظامی
اسرائیلی از سوی
شبه نظامیان
فلسطینی بقتل
رسیده اند که
در میان آنها
دو نفر ساکنین
شهر سدروف
بوده اند که
توسط موشک های
قسام که از
نوارغزه پرتاب
شده اند جان
خود را از دست
داده اند. از
زمان دومین
انتفاذه در
هفت سال پیش
تعداد غیر نظامیان
کشته شده
اسرائیلی
کمترین تعداد بوده
است.
در همین
سال 344
نفرفلسطینی
در جنگ داخلی
فلسطین جان
خود را از دست
داده اند. طبق
تحقیقات این
سازمان حداقل
73 نفر از این قربانیان
مستقیما در
عملیات
جنگجویانه
میان حماس و
جنبش فتح شرکت
نداشته اند.
همچنین
در این گزارش
آمده است که:
تعداد
فلسطینی هائی
که بدون اتهام
در زندان بسر
می برند در
سال 2007 سیزده
درصد افزایش
یافته است.
تعداد
ساکنین شهرک
های اسرائیلی
در مناطق اشغالی
در این سال
چهارو نیم
درصد افزایش
یافته است. در
همین فاصله
زمانی رشد
جمعیت در
اسرائیل یک و
نیم درصد بوده
است.
تعداد
خانه های
منهدم شده در
اسرائیل 38
درصد افزایش
یافته است.
آزادی
جابجائی
فلسطینی ها در
کرانه اردن به
هیچ وجه بهبود
نیافته است.
بطور متوسط 66 "
چک پوینت" و 459 "
رود بلوک" آزادی
حرکت مردم را
در کرانه غربی
همچنان محدود
ساخته است.
به
فلسطینی ها در
کرانه غربی
همواره بر سر
تقسیم آب
تبعیض می شود.
مسئله ای که
در تابستان
مشکلات جدی ای
ببار می آورد.
گزارش
سازمان مذکور اقدامات
امنیتی
ادارات
اسرائیلی را
تائید نموده و
تاکید می کند
که اسرائیل
غالبا این
اقدامات را
انجام می دهد
تا بدین وسیله
منافع سیاسی
غیر قانونی
خویش را دنبال
کند. از جمله
این منافع
سیاسی بنای
شهرک ها در
کرانه غربی و
اتصال واقعی
آن به اسرائیل
است.
سازمان
حقوق بشر
اسرائیل
همچنین به عدم
گزارش وظایف
نیروهای
امنیتی
اسرائیل
انتقاد می
نماید و می
گوید که به
اندازه کافی
در باره زیر
پا نهادن
قانون بررسی
نمی شود و از دادن
غرامتی که حق قربانی
فلسطینی است اجتناب
می گردد.
بحران
لبنان ـ
داستانی بی
نهایت؟
Dezember 22.12 .2007
سال 2007
به پایان می
رسد بدون اینکه
راه حلی در
چشم انداز
لبنان وجود
داشته باشد.
نشست پارلمان
لبنان که قرار
بود امروز برگزار
شود به شنبه
آینده عقب افتاد.
اینکه بطور
واقعی رئیس
دولت جدیدی
انتخاب گردد احتمالش
بسیار کم است.
اگر چه جناح "14
مارس" دولت که
از سوی آمریکا
و فرانسه حمایت
می شوند و
گروه های
اپوزیسیون " 8
مارس" که در
میان آنان
جنبش شیعیان و
حزب الله
رابطه تنگاتنگ
با سوریه و
ایران دارند،
در اصل در
انتخابات بر
روی میشل
سلیمان رئیس ارتش
توافق کرده
اند اما با
وجود این نقاط
اختلاف آنان بر
سرچکونگی
تغییر قانون
اساسی است.
تغییراتی که
برای انتخاب
سلیمان و هم
چنین ترکیب
دولت آتی که
باید از سوی
رئیس دولت
جدید انتخاب
گردد مهم می
باشند.
جناح
دولت خواهان
این است که در
باره چگونگی
تشکیل کابینه
بعد از
انتخابات
ریاست جمهوری
تصمیم گرفته
شود.
اپوزیسیون و
از همه مهمتر
میشل آئون که
مقام ریاست
جمهوری را
بعنوان
مشهورترین
سیاستمدار
مسیحی در لبنان
حق خود می
داند، خواهان
این است که تائید
سلیمان از
طریق
انتخابات
انجام پذیرد. بر
حسب تقسیم
کرسی ها در
پارلمان باید
45 درصد پست
وزرا از سوی
اپوزیسیون
اشغال گردد و
از آنجا که هر
تصمیمی از سوی
دولت نیاز به
دوسوم اکثریت
آراء مجلس
دارد، لذا این
رقم میتواند
هرگونه تصمیم
دولت را بلوکه
سازد. این شکل
کار برخواسته
از میثاق ملی
سال 1943 است که می
گوید که تمامی
مذاهب کشورـ
سنی ها،
شیعیان و
مارونیت ها ـ
باید به تناسب
در ترکیب دولت
حضور داشته
باشند. از این
گذشته
اپوزیسیون
قصد دارد از
این مسئله
جلوگیری کند
که نخست وزیر
همچنان از سوی
"جنبش
مستقبل" که
قوی ترین حزب
سنی کشور است
انتخاب گردد. آئون
می گوید:" درست
بمانند مقام
ریاست جمهوری
سلیمان، همچنین
رئیس دولت هم
باید بیطرف
باشد و به
هیچکدام از
جناح های
سیاسی متخاصم
لبنان
وابستگی نداشته
باشد.اگر که سلیمان
بعنوان رهبر قوی
ترین
فراکسیون
مسیحی ازمقام
ریاست جمهوری
صرف نظر نماید
در این صورت سعد
حریری هم بعنوان
رهبر
بزرگترین
فراکسیون سنی
بعنوان حرکت
مقابل باید از
مقام نخست
وزیری صرف نظر
کند".
در
حال حاضر هیچ
راهی برای
برون رفت از
این بحران
وجود ندارد.
همه نظر ها به
این ختم می شوند
که در رابطه با
انتخابات
ریاست جمهوری
لبنان هیچ
پیمانی میان
آمریکا و
سوریه در
حاشیه کنفرانس
آناپولیس
بسته نشده
است. جنبش حزب
الله و امل که
از سوی سوریه
پشتیبانی می
شوند همواره
در کنار
خواسته های
آئون قرار
گرفته اند.
خواسته هائی
که تا کنون
انتخابات را
بلوکه نموده
است .
در
مقابل این پیش
زمینه همچنین
حق گزینش مجددا
روی میز قرار
می گیرد و
آنهم زمانی که
جناح دولت با
اکثریتش در
پارلمان رئیس
جمهور جدید را
انتخاب کند.
البته این
مسئله با توجه
به قانون
اساسی امکان پذیر
است اما در
تاریخ
دمکراسی
لبنانی روندی
بیسابقه است.
روز پنجشنبه
جناح دولت از
سوی جرج بوش
پشتیبانی گشت
و آنهم به این
صورت که بوش اعلام
نمود که در
این راه رئیس
جمهور انتخاب
شده باید از
سوی دولت ها
برسمیت
شناخته شود.
اینکه آیا جرج
بوش پیامدهای
یک چنین روندی
را برای لبنان
مورد توجه
قرار داده
است، مورد شک
است.
هفته
های اخیر
باردیگر نشان
دادند که
لبنان به
مهمترین
میدان نمایش
میان
زورآزمائی
سوریه/آمریکا
تبدیل شده
است. رئیس
جمهور آمریکا
علنا در مسائل
داخلی لبنان
دخالت می کند
و در مقابل از
سوریه می
خواهد که
ازدخالت های
خود دست
بردارد.
همزمان ولید
معلم وزیر
امور خارجه
سوریه
از
اپوزیسیون
لبنان می
خواهد که
خواسته هایش
را تغییر دهد.
فراخوان
های
سیاستمداران
اپوزیسیون
چون حسن
نصرالله دبیر
کل حزب الله
که می گوید
انتخاب ریاست
جمهوری را
باید به عهده
مردم لبنان
نهاد تا کنون
از سوی دولت
رد شده است. در
نهایت اشاره
به این مسئله
که انتخابات
مستقیم برای
انتخاب
بالاترین
مقام دولت در
قانون اساسی
لبنان قید
نشده است،
تعیین کننده
نیست زیرا که
جناح دولت از
سوی دیگر
آماده برای تغییر
قانون اساسی
است. تغییری
که انتحاب
سلیمان را از
سوی مجلس ممکن
می سازد.
سرانجام
بحث و گفتگوی
دولت ائتلافی
در رابطه با
انتخاب
مستقیم رئیس
جمهور به
پایان خود نزدیک
شده است و
آنها بخوبی می
دانند که
اکثریت شهروندان
بر علیه آنان
می باشند.
در این
بیانیه افراد
اپوزیسیون
خواهان این شده
اند که "به
رژیم بعث
خاتمه داده
شود و قانون
اساسی ای مدرن
دمکراتیک که
جامعه ای
پولورالیسم
را ممکن سازد
و رهبریت
قانون و اجرای
حقوق بشر را
امنیت بخشد،
به اجرا در
آید.
همچنین
در این بیانیه
آمده است که
مشکل کردها
باید با ابزار
دمکراتیک حل
گردد و برای
رسیدن به
تمامی این
اهداف احتیاج
به تغییرات
اساسی
رادیکال است و
نه اصلاحات
ظاهرسازانه".
اول
دسامبر 2007 بیش
از 160
امضاکننده
این بیانیه در
پایتخت سوریه
جمع شدند و
بدین طریق
باعث ناراحتی
دولتی شدند که
ایجاد احزاب
مستقل را ممنوع
ساخته است.
در
این گردهمائی
دکتر فیدا ال
هورانی و
ژورنالیست
اکرم ال بونی
بعنوان دبیر
کل " شورای بیانیه
دمشق" انتخاب
شدند. چند روز
بعد این دو دستگیر
گردیدند.
در
فاصله همین
هفته دو پزشک
والید بونی و
محمد یاسر ال
ایتی و همچنین
ژورنالیست
علی عبدالله
که در
گردهمائی
شرکت داشتند،
دستگیر گردیدند.
هیچ معلوم
نیست که این
افراد
اپوزیسیون را
با چه جرمی
محاکمه خواهند
نمود.
میشل
کیلو و انور
ال بونی برادر
اکرم ال بونی که
بتازگی
دستگیر شده
است دو
فرد مشهور
اپوزیسیون
سکولار سوریه
هستند که از
یک سال پیش در
زندان بسر می برند.
این دو در ماه
مه 2006 " مانیفست
بیروت ـ دمشق،
دمشق ـ بیروت"
را امضا
نمودند. در
این مانیفست
احترام در
مقابل
استقلال و
خودمختاری
سوریه و لبنان و
همچنین تبادل
سفیر میان این
دو کشور
خواسته شده
است. همچنین
امضا کنندگان
این مانیفست
از ایجاد
تریبونال بین
المللی برای
روشن شدن
سوءقصد به
رفیق حریری که
احتمال می رود
پشت آن
ماموران
امنیتی سوریه
قرار داشته
باشند ،
پشتیبانی
نمودند.
انور
ال بونی در
آپریل 2007 به 5
سال
زندان با
اتهام پخش
اخبار غلطی که
ملت سوریه را
ضعیف می سازد،
محکوم گردید.
میشل کیلو یک
ماه بعد از
محکومیت انور
به سه سال
زندان محکوم
گشت.
هفته
هاست که شبکه
انترنتی :
دیگر
از سوریه گشوده
نمی شود.
افراد جوان
اپوزیسیون
سوریه در این
شبکه انترنتی
بطور گروهی
خشم خود را
نشان می دادند
و مقاله های
انتقادی پخش
می نمودند.
بنظر
می رسد که
رژیم اسد بعد
از کنفرانس
آناپولیس به
اندازه کافی
قدرت گرفته
است تا با
تصمیم قاطع بر
علیه
اپوریسیون
حرکت کند،
بدون اینکه
ترس داشته
باشد که از
سوی آمریکا و
یا اتحادیه
اروپا مورد
تنبیه قرار
گیرد.