قیمت نفت مرز 100 دلار را گذرنمود.

برگردان: ناهید جعفرپور



Joachim Bischoff

Sozialismus.de

 

 

قیمت نفت خام رکورد جدیدی را بدست آورد: قیمت یک بشکه نفت خام با آغاز سال 2008 برای اولین بار مرز 100 دلار را گذر نمود. در فاصله 12 ماه گذشته قیمت نفت خام افزایشی 60 درصدی داشته است. طبق نظر کارشناسان مسئولیت اصلی این پرش قیمت نفت خام وضعیت سخت جعرافیای سیاسی است. ناظرین به ناآرامی های نیجریه ، کنیا و پاکستان بعنوان نیروهای محرک این افزایش قیمت اشاره کرده اند.

 

اول اینکه وضعیت نا مطمئن آفریقا بطور تعین کننده ای کمک به رکورد در قیمت نفت نموده است. نیجریه هشتمین کشور بزرگ صادر کننده نفت جهان می باشد. تشنجات در این کشور ترس از تنگنا در تامین نفت را دامن زده است. از سوی دیگر بحران موجود میان ترکیه و کردهای شمال عراق هم می تواند بعنوان محرک دیگرقیمت نفت مورد توجه قرار گیرد.

 

 حاملین انرژی فسیلی در نرخ گذاری تنها ازمنطق ارزش گذاری سرمایه داری تبعیت نمی کنند بلکه نسبت به تشنجات سیاسی ـ نظامی هم عکس العمل نشان می دهند. به مقیاسی که نفت و گاز به کالائی کم و کمیاب تبدیل می شوند، از آنجا که انباشت سرمایه بدون حاملین انرژی فسیلی قابل تصور نبوده و آلترناتیوهای تامین انرژی بسیار اندک توسعه یافته اند، به همان مقیاس هم اختلافات واقعی یا تهدید کننده بر توسعه قیمت نفت و گاز تاثیر می گذارند.

 

فاکتور مهم دیگر توسعه قیمت نفت و گاز ضعیف بودن دلار است. چشم انداز آینده اقتصاد آمریکا با توجه به بحران قرضی ورهنی دائمی این کشور بشکل آشکاری تار شده است. همچنین عصبیت دائمی دربازار های مالی به یک جنبش احتکارانه دربازار های مواد خام کمک می کند.

 

در هر صورت: پیش زمینه واقعی اقتصادی انفجارقیمت روز، کمیابی مزمن است. طبق محاسبات مرکز اطلاعات وزارت انرژی آمریکا در سومین ربع سال 2007 هشتاد و پنج و شش میلیون بشکه روزانه تقاضا شده است که در مقابلش هشتاد و چهار و پنج میلیون بشکه عرضه قرار داشته است. اختلاف عرضه و تقاضا بیش از یک میلیون بشکه بوده است. با وجود اینکه کارتل نفتی " اوپیک" در این رابطه اعلام نموده است که استخراج نفت را 500000 بشکه افزایش خواهد داد اما  افزایش استخراج هم نمی تواند جوابگوی تقاضا باشد.

 

تامین نفت همچنان در تنش باقی می ماند و جابه جائی سیاسی ـ نظامی مناطق استخراج نفت یا جابجائی مهمترین مراکز حمل و نقل همواره قیمت ها را به بالا خواهد کشاند. اساسا میشد که از طریق بالابردن مقدار استخراج، شکاف میان عرضه و تقاضا  را بست اما بر خلاف سال های هفتاد امروزه صورت فلکی اقتصادی نشان می دهند که در آینده ای نزدیک استخراج نفت بطور کل به نقطه اوج خود خواهد رسید.

 

این استدلال که قیمت بالای نفت و گاز تنها با اختلافات نظامی تهدید کننده در رابطه است، نتیجه ای بسیاریکطرفه خواهد بود. زیرا که اساسا این مسئله از سوی هیچ ناظری رد نشده است که ما ده ها سال است که با کمبود عرضه نفت و همزمان با گسترش تقاضای جهانی  روبرو می باشیم. تا این حد مشخص شده است که تا سال 2015 هیچ شانسی وجود ندارد که قیمت متوسط نفت به بشکه ای زیر هفتاد دلار پائین بیاید.

 

کلایودیا کمفرت کارشناس انرژی " د ای و" از این حرکت می کند که اقتصاد جهانی تازه در آغاز یک گرانی فاحش انرژی قرار دارد. " ذخایر نفتی هر چه بیشتر کم می شوند و این مسئله باعث می شود که قیمت ها همواره بالاتر روند". وی همچنین می گوید"در پنج سال آینده احتمالا قیمت هر بشکه نفت 150 دلار خواهد بود و 10 سال دیگر 200 دلار".

 

با موتوریزه شدن جهان مصرف نفت هم به طور وحشتناکی بالا رفته است. گذشتن از نقطه اوج استخراج نفت خام ، پایان سیستم انرژی فسیلی را رقم زده است. در سرتاسر جهان مدت زمانی را که ذخایر نفتی و گازی آنهم در ساختار مصرفی کنونی می تواند کافی باشد، چیزی در حدود 40 سال پیش بینی شده است. ذخایر نفتی آمریکا می توانند هنوز برای 20 تا 30 سال آینده کافی باشند.

 

می تواند، اما نباید حتما اینطور باشد. این چنین از زمان اولین شوک قیمت نفت در سال 1970 اقدامات بسیاری اتخاذ گردید تا مصرف نفت و انرژی را مهار کنند. در اروپا برای مثال مصرف نفت برای هر واحد تولید ناخالص داخلی از آن زمان 30 تا 40 درصد پائین آمده است ـ این مسئله هم برای مصارف خانگی و هم در صنایع صادق است. در بزرگترین اقتصاد ملی جهان، آمریکا، اقدامات صرفه جویانه به هر صورت بسیار کمتر مشخص بوده است.

 

کشور های در حال توسعه برعکس مصرف انرژی شان بشدت افزایش می یابد. آژانس بین المللی انرژی انتظار دارد که در کشورهای در حال توسعه پیشرفته تر تا سال 2030 مصرف انرژی ابتدائی چون نفت خام و ذغال سنگ و گاز در حدود 55 درصد افزایش یابد. 45 درصد این گسترش مصرف به نیازانرژی چین و هند مربوط می شود.

 

از سوی دیگر این قیمت بالای انرژی باعث توسعه عرضه شرکت ها می شود. هر چه قیمت نفت بالارود به همان اندازه هزینه سرمایه برای تهیه انرژی بالا خواهد رفت. مخاذن نفت و گازی که به سختی دست یافتنی می باشند و یا مخاذنی که بی ثمر می باشند بسته می شوند.

 

" کلوب آف روم" در گزارشی در سال 1972 توجه ها را به محدودیت های ناشی از انحصارذخایر انرژی برای رشد اقتصادی جلب نمود. مطمئنا تز محدودیت ذخایر آنزمان بد استدلال شده بود اما از یک چرخش تمایل هم در مصرف ذخایر نمی توان سخن گفت. با وجود افزایش تلاش ها در بخش هائی ازجهان اما در سرتاسر جهان پیشرفتی که بتواند از یک رشد اقتصادی احتمالا آزاد از نفت بشارت دهد، دیده نمی شود.

 

افزون بر این تاکید پیامد های منهدم کننده سیستم انرژی فسیلی برای مجموعه شروط زندگی ازضروریات یک تغییرمسیراست. انرژی ذخیره شده در ذخایر فسیلی از طریق سیستم های تکنولوژیک به انرژی کار تبدیل می گردند که با کمک آن مجموعه ی گسترده ای از ارزش های مصرفی تولید می شوند که برای رفع نیازهای فردی و اجتماعی تقاضا می شوند. همزمان محصولات سوختی هم تولید شده و این انتشار مواد زیان بار سیستم زیست محیطی را در ده ها سال گذشته بشدت آسیب رسانده است.

 

تم های برگرفته ازبحث های اجتماعی، ناشی از همین پیامدهای انهدامی سیستم انرژی فسیلی است: انعکاس گازهای گل خانه ای، تغییرات جوی، زیان به تنوع حیاتی و ..... در هر حال در اینجا متخصصین زیست محیطی چون مایک دیویس توجه ها را به این جلب می کنند که شکستن سد در نیواورلاین و احتراق در کالیفرنیا و... بندرت در رابطه با سیستم انرژی فسیلی طبقه بندی می شوند.

 

 پیمان زیست محیطی ای که در حال حاضرمرکز توجه افکار عمومی قرارگرفته است، بخصوص پیمانی که تحت نام پروتوکل کیوتو برای مبارزه با گرم شدن زمین و تاثیر بر آب و هوای کره زمین وضع گردیده است، استراتژی کاهش مصرف مخاذن، افزایش انرژی های سودمند و از همه مهمتر تقلیل انتشارات زیان آور را دنبال می کند. این اقدامات بیشک شروعی مهم می باشند. همزمان می بایست با توجه به آگاهی کنونی بر محدودیت ذخایر انرژی فسیلی و اساسا ادامه انتشارگازهای مخرب، به تلاش های برای انتقال به آمیخته ای از حاملین انرژی کیفی دیگر سرعت داده شود.