در
باره دعوت
سازمان جهانی
کار
از
سندیکای
کارگران واحد
برمبنای
گزارش سایت
دسترنج (سایت
منعکسکننده
نظرات خانهکارگر
و شوراهای
اسلامیکار)،
سازمان جهانیکار
در روزهای 15 و
16 و همچنین 19 و 20
اسفندماه بهترتیب
در تهران و
یزد یک کارگاه
آموزشی برگزار
خواهد کرد.
طبق
این گزارش
سازمان جهانیکار
از خانهکارگر،
سندیکای
کارگران شرکت
واحد و انجمن
صنفی روزنامه نگاران
و رانندگان
بیابانی
(وابسته بهجبهه
مشارکت) دعوت
کرده تا در
این کارگاه
آموزشی شرکت
کنند.
آقای
ابراهیم مددی
(نایب رئیس
سندیکای واحد)
در گفتگو با
این سایت
ابراز داشته
که: «سازمان
جهانی کار طی
نامهای
رسماً از
سندیکا دعوت
بعمل آورده تا
در این کارگاه
آموزشی شرکت
کند».
قطعآ
برکسی پوشیده
نیست که
سازمان جهانیکار
ـدر واقعـ
بهعنوان یک
وزارت کار
جهانی نظام
سرمایهداری
و برمبنای سهجانبهگرایی
بنیان گذاشته
شده است. هدف
اصلی این
سازمان پیشبرد
اهداف و سیاستهای
سرمایهداری
در جنبش جهانیکارگری
است. استثمار
بیامان طبقهکارگر
و کسب سود بیشتر
برای سرمایهداران
و تضمین ایجاد
محیطی امن
برای سرمایهگذاری
و همچنین
جلوگیری از
هرگونه تشنج و
اقدامات رادیکال
در جنبش کارگری
از اهداف
اولیه این
سازمان میباشد.
اما
اینکه چرا
سازمانی با
این اهداف در
موقعیت کنونی از
تشکلی مانند
سندیکای واحد
دعوت میکند
که در کارگاه
آموزشی آن
شرکت کند و از
این طریق ـبرخلاف
عملکرد
تاکنونی رژیمـ
این تشکل را
بهطور ضمنی
بهرسمیت میشناسد،
دارای اهمیت
زیادی است که
میبایست
مورد بررسی
قرار گیرد.
همانطور
که مطلع هستیم
سندیکای
کارگران شرکت
واحد با تلاش
یکپارچه
کارگران و پشتسرگذاشتن
یک مبارزه
نابرابر و زیر
شدیدترین سرکوبها
و فشارها بههمت
کارگران این
شرکت ایجاد
شد. کارگران
واحد با
برگزاری مجمع عمومی
نمایندگان
خود را انتخاب
کرده و با تصویب
اساسنامه،
سندیکا را در
جامعه اعلام
نمودند. تاریخ
تاکنونی این
اقدام را همهی
فعالین جنبش
کارگری میدانند
و مطلع هستند
که اسانلو در
زندان است و
بیشتر اعضای
هیأت مدیره از
کار برکنار
شده و در راهروی
دادگاههای
رنگارنگ
سرگردان میباشند
و بدون دریافت
هرگونه
دستمزدی با
مقاوت کامل
درحال فعالیت
میباشند.
استقامت
و پایداری
فعالین و
منتخبین این
سندیکا و
حمایتهای
بینالمللی
از حرکت آنها
باعث شد که
فدراسیون بینالمللی
اتحادیههای
کارگران حمل و
نقل (باتوجه
بهاهداف
تدوین شدهاش)
این تشکل را
بهعضویت خود
درآورد.
از
طرفی نامههای
متوالی این
سندیکا بهمجامع
کارگری جهان
جهت فشار بر
سازمان جهانیکار
برای پذیرش
مقاوله نامههای
بینالمللی
در مورد ایجاد
تشکلات مستقل
کارگری از طرف
ایران، سفر
اسانلو بهلندن
و شرکت او در
جلسات فدراسیون
کارگران حمل و
نقل و اتحادیههای
جهانی و تأکید
بر پذیرش
سندیکا بهعنوان
یک تشکل مستقل
از طرف سازمان
جهانیکار،
ارسال چندین
نامه بهسازمان
جهانیکار در
مورد عدم
صلاحیت هیأت
اعزامی رژیم
بهعنوان
نماینده
کارگران
ایران و شکایت
اتحادیه
جهانی در این
مورد، برگزاری
چند آکسیون
اعتراضی در
مقابل این
سازمان و طرح
خواست
کارگران شرکت
واحد جهت شرکت
در کنفرانس
سالیانه این
سازمان بهجای
منتصبین
دولتی، و به
ویژه
اعتصابات
قدرتمند
کارگران
واحد، در
مجموع باعث
گردید که سازمان
جهانیکار بهطور
ضمنی و درعمل
سندیکای
کارگران شرکت واحد
را بهرسمیت
بشناسد و
همانند سال 85
از آنها برای
شرکت در این
کارگاه
آموزشی دعوت
بهعمل آورد.
با این
وجود آشکار
است که دعوت
همزمان از
خانهکارگر و
دو تشکل جبهه
مشارکت بههمراه
سندیکای
واحد، مشخص
کنندهی
سیاست و هدف
این سازمان
درجهت ایجاد
همگرایی با
این تشکلات
ضدکارگری و
ارتجاعی در
جنبش کارگری و
جلوگیری از
تشنجات
احتمالی و
ایجاد محیطی
امن جهت
سرمایهگذاری
است.
با
این وجود، اگر
سازمان جهانیکار
تنها از خانهکارگر
برای شرکت در
کارگاه
آموزشی دعوت
بهعمل میآورد،
قطعاً با
اعتراض شدید
نهادهای
کارگری در سطح
جهان روبرو میشد
که بر وابسته
بودن خانهکارگر
بهرژیم تأکید
میکردند. از
طرف دیگر، با
توجه بهاهرم
فدراسیون
جهانی
اتحادیههای
کارگری
وابسته بهبلوک
شرق سابق
(دبلیو اف تی
یو) که حمایت و
همکاری با
خانهکارگر
از سیاستهای
بنیادی آن است
تا جبهه واحد
ضدامپریالیستی
خود را بهپیش
برد، و همچنین
حمایت خود
سازمان جهانیکار
از خانهکارگر
و شوراهای
اسلامیکار
امکان اینکه
تنها از
سندیکای واحد
دعوت بهعمل
آورده شود،
بعید مینمود.
با
توجه بهچنین
وضعیتی سئوال
اساسی این است
که آیا فعالین
سندیکای واحد
بایستی در این
کارگاه
آموزشی شرکت
کنند و بهدعوت
سازمان جهانیکار
جواب مثبت دهد
یا خیر؟ جواب
من بهاین
سئوال آری
است. بهچند
دلیل مشخص:
1ـ
در موقعیت
کنونی توازن
قوا بین کار و
سرمایه بهنفع
طبقهکارگر
نیست.
2ـ
در شرایط
کنونی تنها یک
تشکل مستقل
کارگری آنهم
با وضعیت
اسفباری که
رژیم بر
فعالین آن
تحمیل کرده در
جامعه توانسته
نیمخیزی
بردارد و نیمقدی
عَلم کند.
3ـ
حضور سندیکای
واحد در چنین
مجامعی برای
حفظ و تداوم
رسمیت آن در
سطح بینالمللی
حیاتی است.
4ـ
حفظ و تداوم
رسمیت بینالمللی
سندیکای
کارگران شرکت
واحد درعینحال
مستقیماً بهمعنای
بهرسمیت
شناسی بینالملی
حضور جنبش
مستقل کارگری
در ایران برای
ایجاد تشکلهای
مستقل نیز میباشد.
5ـ
طبقهکارگر
باید از تمامی
امکانات و
تریبونهای
موجود در جهت
بازگویی
مسائل خود و
پیشبرد
اهداف طبقاتی
خویش استفاده
کند.
در
مورد توازن
قوا، واقعیت
این است که در
موقعیت کنونی
طبقهکارگر
در ایران
درمجموع در یک
حالت تدافعی
قرار دارد.
رژیم حتی
منتخبین
سندیکای واحد
را با شگردهای
متفاوت (همچون
زندان، بهداگاه
کشاندنهای
مکرر و اخراج)
از اهداف
اولیهشان
دور کرده
است.
درحال حاضر فعالین
واحد نه جهت
تحقق اهداف
اعلام شدهی
اولیه (همچون
برگزاری
پیمانهای
دستهجمعی و...)
تلاش میکنند،
بلکه خواهان
بازگشت بهکار،
دریافت
دستمزدهای
تاکنونی، عدم
پیگیری قضایی
در مورد
دادگاهها و
احکام و...
هستند. محمود
صالحی را در
زیر فشارهای
ضدانسانی در
زندان عملاً
بهمرگ
تدریجی محکوم
کردهاند. در
سطح جامعه بهجز
کوشش بعضی از
فعالین از جان
گذشته (جهت
ایجاد تشکلات
مستقل کارگری
در محیطهای
کار)، کارگران
ـدر کلیتـ
در راستای
پرداخت
دستمزدهای
معوقه، جلوگیری
از تعطیلی
کارخانجات و
بیکار شدن،
جلوگیری از
انعقاد توافق
نامههای
سفید امضاء
جهت کارهای
قراردادی و
پیمانی و در
جهت امنیت
شغلی،
جلوگیری از
اجرای حکم شلاق
برای کارگران
سنندج،
جلوگیری از
دخالت نیروهای
نظامی و سرکوبگر
تلاش میکنند؛
که همهی این
اقدامات یک
حرکت تدافعی
است.
اگر
اکنون چند
تشکل
تودهای
کارگری دیگر
در جامعه وجود
داشت و یا
تشکل سراسری و
تودهای
کارگران در
جامعه سامان
داده شده بود
و بخشی از
کارگران
همراه با
تشکلات خود
متحداً و هدفمند
در میدان
مبارزه حضور
عینی داشتند ـکه
امیدوارم
بزودی در چنین
موقعیتی قرار
بگیریمـ آنوقت
انتظار میرفت
و سیاست درست
این بود که
اگر سازمان
جهانیکار از
خانهکارگر و
مشارکتیها
نیز دعوت بهعمل
میآورد، ضمن
تحریم چنین
نشستی،
فعالین
تشکلات مختلف
همآهنگ و
متحدانه نسبت
بهاین اقدام
سازمان جهانیکار
یک کارزار
اعتراضی بهراه
میانداختند
و ضمن افشای
این سیاست
ضدکارگری آی ال
او و همچنین
افشای
دگربارهی
نقش و ماهییت
ضدکارگری این
تشکلات از
حضور آنها در
مجامع بینالمللی
(بهعنوان
نمایندهی
کارگران
ایران)
جلوگیری بهعمل
میآوردند. .
امروز نیز اگر
چه توازن قوای
موجود اجازه
چنین تحریمی
را نمی دهد،
اعتراض به
حضور این
تشکلهای رژیم
ساخته همچنان
موضوعیت دارد.
انجام چنین
اعتراضی فقط
وظیفه
سندیکای واحد
نیست، وظیفه
همه فعالین
راستین جنبش
کارگری است.
امید این است
که فعالین
شرکتکننده
سندیکای واحد
در این کارگاه
بهاصطلاح
آموزشی، همچون
سال 85 ، در این
نشست نیز بهبازگویی
مسائل و
مشکلات واقعی
کارگران
بپردازند و
عملکرد
نزدیک بهسه
دههی این
تشکیلات
مافیایی
کارگرستیز را
هرچه روشنتر
برای شرکتکنندگان
بازگو کنند و
بهنیاز عاجل
کارگران
ایران بهایجاد
تشکلهای
کارگری مستقل
از دولت تأکید
کنند. امید استکه
این فعالین
ضمن تماس با
کارگران شرکتکننده
در این کارگاه
آموزشی، آنها
را ترغیب و
تشویق کنند که
اقدام بهسازماندهی
تشکلات مستقل
کارگری در
محیطهای کار
را در دستور
کار خویش قرار
دهند.
گرچه
نفس شرکت در
این کارگاه
آموزشی گام
مثبتی در جهت
تثبیت
سندیکای واحد
و تشویق
کارگران برای
برگزاری مجمع
عمومی دوم و
فرارفتن از
موقعیت کنونی
است. اما
درعینحال
این همیاری و
اتحاد با سایر
بخشهای
کارگری است که
آنها را قادر
میسازد تا با
استقامت و
بردباری
(یعنی: بدون
تکیه بر ارگانهای
دولتی،
بدون هیچ چشمداشتی
از آنها و
تنها با تکیه
بر نیروی
خویش) تشکلات
مورد نظر خود
را سامان دهند
و در سطح
جامعه اعلام
نمایند. این تنها
راه پیشرفت و
تحمیل
نهادهای
کارگری بهرژیم
است. بدینترتیب،
این رژیم است
که در نهایت
مجبور خواهد شد
بهوجود این
تشکلات در
جامعه گردن
نهد و از طریق عوامل
داخلی و
بیرونی خود ـدر
عملـ آنها
را بهرسمیت
بشناسد. طبیعی
استکه با
افزایش این
تشکلات ـقطعآـ
شدت سرکوب کمتر
خواهد شد و
راه برای
ایجاد تشکلات
فراگیر مستقل
کارگری در سطح
جامعه هموار
خواهد گردید.
امید
است در آیندهای
نه چندان دور
شاهد اعلام
تشکلات مستقل
دیگری در
جامعه باشیم.
امید است
کارگران
نیشکر هفتتپه،
کارگران
نقاش،
کارگران نفت و
گاز و پتروشیمی،
کارگران
خودروسازیها،
کارگران
صنایع چاپ و...
با ایجاد
تشکلات مورد
نظر خود
سندیکای واحد
را از این
تنهایی نجات
دهند. تنها با
وحدت و یکپارچگی
کامل است که
میتوان خانه
کارگر و
شوراهای
اسلامی و همه
این جرثومههای
فساد و تباهی
را از صحنه
جنبش کارگری
بهدور افکند
تا یک جنبش
کارگری نوین و
مستقل را در
جامعه بنیان
گذارد و بر بیحقوقیِ
مطلق این سه
دهه خط بطلان
کشید.
فعالین
سندیکای
کارگران شرکت
واحد راهی بس
پر فراز و
نشیب را در
پیشرو دارند.
تثبیت خود بهعنوان
یک تشکل مستقل
از تمامی
نهادهای
سرمایه، بهصحنه
آوردن مجدد
تمامی
کارگران این
شرکت جهت برگزاری
مجمع عمومی
دوم، رفع
تمامی مشکلات
موجود، طرح و
تثبیت خواستههای
اولیه، تشویق
و ترغیب
کارگران
اتوبوسرانی
در سایر شهرها
جهت اعلام
تشکل خود،
رفتن بهطرف
ایجاد
فدراسیون
کارگران حمل و
نقل در سطح
کشور و... همه از
مسائلی است که
نیرو، انرژی و
استقامت
بالایی را میطلبد.
برای رسیدن بهاین
اهداف، ماندن
در صحنه
مبارزه و
تحمیل خود بهعنوان
یک تشکل مستقل
از ملزومات
اساسی فعالیت
این رزمندگان
است.
بهامید
موفقیت این
فعالین بهادامه
راهشان
اسفند1386
ـ یداله
خسروشاهی