عقیمانی که از درد زایمان می نالند

ا. م. شیزلی

نیروهای ایساف، دولت افغانستان و سازمان ملل متحد در باره کشته شدن ٩٠غیر نظامی افغان، تحقیق می کنند. این، تیتر خبری است از اخبار روز اول سپتامبر سال جاری تلویزیون صدای آمریکا. صدای آمریکا،  صدای انفجار بمبهای حامل حقوق بشر و دموکراسی امپریالیستی، صدای غرش توپ، تانک و هواپیماهای ویرانگر، صدای ویرانگران و تاراج کنندگان کشورها و قاتلان میلیونها انسان در اطراف و اکناف جهان، صدای تروریسم دولتی و استعمار، صدای کودتاگران و خائنان به میهن و مردم خویش، صدای صاحبان بزرگترین زرادخانه های هسته ای، صدای کمپانیهای نفتی وصدها پایگاه نظامی و بالاتر از همه، صدای عوامفریبان و مبلغان جهل و نادانی است که، ضجه و شیون زنان و کودکان را، هق- هق گریه های نهان و آشکار گرسنگان و ستمدیگان جهان را در ورای هیاهوی دموکراسی و حقوق بشر آمریکائی، خفه و خاموش می کند.

در اخبار هفته گذشته آمده بود که، در جریان بمباران یک آبادی توسط جنگنده های آمریکا، ٩٠ نفر غیر نظامی افغان، از جمله ٦٠ نفر زن و کودک، کشته شدند.

کسانیکه اخبار و حوادث جهان را منظم و مستمر پیگیری می کنند، فراموش نمی کنند که این، اولین بار نیست که هواپیماهای آمریکائی مردم ستمدیده افغانستان و یا دیگر کشورهای اشغال شده و استعمار زده جهان را به خاک و خون می کشد. اینگونه حوادث، صدها و صدها بار اتفاق افتاده است. بمب افکنهای آمریکائی، بارها و بارها، مراسم عروسی و یا تشییع جنازه مقتولین خود را در عراق، افغانستان و... مورد هدف قرار داده و کشتار کرده اند. همین دو ماه پیش، در ششم ژوئیه سال جاری، مرگ آفرینان آمریکائی، به یک مراسم عروسی در افغانستان حمله برده و ٤٠ نفر زن و کودک، پیر و جوان، از جمله عروس و داماد را کشتند. ١٠ روز پس از آن تاریح، حادثه مشابهی را نیز تکرار کردند.

با اینهمه کشتار و جنایاتی که دولت آمریکا در جهان بطور منظم و سیستماتیک مرتکب می شود، گاهی اوقات افتاق می افتد که، موضوع بیش از حد انتظار عاملان آن، توجه افکار عمومی بشریت را بخود جلب می کند. در چنین شرایطی، قاتل، بالاجبار، بمنظور خاک پاشیدن به چشم بشریت، به سوگ مقتول می نشیند و بر حال او، اشک می ریزد. حادثه مذکور نیز از جمله آن حوادثی است که، نیروهای ایساف، دولت افغانستان و سازمان ملل متحد را مجبور ساخته است تا در این مورد "تحقیق" کنند. ترکیب «هیئت تحقیق»، شامل نیروهای ایساف (نیروهای اشغالگر ناتو و دیگر دولتهای دست نشانده به رهبری آمریکا)، دولت افغانستان(دولت تحت رهبری حامد کرزای، دلال هروئین که، اشغالگران بر افغانستان تعیین کرده اند) و سازمان ملل متحد که، از مدتها پیش به ابزاری در دست امپریالیسم جهانی تبدیل شده و تا کنون، در قبال جرایم بی شماری که دولت آمریکا در جهان مرتکب شده است، نتوانسته است حتی، یک قطعنامه خشک و خالی در محکوم کردن آن صادر کند، به فکر تحقیق در باره این جنایت افتاده اند، بیش از آن بی معنی است که بتوان انتظار خاصی از آن داشت. اینان، همان عقیمانی هستند که از درد زایمان می نالند. نتیجه تحقیقات این نوع ارگانها از پیش معلوم است: حداکثر، اشتباه خلبان و یا هیچ و هیچ. نهایتا، این آمریکاست که منادی «دموکراسی» و «حقوق بشر» معرفی خواهد شد.

اصل موضوع این است: نیروهای ایساف که، برهبری آمریکا، سازمان ملل متحد و دولت افغانستان که با نیرو و فرمان آمریکا بر افغانستان حاکم شده است، بهتر از هر کسی و هر ارگانی می دانند، وقتی که، آمریکا در سال ٢٠٠١ افغانستان را به اشغال نظامی خود درآورد، بمبهای آمریکائی حامل دموکراسی و حقوق بشر نبودند. آن بمبها، حاوی اورانیوم رقیق شده بودند که برای منقرض ساختن ملتها بکار برده می  شود. حضور نیروهای آمریکائی و اقمار آن در این کشور و هر جای دیگر دنیا، برای حفظ صلح و امنیت نیست. هدف آنها کشتار مردم، ویرانی کشورها و تصاحب ثروتهای ملی می باشد که، با توسل به شیوه و متدهای تروریستی بدان دست می یابند.

یکی ازهزاران نوزاد افغان بعد از اشغال نظامی این کشور

در دایره المعارف های مختلف، در تعریف تروریسم چنین آمده است: تروریسم یعنی؛ قتل و کشتار غیر نظامیان، ایجاد رعب و وحشت در میان مردم. بنابراین، بر اساس این تعریف پذیرفته همگانی، وقتی که، آمریکا، شهرها و روستاها، اماکن عمومی و تأسیات شهری را هدف بمبارانهای خود قرار می دهد، وقتی که، غیر نظامیان را صد- صد و هزار- هزار می کشد، صرفنظر از اینکه، به چه حقی نظامیان و تأسیسات نظامی دیگر کشورها را هدف بمبارانهای خود قرار می دهد، نمونه مشخص تروریسم و تروریسم دولتی است. مگر اینکه، تعریف دیگری از تروریسم ارائه داده شود که، آن خود داستان دیگری خواهد بود.

در صورتیکه، تا کنون تعریف دیگری از تروریسم مطرح و ارائه نشده است و آمریکا، تمام خصوصیات و ویژگی های تروریسم بین المللی را دارد، در این حال، هر گونه تلاش برای تبرئه دولت آمریکا، معرفی آن بعنوان منادی دموکراسی و حقوق بشر، سعی در برقراری رابطه با این کشور، مفهومی جز تسلیم به تروریسم دولتی ندارد.

بر کسی پوشیده نیست که، تا کنون، هیچ دولتی نتوانسته است رابطه برابرحقوق با آمریکا برقرار کند. علاوه بر آن، اینک، هر دولت و ملتی باید به این سئوال پاسخ دهد که، رابط با آمریکا، چه مشکلی از مشکلات بشری در جوامع مختلف را حل می کند؟ این را نیز نباید از نظر دور داشت که، اگر برقراری رابطه با آمریکا، بخاطر توان نظامی آن است، معنی آن، روشن است. اگر، بخاطر قدرت اقتصادی این کشور است، بر کسی پوشیده نیست که آن، اولا؛ حاصل تاراج و غارت ثروتهای مردم جهان و چاپ بی پشتوانه اسکناس می باشد و از این، هیچ سودی تا کنون عاید هیچ دولت و ملتی نشده است و در آینده نیز نخواهد شد و ثانیا؛ رو به افول و سقوط است. چرا که، بیداری ملتها و تغییر تحولات جاری در اوضاع جهانی، آینده خوبی را برای آمریکا بشارت نمی دهند.

بنابراین، بنام احترام به حق حیات انسانها، برای برقرار صلح و امنیت پایدار در جهان، بمنظور ایجاد آرامش و آسایش در جوامع مختلف بشری و برای نجات از خطر تروریسم بین المللی دولت آمریکا، ضروری است مبارزه با امپریالیسم، در صدر برنامه های مبارزاتی همه احزاب، سازمانها، تشکلها و نیروهای ترقیخواه، صلحجو و انساندوست جهان قرار گیرد.

١٣ شهریور ١٣۸٧