اعلامیه کمیته مرکزی سازمان کارگران انقلابی ایران(راه کارگر)

 

درمورد نتیجه انتخابات نمایشی رژیم

 

سرانجام دستگاه ولایت رژیم جمهوری اسلامی با بکارگیری انواع طرفندها و با اتکاء به تقلبات گسترده و سازمان یافته ، یکی از کاندیداهای ذوب در ولایت را از صندوق های  رأی بیرون کشید. و به این ترتیب با سپردن " قدرت مجریه " به دست کارگزاری بنام احمدی نژاد ، دستگاه ولایت گام نهائی را برای قبضه همه قوا و یا به تعبیری تحقق ولایت مطلقه درمعنای کامل وشکل دادن به حاکمیتی " یکدست "  به انجام رساند.

 همانگونه که واقعیت ها هم نشان داد تحقق چنین هدفی بدون توسل به تقلبات گسترده وطرح عوام فریبانه پاره ای از مطالبات مردم وبالآخره بدون جراحی درون حکومتی و افزایش تنش های آن ناممکن بود. اقدامی که بدرستی به عنوان " کودتای انتخاباتی" و بهم زدن قاعده بازی درمیان جناح های حکومتی تلقی شد.

آن چه که رژیم را وادارساخت که این چنین تن به رسوائی تقلب  و طرح  شعارهای عوام فریبانه برای جلب آراء بخشی ازمردم بدهد، جز نگرانی از دامنه گسترده تحریم و افزایش فشارهای بین المللی ناشی از آن نبود. درعین حال برملا شدن اقدامات گسترده دستگاه ولایت برای جهت دادن به آراء ودستکاری آن برای تأمین پیروزی وتأمین باصطلاح مشروعیت درانظار داخلی وخارجی،نشان دهنده  هم نگرانی رژیم از کثرت دامنه تحریم  کننده گان بود وهم حقانیت ودرستی رویکرد تحریم را بعنوان تنها گزینه درست در برابر یک انتخابات نمایشی و مبتنی برتقلب وفریب باثبات رساند.

 گرچه هدف تمرکز قدرت در بیت رهبری، هدفی جزکنترل دامنه بحران موجودیت و سرکوب و کنترل جامعه مدنی و مخالف حاکمیت ندارد، اما درهمان حال هم بدلیل انطباق قدرت واقعی و صوری وباصطلاح یکدست شدن حکومت و در نتیجه مسدود شدن راه گریز از پاسخ گوئی مستقیم، ونیز بدلیل انبوه وعده های غیرقابل تحققی که در جریان انتخابات برای جلب نظرمردم داده، و بخاطر افزایش شکاف های درونی و خودزنی های صورت گرفته و بالأخره تشدید فشارهای بین المللی، که درمجموع باعث حادتر شدن بحران های سیاسی و اقتصادی واجتماعی می گردد، رژیم را علیرغم ماهیت سربکوکرانه و فاشیستی اش در برابر جنبش های اجتماعی و سیاسی آسیب پذیر تر وشکننده تر کرده است.

 یکی ازدلایل شکست  اصلاح طلبان حکومتی وغیرحکومتی، بکارگیری سیاست های فلاکت آفرین نئولیبرالی از سوی آنها و بی اعتنائی کاملشان به افزایش شکاف های طبقاتی و مطالبات معیشتی اکثریت بزرگ مردم مزد وحقوق بگیر و بیکاران وزحمتکشان واقشارآسیپ پذیر، به بهانه تؤسعه سیاسی بود.سیاستی که تمامیت خواهان  با مهارت وتحت عنوان باصطلاح شعار عدالت اقتصادی برای فریب بخشی از لایه های زحمتکش وجمعیت حاشیه و روستائیان فقیر مورد بهره برداری قرار دارند.اما نباید فراموش کرد که دستگاه ولایت و سرمایه داران حامی وی که خود بعنوان دارندگان قدرت واقعی در تمام طول حیات جمهوری اسلامی مدافع اصلی سیاست های اقتصادی حاکم بر دولت بوده اند،علیرغم دادن شعارهائی چون مقابله با رانت خواری ، فساد ، تبعیض وپدیده آقازاده ها، خود ازمصادیق اصلی و مجسم رانت خواری بوده و بخش عظیمی از تولید ناخالص و درآمد نفت و شبکه های مافیائی اقتصاد زیرزمینی و قاچاق گسترده را بدون هرگونه حسابرسی تحت کنترل خود دارند. بی تردید بکارگیری دروغ، عوام فریبی درابعاد جدید، یکی ازمشخصات کارگزاران جدید است. بنابراین افشاء ماهیت واقعی این مستضعف پناهان قلابی واربابان تزویر و ریا ، ازاهمیت زیادی برخورداراست.

همچنین به عنوان یکی دیگر از درس های " انتخابات " نباید فراموش کرد که اصلاح طلبان باصطلاح پیشرو، ملی مذهبی ها و نهضت آزادی و بخشی از نیروهای شبه اپوزیسیون دست دردست یکدیگر، برای مقابله با جنبش تحریم و داغ کردن تنور انتخابات و لاجرم مشروعیت دادن به "انتخابات" رژیم سنگ تمام گذاشتند. ودر نتیجه در فراهم کردن وضعیت کنونی مسئولیت مستقیمی دارند. گرچه آنها ، با روشن شدن طرفندهای رژیم و ماهیت مزورانه رقابتی بودن انتخابات، رسوا شدند اما همچنان بر ادامه همان سیاست های  ارتجاعی و ضدمردمی خود ادامه می دهند. از همین رو منزوی ساختن کامل این نیروها برای بالندگی حرکت مستقل و واقعا دمکراتیک و رادیکال و متکی برمطالبات سیاسی و اقتصادی و اجتماعی مردم از اهمیت زیادی برخورداراست.

 

مردم مبارز ایران! کارگران و زحمتکشان !

قرارگرفتن یک کارگزار تبهکار و ذوب شده در ولایت فقیه در رأس " قوه مجریه " ، بی تردید با هدف تشدید سرکوب جامعه مدنی، جنبش های اجتماعی و مخالفین نظام حاکم صورت گرفته ونفس برآمد آنان می تواند بطوراجتناب ناپذیر موجب افزایش دامنه فلاکت و بحران اقتصادی، تاریک اندیشی و گسترش دامنه تبعیضات و بطورکلی نقض حقوق بشر و همچنین افزایش فشارها و تهدید های بین المللی علیه کشور و مردم ایران، بویژه انبوه زحمتکشان گردد. اما نباید فراموش کرد که قبضه کامل قدرت و کنترل همه قوای کشور بدست ولی فقیه  درعین حال هم نشانه ضعف رژیم است وهم موجب شکننده ترشدن نظام حاکم خواهد شد. از این رو برهمه زحمتکشان و مدافعان راستین دمکراسی و عدالت اجتماعی است که بی اعتناء به هرگونه نیرنگ وتلاش های مذبوحانه و تفرقه افکنانه حاکمیت، صفوف خود را متحد و متشکل کرده و وبا تکیه بردست آوردهای تا کنونی خود وبا دفاع هم زمان از پیوند ناگسستنی " نان ، کار ، آزادی و برابری "  به مقابله با تاریک اندیشان و سرمایه داران رانت خواری که پوستین وارونه پوشیده اند، برآیند . تنها مقاومت و مبارزه شماست که تضمین کننده افول شب پرستان و برآمد صبح است.

 

                                  سرنگون باد جمهوری اسلامی

                                زنده باد آزادی ، زنده باد برابری

 

                      کمیته مرکزی سازمان کارگران انقلابی ایران ( راه کارگر )

 

                                     29 ژوئن 2005  -   8  تیر 1384 

 

 

.