به گرامیداشت 8 مارس

 

"زنانی که از خود دفاع می کنند

برای رفع ستم از همه انسانها مبارزه می کنند"

                                                                                    از ترانه " نان و گل سرخ"

 

 

٨ مارس ١٩١٢ (١٢٩٢) زنان با خواندن ترانه " نان و گل سرخ" در خیابان های اروپا اعلام کردند که " نان " تنها نیاز انسان نیست. گفتند که ما گرسنه " عشق، دوستی و عدالت هم" هستیم.

گذشت نزدیک به یک قرن از آن زمان گِردی بر این ترانه ننشانده است. زنان کماکان ٧٠  درصد جمعیت فقیر روی زمین را تشکیل می دهند که ١ درصد ثروت روی زمین را در اختیاردارد. و زنان همچنان در گیر مبارزه برای شکستن قفس تنگ تعریف های جنسیتی هستند تا راه را برای ساختن جامعه ای عادلانه تر بگشایند. اما در این میان اگر در یک سر کُره خاکی زنان به تدقیق بیان این خواسته ها، به روشن کردن معنای صلح و بی عدالتی مشغولند، در سوی دیگر آن زنان مجبور به درگیرشدن با تعاریفی شده اند که دیواره های قفس تعریف جنسیتی را هرچه تنگتر و فشرده ترکرده است. رشد بنیادگرایی اسلامی در عین رویکرد انگلی این جوامع به مناسبات سرمایه داری، همچون دو سنگ آسیاب زنان این جوامع را در میان خود می فشارد. در ایران وحشت از سرگیری جنگ، وحشت از تکرار تجربه عراقی دیگر، بر این فشار افزوده است. از سویی دولتی متحجر بر سر کاراست که عقب مانده ترین لایه های ارتجاع فرهنگی جامعه ما را نمایندگی می کند، از سوی دیگر امپریالیسم هار در آن سوی دنیا مترصد آن است تا به قیمومیت زن ایرانی نیروهای خود را  وارد گود کند. در این میان آنچه کمتر به آن پرداخته می شود حضورِِ با نام و نشانِ زن ایرانیست. باردیگر موضعگیری های جنگ افروزانه سران جمهوری اسلامی مطبوعات چهارگوشه جهان از موافق و مخالف را به خود مشغول داشته و وجود قوانین و سنت های زن ستیز ، استثمار یک جنس توسط جنس دیگر، به حاشیه رانده شده است. بار دیگر پرداختن به ستم جنسیتی در مقابلِ دار بست ویرانِ خانه، به فکر نقش ایوان بودن تلقی می شود!

سازمان ما در برنامه خود تأکید می کند: " مبارزه برای سوسیالیسم در ایران جدا از مبارزه برای رهایی زن نیست، چرا که انقلاب سوسیالیستی به خودی خود رهایی زن را تحقق نمی بخشد و دموکراسی سوسیالیستی هنگامی می تواند تحقق یابد که زنان که نیمی از جمعیت را تشکیل می دهند نه تنها از حقوق برابر در قانون برخوردار باشند بلکه بطور مساوی با مردان در قدرت سیاسی شرکت داشته باشند." .  ما جنبش رهایی طلبانه زنان را نزدیکترین متحد طبیعی خود دانسته و  " حمایت از جنبش های فمینیستی مترقی و حمایت از تشکل مستقل زنان جهت کسب آزادی و برابری و پیگیری مطالبات خود چه در جامعه سرمایه داری و چه در گذار به سوسیالیسم " را جزء برنامه خود برای تحقق آزادی ، دموکراسی و سوسیالیسم در ایران اعلام کرده ایم.

تجربه انقلاب ٥٧ و دوره سه ساله فعالیت " اتحادملی زنان" در سال های ٥٨ الی ٦٠  نشان داد که بدون حضور مستقل زنان، بدون سازماندهی و کار مشترک بر روی مفاهیم و ارزش های تنظیم کننده مناسبات مابین "دو جنس"، بدون به زیرسوال بردنِ الگوهای جنسیتی موجود، هیچ تغییر بنیادی در جامعه امکان پذیر نیست.

از یک سو رشد ١٥٠ درصدی جمعیت کشور در طول حکومت اسلامی همراه با قلع و قمع جنبش چپ و دموکرات در این دوره و خروج بخش بزرگی از جان بدربردگان از این قلع و قمع از کشور، امکان انتقال تجربیات انقلاب بهمن ٥٧ را به جمعیت جوان کشور با مشکل مواجه ساخته  و از سوی دیگر اختناق حکومت اسلامی مبتنی بر آپارتاید جنسی مانع از تجربه اندوزی اکثریت جامعه جوان کشورمان در فعالیت های مشترک " دو جنس " شده است.

 جنبش زنان ایرانی در خارج کشور در ارتباط تنگاتنگ با خواهران خود در داخل،  پیوند زنان داخل ایران را با چهارگوشه جهان ممکن ساخته و بازگو کننده صدای زن مستقل ایرانی در خارج کشوربوده و تاکنون نقش مهمی در طرح، تثبیت و گسترش مسئله "زن"  در داخل و خارج کشور ایفا کرده است. اما عدم پیوند سازمان های مدعی اپوزیسیون  با مطالبات جنبش  زنان، درونی نشدن شعارهای فمینیستی در میان این نیرو ها  هنوز کار سنگینی را در پیش روی نیروهای خواهان تفییرات بنیادی در جامعه ایران قرارمی دهد.  به جسارت مدنی بیشتری نیاز است تا به آنچه به غلط نُرم شناخته شده  نه بگوئیم و از بکاربستن سنن و قوانینی که آن را در شأن انسان نمی دانیم خودداری کنیم. هنوز کار سنگینی در مقابل تک تک ما قراردارد تا به جامعه ای برسیم که وکلا و قضات آن از استناد به قوانین عقب مانده در دادگاه ها سر باز زنند و صحنه دادگاه ها را به صحنه محاکمه واضعان این قوانین تبدیل کنند. هنوز کار زیادی در پیش روی تک تک ماست تا جامعه ایران هویت خود را نه بر اساس سنت های جامعه پدر- مرد سالاری گذشته خود و ارزش های آن تعریف کند بلکه با تکیه بر تجربه تاریخی به ساختن ارزش های نوین برای ایجاد جامعه نوین بپردازد. مسئله "زن" در ایران دار بست این خانه ویران است. با حمایت از جنبش مستقل زنان به طرح گسترده تر   مطالبات زنان یاری رسانیم!      

 

 

درود بر حرکات رهایی طلبانه زنان

گسترده تر باد تشکل های مستقل فمینیستی زنان

برقرارباد همبستگی جنبش زنان با دیگر جنبش های اجتماعی

 

 

کمیته مرکزی سازمان کارگران انقلابی ایران ( راه کارگر )

مارس ٢٠٠٦   - اسفند ١٣٨٤