کارگران همه کشورها متحد شوید!

 

                قدرت ما در همبستگی ماست

 

اول ماه مه، روز همبستگی بین المللی کارگران، امسال طبقه جهانی ما را بیش هر زمان دیگر به اتحاد و همبستگی فرا می خواند.

تهاجم سرمایه برای جهانی سازی لیبرالی؛ حاکم کردن دیکتاتوری بازار آزاد بر سرتاسر سیاره خاکی، مزد و حقوق بگیران و مردم زحمتکش همه کشورهای جهان را از سوئد تا چین؛ از کانادا تا عراق؛ از روسیه تا  اتیوپی و از آمریکا تا ایران بیش از پیش هم سرنوشت می سازد. مقابله با این تهاجم ویرانگر سرمایه به حقوق و دستاوردهای مردم زحمتکش هر کشور بدون مبارزه متحد و همبستگی میان همه قربانیان سرمایه و سیاست های نئولیبرالی در آن کشور غیر ممکن است. مبارزه متحد و یکپارچه سندیکاهای دوازده گانه فرانسه و حمایت گسترده اقشار مختلف مردم از آنان که بالاخره منجر به عقب راندن ( هر چند موردی و تاکتیکی)  دولت و پارلمان و سندیکای کارفرمایان و لغو « قانون نخستین استخدام» گردید، سرمشق درخشان و امید بخشی از همبستگی در مقابله با سیاست های نئولیبرالیسم اقتصادی است که باید بر پرچم اول ماه مه ٢٠٠٦ نقش بندد. اما این تهاجم جهانی سرمایه را تنها با مقاومت های محلی و عقب راندن های موضعی و تاکتیکی دولت خودی نمی شود متوقف کرد؛ همبستگی عملی و متقابل زحمتکشان همه کشورها و حمایت فعال آنان از مبارزات یکدیگر و تقویت هرچه بیشتر یک جنبش قدرتمند و متحد ضد سرمایه داری و ضد نئو لیبرالیسم در جهان شرط اساسی مقاومت و مبارزه مؤثر با جنگ افروزی های امپریالیستی، و با جهانی سازی ی فقر و بیکاری و بی حقی و بی آیندگی است.

 

در ایران با نرخ بیکاری ٠ ٢ درصدی - که ۷ ۸ درصد آن شامل جوانان می شود؛  بیکاری پنهان تا ۵  میلیون نفر؛ محرومیت ۶ ۸  درصدی زنان از سهم  اشتغال؛ با حداقل دستمزد تعیین شده توسط دولت که نصف شاخص رسمی خط فقرِ است-   که پرداخت همین دستمزدها هم غالبا از ٣ ماه تا ٢ سال به عقب می افتد- سیاست  اقتصادی نئولیبرالی رژیم اسلامی که توسط دولت های رفسنجانی و خاتمی و احمدی نژاد به اجرا در آمده و می آید، همین زندگی فلاکتبار و سرشار از محرومیت و نا امنی اکثریت مردم یعنی مزد و حقوق بگیران رسمی و غیر رسمی ، بیکاران، جوانان و زنان را به وحشیانه ترین شکلی مورد تهاجم قرار داده است:

 خصوصی سازی ها و موج بیکارسازی های دسته جمعی؛ تبدیل قراردادهای کار دائم به قراردادهای موقت وپاره وقت؛ بیرون انداختن بین ٠ ۷  تا ٠ ۹ درصد  کارگران از شمولیت قانون کار و به این ترتیب محروم ساختن آنها از قراردادهای دسته جمعی؛ از بیمه های بیکاری و درمانی و بازنشستگی و سوانح و از کارافتادگی؛ از افزایش دستمزد، کمک هزینه ها و مرخصی سالیانه و از تمامی حقوق ناچیز قانونی، نیروی کار و جوانان کشور را در گرداب هولناکی از عدم تأمین، درماندگی و بی آیندگی فرو می برد و دامنه سقوط روانی و بزهکاری و تن فروشی و اعتیاد را در مقیاسات میلیونی گسترش می دهد.

 

دولت سرمایه داری جمهوری اسلامی که سالیان سال است مبارزه مردم ایران برای آزادی و دموکراسی و مقاومت و مقابله کارگران و زحمتکشان ایران در برابر تهاجم وحشیانه به معیشت و حقوق اولیه و حیاتی شان را  با ممنوعیت تشکل های مستقل و اعتصاب، و با توسل به  استبداد مذهبی و سرکوب وحشیانه در هم کوبیده است، حالا که در غرقاب بحران موجودیت و انزوای مطلق درونی گرفتار آمده است، با ماجرا جوئی جنگ طلبانه و بحران آفرینی هسته ای می کوشد جنبش های نارضائی و اعتراضی مردم را در پشت گرد و خاک این بحران خفه کرده و به خاک و خون بکشد و با بهانه دادن  و تحریک کردن خطر خارجی، خطر داخلی را از سر خود کم کند. از آن طرف هم امپریالیسم آمریکا از این بهانه ها و تحریکات در جهت استراتژی خاورمیانه ای خود - که تبدیل ایران به عراقی دیگر بخشی  مهم از آن است -  بیش ترین بهره را می برد و  با نقشه های شوم ایجاد درگیری های قومی، تحریم اقتصادی و تهاجم نظامی، فاجعه ای عظیم را  علیه مردم ایران تدارک می بیند. 

 

با وجود همه این ممنوعیت ها و سرکوبگری ها و  فضای خفقانی،  مبارزات کارگران و زحمتکشان ایران در سال گذشته نه تنها فروکش نکرد، بلکه از جهاتی به سطح کیفی بالائی گذر کرد و نقاط عطف مهمی را در مسیر مبارزات کارگران ایران به ثبت رساند که آن ها را باید روزنه های امید و روشنائی دانست:

 

کارگران پیشرو و آگاه با  دو فراخوان جسورانه ء چند هزار امضائی، نا مشروع بودن « خانه کارگر» و « شوراهای اسلامی کار» را اعلام کرده، رویگردانی کارگران از این دستگاه های پلیس ساخته را به نمایش گذاشته و مبارزه ای علنی و متهورانه برای ایجاد تشکل های مستقل کارگری و به رسمیت شناساندن نمایندگان واقعی کارگران به کارفرمایان و دولت  و اتحادیه های بین المللی کارگری را  آغاز کردند و به این ترتیب مبارزه پراکنده کارگران  برای مطالبات جاری و محلی را به مبارزه برای مطالبه ای اساسی و عمومی  برای کل طبقه کارگر پیوند زدند.

کارگران « شرکت واحد اتوبوس رانی تهران و حومه»، با ایجاد سندیکای مستقل خود و با مبارزه ای جسورانه و متحدانه برای طرح مطالبات صنفی خود از طریق این سندیکا، نقطه عطفی تاریخی در مبارزات دو نسل اخیر طبقه کارگر ایران ایجاد کردند. آنان با وجود سرکوب خشن و به قیمت تحمل بازداشت و تهدید و سپس اخراج فعالان این سندیکا، موجودیت سندیکایشان را به رغم دولت، در جامعه و در سطح بین المللی جا انداخته و سرمشقی افتخار انگیز و آموختنی از آگاهی به منافع طبقاتی، جسارت و پیگیری در مبارزه، اتحاد و همبستگی میان خود و خالی نکردن پشت رهبران و رفقای زندانی شان را به طبقه کارگر ایران عرضه داشتند.

به دنبال دو فراخوان کارگران پیشرو در ایران برای ایجاد تشکل های مستقل کارگری، کارزاری واقعا جهانی و  بی سابقه به دعوت چند سازمان و تشکل ایرانی چپ و طرفدار طبقه کارگر و همکاری و تلاش بسیاری از فعالان چپ و کارگری در خارج از کشور به راه افتاد که هم با حجم حمایت های اعلام شده از سوی فعالان و اتحادیه های کارگری و احزاب و جریانات چپ و مترقی از اغلب کشورهای جهان ثابت کرد که « کارگران ایران تنها نیستند»؛ و هم ظرفیت عظیم ایرانیان طرفدار طبقه کارگر در خارج از کشور را برای همکاری حول سازماندهی یک همبستگی جهانی با مبارزات کارگران ایران به نمایش گذاشت. به کار گرفته شدن بخشی از همین ظرفیت در جریان سازماندهی همبستگی  بین المللی با کارگران شرکت واحد و دفاع از سندیکای مستقل آنان و سپس برای آزادی سندیکالیست های زندانی، تجربه مثبت دیگری بود در اثبات کارآئی رسانه های چپ خارج از کشور در شکستن دیوار ضخیم سانسور  و رساندن صدای کارگران ایران به گوش جهانیان و توان اثر گذاری چپ های خارج از کشور در مبارزات کارگران و زحمتکشان در ایران.

ارسال پیام و اعلام همبستگی سندیکای کارگران شرکت واحد با کارگران، دانشجویان و جوانان فرانسه در مبارزات جانانه شان علیه قانون نئولیبرالی « نخستین استخدام »، نمونه و سَمبُلی از یک همبستگی متقابل انترناسیونالیستی در جریان پیکار واقعی و جاری طبقاتی توسط کارگران آگاه و مبارز و  طلیعه زرینی از بلوغ مبارزاتی و آگاهی در جنبش طبقه ما در ایران بود. 

 

قطعاً این ارتقإ کیفی و رسیدن به این نقاط عطف، جزئی از سرمایه های با ارزش ملی و بین المللی طبقه کارگر ایران در مبارزه علیه سرمایه خواهند بود؛ ولی استقامت کارگران و زحمتکشان ایران در برابر سرکوبگری خشن و بی رحمانه حکومت اسلامی و تداوم موفقیت آمیز مبارزات شان، پیش از هر چیز مستلزم تشکل و همبستگی است. اما در شرائطی که تشکل مستقل وجود ندارد و تلاش برای ایجاد آن با سرکوب و زندان و اخراج پاسخ داده می شود، حتا مبارزه مؤثر و موفقیت آمیز برای ایجاد تشکل، به همبستگی و همپشتی گسترده میان بخش های گوناگون کارگران، زحمتکشان، بیکاران، جوانان، دانشجویان، زنان و غیره و پشتیبانی جسورانه و فداکارانه از مبارزات یکدیگر مشروط  می شود. کمبود همین حمایت و همبستگی فعال و واقعی در داخل ایران از مبارزات جانانه کارگران شرکت واحد بود که دست رژیم سفاک اسلامی را در سرکوب این کارگران آگاه و حق طلب و در زندان نگهداشتن منصور اصانلو  باز گذاشت. در شرائط تهاجم قدرتمند و بی واهمه سرمایه ، همبستگی، حیاتی ترین و اولیه ترین نیاز طبقه ما برای مقاومت در برابر این تهاجم و موفقیت در هر اقدامی است. این اصلی ترین درسی است که از  پیروزی اخیر کارگران و دانشجویان فرانسه و از سرکوب مبارزات جانانه و فداکارانه کارگران شرکت واحد می توان گرفت.

 

در شرائط پیچیده و خطیر کنونی ایران که حقوق اولیه و حق حیات کارگران و زحمتکشان و حتا حق دفاع مشروع آنان از این حقوق ضایع شده شان لگدکوب می شود و زندگی حال و آینده کشورشان با همدستی دو دشمن داخلی و خارجی – یعنی رژیم اسلامی و امپریالیسم آمریکا- به ورطه نابودی کشانده می شود، نه فقط مبارزه موفق برای اعاده حقوق و بهبود شرائط زندگی  بلکه حتا امکان بقا، به مبارزه متحد و سراسری همه جنبش های اجتماعی و آزادی خواهانه ایران با این دو دشمن خطرناک و برای جلوگیری از فاجعه بزرگی که آن دو دست در دست هم برای مردم ایران تدارک می بینند گره می خورد. تنها با اتحاد طبقاتی کارگران همه ملیت های ساکن ایران و همبستگی جنبش های کارگران، بیکاران، دانشجویان، فرهنگیان، روشنفکران مترقی، کارمندان، بازنشستگان، زنان، تهیدستان و جوانان کشور علیه اتمی شدن ایران و با به میان کشیدن حقوق و مطالبات پایه ای و  عمومی شان بجای بمب اتمی  و انرژی هسته ای از یک طرف، و علیه مداخله گری امپریالیستی در تعیین سرنوشت مردم ایران و علیه تحریم اقتصادی و تهاجم نظامی از طرف دیگر می توان قدرت کوبنده و سرنوشت سازی را به میدان آورد که  حریف این دو  اهریمن باشد.

قدرت را تنها با قدرت می توان دفع کرد و قدرت ما در تشکل و همبستگی ماست. پیام اول ماه مه همین است و به همین دلیل است که رژیم اسلامی از برگزاری اول ماه مه آنچنان وحشت دارد که برهان دیوارگر، محمود صالحی، محسن حکیمی، محمد عبدی پور و جلال حسینی را به جرم دعوت کارگران به برگزاری مستقل مراسم اول ماه مه ٤ ٠ ٠ ٢ (٣ ۸ ٣ ١) در شهر سقز، به حبس های دو تا ۵ سال محکوم کرده است!

پس:

 

زنده باد اول ماه مه!

زنده باد همبستگی بین المللی کارگران در مبارزه با سرمایه داری و برای سوسیالیسم!

علیه جمهوری اسلامی و علیه امپریالیسم متحد شویم!

 

 

کمیته مرکزی سازمان کارگران انقلابی ایران ( راه کارگر)

 

١ ٢ آوریل  ۶ ٠ ٠ ٢  -  اول اردیبهشت ۵ ۸ ٣ ١