اعلامیه کمیته مرکزی سازمان کارگران انقلابی ایران(راه کارگر)

 

مبارزه برای لغو سهمیه بندی بنزین ادامه دارد!

 

بالأخره رژیم جمهوری اسلامی پس ازمدت ها تردید و این دست وآن دست کردن برآن شد تا با سهمیه بندی بنزین،این کالارا بصورت جیره بندی شده دراختیارمردم قراردهد. رژیم جمهوری اسلامی که خود را قیم بی چون وچرای مردم می داند وبه آن ها هم چون رعایائی می نگرد که موظفند تحت هرشرایطی به فرامین ولی فقیه وکارگزارانش گردن نهند،برخلاف انتظارخود، باتوده های خشمگینی مواجه شد که بلافاصله پس ازانتشارخبرسهمیه بندی،به خیابان ها سرازیرشده وباتشکیل تجمعات اعتراضی گوناگون، آتش زدن ده ها جایگاه پمپ بنزین ولاستیک ها و زباله ها،حمله به بانک ها وبرخی فروشگاه ها،وبا بصدادرآوردن بوق اتومبیل ها وروشن کردن چراغ آن ها،عملا برای مدتی شهر تهران را به حالت غیرعادی و نیمه جنگی درآوردند.آری نزدیک به بیست ساعت  خیابان های تهران درقرق مردم  وتحت کنترل آن ها بود:یک تمرین پرشکوه وتماشائی ازآمادگی برای مقابله نهائی با رژیم تبه کارولایت فقیه. وهمه این ها درشرایطی صورت گرفت که سران حاکمیت  با اعلام شبانه خبرسهمیه بندی وآمادباش پیشاپیش همه نیروهای انتظامی وسرکوب برآن بودند که  ازوقوع هرگونه پیش آمدناگواراحتمالی جلوگیری کنند.با این همه ازابعاداعتراضات ودرجه خشم عمومی سخت غافلگیرشدند.واگردرنظربگیریم که دامنه شورش ها فقط محدود به تهران هم  نبود و درشماری ازشهرستان ها و مراکزاستان های دیگرهم کمابیش چنین اعتراضاتی به وقوع پیوستند،آن گاه به اهمیت خصلت سراسری بحرا ن بنزین وابعادخشم عمومی  پی خواهیم برد.

 تعدادجایگاه های به آتش کشیده شده ویاتخریب شده سربه صدها می زند و ودرهمان حال بیش ازصدها نفردستگیروتحت بارجوئی قرارگرفته اند.برخی از گزارشاتِ هنوزتأییدنشده ازتعدادزیادی زخمی ها وحتا ازکشته شدن چندنفر حکایت می کنند.هم اکنون باتداوم حالت آماده باش  نیروهای انتظامی باحضورویژه ومحسوس در جایگاه های پمب بنزین وبرخی نقاط حساس شهر،اماکن مزبوررا تحت کنترل خود گرفته اند. ازسوی دیگرخبرهائی مبنی برتصمیم به شروع اعتصاب  درروزهای آتی درمیان رانندگان شخصی  وتاکسی ها می رسد.

بحران بنزین را می توان ازجهات مختلف مورد بررسی  قراردارد.اما دراین جا سه نکته اساسی را مورد توجه قرارمی دهیم:

اول آنکه،بحران مزبورنشان دهنده آنست که دست رژیم ودولت احمدی نژاد دردادن شعار"عدالت" وآوردن نفت برسرسفره مردم، کاملا روشده وکفگیربه تک دیگ رسیده است.جیره بندی بنزین،باهدف باصطلاح واقعی کردن قیمت ها چیزی جز دستبرد مستقیم به سطح  زندگی میلیون ها زحمتکشی که ازِقبل سوبسید بنزین ومسافرکشی گذران می کنند نیست. وهم چنین به مثابه دستبردغیرمستقیم،چیزی جز افزایش چشمگیر تورم در هزینه های حمل ونقل بخش مهمی ازجمعیت کشور ونیز افزایش قیمت های تمام شده بسیاری ازاقلام موردنیازمردم نیست.چنان که برخی گزارشات ازافزایش ناگهانی بیش از 20%هزینه های حمل و نقل خبرمی دهند.

دوم اینکه صرفنظرازرواج وسیع بازارقاچاق ورانت های ناشی ازانحصارتوزیع وجیره بندی این کالا که بطورمستقیم نصیب باندها و سرمایه داران وابسته به رژیم وپرکردن جیب گشاد آن ها می شود،نباید فراموش کنیم که سهمیه بندی بنزین هم چنین  به مثابه یک اقدام پیشگیرانه برای کاستن ازآسیب پذیری نظام دربرابرسیاست های تحریم اقتصادی وازجمله با پی آمدهای تحریم احتمالی واردات بنزین است که بویژه دولت آمریکا وانگلیس درپی اجرای آن هستند. چنین امری  نشان دهنده آن است که این مردم وزحمتکشان هستند که باید هزینه های سنگین سیاست های ماجراجویانه و هسته ای  رژیم را به دوش بکشند.وگرنه بعیداست بتوان ازحضورمیلیاردرهاو ثروتمندان بالای شهردرمیان شورش های دوروزگذشته ردپائی بدست آورد.

سوم آنکه، توزیع بنزین ارزان ومشمول سوبسید،درواقع ازدیرباز بخشی ازدرآمدهای هنگفت نفتی بوده است که به صورت مستقیم وغیرمستقیم درمیان شهروندان توزیع می شده است. بهمین دلیل حذف سوبسید بنزین را باید بخشی از سیاست های اقتصادی  نئولیبرالیستی دانست که توسط رژیم درعرصه های گوناگون پیش برده می شود. وبهمین دلیل شورش فوق را درعین حال باید شورشی دانست علیه سیاست های نئولیبرالیستی رژیم.بهیمین دلیل لیبرال ها و کلیه اصلاح طلبان دراساس با اتخاذ چنین سیاسی توسط احمدی نژاد مشکلی نداشته وندارند و چنان که می دانیم اصل افزایش قیمت های بنزین نیز درزمان ریاست جمهوری محمدخاتمی ودرمجلس اصلاح طلبان به تصویب رسید. انتقاد لیبرال هاواصلاح طلبان دراین مورد و دیگرمواردمشابه تنها به شیوه های پیش برد آن،نظیرکوپنی کردن ویا اعلام ناگهانی وبدون مقدمه سازی توسط  دولت محدودمی گردد.دعوای آن ها نه دراصل افزایش قیمت بنزین ودیگرفراورده ها بلکه درچگونگی این افزایش است.

وبالأخره چهارم آنکه،شورش ها و اعتراضات گسترده مردم نشان دهنده ماهیت انفجاری مطالبات  انباشته شده آنهاست که بااتکاء به این یا آن دستاویز،منفذی برای خروج یافته  ومی تواند هرلحظه بشکلی تازه فوران کند و مشتعل گردد.

وهمین وضعیت حساس است که ضرورت هوشیاری فعالین و پیشروان را درمطرح کردن مطالبات مشخص وایجاد پیوند بین آن ها و مطالبات کلان وراهبردی دوچندان می کند. رژیم جمهوری اسلامی هردم درباتلاقی فرومی رود که بیرون آمدن ازآن بسادگی میسرنیست.هم اکنون شعارحذف سهمیه بندی بنزین ودرکنارآن مبارزه علیه سیاست های ارتجاعی هسته ای به یکی ازمطالبات مهم مردم تبدیل شده است. با گسترش اعتراضات واعتصابات حول این خواست ها می توان رژیم را وادار به عقب نشینی کرد و راه پیشروی های بعدی را گشود.چنین مبارزه ای علیه استبداد مذهبی درعین حال مبارزه علیه سیاست های اقتصادی  نئولیبرالیستی رژیم وحامیان چنین سیاستی هم هست. ونشان دهنده آنست که مبارزه علیه استبداددرعین حال ازمبارزه علیه سیاست های اقتصادی حاکم برآن جدانیست. وبنابراین ازمبارزه علیه همه جناح های رژیم و نیزآن دسته ازمدعیان اپوزیسیون که مشکلی با سیاست های نئولیبرالیستی رژیم ندارند نیزجدانیست.

کمیته مرکزی سازمان کارگران انقلابی ایران(راه کارگر)

2007-06-28-07-04-1386