پیام هیات اجرایی سازمان کارگران انقلابی ایران (راه کارگر)

به

سومين گردهمايی سراسری در باره کشتار زندانيان سياسی در ايران

18 تا 20 سپتامبر، هانوفر- آلمان

 

  تاریخ رژیم جمهوری اسلامی تاریخ کشتار, جنایت و نقض وحشتناک حقوق بشر است. با شکل گیری این رژیم از همان آغاز سرکوب توده ای شد و به ابزار اصلی در تامین بقا و موجودیت اش تبدیل گردید. اگر چه سرکوب مداوم شاخص اصلی عملکرد رژیم جمهوری اسلامی در کل دوران موجودیت آن است اما سرکوب های وسیع سال 60, قتل عام زندانیان سیاسی در تابستان خونین 67 و دستگیری شکنجه, تجاوز و کشتار دستگیرشدگان جنبش نوین اعتراضی اخیر مردم ایران بی تردید  سه فراز برجسته در تاریخچه 30 ساله خون و جنایت رژیم است.

 

در کشتارهای سال 60 هزاران نفر وحشیانه اعدام شدند.  رژیم برای درهم شکستن زندانیان و تواب سازی, به شکنجه های شدید در  واداشتن زندانیان به مصاحبه و تیغ برکشیدن بر اعتقادات خویش و حتی شرکت در جوخه های اعدام دست زد.

 

کشتارتابستان 67 اما قتل عامی خودویژه بود. برای اجرای این قتل عام تلاش کردند تا با ظاهرسازی وضعیت زندان کاملا عادی جلوه داده شود و زندانیان به هیچ وجه حدس نزنند که چه فاجعه شومی درانتظارآنها ست. تنها تغییرغیرعادی، قطع ملاقات ها بود.  در همین راستا

کمسیون مرگ که به فرمان خمینی برای قتل عام تعیین شده بود را به عنوان هئیت طبقه بندی زندانیان جا زدند تا زندانیان تصور کنند برمبنای پاسخی که به این کمیسیون خواهند داد  دربندهای عادی و یا دربندهای تواب ها طبقه بندی خواهند شد .  آنان نمی دانستند که پس ازپاسخ مستقمیا" به پای چوبه دارمی روند. و چنین شد که هزاران زندانی سیاسی در فاصله کوتاهی قتل عام شدند و در گورهای دسته جمعی به خاک سپرده شدند.

 

حالا با دفن جانباختگان گمنام جنبش نوین اعتراضی مردم ایران در بهشت زهرا, با تجاوز جنسی به بازداشت شده گان در شکنجه گاهها و نابود کردن "اسناد" جرم و جنایت با اسید و تهدید خانواده ها به سکوت, تاریخ جنایت جمهوری اسلامی بار دیگر مشابه آن چه که بود تکرار می شود و ورق می خورد.

 

خانواده های جانباختگان قتل عام 67  از آن تابستان خونین به این سو همواره و حتی در سخت ترین شرایط که رژیم حمله به خاوران را برای پاک کردن رد پای جنایت هولناک قتل عام دسته جمعی زندانیان در دستور گذاشت, هرگز پرچم دادخواهی را فرو ننهادند.  اما اکنون در شرایط برآمد جنبش نوین اعتراضی که فروریزی خیمه استبداد را آماج اصلی خویش کرده است, شرایط مساعدتری برای دادخواهی دسته جمعی, گسترش همبستگی خانواده های قربانیان کشتارهای سال 60, 67 و 88 , فراهم شده است تا در میان مردم ایران, صدای مظلوم و حقیقت مظلوم  رساتر از هر زمان فریاد شود.  خیزش نوین مردم ایران برای رهایی از شر استبداد و دیکتاتوری جمهوری اسلامی و پژواک نیرومند آن در میان افکارعمومی مترقی جهان موقعیتی فراهم ساخته است که تلاش ها ی وسیع تری صورت بگیرد تا: حقایق موجود درباره قتل عام 67  وسیع تر از هر زمان به افکارعمومی منتقل شود.

 

بگذار نسل نوینی که زیر فشار نفس گیر خفقان و سرکوب امکان نیافت شناسنامه خونین نظام جمهوری اسلامی را به درستی بشناسد, اکنون که شجاعانه برای حق خویش به میدان آمده است بداند که شکنجه و تجاوز جنسی و اعدام و دفن جوانان جانباخته در گورهای بی نام و نشان, جنایتی خودویژه  نیست و کهریزک ها تنها نام جدید شکنجه گاهی است که پیش از این انسان های بی شماری در آنها سلاخی شده اند. بگذار افکار عمومی جهانی هم که از سبعیت و خشونت لجام گسیخته  پاسداران, بسیجی ها, امنیتی ها و لباس شخصی ها در برابر اعتراضات مسالمت جویانه مردم ایران تکان خورده است, از پرونده جنایات رژیم جمهوری اسلامی و خاصه کشتار هولناک 67 باخبر شود تا جنایات امروز این نظام  را صاعقه ای در آسمان بی ابر, یا یک زیاده روی تصادفی نپندارد. و این ها مقدور نیست, مگر آن که بدور از هر گونه مقاصد و اهداف گروه گرایانه و حسابگری های فرقه ای : همه حقایق درباره این قتل عام را جمع آوری وافشاء کنیم؛  ازجنبش داد خواهی برای این قتل عام وهمه جنایات رژیم اسلامی وسیعا حمایت کنیم و کشتار 67  را به مثابه "جنایت علیه بشریت" به تریبون های مستقل و مردمی بین المللی ارجاع کنیم تا خمینی و سران رژیم اسلامی وعاملین قتل عام ها به عنوان جانیان علیه حقوق بنیادی وابتدایی بشری شناخته و محکوم شوند.

به این امید.

سرنگون باد جمهوری اسلامی

زنده باد آزادی زنده باد سوسیالیسم

هیات اجرائی سازمان کارگران انقلابی ایران (راه کارگر)

 

شهریور 1388 برابرسپتامبر 2009

public@rahekargar.net