اعلامیه هیئت اجرائی سازمان کارگران انقلابی ایران (راه کارگر)

 

خطر اعدام جان زینب جلالیان را تهدید می کند

جان زندانیان کرد در زندان مرکزی سنندج در خطر است

 

با تأئید حکم اعدام زینب جلالیان از سوی دیوان عالی کشور به اتهام محاربه و عضویت در گروه پژاک، جان او در خطر است. زینب جلالیان که از ده سالگی به علت فرار از فشار های خانوادگی به نیروهای پ ک ک در کردستان ایران پیوست، به گفته آشنایان و دوستانش، هیچگاه فعالیت نظامی نداشته است. فعالیت او در حزب پ ک  ک، نیز در زمانی انجام گرفته بود که این حزب مورد حمایت ایران بوده و فعالیتش در کشور تحمل می شده است. او  که سال پیش از عراق به کشور بازگشته بود، به دلیل این که در خانه ای زندگی می کرد که یک فعال وابسته به گروه پژاک را پناه داده بودند، دستگیر شد و به او نیز اتهام عضویت در گروه پژاک بستنند. امری که مورد پذیرش زینب نبوده است. قرار دادن طناب دار بر گردن  دختر 27 ساله ای که از ده سالگی مجبور شده است برای فرار از خشونت  جنسیتی علیه دختران و زنان  از خانه فرار کند و به گروه های سیاسی پناه بَرد، بیانگر عمق توحش رژیم اسلامی است که حافظ و تثبیت کننده خشونت علیه زنان است. صدور حکم اعدام برای زینب جلالیان،  در شرایطی انجام گرفته است که پیش از او احسان فتاحیان به دار آویخته شد و حکم اعدام برای شیرکوه معارفی و 12 نفر دیگر از فعالین کرد صادر شده است. امری  که با اعتراضات گسترده ی جهانی روبرو گشته است.

 

صدور احکام اعدام، در شرایطی انجام می گیرد که بر اساس خبری که "سنه نیوز" منتشر کرده است،" زندانیان زندان مرکزی  سنندج با خطر مرگ بر اثر ابتلاء به بیماری آنفولانزای خوکی روبرو هستند. بر اثر شیوع این بیماری در زندان و بی توجهی کامل مأموران رژیم، دو نفر از زندانیان به نام های کمال احمدی و خسروایزدی جان خود را از دست داه اند و مقامات رژیم اسلامی مرگ این دو نفر را استفاده از مواد مخدر اعلام کرده اند. اما همه میدانند که بیماری آنفولانزای خوکی به قدری در زندان سنندج گسترده شده که تمامی پرسنل اداری و زندانبانان زندان مرکزی سنندج در تمام ساعات شبانه روز از ماسک های ویژه استفاده می کنند. با این حال هیچ تلاشی برای نجات جان زندانیان انجام نمی دهند. این امر نگرانی شدیدی در مورد جان زندانیان زندان مرکزی سنندج ایجاد کرده است".

 

سیاست سرکوب خشن در کردستان، و صدور احکام اعدام برای فعالین سیاسی و مدنی کرد، به محوری ترین شیوه ی دولت اسلامی برای مقابله با پیوستن مردم کُرد به جنبش سراسری کشور تبدیل شده است. دستگاه ولایت که از آینده خود  نگران شده است علاوه بر صدور احکام اعدام برای پنج  جوان در زندان اوین که وابسته به جریانات و سازمان های مخالف قانون اساسی رژیم اسلامی هستند، سران سازمان ها و احزاب  اصلاح طلب  را نیز به زندان های سنگین محکوم کرده است. و در مورد کردستان و بلوچستان و خوزستان، به سیاست سرکوب خشن و مشت آهنین پناه برده است. دولت اسلامی هم چنین تلاش می کند با وصل کردن دستگیر شدگان به گروه هایی که دست به عملیات تروریستی می زنند، دایره دفاع از این زندانیان را کاهش داده و برای صدور احکام اعدام توجیه قانونی بتراشد. روشن است  مجبور کردن زندانیان به پذیرش چنین اتهاماتی زیر شدید ترین شکنجه ها انجام می گیرد. امری که حتی در مورد اعتراف گیری از سران سازمان ها و احزاب اصلاح طلب نیز بکارگرفته شده است. اعتراف گیری زیر شکنجه، و صدور حکم در دادگاه های دربسته بدون حضور وکیل مدافع و بدون رعایت اولیه ترین اصول یک محاکمه قابل قبول و منطق بر اصول پذیرفته شده ی حقوق انسانی و شهروندی، کاملأ بی اعتبار است. صدور چنین احکام جنایت کارانه ای تنها پرونده ی سیاه این رژیم را قطورتر می کند. رژیمی که سازمانده تروریسم دولتی است؛  بیش از 80 نفر را در قتل های زنجیره ای سربه نیست کرده است؛ 250 نفر را در ترورهای خارج از کشور به قتل رسانده و در زندان هایش هم به قتل عام زندانیان سیاسی پرداخته  است، صلاحیت محاکمه و صدور حکم برای دیگران را ندارد. سران این رژیم باید به دادگاه بین المللی جنایت علیه بشریت کشانده شوند.

سازمان ما، ضمن محکوم کردن حکم اعدام برای زینب جلالیان، ضمن محکوم کردن صدور احکام اعدام و زندان برای دستگیرشده گان حوادث پس از 22 خرداد، و ضمن محکوم کردن بی توجهی مقامات زندان به خطر مرگ در اثر آنفولانزای خوکی در زندان مرکزی سنندج، از همه احزاب، سازمان ها و فعالین سیاسی و اجتماعی می خواهد به این سیاست ضدانسانی اعتراض کنند.

سازمان ما بر این باور است که دفاع از حقوق شهروندی همه دستگیرشد گان بی توجه به اعتقادات و وابستگی های سازمانی شان، وظیفه اخلاقی هر انسان شرافتمندی است.  هیچ انسان آزادیخواه و دمکرات  و یا مدعی دمکراسی خواهی نمی تواند در برابر چنین احکامی سکوت اختیار کند. باید صدای اعتراض علیه این سیاست بیشرمانه جمهوری اسلامی را هر چه رساتر به گوش جهانیان رساند و همراهی وحمایت تمامی سازمان و تشکل های مدافع حقوق بشر در سطح جهان را بدست آورد. تا از این طریق فشار گسترده افکار عمومی برای لغو احکام اعدام و دیگر احکام غیرعادلانه را سازمان داد.

 

سرنگون باد جمهوری اسلامی ایران

زنده باد آزادی  زنده باد سوسیالیسم

هیئت اجرائی سازمان کارگران انقلابی ایران (راه کارگر)

6 آذر 1388ـ 27 نوامبر2009