اعلامیه هیئت اجرائی سازمان کارگران انقلابی (راه کارگر)

 

به مناسبت اوج گیری جنبش اعتراضی توده ای

 

دستگاه ولایت به  زورعریان روی آورده است

 

تحولات چند هفته ی اخیر، اوضاع سیاسی کشور را بشدت تغییر داده است. مرگ منتظری در هفته ی گذشته تمامی تحولات سیاسی کشور را تحت لاشعاع قرار داد. در ابتدا رژیم تلاش کرد که این امر را بی اهمیت جلوه داده و به تمسخر بگیرد و خوشحال از مرگ مهمترین منتقد ولایت مطلقه فقیه در صفوف روحانیت ،  فضا را در اختیار بگیرد. اما خیلی زود متوجه شد که مردم از مرگ یکی از اصلی ترین منتقدین دستگاه ولایت و مدافع حقوق زندانیان سیاسی بویژه  در قتل عام زندانیان سیاسی تابستان۱۳۶۷ بشدت متأثر شده و واکنش مردمی در برابر این مرگ خیلی گسترده خواهد شد. از این رو تاکتیک خود را عوض کرده و خامنه ای با ارسال پیامی مرگ او را تسلیت گفت. و تلاش کردند که مراسم عزاداری را  به شکل کنترل شده ای پیش برند. اما تحولات بعدی نشان داد که مرگ منتظری هر چند ضایعه ای برای جنبش اعتراضی ضد ولایت مطلقه فقیه  و ضد دیکتاتوری بود، اما مردم  از آن پوششی ساختند برای پیشبرد مبارزات خود. تظاهرات یک میلیون نفری  مراسم تدفین منتظری در قم، رژیم را بشدت ترساند. تا جایی که برگذاری هر نوع مراسم در بسیاری از شهرها را ممنوع اعلام کرد. اما گسترش این تظاهرات و تلاش برای برگزاری مراسم در نجف آباد، اصفهان، زنجان و تهران به درگیری مستقیم مردم با نیروهای انتظامی تبدیل شده است. هم  زمانی مرگ منتظری با عزاداری ماه محرم و بویژه هم زمانی هفتم مرگ منتظری با روز عاشورا، فرصت دیگری برای گسترش اعتراضات توده ای مردم فراهم آورده است.

 

گسترش و تداوم حرکت ها و اعتراضات مردمی و دانشجویی به بهانه مرگ منتظری با رادیکالیزه شدن شعارها همراه شده است.  شعارهای "مرگ بر خامنه ای" و یا "این ماه ماه خون است سیدعلی سرنگون است"، بیان فرا رفتن مردم از شعارهای گذشته است. هم چنین درگیری های شدید در اصفهان، زنجان  و نجف آباد، نشان می دهد که بخش های سنتی مردم نیز به مبارزه پیوسته  و حاضر به درگیری مستقیم با دستگاه ولایت هستند. در شرایط برافروختگی توده ای، مقاومت مردم سیرجان که نمونه ی توده ای مقاومت علیه اعدام است، حادثه بزرگی بود. پنج هزار نفر از مردم سیرجان  در دو نوبت مانع اجرای حکم اعدام دونفر شدند و حتی در بار اول آن ها را فراری دادند. نمونه ی دیگر مقاومت مردمی در دفاع از عکس های سهراب اعرابی در مجتمع آپادانا است که وقتی ماموران رژیم برای بار دوم مراجعه کردند تا عکس را بکنند، تعداد عکس ها از چند عدد به صدها عدد رسیده بود و مردم با حمایت از مادر سهراب، از نصب عکس ها دفاع کرده و مانع تعرض مزدوران رژیم شدند. این موارد نشاندهنده ی روحیه ی جدید توده ای است که در حال رشد است. گسترش مقاومت، رودررویی مستقیم با دستگاه سرکوب و بالا رفتن سطح شعارها مرحله ی جدیدی در جنبش مردمی را رقم می زند.

 

برای مقابله با گسترش مبارزات مردمی، دولت اسلامی تنها به ابزار سرکوب پناه برده است.  جدال های درون حکومتی و شکاف در میان بالایی ها دیگر قابل جمع و جور کردن نیست. این را تمامی تحولات چند ماه اخیر نشان می دهد. توان رژیم برای حل مشکلات اقتصادی نیز بشدت کاهش یافته است. فشار بین المللی بر دولت اسلامی هم درعرصه حقوق بشر و هم مسئله اتمی روز به روز  تشدید می شود. بر متن این شرایط، رشد و گسترش جنبش توده ای ضد دیکتاتوری، توان رژیم برای مقابله را به شدت کاهش داده است. از این رو دولت اسلامی برای مهار جنبش های اعتراضی و مطالباتی به سرکوب تمام عیار روی آورده است. سرکوب خشن مطبوعات و کنترل روزنامه نگاران و حتی از آن ها تلفنی خواسته اند که مطالب و نظرات دولتی را انعکاس دهند، دستگیری گسترده دانشجویان، احکام سنگین زندان برای زندانیان سیاسی، افزایش اجرای احکام اعدام در شهرهای گوناگون، به بهانه های مختلف، ممنوع کردن مراسم عزاداری برای مرگ منتظری، محدود کردن مراسم عزاداری حسینی، و حضور چشم گیر نیروهای انتظامی، امنیتی، لباس شخصی و سپاهی برای در هم شکستن تظاهرات و اعتراضات مردمی، نشانه های بارز زور عریان است. این امر بویژه در آستانه تاسوعا و عاشورا، بر نگرانی و توحش رژیم اسلامی بشدت افزوده است. آن ها نگران آنند که مراسم عاشورای ۱۳۸۸ به مانند مراسم عاشورای ۱۳۵۷ ناقوس مرگ رژیم را به صدا درآورد.

 

اکنون که رژیم اسلامی برای مقابله با اعتراضات مردمی به زور عریان روی آورده است، باید که با گسترش دامنه ی جنبش مردمی و با پیوند مبارزات بخش های گوناگون توده ای به مقابله با آن روی آورد. پیوند جنبش اعتراضی ضداستبدادی و جنبش توده ای مطالباتی، نه تنها تیغ سرکوب را کند می کند بلکه امکانات مقابله مدنی را نیز گسترش می دهد. دستگاه سرکوب در پی آن است که به اشکال گوناگون جنبش اعتراضی را تجزیه کرده وبه سرکوب بخش های گوناگون آن  بپردازد. اما وقتی که مقاومت توده ای و نافرمانی مدنی ابعاد گسترده ای به خود بگیرد، توان سرکوب رژیم در هم شکسته خواهد شد. از این روست که باید تلاش کرد بخش های هر چه گسترده تری از مردم به عرصه رویارویی مستقیم با دستگاه ولایت و نهادهای سرکوب و دولت دست نشانده اش روی آورند. برای درهم شکستن و کند کردن تیغ سرکوب، می بایست تلاش همه جانبه ای نیز برای ایجاد شکاف و تردید در صفوف نیروهای مسلح ایجاد کرد. بدون درهم شکستن اراده واحد دستگاه سرکوب، نمی توان پیش روی جنبش مردمی را تضمین کرد. این تجربه ای است که در انقلاب ۵۷ بخوبی مشاهده کرده ایم.

 

سرنگون باد جمهوری اسلامی

زنده باد آزادی  زنده باد سوسیالیسم

هیئت اجرائی سازمان کارگران انقلابی ایران (راه کارگر)

۴دی ماه ۱۳۸۸ ـ ۲۵ دسامبر۲۰۰۹