برنده‌ای همچون بازنده!

 

 

زیدان : دردی عمیق همچون اولین بار!

 

در جریان پیشرفت بازی‌های جام جهانی هر چه بیشتر روشن می‌شد که زیدان به این بالماسکه‌بازی تعلق ندارد. با هنر‌جادوگونه‌‌، چیرگی خیره‌کننده و لطافت سودازده‌اش او محکوم به شکست بود آن هم  در جهانی که الگوی موفقیت‌اش‌ باند تولیدی است که کالاهای مشابه بی‌مایه بیرون می‌دهد و جام جهانی‌اش نیز نباید چیزی جز یک بازی متوسط و معمولی باشد.

 

 ادواردو گالتانو

 

در صحنه خرد ناگهان بارقه دیوانگی چهره باز می‌کند. در معبد پرستش فوتبال، آن جا که کوکاکولا   بخشنده خوشبختی است ، ماسترکارت تقسیم‌کننده مکنت و رفاه   و هیوندا عرضه کنند ه سرعت، آخرین لحظات بخش پایانی جام جهانی ٢٠٠٦‌ بازی می‌شود. این بازی، آخرین بازی بهترین و محبوب‌ترین بازیگری است که می‌خواهد با این بازی برای همیشه با فوتبال وداع کند. چشمان دنیا بر روی او خیره شده است. ناگهان اما سلطان ضیافت به گاو وحشی خشمگینی مبدل می‌شود که به سوی حریف رفته و با سر بر سینه او می‌کوبد و از بازی خارج می‌شود. او می‌رود در حالی که داور او را بیرون کرده است و تماشاگران به جای هورا، سوت می‌کشند.او از در خروجی بزرگ بیرون نمی‌رود بلکه از باریکه راهی که به رخت‌کن منتهی می‌شود خارج می‌شود. هنگام رفتن از کنار جام طلائی مسابقه که در انتظار برنده است عبور می‌کند بدون آن حتی نیم نگاهی به آن بیاندازد.

هنگامی که جام جهانی شروع شد متخصصین برآن بودند که زیندین زیدان پیر شده است. ماریانو پرینا که در " اسوال" اسپانیا بازی می‌کند دراین مورد خاطر نشان ساخته بود:" باد هم پیر است اما همچنان می‌‌وزد". اما سر آخر فرانسه بر اسپانیا پیروز شد و زیدان در این بازی همچنان که در بازی بعدی جوان‌تر از همه بود.

بعدا" هنگامی که آن چه که می‌باید به وقوع پیوندد به وقوع پیوست طبعا" آسان بود که در فیلم خلاف‌کار را مورد انتقاد قرار داد. همانطور که دیده شد، مارکو ماترازی بازیکن خط دفاع ایتالیائی باران  فحش‌های نژادپرستانه‌ای را به زبان آورد که معمولا" از صف تماشاگران به گوش می‌رسد. سیدان، یک مسلمان، پسر یک الجزایری که دوران کودکی‌اش را در شهرک‌های حومه مارسی گذرانده بود یاد گرفته است که چگونه با این توهین‌ها مواجه شود. او این کلمات فحش را خیلی خوب می‌شناسد اما  آنها در او هر بار چنان دردی را برمی‌انگیزند که تو گوئی بار اول است که آنها را می‌شنود. حریفان او نیک می‌دانند که این کلمات چقدر برای سیدان تحریک آمیز هستند.

اما آیا می‌توان این تراژدی را به یک یا چند فحش تنزل داد آن هم زمانی که برنده ترجیح می‌دهد که بازنده شود؟ هنگامی که ستاره بازی از شوکتی  که نصیب او شده است صرفنظر می‌کند؟ شاید این حمله دیوانه‌وار- حتی اگر زیدان آن را نمی‌خواست و یا بر آن آگاه نبود- طغیانی ازسرناتوانی بود. شاید این شورشی در اوج درماندگی علیه ناسزاها، تنه زدن‌ها، تف‌کردن‌ها، لگدزدن‌های پنهان،حول‌دادن‌های عمدی،‌پائین‌افتادن‌های ساختگی... کسانی بود که حتی حاضرند تو را بکشند و در همان حال بگویند ما نبودیم، ما که نبودیم. یا شاید این طغیانی از سر استصیال علیه پیروزی نفرت‌انگیز در بازی فوتبال است که انسان را به قهقرا سقوط می‌دهد؟  علیه پوسیدگی، ذلت‌زدگی و تهی‌‌گشتگی فوتبال که از سوی جهانی‌سازی- که دشمن جلای تنوع‌ نهفته در زندگی است- به ما تحیمل می‌شود. در جریان پیشرفت بازی‌های جام جهانی هر چه بیشتر روشن می‌شد که زیدان به این بالماسکه‌بازی تعلق ندارد. با هنر‌جادوگونه‌‌، چیرگی خیره‌کننده و لطافت سودازده‌اش او محکوم به شکست بود آن هم  در جهانی که الگوی موفقیت‌اش‌ باند تولیدی است که کالاهای مشابه بی‌مایه بیرون می‌دهد و جام جهانی‌اش نیز نباید چیزی جز یک بازی متوسط و معمولی باشد.

از سوی دیگر می‌توان گفت که ایتالیا شایسته بردن این جام جهانی بود زیرا همه تیم‌های دیگر کمابیش به شیوه ایتالیا بازی می‌کردند، شیوه چهار نفر در پشت که خط دفاع را محکم بسته و این جا و آن جا دست به ضدحمله زده و  توپ را وارد دروازه می‌کنند. ایتالیا خود را از نظر بین‌المللی تثبت کرده بود و باید هم به شیوه ایتالیائی بازی می‌کرد. هشت بازیگر باشگاه "جوونتوس" برای بازی فینال در برلین بودند – که از میان آنها پنج نفر برای ایتالیا و و سه نفر برای فرانسه بازی می‌کردند. از سر تصادف " جوونتوس" باشگاهی است که به عمیق‌ترین شکل ممکن در تقلبات رسواآوری که در ایتالیا قبل از مسابقات جام جهانی به وقوع پیوسته درگیر بوده است. یکی از اعضای حکومت جدید ایتالیا خواهان عفو عمومی بازیکنان ایتالیائی در صورت برنده شدن در جام جهانی شده است. زیدان اما بخاطر خطائی غیرقابل مقایسه کمترتوسط داور از جایگاه خود پائین کشیده می‌شود. همانطور که در فوتبال در زندگی نیز کسی بازنده می‌شود که بهتر بازی می‌کند و کسی برنده می‌شود که فقط بازی می‌کند برای آن که نبازد. جانور شناس  "روبرتو فونتاروزا" کشف کرده است که بازیگران خط حمله و خرس‌های پاندا از(زیباترین) انواعی هستند که نسلشان در معرض انقراض قرار دارد.

اودارو گالئانو! نویسنده و خبرنگار اوروگوئی.

 

ترجمه . م . افسری

منبع : سایت راه کارگر