آیا رژیم اسلامی در تدارک سرکوب بیشتر میباشد؟!

                                                                                                                                                                                                رسول آرام

ابعاد همه جانبه سرکوب مردم  اکنون توسط رژیم اسلامی تدوین شده است .تدوین این برنامه  از آن جهت توسط رژیم اسلامی در سرلوحه برنامه های ارتجاعی اش  قرار گرفته  است   که  در خواستهای کارگران؛ جوانان و زنان  ؛ وضعیت سیاسی و بین المللی موجود  و وضعیت نا بسامان اقتصادی کشور  ؛ فشار های قابل ملاحظه رای را متوجه کلیت رژیم اسلامی کرده اند. اکنون  رژیم  برای  هرچه طولانی ترکردن عمر ننگین خود از یکسو تصمیم به دست به سر کردن مردم داشته واز سوی دیگر برای گریز از پرتگاه نیستی ؛ دست در طناب های فرسوده ای انداخته که مردم آن را از 27 سال پیش بدینسو  تجربه کرده اند. رژیم مصمم است  مردم را از زوایای مختلف و در چهره های متفاوت مورد حمله و سرکوب قرار دهد؛ سرکوبشان کنند چون درخواستهای  زنانه دارند!  سرکوبشان کنند چون درخواست های اقتصادی دارند؛  سرکوبشان کنند چون خود را هماهنگ با عقب ماندگی های رژیم نمیبینند؛  سرکوبشان  کنند چون از گرسنگی و بیکاری تن فروشی میکنند؛  سرکوبشان  کنند چون بعلت توزیع مواد مخدر توسط برخی از مسئولین رژیم و همچنین مشگلات ناشی از ناهنجاریهای اجتماعی  قدرت تحملشان را صلب شده و به اعتیاد پناه برده و یا با نام کارتن خواب در کنار خیابانها سرگردان میباشند؛  سرکوبشان کنند زیرا که دانشجویان  آزادیخواهی هستند  که  با سیستم غیر دمکراتیک و قرون وسطائی رژیم مخالفند؛  سرکوبشان کنند چرا که جوان هستند و حال و هوای دیگری جز فلاکت و بدبختی در سر دارند؛ سرکوبشان  کنند چرا که از خواسته های ملی خود دفاع میکنند؛و کلا  آنها را سرکوب میکنند چرا که انسان و دگر اندیش  هستند.

برای پی بردن به این که رژیم تا چه اندازه مصمم به سرکوب است ؛ کافیست  نگاهی سطحی  به   آمار دستگیری های مربوط به "طرح امنیت اجتماعی" که  توسط مجریان جنایت کار رژیم اسلامی که در ظرف مدت  44 روز اعمال شده است ؛ بیاندازیم .

در هفته گذشته " سردار زارعي" مجری برنامه   جنایتگریهای   رژیم  اسلامی ؛ اعلام کرد که  در طول اجراي" طرح امنيت اجتماعي" از 22 ارديبهشت تا چهارم تيرماه سال جاري  8 هزار و 657 تن دستگیر شده اند که  در این   ميان 4 هزار و 896 تن با اخذ تعهد آزاد و سه هزار و 761 تن جهت رسيدگي به پرونده تحويل مراجع قضايي شدند. او همچنین گفت در میان   دستگیر شدگان خیل بیشتری از زنان وجود دارند. وي  تاکید کرد " مجموع  زنانی كه به دليل بدحجابي تحويل مراجع قضايي شدند، عمدتا از مانكن‌هايي بودند كه مشكلات حاد داشتند"! و همچنین اشاره کرد که از مجموع آزادشدگان   دو هزار و 500 نفرشان  زن بوده اند.یقینا مجموع زنان دستگیر شده که هنوز در زندان بسر میبرند بیش از تعدادی میباشد که" آزاد" شده اند.

اگر  آپارتاید جنسی علیه زنان را   در جمهوری اسلامی؛ در جای دیگری  مورد بررسی  قرارگیرد و تنها به همین آمار اعلام شده نظر بیافکنیم ؛ از ترکیب سنی  دستگیر شدگان و گسترش دستگیری  اینهمه زن ؛ متوجه  زیر فشار قرار گرفتن مستقیم زنان و بطور کلی جوانان در یک یورش 44 روزه میشویم.

آمارسنی دستگیر شدگان  توسط زارعی از این قرارند: " از  هشت هزار و 657 متهم دستگير شده در جريان اجراي طرح امنيت اجتماعي  860 نفر دارای سنین  بين 15 تا20  ساله، 5100  نفر  حدود در سنین 20 تا  25  ساله و 1500نفر   حدود سنین   25 تا 30 ساله اند و تنها چیزی حدود 500 نفر  بیش 30 سال سن داشته اند.البته این دستگیری ها مربوطند به پروژه "طرح امنیت اجتماعی" بقیه دستگیری ها را میتوان در اخبار مختلف مشاهده کرد که  به آمار فوق  اضافه نمود. از آنجمله دستگیری های مختلف کارگران بدلائل مختلف , دستگیری خبر نگاران, زنان معترض علیه قوانین ضد زن؛ دانشجویان؛ اعتراض ملیت ها بدلائل اعتراض به قوانین نا برابر بین قومیت های ساکن ایران و صد ها "خلاف" دیگری که بر شمردن آن در این مقاله میسر نیست.

اکنون نیز" دادستان عمومی و انقلاب " اعلام نمود است  که "بکار گیری شیوه های نوین جاسوسی وتلاش برای بر اندازی نظام اسلامی ایران به عنوان مهمترین توطئه های دشمنان است و بر ضرورت بر خورد قاطع با جرایم امنیتی؛ جاسوسی؛ براندازی و بر هم زدن آسایش عمومی تاکید کرد." گرچه این مواضع دیرین و همیشگی این رژیم بوده اند ؛ اما اعلام آن  در زمانی صورت میگیرد که خامنه ای در نطق خود بمناسبت سالگرد کشته شدن بهشتی اعلام نمود "  مهم ترين مسئوليت قوه قضائيه مبارزه با جرم و تخلف و اجراى قاطعانه عدالت است". وی همچنین  تاكيد کرد " دستگاه قضايى به تنهايى نمى تواند همه امور كشور را اصلاح كند"، وافزود" اگر دستگاه قضايى وظيفه خود را به صورت كامل و صحيح انجام دهد، ديگر دستگاه ها نيز مجبور به حركت به سمت صلاح و مبارزه با عوامل فساد خواهند شد."وی  همچنين لزوم برخورد قاطعانه با تخلفات در قوه قضائيه و حتى حساس بودن به شبهه تخلف را يادآور شدد".

اعلام چنین مواضعی مارا متوجه میسازد که رژیم خود را در معرض خطر مشاهده میکند و از این رو گسترش ابعاد  سرکوب را تاکید مینماید.

دستگیری  زنان و جوانان در یک پارتی 44 روزه نشان از  قاطعیت رژیم برای سرکوب  این نقطه فوران زاست . او غیر از خیل زنانی که بیش از نیمی از جمعیت ایران را تشکیل میدهند با  جوانانی مواجه میباشد که بیش از 25  ميليون نفرشان بین سنین   14 تا 24 ساله هستند. درست در این سنین نیز بیش از 14 % بیکار هستند و درست در این سنین دختران و پسران خواهان برقراری آزادیهای دمکراتیک در تمامی جامعه میباشند.

 

جوانان نیروهای پرخاشگری هستند که حتی   اگر هم در خانواده های وابسته به رژیم تربیت شده باشند؛ به همان دلیلی که حتی  اگر دستان  پدران و مادرانشان در  خون جوانان بیگناه   آلوده باشد؛ از بی قانونی و بی عدالتی جاری در ایران آگاه هستند.آنها از  تمامی قوانین غیر انسانی این رژیم تنفر دارند و با آن سازگارنیستند.از این گذشته  جوانان ایرانی   امکان بسیار اندکی داشته اند  تا با قوانین و برخوردهای  دمکراتیک  آشنا شوند ؛ آنان  با مسائل غیر دمکراتیک و خشونت های مذهبی بقدر کافی  آشنا شده و زیانهای اجتماعی آن هارا لمس کرده اند.

آنها کاملا درک کرده اند  که شیوه های غیر دمکراتیک چگونه به  تلاشی انسانها وانسانیت چه در خانواده ها و چه در جامعه منجر شده اند . آنها بیرحمی  رهبران  رژیم اسلامی را که نه تنها   از نا عدالتی ها  دفاع کرده بلکه خودشان بی عدالتی را تبلیغ و در جامعه بعنوان یک متد متداول تاکید نموده  و دستشان به خون جوانانی آلوده است که چیزی جز برابری انسانها آرزو نکرده اند.از این روست که اگر چه آنان دمکراسی را در جامعه ندیده اند اما دقیقا به همین جهت  ضدیت آشکاری با زور گوئی دارند. اتکا به این مسله است که غالب جوانان  را رو در روی رژیم اسلامی قرار میدهد.

 رژیم اسلامی نیز  حالات انفجاری این قشر را دقیقا مورد مطالعه قرار داده است.برنامه ریزی برای تدارک   سرکوب آنها نه یکشبه بلکه از سالیان پیش وجود داشته است.رژیم اسلامی  در ظرف 27 ساله گذشته سعی نموده تا جامعه را اسلامیزه کرده و مبارزه خود بر علیه   تجدد خواهی را  تعمیق بخشند . اما تمامی سعی اش چون آبی که در هاون کوبیده شود حاصلی در پی نداشته است.

اکنون برای رهبران این رژیم  نیز روشن شده است که حتی  مذهبی های طرفدار رژیم  نیز مواضع آشکاری علیه  رژیم اسلامی اتخاذ مینمایند.در چنین وضعیتی است که متوجه خواهیم شد رژیم اسلامی در مخمصه بسیار بزرگی گرفتار شده است.

اکنون  دیگر صدور دستور قتل عام هم نخواهد توانست از خواسته های دمکراتیک جوانان و زنان در اسارت رژیم بکاهد. هر سرکوبی منجر خواهد شد تا مردم برای بدست آوردن حقوق حقه شان  جری تر شوند.

بنا بر  این   رژیم نخواهد توانست ابعاد سرکوب را ژرفتر کند. انتخاب زمان  و شیوه سرکوب مردم برای رژیم اهمیت حیاتی دارند. او نمیتواند در هرزمان و با استفاده از  هر شیوه ای سرکوب مردم  را گسترش دهد.این خود یک استقامت "خطرناک" مردم در برابر  رژیم اسلامیست.

بر این اساس است که رژیم از ترس استقامت و حتی یورش مردم , اجبارا  هر روز  بهانه ای تحریک برانگیز را  دستآویز سرکوب مردم مینماید. گرچه این بهانه ها خود نیز منجر به گسترش نفرت هرچه بیشتر مردم از رژیم میشوند؛ اما همین کافیست که هزاران نفر از جوانان و کارگران در مقابل رژیم اسلامی دست به عقب نشینی های موقت بزنند. این کش و قوس بین رژیم  جوانان ؛زنان و کارگران  سالیان سال است که وجود دارد. نه کارگران زنان و جوانان دست از مقاومت برمیدارند و نه رژیم برای سرکوبی گسترده تر تواناتر میشود. از این روست که او مجبور به طرح برنامه هائیست تا  ذائغه           مذهبی ها را تحریک کرده و با بوجود آوردن جو حمایتی هرچند زودگذر دست به یک یورش جدید بزند. در ابتدای  انقلاب اسلامی شخص خمینی از همین حیله سود جست و با شعار "اسلام در خطر است " توانست نیروهای متوهم را برای حفظ نظام متحرک نماید.گرچه هم اکنون اینگونه شعار ها نمیتوانند همانند زمان خمینی تحریک آمیز باشند ؛ اما دست اندرکاران رژیم توجیه مذهبی پوست کنده تری را از بطن " اسلام در خطر است " بیرون آورده اند . آنان اکنون با توصل به این شعار هائی چون "طرح امنیت اجتماعی" "مبارزه با بد حجابی" واز این قبیل دست به یورش میزنند و حاصل آن نیز دستگیری هزاران نفر زن و مرد جوان بوده است.

جوانان این توجیهات  را به خوبی میشناسند اما  مردمی که به احمدی نژاد رای داده اند بعضا بخاطر احساسات مذهبی اشان و غالبا بخاطر وابستگی شغلی و اقتصادی خود به رژیم اسلامی و برای حفظ ظاهر  شدیدا  از این توجیهات مذهبی حمایت مینمایند.

سرکوب" زیاده خواهی" مردم  برای رژیم اسلامی ارزش سیاسی بسیار بزرگی دارد.رژیم میداند که در صورت  اقدامات  وحشیانه با ایستادگی بیشتر و فشار از پائین شدیدتر مواجه خواهد شد .

از این روست که هر اقدام سرکوبگرانه رژیم بایستی هرچه بیشتر در انظار بین المللی افشا  گردد.