خاور میانه :
مبارزه
طبقاتی بجای
هرج و مرج
26.07.2006
برگردان
ناهید
جعفرپور
"
مجددا ما
همبستگی کامل
خویش را با
تمامی سازمانهائی
که در
خاورمیانه
همانند ما در
اروپا و سایر
نقاط جهان
برای منافع
کارگران،
مساوات کامل
میان همه
انسانهای این
منطقه،
برابری حقوقی
زنان و بر
علیه سنت های
مرتجعانه و
جریان های
مذهبی ،برای
جامعه ای
کاملا سکولار
و بالا تر از
آن برای آینده
ای دیگر که
آزاد از جنگ
ها ، خشونت های
وحشیانه ،
راسیسم ،
سکسیسم و
استثمار سرمایه
داری است ،
مبارزه می کنند،
اعلام می
داریم".
این
جملات در آغاز
فراخوان
UL CNT Besançon و
Syndicat CNT interco 39
(Jura)
فرانسه
آورده شده
است.
ما در
اینجا به این
فراخوان توجه
می کنیم زیرا
که این
فراخوان چشم
انداز طبقاتی
خارج از همبستگی
با این و یا آن
طرف جنگ را
بما نشان می دهد.
بمب
باران لبنان،
حمله نظامی به
نوار غزه، پرتاب
موشک از هایفه
و شمال
اسرائیل ، هرج
و مرج در عراق
، تهدید جنگی
بر علیه ایران
ـ بمب باران
های شدید و
حمله نظامی
اسرائیل به
لبنان قدم های
جدیدی است که
باعث هرج و
مرج در
خاورمیانه
شده است.
روز
بروز کشته شدن
بیشمارمردم،
روز به روز
رنج بیحد و
روز به روز
منهدم شدن
درمنطقه ای که
با هرج و مرج و
جنگ داخلی در
عراق و با
بمباران ها و
حملات نظامی
خونین در نوار
غزه و بلوکه
شدن غیر
انسانی نوار
غربی مجازات
می گردد.
رهبران
اسرائیلی و
همچنین
رهبران حزب
الله مرتبا از
" دفاع از
مردم" صحبت می
کنند اما
حملات نظامی
اسرائیل از
برقراری
امنیت مردم در
این منطقه
فرسنگ ها
فاصله دارند.
آنها ( منظور
هر دو طرف جنگ
است )تنها
باعث شده اند
که دهکده ها و
شهر های شمال اسرائیل
هر چه بیشتر
بمباران
گردند. بخصوص
شهر هایفه که
در آنجا 8
کارگر راه آهن
کشته شدند. آن
چیزی که مربوط
به حزب الله
می شود به
اسارت گرفتن
سربازان اسرائیلی
توسط آنان
بهانه ای شد
برای حملات
ارتش اسرائیل
به لبنان. که در
اثر این حملات
تعداد بسیاری
کشته و مخروبه
های فراوان
بجای گذاشته
شد. در مجموع
این جنگ جنایتی
دیوانه وار و
منهدم کننده
بر علیه مردم
لبنان و منطقه
است.
در
واقع این
گسترش
نظامیگری
جدید در منطقه
را باید در
رابطه با اشغال
وهرج و مرج
کامل فرقه ای
درعراق و
همچنین اوضاع
افغانستان و
لشکر های
مستقر در آنجا
و بالاخره
اختلافات
اتمی کنونی
میان ایران و
آمریکا دید و
تجزیه و تحلیل
نمود.
بر
فراز وحشت
کنونی در
خاورمیانه
دلائل بسیاری
برای ترس از
گسترده تر شدن
آتش این جنگ
در سرتاسر
منطقه و کشیده
شدن آن به
سوریه و یا
ایران وجود
دارد و یا
اینکه این جنگ
میان ایران و
آمریکا و یا
بزبانی واضح
تر نمایندگان
دو طرف یعنی
حزب الله و
حماس از یک سو
واسرائیل از
سوی دیگر
مجددا
بمباران های
بیشمار و زجر
را بر سر
میلیون ها
انسان فرود
آورد.
در
این گسترش
خونین
نظامیگری
میان قدرت های
امپریالیستی
آمریکا و
اسرائیل از یک
سو و ارتش ارتجاعی
اسلام سیاسی
از سوی دیگر مجموعه
مردم و
کارگران
منطقه
خاورمیانه نه
تنها برنده
نخواهند بود
بلکه تمامی
موجودیت خویش
را از دست
خواهند داد.
هرج
و مرج عمومی
جنگ داخلی
میان باند های
مسلح در رقابت
با یکدیگر،
قانون اساسی
که با غسل تعمید
کاخ سفید و
دیگرقدرت های
اشغالگر
شریعه در عراق
شکل گرفته است
، اوضاع را به
جائی می رساند
که اعمال
وحشتناکی چون
سنگسار و
زندانی شدن زنان
افغانی در
چادر و پیچه و
تبعیضات
نژادپرستانه
و آزار و اذیت
های روزانه در
فلسطین ووو
بیش از همیشه
رواج پیدا
کند. این
اوضاع بیانگر
این واقعیت می
باشد که
پیروزی ارتش
اشغالگر
امپریالیستی
کوچکترین
رابطه ای با
بهتر شدن
اوضاع منطقه و
وضعیت مردم
منطقه و یا
آنطور که هر
دو طرف جنگ
اعلام می کنند
" حقوق بشر"
نداشته و
نخواهد داشت.
همزمان
فشار از سوی
باند های
مختلف اسلام
سیاسی گذشته از
اینکه آنها
خواست پیاده
کردن حجاب
زنان را دارند
و یا اینکه
تلاش می کنند
نژاد پرستی
جنسیتی را جای
بیاندازند و
یا اصول اساسی
حقوق اولیه
انسانها را
زیر پا نهند ،
ما را به این
امر آگاه می
کند که آنان به
هیچ وجه
سازمان های
آزادی بخش
نبوده بلکه باند
های مسلحی
هستند که هر
کدام تبعیض و
استثماری
دیگر را می
خواهند
جاینشین
تبعیض و
استثمار
کنونی نمایند.
این
گسترش نظامیگری
در خاورمیانه
در نهایت به
طبقات رهبری
کننده و
رهبران باند
های مسلح یاری
خواهد رساند.
در
اسرائیل جائی
که در آن
بحران
اجتماعی سختی حکم
فرماست و در
حال حاضر 20%
مردمش زیر خط
فقر زندگی می
کنند، برای
اینکه بتواند
از انفجار مبارزات
کارگری در این
کشور جلوگیری
کند، دست به
دامان طبقات
رهبری کننده
شده و به
گسترش
نظامیگری در
لبنان و
فلسطین می پردازد.
برای
باند ارتجاعی
حماس و
حزب الله این
جنگ همچنین
دست آویزی است
تا توسط آن
بتوانند ارتش
نظامی خویش را
توجیه کنند و
به آنها کمک
کنند تا خفقان
بیشتری را بر
مردم حاکم کنند.
برای
رژیم ایران اختلافات
با آمریکا
هدیه ای است
که از آسمان
نزول شده است .
هدیه ای که
توسط آن می
تواند موج
کنونی
مبارزات
کارگری و مبارزات
زنان را سرکوب
کند.
ما
با وجود اینکه
شدیدا گسترش
نظامیگری را
محکوم می کنیم
و خواهان آتش
بس فوری و
پایان بمباران
ها و همچنین
خروج ارتش
اسرائیل از
لبنان و مناطق
اشغالی
فلسطین می
باشیم، اما
همچنین می
دانیم که
وظیفه عاجل ما
بعنوان
کارگران بین
المللی این
است که به
توسعه یک
نیروی سوم کمک
نمائیم و از
آن پشتیبانی
کنیم.
این
نیروی سوم
کارگران
خاورمیانه می
باشند که در
حال حاضر باید
بر علیه رهبری
امپریالیستی
و بر علیه
فشار و
استثمار اسلامی
برخیزند.
ما
بار
دیگرهمبستگی
کامل خویش را
با تمامی سازمانهائی
که در
خاورمیانه چون ما
در اروپا و
جاهای دیگر
جهان برای
منافع
کارگران و برای
مساوات کامل
انسانهای
منطقه
خاورمیانه و
برای برابری
حقوقی زنان با
مردان و بر
علیه سنت های
ارتجاعی و
جریان های
مذهبی و برای
جامعه ای کاملا
سکولار و از همه
مهمتر برای
برقراری
آینده ای دیگر
که عاری از
جنگ ها و
خشونت های وحشتناک
و راسیسم و
سکسیسم و
استثمار
سرمایه داری
باشد، مبارزه
می کنند،
اعلام می
داریم.