یک نقد خوب!

 

لاله حسین پور

 

ارائه راه بردهای اثباتی در مباحثات مربوط به تبعیض جنسی، یکی از وظایف اصلی فمینیست هاست. نقد این راه بردها و بحث و جدل حول آن، خود، یکی از ارکان جنبش است.

 

در رابطه با کمپین یک میلیون امضاء، یک نقد خوب خواندم و ارزش آن را دارد که خود به نقد گذاشته شود.

هیئت تحریریه نشریه آرمان نو (1) اعلامیه ای در رابطه با این کمپین داده است. اعضای هیئت تحریریه، به گفته خودشان، از دانش جویان طیف چپ تشکیل شده اند و معتقدند مبارزه با استثمار طبقاتی و جنسی تنها راه رهایی انسان است.

چه خوب، دانش جویانی یافت می شوند که چنین می اندیشند. اما بهتر می شد اگر رفع تبعیض ملی، مذهبی، رنگ و هر گونه تبعیض دیگر در جامعه را نیز آرزو می کردند و رفع هر گونه تبعیض و استثمار را از کلیه ابعادش، چه اقتصادی و چه فرهنگی، شرط رهایی انسان می دانستند.

 

هیئت تحریریه نشریه آرمان نو به درستی معتقد است که بهبود شرایط زندگی مردم نه از میان معادلات قدرت و چانه زنی در بالا، بلکه از طریق افزایش آگاهی جمعی و حساسیت بیشتر توده های مردم حاصل خواهد شد و اظهار امیدواری می کند که جنبش زنان نیز به همین درک رسیده است. اما با این حال گمان می کند که جنبش زنان با طرح کمپین یک میلیون امضاء در حد گرفتن حقوق برابر از حاکمیت درجا خواهد زد و به طبقات فرودست التفاتی نخواهد داشت.

 در این امر که نهادهایی از جنبش زنان عمدتا در سطح روشن فکری فعالیت می کنند و زنان خرده بورژوا و مدرن را دربر می گیرند، اختلافی نیست. اما این که این جنبش بسیار آگاه به وظایف خود هست و تاریخچه و گذشته ای که دارد، ثابت می کند که چه گام هایی در آینده برخواهد داشت، نیز بسیار روشن است. ا تفاقا نکته مهم همین است که جنبش زنان در جای خود ایست نکرده است. این جنبش در حال شدن است، روان است و می رود که گستره اش را وسعت ببخشد. جنبش زنان اسم عام است و با چند روشن فکر و چند تجمع تعریف نمی شود. از چند روشن فکر شروع کرده است، اما تنها به روشن فکران ختم نمی شود. نه این که امیدواریم ختم نشود، بلکه جنبش زنان در مسیرحرکت خود ثابت کرده است که بسیار فراگیر فکر می کند، عمل می کند و قصد دارد که به هر گوشه ای و به هر گودی جاری شود و تا اعماق پیش رود. اگر چنان چه در راه خود به اعماق با مانع روبه رو شود و توقف کند، آن جاست که شکست خورده است.

 

اما هیئت تحریریه نشریه آرمان نو می گوید کمپین یک میلیون امضاء شکست می خورد، چرا که ما حاکمیت جان سختی داریم که حاضر به تمکین نیست و با یک میلیون امضاء نیز تن به تغییر قوانین تبعیض آمیز علیه زنان نمی دهد. کاملا درست است. چنین توهمی را نه جنبش زنان و نه هیچ ایرانی که رژیم حاکم بر ایران را بشناسد، ندارد. بنابراین ایده این کمپین ، حال از هر جا برگرفته شده باشد، مهم نیست، بلکه خود این ایده یک شیوه آگاهی رسانی است. هدف ادغام عمل و نظر است و حقا که ایده مناسبی برای این ادغام در نظر گرفته شده است. گرفتن امضاء شکل است. شیوه ایست که می تواند فکر را به درون توده های میلیونی ببرد، می تواند به آگاهی، پا دهد، قدم دهد و به حرکت وادارد. نظر و تئوری را فعال کند و به میان جامعه مدنی ببرد. این هدف شکست نمی خورد. شکست ناپذیر است. تنها زمانی که متوقف شود، شکست خورده است. اما تو می دانی و من، چه خوب می دانم که آگاهی، مرداب نیست. رودخانه ای ست جاری که از میان سنگ لاخ های عظیم، خواهی نخواهی عبور می کند.

 

هیئت تحریریه نشریه آرمان نو، عالی تحلیل می کند و می گوید اگر جنبش زنان در سطح برابری در قانون باقی بماند، تبعیض را از بین نمی برد. در این امر تردیدی نیست. اما چرا در اهداف جنبش زنان تردید داشته باشیم؟ آیا چون در طرح کمپین، همه جانبه صحبت نشده است، روا است که در اهداف جنبش زنان که رفع تبعیض جنسی است، تردید نشان دهیم؟ جنبش زنان با این کمپین و خواسته های مطرح شده، متولد نشده است و وظایفش با این کمپین به اتمام نخواهد رسید. اگر به شعارهای جنبش زنان که در روزهای مختلف و به مناسبت های مختلف، فریاد زده شده، توجه کنیم، می بینیم  که انجام چنین درخواست هایی نه تنها برابری قانونی زن و مرد، بلکه برابری اقتصادی، فرهنگی و به طور کل رفع تبعیض همه جانبه جنسی را مد نظر دارد. (در پایان برخی شعارهای جنبش زنان را می آورم).

البته همان طور که هیئت تحریریه نشریه آرمان نو می گوید، صرفا برابری حقوقی نباید هویت جنبش زنان را تعیین کند. و نمی کند! وقتی جنبش زنان در روز جهانی مبارزه با خشونت، درباره خشونت همه جانبه در خانه مقاله می نویسد، فریاد می زند و تظاهرات می کند، چرا گمان می شود که خشونت در خانه مسئله جنبش زنان نیست و جنبش زنان قصد دارد حریم خصوصی افراد را از حریم عمومی زندگی اجتماعی جدا کند و اسطوره کانون گرم خانواده را به راه اندازد؟! چرا چنین برداشتی وجود دارد که تنها درخواست های کمپین،  هویت جنبش زنان را تعیین می کند؟ چرا تصور می شود که جنبش زنان فقط برای حق طلاق و حضانت می جنگد و کاری به خواسته های عدیده زنان زحمت کش ندارد؟

 

 البته تقاضای تدقیق و تصحیح برخی از درخواست ها از جانب هیئت تحریریه نشریه آرمان نو حق است. برای مثال چگونه حق دیه برابر مطرح شده است؟ در حالی که جنبش زنان به مثابه یکی از طرف داران اصلی دمکراسی و مخالف خشونت، می بایست نه تنها با مجازات قصاص بجنگد، بلکه با اعدام و کشتن انسان به هر دلیل و بهانه ای و به هر شکل و شیوه ای و در هر موقعیت و شرایطی مبارزه کند.

تکیه جنبش زنان به نهادهای حقوق بشری و بین المللی نیز یک جانبه است. مسلما می توان در امر مبارزه با تبعیض جنسی از نهادهای بین المللی یاری خواست و تا آن جا که امکان پذیر است، آنان را واسطه کرد، اما توهم به این نهادها وداشتن اعتماد واهی به آنان، بی راهه است.

مهم ترین امتیاز جنبش زنان، استقلال آن است. جنبش زنان می بایست این استقلال را نه تنها ازنهادهای بین المللی و دولت های خارجی نشان دهد و نه تنها از دولت و نهادهای وابسته به حاکمیت به اجراء درآورد، بلکه استقلال خود را از هر ایدئولوژی و مذهب نیز به اثبات رساند.

 

اشتباه هیئت تحریریه نشریه آرمان نو در آن جاست که فکر می کند جنبش زنان از یک عده زنان روشن فکری تشکیل شده که هیچ ارتباطی با توده زنان در جامعه ما ندارند. مسلما اگر جنبش را تنها در غالب چند مقاله، افراد و چند جلسه و مراسم ببینیم، اشتباه کرده ایم. هم اکنون توده های زنان در شهرستان ها، در محلات و در خانه های خود در حال جنگیدن با قوانین نابرابر، با حقوق سرخورده و با تحقیرهای حاکم بر زنان هستند.

هیئت تحریریه نشریه آرمان نو نگران است که زنان طبقات فرودست نمی توانند از تغییر قانون طلاق و یا حضانت به نفع خود استفاده کنند. سئوال این است که آیا این زنان حق داشتن آگاهی در مورد حق طلاق و حضانت را دارند یا خیر؟ و آیا اگر در یک شرایط خیالی، امکان تغییر این قوانین وجود داشته باشد، زنان طبقات فرودست، به جرم آن که به دلایل اقتصادی توان استفاده از آن را ندارند، پس نیازی به طرح آن ندارند؟

برای مثال در جایی می خواندم که زنان زحمت کش، نه مانند زنان طبقات مرفه، بلکه طور دیگری به ازدواج مجدد همسر خود می نگرند و معتقدند که از طریق ازدواج دوم و سوم، زن بدبختی، صاحب خانه و همسر می شود، بنا براین باید از ازدواج مکرر دفاع کنند! حال چون زنان زحمت کشی پیدا می شوند که چنین فکر می کنند، نباید لغو ازدواج مکرر را مطرح کرد؟!

اما چنین نیست. بسیاری از همین زنان زحمت کش و طبقات فرودست با تمام وجود از رفتار همسر خود در رنجند وبخشا به علت همین قوانین تبعیض آمیز و ضد زن، اجازه و توان تصمیم قاطع ندارند. این زنان و همه و همه، آحاد جنبش را تشکیل می دهند. جنبش زنان در حال حاضر نیروی بالقوه بسیار وسیعی دارد که هنوز به حرکت در نیامده است و تعیین سرنوشت آنان در دست هیچ روشن فکر و لیبرالی قرار ندارد. سرنوشت آنان باید تنها به دست خودشان تعیین گردد. ترسی نیست اگر زن یا زنان روشن فکری به تعهدات و وظایف خود پشت پا زنند و به راه دیگری روند. جنبش زنان، همان رودخانه است که جاری ست!

 

(1)            اعلامیه هیئت تحریریه نشریه آرمان نورا در آدرس اینترنتی زیر خواندم

www.apis.blogfa.com

 

برخی شعارهایی که از جانب زنان اعلام شده است را در زیر می آورم:

-         آزادی، برابری، حق طبیعی ماست

-         زندانی خشونت، آزاد باید گردد

-         قانون ظالمانه، سنت های مردانه، ملغی باید گردد

-         حق زن ایرانی، احیاء باید گردد

-         یک صدا، متحد، صلح، قانون، آزادی

-         مقابله با ازدواج های اجباری، با تعدد زوجات و طلاق های یک طرفه

-         مقابله با خشونت، قتل های ناموسی و خود سوزی

-         تأمین اجتماعی و خدمات رایگان برای زنان زحمت کش

-         اجازه کار در بیرون از خانه و مطالبه فرصت های برابر

-         اعدام را در ایران متوقف کنید

-         همه زندانیان سیاسی را آزاد کنید

-         اگر متحد شویم، شکست ناپذیر خواهیم شد.