صدها
میلیارد
هزینه نظامی ؛
صدها میلیون
گرسنه در
جهان!
رسول آرام
آیا
میتوان با
وجود غول
سرمایه داری
درجهان از
میزان مرگ
ومیر
بزرگسالان و
کودکانی
که
بر اثر گرسنگی
و یا
مبتلا به
بیماریهای اسهال ؛
ذات الریه؛
مالاریا و سرخک
....کاست؟
خیل
عظیم جمعیت
دنیا یعنی جمعیتی
حدود 850میلیون
نفر در فقر
مطلق زندگی
میکنند
از هر
هفت نفر یک
نفر گرسنه و
بی دارو و درمان
بین مرگ
وزندگی دست
وپا میزند.
آنان
میمیرند به
بیماریهای
مزمن دچار
میشوند ؛
بیسواد و بی
آینده بزرگ
میشوند؛
آرزوی
داشتن
یک سرپناه را
بگور میبرند تنها به
این جهت که
قادر نیستند مایحتاج
خود را در
کشور
های خود
تولید نمایند. به
علت وابستگی
اقتصادی
رژیمهای آنان
به سرمایه
جهانی روز به
روز و ثانیه
به ثانیه بر
تعدادشان
افزوده میشود.
این بدان معنی
است که قطب
سرمایه جهانی
روز به روز بر
میزان فقر و
گرسنگی؛
اعتیاد
درجهان
میافزاید. گسترش
فقر و بیکاری
نه تنها در
کشورهای
حاشیه تولید
آفریقائی ؛
بلکه در کشور
ما نیز با
سرعت هرچه
بیشتری فاصله
ثروتمندان و
توده های محروم
را عمیق تر
مینماید.نا
کافی بودن
پوشاک, خوراک,
درمان, مسکن, و
تحصیل در بین
مردم کم درآمد
ایران یکی از
مسببات اصلی
تعمیق این
فاصله میباشند.
روزنامه
ایسنا
مینویسد که ده
درصد یعنی
حدود 8 میلیون
نفر از جمعیت
ایران که زیر
فقر میباشند
شناخته شده
اند. که از این
میزان شناخته
شده حدود 2 تا 2.5
میلیون
از گرسنگی
رنج میبرند.این
تنها گوشه ای
از فقر جاری
در ایران
است.کشف دهات
لختی ها که
سالیان دراز نه
دارو
میشناسند و نه
مدرسه در
اطراف کرمان؛ توسط
"سربازان
گمنام امام
زمان"؛ وجود
میلیونها نفر
حاشیه نشین در
اطراف تهران؛
حضور بیش از 700
هزار نفر کفر
نشین در استان
تهران؛ بر
گزاری
کلاسهای درس
در کوهها و
بیابانها در
استانهای
سیستان و
بلوچستان و
کرمان و خراسان.....
همگی نشانگر
میزان فقر در
ایران است.
سرمایه
جهانی
نه تنها
بزرگسالان را
زیر فشار فقر
و گرسنگی برده
است بلکه با
استثمار
کودکان و بهره
کشی از آنان
شیرازه
خانواده ها را
در هم شکسته
میشکند.اکنون بیش از 200 میلیون
کودک درجهان
میباید
کارکنند تا
بتوانند خرج
خانواده خود
را تامین
نمایند.کار
هائی که این
کودکان انجام
میدهند غالبا
کارهائی هستند
که در
کنواسیون
حقوق بشر نه
تنها برای کودکان
بلکه برای
بزرگسالان
مضر تشخیص
داده شده
اند.آنان کار
میکنند تا ما
براحتی قهوه
بنوشیم و یا
فرش میبافند
تا ما براحتی
بر آن بنشینیم
و شکولاتهائی
را نوش جان
میکنیم
با دستان این
کودکان بسته
بندی و یا
مواد اولیه آن
تهیه میکنند
.سرمایه
داران
همین تولیدات
را با صدها
برابر
دستمزدی که
به
کودکان
پرداخت
مینمایند ؛ در
معرض فروش قرار
میدهند.یک قلم
از این سود ها
که مربوط به
فروش قهوه است
و نصیب
سرمایه داران
میشود رقمی حدود6
میلیارد
دلاراست . با
این پول
میتوان
تمامی این 20
میلیون کودکی
که استثمار میشوند
را به
مدارس
ابتدائی
فرستاد و دست
کم تا کلاس
چهارم
ابتدائی
تامین کرد.اما
همین مبلغی که
برای چنین طرح
بزرگی کافی
میباشد ؛ کمتر
از مبلغی است
که در آمریکا
برای لوازم
آرایش پرداخت
میشود.
در این
حال میبینیم
زنانی که بعلت
فقر قادر نیستند
از زایمان
طبیعی
برخوردار
باشند .آنان در
هنگام زایمان
میمیرند و
کودکانشان
بعلت عدم
توانائی مالی
خانواده یا به
بیماریهای
مزمن دچار
میگردند و یا
تا سنین 5
سالگی میمیرند
و درصد آنان
نه تنها کاهش
نمیابد بلکه
هر لحظه به
تعدادشان
افزوده
میگردد. ازهر 1000
زنی که در
افغانستان
بچه ای بدنیا
میآورند 20
نفرشان
میمیرند؛ در
هندوستان
مرگو میر
کودکان و زنان
زبانزد خاص و
عام است.در
حالی که در
کشورهای
پیشرفته جهان
تنها 0,2
زنان در زمان
زایمان با خطر
مرگ روبرو
میباشند.عدم
دسترسی به
وسائل
پیشرفته
پزشگی در
کشورهای
فقیر جهان موجب
میشود که سالانه
30هزار زن در
زمان وضع حمل
و یا در دوران
بارداری
بمیرند.کودکانی
که این زنان
در شکم داشته
اند یا میمیرند
و یا به خیل
کودکان بی
سرپرستی
اضافه میشوند
که به دسته
فقرا
میپیوندند.
چگونه
است که روزانه
24000 نفر کودک در
کشورهای درحال
رشد
میمیرند.چگونه
است که یک سوم
این کودکان
کمتر از 5 سال
سن دارند؟و
چرا ده درصد
همه کودکان در
این کشورها
قبل از پنج
سالگی
میمیرند.تنها
ده درصد این
کودکان
بواسطه بروز
جنگهائی که
توسط کشورهای
غارتگر ایجاد
میشوند تلف میشوند
؛ مابقی آنان یعنی 90
درصد این کودکان
از گرستگی
میمیرند.چرا
خانواده آنان
نمیتوانند از
یک تغذیه درست
برخوردار
باشند؟ چرا
باید این
خانواده ها در
یک فقر مطلق
بسر ببرند؟
چگونه است که
اکنون بیش از 850
میلون نفر از
جمعیت جهان در
فقر بسر
میبرند و خارج
از گرسنگی روزانه
دهها هزار نفر
از مردم بخاطر
سکته قلبی و
یا مغزی و یا
بیماریهای
واگیردار از
ادامه زندگی
طبیعی
محرومند؟ چرا
در کشورهای
فقیر
آفریقائی و یا
کشورهای
جنوبی وجنوب
شرقی آسیا و
یا کشورهای
آمریکای
جنوبی زنان بخاطر
تامین مخارج
زندگی خود
بامردان که
آغشته به
بیماریهای
ایدز؛
سیفیلیس و.....میباشند؛
همخوابگی
میکنند و خود
و خانواده خودرا
آغشته به
بیماری
لاعلاجی
مینمایند که نه
تنها در
کشورهای
"پیشرفته"
قابل درمان نیستند
بلکه دربرخی
از کشورهای
فقیر حتی
بعنوان
بیماری هم
شناخته
نمیشوند. عشق
به خانواده؛ عشق
به کودک؛ عشق
به زندگی؛ سبب
میشود که آنان
در کنار هم به
پایان غم
انگیز زندگی
برسند.چگونه است
که در هرسه ثانیه
یکنفر در این
کشورها از
گرسنگی
میمیرد؟
همه
این چرا ها در
یک پاسخ
گنجانیده
میشوند.و آن
غارت کشور های
فقیر توسط
کشورهای صنعتی
جهان است
تمامی
تبلیغات
انساندوستانه
جوامع "پیشرفته"
حاکیست که از
میزان فقرا در
سراسر جهان کاسته
میشود و قرار
بود که از سال 2002
تا سال 2015 میزان
850 میلیون نفری
گرسنگان جهان
به نصف تقلیل
یابد. اما
واقعیت این
است که نه
تنها این آمار
بعد از مدت 4
سال به سمت
پائین نرفته
است بلکه
سالیانه دو
میلیون نفر بر
تعداد آنان
افزوده تر شده
است.نه تنها مردم
بیشتر در فقر
غوطه ورشده
اند بلکه
کشورهایشان
بیشتر از پیش
به بانک جهانی
بدهکارتر
گردیده
اند.این مطلب
را آقای
زیگلردر
گزارش ویژه
سازمان ملل
متحد
اعلام
نمود.وی یاد
آور شده که به
علت كاهش كمك
كشورهاي
صنعتي،
سازمان تغذيه
جهاني ناچار
شد سهميه مواد
غذايي گرسنگان
سودان را 50 درصد
كاهش دهد كه
در نتيجه اين
تصميم، سهميه
مواد غذايي
روزانه قحطيزدگان
اين كشور از ۲۱۰۰كالري به ۱۰۵۰كالري كاهش پائین
آورد.
وی
که مسئولیت سازمان
تغذيه جهاني را
بعهده دارد ، فاش
کرده که از
میزان
درخواست کمک
به گرسنگان سودان
که سقف آن را 746
میلیون دلار
تعیین شده بود
و کشورهای
صنعتی قول
پرداخت آن را
داده بودند
تنها 238 میلیون
دلار وصول شده
است . این بدان
معنی است که
تنها یک سوم
مبلغ
تخمینی
دریافت شده
است و به زبان
دیگر از هر سه
نفر تنها یک
نفر میتواند
از این کمک استفاده
نماید.این
درحالی است که
طبق آمار
منتشر شده
بودجه نظامی
کشوری مثل
ایران بیش از 30
میلیارد دلار
است و
کشورهائی مثل
آمریکا ؛ چین
؛ روسیه ؛هند
و کشورهای
اروپائی صدها
میلیارد دلار
را سالانه خرج
تسلیحات خود
مینمایند.کشور
های سرمایه
داری جهان با
پرداخت
بودجه های
هنگفت نظامی
نه تنها قدمی
برای کاستن
فشار فقر در
جهان
برنمیدارند؛
بلکه با ایجاد
جنگهای
خانمانسوز ؛
دستآورهای
ملی کشورهای
در حال توسعه
را نیز نابود
و آنان را هرچه
بیشتر بخود
وابسته
مینمایند.