حق سقط جنین، زیر فشار کلیسا!

                                                              

                                                             برگردان: لاله حسین پور

 

آلمان:

 

رؤسای فراکسیون های دو حزب حاکم بر رژیم آلمان، اخیرا درباره سخت تر کردن شرایط سقط جنین آزاد، بحث و مشورت می کنند. قانونی که در حال حاضر در آلمان اجراء می شود، حاکی از آن است  که کورتاژ بعد از سه ماه در شرایطی که خطر جانی و روحی برای مادر به دنبال داشته باشد، مجاز می باشد.

برای مثال در آلمان در سال 2005، دقیقا 171 عمل سقط جنین به ثبت رسیده که 80 درصد آن ها جنین خارج از رحم بوده و یا جنین در صورت رشد و به دنیا آمدن قادر به ادامه زندگی نبوده است. 20 درصد باقی، کورتاژهایی بوده اند که گویا از نظر مسئولین رژیم آلمان موجه نبوده اند.

سئوال این جاست که این رؤسا با چه کسانی مشورت می کنند. آیا با زنانی که تقاضای سقط جنین دارند و یا آن هایی که به عمل کورتاژ مبادرت ورزیده اند؟ خیر. آن ها با رهبران مذهبی کلیسا های کاتولیک و اوانگلیش مشاوره می کنند. در رابطه با قطع بارداری و حق سقط جنین، رهبران کلیسا، همواره مشاوران درجه یک مسئولین رژیم حاکم بر آلمان بوده و می باشند.

 

در واقع بحث هایی که هم اکنون در آلمان به راه افتاده است، مقدمه ای ست برای این که بعد از 31 سال آزادی قطع بارداری برای زنان، اکنون حق سقط جنین بعد از سه ماه را از زنان سلب نمایند. نشانه های چنین مشاوراتی از هم اکنون دیده می شود:

- ایالت های آلمان در صدد کم کردن سهم خود در پرداخت سوبسید بر هزینه سقط جنین آزاد هستند.

- یکی از کنسرن های داروسازی، مهم ترین قرصی را که به قطع بارداری تا هفته هفتم کمک می کرد،  از بازار جمع آوری کرده است.

- قرص دیگری که به "قرص بعد از آن" معروف است و تا سه روز قدرت عمل دارد و به راحتی می تواند به قطع بارداری بیانجامد، از ارائه آن به زنان مراجعه کننده، به طور مداوم اجتناب می شود.

- قرص mifegyne از سال 1999 در آلمان به رسمیت شناخته شده و در اختیار زنانی که خواهان قطع بارداری خود بودند، قرار می گیرد. باوجود این میزان هورمونی که در این قرص وجود دارد، در آلمان بسیار کمتر از سایر کشورهای اروپایی است و به این وسیله تأثیرات آن نیز کاهش یافته است. هم اکنون صحبت از آن است که استفاده از این قرص ممنوع شود و با این که مجوز آن تا پایان سال 2007 می باشد، در حال حاضر شرکت تولید کننده قرص مشابه، از ارائه آن در بازار خودداری کرده است. دلیل رسمی آن، البته بهره پایین فروش بوده است. اما دلیل واقعی آن، مسائل "اخلاقی" است که مرتبا از جانب کلیسا مطرح می شود.

- از سال 2006 با زنانی که دو فرزند دارند و برای بار سوم، به طور ناخواسته باردار شده  اند، قبل از کورتاژ، صحبت می شود و تلاش برای قانع کردن زن باردار، جهت صرف نظرکردن از سقط جنین، انجام می گیرد. در چنین مشاوراتی، سرزنش وار به این زنان گفته می شود که ، رشد جمعیت در آلمان منفی است و با وجود این شما قصد از بین بردن جنین تان را دارید؟

 

واقعیت این است که "حق" سقط جنین آزاد در آلمان وجود ندارد و آن چه بوده، رحم و مروت پزشکان و مشاوران بوده است که می توان گفت تاکنون به نفع زنان پیش رفته است. به این ترتیب در سال 2005، دقیقا 124023 عمل کورتاژ به صورت قانونی و بدون تحقیر و خطر جانی انجام شده است. اما چنین روالی می تواند به سرعت معکوس شود و تغییر کند. چنان که در کشورهایی نظیر اطریش، لهستان، می سی سی پی و یا ال سالوادور پیش رفته است.

 

از سال 1991، زمانی که دکتر اشتاپف مطب خود را در اشتوتگارت و مونیخ جهت عمل کورتاژ گشود، تا به امروز به طور مرتب از جانب طرف داران "حافظان زندگی" مورد تهدید و ترور قرار گرفته است. 15 سال است ، مردان و زنانی که خود را هواداران "حافظان زندگی" می نامند، در مقابل مطب دکتر اشتاپف کمین کرده و با توسل به انواع وسایل از صحبت، تبلیغ تا تهدید و تطمیع تلاش می کنند تا زنان را از انجام عمل سقط جنین بازدارند. آن ها نطفه های پلاستیکی و عکس هایی از جنین های پاره پاره و داغان شده را در دستان خود دارند و به این ترتیب با به وجود آوردن یک آتمسفر عذاب وجدان و گناه، زنان را به عدم انجام کورتاژ ارشاد می کنند.

دکتر اشتاپف می گوید: دختر 17 ساله ای به او مراجعه می کند و خواهان قطع بارداری خود که ناخواسته بوده، می شود. دکتر اشتاپف به دختر قرصی را تجویز می کند که پس از خوردن آن، دهانه رحم نرم شده و شرایط را برای کورتاژ آماده می سازد. این دختر در فردای آن روز، هنگامی که برای کورتاژ به مطب مراجعه می کند، توسط مبلغین "حافظان زندگی"  به منطقه ای دیگر برده شده و بعد از صحبت های طولانی، او را نسبت به انجام کورتاژ مردد می نمایند. شب هنگام، دختر به خون ریزی دچار شده و در نهایت، دکتر اشتاپف مجبور می شود شبانه او را به مطب حمل کرده و عمل سقط جنین را در وضعیت خطرناکی به انجام رساند.

بعد از شکایت دکتر اشتاپف ازسازمان "حافظان زندگی"، تنها حکمی که در دادگاه صادر شد، این بود که این سازمان تلاش می کند تا با توجه به وضعیت زنانی که مورد ارشاد قرار می گیرند، وظیفه خود را به انجام رساند!

 

اطریش:

 

کلیسای کاتولیک و بنیادگرایان مسیحی در اطریش از یک سو مانع روشن گری در ارتباط با راه های جلوگیری از بارداری می شوند و فروش قرص "بعد از آن" که تنها سه روز بعد از احتمال بارداری در سقط جنین تأثیر می گذارد را، ممنوع می کنند و از سوی دیگر زنان بارداری که قصد کورتاژ داشته و دکترهایی که این قصد را عملی می کنند، مورد تهدید و مشاجره قرار می دهند.

 

دکتر کریستیان فیالا می گوید: خیلی عجیب است که کمک های اولیه برای هر حادثه ای مهیا است، اما برای مسائل مربوط به جلوگیری از بارداری، هر نوع کمکی نفی می شود. دکتر فیالا از سال 1999 کار خود را در زمینه مسائل مربوط به جلوگیری و قطع بارداری توسط قرصmifgyne  متمرکز کرد و از سال 2003 با ایجاد یک کلینیک خصوصی، به قطع بارداری زنانی که به انواع و اقسام دلایل خواهان سقط جنین خود بودند، مشغول شد. دکتر فیالا قصد دارد با بازگشایی موزه ای مربوط به وسایل جلوگیری از بارداری و هم چنین راه های قطع بارداری، به زنان یاری رساند. این موزه در روز جهانی زن، در تاریخ 8 مارس 2007 بازگشایی خواهد شد.

 

زمانی که دکتر فیالا به تحصیل رشته پزشکی در دانشگاه مشغول بود، قطع بارداری در اطریش یک امر قانونی به شمار می آمد. دکتر فیالا در دوره تحصیلات خود و بعد از آن، در رابطه با فجایعی که در دوران غیر قانونی بودن کورتاژ بر سر زنان آمده بود، کسب اطلاعات می کند. زنانی که سرخود و یا توسط افراد غیر متخصص با میل کاموا بافی، انواع میله های فلزی یا حتی شاخه درختان دست به قطع بارداری خود می زدند و به طور وحشتناک و دردناکی جان خود را از دست می دادند.

بنا به آمار سازمان بهداشت جهانی ، هر ساله 70 هزار زن در جهان، به علت سقط جنین غیربهداشتی  به کام مرگ فرو می روند. تقریبا تمام این زنان از کشورهایی هستند که در آن ها عمل کورتاژ غیرقانونی محسوب می شود. کشور اطریش از سال 1975 به جنگ با زنان خاتمه داد و پس از آن هر ساله حدود 19 تا 25 هزار زن به صورت قانونی با تجهیزات پزشکی و بهداشتی و بدون خطر مرگ کورتاژ می کنند. هرچند که  سازمان بیمه های اجتماعی، هزینه های  مربوط به عمل کورتاژ را تقبل نمی کند و چنین هزینه ای باید شخصا پرداخته شود.

 

با وجود قانونی بودن قطع بارداری در اطریش، هیچ پزشکی متعهد به قطع بارداری نیست. در فرانسه نیز هیچ پزشکی به انجام عمل کورتاژ ملزم نیست، اما بیمارستا ن ها مسئول هستند که پزشک متخصص برای انجام سقط جنین را در بیمارستان به کارگمارند و زنانی را که برای قطع بارداری مراجعه می کنند، توسط پزشک متخصص کورتاژ کنند. اما در سه ایالت اطریش بیمارستانی یافت نمی شود که در آن یک جراح متخصص کورتاژ، مشغول به کار باشد. تنها در یکی از ایالت ها (سالزبورگ) از سال 2005 پزشکی مربوط به قطع بارداری استخدام شده است، آن هم به علت تلاش های خانم گابی بورگستالر، رئیس این ایالت بوده که یک  بخش مخصوص عمل سقط جنین در یکی از بیمارستان های اصلی این ایالت به وجود آورده است. هر چند که پزشکان سالزبورگی در این بخش کار نمی کنند، بلکه پزشکانی از وین در آن جا مشغول به کار هستند. این امر نشان می دهد که چه شرایط سختی از جانب سازمان "حافظان زندگی" برای پزشکان این ایالت به وجود آورده می شود.

جنگی همه جانبه و خستگی ناپذیر علیه سلامت و حق تعیین سرنوشت زنان توسط خودشان، در جریا ن است.

در سال 2004 کلینیک خصوصی لوچینا که در  امر قطع بارداری تخصص داشت، برچیده شد. زابینه بهام که مادر بزرگ و مادر خود را به علت کورتاژ غیربهداشتی از دست داده بود، این کلینیک را سازمان داده، و بعد از آن به طور مرتب از جانب گروه های "حافظان زندگی" تحت فشار و تهدید به قتل قرار می گرفت. آن ها بارها تهدید به منفجر کردن کلینیک کرده بودند. این گروه، مکانی را در کنار کلینیک در اختیار خود درآورده و زنانی را که قصد داشتند به کلینیک مراجعه کنند، به این مکان می بردند و آنان را تحت فشارهای روحی قرار می دادند. سازمان "حافظان زندگی" به تدریج ساختمانی را که کلینیک در آن واقع شده بود، خریده و به اختیار خود درآوردند و فورا اجاره کلینیک را فسخ کرده و درب کلینیک را بستند.

 

هم اکنون با وجودی که قانون در کشور اطریش صراحت می دهد که مزاحمت های این چنینی برای افرادی که به یک مکان تأمین اجتماعی، بهداشتی و یا بیمارستان نزدیک می شوند، جرم است و تعقیب قانونی دارد، اما ذره ای از فعالیت های گروه های "حافظان زندگی" کاسته نشده است. آن ها هم چنان در مقابل کلینیک های مخصوص عمل سقط جنین می ایستند و در یک دست تاجی از گل رز و در دست دیگر یک نطفه پلاستیکی دارند و در مقابلشان نیز پلاکادهای بزرگ پر از شعارهایی مانند:"پدر، تو من را به وجود آوردی.  مادر، تو من را می پرورانی.   مسئولیت خود را درک کنید" نصب کرده اند و با پخش اطلاعیه هایی که در آن ها تماما اطلاعات کذب نوشته شده است، مانند عمل کورتاژ باعث سرطان سینه می شود و یا کورتاژ شما را نازا می سازد و غیره، به ارائه ترس و وحشت مشغولند.

 

مسئولین دولت حاکم بر اطریش، حتی آن هایی که زن هستند نیز، با قاطعیت از این حق زنان دفاع نمی کنند و همواره میان سیاست های حزبی که عضو آن هستند، و زن بودن خود شناورند. آن ها می گویند، قطع بارداری بعد از سه ماه، مسئله ساز است، اما اعتراف نمی کنند که وقتی زنی را برخلاف خواسته اش مجبور می کنند، که یک فرزند عقب مانده را به دنیا آورد و تا آخر عمر با او دست و پنجه نرم کند و همواره خود را گوشه گیر نماید، به مراتب بیشتر مسئله ساز است.

زنی که در اطریش تصمیم به عمل سقط جنین می گیرد، نمی تواند از امکانات پزشکی و بیمارستانی استفاده نماید و مجبور است به کشور دیگری مسافرت کند. فروش قرص "بعد از آن" نیز که در واقع برای زمان بسیار کوتاهی بعد از انجام سکس بدون پیش گیری، در نظر گرفته شده است. در بسیاری از کشورهای اروپایی به طور آزادانه در داروخانه ها به فروش می رسد و به تازگی در آمریکا نیز به داروخانه ها راه یافته است،  در اطریش هم چنان ممنوع می باشد. مطالعات پزشکی نشان می دهد که استفاده از این قرص، مانع تخم ریزی می شود و اگر چنان چه تخم ریزی انجام شده باشد، استفاده آن بی فایده خواهد بود. قرص "بعد از آن"، در صورتی تأثیر خود را می گذارد و از بارداری پیش گیری می کند که سریعا بعد از انجام رابطه جنسی استفاده شود. حتی یک ساعت زودتر، احتمال تأثیرگذاری را بیشترمی کند تا یک ساعت دیرتر. در واقع اگر زنی برای خرید این قرص منتظر نسخه پزشک شود که در آخر هفته حتی سه روز به طول خواهد انجامید، دیگر فایده ای برایش نخواهد داشت. به همین دلیل از سال 2005 قرص "بعد از آن" به عنوان یک داروی اورژانس شناخته شده و بدون نسخه عرضه می شود.

درست قبل از تصمیم گیری درباره آزاد کردن قرص "بعد از آن" در اطریش، نامه سرگشاده ای از جانب کلیسای کاتولیک نوشته شد که در آن از دولت خواسته شده است، که نباید این قرص را بدون نسخه در اختیار افراد قرار داد. چه قصدی کلیسای کاتولیک از آزاد نکردن این قرص دارد، تا حدی مشخص است. رابطه جنسی را برای زنان رنج آور کند، عذاب وجدان برای آنان به بار آورد و قدرت کلیسا را نشان دهد!

 

دکتر فیالا می گوید: تنها راه پایین آوردن آمار بارداری ناخواسته و سقط جنین، آن است که بر میزان آگاهی نسبت به چگونگی پیش گیری از بارداری و امکان استفاده از وسایل پیش گیری بیافزاییم. برای مثال وسایل پیش گیری رایگان؛ استفاده از قرص "بعد از آن" برای دختران جوان و زنان ناآگاه؛ آموزش سکسوآل برای معلمین؛ دستگاه اتومات برای دست رسی به کندوم در مدارس و غیره، از آن جمله هستند. اما واضح است که به کار بردن چنین سیاستی برخلاف سیاست حاکم بر اطریش کاتولیک می باشد.

کلیه گروه های "حافظان زندگی" که از سال 1990 در جهت مبارزه با کورتاژ سازماندهی شده و در اطریش فعال هستند، اساسا ریشه در آمریکا دارند. هدف این گروه ها صرفا مبارزه با کورتاژ نیست، بلکه آن ها با هر گونه پیش گیری از بارداری نیز به مقابله برخاسته اند و تنها راه جلوگیری را عدم انجام رابطه جنسی می دانند. این سازمان ها از جانب کلیساهای کاتولیک در اطریش به شدت حمایت می شوند.

 

 

آمریکا- می سی سی پی

 

چیزی نمانده است که بنیادگرایان مسیحی در آمریکا، حق کورتاژ در 6 ماهه اول را بعد از 33 سال که به طور قانونی مجاز بوده است، از میان بردارند. قدم اول، محدودیت حق سقط جنین بعد از سه ماه  بارداری است.

 هم اکنون در می سی سی پی تنها دکتری که به عمل کورتاژ می پردازد، دکتر جوزف بوکر، مجبور است برای حفظ جان خود، جلیقه ضد گلوله بپوشد و تحت حفاظت پلیس زندگی کند. او پزشکی سیاه پوست است که در سال های 80 از کالیفرنیا به می سی سی پی آمده و از آن زمان که به عمل کورتاژ مشغول شده، شاهد است که چگونه دولت، کم کم، امکانات مربوط به عمل سقط جنین آزاد را از بین می برد. او برخلاف پزشکان دیگر که بعد  از انجام کار روزانه در کلینیک، به شهرهای خود باز می گردند، در همان محل زندگی می کند و هر روز با یک نگهبان مسلح به کلینیک رفته و به کار مشغول می شود. در عرض 10 سال که دکتر بوکر در این کلینیک کار می کند، دیده است که چگونه شش کلینیکی که در شهر موجود بودند، همه تعطیل و یا بسته شده اند و تنها همین کلینیک باقی مانده است. او می گوید، این وضعیت مرا خشمگین می کند، اما از طرف دیگر قاطع تر این کار را دنبال می کنم، چون زنان در حال حاضر بیشتر به وجود من نیاز دارند. و ادامه می دهد، کسی که صحته خون ریزی و مرگ یک زن را بعد از سقط جنین غیر بهداشتی و غیر قانونی دیده است، هرگز نمی تواند در آسایش بسر برد.

 

 در هر لحظه که دکتر بوکر، از حق کورتاژ دفاع کرده و به آن عمل می کند، مجوز طبابت خود را به خطر می اندازد. از او می خواهند که اعلام کند، عمل کورتاژ، خطر به وجود آمدن سرطان سینه را در بر دارد. اما دکتر بوکر می گوید، این دروغ محض است و حاضر نیست چنین دروغی را اعلام کند. او در شرایطی کار می کند که به او اتهام قتل می زنند و او را مسئول جان هزاران نطفه ای می دانند که قرار بود روزی به انسان تبدیل شوند. آری، برای طرف داران سازمان های "حافظان زندگی"، دکتر بوکر خون بی گناهان را بر زمین ریخته است. آن ها عکس هایی را تهیه کرده اند که  هزاران جنین را در سطل آشغال نشان می دهد و می گویند، این یک واقعیت هست که هیتلر 6 میلیون یهودی را نابود کرده و در تمام دنیا به عنوان قاتل شناخته می شود. بنابراین  کشتن میلیون ها کودکی که هنوز به دنیا نیامده اند، نیز جنایت محسوب می شود و باید دنیا آن را بپذیرد.

 

اکثر زنانی که به کلینیک دکتر بوکر مراجعه می کنند، جوان، سیاه پوست و فقیر هستند. زنانی که توان مالی و آگاهی بیشتری دارند، برای سقط جنین به ایالت های دیگر که در آن ها طرف داران "حافظان زندگی" فعال نیستند، سفر می کنند. اما آن ها که وضعیت مالی پایینی دارند، ناچارند که در می سی سی پی به تنها کلینیکی که به عمل سقط جنین دست می زند، رجوع کنند و این ها زنانی هستند که از ممنوعیت حق کورتاژ بیشترین ضربه را می خورند.

 

سیاه پوستان در می سی سی پی ، 37 درصد جمعیت را تشکیل می دهند و در واقع فقیرترین بخش مردم به شمار می روند. 73 درصد کورتاژشوندگان نیز، از همین قشرمی باشند. زنانی که قصد کورتاژ  دارند، بنا به قانون می بایست 24 ساعت بعد از معاینه اول، مجددا به کلینیک مراجعه کنند. چنین قانونی به ویژه برای زنان کم درآمد و فقیر، بسیار سخت است. آنان که از راه های دور به کلینیک می آیند و اتوموبیلی در اختیار ندارند، مجبورند خرج سفرشان را که دو برابر می شود، تحمل کنند و روزهای بیشتری را از کار مرخصی بگیرند. سازمان بیمه های اجتماعی نیز خرج عمل سقط جنین را به عهده نمی گیرد. یک دختر زیر 18 سال به اجازه پدر و مادر نیاز دارد، حتی اگر پدر و مادر جدا از هم بوده و یا یکی در شهر یا ایالت دیگری زندگی کند و یا حتی اگر این دختر یکی از والدینش را هرگز ندیده باشد، می بایست در هر حال اجازه پدر و مادر را به همراه بیاورد. و اگر نتواند موفق شود، به اجازه رسمی دادگاه نیاز دارد!

 

در مدارس می سی سی پی هیچ گونه درسی مربوط به سکسوآل و روشن گری در این خصوص، وجود ندارد و تنها گاه و گداری از پرهیزگاری و عدم داشتن رابطه جنسی صحبت می شود. در حالی که ایالت می سی سی پی یکی از سه ایالتی است که در آن ها حاملگی زیر 18 سال میزان بسیار بالایی را داراست و یکی از ایالت هایی ست که مرگ و میر نوزادان بسیار زیاد است و در مجموع 24 درصد کودکان در این ایالت، زیر خط فقر زندگی می کنند.

 

در چنین شرایطی می بایست یا طرف دار حق سقط جنین بود و یا علیه آن. حد وسط وجود ندارد و هیچ سازمانی میان این دو به وجود نمی آید. این اختلاف نظر در آمریکا، تنها  به مثابه یک بحث و مناظره میان موافقین و مخالفین نیست، بلکه امری سیاسی و فاکتوری تعیین کننده در جریان انتخابات است؛ اختلافی که کشور را به دو بخش تقسیم می کند.

 

در واقع هنوز حق سقط جنین در آمریکا، قانونا  تا ماه ششم بارداری به رسمیت شناخته می شود. اما از نوامبر 2006 بحث ممنوع بودن قطع بارداری از ماه سوم به بعد آغاز شده است و اگر چنین قانونی به تصویب برسد، حق سقط جنین آزاد برای زنان  در 50 ایالت آمریکا از بین خواهد رفت. قانونی که بعد از مبارزات مداوم زنان از سال 1973 برقرار شده بود.

 

بحث درباره حق سقط جنین ، بار دیگر به نسل کنونی نشان می دهد که چگونه هر قانونی  خاصیت فنرگونه دارد و می تواند همه چیز را مجددا به جای سابق خود برگرداند.  بحث ممنوعیت حق سقط جنین آزاد در آمریکا، به طور جدی در سال های گذشته دنبال شده است و در سال 2005، هشتاد طرح اجرایی جهت تصویب ارائه شده است که از آن میان ، 44 ایالت، قوانینی در جهت محدودیت های جدی در امر قطع بارداری به تصویب رسانده اند و اگر قانون لغو قطع بارداری از ماه سوم به بعد در دادگاه به پیروزی برسد، 21 ایالت آمریکا حق کورتاژ را لغو خواهد کرد.  بی خود نیست که بوش به تازگی دو قاضی محافظه کار را به ریاست دادگاه برگمارده است. آمریکا، یکی از قدرتمند ترین کشوردنیا، بعد از 33 سال، قانونی را به تصویب می رساند که تحت آن، زنان این کشور همانند زنان در بنگلادش، نیجریه و یا هائیتی، تحت فشار قرار خواهند گرفت و حقشان ، حق تعیین سرنوشتشان با یک چشم بر هم زدن از بین خواهد رفت.

 

لهستان:

 

در لهستان تنها زنانی حق سقط جنین آزاد دارند که یا زندگیشان در خطر باشد و یا بارداری ناشی از تجاوز جنسی بوده باشد. هرچند که پزشکان کاتولیک این کشور، در چنین حالت هایی نیز انجام عمل کورتاژ را تا 99 درصد رد می کنند. نتیجه این که، سالانه در حد 200 هزار کورتاژ غیرقانونی در لهستان انجام می گیرد.

 

آلیسیا، زنی 35 ساله که از بیماری چشم در رنج است و هر زایمان، برایش خطر کوری در بردارد، تلاش می کند تا اجازه سقط جنین قانونی را به دست آورد. اکنون آلیسیا، در لهستان، زن معروفی شده است، زیرا علیه کشورش به دادگاه حمایت از حقوق بشر در اروپا شکایت کرده است. او که در زمان اولین بارداری خود، به علت رشد جنین خارج از رحم، در معرض خطر جانی بود، نتوانست پزشکان را متقاعد به دادن اجازه سقط جنین نماید. پس از آن که وضعیت چشمانش بعد از 2 زایمان رو به شدت نهاد، پزشکان اعلام کردند که زایمان سوم خطر پاره شدن پرده چشم را دربردارد. اکنون آلیسیا برای بار سوم باردار است و می خواهد به صورت قانونی و به طور آزاد سقط جنین کند، اما اجازه این عمل را ندارد.

 

 مطابق قانون در لهستان، جنینی که خارج از رحم رشد کند، مجوز کورتاژ دارد. اما حتی این امر قانونی نیز در لهستان انجام پذیر نیست. پزشکان به علت ترس از تهدیدهایی که می شوند، دست به عمل سقط جنین نمی زنند و حتی شرایط زن را نیز بررسی نمی کنند. آن ها نمی خواهند هیچ گونه ربطی به این مسئله پیدا کنند.

در چنین شرایطی رسما اعللام می شود که هرساله در لهستان حدودا 200 سقط جنین انجام می گیرد. فدراسیون زنان در لهستان معتقد است که این رقم ، هیچ تناسبی با واقعیت موجود ندارد. واقعیت این است که بنا به آمار رسمی، رشد جمعیت در لهستان از سال های 70 تاکنون به میزان هر زن، 25\1 کودک است و کمبود روشن گری برای پیش گیری از بارداری و محدودیت امکانات و وسایل جلوگیری از بارداری نیز، از خصوصیات بارز این کشور کاتولیک است، پس می بایست به رقم 200 سقط جنین در سال شک کرد. فدراسیون زنان اعلام می کند که سالانه 80 تا 200هزار سقط جنین غیرقانونی در لهستان انجام می گیرد.

 

در مدارس لهستان تبلیغ می شود که کورتاژ باعث انواع و اقسام امراض روانی می شود و آن هایی که دست به عمل سقط جنین زده اند، یا الکلی و معتاد شده اند و یا خودکشی کرده اند. در مدارس تدریس می شود که قرص های جلوگیری از بارداری، حاوی هورمون هایی ست که به بدن آسیب وارد می آورند. و جلوگیری طبیعی با در نظرگرفتن تاریخ تخم ریزی، بهترین راه پیش گیری از بارداری است. در نتیجه 20 درصد تمام زن های 24 تا 40 ساله لهستانی از این طریق به پیش گیری از بارداری دست می زنند.

جالب این جاست که در روزنامه های رسمی این کشور، می توان اطلاعیه های مربوط به سقط جنین غیر قانونی را یافت. هرچند که تمامی جملات به صورتی پوشیده بیان شده اند و تنها به طور غیر مستقیم به عمل کورتاژ اشاره دارند. برای مثال نوشته شده است:"هرنوع معالجه ای انجام می شود"، یا "چگونگی بازیابی منظم پریود ماهانه"!

ماگدا زنی است که به یکی از این اطلاعیه ها زنگ می زند و تقاضای قرار می کند. بطور کاملا عادی به او قرار دکتر داده می شود و در مطب دکتر نیز پرستار همه کارها را به طور طبیعی انجام می دهد و هیچ یک  از طرفین کلمه ای از کورتاژ به میان نمی آورند. تنها به طور غیر مستقیم و به صورت سوم شخص به آن اشاره می شود. "هزینه اش چقدر است؟ چه زمانی انجام می گیرد و....."

ماگدا که از مادرش برای پرداخت هزینه کورتاژ درخواست کمک مالی کرده بود، با ا ین پاسخ مواجه می شود که، سوپ را خودت پخته ای، خودت هم باید بخوری! چنین است در لهستان، جلوگیری از بارداری وظیفه زن است ودر قطع بارداری نیز، زن مسئول شناخته می شود.

 

یکی از نویسندگان فمینیست لهستانی می گوید، شاید در آن زمان که کمونیسم بر کشور ما حاکم بود، بدون آگاهی و مطالعه، حق کورتاژ را به دست آوردیم و اکنون آن را به  راحتی از دست دادیم!

کلیسای کاتولیک بعد از تغییر سیاست کشور لهستان در سال 1989 کمپین وسیعی در مقابله با حق سقط جنین به راه انداخت. پاپ پل دوم در اولین سفر خود بعد از سقوط  کمونیسم به لهستان، کورتاژ را با آدم کشی دوران آشویتس مقایسه کرد و از رژیم درخواست کرد که به کشتن موجودات زنده انسانی پایان دهد. و چنین نیز شد! اعتراضات، تظاهرات، جمع آوری طومار و تلاش های بیشتر از دو میلیون زن اثری نداشت. از سال 1993 عمل سقط جنین، غیرقانونی اعلام گشت. لهستان مجددا به دوره قبل از کمونیسم، یعنی به دوره حاکمیت مردسالاری بازگشت. طبیعتا تمام این تبلیغات بر جوانان لهستانی اثرات فراوانی برجای گذاشته است. امروزه دختران جوان لهستانی سئوال می کنند، چرا فمینیست ها این قدر ظالم هستند؟ چرا می خواهند نوزاد ها را بکشند؟ زنی که کورتاژ می کند، قاتل است!

 

ال سالوادور

 

ال سالوادور کشور کاتولیکی ست که در رأس  سایر کشورها، به تمامی  آرزوهای گروه های "حافظان زندگی" جامه عمل می پوشاند.

زنانی که در ال سالوادور به بارداری خود خاتمه می دهند و پزشکان یا افرادی که دست به عمل سقط جنین می زنند،  گاها تا  30 سال به زندان متهم می شوند. عمل کورتاژ با ارتکاب به قتل تفاوتی ندارد. تمام استثنائاتی که در برخی از کشورهای کاتولیک، قطع بارداری را مجاز می کند، مانند بارداری در اثر تجاوز، ناقص بودن جنین، رشد جنین خارج از رحم، در خطر بودن زندگی مادر و غیره، در قوانین ال سالوادور وجود ندارد. قطع بارداری در هر شرایطی از سال های 90 به این سو، در ال سالوادور ممنوع  شده است.  البته ال سالوادو تنها کشوری نیست که در آن عمل کورتاژ ممنوع بوده و شامل مجازات می باشد، مالتا، شیلی(*) و کلمبیا نیز از جمله همین کشورها هستند. اما در ال سالوادور علاوه بر ممنوعیت و مجازات شدید، یک جو پلیسی و اختناق نیز حاکم است. رژیم ال سالوادور تمامی دستگاه پلیس و امنیت خود را به کار انداخته تا با "جنایت علیه کودکان و زنان" مبارزه قاطع عمل آورد و ریشه سقط جنین را بخشکاند!

 

بعد از این که از سال 1992 جنگ شهری در ال سالوادور به اتمام رسید، بحث بر سر حق سقط جنین آغاز شد. محافظه کاران از مجلس تقاضا کردند که روز 28 دسامبر را به یاد "متولد نشدگان" نام گذاری کنند. در مقابل، گروه چریکی سابق که بعدها رهبری حزب چپ را در این کشور عهده دار شد، طرحی مشتمل بر بسیاری از مسائل زنان از قبیل خشونت در خانه، تجاوز و هم چنین حق سقط جنین آزاد در صورت درخطر بودن مادر چه به لحاظ جسمی و چه روحی، به مجمع ملی ارائه دادند. هرچند که این طرح به تصویب نرسید، اما باعث به وجود آمدن مناظره و بحث های فراوانی در آن مورد گشت.

در همین زمان پاپ پل دوم، رهبر جدیدی برای کلیسای سان سالوادور انتخاب کرد که در ضمن داشتن محبوبیت در میان مردم، به شدت محافظه کار بوده و به این ترتیب سرنوشت سیاسی کشور را به دست خود گرفت. پس از آن طرح ممنوعیت کامل سقط جنین که توسط محافظه کاران به مجلس ارائه شد، با پی گیری های این رهبر کلیسا در سال 1998 به تصویب رسید. بر اساس این قانون، حفظ زندگی هر  انسانی از اولین لحظه به وجود آمدن، یک پرنسیپ خدشه ناپذیر برای رژیم محسوب می شود و تخطی از آن برای شخصی که دست به این عمل می زند، از 6 تا 12 سال مجازات زندان دارد. زنی که به بارداری خود خاتمه می دهد،  می بایست مجازات 2 تا 8 سال زندان را پذیرا باشد و کسانی که در این راه به طرفین کمک کرده اند، از 2 تا 5 سال زندان در انتظارشان است. اگر چنان چه ثابت شود که جنین امکان رشد و زیستن داشته، 30 تا 50 سال زندان، مجازات زنی است که به بارداری خود خاتمه داه است. این عمل به مثابه یک جنایت سنگین شمرده می شود.

 

د-ث زنی است که به علت وحشت از لو رفتن، حاضر نیست هنگام مصاحبه نام کامل خود را بر زبان آورد و در تمام لحظات با وحشت به دور و بر خود نگاه می کند. او زن جوانی ست که در یک کارخانه پارچه بافی کار می کند و در قسمت فقیرنشین شهر سان سالوادور ساکن است. هنگامی که او برای بار دوم باردار می شود، مردی که باعث بارداری او شده است، اعلام می کند که فرزندی نمی خواهد و این مشکل زن است و خود باید آن را حل کند. مادر او نیز بارها به او خاطرنشان کرده است که اگر باردار شود، باید از خانه برود.

 د-ث در منتهای ناامیدی و بعد از جستجوی فراوان شخصی را که به عمل کورتاژ دست می زند، می یابد و به آن جا می رود. خانه ای که در آن عمل کورتاژ انجام می شد، دخمه ای بود بسیار تاریک که حتی یک تخت نیز در آن وجود نداشت. د-ث روی زمین دراز می کشد و پارچه ای را که دارای کمی داروی بی حس کننده بوده، زیر بینی خود می گیرد. زنی که دست به عمل کورتاژ می زد، میله ای مانند آنتن تلویزیون را وارد بدن او کرده و شروع به گرداندن آن میله در داخل رحم می کند. کاری که فریاد د-ث را از درد به آسمان بلند می کند. بعد از آن روزها و شب ها با تب و خون ریزی و تشنج گذشتند. ترس از لو رفتن و زندانی شدن، مانع مراجعه او به پزشک می شد.

بعد از سپری شدن یک هفته در حالی که حال د-ث رو به وخامت می گذاشت، مجبور به رفتن به بیمارستان شد. در معاینه اولیه روشن گردید که د-ث به عفونت شدید در ناحیه کلیه، کبد و ریه مبتلا شده است و در مراحل بعدی فاش گردید که عفونت از ناحیه رحم وی است که سوراخ شده و چرکی و متورم می باشد. د-ث بعد از عمل، به مدت 6 روز در کما بسر برد و پس از به هوش آمدن، پلیس که در این فاصله به محل زندگی و محل کار او مراجعه کرده و از مادر، برادر، افراد فامیل و هم کاران او بازجویی به عمل آورده بود، شروع کرد به طرح سئوالاتی درباره چگونگی سقط جنین و افرادی که دست به این عمل زده اند. به او گفته می شد که اگر اطلاعات خود را بدهد، از مجازات معاف می شود. از طرف دیگر مادر و دوستان او می گفتند، اگر اطلاعات بدهد از جانب باندی که دست به عمل کورتاژ می زنند، مورد مخاطره قرار می گیرد و آن ها دست به گرفتن انتقام خواهند زد. د-ث برای این که زندگی خود را از رفتن به زندان نجات دهد، تصمیم به دادن اطلاعاتش گرفت و یک ماه بعد در دادگاه تبرئه شد.

 

 در ال سالوادور، هر دکتری موظف است از یک سو،  زنی را که کورتاژ شده است، به پلیس معرفی کند و از سوی دیگر به علت پرنسیپ هایی که در حرفه پزشکی وجود دارد، می بایست از دادن اطلاعات به دیگران درباره بیمار خود، خودداری کند. در نتیجه تصمیم به معرفی زنانی که دست به کورتاژ غیرقانونی زده اند و بعد ناچارا به پزشک مراجعه کرده اند، به پزشک مربوطه ربط دارد. برخی به سرعت چنین زنانی را به پلیس معرفی می کنند و برخی سعی می کنند که از این زنان حمایت کرده و آن ها را از دست گیری و زندان نجات دهند. در حالی که وحشت از لو رفتن توسط پرستاران و سایر کارکنان مطب نیز وجود دارد. به این دلیل بسیاری از پزشکان از دخالت درچنین مواردی دوری می ورزند.

 

قطع بارداری در ال سالوادور کاتولیک سه حالت دارد. آن هایی که وضع مالی خوبی دارند، یا  به میامی سفر می کنند و یا به وسیله دکتر خصوصی خود در مطب ، به صورت کاملا مخفیانه کورتاژ می شوند.  زن هایی که امکانات مالی اندک دارند، یا با مصرف قرص ضد بارداری به مقدار بسیار زیاد، مواد ضد عفونی، آب صابون و یا موادی مانند آب باطری ماشین، شخصا اقدام به سقط جنین خود می کنند و یا  اغلب توسط افرادی غیرمتخصص در یک دخمه پنهانی  کورتاژ می شوند و با رحم پاره پاره به بیمارستان مراجعه می کنند و یا جان خود را از دست می دهند . در این میان زنانی نیز هستند که در اینترنت، اطلاعات و راه های مختلف قطع بارداری را جستجو می کنند و خود دست به عمل می زنند. در چنین حالتی اکثرا از دارویی که برای زخم معده استفاده می شود، باخبر شده و با استفاده از این دارو در مجرای رحم خود، باعث خون ریزی رحم می شوند و با مراجعه به بیمارستان به عنوان سقط جنین طبیعی و بدون خطر مجازات، بارداری خود را قطع می کنند.

 

زنی که به طور مخفیانه و کاملا سکرت سازمان دهی عمل سقط جنین را به عهده گرفته، تعریف می کند که برای این کار دو شماره تلفن دارد. یکی علنی که به همه داده می شود و آن دیگری، مخفی که تنها به تعداد محدودی داده می شود. این تعداد در حدود 20 نفر هستند که اکثرا از سازمان های طرف دار زنان می باشند و اجازه پخش این شماره تلفن را ندارند و تنها در موارد کاملا مطمئن و محتاج، شماره را می دهند. در این صورت، زنی که واقعا به کمک نیاز دارد، به پزشکی که در کشورهای هم جوار، به این کار می پردازند، وصل می شود. چنین تماس های تلفنی می بایست کاملا حساب شده و با رعایت مخفی کاری انجام گیری و جملاتی به کار رود که مستقیما به معنای کورتاژ نباشند. وقتی چنین رابطه ای سازمان داده شد، پزشک مربوطه به ال سالوادور می آید و به طور رایگان این عمل را انجام می دهد. در این حالت هویت پزشک کاملا مخفی باقی می ماند.    

 

تحقیقات نشان می دهد که بعد از سال 1998، دادگاه های مربوط به عمل سقط جنین در ال سالوادور دو برابر شده است و سالانه به طور متوسط 100 مورد به دادگاه ارجاع داده می شود. شکایت هایی که در دادگاه مورد بررسی قرار می گیرند، اکثرا مربوط به زنان و یا پزشکان هستند. گاها نسبت به دوست، مادر و یا شخص دیگری که به عمل سقط جنین کمک کرده است، نیز شکایت به عمل آمده است. این تحقیقات گویای آن است که امروزه اکثر این زنان از قشر دانش جویان، زنان خانه دار، کارگر خانگی و فروشنده می باشند. در حالی که سابقا زنانی که دست به عمل کورتاژ غیر قانونی می زدند، غالبا خدمت کاران و کارگران کارخانه ها بوده اند.

 

(*) اخیرا در شیلی، بعد از پیروزی خانم باشلت، حق سقط جنین آزاد با وجود مخالفت های شدید کلیسا، به رسمیت شناخته شده است.