حزب کمونیست کارگری ! به کجا چنین شتابان؟؟

 

سلام دمکرات

 

امروز دومقاله با عنوان های " از فراخوان زندانیان سیاسی برای مبارزه علیه اعدام در٧ سپتامبر حمایت کنید!" (مهرنوش موسوی) و " اپوزسیون در آزمون , فراخوان زندانیان سیاسی و سکوت اپوزسیون" (خلیل کیوان) از حزب کمونیست کارگری منتشر گشته است که جنبش را به حمایت از آکسیون اعتصاب غذای زندانیان سیاسی مطرح شده در بیانیه ای با امضاء چند زندانی سیاسی و کارگری شناخته شده و چندین زندانی باصطلاح سیاسی ناشناس فراخوانده و نیروهای اپوزیسیون را به "سکوت و سانسور" این اقدام "قهرمانانه" متهم ساخته اند.

اما داستان چیست؟ چرا نیروهای اپوزیسیون و بخصوص نیروهای کارگری، چپ و کمونیست در داخل کشور که تا به حال اقدامات اساسی خیلی زیادی را برای آزادی زندانیان سیاسی  و بویژه کارگری به راه انداخته اند و از هر موقعیتی برای افشاء ماهیت ستمکارانه ی حکومت استبدادی و حامی سرمایه داران و ضربه زدن به آن کوتاهی نکرده اند، در مقابل چنین حرکت "قهرمانانه" "سکوت" کرده و دست به "سانسور" اخبار آن زده اند؟  سایت سلام دمکرات، به عنوانِ یکی از این سانسورچیان بر خود لازم می داند که به این سوال ها پاسخ دهد:

1.    این بیانیه ها توسط فردی به نام خالد حردانی که به اتهام هواپیما ربایی برای فرار از مشکلات مالی ای که به زندانی شدنش می انجامید  نوشته گشته است.  وی پس از بازداشت و محکومیت به اعدام به بند زندانیان سیاسی و امنیتی منتقل می شود.  پس از چندین سال همنشینی با زندانیان سیاسی و ملاحظه یِ اینکه دانشجویان 18 تیر محکوم شده به اعدام از طریق حمایت های مردمی و فشارهای بین المللی از زیر حکم اعدام گریخته و سپس بصورت غیر رسمی با عناوین مختلف "مرخصی" و ... آزاد گشته اند راهی را برای گریز از اجرای حکم اعدام می یابد.  این راه "سیاسی شدن" بود.  با همین انگیزه رفته رفته از طریق همبندی هایی چون منوچهر محمدی  و دیگران در تحرکات درون زندان شرکت کرده و نام خود را پای برخی بیانیه ها می گذارد.  و در حقیقت به همان شیوه ای که "امیر عباس فخرآور" خود را سیاسی معرفی کرد، آقای حردانی نیز سیاسی شد!  دوستان ایشان که اساتید رسم و رموز  فرصت طلبانه بودند به ایشان طرق مختلف کار و کاسبی و سودجویی از دکان های "سیاسی" را به وی آموزاندند.  از جمله ی این ترفندها، صدور بیانیه های مشترکی بود که بغیر از خودشان هیچ یک از "امضاء کنندگان" دیگر، روحشان هم از این بیانیه ها اطلاعی نداشت.  این طرز کار برای چند سال ادامه داشت تا اینکه بالاخره در چند ماه پیش، آقای حردانی پا را از حد خود فراتر برده و بیانیه ای را برای حمایت از رضا پهلوی و اعلام نمایندگی فردی بنام "غزل امید" از دار و دسته یِ مشکوک "امیر عباس فخرآور" منتشر ساخت و در این بیانیه از جمله نام های ردیف شده نام زندانیانی از چپ ها و اعضاء سازمان مجاهدین خلق نیز دیده می شد.  این اقدام باعث گشت که نامبردگان این بار در مقابل حرکت آقای حردانی سکوت نکرده و با تکذیب نامه ای عمل غیر اخلاقی وی را افشاء کنند.

2.    آقای حردانی محکوم به اعدام است.  به همین دلیل در اعلامیه ها و اطلاعیه های واقعی گروه های  حقوق بشری و سیاسی در محکومیت حکم اعدام نام ایشان نیز برده می شد.  اما تا به امروز هیچ فرد و یا گروه سیاسی ای از این نوع اقدامات فریبکارانه حمایت نکرده بود.  چرا که تمامی گروه های داخل کشوری به این ترفند و ترفندهای دیگر آقای حردانی آگاهی داشته و همواره در مقابل این تحرکات سیاست سکوت را اتخاذ می کردند.  البته این انتقاد وارد است که چرا این اقدامات غیر اخلاقی را افشاء نمیکردند؟  دلیلش این است که با تمامی مشکلات و معضلات فعالیت در داخل کشور و این واقعیت که اقدامات این فرد از طرف عده ای از طرفداران رضا پهلوی و گروه های مشکوک به وابستگی به نهادهای امنیتی از جمله دار و دسته فخرآور و "غزل امید" حمایت می شد، نمی خواستند هزینه و درد سر رو در رویی و افشاء این جریان را متحمل شوند.  و تا زمانیکه این بیانیه ها در سایت های کم خواننده و بی اعتبار منتشر می گشت و انعکاس زیادی نداشت، لزومی به درگیر شدن با گروه های مذکور نمی دیدند. 

3.    اما این بار دوستان حزب کمونیست کارگری که به علت شرایط مشخص شان نیاز به تبلیغات زیاد دارند، طبق سنت هوچیگرایانه شان که مختص به شاخه ها و انشعابات  بخصوصی از این جریان نمی شود، در چاله افتادند و با سر و صدای زیاد می خواهند همه را به چاه بیاندازند.  اینکه این دوستان که تا به حال مدعی بودند تمامی تحرکات جنبش چپ در داخل کشور، از کردستان گرفته تا تهران و زاهدان،  به رهبری و در ارتباط با ایشان بوده است، چگونه از اقدامات و ترفندهایِ شناخته شده یِ این دار و دسته بی اطلاع بوده اند، ایشان را در شرایط بسیار سخت (برای خودشان) و مضحک (برای دیگران) قرار داده است.  برای ما جالب خواهد بود که ببینیم این بار چگونه خود را از چنین افتضاحی می رهانند. 

http://salam-democrat.com/spip.php?article3089