درسهای اعتصاب

 

با هم به کلاس درس، نیشکرهفت تپه برویم!

 

امیر جواهری لنگرودی

amirjavaheri@yahoo.com

۱۷اکتبر۲۰۰۷

 

 

سرانجام اعتصاب بیش از۵۰۰۰ کارگر نیشکر هفت تپه شوش دانیال، بعد از یازده روز تحصن و پیگیری، جنگ و گریز خیابانی،  در پنج شنبه شب۱۹ مهر۱٣٨۶ (۱۱اکتبر۲۰۰۷) به پایان برده شد.

آنچه در این رهگذر قابل طرح بوده و است ، توانمندی کارگران در اخراج مدیر عامل شرکت از سر کار و طرح قاطع اینکه شورا ی کار خود ساخته رژیم را قبول نداریم و دنبال سندیکا هستیم . همین است که کارگری فریاد بر می دارد : « ما خیلی خوشحالیم و امروز تمام دوستانی که این خبر را شنیدند ، به همدیگر تبریک می گفتند ، از این اتفاقی که دارد می افتد » چرا که به گفته همین کارگر به رادیو برابری: « توانستیم مدیر عامل شرکت را از کار بر کنار کنیم و از روز دوشنبه مدیر عامل جدید خواهد آمد و ما همچنان پای بند مسائل خودمان هستیم . خواهان خواسته هایی هستیم که باید به نحو احسن، مدیریت بعدی که بخواهد بیاید، این اولتیماتوم را به او داده ایم . بچه ها به اواین پیغام را رساندند که باید تمام خواسته های کارگران هفت تپه را بر طرف کند و هیئت مدیره هم باید عوض شود و جالب اینکه فرماندار شوش دانیال هم عوض می شود. »، لذا از « اتفاقی که دارد صورت می گیرد، بسیار خوشحالیم و...شادی ها ادامه یابد و تمام خواسته هامون را بتوانیم به دست بیاریم » همو می گوید : « از طرفی بچه ها و کسانیکه می خواستند ، عضو شورای کار بشوند، تقاضا کردیم که استعفاء بدهند، ما شورا نمی خواهیم، شورا را قبول نداریم، دنبال سندیکا هستیم و ... بتوانیم سندیکای خود را تصویب کنیم، عضو سندیکای جهانی بشویم که بتوانیم، هر چه سریعتر مشکلات طرح نیشکر هفت تپه را بر آورده کنیم » ( رادیو برابری ، سه شنبه ۲۴ مهر ، ۱۶ اکتبر۲۰۰۷ )

برشماری نکات قوت و دستاوردهای این حرکت و دلنگرانی از سازوکارهای ویرانگر پشت صحنه رژیم در به تعطیلی کشاندن این صنعت و آماج تهاجم بعدی که در دستور سرمایه داری هار و گرگ صفت ایران است، می باید توجه هر سوسیالست کارگری را به دستآوردهای این جنبش اعتراضی جلب کند و خود را با ضربآهنگ این جنبش اعتراضی همراه سازد.

  با این مقدمه ، حال با هم به کلاس درس مبارزه کارگران نیشکر هفت تپه شوش دانیال برویم تا با هم دو گفتگوی در مجموع بیست دقیقه ای  صمیمانه یکی از کارگران این کارخانه با رادیو برابری در روز پنج شنبه۱۹ مهر (۱۱اکتبر) و پنجشنبه ۱۲ مهر ( 14 اکتبر)  صورت گرفت را پی بگیریم . د راین درسنامه  به مفاهیمی از شرائط امروز جنبش کارگری در ایران و راه های مبارزه آن دست می یابیم که ما را در یاری رساندن به جنبشی کمک کند که می تواند ما را در رهائی از فقر و فلاکت و حقارت نظامی که درآن گرفتار آمده ایم و در دستیابی به زندگی آزاد و شرافتمندانه انسانی و در وسیع ترین مفهوم آن یاری رساند.

این درس ها را به ترتیب سئوال و جواب های این گفتگو ها پی می گیریم:

اولین نکته ای که کارگر گفتگو شونده در برابر سئوال رادیو برابری ؛ سرانجام این مبارزه، که موقتا با عقب نشینی مقامات رژیم در برابر کارگران به پایان رسیده، به آن اشاره می کند این است: « که ما به طور مشروط  به تحصن خود پایان داده ایم تا مسئولان به وعده های خود عمل کنند، با تاکید بر این که ما فعلا آتش بس موقت داده ایم.» شرطی که با تکیه بر این تجربه انجام می شود که نمی توان با  رژیمی به مصا لحه رسید که بنیان آن بر وعده های دروغین گذاشته شده و آماده است هر زمان که فرصتی بدست بیاورد، چوبه ای های دار خود در کوچه وبرزن برای زهر چشم گرفتن از مردم گرسنه برپا کند. همان طور که فرزندان و جوانان بیکار و عاصی آن ها را در زمانی نه چندان دور در همسایگی شان در شهر اهواز و به بهانه های واهی در برابر چشمان بیدار و شگفت زده وجدان عمومی جهان امروز در برابر این جنایت و توحش سازمان یافته دولتی، به جوخه های اعدام سپرد. تنها به این دلیل که پاسداران این نظام با آسودگی خیال، تجارت خونبار خود را به پیش برند و کام خود را با واردات شکر و یا همه آن چه را که در انحصار جهنمی خود گرفته اند، شیرین کنند.

 با این امید از آتش بس موقت و در عین حال آماده باش دائمی به مادران و پدران و فرزندان این ملت رنج دیده و به خون کشیده شده که کارگران آگاه ما با صفوف متحد خود و با نشان دادن راه های درست و موثر مبارزه در به عقب نشاندن این رژیم خونخوار و وحشی، انتقام جوانان آن ها رابا برانداختن این نظام جهنمی که موجب فقر و فلاکت و حقارت آن ها شده، خواهند گرفت.

درس دیگری که کارگر گفتگو کننده به آن اشاره کرده، این استکه؛« این مبارزه به یمن تحصن یکپارچه خود کارگران و حمایت شما ( یعنی مدافعین و فعالان جنبش کارگری در خارج ازکشور) در انعکاس جهانی مبارزه کارگران ایران و جلب حمایت اتحادیه ها و نهاد های کارگری در کشورهای مختلف و تحت فشار قرار دادن رژیم اسلا می به پیروزی رسیده است. با این تاکید که باید نهادهای کارگری جهان مثل سازمان جهانی کار ( آی.ال.او)  را برای تحت فشار قرار دادن رژیم اسلامی ناگزیر نمود .» و این درک که تاکتیک های جنبش کارگری باید با ارزیابی درستی از توازن قوای بین المللی و داخلی و استفاده هوشیارانه از  تضاد های دشمن به نفع جنبش کارگری و با حفظ استقلال آن اتخاذ شود. ضربآهنگ همبستگی بین المللی که از همان لحظه آغازین اعتراض کارگران نیشکرهفت تپه  با دو نامه در سطح جهان بازتاب پیدا کرد، در این مرحله  با توجه به تجارب قبلی مبارزات کارگران سندیکای خبازان سقز، ایران خودرو، سندیکای مستقل شرکت واحد تهران و حومه و غیره ... بدست آمده است .  

این امر نشان می دهد که مبارزات  بیش از ۵۰۰۰ کارگر نیشکر هفت تپه شوش که با عقب نشینی مقامات رژیم در برابر کارگران به پایان رسید، نمونه کاملی  از به کارگیری تجارب مبارزات کارگری در کشور ما در سال های اخیر و در تداوم گسترش این مبارزات بود .  ازاین رو نگاهی به درس های این مبارزه برای گام های بعدی جنبش کارگری در کشور ما ضروری است. از این نگاه که کارگران نیشکر هفت تپه چه تجاربی از گذشته را به کار گرفتند و چه درس هائی را برای مبارزه عمومی و سراسری آتی کارگران به جا گذاشتند. چرا که پیروزی واقعی کارگران در این واقعیت نهفته است که آن ها به جز پیروزی ها و شکست های موردی تا چه اندازه توانسته باشند در راستای حل نهائی مسائل شان به پیش بروند.  کارگران ما برای رهائی از فلاکتی که هم اکنون به آن گرفتار امده اند  راهی جز پیش روی ندارند.  در گذشته هم چیزی برای حسرت خوردن برای آن ها وجود نداشت وندارد.

از همین رو ، اولین گام این پیش روی در مبارزه کارگران نیشکر هفت تپه به جز تکیه بر مبارزه دلاورانه و مصممانه کارگران این واحد  با این آگاهی به پیش رفت که مبارزه کارگران این واحد صنعتی بزرگ اما دور افتاده از مراکز صنعتی بزرگ دیگر درکشور ما بدون تکیه بر حمایت و پشتیبانی کارگران در داخل و خارج از کشور ممکن نیست.

 نگاهی به دیگر گفتگویی که رادیو برابری با کارگران نیشکرهفت تپه داشته ، به مثابه درسنامه ای، دقت و هوشیاری کارگران را در این اعتصاب به تمامی نشان می دهد.

برنامه ساز رادیو برابری " ویدا هوشیار" در گفتگوی اش با کارگر هفت تپه، در پنجشنبه ۱۲ مهرمی پرسد : " امروز آنجا اوضاع چگونه بود ، درگیری شد یا نه ؟"

 پاسخی که از کارگر مربوطه می شنویم، توگویی همه  سراسرامید، هیجان، نقشه مند بودن و شورو اشتیاق مبارزه برای بازپس گیری همه آنچه را که از دست داده اند، می باشد. آن همه را دیکته می کند، آنهم نه فقط  از جانب خود، بلکه از زبان دهها تن از کارگران چنین می گوید:

« امروز که از محل شرکت حرکت کردیم ... نیروهای انتظامی، همه جاده ها را بسته بودند. با بچه ها، هر طور که شده از جاده های فرعی خودمان را به شوش رساندیم. ... حدود ۴۰۰ تا۵۰۰ نفری می شدیم . نیروهای انتظامی فرصت دیگه به ما ندادند. آنچه از بچه ها در تجمع بودند. نیروهای انتظامی با مشت و لگد و باتوم ، به هر حال با نفراتی که داشتند ، خیلی ازبچه ها را زدند و حدود ۱۰ تا۱۵ نفری را زخمی کردندو چند نفری را بازداشت کردند. البته تا الان که خبر دارم ، چند تاشون را آزاد کردند... واین آزادی هم بیشتر برای اینستکه، فردا که روز قدس دارند ، نمی خواهند تبلیغی بشه ، برای خودشون...که یک حالت منفی برای خودشون نداشته باشه!  ... برنامه امروز نیروی انتظامی از قبل زمینه چینی شده بود. موقعی که به محلی آمدیم که همیشه آنجا جمع می شدیم و بصورت راه پیمایی  از آنجا به سمت فرمانداری حرکت می کردیم، آنجا ماشینهای نیروهای انتظامی مستقرشده بودند. از قبل مستقر بودند. همراه با آمبولانس و گارد ضد شورش و لباس شخصی هاشون. یعنی اگرما پانصد نفر بودیم، آنها حداقل از ما کمتر نبودند که بیشتر بودند و برنامه را از قبل چیده بودند.....» درهمین زمینه پیشتردرخبرها آمده بود که درتاریخ ۹ مهر۱٣٨۶، همزمان با ادامه اعتصاب و تجمعات اعتراض آمیز کارگزاران نیشکرهفت تپه، نیروهای یگان ضد شورش  نیروی انتظامی برای برخورد با کارگران معترض به منطقه اعزام شدند.

 همینطور در برابر پاسخ پیش گفته ، برنامه ساز رادیو برابری می پرسد: " شنیده شده اینهایی که بازداشت شدند ، به اینها اتهامات سیاسی هم زده بودند؟"

 کارگر پاسخگو، فورا بر زبان می راند:

« آره. مشخص است. باید اتهامات بزنند. مثلا یکی ازاتهاماتشان این است که شما دارید جو شهر را متشنج می کنید، آشوب می کنید. مثل هم اینهایی که می گویند اراذل و اوباش و هزار تا ترفندی که به کار می برند وبه مردم تهمت می زنند. به ما هم همینطور. می گویند شما جو شهر را متشنج کردید، باعث آشوب در شهر شدید. با همین صحبتهایی که می کنید مردم دارند برعلیه نظام تحریک می شوند... خودشون دارند سیاسیش می کنند تا بتونند از آب گل آلود ماهی بگیرند. بتونند افراد را سرکوب کنند. البته همین الآن و به همین صورت هم دارند خواسته های صنفی را سرکوب می کنند. اما می خواهند مسائل سیاسی را هم قاطی کنند که بتونند بیشتر سرکوب کنند....»

 این همان ترفندی است که دررژیم پیشتر در رابطه با سرکوب فعالان جنبش کارگری سقز بکار گرفتند تا پرونده محمود صالحی و دوستان همراه وی را با کومله ی پیوند زدند و منصور اسانلو را با ادعای پرونده " بر هم زننده امنیت عمومی" و "اخلال در امنیت کشور" به جهتی کشاندند که باید با زندان ماندن ،هزینه بپردازد.

کارگرانی که مشکلات و خواسته های خودرا به سریعترین زبان ممکن نوشته اند و به مجامع جهانی ارسال داشته اند که ما تا امروزکارکرده ایم و می کنیم ولی بیش از سه ماه است که حقوق روزها و ساعات کاری خود را دریافت نداشته ایم و همچنان گرسنه ایم و گرسنه، "تشنج طلب" و" مخل آسایش نظم اجتماعی " لقب می دهند و آنان نیز به اجبار برای دفاع از موجودیت خود ، در برابر نیروی ضد شورش و لباس شخصی ها دست به مقاومت می زنند .

کارگرهفت تپه در ادامه گفتگویش با رادیو برابری می گوید:

« ما تا امروز با نیروی انتظامی مشکلی نداشتیم ولی امروز دیگر نهایت بی شرمی و نهایت پستی را از نیروی انتظامی دیدیم. واقعا – خانم هوشیار - خیلی اینها رذل اند. ما حقیقتا چنین انتظاری نداشتیم. چون باهاشان که صحبت می کردیم، چند روز جلوتر، می گفتند حقتان است. شما که حقوق نگرفته اید واقعا مشکل دارید. ما اگر دوروز هم حقوقمان عقب بیفتد، کلی مشکل داریم. شما که دو ماه و الآن نزدیک به سه ماه است که حقوق نگرفته اید. این صحبتها را که می کردند ما هم گفتیم:  حتما آدمهای فهمیده ای اند، آدمهایی اند که می دانند درد جامعه چیست. ولی واقعا نمی فهمند، واقعا درد جامعه را نمی فهمند. همین طورمی گویند: ماموریم و معذور. یعنی واقعا مامور و معذورند و آدمهایی اند بی چشم و رو. ...»

رادیو برابری : "شنیدیم که تعداد زیادی زخمی شدند ، صحت دارد؟ "  

« آره ، آره ، با مشت ، با باتون ،با لگد ، همین طوری ها ، همین طور می زدند. هر که جلوشان می آمد ،می گرفتند ومی زدند، بچه ها را با هرچی که دستشان بود می زدند، با چوبها و باتومهایی که داشتند. بی سیم هایی بلندی هست که تهشان مثل قنداق تفنگ است. با همانها می زدند توی سر و صورت بچه ها. ما چکار کنیم؟ ما هم امروز نتونستیم. امروزنیروهایمان نسبت به همیشه کمتر بود...»  

رادیو برابری : " مردم مطلع شدند که چی بر سر شما آمد؟ "

 « آره آره ، زمانی مردم مطلع شدند ، که کار از کار گدشته بود. کارگر ها را متفرق کرده بودند. این که امروز کمتر بودیم ، به این خاطر بود که  یک روز تعطیلی است، گفتیم؛ اول توی شرکت جمع شویم بعد بیاییم شهر. نمی دانستیم که نیروهای انتظامی جاده ها را می بندند ...این ۴۰۰ تا۵۰۰ نفری هم که به شهر آمده بودند ، خودشان را از جاده های انحرافی به شهر رسانده بودند. بعد هم این نیروی انتظامی سریع دست به سرکوب زد تا نگذارند تجمع ما کامل بشود. اگر نیم ساعت دیگر طول می کشید، بچه ها خیلی بیشتر از اینها جمع می شدند... خیلی خوب شد، خیلی به نفع ما شد. تمام شهر دارند صحبت نیروی انتظامی را می کنند و حرفهایی که به نیروی انتظامی نباید بزنند،  می زنند که دارند؛ کارگرها را می زنند. خودم که امروز در شهر تاب خوردم...می گویند : به کارگرهایی که سه ماه حقوق نگرفتند ، بجای اینکه بیا یند دردی از ایشان دوا کنند ، دارند با باتون می زنند به سرشان ! » 

رادیو برابر ی: " شنیده شده که قول و قرار دادند که حقوق یک ماه را می دهند ، ده روزدیگربعد حقوق یک ماه دیگر می دهند . دراین رابطه مدیریت چکار کرده و این حرف تا چه حد صحت دارد؟ "

کارگر هفت تپه : « صحت دارد، یک حقوق را قرار بود که امروز بدهند، ولی – خانم هوشیار- این یک ترفند است !به قول خودمان ضد پاتک است... چون که فردا روز قدس است. بچه ها گفته اند که از مرکز استانداری ( اهواز) این پول را بدهند...از اعتبارات استانی یک پولی گرفته اند که به ما بدهند تا کارگران را قدری آرام بکنند . این ترفند شان است . مشکل ما که با این یک حقوق حل نمی شود ... الان داریم میریم تو سه ماه، هر نفری از ما باید ۲۰۰ تا ۲۵۰ هزار تومان اول از همه باید کرایه منزل بدهیم ، بعد پول آب است، پول برق ، پول تلفن است و کلی هزینه های دیگر... خرج مدرسه است ، خرج زندگی است ، وام ها و...این یک حقوق حتی برای امرار معاش هم کم است...".

 رادیو برابری :" ادامه حرکت و اعتراضات کارگران به چه شکال خواهد بود؟ "

 فعال کارگری نیشکر : « سهمی دادند و ا زاین ترفند ، افراد را کمی آرام کردند. البته خیلی از ما حقوق نگرفتند... دوباره از روز شنبه فعلا در همان محدوده شرکت، تا زمانی که جو را دوباره آماده کنیم برای آمدن به شهر... البته قولهایی هم داده اند، ولی این قولها مثل قبلی ها، فقط همان پناه بر خدا و خدا کریمه و درست میشه و انشاءاله است. همین انشاءالله، انشاءالله ۲٨ سال است ما را بیچاره کرده...»، می بینیم که کارگر گرسنه با بیان عریان دردهای خویش ، تمام باورش به الله و ایشا الله را فرو می ریزاند و به صدای بلند می گوید: « همین انشاالله۲٨ سال است ما را بیچاره کرده است » این عریان گویی ، چه درسهای نهفته ای را با خود به همراه دارد ؟  

همین کارگران با پایان بردن اعتصاب در روز پنج شنبه۱۹ مهر ٨۶ با اتحاد و مبارزه پیگیر شان، حقوق عقب افتاده و پاداش های آنان پرداخت شده است «.. در حال حاضر کارگران با  آتش  بست مشروط،، کار را آغاز کرده اند، در صورتی که تا چند روز دیگر به سایر خواسته های ماپاسخ مثبت داده نشود، اعتصاب را از سر خواهیم گرفت...» کارگران نیشکر هفت تپه با پایان بردن اعتصاب طی اطلاعیه ای اعلام داشتند :

« دوهفته مبارزه ما به موفقیت های خوبی رسید.

 اتحاد ما رمز پیروزی ماست . حقوق شهریور را دریافت کردیم . اما برای باقی طلب های ما وعده ۱۵ روز دیگر را داده اند. برای اینکه نگذاریم دو باره دستمزد ها ما را به عقب بیندازند، اخراجمان نکنند و نمایندگان دلسوزی که سخنگویان ما بودند را زیرفشارنگذارند. هرهفته جمع می شویم و در مورد وضعیت خود ومسائل فوری کارمان تصمیم می گیریم.

هرهفته روزهای پنجشنبه ساعت ۱ تا ۲ جمع خواهیم شد و این را حق مسلم خود، تشکل واقعی خود می دانیم .»

این سطح گفتگو و این اطلاعیه با شعار، اتحاد ما رمز پیروزی ماست و ما به شورای کار پشت کردیم و دنبال سندیکای خود هستیم ، نشانه خیزش حسابگرانه ای استکه؛ اگر کارگران هفت تپه بتوانند سندیکای مستقل خود را ایجاد کنند، رژیم ضد تشکل و ضد سندیکا را به عقب نشینی واداشته اند و در این مرحله سد مقابل تشکل یابی طبقه کارگر ایران را در برابر کارفرما و دولت حامی چرخه سرمایه ، درهم  خواهند شکست. به یک معنا، تشکیل سندیکای مستقل کارگران هفت تپه به نقطه عطفی در جریان سازمانیابی طبقه کارگر ایران و حلقه سراسری شدن مبارزات این طبقه بدل خواهد شد  که در این مرحله دهها و صدها سندیکا ی مستقل و تشکل توده ای شکل خواهد گرفت.

 توجه به ترفند های رژیم نیز در این مرحله مهم است . دربرابر چنین پیشروی و در همان روز پایان اعتصاب روزی نامه کیهان از قول عبدالرضا دانایی فر، مدیر عامل شرکت مادر تخصصی محصولات کشاورزی دامی و منابع طبیعی وزارت جهاد کشاورزی اعلام داشت : « ... كارخانه شكر اين شركت به عنوان كارخانه اي دست دوم اوايل دهه ۴۰ ازخارج خريداري و با حدود ۷۰ سال قدمت، تاكنون ۴۵ دوره بهره برداري را در ايران پشت سر گذاشته ودرزمان حاضر داراي حدود ۴۵۰۰ نفر نيرو است.» دانایی فر افزود:
« تمام توليد
۴۰ هزارتني كارخانه شكرشركت كشت و صنعت نيشكرهفت تپه سال ٨۶ توسط شركت بازرگاني دولتي خريداري شد وهم اكنون هيچ شكري درانبارهاي اين كارخانه موجود نيست،» وی افزود: « براين اساس، نسبت دادن واردات شكربه تاخيردرپرداخت حقوق كاركنان شركت كشت و صنعت نيشكرهفت تپه و تجمع تعداد محدودي ازكاركنان اين شركت كاملا بي اساس است.»

این عالی جناب ، برای از جدا کردن، مسئولیت دولت و بخش خصوصی و منسی نمودن شبکه عظیم مافیای آقازاده ها گفت: « علت تاخير در پرداخت حقوق كاركنان و مشكلات نقدينگي شركت ياد شده را ناشي از مشكلات ساختاري اين شركت دانست كه به سال هاي گذشته مربوط مي شود.»

 ( روزنامه کیهان ، پنجشنبه۱۹ مهر۱٣٨۶  (۱۱ اکتبر۲۰۰۷)، ش ۱٨۹۲۱)

 وقتی پای مشکلات ساختاری به میان کشیده شد، کمبود تولید، تعدیل نیروی کار، اخراج ها، و بازنشستگی های زودرس، بازخرید ها و تعطیلی کارخانه معنی پیدا می کنند . نظیر چنین زمینه سازی هایی پیشتر از این برسر صنعت نساجی ، در بخشهایی وسیعی از ایران سرازیر کردند و سرانجام این صنعت را به گل نشاندند. اگر این سخنان اعلام شده در کیهان را در برابر اظهارات "سهیلا جلودارزداه"، عضو "فراکسیون کارگری" مجلس اسلامی  در گفتگو با سایت " آفتاب " اعلام گردید : « ... " معتقدم چنانچه دولت برای سودجوئی شکر وارد کرد، باید در پیشگاه خدا و نظام پاسخگو باشد،  نیشکر هفت تپه اولین کارخانه ای نیست که به خاطر سیاست های نادرست تعطیل میشود و به اعتصاب کارگران منجر میشود.»قراردهیم.  خود افشاء گری سهیلا جلودار زاده، نشان می دهد که دولت سرمایه دار جمهوری اسلامی ، درست در راستای سیاست های تا حال اعلام داشته خود، مبتنی بر پشتیبانی بخش خصوصی و اجراء احکام اصل۴۴، همه و همه با نوسانات اصلاح ساختاری ، بخشهای مختلف صنایع را با ورشکستگی روبرو ساخت و بحران بیکاری فزاینده و خانه خرابی میلیونها کارگر را در عرصه های گوناگون صنعت با خود به دنبال داشته است .

جدا از این، باز هم سایت " آفتاب " از قول غلامرضا تاج گردون ، معاون سابق سازمان مدیریت و برنامه ریزی و کارشناس اقتصادی در باره بحران نیشکر گفته است : « استفاده ابزاری از تعرفه برای کسب در آمد کار غلطی است و در مقابل استفاده ابزاری از تعرفه و ایجاد رانت برای قشر خاصی مذموم تر است » وقتی از او می پرسند : « آیا فکر می کنید، پشت قضیه واردات بی رویه شکر، باند و یا مافیایی وجود دارد؟ » وی پاسخ می دهد : « اینکه یک باندی پشت این قضیه بوده، حتما هست . ... و این مسئله بیشتر ناشی از بی برنامه گی در امر واردات است .» ( سایت آفتاب ، ۱۴ مهر ٨۶)، همین مختصر نشان می دهد ، که کیهان بار دیگر برای فراهم آوردن زمینه سرکوب کارگران وتوجیه بی عملی دولت احمدی نژاد که قرار بود ، پول نفت را بر سر سفره همین مردم ببرد ، در کنار سیاست های مخرب و ویرانگر محمد جهرمی وزیر کار ، سیلابی از خون و مرگ را در برابر کارگران و خانواده های آنان ، به صف می کشد.  

اما درسهای اعتصاب کارگران نیشکر و گفتگوهای زنده فعالان این اعتصاب با رادیو برابری نشان داد ، که کارگران تمامی ترفند ها ، تهدید ها و احضارها و سرکوبگریها را با روحیه قوی مبارزاتی، پس می زنند. تصمیم دارند که خود را متشکل نمایند و  به سوی سازماندهی تشکیل سندیکای مستقل خویش حرکت کنند . کارگران بیش از پیش به قدرت اتحاد عمل خویش پی بردند و در یافتند ، هر کجا که کارفرما و دولت حامی آن ، پیشروی کردند ، جایی بود که کارگران در پراکندگی بسر می بردند و همه توان و ظرفیت شان را در برابر صاحب شرکت بخدمت نگرفتند . پس باید در دوره اخیر برای تسلیم و به عقب نشاندن کارفر ما و نیروی ضربتی و سرکوب گر دولتی ، با پویایی و اتحاد و قدرت سازمانیافته به میدان آمد و با دیگر جنبش های اجتماعی موجود در صفی عظیم به حرکت در آمد.

کارگران در مهلتی که به کارفرما و دولت حامی وی داده اند، نباید به وعده ها دلخوش کند بلکه لازم می نماید که اینبار در هماهنگی و با اطلاع رسانی گسترده ، و شریک نمودن توده وسیع کارگران در تصمیم گیریها و سیاست گزاری های کوچک و کلان  ، تجمعات پراکنده را در دو سطح صنعت و کشاورزی در روی زمین زیر کشت و عرصه کارخانه بهم مربوط گردانند . قدرت دشمن تنها از پراکندگی نیروی مبارزاتی ما، فراهم می آید . باید متشکل شد و با استقلال عملی فعال و مستحکم، این مبارزه را به جلو برد. باز هم از درسهای فراگرفته از اعصاب نیشکر هفت تپه شوش  با هم صحبت خواهیم داشت!