سرکوب های " انقلاب فرهنگی " رژیم در اردیبهشت 1359 را به فراموشی نسپاریم.!

 

احمد نوین

 

در اریبهشت 1359 در مقابله با جنبش ترقیخواهانه دانشجویان ایران، به خواست روح الله خمینی و دیگر سردمداران جمهوری اسلامی ایران، در عملیات موسوم به " انقلاب فرهنگی " دانشگاههای سراسر کشور تسخیر  و مراکز آموزش عالی تعطیل شد.

واقعیت اینست که رژیم جمهوری اسلامی  ایران از همان ابتدای حاکمیت خویش با مقاومت های مردم آزادیخواه و برابری طلب روبرو بوده است. دست اندرکاران حکومت، همواره با توسل به ترور، ارعاب و سرکوب مخالفین خویش، به سلطه ننگین شان ادامه داده اند. لذا برخورد سردمداران نظام به آزادی خواهی دانشجویان، در اردیبهشت  1359 ، "انقلاب فرهنگی" خونین رژیم بود. بدنبال این " جراحی " بیش از 57000 دانشجو و دو سوم اساتید این مراکز اخراج شدند.

عباس عبدی، عبدالکریم سروش، صادق زیبا کلام..... از جمله دست اندرکاران در این جنایت کم نظیر بودند. در نتیجه "انفلاب فرهنگی" 1359 ، تعدا قابل ملاحظه ای از دانشجو و اساتید دانشگاهها، به جوخه های اعدام سپرده شدند. دهها هزار نفر از دانشجویان اخراجی، هرگز به دانشگاه ها راه نیافتند. هزاران دانشجو و استاد اخراجی ، ناچار به خروج از کشور شدند.

خسارات این سرکوب خونین، که بنام  " انقلاب" و " فرهنگ " بر کشور ما تحمیل شد، آنچنان عظیم و همه جانبه بود که، جامعه ما همچنان از عوارض آن  در رنج  میبرد .

عبرت انگیز این است که سرکوب دانشجویان ما همچنان ادامه دارد، اما برخی از سرکوبگران " فرهنگی " دیروز که صاحب نام نیز میباشند و در آن دوران خود بعنوان کادرهای اجرائی آن سرکوب ها  عمل مینمودند و بعدها از مردم بعلت آن جنایات طلب بخشایش نمودند، امروز نیز با عدم پشتیبان شان از دانشجویان چپ ، مترقی و مبارز در دانشگاههای ایران، عملا با رژیم ج.ا.ا هم پهلو میشوند.

رژیم ج.ا.ا تصور مینمود که با سرکوب و " پاکسازی " دانشگاههای ایران از دانشجویان مبارز، و تحمیل متعصبین مذهبی به دانشگاه ها، خواهد توانست سلطه خفقان آور خویش بر دانشگاهها را برای همیشه تضمین نماید. غافل از انکه نیاز انسان به آزادی و گرایش به عدالت اجتماعی را با هیچ با هیچ دسیسه ای نمیتوان برای همیشه بدست فراموشی سپرد. مقاومت ها، مبارزات و خیزش های دانشجوئی در رژیم های سرکوبگرشاه و شیخ، اثبات صحت این مدعا است.

در این میان، وظیفه چپ و بویژه مدافعان طبقه کارگر - اگر نخواهد در حاشیه بماند - و برای آنکه بتواند در تحولات سیاسی آتی  کشور نقشی داشته باشد و بتواند محاسبات سیاسی رژیم جمهوری اسلامی ایران و دسیسه های دول امپریالیستی را درهم بریزند، میبایست بدور از منافع فرقه ای و به دور از بازی در بساط  دیگران - اگاهانه و یا ناآگاهانه - از لاک خودشیفتگی و گیج سری ها ی خویش بدر آید و به پراکندگی خود خاتمه داده و با نیرو رسانی بیش از پیش به مبارزات مستقل و ترقیخواهانه مردم تحت ستم و بویژه تشکل ها و مبارزات کارگری، به وظیفه تاریخی خود عمل نماید.

کمونیست ها آگاهند که جنبش طبقه کارگر- گذشته از آنکه میبایست افق روشنی در برابر خویش داشته باشد- در متن هماهنگی وسیع جنبش های اجتماعی پا خواهد گرفت و در هماهنگی عمیق جنبش های اجتماعی است که طبقه کارگر به عنوان مدافع بشریت آزاد متولد خواهد شد.

در این مسیر، فعالان جنبش سوسیالیستی هستند که با گشودن افق های گسترده بر ری جنبش های مترقی، رهائی بشریت را تصویر مینمایند.

 

جاودان باد خاطره جانفشانی های  آزادیخوانه و برابری طلبانه

دانشجویان ا یران