نامه ای از
ایران،
پیرامون
پیشنویس سند
سیاسی
نگاهی به
کاستی های سند
سیاسی کنگره
راه کارگر:
با
احترام به
رفقا ؛ من در
این نوشته سند
عمومی تر-
منتشره در
سایت -
را مورد باز
بینی قرار
داده و به
زبان خودمانی
با سند صحبت
رانده ام ،
امیدوارم که
بکار آید :
جهل
و فقر و فحشا
در جامعه
امروز ایران
آنچنان عیان و
آشکار است که
باید در
جستجوی موارد
غیر از اینها
برآمد. در سند
سیاسی توجهی
به این مساله
نشده است.
توده های مردم
که غالب آنها
را جوانان کشور
تشکیل می دهند
در قعر سقوط
ارزشهای (نمی
گویم اخلاقی،
که دیگر اخلاق
در این مرز و
بوم معنایی
ندارد) بلکه انسانی
هستند.
انسانیت
و مهربانی از
بین رفته و
ارزش ها را تنها
منفعت های
حقیر و کمترین
سودها تعریف
می کنند.
کار
توافقی (نه
قراردادهای
موقت) موجب
استثمارهای
غیرمعمول و
سودجوئی ها و
سوءاستفاده
های فاجعه بار
در جامعه است
و گریز از وضع
موجود که جز
تهوع و تاسف
نیست، گویی با
دید کلان نگر
سند سیاسی
همخوانی
ندارد. سند
سیاسی در برابر
واقعیات
موجود و
روزمره ی
جامعه
ایران، چیزی
برای عرضه
ندارد و
مخاطبان آن در
سطح روشنفکران
الیتی باقی می
مانند که
آنقدر
پراکنده و
گسسته اند که
ناتوان تر از
نوزادی
ناتوان می
نمایند.
نکته
گفتی ام
اینستکه ؛ جنبش
دانشجویی و
جنبش زنان در
ایران هیچیک
(اگر بپذیریم
که وجود دارند
و اگر باور
کنیم که کارآمد
بوده یا
هستند) جنبش
های صرف طبقاتی
نبوده و
نخواهند بود.
در نتیجه همسو
با منافع طبقه
ی کارگر نبوده
و نیستند.
شعارهای آن ها
نیز چنین
نیست.
تفاوت
راه کارگر با
سایر جریانات
چپ فارسی شاید
در عملگرایی و
نزدیکی تئوری
هایش با واقعیات
موجود بود؛ در
این سند سیاسی
که با نام سند
سیاسی کنگره 13
منتشر شده
است، دور و
دورتر شدن راه
کارگر از آنچه
استبداد واقعاً
موجود بر سر مردم
«گسسته از
طبقه» ایران
آورده، دیده
نشده. برای
مبارزه با فقر
روزافزون درون
جامعه، راهکاری
ارائه نشده.
به نابودی
صنعت و کشاورزی
ایران با
اجرای سیاست
های استثماری
اصل 44 اشاره یی
کوتاه و گذرا
شده و البته
ناکافی.
بحران
مردم امروز
ایران، در
عرصه ی
اقتصاد، بحران
ناتوانی برای
حداقل
نیازهای
زیستنی است. و در
عرصه ی فرهنگی،
گسترش خودکشی
ها و بحران
مرگ، ارزشهای
انسانی و همه
گیری خشونت.
امید کنگره ی
جریان پیشرو و
مترقی راه
کارگر به
مصوبات خود با
دید نسبی تری
نگریسته و
واقع گرایی
پیشه نماید و
از شعار و
فخرفروشی های
روشنفکرانه
بپرهیزد.
کارگران نه با
روشنفکرها حرفی
برای گفتن
دارند و نه
توانی برای
شنیدن حرف
هایشان مانده
است.
زمان
عملگرایی از راه
می رسد. شما آن
آخرین نفراتی
نباشید که حرف
می زنند،
نخستین باشید
که عمل خواهید
نمود.
چند کلامی
درباب اشاره
های سند سیاسی
مصوب کنگره 13
می
فرمائید: ظرفیت
هم گرائی را
هم نمایش داد
و با وجود ظرفیت
حرکتی بالای
جنبشهای
اجتماعی
زمینه گسترده
ای برای زندگی
پیشرونده
دارد. اما به
این ظرفیت ها
به شکل عملی
اشاره نمی
کنید، چرا؟ چون
وجود ندارد و
اگر واقع
بینانه
بنگریم شعاری ناکام
است!
مد
نظر بودن مسائل
سازمانیابی
جنبش های
اجتماعی و
بویژه مبارزات
جنبش نیروی
بزرگ کار به
تنهایی کافی
نیست، باید
راهکار ارائه
داد. کار سند
سیاسی آیا
بازگویی صرف
رویدادهاست؟!
مبارزه نظری
با همه برنامه
ها سیاست های
لیبرالی ،
رفورمیستی و
شعار های
سوسیال
فاشیستی بخش
های مختلف
بورژوازی
ایران دقیقاً
به چه شکلی و
با چه ابزاری
خواهد بود.
اینکه همراه
شدن کمونیست
ها و
سوسیالیست ها
جهت کمک به
سازمانیابی
اردوی بزرگ کا
ر و زحمتکشان ...
در بطن و بستر
مبارزات جنبش
های اجتماعی
شکل می گیرد را
نمی توان با
اپوزویسیون
دور از این
جنبش ها (اگر
به بودنشان
باور داشته
باشیم) انجام
داد. و این
گسست ها ریشه
در همان گسست
از ریشه های
بطن مبارزه ی
طبقاتی در
جامعه دارد. بنابراین
برای گسترش
ارتباط فکری و
عملی دو طرفه
با همه جنبش
های اجتماعی که
سنگ بزرگی
است، نیاز به
پیوستن به
جامعه و از آن
بودن نخست
مطرح است. در
غیر اینصورت
چون تاکنون،
بی ثمر خواهد
ماند.
و اما : در
مورد حدت یابی
جنگ و فضای
جنگی که در
سند بدان
اشاره شده... ،
بهتر این
خواهد بود که
به بده و
بستان های پشت
پرده و آنچه
که امروز و
این روزها،
رضایت به
گشایش دفتر
ایالات متحده
آمریکا در ایران
است که همه
حکومت یان – به
مانند رهبر
خویش تا دیروز
این آمریکا را
به مثابه "
شیطان بزرگ "
می نامیدند ،
همه و همه دارند
برای این
گشایش – دفتر- بشکن
میزنند، هم
توجه جدی شود
تا سازش های
پشت صحنه
افشاء گردد!!
شاد باشید
که ما پیروزیم
ا.ز.ل
دوم مرداد
هزار و سیصد و
هشتاد و هفت
تهران