اوباما پیش وبعد ازانتخابات: امید ها وتوهمات!

 

ح. ریاحی

 

 

روزپنجم نوامبرساعت پنج وپنج دقیقه بوقت اروپا خبر پیروزی باراک اوباما اعلان شد وصد ها هزارنفر جمعیتی که درگرانت پارک شیکاگو واطراف آن منتظربودند، پس از شنیدن خبر  با فریادهای " آری، ما میتوانیم" به رقص وپایکوبی پرداختند. رانندگان با خاموش روشن کردن چراغها وزدن بوق ومردم امریکا هرکجا که بودند، بخصوص سیاه پوستان، باهیجانی زاید الوصف این رویداد را جشن گرفتند. دراین روزنه تنها روزنامه های پرتیراژی چون "  نیویورک تایمز"  و " واشنگتن پست"  بلکه حتی روزنامه های محلی و درواقع هرآنچه عکسی ازباراک اوباما برخود داشت نایاب شد. ازسال 1908 به این سورقم شرکت کننده درانتخابات تابه این حد بالا نبوده است. نگاه کوتاهی به آمار وسن شرکت کنندگان برجستگی این رویداد را بوضوح نشان می دهد: سنین بین هیجده تا بیست وچهار 66 درصد به اوباما و32 درصد به مک کین، سنین بین بیست وپنج تا بیست ونه 66 درصد به اوباما و32 درصد به مک کین، سفید پوستان شرکت کننده 43 درصد به اوباما و55 درصد به مک کین وسرانجام سیاه پوستان شرکت کننده درانتخابات 95 درصد به اوباما و4 درصد به مک کین رای دادند.( 1 ) دونکته دراین آمارجلب توجه می کند، یکی شرکت وسیع جوانان که با برنامه ی فاجعه بارهشت ساله ء اقتصادی جورج بوش شدیدا نگران آینده ء خویشند  ودیگری شرکت بسیاربالای سیاه پوستان بنفع باراک اوباما، سیاه پوستان که قرن هاست از تبعیضات گوناگون رنج می برند. این، البته، نه  فقط جوانان وسیاه پوستان بودند که به اوباما رای دادند بلکه بسیاری ازطرفداران سنتی جمهوریخواهان نیز با احساس نیازبه تغییروبیم ازآنکه چنین وضعیتی چهارسال دیگربخواهد ادامه پیدا کند، اوباما را انتخاب کردند.                                           

  اوباما یا بقول طرفداران او" کندی سیاه پوست جدید" وبقول برخی ازمخالفینش " سوسیالیست وروبین هود سیاه پوست " بدون گرفتن کمک دولتی برای کارزارمبارزاتیش وفقط با کمک هایی که طرفدارانش جمع آوری کردند، پرخرج ترین کارزار انتخاباتی درتاریخ امریکا را رقم زد. راستی این استقبال بی نظیر ازکجا مایه میگرفت؟

اوباما درزندگی نامه ء خود می گوید: " ترس فلج کننده ازبه هیچ جا تعلق نداشتن واگرسربزیرنمی انداختم، خودرا [ ازدیگران ] مخفی نمی کردم ویا تظاهر نمی کردم، همیشه غریبه بودن ودائما  تحت داوری سفید  پوست وسیاه پوست قرار داشتن.....هویت من بارنگ پوستم شروع میشود ولی به آنجا ختم نمی شود."  او درانتخابات حزبی دمکرات ها دراواخرماه یولی 2004 بعنوان سخنران اصلی درایالت بستن تلاش کرده بود گامی فراتر ازنگاه کردن ازپشت عینک نژادی یا حزبی را بنمایش بگذارد وتوجه را به شهروند امریکا بودن یا به بیان دیکرملت واحد بودن جلب کند:

" ...آنچه وجود دارد ایالات متحدهء امریکاست، نه امریکای لیبرال، محافظه کار، سیاه پوست ، سفید پوست، لاتینی یا آسیایی.  پیشگویان سیاسی کشورما را به ایالت های  قرمز وآبی تقسیم می کنند ولی برای این ها هم خبرتازه ام اینست که ما درایالت های  آبی رنگ هم ازخدا می ترسیم ودرایالت های  قرمز نیزنمی خواهیم ماموران اف بی آی درقفسه های کتاب هایمان سرک بکشند."

اوباما درتمامی مراحل انتخابات لحظه ای هم دچارعصبیت نشد وبی توجه به  توهین وتحقیرهای مخالفین خود ازهمان آغازبرمهمترین مسائل مبتلابه جامعه متمرکزشد وپس ازانتخابات دراولین سخنرانی ضمن اشاره به قانون اساسی امریکا که درونمایه اش : " با مبارزه درخیابان، دردادگاه ها، جنگ داخلی ونافرمانی مدنی " هموار شده بمنظورکم کردن " فاصله ء بین ایدآل ها وواقعیت زمانشان" که یکی ازاهداف کارزار انتخاباتی اوبوده است،  می گوید: " هدف ادامه ء راه پیمایی پیشینیان برای بوجود آوردن امریکایی عادلانه تر، برابرتر، آزاد تروپروپیمان تراست."

 پس ازاین کارزارانتخاباتی وسخنوری ماهرانه، اما، باید دید اوباما برزمین سخت واقعیات جامعه ء امریکا چه میتواند انجام دهد وبرنامه اش تا چه درجه ای به واقعیات جهان امروز انطباق دارد.  او  وارث جامعه ای است که درآن:

- 45 میلیون ازمردم آن زیرخط فقر زندگی می کنند.( 2 ) -  

 - فقط درماه اکتبردویست وچهل هزار نفربیکارشده اند ودراین سال ( 2008 ) یک ملیون ودویست هزارنفروطبق آماررسمی درکل امریکا ده ملیون نفربیکارند. ( 3 )

- اقتصاد دانان کسری موازنه ء بودجه را درسال آینده هزارمیلیارد دلاربرآورد کرده اند.( 4 )

- درصد بیکاری به شش ونیم درصد رسیده که پیش بینی میشود که درسال 2009 به 8 درصد برسد. ( 5 )

- چهل وهفت ملیون نفرازبیمه درمان محرومند. ( 6 )

- جامعه ء امریکا هم زمان هم بارکود و هم با تورم زدائی رودرروست، آن یک ازجمله به تغییرات ساختاری درشیوه ء استفاده ازسرمایه وپول  نیاز دارد واین یک به دادن کمک های پولی ی وسیع، کاهش نرخ بهره ومالیات های نازل. حل همزمان این دومساله وظیفه ء بس دشواری است. ( 7 )

- جامعه ء امریکا با بحران مالی ای رودرروست که نه تنها هفصد میلیارد دلار کمک اولیه ظاهرا کفاف نمیدهد بلکه اخیرا  صحبت از رقم دومی شامل صد میلیارد هم درکاربوده است.  ( 8 ) پال کروگمن، برنده ء جایزه نوبل اقتصاد امسال  درروزنامه ء " نیویورک تایمز" خواهان اجرای  برنامه اجتماعی " نیودیل " فرانکلین دی روزولت شده است.

                                                                          2

- دولت امریکا با دوجنگ ( عراق وافغانستان ) وبرنامه شکست خورده ء نئولیبرالی نومحافظه کاران 

 وپی آمدهای داخلی وبین المللی آن رودرروست.

اوباما درکتاب خود تحت عنوان " جسارت امید " برای زندگی خود هدفی فراترازپیروزی دمکراتها درانتخابات یا رسیدن به هدف های سیاسی ی مثبت قائل است: " قضیه ازاین قرار است که ما چه میتوانیم انجام دهیم تا سیاست وزندگی خود بمثابه شهروند را تغییردهیم." ( 9 ) آیا برنامه ء اوباما سیاست وزندگی شهروند امریکا را تغییرخواهد داد؟  برای اینکه نتیجه گیریمان  شتابزده نباشد، بهتراست نگاهی به برنامه پیشنهادی او داشته باشیم:

طبق برنامه ء اوباما ثروتمندان باید بیشترازفقرا وطبقه ء متوسط مالیات بپردازند. طبق این برنامه کسری بودجه ء فدرال افزایش پیدا  می کند. اوباما مالیا ت بردرآمد کسانیکه بیش ازدویست وپنجاه هزاردلاردرآمد دارند وهم اکنون سی وپنج درصد مالیات می پردازند را به سی ونه درصد افزایش میدهد. همچنین مالیات بردرآمد درآمد های بالاترازصد میلیون دلار  را از15 درصد به 20 تا 28 درصد افزایش خواهد داد. نود وپنج درصد امریکائیانی که کمتراز250 هزاردلاردرآمد دارند، مزایای مالیاتی زیررا خواهند داشت: 500 دلاراعتبارمالیاتی به هرکارگروهمهء کسانیکه که کمتراز150 هزاردلاردرآمد دارند واقلام مصرفی ی خود را ثبت نمی کنند. چهارهزاردلاربرای هرفرزندی که به کالج میرود و بازنشستگانی  که کمتراز50 هزاردلاردرآمد دارند، مالیات بردرآمدی نمی پردازند.

درخصوص مالیات بر ملک وزمین که جمهوریخواهان آنرا "  مالیات مرگ " نام گذاشته اند، وبرای دارایی بالاتراز5 ملیون دلار15 درصد تعیین کرده اند، اوباما بردارایی بالاترازسه ونیم ملیون دلار 45 درصد مالیات وضع کرده است.

طبق بررسی ی  مرکزسیاست گذاری مالیاتی ی امریکا،  برنامه ء مک کین بارسنگین تری بردوش خزانه داری امریکا می گذارد تا برنامهء اوباما. البته تعیین دقیق این هزینه بستگی به این دارد که ببینیم آیا مزایای مالیاتی جاری تجدید یا کنارگذاشته میشود. اگرامتیازات جاری مالیاتی تجدید شود، برنامهء اوباما درده سال آینده هفصد بیلیون دلاربه خزانه وارد می کند وبرنامه ء مک کین 600 بیلیون دلارهزینه بوجود می آورد.  اما اگرقانونگزاران این مزایا را پایان یافته اعلان کنند، برنامهء اوباما دووهفت دهم ترلیون دلار وبرنامه مک کین سه وهفت دهم ترلیون دلارهزینه به خزانه داری تحمیل می کند. ( 10 )

درمجموع پیروزی اوباما درراستای بهبود وضع طبقه ء متوسط ومحروم جامعه تحول اصلاح طلبانه موثری است. اما توهم بس عظیمی  خواهد بود اگرتصورشود که همین برنامه هم بهمین صورت وبدون مانع ورادعی  به پیش رود. ازهمین روبود که اوباما درپایان سخنرانی خود به دشواری راه اشاره کرد وپیشرفت کاررا به طول ریاست جمهوری خود گسترش داد! ودرمصاحبه ء مطبوعاتی ازاینکه بگوید مالیات قشرثروتمند بالای جامعه را بزودی افزایش میدهد، خودداری کرد  ودرعین حال که قبلا قول تخفیف مالیاتی برای  نود وپنج درصد خانواده های کارگری را داده بود، گفت که این تخفیف باید بمثابه بخشی از انگیزه ء مالی نگریسته شود، ( شبیه تزیق  700 میلیارد دلار به بانک های ورشکسته ) درصورتیکه  قبلا برای هرنوع انگیزه ء مالی  جنبهء فرعی قائل شده بود!  وقتی مخبری ازاو پرسید که آیا برنامه اش عملی است، پاسخ داد: " عملی است بشرطی که جانبداری وسیاست را کناربگذاریم. " آنهم در امریکایی که گاه قدرت لوبی های مختلف مالی وبین المللی ازقدرت رئیس جمهورهم فراترمی رود!!

 توهم بس عظیمی است که فکرکنیم دولت با ریختن  700 میلیارد دلارکمک به شکم گرسنه ء بانکهای ورشکسته که پاره ای ازاقتصاد دانان امریکا ناکافی  وحد اقل 500 میلیارد دیگررا برای راه انداختن اقتصاد ضروری میدانند  وبا داشتن 1000 میلیارد دلار کسری موازنه بودجه درسال آینده، بتواند تخفیف مالیاتی به 95 درصد مردم با درآمد کمتراز250 هزاردلاردرسال را بطورکامل عملی کند ، چراکه همه ء این برنامه ها بدون اطلاع کافی ازابعاد بحرانی طرح میشود که تازه همه ء دول بزرگ سرمایه داری سرازیرشدن آنرا درسال آینده پیش بینی کرده اند. توهم بس عظیمی است اگرفکرکنیم  که این مبلغ ( 700 میلیارد دلار ) وحتی درصورت تصویت پانصد  میلیارد دلار دیگرکه برای مبارزه بابحران مالی هزینه میشود و هم دمکرات ها وهم جمهوریخواهان با آن  موافقند  درسرمایه گذاری های درازمدت بمنظور ایجاد کار، محلی ازاعراب داشته باشد، زیرا حیف ومیل های بی رویه ازقبیل باج دادن پنجاه میلیون دلاری به دورئیس دوبانک اصلی ی ورشکسته امریکا وروشن نکردن  اینکه چه کسانی درحوزه ء سرمایه داری غمارخانه ای مقصربوده اند، نشانگرآنست که متاسفانه دربرهمان پاشنه ء سابق می چرخد.

 جاخوش کردگان درراس هرم قدرت نه تنها  قصد نشان دادن شفافیت ازخود ندارند بلکه  این بار با کشاندن پای پانزده کشور پرجمعیت ، ثروتمند ودرحال توسعه ی  دیگر وبرقراری جی بیست بجای جی پنج، هفت یا هشت وتاکید براینکه باید جلوی پرتکسیونسیم ( حمایت ازمحصولات داخلی )  را گرفت،  درصددند  باسرشکن کردن بارفاجعه ای که به بار آورده اند  بردیگرکشورها بحران را  برای دم ودستگاه خود قابل تحمل ترکنند.  توهم بس عظیمی است اگرفکرکنیم  که کمک های مالی ای که  برای نجات حدود سه ملیون صاحبان خانه که بدلیل ناتوانی ازبازپرداخت اعتباربانکی ، ورشکسته شده اند وبودجه ء عظیمی که باید برای نجات صنایع اتومبیل سازی وجلوگیری ازبیکارسازی های وسیع صرف شود، ذخیره ء  قابل ملاحظه

 

                                                                    3

ء دیگری  برای برنامه ء ایجاد انرژی بدیل  یاسرمایه گذاری  درزمینه ء  بهبود محیط زیست که اتفاقا از نقاط  قوت برنامهء آینده ء اوباما است باقی گذارد.

درهرحال،  اوباما ناچارا ست این برنامه  های کوتاه مدت را به ضرر برنامه های درازمدت هرچه

سریعترپیش ببرد. دراین محاسبات هنوزهیچ اقتصاد دانی به مخارج هنگفتی که دو جنگ کنونی  برای اقتصاد امریکا ببارآورده، اشاره ای  نکرده است. اوباما هم تغییری جزجابجایی نیرو درسیاست جنگی امریکا اعلان نکرده  وباید دید سیاست مذاکره با ایران یا بیرون  کشیدن نیرو ازعراق اساسا عملی هست یا نه وآیا اوباما میتواند سیاست خود را درمنطقه ء حساس خاورمیانه پیش برد، درعین حال که درسخنرانی پس ازانتخابات ضمن انتقاد ازکشیش جرمیا رایت که ریشه ء  کشمکش خاورمیانه را دراعمال متحدین کله شقی چون اسرائیل میداند، معتقد است که این بحران ازایدئولوژی های مفلوک ونفرت انگیز اسلام رادیکال نشات گرفته است. ( 11 ) این نگرش درجازدن درچارچوب همان تئوری کهنه شده ی برخورد  فرهنگ هاست وریشه های اساسی آوارگی ی  بیش از پنج ملیون  فلسطینی را نادیده می گیرد.

  با چنین نگرشی باید دید آیا اوباما با جنایاتی که نیروی نظامی امریکا طی زمامداری بوش درعراق، گوانتانامو وافغانستان کرده وهمچنان می کنند، چگونه واکنش نشان میدهد. آیا آدم ربائی های سی. آی. ا. در سراسر دنیا و زیرپا گذاشتن مقرارت بین المللی را نقد ومحکوم می کند؟ آیا اوباما حاضراست بپذیرد که امریکا هم ازجمله کشورهایی بود که درکنارفرانسه، وبلژیک درسال 1994 آگاهانه جلوقتل عام هشتصد هزارنفر ازقبیله توتسی درروآندا را نگرفت، واین درست درزمان زمامداری بیل کلینتن بود ومادلن پتروویچ که ژاندارک کسوونام گرفته بود وپست اصلی را درشورای امنیت سازمان ملل برعهده داشت، جلو فرستادن نیروی کمکی به روآندا را گرفته بود. درهمین زمان بود که ارتش روآندا را یک واحد ویژه ء امریکایی تحت پوشش جمع آوری مین ودرواحدهای کوچک آموزش داده بود وارتش روآندا این آموزه ها را روی پناهندگان بیچاره ی توتسی به عمل درمی آورد. ( 12 ) .

درهرحال، باید دید اوبامایی که خود را شهروند جهانی می نامد، آیا شهروند طرفدارصلح وحقوق اولیه وانسانی همه ء شهروندان جهان است وحاضراست پارا ازخطوط قرمزحزب دمکرات فراترنهد یا مانند همه ء هم حزبی های خود دربساط بخش دیگرسرمایه داری امپریالیستی درامریکا بازی می کند. فکرنمیکنیم کسی که به برابری واقعی شهروندان جهان درقلمرو اقتصادی، سیاسی، اجتماعی وفرهنگی باورداشته باشد نسبت به اوباما توهمی داشته باشد.

اوباما، اما،  با بسیج توده های وسیع سیاه پوستان ، مهاجرین وجوانان سد بتونی تبعیضات وپیش داوری های نژادی را درهم شکست. درجامعه ای که 250 سال برده داری وصد سال جدایی نژادی را برپیشانی تاریخ خود ثبت شده دارد ودهها سال مبارزات مدنی مارتین لوترکینگ ها توانسته بود درسال 1954 لایحه ء ضد جدایی ی نژادی را در دادگاه عالی بتصویب برسانند ودرسال 1965 به حق رای دست یابند، هنوزهم دربسیاری ازایالت های جنوبی آن تبیض نژادی وجود دارد. دراین ایالت ها  هنوزهم سیاه پوستان را به بسیاری از مکان های عمومی راه نمی دهند. هنوزهم دراتوبوس ها باید درقسمت عقب بنشینند یا جای خود را به مسافرین سفید پوست بدهند!  اوباما دراین زمینه فرصت واختیارات وسیعی دارد ومیتواند چه به  لحاظ حقوقی وچه به لحاظ اجرایی درریشه کن سازی این نابسامانی شرم آور اجتماعی بسیارکمک کند. شاید فوری ترین خواست سیاه پوستان  حد اقل رفع  همین تبعیضات اجتماعی- فرهنگی  باشد، که خواستی است برحق و امیدی قابل تحقق. سیاه پوستان، مهاجرین وجوانان واکثریتی که تشنه ء تغییر دراوضاع وخیم جامعه بودند،  دراین انتخابات به نیروی تحول آفرین خود پی بردند ودریافتند که با پیوند وهم آهنگی ی جمعی به هرکاری قادرند. این دریافت اگردرآینده با سازماندهی سراسری ازپائین وبه رهبری ی جمعی ی خود  ونه بکمک رهبری ی  پرجذبه ی یک سناتورخیرخواه توام شود، میتواند درتحقق  خواست های برحق اکثریت ستمدیدگان جامعه ی امریکا نقش تعیین کننده داشته باشد، یک چنین زمینه ای می رود که درجامعه ی امریکا ریشه بگیرد ومیتوان به آن امید واربود. امیدی که بارقه های آنرا درچهره شرکت کنندگان درانتخابات  امریکا شاهد بودیم.

 

زیرنویس ها:

 

1- آمارآی بی سی نیوز

 

 2 – مصاحبه ی پال کندی پروفسوردانشگاه نخبگان ییل با مجله ی پروفیل دوم اکتبر2006

 

 3 – اوبا ما دراولین مصاحبه ی مطبوعاتی پس ازپایان انتخابات.     

 

 4 – فاینانشل تایمز. دهم نوامبر 2008

 

 5 -  وال استریت جرنال. دهم نوامبر 2008

4

 6- روزنامه استاندارد دهم نوامبر2008

 

7- وال استریت جرنال. دهم نوامبر 2008

 

 8- همانجا

 

 9- لموند دیپلماتیک 12 نوامبر 2008

 

10 -ABOM-Pallasch Political Reporter

 

 11- سخنرانی ی بعد ازانتخابات اوباما

 

 12- تحقیقات کمیته بین المللی درسال 2001 وابسته به دانشگاه دولتی سوناما درایالت کالیفرنیای امریکا

 

                                                                                         ح. ریاحی 

 

                                                                       14 نوامبر 2008