انصراف پرمعنای ولی فقیه وعلل آن!

 

تقی روزبه   

شاید گزافه نباشد اگریکی ازمهمترین نکات بیادماندهی 16 آذر امسال را همین انصراف تحمیل شده به ولی فقیه از حضورقبلا اعلام شده اش  دردانشگاه بدانیم!

خبرلغواین مراسم کوتاه وبدون هرگونه توضیحی به افکارعمومی بود:فقط به روزنامه نگاران وفیلم برداران وگزارشگران اطلاع داده شد که "آقا" تشریف نمی آورند ولازم نیست بخود زحمت بدهند.همین! ازآنجا که هیچ توضیح رسمی داده نشد وبعیداست یک توضیح قابل قبولی هم بشود سرهم بندی کرد،بناچاربا استعانت ازرویدادها و حواشی آن ناگزیریم ازطریق لب خوانی وبهره گیری ازبرهان خلف، صحنه هائی قریب به  آنچه را که درپشت این ماجرا اتفاق افتاده است بازسازی کنیم.این درست است که خداوند ماشهروندان "ممالک محروسه" را ازخیلی چیزها محروم ساخته است،اما هرچه که باشد نتوانسته استعدادلب خوانی رویدادهای مکتوم نگهداشته شده درشرایط استبدادی را ازتک تک امان دریغ کند!:

الف-میدانیم که چندسالی است سپری کردن روزدانشجو ومقابله با بزرگداشت آن توسط دانشجویان،به معضلی بزرگ برای رژیم تبدیل شده است.روزی که علیرغم همه قدر قدرتی یک رژیم تمامیت خواه ومستبد،بدلیل آنکه درخت تناورچندین ده ساله روزدانشجو ازسوی مردم وجنبش دانشجوئی نگهبانی و آبیاری میشود،حاکمیت کنونی هم باهمه تلاش های خود برای تبدیل دانشگاه به پادگان قادربه خشکاندن آن نشده است.وبهمین دلیل هرساله با نزدیک شدن این روز،نشست های متعددومهمی ازسوی سران نظام ومقامات امنیتی برای چگونگی مقابله با آن برگزارمیشود. 

آنچه که ویژگی 16 آذرامسال وقصداصلی رژیم را تشکیل میداد،همانا مصادره کامل روز 16 آذربود.درسالهای گذشته این مصادره که توسط دولتمردان درجه دوم نظام هم چون خاتمی وسپس تلاش های چند باره احمدی نژاد صورت گرفته بود،با شکست ورسوائی بزرگ همراه شده بود.ازهمین روبنابودکه این باربااعلام حالت فوق العاده وحضورولی فقیه این رسوائی باصطلاح جبران  شودواجازه داده نشود که تابلوی ورود ممنوع دانشجویان دربرابر مقامات حکومتی برفضاهای دانشگاهی به جلوه گری بپردازد.مقدمات مصادره کامل روزدانشجو با حضورعالی ترین مقام نظام فی الواقع درسال گذشته درنشست سران رژیم پس ازآن فراربزرگ احمدی نژاد ازدانشگاه تهران صورت گرفت. نشست مزبورتوسط سران نظام وباحضورشخص خامنه ای و پس ازدیدار وگفتگوبا عده ای دانشجوی دستچین شده و دربیت رهبری صورت گرفت.وحاصل آن اجماع سران حول این نکات بود: اولا وضع موجود بهیچ وجه قابل قبول نیست وبایستی بهرقیمت شده آن تابلو به پائین کشیده شود.وثانیا معلوم شده که مصادره این روزبوسیله مقامات درجه دوم ولوعالی رتبه دیگر ناممکن شده است وثالثا اگرراهی وشانسی باقی مانده باشد این راه چیزی جزحضورشخص ولی فقیه که مستلزم حضورنیرومند و انجام  اقدامات فوق العاده برای کنترل دانشگاه است، نشدنی است.

 گرچه درآن نشست تصمیم نهائی برای حضوررهبرنظام به طوررسمی اتخاذنشد،اما تأکید اصلی هم چنان حول تشدید اقدامات معطوف به پادگانی کردن دانشگاه ،وفراهم کردن شرایطی مطلوب برای این حضوربود. تصمیم نهائی موکول به بررسی آخرین گزارش مقامات امنیتی از نتایج اقدامات به عمل آمده، وتست نهائی وضعیت حاکم برفضای دانشجوئی وروحیه حاکم برآنها شد.

ب-گزارش اولیه دربرگیرنده اقدامات گوناگون برای سرکوب جنبش دانشجوئی و ازجمله سرکوب گسترده دانشجویان چپ ونتایج حاصل ازآن بود که تحرکشان درسال گذشته دست اندرکاران رژیم را سخت غافلگیرساخته بود. گزارش مزبور که بیانگر حاکم بودن فضای انفعال برجنبش دانشجوئی بویژه درتهران وشهرهای بزرگ بود،درمجموع مقامات رژیم  را به امکان مصادره این روز با حضور خامنه ای، بلندمرتبه ترین مهره نظام،امیدوارساخت وبنابراین تمایل عمومی هم چنان برتداوم تدارک عملی درهمین راستا وهموارترکردن بسترهای آن بود.

ج-اما برخلاف گزارش فوق، تست صورت گرفته مأیوس کننده ازآب درآمد. دانشگاه شیرازبرای این تست انتخاب شده بودواین کارتوسط  معتمدخامنه ای یعنی لاریجانی که درپست جدید درمقام ریاست مجلس قرارگرفته بود،صورت گرفت.دراین تست معلوم شد که درزیرپوست دانشگاه ها علیرغم ظاهرآرام وبقول خودشان انفعالی،گوئی جوش وخروشی درجریان است.گزارش لاریجانی وفیلم این دیدارکه با شعارهای مرگ بردیکتاتوری وآن سخن رانی غرا وخودجوش دانشجوئی که درپشت میکروفون سه بارفریادبرآوردمتنفرم! متنفرم! ازاحمدی نژادمتنفرم! وتبدیل شدن صحنه مراسم به محاکمه رژیم ولاریجانی،جائی برای خوش خیالی باقی نمی گذاشت.بااین وجود گزارش مزبور بدلیل سوختگی مهره های درجه دوم ازیکسوو اهمیت وضرورت پائین کشیدن تابلوی ورود ممنوع دانشجویان دربرابر مقامات عالی رتبه رژیم ازسوی دیگر، ودرکنارآن گزارش امیدوارکننده مقامات امنیتی که درمغایرت با نتیجه تست فوق قرارداشت،گرچه رژیم را اندکی دچارتردیدساخت، امانتوانست بروسوسه حضوردردانشگاه غلبه کند.بنابراین قراربراین شد که بدون انصراف از سودای حضور بهمرسانیدن دردانشگاه،ضمن تداوم اقدامات سرکوب گرانه برای رسیدن به نقطه مطلوب،اما تصمیم نهائی را موکول به هفته های آخرو دقیقه 90  نمایند.

د-گرچه گزارش های مقامات امنیتی وانتظامی هم چنان ازامن وامان بودن محیط های دانشگاهی خبرمیداد،وتدارک دهندگان نیزمحل حضوررهبرنظام خود را دردانشگاهی که به گمان آنها درامن وامان بیشتری بود،انتخاب کرده بودند ولیست 5000نفره مدعوین دست چین شده نیزپیشاپیش تنظیم شده بود.اما چهارعامل موجب رخنه بیشتر تردید به جان رژیم گردید:ازیکسواخبارنگران کننده ای دال برشروع  تحرکات آماده باش و تمرینی دانشجویان که به نوعی درحکم به پیشواز این روزرفتن بود،ازجمله دردانشگاه امیرکبیروعلامه طباطبائی ودیگرمحیط های دانشجوئی درتهران ونیزدر شهرستانها،مشهودبود ویابگوش میرسید.دوم آنکه تجربه سال گذشته مقامات امنیتی خوش بینانه وبرخلاف واقعیت ازآب درآمده بودکه موجب سرشکستگی و فرار احمدی نژاد ازمحیط های دانشجوئی گردید.وسوم آنکه مقامات امنیتی-بخصوص با تجربه سال گذشته- قادربه تضمین برگزاری صددرصد آبرومندانه وبدون هرگونه دردسر در ورود وحزوج  پرشکوه خامنه ای  نبودند والبته فرارازدرب پشتی هم برای رهبری موجب وهن نظام وسرشکستگی عظیمی می شد که هیچ کس حتا درذهن خودهم مایل به اندیشیدن درباره آن نبود.وچهارم آنکه حتا اگرحضوربی دردسردریک دانشگاه را باحفظ  حالت فوق العاده بتوان صددرصد تضمین کرد،اما تحت الشعاع قرارگرفتن آن توسط اعتراضات سایردانشگاها ومراکز دانشجوئی راقطعانمی توان تضمین کرد.بخصوص که نفس این حضورمی تواند درحکم پاشیدن نفت  به شعله های اعتراض نسبت به مصادره روزدانشجوئی ورودروقرارگرفتن کامل رهبری نظام با جنبش دانشجوئی باشد .

 ازهمین رودردقیقه 90 برپایه ملاحظات فوق وسوسه حضورنمایشی مقهورهیبت روزدانشجو گشت وُروند اول نبرد درسال جدید دانشجوئی یک به صفربسود جنبش دانشجوئی پایان یافت. خامنه ای وسایرمهره های نظام ازترس تکراررسوائی سال گذشته واین باردرمورد بالاترین مقام نظام،خفت یک عقب نشینی آشکار را بسود خفت بزرگترتکراررسوائی سال گذشته به جان خریدند.

****

وبه این ترتیب این جنبش دانشجوئی بود که باخروش مرگ براستبداد،گرتیروفتنه بباردجنبش ادامه دارد وشکستن درب آهنی دانشگاه تهران وگیت های کنترل کننده وتازه نصب شده درمقابل آن ودرهم ریختن صفوف نیروهای انتظامی به صف ایستاده درمقابل درب های ورودی، درتهران وشهرستانها،به آبیاری جانانه این درخت تناورخودپرورده پرداخت.اکنون دیگرسؤال این نیست که دانشجویان می توانند یک باردیگر برتؤطئه مصادره روزدانشجوفائق آیند و این رؤیا را به کابوس تبدیل کنندیانه. سؤال آن است که جنبش دانشجوئی که بامبارزه علیه استبداد وبرای آزادی،وعلیه امپریالیسم و برای برابری شناخته میشود،چگونه خواهد توانست ازاهداف وپیام های روزدانشجودرمقابل تعرض ها وتجاوزهای مستمر وروزانه رژیم استبداد وفلاکت به دفاع برخیزدوجنبش روزدانشجورا به جنبش روزانه ومتحد نیرومند سایرجنبش های اجتماعی تبدیل کند؟  

2008-12-08-18-09-78

http://www.taghi-roozbeh.blogspot.com