جنبش کارگری ومروری براعتصابات واعتراضات کارگران درایران!

روزشمارسه ماهه سوم سال

(ماههای مهر– آبان – آذر ۱۳۸۷ - ۲۰۰۸ ) 

 

 

 

امیر جواهری لنگرودی

amirjavaheri@yahoo.com

         دی ۱۳۸۷-  ژانویه۲۰۰۹     

 

 

 

مقدمه  :

در شرایط پایانی سال ۲۰۰۸ ( دی ماه۸۷) با دستگیری چندی از فعالین کارگری و جنبش های اجتماعی در ایران روبرو شدیم . دستگیری بیژن امیری ، محسن حکیمی ، پدرام نصرالهی ، صالح بهرامی پس آنگاه دستگیری ابراهیم مددی ، فراخواندن و پرونده سازی برای محمود صالحی و بختیار رحیمی ، بلاتکلیفی منصور اسانلو ، فرزاد کمانگر و شمس قهفرخی در زندان ها و صدور احکام سنگین برای تعدادی از دانشجویان و همچنین دستگیری۱۱ تن از معلمان و سپس آزادی آنها ، همه و همه نشانه پیشروی جنبش کارگری و اعتراضات عمومی فعالان جنبش های اجتماعی طی ماههای اخیر در ایران بوده است .

در اعتراض به این سلسله از دستگیری ها اطلاعیه وبیانیه های چندی در داخل و خارج از کشور صادر شده و میرود که اعتراضات فعالی را در پی داشته باشد .

 

آنچه در زیرازنظر شما می گذرد، بازتاب فعل وانفعالات جنبش کارگری و خاصه اخبار کارگری وگزارشات مبارزات بخش های فعال مزد و حقوق بگیران ، کارمندان ، پرستاران و معلمان ایران در کنار مبارزات دانشجویان دانشگاههای سراسر ایران است که طی سه ماهه سوم سال ۱۳۸۷، در مجموعه بیش از ۷۹۰ خبر و تفسیر کارگری فراهم آمده ، به نظرتان می رسد.

در این مجموعه ما با اخبار کودکان خیابانی کار و گزارشات چندی از وضعیت آنان و همین طور اوضاع زنان  و پشتیبانی دانشجویان از مبارزات کارگران ایران درعرصه های مختلفی از اعتصابات ، اعتراضات ، تجمعات کارگران در درون کارخانه ها ، در برابر دفاتر کارفرماها ، راه پیمایی ها ، راه بندان ها و اجتماع در برابر مجلس ، دادگستری ، استانداری ها ، فرمانداری ها و غیره  روبرو می شویم که طی سه ماهه سوم سال ۱۳۸۷، از خبرگزاری های ایران (ایلنا – ایسنا – مهر – روزنامه سرمایه و...) و تشکل ها ، نهادها و سایت های مستقل مانند : (فعالان حقوق بشردرایران ، كيمته كارگري پويا، کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری، انجمن صداي كاوه ، اتحادیه آزاد کارگران ایران ، سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه ،جمعی ازفعالان کارگری ایران خودرو، کانون مدافعان حقوق کارگر، کمیته پیگیری ایجاد تشکل های آزاد کارگری ، خبرنامه امیرکبیر، خبرنامه مازندران ، سایت ميدان زنان، انجمن صنفی کارگران برق و فلزکارکرمانشاه ، انجمن دفاع از كارگران و بيكاران ، انجمن کارگری صداى كاوه ها ، کانون صنفی معلمان تهران – تهران ، سایت سلام دمکرات و غیره در داخل و همینطور امکانات خبر رسانی خارج از کشورفراهم آمده و به نظرتان می رسد.

اخبارکارگران البرز ،تشکیل سندیکای کارگران هفت تپه ، دشواری زندگی کارگران درعسلویه ، فشار به کودکان کاردر سطح خیابانها ، کار خانگی زنان ، مسئله خصوصی سازی ها ، تعطیلی واحد ها و اخراج های بیرویه کارگران در سطوح واحد های تولیدی کارخانه ای و کارگاهها ، وضعیت اسفبار کارگران قراردادی ، گرانی و باز هم گرانی اجناس ومایحتاج ضروری زندگی شهروندان ایرانی با اثلام آنا درسطح خبرهای عدیده بازتاب یافته و آنرا درکناردشواری زندگی زحمتکشان شهری و روستایی ، خشکسالی زمین و نابودی محصولات کشاورزی و تورم افسار گسیخته طی همین سه ماهه سوم سال و نبودن تامین اجتماعی لازم برای کارگران ، مزد وحقوق بگیران وبازنشتگان کشور، گسترش اخبار دستگیری ها وبازداشتها ، همه و همه مضمون روزشمار سه ماهه سوم سال ۱۳۸۷را همچون سه ماهه اول و دوم پوشش می دهد.

 

نکته پایانی اینکه ؛ تلا ش ما این خواهد بود که در آینده جدول آماری استنتاج های خود پیرامون روز شمارسه ماهه اول و دوم و سوم سال ۱۳۸۷ را فراهم آوریم . از فرصت استفاده می کنم . از همه تشکل های کارگری داخل که به ما مستقیما خبر میرسانند ، تشکر خود را اعلام میداریم . باشد که جمع آوری مجموعه این اخبار و آرشیو آن ، بتواند در بهره وری جمعی از این اقدام موثر افتد !

 

اخبار مبارزات کارگران ایران ،

هفته اول مهر ۱٣٨۷  (سپتامبر۲۰۰٨ )

1- اعتصاب کاميون داران در اهواز:

به گزارش فعالان حقوق بشردر ایران به تاریخ 1 مهر 87 : بيش از ۱۷۰۰ تن از رانندگان و کاميونداران اهواز، ۱۵ روز متوالی است که با کاميونهای خود دست به اعتصاب و اعتراض زده اند، اين افراد با به صف کردن ماشينهای خود در جاده سه راه خرمشهر به مسير پايانه حمل و نقل اهواز به طول تقريباً ٣ کيلومتر خواست های خود را به شرح ذيل اعلام نموده اند:
۱- رسيدگی به وضعيت اعلام بار با نظارت دولت بر باربری ها
۲- راه اندازی مجدد سنديکای باربری که از ۱۴ ماه پيش به حالت تعليق درآمده است
٣- رسيدگی به وضعيت رفاهی و امکاناتی خود
صبح روز جاری در پانزدهمين روز متوالی بيش از
۶۰۰ کاميون در اين جاده به نشانه اعتراض توقف نمودند

2- دستگیری معلمان را در آستانه سال تحصیلی محکوم می‌کنیم :

 بنا براخبار منتشر شده درآستانه سال تحصیلی معلمان فعالی که مبادرت به برگزاری جلسات انجمن های صنفی و مشورتی خود برای پی گیری خواسته های صنفی کرده بودند، بازداشت شدند.
 معلمان که در سالهای اخیر برای حقوق صنفی خود بارها دست به اعتراض و اعتصاب زده اند  همواره با سرکوب ازجانب نیروهای امنیتی مواجه شده اند واین بار نیروهای امنیتی برای پیشگیری از اعترض معلمان مبادرت به دستگیری آنان کرده اند.
معلمان که از زحمتکش ترین اقشار جامعه هستند همواره در شرایط معیشتی سختی به سر می‌برند. آنان نیروی کار خودرا درجهت آموزش کودکان و جوانان صرف می‌کنند تا نیروی کار آینده جامعه را بازسازی کنند، اما خود از داشتن یک زندگی شرافتمندانه محرومند. مبارزات معلمان در سالهای اخیر یادآور مبارزات با شکوه آنان در دهه های گذشته است که ازآن میان می‌توان به کشته شدن دکتر خانعلی درسال 1339 اشاره کرد.
ما ضمن حمایت از اعتراضات به حق معلمان درجهت دست یابی به یک زندگی شرافتمندانه، خواهان آزادی فعالیت های صنفی واجتماعی برای همگان هستیم.

کانون مدافعان حقوق کارگر

3- اخراج  600 معلم در استان هرمزگان :

رئیس جدید آموزش و پرورش استان هرمزگان شروع کار خویش را با موج جدید بیکارسازی معلمان آغاز کرده است. او در شرایطی به اخراج وسیع معلمان دست زده است که مدارس این استان به صورت بسیار دردناکی با کمبود معلم مواجه هستند. رئیس آموزش و پرورش برای این کار خویش هیچ توضیحی به هیچ کس نداده است. او خود را نیازمند طرح هیچ دلیلی برای هیچ کس نمی داند. با همه این ها دلیل واقعی آن چه که او انجام داده است و انجام می دهد برای همه معلمان بندرعباس بسیار روشن است. معلمان زیر فشار امواج کوبنده تعرض سرمایه به سطح معیشت و دستمزدهایشان به شدت عاصی و ناراضی و خشمگین هستند. آنان در همه جا خشم و عصیان خود را ابراز می دارند. از ضرورت پیکار سخن می رانند و خواستار مبارزه متحد جمعی علیه وضعیت موجود هستند. رئیس آموزش و پرورش توفان اعتراضات و نارضائی ها را بسیار خوب لمس کرده است. او مأمور سرمایه و مسئول تحمیل نظم سرمایه داری بر معلمان است. می داند و بسیار خوب هم می داند که دولت سرمایه داری برای تحمیل این نظم ضدانسانی و ضدکارگری بر معلمان جز توسل به تصفیه و اخراج و در صورت لزوم کشتار و حمام خون  راه دیگری ندارد. او آن می کند که سرمایه می خواهد و سرمایه برای ادامه بقای خود نیاز دارد. بدیهی است که معلمان اخراجی و همزنجیران دیگر آن ها درمقابل این موج بیکارسازی دست به مبارزه خواهند زد یا، دقیق تر بگوییم، به مبارزه جاری خود ادامه خواهند داد. در این میان یک چیز روشن و در عین حال قابل تأکید است. معلمان باید دست در دست همه کارگران در راستای سازمانیابی سراسری شورایی توده های کارگر علیه سرمایه به پیکار خود ادامه دهند. تنها در این صورت است که پرتو امید و پیروزی می تواند بر رخساره مبارزات جاری آن ها بتابد. توصیه ما به معلمان هرمزگان و معلمان سراسر ایران این است که دست در دست هم حول منشور مطالبات پایه ای طبقه کارگر به صورت شورایی و سراسری علیه نظام سرمایه داری متشکل شوند.

1 مهر 87

4- گزارش کارخانه تولیدی تهران :

 

کارخانه تولیدی تهران حدود 400 نفر کارگر دارد که حدود 200 نفر کارگر استخدامی و 200 نفر کارگر قراردادی دارد. این شرکت تحت پوشش بازنشستگی قرار دارد. قسمت تولید به شکل دو شیفت کار می کند. قسمت های مختلفی از کارخانه مثل رستوران- کنترل و خدمات در دست پیمانکار می باشد که بیشتر کارگران قراردادی برای پیمانکار کار می کنند.

کارگران عزیز:

همان طور که اطلاع دارید در هفته های گذشته اتفاقاتی در شرکت تولیدی تهران رخ داده است که برای اطلاع عموم مختصری از آن را شرح می دهیم:

به مدیریت قبلی بارها تذکر داده بودیم که وضعیت کارخانه را سر و سامان دهد- وضعیت تولید و کیفیت تولید را بهتر نماید. طریقه ی برخورد با کارگران را اصلاح نماید.

متاسفانه هر چه بیشتر گفتیم کمتر گوش دادند. کارگران تولیدی تهران خواستار آسیب رساندن به تولید در هیچ شرایطی نبوده و نیستند اما مسائل و مشکلات فراوان باعث شد که علی رغم نامه های قبلی به مراجع ذی صلاح خود کارگران برای قطع دست های آلوده از تولید اقدام به عمل نماید. بر این اساس کارگران تصمیم گرفتند که دسته جمعی عاملان فسادهای مالی را که در رأس آن ها مدیر عامل(کنی) قرار داشت از کارخانه اخراج نمایند. با همکاری کارگران سالن های مختلف و شورای اسلامی کار و تمامی پرسنل، کارگران به دور هم جمع شده و به سراغ آقای کنی و اطرافیان ایشان رفته و خواست خود را مبنی بر خروج ایشان از کارخانه را مطرح نمودند. با وجود مخالفت ایشان اراده دسته جمعی کارگران باعث شد که با موفقیت و بدون درگیری ایشان و همراهان به بیرون از کارخانه هدایت شوند.

ما کارگران تصمیم گرفته ایم که در هر شرایط چرخه تولید را بدون نیاز به مدیر عامل و امثال آن ها خود اداره کنیم و ثابت کردیم که می توانیم بدون داشتن عواملی که حقوق و مزایای آن ها سرسام آور است با موفقیت تولید را به پیش بریم.

همکاران گرامی:

ما کارگران خواستار تولید با کیفیت بهتر هستیم. ما کارگران به هیچ عنوان تحقیر و توهین را نمی پذیریم و شدت کار را هماهنگ با کیفیت تولید می خواهیم. ما ضمن تشکر از همه کارگران و پرسنل زحمتکش از شورای اسلامی کار تشکر ویژه را داریم و امیدواریم این حرکت کارگران درس عبرتی باشد برای دیگران. ما کارگران نیز با هوشیاری کامل مراقب اوضاع خواهیم بود و ضمن ارجح دانستن تولید اعلام می داریم که ما می توانیم در صورت نیاز تمام چرخه تولید و فروش را با اراده جمعی خود اداره کنیم.

 

جمعی از کارگران تولیدی تهران

5- تعداد10 ميليون نفر در ايران زير خط فقر قرار دارند :

به گزارش خبرگزاری ايلنا در 1 مهر 87 آمده است  : عضو كميسيون اجتماعى مجلس هفتم با تاكيد بر تلاش دولت نهم در تمامى عرصه‌‏ها گفت: اين كه گفته مي‌‏شود در طول 3 سال گذشته به اندازه 20 سال كار صورت گرفته است، واقعى به نظر نمي‌‏رسد.

به گزارش ايلنا، ابوالقاسم مختاري، با بيان اينكه آمار دقيق و قابل اتكايى در كشور وجود ندارد، گفت: چهار ميليون و 500 هزار نفر تحت پوشش كميته امداد و 500 هزار نفر نيز تحت پوشش بهزيستى و برخى آمار هم حكايت از وجود 10 ميليون نفر در زير خط فقر دارد.
وى مستمرى افراد تحت پوشش كميته امداد و بهزيستى را حتى در حد بخور و نمير نيز ندانست و گفت: اينكه به افراد نيازمند كمك مالى مستقيم انجام شود، امرى خوب و پسنديده است اما اين نوع نگاه را نبايد به تمام آحاد جامعه گسترش داد.
او تصريح كرد:‌ هميشه از طريق دادن پول به مردم نمي‌‏توان مشكلات را حل كرد زيرا اگر مسوولان اولويت اولشان را رفع بيكارى قرار مي‌‏دادند نتايج بهترى عايد كشور و مردم مي‌‏شد، زيرا فردى شاغل مي‌‏تواند نيازهاى خانواده‌‏اش را برطرف نمايد.
مختارى با بيان اينكه بودجه كشور بيشتر از فروش نفت تامين مي‌‏شود و ماليات نقش بسيار اندكى در آن دارد،‌ گفت:‌ درست است كه شرايط امروز فروش و قيمت نفت خوب است اما اگر به هر دليلى صادرات نفت قطع و يا قيمت آن كاهش يابد، آن گاه دولت نمي‌‏تواند پرداخت نقدى يارانه‌‏ها را ادامه دهد و اين امر منجر به افزايش تورم و كاهش قدرت خريد مردم شده و در حقيقت شرايط بدتر از زمان پيش از اجراى طرح تحول اقتصادى مي‌‏شود.
نماينده زابل در مجلس هفتم تصريح كرد:‌ ميزان افزايش تورم در سه سال اخير به حدى رسيده است كه برخى از افرادى را كه بالاى خط فقر بودند، به زير اين خط كشانده است.

وى مهيا كردن زمينه دسترسى به مواد خوراكي، مسكن، بهداشت و درمان و آموزش را از سوى دولت براى مردم مهم دانست و گفت:‌ دولت اگر در اين زمينه‌‏ها كار بيشترى انجام دهد مطمئناً اثربخش‌‏تر از تزريق نقدينگى به جامعه است زيرا افزايش نقدينگى تورم‌‏زا است.
مختارى گفت:‌ مبناى طرح تحول اقتصادى دادن سهام عدالت و هدفمند كردن يارانه‌‏هاست اما بهتر بود دولت تورم و نقدينگى را كاهش دهد تا بدين ترتيب قدرت خريد مردم افزايش يابد.
او با بيان اينكه دولت نتوانست قيمت مسكن را در شهرهاى بزرگ به سامان برساند، ‌‏گفت:‌ با اين حال عملكرد دولت در مسكن روستايى قابل قبول بود.
عضو كميسيون اجتماعى مجلس هفتم آمار بيكارى اعلامى از سوى مسوولان را درست ندانست و گفت:‌‏ بنگاه‌‏هاى زودبازده نتوانست اشتغال پايدارى ايجاد كند و مانند وام سه ميليون تومانى دولت قبل به شكست انجاميده است.

او توجه بيشتر دولت به واحدهاى بزرگ را خواستار شد و گفت: در فرهنگ حاكم بر كشور توجه بيش از حد به واحدهاى كوچك نمي‌‏تواند اشتغالزا باشد.
مختارى در پايان گفت:‌ آمارهاى اشتغالزايى با واقعيات جامعه تناقض دارد.

6- دستگيرى تعدادى از مديران سابق خوزستان:

به گزارش تابناک در تاریخ 1 مهر 87 : منابع خبرى از بازداشت چند تن از مديران و نمايندگان سابق استان خوزستان خبر مي‌دهند.
دو تن از نمايندگان سابق شهر اهواز در مجلس شوراى اسلامى يكى از شهرداران سابق اين شهر و برخى از اعضاى سابق شوراى اسلامى شهر اهواز و تعدادى ديگر از مديران محلى در مركز استان بازداشت شده‌اند.
اين منابع خبر مي‌دهند كه بازداشت‌شدگان به تهران منتقل شده‌اند و در حالى كه مسئولان امر در اين‌ باره سكوت كرده‌اند، خبر مي‌رسد كه جرايم دستگيرشدگان در ارتباط با پروژه‌هاى شهردارى و زمين‌خوارى بوده است.

7- نماینده های کارگران کارخانه های  نساجی کردستان، پرریس، شاهو و فرش غرب بافت
ما مبصر و سانسور چی نمیخواهیم، ما کارگریم و با برگزاری مجمع عمومی خود را متحد می کنیم

پس از انتشار گزارش دومین مجمع عمومی نماینده های کارگران تعدادی از کارخانه های سنندج، کمیته هماهنگی (منطقه تهران) اقدام به صدور بیانیه ای در این زمینه کرده و با توسل به سانسور، مجمع عمومی نماینده های کارگران تعدادی از کارخانه های سنندج  را ضمن حذف نام کارخانه شاهو، اجتماع عده ای از کارگران کارخانه های پرریس، نساجی کردستان و فرش غرب بافت نامیده است.

در این رابطه باید بگوئیم:

 اولا عده ای از کارگران سه کارخانه نبودند که به زعم  کمیته هماهنگی منطقه تهران اجتماع مشترکی  را برگزار کردند، بلکه این نماینده های منتخب مجامع عمومی کارگران کارخانه های فوق، بعلاوه کارخانه شاهو بودند که آگاهانه اقدام به برگزاری مجمع عمومی نماینده های کارگران این کارخانه ها کردند.

دوما بر خلاف سانسور کمیته هماهنگی (منطقه تهران)، ما به عنوان عده ای از کارگران یک اجتماع مشترک برگزار نکردیم بلکه همانطور که در گزارش این مجمع نیز منتشر شده است و با آگاهی بر نقش مجمع عمومی در متحد کردن خود، به عنوان نمایندگان منتخب مجمع عمومی کارخانه محل کارمان، در سطح بالاتری اقدام به بر پایی مجمع عمومی نماینده های کارگران کارخانه ها کردیم.

ما مجمع عمومی خود را در کارخانه محل کارمان با هدف پرداختن به مشکلات  موجود و تصمیم گیری و انتخاب نماینده هایمان همیشه برگزار کرده ایم و این بار آنرا فراتر از محل کارخود در سطح نماینده های منتخب مجامع عمومی کارگران کارخانه های ذکر شده، برگزار نمودیم و بنوبه خود تلاش خواهیم کرد  برگزاری اینگونه مجامع (مجمع نماینده های کارگران کارخانه ها) را گسترش هر چه بیشتری بدهیم.  چرا که برگزاری مجمع عمومی نماینده های کارگران کارخانه های مختلف میتواند پایه و ستون اصلی اتحاد ما کارگران در یک سطح فرا کارخانه ای باشد و ما کارگران با توجه به فشارهای موجود چاره ای جز این نزدیکی و متحد شدن آگاهانه از طریق برگزاری مجامع نماینده های کارگران کارخانه های مختلف نداریم.

کما اینکه پس از برگزاری این مجمع بود که کارگران کارخانه پرریس بدون اینکه خود راسا تجمعی داشته باشند در تجمع مورخه 30/6/87 کارگران فرش غرب بافت در مقابل اداره کار شرکت کردند و این اولین باری بود که در این سطح در سنندج، کارگران یک کارخانه در تجمع کارگران کارخانه دیگری شرکت می کردند.

سوما: این آقایان در این چند ماه گذشته که ما کارگران نساجی و پرریس و غرب بافت در شرایط طاقت فرسایی بطور مداوم درگیر مبارزه برای احقاق حق مان بودیم کجا بودند که امروزه یک مرتبه چرت شان پریده  و با توسل به  دروغ اعلام میکنند ما نماینده های کارگری شرکت کننده در این مجمع از تعبیر و اطلاق عنوان مجمع عمومی به آن بیزاریم. نه آقایان ما مجمع عمومی نمایندگان کارگران تعدادی از کارخانه های سنندج را تشکیل دادیم و با آگاهی بر نقش کلیدی مجمع عمومی در متحد شدنمان، با شور بیشتری این مسیر را ادامه خواهیم داد.

نماینده های منتخب مجامع عمومی کارگران کارخانه های نساجی کردستان – پرریس، شاهو و فرش غرب بافت :

شریف ساعد پناه – امجد زمانی – فرشید بهشتی زاد – خالد سواری – سید خلیل حسینی – صلاح اسکویی – ابراهیم جعفری – سعید حبیب زاده – کاظم کاظمی – خالد خالدی

 1/7/1387

8- یکه تازی سرمایه در بیکارسازی کارگران ایران خودرو:

چند هفته مرخصی اجباری و سپس اخراج همیشگی از کار بند قانونی نامکتوب جدیدی است که سرمایه داران ایرانی در تبانی و همدستی انداموار با نهادهای دولتی سرمایه از چند سال پیش تا امروز بر ترفندها و راهکارهای جنایتکارانه ضد کارگری خود اضافه کرده اند. استثمارگران خون آشام و انسان خواری که برای یک دقیقه استثمار بیشتر هر یک کارگر دنیایی شرارت و سفاکی و درندگی به راه می اندازند، یک باره حکم به مرخصی اجباری و قهری صدها یا هزاران کارگر می دهند تا درپی آن و در غیاب خشم و عصیان توده های کارگر توطئه اخراج دسته جمعی آن ها را برنامه ریزی کرده و  به اجرا گذارند. سرمایه داران زیادی تا امروز دست به این کار زده اند. اما شرکت های آدم فروشی موسوم به « پیمانکاری» در کارخانه ایران خودرو به راستی که دست همه همتایان خود را از پشت بسته اند. پیشینه کار این شرکت ها برای همه کارگران بسیار روشن است. شرکت های مقاطعه کاری در حوزه کار ایران خودرو و در سراسر جهنم سرمایه داری ایران و از این هم وسیع تر در کل دنیای جهنمی سرمایه داری، سرمایه دارانی هستند که سهم سود آنان در استثمار طبقه کارگر بین المللی از طریق تشدید هر چه سبعانه تر و خونخوارانه تر استثمار نیروی کار توده های کارگر تأمین می شود. فلسفه وجودی آن ها این است که نیروی کار را به بی بهاترین میزان ممکن بخرند. تا جایی که ممکن است و به طور مثال در ایران با توسل به هزاران ترفند از پرداختن همین بهای شبه رایگان هم خودداری ورزند. طومار هر نوع استخدام درازمدت و تضمین اشتغال و کارگران را از بیخ و بن درهم پیچند. به حیات هر گونه بیمه بیکاری و بیماری کارگران پایان بخشند. فشار کار را به حداکثر ممکن برسانند. کار چندین کارگر را بر گرده یک کارگر بارکنند. هر نوع امکانات ایمنی و بهداشت محیط کار را یکسره نابود سازند. رقابت میان توده های فروشنده نیروی کار را هرچه بیشتر کنند و مورد جنایتکارانه ترین سوء استفاده ها قرار دهند. دستمزدهای نازل کارگران را مثله و قطعه قطعه کنند و به هر بهانه ای بر شمار هر چه بیشتر این قطعات آتش بزنند. در کلیه روزهای تعطیل کارگران را مجبور به کار کنند و هر نوع مرخصی سالانه و استعلاجی و هر شکل دیگر مرخصی را از ریشه قطع نمایند. شرکت های مقاطعه کاری سرمایه دارانی هستند که استثمار نیروی کار را تا بلعیدن تام و تمام شیرازه حیات کارگر و هضم سلول سلول بدن فروشندگان نیروی کار در دستگاه گوارش سودافزایی سرمایه به پیش می برند. این شرکت ها به اعتبار این کارها سهم عظیم خود را در استثمار طبقه کارگر جهانی برداشت می کنند. کل سرمایه داران دنیا، کل تراست ها و انحصارات غول پیکر صنعتی و مالی جهان، کل  دولت های سرمایه داری و در یک کلام کل سرمایه جهانی از کار این شرکت ها با پرشکوه ترین مراسم و ستایش ها استقبال می کنند و اساساً وجود آن ها را فرشته نجات خود می دانند. همه آنچه که این شرکت ها انجام می دهند نسخه سرمایه برای ادامه بقا و استمرار حیات خود است و به همین دلیل به ویژه در شرایط کنونی تاریخ زبان و سلاح و ساز و کار سرمایه برای تحمیل تمامی بار بحران و تشدید استثمارهای الزامی سرمایه بر کارگران هستند. 

شرکت های پیمانکاری  ایران خودرو نیز از جمله همین پیمانکاری ها و شاید از بدترین نوع آن ها هستند. کار آن ها آماده سازی نیروی کار به ارزان ترین بهای ممکن برای ایران خودرو است. کارگران را به صورت قراردادی و کوتاه مدت به کار می گیرند. در طول این مدت علاوه بر هولناک ترین میزان استثمار حق هر نفس کشیدنی را از هم از کارگران سلب می کنند. دوره کوتاه کار کارگران را به دوران قلع و قمع هر نوع احساس ذاتی و قهری اعتراض کارگر علیه استثمار و بی حقوقی سرمایه تبدیل می کنند. همه بلاهای ممکن سرمایه دارانه را بر سر بردگان مزدی فرود می آورند. آن ها همه این کارها را انجام می دهند و در پایان مدت قرارداد هر کارگری را که هر نفسی علیه شدت استثمار و سبعیت سرمایه کشیده است تسلیم تیغ اخراج می کنند. سرمایه داران پیمانکار خود نیز هر از چند گاه جای خود را به شرکای تازه می سپارند و در جریان نقل و انتقال همه پرونده سازی های خویش علیه کارگران را در اختیار شرکای جانشین قرار می دهند. پیمانکاری های درون ایران خودرو در طول ماه اخیر در چهارچوب همین  ترفند پردازی ها و در حین نقل و انتقال های بین خود، موج بیکارسازی های گسترده ای را همه جا علیه کارگران به راه انداخته اند. آن ها  کار را با همان شیوه معمول که بالاتر گفتیم آغاز کرده اند. دو هفته مرخصی اجباری برای چند صد کارگر صادر نموده و اجرای آن را بر همه این کارگران تحمیل کرده اند. کارگران در پایان این دو هفته به سر کار باز گشته اند. اما در روز شروع با کثیف ترین توطئه ها رو به رو شده اند. شمار کثیری از کارگران در لیست اخراج قرار دارند و هنگام رجوع به آن ها اخطار می شود که اخراجی هستند و کارت اشتغال آنان باطل گردیده است. کارگران ایران خودرو در غالب بخش ها به این جنایات اعتراض کرده اند و خواستار مبارزه متحد و دسته جمعی در حمایت از هم زنجیران خود شده اند. به نظر ما در کار سازمان دادن یک خیزش متحد جمعی علیه این جنایت نباید هیچ ثانیه ای تأخیر کرد. دفاع از کارگران اخراجی حلقه پیوسته ای در زنجیره مبارزات سراسری ما علیه سرمایه است. ما باید این حلقه را با تمامی قدرت به دست گیریم و آن را به سنگری برای مبارزه در راستای سازمانیابی سراسری و شورایی ضد سرمایه داری همه توده های طبقه خود مبدل سازیم.

1 مهر  87                                                                                                                                    

9 - بلاتکليفی کارگران اخراجی شرکت صندوق نسوز خرم ادامه دارد :

به گزارش فرياد کارگردر تاریخ 2 مهر 87 آمده است : يكى از اين كارگران در اين خصوص به فرياد كارگر گفت: ما همان 16 نفر كارگر اخراجى كارخانه صندوق نسوز خرم هستيم كه هر جا ميرويم كسى جواب ما را نميدهد. ما 2 سال است كه فقط داريم دوندگى ميكنيم و به هيچ نتيجه اى نرسيده ايم. هر روز يك بلايى به سر ما مى آورند تا به هر ترتيبى شده حق ما را بيش از اين بالا بكشند. در حال حاضر در دادگاه باهنر ما انبوهى سند و پرونده براى شكاياتمان ازكارفرما تحويل داده بوديم اما امروز در جواب شكايات ما گفتند هيچ سندى در پرونده هاى شما وجود ندارد و ما صد روى صد اطمينان داريم كه كارفرما با پشتوانه اى كه در دولت دارد با پرداخت رشوه هاى كلان كه تمام از حقوق ما كارگران است دادگاه را خريده است كه اسناد دزديهايش را سر به نيست كنند.اين كار را كرده اند كه بدين ترتيب هيچ رسيدگى اى به شكايات ما نشود و بعد از 2 سال دوندگى بگويند پرونده شما بى نتيجه خاتمه پيدا كرد. هر دادگاهى هم ما را به جاى ديگرى پاس ميدهند و هيچ كس در اين مملكت مسؤل رسيدگى به كار كارگران نيست.اينها همه جا نفوذ دارند و كارشان را پيش ميبرند.ما الان هر روز به حالت اعتراض در كارخانه حضور پيدا ميكنيم و فقط آنجا مينشينيم ولى كارى نميكنيم و خرجمان را با كارهاى متفرقه و شغلهاى كاذب در ميآوريم و واقعا به لحاظ معيشتى مشكل داريم.از طرفى ميزان زيادى چك و سفته به 120 كارگر داده بودند كه آنها را در كارخانه نگه دارند و در واقع همه آنها راخريدند,اما اين چك و سفته ها هم همه برگشت خورده و سر همشان كلاه گذاشتند. ما هيچ قانونى در اين كشور نداريم وگرنه چرا بايد 2 سال دنبال يك پرونده بدويم آخرش هم هيچ! به خدا قسم زندگى مان از هم پاشيده شده است.الان من كارم را از دست دادم و شبها ميروم درمحله نگهبانى ميدهم و از اين طريق كمى پول در ميآورم.من الان دوتا بچه دارم. يك دختر عقد كرده دارم. يك پسر 11 ساله دارم,چطور بايد خرج خانواده ام را در بياورم. مجبورم شبها بروم نگهبانى و پليس محله اى و اين كارها را بكنم.

10 - واردات بي رويه و کابوسي به نام کالاي چيني
70 درصد کارگاههاي سراجي در ايران تعطيل شده اند :

تهران- خبرگزاري کار ايران در تاریخ 2 مهر 87؛ واردات بي‌‏رويه انواع و اقسام کيف و چمدان‌‏هاي غير استاندارد از چين، تعطيلي 70 درصد از کارگاه‌‏هاي سراجي در ايران را در پي داشته است.


رييس اتحاديه سراجان در گفت‌‏وگو با "ايلنا" با بيان اينکه بيش از 50 سال از تشکيل اتحاديه سراجان مي‌‏گذرد، اظهار داشت: در ابتدا نام اين اتحاديه، سراجان و تشک دوزان اتومبيل بود اما پس از مدتي اين دو از هم جدا شدند.
محمد علي شکيب راد افزود: توليدات واحدهاي صنفي مربوطه در سال‌‏هاي آغازين، کيف و چمدان چرم بود اما در حال حاضر توليدات اين واحدها شامل ساک، چمدان، کوله پشتي، کيف مدرسه، کيف زنان و مردان، کيف آرايش و کمربند است.
وي وظيفه اتحاديه را ايجاد تعامل بين وزارت بازرگاني و صنوف بر شمرد و گفت: صدور پروانه واحدهاي صنفي توليدي برعهده اتحاديه است.
وي با ابراز نگراني از وضعيت نابسامان و بازار کساد واحدهاي سراجي گفت: گسترش بي‌‏رويه واردات محصولات چيني، 70 درصد کارگاه‌‏هاي توليدي داخلي را با تعطيلي مواجه کرده و کارگران آن بيکار شده‌‏اند.
رييس اتحاديه سراجان تصريح کرد: کيفيت کارهاي توليد داخل بسيار بالاتر از محصولات وارداتي مشابه چيني است اما ظاهر پررزق و برق و قيمت پايين اين محصولات اقبال عمومي نسبت به آن را بيشتر کرده است.
شکيب راد خاطرنشان کرد: تا به حال درخواست‌‏هاي بسياري براي سامان دادن به بازار سراجان از مسئولان شده است و به عنوان رييس اتحاديه، از رييس جمهور درخواست رسيدگي کرده‌‏ام اما تاکنون هيچ پيگيري در اين زمينه صورت نگرفته است.
وي با بيان اين که واردات بايد کنترل شود، گفت: بايد تعرفه واردات اين محصولات افزايش پيدا کند تا محصولات ايراني بازار خود را از دست ندهند.
او افزود: در غير اين صورت نه تنها شعار افزايش اشتغال محقق نمي‌‏شود بلکه روز به روز شاهد بيکار شدن کارگران خواهيم بود.
شکيب راد يادآور شد: بيش از 1000 واحد صنفي سراجي داراي مجوز مشغول به فعاليت بوده‌‏اند که به همين ميزان نيز واحد صنفي غيرقانوني وجود دارد.
او افزود: کارگران واحدهاي داراي مجوز بيمه مي‌‏شوند اما ديگر واحدها که پروانه کسب ندارند کارگران خود را بيمه نمي‌‏کنند.
پايان پيام

11- تهديد و سرکوب برای جلوگيری از تشکيل مجمع عمومی سنديکای کارگران هفت تپه:

به گزارش فعالان حقوق بشردر تاریخ 2 مهر 87 آمده است : صبح روز جارى فريدون نيکو فر و بهروز نيکو فر دوتن از فعالان کارگرى در هفت تپه به اطلاعات نيروى انتظامى شهرستان شوش احضار شدند. هفته ى گذشته بهروز نيکو فر دو بار به ستاد خبرى اطلاعات شوش وابسته به وزارت اطلاعات احضار و پس از چند ساعت باز جويى آزاد شد .
فريدون نيکو فر نيز از جمله افرادى بود که در جريان اعتصابات کارگرى در شرکت کشت و صنعت نيشکر هفت تپه بازداشت و با وثيقه از زندان دزفول آزاد شده و منتظر صدور حکم توسط دادگاه انقلاب دزفول مى باشد .
گفته مى شود اين بازداشت ها براى جلوگيرى از برگزارى مجمع عمومى سنديکاى شرکت کشت و صنعت نيشکر هفته است که قرار است طى روز هاى آينده برگزار گردد.همچنين کارگران اين شرکت اعلام کردند که باتوجه به فرا رسيدن ماه مهر و بازگشايى مراکز تحصيلى ودر صورت عدم پرداخت حقوق هاى معوقه دست به اعتصاب خواهند زد.

12 - گزارشی ازوضعيت كارگران كارخانه بنيان ديزل :

جهنمي بنام بنيان ديزل

 

طبق گزارش كه به دستما رسيده تقريبا يك ماه است كه وضع روحي وچسمي كارگران به صفر رسيده است , از دوازده ساعت كار اجباري خسته شده اند شكوه ونارضايي به اوج خود رسيده , اما مديران وومديريت كارخانه ها نه هيچ اقدامي در رفع اين مسئله نمي كنند , بلكه نسبت به دامن زدن وافزايش محدويتها واعمال فشار كار زياد ,اقدام مستمر دارند : يك روز از افزايش آمار توليد, ويك روز به محدود كردن ساعات استراحت كارگران اقدام مي كنند , وتازگيها آوردن تلفن همراه به محيط كارخانه با ممنوعيت مواجه شده است , كه واقعا اين مسئله غير قابل تحمل گرديده است چون با مجموعه سرويس وساعت كاري كه يك كارگر سيزده يا چهارده ساعت در راه وحمل كار حضور دارد , لزوم داشتن تلفن همراه براي هر فرد اجباري مي گردد , و هر شخص شرايط خانوداه گي ويژه خود را دارد , وبه دليل 14 ساعته از خانه وخانواده  ونداشتن موبايل مانند قطع ارتباط كامل با بيرون مي باشد واين يك موضوع منطقي براي كاركنان , وغير منطقي براي مديريت است. در طي هفته هاي گذشته با اوج گرفتن مسئله افزايش آمار توليد , بدون هيچ گونه سرمايه گذازي در بهينه سازي دستگاهها وابزار آلات وحقوق ومزايا , آقاي مهندس آل فخري كه گويا از همكلاسان آقاي صادقيان مدير عامل شركت , بوده به عنوان مدير توليد از طرف ايشان به اين سمت بزگزيده شده كه در اولين روز حضورش در توليد , به گونه اي چماق به دست , اقدام به فشار آوردن به كارگران خط توليد , براي افزايش راندمان توليد وتوهين وتهديد آنها زد , كه با مقاومت شديد اكثر آنها مواجه شد , اما كار به جاي رسيده كه دومين روز كار كه آقاي مهندس آل فخري در كارگاه حضور داشت , كارگران تصميم به اعتصاب گرفتن , اين آقا به قدري پر رو است كه هم اكنون نيز مانند ماموران فرعون براي خود ميزي دست وپا كرده وداروغه كارگاه شده است . در روز يكشنبه به تاريخ 27/5/87 پس از صرف صبحانه در كارگاه , كارگران از رفتن بر سر دستگاه هاي خود امتناع ورزيدند !وتصميم گرفتند تا اين آقا از كارگاه نرود شروع به كار نكنند , در اين ميان اصرار هاي مكرر معاون كارگاه مهندس هوشيار , نتيجه اي نداد , چون آقاي مهندس آل فخر اصرار داشت كه هر طوري شده بايد از امروز تعداد قطعات ماشينكاري شده واز 84 به 95 تا صد عدد در روز برسد ولي هيچ يك از كارگران اعتنايي به اين خواسته نابجاي اين آقا نكردند . تا كار به جاي رسيد كه نيروهاي اضافي قسمت كوبلينگ وفلزي كاري را به خط سر ازير كردند , وشروع به تهديد كاركنان وجايگزيني آنها با خط توليد , كردند , بعد از كشاكشي كه در ميان كارگران ومديران توليد وحراست ومديدر عامل , صورت گرفت وحدود بيست وسه نفر از كارگران خط توليد دست از كار كشيدند وواقعا جاي تاسف بود كه به جاي پاسخ به پرسشهاي بر حق كارگران , تهديد آقاي مدير عامل (صادقيان ) توهين نثار آنان مي كرد ومي گفت , ”هر كسي نمي زند برود به جهنم ” اين بود پاسخ منطقي يك مدير كارخانه به كاركنان رنج ديده و زحمتكش خود , خلاصه همه آن 23نفر در اختيار قرار گرفتند وطبق معمول مديران برايشان در نمازخانه قصه هزار رو يك شب تعريف كردند , از ميان آنها چهارده نفر كه حتي يكي از آنها نمايندگان كارگران آقاي رضايي بود را نگه داشته وبقيه رو روانه كارگاه كردند. واقعا وضع كارگران كارخانه خيلي متشنج بود , الان سه , چهار روز از آن واقعه گذشته واز همه كارگران اعتصابي تعهد گرفته شده وازآن چهار نفر , ويك نفر هنوز در نگهباني منتظر تصميم مديريت است , وتعداد آما نيز از 84 قطعه به 90 قطعه رسيده كه به گفته مديران واخبار رسيده در ماههاي آينده به صد تا صد و سي عدد خواهد رسيد . واقعا ظلم كارفرمايان به آخرين حد خود رسيده ومعلوم نيست اين قضيه تا كي ادامه پيدا خواهد كرد .

 

كيمته كارگري پويا

13 - انتقاد دبير اجرايي خانه کارگر کاشان از قراردادهاي موقت کار :

تهران- خبرگزاري کار ايران در تاریخ 2 مهر 87 ؛ دبير اجرايي خانه كارگر کاشان گفت: قراردادهاي موقت بهانه‌‏اي براي بعضي از مديران شركت‌‏ها شده است تا حاكميت زورمدارانه خود را بر كارگر وارد و از نيروي كار استفاده ابزاري کنند.
ماشاالله زهتابي در گفت‌‏وگو با "ايلنا" اظهار داشت: بعضي از مديران واحدهاي توليدي از قراردادهاي موقت در راستاي اهداف مادي و اقتصادي خود بهره‌‏برداري كرده و از نيروي كار بهره كشي مي‌‏كنند.
وي با اظهار تاسف از شرايط نامناسب و غيرعادلانه نيروي كار موقت گفت: در ثبت قراردادهاي موقت بعضي از كارفرمايان پا را فراتر از قانون و مقررات موجود گذاشته‌‏اند.
دبير اجرايي خانه كارگر کاشان تصريح كرد: در حال حاضر كارفرمايان با ثبت قراردادهاي سفيد امضا، امنيت شغلي و معيشتي را از نيروي كار سلب کرده و كارفرما هر زمان اراده كند و به هر بهانه‌‏اي، نيروي كار را اخراج مي‌‏كند.
به گفته وي در اين نوع قراردادها ضمن عدم امنيت شغلي و تامين اجتماعي، سابقه و سنوات نيروي كار نيز در پرونده‌‏اش منظور نمي‌‏شود.
پايان پيام


14 - اعتصاب غذاى يک زندانى سياسى:
به گزارش فعالان حقوق بشر در تاریخ 2 مهر 87 آمده است :زندانى سياسى شمس الله شادى در اعتراض به 9 ماه بلاتکليفى و تمديد مکرر قرار بازداشت خود از سوى دادگاه انقلاب شهرستان سنندج از روز پنج شنبه مورخه 29/6/87 براى دومين مرتبه دست به اعتصاب غذا زده است.
شمس الله شادى مدعى است بدون وجود هيچ مدرک مستند و مستدلى در پرونده از سوى شعبه دوم دادگاه انقلاب سنندج به اتهام اقدام عليه امنيت ملى بازداشت گرديده است ، نامبرده هم اکنون در سلول انفرادى در زندان مرکزى سنندج به سر مى برد.
وى خواست خود را از اعتصاب غذا اعتراض به تداوم بازداشت خود و همچنين پايان دادن به نگهدارى وى در سلول انفرادى عنوان نموده است . لازم به ذکر مدتى پيش نيز جمعى از زندانيان سياسى زندان سنندج در نامه اى به آيت الله شاهرودى به بازداشتهاى طولانى مدت زندانيان اعتراض نموده بودند .

15 - واکنش کانون مدافعان حقوق کارگر به دستگيری معلمان در آستانه سال تحصيلی :

به گزارش  کانون مدافعان حقوق کارگردر تاریخ 2 مهر 87 آمده است :  با انتشار بيانيه ای دستگيری معلمان را در آستانه سال تحصيلی محکوم کرد. متن بيانيه:
"بنا براخبار منتشر شده درآستانه سال تحصيلی معلمان فعالی که مبادرت به برگزاری جلسات انجمن های صنفی و مشورتی خود برای پی گيری خواسته های صنفی کرده بودند، بازداشت شدند."
معلمان که در سالهای اخير برای حقوق صنفی خود بارها دست به اعتراض و اعتصاب زده اند همواره با سرکوب ازجانب نيروهای امنيتی مواجه شده اند واين بار نيروهای امنيتی برای پيشگيری از اعترض معلمان مبادرت به دستگيری آنان کرده اند."
معلمان که از زحمتکش ترين اقشار جامعه هستند همواره در شرايط معيشتی سختی به سر مي‌برند. آنان نيروی کار خودرا درجهت آموزش کودکان وجوانان صرف مي‌کنند تا نيروی کار آينده جامعه را بازسازی کنند ، اما خود از داشتن يک زندگی شرافتمندانه محرومند. مبارزات معلمان در سالهای اخير يادآور مبارزات با شکوه آنان در دهه های گذشته است که ازآن ميان مي‌توان به کشته شدن دکتر خانعلی درسال 1339 اشاره کرد.

ما ضمن حمايت از اعتراضات به حق معلمان درجهت دست يابی به يک زندگی شرافتمندانه، خواهان آزادی فعاليت های صنفی واجتماعی برای همگان هستيم.

کانون مدافعان حقوق کارگر
http://kanoonmodafean.blogfa.com

16 - آرزوی سال تحصيلی پربار برای دانش آموزان و معلمان به مناسبت اول مهر از سوی سنديکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه :

به گزارش سنديکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه در تاریخ 2 مهر 87 آمده است : با انتشار اطلاعيه ای به مناسبت اول مهر, سال تحصيلی پرباری را برای دانش آموزان ايران و معلمان کشور آرزو کرد. متن اين اطلاعيه به شرح زير است:
آغاز فصل علم و دانش بر دانش آموزان و معلمان مبارک باد

مهر را با مهر آغاز کنيم شما که قلبتان آکنده از مهريست برای مادران، پدران، معلمان و وطنمان ايران.
مهرماه آغاز نمايش همت والای معلمان و تلاش دانش آموزان در عرصه علم و دانش است .دانش آموزان با اميد به فراگيری هر چه بيشتر علوم و معلمان با اميد به پرورش نهال علم پا به مدارس می گذارند.
هر چند با شروع مهر هنوز بی مهريها در حق سنديکای کارگران شرکت واحد وجود دارد و ٣٠ نفر از کارگرانی که از حقوق صنفی خود و همکارانشان دفاع کرده اند، بيکار و در وضعيت دشواری روزگار می گذرانند ، تلاشگران عرصه حمل و نقل در قيل و قال تهران بزرگ تمام توانشان را به کار خواهند گرفت تا بهار دانش بر کام شما شيرين و گوارا باشد .
سنديکای کارگران شرکت واحد سال تحصيلی پرباری را برای شماآرزومند است وکماکان در راه احيای حقوق حقه کارگران با تلاش هر چه تمام تر پيگير خواسته های صنفی همکاران زحمت کش خود می باشد .

سنديکای کارگران شرکت واحد
اتوبوسرانی تهران و حومه

1387/7/1

17 - نماينده کارگران در شوراي عالي کار:
بحث تعيين حداقل مزد هنوز شروع نشده است
:

تهران- خبرگزاري کار ايران در تاریخ 2 مهر 87 ؛ نماينده کارگران در شوراي عالي کار گفت: هنوز جلسه‌‏اي در کارگروه‌‏هاي مربوطه در خصوص تعيين حداقل دستمزد براي سال آينده نداشته‌‏ايم.
ولي الله صالحي در گفت‌‏وگو با خبرنگار گروه کارگري "ايلنا"، با بيان اينکه کارگروه‌‏هاي مزد متشکل از نمايندگان کارگري و کارفرمايي است، گفت: در حقيقت شوراي عالي کار نظرات اين کارگروه را بررسي و تصميم نهايي را درباره حداقل مزد مي‌‏گيرد.
نايب رييس کانون شوراهاي اسلامي کار استان تهران با تاکيد بر افزايش سريع نرخ تورم گفت: بايد مزدي براي کارگران در نظر گرفته شود که حداقل معيشت آنان را تامين کرده و قادر به همخواني با افزايش سريع نرخ تورم باشد.
وي خواستار کنترل تورم از سوي دولت شد و گفت: فقط با اتکا به افزايش دستمزد نمي‌‏توان معيشت کارگران را تامين کرد، بلکه کنترل نرخ تورم تاثير به سزايي در زندگي قشر حقوق بگير دارد.
پايان پيام

18 - رئيس کانون بازنشستگان تامين اجتماعي قم:
ميان بازنشستگان کشوري و تامين اجتماعي تبعيض حاکم است
:

تهران- خبرگزاري کار ايران در تاریخ 2مهر 87 ؛ رئيس کانون بازنشستگان تامين اجتماعي استان قم از اداره تعاون اين استان به خاطر عدم صدور مجوز تاسيس تعاوني مسکن اين کانون انتقاد کرد و گفت: نحوه صدور مجوز براي تاسيس تعاوني‌‏هاي مسکن تبعيض‌‏آميز است.
محمد فاضل ترکمان در گفت‌‏وگو با خبرنگار گروه کارگري"ايلنا" با بيان اين که کانون بازنشستگان لشگري و کشوري تعاوني مسکن تاسيس کرده‌‏اند، گفت: اداره کار و سازمان تامين اجتماعي استان قم براي تشکيل تعاوني مسکن بازنشستگان تامين اجتماعي قول همکاري دادند اما هيچ کاري برايمان انجام ندادند.
وي همچنين از پرداخت معوقه‌‏هاي بازنشستگان قم خبر داد و گفت: با اين وجود مبلغ 120 هزار تومان بن، بابت ماه مبارک رمضان پرداخت نشد و به ماه آينده موکول شد.
او از تبعيض‌‏هاي ميان بازنشستگان کشوري و لشکري و تامين اجتماعي انتقاد کرد و گفت: براي بازنشستگان کشوري و لشکري مبلغ 200 هزار تومان به عنوان هزينه سفر در نظر گرفته‌‏اند اما سازمان تامين اجتماعي مبلغي بسيار پايين‌‏تر از رقم فوق را براي هزينه سفر اختصاص داده است.
ترکمان با اشاره به وجود 14 هزار و500 بازنشسته تامين اجتماعي در استان قم، گفت: 1400 نفر براي وام 500 هزار توماني ثبت‌‏نام کرده‌‏اند اما کانون مي‌‏تواند تنها 350 نفر را به تامين اجتماعي براي دريافت وام معرفي کند که آن هم تاکنون محقق نشده است و سازمان تامين اجتماعي بودجه اين کار را به استان قم اختصاص نداده است.
مجيد آوري فرد، رييس سازمان کار استان قم در خصوص عدم همکاري اداره کار و تامين اجتماعي براي تاسيس تعاوني مسکن کانون بازنشستگان اين استان گفت: نداشتن خانه و عدم استفاده از وام و زمين دولتي براي خريد خانه از شرايط تاسيس تعاوني مسکن است.
وي افزود: طبق گفته خود بازنشستگان تامين اجتماعي، 95 درصد آنان صاحب خانه هستند به همين دليل نمي‌‏توانند از زمين دولتي استفاده کنند.
پايان پيام

19 - میزان  70 در کارگاههای تولیدی داخلی با واردات چینی تعطیل شده اند:

تهران- خبرگزاري کار ايران در تاریخ 2 مهر 87 آمده است ؛  محمد علی شکیب راد رئیس اتحادیه سراجان اعلام کرد: بیش از 1000 واحد صنفی سراجی دارای مجوز مشغول به فعالیت بوده اند و به همین میزان نیز واحد غیر قانونی وجود دارد. اما با واردات بی رویه محصولات چینی ، 70درصد کارگاههای تولیدی  داخلی تعطیل و کارگران بیکار شده اند. تولیدات این واحدها شامل ساک، چمدان ، کوله پشتی، کیف مدرسه ، کیف زنانه و مردانه ، کیف آرایش و کمربند است.

20 - بازجویی فعالان کارگری هفت تپه در شوش :

تهران- به گزارش فعالان حقوق بشر در ایران در تاریخ 2 مهر 87 آمده است ؛  فریدون نیکوفر و بهروز نیکوفر دوتن از فعالان کارگری در شرکت کشت و صنعت نیشکر هفت تپه در اداره اطلاعات شوش مورد بازجویی قرار گرفتند . همچنین نامبردگان برای بازجویی به اطلاعات نیروی انتظامی شهرستان شوش احضار شدند.

21 - نماينده بويين زهرا و آوج در مجلس:
50 کارخانه استان قزوين به رکود کشيده شده است
طرح تحول اقتصادي چيزي عايد مردم نخواهد کرد
:

تهران- خبرگزاري کار ايران در تاریخ 2 مهر 87 ؛ نماينده بويين زهرا و آوج در مجلس شوراي اسلامي از تعطيلي و به رکود کشيده شدن 50 کارخانه در استان قزوين خبر داد.
قدرت‌‏ا... عليخاني در بازديد از خبرگزاري کار ايران "ايلنا" و در گفت‌‏وگو با خبرنگار گروه کارگري، با بيان اينکه در سه سال اخير وضعيت کارگران استان قزوين وخيم‌‏تر شده است، گفت: با توجه به قول مسوولان براي حل اساسي مشکل کارخانه‌‏هاي پوشينه بافت، فرنخ، مه‌‏نخ و نازنخ، هنوز مشکلات اين واحدها پابرجاست.
عضو فراکسيون اقليت مجلس با اشاره به بومي بودن استاندار قبلي قزوين گفت: فکر مي‌‏کنم استاندار جديد بتواند مشکلات استان از جمله مشکلات کارگري را به حداقل برساند.
عضو کميسيون قضايي مجلس هشتم، استان قزوين را يکي از عقب‌‏مانده‌‏ترين استان‌‏ها در زمينه راه روستايي، گازرساني و مسايل کشاورزي و کارگري ذکر کرد و گفت:‌ وقتي که مديريت عالي استان ناکارآمد باشد، معلوم است که چنين وضعي پيش خواهد آمد.
عليخاني در پاسخ به سوالي مبني بر ميزان موفقيت طرح بنگاه‌‏هاي زودبازده، گفت:‌ در استان قزوين بيشترين وام‌‏هاي زودبازده پرداخت شده است، اما اطلاعي از ميزان اشتغالزايي اين طرح در استان منتشر نشده است.
ناطق نوري از دولت انتقاد کرد نه جهرمي
وي انتقادات حجت الاسلام ناطق نوري از ناکارآمدي تسهيلات زودبازده را، انتقاد از دولت دانست و گفت:‌ اين انتقادات را نمي‌‏توان انتقاد آقاي ناطق نوري به جهرمي دانست.
نماينده بويين زهرا و آوج، جهرمي را مديري قوي ارزيابي کرد و گفت: وزير کار مي‌‏تواند با جناح راست و چپ کار کند و نگران معاون چپ و اصلاح طلب هم نيست. چه خوب بود ساير وزرا هم اين گونه بودند.
وي با بيان اينکه هيچ کس به اندازه من مدافع حقوق کارگران در مجلس نبوده است، گفت:‌ در راستاي دفاع از حقوق کارگران، نطق‌‏هاي زيادي را در مجلس داشته‌‏ام و اگر لازم بوده نامه‌‏هايي را به وزير کار و صنايع ارسال کرده‌‏ام.
زندگي مردم تغيير نخواهد کرد
عليخاني تصريح کرد:‌ با طرح تحول اقتصادي و سهام عدالت چيزي عايد مردم نخواهد شد و زندگي آنان تغييري نخواهد داشت.
او با انتقاد از انحلال سازمان مديريت و برنامه ريزي گفت: دولت بايد به اصول کارشناسي و برنامه ريزي تن دهد.
پايان پيام

22- تجمع در اعتراض به عبور مترو از چهار باغ اصفهان :

تهران- خبرگزاري کار ايران در تاریخ 2 مهر 87 آمده است : محمد على دادخواه وكيل هزار و پانصد تن از معتضران به عبور قطار شهرى اصفهان از خيابان چهار باغ اصفهان در گفت‌‏وگو با خبرنگار ايلنا گفت: در حدود سه سال پيش شركت مترو اصفهان تصميم گرفت كه قطار شهرى را از خيابان چهار باغ عبور دهد كه اين اقدام مورد اعتراض بيش از هزار و پانصد نفر از اهالى ادب و فرهنگ و تاريخ قرار گرفت.

دادخواه با بيان اينكه پرونده در اين خصوص تشكيل شده ولى دادسرا از پذيرفتن آن امتناع ورزيده افزود: در همين رابطه در نهايت از اداره حقوقى قوه قضاييه كشور سوالى پرسيده شد مبنى بر اينكه آيا اعتراض در اين زمينه وارد است يا خير، كه در جواب آنها اعلام شد كه نه تنها بايد رسيدگى و پيگيرى شود بلكه در زمره امر به معروف و نهى از منكر است.
وى ادامه داد: در آن زمان بازپرس وقت شعبه پنجم دادسراى عمومى انقلاب اصفهان دستور تعطيلى و توقف عمليات اجرايى مترو را صادر كرد اما رييس وقت مترو اصفهان به اين مساله توجه نكرد كه با حكم دادسرا جلب شد.
دادخواه با بيان اينكه اخيرا رييس شوراى شهر اصفهان اعلام كرده است كه طبق مصوبه شوراى شهر اصفهان ، قطار شهرى بايد از خيابان چهار باغ عبور كند، اظهار داشت: جمعى از متخصصان ايرانى از فرانسه به اصفهان آمدند تا نظر كارشناس در اين رابطه ارايه دهند كه در نظريه كارشناسى خود اعلام كردند عبور قطار از خيابان باعث ايراد خسارت به ساختمان بهشت، بازارچه بلند و مدرسه چهارباغ خواهد شد و بهترين گزينه اين است كه از خيابان شمس آبادى گذر كند.
وى تصميم شوراى شهر اصفهان را مغاير دستور قضايى و نظر كارشناسان دانست و گفت: صبح امروز جمعى از ايران دوستان در مقابل دادسراى اصفهان تجمع كردند كه گروهى از اين جمع نزد بازپرس شعبه پنجم رفته و اعتراض مجدد خود را اعلام كردند.
دادخواه افزود: بازپرس شعبه پنجم دادسراى عمومى انقلاب اصفهان امروز اعلام كرد كه اين مسير توقيف است و هيچ كس حق ندارد از اين مسير عبور كند و حتى اقدام قانونى نسبت به اين موضوع خواهد كرد.
دادخواه در پايان تصريح كرد: تصميم شوراى شهر اصفهان خلاف موازين علمى و مغاير با قانون و ضد هويت تاريخى چهارباغ است چراكه نخستين خيابان سه‌‏سويه جهان شناخته شده است و اين اقدام باعث خسارت به ميراث فرهنگى است.

23- افسوس كه هيچ اقدامي از سوي دولت خدمتگذار  صورت نميگيرد:

 به گزارش سایت " انجمن صدای کاوها در تاریخ 3 مهر 87 آمده است  : يكي از رانندگان اتوبوس در گفتگو با خبر نگار صداي كاوه ها تصريح كرد: من را ننده اتوبوس مسير گناوه - برازجان هستم درحال حاضر كار ما لنگ شده است من به شخصه به طور مستمردر خانه هستم. هر مسيري كه بين برازجان تا گناو ه ميروم فقط 7 هزارتومان روزانه درآمد دارم و نميتوانم از پس خرج زندگي بر بيام از صبح تا غروب بيرون ميروم در حاليكه  اين در آمد مقدوم به صرفه نيست. به همين خاطرديگر سر كار نمي روم .

درحال حاضر 17 تا18 روز هست كه در خانه هستم.شرايط طوري شده كه بيشتر كارها راكدمانده است.وامرار معاش ها ديگر مثل قبل نيست. از دفتر و كتاب مدرسه بچه ها گرفته و تا گوشت و روغن همه قيمتها بالا رفته است.اما با اين حال از دو سال پيش تا كنون كرايه ماشين 500 تومان است وثابت باقي مانده است.روزانه دو باركه اين مسير را بروم و بر ميگردم فقط 14تومان در آمدم ميشود.درصورتيكه كرايه ها بالا نميرود. سوال اين جا است كه اين چه ظلمي است كه در حق ما راننده ها ميشود  و قتي قيمت ها بالا ميرود چرا كرايه ها بالانميرود.

هم اكنون فقط سه سرويس اين مسير را طي ميروند و بر ميگردند.بقيه همكارانم هم ديگر رانندگي نميكنند. ما به طور واقعي زندگيمان فلج شده است.  مگر كار روي ما شين چقدر درآمد دارد كه هم بايدخرج خوراك و پوشاك خانواده مان را  را با آن تامين كنم و هم مخارج اياب و ذهاب و مدرسه بچه ها تامين شود و ازطرف ديگرخرج تعمير ماشين هم هست. درحال حاضر هزينه تمام شده برا ي تعمير ماشينم بين3 تا 4 ميليون است.  

من نميتوانم براي تعمير ماشينم اقدام كنيم چون در تضاد بين اينكه ماشين را تعمير كنيم يا شكم خانواده را سير كنيم . خوب مسلم است كه سير كردن شكم خانواده ام ارجح است. من الان شش سري مشهد رفتم و مسافر بردم و آوردم دريغ از اينكه پولي براي خودم بماند. چون ماشين هست و نياز به تعمير دارد و مجبور شدم كه  لاستيك عوض كنم ولاستيك بدون تويپ 150000 هزارتومان است وبقيه خرج و مخارج ديگر هم است.

مسيرجاده برازجان و گناوه خيلي وقت است كه ساخته شده و از زمان شاه به بعد ديگر هيچ اقدامي دراين زمينه صورت نگرفته است.دولت درطي سه سال اخيرتصميم گرفته است كه ان را بسارد ولي بعد از گذشت سه سال فقط يك قست از آن را  اتوبان كردند.ولي بقيه راه جاده اش خوب نيست و فقط از گناوه تا بندرريك كه 10 تا 11 كيلومتر است كه اتوبان شده است اين كار با كندي زيادي صورت ميگيرداينجا بايد در عرض يك سال اتوبان ساخته ميشد. من الان سه سال است كه راننده اين جاده هستم وفقط 10كيلومتر از ان ساخته شده است. اين جاده قديمي يك طرفه است و تصادف در اين مسير خيلي زياد است.تصادفات در اين جاده بالا است الان ترافيك جاده ها خيلي زياد شده, و جاده ها دو بانده نيستند وضعيت بسيار بدي دارند.و تصادفات جاده اي خيلي بالا رفته است. ولي افسوس كه هيچ اقدامي از سوي دولت خدمتگذار  صورت نميگيرد. نه تنهادر استان بوشهر اين مشكل وجود دارد بلكه بقيه استانها ديگر هم  اين وضعيت را دارند و اين براي ما راننده ها اصلا مقدوم به صرفه نيست,درحاليكه هم براي من كه راننده هستم هم براي مسافر مقدوم به صرفه باشد. با اين استهلاك هاي كه براي ماشين بوجود مي آيدو تورم كه درسطح جامعه بالا رفته است پايين بودن نرخ كرايه ها هيچ گاه همخواني لازم را ندارد.


 - برنج گیلان و مازندران سرنوشت چای شمال را پیدا کرد :24-

 

 

 

غلامعلی قربانی، عضو هیات مدیره انجمن برنج ایران به خبرگزاری فارس گفته است:

تنها ۳۰ درصد برنج تولیدی مناطق اصلی تولید برنج ایران در استانهای گیلان و مازندران به فروش رفته و بقیه در انبارها مانده است.

علت به فروش نرفتن برنج، واردات بی رویه برنج خارجی و توزیع آن در سراسر ایران است و مردم هم به دلیل ارزان بودن از آن استقبال می کنند.

برنج وارداتی حتی در مراکز اصلی تولید برنج در گیلان و مازندران نیز به وفور یافت می شود

این در حالی است که گزارش رسمی گمرک نشان می دهد که در هفت ماه اول سال ۶۲۰ هزارتن برنج وارد شده است که به عقیده کارشناسان، بیشتر از نیاز داخلی است و باعث شده تا تقاضا برای برنج داخلی کاهش پیدا کند.

برنج نیز سرانجام چای ایران را پیدا کرده است. چای ایرانی بازار را از دست داد و اکنون دو برابر تولید سالانه چای در انبارها در حال تبدیل شدن به کاه است.

قربانی می گوید: نگرانی در مورد برنج این است که ذائقه مردم به برنج هندی و پاکستانی عادت کند و مردم دیگر برنج ایرانی خریداری نکند و همان بلایی که بر سر چای آمد بر سر برنج ایرانی نیز بیاید. در اسفند ماه سال گذشته که قیمت هر کیلو برنج به پنج هزار تومان رسید، کشاورز برنجی برای فروش نداشت و دلالها سودش بردند و چوبش را کشاورزان خوردند.

25-  مشكلات دانش آموزان در آستانه باز گشايي مدارس:

او در ادامه افزود:سه تا فرزنددارم.همگي دانش آموز هستنديكي از آنها دوم دبستان درس ميخواند و دو تايي ديگر در مقطع راهنمايي و دبيرستان هستند. از مشكلات عمده انان اين است كه مدرسه اي در روستايي ما وجود ندارد و بايد به مكان خيلي دورتر منتقل شوند ومسير طولاني است.چون وسيله هم براي رفت و آمد آنها به مدرسه وجود ندارد,ما به عنوان والدين آنها نگران رفت وآمدآنها هستيم.

مسير طولاني است و زمستان در پيش است.

و مسئله مهم ديگري كه دانش آموزان با آن مواجه هستند,كمبود وسايل آموزشي است.اين مسئله تاثيرزيادي روي فراگيري دانش آموزان دارد و دولت نسبت به اين موضوع بيسيار بي تفاوت عمل ميكند فرزندان ما از كمترين امكانات و تسهيلات محروم هستند .

26- دبيرکل خانه کارگر:
بيکاري سرطان و تورم سردرد است
نيمي از فارغ التحصيلان بيکارند
:

تهران- خبرگزاري کار ايران در تاریخ 3 مهر 87 ؛ رئيس فراکسيون کارگري مجلس هشتم گفت:‌ طبق آمار سال 1385 مرکز آمار کشور، 20 ميليون و 476 هزار نفر از جمعيت کشور شاغلان بالاي 10 سال هستند که از اين تعداد 608 هزار نفر از آنها داراي مشاغل مديريتي و مقام‌‏ها هستند.


به گزارش خبرنگار گروه کارگري "ايلنا"، عليرضا محجوب در يک نشست خبري با بيان اينکه 94 هزار نفر از 608 هزار نفر از مشاغل مديريتي را زنان تشکيل مي‌‏دهند، افزود:‌ اين آمار نشان مي‌‏دهد که کمتر از يک هفتم مديران کشور را زنان تشکيل مي‌‏دهند در صورتي که انتظار مي‌‏رفت اين رقم به يک چهارم برسد.
دبيرکل خانه کارگر با اشاره به اينکه نرخ بيکاري زنان هميشه از نرخ بيکاري مردان بالاتر بوده است، گفت:‌ يکي از دلايل اين موضوع، نداشتن تخصص مديريتي در زنان است.
عضو کميسيون اجتماعي مجلس با اشاره به وجود يک ميليون و 923 هزار متخصص کشور با مدرک بالاي کارشناسي، گفت:‌ از اين تعداد 824 هزار نفر زن هستند.
او افزود:‌ اين در حالي است که در گذشته اين تعداد 200 هزار نفر بود اما هم اينک اين رقم 30 درصد متخصصان را شامل مي‌‏شود.
محجوب گفت: از سوي ديگر از يک ميليون و 90 هزار دستيار داراي مدرک ديپلم فني، 213 هزار نفر زن و 788 هزار نفر مرد هستند.
دبيرکل خانه کارگر با بيان اينکه در سال‌‏هاي اخير خروجي دانشگاه‌‏ها بيش از انتظار بوده است، گفت:‌ با توجه به آمارهاي ارائه شده، دو ميليون و 600 هزار شغل تخصصي قابل دسترسي براي فارغ التحصيلان دانشگاهي وجود دارد.
او نرخ اشتغال فارغ‌‏التحصيلاني را که در سال 1385 وارد بازار کار شده‌‏اند 8/15 درصد اعلام و گفت:‌ اين نرخ در سال 75 به ميزان 8/5 درصد بوده است که حتماً سرازير شدن اين نرخ در يک دوره ده ساله براي بازار کار قابل هضم نبوده است.
محجوب جذب فارغ‌‏التحصيلان دانشگاهي در بازار کار را مستلزم ايجاد تحولاتي در اين بازار دانست و گفت: طبق آمار در بخش اداري 913 هزار نفر کارمند وجود دارد که کمتر از سه درصد اين مشاغل داراي مدرک کمتر از ديپلمند.


عضو کميسيون اجتماعي مجلس تصريح کرد:‌ بازار کار محدود در مقابل خروجي دانشگاه‌‏هاي دولتي و غيرانتفاعي که رقمي وحشتناک است، تطابق ندارد.
رئيس فراکسيون کارگري مجلس گفت:‌ طبق نظر سازمان جهاني کار (
I.L.O) کساني که هفته‌‏اي يک ساعت کار مي‌‏کنند شاغل محسوب مي‌‏شوند اما بايد توجه داشت که اين تعريف از مشاغل پاره وقت است.
محجوب مجلس را سمبل مدرک‌‏گرايي معرفي کرد و گفت:‌ اينکه حداقل مدرک براي ورود به مجلس، کارشناسي ارشد در نظر گرفته شده است، نشان از توجه مجلس به مدرک گرايي است.
به گفته دبيرکل خانه کارگر، بيکاري فارغ‌‏التحصيلان دانشگاهي دو برابر نرخ بيکاري افراد عادي است.
وي با بيان اينکه نيمي از فارغ‌‏التحصيلان بيکارند، گفت: اين موضوع فاجعه‌‏اي براي جامعه است.
او در پاسخ به سوال خبرنگار "ايلنا" مبني بر اينکه برکناري مظاهري از بانک مرکزي چه تاثيري در پرداخت تسهيلات به بنگاه‌‏هاي زودبازده دارد، گفت:‌ با تغيير مديريت، بانک‌‏ها پولدار نمي‌‏شوند بنابراين منابع بانکي اجازه پرداخت بيش از حد را نخواهد داد.
محجوب ارقام وصولي برخي بانک‌‏ها را وحشتناک توصيف کرد و گفت: اين روند خطر ورشکستگي بانک‌‏ها را به دنبال دارد.
دبيرکل خانه کارگر اشتغال را مقدم بر تورم دانست و گفت:‌ تورم را مي‌‏توان به سردرد و بيکاري را به سرطان تشبيه کرد.
او حرکت دولت‌‏ها را براي رفع بيکاري ستود و گفت: با اين وجود يخ بيکاري با چند کلنگ نمي‌‏شکند و تدبير حل بيکاري فقط تزريق نقدينگي نيست.
پايان پيام

27 - تعداد 650 کارگر ايران صدرا به بيمه بيکاري معرفي شدند:

تهران- خبرگزاري کار ايران در تاریخ 3 مهر87 ؛ تعداد 650 کارگر کارخانه "ايران صدرا"ي بوشهر با مصوبه استانداري به مدت يک سال به بيمه بيکاري معرفي شدند.


به گزارش گروه کارگري "ايلنا"، استانداري بوشهر با هدف اجراي تغيير ساختار در اين کارخانه سازنده کشتي و سکوهاي دريايي، با معرفي کارگران به بيمه بيکاري موافقت کرده است.
در ماه‌‏هاي گذشته، کارخانه صدرا در بوشهر به دليل نداشتن کار و ناتواني در تمديد قرارداد کارگران خود به يکي از واحدهاي بحران‌‏زده اين استان تبديل شده بود.
باشي‌‏زادگان، رييس سازمان کار وامور اجتماعي استان بوشهر در اين زمينه به خبرنگار "ايلنا" گفت: راهي به جز تغيير ساختار براي کارخانه ايران صدرا باقي نمانده بود.
وي گفت: طبق ضمانت‌‏هايي که از کارفرما گرفته شده است، تمامي 650 کارگر معرفي شده به بيمه بيکاري پس از يک سال به کار خود باز خواهند گشت.
وي يادآور شد: اين موضوع از يک سال پيش مطرح بود و در مواقع ضروري، کارگران نيز در جريان تصميم‌‏گيري حضور داشتند.
با اين وجود عيسي محمدکمالي، دبير اجرايي خانه کارگر استان بوشهر مدعي شد که تغيير ساختار و معرفي کارگر به بيمه بيکاري بدون اطلاع کارگران ايران صدا بوده است.
به گفته کمالي، کارگران ايران صدرا نگران هستند که پس از اتمام مدت اعتبار بيمه بيکاري، کارفرما از همکاري با آنها خودداري کرده و آنها را تعديل کند.
پايان پيام

28 - عملكرد وزارت كار و امور اجتماعى در سركوب زنان براى پوشش :

به گزارش سایت ميدان زنان در تاریخ 3 مهر آمده است :وظايف وزارت كار و امور اجتماعى در آئين‌نامه راهكارهاى اجرايى گسترش فرهنگ عفاف و حجاب به شرح زير است:

1- ايجاد فضاى مناسب براى كاركنان و برداشتن زمينه‌هاى اختلاط زن و مرد در محيط‌هاى كارى با توجه به فرهنگ عفاف و حجاب توسط كارفرمايان.
2- ارائه آموزش‌هاى لازم درخصوص رعايت ضوابط اخلاقى و ظاهرى (پوشش لباس و آرايش در محيط‌هاى كار) با همكارى مؤسسات شايسته در اين زمينه.
3- تعامل با وزارتخانه‌هاى امور خارجه، (كنسولگري‌هاى ايرانى در خارج از كشور) وزارت كشور و نيروى انتظامى (امور اتباع بيگانه) درخصوص توجيه رواديد ورود به كشور با حق كار نسبت به رعايت مقررات پوشش اسلامى در محيط كار.
4- نظارت بر رعايت حريم عفاف و حجاب در كلاس‌ها و دوره‌هاى آموزشى كه ضرورتا به صورت مختلط اداره مي‌شود.
5- انجام تبليغات، تهيه انواع بروشور، اطلاعيه و . . . در خصوص رعايت حجاب اسلامى و جلوگيرى از بي‌بندوبارى در محيط‌هاى كارى توسط وزارتخانه‌ها.

بدون ترديد نويسندگان اين ‌آئين‌نامه شناخت درستى از شرح وظايف وزارت كار و امور اجتماعى نداشته‌اند. اين وزارت صرفا مسئول تنظيم و تمهيد روابط حقوقى ميان كارگر و كارفرما در چارچوب قانون كار و برنامه‌ريزى براى ارائه آموزشهاى مهارتى است. بندهاى اول، دوم و پنجم به اين وزارت ارتباطى نداشته و ابزارى براى اجراى آن ندارد. اين وظايف را خود دستگاهها بر اساس قوانين ديگر انجام مي‌دهند. در بخشهاى مختلف گزارش گروه ميدان، موارد متعددى از اقدامات انجام شده در راستاى بندهاى اول، دوم و پنجم اين آئين‌نامه توسط خود دستگاهها وجود دارد. ضمن اينكه مسئوليت نظارت بر فضاهاى كارى بخش خصوصى هم بر عهده اداره نظارت بر اماكن عمومى نيروى انتظامى بوده كه در همان بخش توضيح داده شده است.

در خصوص بند چهارم بايد توجه داشت كه معمولا دوره‌هاى آموزش مهارتهاى شغلى براى افراد شاغل يا جوياى كار بوده و نيازمند ابزار و تجهيزات ويژه است. طبق ماده 34 مصوبه سال 85 هيات وزيران با عنوان ,نحوه تشكيل و اداره آموزشگاههاى فنى و حرفه‌اى آزاد, پروانه تاسيس و مديريت آموزشگاه براى آموزش مردان صرفا به مردان و براى آموزش به زنان صرفا به زنان داده مي‌شود. البته سازمان فنى و حرفه‌اى مي‌تواند رعايت اين ماده را تا زمانى كه صلاح ب‌داند معلق كند مشروط به آنكه متاقضى واجد صلاحيت بوده و كلاسها مختلط نباشند. همچنين طبق ماده 35 همين آئين‌نامه‌كلاسها نبايد مختلط بوده و آموزش زنان بر عهده مربى زن و آموزش مردان بر عهده مربى مرد باشد البته در مواردى كه مربى واجد شرايط موجود نبوده سازمان مي‌تواند براى مدت محدود اين ماده را هم معلق نمايد(1).

اما مطابق ,شيوه‌نامه اعتباربخشى آموزشگاههاى فنى و‌ حرفه‌اى آزاد, كه در تاريخ 12/12/86 و با شماره 52838/210 از سوى سازمان آموزش فنى و حرفه‌اى كشور ابلاغ شده ,اجراى دوره‌هاى آموزشى جنس مخالف در نوبت مستقل مشروط به كارگيرى مدير واجد شرايط جنس مرتبط, از معيارهاى انتخاب يك آموزشگاه به عنوان آموزشگاه نمونه و درجه يك است كه مزاياى زيادى براى آن آموزشگاه دارد(2). در نمونه‌اى ديگر مدير كل موسسات كارآموزى در نامه شماره 91917 مورخ 22/2/84 مي‌نويسد: ,از آنجائيكه آموزش
ICDL ويژه كاركنان دولت بدليل كمبود كارآموزان همجنس مشكلاتى براى مسئولين آموزشگاههاى آزاد بوجود آورده است با رعايت شرايط ذيل كه طى نامه شماره 43523/210 - 20/12/84 به استحضار رياست سازمان رسيده مقرر فرمودند مجوزهاى خاص صادر شود:
1- متقاضى دلايل تقاضاى خود را مكتوب به اداره كل اعلام نمايد.
2- آمار كارآموزان متقاضى آموزشى همجنس دريافت شود.
3- ضرورتى براى آموزش مختلط وجود داشته باشد كه تشخيص اين امر به عهده آن اداره كل مى باشد.
4- صلاحيت و عملكرد موسس، مدير و مربى آموزشگاه مورد تأييد اداره كل باشد.
لذا پس از بررسى و انجام مراحل فوق صدور مجوز بلا مانع مى باشد. ,(3)

همچنين در تاريخ 24/11/86 حراست سازمان آموزش فنى و حرفه‌اى كشور طى بخشنامه شماره 31267/س/ح/م همراه داشتن هر گونه موبايل دوربين‌دار يا دوربين عكس‌بردارى در دوره‌هاى آموزشى رشته‌هاى خياطي، آرايش و پيرايش ممنوع شده است(4). معاون فنى و آموزش سازمان هم برگزارى هر گونه تور آموزشى رشته‌هاى آرايش و پيرايش در خارج از كشور را ممنوع كرده و تهديد كرده است كه مجوز متخلفين باطل مي‌شود.(5)

يكى از فعاليتهاى ديگر وزارت كار در زمينه عفاف، مشاركت ادارات فنى و حرفه‌اى در ترويج حجاب و عفاف است. ادارات كل فنى و حرفه‌اى استانها به عنوان دبيرخانه فراخوان طراحى لباس زن مسلمان انتخاب شده‌اند. اين ادارات با همكارى آموزشگاههاى خياطى اقدام به برگزارى نمايشگاههاى ,لباس زن مسلمان, در استانها مي‌كنند(6).

29 - اعتصاب کارگران شرکت کاغذ سازى پارس در شوش:  

به گزارش فعالان حقوق بشردر تاریخ 3 مهر آمده است : حدود 800 نفر از کارگران شرکت کاغذ سازى پارس هفت تپه در اعتراض به اعلام تعطيلى اين شرکت به مدت دوماه و عدم پرداخت حقوق سه ماهه ى معوقه خود در جلوى فرماندارى شهرستان شوش تجمع کردند. اين کارگران پس از گذشت لحظاتى و با مشاهده عدم پاسخگويى مديران شهرستان اقدام به بستن جاده ى اهواز به انديمشک کردند. گفته مى شود حدود 300 نفر از اين کارگران نيز به مسدود کردن جاده مخصوص رفت و آمد شرکت هاى نيشکر، کاغذ سازى و حرير خوزستان به هفت تپه پرداختند. لازم به يادآورى است دليل تعطيلى اين شرکت نبود باگاس که مواد اوليه توليد کاغذ مى باشد عنوان شده است.

30 - حمایت سندیکای کارگران شرکت واحد از کامیونداران اهواز:

 

در پیکار برای زندگی بهتر ورسیدن به زندگی شرافتمندانه که لایق همه کارگران می باشد ، بیش از ١٧٠٠ نفر از رانندگان و کامیونداران زحمتکش خوزستان دست به اعتصاب زدند.
اعتصاب برای رهائی از بی عدالتی ها و نابرابری ها، خواسته های آنان مطالبات صنفی، تشکیل سندیکا، پایان دادن به وضعیت حاکم برپایانه ها و مدیریت باربری ها می باشد. همچنین خواستار حذف دلالان در واگذاری بار شدند که موجب اعمال سلیقه در تعرفه های بار و کاهش شدید دستمزد رانندگان و کامیونداران شده است.این زحمتکشان به دور ازخانواده روز و شب در سرما و گرما در جاده های بی پایان برای به حرکت در آوردن چرخه اقتصاد تلاش می کنند و به دلیل کمبود های فراوانی که در محیط کارشان می باشد هیچ بهره ای جز کم لطفی دولت مردان و زیاده خواهی مدیران پایانه ها عایدشان نمی شود .
سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه حمایت و همبستگی خود را با رانندگان و کامیونداران زحمتکش خوزستان اعلام می دارد
به امید روزی که کارگران با اتحاد و همبستگی به کلیه مطالبات صنفی و به حقشان دست پیدا کنند.

سندیکای کارگران شرکت واحد
اتوبوسرانی تهران و حومه
1387/7/3

31 - دستگيری ۹ نفر در درگيری مردم با ماموران گشت ارشاد ميدان صادقيه :

به گزارش سایت روشنگری در تاریخ 3 مهر 87 آمده است : پايگاه اطلاع‌رسانی پليس: سردار حسين ذوالفقاری در حاشيه جلسه روسای پليس امنيت اخلاقی سراسر کشور، درخصوص نحوه برخورد ماموران گشت ارشاد در ميدان صادقيه تهران که منجر به درگيری شده است، توضيح داد: به خواهری درخصوص نحوه پوشش تذکر داده شده اما اين خواهر با ايجاد سر و صدا مقاومت کرده و در حين انتقال به خودروی گشت ارشاد، از همکاری ممانعت کرده است: به‌طوري‌که با ايجاد سر و صدا، افرادی در محوطه تحت تاثير اين فرد قرار گرفته و با نيروهای پليس حاضر در محل درگير شدند و در نهايت با حضور تعدادی از نيروهای پليس، افرادی که با ماموران درگير شده بودند، دستگير شدند.

ذوالفقاری همچنين از دستگيری
۹ نفر علاوه بر دستگيری فرد مورد نظر در ميدان صادقيه خبر داد و تاکيد کرد: حتی بر فرض اينکه اقدام مامور پليس فاقد ارزشها باشد، آن دختر نبايد مقاومت کند و دليلی بر مقاومت در مقابل پليس وجود ندارد. وی با اشاره به اين مثال که اگر ماموری به راننده‌ای به دليل عبور از چراغ قرمز تذکر دهد، آيا فرد تذکر گيرنده بايد از خودرو پياده شده و يقه مامور را بگيرد؟ به خبرنگاران رسانه‌ها گفت: اين موضوع را رواج ندهيد؛ الحمدلله آنقدر مرجع هست که اگر نيروی انتظامی خطا کند، رسيدگی شود.

جانشين رئيس‌پليس کشور همچنين تاکيد کرد: در حال حاضر هفت مرجع رسمی در کشور وجود دارد که در صورت تخطي، به تخلفات نيروی انتظامی رسيدگی کند. وی در پاسخ به اين پرسش که آيا تاکنون شکايتی از سوی مردم درخصوص آنچه که برخورد ماموران در جريان حادثه ميدان صادقيه عنوان شده، صورت گرفته است، توضيح داد: تا اين لحظه به ما در راس نيروی انتظامی شکايتی نشده و اين در حالی است که فرد خاطی مقابل پليس مقاومت کرده است.

سردار ذوالفقاری يادآور شد: به‌طور معمول، از تعدادی نيروها، به اشکال مختلف شکايت و به اين شکايت‌ها رسيدگی و به دادسرای نظامی ارجاع مي‌شود و اين در حالی است که برخی اتهامات اصلا به بعضی از افراد وارد نيست. اين مقام بلندپايه انتظامی کشور درخصوص اينکه در سال جاری چند درصد تخلفات مربوط به شکايات مردم از ماموران گشت ارشاد و پليس امنيت اخلاقی بود، اظهار کرد: آماری در اختيار ندارم، ولی در حال حاضر در جهت استانداردسازی رفتار اين ماموران روسای پليس امنيت اخلاقی سراسر کشور به مدت يک هفته تحت آموزش بودند و اين آموزش‌ها در استان‌ها دنبال مي‌شود.

وی درباره نحوه مواجهه ماموران در موارد خاصی مثل ارتباط و نسبت خانم و آقايی که همراه هم هستند تاکيد کرد: اگر کسی جرمی مرتکب نشده باشد، نيروی انتظامی طبق قانون حق و وظيفه‌ای ندارد از افراد سوال کند که چه نسبتی با هم دارند و در مواردی که مردم آن را گزارش و اعلام کرده‌اند، فرماندهان از ماموران توضيح خواسته‌اند. وی در عين حال با بيان اينکه برخی جرائم، از نوع جرائم اخلاقی آشکار هستند، خاطرنشان کرد: اگر فردی علنا مشغول ارتکاب خلاف قانون باشد، ماموران مکلفند با ترويج فساد در جامعه برخورد کنند.

32 - اعتصاب کارگران کاغذ سازی پارس :

بیش از 800 کارگر شرکت کاغذسازی پارس در هفت تپه دست به اعتصاب زدند و چرخ کار و تولید را در همه بخش های کارخانه از کار انداختند. کارفرمایان این شرکت تصمیم گرفته اند که کارخانه را برای 2 ماه به طور کامل تعطیل کنند، اقدامی که به احتمال زیاد پیش درآمد تعطیل همیشه شرکت و بیکارسازی کل 800 کارگر کارخانه است. کارگران در همان لحظات نخست با علم به سکوت و بی توجهی کارفرمایان دامنه اعتصاب را به خارج از محیط کارخانه بسط دادند. آنان جاده بزرگ ارتباطی اندیمشک - اهواز را تسخیر کردند و عبور ومرور در آن را قطع ساختند. کارگران با بستن جاده عبور ماشین های حامل همزنجیران خویش در کشت و صنعت نیشکر و حریر خواستار حمایت و همبستگی آنان از مبارزات خود شدند.

3 مهر 87

33- اعتراض کارگران در شرکت گاز کرمانشاه :

کارگران شرکت گاز کرمانشاه 3 ماه است که دستمزدهای خود را دریافت نکرده اند. در این سه ماه کارگران مدام در حال اعتراض بوده اند و برای پرداخت فوری حقوق های خویش تلاش می کرده اند. سرمایه داران صاحب شرکت در همه مدت کوشیده اند که کارگران را با وعده و وعید سرگرم کنند، اما هیچ یک از این وعده ها به هیچ نتیجه ای منتهی نشده است. کاسه صبر کارگران اینک لبریز شده است. فشار بدهی و گرسنگی زن و فرزند و دشواری مرگبار معیشت، جان آنان را به لب رسانده است. آن ها تصمیم به تشدید مبارزه و گسترش دامنه اعتراضات خویش گرفته اند. کارگران در محیط کارخانه اجتماع کرده اند و خواستار فوری دستمزدهای معوقه خود هستند.

3 مهر 87

34 -  گزارش هایی از اعتصاب در کارخانه های نساجی کردستان، فرش غرب‌بافت، ریسندگی پرریس سنندج، کاغذسازی پارس و نیشکر هفته تپه :

بنابه گزارش منابع کارگری داخل کشور در تاریخ 4 مهر 87 : کارگران نساجی کردستان، فرش غرب‌بافت و ریسندگی پرریس سنندج دست به اعتصاب زده اند. کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل‌های کارگری (منطقه غرب) با اعلام این خبر در اطلاعیه ای نوشته است:
در طی چند روز گذشته ما شاهد اعتراض و اعتصاب کارگران نساجی کردستان (وابسته به بنیاد مستضعفان و جانبازان) کارخانه پرریس و فرش غرب‌بافت سنندج بوده‌ایم. این اعتراضات و اعتصابات حول یک مطالبه‌ی محوری یعنی تقابل کارگران در برابر اخراج سازی های گسترده، عدم پرداخت حقوقهای معوقه کارگران و سیاست های کارفرمایان این سه کارخانه شکل گرفته است.
بنابر گزارش این کمیته همچنین کارگران کاغذسازی پارس نیز دست به اعتصاب زده و کارگران نیشکر هفت تپه تجمعی اعتراضی برپا کرده اند.
کارگران کاغذ سازی پارس سه ماه است که حقوق و مزایای خود را دریافت نکرده‌اند.
کارگران این کارخانه برای پیگیری مطالبات خود از اول مهر ماه سال جاری اعتراضات خود را شروع کرده و روزهای اول و دوم مهر ماه، در کارخانه دست به اعتصاب زدند.
روز ٣ مهر ماه، کارگران این کارخانه، اعتراضات خود را در سطح شهر به راه انداختند و سپس در مقابل فرمانداری اعتراض خود را ادامه دادند.
لازم به ذکر است که کارخانه کاغذ سازی پارس، مواد اولیه خود را از نیشکر هفت تپه تهیه می کرد، و اکنون به دلیل تعطیلی این واحد، مواد اولیه کاغذ سازی پارس نیز تامین نمیشود.
از طرفی دیگر کارگران نیشکر هفت تپه نیز روز ٣ مهر ماه برای مطالبه
۲ ماه حقوق معوقه خود در مقابل درب ورودی شرکت تجمع کردند.
لازم به ذکر است که فریدون نیکوفرد یکی از فعالین کارگری نیشکر هفت تپه که از طرف اداره اطلاعات احضار شده بود، دیروز خود را به این اداره معرفی کرده و به او گفته شده است که فردا
۴ مهر ماه باید به دادگاه مراجعه کند.

35 - درس‌های سعادت‌آباد (کاظم فرج اللهی) :

 

 

 

 

درخصوص حادثه سعادت‌آباد چند پرسش در ذهن انسان سنگینی می‌كند. آیا این ساختمان باید الزاما تخریب می‌شد؟ اگر جواب مثبت است، مسوولیت اجرای صحیح امر تخریب اینگونه ساختمان‌ها...

درخصوص حادثه سعادت‌آباد چند پرسش در ذهن انسان سنگینی می‌كند. آیا این ساختمان باید الزاما تخریب می‌شد؟ اگر جواب مثبت است، مسوولیت اجرای صحیح امر تخریب اینگونه ساختمان‌ها با چه كسی یا چه ارگان و نهادی است؟ چرا باید بیشترین شمار قربانیان حوادث ساختمان، كارگران باشند؟ چرا شمار قربانیان حوادث ساختمانی طبق گفته رئیس سازمان کار استان تهران از مجموع 750 مورد حادثه رخ داده در بخش کارگران ساختمانی، طی سال گذشته فقط در شهر تهران حدود 240 نفر است؟ چرا باید اکثر كارگران ساختمانی همواره خرابه‌نشین باشند از اولین روز تخریب یك بنای كلنگی، این گروه از كارگران در نامساعدترین مكان و چیزی شبیه آلونک و بیغوله‌، با كمترین یا بهتر است بگوییم فقدان امكانات بهداشتی و رفاهی، در ساختمان‌های در حال تخریب یا نیمه‌تمام، زندگی می‌كنند و در اولین روزهایی كه ساختمان، نو، تمیز و از خاك و خاكروبه تهی می‌شود اینان باید به دنبال كار و لقمه‌نانی جدید مهاجرت كرده و به بناهای كلنگی و بیغوله‌های دیگر نقل‌مكان كنند. آفرینندگان ساختمان‌های مدرن، نو و زیبا خود همواره خرابه‌نشین هستند. حتی در سرزمین و زادگاه خود؛ همانطور كه من در سراسر منطقه كوهدشت و از جمله روستای «چنارعلیا» دیدم. چه كسی یا چه ارگانی مسوولیت نظارت بر امر تخریب و ایمنی آن را به‌عهده دارد؟ شهرداری؟! شهرداری مجری تخریب است یا ناظر آن؟ آیا بر ساخت‌وساز و تخریب بناها نظارت درستی انجام می‌شود؟ روند چنین کارهایی تاكنون چگونه بوده است؟ آیا هرگونه تخلف در امر ساخت‌وساز نهایتا با پول و جریمه پرداختی به این نهاد ناظر، قابل خریداری نیست؟ روند تاكنون چگونه بوده است؟ به قول آن مجری برنامه تلویزیونی كه برای تفهیم منظور خود اندكی اغراق می‌كرد، آیا با پرداخت پول و جریمه (حال به‌صورت رسمی یا غیررسمی) نمی‌توان مجسمه فردوسی را از میدان فردوسی برداشت و به جای آن بنا و ساختمان ایجاد كرد؟ چه سازوكار دیگری می‌توان برای نظارت بر امر ایمنی و سلامت ساخت‌وساز ساختمان‌ها اندیشید؟ كارگران ساختمانی– اعم از كارگر ساده، كارگر متخصص (استادكار و بنا) وتكنیسین‌– تنها گروهی هستند كه همواره و در تمامی مراحل عملیات ساختمانی از شروع تا پایان كار در كارگاه حضور دارند. آیا نمی‌توان از این حضور همیشگی و ذی‌نفع، به‌طور سازمان‌یافته در امر نظارت استفاده كرد؟ كمی دقت در اسامی و اطلاعات مربوط به کشته شدگان این حادثه نشان می‌دهد در یك گروه كارگران ساده ساختمانی كه به صورت اتفاقی انتخاب شده و اتفاقا(؟!) همگی كشته شده‌اند، كمتر از 20درصدشان در سطح ابتدایی سواد دارند. بقیه افراد نیز تحصیلات حداقل پایان دوره راهنمایی یا دبیرستان و معدودی دانشگاهی دارند این آمار حكایت از واقعیتی دیگر دارد. واقعیت این است که این گروه از كارگران، یعنی کارگران ساختمانی، به‌رغم اشتغال‌شان به یك كار بدنی ساده (و ظاهرا كم اهمیت) انسان‌هایی هوشمند و توانا هستند که اگر در جایگاه خویش سازماندهی شده و اندكی آموزش ببینند می‌توان از قابلیت‌های بیشتری كه در آنها وجود دارد بهر‌ه‌مند شد. می‌توانیم به جای اینكه الف) ‌آ‌نها را تحقیر كنیم و مجبورشان كنیم به‌عنوان یك كارگر صرفا یدی در شرایط عادی یا با تن‌دادن به انواع فشارهای جسمانی و روانی در سن میانسالی، فرتوط و از كارافتاده شوند و یا اینکه به قول عوام با زرنگ‌بازی كمتر كار كنند و بیشتر بخواهند. ب) در شرایط غیرعادی- كه با ادامه روند كنونی كم‌كم عادی می‌شود- از آنها به دلیل فقر مادی‌،‌ فرهنگی، بیكاری و بی‌عدالتی و...، مجرم و بزهكار بسازیم، اجازه دهیم در جایگاه واقعی خویش قرار گیرند. توانمندی‌شان را باور كنیم و بگذاریم در سازمان‌های صنفی و اجتماعی خود متشكل و سازمان یابند، آنگاه خواهیم دید كه نه فقط به حمایت، قیمومیت یا كنترل نیاز نخواهند داشت كه می‌توان از توان و انرژی آنان در شادابی، بهبودی و سعادت ‌جامعه بهره‌مند شد. اتحادیه‌ها و سندیكاهای كارگری در صورت سالم‌بودن هدایت و رهبری آنها، ظرفیت کافی برای تامین و دفاع از منافع اعضای خود و کمک به بهبود شرایط جامعه را دارند. این نهادها در راستای دفاع از منافع صنفی خود در چارچوب کمیسیون‌های تخصصی مختلف فعالیت می‌کنند. از جمله كمیسیون آموزش و ارزشیابی مهارت‌های فنی که در این کمیسیون هر كارگر در رسته و رشته ‌خود آموزش لازم را فرا می‌گیرد. تخصص او رده‌بندی شده و گواهی مهارت فنی دریافت می‌كند اتحادیه‌ها و سندیكاهای كارگری در راستای دفاع از منافع صنفی و حیثیت شغلی اعضای خود دارای ‌كمیسیون انضباطی هستند. این كمیسیون‌ با حضور و كمك متخصصان هر رشته به شكایت شهروندانی كه از كار و بازده كارگران شكایت دارند رسیدگی كرده و كارگران خاطی را كه با ارائه کار نامناسب موجب خسران شهروندان شده‌اند به شیوه‌های مناسب مجازات و خسارات وارده را جبران می‌كنند. كمیسیون‌ حقوقی سندیكاها هنگام بستن قراردادهای کار و پیمان‌های فردی و دسته‌جمعی با ارائه مشاوره‌های حقوقی مناسب، کارگران را در انعقاد یک قرارداد کار خوب و مناسب که تامین کننده تمامی حقوق و منافع آ‌نها باشد، یاری می‌نماید و هنگام مواجهه با مشكلات حقوقی در رابطه با مطالبات فی‌مابین كارگر و كارفرما به همین روش و با استفاده از ابزارهای مناسب و در صورت لزوم استخدام وکیل متخصص در حقوق روابط کار، حقوق و منافع اعضای خود و شهروندان را استیفا می‌كنند. كمیسیون «حفاظت و ایمنی كار» سندیكاها و اتحادیه‌ها، اعضای خود را با موازین بهداشتی و ایمنی مورد نیاز هر رشته آشنا و آموزش لازم را ارائه می‌كنند. این كمیسیون با آموزش صحیح خود، بسیاری از تلفات و خسارات حوادث ناشی از كار را به‌طور قابل ملاحظه‌ای كاهش می‌دهند. یكی از شعارهای همیشگی سندیكا و اتحادیه‌ها «اول ایمنی، بعد كار» است.

منبع : روزنامه کارگزاران تاریخ  1387/7/4  صفحه 14

 

36 - دبير اجرايي خانه کارگر اين استان:
200 کارگر
p.v.c سمنان 5 ماه است حقوق نگرفته اند :

تهران- خبرگزاري کار ايران در تاریخ 5مهر 87 ؛ دبير اجرايي خانه کارگر استان سمنان از پنج ماه حقوق معوقه کارگران کارخانه P.V.C سمنان خبر داد و گفت:‌ شوراي اسلامي کار اين واحد در حال مذاکره با مديريت است تا بدون اين که مشکل به خارج از واحد کشانده شود حقوق هاي معوقه کارگران پرداخت شود.
حسين طاهرزاده در گفت و گو با خبرنگار گروه کارگري "ايلنا"، با اشاره به اشتغال 200 کارگر در کارخانه
P.V.C سمنان، گفت:‌ بيشتر اين کارگران قراردادي هستند و تعداد بسيار کمي از آنان رسمي هستند به همين دليل اين کارگران جرات دفاع از حق خود را در مقابل مديريت ندارند.
او با اشاره به خصوصي بودن کارخانه
P.V.C سمنان، گفت:‌ اين واحد حدود 10 سال پيش از بنياد به بخش خصوصي واگذار شد و از همان زمان مشکلاتش آغاز شد.
وي با تاکيد بر اينکه وضعيت توليد و فروش کارخانه
P.V.C سمنان خوب است، گفت:‌ مشخص نيست که چرا مديريت اين واحد از پرداخت حقوق پرسنل اش خودداري مي کند.
پيگيري هاي خبرنگار ايلنا براي بيان نقطه نظرات علي ايماني رئيس سازمان کار استان سمنان بي نتيجه ماند.
پايان پيام

37 - عضو کميسيون اجتماعي مجلس هفتم:
قانون خدمات کشوري موجب شکاف بين کارگران و کارمندان خواهد شد
:

تهران- خبرگزاري کار ايران در تاریخ 5 مهر 87 ؛ عضو کميسيون اجتماعي مجلس هفتم گفت:‌‏ اجراي قانون مديريت خدمات کشوري موجب شکاف طبقاتي بين کارگران و کارمندان خواهد شد.
محمد عباسپور در گفت وگو با خبرنگار گروه کارگري"ايلنا"، با بيان اينکه افزايش سطح حقوقي کارمندان دولت مهم ترين ويژگي لايحه نظام هماهنگ است که مورد تصويب قرار گرفته است، گفت:‌ ارتقاي سطح دستمزد سه ميليون کارمند دولت را قبول داريم اما بايد فکري نيز به حال 15 ميليون کارگري شود که حتي برخي از آنها بيمه شده تامين اجتماعي نيز نيستند.
نماينده اروميه درمجلس هفتم تصريح کرد:‌ در زمان تصويب قانون مديريت خدمات کشوري مقرر شد تا دولت لايحه اي را به مجلس بدهد تا مطابق آن براي کارگران و کارفرمايان تسهيلاتي در نظر گرفته شود اما اين موضوع در عمل محقق نشد.
او با بيان اينکه اجراي قانون مديريت خدمات کشوري تحولي در وضعيت معيشتي کارمندان بوجود خواهد آورد، گفت:‌‏ اگر وزارت کار و مسوولان مربوطه به فکر کارگران نباشند اجراي اين قانون موجب بحران کارگري و ضعيف تر شدن معيشت اين قشر خواهد بود.
عباسپور خواست مجلس هفتم را گنجاندن کارگران در قانون مديريت خدمات کشوري دانست و گفت: به دليل بار مالي نمايندگان نتوانستند کارگران را نيز در اين قانون بگنجانند.
او هدف طرح تحول اقتصادي را اجراي عدالت ارزيابي کرد و گفت:‌‏ با توجه به ناديده شدن حقوق کارگران در قانون مديريت خدمات کشوري بايد به قشر کارگر در طرح تحول اقتصادي توجه و اولويت داده شود.
پايان پيام

38 - اعتصاب ۱۷۰۰ راننده و کاميوندار در خوزستان :

به گزارش خبرگزاری خبر نامه امیر کبیر در تاریخ 5 مهر 87 ؛ پيش از اين، و در روزهاي اخير، صدها تن از رانندگان و کاميونداران در مرکز استان خوزستان اقدام به اعتصاب کرده اند.

 اين اعتصاب از حمايت سنديکاي کارگران شرکت واحد اتوبوس راني تهران و حومه برخوردار شده است.

 در گزارش هاي غير رسمي در خصوص اين اعتصاب که انعکاسي در رسانه هاي ايران نداشته است، گفته مي شود که حدود ۱۷۰۰ تن از اعتصاب کنندگان در روزهاي گذشته با به صف کردن کاميون هاي خود در جاده سه راه خرمشهر به مسير پايانه حمل و نقل اهواز به طول تقريباً سه کيلومتر، خواستار تحقق مطالبات صنفي خود شدند.

خواسته هاي صنفي رانندگان و کاميونداران اعتصابي حذف دلالان در واگذاري بار به رانندگان و کاميونداران و راه اندازي سنديکاي رانندگان و کاميونداران اهواز که فعاليت آن از يک سال پيش توسط وزارت کار و امور اجتماعي به حال تعليق در آمده است، از جمله خواسته هاي اعتصابيون است.

 ديگر خواسته هاي صنفي معترضين، ايجاد سيستم يکپارچه امنيتي در جاده ها، برقراري خوابگاه ها و سرويس هاي بهداشتي براي رانندگان در محل پايانه حمل و نقل اهواز و  اعمال نظارت دقيق و مناسب در فعاليت هاي پايانه ها و باربري ها از سوي وزرات راه و ترابري است.

 مجتبي گهستوني، روزنامه نگار در اهواز، اين موضوع را که اعتصاب رانندگان و کاميونداران مشکلاتي را در صنعت حمل و نقل به وجود آورده است، مورد تاييد قرار داد. وي با اشاره به اهميت اقتصادي و تجاري استان خوزستان در ايران، از جمله داشتن مرزي طولاني با عراق و قرار داشتن دو پايانه صادراتي در اين استان، گفت که طبيعي است با اين اعتصاب، روند کار حمل و نقل در خوزستان با مشکل مواجه شود.

 آيا مسئولان استان خوزستان در جهت مذاکره با کاميونداران و رانندگان معترض ديدار وگفت و گو کرده اند؟

مجتبي گهستوني پاسخ داد که مسئولان خواستار ديدار با نمايندگان معترضين شده اند، زيرا به گفته آنان، خواسته هاي کاميونداران و رانندگان معترض به گونه اي نيست که قابل حل نباشد.

اعتصاب ۱۷۰۰ راننده و کاميوندار در اهواز، آخرين مورد از اعتراض ها و اعتصاب هايي است که در ماه هاي اخير در واحدهاي صنعتي استان خوزستان صورت گرفته اند.

 آقاي گهستوني دليل اين اعتراض ها و اعتصاب ها را ورشکستگي واحدهاي صنعتي مانند شرکت کشت و صنعت نيشکر هفت تپه  و ناتواني در پرداخت دستمزد کارگران دانست و گفت: « در صورت همدلي مسئولان استان اين گونه مشکلات قابل حل هستند که به نوبه خود فشارهاي اقتصادي و روحي بر کارگران و فقر در خوزستان را از بين خواهد برد.»

39- رييس‌‏کانون عالي شوراهاي اسلامي کار کشور:
هر استان 3 تا 4 صنعت بحران‌‏زده دارد
:

تهران- خبرگزاري كار ايران در تاریخ 5 مهر 87 ؛ رئيس هيئت مديره كانون عالي هماهنگي شوراهاي اسلامي كار كشور گفت: در هر استان حداقل 3 تا 4 واحد صنعتي دچار مشكل و بحران هستند.
به گزارش"ايلنا"، هوشنگ درويشي در نخستين گردهمايي سراسري تشكل‌‏هاي اقتصادي پيرامون موانع توليد و سرمايه‌‏گذاري گفت: وجود مديران ناتوان در راس واحدهاي توليدي از عوامل اصلي بروز بحران در صنايع است.
وي از بحران‌‏هاي كارگري در شهرهاي تهران، شيراز، قزوين و شوش به عنوان صحت ادعاي خود ياد كرد وگفت: اخبار و گزارش‌‏هاي مستند از پرداخت نشدن مطالبات كارگران اين واحد ها د ر4 سال گذشته خبر مي‌‏دهند.
وي ياد آور شد كه در حال حاضر به دليل واردات انبوه شكر علاوه بر كارخانه‌‏هاي قند شكر صنايع وابسته نظير كارخانه كاغذ سازي پارس(هفت تپه) در آستانه بحران قرار گرفته است.
رئيس هيئت مديره كانون هماهنگي شوراهاي اسلامي كار كشور كفت: كارخانه نيشكر هفت تپه با يك هزار و 200 كارگر به دليل نبود مواد اوليه‌‏ كه از محل ضايعات كارخانه هاي قند سازي تامين مي‌‏شود، در آستانه تعطيلي قرار گرفته است.
به گفته درويشي هر كدام از صنايع بحران‌‏زده حداقل بطور مستقيم بر معيشت2 هزار تن و بطور غيرمستقيم بر معيشت 50 هزار تن تاثيرگذار است.
وي افزود: ممكن است در داخل كشور بتوانيم از كنار مسايل مربوط به ناكارآمدي مديران كارخانجات به‌‏سادگي گذر كنيم اما با منعكس شدن اين موضوع در كشورهاي آنسوي مرز، ديگر نمي‌‏توانيم در مقابل پرسش‌‏هاي مجامع جهاني سكوت كنيم.
وي براي جلوگيري از تكرار بحران‌‏هاي كارگري خواستار پرداخت به موقع تسهيلات اعتباري به بنگاه‌‏هاي متقاضي تسهيلات بانكي شد.
پايان پيام

40 - اعتراض هاي گسترده کارگري در استان خوزستان:

به گزارش خبر نامه امیر کبیر در تاریخ 5 مهر 87 ؛ در روزهاي اخير، اعتراض هاي کارگري در برخي از نقاط استان خوزستان صورت گرفته است. در اين زمينه، مي توان به اعتصاب کارگران شرکت نيشکر هفت تپه اشاره کرد.

کارگران شرکت نيشکر هفت تپه، در استان خوزستان، از روز سوم مهر ماه، در اعتراض به پرداخت نشدن دو ماه حقوق و مزاياي خود، دست به اعتصاب زده اند.

کارگران اعتصابي همچنين خواسته هاي ديگري همچون افزايش حق مسکن، حق بدي آب و هوا و حق غذا داشته اند که به گفته فعالان کارگري در هفت تپه، با موافقت مسئولان شرکت مواجه شده است.

کوروش، يکي از کارگران شرکت نيشکر هفت تپه، در اين مورد به « راديو فردا» گفت که مسئولان شرکت در پي مذاکرات روز پنجشنبه با نمايندگان کارگران، با تحقق مسايل اخير موافقت کرده اند.

به گفته او، بر اين اساس، حق مسکن کارگران به ۱۳ هزار تومان و حق بدي آب و هوا به ۴۲ هزار تومان افزايش يافته است.

کوروش افزود: قرار بود اين توافق ها به صورت کتبي اعلام شود که تاکنون اين اقدام انجام نشده است و کارگران منتظر تحقق وعده مسئولان شرکت هستند.

او همچنين گفت که اعتصاب تا زماني که حقوق معوقه کارگران پرداخت نشود، ادامه خواهد يافت.پيش از اين نيز پرداخت حقوق و مزاياي ۳۵۰۰ کارگر شرکت نيشکر هفت تپه به تعويق افتاده بود.

اين شرکت همراه با ساير کارخانه هاي نيشکر در ايران به دليل واردات بي رويه شکر و عدم جلوگيري از آن توسط دولت، با مشکلات گسترده اقتصادي مواجه شده اند؛ مشکلاتي که موجب شده است تا هزاران کارگر اين کارخانه ها و همچنين هزاران کارگر کارخانه هاي وابسته به صنعت شکر در ايران براي ماه ها حقوق خود را دريافت نکنند.

به همين دليل، هزاران کارگر شرکت نيشکر هفت تپه در دو سال گذشته، بارها اقدام به اعتصاب کرده اند تا حقوق معوقه شان را دريافت کنند.

در عين حال، کارگران اين شرکت در اعتصاب هاي گذشته خود دولت را به دليل چشم بر هم گذاشتن بر روي فعاليت مافياي شکر مورد انتقاد قرار دادند.

41 -  تلاش براي راه اندازي دوباره سنديکاي کارگران هفت تپه:

همزمان، کارگران شرکت نيشکر هفت تپه در تدارک برگزاري مجمع عمومي سنديکاي کارگران اين شرکت به منظور راه اندازي دوباره آن هستند که فعاليت آن در ماه هاي نخست پس از پيروزي انقلاب سال ۱۳۵۷ به حال تعليق در آمد.

کوروش  در اين زمينه گفت:  در دو سال گذشته، يک شوراي فرمايشي وجود داشت که نماينده کارگران نبود و به همين دليل از سوي کارگران منحل اعلام شد.

اين کارگر شرکت نيشکر هفت تپه افزود: اين اقدام پس از نظر موافق بيش از دو هزار کارگر اين شرکت انجام گرفت و درعين حال، آنان خواستار راه اندازي دوباره سنديکاي کارگران شدند.

وي اضافه کرد: قرار است انتخابات نمايدگان سنديکا به زودي انجام شود.

اين در حالي است که مسئولان اداره کار و وزارت اطلاعات در استان خوزستان بارها با راه اندازي دوباره اين سنديکا مخالفت کرده اند.

اما به گفته کوروش، اين موضوع تنها در صلاحيت کارگران است که در مورد آينده خود و تشکل صنفي شان تصميم بگيرند.

همزمان، فعالان کارگر اعلام کردند که کارگران کاغذسازي پارس در شوش، که مواد اوليه خود را از نيشکر هفت تپه تهيه مي کرد، و اکنون به دليل تعطيلي اين واحد، مواد اوليه آن تامين نمي شود، اقدام به اعتراض کرده اند.

کوروش با تاييد اين اعتراض گفت که به کارگران گفته شده است که کارخانه کاغذسازي پارس براي دو ماه تعطيل خواهد بود و اين در حالي است که آنان سه ماه است که حقوق و مزاياي خود را دريافت نکرده اند.

به گفته او، بين ۸۰۰ تا ۱۲۰۰ کارگر اين کارخانه روز سوم مهر ماه در مقابل فرمانداري شوش دست به تجمع زدند و خواستار رسيدگي مسئولان به مشکلات خود شدند.

 کوروش همچنين گفت که اعتراض کارگران در روز پنجشنبه نيز ادامه داشت.

42-  در۳۰ مین روز اعتصاب غذا
آخرین خبرها از اعتصاب غذای زندانیان سیاسی کرد :

پیام زندانیان زندان ارومیه در سی امین روز اعتصاب غذا
کمیته حمایت از اعتصاب غذای زندانیان سیاسی و مدنی: در سی امین روز اعتصاب غذای زندانیان زندان ارومیه، زندانیان سیاسی و مدنی اعتصاب کننده طی پیامی عزم خود را جهت ادامه اعتصاب غذا اعلام داشته اند. متن پیام به شرح ذیل است:
همچنانکه می دانید اعتصاب ما روز سی ام را پشت سر گذاشت.
۱۴ تن از رفقای ما هم اکنون در سلول انفرادی بوده و روز به روز با شکنجه های سنگین روحی و روانی و جسمی روبرو می شوند. از طرفی وضعیت زندانها و سلولهایی که رفقا در آن زندانی هستند نیز از لحاظ نظافت و سلامتی در وضعیتی وخیم بوده و در سلول هایی بسیار کوچک که در آن توالت هم تعبیه شده بسر می برند. سلولها بسیار مرطوب بوده و بوی بدی به مشام می رسد. احتمال بروز بیماریهای خطرناک داخلی و پوستی برای رفقا بسیار زیاد است. تا بحال هیچ یک از مسئولین به نزد ما نیامده اند و جهت مداوای بیماران نیز هیچ پزشکی را روانه نمی کنند.
پیام ما ما برای افکار عمومی و همه خلقمان و سازمانهای حقوق بشر این است که جهت چاره یابی این مسائل و پشتیبانی از مقاومت کنندگان در زندانها تمام تلاش خویش را به خرج دهند، تا با استفاده از متدهای حقوقی بتوان مطالبات
۶ گانه ی زندانیان را به گوش جهانیان برسانند.
همچنین سلام خود را به همه نهادها و کسانی که پشتیبانی خود را از ما اعلام نموده اند و ما را تنها نگذاشته اند می رسانیم و بخصوص به زندانیان شهر دیاربکر که جهت پشتیبانی از مقاومت زندانیان کردستان و ایران دست به اعتصاب غذا نموده اند سلام کرده و می گوییم که روح ما یکی است و تا به آخر ادامه خواهیم داد.

سلام و درود انقلابی
زندانیان اعتصاب کننده ی زندان ارومیه
۲٣سپتامبر ۲۰۰٨

نامه سرگشاده
۲ تن از نمایندگان پارلمان اروپا به مقامات جمهوری اسلامی
خانم "فلکناس اوجا" نماینده پارلمان اروپا طی تماسی با کمیته حمایت از اعتصاب غذای زندانیان سیاسی و مدنی کرد، از ارسال نامه ی سرگشاده ای توسط خود و دیگر پارلمانتار اتحادیه اروپا آقای "پائولو جسیکا" خبر دادند. این نامه خطاب به "محمود احمدی نژاد" رییس جمهور و "آیت الله محمود هاشمی شاهرودی" رییس دستگاه قضایی جمهوری اسلامی و در اتباط با وضعیت نگران کننده ی اعتصاب غذا کنندگان،به نگارش در آمده است.
متن نامه ای که خانم فلکناس اوجا خطاب به کمیته نوشته اند به قرار ذیل است:
همچنانکه می دانید مدتهای مدیدی است که اتحادیه اروپا می خواهد با ایران وارد دیالوگ شود. هدف از این دیالوگ ایجاد تغیراتی دموکراتیک در ساختار حکومت ایران و دفاع از آزادی عقیده و بیان است. در ایران زنان باید آزاد باشند، بایستی حقوق اقلیتها تضمین شود و روند شکنجه و اعدام به پایان برسد.
هم زمان مسوولان اتحادیه اروپا از ایران می خواهند در اتباط با برنامه اتمی خود اطلاعات درستی در اختیار سازمان بین المللی انرژی اتمی قرار دهد.
آگاهید که در همین اواخر جمهوری اسلامی شماری از کودکان زیر
۱٨ سال و برخی فعالین کرد را اعدام کرده است و این امر موجبات اعتراضات بین المللی را فراهم آورده است. مبارزه من و دیگر پارلمانتاران اروپا در مقابله با مقوله ی اعدام ادامه دارد.
من و همکارم "پائولو جسیکا"به عنوان اعضای پارلمان، در ارتباط با وضعیت زندانیان سیاسی و نقض حقوق بشر نامه سر گشاده ای خطاب به "آقای محمود احمدی نژاد" رییس جمهور و همچنین " آیت الله محمود هاشمی شاهرودی" رییس دستگاه قضایی ،نگاشته ایم که متن آن را جهت اطلاع برایتان ارسال داشته ام.

نامه سر گشاده خطاب به رییس جمهور و رییس دستگاه قضایی جمهوری اسلامی
طبق اطلاعاتی که سازمانهای بین المللی دفاع از حقوق بشر منتشر ساخته اند از
۲۵ آگوست ۲۰۰٨ ،صدها زندانی سیاسی و مدنی کرد دست به اعتصاب غذا زده اند.این زندانیان در اعتراض به شرایط غیر انسانی،شکنجه های روزانه و تبعیضات موجود در اغلب زندانها شروع به اعتصاب غذا کرده اند.
زندانیان درخواست کرده اند که نقض حقوق بشر پایان پذیرد، اعدام و شکنجه متوقف شود و در زندانهای ایران مراکز بهداشتی و درمانی دایر شود.
ما در ارتباط با شمار روز افزون زندانیان سیاسی و مدنی به شدت نگرانیم. در میان این افراد معلمین،روزنامه نگاران،مدافعین حقوق بشر و دانشجویان وجود دارند. ما اطلاع داریم شماری از این فعالین فاقد وکیلند و بسیاری از اوقات توسط دادگاههایی چند دقیقه ای و یا حتی به صورت غیابی مورد محاکمه قرار می گیرند.
حد اقل
۷ تن از فعالین سیاسی و مدنی کرد محکوم به اعدام شده اند.اسامی این افراد از قرار ذیل است:هیوا بوتیمار، فرزاد کمانگر، انور حسین پناهی، فرهاد وکیلی، علی حیدریان، ارسلان اولیایی و حبیب الله لطیفی.
مقامات محترم!
ما استدعا داریم که جهت توقف هر چه سریعتر اعدام این افراد تلاش نمایید. ‌احکام تبعید و زندان تمام زندانیان سیاسی را منحل اعلام نموده و نشان دهید که سیستم ‌حکومتی ایران به خاطر فقدان آزادی بیان نباید مورد مواخذه قرار گیرد.
وضعیت بحرانیست و لازم است فورا شرایط خطرناکی که صدها زندانی به واسطه اعتصاب غذا در آن قرار گرفته اند، عوض شود تا راهکاری انسانی برای این معضل پیدا شود و اجرای حقوق بشر تضمین گردد. تدابیر مشخصی اندیشیده شود تا جان این زندانیان بیش از این به خطر نیفتد.
من و همکارم و اعضای خانواده های این زندانیان ،همچنین سازمانهای حقوق بشری از شما خواهش میک نیم ،که سریعا با اعتصاب کنندگان وارد دیالوگ شوید و به اقدامات غیر انسانی نسبت به زندانیان سیاسی خاتمه دهید.
ما در انتظار پاسخ شما می مانیم.
با سلامی دوستانه
فلکناس اوجا،نماینده پارلمان اروپا
پائولو جسیکا، نماینده پارلمان اروپا

سلب اجازه ملاقات حضوری از دو فعال کرد
بر اساس گزارشات ارسالی از میاندوآب، مدت
۲ هفته است که مسوولین زندان این شهر اجازه ملاقات حضوری را از دانشجو و فعال مدنی کرد "خضر رسول مروت" و "سالار یاره" سلب نموده اند.
مسوولین این زندان در پاسخ به اعتراض این دو زندانی اظهار داشته اند که بنا به دلایل امنیتی این اجازه از آنان سلب شده و اجازه نخواهند داد در طول دوران زندان ،این
۲ زندانی از ملاقاتهای حضوری بهرهند گردند.
کمیته نسبت به رفتار غیر قانونی مسوولین زندان میاندوآب نسبت به این دو فعال کرد به شدت معترض بوده و نسبت به تسری این برخورد به دیگر زندانها هشدار می دهد.

43- تعویق 5 ماهه حقوق کارگران پی  وی  سی سمنان :

کارخانه پی وی سی سمنان حدود 200 کارگر را استثمار می کند. این کارخانه چند سال قبل در چهارچوب طرح خصوصی سازی به روال معمول از سوی تراست عظیم مالی و صنعتی « بنیاد مستضعفان» به یک سرمایه دار مقرب اعوان و انصار دولتمردان مسلط سرمایه اعطا گردید.  کارخانه با هیچ مشکلی از لحاظ مواد خام و مصالح تولید و وسائل نیم ساخته یا کمکی مواجه نیست. بازار فروش بسیار مطلوبی دارد. شدت استثمار کارگران بیش از حد است و منحنی نمایش سود سرمایه دار صاحب شرکت در عرش سیر می کند. این کارخانه با همه این مشخصات الان 5 ماه تمام است که هیچ ریالی دستمزد به هیچ کدام از 200 کارگر تحت استثمار خود نپرداخته است. در مورد دلیل این کار هیچ نکته ای گزارش نشده است. اما به نظر می رسد که بیان چرائی این حوادث در جهنم کارگرسوز سرمایه داری ایران توضیح واضحات باشد. در جامعه ای که یورش بی عنان سرمایه به سطح معیشت و حق حیات توده های کارگر از آزادترین، متداول ترین و بدیهی ترین امور به شمار می آید، در جامعه ای که میلیون ها کارگر بیکار و گرسنه و سرکوب شده برای سیر کردن یک روز شکم فرزندانشان مجبور به فروش نیروی کار خود به هر بها و شرط و شروطی هستند،  سرمایه دار باید دیوانه باشد که از مصادره 5 ماه دستمزد 200 کارگر و به کارگیری آن در کار سرمایه گذاری های انبوه تر خویش چشم بپوشد.  در هر حال 200 کارگر پی وی سی اینک 5 ماه است که دستمزد نگرفته اند. آنان و همه افراد خانواده هایشان در شعله های سودسازی سرمایه و آتش گرسنگی ناشی از یکه تاری بی مهار سرمایه داران برای تشدید استثمار نیروی کار درحال خاکسترشدن هستند. کارگران به این جنایت اعتراض دارند و پرداخت فوری دستمزدهای 5 ماهه معوقه خود را می خواهند.

5 مهر 87

44- بازداشت چند تن از راننده ها و کاميونداران اعتصابي :

 سایت " انجمن صدای کاوه ها " در تاریخ 6 مهر 87 نوشت : در همين حال، ابوالفضل عابديني، روزنامه نگار در اهواز، به « راديو فردا» گفت : ماموران نيروي انتظامي جمهوري اسلامي ايران روز پنجشنبه چند تن از رانندگان و کاميونداران اعتصابي در استان خوزستان را بازداشت کردند.

 وي شمار بازداشتي ها را حدود پنج نفر اعلام کرد و افزود: « ماموران نيروي انتظامي همچنين پلاکاردهاي رانندگان و کاميونداران را که خواسته هاي خود را بر روي آنها نوشته بودند، جمع کردند».

 به گفته اين روزنامه نگار در اهواز، اين اقدام نيروي انتظامي موجب شد که شماري در حدود ۲۰ درصد اعتصابيون دست از اعتصاب بکشند. اما سايرين گفته اند که اعتصاب را ادامه مي دهند

اين در حالي است که هيچ منبع خبري مستقلي تاکنون اين خبر را تاييد نکرده است.

 بهروز کاروني

45- يک اقتصاددان:
طرح تحول اقتصادي باعث افزايش شکاف بين فقير و غني مي شود
:

تهران- خبرگزاري کار ايران در تاریخ 6 مهر 87 ؛ يک اقتصاددان گفت: هر طرحي که باعث افزايش توليد ناخالص ملي نشود، منافعي براي هيچکس ندارد.
حسين مرعشي در گفت‌‏وگو با خبرنگار گروه کارگري "ايلنا"، با بيان اين مطلب گفت:‌ طرح تحول اقتصادي نيز طرحي از همين دست است که کسي از آن نفعي نمي‌‏برد.
وي افزود:‌ قشر کارگر حلقه‌‏اي در زنجيزه توليد ناخالص ملي است و بايد زمينه فعاليت ايشان فراهم شود.
مرعشي تاکيد کرد:‌ طرح تحول اقتصادي يک طرح سياسي است نه اقتصادي و هدف آن فرار به جلو است و هيچ اقتصادداني موافق اين طرح نيست.
اين کارشناس اقتصادي خاطر نشان کرد: اين طرح باعث افزايش شکاف بين فقير و غني خواهد شد و شکاف طبقاتي را دامن خواهد زد.
وي يادآور شد‌: با کاهش توليد، وضعيت اقتصادي جامعه رشد منفي يافته و اين موضوع باعث تشديد فقر مي‌‏شود.
پايان پيام

46 - اخراج 650 کارگر کارخانه ايران صدرا :

به گزارش سات ها در تاریخ 6 مهر 87 آمده است : تعداد ۶۵۰ تن از کارگران کارخانه ايران صدرا اخراج و به سازمان تامين اجتماعی برای دريافت بيمه بيکاری به مدت يک سال معرفی شدند.

اداره کار و استانداری در پی توافق با کارفرما و به بهانه ی تغيير ساختار اين کار را صورت دادند. پيش از اين خبر اخراج احتمالی تعدادی از کارگران ايران صدرا منتشر شده بود که منجر به تجمع اعتراضی کارگران شده بود.

اداره کار به دروغ اعلام کرده است که کارفرما متعهد شده است که پس از يک سال کارگران را بر سر کار بازگرداند، اما چه کسی است که نداند اين‌ها دروغی بيش نيست و تنها برای ايجاد تفرقه در بين کارگران و جلوگيری از اعتراضات احتمالی آنان است. سرنوشت هزاران کارگر در کارخانجات ديگر اين را به خوبی ثابت می کند.

47 - تمام اتفاقات سازمان بين المللي كار به نفع كانون عالي كارفرمايان ايران است :

تهران- خبرگزاري کار ايران در تاریخ 6 مهر 87 ؛ رييس كانون عالي كارفرمايان گفت: سازمان بين‌‏المللي كار نمايندگان كانون عالي جديد را به رسميت مي‌‏شناسد.
به گزارش "ايلنا" به نقل از روابط عمومي وزارت کار و امور اجتماعي، ابوالفضل احمد خانلو با اشاره به نتايج همكاري با سازمان بين‌‏المللي كار، گفت: تمام اتفاقات به نفع كانون عالي كارفرمايان است.
وي افزود: جلساتي كه نمايندگان كانون عالي كارفرمايان در سازمان بين‌‏المللي كار داشتند رضايت بخش بود و پس از حضور اين نماينده‌‏ها در ايران آنها گزارش‌‏هايي از عملكرد خود ارائه خواهند كرد.
احمد خانلو افزود: امسال در سازمان بين‌‏المللي نمايندگان كانون جديد و قديم حضور داشتند كه نمايندگان كانون جديد به تصويب رسيدند.
پايان پيام

48 - يک سوم از هزينه حمل و نقل در جيب واسطه ها
اعتراض رانندگان به قدرت گيري دلالها در توزيع بار
:

تهران- خبرگزاري کار ايران در تاریخ 6 مهر 87 ؛ با وجود انصراف جمعي از رانندگان کاميون‌‏هاي باربري اهواز از شرکت در ادامه اعتصابي که بيش از 2 هفته از آغاز آن مي‌‏گذرد، اين اعتصاب همچنان ادامه دارد.

به گزارش "ايلنا"، هنوز تعداد مشخص رانندگاني که به اعتصاب خود پايان داده‌‏اند مشخص نيست، اما به گفته فعالان کارگري و مدني حدود 20 تا 50 درصد رانندگان از چهارشنبه تاکنون به اعتصاب خود پايان داده‌‏اند.
اعتصاب رانندگان در نيمه شهريور ماه در اعتراض به دخالت دلالان در توزيع بار، متوقف شدن فعاليت انجمن صنفي رانندگان کاميون استان خوزستان و شرايط بد و ناامني که در جاده‌‏ها براي توقف کاميون‌‏ها وجود دارد، آغاز که در آن 1700 راننده شرکت داشتند.
سيد حسن علوي، نماينده رانندگان اعتصاب کننده به "ايلنا" گفت: اين اعتصاب به صورت توقف کاميون‌‏ها در حاشيه جاده انديمشک شکل گرفت.
وي گفت: پيش از منصرف شدن عده‌‏اي از رانندگان از ادامه اعتصاب، برخوردهايي ميان رانندگان و عوامل انتظامي به وجود آمد که به توقيف پلاک برخي کاميون‌‏هاي متوقف شده و بازداشت تعدادي از رانندگان منجر شد.
علوي با بيان اينکه به ما قول داده‌‏اند که پس از تشکيل و آغاز به کار دوباره انجمن صنفي به ساير خواسته‌‏ها رسيدگي شود، گفت: ما پس ازآنکه توانسيتم مسوولان را متقاعد کنيم به اعتراض خود پايان داديم.
ابوالفضل عابديني از فعالان مدني در استان خوزستان نيز با تاييد اين مطلب به "ايلنا" گفت: دليل اصلي اين اعتصاب ناشي از نفوذ قدرتمند دلالاني است که به پشتوانه رانت، بارها را به صورت ناعادلانه ميان رانندگان توزيع مي‌‏کنند.
وي گفت:‌ طي دو ماه گذشته، قدرت دلالان افزايش يافته به‌‏طوريکه رانندگان براي پرداخت اقساط يک تا دو ميليون توماني خودروهاي خود ناچار هستند بابت هزينه حمل و نقل يک بار 600 هزار توماني،‌ فقط 400 هزار تومان بگيرند.
وي يادآور شد:‌ از زمان آغاز اعتصاب که به صورت توقف آرام خودروها در حاشيه کناري جاده انديمشک شکل گرفته است،‌‏ واسطه‌‏گران مجبور شدند تا بهاي حمل بار را تا حدي افزايش دهند زيرا هم اکنون به دليل اين اعتصاب، حجم انباشته‌‏اي از کالاهاي مختلف در پايانه‌‏هاي حمل و نقل ايجاد شده است.
به گفته عابديني، صاحبان موسسات و شرکت‌‏هاي حمل‌‏ونقل در قدرتمند شدن دلالان نقش موثري داشته‌‏اند، زيرا به جاي رودررو شدن مستقيم با رانندگان، بارها را از طريق دلالان توزيع مي‌‏کنند.
اما حسين احمدي زاده، از انجمن سراسري شرکت و موسسات حمل‌‏ونقل کالا کشور با رد اين ادعا به "ايلنا" گفت:‌ موسسات حمل‌‏ونقل هيچ نقشي در قدرتمند شدن دلالان ندارند.
وي با يادآوري غيرقانوني بودن فعاليت واسطه‌‏گري در توزيع بار بين رانندگان گفت:‌ با وجود آنکه توزيع بار بايد از سوي شرکت‌‏هاي داراي مجوز از سازمان حمل‌‏ونقل صورت گيرد اما هنوز درصد قابل توجهي از توزيع بارها توسط موسسات صوري صورت مي‌‏گيرد.
اين فعال کارفرمايان با تاکيد بر اينکه فعاليت دلالان به زيان رانندگان است، گفت:‌ به همان اندازه موسسات حمل‌‏ونقل کالا نيز از اين موضوع ضرر مي‌‏کنند.
پايان پيام

49 - گزارشی از وضعيت نابسامان زنان در شيرآباد زاهدان؛ در شير آباد زنان نمی خندند:
به گزارش سایت کانون زنان ايرانی  در تاریخ 6 مهر آمده است : ترانه بنی يعقوب: سوله آهنی در يکی از خيابان های شلوغ شير آباد زاهدان واقع شده است. اتاقکی فلزی که در يکی از شلوغ ترين خيابانهای منطقه شير آباد تنها مکان گرد هم آمدن زنان اين منطقه محسوب می شود . شير آباد منطقه ای در شمال شهر زاهدان و حاشيه ای محسوب می شود. منطقه ای بلوچ نشين که در تک تک خيابانها و کوچه های شلوغش فقرو نداری موج می زند.

در زاهدان هر تاکسی و مسافر کشی حاضر نيست تو را به اين منطقه ببرد چون تصور اينکه اين منطقه جرم خيز و عبور و مرور از ان خطرناک است به يک باور عمومی در اين شهر مبدل شده است. هيچ کس نمی تواند پاتوق های خطرناک مواد مخدر را که در يکی از خيابانهای اين محله بدون هيچ تر س و کنترلی وجود دارد فراموش کند .خيابانی که گذر از آن با پای پياده برای غريبه ها تقريبا غير ممکن است.

به محله شير آباد می روم و به ديدن زنانی که در اين منطقه هزاران حرف ناگفته دارند.

شهناز اربابی مسئول انجمن کاهش آسيب منطقه شير آباد که خود زنی بلوچ است تا شير آباد همراهی مان می کند. او فعاليتهای اجتماعی زيادی را برای بهبود اوضاع مردمان اين منطقه به ويژه زنان انجام می دهد . او اين بار همراهمان می ايد تا تنها مکانی را که زنان شير آبادی گاه گرد هم می آيند نشانمان دهد.

خيابانهای شلوغ شير آباد پر از دست فروش است. بيشتر دستفروش ها پسر بچه های کوچکی هستند که خوراکی های جور و اجور می فروشند .بچه های خيلی کوچک هم خريداران پر و پا قرصشان به حساب می آيند . چرخ دستيهای کوچکی که خوراک نخود پخته می فروشد بيش از بقيه جلب توجه می کنند. در گوشه و کنار خيابان های خاکی شير آباد زباله های انباشته شده بارها به چشم می ايند. گويی جمع کردن زباله های اين منطقه نيز مدتها فراموش شده است.

سوله کوچک آهنی در ميان فرياد دستفروشان از دور به چشم می خورد. محوطه نسبتا کوچکی که در ابتدای خيابانی خاکی و پر رفت و امد واقع شده است. محوطه سوله با موکتهای آبی رنگ فرش شده است. در انتهای سالن چند چرخ خياطی به چشم می خورد و چند لباس بچه گانه و دست دوزی بلوچی که هنرمندانه دوخته و به ديوارها نصب شده اند .در گوشه ديگر اين سالن آشپزخانه و روشوئی کوچکی قرار گرفته است .چند زن روی موکتهای آبی رنگ زانو زده اند و آرام در گوش يکديگر نجوا می کنند.

به صورت اين زنان نگاهی می اندازم همگی مسن و سالخورده به نظر می ايند با خود م می گويم کاش امروز چند زن جوان هم در ميان زنان شير ابادی حضور داشت تا درباره زنان جوان اين منطقه بيشتر می دانستم .

شهناز اربابی می گويد : اينجا تنها جائی است که گاهی زنان شير آبادی دور هم جمع می شوند.اين محوطه چهار ديواری بدون سقفی بود که با برخی کمک های بين المللی که در قالب پروژه های فقر زدائی بودند به اين شکل در امد و محل آموزش زنان بلوچ شد .اما اکنون اموزشهايمان متوقف شده و زنان فقط هفته ای يک بار برای پس اندازپولهايشان و يا حرف زدن گرد هم می ايند .

نبود بودجه برای بر گزاری کلاسهای آموزشی موجب توقف کار تنها مکان فراغتی زنان شير آبادی شده است .زنانی که به قول خودشان جز نانوائی رفتن و خريد کردن هيچ تفريح ديگری ندارند .

آنها می گويند: چهار چرخ خياطی مان هم خراب شده است و ديگر هيچ وسيله ای برای کار وآموزش در اختيار نداريم .

در شير آباد زنان نمی خندند

مسن ترين زنی که در سوله آهنی نشسته شاه بی بی است که با لبخندی تلخ به حرفهای ديگران گوش می دهد اين زن که بيش از
۶۰ ساله به نظر می رسد فقط ۴۲ سال دارد .

به ياد اولين نگاهی که به صورت اين زنان و تصوری که از سن و سال آنان به ذهنم آمده بود می افتم. اينها همه زنان بلو چ [جوانی اند که با همه جوانی شان از غم و تلخی هايشان می گويند. تلخی هائی که در جوانی صورت شان را اين گونه پير و شکسته وحدس سن و سال شان را دشوار کرده است. آنها کمتر لبخند می زنند وبا نگاه و لحنی تلخ سر گذشت شان را مرور می کنند.
مهناز فقط
۲۷ سال دارد اما صورتش پر از چين و چروک است . چادر سياهش را محکم به خود پيچيده و رخسارش را در زير چادر پنهان می کند . ۱۵ ساله بود که به اجبار خانواده اش همسر دوم شوهرش شد . مردی با پنج فرزند .
لبخند تلخی می زند : اگر دست خودم بود هر گز شوهر نمی کردم اما می دانيد که بين ما بلوچ ها اين رسم است که اصلا هنگام ازدواج نظر دختر را نمی پرسند اصلا دخترها را آدم حساب نمی کنند شوهرم با پنج فرزند به خواستگاری ام آمد و اکنون هم نه فرزند از همسر اولش دارد.

در ميان بلوچها ازدواج اجباری دختران رسمی رايج است .آنها دختران شان را بدون کوچکترين مشورتی با آنها شوهر می دهند. ازدواج دختران جوان با مردانی که قبلا ازدواج کرده اند و زن و چندين فرزند دارند هم امری عادی و قسمت دختر محسوب می شود. ازدواج اجباری دختران کم سن و سال با مردان مسن هم از ديگر مسائل و مشکلات زنان بلوچ است .
مهناز بيش از بقيه زنان صحبت می کند و زنان ديگر با نگاههائی غمگين که نمونه اش را در چشمان کمتر زنی ديده ام به حرفهايش گوش می دهند .
او سری تکان می دهد: خيلی راحت می گويند قسمتت اين بوده که زن دوم بشوی. من را هم همين طوری شوهر دادند . اما من اجازه نمی دهم همين بلا سر دختر
۱۰ ساله ام بيايد من اجازه می دهم دخترم خودش شوهرش را انتخاب کند .
مهناز هم همچون ديگر زنانی که همسر دوم مردی هستند يک شب در ميان شوهرش را درتنها اتاق کوچک اجاره ای که در اختيار دارند همرا با چهار فرزندش ملاقات می کند . اتاقی که دريک سويش رختخوابهايشان را کپه می کنند و در سوئی ديگر هم چرخ خياطی اش قرار گرفته چرخ خياطی که نان آور زندگی خودش و فرزندانش است. اتاقی سه در چهار که عرصه زندگی را بر او و فرزندانش تنگ کرده است .

بی خانگی ؛ کمبود جا ؛در امد اندک و هزار دردسر همسر دوم بودن از جمله مواردی است که مهناز از انها نام ميبرد .

مرد دوزنه محبت سرش نمی شود

شاه بی بی که با نگاه غمگين و عميقش به سخنان مهناز گوش می دهد. ناگهان با لهجه بلوچی اش به سخن در می آيد : مرد دوزنه که محبت و انسانيت سرش نمی شود.

شاه بی بی هم طعم داشتن هوو را چشيده است. اما او به عنوان زن نخست شوهرش اين تجربه تلخ را از سر گذرانده است. با لهجه بلوچی شيرنش حرف هايش را می زند و خانم اربابی تند تند حرفهايش را برايمان ترجمه می کند .

شاه بی بی
۱۱ ساله بود که مثل بقيه دختران بلوچ بدون آنکه نظرش را بپرسند شوهرش می دهند . او طی سالهای زندگی با شوهرش هشت فرزند پسر و دختر به دنيا می آورد .بعد از تولد هشتمين فرزندش در بيمارستان پزشکان به شاه بی بی پيشنهاد می کنند که ديگر از بچه دار شدن خودداری کند و عمل جراحی را برای پيشگيری دائم از بچه دار شدن قبول کند .
شاه بی بی با داشتن هشت فرزند اين پيشنهاد را می پذيرد اما مدت زمان کوتاهی نمی گذرد که شوهرش به بهانه اينکه او ديگر قادر نيست فرزند جديدی بياورد زن دومش را می گيرد . شاه بی بی طی اين سالها با انگشتان هنرمندش زندگی خود و هشت فرزندش را اداره می کند سوزن دوزی های بی نظيرش مقابل پاهايش بر زمين ريخته و می توان زيبائی آنها را از پس رنج های بی پايان اش ديد.
شوهرش پس از ازدواج مجدد همان اندک خرجی را که به شاه بی بی و فرزندانش می داد از آنها دريغ می کند و همه مخارج زندگی به دوش زن می افتد . شوهر شاه بی بی صاحب شش فرزند از همسر دومش می شود و به زندگی زن اولش بی توجهی می کند .
اربابی می گويد : شاه بی بی خيلی برای نجات زندگی اش تلاش کرده است اما شوهرش حتی داشتن شناسنامه را از او دريغ کرد او فاقد شناسنامه و بدون هويت به حساب می آيد .
نداشتن شناسنامه يکی از مشکلات رايج در ميان بلوچها به حساب می آيد . شاه بی بی و همسرش هم که فاقد شناسنامه بوده اند برای دريافت ان تشکيل پرونده می دهند. پرونده آن دو يک شماره می گيرد اما وقتی شوهر شاه بی بی برای دريافت شناسنامه ها به ثبت احوال مراجعه می کند فقط شناسنامه خودش را می گيرد و از دريافت شناسنامه شاه بی بی خودداری می کند . آه تلخی می کشد :
وفتی به شوهرم گفتم چرا شناسنامه من را نگرفتی گفت تو شناسنامه به چه کارت می آيد مگر قرار است به سربازی بروی .

اربابی می گويد : هر چقدر برای گرفتن شناسنامه شاه بی بی تلاش کرديم به جائی نرسيديم وبالاخره بدون شناسنامه ماند .

جان بی بی ديگر زن بلوچ که چادر چيت گلداری به سر دارد تاکنون هيچ سخنی نگفته است دندانهای رديف جلوی دهانش کاملا ريخته است و او سعی دارد با چادرگلدارش لثه های بی رنگش را پنهان کند. سعی می کنم درباره سنش قضاوتی نداشته باشم چون حتما دوباره تخمينی نادرست خواهم داشت.وقتی از سن و سالش می پرسم درباره سنش اظهار بی اطلاعی می کند و به جای فکر کردن به آن شناسنامه قرمز رنگش را به دستانم می دهد .

۳۲ ساله است. در ۱۵ سالگی با مردی که بيست سال بزرگتر از خودش بوده ازدواج کرده و طی ۱۵ سال يازده فرزند به دنيا آورده که هشت تای آنان اکنون زنده اند .

شوهرش دو سالی هست که دار فانی را وداع گفته است .او نيز با اجبار خانواده اش به عقد مردی مسن تر از خودش در امده بود . او بدون اينکه اجازه پيشگيری از بارداری را داشته باشد طی
۱۵ سال يازده زايمان داشته است زايمانهائی که به قيمت سلامت و جوانی اش تمام شده اند .
اربابی می گويد : امروز وقتی جان بی بی از در وارد شد نشناختمش او تا چند سال پيش جوان وزيبا بود اما اکنون به دليل مشکلات زندگی واقعا پير و شکسته شده است .
جان بی بی هيچ نمی گويد از او می خواهم از زند گی اش بيشتر بگويد.آهی می کشد: ای خانم کدام زندگی من که زندگی ندارم.

زنانی که شو هران شان دو همسر دارند کتک می خورند
من هميشه برای لباس بچه ها و مخارج مان با شوهرم دعوا دارم و از او کنک می خورم . اينها حرفهای مهناز است . او از تنفر فرزندانش نسبت به پدرشان برايم می گويد:بچه هايم پدرشان را دوست ندارند و می گويند چرا پدرمان با اينکه زن داشت به سراغ تو آمد و تو را اين طور بدبخت کرد آنها می بينند که تمام بار زندگی بر دوش من است .
قطره اشکی را که در گوشه چشمانش جمع شده پاک می کند: فقط دو کلاس سواد دارم و گرنه خاطراتم را می نوشتم تا حداقل بعد از مرگم فرزندانم بدانند که چه به سر مادرشان آمده است .
مهناز به خاطر همين مشاجره ها و گرفتن حق و حقوق فرزندانش بارها از شوهرش کتک خورده است .شاه بی بی خانم که با نگاه عميقش مهناز را می نگرد با مکثی طولانی می گويد : زن هائی که شوهرشان چند همسر دارند حتما کتک می خورند.

مهناز هم بلافاصله حرفهای شاه بی بی خانم را با سر تاييد می کند : مگر می شود کتک نخورد؟ من هميشه سر لباس بچه ها و مخارج زندگی با شوهرم دعوا دارم او چند وقت پيش برای دختر بزرگ آن يکی زنش لباس خوبی خريد من به او اعتراض کردم که چرا از اين لباس ها برای دختر من نمی خرد که گفت : دختر من
۱۵ ساله است و برايش لباس خوب خريده ام که به نظر بيايد و شوهر خوبی پيدا کند. دختر تو هنوز کوچک است اما دختر من هم ده ساله است .
مهناز هرگز با هوويش دعوا نکرده چون معتقد است او هم مثل او زن بدبختی است که اسير شرايط و ظلم شوهرش شده است و با نه فرزند زندگی به مراتب بدتری را در يک خانه اجاره ای دارد.
می گويد : من اصلا نمی دانم معنای محبت چيست ؟ هرگز هم محبت شوهرم برايم مهم نبوده است اصلا اگر به سراغم هم نيايد برايم مهم نيست .اما جرات ندارم اين حرف ها را به خودش بزنم چون طلاقم می دهد و بچه هايم را از من می گيرد.

شاه بی بی هم حرفهای او را تائيد می کند : خانم مرد دوزنه محبتش کجا بود ؟من هم گاهی سر خرج و مخارج و لباس و بچه با شوهرم حرفم می شد اما حال که سالهاست مخارجم از او جداست و خداررو شکر بچه هايم هم بزرگ شده و به دادم می رسند . ديگر به شوهرم کاری ندارم مردی را که زن گرفت بايد رهايش کرد.

شاه بی بی هرگز نتوانسته است موضوع ازدواج دوباره همسرش را بپذيرد و با اينکه چند همسری بين مردان بلوچ بسيار رايج است اما کمترزنی اين موضوع را پذيرفته و با آن کنار آمده است .
مهناز می گويد که خيلی از زنها به خاطر بچه هايشان شرايط سخت چنين زندگی را تحمل می کنند .
شهناز اربابی می گويد : خيلی از زنان جرات اعتراض يا اظهار تنفر نسبت به شوهران شان راکه چند زنه هستند ندارند چون شوهر خيلی راحت و بدون مراحل قانونی وفقط با گفتن چند جمله زن را طلاق می دهد و فرزندانش را از او می گيرد .مرد دوزنه می گويد من زن ديگری هم دارم و او موظف است از کودکان همسر ديگرم هم نگهداری کند بنابراين اگر زنی به شوهرش زياده از حد فشار آورد او زن را طلاق می دهد و همسر ديگرش را موظف به نگهداری از کودکانش می کند .

اينجا زنان بار همه بدبختی ها را به دوش می کشند
گوئی مشکلات اين زنان پايانی ندارد و هر لحظه آنها موضوع تازه ای از رنج های شان را به ياد می آورند.
مهناز با آهی بلند سخنانش را ادامه می دهد : شوهرم فاقد شناسنامه است به همين خاطر هر گز ازدواجم و نام چهار فرزندم جائی ثبت نشده است . چند روز بعد اگر شوهرم هوس کند با گفتن چند جمله من را طلاق دهد چگونه می توانم ثابت کنم که من هم فرزندانی داشته ام .
در شير اباد تعداد زنانی که هر گز ازدواج و طلاق شان ثبت نشده بسيار است. برخی زنان خودشان بدون شناسنامه اند و تعدادی نيز چون شوهر مهناز مردانی بی شناسنامه اند که بی توجه به اين موضوع چند همسر اختيار کرده و صاحب فرزندان متعددی هم شده اند . زندگی اين زنان بدون هويت نامشخص سر گردان است و خيلی از آنها بعد از طلاق و ازدواجی که هرگز ثبت نشده دشواری های زيادی را برای اثبات وقايع زندگی شان از سر می گذرانند .
زنان مطلقه در اين شرايط اوضاع بسيار بدتری دارند و هر چند امکان ازدواج دوباره برای شان وجود دارد اما ازدواج های بعدی به زن سوم و چهارم مردی شدن ختم خواهد شد که وضع بدتری را برای اين زنان رقم خواهد زد .
شاه بی بی می گويد : خانم اينجا هر چه بدبختی هست زن به جان می خرد زنها اينجا واقعا بدبختند .
او معتقد است اين روزها تعداد مردان چند زنه به خاطر پولدار شدن مردها روز به روز در حال افزايش است .
هر چند زنانی که در سوله فلزی گرد امده اند معتقدند مردان چند زنه اصلا قدرت چرخاندن زندگی زنان شان را ندارند و با حرفهای واهی چون حتما زندگی مان در اينده بهتر می شود يا روزی ونان به هر حال می رسد زندگی زن و فرزندان شان را تباه می کنند .
شاه بی بی می گويد : بسياری از زنان بلوچ اين روزها ترجيح می دهند چنين مشکلاتی را تحمل نکنند و به زندگی شان پايان دهند او از قوم وخويشی ياد می کند که به دليل ازدواج با مردی دو زنه به زندگی اش پايان داد.
مهناز هم از زنی که در همسايگی شان زندگی می کرده و به دليل يک ازدواج اجباری در حمام خانه شان خودسوزی کرده سخن می گويد : دخترک سه ماه پس از ازدواج اجباری با شوهرش به خانه پدرش پناه آورد اما پدر دختر مدام به او می گفت به خانه ات برگرد دختر هم به جای بازگشت به خانه شوهری که دوستش نداشت خود را کشت .
سکوت جان بی بی که با چشمهای مضطربش همچنان به سخنان ديگران گوش می دهد هنوز ادامه دارد . می پرسم : جان بی بی خانم شما نمی خواهی از مشکلاتت بگوئی ؟
با چشمانی اشکبارمی گويد : چه بگويم خانم! من که زندگی ندارم فکر سير کردن شکم هشت فرزندم راحتم نمی گذارد چهار فرزندم را از مدرسه بيرون اوردم تا کار کنند اما حالا دست پسر بزرگم که روزنامه می فروخت شکسته و نمی دانم با مخارج ان چه کنم . يک سالی هم هست که کميته امداد هيچ کمکی به من نمی کند .
خانم اربابی در گوشم زمزمه می کند که جان بی بی به شدت بيمار است اما به دليل ويزيت گران حتی قادر نيست به پزشک مراجعه کند .
به جای خالی دندانهای اين زن
۳۲ ساله نگاهی می اندازم زنی که بيش از هر چيز اين روزها به دنبال يافتن يک شغل است .او از کار کردن در خانه های مردم در آمد کافی به دست نمی آورد و مراجعه هايش به سازمان بهزيستی و کميته امداد برای يافتن يک شغل مناسب نيز تاکنون ثمری نداشته است .
اربابی می گويد : بارها برای ايجاد اشتغال به ويژه برای زنان که مهم ترين نياززندگی شان محسوب می شودبه مراکز مختلف مراجعه کرده ايم اما هرگز جوابی نگرفته ايم .
جان بی بی آه بلندی می کشد: من درباره زندگی ام سخن نگفتم چون گفتن بدبختی هايم کتابی را پر خواهد کرد که کسی حوصله شنيدن يا خواندنش را نخواهد داشت.

50 - اخراج 5 کارگر ایران خودرو :

آژانس ایران خبر در تاریخ 6 مهر 87 گزارش می دهد :  ایران خودرو 5 کارگر این شرکت در سایت 2 ایتکوپرس را اخراج کرده است. این کارگران به صورت قراردادی و با قرارداد « سفید امضا» کار می کرده اند. این کارگران 4 تا 5 سال سابقه کارکردن و استثمار شدن در این تراست عظیم اتوموبیل سازی را دارند. سرمایه داران ایران خودرو دلیل اخراج این کارگران را مطابق عرف طبقاتی خود و به روال کار دولت های سرمایه «ایجاد اعتشاش در محیط کار»!! و « بی نظمی و نافرمانی» !! اعلام کرده اند. سرمایه داران منظور خویش از این اتهامات و فرمول بندی ها را بسیار صریح توضیح داده اند. در سایت 2 ایتکو پرس بیش از 400 کارگر در چهارچوب قراردادهای جنایتکارانه « سفید امضا» استثمار می شوند. این کارگران در سه شیفت کار شبانه روزی کارخانه کار می کنند و در بدترین و حادثه زاترین و فرساینده ترین شرایط کاری استثمار می شوند. 5 کارگر اخراجی به این جنایت کارفرمایان اعتراض کرده و خواستار الغای قراردادهای موقت و کاهش فشار کار و استثمار کارگران بوده اند. کارفرمایان این اقدام کارگران را اغتشاش در محیط کار اعلام کرده و دست به اخراج این 5 کارگر زده اند. حرف صاحبان سرمایه مطابق معمول این است که هر نوع اعتراض علیه هر سطح از توحش و جنایت سرمایه یا هر میزان تشدید استثمار نیروی کار توسط سرمایه در هر حال اقدام علیه امنیت سرمایه و طبقه سرمایه دار است.

6 مهر 87

51- کارگران ایران خودرو در آستانه بزرگترین اجتماع کارگری
اعلامیه ی جمعی از کارگران ایران خودرو
شنبه 
۶ مهر ۱٣٨۷ -  ۲۷ سپتامبر ۲۰۰٨

 

جمعی از کارگران ایران خودرو در ارتباط با وقایع اخیر این شرکت اعلامیه ای منتشر کرده اند که در آن چنین آمده است:

برای رسیدن به خواسته های خود نه فریب می خوریم و نه کوتاه می آیم
آگاهی اتحاد و تشکل رمز پیروزی ماست
هر گونه اخراج کارگران را محکوم می کنیم
امنیت شغلی حق مسلم هر کارگر است

دوستان و همکاران گرامی
بنابر گزارشهای رسیده مدیریت تصمیم گرفته است که در آستانه عید فطر به یکی از قول های داده شده در اعتصاب
۱۰ تیر وفا کرده و با برگزاری یک اجتماع بزرگ، به ۱۰ هزار نفر از کارگران ارتقاء شغلی - که یکی از خواسته ای اصلی ما کارگران برای افزایش حقوق ها بود - بدهد.
ما تصمیم مدیریت را به فال نیک گرفته و خواهان بر آورده ساختن این تصمیم هستیم. ولی در این مورد سوال می کنیم چرا برای
۱۰ هزار نفر؟
آیا مگر ایران خودرو فقط
۱۰ هزار نفر کارگر دارد پس بقیه هیچ حقی در این افزایش حقوق ندارند؟
نه دوستان! افزایش حقوق باید شامل همه کارکنان ایران خودرو چه کارگر و چه کارمند چه رسمی و چه غیر رسمی و چه پیمانکار و چه روز مزد، شود.
همانطوریکه اطلاع دارید کارگران شرکتهای پیمانکاری و روزمزد گروه شغلی ندارند پس چطور می توانند ارتقاء شغلی بگیرند؟
نه دوستان! ما خواستهای خود را در
۱۰ تیر اعلام کرده و روی آنها پافشاری می کنیم. اعتصاب ما فقط برای ارتقائ یک گروه شغلی نبود.
ما فریب نمی خوریم و اجازه نمی دهیم اجتماع ما کارگران کلاه تبلیغاتی برای دیگران باشد. ما روی خواسته های تصویب شده
۱۰ تیر می ایستیم و کوتاه هم نمی آیم.
اولین خواست ما خروج نیروهای نظامی و حراست از سالنها می باشد. تا زمانی که جو پادگانی در شرکت حاکم است کارگران نمی توانند حرفهای خود را بزنند.
دوم خواست اساسی ما ایجاد تشکل آزاد و مستقل است. دوستان تا ما تشکل نداشته باشیم نمی توانیم حرفهای خود را بزنیم و کسی هم به حرفهای تک تک ما توجه نخواهد کرد و اگر کسی هم حرف زد کارش با حراست است، ولی تشکل می تواند به نمایندگی از ما کارگر ان هم حرف بزند و هم در رسیدن به خواسته هایمان به ما کمک کند.
ما از مدیریت می پرسیم چرا اجازه برگزاری انتخابات را نمی دهد؟ طبق کدام قانون ایجاد تشکل برای بیش از
۴۵ هزار کارگر غیر قانونی است؟
آقای باقری معاون منابع انسانی شرکت می گوید کارگران برای بیان خواسته هایشان از مجرای قانونی استفاده کنند،
ما می پرسیم آقای باقری مجرای قانونی کدام است؟
در شرکتها و کارخانجات، کارگران فقط از طریق تشکلهای خود می توانند حرفهای خود را بزنند. ما خواهان ایجاد تشکل هستیم و آقای باقری باید در این اجتماع به ما بگوید چرا جلو ایجاد تشکل را گرفته است.
سومین خواسته اصلی ما امنیت شغلی است. وجود شرکتهای پیمانکاری و وجود قراردادهای موقت، امنیت شغلی ما را تهدید می کند. ما هیچ امنیت شغلی نداریم. روزانه ده ها تن از دوستان کارگر به بهانه های مختلف اخراج می شوند. به این وضعیت باید خاتمه داده شود. شرکتهای پیمانکاری باید منحل شوند. کارگران اخراجی باید سر کار برگردند و همه کارگران قراردادی استخدام شوند.

دوستان و همکاران گرامی!
ما یکبار دیگر اهم خواستهای خودمان را که در اعتصاب
۱۰ تیر آن را تصویب کرده ایم اعلام می کنیم و به مدیریت می گوییم ما فریب ارتقاء یک گروه شغلی را نمی خوریم، ما خواهان بر آورده ساختن خواسته های خود هستیم که در اعتصاب ۱۰ تیر اعلام کردیم.

خواستهای کارگران ایران خودرو:
۱- ازادی تشکلهای کارگری، عدم ورود حراست به سالنها
۲- لغو اضافه کاری اجباری و برداشتن سقف اضافه کار عادی
٣- افزایش حق آکورد (حق بهره وری)
۴- افزایش حقوق ها متناسب با افزایش قیمت ها در کشور
۵- بازگشت کارگران اخراجی و لغو قراردادهای موقت و استخدام رسمی کارگران
۶- جلو گیری از گسترش شرکت های پیمانکاری و انتقال کارگران آن به خود شرکت
۷- شرکت نمایندگان کارگران در کمیته مشاعل طبق بندی
٨- شرکت نمایندگان کارگران در کمیته تشخیص کارهای سخت و زیان آور
۹- کاهش فشار کاری با استخدام نیروهای جدید
۱۰- آزادی تحصیل و لغو بخشنامه محدویت ادامه تحصیل

52- افت اقتصادی شديد ايران در سه سال آينده :

به گزارش راديو آلمان در تاریخ 6 مهر 87 آمده است :  کارشناسان گفته‌های رئيس‌جمهور ايران در باره رشد سرمايه‌گذاری خارجی در ايران را به ديده ترديد مي‌نگرند و مي‌گويند، با روندی که در ايران آغاز شده، افق رشد اقتصادی اصلا اميدوارکننده نيست.

محمود احمدي‌نژاد در هفته‌ی دولت، گزارشی از موفقيتهای اقتصادی ايران در زمينه‌ی جلب سرمايه‌های خارجی در ايران ارائه داد و گفت: ,سيل سرمايه‌های خارجی به سمت داخل کشور از رشدی تصاعدی برخوردار است., به گفته‌ی آقای احمدي‌نژاد، حجم اين سرمايه‌ها در دوره‌ی سه ساله‌ی رياست جمهوری او،
۳۰ ميليادر دلار بوده است. کارشناسان به اين رقم با ديده‌ی ترديد مي‌نگرند و مي‌گويند، با روندی که در ايران آغاز شده، افق رشد اقتصادی اصلا اميدوارکننده نيست و در سه سال آينده احتمالا با افتی شديد همراه خواهد بود.

روزنامه‌ی کارگزاران، با استناد به گزارش آنکتاد از سرمايه‌گذاری جهانی در سال
۲۰۰۸ و نيز سخنان معاون وزير اقتصاد و رييس سازمان سرمايه‌گذاری خارجی نوشته است که آمارها با ادعای آقای احمدي‌نژاد مغايرند و بنا بر گزارش آنکتاد، حجم سرمايه‌گذاري‌های خارجی در ۱۸ سال اخير در ايران، تنها ۵،۲۹ ميليارد دلار بوده است. دويچه وله در رابطه با ميزان سرمايه‌گذاري‌های خارجی در سه ساله اخير، گفت‌وگويی داشته است با دکتر مهرداد عمادی متخصص امور سرمايه‌گذاری در اتحاديه اروپا و از مشاوران مسايل پولی و بانکی اين اتحاديه.

دويچه‌وله: سرمايه‌گذاری شرکتهای خارجی در ايران چه مسيری را در اين سه سال طی کرده و الان در چه وضعيتی قرار دارد؟

مهرداد عمادی: در اين سه سال سرمايه‌گذاری خارجی بدون تشويق و تضمين بانک مرکزی ايران به شدت رو به کاهش بوده است. ما حتا مي‌بينيم در بخش انرژی و نفت و گاز علي‌رغم يارانه‌ها و سوبسيد‌هايی که دولت ايران حاضر شد بدهد، نتوانست پروژه‌هايی که با ترکيه و با روسيه در حوزه‌ی پارس
۲ مي‌خواست شروع کند، وارد عمليات سرمايه‌گذاری کند. اخيرا (در شش ماه اخير) دولت در مواردی موفق به جذب شرکتهای خارجی برای سرمايه‌گذاری در ايران شده، که حاضر شده است تضمين صددرصد به اضافه‌ی يک درصد ريسک به اين شرکتهای خارجی بدهد، که شرکتهای خارجی اگر شامل محدوديت‌ها و محاصره‌های اقتصادی غرب و بخصوص آمريکا شدند و ضررهايی از فعاليت‌هايشان در غرب ديدند، آن اضافه بر صددرصد در حقيقت جبران ضررهايي‌شود که ممکن است اينها در بازارهای اتحاديه اروپا و آمريکا ببيند. در مجموع اگر نگاه بکنيم به زيربنای رقمی که دولت داده و سه مورد سرمايه‌گذاري‌های بزرگی که بوده، در هر سه مورد بانک مرکزی ايران برای شرکتهای خارجی تضمينهای صددرصد داده است، که اين خودش نشان‌دهنده‌ی عدم تمايل شرکتهای خارجي‌ست که مشارکت ريسک را به‌طور همسان با همتای ايرانی خودشان پذيرا باشند.

دويچه‌وله: در صورتی که شرکتهای خارجی با وجود چنين تضمينی حاضر بشوند در ايران سرمايه‌گذاری بکنند، ضرر آن برای چه خواهد بود؟

مهرداد عمادی: ايران دو ضرر عمده از اين مسئله خواهد ديد. يکی اين که ما عمدتا در مورد کشورهايی مثل ايران، کره جنوبی يا سنگاپور ديده‌ايم که موفق‌ترين سناريوی انتقال تکنولوژی اين بوده که ما به اصطلاح يک شريک خارجی پيدا کرده‌ايم و اين شريک خارجی تکنولوژي‌اش را به کارخانجات و واحدهای توليدي‌اش در داخل ايران انتقال داده است. از اين طريق هم مهندسی و کارگران ايرانی آموزش ديده‌اند و هم يک مقدار بازارهای خارجی يا بازارهای صادراتی را به روی کالاهای ايرانی باز کرده است. هرگاه ما نتوانيم اين انتقال تکنولوژی را از سرمايه‌گذاری مشترک انجام بدهيم، دولت ايران مجبور خواهد بود اين تکنولوژی را به صورت عاريتی بخرد. و اين يعنی انتقال بسيار محدود و کند تکنولوژی. از اين نظر انتظاری که در مورد ايران مي‌رود اين است که رشد صنعتی و بخصوص رشد پروژه‌ی صنعتی ايران در سالهای اخير و سالهای آينده، بسيار بسيار پايين‌تر از آن حدی باشد که در برنامه‌های اقتصادی ايران پيش‌بينی شده بود.

دويچه‌وله: اين رشد اقتصادي، گذشته از آنکه تحت تاثير سياستهای اقتصادی و سياسی دولت ايران است، تا چه اندازه ممکن است تحت تاثير بحران مالی جهانی قرار گيرد و شرکتهای خارجی تا چه اندازه مي‌توانند اين بحران را به ايران منتقل کنند؟

مهرداد عمادی: در کوتاه‌مدت صدماتی که اقتصاد ايران از بحران مالی خواهد ديد محدود است. بخاطر اين که اقتصاد ايران عمدتا بر نفت استوار است و قراردادهای عمده‌ی انرژی ايران در حال حاضر با هند، چين و کشورهای شرق و غرب و آسياست. از اين نظر ايران شايد کمتر در ميان‌مدت تاثير بگيرد. ولی در درازمدت آن اثر منفی را خواهيم ديد. اينجا شرکتهای خارجی نقش بسيار بسيار عمده‌ای که خواهند داشت اين است که بخاطر بالارفتن ريسک درسيستم پولي‌
، بانکی جهاني، تمايل به مشارکت در سرمايه‌گذاري‌های صنعتي، بخصوص در بخش انرژی در ايران، بسيار ضعيف خواهد شد و ازاين نظر رشد صنايع انرژی ايران که به عنوان مرکز و منبع جهش اقتصادی در ده‌سال آينده پيش‌بينی شده است، هم بسيار کند خواهد بود و هم بسيار پرهزينه. برای اين که با توجه به بالارفتن ريسک در سيستم بانکی جهانی برای دولت ايران بسيار مشکل خواهد بود که با توجه به محاصره‌های اقتصادی که در حال حاضر شامل آنهاست، بتواند شرکتهای خارجی را ترغيب کند که اينها وارد پروژه‌های درازمدت در ايران شوند و در نهايت افق رشد صنعتی و رشد اقتصادی در ايران در حال حاضر اصلا اميدوارکننده نيست و انتظار مي‌رود در حدود سه سال آينده رشد اقتصادی ايران چيزی در حدود ۳۰ تا ۵۰ درصد کاهش پيدا بکند.

مصاحبه‌گر: مريم انصاری

53- تجمع اعتراضی کارگران سراب بافت :

کارگران کارخانه سراب بافت صبح روز شنبه 6 مهرماه 87 در مقابل مجلس اسلامی سرمایه دست به اجتماع زدند و تلاش کردند تا اعتراض خود علیه کارفرمایان را به گوش نمایندگان این مجلس برسانند. آنان 14 ماه است که در بلاتکلیفی به سر می برند و 17 ماه تمام است که هیچ دستمزدی دریافت نکرده اند. کارگران خواستار تضمین اشتغال خویش و پرداخت تمامی حقوق معوقه خود هستند.

6 مهر 87

54- تجمع کارگران اخراجی در برابر مجلس :

به گزارش ايلنا در تاریخ 6 مهر 87 آمده است : تعدادى از كاركنان اخراجى شركت سراب بافت صبح امروز شنبه مقابل مجلس شوراى اسلامى تجمع كردند.
كارگران شركت سراب بافت علت نجمع خود را اعتراض نسبت به آنچه سهل انگارى و ضعف مديريت كارفرما مي‌‏خواندند، عنوان نمودند.
تجمع كنندگان در پلاكاردهايى كه به همراه داشتند عنوان كرده بودند كه به مدت 14 ماه بلاتكليف بوده و 17 ماه حقوق معوقه طلب دارند.
آنها از اعضاى خانه ملت مي‌‏خواستند تا با اصلاح قانون كار و نظارت بر حسن اجراى آن مانع از تكرار اينگونه مشكلات و تداوم آن شوند.

55- کارگران کشت و صنعت نيشکر هفت تپه در اعتصاب اخير خود، به بخش مهمی از خواست هايشان خود دست يافتند :
در روزهای چهارشنبه و پنج شنبه 3 و 4 مهر ماه، کارگران شرکت کشت و صنعت نيشکر هفت تپه برای دستيابی به خواسته‌های خود همچون پرداخت حقوق و مزايای دو ماهه‌ی گذشته و پرداخت هزينه هايی چون غذا، حق مسکن، رفت و آمد، حق همسر و فرزندان و برقراری طرح طبقه بندی مشاغل دست به اعتصاب زدند. کارگران در اين اعتصاب پيروزمندانه موفق شدند و در اين اعتصاب 2 روزه به بخش مهمی از خواست‌های خود رسيدند:
1- کمک هزينه‌ی خوراک روزانه از مبلغ 500 تومان به 1500 افزايش يافت.
2- کمک هزينه‌ی سختی محيط زيست ماهيانه از 2500 تومان به 10000 تومان افزايش يافت.
3- کمک هزينه‌ی اياب و ذهاب از 24000 تومان به 41700 تومان افزايش يافت.
4- حق همسر و فرزندان از 2000 هزار تومان به 13720 تومان افزايش يافت.
5- جيره‌ی 39 عدد دفتر و خودکار برای فرزندان دانش آموز کارگران که در مهر ماه سال گذشته مديريت حاضر به تحويل آن نشده بود.
6- آزادی دو تن از فعالين کارگری هفت تپه.
کارگران در جريان اين اعتصاب در واکنشی تحسين برانگيز از اعتصاب و تجمع کارگران کاغذ سازی پارس حمايت کردند.

در ارتباط با پرداخت حقوق و مزايای ماه های مرداد و شهريور، از طرف مديريت به کارگران گفته شد که حقوق معوقه‌ی آنان حتماً تا قبل از عيد فطر پرداخت خواهد شد. نمايندگان کارگران برای دستيابی به ديگر خواست های خود، با مديريت در حال مذاکره می باشند.

لازم به ذکر است که فريدون نيکوفرد و بهروز نيکوفرد دو تن از فعالين کارگری که در روز سه شنبه 2 مهر ماه به ترتيب در سر کار خود و منزل شان دستگير شده بودند، پس از چندين ساعت بازجويی آزاد شدهاند. گفته مي‌شود که علت دستگيري‌های اخير تحرکاتی بوده است که کارگران برای تدارک مجمع عمومی تشکل مستقل خود داشته‌اند.

ما اعضای کميته‌ی هماهنگي، اين پيروزی را به کارگران هفت تپه صميمانه تبريک گفته و آرزومنديم، در آينده ای نزديک شاهد برپايی تشکل مستقل و آزاد هم طبقه های خويش در شرکت نيشکر هفت تپه باشيم.

کميته هماهنگی برای کمک به ايجاد تشکل های کارگری
5/7/1387

56- گزارشى از وضعيت آموزش وپرورش شهر آبادان :

به گزارش كانون صنفى معلمان تهران(طيف صنفى) در تاریخ 6 مهر 87 آمده است : من يکی ازمعلمان آبادان هستم،اميدوارم از طريق اين وبلاگ ودادن اين خبر به مسئولين بتوانم به معلمان،دانش آموزان ،اوليای دانش آموزان وکارکنان آموزش وپرورش آبادان کمکی کرده باشم،پيشنهاد می دهم مسئولين وزارت يا سازمان آ.پ خوزستان دست کم يکبار هم شده ازوضعيت آموزش وپرورش شهرما ديدن کنند.
اما بطورخلاصه می توانم برای آنان گزارشی به شرح زيرارائه دهم:

اکنون 6 روزازماه مهرگذشته است،مدارس شهرآبادان هنوزسازماندهی نشده اند،مردم آبادان برای نام نويسی فرزندان خود بايستی راه مدرسه،منزل وآموزش و پرورش رادر گرمای طاقت فرساوگرانی کرايه ی تاکسی ومشکلات زندگی خودچندين وچندبارطی کنند، راهروی اداره ی آموزش وپرورش ومدارس آبادان لبريز از جمعيت اوليايی است که برای نام نويسی فرزندان خود مراجعه کرده اند،اما نتوانسته اند که فرزندان خودرانام نويسی کنند.
آموزش و پرورش آبادان آماردقيقی ازتعداد معلمان ودانش آموزان شهرندارد،سردرگم است که با اين اوضاع آشفته چه کند،چندين مدرسه منحل اعلام شده است،ازطرفی کمبود شديدمعلم دربرخی رشته ها آزاردهنده است،برخی مدارس برغم اعلام مسئولين مبنی برپايان تعميرمدارس کشور،درآبادان هنوزبسياری ازمدارس ريخت و پاش و ساخت وسازوتعمير ادامه دارد.
معلمان نگران گرفتن اضافه کاری برای خرج زندگی در سال آينده،پرداخت نشدن اضافه کاری های سال گذشته،مطالبات يارانه ی مسکن،يکماه مرخصی مناطق محروم و... هستند،معلمانی که از شهرهای ديگر برای تدريس آمده اند،با کمبود جا روبرو هستند،مردم ومعلمان ودانش آموزان تاکنون در هيچ سالی با چنين بحرانی روبرو نبوده اند.از مسئولين خواهشمنديم برای نجات مردم آبادان کاری بکنند.

7 5-  میزان 74 درصد زنان آسیب دیده اجتماعی بیکارند :

به گزارش روزنامه سرمایه در تاریخ شنبه 6 مهر 87 آمده است  : براساس پژوهش سازمان بهزیستی در بررسی وضعیت زنان آسیب دیده اجتماعی پذیرش شده درمراکز بازپروری، 74 درصد از آنها به هیچ کاری اشتغال نداشته و بیکار بوده اند و بیکاری یکی از دلایل موثر درآسیب پذیری آنها بوده است.در این پژوهش که توسط منیره اسماعیل کوره پز رئیس گروه دفتر امور آسیب دیدگان اجتماعی سازمان بهزیستی کشور و روح انگیز کاووسی روان شناس این دفتر انجام شده، ویژگی های دختران و زنان آسیب دیده اجتماعی که در سال های 83 تا 85 درمراکز بازپروری بهزیستی پذیرش شده اند، مورد بررسی قرار گرفته است.


این دو محقق داده های 21 مرکز (19استان) را جمع آوری کرده و مورد مقایسه و تحلیل قرار داده اند و به این نتیجه رسیده اند که در سال 85 ، 74درصد مراجعان به مراکز بازپروری، بیکار بوده اند.
از طرف دیگر، بیشتر افراد مراجعه کننده به این مراکز، افراد بی درآمد بوده اند به طوری که 34 درصد آنها هیچ درآمدی نداشته اند و مشغول به کار نبوده اند، 30 درصد آنها هم درآمدی تا 100 هزار تومان داشته اند. بنابراین بیشتر این زنان آسیب دیده اجتماعی یا درآمدی نداشته اند یا درآمدشان زیر 100هزار تومان بوده و آسیب پذیری آنها نشانگر تبعات منفی ناشی از فقدان درآمد یا نداشتن درآمد مکفی بوده است.
تعداد افراد مراجعه کننده بی درآمد وبا درآمد کمتر از 100هزار تومان طی سال های 83 تا 85 رو به رشد بوده و رشد قابل توجه مربوط به گروهی است که اشتغال موقت داشته اند که در این سال ها تعداد این افراد 365 درصد رشد داشته است.
در مقابل تعداد افرادی که درآمد 300 هزار تومان به بالا داشته اند، طی این سال ها 85 درصد کاهش داشته است.
نوع مراجعه افراد به مراکز بازپروری در بیشتر موارد از طریق قوه قضائیه یا نیروی انتظامی بوده، اما افرادی هم به صورت خودمعرف به این مراکز مراجعه می کنند. نکته قابل توجه در این سال ها کاهش 60 درصدی مراجعه به صورت خودمعرف بوده است و از آنجا که مراجعه خدمت گیرندگان به صورت خودمعرف اهمیت خاص دارد، رشد منفی این نوع مراجعه باید مورد توجه و بررسی قرار گیرد.
از سوی دیگر، بیشتر مراجعان به این مراکز (51 درصد) زنان بدسرپرست و بی سرپرست بوده اند و در بین سال های 83 تا 85 تعداد مراجعه کنندگان خودسرپرست هم 34 درصد رشد نشان داده است.وضعیت تاهل مراجعه کنندگان هم نشان می دهد 52درصد آنها مجرد بوده اند. در این دوره سه ساله میزان مراجعه افراد مجرد رشد 27 درصدی داشته است. در مقابل تعداد مراجعانی که همسر خود را از دست داده بودند، از همه کمتر بوده است.
اما نکته قابل توجه افزایش مراجعان همسر از دست داده با رشد 85 درصدی است. تعداد مراجعه افرادی که متارکه کرده اند، نیز 15 درصد کاهش داشته است.
سن مراجعه کنندگان هم گویای آن است که 30درصد آنها 18 تا 20 سال سن دارند و 27 درصدشان هم 21 تا 26 ساله بوده اند. آنچه مهم است تغییراتی است که در گروه سنی تا 15سال به وجود آمده است. طی این سال ها میزان مراجعه گروه سنی 15سال، 36 درصد رشد داشته که مساله قابل تعمقی است.
در مورد میزان تحصیلات مراجعه کنندگان هم می توان گفت 30درصد آنها تحصیلات ابتدایی و 31درصد تحصیلات دوره راهنمایی داشته اند. به غیر از افراد بی سواد و افرادی که مدرک لیسانس دارند، تعداد افرادی که در تمام سطوح تحصیلی بوده اند رو به رشد بوده و از همه بیشتر رشد مثبت مقطع تحصیلی دانشجو با رقم 367 درصد، رشد قابل ملاحظه ای است که در واقع زنگ خطری هم محسوب می شود.
در مورد بومی بودن یا نبودن این افراد هم باید گفت در سال 85 ، 53 درصد آنها بومی-شهری بوده اند و کمترین رقم به افراد غیربومی-روستایی اختصاص دارد. اما میزان رشد رو به افزایش 28درصد افراد بومی-شهری در این سه سال قابل توجه است.
به این ترتیب بیشترین مراجعان این مراکز بومی-شهری بوده و برای بار اول در این مراکز پذیرش شده اند.
از نظر شیوع بیماری های جسمی در افراد مراجعه کننده در سال 85، بیماری هپاتیت و اچ آی وی ایدز در میان مراجعه کنندگان 100 درصد رشد داشته که این هم رقم نگران کننده ای است و نیاز به تدابیر خاصی دارد.
از طرف دیگر بیشتر زنان مراکز بازپروری در دوران کودکی، آزار را به انواع مختلف تجربه کرده اند که اشکال آن متفاوت و بیشترین نوع آزاد به صورت آزار جسمانی بوده است. آزمون شخصیت از مراجعه کنندگان به این مراکز هم نشان می دهد اختلالات افسردگی ضعیف و شدید در مقایسه با اختلالات دیگر در میان این افراد بیشتر شیوع داشته است.
از سوی دیگر بیشتر مراجعه کنندگان سابقه هم جنس گرایی نداشته اند اما در زندان آن را تجربه کرده اند که لازم است به این موضوع هم توجه شود.
از نظر اعتیاد به مواد مخدر نیز بیشتر مراجعه کنندگان سابقه اعتیاد نداشته اند و تنها هشت درصد آنها به تریاک و شیره اعتیاد داشته اند که آن هم به خاطر سهل الوصول بودن آن است اما آنچه نگران کننده است، رشد مثبت یا رو به افزایش استفاده از هروئین به میزان 110درصد و داروهای توهم زا با 100درصد و الکل با 70 درصد است.در نهایت 51 درصد از افراد در مراکز بازپروری یا به خانواده بازگردانده می شوند یا به مراکز بهزیستی و بقیه آ نها زندگی مستقلی را در پیش می گیرند.

58 - ادامه مبارزات رانندگان کامیون :

رانندگان کامیون در اهواز به مبارزات خود ادامه می دهند. در خبرهای قبلی گفتیم که 1700 کارگر راننده در اعتراض به تنزل سطح دستمزدهایشان دست به اعتراض و اعتصاب زده اند. ماجرا از آن جا آغاز شده است که سرمایه داران صاحب شرکت های حمل و نقل و شرکای دلال آن ها برای افزایش نرخ سود سرمایه های خود تعرفه موسوم به « حق کمیسیون» را به صورت شگفت انگیزی بالا برده اند. معنای مستقیم این کار آن است که کارگران در قیاس با سابق بخش بیشتری از مزدهای خویش را به دلالان و مالکان شرکت ها پرداخت می کنند. بیش از 1700 کارگر راننده در اعتراض به این اقدام سرمایه داران و دولت آن ها  از چند روز پیش دست از کار کشیدند و هر نوع حمل و نقل کالا را متوقف کردند. نهادهای دولتی سرمایه در این چند روز تلاش بسیار وسیعی را آغاز کردند تا رانندگان را به شکستن اعتصاب و بازگشت به کار متقاعد سازند. آخرین خبرها حاکی است که ترفندهای دولتمردان و مسئولان نهادهای دولتی تا حدودی بر اراده کارگران اثر گذاشته است و درصد قابل توجهی از آنان به اعتصاب خود پایان داده اند. با همه این ها بیش از 60% کارگران راننده همچنان در اعتصاب به سر می برند. آنان اعلام کرده اند که تا الغای کامل تصمیمات جدید صاحبان سرمایه و کاهش حق کمیسیون شرکت های باربری به مبارزه ادامه خواهند داد.

6 مهر 87

59 - حدیث تلخ زندگی یك كارگر:  

به نوشته وبلاگ " انجمن کارگران برق و فلز کار کرمانشاه  "   من یك كارگر هستم ولی كارگر صفر , كارم این است كه آجر میدهم دست بنا,یا        اینكه   درمیدان می ایستم ,تا یك نفر بیاید و ما را برای كار ببرد . من كارگر روز  مزد هستم 7 هزارتومان روزانه دریافت میكنیم

  بیمارم ولی خرج درمان ندارم به همین خاطر مجبورم سر كار بروم ازهفت صبح  میرویم تا 5 بعداز ظهركار میكنم.

  بیماریم اجازه نمیدهد بیشتر كار كنم ,به همین خاطر همیشه نیمتوانم سركار بروم ,یك روز در میان سر كارمیروم.

  من در ده زندگی میكنم نه كشاورزی دارم و نه این كه یك اتاق دارم كه در آن زندگی   كنم, با سه تا بچه كه حتی توان تامین كوچكترین چیزها را برای آنها را ندارم..  الان ماه رمضان است من تا حالا نتوانستم یك كیلو گوشت برای آنهابخرم.    درحال حاضر بچه ها هم روزه هستند وضعیف شدند.نیاز به گوشت یا شیرینی و میوه دارند و لی یك كیلو گوشت 6تا 7 هزارتومان است من ندارم كه برای انها بخرم گرانی بیداد میكند. نمیشه كه بچه ها را قانع كنیم.  یك روغن5 كیلویی ده هزارتومان خریدم ,حالا ده هزارتومان گوشت بخر, ده هزارتومان مرغ وده هزارتومان یك چیز دیگه ...

ما واقعا زجر میكشیم و فقط من هم نیستم بلكه خیلی از كارگران مثل من هستند . در زنجان, درخدابنده, در قیدار, در ده ما.... دهی كه من در آن زندگی میكنم 5 كیلومتر ازشهر فاصله دارد, در شهر نمیتوانیم زندگی كنیم 1 میلیون پول پیش با 70 تا 80 هزار تومان باید برای كرایه خانه بدهیم, من ندارم كه بدهم به همین خاطر در ده زندگی میكنیم.

60- کارگران اتحاد، اتحاد، اتحاد
از اعتصاب کارگران لاستیک البرز حمایت می کنیم
:

همکاران و هم طبقه ای های ما در کارخانه لاستیک البرز نزدیک به سه ماه است در اعتصاب بسر می برند. این دوستان مدت پنج ماه است همچون ما کارگران نساجی کردستان و پرریس و فرش غرب بافت و کارگران دهها و صدها کارخانه دیگر در شهر صنعتی قزوین و شمال و جنوب کشور دستمزدی دریافت نکرده اند.

این وضعیت در پرداخت دستمزدها در شرایطی بر ما کارگران تحمیل شده است  که تورم و گرانی مایحتاج زندگی بیداد میکند و  ما درمانده تر از همیشه برای گذران زندگی دست و پا می زنیم. ما شرمنده همسر و فرزندان خود هستیم و تالمات روحی جانکاه و جبران ناپذیری تمام هستی ما را در خود فرو برده است. فرزندان خرد سال مان هر روزه شاهد دستان خالی ما هستند و حسرت نگاه شان چونان تیری کشنده قلب ما را می شکافد.

اما انگار نه انگار که صدها هزار خانواده کارگری و فرزندان خردسال شان در این کشور، در جهنمی به نام زندگی در حال له شدن زیر پنجه های فقر، و تبعات خرد کننده روحی ناشی از آن هستند.

دوستان و همکاران گرامی در کارخانه لاستیک البرز

راستش، این وضعیت تا کنون دل هیچ مسئولی را بدرد نیاورده است، نه تنها بدرد نیاورده است  بلکه ادارات کار و سایر نهادهای مسئول با سردواندن ما و بند و بست های اینجا و آنجا با کارفرمایان، خود شریک برپایی چنین جهنم طاقت فرسایی برای ما و خانواده هایمان بوده اند. این وضعیت تمام روزنه های احتمالی برون رفت از اخراجها، دستمزدهای زیر خط فقر و عدم پرداخت آنها را  بر روی ما بسته و هیچ راهی جهت خلاصی از آن برایمان باقی نگذاشته است، مگر نیروی متحدمان.

اتحاد و تشکل ما تنها ضامن پایان دادن به این زندگی فلاکت بار است و ما با حمایت قاطعانه از اعتصاب شما، شما هم طبقه ای هایمان را در لاستیک البرز، نیشکر هفت تپه، ایران خودرو، شهر صنعتی قزوین و ساوه و... به اتحاد و یکپارچگی برای رسیدن به خواست هایمان دعوت می کنیم.

دوستان! درد ما یکی است و راه خلاصی از آن نیز یک راه بیشتر ندارد: اتحاد،اتحاد، اتحاد

مجمع عمومی نماینده های کارگران نساجی کردستان، کارخانه شاهو، شرکت ریسندگی پرریس و شرکت فرش ماشینی غرب بافت

6/7/1387

 منتشره از سوی اتحادیه آزاد کارگران ایران

61- گفتگو با همسر منصور اسانلو رييس سنديکای شرکت واحد اتوبوسرانی:

وضعيت وخيم اسانلو در زندان

به گزارش سایت (شهرگان/مسعودباستانی) در تاریخ 6 مهر 87 آمده است : اسانلو را با دستبند به بيمارستان آوردند
شايد اين روزها رنجنامه همسران و نزديکان افرادی که به خاطر ابراز عقيده و يا فعاليت‌های اجتماعی و مدنی در زندان به سر مي‌برند از ماجرای زندانيان سياسی و وضعيت آنها در دوران حبس دردناک تر و يا حتی شنيدنی تر است.
در حالی که اين افراد در زندان حضور دارند اعضای خانواده آنان فارغ از هرگونه گرايش سياسی و اجتماعی و يا بدون هيچ گناه و يا اقدامی بايد برای آزادی و يا رسيدگی به پرونده عزيزانشان تلاش کنند. اعضای خانواده تنها به خاطر ارتباط عاطفی با بستگان نزديک در کنار وکلای آن فرد، در جريان پرونده قرار می گيرند و گام به گام شاهد روند محکمه و يا مجازات آنان هستند و در اين مسير با ناملايمات و حتی مشکلات و سختي‌هايی مواجه مي‌شوند که شرحی مفصل دارد و خود دفتری ديگر است.
پروانه اسانلو همسر منصور اسانلو يکی از همسرانی است که در طول مدت فعاليت شوهرش در سنديکای کارگران اتوبوس‌رانی شرکت واحد تهران، همواره در نقش بانويی صبور و بردبار مشکلات و سختي‌های راه را بر دوش کشيده‌است.
او می گويد که در حال حاضر همسرش مدت 25 ماه متوالی در حبس به سر مي‌‌برد و اين بار به رغم وضعيت جسمی خطرناک و نامساعد اسانلو تاکنون به وی مرخصی درمانی داده نشده‌است. پروانه از مشکلات زندگی شخصی مي‌گويد ولی تاکيد مي‌کند که از شوهرش گلايه‌ای ندارد، زيرا او تنها برای احقاق حقوق خود و ساير کارگران و در چارچوب قانون فعاليت کرده‌است. چشمان پروانه سر شار از اضطراب است و اگرچه سعی مي‌کند تا نگرانی را در صورت خسته‌اش پنهان کند، اما وقتی درباره ناراحتی قلبی و يا بخيه چشم‌های اسانلو سخن مي‌گويد صدايش مي‌لرزد.
او از رفتار مقام‌های مسئول گلايه‌مند است زيرا در تلويزيون ديده است که رئيس جمهوری ايران در پاسخ به خبرنگاران حاضر در نيويورک تاکيد کرد که در ايران زندانيان با حضور وکيل مدافع و به صورت علنی محاکمه مي‌شوند ولی در طی اين مدت شاهد چنين رفتاری درابطه با همسرش منصور نبوده‌است.
پروانه مي‌داند مرخصی حق زندانيان است اما معلوم نيست چرا در طول اين 25 ماه و حتی علی رغم بيماری و نياز مبرم به معالجات پزشکي، حتی يک روز هم به همسرش مرخصی درمانی تعلق نگرفته‌است ؟
پروانه با بغض از انتقال همسرش به بيمارستان سخن می گويد و صراحتا اظهار می کند که نبايد در هنگام درمان و يا معاينه پزشکی به او دست بند بزنند و اين رفتاری است که اشک را در چشمان او و مادر منصور اسانلو ماندگار کرد.
م. ا
خانم اسانلو بر اساس اطلاعات در هفته گذشته همسر شما را با دست بند و پا بند به بيمارستان آوردند و پس از معاينه پزشکان بلافاصله به زندان باز گردانده شد. لطفا کمی در رابطه با اين اتفاقات توضيح دهيد؟
- بلی! بالاخره بعد از يک تاخير چند ماهه، همسرم را در تاريخ 31 شهريور به بيمارستان لبافی نژاد آوردند. وضعيت انتقال او اين بار بی سابقه بود و در ابتدا من و مادرش مشاهده کرديم که اسانلو را با دست بند و پابند به اينجا آورده‌اند. اين شرايط برای ما خيلی ناراحت کننده بود. البته در ابتدای ورودش به بيمارستان پابند او را باز کردند تا بتواند راه برود. در طول اين مدت يکی از بخيه‌های چشمش چسبندگی پيدا کرده بود و فشار خونش به شکل بی سابقه‌ای تا مرز 14 رسيده بود که بخيه کنترل شد و پزشکان داروهای جديد قلب را تجويز کردند. او حدود 2 ساعت تحت معالجه قرار گرفت و بلافاصله به زندان رجايی شهر بازگردانده شد.
نظر پزشکان معالج چه بود؟
- آنها تاکيد داشتند که منصور بايد به صورت مستمر چکاب شود و بنابر اين بايد او را در نزديکی بيمارستان نگهداری کرد. زيرا دو تا از رگ‌های قلبش مسدود شده است و برای کنترل اين عارضه بايد در مکانی به دور از آلودگی و استرس نگهداری شود. حتی يکی از پزشکان پس‌از مشاهده دست بند طی نامه‌ای از رياست زندان خواست تا برای جلو گيری از عارضه قلبی از چنين ابزاری که باعث استرس به بيمار می شود استفاده نکنند.
پرسش من اين است که چرا چندی پيش آقای اسانلو به صورت ناگهانی به زندان رجايی شهر منتقل شدند؟ به نظرم اين انتقالی درست زمانی رخ داد که قرار بود وی به بيمارستان منتقل شود. علت چه بود؟
- به خاطر دارم روز سوم شهريور دقيقا زمانی که قرار بود او برای معاينه قلبی و چشم به بيمارستان منتقل شود، بدون اطلاع قبلی به زندان رجايی شهر منتقل شد. ما بر اساس قرار منتظر ايشان بوديم و بعد متوجه شدم که تاخير کردند. بلافاصله با زندان اوين تماس گرفتم و آنها گفتند که اعزام شده‌است. بعد از اين جريان ما از وضعيت منصور بی اطلاع بوديم تا اينکه خودش در ساعت 8 همان شب با منزل تماس گرفت و گفت که صبح امروز ماموران بدون اينکه خودش را هم در جريان بگذارند، او را به زندان رجايی-شهر منتقل کردند و وقتی هم که خودش اعتراض کرده‌بود و علت را پرسيده بود تنها جواب داده بودند که ماموريم و مطابق دستور عمل می کنيم. پس از اين جريان ما تا سه يا چهار روز نتوانستيم به وی سری بزنيم و همسرم هم نتوانسته بود که لوازم شخصي، لباس زير و حتی داروهايش را با خود بياورد. در طی اين مدت هم من و خانوده‌اش تنها چند بار به ملاقات منصور رفتيم و هر بار هم از طريق کابين ملاقات کرديم و از پشت شيشه او را ديديم.
خانم اسانلو! مسئولان پرونده و مقام‌های قضايی علت اين انتقال و جابجايی را چه طور عنوان کردند؟
- روز چهارم شهريور يعنی يک روز پس از انتقال منصور به زندان رجايی شهر من به همراه مادر و خواهر همسرم به قاضی پرونده‌اش مراجعه کرديم. ايشان اظهار بي‌اطلاعی کرد و گفت که در جريان نيست ولی قضيه را پيگيری خواهد کرد. فردای آن روز ما دوباره به دادسرا رفتيم و اين بار پس از ساعت‌ها انتظار آقای قاضی را ملاقات کرديم . ايشان گفت که طبق دستور شورای امنيت استان تهران و سازمان زندان‌ها اين تصميم گرفته شده‌است و تنها دليل هم اين بود که آقای اسانلو حرف مي‌زند. من هم گفتم خوب آدم زنده حرف می زند. وقتی شما يک فرد را در زندان نگه می داريد؛ طبيعی است که او برای اينکه تخليه شود حرف بزند يا حتی اعتراض کند. ما اعتراض کرديم و يادآوری کرديم که منصور بايد برای ادامه درمانش در دسترس باشد و حداقل ماهی يک نوبت چشم او معاينه شود. ايشان هم در باره پيگيری وضعيت درمانی آقای اسانلو به ما قول مساعدت داد و از ما خواست تا طی نامه‌ای اين شرايط را بنويسيم.
با توجه به آئين نامه سازمان زندان ها وقتی يک زندانی بيمار باشد و به معالجات پزشکی نياز داشته باشد. بايد به او مرخصی استعلاجی تعلق گيرد. آيا شما تقاضای مرخصی درمانی را به قاضی ارائه کرديد؟
- بلی! ما تا کنون بارها و بارها تقاضای مرخصی استعلاجی کرده‌ايم. همانطور که مي‌دانيد قبلاً هم پزشکی قانونی تاييد کرده بود که او بايد يک ماه و نيم بيرون از زندان به درمانش ادامه دهد که موافقت نشده بود. آخرين بارکه تقاضای مرخصی داشتيم به ما اعلام شد که به هيچ وجه ممکن نيست ولی از نظر درمانی مساعدت خواهيم کرد. ما پرسيديم چرا به او مرخصی استعلاجی تعلق نمي‌گيرد؟ و آنها گفتند که بر اساس عرف در داخل زندان مسئولين تشخيص مي‌دهند که چه کسی به مرخصی استعلاجی برود يا نرود!!
به نظر مي‌رسد شما و فرزندانتان در پيگيری کارهای آقای اسانلو تنها مانده‌ايد و بايد علاوه بر تحمل مشکلات زندگی برخی از فشارهای مضاعف را هم تحمل کنيد. آيا وکلای اسانلو و همفکرانش در سنديکا به شما کمک می کنند؟
- من به همراه مادر و خواهر منصور مرتبا به دفتر وکلا سر می زنيم و پرونده را پيگيری می کنيم. اما واقعيت اين است که آنان به جز پرونده منصور کارهای ديگری هم دارند. از سوی ديگر عملا در اين پرونده‌ها وکلا را دخالت نمی دهند. يعنی وقتی به دادسرا مراجعه می کنند با سردی و بی تفاوتی مواجه می شوند. ولی آنان تا حد امکان تلاش می کنند که از ايشان ممنون هستم.
همکاران و همفکران چه طور؟
- اوايل کارگران سنديکا به ما سر می زدند و حال منصور را جويا می شدند اما الان مدت يک سال و نيم است که منصور به صورت مداوم در زندان است و کارگران سنديکا و همکاران همسرم هم گرفتار هستند. بچه‌های سنديکا گرفتاري‌های اقتصادی دارند و به دنبال يک لقمه نان می دوند. واقعا توقعی از آنان نداريم اما ای کاش بيشتر تلاش مي‌کردند تا حداقل وضعيت ناگوار رئيس سنديکا به گوش مسئولين قضايی می رسيد. اسانلو نماينده کارگران است و برای يک کار جمعی فعاليت کرده‌است.
شما يک شهروند ايرانی هستيد ولی گويا مشکلات روزمره و گرفتاري‌های مربوط به همسرتان سختي‌ها و محدوديت‌های زيادی را بر شما تحميل کرده‌است. کمی هم از فشار کار و سختي‌ها بگوييد؟
- خودتان بهتر می دانيد که الان وضعيت طوری است که دو يا سه نفر از اعضای خانواده برای تامين هزينه‌های روزانه کار مي‌کنند. ولی من به تنهايی بايد بار هزينه‌های زندگی را بر دوش بکشم. همچنين از نظر عاطفی و روحی هم تنها هستم و در اين مدت يک سال ونيم که شوهرم در زندان است، مجبورم دو شيفت کار کنم و عملا بايد فرصتی را هم که برای پيگيری پرونده همسرم از محل کار مرخصی می گيرم جبران شود. الان پسر بزرگ من نامزد دارد و بايد اورا سر و سامان بدهيم اما من به تنهايی از پس اين کار برنمی آيم. پسر دوم من هم در دانشگاه قبول شده است و مشکل تامين هزينه تحصيل او هم اضافه شده است. البته پسرانم بچه‌های بسيار خوبی هستند ولی در اين موقعيت يک زن تنها بدون داشتن همسر و حضور وی چه کاری مي‌تواند انجام دهد؟
خانم پروانه اسانلو! می خواهم کمی بی پرده سئوال کنم. آيا از همسرتان گلايه مند نيستيد؟ آيا از او به خاطر اين مشکلات شکايتی نداريد؟
- من تنها اين را می دانم که او به خواست خودش به زندان نرفته‌است و برای دفاع از حقوق خود و همکارانش فعاليت می کرده‌است. دفاع از حقوق کارگران زحمت کش جرم نيست. اکنون خود مسئولين هم سفارش می کنند که شهروندان از حقوق شهروندی خودشان دفاع کنند. همسرم هيچ کاری بر ضد نظام يا انقلاب و يا امنيت ملی انجام نداده‌است و همه حرکات او کاملا قانونی است. او بيش از ديگران مي‌کوشيد تا در چارچوب قوانين فعاليت کند.
شما نسبت به انتقال آقای اسانلو به زندان رجايی شهر معترض هستيد و تاکيد داريد که ايشان بايد در بيمارستان و تحت مراقبت باشند. مگر شرايط ايشان در آن زندان چگونه است؟
- اسانلو به هيچ وجه نبايد در آنجا نگهداری شود. اول اينکه جای او در بين زندانيان عادی نيست. ايشان بايد در يک زندان و در ميان هم رده‌های خودش اين دوران را بگذراند. در تمام اين مدت که منصور آنجاست ما دائما نگران هستيم و زندگی مان از حالت طبيعی خارج شده است. مثلا وقتی او می خواهد با ما تماس بگيرد بايد در صف طولانی تلفن بايستد و در مدت کوتاه دو دقيقه‌ای تماس منصور با خانه فرصت مشورت و يا همفکری با او درباره مشکلات زندگی و مسائل بچه‌ها به دست نمي‌آيد. از طرف ديگر محيط آن زندان بسيار نامناسب است. بر اساس اظهارات همسرم زندانيان عادی در آنجا بروی همديگر چاقو مي‌کشند و نزاع‌های خطرناکی رخ می دهد. شرايط محيطی هم برای سلامتی همسرم خطرزاست. آنجا اغلب افراد سيگار می کشند و تهويه مناسب هم وجود ندارد، بلکه هوا داخل اتاق‌ها از طريق پنجره‌های زير سقف‌ها جا به جا مي‌شود. همچنين از ساعت 2 بعد از ظهر به اين طرف هم کسی نمی تواند از هواخوری استفاده کند. دود سيگار برای قلب، ريه و چشم منصور مضر است.
چرا شما اعتراض نمی کنيد؟
- من سعی کرده‌ام تا از طريق معاونت امنيت، صدای اعتراضم را به گوش مقام‌های مسئول برسانم. من به دفتر حمايت ازحقوق شهروندی هم رفتم و برای دفتر رياست قوه قضاييه هم نامه نوشتم و اين وضعيت را شرح دادم و در اينجا هم بارديگر از آقای هاشمی شاهرودی تقاضا می کنم که به داد خانواده ما برسد. نمی دانم ايشان اکنون در جريان اخبار وضعيت نگران کننده اسانلو هستند يا خير؟! من بارها به ايشان نامه نوشتم اما تا کنون هيچ جوابی دريافت نکردم. تقاضای من به عنوان يک شهروند ايرانی و يک هموطن در اين مملکت اين است که به نامه‌های من توجه کنند. ما هم در اين کشور حق و حقوقی داريم و از کره مريخ به اينجا نيامده‌ايم. اگر از وضعيت همسر و خانه و کاشانه من مطلع هستند چرا کوتاهی کرده و رفتارهای غير قانونی را پيگيری نمی کنند؟! اگر هم در جريان نيستند من بارديگر از همين جا از ايشان استمداد می طلبم.

62- عسلویه، جهنم ما و بهشت دیگران!

یکی از کارگران شریف ازعسلویه به خبر نگارصدای کاوه ها درخصوص وضعیت کارگران دراین منطقه چنین گفت:عسلویه تبعید گاه ایران بوده است. این مکان ۱۰۰متر پایین از دریا است واز طرف دیگرمحاط به کوه شده است. اینجا صورت مسئله مشکل شرکت خاص و یا کارخانه خاص نیست, بحث صنف و اتحادیه کارگری است, ما باید این را حل کنیم, بحث این نیست که این شرکت ۴ ما ه حقوق گرفت و یا نگرفت، این نیست. بحث این هست که کارگر از نظر این ها بی ارزش ترین موجود است.
رنج و گرفتاری و بدبختی برای ما کارگران است. عسلویه جهنم ما است و بهشت دیگران است, بهشت پولدارها و بهشت پارتی دارها است, بهشت کسانی است که میتوانند و قدرت دارند که دودرصد و یا سه درصد این مملکت هستند. ما کارگران باید جان بکنیم وعرق بریزم و از خانواده ٣ ماه دور باشیم. و در اتاقهای سه در پنج
۱۵ نفره زندگی کنیم
ولی این آقایان و آقازاده که به اینجا میایند ٣ روز این جا میمانند,
۱۰ روز نزد خانواده خودشان میروند. درحال حاضر ۷۰ روز است که خانواده ام تنها هستند و هیچ کسی هم بالای سرشان در آن شهر نیست. این کجای عدالت است؟؟؟
از طرف دیگر قراردادهای پنهانی, پرداخت
۴ تا رشوه همزمان با هم , ده تا ماشین پژو, ۲۰۰ میلیون پول برای یک قرارداد دومیلیاردی ازسوی این آقایان صورت میگیرد. آنها در بهشتند ما در جهنم به سر میبریم, اگر بخواهید این مسائل را درست موشکافی کنید, از کارشان سر در نمی آورید.

ساعات کاری د ر ماه رمضان
ما ساعت
۷ صبح کارمون را شروع میکنیم و تا ۶ بعد ازظهر ادامه میدهیم, ساعت ۱۲ تا ۱ یک ساعت زمان استراحت داریم, کارخانه ما بدین صورت میباشد, ولی بقیه کارخانه ها هم دو شیفت هستند ولی زمان استراحت درمجموع در کارخانه ها یک ساعت بیشتر نیست. و در ماه رمضان و با گرمای فوق العاده ای که در عسلویه است. برای کارگران کار در چنین شرایطی بسیار سخت وغیرقابل تحمل است.
از لحاظ غذایی همان غذایی که از ظهر مانده را برای سحر به کارگران میدهند. اینجا غذایی امروز میماند, را برای فردا درغذای فردا قاطی میکنند, افطار به اندازه یک نعلبکی سوپ به ما میدهند و این غذا به قدری بد کیفیت است, که هیچ کس تمایل به خوردن ندارد ولی مجبور هستیم که بسازیم. اینجا معنای ماه رمضان از دیدگاه و جایگاه من به عنوان یک کارگر یعنی همین که گفتم.
البته برای کسانی که در بهشت عسلویه هستند, تسهیلات بی نهایت است.
هیچ زمان وهیچ رسانه ای انعکاس درستی از وضعیت ما کارگران در این منطقه را نمیدهد.
تعدادی واحد در عسلویه راه اندازی شده, که این واحدها گازهای بسیار خطرناکی تولید میکند, که روی اعصاب تاثیر بسیار زیان آوری دارند, در این منطقه با انتشار این گاز کلیه پرندگان به حالت کوما رفته اند, این گاز روی اعصاب موجودات زنده تاثیر مخرب میگذارد, و اکثر کسانی که بعد از چند سال در معرض مستمر با این گازها قرار بگیرند, دچار انواع بیمارهای روانی خواهند شد.

فاجعه عظیم
در حال حاضر الودگی عسلویه
۵ برابر شهر تهران است. و وقتی کارخانه ها راه اندازی شود ۲۰ برابر تهران خواهد بود.
در ارتباط با آلودگی این جا آلودگی بیداد میکند. هرچه درمورد این موضوع بنویسید, کم نوشتید به خصوص وقتی یک نفر متخصص بیاید ببنیند آن وقت ابعاد فاجعه بهتر مشخص میگردد.
این مشعلهای عسلویه هنگامی که در بالاترین حد موجود کار میکنند, شما آن زمان به هیچ وجه آسمان را نمی بینید, به طوریکه شما نمیتوانید رشته کوه زاگرس با این عظمت را ببینید.اگر قرار باشد در آن لحظه باران ببارد, یک باران اسیدی خواهد بود.
هرکس که به اینجا می آید در ابتدای کار برای رد گم کردن یک دوره کلاس ایمنی برای او میگذارند, ودر همان کلاس برای او توضیح میدهند:
که درحال حاضر آلودگی درشهر عسلویه
۵ برابر شهر تهرا ن است البته و قتی راه اندازی شود ۲۰ برابر تهران خواهد شد, تا ثیر همان گازهای موجود بر روی ما کارگران بدین صورت خواهد بود که ما دیگر به درد خانواده مان نمیخوریم, این که سرنوشت ما چه خواهد شد, معلوم نیست.
ما محکوم به این هستیم که در معرض انواع بیماریها به خصوص بیمارهای خونی و ریوی قرار بگیریم.
البته همین حد از خبر را که در کلاس ایمنی میگویند آن چیزی است که نفر توجیه کننده اجازه دارد تا این حد به ما بگوید و اینکه به طورواقعی در پس پرده چه میگذرد را خدا داند و بس.

عسلویه پایتخت اقتصادی ایران و جهان
در رابطه با این منطقه بسیاری از مسائل ناگفته باقی مانده است, در تبلیغات بسیاری که این روزها در ارتباط با این منطقه میکنند,عسلویه را پایتخت اقتصادی ایران و جهان معرفی میکنند. به طور مستمر در تلویزیون چراغ های روشن عسلویه را نشان میدهند, البته به درستی در این منطقه مکانهای بسیار زیبایی وجوددارد ولی ان مکانها در اختیار کسانی است که فقط
۲ تا ٣ درصد از کل جامعه را تشکیل میدهند و ان مکان متعلق به آقازاده ها و کارفرمایان وابسته به این آقازاده میباشد, در این منطقه سایتهای بسیار زیبایی وجود دارد که پر از گلهای زیبا است. وقتی وارد این پارک میشوید فکر میکنید که وارد پارک ملت ایران شدید. شاید هیچ کس باور نکند زیرا کافی است از این منطقه صد متر آن طرفتر بروید, در آنجا آشغال ها و آهن آلات و زباله هایی است, که کارگران در آن دست و پنجه نرم میکنند.

تفاوت دو دنیا
من از این که یک کارگر هستم از خودم بدم میاید
درحال حاضر اینجا تبعیض طبقاتی بیداد میکند, در این کارخانه یک رستوران وجود دارد که از ساعت:
۱۱.٣۰ تا ۱۲.٣۰ متعلق به آقا زاده ها و کارفرمایان وابسته به آنها است و هر چیزی که در یک غذای جانانه گنجانده میشود دیده میشود. انواع غذاها و نوشیدنها و انواع دسرها سرو میشود.
راس ساعت
۱۲:٣۰ کارگران برای خوردن غذا میایند. برای سرو غذا تمام مواد و وسایلی که روی میز چیده شده, جمع میشود. هر چیزی که هست جمع میشود.
چند روز قبل برای ده تا دانه سیر به شخصیت یک کارگر توهین شد. آیا میتوانید این موضوع را تحلیل و تفسیر کنید؟ فقط برای ده تا دانه سیر.
شایدآن کسی که چنگ زد و
۱۰ دانه سیر را از دست آن کارگر در آورد مجبور بود که این کار را بکند اما من از خودم بیزارم, من از صنف کارگری بیزارم. از کارگر متنفرم. یک روزی هم چنین توهینی به من هم میشود البته همین حالاهم به من توهین میشود.

شما اگر بودید چه کار میکردید؟
من اینجا را به همین خاطر انتخاب کردم که به زندگیم تکانی بدهم. قبلا
۲۷۰ هزارتومان حقوق میگرفتم ولی اصلا فکر نمی کردم که به ازای ۱۰۰ هزارتومان بیشتر بخواهم اینجوری روح و جسمم درمعرض نابودی قرار بگیرد.
به خاطر وضعیت بد اقتصادی چاره ای دیگری نداشتم, قیمت ها سرسام آور رو به فزونی است, با میوه کیلویی
۵ هزارتومان از کجا بیاورم و خرج زندگیم را تامین کنم. من محکوم هستم و باید کاری کنم, فرزندم که در این جامعه زندگی میکنه به فساد کشیده نشود و برای خودش کسی شود و سری در سرها در بیاورد. به همین خاطر من محکومم شرایط بد و سخت این جا را تحمل کنم.
من از این که یک کارگر هستم از خودم بدم میاید, و از صنف کارگری بیزارهستم.
انجمن صدای کاوه ها
منبع:
http://www.socialist-k.blogfa.com/post-30.aspx

63- تعليق دانشجوی دانشگاه عمران با اتهام جعلی توهين به مقدسات :

به گزارش سایت گزارشگران در تاریخ 7 مهر آمده است : محمد محسن موسوی دانشجوی رشته ی عمران مرکز اموزش عالی باهنر شيراز معلق شد

طی فشارهای بسياری که اخيرا به برخی دانشجويان در شيراز، اصفهان و رشت انجام شده ، محمد محسن موسوی دانشجوی رشته ی عمران مرکز اموزش عالی باهنر شيراز در حالی که با تقاضای مهمانيش در دانشگاه شهيد چمران رشت برای گذراندن ترم مهر پس از تحصيل در همين اموزشگاه در ترم تابستان موافقت شده بود، در دوم مهرماه مسئولين دانشگاه شهيد چمران پس از انتخاب واحد وی در بيست چهارم شهريور نامه ای حاکی از رد صلاحيت اين دانشگاه ارايه کردند و دروس او را حذف کرد اند.
محسن موسوی در تاريخ سوم مهرماه به وزارت مربوطه مراجعه کرد ايشان با طرح شکايت خود پس از از تماس های مکرر و مشکوک با بی توجهی مواجه شدند.
اين در حالی است که از فرصت ثبت دانشجو در دانشگاه باهنر شيراز و عدم موافقت ايشان در چمران رشت گذشته، بدون هيچ دلايل و انجام کميته ی انضباتی تکليف ايشان تعليق است.
چندی قبل هم اتهام تخريب اذهان را در خوابگاه لاکان و توهين به مقدسات را که توسط اشخاصی مجهول به اطلاعات گزارش شده بود او را در سر جلسه ی امتحان به حراست احضار کرده بودند و ايشان اتهامات گزارش شده را تکذيب کرده است.
http://www.socialist-students.com/

64- در سال گذشته 117 نفر بدلیل حوادث ناشی از کار فوت کرده اند :

به گزارش خبرگزاری کار ایران – ایلنا در تاریخ 7 مهر 87 آمده است : سیاوش قراگزلو مدیرکل دفتر آمار و محاسبات اقتصادی و اجتماعی سازمان تامین اجتماعی گفت: در سال گذشته 117 نفر بدلیل حوادث ناشی از کار فوت کرده اند . همچنین 260 نفر بطور کلی از کار افتاده اند و 596 نفر دچار از کار افتادگی بین 33 تا 66درصد شده اند . در ضمن 1184 نفر دچار از کار افتادگی کمتر از 33درصد می باشندو 24075 نفر در حوادث کار مجروح شده اند.

65- قیمت برنج قد می کشد :

به گزارش روزنامه سرمابه در تاریخ یکشنبه 7 مهر 87 آمده است : برخلاف گزارش های منتشر شده بانک مرکزی و نظر برخی از کارشناسان مبنی بر کاهش قیمت برنج، بهای این محصول طی یک ماه گذشته با رشد 10 درصدی روبه رو بوده است.نایب رئیس انجمن برنج کشور در این رابطه پرویز حسین به «سرمایه» گفت: ....«اگر چه قیمت برنج هم اکنون و در مقایسه با اوایل سال جاری کاهش یافته است اما در مقایسه با سال گذشته بیش از 100 درصد افزایش را تجربه کرده است.»نتاج با پیش بینی تداوم رشد قیمت برنج در بازارهای داخلی تصریح کرد: «به طور قطع پس از اتمام ماه مبارک رمضان بازار برنج با افزایش قیمت روبه رو خواهد شد، به طوری که پیش بینی می شود قیمت این محصول مجدداً به نرخ های ابتدایی سال جاری بازگردد.»وی در رابطه با علت این امر گفت: «باتوجه به اینکه فصل پیک برداشت برنج در اکثر مناطق شمال کشور به اتمام رسیده است. عرضه این محصول با محدودیت مواجه می شود که این امر منجر به افزایش قیمت برنج خواهد شد.»
وی با اشاره به نقش تورم روند صعودی قیمت این محصول گفت: «بازار برنج همچون دیگر بازارهای کشور از تورم موجود در جامعه تاثیر می پذیرد که این امر به روند صعودی بهای این محصول استراتژیک دامن خواهد زد.» وی ...اظهار داشت: « متاسفانه نظارت دقیق و جامعی بر بازار برنج و نحوه قیمت گذاری برنج وارداتی صورت نمی گیرد و مسوولان مربوطه برنامه ریزی همه جانبه و کاملی برای نظارت و مهارت قیمت ها ارائه نمی دهند و مقصران اصلی گرانی های برنج هیچ گاه شناسایی و معرفی نمی شوند. به عنوان مثال افزایش قیمت برنج در بازارهای جهانی در اوایل سال جاری منجر به بالا رفتن قیمت انواع وارداتی این محصول در بازارهای داخلی شد اما تاثیر کاهش قیمتی که پس از آن در بازارهای جهانی اتفاق افتاد هیچ گاه در بازارهای داخلی کشور دیده نشد که این امر نشانگر نبود نظارت بر نحوه فروش و قیمت گذاری این محصول استراتژیک است.» دبیر انجمن برنج کشور با اشاره به اینکه قیمت برنج نسبت به یک ماه گذشته 10 درصد افزایش داشته است، گفت: «در صورت کنترل نکردن قیمت ها و عدم نظارت بر بازار برنج، این محصول در اواخر مهر و اوایل آبان افزایش بی رویه قیمت را تجربه خواهد کرد.» جمیل علیزاده شایق با اشاره به پایان رسیدن فصل برداشت برنج افزود: «بر این اساس باید برنج در ارزان ترین قیمت در بازار به فروش برسد اما به دلیل عدم نظارت جامع و کنترل مناسب از سوی سازمان حمایت از مصرف کننده و تعزیرات حکومتی، قیمت ها در بازار تهران و سایر شهرها با وجود عرضه زیاد با افزایش مواجه شده است.»وی تصریح کرد: «به علت فروش این محصول از سوی تولیدکنندگان و دستیابی دلالان و سود جویان به آن، بازار برنج همانند گذشته دستخوش نابسامانی و آشفتگی شده است.»وی با بیان اینکه در صورت کنترل نکردن قیمت های برنج از سوی سازمان های نظارتی، بازار با افزایش بی سابقه برنج روبه رو خواهد شد، اظهار کرد: «به دلیل پایان قطعی فروش برنج و کاهش عرضه آن در اواخر مهر و اوایل آبان ماه، قیمت این محصول با افزایش بی سابقه ای که نمونه آن در اوایل سال جاری رخ داد، مواجه خواهد شد.» دبیر انجمن برنج کشور درخصوص قیمت های برنج در بازار بیان داشت: «در حال حاضر قیمت یک کیلو برنج در شمال کشور بین سه تا 3200 تومان به فروش می رسد و در بازار تهران همین نوع برنج با قیمت 3500 تا 3900 تومان عرضه می شود.»
رکود تورمی در بازار برنج :

فریدون قاسمی یکی از تجار و فعالان بازار برنج ضمن بیان این مطلب به خبرنگار ما گفت: «در حال حاضر هر کیلو برنج هاشمی و صدری در مناطق شمالی کشور بسته به نوع و کیفیت آن با قیمت هایی از 2750 تا 3100 تومان و 2850 تا 3200 تومان عرضه می شوند که در مقایسه با ماه گذشته با افزایش 200 تا 300 تومانی در هر کیلو روبه رو بوده اند.»وی گفت: «برخلاف عرف هر ساله بازار در زمان برداشت محصول شاهد افزایش قیمت ها در بازار برنج بوده ایم که این رشد قیمت پیام آور تداوم روند صعودی بهای این محصول طی ماه های آینده است.»
وی افزود: «در حال حاضر رکود تورمی در بازار برنج حاکم است و تجار به امید بالا رفتن بیشتر قیمت ها از انجام معاملات خودداری می کنند.»به گزارش خبرنگار ما در حال حاضر هر کیلو شالی ندا با قیمت 700 تومان فروخته می شود. همچنین بهای هر کیلو شالی خزر 1100 تومان است.این قیمت برای شالی فجر به 800 تومان و برای شالی های متفرقه به حدود 730 تومان می رسد.براساس این گزارش هم اکنون قیمت هر کیلو برنج هاشمی در خرده فروشی های تهران بین 3500 تا 4000 تومان است. هر کیلو برنج صدری نیز در این مراکز به بهای 3600 تا 4100 تومان فروخته می شود.قیمت هر کیلو برنج هندی نیز حدود 2050 تا 2100 تومان و هر کیلو برنج پاکستانی 1600 تا 1700 تومان است.همچنین هر کیلو برنج تایلندی و اروگوئه به ترتیب با قیمت 1450 تومان و 1700 تا 1800 تومان در خرده فروشی های تهران به دست مصرف کننده می رسد.

66- زنان دوم و سوم در شيرآباد زاهدان :

به گزارش سایت کانون زنان ايرانی در تاریخ 7 مهر آمده است :  ترانه بنی يعقوب :سوله آهنی در يکی از خيابان های شلوغ شير آباد زاهدان واقع شده است . اتاقکی فلزی که در يکی از شلوغ ترين خيابانهای منطقه شير آباد تنها مکان گرد هم آمدن زنان اين منطقه محسوب می شود . شير آباد منطقه ای در شمال شهر زاهدان و حاشيه ای محسوب می شود. منطقه ای بلوچ نشين که در تک تک خيابانها و کوچه های شلوغش فقرو نداری موج می زند .

در زاهدان هر تاکسی و مسافر کشی حاضر نيست تو را به اين منطقه ببرد چون تصور اينکه اين منطقه جرم خيز و عبور و مرور از ان خطرناک است به يک باور عمومی در اين شهر مبدل شده است. هيچ کس نمی تواند پاتوق های خطرناک مواد مخدر را که در يکی از خيابانهای اين محله بدون هيچ تر س و کنترلی وجود دارد فراموش کند .خيابانی که گذر از آن با پای پياده برای غريبه ها تقريبا غير ممکن است.

به محله شير آباد می روم و به ديدن زنانی که در اين منطقه هزاران حرف ناگفته دارند .

شهناز اربابی مسئول انجمن کاهش آسيب منطقه شير آباد که خود زنی بلوچ است تا شير آباد همراهی مان می کند . او فعاليتهای اجتماعی زيادی را برای بهبود اوضاع مردمان اين منطقه به ويژه زنان انجام می دهد . او اين بار همراهمان می ايد تا تنها مکانی را که زنان شير آبادی گاه گرد هم می آيند نشانمان دهد .

خيابانهای شلوغ شير آباد پر از دست فروش است. بيشتر دستفروش ها پسر بچه های کوچکی هستند که خوراکی های جور و اجور می فروشند .بچه های خيلی کوچک هم خريداران پر و پا قرصشان به حساب می آيند . چرخ دستيهای کوچکی که خوراک نخود پخته می فروشد بيش از بقيه جلب توجه می کنند. در گوشه و کنار خيابان های خاکی شير آباد زباله های انباشته شده بارها به چشم می ايند. گويی جمع کردن زباله های اين منطقه نيز مدتها فراموش شده است .

سوله کوچک آهنی در ميان فرياد دستفروشان از دور به چشم می خورد. محوطه نسبتا کوچکی که در ابتدای خيابانی خاکی و پر رفت و امد واقع شده است . محوطه سوله با موکتهای آبی رنگ فرش شده است. در انتهای سالن چند چرخ خياطی به چشم می خورد و چند لباس بچه گانه و دست دوزی بلوچی که هنرمندانه دوخته و به ديوارها نصب شده اند .در گوشه ديگر اين سالن آشپزخانه و روشوئی کوچکی قرار گرفته است .چند زن روی موکتهای آبی رنگ زانو زده اند و آرام در گوش يکديگر نجوا می کنند .

به صورت اين زنان نگاهی می اندازم همگی مسن و سالخورده به نظر می ايند با خود م می گويم کاش امروز چند زن جوان هم در ميان زنان شير ابادی حضور داشت تا درباره زنان جوان اين منطقه بيشتر می دانستم .

شهناز اربابی می گويد :" اينجا تنها جائی است که گاهی زنان شير آبادی دور هم جمع می شوند.اين محوطه چهار ديواری بدون سقفی بود که با برخی کمک های بين المللی که در قالب پروژه های فقر زدائی بودند به اين شکل در امد و محل آموزش زنان بلوچ شد .اما اکنون اموزشهايمان متوقف شده و زنان فقط هفته ای يک بار برای پس اندازپولهايشان و يا حرف زدن گرد هم می ايند ."

نبود بودجه برای بر گزاری کلاسهای آموزشی موجب توقف کار تنها مکان فراغتی زنان شير آبادی شده است .زنانی که به قول خودشان جز نانوائی رفتن و خريد کردن هيچ تفريح ديگری ندارند .

آنها می گويند:" چهار چرخ خياطی مان هم خراب شده است و ديگر هيچ وسيله ای برای کار وآموزش در اختيار نداريم ."

در شير آباد زنان نمی خندند

مسن ترين زنی که در سوله آهنی نشسته شاه بی بی است که با لبخندی تلخ به حرفهای ديگران گوش می دهد اين زن که بيش از 60 ساله به نظر می رسد فقط 42 سال دارد .

به ياد اولين نگاهی که به صورت اين زنان و تصوری که از سن و سال آنان به ذهنم آمده بود می افتم. اينها همه زنان بلو چ [جوانی اند که با همه جوانی شان از غم و تلخی هايشان می گويند. تلخی هائی که در جوانی صورت شان را اين گونه پير و شکسته وحدس سن و سال شان را دشوار کرده است. آنها کمتر لبخند می زنند وبا نگاه و لحنی تلخ سر گذشت شان را مرور می کنند.

مهناز فقط 27 سال دارد اما صورتش پر از چين و چروک است . چادر سياهش را محکم به خود پيچيده و رخسارش را در زير چادر پنهان می کند . 15 ساله بود که به اجبار خانواده اش همسر دوم شوهرش شد . مردی با پنج فرزند .

لبخند تلخی می زند :" اگر دست خودم بود هر گز شوهر نمی کردم اما می دانيد که بين ما بلوچ ها اين رسم است که اصلا هنگام ازدواج نظر دختر را نمی پرسند اصلا دخترها را آدم حساب نمی کنند شوهرم با پنج فرزند به خواستگاری ام آمد و اکنون هم نه فرزند از همسر اولش دارد."

در ميان بلوچها ازدواج اجباری دختران رسمی رايج است .آنها دختران شان را بدون کوچکترين مشورتی با آنها شوهر می دهند .ازدواج دختران جوان با مردانی که قبلا ازدواج کرده اند و زن و چندين فرزند دارند هم امری عادی و قسمت دختر محسوب می شود. ازدواج اجباری دختران کم سن و سال با مردان مسن هم از ديگر مسائل و مشکلات زنان بلوچ است .

مهناز بيش از بقيه زنان صحبت می کند و زنان ديگر با نگاههائی غمگين که نمونه اش را در چشمان کمتر زنی ديده ام به حرفهايش گوش می دهند .

او سری تکان می دهد: "خيلی راحت می گويند قسمتت اين بوده که زن دوم بشوی. من را هم همين طوری شوهر دادند . اما من اجازه نمی دهم همين بلا سر دختر10 ساله ام بيايد من اجازه می دهم دخترم خودش شوهرش را انتخاب کند ."

مهناز هم همچون ديگر زنانی که همسر دوم مردی هستند يک شب در ميان شوهرش را درتنها اتاق کوچک اجاره ای که در اختيار دارند همرا با چهار فرزندش ملاقات می کند . اتاقی که دريک سويش رختخوابهايشان را کپه می کنند و در سوئی ديگر هم چرخ خياطی اش قرار گرفته چرخ خياطی که نان آور زندگی خودش و فرزندانش است. اتاقی سه در چهار که عرصه زندگی را بر او و فرزندانش تنگ کرده است .

بی خانگی ؛ کمبود جا ؛در امد اندک و هزار دردسر همسر دوم بودن از جمله مواردی است که مهناز از انها نام ميبرد .

مرد دوزنه محبت سرش نمی شود

شاه بی بی که با نگاه غمگين و عميقش به سخنان مهناز گوش می دهد. ناگهان با لهجه بلوچی اش به سخن در می آيد :"مرد دوزنه که محبت و انسانيت سرش نمی شود ".

شاه بی بی هم طعم داشتن هوو را چشيده است. اما او به عنوان زن نخست شوهرش اين تجربه تلخ را از سر گذرانده است. با لهجه بلوچی شيرنش حرف هايش را می زند و خانم اربابی تند تند حرفهايش را برايمان ترجمه می کند .

شاه بی بی 11 ساله بود که مثل بقيه دختران بلوچ بدون آنکه نظرش را بپرسند شوهرش می دهند . او طی سالهای زندگی با شوهرش هشت فرزند پسر و دختر به دنيا می آورد .بعد از تولد هشتمين فرزندش در بيمارستان پزشکان به شاه بی بی پيشنهاد می کنند که ديگر از بچه دار شدن خودداری کند و عمل جراحی را برای پيشگيری دائم از بچه دار شدن قبول کند .

شاه بی بی با داشتن هشت فرزند اين پيشنهاد را می پذيرد اما مدت زمان کوتاهی نمی گذرد که شوهرش به بهانه اينکه او ديگر قادر نيست فرزند جديدی بياورد زن دومش را می گيرد . شاه بی بی طی اين سالها با انگشتان هنرمندش زندگی خود و هشت فرزندش را اداره می کند سوزن دوزی های بی نظيرش مقابل پاهايش بر زمين ريخته و می توان زيبائی آنها را از پس رنج های بی پايان اش ديد.

شوهرش پس از ازدواج مجدد همان اندک خرجی را که به شاه بی بی و فرزندانش می داد از آنها دريغ می کند و همه مخارج زندگی به دوش زن می افتد . شوهر شاه بی بی صاحب شش فرزند از همسر دومش می شود و به زندگی زن اولش بی توجهی می کند .

اربابی می گويد :"شاه بی بی خيلی برای نجات زندگی اش تلاش کرده است اما شوهرش حتی داشتن شناسنامه را از او دريغ کرد او فاقد شناسنامه و بدون هويت به حساب می آيد ."

نداشتن شناسنامه يکی از مشکلات رايج در ميان بلوچها به حساب می آيد . شاه بی بی و همسرش هم که فاقد شناسنامه بوده اند برای دريافت ان تشکيل پرونده می دهند. پرونده آن دو يک شماره می گيرد اما وقتی شوهر شاه بی بی برای دريافت شناسنامه ها به ثبت احوال مراجعه می کند فقط شناسنامه خودش را می گيرد و از دريافت شناسنامه شاه بی بی خودداری می کند . آه تلخی می کشد :" وفتی به شوهرم گفتم چرا شناسنامه من را نگرفتی گفت تو شناسنامه به چه کارت می آيد مگر قرار است به سربازی بروی ."

اربابی می گويد :"هر چقدر برای گرفتن شناسنامه شاه بی بی تلاش کرديم به جائی نرسيديم وبالاخره بدون شناسنامه ماند ."

جان بی بی ديگر زن بلوچ که چادر چيت گلداری به سر دارد تاکنون هيچ سخنی نگفته است دندانهای رديف جلوی دهانش کاملا ريخته است و او سعی دارد با چادرگلدارش لثه های بی رنگش را پنهان کند. سعی می کنم درباره سنش قضاوتی نداشته باشم چون حتما دوباره تخمينی نادرست خواهم داشت.وقتی از سن و سالش می پرسم درباره سنش اظهار بی اطلاعی می کند و به جای فکر کردن به آن شناسنامه قرمز رنگش را به دستانم می دهد .

32 ساله است. در 15 سالگی با مردی که بيست سال بزرگتر از خودش بوده ازدواج کرده و طی 15 سال يازده فرزند به دنيا آورده که هشت تای آنان اکنون زنده اند .

شوهرش دو سالی هست که دار فانی را وداع گفته است .او نيز با اجبار خانواده اش به عقد مردی مسن تر از خودش در امده بود . او بدون اينکه اجازه پيشگيری از بارداری را داشته باشد طی 15 سال يازده زايمان داشته است زايمانهائی که به قيمت سلامت و جوانی اش تمام شده اند .

اربابی می گويد :" امروز وقتی جان بی بی از در وارد شد نشناختمش او تا چند سال پيش جوان وزيبا بود اما اکنون به دليل مشکلات زندگی واقعا پير و شکسته شده است ."

جان بی بی هيچ نمی گويد از او می خواهم از زند گی اش بيشتر بگويد.آهی می کشد ": ای خانم کدام زندگی من که زندگی ندارم. "

زنانی که شو هران شان دو همسر دارند کتک می خورند

"من هميشه برای لباس بچه ها و مخارج مان با شوهرم دعوا دارم و از او کنک می خورم ." اينها حرفهای مهناز است . او از تنفر فرزندانش نسبت به پدرشان برايم می گويد ":بچه هايم پدرشان را دوست ندارند و می گويند چرا پدرمان با اينکه زن داشت به سراغ تو آمد و تو را اين طور بدبخت کرد آنها می بينند که تمام بار زندگی بر دوش من است ."

قطره اشکی را که در گوشه چشمانش جمع شده پاک می کند:"فقط دو کلاس سواد دارم و گرنه خاطراتم را می نوشتم تا حداقل بعد از مرگم فرزندانم بدانند که چه به سر مادرشان آمده است ."

مهناز به خاطر همين مشاجره ها و گرفتن حق و حقوق فرزندانش بارها از شوهرش کتک خورده است .شاه بی بی خانم که با نگاه عميقش مهناز را می نگرد با مکثی طولانی می گويد :"زن هائی که شوهرشان چند همسر دارند حتما کتک می خورند. "

مهناز هم بلافاصله حرفهای شاه بی بی خانم را با سر تاييد می کند :"مگر می شود کتک نخورد؟ من هميشه سر لباس بچه ها و مخارج زندگی با شوهرم دعوا دارم او چند وقت پيش برای دختر بزرگ آن يکی زنش لباس خوبی خريد من به او اعتراض کردم که چرا از اين لباس ها برای دختر من نمی خرد که گفت :" دختر من 15 ساله است و برايش لباس خوب خريده ام که به نظر بيايد و شوهر خوبی پيدا کند. دختر تو هنوز کوچک است اما دختر من هم ده ساله است ."

مهناز هرگز با هوويش دعوا نکرده چون معتقد است او هم مثل او زن بدبختی است که اسير شرايط و ظلم شوهرش شده است و با نه فرزند زندگی به مراتب بدتری را در يک خانه اجاره ای دارد.

می گويد :"من اصلا نمی دانم معنای محبت چيست ؟ هرگز هم محبت شوهرم برايم مهم نبوده است اصلا اگر به سراغم هم نيايد برايم مهم نيست .اما جرات ندارم اين حرف ها را به خودش بزنم چون طلاقم می دهد و بچه هايم را از من می گيرد."

شاه بی بی هم حرفهای او را تائيد می کند :"خانم مرد دوزنه محبتش کجا بود ؟من هم گاهی سر خرج و مخارج و لباس و بچه با شوهرم حرفم می شد اما حال که سالهاست مخارجم از او جداست و خداررو شکر بچه هايم هم بزرگ شده و به دادم می رسند . ديگر به شوهرم کاری ندارم مردی را که زن گرفت بايد رهايش کرد."

شاه بی بی هرگز نتوانسته است موضوع ازدواج دوباره همسرش را بپذيرد و با اينکه چند همسری بين مردان بلوچ بسيار رايج است اما کمترزنی اين موضوع را پذيرفته و با آن کنار آمده است .

مهناز می گويد" که خيلی از زنها به خاطر بچه هايشان شرايط سخت چنين زندگی را تحمل می کنند ."

شهناز اربابی می گويد :"خيلی از زنان جرات اعتراض يا اظهار تنفر نسبت به شوهران شان راکه چند زنه هستند ندارند چون شوهر خيلی راحت و بدون مراحل قانونی وفقط با گفتن چند جمله زن را طلاق می دهد و فرزندانش را از او می گيرد .مرد دوزنه می گويد من زن ديگری هم دارم و او موظف است از کودکان همسر ديگرم هم نگهداری کند بنابراين اگر زنی به شوهرش زياده از حد فشار آورد او زن را طلاق می دهد و همسر ديگرش را موظف به نگهداری از کودکانش می کند ."

اينجا زنان بار همه بدبختی ها را به دوش می کشند

گوئی مشکلات اين زنان پايانی ندارد و هر لحظه آنها موضوع تازه ای از رنج های شان را به ياد می آورند.

مهناز با آهی بلند سخنانش را ادامه می دهد :"شوهرم فاقد شناسنامه است به همين خاطر هر گز ازدواجم و نام چهار فرزندم جائی ثبت نشده است . چند روز بعد اگر شوهرم هوس کند با گفتن چند جمله من را طلاق دهد چگونه می توانم ثابت کنم که من هم فرزندانی داشته ام ."

در شير اباد تعداد زنانی که هر گز ازدواج و طلاق شان ثبت نشده بسيار است. برخی زنان خودشان بدون شناسنامه اند و تعدادی نيز چون شوهر مهناز مردانی بی شناسنامه اند که بی توجه به اين موضوع چند همسر اختيار کرده و صاحب فرزندان متعددی هم شده اند . زندگی اين زنان بدون هويت نامشخص سر گردان است و خيلی از آنها بعد از طلاق و ازدواجی که هرگز ثبت نشده دشواری های زيادی را برای اثبات وقايع زندگی شان از سر می گذرانند .

زنان مطلقه در اين شرايط اوضاع بسيار بدتری دارند و هر چند امکان ازدواج دوباره برای شان وجود دارد اما ازدواج های بعدی به زن سوم و چهارم مردی شدن ختم خواهد شد که وضع بدتری را برای اين زنان رقم خواهد زد .

شاه بی بی می گويد :"خانم اينجا هر چه بدبختی هست زن به جان می خرد زنها اينجا واقعا بدبختند ."

او معتقد است اين روزها تعداد مردان چند زنه به خاطر پولدار شدن مردها روز به روز درحال افزايش است
هر چند زنانی که در سوله فلزی گرد امده اند معتقدند مردان چند زنه اصلا قدرت چرخاندن زندگی زنان شان را ندارند و با حرفهای واهی چون حتما زندگی مان در اينده بهتر می شود يا روزی ونان به هر حال می رسد زندگی زن و فرزندان شان را تباه می کنند ."
شاه بی بی می گويد :"بسياری از زنان بلوچ اين روزها ترجيح می دهند چنين مشکلاتی را تحمل نکنند و به زندگی شان پايان دهند او از قوم وخويشی ياد می کند که به دليل ازدواج با مردی دو زنه به زندگی اش پايان داد."
مهناز هم از زنی که در همسايگی شان زندگی می کرده و به دليل يک ازدواج اجباری در حمام خانه شان خودسوزی کرده سخن می گويد :"دخترک سه ماه پس از ازدواج اجباری با شوهرش به خانه پدرش پناه آورد اما پدر دختر مدام به او می گفت به خانه ات برگرد دختر هم به جای بازگشت به خانه شوهری که دوستش نداشت خود را کشت ."
سکوت جان بی بی که با چشمهای مضطربش همچنان به سخنان ديگران گوش می دهد هنوز ادامه دارد . می پرسم :" جان بی بی خانم شما نمی خواهی از مشکلاتت بگوئی ؟"
با چشمانی اشکبارمی گويد :"چه بگويم خانم! من که زندگی ندارم فکر سير کردن شکم هشت فرزندم راحتم نمی گذارد چهار فرزندم را از مدرسه بيرون اوردم تا کار کنند اما حالا دست پسر بزرگم که روزنامه می فروخت شکسته و نمی دانم با مخارج ان چه کنم . يک سالی هم هست که کميته امداد هيچ کمکی به من نمی کند . "
خانم اربابی در گوشم زمزمه می کند که جان بی بی به شدت بيمار است اما به دليل ويزيت گران حتی قادر نيست به پزشک مراجعه کند .
به جای خالی دندانهای اين زن 32 ساله نگاهی می اندازم زنی که بيش از هر چيز اين روزها به دنبال يافتن يک شغل است .او از کار کردن در خانه های مردم در آمد کافی به دست نمی آورد و مراجعه هايش به سازمان بهزيستی و کميته امداد برای يافتن يک شغل مناسب نيز تاکنون ثمری نداشته است .
اربابی می گويد :"بارها برای ايجاد اشتغال به ويژه برای زنان که مهم ترين نياززندگی شان محسوب می شودبه مراکز مختلف مراجعه کرده ايم اما هرگز جوابی نگرفته ايم ."
جان بی بی آه بلندی می کشد:" من درباره زندگی ام سخن نگفتم چون گفتن بدبختی هايم کتابی را پر خواهد کرد که کسی حوصله شنيدن يا خواندنش را نخواهد داشت."

67- احتمال تعطیل سه کارخانه مهم لاستیک و خطر بیکارهای صدها کارگر:

خبرها حکایت از آن دارند که سه کارخانه مهم لاستیک سازی بارز، کویرتایر و پارس به زودی تعطیل می شوند و صدها کارگر شاغل آن ها اخراج و بیکار می شوند. این کارخانه ها  هنگامی در معرض تعطیل قرار می گیرند که قبل از آن ها 2 واحد مهم لاستیک سازی دیگر نیز عملاً تعطیل شده و صدها کارگر آن ها در حال بیکاری به سر می برند. کارخانه های در معرض تعطیل متعلق به بانک های ملی، سپه و صنعت و معدن هستند و جالب است که هر 3 بانک دلیل تعطیل شرکت را کمبود نقدینگی اعلام کرده اند!! هیچ معلوم نیست 163 هزار میلیار تومان نقدینگی موجود در بازار داخلی سرمایه داری ایران که همه جا مثل نقل و نبات در بسته  بندی های پر از توهم و عوام فریبی به عنوان عامل افزایش جهشی بهای نیازهای اولیه زندگی کارگران در رسانه ها فریاد می شود در زیر کدام صندوق ها چال شده اند که حتی سه بانک از مهم ترین بانک های دولتی سرمایه هم به دلیل عدم دسترسی به نقدینگی کارخانه ها را تعطیل و کارگران را صد تا صد تا اخراج می کنند؟! 

7 مهر 87

68- اعتصاب رانندگان تاکسی در بوکان :

صدها راننده تاکسی در بوکان با اعلام اعتصاب دست از کار کشیدند و عبور و مرور تاکسی ها را در شهر متوقف کردند. کارگران به کمبود چشمگیر جیره سوخت به ویژه حجم بسیار اندک گاز دریافتی اعتراض دارند. آنان کاهش سوخت خودروهای خود را موجب تنزل فاحش دستمزدهای روزانه و وخامت هر چه بیشتر وضع معیشتی خویش می دانند. رانندگان اضافه می کنند که ساعت ها انتظار اجباری در پمپ ها ی گاز نیز به نوبه خود ساعات کار آن ها را افزایش و میزان دستمزد روزانه آنان را کاهش می دهد. کارگران راننده در اعتراض به همه این معضلات و کمبودها و فشارهای کار و معیشت خود دست از کار کشیده اند. آنان خواستار تغییر جدی این شرایط هستند و اعلام کرده اند که تا گرفتن نتیجه به اعتصاب ادامه خواهند داد.

7 مهر 87

69- سازمان تأمین اجتماعی و بخشش حاتم وار به صاحبان سرمایه:

خرج که از کیسه مهمان بود             حاتم طائی شدن آسان بود

رئیس سازمان تأمین اجتماعی کاشان از تلاش های این سازمان برای کاهش بیکاری سخن رانده است و فهرستی از اقدامات مهم و « محیرالعقول» خود برای ایجاد اشتغال را در اختیار روزنامه ها قرار داده است تا از طریق این رسانه ها با ستایش و مدح و تمجید بیش از حد به اطلاع خوانندگان برسد. راهکارهای مسئولان این نهاد دولتی بیانگر کشفیاتی بسیار عظیم و ابتکاراتی بسیار درخشان است. آنان می گویند سرمایه داران صاحب 4 کارخانه مهم به اسامی مخمل و حریر، ریسندگی و بافندگی، راوند و نسجانی مبالغ بسیار عظیمی به سازمان تأمین اجتماعی کاشان وامدار بوده اند. میزان این وام ها آن قدر بالا بوده که 95% کل بدهی این 4 کارخانه را شامل می شده است. دولتمردان گرداننده این نهاد دولتی پس از وقوف به ماجرا و تعمق در مشکلات آقایان صاحبان سرمایه!! یک باره دیگ سخاوتشان به جوش آمده است و تصمیم به بخشش دیون این سرمایه داران مستضعف گرفته اند. آنان به مالک کارخانه ریسندگی و بافندگی اطلاع داده اند که اگر از بدهی 45 میلیون تومانی خود 25 میلیون تومان پرداخت کند کل 20 میلیون تومان دیگر به او هدیه داده خواهد شد. مسئولان سازمان تأمین اجتماعی نامه ای با همین مضمون برای سرمایه داران دیگر هم ارسال داشته اند و همین درصد از بدهی هر کدام آن ها را پیشکش کرده اند.

ضرب المثل معروفی است که می گویند از کور پرسیدند چه می خواهی و او بی درنگ پاسخ داد که: « دو چشم بینا». مالکان این 4 کارخانه هم به دنبال بیکارسازی های وسیع کارگران، به دنبال مصادره ماه های طولانی دستمزد صدها کارگر و همه جنایات و شرارت های خود فقط همین  چپاول و تاراج را کم داشتند که سازمان تأمین اجتماعی  میلیون ها تومان از حاصل کار و استثمار همان کارگران اخراجی و بیکار و گرسنه و سرگردان در برهوت بدبختی را به سرمایه داران پاداش دهد.

7 مهر 87
70- تجمع اعتراضی در برابر مجلس :

به گزارش ايسنا در تاریخ 7 مهر 87 آمده است : صبح امروز چهار گروه در مقابل درب اصلى مجلس شوراى اسلامى تجمع كردند.
علاوه بر معلمان ديپلمه حق‌التدريسى كه صبح امروز در مقابل مجلس تجمع كردند، برخى جانبازان شيميايى كمتر از 25 درصد در اعتراض به آنچه قطع حقوق و مزاياى خود مي‌ناميدند، در مقابل مجلس تجمع كردند.
اين تجمع‌كنندگان كه حدود 50 تا 70 نفر بودند، از نمايندگان مجلس درخواست داشتند كه حتى اگر دولت براى پرداخت مقررى آنها بودجه ندارد، حداقل به آنها كار بدهد.
اين تجمع‌كنندگان از استان‌هاى كرمانشاه، رشت و تهران بودند.
شركت‌كنندگان در آزمون كارشناسى ارشد دانشگاه پيام نور نيز از ديگر تجمع‌كنندگانى بودند كه نسبت به قبولى مشروط و يا عدم پذيرش‌شان از سوى اين دانشگاه اعتراض داشتند.
همچنين برخى دانش‌آموزان فنى
، حرفه‌اى كه به گفته خود با طرازهاى كمتر از هشت هزار در كنكور سراسرى فنى ، حرفه‌اى مردود شناخته شده بودند، نيز در مقابل مجلس شوراى اسلامى تجمع كردند.
آنها با اعتراض نسبت به آنچه بي‌اعتنايى سازمان سنجش نسبت به وضعيت آنها مي‌ناميدند، ‌طى نامه‌اى به على عباسپور رييس كميسيون آموزش و تحقيقات خواستار پيگيرى وضعيت تحصيلى خود شدند.

71- اجتماع اعتراضی معلمان حق التدریسی در برابر مجلس :

شمار زیادی از معلمان مشمول قراردادهای موقت کار« حق التدریسی» در برابر مجلس اجتماع کردند تا خشم و عصیان خویش را به مدافعان نظام سرمایه داری نشان دهند و همزمان فریاد اعتراض خود علیه مظالم و جنایات سرمایه را به گوش  کارگران در سراسر ایران و جهان برسانند. معلمان خواستار الغای قرارداد موقت یا ترفند سرمایه برای تشدید هر چه وحشیانه تر استثمار خویش هستند. آنان می خواهند از تضمین کامل اشتغال خود برخوردار باشند. معلمان تصریح کردند که سال هاست این اعتراضات ادامه دارد و تا دستیابی به نتیجه حتما ادامه خواهد یافت.

7 مهر 87

72- کارگران لاستیک البرز دفتر مرکزی کارخانه را قفل کردند :

چند روز قبل در لا به لای اخبار سایت ها خواندیم که سرمایه داران صاحب لاستیک البرز با تشکیل یک شبکه مخوف مافیایی و جاسوسی در تدارک دلسرد کردن از ادامه پیکار با سرمایه داری بر آمده اند. آنان مزدورانی را استخدام کرده اند و به آن ها مأموریت داده اند که اینجا و آنجا با بهره گیری از تمام تجارب تبلیغاتی و پلیسی و عوام فریبی با کارگران گفتگو کنند و چشم انداز هر نوع پیروزی در مبارزات را از برابر دیدگان آن ها خط بزنند و کور کنند. بسیار شنیدنی است که همین سرمایه داران که 2 سال است دستمزد کارگران را پرداخت نمی کنند، همین سرمایه داران که 2 سال است در مقابل تمامی اشکال مبارزه کارگران علیه عدم پرداخت دستمزدها مقاومت می کنند، همین سرمایه داران که در طول این 2 سال به کمک نیروی سرکوب و پلیس  سرمایه بارها مبارزات کارگران برای حصول دستمزد خویش را قلع و قمع کرده اند، آری همین سرمایه داران بر اساس یک سند مکتوب کشف شده یک میلیون تومان به رئیس کارگزینی شرکت پرداخت کرده اند تا برای تشکیل این شبکه سیاه جاسوسی اقدام کند. کارگران لاستیک البرز که 2 سال تمام است برای دریافت دستمزدها و تضمین اشتغال خویش به همه اشکال اعتراض متوسل شده اند و به هیچ نتیجه مطلوبی دست نیافته اند به دنبال اطلاع از این توطئه کثیف صاحبان سرمایه به سوی دفتر مرکزی شرکت هجوم بردند. آنان از شدت خشم و قهر در ورودی شرکت را قفل کردند و اعلام داشتند که از باز کردن قفل توسط سرمایه داران جلوگیری خواهند کرد.

7 مهر 87

73- پذیرش صورتجلسه ساختگی انحلال شرکت فرش غرب بافت از طرف اداره کار سنندج، مبنای حکم اخراج کارگران بود :

بر اساس تحقیقات انجام گرفته از سوی اتحادیه آزاد کارگران ایران هیئت حل اختلاف اداره کار سنندج در یک تبانی آشکار با کارفرما صورتجلسه خانوادگی کارفرمای فرش غرب بافت مبنی بر انحلال این شرکت را مبنای اخراج کارگران قرار داده است.
بر این اساس کارفرمای فرش غرب بافت که سهامداران آن اعضای خانواده وی هستند طی مجمع عمومی فوق العاده و پس از اخراج کارگران و شکایت آنان به اداره کار، انحلال شرکت را مصوب کرده است و اداره کار این صورتجلسه را مبنای صدور رای برای اخراج کارگران قرار داده است. 
در حالیکه بر اساس قوانین موجود انحلال یک شرکت پس از طی مراحل قانونی آن از قبیل روشن شدن وضعیت مالی با درج آگهی در روزنامه های کثیر الانتشار و مطلع نمودن طلبکاران، معلوم شدن دارایی شرکت و ممیزی و تصفیه حساب مالیاتی صورت می گیرد و سر انجام با درج آگهی انحلال از سوی اداره ثبت شرکتها در روزنامه رسمی، انحلال یک شرکت قانونی میشود و تصویب انحلال آن توسط مجمع عمومی سهامداران نمیتواند مبنای صدور رای در مراجع قانونی در رابطه با مسائل مربوط به آن شرکت باشد.
کارگران فرش غرب بافت پس از آگاهی از این مسئله بشدت معترض هستند و از فردا شروع به افشاگری این تبانی از طریق مراجعه به استانداری، شورای شهر، اداره اطلاعات و.. خواهند کرد و به اعتراضات خود ادامه خواهند داد.
اتحادیه آزاد کارگران 7/7/87

74- کارگران پرریس امروز تمامی مطالبات معوقه خود را دریافت کردند:

امروز مورخه 7/7/87 کارگران کارخانه ریسندگی پرریس موفق شدند دو ماه از دستمزدهای معوقه خود به اضافه مطالبات مربوط به عدم استفاده از مرخصی هایشان را در سالهای 85 و 86 دریافت نمایند.
از طرف دیگر اداره کار سنندج در تبانی با کارفرما مسئله نبود مواد اولیه را از کارفرما برای عدم بازگشت بکار کارگران پذیرفته و در حکم خود ضمن مکلف کردن کارفرما به بکار گیری این کارگران پس از تامین مواد اولیه، از کارگران نیز خواسته است تا تامین مواد اولیه و شروع تولید، خود را به بیمه بیکاری متصل مایند.
این حکم عملا و بطور غیر مستقیم حکم اخراج کارگران را صادر کرده است. کارگران پرریس به این حکم معترض هستند و امروز پس از دریافت دستمزدهایشان برای شروع کار به کارخانه مراجعه کردند اما به آنان اعلام شد مواد اولیه وجود ندارد و کارگران ضمن امضای صورتجلسه ای در این مورد قرار است فردا در اعتراض به طرح ساختگی نبود مواد اولیه از سوی کارفرما، در مقابل اداره کار تجمع نمایند.

اتحادیه آزاد کارگران 7/7/87

75- جنایتی دیگر در شرکت رامشیر در عسلویه :

غروب روز چهارشنبه 3/7/87 علیرضا بابائی کارگر شرکت پیمانکاری رنگ و عایق از شرکتهای زیر مجموعه شرکت رامشیر در پالایشگاه فازهای 9و10 عسلویه در خوابگاه هنگامی که تازه از سر کار برگشته بود به علت برق گرفتگی جان خود را از دست داد. به گفته همکاران او که شاهد این حادثه دردناک بوده اند برق گرفتگی بخاطر فرسوده بودن دستگاه کولر اتاق و نداشتن سیستم ارت بوده است. 
علیرضا که خسته از سر کار برگشته بود بعد از شستن دست و صورت و جوراب قصد داشته جورابهایش را روی کولر بیاندازد تا خشک شوند اما با تماس دست او به بدنه کولر دچار برق گرفتگی می شود. همکاران وی بلافاصله او را به دفتر مسؤل کمپ می برند تا به بیمارستان منتقل کنند ولی مسؤل ضد کارگر کمپ مانند دفعه قبل که از انتقال نجم الدین پرتو به بیمارستان خودداری کرده بود، این بار هم ضدیتش با کارگر را با سبوعیت بیشتر به نمایش گذاشته و از دادن ماشین برای انتقال علیرضا به بیمارستان خودداری کرد که در نتیجه بعد از نیم ساعت کارگر حادثه دیده در مقابل دفتر مسؤل کمپ جانش را از دست داد.
علیرضا اهل شهرستان میناب و دارای دو فرزند بود که به عنوان کارگر روزمزد و با دستمزد 10 هزار تومان در روز و بدون هیچ گونه بیمه و تسهیلات دیگری در شرکت رامشیر کار می کرد. 
قبل از این جنایت، کارگران نسبت به برق دار بودن بدنه کولرهای خوابگاهها به مسؤل کمپ اطلاع داده بودند اما مسؤل کمپ و مسؤلین ضد انسان و سودجوی شرکت رامشیر هیچ اقدامی برای ایمن ساختن کولرها انجام ندادند. 
همکاران علیرضا که از مرگ او به علت اهمیت ندادن کارفرما به جان کارگران به خشم آمده بودند اقدام به امضاء طومار در محکومیت کارفرما و عواملش به عنوان عاملین جنایت کردند. کارفرمای شرکت رامشیر که از اقدام کارگران مطلع شده بود حراست را مأمور ترساندن کارگران کرده تا از پیگیری طومار منصرف شوند. 
عوامل سرکوبگر حراست به کارگران معترض گفته اند در صورت پیگیری طومار، همه امضاء کنندگان در لیست سیاه قرار گرفته و همچنین حقوق به آنها پرداخت نخواهد شد. کارفرما علاوه بر اقدامات سرکوبگرانه و ترساندن کارگران از پیگیری برای مجازات عاملین قتل، با تشکیل پرونده ای مبنی بر سکته علیرضا، اقدام به صحنه سازی کرده است تا خود را از این جنایت مبرا کند.

اتحادیه آزاد کارگران 7/7/87

76- کنترل دفتر مرکزی شرکت لاستیک البرز همچنان در اختیار کارگران این کارخانه است:

بر اساس گزارشهای دریافتی توسط اتحادیه آزاد کارگران ایران، کارگران لاستیک البرز از روز دوشنبه اول مهر ماه عوامل کارفرما را از دفتر مرکزی شرکت بیرون کردند و با در اختیار گرفتن آن، دو نفر نگهبان در سه شیفت در آنجا مستقر نمودند.

بر اساس این گزارش دیشب عوامل کارفرما به همراه یک مامور مسلح ملبس به اونیفورم نیروی انتظامی به دفتر مرکزی شرکت هجوم برده و  و با حمله به نگهبانان وارد دفتر مدیر عامل شده و برخی اسناد مهم شرکت را با خود برده اند.

بدنبال پخش این خبر امروز صد  نفر از کارگران لاستیک البرز  به دفتر مرکزی آمده و ضمن نصب پارچه نوشته هایی بر سر در دفتر مرکزی شرکت (مشرف به خیابان آزادی) در آنجا مستقر شدند تا بر کنترل خود بیافزایند. همگی این کارگران در حال حاضر و بصورت شبانه روزی در دفتر مرکزی شرکت مستقر شده اند.

بنا بر برخی گفته ها  سهم کارفرمای اصلی لاستیک البرز با پیگیریهای این کارگران به زیر 50 درصد کاهش یافته و قرار است بزودی مدیریت جدیدی اداره شرکت را بدست گیرد و این مدیریت ضمن به راه انداختن کارخانه بودجه دو میلیاردی اختصاص یافته به دستمزد کارگران را به آنها پرداخت نماید. 

اتحادیه آزاد کارگران 7/7/87

 

 

 

 

اخبار مبارزات کارگران ایران ،

هفته دوم مهر ۱٣٨۷  (سپتامبر و اکتبر۲۰۰٨ )


77- کشته و زخمی شدن 6 کارگر هنگام کار برای سرمایه دار:

روزنامه ها نوشته اند که 3 کارگر آب و فاضلاب در شهر بجنورد در حین کار برای سرمایه دار جان خویش را از دست داده اند. در همین گزارش ها گفته شده است که 3 کارگر دیگر همزنجیر این کشته شدگان نیز سخت مجروح شده و برای مداوا به مراکز امدادی!! منتقل شده اند. این 6 کارگر در منطقه ای به نام آرامستان جاوید در شبکه جمع آوری فاضلاب کار می کرده اند و هنگام کار کانال فاضلاب شهر با تمامی سرعت و قدرت بر سر و روی آن ها سرازیر شده  است. رفتار این گونه با توده های کارگر و گسیل آن ها بدون هیچ نوع وسیله ایمنی و حفاظتی به قتلگاه سودسازی سرمایه سناریوی سیاه پلیدی است که طبقه سرمایه دار و دولت سرمایه داری ایران آن را لحظه به لحظه در سراسر کشور برای کارگران اجرا می کند. این سناریو ارزش و اعتبار کارگر را به روشنی نمایش  می دهد. هر کجا که پای ضرورت افزایش سود در میان است چه باک اگر هزاران کارگر قربانی یک ریال سود بیشتر سرمایه شوند!!

8 مهر 87

78- زنده باد هبستگی کارگران نساجیهای کردستان، پرریس و فرش بافت غرب

درود بر اراده مستحکم کارگران شرکت لاستیک البرز:

کارگران مبارز و حق طلب نساجیهای کردستان، پرریس و فرش بافت غرب علی رغم بر دوش کشیدن مشکلات اقتصادی فراوان خود و مواجهه با دردسرهای بیش از حدی که کارفرمایانشان با کمک ادارت مرتبط از جمله اداره کار و در حمایت نیروی انتظامی بر آنان تحمیل نموده اند ومدتهای مدیدی است که با مشکل بی پولی به دلیل به تعویق افتادن حقوقهایشان و همچنین خطر اخراج رو در رو هستند اما با درک درست از هم سرنوشتی و درد مشترک همه کارگران، پایمال شدن حقوق کارگران شرکت لاستیک البرز را درد تجربه کرده خود دانسته وهمچنین مبارزه و رسیدن به مطالبات آن کارگران را به مثابه موفقیتی برای خود دانسته اند. از آنرو با انتشار پیام حمات از مبارزات کارگران شرکت البرز اعلام کرده اند که یک صف شریک در اعتراضشان هستند.                           

انجمن صنفی کارگران برق و فلزکار کرمانشاه ، ضمن پیوستن به اعلام حمایت کارگران نساجیهای کردستان، پرریس و فرش غرب بافت از کارگران شرکت لاستیک البرز، حق کارگران البرز می داند مدیری که صلاحیت اداره شرکت و پرداخت حقوق کارگران را ندارد بیرون کرده و خود کنترل را به دست گیرند. 

انجمن صنفی کارگران برق و فلزکار کرمانشاه    8/7/1387

79- مديرعامل شرکت شهرکهاي صنعتي آذربايجان شرقي خبر داد
وجود 180 واحد صنعتي راکد در سطح استان
:

تبريز- خبرگزاري کار ايران در تاریخ 8 مهر 87 ؛ مديرعامل شركت شهرك‌‏هاي صنعتي آذربايجان شرقي گفت: هم اكنون 180 واحد صنعتي راكد در سطح شهرك‌‏هاي صنعتي استان وجود دارد كه براي تعيين تكليف در مرحله پيگيري قرار دارند.

به گزارش "ايلنا"، محمدرضا زعفراني افزود: 50 واحد صنعتي ديگر نيز در دستگاه قضايي مراحل حقوقي خود را طي مي‌‏كنند.
وي در عين حال با تاکيد بر اينکه وجود واحدهاي صنعتي راكد در شهرك‌‏هاي صنعتي آذربايجان شرقي معنا ندارد، اظهار داشت: متوسط زمان بهره‌‏برداري از يك واحد صنعتي دو سال است، با توجه به اينكه بخش اعظمي از قراردادهاي شركت شهرك‌‏هاي صنعتي استان در طول دو سال گذشته منعقد شده است، بنابراين در مدت زمان كوتاهي اين واحدها به بهره‌‏برداري مي‌‏رسد.
وي افزود: كل قراردادهاي شركت شهرك‌‏هاي صنعتي استان 2 هزار و690 واحد است كه از اين تعداد يك هزار و 100 واحد به بهره‌‏برداري رسيده و يك هزار و 500 واحد باقيمانده طي دو سال گذشته، عمليات راه‌‏اندازي را آغاز كرده‌‏اند.
مديرعامل شركت شهرك‌‏هاي صنعتي استان آذربايجان شرقي با مقايسه آمار قراردادهاي واحدهاي صنعتي منعقده طي سه ماهه اول سال جاري با مدت مشابه در سال قبل افزود: تعداد قرارداد واحدهاي صنعتي در اين مدت در سال 86 و 87 به ترتيب 146 و 230 واحد بوده كه 18 درصد كاهش را نشان مي‌‏دهد، اين در حالي است كه ميانگين كشوري 43 درصد كاهش دارد که يکي از دلايل اصلي اين كاهش تغيير در شيوه ارايه تسهيلات بانكي به متقاضيان بوده است.
مديرعامل شركت شهرك‌‏هاي صنعتي استان آذربايجان شرقي با بيان اينكه تعداد شهرك‌‏هاي صنعتي استان از 9 شهرك در سال 1380 به 33 شهرك مصوب در سال 87 رسيده است، افزود: وسعت شهرك‌‏ها و نواحي صنعتي استان آذربايجان شرقي از يك هزار و
199 هكتار به 11 هزار و 193 هكتار افزايش يافته است.
وي همچنين گفت: در سال 87 ايجاد شهرك صنعتي بناب 2 به وسعت 250 هكتار، بستان آباد دو به وسعت 300 هكتار، جلفا به وسعت 260 هكتار، كليبر به وسعت 98 هكتار، مراغه 2 به وسعت
300 هكتار و مرند 2 به وسعت 200 هكتار شهرك‌‏هاي صنعتي مصوب شده‌‏اند.
پايان پيام

80- تجمع دانشجويان در تبريز :
به گزارش خبرنامه اميرکبير در تاریخ 8 مهر 87 : روز شنبه گذشته دانشجويان دانشگاه تبريز به همراه اعضای انجمن اسلامی اين دانشگاه در اعتراض به بازداشت دانشجويان هويت طلب تبريز در تابستان و عدم آزادی آنها، در صحن دانشگاه تحصن تحصن کردند.
اين تحصن از مقابل دانشکده انسانی دانشگاه تبريز آغاز شده و دانشجويان ضمن سر دادن شعار و حمل پلاکارد در حمايت از دانشجويان بازداشت شده، به سمت دانشکده فنی دانشگاه تبريز حرکت کردند.
به گزارش خبرنامه اميرکبير بر روی پلاکارها عباراتی همچون "دوستانمان را آزاد کنيد: سجاد رادمهر، فراز زهتابي، آيدين خواجه اي، امير مرداني، منصور امينيان، مقصود عهدی"، "قيزيلدان اولسا قفسيم، آزادليقا وار هوسيم"، خسته نشو ای من من، آخر جاده روشنه."، "حرف را بايد زد، درد را بايد گفت"، "
release our friend" نوشته شده بود.
دانشجويان معترض با حرکت به سمت ساختمان مرکزی دانشگاه درآن جا نيز تجمع نمودند و در نهايت با قرائت نامه ای خطاب به رياست دانشگاه تجمع اعتراضی خود را به پايان رساندند.
متن نامه ی قرائت شده دانشجويان به اين شرح است:
بسمه تعالی
رياست محترم دانشگاه تبريز جناب آقای دکتر علوی
با سلام
همچنان که مستحضريد دانشجويان دانشگاه تبريز سال تحصيلی جديد را در حالی آغاز می کنند که
۶ تن از دوستان و همکلاسی ها يشان در بازداشت به سر می برند. اين دستگيری ها از روز ۲۷ تير ماه با بازداشت سجاد رادمهر- دانشجوی کارشناسی ارشد مکانيک، فراز زهتاب و آيدين خواجه ای-دانشجويان کارشناسی حقوق- آغاز شد و با بازداشت امير مردانی-دانشجوی مهندسی برق-، مقصود عهدی-دانشجوی جغرافيا- و منصور امينيان-دانشجوی کارشناسی ارشد مکانيک- ادامه يافت و با توجه به طولانی بودن مدت زمان بازداشت اين دانشجويان مهر ماه را از حضور در ساحت دانشگاه محروم مانده اند.
دانشگاه به عنوان قلب تپنده ی ظلم ستيزي، همواره طعم تلخ برخورد های قهر آميز را چشيده با اين حال هرگز تزلزلی در اراده ی حق خواهی خود راه نداده است. ادامه ی چنين برخوردهايی نيز نتيجه ای جز افزايش نارضايتی در ميان اقشار مختلف جامعه نخواهد داشت.
در اين ميان بازداشت های اخير با بی مهری و بی توجهی مسئولين دانشگاه همراه بوده است. بی شک در مقام حمايت بر آمدن از اين دانشجويان نه کاری سترگ که حفظ شان و حيثيت دانشجو و دانشگاه است.
لذا از شما به عنوان مقام اول دانشگاه خواهشمنديم از تمامی توان و اختيارات خود برای آزادی هرچه سريعتر دانشجويان در بند استفاده نماييد
با تشکر
رونوشت به:
نهاد نمايندگی رهبری در دانشگاه تبريز
رياست دانشکده ی مهندسی کامپيوتر و برق
رياست دانشکده ی علوم انسانی و اجتماعی
رياست دانشکده ی فنی مهندسی مکانيک

81- کارگران پرریس دو ماه حقوق معوقه دریافت کردند اما کماکان کارخانه برویشان بسته است:

بر پایه گزارشات دریافتی ، امروز 8 مهر87؛ کارگران پرریس توانستند حقوق معوقه دو ماه را دریافت کنند و در عین حال با تصمیم کارفرما مبنی بر بسته شدن کارخانه به دلیل نبود مواد اولیه روبرو شدند. کارفرما اعلام کرده است تا رسیدن مواد باید از اداره کار بیمه بیکاری دریافت کنند. قبلا هم اداره کار در بی دادنامه هیات تشخیص که مجموعا بنفع کارفرما بود غیر از پرداخت دو ماه و 13 روز حقوق معوقه ، دیگر خواستهای کارگران را رد کرده بود و به نفع کارفرما رای صادر کرد که این مبنای دهن کجی بیشتر اسفندیاری کارفرمای پرریس به کارگران شده است.
امروز کارگران به کارخانه بازگشتند و ضمن اعتراض شدید به تصمیم کارفرما و به رای بیدادنامه هیات تشخیص اداره کار، بر ادامه مبارزه خود تاکید کردند.

رفقای کارگر!
هم اکنون کارفرما بر خواست خود مبنی بر بستن کارخانه، فشار بر شما کارگران معترض و حق طلب و احیانا اخراج تعدادی ادامه میدهد. استخدام کارگر ارزان و خاموش هدف جدی کارفرماست. اداره کار و کارفرما باید تحت فشار قرار بگیرند که کارخانه فعالیت مجدد داشته باشد این حق مسلم شماست.  کارخانه را باید محل تجمع هر روزه کرد و اداره کار و استانداری بعنوان مقامات مسئول و همدست کارفرمای جنایتکار تحت فشار قرار بگیرند تا او را وادار به راه اندازی مجدد کارخانه کنند.

8 مهر 1387
29 سپتامبر 2008

82- مردم در زمستان امسال هم گرفتار قطع گاز خواهند شد :

به گزارش خبرگزاری مهردر تاریخ 8 مهر 87: رئيس کميسيون انرژی مجلس شورای اسلامی تاکيد کرد که حتی در صورت قطع نشدن صادرات گاز ترکمنستان به ايران باز هم زمستان امسال با قطعی گاز مواجه خواهيم بود.
حميدرضا کاتوزيان تاکيد کرد: هنوز قرارداد جديد با کشور ترکمنستان برای صادرات گاز اين کشور به ايران منعقد نشده و هم اکنون مسوولان دو طرف در حال مذاکره هستند اما بايد در نظر داشت که با وجود صادرات گاز ترکمنستان به ايران بازهم به دليل اينکه مصرف گاز در کشور رو به افزايش است پيش بينی ما در کميسيون انرژی اين است که زمستان امسال هم شاهد قطعی گاز در کشور خواهيم بود.

وی يادآور شد: مشکل ما در رابطه با مصرف گاز اين است که الگوی مصرف درستی نداريم و به دليل اينکه قيمت گاز در کشور بسيار ارزان است نمی توان رفتار مصرف کننده را کنترل کرد.
وی تصريح کرد: قيمت سوخت در ايران واقعی نيست و تا زمانی که در رابطه با قيمت انرژی در کشور اقدامی صورت نگيرد نمی توان نسبت به کنترل مصرف گاز خوش بين بود و با اين وجود مصرف گاز در کشور همچنان رو به افزايش است.

83- ادامه اعتراضات معلمان حق التدریسی:

 روز شنبه هفتم مهرماه، 250 معلم حق التدریسی در مقابل مجلس اجتماع کردند و علیه وضعیت کار و فقدان هر نوع تضمین اشتغال خود دست به اعتراض زدند. بیشتر معلمان از استان لرستان به تهران آمده اند، اما مطالبات آنان همان مطالبات بخش عظیمی از همزنجیران آن ها در سراسر ایران است. وضعیت کار و اشتغال این معلمان همچون همه بخش های دیگر طبقه کارگر بسیار رقت بار و تأسف انگیز است. 250 معلمی که در مقابل مجلس اجتماع کرده اند عموماً در مناطق عشایری غرب تدریس می کنند. آنان باید مدام جاده های پرمخاطره کوهستانی را پشت سر نهند و از نقطه ای به نقطه دیگر بروند تا به دانش آموزان درس بدهند. این معلمان به دنبال تحمل تمامی این سختی ها و رنج ها دربهترین حالت و در صورتی که تمام وقت کار کرده باشند و، از این مهم تر، در صورتی که رؤسا و مسئولان آموزش و پرورش کار تمام وقت آن ها را تأیید کرده باشند در ماه چیزی میان 130 تا 150 هزار تومان حقوق می گیرند. آنان در ماه های تعطیل مدارس هم هیچ حقوقی دریافت نمی کنند و به این ترتیب در سال فقط 8 یا 9 ماه حقوق می گیرند. این که همین حقوق ناچیزهم چند ماه یک بار به آن ها داده شود موضوعی است که یکسره به میل و رغبت و اراده سردمداران وزارت آموزش و پرورش و سایر نهادهای دولتی سرمایه بستگی دارد. چندین هزار معلم در سراسر ایران سی سال است که رنج سنگین و کشنده این وضعیت هولناک زندگی و کار و را تحمل می کنند و علیه آن فریاد سر داده و دست به اعتراض زده اند. اجتماع کنونی معلمان در مقابل مجلس گوشه کوچکی از دنیای این مبارزات و اعتراضات سی ساله است. آنان خواستار تضمین اشتغال خود، افزایش دستمزدها و تغییر کل این وضعیت هستند.

8 مهر 87

84- سال گذشته 117 نفر در حوادث ناشى از کار فوت کردند :

به گزارش خبرگزاری ايلنا در تاریخ 8 مهر 87 ؛ مديرکل دفتر آمار و محاسبات اقتصادى واجتماعى سازمان تامين اجتماعى گفت: در سال گذشته 117 نفر به‌‏دليل حوادث ناشى از کار فوت کرده‌‏اند.
به گزارش خبرنگار گروه کارگرى"ايلنا"، سياوش قراگزلو، تعداد از کارافتادگان کلى در سال گذشته را 260 نفر اعلام کرد و گفت: همچنين 596 نفر دچار از کارافتادگى جزيى شدند؛ يعنى از کارافتادگى اين افراد بين 33 تا 66 درصد است.
وى غرامت مقطوع نقص عضو را کمتر از 33 درصد ذکر کرد و گفت: يک هزار و 184 نفر در سال گذشته دچار چنين حوادثى شدند.
او تعداد مجروحان حوادث ناشى از کار در سال گذشته را 24 هزار و 75 نفر اعلام و افزود: از اين تعداد 21 هزار و 918 نفر بهبودى کامل يافتند

85- مدیرکارخانه پرریس برای بیرون کردن کارگران نیروهای انتظامی وامنیتی را به کارخانه آورد :

امروز مورخه 9/7/1387 کارگران پرریس مطابق معمول هر روز به کارخانه رفتند اما نگهبان کارخانه از ورود آنان ممانعت به عمل آورد با اینحال کارگران وارد کارخانه شدند و اعلام کردند ما کارگر شاغل این کارخانه هستیم.

بدنبال ورود این کارگران به کارخانه مدیر کارخانه پرریس با نیروی انتظامی و اداره اطلاعات تماس گرفته و آنان را برای بیرون کردن کارگران به کارخانه آورد. اما کارگران مقاومت کرده و حاضر به ترک کارخانه نشدند و پس از دو ساعت گفتگو و صحبتهایی که کارگران کردند این نیروها هیچ اقدامی در راستای خواست مدیر کارخانه برای بیرون کردن کارگران انجام ندادند. پس از این گفتگوها نیروهای اداره اطلاعات محل را ترک کردند اما مامورین نیروی انتظامی تا پایان وقت اداری در کارخانه ماندند.

از سوی دیگر نماینده های کارگران پرریس امروز اعتراض خود را نسبت به حکم  هیئت تشخیص اداره کار سنندج به این اداره دادند.

قرار است روز پنج شنبه مورخه 11/7/87 اداره کار سنندج تاریخ رسیدگی به این اعتراض را به کارگران پرریس اعلام کند.

کارگران پرریس نبود مواد اولیه برای عدم پذیرش کارگران بر سر کار را یک بهانه از سوی کارفرما برای مقابله با خود میدانند و در اعتراض خود به رای هیئت تشخیص به توصیه این هیئت  مبنی بر وصل کارگران به بیمه بیکاری معترض شده  و اعلام کرده اند ما کارگر شاغل کارخانه پرریس هستیم و کارفرما تا تهیه مواد اولیه و شروع کار باید دستمزد ما را بدهد.  

اتحادیه آزاد کارگران 9/7/87

86- احضار مجدد يک عضو کانون صنفی معلمان به واحد بررسی تخلفات اداری:

به گزارش کانون صنفی معلمان در تاریخ 9 مهرر 87 آمده است : بار ديگر گودرذ شفيعيان فرهنگی محقق و مولف که از اعضای کانون صنفی معلمان است از سوی واحد تخلفات اداری استان فارس احضار گرديد. در اين احضاريه از آقای شفيعيان خواسته شده تا در روز 14 مهر ماه به واحد تخلفات اداری مراجعه نمايند. اين چندمين باری است که شفيعيان به اين صورت احضار شده است. بار قبل اين فرهنگی محقق و مولف مدتی به اتهام:

1- چاپ مقاله!! در مجله چشم انداز ايران ، در تير و مرداد ماه 1386 زيرنام "حركت معلمان و عميق تر شدن مبارزات اجتماعى در ايران"

2- اقدام به تحريك معلمان !! به اعتراض وتجمع براى پيگيرى خواسته هاى خود، در روز جهانى معلم وهفته معلم وتوزيع اطلاعيه هاى كانون فرهنگيان كشوردرمنطقه.

3- افتخار به چاپ مقاله!! خود درسايت ها و مجلات داخلى و معرفى سايت ها به معلمان و تشويق آنان به بازديداز سايت ها

4- معرفى خود، به عنوان موسس كانون فرهنگيان ممسنى !!

5- آوردن موضوع احضارها!! و بازداشت هاى خود درسايت هاى اينترنتى.

همچنين به اتهام، ساده لوح بودن!! به 2ماه انفصال از خدمت از طرف واحد تخلفات اداری محکوم گرديد!!

87 - میزان 40 درصد ايرانيان، زير خط فقر :

به گزارش کارگزاران به نقل از سایت گزارشگران در تاریخ 9 مهر 87 آمده است : فقر يكی از مشكلات بزرگ در جوامع بشری است؛ مشكلی كه ظاهری اقتصادی دارد ولی به دنبال خود تبعات منفی اجتماعی را نيز به همراه مي‌آورد و حتی مي‌تواند امنيت كشور را نيز تحت تاثير قرار دهد. اخيرا نيز سازمان بين‌المللی شفافيت در گزارشی اعلام كرد كه فقر و فساد اقتصادی رابطه مستقيم با يكديگر دارند. طبق مطالعات انجام شده توسط اين سازمان هر چه ميزان فقر در كشوری بيشتر باشد، زمينه مساعدتری برای افزايش فساد اقتصادی در آن كشور وجود دارد و حتی مي‌توان اين رابطه را در جهت مخالف نيز بررسی كرد. به اين معنا كه در كشورهايی كه فساد اقتصادی زيادی دارند زمينه برای افزايش فقر در اين كشور فراهم مي‌شود و شمار زيادی از مردم در مشكلات اقتصادی زندگی مي‌كنند. هيوگت ليبلس رئيس سازمان بين‌المللی شفافيت در مورد اين گزارش مي‌گويد: ,فقر و فساد اقتصادی رابطه مستقيم و تنگاتنگی با يكديگر دارند. هر چه سطح فقر در كشوری بيشتر باشد ميزان فساد اقتصادی در آن كشور بيشتر است. در چنين كشورهايی شاخص فساد تا اندازه زيادی تفاوت بين مرگ و زندگی را نشان مي‌دهد زيرا مردم فقير اين كشورها حتی توان تامين هزينه لازم برای پرداخت هزينه‌های بيمارستان با خريد و استفاده از آب سالم را ندارند., وی ادامه داد: ,مطالعات سال‌های اخير نشان داده است روند افزايش فساد در كشورهای مختلف جهان در سال‌های مختلف ادامه داشته و نكته با اهميت اين است كه در كشورهای فقير اين سير فزاينده با شدت بيشتری انجام شد. هر چه ميزان فساد اقتصادی در كشوری بيشتری باشد افراد ساكن در آن كشور با مشكلات بيشتری دست و پنجه نرم مي‌كنند و فضای اقتصادی به‌گونه‌ای است كه فاصله مردن با بيماري‌های مهلك يا حتی مرگ بسيار كم مي‌شود. ,مخرب‌ترين آثار فقر زمانی آشكار مي‌شود كه كودكان را گريبانگير خود كند. مطالعات سازمان يونيسف نشان مي‌دهد از مجموع كودكانی كه در كره زمين زندگی مي‌كنند 27 تا 28 درصد به مشكل نارس بودن يا كمبود وزن دچار هستند كه اغلب اين افراد در كشورهای جنوب قاره آسيا و جنوب صحرای آفريقا سكونت دارند. نكته با اهميت اين است كه ادامه اين روند و عدم انجام كارهای مناسب برای ممانعت از بيشتر شدن اين مشكل سبب مي‌شود تا برنامه‌های سازمان‌ملل در مورد كاهش شمار فقرا به نتيجه مطلوب نرسد. اين سازمان در نظر داشت تا با استفاده از برنامه‌ای شمار فقرای جهان را كاهش دهد ولی پيش‌بينی مي‌شود با ادامه اين طرح در چند ماه آينده شمار كودكانی كه با مشكل فقر دست و پنجه نرم مي‌كنند به بيشتر از 30 ميليون نفر برسد. به گزارش يونيسف روزانه بين 26 هزار و 500 تا 30 هزار نفر از كودكان كره زمين در اثر فقر جان خود را از دست مي‌دهند. يكی ديگر از عواملی كه مي‌تواند نشانی از فقر جهانی باشد عدم دسترسی افراد به آب سالم يا برق يا سرپناه است. طبق گزارش‌های آخر تا آغاز سال 2007 ميلادی 1/1 ميليارد نفر از ساكنان كره زمين به آب سالم و تصفيه شده دسترسی نداشتند و 6/2 ميليارد نفر حتی امكانات اوليه برای برخورداری از آب سالم را هم در اختيار نداشتند. اين گروه بايد از آب‌های روان در كوچه‌ها و غيره استفاده مي‌كردند در حالي‌كه 1/1ميليارد نفری كه ذكر شد در ظاهر آب تصفيه‌شده مصرف مي‌كردند ولی كيفيت تصفيه بسيار پايين بود و بسياری از بيماري‌ها را منتقل مي‌كرد. از طرف ديگر دو نفر از سه نفری كه به آب سالم دسترسی نداشتند با درآمدی كمتر از دو دلار در هر روز زندگی مي‌كردند و يك نفر از سه نفری كه با مشكل آب روبه‌رو بودند، زير خط فقر مطلق قرار داشتند. به تعبير بهتر در سال مورد بررسی 660 ميليون نفر با درآمدی كمتر از دو دلار در روز و 385 ميليون نفر با درآمدی كمتر از يك دلار گذران زندگی مي‌كردند. مطالعات نشان مي‌دهد بيشتر از 85 درصد از20 درصد ثروتمندترين مردم جهان به آب تصفيه شده و لوله‌كشی دسترسی داشتند در حالي‌كه تنها 25 درصد از20درصد فقرا از اين خدمت اجتماعی برخوردار بودند. در اثر استفاده از آب ناسالم سالانه 8/1 ميليون كودك در سراسر دنيا جان خود را به دليل بيماری وبا از دست مي‌دهند و 443 ميليون كودك به دليل بيماري‌های مرتبط با استفاده از آب ناسالم نمي‌توانند برای چند روز در كلاس درس حضور يابند. شايان ذكر است تقريبا نيمی از مردم كشورهای در حال توسعه از مشكلات ناشی از استفاده آب ناسالم يا آب‌هايی كه به صورت غير استاندارد تصفيه شده است دچار مشكل مي‌شوند. يكی ديگر از عوامل سازنده فقر در جهان، بيكاری است. اين مشكل هم‌اكنون در تمامی نقاط دنيا افزايش يافته ولی در سال گذشته ميلادی كشورهای نايورا، ليبريا، زيمبابوه و تركمنستان ركورددار بيكاری در دنيا بودند. نرخ بيكاری در اين كشورها بين 80 تا 90 درصد جمعيت فعال بالاتر از 20 سال بود. طبق اين گزارش، نرخ بيكاری در ايران برابر با 15 درصد است و ايران جايگاه 47 را در جهان به خود اختصاص داده است. ايران در ميان 181 كشور جهان و در طبقه‌بندی به ترتيب كاهش نرخ بيكاری رتبه 47 را به خود اختصاص داده است. نرخ بيكاری در كشورهای بحرين و عمان نيز مشابه ايران است و اين كشورها هم جايگاه 47 را دارند. كمترين نرخ بيكاری در جهان به كشور آذربايجان اختصاص دارد. اين كشور در سال گذشته با نرخ بيكاری 2/1 درصد ركورددار دنيا بود و توانست جايگاه خوبی را به خود اختصاص دهد. در سال گذشته ميلادی كشور كويت در ميان تمامی كشورهای خاورميانه كمترين نرخ بيكاری را داشت. نرخ بيكاری در اين كشور در سال 2007 ميلادی برابر با 20/2 درصد بود و كشور امارات كه دومين جايگاه را در منطقه داشت با بيكاری 40/2 درصدی مواجه بود. در سال گذشته نرخ بيكاری در قطر20/3 درصد، در الجزاير 7/15 درصد، در عراق 25 درصد، در ليبی 30 درصد، در يمن 35 درصد و در آمريكا 8/4 درصد بوده است.

شايان ذكر است در ژانويه سال 2008 ميلادی نرخ تورم اعلام شده برای ايران برابر با 8/15 درصد بود. در سال گذشته ايران در ميان 181 كشور جهان رتبه هفتم دنيا را داشت. بالاترين تورم در جهان در سال گذشته برای كشور زيمبابوه بود و بعد از آن عراق رتبه دوم را داشت. كمترين تورم در دنيا در سال گذشته ميلادی به كشور ژاپن اختصاص داشت. در اين سال تورم در ژاپن كمتر از يك درصد بود.

گزارش سازمان بين‌المللی شفافيت

سازمان بين‌المللی شفافيت برای تعيين شاخص فساد اقتصادي، فاكتورهای مختلف اقتصادی و اجتماعی را مورد ارزيابی قرار داده و برآيند اين شاخص‌ها موجب ايجاد شاخص فساد شده است. شاخص فساد ارائه شده توسط سازمان بين‌المللی شفافيت عددی بين يك تا 10 است. كشورهايی كه شاخص كمتری دارند، سطح فساد اقتصادی در آنها بيشتر است و كشورهايی كه ميزان شاخص آنها به عدد 10 نزديك‌تر است، كمترين ميزان فساد اقتصادی را دارند. مطالعه نشان مي‌دهد در سال گذشته ميلادی ميزان شاخص فساد در كشورهای اروپايی كاهش يافته است. به اين معنا كه وخيم‌تر شدن اوضاع اقتصادی كشورهای اروپايی به دنبال مشكلات اقتصادی آمريكا سبب شد تا ميزان فساد اقتصادی در اين كشورها افزايش يابد. طبق گزارش ارائه شده توسط اين سازمان شاخص فساد اقتصادی در ايران معادل 3/2 است و اين كشور در ميان 180 كشور مورد بررسی رتبه 141 را به خود اختصاص داده است. طبق اين گزارش، شاخص فساد اقتصادی در كشورهای يمن، كامرون، ايران و فيليپين با يكديگر مساوی است و تمامی اين كشورها در جايگاه 141 جدول جای گرفته‌اند. شاخص فساد اقتصادی در كشورهای قزاقستان و تيمو لسته برابر با 2/2 است و اين كشورها بعد از ايران قرار گرفته‌اند. جايگاه كشور سوريه در جدول بعد از تيمور لسته است و شاخص فساد اقتصادی در اين كشور برابربا 1/2 اعلام شده است. همانطور كه پيش‌تر گفته شد كمتر شدن شاخص و نزديك‌تر شدن به عدد يك نشان‌دهنده بيشتر شدن ميزان فساد در كشور است. شاخص فساد در كشور سومالی كه آخرين كشور فهرست است معادل يك برآورد شده است. شاخص فساد در كشورهای ميانمار و عراق برابر با3/1 است و اين دو كشور جايگاه قبلی سومالی را دارند. شاخص فساد در هائيتی 4/1، در افغانستان 5/1 و در سودان، چاد و گينه برابر با 6/1 است. شاخص فساد در كشورهای گينه اكوريتال و جمهوری دموكراتيك كنگو كه هر دو جايگاه 171 جدول را به خود اختصاص داده‌اند برابر با 7/1 است. شاخص فساد اقتصادی در كشورهای دانمارك، سوئد و نيوزيلند كه هر سه رتبه اول را در جدول به خود اختصاص داده‌اند برابر با 3/9 برآورد شده است. در جدول شماره يك جايگاه برخی از كشورها از نظر فساد اقتصادی و شاخص فساد آنها را می بينيد:

گزارش صندوق بين‌المللی پول

صندوق بين‌المللی پول در گزارش اخير خود آماری در مورد درصد افراد زير خط فقر ارائه داده است. در مرحله اول برای تعيين اين آمار تعريفی برای فقر مطلق در نظر گرفته شده است كه با تعاريف قبلی يعنی كسب يك دلار در هر روز متفاوت است. تاكنون شنيده‌ايد خط فقر معادل كسب درآمد كمتر از يك دلار(كمتر از يك هزار تومان) در هر روز است اما با توجه به شرايط كنونی اقتصاد جهانی اين تعريف نادرستی است زيرا با كسب اين درآمد حتی نيمی از نيازهای حياتی يك فرد نيز تامين نمي‌شود و در فاصله زمانی كوتاهی فرد در آستانه مرگ قرار مي‌گيرد. نادرست است. ضمن اينكه معيار خط فقر در كشورهای مختلف با يكديگر فرق دارد. بر طبق مطالعات انجام شده خط فقر حداقل درآمدی است كه با داشتن آن نيازهای اوليه زندگی تامين مي‌شود. با توجه به اين تعريف حداقل درآمدی كه برای تامين نيازهای اوليه در كشورهای مختلف مورد نياز است با يكديگر تفاوت دارد و شرايط حاكم بر اقتصاد آن كشور مي‌تواند تعيين‌كننده حداقل درآمد لازم برای ادامه بقا باشد. برای محاسبه خط فقر از روش زير استفاده مي‌كنيم: در مرحله اول هزينه‌ای كه هر فرد برای تامين نيازهای اوليه زندگی خود از جمله خوراك و پوشاك و مسكن نياز دارد را محاسبه مي‌كنيم. اين مبلغ را به روزهای يك ماه يعنی عدد30 تقسيم كنيم حداقل درآمد مورد نياز برای زندگی محاسبه مي‌شود و اين مبلغ به عنوان خط فقر معرفی مي‌شود. بدون شك اين مبلغ تعيين شده برای خط فقر به نرخ تورم در كشور مورد بررسی ارتباط زيادی دارد. هر چه تورم در كشوری بيشتر باشد، مبلغ لازم برای تامين حداقل نيازها بيشتر است و خط فقر عدد بزرگ‌تری خواهد داشت. افرادی كه درآمدشان كمتر از اين مبلغ باشد در فقر مطلق زندگی مي‌كنند و با انواع بيماري‌ها و مشكلات اقتصادی و اجتماعی دست و پنجه نرم مي‌كنند. به گزارش صندوق بين‌المللی پول بيشترين شمار فقرای جهان در قاره آفريقا ساكن هستند و قاره آسيا در رده بعدی قرار دارد. اگرچه به دليل وجود نظام دقيق ارزيابی و شمارش فقرا به آمارهای ارائه شده توسط كشورهای توسعه يافته و صنعتی بيشتر از كشورهای در حال توسعه يا فقير مي‌توان اطمينان داشت. در برخی از كشورهای فقير يا در حال توسعه به اين دليل كه نظام دقيقی برای تعيين شمار فقرا وجود ندارد نرخ فقر پايين‌تر از ميزان واقعی اعلام مي‌شود. بر طبق گزارش ارائه شده توسط صندوق بين‌المللی پول در سال جاری ميلادی بيشتر سن شمار فقرا در كشورهای زامبيا و زيمبابوه وجود داشته است. در اين دو كشور بيشتر از 80 درصد از مردم زير خط فقر مطلق زندگی مي‌كنند. در كشور افغانستان بيشتر از 53 درصد از مردم، در كشور عراق، در كشور ايران 40 درصد از مردم، در مالزی 8 درصد مردم و در فرانسه 5/6 درصد از مردم زير خط فقر زندگی مي‌كنند. شايان ذكر است در اين آمارگيری تنها 80 كشور از مجموع 180 كشور جهان مورد ارزيابی قرار گرفتند و كشورهايی كه آمارهای خود را به اين سازمان اعلام نكرده‌اند كشورهايی هستند كه يا به دليل بي‌ثباتی سياسی يا به دليل مشكلات داخلی آمارهای دقيق نداشتند. يكی از اين كشورها عراق است كه در جدول ارائه شده توسط صندوق بين‌المللی پول آمار آن ارائه نشده است. كشور سومالی هم در اين دسته جای گرفته است. كشورهايی كه كمترين شمار فقرا را در خود جای داده‌اند عبارتند از: بلژيك، بلغارستان و تايوان. نرخ فقر در تايوان معادل 9/0 درصد است و اين كشور ركورددار جهان است. كشورهايی از قبيل نروژ، سوئيس و سوئد كه در جهان از نظر ميزان رفاه و يكپارچگی اقتصادی معروف هستند، هر يك كمتر از 10 درصد فقير را در خود جای داده‌اند.

88 - تخم مرغ 8/10 درصد گران شد :

به گزارش روزنامه سرمایه در تاریخ سه شنبه 9 مهر 87 آمده است : قیمت هر شانه حدود دو کیلویی تخم مرغ در هفته منتهی به پنجم ماه جاری در مقایسه با مدت مشابه ماه قبل 8/10 درصد افزایش یافته است.به گزارش دفتر آمارهای اقتصادی بانک مرکزی متوسط نرخ خرده فروشی تخم مرغ در هفته مورد بررسی نسبت به هفته ماقبل نیز 4/1 درصد رشد یافته است به طوری که هر شانه حدود دو کیلویی آن به قیمت 3200 تا 3700 تومان فروش رفت در صورتی که در مدت مشابه ماه گذشته هر شانه تخم مرغ در فروشگاه های شهر تهران حدود 3100 تومان به فروش می رسید.


براساس این گزارش قیمت میوه نیز در هفته منتهی به پنجم مهرماه سال جاری در مقایسه با هفته ماقبل و هفته مشابه ماه قبل به ترتیب 8/1 و 1/5 درصد رشد را نشان می دهد. این افزایش قیمت بیشتر ناشی از رشد بهای برخی از میوه ها همچون سیب گلاب، انار، گلابی، طالبی و شلیل و شبرنگ بوده است.
متوسط قیمت هر کیلو سیب گلاب، طالبی، انار و گلابی در هفته مورد بررسی به ترتیب 1923 ، 547 ، 1737 و 2139 تومان گزارش شده که در مقایسه با مدت مشابه در ماه قبل به ترتیب
5/6 ، 4/6 ، 1/5 و پنج درصد افزایش قیمت نشان می دهد.

افزایش 30 تا 200 درصدی قیمت برخی میوه ها و سبزیجات

در فروشگاه های شهر، قیمت برخی اقلام گروه میوه های تازه از افزایش بی منطق و بی دلیلی برخوردار شده است به طوری که قیمت برخی اقلام گروه میوه و سبزی از 30 تا 200 درصد افزایش یافته است.براساس گزارش فارس قیمت هندوانه که تا هفته پیش کیلویی 350 تومان بود به یکباره به 450 تا 500 تومان رسیده است و همچنین قیمت خربزه از کیلویی 600 تومان به 1000 تا 1300 تومان رسیده و قیمت انگور نیز از هر کیلو 1600 تومان به 2200 تا 2500 تومان افزایش یافته است. بنا براین گزارش، قیمت سیب زمینی در خرده فروشی های شهر به کیلویی 600 تومان رسیده است و این در حالی است که در هفته گذشته این محصول به قیمت 300 تومان عرضه می شد و از افزایش قیمت 200 درصدی در طول یک هفته برخوردار بوده است.
اما نکته جالب در افزایش قیمت ها این است که بنا برگزارش خرده فروشی بانک مرکزی منتهی به هفته پنجم مهرماه امسال، قیمت خربزه همچنان544 تومان بود و نسبت به هفته گذشته 3/7 درصد کاهش داشته است و همچنین قیمت هندوانه 338 تومان بوده که نسبت به هفته گذشته ثابت گزارش شده است. ....
در هفته مورد بررسی در میادین زیر نظر شهرداری تهران پرتقال درجه یک، لیمو شیرین، انار و شلیل و شبرنگ عرضه نمی شد ولی بقیه اقلام میوه و سبزی تازه را که تعدادی از آنها از نظر کیفی در سطح پایینی قرار داشتند به نرخ مصوب سازمان میادین میوه و تره بار شهرداری می فروختند. میوه فروشی های سطح شهر اقلام مرغوب میوه و سبزی تازه را عرضه می کردند که در گروه میوه های تازه قیمت هندوانه ثابت بود. بهای انواع سیب تخم لبنان و خربزه کاهش ولی قیمت سایر اقلام این گروه افزایش یافت. در گروه سبزی های تازه قیمت پیاز، لوبیا سبز و سبزی های برگی افزایش ولی بهای سایر اقلام این گروه کاهش داشت. در این هفته قیمت گوشت مرغ کاهش ولی بهای گوشت تازه گاو و گوساله افزایش جزئی یافت و قیمت گوشت گوسفند ثابت بود. در هفته مورد بررسی قیمت شکر و چای خارجی کاهش یافت و بهای قند و انواع روغن نباتی ثابت بود.

لبنیات

در هفته مورد گزارش در گروه لبنیات بهای پنیر غیرپاستوریزه 5/0 درصد افزیش یافت و قیمت سایر اقلام این گروه نسبت به هفته قبل ثابت بود .

برنج و حبوبات

در هفته مورد بررسی در گروه برنج قیمت برنج وارداتی تایلندی 8/1 درصد و برنج داخله درجه یک و دو به ترتیب 7/1 و دو درصد کاهش یافت و بهای برنج وارداتی غیرتایلندی ثابت بود. در گروه حبوب قیمت لپه نخود 3/0 درصد افزایش یافت و بهای سایر اقلام این گروه ثابت بود.

میوه ها و سبزی های تازه

در هفته مورد گزارش در گروه میوه های تازه قیمت سیب زرد و قرمز تخم لبنان به ترتیب معادل دو و 7/2 درصد و خربزه 3/7 درصد کاهش ولی بهای سایر اقلام این گروه بین 6/0 تا
5/6 درصد افزایش یافت. در گروه سبزی های تازه قیمت پیاز 2/2 درصد، لوبیا سبز یک درصد و سبزی های برگی 5/0 درصد افزایش ولی بهای سایر اقلام این گروه بین 7/0 تا 8/2 درصد کاهش داشت.

گوشت قرمز و گوشت مرغ

در هفته مورد گزارش قیمت گوشت مرغ 2/4 درصد کاهش ولی بهای گوشت تازه گاو و گوساله 3/0 درصد افزایش داشت. قیمت گوشت گوسفند نیز ثابت بود.

قند، شکر، چای و روغن نباتی

در هفته مورد گزارش قیمت چای خارجی 5/3 و شکر 5/0 درصد کاهش ولی بهای قند و انواع روغن نباتی ثابت بود.

89 - سه نفر در حادثه کارگری کشته شدند :

به نوشته روزنامه کیهان در تاریخ 9 مهر 87 آمده است : در پی ریزش کانال فاضلاب در شهر بجنورد سه کارگر بنامهای "روح الله مرادی" ، "ابراهیم فرهادی" و "محمد قبادی" در حین گودبرداری جان خود را از دست دادند.

90 - اخراج وسیع کارگران کشتی سازی صدرا :

مطابق گزارشات رسیده در توافقی که میان افراد نهاد دولتی موسوم به «خانه کارگر» با سرمایه داران مالک کارخانه کشتی سازی صدرا صورت گرفته است شمار زیادی از کارگران رسمی این کارخانه مشمول بیکارسازی قرار گرفته و همه آن ها اخراج شده اند. موج اخراج کارگران صدرا از دوسال پیش به راه افتاده و تا امروز بیش از یک هزار قربانی گرفته است. کارگران درتمامی طول این مدت مقاومت کرده اند. سرمایه داران با ترفندبازی تمام بیکارسازی ها را به صورت بسیارحساب شده و سنجیده مرحله به مرحله به پیش برده اند و از این طریق تلاش کرده اند تا از حرکت متحد و سازمان یافته و یکصدای کارگران جلوگیری کنند. انتظار می رود که تجارب تلخ تا کنونی به همه کارگران این واحد بزرگ صنعتی آموخته باشد که باید درمقابل اخراج هریک کارگر دست ازکاربکشند. باید دست به کار سازمانیابی شورایی خود شوند. باید با کارگران استان و جاهای دیگر متحد شوند و از طریق تلاش برای سازمانیابی سراسری توده همزنجیر خود علیه سرمایه با تعرضات و تهاجمات لحظه به لحظه کارفرمایان ایران صدرا مقابله کنند. 

9 مهر 87

91- پای درد دل یک کارگر کارخانه « ایده نگر» قم:

... این ماه هم 3 کارگر دیگر را اخراج کردند. کارفرمایان می گویند که احتیاج به نیروی کار برای اضافه کاری ندارند. اداره کار به معضلات بیکاری کارگران هیچ نگاهی نمی کند. در دادگاه هایی!! که تشکیل می شود به کارگران می گویند که شما حق حرف زدن ندارید و فقط آمده اید تا نتیجه حکم را بشنوید. قضات دادگاه ها از قبل بسیار صریح اعلام می کنند که حق با کارفرما است و هر تصمیم سرمایه دار در مورد کارگر عین حق و قانون است. تا حال هیچ گاه در هیچ کجا اتفاق نیافتاده که دادگاه کار!! به نفع کارگر رأی دهد. تشکیل دادگاه صرفاً اقدامی برای اعلام حقانیت سرمایه دار و محکومیت کارگر است.

دلیل اخراج کارگران همواره فرار کارفرما از حل مشکل و قبول مطالبات آنان است. بسیاری از اوقات هم سرمایه دار وجود کارگر را موافق معیارهای خود نمی بیند و یا حتی از قیافه یک کارگر خوشش نمی آید. هر کارگری که به نحوی باب طبع صاحب سرمایه نباشد اخراج او حتمی است. در این جا هیچ حساب و کتابی و وجدانی و شرافتی ملاک تصمیم گیری در مورد کار و زندگی کارگران نیست.  

ما هنوز حقوق ماه شهریور را نگرفته ایم و بخشی از حقوق مردادماه را هم همین چند روز قبل دریاقت کردیم. ما را مرتباً تهدید به اخراج می کنند و شمشیر بیکارسازی حتی یک دقیقه از بالای سر ما به کنار نمی رود.  7 ماه از شروع سال جاری می گذرد و در این مدت هیچ لباس کاری به ما نداده اند. ما با ورق های تیز و برنده آهن کار می کنیم و لباس هایمان دائماً در اثر اصابت با ورقه ها پاره پاره می شود. ما مجبوریم بدون هیچ دستکشی کار کنیم. در کارخانه ما به رغم شرایط بسیار سخت کار و با این که شرایط کارمان بسیارمهلک و خطرآفرین است از هیچ نوع وسائل ایمنی و امکانات حفاظتی هیچ خبری نیست.

9 مهر 87

92- در کارخانه کاغذ پارس چه می گذرد و کارگران چه باید بکنند ؟

در کارخانه کاغذ پارس حدود 2300 کارگر اخراج شده اند و شمار فروشندگان نیروی کار در آن از 3500 به 1200 نفر کاهش یافته است. جمعیت عظیم کارگران اخراجی دچارهولناک ترین وضعیت معیشتی هستند و مبارزات آن ها برای بازگشت به کار به هیچ نتیجه ای نرسیده است. حق اولاد، حق اضافه کاری، حق سختی کار و همه آنچه که بخش های پیوسته دستمزد نازل کارگران را تشکیل می دهد همه و همه قطع شده اند. دستمزدها به سطحی سقوط کرده است که حتی برای پایین ترین سطح زندگی یا برای نان بخور و نمیر هم کفاف نمی دهد. « مهدی راد» مدیر کارخانه نماد قدرت بی مهار سرمایه در لباس آدمیزاد است. او هر چه اراده می کند علیه توده های کارگر انجام می دهد و هر جنایتی که لازمه افزایش سود سرمایه است بر کارگران تحمیل می کند. او به جمعیت وسیعی از بیکار شدگان اعلام کرده است که  در شمار بازنشستگان یا بازخرید شدگان هستند. اما این شمار کثیر به اصطلاح بازنشسته و بیکار تا امروز حتی یک ریال حقوق دریافت نکرده اند.

خدایگان قدرت بی مهار سرمایه به همه این ها هم اکتفا نکرده است. او اینک تصمیم به تعطیل کل کارخانه و اخراج 1200 کارگر باقی مانده گرفته است. در شروع ماجرا اعلام کرد که کارخانه برای 2 ماه تعطیل خواهد بود. همه کارگران به محض شنیدن خبر دریافتند که توطئه ای عظیم در کار است. در وضعیت جاری جهنم سرمایه داری ایران کمتر کارگری است که چند و چون ترفندبازی ها و دسیسه پردازی های سرمایه داران را نداند و حدس نزند. کارگران کاغذ سازی پارس با داشتن تجربه تلخ همزنجیران خود در نیشکر هفت تپه و لوله سازی خوزستان بسیار خوب متوجه بودند که بحث 2 ماه تعطیل کارخانه نیرنگی برای تعطیل همیشگی شرکت و بیکارسازی مادام العمر آنان است. کارگران به همین دلیل در ضرورت واکنش حاد و شروع مبارزه وسیع و متحد تردید نکردند. آنان دست به اعتصاب زدند. جاده اندیمشک به اهواز را بستند و عبور و مرور وسایط نقلیه در این جاده مهم تجاری را قطع کردند. سرمایه داران و دولتمردان سرمایه در مقابل موج اعتراض کارگران سکوت را بر پاسخ ترجیح دادند. آن ها کوشیدند تا با سلاح سکوت و بی تفاوتی توفان خشم و عصیان کارگران را فرونشانند. چند روز بعد یعنی دوشنبه نهم شهریور کارگران در مقابل دفتر فرمانداری شهر دست به تحصن و تشکیل اجتماع زدند. آنان در همه این مدت خواستار جلوگیری از تعطیل کارخانه و تضمین اشتغال خود بودند و آگاهانه می کوشیدند تا شاید ترفند سرمایه دار را در نطفه خفه سازند. کارگران این را خوب درک کرده بودند که با تعطیل کارخانه تمامی توان اعمال قدرت علیه سرمایه داران از آن ها سلب می شود و از آن پس آنان نه متوقف کنندگان چرخه تولید و نه صاحبان قدرت لازم برای از کار انداختن چرخ سودسازی سرمایه بلکه مشتی توده بیکار خارج از میدان واقعی تقابل و اعمال قدرت خواهند بود. کارگران به همین دلیل دست به کار سازماندهی مقاومت مؤثرتر و نیرومندتر شدند و درست در پیچ و خم همین کشاکش ها بود که مالکان شرکت همان گونه که کارگران می پنداشتند پرده از توطئه سیاه کارگرکش خود برداشتند و از درون مقر قدرت  خود پیام دادند که کارخانه برای همیشه تعطیل می شود.

خبر تعطیل کارخانه کاغذ سازی پارس اینک در خانه تک تک کارگران شیون به پا کرده است. بسیاری از کارگران با شنیدن وقوع حادثه زار زار به گریه افتادند. خطر بیکاری و گرسنگی زن و فرزند هر روزنه امید به زندگی را در برابر چشمان آنان تاریک کرده است. همه از ضرورت مقاومت سخن می رانند و در این میان تمامی بحث بر سر این است که راه مقاومت و غلبه بر ترفندهای جنایتکارانه صاحبان سرمایه کدام است؟ تشخیص درست و پخته این راه تعیین کننده ترین  و سرنوشت ساز ترین مسئله روز کارگران کاغذسازی پارس است. به راستی چه باید کرد؟

آیا به دخالت نهادهای دولتی و اعجاز دولتمردان امید ببندیم؟ این فقط فاجعه است. کارخانه کاغذسازی پارس و نیشکر هفت تپه و لوله سازی خوزستان درمالکیت و مدیریت دولت سرمایه داری است و تمامی فجایعی که تا امروز بر سر کارگران آن ها رفته است توسط دولتمردان و عوامل آن ها برنامه ریزی شده است. انتظار گره گشایی از این نهادها دیگر حتی بردن شکایت از دزد پیش رئیس دزدان هم نیست. بلکه آه و ناله پر از استیصال و حقارت در بارگاه قدرت نیروها و کسانی است که مستقیماً ما را به منجلاب گرسنگی و ذلت پرتاب کرده اند. این نه راه بلکه بیراهه ای است که جز بلاتکلیفی و سرگردانی نتیجه ای ندارد.

برویم بنشینیم و از سندیکاسازی سخن بگوییم و به چند نفر فرصت طلب فرقه باز اجازه بدهیم که به نام ما و زیر پوشش چیزی به اسم سندیکای کارگری برای خود دفتر و دستکی راه اندازند؟! که این سندیکا و سرنشینان آن چه کنند و چه آشی برای ما بپزند؟ این کار بی تردید برای ما اشتغال و دستمزد و معیشت و نان فرزندان نخواهد شد و در بهترین حالت دکان کسب و کار عوام فریبانه ای برای مشتی سودجو و جاه طلب خواهد گردید. این حادثه در برخی جاها روی داده است و حاصل آن فقط سوء استفاده زشت از نام همزنجیران ما و گم وگورکردن قدرت پیکار توده های طبقه مان بوده است. این راه نیز به دنبال نخود سیاه رفتن است.

آیا به همین تحصن ها و راه بندان ها و تجمعات اعتراضی خشک و خالی تاکنونی بسنده کنیم و روزها پشت سر هم آن ها را تکرار نمائیم؟  بازهم کسی به داد ما نخواهد رسید. در این صورت، سرمایه داران و نهادهای دولتی آن ها در بهترین حالت سیاست صبر و انتظار در پیش می گیرند و می گذارند تا ما خسته و مأیوس و فرسوده شویم و دست از این کارها برداریم. صبرمی کنند تا زیر فشار یأس و خستگی و عجز صفوف متحد ما متلاشی شود و آنگاه در یک شبیخون جنایتکارانه باقی مانده مقاومت ما را هم  درهم می کوبند.

  پس چه باید بکنیم؟

راه هایی که تا این جا گفتیم و شاید هم بسیاری راه های مشابه دیگر در مجموع راه حل های آسانی به نظر می آیند. اما ما نه یکبار بلکه صدها بار و نه یک جا که در سراسر ایران آن ها را آزموده ایم و به نتیجه نرسیده ایم. فقط به همین اطراف خود کمی نگاه کنیم. همسرنوشتان ما در نیشکر هفت تپه همه این کارها و بسیار بزرگ تر از این ها را کردند. با جسارت و شهامت و اتحاد پرشکوه خود بارها جاده ها را بستند. به همه جا شکایت کردند. روزها به تحصن پرداختند. به چند نفر فرصت دادند که به نامشان سندیکا بسازند. آنان همچنان ادامه می دهند ولی تاکنون به هیچ نتیجه مطلوبی دست نیافته اند. حتی دستمزدهای معوقه خود را نگرفته اند. عین همین روند را همزنجیران دیگر ما در لوله سازی خوزستان، لاستیک البرز و صدرای بوشهر و بسیاری جاهای دیگر پشت سر نهادند ولی در هیچ کجا تا لحظه حاضر موفقیت مهمی به دست نیاورده اند و چشم اندازی هم برای کسب موفقیت در پیش روی آن ها دیده نمی شود. این راه ها همه تجربه های زنده مبارزات توده های طبقه ما در همین شرایط حاضر و روزهای گذشته و حال است.  

همزنجیران!

همه راه های بالا را رفته ایم و  همه چیز فریاد می زند که باید چاره ای دیگر اندیشید. باید به راستی خطر کرد و مراد از خطر کردن فقط استقبال از مرگ و رفتن جلو گلوله و آمادگی برای تیرباران نیست. پیداست که مبارزه با بیکاری و از گرسنگی نمردن همه این ها را دارد و باید پذیرای همه این ها بود. اما منظور ما از خطر کردن در اینجا نه این ها بلکه چیز دیگری است. باید به چاره پردازی های مهم تر و سخت تر و سهمگین تر روی کنیم. باید دست به کارهایی بزنیم که تا کنون کمتر به آن ها پرداخته ایم. همه ما می دانیم که برای مبارزه با بیکاری و نمردن از گرسنگی باید قدرت داشت و باید به طور واقعی اعمال قدرت کرد. ما باید سرمایه داران و دولت آن را ها به قبول خواسته های خود مجبور کنیم. این مسئله کلیدی پیکار روز ماست. اعتصاب و راه بندان و تحصن و راه پیمایی همه شکل های اعمال قدرت ما و راهکارهای بسیار کارسازی برای پیشبرد مبارزات ما هستند. اما کافی نیستند. این ها همه باید به یک محور مهم تمرکز و اعمال قدرت تعیین کننده پیوند بخورند تا بتوانیم صاحبان سرمایه و دولت را مجبور به پذیرش حرف های خویش کنیم. در این جا لازم است مجبور کردن سرمایه داران و دولت را اندکی بشکافیم. موضوع هیچ پیچیده نیست. اگر کارگران راننده جاده بندرعباس به مناطق مختلف ایران، در طول یک هفته دست از کار بکشند بخش اعظم مراکز کار و تولید در ایران به طور کامل از کار خواهند افتاد. به احتمال زیاد بسیاری از فروشگاه ها و تجارت خانه های مهم سرمایه داران هم تعطیل خواهد شد. صاحبان سرمایه و دولت آن ها چنین خیزشی را تحمل نخواهند کرد و در مقابل آن یکی از این دو راه حل را انتخاب خواهند کرد : یا متوسل به سرکوب می شوند و یا دست به عقب نشینی می زنند و مطالبات آنان را می پذیرند. در حالت دوم کارگران به طور موقت و در سطح انتظار روز به نتیجه رسیده اند و در حالت اول با خطر شکست مواجه می شوند. فکر کنید که به محض تهاجم نیروی سرکوب، کارگران تمامی پالایشگاه های نفت به حمایت از آن ها برخیزند و باز فکر کنید که کارگران برق همه شهرستان ها به دولت سرمایه اخطار کنند که در صورت سرکوب رانندگان حتماً برق همه کارخانه ها و دوایر دولتی را قطع خواهند کرد. بی تردید اگر چنین حادثه ای رخ دهد سرمایه داران و دولت مجبور به عقب نشینی و قبول خواسته های کارگران می شوند. چراچنین است؟ زیرا اولاً کارگران راننده با اعمال قدرت به روند کار و تولید سود سرمایه مستقیم حمله کرده اند. آنان چرخ کار و تولید را از کار انداخته اند و این وضع برای صاحبان سرمایه و دولت قابل تحمل نیست. ثانیاً رانندگان کامیون های جاده بندرعباس دست تنها نمانده اند و از حمایت نیرومند همزنجیران خویش در نفت و گاز و برق و آب و خودروسازی و جاهای دیگر برخوردار شده اند. ما برای مجبورساختن دولت به قبول خواسته هایمان به این هر دو عامل سخت نیاز داریم. باید اولاً محور واقعی تمرکز قدرت علیه سرمایه را درست انتخاب کنیم و در شرایط کنونی ما تصرف کارخانه برای کارگران کارخانه های در حال تعطیل را مناسب ترین محور اعمال قدرت می دانیم. عده ای معنای این حرف را درست نمی فهمند و آن را به صورت بسیار وارونه ای برداشت می کنند. تصور آنان این است که تصرف کارخانه یعنی گرفتن ساختمان کارگاه و بعد دست روی دست گذاشتن و سرگردان ماندن که ای وای چه خاکی به سر خود بریزیم!! کو مواد اولیه؟ پول از کجا بیاوریم و کارخانه را چگونه راه اندازیم؟ کسانی که این چنین می پندارند معنای مبارزه طبقاتی را درک نکرده اند و قادر به فهم جنبش کارگری و ظرفیت پیکار توده های کارگر نیستند. معنای واقعی تصرف کارخانه نه آنچه که اینان می پندارند بلکه چیز کاملاً متفاوت دیگری است. اولا ما تصرف کارخانه را به عنوان یک اقدام محلی و در سطح این یا آن کارخانه در اینجا و آنجا مطرح نمی کنیم. منظور ما از تصرف کارخانه های در معرض تعطیل اقدام همزمان سراسری در سطح حداقل ده ها کارخانه در سطح کشور است. ثانیا این اقدام درست به دلیل سراسری بودن و گستردگی آن می تواند و باید دولت را تحت فشار بگذارد تا مواد اولیه و سایر نیازهای این کارخانه ها  در اختیار کارگران گذارد. این کار را هم اکنون دولت دارد می کند، منتها برای سرمایه داران این کارخانه ها و نه برای کارگران. قدرت سراسری کارگران تصرف کننده کارخانه ها در صورتی که موفق به جلب حمایت بخش های مهم وکلیدی طبقه کارگر شود می تواند دولت را مجبور کند که امکاناتی را که هم اکنون در اختیار سرمایه گذاران می گذارد به طور رایگان در اختیار کارگران بگذارد. ثالثا اقدام همزمان دیگری که باید توسط کارگران انجام گیرد دعوت از تمام مردم – نه فقط مردم ایران بلکه مردم سراسر جهان – برای دادن سفارش تولید کالا به آن ها و پیش پرداخت وجوه این سفارشات به حساب کارگران است. بدین سان، کارگران می توانند این کارخانه ها را راه بیندازند و از بیکاری خود جلوگیری کنند. درعین حال، در یک چشم انداز کلان تر و گسترده تر، تصرف کارخانه های درحال تعطیل درواقع نقطه عطف تبدیل مبارزه تدافعی کارگران به مبارزه تهاجمی آنان علیه سرمایه و دولت آن است.  کارخانه، حتی کارخانه های در حال تعطیل، دنیایی سرمایه در دست مالکان آن است. سرمایه داران حاضر به رها ساختن این سرمایه ها نیستند. همه تلاش آن ها این است که این ها را در جاهای دیگر و در حوزه های بسیار پرسودتر سرمایه گذاری کنند. بنا براین، تدارک تصرف این کارخانه ها از سوی ما بازگشای یک میدان واقعی و گسترده پیکار علیه صاحبان آن ها و طبعا دولت مدافع آنان است. وقتی ما به طور متحد و قدرتمند دست به تصرف کارخانه می زنیم بسیار فرق می کند با این که مثلاً  در جایی تحصن کنیم یا حتی این جا و آن جا به طور موقت به بستن یک جاده اقدام کنیم. تصرف کارخانه شروع واقعی یک حمله و گرفتن سنگر در قلب قدرت سرمایه است. اما تا این جا فقط نقطه شروع کار است و تازه همین نقطه شروع دنیایی تدارک و آمادگی و زمینه سازی قبلی لازم دارد. برای تصرف کارخانه باید پیش از آن در یک تشکل شورایی نیرومند متحد و متشکل شد. باید شورا را ظرف اعمال قدرت علیه سرمایه ساخت. شورا را می سازیم و همه ما به عنوان آحاد متحد فعال و دخالتگر شورا سراغ همزنجیران خویش در جاهای دیگر، در مراکز استخراج و تولید و پالایش نفت، در شبکه های سراسری برق و آب ، در شبکه های حمل ونقل، در خودروسازی ها و مراکز تولید فولاد و پتروشیمی و لاستیک، در معادن و بیمارستان ها و مدارس سراسر کشور، می رویم. همه راه می افتیم و برای همراه ساختن کارگران مراکز دیگر تلاش می کنیم. فراموش نکنیم که بخش عظیمی از آن ها وضعیت خودِ ما را دارند و فریاد کمک خواهی ما عین حرف دل آنان نیز هست.

همزنجیران!

راه مبارزه ما از این گردنه های صعب العبور می گذرد. منظور ما از خطر کردن، پیمودن همین راه سخت و صعب العبور است. تکرارآزموده های شکست خورده خطا است. چاره دیگر باید جست. باید« مطالبات پایه ای طبقه کارگر ایران» را به نقطه عزیمت مبارزه سراسری و متشکل خود علیه سرمایه تبدیل کنیم و برای اتحاد سراسری شورایی حول این منشور تلاش کنیم و از درون همین تلاش و پیکارعلیه سرمایه کارخانه های در حال تعطیل از جمله کارخانه کاغذ سازی پارس را به تصرف خود درآوریم.  
کارگران علیه سرمایه متشکل شویم !

برای جلوگیری از بیکاری، کارخانه های درمعرض تعطیل را به تصرف خود درآوریم !

کمیته هماهنگی برای ایجاد تشکل کارگری (منطقه تهران)

10 مهر 87

93- منصور اسانلو با دستبند و پابند :

به گزارش سایت " کانون مدافعان حقوق کارگران ، در تاریخ 10 مهر 87 ؛ منصور اسانلو رئیس هیات مدیره شرکت واحد که دوران محکومیت پنج ساله خود را به خاطر فعالیت های کارگری در زندان طی می کند دو روز پیش درحالی که او را همانند زندانیان خطرناک دست بند و پابند زده بودند برای ادامه معالجه به بیمارستان لبافی نژاد آوردند. منصور اسانلو درماه گذشته به دلایل نامعلوم به زندان گوهر دشت منتقل شد او در حالیکه از ناراحتی های قلب وریه رنج می برد در این زندان شرائط بسیار سختی را مي گذراند. بر طبق اطلاع بر خلاف توصيه پزشكان مبني بر بستري شدن اسانلو، مقامات زندان با اين امر مخالفت كرده و او را با حالت بسيار نامناسب به زندان بازگرداندند.

94- مصوب دولت درباره پرداخت جرايم پرورش دهندگان ميگو اجرا نشده است :

 تهران- خبرگزاري کار ايران در تاریخ 10 مهر 87 ؛ رييس اتحاديه شرکت‌‏هاي پرورش ميگو سيستان و بلوچستان از رئيس سازمان شيلات، وزراي کار وامور اجتماعي و جهاد کشاورزي خواست تا هر چه سريعتر در خصوص پرداخت جرايم بانکي پرورش دهندگان ميگو تشکيل جلسه دهند.
به گزارش "ايلنا"، کيان رهبران با تاکيد دوباره بر اجرا نشدن مصوبه هيات دولت که در رابطه با پرداخت جرايم پرورش دهندگان ميگو به تصويب رسيده بود، گفت: چنانچه اين مصوبه اجرا نشود به زودي تمامي پرورش دهندگان فعلي ميگو از ادامه فعاليت در اين رشته اقتصادي منصرف مي‌‏شوند.
وي افزود: درحال حاضر تنها در استان سيستان و بلوچستان هزار نفر به صورت مستقيم درحوزه پرورش ميگو مشغول به فعاليت هستند.
به گفته رهبران، کمبود نقدينگي در حال حاضر باعث شده تا امسال پرورش دهندگان ميگو با مسايلي چون شيوع بيماري بين ميگوها مواجه شدند.
وي افزود: شرايط پيش آمده در حالي است که امسال پرورش دهندگان ميگو به اعتبار اين مصوبه فعاليت خود را توسعه داده‌‏اند.
پايان پيام

95- هجوم نیروی سرکوب به کارگران پرریس:

اعتصاب کارگران کارخانه پرریس سنندج همچنان ادامه دارد. روزهای متوالی تحصن کارگران در مقابل اداره کار مطابق معمول به هیچ نتیجه ای نرسیده است. نهادهای دولتی چنان که سرشت و سنت کار آن هاست نه فقط در مقابل فریاد و اعتراض کارگران هیچ واکنش موافقی نشان نداده اند بلکه با تمامی توان و ترفند دست به کار تبانی با کارفرمایان برای به شکست کشیدن مبارزات کارگران بوده اند وهستند. کارگران معترض و اعتصابی بار دیگر تجمعات اعتراضی خود را به درون کارخانه منتقل کرده اند و همچنان بر ادامه مبارزه و مقاومت پای می فشارند. تضمین اشتغال و پرداخت دستمزدهای معوقه در صدر مطالبات کارگران قرار دارد.  روز نهم مهرماه سرمایه دار مالک شرکت  از نیروی پلیس و دستگاه های سرکوب سرمایه برای متفرق کردن کارگران کمک خواست و سرکوبگران نیز بی درنگ در پاسخ به تقاضای وی راهی کارخانه شدند و کارگران معترض را در محاصره خود گرفتند. کارگران مقاومت کرده و شعارهای همیشگی خویش را بازهم با صدای بلند تکرار کرده اند. آنان تأکید کرده اند که از تعطیل شدن کارخانه جلوگیری خواهند کرد. به اعتصاب و سایر اشکال اعتراض ادامه خواهند داد و در برابر فشار و توطئه و سرسختی کارفرما و دولت  دست از مبارزه  برنخواهند داشت.

10مهر 87

 

96- از زبان یکی از کارگران صندوق نسوز کاوه:

.... به ما گفتند که به خاطر ماه رمضان و تولد امام حسن!! 4 کیلو گوشت گوسفند به هر کارگر می دهند. اما ندادند و گفتند به جای آن 12 لیتر روغن مایع به شما می دهیم. تازه اگر می دادند، تفاوتش همه اش 15 هزار تومان می شد که هیچ تکانی به هیچ کجای دنیای بدبختی های ما نمی داد. اما حتی این نیز کلاه برداری و عوام فریبی بود.

الان مدتی از ماه مهر می گذرد اما ما هنوز حقوق ماه شهریور را نگرفته ایم و معلوم هم نیست چه زمانی به ما پرداخت خواهد شد. 4 کیلو گوشت صدقه شان پیشکش. دستمزدهای سنار سی شاهی مان را هم نمی دهند.

چهار ماه آکورد طلبکاریم و هر چه اعتراض می کنیم تا حالا یک ریال آن را پرداخت نکرده اند. همه اش زورگویی است. مدیریت جدید کارخانه به جای دادن تسهیلات همان حداقل امکانات دوره های قبل ما را هم که با خون دل به دست آورده بودیم یکسره تار و مار کرد و به باد هوا داد.

در حال حاضر اعلام کرده اند که حتی سرویس های ایاب و ذهاب ما را هم تا نصف کاهش خواهند داد. انجام این کار برای ما فاجعه است. در کارخانه فردی به نام وحیدی مدعی است که نماینده کارگران است اما همه می دانند که او نماینده و مزدور کارفرما است. همین آقای وحیدی همراه صاحبان کارخانه در تدارک کاهش سرویس های حمل و نقل هستند. با اجرای این طرح، اتوبوس ها به طور مثال وسیله ایاب و ذهاب ما باید دور تهران را چرخ بخورد و سپس بیاید وارد مسیر میدان خراسان و امام حسین شود و ما را به کارخانه برساند. آن ها با نصف کردن تعداد اتوبوس ها یک دنیا صرفه جویی می کنند و ما در عوض باید هر روز ساعات بیشتری از شبانه روز را را مفت و مجانی صرف دویدن برای رسیدن به اتوبوس کنیم. این وحیدی به حق آدم خائنی است. زیر نام نماینده کارگران!! فقط به کارفرمایان خدمت می کند و  آنچه آنان می خواهند بر ما تحمیل می کند.

سرمایه داران صاحب کارخانه در هر مهمانی که برای عیش و نوش خود و شرکایشان برگزار می کنند میلیون میلیون خرج می کنند. در چنین مواقعی  صرفه جویی یادشان می رود. اما وقتی پای وسیله ایاب و ذهاب کارگر پیش می آید، یک باره همه چیز را به تیغ صرفه جویی می سپارند و قلع و قمع می کنند. وضعیت ما بسیار وحشتناک است و هر روز از روز پیش بدتر می شود.

10 مهر 87

97- حل مسال کودکان خيابانی تهران باعوض کردن تعريف کودک خيابانی :

به گزارش سایت تابناک  و به نقل از سایت گزارشگران در تاریخ 10 مهر 87 آمده است : بخش زيادى از جلسه روز سه شنبه شوراى اسلامى شهر تهران را بحث داغ جمع آورى متکديان به خود معطوف کرد که اعلام رسول خادم در خصوص اينکه "تهران کودک خيابانى ندارد" توجه رسانه ها را به خود جلب کرد.

به گزارش خبرنگار اجتماعى ايرنا، رسول خادم در بخشى از سخنان امروز خود در شوراى اسلامى شهر تهران با اشاره به مباحث صورت گرفته در بحث متکديان، کودکان کار، خيابانى و بى خانمان ها گفت: ما در تهران کودک خيابانى نداريم و اين در حالى است که در رسانه ها دائما به اين موضوع اشاره مى شود.
وى تصريح کرد: ما در ايران کودک در معرض آسيب و آسيب ديده داريم و کودک خيابانى به کسى اطلاق مى شود که در خيابان به دنيا آمده در خيابان زندگى کند و در خيابان بميرد!
** در جريان بررسى لايحه تشکيل شوراى نظام هماهنگى شهر تهران احمد مسجد جامعى رييس کميسيون فرهنگى شوراى شهر خواستار حضور شهردار تهران در جلسات هيات دولت شد و اظهارداشت: حضور شهردار تهران در جلسات دولت، به عنوان نماينده دستگاه هاى اجرايى مديريت شهري، مى تواند زمينه تشکيل و تحقق به مديريت واحد شهرى را فراهم کند.
مسجد جامعى گفت: خيلى از چالش هايى که از طريق رسانه ها مچ گيرى و به دولت منتقل مى شود ناشى از فاصله ها بوده که در نزديکى فيزيکى بيشترى با دولت و مجلس قابل حل است!
** بحث طولانى اعضاى شوراى اسلامى شهر تهران در تصويب کمک به آزادى زنان زندانى تهران اعتراض برخى اعضاى شوراى شهر را در پى داشت که از آن دست حبيب کاشانى با بيان اينکه نبايد اين موضوع را خيلى پيچيده کرد گفت: وى براى يک ميليارد تومان اين ميزان کنکاش و کميته ايجاد کردن و لازم نيست و به معناى بى اعتمادى به مجرى آن يعنى شهردارى است.

کاشانى افزود: شهردار مى توانست بدون اطلاع شورا براساس اختياراتى که دارد اين پول را براساس ماده 17 قانون بودجه به شهردارى تا 25 ميليون تومان به افراد حقيقى کمک مالى کند و اتفاقى هم نيفتد اما اين کار را نکرده و حالا لازم نيست اين قدر روى اين موضوع حساس شويم.

98- بعد از 30 سال کار در شرکت پيمانکاري
کارکنان شرکتي دانشگاه علوم پزشکي چهارمحال و بختياري بلاتکليفند :

تهران- خبرگزاري کار ايران در تاریخ 10 مهر 87 ؛ رئيس کانون هماهنگي شوراهاي اسلامي کار استان چهارمحال و بختياري از بلاتکليفي يک هزار و 200 نفر از کارکنان شرکتي دانشگاه علوم پزشکي استان خبر داد.


حجت الله سليمي در گفت‌‏وگو با خبرنگار گروه کارگري "ايلنا"، افزود:‌‏ در بين اين کارگران افرادي با سوابق 25 و 30 سال وجود دارند.
وي با بيان اينکه دانشگاه علوم پزشکي استان چهارمحال و بختياري داراي ده شوراي اسلامي کار در واحدهاي زيرمجموعه خود است، گفت: وزارت بهداشت نامه‌‏اي را براي تعيين تکليف نيروهاي شرکتي به دانشگاه استان ارسال کرده بود اما پس از مدت اندکي نامه‌‏اي ديگر مي‌‏آمد که دانشگاه فعلاً بايد صبر کند و اقدامي در زمينه انجام ندهد.
او گفت: شرکت پيمانکار طرف قرارداد با دانشگاه علوم پزشکي چهارمحال و بختياري رابطه خاصي با کارگران ندارد، فقط در مناقصه سالانه برنده مي‌‏شود و مبلغ 40 ميليون تومان را از دانشگاه دريافت مي‌‏کند.
در همين خصوص پرويز سلطاني، رئيس سازمان کار استان چهارمحال و بختياري تبديل وضعيت کارگران شرکتي به قراردادي را از اختيارات بالاترين مقام اجرايي دستگاه مربوطه ذکر کرد و گفت:‌ سازمان کار در اين زمينه نمي‌‏تواند کاري انجام دهد.
او تصريح کرد: کاري که سازمان کار استان توانست براي کارکنان دانشگاه علوم پزشکي چهارمحال و بختياري انجام دهد اجراي طرح طبقه‌‏بندي مشاغل بود.
سلطاني با بيان اينکه کارشناسان روابط کار سازمان کار استان يک ماه وقت صرف صدور طرح طبقه‌‏بندي مشاغل 1200 نفر از کارکنان دانشگاه علوم پزشکي استان کردند، گفت: اگر دانشگاه از اجراي اين احکام طفره رود، کارگران مي‌‏توانند با مراجعه به سازمان کار احکام صادره را براي اجرا به دادگستري استان ببرند.
وي گفت: براساس طرح طبقه‌‏بندي مشاغل، دانشگاه موظف است مابه‌‏التفاوت سال‌‏هاي گذشته کارکنان شرکتي را نيز پرداخت کند.
پايان پيام

99- رييس سازمان تامين اجتماعي کاشان:
پرداخت حقوق مستمري بگيران با مشکل روبرو خواهد شد
:

اصفهان- خبرگزاري کار ايران در تاریخ 10 مهر 87 ؛ عدم پرداخت حق بيمه کارخانجات بحران‌‏زده شهرستان کاشان، در آينده پرداخت حقوق مستمري‌‏بگيران را با تهديد مواجه خواهدکرد.
رئيس سازمان تامين اجتماعي شهرستان کاشان در گفت‌‏وگو با خبرنگار "ايلنا" با بيان اين مطلب گفت:‌ عدم پرداخت حق بيمه کارخانجات نساجي، ريسندگي و بافندگي، مخمل و ابريشم و صنايع راوند کاشان به سازمان تامين اجتماعي در آينده پرداخت حقوق مستمري بگيران را با تهديد مواجه خواهد کرد.
وي گفت: سازمان تامين اجتماعي کشور در چند سال اخير بيشترين خدمات را به شرکت‌‏هاي بحران‌‏زده شهرستان کاشان نموده است.
شعباني زاده گفت: در اين مدت تنها سه هزار نفر از شرکت ريسندگي و بافندگي کاشان بازنشسته شده‌‏اند که سازمان ماهيانه بيش از يک ميليارد و 400 ميليون تومان بابت حقوق ماهيانه به آنها پرداخت مي‌‏نمايد و اين در حالي است که در طول ده سال گذشته حتي يک ريال نيز بابت حق بيمه به سازمان پرداخت ننموده‌‏اند و انتظاراتي فراتر از قانون نيز از سازمان دارند.
وي خاطر نشان کرد:‌ سازمان تامين اجتماعي کاشان در ايجاد امنيت و کاهش تنش‌‏ها در اين شهرستان نقش موثري را ايفا نموده است.
شعباني‌‏زاده تصريح کرد:‌ نرخ بيمه بيکاري در اين شهرستان در طول فعاليت دولت نهم 40 درصد کاهش داشته است و تعداد هزار و سيصد و پنجاه نفر در اين شهرستان از سازمان، بيمه بيکاري دريافت مي‌‏نمايد.
وي تعداد بانک‌‏هاي رفاه کارگران موجود در شهرستان کاشان را کافي ندانست و گفت: تنها چهار بانک رفاه کارگران و يک پست بانک جهت بيمه شدگان وجود دارد و سازمان جهت رفع اين مشکل تمهيداتي را جهت رفاه حال بيمه شدگان و مستمري بگيران در دست پيگيري دارد.
رئيس سازمان امنيت اجتماعي کاشان آمار بيمه شدگان در اين شهرستان را پنجاه و سه هزار نفر و مستمري بگيران را چهارده هزار نفر اعلام کرد.
پايان پيام

100 - اعتراض رانندگان کامیون در قزوین:

به دنبال اعتراض کارگران راننده دراهواز جمعیت کثیری از رانندگان کامیون در سایر شهرها از جمله قزوین نیز دست به اعتراض زدند. مشکلات کارگران راننده در همه جا یکسان است. واگذاری پایانه های حمل و نقل به دلالان و سرمایه داران خصوصی جدید با فشارهایی بسیارسنگین بر روی سطح دستمزد و معیشت رانندگان همراه شده است. صاحبان جدید پایانه ها بهای حمل و نقل کالاها را به صورت سرسام آوری بالا برده اند و همزمان میزان درآمد و دستمزد کارگران را به شدت تنزل داده اند. اینان، به طور مثال، تعرفه های 280 هزار تومانی حمل بار را تا رقم 450 هزار تومان و گاه بیشتر افزایش داده و بدین سان میزان سود خود را عملاً تا دو برابر سابق ارتقا داده اند. آنان به این نیز اکتفا نکرده و با تنزل دستمزد کارگران در قبال حمل هر محموله کالا بازهم سودهای بسیار انبوه تری را به سوی خود سرازیر ساخته اند.

رانندگان کامیون در پایانه قزوین نیز همچون سایر همزنجیران خود در اهواز و مشهد دست به اعتراض زده اند. پاسخ کارفرمایان به آن ها این است که ما سرمایه دار و صاحبان جدید این پایانه ها هستیم. ما اختیار تام داریم که هر تصمیمی را اتخاذ کنیم و هیچ کس و هیچ نهادی حق هیچ نوع دخالتی را در امور ما ندارد. سرمایه داران جدید با سوء استفاده ه از نیاز کارگران راننده به اشتغال تلاش دارند تا رقابت وسیعی را در میان آنان برای گرفتن بار سازمان دهند و از این طریق نیز بر سطح دستمزدهای آن ها حداکثر فشار را وارد سازند. در پایانه قزوین حدود 4000 راننده کامیون کار می کنند. رانندگان به این وضعیت سخت اعتراض دارند و خواستار الغای کامل تمامی شرایط وتصمیمات ظالمانه وضدکارگری اخیر صاحبان سرمایه هستند.

10 مهر 87

 

101- عسلويه، اردوگاه كار اجباري مدرن :

عسلويه، نامي كه ديگر نام آشناست،  نامي يادآور دو دسته صفات و ويژگي متضاد; استثمار شدن و استثمار كردن، پول و ثروت، فقر و تنگدستي،  آزادي و بردگي،‌ كار و سرمايه، بهشت و جهنم و ... .

منطقه اي در جنوبي ترين نقطه استان بوشهر با دارا بودن 7 % منابع گاز دنيا و پروژه هاي گوناگون و فراوانش. پروژه هايي كه اگر بنا به گفته مديران به بهره برداري برسند ثروت‌هاي كلاني را نصيب سرمايه داري مي كند، پس شب و روز آمار موفقيت‌ها و پيشرفت كار را از رسانه‌هايشان تبليغ مي كنند و افق توسعه و پيشرفت را نويد مي دهند; توسعه سرمايه داري و نماياندن يك چهره آن.

 احداث و را ه اندازي پالايشگاه ها، نيروگاه ها، ‌بزرگراه‌ها، فرودگاه، اسكله‌ها، رستوران‌ها و ... همه و همه روي زيبا و قشنگ عسلويه را مي نمايانند كه بيانگر توسعه سرمايه‌داري و بهشت سرمايه‌داران و كارفرمايان است. اما عسلويه چهره و روي ديگري هم دارد، روي واقعي و صد البته زشت، چهره‌اي كه بازتاب زندگي و شرايط كار كارگران است; كارگراني با صورت هاي سوخته و اندام هاي نحيف، حقوق و دستمزدهاي بسيار نازل، خوابگاه‌هاي  بي روح و بي امكانات، افق هاي تاريك و مبهم و محروميت و محروميت و ... .

بايد عسلويه بوده باشي و زندگي و كار در عسلويه را تجربه كرده باشي تا 12 ساعت كار طاقت فرسا در گرماي 50 درجه و رطوبت گاه بالاي 70% قابل درك باشد و ديگر ديدن كارگراني كه بطري هاي آب سرد پيچيده در گوني را به كمر بسته اند و گه گاه از شدت كار از هوش مي روند برايت غير عادي به نظر نيايد. گاه يافتن سايه‌اي اندك براي در امن ماندن از شدت آفتاب همراه با ليواني آب خنك آرزويي دست نيافتني مي شود.

اينجا هم استبداد سرمايه بي كم و كاست و حد و مرز حكم مي‌راند و كارگران هم فقط بايد كار كنند و دم بر نياورند. اينجا هم  به يمن و بركت توسعه سرمايه داري! ، دستمزدها هم به حداقل رسيده، يعني همان ميزاني كه نمايندگان كارفرما و دولت براي زنده نگه داشتن كارگران تعيين كرده اند. بيكاري هاي گسترده كارگران جوان و اغلب بدون مهارت  بسياري را به اميد يافتن شغل به عسلويه كشانده و ناچار به هر دستمزدي تن مي دهند.

اينجا هم  طنز آزادي از زبان مناديان آن تبليغ مي شود و قانون اقتصاد سرمايه‌داري توجيه گر است; قانون عرضه و تقاضا در بازار كار; كارگر آزاد است و مي تواند نيروي كارش را گرانتر بفروشد يا اصلا نفروشد و كار نكند.

كارگران بي پناه و اما خوشبختي كه كاري پيدا كرده اند شبها را در كمپ‌هايي كوچك و بزرگ اسكان داده اند، كمپ‌هايي با اطاق‌هاي كوچك و سيماني و مرطوب بدون هيچ امكاناتي تفريحي، نه تلويزيوني و روزنامه‌اي و نه وسيله سرگرمي سالمي; بخش بزرگي از آنان براي ماهها مجبورند در عسلويه بمانند و جان بكنند، شيره جانشان مكيده شود و ارزش اضافي بيشتري توليد كنند تا اندك پولي جمع كنند و پيش زن وبچه هايشان برگردند، تازه اگر جزو كارگران خوش شانسي باشند كه پايان ماه دستمزدشان را گرفته باشند.

مواد مخدر به وفور و به راحتي مصرف مي شود به گونه‌اي كه بنا به گفته كارشناسان بهداشت منطقه، بيش از 50% معتادان عسلويه براي اولين بار در عسلويه به مواد مخدر روي آورده اند.

هر از چند گاهي كارگران يك شركت نسبت به وضعيتشان و اغلب نسبت به نپرداختن دستمزدهايشان از سوي كارفرما دست به اعتراض و اعتصاب مي‌زنند، گاه پيروز مي‌شوند و گاه شكست مي‌خورند و همچنان بردگي و استثمار ادامه دارد.

وضعيت و شرايط و حتي آينده كارگران عسلويه نااميد كننده است. نه تشكلي و نه حتي نطفه‌هاي هيچ نوع تشكل كارگري‌ای موجود نيست. فعالان كارگري و كارگران پيشرو مانده‌اند و كوهي از كار و تلاش در ميان كارگران با فرهنگ‌هاي مختلف و وي‍ژگي كار پروژه اي .

 

عسلويه به معناي واقعي جهنم است و تضاد كار و سرمايه به عيان ترين شكلش نمايان است. اينجا عسلويه است، اردوگاهي براي كار به شكل اجباري و استثمار به شيوه مدرن و امروزيش.

فردين نگهدار

عسلويه – 11/07/1387

102- « نماینده کارگر فقط یک عنوان فریبکارانه است»

یکی از کارگران استان قم می گوید: « من 8 ماه است که نماینده کارگران هستم. سرمایه داران نه فقط هیچ محلی به هیچ حرف من نمی گذارند بلکه اصلاً مرا آدم حساب نمی کنند و حاضر نیستند در هیچ زمینه ای حتی یک ثانیه به حرف های من گوش کنند. من باید بر اساس مسؤلیت خود به جلسات مختلف بروم و دردهای كارگران را منتقل کنم. اما هیچ ارگانی هیچ گاه هیچ دعوت نامه ای برای من ارسال نمی کند. در تمامی این 8 ماه مرا حتی به یك جلسه هم راه نداده اند. نه اداره كار و نه خانه كارگر و نه ارگان های دیگر هیچ کدام وجود مرا قبول ندارند. كارخانه هیچ ساعتی مرخصی به من نمی دهد که بتوانم دنبال کار کارگران بروم.از جانب مراكز دولتی هم اصلاً دعوت نمی شوم. نماینده کارگر بودن یک عنوان فریبکارانه است که صاحبان سرمایه ساخته اند تا بساط عوام فریبی خود را تکمیل کنند. اصلا معلوم نیست که من برای دفاع از حقوق کارگران باید به کجا رجوع کنم. می گویند اداره کار محل رجوع شکایت ها است. اما این اداره به طور واقعی دشمن ما کارگران و حامی بسیار جان سخت کارفرمایان است. 

منبع: انجمن دفاع از كارگران و بیكاران  ( نقل به مضمون با تلخیص)

 

11 مهر 87

 

103- کشته شدن دو کارگر بر اثر برق گرفتگی در عسلویه :

به گزارش سایت سلام دمکرات در تاریخ 11 مهر 87 آمده است : علیرضا بابائی کارگر روزمزد شرکت پیمانکاری رنگ و عایق از شرکتهای زیر مجموعه شرکت رامشیر در پالایشگاه فازهای 9 و 10 عسلویه به علت برق گرفتگی کشته شد. کارگران نسبت به برق دار بودن بدنه کولرهای خوابگاه ها به مسئولان کمپ هشدار داده بودند، اما مسئول کمپ و مسئولان شرکت رامشیر هیچ اقدامی برای ایمن ساختن کولرها انجام ندادند.

104- یک کشف محیرالعقول تاریخی : «تهران کودک خیابانی ندارد» !!

چند سال پیش دولت سرمایه داری ایران با راه انداختن یکی از عظیم ترین حمام خون های تاریخ، چندین هزار زندانی سیاسی را درعرض چند شبانه روز تسلیم جوخه های مرگ کرد و درپی آن اعلام کرد که ایران اصلاً زندانی سیاسی ندارد!! در سال 1360 رئیس مجلس وقت سرمایه نیز که حتی از سوی رقبای قدرت کنار دستش به بلع سیری ناپذیر و تصاحب لحظه به لحظه غول های عظیم مالی و صنعتی اشتهار یافته بود در نماز جمعه تهران اعلام کرد که مادر پیر مفلوکش بی کلفت مانده است زیرا ثروت و تنعم و رفاه و امکانات معیشتی و اجتماعی آن چنان از سر و کول توده های کارگر ایران بالا رفته است که در هیچ کجا هیچ کس حاضر به کلفتی نیست!! رئیس جمهوری و کل دولتمردان دیگر این نظام هم این روزها مکرر و بی امان در چهارگوشه دنیا فریاد می زنند که بیایید به شیوه ما فقر را ریشه کن کنید و ما در اجرای عهد الهی و رسالت آسمانی خود چنین کمکی را از شما دریغ نخواهیم کرد!! آقایان بوش، بلر، گوردون و سارکوزی نیز هدف تمامی جنگ های بشرسوز کنونی را آزادی انسان ها و اعطای دموکراسی به کشورها اعلام می کنند. فهرست این خزعبلات بسیار مسخره و چندش بار نمایندگان فکری و سیاسی سرمایه  به طور قطع  مثنوی هفتاد منی خواهد شد. سخنان اخیر آقای رسول خادم عضو شورای اسلامی شهر تهران هم در درون همین فهرست هفتاد منی جای خاص خود را دارد. او در یکی از جلسات این شورا در میان بهت و حیرت 70 میلیون سکنه جهنم سرمایه داری ایران اعلام کرده است که در کشور ایران اصلاً هیچ کودک خیابانی وجود ندارد!! رسول خادم در تشریح و اثبات ادعای خویش هم هیچ کوتاهی نکرده است. او گفته است : «کودک خیابانی کودکی است که حتماً در خیابان متولد شده باشد و حتماً در خیابان هم مرده باشد»!! ایشان اضافه کرده است که سندی در دست نیست که چند میلیون کودک کارتن خواب مشغول گدایی در حاشیه کوچه ها و خیابان های ایران حتماً مصداق تعریف مکشوفه بالا باشد. رسول خادم به احتمال خیلی زیاد به خاطر این کشف محیرالعقول منبعث از بالاترین سطح ذکاوت و استعداد تفویض شده از بارگاه الاهی سرمایه از متولیان داخلی و خارجی این نظام جایزه ویژه « کاشفان نخبه» را دریافت خواهد کرد. اعطای این جایزه بزرگ تاریخی به وی به طور خاص از این بابت صورت می گیرد که معضل کودکان خیابانی در ایران نیز پدیده ای پایان یافته تلقی خواهد شد و دولت سرمایه داری ایران از این تاریخ به بعد در شمار دولت های سرمایه داری بهینه فاقد کودک خیابانی قرارخواهد گرفت.

11 مهر 87

 

105- بلاتکلیفی کارگران دانشگاه چهارمحال و بختیاری:

بیش از 1200 کارگر در اسارت شرکت های مقاطعه کاری مجبور به کار برده وار روز به روز برای دانشگاه علوم پزشکی استان چهارمحال و بختیاری هستند. بسیاری از این کارگران حدود 25 تا 30 سال  توسط همین شرکت های آدم فروشی موسوم به مقاطعه کاری به هولناک ترین شکل مورد استثمار قرارگرفته اند. آنان در تمامی این سال ها به طور موقت و بدون هیچ نوع تضمینی برای اشتغال فردای خویش کار کرده اند. عمر کاری این 1200 کارگر اکنون به طور واقعی به پایان رسیده است. اما آنان همچنان بدون هیچ پشتوانه، بدون هیچ امیدی به کار روز بعد خویش، در لابه لای موج وحشت و هراس ناشی از بیکارسازی و گرسنگی و ذلت و سیه روزی ناشی از آن کار می کنند. بخش اعظم این کارگران در همین روزها و در آینده بسیار نزدیک زیر فشار فرسایش  ناشی از کار مرگبار سی ساله آخرین رمق تلاش و آخرین شانس فروش نیروی کار را هم از دست می دهند و هیچ سرمایه داری حتی استثمار آن ها را نیز به صرفه نخواهد دید. همه این کارگران در آستانه پرتاب به برهوت گرسنگی و مرگ ناشی از نداری و فقر هستند. کل عمرشان قطره قطره در کشتزار سوداندوزی سرمایه داران آب شده و سودهای کلان برای مالکان دولتی و خصوصی سرمایه خلق کرده است. 1200 کارگر بلاتکلیف  اینک در چنین وضعیتی بدون داشتن هیچ نوع روزنه امیدی به زندگی زانوی غم به سینه می فشارند و فریاد اعتراض جگرخراش آنان گوش هیچ سرمایه دار یا هیچ دولتمرد نظام سرمایه داری را نمی آزارد. اداره کار در پاسخ اعتراضات آنان می گوید که هیچ کاری از دستش ساخته نیست. سرمایه داران خونخوار مالک شرکت پیمانکاری اصلاً با آن ها حرف نمی زنند و دانشگاه علوم پزشکی چهارمحال و بختیاری آن ها را موجودات قابل گفتگو تلقی نمی کند. سرمایه داران چنین می کنند و آنچه می کنند مقتضای بسیار طبیعی سرشت آن ها و سرشت سرمایه است. آن ها یکه تاز و بی هیچ پرس و جو به همه این جنایات دست می زنند، زیرا قدرت دارند و سئوال این است که کارگران چه کار باید بکنند؟ هیچ راهی نیست جز این که کارگران هم قدرت پیدا کنند و قدرت آن ها در سازمانیابی متحد سراسری آن ها است . سرمایه داران هر ریال افزایش سود خود را از طریق فشار بر زندگی کارگران و تشدید استثمار آنان دنبال می کنند. کارگران نیز باید قدرت خود را به طور مستقیم علیه سرمایه و علیه روند تولید سود سرمایه ها اعمال کنند. سرمایه داران یک طبقه اند و دولت دارند. کارگران نیز یک طبقه اند و می توانند سازمان شورایی سراسری و ضدسرمایه داری خود را پدید آورند. سرمایه داران در تشدید استثمار کارگران از ملزومات بازتولید و افزایش و گسترش و کوه پیکر ساختن سرمایه های خود عزیمت می کنند. کارگران نیز باید منشور مطالبات پایه ای طبقه خویش را به سنگر نخست اعتراض سازمانیافته خود به نظام سرمایه داری تبدیل کنند. سرمایه داران و دولت آن ها همه آنچه را که لازمه ماندگاری نظام سرمایه داری است با بیشترین توحش و کارگرکشی انجام می دهند و اگر این کارها را انجام ندهند چشم اندازی برای بقای خود و نظام خود نمی بینند. کارگران نیز اگر قرار است زنده بمانند جزعزیمت از سازمانیابی سراسری و شورایی پیکار خود حول منشور مطالبات پایه ای  و ادامه مبارزه تا امحای سرمایه هیچ چاره دیگری ندارند.  

 

11 مهر 87

 

106- بیکاری 70 در صد ناشنوایان در کشور :

به گزارش خبرگزاری کار ایران در تاریخ 12 مهر 87 آمده است : پروانه سلیمی عضو انجمن خانواده ناشنوایان اعلام کرد: 70درصد کشور بیکار هستند . براساس قانون حمایت از معلولان ، 3درصد فرصت شغلی در هر نهاد باید در اختیار معولان قرار گیرد، اما در عمل چنین چیزی محقق نشده است . وی افزود: دستگاههای دولتی استقبال چندانی از این قانون نکرده اند.

107 - يک فعال کارگري:
بدون فشار طبقه کارگر دستمزدها افزايش نمي يابد :

تهران- خبرگزاري کار ايران در تاریخ 12 مهر 87 ؛ به اعتقاد يک فعال کارگري دولت نه مي‌‏تواند و نه مي‌‏خواهد دستمزدهاي کارگران را بر مبناي هزينه‌‏هاي واقعي زندگي افزايش دهد.
به گزارش "ايلنا"، کاظم فرج‌‏اللهي گفت: دولت ايران به دليل داشتن وابستگي با کارفرمايان بخش خصوصي و نيز حضور در اقتصاد به عنوان بزرگترين کارفرماي کشور، داراي ماهيتي کارفرمايي است.
وي افزود: به دليل همين ماهيت کارفرمايي، دولت ايران هيچگاه در عمل از افزايش دستمزدهاي کارگران استقبال نمي‌‏کند.
اين فعال کارگري گفت: در اين شرايط حتي اگر دولت بخواهد دستمزد کارگران را بر مبناي قيمت‌‏هاي واقعي افزايش دهد باز به دليل تعداد زياد افراد بيکار و جوياي کار امکان افزايش دستمزدها وجود ندارد.
فرج‌‏اللهي يادآور شد: در هر جامعه‌‏اي پديده بيکاري باعث شکل‌‏گيري کار ارزان در آن جامعه مي‌‏شود، زيرا به دليل کم بودن فرصت‌‏هاي شغلي، فرد بيکار حاضر است در برابر دريافت دستمزد کمتر و چشم‌‏پوشي از حداقل حقوق قانوني خود براي کارفرما کار کند.
وي با بيان اينکه هيچ کارفرمايي حاضر نيست با پرداخت دستمزد واقعي از بازار ارزان نيروي انساني چشم‌‏پوشي کند، گفت: در ايران به دليل ماهيت کارفرمايي دولت، منافع طبقاتي به دولت اجازه پرداخت دستمزدهاي واقعي را نمي‌‏دهد.
به اعتقاد اين فعال کارگري اجراي سياست‌‏هاي اقتصادي که از سوي نهادهاي جهاني چون صندوق بين‌‏المللي پول و بانک جهاني به ايران تحميل شده است، به دليل غيرمردمي و غيرتوليدي بودن مانع از پرداخت دستمزد واقعي به کارگران است.
وي گفت: به جز در صنايعي که هزينه نيروي انساني و انرژي مورد نياز آن ارزان است، اجراي اين سياست‌‏ها نتيجه‌‏اي جز تبديل شدن ايران به بازاري براي مصرف کالاهاي خارجي ندارد.
وي يادآور شد: اجراي اين سياست‌‏ها که آغاز آن به سال‌‏هاي پايان جنگ باز مي‌‏گردد باعث رکود توليد و در نتيجه، تعطيلي کارخانه‌‏ها و حدف روابط کارگري و کارفرمايي شده است.
فرج‌‏اللهي گفت: وقتي کارخانه‌‏اي نباشد پس کاري براي کارگر که بتوان در ازاي انجام آن دستمزد واقعي را از کارفرما مطالبه کرد، وجود ندارد.
وي در پايان گفت: براي افزايش دستمزدها بايد کارگران از طريق سازمان‌‏هاي صنفي مستقل و فراگير خود، کارفرما و دولت را مجاب کنند.
پايان پيام
108- شمار سالمندان ايران حدود، 4/5 ميليون نفر است
*تنها يك درصد از مجموع قوانين تصويب شده در ايران مربوط به سالمندان است

به گزارش خبرگزاری ايسنا در تاریخ 12 مهر 87 آنمده است : مدير گروه سالمندى دانشگاه علوم بهزيستى و توانبخشى اعلام كرد: جمعيت سالمندان كشور در حال حاضر حدود، 4/5 ميليون نفر است كه اين جمعيت تا سال 2050 به بيش از 26 ميليون نفر مي‌رسد.

دكتر رضا فداى وطن افزود: آمارهاى متفاوتى از سوى سازمان‌ها در رابطه با جمعيت سالمندان كشور اعلام مي‌شود، اما به طور ميانگين، اين رقم حدودا 6/4 درصد جمعيت كشور است و بر اين اساس پيش‌بينى شده، تا سال2050 جمعيت سالمند ايران به 26 ميليون و 393 هزار نفر مي‌رسد كه در آن زمان، سالمندان 26 درصد از كل جمعيت كشور را تشكيل مي‌دهند.

مديرگروه سالمندى دانشگاه علوم بهزيستى و توانبخشى تصريح كرد: اين قشر گنجينه‌هاى ارزشمند از علم و تجربه هستند، اما متاسفانه در جامعه ما براى سالمندان كار اندكى صورت گرفته است.

فداى وطن عنوان كرد: سالمندان تنها يك درصد از مجموع قوانين تصويب شده را در اختيار دارند كه از اين مقدار، 62درصد اقتصادي، 22 درصد اجتماعى و 16 درصد رفاهى و بهداشتى است.

به گفته وي، مجموع اين بررسي‌ها نشان مي‌دهد، از سالمندى و جايگاه آن‌ها در جامعه تعريف حقيقى ارائه نشده است و به همين منظور، مسوولان موظف به تقويت نهادها و انجمن‌هاى حامى سالمندان و ارائه خدمات بهتر به آن‌ها در جامعه هستند، تا اين قشر همانند اقشار ديگر جامعه با آرامش زندگى كنند.

109- تشدید استثمار رانندگان توسط دلالان:

 ارزش اضافی های تولید شده توسط توده های طبقه کارگر سیلاب وار در مجاری حیات سرمایه به راه می افتد و سرمایه داران مختلف از کارخانه دار تا تاجر بازار، از صاحبان زمین تا مالکان مستغلات، از دولتمردان مجری نظم سیاسی تا نیروی سرکوب و دستگاه های اعمال قهر سرمایه، از نمایندگان فکری و عناصر عالی مقام برنامه ریزی نظم تولیدی تا خیل عظیم عمله و اکره نظام بردگی مزدی همه و همه هر کدام به فراخور میزان سرمایه و مالکیت یا نقش و موقعیت خویش سهمی از آن را به خود اختصاص می دهند. شرکت ها یا افراد واسطه نیز در زمره این جماعت هستند و دلالان حمل کالا و مسافر در پایانه های کشور نیز به ایفای همین نقش مشغولند. اینان نیز هر کدام در گوشه و کنار دریای عظیم سودی که از چشمه ساران همیشه جوشان استثمار نیروی کار جاری است سهم خود را شکار می کنند و به میزان آن در تشدید استثمار توده های کارگر شریک می شوند. قرعه فال سیه روزی در این جا به نام توده وسیع  رانندگان افتاده است و اینان هستند که باید بخش قابل توجهی از دستمزد ناچیز خویش یا قسمت مهمی از نان بخورونمیر فرزندانشان را برای پر کردن کیسه این دلالان از دست بدهند. تا چندی پیش راننده ای که یک محموله بار را از اهواز به کرمان حمل می کرد در قبال آن چیزی حدود 250 هزار تومان دستمزد و هزینه حمل و نقل یا استهلاک کامیون و پول سوخت و مانند این ها دریافت می کرد. این راننده امروز در قبال حمل همان محموله حداکثر 120 هزار تومان می گیرد و مابه التفاوت میان این دو مبلغ یکراست نصیب سرمایه می شود. دلالان حمل و نقل و صاحبان بنگاه های مسافری در یک برنامه ریزی مشترک با یکدیگر این مابه التفاوت چشمگیر را میان خود تقسیم می کنند. روند  ماجرا این گونه است که بنگاه ها از تحویل مستقیم محموله ها به رانندگان خودداری می کنند و دلالان که همه آن ها سرمایه داران دولتی و صاحب اقتدار کافی در دستگاه های نظم سرمایه هستند به فعالان مایشاء تصمیم گیری در مورد سرنوشت کار یا بیکار ماندن رانندگان تبدیل می شوند. اینان با استفاده از این قدرت و موقعیت دستمزد 250 هزار تومانی حمل کالا در مورد بالا را به 120 هزار تومان کاهش می دهند. رانندگان هم جز قبول این میزان دستمزد راه دیگری برایش باقی نمی ماند و در این میان سرمایه دار دلال و سرمایه دار مالک بنگاه مبلغ  130 هزار تومان مابه التفاوت را به صورت بسیار منصفانه و عادلانه میان خود تقسیم می کنند!! عین همین مشکل در مورد رانندگان اتوبوس های مسافربری نیز وجود دارد. در این جا نیز حداقل 20% دستمزد روزانه هر راننده  نصیب سرمایه داران دلال شریک بنگاه های مسافربری می شود.

 

12 مهر 87

110- کنترل دفتر مرکزی شرکت لاستيک البرز همچنان در اختيار کارگران اين کارخانه است:

به گزارش شبکه همبستگی کارگری در تاریخ 13 مهر 87 آمده است : بر اساس گزارش های دريافتی توسط اتحاديه آزاد کارگران ايران، کارگران لاستيک البرز از روز دوشنبه اول مهر ماه عوامل کارفرما را از دفتر مرکزی شرکت بيرون کردند و با در اختيار گرفتن آن، دو نفر نگهبان در سه شيفت در آنجا مستقر نمودند.

بر اساس اين گزارش ديشب عوامل کارفرما به همراه يک مامور مسلح ملبس به اونيفورم نيروی انتظامی به دفتر مرکزی شرکت هجوم برده و و با حمله به نگهبانان وارد دفتر مدير عامل شده و برخی اسناد مهم شرکت را با خود برده اند.

بدنبال پخش اين خبر امروز صد نفر از کارگران لاستيک البرز به دفتر مرکزی آمده و ضمن نصب پارچه نوشته هايی بر سر در دفتر مرکزی شرکت (مشرف به خيابان آزادی) در آنجا مستقر شدند تا بر کنترل خود بيافزايند. همگی اين کارگران در حال حاضر و بصورت شبانه روزی در دفتر مرکزی شرکت مستقر شده اند.

بنا بر برخی گفته ها سهم کارفرمای اصلی لاستيک البرز با پيگيری های اين کارگران به زير 50 درصد کاهش يافته و قرار است بزودی مديريت جديدی اداره شرکت را بدست گيرد و اين مديريت ضمن به راه انداختن کارخانه بودجه دو ميلياردی اختصاص يافته به دستمزد کارگران را به آنها پرداخت نمايد.

111- جوانان در کرمانشاه از فرط فقر و بيکاری به کليه فروشی رو آورده اند :
*قيمت کليه در حال حاضر 4 تا 5 ميليون تومان است

به گزارش خبرگزارى فارس در تاریخ 13 مهر 87 آمده است : مدير مركز بيماري‌هاى خاص استان كرمان گفت: وجود مشكلات مالى برخى از جوانان را به فروش كليه ترغيب مي‌كند.

على شمسي‌نيا با اشاره به مراجعه برخى از اين افراد به مركز بيماري‌هاى خاص استان كرمان براى فروش كليه تصريح كرد: علي‌رغم اينكه ما به جوانان و گروه‌هاى سنى بزرگسال توصيه مى كنيم كه كليه خود را نفروشند، اما با اصرار زياد برخى از آنها عمل فروش كليه در نهايت انجام مي‌شود.
وى افزود: با تقاضاى جوانان كمتر از 18 سال كه تقاضاى فروش كليه خود را دارند موافقت نمي‌شود.

شمسي‌نيا در ادامه به قيمت فروش كليه اشاره كرد و گفت: هم‌اكنون اين قيمت در حدود 4 تا 5 ميليون تومان است كه وجه آن تحت عنوان هديه ايثار به فرد فروشنده كليه اهدا مي‌شود.

مدير مركز بيماري‌هاى خاص استان كرمان در ادامه تأكيد كرد: اگر بخش پيوند اعضا در استان كرمان فعال‌تر شود اين مشكل نيز برطرف مي‌شود.

13مهر:معلمان ايران حتی از برگزاری يک مراسم ساده که هر ساله توسط ميليون ها معلم در سراسرجهان برگزار می گردد محروم گرديده اند
احساس می کنم
در هر کنار و گوشه اين شوره زار ياس
چندين هزار جنگل شاداب
ناگهان
می رويد از زمين.
فرهنگيان عزيز، ملت شريف ايران
همانگونه که می دانيد، يکی از مظاهر پيشرفت هر جامعه اي، وجود نهادهای مستقل از دولت است که وظيفه آنها علاوه بر نظارت و نقد عملکرد دولت ها، جلوگيری از فساد ناشی از تمرکز قدرت و تعديل خواسته ها و انتظارات قشرهای مختلف مردم و متناسب کردن اين گونه انتظارات با واقعيت هاست. به همين علت در بسياری از کشورهای پيشرفته ، حاکمان و دولت ها نه تنها مانع از رشد و گسترش اين گونه نهاد ها نمی شوند بلکه از تمام توان خود برای گسترش آنها بهره می گيرند بطوريکه حضور يک فرد در چند نهاد مستقل مدنی را نشانه رشد مدنييت ، شادابی و توسعه يک کشور می دانند.
در کشور ما اما چند سالی است که تلاش های گسترده ای صورت گرفته و می گيرد تا با محدود کردن دايره فعاليت اين گونه نهادها ، آنها را به ورطه نابودی کشانده يا بی اثر و خنثی نمايند. برخورد های چند سال اخير نهادهای امنيتی با فعالان صنفی معلمان از جمله : بازداشت ها و دستگيری ها ، انفصال از خدمت و اخراج بسياری از آنها و صدور احکام سنگين تعليقی و تعزيری و حتی اجرای احکام تبعيد برای اين قشر فرهيخته ، همه وهمه نشان دهنده اين واقعيت تلخ است که مسئولان فعلی دولت هيچگونه اعتباری برای اين گونه فعاليت های مسالمت آميز قائل نيستند.
اما فعالان صنفی معلمان ايران پايدار و استوار و با عزمی جزم تر از گذشته ، به دليل اعتقاد به حقانيت راهی که برگزيده اند ، تا رسيدن به مطلوب به راه خود ادامه خواهند داد و تهديدها و تنبيه ها نتوانسته و نخواهد توانست در اراده آنان خللی ايجاد نمايد.
همکاران گرامی ، ملت بزرگ ايران
حتمآ شنيده ايد که رياست محترم جمهوری اسلامی ايران ، در مصاحبه های اخير خود، ايران را آزادترين کشور دنيا معرفی کرده است و مدعی شده که در اين کشور مردم آزادنه به همه مسئولان انتقاد می کنند و در عوض کوچکترين برخوردی با آنان صورت نمی گيرد!!!
اين ادعاها در شرايطی مطرح می شود که معلمان ايران حتی از برگزاری يک مراسم ساده به مناسبت روز جهانی معلم که هر ساله توسط ميليون ها معلم در سراسرجهان برگزار می گردد محروم گرديده اند و مسئولان کشور نه تنها به درخواست کتبی کانون صنفی معلمان ايران برای برگزاری مراسم راهپيمايی در اين روز پاسخی نداده اند بلکه تلاش اعضای کانون برای برگزاری مراسمی جشن گونه در مقابل وزارت آموزش و پرورش (خانه معلمان) که بنا بود با اهدای گل و شيرينی همراه باشد با تهديد های نيروهای امنيتی از مآموران وزرات اطلاعات گرفته تا پليس امنيت و معاونت امنيت دادگاه انقلاب با شکست مواجه می گردد.
در چنين شرايطی ، کانون صنفی معلمان ايران ضمن اعتراض شديد به اين گونه برخوردها که مغايرت آن با بسياری از اصول قانون اساسی به ويژه اصل
۲۷ و قانون حقوق شهروندی کاملآ محرز است از تمامی دلسوزان نظام ، نمايندگان مستقل شورای اسلامی ، خبرگزاری ها و روزنامه های مستقل و همچنين رياست محترم قوه قضاييه مصرانه می خواهد تا ضمن پيگيری برخورد های غيرقانونی مذکور ، مشکلات آموزش و پرورش را جدی گرفته و در برابر تضييع حقوق قانونی فرهنگيان و نمايندگان واقعی آنها در تشکل های صنفی ، بيش از اين سکوت نکرده و با واکنش به موقع خود ، اين نهاد گسترده و تآثير گذار را که متعلق به تمام اقشار و آحاد جامعه است از بحران هايی که حتی برخی نمايندگان محترم مجلس نيز نتوانستند وجود آن را انکار نمايند ، نجات دهند.
ما معتقديم که مشکل آموزش و پرورش تنها به فرهنگيان و تشکل های صنفی مربوط نيست بلکه مشکل آموزش و پرورش مشکل همه جامعه است لذا حل اين مشکل نيز بر عهده تمامی اقشار جامعه است . بنابراين انصاف نيست که هزينه اصلاح آموزش و پرورش تنها و تنها به فرهنگيان و فعالان صنفی تحميل گردد.
کانون صنفی معلمان ايران که در طی حيات خود ثابت نموده دفاع از حقوق فرهنگيان را با نگرش يک راهبرد آگاهانه و نه يک تاکتيک زودگذر از مسيرهای گوناگون دنبال می کند اعلام می دارد با توجه به قول رئيس فراکسيون فرهنگيان در ديدار اعضای شورای هماهنگی که
،نظام پرداخت هماهنگ تا ۱۵ آذر عملا اجرا خواهد شد ، برای اتمام حجت ضمن تآکيد مجدد برلزوم اجرای قانون مديريت خدمات کشوری ، يادآور می شود که آخرين مهلت قانونی دولت برای اجرايی کردن اين قانون ۱۵ آذر ماه ۸۷ است .
والسلام
کانون صنفی معلمان ايران

112- وعده خوداری از اخراج 700 کارگر ديگر سد گتوند :

به گزارش خبرگزارى فارس درتاریخ 13 مهر 87 آمده است : نماينده مجلس از شوشتر گفت: روند اخراج و تعديل نيرو در شركت‌هاى مجرى احداث سد گتوند متوقف شده است و در حال رايزنى براى بازگشت نيروها بر سر كار خود هستيم.
وى افزود: در حال حاضر براى رفع مشكل كارگران بيكار شده، درصدد پرداخت بيمه بيكارى به آنها و رايزنى براى رفع مشكل و برطرف كردن موانع بازگشت اين كارگران بر سر كار خود هستيم.

دبير مجمع نمايندگان خوزستان در مجلس شوراى اسلامى در مورد مشكلات اين پروژه گفت: عدم اختصاص اعتبار براى ادامه اين پروژه از مشكلات عمده پيش روى احداث سد گتوند است كه براى رفع اين مشكل قرار است نشستى با وزير نيرو انجام و براى رفع مشكل اين پروژه چاره‌انديشى شود.

سادات‌ابراهيمى خاطرنشان كرد: اين پروزه عظيم مي‌تواند بيكاران زيادى را به خود جذب كند، اما در حال حاضر عدم اختصاص اعتبار، مشكلات عديده‌اى را براى روند تكميل اين سد عظيم به‌وجود آورده است.

پيمانكار سد گتوند در هفته گذشته به عنوان تعديل نيرو بيش از300 نفر از كارگران خود را اخراج كرد و قرار بود در آينده نزديك700 نفر ديگر را نيز اخراج كند.
سد گتوند عليا از جمله پروژه‌هاى منحصر به فرد و عظيم سدسازى است كه در شهرستان گتوند در حال ساخت بوده و به دليل اختصاص اعتبارات با مشكل مواجه شده است.

عمليات اجرايى سد گتوند با مدت زمان پيش‌بينى شده 90 ماه از سال1380 در 12 كيلومترى شهرستان گتوند آغاز شده است.

113- بيمه کارگران ساختماني در هزار توي خانه ملت
معاش 630 خانوار کارگري در سال 86 قطع شد
:

تهران- خبرگزاري کار ايران در تاریخ 13 مهر 87 ؛
حميد سليماني
با تصويب يک فوريت طرح بيمه کارگران ساختماني ديگر بار اميدهايي در دل کارگران اين رسته براي برخورداري از حقوق بشري-انساني زنده شد، حقوقي که پيش از اين و به دلايل واهي از سوي مجلس هفتم به محاق رفته بود.
واقعيت اين است که بنا به آمارهاي اعلامي از سوي مراجع معتبر، بيشترين حوادث کار در بخش ساختماني رخ مي‌‏دهد. بنا به آمار رسمي اعلامي از سوي سازمان تامين اجتماعي از مجموع 11 هزار و 634 حادثه اتفاق افتاده در حين كار، در نيمه نخست سال گذشته 86، 60 نفر جان خود را در اين حوادث از دست دادند. بيشترين حوادث ناشي از كار براي مردان و متاهلين به ترتيب با 11 هزار و 448 و 8 هزار و 729 مورد اتفاق افتاده و سهم مجردها در حوادث ناشي از كار دو هزار و 95 مورد بوده است.
همچنين مطابق آمار همين مرجع، در سال 85 بيش از 21 هزار حادثه در کشور اتفاق افتاده و در سال 86 با رشد معادل 9 درصد، تعداد حوادث بالغ بر 23 هزار مورد شده است که از اين تعداد بالغ بر دو هزار و 100 نفر بر اثر اين حوادث و بيماري‌‏هاي ناشي از آن دچار فوت يا از کار افتادگي شده‌‏اند.
همچنين بنا به گفته ابراهيم نظري جلالي، معاون روابط کار وزارت کار و امور اجتماعي، بخش ساختمان به تنهايي 30 درصد از حوادث ناشي از کار را به خود اختصاص داده است. نتيجه مستفاد از اين آمارها اين است که در سال 1386، قريب 630 کارگر در بخش ساختماني بر اثر حوادث ناشي از کار، دچار فوت و يا از کار افتادگي شده‌‏اند و به عبارتي در اين سال، منبع رزق 630 خانواده ايراني از بين رفته است بدون اينکه پشتوانه تامين اجتماعي براي ايشان برقرار باشد.
حال در خصوص اين موضوع بايد سوال کرد که تمامي هزينه‌‏هايي که مخالفان طرح بيمه کارگران ساختماني با تکيه بر آن، اين حق انساني را مسکوت گذاشتند چه ميزان بوده و آيا با هزينه‌‏هايي که از طريق قطع معاش 630 خانوار بر کشور وارد مي‌‏شود، قابل مقايسه است؟ فراموش نکنيم که همين تعليق، خود سبب مي‌‏شود که متوليان با عدم احساس مسئوليت در قبال کارگران ساختماني، نظارت‌‏هاي پنهان و آشکار خويش بر ايمني و بهداشت اين کارگران را نيز فراموش کنند که خود اين امر مسببي براي افزايش احتمالي اين حوادث خواهد بود.
درک درست نمايندگان مجلس از حقوق انساني و قانوني کارگران ساختماني که جزء محروم‌‏ترين اقشار جامعه به حساب مي‌‏آيند، مي‌‏تواند سبب شود که مجلس هشتم در اولين گام خويش در راستاي قانونگذاري براي کارگران، يکي از آرزوهاي ديرينه اين قشر را برآورده کرده و آسايش و امنيت روحي و رواني را براي اين افراد فراهم آورد.
پايان پيام

114- آمار تلفات سوانح هنگام کار به روایت  سازمان تأمین اجتماعی:

فقط در نیمه نخست سال 1386 بیش از 634 11 حادثه هنگام کار برای کارگران رخ داده است. در جریان وقوع این حوادث حداقل 60 کارگر در همان لحظه نخست جان خویش را از دست داده اند.

بیشترین حوادث برای کارگران متأهل رخ داده است که به خاطر تأمین معاش فرزندانشان مجبور بوده اند به هر خطری تن دهند. شمار کشته شدگان و مصدومان و مجروحان این بخش در همان 6 ماهه اول سال مذکور از 8 هزار و 729 نفر فراتر رفته است.

شمار سوانح برای کل سال 1386 به بیش از 23 هزار مورد رسیده است که در قیاس با سال پر از سانحه 1385 باز هم 9% افزایش داشته است. در سال 85 تعداد سوانح هنگام کار حدود 21 هزار مورد بوده است.

در سال 86 تعداد کل مقتولان و از کار افتادگان ناشی از سوانح کار 2 هزار و صد نفر گزارش شده است.

30% کل مقتولان و مجروحان سوانح کار به بخش ساختمان اختصاص داشته است. در این بخش حداقل 630 کارگر حین کار کردن به قتل رسیده اند و یا این که به جرگه از کارافتادگان مادام العمر پیوسته اند. با قتل و از کار افتادگی این کارگران حداقل 630 خانواده و در هر خانواده چندین انسان تنها نان آور خویش را از دست داده و به نفرین شدگان گرسنه جهنم سرمایه افزوده شده اند.

13 مهر 87

115- گرانی بليط اتوبوس و اعتراض مردم
*يک شهروند: مرغ گران، گوشت گران، پودر لباسشويى كمياب، بنزين كارتى و بليت اتوبوس 2 برابر...

به گزارش سایت روشنگری در تاریخ 13 مهر 87 آمده است : مردم مشهد به تاييد گرانی قيمت بليط اتوبوس های شهری از سوی شورای شهر مشهد معترضند. شورای شهر تصميم شهرداری برای افزايش قيمت بليط را تاييد کرد. به گزارش ايسنا اين اقدام در حالی صورت گرفت که "هنوز مردم مشهد از شوک ناشى از افزايش نرخ کرايه تاکسي‌هاى درون شهرى و تاکسى تلفني‌ها خارج نشده اند". بر اساس اين گزارش "از حدود 2 هفته پيش و بنا به مصوبه شوراى اسلامى شهر مشهد، قيمت بليت اتوبوس‌هاى سازمان اتوبوسرانى در تمام خطوط از 30 به 50 تومان و در واقع 70 درصد افزايش يافت. البته ذکر اين نکته که قرار بود اين قيمت ابتدا 100 تومان باشد و در نهايت و با لطف مسوولان به 50 تومان اکتفا شده است نيز نبايد فراموش شود!"
ايسنا در ادامه اين گزارش گلايه های مردم به گرانی قيمت اتوبوس را به شرح زير آورده است.

"يکى از شهروندان مشهدى در گفت‌وگو با خبرنگار ايسنا، مي‌گويد: آيا واقعا هيچ راه ديگرى جز گران کردن بليت اتوبوسى نبود كه بيشتر مخاطبان آن را قشر ضعيف جامعه تشكيل مي‌دهند تا کسرى بودجه سازمان اتوبوسرانى تامين شود؟"

او خود را يك كارمند بازنشته معرفى كرده و ادامه مي‌دهد:" مي‌خواهم به مسوولان بگويم دست مريزاد، نفستان از جاى گرم بلند مي‌شود، البته حق داريد چون سواره از پياده خبر ندارد. "

شهروند ديگرى نيز مي‌گويد: "كاش مسوولان اول به فكر تغييرات كمى و كيفى در ناوگان اتوبوسرانى مي‌بودند و بعد بليت را گران مي‌كردند، حداقل در آن شرايط دلمان نمي‌سوخت كه تقريبا 2 برابر گذشته پول بليت مي‌دهيم."

او مي‌افزايد: "از اتوبوس قشر متوسط و بيشتر اقشار كم درآمد بهره مي‌گيرند و ريال به ريال افزايش قيمت برايشان ارقام درشتى است."

فرهاد هم خود را دانشجو معرفى كرده و مي‌گويد: "چرا بايد در تهران كه آن همه امكانات دارد قيمت بليت 20 تومان باشد ولى در مشهد كه هيچ امكاناتى ندارد شاهد بليت 50 تومانى باشيم؟"

وى ادامه مي‌دهد: "مشهد هميشه در خط مقدم افزايش نرخ بليت بوده است، با اين حال مسوولان با چه اميدى مردم را به استفاده از حمل و نقل عمومى تشويق مي‌كنند؟"

يك خانم كارمند نيز با انتقاد از افزايش نرخ بليت اتوبوس مي‌گويد:"مرغ گران، گوشت گران، پودر لباسشويى كمياب، بنزين كارتى و بليت اتوبوس 2 برابر؛ مسوولان! واقعا خسته نباشيد."

شهروند ديگرى نيز به خبرنگار ايسنا _ منطقه خراسان، مي‌گويد:" شايد اين افزايش قيمت قيمت نوعى حمايت از قشر ضعيف و كم‌درآمد جامعه است!"

وى با اشاره به دستورالعملى مبنى بر توزيع بليت‌هاى ارزان قيمت به اقشار آسيب‌پذير جامعه مي‌گويد: "آيا منى كه يك كارگر ساده و داراى چند فرزند هستم جزء اقشار كم درآمد و ضعيف محسوب نمي‌شوم كه بايد به 2 برابر قيمت قبلى پول بليت بدهم."

116- حادثه در کارگاه آسفالت موجب مرگ يک کارگر شد:

تهران- خبرگزاري کار ايران در تاریخ 13 مهر 87؛
دبيراجرايي خانه کارگر کردستان از کشته شدن يک کارگر در کارگاه آسفالت سازي خبر داد.
به گزارش "ايلنا"، اقبال رضايي با بيان اين مطلب افزود: ترکيدن تانکر قير در يک کارگاه آسفالت سازي موجب کشته شدن يک کارگر قراردادي و مجروح شدن دو تن ديگر شد.
وي گفت: اين حادثه يکشنبه گذشته در کارگاه آسفالت سازي روژهه لات سقز در مسير جاده سقز-مريوان رخ داد و علت آن افزايش بيش از حد حرارت بود.
پايان پيام

117- قربانی شدن یک کارگر در انفجار تانکر ذوب قیر:

 انفجار تانکر ذوب قیر کارگر دیگری را قربانی گرفت و از هستی ساقط ساخت. این کارگر برای شرکت آسفالت سازی   « روژهه لات» در جاده سقز – مریوان کار می کرد و توسط  صاحب این شرکت استثمار می شد. او به حکم کارفرمای مالک شرکت مجبور بود که در کنار تانکر ذوب قیر کار کند. هیچ نوع پوشش ایمنی و هیچ وسیله ای برای حفاظت در مقابل حوادث مرگبار محیط کار با خود به همراه نداشت. تانکر بدون هیچ محاسبات ایمنی و هیچ نوع کنترل فنی در حال داغ شدن بود که ناگهان منفجر شد. حادثه انفجار تانکر به گرفتن جان کارگر مزبور محدود نشد. دو همسرنوشت دیگر او نیز که در همان جا کار می کردند سخت زخمی شدند. از چند و چون حال این دو کارگر مصدوم و مجروح  هیچ گزارشی داده نشده است. کارگر مقتول و هر دو همزنجیر مجروح وی طبق معمول به صورت قراردادی کار می کردند. آنان از جمله ارزان بهاترین و بی مقدارترین انسان ها بودند. با کشته و مجروح شدن این کارگران تمامی افراد خانواده آنان نیز نه فقط به خاطر از دست دادن یا معلول شدن آن ها، که در وحشت گرسنگی و مرگ تک تک خویش به سوگ نشسته اند. چرا کارگران کشته و مجروح شدند؟ زیرا تانکر منفجر شد. چرا تانکر منفجر شد؟ زیرا برای جلوگیری از انفجار آن باید درصد بسیار کمی از حجم اضافه ارزش های تولید شده توسط کارگران به امکانات ایمنی محیط کار اختصاص داده می شد و سرمایه دار پرداخت این مبلغ ناچیز را به سود خود نمی دانست. چرا سرمایه دار مبلغ ناچیزی سود افزون تر را به جان کارگران ترجیح داد؟ زیرا بود وبقای صاحبان سرمایه درگرو سوداندوزی هرچه بیشتر و بی ارزش دانستن جان کارگران است. چرا صاحبان سرمایه به خود اجازه می دهند هیچ ارزشی برای جان کارگران قائل نشوند؟ زیرا از یک سو قدرت و حکومت و قانون و نظم و دولت و سپاه و ارتش و دادگاه و کل نظم اجتماعی حاکم از آن سرمایه، در خدمت ماندگاری سرمایه و ضامن بقای استثمار کارگر توسط سرمایه است و از سوی دیگر کارگران هیچ قدرتی ندارند. و بالاخره سئوال آخر این که چگونه می توان از وقوع این جنایات جلوگیری کرد؟ تنها راهش این است که کارگران تبدیل به قدرت شوند و گام نخست قدرت یابی کارگران هم سازمانیابی سراسری و شورایی و ضد سرمایه داری آن ها حول «منشور مطالبات  پایه ای طبقه کارگر ایران» است.

13 مهر 87

118- در حاشيه دستگيری پدر و مادری که قصد فروش فرزند خود را داشتند ازسوی رييس پليس آگاهی تهران بزرگ اعلام شد:خريد و فروش و اجاره کودکان امری رايج است :

به گزارش خبرگزاری ايسنا در تاریخ 13 مهر 87 آمده است : رييس پليس آگاهى تهران بزرگ، از دستگيرى پدر و مادرى كه براى گدايي، قصد فروش كودك يك‌ساله‌ خود را داشتند، خبر داد.

سرهنگ محمديان اظهار كرد: در پى دريافت گزارشى درباره خريد و فروش يك كودك يك ساله در نهم مهرماه امسال،‌ ماموران اداره يازدهم پليس آگاهى تهران، به محل فروش كودك در ميدان ونك اعزام شدند.

وى افزود: كاراگاهان پليس پس از حضور در محل فروش كودك و همچنين تحت پوشش قرار دادن اين مكان در عمليات تعقيب و مراقبت، مرد 54 ساله‌اى به نام "خدامراد" را كه قرار بود، كودك را به فروش برساند، دستگير كردند.

سرهنگ محمديان با اشاره به اين كه متهم دستگير شده پس از انتقال به اداره يازدهم پليس آگاهى اعتراف كرد كه قصد فروش كودك يكساله‌اش را داشته و فرزندش به همراه همسرش، در حال حاضر در خيابان‌هاى شمال تهران در حال گدايى هستند، افزود:‌ با هماهنگى قاضى كشيك دادسراى جنايى تهران، همسر "خدامراد" به نام "شهناز" 37 ساله، در حالي‌كه در يكى از چهارراه‌هاى خيابان شريعتى در حال گدايى همراه با كودك خود بود، توسط پليس شناسايى و دستگير شد.

وى ادامه داد: پس از دستگيرى متهم، ماموران در بررسي‌هاى بيشترمتوجه شدند كه "شهناز" معتاد بوده و براى خواباندن طولانى مدت كوك نيز در طول زمان گدايي، كودك يكساله را نيز معتاد كرده است.

به گفته رييس پليس آگاهى پايتخت، در جريان رسيدگى به اين پرونده،‌ پليس متوجه شد، "خدامراد" بيسواد بوده و تحت پوشش يكى از سازمان‌هاى دولتي، داراى حقوق مستمرى ماهانه 300 هزار تومان است. همچنين در شناسنامه اين متهم مشخصات سه زن به عنوان همسر قيد شده و قصد داشته كه كودكش را به مبلغ دو ميليون تومان بفروشد.

در نتيجه پليس با توجه به اين كه در بين متكديان خريد و فروش و يا اجاره كودك امرى عادى تلقى مي‌شود،‌ احتمال داد كه "خدامراد"،‌ داراى همسران صيغه‌اى ديگرى نيز بوده و يا در گذشته هم كودكان ديگرى را به فروش رسانده باشد كه اين موضوع در حال حاضرتحت بررسى كارآگاهان قرار دارد.

سرهنگ محمديان اضافه كرد: "شهناز" نيز به علت اعتياد و همچنين معتاد كردن دو كودك يك و سه ساله‌اش به دستور مقام قضايى بازداشت و روانه زندان شد.

119- برگزاری گلگشت های آزادی افشین شمس قهفرخی :

به گزارش سایت سلام دمکرات از قول : کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری ، در تاریخ 13 مهر 87 ؛ چندین مراسم به شکل زیر گزارش گردید .

برگزاری مراسم گلگشت در منطقه شمال

در پی فراخوان "کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری" و اعلام برگزاری مراسم و اجتماعاتی در اعتراض به دستگیری و بازداشت افشین شمس قهفرخی،امروز جمعه مورخه 12/7/87، گلگشت‌هائی در برخی از شهر های ایران برگزار شد.

در همین رابطه کمیته هماهنگی منطقه شمال نیز مراسمی را در رشت و در شرایط نامساعد جوی برگزار نمود که تعدادی از اعضای کمیته منطقه تهران نیز در آن حضور داشتند.

شرکت کنندگان در این مراسم، با در دست داشتن پلاکاردهایی، با مضامین "کارگر زندانی آزاد باید گردد" ، "افشین شمس، فعال کارگری آزاد باید گردد"، و . . . و با حمل نوشته‌هایی اعتراض خود را به بازداشت این فعال کارگری اعلام داشتند.

در این برنامه، یکی از اعضای کمیته ضمن بیان توضیحاتی در ارتباط با وضعیت کار و زندگی افشین شمس در جنبش کارگری، تلاشهای این فعال کارگری را در همراهی و هماهنگی با کارگران برای احقاق حقوق و مطالبات حقه و انسانی طبقه کارگر، در همه عرصه‌ها، بویژه کمک به ایجاد تشکل‌های کارگری برجسته نموده و آنها را یک به یک مورد تآئید قرار داد.

پس از آن، یکی از اعضای کمیته هماهنگی منطقه شمال، به خلاصه‌ای از فعالیت‌های این کمیته، در طول مدت فعالیت‌های آن اشاره نموده و خواهان تلاش و فعالیت بیشتر اعضاء و فعالین این منطقه درسازمان یابی بیشتر کارگران و کمک به ایجاد تشکلهای کارگری شد.

مراسم یاد شده در نهایت، با قرائت قطعنامه سراسری، در ارتباط با آزادی افشین شمس و تاکید شرکت کنندگان بر تلاش و فعالیت هرچه بیشتر برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری پایان یافت .

برگزاری گلگشت در شهر بوکان

امروز 12 مهر 87 بنا به تصمیم" کمیته ی هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری" گلگشتی در جهت دفاع از افشین شمس فعال کارگری و عضو این کمیته، که مدتی است به جرم فعالیت کارگری زندانی و تاکنون در وضعیتی نامعلوم بسر میبرد، برگزار گردید. دراین خصوص جمعی از اعضای کمیته درشهرستان بوکان دور هم جمع شده و به بحث و تبادل نظر پرداختند، که همگی بر این امر واقف بودند که نظام سرمایه داری برای ماندگاری خود و کسب سود بیشتر ازهیچ جنایتی روی گردان نیست و این تنها اتحاد و همبستگی طبقه‌ی کارگر است که میتواند بنیان ستم و استثمار را درهم بشکند و دنیای بسازد که انسان برای زندگی کردن تلاش کند نه زنده ماندن. پس باید سعی و تلاش نمود که طبقه کارگر با همت و توانمندیهای خود تشکل طبقاتیش را به وجود آورد، تشکلی که خود نماینده‌هایش را برگزیند و هرگاه آن نمایندگان خلاف منافع طبقاتی کارگران حرکت نمایند، عزل شوند. ما چنین تشکلی را که بتواند در جهت نابودی استثمار انسان از انسان حرکت کند، شورا می نامیم. درخاتمه قطعنامه‌ای که به این مناسبت از طرف کمیته نوشته شده بود، قرائت گردید و توسط حاضرین مورد تائید قرار گرفت.

گزارش مراسم گلگشت سنندج مراسم امروز به فراخوان کمیته هماهنگی و با حضور جمعی از کارگران و فعالان کارگری برگزار شد. پس از خیر مقدم حاضرین به احترام و یاد تمام کسانی که در راه جنبش کارگری جان باخته‌اند قیام و یک دقیقه سکوت کردند. مراسم با توضیح در رابطه با شرایط افشین شمس قهفرخی که بیش از سه ماه از دستگیری وی می گذرد و با تاکید بر دستگیری به خاطر فعالیتهای کارگری و محکوم کردن بلاتکیف بودن وضعیت ایشان، با شعارهای "افشین شمس به خاطر دفاع از حقوق کارگران در زندان است"، "افشین شمس آزاد باید گردد"، "زندانی سیاسی آزاد باید گردد"، "فعال جنیش کارگری افشین شمس آزاد باید گردد" و ... همراه بود.

سپس چندین نفر از کارگران و اعضای کمیته هماهنگی اقدام به تجزیه و تحلیل مسائل و شرایط حال حاضر جنبش کارگری در ایران و جهان کردند که در این رابطه تشریح شرایط فعلی موانع گوناگون ایجاد شده برای اعتراضات کارگری از جمله دستگیریها، اخراج سازیها و همچنین تهدیدها پرونده سازی های اخیر را به چالش کشیده و در مورد مشکلات و موانع خاص کارگران در رابطه با اعتراضاتشان به وضعیت موجود به تبادل نظر پرداختند.

در ادامه معضلات فراروی جنبشهای اعتراضی خصوصا جنبش کارگری ارزیابی و تشریح شد. سپس یکی از کارگران نساجی شهر سنندج در مورد اعتراضات اخیر خود صحبت کرده که این مسئله موجب انتقال تجربیات آنها به سایر کارگران شد. سپس حاضرین حمایت خود را از اعتراضات کارگران اخراجی فرش غرب بافت اعلام داشته و به فراخوان کمک مالی آنها جواب دادند. روند برنامه با خواندن شعر و نمایشنامه کارگری حال و هوای خاصی داشت که در نهایت با خواندن قطعنامه مراسم به پایان رسید.

گزارش بر گزاری گلگشت در شهر بانه

امروز 12 آبان ماه 87، بنا به تصمیم "کمیته ی هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری" در دفاع از افشین شمس در یک گلگشت سراسری، تعدادی از اعضای این کمیته و تنی چند از فعالان کارگری شهرستان بانه دور هم جمع شدند. این جمع رفیقانه ضمن نقد و بررسی وضعیت طبقه کارگر در شرایط کنونی و حرکت‌های اخیر آن در رابطه با فشارهای نظام سرمایه‌داری که هرروز ستم و استثمار آنرا بر زندگی خود بیشتر احساس میکنند، به گفت و شنود پرداختند و در نهایت راه پایان دادن به تمامی این مصیبت‌ها را متشکل شدن کارگران در تشکل‌های آزاد و طبقاتی خویش و نابودی استثمار و برخورداری از یک زندگی انسانی ارزیابی نموده و متعهد شدند که به این امر خطیر طبقاتی و انسانی یاری رسانند.

ما ضمن محکوم نمودن دست گیری افشین شمس و احکام غیر انسانی شلاق و زندان برای فعالان کارگری، آزادی بدون قید و شرط این فعال کارگری ، لغو احکام صادره و منع تعقیب دیگر فعالان کارگری را خواهانیم.

برگزاری مراسم گلگشت آزادی افشێن شمس در سقز

افشین شمس یکی از فعالان کارگری و عضو کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل کارگری از تاریخ 13/ تیر / 87 در محل کارش در اصفهان دستگیر شد . هیئت اجرایی کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل کارگری تصمیم گرفت تا به اعتراض به دستگیری افشین شمس گلگشتی را در مناطق های مختلف برگزار کند . روز 12/7/87 جمع کثیری از زنان و مردان آزادیخواه شهرستان سقز در باسخ به این تصمیم هیئت اجرایی کمیته هماهنگی مراسمی را در جاده سقز مریوان برگذار کردند . این مراسم از ساعت 3 بعد از ظهر با اعلام یک دقیقه سکوت به یاد و خاطره جان باختگان جنبش کارگری از طرف آقای جلال حسینی شروع شد . به دنبال آن جلال حسینی فهرست برنامه ها را اعلام کرد و از محمود صالحی خواست تا در مورد این مراسم برای حاضران سخنرانی کند .

محمود صالحی ضمن ابراز خوشحالی و تشکر و قدردانی از شرکت و سازمان دادن این گلگشت، اشاره کرد: این گلگشت به مناسبت اعتراض به دستگیری آقای افشین شمس برگزار شده که مدت زیادی از بازداشت ایشان می گذرد . افشین شمس یکی از فعالان کارگری است که مدت زیادی در قرار بازداشت موقت به سر می برد ، ما امروز در این مکان جمع شدیم تا به دستگیری این فعال کارگری اعتراض کنیم، افشین شمس جز دفاع از محرومان هیچ جرمی مرتکب نشده، تا با این شیوه با ایشان برخورد شود. نظام سرمایه داری برای بقای خود هر گونه صدای حق طلبی را در گلو خفه می کند. نظام سرمایه داری و حامیانش برایشان فرق ندارد که اعتراض کننده مرد یا زن باشد، ما امسال به خوبی مشاهده کردیم که در سنندج زنان را به اتهام شرکت در اول ماه مه به زندان و شلاق محکوم کرده اند. دوستان من می خواهم در این مراسم به چند نکته دیگر اشاره کنم . یکم وضعیت جامعه از نظر مصرف مواد مخدر و دوم مبارزه زنان در شرایط فعلی .

محمود صالحی در رابطه با وضعیت جامعه از نظر مصرف مواد مخدر گفت: مواد مخدر یکی از معضلی بزرگی است که امروز دامن قسمتی از خانواده های این کشور را گرفته است و انسان های معمولی توان مقابله با آن را ندارند. ما باید حاکمیت را زیر فشار قرار دهیم تا با این بلای خانمان سوز مقابله کند. دوستان هر کالای که تولید می شود برای مصرف است. مواد مخدر هم برای مصرف تولید می شود. ما باید به اطرافیان خود آگاهی دهیم که دچار این بلای خانمان سوز نشوند. سرمایه داران برای اینکه توان مقابله با معضل بیکاری را ندارند و نظام هایشان در این مورد کیش و مات شده است، به فراوانی مواد مخدر را در بین جوانان با قیمتی نا چیز پخش می کند تا جوانان را به این بلای خانمان سوز دچار کند و توان اعتراض را از آنان سلب کند و ... ما باید جوانان را آگاه و آنان را برای مبارزه با مواد مخدر سازماندهی و متشکل کنیم . ( نه مبارزه با چند نفر مواد فروش یا مصرف کننده .)

محمود صالحی در ادامه صحبتهایش اضافه کرد کرد که: امروز زنان از هر قشر دیگری از جامعه بیشتر مورد ستم قرار گرفته اند. روزی نیست که زنان به اعتراض به وضعیت موجود دست به خود کشی نزند . اگر زنان چشم انتظار آن هستند تا دستی از غیب بیاید و آنان را از این ستم رهایی برساند . جز خواب و خیال چیز دیگری نیست. زنان باید خود برای رهایی از هرگونه نابرابری اقدام کنند. ما موظف هستیم تا زنان را که نصف جامعه ما را تشکیل می دهند راهنمایی و متشکل کنیم تا در برابر سرکوب های عریان مقابله کنند. اگر زنان بجای مسائل حاشیه ای به تشکیل تشکل های خود بپردازند، می توانند نصف مشکلات خود را حل کنند. امروز فیمنیست ها در ایران از هرزمانی بیشتر به فعالیت افتاده اند. تا زنان را نه برعلیه نظام سرمایه داری، بلکه برعلیه مردان بشورانند و مبارزه اصلی زنان را در قالب مرد ستیزی سازماندهی کنند. ما با این تفکر مرز بندی داریم، زنان جزی از طبقه کارگر بدون مزد هستند. زنان باید استقلال اقتصادی داشته باشند و این استقلال اقتصادی بدون مبارزه به دست نخواهد آمد. من یقین دارم که زنان توانای هرگونه فعالیتی را دارند. الخصوص تشکیل تشکلهای خود ساخته .

در ادامه پرسش و پاسخ شروع شد که کلیه حاضران و مخصوصا زنان در این پرسش و پاسخ نقش فعالی ایفا کردند .

با قرائت قطعنامه از طرف یکی از حاضرین در مراسم، گلگشت آزادی افشین شمس به پایان رسید . .

120- قطعنامه سراسری شرکت کنندگان در گلگشت ازادی افشین شمس :

به موازات تاریخ موجودیت طبقه کارگر، ستم و استثمار طبقاتی و همراه با آن فشار و سرکوب سرمایه، به اشکال و صور مختلف وجود داشته و تا آن زمان که مناسبات نابرابر و ضد انسانی سرمایه داری پابرجاست وجود خواهد داشت.

بدون تردید سرکوب اعتراضات کارگران، توسط طبقه ی سرمایه‌دار را باید ناشی از هراس این طبقه استثمارگر، در مقابله با رشد و گسترش اعتراضات کارگری، که در جهت تحقق خواست‌ها و مطالبات انسانی و طبقاتی این طبقه تحت ستم و استثمار صورت می گیرد، ارزیابی نمود.

بویژه در چنین شرایطی است که شاهد دستگیریها و اعمال فشارهایی بر کارگران و فعالین کارگری می‌باشیم. افشین شمس نیز به عنوان یکی از فعالان کارگری و عضو کمیته ی هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری است که در راستای این گونه اعمال فشارها و سرکوب ها توسط عوامل سرمایه، در تاریخ 13 تیر ماه 87 در محل کارش دستگیر و از آن تاریخ در وضعیتی نا معلوم به سر می‌برد . این در حالی است که فعالیتهای ایشان تماماً در راستای تحقق خواستهای انسانی و بر حق کارگران، از جمله ایجاد تشکل‌های کارگری بوده است.

لذا فعالین متشکل در کمیته هماهنگی ضمن محکوم نمودن هرگونه فشار و سرکوب علیه کارگران و فعالان کارگری، خواست‌های انسانی و طبقاتی خویش را در این خصوص به صورت زیر اعلام میدارند :

1- افشین شمس قهفرخی بدون قید و شرط آزاد باید گردد.

2- ما کارگران خواهان لغو احکام ضد انسانی شلاق و زندان علیه دستگیر شدگان مراسم اول ماه مه سنندج هستیم .

3- ما کارگران خواستار پایان دادن به ارعاب و تهدید و احضار کارگران و فعالین کارگری بخصوص کارگران هفت تپه و.... میباشیم .

4- ما کارگران حمایت خود را از هم طبقه‌ای‌هایمان از جمله کارگران هفت تپه، لاستیک البرز، کوره پز خانه ها، نساجی‌های کردستان و ... اعلام میداریم .

5- ما کارگران هر گونه تهمت و پرونده سازی علیه کارگران و فعالان کارگری را به شدت محکوم می نماییم

121- از تجمع کارگران لاستیک البرز حمایت کنیم
کارگران لاستیک البرز فردا صبح در مقابل وزارت کار دست به تجمع خواهند زد :

کارگران لاستیک البرز در اعتراض به بلاتکلیفی تحمیل شده بر آنان از سوی کارفرما و وزارت کار و عدم پرداخت دستمزدهایشان، فردا از ساعت 8 صبح  در مقابل وزارت کار دست به تجمع خواهند زد.

نماینده های این کارگران امروز برای پیگیری مسئله مربوط به مدیریت جدید به وزارت صنایع رفتند اما در آنجا پاسخ روشنی به آنان ندادند.

لازم به یادآوری است از مورخه 14/6/87 که این کارگران در مقابل نهاد ریاست جمهوری دست به تجمع زدند به آنان وعده داده شده است مدیریت کارخانه را عوض خواهند کرد و مشکلات این کارگران را حل خواهند نمود. اما تاکنون هیچکدام از وعده های داده شده عملی نشده است.

کارگران لاستیک البرز در ادامه اعتراضات خود از اول مهر ماه مدیریت کارخانه را از دفتر مرکزی این شرکت بیرون کرده و خود در آنجا مستقر شده اند.

 کارگران لاستیک البرز 5 ماه است دستمزدی دریافت نکرده اند و فقر و فلاکتی دهشتناک زندگی آنان را در خود فرو برده  و بعضا خانواده های آنان در حال فرو پاشی است.

عدم پرداخت دستمزد کارگران تنها مشکل کارگران لاستیک البرز نیست، امروز در سطح کشور صدها هزار نفر از کارگران دستمزدهای خود را با تاخیر دریافت میکنند و این وضعیت تمام شیرازه زندگی آنان را در هم پیچیده است.

مسئولین دولتی در قبال این وضعیت کاری جز سردواندن کارگران انجام نمیدهند و زندگی میلیونها خانواده کارگری و فرزندان کوچک آنان که هر روز باید در حسرت برآورده شدن نیازهایشان بسوزند، در معرض نابودی و تباهی قرار دارد. این وضعیت ضد انسانی شایسته هیچ بنی بشری نیست و باید به آن خاتمه داد.

کارگران

پایان دادن به این وضعیت ضد انسانی تنها و تنها در گرو اعتراضات متحدانه و سراسری ماست، ما کارگران در نیشکر هفت تپه، شهر صنعتی قزوین، لاستیک البرز، کارخانه پرریس، ایران خودرو و دهها و صدها کارخانه دیگر باید دست در دست هم بگذاریم  و با نیروی متحد خود برای همیشه به این وضعیت ضد انسانی خاتمه دهیم.

اتحادیه آزاد کارگران ایران، ضمن حمایت از تجمع کارگران لاستیک البرز، عموم کارگران و سازمانها و نهادهای کارگری را به حمایت از کارگران لاستیک البرز فرا می خواند. هر چند فرصت برای شرکت در تجمع فردای کارگران لاستیک البرز کم است اما تا میتوانیم در حمایت از این کارگران در تجمع آنان  در مقابل وزارت کارشرکت کنیم و متحدانه پایان دادن به عدم پرداخت دستمزدها، اخراج سازی ها و لغو قرار دادهای موقت را فریاد بزنیم.

انجمن صنفی کارگران برق و فلز کار کرمانشاه  به فراخوان اتحادیه آزاد کارگران ایران در حمایت از مبارزه کارگران لاستیک البرز می پیوندد و خود را در کنار و همدوش کارگران مذکور در ادامه اعتراضاتشان تا رسیدن به خواسته های آنان قرار می دهد.

انجمن صنفی کارگران برق و فلزکار کرمانشاه 13/7/1387 

122 - مبلغ یک صد هزار تومان به کارگران فرش غرب بافت سنندج کمک شد:

امروز شنبه 13/7/1387 جمعی از کارگران و دوستان در اصفهان به فراخوان کمک مالی کارگران فرش غرب بافت سنندج که از طریق فعالین اتحادیه آزاد کارگر ان ایران و انجمن صنفی کارگران برق و فلزکار کرمانشاه  آگاهی یافته بودند مبلغ یک صد هزار تومان به حساب اعلام شده کارگران فرش غرب بافت واریز کرده و مبلغ واریزی مذکور را به فعالین انجمن اعلام کردند.

انجمن صنفی کارگران برق و فلزکار کرمانشاه  13/7/1387

123- تجمع كاركنا ن كاغذ پارس هفت تپه در فرمانداري شوش:

                                                                پارس هفت تپه روزدوشنبه بيش از 600 نفر از كاركنا ن كاغذ خوزستا ن جهت تعطيلي كارخانه كاغذ پارس در فرمانداري شوش دانيال تجمع كردند..

در اين تجمع اين كاركنا ن خواستار حقوق قانوني كار خود و در خواست باز گشايي كارخانه بودند . كاركنا ن” صداي گرسنه ايم الله اكبر” وآيا فرياد رسي نيست را سر مي دادند”.

گفتني است چند خانم كارمند نيز دربين تجمع كنندگان ديده ميشدند كه همگي اشكريزان ميگفتند والله به خدا مملكت ايران صاحب ندارد.

يكي از كاركنان گفت: بلايي كه اين دولت بر سر كارخانه قند شوش در آورد بر سر ما كاركنان هم آورد.

وي گفت: از اول مهر ماه كارخانه تعطيل شده است , آنها حتي آب كارخانه وسرويس بهداشتي راهم قطع كرده اند . دو روز گذشته شخص فرماندار قول داد كه كارخانه را باز گشايي كند ولي طبق آخرين خبر كه مسئول اداره كارخانه اعلام كرده است, مدير كارخانه طبق فاكس ارسالي اعلام داشته كه نه دو ماه بلكه ديگركاركنان منتظر بازگشايي كارخانه نباشند.

دراين حين يكي ازكاركنان با صداي بلند فرياد زد چرا ما را به ذلت مي بريد؟ چرا مارا زنده زنده مي كشيد ؟ چرا كسي جوابگوي ما قشر زحمت كش نيست ؟وي درحاليكه گريه ميكرد مي گفت فقط بخاطر خانواده ام اشك مي ريزم كه نميدانم ازاين پس با چه رويي نزدشان بروم؟

آژانس ایران خبر

124 - تجمع کارگران لاستيک البرز در برابر وزارت کار
مديرکل صندوق بيمه بيکاري وزارت کار وامور اجتماعي:
مکاتبات لازم براي برکناري کارفرما صورت گرفته است
:

تهران- خبرگزاري کار ايران در تاریخ 14 مهر 87 ؛ به دنبال تجمع اعتراضي صبح امروز کارگران کارخانه لاستيک البرز در محوطه وزارت کار و امور اجتماعي، مديرکل صندوق حمايت از بيمه بيکاري وزارت کار وامور اجتماعي از مکاتبات اين وزارتخانه با نهاد رياست جمهوري، براي برکناري مالک فعلي اين کارخانه خبر داد.

به گزارش "ايلنا"، صبح امروز جمعي از کارگران لاستيک البرز با تجمع در اعتراض به آنچه که پاسخگو نبودن مسوولان ناميدند، در محوطه وزارت کار و امور اجتماعي تجمع کردند.
گودرز کريمي، مديرکل صندوق بيمه بيکاري وزارت کار و امور اجتماعي در حاشيه اين تجمع به خبرنگار "ايلنا" گفت: با توجه به ادامه مشکلات کارخانه لاستيک البرز، از نهاد رياست جمهوري خواسته‌‏ايم تا در صورت امکان، همانند کارخانه فرنخ و مه‌‏نخ، دستور برکناري مالک فعلي را صادر کند.
اين در حالي است که به ادعاي تجمع‌‏کنندگان، مقامات مسوولي که تاکنون از سوي نهادهاي مختلف مسوول رسيدگي به مسئله کارگران کارخانه لاستيک البرز شده‌‏اند، با اتخاذ روند فرسايشي به‌‏جاي پاسخگويي و رسيدگي به خواسته‌‏هاي کارگران، از کارفرماي خصوصي اين شرکت حمايت کرده‌‏اند.
به گفته کارگران معترض لاستيک البرز، مقام‌‏هاي مسوول به آنها گفته‌‏اند که اگر به ادامه توليد و حفظ کار خود علاقمند هستيد، بايد در اداره کارگاه مشارکت کنيد.
کريمي نيز با تاييد اين موضوع به "ايلنا"، گفت: از کارگراني که مايل به ادامه کار در اين کارخانه هستند، خواسته‌‏ايم تا از ميان خود 5 نفر را انتخاب کنند تا آنها بر نحوه هزينه شدن وامي که قرار است از سوي کمسيون صنايع در اختيار اين کارخانه قرار گيرد، نظارت کنند.
به گفته مديرکل صندوق بيمه بيکاري وزارت کار وامور اجتماعي، تا زماني که نهاد رياست جمهوري به درخواست اين وزارت پاسخ بدهد،براي کارخانه لاستيک البرز و کارگران آن، به غير از سه راه تعطيلي کارخانه و معرفي شدن کارگران به بيمه بيکاري، باقيماندن مالک خصوصي فعلي در سمت اداره اين کارخانه و يا واگذاري موقت اداره اين کارخانه به دولت در قالب اختيارات ماده 142 قانون کار، راه ديگري وجود ندارد.
با وجود تاکيد اين مقام مسوول وزارت کار و امور اجتماعي بر اجراي ماده 143 قانون کار و مشارکت منتخبان کارگران در نظارت بر اداره اين کارخانه، کارگران لاستيک البرز نسبت به اين پيشنهاد خوشبين نبوده و معتقدند ورود کارگران به اداره کارخانه مي‌‏تواند باعث آلوده شدن آنها به برخي مسائل و در نتيجه رفع اعلام برائت مديران ناکارآمد فعلي شود.
پايان پيام
.

125- کارگران لاستیک البرز امروز در مقابل وزارت کار دست به تجمع زدند:

امروز مورخه 14/7/87 حدود 500 نفر از کارگران لاستیک البرز در مقابل وزارت کار دست به تجمع زده و خواهان رسیدگی به خواست های خود شدند.

کارگران لاستیک البرز در حالی دور جدیدی از اعتراضات خود را آغاز کرده اند که تاکنون وعده های داده شده به این کارگران مبنی بر واگذاری مدیریت کارخانه به بخش دولتی عملی نشده است. پس از تجمع کارگران لاستیک البرز در مقابل نهاد ریاست جمهوری به این کارگران قول دادند با واگذاری مدیریت کارخانه به بخش دولتی دستمزدهای آنان پرداخت خواهد شد.

اما پس از گذشت یکماه از این وعده ها، دیروز در وزارت صنایع به نماینده های این کارگران اعلام شد گره کار شما در وزارت کار است و ما کاری از دستمان بر نمی آید.

کارگران لاستیک البرز امروز در اعتراض به این وضعیت و سر دواندنشان از سوی نهادهای دولتی از ساعت 8 صبح تا 15 بعدا از ظهر در مقابل وزارت کار دست به تجمع زدند.

کارگران لاستیک البرز پارچه نوشته هایی را بر نرده های وزارت کار نصب کرده و روی یکی از آنها نوشته بودند: آقای وزیر شش ماه حقوق نگرفته ایم شما چطور.

پس از تجمع کارگران در مقابل وزارت کار دو تن از معاونان جهرمی به میان کارگران آمده واعلام کردند ما پیگیر کارهای شما هستیم. اما کارگران این وعده ها را قبول نکرده و خواهان پرداخت دستمزدهای خود شدند.

تجمع امروز کارگران لاستیک البرز بدون رسیدن به نتیجه روشنی پایان گرفت.

قرار است فردا 27 نفر از نماینده های  کارگران با اعضای شورای کارخانه (3 نفر) و مهندسین شرکت مجمعی را برگزار کنند و سپس با جمعبندی مسائل امروز مجمعی بزرگتری را با شرکت تمامی کارگران برای تصمیم گیری در  مورد چگوگی ادامه اعتراضاتشان  برگزرا نمایند.

این کارگان اعلام کرده اند در صورت تداوم وضعیت موجود و عدم رسیدگی فوری به خواستهایشان همراه با خانواده های خود در مقابل مجلس دست به تجمع خواهند زد.

لازم به یادآوری است کارفرمای لاستیک البرز در حال حاضر سرویس ایاب و ذهاب و ناهار این کارگران را قطع کرده است و دفترجه های درمانی آنان تمدید نشده است.

اتحادیه آزاد کارگران 14/7/87

126- تصمیم کارگران غرب بافت به ادامه اعتراض و تجمع کارگران پرریس در پشت نرده های درب کارخانه :

کارگران پرریس مطابق معمول هر روز، امروز مورخه 14/7/87 نیز به کارخانه رفتند اما با دربهای زنجیر شده کارخانه مواجه شدند. اعتراض کارگران در مقابل درب کارخانه باعث شد تا مدیر کارخانه از پشت درب با کارگران صحبت کند .

کارگران پرریس خواهان گرفتن رونوشت قراردادهای خود بودند اما مدیر کارخانه از دادن آن سرباز میزد. به دنبال این وضعیت کارگران به شدت عصبانی شده و با داد و فریاد و فشار بر درب، مدیر کارخانه را وادار کردند تا در را باز کند.

در همین حال نیروهای انتظامی نیز که مدیر کارخانه آنها را خبر کرده بود به محل آمدند. اما کارگران که وارد کارخانه شده بودند تا گرفتن قرار دادهای خود حاضر به ترک آنجا نشدند و  در نهایت مدیر کارخانه مجبور شد قرار دادهای کارگران را به آنها بدهد.

لازم به یادآوری است کارگران پرریس از ده  روز پیش خواهان دریافت رونوشت قراردادهای خود بودند اما کارفرمای پرریس از دادن آنها به کارگران خودداری میکرد.

کارگران پرریس احتمال میدهند کارفرما در قراردادهای آنها دست کاری کرده باشد و تصمیم دارند این مسئله را روشن کنند.

در همین حال  نماینده های کارگران فرش غرب بافت با مراجعه به تهران آقای دکتر خلیل بهرامیان را به عنوان وکیل خود انتخاب کردند. این کارگران تصمیم دارند اعتراضات خود را در سطح شهر سننندج طی روزهای آینده تشدید کنند.لازم به یادآوری است کارگران پرریس نیز دکتر خلیل بهرامیان و جعفر عظیم زاده را به عنوان وکلای خود به اداره کار سنندج معرفی کرده اند.

اتحادیه آزاد کارگران 14/7/87

127- عضو شوراي عالي کار:
مبلغ بن کارگري بايد افزايش يابد
:

تهران- خبرگزاري کار ايران در تاریخ 14 مهر 87 ؛ عضو شوراي عالي کار از جلسه اين شورا در خصوص نحوه پرداخت و تغيير مبلغ بن کارگري خبر داد.
محمد سليم بهرامي در گفت‌‏وگو با خبرنگار گروه کارگري "ايلنا"، افزود: هر چند کارگران از نقدي دادن بن کارگري رضايت دارند اما صحبت‌‏هاي کارشناسي در اين زمينه وجود دارد و منعي براي بيان نظرات نيست.
وي مبلغ يارانه دولت در بن کارگري را ناچيز دانست و گفت:‌ اين مبلغ بايد افزايش يابد و واقعي‌‏تر شود.
اين مقام کارگري در خصوص ميزان افزايش مبلغ بن کارگري گفت:‌ در اين خصوص بايد نظر کانون عالي شوراهاي اسلامي کار کشور را جويا شد.
پايان پيام

128- رييس سازمان فني و حرفه‌‏اي کشور خبر داد:
1700 کارگاه فني دولتي خصوصي مي‌‏شود
:

تهران- خبرگزاري کار ايران در تاریخ 14 مهر 87 ؛ معاون وزير کار و امور اجتماعي و رييس سازمان آموزش فني و حرفه‌‏اي،‌ از واگذاري يکهزار و 700 کارگاه حرفه آموزي وابسته به اين سازمان به بخش خصوصي تا پايان سال جاري خبر داد.
به گزارش "ايلنا" به نقل از روابط عمومي وزارت کار وامور اجتماعي، مرتضي شريف‌‏النسبي گفت: واگذاري اين کارگاه‌‏ها در راستاي اجراي اصل 44 قانون اساسي و تقويت بخش خصوصي در کشور صورت مي‌‏گيرد.
وي افزود: از مجموع کارگاه‌‏هاي يادشده، تعداد 800 کارگاه در نيمه اول سال جاري به بخش خصوصي واگذار شده است.
شريف النسبي، شمار کل کارگاه‌‏هاي فني و حرفه‌‏اي که در اجراي اصل 44 واگذار خواهد شد را دو هزار واحد بيان کرد.
معاون وزير کار، با بيان اينکه واگذاري کارگاه‌‏هاي فني و حرفه‌‏اي به بخش خصوصي، افزايش انگيزه در مهارت آموزي را به همراه داشته است، گفت: آموزش افراد در جهت ايجاد اشتغال مهمترين هدف واگذاري کارگاه‌‏هاي فني و حرفه‌‏اي به بخش خصوصي است.
وي به چهار هزار و 300 کارگاه فني و حرفه‌‏اي فعال کشور اشاره کرد و اظهار داشت: در سال نوآوري و شکوفايي، 600 کارگاه فني و حرفه‌‏اي جديد در کشور ايجاد خواهد شد.
شريف‌‏النسبي، با اشاره به بخشي از حرفه آموزان مراکز فني و حرفه‌‏اي که از دانشگاه‌‏هاي کشور فارغ‌‏التحصيل مي‌‏شوند، افزود: 40 درصد ظرفيت مراکز فني و حرفه‌‏اي کشور به فارغ‌‏التحصيلان دانشگاهي اختصاص يافته است.
وي خاطر نشان کرد: در حال حاضر 23 ميليون نفر در کشور مشغول به کار هستند و بطور متوسط، سالانه يک ميليون و 200 هزار نفر وارد بازار کار مي‌‏شوند.
رييس سازمان فني و حرفه‌‏اي کشور، سياست اين سازمان را در زمينه آموزش مهارت آموزان مبتني بر تقاضاي بخش‌‏هاي مختلف توليدي و نيازهاي جامعه دانست و گفت: براي ايجاد شکوفايي در امر اشتغال و افزايش بهره‌‏وري در آموزش مهارت آموزان از اساتيد برجسته دنيا استفاده خواهد شد.
پايان پيام

129- مديرکل آمار سازمان تامين اجتماعي:
پا، پرحادثه‌‏ترين عضو بدن کارگران است
:

تهران- خبرگزاري کار ايران در تاریخ 14 مهر 87 ؛ مديرکل آمار و محاسبات اقتصادي و اجتماعي سازمان تامين اجتماعي با بيان اينکه طي سال گذشته 25 هزار و 459 مورد، حوادث ناشي از کار در کل کشور اتفاق افتاده است، ‌‏گفت: پا با شش هزار و 595 مورد حادثه در صدر اعضاي آسيب‌‏پذير قرار داشت.
به گزارش "ايلنا"، سياوش قراگزلو انگشتان دست و دست را در رتبه‌‏هاي بعدي اعضاي حادثه ديده در حوادث کار اعلام کرد و افزود:‌ انگشتان دست با شش هزار و 503 مورد حادثه و دست هم با شش هزار و 105 مورد حادثه در صدر اعضاي آسيب ديده حوادث ناشي از کار هستند.
وي تعداد حوادث ناشي از کار در اعضاي جمجمه، مغز، چشم،‌ صورت و گردن را به ترتيب 371، 71، 504، 855 و 268 مورد ذکر کرد و گفت: در انگشتان پا 715 مورد حادثه، ستون فقرات 878 مورد حادثه و تمام بدن هم 427 مورد حادثه داشته‌‏ايم.
قراگوزلو حوادث ناشي از کار ساير اعضا را يک هزار و 165 مورد و موارد اظهار نشده را 436 مورد اعلام کرد.
پايان پيام

130- تحصن دانشجويان در اعتراض به بازنشسته کردن استادان :

به گزارش روزنامه سرمايه در تاریخ 14 مهر 87  : دانشجويان دانشگاه تهران در اعتراض به بازنشسته کردن استادان دانشگاه تحصن کردند.در پی بازنشسته شدن 21 استاد برجسته رشته های علوم انسانی دانشگاه تهران، دانشجويان اين دانشگاه روز گذشته از ساعت يک بعدازظهر در صحن اصلی دانشکده حقوق به تجمع پرداختند. در اين تجمع حدود 200 نفر از دانشجويان در اعتراض به بازنشسته کردن استادان دانشگاه تهران دور هم جمع شدند و بيانيه ای هم در اعتراض به اين اقدام صادر کردند.
با اينکه اين تجمع تا ساعت 3/5 بعدازظهر ادامه داشت اما هيچ کدام از مسوولان دانشگاه حاضر به پاسخگويی در برابر اقدام بازنشستگی استادان نشدند.
اين در حالی است که جمعی از استادان ممتاز و صاحب نام دانشگاه تهران در تابستان امسال زمانی که دانشگاه ها در تعطيلات تابستانی به سر می برند، با حکم بازنشستگی يا حکم انتظار خدمت روبه رو شدند و مديرکل مديريت نيروی انسانی دانشگاه تهران در مردادماه اعلام کرد همه اين استادان بالای 70 سال سن دارند و سابقه خدمت آنان بيش از 35سال است بنابراين دانشگاه مکلف است هر يک از اعضای رسمی هيات علمی که به سن 65 سال تمام رسيده باشند را بازنشسته کند.
بنابراين استادان برجسته دانشگاه يک ماه پيش از آغاز سال تحصيلی دانشگاه ها به امور اداری مراکز دانشگاهی فراخوانده شدند تا هرچه سريع تر مدارک خود را برای بازنشستگی تکميل کنند.با اينکه مسوولان دانشگاه تهران هنوز راجع به اين اقدام هيچ موضع گيری ای نکرده اند اما نمی توان سر اين موضوع سرپوش گذاشت که استادان بازنشسته شده جزء سرمايه های علمی کشور محسوب می شوند و نبود آنها در محيط های آموزشی می تواند در سطح علمی دانشگاه ها نيز خلل ايجاد کند.
اين اتفاق در حالی می افتد که استادان بازنشسته شده از نظر رتبه بندی دانشگاهی در رديف ,استاد ممتاز, هستند و بازنشستگی شامل آنها نمی شود و جايگزين کردن استادانی که از تجربه و بار علمی اين چهره های معتبر برخوردار باشند، کار آسانی نخواهد بود.همه اين اتفاقات در پی ابلاغ آيين نامه جديدی از سوی مسوولان دانشگاه تهران انجام شده که براساس آن استادانی که سن آنها 70 سال يا بيشتر است، بايد بازنشسته شوند اما استادانی که بين 65 تا 70 ساله هستند می توانند با اجازه دانشگاه به تدريس ادامه دهند.
بنابراين برخلاف محتوای آيين نامه، روند بازنشستگی ها فراتر از آن بوده و استادان کمتر از 70 سال را نيز
در بر گرفته است.

131- تنها 30 درصد جمعيت روستايى در ايران از آب شرب سالم برخوردار هستند:

به گزارش خبرگزاری ايسنا در تاریخ 14 مهر 87 : نماينده مريوان با بيان اين‌كه در حال حاضر بيش از 35 درصد از تاسيساتى كه شامل خطوط انتقال و شبكه توزيع آب شرب مي‌شود، فرسوده است، توجه مسوولان به اين مساله درجهت بازسازى آن را لازم برشمرد.

به گزارش خبرنگار پارلمانى خبرگزارى دانشجويان ايران(ايسنا)، اقبال محمدى در نطق پيش از دستور امروز خود يادآور شد: كشور ايران با در اختيار داشتن 1/1 درصد از اراضى و 36 د رصد از منابع آبى جهان با 240 ميلي‌متر متوسط بارندگى سالانه در اقليم خشك و نيمه خشك قرار گرفته است. ميزان سرانه آب كشور از 7 هزار متر مكعب در سال 1335 به 2 هزار و 500 مترمكعب در سال جارى كاهش يافته است و پيش‌بينى مي‌شود تا سال 1395 به كمتر از هزار متر مكعب تقليل يابد.

اين نماينده مجلس خاطر نشان كرد: براساس شاخص‌هاى جهانى هرگاه سرانه آب در هر كشورى به كمتر از
1700 متر مكعب تقليل يابد آن كشور با بحران كم آبى مواجه است و اين سرنوشت در آينده‌اى نه چندان دور در انتظار ايران است.

محمدى درادامه اظهار داشت: در كشور ما با تمام اقدامات انجام شده جمعيت تحت پوشش شبكه فاضلاب از 31 درصد بالاتر نرفته، هر متر مكعب فاضلاب تسويه نشده، وقتى به سفرهاى آب زيرزمينى وارد شود بيش از
40 متر مكعب آب سالم را آلوده مي‌كند ، تا كنون ظرفيت توليد آب شرب در كشور به 4/6 ميليارد متر مكعب در سال رسيده، ولى ما به 5/7 متر مكعب آب شرب در سال نياز داريم.

اين نماينده مجلس با بيان اين كه تنها 30 درصد جمعيت روستايى از آب شرب سالم برخوردار هستند، افزود: براساس آنچه در قانون برنامه چهارم توسعه پيش‌بينى شده بايستى ميزان دسترسى جمعيت روستايى به آب شرب سالم به 87 درصد و ميزان بهره‌مندى از خدمات فاضلاب به 7 درصد برسد كه آمارها از نظر خدمات رسانى به روستاها ضعيف و تكان‌دهنده است.

نماينده مريوان در ادامه گفت: طول خطوط انتقال و توزيع آب شرب در كشور قريب به 260 هزار كيلومتر است كه اگر براساس استانداردهاى جهانى و موجود سالانه 5 درصد آن بازسازى شود هر سال به بيش از 3 هزار ميليارد ريال اعتبار نياز دارد. در حال حاضر بيش از 35 درصد از تاسيسات شامل خطوط انتقال و شبكه توزيع آب شرب كشورفرسوده و نيازمند بازسازى است كه قريب 20 درصد آب تصفيه شده را هدر مي‌دهد.پس لازم است هم دولت و هم نمايندگان با توجه به قوانين بين‌المللى نسبت به تصويب بودجه سالانه اين بخش به خصوص كنترل آب‌هاى مرزى كشور عنايت ويژه داشته باشند.

132- کشته شدن یک کارگر در سیمان بجنورد:

 

سرمایه این بار در هیئت عایق سیلوی سیمان گلوی کارگری را فشار داد و او را از ارتفاع 25 متری با قساوت و بیرحمی تمام به زمین پرتاب کرد. کارگر مزبور به گونه بسیاررقت باروغم انگیزی جان داد. او زیر فشار جبر کارگربودن، به حکم سرمایه و در هنگام استثمار شدن توسط سرمایه از هستی ساقط شد. با مرگ این کارگر زندگی  تمامی افراد خانواده او نیز به سیاهی نشست و جغد شوم گرسنگی و فقر و مذلت بال خود را بر سر و روی آنان پهن کرد. این نخستین حادثه کشتار کارگران در کارخانه سیمان بجنورد نیست. سال پیش نیز 3 کارگر دیگر در هنگام کار در اثر ریزش سقف سیلو زیر هزاران تن خاک دفن شدند. از نگاه سرمایه داران جان صدها کارگر بسیار بی بهاتر از آن است که به خاطر حفظ آن چند قطره از دریای سود سرمایه های خویش بکاهند و برای ایمنی محیط کار کارگران هزینه کنند.

14 مهر 87

133- در گذشت یک کارگر حین کار:

به گزارش خبر نامه فعالین مازندران در تاریخ 14 مهر 87 آمده است : يك كارگر ساختمانی روز جمعه به هنگام تخريب ساختماني در خيابان شهداي شرقي گنبدكاووس، در زير آوار جان باخت. در اين حادثه چهار نفر از كارگران كه مشغول تخريب يك دستگاه ساختمان بودند ناگهان متوجه فرو ريختن سقف اين بنا شدند كه سه نفر از آنان فرار كردند و يك نفر موفق به فرار نشد. اين كارگر كه "ميرشاهي" نام داشت، در اين حادثه جان خود را از دست داد.

134- از تجمع معلمان کرمانشاه جلوگیری شد:

صبح روز یک شنبه 14 مهر ( روز جهانی معلم ) نیروهای انتظامی برای جلوگیری از تجمع معلمان مقابل اداره آموزش و پرورش تمام مسیرهای مرتبط به اداره را مسدود کرده واز تجمع افراد در نزدیکی اداره آموزش و پرورش ممانعت می کردند.

به گفته چند تن از معلمان حاضر در اطراف اداره آموزش و پرورش قرار است روز دو شنبه هفته آینده (22 مهر) معلمان مقابل اداره آموزش وپرورش تجمع کنند.

انجمن صنفی کارگران برق و فلزکار کرمانشاه 14/7/1387
135- تسليم نمی شويم
*کارگر معترض شرکت لاستيک سازی البرز: ده روز است از خانه فراری ام. نمی توانم به خانه بروم. نمی دانم با اين جيب خالی به زن و بچه ام چه بگويم....

به گزارش سایت روشنگری به نقل از گفتگوی رادیو برابری با فعال کارگری داخل کشور گزارش داد : 1360 کارگر شرکت لاستيک سازی البرز بيش از پنج ماه است که در مصافی بسيار بيرحمانه و نابرابر با دستگاههای دولتی دست و پنجه نرم می کنند تا حقوق شان را دريافت کنند. اين کارگران تاکنون چندين بار بازداشت و توسط نيروهای انتظامی از جمله در جريان حمله و تخريب ديوار اين کارخانه ضرب و شتم شده اند. با اين حال مبارزه و تلاش آنها برای دريافت حقوق شان همچنان ادامه يافته است. در تازه ترين اقدام, اين کارگران روز يکشنبه 14 مهرماه در برابر محل اداره کار در تهران دست به تجمع زدند. يکی از کارگران اين کارخانه در گفتگو با راديو برابری وضعيت خود و ساير کارگران را شرح داد. به گفته اين کارگر, اداره کار, صازمان صنايع و نهاد رياست جمهوری کارگران را ميان خودشان پاس کاری می کنند و هر نهادی مسووليت حل مشکل اين کارگران را به عهده نهاد ديگری می اندازد. اين کارگر گفت: " به رياست جمهوری می رويم می گويند سازمان صنايع بايد کارهای شما را پذيرش کند. به سازمان صنايع می رويم می گويند کارهای شما را پيگيری کرده ايم, بايد به اداره کار مراجعه کنيد. به اداره کار مراجعه می کنيم می گويند سازمان صنايع را قبول نداريم و آنها اصلا حق دخالت ندارند. کارگران همه عصبانی و ناراحتند. اينجا زير آفتاب ايستاده اند و هيچ کس نيست که به داد ما برسد. يک آقايی از اداره کار آمده و فقط وعده و عيده داده و گفته است :برويد تامين اجتماعی, در حالی که تامين اجتماعی اصلا ربطی به ما ندارند. دارند ما را بين خودشان پاس کاری می کنند.

اين کارگر به پلاکارد تهيه شده از سوی کارگران در اجتماع اعتراضی شان در برابر اداره کار اشاره کرد و گفت: روی پلاکاردی که تهيه کرده ايم, خطاب به وزير کار نوشته ايم, ما کارگران شش ماه است حقوق نگرفته ايم, شما چطور؟ آيا می توانيد بدون گرفتن يک ماه حقوق زندگی تان را بگذرانيد؟

اين کارگر معترض گفت: ده روز است از خانه فراری ام. نمی توانم به خانه بروم. نمی دانم با اين جيب خالی به زن و بچه ام چه بگويم. الان فصل مدارس است. مدارس باز شده است. کارگران کلی هزينه دارند که نمی توانند بدهند. بسياری از کارگران با خانواده هايشان مشکلات خانوادگی پيدا کرده اند و زنان شان را طلاق می دهند. کارگری بعد از 25 سال ازدواج زنش را طلاق داده است. هر لحظه احتمال اين است که کارگران کارخانه ما دست به خودکشی بزنند.

اين کارگر که به گفته خودش دارای مدرک تحصيلی ليسانس است در واکنش به اين پرسش که ادعای برخی از کارفرمايان در باره ارتقاء شغلی کارگران به کجا رسيده است, با خشم و عصبيت گفت: ارتغاء شغل بخورد توی سرشان. ما اصلا حقوق نگرفته ايم. بيش از چهار ماه است که حقوق ثابت ما را نداده اند. تامين اجتماعی دفترچه های ما را ترخيص نمی کند. ما مشکل درمان و پژشکی داريم.

اين کارگر تعداد کارگرانی که حقوق شان را دريافت نکرده اند کل کارگران کارخانه بالغ بر 1360 نفر ذکر کرد.

وی در پايان با صدايی که می لرزيد به خبرنگار راديو برابری گفت:"من از طرف همه کارگران اين کارخانه برای شما اشک می ريزم. هيچ کس نيست به داد ما برسد. ولی ما تسليم نمی شويم و تا آخرين قطره خونمان ار حقوق مان دفاع خواهيم کرد.

مشروح اين گفتگو را در لينک زير بشنويد:

http://www.radiobarabari.net/files/2008/10/05/3.ram

 

اخبار مبارزات کارگران ایران ،

هفته سوم مهر ۱٣٨۷  (اکتبر۲۰۰٨ )

136 - احضار و تهديد دو معلم در سنندج :

به گزارش فعالين حقوق بشردر تاریخ 15 مهر 87 : بنابر گزارشات دريافتى دو معلم و فعال فرهنگى به نام هاى يدالله زاره اى و رامين زندنيا، به اتهام شرکت در راهپيمايى و تجمع صنفى کانون صنفى معلمان کردستان در فراخوان پيشين، از سوى حراست اداره آموزش و پرورش ناحيه يک شهر سنندج احضار گرديدند، نامبردگان در طى اين احضار به صورت غيررسمى به هوادارى از احزاب کردى متهم و مورد تهديد مبنى بر اخراج از اين سازمان قرار گرفتند.
شايان ذکر است معلمان و فعالان صنفى و فرهنگى کردستان در طى ماههاى اخير شاهد احضار، بازداشت و تهديد مکرر همکاران و تشکلات صنفى خود بوده اند.

137- حقوق پائين و سرکوب تلاش های صنفی نصيب معلمان ايران در آستانه روز جهانی معلم:

به گزارش رادیو بخش فارسی بی بی سی در تاریخ 15 مهر 87 ؛
پنجم اکتبر برابر با چهاردهم مهر روز جهانی معلم است. در چهل و چهارمين اجلاس وزرای آموزش و پرورش که در اکتبر سال
۱۹۹۴ در شهر ژنو برگزار شد، پيشنهاد فدريکو مايور دبيرکل وقت يونسکو برای نامگذاری روزی به نام روز معلم تصويب شد.
از سال 1995، همه ساله نهادهای فرهنگی سازمان ملل متحد با صدور اطلاعيه و چاپ پوستر و طرح شعار های جذاب در مورد اهميت کار معلمان پنجم اکتبر را جشن می گيرند. امسال از همه خواسته شده است که با فرستادن يک کارت پستال زيبا از معلمان خود قدردانی کنند.

برگزاری مراسم در سطح ملی برعهده کشورها گذاشته شده است. روز جهانی معلم در سالهای حاکميت اصلاح طلبان که گشايشی در فضای مدارس ايران به وجود آمد، مورد توجه معلمان ايرانی قرار گرفت و برای اولين بار در سال
۸۳ وزير آموزش وپرورش با ارسال پيامی اين روز را به رسميت شناخت.
با بحث هايی که در اجلاس چهل و چهارم صورت گرفت اين نظر تقويت شد که برای بالا بردن کيفيت آموزش بايد معلمان از جايگاه اجتماعی مناسبی بر خوردار شوند.
توصيه يونسکو به کشور های عضو ايجاد شرايط مناسب کار و زندگی برای معلمان و تقويت اميد و اعتماد در ميان آنها است.
امسال نيز به همين مناسبت از سوی يونسکو، يونيسف، سازمان بين المللی کار، آموزش بين الملل و برنامه عمران سازمان ملل پيام مشترکی منتشر شده است.
فعاليت های امسال بزرگداشت روز جهانی معلم بر تربيت حرفه ای معلمان برای آموزش با کيفيت متمرکز است.
جهان با کمبود
۱۸ ميليون معلم روبه روست. اگر نياز دوره های بالاتر از جمله شاخه فنی وحرفه ای و نيز آموزش های غير رسمی مانند نهضت سواد آموزی و آموزش از راه دور به معلمان حرفه ای و آموزش ديده را اضافه کنيم اين رقم افزايش می يابد.
کمبود معلمان حرفه ای وآموزش ديده يکی از موانع رسيدن به اهداف آموزش برای همه تا سال
۲۰۱۵ است.
معلمان در اکثر کشورها با کمبود حقوق و مشکلات معيشتی دست به گريبانند. فقر، بيکاري، اپيدمی ايدز، خشونت و نابردباری اجتماعی از جمله چالش های قرن
۲۱ است و نهادهای آموزشی بايد برای مواجه شدن با اين مشکلات تجهيز شوند.
به دليل عدم حمايت از معلمان و پايين بودن حقوق ها، افراد توانا وبا کيفيت جذب شغل معلمی نمی شوند. روند خروج نيروهای کيفی از سيستم آموزش وپرورش نيز نگران کننده است.
به دليل عدم حمايت از معلمان و پايين بودن حقوق ها، افراد توانا وبا کيفيت جذب شغل معلمی نمی شوند. روند خروج نيروهای کيفی از سيستم آموزش وپرورش نيز نگران کننده است

در ايران آموزش و پرورش دستگاهی است غير حرفه ای و ناتوان با يک ميليون ودويست هزار کارمند ومعلم که
۹۷ درصد بودجه جاری آن صرف پرداخت حقوق پرسنل می شود.
ابزار آموزشی حنجره معلم است و گچ وتخته سياه آن هم در کلاس های انباشته از دانش آموزکه نفس کشيدن در آنها دشوار است. معلمان که ميانگين حقوق آنها کمتر از
۴۰۰ دلار در ماه است، بر اثر تورم فزاينده سال به سال فقير تر می شوند.
بر اساس برخی بر آوردها، قدرت خريد معلمان به يک سوم سالهای اول انقلاب تقليل يافته است. نتيجه چنين روندی تضعيف جايگاه معلمان در بين اقشار جامعه و روی آوردن معلمان به شغل دوم و يا خروج از حرفه معلمی است.
معلمان در ده سال گذشته خواستار برقراری نظام هماهنگ پرداخت حقوق کارکنان دولت بوده اند. اجرای قانون مديريت خدمات دولتی که قرار است فاصله حقوق معلمان وساير کارکنان دولت را کاهش دهد از جمله خواسته های ثابت معلمان است.
اعتراضات گسترده معلمان در سال
۸۵ برای افزايش حقوق به نتيجه نرسيد. به جای آن تعدادی از فعالان صنفی بازداشت واز دادگاه ها احکام حبس گرفتند و تعداد بيشتری نيز با تنبيهات اداری شامل کسر حقوق و تبعيد و اخراج موقت رو به رو شدند.
در آستانه سال جديد کانون های صنفی معلمان از شهرهای مختلف به تهران آمدند تا در جلسه ای صنفی مقدمات برگزاری روز جهانی معلم را فراهم کنند. اما
۳۷ نفر از آنها قبل از تشکيل جلسه توسط پليس دستگير و مدت کوتاهی بازداشت شدند.
اين اقدام باعث اعتراض دبير کل آموزش بين الملل نهاد زير مجموعه سازمان بين المللی کار شد.
روز جهانی معلم فرصتی است برای ياد آوری اين نکته به دولتمردان و مردم که جامعه ای که قدر معلمان خود را نداند به آينده خود بی اعتنا است.

138- يک کارگر ساختماني در اثر سکته مغزي فوت کرد:

تهران- خبرگزاري کار ايران در تاریخ 15 مهر 87؛ دبير اجرايي خانه کارگر کردستان از سقوط يک کارگر ساختماني در حين کار در شهر سنندج خبر داد.

به گزارش "ايلنا"، اقبال رضايي گفت: يکي از کارگران ساختماني در حين کار از يک ساختمان 3 طبقه سقوط و بلافاصله فوت کرد.
وي با اشاره به اينکه کارگر فوت شده 55 ساله بود، گفت: اين کارگر روز پنجشنبه گذشته در اثر سکته مغزي روي داربست طبقه سوم سقوط کرد که منجر به مرگ وي شد.
پايان پيام

139- در ادامه خبر :

کشته شدن یک کارگر ساختمانی هنگام کار در سنندج:

یک کارگر ساختمانی در شهر سنندج از بالای یک ساختمان سه طبقه به زمین سقوط کرد و در دم جان داد. این کارگر توسط سرمایه دار یک شرکت ساختمانی استثمار می شد. او به دستور مسئولان شرکت در ارتفاع بسیار بالا بدون داشتن هیچ نوع امکانات ایمنی کار می کرد که ناگهان پایش لغزید و نتوانست خود را کنترل کند. کارگر مذکور 55 سال داشت. شرایط کارش به گونه ای بود که همیشه مرگ در نیم قدمی اش کمین کرده بود. بالا رفتن از ساختمان های بلند، کار در ارتفاعاتی که حفظ تعادل را بسیار دشوار و گاه غیرممکن می سازد و انجام همه این ها بدون حداقل امکانات حفاظتی لازم پیوسته مرگ را در پیش روی وی مجسم می ساخت. او هر صبح زیر فشار گرسنگی و اجبار زندگی راهی جایی برای فروش نیروی کار خود می شد. سرمایه داران درجریان خرید نیروی کارش فقط انجام سخت ترین کارها را از او نمی خواستند بلکه قبول خطر مرگ را نیز به گونه نامکتوب بر وی تحمیل می کردند. کارگر مقتول همواره زیر بختک  مرگ کارمی کرد. کارکردن در زیر بختک مرگ از جمله شرایط فروش نیروی کار در جهنم سرمایه داری ایران است. 

15 مهر 87

140 - بازداشت چند معلم در تهران در روز جهانی معلم:

به گزارش صدای آلمان در تاریخ 15 مهر87 به نقل از سایت روشنگری :يکشنبه، پنجم اکتبر (۱۴ مهر) روز جهانی معلم است. در حاليکه در بسياری از کشورهای جهان بدين مناسبت مراسم گوناگونی برگزار شد، فعالان کانونهای صنفی معلمان در ايران با تهديد از برگزاری هر گونه مراسمی بازداشته شدند. در تهران ۴ نفر از معلمان و اعضای هيأت مديره کانون صنفی معلمان تهران دستگير شدند.

مصاحبه با ميراکبر رييس‌زاده، عضو کانون صنفی معلمان تهران، از معلمان دستگير شده در برابر وزارت آموزش و پرورش در تهران، دقايقی پس از آزادی.

دويچه وله: آقای رييس‌زاده، امروز در بيش از
۱۰۰ کشور جهان، روز جهانی معلم را جشن مي‌گيرند. در ايران به اين مناسبت چه خبر است؟

ميراکبر رييس‌زاده: ما قرار بود که طبق روال هر سال که روز جهانی معلم را برگزار مي‌کرديم، امسال نيز مراسمی را برگزار کنيم. اما برخی از دوستان ما تهديد شدند که اگر در اين مراسم شرکت کنند، به شدت با آنها برخورد خواهد شد. برای همين، ظاهرا اين قضيه تحت‌الشعاع قرار گرفت و به نوعی مي‌شود گفت که به‌هم خورد. البته نه رسما، اما در عمل، هماهنگي‌های لازم انجام نگرفت تا جلسه‌ يا تجمعی باشکوه برگزار شود. هدف ما نيز موردی خاص نبود. ما مي‌خواستيم جمع شويم و جشن کوچکی بگيريم. خود من شنيده بودم که همکارانم احتمالا در جلوی وزارت آموزش و پرورش جمع مي‌شوند. برای همين تا ميدان فردوسی رفتم. سپس کمی به طرف بالا رفتم و ديدم که خبری نيست. منتظر بودم تا يکی از دوستانم را ببينم. آمدند و به من گفتند: "آقا، شما مشکوکيد!" من پرسيدم: "به چه مشکوکيد؟" گفتند: "بايد کيفتان را ببينيم." گفتم: "شما که هستيد؟" گفتند: "چکار داريد، من پليسم." در حالی که لباس شخصی بود. خلاصه کيف مرا گرفتند و باز کردند و وسايلم را بيرون ريختند، دفترچه تلفن و ديگر چيزها را. از جزوه‌هايی که "ای آی" (
EI) منتشر کرده و در سايتش هم هست، من و دوستان يک دفترچه تهيه کرده بوديم.

دويچه وله: آقای رييس‌زاده، لطفا برای آن گروه از شنوندگانی که نمي‌دانند بگوييد که "ای آی" چه سازمانی است.

ميراکبر رييس‌زاده: "ای آی" سازمان جهانی معلمان است که
۳۰ ميليون معلم از بيش از۱۷۰ کشور عضو آن هستند. اين سازمان نشانگر نوعی همبستگی جهانی است. معلمانی که در اين سازمان عضو هستند در جهت ارتقای آموزش، رفع مشکلهای معلمان و مسائلی در اين حد فعاليت مي‌کنند. ما اين دفترچه را تهيه کرده بوديم که در آن پيام دبيرکل اين سازمان جهانی و نامه‌هايی که خطاب به ايران در حمايت از معلمان نوشته بود، چاپ شده بود. اين دفترچه را از من گرفتند و مرا به اتاقی در وزارتخانه هدايت کردند. در آنجا نيروهای پليس امنيت و نيروهای حراست بودند. تا همين الان (ساعت ۷ بعدازظهر به وقت ايران) که من دارم از آنجا بيرون مي‌آيم، مرا نگاه داشته بودند. کارتهای مرا گرفتند و گفتند بايد به پليس امنيت بيايی و جواب بدهی.

دويچه وله: چند نفر معلم بوديد، آقای رييس‌زاده؟

ميراکبر رييس‌زاده: اصلا نمي‌گذاشتند معلمان جمع شوند. گفتند که "ما شما را با دوربين ديده‌ايم." گفتند که "با دوربين ديديم که جزوه رد و بدل مي‌کنيد." گفتم "با همکارم دارم صحبت صنفی و معلمی مي‌کنم. جزوه چيست؟ مگر جزوه ممنوعه در کيف ما هست؟ مگر مي‌خواهيم به جايی آسيب برسانيم؟ ما تشکلی صنفي،
NGO هستيم که در جهت اهداف صنفی حرکت مي‌کنيم. اصلا شما به چه حقی داشتيد با دوربين مرا نگاه مي‌کرديد؟" گفتند: ،نه، شما داشتيد در اينجا جزوه رد و بدل مي‌کرديد!" چند جوانک بودند. گوش نمي‌کردند که چه مي‌گويم. گفتم: "آقاجان، ما آمده‌ايم اينجا تا تجمع و جشنی را برگزار کنيم، نه جشن اعتراضي، بلکه جشنی برای گراميداشت روز معلم. حال که اين جشن برگزار نشد و ما هم مي‌خواهيم به خانه‌مان برگرديم، برای چه جلوی ما را گرفته‌ايد؟" خلاصه تا همين الان ما را سين ، جيم و تهديد مي‌کردند. به من گفتند: "بايد به پليس امنيت بيايي، وگرنه، اگر نيايي، جلب‌ات مي‌کنم." فعلا وضع من اين است. انقدر عرصه بر ما تنگ شده است که بديهي‌ترين حرفمان را نمي‌توانيم بزنيم. آخر چرا آنقدر جسارت به خرج مي‌دهند. اينکه معلم را مي‌گيرند و مي‌گويند که مشکوکيم، چه معنی مي‌دهد؟ اگر واقعا مي‌خواهيد جامعه را اصلاح کنيد، اين همه مشکل در جامعه است به سراغ آنها برويد. چرا به معلم‌ها گير داده‌ايد؟ ما کاری با شما نداريم. انگار ما را دارند تهديد مي‌کنند و مي‌ترسانند. جرم من چيست؟ معلم بودن جرم است؟ اين قضيه‌ای است که من امروز به آن مبتلا بودم.

دويچه وله: آقای رييس‌زاده، يونسکو روز جهانی معلم را تعيين کرده تا بر نقش معلم در تربيت جوانان و در نتيجه در ساختن آينده جامعه‌ها و کشورها تاکيد کند. با توجه به اين برخوردی که با معلمها مي‌شود، چه برداشت و احساسی در شما بوجود مي‌آيد؟

ميراکبر رييس‌زاده: ما گفته‌ايم که معلمان ما بايد قدر ببينند. اگر معلم ما ضعيف باشد، نمي‌تواند انسانهای قوی به بار بياورد. اينها يا اين جمله را نمي‌توانند بفهمند، يا به آن گوش نمي‌دهند. ما مي‌گوييم که معلم نبايد دغدغه منزلتي، معيشتی و امنيتی داشته باشد. چنين معلمی است که مي‌تواند دانش‌آموز قوی و خوب به بار آورد، ايران را خوشبخت کند و جامعه را بسازد. اگر شما معلم را ضعيف بخواهيد، معلمهای ضعيف نمي‌توانند انسانهای قوی به بار بياورند. نمي‌دانم که چه سياستی است که اينها فعلا با ما اين گونه برخورد مي‌کنند. اصلا گوش نمي‌دهند که مشکلهای ما چيست. من مي‌گويم که چندين سال است، حدود سی سال است که حق ما را نداده‌ايد. حال ما صدايمان را بلند کرده و گفته‌ايم که خجالت بکش و حق ما را بده! اين جرم است؟ بياييد با ما صحبت کنيد. ما از اينها دعوت کرده و گفته‌ايم که بياييد و در جلسات ما شرکت کنيد. در جلسات ما چيزهای عجيب و غريبی گفته نمي‌شود.

دويچه وله: چه خواستهايی را معلمان در حال حاضر دارند و بيان مي‌کنند که با اين مقاومت و فشار روبرو مي‌شوند؟

ميراکبر رييس‌زاده: معلمان خواستهای عجيب و غريبی ندارند. آنها مي‌گويند که ما را از لحاظ معيشتی تامين کنيد تا ما زير خط فقر زندگی نکنيم. آنها همچنين مي‌گويند که معلم از لحاظ منزلتی شأنش بالاتر از آن است که شما فکر مي‌کنيد. بايد زمينه آن را فراهم کنيد تا معلم در جامعه جايگاه واقعی خود را به دست آورد. اين مشکلهاست، همراه با يک سری مسائل صنفي، که چون از اول به آنها توجه نکرده‌اند، مشکلها انباشته شده است. در نظام اداری آموزش و پرورش، نظام قبيله‌ای حاکم است. باندبازی اداری وجود دارد. در مدارس به معلمان سخت مي‌گيرند. وقتی ابلاغ معلم را به او مي‌دهند، به سرش منت مي‌گذارند. اين بخصوص در مورد فعالان صنفی صدق مي‌کند. فعالان صنفی در مناطق آموزش و پرورش راحت نيستند. به سختی به آنان کلاس و درس مي‌دهند. به هر مدرسه‌ای که مي‌روند، مدير اذيتشان مي‌کند. سپرده‌اند که اينها را اذيت کنيد. اين وضعيت ماست. معلمها مي‌گويند که اين وضع نباشد؛ ما بايد بدون دغدغه به کار آموزشی و تربيتي‌مان ادامه دهيم، نه اينکه در اين جوی که ايجاد کرده‌اند زندگی کنيم.

مصاحبه‌گر: کيواندخت قهاری

141- مدیریت ایران خودرو و تغییر زمان ومکان جشن ارتقای شغلی:

مدیریت تراست عظیم ایران خودرو اعلام کرده است که 10 هزار کارگر را ارتقای شغل خواهد داد و با اجرای این طرح سطح دستمزد این کارگران را هم افزایش خواهد داد. اعلام این خبر زمزمه هایی مبنی بر اعتراض  احتمالی کارگران را به وجود آورده است، زیرا ارتقای شغلی فقط 10 هزار کارگر متضمن محروم ساختن چند ده هزار کارگر دیگر از شمول هر نوع تغییر وضعیت شغلی و بدین سان محرومیت از افزایش دستمزد است. بسیار طبیعی است که کارگرانی که از این ارتقای شغلی و افزایش دستمزد محروم می شوند فریاد اعتراض خود را بلند کنند. مدیریت ایران خورو ابتدا قصد داشت که  طرح خود را روز عید فطر و درحضور جمعیت وسیعی از کارگران اجرا کند. اما زمزمه های مخالفت و هراس از واکنش اعتراضی یک جمعیت چند ده هزار نفری  باعث شد که تصمیم خود راعوض کند. اجرای مراسم ارتقای شغلی در روزعید فطر لغو شد و به زمان دیگر و فرصت مناسب تری موکول گردید. مدیریت اینک اطلاع داده است که این مراسم روز سه شنبه  16 مهرماه در سالن اجتماعات شرکت « سا پکو» (یکی از شرکت های وابسته به ایران خودرو) برگزار خواهد شد. آنان با تغییر روز و محل اجرای مراسم تلاش می کنند تا شمار هر چه کمتری از کارگران به این سالن راه یابند، از تجمع گسترده کارگران جلوگیری کنند و نیروی انتظامی و امنیتی هر چه بیشتری را برای جلوگیری از خطر احتمالی اعتراض کارگران ناراضی  به محل مراسم بیاورند. البته کارگران ایران خودرو نیز درمقابل این ترفندها و دسیسه چینی ها بیکار نخواهند نشست. آنان بر تحقق خواست های خود اصرار دارند و تلاش خواهند کرد که مراسم ترفیع شغلی 10 هزار کارگر را به میدان اعتراض گسترده  کل کارگران ایران خودرو علیه شدت استثمار و بی حقوقی های خویش تبدیل کنند. 

15 مهر 87

142- صدها کارگرکارخانه لاستيک‌سازی البرز با تجمع در محوطه وزارت کار خواهان رسيدگی به خواست‌ها و مطالبات خود شدند:

به گزارش صدای آلمان در تاریخ 16 مهر 87 :صدها کارگرکارخانه لاستيک‌سازی البرز با تجمع در محوطه وزارت کار خواهان رسيدگی به خواست‌ها و مطالبات خود شدند. لاستيک سازی البرز پس از واگذاری به بخش خصوصی و به دليل افت شديد توليد، از تيرماه سال جاری تعطيل شده است..

۱۴۰۰ کارگر لاستيک سازی البرز بيشتر از شش ماه است که حقوقی دريافت نکرده‌اند. به گزارش ايلنا آنها در تجمع روز يکشنبه، ۱۴ مهر، خود خواستار انتقال دوباره مديريت شرکت به بخش دولتی شده‌اند.
کارخانه لاستيک البرز يکی از قديمي‌ترين کارخانه‌های ايران است. اين واحد توليدی در سال
۳۷ شمسی تاسيس شد و در آغاز، بي‌اف گودريچ نام داشت. کارخانه پس از فروش آن به سرمايه‌داران ايرانی در سال ۵۵، به "کيان تاير" تغيير نام داد. پس از انقلاب به مالکيت دولت درآمد و در نهايت در سال ۸۰ نام آن به لاستيک البرز تبديل شد. مديران کنونی کارخانه، افت شديد توليد و قرار گرفتن آن در آستانه تعطيلی را ناشی از زيان‌دهی يا کمبود نقدينگی عنوان مي‌کنند. اما محسن حکيمي، پژوهشگر مسائل کارگری در گفتگو با دويچه‌وله بحث اصلی را ناشی از سودآورتر بودن حوزه‌های ديگر در بازار اقتصاد ايران مي‌داند. وی ضمن اشاره به فروش ۶۰ درصدی سهام اين کارخانه در سال ۷۳ به بخش خصوصی مي‌گويد:
"در اين زمان فروش کارخانه براساس آمار سايت لاستيک البرز رونق داشته است. حتی انواع لاستيک‌های خودروی شخصی و کاميون به خارج از کشور و به ويژه کشورهای حاشيه خليج فارس صادر مي‌شده‌اند. واقعيت اينست که در ايران، برخی عرصه‌های توليدی چون نساجي، قند و شکر يا همين لاستيک، سودآوری کمتری به نسبت ساير رشته‌ها دارند. بنابراين سرمايه‌دار سعی مي‌کند سرمايه‌اش را به جايی منتقل کند که سودآوری مطلوب داشته باشد. مثلا سودآوری در رشته‌ی ساختمان الان بيشتر از توليد لاستيک است. تقاضا برای مواد غذايی يا مسکن در ايران بسيار بالاتر است و در نتيجه سرمايه‌گذار به سمت اين رشته‌ها مي‌رود."


به گفته محسن حکيمي،
۶۰ درصد سهام کارخانه البرز متعلق به آقای داور شرفی مدير کارخانه است و باقی سهام را بانک صنعت و معدن دارد. محسن حکيمی تاکيد مي‌کند که راه حل اصلی برای حل مشکل توليد، در اختيار گرفتن مديريت کارخانه توسط شورای کارگران است. حکيمی نمونه‌های به بن‌بست رسيدن مديريت دولتی در کارخانه‌های ايران را پايه استدلال خود قرار مي‌دهد:
" نيشکر هفت‌تپه همين وضعيت را دارد که مالکيت‌اش دولتي‌ست. کاغذسازی پارس يا نساجی کردستان در سنندج نيز همين وضع را دارند. کارخانه الکتريک رشت هم همين مشکل را دارد. کارگران آنجا هم چندی پيش آمدند تهران تجمع کردند و بعد نماينده دولت آمد و گفت که ما اين کارخانه را واحد دولتی مي‌کنيم. در حالي‌که چنين چيزی روی ندادو آنها هم کماکان بلاتکليف هستند. کارگران بايد از دولت بخواهند تا وام‌های کلانی را که به سرمايه داران اين کارخانه‌های در حال تعطيل داده، در اختيار خود آنها بگذارد تا آنها به صورت شورايی کارخانه‌ها را اداره کنند. اين تجربه در کشورهای ديگر هم بوده است. مثلا در آمريکای لاتين و بخصوص آرژانتين، چندين کارخانه به تصرف کارگران درآمد."
ناگفته نماند که کارگران لاستيک البرز در فروردين ماه گذشته، در اعتراض به بحران توليد و تعويق حقوق خود، چند ساعت جاده منتهی به کارخانه، جاده تهران − اسلام‌شهر را مسدود کردند. اين اعتراض با دخالت ماموران انتظامی به بازداشت دهها کارگر منجر شد.
محسن حکيمي، نبود تشکل‌های صنفی و با تجربه کارگری را بزرگترين چالش کارگران در رويارويی با مشکلات کاری مي‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌داند. اين پژوهشگر و فعال مسائل کارگری در پايان اضافه مي‌کند که کارگران هيچگاه با اتکا به جمعی به نام شورای اسلامی کار، موفق به دريافت حقوق مادی و قانونی خود نخواهند شد.
کارگران لاستيک سازی البرز اعلام کرده‌اند که در صورت بي‌پاسخ ماندن خواسته‌هايشان، همراه با خانواده‌های خود در مقابل مجلس شورای اسلامی تحصن خواهند کرد.

143- رئيس کانون کارگران خباز:
ميان کارگران و کارمندان تبعيض وجود دارد
:

تهران- خبرگزاري کار ايران در تاریخ 16 مهر 87 ؛ رئيس کانون انجمن صنفي کارگران خباز کشور از ندادن سبد کالا، ويژه ماه مبارک رمضان به کارگران، به خصوص کارگران شاغل در اين صنف انتقاد کرد و گفت:‌ دولت مسوول اصلي اين بي‌‏عدالتي است.


علي يزداني در گفت‌‏وگو با خبرنگار گروه کارگري "ايلنا"، تبعيض ميان کارگران و کارگران را منحصر به سبد کالاي ماه رمضان ندانست و گفت: کم‌‏لطفي‌‏هاي وزير کار و بازرگاني در اين خصوص موجب تضييع حق کارگران شد.
رئيس انجمن صنفي کارگران خباز استان اصفهان گفت:‌ کارگران گمان مي‌‏کنند که سبد کالاي ماه مبارک رمضان به دليل اهمال نمايندگان کارگري به دست کارگران نرسيده است، در صورتي که اين چنين نيست.
وي ضمن انتقاد از اينکه کارگران مشمول دريافت سهام عدالت نشده‌‏اند، گفت:‌ به کارمندان و بازنشستگان سهام عدالت مي‌‏دهند اما نوبت که به کارگر مي‌‏رسد تبعيض‌‏ها شروع مي‌‏شود.
يزداني يکي ديگر از مطالبات کارگران خباز را معافيت مالياتي دستمزد خواند و گفت: اداره دارايي براساس ليست حق بيمه، ماليات از کارگران خباز کسر مي‌‏کند در صورتي که در بسياري از موارد، دستمزد کارگران کمتر از رقمي است که در ليست بيمه ذکر شده است.
پايان پيام

144- وضعيت وخيم مرگ و مير کودکان در ايران: 2700 کشته و 95 هزار مصدوم کودک در يک سال :

به گزارش روزنامه اعتماد در تاریخ 16 مهر 87 :الناز محمدي؛ ,در سال 85 حدود 2700 کودک زير 15 سال در اثر سوانح رانندگى در ايران فوت کردند و تقريباً 95 هزار کودک و نوجوان زير 20 سال مصدوم شدند., اين خبر از جمله اخبار مهمى است که اين روزها و در آستانه 17 مهر، روز جهانى کودک، از سوى مسوولان و فعالان حقوق کودکان اعلام مى شود؛ به طورى که حتى امسال اين مسوولان با شعار ,احتياط، شادي، زندگى, به استقبال اين روز رفته اند. به همين منظور امسال سازمان هايى چون سازمان بهزيستى کشور، وزارت بهداشت، شهرداري، يونيسف و... تلاش دارند ضمن ابراز نگرانى از وضعيت وخيم مرگ و مير کودکان در سوانح رانندگي، با برگزارى مراسم هاى مختلفى در اين زمينه به مردم اطلاع رسانى کنند. ,کريستين سالازار فولکمن, نماينده يونيسف در ايران، ديروز در نشست خبرى که به مناسبت روز جهانى کودک برگزار شد، با ابراز نگرانى از وضعيت مرگ و مير کودکان در حوادث رانندگى در ايران گفت؛ ,در حالى که ايران طى سال هاى اخير گام هاى بلندى در جهت کاهش نرخ مرگ و مير کودکان از طريق واکسيناسيون و نظام شبکه بهداشتى کشور برداشته است، وضعيت رفت و آمد به طور فزاينده يى به جوان ترين نسل کشور لطمه مى زند؛ در سال 1385 حدود دو هزار و 700 کودک زير 15 سال در اثر سوانح رانندگى در ايران فوت کردند که اين آمار بسيار اسفناک و نگران کننده است., سالازار تبعات غيرمستقيم سوانح بر کودکان را حقيقتى دانست که غالباً در گزارش ها فراموش مى شود؛ ,يکى از اين تبعات، فشارهاى اقتصادى و اجتماعى بر خانواده هايى است که ناگزيرند از معلولان سوانح مراقبت کنند. کودکى که دچار مصدوميت جدى است نياز به مراقبت والدين دارد. هزينه هاى درمان و مراقبت از اين کودکان، بر نگرانى والدين براى فرصت تحصيلى از دست رفته کودک مى افزايد؛ نکته ديگر از دست رفتن نان آوران است که خانواده را به سمت فقر سوق داده يا کاملاً در فقر فرو مى برد., دکتر ,امير اميرخانى, مديرکل سلامت، خانواده و مدارس وزارت بهداشت نيز با بيان اينکه ,در سال هاى اخير براى پرداختن به سلامت کودکان دچار موانعى بوده ايم,، تمرکز اين وزارت را در حوزه کودکان بر حوادثى دانست که گريبانگير کودکان مى شود؛ ,از ارسال 1990 تا 2005، شاخص مرگ کودکان زير پنج سال، در جهان حدود 20 درصد کاهش پيدا کرد. و اين در حالى است که نظام سلامت در ايران توانسته است اين شاخص را حدود 40 درصد کاهش دهد و ما پيش بينى مى کنيم تا سال 2015 به حدود دوسوم اين شاخص را کاهش دهيم., وى افزود؛ ,در کشور ما موضوع مديريت و کنترل مرگ کودکان روند مناسبى دارد و ما توانستيم با شبکه گسترده يى که با عنوان پزشک خانواده در بيمارستان ها راه اندازى کرديم، روند مرگ و مير کودکان را کنترل کنيم و آن را کاهش دهيم., وى با بيان اينکه 36 درصد مرگ و مير کودکان در ايران بر اثر سوانح ترافيکى اتفاق مى افتد، تاکيد کرد؛ ,طبق مطالعه يى که در سال 82 در اين مورد انجام شده است در مورد کودکان پنج تا 14 سال، بيشترين درصد مرگ و مير بر اثر سوانح رانندگي، 9 درصد به دليل بسته شدن شريان هاى تنفسى و سپس به دلايلى چون غرق شدگي، سوختگى و مسموميت است., اميرخانى چند خبر نيز داشت؛ ,تدوين سند ارتقاى سلامت کودکان در سطح ملى و برنامه جامع رشد کودکان با مشارکت سازمان هايى چون بهزيستى و صندوق کودکان سازمان ملل، بسيج اطلاع رسانى با عنوان 10 کليد طلايى براى سلامت دانش آموزان و مکلف شدن دانشگاه هاى سراسر کشور به تدوين برنامه ارتقاى سلامت کودکان استان ها براى سال 88., اما فوت شش کودک از هر هزار کودک زنده متولد شده از ديگر مواردى بود که دکتر ,حامد برکاتى, رئيس اداره سلامت کودکان وزارت بهداشت در جمع خبرنگاران به آن اشاره کرد؛ ,اين آمار مربوط به کودکان زير پنج سال است و طبق آمار سال 84 تا به حال به ازاى هر هزار کودک زنده متولد شده شش کودک فوت کرده اند که اين عدد نسبت به آمار کشورهاى توسعه يافته آمار بسيار مناسبى است و از علل آن نيز مى توان به حوادث ترافيکى و عوامل ژنتيکى و مادرزادى اشاره کرد., در ادامه اين نشست ,محمدحسين جوادى, مديرکل دفتر کودکان و نوجوانان سازمان بهزيستى آخرين آمار کودکان زير 18 سال را در ايران حدود 20 تا 25 ميليون اعلام کرد.

کودکان افغان، کودکان بى شناسنامه

اگر به آمارهاى رسمى منتشرشده از سوى مسوولان درخصوص ازدواج زنان ايرانى با مهاجران و اتباع خارجى مراجعه کنيم، خواهيم ديد هزاران زن ايرانى گرفتار ازدواج هاى غيرقانونى با مهاجران خارجى شده اند و اينک با بازگشت همسرشان به وطن، آنان با بى هويتى فرزندان شان روبه رو هستند. طبق آخرين آمارها هم اکنون حدود يک ميليون و 800 هزار مهاجر افغانى به طور رسمى و حدود دو ميليون و 300 هزار نفر به صورت غيررسمى در ايران زندگى مى کنند که به خاطر ثبت نکردن بسيارى از اين ازدواج ها به دليل نداشتن کارت اقامت شوهران، آمار درستى از تعداد اين ازدواج ها در دست نيست. اما در سال هاى اخير با توجه به عملکردها و سياست هاى متناقضى که دولت ايران درخصوص بازگرداندن افاغنه در پيش گرفته است، وضعيت کودکان حاصل اين ازدواج ها وخيم به نظر مى رسد. از يک طرف خانواده ها و کودکان افغانى با موانع و محروميت از خدمات و تسهيلات اجتماعى مواجه هستند و کودکان آنها از تحصيل بازمى مانند و از سوى ديگر بسيارى از اين کودکان که از والدين ايرانى و افغانى هستند به لحاظ هويت و تابعيت خود وضعيت نامشخصى دارند. به اين موارد بايد آسانى تردد افغان ها در مرزهاى کشور و دور باطل بلاتکليفى هر چه بيشتر افاغنه در ايران را اضافه کرد. ,سارا شهيار, کارشناس برنامه ثبت مواليد يونيسف، در مورد فعاليت هاى انجام شده توسط يونيسف به اعتماد گفت؛ ,با توجه به اينکه در ايران تابعيت از پدر به فرزند مى رسد و اين يک قانون است، يونيسف نمى تواند دخالت چندانى در اين مورد بکند، اما يونيسف در سال هاى اخير با برقرار کردن رابطه با سازمان ثبت و احوال و دولت تلاش بسيارى را در زمينه ثبت اين ازدواج ها انجام داده است تا لااقل کودکانى که حاصل اين ازدواج ها هستند داراى گواهى ولادت باشند تا بتوانند بعد از 18سالگى براى خود درخواست تابعيت کنند., کريستين سالازار نيز در مورد محکوميت کودکان زير 18 سال در ايران به اعتماد گفت؛,با اينکه ايران در بسيارى از جنبه هاى مربوط به کودکان و نوجوانان اقدامات موثرى را انجام داده است اما اقدامات ايران درخصوص مجازات کودکان زير 18 سال با تعريف سازمان ملل از کودکان مجرم و همچنين کنوانسيون حقوق کودک در تناقضى جدى است و يونيسف نيز در سا ل هاى اخير سعى کرده با تعامل کردن با قوه قضائيه و حتى رهبران مذهبى اقدامات مثبتى در اين زمينه انجام دهد. به طورى که از سوى اين سازمان پيشنهاد تاسيس دادگاه ويژه جرائم اطفال و صدور حکم متناسب با سن اين مجرمان به قوه قضائيه داده شده است., جوادى مديرکل دفتر کودکان و نوجوانان سازمان بهزيستى نيز در ادامه، رويکرد اصلى قوه قضائيه را در زمينه اعدام نوجوانان در سال هاى اخير استفاده از مجازات هاى جايگزين براى آنان دانست.

145- کشته شدن یک کارگر حین کار در قلهک تهران :

به گزارش خبرگزاری ایسنا در تاریخ 16 مهر 87 آمده است : اسدالله کارگر 23 ساله ساختمانی به علت نبود امکانات ایمنی، در هنگام گودبرداری، بر اثر ریزش خاک در منطقه قلهک تهران کشته شد.

146- موج دستگیری معلمان :

در ماه های اخیر و به ویژه در این چند روز شمار زیادی از معلمان در مناطق مختلف کشور بازداشت و زندانی شده اند. دستگیری ها به ویژه به دنبال اعلام آمادگی معلمان برای راه پیمایی روز جهانی معلم تشدید شده است و هم اینک تعداد زیادی از معلمان شهرستان ها و تهران در سیاهچال ها به سر می برند. عده ای از دستگیرشدگان به جاهای کاملاً نامعلوم انتقال یافته اند و از هر گونه تماس آنان به خانواده هایشان جلوگیری به عمل آمده است. آخرین خبرها حاکی است که دو تن از معلمان سنندج به نام های یدالله زاره ای و رامین زندنیا نیز در شمار زندانیان هستند. در برخی از گزارش ها آمده است که شماری از معلمان را حتی در محل وزارت آموزش و پرورش و یا ادارات تابعه این وزارتخانه به گروگان گرفته اند و در همان جا زندانی کرده اند. جنبش معلمان به عنوان بخش جدایی ناپذیری از جنبش کارگری ایران در طول سال های اخیر به رغم همه افت و خیزهایش یکی از کانون های داغ و شعله ور اعتراض علیه شدت استثمار و بی حقوقی ها و سیه روزی های این بخش از طبقه کارگر بوده است. آن چه درحال حاضر مبارزات معلمان را تهدید می کند علاوه بر سرکوب بی امان دولت سرمایه داری میدان داری کاسبکارانه، سازشکارانه و مصلحت جویانه رفرمیسم راست سندیکالیستی است که زیر نام «کانون صنفی معلمان» به مانعی بر سر راه عروج گسترده ضدسرمایه داری توده های معلم و همپیوندی و سازمانیابی مشترک آن ها با سایر همزنجیران کارگر تبدیل شده است. همه چیز حاکی از آن است که توسل به این امام زاده ها و این نوع کانون های رفرمیستی و سازشکارانه نه فقط هیچ گرهی از کوه مشکلات معلمان باز نمی کند بلکه کل نیروی پیکار طبقاتی آنان را به هدر خواهد داد. معلمان حتی برای رسیدن به مطالبات روز خود جز فشردن دست سایر بخش های طبقه کارگر و متشکل کردن خود در سازمان سراسری و شورایی ضد سرمایه داری توده های وسیع کارگر راه دیگری ندارند.

16 مهر 87

147 - تضییع حقوق کارگران به روایت «انجمن صنفی کارگران خباز»:

تشکل موسوم به « انجمن صنفی کارگران خباز» با درایت و تیزبینی بسیار اعجاب انگیزی که فقط در کف باکفایت نهادهای صنفی و سندیکایی است پرده از اسرار بسیارپیچیده و ناشناخته ای در جامعه سرمایه داری ایران برداشته است! این انجمن در کشف محیرالعقول تاریخی و افسانه ای خود متوجه شده است که گویا برخی بی عدالتی ها علیه توده های کارگرایران هم اعمال می شود! ( این یکی را دیگر هیچ کس نمی توانست حدس بزند!) این انجمن برای اثبات ادعای خود حتی دلیل و مدرک هم جمع کرده و تا این جا دو مورد مهم ارائه داده است. مورد نخست این است که آقای وزیر بازرگانی یا وزیر کار مرتکب بی لطفی شده و سبد کالای ویژه ماه رمضان را از کارگران روزه دار دریغ داشته است. مورد دوم هم این است که سهام عدالت به کارگران داده نشده است.

به راستی که وقاحت عمله و اکره سرمایه هیچ حد ومرزی ندارد. در جامعه ای که 10 میلیون کارگر از فشار گرسنگی و بیکاری در باتلاق مذلت و مرگ و سیه روزی غوطه می خورند، در مملکتی که کارگران شاغل آن در ازای هر یک تومان دستمزد خویش حداقل 11 تومان ارزش  اضافی به سرمایه سرمایه داران می افزایند، در نقطه ای از جهنم کارگر سوز سرمایه داری که هر کارگر با دو شیفت و سه شیفت کار در شبانه روز قادر به تهیه نان خالی فرزندش نیست، در جامعه ای که شمار کثیر زنان طبقه کارگر برای نان بخور و نمیر فرزندانشان مجبور به تن فروشی هستند، آری در چنین جامعه ای حقوق تضییع شده کارگران به روایت این انجمن صنفی در بی لطفی وزیر بازرگانی برای دادن مقداری صدقه و رفع کفاره و احتمالاً زکات فطر به کارگران روزه دار خلاصه می شود!! مورد بعدی این تضییع حقوق در آه و ناله های این جماعت سرمایه مدار از این هم چندش آورتر و وقیحانه تر است. در روزهایی که سرمایه داران و دولت آن ها با توطئه گری تمام تصمیم گرفته اند فروش مقداری سهام کارخانه ها را با هدف افزایش سرمایه های نجومی سرمایه داران بر کارگران تحمیل کنند و معادل بهای این سهام را از دستمزد ناچیز آنان کسر کنند، این انجمن صنفی تحمیل این توطئه بر کارگران را نوعی احقاق حق آن ها !! تبلیغ می کند.

16 مهر 87

148- مراسم روز جهانی کودک :

16 مهر از ساعت 9 صبح تا 11 مراسم گرامیداشت روز جهانی کودک به میزبانی سازمان بهزیستی کرمانشاه برگزا شد  در این مراسم 1000 نفر از کودکان مهد کودکها  و دبستانهای مختلف به همراه خانواده هایشان شرکت کرده بودند کودکان در حالی که صورتهایشان نقاشی شده بود و پلاکاردهایی در دفاع از حقوق خود در دست داشتند به شادی پرداختند در مراسم بروشور ها و بیانه ی جمعیت تلاش برای جهان شایسته کودکان و قطعنامه همایش کودکان کار و خیابان به طور گسترده پخش شد گزارش به همراه تصاویر است
انجمن صنفی کارگران برق و فلز کار کرمانشاه  16 / 7 / 87

149- اعتصاب در شرکت فلات پارس :

کارگران شرکت فلات پارس اعتصاب کردند ساعت 7 صبح روز 16 مهر 100 نفر از کارگران شرکت پیمان کاری گودرزی پیمان کار شرکت فلات پارس در پتروشیمی پلی اتیلن سنگین کرمانشاه نسبت به عدم پرداخت حقوق یک ماه گذشته و قصد کارفرما به بالا کشیدن حق اضافه کاری اجباری 1 ساعته طی یک ماه سپری شده دست به اعتصاب زدند
انجمن صنفی کارگران برق و فلز کار کرمانشاه  16 / 7 / 87

150 - تعداد ٧٢٤ هزار كودك از تحصيل باز مانده اند :

به گزارش روزنامه خراسان در تاریخ 17 مهر 87 :اجراى ناقص قانون اجبارى شدن آموزش تا پايان دوره راهنمايى به دليل نبود اعتبارات لازم باعث شده است كه ما همچنان با ٧٢٤ هزار كودك بازمانده از تحصيل روبه رو باشيم.بر اساس بند الف ماده ٥٢ قانون برنامه چهارم توسعه دولت موظف به فراهم كردن زمينه هاى تحصيل براى تمامى كودكان لازم التعليم است.بر اين اساس آموزش و پرورش آيين نامه اين ماده قانونى را تصويب كرد و براى بررسى به هيئت دولت فرستاد. اين آيين نامه در سال ٨٤ مورد تصويب قرار گرفت و پس از آن آموزش و پرورش موظف شد براى اجراى مطلوب، شيوه نامه اجرايى آن را تدوين و پس از تصويب براى اجرا به استان ها ابلاغ كند. اين كار با دو سال تأخير بالاخره در سال ٨٦ اتفاق افتاد و سپس با امضاى وزير وقت به تمام استان هاى كشور براى اجرا ابلاغ شد.

شهره حسين پور معاون دفتر آموزش براى همه وزارت آموزش و پرورش با بيان اين مطالب به خراسان گفت: بر اساس مصوبه دولت، سازمان ها و وزارت خانه هاى بهداشت، دادگستري، مركز آمار، سازمان ثبت احوال، معاونت راهبردى و صدا و سيما موظف به همكارى با آموزش و پرورش در اجراى اين قانون شدند كه در شيوه نامه اجرايى اين قانون، نقش و وظايف هر يك از دستگاه ها مشخص شد.وى افزود: پس از تدوين و ابلاغ شيوه نامه مكاتباتى با دستگاه هاى مختلف انجام و از آن ها خواسته شد بر اساس شيوه نامه با آموزش و پرورش در اجرايى كردن قانون اجبارى شدن آموزش تا پايان دوره راهنمايى همكارى كنند.به گفته اين مسئول، از همان آغاز كار غير از سازمان صدا و سيما بقيه سازمان ها اعلام همكارى كردند و به صورت گسترده وارد عمل شدند.

حسين پور با اشاره به اين كه صدا و سيما تاكنون به هيچ يك از مكاتبات و نامه هاى ما پاسخ نداده است، گفت: وظيفه صدا و سيما در اين زمينه اطلاع رسانى و آگاه سازى و فرهنگ سازى است.وى افزود: در مرحله اول براى اجراى اين قانون تصميم گرفته شد ابتدا عوامل ممانعت والدين از تحصيل فرزندانشان بررسى و شناسايى شود تا پس از آن برنامه ريزى مناسبى براى جذب كودكان بازمانده از تحصيل صورت گيرد.معاون دفتر آموزش براى همه در پاسخ به اين سوال كه آيا اين قانون در حال حاضر اجرا مى شود، گفت: يكى از مواردى كه به اجراى قانون كمك مى كند، رفع عوامل باز دارنده تحصيل كودكان است كه عوامل اقتصادى از مهم ترين عوامل است كه برخى والدين به دليل مشكلات اقتصادى و معيشتي، از تحصيل فرزندان خود ممانعت به عمل مى آورند. در مصوبه دولت نيز به صراحت تأكيد شده است كه سازمان مديريت و برنامه ريزى (سابق) با هماهنگى آموزش و پرورش بايد هر سال اعتباراتى را به اجراى اين قانون اختصاص دهد؛ در حالى كه اين اعتبارات تاكنون اختصاص نيافته است.وى افزود: همان طور كه ذكر شد در شناسايى و دسته بندى دلايل ممانعت والدين از تحصيل كودكان، يكى از عمده ترين دلايل، مشكلات اقتصادى و معيشتى است كه براى راضى كردن والدين به تحصيل كودكشان، بايد هزينه هاى آموزشى او را تأمين كنيم كه اين مسئله نياز به اعتبار دارد. بنابراين يكى از مشكلاتى كه اجراى اين قانون را با نقص مواجه كرده، كمبود اعتبارات است. به همين دليل مى توان گفت، قانون الزام آموزش تا پايان دوره راهنمايى به طور كامل اجرا نمى شود.

وى افزود: مشكلات فرهنگى كه باعث بازماندن كودكان از تحصيل مى شود با همكارى معلمان، شوراهاى روستا و... برطرف مى شود.

معاون دفتر آموزش براى همه همچنين در پاسخ به اين كه در حال حاضر كودكان بازمانده از تحصيل در دو مقطع ابتدايى و راهنمايى چه تعداد هستند، گفت: بر اساس آخرين آمار ١٢٠ هزار و ٦٨٦ كودك در سن ابتدايى و ٦٠٣ هزار و ٣٣٢ كودك در سن راهنمايى از تحصيل محروم هستند كه در مجموع مى توان گفت: ٧٢٤ هزار و ١٨ كودك در سنين ابتدايى و راهنمايى (٦ تا ١٤ ساله) از تحصيل محروم هستند.وى افزود: اما روند جذب كودكان لازم التعليم بازمانده از تحصيل براى آموزش در سال هاى اخير با اقدامات انجام شده، بهبود يافته است. چرا كه در سال ٨١ آمار كودكان بازمانده از تحصيل بيش از يك ميليون نفر بود.وى افزود: براساس آمارها همچنين نرخ جذب خالص پايه اول ابتدايى در سال ٨٥ به ٣/٩٥ درصد رسيده اين در حالى است كه اين رقم در سال ٧٩ حدود ٨/٩٢ درصد بوده است. همچنين آمارها نشان مى دهد كه پوشش تحصيلى در دوره ابتدايى از ٩/٩٥ درصد در سال ٧٩ به ٨/٩٧ درصد در سال ٨٥ رسيده كه اين مسئله حاكى از افزايش درصد پوشش تحصيلى در اين دوره است. علاوه بر اين پوشش تحصيلى در دوره راهنمايى از ٤/٧٨ درصد در سال ٧٩ به ٩/٨٤ درصد در سال ٨٥ رسيده است و اين آمار نيز نشان از بهبود پوشش تحصيلى در اين دوره دارد.

حسين پور همچنين درباره علل بازماندن از تحصيل بيش از ٧٠٠ هزار كودك در سن مدرسه گفت: تحقيقات نشان مى دهد، بازماندن كودكان از تحصيل داراى عوامل درون و برون سازمانى است كه كمبود معلم، كمبود مدرسه، كمبود معلم زن در مدارس دخترانه در مناطق روستايي، مختلط بودن دانش آموزان دختر و پسر در مدارس روستايي، بى توجهى و پى گيرى نكردن تحصيل دانش آموزان به ويژه تحصيل دختران از سوى خانواده ها، مردودى و ترك تحصيل دانش آموزان دختر به دلايل مختلف همچون ممانعت خانواده از تحصيل آن ها، تطابق نداشتن محتواى درس ها با نياز در مناطق مختلف كشور، نامناسب بودن فضاهاى آموزشي، تطابق نداشتن زمان برگزارى مدارس با زندگى روستايى و عشايرى از جمله دلايل درون سازمانى بازماندن كودكان از تحصيل است. همچنين بى انگيزگى در ادامه تحصيل ، نبود بازار كار براى دانش آموختگان و درآمدزا بودن مشاغلى كه ارتباطى با تحصيل ندارد نيز از جمله دلايل آن است.

وى افزود: عوامل برون سازمانى نيز شامل مواردى از جمله اقتصادي، فرهنگي، آداب و رسوم محلي، غيربومى بودن معلمان، ازدواج زودهنگام دختران، اولويت دادن پسران نسبت به دختران در امر تحصيل، بى سوادى والدين، دسترسى نداشتن به رسانه هاى گروهي، تبليغات سوء در مورد تحصيل دختران، بافت اقتصادى خانواده هاى روستايى و عشاير، پرجمعيت بودن خانواده، ناتوانى خانواده در تامين هزينه هاى تحصيلي، استفاده از كار دختران در منزل و كار پسران در مزارع از جمله دلايل بازماندن كودكان از تحصيل است.اين مسئول همچنين براين مسئله نيز تاكيد كرد: آمارها نشان مى دهد كه به دلايل فرهنگى و همچنين بهره گيرى از دختران براى كار در منزل، ازدواج زودهنگام و ارجحيت دادن تحصيل پسران نسبت به دختران باعث شده است درصد بالايى از بازماندگان از تحصيل را دختران تشكيل دهند و در اين موارد بيشتر ممانعت والدين از تحصيل ديده مى شود.وى در پاسخ به اين كه آيا گزارش هايى از اين موارد نيز در دست است، گفت: گزارش هاى زيادى به دست مى رسد كه حاكى از ممانعت خانواده ها از تحصيل دختران به دلايل مختلف از جمله ازدواج زودهنگام است. علاوه بر اين كه گزارش هايى نيز از ممانعت خانواده ها از تحصيل پسران وجود دارد.وقتى كه در سال گذشته خبر ابلاغ شيوه نامه اجبارى شدن تحصيل تا پايان دوره راهنمايى رسيد، اين اميدوارى ايجاد شد كه در سال هاى بعد آمار اين كودكان به حداقل مى رسد و حتى به صفر نزديك خواهد شد، اما هنوز اين اتفاق نيفتاده است و اين قانون كه تمام اميدها به آن بود به دليل كمبود و نبود اعتبارات به طور ناقص اجرا مى شود اما در سال گذشته برخى مسئولان آموزش و پرورش از اجراى روش بازدارنده اى خبر دادند كه براساس آن والدينى كه مانع تحصيل فرزندانشان مى شوند، تا يك ميليون تومان جريمه مى شوند چنان كه قرار بود اين خانواده ها در استان هاى كشور به مراجع قضايى معرفى شوند و جريمه نقدى از آن ها اخذ شود. اما به نظر مى رسد اين روش هيچ گاه به اجرا درنيامده است.حسين پور در اين زمينه گفت: تاكنون هيچ يك از خانواده هايى كه از تحصيل فرزندانشان ممانعت كرده اند، جريمه نشده اند؛ چرا كه همان طور كه ذكر شد مهم ترين دليل ممانعت از تحصيل كودكان فقر اقتصادى است. بنابراين، اين خانواده ها توان پرداخت جريمه را ندارند. ضمن اين كه در مواجهه با اين خانواده ها، سياست اين است كه از ابزارهاى تشويقى براى جذب كودكان استفاده شود نه ابزار تنبيهى.

بنابراين روش تنبيهى نمى تواند پاسخگو و برطرف كننده مشكل باشد. وى افزود: هدف اين است كه با فرهنگ سازى و تامين نيازهاى تحصيلى كودكان و رفع موانع ديگر زمينه جذب كودكان را به تحصيل فراهم آوريم و در صورت اختصاص اعتبارات مورد نياز به اين هدف زودتر دست خواهيم يافت.
151- پدر بيکار:براى حل مشكلات زياد زندگي‌مان بايد قربانى مي‌داديم به همين دليل پسر 4ساله ام "على اكبر" را سر بريدم :
به گزارش خبرگزاری ايسنا در تاریخ 17 مهر 87 : فرزندكشي، شديدترين مصداق كودك‌آزارى محسوب مي‌شود كه حتى وقوع يك مورد از آن نيز زياد به نظر مي‌رسد. اين در حاليست كه متاسفانه در سال‌هاى اخير در كشورمان شاهد تعدادى از اين نوع موارد كودك‌آزارى بوده‌ايم.
به گزارش خبرنگار حقوقى ايسنا، آخرين قتل از اين دست روز گذشته اتفاق افتاد، درست يك روز قبل از روز جهانى ,كودك, و درست در شرايطى كه بسيارى آماده مي‌شدند تا روزى خوش را براى كودكان خود فراهم آورند. روز گذشته يك كودك چهارساله به نام ,على اكبر, در خواب از سوى پدرش به قتل رسيد. اسماعيل 36 ساله پدر كودك در حالى كه پس از اين اقدام شاهرگ خود را نيز بريده بود، گفته بود براى حل مشكلات زياد زندگي‌مان بايد قربانى مي‌داديم به همين دليل ,على اكبر, را سر بريدم اما قبل از كشتنش يك ليوان آب به او خوراندم. اسماعيل كه به گفته بستگانش از مدتى قبل اعتيادش را ترك كرده، به شدت عصبانى بود و در اين اواخر از بيكارى رنج مي‌برد.
جالب آنكه حدود يك‌سال و يك ماه از وقوع قتل كودكى مي‌گذرد كه ريشه آن را نيز مي‌توان در اعتياد و بيكارى پدر جست. در اين حادثه كودك 5 ساله‌اى به نام ,اميرحسين, از سوى پدر 31 ساله‌اش با تسمه خفه شد. پدر او نيز به ترياك اعتياد داشته و بيكار بوده و همسرش به دليل ترك نفقه و مطالبه مهريه، او را ترك كرده بود.
در حادثه ديگرى در اواخر فروردين امسال، مردي، همسر و كودك 4 ماهه اش "پارسا" را به قتل مي‌رساند. قاضى پرونده از جمله مواردى كه انگيزه قاتل بوده است را اينگونه عنوان مي‌كند: "او با وجود داشتن آرزوهاى بلندپروازانه مدت‌هاست كه بيكار است و مخالف داشتن فرزند بوده است". چند روز بعد خبرى منتشر مي‌شود مبنى بر اينكه كودكى سه ساله به نام "اميرحسين" قربانى اعتياد والدينش شد.
در مورد ديگرى كه در شهريور 86 در اصفهان رخ داد؛ مردى پس از مصرف حشيش، به شدت دچار توهم شده و در اقدامى جنون‌آميز كودك دوماهه‌اش را با ضربات سيلى کشته است.
نقطه مشترك همه اين حوادث، اعتياد به مواد مخدر و بعضا بيكارى است و اگرچه پرداختن به اين معضل از حوصله اين گزارش خارج است اما مي‌توان بار ديگر بر ضرورت توجه جدى و راهكارهاى عملي‌تر در برخورد با اين معضل از سوى مسوولان امر تاكيد كرد.
آنچه از نظر حقوقى حائز اهميت است، تناسب جرم و مجازات درخصوص پديده ناهنجار "فرزندكشى" است كه در آن در يك طرف كودك آسيب‌ پذير قرار دارد و در طرف ديگر پدر و مادرى كه حامى و نگهدار او هستند. طبق قوانين موجود اگر فرزندكشى توسط مادر طفل صورت گيرد مانند يك قتل عادى به آن رسيدگى مي‌شود كه اولياى دم كودك (پدر) مي‌تواند براى قاتل كودك تقاضاى قصاص، ديه يا گذشت كند اما اگر فرزندكشى از سوى پدر يا جد پدرى انجام شود، طبق ماده 220 قانون مجازات اسلامى قصاص نمي‌شود و به پرداخت ديه قتل به ورثه مقتول و تعزير محكوم خواهد شد.
عمدتا درخصوص اين ماده قانونى به مبانى فقهى آن تكيه مي‌شود البته برخى فقها مانند آيت‌الله العظمى صانعى در اين زمينه معتقدند كه "استثناء از اصل كلى قصاص در قتل ولد توسط والد كه در روايات صحيحه و معتبره آمده به نظر اين جانب اختصاص به جايى دارد كه قتل از راه عواطف و تخلف فرزند از نصايح خيرخواهانه‌ى پدر باشد نه ساير موارد كه قتل با انگيزه‌هاى ديگر -كه در بقيه قتل ها وجود دارد- باشد، كه در آن صورت اصل كلى قصاص ثابت است و به عبارت ديگر عدم قصاص والد اختصاص دارد به جايى كه جان پدر با همه عواطف و نصايح و خيرخواهى براى فرزندش و تخلف فرزند، به لبش رسيده و تقريبا اگر نگوييم تحقيقا، پدر كانّه به خاطر همان نصايح و تخلف‌ها بدون اختيار دست به چنين عملى زده، نه در جاهايى كه پدر با انگيزه‌هايى كه در ساير قتل‌ها موجود است قتل را انجام دهد يعنى قتل به خاطر اغراض شخصى و دشمنى و طمع در مال و پست و رياست و يا فاش نشدن خيانت‌ها و امثال آنها بوده...".
توجه به ساير قوانين مربوط به كودك، شائبه تناقضى در اين زمينه را به ذهن متبادر مي‌كند. ارشد، فعال حقوق كودك در اين زمينه به ايسنا مي‌گويد:‌ طبق ماده 223 قانون مجازات اسلامى هرگاه فرد بالغى طفل نابالغى را بکشد، قصاص مي‌شود؛ در قوانين نيز سقط جنين مجازات دارد و اين سوال مطرح مي‌شود که چطور زمانى که جنين هنوز متولد نشده و توده‌اى از سلول است کشتن او جرم تقى مي‌شود اما وقتى همان جنين به دنيا مي‌آيد و مثلا 5 ساله مي‌شود کشتن او براى پدر قصاص ندارد.
وى ادامه مى دهد: چطور اگر مردى فرزند 5 ساله همسايه را بکشد، قصاص مي‌شود در حالى که اگر فرزند خودش را بکشد که خشونت آن به مراتب بيشتر است، شامل قصاص نمي‌شود.
البته حقيقت‌خواه، وكيل دادگسترى در اين خصوص خاطر نشان مي‌كند كه دستگاه قضايى به‌ويژه در سطوح مديريتى برخورد بسيار خوب و قاطعى در اينگونه موارد دارد.
نجفى توانا، وكيل دادگسترى و مدرس حقوق دانشگاه نيز در اين خصوص بيان مي‌كند: دقيقا روش قانونگذارى ما در بحث اطفال، معارض، متفاوت و متناقض است. در جايى بحث اصلاح و تربيت، انعطاف و گذشت و عدم مسووليت كيفرى براى اطفال نابالغ مثل صدر ماده‌ى 49 پيش‌بينى شده و در مواردى مانند تبصره‌ى 2 ماده 49 از يك طرف، ماده 220 قانون مجازات اسلامى از طرف ديگر و ماده 147 قانون مجازات اسلامى پيش‌بينى شده است. اين مقررات با توجه به قاعده‌ى رأفت كه از گفتار نبي‌اكرم (ص) استنباط شده در تعارض بوده و اصولا اين نوع قانونگذاري، خشونت‌گرايى را ترويج و فرهنگ خشونت را نهادينه مي‌كند.
اين جرم‌شناس مي‌گويد: ما براى طفلى كه درك نمي‌كند، قدرت تشخيص و تميز كافى ندارد، در مقابل اعمال ناآگاهانه خودمان، مجازات را مشروع تلقى مي‌كنيم. تنبيه و خشونت را مجاز مي‌شماريم. آيا مي‌توان از اين كودك انتظار داشت خشونت‌گريز باشد.
آخوندي، جرم‌شناس نيز خاطرنشان مي‌كند: صرف‌نظر از اينکه قصاص نشدن پدرى که فرزندش را به قتل رسانده، مخالف اين قاعده کلى است که هر انسانى مسوول اعمال خود است اما چنين مقرراتى وجود دارد که شايد در زمان گذشته تا حدى قابل توجيه بود اما در دنياى امروز نمي‌توان به راحتى آن را پذيرفت.
وى در ادامه مي‌گويد: پدر بايد در صورتى از قصاص معاف شود که برخى شرايط وجود نداشته باشد؛ در زمانى که پدر اعتياد به آدم‌کشى دارد يا پس از ارتکاب جرم ديگري، مرتکب فرزندکشى مي‌شود، اين افراد نبايد از مجازات فرزندکشى معاف شوند اما قانون جزايى ما به طور مطلق انشاء شده و اصل بر تفسير مضيق قوانين جزايى و تفسير به نفع متهم است.
آخوندى با بيان اينکه با پديده فرزندکشى در اجتماع امروزى ما به نحو مطمئنى مبارزه نمي‌شود، اظهار مي‌كند: ارفاق در اين راستا درباره پدر قابل توجيه نيست.

اين حقوقدان درباره‌ى نقش دادستان در پرونده‌هاى فرزندکشى مي‌گويد: دادستان نماينده جامعه است و به نام جامعه مرتکبان جرايم را تحت تعقيب قرار مي‌دهد اما در جرايم قابل گذشت دادستان حق مداخله ندارد مگر اينکه از طرف اولياى دم شکايتى شده باشد که متاسفانه در کشور ما قتل از جرايم قابل گذشت است که جز با شکايت شاکى رسيدگى صورت نمي‌گيرد.
وى درباره راهکارهاى پيشگيرى از وقوع جرم فرزندکشى اظهار مي‌كند: افزايش مجازات اين جرم خوب است اما به تنهايى پاسخگو نيست زيرا فرزندکشى مساله‌اى اجتماعى است که بايد همه مسوولانى که اصلاح جامعه به دست آنهاست وارد عمل شوند. دولتمردان نيز بايد فقر را در جامعه از بين ببرند.
اگرچه بارها تاكيد شده است كه تشديد مجازات مرتكبان نمي‌تواند به تنهايى مانع از وقوع جرايم شود اما تناسب جرم و مجازات و تاثير بازندارنده قوانين در كنار انجام اقدامات زيربنايى و صحيح در حل معضلات اجتماعى همچون اعتياد و بيكارى مي‌تواند اميد به آينده‌اى خالى از حوادث ناگوار فرزندكشى را برايمان به همراه آورد.

152- عضو انجمن صنفي کارگران نقاش:
دستمزد کارگر ساختماني کفاف هزينه بيمه وي را نمي‌دهد
:

تهران- خبرگزاري کار ايران در تاریخ 17 مهر 87 :عضو انجمن صنفي کارگران نقاش خواستار تصويب و اجراي قانون بيمه کارگران ساختماني شد.
به گزارش "ايلنا"، رضا دهقان گفت: در حال حاضر به دليل قطعي نبودن قانون بيمه اجباري کارگران ساختماني، از نظر سازمان تامين اجتماعي هيچ تفاوتي بين کارفرما و کارگر ساختماني وجود ندارد.
به گفته اين فعال کارگري، در حال حاضر اگر يک کارگر ساختماني بخواهد از مزاياي بيمه تامين اجتماعي استفاده کند بايد مانند يک کارفرما،‌ تمام حق بيمه را خودش به سازمان تامين اجتماعي پرداخت کند.
وي افزود: با شرايط فعلي و طبق بخشنامه‌‏هاي سازمان تامين اجتماعي، اگر حق بيمه کارگر تا سقف يک ماه پرداخت نشود تمامي سوابق بيمه‌‏اي وي باطل مي‌‏شود.
به ادعاي دهقان، شرايط دست‌‏وپاگير فعلي براي بيمه شدن کارگران ساختماني در حالي است که اين کارگران برخلاف کارفرمايان از تمکن مالي برخوردار نيستند و در خوش‌‏بينانه‌‏ترين حالت مي‌‏توانند ‌‏حق بيمه خود را با چند ماه تاخير پرداخت کنند.
به گفته وي، تنها در استان تهران نزديک به 15 هزار نفر از طريق نقاشي، بنايي،‌ گچ‌‏کاري،‌ سنگبري و‌ جوشکاري ساختمان ارتزاق مي‌‏کنند اما از هيچ پوشش بيمه‌‏اي برخوردار نيستند.
وي گفت:‌ دستمزد روزانه اين کارگران به طور متوسط 20 هزار تومان است که پس از کسر هزينه رفت‌‏وآمد و خوراک و با توجه به فصلي بودن کار، در عمل دريافتي اين کارگران کفاف پرداخت تمامي حق بيمه را نمي‌‏دهد.
وي با تاکيد بر لزوم اجرا شدن بيمه اجباري براي کارگران ساختماني گفت:‌ مسکوت ماندن مصوبه‌‏اي که در مجلس قبل در رابطه با بيمه اين کارگران تصويب شده بود، بايد پايان يابد.
پايان پيام

153- بسياري از كارفرمايان ،كارگران ساختماني را استثمار مي كنند :

تهران- خبرگزاري كار ايران در تاریخ 17 مهر 87؛ نماينده مهاباد در مجلس شوراي اسلامي بيمه كارگران ساختماني را به نفع آنها دانست و گفت: كارگراني كه در حين كار دچار حوادث مي شوند بايد پشتوانه قانوني داشته باشندو اگر بيمه باشند به نفع آنهاست.
جلال محمودزاده در گفت وگو با خبرنگار "ايلنا" افزود:كارگران ساختماني با حوادث زيادي روبرو هستند كه بيمه مي تواند مشكل آنها و خانواده هايشان را تا حدودي حل كند.
وي گفت: در مناطق محروم، ما شاهد آسيب ديدگي بسياري از اين كارگران بوده ايم اما متاسفانه هيچ قانوني تاكنون از آنها حمايت نمي كرده است.
محمودزاده خاطرنشان كرد:كارگران ساختماني به اين دليل كه روزمزدهستند در بسياري از مواقع توسط كارفرما استثمار مي شوند.
او تصريح كرد: ما مي خواهيم با تصويب اين طرح كارگراني كه دچار مشكلات فيزيكي مي شوند حداقل از هزينه هاي بيمارستاني معاف شوند و از مزاياي بيمه عمر بهره مند شوند.
وي با اشاره به اينكه از امضا كنندگان اين طرح بوده تاكيد كرد: اين حداقل كاري است كه مي توان براي اين كارگران و خانواده هايشان انجام داد.
"پايان پيام"

154- احضار فعالین کارگری لاستیک البرز به دادگاه :

به گزارش سایت سلام دمکرات در تاریخ 17 مهر 87 آمده است : ولی الله صالحی، هوشنگ رحیم زاده، عزت الله برخورداری، اصغر احمدی، شریفیان و 6 کارگر دیگر کارخانه لاستیک البرز با شکایت کارفرما به دادگاه احضار شدند.

155- به گزارش سایت کارگزاران در تاریخ 17 مهر 87 آمده است : یک کارگر ساختمانی بر اثر سقوط بالابر در منطقه لویزان تهران جان خود را از دست داد.

156- درجشن ارتقاء برای ده هزار نفر از کارگران ایران خودرو :

کارگران ایران خودرو در حضور رئیس استان کار تهران  خواستار بر چیده شدن بساط شرکتهای پیمانکاری و لغو قراردادهای موقت و برقراری امنیت شغلی وافزایش حقوق ها شدند

روزسه شنبه 16 مهر ماه مراسم جشن بزرگ ارتقای شغلی کارگران ایران خودرو با حضور مدیران ارشد این شرکت و رئیس سازمان کار استان تهران و بخشی از کارگران ایران خودرو که از قبل گلچین شده بودند در سالن اجتماعات ساپکو برگزارشد
این مراسم قرار بود با حضوراکثر کارگران ایران خودرو به صورت یک اجتماع بزرگ در داخل خود شرکت برگزار شود ولی مدیریت شرکت بعد از اعلام مراسم متوجه شد که تعدادی زیادی از کارگران با این کار مخالفند چون  این ارتقاء شامل همه کارگران نمی باشد بلکه فقط شامل  یک سوم از کارگران است و  به غیر ازبخشی ازخود کارگران خود ایران خودرو تمام  کارگران پیمانکار و پکیچی که هیچگونه مزایای به آنها تعلثق نگرفته است از معترضینند
 برداشتن سقف بودجه برای ارتقائ شغلی که یکی از خواسته های کارگران ایران خودرو برای افزایش حقوقها است که در اثر مبارزه کارگران ایران خودرو در اعتصاب 10 تیر مدیریت به آن تن داده بود چون مدیریت می خواست با برگزاری یک مراسم در عید فطرو با ایجاد جو روانی و برای پاک کردن صورت مسله اعتصاب کارگران و برای ایجاد تبلیغات در سطح شرکت و جامعه از اعتبار خود دفاع کند  کارگران ایران خودرو متوجه نیت مدیریت شدند و برای مقابله بر آن خواستند از این فرصت استفاده کرده و این مراسم را به یک مجموع عمومی تبدیل کنند تا نظراکثریت کارگران را به تصویب برسانند برای همین مدیریت با شگرد خاص خود مراسم هفته قبل را لغو کرده و به جای آن این مراسم را در خارج از شرکت ایران خودرو در سالن ساپکو که امکان دسترسی کارگران ایران خودرو در آن وجود ندارد با مجری گری شهریاری مجری باسابقه صدا و سیما که بیشتر حالت تبلیغاتی داشت  برگزار کند مدیریت با انتخاب بخشی ار کارگران که ارتقای شغلی شامل حالشان شده بود با این کار عملا از برگزاری مراسم کارگری خوداری جلوگیری کرد .
 تاکید کارگران ایران خودرو بر خواسته هایشان
ولی با تمام تدابیری که مدیریت اتخاذ کرده بود و حتی کسی را که به عنوان نماینده کارگران انتخاب کرده بودند نتوانست تصمیم کارگران را برای رسیدن به خواسته های اصلی شان باز بدارد  در این مراسم بعداز سخنرانی مدیر عامل ایران خودرو باقری مدیر منابع انسانی ایران خودرو  کارهای که قرار است برای کارگران انجام دهد را اعلام کردکه حل مشکل مسکن بهبود غذای کارگران واگذاری سهام ارائه وام بیشتر و افزایش سفرهای زیارتی از آن جمله انند
بعد از سخنرانی باقری  یکی از کارگران به سخنرانی پرداخت وی  ضمن در خواست رسیدگی به مواردی چون سرویس های ایاب وذهاب و سایر امکانات رفاهی برای کارگران بر خواست اصلی کارگران ایران خودرو  که امنیت شغلی یکی از آنها است تاکید کرد
مرتضی فرهودی که از طرف خود مدیریت به عنوان نماینده ده هزار نفر از ارتقاء گیرندگان انتخاب شده بود  گفت که آروزی او وهمکارانش این است
که بساط پیمانکاران از ایران خودرو بر چیده شود و دیگر شاهد حضور هیچ کارگر   پکیجی و پیمانکار در ایران خودرو نباشیم
کارکو .

157- گزارشی از شرکت «همپایه» در تهران:

شرکت پیمانکار همپایه به بخش خصوصی تعلق دارد و مالکان آن فردی به نام مهندس صادقی و همسرش هستند. این شرکت در زمینه برق کشی ساختمان مسکونی و صنعتی فعالیت می کند.  حدود 1000 کارگر و مهندس و پرسنل در این شرکت مشغول به کار هستند . در سطح تهران این شرکت 5 کارگاه دارد و در سایر شهرها نیز دارای کارگاه های ثابت و سیار است، مانند کرمان.  کارگران معمولاً در اکیپ های 40 الی 50 نفره تحت نظارت یک مهندس برق و چند تکنیسین برق برای انجام طرح های پروژه ای به شهر های مختلف به ماموریت می روند .

 صادقی و همسرش از برکت استثمار کارگران در چند سال اخیر و از طریق دادن رشوه و شرکت در مزایده های مختلف به میلیارد ها تومان سرمایه دست یافته است. وی مالک چند برج است.

کارگران سرویس ایاب و ذهاب ندارند و اکثر آن ها در محل اجرای پروژه ها پراکنده اند و حتی از حداقل امکانات هم برخوردار نیستند. در این شرکت حتی تشکل دولتی هم وجود ندارد.

17 مهر 87

158- گزارشی از شرکت «آبرود شمال» در رشت:

شرکت آبرود شمال متعلق به بخش خصوصی است و بیش از 170 نفر کارگر را استثمار می کند که در 4 قسمت مشغول به کار هستند. این شرکت در قسمت های آسفالت و عمرانی و پل سازی و راه سازی فعالیت می کند .  چهار قسمت شرکت آبرود شمال عبارتند از :

1- کارخانه باهنر نقش گستر آسفالت با حدود 70 نفر کارگر

2- کارخانه آسفالت آبرود با 130 نفر کارگر و پرسنل

3- فرودگاه رشت 25 نفر – اکیپ فرودگاه

4- حدود 50 نفر کارگر و پرسنل در کارگاه کاسپین حسن رود

 صاحبان شرکت دو نفر بنام های علی رهبر و فریدون کریمی هستند . دفتر شرکت در شهرک گلسار رشت جنب تاکسی رانی قرار دارد.  کارگران همه قراردادی هستند و قرارداد کارگران بخش پروژه ای نیز پس از اتمام پروژه لغو و آن ها بیکار می شوند . ساعت کار از 7 صبح تا 4 بعد ازظهر و گاهی 5 بعد ازظهر است . پایه حقوق طبق مصوبه اداره کار، 219 هزار تومان است.  پنجشنبه ها نیز کارگران تا ساعت 4 و گاه 5 بعد از ظهر یکسره کار می کنند .  از حق شیفت،  اضافه کاری و مزد روزهای تعطیل خبری نیست.

 کارگران بارها نسبت به شدت استثمار و بی حقوقی خود اعتراض کرده اند. در نتیجه اعتراض کارگران، در کارگاه آبرود – آسفالت سازی – در مرداد 1386دو نفر، و در قسمت نقش گستر با هنر 3 نفر ( راننده لودر ) اخراج شدند . شدت کار در نقش گستر طوری بود که رانندگان لودر تا ساعت 11 شب یکسره مشغول به کار بودند. کارگران معتقدند در این شرکت 44 ساعت کار در هفته مصوبه دولت رعایت نمی شود.

 در اثر تشدید استثمار، این سرمایه شرکت آبرود شمال است که گسترش می یابد.  شرکت در حال حاضر مالک سرمایه های زیر است :

- 7 دستگاه لودر و 5 دستگاه بولدوزر.

- 300 هکتار زمین در شهر صنعتی رشت، 500 هکتار در زمین آبرود، صد هکتار زمین در معدن کدوسرا، 60 الی 70 هکتار زمین در حسن رود رو به روی پاساژ تجاری کاسپین ، 40 الی 50 هکتار زمین جنب کارخانه پوشش در مسیر جاده رشت – انزلی.

 همچنین صاحبان شرکت در دوبی مالک زمین و خانه هستند و در آن جا به ساخت و ساز اشتغال دارند. آنان سرمایه به غارت رفته از استثمار کارگران را این گونه در حوزه های مختلف سرمایه گذاری مجدد می کنند. شرکت قبلاً شورای اسلامی داشت که توسط کریمی و رهبر منحل شد.

17 مهر 87

159- گزارشی از شرکت «سپید ماکیان» در رشت :

 این شرکت، پیمانکاری است که از آذر ما 1385 کشتارگاه سپید رود واقع در پنج کیلومتری جاده رشت – تهران را اجاره کرده است. در کشتار مرغ ماشینی 18 دستگاه مشغول به کار است و هر دستگاه در طول فعالیت خود در شبانه روز حدود  1200 تا1300 عدد مرغ با دست ذبح می شود . در قسمت کشتارگاه حدود 50 کارگر، 40 نفر در قسمت بسته بندی،10 نفر در قسمت اداری،10 نفر در قسمت پخش، و در تاسیسات 10 نفر کار می کنند. قسمت کشتار تک شیفت است، در تابستان از 6 عصر الی 6 صبح، که البته تاسیسات مربوط به کشتار از ساعت 4 عصر – 2 ساعت جلوتر – شروع به کار می کند. همچنین مرغ گیرها نیز 2 ساعت جلوتر ( 4 عصر ) آغاز به کار می کنند . از آغاز نیمه دو م سال ( اول پاییز ) شیفت تغییر کرده و کارگان از صبح در محل کار حاضر شده و مشغول به کار می شوند .

در سپید ماکیان پایه حقوق کارگران صافی 219 هزار تومان است ، بدون مزایا. از حق مسکن و اولاد ، بن کارگری و وام خبری نیست. کارگران فاقد فیش حقوقی هستند.  دستمزدها مستقیم در قسمت اداری پرداخت می شود. از مساعده هم خبری نیست. دستمزد معادل یک ماه پس از 45 روز پرداخت می شود.

 کارگران با قرارداد موقت سه ماهه کار می کنند و مجبورند تمام آنچه را که در قرار داد ذکر شده بپذیرند.  البته کارگران حتی از متن پنج صفحه ای قرار داد اطلاعی ندارند و اعتراض آن ها منجر به اخراجشان می شود.  به قول کارگران، اضافه کاری و عیدی  کیلویی داده می شود، یعنی بدون محاسبه و برای یک سال حداکثر صد هزار تومان آن هم به عنوان پاداش.  از مرخصی و تعمیرات خبری نیست . در طول هفته کارگران قسمت کشتار فقط پنجشنبه را تعطیل هستند و در ازای آن جمعه به سر کار می آیند .

 در سال گذشته، حدود 15 نفر از کارگران به صورت جدا از هم در اداره کار در مورد دریافت حق شیفت ، حق شب کاری و مزایا اقدام به شکایت کردند . در نتیجه، 2 نفر از کارگران تمام مزایای قانونی را دریافت کردند. اما این شکایت در نهایت منجر به اخراج تعدادی از کارگران معترض گردید .

 در اردیبهشت ماه 87 ، به دنبال اعتراض کارگران و گزارش اداره بهداشت از وضعیت ذبح مرغ ، شبکه پنج تلویزیون استان گیلان( شبکه باران ) گزارش مشروحی از این شرکت تهیه کرد که انعکاس یافت .

 شرکت با کم کردن نیروی کار و در نتیجه بالا بردن شدت کار و استثمار آخرین رمق این کارگران را از تن آن ها می رباید، به نحوی که کارگران در اثر شدت خستگی در پایان شیفت کاری نای راه رفتن را ندارند.  شام مختصری که نصیب کارگران می شود در حد لوبیا و کالباس است و دیگر هیچ .

 اکثر کارگران این شرکت – سپید ماکیان – از شهر ها و روستاهای اطراف مانند سنگر و بازقلعه می آیند. کارخانه فاقد سرویس ایاب و ذهاب است. به همین علت بعضی از کارگران شب ها در محل کارخانه باقی می مانند، چون وسیله ای برای تردد ندارند .

 امسال (87 ) کارگران تصمیم گرفتند که قرار دادها را امضا نکنند تا کارفرما متن آن را  تغییر دهد. کارفرما با ایجاد رعب و وحشت و در نتیجه ایجاد تفرقه در بین کارگران مانع عملی شدن این تصمیم شد و 6 کارگر معترض را اخراج کرد. کارگران اخراجی با هزار بدبختی توانستند پس از شکایت خرید خدمت شوند و با مبلغ اندکی با سابقه های 14 ماه ، 11 ماه و 10 ماه اخراج شوند. و از بیمه بیکاری هم البته خبری نبود .  بقیه کارگران تن به امضای قرار داد پنج صفحه ای دادند، آن هم در نهایت بی حقوقی.

 این شرکت وابسته به بخش خصوصی و متعلق به منوچهر رسولی ( کار فرما )است. وی همراه 4 تن از برادران خود دارای مرغداری های بزرگی در منطقه کنته رود واقع در مسیر جاده رشت – پیر بازار است. البته در این میان در مورد کارگران مرغداری های دولتی که تحت اجاره رسولی می باشد، فردی بنام صدیق،  رسولی را تحت فشار گذاشته که کارگران را با همین شرایط و حتی سخت تر استثمار کند. لازم به ذکر است که کارگران قسمت مرغداری – بخش دولتی سپید رود – تحت اجاره رسولی با اضافه کاری سیصد هزار تومان می گیرند.

17 مهر 87

160 - از کنف کار چه خبر ؟

از تاریخ شنبه 23/6/87 الی سه شنبه 26/6/87  کار گران کارخانه کنف کار واقع در جاده رشت – سنگر پس از ماه ها عدم دریافت دستمزد در مقابل استانداری رشت واقع در خیابان معلم دست به تجمع اعتراضی زدند.

در حدود 200 نفر از کارگران کنف کار هر یک 3 الی 4 میلیون تومان بابت حقوق معوقه از کارفرما طلب کار هستند. جزایری عرب که از نیمه دوم سال 86 بخشی از این کارخانه ورشکسته را خریداری کرد مدعی است تنها 20 در صد از سهم کارخانه را خریده و بقیه متعلق به دیگر سهامداران است که او آنان را نمی شناسد .

قابل ذکر است که فردی ضدکارگر  به نام زهرابی  مدیر عامل کارخانه است. این فرد که سال ها پیش به جرم دزدی از کارخانه هنگام خروج از کشور توسط ماموران و به کوشش کارگران دستگیر شده بود هم اکنون مشغول کار شکنی علیه کارگران است. زهرابی عامل اخراج تعداد زیادی از کارگران است.

 در بهمن سال 83 پس از بارش برف سنگین و 20 روز پس از این حادثه در حالی که فعالیت تولیدی کارگران ادامه داشت و کارخانه از ریزش برف حادثه ندیده بود، به دستور زهرابی عمداً ورق های حلبی سقف کارخانه کنده شد تا کارخانه بحران زده و ورشکسته نشان داده شود و او بتواند از وام بحران استفاده کند و کارگران را جهت دریافت بیمه بیکاری به اداره کار معرفی کند . کارگران از تیر ماه سال 1385 حاضر به دریافت بیمه بیکاری نشدند و خواستار بازگشت به کارخانه شدند و پس از آن همیشه حقوق معوقه خود را پس از ثبت در اداره کار طبق شکایتی حقوقی به دادگاه سنگر (از شهرستان های رشت و نزدیک کارخانه) از کارخانه طلب می کردند. از طرف دیگر زهرابی با تیز کردن دندان طمع از طریق سازمان ورشکستگی قوه قضائیه توانست طبق نامه ای این کارخانه میلیاردی را به مبلغ 60 میلیون تومان آن هم با پرداخت چک خریداری کند و پس از دریافت وام بحران 80 میلیونی توانست پول مبایعه نامه را بپردازد. سند زمین کارخانه نیز در اختیار سازمان منابع طبیعی است که حاضر است در قبال در یافت حدود 2 میلیارد تومان آن را واگذار کند. البته بخشی از زمین ها و شیر خوارگاه و انبار کارخانه در سال های 84-85 به شرکت ورشکسته ایران الکتریک فروخته شده بود که ایران الکتریک مدتی دستگاه های تولید خود را به این قسمت انتقال داد و چند ماهی تولید کرد. و همان طور که اطلاع دارید ایران الکتریک نیز تعطیل شده است و کارگران آن آواره شده اند و زمین های ساختمان سابق آن در داخل شهر به قیمت ناچیزی توسط باند قبه – همسر کرباسچی – و فائزه هاشمی رفسنجانی به تاراج رفته است .

 از نیمه دوم سال 86 جزایری عرب همراه فردی دیگر بخشی از سهام کارخانه کنف کار را خریدند.  در این مدت، کارگران توانستند در اثر پافشاری خود در جلوگیری از تعطیل کارخانه و چندین بار بستن جاده رشت – سنگر در نزدیکی کارخانه دستگاه های کارخانه را آماده تولید کنند. در ضمن جزایری عرب و شریکش توانستند در سه مرحله در نیمه دوم سال 86 با پرداخت دو میلیون و 700 هزار تومان به هر یک از کارگران بخشی از حقوق معوقه آن ها را پرداخت کنند. کارخانه از آغاز سال 87 آماده تولید و بهره برداری شد. اما زهرابی مزدور سرمایه با کار شکنی در مسیر تولید همچنان به بحران آفرینی مشغول است. جزایری عرب نیز اخیراً اعلام کرده منتظر دریافت وام از بانک صنعت و معدن از طریق وزارت صنایع ومعادن است. و این در حالی است که دست و جیب کارگران در آغاز سال تحصیلی تهی است.

لازم به ذکر است در طول مدت مقاومت کارگران دو تن از کارگران کارخانه از فشار فقر خود را حلق آویز کردند. تعدادی نیز که به مرز بازنشستگی رسیده بودند پس از فروش بخشی از دستگاه های کارخانه با حکم دادگاه سنگر مفاصا حساب خود را گرفتند.

همچنین، جزایری از اعتبار بانک صنعت معدن فعلاً – سال 87 – یک میلیارد تومان دریافت کرده و منتظر دریافت 2 الی 3 میلیارد تومان دیگر است و به همین بهانه کارگران را سر می دواند و وعده سر خرمن می دهد.  کارگران هنگام تجمع در مقابل استانداری توسط لباس شخصی ها تهدید شدند که تجمع نکنند و بهانه به دست خبر گزاریها ندهند. در غیر این صورت به شیوه ای دیگری با آن ها برخورد خواهد شد .

17 مهر 87

- مراسم روز جهانی کودک درکامیاران : 161  

امروز در تاریخ 17 / 7 / 87 ساعت 10 صبح حدود 100 برگ قطع نامه و حدود 400 برگ تراک کودکانه یونیسف در سطح شهر و پارک مولوی کرد با حضور کودکان و تعداد زیادی خانواده مراسیم روز جهانی کودک برگزار گردید  و در این مراسم کودکان به بازی و شادی پرداختند که حدودا این برنامه 1 ساعت به طول انجامید و قطع نامه در پایان برنامه توسط کودک 9 ساله قرائت شد و مراسم  پایان یافت
ضمنا این برنامه برای چهارمین سال است که در شهر کامیاران برگزار میشود.

قطع نامه ای که در میان حضار پخش شد بدین مضمون بود

« قطعنامه روز جهانی کودک »


در دنیایی زندگی میکنیم که هر روز سردمداران حاکم حرف از پیشرفتهایی بزرگ در علوم،تکنولوژی و صنایعی می زنند که همواره سود های مالتی میلیاردی برایشان به ارمغان می آورد ولی هنوز تعداد کودکانی که در فقر زندگی میکنند بالغ بر یک میلیارد نفر است.
در دنیایی زندگی میکنیم که حکومتها دائما ، خودکفایی و رشد نجومی در زمینه های پزشکی و بیوتکنولوژی را به رخ دیگران میکشند، اما کماکان بالغ بر سیصد میلیون کودک از خدمات بهداشتی محرومند.
این دنیا پر از کالا و ثروتی است که حاصل کار و تلاش اکثریت جامعه است اما تنها در انحصار تعداد بسیار اندکی قرار دارد.
این دنیا بیگانه با انسانیت است زیرا طبق آمار در هر ثانیه یک کودک در جهان بر اثرنبود غذا و امکانات بهداشتی می میرد، در حالی که این مسئله با هزینه ای بسیار اندک قابل پیشگیری است.
کودکان زیادی به دلیل فقر و فلاکت روز افزون خانواده ها مجبور به کار میشوند.
و این همه در حالی است که طبق نظر کارشناسان ،تنها با یک درصد از درآمد جهانی می توان فقر را به کلی ریشه کن کرد.
از این رو ما اعتقاد داریم که با همین امکانات نه تنها می توان و می بایست برای کودکان دنیایی بهتر ساخت بلکه می توان به درد و رنج تمامی بشریت پایان داد، آن هم همین امروز.
فعالین و مدافعان حقوق کودک متشکل در کمیته برگزاری روز جهانی کودک در سنندج، در راستای جلب توجه افکار عمومی و ارائه راهکارهایی برای ایجاد شرایطی جهت بهتر زیستن کودکان، بندهای زیر را به عنوان حداقل خواسته های خویش اعلام می نماید:

۱- تامین بدون قید و شرط امنیت٬ آسایش و رفاه کودکان

۲- توقف فوری هر نوع خشونت علیه کودکان. قانون باید در قبال خشونت علیه کودکان صریح و بی تفسیر باشد.

۳- ممنوعیت اکید کار حرفه ای کودکان

۴- آموزش و پرورش٬ سلامتی و بهداشت رایگان و با استاندارد بالا برای همه کودکان

۵- ممنوعیت اکید هر نوع تنبیه و آزار کودک در خانواده و جامعه. ممنوعیت هر نوع زندانی و شکنجه کودکان. توقف فوری اعدام کودکان

۶- سرژرستی کودکان بی سرژرست توسط نهادهای ذیصلاح و قابل بررسی و کنترل و با هزینه و حمایت دولت. مقابله با فرهنگ عقب مانده نگاه به کودکان بدون خانواده به عنوان یتیم و غیره.

۷- حقوق کودک٬ ایرانی و غیر ایرانی نمی شناسد. کودک ملیت٬ مذهب و ایدئولوژی ندارد. کودکان موسوم به مهاجر باید از کلیه امکانات شایسته یک زندگی انسانی برای کودکان برخوردار باشد.

۸- ممنوعیت دست اندازی به بدن کودکان زیر پوشش سنت و فرهنگ. ممنوعیت ختنه کودکان.

162- حادثه در کارخانه ایران رادیاتور در شهر رشت :

 کامران پاک باز، کارگر شرکت ایران رادیاتور در مورخه 17 مهر ماه 87، به علت فرسوده بودن دستگاه دای کاست و بسته شدن ناگهانی درب دستگاه، داخل دستگاه افتاده و وی در حالی که دچار خفگی و بیهوشی شده بود، با دهان پر از کف از دستگاه بیرون کشیده شد. هم‌اکنون نامبرده در بیمارستان رشت بستری میباشد .

کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری (منطقه شمال)- 17/7/1387

163- نيروهای امنيتی رژيم موبايل تعدادی ازمعلمان توقيف شده راپس ازآزادی به آنها پس نداده اند:

به گزارش كانون صنفى معلمان تهران(طيف صنفى)، در تاریخ 18 مهر 87 : با گذشت 25 روز از دستگيرى و آزادى معلمانى كه براى برگزارى بزرگترين همايش كانونهاى صنفى معلمان كشور و ضبط موبايل هاى اين عزيزان بوسيله نيروهاى امنيتى هنوز موبايل چند تن از اين معلمان پس داده نشده است.
معلمانى كه موبايل شان با زور گرفته و پس داده نشده است به شرح زير هستند:
اسماعيل عبدى فعال صنفى شهرستان اسلامشهر
توفيق مرتضى پور هيات مديره ى انجمن صنفى معلمان آذربايجان شرقى
محمود دهقان آزاد هيات مديره ى كانون صنفى معلمان تهران
پيمان نودينيان هيات مديره ى انجمن صنفى معلمان كردستان
احتمال مى رود موبايل معلمان ديگر هنوز در دست برادران باشد.

164- گوشت قرمز 23 درصد گران شد :

به گزارش روزنامه سرمایه در تاریخ پنجشنبه 18 مهر 87 آمده است  : بررسی گزارش های بانک مرکزی از متوسط نرخ خرده فروشی مواد خوراکی در تهران نشان دهنده افزایش 1609 تومانی قیمت هر کیلو گوشت گوسفند با استخوان در نیمه اول مهرماه امسال در مقایسه با مدت مشابه سال قبل است. همچنین در دوره مورد بررسی قیمت هر کیلو گوشت گاو و گوساله بی استخوان نیز 1597 تومان گران تر شده است. بر این اساس مهرماه امسال قیمت گوشت قرمز در مقایسه با ابتدای پاییز سال گذشته به طور متوسط 23 درصد رشد داشته است. ...
بر اساس این گزارش نرخ این اقلام در مقایسه با ماه قبل نیز به ترتیب یک و3/2 درصد رشد داشته است.
همچنین در هفته مورد گزارش، متوسط قیمت گوشت گوسفند با استخوان در فروشگاه های شهر 8833 تومان اعلام شده ضمن اینکه متوسط قیمت گوشت گاو و گوساله نیز در این فروشگاه ها 8491 تومان بوده است.
گزارش خبرنگار ما از بازار گوشت قرمز حاکی از افزایش 500 تا 800 تومانی نرخ هر کیلو از انواع گوشت گوسفندی، گاوی و گوساله طی یک هفته گذشته است به طوری که طی این مدت هر کیلو گوشت گوسفند در فروشگاه های شهر با قیمت هایی از 8500 تا 9000 تومان و گوشت گاو و گوساله نیز کیلویی 8000 تا بیش از 9000 تومان عرضه شده است.
بر اساس این گزارش قیمت انواع گوشت قرمز در مناطق مختلف شهر تهران یکسان نبوده و در برخی مناطق شمال شهر این نرخ حتی به کیلویی 12 هزار تومان نیز می رسد....
رئیس اتحادیه فروشندگان گوشت گوسفندی در این رابطه به «سرمایه» گفت: «در حال حاضر قیمت بارکرد هر کیلو گوشت گوسفند 7000 تا 7600 تومان است، اما 10 درصد افت گوشت تا رسیدن به مغازه موجب افزایش قیمت فروش گوشت می شود.»
کاظم صمدی یادآور شد: «در چنین شرایطی هر کیلو گوشت با سود هشت تا 10 درصد توسط واحدهای صنفی عرضه می شود.»
صمدی همچنین در پیش بینی وضعیت آینده بازار گوشت گوسفند گفت: «به دلیل خشکسالی و همچنین کمبود علوفه و به تبع آن کشتار زودهنگام گوسفندان قیمت گوشت قرمز در ماه های آینده افزایش خواهد یافت.»
رئیس اتحادیه فروشندگان گوشت گاوی نیز از ثبات قیمت گوشت گاو در بازار خبر داد و اظهار کرد: «با وجود پایان یافتن ماه رمضان هنوز قیمت گوشت قرمز تغییری نکرده است. در حال حاضر قیمت عمده فروشی هر کیلو گوشت گوساله 5500 تومان است که این نرخ در خرده فروشی توسط واحدهای صنفی پس از پاک کردن به حدود 9000 تومان افزایش می یابد.»علی خندان رو جوان همچنین به کاهش قیمت علوفه اشاره کرد و گفت: «طی هفته های اخیر قیمت علوفه در بازار کاهش یافته و قیمت جو و یونجه نیز در بازار با روند نزولی روبه رو شده است بنابراین پیش بینی می شود با کاهش قیمت نهاده های دامی، قیمت گوشت قرمز نیز سیر نزولی را طی کند.»...

165- اجتماع اعتراضی کارگران قند بردسیر:

کارگران کارخانه قند بردسیر یک سال تمام است که دستمزدهای خویش را دریافت نکرده اند. کل کارگران در وضعیتی بسیار اسفناک و دردبار به سر می برند و زنان و فرزندان آنان زیر فشار گرسنگی در خطر هلاکت و نیستی قرار گرفته اند. وضعیت اشتغال 150 کارگر این کارخانه در طول یک سال گذشته به صورت تعلیق در آمده  و آینده کار آنان به طور کامل نامعلوم و سردرگم است. کارگران می گویند  طی این یک سال هر روز و هر هفته به همه نهادهای دولتی رجوع کرده اند. فریاد اعتراض و خشم خویش را در همه جا سر داده اند اما دولت سرمایه داران گوشش بدهکار حرف هیچ کارگری نیست و گرسنگی میلیون ها زن و کودک خانواده های کارگری گوش هیچ سرمایه دار و دولتمرد سرمایه داری را آزار نمی دهد. 150 کارگر قند بردسیر در روز چهارشنبه 17 مهر ساعت 7 صبح همراه با همه زنان و بچه هایشان در محل کارخانه دست به تشکیل اجتماع زدند تا یک بار دیگر فریاد خشم خویش را بر جهنم کارگرسوز سرمایه فرو کوبند. آنان با خشم فریاد می زدند که خواستار بازگشت به کار، تضمین حتمی اشتغال و پرداخت کلیه دستمزدهای یک ساله خویش هستند.   

18 مهر 87

166- تعویق 3 ماهه دستمزد کارگران شهرداری « دورود»:

کارگران شهرداری دورود 3 ماه است که هیچ  دستمزدی دریافت نکرده اند. این کارگران در بخش مربوط به فضای سبز کار می کنند و به دلیل تأخیر طولانی دستمزدها با مشکلات حاد معیشتی مواجه هستند. زیر فشار بدهی ها از خرید نیازهای اولیه زندگی به صورت نسیه نیز محروم مانده اند، زیرا هیچ سرمایه دار صاحب مغازه ای غذای نسیه به آنان نمی فروشد. در جهنم سرمایه داری ایران تنها کسانی که مجبورند تنها کالای خویش یعنی نیروی کارشان را به صورت نسیه آن هم 6 ماه به 6 ماه و گاه سال به سال و بیشتر بفروشند خیل عظیم کارگران هستند. کارگران قند بردسیر در طول این مدت بارها دست به اعتراض زده اند. آنان خواستار پرداخت فوری و بی قید و شرط کل دستمزدهای خویش هستند.

18 مهر 87

167- اعتراضات نافرجام رانندگان کامیون در اهواز:

رانندگان کامیون در اهواز پس از روزها مبارزه و اعتراض بدون دستیابی به مطالبات خود به مبارزه خود پایان دادند. حق بازسازی انجمن صنفی و رسیدگی بعدی به تقاضاها ظاهراً کل محتوای توافق بین کامیون داران و عمال دولتی سرمایه را تشکیل می دهد. تشکیل مجدد انجمن صنفی معمولاً بیش از آن که نیاز کارگران باشد احتیاج صاحبان سرمایه و دولت سرمایه داری است. زیرا کار این نوع انجمن ها کنترل مبارزات کارگران، جلوگیری از وقوع اعتصابات، خاموش ساختن صدای اعتراضات و در یک کلام کمک به تأمین و تضمین امنیت سرمایه است. این انجمن ها به وجود می آیند تا از طریق متقاعد ساختن کارگران به قبول شروط کارفرمایان و تمکین به شدت استثمار خویش توسط سرمایه نیاز تهاجم مدام نیروی سرکوب را کم کنند. به همه این دلایل چنین به نظر می رسد که توافق نهادهای دولتی با تشکیل انجمن صنفی چیزی نیست که دستاوردی برای مبارزات کارگران یا گره گشای مشکلات آنان باشد. بخش دوم توافق یعنی وعده رسیدگی ها بعدی نیز عملاً مصداق همان ضرب المثل معروف « به دنبال نخود سیاه فرستادن است». میلیمتر به میلیمتر جهنم سرمایه داری ایران با همین وعده و وعیدهای صاحبان سرمایه و دولت آن ها فرش شده است. اما هیچ کجا هیچ کارگری با دادن دل به این ترفندها و وعده های دروغین هیچ لقمه نانی برای شکم گرسنه فرزندش به چنگ نیاورده است. معضل کارگران راننده اهواز همچون کوه معضلات همه همزنجیران آن ها در سراسر ایران نه با انجمن صنفی حل می شود و نه در چهارچوب وعده و وعیدهای دولتمردان دچار هیچ کاهشی می شود. کارگران نیاز به یک سازمانیابی سراسری شورایی برای اعمال قدرت علیه سرمایه داری دارند. تنها از این طریق است که می توانند مطالبات خود را بر کارفرمایان و دولت تحمیل کنند.

18 مهر 87

168- تجمع 500 نفر از اهالى روستاى شرف‌آباد در اتوبان شمالى کرمان:

به گزارش خبرگزاری ايسنادر تاریخ 19 مهر 87 : بيش از 500 نفر از اهالى روستاى شرف آباد (کرمان) روز پنجشنبه با تجمع در اتوبان شمالى شهر کرمان که يکى از پرترددترين مسيرهاى اين شهر محسوب مي‌شود، مانع تردد خودروهاى عبورى شده و خواستار حضور استاندار کرمان براى پيگيرى خواسته‌هايشان شدند.
ساعت 8 صبح پنجشنبه 18 مهرماه بيش از 500 نفر از اهالى روستاى شرف آباد کرمان با حضور در محل اتوبان شمالى شهر کرمان( که مرز اين روستا با شهر محسوب مى شود) مانع تردد خودروهاى عبورى شدند.
تجمع کنندگان که نيمى از آنها را زنان تشکيل مي‌دادند هم‌چنين با آتش زدن لاستيک در جاده کرمان- زنگى آباد اين جاده را نيز مسدود کردند.
تجمع کنندگان دليل خود از اين اقدام را نبود آب آشاميدنى در روستاى خود و عدم پيگيرى مسوولان ذيربط عنوان مي‌کردند.
انسداد اتوبان شمالى کرمان که سه ساعت ادامه پيدا کرد، در ساعت 11 با گفت‌وگوى سردار اسحاقي، فرمانده انتظامى استان کرمان پايان يافت اما همچنان جاده کرمان- زنگى آباد مسدود بود و تجمع کنندگان خواستار حضور استاندار کرمان در جمع خود بودند تا اينکه فرماندار کرمان با حضور در ميان آنها به وسيله بلندگوى خودروى پليس با تجمع کنندگان صحبت کرده و به تجمع کنندگان قول پيگيرى مشکلات‌شان را داد.
على اسماعيلي، فرماندار كرمان با حضور در ميان معترضان گفت: اگر طرح هادى روستاى شرف آباد کرمان به تصويب برسد همه مشکلات مردم اين منطقه حل مي‌شود و ما اميدواريم هرچه سريعتر اين طرح به تصويب برسد.
وى افزود: موقتا 10 تانکر آب را در روستا مستقر مي‌کنيم تا فعلا مشکل آب آشاميدنى مردم حل شود.
فرماندار کرمان با درخواست از تجمع کنندگان براى پايان دادن به تجمع خود تصريح کرد: شما بايد خواسته‌هايتان را از طريق قانون پيگيرى کنيد و مطئمن باشيد مسوولان نيز خواسته‌ها و مطالبات شما را پيگيرى مي‌کنند.
به گزارش خبرنگار ايسنا، تجمع کنندگان ساعت 12 به تجمع خود پايان دادند و کليه مسيرهاى مسدودى توسط آنها بازگشايى شد و اوضاع منطقه به حالت عادى برگشت.
منطقه شرف آباد جزو حاشيه شهر کرمان به حساب مي‌آيد که زير نظر دهيارى بوده که متاسفانه ساخت و سازهاى غيرقانونى در آن باعث ايجاد مشکلات فراوان شده است.

169- درگيری صدها تن از مردم روستای شرف آباد با نيروهای سرکوب پليس :

به گزارش سازمان فدائيان(اقليت) در تاریخ 19 مهر 87 آمده است :صدها تن از مردم تهيدست و زحمتکش روستای شرف آباد، و مناطق اطراف آن در نزديکی شهر کرمان، روز پنج شنبه در اعتراض به غيربهداشتی بودن و قطع آب اين مناطق، در ورودی شهر کرمان، بزرگراه شمالی يک تجمع اعتراض آميز برپا کردند. آنها بزرگراه شمالی و جاده کرمان- زنگي‌ آباد را مسدود کردند و خواهان رسيدگی فوری به خواست‌های خود شدند. مردم شرف آباد و مناطق اطراف آن که جمعيتی حدود ده هزار نفر را تشکيل مي‌دهند، از داشتن آب آشاميدنی محروم‌اند. آنها از آب غيربهداشتی که از چاههای منطقه تامين می شود و پر از شن است و حتا برای شستشوی بدن هم مناسب نيست، استفاده مي‌ کنند که اين مسئله باعث شيوع بيماری های انگلی و پوستی شده است. همين آب هم به مدت ۵ روز قطع گرديد و مردم ناگزير شدند که آب مصرفی خود را از شهر کرمان تامين کنند. اعتراضات مکرر آنها تا کنون به نتيجه ای نرسيده بود. لذا تصميم گرفتند که بزرگراه شمالی و جاده زنگی آباد را ببندند و استاندار را وادارند که برای پاسخگوئی به خواست‌هايشان در محل حضور يابد. اما به جای استاندار، نيروهای سرکوب رژيم در محل حضور يافتند و به ضرب و شتم مردم و دستگيری آنها متوسل شدند. مردم نيز متقابلا با آتش‌ زدن لاستيک و سنگ و چوب با نيروهای سرکوب درگير شدند. اين درگيری ها تا عصر ادامه يافت. سرانجام در نتيجه پايداری مردم، فرماندار کرمان در محل حضور يافت و در حالی که جرأات پياده شدن از ماشين پليس را هم نداشت، به مردم قول داد که به فوريت تعدادی تانکر آب ارسال شود و هر چه سريعتر طرح آب رسانی به اين مناطق به اجرا در آيد.

بر طبق اخبار منتشره، روز گذشته نيز گروه کثيری از کارگران کارخانه قند بردسير که حدود يک سال است در بلاتکليفی به سر مي‌برند و دستمزد خود را دريافت نکرده اند ، با تجمع و راهپيمائی در کارخانه، خواهان تحقق مطالبات خود و اجرای وعده های مقامات شدند. کارگران قند بردسير تاکنون چندين تجمع اعتراضی در مقابل مراکز دولتی از جمله استانداری کرمان برپا کرده اند که به آنها وعده پرداخت دستمزدهای معوقه و ادامه کار داده شده بود. اما تا کنون به اين وعده ها عمل نشده است.

در حالی که روزانه در ايران ميلياردها تومان حاصل دسترنج کارگران توسط سرمايه داران و دست اندرکاران رژيم جمهوری اسلامی چپاول مي‌شود، کارگران در فقر هولناکی به سر می برند ، دستمزد آنها مدام به تعويق می افتد و توده های مردم روستاها و مناطق حاشيه نشين شهرها، از نمونه شرف آباد، حتا از داشتن آب آشاميدنی و بهداشتی نيز محروم اند.

170- به دنبال اعتراض و اعتصاب گسترده بازاريان, احمدی نژاد دستور توقف اجرای قانون ماليات بر ارزش افزوده را صادر کرد :

به گزارش بی بی سی در تاریخ 19 مهر 87 آمده است : در پی اعتراض برخی از بازاريان در شهرهای مختلف ايران، محمود احمدی نژاد رئيس جمهور اين کشور در نامه ای به شمس الدين حسينی وزير اقتصاد، دستور توقف اجرای قانون ماليات بر ارزش افزوده را صادر کرده است.
اجرای قانون ماليات بر ارزش افزوده هجده روز پيش شروع شده است اما در همين مدت تعدادی از صنعتگران و بازرگانان از دولت خواسته بودند اجرای اين طرح را برای مدتی به تاخير بيندازد.
بر اساس گزارشها، تعدادی از بازاريان اصفهان، شيراز، مشهد، تبريز، کرمانشاه و تهران در اعتراض به اجرای ماليات بر ارزش افزوده، اعتصاب کرده و بازار چند شهر را تعطيل کرده بودند.
بازاريان نسبت به پرداخت سه درصد ماليات ارزش افزوده اعتراض داشتند و معتقد بودند که آنها فقط با افزايش قيمت می توانند اين ماليات را بپردازند و اين کار باعث کسادی بازار خواهد شد چون قدرت خريد مشتريان را کاهش می دهد.
از نظر کارشناسان، دولت تبليغ کافی در زمينه نحوه ماليات گيری برای اين قانون انجام نداده بود و برای همين هر چه تلاش کرد نتوانست بازاريان معترض را به ادامه اجرای قانون ماليات بر ارزش افزوده قانع کند و سرانجام در مقابل گسترش سيل اعتراض ها اجرای قانون را به حالت تعليق درآورد.
آقای احمدی نژاد، وزير اقتصاد را موظف کرده تا در مدت دو ماه برنامه عملياتی و راهکار مناسب برای اجرای صحيح قانون را تدوين کند.
مدت زمان تعليق قانون ماليات بر ارزش افزوده مشخص نيست و در نامه آقای احمدی نژاد آمده است که "تا زمان ابلاغ دستور العمل های لازم و تمهيد شرايط مناسب، اقدام مربوط به اخذ هر نوع وجوه در اجرای اين قانون متوقف خواهد بود."

مزايا و معايب
ماليات بر ارزش افزوده تمامی زنجيره توليد کالا و خدمات را در بر می گيرد و در هر مرحله به نسبت ارزش افزوده ايجاد شده برای کالا و خدمات، ماليات جداگانه دريافت می شود.
اين روش جايگزين ماليات بر توليد و فروش می شود که ماليات آن به جای محصول نهايی در مراحل مختلف محاسبه و دريافت می شود.
به عقيده کارشناسان، ماليات بر ارزش افزوده می تواند به عادلانه شدن پرداخت ماليات ها کمک کرده و از ماليات مضاعفی که معمولا در روش های ديگر به مصرف کننده نهايی تحميل می شود، جلوگيری کند.
بر اساس قانون ماليات بر ارزش افزوده، مصرف کنندگان در قبال خريد کالاها و خدمات صورتحساب دريافت می کنند ولی اکنون بسياری از مشاغل به خصوص مشاغل خرده فروشی امکانات ارائه صورتحساب يا فاکتور فروش را ندارند.
ماليات در اين روش سه درصد است که يک و نيم درصد آن مربوط به ماليات بر ارزش افزوده و يک و نيم درصد آن نيز عوارض شهرداری است.
برخی کارشناسان می گويند اين روش ماليات ستانی می تواند موجب سالم تر شدن درآمدهای دولت، افزايش سهم ماليات از محل توليدات داخلی و عادلانه شدن توزيع درآمد شود اما اين نگرانی نيز وجود دارد که برقراری اين شيوه ماليات ستانی به افزايش تورم بينجامد.
گستردگی قوانين دست و پا گير اداري، هزينه های بالای وصول، پيچيدگی امور تشخيص و نامعلوم بودن فعاليت‌ های اقتصادی ممکن است اين قانون را با مشکل روبرو کند.
در مقابل، کاهش فرار مالياتی و گستردگی منابع جديد مالياتی از مهمترين مزايای قانون ماليات بر ارزش افزوده به شمار می رود.
برخی نيز عقيده دارند اين شيوه ماليات ستانی توزيع درآمد را عادلانه تر کرده و نقش به سزايی در تعديل فقر ايفا می کند. زيرا فقرا نسبت به سهمی که در مصرف دارند، ماليات کمتری خواهند پرداخت.
اين قانون يکی از قوانين مهم برای اصلاح ساختار اقتصاد کلان ايران به حساب می آيد که به شدت بر درآمدهای نفتی متکی است و سهم ماليات در آن بسيار پائين است.
بخش زيادی از فعاليت های اقتصادی در ايران زير زمينی است و دولت نمی تواند از اين فعاليت های اقتصادی ماليات دريافت کند.
دولت اميدوار بود با اجرای اين قانون جلوی فرار مالياتی را گرفته و سهم درآمدهای مالياتی خود را افزايش دهد اما با اعتراض برخی از بازاريان فعلا اجرای اين قانون به تعليق در آمده است.

171- گرسنگی کارگران کاغذ سازی و ترفند صاحبان سرمایه:

کارخانه کاغذسازی پارس عملاً تعطیل شده است. کارگران 3 ماه است که دستمزد نگرفته اند. گرسنگی و فقر و فلاکت  زندگی چند هزار کارگر و خانواده های آن ها را در کام خود فرو برده است. کارگران در سرگردانی و بلاتکلیفی شدید به سرمی برند و سرمایه داران برای جلوگیری از طغیان آنان کثیف ترین ترفندها را برنامه ریزی می کنند. صاحبان سرمایه با قساوت و سنگدلی وصف ناپذیری که فقط شایسته یک سرمایه دار است شکم گرسنه فرزندان کارگران را به سلاح قلع و قمع جنبش و مبارزات توده های کارگر تبدیل کرده اند. آنان از کارگرانی که زیر فشار بی نانی فرزندانشان مجبورند به هر خفتی تن دهند، می خواهند که در قبال مقدار اندکی روغن و برنج یا همان چیزی که به « بن کارگری» معروف است علیه همزنجیران خود جاسوسی کنند. سرمایه داران می دانند که کارگران طغیان خواهند کرد. می دانند که  خشم و قهر آن ها منفجر خواهد شد و به همین دلیل به هر ترفندی دست می زنند تا شاید زمان انفجار را به تأخیر اندازند. راهی که جانیان سرمایه دار در پیش پای خود قرار داده اند در زمره کثیف ترین و تبهکارانه ترین ترفندها است. کارگران باید با درایت و هوشیاری خویش این توطئه ها را خنثی کنند. این کار در گرو حرکت متحد و سازمان یافته آنان علیه سرمایه است. چندین هزار کارگر کاغذسازی پارس باید مثل روز بدانند که همه راه ها بسته است و فقط یک راه  در پیش روی آن ها است. عریضه نویسی و شکایت هیچ مشکلی  را حل نمی کند، و توسل به قانون سرمایه  بستن طناب دار برگردن خویش است. تعطیل کارخانه شانس اعمال قدرت از طریق اعتصاب و خواباندن چرخ تولید را نیز از کارگران سلب کرده است. با راه بندان های صرف و راه پیمایی های بی ضرر هم هیچ روزنه ای به سوی مجبور ساختن سرمایه داران و دولت آن ها به قبول مطالبات، تضمین اشتغال و  پرداخت دستمزدهای معوقه بازنمی شود. این راه ها هیچ کدام ما را به مقصد نمی رسانند. ایجاد شورای کارگری، تصرف کارخانه کاغذ سازی پارس و خارج ساختن آن از دست سرمایه داران، تبدیل کارخانه به سنگر مبارزه و مقاومت، برنامه ریزی برای راه انداختن کارخانه توسط شورای کارگری، استمداد از توده کارگران همزنجیر، درخواست از کارگران صنایع و مؤسسات کلیدی سرمایه برای اعمال فشار و قدرت بر صاحبان سرمایه و دولت آن ها، مجبور ساختن دولت به تهیه رایگان مواد خام و مصالح لازم تولید و در یک کلام سازمانیابی یک جنبش نیرومند ضد سرمایه داری با دخالت بیشترین شمار کارگران تنها و تنها راه رسیدن به مقصود است. پیمودن این راه بسیار سخت است، اما همه راه های دیگر بسته اند. چاره ای نیست جز این که برای عبور از این راه دشواربرنامه ریزی کنیم و دست به تدارک بزنیم. فراموش نکنیم که ما در ایران چند ده میلیون و در سراسر جهان چند میلیارد نفرهستیم. سرمایه و تمامی هست و نیست آن با دستان ماست که تولید می شود و ما قادریم که سرمایه را از هستی ساقط سازیم و در جهانی عاری از سرمایه و استثمار و طبقات و گرسنگی و فقر و حقارت زندگی کنیم. مبارزه ما برای تحمیل مطالبات مان بر سرمایه گام نخست این راه است. تلاش ما برای سازمانیابی شورایی و سراسری علیه سرمایه داری نیز سلاح و شرط لازم موفقیت ما در هر گام از این مبارزه است. بیایید حول منشور مطالبات پایه ای طبقه کارگر به صورت شورایی، سراسری و ضد سرمایه داری متشکل شویم.

19 مهر 87

172- تعویق طولانی دستمزد کارگران کارخانه های شیشه و گاز مینا:

کارگران دو کارخانه گاز و شیشه در مجتمع صنعتی مینا مدتی است که دستمزدهای خود را دریافت نکرده اند. یک بخش از حقوق کارگران که زیر نام ساختگی « حق تولید» پرداخت می شود 3 ماه است که به تعویق افتاده و بخش دیگر آن نیز بیش از 2 ماه است که به دست کارگران نرسیده است. کارگران کارخانه های شیشه و گاز مینا در استخدام شرکت های آدم فروشی موسوم به « پیمانکاری» هستند. شرکت پیمانکار چند ماه پیش شمار قابل توجهی از کارگران را بر پایه مصالح سوداندوزی بیشتر خود اخراج کرد و اکنون با گذشت بیشتر از دو ماه حتی دستمزدهای گذشته این کارگران اخراجی را نیز پرداخت نکرده است. کارگران بارها علیه جنایات سرمایه داران صاحب بنگاه و تعویق مکرر دستمزدهای خود اعتراض کرده و دست به مبارزه زده اند. اما این اعتراضات و شکایات همه وقت با دخالت دولت سرمایه داران به زیان کارگران و به نفع صاحبان سرمایه پایان یافته است.  

19 مهر 87

173- اخراج 363 هزار افغان از ايران در سال گذشته:

به گزارش بخش فارسی بی بی سی در تاریخ 19 مهر 87 :سرتيپ قاسم رضايی فرمانده مرزبانی نيروی انتظامی گفته است در سال گذشته 363 هزار تبعه افغان از ايران اخراج شده اند.
به گفته آقای رضايي، تعداد اتباع خارجی اخراج شده در سال گذشته کاهش يافته و دليل آن "کم شدن جديت اخراج اتباع بيگانه از سوی دولت است."
به گفته فرمانده مرزبانی ايران، اين نيرو در سال گذشته، بيشتر از 46 هزار نفر از اتباع خارجی غيرمجاز را که در صدد ورود به ايران بودند، دستگير کرده است.
بر اساس گزارش آقای رضايي، در همين مدت، بيشتر از چهار هزار نفر از اتباع غير مجاز نيز که در حال خروج غيرقانونی از مرز بودند، به وسيله نيروهای مرزبانی دستگير شده اند.
ايران در چند سال اخير سعی کرده تا موانعی را در مرزهای خود به خصوص در مرزهای شرقی با افغانستان و پاکستان برای جلوگيری از ورود مواد مخدر و ورود غيرقانونی اتباع خارجی ايجاد کند.
اين کشور سرگرم حفر کانالی عميق در بخشی از مرزهای شرقی اين کشور است که امکان عبور خودرو و افراد بدون تجهيزات از آن وجود نخواهد داشت.
ايران هم اکنون مشغول ديوارکشی بخشی از مرز خود در منطقه زابل در سيستان و بلوچستان است که به گفته رئيس پليس مرزباني، بزرگترين منطقه ورود "مواد مخدر، قاچاق انسان و قاچاق سوخت" است.
راههای زمينی اين منطقه سيصد کيلومتری با ديوارهای طولاني، کانال و خاکريز بسته می شود و از طريق تجهيزات راداری و 90 برجک نگهبانی اين منطقه کنترل خواهد شد.
به گفته آقای رضايي، هزينه ديوارکشی هر کيلومتر از مرزهای مشترک ايران و افغانستان 400 ميليون تومان است اما بودجه ای که برای اين کار اختصاص داده شده، بسيار کم است.
در سال جاری مجلس 103 ميليارد تومان برای کنترل مرزها پيش بينی کرده اما برآورد پليس مرزبانی ايران در مرزهای جنوب شرق بيش از 300 ميليارد تومان است.
بر اساس اين طرح، در بخشی از مرزهای غربی ايران در مرز عراق نيز طرح انسداد مرزها در دست اجراست. اين طرح، شامل احداث ديوارهای بتني، احداث کانال، نصب سيم خاردار و ايجاد ايستگاههای نگهبانی است.
بودجه مورد نياز برای بستن کامل مرزها سه هزار ميليارد تومان (معادل سه ميليارد و سيصد ميليون دلار) برآورد شده و فرمانده پليس مرزبانی ايران ابراز اميدواری کرده که تا شش سال ديگر اين بودجه در اختيار پليس مرزبانی قرار بگيرد.
وظيفه پليس مرزبانی

پليس مرزبانی که کنترل مرز را بر عهده دارد، در سال گذشته بيشتر از 32 تن مواد مخدر، هزار و 344 قبضه سلاح و 800 هزار بطری مشروبات الکی کشف کرده است.
يکی از بخش های مهم طرح کنترل مرزها، افزايش تعداد نيروهای مرزبانی و امکانات کنترل مرزی است. نيروی انتظامی به دنبال افزايش شمار نيروهای مرزبانی به چهل هزار نفر است.
ايران حدود 8700 کيلومتر مرز آبی و خاکی دارد که حدود 3200 کيلومتر آن مرز آبی و بقيه خاکی است و به گفته کارشناسان کنترل اين حجم مرز آبی و خاکی بسيار دشوار است.
با وجود تلاش های گسترده برای کنترل مرزها به خصوص مرزهای شرقي، حجم قاچاق مواد مخدر از طريق مرز ايران با افغانستان و پاکستان همچنان بالاست و بر اساس گزارشها تعدادی زيادی از اتباع افغانستان به صورت غير قانونی و دور از چشم نيروهای مرزبانی وارد ايران می شوند.
سرتيپ اسماعيل احمدی مقدم، فرمانده نيروی انتظامی در يک گفتگوی تلويزيونی گفته است: "در شش ماه اول سال جاري، 370 تن موادر مخدر در کشور کشف کرده ايم که رقم عجيب و غريبی است."

174- داستان لاستیک البرز و امید درس آموزی کارگران:

سرانجام پرده ها کنار رفت و رازی که برای عده ای سر به مهر می نمود از پرده برون افتاد. اکنون دیگر همه چیز روشن شده است. سرمایه داران لاستیک البرز با هیچ نوع کمبود نقدینگی مواجه نبوده اند. هیچ گونه مشکل مالی نداشته اند. بازار فروش آن ها از بالاترین سطح رونق برخوردار بوده و از همه آنچه که لازمه سوداندوزی کلان و کلان تر است به اندازه کافی نصیب داشته اند. اسرار مکشوفه به این جا محدود نمی شود. روشن شد که همه نهادهای دولتی سرمایه به کل مسائل کارخانه بسیار بهتر و دقیق تر از خود سرمایه داران واقف بوده اند. معلوم شد که همه چیز ترفند و توطئه و وارونه پردازی بوده است. بازهم ادامه دهیم. معلوم شد که بحث انتقال کارخانه از مالکیت صاحبان خصوصی به دولتی فقط حلقه ای از زنجیره سراسری ترفندها است. معلوم شد که کارگران به رغم تمامی هشیاری و بیداری بازهم از شناخت سیره و سنت و رسم کار سرمایه قاصر بوده اند و بالاخره معلوم شد که ما حقیقت مسئله را می گفتیم. ماجرا از این قرار است : در طول مدتی که مبارزات کارگران جریان داشته است، سرمایه داران صاحب کارخانه لاستیک البرز دست به کار سرمایه گذاری در کشور چین، تأسیس کارخانه لاستیک البرز در چین، برنامه ریزی استثمار کارگر چینی، تهیه لاستیک های ارزان تر، صادر کردن لاستیک ها به بازار داخلی ایران و کسب سودهای بسیار طلایی تر و انبوه تر در قیاس با تولید در کارخانه کنونی لاستیک سازی بوده اند. آنان در طی این مدت برنامه های خود را پیش برده اند. تمامی امور اداری و قانونی و کسب مجوز و تصمیم گیری های دولتی آن را پشت سر نهاده اند. سرمایه داران در طول این مدت کل سرمایه و دار و ندار کارخانه یا همان حاصل کار و استثمار توده های کارگر عاصی در حال مبارزه را نیز از کارخانه کنونی خارج و به سرمایه گذاری انبوه  در کشور چین پیوند زده اند. آری، درهمان روزهایی که کارگران لاستیک البرز در راه بندان ها، اعتصاب ها و تحصن جلو مجلس و وزارت کار خواستار پرداخت حقوق معوقه و انتقال مالکیت کارخانه از سرمایه داران خصوصی به دولتی بودند، سرمایه داران همه ترفندهای بالا را باتبانی دولت سرمایه علیه کارگران به اجرا نهاده اند. اکنون جا دارد که ما یک بار دیگر این سئوال را تکرار کنیم : آیا وقت آن نرسیده است که به جای مبارزه  با دست خالی با دست پر بجنگیم، کارخانه را تصرف کنیم، علیه انتقال سرمایه ها به کشور چین  مبارزه کنیم، به سرمایه داران اخطار کنیم که حق انتقال هیچ ریالی از حاصل کار و استثمار ما را به جاهای دیگر ندارند و خودشان می توانند بدون سرمایه های حاصل استثمار ما گور خود را گم کنند و به هر کجا که می خواهند بروند؟ آیا وقت آن نرسیده است که  شورای ضد سرمایه داری خویش را سازمان دهیم و همراه با همه توده های همزنجیر دولت سرمایه داری را مجبور کنیم که تمام وسائل و لوازم چرخه تولید را به صورت رایگان در اختیار ما قرار دهد. به نظر ما برای این کار حتی دیر هم شده است. اما ماهی را هر وقت از آب بگیریم تازه است، و مبارزه طبقاتی  آگاهانه و متشکل با هر تأخیری امر اجباری و حیاتی ما است.  

19 مهر 87

175-

در نشست فقر، نابرابري و کودکان عنوان شد:

افزايش نگران کننده تعداد کودکان کار

گروه اجتماعي، الناز محمدي؛ «فقر، نابرابري و کودکان» از جمله مسائلي بود که امسال در روز جهاني کودک و در کنار ديگر مسائلي چون کودک آزاري، تبعيض هاي حقوقي و کودکان کار، به آنها پرداخته شد. غروب چهارشنبه يي که گذشت، مراسمي با همين عنوان در حسينيه ارشاد برگزار شد که پژوهشگران اجتماعي و فعالان حقوق کودک در آن مشارکت داشتند. اين مراسم که از سوي انجمن حمايت از حقوق کودکان ترتيب داده شده بود، در حالي برگزار شد که در آستانه روز کودک، آمارهاي مختلفي مبني بر افزايش کودک آزاري و تعداد کودکان کار در ايران نسبت به سال هاي گذشته منتشر شد، به طوري که طبق آمارهاي منتشر شده از سوي مرکز آمار ايران، در سال 85، از مجموع 13 ميليون و 253 هزار کودک رده سني 10 تا 18 سال، سه ميليون و 600 هزار کودک، خارج از چرخه تحصيل و يک ميليون و 700 هزار کودک به صورت مستقيم درگير کار بوده اند و از اين تعداد يک ميليون و 670 هزار در گروه کودکان کار کشور بودند که 19/3 درصد آنها پسر (يک ميليون و 300 هزار نفر) و 5/8 درصد (370 هزار نفر) را دختران 10 تا 18 سال تشکيل داده اند. در کنار اين اعداد بايد آمار جهاني يونيسف را نيز مورد توجه قرار داد که طبق آن حدود 250 تا 260 ميليون کودک کار در سراسر جهان وجود دارد. هرچند آمارهايي که هر از چند گاه از سوي سازمان ها و انجمن هاي مربوط به کودکان در مورد به کار گماشتن آنان در خيابان ها وآزار و اذيت ارائه مي شود، به روز نيست و گاهي اوقات يافتن آمار دقيق چنين مسائلي به دليل وجود کار در منزل و کارگاه هاي مخفي زيرزميني در ايران مشکل به نظر مي رسد، ولي بيشتر فعالان حقوق کودکان بر اين مساله توافق دارند که در حال حاضر حدود يک ميليون و 800 هزار کودک کار در کشور وجود دارد که بايد هرچه سريع تر نسبت به کاهش اين رقم و رساندن کودکان به حق و حقوق شان اقدامات لازم انجام گيرد. اين در حالي است که با توجه به اينکه در پيمان نامه حقوق کودکان، به کارگيري کودکان در مشاغل سخت و همچنين استثمار آنان ممنوع است، اين پيمان نامه همه سازمان ها و ارگان هاي دولتي و غيردولتي را ملزم به رعايت حقوق کودکان، به ويژه کودکان آسيب ديده مانند کودکان کار و خيابان کرده است. اما تقريباً در تمامي جوامع حقوق کودکان که نبايد به چرخه کار و بهره کشي وارد شوند، ناديده گرفته مي شود. فقر کودکان و اثراتي که نابرابري اجتماعي بر اين مساله مي گذارد از جمله مسائلي است که اين روزها کارشناسان مختلف با انجام پژوهش هاي گوناگون به آن مي پردازند.

«فرشيد يزداني» مديرعامل انجمن حمايت از حقوق کودکان در نشست فقر، نابرابري و کودکان در روز جهاني کودک، با بيان اينکه هدف اين نشست تبيين جنبه هاي مختلف فقر کودکان و تاثير آن در زندگي حال و آينده کودکان و جامعه است، گفت؛ «افزايش تعداد کودکان کار در سال هاي گذشته و به وجود آمدن پديده يي به نام کودک فقر، از مسائلي است که توجه و رسيدگي به آن از الزامات است و بايد توجه کنيم که وجود يک ميليون و 800 هزار کودک کار در کشور، يک پديده تاسف آ ور است.» در ادامه اين نشست، «فاطمه قاسم زاده» روانشناس و عضو کميته هماهنگي شبکه ياري کودکان، به بيان شباهت هاي فقر و نابرابري پرداخت؛ «در برخي موارد ريشه نابرابري را در فقر مي دانند، اما بايد گفت ويژگي هايي که فقر و نابرابري دارد تاثيرهاي زيانباري بر کودکان و جامعه مي گذارد و وظيفه ما مبارزه با فقر و از بين بردن ساختارهايي است که فقر را توليد و بازتوليد مي کنند.» قاسم زاده در ادامه گفت؛ «طبق تحقيقي که سازمان بهداشت جهاني انجام داده است، فقر و بي عدالتي تاثيرهاي زيانباري بر سلامت افراد مي گذارد و باعث مرگ زودرس افراد مي شود، به طوري که براساس آمار، احتمال مرگ زنان بارداري که در شرايط فقر وجود ندارند، يک در 17 هزار و 400 نفر است. در حالي که اين آمار در مورد زنان بارداري که فقير هستند يک در هشت نفر است. آمارها نشان مي دهد بين فقر و بي عدالتي با زنده بودن افراد و نه حتي سلامتي آنان رابطه مستقيمي وجود دارد.»

اين روانشناس رشد در ادامه به ارائه نتايج تحقيق هاي مختلفي که در حوزه کودکان کار در تهران صورت گرفته است، پرداخت؛ «در مورد وضعيت کودکان کار در تهران بايد گفت اين کودکان بار فقري بزرگ را بر دوش مي کشند و نتايج يک تحقيق در اين مورد نشان مي دهد اين افراد در تمامي زمينه ها از جمله رشد شناختي و رشد اجتماعي داراي مشکلات فراوانند و بايد به اين موارد بدرفتاري، پرخاشگري و محروميت از آموزش درست را نيز افزود.» دکتر «جباري» مدرس دانشگاه و عضو هيات علمي انجمن حمايت از کودکان در ادامه با بيان اينکه نگاه به فقر کودکان و بزرگسالان نبايد به صورت يکسان باشد، گفت؛ «کودکان داراي شرايط جسمي و روحي متفاوتي هستند و فردي که نيازمند به ديگران است و براي بقاي خود نمي تواند از خود دفاع کند، شرايطش با بزرگسالان متفاوت است، بعضي آسيب هايي که به کودکان وارد مي شود جبران ناپذير است و شرايط فقيرانه يي که کودک در آن بزرگ مي شود، پيامدهاي شديدي را بر او تحميل مي کند.»

جباري ادامه داد؛ «کودکان فقير، کودکاني هستند مملو از محروميت هاي اجتماعي که از آنها رنج مي برند و اين محروميت ها زيان هاي بسياري را به آنها و حقوق شان وارد مي کند که محروميت غذايي، امکانات بهداشتي، نداشتن سرپناه، آموزش و اطلاعات از جمله آنهاست.»

وي در ادامه، کودکاني که در شرايط بد بهداشتي، آموزشي و اطلاعاتي گرفتار هستند را کودکان فقير دانست؛ «ما نيازمند نگاه جامعه به مساله فقر کودکان هستيم و نابرابري و فقر را مبناي سياستگذاري ها قرار مي دهيم تا فقر توليد نکنيم بلکه از به وجود آمدن آن جلوگيري کنيم و اين وظيفه دولت ها و البته سازمان هاي غيردولتي است که هرچه بيشتر زمينه هاي ريشه کن کردن فقر و نابرابري کودکان را از بين ببرند.» ميزگردي با رويکرد حقوقي فقر کودکان، از ديگر مراسمي بود که در اين نشست و با حضور «سعيد مدني» پژوهشگر مسائل اجتماعي و دکتر «قراچورلو» وکيل و دکتر «دادخواه» حقوقدان برگزارشد. مدني در اين ميزگرد گفت؛ «رفاه افراد جامعه شامل کار، مراقبت هاي پزشکي، مسکن و خدمات اجتماعي است. در اصل سوم قانون اساسي هم به صراحت تاکيد شده براي رسيدن به جامعه ايده آل بايد ستادي تشکيل شده و هرگونه فقري را از بين ببرد و اين تعهدي است که حدود 30 سال پيش در مسير کار نظام قرار گرفته است. اما گزارش هايي که در سال هاي اخير منتشر شده، نشان مي دهد سمت و سويي که در اين سال ها طي شده با آنچه که در قانون اساسي آمده، هماهنگي نداشته است، بلکه بنا بر آمار، تعداد افراد زير خط فقر مطلق نيز افزايش پيدا کرده است، به طوري که بنا بر گزارش بانک مرکزي حدود 15 درصد از جمعيت جامعه زير خط فقر مطلق قرار دارند.» مدني با ابراز نگراني از وضعيت تورم در کشور افزود؛ «وضعيت نابرابري و فاصله طبقاتي در ايران تاسف آور است، به طوري که از يک سو جمعيتي وجود دارد که درآمد کافي براي برطرف کردن نيازهاي اساسي خود ندارد و از سوي ديگر جمعيتي وجود دارد که کاملاً در وضعيت ايده آلي به سر مي برند.» وي ادامه داد؛ «بنا بر تحقيقي که به تازگي انجام شده است، 10 درصد جمعيت ثروتمند جامعه،بارها بيشتر از بقيه جامعه هزينه مي کنند و وضعيت کودکان خانواده هاي فقير تاسف آور است، به طوري که اين کودکان در حوزه هاي آموزش، تغذيه و بهداشت، وضعيت بسيار بدي دارند.»

دکتر رزا قراچورلو در ادامه با بيان اينکه بين فقر و خشونت در کودکان رابطه مستقيمي وجود دارد، گفت؛ «فقر عامل بسياري از ناهنجاري ها مانند تجاوز است، هنگامي که کودک حق شکايت از فردي که به او تجاوز کرده را ندارد و تنها ولي يا قيم او مي تواند اعتراض کند، چطور مي توانيم توقع داشته باشيم مشکلات ديگري براي او به وجود نيايد، چرا که در برخي از شرايط هم، ولي يا قيم کودکان هستند که به آنها تجاوز مي کنند.» قراچورلو تاکيد کرد؛ «اگرچه طبق قانون کار مصوب سال 69 و در مواد 79 تا 86 بر ممنوعيت به کارگماشتن کودکان زير 15 سال تاکيد شده است ولي ما همچنان شاهد کار کردن کودکان در خيابان ها و کارگاه هاي زيرزميني هستيم که اين مساله گاه تقصير کارفرما است و گاه خود کودکان به خاطر امرار معاش مجبور به انجام دادن کارهاي سخت و زيانبار هستند.»

دادخواه وکيل دادگستري در ادامه اين ميزگرد گفت؛ «به استناد ماده 27 کنوانسيون وين، هيچ دولتي نمي تواند به تعهدات بين المللي و به استناد قوانين داخلي خود عمل نکند. در حالي که ما شاهديم ايران با پذيرش کنوانسيون حقوق کودک نتوانسته چندان در عمل، عدالت را در مورد کودکان رعايت کند. به طور مثال ما 50 سال پيش دادگاه ويژه اطفال داشته ايم ولي امروز جاي اين دادگاه در نظام قضايي ما بسيار خالي است، به طوري که يک کودک دختر 5/8 ساله همانند يک زن 50ساله در دادگاه ها محاکمه مي شود چون مبناي اين حکم را سن بلوغ شرعي مي داند، به طوري که در پيمان نامه حقوق کودک، اين سن صراحتاً 15 سال اعلام شده است.» دادخواه در ادامه تاکيد کرد؛ «جامعه يي مي تواند مهربان باشد که دچار فقر و شکاف فاحش طبقاتي نباشد، تکليف حکومتگران ايجاد امنيت است و تا زماني که امنيت وجود نداشته باشد فرهنگ امکان رشد و تعالي نخواهد داشت.»

بر گرفته از : سایت اعتماد شنبه، 20 مهر 1387 - شماره 1791

http://www.etemaad.com/Released/87-07-20/213.htm#117230

 

176 - هزينه ماهانه زندگی ثروتمندان 19 برابر فقيران کشور/بی حقی کودکان در ايران و تاثير آن بر کودکان آسيب ديده :

به گزارش روزنامه سرمايه در تاریخ 20 مهر 87 . مهرزاد غنی پور
,هزينه های ماهانه ثروتمندترين افراد جامعه 19 برابر بيشتر از فقيرترين اقشار جامعه است.,اين نکته ای بود که سعيد مدني، کارشناس رفاه اجتماعی در همايش ,فقر، نابرابری و کودکان, که عصر روز چهارشنبه به مناسبت روز جهانی کودک در حسينيه ارشاد برگزار شده بود به آن اشاره کرد. به گفته او 10 درصد ثروتمندترين افراد جامعه نسبت به 10 درصد فقيرترين اقشار هزينه های ماهانه بيشتری دارند. او در ادامه گفت: ,رتبه ايران در خاورميانه از لحاظ تورم، اول است و ايران به لحاظ تورم پنجمين کشور دنياست.,
مدنی ادامه داد: ,در شرايطی که ما در کشورمان تورم 20 درصدی داريم بايد گفت حتی وضعيت کشورهای عربی همسايه از نظر تورم از ما بهتر است به طوری که نرخ تورم در قطر 12 درصد و در بحرين 3/3 درصد است.,
او با اشاره به اينکه هزينه های ماهانه زندگی 20 درصد ثروتمندترين افراد جامعه 11 برابر هزينه های ماهانه زندگی 20 درصد فقيرترين افراد جامعه است، گفت: ,در اين شرايط نامساعد اقتصادی و اجتماعی کودکانی که در خانواده های فقير به سر می برند شرايط بدتری از لحاظ آموزش و تغذيه دارند به طوری که هنوز مساله سوءتغذيه و کوتاهی قد و کمبود وزن در بعضی استان ها از جمله سيستان و بلوچستان، کردستان و خرم آباد بسيار جدی است.
قاسم زاده روانشناس و عضو انجمن حمايت از حقوق کودکان نيز از ديگر سخنرانان اين همايش بود که به بررسی روان شناختی فقر کودکان اشاره کرد و گفت: ,فقر و بی عدالتی تاثيرات زيانباری بر سلامت افراد می گذارد و سبب کوتاهی عمر و مرگ زودرس آنها می شود برای مثال احتمال مرگ مادر باردار در سوئد يک در 17 هزار و 400 نفر است در حالی که احتمال مرگ مادر باردار در افغانستان يک در هشت نفر است.,
او در ادامه گفت: ,براساس پژوهش ها وضعيت سلامت افراد جامعه کمتر به عوامل ژنتيکی و بيولوژيکی بستگی دارد و در مقابل عوامل اجتماعی از جمله فقر و بی عدالتی است که بيشترين تاثير را در سلامت افراد دارد.,
قاسم زاده ادامه داد: ,براساس پژوهش های مرکز تحقيقات فقر مزمن در لندن پنج عامل در فقر تاثيرگذارند که عبارت از ناامني، محدود کردن شهروندان و نبود دموکراسي، توزيع نابرابر فضا و امکانات، تبعيض های اجتماعی و نابرابری و فرصت های اندک شغلی است.,
اين روانشناس در ادامه به تحقيقی که بر کودکان کار و خيابان در تهران بين سال های 80 تا 85 انجام شده، اشاره کرد: ,فقر آثار زيانباری بر رشد و سلامت کودکان می گذارد و کودکان کار معمولاً دچار مشکلاتی از جمله کاهش قد و کمبود وزن هستند. آنها در معرض انواع بدرفتاری ها، سوءاستفاده ها و بی محبتی ها قرار دارند که سبب ايجاد خصوصيت انتقام گيري، پرخاشگری و تخريب در آنها می شود. اين کودکان در محيط های ناامن زندگی می کنند و محيط سالمی برای ايجاد ارتباط ندارند و از الگوی خوب چه هم سال و چه بزرگسال محرومند.,
جباری جامعه شناس و استاد دانشگاه به عنوان ديگر سخنران اين همايش به موضوع فقر کودکان از منظر جامعه شناسی پرداخت و گفت: ,فقر فقط برای خانوار تعريف شده در حالی که فقر کودک مقوله ای جداست که از آن غفلت شده است.,
او در ادامه گفت: ,فقر تنها به معنی نداشتن سطح خاصی از درآمد نيست بلکه امروزه نداشتن قابليت های آموزشی و اساسی هم فقر محسوب می شود. ممکن است کودک کار با تلاش خود ماهانه 300 هزار تومان درآمد برای خانواده اش کسب کند اما او با گذاشتن اين زمان، فرصت درس خواندن و به دست آوردن بسياری از قابليت ها را از دست می دهد. او چون آموزش نديده اعتمادبه نفس ندارد و ناچار می شود که انزوا را تجربه کند. او نمی تواند چانه زنی کند و مجبور به تحمل شرايط استثمارگرانه خواهد بود.,

کودکان در ايران حق طرح شکايت ندارند

رزا قراچورلو حقوقدان هم از رويکرد حقوقی به فقر کودکان پرداخت : ,کودکان در ايران حق طرح شکايت ندارند و حتی اگر در خانه و از طرف نزديک ترين افراد مورد تجاوز قرار گيرند باز نمی توانند طرح شکايت کنند و فقط ولی يا قيم که گاهی خودش عامل تجاوز بوده چنين حقی را دارد.,
قراچورلو در ادامه گفت: ,براساس قانون کار سال 1369 کودک زير 15 سال نبايد در کارگاه ها به کار گماشته شود که در اين صورت پروانه کسب کارفرما لغو می شود اما در عمل چنين کودکانی را در بازار کار می بينيم که يا کارفرما آنها را به کار گرفته يا کودک به خاطر فقر و نياز خود اصرار به کار کردن دارد.,او به ممنوعيت استخدام افراد زير 12 سال در کارگاه های فرش بافی هم اشاره کرد و گفت: ,اما در مناطق محروم کودکان بسياری هستند که به خاطر فقر خود مايلند تا در اين کارگاره ها فرش ببافند.,
او همچنين معتقد است کودک در قوانين همچون کالا در نظر گرفته شده و براساس ماده 220 قانون مجازات اسلامی اگر پدری کودکش را به قتل برساند، قصاص نمی شود.
قراچورلو در ادامه گفت: ,اگر کودکی قربانی اعمال منافی عفت از جمله زنا و لواط قرار گيرد به جای حمايت از کودک مجازات شخص زانی کمتر می شود چرا که با يک فرد نابالغ زنا انجام داده و مجازاتش فقط 100 ضربه شلاق است.,
در ادامه اين همايش محمدعلی دادخواه حقوقدان نيز درباره حقوق کودکان گفت: ,50 سال پيش ما در ايران دادگاه ويژه اطفال داشتيم و کودکان در آن دادگاه محاکمه می شدند اما اکنون به جای ترقي، به عقب گام برداشته ايم و در حال حاضر کودک 5/8 ساله دختر همانند يک زن 45 ساله محاکمه می شود چرا که مبنا بر بلوغ شرعی است.,
او در ادامه گفت: ,اين خودفريبی است که بگوييم ما در ايران افراد کمتر از 18 سال را اعدام نمی کنيم در حالی که محکوم را در زندان نگه می داريم تا به 18 سالگی برسد و بعد او را اعدام کنيم.,

بگذاريم کودکان بدون دخالت ما کودکی خود را بگذرانند

در ادامه اين همايش از علی اشرف درويشيان نويسنده و داستان نويس پيشکسوت ايرانی به عنوان حامی حقوق کودکان تقدير شد. او در حالی که بر صندلی چرخدار نشسته بود و با کمک چهار جوان به بالای سکو آمد از خاطرات کودکی و رنج های خود در آن دوران گفت: ,به همه ما در دوران کودکی و نوجوانی توهين های بسياری شده، به ياد می آورم زمانی که خردادماه مدرسه تعطيل شد و من به دنبال استاد بنا رفتم تا به من کاری ياد بدهد اما او عذر آورد که کار به زير سقف رسيده و تو انگار از پارسال هم کوچک تر شده ای و نمی توانی خشت و آجر را تا آن ارتفاع بيندازی. اشک در چشم هايم جمع شد اما او بالاخره قبول کرد و به دنبالش به خانه ای قديمی در جنوب شهر کرمان رفتم؛ جايی که زير هر خشت، 20 عقرب می جنبيد. من پايين روی کلوخ هايی که زيرپا فرو می رفتند ايستاده بودم و استاد بنا بالای ديوار خشت ها را با دست آماده می کرد و بالا می انداختم. خشت ها خار و تيغ و خرده شيشه داشت و دستمانم را می بريد و من تلاش می کردم تا خشت ها را حتی از سر استاد هم بالاتر بيندازم. زمانی که يکی از خشت ها را بالا انداختم استاد برای گرفتن آن خشت پايش تکان خورد و نزديک بود که بيفتد، فحش رکيکی به من داد و فردای آن روز به من گفت امروز شاگرد دارم و بهتر است که بروی در ميدان شهرداری بنشينی.,
جواب شدن از سوی استاد بنا تلخ ترين حادثه زندگی علی اشرف درويشيان بود. او گفت: ,همه ما در کودکی خود توهين هايی را تحمل کرده ايم.,
او در ادامه گفت: ,صمد بهرنگی اولين نويسنده ای بود که توجه جدی به کودک کرد و پيش از آن توجهی به کودک نمی شد اما بهرنگی توانست قشر فرودست جامعه را مطرح کند.,
درويشيان از توقيف دوچرخه، ضميمه روزنامه همشهری هم ابراز تاسف کرد و گفت: ,بايد می ديديد قيافه نوجوانی را که ضميمه دوچرخه را می خواست و دکه دار به او گفت که ديگر اين ضميمه درنمی آيد.,

مشکلات کودک ايرانی بيشتر شده است

در ادامه اين همايش بيانيه ای هم از سوی انجمن حمايت از حقوق کودکان به مناسبت روز جهانی کودک صادر شد که در بخشی از آن آمده است: ,نظام آموزشی ايران در کشاکش رفت وآمد مردان سياست حتی نتوانسته امکانات لازم را برای آموزش عمومی همه کودکان ايران فراهم کند. هنوز تعداد زيادی از کودکان در شهرها و روستاهای ايران به حداقل نيازهای سلامت و بهداشت دسترسی ندارند و حيات کودکان ما در سيستان و بلوچستان، لرستان و کردستان و بسياری از مناطق ديگر از سوی انواع بيماری ها تهديد می شود. هنوز کودکان بسياری در معرض روز افزون انواع خشونت ها از سوی بزرگسالان قرار می گيرند و اخبار کودک آزاری ها از سراسر کشور به ويژه شنيع ترين آنها يعنی آزار جنسی منتشر می شود.
هنوز نظام حقوقی بزرگسال مدار مجازات هايی خشن را به کودکان مجرم تحميل می کند و تعدادی از آنها را تا رسيدن به چوبه دار تا 18 سالگی به انتظار مرگ در زندان ها محبوس می کند.,

177- راهپیمایی و تجمع کارگران فرش غرب بافت و پرریس درمقابل اداره کارسنندج :

بدنبال مجمع عمومی مشترک نماینده های کارگران فرش غرب بافت و پرریس در مورخه 17/7/87  و اتحاذ تصمیم در آن برای تشدید اعتراض متحدانه به آراء صادره از سوی اداره کار سنندج، امروز شنبه بیستم مهر ماه این کارگران از ساعت 9 صبح تا 12 ظهر در مقابل اداره کار سنندج دست به تجمع زدند.

در تجمع امروز، کارگران غرب بافت به همراه خانواده های خود از چهار راه ادب به طرف اداره کار راهپیمایی کرده و در آنجا به کارگران پرریس پیوستند. این کارگران و خانواده های آنها در طول مسیر راهپیمایی پلاکاردهایی در اعتراض به اداره کار سنندج بدست گرفته بودند و تا آخرین دقایق تجمع پلاکاردهای خود را در دست داشتند.

شرکت همسران کارگران فرش غرب بافت در تجمع و راهپیمایی آنان از چهار راه ادب به سوی اداره کار و همچنین پلاکاردهای متفاوتی که امروز این کارگران بدست گرفته بودند باعث شد تا توجه افکار عمومی در سطح شهر بیش از پیش به اعتراضات آنان جلب شود. همین امر باعث حضور بیشتر نیروهای انتظامی و امنیتی نیز در محل تجمع شده بود.

بنا بر اظهار کارگران در تجمع امروز اغلب نیروهای انتظامی با کارگران ابراز همدردی میکردند و به جز چند مورد پاک کردن گوشیهای حاوی عکس های گرفته شده از تجمع، تنش خاصی پیش نیامد. همچنین برخی از نیروهای امنیتی اظهارات کارگران را در مورد تبانی اداره کار سنندج با کارفرمایان یادداشت میکردند و سه نفر نیز از خبرنگاران صدا و سیمای استان برای تهیه گزارش در این تجمع حضور پیدا کرده بودند.

کارگران فرش غرب بافت و پرریس در تجمع امروز خود پارچه نوشته و پلاکاردهایی را با عناوین زیر بدست گرفته بودند:

اسدی استفعا، استعفا(رئیس اداره کار سنندج) – هیئت حل اختلاف حامی کارفرماست – اداره کار سنندج حامی کارفرمایان است – کار، معیشت، زندگی حق مسلم ماست – چه کسی جوابگوی تحصیل بچه های ما کارگران است- اداره کار عدالت عدالت-  آیا کارگر حق زندگی ندارد،  آیا کارگر انسان نیست – قرارداد موقت، بردگی مدرن است – کارگر اتحاد اتحاد – ما حکم صادره غیر قانونی هیت حل اختلاف را محکوم می کنیم – آیا انحلال شرکتها در یک روز ممکن است- ما خواهان بازگشت به کار خود هستیم و....

در تجمع امروز این کارگران هیچ پاسخ روشنی به آنان داده نشد و مامورین حراست اداره کار آنها را به استانداری کردستان ارجاع دادند. به همین دلیل فردا کارگران فرش غرب بافت به همراه خانواده های خود برای پیگیری خواست هایشان به این استانداری خواهند رفت و در صورت عدم پاسخگویی روشن به آنها و لغو احکام هیئت حل اختلاف، این کارگران به همراه کارگران پرریس و سایر کارگران عضو اتحادیه در سنندج اعتراضات خود را تشدید خواهند کرد.

اتحادیه آزاد کارگران ایران رای صادره اداره کار سنندج در مورد کارگران فرش غرب بافت و پرریس را بشدت محکوم میکند و بیش از پیش تلاش خواهد نمود همدوش اعضای خود در این کارخانه ها بیشترین اعتراضات را بر علیه آراء صادره از سوی اداره کار سنندج که در تبانی آشکار و عریان با کارفرمایان است، سازمان دهد.

اداره کار سنندج بطور ظالمانه ای حقوق کارگران پرریس و فرش غرب بافت را با 18 سال سابقه کار پایمال کرده و برای تامین منافع کارفرمایان و خوش خدمتی عنان گسیخته به آنان،  این کارگران را به روز سیاه نشانده است. از نظر ما هیئت حل اختلاف، رئیس و اداره کار سنندج باید پاسخگوی این ستم خود بر کارگران باشند و ما بنوبه خود در اتحادیه ازاد کارگران ایران لحظه ای در این مورد ساکت نخواهیم نشست. 

اتحادیه آزاد کارگران 20/7/87

178- کارگران فرش غرب بافت و نساجی پرریس مقابل اداره کار تجمع کردند:

امروز شنبه 20 مهر از ساعت 9 صبح تا 12 ظهر کارگران فرش غرب بافت به همراه خانواده هایشان درحالیکه پلاکاردهای اعتراضی با خود داشتند، مقابل اداره کار سنندج تجمع کرده و نسبت به عدم پاسخگوئی مسؤلین اداره کار به خواست بازگشت به کار و پرداخت حقوق معوقه آنان به اعتراض پرداختند، در این تجمع کارگران نساجی پرریس به نشانه حمایت از کارگران فرش غرب بافت با در دست داشتن پلاکاردهائی حضور داشتند. حضور حمایتی کارگران نساجی پرریس طبق تصمیم گیری و توافق قبلی در مجمع عمومی مشترک میان کارگران هر دو کارخانه صورت گرفته بود. تجمع اعتراضی کارگران به همراه خانواده ها وسیعا از سوی مردم  حمایت شده است.

کارگران در مذاکره با مسؤلین اداره کار گفتند در صورتیکه تا دو سه روز آینده مشکلشان حل نشود به تهران خواهند رفت و در مقابل ادارات دولتی تجع خواهند کرد.

انجمن صنفی کارگرن برق و فلزکار کرمانشاه  20/7/1387 
179- اطلاعیه ی جمعی از کارگران ایران خودرو درمورد جشن ارتقاء در این شرکت

ما خواهان افزایش حقوق ها بر اساس رشد تورم هستیم :

دوستان و همکاران گرامی
هفته گذشته دهها نفر از دوستان کارگر گرد هم آمدند تا شاهد ارتقا برای
۱۰ هزار نفر از همکاران خود باشند. ۱۰ هزار نفر شادمان از افزایش حقوقشان و بیش از ۱۰ هزار نفر ناراحت از عدم افزایش حقوقشان.
همانطوری که پیش بینی شده بود، مدیریت از گرد هم آمدن ما کارگران جلو گیری کرد. مدیریت از اتحاد ما هراسان است. مدیریت خواست با این کار تفرقه بین ما کارگران بوجود بیآورد. بخشی از ما کارگران را شاد و بخشی را گریان کرد. مدیریت می خواست که ما کارگران دور هم جمع نشویم چون می دانست ارتقای گروه شغلی فقط یکی از خواسته های ما کارگران است. مدیریت اگر اجازه اجتماع ما کارگران را در داخل خود شرکت می داد این عده نیز به جمع ناراضیان می پیوستند چون می دانست کارگران زیادی از این ارتقا ناراحت و عصبانی هستند.
مدیریت می دانست اگر
۲۰ هزار نفر از کارگران دور هم جمع شوند بزرگترین مجمع عمومی کارگران برگزار خواهد شد و آنوقت این کارگران هستند که تصمیم خواهند گرفت که افزایش حقوق ها بر چه مبنایی باشد. ولی جشن با حضور اندکی از همکاران که اکثر آنها گلچین شده بودند برگزار شد.
ما همین حرکت را نیز به فال نیک می گیریم چون اعتقاد داریم این حرکت یکی از دست آوردهای مبارزه ما کارگران و اعتصاب
۱۰ تیر است. این موفقیت را یک گام به پیش دانسته و خودمان را برای رسیدن به خواسته های دیگر آماده می کنیم. اهدا یک گروه شغلی فقط یکی از خواسته های ما بود، هنوز خواسته های زیادی داریم که باید برای رسیدن به آنها مبارزه کنیم. باید همچنان آگاهانه و متحدانه به پیش برویم و اجازه ندهیم صفوف متحد ما از هم جدا شود.
دوستان کارگر که ارتقا شامل شان شده، ما این ارتقاء را به آنها تبریک می گویم و می دانیم خودتان بهتر می دانید که این ارتقاء چیزی غیرعادی و حاتم بخشی مدیریت نیست بلکه این ارتقاء حق شما است که مدیریت با قانون های من در آوردی به عقب انداخته بود. باز خیلی کسانی دیگری هستند که بیش از چند سال در انتظار این ارتقاء هستند. ما افزایش حقوق ها را علاوه بر ارتقائ گروه شغلی می خواهیم. ما خواهان افزایش حقوق ها بر اساس تورم امروزی برای همه کارگران هستیم. ما می دانیم افزایش حقوق امسال نسبت به تورم هیچ است. پس فریب این یک گروه را نمی خوریم.
برگزاری مراسم اهدای ده هزار ارتقای شغلی که در راستای افزایش حقوق ها انجام گرفت بی شک یک دست آورد بزرگ برای ما کارگران است که در راستای اعتصاب
۱۰ تیر بدست آمد.
این پیروزی یک گام به پیش بود چون خواست اکثر کارگران ایران خودرو بود. اکثر کارگران برای افزایش حقوق ها چشم به ارتقای شغلی و کارآئی دارند. این موفقیت یک گام به جلو است ولی کافی نیست ولی نشان دهنده این است که مبارزه و اعتصاب ما بیهوده نبوده است. اگر امروز مدیریت می آید و برای ده هزار نفر گروه شغلی می دهد و برای بعضی از خواسته هایمان نیز وعده می دهد، از ما می ترسد چون مدیریت باور دارد که چرخ های کارخانه با دستان توانمند ما می چرخد و می داند اگر لحظه ای دستان ما از تولید باز بایستد شرکت میلیاردها تومان ضرر خواهد کرد. مدیریت مجبور است به خواسته های ما اعتنا کند، اگر ما بخواهیم. مدیریت می داند اکنون با کارگران آگاهی روبرو است که برای رسیدن به خواسته هایشان مجذوب نشدند و فریب این تبلیغات را نخوردند و دیدیم همکارمان که چقدر زیبا گفتند که آرزوی ما کارگران برچیدن بساط پیمانکاران است. مدیریت اکنون می داند خواست های اساسی ما فراتر از یک گروه شغلی و اضافه کردن چند تومان کارآئی است. پس ایمان بیاوریم که در پس هر مبارزه پیروزی نیز است. ایمان بیاوریم و بدانیم موفقیت تنها در سایه مبارزه آگاهانه و متحدانه و هوشیارانه بدست خواهد آمد.
پس پاشو همکار عزیز با آگاهی مان باورهای جهل را فرو بریزیم.
پاشو با اتحادمان زنجیرهای گسسته را پیوند بزنیم.
پیروزی ما کارگران تنها در گروه اتحادمان است.
پس همکار عزیز!
پا شو دست به دست هم بدهیم تا با عزمی جزم تر دنیای دیگری را بشناسیم،
به همت خودمان برای آگاهی مان گام بر داریم،
باور داریم گر من و تو آگاه نشویم،
دنیا تغییر نخواهد کرد.
پس بیا با همت خودمان برای آگاهی خودمان قدم بر داریم،
تا هم آوا با یکدیگر،
فلک جنبش کارگری را سقف بشکافیم،
و طرحی نو در اندازیم .
باشد که به مدد هم برای ساختن دنیای بهتر،
گامهای موثرتری بر داریم
همراه شو عزیز... همراه شو عزیز.
تنها نمان به در
کین درد مشترک... هرگز جدا جدا درمان نمی شود!
دشوار زندگی هرگز برای ما...
بی رزم مشترک آسان نمی شود.
پیروزی ما کارگران در گرو آگاهی و اتحاد و تشکل مان است.
ما این پیروزی را به همکاران گرامی تبریک می گویم.

جمعی از کارگران ایران خودرو
٨
۷/۷/۲۰

180- هشدار نسبت به افزايش سواستفاده جنسی از کودکان در ايران :

به گزارش خبرگزارش ايلنا در تاریخ 20 مهر 87 : مديرعامل انجمن حمايت از حقوق كودكان با اشاره به آمار شش ماهه سال 87 در مورد كودك ‌آزاري، نسبت به افزايش سوء استفاده جنسى از كودكان هشدار داد. ‌يزدانى در گفتگو با ايلنا، با اعلام دريافت 80 مورد كودك آزارى طى 7 ماه، ‌اضافه كرد:45 ‌ درصد اين موارد جسمي، 55 درصد عاطفي، 36 درصد غفلت و 10 درصد ‌جنسى بوده است كه اين آمار با يكديگر همپوشانى دارد.وى ادامه داد: همچنين بيشتر آزارها در خانواده‌‌ها از سوى والدين به ويژه پدر صورت گرفته ‌است كه اين موضوع از به وجود آمدن مهارت هاى اصلى فكر كردن، اعتماد به نفس و رشد ‌اجتماعى در كودك جلوگيرى مي‌‌كند. ‌ يزدانى با تاكيد بر اينكه گزارش‌‌هايى كه در اختيار انجمن قرار مي‌‌گيرد، موارد بسيار حاد و حتى ‌جبران ناپذير كودك آزارى را شامل مى شود،‌‌ خاطر نشان كرد: بر اساس يك نمونه گيرى مستقل ‌كه از سوى يك پژوهشگر روى دو هزار كودك انجام شده، 39 درصد كودكان با تنبيه بدنى آشنا ‌هستند. ‌مدير عامل انجمن حمايت از حقوق كودكان يادآور شد: همچنين خانواده‌‌هايى كه اقدام به كودك آزارى مي‌‌كنند ‌اغلب با مشكلاتى مانند اعتياد،‌ طلاق، اختلافات شديد خانوادگي،‌‌ فقر، فوت يكى از والدين،‌ ‌كودكان معلول و بيمارى دست به گريبانند. ‌ يزدانى افزود: علاوه بر اين كيفيت روابط درونى و ميزان استحكام خانواده اين كودكان متزلزل ‌بوده و اغلب اين خانواده‌‌ها شلوغ و طرد شده از اقوام و اجتماع هستند. ‌ وى خاطرنشان كرد: 60 درصد كودكان آزار ديده دختر و 40 درصد پسر بوده اند. ‌

181- کارگران بخش ساختمان نمی توانند حق بیمه بپردازند:

فقط در استان تهران بیش از 15000 کارگر در رشته های نقاشی، گچ بری، بنائی، سنگبری و جوشکاری ساختمان مشغول کار هستند. هیچ یک از این کارگران بیمه نیستند. زیرا دستمزد نازل آن ها برای پرداخت حق بیمه کفاف نمی دهد. بسیار شنیدنی است که هر کارگر برای استفاده از آنچه به نام بیمه موسوم است باید درست به اندازه کارفرمایان هزینه پرداخت کند. به بیان دیگر، حق بیمه پرداختی یک کارگر با یک سرمایه دار برابر است!! این کارگران در بهترین حالت 20 هزار تومان در روز حقوق می گیرند. بیشتر ایام سال به طور کامل بیکارند و قادر به یافتن هیچ کاری نیستند. حتی با فرض این که در سال 180 روز کار کنند باز هم دستمزد ماهانه آنان به طور متوسط از 300 هزار تومان تجاوز نمی کند. یک نکته دیگر این که جمعیت عظیم کارگران ساختمانی در همان حال که سازندگان کل ساختمان های شهر و ده، ادارات دولتی، ویلاها، آسمان خراش ها، برج ها، جاده ها، خیابان ها و ... هستند خود آواره و بی خانه اند و مجبورند اجاره بهای مسکن بپردازند. کارگری که دستمزد ماهانه اش در بهترین حالت 300 هزار تومان است در جامعه ای که این حقوق برای اجاره مسکن و خورد و خوراک هم کفاف نمی دهد چگونه می تواند هزینه بیمه پرداخت کند؟!

20 مهر 87

182- نساجی کردستان تعطیل و کارگران آن بیکار شدند:

مبارزات طولانی کارگران نساجی کردستان برای جلوگیری از تعطیل کارخانه و بیکاری به هیچ نتیجه ای نرسید. کارگران مجبور به تسویه حساب شدند و بیکاری آنان قطعی شد. چند صد کارگر کارخانه در طول این چند سال مدام علیه بیکارسازی ها و علیه تعویق دستمزدها پیکار کردند. راهکارهای رایج کارگران در این مبارزات اعتصاب، تحصن و راه پیمایی بود. اعتصاب در مورد معین این کارخانه همچون همه کارخانه های درحال تعطیل دیگر، هیچ راهکار مؤثری نمی توانست باشد. زیرا تولیدی وجود نداشت که قدرت توده کارگر علیه آن اعمال شود. سرمایه داران مترصد انتقال سرمایه های خویش به حوزه های پرسودتر بودند و در این راستا برای تعطیل کارخانه برنامه ریزی می کردند. در چنین وضعی، اعتصاب نه اعمال قدرت بلکه دادن فرصت به سرمایه دار برای پیشبرد کارهای خویش بود. تحصن و راه پیمایی نیز نشانی از اعمال قدرت واقعی علیه صاحبان سرمایه و دولت آن ها نداشت. زیرا بازهم روند تولید ارزش اضافی و ساختار قدرت سرمایه را آماج تهاجم خود قرار نمی داد. کارگران نساجی کردستان در سیر مبارزات خود یک راه بیشتر به سوی پیروزی نداشتند. آنان باید کارخانه را تصرف می کردند. باید محل کار خویش را به سنگر مقاومت در مقابل سرمایه تبدیل می کردند. باید شورای ضدسرمایه داری خویش را بر پا می ساختند. باید برای برخوردارشدن از قدرت مؤثر پیکار به سوی همزنجیران کارگر خویش در استان کردستان و سپس سراسر ایران می رفتند. باید با اتکا به قدرت طبقاتی خود دولت سرمایه داری را مجبور می کردند تا مواد اولیه و مصالح مورد نیاز کار کارخانه را به طور رایگان در اختیار آنان قرار دهد. در یک کلام، کارگران برای رسیدن به مطالباتشان باید  به صورت متشکل علیه سرمایه داری مبارزه می کردند و راه مبارزه  متشکل علیه سرمایه مستلزم عبور از این گذرگاه ها بود.

20 مهر 87

183- کارگران ساختماني آذربايجان شرقي بيانيه صادر کردند :

تهران- خبرگزاري کار ايران در تاریخ 21 مهر 87 ؛ کارگران ساختماني استان آذربايجان شرقي در بيانه اي خواستار توجه و رسيدگي بيشتر نمايندگان مجلس شوراي اسلامي در زمينه بيمه اين کارگران شدند.
در اين بيانيه چنين آمده است: نظر به اهميت حمايت از اقشار آسيب پذير جامعه به ويژه کارگران زحمتکش ساختماني که در سخت ترين شرايط و در سنگين ترين کارها و با وجود هزاران خطر مشغول به کار هستيم و اتفاقات و حوادث مرگبار نيز در کمين ما نشسته است و در اين برهه حساس که طرح اصلاح قانون بيمه هاي تامين اجتماعي کارگران ساختماني در دستور کار مجلس است، انتظار داريم با در نظر گرفتن همه جوانب امر و سختي کار و خطر آفريني آبا تخصيص بودجه اي کارگران را بيمه ي تامين اجتماعي نمايند تا با وجود حوادث مرگبار که هر چه چند گاهي شاهد کشته شدن چندين تن در پروژه هاي ساختماني هستيم، با دلگرمي به بيمه بتوتنيم به کار و فعاليت هاي خويش ادامه دهيم و تا حدي از نگراني هاي خانواده هايمان کاسته شود.
در ادامه اين بيانيه از کانون تصميم گيري و تصميم سازي خواسته شده که به اين درخواست منطقي و انتظار ناچيز آنها جامه عمل پوشيده شود.
پايان پيام

184- کارگران ساختماني بايد تحت پوشش بيمه اجباري قرار بگيرند :

تهران- خبرگزاري کار ايران در تاریخ 21 مهر 87 ؛  به اعتقاد عضو انجمن انبوه‌‏سازان استان تهران، کارگران ساختماني بايد هر چه زودتر از مزاياي بيمه اجباري بهره‌‏مند شوند.
به گزارش ايلنا، محمدجعفر کرمي گفت:‌ براي صنعت ساختمان به ويژه کارگران آن، تصويب و اجراي قانون حساب شده بيمه اجباري کارگران ساختماني ضروري است.
وي افزود: بار مالي که به اجراي اين قانون به صنعت ساختمان تحميل مي‌‏شود، منطقي و توجيه‌‏پذير است.
اين مقام کارفرمايي که معتقد است تمامي کارگران بايد به بهترين نحو ممکن از خدمات بيمه‌‏اي بهره‌‏مند باشند، گفت: در حال حاضر نه تنها کارگران ساختماني بلکه تمامي کارگراني که تحت بيمه اجباري هستند، از وضعيت مطلوبي برخوردار ‌‏نيستند.
وي يادآور شد: با وجود اجباري بودن بيمه براي کارگران صنعتي، اين کارگران به دليل پايين بودن سطح خدمات بيمه تامين اجتماعي از وضعيت بيمه‌‏اي مطلوبي برخوردار نيستند.
کرمي معتقد است که در کنار ساختار عريض و طويل سازمان تامين اجتماعي، بايد امکان فعاليت شرکت‌‏هاي بيمه خصوصي نيز فراهم شود تا در يک فضاي رقابتي کيفيت خدمات بيمه تامين اجتماعي افزايش يابد.
وي گفت: در حال حاضر در صنعت ساختمان به دليل اختياري بودن بيمه تامين اجتماعي، استفاده از بيمه‌‏هاي خصوصي مرسوم است که هم براي کارگران و هم براي کارفرمايان هزينه و خدمات اين بيمه‌‏ها در مقايسه با هزينه و خدمات بيمه تامين اجتماعي متداول به صرفه
و بهتر است.
پايان پيام

185- تعلل شهرداري منطقه 22 در دادن اجازه ساخت مسکن به کارگران راه‌‏آهن :

تهران- خبرگزاري کار ايران در تاریخ 21 مهر 87 ؛  شهرداري منطقه 22 تهران به تعاوني مسکن کارگران راه‌‏آهن براي ساخت مسکن امضاي اين تعاوني مجوز نمي‌‏دهد.
به گزارش ايلنا، هاشمي، رئيس هيات مديره تعاوني مسکن کارگران راه‌‏آهن گفت:‌ با وجود آنکه اين تعاوني در منطقه وردآورد مالک قطعي زمين سنددار است اما شهرداري منطقه 22 از صدور مجوز ساخت خودداري مي‌‏کند.
هاشمي گفت:‌ اين زمين از حدود 40 سال پيش در اختيار اين تعاوني قرار گرفته است اما به دليل تعلل شهرداري تاکنون چندين نفر اعضا فوت و امتياز آنها به وارثان واگذار شده است.
بر اساس پيگيري‌‏هاي خبرنگار ايلنا، روابط عمومي شهرداري منطقه 22 اعلام کرد: هرچند اين موضوع به معاونت حمل و نقل و ترافيک مرتبط مي‌‏شود، اما معاونت مذکور هنوز در اين خصوص پاسخي نداده است.
پايان پيام

186- کارخانه تراکتورسازى جيرفت به علت تامين نشدن نقدينگى تعطيل شد:
به گزارش خبرگزاری ايسنا در تاریخ 21 مهر 87 :مدير کارخانه تراکتورسازى جيرفت گفت: کارخانه تراکتوسازى جيرفت پس از 10 سال توليد به علت عدم تأمين نقدينگى از مهرماه سال جارى تعطيل شده است.
نصرت سالارى در گفت‌وگو با خبرنگار خبرگزارى دانشجويان ايران (ايسنا) منطقه کوير، مهمترين عامل تعطيلى کارخانه را تخصيص نيافتن تسهيلات عنوان کرد و افزود: عدم همکارى مسؤولين استان در تامين نقدينگى از جمله مواردى است که براى اين کارخانه مشکل به وجود آورده است.
وى اظهار کرد: سرمايه در گردش کارخانه صرف قطعات ساخت داخل شده است که 60 الى 70 درصد کل قطعات ،جهت توليد 500 الى 600 دستگاه تراکتور به دليل جلوگيرى از نوسانات قيمت، خريدارى شده است و هم اکنون در انبار کارخانه موجود است.
سالارى اضافه کرد: 20 درصد از قطعات وارداتى اين کارخانه که لازمه مونتاژ و استارت خط توليد تراکتور است، از شرکت گلدونى ايتاليا خريدارى شده است و از اول تيرماه در گمرک بندرعباس به علت عدم تامين نقدينگى متوقف و مشمول جريمه عدم ترخيص شده است.
وى يادآور شد: دولت بايد ايجاد به موقع نقدينگى داشته باشد چرا که تعطيلى اين کارخانه منجر به بيکارى 50 نفر از پرسنل مجرب به صورت مستقيم شده است و همچنين تبعات تعطيلى اين کارخانه به صورت غير مستقيم روى 70 کارگاه خصوصى طرف قرارداد با تراکتورسازى جيرفت در سراسر کشور، مشاهده مى شود.
مدير کارخانه تراکتورسازى جيرفت تصريح کرد: حداقل حمايت دولت در تامين نقدينگى در مقطع فعلى 10 ميليارد ريال است تا کارخانه بتواند اين بحران را پشت سر بگذارد.
سالارى اظهار كرد: در زمان توليد ،موافقت پروانه اين کارخانه سه هزار دستگاه در سال بود که روزانه بين سه تا هفت تراکتور توليد مي‌کرد و تنها کارخانه صنعتى فعال در رده توليد ماشين آلات کشاورزى در جنوب شرق محسوب مي‌شود.
وى يادآور شد: باتوجه به اين که جيرفت قطب کشاورزى استان محسوب مي‌شود حفظ و نگهدارى کارخانه براى اين شهرستان بسيار حائز اهميت است و جاى تاسف دارد که پس از10 سال توليد مکرر امروز به علت 20 درصد قطعات لازم که در گمرک متوقف شده است، شاهد تعطيلى آن باشيم.
مديرکارخانه تراکتورسازى جيرفت در پايان گفت: تامين سرمايه در گردش براى اين کارخانه از آذرماه سال 86 دنبال و متاسفانه در مرحله معرفى به بانک متوقف شده است و هم اکنون در طرح آمايش صنعتى ثبت نام كرده اما هنوز از وام خبرى نيست.

187- تجمع معلمان حق‌التدريسى و آموزش ياران نهضت سوادآموزى مقابل مجلس :

به گزارش خبرگزاری فارس در تاریخ 21 مهر 87 آمده است  : جمعى از معلمان حق التدريسى و آموزش ياران نهضت سواد آموزى از صبح امروز مقابل مجلس تجمع كردند.
تجمع كنندگان كه تعدادشان به حدود 80 نفر مي‌رسد همگى از معلمان حق التدريسى و آموزشياران سواد آموزى هستند كه از استان هاى يزد كرمان، سمنان مي‌باشند و با تجمع مقابل مجلس خواستار استخدام در آموزش و پرورش مي‌باشند.
اين عده از تجمع كنندگان با تجمع مقابل مجلس خواستار ملاقات با نمايندگان مجلس و حل مشكلات خود شدند.

188- تجمع اهالى روستاى قلات شيراز در اعتراض به عملکرد يکى از نهادهاى نظامى :

به گزارش خبرگزاری ايسنا در تاریخ 21 مهر 87 آمده است  :جمعى از اهالى روستاى قلات شيراز با تجمع مقابل استاندارى فارس خواستار خروج يکى از نهادهاى نظامى از اراضى خود شدند.
منطقه فارس، جمعى از اهالى روستاى قلات شيراز با تجمع مقابل استاندارى فارس به آنچه كه تصرف اراضى خود توسط يکى از نهادهاى نظامى کشور خواندند، اعتراض کردند و مدعى شدند بيش از 300 هکتار از اراضى زراعى اين منطقه توسط يکى از نيروهاى مسلح جهت ساخت تأسيسات و پادگان نظامى تصرف شده است.
يکى از اهالى معترض اين روستا در گفت و گو با ايسنا گفت: يکى از شرکت‌هاى عمرانى وابسته به يک ارگان نظامى شبانه در اراضى قلات کانتينر و تجهيزات عمرانى پياده کرده و مي‌گويند مي‌خواهيم در 250 هکتار از اراضى اين منطقه پادگان نظامى احداث کنيم.
وى گفت: مديران اين شرکت مدعى هستند که از طريق کارشناسان دادگسترى قيمت اراضى تعيين شده و پول آن را پرداخت مي‌کنند اما آيا مى شود به زور وارد خانه کسى شد و بعد به او گفت پول شما را مي‌دهيم؟!
اين شهروند قلاتى خاطرنشان کرد: اگر مردم نخواهند املاک خود را به فروش برسانند بايد چه کسى را ببينند؟!
يکى ديگر از معترضان نيز به خبرنگار ايسنا گفت: 10 روز است که با اين نهاد نظامى درگير هستيم اما هيچ کس از ما نمى پرسد چه مى خواهيد؟ اصلا حرف ما را گوش نمي‌دهند!
يک مرد کهنسال اهل قلات نيز گفت: من از زمان پدربزرگم به ياد دارم که در اين املاک کشاورزى مي‌کرديم.
وى ادامه داد: هيچ کس به حرف گوش نمي‌دهد! حتى ما را به بخشدارى و فرماندارى و استاندارى راه نمي‌دهند. نمي‌دانيم حقمان را از چه کسى طلب کنيم؟
اسماعيل، يکى ديگر از اهالى روستاى قلات هم به خبرنگار ايسنا گفت: در منطقه قدرت 35 هکتار زمين کشاورزى دارم که ميراث 100 ساله پدرى است، حالا مى گويند اين زمين توسط منابع طبيعى به يکى از ارگان‌هاى نظامى واگذار شده است.
وى گفت: مسوولان اين ارگان نظامى هم مي‌گويند پول اراضى را به خانواده نوبخت مالک خانى قلات پرداخت کرده‌ايم در حالى که اين اراضى ربطى به نوبخت ندارد.

189- تجمع اعتراضی در اصفهان :

به گزارش خبرگزاری ايسنا در تاریخ 21 مهر 87 آمده است : برخى شهروندان اصفهانى همراه اعضاى تشكل‌هاى غيردولتى در اعتراض به عبور مترو از زير چهارباغ عباسى و هم‌چنين شفاف ‌سازى درباره‌ى بودجه‌ى پروژه‌ى مترو اصفهان، مقابل دبيرخانه‌ى شوراى شهر اصفهان تجمع كردند.

تجمع‌كنندگان پس از پايان تجمع كه روز گذشته برگزار شد، بيانيه‌اى به اين شرح صادر كردند: از آنجا كه پاسدارى و نگاه‌دارى آثار ملى در هر كشور از وظايف تك ‌تك افراد آن ملت است و بافت تاريخى هر شهر، هويت و ميراث فرهنگى آن شهر و كشور است، جاى بسى شوربختى و شگفتى است كه شوراى شهر اصفهان به ‌عنوان يك نهاد مردمى كه وظيفه‌ى پي‌گيرى حقوق مردم و منافع عمومى را دارد، خود به عاملى در راستاى تخريب آثار تاريخى و طبيعى و عليه منافع عمومى تبديل شده است.

هنوز ياد و خاطره‌ى اقدامات شوراى شهر و خسارت‌هاى جبران‌ناپذير واردشده به بافت و بناهاى تاريخى شهر از جمله كارخانه‌هاى چهارباغ بالا، حمام خسروآقا، بلندمرتبه‌سازى در حريم پل‌هاى تاريخي، از بين بردن سنگ‌فرش اصلي، آب‌نماها و سردر باغ‌هاى دوره‌ى صفوى در زير خيابان چهارباغ بالا و پايين به‌واسطه‌ى حفارى ايستگاه‌هاى مترو و ... كم‌رنگ نشده است كه بار ديگر شوراى شهر تصميم خود را مبنى بر عبور مترو از زير خيابان چهارباغ عباسى مطرح مي‌كند و بدون توجه به مصوبات شوراى عالى ترافيك كشور، وزارت كشور، شوراى ترافيك استان، استاندارى اصفهان، سازمان ميراث فرهنگى و گردشگرى كشور و اصفهان و بدون توجه به تذكرها و اعتراض‌هاى گسترده‌ى كارشناسان، متخصصان، نيروهاى آگاه و دلسوز و هم‌چنين شكايت شهروندان به دادسرا كه خطرهاى اين كار را گوشزد كرده‌اند و هم‌چنين بدون توجه به نشانه‌هاى عينى خسارت‌ها از جمله ريزش چندباره‌ى ديوار مترو، بر اجراى غيرقانونى آن پا مي‌فشارند.

ما شهروندان نظر به اين‌كه ماده‌ى 560 قانون مجازات اسلامى و ماده‌ى 127 اعلاميه‌ى جهانى حقوق بشر و ماده‌ى 15 ميثاق اجتماعي، اقتصادى و فرهنگى آن، كه ايران نيز آن را پذيرفته و حفاظت از ميراث فرهنگى را برعهده‌ى تك‌تك افراد كشور گذاشته و هم‌چنين محور تاريخى شهر اصفهان قابليت قرار گرفتن جزو ميراث جهانى را دارد (در مصوبه‌ى اجلاس سازمان يونسكو در چين مطرح شد و در آن صورت بيش از 120 اثر تاريخى يك‌باره به ثبت ميراث جهانى خواهند رسيد) و با اين اقدام شوراى شهر به اين امكان خدشه‌ى جدى وارد مي‌شود و با توجه به اين‌كه ما در قبال آيندگان مسؤوليم و بايد از اسناد و مدارك و آثار تاريخى خود پاسدارى كنيم و آن‌ها را از هويت فرهنگى و تاريخى خود محروم نسازيم و در نهايت، اين‌كه اقدام شوراى شهر برخلاف دستور قضايى مبنى بر تعطيلى و توقف عمليات مترو در چهارباغ عباسى است، تصميم شوراى شهر را برخلاف منافع عمومى و مصالح ميراث فرهنگى مي‌دانيم و خواهان برخورد قاطع و جدى مقامات مسؤول با تصميم شوراى شهر و بويژه رياست آن هستيم.

اميد داريم، به وظيفه‌ى قانونى و تاريخى خود عمل كنيد و نگذاريد، يكى از گهربارترين دستاوردهاى تمدن ايران‌زمين از بين برود.

190- کارگران ايران خودرو خواستار بر چيده شدن شرکتهای پيمانکاری، لغو قراردادهای موقت ، برقراری امنيت شغلی و افزايش حقوق ها هستند :

به گزارش شبکه همبستکی کارگری در تاریخ 21 مهر 87 : کارگران ايران خودرو در حضور رئيس استان کار تهران خواستار بر چيده شدن بساط شرکتهای پيمانکاری و لغو قراردادهای موقت و برقراری امنيت شغلی وافزايش حقوق ها شدند

روزسه شنبه 16 مهر ماه مراسم جشن بزرگ ارتقای شغلی کارگران ايران خودرو با حضور مديران ارشد اين شرکت و رئيس سازمان کار استان تهران و بخشی از کارگران ايران خودرو که از قبل گلچين شده بودند در سالن اجتماعات ساپکو برگزارشد

اين مراسم قرار بود با حضوراکثر کارگران ايران خودرو به صورت يک اجتماع بزرگ در داخل خود شرکت برگزار شود ولی مديريت شرکت بعد از اعلام مراسم متوجه شد که تعدادی زيادی از کارگران با اين کار مخالفند چون اين ارتقاء شامل همه کارگران نمی باشد بلکه فقط شامل يک سوم از کارگران است و به غير ازبخشی ازخود کارگران خود ايران خودرو تمام کارگران پيمانکار و پکيچی که هيچگونه مزايای به آنها تعلثق نگرفته است از معترضينند

برداشتن سقف بودجه برای ارتقائ شغلی که يکی از خواسته های کارگران ايران خودرو برای افزايش حقوقها است که در اثر مبارزه کارگران ايران خودرو در اعتصاب 10 تير مديريت به آن تن داده بود چون مديريت می خواست با برگزاری يک مراسم در عيد فطرو با ايجاد جو روانی و برای پاک کردن صورت مسله اعتصاب کارگران و برای ايجاد تبليغات در سطح شرکت و جامعه از اعتبار خود دفاع کند کارگران ايران خودرو متوجه نيت مديريت شدند و برای مقابله بر آن خواستند از اين فرصت استفاده کرده و اين مراسم را به يک مجموع عمومی تبديل کنند تا نظراکثريت کارگران را به تصويب برسانند برای همين مديريت با شگرد خاص خود مراسم هفته قبل را لغو کرده و به جای آن اين مراسم را در خارج از شرکت ايران خودرو در سالن ساپکو که امکان دسترسی کارگران ايران خودرو در آن وجود ندارد با مجری گری شهرياری مجری باسابقه صدا و سيما که بيشتر حالت تبليغاتی داشت برگزار کند مديريت با انتخاب بخشی ار کارگران که ارتقای شغلی شامل حالشان شده بود با اين کار عملا از برگزاری مراسم کارگری خوداری جلوگيری کرد .
تاکيد کارگران ايران خودرو بر خواسته هايشان
ولی با تمام تدابيری که مديريت اتخاذ کرده بود و حتی کسی را که به عنوان نماينده کارگران انتخاب کرده بودند نتوانست تصميم کارگران را برای رسيدن به خواسته های اصلی شان باز بدارد در اين مراسم بعداز سخنرانی مدير عامل ايران خودرو باقری مدير منابع انسانی ايران خودرو کارهای که قرار است برای کارگران انجام دهد را اعلام کردکه حل مشکل مسکن بهبود غذای کارگران واگذاری سهام ارائه وام بيشتر و افزايش سفرهای زيارتی از آن جمله انند
بعد از سخنرانی باقری يکی از کارگران به سخنرانی پرداخت وی ضمن در خواست رسيدگی به مواردی چون سرويس های اياب وذهاب و ساير امکانات رفاهی برای کارگران بر خواست اصلی کارگران ايران خودرو که امنيت شغلی يکی از آنها است تاکيد کرد
مرتضی فرهودی که از طرف خود مديريت به عنوان نماينده ده هزار نفر از ارتقاء گيرندگان انتخاب شده بود گفت که آروزی او وهمکارانش اين است
که بساط پيمانکاران از ايران خودرو بر چيده شود و ديگر شاهد حضور هيچ کارگر پکيجی و پيمانکار در ايران خودرو نباشيم
کارکو

191- گسترش اعتصاب در بازار تهران :

به گزارش روزنامه سرمایه در تاریخ یکشنبه 21 مهر 87 آنمده است : جمعی ازاعتصاب کنندگان با تبلیغات گسترده در بازار بزرگ تهران به دنبال تعطیلی کامل بازار هستند و در این راستا نیز تاکنون توانسته اند صنف کفاشان و فروشندگان پوشاک را با خود همراه کنند.به گزارش خبرنگار «سرمایه» روز گذشته کل بازار تهران به حالت نیمه تعطیل درآمده بود و تعدادی از اعضای صنف کفاشان و فروشندگان پوشاک، فرش و طلافروشان نیز به حمایت از دیگر اعتصاب کنندگان به جمع آنها پیوستند.


گفته می شود گردهمایی اصناف و بازاریان تهران که قرار بود با حضور سردار رادان در مسجد... خمینی فردا (22 مهرماه) برگزار شود، به دلیل تعطیلی گسترده در بازار امروز انجام می شود.
اعضای صنوف طلافروشان، فرش فروشان و بنکداران هر روز با حضور چندساعته در بازار تهران بدون بازکردن در مغازه، منتظر تغییر مصوبه دولت هستند.

اعتصاب تا نتیجه قطعی

اعتصاب کنندگان صنف طلافروش اعلام کردند تا زمانی که نتیجه موردنظرشان حاصل نشود، به اعتصاب خود ادامه می دهند.
همچنین رئیس اتحادیه فرش فروشان که روز گذشته برای بازکردن مغازه به بازار رفته بود نتوانست اعضای صنف را به پایان اعتصاب متقاعد کند. فرصت دو ماهه رئیس جمهوری برای بررسی هرچه بیشتر قانون مالیات بر ارزش افزوده نیز نتوانسته است از تعطیل شدن بازارها جلوگیری کند و دیروز در ادامه تعطیلی ها، بازار فرش فروش های تهران نیز تعطیل شد.

زمان اندک برای توجیه

محمد طحان پور رئیس اتحادیه لوازم خانگی تهران در گفت وگو با «سرمایه» ضمن مثبت دانستن مالیات بر ارزش افزوده، عدم توجیه شدن اصناف را از مهم ترین عوامل اعتراض ها به اجرای آن می داند. به گفته او توجیه نبودن ماموران مالیاتی نیز مزید بر علت شده است.
وی افزود: «نوعی از بی اعتمادی که میان اصناف و سازمان امور مالیاتی وجود دارد نیز بر مشکلات افزوده است.»
وی مدت زمان دوماه را زمانی بسیار اندک برای توجیه اصناف دانست و گفت: «زیرا بسیاری از اصناف حتی با گذشت زمان هنوز هم واحدهای خود را به صورت بسیار سنتی اداره می کنند.»
طحان پور ادامه داد:« امروزروسای اتحادیه های تهران و روز دوشنبه روسای مجامع صنفی کل کشور دعوت شده اند تا جلسات مشترکی با مسوولان دارایی و سازمان امور مالیاتی داشته باشیم تا بتوانیم مشکلات اصناف را حل کنیم.»
در عین حال شنیده ها از پیشنهادات صنوف دیگر تهرانی برای تعطیل کردن بازارشان حکایت دارد که بعضاً این پیشنهادات توسط اتحادیه های مربوطه رد شده است.
اما نایب رئیس اتحادیه فروشندگان فرش دستباف گفت: «اصناف به دنبال لغو قانون مالیات بر ارزش افزوده هستند.»

بازار یکپارچه

سید مجتبی عراقچی در خصوص تعطیلی دیروز بازار فرش فروش های تهران به فارس ادامه داد: «با توجه به اینکه فرش از قانون مالیات بر ارزش افزوده معاف است دلیل تعطیلی بازار فرش فروش ها در حمایت از سایر اصناف است.»
وی افزود: «فرش فروش ها به دلیل تعطیلی بازار پارچه فروش ها و طلا فروشان اقدام به تعطیلی بازار کرده اند. عراقچی گفت: «به رغم تاکیدات فراوان اتحادیه بر بازکردن بازار مبنی بر اینکه اجرای این قانون در نهایت به نفع بازاریان است اما موفق نشدیم.»عراقچی گفت: «دلیل دیگر تعطیلی بازار رکود بازار فرش است که مزید بر علت شده و برخی از کسبه فروشندگان فرش دستباف اقدام به تعطیلی بازار کرده اند.» قاسم نوده فراهانی عضو هیات رئیسه سومین دوره شورای اصناف کشور نیز در گفت وگو با «سرمایه» بی اطلاعی اصناف و عدم شفافیت این قانون را عاملی برای اعترض اصناف اعلام می کند که دو ماه زمان کمی برای حل این مشکلات خواهد بود.

خطوط خارجی

نوده فراهانی همچنین به فارس گفت: «وقتی آقای رئیس جمهوری اجرای قانون را دو ماه به تعویق می اندازد ولی هنوز برخی از کسبه اقدام به تعطیلی بازار می کنند به این معنا است که اینها از جای دیگری خط می گیرند.»وی در پاسخ به این سوال که منظور از جای دیگر کجاست تصریح کرد: «من حرف سیاسی نمی دانم و نمی توانم بگویم» وی افزود: «تعدادی از کسبه که اقدام به تعطیلی بازار کرده اند به دنبال لغو قانون هستند که این کار خیلی بی ربط است چرا که لغو قانون از طریق تعطیلی بازار اتفاق نمی افتد.»
به گزارش فارس، عضو هیات مدیره کنفدراسیون صنعت گفت: «مشکلات اخیر در اجرای طرح مالیات بر ارزش افزوده چندان به آموزش مربوط نمی شود هرچند این موضوع نیز تا حدی موثر است ولی دلیل اصلی، عدم تمایل صنوف و پیشه وران به ارائه اطلاعات عملکرد شفاف است.»

رایزنی برای بازگشایی

محمدحسین فلاح معتقد است: «این سطح از کسب و کار بخش عمده ای از اقتصاد کشور را در دست دارد و از ابتدا هم از هر نوع نظم پذیری طفره رفته است در حالی که موسسات بزرگ تبعیت از قوانین را همیشه به طور اجباری داشته است.»
فلاح کتمان تعطیلی بازار برخی کالاها را مانعی برای تعطیلی بازار بقیه محصولات ندانست و گفت: «فعالان بازار با یکدیگر در ارتباطند و در تصمیم گیری ها هماهنگ هستند.» اما رئیس اتحادیه طلا و جواهر نیز از رایزنی برای بازگشایی کامل بازار طلا فروشان تهران خبر داد.
به گفته کوروش گوهربین بازار طلا فروشان تهران دیروز نیمه تعطیل بود اما اتحادیه طلافروشان در تلاش است با رایزنی و گفت وگو این بازار به طور کامل بازگشایی شود.

192- مافيای قاچاق و تعطيلی بازار :

به گزارش خبرگزاری ايلنا در تاریخ 21 مهر 87 : رئيس مجمع امور صنفی توليدی تهران با اشاره به تعطيلی امروز بازار، گفت: با صحبت‌‏هايی که روز گذشته انجام شده بود قرار بود امروز بازاريان مغازه‌‏های خود را بازکنند اما معلوم نيست چه دست‌‏های در کار است که امروز هم بازار با مشکل مواجه شد.
محمد پورمزرعه در گفتگو با ايلنا ادامه داد: چندين نفر را به بازار فرستاديم تا از شرايط مطلع شويم در تلاش هستيم شرايط را برای ادامه فعاليت بازار آماده کنيم.
وی افزود: يک عده منافعشان با جرای اين قانون به خطر مي‌‏افتد و دوست ندارند اين قانون اجرايی شود در واقع اين افراد تعطيلی بازار را دنبال مي‌‏کنند. در اين شرايط که رئيس‌‏جمهور تعليق اين قانون را دستور داده‌‏اند، يک عده سوء‌‏استفاده‌‏گر به دنبال ادامه اعتصابات هستند.
عضو سابق هيات رئيسه شورای اصناف تصريح کرد: واردکنندگانی که کالاهای قاچاق وارد مي‌‏کنند با اجرای اين قانون به مشکل برمي‌‏خورند حتی اگر درصدی به عنوان ماليات از آنها اخذ نشود منافع آنها به خطر مي‌‏افتد چراکه آنها از شفاف‌‏سازی هراس دارند.
وی گفت: مقاومت برای بازگشايی بازار و پايان اعتراضات از طرف اين دسته از افراد شکل مي‌‏گيرد. بسياری از واحدهای صنفی مشکلی ندارند و قصد بازگشايی مغازه‌‏هايشان را دارند اما مي‌‏ترسند با آنها برخورد شود، شيشه‌‏های مغازه شکسته شود و اجناس آنها به مخاطره بيفتد که مغازه‌‏ها را تعطيل نگاه داشته‌‏اند.
پورمزرعه ادامه داد: به هر حال کليه کالاهای رسمی و غير رسمی بايد بر اساس اسناد و مدارک عرضه شود از آنجا که کالاهای قاچاق اسناد ندارند و صاحبان آنها در هراسند بيشتر آسيب ببينند.
وی افزود: برای شفاف‌‏سازی لازم است نظام توزيع در بازار سامان يابد. معتقديم بايد اين قانون اجرايی شود اما بايد پيش از اجرا فرصت کافی برای آموزش گذاشته شود. اينکه ده روز قبل از اجرای قانون جلسه آموزشی گذاشته شود منطقی نيست. درخواست ما يک سال و يا حداقل
۶ ماه تعليق اين قانون است تا بتوان در اين مدت فرهنگ‌‏سازی لازم صورت گيرد.
گفتنی است، بازار تهران، امروز را هم با آرامش آغاز نکرد. اعتصاب و تعطيلی بازار در اعتراض به قانون ماليات بر ارزش افزوده همچنان ادامه دارد. از بازار تهران خبر مي‌‏رسد امروز بازار طلا و جواهر که در ورودی بازار تهران قرار دارد و همچنين بازار پارچه‌‏فروشان که آن هم در موقعيت استراتژيکی در بازار قرار دارد، در تعطيلی و اعتصاب به سر مي‌‏برند ضمن اينکه بازار فرش‌‏فروشان و بلورفروشان نيز همچنان تعطيل هستند. اين تعطيلي‌‏ها در بازار تهران فعاليت کليه صنف‌‏ها را تحت‌‏الشعاع قرار داده و شرايط به گونه‌‏ای است که بازار تهران به کلی تعطيلی را تجربه مي‌‏کند.

193- آتش سوزی در واحد تقطیر پالایشگاه اصفهان:

واحد تقطیر پالایشگاه گاز و نفت اصفهان دچار آتش سوزی شده است. علت حریق و انفجار ظاهراً انباشت حجم فراوان بنزین و ازدیاد درجه حرارت در واحد دچار حادثه بوده است. در این انفجار حداقل 16 کارگر آسیب دیده اند. میزان سوختگی ها و شدت آسیب دیدگی ها هیچ معلوم نیست. کارگران مصدوم توسط یک شرکت پیمانکاری استثمارمی شده اند. شرکت مزبور به روال همه شرکت های آدم فروشی مشابه ترجیح داده است که هزینه ایمنی محیط کار و وسایل حفاظت از جان کارگران را نپردازد و درعوض آن را به سود خود اضافه کند. 

21 مهر 87

194- معاون پليس امنيت تهران, خبر تجمع کسبه بازار تهران را تکذيب کرد :

به گزارش خبرگزاری ايسنا در تاریخ 21 مهر 87 : معاون امنيت پليس تهران بزرگ از عادى بودن وضعيت امنيتى بازار تهران خبر داد.

در پى تعطيلى صبح امروز بخشى از بازار تهران سرهنگ خانچرلى در گفت‌وگو با ايسنا، با رد كردن خبر تجمع كسبه بازار تهران‌ گفت:‌ امروز تجمعى در بازار نداشته‌ايم، بلكه نزديك به 40 تا 50 تن از كسبه‌هاى بازار، به منظور مشكلات صنفى خود جلسه‌اى را تشكيل داده بودند.

وى با اشاره به اين كه در حال حاضر كل بازار تهران باز است افزود: تنها بعضى از كسبه مغازه‌هاى خود را به تصميم خود بسته و اقدام به برگزارى جلسه كرده‌اند.

 

 

اخبار مبارزات کارگران ایران ،

هفته چهارم مهر ۱٣٨۷  (اکتبر۲۰۰٨ )

 

 

195- يك فعال كارگري:
اخذ ماليات بر ارزش افزوده به كارگران فشار مي آورد
:

تهران- خبرگزاري كار ايران در تاریخ 22 مهر 87 ؛ به اعتقاد يك فعال كارگري، اجراي قانون ماليات بر ارزش افزوده به زيان طبقه اكثريت حقوق بگير كارگر و كارمند است.
به گزارش ايلنا، كاظم فرج اللهي معتقد است به دليل غير مردمي بودن سياست هاي اقتصادي دولت، مجموعه سياست هاي مالياتي كنوني به زيان طبقه حقوق بگير جامعه است.
وي گفت:‌ كارگران و كارمندان چون نفعي در ارزش افزوده ايجاد شده ندارند در هنگام خريد كالا بايد از پرداخت هزينه اضافي تحت عنوان ماليات بر ارزش افزوده معاف باشند.
اين فعال كارگري گفت: ارزش افزوده بهايي است كه در هنگام عرضه كالا به بازار به نفع توليد كننده، فروشنده و واسطه ها، جدا از قيمت تمام شده توليد كالا(هزينه دشتمزد كارگر ، مواد اوليه ، استهلاك ابزار آلات و....) بر قيمت كالا اضافه مي شود از اينرو كارگران و كارمندان چون در اين نفع سهمي ندارند؛ نبايد بابت مصرف كالا از آنها ماليلت گرفت.
وي افزود: در صورت افزايش واقعي دستمزد ها دولت مي تواند از اين گروه به عنوان مصرف كننده كالا ماليات بر مصرف دريافت كند.
فرج اللهي گفت:‌ در شرايط كنوني به دليل ضعف نظام مالياتي ، طبقه حقوق بگير، كارگر و كارمند بيشتر از طبقه صاحب ثروت در تامين هزينه دولت نقش دارند زيرا از يكسو ماه به ماه از دريافتي زير خط فقر اين طبقه حداقل بگير ماليات به درآمد كسر مي شود اما در مقابل طبقه صاحب ثروت كمتر حاضر به پرداخت ماليات واقعي خود هستند.
به اعتقاد عضو آخرين شوراي اسلامي كار كارخانه چيت ري، در چنين شرايطي بار مالي ناشي از اجراي قانون ماليات بر ارزش افزوده به طور ناعادلانه اي بر عهده طبقه حقوق بگير خواهد بود.
وي حتي مدعي شد كه اجراي اين قانون هيچگاه نمي تواند از واردات بي رويه و قاچاق انبوه كالاهاي خارجي به عنوان يكي از دلايل اصلي تعطيلي كارخانجات و بيكاري كارگران جلوگيري كند،‌ زيرا روابط صاحبان منفعت پيچيده تر از آن است كه اجراي يك قانون ساده بتواند از استمرار آن جلوگيري كند.
فرج اللي گفت:‌ چنين ماليات هايي را تنها زماني مي توان از مصرف كننده و توليدكننده كسر كرد كه توليدكنندگان داخلي و خارجي سيستم رقابتي سالم امكان فعاليت داشته باشند و در كنار آن دستمزدهاي واقعي به طبق حقوق بگير پرداخت شود.
وي با بيان اينكه تا اين لحظه به دليل نبود نهاد واقعي صنفي و مدني ، تا اين لحظه هيچ كس در خصوص وصول چنين ماليات هايي نظر طبقه حقوق بگير به ويژه كارگران را جويا نشده است، گفت:‌ ادامه اين روند باعث نابسمان تر شدن وضعيت مي شود.
پايان پيام

196- کشته شدن دو کارگر در حین کار :

به گزارش خبرگزاری ایسنا در تاریخ 22 مهر 87 آمده است : یک کارگر ساختمانی 30 ساله به علت سقوط در یک چاه 50 متری در خیابان نیاوران تهران کشته شد. همچنین کارگر ساختمانی 50 ساله به علت سقوط در یک چاه 30 متری در چهارراه یافت آباد تهران کشته شد. نبود امکانات ایمنی دلیل مرگ این کارگران است.

ادامه خبر :

197- سقوط و مرگ دو کارگر در چاه ویل سودجویی سرمایه:

سوانح محیط کار و مرگ و میرهای انبوه کارگران در هنگام کار صرفاً محصول سودجویی صاحبان سرمایه و خودداری آن ها از پرداخت هزینه ایمنی محیط کار و وسائل حفاظتی مورد نیاز کارگران است.  در چند ماه اخیر شمار کثیری از کارگران در محیط های کار و در شرایط هولناک استثمار به عمق چاه سقوط کرده اند. سرمایه داران صاحب این مراکز کار و تولید از وجود این چاه ها مثل روز روشن اطلاع دارند. این چاه ها عموماً در این مراکز مورد استفاده هم نیستند و انگار تنها خاصیت و مورد مصرف آن ها گرفتن جان کارگران است. به نظر می رسد که بستن دهانه این چاه ها هزینه چندانی هم ندارد. با این همه، سرمایه داران حتی حاضر به پرداخت این هزینه های ناچیز هم نیستند. آخرین گزارش  از این دست مربوط به مرگ دو کارگری است که همین امروز در چاه ویل سودجویی سرمایه سقوط کرده اند. یکی از این دو نفر در خیابان نیاوران برای یک شرکت ساختمانی کار می کرده است. او هنگام راه رفتن بدون این که از وجود چاه در محل کار خویش هیچ اطلاعی داشته باشد ناگهان به عمق 50 متری چاه سقوط می کند و در دم جان می سپارد. کارگر دوم از توده بردگان مزدی افغان بوده است. او نیز در چهارراه یافت آباد واقع در بزرگراه سعیدی توسط یک شرکت ساختمانی استثمار می شده است. این کارگر 50 ساله بی اطلاع از وجود کمینگاه مرگ هنگام کار در یک چاه 30 متری سقوط کرده  و در همان لحظات نخستین جان باخته است.

22 مهر 87

198- پنج روز پس از حضور لاریجانی در دانشگاه شیراز، اوضاع این دانشگاه دوباره متشنج شد:

 

امروز سه‌شنبه 22 مهرماه، جلسه‌ای با نام «پشت پرده‌ی تحصن‌های صنفی در دانشگاه‌های کشور» و «بررسی جریان‌های رادیکال در دانشگاه» توسط انجمن اسلامی مستقل دانشگاه شیراز برگزار شد که دروغ‌پردازی‌های سخنران این جلسه باعث گردید تا بار دیگر اوضاع دانشگاه شیراز متشنج شود.

سخنران این جلسه فردی به نام «قربانی» بود که مدعی شد، دانشجوی دکترای علوم سیاسی در دانشگاه تهران و همچنین عضو هیئت علمی دانشگاه ارومیه است. وی که ادعای عضویت در دفتر تحکیم وحدت را داشت و با اعلام این که در تابستان اخیر نیز در نشست تحکیم وحدت حضور داشته است، سخنان خود را اینگونه آغاز کرد: «صحبت‌های بنده کاملا مستدل و علمی است و بنا به اسناد موجود حرکت‌های دانشجویی در شمال غرب کشور تحت تاثیر «پژاک»، در سیستان و بلوچستان متاثر از «جندالله» و «عبدالمالک ریگی» و در خوزستان نیز جدایی‌طلبان عرب به هدایت این جریان‌ها می‌پردازند» وی در برابر پافشاری‌های دانشجویان از ارایه هرگونه مدرکی خودداری کرد و تمامی فعالیت‌های هویت‌طلبانه را هدایت شده توسط خارج از کشور قلمداد کرد. این امر باعث شد که دانشجویان در مراحل متعدد اعتراض خود را به اظهارات وی با هو کردن و شعار دادن نشان دهند.

در ادامه وی به فعالیت دانشجویان طیف چپ و «آزادی خواه و برابری‌طلب» اشاره کرد و گفت:« این دانشجویان کسانی هستند که در سال 81 در دفتر تحکیم وحدت طیف علامه رسوخ کردند و قصد داشتند تا با استفاده از پتانسیل دفتر تحکیم، زمینه بروز جنبش‌های سوسیالیستی را در دانشگاه‌های کشور فراهم کنند.» وی مرتبا تاکید می‌کرد که «آزادی و برابری مد نظر این گروه‌ها آن آزادی و عدالتی که شما مد نظر دارید نیست  و این دانشجویان عملا دم از همجنس‌بازی و مسایل اینچنینی می‌زنند. این دانشجویان به احزاب خارج از کشور وابسته‌اند و پارلمان بریتانیا عملا آن را هدایت و خط‌دهی می‌کند.» در این هنگام یکی از دانشجویان از جای خود برخاست و گفت: «چرا به خود اجازه می‌دهید با تهمت و افترا برای کسانی که با صداقت در راه آزادی و عدالت مبارزه می‌کنند پرونده سازی کنید و بدون ارایه هرگونه مدرکی اینگونه صحبت‌ می‌کنید.» قربانی در جواب چیز تازه‌ای نگفت و حرف‌های قبلی خود را مجددا تکرار کرد.

صحبت‌های وی آنچنان بی‌پایه و اساس بود که دانشجویان در مراحل متعدد با دست زدن و شعار دادن خواستار پایان دادن به سخنرانی و دادن وقت برای پرسش‌های شفاهی شدند. اما قربانی با بیان این که چند دقیقه‌ای بیشتر از سخنرانی‌اش باقی نمانده است، صحبت خود را اینچنین ادامه داد: «دانشجویان آزادی خواه و برابری طلب از تکنیک‌های زیادی استفاده می‌کنند، مثل تحصن طولانی مدت به دلیل مسائل صنفی و کشاندن آن به مسایل سیاسی، آنتی سنترال بودن و این که مشخص نباشد چه کسانی عضو این دانشجویان هستند و در کجاها فعالیت می‌کنند و بالاخره ایجاد تله‌های جنسیتی برای مسئولین دانشگاه نظیر معاونت‌های آموزشی و دانشجویی» این اظهارات باعث شد که دانشجویان به شدت به حرف‌های وی واکنش نشان دهند و حرف‌های را وی اقدامی در جهت تطهیر حادثه زنجان و رفع اتهام از مددی معاون دانشجویی این دانشگاه قلمداد کنند. مددی در نهایت با اعلام این که دانشجویان آزادی خواه و برابری طلب در 9 شهر ایران از جمله شیراز، تهران، اصفهان، زنجان، مشهد، تبریز و... فعالیت‌های خود را به صورت زیر زمینی ادامه می‌دهند به پایان رساند. یکی از نکته‌های جالب صحبت‌های او این بود که با تعدادی از دانشجویان آزادی‌خواه و برابری‌طلب نیز صحبت‌های کرده است و نواقص کار آن‌ها را به آن‌ها گفته است.

پس از این‌که «قربانی» با توجه به فشار دانشجویان ناراضی مجبور شد حرف‌های خود را تمام کند، یکی از دانشجویان در قسمت پرسش‌های شفاهی گفت: «شما چگونه به خود اجازه می‌دهید افتضاحی که در دانشگاه زنجان به بارآمد را تله جنسیتی برای معاون دانشجویی این دانشگاه قلمداد کنید. دانشگاه شیراز در اسفندماه سال گذشته شاهد تحصنی یازده روزه بود که دلیل آن بسته بودن فضایی دانشگاه و تک‌صدایی شدن آن بود. همین الان دانشجویان منتقد و مخالف از داشتن تریبون محروم‌اند و تنها تشکل‌های وابسته به حاکمیت مجوز فعالیت دارند. مجوز فعالیت‌های انجمن اسلامی همین دانشگاه لغو شده است و مدیریت دانشگاه دو سال است که از دادن مجوز به این تشکل خودداری می‌کند. با چه منطقی شما از وابسته بودن این جریانات به خارج از کشور دم می‌زنید» صحبت‌های این دانشجو با تشویق ممتد حضار در سالن همراه بود و جواب قانع کننده‌ای نیز از طرف قربانی داده نشد.

دانشجوی دومی که برای پرسش شفاهی به پشت تریبون فراخوانده شده بود، صحبت‌های خود را اینچنین مطرح کرد: « صحبت یک برگ نیست، وای جنگل را بیابان می‌کنند، هیچ حیوانی به حیوانی نمی‌دارد روا، آنچه این نامردمان با جان انسان می‌کنند. من سوسیالیست نیستم، اما سوسیالیست‌ها را دوست دارم! من فارس، بلوچ، کرد، ترک و عرب و تمامی مردم از هر نژاد و قوم قبیله‌ای که باشند را دوست دارم... شما گفتید رادیکالیسم با تسامح یعنی انحراف، اما رادیکال بودن به معنای برخورد ریشه‌ای با مسائل و مشکلات است و طبق این تعریف من هم رادیکال هستم... جنبش‌ دانشجویی، جنبشی بدون ایدئولوژی مسلط است که دانشجویان از هر گروه و طیف فکری در دل آن جای دارند. سوسیالیست، لیبرال، دیندار سکولار و همه گونه طیف فکری می‌توانند عضوی از این جنبش باشند» این دانشجو با اشاره به صحبت‌های قربانی گفت: «جنبش دانشجویی، جنبشی آنتی سنترال است. ما به جایی وابسته نیستیم، کسانی وابسته هستند که از معافیت سربازی تا تضمین شغل پس از اتمام تحصیلات و غیره برخوردارند» این دانشجو مرتبا توسط حضار در سالن تشویق شد و دانشجویان شعار می‌دادند: «دانشجوی باغیرت حمایتت می‌کنیم». در بین حرف‌های دانشجو یکی از نیروهای بسیجی فریاد زد که «شما هم ویزای آمریکا می‌گیرید» که این امر  اعتراضات وسیع دانشجویان را به همراه داشت.

اما تشنج در این جلسه وقتی به اوج خود رسید که مجری از همین دانشجوی بسیجی برای پرسش شفاهی دعوت کرد. دانشجویان معتقد بودند که این فرد که «کریمی» خطاب می‌شد برای پرسش شفاهی نام‌نویسی نکرده‌است و حق ندارد صحبت کند. پس از این مدتی جلسه متشنج بود بالاخره این دانشجو در پشت تریبون حاضر شد و گفت: « دانشجویان همین دانشگاه با صدای آمریکا و رادیوفردا که به سازمان سیا وابسته است، مصاحبه کرده‌اند و کاملا وابسته‌اند... شما که به تفکیک جنسیتی در کلاس‌های عمومی اعتراض دارید و می‌گویید این بی احترامی به دانشجویان است، آیا این که افراد دور خانه‌های خود دیوار می‌کشند نیز بی احترامی به دیگران است؟!!» وی در ادامه مدعی شد که سال گذشته عده‌ای از افراد حاضر در تالار در جلسه‌ای که تحت عنوان مناظره آزادی برگزار شده است، عنوان کردند که احکام اسلام منسوخ شده است و احزاب کمونیستی خارج از کشور از یکی دانشجویان دانشگاه شیراز حمایت کرده‌اند. کریمی به شدت توسط دانشجویان هو شد و عده‌ای از دانشجویان اعتراض خود را با شعارهای «مرگ بر جیره خور» و «مرگ بر طالبان» نشان دادند.  در ادامه یکی از دانشجویان که مدعی بود کریمی در حرف‌های خود به وی اهانت کرد، خواستار پاسخگویی شد که مجری اعلام کرد وقت جلسه به اتمام رسیده است. وقتی این دانشجو خواسته خود را مصرتر پیگیری کرد عده‌ای از اعضای انجمن اسلامی مستقل و بسیج به طرف وی حمله کردند که این عمل باعث ایجاد زد و خورد بین این گروه و سایر دانشجویان شد. نیروهای بسیج با حمله به یکی از دانشجو پیراهن وی را پاره کردند که این امر باعث خشم بیشتر دانشجویان و بالا گرفتن زد و خورد شد. دانشجویان حاضر در سالن با شعار «توپ تانک بسیجی دیگر اثر ندارد» اعتراض خود را به فعالیت‌های سرکوبگرانه نیروهای بسیج نشان دادند.

دانشجویان حاضر در سالن به مدت 20 دقیقه از خروج قربانی جلوگیری کردند و خواستار پاسخگویی و مسئولیت وی در قبال اظهاراتش شدند. اما بالاخره با اصرار وی به او اجازه‌ی خروج از تالار فجر را دادند.

پس از خروج قربانی دانشجویان همچنان در تالار فجر باقی ماندند و خواستار اتمام فضای پرونده سازی علیه دانشجویان منتقد شدند، حتی وقتی مسئولین حراست دانشگاه چراغ‌های تالار را خاموش کردند نیز دانشجویان حاضر به ترک آنجا نشدند.

در نهایت دانشجویان با خواندن سرود «یار دبستانی من» به سمت میدان روبروی تالار فجر حرکت کردند و با ایجاد حلقه‌هایی در آنجا به شعار دادن و سرود خوانی پرداختند. شعارها از این قرار بود: «توپ، تانک، بسیجی دیگر اثر ندارد»، «انجمن قلابی، ننگت باد ننگت باد»، «ما زن و مرد جنگیم، بجنگ تا بجنگیم» و...

 

199- در نامه كارگران تبريز به وزير بازرگاني عنوان شد:
محروم كردن كارگران از سبد كالاي رمضان تبعيض بود
:

تهران- خبرگزاري كار ايران در تاریخ 22 مهر 87 گزارش کرده است : كارگران واحدهاي صنعتي ، توليدي و خدماتي تبريز در نامه اي به وزير بازرگاني خواستار اختصاص سبد يارانه ماه مبارك رمضان به آنها شدند و عدم اختصاص آن به كارگران را نشانه تبعيض و كم لطفي نسبت به اين قشر دانستند.
به گزارش "ايلنا" در اين نامه چنين آمده: ما كارگران توليدي و صنعتي و خدماتي كلانشهر تبريز درخواست توجه بيشتر دولت كريمه و عدالت محور براي ايجاد امكانات اجتماعي در جامعه براي همه امت ايران اسلامي هستيم اما متاسفانه در بعضي از مواقع كارگران بيمه شده تامين اجتماعي مورد بي مهري و بي توجهي دولتمردان قرار گرفته اند.
در ادامه چنين بيان شده: موضوع سبد يارانه ماه مبارك رمضان براي فرهنگيان و نظاميان و كاركنان دولت و ناديده گرفته شدن هزاران هزار از كارگران واحدهاي توليدي و خدماتي دليل بسيار منطقي و محكم براي ادعاي ماست.
به اعتقاد نويسندگان اين نامه اعتراضي از دولت و حكومت اسلامي بعيد است كه با محروم كردن كارگران از اين سبد كالا تبعيض را در جامعه بسط و گسترش دهد.
در پايان اين نامه كارگران امضا كننده درخواست كرده اند كه جهت برخوردار شدن تمامي كارگران از اين سبد حمايتي هرچه سريعتر دستور متقضي از سوي وزير اقتصاد و امور بازرگاني صادر شود.
پايان پيام

 

200- بدون شرح :

در نامه انتقادي دبير شوراي هماهنگي كارفرمايان كشور عنوان شد:
اعمال قوانين غلط و ضد ملي جيب مردم را تهي مي كند
 :

تهران- خبرگزاري كار ايران در تاریخ 22 مهر 87 ؛ به دنبال اجراي قانون ماليت بر ارزش افزوده كه اعتراض گسترده بازاريان در چند روز گذشته منجر شد، "عباس وطن پرور"، دبير شوراي هماهنگي كارفرمايان كشور با ارسال نامه اي به رييس جمهور ضمن انتقاد از نحوه تصويب و اجراي اين قانون، ماهيت اصلي ماليات بر ارزش افزوده را تشريح كند.
وي كه به گفته خود در زماني كه اين لايحه در كمسيون اقتصادي مجلس هفتم بررسي مي شد؛ دركارگروه بررسي اين لايحه نيز عضويت داشت ؛ مي نويسد: بررسي وتصويب لايحه فوق بر اساس اصل 85 قانون اساسي به عنوان تجربه اي نادر به كميسيون اقتصادي مجلس واگذار شده بود. در حالي كه اكثريت نمايندگان نهادهاي دولتي و بخصوص وزارت كشور همواره بصورت فعال شركت داشتند ، حضور نمايندگان شهرداريها بخصوص دو شهر تهران وقم نيز بسيار فعال تر از حضور نماينده وزارت كشور بود.
به گفته وطن پرور در زمان بررسي اين لايحه از بخش خصوصي و تعاون كشور فقط نمايندگان دو تشكل حضور داشتند . كه يكي از اين دو نماينده در طول مدت جلسات بدون كمترين عكس العمل و اظهار نظري تنها به دنبال آن بود تا مانند شهرداريها در اين قانون سهم بگيرد.
وي مي نويسد:" اين درحالي است كه نماينده وزارت صنايع در كنار ديگر نماينده بخش خصوصي ، واقعا پشتيبان صنعت و توليد بود و ازهر فرصتي براي اثبات غلط بودن اين لايحه استفاده ميكرد . ولي گوش شنوائي براي شنيدن دلائل آنها وجود نداشت كه نداشت."
به ادعاي اين عضو كمسيون بررسي لايحه ماليات بر ارزش افزوده در اين بين موضوع جالبي كه همواره به بحث ها دامن ميزد حضور برخي نمايندگان محترمي بود كه به جد مدافع نظرات نمايندگان نهادهاي دولتي مخصوصا شهرداريها براي افزايش و توسعه دريافت عوارض مختلف از مردم بودند.
وي كه معتقد است بعد از گنجاده شدن خواسته هاي شهرداي ها اين قانون از مسير اصلي خود منحرف شد؛ مي نويسد: پس از آنكه با آمدن اعضاي شوراي و شهردار تهران به اين كمسيون با انتظارات شهرداري تهران به بهانه خدمت به مردم و ممانعت از افزايش هزينه هاي شهرداري برآورده شد؛ ديگر نهادها نيز به ميدان آمده سهم خواهي هائي ميكردند كه اين نتيجه اي جز انحراف قانون و تبعيض و حذف سلامت اقتصادي نداشت.
به گفته دبير شوراي هماهنگي و سياستگذاري كارفرمايان بخش خصوصي با وجود دقت وپيگيري رييس وقت كمسيون اقتصادي مجلس هفتم در زمان بررسي اين لايحه برخي از نمايندگان دفاع از خواسته هاي نمايندگان دولت را بر دفاع از منافع كلان ملت ترجيح دادند بطوري كه حتي برخورد بد و دور از ادب برخي نمايندگان مجلس باعث شد تا مخالفان به نشانه اعتراض جلسه كمسيون را ترك كنند.
وطن پرور در نامه خود خطاب به رييس جمهور مي نويسد: درنهايت پس آنكه اين لايحه درچند جلسه بررسي شد؛ فشار خارج از كميسيون باعث مي شود تا لايحه مورد نظر در قالب قانوني غير همخوان با شيوه ماليات ستاني و مخرب پايه هاي اخلاقي و اقتصادي جامعه تصويب شود.
وطن پرور با بيان اينكه اعضاي كارگروه بررسي لايحه ماليات بر ارزش افزوده كه در بسياري از جلسات كميسيون اقتصادي مجلس هفتم حضور داشته است، احساس مي كند كه بايد تجربه و مشاهدات خود را مطرح نمايد خطالب به رييس جمهور مي گويد:
اجازه ندهيم پايه هاي معنويت و اخلاق در كشور بيش از اين با اعمال قوانين و مقررات غلط و ضد ملي تضعيف، و جيب مردم تهي تر گردد.
در ادامه اين نامه دبير شوراي هماهنگي كارفرمايان كشور در اين نامه در تشريح ماهيت اصلي ماليات برارزش افزوده، مي نويسد:
VALUE ADDED TAX شيوه اي براي تامين هزينه هاي مورد نياز دولتهاست ، اما تمام كشورهاي پيشرفته دنيا ، حتي كشور مبتكر اين طرح يعني آلمان از شيوه CONSUMPTION- VALUE ADDED TAX استفاده ميكنند ( يعني ماليات بر ارزش افزوده بر پايه مصرف ) ، و كمتر كشوري است كه از روش PRODUCT - VALUE ADDED TAX ( ماليات بر ارزش افزوده بر پايه توليد ) استفاده نمايد . درطرح اين ماليات اهداف زيرمطرح ميگردد :
- يكنواخت سازي شيوه دريافت ماليات .
- كاهش نرخ ماليات كه بعلت سنگين بودن مطالبات گذشته زمينه قانون گريزي را به جامعه تحميل مي نمايد .
- شفاف شدن ميزان ماليات پرداختي و درآمد بخش هاي مختلف و در نتيجه شفاف شدن درآمد دولت.
يعني مردم را به ماليات دادن ترغيب كنند و موانع مالياتي را بر طرف كنند در حالي كه در قانون مطرح قصد آن دارند كه علاوه بر ماليات عملكرد ساليانه واحد هاي توليدي ، اين ماليات آبشاري را بگيرند زيرا ادعا ميشود كه از مصرف كننده دريافت ميگردد كه ناصحيح است . بر اين شيوه از دريافت ماليات ايراداتي علمي هم وارد است كه در ذيل به آن اشاره ميگردد :
1- نفي عدالت مالياتي ، عدالت مالياتي به اين مفهوم است كه هر كس بر مبناي درآمد ماليات بدهد ولي زماني كه اقلامي مانند ارزاق عمومي مشمول اين ماليات ميگردند ، طبقه كم درآمد و پر درآمد را يكسان در بر ميگيرد . در لايحه تنظيم شده در ايران بسياري از اين اقلام از شمول قانون معاف گرديده اند كه در نتيجه بازهم مشمول هر دو طبقه خواهد بود و كمكي به طبقه كم درآمد نيست .
2- تورم زائي و تشديد تورم ، زماني كه بر قيمت تمام شده كالائي مبلغي به هر نامي اضافه شود موجب افزايش قيمت و تورم ميگردد . مخصوصا كه نتيجه اعمال اين روش بسيار فوري و شفاف خود را مشخص ميكند و بلافاصله خود را در سبد هزينه خانوار منعكس ميكند و در نتيجه واكنش زا خواهد بود .
3- كاهش قدرت خريد مردم و افزايش فاصله طبقاتي در جامعه ، زماني كه عوامل توليد و مواد اوليه دچار افزايش قيمت گردد طبيعتا با ثابت بودن ميزان درآمد بسياري از آحاد مردم ، قدرت خريد آنان كاهش مي يابد و فاصله فقير وغني در جامعه افزايش مي يابد . در چند ساله اخير بعلت مشگلات اقتصادي موجود قدرت خريد مردم بسيار كاهش يافته بگونه اي كه طبق آخرين برآورد انجام شده رتبه قدرت خريد ايرانيان در بين ساير كشورها بسيار كاهش يافته كه بعلت ثروتي كه در اين مملكت نهفته است بسيار جاي تاسف دارد .
جالب است علي رغم آنكه فون زيمنس طراح اين شيوه مالياتي يك بازرگان آلماني بود ولي دولت آلمان بعنوان (( اولين )) استفاده كننده از اين طرح وارد به ميدان عمل نشده است.
جناب رياست جمهور ، يقينا حضرتعالي اطلاع داريد كه بحث ماليات بر ارزش افزوده از ديماه سال 1366 با تقديم لايحه اي به مجلس وقت آغاز شد ولي فراز و فرودهائي را تجربه نمود تا اينكه در سال 1370 بخش امور مالي صندوق بين المللي پول از دولت ايران درخواست نمود كه نسبت به شفاف سازي روشهاي مالياتي كشور اقدام كند . كه بلافاصله دولت وقت نيز تشگيل سازمان امور مالياتي را ضمن تقديم برنامه سوم توسعه اقتصادي تقديم مجلس نمود كه به استناد تبصره 59 آن تشگيل گرديد و سپس لايحه تغيير سيستم محاسبه ماليات عملكرد سالانه ( اعمال ضريب 25 درصد بر درآمد مشمول ماليات ) را به تصويب رساند تا نظر آن سازمان تامين گردد ، حال با شرايط اقتصادي ما چقدر سنخيت داشت بماند.
از آن تاريخ دولت براي تامين نياز هزينه بدنه سنگين و كم راندمان خود به دنبال راهي موفق در تامين هزينه هاي خود بود و سازمان مالياتي در گزارش خود اظهار ميدارد دولت براي تامين منابع مورد نياز دو راه دارد :
اول - استفاده از محل درآمدهاي مالياتي .
دوم - استفاده از درآمدهاي غير مالياتي.
درآمدهاي غير مالياتي وجوهي هستند كه دولت از مسير فعاليت هاي اقتصادي خود تامين ميكند كه چون غير مطمئن و نامنظم است و خطر كسر بودجه را در پي دارد پس استفاده از شيوه اخذ ماليات از درآمدهاي مالياتي بهترين گزينه ميباشد . از اين مطالب مشخص ميگردد كه دولت هدفي براي كاهش هزينه هاي خود پيش بيني نكرده ، اما سعي دارد كه با توسل به طرق مختلف درآمد زائي خود را افزايش دهد .

در پي آن در تاريخ 7 دي 1383 رياست محترم وقت سازمان امور مالياتي خبر داد كه مجمع تشخيص مصلحت نظام ، اجراي ((
VALUE ADDED TAX )) را بعنوان سياست مكمل نظام جديد مالياتي كشور در كنار سيستم ماليات عملكرد سالانه و ديگر عوارض و مالياتها تصويب كرده و سازمان امور مالياتي شركتي آلماني ، بنام GTZ را براي آموزش و آشنائي با شيوه و راه كار استفاده از ماليات ((VALUE ADDED TAX )) انتخاب نمود و كارشناسان اين شركت در تاريخ 27/1/84 به ايران آمده و براي عده اي از مديران سازمان مالياتي و وزارت دارائي به همراه تعدادي از نمايندگان مجلس و كارشناسان دفتر ماليات بر ارزش افزوده ، اقدام به تشگيل كلاسهاي توجيهي نمودند .
اين شيوه از دريافت ماليات را ميتوان بر پايه اين اصول تعريف نمود :
-
PRODUCT - VALUE ADDED TAX ماليات برارزش افزوده از توليد .
-
INCOME- VALUE ADDED TAX ماليات بر ارزش افزوده از درآمد .
-
CONSUMPTION- VALUE ADDED TAX ماليات بر ارزش افزوده از مصرف .
-
GROSS NATION PRODUCT- VALUE ADDED TAX ماليات بر ارزش افزوده توليد ناخالص ملي .
در بين اين چهار روش ، گسترده ترين و وسيع ترين پايه پلكاني و آبشاري ممكن كه بيشتري ميزان درآمد براي دولت را تامين ميكند، روش ماليات بر ارزش افزوده توليد ميباشد و كمترين سطح ماليات پذيري از روش ماليات بر ارزش افزوده مصرف تامين ميگردد .
نكته مهم و قابل توجه : طراحان محترم لايحه ماليات بر ارزش افزوده براي كشور ما همواره اعلام ميكنند كه بيش از 140 كشور در دنيا از شيوه ماليات بر ارزش افزوده استفاده ميكنند ولي هيچگاه مطرح نميكنند كه اين كشورها از چه روش اجرائي از بين چهار روش فوق استفاده و سود ميجويند .

در سال 1962 اتحاديه اروپا استفاده از
VALUE ADDED TAX را به كشورهاي هم پيمان توصيه نمود و اعلام نمود كه از ژانويه 1970 تمام كشورهاي عضو اتحاديه اروپا ملزم به بهره جستن از اين شيوه هستند .
اما همانگونه كه همگان ميدانيم ، اكثر اين كشورها بعلاوه ديگر كشورهاي پيشرفته صنعتي كه اين شيوه دريافت ماليات را پذيرفته اند ، فقط از شيوه ماليات بر ارزش افزوده از مصرف استفاده ميكنند كه فاقد خاصيت پلكاني ودريافت ماليات مضاعف و آبشاري ميباشد.
طراحان ماليات فوق حتي در گزارش مشتركي كه بنام (( ادبيات موضوعي ماليات بر ارزش افزوده )) در مرداد ماه سال 1384 چاپ و تكثير شده است ، در صفحه هشتم مي نويسند :
(( چون ماليات بر ارزش افزوده از نوع توليدي ، هزينه كالاهاي سرمايه اي را مشمول پرداخت ماليات ميكند ، در نتيجه هزينه سرمايه گزاري افزايش پيدا ميكند و به همين علت انگيزه سرمايه گزاري كاهش مي يابد . هرچند اين شيوه موجب در آمد بيشتري براي دولتها ميشود ..... ))
در همين گزارش در صفحه نهم پاراگراف آخر اذعان گرديده است كه :
(( در روش ماليات بر ارزش افزوده از نوع مصرف ، چون سرمايه گزاري و استهلاك از شمول پايه مالياتي خارج شده ، يعني در اين حالت بار مالياتي از توليد به مصرف انتقال يافته ، اين امر باعث بالا رفتن انگيزه سرمايه گزاري و توليد در اقتصاد ميشود ، بنا براين اكثر كشورهاي اجرا كننده نظام مالياتي بر ارزش افزوده از اين روش استفاده ميكنند . ))
در كتاب (( نگرشي به ماليات بر ارزش افزوده و چگونگي اجراي آن در ايران )) در صفحه چهار چاپ 1383 مطرح ميگردد :
(( اولين بار ماليات بر ارزش افزوده در سال 1948 ( يعني پس از سي سال از طرح آن ) در فرانسه به اجرا درآمد . اين ماليات در بدو اجرا توليدات كارخانه ها را پوشش ميداد ............ اما در سال 1954 و در پي اصلاح سيستم ماليات بر فروش ، فرانسه ماليات بر ارزش افزوده از نوع مصرف را اعمال كرد . ))
همچنين در صفحه هفتم اين كتاب دقيقا علت وانگيزه استفاده از اين ماليات را مطرح مي نمايد :
1- كشورهاي اروپاي غربي براي اعمال يك شكل متحد و مشترك ماليات بر فروش .
2- كشورهائي مانند آمريكاي لاتين ، برزيل و.......... براي افزايش كسب درآمد دولت .
از اسم بسيار بسيط و شيوه هاي متفاوتي كه در محتواي
VALUE ADDED TAX وجود دارد بهره جسته اند . ولي همگي آن شيوه هاي متفاوت را ميتوان (( ماليات بر ارزش افزوده )) ناميد . در حالي كه يكي حامي توليد و سرمايه گزاريست وبه عدالت مالياتي نزديك تر است ولي ديگري ضد توليد وسرمايه گزاريست و به عدالت مالياتي توجه كمتري دارد ولي براي دولت ايجاد درآمد تصاعدي ميكند.
جناب آقاي رئيس جمهور تا كنون مشخص گرديد كه انتخاب شيوه اجرائي دريافت ماليات بنام ارزش افزوده بر پايه توليد ضد توليد و سرمايه گزاري ميباشد ولي فاجعه وقتي بيشتر ميشود كه انتخاب شيوه محاسباتي آن نيز اجحاف بيشتري را تحميل نمايد كه خواهشمند است عنايت فرمائيد :
براي محاسبه ماليات بر ارزش افزوده بر پايه توليد دو روش وجود دارد :
- روش تفريقي ( روش صورت حساب ) خريد - فروش = ارزش افزوده
- روش تجميعي مجموعه تمام هزينه هاي توليد اعم از مستقيم و سربار = ارزش افزوده
طراحان لايحه فوق ، كه از يك دهه قبل هدف خود را ((
TAX REFORMING )) متحول كردن شيوه دريافت ماليات در ايران قرار داده اند ، اولين اشتباه خود را در تثبيت نمودن نرخ ماليات عملكرد به 25 درصد انجام دادند ، زيرا فقط ساده سازي شيوه كار خود را مد نظر قرار داده و عدالت مالياتي را قرباني مسئوليت پذيري خود نمودند .
اكنون نيز طراحان ماليات بر ارزش افزوده از طرح شيوه تجميعي خود داري كرده اند ، زيرا چنانچه متوسل به استفاده از اين روش گردند ، در تعريف و ذكر عوامل مشمول ماليات براي پياده كردن ماليات بر ارزش افزوده ، موضوعاتي شفاف ميگردد كه :
اولا - دريافت ماليات از آنها با شيوه ماليات بر ارزش افزوده ، ناقض قانون مالياتهاي مستقيم است .
ثانيا - به صورت شفاف دريافت ماليات مضاعف را در دوره هاي پيش بيني شده عريان ميكند .
ماليات بر ارزش افزوده با شيوه تفريقي به خوبي بيان كننده مفهوم غلط ، عدالت گريز ، ضد توليد وضد اشتغال ارزش افزوده در سيستم محاسباتي فوق ميباشد . زيرا مفهوم ارزش افزوده در اين شيوه مالياتي عبارتست ازگرفتن مضاعف ومجدد درصدي از مجموع پرداختها و هزينه هاي يك واحد توليدي بعد از مرحله خريد مواد اوليه و كالاهاي نيمه ساخته كه در فاكتور وجود دارد .
آيا پرداخت دستمزد به كارگر و ساير هزينه هاي مرتبت با آن بعنوان خريد خدمت نيروي انساني بايد مشمول ماليات گردد ؟
- آيا پرداخت هزينه هائي مانند ، اجاره مكان ، آب برق ، كاز و تلفن..........به مفهوم خريد امكانات و عوامل موثر در توليد بايد مشمول پرداخت ماليات مضاعف گردد ؟ زيرا يكبار ماليات آنها در فيش صادره لحاظ و پرداخت گرديده است .
- آيا بر پرداخت ماليات حقوق ، 30 درصد حق بيمه سازمان تامين اجتماعي بازهن بايد ماليات پرداخت نمود؟
- دولت در هنگام فروش كالاهائي مانند بنزين 30 درصد عوارض دريافت ميكند و اين كالا يكي از عوامل موثر در توليد است و در قيمت تمام شده موثر است . آيا دولت انتظار دارد از اينگونه عوارض ماليات مضاعف بگيرد ؟
چرا سازمان امور مالياتي اين اقلام را از بحث (( خريد )) منفك ميكند و در صدد آن بر مي آيد كه نام آنرا به (( ارزش افزوده )) تغيير دهد و از آن ارقام و دهها نوع عوارض و مالياتهائي كه به (( دولت پرداخت )) شده ، مجددا رقم ديگري به نام ماليات دريافت كند ؟
جاي تعجب است كه كارشناسان محترم سازمان با قاطعيت مضاعف بودن و ابشاري بودن اين شيوه دريافت ماليات را تكذيب مي فرمايند !!
براي عنايت بيشتر ، محيطي آزمايشي كه تمام عوامل بصورت يكسان فعاليت كنند وداراي راندمان و هزينه هاي مساوي باشند را طراحي ميكنيم و فرض ميكنيم كه در هر مرحله مبلغ مواد اوليه و لوازم بسته بندي
و .... 70 واحد يا 70 در صد قيمت كالاي فروش رفته باشد ، كليه هزينه هاي توليد 20 درصد قيمت كالاي فروش رفته باشد و سود بنگاه 10 درصد در نظر گرفته شود .
جناب رئيس جمهور ، اگر يك محيط آزمايشگاهي طراحي كنيم كه تمام واحدهاي فعال در آن محيط شرايط يكساني دارند و نسبت مصرف مواد اوليه 70 و استفاده از عوامل مختلف توليد 20 و سود هريك از واحد ها 10 واحد فرض شود ، اگر يك كالا يا ماده اوليه 15 بار در اين محيط يكنواخت و پايلوت چرخيده شود و ضريب مالياتي 3 در صد باشد سهم ماليات دولت نسبت به اول دوره كه به ازاء خريد 70 واحد مواد اوليه فقط 1/2 واحد پرداخت شده 5/24409 درصد افزايش مي يابد كه گوياي تورم زائي اين قانون غلط است. آيا منظور طراحان اين قانون اجحاف به جامعه است؟
حال اگر آخرين فروشنده نيز نتواند ماليات مورد نظر را از مصرف كننده بگيرد و به دولت مسترد نمايد. قريب به 477 درصد برابر سود خود را بايد به سازمان مالياتي كشور پرداخت نمايد كه فساد اجراي اين قانون از تجميع عوارض و قانون كد اقتصادي منحل شده قبل به مراتب بيشتر خواهد بود .
جاي تعجب است كه مسئولان محترم كشور از تشابه نرخ 3 درصدي بين تجميع عوارض و ارزش افزوده اين دوشيوه ماليات گيري را يكسان اعلام و يكي را جايگزين ديگري مي نمايند .
مقام محترم رياست جمهوري ، تعدادي از كشورهاي صنعتي كه هم فرهنگ ماليات پذيري در جامعه آنان بيشتر از كشور ما نهادينه شده ، هم بعلت نداشتن مرزهاي خاكي شرايط تجاري شفاف تري دارند ، هم از تنوع كمتربنگاهها و موسسات تجاري دولتي ، شبه دولتي ، نيمه دولتي ، خيريه اي و........ برخوردارند از قبول اجراي ماليات بر ارزش افزوده تا اين تاريخ به هر شكل وشيوه اي از آن خود داري نموده اند ، حال چه اراده پنهاني وجود دارد كه سازمان امور مالياتي ما را مجبور ميكنند كه با دست خودمان تير خلاص بر پيكر توليد مان بزنيم ؟
بعنوان نمونه سازمان امور مالياتي خود ميزبان بر گزاري اجلاس مقامات مالياتي كشورهاي اسلامي بود . اين مقامات در كميته اي كه براي بررسي ماليات بر ارزش افزوده به رياست آقاي براهيم كتاني از كشور مغرب تشگيل گرديد ، بيانيه اي در پنج صفحه در تاريخ پنج شنبه اول دسامبر 2005 صادر نمود كه هر چند با زباني ديپلماتيك مطرح گرديده ولي بيان كننده آن است كه ورود به اين موضوع ظرافت بسيار خاصي را طلب ميكند كه به ذكر بخشي از آن در زير مي پردازد :
1- ماليات بر ارزش افزوده مالياتي گسترده بر (( پايه مصرف )) است .
V.A.T. IS A BROAD - BASED TAX ON CONSUMPTION
2- ماليات بر ارزش افزوده درآمد واقعي و قابل ملاحظه اي براي دولت توليد ميكند ، اما قبل از رسيدن به وضعيت ] توليد درآمد [ نيازمند صرف زمان و پول جهت آماده شدن براي پياده سازي است .
PRODUCES REAL CONSIDERABLE REVENUEFOR GOVERNMENTS BUT BEFOR REACHING THE STATE, IT TAKES TIME AND MONEY TO GET READY FOR IMPLEMENTATION.
3- نظام ماليات بر ارزش افزوده ( مخصوصا قانون و رويه هاي آن ) بايد در حد امكان ساده باشد تا موديان در تمكين از آن با مشگلي مواجه نباشند .
4- معافيت زنجيره ماليات بر ارزش افزوده را ميشكند و در نتيجه سبب بروز آثار آبشاري] ماليات مضاعف [ ميگردد .
5- آگاه سازي عموم بخش بسيار مهمي از مرحله پيش از اجراي ماليات بر ارزش افزوده است . جامعه موديان بايد از وظائف و حقوق خود در رابطه با ماليات بر ارزش افزوده مطلع باشند . صرف زمان و بودجه كافي براي اين كار الزامي است . ٍ
ملاحظه ميگردد هيچ يك از مقامات در بيانيه كمترين اشاره اي به موفقيت هاي خود ندارند و حتي نمونه موفقي را معرفي نكرده اند . ولي در مقابل با توجه با مشگلاتي كه در اثر ورود به اين طرح با آن مواجه شده اند ، ديگر كشورها را ( تلويحا ايران را ) از قبل هوشدار ميدهند .
مخصوصا در بند 9 اين بيانيه از فساد و تخلفي كه در اثر ارتباط مودي و مميز ايجاد ميگردد به صراحت اعلام ميگردد كه زمينه استفاده از فناوري اطلاعات محيا گردد .
در بند 10 مجددا تاكيد ميكند كه : (( از رويه هاي حسابداري از پيش طراحي شده و آزمايش شده و كاملا تاييد شده براي اجراي آن استفاده گردد )) .
از همه مهمتر بر ماليات بر ارزش افزوده بر پايه مصرف تاكيد ميكنند ولي سازمان امور مالياتي خود را به غفلت ميزند و اخذ ماليات بر پايه پلكان توليد را چون در اخرين پلكان معامله با مصرف كننده صورت ميگيرد آنرا مصرفي مي نامد .
همه مطالب فوق گوياي مشگلات حادث در اين كشورها و دليل نا موفق بودن آنهاست . قصد تطويل عرايض و ورود به اشتباهات موجود در بند بند قانون فوق را ندارد ولي همانگونه كه در نخست معروض داشتم اين شيوه مالياتي چيزي است كه مانند برخي قوانين و مقررات غلط موجود موجب افزايش اخلاق گريزي و توسعه فساد اجتماعي در كشور خواهد گرديد . چرا كشور ژاپن در مقابل صندوق بين المللي پول و بانك جهاني براي اعمال و اجراي اين قانون مقاومت ميكند ؟

7- پيشنهاد:
- دولت بايد به سيستم فشل وسنتي بازار و دلالي خاتمه دهد . پنهان كاري اقتصادي و نبود اطلاعات جامع از فعاليت كليه كسبه و بازاريان به نوعي ارزش تبديل گرديده است ، چرا دولت براي تامين نيازهاي خود فقط توليد كنندكان را هدف ميگيرد.
- چرا وزارت بازرگاني و ديگر متوليان امر هنوز تعريف جامعي از عمده فروش و خرده فروش اعلام ننموده و مرز اين دو مطلب نامشخص است ؟
- چرا سازمان امور مالياتي در زمان اعمال بند ( ب ) ماده 97 از يك توليدكننده صورت حسابهاي بانكي را طلب ميكند ولي وزارت دارائي و بانك مركزي چشم بر جابجائي هزاران ميليارد تومان پول در شبكه بانكي كشور مي بندد ؟
دولت بايد قانون مجهز شدن اصناف به صندوقهاي الكترونيكي را كه سالهاست دنيا از آن عبور نموده را به جد تعقيب و اجرا و اعمال نمايد ، سالهاست كه مهلت اجراي آن پايان يافته است و وزارت بازرگاني بعنوان مسئول شوراي مركزي اصناف در جزئي ترين مطالب آنان دخالت ميكند ملي در اعمال قانون با اصناف مماشات مي نمايد . چرا ؟
بهترين ، ساده ترين و اصولي ترين روش دريافت ماليات ، روش دريافت ماليات بر مصرف و در پاي صندوق ميباشد . چندين سال است كه توليد كنندگان و كارشناسان مستقل معضلات لايحه اي كه امروز آنرا قانون مي ناميم را فرياد زده اند ، يقين داشته باشيم تاخير در اجراي قانون مشگلات اساسي آنرا حل نخواهد كرد و دولت بايد انرا براي اصلاح به مجلس عودت دهد.
اگر اين قانون به هر دليلي اجرا گردد ، مانند بسياري از طرحهاي نظام مالياتي گذشته از جمله ، اعمال كد اقتصادي ، تجميع عوارض و........ يكبار آزمايش ميشود و بسياري از توليد كنندگان را متضرر و گرفتار مي نمايد ، آنگاه مانند بسياري از سياست ها وبرنامه ريزيهائي كه بر پايه آزمون و خطا اعمال گرديده حذف خواهد شد ، چون از پايه غلط ، ضد توليد ، ضد اشتغال و مفسده زا ميباشد .

عباس وطن پرور
تهران - مهر ماه 1387
منابع مورد استناد :
آشنائي با ماليات بر ارزش افزوده ، دفتر اجرائي طرح ماليات بر ارزش افزوده چاپ 1382
سلسله گزارشات مركز پژوهشهاي مجلس ، ارزيابي عملكرد نظام مالياتي چاپ مهر 85
سايت سازمان امور مالياتي
WWW.VAT.IR
ادبيات موضوعي ماليات بر ارزش افزوده ، دفتر طرح ماليات بر ارزش افزوده چاپ 1384
مقالات متعدد جناب آقاي اكبر كميجاني
مقالات جناب آقاي الياس نادران
مقالات جنابان آقايان نادر آريا ، فرهاد طهماسبي ، رضا كباري
بيانيه دومين اجلاس عمومي مقامات مالياتي كشورهاي اسلامي ، كميته ماليات برارزش افزوده ، پنج شنبه اول دسامبرسال 2005 در تهران

201- کودکان کار کودکان فراموش شده :

به گزارش روزنامه اعتماد در تاریخ 22 مهر 87 :طه ولى زاده:يک سال پيش هم کلام دخترک ده ساله يى شدم که از طبقه محروم جامعه بود و براى تامين نيازهاى خانواده اش و فرار از کتک هاى پدر دائم الخمرش رو به فروش فال هاى حافظ در مقابل يکى از معروف ترين رستوران هاى ايران آورده بود تا شايد رهگذران بى درد، بى خيال از کوله بار دردش لطفى کنند و از او فالى بخرند.پس از چهار، پنج بار که همديگر را ديديم با آن لحن معصومانه اش برايم از زندگى اش گفت. از سرگذشت و سرنوشت محتوم خودش و خواهرانش. اينکه چگونه پدرش براى تامين ترياک خود، دختران هنوز ده ساله نشده اش را هر ماه به دست به اصطلاح کارفرمايى مى دهد، اينکه آنها چه بلايى بر سرشان مى آورند...

قصدم خواندن مرثيه بر پيکر نيمه جان شهرم نيست که تا امروز هر چه نوشته شده و هرچه خوانده شده فرياد وامصيبتا و واحسرتا بوده و قطره اشک هايى که هنوز فرو نغلتيده بر گونه ها خشک شده اند.چه ببينيم و چه خود را به نديدن بزنيم کودکان خيابانى همين جا در مقابل چشم هاى بسته ما در همين شهر زندگى مى کنند. کودکانى که مى فهمند، احساس دارند، آرزو دارند، کودکانى که کار مى کنند، کودکانى که ده ساله، صد ساله مى شوند.همان طور که گفته شد نگاه به کودکان کار اگر نه همواره اما اکثراً نگاهى ترحم آميز و احساسى بوده است. هر چند اين نوع نگاه هرگز قابل سرزنش نيست اما به راستى چاره ساز نيز نخواهد بود. بررسى اين معضل و کمک به مرتفع کردن آن نياز به توجه پايه يى و زيربنايى پژوهشگران و مسوولان به اين پديده دارد که موارد گوناگون و بسيارى را شامل مى شود از جمله؛ چگونگى و چرايى به وجود آمدن و استمرار اين پديده، بررسى آمارى به کارگيرى کودکان در موقعيت ها، مشاغل و محيط هاى جغرافيايى مختلف، بررسى آمارى سنين شروع به کار کودکان در مناطق مختلف کشور، استفاده از تجربه هاى نهادهاى بين المللى و کشورهاى ديگر در مبارزه با اين پديده و بومى کردن اين تجارب و ده ها مورد ديگر.

اگرچه همانند هر داده ديگرى متاسفانه آمار دقيق يا نزديک به واقعيتى از تعداد کودکان کار و پراکندگى شان در موقعيت هاى گوناگون در سطح شهرها و روستاهاى ايران در دست نداريم اما با توجه به آمارهاى سازمان هاى جهانى مى شود به بزرگى اين فاجعه در جهان و به تبع آن در ايران پى برد.براساس آمارهاى سازمان جهانى يونيسف در سال 2006، حدود 158 ميليون کودک کار 14-5 ساله در جهان وجود دارد که اين رقم در گروه سنى 17-5 سال به 218 ميليون مى رسد. 128 ميليون - از 218 ميليون - يعنى چيزى حدود 58 درصد از اين کودکان در بدترين شرايط کارى فعاليت مى کنند. يک سوم اين کودکان در شرايط بسيار خطرناک و ريسک پذيرى کار مى کنند که بايد به سرعت براى دورکردن آنها از چنين محيط هايى اقدامى شود و 70 درصد اين کودکان بدون پرداخت کمترين حقوقى به کار واداشته مى شوند.

براساس داده هاى اين سازمان در سال 2002، هر ساله 4/8 ميليون کودک در جهان به عنوان برده مورد استثمار قرار مى گيرند، به سرزمين هايى دورتر از محل زندگى شان گسيل مى شوند، در نبردها و منازعات نظامى به کار گرفته مى شوند يا مورد سوء استفاده جنسى قرار گرفته و همچنين در ساير فعاليت هاى غيرقانونى مثل حمل مواد مخدر و... از آنها استفاده مى شود. همواره اولين سوالى که در مواجهه با اين مشکل به ذهن مى رسد اين است که کودکان به چه منظورى و چرا کار مى کنند؟ در يک نگاه کلى مى توان اين گونه گفت که بيشتر اين کودکان به اين دليل کار مى کنند که براى زنده ماندن نياز به اين پول يا غذاى مختصرى دارند که کارفرمايان شان در اختيار آنها مى گذارند. استخدام کودکان بسيار کم هزينه تر از استخدام افراد بالغ است. به علاوه اينکه ظرافت و انعطاف دست و بدن کودکان در تسريع برخى کارها که نياز به ظرافت دارند بسيار موثر است. براى برخى از بچه ها مدرسه و تحصيل گزينه يى براى ادامه زندگى نيست زيرا تحصيلات معمولاً پرهزينه هستند و همچنين برخى خانواده ها اين گونه فکر مى کنند که تحصيل کودک را از زندگى واقعى دور مى سازد.

موضوع ديگرى که مى تواند مورد پژوهش قرار گيرد نوع شغل هايى است که کودکان درگير آن هستند و نگاه آمارى به پراکندگى اين کودکان در کشور. به عنوان مثال اينکه چند درصد اين کودکان در مزارع کار مى کنند؟ چند درصد در کارخانه ها، معادن، کارگاه هاى آجرپزى مشغول به فعاليتند؟ اينکه آيا خريد و فروش کودکان در کشور ما به ويژه به منظور سوءاستفاده هاى جنسى وجود دارد، در چه سطحى و چه ابعادى اين پديده در حال جريان است؟نکته يى که هرگز نبايد فراموش شود اين است که ممکن است در ايران علت هايى در گسترش اين معضل دخيل باشند که در ساير نقاط جهان مطرح نيستند. براى مثال بسيارى از اين کودکان افرادى هستند که به دليل داشتن پدر غيرايرانى - بيشتر افغانى يا عراقى - تابعيت ايرانى ندارند و فاقد شناسنامه هستند. اين کودکان از هيچ گونه کمک دولتى برخوردار نمى شوند و تنها اميدشان نهادهاى غيردولتى نظير انجمن حمايت از حقوق کودکان کار است.بررسى اين قبيل سوال ها و به دنبال چاره بودن برايشان ضرورى تر از برگزارى مراسمى است که با نگرش خوشبينانه تنها نياز چند روز اين کودکان را جواب مى دهد؛ مراسم و جشن هايى که بيشتر قصد تحريک احساسات آنى و زودگذر را دارند و هرگز با اين مشکل به صورت ريشه يى مبارزه نکرده اند.در چند سال اخير سازمان هاى غيردولتى در جهت بهبود وضعيت اين کودکان شکل گرفته اند که اقدامات قابل توجهى را در اين راستا انجام داده و مى دهند. اين مراکز عموماً با دو مشکل اساسى روبه رو هستند. نخست فقدان نيروى متخصص و دوم مشکلات مالى. کمکى که از طرف دولت به اين سازمان ها مى شود به زحمت هزينه هاى يکي، دو ماه را برطرف مى کند. همچنين به دليل آگاه نبودن بيشتر مردم از وجود چنين نهادهايي، اين مراکز نمى توانند خيلى به کمک هاى مردمى تکيه کنند. با وجود تمام اين مشکلات، تشکيل اين سازمان هاى غيردولتى نويد فرداى بهترى را مى دهند.

نکاتى که در اين يادداشت به آنها اشاره شد تنها سرفصل هايى هستند که مى توانند مورد پژوهش و بررسى قرار گيرند. پژوهش هايى که به حتم تاثير قابل توجهى بر زندگى و آينده کودکان کار خواهند داشت. اگر امروز درصدد درمان اين زخم برنياييم و مثل هر مشکل ديگرى بخواهيم با تزريق مسکن هاى گذرا درد را تسکين دهيم و به فرداها حواله اش کنيم، فردا مى رسد و ما حسرت تمام لحظه هايى را که بيهوده از دست داده ايم، خواهيم خورد.

202- واکنش "کيهان" به تعطيلی بازار و پيشنهاد قلع و قمع "چماقداران" در بازار:

به گزارش سایت روشنگری در تاریخ 22 مهر 87 آمده است : تعطيلی يک پارچه بازارها در تهران, اصفهان و تبريز روزنامه کيهان را به خشم آورده است و اين روزنامه در يادداشت سياسی خود خواستار قلع و قمع افرادی که از آنها به عنوان دست های پشت پرده اعتصاب بازار و "اراذل و اوباش چماقدار" در بازار نام برد شد. متن يادداشت کيهان:
"آن روز مولايمان حضرت امير عليه السلام كه از سستى و تنبلى برخى ياران خويش دلگير و غمزده بود، بر سنگى در كوفه ايستاد و با اندوهى آميخته به ملامت، لب به سخن گشود. جماعت در اطراف ايشان حلقه زده بودند، اما، على(ع) گويا با خود سخن مى گفت، يا شايد راز غمزدگى با خداى خويش در ميان مى گذاشت... كجايند برادران من كه راه حق سپردند و با حق، رخت به خانه آخرت بردند؟ كجاست عمار؟ كجاست ابن تيهان؟ كجاست ذوشهادتين؟ و كجا هستند برادران ديگرم كه همانند آنها بودند؟ با يكديگر به مرگ پيمان بستند، دشمنان، سرهاى آنان را براى فاجران هديه بردند و...
نوف بكالى كه از ياران حضرت و در آن جمع حضور داشت، مى گويد، چون سخن حضرت امير(ع) به اينجا رسيد، دستى به محاسن مبارك خويش كشيد و زمانى دراز، گريست... آنگاه سر برافراشت و ادامه سخن خويش گرفته و فرمود؛ ,دريغا از برادرانم كه قرآن را خواندند و در حفظ آن كوشيدند. واجب را برپا كردند، پس از آن كه در آن انديشيدند، سنت را زنده كردند و بدعت را ميراندند. به جهاد دعوت شدند و پذيرفتند. به پيشواى خود اعتماد كردند و در پى او رفتند و..., خطبه 181 نهج البلاغه
چند روزى است برخى از اصناف و بازاريان به تحريك شناخته شده تعدادى اندك از كلان سرمايه داران سودجو و حرامخوار كه كمترين مشابهتى با توده هاى عظيم تجار و بازرگانان و بازاريان مؤمن و خداجوى ندارند، در اعتراض به اجراى قانون ماليات بر ارزش افزوده، مغازه هاى خود را به ميل و يا به تهديد عوامل وابسته به همان كلان سرمايه داران مفت خور تعطيل كرده اند! اين در حالى است كه دولت براى توضيح و روشنگرى درباره اين قانون، اجراى آن را دو ماه به تاخير انداخته و اصناف را به رايزنى و تبادل نظر پيرامون قانون ياد شده فراخوانده است و ظاهرا، ديگر نبايد بهانه اى براى اعتصاب باقى مانده باشد، ولى متاسفانه و باز هم به تحريك همان گروه اندك، ديروز هم شمارى از اصناف به اعتصاب ادامه دادند. ادامه اين حركت ناپسند بعد از تعليق دوماهه قانون از سوى دولت و دعوت اصناف به رايزنى و تبادل نظر به وضوح نشان مى دهد كه ماجراى ديگرى در ميان است و متاسفانه شمارى از بازاريان و اصناف كه همواره به پاكدستي، ايمان و تعهد اسلامى و انقلابى شناخته شده و مى شوند، در چنبره فريب ديگران گرفتار آمده اند! و يا -خداى نخواسته- در مقابله با اين حركت مشكوك و ناپسند، كوتاهى كرده اند...
اينجاست كه بايد گفت؛ كجايند، شهيد عراقى ها، شهيد اسلامى ها، شهيد لاجوردى ها و دهها بازارى شهيد ديگر كه آن روزها در مقابل توطئه رژيم طاغوت مردانه ايستادند، شكنجه شدند، زندان كشيدند، به تبعيد رفتند ولى هرگز از يارى اسلام و مردم مظلوم كشور خويش دست نكشيدند و هويت اسلامى و انقلابى بازاريان مؤمن و متعهد را بر تارك بازارها ثبت كردند و داغ سوءاستفاده از بازاريان و اصناف را بر دل سياه رژيم خونريز و غارتگر پهلوى و حاميان بيرونى آن نهادند و....
كجايند بازاريان بسيارى كه در روزهاى آتش و خون، كسب و كار و رونق بازار وانهادند و به جبهه ها شتافتند، خون دادند، خون دل خوردند و از حريم اسلام، انقلاب و مردم مظلوم كشور خويش دفاع كردند... امروز، باز هم، بازار همان بازار است و اصناف همان اصناف ولى پرسش اين است كه با وجود توده هاى مؤمن و انقلابى اصناف و بازاريان، چرا بايد معدودى كم شمار و كلان سرمايه دار، خواست خود را كه بى گمان خواست دشمنان تابلودار اسلام است بر آنان تحميل كنند؟! ماجرا روشن تر از آن است كه زمينه اى براى فريب خوردگى بازاريان مؤمن و متعهد وجود داشته باشد، چرا؟!...
ماليات بر ارزش افزوده، راه كارى است كه نزديك به يكصد سال سابقه دارد و امروزه در بسيارى از كشورهاى جهان، مخصوصاً كشورهاى پيشرفته و صنعتى با نرخ بالاى 17 تا 25 درصد اجرا مى شود.
در اين روش
1- دست واسطه ها و دلال هايى كه كمترين نقش مثبتى در توليد و يا تجارت- به مفهوم واقعى آن- ندارند قطع مى شود. اين يك امتياز بزرگ و غيرقابل انكار به نفع مردم.
2- جلوى اقتصاد زيرزمينى كه يكى از عوامل اصلى تورم و گرانى است گرفته مى شود اين نيز امتياز دوم براى مردم و توليدكنندگان و بازرگانانى است كه نمى خواهند حرام خوارى كرده و درآمدهاى ناسالم داشته باشند.
3- حساب هاى مالياتى شفاف مى شود و در نتيجه، شمار محدودى از صاحبان درآمدهاى كلان كه از امكانات عمومى بيشترين بهره را مى برند و كمترين سهم را مى پردازند، نمى توانند از پرداخت ماليات كه حق دولت و به بيان ديگر حق مسلم مردم است طفره بروند. در حال حاضر، اصلى ترين اقشار تامين كننده درآمد مالياتى دولت- بخشى از بيت المال- كارمندان و كارگران و قشرهاى محروم و مستضعف جامعه هستند. يعنى توده هاى عظيم مردم كه ماليات مى دهند و از امكانات عمومى كمترين بهره را مى برند و در مقابل آنها ، صاحبان درآمدهاى بالا قرار دارند كه ماليات نمى دهند و در همان حال از مالياتى كه اقشار محروم پرداخته اند بيشترين استفاده را مى كنند.
4- مردم به جاى آن كه ماليات كنونى تجميعى 4درصدى را به طور غيرمحسوس پرداخت كنند، ماليات 3 درصدى پرداخت مى كنند و از آنجا كه پرداخت ماليات از سوى آنها كاملا محسوس و ثبت شده است، در مقابل انتظارات منطقى نيز از دولت خواهند داشت، به بيان دقيق تر، مصرف كنندگان ماليات كمترى مى دهند و انتظارات به جا و منطقى نيز دارند. ضمن آن كه بسيارى از كالاهاى مصرفى مثل مواد خوراكي، بهداشتي، صنايع دستى و... از اين ماليات معاف هستند.
5- شفاف شدن حساب ها، از رشوه دهى و رشوه خوارى در عرصه مالياتى كشور- كه متاسفانه خيلى هم كم نيست!- جلوگيرى مى كند. چرا كه در اين حالت، از دست رشوه خوار كارى برنمى آيد و رشوه دهنده نيز، خود مفت خور است و پول مفت به رشوه خوار نمى دهد.
6- اجراى قانون ماليات بر ارزش افزوده يكى از مؤثرترين راه كارهاى تجربه شده براى مقابله با قاچاق كالا، فساد اقتصادى و پولشويى است. آيا صنف محترم توليدكننده كفش فراموش كرده اند كه چگونه رنج توليد را بر خود هموار مى كنند ولى با نوع خارجى همين كالا- مثلا چينى- كه به طور قاچاق وارد شده توان رقابت ندارند و....
7- تمامى مفاد قانون ماليات بر ارزش افزوده به وضوح نشان مى دهد كه اجراى اين قانون به نفع مصرف كننده، توليدكننده، تجار و كسبه است، اگر كسى در اين واقعيت كمترين ترديدى دارد مى تواند، نظر و ديدگاه خود را به طور مستند و مستدل با تصويب كنندگان اين قانون و كارشناسان اقتصادى دولت در ميان بگذارد. آيا اين راه كه دولت و مجلس آمادگى كامل خود را براى اين گفت وگو و رايزنى اعلام كرده اند، گره گشا نيست؟
8- بلافاصله بعد از اعلام تعويق دوماهه اجراى اين قانون از سوى دولت كه با هدف روشنگرى درباره آن صورت پذيرفته بود، آن عده معدود كه مى دانستند با روشن شدن اصل ماجرا مهر رسوايى مردم ستيزى و مفت خوارى بر پيشانى آنان خواهد نشست، به جاى استقبال از اين پيشنهاد، بر دامنه تحريكات و فريبكارى خود افزودند و اين سؤال را بى جواب گذاشتند كه اگر اين قانون آن گونه كه ادعا مى كنيد به نفع مردم و تجار و توليدكنندگان نيست، چرا از ارائه دلايل خود در يك نشست رو در رو با كارشناسان طفره مى رويد؟! و چرا از يك سو براى فريب مردم و از سوى ديگر براى همراهى با دشمنان بيروني، نعل وارونه مى زنيد؟!
9- ديروز آقاى محمد آزاد رئيس شوراى اصناف كشور با صراحت اعلام كرد كه ,عده اى چماقدار اصناف را وادار به تعطيلى واحدهاى خود كرده اند, آقاى آزاد تصريح كرد ,چماقداران اصناف مختلف را تهديد به آتش زدن و تخريب مغازه ها كردند, و... اظهارات آقاى محمد آزاد كه با مشاهدات عينى خبرنگاران و عكاس كيهان انطباق كامل دارد، نشان مى دهد كه اولاً؛ ماجرا يك ماجراى صنفى نيست و همانگونه كه برخى اخبار و گزارش هاى مستند گواهى مى دهند، دست هاى پنهان دشمنان بيرونى و دنباله هاى داخلى آنها، پشت اين ماجرا قرار دارد. ثانياً؛ حكايت از آن دارد كه اصناف محترم و بازاريان متعهد و مؤمن خواستار تعطيلى نبوده و نيستند ولى متاسفانه براى حمايت از آنها در مقابل چماقداران دست همتى از آستين اقتدار مسئولان نظام بيرون نيامده است. چرا؟!...
آيا تعجب آور و تأسف انگيز نيست در حالى كه به آسانى در مقابل حمله نظامى دشمنان، خرابكارى تروريست ها و... ايستاده و توطئه آنان را خنثى كرده ايم، از مقابله با يك مشت اراذل و اوباش چماقدار طفره برويم؟! چرا بايد مسئولان محترم انتظامى و امنيتي، اصناف متعهد را در مقابل اراذل چماقدار تنها بگذارند؟! اگر تعارف مى كنيد!- كه به يقين نمى كنيد- قلع و قمع اراذل را به مردم و اصناف و بازاريان متعهد و انقلابى بسپاريد و قاطبه متعهد اصناف و بازاريان را در مقابل اراذل بى دفاع نگذاريد.
و بالاخره شايسته و ضرورى است كه بزرگان و معتمدين بازار و اصناف دعوت خيرخواهانه و منطقى دولت را لبيك گفته و نظرات كارشناسى خود را با كارشناسان دولت در ميان بگذارند تا ضمن روشنگرى درباره ماهيت قانون ماليات بر ارزش افزوده و توضيح منافع آن براى مردم، اگر نقص و اشكالى نيز بر آن وارد است با حمايت دولت خدمتگزار و مردمى اين نواقص احتمالى را برطرف كرده و راه سوءاستفاده دشمنان را سد كنند.

203- اقتصاد ايران:افزايش بيکاری يا رشد شديد تورم :

به گزارش خبرگزاری ايسنا در تاریخ 22 مهر 87 آمده است : رقابت بر سر بالا بودن مبلغ يارانه نقدی در آينده به يکی از محورهای تبليغاتی در انتخابات کشور بدل خواهد شد که هيچ دولتی از آن خلاصی نمی يابد. مسعود نيلی استاد و رئيس دانشکده مديريت دانشگاه صنعتی شريف شنبه شب در ميزگرد طرح تحول اقتصادی و تاثير آن بر فضای کسب و کار اظهار کرد: , اگر فرض را بر اين بگيريم که دولت قصد دارد، قيمت تمامی حامل های انرژی را به سطح قيمت خليج فارس برساند، شاهد بروز دو نتيجه در سطح مصرف کنندگان نهايی و توليد کنندگان خواهيم بود. افزايش قيمت حامل های انرژی در خانوارهای مصرف کننده انرژی باعث می شود که افراد در بخش هايی که می توانند به مصرف کمتر از انرژی رو بياورند و اين در حالی است که در بخش هايی که نمی توان کاهش مصرف داشت، افزايش قيمت انرژي، خود را در چهره افزايش هزينه های زندگی به سبد خانوارها تحميل می کند. اين افزايش سهم هزينه انرژی در سبد خانوارها با فرض ثبات سقف درآمدها، باعث می شود، تقاضا برای ديگر اقلام کاهش يابد که ناگزير به حذف کالاهای غير ضرور از سبد خريد منجر می شود که کسادی و رکود را در اين اصناف به دنبال خواهد داشت در اين سطح بايد به نکته بسيار مهمی توجه کرد و آن هم وضعيت درآمد سرانه مردم در ايران است؛ توضيح اينکه بنابر يک نحوه محاسبه که مورد تاييد مجامع بين المللی نيز هست، درآمد سرانه از تقسيم توليد ناخالص داخلی به جمعيت و نرخ ارز حاصل می شود که بر مبنای اين محاسبه، درآمد سرانه ايرانيان حدود چهار هزار دلار است، يعنی هر کدام از ما امکان قدرت خريد چهار هزار دلار در بازارهای جهانی را داريم. آمار ديگری که آن هم از سوی نهادهای بين المللی تاييد می شود، درآمد سرانه برحسب قدرت خريد محاسبه می شود که فاصله آن با درآمد سرانه در شيوه محاسبه قبلی بسيار زياد است به گونه ای که اين عدد بين 10 تا 12 هزار دلار تخمين زده شده است. فاصله شش هزار دلاری موجود دقيقاً بيانگر ميزان يارانه ای است که دولت ما برای حفظ رفاه عمومی جامعه پرداخت می کند. در واقع اگر دولت يارانه ندهد سطح رفاه ما در حد همان درآمد سرانه چهار هزار دلار است و اين همان شرايطی است که دولت ها همواره از پيامدهای اجتماعی آن هراسناک بوده اند. پيامدهای واقعی سازی انرژی در بنگاه های توليدی نيز به اشکال ديگری ظاهر می شود به اين ترتيب که افزايش قيمت انرژی خصوصا در صنايع انرژی بر باعث بالا رفتن هزينه های توليد و در نتيجه افت حجم فروش می شود و بسياری از صنايعی که با فناوری های قديمی و فاقد توجيه اقتصادی فعاليت می کنند را هم به ورطه ورشکستگی می کشاند. از طرفی فعاليت ها و بنگاه هايی که از محل منابع آزاد شده از عدم پرداخت يارانه ها ايجاد شده اند با تاخير وارد فاز توليد می شوند بنابراين دولت در اين مقطع زمانی در حساس ترين و سرنوشت سازترين موقعيت تصميم گيری قرار می گيرد. دولت يا بايد در برابر موج اعتراض افزايش بيکاری برای مدتی مقاومت کند يا با فشار به سيستم بانکی و بودجه به اين واحدهای ورشکسته نقدينگی تزريق کند تا سرپا بمانند که در چنين حالتی نتيجه ای جز افزايش نقدينگی و رشد شديد تورم حاصل نخواهد شد. قيمت ارزان انرژی در ايران باعث رواج استفاده از فناوری های قديمي، از رده خارج و فاقد توجيه اقتصادی شده است، بنابراين صنايع ما در شرايط واقعی شدن قيمت ها تنها در صورتی قادر به ادامه فعاليت خواهند بود که فناوری های فعلی را با فناوری های جديد تعويض کنند و اين الزام در حالی است که در کشور از نظر مسائل و مراودات بين المللی شديدا در تنگنا و محدوديت قرار دارد. ترديدی در ضرورت تغيير و اصلاح اين شرايط وجود ندارد ولی مهم تر از اين مساله و حتی شيوه اصلاح، انگيزه و نگاهی است که اين تغييرات را مديريت و راهبری می کند، چرا که اگر مجموعه حرکت به سمت اقتصاد مدرن باشد بايد ساير مولفه های اين طرح هم با اصول اين کيهان فکری (پارادايم) همخوانی داشته باشد. رقم يارانه پرداختی از سوی دولت در حوزه انرژی حدود 100 ميليارد دلار عنوان می شود و اين در حالی است که کل نقدينگی بخش خصوصی کشور حدود 170 ميليارد دلار است به عبارت ديگر اين 100 ميليارد دلار در حالی پرداخت می شود که هيچ چرخش نقدينگی صورت نمی گيرد ولی اگر اين يارانه ها نقدی پرداخت شود اين مبلغ بايد به صورت شفاف و با اسکناس رد و بدل شود در نتيجه تقاضا برای پول نقد افزايش می يابد و اين به معنی خروج نقدينگی غير ديداری از بانک هاست. بنابراين اگر دولت همچنان بخواهد سياست کاهش نرخ بهره را دنبال کند سيستم بانکی با موجی از خروج نقدينگی و کمبود منابع مواجه می شود يا اگر از طرفی توليد با افزايش قيمت انرژي، هزينه های توليد را افزايش دهيم و از سوی ديگر سياست کاهش نرخ ارز را پيگيری کنيم در واقع تير خلاص را به صنايع داخلی شليک کرده ايم. از اين رو همخوانی سياست ها و انگيزه ها در اجرای اين تحولات بسيار مهم است.,

204- شمار کودکان کار در ايران بيش از يک و نيم ميليون نفر است:

به گزارش سایت روشنگری در تاریخ 22 مهر 87 آمده است : نايب رييس كميسيون اجتماعى مجلس با ابراز نگرانى نسبت به وضعيت كودكان كار گفت: اگر آمار مركز آمار ايران در مورد بيش از يك و نيم ميليون كودك كار در كشور واقعى باشد بيانگر جدى بودن اين مشكل است و همه دستگاه‌هاى دولت و حاكميت بايد به سمتى بروند كه مشكل را حل كنند.

مجيد نصيرپور نماينده مجلس از سراب افزود: كميسيون اجتماعى از سازمان بهزيستى آمارى از وضعيت كودكان كار خواسته است و قرار است طى دو تا سه هفته آينده برنامه‌اى طراحى شود كه پس از برگزارى جلسه‌اى با مسوولان مربوطه راهكارهاى برون رفت از مشكلات را بررسى كنيم.

نصيرپور اعتراف کرد که فقر يکی از ريشه های کار کودکان است و گفت: "جامعه آينده ايران نيازمند سلامت كودكان و نسلى سالم است و در اين ميان فقر يكى از موضوعاتى است كه بر جامعه جوان كشور به شدت موثر است، و بايد براى برون‌رفت از مشكل و پيدا كردن راهى براى تامين زندگى احاد جامعه تلاش كرد."

205- بیکاری وسیع کارگران پلاستیک سازی ها:

کارگران پلاستیک سازی ها نیز فوج فوج به جرگه بیکاران می پیوندند. سرمایه داران صاحب کارخانه های تولید لاستیک سرمایه گذاری در عرصه های دیگر استثمار نیروی کار را سودآورتر ارزیابی می کنند و به همین دلیل رغبت چندانی به ادامه کار در این رشته ندارند. این سرمایه داران همچون همه همتایان طبقاتی خویش برای تعطیل کارخانه و بیکارسازی خیل وسیع توده های کارگر معمولاً همه جا از سیاست واحدی پیروی می کنند و برای پیشبرد امور با بهره گیری از تجارب یکدیگر به برنامه ریزی های یکسانی دست می زنند. اولین اقدام همه آن ها خودداری از پرداخت دستمزدهای کارگران برای ماه های طولانی است. آنان با این کار خود از یک سو تمام پولی را که باید صرف پرداخت بهای نیروی کار شود یک راست  به مصرف ترمیم کسر و کمبود وجوه مربوط به سرمایه گذاری های نوین خویش می رسانند و از سوی دیگر کارگران را وادار به تمرین پذیرش بیکاری و قبول تدریجی بیکارشدن می کنند. سرمایه داران پلاستیک سازی ها کارخانه به کارخانه این سیاست را با موفقیت پیش برده اند. تا امروز بسیاری از کارخانه ها را تعطیل و جمعیت وسیعی از کارگران را بیکار ساخته اند.

22 مهر 87

206- موج بیکاری کارگران مبل سازی ها:

شمار زیادی از کارخانه های مبل سازی در مناطق مختلف کشور زیر فشار رقابت میان بخش های مختلف سرمایه در معرض تعطیل قراردارند و صاحبان آن ها سرمایه های خود را به حوزه های پر رونق تر و سودآورتر منتقل می کنند. تعطیل این کارخانه ها با موج بسیار گسترده ای از بیکارسازی کارگران همراه است و هم اینک هزاران کارگر تولید مبل یا بیکار شده اند و یا درمعرض بیکاری  قراردارند. جمعیت وسیعی از این کارگران تمامی سال های عمر کاری خویش را در این رشته کار کرده اند و جز مهارت ها و تجارب مربوط به این رشته تولیدی هیچ تخصص و تجربه دیگری ندارند. سابقه کار بسیاری از این کارگران از 25 سال نیز بیشتر است. این جمعیت کثیر اینک به خیل عظیم بیکاران آواره ای تبدیل شده اند که در هیچ کجای جهنم سرمایه داری هیچ روزنه امیدی برای اشتغال و یافتن کار جدید  ندارند. بیکاری، گرسنگی و فقر و فلاکت و مرگ، این هیولاهای همه جا حاضر برهوت بردگی مزدی، سایه خود را بر سر آن ها و افراد خانواده هایشان سنگین ساخته است. کارگران بیکار شده در همه جا دست به شکایت و اعتراض زده اند. اما در هیچ کجا به هیچ نتیجه ای نرسیده اند. یکی از این کارگران با دنیایی غم و اندوه می گوید:  « من خودم بعد از 25 سال كار در آستانه بازنشستگی باید دنبال كار دیگری بروم تا بتوانم خرج زندگی ام را در بیاورم. اما متاسفانه كاری نیست كه انجام بدهم. تقریبا همه چنین وضعیتی دارند الا مقامات دولتی كه دردشان درد مردم كم درآمد نیست و دنبال كار خودشان هستند و گوششان به حرف های ما بدهكار نیست».

22 مهر 87

207- پیام همبستگی سندیکای کارگران شرکت واحد درهفته ی اقدام جهانی با کارگران ایران : در این پیام همبستگی آمده است:
سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه از اعلام هفته همبستگی جهانی با کارگران ایران که از تاریخ ٢٢ تا ٢٨ مهر ماه و توسط فدراسیون جهانی کارگران حمل و نقل (آی تی اف) اعلام شده است، تشکر و قدردانی می کند .
حمایت های بی دریغ و دوستانه شما امید و توانایی ما را در راه مبارزه برای دست یابی به اهداف صنفی مان، احقاق حقوق پایه ای کارگران و حفظ و گسترش تشکل مستقل کارگری مان استوارتر می دارد.
ما در سندیکای کارگران شرکت واحد در هفته همبستگی جهانی برای بهبود وضعیت کارگران حمل ونقل در سطح جهان و به ویژه ایران خود را در کنار شما می بینیم و از خواسته های به حق همه همکاران خود در بخش های مختلف حمل و نقل حمایت می کنیم. ما از تمام کارگران شرکت واحد و همه کارگران ایران انتظار داریم در سطح گسترده به این کمپین همبستگی بپیوندند.
این اقدام بین المللی شما برای ما فرصتی دوباره است تا به همراه همه کارگران در ایران بر خواسته های به حق خود تاکید کنیم:
۱- سندیکای کارگران شرکت واحد خواهان آزادی فوری و بی قید و شرط آقای منصور اسالو رئیس هیئت مدیره سندیکا از زندان است.
۲- سندیکای کارگران شرکت واحد ایجاد تشکل های مستقل کارگری را حق مسلم کارگران می داند و بر آن تاکید دارد.
٣- سندیکای کارگران شرکت واحد خواهان ابطال تمامی پرونده هایی است که برای فعالان سندیکایی و دیگر کارگرانی که به جرم مبارزه برای برپایی تشکل و احقاق حقوق صنفی شان تشکیل شده است.
۴- سندیکای کارگران شرکت واحد برای بازگشت به کار کارگران اخراج شده سندیکایی که تنها به خاطر دفاع از حقوق صنفی خود و همکارانشان از کار اخراج شده اند، پا فشاری می کند.
با امید به گسترش عدالت در همه جهان
سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه ١٣٨٧/٧/٢٣

سنديكاي كارگران شركت واحد اتوبوسراني تهران و حومه
( استفاده از مطالب این سایت
، با ذکر کامل منبع ( نام و آدرس سایت سنديكاي واحد ) بلامانع است. )

www.syndicavahed.info     /    info@syndicavahed.info /    syndica_vahed@yahoo.com و syndicavahed@gmail.com

208- نامه وکلای سندیکا به معاونت قوه قضائیه :
در رابطه با نقض حقوق آقای اسالو

 

معاون محترم و سخنگوی قوه قضائیه
جناب آقای جمشیدی
احتراما"
آقای منصور اسالو به خاطر فعالیت در سندیکای شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه در تاریخ 1384/10/1دستگیر و روانه زندان می شود . نحوه دستگیری ، نگهداری و بازجوئی وی که مغایر با آیین دادرسی کیفری و حقوق شهروندی بود ، طی لوایحی به مقامات قضایی اعلام گردید. آقای اسالو پس از سپری کردن حدود 8 ماه بدون محاکمه و بصورت بازداشت موقت ، در تاریخ ١٨/٥/١٣٨٥ به قید وثیقه آزاد و در تاریخ138512/25در شعبه ١٤ دادگاه انقلاب بصورت غیر علنی و به اتهام تبلیغ علیه نظام و اقدام علیه امنیت ملی به موجب مواد ٥٠٠ و ٦١٠ قانون مجازات اسلامی به ٥ سال حبس محکوم می گردد ، در جلسه دادگاه ، مراتب نقض قانون و انحراف دادگاه را آشکار نمودیم . متاسفانه در رای صادره ، دفاعیات وکلای متهم مورد توجه قرار نگرفت و دادگاه ، آقای اسالو را به تحمل ٥ سال حبس تعزیری محکوم نمود .
با وجود اینکه دادگاه بر حسب آئین دادرسی ، مکلف به ابلاغ رای و ارائه نسخه ای از آن به وکلا بود ، دادنامه به وکلا تحویل داده نشد و صرف رویت رای به منزله ابلاغ ، تلقی گردید . موارد تخلف مدیر شعبه به هیئت نظارت و پیگیری حقوق شهروندی و مدیر کل محترم دادگستری استان تهران گزارش گردید و در این خصوص پیگیری ادامه ًَدارد . برای احقاق حقوق موکل جهت اعمال ماده ١٨ تلاش نمودیم متاسفانه تقاضای اعمال ماده ١٨ به خاطر در اختیار نداشتن رای مرحله بدوی ، مقدور نگردید و از این جهت نیز حق دفاع متهم تضییع گردید ولی سیر نقض حقوق آقای اسالو محدود به این موارد نمی باشد . مشارالیه در شرایطی که در انتظار اعلام رای تجدید نظر بود ، در روز 1386/4/19هنگامیکه با اتوبوس عازم محل سکونت خود بود به بهانه ( همراه داشتن) اعلامیه های شرکت واحد مبنی بر تقاضای تمکین مدیر عامل شرکت واحد به تعهدات خود در قبال کارکنان شرکت واحد دستگیر و مورد ضرب و شتم بازداشت کنندگان خود قرار گرفت .
تقاضای اسالو مبنی بر شکایت از مامورین مذکور و اعزام به پزشک قانونی هرگز جامه عمل نپوشید .در طول مدت حبس ، مشکلات و تشریفات مربوط به صدور مجوز ملاقات با وکلا ، عملا" به مانعی برای ملاقات با وی تبدیل شده است بطوریکه در طول ١٦ ماه حبس مشارالیه ، فقط ٢ بار امکان ملاقات با وکلا فراهم شده است و از زمانیکه وی به بازداشتگاه رجائی شهر منتقل شده است ، دشواری های ملاقات با وی دو چندان شده و عملا" تا به امروز هیچ ملاقاتی بین وکلای آقای اسالو در زندان رجائی شهر صورت نگرفته است و این در شرایطی است که آقای اسالو به علت ناراحتی قلبی و عمل چشم ، نیازمند مراقبت های پزشکی و اعزام بموقع وی به مراکز درمانی می باشد .حسب اظهار مادر آقای اسالو ، در تاریخ ٣١/٦/١٣٨٧ موفق به ملاقات با وی شده است ، جای بخیه های چشم به خاطر تاخیر در اعزام به بیمارستان عفونت کرده ، ناراحتی قلبی آقای اسالو به لحاظ عدم اعزام وی به مراکز درمانی شدت گرفته ، چشم ایشان به خاطر عدم دسترسی بموقع پزشک آسیب دیده و فضای آلوده زندان سلامتی وی را به خطر انداخته است . از طرف دیگر در رفتار با وی مقررات قانون اساسی ، آیین دادرسی وحقوق شهروندی معطوف به احترام به شان و منزلت انسان و ممنوعیت هتک حرمت و کرامت زندانی رعایت نشده است .
با عنایت به مراتب فوق و در اجرای تکالیف حرفه ای خود به پشتوانه قانون اساسی ، قوانین جزائی، آیین دادرسی کیفری و حقوق شهروندی و آزادی های مشروع و با عنایت به اینکه مقامات و مسئولین نظام جمهوری اسلامی ایران بسط عدالت و دفاع از حریم آزادی ها و احترام به شان و منزلت انسان را در بیانات و اظهارات خود مورد تاکید قرار داده اند ، که نمونه بارز آن سخنان ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران در سازمان ملل متحدمی باشد.
تقاضا دارد ترتیبی اتخاذگردد که موارد نقض حقوق وی مورد بررسی و رسیدگی قرار گرفته ، امکان دسترسی وی به مراکز درمانی حسب مقررات فراهم شده ، بازگشت مجدد وی به زندان اوین مورد توجه قرار گیرد و همانند زندانیان دیگر از مرخصی مقرر در آیین نامه سازمان زندان ها برخوردار گردد ، همچنین مستدعی است دستور فرمائید در چهار چوب ظرفیت های قانونی عدالت قضایی با رعایت حرمت انسانی در خصوص موکل به اجرا گذاشته شود .

یوسف مولایی ، پرویز خورشید
وکلای آقای اسالو

سه‌شنبه  ۲٣ مهر ۱٣٨۷ -  ۱۴ اکتبر ۲۰۰٨

 

209- حضور نماینده سندیکای کارگران شرکت واحد در مراسم اهدای جایزه رز نقره ای:

اطلاعیه
نماینده سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه برای دریافت جایزه رز نقره ای عازم بروکسل شد
صبح روز دوشنبه مورخه ١٣٨٧/٧/٢١ آقای دکتر یوسف مولایی وکیل محترم سندیکا جهت دریافت جایزه رز نقره ای که در شصتمین سال تاسیس این نهادبه سندیکای کارگران شرکت واحد اختصاص داده شده است عازم بلژیک شد.
سوليدر» در سال
۱۹۴۸ ميلادی با هدف کمک بين المللی به کارگران جهان تاسيس شد.
اين سازمان غيردولتی با کنفدراسيون بين المللی اتحاديه های کارگری، کنفدراسيون اتحاديه های کارگری اروپا و سازمان بين المللی کار، «آی ال او»، همکاری می کند.
سوليدر هر ساله، جايزه «رُز نقره ای» را به افراد و نهادهايی که در راه عدالت اجتماعی، برابری و حقوق کارگران مبارزه و تلاش می کنند، اهدا می کند.
این جایزه در شصتمین سال تاسیس سولیدر به خاطر استقامت و پایداری سندیکای کارگران شرکت واحد به این نهاد مستقل کارگری اهدا می شود .
مراسم اهدای جایزه رز نقره ای روز چهارشنبه مورخه ١٣٨٧/٧/٢٤ صورت می گیرد و نماینده سندیکا با حضور خود و رساندن صدای مظلومیت و استقامت اعضای این سندیکا ،در مراسم اهدای جایزه شرکت خواهد نمود .
با امید به گسترش عدالت در جهان
سندیکای کارگران شرکت واحد
اتوبوسرانی تهران و حومه
١٣٨٧/٧/٢٣

210- رييس سازمان کار وامور اجتماعي استان:
نيمي از جويندگان كار سمنان در سال 86، غيربومي بودند
:

تهران- خبرگزاري كار ايران در تاریخ 23 مهر 87 ؛ رئيس سازمان كار استان سمنان گفت: سال گذشته 22 هزار نفر براي يافتن شغل ثبت‌‏نام كردند كه 47 درصد اين افراد از استان‌‏هاي همجوار بودند.

علي ايماني در گفت‌‏وگو با خبرنگار گروه كارگري "ايلنا" افزود: صنعتي بودن استان سمنان و مهيا بودن بستر شغلي، افراد جوياي كار را از استان‌‏هاي همجوار مثل مازندران و گلستان به اين استان مي‌‏كشاند.
وي با بيان اينكه 50 درصد از جويندگان كار صاحب شغل شده‌‏اند، گفت: افرادي كه در رشته‌‏هاي فني تخصص دارند بهتر جذب بازار كار شدند.
وي تصريح كرد: 33 درصد از كساني وارد بازار كار شدند در رشته‌‏هاي فني مهارت داشتند و 67 درصد آنها نيز افراد غيرماهر بودند.
ايماني گفت: در برخي موارد در رشته‌‏هاي شغلي فني دچار كمبود نيرو هستيم كه از جمله آن مي‌‏توان به رشته ماشين ابزار اشاره كرد.
پايان پيام

211- نماينده کاشان در خانه ملت:
كارگران ساختماني بي‌پناه‌ترين قشر جامعه هستند
:

تهران- خبرگزاري كار ايران در تاریخ 23 مهر 87 ؛ نماينده مردم كاشان، آران و بيدگل تصويب بيمه كارگران ساختماني را امري برشمرد كه براي اين قشر منافع زيادي دارد و باعث اطمينان خاطر آنها مي‌‏شود.
علي اصغر گرانمايه‌‏پور در گفت‌‏وگو با خبرنگار "ايلنا"، با بيان اين مطلب گفت:‌‏ اين كارگران در گوشه و كنار خيابان‌‏ها و ميادين شهر مي‌‏ايستند تا از آنها براي كار دعوت به عمل آيد و غالباً مدت زيادي بيكار هستند.
وي افزود: كارگران ساختماني بي‌‏پناه‌‏ترين قشر جامعه هستند كه كارفرماي ثابتي ندارند.
گرانمايه‌‏پور در ادامه گفت: بيمه اين كارگران باعث اطمينان خاطر آنان مي‌‏شود و منافع زيادي براي آنها دارد.
او تصريح كرد:‌‏ لايحه‌‏اي كه قبلاً در اين خصوص مطرح شد مبلغ زيادي را از كارفرمايان طلب مي‌‏كرد و اين مساله باعث بالا رفتن بهاي مسكن مي‌‏شد.
وي تاكيد كرد:‌ در طرح جديد مبلغ متعادلي از هر كس كه پروانه ساخت مي‌‏گيرد،‌‏ دريافت و به حساب بيمه تامين اجتماعي ريخته مي‌‏شود.
اين نماينده مجلس افزود:‌ با اين مبلغ قيمت مسكن بالا نمي‌‏رود و كارگراني كه در آن ساختمان كار مي‌‏كنند، بيمه مي‌‏شوند.
گرانمايه‌‏پور خاطرنشان كرد: با بيمه شدن كارگران ساختماني، آنها از مزاياي بازنشستگي و تخفيف حين درمان بهره‌‏مند مي‌‏شوند.
پايان پيام

212- مواد خوراکی 7 تا 143 درصد گران شد :

به گزارش روزنامه سرمایه در تاریخ سه شنبه 23 مهر 87 آمده است  : گزارش های موجود از بازار مواد خوراکی نشان می دهد در نیمه دوم نخستین ماه از فصل پاییز گوشت قرمز، میوه های تازه و حبوب با قیمت های بالاتری در مقایسه با نیمه اول مهرماه، مهمان سفره های مردم بوده است. گرچه این بار بررسی متوسط نرخ خرده فروشی 11 گروه از مواد خوراکی در هفته منتهی به 19 مهر ماه جاری مشخص کرد تنها در سه گروه مذکور در مقایسه با هفته ماقبل افزایش قیمت رخ داده و در باقیمانده اقلام بررسی شده قیمت ها ثابت یا رو به کاهش بوده است

اما متوسط نرخ خرده فروشی این 11 گروه که شامل 46 قلم از مواد خوراکی است در هفته مورد بررسی و در مقایسه با مدت مشابه سال قبل نشان دهنده رشد 87/82 تا 143 درصدی قیمت انواع برنج، نوسان قیمتی از 3/29 تا 5/115 درصد در گروه میوه های تازه و رشد 12/16 تا 78/30 درصدی قیمت ها در گروه لبنیات است.در این دوره گروه سبزی های تازه نیز با نوسان قیمتی از 4- تا 4/58 درصد روبه رو بوده است.در این میان روغن نباتی مایع و جامد با رشد قیمتی از  3/36 درصد تا 9/45 درصد، گوشت مرغ با 6/44 درصد رشد، تخم مرغ با افزایش قیمت 87/40 درصدی، گروه حبوب با رشد قیمتی از 6/7 تا 61 درصد و گوشت قرمز با رشد 23  درصدی روبرو است ....

گزارش بانک مرکزی

در شرایطی که برخی از فعالان بازار خرده فروشی مواد خوراکی از حرکت خزنده و آرام نرخ این مواد در سربالایی قیمت ها خبر می دهند، بانک مرکزی نیز متوسط نرخ خرده فروشی برخی مواد خوراکی در تهران در هفته منتهی به 19 مهرماه جاری را اعلام کرد که این گزارش نیز از افزایش قیمت میوه های تازه، گوشت قرمز و حبوب در مقایسه با هفته ماقبل حکایت دارد ضمن اینکه براساس این گزارش در هفته مورد بررسی قیمت تخم مرغ، برنج، سبزی های تازه، گوشت مرغ، قند، شکر و چای در مقایسه با هفته ماقبل و هفته مشابه ماه قبل کاهش یافته و قیمت لبنیات و روغن نباتی نیز بدون نوسان بوده است.
بر اساس این گزارش در هفته مورد بررسی در گروه لبنیات قیمت تمام اقلام این گروه نسبت به هفته قبل ثابت بود. بهای تخم مرغ کاهش جزئی یافت و شانه ای 3250 تا 3700 تومان فروش می رفت. در گروه برنج قیمت برنج وارداتی غیرتایلندی و برنج داخله درجه دو ثابت بود و بهای سایر انواع برنج کاهش جزئی داشت. در میادین زیرنظر شهرداری به جز برنج داخله درجه یک که عرضه کمی داشت سایر انواع برنج عرضه نمی شد. در گروه حبوب قیمت نخود و لپه نخود افزایش یافت و بهای سایر اقلام این گروه ثابت بود. در خواروبار فروشی های زیرنظر شهرداری اقلام حبوب عرضه نمی شد.در هفته مورد بررسی در میادین زیرنظر شهرداری تهران پرتقال درجه یک و لیموشیرین عرضه نمی شد و انار، گلابی، شلیل و شبرنگ و هلو عرضه کمی داشت ولی بقیه اقلام میوه و سبزی تازه را که تعدادی از آنها از نظر کیفی در سطح پایینی قرار داشتند به نرخ مصوب سازمان میادین میوه و تره بار شهرداری می فروختند. میوه فروشی های شهر اقلام مرغوب میوه و سبزی تازه را عرضه می کردند که در گروه میوه های تازه قیمت انواع سیب تخم لبنان، نارنگی، انار، طالبی و خربزه کاهش ولی بهای سایر اقلام این گروه افزایش داشت. در گروه سبزی های تازه قیمت لوبیا سبز افزایش جزئی ولی بهای سایر اقلام این گروه کاهش داشت. در این هفته قیمت گوشت گوسفند افزایش یافت و بهای گوشت تازه گاو و گوساله ثابت بود و قیمت گوشت مرغ کاهش داشت.
در هفته مورد بررسی قیمت قند و چای خارجی کاهش ولی بهای شکر و روغن نباتی مایع افزایش جزئی یافت. قیمت روغن نباتی جامد نیز ثابت بود.

لبنیات و تخم مرغ

در هفته مورد گزارش در گروه لبنیات بهای تمام اقلام این گروه نسبت به هفته قبل ثابت بود و قیمت تخم مرغ 1/0 درصد کاهش داشت.

برنج و حبوب

در هفته مورد بررسی در گروه برنج، قیمت برنج وارداتی تایلندی 8/0 درصد و برنج داخله درجه یک 2/0 درصد کاهش داشت و بهای سایر انواع برنج ثابت بود. در گروه حبوب قیمت نخود 3/1 درصد و لپه نخود 4/0 درصد افزایش یافت و بهای سایر اقلام این گروه بدون تغییر بود.

میوه ها و سبزی های تازه

در هفته مورد گزارش در گروه میوه های تازه قیمت سیب قرمز تخم لبنان 2/2 درصد، سیب زرد تخم لبنان 8/2 درصد، نارنگی
8/7 درصد، انار 3/4 درصد، طالبی 10 درصد و خربزه 7/0 درصد کاهش ولی بهای سایر اقلام این گروه بین 8/0 تا 5/15 درصد افزایش داشت. در گروه سبزی های تازه قیمت لوبیا سبز 8/0 درصد افزایش ولی بهای سایر اقلام این گروه بین 2/1 تا 3/7 درصد کاهش داشت.

گوشت قرمز و گوشت مرغ

در این هفته قیمت گوشت گوسفند 3/1 درصد افزایش ولی بهای گوشت مرغ 4/1 درصد کاهش داشت. قیمت گوشت تازه گاو و گوساله نیز بدون تغییر بود.

قند، شکر، چای و روغن نباتی


در هفته مورد گزارش قیمت قند 9/1 درصد و چای خارجی 2/0 درصد کاهش ولی بهای روغن نباتی مایع 1/0 درصد و شکر 6/0 درصد افزایش یافت. قیمت روغن نباتی جامد ثابت بود.

 

213- رئيس سازمان کار و امور اجتماعي استان همدان:
رهايي از بحران بيكاري با افزايش توليد و بهره وري ممكن است
:

تهران- خبرگزاري كار ايران دز تاریخ 23 مهر 87 ؛  رئيس سازمان كار وامور اجتماعي استان همدان يكي از راهكارهاي لازم براي رهايي از بحران بيكاري و شكوفايي اقتصاد كشور را تقويت و افزايش توليد همراه با بهره‌‏وري دانست و گفت:‌‏ امروزه كشورهاي توسعه نيافته و درحال توسعه به نقش مهم كارگاه‌‏هاي زودبازده و صنايع كوچك در اقتصاد پي برده و موفقيت‌‏هاي چشمگيري بدست آورده‌‏اند.
به گزارش "ايلنا"، مسعود اقلامي گفت:‌ يكي از دغدغه‌‏هاي جدي مسوولان، پايين بودن بهره‌‏وري در كشور است كه ريشه آن در مسايل فرهنگي جامعه است.
وي در بازديد از يك شركت صنعتي گفت: عمده مشكل بيكاري در كشور ما از نوع بيكاري ساختاري است، به عبارتي مهارت‌‏هاي افراد با مهارت‌‏هاي موردنياز مشاغل و فعاليت‌‏ها تناسب ندارد و لذا آموزش‌‏هاي فني وحرفه‌‏اي و علمي كاربردي ضروري است.
وي با بيان اينكه يكي از سياست‌‏هاي راهبردي وزارت كار وامور اجتماعي تثبيت اشتغال با كمك به واحدهاي توليدي فعال است، افزود:‌ اين مهم در واحد كارگري شهرستان تويسركان تحقق پيدا كرده است.
پايان پيام

214- خودداری آموزش و پرورش از پرداخت حقوق معلمان رسمی :

به گزارش خبرگزارى فارس در تاریخ 23 مهر 87 : رئيس كميسيون آموزش و تحقيقات مجلس گفت: آموزش و پرورش در پرداخت برخى از حق‌الزحمه‌هاى معلمان رسمى مشكل دارد.
على عباسپور تهراني‌فرد در پاسخ به اين پرسش که تكليف افرادى كه در آزمون استخدامى آموزش و پرورش پذيرفته شدند اما احكام استخدام آن‌ها صادر نشده است، چه می شود, گفت: آموزش و پرورش بودجه‌اى براى به كارگيرى اين معلمان ندارد و به همين دليل از صدور احكام استخدام آن‌ها خوددارى مي‌كند.
وى ادامه داد: در حال حاضر آموزش و پرورش در پرداخت برخى از حق‌الزحمه‌هاى معلمان رسمى مانند حق‌التدريس‌ها و اضافه‌كاري‌ها مشكل دارد و در اين حالت نمي‌تواند استخدام جديدى داشته باشد.
عباسپور اظهار داشت: متأسفانه هنوز دولت لايحه‌اى براى حل كسرى بودجه وزارت آموزش و پرورش به مجلس تقديم نكرده است.

215- ادامه مبارزات کارگران غرب بافت و پرریس:

کارگران اخراجی کارخانه های فرش غرب و ریسندگی پرریس یک بار دیگر در مقابل اداره کار سنندج اجتماع کردند. کارگران خواستار دریافت دستمزدها و مطالبات معوقه خویش بودند. آنان پلاکاردهایی را با خود حمل می کردند که  روی آن ها نوشته شده بود. « ما گرسنه هستیم»، « بی عدالتی تا کی؟».  کارگران غرب بافت پس از 18 سال کار در سخت ترین شرایط کاری و تحمل وحشیانه ترین اشکال استثمار سرانجام  به حکم کارفرما از کارخانه اخراج شده اند. کارگران پرریس نیز هر کدام سال ها پیشینه کار و استثمار شدن دارند. این کارگران مدت ها است که علیه بیکارسازی ها و برای حصول مطالبات خود مبارزه می کنند. تحصن در کارخانه، اعتصاب، راه پیمایی و اشکال دیگر اعتراض همه و همه توسط آن ها صورت گرفته است. سرمایه داران و عمال دولتی سرمایه هر روز با وعده و وعید تلاش کرده اند تا فریاد خشم و عصیان آن ها را خاموش سازند. کارگران همچنان به مبارزه ادامه می دهند. آنان خواستار تضمین اشتغال و پرداخت فوری دستمزدهای خود هستند.

23 مهر 87                                                                                                                                                                              

216- درد دل های یک کارگر:

«.... تا چندی قبل قیمت لیموترش کیلویی 600 تومان بود اما الان 1500 تومان شده است. نمی دانم مغازه داران کنار خانه احمدی نژاد چرا این قدر ارزان فروش هستند و چرا قیمت های کنار خانه او اصلاً بالا و پایئن نمی رود!! مدت ها است که حقوق کارگر همان 200 هزار تومان باقی مانده است ولی قیمت ها تصاعدی و با سرعت برق بالا می روند. ما نمی دانیم در این مملکت کارگر چه جرمی کرده است؟ اصلاً آیا کارگر ارزش دارد؟ اصلاً آدم هست؟ در مصوبه جدید قانون کار سرمایه دار هر وقت بخواهد می تواند کارگر را بیرون بیندازد. مدام تبلیغ می کنند و می گویند برای كارگران سهام  عدالت وجود دارد. این درحالی است.كه دراقع ما را سر كار گذاشته اند. می گویند یك میلیون و پانصد هزار تومان  به ما می دهند ولی از طرف دیگر می گویند این پول نزد آن ها بماند.دوسال روی آن سرمایه گذاری كنند. ببینند سودش چقدر است. در صورتی كه ما كارگران این سهام را نمی خواهیم. ما می خواهیم همان طور كه به نماینده ها 100 میلیون وام می دهند به ما حداقل پنج میلیون وام بدهند. برای همه چیز باید پول بدهیم از گاز ونفتی كه اول انقلاب مجانی اعلام شده بود تاحتی نفس كشیدن باید پول بدهیم. الان برای تمام خانه ها در ارومیه عوارض نوسازی فرستادند.مگر این پول را از اول دریافت نكردید؟ الان فیش هایی برای تمام خانه های ارومیه فرستادند و می گویند هر كس هم این پول را نپردازد مشمول جریمه خواهد شد.البته جدای ازاین برای بردن زباله های شهرداری هم از ما پول می گیرند. شهردار این منطقه سه میلیون حقوق ماهیانه می گیرد.و كارمندان نزدیك آن ها بین دوتا دو و نیم میلیون حقوق می گیرند. خداشاهد است كه نیم ساعت هم سر كار نمی مانند وكار نمی كنند. بستگان من در شهرداری هستند و من این چیاول ها را از نزدیك دیده ام. آیا این پول من و شما نیست ؟چرا باید این اختلاف طبقاتی باشد. آیا این عدالت اجتماعی است؟ این آقا زاده ها و كسانی كه در چیاول ما نقش دارند.در راس همه آن ها احمدی نژاد قرار دارد .در چنین وضعیتی باید بگویم این مملكت  دیگرجای ماندن نیست..."

23 مهر 87

217- کشتار کارگران ساختمانی در اصفهان:

در طول ماه های اخیر سرمایه داران بخش ساختمان در شهر اصفهان بسیاری از بناهای جدید خود را با ریختن خون کارگران و قربانی ساختن جان بردگان مزدی به اتمام رسانده اند. آخرین حادثه در خیابان شیخ صدوق رخ داده است. کارگر 30 ساله ای که مشغول گودبرداری بوده است ناگهان زیر آوار دیوار بلند مماس با گود می ماند و زیر ده ها تن خاک مدفون می شود. خارج ساختن جسد کارگر از زیر آوار برای مدتی به درازا می کشد. وقتی کارگر را از زیر خاک خارج کردند استخوان جمجمه او بر روی سنگ های پیرامون پخش بود. این کارگر اهل شهر فلاورجان بوده است که برای فروش نیروی کار خویش راهی اصفهان شده بود. او همسر و یک کودک خردسال دارد. با مرگ وی این هر دو انسان نیز به برهوت گرسنگی و فقر و تن فروشی پرتاب شدند . احتمال ریزش دیوار آن قدر بالا بوده است که هیچ فرد عابری، هیچ آدم غیرمجبوری و هیچ کس که تیغ تیز گرسنگی او را دچار اجبار نساخته باشد به عبور از آن نقطه تن نمی داده است. اما این کارگر مجبور بود و سرمایه دار صاحب شرکت با سوء استفاده دژخیمانه از اجبار این کارگر او را در قتل گاه به تولید سود برای سرمایه مشغول ساخته بود. بنا به نقل خبرنگاران ساعاتی بعد که معاون شهرداری منطقه برای تماشای صحنه کشتار به آن جا آمد هیچ رغبتی به مشاهده وضع دیوار فروریخته، دلیل ریزش، چیزی به نام شرایط کار و طرح ضرورت لوازم ایمنی و دلیل نبود آن و نوع این مسائل نداشت. او با آمدن به آن جا هم وظیفه اداری و هم تکلیف شرعی خود را به اندازه کافی به جا آورده بود. از این هم مهم تر، ضرورت پاسداری از منافع کارفرمایان و دفاع از حریم قدس سرمایه به هیچ وجه جایی برای رغبت او به موضوعاتی که گفتیم باقی نمی گذاشت. کشتار کارگران ساختمانی در شهر اصفهان و همه شهرهای دیگر ایران امر رایج و همیشگی سرمایه داری ایران است. همین چندی پیش در خیابان میر درمنطقه 6 کارگری که به حکم سرمایه دار صاحب شرکت در طبقه ششم ساختمان کار می کرد ناگهان پایش لغزید و یک راست به چاه آسانسور سقوط کرد. نقطه ای که این کارگر در آن جا کار می کرد هیچ شانسی برای حفظ تعادل وجود نداشت. سرمایه دار شرکت هیچ وسائل ایمنی در اختیار کارگر قرار نداده بود و پرداخت یک ریال را هم برای حفظ جان کارگر امری غیر ضروری و بی معنی  می دانست. حادثه خیابان میر فقط چند وقتی پس از واقعه دلخراش خیابان سپهسالار رخ می داد. در این جا نیز کارگری که در طبقه هفتم به حکم کارفرما بدون داشتن هیچ وسائل ایمنی و در بدترین شرایط کاری استثمار می شد تعادل خود را از دست داد و از ارتفاع چند ده متری با سر به زمین سقوط کرد و در دم جان داد. خون این کارگر کف خیابان را رنگین ساخت.

23 مهر 87

218- اعتصاب پرسنل شرکت برق گیلان برای پرداخت حقوق عقب افتاده :  

به گزارشآژانس  ایران خبر درروز چهارشنبه 24 مهر87، پرسنل اداره ی برق گیلان، در اعتراض به عدم پرداخت 4 ماه حقوق عقب افتاده خود دست به تجمع اعتراضي زدند 

کارکنان این اداره از تیر ماه حقوق و مزایا نگرفته اند و در شرايط بسيار سختي روزگار مي گذرانند. 

يكي از كاركنان اين اداره به خبرنگار آژانس ايران خبر گفت: در طول سه سال گذشته هیچ گونه افزایش حقوقی برای کارکنان این شرکت در نظر گرفته نشده است. هيچ مزاياي اضافه اي دريافت نكرده ايم، نه عيدي و نه پاداش و نه بن و هيچ چيز ديگر، 4 ماه هم هست حتي يك ريال حقوق نگرفته ايم، آقايان بگويند ما در اين تورم چطور زندگي كنيم و خرج خانواده هايمان را بدهيم؟

کارکنان با اعتصاب خواستار پرداخت سریع حقوق و مزایا و توضیح برای تاخیر در پرداخت حقوق و دلایل آن شدند.

219- احضار فعال شرکت سندیکای شرکت واحد تهران و حومه به دادگاه :

به گزارش خبرگزاری ایلنا در تاریخ 24 مهر 87 آمده است : غلامرضا غلامحسینی عضو سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران به علت شرکت در اعتراضات صنفی سال 86 کارگران شرکت واحد در دادگاه تجدید نظر استان تهران تبرئه شد . نامبرده که در تابستان سال جاری پس از 82 روز بازداشت با قرار وثیقه 100 میلیونی از زندان آزاد شد، قرار است در دادگاه انقلاب اسلامی محاکمه شود.

220- بازهم اجتماع معلمان حق التدریسی در مقابل مجلس:

روز سه شنبه بیست و سوم ماه مهر بار دیگر شمار کثیری از معلمان که عموماً زن بودند در برابر مجلس سرمایه دست به اجتماع زدند. این معلمان 10 سال است که به صورت قراردادی کار می کنند. در ماه های تابستان و کل ایام تعطیل هیچ حقوقی نمی گیرند. از هیچ نوع تضمین شغلی برخوردار نیستند. به همه این معلمان در شروع کارشان وعده داده اند که به سرعت به استخدام درخواهند آمد. اما اکنون با گذشت 10 سال همچنان به صورت قراردادی و بدون هیچ نوع تضمین شغلی به کار خویش ادامه می دهند. شمار بسیار زیادی از همزنجیران این معلمان نه 10 سال که 30 سال است قراردادی  کارمی کنند و استثمارمی شوند. معلمان زن شب را در مقابل مجلس تحصن کرده اند. آنان تلاش دارند تا فریاد  اعتراض خود را هر چه بلندتر به گوش همه برسانند. ما از همه کارگران می خواهیم که به حمایت همزنجیران و همسرنوشتان معلم خویش برخیزند و به هر شکلی که می توانند به دولت سرمایه اعتراض کنند.

24 مهر 87

221- اعتراض کارگران به مصادره « بُن کارگری»

سرمایه داران ایران به مصداق مثل معروف « قاشق و چنگال هفت دست، شام وناهار هیچی» دستمزد ناچیز کارگران را تا آنجا که امکان داشته به اجزا تقسیم نموده  و برای هر قسمت نامی تعیین کرده اند. حق افرایش تولید، حق بهره وری، حق ایاب و ذهاب، حق مسکن، حق اولاد، حق خوارو بار و بسیاری حق های دیگر همه پشت سر هم ردیف شده اند تا پوششی  بر بی حقوقی مطلق و گرسنگی مرگبار کارگران باشند. « بُن کارگری» هم در شمار همین « حق» ها است و تازه خودِ این بُن هم دارای سلسله مراتب و اجزای اندرونی خاص خود است !! نام یکی از این اجزا « بُن کارگری ویژه ماه رمضان» است. سرمایه داران همه این تقسیمات را انجام می دهند تا همواره و در هر شرایطی که بخواهند و به هر بهانه ای که مصلحت ببینند بخش هایی از همان دستمزد ناچیز را هم قطع کنند و مصادره نمایند. نمونه این قطع کردن ها و مصادره نمودن ها کاری است که وزارت بازرگانی دولت سرمایه داری در مورد بُن کارگری ویژه ماه رمضان انجام داده است. هیچ کارگری این بُن را دریافت نکرده است و کارگران ضمن اعتراض خواستار پرداخت فوری آن هستند.

24 مهر 87

222- نرخ تورم كالا‌هاى مختلف در مهرماه:

 تورم 5/34 درصدى خوراكي‌ها و 7/29 درصدى گاز و برق:

به گزارش روزنامه اعتماد در تاریخ 24 مهر 87 : شاخص كل بهاى كالا‌ها و خدمات مصرفى در مردادماه سال جارى به 6/27 درصد رسيد كه از افزايش 8/1 درصدى نسبت به ماه قبل خود حكايت دارد. ‌براساس گزارش بانك مركزي، رشد شاخص كل بهاى كالا‌ها و خدمات مصرفى در تيرماه سال‌جارى نسبت به خردادماه 5/0 درصد و نسبت به سال قبل 1/26 درصد افزايش يافته است. براساس اين گزارش، رشد اين شاخص‌ها در پنج‌ماهه نخست امسال نسبت به دوره مشابه 9/25 درصد و در چهارماهه نخست امسال نسبت به سال 86 معادل 5/25 درصد رشد داشته است.
شاخص گروه‌هاى اصلى مانند خوراكي‌ها و آشاميدني‌ها 7/1 درصد، دخانيات 5/0 درصد، پوشاك و كفش 3/1 درصد، مسكن، آب، گاز، برق و ساير سوخت‌ها 1/2 درصد، اثاث و لوازم خانه 0/1 درصد، بهداشت و درمان 6/1 درصد، حمل و نقل 8/3 درصد، تفريح و امور فرهنگى 9/0 درصد، تحصيل 6/0 درصد، رستوران و هتل 4/1 درصد و كالا‌ها و خدمات متفرقه 6/1 درصد افزايش و شاخص ارتباطات 1/0 درصد كاهش يافته است. لا‌زم به ذكر است شاخص خوراكي‌ها و آشاميدني‌ها 5/34 درصد، دخانيات 0/13 درصد، پوشاك و كفش 90/21 درصد، مسكن، آب، گاز و برق7/29 درصد، اثاث منزل 5/28 درصد، بهداشت و درمان 24 درصد، حمل و نقل 8/19 درصد، تفريح و امور فرهنگى 5/9 درصد، تحصيل 6/13 درصد، رستوران و هتل 5/30 درصد و كالا‌ها و خدمات متفرقه 6/24 درصد رشد اما شاخص ارتباطات 6/0 درصد كاهش داشته است.
گفتنى است شاخص كل بهاى گروه‌هاى اختصاصى در گروه كالا‌ها در اين ماه نسبت به ماه قبل 2 درصد، خدمات 7/1 درصد و مسكن، آب، گاز و برق 1/2 درصد رشد داشته و همچنين اين شاخص‌ها نسبت به سال گذشته به ترتيب 4/28، 8/26 درصد و 7/29 درصد رشد داشته است. به گزارش موج، شاخص تورم خوراكي‌ها معادل 7/1 درصد بوده كه اين امر ناشى از افزايش 8/11 درصدى نرخ مرغ بوده و شاخص ساير اقلا‌م گروه‌ها مانند پرتقال 2/7 درصد، انواع نان 7/5 درصد، سيب درختى1/5 درصد، هلو 6/30 درصد، پنير پاستوريزه 7/7 درصد، كاهو 4/15 درصد، انواع خيار 7/5، رب گوجه‌فرنگى 4/1 درصد، گوشت تازه گاو يا گوساله بدون استخوان 6/1 درصد، انواع ماهى 2/3 درصد، كره پاستوريزه 2/6 درصد، انواع ماست 8/1 درصد، ماكارونى1/4 درصد و هندوانه 6/3 درصد رشد داشته است.
براساس اين گزارش، نرخ انواع برنج 5/3 درصد و ليموترش 8/18 درصد رشد داشته است. لا‌زم به ذكر است شاخص بهاى ارتباطات نسبت به ماه قبل 1/0 درصد و در مقايسه با سال گذشته 6/0 درصد كاهش داشته است

223- تعدادی از دستگيرشدگان اعتصاب بازار در زندان :

به گزارش فعالين حقوق بشر و دمکراسی در مهر 87 آمده است : گزارشات رسيده از بند الف - در زندان اصفهان حاکی است که تعداد زيادی از بازاريان و جوانانی که در جريان اعتصاب و اعتراضات اصناف وبازاريان اصفهان شرکت داشتند دستگير وبه اين بند منتقل شده اند.

در حال حاضر در تمامی سلولهای انفرادی اين بند بازاريان و جوانان دستگير شده در بازداشت بسر می برند. اين بند همانند بند 209 زندان اوين در کنترل بازجويان وزارت اطلاعات می باشد. زندانيان سياسی در اين بند تحت شکنجه های جسمی و روحی برای گرفتن اعترافات غير واقعی قرار می گيرند.

زندانيان سياسی که در سلولهای انفرادی اين بند زندانی هستند تا به حال هيچگونه ارتباطی باخانواده های خود نداشته اند و مراجعات مکرر خانواده های آنها برای اطلاع يافتن از وضعيت و شرايط عزيزانشان تا به حال بی نتيجه بود و با تهديد های مکرر بازجويان وزارت اطلاعات مواجه هستند.

از طرفی ديگر روز دوشنبه 22 مهر ماه يک زندانی بنام اميد خدايی 29 ساله جهت اجرای حکم اعدام به سلولهای انفرادی منتقل گرديد.

اميد خدايی در سن 23 سالگی به اتهام قتل دستگير و به زندان دستگرداصفهان منتقل گرديد او دربند آموزشی زندان اصفهان زندانی بودو روز دوشنبه برای اجرای حکم اعدام به سلولهای انفرادی منتقل گرديد. و صبح سه شنبه 23 مهر ماه در زندان دستگرد اصفهان به دار آويخته شد. هدف از اين اعدامها ايجاد فضای رعب و وحشت در جامعه است.

صدور احکام ضد بشری اعدام زندانيان سياسي،کودکان، سنکسار و اعدام های دست جمعی به دستور و تاييد شاهرودی رئيس قوه قضائيه رژيم صورت می گيرد. عليرغم اينکه ايران متعهد به اجرای معاهدات و کنوانسيون های بين المللی است ولی تا به حال شاهرودی تمامی اين معاهدات و کنوانسيونهای بين الملی را نقض نموده .

224 - ماليات مربوط به طبقه كارگر است.درحال حاضر مربوط به ساير اصناف نيست:

يكي از كارگران در همين رابطه به خبر نگار صداي كاوه ها گفت:اصلی ترين مشكل ما مالياتي است كه ماهانه از ما ميگيرند. اين درحالي است كه وقتي حقوقمان به خاطراضافه كاري به مقدار جزيي افزايش يابد. دولت به سرعت ماليات را هم بالا مي برد.به ازاي هر هزارتومان كار صد وشصت تومان براي بيمه و ماليات ازحقوقمان كسر ميكنند.

من ماهيانه صدو پنجاه تا صدوشصت هزارتومان بايد ماليات بدهم.وهميشه ميگويم دولت براي هواي كه در آن تنفس ميكنم از ما ماليات ميگيرد. واين ازانصاف به دور است .

درحال حاضروضعيت به گونه اي است كه ماليات مربوط به طبقه كارگر است.و مربوط به ساير اصناف نيست.ما چون قشر مستضعف هستيم پس ماليات هم مربوط به ما است!!!!!

اين كارگر زحمتكش در ادامه افزود: آيا اين عادلانه است كه سالانه 5 ميليون تومان حقوق دريافت ميكنم. و با يك شخص تاجركه سالانه بالاي 100 ميليون تومان حقوق دريافت ميكند.و 1 ميليون تومان بابت ماليات ميدهد .مالياتمان تقريبا يكي باشد.دولت بايد اين ماليات را از حقوق كارگر بردارد و بايد تجديد نظر شود.چون نميتوانيم اضافه كاري كنيم همين امر باعث كاهش راندمان در واحد توليدي مان ميگردد.زيرا در غير اين صورت چناچه حقوقمان بيشترگرديد.ماليات نيز به صورت تصاعدي بيشتر خواهدشد.

از طرف ديگر سال گذشته معاف از ماليات ساليانه دويست و بيست هزار تومان بود ولي امسال همان عددقبلي اعلام شده درحاليكه به نسبت افزايش حقوق بايد حدود ده هزارتومان نيز برمعاف از ماليات افزوده ميگرديد . ولي امسال چنين اقدامي صورت نگرفت.

225 - صدور حکم زندان تعلیقی برای یعقوب سلیمی :

دادگاه انقلاب دولت سرمایه داری آقای یعقوب سلیمی عضو هیئت مدیره سندیکای شرکت واحد را به 6 ماه حبس تعلیقی محکوم کرده است. یعقوب سلیمی یک سندیکالیست و ازجمله فعالان کارگری شرکت واحد است که در چهارچوب قوانین دولت سرمایه داری ایران خواستار برخی اصلاحات به نفع کارگران است. صدور حکم زندان برای وی به علت  همین فعالیت های سندیکالیستی صورت گرفته است. ما حکم زندان برای  یعقوب سلیمی یا هر فعال کارگری دیگر ولو فعالان سندیکالیست را محکوم می کنیم و خواستار الغای فوری آن هستیم.

24 مهر 87

226- كارخانه شيرپاستوريزه اروميه” باكمبود شير به عنوان مواد اوليه” روبرو است:

به نقل از سایت  " انجمن صدای کاوه ها " بنا به گزارشهاي دريافتي از اين و احد توليدي اين كارخانه با كمبود جدي شير به  عنوان ماده اوليه مواجه است.يكي از كارگران در پاسخ به اين سوال خبرنگار صداي كاوه ها كه آيا به لحاظ توليد اين واحدتوليدي بامشكلي مواجه است يانه؟اين چينن پاسخ داد:

مادر تامين ماده اوليه مشكل داريم.مشكل اصلي كارخانه شير پاستوريزه نداشتن شير به عنوان ماده اوليه است.وعلت اين امر برنامه ريزي غلط استاني است. واز همين رو دامپزشكي و جهاد دانشگاهي نيز نتوانستند عملكرد درستي داشته باشند. در واقع شيري كه دراستان وجود دارد,كيفيت لازم راندارد به همين خاطر ما شير را برگشت ميدهيم. تا حداقل استانداردها را داشته باشد.البته يك سري كارخانه هاي هستندكه ازاين شير نامرغوب استفاد ه ميكنند ولي به دليل اين كه اين كارخانه خصوصي است و يا به خاطر وجدان كاري كه و جود دارد از شير نامرغوب استفاده نميكند.ولي در مجموع مشكل ما شير با كيفيت است.

227- اعتراض رانندگان کامیون به فروش پایانه حمل کالا:

دولت سرمایه داری تنها پایانه حمل کالا در قزوین موسوم به پایانه « لیا» را در چهارچوب اجرای اصل خصوصی سازی به قیمت 9 میلیارد و 300 میلیون تومان به عده ای از سرمایه داران صاحب شرکت ها و مؤسسات حمل و نقل فروخته است. دولت در شرایطی به فروش این پایانه اقدام کرده که از ماه ها پیش موج مبارزه کارگران راننده کامیون علیه وخامت بیش از پیش شرایط کار و معیشت خود زیر فشار سودجویی ها و تشدید استثمار برنامه ریزی شده مؤسسات حمل و نقل در چند شهر کشور به راه افتاده است. کارگران حمل و نقل قزوین به دنبال وقوع این معامله ضمن ارسال نامه ای برای احمدی نژاد مراتب اعتراض خود را نسبت به این اقدام دولت سرمایه ابرازکرده اند. آنان در بخشی از نامه خویش به ویژه بر این نکته نأکید کرده اند که کل پایانه « لیا» محصول کار و زحمت و استثمار سال های طولانی آنان است وفقط آنانند که حق دارند این مؤسسه را کنترل و اداره کنند. کارگران خواستار ابطال فوری قرارداد فروش و دخالت نافذ خود در اداره پایانه شده اند.

24 مهر 87

228- عدم دریافت حقوق 200 کارگر شرکت چینی رویال در استان سمنان : 

به گزارش ایلنا در تاریخ 25 مهر آمده است : حسین طاهرزاده دبیر اجرایی خانه کارگر استان سمنان اعلام کرد: 200 کارگر شرکت چینی رویال مدت 3 ماه است که حقوق دریافت نکرده اند. همچنین عیدی و پاداش سال 86 نیز به کارگران پرداخت نشده است.

229- نرخ تورم كالا‌هاى مختلف در مردادماه: تورم 5/34 درصدى خوراكي‌ها و 7/29 درصدى گاز و برق :


به گزارش سایت " آسمان نیوز " و به نقل از روزنامه اعتماد در تاریخ 26 مهر 87 آمده است : شاخص كل بهاى كالا‌ها و خدمات مصرفى در مردادماه سال جارى به 6/27 درصد رسيد كه از افزايش 8/1 درصدى نسبت به ماه قبل خود حكايت دارد. ‌براساس گزارش بانك مركزي، رشد شاخص كل بهاى كالا‌ها و خدمات مصرفى در تيرماه سال‌جارى نسبت به خردادماه 5/0 درصد و نسبت به سال قبل 1/26 درصد افزايش يافته است. براساس اين گزارش، رشد اين شاخص‌ها در پنج‌ماهه نخست امسال نسبت به دوره مشابه 9/25 درصد و در چهارماهه نخست امسال نسبت به سال 86 معادل 5/25 درصد رشد داشته است.

شاخص گروه‌هاى اصلى مانند خوراكي‌ها و آشاميدني‌ها 7/1 درصد، دخانيات 5/0 درصد، پوشاك و كفش 3/1 درصد، مسكن، آب، گاز، برق و ساير سوخت‌ها 1/2 درصد، اثاث و لوازم خانه 0/1 درصد، بهداشت و درمان 6/1 درصد، حمل و نقل 8/3 درصد، تفريح و امور فرهنگى 9/0 درصد، تحصيل 6/0 درصد، رستوران و هتل 4/1 درصد و كالا‌ها و خدمات متفرقه 6/1 درصد افزايش و شاخص ارتباطات 1/0 درصد كاهش يافته است. لا‌زم به ذكر است شاخص خوراكي‌ها و آشاميدني‌ها 5/34 درصد، دخانيات 0/13 درصد، پوشاك و كفش 9/21 درصد، مسكن، آب، گاز و برق7/29 درصد، اثاث منزل 5/28 درصد، بهداشت و درمان 24 درصد، حمل و نقل 8/19 درصد، تفريح و امور فرهنگى 5/9 درصد، تحصيل 6/13 درصد، رستوران و هتل 5/30 درصد و كالا‌ها و خدمات متفرقه6/24 درصد رشد اما شاخص ارتباطات 6/0 درصد كاهش داشته است.

گفتنى است شاخص كل بهاى گروه‌هاى اختصاصى در گروه كالا‌ها در اين ماه نسبت به ماه قبل 2 درصد، خدمات 7/1 درصد و مسكن، آب، گاز و برق 1/2 درصد رشد داشته و همچنين اين شاخص‌ها نسبت به سال گذشته به ترتيب 4/28، 8/26 درصد و 7/29 درصد رشد داشته است. به گزارش موج، شاخص تورم خوراكي‌ها معادل 7/1 درصد بوده كه اين امر ناشى از افزايش 80/11 درصدى نرخ مرغ بوده و شاخص ساير اقلا‌م گروه‌ها مانند پرتقال 2/7 درصد، انواع نان 7/5 درصد، سيب درختى1/5 درصد، هلو 6/30 درصد، پنير پاستوريزه 7/7 درصد، كاهو 4/15 درصد، انواع خيار 7/5، رب گوجه‌فرنگى 4/1 درصد، گوشت تازه گاو يا گوساله بدون استخوان 6/1 درصد، انواع ماهى 2/3 درصد، كره پاستوريزه 2/6 درصد، انواع ماست 8/1 درصد، ماكارونى1/4 درصد و هندوانه 6/3 درصد رشد داشته است.
براساس اين گزارش، نرخ انواع برنج 5/3 درصد و ليموترش 8/18 درصد رشد داشته است. لا‌زم به ذكر است شاخص بهاى ارتباطات نسبت به ماه قبل 1/0 درصد و در مقايسه با سال گذشته 6/0 درصد كاهش داشته است

 

230 - کارگری جان خود را در حین کار از دست داد :

به  گزارش سایت ایسکانیوز در تاریخ 26 مهر 87 آمده است :  به علت خاکبرداری غیر اصولی از دیواره ای که جنس خاک آن دستی و نزدیک به فضای سبز حاشیه خیابان بود یک کارگر بر اثر ریزش آوار در یک ساختمان نیمه تمام جان خود را از دست داد .

231- نامه محمود صالحی

کارگران و فعالان کارگری متشکل در فدراسيون جهانی حمل و نقل !

آقای راندال هاوارد

رییس فدراسیون جهانی کارگران حمل و نقل

از کارگران و فعالين کارگري "آی.تی.اف" به خاطر اعلام یک هفته همبستگی با کارگران ایران بسیار تشکر می‌کنم

طبقه کارگر جهان در سراسر دنیا با مصائب و مشکلات بیشماری علی الخصوص در طول این بحران بزرگ و گسترده اقتصادی مواجه شده اند که همه آنان به اتحاد و حمایت از همدیگر نیازمندند، با این حال ما کارگران ایران با مشکلات بیشتری مواجه شده چون از حقوق اساسی کارگری از قبیل آزادی تشکل محروم شده‌ایم. بنابراین همبستگی طبقاتي کارگران جهان با کارگران ایران اهمیت بسیاری برای ما دارد و من اميدوار هستم که اين حمایت و همبستگي طبقاتي ادامه داشته باشد.

ما کارگران ایران علی رغم محرومیتمان از حقوق اصلی کارگری در تلاش و مبارزه روزانه در راستای بهبود موقعیت کار و اجتماعی خود هستیم. هر چند در این مبارزه ما درحال رودرویی با سبعیت و پرداخت بهای سنگینی هستیم، اما ما به مبارزه خویش ادامه داده تا هنگامیکه به اهدافمان از جمله دستیابی به حق تشکل نائل می شویم. همبستگی و پشتیبانی کارگران جهان، ما را در این مبارزه و در جهت تحقق خواست و مطالباتمان یاری خواهد داد. 

اجازه بدهید از این فرصت استفاده کرده و از فدراسيون و سایر کارگراني که برای آزادی من از زندان، کمپین‌هایی را سازمان داده‌اند و همچنین از کوشش های بی نهایت با ارزش شما جهت رهائی منصور اسانلو، رئیس سندیکای شرکت اتوبوس رانی تهران، مراتب قدردانی و تشکرم را بعمل آورم. 

ارادتمند  

محمود صالحی

26 مهر 1387  -  18. Oct.2008

232- نامه وکلای سنديکای شرکت واحد به سخنگوی قوه قضائيه دراعتراض به نقض حقوق اسالو:
معاون محترم و سخنگوی قوه قضائيه
جناب آقای جمشيدی
احتراما"
آقای منصور اسالو به خاطر فعاليت در سنديکای شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه در تاريخ 1384/10/1دستگير و روانه زندان می شود . نحوه دستگيری ، نگهداری و بازجوئی وی که مغاير با آيين دادرسی کيفری و حقوق شهروندی بود ، طی لوايحی به مقامات قضايی اعلام گرديد. آقای اسالو پس از سپری کردن حدود 8 ماه بدون محاکمه و بصورت بازداشت موقت ، در تاريخ ١٨/٥/١٣٨٥ به قيد وثيقه آزاد و در تاريخ138512/25در شعبه ١٤ دادگاه انقلاب بصورت غير علنی و به اتهام تبليغ عليه نظام و اقدام عليه امنيت ملی به موجب مواد ٥٠٠ و ٦١٠ قانون مجازات اسلامی به ٥ سال حبس محکوم می گردد ، در جلسه دادگاه ، مراتب نقض قانون و انحراف دادگاه را آشکار نموديم . متاسفانه در رای صادره ، دفاعيات وکلای متهم مورد توجه قرار نگرفت و دادگاه ، آقای اسالو را به تحمل ٥ سال حبس تعزيری محکوم نمود .
با وجود اينکه دادگاه بر حسب آئين دادرسی ، مکلف به ابلاغ رای و ارائه نسخه ای از آن به وکلا بود ، دادنامه به وکلا تحويل داده نشد و صرف رويت رای به منزله ابلاغ ، تلقی گرديد . موارد تخلف مدير شعبه به هيئت نظارت و پيگيری حقوق شهروندی و مدير کل محترم دادگستری استان تهران گزارش گرديد و در اين خصوص پيگيری ادامه ًَدارد . برای احقاق حقوق موکل جهت اعمال ماده ١٨ تلاش نموديم متاسفانه تقاضای اعمال ماده ١٨ به خاطر در اختيار نداشتن رای مرحله بدوی ، مقدور نگرديد و از اين جهت نيز حق دفاع متهم تضييع گرديد ولی سير نقض حقوق آقای اسالو محدود به اين موارد نمی باشد . مشاراليه در شرايطی که در انتظار اعلام رای تجديد نظر بود ، در روز 1386/4/19هنگاميکه با اتوبوس عازم محل سکونت خود بود به بهانه ( همراه داشتن) اعلاميه های شرکت واحد مبنی بر تقاضای تمکين مدير عامل شرکت واحد به تعهدات خود در قبال کارکنان شرکت واحد دستگير و مورد ضرب و شتم بازداشت کنندگان خود قرار گرفت .
تقاضای اسالو مبنی بر شکايت از مامورين مذکور و اعزام به پزشک قانونی هرگز جامه عمل نپوشيد .در طول مدت حبس ، مشکلات و تشريفات مربوط به صدور مجوز ملاقات با وکلا ، عملا" به مانعی برای ملاقات با وی تبديل شده است بطوريکه در طول ١٦ ماه حبس مشاراليه ، فقط ٢ بار امکان ملاقات با وکلا فراهم شده است و از زمانيکه وی به بازداشتگاه رجائی شهر منتقل شده است ، دشواری های ملاقات با وی دو چندان شده و عملا" تا به امروز هيچ ملاقاتی بين وکلای آقای اسالو در زندان رجائی شهر صورت نگرفته است و اين در شرايطی است که آقای اسالو به علت ناراحتی قلبی و عمل چشم ، نيازمند مراقبت های پزشکی و اعزام بموقع وی به مراکز درمانی می باشد .حسب اظهار مادر آقای اسالو ، در تاريخ ٣١/٦/١٣٨٧ موفق به ملاقات با وی شده است ، جای بخيه های چشم به خاطر تاخير در اعزام به بيمارستان عفونت کرده ، ناراحتی قلبی آقای اسالو به لحاظ عدم اعزام وی به مراکز درمانی شدت گرفته ، چشم ايشان به خاطر عدم دسترسی بموقع پزشک آسيب ديده و فضای آلوده زندان سلامتی وی را به خطر انداخته است . از طرف ديگر در رفتار با وی مقررات قانون اساسی ، آيين دادرسی وحقوق شهروندی معطوف به احترام به شان و منزلت انسان و ممنوعيت هتک حرمت و کرامت زندانی رعايت نشده است .
با عنايت به مراتب فوق و در اجرای تکاليف حرفه ای خود به پشتوانه قانون اساسی ، قوانين جزائي، آيين دادرسی کيفری و حقوق شهروندی و آزادی های مشروع و با عنايت به اينکه مقامات و مسئولين نظام جمهوری اسلامی ايران بسط عدالت و دفاع از حريم آزادی ها و احترام به شان و منزلت انسان را در بيانات و اظهارات خود مورد تاکيد قرار داده اند ، که نمونه بارز آن سخنان رياست محترم جمهوری اسلامی ايران در سازمان ملل متحدمی باشد .
تقاضا دارد ترتيبی اتخاذگردد که موارد نقض حقوق وی مورد بررسی و رسيدگی قرار گرفته ، امکان دسترسی وی به مراکز درمانی حسب مقررات فراهم شده ، بازگشت مجدد وی به زندان اوين مورد توجه قرار گيرد و همانند زندانيان ديگر از مرخصی مقرر در آيين نامه سازمان زندان ها برخوردار گردد ، همچنين مستدعی است دستور فرمائيد در چهار چوب ظرفيت های قانونی عدالت قضايی با رعايت حرمت انسانی در خصوص موکل به اجرا گذاشته شود .
يوسف مولايی ، پرويز خورشيد

233- نگرانی جمهوری اسلامی از اعتصاب و اعتراض بازاریان:

به نوشته سایت " آسمان نیوز " در تاریخ 26 مهر 87 آمده است : نايب رئيس مجلس گفت: اصناف و بازاريان بايد با هوشياري بيش از پيش مراقب دسيسه هاي سيلي خورده های انقلاب باشند.

به گزارش واحد مرکزي خبر، حجت الاسلام محمدحسن ابوترابي فرد در جلسه علني امروز مجلس گفت: بازار و اصناف به عنوان يکي از ارکان کليدي جامعه ديني و نظام اسلامي هميشه نقش بارزي ايفا کرده است و يکي از پايگاه هاي قدرتمند دفاع از روحانيت، مرجعيت ديني و حوزه هاي علميه بوده و هستند.

وی افزود: نقش تعيين کننده اصناف و بازاريان در پيروزي و شکل گيري نظام اسلامي بر کسي پوشيده نيست و اکنون با وجود مشکلات اقتصادي و فشار استکبار و نظام سلطه، بيشترين همراهي را با نظام اسلامي و کمترين هزينه را دارند.

وي تأکيد کرد: دولت بايد اصناف و بازاريان را مشاوران امين، لايق و تواناي خود بداند و از ديدگاه هاي دلسوزانة آنان در اداره امور اقتصادي کشور به طور وافي استفاده کند و اجازه ندهد مطالبات صنفي و اظهار نظرهاي مشفقانه دستاويز دشمنان ملت قرار گيرد.

نايب رئيس مجلس اضافه کرد: بازار نيز در اين باره بايد از درايت و هوش بيش از پيش بهره مند باشد و با موضوع به دقت برخورد کند. اصناف و بازاريان بايد با هوشياري بيش از پيش مراقب دسيسه هاي سيلي خورده های انقلاب باشند

234- حوادث کارگری ، تازه کار بودن یا عدم آموزش کافی :

طبق گزارش رسیده آژانس ايران خبر 26 مهر                       صبح امروز    8:05یکی از کارگران قسمت کنترل تکمیل که تازه کاربوده و آموزش های لازم را ندیده است (تازه کار بودن به دلیل اخراج کارگران با سابقه و استفاده از نیروهای تازه کار بخاطر دریافت حقوق کم) درهنگام کار، بدون توقف کامل دستگاه٬ دست خود را جهت رفع نقص و خارج کردن اشیاء ولوازمی از بین غلطک ها داخل دستگاه می برد،که دستش دربین غلطک ها گیر کرده ودچار سانحه می شود.  

اين كارگر بعد از اين حادثه به بيمارستان انتقال يافت و تاكنون ، گزارش دقیقی از وضعیت وی در دسترس نیست.

235- كارخانه شير پاستوريزه با كمبود شير روبرو است :

منبع : انجمن صداي كاوه

كارخانه شيرپاستوريزه اروميه” باكمبود شير به عنوان مواد اوليه” روبرو است

بنا به گزارشهاي دريافتي از اين و احد توليدي اين كارخانه با كمبود جدي شير به عنوان ماده اوليه مواجه است.يكي از كارگران در پاسخ به اين سوال خبرنگار صداي كاوه ها كه آيا به لحاظ توليد اين واحدتوليدي بامشكلي مواجه است يانه؟اين چينن پاسخ داد: ما در تامين ماده اوليه مشكل داريم.مشكل اصلي كارخانه شير پاستوريزه نداشتن شير به عنوان ماده اوليه است.وعلت اين امر برنامه ريزي غلط استاني است. واز همين رو دامپزشكي و جهاد دانشگاهي نيز نتوانستند عملكرد درستي داشته باشند. در واقع شيري كه دراستان وجود دارد,كيفيت لازم راندارد به همين خاطر ما شير را برگشت ميدهيم. تا حداقل استانداردها را داشته باشد.البته يك سري كارخانه هاي هستندكه ازاين شير نامرغوب استفاد ه ميكنند ولي به دليل اين كه اين كارخانه خصوصي است و يا به خاطر وجدان كاري كه و جود دارد از شير نامرغوب استفاده نميكند.ولي در مجموع مشكل ما شير با كيفيت است.

236- مصدوم شدن یک کارگر در ایران خودرو:

یکی از کارگران ایران خودرو  که در قسمت کنترل تکمیل کار می کرد هنگام کار دچار سانحه شد و دستش لای چرخ  ماشین گیر کرد. این کارگر در زمره بردگان مزدی ارزان بهایی است که اخیراً به دنبال اخراج شمار فراوان کارگران پیمانکاری کارخانه با نازل ترین میزان دستمزد مشغول کار شده است. او برای شروع کار خود هیچ نوع آموزشی ندیده است، زیرا در مسلک و مرام سرمایه داران ایران پرداخت یک ریال برای آموزش های مربوط به ایمنی جان کارگران عین اسراف و تبذیر و کفران نعمت است. بدترین کفران نعمت ها در رساله شرعی و عرفی این جماعت آن است که انسان حق سودآوری هر چه عظیم تر سرمایه را درست رعایت نکند و در تضمین سودحداکثر سرمایه ها به هر شکل و عنوانی کوتاهی کند. کارگر مصدوم به بیمارستان منتقل شده است. در باره وسعت و شدت آسیب دیدگی او هیچ خبری نرسیده است.

26 مهر 87 

237- اعتصاب کارگران برق گیلان:

کارگران برق استان گیلان حدود 4 ماه است که هیچ دستمزدی دریافت نکرده اند. در این 4 ماه هیچ ریالی زیر هیچ کدام از عناوین و اصطلاحات رایج سرمایه داران ایران به طور مثال پاداش، مزایای شغلی، حق تولید و مانند این ها که همگی بر روی هم اگر پرداخت شوند همان دستمزد نازل کارگر را تشکیل می دهند به هیچ کارگری پرداخت نشده است. « عیدی» سال پیش هم به آنان داده نشده است. کارگران برق گیلان در چنین وضعی زیر فشار گرسنگی خود و زنان و فرزندانشان چرخ کار را از چرخش بازداشته و دست به اعتصاب زده اند. آنان در اجتماع روز چهارشنبه 24 مهر 87 به صورت دسته جمعی فریاد می زدند که پس از چهار ماه کار بدون هیچ دستمزد چگونه زندگی کنیم؟ از کجا نان افراد خانواده خود را تهیه کنیم؟ الان چند ماه است که هیچ صاحب مغازه ای به ما هیچ ریالی نسیه نمی دهد. به هر کدام از فروشگاه ها یک دنیا بدهکاریم. همه طلبکاران ما را تهدید به دادگاه و زندان و شلاق و جریمه و مجازات می کنند. این چه زندگی خفت باری است که بر ما تحمیل شده است؟ کارگران ضمن تشریح وضعیت فاجعه بار زندگی خود و اعتراض به صاحبان سرمایه، بر ضرورت مبارزه برای دستیابی به مطالبات خود تأکید کردند. آنان اعلام کردند که تا گرفتن دستمزدهای معوقه به اعتصاب ادامه خواهند داد.

26 مهر 87

238- افزايش شديد واردات کالا به ايران :

به گزارش بی بی سی در تاریخ 27 مهر 87 ؛ گمرک ايران گزارش داده که واردات کالا در شش ماه اول سال جاری خورشيدی به مرز 30 ميليارد دلار رسيده که نسبت به مدت مشابه سال قبل حدود نه ميليارد دلار افزايش نشان می دهد.
در شش ماه اول سال گذشته ميزان واردات بيشتر از 21 ميليارد دلار و ميزان صادرات غير نفتی نيز هفت ميليارد دلار بود.
بر اساس گزارش گمرک، صادرات غير نفتی نيز نسبت به سال گذشته افزايش يافته و به حدود نه ميليارد و 600 ميليون دلار رسيده است.
گزارش نيمه اول سال نشان می دهد که تجارت خارجی ايران بدون صادرات نفت، در شش ماه اول سال جاری با کسری 20 ميليارد دلاری رو به رو بوده است.
امارات متحده عربی بزرگترين شريک تجاری ايران در شش ماه اول سال بوده و اين کشور هم در صادرات کالا به ايران و هم در واردات کالا از اين کشور در صدر فهرست شرکای تجاری ايران قرار داشته است.
بر اساس اين گزارش کشورهای امارات متحده عربي، چين، عراق، هند، کره جنوبی مهمترين مشتريان کالاهای صادراتی ايران بوده اند.
در همين مدت بيشترين کالاهای وارداتی نيز به ترتيب از کشورهای امارات متحده عربي، آلمان، چين، سوئيس و کره جنوبی وارد ايران شده است.
صادرات و واردات

بخشی از سهم کالاهای غير نفتی را محصولات نفتی تشکيل می دهد چنانکه مهمترين کالايی که در بخش صادرات غير نفتی ثبت شده و بيشترين سهم را در ميان کالاهای صادراتی دارد، پروپان مايع شده است که ارزش آن 638 ميليون دلار بوده و نزديک به هفت درصد ارزش کل صادرات را تشکيل می دهد.
علاوه بر پروپان، متانول، بوتان مايع شده و اتيلن نيز از جمله محصولات نفتی است که در صدر فهرست کالاهای غير نفتی صادراتی ايران در شش ماه اول قرار دارد.
پسته مهمترين کالای غيرنفتی است که سهم آن در صادرات کالاهای نفتی 370 ميليون دلار است و در ميان فهرست کالاهای صادراتی نيز پسته در رديف پنجم قرار دارد.
پيش بينی می شود که ميزان صادرات پسته به دليل خشکسالی شديد سال جاری و سرمازدگی اوايل بهار در نيمه دوم سال به شدت کاهش يابد.
بر اساس گزارش گمرک ايران، در شش ماه اول سال، بنزين مهمترين کالای وارداتی ايران بوده است و در اين مدت 2 ميليارد و 532 ميليون دلار بنزين از خارج وارد شده است.
بعد از اين ماده سوختي، شمش آهن و فولاد مهمترين کالای وارداتی ايران در اين دوره بوده و بعد از آن روغن های سبک، دانه ذرت، قطعات خودرو و گندم مهمترين کالاهای وارداتی اين کشور در شش ماه اول سال بوده است.
در شش ماه اول سال بيشتر از 36 هزار دستگاه خودروی سواری خارجی به ارزش 654 ميليون دلار وارد ايران شده که نسبت به مدت مشابه سال گذشته تقريبا دو برابر شده است.
در چند سال اخير با افزايش درآمد نفتی ايران، واردات کالا به شدت افزايش يافته و از 22 ميليارد و 300 ميليون دلار در سال 1381 به بيشتر از 48 ميليارد دلار در سال 1386 رسيده است.
کارشناسان می گويند که اگر روند واردات به شکل فعلی ادامه پيدا کند، واردات ايران در پايان سال به 60 ميليارد دلار خواهد رسيد.

239- قتل بر سر آب در ابهر و سکوت مسوولان
*مردم جان خود را بر سر آب از دست می دهند و مسوولان عذرخواهی که هيچ، حتی از اطلاع رسانی دريغ می ورزند :

به گزارش سایت روشنگری در تاریخ27 مهر 87 آمده است : مسؤولان استان چه پاسخی در قبال اين فاجعه‌ی انسانی دارند؟
امروز کودکان و مردان و زنان روستای خوشنام و امثال آن مي‌گويند: " آوردن نفت بر سر سفره‌های ما پيشکش، ما نمي‌خواهيم نفت را بر سر سفره‌های ما بياوريد، ما آبی را مي‌خواهيم که حيوانات و پرندگان نيز حق دارند که از آن بنوشند."

*رحمت‌اله بيگدلی
يک. بعد از اطلاع‌رسانی در باره‌ی ماجرای اسفبار داغ‌گذاری بر بدن سه کودک در يکی از مراکز تحت پوشش بهزيستی استان زنجان که موجب جريحه‌دار شدن احساسات عمومی شد، بنا به دلايلی قصد نداشتم که به برخی از اخبار تأسف‌ باری که به دست ما مي‌رسد بپردازم و به همين دليل از پوشش خبری زندانی شدن يک دختر فرزند شبانه‌روزی بهزيستی در آذربايجان‌شرقی که توسط خبرنگار ما در تبريز ارسال شده بود، خودداری کردم. تا اين‌که احضاريه‌ای از دادگاه به دست اين‌جانب رسيد که حاکی از شکايت مديرکل سابق بهزيستی استان زنجان از بنده بود و مرا به تاريخ 17/7/87 به دادگاه فرا خوانده است، آن هم با ادعای نشر اکاذيب؛ آن هم اکاذيبی که منجر به برکناری مديرکل سابق و اقدامات مسؤولان بهزيستی کشور به منظور نصب دوربين‌های مداربسته در مراکز نگهداری کودکان بهزيستی در سراسر کشور شد! البته حرف‌های نگفتنی بسياری در خصوص بهزيستی استان زنجان و شيوه‌ی نامطلوب پيگيری اين ماجرای تأسف ‌بار توسط مسؤولان بهزيستی کشور مطرح است که شايد به بخشی از آن‌ها در آينده‌ای نزديک بپردازم. البته اين‌جانب سه بار قبل از تشرف به مکه‌ی مکرمه در مردادماه سال‌جاری با تلفن همراه آقای فقيه، رئيس سازمان بهزيستی کشور تماس گرفتم تا برخی از حقايق را به اطلاع ايشان برسانم، ولی با کمال تأسف آقای فقيه حاضر به شنيدن اين حقايق نشد و تلفن همراه خود را به همراهان خود داد. شايان ذکر است که اين‌جانب قريب يک‌ ساعت فيلم از گزارشی که در خصوص ماجراهای روی داده در مراکز تحت پوشش بهزيستی زنجان روی داده است تهيه کرده‌ام و يک نسخه از آن را به دنبال درخواست اداره‌ی کل اطلاعات استان زنجان به آنان داده‌ام.
دو. در خبر ارسالی از تبريز آمده بود که "مديرکل بهزيستی آذربايجان‌شرقی با طرح شکايتی عليه يکی از دختران بي‌سرپرست و تحت پوشش شبانه روزی بهزيستي، وی را روانه‌ی زندان کرده است"! در ادامه‌ی خبر آمده بود: "خانم مريم سيدمردانی از فرزندان محجبه، پاک و تلاشگر و مسؤوليت‌ پذير بهزيستی تبريز بوده که اخيراً به‌طور مستقل زندگی مي‌کرده و به‌دليل فشار ناشی از مشکلات مالی و عدم توان تأمين مايحتاج ضروری زندگی و اجاره‌ی منزل به اداره‌ی کل بهزيستی آذربايجان ‌شرقی مراجعه مي‌کند و با جواب منفی مسؤولان روبرو مي‌شود. علي‌رغم التماس‌های فراوان وی هيچ کمکی به او نمي‌شود و به دستور [...] از اداره‌ی کل بيرون رانده مي‌شود. در ادامه متأسفانه به جای دستگيری و حمايت از اين بانوی رنجديده از وی تحت عنوان پرخاشگری به مدير کل بهزيستی طرح شکايت و در نهايت از ابتدای ماه مبارک رمضان روانه‌ی زندان تبريز مي‌شود"! البته بروز پرخاشگری از سوی کسانی که در چنين وضعيتی به سر مي‌برند امری طبيعی است و انتظار مي‌رود کسانی که در اين‌گونه نهادها از مردم استمداد مي‌کنند که با حمايت خويش در ماه مهمانی خداوند، زمينه‌ی آزادی زندانيان را فراهم آورند، خود به زندانی کردن فرزند خود مبادرت نورزند. جالب اين‌که در گزارش خبرنگار ما آمده است: "مددکار زندان تبريز برای آزادی اين دختر بي‌پناه، چندين بار با مسؤولان بهزيستی آذربايجان‌شرقی تماس گرفته است، اما گوش شنوايی نبوده است تا اين فرزند مهر بهزيستی را از زندان آزاد کند"!
سه. خبر سوم در باره‌ی حادثه‌ی اسفناکی است که در روستای خوشنام شهرستان ابهر روی داده است. در اين حادثه‌ی دردناک که به علت فقدان آب در اين روستا و سفر اهالی آن به روستای هم‌جوار با تراکتور به منظور استفاده از آب روی داده، يک مادر و دختر او که نامزد بوده و قرار بوده است بعد از ماه رمضان عروسی کند درگذشته و دختری ديگر حافظه‌ی خود را از دست داده و از ناحيه‌ی لگن و پا و دست به شدت مصدوم شده است و مرد جوان ديگری که تازه ازدواج کرده به شدت از ناحيه‌ی لگن و پا و دست و صورت آسيب ديده است. همچنين 4 نفر ديگر در اين حادثه مجروح شده‌اند. اين حادثه در در ماه مبارک رمضان و آن هم در طلب آب روی داده است.
امروزه به دليل تأثيرات بسيار عميق اقتصادي، اجتماعى و فرهنگى مهاجرت روستاييان به شهرها، دولت‌ها سياست‌ها و برنامه‌های گسترده‌اى را به كار مي‌گيرند كه مانع اين مهاجرت‌ها شوند. البته سال‌هاست که در کشور ما نيز تلاش بر اين است که از سيل مهاجرت روستاييان به شهرها با اتخاذ برخی از سياست‌ها جلوگيری شود. اما متأسفانه نه تنها اين برنامه‌ها محقق نشده، بلکه سيل خروشان مهاجرت روز به روز بيشتر شده است. يکی از مهم‌ترين علل افزايش مهاجرت‌های روستاييان، فقدان نگاه عادلانه در توزيع فرصت‌ها و امكانات است. اين فقدان نگاه عادلانه موجب مي‌شود که امکانات ابتدا به پايتخت و سپس به مراكز استان‌ها و در نهايت اندکی هم به مراكز شهرستان‌ها اختصاص يابد و چيزى دندان‌گير نصيب ديگر شهرها و روستاها نشود. به دليل همين توزيع نامتناسب فرصت‌ها و امکانات، شهرهاى بزرگ‌تر هر روز بيشتر از گذشته گسترش ناموزون و نامتناسب مي‌يابند و جمعيت مهاجر بيشتری را به خود جذب ‌مي‌کنند. اين روند نامطلوب موجب مي‌شود که شهرهاى كوچك‌تر و بالاخص روستاها به علت فقدان امکانات و فرو رفتن در فقر و فلاکت، روز به روز به نابودى نزديك‌تر ‌شوند. يکی از مهم‌ترين علل بروز چنين وضعيتی اين است که مديران در شهرهاى كوچك‌تر به دليل وامدارى به افراد و برخی جريانات سياسى و مشغول شدن به بازي‌هاى سياسي، توان انجام وظايف قانونى خود را ندارند، و گرنه مگر مي‌شود كه پس از گذشت حدود سى سال از انقلابی به نام اسلام و به منظور برقراری حکومت عدل علي، هنوز برادران و خواهران محروم و مظلوم ما در برخی از روستاهای استان زنجان که بعضاً فاصله‌ای کمتر از 200 کيلومتر با پايتخت دارند از آب آشاميدنی و بهداشتی محروم باشند و براى تهيه‌ى آب مجبور شوند که با تراكتور به روستاى ديگری عزيمت کنند و در نتيجه چندين نفر به علت سقوط تراکتور به دره جان خود را از دست بدهند و چند نفر ديگر مصدوم و مجروح بشوند. آری در شهرستان ابهر كه نداى نمونه بودن مديران آن از هر سوى به آسمان بلند است، حدود يك‌ماه پيش تعدادى از روستاييان محروم براى شست‌وشوى لباس و انجام تکاليف شرعى و بهداشتی خود مجبور مي‌شوند که دسته‌جمعى سوار تراكتور شوند و با طى مسافتى در روستاى هم‌جوار به دنبال آب باشند! در نتيجه به هنگام برگشت آنان به روستاى خود، تراكتور كه وسيله‌ى مناسبى براى حمل مسافر نيست به دليل سنگينى بار و خرابى راه واژگون مي‌شود و تعدادى از روستاييان را به كام مرگ مي‌فرستد و تعدادی ديگر از آنان را روانه‌ى بيمارستان مي‌كند. اينک اين حادثه‌ی ناگوار در استان زنجان و شهرستان ابهر و در نزديکی پايتخت، روی داده است و خانواده‌هايی را داغدار و احساسات عمومی را جريحه‌دار کرده است.
حال آيا مسؤولان استان زنجان و شهرستان ابهر پاسخی برای خانواده‌های داغدار و مردمی که احساساتشان جريحه‌دار شده است، پاسخی دارند؟
اين‌جانب بارها در سخنراني‌ها و در کلاس‌های درس دانشگاه، اين بخش از نامه‌ی علی(ع) به عثمان‌بن‌حنيف انصاری فرماندار خويش در بصره را برای مردم و دانشجويان خوانده‌ام که مي‌فرمايد: "اگر بخواهم مي‌توانم به عسل مصفا و مغز اين گندم و جامه‌های ابريشم راه يابم، ولی هيهات که هوای نفس بر من چيره شود، و حرصم مرا به گزينش خوراک‌های لذيذ بکشاند در حالی که شايد در حجاز يا يمامه کسی باشد که به يافتن نان قرصی اميد ندارد و هرگز مزه‌ی سيری را نچشيده باشد و يا چگونه شب با شکم انباشته از غذا سر بر بالين نهم و در اطراف من شکم‌هايی گرسنه و جگرهايی سوزان باشند."
از پيامبر اكرم(ص) روايت است، كه مردم در سه چيز؛ "آب، گياه و آتش" شريكند. ابوداود روايت كرده است كه مردى از پيامبر(ص) پرسيد: چه چيز است كه منع از آن روا نيست؟ فرمود: آب. باز پرسيد: ديگر چه چيز است؟ فرمود: گياه. سپس پرسيد: ديگر چه چيز است؟ فرمود: نمك. ابوداود پس از نقل اين قبيل اخبار توضيح مى دهدكه مقصود از آتش در اين گونه روايات كه مردم در آن شريكند، وسيله‌ی آتش است كه آن عبارت از نفت و هيزم و امثال آن است؛ بدين معنى كه ذكر آتش و گياه و آب موضوعيّت ندارد، و مراد آن است كه آب، گياه و وسايل آتش و نظاير آن كه بر اثر فعاليّت كسى به وجود نيامده و خداوند آن مواهب را به خلق ارزانى داشته، حقّ تمام مردم است و به فردى معيّن اختصاص ندارد.
اما امروز با کمال تأسف در جمهوری اسلامي، برخی از روستاييان محروم و برادران و خواهران مسلمان ما در چند کيلومتری ما جان خويش را بر سر آب از دست مي‌دهند و مسؤولان استان از عذرخواهی که پيش‌کش، حتی از اظهار تأسفی و اطلاع‌رسانی در اين زمينه دريغ مي‌ورزند!
در مباحث تاريخ تمدن مي‌خوانيم كه معمولاً تمدن‌ها و آبادي‌ها در کنار رودها و جاهای پر آب به وجود آمده است. حال چگونه انتظار داريم که آبادى خوشنام شهرستان ابهر كه در آن مردمانى سخت‌كوش، بي‌ادعا و قانع زندگى مي‌كنند بتوانند آبادى خود را با چنين وضعيتی حفظ كنند و چگونه انتظار داريم كه ما به نام جمهوری اسلامی از آنان بخواهيم که قصد مهاجرت نکنند و همچنان در روستای خويش بمانند؟!.
اخيراً يکی از خبرنگاران ما که براى بررسى اين حادثه‌ی تأسف‌بار به روستای خوشنام رفته بود، در گزارش خود آورده است: ,مردم روستای خوشنام که مردمی متدين هستند، مي‌گويند، ما بعضاً به علت فقدان آب، مدت‌ها نمي‌توانيم وظايف و تکاليف شرعى خود را به جا آوريم و منتظر مي‌مانيم تا شايد وسيله و يا امكانى فراهم آيد تا با حضور در روستاهاى هم‌جوار بتوانيم تکاليف شرعى خود را به جا آوريم. ای مسؤولان استان و ای مديران کشور، والله در مقابل چنين حوادثی از جمله درگذشت و مصدوميت اين برادران و خواهران مظلوم در خوشنام ابهر مسؤوليد و بايد پاسخگوی عملکرد خود در روزی که پست و مقام و ثروت و قدرت نفعی به حال شما نخواهد داشت باشيد.
اگر فردای قيامت از شما بپرسند كه اين روستاييان مظلوم به كدامين گناه كشته شدند، چه پاسخی خواهيد داشت؟ امروز کودکان و مردان و زنان روستای خوشنام و امثال آن مي‌گويند: "از طلا گشتن پشيمان گشته‌ايم/ مرحمت فرموده ما را مس کنيد" آوردن نفت بر سر سفره‌های ما پيشکش، ما نمي‌خواهيم نفت را بر سر سفره‌های ما بياوريد، ما آبی را مي‌خواهيم که حيوانات و پرندگان نيز حق دارند که از آن بنوشند.
مسؤولان ما باور کنند که حق امثال مردم متدين روستای خوشنام، بر گردن دولت جمهوری اسلامی کم‌تر از مردم ونزوئلا نيست و بايد همانند آنان از مواهب دولت عدالت‌محور و مهرورز برخوردار باشند.
آيا مراجع عظام تقليد و علمای اسلام و ائمه‌ی جمعه و جماعات دفاعی از اين مردم مظلوم و متدين که برای انجام تکاليف شرعی خود به دنبال آب بوده و جان خويش را از دست داده‌اند، خواهند کرد؟
آيا مسؤولان استان زنجان، پاسخی برای افکار عمومی در قبال اين حادثه‌ی اسفناک دارند؟
اگر مسؤولان شهرستان ابهر با ارسال چند تانکر آب، مشکل آب اين روستا را حل مي‌کردند، قطعاً چنين حادثه‌ی دردناکی روی نمي‌داد. اميدواريم که اين فاجعه موجب شود که فکری برای حل دائمی مشکل اين روستا و روستاهای مشابه شود.
حال اگر ما فرياد برآريم و بر اين حادثه مرثيه بخوانيم، باز هم بايد از طرف آنان متهم به سياه‌نمايي، و يا از سوی استاندار محترم زنجان، رمی به غرض‌ورزي، حسادت و دشمنی با نظام و انقلاب شويم که چشم ديدن فعاليت‌های موفق دولت را نداريم؟!

ای کاش مسؤولان استان به جای تلاش در جهت ايجاد انواع و اقسام تضييقات برای مطبوعات روشنگر، اندکی هم به چاره‌انديشی برای حل اين‌گونه مشکلات مردم بپردازند.
*عضو هيأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی زنجان

240- قيمت نان در قم گران شد :
به گزارش خبرگزاری مهردر تاریخ 27 مهر 87 آمده است : فرماندار قم از افزايش قيمت نان در سطح استان قم خبر داد. علی نيکان قمی گفت: با توجه به اينکه مزد کارگران در کشور افزايش يافته است از اين رو نانوايی ها قادر به پرداخت اين مزد نبوده و از اين رو کيفيت نان در قم پايين است.
وی افزود: اگر کارگران به اندازه حق قانونی خود مزد دريافت کنند در پخت نان نيز دقت کافی کرده و کيفيت نان ها بهبود می يابد.
نيکان قمی آرد مناسب را نيز در اين زمينه موثر عنوان کرد و اظهار داشت: کيفت آرد نيز در پخت نان با کيفيت تاثير بسزايی دارد که بايد استان در تهيه اين آرد نيز تلاش کند.

فرماندار قم گفت: هم اکنون اطلاعيه نرخ جديد قيمت نان تهيه شده است و به زودی اعلام می شود و نان با اين قيمت های جديد عرضه خواهد شد.
وی در خصوص تعيين قيمت های جديد گفت: قيمت ها کارشناسی شده و به تعزيرات اعلام گرديده است که تعزيرات آرد ونان آن را اعلام خواهد کرد.
نيکان قمی با بيان اينکه با افزايش قيمت نان ديگر نان بی کيفت نبايد در قم پخته شود اظهارداشت: بازرسان به صورت مستمر به واحدهای نانوايی سرکشی می کنند و در صورت هر گونه تخلف و يا ارائه نان بدون کيفيت به مشتريان با نانوايی متخلف برخورد خواهند کرد.
نيکان قمی افزود: مردم نيز در اين زمينه بازرسان را ياری کرده و در صورت مشاهده هر گونه تخلف آن موضوع را گزارش دهند.
در حال حاضر 700 نانوايی در سطح شهر قم فعاليت می کنند که مردم اکثر مناطق از عدم کيفيت نان در قم گلايه دارند.

241- اطلاعیه درمورد حذف قید «منطقه تهران» ازنام کمیته هماهنگی برای ایجاد تشکل کارگری :

در پی بحران درونی کمیته هماهنگی برای ایجاد تشکل کارگری، ما به عنوان فعالان ضدسرمایه داری این کمیته فعالیت مستقل خود را تحت نام « کمیته هماهنگی برای ایجاد تشکل کارگری (منطقه تهران)» آغاز کردیم.

 علت قید «منطقه تهران» در این نام آن بود که اگر کسانی از اعضای سابق این کمیته در منطقه ای بخواهند مستقل از ما تحت نام «کمیته هماهنگی برای ایجاد تشکل کارگری» فعالیت کنند، حق شان برای استفاده از این نام رعایت شده و محفوظ مانده باشد. اکنون و با گذشت بیش از 8 ماه از زمان اعلام فعالیت مستقل ما، به نظر می رسد که این امر منتفی است و ما دیگرضرورتی برای ادامه ذکر این قید در نام خود نمی بینیم. علت دیگری که حذف «منطقه تهران» را از نام کمیته ضروری می سازد حضور اعضایی از مناطق دیگر علاوه بر منطقه تهران در میان فعالان کمیته است. به این دلایل، ما حذف قید «منطقه تهران» را از نام خود اعلام می کنیم و براساس تصمیم جلسه اعضا در تاریخ 26/7/87  از این پس فعالیت خود را تحت نام « کمیته هماهنگی برای ایجاد تشکل کارگری» ادامه می دهیم. بدین وسیله از اشخاص اعم از حقیقی و حقوقی تقاضا می کنیم هر جا که به هر مناسبت نامی از ما می برند و یا مطالب ما را منتشر می کنند برای جلوگیری از هرگونه تداخل اسمی، از نام کامل ما استفاده کنند.
کمیته هماهنگی برای ایجاد تشکل کارگری
27 مهر 87

242- انجمن حمايت از کودکان:10 درصدموارد گزارش شده از آزار کودکان در سال جاری آزار جنسی است :
به گزارش خبرگزاری ايسنا در تاریخ 27 مهر 87 آمده است :مديرعامل انجمن حمايت از حقوق كودكان، با ارائه به گزارش شش ماهه سال جارى واحد مددكارى اين انجمن، گفت: در نيمه نخست امسال، 80 مورد كودك آزارى به اين انجمن گزارش شده كه 45 درصد اين موارد آزار جسمي، 55 درصد عاطفي، 36 درصد غفلت و 10 درصد نيز شامل آزارهاى جنسى بوده است.
فرشيد يزدانى در گفت‌وگو ضمن بيان اين مطلب، افزود: 45 درصد آزاردهندگان پدر، 20 درصد مادر، 14 درصد نامادري، 20 درصد ناپدرى و مابقى همسايه‌هاى اين كودكان بوده‌اند.
خانوداه كودكان آزارديده با آسيب‌هايى چون اعتياد، طلاق، فقر، بيماري، طرد شدن از طرف اقوام و اجتماع روبرو بودند
به گفته وي، آمارها حاكى از آن است كه بيشتر آزارها در خانواده و توسط والدين بالاخص پدر آن‌ها صورت گرفته است كه اين امر خود موجب تضعيف اعتماد به نفس، به وجود نيامدن مهارت‌هاى اصلى فكر كردن و فقدان رشد اجتماعى در كودكان مي‌شود.
مديرعامل انجمن حمايت از حقوق كودكان، با اشاره به اين كه اغلب خانواده‌هاى اين كودكان با مساله اعتياد، طلاق، اختلاف شديد خانوادگي، فقر، فوت يكى از والدين كودكان و يا معلوليت و بيمارى آن‌ها روبرو هستند، اظهار كرد: كيفيت روابط درونى و ميزان استحكام خانواده اين كودكان، متزلزل و آن‌ها از خانواده‌هاى شلوغ و طرد شده از طرف اقوام و اجتماع بوده‌اند.

وى ادامه داد: 60 درصد آزارديدگان دختر و 40 درصد مابقى پسر بودند.
مديرعامل انجمن حمايت از حقوق كودكان، در مورد اقدامات مددكارى انجمن در راستاى حمايت از حقوق كودكان و كاهش، كنترل و پيشگيرى از كودك آزارى خاطر نشان كرد: تشكيل پرونده و اطلاعات براى واحد حقوقى و مشاوران انجمن و ترتيب دادن 60 جلسه مشاوره توسط مشاوران و روانشناسان انجمن از جمله كارهاى صورت گرفته طى شش ماه اخير بوده است، به طورى كه طى اين مدت،10 مورد بازديد از منزل در راستاى شناسايى بهتر مشكلات و 32 مورد مساعدت حقوقى در ابعاد خانوادگي، اجتماعى و غيره به واحد مددكارى ارجاع داده شده است.
وى ادامه داد: همچنين براى حل برخى از مشكلات اين كودكان از ساير سازمان‌هاى دولتى و غيردولتى نيز كمك گرفته شده است.
حدود 200 مورد كودك آزارى طى يك سال گذشته به مددكارى انجمن حمايت از كودكان ارجاع داده شده است
به گزارش ايسنا، گزارش سالانه واحد مددكارى انجمن حمايت از حقوق كودكان، نيز حاكيست، در يك‌سال اخير حدود 200 مورد كودك آزارى به مددكارى انجمن ارجاع شده كه تك تك اين موارد نشان دهنده خشونت، بي‌مهرى و مورد غفلت قرار گرفتن كودكان است.
بر اساس اين گزارش، حدود 48 درصد اين كودكان مورد آزار جسمي، 49 درصد آزار عاطفي، 13 درصد آزار جنسي، 20 درصد بهره‌كشى اقتصادى و 12 درصد مورد آزار آموزشى قرار گرفته‌اند. هر چند در برخى موارد نيز انواع كودك آزارى با هم همپوشانى دارند و دو يا چند مورد كودك آزارى توامان صورت گرفته است.
بر اسا همين گزارش، با وجود اين كه كودك آزارى مخصوصا از نوع جنسى و جسمى آن، از لحاظ قانونى جرم محسوب مي‌شود، ‌اما عملا اين مسايل با وجود تاييديه پزشكى قانونى و قابل رويت بودن، همچنان رخ مي‌دهد.
گزارش سالانه واحد مددكارى انجمن حمايت از حقوق كودكان اذعان دارد: معمولا 41 درصد آزاردهندگان كودك را پدران، 28 درصد مادران، هفت درصد نامادري، شش درصد همسايه، چهار درصد اقوام و به همين ميزان غريبه‌ها، سه درصد كادر آموزشى و به همين ميزان كادر بيمارستان، دو درصد ناپدرى و به همين ميزان كادر زندان تشكيل داده است.
بررسى وضعيت خانوادگى كودكان ارجاع داده شده در سال گذشته به واحد مددكارى انجمن حمايت از حقوق كودكان نشان مي‌دهد، در خانواده 30 درصد كودكان، تجربه اعتياد و مصرف مواد مخدر عنوان وجود دارد. همچنين در خانواده 40 درصد آن‌ها اختلافات شديد خانوادگي، 40 درصد فقر، 31 درصد تجربه طلاق و جدايى و 9 درصد فوت والدين و در برخى موارد چندين عامل مشترك، مشاهده مي‌شود.
بايد افزود: علاوه بر متغييرهاى فقر، اختلافات شديد والدين، طلاق و فوت، وجود عواملى چون جمعيت زياد، استرس‌هاى خاص چون بيماري‌هاى رواني، اخلاقى و غيره در خانواده اين كودكان نشان دهنده، ساختار نابهنجار خانواده‌هاى اين كودكان بوده است.
طبق آمار سال گذشته، ميانگين سنى كودكان آزارديده، 10 تا 12 سال و توزيع جنسيتى آن‌ها تقريبا مساوى بوده است، به طورى كه 48 درصد پسران و 52 درصد دختران مورد آزار قرار گرفته‌اند.
به گزارش ايسنا، مددكارى انجمن حمايت از حقوق كودكان، جهت بررسى و پيگيرى اين موارد اقداماتى را انجام داده است، به طورى كه تقريبا 80 مورد در دفتر انجمن بررسى وضعيت شده‌اند و بنا به ارزيابى و ضرورت تشخيص و مشاوره مددكارى از متخصصان جهت مشاوره، روانشناسي، روانپزشكي، وكلا و غيره استفاده شده است.
بر پايه گزارش مددكارى انجمن حمايت از حقوق كودكان، از آنجا كه اكثر كودكان مورد آزار نياز به مساعدت‌هاى حقوقى دارند، در زمينه حضانت، بدسرپرستى و بي‌سرپرستي، آزار جنسي، جسمى و غيره، تقريبا 40 مورد از موارد كودك آزارى با بررسى تمامى ابعاد و جوانب خانوادگى و اجتماعى و غيره توسط مددكار به واحد حقوقى ارجاع شده است.
بر پايه اين گزارش و با استناد به آمارهاى عنوان شده كه بيشترين آزارها در خانه و خانواده اتفاق مي‌افتد، بايد برنامه‌هايى جهت حمايت از خانواده‌هايى كه در وضعيت‌هاى دشوار و با آسيب‌هاى متعددى روبرو هستند، اجرا شود. لازمه اين كار سرمايه‌گذارى در اين بخش و بالا بردن خدمات رفاه اجتماعى چون آموزش مهارت‌هاى فرزندپرورى و روش‌هاى مفيد تربيتى در جهت كاهش و پيشگيرى از كودك آزارى مي‌تواند، مفيد واقع شود.
بر اساس گزارش انجمن حمايت از حقوق كودكان، در مدارس و ساير محيط‌هاى آموزشى نيز موارد كودك‌آزارى اطلاع داده شده است كه مي‌طلبد مديران، آموزگاران و معلمان از راهبردهاى آموزشى عارى از خشونت استفاده كنند و در اين زمينه برنامه‌هاى درسى و تدريس حقوق كودك و آموزش مهارت‌هاى زندگى نيز مي‌تواند در مدارس مثمر ثمر باشد. از سوى ديگر آگاهى والدين و كودكان از حقوق كودك، حساس‌سازى نهادهاى مختلف در جامعه نيز به نوعى در تغيير فرهنگ خشونت موثر است.

243- جمعي از ساكنين خيابان 17 شهريور قديم طي نامه‌اي سرگشاده به شهردار زنجان اعلام کردند:

با این دهن کجی، عوارض نمی‌دهیم!

پس از گذشت قریب به دو دهه، در مرمت و بازسازي اين خيابان اقدامي نشده است

به نوشته سایا " انجمن صدای کاوه ها " جمعي از ساكنين، اهالي و كسبه خيابان شهيد بسطاميان (خيابان 17 شهريور قديم) طي نامه‌اي سرگشاده به شهردار زنجان خواستار مرمت و بازسازي اين خيابان و سه كوچه  آن هم پس از قریب به هجده سال، شدند. به گزارش خبرنگار ما، جمعي از ساكنين خيابان شهيد بسطاميان در این نامه با تأکید بر ارسال نامه‌های متعدد و حضور در شهرداری مناطق یک و مرکز شهر، و اعلام این مطلب که هم اكنون اين خيابان يكي از مكان‌هاي اصلي و پرتردد شهر است که اداره کل پست ، مسجد دستغیب و دانشگاه علمی کاربردی را در خود جای داده است، و از چندين سال قبل، يعني از افتتاح خيابان 17 شهريور جديد، از هر نظر مورد بي‌توجهي واقع گردیده، نسبت به عدم نصب تابلوهای راهنمایی و سرعت‌گیر، و نیز بی‌توجهی نسبت به روسازی معابر و خیابان كه اکنون جدول‌هاي آن فرسوده و متلاشي شده و پياده‌روهاي مخروبه‌ی آن فكر شهرنشيني و شهروند بودن را از اهالي و كسبه‌ی ساكن در آن زدوده، اعتراض کرده و اذعان داشتند: هنوز که هنوز است، ضمن تحمل بازپرداخت ماليات و عوارض شهري، از خدمات دولتي روستايي بهره مي‌بریم. در اين نامه آمده است: حفاري‌هاي متعدد شركت‌هاي گاز، آب، برق و تلفن مزيد بر علت شده و مشكلات را افزون‌تر و شكل اين خيابان را كاملاً مخروبه ترو روستايي‌تر كرده است. ساكنين اين محل تا كنون بارها و بارها با مراجعه به شهرداری و شنیدن پاسخهایی از این قبيل که فعلاً بودجه و اعتباري نداريم و يا انشاء الله اقدام خواهد شد، با وعده‌هاي بي‌عمل، ما را سردوانده‌اند......

244- بسياری از کارخانجات با 25 درصد ظرفيت خود کار مي‌کنند/با کاهش بهای نفت درآمد ارزی کشور 54 ميليارد دلار کاهش مي‌يابد:

به گزارش سایت آفتاب در تاریخ 28 مهر 87 آمده است : رئيس کل بانک مرکزی پيش بينی کرد با تداوم روند کاهشی قيمت نفت تا پايان سال جاري، درآمد ارزی کشور 54 ميليارد دلار کاهش مي‌يابد.

به گزارش سرويس اقتصاد و صنعت آفتاب، به نقل از مهر، محمود بهمنی امروز در دومين همايش خدمات بانکی و صادرات در تهران مسئله صادرات را يکی از مهمترين مسائل کشورهای جهان سوم و ايران بر شمرد و گفت: ,برای حل اين مسئله بايد صادرات غير نفتی را روز به روز افزايش داده و تنها وابسته
به صادرات نفت نباشيم,.
رئيس کل بانک مرکزی با بيان اينکه بايد نفت را يک ثروت و نه منبعی برای درآمد کشور بدانيم و ثروت بايد تبديل به ثروت شود نه اينکه هزينه شود، تصريح کرد: ,درآمدهای نفتی بايد در بخش زيربنای اقتصادی مورد استفاده قرار گيرد و نبايد برای مسائل جاری هزينه شود,.
وی با طرح اين پرسش که با بحران اخير آمريکا که دامن آن به اروپا و ساير کشورهای جهان کشيده شده است چه مشکلاتی برای کشورهای وابسته به درآمد نفتی ايجاد خواهد شد، تصريح کرد: ,در ماههای اخير قيمت نفت به 70 دلار کاهش يافته و اين کاهش قيمت تمام تصميمات اقتصادی کشورهايی که بودجه آنها وابسته به نفت است را تحت تاثير قرار مي‌دهد,.
بهمنی ادامه روند فعلی قيمت نفت تا پايان سال جاری را باعث عدم تحقق 54 ميليارد دلار درآمد کشور از اين محل دانست و تنها راه نجات کشور را صادرات غير نفتی با تنوع توليد کالاهای صادراتی عنوان و تاکيد کرد: ,در اين راستا دولت، وزارت اقتصاد، بانک مرکزی و ساير نهادها وظايفی دارند که بايد انجام دهند,.
بهمنی با تاکيد بر توجه به امنيت سرمايه‌گذاری و جذب سرمايه خارجی در کشور‌، موضوع ارائه اطلاعات مشتريان توسط بانکها به سازمان امور مالياتی را شايعه عنوان کرد و افزود: ,اين اطلاعات در تمام دنيا محرمانه است، زيرا سرمايه بسيار ظريف و حسابگر است,.

بهمنی از اختصاص 7 درصد منابع 150 هزار ميليارد تومانی سيستم بانکی به بخش صادرات توسط بانک مرکزی خبر داد و اظهار داشت: ,در اجرای طرحهای جديد بايد بتوانيم در آينده درآمدهای نفتی را پيش بينی کنيم,.
وی بر پيگيری مجدد لايحه افزايش سرمايه بانکها برای کمک به بخش صادرات و توليد کنندگان توسط فعالان بخش صادرات تاکيد کرد و اظهار داشت: ,تبديل منابعی از حساب ذخيره ارزی به سرمايه بانکها مصرف ارز تلقی نمي‌شود زيرا اين امر مي‌تواند باعث اتمام پروژه هاي‌نيمه‌کاره و تامين مالی آنها شود,.
رئيس کل بانک مرکزی تاکيد کرد: ,بايد برای کمک به صادرات و توليد، سرمايه در گردش واحدهای توليدی را تامين کنيم، اين در حالی است که بايد حداقل مشکل از نظر افزايش تورم را داشته باشيم,.
وی با تاکيد بر بازپرداخت 90 هزار ميليارد ريال از بدهی دولت به بانکها، گفت: ,پس از اين کار اختصاص 6 هزار ميليارد ريال خط اعتباری به صادر کنندگان امکان پذير خواهد شد و در مرحله بعد شرکتهای تحت پوشش بانکها واگذار می شوند تا بانکها تنها به امور بانکداری بپردازند,.
بهمنی با اشاره به احتمال تورم‌زا بودن تزريق 60 هزار ميليارد ريال به بانکهای کشور خاطر نشان کرد: ,اين ميزان اعتبار ظرف يک سال از بانکها بازپس گرفته مي‌شود تا پايه پولی و تورم افزايش نيابد,.
وی با بيان اينکه هم اکنون بسياری از کارخانجات توليدی با حدود 25 درصد ظرفيت خود کار مي‌کنند، گفت: ,اين کارخانجات اگر به 40 درصد از ظرفيت توليدی دست يابند سود آور مي‌شوند؛ بنابراين بايد به آنها برای رسيدن به اين سطح کمک کرد,.
رئيس کل بانک مرکزی با تاکيد بر اينکه مسائل مذکور ارتباط با قفلهای خزانه بانک مرکزی ندارد به اقدامات دولتها در کشورهای مختلف اشاره کرد و افزود: ,در برخی مواقع بايد بين بد و بدتر‌، بد را انتخاب کرد,.
وی به رشد پايين صادرات غير نفتی کشور در شش ماهه ابتدای امسال اشاره و بيان کرد: ,هم‌اکنون امنيت سرمايه‌گذاری در کشور در سطح مطلوبی است ولی بايد اين رقم باز هم ارتقا داده شود,.
بهمنی همچنين بر لزوم حمايت بانکها و صندوق ضمانت صادرات از بخش صادرات غير نفتی کشور تاکيد کرد و افزود: ,به منظور جلوگيری از خروج سپرده‌های بانکی بايد از کاهش ارزش پول افراد در سيستم بانکی جلوگيری کرد و قدرت خريد آنها را ثابت نگه داشت,.

245- افزايش شديد واردات کالا به ايران :
به نوشته سایت " آسمان نیوز " در تاریخ 28 مهر 87 ، آمده است : گمرک ايران گزارش داده که واردات کالا در شش ماه اول سال جاری خورشيدی به مرز 30 ميليارد دلار رسيده که نسبت به مدت مشابه سال قبل حدود نه ميليارد دلار افزايش نشان می دهد.
در شش ماه اول سال گذشته ميزان واردات بيشتر از 21 ميليارد دلار و ميزان صادرات غير نفتی نيز هفت ميليارد دلار بود.
بر اساس گزارش گمرک، صادرات غير نفتی نيز نسبت به سال گذشته افزايش يافته و به حدود نه ميليارد و 600 ميليون دلار رسيده است.
گزارش نيمه اول سال نشان می دهد که تجارت خارجی ايران بدون صادرات نفت، در شش ماه اول سال جاری با کسری 20 ميليارد دلاری رو به رو بوده است.
امارات متحده عربی بزرگترين شريک تجاری ايران در شش ماه اول سال بوده و اين کشور هم در صادرات کالا به ايران و هم در واردات کالا از اين کشور در صدر فهرست شرکای تجاری ايران قرار داشته است.
بر اساس اين گزارش کشورهای امارات متحده عربي، چين، عراق، هند، کره جنوبی مهمترين مشتريان کالاهای صادراتی ايران بوده اند.
در همين مدت بيشترين کالاهای وارداتی نيز به ترتيب از کشورهای امارات متحده عربي، آلمان، چين، سوئيس و کره جنوبی وارد ايران شده است.
صادرات و واردات

بخشی از سهم کالاهای غير نفتی را محصولات نفتی تشکيل می دهد چنانکه مهمترين کالايی که در بخش صادرات غير نفتی ثبت شده و بيشترين سهم را در ميان کالاهای صادراتی دارد، پروپان مايع شده است که ارزش آن 638 ميليون دلار بوده و نزديک به هفت درصد ارزش کل صادرات را تشکيل می دهد.
علاوه بر پروپان، متانول، بوتان مايع شده و اتيلن نيز از جمله محصولات نفتی است که در صدر فهرست کالاهای غير نفتی صادراتی ايران در شش ماه اول قرار دارد.
پسته مهمترين کالای غيرنفتی است که سهم آن در صادرات کالاهای نفتی 370 ميليون دلار است و در ميان فهرست کالاهای صادراتی نيز پسته در رديف پنجم قرار دارد.
پيش بينی می شود که ميزان صادرات پسته به دليل خشکسالی شديد سال جاری و سرمازدگی اوايل بهار در نيمه دوم سال به شدت کاهش يابد.
بر اساس گزارش گمرک ايران، در شش ماه اول سال، بنزين مهمترين کالای وارداتی ايران بوده است و در اين مدت 2 ميليارد و 532 ميليون دلار بنزين از خارج وارد شده است.
بعد از اين ماده سوختي، شمش آهن و فولاد مهمترين کالای وارداتی ايران در اين دوره بوده و بعد از آن روغن های سبک، دانه ذرت، قطعات خودرو و گندم مهمترين کالاهای وارداتی اين کشور در شش ماه اول سال بوده است.
در شش ماه اول سال بيشتر از 36 هزار دستگاه خودروی سواری خارجی به ارزش 654 ميليون دلار وارد ايران شده که نسبت به مدت مشابه سال گذشته تقريبا دو برابر شده است.
در چند سال اخير با افزايش درآمد نفتی ايران، واردات کالا به شدت افزايش يافته و از 22 ميليارد و 300 ميليون دلار در سال 1381 به بيشتر از 48 ميليارد دلار در سال 1386 رسيده است.
کارشناسان می گويند که اگر روند واردات به شکل فعلی ادامه پيدا کند، واردات ايران در پايان سال به 60 ميليارد دلار خواهد رسيد.

246- قيمت نان در قم گران شد :
به گزارش خبرگزاری مهرو به نقل از سایت " آسمان نیوز " در تاریخ 28 مهر 87 آمده است :فرماندار قم از افزايش قيمت نان در سطح استان قم خبر داد. علی نيکان قمی گفت: با توجه به اينکه مزد کارگران در کشور افزايش يافته است از اين رو نانوايی ها قادر به پرداخت اين مزد نبوده و از اين رو کيفيت نان در قم پايين است.
وی افزود: اگر کارگران به اندازه حق قانونی خود مزد دريافت کنند در پخت نان نيز دقت کافی کرده و کيفيت نان ها بهبود می يابد.
نيکان قمی آرد مناسب را نيز در اين زمينه موثر عنوان کرد و اظهار داشت: کيفت آرد نيز در پخت نان با کيفيت تاثير بسزايی دارد که بايد استان در تهيه اين آرد نيز تلاش کند.
فرماندار قم گفت: هم اکنون اطلاعيه نرخ جديد قيمت نان تهيه شده است و به زودی اعلام می شود و نان با اين قيمت های جديد عرضه خواهد شد.
وی در خصوص تعيين قيمت های جديد گفت: قيمت ها کارشناسی شده و به تعزيرات اعلام گرديده است که تعزيرات آرد ونان آن را اعلام خواهد کرد.
نيکان قمی با بيان اينکه با افزايش قيمت نان ديگر نان بی کيفت نبايد در قم پخته شود اظهارداشت: بازرسان به صورت مستمر به واحدهای نانوايی سرکشی می کنند و در صورت هر گونه تخلف و يا ارائه نان بدون کيفيت به مشتريان با نانوايی متخلف برخورد خواهند کرد.
نيکان قمی افزود: مردم نيز در اين زمينه بازرسان را ياری کرده و در صورت مشاهده هر گونه تخلف آن موضوع را گزارش دهند.

247- رشد 55 درصدی سرمایه گذاری خصوصی در بخش مسکن :

به گزارش روزنامه سرمایه در تاریخ یکشنبه 28 مهر 87 آمده است :  سکینه صارمی: میزان سرمایه گذاری واقعی انجام شده توسط بخش خصوصی طی سه ماهه ابتدای امسال در بخش مسکن با 55درصد رشد نسبت به سال گذشته روبه رو شد.در سه ماهه ابتدای امسال سرمایه گذاری انجام شده به قیمت جاری در بخش مسکن با 78 هزار و 263 میلیارد ریال نسبت به مدت مشابه سال گذشته بیش از 1/85درصد رشد یافت که با کسر تورم 30 درصدی به رشد واقعی 55 درصد دست یافت. ... مجموع سرمایه گذاری انجام شده توسط بخش خصوصی در ساختمان های جدید مناطق شهری طی برنامه سوم توسعه به 223 هزار و 761 میلیارد ریال رسید.
براساس آمار موجود می توان نتیجه گرفت این میزان سرمایه گذاری در طول پنج ساله برنامه سوم توسعه حدود 100درصد رشد داشته است.و اما مجموع سرمایه گذاری صورت گرفته توسط بخش خصوصی از ابتدای برنامه چهارم توسعه تا پایان سه ماهه ابتدای سال 87 به 500 هزار و 218 میلیارد ریال رسید.
سرمایه گذاری انجام شده در سال 84 با 1/13 درصد رشد نسبت به سال 83 به 103 هزار و 171 میلیارد ریال رسید. همچنین در سال 85 نیز 113 هزار و 570 میلیارد ریال سرمایه گذاری توسط بخش خصوصی در ساختمان های جدید شهری انجام شد که نسبت به سال قبل از آن1/10 درصد رشد نشان می دهد و اما میزان سرمایه گذاری در سال 86 با رشد بی سابقه 7/80 درصدی نسبت به سال های قبل، 205 هزار و 214 میلیارد ریال افزایش یافت.در سه ماهه ابتدای امسال نیز بخش مسکن با رشد چشمگیر 1/85درصدی سرمایه گذاری مواجه شد به گونه ای که این میزان به 78 هزار و 263 میلیارد ریال رسید.لازم به ذکر است مقایسه برنامه سوم و چهارم توسعه نشان می دهد در طول سه سال و سه ماهه برنامه چهارم 5/124درصد سرمایه گذاری نسبت به برنامه سوم رشد داشته است.
تعداد پروانه های صادر شده در طول برنامه سوم 592 هزار و 392 فقره بوده است که نسبت به ابتدای برنامه مزبور 380 درصد رشد نشان می دهد.برآورد سطح زیربنای طبقات ساختمان ها در مدت مزبور براساس پروانه های صادر شده به 8/250 میلیون متر مربع می رسد که در سال اول برنامه در سال 80 ، 6/58 میلیون متر مربع با رشد 3/16درصدی در سال 81 ،1/65 میلیون متر مربع با رشد 1/11درصدی در سال 82، 5/65 میلیون متر مربع با رشد 6/0درصدی و در سال 83 با 6/61 میلیون متر مربع با کاهش 9/5درصدی روبه رو بوده است.این در حالی است که از ابتدای برنامه چهارم توسعه تاکنون 566 هزار و 346 فقره پروانه ساختمانی به ازای 5/263 میلیون متر مربع سطح زیربنای طبقات ساختمانی صادر شده است به گونه ای که در سال 84 حدود 9/57 میلیون متر مربع با 9/5 درصد کاهش در سال 85 ، 1/70 میلیون متر مربع با 21درصد افزایش و در سال 86 با رشد بی سابقه 3/50درصدی سطح زیربنای طبقات ساختمان ها به3/105 میلیون متر مربع رسید.مینو رفیعی کارشناس مسکن درخصوص روند افزایش سرمایه گذاری در بخش مسکن طی سال های گذشته معتقد است: «به طور حتم رشد سرمایه گذاری در این بخش طی سال های باقی مانده از برنامه چهارم حتی تا پایان سال جاری ادامه خواهد داشت اما به دلیل شرایط موجود نمی توان انتظار داشت این رشد مطابق سال های گذشته چشمگیر باشد.به گفته وی پایین آمدن قیمت نفت، شرایط موجود بازار و استفاده از اعتبارات دولتی و ... همچنین سیاست های تحدیدی از طرف دولت در شدت روند افزایش سرمایه گذاری ها تاثیرگذار خواهد بود.رفیعی اظهار داشت: «دولت در شرایط موجود نباید از سیاست های انقباضی و محدودکننده استفاده کند و زمانی که بازار مسکن در رکود به سر می برد استفاده از این سیاست ها می تواند عامل تهدید برای این بخش به شمار رود.»
این کارشناس مسکن بر این باور است که «دولت زمانی باید از سیاست های انقباضی یا راهکارهای دیگر استفاده کند که بازار مسکن از حالت رکود خارج شده و تولید به گونه ای افزایش یافته که از تقاضا فزونی یابد.»
وی نیاز واقعی بخش مسکن در کلیه مناطق شهری را سالانه 5/1 میلیون واحد مسکونی دانست و گفت: «این نیاز در سراسر کشور اعم از مسکن روستایی و شهری به بیش از دو میلیون و 200 هزار واحد می رسد.»رفیعی در ادامه به بحث اخذ مالیات بر مسکن اشاره کرد و گفت: «چنانچه مالیات مزبور به مصرف کننده انتقال یابد، به طور حتم در افزایش قیمت مسکن تاثیر خواهد گذاشت.»

 

248- کارگران سد ماملو در منطقه نظامی پارچین 5 ماه حقوق دریافت نکرده اند :

به گزارش سایت سلام دمکرات در تاریخ 28 مهر 87 آمده است : حدود 500 کارگر سد ماملو در نزدیکی منطقه نظامی پارچین مدت 5 ماه است که حقوق و مطالبات خود را دریافت نکرده اند. کارگران برای اعتراض دست به اعتصاب زده اند.

 

249- بیکاری بیش از 250000 کارگر در شش ماهه ی اول سال 87 در ایران :

به گزارش سایت ایلنا در تاریخ 28 مهر 87 آمده است : محمد جهرمی وزیر کار و امور اجتماعی اعلام کرد: در شش ماهه ی نخست سال جاری بیش از 250000 کارگر از کار بیکار شده اند.

250- بسياری از کارخانجات با 25 درصد ظرفيت خود کار مي‌کنند :
رئيس کل بانک مرکزی پيش بينی کرد با تداوم روند کاهشی قيمت نفت تا پايان سال جاري، درآمد ارزی کشور 54 ميليارد دلار کاهش مي‌يابد.
به گزارش سرويس اقتصاد و صنعت آفتاب، به نقل از مهر، محمود بهمنی امروز در دومين همايش خدمات بانکی و صادرات در تهران مسئله صادرات را يکی از مهمترين مسائل کشورهای جهان سوم و ايران بر شمرد و گفت: ,برای حل اين مسئله بايد صادرات غير نفتی را روز به روز افزايش داده و تنها وابسته
به صادرات نفت نباشيم,.
رئيس کل بانک مرکزی با بيان اينکه بايد نفت را يک ثروت و نه منبعی برای درآمد کشور بدانيم و ثروت بايد تبديل به ثروت شود نه اينکه هزينه شود، تصريح کرد: ,درآمدهای نفتی بايد در بخش زيربنای اقتصادی مورد استفاده قرار گيرد و نبايد برای مسائل جاری هزينه شود,.
وی با طرح اين پرسش که با بحران اخير آمريکا که دامن آن به اروپا و ساير کشورهای جهان کشيده شده است چه مشکلاتی برای کشورهای وابسته به درآمد نفتی ايجاد خواهد شد، تصريح کرد: ,در ماههای اخير قيمت نفت به 70 دلار کاهش يافته و اين کاهش قيمت تمام تصميمات اقتصادی کشورهايی که بودجه آنها وابسته به نفت است را تحت تاثير قرار مي‌دهد,.
بهمنی ادامه روند فعلی قيمت نفت تا پايان سال جاری را باعث عدم تحقق 54 ميليارد دلار درآمد کشور از اين محل دانست و تنها راه نجات کشور را صادرات غير نفتی با تنوع توليد کالاهای صادراتی عنوان و تاکيد کرد: ,در اين راستا دولت، وزارت اقتصاد، بانک مرکزی و ساير نهادها وظايفی دارند که بايد انجام دهند,.
بهمنی با تاکيد بر توجه به امنيت سرمايه‌گذاری و جذب سرمايه خارجی در کشور‌، موضوع ارائه اطلاعات مشتريان توسط بانکها به سازمان امور مالياتی را شايعه عنوان کرد و افزود: ,اين اطلاعات در تمام دنيا محرمانه است، زيرا سرمايه بسيار ظريف و حسابگر است,.
بهمنی از اختصاص 7 درصد منابع 150 هزار ميليارد تومانی سيستم بانکی به بخش صادرات توسط بانک مرکزی خبر داد و اظهار داشت: ,در اجرای طرحهای جديد بايد بتوانيم در آينده درآمدهای نفتی را پيش بينی کنيم,.
وی بر پيگيری مجدد لايحه افزايش سرمايه بانکها برای کمک به بخش صادرات و توليد کنندگان توسط فعالان بخش صادرات تاکيد کرد و اظهار داشت: ,تبديل منابعی از حساب ذخيره ارزی به سرمايه بانکها مصرف ارز تلقی نمي‌شود زيرا اين امر مي‌تواند باعث اتمام پروژه هاي‌نيمه‌کاره و تامين مالی آنها شود,.
رئيس کل بانک مرکزی تاکيد کرد: ,بايد برای کمک به صادرات و توليد، سرمايه در گردش واحدهای توليدی را تامين کنيم، اين در حالی است که بايد حداقل مشکل از نظر افزايش تورم را داشته باشيم,.
وی با تاکيد بر بازپرداخت 90 هزار ميليارد ريال از بدهی دولت به بانکها، گفت: ,پس از اين کار اختصاص 6 هزار ميليارد ريال خط اعتباری به صادر کنندگان امکان پذير خواهد شد و در مرحله بعد شرکتهای تحت پوشش بانکها واگذار می شوند تا بانکها تنها به امور بانکداری بپردازند,.
بهمنی با اشاره به احتمال تورم‌زا بودن تزريق 60 هزار ميليارد ريال به بانکهای کشور خاطر نشان کرد: ,اين ميزان اعتبار ظرف يک سال از بانکها بازپس گرفته مي‌شود تا پايه پولی و تورم افزايش نيابد,.
وی با بيان اينکه هم اکنون بسياری از کارخانجات توليدی با حدود 25 درصد ظرفيت خود کار مي‌کنند، گفت: ,اين کارخانجات اگر به 40 درصد از ظرفيت توليدی دست يابند سود آور مي‌شوند؛ بنابراين بايد به آنها برای رسيدن به اين سطح کمک کرد,.
رئيس کل بانک مرکزی با تاکيد بر اينکه مسائل مذکور ارتباط با قفلهای خزانه بانک مرکزی ندارد به اقدامات دولتها در کشورهای مختلف اشاره کرد و افزود: ,در برخی مواقع بايد بين بد و بدتر‌، بد را انتخاب کرد,.
وی به رشد پايين صادرات غير نفتی کشور در شش ماهه ابتدای امسال اشاره و بيان کرد: ,هم‌اکنون امنيت سرمايه‌گذاری در کشور در سطح مطلوبی است ولی بايد اين رقم باز هم ارتقا داده شود,.
بهمنی همچنين بر لزوم حمايت بانکها و صندوق ضمانت صادرات از بخش صادرات غير نفتی کشور تاکيد کرد و افزود: ,به منظور جلوگيری از خروج سپرده‌های بانکی بايد از کاهش ارزش پول افراد در سيستم بانکی جلوگيری کرد و قدرت خريد آنها را ثابت نگه داشت,.

251- تعویق 8 ماه دستمزد کارگران کارخانه چینی حمید:

کارگران کارخانه چینی حمید در شهر قم 8 ماه تمام است که هیچ ریالی دستمزد دریافت نکرده اند. این که آنان در طول 8 ماه بدون هیچ دستمزد چه وضعیت رقت باری را گذرانده اند موضوعی است که نیاز به توضیح ندارد. گرسنگی، بدهکاری، تهدید  مستمر به اخراج از خانه های اجاره ای و اجبار به بیابان نشینی، رعب و وحشت از افتادن به دام پلیس و قوه قضاییه سرمایه به جرم دیرکرد بدهکاری ها، احساس خفت و مذلت در مقابل طلبکاران و همه بدبختی ها و شکنجه های جسمی و روحی دیگری که شرط  گریزناپذیر کارگر بودن در دوزخ توحش سرمایه داری ایران است همه و همه لحظه به لحظه آنان را در چنگال خود فشرده است. کارگران در همه این مدت در هر کجا که ممکن بوده  فریاد اعتراض سرداده اند. اما طبق معمول در هیچ کجا  نه فقط از هیچ مرجعی هیچ پاسخ موافقی نشنیده اند بلکه صدای اعتراضشان یکراست با قدرت قهر دولت سرمایه خاموش شده است.  آنان امروز نیز یک بار دیگر در مقابل مرکز رادیووتلویزیون شهر قم اجتماع کردند تا بازهم علیه جنایات صاحبان سرمایه فریاد اعترض سردهند. اجتماع کارگران اما بازهم در همان دقایق اولیه خود با هجوم پلیس و نیروی سرکوب سرمایه روبه روشد. نیروهای امنیتی کارگران را از همه سو درمحاصره گرفتند و کوشیدند تا از رسیدن صدای اعتراض آنان علیه شدت استثمار و مظالم و بربریت سرمایه داری به گوش اهالی شهر و سایر همزنجیرانشان جلوگیری کنند.

28 مهر 87

252- سازمان تأمین اجتماعی و بدهکاری 3 میلیارد تومانی کارفرمایان!

سازمان تأمین اجتماعی شهر ساری اعلام کرده که حدود 3 میلیارد تومان از کارفرمایان و صاحبان کارخانه ها طلبکار است. این را که سرمایه داران بدهکار مالک کارخانه، مزرعه، تجارتخانه، فروشگاه و سایر مراکز کار چند نفرند نمی دانیم. همچنین از میزان مبلغی که هر سرمایه دار در قبال استثمار یک کارگر یا کل کارگرانش باید به سازمان تأمین اجتماعی ساری و به طورکلی این نهاد دولتی بپردازد هم هیچ اطلاعات درستی در گزارشات رسمی نهاد مذکوربه دست ما نرسیده است. در این میان اما یک نکته روشن است. بدهکاری 3 میلیارد تومانی صاحبان سرمایه به سازمان تأمین اجتماعی شهر ساری با توجه به شمار واحدهای صنعتی و مراکز کار این شهر به صورت گویایی این حقیقت را بانگ می زند که کارفرمایان بدهی های خود را حتی به این نهادها نیز نمی پردازند. به بیان دیگر سرمایه داران ایران نه فقط دستمزد ناچیز کارگران را پرداخت نمی کنند بلکه حتی بدهکاری های خویش به دولت طبقه شان را هم پرداخت نمی کنند. بر اساس آنچه در روزنامه های دولتی درج می شود این ها حتی اقساط وام های بسیار کلانی را هم که برای سرمایه گذاری و استثمار بردگان مزدی دریافت کرده اند نمی پردازند. موضوع را می توانیم این گونه خلاصه و تصویر کنیم. جامعه ای که جهنم شعله ور و سوزان و خاکسترساز هست و نیست کارگران است برای سرمایه داران از هر بهشتی بهشت تر است. سرمایه را بانک ها از محل جمع آوری حاصل استثمار انبوه توده های کارگر مفت و مجانی و بدون نیاز به بازگشت به این سرمایه داران هدیه می کنند. آن ها با این سرمایه های اعطایی،  نیروی کار مزدی شبه رایگان و حتی رایگان و بدون هیچ دستمزد را مورد استثمار قرار می دهند. همین سرمایه داران در حالی که سرمایه را مفت و رایگان دریافت کرده اند و نیروی کار را هم مفتی استثمار می کنند زمین و زمان را از شکایت درباره وضعیت بد مالی و کسادی بازار پُر می کنند و در قبال این غوغاها باز هم سرمایه و سرمایه و سرمایه به صورت وام دریافت می دارند. با وام ها و سرمایه های جدید کارخانه و بازهم کارخانه می سازند و حتی چین و ماچین را به قلمرو انباشت های عظیم خود تبدیل می نمایند. آنان بازهم فریاد می زنند که زیر فشار وضعیت بد مالی نه قادرند دستمزد کارگران را بپردازند، نه می توانند دیون بانکی خود را پرداخت کنند و نه قادر به بازپرداخت بدهی های خود به سازمان تأمین اجتماعی هستند. سرمایه داران در همه جای دنیا اربابان بی عنان مصون از هر نوع بازخواست هستند اما سرمایه دار بودن در جامعه ایران  چنان نعمتی است که سرمایه داران دیگر دنیا نمی توانند با چشم حسادت به آنان نگاه نکنند.

28 مهر 87

253- کودکان کار ايرانى يا افغان ؟: دردهاى مشترک کودکان کار در سراسر جهان :

به گزارش روزنامه اعتماد در تاریخ 29 مهر 87 آمده است  : فاطمه قاسم زاده کودکان کار در سراسر جهان ويژگى ها و دردهاى مشترکى دارند که آنها را به هم نزديک مى کند. اين همانندى ها، خاص کودکان نيست بلکه همه گروه هايى که از وضعيت اقتصادى - اجتماعى مشخصى برخوردارند، داراى اين ويژگى ها هستند.

هالبواکس از روانشناسان اجتماعى معاصر در پژوهش هاى خود نشان داده است که افراد وابسته به يک گروه يا طبقه اجتماعي، در کشورهاى مختلف وجوه مشترک بيشترى با يکديگر دارند تا افرادى که به طبقات اجتماعى مختلف در يک کشور تعلق دارند. در واقع وابستگى به گروه يا طبقه اجتماعى خاص، مشخص کننده وضعيت افراد جامعه است. به عنوان مثال معلمان در کشورهاى مختلف به يکديگر نزديک ترند تا معلمان در کشور خودشان با ساير گروه هاى اجتماعى مانند کارمندان، پزشکان، صاحبان مشاغل آزاد و... علت اين وجوه مشترک اين است که هر گروه و طبقه اجتماعي، از نظر اقتصادى داراى پايگاه مشخصى است که نه تنها وضعيت اقتصادي، بلکه شيوه تفکر، نگرش، رفتار و در مجموع زندگى او را نيز شکل مى دهد.

با توجه به نتايج اين پژوهش ها، کودکان کار نيز، از هر نژاد و مليت، مشکلات مشترکى دارند. در ايران نيز کودکان کار افغانى با کودکان هم گروه ايرانى خود، مسائل مشترکى دارند که مى توان آنها را در چهار گروه طبقه بندى کرد.

- مشکلات اقتصادي؛ فقر، درآمد کم خانواده، بيکارى و... که علت اصلى پرداختن کودکان به کار است.

- مشکلات اجتماعي؛ اعتياد، مهاجرت و پيامدهاى آن، تبعيض در همه اشکال آن و...

- مشکلات فرهنگي؛ ناآگاهي، بى سوادي، خشونت نسبت به کودکان، سوءاستفاده از کودکان به اشکال مختلف و...

- مشکلات خانوادگي؛ بى سرپرستي، بدسرپرستي، خانواده هاى گسسته، تعداد زياد فرزندان و...

در مورد کار کودکان، مانند ساير مسائل و مشکلات اجتماعي، معمولاً يک عامل به تنهايى موثر نيست بلکه مجموعه يى از عوامل تاثيرگذار است. اگر عامل اقتصادى به عنوان علت اصلى مطرح مى شود، ساير عوامل نيز به صورت پيش زمينه در بازتوليد کار کودکان نقش اساسى دارند.در پژوهشى که در سال 1385 در مورد وضعيت کودکان کار و خيابان در تهران انجام شد، تاثير اين عوامل در مورد کودکان ايرانى و افغانى مورد بررسى قرار گرفت. نتايج اين بررسى نشان مى دهد تفاوت بين کودکان کار ايرانى و افغانى در ارتباط با نقش عوامل چهارگانه، مشاهده مى شود اما اين تفاوت ها در مورد عوامل اقتصادى و اجتماعى معنى دار نيست و در مورد عوامل فرهنگى و خانوادگى معنى دار است. به اين معنا که کودکان افغانى از نظر وضعيت فرهنگى و خانوادگى شرايط نامناسب ترى نسبت به کودکان ايرانى دارند و اين تفاوت ها ناشى از وضعيت خاص کودکان افغانى به ويژه کودکانى است که از نظر اقامت در ايران مجوز قانونى ندارند.کودکان کار افغانى را مى توان به گروه هاى زير تقسيم بندى کرد.

- کودکانى که اقامت آنان در ايران قانونى است. اين کودکان وضعيت مناسب ترى نسبت به ساير گروه ها دارند.

- کودکانى که مجوز اقامت قانونى در ايران را ندارند. اين کودکان در شرايط دشوارى به سر مى برند.

- کودکانى که پدر و مادر آنها افغانى است. اين کودکان از نظر تابعيت مشکلات کمترى دارند.

- کودکانى که يکى از والدين آنها ايرانى است. اگر پدر ايرانى باشد اين کودکان از نظر تابعيت مشکلات کمترى دارند اما اگر مادر ايرانى باشد از بخشى از حق هويت خود که داشتن مليت و تابعيت است، به موجب قانون مصوب مجلس شوراى اسلامي، تا 18سالگى برخوردار نيستند و در نتيجه از بسيارى از حقوق خود محروم مى شوند.

- کودکانى که در ايران متولد شده و زندگى کرده اند و حتى افغانستان را هم نديده اند.

- کودکانى که با پدر و مادر خود زندگى مى کنند.

- کودکان تک والد که با يکى از والدين خود، پدر يا مادر، به سر مى برند.

- کودکانى که با خانواده خود نيستند و زندگى جمعى دارند. اين کودکان يا خانواده خود را از دست داده اند يا خانواده آنان در افغانستان هستند. اين کودکان بيشتر در سنين نوجوانى هستند.

گروه هاى مختلف کودکان کار افغانى هر يک مشکلات خاص خود را دارند اما آنان که مجوز قانونى براى اقامت در ايران را ندارند، در واقع از بسيارى از حقوق اساسى خود مانند آموزش، امنيت، بهداشت، تامين اجتماعي، بيمه، خدمات پزشکى و... محرومند.

مهم ترين مشکلات کودکان کار افغانى را مى توان به شرح زير طبقه بندى کرد.

محروم بودن از حق آموزش و رفتن به مدرسه؛ اگر کار طولانى و خسته کننده، وقت و توانى براى درس خواندن باقى بگذارد، اين کودکان نمى توانند از مدرسه استفاده کنند. کودکانى که داراى کارت اقامت قانونى هستند، بايد شهريه بپردازند که پرداخت آن برايشان دشوار است. به علاوه هزينه تهيه کتاب و لوازم التحرير را که چندان هم اندک نيست، بايد به آن اضافه کرد.

اين کودکان نمى توانند از حمايت هاى آموزشى- اجتماعى سازمان هاى غيردولتى که شامل سوادآموزى هم مى شود، استفاده کنند زيرا اين سازمان ها به موجب قانون از ارائه خدمات به اين کودکان منع شده اند. حتى مدارس خودگردانى را که خود افغان ها با حمايت و مشارکت سازمان هاى غيردولتى داير کرده بودند و تعداد زيادى از کودکان و نوجوانان افغانى را آموزش مى داد، تعطيل کرده اند.

محروم بودن از حق هويت؛ بسيارى از کودکان افغاني، يا شناسنامه ندارند يا به علت ايرانى بودن مادر خود، تابعيت مشخصى ندارند که اين وضعيت تا

18 سالگى يعنى پايان کودکى و نوجوانى ادامه دارد. اين محروميت، تاثيرات زيانبارى بر رشد روانى- اجتماعى کودکان بر جاى مى گذارد.

254- کارگران سد ماملو 5 ماه حقوق نگرفته اند :

ـ به گزارش سایت سلام دمکرات در تاریخ 28 مهر 87 آمده است : حدود 500 کارگر سد ماملو در نزديکی منطقه نظامی پارچين مدت 5 ماه است که حقوق و مطالبات خود را دريافت نکرده اند. کارگران برای اعتراض دست به اعتصاب زده اند.

255- سازمان بين المللی کار :بيکار شدن 20 ميليون نفر در اثر بحران مالی :

بخش فارسی بی بی سی در تاریخ 29 مهر 87 گزارش داده است  :سازمان بين المللی کار هشدار داده است که بحران مالی جهانی ممکن است تعداد بيکاران در جهان را 20 ميليون نفر افزايش داده و تا پايان سال 2009 شمار بيکاران در جهان به 210 ميليون نفر برسد.
سازمان بين المللی کار همچنين پيش بينی کرده که 40 ميليون نفر نيز به شمار گرسنگان در جهان اضافه خواهد شد و اين افراد ناچار خواهند بود با پولی کمتر از يک دلار در روز زندگی کنند.

سازمان مورد بحث می گويد دولت ها پس از نجات بانک ها اکنون بايد توجه خود را بر يک طرح نجات اقتصادی برای ايجاد اشتغال و اجتناب از بحران اجتماعی متمرکز کنند.

درخواست بانک مرکزی آمريکا

در تحولی ديگر بن برنانکه رئيس بانک مرکزی آمريکا گفته است برای مبارزه با ضعف اقتصادي، دولت بايد پول بيشتری صرف کند.

بن برنانکه در جريان سخنرانی در کميته بودجه مجلس نمايندگان آمريکا گفت به جريان انداختن دور تازه ای از محرک های اقتصادی که موجب افزايش فعاليت های اقتصادی خواهد شد ايده خوبی است.

اين اولين بار است که آقای برنانکه درخواست در نظرگرفتن مجموعه کمک های مالی تازه ای توسط دولت را کرده است.

جورج بوش تا کنون تمايلی به اجرای اين پيشنهاد نشان نداده است.

قرار است رهبران هشت کشور صنعتی پيشرفته جهان در اجلاس ماه نوامبر، يک رشته تدابير هم آهنگ برای مبارزه با بحران مالی کنونی و جلوگيری از تکرار آن اتخاذ کنند.

احتمالا چين، هند و ديگر اقتصادهای بزرگ جهان نيز در مذاکرات ماه نوامبر شرکت خواهند داشت.

تصميم انجام اين مذاکرات پس از درخواست گوردون براون نخست وزير بريتانيا برای بازسازی صندوق بين المللی پول جهت کمک به نظارت بر نظام های مالی جهان اتخاذ شد.

رهبران گروه 8 همچنين با از سرگيری مذاکرات تجاری که پيشتر در سال جاری بی نتيجه ماند به اتفاق نظر رسيده اند.

256- صدور حکم حبس تعليقي براي 4 عضو سنديکاي شرکت واحد :

تهران- خبرگزاري کار ايران در تاریخ 29 مهر 87 ؛ دادگاه انقلاب براي چهار نفر از کارگران تعليقي شرکت واحد به جرم تبليغ عليه نظام و اقدام عليه امنيت ملي، حکم حبس تعليقي صادر کرد.
به گزارش "ايلنا"، عطا باباخاني، سعيد ترابيان، يعقوب سليمي و علي‌‏زاده حسيني از سوي دادگاه انقلاب به تحمل 6 تا 14 ماه حبس تعليقي محکوم شده‌‏اند.
پرويز خورشيد از وکلاي مدافع اين کارگران با تاييد آراء صادره گفت: کارگران شرکت واحد از حق قانوني خود براي اعتراض به اين احکام استفاده خواهند کرد.
به گفته خورشيد، اتهامات وارده مبني بر اقدام عليه امنيت ملي و تبليغ عليه نظام مصداق نداشته و اعضاي سنديکاي کارگران شرکت واحد در تشکل خود تنها به انجام فعاليت‌‏هاي صنفي مشغول بودند.
پايان پيام

257- عدم دریافت 4 ماه حقوق کارگران برق گیلان :

 

به گزارش سایت سلام دمکرات در تاریخ 29 مهر 87 آمده است : کارگران برق گیلان مدت 4 ماه است که دستمزدهای خود را دریافت نکرده اند. آنها عیدی سال پیش را نیز دریافت نکرده اند. کارگران برای اعتراض دست به اعتصاب زده اند.

258- گراميداشت اهداي رز نقره اي به سنديکاي کارگران شرکت واحد :

تهران- خبرگزاري کار ايران در تاریخ 29 مهر 87 ؛ جمعي از فعالان کارگري روز گذشته اهداي جايزه رز نقره‌‏اي سوليدر به سنديکاي کارگران شرکت واحد را گرامي داشتند.
به گزارش "ايلنا"، در اين مراسم چند ساعته که در يکي از محلات جنوب تهران برگزار شد، علاوه بر اعضاي سنديکاي کارگران شرکت واحد، فعالان کارگري و مدني، نمايندگاني از اتحاديه آزاد کارگران ايراني، سنديکاي کارگران نقاش، جمعيت دفاع از حقوق کودکان کار و خيابان و کانون مدافعان کارگر نيز حضور داشتند.
چهارشنبه گذشته جايزه رز نقره‌‏اي سال 2008 سوليدر در پارلمان اروپا به يوسف مولايي، وکيل قانوني و نماينده سنديکاي کارگران شرکت واحد اهدا شد.
نهاد بين‌‏المللي و غيردولتي سوليدر که 60 سال از زمان تاسيس آن مي‌‏گذرد در سال 48 ميلادي و با هدف کمک بين‌‏المللي به کارگران جهان، هر سال جايزه رز نقره‌‏اي خود را به اشخاص حقيقي و حقوقي که در راه عدالت اجتماعي فعاليت مي‌‏کنند، اهدا مي‌‏کند.
سال 2005 جايزه اين نهاد به خوان سوماويا، رييس سازمان جهاني کار
ILO تعلق گرفت.
پايان پيام

258- رييس سازمان کار استان خبر داد؛
بيکاران بوشهري راننده مي شوند
:

تهران- خبرگزاري کار ايران در تاریخ 29 مهر 87 ؛ مقرري بگيران بيمه بيکاري تسهيلات اشتغالزايي خريد خودرو دريافت مي‌‏کنند.
به گزارش روابط عمومي سازمان كار وامور اجتماعي استان بوشهر، حسين باشي زادگان رييس سازمان كار استان افزود: همه مقرري بگيران كه داراي حداقل 8 ماه مانده مقرري بيمه بيكاري و داراي گواهينامه راهنمايي و رانندگي باشند، مي‌‏توانند از اين تسهيلات يادشده استفاده كنند.
وي تصريح كرد: اين تسهيلات شامل 280 دستگاه خودرو كاميونت شركت آميكو است كه با ضمانت 10 سال خدمات پس از فروش براي اشتغال مجدد مقرري بگيران بيمه بيكاري اختصاص يافته است.
وي افزود: قيمت تمام شده اين خودروها 158 ميليون ريال است كه 100 ميليون ريال آن از طريق تسهيلات تامين مي‌‏شود.
وي اظهار داشت: تسهيلات يادشده با كارمزد 4 درصد و دوره بازپرداخت 5 ساله و با تخفيف 10 درصد است.
وي خاطر نشان كرد: تمامي شركت‌‏هاي صنعتي، توليدي و خدماتي به شرط جذب و به كارگيري يك نفر از مقرري بگيران از اين تسهيلات استفاده كنند.
وي يادآور شد: مقرري بگيران و مديران شركت‌‏هاي داراي شرايط مي‌‏توانند دريافت تسهيلات درخواست خود را به ادارات كار وامور اجتماعي استان ارائه كنند.
پايان پيام

259- نرخ بیکاری دو رقمی شد :

به نوشته روزنامه سرمایه از قول ایسنادر تاریخ دوشنبه  29 مهر 87 آمده است : وزیر کار و امور اجتماعی اعلام کرد: «سیاست های انقباضی بانک مرکزی که در شش ماه نخست امسال اعمال شد، نرخ بیکاری را در سال جاری دو رقمی خواهد کرد.»

سیدمحمد جهرمی در پاسخ به این سوال که پیش بینی وی از میزان نرخ بیکاری در سال جاری چگونه خواهد بود، گفت: « متاسفانه سیاست های انقباضی بانک مرکزی موجب بروز مشکلات بسیاری برای تولید، کارگران و به خصوص سرمایه در گردش واحدهای تولیدی شد به طوری که براساس آخرین آمارهای منتشره از سوی مسوولان تامین اجتماعی، در شش ماهه نخست سال جاری بیش از 250 هزار نفر از کارگران بیکار شده اند.» وی افزود: «این آمار جدا از آمار مربوط به بیکاری بخشی از کشاورزان است که به دلیل خشکسالی سال جاری اتفاق افتاده است.» وزیرکار و امور اجتماعی با تاکید براینکه «با توجه به این روند قطعاً نرخ بیکاری در سال جاری تک رقمی نخواهد بود»، تصریح کرد: «حاصل این اتفاقات موجب شده نه تنها امسال نرخ بیکاری تک رقمی نشود، بلکه به دلیل افزایش بیکاری و ورود نیروهای جدید به بازار نرخ بیکاری باز هم افزایش یابد.»

260- كارخانه شماره يك نساجي قائم شهر تعطیل شد :

كارخانه شماره يك نساجي قائم شهر چند روزي است تعطيل شده و كارگران آن در بلاتكليفي بسر مي برند.

مسئولان كارخانه شماره يك شهرستان قائم شهر مي گويند به علت پرداخت نکردن بدهي هزينه برق از سوي كارخانه، شركت توزيع برق قائم شهر اقدام به قطع برق كارخانه کرده است.

منبع : " خبرنامه فعالین مازندران "

 

261- سعيد شيرکوند در گفتگو با ايلنا:
اخذ ماليات قانوني فشاري بر قشر آسيب پذير وارد نمي کند
:

تهران- خبرگزاري کار ايران در تاریخ 29 مهر 87 ؛ به اعتقاد يک اقتصاددان اگر ماليات بر ارزش افزوده بر اساس سازوکارهاي قانوني اجرا شود،‌ هيچ فشاري به طبقه آسيب‌‏پذير جامعه وارد نخواهد شد.
به گزارش "ايلنا"،‌‏ سعيد شيرکوند گفت: ماليات بر ارزش افزوده تنها بايد يکبار و آن هم در آخرين مرحله توليد و از مصرف کننده نهايي گرفته شود. در غير اين صورت اخذ چنين مالياتي ناعادلانه خواهد بود.
وي با بيان اينکه نحوه وصول اين ماليات در هر کشور برحسب سيستم مالياتي توليد و توزيع و عرضه کالا و خدمات مي‌‏تواند متفاوت باشد،‌ افزود:‌ با اين حال ماليات بر ارزش افزوده نبايد بيش از يکبار از کالايي اخذ شود.
به گفته شيرکوند، اجراي قانون ماليات بر ارزش افزوده نيازمند وجود سازوکارهايي است تا به کمک آن در هنگام فروش کالاي نهايي به مصرف کننده نهايي، ماليات آن وصول و به حساب دولت ريخته و بابت آن فاکتور صادر شود.
وي تاکيد کرد:‌‏ درصورتي که اين قانون بدون سازوکارهاي لازم ايجاد شود،‌‏ممکن است‌‏ به نام ماليات ارزش افزوده، مبالغي غيرقانوني از خريدار نهايي کسر شود.
پايان پيام

262- چگونه درمقابل خانواده خجالت نكشم؟

در منطقه ما يك كيلو پياز 400تومان است,يك كيلو گوشت هفت هزارتومان است.من جوابگوي خانو اده ام نيستم. شب تا صبح بچه ها ميگويندكه دفتر و كتاب ميخواهيم.يك كارگريا يك راننده كه ماهانه بيشتر  از 250 تا 300 هزارتومان حقوق نميگيرد.چگونه جلوي خانواده اش سربلند كند؟چگونه ميتوانند جلوي آنها شرمسارنباشد؟هميشه وقتي ميخواهند فقر را نشان بدهند.آفريقايها را مثال ميزنند اين درحالي است كه وضعيت ما از آفريقايها بسيار بدتراست.و اين واقعيت امروز كشورمااست.

انجمن صداي كاوه ها  

263-  درد دل های یک کارگر راننده:

«....  من در عسلویه كار می كردم، امادرحال حاضر یک راننده بازنشسته هستم. از ما بپرسید كه چه مشكلی نداریم؟ تمامی كارهای ما مشكل است. فقط یك محموله را که می خواهیم تحویل بگیریم، پنج ساعت معطل می شویم. در برف و باران وسرما وگرما مجبوریم در جاده ها کار کنیم. شما  نمی دانید كه چقدر ما باید دربیابان ها و جاده ها بخوابیم تا یك پنچرگیری بکنیم. در جامعه هیچ اسمی از راننده نیست. در صورتی كه بار اصلی این جامعه روی دوش رانندگان است. رنج دنیا روی ما رانندگان سرشکن شده است. در این کشور از هیچ ارزش و اعتباری برخوردار نیستیم. وقتی به بانك هم می رویم نه امضای ما را قبول دارند.و نه این كه به ما وام می دهند.

بیمه فقط برای ما مشكل ایجاد می كند. كسی كه 300 هزارتومان ماهیانه درآمد دارد از كجا بیاورد كه شصت هزارتومان برای حق بیمه پرداخت کند؟ آیا این راننده خرج ندارد و خانواده ندارد؟ مردم دلشان خوش بود كه بیمه را كم كردند ولی دوباره اضافه كردند. اگر چند روز هم این بیمه را ندهید باید كلی جریمه بپردازید. هیچ جایی برای شكایت وجود ندارد همه جا فقط اذیت می كنند. همه كارگران هم همین وضعیت را دارند. مشكل كه یكی دو تا نیست. فقط باید بسوزیم و بسازیم. وقتی قانون یقه سرمایه دار را نمی گیرد و با او همدست می شود، وضعیت ما كاملا مشخص است.

الان 5 سال است که برای کارخانه تراز بوشهر کار می کنم. در این مدت 11 میلیون تومان دستمزد از صاحبان شرکت طلب دارم. اما یک ریال آن را پرداخت نکرده اند. من ماشین مال خودم نیست. از دیگران گرفته ام و برای سرمایه دار کارکرده ام. اما به این سرنوشت دچار شده ام. کارفرمایی که برایش جان کنده ام و دستمزدهای مرا نپرداخته است الان در بیت رهبری پست مناسبی برای خود دست و پا کرده است. من چگونه می توانم از سرمایه داری که این همه نفوذ دارد دستمزدهایم را بگیرم؟! چه کسی حاضر است اصلاً به حرف من گوش کند؟! من 5 سال برای این سرمایه دار کار کردم و الان که دارم حرف می زنم اگر او را ببینیم دلم می خواهد یک راست او را بکشم، اگر چه می دانم به زندان می افتم. آن هایی که مرتکب قتل می شوند مگر دلشان می خواهد که قاتل باشند. آن ها هم مانند من این چنین مورد ظلم و جنایت قرار می گیرند. 

من درعسلویه پوست بدنم خشك شده است. و اصلا نمی توانم تكان بخورم. این همه بلا به سر ما آوردند. واقعا این ها ظلم نیست؟.

یك اسكله در این منطقه وجود دارد. خدا می داند كه چند میلیون برای ساخت این اسكله هزینه كردند ولی حتی یك ریال به هیچ كارگری ندادند. تعداد زیادی تجهیزات از لودر گرفته تا چیزهای دیگر آوردند وتعداد زیادی كارگر استخدام نمودند كه در این جا كار می كردند. شما نمی دانید یك كارگر برای گرفتن دویست هزارتومان حقوق چه زجری باید بكشد. در عسلویه یک شرکت بود به نام شرکت شیلکو بختیاری. در ابتدای كار پول كارگران رابرای مدت كوتاهی پرداخت كرد. اما یك روز دیدیم كه جمع كرد و رفت، بدون این كه طلب های كارگران را بپردازد.

كارگران در عسلویه روی كارتون می خوابیدند. تا كار را شروع كنند. بعداز سه ماه تا چهار ماه كه با این شرایط كار كردند این شركت جمع کرد.  پول این بدبخت ها را خورد و رفت و هیچ كس هم پاسخگوی هیچ چیز نشد.

تلویزیون و دوربین ها هم هیچ وقت حقایق را نمی گویند. این ها فقط هرجا كه منافع حاكمیت اقتضا می كند خود را نشان می دهند.

در منطقه ما یك كیلو پیاز 400  تومان است. یك كیلو گوشت هفت هزار تومان است. من جوابگوی خانواده ام نیستم. شب تا صبح بچه ها می گویند كه دفتر و كتاب می خواهیم. یك كارگر كه ماهانه بیشتر از 250 تا 300 هزارتومان حقوق نمی گیرد، چگونه جلوی خانواده اش سر بلند كند؟ چگونه می تواند جلو زن و بچه هایش شرمسار نباشد؟ همیشه وقتی می خواهند فقر را نشان بدهند آفریقایی ها را مثال می زنند. این درحالی است كه وضعیت ما از آفریقایی ها هیچ بهتر نیست. واقعیت امروز این کشور این است.»

منبع : انجمن صدای کاوه ها 29 مهر 87

264- هيچ قانوني بر روستايي ما نيست يا هيچ جاي ايران قانون نيست؟

در روستاي چله گاه دوازده سال است كه جنگ ودرگيري است. الان يك نفر كشته شده و ده نفرنيز تير خوردندآنها هم كه رندان ميروند. بدتر ميشوند.هيچ قانوني در روستايي ما حاكم نيست.  در اين روستا به دختري تير زدندو از زندگي محرومش كردند و ديگه دو سال در خانه افتاده است ضارب ده روز زندان رفت. الان دارد براي خودش آزادميچرخد.به يك نفر تير زدند و زانويش قطع شده است و ديگري نيزتيردرشكمش خورده است. واز آن طرف بيرون آمده همين الان يكي ميخواست يك نفرديگر رابكشد. به او گفتندكه چرا اين كار را كردي گفت من ميخواهم ازاواعتراف بگيرم چرا نبايد در اين منطقه امنيت باشدچرا نبايددر منطقه ما قانون باشد؟؟؟ ما به عصرحجر برگشتيم.

او باتير زده و كاسه چشم نفررا ازحدقه بيرون آورده است چرا بايد براي خودش راحت بچرخد؟؟؟ضارب ده روز زندان رفته است. وبا پنج ميليون رشوه اي كه داده است.الان آزاد است فردا دوباره يك جرم ديگر را مرتكب ميشود. وباز هم بارشوه مسئله اش راحل ميكند.اين وضعيت كشورما است. 

 منبع : انجمن صدای کاوه ها

265- كارخانه تراز بهشهرپنج سال است كه مطالبات مارا نميدهد:

الان مدت پنج سال است كه پول از اين شركت طلب دارم.دوسال روي ماشين مردم كاركردم.يازده ميليون اين شركت به من بدهكاراست ولي كارفرما پول را نداده وفرار كرده است. به هركس هم شكايت ميكنيم ميگويندديگر فايده ندارد.

اين كارفرما الان در تهران كارميكند ميگويندكه در بيت رهبري كار ميكند اسمش عطا كارگر است و پارتي او قوي است. وازآنجاكه با آقازاده ها رابطه دارد درمقابل آنهاكسي حرف ماراتحويل نميگيرد كه او حق ما را خورده است.

ما از او هم شكايت كرديم.فراري است دادگاه بوشهر هم ميگويدشمابايد يك نفر از بوشهر بياوريدكه اين برگه راامضاء كند اين درحالي است كه من خودم اهل چهار مهال بختياري هستم. چگونه بايداز اين شهر امضاءبياورم؟

به هركس هم كه ميگويمكه امضاءميگويدكه ده ميليون تومان بدهيدكه من به عنوان شاهد امضاءكنم.

ما هميشه با اين مشكلات دست و پنجه نرم ميكنيم.ما مجبوريم كه كار كنيم .اويازده ميليون تومان ازپول من راخورده است در صورتيكه اين ماشين مربوط به من نيست من روي اين ماشين كار ميكنم صاحب ماشين خيلي انسان بزرگواري است.به من گفته كه هروقت طلبت را گرفتي پول را به من برگردان

ولي نميدانم كجا بروم الان پرونده در دادگاه بوشهر است.متهم خودش فراري است.و پسرش اينجا بود وقتي هم به دادگاه مي رفتم و مي گفتند پسرش كه بدهكار نيست بلكه پدرش اين كاررا كرده است.برويد او را بگيريد.

ما كجا برويم او را پيدا كنيم؟ به خداقسم من با ماشين مردم سنگ سوار كردم و با آن دريا ر ا پر كردم چون خواسته اين فرد بود.

 الان كه اين حرفها را ميزنم آنقدر تحت فشارهستم.كه اگراو راببينيم بايد او را بكشم

 اما وقتي يك اتفاق هم بيافتد گوشه زندان بايد بروم و آبروو حيثييتي برايم نمي ماند

شمافكرميكنيد تمام آدمهاي كه قتل انجام ميدهند مگر دلش ميخواهدكه اين كار رابكند نميخواهد كه اين كار را بكند هيچ كس عمدااين كار را انجام نميده از مجبوري است كه دست به اين كار ميزنند .

من درعسلويه پوست بدنم خشك شده است. و اصلا نميتوانم تكان بخورم.اين همه بلابه سر ماآوردند.واقعااين ها ظلم نيست؟ واقعا زور نيست؟ ما آدمهاي بيسوادهستيم.پيدا كردن اين فرد مثل گشتن به دنبال سوزن در كاه دان است.تازه اوراهم پيدا كنيم.آن را با چه مدركي ميتوانيم.دستگير كنيم.وقتي قانون يقه اورا نميگيرد.بلكه با او هم دست ميشودبنابراين وضعيت ما كاملا مشخص شده است.

منبع : انجمن صدای کاوه ها

266- معاون وزارت کار وامور اجتماعي خبر داد؛
بيش از 8 هزار کارگر به جرگه مقرري بگيران بيکاري افزوده مي‌‏شوند
:

تهران- خبرگزاري کار ايران در تاریخ 30 مهر 87 ؛ معاون روابط كار وزارت كار وامور اجتماعي از تصويب 64 طرح اصلاح ساختار بنگاه‌‏هاي اقتصادي خبر داد.
به گزارش "ايلنا" به نقل از روابط عمومي وزارت کار وامور اجتماعي، ابراهيم نظري جلالي هدف از تصويب طرح‌‏هاي اصلاح ساختار را بهينه كردن توليد در چارچوب سياست‌‏هاي اقتصادي كشور دانست و گفت: با تصويب طرح‌‏هاي اصلاح ساختار 8 هزار و 85 كارگر تحت پوشش بيمه بيكاري تا راه‌‏اندازي مجدد بنگاه‌‏ها قرار گرفتند.
وي با اشاره به اينكه به منظور جلوگيري از تعطيلي بنگاه‌‏هاي اقتصادي، سازمان‌‏هاي كار موظف به بررسي وضعيت شركت‌‏هاي داراي مشكل هستند، گفت: واحدهاي متقاضي اصلاح ساختار براي بهينه كردن توليد و خدمات مي‌‏توانند طرح‌‏هاي توجيهي خود را پس از اخذ موافقت از وزارت صنايع و يا ديگر دستگاه‌‏هاي مسئول به سازمان كار ارائه كنند.
وي يادآور شد: در طرح‌‏هاي توجيهي فني و اقتصادي بايد وضعيت نيروي انساني قبل و بعد از اجراي طرح مورد توجه قرار گيرد.
نظري جلالي افزود: سازمان‌‏هاي كار موظف هستند پس از دريافت تقاضاي اصلاح ساختار گزارش تفضيلي لازم را طبق دستورالعمل تدوين و در جلسات كميته استاني و سه جانبه بررسي كنند.
وي گفت: طرح اصلاح ساختار پس از طي فرآيند يادشده گزارش به اداره كل پيشگيري از بيكاري کارگران در وزارت كار ارسال و پس از بررسي مجدد طرح در شوراي عالي كار ظرف يك ماه دراين خصوص تصميم‌‏گيري مي‌‏شود.
پايان پيام

267- دادگاه افشین شمس قهفرخی برگزار شد:

روز دوشنبه 29/7/87 جلسه دادگاه افشین شمس قهفرخی - فعال کارگری -  با حضور وکیل ایشان آقای محمد شریف در دادگاه انقلاب اسلامی اصفهان برگزار شد. در این جلسه، قاضی دادگاه اتهام افشین شمس را محاربه به دلیل عضویت در حزب کمونیست ایران اعلام کرد. مستند قانونی قاضی دادگاه ماده 186 قانون مجازات اسلامی است که نص آن چنین است : « هر گروه یا جمعیت متشکل که در برابر حکومت اسلامی قیام مسلحانه کند مادام که مرکزیت آن باقی است تمام اعضاء و هواداران آن، که موضع آن گروه یا جمعیت یا سازمان را می دانند و به نحوی در پیشبرد اهداف آن فعالیت و تلاش موثر دارند، محاربند اگر چه در شاخه نظامی شرکت نداشته باشند.»  پس از تفهیم اتهام توسط قاضی، افشین شمس که از روحیه خوبی برخوردار بود از خود دفاع کرد. محمد شریف، وکیل شمس،  نیز با آن که قبلا لایحه دفاعیه کتبی به دادگاه ارائه کرده بود در این جلسه به طور شفاهی نیز از موکل خود دفاع کرد. سپس قاضی از افشین شمس خواست که اگر به عنوان آخرین دفاع مطلبی دارد بیان کند. اخذ آخرین دفاع به این معناست که این جلسه، آخرین جلسه دادگاه شمس است و قاضی باید رای خود را صادر کند. جلسه دادگاه پس از آخرین دفاع افشین به پایان رسید و قرار است رای دادگاه به زودی اعلام شود. در این جلسه، وکیل افشین از دادگاه درخواست کرد که قرار بازداشت او به قرار کفالت تبدیل شود.

از آنچه در فضای دادگاه گذشته است می توان چنین استنباط کرد که دفاعیات شمس و وکیل او قاضی را مجاب کرده است که شواهد و قرائن موجود برای اثبات اتهام محاربه کافی نیست و به احتمال زیاد این اتهام منتفی خواهد شد. ما از افشین شمس قهفرخی به عنوان فعال کارگری دفاع می کنیم و خواهان آزادی بی قید وشرط او هستیم.                        

30مهر 87  

268- اجتماع اعتراضی کارگران پاکدشت:

کارگران شرکت موسوم به « سازمان مایه» پاکدشت مدت ها است که دستمزدهای خود را دریافت نکرده اند. سرنوشت اشتغال آنان نیز هیچ معلوم نیست. دیری است که خطر قطعی شدن تعطیل کامل کارخانه و افتادن در ورطه بیکاری  همه کارگران را به وحشت انداخته است. سرمایه داران صاحب شرکت از یک سو دستمزد توده های کارگر را پرداخت نمی کنند و از سوی دیگر هیچ دریچه ای به سوی تضیمن اشتغال بر روی آنان باز نمی کنند. کارگران چند ماه است که در حال اعتراض و مبارزه هستند. اجتماع اعتراضی روز دوشنبه 29 مهر 87 نیز صحنه ای از همین پیکارهای طولانی  است. کارگران در این روز در مقابل اداره دادگستری شهر جمع شده و شروع به اعتراض و طرح خواسته های خویش کردند. پرداخت فوری دستمزدهای معوقه و تضمین امنیت اشتغال در صدر خواسته های کارگران قرار دارد. این اجتماع اعتراضی  از ساعت 8 و 30 دقیقه صبح آغاز شد و تا ساعت 11 ادامه یافت. اجتماع کنندگان معترض اعلام کردند که تا دستیابی به نتیجه مطلوب به مبارزه ادامه خواهند داد . 

30 مهر 87

269- اعتصاب معلمان در سنندج:

معلمان مدارس راهنمایی سنندج  چند روز است که در اعتصاب به سر می برند. مدرسه پسرانه حیدر محی واقع در خیابان سیروس و مدرسه حافظ واقع در خیایان شالمان به دلیل اعتصاب معلمان به طور کامل تعطیل هستند. اعتصاب کنندگان خواستار پرداخت مطالبات خویش و تضمین امنیت شغلی خود هستند. آنان اعلام کرده اند که تا تحقق خواسته هایشان به مبارزه ادامه خواهند داد.

30 مهر 87

270- یک خبر از شرکت نساجی پارس ایران :

 

دو هفته پیش، 51 کارگر بازنشسته کارخانه نساجی پارس ایران در رشت 4 نفر را از میان خود به عنوان نماینده انتخاب کردند که به کاخ ریاست جمهوری در تهران بروند و مشکل عدم دریافت مطالبات بازنشستگی خود را به گوش رئیس جمهوری برسانند. در تهران، بی آن که از سفر قریب الوقوع احمدی نژاد به رشت هیچ چیزی به این 4 نماینده کارگر گفته شود به آنان تذکر داده شد که به رشت برگردند، چند روز دیگر خواهند توانست مشکلات خود را با رئیس جمهوری اسلامی درمیان گذارند. پس از آن که احمدی نژاد در روز چهارشنبه 24/7/87 به رشت سفر کرد، کارگران بازنشسته پارس ایران تصمیم گرفتند که در سخنرانی او در ورزشگاه بزرگ رشت شرکت کنند و مطالبات خود را روی پارچه ای بنویسند و در معرض دید رئیس جمهوری عدالت گستر !! اسلامی قرار دهند. اما اداره اطلاعات رشت از این اقدام کارگران جلوگیری کرد و کارگران را تهدید نمود که درصورتی که این کار بکنند تمام آنان را دستگیر خواهد کرد. به این ترتیب، کارگران یک بار دیگر بیهودگی و بی ثمری این گونه عرض حال ها و شکایت بردن از دزدان پیش رئیس دزدان را تجربه کردند.

لازم به ذکر است که شرکت نساجی پارس ایران متعلق به سرمایه داری به نام جواد افراشته است که تاکنون به بهانه راه اندازی کارخانه و پرداخت مطالبات و حل مشکلات کارگران ده ها میلیارد تومان از بانک های مختلف دولت جمهوری اسلامی دریافت کرده و این مبالغ هنگفت را به جای راه اندازی کارخانه پارس ایران و حل مشکلات کارگران در زمینه های گسترده سرمایه گذاری کرده است. این سرمایه دار از جمله سرمایه داران «اصلاح طلب» !! است و در کنف حمایت کروبی قرار دارد.

30 مهر 87                                 

271- کلامی چند درباره طومار نویسی کارگران ساختمانی کردستان :

کارگران ساختمانی کردستان با ارسال طوماری برای هیئت رئیسه مجلس خواستار دفاع مجلسیان از بیمه کارگران ساختمانی شده اند. محتوای این نامه عمدتا هشدار به نمایندگان مجلس برای رعایت بندها و مواد و تبصره های مختلف قانون اساسی است. بند 9 اصل 3، بند 12 اصل 3، اصل 29 بند فلان و مانند این ها. این که چرا کارگران به نوشتن این طومار اقدام کرده اند برای ما کاملا قابل فهم است.

نمی توان منکر شد که بسیاری از کارگران درحالی که به طور عینی و مادی علیه سرمایه مبارزه می کنند به قوانین سرمایه توهم دارند و به آن استناد می کنند. و آفریننده این توهم نیز خودِ مناسبات سرمایه داری است. به عبارت دیگر، توهم کارگران به قوانین سرمایه داری امری صرفا ذهنی نیست و مبنایی عینی در درون خودِ جامعه سرمایه داری دارد. گرایش به قانون و رفرمیسم را در میان کارگران خودِ مناسبات سرمایه داری بازتولید می کند. درست است که سندیکالیست ها و احزاب رفرمیست اعم از چپ و راست برای خدمت گذاری به نظام سرمایه داری این گرایش را تئوریزه و رهبری می کنند اما اینان فقط بر بستر این گرایش عینی و مادی می توانند این کار را بکنند. بنابراین، یک دلیل طومارنویسی کارگران ساختمانی کردستان و استناد آن ها به قانون سرمایه توهم بخش هایی از آنان به این قانون است. اما این تمام مسئله نیست. هستند کارگران بسیاری که به قوانین سرمایه داری توهم ندارند و نیز خوب می دانند که معضل دولتیان و از جمله هیأت رئیسه یا اعضای مجلس سرمایه بی اطلاعی از این قوانین نیست. آنان می دانند که کلمه به کلمه آنچه در جامعه سرمایه داری نام قانون بر خود دارد توسط متفکران، نمایندگان سیاسی، حقوق دانان و زعمای نظام بردگی مزدی طرح و تنظیم و تصویب شده است. بیشتر کارگران ساختمانی کردستان و بخش زیادی از کارگران ایران و جهان، اگرچه به صورت خودجوش و خودانگیخته، اما به هرحال تضاد و تعارض آشتی ناپذیر خویش با سرمایه داران، دولتمردان سرمایه و نظام سرمایه داری را درک می کنند. خیلی خوب می دانند که قانون سرمایه قرار نیست مدافع حقوق آنان باشد. خوب می دانند که منافع آنان با منافع سرمایه داران مشترک نبوده و نمی تواند باشد. از این گذشته خوب هم می دانند که با عریضه نویسی و توسل به قانون گرهی از مشکلات آن ها گشوده نمی شود. این کارگران مانند بسیاری از کارگران ایران این حقایق را خوب می دانند و این جاست که ما در مقابل این سئوال قرار می گیریم که پس چرا این کارگران به رغم فقدان توهم به قوانین سرمایه داری بازهم به این قوانین استناد می کنند و به عریضه نویسی و ارسال طومار به مقامات سرمایه روی می آورند؟ به نظر ما، علت این امر آن است که این کارگران خود را در حالت استیصال، ناتوانی و فقدان راه چاره عملی برای اعمال قدرت متحد طبقاتی احساس می کنند. راز توسل آنان به طومار نویسی و رجوع به قانون سرمایه در اینجا نهفته است. آن ها خود را در موقعیتی سخت ضعیف مشاهده می کنند و همین احساس ضعف است که آنان را به سمت نوشتن طومار و بستن دخیل به دار قانون سرمایه سوق می دهد.

این بی قدرتی و احساس ضعف بدبختانه در فرهنگ و ایدئولوژی احزاب و فرقه ها تعبیری سخت وارونه پیدا کرده است. این ها چنین وانمود می کنند که گویا کارگران عموماً و به طور مثال همین دوستان کارگر  ساختمانی کردستان اصلاً تضاد و تعارض خود با سرمایه و سرمایه داران و دولت سرمایه داری را نمی فهمند. و گویا تنها مشکل آن ها این است که باید عده ای نخبه و شایسته و اهل فهم از خارج طبقه آن ها و آن چنان که خودشان می گویند دانشوران طبقات بالا یعنی همان اصحاب احزاب و گروه ها بیایند و اینان را از ورطه گمراهی به راه راست هدایت کنند!! ما در اینجا قصد تشریح این بحث را نداریم زیرا در باره بی پایه و وارونه بودن این دریافت ها به اندازه کافی بحث کرده ایم. روی سخن ما نه با هیچ دار و دسته و حزب و فرقه بلکه فقط با همزنجیران درون طبقه خود یعنی کارگران ساختمانی کردستان و همه کارگران همسرنوشت آنان است. مشکل اصلی بسیاری از این کارگران احساس ضعف و بی قدرتی و فقدان توان لازم برای اعمال قدرت مؤثر علیه دشمن طبقاتی است. آنان در غیاب این توانایی احساس می کنند که «کاچی بهتر از هیچی» است. با خود می گویند شاید حالا که کار دیگری از دستمان ساخته نیست با الحاح و عجز و لابه بتوان در دل سنگ دولتمردان ضدکارگر راهی بازکرد. طومارنویسی این دوستان حدیث دنیای یأس و احساس عجز آنان است. درست به همین دلیل همه حرف های ما نیز روی محور ضعف و فروماندگی و احساس استیصال متمرکز است. واقعیت این است و تمامی تجارب تاریخی به ما یاد داده است که اگر هم با خواهش و حیلت و حالت بتوان حتی در سنگ خارا راهی بازکرد در دل سخت تر از سنگ خارای سرمایه داران و دولتمردان نظام سرمایه داری امکان گشودن هیچ راه و روزنه ای وجود ندارد. نمی توان واقعیت زمخت بی قدرتی و ضعف را به حال خود رها کرد و تلاش برای رفع آن را با « کاچی بهتر از هیچی» جایگزین ساخت. هیچ راهی برای ما وجود ندارد جز این که بر موقعیت ضعیف و فرسوده و متشتت خود غلبه کنیم. قبل از هر چیز باید قبول کرد که این کار یعنی غلبه بر وضعیت اسفبار پراکندگی و ناتوانی امکان پذیر است. تاریخ همه جا با صدای بلند این امکان پذیری را فریاد زده است. خودِ کارگران کردستان در طول همین 30 سال اخیر و در متن گسترده ترین حمام خون های دولت سرمایه داری دنیایی مبارزه کرده اند. یک معضل اساسی درمورد این مبارزات آن بوده که اهداف واقعی طبقاتی مان و تحقق انتظارات و مطالبات ضدسرمایه داری ما را دنبال نمی کرده است. ما متشکل شده ایم، اما به صورت پیشمرگ جنبش های دیگر و به عنوان سیاهی لشکر رفرمیسم راست یا چپ وارد میدان شده ایم. خطر کرده ایم و بسیار هم وسیع و حاد و جدی خطر کرده ایم، اما نه در هیئت فعالان طبقه خویش برای سازمانیابی جنبش ضدسرمایه داری توده های همزنجیر بلکه در چهارچوب یک رژیم ستیزی خلقی و ضدامپریالیستی و غیرکارگری که نمایندگان جنبش های دیگر پیش روی ما قرارداده اند. در یک کلام، ما سال ها مبارزه کرده ایم، خطر کرده ایم و دست به سازمان دادن توان خویش زده ایم. پس، ما از عهده انجام این کارها بر می آییم. اساس بحث این است که باید این کارها را در میدان واقعی کارزار طبقاتی خود علیه سرمایه انجام دهیم. باید خودمان به عنوان فعالان جنبش ضدسرمایه داری طبقه مان عزم جزم کنیم و برای سازمانیابی وسیع توده ای خویش علیه سرمایه دست به کار شویم. باید دست همدیگر را بفشاریم  و «منشورمطالبات پایه ای طبقه کارگر ایران» را به نقطه عزیمت مبارزه شورایی و سراسری خود علیه سرمایه تبدیل کنیم .

همزنجیران!

بسیاری از شما مثل روز روشن می دانید که با طومارنویسی هیچ گرهی از هیچ مشکل کارگران حل نخواهد شد. قانون نه وسیله احقاق حق ما کارگران بلکه ابزار دست سرمایه داران برای درهم کوبیدن هر جنب و جوش ضدسرمایه داری ماست. آنچه سرمایه داران و دولت شان آن را حق می نامند دنیای ناحقی و ظلم و ستم علیه ماست. نه توسل به قانون و نه نگاشتن طومار هیچ کدام علاج درد ما نیست. باید به پا خیزیم، باید بر تشتت و ضعف و فروماندگی خود غلبه کنیم. باید متشکل شویم و با اتکا به قدرت متحد و شورایی خود نظام سرمایه داری را به چالش بکشیم. با اتکا به قدرت متحد خود مطالبات روزمان را بر نظام سرمایه داری تحمیل کنیم و از درون شوراهای سراسری ضدسرمایه داری توده های طبقه مان برای نابودی نهایی نظام سرمایه داری و استقرار جامعه ای عاری از هرگونه کارمزدی به پیش تازیم. این تنها راه نجات ماست.
کارگران علیه سرمایه متشکل شویم !

کمیته هماهنگی برای ایجاد تشکل کارگری

30 مهر 87

272- تجمع اعتراضی مردم در بوشهر عليه وزرت نفت :
به گزارش خبرگزارى فارس در تاریخ 30 مهر 87 آمده است : دوشنبه شب شمارى از معتمدين، جوانان، نوجوانان و قشرهاى مختلف مردم بوشهر با حضور در مسجد توحيد اين شهر نسبت به سياست‌هاى تبعيض‌آميز وزارت نفت در انتقال دفاتر شركت‌هاى نفتى و همچنين به كارگيرى نيروهاى غير‌بومى در تاسيسات نفت و گاز عسلويه اعتراض كردند.
به گزارش خبرگزارى فارس از بوشهر، مدتى است كه وزارت نفت علي‌رغم مصوبه دولت مبنى بر انتقال دفاتر شركت‌هاى نفتى به مراكز عملياتى نفت جنوب، درصدد انتقال اين دفاتر به استان فارس و شهر شيراز است.
تاكنون واكنش‌ها و اعتراضات نتيجه‌اى نداشته و اين امر به يك موضوع نگران‌كننده براى مردم و مسئولان استان بوشهر تبديل شده است.
همچنين در هفته گذشته وزارت نفت با چاپ آگهى استخدام در هفته‌نامه‌ها و روزنامه‌ها از متقاضيان كار در وزارت نفت دعوت به عمل آورده اما نكته‌اى كه مردم بوشهر را نگران كرده اين است كه در اين آگهى استخدام بوشهري‌ها داراي‌ مدرك ديپلم مي‌توانند ثبت‌نام كنند و بوشهري‌هاى داراى مدارك بالاتر هيچ سهمى در اشتغال در وزارت نفت ندارند.
همچنين مردم بوشهر با اعتراض به عملكرد وزير نفت از تغييرات مديران بومى در منطقه ويژه پارس جنوبى ابراز نگرانى كردند.
مردم بوشهر در پايان اين تجمع اعلام كردند اگر اين موضوع ظرف يك ماه آينده حل نشود، اعتراضات مردمى نسبت به سياست‌هاى وزارت نفت در استان بيشتر خواهد شد.

273- افزایش تا 44 درصدی قیمت ماهی:

به گزارش روزنامه سرمایه در تاریخ سه شنبه 30 مهر 87 آمده است : در مقایسه با سال گذشته، قیمت انواع ماهی در بازارهای مصرف سه تا 44 درصد افزایش یافته است.به گزارش خبرنگار ما، انواع ماهی در سال جاری و به نسبت سال قبل در هر کیلو حدود 500 تا 1300 تومان گران تر شده است. بر اساس این گزارش بیشترین نوسان قیمت در بازار ماهی قزل آلا رخ داده که در مقایسه با سال گذشته بین 36 تا 44 درصد رشد داشته است. این گزارش می افزاید نرخ عمده فروشی ماهی قزل آلای رنگین کمان که سال گذشته بین 2500 تا 2600 تومان در هر کیلو بود، هم اکنون به 3400 تا 3750 تومان رسیده است.


در بازار ماهیان شمال نیز ماهی سفید که در سال گذشته به قیمت 4500 تا 5000 تومان در هر کیلو به فروش می رسید، در سال جاری با افزایش قیمتی حدود 18 درصد به قیمت هایی از 5300 تا 5800 تومان در هر کیلو عرضه می شود.
ماهی کفال نیز با رشد 23 تا 30 درصدی قیمت در سال جاری به بهای 5300 تا بیش از 6500 تومان در هر کیلو به فروش می رسد.
این گزارش همچنین می افزاید رشد قیمت در بازار ماهیان جنوب نسبت به بازار ماهیان شمال کمتر بوده است، به طوری که در بازار ماهی حلوای سفید که از ماهیان پرطرفدار و گرانبهای جنوب محسوب می شود، در مقایسه با سال گذشته حدود سه درصد رشد قیمت رخ داده و این ماهی در خرده فروشی های شهر تهران به قیمت 7000 تومان در هر کیلو عرضه می شود.
قیمت ماهی حلوای سیاه نیز که در سال گذشته بین 3100 تا 3300 تومان در هر کیلو بود، در سال جاری با قیمت هایی از 3700 تا 4500 تومان در هر کیلو به فروش می رسد. بر این اساس ماهی حلوای سیاه نسبت به سال گذشته حدود 27 درصد افزایش قیمت یافته است.
بیشترین افزایش قیمت در بازار ماهیان جنوب مربوط به ماهی شیر است که در مقایسه با سال گذشته 23/30 درصد رشد قیمتی را نشان می دهد. قیمت ماهی شیر هم اکنون کیلویی 5600 تا 7000 تومان است. ماهی سنگسر نیز با رشد قیمتی حدود 21 درصد نسبت به سال گذشته در حال حاضر با قیمت هایی از 3100 تا 3700 تومان درهر کیلو در بازارهای مصرف عرضه می شود. این بررسی در بازار ماهیان پرورشی نیز حاکی از افزایش 20 تا بیش از 33 درصدی قیمت ها در مقایسه با سال گذشته است.
بر اساس این بررسی قیمت ماهی پرورشی کپور (بیگ هد) که در حال حاضر با ورود صید جدید به بازار با کاهش استقبال روبه رو شده هر کیلو بین 1500 تا 2000 تومان است که در مقایسه با سال گذشته 33/23 درصد رشد قیمتی را نشان می دهد. سال گذشته قیمت ماهی بیگ هد حدود 1200 تا 1500 تومان در هر کیلو بوده است.
فعالان بازار ماهی شمال معتقدند «با شروع فصل صید در مازندران - بیستم مهرماه - میزان تقاضا در بازار ماهی افزایش یافته و این امر موجب رشد قیمت انواع ماهی شده است.»
حسن احمدی یکی از کارشناسان و فعالان بازار ماهی در این زمینه به خبرنگار ما گفت: «چهار هزار صیاد مازندرانی در قالب 53 شرکت تعاونی، کار صید را از 20 مهرماه در دریای خزر آغاز کرده اند.»...
وی در مورد قیمت انواع ماهی پرورشی شمال گفت: «هم اکنون انواع ماهی پرورشی فیتوفاک بین 1000 تا 1200 تومان و ماهی کپور درشت نیز با قیمت هایی از 1700 تا 3700 تومان در هر کیلو به فروش می رسد.»
قیمت انواع ماهی جنوب
حسین عبدی یکی از فروشندگان انواع ماهی در بازار ماهی فروشان تهران ضمن بیان مطلب فوق در معرفی بازار ماهیان جنوب به خبرنگار ما گفت: «به طور کلی بازار ماهیان جنوب از تنوع بیشتری در مقایسه با ماهیان شمال برخوردار است، ضمن اینکه به دلیل کم تیغ بودن ماهی های جنوب آمار تقاضا در بازار این ماهیان بیشتر از تقاضای ماهیان شمال است.»
وی به تنوع بیش از صد نوع ماهی جنوب در بازارهای مصرف اشاره کرد و یادآور شد: «ماهی قباد (شاه ماهی)، حلوا سفید و سیاه، سرخو، شیرماهی، سنگسر و... از جمله پرطرفدارترین ماهی های جنوب محسوب می شوند.»
عبدی در مورد قیمت این ماهی ها افزود: «قیمت ماهی شیر که ماهی پرطرفداری بین همگان محسوب می شود کیلویی 5300 تا 7000، شوریده 5100 تا 5500، حلوای سیاه 4000 تا 4700، حلوای سفید 8100 تا 8500 و سنگسر 3850 تا 4500 تومان است.»
این فروشنده ماهی به افزایش تقاضا در بازار ماهی قزل آلا اشاره کرد و اذعان داشت: «ماهی قزل آلا به دلیل اینکه به صورت زنده و تازه به فروش می رسد، طی چند سال گذشته طرفداران زیادی را به خود جلب کرده است.»
وی افزود: «قزل آلا از آن دسته ماهی هایی است که چنانچه بیش از یک روز در هوای آزاد و بیرون از آب بماند، دیگر کیفیت اولیه را ندارد و به اصطلاح گوشتش شل می شود. به این دلیل در اکثر فروشگاه های ماهی این ماهی به صورت زنده و تازه عرضه می شود.»
عبدی به تفاوت قیمت این ماهی در نقاط مختلف تهران اشاره کرد و افزود: «بسته به وزن و منطقه فروش این ماهی، قیمت آن بین 3000 تا 4000 تومان در هر کیلو در نوسان است.»
وی تاکید کرد: «آبشش های قرمز روشن، فلس های درخشنده و محکم، چشم برجسته و شفاف همچنین نداشتن بوی نامطبوع از نشانه های ماهی تازه و سالم است.»

274- زمستان امسال هم بدون گاز و برق خواهد بود :

به گزارش راديو آلمان در تاریخ 30 مهر 87 ، - ميترا شجاعی: وزير نيرو از مجلس درخواست کرد، بودجه بيشتری برای مقابله با خاموشی در اختيار وزارت‌خانه‌اش قرار دهد. پرويز فتاح شرايط ايران در فصل سرما را ،سخت، برآورد کرده و تامين سوخت نيروگاه‌ها را مهمترين مشکل وزارتخانه‌اش خوانده است.

تابستان امسال برای ايرانيان تابستانی گرم، بي‌بارش و پرخاموشی بود. به گفته برخی از کارشناسان، ميزان قطع برق در تابستان امسال از زمان پايان جنگ ايران و عراق بي‌سابقه بوده‌است. اين در حالی است که زمستان گذشته نيز، در اکثر شهرهای ايران، سيستم گازرسانی مختل شده‌بود و حتی در شهرهای سردسير مناطق شمالی کشور، چندين روز پياپی گاز شهری قطع بود.

بر پايه گزارش وزارت نيرو، امسال کم‌بارش‌ترين سال در طول چهل سال گذشته بوده‌است. به همين دليل پيش‌بينی مي‌شود که زمستان امسال بحران گازرسانی حتی شديدتر از سال قبل وجود داشته‌باشد.

معاون وزير نيرو در امور برق و انرژي، شرايط زمستان امسال ايران را ,سخت, توصيف کرده و مي‌گويد، به دليل کمبود نيروگاه‌های برق- آبي، مصرف گازوئيل و سوخت نيروگاه‌ها امسال افزايش خواهد داشت.

بدهکار و مستاصل

ماه گذشته پرويز فتاح، وزير نيرو، در جلسه غيرعلنی مجلس، وزارت نيرو را "يک وزارتخانه بدهکار و مستأصل" خواند و از مجلس درخواست کرد تا برای مقابله با خاموشي‌های پي‌درپي، بودجه بيشتری در اختيار اين وزارت‌خانه قرار دهد.

وی روز يکشنبه،
۲۸ مهر نيز در مصاحبه با خبرگزاری جمهوری اسلامی ايران، وضعيت بارندگی را وخيم ارزيابی کرد و مهمترين مشکل وزرات نيرو را تأمين سوخت نيروگاه‌های کشور دانست.


بهمن احمدی امويي، خبرنگار اقتصادی مقيم ايران، تأييد مي‌کند که يکی از مشکلات اصلی وزارت نيرو، در حال حاضر تأمين سوخت نيروگاه‌هاست اما به نظر وی اين مشکل اصلی نيست:


"با توجه به کمبود گاز در ايران بخصوص در فصل زمستان که ما معمولا حتا برای مصارف خانگی دچار مشکل مي‌شويم و دولت مجبور مي‌شود بسياری از مصارف گاز صنايع را به نفع مصارف خانگی قطع بکند تا بلکه ناراحتي‌های اجتماعی و آشوب و شورش پس از آن را به همراه نداشته باشد، اين درست است. اما همه‌‌ی دليلش اين نيست که آقای فتاح گفتند. واقعيت قضيه اين است که مديريت وزارت نيروی ايران يک مديريت ناکارآمد است و با توجه به اين که الان فصل بودجه‌ريزی است، معمولا وزارتخانه‌ها شروع مي‌کنند حرفهايی از اين قبيل زدن که سهم بيشتری از بودجه را به خودشان اختصاص بدهند,.

تاثير تحريم‌‌های بين‌المللی

بسياری از کارشناسان، مشکل عمده گاز کشور را کم‌شدن سرمايه‌‌گذاري‌های خارجی عنوان مي‌کنند. به عقيده اين افراد اعمال تحريم‌های بين‌المللی عليه ايران و نيز ناامنی سرمايه‌گذاری داخلي، پروژه‌های بزرگ گازی کشور مثل پارس جنوبی را مختل کرده‌است.

بهمن احمدی در اين باره چنين مي‌گويد:

"مشکل اصلی گاز ايران، عدم سرمايه‌گذاری مناسب در پروژه‌های مربوط به پارس جنوبی بود. چون طبق قانون بايد فازهای
۶، ۷ ، ۸ و ۹ پارس جنوبي، سال گذشته به بهره‌برداری مي‌رسيد. براساس همين، اينها آمدند قراردادهای متعددی با ترکيه بستند که مرتب گاز بيشتری را به ترکيه صادر کنند. ولی به دليل اين که سرمايه‌گذاري‌های خارجی در پارس جنوبی صورت نگرفت، سرمايه‌گذار داخلی هم نتوانست به اندازه کافی سرمايه‌ها را جذب کند، مشکل تحريم بوجود آمد، چاههايی هم که زدند خيلي‌هايش از نظر فنی اشکال داشت و مجددا بايد حفاری مي‌کردند، بسياری از تجهيزات سرچاهی الان دچار تحريم است و واردکردن آنها به سختی و با هزينه‌ی بسيار زياد صورت مي‌گيرد و زمانبر است، همه اينها باعث شده که پروژه‌ها دير به بهره‌برداری برسد".

سوخت نيروگاه‌های توليد برق از دو راه تأمين مي‌شود يکی گاز و ديگری آب. به دليل مشکلات مربوط به گازرسانی و کمبود گاز برای مصارف خانگي، وزرات نيرو عمده منبع تأمين سوختش را نيروگاه‌های برق-آبی قرار داده ولی اين نيروگاه‌ها نيز به دليل کم‌بارشي‌های سال‌های اخير، ظرفيت توليد برق به ميزان لازم را از دست داه‌اند.

بهمن احمدی مي‌گويد:

"زمستان سال قبل دولت به دليل اين که مشکل گاز داشت، نيروگاههای حرارتی را تا آنجا که امکان داشت ميزان کمتری گاز به آنها داد و در مقابل از حداکثر توان نيروگاههای برق‌ـ آبی استفاده کرد. اين در نتيجه باعث شد که در تابستان نيروگاههای برق‌ـ آبی ما دچار ناتوانی و در واقع از رده‌خارج‌ بشوند. بخاطر اين که اصلا هيچ آبی در پشت سدها ذخيره نشده است که بخواهد برق توليد بشود. يعنی سعی کردند اين نيروگاه‌ها را جايگزين بکنند، ولی اين جايگزينی به ضررشان تمام شد و در نتيجه تابستان امسال ما گسترده‌ترين خاموشي‌ها را از سال
۶۸ به اينسو داشتيم".

"مقصر سازمان هواشناسی است"

وزارت نيرو تقصير را بر گردن سازمان هواشناسی انداخته و مي‌گويد نظرات کارشناسانه در مورد بارش‌‌های امسال غلط بوده‌است و به همين دليل اين وزارت‌خانه پيش‌بيني‌های لازم را انجام نداده و در نتيجه امسال شاهد قطع گسترده برق بوديم.

بهمن احمدی اما مي‌گويد طی سه سال گذشته هيچ نيروگاه جديدی به مرحله بهره‌برداری نرسيده‌است و نيروگاه‌های فعلی همه همان‌هايی هستند که در زمان دولت‌های رفسنجانی و خاتمی کارشان را آغاز کرده‌بودند و اين نيروگاه‌ها نيز ظرفيت توليد برق برای مصرف داخلی را ندارند
کارشناسان مي‌گويند اگر وضعيت به همين منوال پيش برود، زمستان امسال برای مردم ايران زمستانی به مراتب سخت‌تر از سال گذشته، همراه با خاموشي‌های گسترده و نيز قطع گاز خواهدبود.

275- جايگاه تشكل ها ي كارگري در قانون كار كجاست؟ و جايگاه دولت و كارفرمايان بخش خصوصي دركفه ترازوچگونه است ؟

كارگربه نان شب محتاج است. تنها ماهانه حق مسكن كارگران ده هزارتومان است.دراين استان براي ده هزارتومان شبانه كمپهاي شهرداري را ميدهند كه كارگر شب را به روز كند.عقلانيت ايجاب ميكند درحال حاضرحق مسكن كارگران بعداز گذشت 30سال از انقلاب ده هزار تومان است اين دهن كجي به ساحت جامعه كارگري است. چرا در حق اين كارگران زحمتكش اين مقدار بي عدالتي ميشود؟؟؟چرا بايد نماينده گان مجلس بيش از هفتصد و پنجاه ميليون تومان بيمه مسكن بگيرند.آن وقت اين كارگران مظلوم فقط ده هزارتومان بيمه مسكن بگيرند. كجاي دنيا اين حرفها را ميزنند؟چه كسي اين ها را تائيد ميكند؟ چه كسي اين قوانين راتصويب ميكنند؟چرا آقاي وزير نميرود استعفاي خود را بنويسيد و بگويدكه توان چرخاندن اين مجموعه رانداردولي خم به آبرو نمي آورندكه چه ظلمي درحق كارگران ميشود؟و اوچه كاره است؟ البته وقتي پاي منافع وسط كشيده ميشود همه چيز زير آن رنگ ميبازد.وآنجا معامله ميكنند.خواربار 480 تومان ماهيانه ميشود روزانه حق خواربار 80  تومان براي خانواده متاهل ميشود. كارگران خانواده پرجمعيتي هستند حداقل 4 الي 5 نفري هستند. چگونه بايداز عهده تهيه مواد اوليه زندگي بر آيند؟ وقتي فقط يك نوع از مواد شوينده 950تومان قيمتش است.چگونه كارگران 480 تومان حق خواربار ميدهند؟ رئيس شوراي عالي ايران چه كارميكند؟ تورم 28 درصد جامعه را نمي بيند ؟سبد خانواركارگران حداقل450هزارتومان است.حقوق امروز دريافتي كارگر دويست و نوزده هزارو شصت تومان حقوق پرداخت ميكننداين هاتناقضاتي است كه بايد اين آقايان پاسخ دهند.

متاسفانه جنبش كارگري هم كه دست نشانده دولت شده انداختياري از خود ندارند و استقلال ندارند.آنجا كه ميخواهند از كارگر حمايت كنند ديگه كفه ترازو به نفع دولت سنگين است.هيچ وقت به طرف جامعه كارگري نيست.آنهادرظاهر ميگويندكه ميخواهند از حقوق كاردفاع كننداما كفه ترازو به نفع دولت سنگين است.

آنهايي كه در بخش خصوصي كارفرماهستند ميخواهند از منافع شخصي خود دفاع كنندولي دركناراين موضوع امروز دولت كارفرماي بزرك است.

دولت خود كافرماي بزرگ كشور است. هميشه دردادگاهها نماينده گاني كه درهيئت هاي تشخيص حل اختلاف اداره كل كار مي نشيند.نماينده دولت معنا ومفهوم خودرا از دست ميدهند. چون در واقع نماينده كارفرما ميشوند. نه نفردرهيئت هاي حل اختلاف مينشيند سه نفر نماينده كارگر و سه نفر نماينده كارفرما است وسه نفر دقيقا نماينده دولت است. اما سوال اين جا است كه نماينده كارگرچگونه ميخواهد حقوق كارگررا استيفاء كند؟؟؟

منبع : انجمن صداي كاوه ها

چند خبر از منبع " انجمن صدای کاوه ها "

276- گفتگوي اختصاصي با يكي ازفعالين كارگري درآذربايجان غربي با خبرنگارصداي كاوه ها :

وي درگفتگو با خبرنگار ما چنين گفت :مسائل و مشكلات ما پيچيده شده است بزرگترين مشكل مادرحال حاضر بحث قراردادهاي موقت است كارگران ما از سنوات شغلي برخوردار نميشونداين بحثي است كه كليه كارگران ايران وبالطبع آن بيش از 90 درصد به خصوص كارگران آذربايجان غربي هيچ گونه امنيت شغلي ندارند.چون اكثرا واحدهاي  صنوف كارميكنند اين كارگاهها كارگاههاي زير ده نفر هستندوگاها از قانون كار خارج شده اند ومتاسفانه عمدتا مشكل دارند.

277- محروم كردن كليه كارگران استان آذربايجان از بن وپژه كارگري درماه مبارك رمضان:

به كاركنان دولت در ماه رمضان بن ويژه ما ه رمضان پرداخت كردند.و اين تبعيض مابين كاركنان دولت باجامعه كارگري ايجاد شده است. ما به شدت به عدم توزيع بن هاي ويژه به كارگران كشور ومنطقه به شدت به دولت و وزير بازرگاني اعتراض داريم. زيرا متولي آن هم وزير بازرگاني بوده است.

278- شركتهاي خدماتي وپيمانكاري دمار از روزگار كارگران ما در آورده اند:

درحال حاضر اكثر پروژه هاي سد سازي ازجمله پروژه هاي سدشهرداري اروميه- سد سيدوي پيرانشهر - سد آغ چاي خوي - زره شوران وآغ درهشهيد كاظمي بوكان درهركدام از اين پروژه ها بيش از 1000كارگر مشغول به كارهستند كارگراني با پيمانكار كارميكنندبيش از 4 ما ه است كه حقوقشان راپرداخت نكرده اند.همچنين واحدهايي ازكارگران كه برروي صنعت آب كار ميكنند كارگران استثمار ميشوند. مسئولين هم دست روي دست گذاشتندوهيچ كاري نميكنند وفقط نظاره گر هستنداين كارگران 4 ما ه است حقوق خود را دريافت نكردند اما سوال اين جا است كه كجا بايد شكايت كند؟ و دستشان به كجابنداست؟

279- ان جي او هاي كارگري وتشكل هاي كارگري روز به روز در استان ما روبه تنزل میرود:

ما در اول دهه 1380 تعداد54 شوراي اسلامي كار درواحدهاي توليدي وصنعتي درآذربايجان غربي داشتيم  امروز به 23واحد تقليل يافته است.آيا نبايد گفت برطبق قانون كار وقانون هاي بين اللملي دخالت دولت  در تشكل هاي كارگري ممنوع است. چرا  برا ثر دخالت دولت امروز تعداد تشكلهاو ان جي او ها به 23 واحد شوراي اسلامي كار رسيده؟؟؟

280- كارگران نساجي خاتم انبياءبوكان:

كارگران اين كارخانه چهار ماه است كه حقوق نگرفته اند.كارخانه جات نساجي پانصدكارگرداشتند از اين تعداد فقط ده تا 15نفر باقي مانده است.اين كارگران با ده تا پانزده سال سابقه كار از بيمه بيكاري استفاده ميكند و از كاراخراج شدند.

281- كارگران اروم دشت 18 ماه است كه حقوق خود را نگرفتند:

كارگران اروم دشت متاسفانه 18 ماه حقوق خود را نگرفتندوبا هماهنگي اداره كل كار ازمقرري بيمه بيكاري استفاده ميكنند. اگر درآينده از بيمه بيكاري برگشتند.وهيچ دستگاهي نيز پاسخگونيست.كارفرماي هم وجود نداردكه مسئولين ويا جنبشهاي كارگري روي آنها فشار بياوردتا حقوق اين كارگران را بپردازند.

282- شركت پنچ گانه كشت و صنعت مهاباد:

مسئولين شركت پنچگانه كشت و صنعت مهاباد كه درحال حاضر 260 كارگر دارد به بخش خصوصي واگذار شده واز آنجا كه سرمايه در گردش دچار مشكل اقتصادي گرديده است و مسئولان شر كت كشت وصنعت از پرداخت حقوق و مزاياي اين كارگران عاجز مانده اند. بسته سياستي بانك مركزي درخصوص عدم توزيع پولها به كارخانه بانك مركزي مشكل حاد در اين منطقه ايجاد كرده است.

 

اخبار مبارزات کارگران ایران ،

هفته اول آبان ۱٣٨۷  (اکتبر۲۰۰٨ )

283- آخرين گزارش از هفت تپه :
به گزارش مدافعین حقوق کارگران از ایران در تاریخ 1 آبان 87 ؛ کارگران طرح نيشکر هفت تپه انتخابات هيات مديره سنديکای خودرا انجام دادند
اين انتخابات با دو صندوق سيار درسطح کارخانه ومزارع صورت گرفت وبيش از هزار نفر آراء خودرا به صندوق های رای ريختند . برطبق آخرين خبر از ميا ن 28 کانديدای شرکت کننده برای هيات مديره افراد زير آراء لازم را کسب کردند :
علی نجاتی ، فريدون نيکو فرد ، احمدی ، شريفي، حيدري، بسحاق ، نجات دهلی ،عليپور ورضارخشان . مااين انتخابات را به کارگران هفت تپه تبريک ميگوئيم

 ادامه خبر :

صبح امروز با ورود كارگران در حالي كه خود را براي شركت در انتخابات آماده مي كردند با بخش نامه مسئولين كارخانه كه آنان را از شركت در انتخابات منع مي كرد و انتخابات را منوط به دستور و اجازه اداره كار مي دانست مواجه شدند.

انتخابات در ساعت 8 صبح آغاز و تا ساعت 12 ادامه داشت . در كنار هر صندوق چهار ناظر از بخش كشاورزي و كارخانه حضور داشتند و پس از آن صندوق ها به مكاني ديگر منتقل و توسط ناظرين شمارش شد.

لازم به ذکر است با وجود مدت کم برای رای گیری(حدود چهار ساعت) و موانع ایجاد شده و جو موجود در کارخانه بیش از هزار نفر از کارگران در این رای گیری شرکت کردند.
در طي مدت راي گيري نيروهاي امنيتي حضور پر رنگي داشتند اما بر خورد خاصي صورت نگرفت.

در اين انتخابات اعضاي هيت مديره به شرح ذيل انتخاب شدند:

1- فريدون نيكو فرد ۹۱۹ رای 2- نجات دهلي ۶۶۷ رای 3- علي نجاتي ۵۷۸ رای 4- رحيم بسحاق ۵۴۰ رای 5- جليل احمدي ۳۹۸ رای6-علي شريفي ۳۹۴ رای 7- رضا رخشان ۳۵۲ رای 8- محمد حيدري مهر ۳۰۲ رای 9- قربان علي پور ۲۸۴ رای

با پيگيري ها و تلاش كارگران انتخابات با نظم كامل و عادلانه برگذار شد.
گزارش تكميلي و اسامي اعضاي البدل به زودي اعلام خواهد شد.
هيت موسس سنديكاي کارگران شركت نيشكر هفت تپه

syndica7tape@gmail.com

284- چرخ گوشت دست كارگر اردبيلي را قطع كرد :

تهران- خبرگزاري كار ايران در تاریخ 1 آبان 87 ؛ چرخ گوشت كارخانه كالباس سازي اردبيل دست كارگر22ساله اي بنام علي مرزداري را قطع كرد.
به گزارش "ايلنا"،اين كارگر روزاول كارش به علت بي احتياطي دردادن گوشت به چرخ، مچ دست خود را از دست داد.
وي كه دربيمارستان فاطمي اردبيل بستري شده بوددوشنبه هفته جاري از بيمارستان مرخص شد.
خانواده اين كارگركه ازنظر مالي وضعيت مناسبي ندارند به دليل بيمه نبودن براي پرداخت هزينه هاي بستري ودرمان او دچار مشكل مالي بودند اما گفته مي شودكه هزينه هاي بيمارستان از طرف كارفرماي نامبرده پرداخت شده است.
پايان پيام

285- ادامه خبر

قطع دست یک کارگر هنگام کار:

« علی مرزداری» کارگر کارخانه کالباس سازی در شهر اردبیل است. او 22 سال دارد و کار وی چرخ کردن گوشت برای تولید کالباس است. علی فقط یک روز آن هم چند ساعت در کارخانه کار کرده بود که دستش  لای چرخ ماشین گیر کرد و از پیکرش جدا شد. ماجرا از این قرار است که او در همان دقایق نخست ورود به سالن کارگاه بدون هیچ نوع آموزش و بدون این که کمترین اطلاعی درباره چگونگی کار با ماشین گوشت چرخ کنی داشته باشد، به دستور کارفرما کارخویش را شروع می کند. سرمایه دار برای بخشیدن شتاب هر چه بیشتر به چرخ تولید سود سرمایه هایش ترجیح می دهد که هیچ کارگر قدیمی حتی برای چند دقیقه هم وقت کار خود را صرف آموزش علی نکند. او طبعاً می توانست این را پیش بینی کند که علی تازه وارد ناآشنا با چرخ گوشت خردکنی به دلیل فقدان تجربه لازم دچار سانحه خواهد شد و دستش را برای همیشه از دست خواهد داد . او می توانست این را پیش بینی کند اما وحشت چند دقیقه توقف چرخ تولید سود مانع شده که او نحوه کارکردن درست با این ماشین را به علی آموزش دهد. دست علی مرزداری اینک  قربانی سود صاحب سرمایه شده است. او از هیچ نوع بیمه ای هم برخوردار نیست. تکلیف زندگی علی و پدر و مادر و همسر و فرزندانش چه می شود؟ ما این سئوال را از سرمایه داران و دولت آن ها نمی کنیم. زیرا جواب آن ها بسیار روشن است. در مرام و مشرب و مذهب آن ها کارگر انسانی بی ارزش و حتی مهدورالدم است. این سئوال را ما از همزنجیران کارگر خویش در سراسر ایران و جهان مطرح می کنیم. تا کی باید کارگر این گونه قربانی سود سرمایه دار شود؟ و برای این که چنین نشود چه کار باید بکنیم؟

1 آبان 87

 

256- نايب رئيس كانون عالي شوراها:
كاري نكنيد به سازمان جهاني كار شكايت كنيم
:

تهران- خبرگزاري كار ايران در تاریخ 1 آبان 87 ؛نايب رئيس كانون عالي شوراهاي اسلامي كار با بيان اينكه سازمان تشكلات كارگري و كارفرمايي وزارت كار اعتبارنامه برخي از كانون هاي استاني را صادر نمي كند، گفت: در صورت ادامه روند موجود به سازمان جهاني كار (I.L.O) شكايت خواهيم كرد.
اوليا علي بيگي در گفت و گو با خبرنگار"ايلنا" از نشست كانون عالي شوراهاي اسلامي كار با كانون هاي استاني خبر داد و گفت: در اين گردهمايي مشكلات جامعه كارگري از جمله همكاري نكردن بدنه وزارت كار براي صدور احكام هيات مديره برخي از كانون هاي استاني به بحث گذاشته خواهد شد.
نماينده كارگران در هيات نظارت بر سازمان تامين اجتماعي تصريح كرد: سازمان تشكلات كارگري و كارفرمايي وزارت كار مي خواهد با اهرم هايي مثل مبالغ مصوب هيات دولت براي كمك به تشكل ها و صدور اعتبارنامه هاي اعضاي كانونها مانع از فعاليت تشكلات كارگري مستقل شود.
رئيس كانون هماهنگي شوراهاي اسلامي كار استان كرمانشاه با بيان اينكه چندين ماه است كه از انتخابات كانون هاي شوراهاي اسلامي كار در استان هاي يزد، قم و آذربايجان غربي مي گذرد، گفت: اين انتخابات با حضور و تائيد ناظران وزارت كار بوده است اما سازمان تشكلات كارگري و كارفرمايي وزارت كار اعتبارنامه كانون هاي اين استان را صادر نمي كند.
او تصريح كرد: بدنه وزارت كار به بهانه هاي سياسي اعتبارنامه ها را صادر نمي كند اين در حالي است كه بنده در جلسه يك ماه گذشته خود با وزير كارسخناني گفتم كه حتي از نقد هم فراتر بود اما جهرمي با متانت به حرف هايم گوش داد و دستور رسيدگي داد اما متاسفانه بدنه وزارت كار با وزير همراهي نمي كند و زحمات جهرمي را در وزارت كار خدشه دار مي نمايند.
علي بيگي تاكيد كرد: جامعه كارگري علاقه اي به شكايت به مجامع بين المللي در بخش روابط كار را ندارد اما در صورت ادامه روند موجود در اين خصوص تجديدنظر خواهيم كرد.
پايان پيام

257- اطلاعیه" کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری ( منطقه غرب ) " در رابطه با اعلام موجودیت انجمن حمایت از دست فروشان کردستان 

اخیرا "انجمن حمایت از دست‌فروشان کردستان" رسما اعلام موجودیت کرده است. کمیته هماهنگی اعلام موجودیت انجمن حمایت از دست فروشان کردستان را شادباش می گوید و تشکیل این انجمن را گامی موثر در جهت تشکل یابی   دست فروشان دانسته و امیدوار است که انجمن بتواند با سازماندهی کارگران دست فروش و هدایت مبارزات آنان در جهت دست یابی به خواسته ها و مطالبات کارگری مثمر ثمر واقع شود.

کمیته هماهنگی حمایتهای بی دریغ خود ، از اهداف کارگری انجمن را وظیفه ی طبقاتی خویش دانسته و در راستای مبارزه طبقاتی با این انجمن همگام است . ما خواستار حمایت همه جانبه ی کارگران و فعالین کارگری برای پشتیبانی از انجمن هستیم .

کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری ( منطقه غرب)

چهارشنبه یکم آبان ماه 1387

258- تعداد دانش‌آموختگان بيكار ايران تا سه سال ديگر به بيش از 600 هزار نفر مي‌رسد:

به گزارش خبرگزاری ايسنا در اول آبان 87 آمده است : يك كارشناس بازار كار با بيان اينكه براساس سرشمارى سال‌هاى 75 و 85 نرخ رشد ميانگين جمعيت 1.61 درصد بوده است گفت: پيش‌بينى نرخ رشد جمعيت در12 سال آينده كمتر از يك درصد است و با اين وضعيت مي‌توان گفت كه كندشدن نرخ رشد براى ايران يك موهبت است.

عليزاده در مراسم بزرگداشت روز آمار افزود: مهمتر از كاهش نرخ جمعيت، تغيير ساختارى جمعيت است به طورى كه در حال حاضر 35 درصد جمعيت كشور را 15 تا 29 ساله‌ها تشكيل مي‌دهند كه اين ميزان ارتباط مستقيمى با بازار كار دارد.

او با بيان اينكه تعداد فارغ‌التحصيلان در كشور افزايش يافته اما اين افزايش تاثيرى در ساختار اقتصادى كشور و افزايش بهره‌ورى نداشته است، گفت: بيش از80 درصد فارغ التحصيلان در فعاليت هاى خدماتى اشتغال دارند و دروازه‌هاى بخش خصوصى به روى آنها بسته است.

او ادامه داد: ساختار اشتغال در سى سال اخير تغيير چندانى نكرده است. ضمن اينكه هنوز هم 34 درصد متخصصان و تكنسين‌ها و نيز 43 درصد قانونگذاران و مقامات عالي‌رتبه كشور فاقد تحصيلات دانشگاهى هستند.

عليزاده با بيان اينكه 65 درصد دانش‌آموختگان، حقوق‌بگير دولت هستند ادامه داد: 18 درصد اين افراد در بخش خصوصى شاغلند.

او ادامه داد: از 374 هزار فارغ التحصيل بيكار در كشور 38.1 درصد داراى تحصيلات فوق‌ديپلم و 58.5 درصد داراى تحصيلات كارشناسى هستند. ضمن اينكه تعداد دانش‌آموختگان بيكار تا سال1390 به بيش از 600 هزار نفر مي‌رسد.

259- بن بست در تعامل دولت و تشکل هاى صنفى معلمان :

به گزارش روزنامه اعتماددر تاریخ 2 آبان 87 آمده است :دامنه فعاليت تشکل ها از ارديبهشت ماه 86 به شدت محدود شده است. فشارهاى واردشده در اين يک سال و نيم عملاً امکان فعاليت تشکل ها را کاهش داده است. در شهرستان ها وضع همين گونه است. مى توانيم از اين وضعيت استقبال کنيم و چهره دولت را افشا کنيم و ادعاهاى دولت را زير سوال ببريم و به روش انقلابيون بگوييم هر چه بدتر، بهتر. چنين وضعيتى براى يک گروه اپوزيسيون سياسى فرصتى طلايى است. اما وضعيت تقابل به مديران ادارى و سياستگذاران اين فرصت را داد که پرونده مطالبات معلمان را تحويل نهادهاى ديگر دهند و خودشان را از درد سر پاسخگويى رها کنند. از سوى ديگر استراتژى مقابله، به وزارت کشور و فرماندارى ها اين بهانه را داد که با عنوان تکميل نبودن مدارک، مجوز قانونى تشکل را به حال تعليق درآورند. راهبرد تقابل که بى دليل آن را به جامعه معلمان نسبت مى دهند، گرهى از کار معلمان نمى گشايد و ما را به سمت تشکيل اتحاديه سراسرى معلمان نمى برد. همچنان که اتوپياى ورود به قدرت و تشکيل مجلس معلمى آزموده شد و پيشگامان آن بى هيچ توضيحى پرونده آن را بايگانى کردند. اما آقاى اکبرى اين بار با پروازى بلندتر در پى تشکيل دولت توسط معلمان است. راهبرد تقابل نهايتاً معلمان را در کنار گروه هاى سياسى اپوزيسيون قرار مى دهد. کار تشکل هاى صنفى مقابله با دولت نيست. مهم اين است که تشکل ها با بدنه معلمى ارتباط داشته باشند و گام هاى عملى در جهت منافع معلمان بردارند. آقاى اکبرى مى گويد؛, در نگاه معلم شأن و کارکرد هر نهاد مدني، صنفي، آموزشي، علمى و فرهنگى در آموزش و پرورش در درجه اول مقابله با دولت است., ايشان از کجا به اين حکم کلى رسيده اند؟ کدام نظرسنجى علمى از جامعه معلمان به عمل آمده که مقابله جويى معلمان را تاييد کند؟ بخش کوچکى از جامعه معلمان ممکن است چنين ديدگاهى داشته باشند. اما نمى توان آن را به بيش از يک ميليون معلم تعميم داد. انتظار اکثريت قاطع معلمان از تشکل ها اين است که قدمى در راه بهبود شرايط معيشتى آنها بردارند. معلمان به گروه اجتماعى محافظه کار و محتاط معروفند. هم سياست تقابل با دولت و هم حمايت از دولت و ورود به قدرت با اساسنامه و سوابق کانون در تضاد است. بخشى از بن بست کنونى نتيجه روش هاى غلط و تجديدنظر در مورد مبانى کار صنفى و اتحاديه يى است.

دولت تشکيل مى دهيم

براى اينکه کسانى فکر نکنند اين سخنان جديد نوعى بدعت در خط کانون است به ذکر نکته يى مى پردازم. در سال 76 که هسته اوليه موسسان کانون شکل گرفت يکى از دغدغه هاى معلمان نفوذ دستگاه هاى اطلاعاتى و امنيتى در تشکل نوپا بود. به همين دليل برخى معتقد بودند فقط گرايش خاصى از معلمان وارد تشکل صنفى شوند و نوعى گزينش در دروازه کانون برقرار شود. من و خاکسارى و چند نفر ديگر طرفدار اتاق شيشه يى بوديم و مى گفتيم که ما بايد طورى فعاليت کنيم که انگار درون اتاق شيشه يى نشسته ايم و همه ما را مى بينند. هر کس مايل است بيايد و بنشيند و مذاکرات ما را بشنود. اين تفکر در کانون جا افتاد که تشکل صنفى نه چيزى براى مخفى کردن دارد و نه اهل در گيرى با دولت و حکومت است. موسسان کانون دنبال استقلال کانون از دولت بودند و نه مقابله با دولت. جامعه معلمان مشهور به محافظه کارى و احتياط و گريز از سياستند. بر اساس شواهد نه جامعه معلمان اهل درگيرى و تقابلند و نه مشى کانون از اول تقابل بوده است. البته بخش حاشيه يى و کمتر حرفه يى جامعه معلمان و کسانى که با اهداف سياسى فعاليت هاى صنفى را دنبال مى کنند ممکن است خواهان تقابل باشند و متاسفانه همين ها با حضور پرسر و صداى خود در اطراف کانون مانع شنيدن صداى منطقى و صنفى بدنه اصيل معلمان مى شوند. نويسنده در جمله پايانى اين فراز از مقاله مى گويد که نهاد صنفى مى تواند در صورت لزوم از دولت حمايت يا آن را تشکيل دهد. اما دوستان اگر اساسنامه کانون را مطالعه کنند درمى يابند که کانون صنفى يک نهاد مستقل از دولت است. استقلال نه متضمن نفى است و نه حمايت. اين مطلب که کانون صنفى دولت تشکيل دهد نشانه غلبه گرايش سياسى بر ذهن برخى از اعضاى کانون است. در اين صورت فرق کانون با يک حزب سياسى چيست؟ اگر سازمان معلمان چنين خطى را دنبال کند، مجاز است زيرا سازمان معلمان يک حزب سياسى پروانه دار است. اما کانون در نهايت يک اتحاديه صنفى يا سنديکاى معلمان است. در هيچ کجاى دنيا اتحاديه هاى صنفى در پى تشکيل دولت نيستند

260- شرايط سخت معيشتى ‌٣٠٠ هزار دختر بازمانده از تحصيل در روستاهاى ايران :

به گزارش خبرگزاری فارس در تاریخ 2 آبان 87 آمده است :معاون فرهنگى كميته امداد امام خمينى كشور از شناسايى ‌٣٠٠ هزار دختر محروم بازمانده از تحصيل در روستاهاى كشور خبر داد.
وى گفت: براساس بررسي‌هاى انجام شده ميزان افسردگى در بين اين دختران در بالاترين سطح قرار دارد و همگى نياز به مراجعه به مشاوره و روانشناس دارند.

ترقى بيان كرد: كار در منزل و مزرعه، كمك به اقتصاد خانواده و شرايط سخت معيشتى از جمله دلايل بازماندن دختران از تحصيل است.

وى گفت: براى تقويت روحيه و فراهم‌كردن شرايط تحصيل اين دختران در مشهد و شيراز اردوهاى ويژه برگزار مي‌شود تا مربيان و روانشناسان با اجراى برنامه‌هايى مشكلات روحى و روانى آنان را كاهش دهند.

261- اطلاعیه" کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری ( منطقه غرب ) " در رابطه با

اعلام موجودیت انجمن حمایت از دست فروشان کردستان:

اخیرا "انجمن حمایت از دست‌فروشان کردستان" رسما اعلام موجودیت کرده است. کمیته هماهنگی اعلام موجودیت انجمن حمایت از دست فروشان کردستان را شادباش می گوید و تشکیل این انجمن را گامی موثر در جهت تشکل یابی   دست فروشان دانسته و امیدوار است که انجمن بتواند با سازماندهی کارگران دست فروش و هدایت مبارزات آنان در جهت دست یابی به خواسته ها و مطالبات کارگری مثمر ثمر واقع شود.

کمیته هماهنگی حمایتهای بی دریغ خود ، از اهداف کارگری انجمن را وظیفه ی طبقاتی خویش دانسته و در راستای مبارزه طبقاتی با این انجمن همگام است . ما خواستار حمایت همه جانبه ی کارگران و فعالین کارگری برای پشتیبانی از انجمن هستیم .

کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری ( منطقه غرب)

1 آبان 1387

262- مراسم همبستگی کارگری :

به گزارش سایت " کانون مدافعان حقوق کارگر" روز پنجشنبه دوم آبان ماه مراسمی به مناسبت همبستگی کارگران به دعوت کانون مدافعان حقوق کارگر

برگزارگردید

در این مراسم که باشرکت فعالین کارگری واعضاء سندیکای شرکت واحد برگزار شده بود ابتدا گزاشی

ازبرگزاری انتخابات سندیکای کاگران نیشکر هفت تپه داده شد وسپس بحث در باره مسائل مبرم جنبش

کارگری  به مدت بیش از دوساعت ادامه یافت. در این بحث ها شرکت کنندگان نظرات خودشان را در باره

سه موضوع مبرم جنبش کارگری بیان داشتند

استقلال اتحادیه های کارگری وچگونگی ارتباط با کارگران  وهم چنین موضوع ارتباط بانهادهای

بین المللی وحفظ استقلال جنبش کارگری....وشیوه نقد وبرخورد نظری در جنبش کارگری سه موضوع

 مورد بحث بود  .

درهر سه مورد پس ازبیان نظرات حاضرین جمع بندی زیر صورت گرفته ومورد توافق قرار گرفت

1- تشکل های کارگری باید تلاش کنند که ارتباط خودرا دردرجه اول با بدنه کارگری گسترش داده

ووظیفه اول آنان آموزش کارگران برای آگاهی از ابتدائی ترین حقوق کارگری است وهمچنین تشکل های

کارگری متعلق به همه کارگران است.و باید مستقل از دولت، کارفرما، واحزاب باشد.

2-ارتباط بانهادهای بین المللی واتحادیه های کارگری درجنبش کارگری وتقویت آن موثر است ،اما

این ارتباط باعث توهم ما نسبت به این نهادها نمیشود . بدست آوردن  حقوق کارگران  واستقلال

تشکیلات آنان در درجه اول متکی به نیروی خود کارگران است  واز نهادهای بین المللی تنها انجام

 وظایف خودشان را که پی گیری اجرای مقاوله نامه هااست انتظار داریم .هرچند به اعتقاد ما همبستگی

کارگری در سطح جهانی میتواند گسترده تر ازاین باشد .

3- درجنبش کارگری نظرات مختلف در باره مسائل مبرم ووظائف آن وجود دارد . نقد نظرات وبرخورد

 آراء امری طبیعی وضروری است . اما نقد  باتخریب و توهین متفاوت است .جنبش کارگری ضمن استقبال

ازنقد نظرات ودیدگاه ها، تخریب وتوهینواتهام  ، را فرهنگ دشمنان طبقه کارگر میداند وعوامل آن را از

 درون خود طرد خواهد کرد.

 

263- انتخابات اساسنامه و اعضای هیئت مدیره سندیکای شرکت نیشکر هفت تپه:

صبح امروز با ورود کارگران در حالی که خود را برای شرکت در انتخابات آماده می‌کردند با بخش‌نامه مسئولین کارخانه که آنان را از شرکت در انتخابات منع می‌کرد و انتخابات را منوط به دستور و اجازه اداره کار می‌دانست مواجه شدند.

انتخابات در ساعت 8 صبح آغاز و تا ساعت 12 ادامه داشت. در کنار هر صندوق چهار ناظر از بخش کشاورزی و کارخانه حضور داشتند و پس از آن صندوق‌ها به مکانی دیگر منتقل و توسط ناظرین شمارش شد.

لازم به ذکر است با وجود مدت کم برای رای‌گیری (حدود چهار ساعت) و موانع ایجاد شده و جو موجود در کارخانه بیش از هزار نفر از کارگران در این رای‌گیری شرکت کردند.

در طی مدت رای‌گیری نیروهای امنیتی حضور پر رنگی داشتند اما برخورد خاصی صورت نگرفت.

در این انتخابات اعضای هیئت مدیره به شرح ذیل انتخاب شدند:

1- فریدون نیکو‌فرد 919 رای 2- نجات دهلی 667 رای 3- علی نجاتی 578 رای 4- رحیم بسحاق 540 رای 5- جلیل احمدی 398 رای 6- علی شریفی 394 رای 7- رضا رخشان 352 رای 8- محمد حیدری‌مهر 302 رای 9- قربان علی‌پور 284 رای

با پیگیری‌ها و تلاش کارگران انتخابات با نظم کامل و عادلانه برگذار شد.

گزارش تکمیلی و اسامی اعضای البدل به زودی اعلام خواهد شد.

هیئت موسس سندیکای کارگران شرکت نیشکر هفت تپه

چهارشنبه یکم آبان ماه 1387

 

264- به نقل از وبلاگ هفت تپه :

1- صبح امروز چهار شنبه 1 آبان ماه 1387 انتخابات اساسنامه و اعضاي هيئت مديره سنديكاي شركت نيشكر هفت تپه

2- صبح امروز با ورود كارگران در حالي كه خود را براي شركت در انتخابات آماده مي كردند با بخش نامه مسئولين كارخانه كه آنان را از شركت در انتخابات منع مي كرد و انتخابات را منوط به دستور و اجازه اداره كار مي دانست مواجه شدند.

3- انتخابات در ساعت 8 صبح آغاز و تا ساعت 12 ادامه داشت . در كنار هر صندوق چهار ناظر از بخش كشاورزي و كارخانه حضور داشتند  و پس از آن صندوق ها  به مكاني ديگر منتقل و توسط ناظرين شمارش شد.

4- لازم به ذکر است با وجود مدت کم برای رای گیری(حدود چهار ساعت) و موانع ایجاد شده و جو موجود در کارخانه  بیش از هزار نفر از کارگران  در این رای گیری شرکت کردند.

5- در طي مدت راي گيري نيروهاي امنيتي حضور پر رنگي داشتند اما بر خورد خاصي صورت نگرفت.

6- در اين انتخابات اعضاي هيت مديره به شرح ذيل انتخاب شدند:

7-  فريدون  نيكو فرد ۹۱۹ رای 2-نجات دهلي ۶۶۷ رای 3- علي نجاتي ۵۷۸ رای 4- رحيم بسحاق ۵۴۰ رای 5- جليل احمدي  ۳۹۸ رای6-علي شريفي ۳۹۴ رای 7- رضا رخشان ۳۵۲ رای  8- محمد حيدري مهر ۳۰۲ رای  9- قربان علي پور ۲۸۴ رای

8- با پيگيري ها و تلاش كارگران انتخابات با نظم كامل و عادلانه برگذار شد.

9- گزارش تكميلي و اسامي اعضاي البدل  به زودي اعلام خواهد شد.

10- هيت موسس سنديكاي کارگران شركت نيشكر هفت تپه

265- تبریک به کارگران هفت تپه

انتخابات سندیکای شرکت نیشکر هفت تپه با موفقیت برگزار شد :

روز چهار شنبه 1 آبان 1387 اولین انتخابات سندیکای شرکت  نیشکر هفت تپه ، با شرکت اکثریت مطلق کارگران از بخشهای کشاورزی و تولید با موفقیت برگزار شد .

دیروز فضای کارخانه نیشکر هفت تپه سراسر اشتیاق برای برگزاری این انتخابات پر شور بود .کارگران این واحد تولیدی بالاخره و پس از ماه ها مبارزات خستگی ناپذیر به رغم تهدیدات مکرر مدیریت و حراست کارخانه و همچنین تهدید و ارعاب  نهاد های امنیتی که آنان را از تشکیل  چنین تشکلی برحذر داشته بودند ، طعم شیرین تولد تشکل مستقل خویش را چشیدند.

ما اعضای کمیته هماهنگی این پیروزی بزرگ را به کارگران هفت تپه و فعالین جنبش کارگری تبریک گفته و آرزومند سرفرازی بیش از پیش جنبش کارگری در عرصه مبارزات کارگری هستیم .

 

کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری

2/8/87

266- دادگاهی افشین شمس !

طبق خبر رسیده افشین شمس عضو " کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری " و یکی از فعالین کارگری در ایران در مورخه  30 مهر ماه 87 در شهر اصفهان  دادگاهی شد . این دادگاهی  با حضور وکیل  ایشان آقای  محمد شریف  بر گزار شد . آقای محمد شریف وکیل افشین شمس از قاضی پرونده خواستار شد که تا مشحص شدن و ضعیت نامبرده با قرار وثیقه از زندان آزاد شود اما قاضی پرونده با این تقاضا موافقت نکرد و اعلام داشته است که تا 15 روز دیگر وضعیت پرونده افشین شمس  را مشخص و نتیجه اعلام خواهد شد .

"کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری"

2 آبان ماه 87

 - افشین شمس را آزاد کنید :267  

افشین شمس فعال کارگری است که به همراه دیگر رفقایش در "کمیته هماهنگی ..." خواهان ایجاد تشکل کارگری است. او تنها به این دلیل که تلاش نموده است در این راه به کارگران در ایران کمک نماید تا تشکل کارگری ایجاد نمایند ، چند ماه است که بازداشت شده و در زندان به سر می برد. ایجاد تشکل کارگری یکی از ابتدایی ترین حقوق کارگران است که در حال حاضر در اکثر نقاط دنیا به رسمیت شناخته شده و کارگران حق دارند مستقلا آنرا ایجاد نمایند تا برای رسیدن به مطالباتشان متحدانه عمل کنند. دولتها فقط باید آنها را به رسمیت بشناسند و هیچ مانعی در این راه نباید ایجاد کنند.

دولت ایران برای آنکه توجیهی برای ادامه بازداشت او در مقابل فشارها داشته باشد، سعی نموده اتهامات دیگری را به این فعال کارگری نسبت دهد که کاملا بی پایه و اساس هستند.

دولت ایران در مقابل مطالبات کارگران به شدت به سرکوب متوسل می گردد و فعالین آنها را مورد پیگرد و بازداشت قرار می دهد. هر جمعی که بخواهد اقدام به ایجاد تشکل کارگری نماید و یا مشکلات کارگران را انعکاس دهد، با مشکل روبرو می گردد. اما دولت ایران باید بداند که کارگران ایران تنها نیستند و سرکوبها و بازداشتهای این چنینی باعث حمایت بیشتر کارگران دردیگر کشورها می گردد.

ما ضمن محکوم نمودن ادامه بازداشت افشین شمس، آزادی بی قید و شرط او را خواهانیم ودر این رابطه چنانچه بازداشت او ادامه یابد از طریق تشکلهای کارگری در ونزوئلا و دیگر تشکلهای بین المللی کارگری، این مسئله را پیگیری خواهیم نمود.  

جمعی از کارگران در ونزوئلا

10 اکتبر 2008  

268- اطلاعیه: 

صدور احکام زندان برای چهار فعال کارگری، اعضاء سندیکای شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه به نامهای عطا باباخانی، سعید ترابیان، یعقوب سلیمی و علی زاده حسینی از سوی دادگاه انقلاب اقدامی دیگر برای مرعوب ساختن طبقه کارگر ایران به طور کلی از پی گیری خواسته های انسانی خود است.

انجمن صنفی کارگران برق و فلزکار کرمانشاه ضمن دفاع از حق برگزاری اعتصاب و اعتراض به اعمال بی حقوقی بر کارگران از جانب کارفرما، احکام صادره را شدیدا محکوم نموده و خواستار لغو این احکام و همه پرونده های کارگری می باشد. 

انجمن صنفی کارگران برق و فلزکار کرمانشاه 2/8/1387

269- حکم صادره علیه افشین شمس را محکوم می کنیم :

صدور حکم یک سال زندان تعزیری علیه افشین شمس فعال کارگری و عضو کمیته هماهنگی عملا مانع تراشیهای سیستم سرمایه داری است بر ضد تشکل یابی و فعالیتهای حقه و انسانی کارگران. اینگونه تهدیدها نمود هراس سیستم به ظاهر عظیم و در باطن پوسیده ی سرمایه داری است که در تقابل با فعالیتهای جانفشانه و شرافتمندانه ی کارگرانی قرار می گیرد که علیرغم محدودیتها و فشارها به پیکار خود ادامه خواهند داد و در نهایت هم سیستم را وادار به کرنش خواهند کرد. ما ضمن محکوم کردن صدور حکم علیه افشین شمس خواستار آزادی بی قید و شرط و سریع وی هستیم و کماکان حمایت از وی را وظیفه ی طبقاتی خود می دانیم.

کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری (منطقه غرب)

 - تعطیلی کارخانه‌ی فرش غرب کرمانشاه:270

دانشجويان انقلابي كرمانشاه

آبان 13872

کارخانه‌ی فرش غرب از روز پنج‌شنبه ۲۵ مهر اعلام تعطیلی کرده و فعالیت واحدهای خود را به حال تعلیق درآورده است. نزدیک به ۲۵۰ کارگر این کارخانه بیکار شدند. هیچ توضیحی به کارگران درباره‌ی علت و نحوه‌ی این تعطیلی و سرنوشت دستمزدها و مطالباتشان داده نشده است.

پیش از این نیز واحدهای صنعتی دیگری در کرمانشاه مانند رنگ گلفام و نساجی کشمیر تعطیل شده‌اند. وضعیت واحدهای نساجی دیگر در سایر شهرهای ایران نیز نامطلوب است. کارخانجات پرریس در سنندج و واحدهای نساجی شهر قائمشهر نیز وضعیت نامطلوب دارند. کارگران فرش غرب اعلام کرده‌اند

مطالباتشان را پیگیری خواهند کرد. .

سلام دموكرات

271- با مبارزات متحدانه و درایت و آگاهی کارگران پرریس، هیئت حل اختلاف اداره کار سنندج حکم قطعی ابقا در کار این کارگران را صادر کرد:

کارگران پرریس پس از 45 روز اعتصاب و بلاتکلیفی و با مبارزات پیگیرانه خود موفق شدند رای هیئت تشخیص اداره کار سنندج را در هیئت اختلاف این اداره بشکنند و حکم قطعی ابقا در کار و دریافت کلیه مطالبات معوقه و ایام بلاتکلیفی را دریافت دارند. در این رای آمده است :

هیئت حل اختلاف پس از بررسی محتویات کلی پرونده و استماع اظهارات نماینده کارگران و نماینده کارفرما به اتفاق آرا ضمن نقض رای بدوی به استناد مواد 2، 3، 34، 36، و 165 قانون کار و اقرار صریح نماینده کارفرما در صورتجلسه مورخ 31/6/87 هیات بدوی مبنی بر ادامه کار پرسنل در مهر ماه سالجاری و استارت فعالیت در جریان تهیه منابع مالی که خود موید حذف موضوعیت قرارداد کار موقت می باشد و علاوه بر آن اداره تشخیص هویت کردستان وفق نامه مورخ 24/7/87 که تصویر آن توسط نماینده کارگران تسلیم هیئت گردیده مفاد مندرج در قراردادهای منعقده را به بعد از امضای کارگران تشخیص هویت نموده که عموما بر خلاف نص صریح مادتین 7 و 10 قانون کار می باشد به شرح آتی مبادرت به صدور رای می نماید:

کارفرمای شرکت ریسندگی پرریس سنندج مکلف است از تاریخ صدور رای هیات حل اختلاف نسبت به بازگشت بکار اولیه هر یک از خواهانها آقایان( امجد زمانی، شریف ساعد پناه، تورج عزتی فریدون قاسمی و... - مجموعا 35 کارگر شاکی شرکت ریسندگی پرریس نام برده شده است) در کار اولیه اقدام نموده و مبالغ ذیل را از بابت حقوق و مزایای معوقه و دستمزد ایام بلاتکلیفی لغایت 28/7/87 در وجه خواهانهای مربوطه پرداخت نماید". مبالغ در ادامه رای قید مذکور شده است.

در پایان این رای نیز آمده است: رای صادره به اتفاق آرا در دو برگ  تنظیم و به استناد ماده 159 قانون کار قطعی و لازم الاجراست.

اتحادیه آزاد کارگران ایران این رای را حاصل درایت و آگاهی و مبارزات پیگیر و متحدانه کارگران پرریس ارزیابی میکند و ضمن تبریک به این دوستان، دست یکایک آنان را صمیمانه  می فشارد. 

 زنده باد همبستگی کارگری

اتحادیه آزاد کارگران 2/8/87

272- اعتراض اهالی کرج به خاطر تکميل نشدن شبکه گازشهرى :
به گزارش ايرنا در تاریخ 3 آبان 87: شمارى از ساکنان منطقه "پيشاهنگى" کمال شهر کرج در اعتراض به تکميل نشدن شبکه گازشهرى در اين منطقه، عصر پنجشنبه در مقابل منزل سخنگوى شوراى شهر اجتماع کردند.
اين عده که تعداد آنان به بيش از 200 نفرمى رسيد با اجتماع در خيابان اصلى پيشاهنگى خواستار تسريع در اجراى طرح گاز شهرى اين منطقه شدند.

مردم منطقه گفتند، حدود يک سال است که طرح شبکه اصلى گاز شهرى در منطقه پيشاهنگى اجرا شده اما هنوز بسيارى از خانوارها از نعمت آن محروم هستند.

به گفته برخى از اجتماع کنندگان آنان بارها براى تکميل اين طرح از مسوولان شرکت گاز شهرى کرج و ساير مسوولان محلى تقاضاى رسيدگى کرده اند اما بى نتيجه بوده است .
يکى از معترضان به خبرنگار ايرنا گفت: با توجه به نزديکى فصل سرما مردم منطقه نگران آن هستند که شرايط دشوارى در روزهاى پاييزى و زمستانى داشته باشند.

وى که خواست نامش ذکر نشود، افزود: اکنون به دليل گرانى و کمبود سيلندرهاى گاز مايع ساکنان اين منطقه با مشکل روبرو شده اند.

اين شهروند ادامه داد: زمستان سال گذشته کمبود سوخت فسيلى ساکنان اين منطقه را با مشکل گرمايش مواجه کرد و امسال با توجه به کندى طرح گازرسانى منطقه ساکنان پيشاهنگى دو چندان نگران هستند.

تجمع افراد معترض پس از آنکه قهرمانى عضوشوراى شهربه آنان قول رسيدگى داد، در فضايى آرام پايان يافت .
کمال شهر با بيش از 100هزار نفر جمعيت در غرب کرج واقع است .

273- تجمع دوباره کارگران نساجی :

ديروز براي دومين بار طي هفته جاري، كارگران نساجي شماره 3 طبرستان در اعتراض به آنچه تضييع حقوق خود مي‌خوانند در مقابل فرمانداري اين شهر تجمع كردند.

اين كارگران كه تعدادشان به حدود 50 نفر مي‌رسيد، از وضعيت حقوقي و شغلي خود ناراضي بودند.

يكي از كارگران تجمع كننده در اين خصوص گفت: ما كه 5 ماه است حقوق و دستمزد دريافت نكرده‌ايم از ساعت 10 صبح ديروز خواستار ملاقات با فرماندار قائم شهر شده‌ايم.

تعدادي از اين كارگران از روند احيا و بازسازي كارخانجات نساجي قائم شهر گلايه داشته و معتقد بودند اين كار با هدف ايجاد شغل براي كارگران صورت نمي‌گيرد و به تضييع حقوق آنان مي‌انجامد.

يكي ديگر از اين كارگران گفت: پرداخت حقوق تعدادي از آنان به عنوان يك وسيله قرار گرفته است تا كارگران را مجبور به انتقال به واحد ديگري نمايند.

وي در ادامه اظهار داشت: در حال حاضر فرسودگي و نبود امكانات كافي در كارخانه تلار كه برخي كارگران را به آنجا منتقل كرده‌اند، يكي از دلايل كارگران براي عدم حضور در اين كارخانه است و به دليل نبود فضاي كافي و عدم اشتغال در آن مكان چه بسا چند ماه ديگر همين تعداد را به بهانه عدم توليد و هزينه سنگين حقوق اخراج كنند.

وي افزود: تجمع اين كارگران در حمايت از اشتغال به عنوان تنها اميد قائم شهر صورت مي‌گيرد به طوري كه پس از تعطيلي كارخانجات نساجي قائم شهر، افراد بسياري بيكار و به مشاغل كاذب روي آوردند.

كارگران تجمع كننده نساجي را مايه اميد و نماد اشتغال و روزي در شهر خود مي دانند و معتقدند در طي 12 سال گذشته اين كارگران بارها تجمع كرده و خواستار احيا اين صنعت مادر و قديمي در قائم شهر شدند اما هر روز وضعيت اين كارخانجات رو به افول مي رود.

یکی از کارگران اظهار داشت: با پرداخت نكردن حقوق و مزاياي كارگران و جمع كردن آنان در يك واحد كوچك ، فرسوده و فروش اموال، زمين ها و دارايي‌هاي كارخانجات يك شهر نمي توان آن را احيا كرد.

كارگري ديگر دلايل مخالفت خود را در انتقال به واحد ديگر اين گونه بيان داشت و افزود: بارها به همين بهانه و به طرق مختلف كارگران را به بيمه بيكاري فرستادند اما با پايان يافتن مدت آن، واحدها با كاهش و فرسودگي دستگاهها مواجه شدند، بارها با پرداخت هاي مقطعي با مبالغ هنگفت بسياري از كارگران بيكار شدند در حالي كه اين مقدار مي‌توانست در قالب توليد و اشتغال كمك‌هاي شاياني به شهر و صنعت آن نمايد.

نساجي طبرستان اولين كارخانه نساجي شهرستان قائم شهر در سال 1310 تاسيس گرديد و از طريق سود حاصل از آن 4 واحد نساجي ديگر و يك كارخانه پنبه پاك كني در گرگان احداث شد. اين مجموعه اكنون شامل 5 كارخانه تلار، طبرستان، فاينانس، گوني بافي و تجن مي باشد. اين كارگران پس از 4ساعت تجمع و فرستادن نمايندگان خود به فرمانداري قائم شهر موفق به ملاقات با فرماندار نشده و در ساعت 2 بعدازظهر اين تجمع پايان يافت.

منبع " خبر نامه فعالین  مازندران "

274- پيام تبریک سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران به مناسبت برگزاری مجمع عمومی سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه

سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه :

3 آبان 1387

خبر مسرت بخش برگزاری مجمع عمومی سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه تمامی کارگران ایران و جهان را شاد نمود بنا به گزارشات رسیده از خوزستان بیش از 1000 نفر از کارگران نیشکر هفت تپه با شور و ذوق در مجمع عمومی حضور یافته و بعد از تصویب اساسنامه اعضای هیئت مدیره را به عنوان نمایندگان واقعی خود انتخاب کردند بی تردید انتخابات این سندیکا یکی از خواسته های اصلی کارگران برای به اجرا گذاشتن مقاوله نامه های 87 و 98 می باشد

سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه انتخاب اعضای هیئت مدیره سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه را به تمامی کارگران سختکوش و منتخبین کارگران هفت تپه ،تبریک گفته و توفیق در راهشان را آرزومند است

سندیکای کارگران شرکت واحد تهران و حومه  

275- انتخابات اساسنامه و اعضای هيئت مديره سنديکای شرکت نيشکر هفت تپه :

به گزارش هيئت موسس سنديکای کارگران شرکت نيشکر هفت تپه در تاریخ 3 آبان 87 آمده است : صبح روز چهارشنبه در حالی که خود را برای شرکت در انتخابات آماده ميکردند با بخشنامه مسئولين کارخانه که آنان را از شرکت در انتخابات منع ميکرد و انتخابات را منوط به دستور و اجازه اداره کار ميدانست مواجه شدند.
انتخابات در ساعت 8 صبح آغاز و تا ساعت 12 ادامه داشت. در کنار هر صندوق چهار ناظر از بخش کشاورزی و کارخانه حضور داشتند و پس از آن صندوقها به مکانی ديگر منتقل و توسط ناظرين شمارش شد.
لازم به ذکر است با وجود مدت کم برای رای گيری (حدود چهار ساعت) و موانع ايجاد شده و جو موجود در کارخانه بيش از هزار نفر از کارگران در اين رای گيری شرکت کردند.
در طی مدت رای گيری نيروهای امنيتی حضور پر رنگی داشتند اما برخورد خاصی صورت نگرفت.
در اين انتخابات اعضای هيئت مديره به شرح ذيل انتخاب شدند:

1- فريدون نيکوفرد 919 رای 2- نجات دهلی 667 رای 3- علی نجاتی 578 رای 4- رحيم بسحاق 540 رای 5- جليل احمدی 398 رای 6- علی شريفی 394 رای 7- رضا رخشان 352 رای 8- محمد حيدريمهر 302 رای 9- قربان عليپور 284 رای
با پی گيری ها و تلاش کارگران انتخابات با نظم کامل و عادلانه برگذار شد.
گزارش تکميلی و اسامی اعضای البدل به زودی اعلام خواهد شد.

276- تشكيل و شروع به كار سنديكاي كارگران كارخانه نيشكر هفت تپه را تبريك ميگوئيم:

هم وطنان و كارگران زحمت كش كارخانه نيشكر هفت تپه:

پيروزي شما را بعد از 30 سال از تعطيلي سنديكاي كارخانه از طرف اعضاي انجمن دفاع از كارگران و بيكاران تبريك ميگوئيم. بي شك اين امر راهگشايي است براي تحقق پيروزيهاي بعدي شما.

ما بر اين باوريم كه اتحاد در هر جنبشي روند تكامل و رسيدن به خواسته ها را شتابان تر ميكند و خرسنديم كه شما در اين راه پيروز بوديد و هيچ گونه تهديد و شانتاژ و ارعاب نتوانست مانع رسيدن شما به اين حق مسلمتان شود. ما اعضاي انجمن دفاع از كارگران و بيكاران در تمامي اعتصابات,درگيريها و فشاره همواره با شمائيم .      

برابري آزادي عدالت حق مسلم ماست

انجمن دفاع ازكارگران وبيكاران

4 آبان 1387

277- جايگاه تشكل ها ي كارگري در قانون كار كجاست؟ و جايگاه دولت و كارفرمايان بخش خصوصي دركفه ترازو چگونه است ؟

وبلاگ صدای کاوه ها

كارگربه نان شب محتاج است. تنها ماهانه حق مسكن كارگران ده هزارتومان است.دراين استان براي ده هزارتومان شبانه كمپهاي شهرداري را ميدهند كه كارگر شب را به روز كند.عقلانيت ايجاب ميكند درحال حاضرحق مسكن كارگران بعداز گذشت 30سال از انقلاب ده هزار تومان است اين دهن كجي به ساحت جامعه كارگري است. چرا در حق اين كارگران زحمتكش اين مقدار بي عدالتي ميشود؟؟؟چرا بايد نماينده گان مجلس بيش از هفتصد و پنجاه ميليون تومان بيمه مسكن بگيرند.آن وقت اين كارگران مظلوم فقط ده هزارتومان بيمه مسكن بگيرند. كجاي دنيا اين حرفها را ميزنند؟چه كسي اين ها را تائيد ميكند؟ چه كسي اين قوانين راتصويب ميكنند؟چرا آقاي وزير نميرود استعفاي خود را بنويسيد و بگويدكه توان چرخاندن اين مجموعه رانداردولي خم به آبرو نمي آورندكه چه ظلمي درحق كارگران ميشود؟و اوچه كاره است؟ البته وقتي پاي منافع وسط كشيده ميشود همه چيز زير آن رنگ ميبازد.وآنجا معامله ميكنند.خواربار 480 تومان ماهيانه مي شود روزانه حق خواربار 80  تومان براي خانواده متاهل ميشود. كارگران خانواده پرجمعيتي هستند حداقل 4 الي 5 نفري هستند. چگونه بايداز عهده تهيه مواد اوليه زندگي بر آيند؟ وقتي فقط يك نوع از مواد شوينده 950 تومان قيمتش است.چگونه كارگران 480 تومان حق خواربار ميدهند؟ رئيس شوراي عالي ايران چه كارميكند؟ تورم 28 درصد جامعه را نمي بيند ؟سبد خانواركارگران حداقل450 هزارتومان است.حقوق امروز دريافتي كارگر دويست و نوزده هزارو شصت تومان حقوق پرداخت ميكننداين هاتناقضاتي است كه بايد اين آقايان پاسخ دهند.

متاسفانه جنبش كارگري هم كه دست نشانده دولت شده انداختياري از خود ندارند و استقلال ندارند.آنجا كه ميخواهند از كارگر حمايت كنند ديگه كفه ترازو به نفع دولت سنگين است.هيچ وقت به طرف جامعه كارگري نيست.آنهادرظاهر ميگويندكه ميخواهند از حقوق كاردفاع كننداما كفه ترازو به نفع دولت سنگين است.

آنهايي كه در بخش خصوصي كارفرماهستند ميخواهند از منافع شخصي خود دفاع كنندولي دركناراين موضوع امروز دولت كارفرماي بزرك است.

دولت خود كارفرماي بزرگ كشور است. هميشه دردادگاهها نماينده گاني كه درهيئت هاي تشخيص حل اختلاف اداره كل كار مي نشيند.نماينده دولت معنا ومفهوم خودرا از دست ميدهند. چون در واقع نماينده كارفرما ميشوند. نه نفردرهيئت هاي حل اختلاف مي نشيند. سه نفر نماينده كارگر و سه نفر نماينده كارفرما است وسه نفر دقيقا نماينده دولت است. اما سوال اين جا است كه نماينده كارگرچگونه ميخواهد حقوق كارگررا استيفاء كند؟؟؟

انجمن صداي كاوه ها

278- کمبود گاز و رنج و عذاب مردم با شروع فصل سرما شروع شد:

اروميه - خبرگزاری مهردر تاریخ 4 آبان 87 گزارش میدهد : کمبود گاز مايع در شهرستان تکاب از دو هفته گذشته آغازشده و طی چند روز اخير به نقطه اوج خود رسيده است و اين امر موجب بروز مشکلات عديده ای در زندگی روزمره شهروندان شده است.
به گزارش خبرنگار مهر در تکاب، تجمع شهروندان در مقابل جايگاههای توزيع سيلندرهای گاز مايع (به ويژه ايران گاز) روز به روز افزايش می يابد ولی روند تهيه سيلندر گاز مايع برای مردم نه تنها بهبود نيافته بلکه مردم تکاب می بايد برای تهيه يک سيلندر گاز مايع بيش از هفت ساعت در صف های طولانی در مقابل ابن جايگاهها به انتظار بنشينند.
عصر روز گذشته بيشترين تجمع متقاضيان دريافت سيلندر گاز مايع در مقابل جايگاه توزيع اين سيلندرها طی چند هفته اخير بود که چندين صف طولانی در مقابل اين جايگاه تشکيل شده بود و اين امر علاوه بر ايجاد اختلال در تردد خودروها و وسايل نقليه شخصي، عمومي، عبور و مرور شهروندان موجب نارضايتی شهروندان و متقاضيان دريافت کپسول گاز مايع شده است.
در چند روز اخير ميزان سيلندرهای گاز مايع توزيع شده در تکاب تا چندين برابر کاهش يافته و تهيه اين کپسولها به دغدغه اصلی زندگی روز مره اهالی تکاب تبديل شده و امور روزمره و کسب کار شهروندان را نيز مختل کرده است.
متقاضيان تهيه کپسول گاز از عدم تهيه به موقع وعدم دسترسی آسان و مناسب سيلندرهای گاز مايع و نيز تحمل مشکلاتی همچون رها کردن محل کار برای ايستادن در صف دريافت کپسول، پرداخت هزينه های حمل و نقل وعدم اطمينان از دريافت اين سيلندرها ابراز نارضايتی کرده و از مسئولان ذيربط تقاضای رسيدگی به اين وضع و نظارت بر عملکرد جايگاههای توزيع سيلندر گاز مايع و برخورد با متخلفان، کم فروشان و گرانفروشان کپسول گاز مايع را تقاضا کردند.
هم اکنون برخی از شهروندان تکابی برای تهيه يک سيلندر گاز مايع مشکلات و سختيهای فراوانی را در پيش دارند در حاليکه برخی از سودجويان به علت عدم توزيع نامناسب و نظارت کافی مسئولان جايگاههای توزيع سيلندر گاز مايع، اين سيلندرها را به چندين برابر قيمت و به افراد مورد نظر خويش به فروش می رسانند.
مسئولان جايگاههای توزيع سيلندر گاز مايع کاهش سهميه اين سيلندرها و مشکلات حمل و نقل را علت اصلی بروز اين مشکل می دانند اما تاکنون برای رفع آن اقدامی را انجام نداده اند.
دستگاههای ذيربط نيز با بی تفاوتی و عدم نظارت کافی و اصولی راهکاری برای ايجاد روند مناسب برای توزيع سيلندر گاز مايع ارائه نکرده و اين مشکل همانند سالهای گذشته بيش از چندين هفته ادامه يافته است.
در حال حاضر بيش از دو هزار و500 خانوار در شهرستان تکاب از شبکه گاز شهری بهره مند هستند و به استفاده از سيلندر گاز مايع نياز ندارند و اما به رغم آنکه متقاضی دريافت سيلندر گاز نيز نسبت به سال گذشته کاهش يافته اما همچنان کمبود سيلندر گاز مايع و توزيع نامناسب و نامنظم آن و فروش سيلندر با قيمتهای بالا و در بازار سياه به يک معضل تبديل شده است.
بروز مشکل در تهيه و دريافت کپسول گاز مايع در شهرستان تکاب به يک مشکل چندين ساله و مرسوم تبديل شده و هر ساله با نزديک شدن به روزهای سرد سال اين مشکل بخشی از امور روزمره تکاب را به خود اختصاص می دهد اين در حالی است که مسئولان نيز تاکنون اقدام مناسبی در اين زمينه انجام نداده اند و حاضر به پاسخگويی نيز نيستند.

279- صدور حبس تعليقی برای چهار نفر از کارگران شرکت واحد :

به گزارش ايلنا در تاریخ 4 آبان 87 آمده است :دادگاه انقلاب برای چهار نفر از کارگران تعليقی شرکت واحد به جرم تبليغ عليه نظام و اقدام عليه امنيت ملي، حکم حبس تعليقی صادر کرد.

عطا باباخاني، سعيد ترابيان، يعقوب سليمی و علي‌‏زاده حسينی از سوی دادگاه انقلاب به تحمل
۶ تا ۱۴ ماه حبس تعليقی محکوم شده‌‏اند.

پرويز خورشيد از وکلای مدافع اين کارگران با تاييد آراء صادره گفت: کارگران شرکت واحد از حق قانونی خود برای اعتراض به اين احکام استفاده خواهند کرد.

به گفته خورشيد، اتهامات وارده مبنی بر اقدام عليه امنيت ملی و تبليغ عليه نظام مصداق نداشته و اعضای سنديکای کارگران شرکت واحد در تشکل خود تنها به انجام فعاليت‌‏های صنفی مشغول بودند.

280- کارگران لاستیک البرز با برپایی یک مجمع عمومی بزرگ مدیر منابع انسانی و مالی این کارخانه را بیرون کردند:

بنا بر گزارشهای رسیده به اتحادیه آزاد کارگران ایران، امروز و بدنبال عدم رد لیست بیمه کارگران لاستیک البرز، این کارگران با برپایی یک مجمع عمومی بزرگ رای به بیرون کردن مدیران منابع انسانی و مالی از کارخانه دادند.

در این مجمع که با سخنرانی تعدادی از نماینده های کارگران آغاز شد کارگران یکپارچه تصمیم به بیرون کردن مدیر منابع انسانی و مدیر مالی کارخانه گرفتند و سپس نماینده های آنان این تصمیم را به مدیران مربوطه اعلام کردند اما آنان حاضر به ترک کارخانه نشدند. به همین دلیل تمامی کارگران در مقابل ساختمان اداری در داخل کارخانه تجمع کرده و با سر دادن شعار و ورود به ساختمان اداری خواهان خروج این مسئولین از کارخانه شدند.

با پیش آمدن این وضعیت و مقاومت مدیر منابع انسانی در مقابل کارگران و احتمال درگیریهای فیزیکی  بین حامیان کارفرما و کارگران در کارخانه ، نیروهای آگاهی اسلامشهر در محل حاضر شدند و  پس از مذاکره ای که با آمدن این نیروها صورت گرفت، آنان ناچار شدند مدیر منابع انسانی را از کارخانه خارج کنند.  بنا بر این گزارش مدیر مالی کارخانه نیز خود مجبور به ترک کارخانه شد.

لازم به یادآوری است هیئت حل اختلاف اداره کار اسلامشهر مدتهاست رای به پرداخت بیمه کارگران لاستیک البرز و رد لیست بیمه های آنان به سازمان تامین اجتماعی داده است اما تا کنون مدیران منابع انسانی و مالی کارخانه با بهانه نبود دستور کارفرما در این مورد از انجام مسئولیتهای خود سرباز زده اند. به همین دلیل کارگران لاستیک البرز امروز با برپایی یک مجمع عمومی بزرگ که حدود 900 نفر از آنان در آن شرکت کرده بودند رای به بیرون کردن مدیران مالی و منابع انسانی از کارخانه دادند.

کارگران خشمگین لاستیک البرز در این مجمع اعلام کردند اگر تا روز سه شنبه این هفته برگرداندن مالکیت کارخانه به سازمان تامین اجتماعی رسما ابلاغ و اعلام نشود و بدینوسیله یا هر وسیله دیگری مسئله دستمزدهای آنان حل نگردد در مقابل نهادهای مسئول دولتی دست به تجمعات بزرگی خواهند زد.

 این کارگران تصمیم داشتند هفته گذشته در اعتراض به وضعیت خود و عدم دریافت شش ماه از دستمزدهایشان دست به تجمع بزنند که با وعده برگرداندن مالکیت کارخانه به سازمان تامین اجتماعی و حل کلیه مشکلات آنان تا سه شنبه این هفته،  از برپایی تجمع صرف نظر کردند.

 امروز این کارگران در مجمع عمومی خود با خشم فراوان و یکپارچه اعلام کردند اگر اینکار در روز سه شنبه انجام نگیرد و مشکلات آنان بر طرف نشود بدون توجه به هر وعده ای دست به تجمعات بزرگی در مقابل نهادهای مسئول دولتی خواهند زد.

از سوی دیگر بنا بر اظهار کارگران این کارخانه، کارفرمای لاستیک البرز در طول ماههای گذشته قرارداد های کارگران موقت این کارخانه را تمدید نکرده است. کارگران لاستیک البرز امروز متوجه این مسئله شدند  و این مسئله بر آتش خشم آنان بیش از پیش دامن زد. کارخانه لاستیک البرز 1360 نفر کارگر دارد که حدود نیمی از آنان با قرارداهای موقت یکماهه ددر استخدام این کارخانه هستند.  

اتحادیه آزاد کارگران 5/8/1387

281- اعتراضات کارگری در نقاط مختلف کشور:
در روز 5 آبان 400 تن از کارگران کارخانه پتروشیمی لردگان در اعتراض به عدم پرداخت دستمزدها دست به اعتصاب زدند.
در این ماه کارگران کارخانه ی چینی سازی حمید در اعتراض به عدم پرداخت دستمزدها دست به راهپیمایی زدند.
کارگران کارخانه چوب طالقانی نیز به خاطر عدم دریافت 13 ماه حقوق در این ماه بارها بامراجعه به نهادهای مختلف خواستار رسیدگی به وضعیت خود شدند.
كارگران شركت لوله سازي لوشان كه مشغول پروژه لوله گذاري در بندر انزلي هستند در اعتراض به دريافت نكردن دستمزد، پرداخت نشدن حق بيمه و عدم ارسال ليست بيمه به سازمان تامين اجتماعي چندین روز دست به اعتصاب زدند. این کارگران پیش از این نیز دست به اعتصاب زده بودند که پس از آن 4 تن از اعتصاب کنندگان اخراج شدند.
شمار زیادی از کارگران بازنشسته ذوب آهن در روز دو شنبه 20 آبان در مقابل کانون بازنشستگان شهر اصفهان اجتماع کردند. آنان علیه سطح نازل حقوق بازنشستگی، وضعیت بسیار بد معیشتی و خودداری دولت از پرداخت حقوق اولیه معیشتی و انسانی آن ها دست به اعتراض زدند.
در روز 20 آبان 230 تن از كارگران شركت سازمايه پاكدشت در مقابل دادگستري اين شهر تجمع اعتراضي برگزار كردند. كارگران معترض خواهان دريافت حقوق عقب افتاده، تامين امنيت شغلي و رسيدگي به شكايت خود شدند.
كارگران كارخانه چيني اشكان 26 آبان براي رسيدگي به درخواست ضبط اموال كارخانه در مقابل دادگستري شهرستان قزوين تجمع اعتراضي برگزار كردند.
کمیته پیگیری ایجاد تشکل های آزاد کارگری ایران
http://www.komiteyepeygiri.com

282- حقوق و مزاياي معوقه كارگران -كارخانه ايده نگر قم :

يك كارگر از اين كارخانه به فرياد كارگر در تاریخ 5 آبان 87  گفت:” اين هفته بچه ها خيلي كار كرده اند. از صبح تا 11 شب كار ميكردند كه آمار سفارش را به حد نصاب برسانند. سفارش داريم و بچه ها كار ميكنند اما خبري از حقوق نيست.بن هاي ما از سال گذشته تا حالا باقي مانده است,حقوق برج 6 و 7 ما را هنوز نداده اند.سنوات كارگران قراردادي را 2 سال است كه نداده اند و هيچ خبري از پرداخت آنها نيست.بچه ها در كارخانه سنگ تمام ميگذارند كار ميكنند ولي جايي كه به دولت و مديريت بر ميگردد كه حقوق ما را بدهد هيچ خبري نيست.ماه رمضان آمد و رفت و هيچ چيزي به ما ندادند در حالي كه سالهاي قبل يك حق خوارباري ميدادند و يا با شروع مهر لوازم و التحرير ميدادند اما الان هيچ خبري از اين چيزها نيست.در كارخانه ما به نماينده كارگر هيچ اهميتي داده نميشود. اجازه حرف زدن ندارد و به رسميت شناخته نميشود و كاري از دستش بر نمي آيد.“
انجمن دفاع ازكارگران و بيكاران

283- پیام تبریک به کارگران کارخانه نیشکر هفت تپه:

دوستان و همکاران گرامی، اعتصابات و اعتراضات گسترده و همیشگی شما برای رسیدن به خواسته هایتان طی دو سال اخیر موجب تحولی ارزشمند در جنبش کارگری و ارتقاء دانش مبارزاتی کارگران ایران شده است. اگر چه تعرض وحشیانه سرمایه داری به صفره کارگران تا حدی شدت گرفته که باعث گشته بخشی از انرژی و توان ما را معطوف به دریافت حقوق ماهیانه مان گرداند و کمتر مجال یافته ایم پی گیر مطالبات اساسی تری مانند خواست افزایش دستمزد، ایجاد تشکلهای خود، لغو قراردادهای موقت و غیره شویم، اما با مبارزات مداوم و اصرارشما و بخشهای دیگری مانند ایران خودرو بر سر مسئله ایجاد تشکل، امروز همه کارگران مبارز و حق طلب دوباره شاهد دست آوردی بزرگ هستند که کارگران نیشکر هقت تپه بعد از کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران آن را به ارمغان آورده اند.

انجمن صنفی کارگران برق و فلزکار کرمانشاه تشکیل سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه را تبریگ می گوید و امیدوار است که بزودی شاهد ایجاد تشکلهای کارگری در بخشهای دیگر باشد.

انجمن صنفی کارگران برق و فلزکار کرمانشاه 5/8/1387

284- يارانه هاي دولتي پرداختي ديگر به دولتي ها و دردي جديد براي كارگران :

يك كارگر در اين خصوص به فرياد كارگر گفت:”در طرح يارانه دولتي كه دولت براي همه ارگانهاي دولتي پرونده سازي كرده اند اسمي از كارگران نيست ميخواهند آبان يا آذر ماه اين بن را پرداخت كنند ولي در اين مورد اسمي از كارگران نيست كه حتي بخواهند پرونده سازي بشود.
دستگاه مال خودشان است حقوق نماينده هاي مجلس 10 برابر مردم است حقوقشان ماهي 2 ميليون تومان است.تمام تلاششان هم اين است كه بيشتر بشود. سهميه بنزين نماينده هاي مجلس چندين برابر مردم است,تعطيلات تابستاني نماينده هاي مجلس حقوق ميليوني و انواع و اقسام تسهيلات را به همراه دارد,مجلس يك راهكاري دارد كه لاريجاني كه نماينده قم است هر هفته يا دوهفته يكبار مي آيد قم يك سخنراني ميكند. دو هفته پيش اومد در منطقه نيروگاه قم كه يك منطقه محروم و پرجمعيت است سخنراني كرد.موضوع سخنرانيش ”فقر زدايي !!!“و يارانه اي كه دولت قصد دارد ماهانه به مردم بدهد كه حكم ”گداصفتي “را براي مردم پيش مي آورد ,در مورد رابطه با آمريكا و...بود !رئيس مجلس حرف مجلسيها را ميزند!حرفش اين بود كه من با طرحهاي دولت و هيئت وزيران مخالف هستم .لاريجاني با آراي تقلبي به اسم مردم قم به اين سمت رسيد. وقتي ميخواست راي بياورد قول داد و شعار داد و راي آورد ولي الان اين عملكردهايش را شاهد هستيم كه ضد كارگري و ضد مردمي است. “

انجمن دفاع از كارگران و بيكاران

285- وضعيت اسفبار شوراهاي كارگري در كارخانه صندوق نسوز كاوه :

يك كارگر از اين واحد توليدي در گفتگويي با فرياد كارگر گفت:”ما مانديم با شوراها چه كار كنيم. تلخوابي همه چيز را به يك صندلي فروخت. پشت ميز نشين شده است در دفتر مركزي و همه بچه ها را به اين ميز و صندلي فروخت. يك سمت به او دادند همه را فروخت. ميگويد مديريت حق دارد .الان حقوقها را سربرج نميدهند تلخوابي گفته است كارخانه مشكل دارد نميتوانيم سر برج بدهيم. 7 ماه است كارآيي هايمان را نگرفته ايم, مرغ شب عيد و ماه رمضان را هنوز به ما نداده اند,تعاونيهايمان را نداده اند,پوربخش كه مدير توليد است خيانت ميكند و حق همه را ضايع ميكند. ما حرف كه ميزنيم ميگويند شورا بيايد ولي ما شورا نداريم شورا نماينده مديريت است كارگران به تلخوابي اعتراض كردند گفتند پول و وام ما چه شد؟ولي هيچ جوابي نداد. ما الان مشكلاتمان خيلي زياد است. در كارخانه من بلند ميشوم حرفم را ميزنم ترسي از هيچ كس ندارم ولي هيچ جوابي به من داده نميشود. دركارخانه صندوق نسوز كاوه مديران بالاي 2 ميليون حقوق ميگيرند و برجي 40 هزار پول اياب و ذهاب ميگيرند كه با سرويس شخصي بيايند اماكارگران زير 200 تومان !در كاوه اختلاف حقوقي خيلي جدي است. پوربخش يكي از مديران خيانت كار كارخانه ما پول اياب و ذهاب را ميگيرد باز هم با سرويس مي آيد!!“
انجمن دفاع از كارگران و بيكاران

 - كارگران چینی اشكان قزوین چندین ماه است كه حقوق نگرفته اند:286

بنا بر گزارش های دریافتی از خبرنگار آژانس ایران خبر , کارگران چینی اشکان قزوین چندین ماه است که دستمزدھای خود را دریافت نکرده اند. آنان مدت ھا است که علیه این وضعیت دست به اعتراض زده و خواستار پرداخت حقوق معوقه خود شده اند.

اما علیرغم تمام این اعتراض ها, تا به حال مسئولین هیچ اقدامی نکرده و تنها نسبت به برخورد با معترضان اقدام کرده اند.

دامنه اعتراضات چینی اشکان در چند وقت اخیر به شدت بالا گرفته است به گونه ای که در اعتراضات روز دوشنبه هفته گذشته کارگران, نیروهای انتظامی و امنیتی به محل کارخانه وارد شده و به درگیری با کارگران پرداختند.

چینی اشکان یک شرکت تولید کننده چینی در ایران است که با شعار بزرگترین تولید کننده سرامیک خاورمیانه آغاز به کار کرد و مسئولین محلی از اختیارات خود برای تسهیل امور ان استفاده کردند.

اما از همان آغاز, نسبت به پرداخت حقوق کارگران خود اقدام نکرد و کارگران زن به صورت نیم مزد در انجا به کار گرفته شدند.

تمامی این اقدامات با حمایت های مسئولین محلی همراه بود ,به گونه ای که اعتراضات کارگران به نتیجه نمی رسید, اما کارگران که دیده انداعتراضات کارگران درھیچ کجا ھیچ گوش شنوایی نیافته ماشین آلات کارخانه را در قبال دستمزدھای معوقه خویش مصادره کرده و مانع خروج انها از شرکت شده اند..

این در حالی است که بانک مرکزی ایران اعلام کرده است که اموال این شرکت در اختیار بانک است و کارگران اقدامی غیرقانونی انجام داده اند..

287- کارخانه چيني حميد همچنان تعطيل و كارگران در اعتراضند :

يك فعال كارگري از اين واحد توليدي در خصوص وضعيت فعلي اين كارخانه به فرياد كارگر گفت:”
 ما كارگران چيني حميد يك هفته پيش در قم تحصن مجدد داشتيم. ما را سواراتوبوس كرده و به كارخانه منتقل  كردند ونيروي انتظامي مدير عامل و حسابدار و صاحب كارخانه را بازداشت كرده اند. آوري فرد كه مدير كل اداره كار است طي يك مصاحبه راديويي در معرض اين سوال قرارگرفت كه چراحق وحقوق كارگران را نميدهيد ؟! اين افراد به پرداخت 500 ميليون وثيقه محكوم شده اند.“ شايان ذكر است كه اين كارخانه همچنان در تعطيلي به سر ميبرد.پيشتر مديريت اين واحد توليدي با بيمه بيكاري توافق كرده بود كه تا 2 سال به كارگران بيمه بيكاري بدهد اما پرداخت نشد وكارگران به صورت معلق به سر ميبرند. كارخانه كار ندارد وكارگران هم وقتي ميروند بيكار هستند و مدير عامل ميگويد كارگران چون توليدي ندارند حقوق هم نميگيرند.در پي اين اقدام حدود يك ماه پيش كارگران دست به تجمع اعتراضي زدند .حدود 400 نفر از كارگران  به سمت امامزاده شاه جمال اول جاده اراك راهپيمايي كردند. اين تجمع اعتراضي كه با 400 نفر كارگر كارخانه چيني حميد شكل گرفت در يك آن تبديل به 1500 نفر شد.مردم عادي هم به اين قشر پيوستند و شعار ميدادند.طي گزارشات رسيده در اين تجمع اعتراضي انواع و اقسام مامور از گشت ضربت و يگان ويژه گرفته تا ماموران نقاب دار براي سركوب اين اعتراض گسيل شده بودند.هدف ماموران اين بود كه تجمع كنندگان را به محوطه بسته امام زاده هدايت كنند تا بتوانند روي آنها كنترل داشته باشند و بتوانند آنان را ضرب و شتم كنند اما مردم متوجه اين هدف شدند و نرفتند و نهايتا نيروي انتظامي با سركوب شديد اعتراض را خواباند. اما 5 روز پيش مجددا كارگران كارخانه چيني حميد از داخل شهر دست به تجمع اعتراضي زدند اين بار مامورها نتوانستند كارگران را متواري كنند و به شدت دنبال كارگران بودند و نهايتا با آوردن چند دستگاه اتوبوس آنها را به كارخانه منتقل كردند و با بازداشت 3 تن از سران و مسؤلين كارخانه صداي كارگران را خاموش كردند.اين فعال كارگري گفت:”آوري فر مديركارخانه رويال سازنده تشكهاي طبي و تخت است وي قبل از اينكه مدير كل اداره كار قم بشود در صنايع كارمند جز بود. كه توانست ازطريق نفوذي كه داشت كارخانه رويال و چيني حميد را براي خودش دست و پا كند . فردي كه خودش صاحب كارخانه است هيچ وقت نميآيد منافع كارفرما را فداي منافع كارگر بكند. بايد از نزديك عملكردهاي اين فرد را سنجيد تا فهميد كه حتي سر سوزن شخصيت و صلاحيت و لياقت اداره يك كارخانه به طور صحيح را ندارد.با اين همه اعتراضاتي كه عليه او ميشود اما از كار بركنار نميشود. كاملا مشخص است كه دوستاني و پشتوانه هايي در استانداري دارد مثلا رئيس كميسون كارگري استانداري از دوستان نزديك آوري فر است.اينها همه با هم رفيق هستند و رابطه اي با هم سر كار آمده اند.“
انجمن دفاع از كارگران و بيكاران

288- درس های مبارزات کارگران چینی حمید :

کارخانه چینی حمید در قم مدتی است که تعطیل شده است. کارگران همه بیکار شده اند و در طول مدت بیکاری هیچ دستمزد یا حق بیمه ای دریافت نکرده اند. یک ماه پیش صدها کارگر در یک حرکت متحد هماهنگ علیه بیکاری و قطع دستمزدهای خود دست به اعتراض زدند. حدود 400 کارگر از محل کارخانه به سمت محل موسوم به امام زاده شاه جمال به راه افتادند و به شکلی سنجیده و برنامه ریزی شده از توده های کارگر همزنجیر خویش طلب حمایت کردند.

 راه پیمایی اعتراضی توده های کارگر با استقبال بسیار چشمگیر کارگران شهر مواجه شد، به گونه ای که در یک چشم به زدن جمعیت 400 نفری آنان به 1500 نفر افزایش یافت. پیوستن شمار کثیر اهالی کارگر منطقه به توده کارگر معترض چینی حمید، آتش خشم عوامل سرکوب دولت سرمایه را سخت شعله ورکرد. شمار زیادی پلیس و لباس شخصی و سایر نیروهای انتظامی و امنیتی به مسیر راه پیمایی اعزام شدند و مطابق معمول فرمان سرکوب اعتراض از همه سو صادر شد. نیروی قهر دولت سرمایه تلاش کرد تا راه پیمایان معترض کارگر را به درون امام زاده سوق دهد و در آنجا آماج حملات خود قراردهد. اما کارگران با هوشیاری و درایت از افتادن به دام سرکوبگران خودداری کردند. آنان راه پیمایی را به سمتی مخالف آن چه نیروی سرکوب اراده کرده بود ادامه دادند و به این ترتیب نقشه دشمن را نقش بر آب ساختند. پلیس به دنبال مواجهه با مقاومت سخت و مصمم کارگران بر شدت حملات خود افزود. نیروی کمکی زیادی را به محل احضار کرد و سرانجام فرمان قلع و قمع برای درهم شکستن مقاومت توده های کارگر آغازشد. شمار زیادی زخمی شدند. عده ای دستگیر و بقیه مجبور به ترک محل شدند. راه پیمایی اعتراضی ماه پیش به این صورت درهم شکسته شد. اما شعله های مبارزه کارگران خاموش نشد. چندی بعد کارگران بر اساس برنامه ریزی قبلی، دوباره در نقطه ای از شهر اجتماع و شروع به راه پیمایی کردند. این بار نیز تجمع آنان با تهاجم وحشیانه پلیس مواجه شد. کارگران شروع به سر دادن شعار کردند و پس از مدتی مقاومت مجبور به ترک منطقه شدند.

بیکاری، فقدان هر گونه چشم انداز یافتن کار، فشار سهمگین بدهکاری ها و گرسنگی فرزندان، تهدید به زندان به خاطر تأخیر اجاره بهای مسکن و همه مصائب دیگر امکان سکوت را از کارگران سلب می کرد. دولت سرمایه نطفه هر اعتراض را درهم می کوبید و خفه می کرد. اما آزار و شکنجه و فشار ناشی از فقر و گرسنگی و تنگناهای کشنده معیشتی کارگران را مجبور به مبارزه و استقبال از تمامی اشکال سرکوب نیروهای انتظامی و امنیتی می کرد. یک هفته پیش مجدداً کارگران در یکی از میدان های شهر قم دست به تشکیل اجتماع زدند و این بار دستگاه های نظم و اعمال قهر سرمایه خود را مجبور دیدند که برای مقابله با موج خشم کارگران وعده و وعید بدهند. آنان وانمود کردند که کارفرمایان را برای تعیین تکلیف کارگران مورد پرس و جو قرارخواهند داد. سرمایه داران دو سال پیش به توده های کارگر گفته بودند که آنان را به اداره بیمه معرفی خواهند کرد. حرفی که همچون همه حرف های دیگر صاحبان سرمایه دروغ محض بود و صرفاً با هدف جلوگیری از بروز خشم و شروع مبارزات کارگران بر زبان جاری می شد. عوامل اجرای نظم و اعمال قهر سرمایه به دنبال مدت ها مبارزه و اعتراض کارگران اینک به گونه ای عوام فریبانه وعده می دادند که از کارفرمایان خواهند خواست تا شاید برای چند ریال بیمه چند ماهه آنان چاره ای بیندیشند!!

مبارزه کارگران ادامه دارد. به نظر ما این مبارزات تا همین جا حاوی درس های قابل توجهی بوده است که در جای خود آموزنده است و می تواند راهگشای کار برای مبارزات بعدی باشد. قبل از هر چیز ابتکارات کارگران از آغاز تا امروز قابل تعمق است. برنامه ریزی جلب پشتیبانی از کارگران همزنجیر یکی از مسائل مهمی است که در دوره کنونی حیات جنبش کارگری ایران نه فقط به راهکار رایج مبارزات تبدیل نشده است بلکه هنوز مراحل بسیار جنینی خود را طی می کند. تلاش برای به کارگیری این راهکار مهم تنها در چند مورد خاص مانند جنبش کارگران نیشکر هفته تپه، لاستیک البرز و به صورت محدودتر در ایران صدرای بوشهر مورد نظر کارگران بوده است و در هر کدام از این موارد نتایج مؤثری هم داشته است. یک نکته بسیار درس آموز در همه این موارد و از جمله همین مبارزات کارگران چینی حمید در قم استقبال  نسبتاً گسترده اهالی کارگر شهر برای پیوستن به صفوف همسرنوشتان معترض خویش است. این امر کاملاً طبیعی است. زیرا هر فریادی که امروز از از سینه هر کارگری خارج می شود فریادی است که به طور عینی در اعماق هستی عظیم ترین بخش طبقه کارگر ریشه دارد. واقعیت این است که جمعیت کثیر کارگران اخراجی و گرسنه و سرگردان در ورطه فقر و فلاکت در مناطق مختلف شهری مانند قم وقتی که خبر عزم جزم کارگران چینی حمید برای راه پیمایی علیه اخراج و بیکارسازی ها و قطع هر گونه ممر معیشتی خود را می شنوند نمی توانند نسبت به چنین رخدادی واکنش نشان ندهند. زندگی رقت بار روز آنان امکان بی تفاوتی در برابر این رویداد را تا حدود زیادی از آنان سلب می کند. این موضوعی است که همه کارگران باید در جریان اعتراضات روزمره خود روی آن حساب کنند و تجربه نیشکر هفت تپه و لاستیک البرز نشان داده  که حمایت های مردم چشمگیر است.

موضوع بالا به نوبه خود ضرورت تدارک و تجهیز مناسب برای جلب پشتیابی همزنجیران از حرکت های مختلف اعتراضی را مطرح می کند. وقتی که شمار زیادی از اهالی کارگر هر شهر صدای اعتراض ما را فریاد دردهای کشنده خویش می بیند ما باید برای رساندن این فریادهایمان به گوش شمار هر چه بیشتر آنان برنامه ریزی و تلاش عملی کنیم. هیچ چیز بدتر از این نیست که در جریان مبارزات، محتوای مطالبات یا دردها و رنج های دامنگیر خود را فقط مشکلات  خودمان بدانیم. این تصور از بیخ وبن باطل است. ما یک طبقه اجتماعی عظیم هستیم که درکنار هم استثمار می شویم و دردها و رنج های مشترکی داریم. همه ما را سرمایه استثمار می کند. مبارزات همه ما همه جا توسط دولت سرمایه سرکوب می شود. همه فوج فوج اخراج می شویم. همه در پی اخراج هر گونه امکانات معاش خود و زن و بچه هایمان را از دست می دهیم. هر مبارزه ما در هر کجا و هر گوشه هر شهر یا کارخانه و مدرسه و بیمارستان و جاهای دیگر به حکم همین شرایط مشترک زیست و کار و استثمار و بی حقوقی و ستم کشی می تواند فراخوانی برای اتحاد عملی جمعیت هر چه زیادتری از توده همزنجیر ما در کارخانه ها و مراکز کار و تولید دیگر یا در محلات مختلف شهر باشد. سازمانیابی ما برای جلب این پشتیبانی هم می تواند حلقه ای از تلاش برای سازمانیابی هر چه وسیع تر کل توده های طبقه مان در مقیاس سراسری باشد و واقعیت این است که روند سازمانیابی سراسری ما علیه سرمایه داری نیز از درون همین فراز و فرودها می گذرد. 

درس مهم دیگری که از مبارزات کارگران چینی حمید می توان آموخت وجود رویکرد اعمال قدرت طبقاتی در درون این مبارزات است. کارگران این کارخانه در شرایطی قرار دارند که قادر به اعتصاب و توقف چرخ تولید و فشار دادن شریان سود سرمایه نیستند. آنان قادر به استفاده از راهکار اعتصاب برای اعمال قدرت نمی باشند. اما تلاش برای بسیج هر چه گسترده همزنجیران و پیوند زدن قدرت مبارزه آن ها به صف اعتراض روز خود به طور واقعی یک ابتکار برای اعمال قدرت است. دلیل این موضوع کم و بیش روشن است. دولت سرمایه داری از پیوند خوردن کارگران به هم سخت وحشت دارد و هر گام تلاش کارگران برای راه انداختن خیزش های اعتراضی یا کانون های مقاومت وسیع و جمعی طبقاتی را خطری بزرگ برای وجود نظام سرمایه داری احساس می کند. درست به همین دلیل رویکرد کارگران چینی حمید به توسعه دامنه مبارزات خود به فضای زندگی و فکر و چاره یابی ها و چه باید کردن های توده های کارگر شکلی از اعمال قدرت علیه سرمایه داران و دولت سرمایه داری است. دلیل کوتاه آمدن قوای سرکوب در مقابل موج مبارزات بعدی کارگران را دقیقاً باید در همین جا جستجو کرد. این نکته بسیار جالب و در جای خود آموزنده است که دستگاه اعمال قهر و مجری نظم سرمایه در دور اول اعتراضات کارگران دست به کار سرکوب شده اند. آنان در دور دوم نیز همین کار را  ادامه داده اند. اما در مرحله بعدی نه فقط تاکتیک وعده و وعید را در پیش گرفته اند بلکه از آن مهم تر حتی تا حد بازداشت عوامل کارفرما یا حتی سرمایه دار هم پیش رفته اند. بی گمان، هیچ کارگری نباید فریب این گونه ترفندهای دولت سرمایه را بخورد. آنان بسیار حساب شده سرمایه دار را برای دقایقی بازداشت می کنند و بعد هم با عزت و احترام و هزاران پوزش او را آزاد می سازند. آنان اساساً با هدف تأمین و تضمین منافع سرمایه دار به این کار مبادرت می کنند، زیرا این کار صرفاً راهکاری برای فریب کارگران و کشاندن آنان به بیراهه های اعتماد به دولت و سپس متفرق شدن و دست کشیدن از مبارزه بدون دستیابی به هیچ نوع نتیجه است. با این وصف، همین تغییر تاکتیک رژیم از سرکوب عریان به وعده و وعید و قول بازداشت کارفرما به هرحال نوعی عقب نشینی در مقابل مبارزات کارگران است و کارگران باید آن را از جمله دستاوردهای مبارزاتی خود به شمار آورند و همچنان به عقب نشاندن نیروهای سرکوبگر ادامه دهند.

حرف های خود را خلاصه کنیم. کارگران چینی حمید تا لحظه حاضر مبارزات خود را خوب پیش برده اند. این مبارزه تا همین جا دستاوردهای مهمی داشته است. تاکتیک های انتخاب شده می تواند در سطحی وسیع تر و از درون مبارزه ای سازمان یافته تر به کارگرفته شود. این حرکت ها در صورت استمرار و تعمیق و پختگی بیشتر می تواند بر بستر پیکار سراسری توده های کارگر ایران راه گشای برداشتن گام های مهم تر برای سازمانیابی سراسری کارگران علیه سرمایه حول منشور مطالبات پایه ای طبقه کارگر باشد.   
کارگران علیه سرمایه متشکل شویم !

کمیته هماهنگی برای ایجاد تشکل کارگری

6 آبان 87

289- كارخانه پتروشيمي فلاردلردگان دست به اعتصاب زد:

بنابه گزارشهاي دريافتي از صداي كاوه ها در تاریخ 6 آبان 87 آمده است : روز گذشته كارگران و پيمانكاران كارخانه پتروشيمي لردگان در اعتراض به پرداخت نشدن حقوقشان دست از كار كشيدند اين شركت بيش از 400پرسنل دارد.لردگان منطقه اي است.در فلاردوروستاي سندگان وجزئ از استان چهار محال و بختياري ميباشد.   

اين كارگران غير رسمي هستند. وقرار بود ظرف 45روز بعداز شروع كارحقوق آنان پرداخت شود.اما با گذشت 64 روز هنوز مطالبات آنها را پرداخت نشده باقي مانده است.از همين رورپيمانكاران و كارگران اين كارخانه دست به اعتصاب زدند. و دست از كاركشيدند. روز گذشته 200 كاميون ولدر و بلدزرخوابيده بود.

شركت پتروشيمي لردگان زير نظر شركت بيع و جهاد نصر كار ميكنند و آن دو شركت نيز براي شركت همتا كارميكنند. بااين وجودحتي شركت جهادنصروشركت بيع هم در اعتراض به وضع موجودتعطيل كرده بودند.

شركت پتروشيمي لردگان در حال حاضر كارگر رسمي نداردوعمده كارآنها كف سازي است. وخاك برداري دراين منطقه صورت ميگيريد و بعد از پايان مرحله خاكبرداري كاراصلي آنهاصورت ميگيرد.

كارگران اين شركت معتقدند كه تا اعتصاب نكنند نميتوانند حقوقشان را دريافت نمايند.

لردگان 350روستا دارد از هر روستا در اين قسمت پنج تا ده نفر دراين منطقه كار ميكنند.

يكي از راننده گان اين شركت درگفتگو با خبر نگارما اضافه كرد:

خواباندن دويست عدد از ماشين آلات ودستگاهها خسارت بسيارزيادي براي راننده ايجاد ميكند.درحال حاضريك راننده كه سرمايه دار نيست.براي خريد يك وسيله نقليه سنگين يا نيمه سنگين به هر دري ميزنند. تا با كار زياد روي اين وسيله از عهده مخارجش برآيد اما با اين وجودببينيد,كار به جاي ميرسدكه مجبور ميشود دست از كار بكشد.

ازطرف ديگر دراين جا كارگر التماس ميكندتاكار پيدا كند.اوزيرخط فقر زندگي ميكند.و با كمترين حقوق با اين همه سختي و مشكلات كار پيدا ميكند.اماهمين مبلغ كم هم از او دريغ ميشود.پيوسته بايد به اين در و آن در بزندتا حقوق ناچيز خودرا دريافت كند.واين رويكرد ظلم آشكار به كارگر ميرساند.و معناي دقيق استثمار رابه ما ميفهماند.و معناي عدالت در جامعه عدالت گستررا ميرساند.

 انجمن صداي كاوه ها

290- تعداد كارگران قراردادى در سال جارى به 70 درصد افزايش يافت:دستمزد ماهيانه 120 هزار تومانی برای كارگران قراردادى:

به گزارش موج در تاریخ 6 آبان 87 آمده است : - نايب رئيس كانون عالى شوراهاى اسلامى كار سراسر كشور اعلام كرد:كارگران قراردادى در شركتهاى پيمانكارى به صورت متوسط ماهيانه 120 هزار تومان دستمزد دريافت مى كنند.

اوليا على بيگى ؛ نايب رئيس كانون عالى شوراهاى اسلامى كار سراسر كشور در گفتگو با خبرنگارموج با بيان اين مطلب كه در شركتهاى پيمانكارى حداقلهاى دستمزد پيش بينى شده از سوى شوراى عالى كار رعايت نمى شود،خاطرنشان ساخت:در حال حاضر شركتهاى پيمانكارى بر خلاف مصوبه شوراى عالى كار عمل مى كنند اين در حاليست كه وزارت كار بايد نظارت دقيقترى را بر روند فعاليت شركتهاى پيمانكارى اعمال كند.
وى افزايش نرخ تورم را موجب عدم تعادل هزينه هاى مصرفى خانواركارگرى با دستمزد آنها دانست و گفت : در حال حاضر عدم همخوانى دستمزد كارگران با نرخ تورم كنونى موجب كاهش قدرت خريد كارگران شده است .
على بيگى درادامه با بيان اين مطلب كه دستمزد كارگران هر ساله بر مبناى تورم وسبد هزينه خانوار كارگرى محاسبه مى شود،افزود:دستمزد كارگران اسفند ماه هر سال برمبناى تورم 12 ماهه گذشته محاسبه مى شود اين در حاليست كه بايد دستمزد كارگران در مصوبه شوراى عالى كار بر مبناى نرخ تورم سال بعد محاسبه شود.
وى در ادامه مصوبه دستمزد سال 1387 را مورد توافق گروههاى كارگرى وكارفرمايى ذكر كرد و اظهار داشت:حضور وزير كار دولت نهم نقش موثرى را در تعيين دسمتزد مصوبه سال 87 ايفا نمود.
على بيگى در بخش ديگرى از سخنان خود از افزايش تعداد كارگران قراردادى در كشورخبرداد وافزود: تعداد كارگران قراردادى در سالجارى به 70 درصد افزايش يافته است.
وى ، با بيان اين مطلب كه جامعه كارگرى 30 ميليون نفر از افراد جامعه را در بر مى گيرد افزود : روزانه با بازنشسته شدن نيروى كار رسمى يك نفر نيروى كار قراردادى جايگزين آنها مى شود

291- مديركل تامين اجتماعي استان لرستان:
بيمه كارگران ساختماني ضرورت دارد
:

تهران- خبرگزاري كار ايران در تاریخ 7 آبان 87 آمده است : مديركل تامين اجتماعي استان لرستان از افزايش 10 درصدي جذب افراد فاقد پوشش بيمه اي در پنج ماهه اول سال جاري خبر داد.
به گزارش "ايلنا"، رشنو مديركل تامين اجتماعي استان لرستان در نشستي كه به منظور بررسي مشكلات حوزه تامين اجتماعي در شهرستان پلدختر با حضور نماينده اين شهرستان در مجلس، فرماندار و ساير مسوولان محلي اين شهرستان برگزار شد ، افزود: در اين شهرستان 6 هزار بيمه شده اصلي و 250 نفر مستمري بگير وجود دارد كه از خدمات تامين اجتماعي بهره مند هستند.
او با اشاره به برنامه چهارم توسعه كشور، گفت: طبق اين برنامه بايد24 درصد به تعداد بيمه شدگان تامين اجتماعي افزوده شود.
مديركل تامين اجتماعي استان لرستان با اشاره به ضرورت و اهميت تصويب بيمه كارگران ساختماني افزود: اميدواريم با حمايت نمايندگان مجلس اين مهم تصويب شود تا كارگران ساختماني كه قشري محروم هستند از خدمات اين سازمان استفاده كنند.
دراين جلسه دكتر كائيدي نماينده پلدختر در مجلس نيز با قدرداني از صدور مجوز درمانگاه ملكي تامين اجتماعي در اين شهرستان گفت: مديران بخش درمان كشور بايد پيشگيري را بر درمان مقدم بدانند.
همچنين شريفي فرماندار پلدختر نيز گفت: اين فرمانداري آماده است تا به كارگران باربر معرفي نامه بدهد تا اين افراد بتوانند از خدمات تامين اجتماعي استفاده كنند.
پايا
ن پیام

292- تورم كمر ملت را خرد كرده است :
يك كارگر در ارتباط با تورم سرسام آور در كشور به فرياد كارگر گفت:”استخدام در كشور وجود ندارد كارگران رسمي كه سابقه هايشان به 25 سال به بالا كه ميرسد با كارهاي سخت و زيان آور بازنشسته ميشود و با اين تورمي كه وجود دارد زندگي نميچرخد.اكثر كارگراني كه باز نشسته ميشوند به نوعي در جاي ديگر مشغول هستند دليلش اين است كه تورم خيلي بالاست و با اين حقوقها زندگيشان نميچرخد .من دختري دارم كه دانشجو است ماهانه 100 هزار تومان بايد به او شهريه بدهم .من نميتوانم. كار نيست اين حقوقها كفاف تورم را نميدهد. كارگري كه ميآيد همه سال را كه كار نميكند 6 ماه بيكار است. با 200 تومان حقوق كجاي زندگي ميرسد. يك نفر مجرد با اين وضعيت خرجش در نمي آيد چه برسد به يك كارگر كه چند فرزند هم دارد.“
انجمن دفاع از كارگران و بيكاران

293- پیام به زنان و مردان رزمنده بخش کشاورزی و تولید در شرکت نیشکر هفت تپه:

عزیزان کارگر، همطبقه‌ئی های گرامیم! 

در شرایط وجود یک بحران عظیم که نظام سرمایه‌داری بر مردم دنیا و مقدم بر همه بر طبقه جهانی ما تحمیل کرده شما تشکل طبقاتی خود را در روز چهارشنبه اول آبان 1387 ایجاد کردید. در میان خبرهای تلخی که هر روز از مصائب تحمیلی نظام سرمایه‌داری به همطبقه‌ئیهای ما میرسد خبر تشکیل سندیکای شما چنان شیرین است که بخشی از آن تلخیها را از بین میبرد. به خاطر کار متهورانه‌ئی که، علیرغم میل و تلاش نیروهای امنیتی، اداره کار، مدیریت کارخانه و حراست، به آن دست زدید شما شایسته بیشترین ستایشها هستید.

دوستان گرامی ، تشکیل سندیکا یا هر تشکل دیگر با نیروی خود کارگران خواست و مطالبه روزمره ماست . اما باید به چند نکته هم توجه کرد .

1- با تشکیل هر تشکل خودساخته کارگران، یک خار به چشمان همیشه حریص سرمایه داران می‌رود. در این رابطه سرمایه داران سکوت اختیار نمی کنند، بلکه هر روز به فکر آن هستند که چطور تشکلهای خود ساخته کارگران را به فساد بکشانند. این حکم نظام سرمایه داری است.

پس نتیجه می گیرم که تنها تشکیل تشکلها نمی تواند کارگران را به مطالباتشان برساند. جزء مبارزه بی وقفه ما کارگران و نمایندگان منتخب خود کارگران،این شما نمایندگان منتخب کارگران هستید که باید همیشه به فکر مطالبات کارگران باشید و گزارش عملکرد خود را به هر شکل که برایتان میسر است به سمع و نظر کارگران متشکل در سندیکای خود برسانید. آن وقت است که کارگران به شما نمایندگان خود اعتماد پیدا می کنند.

2- شما عزیزان منتخب، باید همیشه در بین کارگران باشید تا فاصله ای میان منتخبان و بدنه ایجاد نشود.

3- ما ده‌ها سندیکا و تشکل کارگری داریم که در حال حاضر در کشور ما مشغول به فعالیت هستند. این تشکل ها بعضی وقت هم از طرف خود کارگران انتخاب می شوند، ولی چون گوش به فرمان دیگران هستند در کمتر از چند سال به  یک تشکل پاسیو و بی عمل تبدیل می شوند.

دوستان گرامی :

این یک حقیقت آشکار است که وضع طبقه جهانی ما در حال حاضر اسفبار میباشد. گرانی، تورم بالا و بیکاری ناشی از تسلط مشتی سرمایه‌دار انگل سفت  سبب شده تا تعداد گرسنگان در جهان از 848 ميليون نفر به  923 ميليون برسند. آیا مشکل است تصور کنیم که اکثریت عظیم این گرسنگان همطبقه‌ئی ما و آفرینندگان ثروت و آسایش این دنیا هستند؟ رسانه‌ها بطور مداوم خبر میدهند که از بد بدتر میرسد.  گذشته از بیکاری صدها هزار کارگر در آمریکا و اروپا بیکاریهای دیگری نیز در راه است. سازمان بین المللی کار اعلام کرده که شغل 20 میلیون کارگر در خطر است. این رسانه‌ها تلاش دارند ما را آماده کنند تا دست روی دست بگذاریم و اجازه دهیم هر بلائی که سرمایه‌داران و دولتهایشان میخواهند سر ما بیاورند. اما کارگر نمیتواند ساکت بشیند. سکوت ما و عدم اعتراض ما برای خود و خانواده‌هایمان به فاجعه منتهی خواهد شد.  پس باید بجنبیم. آنجا که تشکل رفرمیستی هست باید علیه رفرمیسم و سازشکاریش مبارزه کرد و آنرا به سازمانی رزمنده و طبقاتی تبدیل کرد. آنجا هم که تشکلی نیست کارگران باید به اتکا به نیروی خود آنرا ایجاد و تحمیل کنند. این دقیقا کاری است که شما انجام دادید.

من این روزها که میخوانم، میشنوم و میبینم که هزاران کارگر در سنندج، تهران، گیلان و بقیه نقاط ایران در حال راهپیمائی و اعتصاب و اعتراضند تا حقوق معوقه و کار از دست رفته خود را پس بگیرند ضمن همدردی با آنها و تایید مبارزتشان به خودم میگویم باید تبلیغ پیرامون ایجاد تشکل خود ساخته طبقاتی را بیشتر کرد. وقتی میشنوم و میخوانم و میبینم که از زبان وزیر کار نقل شده است که طی شش ماه گذشته 250 هزار کارگر  بخش کشاورزی به صف میلیونی بیکاران اضافه شده‌اند بیش از گذشته معتقد میشوم که باید مصممانه‌تر در راه  ایجاد تشکل و وحدت قدم برداشت. وقتی به سقوط قیمت نفت به زیر 70 دلار و به تداوم این سقوط مواجه میشوم .میتوانم پیشاپیش ببینم که وضع ما کارگران در ایران و همه کشورهای نفت خیز بدتر خواهد شد. در چنین شرایطی   بیشتر از گذشته به ضرورت ایجاد تشکلهای طبقاتی و رزمنده‌ ئی فکر میکنم که شما یک نمونه‌اش را ایجاد کردید. من امیدوارم که کارگران در مراکز کاری دیگر عمل مبارزاتی شما را سرمشق قرار دهند و تشکلهای مبارز و خود ساخته خود را ایجاد کنند. 

زنده و پاینده باشید برای کارگران

سقز- محمود صالحی

تاریخ: 7/8/87

اخبار مبارزات کارگران ایران ،

هفته دوم آبان ۱٣٨۷  (اکتبر۲۰۰٨ )

 

294- پرداخت پولهاي كلان و بلاعوض به نماينده هاي مجلس در مقابل فشار بي رويه

زندگي كارگران!
درد دلهاي يك كارگر شريف با فرياد كارگر:”وضعيت مردم به شدت وخيم شده است.مردم چند شيفته بايد كار كنند تا بتوانند خرجشان را در بياورند. يكي تا نصفه شب كار ميكند,يكي شب كار ميكند,يكي چند شيفته كار ميكند معلوم نيست چه كسي بايد جواب بدهد؟هر چه هم كه اعتراض ميكنيم ميگوئيم ما نداريم ما زن و بچه داريم انگار نه انگار!ولي از آن طرف 100 ميليون به نماينده هاي مجلس ميدهند. ما چكار بايد بكنيم؟
زندگي من شده جنگ اعصاب!از صبح تا شب براي به دست آوردن چندرقاز جان ميكنم.به چه كسي ميتوانيم اعتراض كنيم؟ اولين اعتراض را هم كه بكنيم مي اندازن در  هلف داني!من خودم مريض هستم,خانمم مريض است هزار بدبختي دارم چه بايد بكنم؟“
انجمن دفاع از كارگران وبيكاران

295- کارگران پرریس پیشنهاد کارفرما را برای انعقاد قرارداد موقت ٨ ماهه رد کردند:

بنا بر گزارشهای دریافتی توسط اتحادیه آزاد کارگران ایران، کارگران پرریس برخی اخبار منتشره مبنی بر تجمع در مقابل اداره کار و تلاش کارفرما برای فرستادن آنها به مرخصی اجباری را تکذیب کردند.
بنا بر این گزارش پس از صدور رای هیئت حل اختلاف برای ابقا به کار کارگران پرریس و حذف قید قرارداد موقت کار از قراردادهای این کارگران در رای مزبور، کارفرمای پرریس طی روزهای گذشته تلاش کرد این کارگران با قرارداد موقت شش ماهه بر سر کار بازگرداند اما دیروز کارگران این کارخانه آخرین پیشنهاد کارفرما را برای انعقاد قرارداد موقت 8 ماهه رد کردند و با مراجعه به اجرای احکام دادگستری، رای هیئت حل اختلاف را به اجرا گذاشتند. قرار است اجرای احکام دادگستری سنندج روز شنبه برای اجرای حکم هیئت حل اختلاف به کارگران جواب بدهد.
لازم به یادآوری است کارگران پرریس تا تیر ماه امسال با قراردادهای موقت یکماهه در این کارخانه مشغول بکار بودند اما پس از صدور رای هیئت حل اختلاف در هفته گذشته و حذف قید موقت از قراردادهای این کارگران در رای مزبور، کارفرما تلاش کرد این بار با قرار دادموقت 8 ماهه این کارگران را بکار بگیرد اما کارگران پرریس آنرا قبول نکرده اند و با مراجعه به اداره کار و اجرای احکام دادگستری خواهان اجرای بی کم و کاست رای هیئت حل اختلاف اداره کار سنندج شده اند.
اتحادیه آزاد کارگران 8/8/1387

296- كارخانه تهران پتو در بحران نقدينگي :
اين كارخانه به علت دريافت وامهاي زياد از بانك و عدم توانايي در پرداخت به موقع اين وامها به بحران نقدينگي دچار شده است.يك كارگر از اين كارخانه به فرياد كارگر گفت:”بانكها ديگر به اين كارخانه وام نميدهند و منتظر تسويه وامهاي قبلي هستند.توليد كم است.مشتري نداريم ,دستگاهها از رده خارج شده اند و كيفيت ندارند و مجموعه اين مشكلات كارخانه را به بحران كشانده است.
از طرفي رقابت بازار چين با ما نيز مشكل ديگر ماست.كارخانه ما در حال حاضر ديگر پتو توليد نميكند و پارچه هاي رو مبلي توليد ميكنيم.اين پارچه ها از چين به صورت قاچاق وارد ميشوند .پارچه اي كه براي ما 500 هزار تومان درمي آيد اما از چين به صورت قاچاق 3500 وارد ميشود و با كيفيت بهتر ! اين باعث ركود بازار ما شده است.
از طرفي حقوقهاي پائين ما با توجه به تورمي كه وجود دارد اصلا جواب گوي ما نيست حقوقها به طور واقعي حداقل هستند.ما 6 ماه حقوق معوقه داريم. مثلا من حقوقم 300 هزار تومان است اما برجي 200 تومان خرد خرد داده اند اما بقيه اش را نداده اند و الان روي هم 6 ماه حقوق معوقه دارم.“
انجمن دفاع از كارگران و بيكاران

297- درنامه هنرمندان گيلان به نماينده کارگران عنوان شد:
انحلال انجمن صنفي كارگران هنرمند تئاتر گيلان غير قانوني است

تهران- خبرگزاري كار ايران

ابوذر آستاني، عضو هيات مديره انجمن صنفي هنرمندان خانه تئاتر گيلان در نامه‌‏اي به عليرضا محجوب، نماينده تهران در مجلس و دبيركل خانه كارگر از منحل شدن اين نهاد صنفي توسط سازمان كار استان گيلان خبر داد.
به گزارش "ايلنا" در اين نامه آمده است: با وجود آنكه انجمن صنفي كارگران هنرمندان تئاتر گيلان از سال 1380 تا كنون به عنوان اولين انجمن صنفي كارگري تئاتر ايران در اداره كار و امور اجتماعي استان گيلان ثبت شده است اما همواره از بدو تاسيس مورد بي‌‏مهري سازمان‌‏هاي مرتبط با مسائل هنري و روابط كار قرار گرفته است.
نويسنده اين نامه با طرح اين ادعا كه امروز كارشكني‌‏هاي اداره كار استان گيلان بيش از ساير نهادها متوجه اين تشكل صنفي است، در نامه خود مي‌‏افزايد: يكي از عجيب‌‏ترين موادي كه به تازگي توسط برخي از مديران وكارشناسان اداره ارشاد و سازمان كار وامور اجتماعي گيلان صورت گرفته، اين است كه در پاسخ به استعلام اداره ارشاد گيلان از سازمان كار وامور اجتماعي گيلان مبني بر چگونگي ماهيت و فعاليت انجمن صنفي تئاتر، انجمن از سال 1383 به بعد منحل اعلام شده است.
به گفته آستاني انحلال انجمن صنفي كارگري هنرمندان خانه تئاتر گيلان درحالي منحل اعلام شده است كه در 4 سال گذشته اعضاي اين انجمن از وجود آن بي‌‏اطلاع بودند.
وي همچنين با با بيان اينكه اعلام انحلال انجمن موردنظر تنها از طريق تصويب مجمع فوق‌‏العاده و يا راي دادگاه صالحه مقدور است، تاكيد كرد: بديهي است كه مديران وكارشناسان در اداره ارشاد گيلان و حتي سازمان كار وامور اجتماعي گيلان نه در جايگاه سه چهارم اعضا و نه در مقام مراجع قضايي مي‌‏توانند انحلال اين نهاد صنفي را اعلام كنند.
اين فعال صنفي با يادآوري اينكه اداره كل كار گيلان در فاصله 2 ماه مانده به اتمام اعتبار هيئت مديره فعلي انجمن صنفي، انجمن را منحل شده اعلام مي‌‏كند، مي‌‏نويسد: "آيا اين به معناي تباني در مورد انتصاب -و نه انتخاب- برخي از مديران و كارشناسان ناكارآمد ارشاد گيلان در انجمن صنفي تئاتر نمي‌‏باشد؟"
آستاني با بيان اينكه پيشتر مسوولان اداره كار وامور اجتماعي در شهريور گذشته به دلايل واهي از برگزاري انتخابات هيئت مديره و بازرسان اين انجمن صنفي جلوگيري و زمان برگزاري آن را ماه جاري موكول كرده بودند، مي‌‏نويسد: معلوم نيست كه برگزاركنندگان اين انتخابات چه كساني هستند؟
وي با بيان اينكه حتي اداره ارشاد و سازمان كار وامور اجتماعي استان نيز تاكنون به اين پرسش پاسخ نداده‌‏اند، مي‌‏نويسد: گويا قصد بر اين است تا به اين وسيله اعتبار هيئت مديره فعلي براي برگزاري يك انتخابات فرمايشي تمام شود.
وي در پايان نامه خود مي‌‏نويسد: انجمن صنفي كارگري هنرمندان تئاتر گيلان به عنوان اصلي‌‏ترين و تنهاترين و مهمترين تشكلي كه وظيفه استيفاي حقوق هنرمندان فعال و كم‌‏توقع تئاتر را برعهده دارد، امروز بيش از هر زماني ديگري براي حل مشكلات خود به همياري و كمك نياز دارد.
پايان پيام

298-  دولت قيمت آب را هم گران می کند :
به گزارش برن در تاریخ 9 آبان 87 ا: وزير نيرو از آزاد شدن قيمت‌ها و افزايش قيمت آب با اجرای طرح هدفمند کردن يارانه‌ها خبر داد. پرويز فتاح گفت: آب در کشور با يارانه به دست مردم مي‌رسد؛ بنابراين بايد تجهيزات آن نيز از باب کيفيت، قيمت و سلامت دارای استاندارد باشند. وی افزايش قيمت آب را براساس طرح هدفمند کردن يارانه‌ها قطعی دانست و تصريح کرد: با اجرای طرح هدفمند کردن يارانه‌ها قيمت‌ها آزاد مي‌شود و ما شاهد افزايش قيمت قبض‌های آب خواهيم بود؛ ولی توجه به اين نکته مي‌تواند مصرف آب را کاهش دهد و به سطح نرمال برساند.

299- بسيارى از دانش آموزان در طويله درس مي‌‏خوانند :

به  گزارش حبرگزاری برنا در تاریخ 9 آبان 87 آمده است : حبيب الله بوربور رئيس سابق نوسازى مدارس كشور در مراسم توديع خود که در محل جامعه‌ خيرين مدرسه‌ساز كشور برگزارشد، با نگرانى و انتقاد از وضعيت نامناسب در مدارس گفت:‌‏ هم اكنون بسيارى از دانش آموزان ما در طويله درس مي‌‏خوانند. با اين وضع چگونه انتظار داشته باشيم آموزش و پرورش پيشرفت کند.
به گزارش برنا ، معاون عمرانى زيركشوربيان کرد: در حال حاضر تعداد 4ميليون دانش‌‏آموز در شيفت عصر به مدرسه مي‌‏روند و به جاى آنکه صبح ها در مدرسه باشند به آسيب هاى اجتماعى گرفتار مى شوند، اين امر زمينه را براى انحرافات دانش آموزان فراهم مى کند.
وى افزود: هر كسى بگويد ما در کشور مدرسه كافى داريم من به عقل او شك مي‌‏كنم.
امروزسازمان نوسازى با دو هزار كارمند و دو هزار ميليارد تومان اعتبار هيچ پرونده اى در دادگاه ندارد در حالى كه برخى از سازمان‌‏ها با 500 كارگر و بودجه 500 ميليون تومانى به اندازه 500پرونده در دادگاه دارند.
حبيب الله بوربور ادامه داد: ما سالهاست که مدرسه کم داريم و در آينده نيز کمتر خواهد شد. در حقيقت جمعيت، تا 35 سال آينده بيشتر مى شود و وقتى جمعيت کشور دو برابر شود، جمعيت دانش آموزى نيز به 28 ميليون افزايش مى يابد.
بوربور محدوديت فضاهاى آموزشى را مانعى براى بهره‌ورى دوره‌ى مناسب از اعتبارات آموزش‌و پرورش عنوان کرد.
دكتر علي‌احمدى نيز در ادامه اين نشست با تشکر و قدر دانى از خدمات بوربور در آموزش و پرورش با اشاره به وجود 50 موضوع در زمينه‌ى نوسازى و مقاوم سازى مدارس که طى سفر اخير خود به خوزستان بيان کرد: با وجود نيروهاى متخصص و اعتبارات تخصيص يافته مي‌توان كارهاى بزرگى را به انجام رساند.

وى در خصوص کمبود بخارى در مدارس کشور اذعان داشت: بخاري‌هاى ارايه شده از سوى سازمان بهينه‌سازى مصرف سوخت در بعضى مناطق كشور پاسخگوى نياز نخواهند بود.
على احمدى افزود: متاسفانه ما هنوز در کشور شاهد مدارس کپرى وبدتر از آن نيز هستيم، در همين تهران مقابل دانشگاه امام صادق (ع) مدرسه اى داريم که از مدارس کپرى هم بدتر است و اصلا در شأن آموزش و پرورش نيست که قطعا موارد مشابهى همچون اين موضوع در گوشه و کنار مملکت پيدا مى شود که از نظر ما پنهان است.
دكتر علي‌احمدى در ادامه‌ فعاليت مدارس كپرى را مورد توجه قرار داد و با اشاره به برگزارى جشن‌ بر چيده‌شدن مدارس كپرى تصريح كرد: با برگزارى اين جشن ديگر نبايد شاهد فعاليت مدارس كپرى باشيم.
وى در ادامه با خطاب به مسوولان نوسازى مدارس کشور گفت: خانه معلمى در دماوند وجود دارد که همه ديوارهاى آن ترک خورده و هر لحظه امکان تخريب آن وجود دارد. بايد سعى کنيم چنين مدارسى را در اولويت قرار دهيم و با طرح ضربتى آنها را نوسازى کنيد.
وزير آموزش‌و پرورش خواستار توجه جدى به مقاوم سازى مدارس داراى ضريب فرسودگى بالا شد و تاكيد كرد: بايد مقاوم سازى مدارسى كه داراى درجه‌ى خطر بالا هستند در اولويت قرار گيرد.
وزير آموزش‌وپرورش نوآورى در شيوه‌هاى نوسازى و مقاوم سازى مدارس را امرى ضرورى دانست و بيان کرد: روش‌هاى جديد را علاوه بر روش‌هاى موجود مطالعه و بررسى كنيم و در صورت مفيد بودن جايگزين مى کنيم.

300- آزادي بازاريان زنداني :

دوستان صميي، ياران همراه. وهمكاران  فهميم

ديرزماني است كه خوبي مرده و بيدي بيدار است

بنابه گزارشهاي رسيده از بند 209 زندان اوين،تعداد زيادي از بازاريان تهران و احتمالا بازاريان شهرستانها که در اعتصابات و اعتراضات اخير شرکت داشتند در سلولهاي انفرادي زنداني هستند .حركتهاي اخير بازاريان تهران و شهرستانها که با اضافه شدن مالياتهاشروع شده بود موجب گرديدکه به مدت چند روز بازار به حالت تعطيلي در آيد.اين اعتصابات و اعتراضات سرانجام با پيروزي بازاريان خاتمه يافت. اين درحالي بود كه دولت را مجبوركرد در مقابل خواسته هاي به حق بازاريان كوتاه بيايد

انجمن صداي كاوه ها ضمن حمايت از بازاريان سراسركشور به خاطر اين حركت اعتراضي كه درمقابل ضايع شدن حقوقشان صورت گرفت.اعلام ميداردكه براي رسيدن آنها به خواسته هاي به حقشان ازهيچ كوششي دريغ نمي ورزد.

وآزادي بازاريان زنداني در بند 209را از حق مسلم آنان ميداند.خواستار آزادي بي قيد وشرط آنها اززندان ميباشد.

انجمن صداي كاوه ها

87.8.9

301- تعرض نیروهای امنیتی به منزل طیب ملایی را بشدت محکوم می کنیم :

امروز مورخه 9/8/87 نیروهای امنیتی به منزل طیب ملایی سخنگوی اتحادیه آزاد کارگران ایران هجوم برده و با شیوه ای ضد انسانی منزل وی را زیر و رو کرده اند.این نیروها حدود ساعت 12 ظهر امروز با مراجعه به درب منزل طیب ملایی، به مادر وی مدعی شده اند دوست طیب هستند و پس از باز کردن درب توسط مادر طیب به حیاط وارد شده و بلافاصله درب حیاط را بسته و مدعی شده اند شما مواد فروش هستید و با اعتراض مادر طیب در ادامه مدعی شده اند شما در خانه اسلحه دارید. بدنبال این ادعاها، این نیروها به مدت دو ساعت با خشونت تمامی اطاقهای منزل را زیر و  رو کرده و با در هم ریختن کلیه اثاثهای خانه در نهایت کیس کامپیوتر و تعدادی از کتابها و اسناد اتحادیه آزاد کارگران ایران را با خود برده اند. هجوم غیر مترقبه و نحوه وارد شدن این نیروها به منزل و زیر رو کردن آن و اتهاماتی که وارد کرده اند باعث شده تا مادر طیب دچار وحشت شدیدی شده و دچار نابسامانی شدید روحی  بشود که پس از رفتن نیروهای مزبور با کمک همسایگان حال وی مقداری بهبود پیدا کرده است.لازم به یاد آوری است در زمان تهاجم این نیروها طیب ملایی در منزل حضور نداشت و آنان بطور مبهمی به مادر وی اعلام کرده طیب خودش میداند که کجا باید بیاید.اتحادیه آزاد کارگران ایران ایجاد وحشت در منزل طیب ملایی و وارد کردن ضربات روحی سنگین به مادر پیر وی را بشدت محکوم میکند و خواهان دستگیری و محاکمه مامورانی است که بدون ارائه حکم قضایی و بطور غیر انسانی وارد منزل وی شده و مادر طیب را دچار لطمات روحی شدیدی کرده اند.بی تردید ما کارگران متشکل در اتحادیه آزاد کارگران ایران در مقابل این اقدامات ضد انسانی ذره ای عقب نخواهیم نشست و مصم تر از همیشه به مبارزه خود برای رسیدن به حقوق انسانی مان ادامه خواهیم داد.

 اتحادیه آزاد کارگران 9/8/87 

302- سرانجام مسائله كارگران كارخانه قند به كجا انجاميد؟؟؟

گفتگو يكي از كارگران كارخانه قند نيشابور با خبر نگارصداي كاوه ها اين كارگرزحمتكش درارتباط با اصليترين مشكل كارخانه جات قند چنين گفت :كشت چغندر به دليل ندادن پول به موقع چغندركاران ونداشتن نقدينگي پرداخت نشده باقي مانده است وچغندركاران چغندر نكاشته اند.هشت تانه ماه است كه چغندركاران پول خود را نگرفتند به همين دليل آنها متعرض شدندوامسال اصلا چغندر قند توسط كشاورزان كشت نشدو امسال اصلي ترين مشكل كارخانه جات توليد قندكمبود قندميباشد .

در زير اين سوالات خبر نگار ما و جوابهاي اين كارگر بيان شده  است

1. حقوق ماهانه شما چقدر است؟من الان با 13 سال سابقه و با 14 سال تحصيلات با كل مزاياحقوقم 300هزارتومان است . در واقع ماازخط فقر پايين تر هستيم مگر اضافه كار داشته باشم وگرنه اصلا نميتوانيم با اين حقو ق زندگي كنيم.من درحال حاضرصدو هفتاد هزارتومان كرايه خانه ميدهم به نظر شما با صدو پنجاه هزارتومان باقي مانده چگونه ميتوان زندگي كرد؟؟ قبل از عيد تا شش ما ه حقوقمان را پرداخت نكرده بودند ولي الان بافشاري كه خودمان وارد كرديم حقوقمان رابا بيست روز تا يك ما ه پس و پيش ميدهند اما مزاياي ديگر مثل افزايش توليد و ضريب و غيره را به دليل نبود نقدينگي نداده اند.

۲.دراين رابطه براي گرفتن حقوقتان به كجا مراجعه كرديد؟اكنون به كسي اعتراض نميشود اعتراض كرد وقتي كه نيروي انتظامي خودشان تهديد ميكنند كه هر كس قدم كج بردارد قلم پايش را ميشكنيدآيا ميشود اعتراض كرد وقتي اداره كا رهم نيز از كارگر حمايت نميكند چاره چيست؟ شهرهاي مثل شهر ما  اهميتي  ندارد كه مرده باشيد يازنده؟ و قتي نماينده اداره كار با خودشان است. ديگرفاتحه ما خوانده شده است.

۳.شما چه اقدامي براي از سرگيري دوباره كارخانه انجام داديد ؟

اين كارخانه به دليل نداشتن مواد اوليه درحال تعطيل شدن بود. ما هم از صبح تا شب دوندگي كرديم تا كارخانه تعطيل نشود و كارفرماي جديدي هم كه آمده است و همه اين تلاش را داريم كه كارخانه دوباره راه اندازي شود وفقط اميدواريم كه كافرما دلسرد نشود.

۴.چگونه كمبود مواد اوليه را جبران ميكنيد؟

امسال قراراست به جاي چغندرقندبه ما شكرزرد بدهند.ما در كارخانه شكر زرد را تبديل به شكرسفيدميكنيم وقتي تصفيه شود.به شكر سفيد تبديل ميشود وما  آن را تبديل به قند ميكنيم چون مثل شهد شوشتر است .

در مجلس بالاي صدميليون به نماينده گان مجلس وام ميدهند شما در ارتباط با اين اختلاف طبقاتي نظرتان را بيان كنيد؟  وقتي رئيس مجلس با كمال وقاحت ميگويد:كه ما به نماينده ها كمتر از 1 ميليون ميدهيم و ميخواهيم به آنها خانه هاي سازماني بدهيم !!! و آنها ضعيفترين اقشار جامعه هستند  چه حرفي براي ما باقي ميماند جز تسليم نشدن  و كنار نكشيدن در برابر اين بي عدالتي.واعتراض و بازهم اعتراض به و ضع موجود

با تشكر از شما كه وقتتان رادر اختيار  ما قرار داديد ما از نكات ارزنده شما درجهت ارتقاي جامعه كارگري  استفاده خواهيم كرد

انجمن صداي كاوه ها

303- دستگيري تعدادي از بازاريان تهران و انتقال آنها به بند 209 را محکوم می کنیم :

 به نام آزادي

دوستان و همراهان،كارگران،زنان،جوانان،دانشجويان وتمامي اقشار آزاده و دلير:

 بنابه گزارشات رسيده از بند 209 زندان اوين،تعداد زيادي از بازاريان تهران و احتمالا بازاريان شهرستان که در اعتصابات و اعتراضات اخير شرکت داشتند,در سلولهاي انفرادي زنداني هستند.اعتراضات و اعتصابات اخير بازاريان تهران و شهرستانها که بخاطر مالياتها شروع شده بود،باعث گرديد که چندين روز بازار به حالت تعطيلي در آيد.اين اعتصابات و اعتراضات نهايتا با پيروزي بازاريان خاتمه يافت و حكومت ظالم در مقابل خواسته هاي بازاريان وادار به عقب نشيني گرديد.

اعضاي انجمن دفاع از كارگران اين اعمال وحشيانه را بر عليه بازاريان و اقشار مختلف ميهن قويا محكوم ميكند و تمامي ارگانهاي ذيربط بين المللي را به رسيدگي عاجل و اخطار به حكومت ايران براي توقف بي قيد و شرط سركوب مردم و به رسميت شناختن حقوق مسلم مردم ايران فرا ميخواند.همچنين ما اعضاي انجمن دفاع از كارگران و بيكاران ضمن درود بر اعتراضات بر حق و شايسته بازاريان و كارگران و ... تاكيد داريم كه گسترش بي وقفه اين اعتراضات علي رغم ايجاد اين جو ارعاب و سركوب بيان گر تسليم ناپذيري ما در برابر ديكتاتور است. پس با زدن مهر تائيد بر اين باور از تمامي اقشار شريف و آزاده ايران زمين در هر شهر و ديار و در هر محله و خانه ميخواهيم كه بر عليه اين اقدامات برخيزند و صحنه هاي دستگيري و سركوب اين جانيان بر مسند را برهم زنند. نظاره كردن بر چنين جناياتي,تنها عطش سيري ناپذير جلادان را براي ادامه اين اعمال شنيع و ضد انساني تحريك ميكند.

 شايان ذكر است كه رونوشت اين اطلاعيه براي تمامي ارگانهاي بين المللي ارسال شده است.

 به پا خيزيد هلا اي سوگواران

هلا اين وارثان سربه داران

به پا خيزيد اگر در سينه دردي است

اگر با شب پرستان درنبرديد

به پا خيزيد كه نا اهلان به كارند

همه مردان عاشق سربه دارند ...

 درود بر آزادي

مرگ بر ديكتاتور

انجمن دفاع از كارگران و بيكاران

آبان ماه 1387

304- شركت كوثران جنوب :

اين كارخانه درسال گذشته  2000پرسنل داشت. اين درحالي بود كه حقوق و مزايايي  اين كارگران را به مدت 4 ماه پرداخت نشده بود.تا اسفندماه سا ل گذشته تمامي كارگراني كه حقوقشان را دريافت نكرده بودند در مقابل دفتر رئيس پترو پارس و رئيس دفتر كوثران جنوب  تجمع كردند و سرانجام شركت كوثران جنوب كه 4 ميليارد  بابت حسن انجام كار به آن تعلق ميگرفت. مجبور شد كه اين حقوق كارگران را بپردازد البته كارگران زحمتكش در هر گوشه اي از كشورمان كه كار ميكنند برا ي دريافت مطالباتشان كه همان دريافت ناچيز ومطابق آئين كار است و اين مبلغ خيلي پايين تر از خط فقر محسوب ميشود. بايد كفشهاي آهنين به پا كنند          

منبع : " انجمن صدای کاوها "

305- مديركل دفتر آمار سازمان تامين اجتماعي :
147 حادثه در هنگام رفت وآمد به محل كار روي داد
:

تهران- خبرگزاري كار ايران در تاریخ 10 آبان 87 ؛ مديركل دفتر آمار ومحاسبات اقتصادي واجتماعي سازمان تامين اجتماعي با بيان اين كه طي سال گذشته 24 هزار و 75 مورد حادثه ناشي از كار به اين سازمان گزارش شده است ،گفت: از اين تعداد 22 هزار و 321 مورد در داخل كارگاه اتفاق افتاده است.
به گزارش "ايلنا" سياوس قراگزلو افزود: يك هزار و 607 حادثه هم درخارج از كارگاهها بوده است.
او حوادث ناشي ازكاردر هنگام رفت و آمد به محل كاررا هم 147 مورد ذكر كرد.
پايان پيام

 306- بيماريهاي مردم امين آباد شهرري بعلت آلايندهها:

 مردم امين آباد شهرري كه در مجاورت سه كارخانه از صنايع بزرگ در جنوب غربي تهران زندگي ميكنند از آلايندگي اين كارخانهها دچار مشكلات جسمي شده اند. اين كارخانه ها شامل:كارخانه سيمان تهران،كارخانه ذوب فلزات سرب و كارخانه ايرانيت ميباشد.آلودگي هواي منطقه در اثر فعاليتهاي اين كارخانهها، باعث ابتلاي مردم امين آباد به بيماريهاي مختلف ريوي و حنجره شدهاند. براي فهم مشكلات هم وطنان ساكن اين منطقه صحبتهاي چند تن از آنان را از نظر ميگذرانيم:

يك هم وطن راننده: مشكل عمدهاي كه در امين آباد داريم وجود كارخانههاي است كه آلودگي ايجاد ميكنند و هچنين ترافيكي كه محصول همين كارخانههاست و تصادفاتي كه بخصوص در ايام سال تحصيلي با وجود تردد دانش آموزان بوجود ميايد.

يك كارگر شريف: اينجا امين آباد شهرري است سه چهار تا كارخانه از جمله سيمان، ذوب مس، ايرانيت دارد .كه اگر شما دم غروب بياييد اينجا,شاهد دودي كه ناشي از اين كارخانه هاست به سمت منطقه مسكوني امين آباد است خواهيد بود اين دود بينهايت گلو را ميسوزاند و بيماريهاي جدي ريوي توليد ميكند.خيليها بخاطر آلودگي هواي اينجا منازل خود را فروختند و رفتند.

يك كارگر شريف:  مشكل ما در اين منطقه اول از همه كارخانه ذوب فلزات است بخاطر آلودگي سربي كه دارد  و بعد كارخانه سيمان تهران، كه دور از چشم اداره محيط زيست فيلترش را برميدارد و يك لايه از گرد سيمان همه جا را فرا ميگيرد. در كنار اينها كارخانه ايرانيت است كه بخاطر آزبستش سرطان زاست و به اين ترتيب سه كارخانه كنار همديگر هستند كه واقعا براي ما اهالي اين منطقه سم محسوب ميشوند و دولت هيچ گونه رسيدگي به ما نميكند.

يك خانم خانه دار: مجموعه اين كارخانجات دود زيادي دارند و همه اهالي و بچه هايمان ناراحتي ريه و حنجره گرفته اند. كم خوني شديد گرفته اند.به قدري دود زياد است كه نميشود در اتاقهاي خانه نشست. دود از كولرها وارد خانهها ميشود حرف كه ميزنيم ميگويند خانه را بفروش برو جاي ديگر! آخر اين شد جواب؟ ما قشر محروم و كارگر هستيم از كجا خانه بياوريم؟

 بايد از سران غارتگر اين مملكت پرسيد كه چه كسي بايد پاسخ اين همه فاجعه را بدهد؟ سرمايه هاي اين كشور كه بايد خرج همين مردم و رفاه و آسايش مردم شود به جيب چه كساني ميرود و در چه راههايي مصرف ميشود؟بودجه هايي كه بايد صرف انتقال كارخانجات آلوده به خارج شهرها شود در كيسه كدام آخوند و پاسدار ريخته ميشود؟ چرا بخشي از 100 ميليون اهدايي به نماينده هاي مفت خور مجلس صرف رفاه و آسايش اين مردم نميشود؟آيا به راستي جاي آبادي در ايران ما باقي مانده است؟

 انجمن دفاع از كارگران و بيكاران

307- شکاف طبقاتی در ايران:بخش عمده امکانات کشور در اختيار ده درصد است :

به گزارش سایت روشنگری در تاریخ 10 آبان 87 آمده است : نماينده مجلس از آذرشهر با استناد به آخرين آمارهای منتشره گفت:"هم اکنون بيشتر امکانات کشور تنها در اختيار 10 درصد از ملت قرار دارد."
وی افزود:"در حال حاضر 10 درصد از درآمد کشور در اختيار هفت دهک مردم است و افزون بر 37 درصد درآمد کشور به دهک دهم جمعيت تعلق دارد که اين امر نشان دهنده عمق ناسالم بودن روابط اقتصادى ايران است."
محمدحسين فرهنگى با تاکيد بر توافق عمومی همه جناح های رژيم بر طرح شوک تراپی گفت:"هيچ گروه، حزب و تشکلى اعم از گروه‌هاى چپ و راست، جبهه ملى و کارگزاران، با اصل طرح تحول اقتصادى دولت نهم مخالف نيست."
در حالی که حداقل طی در يک دهه اخير خصوصی سازی ها و رها سازی قيمت ها در کشورهای مختلف با گسترش بيکاری و افزايش فقر و شکاف طبقاتی همراه بوده است نماينده مجلس بدون اين که توضيح دهد بر چه اساسی رها سازی قيمت ها و خصوصی سازی شرکت ها و صنايع پايه در ايران می تواند به کاهش شکاف طبقاتی منجر شود, صرفا مدعی شد: "روابط ناسالم اقتصادى موجود و ايجاد تغيير و تحول در ساختار اقتصادى کشور لزوم اجراى اين طرح را اجتناب‌ ناپذير مي‌کند، چرا که ادامه روند موجود اقتصاد کشور را روز به روز عقب ‌تر خواهد انداخت."

308- هجوم نيروهای امنيتی به خانه يکی از اعضای اتحاديه آزاد کارگران :

به گزارش سایت روشنگری در تاریخ 10 آبان87 از قول سایت رادیو برابری آمده است : نيروهای امنيتی رژيم به خانه طيب ملائي، از اعضای اتحاديه آزاد کارگران ايران يورش بردند. توضيحات طيب ملائی در اين رابطه در گفتگو با راديو برابری را در لينک زير بشنويد:


http://www.radiobarabari.net/files/2008/10/31/3.ram

309- اعتراض قشر كارگر به پرداخت 100 ميليون پول به نماينده هاي مجلس

نامه ارسالي يك كارگر زحمت كش به فرياد كارگر

”در كشور ما بايد دلمان شور بزند كه فردا اگر بچه هايمان مريض شوند از كجا پول بياوريم ؟من روي صحبتم با آن نماينده هاي گردن كلفت مجلس است كه ويلا دارند و كاخ دارند و ماشينهاي آنچناني زير پايشان است. من كارگر چه خاكي بايد به سر كنم؟كارگر چه چيزي دارد؟كارگر در اين كشور چه دارد؟ دختر من الان دندانش كمي انحراف پيدا كرده است دكتر گفته يك ميليون بايد براي اوتودنسي پرداخت كنيد! من كارگر اين پول را از كجا بايد بياورم؟ ندارم! فردا اين دختر بزرگ ميشود با انحراف دندان من پدر چه جوابي بايد به او بدهم؟من دردم را بايد به چه كسي در اين مملكت بگويم؟ يكي آنقدر دارد كه نميداند اين پولها را چكار بكند يكي هم مثل ما كارگران پول درمان بچه هايمان را هم نداريم.اين نماينده هاي مجلس چه كار خيري براي اين مردم انجام داده اند؟ از اين پس چه كاري ميخواهند انجام دهند؟اين نماينده هايي كه به طور واقعي هيچ چيز نميفهمند و از يابو هم يابو تر هستند. اين ها كه توان اداره يك كارخانه را ندارند ميخواهند در مجلس چه كاري براي ما كارگران بكنند؟ چرا به اين نماينده ها 100 ميليون تومان پرداخت شده است؟به اينها دنيا را هم بدهي سير نميشوند و جيبشان باز هم گشاد است.همه جا در كشور اعتصاب است,همه جا آتش سوزي است, همه جا اعتراض است. اينها كشور را به آتش كشيده اند.نه قانون درستي دارند نه عملكرد درستي دارند. از صبح تا شب فقط به همه دروغ ميگويند و كارشان را پيش ميبرند. “
انجمن دفاع از كارگران و بيكاران

310- مشكلات رانندگان تاكسي خط تجريش-لواسان

ارسالي به فرياد كارگر

ما از صبح ساعت 6 ميآييم سر خط تا ساعت 2 ظهر,يك ساعت براي ظهر استراحت داريم و مجددا ميآييم تا آخر شب.ما در تهران خط تجريش-لواسان, كار ميكنيم.در آمد ماهانه ما اصلا تضميني ندارد. يك ماه شايد 50 هزار تومان هم كاسب باشيم يك ماه هم به اين بر ميخوريم كه ماشين يك خرابي دارد و بايد هر چه در آورده اي بگذاري روي خرج ماشين.ما شايد به طور ميانگين روزي 15 هزار تومان در آمد داريم.ماشينهاي ما قديمي هستند و هنوز تبديل نشده اند و مستمرا داريم برايشان خرج ميكنيم. اين حرفي هم كه ايران خودرو ميگويد تبديل كرده ايم.اشتباه است چون ما جز آمار همان 3 هزار خودرويي بوديم كه قرار بوده تا اول مهر ماشينهايمان را تحويل بدهند ولي هنوز كه هنوز است هيچ خبري نيست.اينها همش ما را ميدوانند.مثلا آمار ما را قبل از مهر داده اند كه 3 هزار خودرو تحويل داده ايم ولي ما كه رانندگان اين خط هستيم هنوز ماشيني نگرفته ايم.
مشكل بعدي ما مسئله بنزين است.ما الان بنزين نداريم.ماشينهايي كه تبديل شده اند ( سمند و پژو ) روزي 6 ليتر بنزين دارند,از طرفي جايگاه گاز هم نيست و به نسبت ميزان خودروها خيلي كم است,هر سري كه بخواهند گاز بزنند بايد بيشتر از دوساعت در صف گاز باشند. اين گازهاي سي ان جي هم كه رانندگان يك باك ميزنند نزديك به
100 كيلومتر راه ميبرد بعد از اين مسافت دوباره بايد راه بيافتند بروند صف گاز!مشكلات ما خيلي زياد است الان خيلي از بچه ها كه من ميشناسم دارند بنزين آزاد ميخرند.ما روزي 6 ليتر سهميه بنزين داريم آن هم روزانه وارد كارتهايمان ميكنند كه اين اصلا برايمان به صرفه نيست.ما رانندگان خارج شهر هستيم ,30 كيلومتر مسير را روزانه بايد برويم رفت و برگشت اين مسير 10 ليتر بنزين ميسوزاند خودتان حساب كنيد كه 6 ليتر بنزين به كجاي ما ميخواهد برسد؟يعني ما مينيمم روزي 2 بار بايد برويم صف گاز و دوتا دو ساعت معطل شويم كه دوباك سوخت بزنيم كه 100 كيلومتر راه ميرود خب اين اصلا برايمان صرف ندارد و مشكل اصلي ما است. اين گردنه اي كه ما ميرويم نميشود با گاز رفت مجبوريم بنزين را هرطور كه هست آزاد يا از اين رفيق و آن رفيق تهيه كنيم.
اصطحلاك خودرو هم يكي ديگر ازمسائل ماست.خودروهاي ما فرسوده است و بايد سريعتر تبديل شود اما اين عمل انجام نميشود.من شخصا الان 3 ماه است كه اصلا با اين ماشين كار نكرده ام چون مستمر خراب است.چون يك بار كه مسافر را ميبرم ميبينم خراب است ,مثلا يك روز چرخش وسط گردنه در آمد,يك روز موتورش گير دارد و... الان ما اگر هنر كنيم خرج روزانه خودمان را در بياوريم خيلي هنر كرده ايم.از سال گذشته به من گفتند خرج ماشينت نكن ميخواهيم ماشينت را تبديل كنيم ولي بااين همه دوندگي و خودم رفتم تبصره 13 ,هنوز كه هنوز است هيچ خبري نيست وتازه نامه داده اند كه آقا بيا پول بريز به حساب كه اقدام شود تازه باز هم معلوم نيست كي بدهند!؟
از طرفي مشكلات راه و جاده ها هم يكي ديگراز مشكلات ما است. مسيري هست از انتهاي اتوبان ميني سيتي به بالاي گردنه قوچك جاي خيلي خطرناكي است كه هيچ راننده اي عهده دار اين مسير نميشود.خصوصا زمستانها برف كه ميآيد باز نميشود آخرين جاده اي كه دولت بخواهد برف زدايي كند و باز كند اين مسير است.شهرداري منطقه يك ميگويد اينجا مربوط به منطقه چهاراست,منطقه چهار ميگويد مربوط به منطقه يك است,اينها هم ميگويند مربوط به وزارت راه است !آسفالت جاده خيلي قديمي است و از وقتي من يادم ميآيد همان آسفالت بوده و نوسازي نشده است.سال به سال به خاطر فشارهاي ما رانندگان و نامه نگاري ما ميآيند يك لكه گيري هايي ميكنند كه هيچ تاثيري ندارد و بدتر دست اندازهايش را بيشتر ميكنند.
انجمن دفاع از كارگران و بيكاران

311- محروميت هزاران افغان از کار در ايران :

به گزارش رادیو بی بی سی ، بخش فارسی در تاریخ 11 آبان 87 آمده است :
مقامات درايران اعلام کرده اند که هزاران کارگر افغانی که مجوز موقت کار در ايران را داشتند، به دليل نداشتن پاسپورت، از( ماه سنبله(شهريور ماه) امسال اجازه کار ندارند.
خبرگزاری دانشجويان ايران (ايسنا) به نقل از محمد حسين صالحی مرام مدير کل اشتغال اتباع بيگانه وزارت کار وامور اجتماعي، خبر داده است که سيصد وده هزار تن از کار گران افغان که تاريخ اعتبار پاسپورت ( گذرنامه) شان تمام شده است، بايد برای دريافت اجازه کار از سفارت افغانستان پاسپورت جديد دريافت کنند.
به گفته آقای صالحی مرام، اگر مشکل پاسپورت کارگران افغانی حل نشود، مشکل است آنها بتوانند، اجازه کار بدست آورند.
مقامات ايران می گويند در شش ماه اول سال به اين کارگران افغان فرصت داده شده بود تا مشکل مدارک شان را حل کنند، اما حالا فرصت داده شده نيز به آخر رسيده است.
حدود دوهفته پيش جمهوری اسلامی فهرستی از مناطقی را منتشر کرد که ورود افغانها و عراقی ها در آن ممنوع اعلام شد. اين فهرست که ضميمه بخشنامه ثبت نام مدارس بود، مناطق زيادی در امتداد مرز دو کشور وهمچنين شهرهای بزرگ ايران به جز تهران را شامل می شود.
در سالهای گذشته شمار زيادی از افغانها به ايران مهاجر شده اند، اگرچه بعد از سقوط طالبان عده ای از افغانها به کشور شان باز گشتند، اما ادامه نا امنی و بی کاری شماری از کسانی را که به کشور شان باز گشته بودند نيز دوباره به ايران باز گرداند.

312- عدم پرداخت رتبه تشويقي كارگران در كارخانه صندوق نسوز كاوه :

يك كارگر در اين خصوص به فرياد كارگر گفت:”در اساس نامه كارخانه ما درج شده است كه به خاطر ميزان پائين حقوق كارگران, هر 4 سال يكبار يك رتبه تشويقي به كارگراني كه 4 سال بي وقفه در كارخانه زحمت كشيده اند اعطا شود.در اساس نامه قيد شده است كه بين كارگران قراردادي و رسمي در اين امرهيچ تفاوتي نبايد باشد و به همه بايد داده شود كه طبق تاريخ بايد يك ماه پيش اين رتبه پرداخت ميشد اما هنوز به حالت بلاتكليف باقي مانده است.“
انجمن دفاع از كارگران و بيكاران

313- با حضور به موقع اورژانس تهران در محل حادثه؛
کارگران ساختماني از مرگ بازگشتند
:

تهران- خبرگزاري کار ايران در تاریخ 11 آبان 87 ؛ دو کارگر ساختماني صبح امروز به علت استنشاق گاز دي اکسيد کربن دچار خفگي شده و راهي بيمارستان شدند.
به گزارش "ايلنا" به نقل از روابط عمومي اورژانس تهران، عوامل اورژانس تهران حوالي ساعت 9 صبح امروز با حضور در محل حادثه واقع در تهران پارس بلوار عباسپور،2 کارگري را که بر اثر روشن کردن گاز پيک نيکي و استنشاق گاز دي اکسيد کربن دچار خفگي شده بودند از مرگ نجات دادند و براي درمان به بيمارستان لقمان منتقل کردند.
روابط عمومي اورژانس تهران همچنين گزارش داد که شب گذشته در خيابان شهيد مدني 5 کارگر افغان به علت خوردن شيريني که شخص نامعلومي به آنان تعارف کرده بود، مسموم شدند و براي درمان به بيمارستان امام حسين منتقل شدند.
پايان پيام

314- بحران سرمایه و سرنوشت دردناک کارگران مهاجر:

این روزها در کنار سیلاب عظیم بیکارسازی هایی که در سراسر جهان سرمایه داری به راه افتاده تراکم هولناک اجساد کارگران مهاجر در لا به لای امواج این سیلاب ها بسیار چشمگیر است. اینان در میان کل داغ لعنت خوردگان جهنم سرمایه موجوداتی بازهم داغ  لعنت خورده تر هستند. سرمایه داری فقط تا جایی نیروی کار اینان را می خرید که صرف نظر از ارزانی شبه رایگان آن، اهرمی برای فشار بر بخش های دیگر توده کارگر باشد.

 در شرایط توفانی شدن بحران سرمایه و تعطیل گسترده مراکز کار و تولید و جمعیت بسیارعظیم بیکاران طبعاً جایی برای فروش نیروی کار این نفرین شدگان برده مزدی آواره باقی نمی ماند. این وضع در عین حال در شرایطی روی می دهد که جنبش کارگری جهانی به برکت سرکوب قهرآمیز همیشه جاری سرمایه  از یک سو و رفرمیسم راست اتحادیه ای از سوی دیگر، در وخیم ترین حالت درماندگی و سردرگمی و ضعف قرار دارد. وضعیت دامنگیر توده کارگر مهاجر دنیای سرمایه داری در دل این اوضاع بسیار بیش از آن که به وصف آید دلخراش و جانکاه است، کارگرانی که زن و بچه و پدر و مادر و همه کسان خود را گرسنه و آواره و برهنه رها ساخته اند و چهارگوشه جهنم سرمایه داری را طی کرده اند تا شاید در نقطه ای نیروی کار خویش را به ثمن بخس بفروشند و بهای آن را وثیقه زنده ماندن افراد خانواده کنند. اینان در دل این شرایط از زمین و آسمان آماج قهر خدای گونه سرمایه اند و خودشان و همه کسانی که با بهای فروش نیروی کار آنان ارتزاق می کنند در معرض مرگ ناشی از گرسنگی هستند. ابعاد فاجعه به اندازه ای عظیم و سنگین است که حتی مشاوران و دستیاران و محارم نزدیک مالکان دوزخ نیز این جا و آن جا با هدف عادی جلوه دادن این وضعیت و شستن بار گناه از چهره نظام سرمایه داری زبان به سخن گشوده اند. خانم شارن بورو، رئیس اتحادیه های جهانی کارگری، اعلام کرده است که بیکاری کارگران مهاجر به ویژه در سه قاره آسیا و آفریقا و آمریکای لاتین ابعاد انفجاری خواهد یافت. بان کی مون دبیر کل سازمان ملل متحد هم همین حرف را تکرار کرده است. رئیس سازمان جهانی کار نیز در این زمینه افاضه کلام کرده است. همه یک حرف دارند : « این که سرمایه جهانی بیچاره و بدبخت به علت بحران و تنزل نرخ سودش مجبور است از طبقه کارگر بین المللی به اندازه لازم و شاید هم بسیار بسیار بیش از اندازه لازم قربانی بگیرد. ساکنان کره زمین باید معضل نظام سرمایه داری را خوب بفهمند و در مقابل آنچه روی می دهد بسیار صبور و گشاده رو باشند.» آمارها همه جا حکایت از این دارند که در روزهای آینده حداقل 20 میلیون بیکار به کارگران بیکار روی زمین اضافه خواهد شد. کارگران مهاجر جمعیت بسیار عظیمی از این ارتش بیکاران را تشکیل خواهند داد. رؤسای اتحادیه ها و بان کی مون و سازمان جهانی کار مسئول شستن بار گناه از چهره سرمایه و توجیه جنایت های سرمایه داری هستند. این طبقه کارگر بین المللی و بخش های مختلف این طبقه است که باید در این شرایط حساس از طریق گشایش یک جبهه نیرومند پیکار ضدسرمایه داری به دفاع از زندگی و زنده ماندن این بخش از همزنجیران خویش برخیزد.  
کارگران علیه سرمایه متشکل شویم !

کمیته هماهنگی برای ایجاد تشکل کارگری

11 آبان 87

315- اطلاعیه :

ساعت 12 روز هشتم آبان تعدادی مأمور لباس شخصی به منزل طیب ملائی سخنگوی اتحادیه آزاد کارگران ایران یورش برده و  به بهانه فروش مواد مخدر کلیه اثاثیه منزل را به هم ریخته، سپس کیس کامپیوتر و تعدادی کتاب او و اسناد مربوط به اتحادیه را با خود برده اند. برخور دهای اینچنین وحشیانه با کارگران مبارز و فعالین کارگری جزء نشان وحشت از گسترده تر شدن دامنه اتحاد و همبستگی کارگران و قدرتمند تر شدن مبارزات آنها برای احقاق حقوق خود نیست.

انجمن صنفی کارگران برق و فلزکار کرمانشاه این شیوه برخورد ضد انسانی با کارگران را محکوم می نماید و بر همبستگی خود با مبارزات کارگران در سراسر ایران برای خنثی کردن هر تعرضی به امنیت و منافع خود اصرار می ورزد.

انجمن صنفی کارگران برق و فلزکار کرمانشاه 11/8/1387

316- مجمع عمومی فوق العاده تحادیه آزاد کارگران ایران حول افزایش دستمزدها برگزار شد :

مجمع عمومی فوق العاده اتحادیه آزاد کارگران ایران با شرکت بیش از 70 نفر از کارگران و نماینده های کارگران کارخانه های فرش غرب بافت- لوله و پوشش سلفچگان- لاستیک البرز- پرریس، شاهو- نورد لوله و پروفیل ساوه - پتروشیمی پلی اتلین سنگین کرمانشاه- عسلویه – نساجی کردستان- آجر پزی شیل سنندج – گونی بافی سما و برخی کارگران پروژه ای و ساختمانی عضو اتحادیه در مورخه 10/8/1387 برگزار شد. 
در این مجمع نماینده های سندیکای کارگران شرکت واحد بدلیل همزمانی مجمع با جلسه هیئت مدیره این سندیکا نتوانستند شرکت کنند. همچنین نماینده ها و کارگران برخی کارخانه های دیگر نیز به دلایل مشابهی موفق به شرکت در این مجمع نشدند. اما هم سندیکای کارگران شرکت واحد و هم کارگران برخی کارخانه های دیگر که موفق به شرکت در این مجمع نشدند آمادگی خود را حول تصمیمات اتخاذ شده در مجمع برای مبارزه جهت افزایش دستمزدها اعلام کرده اند.
مجمع عمومی فوق العاده اتحادیه آزاد کارگران ایران که با محوریت تشکیل کمیته ای حول مسئله دستمزدها بر پا شده بود با سخنرانی یکی از نماینده های کارگران لاستیک البرز آغاز شد و بدنبال آن نماینده های کارگران تمامی کارخانه های شرکت کننده در مجمع حول مسائل و تجربیات خود و نقش اتحادیه در مبارزات شان به سخنرانی پرداختند. در این بخش از کار مجمع همچنین صدیق کریمی، جوانمیر مرادی، خالد سواری، فرامرز قربانی، شجاع ابراهیمی(از کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل‌های کارگری)، وریا زمانی و برخی دیگر از شرکت کنندگان نیز سخنرانی کردند. 
سپس مجمع با انتخاب هیئت رئیسه ای کار خود را با رای گیری حول دستور کارهای پیشنهادی ادامه داد و پس از تصویب این پیشنهادات، جعفر عظیم زاده ضمن ارائه گزارشی فشرده از فعالیتها و پیشرویهای اتحادیه از مجمع دوم به اینطرف، در رابطه با حق کارگران برای برخورداری از یک زندگی انسانی و بهم فشردگی صفوف طبقه کارگر حول مسئله دستمزدها و... سخنرانی کرد. 
پس از این سخنرانی، رای گیری برای ابقا اعضای اصلی هیئت مدیره اتحادیه و عضویت تعدادی دیگر از کارگران در هیئت مدیره انجام شد و با تصویب آن به اتفاق آرا، رای گیری برای کاندیداهای جدید عضویت در هیئت مدیره اتحادیه آغاز شد. 
در این رای گیری اعضای هیئت مدیره اتحادیه از 13 نفر عضو اصلی به 19 نفر افزایش یافت و بدین ترتیب آقایان : 1- شاپور احسانی راد نماینده اخراجی کارگران نورد و پروفیل ساوه 2- قاسم دبیری از کارگران شرکت لاستیک البرز 3- حسام یوسفی کارگر خدمات 4- بهروز چاپاری نماینده اخراجی کارگران آجر شیل سنندج 5- ابراهیم جعفری نماینده کارگران فرش غرب بافت 6- فرامرز قربانی کارگر پتروشیمی پلی اتیلن سنگین کرمانشاه به عنوان عضو اصلی هیئت مدیره و آقایان: 1- هوشیار چتانی کارگر کارخانه پرریس 2- سعید کرمی کارگر کارخانه فرش غرب بافت 3- توفیق خدارحمی کارگر قصابی 4- فایق کیخسروی کارگر بیکار و وریا زمانی کارگر ساختمان به عنوان اعضای علی البدل هیئت مدیره اتحادیه ازاد کارگران ایران انتخاب شدند.
در این مجمع شرکت کنندگان به اتفاق آرا به پیشنهادهای ارائه شده به شرح زیر رای دادند:
1- تشکیل جمعی مرکب از نمایندگان کارگران کارخانه های مختلف برای جمع آوری طومار و مبارزه برای افزایش دستمزدها با فراخوانی توسط نماینده های کارگران کارخانه های مختلف شرکت کننده در مجمع و کارگران و نماینده های کارگری که موفق به شرکت در مجمع نشدند. تشکیل این جمع و مسائل مربوط به آن را مجمع به عهده هیئت مدیره اتحادیه گذاشت.
2- تهیه اسناد لازم و تلاش برای ثبت اتحادیه 
3- حمایت مجمع به طرق عملی و صدور بیانیه در راستای مبارزه برای لغو احکام صادره در مورد کارگران شرکت واحد- حمایت از اعتصاب کارگران لاستیک البرز – کارگران اخراجی نورد لوله و پروفیل ساوه – کارگران اخراجی لوله و پوشش سلفچگان و صدور پیام مجمع به کارگران نیشکر هفت تپه.
این مجمع در ساعت 17 بعد از ظهر در فضایی پر شور به کار خود پایان داد. 
اتحادیه آزاد کارگران 11/8/1387

317- برخى دانش‌آموزان در مركز تهران هم معلم ندارند:

به گزارش خبرگزارى فارس در تاریخ 12 آبان 87 آمده است : عضو كميسيون آموزش و تحقيقات مجلس ضمن تأكيد بر عدم وجود معلم در برخى از مدارس گفت: برخى دانش‌آموزان در مركز تهران هم معلم ندارند.

على كريمى فيروزجايى با تأكيد بر اين‌كه مدارس كشور هنوز سازماندهى نيافته‌اند، اظهار داشت: بايد آموزش و پرورش نظارت بيش‌ترى بر وضعيت مدارس كند.

وى به خبرى كه چند روز پيش با عنوان "تعدادى از مدارس كشور همچنان بدون معلم هستند" در رسانه‌ها منتشر شد، اشاره كرد و گفت: اين موضوع بر اساس مراجعه مديران مدارس كه در همان زمان به بنده مراجعه كردند، بيان شده است و اين مطلب را مكتوب و تلفنى به رئيس سازمان آموزش و پرورش مازندران اطلاع دادم.

كريمى افزود: در مركز تهران نيز اين مسائل وجود دارد كه به معاونان وزير اين موضوع را انتقال دادم. به عنوان مثال فرزند من در مدرسه هنوز معلم ندارد.

318- دستمزد كارگران با واقعيت هاي اقتصادي همخوان نيست :

تهران- خبرگزاري كار ايران در تاریخ 12 آبان 87 ؛ دبيراجرايي خانه كارگر استان همدان گفت: انجام تحولات اقتصادي به دليل داشتن بار تورمي به زيان حداقل بگيران به ويژه كارگران است.
چنگيزاصلاني درگفت وگو با "ايلنا" گفت: از آنجا كه به دليل بحران اقتصادي امكان پرداخت دستمزد واقعي به كارگر وجود ندارد؛ پرداخت نقدي يارانه ها مي تواند از نظر اقتصادي براي كارگران مشكل آفرين شود. اين فعال كارگري، افزود: تا زماني كه صاحبان بنگاهاي توليدي به بهانه رقابت با واردكنندگان اجناس خارجي از حقوق كارگر مي كاهند؛ دولت نبايد يارانه ها را حذف كند.
اصلاني گفت: در حال حاضر افزايش دستمزد كارگران با واقعيت هاي اقتصادي و رشد واقعي تورم همخواني ندارد.
او افزود: در شرايطي كه دولت با طرح مسائلي چون ماليات بر ارزش افزوده و حذف يارانه ها به بي نظمي اقتصادي در جامعه كمك مي كند؛تشكل هاي كارگري به نمايندگي از سوي كارگران كشور خواهان اجراي عدالت اجتماعي در محاسبه مزاياي خود هستند.
پايان پيام

319- احضار 12 نفر از فعالان کارگری کارخانه لاستیک البرز:

به گزارش سایت سلام دمکرات در تاریخ 11 آذر 87 آمده است : بدنبال احضار 12 نفر از فعالان کارگری کارخانه لاستیک البرز به کلانتری 118 و تشکیل پرونده برای آنها، به اتهام تشویش اذهان عمومی جهت بازجوئی به شعبه 7 بازپرسی دادسرای انقلاب سعادت آباد احضار شدند. کارگران این کارخانه مدت 7 ماه است که حقوق دریافت نکرده اند.

320- افشین شمس به یکسال حبس تعزیری محکوم شد:

به گزارش سایت سلام دمکرات در تاریخ 11 آذر 87 آمده است :  افشین شمس عضو کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری و عضو کانون کاریکاتوریست ها در دادگاه به یکسال حبس تعزیری محکوم شد. نامبرده در 13 تیر سال جاری در شهرستان الیگودرز بازداشت و به زندان اصفهان منتقل گردید.

321- محمد جراحی به دادگاه احضار شد:

به گزارش سایت سلام دمکرات در تاریخ 11 آذر 87 آمده است :  محمد جراحی عضو کمیته پیگیری تشکل های آزاد کارگری در تبریز جهت بازجوئی به دادگاه انقلاب تبریز احضار شد. نامبرده سال گذشته توسط نیروهای امنیتی به مدت 4 روز بازداشت گردید و سپس با قرار وثیقه 10 میلیون تومانی از زندان آزاد شد.

322- تجمع عده‌اى از اهالى روستاى قلعه چوبى مقابل استاندارى فارس :

به گزارش خبرگزاری ايسنا در تاریخ 12 آبان 87 آمده است : جمعى از اهالى روستاى قلعه چوبى از توابع منطقه سياخ دارنگون شيراز در اعتراض به احداث کارخانه شن و ماسه در اين روستا مقابل استاندارى فارس تجمع کردند.
يکى از تجمع کنندگان در گفت‌وگو با خبرنگار ايسنا اظهار داشت: دو گروه سرمايه دار قرار است در روستاى ما کارخانه شن و ماسه احداث کنند، يکى در غرب روستا، ديگرى در جنوب روستا که اين مسأله باعث مي‌شود آب حرکت کند و به پائين نرود لذا با توجه به خشکسالى پيش رو، در صورت چنين اتفاقى چاه‌ها زودتر خشک مي‌شوند و زندگى براى مردم غير ممکن مي‌شود.
به گفته‌ى وى روستايى به نام خانه خنيف در همان حوالى نيز در سال هاى گذشته به دليل ايجاد سه کارخانه شن و ماسه 98 درصد چاه‌هايش خشک شد و زندگى را براى مردم روستا غيرممکن کرد.
وى هدف از تجمع يادشده در مقابل استاندارى را هشدار به مسوولان و جلوگيرى از گروه‌هايى شد که مى خواهند با احداث کارخانه شن و ماسه زندگى مردم روستا را نابود کنند.
اين روستايى در پايان به خبرنگار ايسنا گفت: مردم روستاى قلعه چوبى به جز آب چاه آب ديگرى در دست ندارند که امرار معاش کنند لذا قبل از هرگونه اقدامى از سوى سرمايه داران از مسوولان خواهش مي‌کنيم که مانع از بدبختى اهالى روستا قلعه چوبى شوند.
محراب نامداري، يکى ديگر از تجمع کنندگان نيز به ايسنا گفت: تلمبه‌هاى کشاورزان روستاى قلعه چوبى و چند روستاى ديگر در مجاورت رودخانه قره آغاج قرار گرفته است و چون آب چاه‌ها سطحى مي‌باشد و از طريق رودخانه تغذيه مى شوند، در صورت برداشت شن و ماسه عمل تغذيه چاه‌ها از طريق رودخانه به کندى صورت مى گيرد، از طرفى ميليون‌ها سال طول کشيده تا اين شن و ماسه‌ها بر روى هم انباشته شود؛ اگر آقايان سرمايه دار بخواهند به ترکيب اين شن و ماسه‌ها دست بزنند خسارت‌هاى زيادى به کشاورزان منطقه وارد مى شود.
به گفته وى کارشناسان دفتر معاونت فنى استاندارى فقط به اهميت شن و ماسه توجه دارند، غافل از اينکه اين عمل خسارت‌هاى جبران ناپذيرى به کشاورزان منطقه وارد مى شود.
نامدارى با بيان اينکه از مسوولان استان تقاضامنديم جلوى برداشت شن و ماسه را بگيرند، گفت: اگر از اين امر جلوگيرى نکنند در منطقه تنش آغاز مي‌شود.
رعيتي، بخشدار مرکزى شيراز نيز در اين ارتباط به خبرنگار ايسنا گفت: پنجشنبه گذشته بازديدى از روستاى قلعه چوبى داشتم و با اهالى روستا در اين خصوص صحبت کردم، در واقع هنوز هيچ اتفاقى نيفتاده و اين مسأله بايد کارشناسى شود اما اينکه عده‌اى با تجمع و با تکيه بر چانى زنى و فشار بخواهند حرف خود را پيش ببرند، جالب نيست!

323- پيام تبريك وهمبستگى اتحاديه كارگران پست كانادا به سنديكاى كارگران شركت نيشكر هفت تپه

٢٩ اكتبر ٢٠٠٨

به سنديكاى كارگران شركت نيشكر هفت تپه

به نمايندگى از ٥٦ هزار عضو اتحاديه كارگران پست كانادا، من اين پيام را مى نويسم كه به شما بخاطر انتخابات موفقيت آميز هيئت مديره و ديگر نمايندگان سنديكا براى نخستين بار پس از بيش از دو دهه تبريك بگويم. مى خواهم از شما بخاطر تلاش شجاعانه در ايجاد يك تشكل مستقل كارگرى قدردانى كنم. ما حمايت و همبستگى خود را به شما اعلام مى كنيم.
ما اين پيام را همچنين براى دولت ايران ارسال ميكنيم و از دولت مى خواهيم كه حقوق كارگران مبنى بر حق تشكل، اجتماع و اعتصاب را محترم بدارد، و به ايذا و اذيت فعالين كارگرى خاتمه دهد و از دخالت در امور و فعاليت هاى تشكلات مستقل كارگرى خوددارى نمايد.

در همبستگى،

دنيس ليميلين،
رئيس سراسرى
اتحاديه كارگران پست كانادا

324- نماينده دشت آزادگان درمجلس:
نرخ بيکاري 24 درصدي استان خوزستان خطرناک است
:

تهران- خبرگزاري کار ايران در تاریخ 13 آبان 87 ؛ نماينده دشت آزادگان و هويزه در مجلس هشتم نرخ بيکاري استان خوزستان را خطرناک‌‏ توصيف کرد وگفت: نرخ بيکاري 24 درصدي زيبنده اين استان غني نيست.
هاشم سواري در گفت‌‏وگو با خبرنگار "ايلنا"، با بيان اينکه در سال جاري 18 هزار بيکار در ادارات کار استان خوزستان ثبت نام کرده‌‏اند،‌‏گفت: تعداد افرادي که بيکار هستند اما در ادارات کار ثبت نام نکرده‌‏اند مشخص نيست.
عضو کميسيون انرژي مجلس شوراي اسلامي در پاسخ به اين سوال که آيا اجراي طرح اعطاي تسهيلات به بنگاه‌‏هاي زودبازده اقتصادي تاثيري در کاهش نرخ بيکاري استان خوزستان داشته است، گفت:‌‏وضعيت بيکاري استان سال به سال بدتر مي‌‏شود.
وي افزود: اعتبارات بنگاه‌‏هاي زودبازده در محل خود هزينه نمي‌‏شود و بيشتر در بخش ساختمان سازي هزينه مي‌‏شود.
او با تاکيد بر ناموفق بودن اجراي طرح بنگاه‌‏هاي زودبازده گفت:‌ جاي تاسف است که استان خوزستان با دارا بودن 80 درصد منابع نفتي کشور دچار وضعيت بيکاري وحشتناکي است و نتوانسته است حداقل‌‏هاي ضروري خود را با توجه با منابع عظيم انرژي در استان تامين کند.
پايان پيام

325- گسترش سرکوب معلمان و ضرورت مبارزه آنان علیه سرمایه :

تهاجم پلیس و سایر نیروهای سرکوب سرمایه علیه مبارزات جاری کارگران تشدید شده است. شدت این هجوم در مدت اخیر به ویژه در مورد جنب و جوش ها و خیزش های اعتراضی معلمان بسیار بارز و آشکار بوده است. معلمان زیادی دستگیر شده اند، شماری از همسرنوشتان آن ها تهدید به مرگ شده اند و نامه های تهدیدآمیز به خانه های آنان ارسال شده است.

 اجتماع روز 12 مهر ماه آن ها درهم کوبیده شد. عده زیادی از دستگیرشدگان آن روز همچنان در زندان به سر می برند. احکام ماه ها حبس و شلاق پشت سر هم از سوی دادگاه های سرمایه برای فعالان اعتراضات یکی دو سال اخیر معلمان صادر شده و در حال صدور است. واقعیت این است که دولت سرمایه داری مبارزات معلمان را به عنوان بخش مهمی از جنبش کارگری ایران بسیارجدی گرفته است، حال آن که با کمال تأسف شمار بسیار زیادی از خودِ معلمان آن چنان که باید و شاید به موقعیت و مکان و چشم انداز و راهکارها و راه های درست پیشبرد مبارزات خویش توجه نکرده اند و نمی کنند. خواب و خیال مبارزه صنفی بر پایه مصوبات قانونی پارلمان سرمایه، در مدار نظم سیاسی و مدنی سرمایه داری، در پناه سیستم حقوقی و قضایی نظام بردگی مزدی و در چهاردیواری مصالح و ملزومات بقای این نظام زنجیر مرگ هولناکی است که این بخش از معلمان بسیار سفت و سخت بر دست و پای خویش و جنبش جاری خود بسته اند. همه چیز حاکی است که توده وسیعی از همزنجیران معلم ما به رغم بیداری و اطلاعات اجتماعی و دانش سیاسی خویش از تاریخ مبارزه طبقاتی در ایران آن گونه که لازم است درس نگرفته و تجربه نیاموخته اند. آنان باید بدانند که قانون سرمایه در سراسر جهان قانون سود و حاکمیت مناسبات کار مزدی است. موافقت این نظام با تشکل صنفی و حقوق قانونی و قراردادها و مبانی زندگی و مدنی و نوع این حرف ها یکسره موکول به درجه انطباق و تناسب  این رؤیاها با قوانین ارزش افزایی سرمایه و مصالح استیلای نظام سرمایه داری است. طبقه سرمایه دار ایران و دولت های آن اعم از سلطنت  و جمهوری اسلامی چه با زبان و چه  با زندان و شلاق و تیرباران و حمام خون  و هر وسیله دیگری اعلام کرده اند که این خواسته ها و انتظارات تا جایی که به طبقه کارگر و بخش های مختلف این طبقه مربوط می شود اصلاً و ابداً با مصالح ارزش افزایی سرمایه و بقای نظام سرمایه داری ایران جوردرنمی آید. این واقعیتی است که حدیث یک قرن زندگی طبقه کارگر و پیام صریح هر دم و بازدم مبارزه طبقاتی در جامعه ماست. چشم بستن بر این واقعیت هیچ چیز جز خودفریبی نیست. نظام سرمایه داری در اینجا به حکم مقتضیات ماندگارسازی خود حتی به خودی ها و به فرزندان خلف سرمایه و مزدوران و عمله و اکره نافرمان خود هم رحم نمی کند و خیلی راحت امثال اکبر گنجی را سال ها به زندان می اندازد یا برای محارم دیگری چون هاشم آغاجری حکم ارتداد صادر می کند.  معلمان نمی توانند در چهارچوب مصالح و شرایط  تسلط  نظام  سرمایه داری حاکم بر ایران دنبال حقوق و مطالبات خود باشند. تجربه نشان داده است که هر چه طبقه کارگر و هر بخشی از این طبقه از جمله معلمان زنجیر رفرمیسم سندیکالیستی و صنف بازی قانونی را محکم تر بر دست و پای خود ببندند، نیروی انتظامی و سایر نیروهای سرکوب سرمایه نیز جری تر و مصمم تر برای سرکوب هر گونه اعتراضی آنان بسیج خواهند شد. معلمان باید به جنبش واقعی  طبقه خود روی کنند، جنبش توده های کارگر علیه سرمایه، جنبشی که باید تمام کارگران را از معلم و کارگر صنعتی و پرستار و راننده و همه بخش های دیگر طبقه کارگر را به صورت شورایی حول «منشورمطالبات پایه ای طبقه کارگر ایران»  متشکل سازد و به سوی برچیدن کل بساط سرمایه پیش رود.

کارگران علیه سرمایه متشکل شویم !

کمیته هماهنگی برای ایجاد تشکل کارگری

13 آبان 87

326- ادامه مشكلات رانندگان تاكسي خط تجريش- لواسان:

در نوشته ارسالي به سایت" فرياد كارگر گ در تاریخ 13 آبان 87 آمده است : ” اصلي ترين مشكل ما در حال حاضر موضوع سوخت است.متاسفانه به ما روزي 6 ليتر بنزين سهميه داده اند.در صورتي كه جاده هاي ما كوهستاني است و بايد گفت يك جاده بين شهري است كه اين ميزان سوخت كفاف ما را نميدهد. چرا؟ شايد اين سوال پيش آيد كه ماشين شما دوگانه سوز است !در صورتي كه در مسير ما جايگاه نيست. نه در لواسان پمپ گاز وجود دارد چون اصلا در لواسان گاز نيست و در مسيرمان از لواسان تا تجريش اگر از اتوبان بابايي بيائيم كه پمپ گاز نداريم ,اگر از فرمانيه بيائيم كه پمپ گاز نداريم, از نياوران هم كه بيائيم باز هم پمپ گاز نداريم,پس ميبينيم در اين مسير استفاده از گاز منتفي است ,وقت ما هم كه بخواهيم برويم 5 ساعت در پمپ گاز معطل شويم كه 2 باك گاز بزنيم كه فقط با اين ميزان دوسرويس ميتوانيم برويم اين وقت را هم نداريم.چون از زمان سرويسهايمان ميزند.اين گازهاي سي ان جي جواب اين گردنه را نميدهد چون ماشين كشش ندارد به خودرو فشار ميآيد و ميسوزد و مشكل بعدي را روي دوشمان ميافتد پس ما مجبوريم كه از بنزين استفاده كنيم.اما از طرفي ميزان سهميه بنزين خيلي كم است و نهايتا ما نميتوانيم از اين ميزان به طور بهينه استفاده كنيم و كفاف كارمان را نميدهد.
چون وضعيت بنزين به اين صورت است و با توجه به اين كه كارت ما را روزانه پر ميكنند ما نميتوانيم هر روز برويم 30 تا بنزين بزنيم ما مجبوريم برويم بنزين را به صورت آزاد تهيه كنيم اين براي ما فشار است ولي چاره اي نداريم چرا كه ماشين ميخوابد و نميتوانيم كار كنيم و اين همه قرض و بدهي را چه كنيم؟ ماشين هاي ما همه قصدي است و همه بدهكاريم مجبوريم برويم ليتري400 تومان بنزين آزاد بخريم ,مضافا براين جواب در آمد ما را به صورت صد در صد نميدهد.3 هزار تومان تا 12 هزار تومان 9 هزارتا تفاوت وجود دارد يعني ما 9 هزارتومان در طول روز از درآمدمان كم ميشود,اگر ما بخواهيم اين 9 هزار تومان را ضربدر 30 كنيم ماهي 270 هزار تومان هزينه مازاد داريم پرداخت ميكنيم  فقط بابت سوخت خودروهايمان !بنابراين ما اصلا نميتوانيم  به صورت دقيق بگوئيم ماهي فلان قدر درآمد داريم باور كنين در ماه هيچ چيز باقي نمي ماند.من شخصا رله گاز ماشينم سوخت من براي اين رله گاز 220 هزار تومان پول دادم خب من با توجه به تمام مشكلات بالا كه اشاره كردم چقدر بايد كار كنم كه بتوانم اين 220 تومان را جايگزين كنم؟مسلما نميتوانم.. ولي به طور ميانگين چيزي حدود 300 نهايت درآمد ما در اين شغل است.
اجازه بدهيد به اصطحلاك خودرو هم اشاره كنم كه من در عرض يك هفته ماشينم خوابيد قرار بود 300 هزار تومان خرج رله گاز بكنم چيزي حدود 600 هزار تومان براي من خرج برداشت . اشاره كردم كه مسير ما ردنه است ما هزينه لنت داريم ,هزينه لاستيك داريم, اين جاده ما واقعا افتضاح است من دوماه يكبار جلوبندي ماشينم را پائين مياندازم اصطحلاك ما بسيار بسيار بالاست.ما ماهي حداقل دوبار بايد روغن عوض كنيم يعني دوتا 20 هزار تومن 40 هزارتومن در ماه فقط داريم پول تعويض روغن ميدهيم .شما با تمام اين موارد كه من گفتم حساب كنيد ببينيد چقدر براي راننده باقي ميماند .“
انجمن دفاع از كارگران و بيكاران

327- آمارمعلمان حق التدريسی: يک مقام می گويد 7 هزارنفرند، مقام ديگر می گويد50 هزارنفر :

 به گزارش سایت روشنگری و به نقل از ایسنا در تاریخ 13 آبان 87 آمده است : دروغ گويی ريشه دار مسوولان رسمی و ارائه آمارهای جعلی به عنوان يکی از شايع ترين زمينه های دروغ گويی بخشا خود دست اندرکاران اين رژيم را هم کلافه کرده و به انتقاد کشانده است.
"نصرالله ترابى ‌قهفرخى" عضو کميسيون اجتماعی مجلس و نماينده مجلس از شهر کرد با انتقاد از عملكرد وزارت آموزش و پرورش در ارايه‌ى آمارها براى استخدام حق‌التدريسي‌ها و آموزشياران، گفت: "بدون آمار عملا نمي‌توان كارى كرد."
به گزارش ايسنا وی گفت: "متاسفانه تاكنون آمار و ارقام دقيقى از طرف وزارت آموزش و پرورش داده نشده است كه مشخص باشد در حال حاضر چه تعداد نيروى حق‌التدريسى و آموزشيار وجود دارد كه طبق قانون متعهد به استخدام آنها هستيم و اظهارنظرها به گونه‌اى است كه يك مقام مي‌گويد هفت هزار نفر و فردى ديگر مي‌گويد 50 هزار نفر. "
ترابى در پايان گفت: "تا پيش از اين قرار بود آموزش و پرورش اعداد و ارقام صحيحى از اين گروه‌ها ارايه دهد تا كميسيون بتواند در خصوص آنها تصميم‌گيرى كند، اما تا زمانى كه آموزش و پرورش از ارايه‌ى آمار سرباز بزند، عملا نمي‌توان كارى كرد. "

328- ضرب و شتم اسالو در زندان
*منصور اسالو... حاضر نشد به بيمارستان فارابی منتقل شود که با ضرب شتم از سوی ماموران مواجه شد..

طبق اخبار رسيده به سنديکای کارگران شرکت واحد قرار بود روز يکشنبه ١٢ آبان ١٣٨٧ آقای منصور اسالو رئيس هيئت مديره سنديکای شرکت واحد را جهت معاينات چشم و قلب به بيمارستان لبافی نژاد منتقل کنند، اما مامورين به جای انتقال منصور اسالو به بيمارستان لبافی نژاد، تلاش کردند او را به بيمارستان فارابی منتقل کنند که با مقاومت منصور اسالو مواجه شدند.
منصور اسالو در برابر اين عمل ماموران اظهار داشته که پرونده من و پزشکانی که زير نظر آنها مداوا ميشوم در بيمارستان لبافی نژادهستند و حاضر نشد به بيمارستان فارابی منتقل شود که با ضرب شتم از سوی ماموران مواجه شد و بدون معاينه ای مجددا به زندان رجايی شهر منتقل گرديد. اين در حالی بود که کادر پزشکی بيمارستان منتظر وی بودند.

آقای منصور اسالو در زندان رجايی شهر در شرايط بسيار سختی بسر ميبرد. ايشان ازناحيه چشم ،قلب و کمر رنج می برد که متاسفانه مسئولين با ايشان طبق قوانين بين الملی که بيمار زندانی را بايد مداوا کرد عمل نمی کنند .
سنديکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه ضرب و شتم آقای منصور اسالو رئيس هيئت مديره سنديکای کارگران شرکت واحد را محکوم ميکند و خواهان آزادی بی قيد و شرط ايشان می باشد .
سنديکای کارگران شرکت واحد
اتوبوسرانی تهران و حومه
۱۳۸۷/۸/۱۳

329- هادي غنيمي فرد:
600 هزار تومان حداقل مزد کارگران براي سال آينده
:

تهران- خبرگزاري کار ايران در تاریخ 14 آبان 87 ؛ به اعتقاد رئيس شبکه خانه‌‏هاي صنعت و معدن ايران با روند تورم فعلي حداقل مزد سال آينده نبايد از 600 هزار تومان کمتر باشد.
به گزارش "ايلنا"، هادي غنيمي فرد، گفت:‌ در خوش‌‏بينانه‌‏ترين حالت دستمزدهاي سال 88 از مرز نيم ميليون تومان خواهد گذشت.
وي تاکيد کرد:‌ اين افزايش تورم ناشي از تحريم‌‏هايي است که از خارج به صنايع داخلي تحميل شده است. اظهارات اين مقام کارفرمايي در حالي است که وي سال گذشته حداقل دستمزد کارگران را 500 هزار تومان اعلام کرده بود.
غنيمي فرد که مدعي است رشد صعودي دستمزدها، نتيجه تعيين و مستمري آنها از سوي دولت است،گفت: تا زماني‌‏که مزد در چهارچوب دستوري توسط دولت تعيين شود، دستمزدها جوابگوي هزينه‌‏ها نخواهد بود.
وي يادآور شد: افزايش دستوري دستمزدها به زيان کارگران است، زيرا چند برابر مقداري که دولت به ميزان آن مي‌‏افزايد از سوي دلالان کالا به قميت‌‏ها اضافه مي‌‏شود.
پايان پيام

330- اخراج 150 نفر از کارگران کارخانجات نورد لوله و پروفیل ساوه را بدلیل اعتصاب شدیدا محکوم می کنیم:

پس از اعتصاب کارگران کارخانجات نورد لوله و پروفیل ساوه در اسفند ماه سال  86 و علیرغم وعده هایی که همانموقع کارفرما و مسئولین دولتی برای تحقق خواست کارگران مبنی بر ایجاد تشکل و توقف اخراج سازی ها دادند کارفرمای این کارخانه با حمایت اداره کار ساوه با شناسایی کارگران خواهان تشکل و فعال در اعتصاب، تاکنون حدود 100 نفر از این کارگران را تمدید قرارداد نکرده و اقدام به اخراج آنها نموده است.

چنین اقدامی از سوی کارفرما در شرایطی صورت گرفته است که علاوه بر این اخراج سازیها،  بدلیل ایجاد فضای ترس در میان کارگران و وارد کردن انواع فشارها بر آنان، تا کنون حدود 50 نفر از این کارگران نیز ناچار به استعفا از کار خود شده اند.

 در این میان تاکنون پنج نفر از نماینده های این کارگران  به نامهای  شاپور احسانی راد- جعفر پولادوند- مسلم نبوی- اردشیر رضایی و دادگر کریمی و همچنین یکی از ناظرین انتخابات کارگران به نام نصرالله صبوری تمدید قرارداد نشده و از کار خود اخراج گشته اند. تمامی این کارگران منجمله نماینده های آنان دارای سوابق کاری تا 18 سال و آسیب دیدگیهای جسمانی شدید ناشی از کار هستند و اداره کار ساوه در یک یک اقدام ضد انسانی و تبانی آشکار با کارفرما تاکنون حکم اخراج تمامی این کارگران را صادرکرده است.

اتحادیه آزاد کارگران ایران ضمن اعتراض به اخراج کارگران کارخانجات نورد لوله و پروفیل و تبانی آشکار مسئولین اداره کار ساوه با کارفرما در اخراج این کارگران، اقدام ضد انسانی این اداره را در صدور حکم اخراج برای کارگران نورد لوله و پروفیل ساوه بشدت محکوم میکند و از تمامی این کارگران، بویژه کارگران شاغل نورد لوله و پروفیل و کارگران سایر مراکز تولیدی و صنعتی در شهر صنعتی ساوه و سایر نقاط کشور میخواهد تا متحدانه در برابر اخراج کارگران کارخانجات نورد لوله و پروفیل ساوه ایستادگی کنند.

کارگران

ایستادگی در برابر اخراج سازی ها تنها ضامن حفظ کار و شغل شما کارگران شاغل است، کارگران حق دارند تشکلهای خود را ایجاد کنند و در اعتراض به کارفرما و دولت و برای حفظ بدیهی ترین حقوق انسانی شان دست به اعتصاب و تجمع بزنند. هیچ کارگری نباید به دلیل اعتصاب و اعتراض و یا هر بهانه دیگری از کار خود اخراج شود. بیکار نشدن و داشتن شغلی متناسب با شان انسانی کارگران حق تمامی مزد بگیران است و نباید کمترین خدشه ای به  امنیت شغلی کارگران و تمامی مزدبگیران وارد شود.

رسیدن به چنین موقعیتی از سوی ما کارگران تنها و تنها با اعتراضات یکپارچه و ایستادگی و مقاومت متحدانه ما کارگران ممکن و مقدور است.

اعتراض متحدانه ما کارگران شاغل به اخراج همکارانمان و ایستادگی کارگران در معرض اخراج در برابر اخراج سازی ها و تبانی های ادارات کار با کارفرمایان، یگانه راه جلوگیری از اخراج سازیها و گسترش این پدیده خانمان برانداز  در عموم مراکز کارگری است.

اتحادیه آزاد کارگران بنوبه خود ضمن استفاده از تمامی ابزارها برای جلوگیری از اخراج کارگران، عموم کارگران را در سراسر کشور به اعتراضات متحدانه و سراسری در برابر اخراج سازی ها فرا می خواند و از آنان میخواهد تا با اعتراضی فرا کارخانه ای دوشادوش هم در برابر اخراج سازیها مقاومت کنند.

بی تردید بدون مقاومتی متحدانه از سوی کارگران شاغل و کارگران اخراجی و در معرض اخراج در برابر اخراج سازیها، ما کارگران شاغل نیز از گزند اخراج در امان نخواهیم بود.

اتحادیه آزاد کارگران 14/8/1387
331- گزارشی در مورد وضعيت ناهنجار هم وطنان در اراك:
به گزارش ارسالي به فرياد كارگر در تاریخ 14 آبان 87 آمده است : « اين شهر قطب صنعتي مرکز ايران است با اينحال وقتي به اراک قدم ميذاريد فکر ميکنيد يک روستاي بسيار بزرگ را بازديد کرده ايد.  بيش از نيمي از مردم در اين شهر کارگراني هستند که در فلاکت زندگي ميکنند . در اين شهر جالبترين و البته دردآور ترين موضوعي که توجه هر كس را به خودش جلب ميكند ,آب آلودهء اين شهر است که قابل آشاميدن نيست!مردم آن بايد حتما" از آب معدني استفاده کنند. اگر روزي ده ليتر آب معدني براي يک خانوادهء دو نفره حساب کنيم, ماهانه بايد حدود چهل هزارتومان فقط بابت آب مصرفي بپردازند وچون مردم محروم و فقير قادر به تامين هزينهء آب آشاميدني خود نيستند به اجبار از آب آلوده مصرف ميکنند, که همين امر باعث شده بيشترين سرطان دستگاه گوارش در اين شهر ديده شود. حالا فکر کنيد هزينهء درماني سرسام آور سرطان چه به روز اين خانواده ها مياورد! در بازديد احمدي نژاد از اراک ,وقتي از امام جمعه پرسيده شد: احتياجات مهم مردم را ياد آور شود, با کمال وقاحت کمبود هاي مصلي اراک مهمترين دغدغه مردم عنوان شده است. »

انجمن دفاع از كارگران و بيكاران

332- شاپور احسانی راد
شادباش به مناسبت اعلام موجودیت سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه :

گرمترین درودها به گرمی آفتاب سوزان خوزستان و شرجی های میان مزارع نیشکر را از طرف برادر کوچک تان با مهر و محبت پذیرا باشید.
طبقه کارگر ایران سرفراز است که کارگران کارخانه و نی بر ها با چهره های آفتاب سوخته، دستهای پینه بسته و غرق در دود سیاه مزارع نیشکر هفت تپه، ققنوس وار از خاکستر روییدند، شکوفه زدند و نهال سندیکای کارگران را در دل تفتیده خوزستان کاشتند. بی شک طبقه کارگر ایران از مبارزات بی امان و خستگی ناپذیر کارگران هفت تپه با رژیم ددمنش شاه که با اعتصاب کارگران نیشکر هفت تپه نزدیک به یکسال این رژیم خودکامه را خوار و ذلیل وادار به عقب نشینی کرد از یاد نبرده اند. زمانی که شاه در اوج قدرت خود برای ندادن اندک حقوق و دستمزد کارگران، حاضر شد نیروی کار از پاکستان بیاورد یا دستگاه ها و ماشین آلات نی بری وارد کند اما هیچکدام جواب نداد و این کارگران نیشکر هفت تپه بودند که پیروزمندانه بر سرکار بازگشتند. 
یاران پیروزمند 
ما کارگران ایران با دلی نگران ولی قلبی امیدوار بیش از یکسال است لحظه به لحظه اخبار ، رویداد ها - کشمکش ها و بگیر و ببندهای شما کارگران مبارز را دنبال کردیم واین پیروزی تاریخی را سند افتخار دیگری برای کل جنبش کارگری ایران و جهان می دانیم .
دوستان سرافراز 
کلمات و واژه ها در برابر پایمردی و ایستادگی شما شرمنده اند . فقط و فقط ما کارگران می دانیم در چه موقعیت و زمانی شما توانستید با ایجاد سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه دل بیش از بیست و شش میلیون کارگر ایرانی و خانواده ها و فرزندان آنها را شاد کنید و باعث تحسین چند میلیارد کارگر در سراسر جهان شوید . جای هیچ تردیدی نسبت کارگران شرکت نفت و صنایع فولاد و دیگر کارخانجات در خوزستان و ایران باپشتیبانی قاطع و همه جانبه تا پای جان پشت سر شما ایستاده اند تا روزی که استثمار از روی زمین ریشه کن شود و کارگران به مطالبات و حقوق واقعی خود دست یابند.
کارگر اخراجی کارخانجات نورد و پروفیل ساوه 
  شاپور احسانی راد (زنگنه) عضو هیئت مدیره اتحادیه آزاد کارگران ایران 

اتحادیه آزاد کارگران ایران

تاریخ: 14/8/1387

333- آخرین اخبار از نساجی کردستان:

کارخانه نساجی کردستان تعطیل و تمامی کارگران این کارخانه اخراج و بی کار شدند.مدیریت کارخانه با پرداخت حقوق چهار ماه کارگران ، با کمال بی شرمی و رذالت تمام آنها رامجبوربه تسویه حساب کرده و کارگران به علت مشکل مالی که بر دوش آنها بی اندا زه سنگینی  می کرد نا خواسته تن به این تسویه حساب دادند.کارخانه ی نساجی کردستان 175 نفر کارگر قرار دادی ، پیمانی و رسمی داشت. به کارگران رسمی به ازای هر سال سابقه  کار چهار ماه حقوق و مزایا به اضافه دو میلیون تومان  و به کارگران قراردادی به ازای هر سال سابقه کار 3 و نیم ماه حقوق و مزایا و شش صد هزار تومان و به کارگران پیمانی هیچ نوع حقوق و مزایا ئی بابت سایقه کار پرداخت نگردید. لازم به ذکر است کارگران این شرکت دارای سابقه کاری 12 تا 20 سال بوده اند . از تعداد 175 نفر از کارگران کارخانه  نساجی کردستان ، 7 نفر از کارگران رسمی هنوز تسویه حساب نکرده اند و تعداد 12 نفر از نگهبانانی و سه نفر از قسمت اداری تسویه حساب نموده و آنها بصورت قرار داد، دوماهه به سر کار هایشان بر میگردند.

334- مصادره اموال کارخانه نساجی کردستان از طرف کارگران اخراجی :

تعداد ی از کارگران  اخراجی در سا ل 1383 ( کارگران سالن بافندگی ) که  از بابت دیه ، از مدیریت شرکت شکایت کرده بودند ، در سال 1386 طبق مدارک پزشکی  مبلغ 150 میلیون تومان دیه برای آنان برآورد و طی حکم دادگاه ، کار فرما مجبور به پرداخت آن مبلغ شده بود . اما مدیریت کارخانه به این حکم اعتراض و از پرداخت آن خود داری نمود . با پیگیری کارگران این مبلغ دو برابر شده و در سال 1387 کارگران شاکی که تعداد آنها 65 نفر هستند با در دست داشتن حکم دادگستری برای توقیف اموال شرکت روز چهارشنبه  مورخه 15/8/87 در کارخانه نساجی کردستان حاضر شدند و اختیار کامل دارند تا مبلغ 300 میلیون تومان از اموال کارخانه را بفروش رسانده و مامورین دادگستری آن را صورت جلسه نمایند.

"کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری "( منطقه غرب)

335- اعتراضات کارگران شرکت سبلان پارچه اردبیل :

طی اخبار رسیده ، کارگران شرکت سبلان پارچه اردبیل به  خاطر عدم دریافت حقوق و مزایا ، چندین بار در هفته های گذشته در مقابل سازمان صنایع و استانداری اردیبل دست به تجمع زدند.

 در این شرکت حدود 250 نفر مشغول به کاربوده که از این تعداد ، 150 نفر در خط تولید کارخانه مشغول به کار می باشند که به مدت 7 ماه است حقوق و مزایای خود را دریافت نکرده اند.

"کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری"

15/8/87

336- ما امیدواریم، ما هنوز امیدواریم
گفتگوی روزنامه ی کارگزاران با جواد مهران گهر از فعالین سندیکایی :

اسماعیل محمدولی

 

فصل ششم قانون کار مغایر اصل ۲۶ قانون اساسی است. این اصل می‌گوید نمی‌توانید هیچ آدمی را... هیچ کارگری را از عضویت در تشکلی که می‌خواهد منع کنید و نمی‌توانید او را به پذیرش تشکلی مجبور کنید. ولی در فصل ششم قانون کار ما را مجبور به پذیرش سه جریان کرده‌اند که سندیکا میان‌شان نیست. به همین دلیل ما هیات موسس احیا و بازگشایی سندیکاهای کارگری در ایران را تشکیل دادیم ...

گفت‌وگو با «جواد مهران‌گهر» مرد سال و ماه چشیده ‌ای که قریب به ۵۰ سال پیش به عضویت سندیکای کارگران کفاش درآمده بود، برای ما لااقل این حسن را دارد تا بدانیم وقتی از آگاهی‌های طبقاتی کارگران حرف می‌زنیم، از چه حرف می‌زنیم. با او از شهریور ۲۰ شروع کردیم، زمانی که این مرد ۷۰ ساله، پسربچه بود و از کودتای ۲۸ مرداد ۳۲ عبور کردیم و کمی با احتیاط از کنار حزب توده هم گذشتیم و به انقلاب ۵۷ و جنگ رسیدیم. به وقت تعطیلی سندیکا تا به امروز که او و تعدادی دیگر از سندیکالیست‌های قدیمی و جدید با همت و شجاعتی شگفت‌انگیز قصد دارند سندیکاها را احیا کنند. این گفت‌وگو بخشی از مجموعه «آن روز را چه شد، امروز را چه می‌شود» است که با کمک گرفتن از خاطرات سندیکالیست‌های قدیمی سعی دارد تاریخ سندیکاهای مهم ایران را از زمان تاسیس تا امروز تدوین کند.

کار کردن را از چه زمانی شروع کردید؟

۵۵ سال پیش. کمی بعد از ۲٨ مرداد ۳۲ بود. از خیابان عین‌الدوله شروع کردم. یک فامیلی داشتیم که وقتی از مدرسه بیرون آمدم رفتم در کارگاه او تا کار یاد بگیرم. اوایل پادویی می‌کردم بعد که بزرگ‌تر شدم آمدم روبه‌روی مسجد سپه‌سالار کارم را ادامه دادم.

فعالیت سندیکایی را از کی شروع کردید؟

حدود سال
۴۰ اگر اشتباه نکنم.

پس سندیکای کارگران کفاش قبل از شما تاسیس شده بود؟

بله. بعد از شهریور
۲۰ همزمان با دیگر کشورها یک دوره شکوفایی جنبش سندیکایی در ایران داشتیم که تاسیس سندیکای کفاشان مربوط به همان زمان است. در آن مقطع جریانی وجود داشت به اسم «شورای متحده» که بار سیاسی‌اش یک مقداری بالا بود. ولی کارگران به فعالیت‌های سیاسی و حزبی‌اش کاری نداشتند.

این شورا به کارگران آموزش فعالیت سندیکایی می‌داد؟

آنها آموزش می‌دادند اما کارگران خودشان سندیکاها را تشکیل دادند. از آن دوره فعالیت سندیکایی در ایران شروع شد. سندیکای کارگران کفاش، چاپخانه‌ها، نانوایان، بنایان، کارگران کوره‌پزخانه و...

این شورای متحده به حزبی متصل بود؟

بله. بار سیاسی‌اش بالا بود و وابستگی‌هایی هم داشت.

حزب توده؟

بله. اما کارگران برای فعالان سیاسی و حزبی به سراغ این شورا نمی‌رفتند. بیشتر برای تشکیل سندیکا از آموزش‌ها و راهنمایی‌هایشان استفاده می‌کردند.

این شورا موفقیت یا دستاوردی هم داشت؟

در هر صورت اینها بودند که قانون کار اول را پیگیری کردند که
۱۳۲۵ نوشته شد و سال ۲۸ هم که کارگران کوره‌پزخانه‌ها مجلس را محاصره کردند... در واقع اینها با کمک کارگران، مجلس آن زمان را وادار کردند که قانون کار اول را تصویب کند.

حالا که صحبت از قانون کار اول شد یک پرانتزی باز کنیم: این قانون هیچ ضمانت اجرایی داشت؟

دولت مترقی و مدرنی که نداشتیم. ولی به هرحال قانون کار را آوردند و ساعت کاری هم تعیین شد اما اینکه چقدر در اجرایش موفق بودند...

از زمان کودتای ٣
۲ به بعد برخورد با سندیکاها چطور شد؟

وقتی حکومت دکتر مصدق را سرنگون کردند سندیکاها هم در امان نماندند. سراغ سندیکاها هم آمدند و سرکوب کردند. طبیعتا حکومت‌های فاشیستی اولین کارشان سرکوب جنبش‌های کارگری است. بعد از کودتا یک دوره سکوت سندیکایی را داشتیم تا
۱۳۳۷ که قانون کار دوم را تصویب کردند و دوباره سندیکاها فعال شدند. در این دوره حکومت شاه سعی می‌کرد احزابی را بیاورد مثل ملت و مردم و ایران نوین و بعدها رستاخیز. اینها را آوردند و سعی کردند سندیکاها را در درون این احزاب خودساخته ببرند. اما سندیکاهای مستقل مقاومت کردند.

آن دوره چه سندیکاهایی فعال بودند؟

سندیکاهای خیاطان و نقاشان و بافنده‌های سوزنی و فلزکار مکانیک و چاپخانه‌ها و چند سندیکای دیگر که مستقل ماندند و فعالیت کردند.

یادتان هست که چطور جذب سندیکای کارگران کفاش شدید؟

سندیکا بین کارگران تبلیغ می‌کرد...

می‌خواهم بدانم چه نیازی باعث رفتن کارگران به سمت سندیکا می‌شد.

حقوق کارگری مثل مزد بهتر و ساعت کار معین و...

نحوه فعالیت‌هایتان به چه شکلی بود؟

ما کمیسیون‌های مختلفی داشتیم. کمیسیون تبلیغات و مالی و آموزش و حل‌اختلاف و... این کمیسیون‌ها فعالیت می‌کردند و جلسات شبانه و هفتگی و ماهانه برگزار می‌کردیم. مجمع عمومی و...

در این جلسات درباره چی حرف می‌زدید؟

بیشتر مشکلات صنفی مطرح می‌شد. آن موقع بیکاری شدت بالایی نداشت. شدت امروز را اصلا نداشت. اینکه بعضی کارگاه‌ها حقوق و قوانین کار را رعایت نمی‌کردند و بیمه‌های اجتماعی را اجرا نمی‌کردند. درباره مشکلات و راه حل‌ها.

به طور خاص روی موضوعی هم کار می‌کردید؟

بله. در قانون کار دوم یک ماده
۳۳ بود که می‌گفت کارفرما کارگر را به هر طریقی که دوست داشت می‌تواند اخراج کند. چیزی که در فرانسه سارکوزی آمد اجرا کند...

همین ماده‌ای که دولت نهم در لایحه اصلاحیه‌اش بر قانون کار فعلی قصد انجامش را دارد.

بله. همین چیزی که در اصلاحیه می‌خواهند بیاورند و دست کارفرما را برای اخراج کارگر باز بگذارند آن موقع ماده
۳۳ بود که ما در مقابل این ماده ایستادیم و سعی کردیم کارفرماها را متوقف کنیم که نتوانند اجرا بکنند... البته این ماده وجود داشت اما اجازه نمی‌دادیم اجرا شود. مقاومت و اتحاد و تشکیلاتی رفتار کردن کارگران باعث شد که جلوی آنها گرفته شود.

نحوه عضوگیری چطوری بود؟ کارگران سراغ سندیکا می‌آمدند یا سندیکا به سراغشان می‌رفت؟

کارگران به سراغ سندیکا می‌آمدند اما پیش از آن سندیکا بیانیه می‌داد و دعوت می‌کرد. گاهی هم اشخاص همدیگر را معرفی می‌کردند. در مورد من شخصی به نام کاشانی از همکاران بود که من را به سندیکا معرفی کرد و در جلسات شبانه شرکت می‌کردیم. بعد با تشکل آشنا شدم.

سندیکا در این دوره قانونی بود؟

بله. قانون کار سندیکا را پذیرفته بود هرچند به شکل صوری. البته هیچوقت دولت اجازه تبدیل شدن به فدراسیون و اینکه فدراسیون‌ها تبدیل به کنفدراسیون شوند و... را نمی‌داد اما به هر حال سندیکا را پذیرفته بودند.

سندیکا در کل کشور جامعیت داشت یا فقط در تهران فعالیت می‌کرد؟

در کل کشور فعالیت داشت. مخصوصا در صنایع نفت...

منظورم سندیکای کارگران کفاش است.

ما در تهران، تبریز، اصفهان، مشهد و در تمام شهرهای بزرگ فعالیت می‌کردیم. در شهرهای کوچک فعالیت کمتر بود.

این را پرسیدم تا بدانم سندیکا خواسته‌های تمام کارگران ایران را پوشش می‌داد یا صرفا خواسته‌های کارگران کفاش شهرهای بزرگ را... چون می‌دانید که خواسته‌های کارگران در شهرهای بزرگ با شهرهای دورافتاده کمی با هم متفاوت است.

ما سعی می‌کردیم نماینده تمام کارگران کفاش باشیم. آنچه در قانون کار بود و حتی فراتر از آن... حتی آن خواسته‌هایی که در سطح جامعه کارگری جهانی مطرح بود... البته در آن دوره ارتباطات مثل این روزها نبود اما ما با سندیکاهای جهانی هم ارتباط داشتیم. آن دوره جریانات سیاسی هم بودند که می‌رفتند و می‌آمدند. البته سندیکا فقط کار صنفی خودش را می‌کرد. سعی می‌کرد که روی خواسته‌های صنفی خودش حرکت بکند و اگر هم برخوردهای سیاسی می‌داشت این برخوردها جنبه حزبی نداشتند که بتوانند سندیکا را به حزبی متصل کنند و نه...

در آن دوره قدرت حزب توده چقدر بود؟

آن دوره اگر هم کاری می‌کردند مخفی بوده.

می‌خواهم بدانم حزب توده سراغ سندیکاها هم می‌آمد؟

خود حزب نه... اگر بودند افرادش بودند که آنها هم آزاد بودند مثل هر کارگر دیگری در جلسات شرکت کنند. در سندیکا عقاید آزاد است و همه دور خواسته‌های صنفی با هم متحد می‌شوند.

منبع مالی سندیکا چه بود؟

حق عضویت آن زمان ماهانه
۲۰ ریال بود.

کارگران با میل و رغبت می‌پرداختند؟
بله. منبع مالی‌مان فقط از طریق حق عضویت کارگران بود.

سندیکاهای جهانی صندوقی دارند به نام صندوق اعتصاب که کارگران پس‌انداز می‌کنند که اگر یک وقتی خواستند اعتصاب کنند... آن موقع به فکر همچنین صندوقی بودید؟

بله. سعی هم می‌کردیم که پس‌اندازی برای این مواقع داشته باشیم اما چون اعتصاب رسما ممنوع بود ما نمی‌توانستیم صندوقی به این نام داشته باشیم. اما اگر چنین اعتصاباتی در کارگاه‌ها شروع می‌شد کمک جمع می‌کردیم و بهشان می‌رساندیم.

هیچوقت به این مرحله رسیدید؟
بله بودند. کارگاه‌های بزرگی بودند که کار را زمین می‌گذاشتند. یکی از اعتصابات مربوط به کفاشی گلچین بود که من مسوول اعتصاب بودم.

می‌توانید تجربه‌تان را از آن اعتصاب بگویید؟
کارگران مزد بیشتر می‌خواستند و کارفرما شروع کرد به ایراد و اشکال گرفتن...

شما در همان کارگاه کار می‌کردید؟

نه. من در کارگاه دیگری بودم. من از طریق سندیکا مسوول اعتصاب شدم.

در واقع سندیکا کار ساماندهی اعتصابات کارگری را هم به عهده داشت.

بله. کارگر ابتدا به سندیکا مراجعه می‌کرد و هر اختلاف و مسئله‌ای داشت می‌گفت بعد کمیسیون حل اختلاف دخالت می‌کرد و به آن کارگاه نماینده می‌فرستاد و به سراغ کارفرما می‌رفت و اگر هم احتیاج بود با اتحادیه‌شان درمیان می‌گذاشتیم و اگر لازم بود اعتصابات را ساماندهی می‌کردیم.

پس سندیکا نیروهای آموزش ‌دیده‌ای را برای حل اختلاف و احیانا اعتصاب و اعتراض به کارگاه‌ها می‌فرستاد...

عمده کارمان همین بود. من آن دوره مسوول کمیسیون تبلیغات سندیکا بودم اما به کمک کمیسیون حل اختلاف هم می‌رفتم. اگر مشکلی بین کارگر و کارفرما پیش می‌آمد سعی می‌کردیم خودمان حل کنیم و کمتر کار به وزارت کار بکشد. حتی اگر کار به وزارت کار می‌افتاد ما یک دوره در شورای حل اختلاف این وزارتخانه هم نماینده داشتیم.


اعتصاب سراسری چطور؟ می‌خواهم بدانم که کارگران در آن دوره اینقدر آگاهی داشتند که اگر لازم می‌شد برای کارگران دیگر و اساسا سندیکای یک صنف دیگر حاضر باشند کارشان را تعطیل کنند؟

آگاهی‌اش را داشتند. مخصوصا سطح آگاهی کارگران کفاش و چاپخانه‌ها و... چون ما کلاس‌های آموزشی داشتیم و در جلسات شبانه این آگاهی‌های صنفی و تشکیلاتی داده می‌شد.

آن دوره یک اعتماد متقابلی میان کارگران و سندیکا وجود داشت؟

بله. اعتماد متقابل بود و خیلی هم ارزشمند بود. در واقع سندیکا حکم یک دولت را در داخل صنف داشت. دبیر داشتیم، رئیس هیات مدیره داشتیم، نایب رئیس داشتیم و...

انتخابات به چه صورتی بود؟

اعضای سندیکا رای می‌دادند و مدیران را تعیین می‌کردند.

جناح‌بندی خاصی داخل سندیکا وجود داشت؟

اصلا. البته بین اعضای هیات مدیره گاهی اختلاف‌نظر وجود داشت. مسلم است که وقتی
۱۱ نفر عضو هیات مدیره دور هم می‌نشینند دیدگاه‌های مختلفی هم احتمالا دارند. بله. یکی دوبار مجمع‌های کوچکی برگزار ‌کردیم و سعی ‌کردیم اختلافات را برطرف کنیم. به هر حال هر کدام از اعضا جهان‌بینی خاصی داشتند. در مورد این مسئله که اصلا سندیکا دخالتی نمی‌کرد. اینکه کسی که داخل سندیکا می‌شود دارای چه افکار و عقاید و جهان‌بینی است... اما در مورد عملکردها خب اختلاف‌نظر هم پیش می‌آید.

می‌رسیم به زمان انقلاب. در آن دوره شما هم از اعتصاب‌کنندگان بودید؟

در انقلاب
۵۷ سندیکاهای مستقل هم در اعتصابات شرکت داشتند و هم در تظاهرات و در کل پشتیبان انقلاب بودند. حتی در دوره جنگ هم اعضای سندیکا شرکت داشتند چون واضح است که جنگ را خانواده‌های کارگری پیش می‌بردند.

پس رسیدیم به اینجا که انقلاب شد و سهم کارگران هم که در انقلاب مشخص است. قاعدتا کارگران پس از پیروزی انقلاب باید از حکومت جدید توقع می‌داشتند که اگر به آنها کمک نمی‌کند لااقل اجازه بدهد کارشان را انجام بدهند. بعد از پیروزی انقلاب چه اتفاقی افتاد؟

از
۵۷ تا ۶۲ اوضاع عادی بود... در آن مقطع انجمن اسلامی‌ها به سراغ ما می‌آمدند و در مجامع و کنفرانس‌ها شرکت می‌کردند و معمولا هم انتقادات بخصوصی داشتند. بیشتر می‌خواستند مسائل ایدئولوژیک‌شان را پیش ببرند که ما اعتقادمان بر این بود که سندیکا نباید پیش‌برنده مسائل ایدئولوژیک باشد. اگر قرار باشد این قبیل مسائل در سندیکا مطرح بشود آن‌وقت موضع صنفی ما قابل دفاع نبود.

در آن دوره هم انجمن اسلامی‌ها سراغ سندیکا می‌آمدند و هم احزاب کمونیستی؟

هر نیرویی می‌آمد ما مخالفتی نمی‌کردیم. همه می‌آمدند. اما آن جریانی که بیشتر از همه سعی می‌کرد مسئله ایدئولوژیک را پیش ببرد انجمن‌اسلامی‌ها بودند.

بعد از جنگ چه شد؟ در سال
۶۹-۶٨ که قانون کار فعلی بالاخره تصویب شد وقتی دیدید که نامی از سندیکا در قانون برده نشده و سندیکا غیرقانونی اعلام شده چه کار کردید؟

از همان موقع این بحث به وجود آمد و همچنان تا امروز وجود دارد که فصل ششم قانون کار مغایر اصل
۲۶ قانون اساسی است. این اصل می‌گوید نمی‌توانید هیچ آدمی را... هیچ کارگری را از عضویت در تشکلی که می‌خواهد منع کنید و نمی‌توانید او را به پذیرش تشکلی مجبور کنید. ولی در فصل ششم قانون کار ما را مجبور به پذیرش سه جریان کرده‌اند که سندیکا میان‌شان نیست. به همین دلیل ما هیات موسس احیا و بازگشایی سندیکاهای کارگری در ایران را تشکیل دادیم.

در چه سالی؟

پنج سال پیش بود. سال ٨
۲-٨۱ تشکیل شد.

هدفتان فقط بازگشایی سندیکاهاست یا اهداف دیگری را هم دنبال می‌کنید؟

بعد از آنکه سندیکاها بازگشایی شدند خودشان اهداف‌شان را تعیین می‌کنند. اما اهداف کلی سندیکا یکی به رسمیت شناخته شدن است که در درجه اول قرار دارد. بعد فعالیت در جهت حل مشکل بیکاری، حل مشکل مسکن...

اینها همه کارهای سندیکاست؟

بله. جزء برنامه‌های ماست.

می‌توانید...؟

سندیکا باید این مسائل را دنبال کند نه اینکه خودش حل‌کننده باشد. باید فعالیت کند در جهت حلش. ما که مجری قانون نیستیم.

مثلا در مورد مسکن سندیکا چه کار می‌تواند بکند؟ چه پیگیری می‌تواند بکند؟

همین‌که پیگیری کند و معرفی کند و آمار بدهد که در هر صنف چقدر بی‌مسکن داریم، چقدر کرایه‌نشین داریم، چقدر می‌خواهند مسکن بخرند اما نمی‌توانند... تعاونی تاسیس کنیم و... به‌هرحال جزء اهداف و برنامه‌هایی است که باید دنبال کنیم. برای بالا بردن مزد مطابق با تورم موجود و تنظیم حداقل حقوق و...

در واقع می‌خواهید در جلسات شورای‌عالی کار شرکت کنید و حق تصمیم‌گیری داشته باشید؟

بله. باید شرکت کنیم و نماینده داشته باشیم.

وظیفه اصلی سندیکا یعنی آگاهی دادن به کارگران...؟

بله. برای بالابردن آگاهی کارگران نیازمند آموزش سندیکایی هستیم. این از اولین اهداف ماست.


کارگران کدام مشاغل در هیات موسس بازگشایی سندیکاها دور هم جمع شده‌اند؟

کفاش، خیاط، فلزکار مکانیک، بعد شرکت واحد آمد. صنوف دیگری هم هستند اما دور از ما تشکیل جلسات می‌دهند چون جلسات خانگی شده و نمی‌توانیم همه یکجا جمع شویم.

سندیکای شرکت واحد هم از دل هیات موسس سندیکاها بیرون آمد؟

بله. آقایان اسانلو و مددی در جلسات ما شرکت می‌کردند.

تجربه احیای سندیکای شرکت واحد به نظرتان چطور بود؟ تجربه موفقی می‌دانید؟

تجربه موفقی بود. ولی اینکه اعضای هیات مدیره این سندیکا آزادانه کار نمی‌کنند و بسیاری از آنها را هم اخراج شدند و آقای اسانلو هم که همچنان در زندان است طبیعی است که آنها نمی‌توانستند به اهداف‌شان برسند. از این جهت هنوز به موفقیت نرسیدیم.


آینده‌ را چطور می‌بینید؟ امیدی دارید؟

ما امیدواریم، ما هنوز امیدواریم
.

337- ضرب و شتم آقاي منصور اسانلو را قويا محكوم ميكنيم :

 دوستان و همراهان،كارگران آزاده و دلير:

بر اساس اخبار دريافتي مطلع شديم كه در روز 87.8.12 طبق قرار قبلي بايد آقاي منصور اسانلو براي معالجه چشم به بيمارستان لبافي نژاد منتقل ميشدند, اما با كمال تاسف در بين راه ماموران جاني زندان به او مي گويند: که ما تو را به جاي بيمارستان لبافي نژاد ، به بيمارستان فارابي مي بريم..سپس آقاي منصور اسانلو اعتراض و مقاومت مي کند و در نتيجه ماموران زندان او را با ضرب و شتم بسيار دوباره به زندان رجائي شهر کرج بازمي گردانند و به او مي گويند که ديگر تو را به بيمارستان نمي آوريم.

انجمن همبستگي با كارگران اين عمل شنيع و ضد انساني بر عليه يك فعال كارگري و يك زنداني بيگناه را قويا محكوم كرده و هشدار ميدهد كه اين جنايتها پوشيده نخواهند ماند.انجمن ما و تمام انجمنهاي آزاد كارگري اعتراض خود را براي تمامي ارگانهاي ذيربط ارسال خواهيم كرد و جنايتهاي بي پايان اين نظام ديكتاتوري را افشا خواهيم كرد.

درود بر آزادي

مرگ بر ديكتاتور

انجمن همبستگي با كارگران

338-  گزارشی در مورد وضعيت ناهنجار هم وطنان در اراك :
ارسالي به فرياد كارگر
« اين شهر قطب صنعتي مرکز ايران است با اينحال وقتي به اراک قدم ميذاريد فکر ميکنيد يک روستاي بسيار بزرگ را بازديد کرده ايد.  بيش از نيمي از مردم در اين شهر کارگراني هستند که در فلاکت زندگي ميکنند . در اين شهر جالبترين و البته دردآور ترين موضوعي که توجه هر كس را به خودش جلب ميكند ,آب آلودهء اين شهر است که قابل آشاميدن نيست!مردم آن بايد حتما" از آب معدني استفاده کنند. اگر روزي ده ليتر آب معدني براي يک خانوادهء دو نفره حساب کنيم, ماهانه بايد حدود چهل هزارتومان فقط بابت آب مصرفي بپردازند وچون مردم محروم و فقير قادر به تامين هزينهء آب آشاميدني خود نيستند به اجبار از آب آلوده مصرف ميکنند, که همين امر باعث شده بيشترين سرطان دستگاه گوارش در اين شهر ديده شود. حالا فکر کنيد هزينهء درماني سرسام آور سرطان چه به روز اين خانواده ها مياورد! در بازديد احمدي نژاد از اراک ,وقتي از امام جمعه پرسيده شد: احتياجات مهم مردم را ياد آور شود, با کمال وقاحت کمبود هاي مصلي اراک مهمترين دغدغه مردم عنوان شده است. »

انجمن دفاع از كارگران و بيكاران

339- كارگر و كارفرما تحت فشار و تنگنا قرار دارند

كارگران سدهاي اروميه ماهها است كه حقوق خود را نگرفتند  

تعطيلي بيست و نه كارخانه سرب و روي زنجان به دليل نداشتن مواد اوليه 

كاركنان كارخانه پتروشيمي لردگان به دليل  پرداخت نشدن حقوق دست به اعتصاب زدند. 

 وسرانجام مسائله كارگران كارخانه قند به كجا انجاميد؟؟؟

و... 

به نوشته سایت : انجمن صدای کاوه ها در تاریخ 13 آبان 87 آمده است :  اين نوشتار تحليلي است بر وضعيت كارگران و كارفرمايان در ماههاي گذشته كه توسط جمعي از فعالان كارگري در سراسر كشور جمع آوري گشته است.و به صورت پرسش و پاسخ در زير آمده است.

باتوجه به خبرهاي كه در مورد وضعيت كارخانه ها و كارگران و كارفرمايان در ماههاي اخير مطرح شده است.اصلي ترين مشكل چيست ؟

اصلي ترين موضوع درمورد جامعه كارگري بحث امنيت شغلي است. كارگري كه امروز سر كار ميايد مطمئن نيست كه فردا ميتواند كارش را انجام بدهد يانه؟90 درصد كارگران به خصوص كارگران آذربايجان غربي هيچ گونه امنيت شغلي ندارند. يكي از دغدغهاي كارگران همين است آنهامواد اوليه ندارند كه كار كنند. كارگري كه چندين ماه حقوق خود را پرداخت نكرده است براي او شرايط بسيار بغرنجي فراهم ميشود ازطرفي حقوقش ناچيز است كه از پس گذاران زندگي برنمي آيد و از طرف ديگر همين حقوق ناچيز هم پرداخت نميشود. به همين دليل كارگران با امنيت شغلي مواجه به عنوان اصليترين مشكل مواجه هستند.

ازطرفي مواد اوليه نيست. تعداد زيادي از كارخانه ها ورشكستگي خودرا اعلام كردند.   

 وازطرف ديگرمسئله عدم پرداخت حقوق است و كارگران ماه ها است كه حقوق نگرفته اند.

كارخانه رو به ورشكشتگي است ازجمله كارخانه فرش غرب كه در 25 مهر اعلام تعطيلي كرده است.وفعاليت خود را به حالت تعليق درآورده است. ودويست و پنجاه تن از كارگرانش از كاربيكار شدند .

يكي از پيمانكاران در نامه اي خطاب به دولت اين چنين نوشته  است

” به دليل واردات بيرويه شكر در دوسال گذشته كارخانه توسعه نيشكر با مشكل جدي مواجه است. و توان هيچ پرداختي به كاركنان را نداشته است. وپرسنل آنها نه ماه است كه حقوق  خود رادريافت نكرده اند. بنابراين اين موضوع فقط امنيت شغلي كارگران را در بر نميگيرد بلكه امنيت شغلي پيمانكاران را نيز در معرض خطر قرار ميگرد.

 البته كمر همت بسته شده كه كارخانه جات تعطيل شود. به همين خاطر يكي بعد از ديگركارخانه ها تعطيل ميشوندو كارگران كار خود را ازدست ميدهند .سود كلان و واردات بيرويه و ميلياردي به جيب آقا زاده ها ميرود.كارخانه ها تعطيل ميشودو كارگران در فقر وبدبختي دست و پنجه نرم ميكنند.

در كارخانه بردسير كرمان با وجود800 نفر پرسنلي كه دارد در حال ركود وتعطيلي است. البته اين نمونه ها بسيار زياد است واين مثال ها فقط گوشه اي از بيشمار مشكلاتي است كه وجود دارد.

اين درحالي است  كه دولت نماينده گان مجلس را ضعيفترين افشارجامعه مطرح ميكندوسپس به آنها100 ميليون بابت كمك هزينه مسكن داده ميشود!!!!!!!! 

دوسال پيش بحث هاي زيادي از طرحهاي اقتصادي و طرحهاي اشتغال زا بود حال بعد از گذشت دوسال سوال اين جا است  كه موضوع طرحهاي زوده بازده و اشتغال زا  چه شد؟

وزيركاردر باره شكست طرحهاي زود بازده اينچنين گفت:سياست انقباضي بانك مركزي موجب بروز مشكل بسيار براي كارگران و سرمايه در گردش آنها شده است. ودرشش ماه گذشته بيش از 250 هزارنفر از كار بيكار شدند.

او علت شكست طرحهاي زود بازده را به گردن بانك مركزي ميداند وميگويد بسته برخورد ميكند. بانك مركزي هم ميگويد:شما اين پولها را وارد بازارهاي امارت ومصارف سود آور خودكرديد!!!!

ازسوي,عده اي ديگر ميگويند: اتلاف سرمايه هاي كشور با عث وخيم ترشدن وضعيت كارگر ان گردد. اين درحالي است كه واردات بيرويه به نابودي كارخانه جات مي انجامد

340- اخراج ١۵٠ نفر از کارگران کارخانجات نورد لوله و پروفیل ساوه را بدلیل اعتصاب شدیدا محکوم می کنیم :

پس از اعتصاب کارگران کارخانجات نورد لوله و پروفیل ساوه در اسفند ماه سال  86 و علیرغم وعده هایی که همانموقع کارفرما و مسئولین دولتی برای تحقق خواست کارگران مبنی بر ایجاد تشکل و توقف اخراج سازی ها دادند کارفرمای این کارخانه با حمایت اداره کار ساوه با شناسایی کارگران خواهان تشکل و فعال در اعتصاب، تاکنون حدود 100 نفر از این کارگران را تمدید قرارداد نکرده و اقدام به اخراج آنها نموده است.

چنین اقدامی از سوی کارفرما در شرایطی صورت گرفته است که علاوه بر این اخراج سازیها،  بدلیل ایجاد فضای ترس در میان کارگران و وارد کردن انواع فشارها بر آنان، تا کنون حدود 50 نفر از این کارگران نیز ناچار به استعفا از کار خود شده اند.

 در این میان تاکنون پنج نفر از نماینده های این کارگران  به نامهای  شاپور احسانی راد- جعفر پولادوند- مسلم نبوی- اردشیر رضایی و دادگر کریمی و همچنین یکی از ناظرین انتخابات کارگران به نام نصرالله صبوری تمدید قرارداد نشده و از کار خود اخراج گشته اند. تمامی این کارگران منجمله نماینده های آنان دارای سوابق کاری تا 18 سال و آسیب دیدگیهای جسمانی شدید ناشی از کار هستند و اداره کار ساوه در یک یک اقدام ضد انسانی و تبانی آشکار با کارفرما تاکنون حکم اخراج تمامی این کارگران را صادرکرده است.

اتحادیه آزاد کارگران ایران ضمن اعتراض به اخراج کارگران کارخانجات نورد لوله و پروفیل و تبانی آشکار مسئولین اداره کار ساوه با کارفرما در اخراج این کارگران، اقدام ضد انسانی این اداره را در صدور حکم اخراج برای کارگران نورد لوله و پروفیل ساوه بشدت محکوم میکند و از تمامی این کارگران، بویژه کارگران شاغل نورد لوله و پروفیل و کارگران سایر مراکز تولیدی و صنعتی در شهر صنعتی ساوه و سایر نقاط کشور میخواهد تا متحدانه در برابر اخراج کارگران کارخانجات نورد لوله و پروفیل ساوه ایستادگی کنند.

کارگران

ایستادگی در برابر اخراج سازی ها تنها ضامن حفظ کار و شغل شما کارگران شاغل است، کارگران حق دارند تشکلهای خود را ایجاد کنند و در اعتراض به کارفرما و دولت و برای حفظ بدیهی ترین حقوق انسانی شان دست به اعتصاب و تجمع بزنند. هیچ کارگری نباید به دلیل اعتصاب و اعتراض و یا هر بهانه دیگری از کار خود اخراج شود. بیکار نشدن و داشتن شغلی متناسب با شان انسانی کارگران حق تمامی مزد بگیران است و نباید کمترین خدشه ای به  امنیت شغلی کارگران و تمامی مزدبگیران وارد شود.

رسیدن به چنین موقعیتی از سوی ما کارگران تنها و تنها با اعتراضات یکپارچه و ایستادگی و مقاومت متحدانه ما کارگران ممکن و مقدور است.

اعتراض متحدانه ما کارگران شاغل به اخراج همکارانمان و ایستادگی کارگران در معرض اخراج در برابر اخراج سازی ها و تبانی های ادارات کار با کارفرمایان، یگانه راه جلوگیری از اخراج سازیها و گسترش این پدیده خانمان برانداز  در عموم مراکز کارگری است.

اتحادیه آزاد کارگران بنوبه خود ضمن استفاده از تمامی ابزارها برای جلوگیری از اخراج کارگران، عموم کارگران را در سراسر کشور به اعتراضات متحدانه و سراسری در برابر اخراج سازی ها فرا می خواند و از آنان میخواهد تا با اعتراضی فرا کارخانه ای دوشادوش هم در برابر اخراج سازیها مقاومت کنند.

بی تردید بدون مقاومتی متحدانه از سوی کارگران شاغل و کارگران اخراجی و در معرض اخراج در برابر اخراج سازیها، ما کارگران شاغل نیز از گزند اخراج در امان نخواهیم بود.  

اتحادیه آزاد کارگران 14/8/1387

 

اخبار مبارزات کارگران ایران ،

هفته سوم آبان ۱٣٨۷  (نوامبر۲۰۰٨ )

 

341-  تعداد ۱۴هزار افغانی در تهران دستگیر شده اند
پناهندگان افغانی بعد از دستگیری از ایران اخراج می شوند

 

به گزارش بازتاب در تاریخ 15 آبان 87 : فرمانده انتظامی تهران بزرگ با رد اظهارات مدیر کل اتباع خارجی وزارت کار و امور اجتماعی از دستگیری ۱۴ هزار و ۷۰۰ تبعه افغانی طی هفت ماه گذشته داد.
فرمانده انتظامی تهران بزرگ در گفت‌وگو با مهر عنوان کرد: پلیس در هر کجا اتباع غیر مجاز را ببیند بلافاصله آنها را دستگیر و به معاونت امور اتباع بیگانه تحویل می دهد و ضعفی اگر هست باید در جایی خارج از ناجا مورد بررسی قرار گیرد.
سرتیپ عزیزالله رجب‌زاده افزود: فرماندهی انتظامی تهران بزرگ طی هفت ماه گذشته تعداد
۱۴ هزارو ۷۴٣ نفر از اتباع افغانی را دستگیر کرده است که از این تعداد ۱۲ هزار و۱۴۱ نفر به علت حضور غیر مجاز از کشور اخراج شدند.
چندی پیش مدیر کل اتباع خارجی وزارت کار و امور اجتماعی از همکاری ضعیف پلیس و وزارت کشور در اخراج نیروی کار غیر مجاز خارجی از کشور انتقاد کرده و گفته بود: متأسفانه طرح اخراج اتباع خارجی که عموما مربوط به کشور افغانستان است تاکنون توسط پلیس و وزارت کشور عملی نشده است.
محمدرضا صالحی مرام درباره برنامه‌ریزی قبلی برای اخراج نیروی کار خارجی از ابتدای مهر ماه سال جاری گفت: اخراج نیروی کار غیرمجاز خارجی بر عهده ما نیست و وزارت کشور به همراه پلیس باید این وظیفه را انجام دهند.
فرمانده انتظامی تهران بزرگ با رد اظهار مدیرکل اتباع خارجی وزارت کار و امور اجتماعی گفت: پلیس تهران بزرگ برابر آمار اعلام شده اقدام به دستگیری اتباع غیرمجاز افغانی می کند و گفته معاون وزیر کار مبنی بر همکاری ضعیف نیروی انتظامی در جمع آوری این افراد غیر قابل قبول است.
سرتیپ رجب‌زاده درباره روند اخراج اتباع غیر مجاز افغانی گفت: پلیس برابر قانون این افراد را جمع‌آوری می‌کند اما برخی مسئولان در اخراج این افراد در بعضی از زمان‌ها کوتاهی می‌کنند.
بنا به گفته کل اتباع خارجی وزارت کار و امور اجتماعی بیش از دومیلیون نفر از اتباع خارجی غیرمجاز از افغانستان در بازار کار ایران فعال هستند.

342- بدون شرح :

يک اقتصاددان:
کارگران از افزايش درصد دستمزدها ضرر مي‌کنند
:

تهران- خبرگزاري کار ايران درتاریخ 15 آبان 87 ؛ به اعتقاد يک کارشناس اقتصادي،‌ افزايش درصدي دستمزدها بيشتر از آنکه به نفع کارگران باشد به نفع کارفرمايان است.
به گزارش "ايلنا"، محمدمهدي پازوکي تاکيد کرد: در شرايط فعلي بهتر است به‌‏جاي افزايش درصدي دستمزد افراد حقوق بگير، ‌‏جلوي رشد تصاعدي تورم گرفته شود.
اين اقتصاددان گفت: در شرايط تورمي، به‌‏دليل توهم پولي، تصور موجود بر اين است که افزايش درصدي دستمزدها به نفع کارگر و به زيان کارفرمايان است، ‌‏اما در عمل اين نحوه محاسبه دستمزد به نفع کارفرما و به زيان کارگر است.
پازوکي تصريح کرد:‌ در عمل چون در کوتاه‌‏مدت، ‌‏رشد تورم از افزايش دستمزدها پيشي مي‌‏گيرد،‌ باز تامين معاش کارگران با مشکل روبرو مي‌‏شود اما کارفرمايان تحت هر شرايطي، کالا و خدمات خود را به بازار فروش عرضه مي‌‏کنند.
اين اقتصاددان گفت:‌ اين بدان معنا است که کارفرمايان در شرايط تورمي نسبت به کارگران زيان کمتري داشته و حتي سود مي‌‏کنند.
وي با بيان اينکه تمامي اين مسائل ناشي از بي‌‏برنامگي اقتصادي دولت است، گفت:‌ موضوعاتي چون نقدي شدن يارانه‌‏ها و دريافت ماليات بر ارزش افزوده باعث مي‌‏شود تا کارگران بيشتر به افزايش درصدي دستمزدهاي خود اهميت بدهند و در عمل بيشتر در تامين معاش خود گرفتار شوند.

وي افزود: در چنين شرايطي دولت بايد با ثابت نگه داشتن دستمزدها، روند رشد تورم را مهار و معکوس سازد.
پايان پيام

343- اعتراض يك كارگر شريف به پرداخت 100 ميليون پول بلاعوض به نماينده هاي مجلس:

وبلاگ بايد يكي شويم به نقل از سایت فریاد کارگر در تاریخ 16 آبان 87 آمده است :

كارگري كه معطل حقوق ماهانه خودش است مي آيند به جاي اين كارگر به نماينده مجلسي كه حقوقش ميليوني است وهمه مسائلشان در زندگي هم حل و فصل است 100 ميليون پول بلاعوض ميدهند! پولي كه هيچ احتياجي به آن ندارند ولي كارگري كه به نان شبش محتاج است بايد در اين شرايط زندگي كند.
در ماه رمضان هم يك سبد هزينه كمكي براي كارمندان دولت در نظر گرفتند و كارگران را اين امكان حذف كردند. اين ظلم بزرگي به كارگر است. كارگري كه خودش اين قدر محتاج است بايد حذف شود ولي كسي مثل نماينده مجلس كه دارد و كمكهاي غير نقدي ديگري از طرف دولت به او ميرسد بايد اين ميزان پول مفت دريافت كند. اين تبعيض بسيار بزرگي در كشور است. نماينده اي كه مثلا رفته است در آنجا از حقوق محرومين و كارگران و ملت حمايت كنند اين پولها را دريافت كنند. اين تبعيض بزرگي است كه تا پايشان ميرسد به آنجا همه چيز يادشان ميرود كه چه قولهايي داده بودند و چه كارهايي بايد انجام دهند و وظيفه شان در قبال مردم چيست؟ عملكرد اين دولت در قبال كارگران واقعا ظالمانه است ولي گوش شنوا ميخواهد !!
مردم چطور ميخواهند و ميتوانند حق خودشان را بگيرند؟ بايد از راس مملكت براي اين مشكلات اقدام شود ولي متاسفانه ما شاهديم كه دزديها از راس مملكت سر چشمه ميگيرد.
الان نماينده هاي مجلس هيچ احتياجي به اين پول ندارند ,اين نماينده ها خيلي وقتها از روي شكم سيري حتي ديگر در جلسات هم شركت نميكنند و اگر در قانون اين است كه در هفته مجلس سه بار شورا بگذارد به خاطر غيبت نماينده ها بعضا سه هفته به تاخير مي افتد حالا معلوم نيست كه اين پول كلان در ازاي چه خدمتي به اين نماينده ها اهدا شده است ؟! كسي هم نيست كه از اينها پيگيري و حسابرسي بكند كه چرا اين چنين عمل ميكنيد؟نماينده ها براي خودشان صاف صاف راه ميروند و نوبت به حق كارگر كه ميرسد اصلا انگار نه انگار كه اينها قرار است تصميمي در اين مجلس بگيرند ولي موقع انتخابات كه ميشود انواع و اقسام شعارها را ميدهند ولي پاي عمل كه ميرسد شاهديم كه به هيچ كدام رسيدگي نميشود.فقط پايشان به مجلس برسد بعد از آن ديگر هر چه پيش آيد خوش آيد !! دولت در راس اين كشور همه اين عملكردها را ميداند و زير نظر خودش است.اگر خودشان بخواهند همه كاري انجام ميدهند ولي كاري به ضررشان باشد سريع لا پوشاني ميكنند و ميزنند در دهان نماينده اي كه ميخواهد حرفش را بزند.به هم ديگر نان قرض ميدهند و هواي هم را دارند دريغ از اينكه در اين پائين مردم دارند از فشار زندگي جان ميكنند!اينها با شعارهاي پوشال به سر كار آمدند شعارهايي كه تنها براي دلخوشي مردم عوام بود!

344- عدم پرداخت 13 ماه حقوق !

كارخانه چوب طالقاني در جاده ساوه به مشكل خورده و بحراني است. كارگران اين كارخانه 13 ماه است كه حقوق دريافت نكرده اند. اخبار حاكي است كه كارگران براي دريافت حقوق خود بارها اقدام كرده اند اما به هيچ نتيجه اي نرسيده اند.

345- برگزاري اردوي آموزشي اتحاديه زنان آذربايجان شرقي  :

تهران- خبرگزاري کار ايران در تاریخ 15 آبان 87 ؛ رئيس اتحاديه زنان کارگر استان آذربايجان شرقي از برگزاري اردوي آموزشي، فرهنگي وتفريحي ويژه زنان کارگر استان در شهرستان چمخاله خبر داد.
به گزارش خبرنگار "ايلنا"، سيما اصغري اظهار داشت: اين اردو از روزهاي يک تا چهار آبان ماه برگزار شد و 20 نفر از زنان کارگر استان و رابطين کارخانه‌‏ها به‌‏همراه اعضاي اتحاديه زنان و همچنين اعضاي فعال اتحاديه در آن شرکت داشتند.
وي افزود: در اين اردو جلسات متعددي در رابطه با مسائل و مشکلات زنان و موادي از قانون کار که شامل زنان مي‌‏شود، برگزار شد.
پايان پيام

346- پيام تبريک کانون مدافعان حقوق کارگر به سنديکای کارگران نيشگر هفت تپه :
پس از يک سال مبارزه و مقاومت ، کارگران نيشکر هفت تپه موفق شدند سنديکای مستقل خود را تشکيل دهند. انتخابات نمايندگان کارگران که به صورت ابتکاری از طريق صندوق های سيار در بخش های مختلف اين مجتمع صنعتی و کشاورزی انجام گرفت با استقبال گسترده کارگران مواجه شد. هر چند موانع زيادی در برابر انتخابات وجود داشت اما اتحاد و تلاش پيگيرانه کارگران در ايجاد تشکل مستقل برای دفاع از حقوق و مطالبات خودشان ، توانست موانع را از سر راه بردارد. اين پيروزی نشان داد که کارگران ، با اتکا به نيروی جمعی ، هر گاه مصممانه و متحد به دنبال حق و حقوق خود باشند ، آن را به دست خواهند آورد.
اين پيروزی سرمشقی برای کارگران واحدهای ديگر است که تلاش کنند تا تشکل های مستقل خود را تشکيل دهند. ما اين پيروزی را متعلق به همه کارگران می دانيم و اطمينان داريم که کارگران سراسر ايران در جهت تشکل های مستقل گام های استوارتری بر خواهند داشت.
اميد داريم کارگران نيشکر هفت تپه ضمن تقويت اتحاد بين خود و تلاش برای ايجاد پيوندهای همبستگی با ديگر کارگران ايران و جهان به پايداری برای احقاق حقوق خود ادامه دهند. و نمايندگان منتخب در هيئت مديره نيز ضمن تلاش برای حفظ استقلال سنديکا با رويکرد آموزش جدی به کارگران ، همواره برای تصميم گيری به کارگران رجوع کنند و برای حفظ اتحاد ، ارتباط خود را با کارگران هر روز بيشتر و بيشتر مستحکم نمايند.

با اميد به پيروزی همه کارگران جهان
کانون مدافعان حقوق کارگر
آبان 1387

347- برگزاری مجمع عمومی و اخراج 150 کارگر ديگر از کارخانجات نورد لوله و پروفيل ساوه

به گزارش سایت راديو برابری در تاریخ 15 آبان  87 آمده است :  گفتگوبا شاپور احسانی راد، نماينده اخراجی کارگران نورد و پروفيل ساوه و يکی از اعضای جديد هيئت مديره اتحاديه آزاد کارگران ايران، در رابطه با برگزاری مجمع عمومی و اخراج 150 کارگر ديگر از کارخانجات نورد لوله و پروفيل ساوه را در لينک زير بشنويد:


http://www.radiobarabari.net/files/2008/11/04/3.ram

348- گزارشي ازوضعيت كارخانه جات قند استان آذربايجان غربي :

يكي از فعالان كارگري در گفتگو باخبر نگارصداي كاوه ها در تاریخ 15 آبان چنين گفت :”درسطح شهرستان آذربايجان غربي درشهرهاي خوي و اروميه و مياندوآب و پيرانشهر ما كارخانه جات قند داريم.از اول آبانماه پيمانكاران چغندر قند رابه كارخانه جات داده اند.از جمله كارخانه آذر قند نقده كاررا شروع شده كرده است.

اما در درطي دوسال گذشته دومسئله اساسي باعث عدم كشت چغندر قندگرديده است.   

بحث اول خشكساليهاي اخير باعث شد ه كه پنجاه درصد چغندركاران از اين مسئله  متضرر شوند.

وعامل دوم واردات شكر بود كه توسط وزارت بازرگاني شكر وارد كشور شد كه اين عامل آسيب جدي به صنعت قند دركشور واردكرد.و به دنبال آن كارخانه هاي قندي كه در سطح استان وجود دارد و بيش از دوهزار نفر پرسنل دارند باآسيب جدي مواجه شدند

امسال از يكم آبانماه چغندر كاران چغندر را به كارخانه ها تحويل دادند. و كارخانه جات شهرهاي و اروميه و مياندوآب و پيرانشهر وآذر قند نقده چغندرهارا تحويل گرفتند

درسال گذشته كارخانه جات چغندر قندرا از كشاورزان دريافت كردند.ولي پول اين چغندر ها به كشاورزان داده نشد.

349- در شهرستان خوي هنوز كارخانه قند راه اندازي نشده است:

در شهرستان خوي هنوز كارخانه قند را ه اندازي نشده است. اما چغندر به اين كارخانه داده شده است.بعضي كارخانه جات درقبال چغندري كه گرفتند پول پيمانكاران و كشاورزان را ندادند.وهمين باعث شده بودكه كشاورزان امسال از دادن چغندر خود را به كارخانه جات امتناع ميكردند. 

350 - آذربايجان غربي از نظر توليدچغندرقند دومين توليد كننده چغندرقنددركشورمحسوب ميشد:

كارخانه قند شهرستان اروميه امسال 30هزارتن چغندرقند از كشاورزان خريداري كرد.و بالطبع از  پنج كارخانه كه در اين استان وجود دارد.اگر هركدام سي هزار تن چقندر قند از كشاورزان خريداري كننددرمجموع اين پنج كارخانه صدو بيست هزارتن محصول خواهند داشت .اين درحالي است كه استان آذربايجان غربي از نظر توليدچغندر قنددومين استان در كشور محسوب ميشود.و هم از نظر پتانسيل و هم ازنظر موقعيت زمين و زمينهاي بكري كه در منطقه اروميه وپيرانشهر و مياندوآب و دشتهاي سولدوزو نقده و حوضه شهرستان خوي براي كشت چغندر قند مناسبترين مناظق ميباشدوعمده ترين درآمد محصولات كشاورزي بعد از گندم چقندر قند است.

با اين وجود اين رقم يك فاجعه بزرگ محسوب ميشود. چراكه استان آذربايجان غربي از نظر توليدچقندر قند دومين توليد كننده چغندر قنددركشورمحسوب ميشد.و اين موضوع وضعيت به شدت بحراني اين كارخانه جات را درحال حاضر نشان ميدهد.وهمين طور وضعيت وخامت بار كشاورزي را به ما خاطر نشان ميكند.

شوراهاي اسلامي كاركه در واحدهاي توليدي به خصوص كارخانه هاي قندهستند معتقدندكه كارخانه به هر صورتي هم هست بايد حفظ شود از طرف ديگر توليد نيزبايدحفظ شودلي بااين درآمد اندك بايد زندگي آبرومندانه وشرافتمندانه اي را هم بايد اداره كنيم درحال حاضر كه كارخانه تعطيل نشده لااقل همان دويست و پنجاه هزارتومان كه به عنوان حقوق دريافت ميكنيم با آن صورتمان را با سيلي سرخ نگه ميداريم اما اگر اينجا تعطيل شودما بايداز مقرري بيمه بيكاري استفاده كنيم و در آن صورت مانيز با يدبه خيل عظيم بيكاران خواهيم پيوست.

351- آمار وارقام واقعي از زبان نماينده گان ودولت بيرون نمي آيد:

آمار و ارقام هاي واقعي ازحوزه اشتغال وصنعت و بيكاري از زبان نماينده گان ودولت بيرون نمياد. بايد برنامه خوبي را تدوين كنيم و بايداز واقعيتهاي جامعه اين برنامه ها تدوين شود.صرفا بسنده كردن به آمارو آرقام دولتي نميتواند گره از مشكل ما باز نميكند و مشكلات مردم را حل وفصل ميكند .

352- نزديك بيست هزار نفر از بيمه بيكاري استفاده ميكنند:

در شهرستان اروميه 4650 نفر از مقرري بيمه بيكاري استفاده ميكنند يعني 4650نفر غير ارادي از واحدهاي توليدي صنعتي استان اخراج شده اند. هر كدام از انها اگر 3تا4 عائله داشته باشند.نزديك بيست هزار نفر از بيمه بيكاري استفاده ميكنند.

اين تعداد هم بعد از يك پروسه تعريف شده زماني يعني 1 ساله  يا 27 ماهه يا ماكزيمم48 ماهه بيمه بيكاري استفاده خواهندكرد و بعد از آن اين بيمه بيكاري تمام خواهد شد.

حال سوال اين جا  است كسي كه بيست سال از عمرش را در واحدهاي صنعتي گذارانده و درحال حاضراخراج شده و تمام جوانيش را براي اين كار گذاشته است و حالاسنش نزديك به 50 سال است واخراج شده است. بعد از اين همه سال حالا بايد كجا برود وچه كار كند؟ چرا دولت هيچ چترحمايتي برروي اين همه بيكار ندارد؟

 سوال آخراين است كه چرا نظام تامين اجتماعي و برنامه بودجه دركشور اخبارو اطلاعات واقعي را به گوش مردم نميرسانند؟؟؟؟؟؟؟”

353- تعداد 14 هزار افغانی در تهران دستگير شدند/ اخراج 12 هزار افغانی :

به گزارش خبرگزاری مهردر تاریخ 15 آبان 87 آمده است : فرمانده انتظامی تهران بزرگ با رد اظهارات مدير کل اتباع خارجی وزارت کار و امور اجتماعی از دستگيری 14 هزار و 700 تبعه افغانی طی هفت ماه گذشته داد.
فرمانده انتظامی تهران بزرگ عنوان کرد: پليس در هر کجا اتباع غير مجاز را ببيند بلافاصله آنها را دستگير و به معاونت امور اتباع بيگانه تحويل می دهد و ضعفی اگر هست بايد در جايی خارج از ناجا مورد بررسی قرار گيرد.
سرتيپ عزيزالله رجب زاده افزود: فرماندهی انتظامی تهران بزرگ طی هفت ماه گذشته تعداد 14 هزارو 743 نفر از اتباع افغانی را دستگير کرده است که از اين تعداد 12 هزار و141 نفر به علت حضور غير مجاز از کشور اخراج شدند.
چندی پيش مدير کل اتباع خارجی وزارت کار و امور اجتماعی از همکاری ضعيف پليس و وزارت کشور در اخراج نيروی کار غير مجاز خارجی از کشور انتقاد کرده و گفته بود : متاسفانه طرح اخراج اتباع خارجی که عموما مربوط به کشور افغانستان است تا کنون توسط پليس و وزارت کشور عملی نشده است.
محمدرضا صالحی مرام درباره برنامه ريزی قبلی برای اخراج نيروی کار خارجی از ابتدای مهر ماه سال جاری گفت: اخراج نيروی کار غيرمجاز خارجی بر عهده ما نيست و وزارت کشور به همراه پليس بايد اين وظيفه را انجام دهند.
فرمانده انتظامی تهران بزرگ با رد اظهار مديرکل اتباع خارجی وزارت کار و امور اجتماعی به خبرنگار مهر گفت: پليس تهران بزرگ برابر آمار اعلام شده اقدام به دستگيری اتباع غيرمجاز افغانی می کند و گفته معاون وزير کار مبنی بر همکاری ضعيف نيروی انتظامی در جمع آوری اين افراد غير قابل قبول است.
سرتيپ رجب زاده درباره روند اخراج اتباع غير مجاز افغانی گفت: پليس برابر قانون اين افراد را جمع آوری می کند اما برخی مسئولان در اخراج اين افراد در بعضی از زمانها کوتاهی می کنند.
بنا به گفته کل اتباع خارجی وزارت کار و امور اجتماعی بيش از 2 ميليون نفر از اتباع خارجی غير مجاز از افغانستان در بازار کار ايران فعال هستند.

354- سقوط رتبه جهانی ايران از نظر فضای "کسب و کار" :
به گزارش خبرگزاری ايسنا در تاریخ 15 آبان 87 آمده است : طبق پروژه بررسى فضاى كسب و كار (Doing Business)، رتبه ايران از نظر فضاى كسب و كار هم‌اكنون از 178 كشور 135 است كه اين رتبه در سال 2009 از 181 كشور 142 خواهد شد كه طبق اعلام سازمان سرمايه‌گذارى و كمك‌هاى اقتصادى و فنى كشور، اجراى سياست‌هاى كلى اصل 44 قانون اساسى و به‌ويژه ماده 7 آن نويدبخش آن است كه فضاى عمومى كسب و كار در كشور در كوتاه‌مدت و بلندمدت دستخوش تغييرات مثبت ملموس باشد كه پيامد آن بهبود رتبه ايران در بين كشورهاى ديگر خواهد بود.
به گزارش خبرگزارى دانشجويان ايران (ايسنا)، پروژه بررسى فضاى كسب و كار (
Doing Business) در كشورهاى مختلف از سال 2004 در دستور كار بانك جهانى قرار گرفته است. اين طرح كه توسط موسسه IFC، بازوى توسعه بخش خصوصى بانك، راهبرى مي‌شود، قوانين و مقررات كشورها را با هدف يافتن گلوگاه‌ها، محدوديت‌ها و موانع رتبه‌بندى مي‌كند.
به عبارت ديگر هدف اصلى و اوليه در اين بررسي، تعيين ميزان سادگى كسب و كار بدون توجه به عوامل تاثيرگذار خارجى است. به اين ترتيب تفاوت جدى اين پروژه در مقايسه با نتايج حاصل از بررسي‌هاى موسسات رتبه‌سنجى در ماهيت غيرسياسى آن است.
طبق اين گزارش در حال حاضر، اين رتبه‌بندى به تدريج به شاخصى معتبر براى سنجش اقتصاد كشورها تبديل شده و با توجه به ميزان روزافزون استقبال كشورهاى مختلف و همچنين سرمايه‌گذاران، از نتايج گزارش‌هاى سالانه، ميزان انتشار اخبار مربوطه به آن در رسانه‌هاى بين‌المللى روندى صعودى را طى مي‌كند. ضمن آن‌كه انتشار سالانه اين گزارش در تغيير محل سرمايه‌گذارى و يا استمرار حضور سرمايه‌گذاران در يك اقتصاد موثر بوده است.

بر اين اساس در اين طرح فضاى عمومى كسب و كار ارزيابى مي‌شود و هدف نهايى آن نمايش چهره هر اقتصاد در تعامل با فعالان اقتصادى به ويژه بخش خصوصى است. سرفصل‌هاى كلى اين بررسى عبارتند از:
ـ شروع كسب و كار

ـ اخذ مجوزها براى ساخت يك انبار تجارى با استاندارد معين

ـ استخدام كارمندان ـ كارگران

ـ ثبت اموال شركت

ـ اخذ اعتبارات شامل اجزايى مانند: شاخص قدرت حقوقى قانونى ، شاخص دقت اطلاعات اعتباري، ميزان پوشش اطلاعات مالى افراد حقيقى و حقوقى توسط بخش دولتى و ميزان پوشش اطلاعات مالى افراد حقيقى و حقوقى توسط بخش خصوصى

ـ حمايت قضايى از سرمايه‌گذاران با تاكيد بر حفظ حقوق سهامداران جزء

ـ پرداخت ماليات

ـ تجارت فرامرزى شامل اجزاى تعداد اسناد براى صادرات، تعداد امضا براى صادرات ، تعداد روز براى صادرات، تعداد اسناد براى واردات، تعداد امضا براى واردات، تعداد روز براى واردات

ـ لازم‌الاجرا شدن قرارداد يا كارآيى دادگاه در حل و فصل اختلافات تجارى

ـ تعطيل كردن كسب و كار با تاكيد بر قوانين ورشكستگى

طبق اعلام سازمان سرمايه‌گذارى و كمك‌هاى اقتصادى و فنى ايران (وزارت امور اقتصادى و دارايى) ، از نظر پروژه بررسى فضاى كسب و كار (
Doing Business)، رتبه ايران در سال 2005، از 133 كشور 108 ، در سال 2006، از 155 كشور 119، در سال 2007، از 175 كشور 131، در سال 2008، از 178 كشور 135 و در سال 2009 از 181 كشور 142 عنوان شده است.

* رتبه‌بندى كشور در پروژه بررسى فضاى كسب و كار مي‌تواند به يك هشدار تعبير شود

علاوه بر اهميت رتبه‌ اعلام شده براى كشورمان و فارغ از ميزان درستى و دقت شاخص‌ها، نكته قابل توجه اين است كه اين رتبه‌بندى همانند يك دماسنج وضعيت موجود هر كشور را در بين ديگر كشورها به تصوير مي‌كشد و در مورد كشور ما مي‌تواند به يك هشدار تعبير شود. به اين معنى كه هر چه سريعتر ‌بايد نسبت به بهبود وضعيت اقدام كرد.

به اين منظور اقدامات ويژه‌اى از ابتداى سال جارى در سازمان سرمايه‌گذارى و كمك‌هاى اقتصادى و فنى ايران به عنوان مرجع تماس ملى با گروه بانك جهانى براى اجراى پروژه بهبود فضاى كسب و كار در كشور تدوين شده و از آنجا كه گزارش‌هاى سالانه فضاى كسب و كار در پايان بهار جمع‌بندى مي‌شود، برنامه پيشبرد طرح اين گونه تنظيم شده است:

ـ تشكيل دبيرخانه اجرايى در سازمان سرمايه‌گذارى با اهدافى مانند: برقرارى ارتباط موثر با تيم كارشناسى بانك جهاني، برگردان متون كليدى پروژه به فارسى براى استفاده دستگاه‌هاى ذي‌ربط داخلي، ايجاد پايگاه دائمى داده‌هاى مربوط به پروژه در وزارت امور اقتصادى و دارايى به منظور مستند‌سازى اقدامات پژوهشى و اجرايى دستگاه‌هاى ذيربط داخلى و همكاري‌هاى صورت گرفته با بانك جهانى

ـ انجام هماهنگي‌هاى لازم با دستگاه‌هاى ذيربط داخلى

ـ تعيين كارگروه‌هاى مربوط به شاخص‌هاى ده‌گانه به رياست دستگاه‌هاى ذيربط داخلى با اهدافى مانند: تدوين فرايند موجود در هر شاخص،

آسيب‌شناسى فرايند موجود و شناسايى نقاط ضعف احتمالى در اطلاعات بانك جهاني، بررسى امكان رفع موانع يا كم كردن محدوديت‌هاى موجود در كوتاه مدت (شش ماه) و بلندمدت از طريق اصلاح رويه‌ها يا تغيير قوانين فعلى ، استمرار بررسى هر شاخص در يك سازمان مشخص به عنوان متولى آن، دريافت مستمر گزارش از كارگروه‌ها و پيگيري‌ نكات و پيشنهادات مطرح شده به عنوان راه‌حل‌هاى كوتاه و بلندمدت

ـ راه‌اندازى وب سايت‌ بهبود فضاى كسب و كار با عنوان
www.doingbusinessiniran.ir كه در اين وب‌سايت آخرين گزارش‌ها و تحليل‌ دستگاه‌هاى ذيربط در مورد وضعيت كشورمان در هر يك از شاخص‌ها به تفكيك درج خواهد شد.

* اجراى سياست‌هاى كلى اصل 44 نويدبخش بهبود فضاى عمومى كسب و كار در كشور است

به موجب اين گزارش، با توجه به برنامه تدوين شده بررسى مجدد پرسشنامه‌هاى تدوين شده از سوى دستگاه‌هاى ذيربط داخلى موجب خواهد شد كه نارسايي‌هاى موجود در اطلاعات بانك در مورد فعاليت‌هاى اقتصادى در ايران مرتفع مي‌شود و از سوى ديگر با توجه به مبناى علمى ودقيق روش‌شناسى حاكم بر پروژه، الگويى مناسب براى آسيب‌شناسى در اختيار بخش دولتى و عمومى قرار بگيرد.

اهتمام دستگاه‌هاى ذيربط داخلى به رفع يا كاهش موانع در شش ماه پيش‌رو و با توجه به ابلاغ قانون اصلاح موادى از قانون برنامه چهارم توسعه اقتصادي، اجتماعى و فرهنگى جمهورى اسلامى ايران و اجراى سياست‌هاى كلى اصل 44 قانون اساسى و به‌ويژه ماده 7 آن نويدبخش آن است كه فضاى عمومى كسب و كار در كشور در كوتاه‌مدت و بلندمدت دستخوش تغييرات مثبت ملموس باشد كه پيامد آن بهبود رتبه ايران در بين كشورهاى ديگر خواهد بود.

در پايان اين گزارش سازمان سرمايه‌گذارى و كمك‌هاى اقتصادى و فنى ايران عنوان شده است: ترديدى نيست كه رتبه فعلى در خور و شايسته كشورمان نيست و با اقداماتى كه در شش ماه باقي‌مانده از سال با همكارى دستگاه‌هاى ذيربط داخلى انجام خواهد شد شاهد ارتقاى جايگاه ايران در دنيا و بين كشورهاى منطقه در گزارش 2010 خواهيم بود.

355- دود طرح هاي غارتگرانه دولت نهم مستقيم به دود كارگر ميريزد:

يك كارگر اين موضوع را به اين ترتيب براي سایت "فرياد كارگر " در تاریخ 16 آبان 87 عنوان كرد:”هر طرحي كه اين دولت نهم ارائه ميدهد گراني و تورم چندين برابر ميشود و مردم ضعيف و قشر محروم ضرر ميكنند.با اين طرحها كسي كه به لحاظ اقتصادي قوي است كه اكثرا هم از خودشان هستند قوي تر ميشود,خواه نا خواه روي جنسش ميكشد و قيمت را بالا ميبرد و سود ميكند ولي اين كارگري كه دستش به دهنش نميرسد ضررش براي او چند برابر است.

356- کارگران افغان : بردگان مزدی مهدورالدم :

همه بردگان مزدی سرمایه انسان های ساقط شده از هستی اجتماعی و محروم از آزادی ها و حقوق انسانی هستند. با این همه، حتی بخش هایی از بردگان مزدی بسی محروم تر از سایر محرومان جهان هستند. بخش هایی از کارگران  دنیا که روزی روزگاری فرصت یافته اند قدرت پیکار خویش را در هر سطحی در مقابل نظام سرمایه داری به صف کنند در قیاس با سایر همزنجیران خویش که این فرصت را پیدا نکرده اند در موقعیت کم و بیش بهتری قراردارند.

 اما بخش های عظیمی از کارگران جهان را انسان هایی تشکیل می دهند که همواره و در تمامی طول زندگی برده وار خود قادر به چنین صف آرایی تاثیرگذاری نشده اند. اینان طبعاً از لحاظ شدت استثمار و فقر و ستم کشی و بی حقوقی شرایط بسیار وخیم تر و فاجعه بارتری را تحمل می کنند. کارگران افغان درشمار این انسان های نفرین شده و داغ لعنت خورده جهنم سرمایه داری هستند. تاریخ زندگی این کارگران تاریخ تحمل فاجعه پشت سر فاجعه، تاریخ قلع و قمع توسط تمامی بخش های مختلف شریک و رقیب و غربی و شرقی و لائیک و دینی و همه نوعی طبقه سرمایه دار دنیاست. تاریخ زندگی اینان تاریخ استثمارشدن در مرگبارترین ابعاد ممکن توسط سرمایه در بند بند جهان نفرت بار سرمایه داری است. سرمایه هایی که این بردگان مزدی نگون بخت سرمایه فقط برای طبقه سرمایه دار ایران تولید کرده اند سر به کهکشان ها می ساید. حکم قطعی و بی چون و چرای سرمایه درمورد اینان کار مادام العمر در بیغوله های مرگبار تخلیه چاه و کارگاه های ساختمانی و سنگ بری و گاوداری و معدن کاوی و سیاهچال های دیگر تولید سود برای سرمایه داران و لحظاتی از«استراحت» در سگ لانه ها و بازتولید نیروی کار برای ادامه این تراژدی روزمره بوده است. سرمایه داران ایرانی و دولت آن ها  نه یک نسل بلکه چندین نسل از این نفرین شدگان دوزخ سرمایه را به هارترین و سفاکانه ترین شکل ممکن استثمارکرده اند و همواره و در طول چندین دهه این استثمارشدگان داغ لعنت خورده را موجودات غیرقانونی، قاچاقی و بدون مجوز حیات به شمارآورده اند. نیروی کار کارگر افغان ارزان ترین کالای بازار سرمایه داری ایران بوده  و، ازاین مهم تر، ابزاری برای هر چه ارزان تر ساختن بهای نیروی کار کارگران ایرانی بوده است. سرمایه داران ایران این نیروی کار شبه رایگان را به وحشیانه ترین شکل ممکن استثمار می کرده اند، از آن به عنوان سلاحی برای هرچه ارزان تر ساختن بهای کل نیروی کار بهره می گرفته ند و در همان حال از یک سو شلاق تعقیب و دستگیری و اخراج را لحظه ای از بالای سر این توده وسیع کارگر دور نمی کرده اند و از سوی دیگر به احساسات ملی و ناسیونالیستی کارگران ایرانی علیه آنان دامن می زده و افغان کشی راه می انداخته اند. کارگران افغان در لحظه لحظه شبانه روز سیلاب سهمگین سرمایه را به دریای بیکران سرمایه های سرمایه داران ایران سرریز می ساخته اند و درهمان حال بچه هایشان از حق تحصیل در مدارس ایران محروم بوده اند. دولت سرمایه داری ایران از هیچ نوعی از توحش نظام بردگی مزدی علیه این کارگران دریغ نکرده است. نژادپرستی، فاشیسم، ناسیونالیسم، ستم قومی و دینی و همه ستمگری های دیگری که ذاتی سرمایه اند علیه اینان اعمال شده است. به محض کمبود نان، حق خرید نان از این کارگران سلب شده است و هزارهزار کودک آن ها حتی از خوردن نان خالی محروم مانده اند. نظام ننگین سرمایه داری  فروش فرزندان خردسال آنان به تجارتگران فحشا و باندهای خرید و فروش اعضای بدن را به پدیده عادی زندگی شان تبدیل کرده است. خیل عظیمی از آنان درخدمت مافیای مواد مخدر قراردارند و با تولید و توزیع  این مواد هم باعث گسترش هرچه بیشتر بلای خانمان سوز اعتیاد می شوند و هم به ثروت اندوزی هرچه بیشتر سرمایه داران انسان کش این حوزه تولید سرمایه کمک می کنند. صد نفر صد نفر از این کارگران در شرایط  جستجوی کار و آوارگی و هنگام گریز از خطر دستگیری پلیس سرمایه در این یا آن جاده اسیر حوادث مرگبار شده و به جای این که نانی به فرزندان خویش در جهنم محل تولدشان برسانند خبر مرگ خود را  داغ تازه زندگی آنان ساخته اند .

کارگران افغان بسیار بیش از آنچه که از دست طبقه سرمایه دار ایران و دولت آن کشیده اند و می کشند از دست سرمایه داران هموطن و همکیش خویش در افغانستان، پاکستان، هند، چین و در یک کلام سرمایه جهانی کشیده اند. این بردگان مزدی درعین حال مشمول شکل های بس هولناک تری ازجنایت و قساوت و سفاکی سرمایه بوده اند. جنگ چندین ساله اردوگاه سرمایه داری دولتی شوروی پیشین علیه هست و نیست این دوزخیان نفرین شده سرمایه، فاجعه هجوم قرون وسطایی طالبان و قتل عام سراسری توسط جوخه های مرگ دولت دینی سرمایه داری ارمغان کاخ سفید سرمایه آمریکایی، اسارت برده وار به صورت نیروی پیشمرگ اشرار طالبان و حکمتیار و دار و دسته های مجاهد دیگر و همه نوع بلایای دیگر نظام سرمایه داری یکی پس از دیگری بر سر اینان فرود آمده است.

اما گویی این همه مصیبت و بلا و فاجعه کافی نبوده است که اینک کارگران افغان بازهم از زمین و آسمان آماج تعقیب پلیس و نیروی سرکوب دولت سرمایه داری ایران قرارگرفته اند. بر اساس گزارشات روزنامه ها در همین چند روز گذشته بیش از 12000 نفر از این کارگران آواره توسط نیروی انتظامی دستگیرشده اند و درمعرض اخراج از ایران قراردارند. بازپس فرستادن این جمعیت عظیم به افغانستان تنها معنایش روانه ساختن آن ها به برهوت مرگ ناشی از گرسنگی و نیز به جوخه های مرگ جنگ ارتجاعی جاری بین آمریکا و طالبان در آن دیار است. دفاع از کارگران افغان و اعتراض به این اقدام ضدانسانی  دولت سرمایه داری ایران وظیفه حتمی و بی قید و شرط کارگران ایران و تمام کارگران دنیا است. 


کمیته هماهنگی برای ایجاد تشکل کارگری

16 آبان 87

357- اعتراضات كارگران شرکت صنایع اراک:

آژانس ایران خبر

روزپنج شنبه 16آبان و امروز شنبه, كارگران شركت صنایع اراك اعتراضات خود نسبت به عدم پرداخت حقوق شان را , به جلوی استانداری این شهر كشاندند . لازم به ذكر است كه کارگران شرکت صنایع 9 ماه است كه حقوق نگرفته اند. 

358- اعتصاب و تجمع کارگران سبلان پارچه در اعتراض به عدم دریافت 8 ماه دستمزد :

بنا بر گزارشهای دریافتی توسط اتحادیه آزاد کارگران ایران، کارگران سبلان پارچه از روز شنبه مورخه 6/8/87 دست از کار کشیده و در مقابل ساختمان اداری بصورت روزمره دست به تجمع میزنند. این اعتصاب از سالن مقدمات(ایندیگو) این کارخانه شروع و سپس کارگرن تمامی قسمتها به آن پیوستند.

کارگران رسمی این کارخانه از اول فروردین ماه امسال و کارگران قرار دادی آن از بهمن ماه سال گذشته تا کنون دستمزدهای خود را دیافت نکرده اند.

با شروع اعتصاب و تجمع کارگران سبلان پارچه، کارفرمای این کارخانه به میان کارگران آمده و از آنها خواست تا بر سر کار بازگردند و در آذر ماه دستمزدهای خود را دریافت کنند اما تاکنون کارگران این وعده را قبول نکرده  و اعلام نموده اند تا دریافت دستمزدهایشان بر سر کار باز نخواهند گشت. کارگران این کارخانه بدلیل وضعیت مشقت باری که دارند و خلف وعده های مکرر کارفرما، از پذیرش چک جهت دریافت دستمزدهایشان در آذر ماه نیز خودداری کرده اند.

بنا بر اظهار کارگران این کارخانه، تاکنون هیچیک از مسئولین اداره کار و یا استانداری در رابطه با این کارگران کاری انجام نداده و از زمان شروع اعتصاب هیچ مسئولی به میان آنان نیامده است.

بنا به اظهار یکی از کارگران، آثار سوء تغذیه شدید در چهره اکثر کارگران این کارخانه به نحو بسیار بارزی مشهود است و آنان از لحاظ معیشتی در وضعیت بسیار فلاکت باری قرار دارند.

کارخانه سبلان پارچه بیش از هزار نفر کارگر زن و مرد دارد و اعتراضات تاکنونی آنان در رابطه با عدم پرداخت دستمزدهایشان هیچ نتیجه ای نداده است.

اتحادیه آزاد کارگران ایران با حمایت از اعتصاب و تجمع کارگران سبلان پارچه، عدم پرداخت دستمزد این کارگران را یک جنایت تلقی میکند و خواهان پرداخت فوری دستمزدهای این کارگران و تعقیب و مجازات کارفرمای کارخانه سبلان پارچه است.

اتحادیه آزاد کارگران 16/8/1387

359- رضا دهقان به دادگاه احضار شد:

به گزارش سندیکای کارگران نقاش و تزئینات ساختمانی در تاریخ 16 آبان 87 آمده است : رضا دهقان از اعضای  هیات بازگشایی سندیکای کارگران نقاش ساختمان توسط احضاریه کتبی به دادگاه فرا خوانده شد.

دادگاه او در تاریخ 25 آبان ماه در شعبه 28 دادگاه انقلاب برگزار خواهد شد.

رضا دهقان سال گذشته به اتهام اقدام علیه امنیت ملی ( بخوانید امنیت سرمایه داری!) و تشکیل سندیکای غیر قانونی! یک ماه در بند 209 زندان اوین بازداشت بود و هم اکنون به قید وثیقه آزاد می باشد.

360 - بحرانهاي مختلف در جامعه كارگري كارخانه ها را نابود ميكند:

وبلاگ بايد يكي شويم . به نقل از سایت فریاد کارگر در تاریخ 16 آبان 87 آمده است :

يك فعال كارگري در تهران طي مصاحبه اي با خبرنگار« بايد يكي شويم» گفت:
طرح طبقه بندي مشاغل و ساماندهي قراردادهاي موقت فعلا از مشكلات اصلي كارخانه ما و كارخانه همجوار ما در تهران است.نداشتن استخدام مشكل جدي ماست.همه كارگران قراردادي هستند. همه قراردادها سه ماهه و شش ماهه هستند.اين روند اشتغال براي جامعه ما مضرر است.كارخانه هاي همجوار ما هم به لحاظ استخدام دچار مشكلات زيادي هستندما 300 قراردادي داريم. به مرور زمان تمام كارگران ما قراردادي ميشوند رسمي ها بازنشست ميشوند و ميروند و اين روند شوراهاي كارگري را تضعيف ميكند چرا كه كارگر رسمي ندارند كه به صورت پشتوانه عمل كند از بيرون هم كه حمايتي صورت نميگيرد در اين صورت مشكلات چند برابر ميشود شورايي كردن كارخانه سخت ميشود گرفتن حق و حقوق كارگر سخت است هر لحظه احساس كنند نيرو زياد است يا كار نيست ميگويند آقا برو به سلامت ! كارگر قراردادي مريض شود اخراجش ميكنند !قبلا اين طور نبود و وضع كمي بهتر بود.اگر كسي در محيط كار حادثه اي برايش پيش مي آمد مدير كارخانه اخراجش نميكرد بلكه از او در جايي ديگر متناسب با وضعيت جسمي اش كار ميخواست الان اما در جا كارگر را اخراج ميكند.الان به خاطر سونامي اقتصادي اي كه پيش آمده است اكثر كارخانه ها دچار مشكل شده اند اكثرا مشكل نقدينگي دارند وقتي نقدينگي نباشد به تبع آن جذب نيروي كار هم مشكل ساز ميشود يا قراردادي ها را به راحتي اخراج ميكنند چون جايي كه هزينه را بخواهند كم كنند اول به نيروي انساني يعني همان كارگر نگاه ميكنند واين را كم ميكنند. هزينه هاي اين را ميبينند و بقيه را نميبينند پس ميبينيم كه وقتي نقدينگي نباشد و كارخانه نچرخد و يا مواد گران باشد و يا كارخانه مشكل پرداخت وام داشته باشد در وهله اول منابع انساني را كم ميكنند.كارخانه هايي مانند كيان تاير ,ايران پويا,كارخانه صنعتي جبال,توليدي فنر,صنايع فلزي ايران,صنايع فلزي 1,صنايع فلزي 2,همه مشكل دارند.

361- معضل آب در جنت آباد ادامه دارد :

به گزارش سایت " فریاد کارگر " و به نقل از انجمن دفاع از کارگران و بیکاران ، در تاریخ 17 آبان 87 آمده است : در ادامه قطعي آب در جنت آباد تهران يك هم وطن در مصاحبه اي با فرياد كارگر گفت:”آب را وصل كرده اند اما مبلغي بالغ بر 4 ميليون تومان از اهالي خواسته اند كه انشعاب بدهند.اهالي از پرداخت اين پول كلان عاجزند.براي انشعاب آب به يك مغازه چيزي حدود 20 ميليون پول خواسته اند كه چون اهالي توان پرداخت اين پول كلان را ندارند لاجرم در بي آبي به سر ميبرند.براي كساني كه پول داشتند و به حساب ريخته اند  لوله كشي شده است اما براي كساني كه اين پول را نداشتند آب همچنان قطع است.

362- اعتراضات کارگران شرکت سبلان پارچه اردبیل:

طی اخبار رسیده ، کارگران شرکت سبلان پارچه اردبیل به خاطر عدم دریافت حقوق و مزایا ، چندین بار در هفته های گذشته در مقابل سازمان صنایع و استانداری اردیبل دست به تجمع زدند.

در این شرکت حدود 250 نفر مشغول به کاربوده که از این تعداد ، 150 نفر در خط تولید کارخانه مشغول به کار می باشند که به مدت 7 ماه است حقوق و مزایای خود را دریافت نکرده اند.

منبع : " انجمن صدای کاوه ها "

363- استاندار اردبيل :
سبلان پارچه اردبيل با مديريت کنوني ورشکسته مي شود
کمپ تيم‌‏هاي ملي فوتبال در شهر سرعين احداث مي‌‏شود
:

تهران- خبرگزاري کار ايران در تاریخ 17 آبان 87 ؛ استاندار اردبيل گفت:‌‏ واحد توليدي سبلان پارچه با مديريت و سياست گذاري فعلي رو به روي ورشکستگي قدم بر مي‌‏دارد.
به گزارش "ايلنا"،‌‏علي نيکزاد در نشست خبري با خبرنگاران با انتقاد شديد از عدم پرداخت هفت ماهه حقوق کارگران واحد توليدي سبلان پارچه افزود:‌ پرداخت نکردن حقوق 800 کارگر زحمت‌‏کش در اين واحد به هيچ عنوان قابل قبول نيست و بايد مديران مجموعه سعي‌‏کنند با تدبير اين بحران را حل و فصل کنند.
وي با تاکيد بر مديريت جامع در هدايت چنين مجموعه هايي از قول مساعد مسوولان کشوري براي پرداخت 200 ميليارد تومان تسهيلات به اين مجموعه خبر داد و گفت:‌ اين تسهيلات در قبال دريافت وثيقه معتبر به سبلان پارچه اعطا خواهد شد تا به بحران مالي خود سر و سامان بخشد....
364- سخنگوي حزب کارگزاران:
کارگران اولين قربانيان رکود اقتصادي هستند
:

تهران- خبرگزاري کار ايران در تاریخ 17 آبان 87 ؛ سخنگوي حزب کارگزاران، کارگران را از اولين قربانيان رکود اقتصادي موجود دانست.
حسين مرعشي در گفت‌‏وگو با خبرنگار" ايلنا" اظهار داشت:‌ در جريان رکود اقتصادي کارگران به ويژه کارگران با قراردادهاي موقت، با مشکلات بسياري روبرو خواهند شد.
وي افزود:‌ درجريان رکود اقتصادي فروش محصولات کاهش مي‌‏يابد و با اين کاهش واحدهاي صنعتي و توليدي وادار به کاهش توليدات خود و در نتيجه مجبور به پايين آوردن تعداد نيروهاي‌‏ کاري خود مي‌‏شوند.
مرعشي تصريح کرد:‌ بر اساس پيش‌‏بيني‌‏هاي موجود در اين رکود اقتصادي در جهان، 21ميليون‌‏ نفر به آمار بيکاران اضافه خواهد شد. البته در ايران آمارمشخصي در رابطه با اين مساله موجود نيست.
عضو شوراي مرکزي حزب کارگزاران تاکيد کرد:‌‏ اين رکود جهاني به طور مستقيم از قيمت نفت و کاهش قيمت کالا تاثير مي‌‏پذيرد.
وي افزود:‌ يکي ازمشکلات مشهود کارگران در جريان رکود اقتصادي، در بخش مسکن است. با توجه‌‏ به کاهش ساخت و سازها در بخش مسکن، حجم قابل قبولي از نيروهاي انساني مشغول به کار در اين بخش با بيکاري مواجه مي‌‏شوند.
سخنگوي حزب کارگزاران گفت:‌ همچنين به واسطه کاهش سرمايه گذاري در بخش مسکن، مصرف مصالح ساختماني نيز کاهش مي‌‏يابد و اين مساله نيز بر زندگي کارگران مشغول به کار در اين بخش تاثير منفي خواهد گذاشت.
مرعشي افزود:‌ دولت بايد با همکاري مجلس، راهکارهايي براي افزايش سرمايه‌‏گذاري در بخش مسکن و از بين بردن رکود اقتصادي موجود در بخش مسکن بيابد.
پايان پيام

365- روزنامه‌نگاران ايرانی به شرايط کاری خود اعتراض کردند:

به گزارش کانون زنان ايرانی در تاریخ 17 آبان 87 آمده است  :اولين روز مهرماه 1387 را مي‌توان آغاز يک دوره ديگر از توليد متن‌های اعتراضی نسبت به نحوه مديريت روزنامه‌های ايران و نوع برخورد مديران روزنامه‌ها با روزنامه‌نگاران دانست. در اين روز معصومه ناصری خبرنگار راديو زمانه اقدام به نشر دو مصاحبه با دو خبرنگار فعال در روزنامه‌های اصلاح‌طلب ,سرمايه, و ,کارگزاران, کرد.
فريده غائب ،خبرنگار حوزه جامعه و زنان روزنامه سرمايه که به دليل آنچه ,مشکلات صنفی, می ناميد چند روز پيش از اين مصاحبه به همراه چند تن ديگر از همکارانش از روزنامه سرمايه استعفا داده بود، در گفتگو با راديو زمانه از مساله بيمه، قرارداد کار، نحوه پرداخت حقوق و رفتار مديران روزنامه سخن گفت. متن کامل گفتگوی فريده غائب در راديو زمانه: به روزنامه‌نگاران منتقد سخت مي‌گذرد
اندکی پس از انتشار گفتگوی راديو زمانه با فريده غائب، اين وب‌سايت دومين مصاحبه خود با موضوع حقوق صنفی روزنامه‌نگاران را نيز در همان روز منتشر کرد. گفتگوی دوم با آرش حسن‌نياٰ، دبير سرويس اقتصادی روزنامه کارگزاران صورت گرفته بود. حسن‌نيا در اين گفتگو مساله تاخير در پرداخت حقوق و نوع مناسبات قدرت، مطبوعات و کارفرمايان رو مورد توجه قرار داده بود. متن کامل گفتگوی راديو زمانه با آرش حسن‌نيا: حاکميت، دشمن مشترک روزنامه‌نگار و کارفرماست
روز دوم مهرماه سومين گفتگوی معصومه ناصری با موضوع مساله صنفی روزنامه‌نگاران ايرانی در راديو زمانه انتشار يافت. طرف ديگر اين گفتگو فرزانه روستايي، دبير سرويس بين‌الملل روزنامه اعتماد بود. روستايی در آن گفتگو پس از تاييد خبر تاخير بيش از يک ماهه پرداخت حقوق نيروهای ثابت در روزنامه اعتماد، ممانعت‌های اعمال شده در خصوص چاپ آگهي‌های دولتی در روزنامه‌های منتقد، ضعف اين روزنامه‌ها در جذب آگهي‌های بخش خصوصی و نبود حمايت وزارت ارشاد از روزنامه‌های منتقد را جزو دلايل ضعف بنيه مالی اين روزنامه‌ها دانست و در توضيحات خود گاه در قامت ناشر روزنامه‌های منتقد نيز ظاهر شد. متن کامل گفتگوی راديو زمانه با فرزانه روستايی: اين در هميشه بر اين پاشنه نخواهد چرخيد
بدرالسادات مفيدي، دبير انجمن صنفی روزنامه‌نگاران ايران چهارمين فردی بود که راديو زمانه در خصوص حقوق صنفی روزنامه‌نگاران ايرانی با وی به گفتگو نشست. مفيدی نيز پس تاييد مساله تاخير پرداخت حقوق روزنامه‌نگاران در روزنامه‌های منتقد دولت، وجود اين مساله را قطع آگهي‌های دولتی و اعمال فشار بر بخش خصوصی با هدف ممانعت از دادن آگهی به روزنامه‌های منتقد دانست و ضمن اينکه از روزنامه‌نگاران شاغل در روزنامه‌های اصلاح‌طلب خواست تا بعضی از مديران روزنامه‌های وابسته به جناح اصلاح‌طلب را به چشم سرمايه‌دارانی زالو‌صفت نبينند، اين نکته را نيز متذکر شد که ,فضايی که برای روزنامه‌نگاران در کشور ايجاد شد، باعث شده که آدم‌های کوچک به خودشان اجازه بدهند اقدام به راه‌اندازی يک سری نشريات بکنند و نگاه‌شان به بعضی از روزنامه‌نگاران، نگاه برده‌واری باشد., متن گفتگوی راديو زمانه با بدرالسادات مفيدی: مديران روزنامه‌ها، سرمايه‌گذاران زالو‌صفت نيستند
نيلوفر محبعلي، خبرنگار اخراجی سرويس اقتصادی روزنامه اعتماد ملی و خبرنگار روزنامه‌ کارگزاران نيز در گفتگو با راديو زمانه از قراردادهايی سخن گفت که به نفع کارفرماست و نيز از نبود قرارداد کاری و بيمه در روزنامه کارگزاران. او همچنين پرداخت حقوق روزنامه‌نگاران را اولويت آخر ناشران و هيات مديره روزنامه دانست. متن گفتگو با نيلوفر محبعلی: در ايران روزنامه مستقل نداريم
آخرين گفتگوی راديو زمانه در خصوص حقوق صنفی روزنامه‌نگاران ايرانی به جلال برزگر، خبرنگار باسابقه روزنامه ايران اختصاص داشت. متن گفتگو با جلال برزگر: وضع روزنامه‌نگاران در همه دولت‌ها همين است
انتشار آخرين گزارش راديو زمانه با موضوع مسائل صنفی روزنامه‌نگاران ايرانی مصادف بود با انتشار نامه شکايت آيدين فرنگی از مديريت سه روزنامه شرق،‌ سرمايه و اعتماد. فرنگی که شکايت خود از سه روزنامه مذکور به دليل امتناع مديريت روزنامه‌ها نسبت به پرداخت حق‌التحرير را روز دوم مهرماه به انجمن صنفی روزنامه‌نگاران ايران تحويل داده بود،‌ چهار روز پس از تحويل متن شکايت خود به دفتر انجمن، اقدام به نشر آن روی وبلاگ شخصی خود کرد. وی در آن نامه علاوه بر شکايت از مديريت روزنامه‌های يادشده، وب‌سايت انجمن صنفی را نيز به دليل آنچه سکوت در قبال تضييع حقوق روزنامه‌نگاران فعال در روزنامه‌های اصلاح‌طلب خوانده بود، مورد نقد قرار مي‌داد. متن شکايت‌نامه آيدين فرنگی خطاب به انجمن صنفی روزنامه‌نگاران ايران: آنچه بر سر روزنامه‌نگاران حق‌التحرير مي‌آيد
پس از انتشار اين مطالب مديريت انجمن صنفی روزنامه‌نگاران برآن شد تا تريبون آزادی را برای شنيدن مسائل کاری روزنامه‌نگاران برگزار کند، هرچند اعضای هيات مديره انجمن هر يک در روزنامه‌ای مشغول به کار هستند و به نظر مي‌‌رسيد خود پيشتر در جريان همه موارد بوده‌اند. روز برگزاری اين تريبون سه‌شنبه نهم مهرماه اعلام شد.
اما پيش از برگزاری اين تربيون آزاد دو روزنامه‌نگار باسابقه و مستعفی از روزنامه‌ سرمايه که علاوه بر دبيری دو بخش عمده روزنامه، در راه‌اندازی روزنامه سرمايه نيز نقش مهمی داشتند، دو يادداشت اعتراضی را در فضای وب منتشر کردند. بهمن احمدی امويي، دبير سابق سرويس اقتصادی سرمايه يادداشت خود را چنين آغاز کرد: ,دست کم چهار نفر از اعضای هيات مديره انجمن صنفی روزنامه‌نگاران ايران برای روزنامه‌هايی کار مي‌کنند(يا کار مي‌کردند) و از کارفرماهايی حقوق مي‌گيرند، که روزنامه‌نگاران‌شان بيشترين مشکلات صنفی را دارند. روزنامه‌های شرق، اعتماد، کارگزاران و سرمايه از جمله اين روزنامه‌هاست . روزنامه‌هايی که بيشترين مشکلات حقوقی و رفتاری را با روزنامه‌نگاران فعال در اين نشريات داشته و دارند., متن کامل نوشته بهمن احمدی امويی چه کسی مدعی روزنامه‌نگاران است؟
در همان روز انتشار اين يادداشت ،ژيلا بني‌يعقوب، دبير سابق صفحه‌های جامعه و زنان روزنامه سرمايه هم يادداشت کوتاهی را روی وبلاگ خود منتشر کرد. ژيلا بني‌يعقوب در وب‌نوشته خود چنين آورده بود: ,حتما مثل هميشه من و دوستانم مقصريم و نه مديران و کارفرماهای اصلاح‌طلب روزنامه‌های اصلاح طلب! راستش اين داستان خيلی قديمی شده است .عاقبت ما متهم هستيم و حتی مجرم؛ چون بلد نيستيم با ديگران کار کنيم! چه اهميتی دارد که ما از چه رنج مي‌کشيم؟ چون درک نمي‌کنيم که اين سردبيران و کارفرماهای فداکار مطبوعات در چه شرايط سختی چراغ مطبوعات را روشن نگه مي‌دارند!؟ راستی سهم ما روزنامه‌نگاران در اين روزنامه‌هايی که آن مديران فداکار منتشر مي‌کنند، چيست؟ راستی چه کسی قرار است ما را درک کند؟, متن کامل نوشته بني‌يعقوب: چه کسی قرار است روزنامه نگاران را درک کند
روز سه‌شنبه نهم مهرماه متن سخنرانی فريده غائب، خبرنگار مستعفی گروه اجتماعی روزنامه سرمايه، که در تريبون آزاد انجمن صنفی روزنامه‌نگاران ايران خوانده شد، نگاه و اعترض و افشاگري‌ای متفاوت از روند اعتراض‌های معمول بود. غائب در متن خود تحقيرهای زبانی سردبيری روزنامه را مورد توجه قرار داده و از رفتارهايی سخن گفته بود که باورکردن وقوع آن در دفتر روزنامه‌ای جدی دور از باور است. متن سخنرانی فريده غائب: خشونت عليه زنان از نوع آزار جنسی ـ روانی در محل کار يک روزنامه
علاوه بر فريده غائب، ترانه بني‌يعقوب، ديگر روزنامه‌نگار مستعفی روزنامه سرمايه نيز متن سخنان خود در نشست انجمن را روی وبلاگش منتشر کرد. وی در سخنان خود به انتقاد از برخی اعضای هيات مديره انجمن صنفی پرداخته بود که به‌رغم کار و حضور در دفتر روزنامه سرمايه، هيچ واکنشی نسبت به نقص حقوق روزنامه‌نگاران شاغل در آن مجموعه نشان نداده بودند. متن سخنرانی ترانه بني‌يعقوب: درک مناسبات سرمايه داری شايد؛ فهم رفتار سردبيرانم هرگز
روز نهم مهرماه روزنامه‌نگارانی از سه روزنامه اعتماد، سرمايه و ايران در تريبون آزاد انجمن صنفی حاضر شده و خطاب به هيات مديره انجمن به بيان مسايل خود پرداخته بودند. گزارش تريبون‌آزاد انجمن درباره مشكلات صنفی ومعيشتی روزنامه نگاران: قانون كار فعلی را دست كم نگيريد
سه روز پس از برگزاری تريبون انجمن صنفي، آيدين فرنگی ديگر روزنامه‌نگار شاکی نسبت به تضييع حقوقش توسط مديران سه روزنامه شرق، اعتماد و سرمايه،‌ اقدام به انتشار متن گفتگويی کرد که با دبير سرويس دو روزنامه از سه روزنامه مذکور انجام داده بود. در آن گفتگو، حمايت دبيرسرويس از مديران روزنامه و توجيه رفتار آنها بازتابی آشکار داشت. متن اين يادداشت: روزنامه‌نگاري؛ كاری داوطلبانه به نفع ناشر. فرنگی در روز برگزاری نشست انجمن صنفی نيز با انتشار متنی روی وبلاگ خود، انجمن صنفی را به دليل آنچه وی انجام ندادن صحيح وظايف ديده‌بانی مي‌ناميد، مورد نقد قرار داده بود. متن يادداشت مذکور: چند پرسش از انجمن صنفی روزنامه‌نگاران ايران
عيسی عظيمي، خبرنگار، نيز روی وبلاگ خود به مساله تلاش صاحبان جرايد برای بيگاری کشيدن از روزنامه‌نگاران پرداخت و آن را به عنوان مساله ,مفت‌نويسی, به نقد کشيد. وی مجموعه‌ای از اعتراض‌های گذشته صنفی را نيز در زير متن خود منتشر کرده بود. وب‌نوشته عيسی عظيمی: از رنجی که مي‌بريم

گرد آوری و تنظيم :آيدين فرنگی

366- حدود 20 درصد از نيروى متقاضى كار كشور بيكارند:

به گزارش سایت روشنگری در تاریخ 17 آبان 87 آمده است : يکی از مسوولان برگزاری اجلاس موسوم به "همايش ملى طرح کسب و کار و سرمايه‌گذارى" به وضعيت وخيم بيکاری در کشور اشاره کرد و به ايسنا گفت:"متاسفانه تاکنون نتوانسته‌ايم از فرصت‌هاى عرصه کارآفرينى استفاده کنيم، به طورى که براساس آمارهاى موجود، در حدود 20 درصد نيروى متقاضى كار کشور بيکار هستند."
محمد رضا حسينی همچنين آمار جوانان زير 30 سال در کشور را 35 ميليون نفر ذکر کرد.
گفتنی است همايش مزبور قرار است طی دو روز در مشهد برگزار شود.

367- درگيری مردم با ماموران در شهرک سايان در زنجان :

به گزارش سایت روشنگری در تاریخ 17 آبان 87 آمده است : چنان چه از توضيحات "مسؤول روابط عمومى شهردارى زنجان" برمی آيد ميان ماموران شهرداری و ساکنين اين شهرک در روز دوشنبه گذشته درگيری و زدوخورد رخ داده است. شهرام فرحبخشيان با اشاره به ماده 100 قانون شهرداری ها مبنی بر برچيدن واحدهای ساحتمانی فاقد پروانه در محدوده يا حريم شهری و مشمول دانستن منطقه سايان در رابطه با اين قانون مدعی شد:"عده‌اى سودجو كه منفعت خود را در ساخت و سازهاى غيرقانونى مي‌بينند و با هجوم به مأموران اجرائيات شهردارى و ضرب و شتم آنان و ايجاد حريق در پاسگاه اجرائيات سايان، موجب خسارت به اموال عمومى و ماشين آلات شهردارى شدند كه صورت جلسه هاى موجود و گواهى هاى پزشكى صادره توسط پزشكى قانونى دليل اين مدعاست."

368- بحران سوخت گازوئيل در كارخانه صندوق نسوز كاوه :

به گزارش فرياد كارگر در تاریخ 17 آبان 87  به نقل از انجمن دفاع از كارگران و بيكاران ، آمده است:

يك كارگر شريف از اين واحد توليدي در ارتباط با عدم رسيدگي مديران كارخانه براي گرمايش كارگران به فرياد كارگر گفت:”گازوئيل در كارخانه نداريم و همه بچه ها در سرما يخ زده اند.يكسري بچه ها آتش روشن ميكنند اما از اين هم ايراد گرفته ميشود.سالن سرد است .آب كارخانه به شدت يخ زده است اما گازوئيل خرديداري نميشود.ميگويند پول نداريم سوخت بخريم و مشكل مالي داريم.كارگران به هزار بدبختي دارند كار ميكنند در اين سرما دست به آهن ميچسبد .اينجا هوا به شدت سرد است.منطقه كوهستاني است .ما نزديك دماوند و فيروز كوه هستيم.باور كنيد من خودم شخصا پلو درد گرفته ام .من چطور ميتوانم به توليد و كار فكر كنم وقتي از سرما دارم يخ ميزنم ؟سوخت اصلي كارخانه ما گازوئيل است.تمام منابع ,شوفاژها,رادياتورهاي داخل سالن,بخاريها,ليفتراكها همه با گازوئيل كار ميكنند. وقتي از سرما داريم يخ ميزنيم كدام كارگر ميتواند توليد كند؟ همه فقط خودشان را مشغول جلوه ميدهند هيچ كس توان كار كردن ندارد.
كل مديران اين كارخانه هر پنج شنبه به اصفهان سفر ميكنند و شنبه به تهران بر ميگردند يعني پول بليط هواپيماي رفت و برگشتشان و هزينه ماموريتشان هر ساعت 10 هزار تومان ميشود و اين پول هر هفته دارد به اينها داده ميشود, تمام اين پول را حساب كنيم پول انبوهي گازوئيل ميشود.يعني 10 مدير هر هفته دارند اين پول را دريافت ميكنند .چرا براي اين ولخرجيها پول هست اما براي گرمايش كارگر پول نيست؟براي آكورد كارگر پول نيست؟كارگر پول نداشته باشه بخورد؟“

369- خانه کارگر قصد دارد در اعتراض به اصلاحات دولت در قانون کار گردهم آيی اعتراضی برپا کند :

به گزارش خبرگزاری ايسنا در تاریخ 17 آبان 87 ، آمده است : كارگران استان مازندران همزمان با سال‌روز تصويب قانون كار نسبت به اصلاح قانون كار كه وزارت كار و امور اجتماعى مدنظر دارد اعتراض خود را اعلام مي‌كنند.
نصر‌الله دريابيگى, دبير خانه كارگر مازندران, افزود: اين گردهمايى كارگران 29 آبان‌ماه در دانشگاه آزاد قائم‌شهر برگزار مي‌شود و كارگران علاوه بر بيان اعتراض‌هاى خود نسبت به اصلاح قانون كار مدنظر وزارت كار، از تدوين‌كنندگان قانون كار نيز تشكر و حمايت خواهند كرد.
وى ادامه داد: هرچند كارگران موافق با اصلاح قانون كار هستند اما اصلاحى را مي‌خواهند كه به نفع كارگران باشد.
به اعتقاد دريابيگى از ظرفيت‌هاى قانون كار فعلى استفاده نشده است و به عنوان مثال با اجراى ماده 7 قانون كار مشكل قراردادهاى كارگران رفع مي‌شود.
وى با اشاره به نقش كمتر از 18 درصدى قانون كار و كارگر در قيمت تمام شده كالاها، متذكر شد: تفاوت 29 آبان ماه امسال با سال‌هاى ديگر در اين است كه ما اكنون در دولتى به سر مي‌بريم كه هرچند شعار عدالت اجتماعى سر مي‌دهند اما وزير كار آن درصدد تغيير و اصلاح قانون كار است.
دبير خانه كارگر مازندران در پايان در مورد قانون كار خاطرنشان كرد: قانون كار فعلى يكى از دستاوردهاى انقلاب اسلامى است كه نيمى از جمعيت كشور را تحت پوشش خود دارد و تصويب آن در سال 69 روزنه اميدى براى جامعه كارگرى كشور بود.

370- گفتگو با کارگر :  

  خبرنگارآژانس ایران خبر در تاریخ 18 آبان 87 بایكی از فعالین كارگری پیرامون مشكلات

  كارگران گفتگویی داشته است كه از نظرتان میگذرد.

 س :  خبرنگار آژانس ایران خبر:از ابتدای سال 87 اعتراضات اصلی كارگران حول چه موضوعاتی بوده است ؟

 ج :  باسلام ،  خدمت شما, اگر بخواهم به صورت محوری موضوعاتی كه باعث  اعتراضات كارگران درسال جاری شده رابگویم به موارد زیر اشاره میكنم:

   1. عقب افتادن حقوق ماهیانه

   2. کمی حقوق نسبت به سنگینی کار

3. اجتناب کردن برخی کار فرمایان از بیمه کردن کارگران

4. استخدامهای قراردادی کوتاه مدت

5. نداشتن امنیت شغلی

6. دریافت نکردن سنوات و حق اولاد

موارد برشمرده عمده ترین موضوعاتی بود كه كارگران حول آن اعتراض و اعتصاب داشتند , بعضا كار به درگیری و نیروی انتظامی نیز میكشید .

س : خبرنگار آژانس ایران خبر: چرا در سال جاری دائما با اخبار و حوادث كارگری روبرو بوده ایم ونقش ووزارت كار دراینرابطه چیست؟

ج : به نظرمن بی توجهی به مسائل ایمنی كارگران ازطرف كارگاهها وكارخانه ها عامل بروز این حوادث است , دولت باید تمام کارخانجات و کارگاههایی را که از ترس مالیات پنهانی کارمیکنند را شناسایی کند و تسهیلاتی را برای خرید ابزار و لوازم ایمنی در اختیار کارگران قرار دهد, این كاریست كه به طور واقعی تاكنون بهیچ رو انجام نشده است.

س : خبرنگار آژانس ایران خبر: آیا در سالهای اخیر، نمودار كسب تخصص درمورد كارگران روبه پایین بوده است یا خیر؟ وچرا؟

ج : بله - به دلیل مشکلات کاری فراوان و نداشتن امنیت شغلی بسیاری از کارگران ازكار دست میکشند و به شغلهای کاذب روی می آورند واین دیگر جایی برای رشد نمودار تخصص كارگران باقی نمیگذارد.

س : خبرنگار آژانس ایران خبر: اگر بخواهید مشكلات اصلی كارگران را به طورخلاصه دسته بندی كنید چطوردسته بندی میكنید ؟

ج : به نظرمن اصلی ترین مشكل كارگران موارد زیر است:

1) استخدام قراردادی کوتاه مدت

2) مکفی نبودن حقوق نسبت به حجم کار

3) کمبود امکانات و تجهیزات ایمنی در محل کار

4) در یافت نکر دن حق اولاد و سنوات

5) کمبود سرویس ایاب و ذهاب و گرانی آن

6) بیمه نکردن کارگران توسط برخی کارخانه جات

س : خبرنگار آژانس ایران خبر : عملكرد دولت در رابطه با مشكلات كارگران در سال جاری چگونه بوده است ؟

ج : عملكرد دولت بسیار ضعیف ودرحد دادن وعده های دروغ دویا سه ساله به كارگران وكارگاهها وكارخانجات بوده وهیچ قدمی مثبتی تاكنون دررفع این مشكلات برنداشته است.

س : خبرنگار آژانس ایران خبر : آثار تحریم ها روی كارخانه ها چگونه بوده است؟

ج : دركارخانه هایی كه مواد اولیه آنها از خارج وارد میشود این تحریم هابسیار تاثیر گذار بوده كه البته بیشترین لطمه را دراین میان مصرف کننده میبیند.

س : خبرنگار آژانس ایران خبر: درپایان و به عنوان آخرین سوال كمی برایمان از وضعیت شغلی زنان كارگر در استان قم بگویید:

ج : دركارخانه ها به زنان معادل مردان حقوق پرداخت نمبشود و به كارگران زن بطور میانگین حدود 40 درصد کمتر ازمردان كارگرحقوق پرداخت میشود . مثلا در شرکتی اگر حقوق مردان 200 هزار تومان است زنان در این شرکت 120 هزار تومان حقوق میگیرند.در حالی كه بسیاری از زنان كارگر زنان سرپرست خانوار هستند و نیازشان به پول بسیارزیاد است.

371- رييس سازمان کار استان خبر داد:
رد صلاحيت 250 شركت خدماتي در آذربايجان‌غربي
:

تهران- خبرگزاري کار ايران در تاریخ 18 آبان 87 ؛ رييس سازمان کار و امور اجتماعي آذربايجان غربي گفت: بيش از 250 شركت خدماتي كه خلاف مقررات پرداختي عمل كرده و حق كارگران را ضايع كردند، در استان ردصلاحيت شدند.
به گزارش "ايلنا" به نقل از روابط عمومي وزارت کار وامور اجتماعي، علي سليماني اظهار داشت: دولت نهم نسبت به اجحاف حقوق كارگران در شركت‌هاي خدماتي حساس است و در اين زمينه مصوبه‌اي از سوي هيئت وزيران براي حذف شركت‌هاي خدماتي و يا قراردادي كردن آنها براي حداقل مدت يك سال تدوين و تصويب شده است.
وي با بيان اينكه انديشه شركت‌هاي خدماتي براي ايجاد بازاركار مطلوب است، ادامه داد: با وجود اين بايد در آيين‌نامه‌هاي داخلي اين شركت‌ها اصلاحاتي صورت گيرد و تمام بخش‌هاي وزارت كار به دنبال راهكارهاي منطقي براي اصلاح اين قوانين و جلوگيري از ظلم‌گويي‌هاي عمدي و يا سهوي اين نهادها به كارگران باشند.
سليماني تصريح كرد: در تاريخ 17 مردادماه سال جاري به استناد ماده 1، 2 و 3 تمام دستگاه‌هاي اجرايي موظف به عقد قرارداد با شركت‌هاي خدماتي براي انجام كار معين شده‌اند.
اين مقام مسئول خاطرنشان كرد: در حال حاضر اداره كل كار استان، نظارت كافي و كنترل شده‌اي بر حساب‌هاي پرداختي كارگران دارد و بدون كنترل و نظارت‌ به هيچ يك از اين شركت‌ها صلاحيت داده نمي‌شود.
وي با عنوان اينكه هر يك از شركت‌هايي كه خلاف مقررات پرداختي عمل كرده و حق كارگري را ضايع كرده باشد، صلاحيت ادامه كار ندارند، افزود: تعداد شركت‌هاي خدماتي تاييد صلاحيت شده در نيمه نخست سال جاري 104 مورد در سطح استان است كه براي 49 شركت نيز دوره‌هاي آموزشي برگزار شده است.
سليماني با اشاره به اينكه 962 شركت ثبت شده در استان وجود دارد، اضافه كرد: هم اينك 500 شركت در حال فعاليت و بقيه به صورت غيرفعال هستند كه اغلب شركت‌ها جواز صلاحيت براي ادامه فعاليت ندارند.
انتهاي پيام

372- آخرين گزارشات از وضعيت نابسامان كارخانه صندوق نسوز كاوه :

به گزارش فرياد كارگر در تاریخ 18 آبان 87  به نقل از انجمن دفاع از كارگران و بيكاران ، آمده است: مديران اين كارخانه اخيرا يك ترفند جديد جهت ايجاد تفرقه بين كارگران به كار برده اند.يك فعال كارگري از اين كارخانه به فرياد كارگر گفت :” آكوردهاي ما كه تا الان بيش از 5 ماه به تعويق افتاده است ,به دليل اينكه بقيه خطوط كارخانه توليدي ندارند, براي اين 5 ماه آكورد ما را سر ميدوانند و ميگويند پول نداريم . ولي بخش  نذورات كه با آنها قرارداد بستند, ميگويند آكورد اين قسمت را ميخواهيم بدهيم كه آنها كار كنند ولي بقيه هيچ ! ميگوئيم خب ما هم طلب داريم ,ميگويند مال آنها واجب است. هدف از اين كار مديريت چيزي نيست جز ايجاد تفرقه و دو دستگي ميان كارگران بخشهاي مختلف يك كارخانه.مديران اين كارخانه نميخواهند هيچ توليدي صورت بگيرد اينها در پي نابودي اين كارخانه هستند در غير اين صورت امكانات را از ما نميگرفتند.ميگويند ميخواهيم پول آنها را بدهيم و بقيه را ندهيم .اين كه سزاوار نيست. همه كارگران دارند كار ميكنند همه با هم بايد پول بگيرند .چون در اين مقطع توليد آن قسمت كارخانه مد نظر آنها است و به آن بيشتر نياز دارند به كارگران آن قسمت رسيدگي ميكنند و ما بايد بلاتكليف باشيم .ما به اين موضوع اعتراض كرده ايم.ما اعلام كرده ايم كه يا بايد پول همه كارگران را بدهيد يا هيچ كس را . اما اجازه نداريد ميان كارگران تفرقه ايجاد كنيد.“

373- خبرهای تکمیلی  پیرامون صندوق نسوز کاوه :

عدم پرداخت مزاياي غير نقدي ماهانه كارگران صندوق نسوز كاوه :

در گزارشي ارسالي به فرياد كارگردر تاریخ 18 آبان 87  آمده است :”سهميه كفش كار و لباس كار و ساير مزاياي كاري در كارخانه صندوق نسوز كاوه به كارگران داده نميشود بعد از گذشت نيمي از برج 5 اما هنوز سهميه 6 ماه دوم كارگران به آنها پرداخت نشده است.به گفته كارگران لباسها و كفشهاي همه كارگران از دور خارج و پاره هستند و به طور واقعي كارگران با اين وضعيت در توليد و كار به مشكل و معضل خورده اند.“

374- شكايت كارگران به پارتي بازي در كارخانه صندوق نسوز كاوه :

يك فعال كارگري در اين واحد توليدي در اين خصوص به فرياد كارگر در تاریخ 18 آبان 87 گفت:” همه چيز در كشور پولي شده است .پول و پارتي حرف اول را در اين مملكت ميزند.بسياري از مديران كارخانه ما باور كنيد سوادشان با اين دست خطهايي كه دارند و اين روش كار كردنشان به نصف سواد كارگر هم نميرسد ولي يك لقب مهندس به آنها ميبندند و با همين لقب امكانات ويژه به آنها ميدهند.باور كنيد ما يك مديري داريم كه از دست خطش ميگوئيد اين در اكابر درس خوانده است ولي بياييد و ببينيد كه چه رسيدگي ويژه اي به او ميشود. مدارك اينها را هم كه كسي نديده است و به كسي نشان نميدهند.ولي ما هر چقدر هم مدرك جلوي اينها بگذاريم نه پارتي داريم و نه پول با همان مدرك به سر خودمان ميكوبند.باور كنيد دانش و فهم اينها قابل توصيف با كارگر نيست اينها هيچ فهمي ندارند فقط پول و پارتي دارند.“

375- مصادره دستگاه های کارخانه چينی اشکان توسط کارگران :

به گزارش آژانس ايران خبر در تاریخ 18 آبان 87 ؛  در اين رابطه به خبرنگار آژانس ايران خبر گفت: كارگران كارخانه دستگاه ها را مصادر كردند, بعد از طرف صاحب كارخانه پيام آمد كه ميخواهد پول واريز كند به دستگاه هاى كارخانه دست نزنيد! ولى متاسفانه هنوز خبرى نشده است !

ما در اين رابطه به دادگسترى مراجعه كرديم ولى از طرف آنها هم پاسخ مشخصى دريافت نكرديم .

اين كارگر در ادامه افزود :وقتى خبر مصادره دستگاهها توسط كارگران به بانك مركزى رسيد , از سوى اين بانك پيام آمد كه دستگاههاى كارخانه متعلق به بانك مركزى مى باشد و كارگران حق اين كار را نداشته اند و نبايد آسيبى به دستگاهها وارد شود .

در ضمن نيرو ى انتظامى زيادى براى دستگيرى كارگران به كارخانه ريخته بودند و قصد داشتند كه بچه هايى كه اعتراض كردند را دستگير كنند, كه اين اقدام دولت مجددا خشم كارگران را بر انگيخت .

376- معاون امور شهرستان هاي خانه کارگر عنوان کرد؛
لزوم افزايش صددرصدي دستمزدها در صورت حذف يارانه‌ها
:

تهران- خبرگزاري کار ايران در تاریخ 18 آبان 87 ؛ معاون امور شهرستان‌‏هاي دبيرکل خانه کارگر گفت: تا زماني که پشتوانه کافي براي افزايش دستمزد کارگران وجود نداشته باشد، احتمال زيان کارگران از افزايش دستمزدها وجود دارد.


حسن صادقي در گفت‌‏وگو با "ايلنا" گفت: در حال حاضر سخن گفتن از سه برابر شدن دستمزدهاي کارگران در سال 88 به شعار شباهت دارد؛ زيرا براي پرداخت دستمزدهاي واقعي هيچ نشانه‌‏اي وجود ندارد.
وي تاکيد کرد: در حال حاضر به دليل بحران اقتصادي، رشد درصدي دستمزدهاي کارگران تنها در کوتاه مدت موثر است و پس از مدتي، به دليل افزايش تورم، دوباره از قدرت اقتصادي کارگران کاسته مي‌‏شود.
صادقي با تاکيد بر اينکه اين موضوع نافي رشد درصدي دستمزدها نيست، تاکيد کرد: در کنار رشد درصدي دستمزدها، دولت بايد با کمک‌‏هاي غيرنقدي، هزينه زندگي کارگران را تامين کند.
معاون امور شهرستان‌‏هاي خانه کارگر افزود: قبل از تعيين دستمزد کارگران در سال آتي، بايد مشخص شود که سياست‌‏هاي اقتصادي دولت درباره نقدي شدن يارانه‌‏ها چگونه اجرا خواهد شد.
به گفته صادقي، در صورتي که دولت قصد داشته باشد از سال 88 يارانه‌‏ها را حذف کند، دستمزد کارگران بايد 100 درصد افزايش يابد.
پايان پيام

377- زمان رسیدگی به اعتراض محمد جراحی به حکم دادگاه انقلاب،تعیین شد:

 

محمد جراحی درسال 86 در شعبه اول دادگاه انقلاب تبریز به ریاست قاضی علی اکبری به اتهام تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی به چهارماه حبس تعزیری محکوم شده بود . مامورین اطلاعات ،تعدادی بولتن اتحاد کارگری(از نشریات کمیته پیگیری ایجاد تشکلهای آزادکارگری) را از وی گرفته وبه دنبال آن با اقدامات "امنیتی وقضایی "شروع به اذیت و آزاراو کرده بودند. با وجود اینکه محمد جراحی تغییر آدرس خود را به دادسرای عمومی و انقلاب تبریز اعلام کرده بود .مسئولین و ماموران به جهت آزار او آگاهانه حکم صادره ی چهار ماه حبس تعزیری را به آدرس قبلی ایشان ابلاع کرده اند و پس از گذشت زمان اعتراض و تجدید نظر خواهی ، اجرای احکام ،اقدام به باز داشت ، و ایشان را زندانی کرد.

بدنبال اعتراض وکیل محمد جراحی به حکم و طریقه اجرای آن و حمایت های مردمی، کارگران و تشکلهای داخلی و خارجی پس از حدود 15 روز زندانی بودن محمد جراحی، حکم قطعی شکسته شده، ایشان از زندان آزاد گردید.اما محمد جراحی بدنبال دستگیری و زندانی شدن خود ضمن اینکه هزینه های بسیاری را متحمل گردید در همین حال او که در عسلویه کار می کرد از کارخود اخراج گردید. 

در اثر اعتراض به حکم صادره از سوی وکیل محمد جراحی ،شعبه ششم دادگاه تجدید نظر استان آذربایجان شرقی روز 15/10/87 ساعت 10 صبح وقت رسیدگی به اعتراض تعیین کرده است . متن اسکن شده احضاریه در زیر است.

در این راستا از تمامی کارگران ، تشکلها وفعالین کارگری داخلی و جهانی، همچنین از تمامی مردم می خواهیم با حمایت از کارگرتبریزی (محمد جراحی ) ضمن جلو گیری از اذیت و آزارو زندانی کردن کارگران به رسالت تاریخی خود یعنی ایحاد همبستگی طبقاتی و جهانی عمل کنیم.

سایت دخالت حداکثری

18/8/1387

 

378- زنان تنها مالک 1/1 درصد از دارايي‌هاي جهان هستند
دبيرکل جمعيت زنان مسلمان نوانديش:
زنان کارگر همواره در تاريخ مظلوم واقع شده‌اند
:

تهران- خبرگزاري کار ايران در تاریخ 18 آبان 87 ؛ بر اساس گزارش سازمان ملل در سال 1980، نصف جمعيت جهان را زنان تشکيل مي‌‏دهند و با اينکه دو سوم ساعات کاري جهان را به خود اختصاص داده‌‏اند، تنها 1/1 درصد درآمد جهاني را به دست آورده و مالک کمتر از 1/1 درصد از دارايي‌‏هاي جهان هستند.


در همين رابطه، دبيرکل جمعيت زنان مسلمان نوانديش در گفت‌‏وگو با خبرنگار گروه کارگري "ايلنا" گفت: با توجه به فرمايشات حضرت امام خميني(ره)، بايد تلاش زنان از ابعاد مختلف علمي، فرهنگي، سياسي و اجتماعي به منظور بازسازي کشور جدي گرفته شود.
فاطمه راکعي تاکيد کرد:‌ براي حضور زنان در جامعه و فعاليت‌‏هاي اجتماعي، هيچ گونه مانع شرعي و قانوني وجود ندارد و چنانچه قصد داشته باشيم تا از تلاش‌‏هاي اين قشر بهره‌‏مند شويم، لازم است شرايط خاص و مناسبي را براي آنان ايجاد کنيم.

تنها 15 درصد زنان جذب بازار کار مي‌‏شوند
آمار مراکز رسمي در ايران درباره وضعيت شغلي زنان بيکار با تحصيلات عالي يا متوسط جوامع شهري وروستايي نشان مي‌‏دهد که نرخ بيکاري زنان داراي تحصيلات عالي چهار برابر شده است.
همچنين کارشناسان سازمان بين‌‏المللي کار اعلام کرده‌‏اند؛ آمار زنان کارگر در دنيا هر ساله در حال افزايش است و در 15 سال اخير، تنها حدود 50 درصد زنان در کشورهاي مختلف جذب بازار کار شده‌‏اند.
نماينده مردم تهران در مجلس ششم اظهار داشت:‌ جامعه‌‏اي که قصد دارد به نحو درستي از نيروي انساني خود استفاده کند،‌‏ بايد به اين نتيجه برسد که زنان و مردان در ابعاد و سطوح مختلف، توانايي‌‏هايي دارند که لازم است به منظور رسيدن به اهداف جامعه به کار گرفته شود.
راکعي تصريح کرد:‌ با توجه به گذشت تنها سه دهه از انقلاب کشورمان، براي بازسازي به نيروي کار وتلاش بيشتري نيازمنديم.
تلاش براي حفظ نقش مادري
وي با اشاره به محوريت نقش زنان در خانواده و جامعه گفت:‌ زنان آگاه ايراني همواره در کنار فعاليت‌‏هاي اجتماعي خود تلاش کرده‌‏اند تا از متزلزل شدن بنيان خانواده جلوگيري کنند.
دبيرکل جمعيت زنان مسلمان نوانديش تاکيد کرد: زنان کارگر که به راستي در تاريخ مظلوم واقع شده‌‏اند يا سرپرست خانوار هستند و يا داراي خانواده‌‏هاي بيمار هستند که نيازهاي مالي شديد، سبب شده با وجود همه نگراني‌‏ها و مشکلات خانوادگي، همه تلاش خود را براي تامين هزينه‌‏ها مصروف کنند.
وي با اشاره به اقدامات دولت در اين باره اظهار داشت:‌ دولت به جاي کمک‌‏هاي مالي به افراد که بازدهي بسيار کمي دارند و مشکلي از خانواده‌‏هاي نيازمند حل نمي‌‏کند، بايد به دنبال فراهم آوردن محيط سالم کاري براي زنان کارگر باشد.
پايان پيام

379- طیب ملایی از اعضای هیئت مدیره اتحادیه آزاد کارگران ایران بازداشت شد :

دیروز هیجده آبان ماه ساعت ده صبح طیب ملایی عضو هیئت مدیره و سخنگوی اتحادیه آزاد کارگران ایران پس از مراجعه به کلانتری 12 سنندج بازداشت و به حفاظت اطللاعات نیروی انتظامی منتقل شد.

بازداشت طیب ملایی در حالی صورت میگیرد که مامورین امنیتی روز 8 آبان ماه و در غیاب طیب به منزل وی هجوم آورده و با خشونت به مدت دو ساعت منزل ایشان را زیر و رو کرده و مادرش را دچار وحشت کرده بودند.

این نیروها در 8 آبان ماه گیس کامپیوتر و برخی لوازم شخصی و کتابهای طیب ملایی را با خود برده بودند و با قصد ایجاد وحشت به مادرش اعلام کرده بودند طیب خودش میداند به کجا بیاید که با پیگیریهای برادر طیب معلوم شد کلانتری 12 سنندج لوازم طیب را ضبط کرده است.

طیب ملایی دیروز با هماهنگی هیئت مدیره اتحادیه و به همراه تعدادی از اعضای اتحادیه در سنندج جهت باز پس گرفتن لوازم خود به کلانتری 12 مراجعه کرد که همانجا بازداشت و به حفاظت اطلاعات نیروی انتظامی منتقل شد. پس از بازداشت طیب با پیگیریهای خانواده و اعضای اتحادیه در سنندج به آنان اعلام شد فردا نوزده آبان طیب را به دادگاه منتقل خواهند کرد.

طیب ملایی سخنگو و عضو هیئت مدیره اتحادیه آزاد کارگران ایران در حالی بازداشت میشود که طی روزهای گذشته مامورین امنیتی با خالد سواری نایب رئیس اتحادیه نیز تماس گرفته و وی را احضار کرده اند که ایشان بدلیل تلفنی بودن این مسئله و عدم احضار کتبی از مراجعه به اطلاعات سنندج خودداری کرده است.

اتحادیه آزاد کارگران ایران با محکوم کردن افزایش فشار بر اعضای اتحادیه در سنندج  و بازداشت طیب، خواهان آزادی فوری طیب ملایی و پایان دادن به تهدات امنیتی بر علیه فعالین تشکلهای کارگری است.  

اتحادیه آزاد کارگران 18/8/87

380- پیام سندیکای کارگران شرکت طرح نیشکر هفت تپه به کارگران لاستیک البرز:

درودبرشما

ماکارگران هفت تپه ازتلاشهای بحق شمادرراه بدست اوردن مطالبات بحق وقانونیتان حمایت میکنیم امیداست که درسایه اتحادکارگران ان موسسه تولیدی پیروزی حاصل گردد.

به امید اتحادکارگران ایران

سندیکای کشت وصنعت نیشکرهفت تپه

19 آبان 1387

381- تجمع رانندگان تاکسی در کرمانشاه :

به گزارش خبرگزاری ايسنا در تاریخ 19 آبان؛ جمعى از رانندگان تاکسى مدل پايين (زير مدل 1372 ) شهر کرمانشاه که کارت سوختشان باطل شده، مقابل شرکت پخش فرآورده هاى نفتى استان تجمع کردند.

اين رانندگان عنوان کردند: از حدود 40 روز پيش کارت سوختمان باطل شده و طى اين مدت بيکار شده‌ايم.
اين رانندگان اظهار داشتند: طى اين مدت به هرکجا مراجعه کرده‌ايم به نتيجه‌اى نرسيده‌ايم، روز گذشته نيز به فرماندارى مراجعه کرديم و به ما گفتند تا شب يا کارت‌هاى سوختمان شارژ مي‌شود يا امروز به ما کارت سوخت موقت مي‌دهند که اين وعده نيز محقق نشده است.
اين رانندگان ابراز داشتند: از ابتداى امسال براى اسقاط خودروهاى خود ثبت نام کرده‌ايم، ولى گرفتار سيکل طولانى روند اين کار شده‌ايم و هنوز نتوانسته‌ايم خودروهاى خود را اسقاط و خودرو نو تحويل بگيريم، از سوى ديگر کارت سوخت خودروهاى فعلى مان نيز باطل شده است.
در بين تجمع کنندگان رانندگانى نيز ديده مي‌شدند که خودروى آنها بالاى مدل 1372 بود و تعويض پلاک نيز کرده بودند، ولى کارت سوخت آنها نيز باطل شده بود.
در تماس خبرنگار ايسنا با حسين جعفري، مدير عامل تاکسيرانى شهر کرمانشاه، وى درخصوص اين مشکل ايجاد شده براى رانندگان تاکسي، گفت: خودروهايى که کارت سوختشان باطل شده عمدتاً زير مدل 1372 هستند که تعويض پلاک نکرده‌اند و کارت سوخت آنها از سوى راهنمايى و رانندگى مرکز باطل شده است.

جعفرى افزود: البته اين رانندگان مشتاق هستند که خودروى خود را جايگزين نمايند و براى اين کار نيز ثبت نام کرده‌اند، ولى به دليل محدوديت هايى که در پرداخت تسهيلات بانکى ايجاد شد و همچنين عدم تامين خودروهاى آنان از سوى خودروسازان، تاکنون موفق به تعويض خودرو خود نشده‌اند.
وى ادامه داد: رانندگانى نيز هستند که خودروى آنها بالاى مدل 1372 است و تعويض پلاک نيز کرده اند، ولى کارت سوخت آنان نيز باطل شده که ما نيز دليل آن را نمى دانيم و بايد علت را از مسوولين راهنمايى و رانندگى پرسيد.
جعفرى با بيان اينکه اين مشکل سراسرى است، گفت: براى حل اين مشکل صبح امروز جلسه‌اى داشتيم و مقرر مى شد براى رفع موقت آن مقدارى سهميه بنزين که روزانه حدود 10 ليتر است در قالب کارت سوخت به اين افراد داده شود که اين کار از فردا انجام مى شود.
وى در خصوص اقدامات انجام شده براى رانندگان تاکسيهاى بالاى مدل 1372 که کارت سوختشان باطل شده، نيز گفت: از اين افراد ثبت نام کرده و پيگيريم که کارتشان فعال شود، ولى تاکنون محقق نشده است.
تعداد رانندگان تاکسى و مسيرى کرمانشاه که با اين مشکل مواجه شده‌اند حدود 630 نفر است.

382- برای دفاع از فعالان اتحادیه ای: کارگران جهان متحد شوید:

  پیام آندرو فرگوسن دبیر اتحادیه کارگران ساختمانی، جنگلبانی، معادن و انرژیCFMEU در ایالت نیو ساوث ویلز

به کارگران و فعالین کارگری در داخل و خارج ایران برای پشتیبانی از کارگران ساختمانی استرالیا تلاشی مشترک از سوی کمیته همبستگی با کارگران ایران- استرالیا و CFMEU اتحادیه کارگران ساختمانی، جنگلبانی، معادن و انرژی درودها و همبستگی خود را به کارگران در ایران و کردستان و همچنین به فعالین سیاسی و اتحادیه ای در اروپا میفرستد که برای حقوق کارگران و حقوق بشر مبارزه میکنند.

CFMEU یکی ازبزرگترین اتحادیه های کارگری است که به سختی برای دستمزدها و شرایط شغلی و استانداردهای ایمنی مبارزه میکند.

اما همچنین اتحادیه ما دارای تاریخچه ای طولانی از همبستگی جهانی است که از جنبشهای آزادیبخش در سراسر جهان حمایت کرده است. اتحادیه ما از حقوق کارگران در کشورهایی که دارای رژیمهای سرکوبگر بوده اند پشتیبانی کرده است. اتحادیه ما تاریخچه عظیمی در مخالفت با جنگ داشته است، مشخصا مخالفت با تجاوز و اشغالگری آمریکا، در کشورهایی چون ویتنام در دهه هفتاد تا تجاوز و اشغال اخیر عراق.

CFMEU تاریخچه مشخصی در پشتیبانی از جنبش اتحادیه ای در عراق دارد. ما با نمایندگانی از فعالین کارگری مستقل و مترقی که برای حقوق کارگری عراق مبارزه میکنند دیدار داشته ایم که اخیرا به استرالیا آمده بودند. ما همچنین برای ایجاد همبستگی با این اتحادیه های تازه به وجود آمده اقدام کرده ایم که برای حقوق اتحادیه ای مبارزه میکنند.

در رابطه با ایران ما در چند حرکت همبستگی با اتحادیه های دیگر فعال بوده ایم بطور مشخص پشتیبانی ازکارگران نیشکر هفت تپه، رانندگان شرکت واحد تهران و کارگرانی که برای حقوق کارگری در تهران مبارزه کرده اند، پشتیبانی از کارگران پرریس در کردستان و مبارزات مداوم نه تنها در کردستان بلکه در سراسر خاورمیانه و همچنین کارخانه لاستیک البرز.

اینها مسائل مهمی هستند. کارگران جهان هیچ کشوری ندارند و ما معمولا با یک دشمن مشترک میجنگیم، نه تنها دشمن طبقاتی مشترک بلکه با شرکتهای فراملیتی که در سراسر جهان عمل میکند، بعضی اوقات این شرکتها بطورکم و بیش قابل قبولی شرایط شغلی کارگری را در کشورهایی که اتحادیه های قوی وجود دارند، پیش میبرند. اما در عین حال در کشورهای دیگر دست در سرکوب دارند. کارگران نیاز دارند که تلاش بیشتری کند که همبستگی ایجاد کنند و از همدیگر حمایت کنند.

ما همچنین در سالهای اخیر در زمینه تلاش برای آزادی محمود صالحی و امانی فعال بوده ایم و همچنین ما درگیر اعتراض و پشتیبانی برای آزادی اسانلو بوده ایم که هنوز در زندان بسر میبرد.

ما بهترین آرزوها را برای کارگران ایران، عراق و کردستان در مبارزاتشان داریم.

در این کشور ( استرالیا) ما اخیرا انتخابات یک دولت سوسیال- دمکرات را داشتیم که حکایت از پیروزی کارگران این کشور را دارد. ولی این دولت سوسیال – دمکرات با سرمایه های بزرگ بسیار نزدیک است و در تغییر رادیکال قانون کار ناعادلانه این کشور به جنبش کارگری کمک نکرده است. بویزه قوانین بشدت سرکوبگرانه ای علیه CFMEUدر محل کارهای ساختمانی در استرالیا وجود دارد. در روز سه شنبه دوم دسامبر یکی از مقامات اتحادیه ما محاکمه می شود و احتمالا با حکم شش ماه زندانی شدن روبرو است چون از جواب دادن به سوالی در مورد یک نشست اتحادیه ای در محل کار ساختمانی که 6 ماه قبل از آن برگزار شده بود، خودداری کرده بود. و این کارگر با احتمال 6 ماه زندانی شدن روبرو است چیزی که در این کشور تا بحال کسی نشنیده است.

 CFMEU و جنبش اتحادیه ای در استرالیا از هر گونه همبستگی و اعتراض در مقابل سفارتخانه های استرالیا در خاورمیانه و اروپا قدردانی میکند تا همبستگی مابین کارگران استرالیا وکارگرانی را که شما نمایندگی میکنید قویتر شود. برای این فرصت که درود و همبستگی خود را ابراز کنیم بسیار تشکر میکنم.

کمیته همبستگی با کارگران ایران- استرالیا     19 آبان 1387

383- دبير اجرايي خانه کارگر استان قم:
تامين امنيت شغلي كارگران امري شدني است
دولت به جامعه كارگري بيشتر توجه كند
 :

تهران- خبرگزاري كار ايران در تاریخ 19 آبان 87 ؛ دبير اجرايي خانه كارگر استان قم خواستار همكاري دولت ومجلس براي حل مشكل كارگران قراردادي و شركتهاي پيمانكار نيروي انساني شد.
به گزارش خبرنگار"ايلنا"علي طالبي با بيان اين كه كارگران قشر عظيمي از جمعيت كشور را تشكيل مي دهند،گفت:با توجه به اين كه در حال حاضر اكثريت كارگران بصورت قرارداد موقت كار هستند؛ بطور قطع حل مشكل اين قشر مي تواند رضايت مندي زيادي را از دولت نهم به همراه داشته باشد.
وي با اشاره به سخنان مقام معظم رهبري در خصوص تركيدن حباب سرمايه در جهان غرب،گفت:سرمايه هركشوري نيروي انساني آن است بنابراين بها دادن به نيروي كار خود باعث توليد ثروت خواهد شد.
او تصريح كرد:اگر در جامعه اي سرمايه حاكميت پيدا كند و به نيروي كار ارزش لازم داده نشود آن جامعه دچار دگرگوني و وخيم شدن خواهد رفت.
طالبي حل مشكل كارگران كه همان امنيت شغلي است را امري شدني دانست وگفت: از دولت نهم كه شعارش عدالت محوري و مهرورزي است مي خواهيم تا در آخرين سال فعاليت خود توجه بيشتري به جامعه كارگري داشته باشد.
پايان پيام

384- پیام سندیکای کارگران شرکت طرح نیشکر هفت تپه به کارگران لاستیک البرز:
درود برشما
ما کارگران هفت تپه ازتلاشهای بحق شما در راه بدست اوردن مطالبات بحق و قانونی تان حمایت میکنیم امیداست که در سایه  اتحاد کارگران آن موسسه تولیدی پیروزی حاصل گردد. به امید اتحاد کارگران ایران - سندیکای کشت وصنعت نیشکرهفت تپه 19 آبان 1387

اتحادیه آزاد کارگران ایران

 

385- تفسيرخورشيد در جنوب شهر با شمال آن تفاوت دارد
حکايت تلخ کار کردن درکوره پزخانه‌‏هاي‌‏ جنوب تهران
:

تهران- خبرگزاري کار ايران در تاریخ 19 آبان 87 ؛
خورشيد براي همه يکسان طلوع نمي‌‏کند و تفسير اين رويداد طبيعي در جنوب شهر با شمال آن بسيار تفاوت دارد. طبق آمارهاي سال 85 بيش از 18 هزار كارگر در واحدهاي کوره پزخانه ها همراه با خانواده خود زندگي سختي را سپري مي‌‏کنند و ليست آرزوي بسياري از آنان خالي است.مراد که تنها تا پنجم ابتدايي درس خوانده، هر روز در ازاي قسمتي از مزدش چند خشت را به خانه مي برد تا در حاشيه قرچک در حياط خانه شان اتاقي بسازد و نيمچه سقفي براي زندگي مشترکش مهيا کند.

به گزارش خبرنگار "ايلنا"اكثريت كارگران شاغل در كوره پزخانه‌‏ها ، كارگران بيكار و مهاجر شهرها و استان‌‏هاي دوردستي چون خراسان و كردستان هستند كه هر ساله بسياري ازآنان به دليل عدم دريافت حقوق ، توان‌‏پرداخت هزينه بازگشت به شهر و ديار خود را ندارند و حتي از فرستادن فرزندانشان به مدرسه‌نيز صرف نظرمي‌‏کنند .
اين كارگران به دليل آنکه كار فرمايان كوره پزخانه‌‏ها , عيدي , پاداش , مرخصي , بن كارگري ، سنوات كاري ، حق اولاد ، حق مسكن و يك سوم ازحقوقشان را كسر مي‌‏كنند در شريط سختي به سر مي‌‏برند. اين اجحاف درحالي صورت مي‌‏گيرد كه بسياري از کارگران به سبب ناآگاهي نمي‌‏توانند نسبت به استيفاي حقوق خود از طريق مراجع ذي‌‏صلاح اقدام کنند وبخشنامه‌‏هاي تامين اجتماعي نيز مشكل آنان را حل نمي‌‏كند، زيرا دراين واحد از فيش حقوقي و ساير مداركي كه سابقه كار را اثبات كند، خبري نيست.

کاف مثل کار،کودک و کوره پزخانه

از کوچه پس کوچه‌‏هاي جنوب شهر تهران در منطقه ورامين و قرچک هر چه که به سمت حاشيه شهر مي‌‏روي معماري‌‏خانه ها تغييرمي‌‏کند. ديوارهاي آجري جاي خود را به آهن پاره و خشت مي‌‏دهد و ساختمانهاي يک طبقه و تو سري خورده کمتر نشاني از سرزندگي و نشاط زندگي شهري دارد. نيمه‌‏هاي روز است و هياهوي بچه‌‏هايي که از مدرسه به خانه برمي‌‏گردند فضاي کوچه‌‏ها را آکنده است. براي پيدا کردن راه همپاي کودکي 10 ساله مي شوم که کتابهايش را در لفافي از نايلون پيچيده و روپوشي پاره به تن دارد. "رضا " دانش‌‏آموزي است که نيمي از روز را به مدرسه مي‌‏رود و نيم ديگر را درکوره پز خانه "علي آقا" به همراه مادر و خواهر و برادر بزرگش کار مي‌‏کند.از دور مي‌‏توان دودکش بلند کوره پزخانه‌‏هاي حاشيه قرچک را ديد که دودي سياه را به پهنه آبي آسمان مي‌‏فرستند و هيبتي ترسناک به منطقه مي دهند.
ازکوچه‌‏هاي حاشيه شهرک که مي‌‏گذريم علي به سرعت وارد خانه‌‏اي مي‌‏شود که ديوارهايش با نيمي از خشت و نيمي از حلبي ساخته شده است. چند لحظه بعد بدون کتاب و روپوش تنها با تکه ناني در دست از خانه بيرون مي‌‏زند و به سمت فضاي بازي که از رديف خشتها و پشته‌‏هاي‌‏ خاک رس پوشيده شده است راه مي افتيم. علي در اين کوره پزخانه خشت مي‌‏زند. اگر چه به نسبت سنش اين کار برايش کمي سخت مي‌‏نمايد اما مي‌‏گويد: ازچهارسالگي در اين کارگاه کارمي‌‏کند. هنوز هم مي‌‏توان لابه‌‏لاي موها و زير ناخنهايش تکه‌‏هاي گل خشک شده را ديد که به گفته خودش گاهي اسباب مسخره شدن توسط همکلاسي‌‏هايش را فراهم مي‌‏کند.


نرسيده به فضاي کوره پزخانه راهش را کج مي‌‏کند تا راز بزرگ خود و خواهرش را نشانم دهد. چشمهاش برق مي زند. کنار تل خشتهاي شکسته شده سرپوش حلبي را از روي گودالي کوچک بر مي‌‏دارد. چند تانک و ماشين گلي، يک خانه خشتي کوچک و چند آدمک گلي که به شکل ناشيانه‌‏اي تلاش شده شبيه به عروسکها درست شوند، تمام راز اين برادر و خواهر است. علي به گونه‌‏اي به ساخته‌‏هاي گلي خود و خواهرش دست مي‌‏کشد انگار بزرگترين گنج دنيا را در اختيار دارد. او تاکيد مي کند اين يک راز است و اگر صاحب کارش از اين راز بويي ببرد حتما اخراجشان مي کند. زير سايه خشتهاي چيده شده در محوطه بيروني کوره پز خانه مادر علي همراه خواهر هشت ساله و برادر 16 ساله‌‏اش در حال خوردن نهارهستند. اگر چه نهارشان بيشتر به صبحانه‌‏اي سبک از نان وپنير و سبزي مي‌‏ماند اما با اشتياق مرا به ضيافتشان دعوت مي‌‏کنند. "زهرا" که دو سال از علي کوچکتر است بخاطر فشارهاي مالي نمي‌‏تواند به مدرسه برود. مراد که تنها تا پنجم ابتدايي درس خوانده اکنون مرد خانواده است و قرار است يکسال ديگر با يکي از دختران کارگر کوره پز خانه که خويشاوندي دوري با آنان دارد ازدواج کند. او هر روز در ازاي قسمتي از مزدش چند خشت را به خانه مي‌‏برد تا در حاشيه قرچک در حياط خانه شان اتاقي بسازد که بتوانند در آينده‌‏اي نزديک با نامزدش زندگيشان را شروع کنند. "مراد" مي‌‏گويد: اينجا همه کارگرها از همسايه‌‏هاي خود کوره پزخانه‌‏اند و بسياري از پدرها و مادرها از 30 سال پيش که اينجا راه افتاده در اين کوره کار مي‌‏کنند. او درباره وضعيت کارگران اين منطقه مي‌‏گويد: اينجا درهرکوره‌‏پزخانه بيش از 10 تا 30 نفر کار مي‌‏کنند و بيشترشان هم از بچه‌‏ها و زنان اين ناحيه‌‏اند. او ترجيح مي‌‏دهد درباره مزدي که مي‌‏گيرد حرف نزند اما مادرش در اين باره مي‌‏گويد: اينجا بسياري از زنان و کودکان ماهانه کمتر از 100 هزار تومان حقوق مي‌‏گيرند و در عين حال بايد مثل يک مرد از صبح تا غروب کارکنند.
به گفته مادر علي هيچ‌‏کس نمي‌‏تواند درخواستي براي اضافه شدن حقوق و يا کم شدن ساعت کاري داشته باشد چون با کوچکترين اعتراض به کارفرما اخراج مي‌‏شود. وي البته چيزي به نام بيمه و سنوات و اضافه کاري نمي‌‏شناسد و به نظر مي‌‏رسد بيشتر کارفرمايان از اين عدم آگاهي کارگران به سود خود استفاده مي‌‏کنند. آن سوتر از اين خانواده، چند زن در حالي که شلوارهاي کردي هيبتي مردانه به آنها داده است بچه هاي شيره‌‏خوارشان را به پشت بسته‌‏اند و آماده مي‌‏شوند تا کارشان را شروع کنند. به گفته آنان بيشتر زنان کوره پز خانه‌‏ها يا شوهراني از کارافتاده دارند و يا خود سرپرست خانواده‌‏اند. آنها معتقدند با اين حجم و سختي‌‏کار بسياري از زنان در تربيت فرزندان خود ناموفق‌‏اند.

در منطقه حاشيه شهر قرچک چندين کوره پزخانه وجود دارد که در همگي آنان کودکان و زنان بيشترين تعداد کارگران را تشکيل مي‌‏دهند و گويي براساس قانوني نانوشته کار کردن کودکان و زنان رسمي‌‏ کهن در کوره پز خانه‌‏ها محسوب مي‌‏شود. اگر چه اين رسم معلول سواستفاده کارفرمايان از اين نيروي کار ارزان و ناآگاه است. "محمد - ج" يکي از کارگران مرد با سابقه 15 ساله در يکي از کوره پز خانه حاشيه پاکدشت در خصوص وضعيت کارگران اين منطقه مي‌‏گويد: به جرات مي‌‏توان گفت همه کارگران کوره پز خانه به نوعي از سوي کارفرمايشان استثمار شده‌‏اند و در فقر کامل و بدون هيچگونه پشتوانه بيمه‌‏اي و امنيت شغلي کار مي‌‏کنند. کارفرمايان براي کسب سود بيشتر در بسياري از موارد با کارگران قراردادهاي موقت امضا مي‌‏کنند تا از زير بار پرداخت حق بيمه و مزايا و سنوات شانه خالي کنند. اينجا تنها عده معدودي داراي سابقه کار و بيمه هستند و در بازرسي‌‏هاي اداره کار آنان را تنها کارگران کوره پزخانه معرفي مي‌‏کنند. كارگران كوره‌‏پزخانه‌‏ها عموما دو دسته‌‏‌‏اند : كارگران فصلي و دائم و يا به گفته خود کارگران "آجرکشها و "خشت‌‏زنها" . اوضاع براي كارگران دائم هم بهتر از كارگران فصلي نيست. زيرا به هزار بهانه کارفرما از زير بار پرداخت حق بيمه فرار مي‌‏کند و آنها تنها در سال يکي تا سه ماه بيمه‌‏اند.
کارگران فصلي کوره‌‏پزخانه هاي پاکدشت که از شهرهاي مناطق محروم کشور به اينجا مهاجرت کرده‌‏اند و درآلونکهاي شش متري خود کوره پزخانه زندگي مي‌‏کنند در فصلهاي سرد سال بار و بنديل خود را جمع مي‌‏کنند و به شهرهاي خود بر مي‌‏گردند. يا برخي از آنان مي‌‏مانند و به صورت روزمزد به کارهاي خدماتي رو مي‌‏آورند.
براي کساني که از کوره پزخانه‌‏هاي جنوب تهران بازديد کرده‌‏اند ديدن دختران و پسران کوچکي که با دست‌‏هاي پينه بسته در کار خشت زدن هستند و يا زنان که با کودکاني بسته به پشت خشت‌‏هاي خام و پخته را اين سو و آن سو مي‌‏برند منظره اي عادي است. به نظر مي‌‏رسد کودکان کوره پزخانه مردها و زناني هستند که اگر چه از سن و سالشان بيش از يک تا دو دهه سپري نشده اما دردها و تجربه مردان و زناني دنيا ديده را با خود دارند. آنان با دستهاي کوچک خود از گل خشتهايي مي‌‏سازند که رج به رج ديوار و سرپناه مي‌‏شود براي مردمي، که نمي‌‏دانند اين گل پخته را دستهاي کوچک با آرزوهاي بزرگ ساخته است. وضعيت کارگران کوره پزخانه ها روز به روز دارد دردآورتر مي‌‏شود. آنان بارها از سوي اتحاديه‌‏شان اعتراض‌‏هاي خود را نسبت به وضعيت بد خود ابراز کرده‌‏اند اما هر بار نتوانسته‌‏اند به خواسته‌‏هايشان در خصوص افزايش دستمزد و حمايت‌‏هاي بيمه‌‏اي جامه عمل بپوشانند.
پايان
پيام

- اعلام تجمع کارگران لاستیک البرز در مقابل نهاد ریاست جمهوری :386  

رسیده اخبار رسیده به کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل‌های کارگری، کارگران شرکت لاستیک البرز اعلام کرده‌اند که دست به تجمع خواهند زد

کارگران لاستیک البرز اعلام کرده‌اند که صبح روز دوشنبه مورخ 20 آبان 1387، ساعت 7 صبح در مقابل نهاد ریاست جمهوری تجمع می‌کنند.

لازم به ذکر اشت این تجمع به دلیل محقق نشدن مطالبات کارگران لاستیک البرز ونیز عدم دریافت حقو ق های معوقه صورت خواهد گرفت ..

کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل‌های کارگری 

19 آبان 1387

387 - رئيس اداره کار و اموراجتماعي کاشان خبر داد:
توقف پرداخت تسهيلات بانكي، مشكلات كارگري را افزايش داد :

اصفهان- خبرگزاري كار ايران در تاریخ 19 آبان 87 ؛ رئيس اداره كار و اموراجتماعي كاشان گفت: بر اساس اهداف و سياست هاي دولت نهم، نرخ بيكاري اين شهرستان از 12 درصد به 8 درصد كاهش يافت.
به گزراش "ايلنا"، "محمد باقري نژاد" با بيان اينكه براي سال 86 بودجه اعتبارات بنگاههاي زود بازده شهرستان كاشان از مبلغ 347 ميليارد ريال در سال قبل به مبلغ 1400 ميليارد تومان افزايش پيدا كرده است؛ گفت: در سالهاي 85 و86 به ترتيب 1160 و 1537 ميليارد ريال اعتبار در كارگروه اشتغال و سرمايه گذاري شهرستان كاشان تصويب شده است.
وي ياد آور شد مبلغ اعتبارت تصويب شده كه پرداخت آنها بر عهده بانكهاست؛ بيشتر از بوجه شهرستان كاشان بوده است.
رئيس ادراه كارو امور اجتماعي كاشان همچنين از افزايش مشكلات كارگري دراين شهرستان خبر داد و علت آنرا قطع شدن پرداخت تسهيلات به بنگاههاي كوچك و زود بازده عنوان كرد.
به گفته باقري نژاد در حال حاضر مديران صنايع اين شهرستان از كمبود نقدينگي گلايه داشته و خواهان از سرگيري پرداخت تسهيلات هستند.
وي گفت با اين حال به دليل پيگيري مسوولان و همكاري كارگران در حال حاضر بحران هاي كارگري در شهرستان كاشان نسبت به ساير شهرستانهاي كشور در وضعيت مطلوبي است.
پايان پيام

388- كارخانه پتروشيمي لردگان

كاركنان و پيمانكاران اين كارخانه بعد از سه ماه هنوز حقوق دريافت نكرده اند .

 به گزارش انجمن صدای کاوه ها در تاریخ 19 آبان 87 ، آمده است : كارخانه پتروشيمي لردگان مدت سه ماه است كه از تاسيس آن ميگذرد.كارگران اين كارخانه قراردادي بوده و تعدادي زيادي پيمانكار در اين شركت كار ميكنند.اين كارگران و پيمانكاران از شروع كار دراين شركت هنوز حقوق خود را دريافت نكرده اند. برطبق قانون كار بعد از 45 روز بايد حقوق پرداخت شود.اين درحالي است كه باگذشت بيش از دوماه از پرداخت نشدن حقوقشان آنان به مدت يك روز دست از كار كشيدند و اعتصاب كردند. به آنها قول دادند كه تا شانزدهم آبانماه حقوقشان را پرداخت خواهند كرد. اين درحالي است هنوز حقوق انان پرداخت نشده باقي مانده است. اين پيمانكار در گفتگو با خبر نگارصداي كاوه ها گفت: اين باراگرحقوق ندهندفشار روي كارگرها خيلي بيشتر ميشود در اين صورت ديگر كار تعطيل ميگردد. تا حقوق پرداخت شوداين چند روز بارندگي است. ما مجبوريم كه انجا برويم و كار را دنبال كنيم. البته اينجا فقط بحث سي صد نفر كارگر نيست اينجا دويست و سي وسيله نقليه وجود داردهر بلدزر حداقل 10 تا15 ميليون براي اين واحد توليدي كاركرده است.هرماشين  هم حدود 4 تا 5 ميليون كار كرده اند. اين بار نميتوانند اين كار را بكنند اين بار اگرندهند ديگر كار تعطيل ميشود.دراين كارخانه سه ما ه كار شروع شده اگر اينجا هم پول نداده باشند كارگران در اين كارخانه كار نميكنند واعتراضات ادامه خواهد داشت.

389- احضار رضا دهقان به دادگاه :

به گزارش سایت " کانون مدافعان کارگران ایران " در تاریخ 19 آبان 87 آمده است : رضادهقان عضو هیات مدیره سندسکای کارگران نقاش باردیگر به دادگاه احضار شد اوسالگذشته به دلیل

فعالیت جهت بازگشائی سندیکای نقاشان به مدت بیش از دوماه بازداشت بوده وسپس با قرار وثیقه آزاد گردید

390 - طیب ملایی آزاد شد :

طیب ملایی از اعضای هیئت مدیره و سخنگوی اتحادیه آزاد کارگران ایران که روز هیجده آبان ماه بازداشت شده بود با پیگیریهای خانواده و اعضای اتحادیه در سنندج امروز مورخه 19/8/87 در ساعت 18 با قرار کفالت آزاد شد.

لازم به یادآوری است مامورین امنیتی روز 8 آبان ماه و در غیاب طیب به منزل وی هجوم آورده و با خشونت به مدت دو ساعت منزل ایشان را زیر و رو کرده و کیس کامپیوتر، ریسور و برخی لوازم شخصی و اسناد مربوط به اتحادیه را با خود برده بودند.

طیب ملایی دیروز به همراه خانواده و اعضای اتحادیه در سنندج برای گرفتن لوازم فوق به کلانتری 12 سنندج مراجعه کرد که همانجا بازداشت و به اطلاعات نیروی انتظامی منتقل شد.

قاضی پرونده هنگام آزادی طیب اعلام کرد وی باید ظرف دو هفته آینده در دسترس باشد تا مورد محاکمه قرار بگیرد. اتهام طیب ملایی همکاری با گروههای مخالف نظام و نگهداری ریسور است.

طیب ملایی از جمله 13 کارگری بود که در اول ماه مه سال 86 در سنندج بازداشت شد و به 91 روز زندان و 10 ضربه شلاق محکوم گردید. این احکام با اعتراضاتی که از سوی اتحادیه آزاد کارگران ایران و سایر سازمانها و نهادهای کارگری و حقوق بشری صورت گرفت طی سفر آیت الله شاهرودی به سنندج ملغی گردید.

اتحادیه آزاد کارگران ایران ضمن محکوم کردن بازداشت طیب ملایی، آزادی وی را به خانواده و اعضای اتحادیه در سنندج که طی دو روز گذشته بطور مرتب در مقابل اطلاعات نیروی انتظامی و دادگاه حضور داشتند صمبیمانه تبریک می گوید و خواهان لغو محاکمه طیب ملایی است.

همچنین ما از تمامی تشکلهای کارگری و دوستانی که طی ساعات گذشته و پس از انتشار خبر بازداشت طیب با اتحادیه تماس گرفته و در صدد اعتراض به بازداشت وی بودند صمیمانه سپاسگزاریم.

زنده باد همبستگی کارگری

اتحادیه آزاد کارگران ایران 19/8/1387

391- اطلاعیه :

با گسترش یافتن مبارزات کارگری در دفاع از حقوق انسانی خود و به خصوص بالا گرفتن تب تشکل یابی در میان بخشهای فراوانی از طبقه کارگر ایران و به دنبال تحمیل سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه به کارفرما که خود موفقیتی بزرگ  و نویدی در جهت نیل به ایجاد تشکلهای بیشتر و سراسری را به کارگران می دهد، نیروهای امنیتی و دستگاه قضائی نیز با شدت بخشیدن به یورش به منازل فعالان ، احضار، بازداشت و صدور حکم برای آنان به مقابله می پردازد.

انجمن صنفی کارگران برق و فلزکار کرمانشاه بازداشت طیب ملائی سخنگوی اتحادیه آزاد کارگران ایران، صدور حکم یک سال زندان برای افشین شمس قهفرخی از اعضاء کمیته هماهنگی برای ایجاد تشکلهای کارگری و احضار محمد جراحی عضو کمیته پیگیری برای ایجاد تشکلهای آزاد کارگری را محکوم و خواهان آزادی فوری و بی قید و شرط طیب ملائی و افشین شمس قهفرخی است 

انجمن صنفی کارگران برق و فلزکار کرمانشاه 19/8/1387

392- كارخانه پتروشيمي لردگان

كاركنان و پيمانكاران اين كارخانه بعد از سه ماه هنوز حقوق دريافت نكرده اند :

كارخانه پتروشيمي لردگان مدت سه ماه است كه از تاسيس آن ميگذرد.كارگران اين كارخانه قراردادي بوده و تعدادي زيادي پيمانكار در اين شركت كار ميكنند.اين كارگران و پيمانكاران از شروع كار دراين شركت هنوز حقوق خود را دريافت نكرده اند. برطبق قانون كار بعد از 45 روز بايد حقوق پرداخت شود.اين درحالي است كه باگذشت بيش از دوماه از پرداخت نشدن حقوقشان آنان به مدت يك روز دست از كار كشيدند و اعتصاب كردند. به آنها قول دادند كه تا شانزدهم آبانماه حقوقشان را پرداخت خواهند كرد. اين درحالي است هنوز حقوق انان پرداخت نشده باقي مانده است. اين پيمانكار در گفتگو با خبر نگارصداي كاوه ها گفت: اين باراگرحقوق ندهندفشار روي كارگرها خيلي بيشتر ميشود در اين صورت ديگر كار تعطيل ميگردد. تا حقوق پرداخت شوداين چند روز بارندگي است. ما مجبوريم كه انجا برويم و كار را دنبال كنيم. البته اينجا فقط بحث سي صد نفر كارگر نيست اينجا دويست و سي وسيله نقليه وجود داردهر بلدزر حداقل 10 تا15 ميليون براي اين واحد توليدي كاركرده است.هرماشين  هم حدود 4 تا 5 ميليون كار كرده اند. اين بار نميتوانند اين كار را بكنند اين بار اگرندهند ديگر كار تعطيل ميشود.دراين كارخانه سه ما ه كار شروع شده اگر اينجا هم پول نداده باشند كارگران در اين كارخانه كار نميكنند واعتراضات ادامه خواهد داشت.

منبع : " انجمن صدای کاوها "

393- دبيرکل سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي:
كارگران در برابر بحران اقتصادي موجود ضربه پذيرترين هستند
:

تهران- خبرگزاري كار ايران در تاریخ 20 آبان 87 ؛ "محمد سلامتي "در رابطه با بحران اقتصادي موجود گفت:سياست هاي اقتصادي طي سه سال گذشته برنامه ريزي منطقي و منظمي نداشته است.
دبيركل سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي در گفت و گو با خبرنگار گروه كارگري "ايلنا" اظهار داشت : بحران اقتصادي غرب به سهم خود در كشورهاي ديگر نيز منتقل خواهد شد و كشورهاي ديگر را نيز با حالت ركود روبرو خواهد كرد.
وي افزود: اقتصاد نفتي ايران نه تنها همانند كشورهاي ديگر به فراز و فرود هاي اقتصاد بين المللي وابسته است؛ بلكه تك پايه اي بودن آن باعث مي شود تا تاثيرات منفي آن بيشتر شود.
معاون روابط بين الملل وزارت كار دولت اصلاحات تأكيد كرد: چون بحران اقتصادي از همه بيشتر باعث كاهش قيمت نفت مي شود بنابر اين مسائلي مانند كاهش در آمد ارزي و نا امن شدن سرمايه گزاري داخلي، تشديد بيكاري و در نتيجه پايين آمدن درآمدهاي كشور امري طبيعي و قابل پيش بيني است.
سلامتي تصريح كرد بحران اقتصادي موجود اولين و اصلي ترين ضربه خود را بر طبقه كارگر خواهد داشت و مشكلات اين طبقه را چندين برابر خواهد كرد.
وي در پاسخ به سوال خبرنگار "ايلنا" در مورد ارتباط وضعيت تورم با ركود اقتصادي اظهار داشت: در اين سالها در ايران با وضعيتي خاص به نام "تورم توام با ركود اقتصادي" مواجه بوده ايم.
دبير كل سازمان مجاهدين انقلاب در توضيح وضعيت تورم توام با ركود اقتصادي گفت : در اين وضعيت در عين حال كه با ركود اقتصادي مواجه هستيم قيمت كالاها و خدمات افزايش مي يابد و در نتيجه از قدرت خريد كارگر هر چه بيشتر كاسته مي شود؛ بنابراين در آينده نزديك بايد منتظر تشديد نرخ تورم باشيم.
وي در خصوص ركود موجود در بخش مسكن گفت: بخش مسكن از اهميت زيادي برخوردار است زيرا رونق بخش مسكن موجب رونق در بخش مصالح ساختماني مي شود كه اين رونق خود بر زندگي بسياري از كارگران تاثيرگذار است.
سلامتي گفت: بخش مسكن در سه سال قبل درحال طي كردن مسير بهتري بود اما با تغيير سياستها اين امر متوقف شد.
دبيركل سازمان مجاهدين انقلاب تغيير سياستها و استفاده از تجربيات گذشته را از راهكارهاي رونق در بخش مسكن دانست.
پايان پيام

394- گزارشی از وضعیت  کارگران شرکت " وزنه" و شرکت "ماموت"

شركت وزنه دو سال پيش تحت پوشش بانك ملت بود كه شركت ماموت از راه رسيد وبا دسيسه واسطه هاي حرفه اي شركت وزنه را بلعيد .

نه مزايده اي در كار بود ونه خريد وفروش رسمي ،شركتي كه در بهترين نقطه صنعتي تهران واقع دركيلومتر 14 جاده مخصوص كرج بود با شش ميليارد تومان آنهم به شكل شرايطي به خانواده فردوس سهامدار ماموت واگذار گرديد .

اكنون بعد از دوسال شركت ماموت قصد دارد شركت وزنه را با كارگران رسمي وقرارداديش به نزديك هشتگرد كرج يعني ماموت 1 انتقال دهد.

حدود 230 نفر كارگر وكارمند در شركت فوق مشغول بكار هستند كه از اين تعداد حدود 30 نفر رسمي و20 نفر كارگران قراردادي با سوابق بالاي 6سال تا 13 سال وبقيه كارگران قراردادي يك ماه الي دو ماهه هستند كه حداكثر دوسال سابقه وحداقل 6 ماه سابقه در شركت وزنه را دارا هستند.

شركت ماموت قصد دارد 230 كارگر را در زمستان 87 آواره وبيكار نمايد وشركت وزنه را به خدمات پس از فروش اسكانيا كه به تازگي مجوز ساخت آن را ازكشور سوئد گرفته است، تبديل كند.

كارگران رسمي شركت بخاطر نبود تشكل كارگري در شركت اقدام به برگزاري انتخابات نمايندگي كارگران نموده و5 نفر را به عنوان نماينده كارگران انتخاب نمودند.

مديريت ماموت پاسخگوي مطالبات كارگران نبوده وكارگران شركت وزنه بخصوص كارگران رسمي چاره اي جز ايستادگي در برابر غول ماموت را ندارند.

کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری ( منطقه تهران )

395- كارگران کیان تایر درمقابل دفتر احمدی نژاد تجمع کردند

ما کارگران کیان تایر ٧ ماه است حقوق نگرفته ایم، آقای وزیر شما چطور؟

بنا به خبری كه امروز دوشنبه ٢٠ آبان 87 منتشر شده است، از ساعت هفت صبح امروز حدود ٣٠٠ نفر از کارگران کيان تاير (لاستیک البرز سابق) در مقابل دفتر رياست جمهوری در چهار راه پاستور در اعتراض به ٧ ماه دستمزد پرداخت نشده خود تجمع کردند.

 

عليرغم هوای بارانی و سرد٬ تجمع کارگران ٦ ساعت به طول انجامید. کارگران پلاکاردهائی با خود داشتند که بر روي آن نوشته شده بود: "ما هفت ماه است حقوق نگرفته ايم٬ آقاي وزير شما چطور؟"، "بابا نان ندارد٬ چرا؟". پلاکاردها و شعارهای کارگران توجه مردم و رهگذران را به خود جلب کرده بود. کارگران شعار ميدادند "وعده وعيد نميخوايم حقمون را ميخوايم". سرانجام ٢٥ نماينده کارگران برای مذاکره با مقامات مسئول به داخل دفتر احمدي نژاد رفتند و سپس یکی از آنها به ميان کارگران آمد و گفت ما اين تحصن را امروز تمام ميکنيم و اگر مذاکره نتيجه نداد دوباره تحصن خواهيم کرد. کارگران اعلام کردند اگر مذاکره به جائی نرسید، به تحصن و تجمعات اعتراضی خود ادامه ميدهيم. لازم به يادآوری است که نيروی انتظامی نيز در محل نظاره گر بود و يکی از سربازان به کارگران گفته بود که به ما اطلاع داده اند که صبح محل را ترک نکنيم چون قرار است کارگران تحصن کنند.

 

تجمع امروز کارگران بر اساس تصمیم مجمع عمومی کارگران در روز یکشنبه دیروز بود. کارگران در جلسه دیروز تصمیم گرفتند تا تحقق خواستهایشان به تجمع خود در مقابل دفتر احمدی نژاد ادامه دهند و در صورت عدم رسیدگی به خواسته هایشان، همراه خانواده های خود دست به تجمع بزنند. كارگران علاوه بر تصمیم گیری در مجمع عمومی، با ارسال اس ام اس هایی سایر همکاران خود را به شركت در این تجمع فراخوان دادند. متن پیام ارسالی از اس ام اس چنین بود: "سلام، جهت احقاق حقوق قانونی از دست رفته مان فردا ٧ صبح مقابل ریاست جمهوری تجمع می نماییم، حضور شما همكاران سرنوشت ساز می باشد." لازم به یادآوری است كه كارگران لاستیك البرز مدت ٧ ماه است دستمزدی دریافت نكرده اند و اعتراضات و پی گیریهای تاكنونی آنها به جائی نرسیده است. اعتراض ادامه دارد

 

396- دبير اجرايي خانه کارگر ساوه :
كارگرا ن از تبعيض ها گله مند هستند
:

تهران- خبرگزاري كار ايران در تاریخ 20 آبان 87 ؛ دبير اجرايي خانه كارگر ساوه با بيان اين كه كارگران از تبعيض موجود ميان بازنشستگان كشوري و لشكري با بازنشستگان تامين اجتماعي گله مند هستند؛ گفت:ازمسئولان به ويژه وزير رفاه و تامين اجتماعي مي خواهيم كه بازنشستگان تامين اجتماعي نيز مشمول قانون نظام هماهنگ پرداخت قرار گيرند.
مهدي زماني نوري در گفت وگو با خبرنگار"ايلنا"افزود: از رئيس جمهوركه با شعار عدالت و مهرورزي و خدمت به محرومين و پابرهنگان توانست قلبهاي ملت ايران به ويژه جامعه كارگري را تسخير و آراي آنان را در انتخابات نهم رياست جمهوري ازآن خودكند مي خواهيم كه در سال آخر كابينه نهم به وعدهاي خود جامه عمل بپوشاند.
وي با طرح اين سوال كه "مگر بازنشستگان تامين اجتماعي شهروند ايراني نيستند؟"،گفت:چگونه است كه كاركنان دولت و بازنشستگان لشكري و كشوري مشمول نظام هماهنگ پرداخت قرار مي گيرند و حقوق آنان چند بار در سال افزايش مي يابد اما بازنشستگان تامين اجتماعي مشمول اين افزايش ها قرار نمي گيرند.
زماني نوري گفت: وزير رفاه درحالي از افزايش 45 تا 100 درصدي حقوق بازنشستگان كشوري و لشكري خبر مي دهد كه از دادن پاسخ روشن و شفاف به وضعيت حقوقي بازنشستگان تامين اجتماعي خود داري كرده و مي گويد اين افراد مشمول بيمه هاي خاص هستند.
دبير اجرايي خانه كارگر ساوه اظهار داشت وضعيت موجود را مي توان در اين جمله بيان كرد: از طلا گشتن پشيمان گشته ايم مرحمت فرموده ما را مس كنيد.
اوتداوم بي عدالي ميان كارگران و ساير اقشار حقوق بگير جامعه را موجب بدبيني كارگران دانست واظهار اميد واري كرد كه در آينده نزديك اين تبعيض از ميان برداشته شود.
پايان پيام

397- گزارشی از وضعیت کارخانه ایران برک :

(گزارش شماره 2)             

کارخانه ایران برک رشت با بیش از 37 سال سابقه کار ، تنها مرکز تهیه پارچه فاستونی و دوخت و دوز کت و شلوار در منطقه گیلان می باشد . این کارخانه در سال 1377 از پوشش سازمان صنایع ملی ایران خارج شده و به بخش خصوصی واگذار شد . مالکیت و عمده سهام این شرکت در اختیار شخصی به نام محمد ضرابیه می باشد  که در حال حاضر مدیرعامل بانک سامان کشور و صاحب کارخانجاتی از قبیل یزد بافت ، فیلور، کاشی کویر یزد است . از سال 1380 تا کنون به دلیل عدم کفایت مدیران شرکت و بکارگیری افرادی بدون تجربه در زمینه فاستونی ، کارخانه برک دوران بحرانی را پشت سر گذاشته است ، بطوریکه همیشه حقوق کارگران کارخانه با 3 الی 4 ماه تاخیر پرداخت می شود و نصف عیدی و پاداش سال 1386هنوز به کارگران پرداخت نشده است . در حال حاضر به مدت 12 روز است که کلیه کارگران در اعتراض به عدم دریافت حق و حقوق خود دست از کار کشیده اند ، به همین دلیل ، مدیر عامل شرکت بنام کوروش کانطوری ، به بهانه های واهی و از روی غرض ورزی شخصی ، حکم اخراج حدود 14 نفر از کارگران  را در دو نوبت داده است  و این کار ، هم بر شدت اعتراضات کارگران افزوده است و هم در حال حاضر تمامی کارگران اصرار بر دریافت کلیه حق و حقوق معوقه خود دارند و این درحالی است که به دستور مدیر عامل ، سلف سرویس ( رستوران ) کارخانه بسته شده است و به کارگران غذا نمی دهند . حال ! جای سوال اینجاست که آقای ضرابیه با این همه ثروت و دارائی چگونه از دادن حق وحقوق  کارگران عاجز مانده است ؟ به نظر می رسد که ایشان به دنبال هدف های دیگری است که مسئو لین کشور و استان در زمینه مسائل کار و کارگری باید پاسخ گوی آن باشد .

لازم به توضیح است که از سال 1384 تا کنون حدود 2 میلیارد تومان ، دولت از منابع مالی خود و بانکهای کشور به کارخانه کمک کرده است .

از طرف جمعی از کارگران ایران برک

1387/8/20

  (( این گزارش را کارگران ایران برک رشت ، برای کمیته ی هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری  فرستاده اند

و ما آن را عینأ  تحت عنوان ( گزارش شماره ی 2 )  در این سایت منعکس کرده ایم.))

براي دريافت گزارش شماره يک لطفا اينجا را کليک کنيد.   

398- بدهي كارفرمايان تهراني به تامين اجتماعي از 550 ميليارد تومان گذشت
تهران بزرگ 60 واحد بحران زده دارد
 :

تهران- خبرگزاري كار ايران در تاریخ 20 آبان 87 ؛ كارگاه هاي تحت پوشش اداره كل تامين اجتماعي تهران بزرگ بيش از 550 ميليارد تومان به اين سازمان بدهكارهستند و كارفرمايان براي استفاده از قانون بخشودگي 47 روز فرصت پرداخت و يا درخواست تقسيط را دارند.
به گزارش "ايلنا"، "عادل علايي" مدير كل تامين اجتماعي تهران بزرگ اعلام كرد:‌ با توجه به اجراي قانون بخشودگي جرايم تاكنون 260 ميليارد ريال كارفرمايان تهران از بدهي هاي گذشته خود را پرداخت نموده اند.
وي با اشاره به بدهي قطعي كارگاه ها به تامين اجتماعي گفت:‌ از مجموع بدهي هاي كارگاه ها در سراسر ايران فقط يك هزار ميليارد تومان بدهي جرايم تاخير حق بيمه است كه از اين مجموع بدهي جرايم تاخير حق بيمه در سطح تهران بزرگ 183 ميليارد تومان است.
علايي‌‏تصريح كرد:‌ متاسفانه در سطح تهران بزرگ 60 كارگاه بحران زده وجود دارد.
مديركل تامين اجتماعي استقبال كارفرمايان را در پرداخت ديون معوقه را مهم توصيف كرد و افزود: در راستاي سياست هاي دولت در زمينه عدالت گستري و اشتغالزايي و برون رفت صنايع از بحران اقتصادي و مالي و تقويت صندوق تامين اجتماعي اين قانون به مدت شش ماه به اجرا درآمد و در تاريخ هشتم دي ماه سال جاري به اتمام خواهد رسيد.
وي افزود:‌ تمام كارفرماياني كه تا سال 86 از سوي سازمان تامين اجتماعي جريمه شده اند مشمول اين بخشودگي بوده و مي تواند در مهلت مقرر نسبت به پرداخت نقدي و يا قسطي تعهدات خود اقدام كنند.
علايي تصريح نمود: ‌‏در سطح اين اداره كل بيش از 370 هزار كارگاه فعال، نيمه فعال و راكد وجود دارد بطوري كه از هر پنج كارگاه در سطح تهران تنها يك كارگاه با ماهيت توليدي فعال بوده و ماهيت ساير كارگاه هاي ديگر خدماتي - توزيعي و آموزشي است.
مديركل تامين اجتماعي تهران بزرگ با اشاره به جمعيت تحت پوشش بيمه شدگان كارگاه هاي تهراني گفت:‌ درتهران بزرگ بيش از 370 هزار كارگاه فعال و نيمه فعال وجود دارد كه از اين مجموع يك ميليون و 820 هزار نفر تحت پوشش خدمات بيمه اي اين اداره كل قرار دارند كه تعداد اين گروه نيز با شمار افراد تحت تكفل به هفت ميليون نفر خواهد رسيد.
پايان پيام

399- به گزارش روزنامه كيهان در تاریخ 19 آبان 87 آمده است :

- واردات 5 كالا در انحصار 65 نفر    

 

روزنامه کیهان با تاکید بر این که «انحصاری شدن واردات كالا، مافیایی قدرتمند تشكیل می‌دهد كه نسبت به هر اصلاح ساختار و شفافیتی مقاومت می كند» اعلام کرد آمارهای رسمی حاكی از آن است كه 65 شخصیت حقیقی وحقوقی انحصار واردات 5 قلم كالا را به خود اختصاص داده اند. 
بر اساس این گزارش؛ مطابق گزارش گمرك 45 درصد واردات خودرو در انحصار 10نفر است. در بخش خودرو 10 واردكننده نزدیك به 45 درصد واردات این كالا را به خود اختصاص دادند. 
طی 12 ماه سال 86، 42هزار و 461 دستگاه خودروسواری به ارزش 878 میلیون دلار وارد كشور شد كه نسبت به مدت مشابه سال قبل از لحاظ تعداد 15 هزار و 64 دستگاه و از نظر ارزش دلاری 36 درصد افزایش داشت. 10 وارد كننده فوق هر كدام به طور متوسط 39.51 میلیون دلار از ارزش واردات خودرو را در سال 86 به خود اختصاص دادند. 45 درصد ارزش كل واردات خودرو درسال 86 حدود 395.91 میلیون دلار بوده است. 
بنابر این گزارش به نظر می رسد انحصاری شدن واردات خودرو نوعی توزیع رانت محسوب شود. مطابق گزارش گمرك طی سال 86، 10 فرد حقیقی و حقوقی 395.51 میلیون دلار خودرو وارد كشور كرده اند.
اگر فرض كنیم این 10 نفر بطور مساوی در واردات خودرو سهم داشته باشند كه ندارند و تنها یكی از آنها یك هفتم از كل واردات خودرو را در دست دارد سهم هر نفر رقمی معادل 39.51 میلیون دلار می شود كه اگر این رقم با دلار 1000 تومان تسعیر شود به عدد 39 میلیارد و 510 میلیون تومان می رسیم. در ادامه اگر هر فرد معادل 30 درصد - معادل كف بازار-سود ببرد توانسته است طی یك سال 11 میلیارد و 700میلیون تومان سود قطعی به جیب بزند. 
این آمار در مورد كالاهای دیگر نیز بدین شرح است.
شكر در انحصار 15 نفر
55 درصد ارزش كل واردات شكر در سال 86 در انحصار 15شخص حقیقی و حقوقی بوده است.در این سال 3 هزار و 984 میلیارد ریال معادل 428 میلیون و 867 هزار دلار شكر وارد كشور شده است. به این ترتیب 15 واردكننده فوق به طور متوسط 15.725 میلیون دلار از ارزش واردات شكر را در سال 86 به خود اختصاص دادند. 55 درصد ارزش كل واردات شكر در سال 86 معادل 235.876 میلیون دلار بوده است.

واردات آهن توسط 20 نفر
گفتنی است؛ 20 نفر 50 درصد واردات آهن آلات، چدن و فولاد را در سال 86 به خود اختصاص دادند. ارزش كل واردات آهن آلات، چدن و فولاد در سال 86 به 84 هزار و 754 میلیارد ریال، معادل 9 میلیارد و 126 میلیون دلار رسید. آمارها حاكی از این است كه سال گذشته هر یك از 20 واردكننده آهن آلات، چدن و فولاد به طور متوسط 228.15 میلیون دلار از ارزش واردات این اقلام را به خود اختصاص دادند. 50 درصد واردات آهن آلات، چدن و فولاد در سال 86 معادل 4 میلیارد و 563 میلیون دلار بوده است.

موبایل در انحصار 10 نفر
10 واردكننده 70 درصد بازار واردات گوشی موبایل را در سال 86 به خود اختصاص دادند. گزارش برنا در این زمینه حاكی است: واردات گوشی تلفن همراه در سال 86 به 296 میلیارد و 944 میلیون ریال معادل 35 میلیون دلار رسید. براین اساس سهم هر یك از 10 واردكننده فوق به طور متوسط در سال 86 به 2.45 میلیون دلار رسید. 70 درصد ارزش واردات گوشی موبایل در سال 86 معادل 24.5 میلیون دلار بوده است.

واردات پارچه در انحصار 10 نفر
55 درصد ارزش كل واردات پارچه در سال 86 در انحصار 10 شخصیت حقیقی و حقوقی بوده است. سال 86 واردات این كالا به یك هزار و 829 میلیارد ریال معادل 196 میلیون و 914 هزار دلار بود. متوسط سهم این افراد نیز از واردات انواع پارچه در سال 86 به 10.83 میلیون دلار رسیده است. بر این اساس 55 درصد ارزش كل واردات پارچه در سال 86 معادل 108.30 میلیون دلار است.
در همین ارتباط دكتر نورا عضو كمیسیون برنامه و بودجه مجلس به كیهان گفت: مافیای قدرتمند وارداتی نسبت به هرگونه سیاست اصلاحی و شفاف سازی مقاومت می كنند. 
به گفته وی با انحصاری شدن واردات رقابت از بین می رود و با جمع شدن اطلاعات و ثروت در دست عده ای خاصی، كالانیز به چندین برابر قیمت به دست مردم می رسد. 
وی به دولت هشدار داد برای اصلاح ساختاری در اقتصاد باید انحصارات در اقتصاد شكسته شود.
نورا اهمیت مبارزه با انحصارات را تا آنجا دانست كه 3برنامه توسعه گذشته نسبت به آن اهمیت ویژه ای قائل شوند.وی همچنین به تشكیل لابی های قدرت اشاره كرد كه توانایی دارند پایه های سیاسی حكومت را نیز تحت الشعاع قرار دهد.
به گزارش كیهان، محمد شریعتمداری وزیر بازرگانی دولت هشتم طی گفت وگو با یكی از روزنامه ها با اشاره صریح به مقاومت ها برای تغییر تعرفه گوشی تلفن همراه گفته بود: یك جریان پرقدرت در اقتصاد مدام به دولت فشار می آورد كه تعرفه گوشی تلفن همراه را افزایش ندهیم.وی در همین حال تصریح می كند كه قدرت این جریان آنقدر بود كه اجازه این تغییر تعرفه را به وزارت بازرگانی ندهد. 

400- در اعتراض به روشن نبودن وضعيت قراردادها
کارگران لاستيک البرز مقابل دفتر رياست جمهوري تجمع کردند
 :

تهران- خبرگزاري کار ايران در تاریخ 20 آبان 87 ؛ حدود 300 کارگر لاستيک البرز به نمايندگي از يک هزار و 300 کارگر اين شرکت در اعتراض به روشن نبودن وضعيت قراردادها وپرداخت نشدن‌‏حقوق خود مقابل دفتر رياست جمهوري تجمع کردند.
به گزارش خبرنگار"ايلنا"،‌يکي از اين کارگران با بيان اينکه مشکل کارگران لاستيک البرز محدود به پرداخت نکردن حقوق نيست، ‌‏گفت: حدود 400 کارگر قراردادي در اين کارخانه هستند که وضعيت آنها مشخص نيست.
کارگر ديگري‌‏گفت: کارفرماي لاستيک البرز مي‌‏خواهد در ملک کارخانه ساختمان‌‏سازي‌‏کند، به همين دليل با اتلاف وقت قصد خسته کردن کارگران و رسيدن به نيت خود را دارد.
اين کارگر افزود:‌ دفترچه‌‏هاي بيمه کارگران سه ماه است که تمديد اعتبار نمي‌‏شود؛ در حالي که برخي از کارگران نياز مبرم به درمان دارند.
کارگرديگري‏گفت:‌ متاسفانه روزنامه‌‏ها و مطبوعات اخبار کارگري را پوشش نمي‌‏دهند.
وي با بيان اينکه مستاجر و داراي پنج فرزند هستم، گفت:‌ آيا سزاي کسي که قصد کارداشته و سعي دارد شکم زن و بچه‌‏اش را سير کند، دربه‌‏دري است؟
وي با بيان اينکه تعدادي از کارگران در شرف بازنشستگي هستند، گفت:‌ شرکت حق بيمه اين افراد را نمي‌‏دهد و آنان بلاتکليف هستند.
اين کارگر افزود: ناهار و سرويس اياب و ذهاب‌‏مان قطع شده است، ما هم فقط به کارخانه رفته و آنجا مي‌‏نشينيم.
اين کارگر تاکيد کرد:‌ کارگران لاستيک البرز منتظر دستور رئيس جمهور عدالت محور هستند تا سوءمديريت شرکت برطرف شده و توليد آن ادامه يابد.
کارگران در اين تجمع پلاکاردهايي حمل مي کردند که بر روي آنها نوشته شده بود «دولت به وظيفه خود در قبال مشکلات کارگران عمل کند»، «آيا کسي نيست ما را ياري کند» و «بابا نان ندارد، چرا؟»
بنا براين گزارش نمايندگان کارگران مشغول مذاکره بامسوولان هستند.
پايان پيام

401- ناتواني مديران قبلي معاش 230 كارگر نساجي قائمشهر تهديد مي‌‏كند :

تهران- خبرگزاري كار ايران در تاریخ 20 آبان 87 ؛ نايب رئيس شوراي اسلامي كار شهرستان قائمشهر اظهار داشت:‌ كارخانه نساجي شماره يك قائمشهر به وضعيت ديگر كارخانه هاي نساجي كشور دچار شده است.
به گزارش خبرنگار گروه كارگري ايلنا، رمضان غفاري گفت:‌ در جريان بازسازي وضعيت اين كارخانه كه در سال 75 با سرمايه كلاني صورت گرفت 400 پرسنل اين كارخانه به صورت اجباري باز خريد شدند.
وي افزود:‌ مشكلات كارخانه نساجي قائمشهر بيش از همه به ناتواني مديراني باز مي گردد كه هر يك زماني ادراه اين واحد توليدي را برعهده داشتند.
اين فعال كارگري افزود: هم اكنون 180 نفر كارگر با قرار داد دائم و 50 نفر كارگر با قرار داد موقت در اين كارخانه بحراني براي معاش خود تلاش مي كنند.
به گفته غفاري يه دليل تعطيل شدن سالن هاي رنگرزي و بافندگي و همچنين سالن مقدمات كارخانه نساجي شماره يك قائمشهر بطور تقريبي از خط توليد خارج شده است.
نايب رئيس شوراي اسلامي كار قائمشهر افزود:‌‏ مسوولان مربوطه در حالي از اجراي خصوصي سازي اين واحد توليدي سخن مي گويند كه كه كارخانه نساجي قائمشهر هر روز بيشتر به مرز تعطيلي نزديك مي شود.
پايان پيام

402- گزارشی از زندگی و کار يک خانواده پاکدشتی :

به گزارش روزنامه سرمايه در تاریخ 20 آبان 87: شکوفه آذر : پنج سال از فجايع هول انگيز حاشيه پاکدشت و قتل های 24گانه نتيجه سدر زمستان 1383می گذرد. از آن زمان تاکنون کمتر هفته و ماهی است که اخبار قتل ها، کشف اجساد بی هويت و... در اين منطقه تيتر صفحات حوادث و اجتماعی نباشد. با اين حال به استناد مشاهدات و گزارش های تصويری که از پيش و پس از اين ماجرا ثبت شده است، اين مکان - طی اين پنج سال- نه از نظر ساختار اقتصادی و نه اجتماعی و فرهنگي، کوچک ترين تغييری نکرده است: سبک زندگی کارگران مهاجر کرد، خراسانی و افغانی که زيرخط فقر، بهداشت و امنيت شغلی و جانی زندگی می کنند، رابطه اغلب ناعادلانه کارگران و کارفرمايان،نحوه دريافت دستمزد و... شايد در بيشتر موارد در همان وضعيتی است که از ده ها سال پيش بوده است.يعنی از زمانی که حدود 60 سال پيش نخستين کوره پزخانه حاشيه پاکدشت به دست نخستين کارفرما، بنا شد. ¦
اگر روزنامه نگار ،جامعه شناس يا مستندساز باشيد، پيداکردن سوژه کار و تحقيق در حاشيه های پاکدشت کار
چندان دشواری نيست. پرسه گردی در جاده های خاکی و متروک منتهی به بيابان های بی نام و نشان به جز خطری که هميشه در کمين است به يک ماجرا و زندگی تکان دهنده ختم می شود.
ماجرای اين بار، ماجرای زندگی خانواده ای ايرانی - افغانی است که يکی از پسرانشان را يک سال و نيم است گم کرده اند. پسری که به قول مادرش: ,کارگر من مهدی بود... مهدی پسر کاری من بود.,
يک خانواده ايرانی ك افغاني، چهار فرزند بی شناسنامه که يکی از آنها از يک سال و سه ماه پيش بدون هيچ رد و نشانی گم شده است، يک صبح اوايل پاييز، رديف طولانی آجرهای خام، دخمه های 12 متری که خانه نام دارد، با پاهای برهنه و گلی بچه ها و زندگی که روی دست همه باد کرده است.
مرد؛ عيسی بربري، افغاني، 42 ساله، مهاجرت به ايران از زمان جنگ روس ها، بدون شناسنامه، بی سواد، خشت زن کوره پزخانه.
زن؛ فاطمه سلطان درفکي، ايراني،
46 ساله، بدون شناسامه، بی سواد، خشت زن کوره پزخانه.
داوود، 17 ساله، دارای شناسنامه، بی سواد، خشت زن کوره پزخانه.
مهدي، 16 ساله، بدون شناسنامه، بی سواد، خشت زن کوره پزخانه، مفقود شده.
مريم و عباس، 8 و 9 ساله، دانش آموز در مقطع سوم دبستان در مدارس خودگردان، خشت زن کوره پزخانه، پاکدشت، تهران.
مکان؛ کوره پزخانه ,ش,، فرون آباد سوم، پاکدشت، تهران.
اينها اعضای خانواده ای هستند که از
24 سال پيش تاکنون در کار خشت زنی آجر سنتی در حاشيه پاکدشت هستند؛ بدون بيمه، بدون سرپناه مناسب، بدون حاشيه امنيتي، بدون آب آشاميدنی بهداشتي، بدون پوشش خدمات پزشکی و با دستمزدی معادل 12 هزار و پانصد تومان برای هزار خشت.
عيسی می گويد: ,من با چشم های خودم تا به حال مرگ سه نفر را در کوره پزخانه ديده ام. يکی از آنها از گرمای کوره بيرون آمد و بلافاصله بطری آب يخ را به دهان گذاشت و خورد. هنوز آب خوردنش تمام نشده بود که به زمين افتاد و جا در جا مرد. يکی ديگر در حال خشت زنی خون بالا آورد و به يک ساعت نکشيد که مرد. نفر سوم...مرگ نفر سوم از همه وحشتناک تر بود. ما يک گروه 15-10 نفره از زن، مرد و بچه داشتيم خشت می زديم. سه نفر آن طرف تر داشتند چرخ نقاله را جابه جا می کردند. هوا گرگ و ميش بود. يک نفر افغانی پشت چرخ ايستاده بود و داشت دو نفر ديگر را هدايت می کرد تا چرخ را به ديوار بچسبانند. آن دو نفر نتوانستند چرخ را کنترل کنند و چرخ با تمام قدرت به ديوار کوبيده شد و مردی که بين چرخ و ديوار داشت آنها را هدايت می کرد، له شد. من و چند نفر سريع جلو دويديم تا کمک کنيم. کارفرما خودش را رساند و به محض اينکه اوضاع را ديد سر ما داد کشيد که به سر کار برگرديم. بعد در حالی که جسد نيمه جان مرد هنوز روی زمين افتاده بود، آن دو کارگر را به اتاق خودش برد. چند دقيقه بعد آن دو هم که افغانی بودند، آمدند و جسد نيمه جان کارگر را که هنوز خرخر می کرد، بردند پشت دخمه ها و گودها و نيم ساعت بعد برگشتند و از خانه مرد، دوچرخه اش را هم برداشتند و بردند همان جا. شب يکی از آن دو نفر را کناری کشيدم و پرسيدم با جسد نيمه جان مرد چه کردند. معلوم شد که کارفرما به آن دو کارگر وعده 500 هزار تومان داد و به آنها دستور داد تا بدن نيمه جان کارگر را در دره ای همان حوالی پرت کنند و رد دوچرخه اش را هم طوری در کنار دره بيندازند که انگار مرد مجروح، دزدی بوده که نيمه شب بعد از دزديدن تعدادی لامپ و لباس، هنگام فرار به دره پرت شده. جسد مرد را فردا در همان دره پيدا کردند و پليس جسد را برد و در قبرستان افغانی های بی نام و نشان خاک کرد.,

گريه فاطمه و عيسی به حال خود،به حال دنيا

وقتی از محوطه خشت زنی به سمت خانه های کارگری پيش می رويم، فاطمه روسری را جلوی دهانش می گيرد و بغض آلود می گويد: , پسر من يک سال و سه ماه است که گم شده، دزديده شده؟ نمی دانيم. از ايران رد مرزش کردند؟ نمی دانيم. کشته اند و زير خاکش کردند؟ نمی دانيم. ما هيچ چيز نمی دانيم...,
ديوارهای گچی سه اتاق تودرتوی
شش متری که کارفرما با آب و برق رايگان به مدت شش ماه در اختيار آنها گذاشته، طبله کرده است. دو فرش، يک تلويزيون سياه و سفيد ارج قديمي، يک جا لباسي، يک گاز و يخچال قديمی و چند دست رختخواب تنها دارايی زندگی 20 ساله اين خانواده است.
با ورود عيسي، فاطمه اشک هايش را با روسری پاک می کند و با اشاره به همسرش می گويد: ,او می گويد بچه مان را رد مرز کرده اند. عين خيالش نيست. همش مرا دعوا می کند که چرا گريه می کني،,
همانطور که حرف می زند،
گوجه فرنگی ها را در ماهی تابه سرخ می کند. کمی خشکبار و ميوه برای پذيرايی می آورند. مگس ها امان همه را بريده اند. عيسی با روحيه است. سعی می کند بخندد و خود را از وضعيت موجود راضی نگه دارد اما خيلی طول نمی کشد که او هم گله می کند اما با لحنی متفاوت. او جايگاه خود را در کشور بيگانه می داند. می داند همين که اجازه دارد تا در اين کشور، سرپناهی کوچک و کار روزمزد داشته باشد، بايد خوشحال و شکرگزار باشد. می داند همين که با وجود قانون های اکيد، او را هنوز از اين کشور بيرون نينداخته اند، بايد شکرگزار باشد. می داند همين که بچه هايش می توانند به مدرسه خودگردان افغانی ها بروند- و حتی بدون مدرک هر سال به کلاس بالاتر بروند- شکرگزار باشد. اما همسر ايرانی اش می گويد: ,او خارجی است اما من چه؟ من که ايرانی هستم اما چرا بچه هايم بدون شناسنامه هستند؟ چرا بچه هايم بايد به مدرسه خودگردان بروند؟ چرا وقتی پسرم گم شد، رسيدگی نکردند؟ مگر من ايرانی نيستم؟ مگر اين مرد شوهر من نيست؟ ,

نمی رويم تا مهدی بيايد

داوود ساکت است و آرام می آيد و گوشه ای می نشيند. فقط نگاه می کند. وقتی بالاخره به حرف می آيد، اشک هايش جاری می شود و با دست های کارگری اش، آنها را پاک می کند و ماجرای فرار يا گم شدن برادرش را تعريف می کند: ,آن روز من و مهدی با هم بوديم. پليس ما را ديد و فهميد که افغانی هستيم. هيکل برادرم با اينکه از من کوچک تر است، بزرگ تر است. پليس با او برخورد کرد و گفت بگو افغانی های ديگر کجا هستند؟ خوابگاه شان کجاست؟ برادرم گفت نمی دانم. آنها رفتند. بعد از يک ساعت، چندتا از کارگران افغانی و ايرانی آمدند که از ما بزرگ تر بودند. اين افغانی ها برادر مرا کتک زدند و گفتند تو خوابگاه ما را لو دادی. آنها هم بعد از اينکه او را زدند، رفتند. برادرم زخمی شده،پا و صورتش کبود شده بود. نشست روی زمين و گريه کرد. همان موقع گفت من ديگر خسته شده ام. می خواهم از اينجا بروم. گفتم کجا؟ گفت می روم مامازن کارگر ساختمان می شوم. هر کجا بروم بهتر از اينجاست. هرچه اصرار کردم قبول نکرد که برگرديم. من هم گفتم پس من هم با تو می آيم. نمی خواستم تنها برود. ما دو هفته با هم رفتيم مامازن. شب ها در خيابان و پارک می خوابيديم. روزها به دنبال کار ساختمان می رفتيم. هيچ کاری پيدا نشد. فقط 12 هزار تومان پول داشتيم. بعد از دو هفته من مايوس شدم. ترسيدم. پول نداشتيم. گفتم من
بر می گردم خانه. او مرا تا نزديک همين جا رساند. هر چه گريه کردم، بهش التماس کردم که تو هم بيا، نيامد. گفت نمی آيم اما اگر کار پيدا نکردم بعد از يک ماه
بر می گردم. اما او رفت که رفت. نمی دانم چه بر سرش آمد. يک سال و نيم است که رفته حتی نيامده که به ما سر بزند.,
عيسی طوری که همسرش نشنود، آهسته می گويد: ,نمی دانم او را کشته اند و خاکش کردند يا پليس ها رد مرزش کردند؟ فقط اين را می دانم که اگر مشکلی برايش پيش نيامده بود حتماً برای ديدن ما می آمد.,
فاطمه می گويد: ,همه جا رفتيم. کمپ افغان ها رفتيم اما پسرمان در آنجا نبود. نامه گرفتيم رفتيم بازپروری. توی کامپيوتر زدند اسمش نبود. اينجا قتل و دزدی کم اتفاق نمی افتد. نمی دانم چه بلايی سر پسرم آورده اند.,
عيسی می گويد: ,يک سال است که کارفرمای ما حقوق مان را نداده اما اينجا مانديم چون تنها آدرسی است که پسرمان مهدی از ما دارد. اگر از اينجا برويم، ديگر مطمئن هستم که مهدی نمی تواند ما را پيدا کند. ما در هيچ کجای ايران، اسم و آدرسی نداريم. تلفن نداريم. فاميلی که پسرمان در خانه آنها را بزند، نداريم.,

اگر خبری بود ما هم خبردار می شديم

کارفرماها مثل کارگران ادعا می کنند که اگر خبری بشود ما همه خبردار می شويم، اما واقعيت اين است که آنجا جايی است که هيچ کسی از هيچ کسی خبر نمی گيرد چون سرنوشت کسی برای کمتر کسی اهميت دارد؛ چون همه می آيند که شش ماه بعد بروند. کارگرها فقط به فکر گرفتاری های خودشان هستند. آنقدر که بتوانند هر روز بيشتر از قبل خشت بزنند تا بلکه کنترات بيشتری بعد از شش ماه يا يک سال بگيرند. از چند نفر از کارگران همان جا درباره مهدی سوال می کنم. همه به هم نگاه می کنند. هيچ کسی تا به حال نشنيده است. تا به حال نشنيده اند که کارگر همکار خودشان يک سال و نيم است که در به در به دنبال ردی از پسر گم شده اش می گردد.
کوره پزخانه ,ص, ديوار به ديوار کوره پزخانه ,ش, است. کارگران آنجا هم بيشتر افغاني، کرد و خراسانی هستند. در آنجا هم کارگران در خانه های 12 متری زندگی می کنند و از شير آب و حمام عمومی استفاده می کنند. اما خانه هايشان تميزتر به نظر می رسد. تازه آنها در يک اتاقک قفل شده را نشان می دهند و با خوشحالی می گويند: ,ما مسجد هم داريم.,
کارفرما مردی جاافتاده است که از ديدن من چندان راضی به نظر نمی رسد. اسمش را نمی گويد و سرسنگين برخورد می کند.
می گويد: ,بيجه را که کشتند ديگر اينجا خبری نشد. هر کسی سرش به کار خودش گرم است.,
با اعتماد به نفس می گويد: ,اگر می خواهيد می توانيد از خود کارگرها بپرسيد.,

شما اخراج هستيد

در محوطه خشت زنی که هستيم، فاطمه به اتاق آتشکارها اشاره می کند و می گويد: ,آنها از اينکه پيش ما آمده ايد و پيش آنها نرفتيد بدشان آمده. زنگ زده اند به کارفرما.,
يک ساعت بعد، خانمی حدوداً 50 ساله، با دستکش سياه و عينک دودی و لحن صدايی که کاملاً مشخص است به تهرانی های شمال شهری که رفت و آمد خارجی زيادی دارند، می آيد. وقتی می آيد، آتشکارها با او حرف می زنند و وقتی من به او نزديک می شوم، آتشکارها دور می شوند. اول می خندد و با خوشرويی برخورد می کند، کمی بعد، با خشم می پرسد ,به چه اجازه ای بدون اجازه من پا به کارخانه من گذاشتيد،, و بالاخره در اتاق فاطمه و عيسی را می کوبد و فريادزنان مواخذه می کند: ,شما حق نداشتيد بدون اجازه من اينها را توی خانه خودتان راه بدهيد،,
می گوييم ما فقط برای تهيه گزارش از گم شدن پسرشان به آنجا آمده ايم و اصلاً کاری به کار وضعيت کارگران نداريم،
کارفرما با اشاره به من می گويد: ,اينها می آيند فقر کارگران را بزرگنمايی می کنند. در حالی که ما خانه و آب و برق مجانی به آنها می دهيم. اگر همين را به آنها ندهيم آنها از گشنگی می ميرند.,
فاطمه و عيسی سرخ می شوند و می گويند: ,بله. شما درحق ما خواهری می کنيد،,
می پرسم: ,شما در راه خدا اين کار را می کنيد؟,
متوجه کنايه ام می شود و پرخاشگرانه می گويد: ,اين آجرها فروش ندارد. ما چکی آنها را می فروشيم. من خودم کلی بدهی دارم اما اينجا را نگه داشته ام چون 100 نفر از قبل من نان می خورند،,
می پرسم: ,به همان نانی اشاره می کنيد که يک سال است به آنها نرسانده ايد؟,
وقتی کارفرما با تغير نگاهم می کند و در را می کوبد و می رود، معلوم است که نقشه ای در آستين دارد.
تدبير او، صبح فردا، اول وقت، مشخص می شود. معاونش در خانه عيسی و فاطمه را باز می کند و می گويد: ,اخراج، يالله وسايلتان را جمع کنيد و برويد،,

اتاقی در فرون آباد

عيسی می خندد و خبر غم انگيز را به من می دهد. عذاب وجدان دارم اما فاطمه می گويد:,تو فيلم ما را در تلويزيون پخش کن، داستان گم شدن پسر ما را در روزنامه بنويس، ما هيچ ناراحت نيستيم. اين برنامه هميشگی زندگی ماست. کارفرما دستور بدهد می مانيم، دستور بدهد می رويم. بخواهد پول ما را می دهد. نخواهد نمی دهد. اين بار هم پول ما را نداد.,
حالا اين خانواده پنج نفره در اتاقکی در فرون آباد سوم زندگی می کنند. کارفرما پول يک سال آنها را نداده است و تنها دلخوشی آنها اين است که اين بار لااقل در ازای بيرون انداخته شدن از کارشان، فيلم مستند پسرشان در تلويزيون نشان داده شود يا گزارشش در روزنامه چاپ شود، بلکه... شايد.... روزی... خبری از پسر گم شده شان برسد،

403- رئيس سازمان کار استان يزد خبر داد:
حوادث منجر به قطع عضو در 6 ماه اول امسال، 68 درصد كاهش يافت
:

تهران- خبرگزاري كار ايران در تاریخ 20 آبان 87 ؛ رئيس سازمان كار و اموراجتماعي استان يزد از كاهش 50 درصدي حوادث ناشي از كار منجر نقص عضو در نيمه نخست سال جاري خبرداد.
به گزارش "ايلنا"سيد حسن صفوي با اشاره به بررسي بازرسان سازمان كار يزد در نيمه نخست سال جاري ،گفت:25 فقره حادثه ناشي از كار منجر به نقص عضو گزارش شده است.
وي افزود بررسي ها نشان مي دهد كه آمار مربوط به اين حوادث نسبت به مدت مشابه سال گذشته 50 درصد كاهش داشته است.
صفوي همچنين از كاهش 68 درصدي حوادث ناشي از كار منجر به قطع عضو در نيمه نخست سال جاري خبرداد.
رئيس سازمان كار و امور اجتماعي استان يزد اظهار داشت: اقدامات فرهنگي چون تهيه برنامه هاي راديويي و تلوزيوني از جمله اقدامات پيشگيرانه‌‏اي است كه اين سازمان به منظور رعايت مسايل ايمني و بهداشت كار و نيز كاهش آمار حوادث حين كار در دستور كار خود قرار داده است.
پايان پيام

404- گزارش ايلنا از وضعيت کارگران کارخانه لاستيک البرز
رئيس شوراي اسلامي كارخانه: طولاني شدن وضعيت بحراني مشكوك است
زندگي خانوادگي‌‏كارگران با مشكل روبرو شده است
:

تهران- خبرگزاري كار ايران در تاریخ 20 آبان 87 ؛ رئيس شوراي اسلامي كاركارخانه لاستيك البرز از پرداخت نشدن مطالبات كارگران اين كارخانه در هشت ماه گذشته خبر داد.
به گزارش "ايلنا"، ولي‌‏الله صالحي كه به دنبال تجمع صبح امروز كارگران كارخانه لاستيك البرز،‌ در محل تجمع،‌ اين كارگران واقع در نهاد رياست جمهوري حضور داشت،‌‏طولاني شدن وضعيت بحراني كارخانه لاستيك البرز را مشكوك خواند و گفت: ‌خودداري مالك كارخانه از خريد مواد خام علت اصلي‌‏تجمع كارگران است. پيش از اين نيزكارگران لاستيك البرز در تجمع‌‏ها و حركت‌‏هاي اعتراضي مختلف اعلام كرده بودند.
به گفته صالحي با توجه به ظرفيت توليد روزانه 90 تن لاستيك دركارخانه البرز،‌‏ توقف روزانه فعاليت اين واحدتوليدي از نظر مالي خسارت سنگيني به همراه دارد.
اين عضو شوراي اسلامي كارخانه لاستيك البرز كه به واسطه اين سمت به عنوان نماينده كارگران استان تهران در كانون هماهنگي شوراهاي اسلامي كار استان تهران نيز حضور دارد،‌ در خصوص پيگيري‌‏هايي كه در اين تشكل صنفي كارگري براي رسيدگي به وضعيت كارگران لاستيك البرز انجام شده است،‌‏گفت: با توجه به اجراي اصل 44 قانون اساسي درتلاش هستيم تا مديريت و مالكيت كارخانه لاستيك البرز را دوباره به شركت سرمايه‌‏گذاري سازمان تامين اجتماعي واگذار كنيم. كارخانه لاستيك البرز تا پيش از واگذاري به مالك خصوصي فعلي از واحدهايي بود كه زير نظر شركت سرمايه گذاري تامين اجتماعي اداره مي‌‏شد.
وي تاكيد كرد: تاكنون دستگاه‌‏هاي مسوول نتوانسته‌‏اند به بحران به وجود آمده پايان داده و شرايط كارخانه را به حالت عادي بازگردانند.
يكي از كارگران لاستيك البرز در اين باره به خبرنگار "ايلنا"، گفت:‌ مسوولان نهاد رياست جمهوري در حالي از مفقود شدن برخي مكاتبات خبر مي‌‏دهند كه به گفته خود آنها در هفته گذشته پرونده لاستيك البرز به دليل تراكم‌‏كاري‌‏ ازكارتابل رياست جمهوري خارج نشده است.
طولاني شدن روند رسيدگي به مشكلات كارگران لاستيك البرز در حالي ادامه دارد كه به گفته صالحي و سايركارگران كارخانه لاستيك البرز، مشكلات اقتصادي باعث ايجاد مشكلاتي در زندگي خانوادگي‌‏ اين كارگران شده است.
كارگران لاستيك البرز كه در طول يك سال گذشته نسبت به نحوه عملكرد مديريت فعلي بارها معترض شده‌‏اند. درجريان تجمع امروز اين كارگران طي بيانيه‌‏اي خلع و برخورد قضايي با سهامدارفعلي،‌ پرداخت مطالبات معوقه،‌ تامين مواد براي راه اندازي توليد با ظرفيت كامل و جلوگيري از انحلال شركت و بررسي وضعيت معيشت كارگران را خواستار شدند.
در بخشي از اين بيانيه آمده است:ما كارگران شركت لاستيك البرز به تبعيت از فرمايشات مقام معظم رهبري از اجرايي شدن اصل 44 كه در جهت شكوفايي اقتصادي كشور است موافق هستيم ولي اشخاص با سوء استفاده از حسن نيت نظام جمهوري اسلامي تنها در پي كسب ثروت بادآورده بوده و آگاهانه به دنبال خدشه دار كردن ماهيت اصل 44 هستند.
پايان پيام

405- فريبرز رييس دانا در گفت‌وگو با ايلنا:
شتاب خصوصي‌سازي سبب ايجاد نگراني بين مسوولان نظام هم شده است
طبقه کارگر به شدت تضعيف شده است
:

تهران- خبرگزاري کار ايران در تاریخ 21 آبان 87 ؛
دکتر فريبرز رئيس دانا که در ميان روزنامه‌نگاران و فعالان کارگري به اقتصاددان چپ مشهور است، معتقد است بحران اقتصادي کنوني نتيجه اجراي برنامه‌هاي مورد حمايت اقتصاددان‌ها و سرمايه‌داران راست‌گرايي است که در سه دهه اخير قدرت اقتصادي را در انحصار خود داشته‌اند.
وي با نگاه بدبينانه به طرح‌هاي حمايتي معتقد است که دولت نهم، برخلاف ظاهر، گرايش چپ و مستضعفانه ندارد؛ بلکه از نظر رفتار اقتصادي، راست‌‏گراترين دولت در سه دهه گذشته است.
به اعتقاد وي، شتاب خصوصي سازي در ايران در زمان دولت نهم آنقدر زياد است که باعث بروز نگراني‌‏هايي در ميان مسوولان نظام هم شده است. وي اجراي اين سياست‌‏ها را در جهت تضعيف شديد طبقه کارگر ارزيابي مي‌‏کند.
به گفته برخي منتقدان سياست‌‏هاي اقتصادي دولت،‌‏ بعد از جنگ تحميلي سياست‌‏هاي اقتصادي ايران بر پايه توصيه نهادهايي چون بانک جهاني، صندوق بين‌‏المللي پول و سازمان تجارت جهاني شکل گرفت. به اعتقاد اين منتقدان اجراي اين سياست‌‏ها محور توليدي و مردمي نداشته و نتيجه اين روند که تا امروز نيز ادامه دارد، چيزي جز افزايش شکاف ميان طبقه غني و فقير و بحران اقتصادي کنوني نيست. اين ادعا تا چه ميزان صحيح است؟
اجازه دهيد به اين سوال به صورت معکوس پاسخ دهم؛ يعني در اين سال‌‏ها براي حمايت از طبقه محروم و آسيب‌‏پذير، يارانه‌‏هايي اختصاص يافته است. به کمک طرح‌‏هايي مانند طرح شهيد رجايي،‌‏کميته امداد امام خميني و بنياد مسکن انقلاب اسلامي، شماري از افراد نيازمند طبقه آسيب‌‏پذير تحت پوشش چترهاي حمايتي قرار گرفتند؛ در قالب قانون کار، براي افزايش دستمزد کارگران و محدود کردن اخراج آنها اقداماتي انجام شد. دستگاه‌‏هاي دولتي چون وزارت تعاون و وزارت رفاه و تامين اجتماعي به منظور حمايت از همين قشر آسيب‌‏پذير تاسيس شد و در نهايت در برنامه‌‏هاي توسعه پنج‌‏ساله، طرح‌‏هاي رفاهي و حمايتي گنجانده شده تا به افراد نيازمند کمک شود اما تمام اين اقدامات تنها براي آن انجام شده که بخش کوچکي از ميراث وخيم برجاي مانده از اجراي سياست‌‏هاي ويرانگر رشد و توسعه اقتصادي در ايران را پنهان کند؛ سياستي که اجراي آن تنها به رشد و توسعه منافع اقتصادي گروه‌‏هاي خاص منجر شده است.
منظور شما اين است که اجراي اين سياست‌‏ها باعث بروز بحران اقتصادي کنوني شده است؟
بحران اقتصادي فعلي نتيجه اجراي سياست‌‏هايي است که جز فربه شدن اصل و سود سرمايه گروه‌‏هاي اجتماعي خاص از يک سو و زيان اقتصادي ساير گروه‌‏هاي اجتماعي از ديگر سو، نتيجه‌‏اي نداشته است. به همين دليل اقدامات حمايتي که در بالا اشاره کردم از سوي دولت انجام شد تا با جبران بخش کوچکي از خسارت‌‏هاي ايجاد شده، هم از واکنش منفي گروه‌‏هاي اجتماعي زيان‌‏ديده جلوگيري شود و هم امنيت اقتصادي بخش سرمايه‌‏داري سوداگر حفظ شود.
ادعاي منتقدان اين سياست‌‏ها که معتقدند اجراي چنين سياست‌‏هايي از فراسوي مرزها تحميل مي‌‏شود، چقدر صحيح است؟
بخشي از اين سياست‌‏ها به تجربه و روح سرمايه‌‏داري که در جاي‌‏جاي کشورهاي جهان است، باز مي‌‏گردد؛ براي مثال در سال‌‏هاي اخير اين سرمايه‌‏داري در رويارويي با طبقه کارگر، سوسياليست‌‏ها و عدالت‌‏خواهان کشورهاي درحال توسعه، به نام نظم نوين جهاني از اهرم تعديل ساختار استفاده مي‌‏کند که نتيجه آن تعطيلي کارخانجات و بيکاري کارگران است. در ايران نيز چنين سياست‌‏هايي در حال اجراست؛ سياست‌‏هايي که از سوي نظام بازار داد وستد تحميل شده و رويکرد آن جهاني‌‏سازي است. اما بخش قابل توجهي از اين سياست‌‏ها، در ايران مانند هر کشور ديگري پرورانده شده است؛ که نتيجه آن جز ملقمه‌ اقتصادي موجود نيست.
با توجه به اينکه طبق گفته شما اين سرمايه‌‏داري در سه دهه گذشته اختيارات و قدرت نامحدودي داشته است، چطور مي‌‏توان نظام اقتصادي آن را ناکارآمد يا به قول شما ملقمه توصيف کرد؟
اين سرمايه‌‏داري به مشکل بروکراتيک مبتلاست. در اين ساختار مديران اقتصادي دولتي تا زماني که در دولت هستند در راس موسسات اقتصادي دولتي قرار دارند،‌ زماني هم که از دولت خارج مي‌‏شوند باز در موسسات اقتصادي شبه‌‏دولتي يا وابسته به دولت حضور دارند. اين مساله در کنار تحولات جهاني باعث به وجود آمدن يک ملقمه اقتصادي مي‌‏شود. ملقمه‌‏اي که در کشمکش ضرورت‌‏هاي داخلي و سياست‌‏هاي جهاني، منجر به وخيم‌‏تر شدن وضعيت طبقه محروم زنان، کارگران و تهيدستان شهري شده و ناکارآمدي آن بيش از پيش عيان مي‌‏شود.


در اين شرايط اين سرمايه‌‏داري به قول شما وابسته به حاکميت، چرا هيچ اقدامي براي جبران وضعيت به وجود آمده انجام نداده است؟
درست همين جاست که بخش اول گفته‌‏هاي من معني پيدا مي‌‏کند؛ يعني همان سياست‌‏هاي حمايتي که در آغاز به آن اشاره کردم توسط دولت اتخاذ مي‌‏شود تا از افزايش نارضايتي‌‏ها جلوگيري شود که آن هم به دليل اجراي سياست‌‏هاي خطا ناکارآمد و عقيم مي‌‏ماند.
اما آمارها و گزارش‌‏هاي رسمي در عين حال که وخيم‌‏تر شدن شرايط اقتصادي را تائيد مي‌‏کند، از گسترش دامنه چترهاي حمايتي نيز حکايت مي‌‏کند. فکر نمي‌‏کنيد وخيم شدن وضع موجود نتيجه‌‏اي به غير از آنچه که شما مدعي آن هستيد، داشته باشد؟
امروز در حالي‌‏که روند رو به فزوني بهاي مسکن، خيلي از شهروندان را گرفتار کرده است در مناطق شمال پايتخت، شاهد پيش‌‏فروش برج‌‏هاي مرتفع و شيک و تردد خودروهاي لوکس در خيابان‌‏ها هستيم. همزمان با بي‌‏پاسخ ماندن نيازهاي اقتصادي، دست به تخريب محيط اجتماعي زده‌‏ايم و ملقمه‌‏اي اقتصادي به وجود آورده‌‏ايم. اين وضعيت که از زمان روي کار آمدن دولت نهم تشديد شده است، در نهايت باعث بروز ناهنجاري‌‏هايي چون معضل اعتياد، بزهکاري، گسترش فقر و اختلاف طبقاتي، بالا رفتن نرخ بيکاري و به‌‏تبع آن، اجراي طرح‌‏هاي پيشگيرانه‌‏اي چون حمايت از بنگاه‌‏هاي زودبازده و تحول اقتصادي است، البته در اين بين اعمال فشار مردم در تعديل اين سياست‌‏ها بي‌‏تاثير نبوده است.
با اين تفسير، آيا وضع فعلي از قبل قابل پيش‌‏بيني بود يا آنکه چنين وضعيتي غيرآگاهانه پيش آمد؟
نمي‌‏توان گفت قادر به پيش‌‏بيني وضعيت امروز نبودند. فراموش نکنيم پاي منافع اقتصادي در ميان است. اين گروه به لحاظ اقتصادي هيچ وابستگي با توده مردم و به‌‏ويژه طبقه کارگر نداشتند. فراموش نکنيم در اين شرايط هيچ نظارت دموکراتيکي وجود نداشته و ندارد، به طوري که هنوز هم اين وضعيت ادامه دارد.
شواهد شما براي ادعاي ادامه اين وضعيت در حال حاضر چيست؟
براي مثال علت نفي و حتي انکار جامعه مدني از سوي اقتصاددان‌‏هاي راست‌‏گرا آن است که مي‌‏خواهند در صورت خروج دولت از مداخلات اقتصادي، نهادهايي چون اتاق بازرگاني را جايگزين کنند، نهادهايي که در آن سرمايه‌‏داران وابسته که بابت خريد يک شرکت رقم نجومي پرداخت مي‌‏کنند، وجود دارد. سرمايه‌‏داراني که بدون ريسک، در جريان واگذاري کارخانه‌‏هاي دولتي به بخش خصوصي، صاحب کارخانجات شده و بدون توجه به قابليت‌‏ها، با فروش آن به ثروت خود مي‌‏افزايند اما در نهايت همچنان از پايين بودن سرعت خصوصي‌‏سازي در ايران انتقاد مي‌‏کنند. اين گروه از سرمايه‌‏داران و اقتصاددان‌‏هاي وابسته به آنها، در حالي به غلط از پايين بودن روند خصوصي‌‏سازي در ايران اعلام نگراني مي‌‏کنند که بر اساس گزارش‌‏هاي بانک جهاني، ايران در خصوصي‌‏سازي رتبه نخست را به خود اختصاص داده است.
اما نسبت سهم بخش خصوصي و دولتي در اقتصاد ايران 30 به 70 است، آيا اين نگراني از کند بودن روند خصوصي‌‏سازي در ايران را توجيه نمي‌‏کند؟
خير، در همين سه سال گذشته، بيشترين اقدامات براي برداشتن مسووليت از دوش دولت و دادن منابع ملي به شمار خاصي از نزديکان تحت عنوان خصوصي‌‏سازي انجام شده است، با اين حال در ميان اقتصاددان‌‏هاي راست‌‏گرا کسي نيست که بگويد فقر، بيکاري و محروميت‌‏ها نتيجه اين سياست‌‏ها بوده است. هنوز دو قورت و نيم اين گروه که بدون ريسک صنعتي امروز به قدرت اقتصادي تبديل شده‌‏اند، باقي است و اقتصاددان‌‏هاي وابسته آنها، حتي خواهان خصوصي سازي نظام تامين اجتماعي، آموزش وپرورش و نفت هستند.
منظور از خصوصي سازي تامين اجتماعي چيست؟
هم سازمان و هم نظام تامين اجتماعي. در ميان اقتصاددان‌‏هاي راست اين بحث در لفافه مطرح است که بهتر است سازمان تامين اجتماعي منحل شده و اداره آن به بيمه‌‏هاي خصوصي سپرده شود. اين گروه با دامن زدن به اين موضوع که دولت نهم بيش از حد چپ‌‏گراست، خصوصي‌‏سازي تامين اجتماعي را مطرح مي‌‏کنند؛ حال آنکه آنها خوب مي‌‏دانند که دولت نهم در راست‌‏گرايي بي‌‏سابقه است.
شما به نقش مبارزات اجتماعي در تعديل اين وضعيت اشاره کرديد، اين در حالي است که به گفته فعالان کارگري، اعتراض‌‏هاي کارگري روزبه‌‏روز کم‌‏اثرتر مي‌‏شود. چطور در اين ميان مي‌‏توان نقش اين قبيل اقدامات را مثبت ارزيابي کرد؟
در طول تاريخ نقش تلاش‌‏هاي مردمي براي تعديل سياست‌‏هاي خشن سرمايه‌‏داري انکارناپذير است اما يادمان باشد که سرمايه‌‏داري هيچ گاه اين مقاومت‌‏ها را به رسميت نمي‌‏شناسد و هميشه دستاوردهاي جنبش‌‏هاي حق‌‏طلبانه معلمان و کارگران را به الطاف خود نسبت مي‌‏دهند.
در حال حاضر نيز هر چند شرايط روزبه‌‏روز سخت‌‏تر و نتيجه حرکت‌‏هاي معترضانه کم‌‏اثرتر مي‌‏شود، اما طبقه کارگر هيچ گاه جا نمي‌‏زند. مساله کارگران هفت تپه و لاستيک البرز همه شاهد اين ادعاست.
بطور کلي درس‌‏هاي اجتماعي دو جنبه دارند؛ يکي جنبه احتياط و عقب‌‏نشيني و ديگر جنبه رسالت تاريخي که به پيمودن ادامه مسير منجر مي‌‏شود. فراموش نکنيم هر اندازه که اقتصاددان‌‏هاي راست، بازگذاشتن دست سرمايه‌‏داري براي سرکوب اعتراض‌‏هاي صنفي را دموکراسي مي‌‏نامند،‌‏ کارگران و طبقات مردمي نيز تشکيل اتحاديه‌‏هاي صنفي کارگري و مدني را دموکراسي و عدالت اجتماعي مي‌‏دانند. در حال حاضر شايد از محل وجوهي که ميان افراد نيازمند پخش مي‌‏شود،‌ بتوان حق‌‏خواهي کارگران را آرام کرد، اما هميشه يک لايه و يک قشر از جامعه از نظر تاريخي آگاه و هوشيار باقي مي‌‏ماند تا راه را ادامه دهد.
علت اينکه شما از اين دوران به عنوان سخت‌‏ترين زمان براي حرکت‌‏هاي صنفي ياد مي‌‏کنيد، چيست؟
اين به سياست‌‏هاي اقتصادي اين دولت به‌‏ظاهر چپ باز مي‌‏گردد. در حال حاضر شاهد راست‌‏گراترين سياست‌‏ها در مباحث اقتصادي هستيم. با وجود شعارهاي مردمي که سر داده مي‌‏شود، هيچ کدام از دولت‌‏هاي قبلي يارانه بنزين را حذف نکردند و از حذف ساير يارانه‌‏ها سخن نگفتند. از سوي ديگر موضوع اصلاح قانون کار نيز چندين بار مطرح شده و هنوز معلوم نيست سرنوشت آن چه شود. بهاي مواد شوينده،‌‏ نان، مواد لبني، مسکن و حمل ونقل در همين مدت به شدت افزايش پيدا کرده است. دلايل اين سياست‌‏ها آن است که از نظر ديدگاه اقتصاددان‌‏هاي راست، همه چيز در بازار داد و ستد ارزش کالايي دارند. در اين ديدگاه پرداخت يارانه هيچ جايگاهي نداشته و مانند لکه ننگي است که بايد حذف شود.
چرا پرداخت يارانه‌‏ها اينقدر به گفته شما براي سرمايه‌‏داران و اقتصاددان‌‏هاي راست تحمل‌‏ناپذير است‌ که به دنبال حذف آن هستند؟
يادمان باشد که سرمايه‌‏داري فعلي مايل است ايران را به قلب سرمايه‌‏داري جهاني تبديل کند. اينجاست که تلاش‌‏ها براي عضويت در سازمان تجارت جهاني و حذف يارانه‌‏ها معني پيدا مي‌‏کند؛ چون سرمايه‌‏داري جهاني از پرداخت يارانه که با ماليات ارتباط مستقيم دارد، گريزان است و براي همين قرار است به نام پرداخت نقدي و ساماندهي، به‌‏تدريج يارانه‌‏ها در تابش آفتاب تورم تبخير شده و خودبه‌‏خود حذف شود يا به دليل پايين بودن ميزان آن، مردم از دريافت آن چشم‌‏پوشي کنند.
به گفته منتقدان، تقاضاي عضويت پيوستن ايران در سازمان تجارت جهاني در حالي مطرح است که ايران از نظر صنعتي قادر به مقابله با ساير کشورهاي عضو نيست؟
بله درست است،‌ اما يادمان باشد عده‌‏اي قصد غني‌‏سازي سرمايه‌‏داري و پهن کردن سفره براي سرمايه‌‏داري جهاني دارند که با تعطيلي بنگاه‌‏هاي اقتصادي جواب مي‌‏دهد. يادمان باشد بازار ايران در مقايسه با بازارهاي عراق، پاکستان،‌ بنگلادش، افغانستان،‌ ويتنام، اوکراين و‌ مصر اميدبخش‌‏تر است.
شما عنوان مي‌‏کنيد که سرمايه‌‏داري موجود براي رسيدن به اهداف خود حاضر است تمام کارخانه‌‏ها را تعطيل کند و تمام يارانه‌‏ها را نيز حذف کند. آيا اين مساله در درازمدت به زيان کشور و همين طبقه صاحب سرمايه نيست؟
ببينيد دولت‌‏هاي قبلي نيز براي حذف يارانه تلاش کردند، ولي اين کار يک شبه شدني نيست،‌ اما اقدامات دولت نهم آن قدر تند و سريع است که حتي صداي هشدار و اعتراض مسوولان عالي رتبه نظام را هم درآورده است که دولت را به عاقبت انديشي و پرهيز از عجله دعوت مي‌‏کنند.
انتقادات اخير به پرداخت تسهيلات زودبازده وزارت کار نيز با اين مرتبط است؟
بله، تزريق نقدينگي متعاقب پرداخت اين تسهيلات، حتي نگراني بازرس مقام رهبري را نيز به دنبال داشت. اين پول‌‏ها همانطور که منتقدان نيز مي‌‏گويند، بيکاران را بدهکار کرده است. با اين پول مي‌‏شد نهادهاي صنفي کارگري را تقويت کرد. بدون شک اين نهادها بهتر از مبتکران طرح‌‏هاي زودبازده مي‌‏توانستند اشتغال ايجاد کنند.

گفت‌‏وگو از پانيد فاضليان
پايان پيام

406- قيمت سرسام آور داروها و دروغ گويی مسوولان :

به گزارش خبرگزاری ایسنا در تاریخ 21 آبان 87 ؛ اين نکته که مسوولان دولتی صرفا با دروغ گويی و اراده آمارهای نادرست سعی می کنند در برابر مشکلاتی که هويت شان پاهرا بر اساس حل آنها به عنوان مدير و مسوول دولتی شکل گرفته است اکنون به يک پديده بسيار عادی و رايج تبديل شده است. نمونه گرانی دارو و تکذيب های بی سروته مسوولان مربوطه از جمله اين موارد است که ديگر حتی داد نهاد سرکوبگری چون "بسيج دانشجويی" را هم درآورده است. گزارش ايسنا از نامه اعتراضی بسيج دانشجويی به معاون غذا و دارو در وازارت بهداشت:

ايسنا می نویسد : بسيج دانشجويى دانشكده‌ى داروسازى دانشگاه علوم پزشكى تهران در نامه‌اى به معاون غذا و داروى وزارت بهداشت نسبت به برخى مشكلات دارويى و عدم تحقق وعده‌ها اعتراض كردند.

در اين نامه با متعارض خواندن بخشى از سخنان معاونت غذا و داروى وزارت بهداشت با حقيقت، آمده است: در شرايطى كه مكررا در مصاحبه‌هاى خود اعلام كرده بوديد به هيچ وجه در شش ماهه اول سال 87 افزايش قيمت دارو نخواهيم داشت در ابتداى سال جارى با افزايش قيمت سرسام‌آور تعداد بسيار زيادى از داروها مواجه شده‌ايم و درست در همان زمانى كه بسيارى از داروها افزايش قيمت صد درصدى را تجربه مي‌كردند آن را تكذيب مي‌كرديد، البته اين امر طى سال‌هاى گذشته بارها تكرار شده است.

در ادامه آمده است: مركز كمبودهاى دارويى وزارت بهداشت كه با هدف راهنمايى مردم در زمينه‌ محل توزيع داروهاى كمياب و جلوگيرى از روي‌آوردن مردم به بازار كثيف ناصرخسرو ايجاد شده بود، از حدود يكسال پيش تعطيل شده و موجب سرگردانى مردم در داروخانه‌هاى سطح شهر شده است. به نحوى كه بيماران براى تهيه داروهاى مورد نياز خود تمام داروخانه‌هاى سطح شهر را جست‌وجو مي‌كنند و در آخر همه مجبور به تهيه‌ داروهاى مورد نيازشان از بازار قاچاق مي‌شوند.

در اين نامه با اشاره به مصاحبه معاون وزارت بهداشت و اعلام شماره تماس مركز كمبودهاى دارويى به شماره 09646 آمده است: اين شماره تلفن مربوط به مركز اطلاع‌رسانى داروها و سموم وزارت بهداشت مي‌باشد كه فقط به مشاوره‌ى علمى در زمينه‌ى داروها مي‌پردازد و هيچگاه در طول فعاليت خود پاسخگوى سوالات كمبودهاى دارويى نبوده است. همچنين شماره تلفن 09646 در بسيارى از استان‌ها فعال نمي‌باشد. اين مركز فقط در استان تهران 24 ساعته مشغول به كار مي‌باشد نه در كل كشور!

در ادامه با اشاره به مصاحبه ديگر درباره برخورد با تمام داروخانه‌هاى اجاره‌اى (شامل اجاره به داروساز و اجاره به غير) آمده است:‌ سوال اينجاست كه در طول سه سال گذشته چه اقدامات موثر و قابل توجهى در زمينه برخورد با اين پديده غير اخلاقى صورت گرفته است و آيا در اين مدت به تعداد داروخانه‌هاى اجاره‌اى افزوده نشده است؟!

407- رئيس اداره کار و اموراجتماعي کاشان خبر داد:
توقف پرداخت تسهيلات بانكي، مشكلات كارگري را افزايش داد
 :

اصفهان- خبرگزاري كار ايران در تاریخ 21 آبان 87 ؛ رئيس اداره كار و اموراجتماعي كاشان گفت: بر اساس اهداف و سياست هاي دولت نهم، نرخ بيكاري اين شهرستان از 12 درصد به 8 درصد كاهش يافت.
به گزراش "ايلنا"، "محمد باقري نژاد" با بيان اينكه براي سال 86 بودجه اعتبارات بنگاههاي زود بازده شهرستان كاشان از مبلغ 347 ميليارد ريال در سال قبل به مبلغ 1400 ميليارد تومان افزايش پيدا كرده است؛ گفت: در سالهاي 85 و86 به ترتيب 1160 و 1537 ميليارد ريال اعتبار در كارگروه اشتغال و سرمايه گذاري شهرستان كاشان تصويب شده است.
وي ياد آور شد مبلغ اعتبارت تصويب شده كه پرداخت آنها بر عهده بانكهاست؛ بيشتر از بوجه شهرستان كاشان بوده است.
رئيس ادراه كارو امور اجتماعي كاشان همچنين از افزايش مشكلات كارگري دراين شهرستان خبر داد و علت آنرا قطع شدن پرداخت تسهيلات به بنگاههاي كوچك و زود بازده عنوان كرد.
به گفته باقري نژاد در حال حاضر مديران صنايع اين شهرستان از كمبود نقدينگي گلايه داشته و خواهان از سرگيري پرداخت تسهيلات هستند.
وي گفت با اين حال به دليل پيگيري مسوولان و همكاري كارگران در حال حاضر بحران هاي كارگري در شهرستان كاشان نسبت به ساير شهرستانهاي كشور در وضعيت مطلوبي است.
پايان پيام

408- اعتصاب كارگران شركت لوله سازي لوشان :

 كارگران شركت لوله سازي لوشان كه مشغول پروژه لوله گذاري در بندر انزلي هستند در اعتراض به دريافت نكردن دستمزد،  پرداخت نشدن حق بيمه و عدم ارسال ليست بيمه به سازمان تامين اجتماعي از سه روز پيش دست به اعتصاب زده اند. مدير عامل شركت نيز در واكنش به اعتصاب كارگران دستور داده تا درب كارگاه به روي كارگران بسته شود  و قول داده كه شنبه آينده حقوق‌هاي معوقه را پرداخت كند.

اين در حالي است كه ماه پيش مدير عامل مبلغ يك ميليارد تومان دريافت كرده و او آن مقدار پول را در كار ديگري سرمايه گذاري كرده است.

لازم به ذكر است كه تعدادي از كارگران در اعتراض به همين وضعيت، يك بار ديگر اعتصاب كرده بودند كه آن اعتصاب منجر به اخراج 4 نفر از كارگران شده بود.

اما در اعتصاب كنوني همه كارگران شامل كارگران ساده و مهندسان شركت كرده‌اند.

اين پروژه به منظور بهبود فاضلاب شهري در تعدادي از شهرهاي شمالي و با وام بانك جهاني اجرا مي شود.

" گيل آوا "

21 آبان مه 1387

گزارش ارسالی به کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل‌های کارگری

409- دانشجویان دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل دست به یك حركت اعتراضى زدند:

به گزارش فرياد كارگر در تاریخ 21 آبان 87  به نقل از انجمن دفاع از كارگران و بيكاران ، آمده است: بیش از 500نفر از دانشجویان دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل در اعتراض به اقدامهاى سركوبگرانه و تفكیك جنسیتی، وضعیت خوابگاهها و كیفیت بد غذا اقدام به اعتصاب غذا كردند. دانشجویان با سر دادن شعار و خواندن سرود یار دبستانی به سمت ساختمان مرکزی دانشگاه راهپیمایی کرده و اعتراض خود را بیان كردند. دانشجویان اعتصاب كننده همچنین، سینیهای ناهار خود را از سلف غذاخوری تا درب دفتر معاون فرهنگی رژیم در دانشگاه روی زمین چیدند.

410- ماموران سركوبگر، به یك میهمانى در شهر مشهد حمله كردند :

به گزارش فرياد كارگر در تاریخ 21 آبان 87  به نقل از انجمن دفاع از كارگران و بيكاران ، آمده است: ماموران سركوبگر نیروی انتظامی به یك مهمانی در مشهد، یورش بردند و 20 زن و مرد را دستگیر كردند.

روزنامه حكومتی قدس نوشت: در پی اطلاع از شركت عدهیی در یك مهمانی در یكی از باغهای «شاندیز»، مأموران انتظامی با حضور در محل مورد نظر 20نفر شامل 12 مرد و 8 زن را دستگیر كردند. دستگیر شدگان، به همراه پرونده در اختیار شعبه 802 مجتمع قضایی قرار گرفتند و با صدور قرار روانه زندان شدند

411- فریاد اعتراض كارگران كیان تایر: «این آخرین پیام است، کارگر مبارز آماده قیام است»

به گزارش فرياد كارگر در تاریخ 21 آبان 87  به نقل از انجمن دفاع از كارگران و بيكاران ، آمده است:  بیش از هزارتن از كارگران كیان تایر ـ لاستیك البرز تهران صبح ديروز در مقابل دفتر احمدینژاد تجمع كردند و با سردادن شعار «این آخرین پیام است کارگر مبارز آماده قیام است» علیه سیاستهای ضدكارگری حكومت اعتراض كردند. كارگران كیان تایر بیش از 7ماه است كه حقوق و مزایا دریافت نكردند و در وضعیت معیشتی بسیار سختی بهسر میبرند. براساس گزارشهای دریافتی از ساعت10صبح ديروز دوشنبه 87.8.20تجمع اعتراضی این كارگران در مقابل دفتر احمدینژاد در تهران آغاز شد. كارگران معترض پلاكاردهایی با خود حمل میكردند كه بر روی آنها نوشته شده بود:

ـ کارگران لاستیک البرز 7ماه است حقوق دریافت نکردهاند.

ـ «آیا کسی نیست ما را یاری کند»

ـ «بابا نان ندارد، چرا؟»

ـ بیش از 7000 خانواده كارگران كارخانه لاستیک البرز در وضع بد معیشتی قرار دارند

و هل من ناصر ینصرنی

براساس گزارش دریافتی مأموران سركوبگر نیروی انتظامی به كارگران زحمتكش كیان تایر یورش بردند تا آنان را پراكنده سازند. كارگران نیز در مقابل این یورش وحشیانه ایستادگی كردند و شعارهای ضدحكومتی سر دادند.

كارگران همچنین گفتند تا برآورده شدن خواستههایمان، به اعتصاب ادامه خواهیم داد.

412- اعلام حمایت کارگران ایران خودرو از خواستهای بر حق کارگران کیان تایر :

کارگران زحمتکش کیان تایر

ما کارگران ایران خودرو یکبار دیگر ضمن اعلام همبستگی با مبارزات حق طالبانه شما از خواستهای بر حق تان برای رسیدن به حقوقتان برای داشتن حق کار .برای داشتن حق بهداشت .برای داشتن حق یک زندگی بهترهمراه با رفاه و آسایش برای خودو خانواده تان اعلام پشتیبانی می کنیم واز همه دوستان کارگر می خواهیم که در رساندن صدای حق طلبانه شما به گوش دیگر کارگران تلاش کنند.

پیروزی کارگران تنها در گرو مبارزه و اتحاد و همبستگی آنان امکان پذیر است

زنده باد اتحاد و همبستگی کارگران درود بر کارگران کیان تایر

 جمعی ازکارگران ایران خودرو

21 آبان 1387

413- پیام به اتحادیه آزاد کارگران ایران و کارگران اعتصابی کیان تایر(لاستیک البرز) - جمعهایی از کارگران: پتروشیمی اصفهان، پالایشگاه اصفهان، نیروگاه اصفهان، شهرک صنعتی جی و ...

خبر برگزاری مجمع عمومی فوق العاده اتحادیه آزاد کارگران ایران که حول حداقل دستمزد و اقدام برای به ثبت رساندن اتحادیه با موفقیت به انجام رسید برای ما جمعهای وسیعی از کارگران رسمی، قراردادی و پیمانی کارخانه ها و مراکز کارگری  اصفهان و حومه، خبری مسرت بخش و امیدوار کننده برای ایجاد اتحاد و همبستگی هرچه گسترده تر در میان کارگران ایران بود. ما به همه اعضاء اتحادیه و بخصوص حاضرین در مجمع عمومی تبریک گفته و خود را در مبارزات آنان برای رسیدن به خواسته های مشترک، بویژه کمپین در دست اقدام برای تعیین حداقل دستمزد شریک می دانیم.

ما همچنین از اعتصاب کارگران کیان تایر پشتیبانی و دستشان را در مبارزه برای رسیدن به مطالباتشان می فشاریم وخواهان پرداخت کلیه حقوق معوقه آنان هستیم.

زنده باد همبستگی سراسری کارگران

 جمع هایی از کارگران:

1- پتروشیمی اصفهان

2- پالایشگاه اصفهان

3- صنایع شیمیائی  Lab

4- نیروگاه اصفهان

5- شرکت ها و واحدهای صنعتی شهرک مورچه خورت

6- شهرک صنعتی جی

7- شهرک صنعتی اشترجان

21/8/1387  

اتحادیه آزاد کارگران ایران

 

اخبار مبارزات کارگران ایران ،

هفته چهارم آبان ۱٣٨۷  (نوامبر۲۰۰٨ )

414- گزارشی از وضعیت کارگران شهرداری در شهر پاوه :

طبق خبر رسیده از شهر پاوه کارگران شهرداری که تحت پوشش شرکت پیمانکاری می باشند 3 ماه است که حقوق و مزایای خود را دریافت نکرده اند.

 تعداد کارگران تحت پوشش شرکت پیمانکاری در شهرداری پاوه 37 نفر می باشند. متاسفانه این کارگران تاکنون جهت پیگیری مطالبات خود دست به اقدامی مشترک نزده اند و گاها به صورت انفرادی با مسئولین و مدیریت شرکت وارد مذاکره شده و مراجعات تاکنونی آنها به اداره کار و دیگر ارگان ها ی ذیربط بی نتیجه مانده است.

لازم به ذکر است که کارگران رسمی شاغل در شهرداری پاوه هم ، به مدت 8 ماه است که از بابت اضافه کاری خود هیج گونه حقوقی را دریافت  نکرده اند.

کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری (منطقه غرب)

22/8/1387

415- تحمع اعتراضی کارگران لاستيک البرز :

به گزارش خبرگزاری ایلنا در تاریخ 22 آبان 87 ايلنا: رئيس شورای اسلامی کارکارخانه لاستيک البرز از پرداخت نشدن مطالبات کارگران اين کارخانه در هشت ماه گذشته خبر داد.
به گزارش "ايلنا"، ولي‌‏الله صالحی که به دنبال تجمع صبح امروز کارگران کارخانه لاستيک البرز،‌ در محل تجمع،‌ اين کارگران واقع در نهاد رياست جمهوری حضور داشت، ‌‏طولانی شدن وضعيت بحرانی کارخانه لاستيک البرز را مشکوک خواند و گفت: ‌خودداری مالک کارخانه از خريد مواد خام علت اصلي‌‏تجمع کارگران است. پيش از اين نيزکارگران لاستيک البرز در تجمع‌‏ها و حرکت‌‏های اعتراضی مختلف اعلام کرده بودند.
به گفته صالحی با توجه به ظرفيت توليد روزانه
۹۰ تن لاستيک درکارخانه البرز،‌‏ توقف روزانه فعاليت اين واحدتوليدی از نظر مالی خسارت سنگينی به همراه دارد.
اين عضو شورای اسلامی کارخانه لاستيک البرز که به واسطه اين سمت به عنوان نماينده کارگران استان تهران در کانون هماهنگی شوراهای اسلامی کار استان تهران نيز حضور دارد،‌ در خصوص پيگيري‌‏هايی که در اين تشکل صنفی کارگری برای رسيدگی به وضعيت کارگران لاستيک البرز انجام شده است،‌‏ گفت: با توجه به اجرای اصل
۴۴ قانون اساسی درتلاش هستيم تا مديريت و مالکيت کارخانه لاستيک البرز را دوباره به شرکت سرمايه‌‏گذاری سازمان تامين اجتماعی واگذار کنيم. کارخانه لاستيک البرز تا پيش از واگذاری به مالک خصوصی فعلی از واحدهايی بود که زير نظر شرکت سرمايه گذاری تامين اجتماعی اداره مي‌‏شد.
وی تاکيد کرد: تاکنون دستگاه‌‏های مسوول نتوانسته‌‏اند به بحران به وجود آمده پايان داده و شرايط کارخانه را به حالت عادی بازگردانند.
يکی از کارگران لاستيک البرز در اين باره به خبرنگار "ايلنا"، گفت:‌ مسوولان نهاد رياست جمهوری در حالی از مفقود شدن برخی مکاتبات خبر مي‌‏دهند که به گفته خود آنها در هفته گذشته پرونده لاستيک البرز به دليل تراکم‌‏کاري‌‏ از کارتابل رياست جمهوری خارج نشده است.
طولانی شدن روند رسيدگی به مشکلات کارگران لاستيک البرز در حالی ادامه دارد که به گفته صالحی و ساير کارگران کارخانه لاستيک البرز، مشکلات اقتصادی باعث ايجاد مشکلاتی در زندگی خانوادگي‌‏ اين کارگران شده است.
کارگران لاستيک البرز که در طول يک سال گذشته نسبت به نحوه عملکرد مديريت فعلی بارها معترض شده‌‏اند. درجريان تجمع امروز اين کارگران طی بيانيه‌‏ای خلع و برخورد قضايی با سهامدار فعلي،‌ پرداخت مطالبات معوقه،‌ تامين مواد برای راه اندازی توليد با ظرفيت کامل و جلوگيری از انحلال شرکت و بررسی وضعيت معيشت کارگران را خواستار شدند.

416 - کانون نويسندگان ايران توقيف "شهروند امروز" را محکوم کرد :

کانون نويسندگان ايران با انتشار بيانيه ای توقيف نشريه "شهروند امروز" را محکوم کرد. متن اين بيانيه به شرح زير است:

"من با نظر تو مخالفم اما حاضرم جانم را فدا کنم تا تو بتوانی حرفت را بزنی !"
ولتر

هيئت نظارت بر مطبوعات نشريه "شهروند امروز" را توقيف کرد. پيش از هر چيز توقيف اين نشريه را محکوم مي‌کنيم و خواهان انتشار مجدد آن هستيم. اما آنان که اين نشريه را توقيف کرده‌اند همان تفکری را دنبال مي‌کنند که "شهروند امروز" در برابر مخالفان خود، از جمله روشنفکران متعهد و مستقل دنبال مي‌کرد. در واقع شهروند امروز قربانی همان سياستی شده است که خود مروج و پيرو آن بود. توقيف "شهروند امروز" با انعکاس گسترده رسانه‌ای روبرو شد، حال آن که تاکنون ده‌ها نشريه‌ی ديگر بي‌سروصدا و به بهانه‌های واهی مانند انتشار نامنظم و از سوی هيئت نظارت به محاق رفته‌اند.

ما از آن رو خواهان انتشار "شهروند امروز" و همه‌ی نشريات توقيف و تعطيل ‌شده‌ی ديگر هستيم که به اصل آزادی انديشه و بيان بي‌هيچ حصر و استثنا برای همگان پاي‌بنديم و معتقديم آزادی بيان تنها بستری است که آگاهی و حقيقت از دل آن بيرون مي‌آيد.

کانون نويسندگان ايران

۲۱ آبان ۱۳۸۷

417- کانون نويسندگان ايران:۱۳ آذر، روز مبارزه با سانسور :

کانون نويسندگان ايران :آزادی انديشه و بيان حق طبيعی هر انساني‌ست، زيرا به طور طبيعی هر انسانی مي‌انديشد و هيچ دليل طبيعی نيز برای جلوگيری از بيان انديشه‌ی او وجود ندارد. آن چه موجب سلب اين حق از انسانی مي‌شود، منافع نظام‌هايی است که برای تداوم خود در صدد حذف انديشه‌ی مخالف برمي‌آيند. به اين ترتيب اکنون اين حق طبيعی کم و بيش در سراسر جهان- گيريم به درجات مختلف- از سوی مراجع قدرت از افراد انسان سلب مي‌شود. اما سلب آزادی بيان تنها با توقيف کتاب‌ها، نشريات و روزنامه‌ها يا جلوگيری از نشر و پخش آثار نويسندگان و انديشمندان صورت نمي‌گيرد. حذف فيزيکی صاحبان قلم و انديشه و تعقيب و آزار آنان نيز شکل ديگری از سرکوب آزادی بيان است. هرساله صدها انديشمند، نويسنده و روزنامه‌نگار تنها به دليل انتشار انديشه‌ها و عقايد خود يا کوشش برای بيان و افشای واقعيت‌های اجتماعی به قتل مي‌رسند، به زندان مي‌افتند، يا به شکل‌های ديگر تحت فشار و تعقيب قرار مي‌گيرند.

بنا به آمار گزارشگران بدون مرز، فقط در سال
۲۰۰۶، ۹۶ روزنامه‌نگار کشته و ۱۳۵ نفر زندانی شده‌اند. در مورد نويسندگان و انديشمندانی که صرفا به دليل ابراز عقايد و بيان انديشه‌های خود کشته يا زندانی شده‌اند آماری در اختيار نداريم، اما پيوسته شاهد اخبار پراکنده از اين دست نيز هستيم.

اما وضع ايران از بيشتر کشورهايی که در آن‌ها آزادی انديشه و بيان سلب مي‌شود، وخيم‌تر است. البته جامعه ايران و به‌ويژه نويسندگان و هنرمندانِ آن سال‌‌هاست که با پديده‌ی سانسور دست به گريبان‌اند؛ اما ظرف دو سه سال اخير اين پديده چنان دامنه‌ی گسترده‌ای يافته است که جز قلع و قمع فرهنگی نامی بر آن نمي‌توان نهاد. انبوه کتاب‌هايی که ماه‌ها و سال‌ها در انتظار اخذ مجوز در ساختمان ارشاد بر روی هم انباشته مي‌شوند گواه اين مدعاست،‌ و اين در حالي‌ست که متوليان سانسور مطالب بسياری از کتاب‌هايی را هم که اجازه انتشار مي‌يابند دستکاری و در آن‌ها اعمال نظر مي‌کنند. علاوه بر اين، سينما،‌ تئاتر، موسيقي، وبلاگ‌نويسي، سايت‌های اينترنتی و ديگر عرصه‌های انديشه و بيان نيز از اين دست‌اندازي‌ها که هر روز شديدتر مي‌شود در امان نيستند. مجموع اين شرايط معنايی جز سرکوب خلاقيت و ممانعت از ابراز وجود نويسندگان و هنرمندان ندارد. دستگاه سانسور در حقيقت نه کلمه و تصوير، بلکه خودانگيختگی و ابراز آن را که حق طبيعی هر انساني‌ست سلاخی مي‌کند و به اين ترتيب حق جامعه را برای برخورداری از ادبيات و هنرِ غيرحکومتی و پيشرو لگدمال مي‌سازد.

کانون نويسندگان ايران که دو تن از چهره‌های برجسته آن، محمد مختاری و محمدجعفر پوينده، در سال‌های اخير در راه آزادی انديشه و بيان جان باخته‌اند، به پيروی از اصول مندرج در منشور خود، در برابر اين موج رو به گسترش سانسور که بسياری از نويسندگان و هنرمندان را در عمل خانه‌نشين کرده و آثار آنان را در محاق فرو برده است، اعتراض و انزجار خود را اعلام مي‌کند.

در همين راستا، کميته مبارزه با سانسورِ کانون روز
۱۳ آذر را به ياد جان‌باختگان آذرماه ۷۷ به عنوان روز مبارزه با سانسور اعلام و از نويسندگان و هنرمندان در داخل و خارج کشور مي‌خواهد تا صدای اعتراض خود را با صدای ما درآميزند. باشد که روزی سايه سنگين سانسور از سر ادبيات و هنر برداشته شود.

نويسندگان و هنرمندان در ايران و جهان!

اتحاديه‌های نويسندگان!

انجمن‌های قلم در سراسر جهان !

شما را فرا مي‌خوانيم تا ضمن به رسميت شناختن اين روز، از حرکت ما در مبارزه با سانسور به هر طريق ممکن حمايت کنيد.

کميته‌ مبارزه با سانسور

کانون نويسندگان ايران

۲۲ آبان ۱۳۸۷

kanoon.nevisandegan.iran@gmail.com

418- آکسیون اعتراضی در شهر کلن :

 

- افشین شمس عضو کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری پس از ۵ ماه زندانی بودن در بیدادگاه رژیم اسلامی به یک¬سال زندان محکوم گردید.
- محمد جراحی فعال کارگری تبریز وعضو کمیته پیگیری ایجاد تشکل¬های آزاد کارگری را مجدداً به دادگاه احضار کردند.این درحالی است که در سال گذشته دریک دادگاه غیابی به چهار ماه زندان محکوم گردیده بود، که پس از اعتراضات خانواده های کارگران دادگاه تجدید نظر ناچار به لغو حکم شد.
- رضا دهقان عضو هئیت بازگشائی سندیکای کارگران نقاش و تزئینات که سال گذشته به اتهام
״ اقدام علیه امنیت ״ و تشکیل سندیکا به مدت یک ماه در بند ۲۰ زندان اوین بازداشت بود مجدداً به دادگاه احضار گردید.
- منصور اسانلو دبیر سندیکای کارگران شرکت اتوبوسرانی تهران و حومه بیش از
۲ سال است که دریک نمایش مضحک وزارت اطلاعات به بند کشیده شده و هم¬چنان با وجود بیماری مزمن قلب و چشم باید به جرم دفاع از حقوق کارگران بیش از ۵ سال از عمر خود را در سیاه چال¬های رژیم سپری نماید.
این در حالیست که اخیراً سایر فعالین سندیکای شرکت واحدعطا بابا خانی، سعید ترابیان، یعقوب سلیمی و علی زاده حسینی به جرم احقاق حقوق پایمال شده خود و هم طبقه ای¬شان به حبس های تعلیقی محکوم شده اند.
- جنبش زنان، زینب بایزدی، هاناعبدی، روناک صفازاده، نگین شیخ الاسلامی، فاطمه گفتاری، عشا مومنی و ... به جرم¬های واهی- در حقیقت دفاع از حقوق زنان- به بند کشیده شده در زندان بسر میبرند.
- فعالین جنبش های اجتماعی کردستان، آذربایجان و بلوچستان ... به جرم دفاع از آزادی و عدالت¬خواهی به زندان¬های طویل المدت محکوم شده اند.
- عبدالرضا رجبی پس از تحمل سال زندان از محکومیت حبس ابد خود نظیر زهرا کاظمی، زهرا بنی یعقوب، اکبر محمدی، ولی آلله فیض امیری و ابراهیم لطف الهی ... با صحنه سازی دیگری دراسارتگاه رژیم سر به نیست می¬شود.
- مجرمینی که در سنین نوجوانی مرتکب اعمال جنائی شده اند، هم¬چنان توسط
״ عدالت¬خانه حکام اسلامی ״ به جوخه های مرگ سپرده می¬شوند.
روزی نیست که خبر زندان، شکنجه و مرگ از ایران بگوش نرسد.

از این رو

کانون همبستگی با کارگران ایران- کلن، در تداوم اقدامات و همگامی خود با جنبش کارگری و سایر جنبش¬های اجتماعی در ایران

روز شنبه
׃ ۲۲∕۱۱∕۲۰۰۸

از ساعت
׃ ۱۳ تا ۱ یک آکسیون ایستاده در شهر کلن

                  
Neumarkt_ Anfang Schildergasse محل׃

برگزار می کند.

ما از همه یاران و مردم آزاده می خواهیم برای اعتراض به دستگیری¬ها، زندان ، شکنجه و کشتار فعالین جنبش کارگری، زنان ، دانشجوئی، خلقها و تمامی کوشندگان راه آزادی و عدالت همگام تر شده ، متحداً برعلیه بی عدالتی¬ها، برای آزادی زندانیان سیاسی فریاد خود را رساتر کنیم.
با حضور خود در صحنه است که می¬توان ضمن هم¬دردی و هم¬گامی با فعالین جنبش های اجتماعی، افشاء جنایت کاران را، تا جمع آوری بساط ننگین شان تداوم بخشید.
کانون همبستگی با کارگران ایران – کلن

419- درطوماري خطاب به رئيس جمهور و رئيس مجلس:
بازنشستگان تامين اجتماعي را مشمول نظام هماهنگ حقوق کنيد
 :

تهران- خبرگزاري کار ايران در تاریخ 22 آبان 87 ؛ جمعي از کارگران بازنشسته شهرري در طوماري خطاب به رئيس جمهور و رئيس مجلس، خواستار اجراي قانون نظام هماهنگ پرداخت براي بازنشستگان سازمان تامين اجتماعي شدند.
به گزارش "ايلنا" در اين طومار آمده است: کارگران بازنشسته، مستمري‌‏بگير و از کارافتاده سازمان تامين اجتماعي شهرستان ري و حومه، خواستار توجه به اين قشر عظيمند که سالهاست جواني خود را جهت رونق اقتصادي سپري کرده‌‏اند.
در ادامه اين طومار با اشاره به اين که طبق مصوبه مجلس، نظام هماهنگ پرداخت حقوق شامل بازنشستگان کشوري و لشکري شده، آمده است: اين افزايش حقوق يک‌‏طرفه، باعث بهم زدن تعادل نظام بازار شده است، لذا خواهشمند است نسبت به محاسبه حقوق بازنشستگان سازمان تامين اجتماعي همانند بازنشستگان کشوري و لشکري از هر طريق ممکن جهت از بين بردن اين دوگانگي اقدامات لازم را به عمل آوريد.

پايان پيام

420- کارگران طي نامه‌اي عنوان کردند
وضعيت کارگران شرکت کفش گنجه را مشخص کنيد
:

تهران- خبرگزاري کار ايران در تاریخ 22 آبان 87 ؛ جمعي از کارگران شرکت کفش و پوشاک گنجه، طي نامه‌‏اي به دبير اجرايي خانه کارگر استان گيلان، با اشاره به تعطيلي اين واحد‌ خواستار بازنشستگي خود شدند.


به گزارش "ايلنا"،‌ در اين نامه آمده است:‌‏ ما 37 نفر از کارکنان شاغل در شرکت کفش و پوشاک گنجه همچنان در بلاتکليفي و سرگرداني هستيم، چرا که شرکت تعطيل شده است.
در بخش ديگري از اين نامه تصريح شده است:‌ مديريت شرکت چهار دستگاه تزريق زيرکتاني را فروخته و قصد دارد تا ديگر ماشين‌‏آلات شرکت را نيز بفروشد.
در اين نامه با بيان اينکه شرکت گنجه 850 نفر پرسنل داشته و روزانه 20 هزار کتاني و کفش توليد مي‌‏کرد، آمده است:‌ چرا مديرعامل شرکت، جوانان جوياي کار شهرستان رودبار را که در اداره کار اين شهرستان در نوبت کار هستند، در اين شرکت شاغل نمي‌‏کند.
در اين نامه با طرح اين ادعا که مسوولان رودبار در قبال مشکلات کارخانه گنجه سکوت کرده‌‏اند، آمده است: ‌‏در حال حاضر فقط 37 کارگر در اين شرکتند که قصد بازنشستگي دارند اما هيچ اقدامي در اين خصوص انجام نمي‌‏شود.
پايان پيام

دنباله خبر

421- سرگردانی کارگران شرکت کفش گنجه:

کارخانه کفش گنجه یکی از واحدهای صنعتی نسبتاً بزرگ تولید کفش کتانی بوده است. این شرکت تا چندی پیش با استثمار حدود 600 کارگر به طور متوسط در هر روز 000 20 جفت کفش تولید و به بازار عرضه می کرد. سرمایه دار صاحب کارخانه در همین اواخر مثل هر سرمایه دار دیگر نگاهی به بازار می اندازد، حوزه های مختلف سرمایه و میزان سودآوری هرکدام از آن ها را خوب می سنجد و سرانجام بر پایه محاسبات دقیق نرخ سودها و حجم اضافه ارزش ها تصمیم می گیرد که کارخانه را تعطیل و سرمایه خود را به حوزه دیگری منتقل کند. او شروع به اخراج کارگران می کند. پس از آن چهار دستگاه مهم ویژه تزریق زیرکتانی شرکت را می فروشد و اینک در ادامه کار درصدد فروش همه ماشین آلات باقی مانده است. در حال حاضر  37 نفر از کارگران همچنان در شرکت می گردند و کارهایی انجام می دهند. اما کارخانه به طور واقعی مدت ها است که تعطیل است. 37 کارگر باقی مانده زیر فشار اجبار، از وحشت بیکار ماندن و گرسنگی کشیدن و همه بدبختی ها و با توجه به سابقه طولانی کار خویش خواستار بازنشسته شدن هستند. آنان تمام عمر را برای سرمایه دار کار کرده اند و این کار به سرمایه صاحب کارخانه تبدیل شده است. اما اکنون معلوم نیست که حتی چند سال از این دهه های  کار و استثمار در پرونده بازنشستگی آنان منظور شود.

22 آبان 87

کمیته هماهنگی ...

422- دبير اجرايي خانه کارگر اين شهرستان:
اکثريت کارگران پاکدشتي از نبود مسکن رنج مي‌برند
:

تهران- خبرگزاري کار ايران در تاریخ 22 آبان 87؛ دبير اجرايي خانه کارگر پاکدشت واردات بي‌‏رويه کالاهاي خارجي را از جمله دلايل رکود برخي کارخانه‌‏ها و بيکاري کارگران اين منطقه دانست.
به گزارش"ايلنا"، عوض سلطاني در ديدار اعضاي هيات اجرايي خانه کارگر پاکدشت با نماينده اين شهرستان درمجلس افزود: اشتغال اتباع بيگانه بدون مجوز در کارخانه‏هاي اين شهرستان نيز از دلايل ديگر بيکاري در منطقه است.
وي با انتقاد از بي‌‏توجهي اداره کار پاکدشت به مسايل کارگري گفت: ازمصاديق اين بي‌‏توجهي مي‌‏توان به کاهش تعداد شوراهاي اسلامي کار اشاره کرد.
سلطاني اظهار اميدواري کرد تا با اجراي موفقيت‌‏آميز طرح مسکن مهر، يکي از دغدغه‌‏هاي اصلي کارگران مرتفع شود.
به اعتقاد وي 80 درصد کارگران پاکدشتي از نبود مسکن رنج مي‌‏برند.
در اين ديدار بشيري، نماينده پاکدشت در مجلس شوراي اسلامي قول داد تا در جهت حل مشکلات کارگران پيگير و جدي باشد.
پايان پيام

423- عضو هيات نظارت بر سازمان تامين اجتماعي:
درصدد بازپس گيري 29 بيمارستان هستيم
 :

تهران- خبرگزاري کار ايران در تاریخ 22 آبان 87 ؛ عضو هيات نظارت بر سازمان تامين اجتماعي از تشکيل کميته‌‏اي براي بررسي نحوه واگذاري 29 بيمارستان اين سازمان به وزارت بهداشت و درمان خبر داد و گفت:‌ درصدديم اين بيمارستان‌‏ها را به تامين اجتماعي بازگردانيم.


اوليا علي بيگي در گفت‌‏وگو با خبرنگار "ايلنا" افزود:‌ در سال 1380 هيات دولت وقت مصوبه‌‏اي مبني بر واگذاري 29 بيمارستان تامين اجتماعي به بخش خصوصي داشت و جالب‌‏تر آنکه دولت قيمت اين بيمارستان‌‏ها را مشخص کرد؛ در صورتي که در هيچ کجاي دنيا خريدار قيمت را مشخص نمي‌‏کند.
نايب رئيس کانون عالي شوراهاي اسلامي کار کشور اظهار داشت:‌ همچنين هيات دولت، سازمان تامين اجتماعي را مکلف کرده بود تا تجهيز اين بيمارستان‌‏ها هم با سازمان‌‏ها باشد.
علي بيگي با بيان اينکه تمامي اين بيمارستان‌‏ها به وزارت بهداشت واگذار شده است، گفت:‌ اين در حالي است که تاکنون واگذاري رسمي آن به وزارت بهداشت انجام نشده است و سند اين بيمارستان‌‏ها به نام سازمان تامين اجتماعي است.
وي با اشاره به افزايش تعداد بيمه‌‏شدگان تامين اجتماعي گفت:‌ اگر مسوولان سازمان تامين اجتماعي اراده و دلسوزي لازم را داشته باشند، مي‌‏توان اين بيمارستان‌‏ها را به صاحبان اصلي؛ يعني کارگران بازگرداند.
نماينده کارگران در هيات نظارت بر سازمان تامين اجتماعي همچنين در پاسخ به اين سوال که چرا جلسات شوراي عالي تامين اجتماعي همانند جلسات شوراهاي شهر و روستا به صورت علني و با حضور خبرنگاران انجام نمي‌‏شود، گفت:‌ اين جلسات محرمانه نيست و بايد نماينده رسانه‌‏ها و افکار عمومي، در آن حاضر و مفاد جلسه را به مخاطبان منعکس کنند.
پايان پيام

424- دبير اجرايي خانه کارگر اين شهرستان:
اکثريت کارگران پاکدشتي از نبود مسکن رنج مي‌برند
 :

تهران- خبرگزاري کار ايران در تاریخ 22 آبان 87 ؛ دبير اجرايي خانه کارگر پاکدشت واردات بي‌‏رويه کالاهاي خارجي را از جمله دلايل رکود برخي کارخانه‌‏ها و بيکاري کارگران اين منطقه دانست.
به گزارش"ايلنا"، عوض سلطاني در ديدار اعضاي هيات اجرايي خانه کارگر پاکدشت با نماينده اين شهرستان درمجلس افزود: اشتغال اتباع بيگانه بدون مجوز در کارخانه‏هاي اين شهرستان نيز از دلايل ديگر بيکاري در منطقه است.
وي با انتقاد از بي‌‏توجهي اداره کار پاکدشت به مسايل کارگري گفت: ازمصاديق اين بي‌‏توجهي مي‌‏توان به کاهش تعداد شوراهاي اسلامي کار اشاره کرد.
سلطاني اظهار اميدواري کرد تا با اجراي موفقيت‌‏آميز طرح مسکن مهر، يکي از دغدغه‌‏هاي اصلي کارگران مرتفع شود.
به اعتقاد وي 80 درصد کارگران پاکدشتي از نبود مسکن رنج مي‌‏برند.
در اين ديدار بشيري، نماينده پاکدشت در مجلس شوراي اسلامي قول داد تا در جهت حل مشکلات کارگران پيگير و جدي باشد.
پايان پيام

425- بازنشستگان سمناني معترض جلسه اضطراري برگزار کردند  :

تهران- خبرگزاري کار ايران در تاریخ 22 آبان 87 ؛ رييس کانون بازنشستگان استان سمنان از برگزاري جلسه اعتراضي بازنشستگان در روز يکشنبه خبر داد.
به گزارش "ايلنا"، حبيب الله محقق اظهار داشت: حدود 150 نفر از بازنشستگان تحت پوشش بيمه تأمين اجتماعي در اين جلسه به عدم دريافت بن رمضان که تنها به کارمندان دولتي پرداخت شد، اعتراض کرده و خواستار برقراري نظام هماهنگ حقوقي در سطح کشور شدند.
محقق دليل ديگر اعتراض اين افراد را ناچيز بودن مبلغ وام‌‏هايي که به بازنشستگان تعلق مي‌‏گيرد، عنوان کرد و افزود: با وجود 5 هزار نفر بازنشسته در سطح استان، امسال تنها هشت فقره وام 500 هزار توماني به اين استان تعلق گرفته است.
وي به مشکلات اين کارگران در رابطه با دريافت حقوق اشاره کرد و گفت: بازنشستگان براي دريافت حقوق خود در بانک رفاه با مشکلات زيادي روبرو هستند و تعداد کارمندان بانک پاسخگوي نيازها نيست.
وي افزود: در اين نشست بازنشستگان خواستار رسيدگي به اين مشکلات شده و اعلام کردند، در صورت عدم دستيابي به خواسته‌‏هاي خود، دست به تجمع خواهند زد.
پايان پيام

426- کارگران صنايع شميايي ساري هفت ماه حقوق نگرفته‌اند  :

تهران- خبرگزاري کار ايران در تاریخ 22 آبان 87 ؛ کارگران کارخانه صنايع شيميايي ساري (کرم کيميکال) هفت ماه حقوق، عيدي و پاداش سال 82 و 83 خود را دريافت نکرده‌‏اند.


رييس شوراي اسلامي کار اين کارخانه در گفت‌‏وگو با خبرنگار گروه کارگري "ايلنا" اظهار داشت: اداره تأمين اجتماعي نيز از تمديد اعتبار دفترچه‌‏هاي بيمه کارگران خودداري مي‌‏کند.
احمد حسين نژاد افزود: مراجعات پياپي به فرمانداري، استانداري و وزارت کار و حتي مذاکره با نمايندگان مجلس هم نتيجه‌‏اي در پي نداشته است.
وي تعداد پرسنل اين شرکت در سال 81 را 120 نفر اعلام کرد که در حال حاضر به 80 نفر تقليل يافته است.
حسين‌‏نژاد تصريح کرد: مديريت عدم نقدينگي را بهانه کرده، در صورتي که اين کارخانه از نظر نقدينگي و فروش محصولات هيچ مشکلي ندارد و هدف اصلي مديريت، به دست آوردن نيروي کار ارزان با قراردادهاي موقت است.
اين فعال کارگري تصريح کرد: توصيه‌‏هاي مکرر مسوولان دولتي نيز نتيجه‌‏اي نداشته و مديريت همچنان از پرداخت حقوق کارگران خودداري مي‌‏کند.
رييس شوراي اسلامي کار اين کارخانه تصريح کرد: طي چند روز گذشته، نامه‌‏اي از سوي کارگران اين کارخانه به استانداري فرستاده شد که در اين نامه، کارگران اعلام کردند که اگر اقدامي براي پرداخت حقوق صورت نگيرد، دست به تجمع خواهند زد.
نصرالله دريابيگي، دبير اجرايي خانه کارگر استان مازندران نيز در اين رابطه به خبرنگار "ايلنا" گفت: اين واحد توليدي از بهترين واحدهاي صنعتي در سطح کشور است که مشکل اصلي آن، ضعف مديريتي است و لازم است مسوولان براي حل اين مشکل و نجات زندگي کارگران چاره‌‏اي بيانديشند.
پايان پيام

427- اعلام حمایت کارگران ریسندگی پرریس از کارگران لاستیک البرز :

همرزمان

ما کارگران شرکت ریسندگی پرریس سنندج از مبارزات بر حق شما کارگران لاستیک البرز که خواست اکثریت کارگران ایران است اعلام پشتیبانی نموده و خود را در کنار شما می دانیم.  زنده باد همبستگی کارگران – کارگران ریسندگی پرریس سنندج  23/8/87

428- گزارشی از" شرکت گسترش سازه ماد سنندج"

کارگران " شرکت گسترش سازه ماد" ، که مشغول ساخت مجموعه ورزشی واستادیوم 15هزار نفری سنندج هستند حدود شش ماه است که حقوق ومزایای خود را دریافت ننموده اند . کارفرمای این شرکت سازمان تربیت بدنی می باشد که کار اجرای پروژه را به فردی به نام "هویدا وزیری" واگذارنموده است . نامبرده خود در بهترین نقطه شهر سنندج ودرساختمانی مجلل با تمام امکانات مادی مشغول زندگی است. ولی هروقت کارگران از حقوق معوقه خود حرفی را به میان می آورند  با چهره عبوس وبرخورد غیرانسانی می گوید پول ندارم .عاقبت کارگران دریافتند که مفت خوران استثمارگر جز با زور تسلیم خواسته های آنان نخواهند شد.

 به همین منظور مورخه 21/8/87 درداخل محوطه شرکت تجمع ودست از کار کشید ند .این تجمع تا نزدیک ظهر طول کشید . درنهایت وقتی کارگران با کارفرما وارد مذاکره شدند ، کارفرما آنان راتهدید کرده که باید همه تسویه حساب کنید  در غیر اینصورت  هیچ گونه حق و حقوقی به آنها پرداخت نخواهد شد . این کارگران که 50 نفر هستند در شرایط بسیار بد مادی همرا به خانواده های شان روزگار را سپری می کنند .درطول این مدت (شش ماه )فقط به هرکدام از کارگران مبلغ 70هزارتومان !! پرداخت شده است که باید وجا دارد از حامیان سرمایه پرسیده شود که این مبلغ ناچیز کفاف پول تو جیبی  یک هفته فرزندان آنان را می کند !!؟چطور با این همه فقروفلاکت وگرانی که عاملش شما حریسان پول وثروت  هستید کارگرزحمت کشی که تمام نعمات مادی این کره به دست او خلق می شود ، حق ندارد ونباید از ثمره رنج وتلاش خود بهره گیرد؟. وبا شکم گرسنه شب را همراه خانواده اش به صبح رساند .

کارگران  ؛ اتحاد وهمبستگی ما ضامن رسیدن به خواسته های برحقتان است. متحد شویم.!

اين گزارش از طرف یکی از کارگران شرکت " گسترش سازه ماد سنندج" براي سايت کميته هماهنگي ارسال شده است.

کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری (منطقه غرب )

23/8/87

429- به دلیل کمبود نقدینگی و مواد اولیه 253000 نفر بیکار شدند:

به گزارش بخش فارسی بی بی سی محمد در تاریخ 24آبان  87 آمده است : جهرمی وزیر کار و امور اجتماعی اعلام کرد : بدلیل کمبود نقدینگی و مواد اولیه 253000 نفر بیکار شده اند. بر اساس طرح وزارت کار برای مقابله با بیکاری تاکنون 19 میلیارد دلار جهت اجرای طرح بنگاههای زود بازده پرداخت شده است.

430- يک فعال کارگري:
‌‏تکليف خواهي از نيروي کار سدي در مقابل حق مداري نيروي کاراست
:

تهران- خبرگزاري کار ايران در تاریخ 24 آبان 87 ؛ يک فعال کارگري‌‏تکليف خواهي از نيروي کار را به عنوان سدي در مقابل حق مداري نيروي کار دانست.
حميد حاج اسماعيلي درگفت‌‏وگو با خبرنگار "ايلنا"، با بيان اينکه سابقه حقوق کار به تاسيس سازمان جهاني کار (
I.L.O) برمي‌‏گردد، گفت: قدمت 80 ساله حقوق کار در برابر حقوق اجتماعي سياسي بشر که با انقلاب کبير فرانسه آغاز شد چندان زياد نيست.
وي حقوق کار را مجموعه‌‏اي از مقررات حمايتي و دستوري دانست که ناظر بر روابط کار است و گفت:‌ حقوق کار با توجه به اقتضائات زماني و مکاني به بررسي و ارزيابي قوانين مي‌‏پردازد.
عضو هيات مديره اتحاديه کارکنان بيمارستان‌‏ها و مراکز درماني کشور هدف نهايي نگارش حقوق کار را تامين عدالت و امنيت نيروي کار دانست و گفت:‌ امروزه حقوق کار جزء حقوق اساسي انسان‌‏ها در تمامي کشورهاست.
حاج اسماعيلي اظهارداشت:‌ قدمت حقوق کار به قبل از تدوين حقوق بشر بازمي‌‏گردد، به گونه‌‏اي که در اعلاميه جهاني حقوق بشر به کليات حقوق کار اشاره شده است.
به اعتقاد اين فعال کارگري در دنياي مدرن امروز حقوق کار برتراز حقوق شهروندي است چون که بنيادي است و معيشت خانوارها و خانواده‌‏ها به آن بستگي دارد.
او با بيان اينکه بر اساس‌‏گزارش‌‏هاي سازمان جهاني کارتمامي‌‏کشورها ناقض حقوق کارهستند اما ميزان آن متفاوت است، گفت:‌ جهاني سازي و آزادي تجارت عامل‌‏تشديدکننده براي نقض حقوق کار است.
حاج اسماعيلي با بيان اينکه حقوق کار درتمامي کشورها مورد پذيرش است،‌‏گفت: با اين حال تا اجراي کامل و دقيق آن فاصله بسيار زيادي وجود دارد.
عضو هيات مديره اتحاديه کارکنان بيمارستان‌‏ها و مراکز درماني کشور افزود: بعد از ايران باستان پيشرفتي در موضوع حقوق کار نداشتيم به گونه‌‏اي که گسترش طبقات اجتماعي ناشي از فرهنگ ارباب و رعيتي از جمله مضررات حکومت‌‏هاي مستبد بوده است.
حاج اسماعيلي با تاکيد بر اينکه شرايط پايداري درحقوق کار نداريم، گفت:‌ علت اين است که فرهنگ پذيرش حق وحقوق کار در کشور با موانع جدي روبروست.
وي تاکيد کرد:‌ نمي‌‏توان گفت‌‏ که آموزش تنهاترين راه ارتقاي حقوق کار در کشور است اما مسلماً مهم‌‏ترين آن مي باشد.
پايان پيام

 - تهديد به اعتصاب کارگران واحدهای 2 و 1 ،  جوجه کشی کشت و صنعت مهاباد :431

طبق گزارش رسیده روز سه‌شنبه 21 آبان 1387، کارگران اخراجی واحد دو و کارگران واحد یک جوجه کشی، در اقدامی هماهنگ و طی ضرب العجلی به کارفرمای بخش مربوطه هشدار دادند که اگر تا روز سه شنبه 28/8/87 در سالنها، جوجه ریزی نشود دست به اعتصاب خواهند زد.

لازم به ذکر است که درهمین رابطه شش نفر از کارگران با نامهای  امیر صوفی بیرم، رحیم باردل، حسین محملی، مصطفی کلهری، سیامند فقه یعقوبی و منصور ذهابی از واحدهای یک و دو به حراست کارخانه فراخوانده شدند و به آنان هشدار داده شده که اگر در اختشاشات کارخانه شرکت کنند با آنها برخورد تند خواهد شد. اما این کارگران ضمن رد ادعای بی اساس حراست کارخانه، اعلام کردند که عاملان اصلی اختشاش،  کارفرمایان و مسئولین حراست هستند. دفاع این کارگران از خواسته‌های برحق خود، همبستگی سایر کارگران را جلب کرده و به پشتیبانی همکاران کارگر خود، مسئولین حراست را وادار به عقب نشینی کردند.

قابل ذکر است که کارگران در صورت عدم رسیدگی به خواسته‌هایشان، روز سه‌شنبه 28 آبان دست به اعتصاب خواهند زد.  

کمیته هماهنگی برای کمک به اجاد تشکل‌های کارگری (متطقه غرب)

24/8/1387

432- سهيلا جلودارزاده:
ثبات شغلي زنان کارگردرگرو اجراي صحيح قانون کار است
کارگر بودن دشوارتر از زن بودن است
 :

تهران- خبرگزاري کار ايران در تاریخ 24 آبان 87 ؛ رئيس اتحاديه زنان‌‏کارگر گفت: به منظور پايداري و ثبات شغلي کارگران به ويژه زنان کارگر ايجاد شرايط اجراي قانون کار لازم است.
سهيلا جلودارزاده در گفت‌‏و‌‏گو با خبرنگار گروه کارگري "ايلنا"تصريح کرد: براي بهبود وضعيت شغلي کارگران به ويژه زنان کارگر، لازم است به دنبال راهکارهايي براي تغيير اين شکل تجملي قانون کار باشيم.


وي افزود: مواد قانون کار هيچ مشکلي ندارد و تنها مشکل اصلي اقتصاد ناسالم موجود در جامعه است.بنابراين لازم است به مشکلات اقتصادي بيشتر و سنجيده‌‏تر رسيدگي شود.
نماينده مردم تهران در مجلس ششم و هفتم تصريح کرد: امروزه زنان‌‏مالک کمتر از 20 درصد دارايي‌‏هاي جهان هستند و اين در حالي است که زنان کارگر نيز پا به پاي مردان کارگر تلاش مي‌‏کنند و حتي در همه اديان ذکر شده است که زنان با توجه به ايفا کردن نقش مادري، حق بهره برداري بيش‌‏تري را از عوامل توليد دارا هستند.


کارگر بودن دشوارتر از زن بودن است
اين عضو‌‏خانه کارگر اظهار داشت : باتوجه به اينکه زنان با دو مشکل مواجه هستند اما مشکلات کارگر بودن آنها بسيار دشوارتر از مشکلات زن بودن است.
وي به اشاره به سيستم اقتصادي ناسالم موجود درجامعه افزود: امروزه واردات بي‌‏رويه کالاها ضربه‌‏هاي جدي و شديد اقتصادي به کارفرمايان وارد کرده است و اين مسأله به مراتب تأثيرات منفي وشديدتري بر وضعيت معيشت کارگران نيز خواهد داشت.
عضو هيئت رييسه مجلس ششم اظهار داشت:با توجه به نقش محوري زن درخانواده فشار بيشتري بر زن کارگر وجود دارد و اين طرز تفکر در نسل‌‏هاي مختلف نهادينه شده و موجب بالا رفتن سطح توقع از زنان کارگر در محيط‌‏هاي کاري و خانواده شده است.
رييس اتحاديه زنان کارگر گفت: در عصر حاضرکه عصر آزادي و دانستن است حرکتهاي بين‌‏المللي زيادي براي احقاق حقوق زنان شروع شده است.
وي با اشاره به کنفرانس‌‏هاي جهاني زن تأکيد کرد:اين کنفرانس‌‏ها که سه دهه از تشکيل آنها مي‌‏گذرد از نمونه‌‏هاي بارز اين امر است . در اين کنفرانس‌‏ها زنان از همه جاي دنيا به دور هم جمع مي‌‏شوند تا براي از بين بردن ظلم و ستم مضاعف موجود بر طبقه کارگر راهکارهايي بيانديشند.

رويه اقتصادي موجود نياز به اصلاح دارد

سهيلا جلودارزاده گفت:لازم است با اصالت دادن به توليد و از بين بردن قوانيني که کشور را به سمت واردات بي رويه سوق مي‌‏دهد شرايط بهتري را براي کارگران به وجود بياوريم.
عضو شوراي مرکزي خانه کارگر داشتن تشکلات مستقل کارگري را به نفع زنان کارگر دانست و افزود: تشکل‌‏هاي مستقل به حل اختصاصي مشکلات کارگران زن مي‌‏پردازد .
وي با اشاره به اتحاديه زنان کارگر گفت: اين اتحاديه در عين وابستگي به ديگر اتحاديه‌‏ها به بررسي و برنامه‌‏ريزي براي حل مشکلات زنان کارگر مي‌‏پردازد.

نقش مادري مانع از حضور موثر زنان در اعتصابات کارگري شده است

رييس اتحاديه زنان کارگر در پاسخ به اين پرسش که آيا ايفاي نقش مادري بر حضور کمرنگ زنان کارگر در اعتصابات کارگري تاثير گذار است، گفت: حضور بسياري از زنان کارگر در برخي اعتصابات شايان ذکراست اما در بيش‌‏تر موارد وجود نقش مادري مانع از اعتصاب‌‏هاي پررنگ زنان شده است.
نماينده مردم تهران در مجلس پنجم تأکيد کرد: افزايش تعداد زنان‌‏ فارغ‌‏التحصيل نسبت به مردان و همچنين تحصيل زنان در رشته‌‏هاي علمي و تئوري و نياز جامعه به نيروي کار در رشته‌‏هاي عملي موجب چهار برابر شدن نخ بيکاري زنان شده است.
پايان پيام

اخراج 13 نفر از کارگران شهرداری شهر اشنویه :-  433  

طبق گزارش رسیده، تعداد 13 نفر از کارگران شهرداری شهر اشنویه در تاریخ 10 آبان ماه 1387 اخراج شدند. این کارگران که در بخش حفظ و نگهداری فضای سبز شهر اشنویه مشغول به کار بودند بدون دریافت هیچگونه پاداش و یا بیمه بیکاری از کار اخراج شدند.

لازم به ذکر است که کارفرما به بهانه اینکه فصل زمستان و باریدن برف در راه است و دیگر نیازی به نگهداری فضای سبز شهر نیست، کارگران را اخراج کرده است. این در حالی است که کارگران به دلیل نیاز شدید به کار و امید به اینکه دوباره در فصل بهار به سر کار برگردند هیچ گونه اعتراضی نکرده‌اند.

گفتنی است که همگی این کارگران متاهل و هیچ گونه منبع درآمدی ندارند. یکی از کارگران این وضعیت را اینچنین تعریف می‌کند: "چون ما کارگران خدماتی هستیم و دستی درتولید نداریم، بیشتر از همه هم طبقه‌های خود در مراکز تولیدی، استشمارمی شویم که این خود نمایانگر خصایص ددمنشانه سرمایه است." 

کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل‌های کارگری

24/8/1387

434- جان باختن یک کارگر در بانه بر اثر سوانح محل کار :  

طبق گزارش رسیده، روز جمعه مورخ 24/8/1387 یک کارگر با نام "سلام امین‌پور" بر اثر سانحه در محل کار مجروح و متاسفانه بعد از چندی جان خود را از دست داد.

لازم به ذکر است که"سلام امین پور" اهل روستای "کانی ناو" برای امرار معاش در معدن سنگ روستای "سبدلو" واقع در کیلومتر 5 جاده بانه – سقز مشغول به کار بود که در اثر ریزش سنگ، به شدت مجروح می‌شود. نامبرده بلافاصله به بیمارستان منتقل شده اما در اثر شدت جراحات وارده، جان خود را از دست میدهد . گفتنی است که کارگر نامبرده متاهل و دارای 3 فرزند می‌باشد.  

کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری (منطقه غرب)

24 آبان 1387

435- بازداشت مجدد فعال اتحاديه آزاد کارگران :

به گزارش رادیو برابری در تاریخ 24 آبان 87 ؛ ما با خبر دستگیری حسن ملايی برادر طيب ملايی فعال بازداشتی اتحاديه آزاد کارگران می شنویم . لینک زیراین خبر را بازگو می کند.

http://www.radiobarabari.net/files/2008/11/13/3.ram

436- طرح صرفه جويی در آموزش و پرورش عامل محروميت دانش آموزان روستايی از تحصيل:

به گزارش خبرگزارى فارس در تاریخ 24 آبان 87 : عضو كميسيون آموزش و تحقيقات مجلس گفت: اجراى بخشنامه انحلال مدارس زير 15 دانش‌آموز موجب محروميت از تحصيل برخى از دانش‌آموزان روستايى خواهد شد.

على كريمي‌فيروزجايى در گفت‌وگو با خبرنگار اجتماعى فارس در پاسخ به اين پرسش كه آيا اجراى بخشنامه انحلال مدارس زير 15 دانش‌آموز موجب محروميت از تحصيل دانش‌آموزان خواهد شد، گفت: خود به خود اين اتفاق خواهد افتاد چرا كه در خيلى از مناطق روستايى و دور، امكان تردد نيست.
وى افزود: براى دانش‌آموزان دختر مشكلات بسيارى وجود دارد چرا كه محدوديت‌هاى فرهنگى و اجتماعى براى دختران بيش‌تر است و برخى خانواده‌ها حاضر نيستند دخترشان را به مدارس روستاهاى ديگر بفرستند.
كريمى به موضوع سرويس مدارس اشاره كرد و گفت: سرويس مدارس شايد چند ماهى داير باشد ولى چندى بعد تق و لق مي‌شود و معلوم نيست در سال‌هاى آينده برقرار بماند در نهايت اتوماتيك وار، عده‌اى از دانش‌آموزان از تحصيل باز خواهند ماند.
وى اضافه كرد: در برخى مناطق، تعدادى از مدارس بالاى 15 دانش‌آموز نيز تعطيل شده است.

437- چند تن از شرکت کنندگان در مراسم يادبود ستارخان بازداشت شدند:

به گزارش کميته گزارشگران حقوق بشر در تاریخ 24 آبان 87 : طبق اخبار رسيده در مراسم يادبود "ستارخان" در شاه عبدالعظيم در تهران تعدادی از فعالان آذری شرکت کننده بازداشت شده اند.
از جمله اين افراد عبدالله عباسی جوان، استاد دانشگاه شهيد رجايی و حسين حسينی دانشجوی دانشگاه اردبيل و دبير سابق انجمن اسلامی دانشگاه رازی کرمانشاه، هستند.

گفتنی است از محل نگهداری بازداشت شدگان تاکنون اطلاعی در دست نيست. اسامی ساير بازداشت شدگان متعاقبا اعلام خواهد شد.

438- نكاتي در باره ي امضاي قرارداد هاي كار
روايتي از شرايط روز بازار كار و چند توصيه به جويندگان كار
 :

تهران- خبرگزاري كار ايران در تاریخ 25 آبان 87 ؛ خدمت سربازي را تمام كرده و مي‌خواهيد وارد بازار كار شويد يا درس و دانشگاهتان تمام شده و از تحصيل فراغت يافته‌ايد. حتي اگر فشار مالي و مسئوليت تامين هزينه زندگي خانواده بطور كامل يا بخشي از ان بر دوشتان نباشد باز هم بسيار تمايل داريد كه ديگر دستتان در جيب خودتان باشد. ميل داريد شغلي داشته باشيد و از طريق آن هويت و منزلت اجتماعي پيدا كنيد و اين حق طبيعي شماست . حقي كه در ميثاق جهاني حقوق بشر و قانون اساسي همه كشورها بر آن تاكيد شده است.
* در جستجوي يك حق طبيعي همه جا را مي گرديد ...
در جستجوي اين حق به دفتر كاريابي‌ها مراجعه و ثبت ‌نام كرده‌ايد، به دوستان و اطرافيان سپرده‌ايد برايتان كار پيدا كنند، نيازمنديهاي روزنامه و بازار‌كار ... و بالاخره از يك جايي برايتان يك فرصت شغلي پيدا شده. خوشحال و در عين حال مضطرب به طرف آدرس مورد نظر حركت مي‌كنيد. از يك طرف رؤياي شاغل بودن، دريافت حقوق ،داشتن درآمد ماهيانه، حل تدريجي مشكلات و تنگناهاي مالي،‌ثبات در زندگي و ... و از طرف ديگر :" اين جا كه مي‌روم چگونه جايي است ؟"، "چطور آدمهايي هستند؟ "، " از من چه انتظاراتي وانجام چه كارهايي را توقع دارند؟ "، " چقدر حقوق در فرم درخواست كار بنويسم كه هم خودم راضي باشم و هم فرصت كار و اشتغال را از دست ندهم؟ "، " نه، اصلاٌ ميزان حقوق الان چندان مهم نيست. فعلاٌ يك جوري مشغول كار بشوم تا بعد ... " ، بالاخره به محل تعيين شده مي‌رسيد. زنگ مي‌زنيد و وارد مي‌شويد. همه كس و همه چيز برايتان غريبه و نا مانوس است. فرم درخواست كار را پر مي‌كنيد. اگر شما را مناسب تشخيص ندهند با سردي و بي‌تفاوتي به شما مي گويند: "شما تشريف ببريد بعدا با شما تماس خواهيم گرفت" و معمولا تماسي در كار نخواهد بود. اما اگر تا حدودي برايشان مناسب باشيد همان روز يا چند روز ديگر مصاحبه‌اي ديگر و شايد مصاحبه دوم و سوم را هم با شما انجام خواهند داد و اگر همه چيز خوب پيش برود سرانجام يك قرارداد كار و يا يك تعهدنامه براي امضا جلوي شما خواهند گذاشت. شايد براي تضمين (تضمين چه چيزي؟) از شما بخواهند يك و يا چند قطعه سفته را هم امضا كنيد... .
* مي خوانيد ، امضا مي كنيد و لبخند مي زنيد، اما ...
... قرارداد را مي‌خوانيد ، عجله و اضطراب داريد و چيزي دستگيرتان نمي‌شود. در واقع فقط كلمات از جلوي چشمهايتان رد شده‌اند. سعي مي‌كنيد دوباره بخوانيد ولي فايده‌اي ندارد. بيشتر به نظرتان مي‌آيد همان چيزهايي است كه در مصاحبه به شما گفته‌اند، وانمود مي‌كنيد كه داريد ان را با دقت مي خوانيد و بالاخره نگران از دست دادن كار با اضطراب آن را امضامي‌كنيد و با لبخندي ساختگي كه بين شما و منشي رد و بدل مي‌شود آن جا را ترك مي‌كنيد و بعد ... .
... نام شركتي كه مي‌خواهيد در آن جا استخدام شويد ، ميزان دستمزد و حقوق ماهيانه ، شرايط و ساعت كار ، تعهدات و وظايف ... اما فقط ساعت كار و شايد چيزهايي كلي درباره حقوق و دستمزد يادتان هست ، از بقيه شرايط ، مقررات و تهعدهاي مندرج در قرارداد كار چيزي در خاطرتان نمانده. شايد به دليل عجله و اضطراب از اول هم چندان متوجه اين نكته‌ها نشده‌ايد. معمولاٌ نسخه دوم يا كپي قرارداد امضا شده يا حتي سفيد آن هم در اختيار شما نيست كه بعدها به آن مراجعه و يا آن را مرور كنيد. اصلاٌ چه چيزي را كه امضا كرده‌ايد ؟"قرار داد كار ؟"، " تعهدنامه؟" يا "برگ تسويه حساب؟" شايد هم يك برگه موهوم و قرارداد سفيد را امضا كرده‌ايد كه بعداٌ هرچه را مي‌توان به آن اضافه يا از آن كم كرد. "چيزي را كه امضا كرده‌ايد تاريخ، موعد و مبلغ معين داشت؟"، "تاريخ يا شرايط پايان و فسخ آن چگونه بود؟" به احتمال قوي (و اصولاٌ ربطي به حافظه ندارد) اين طور نيست كه يادتان نمانده باشد، بلكه موقع امضا اصلاٌ متوجه نشده‌ايد! اين مسئله كه فرصت موجود از دست نرود و بتوانيد شاغل بشويد آنقدر برايتان مهم بوده كه نتوانسته‌ايد روي متني كه امضا كرده ايد تمركز داشته باشيد و طبيعي است كه چيزي از آن در يادتان نمانده باشد.

* قرار داد موقت كار پاياني براي امنيت شغلي، آرامش خاطر كارگران

اصولاٌ قرارداد كار يعني چه و چرا تنظيم و امضاي قرارداد كار ضروري و مهم است؟
آيا قرارداد كار امنيت شغلي ، اطمينان و آرامش خاطر به همراه مي‌آورد؟ براي چه كسي و چه مدت؟
اين روزها همه قراردادهاي كار موقت يا كوتاه مدت‌اند، يك ماهه، سه ماهه، شش ماهه و حداكثر يك ساله .اصولا چرا بايد در كارهايي كه ماهييت دايم و مستمر دارند استخدام،قراردادي و كوتاه مدت باشد؟ آيا هميشه همينطور بوده است؟
تا قبل 15 اسفند سال 1373 استخدام قراردادي و قرارداد موقت يا كوتاه مدت كار پديده‌اي استثنايي بود و بيشتر در كارهاي موقت، مدت معين و پروژه‌هاي ساختماني و راهسازي كاربرد داشتند.
تا اين تاريخ اگر يك قرارداد موقت چند دوره پي‌درپي و بدون وقفه تمديد مي‌شد در حكم استخدام دائم تلقي مي‌گرديد و ديگر نيازي نبود قرارداد جديدي تنظيم يا قرارداد قبلي تمديد گردد. ولي در اين سال براساس نياز و در عين حال كشف جديد سرمايه‌داري بين‌المللي و انطباق قوانين و مقررات كار و بازرگاني ايران با الزامات سياستهاي نئوليبراليستي كه تحت عنوان " نياز به سرمايه‌گذاري خارجي" براي بازسازي خرابه‌هاي ناشي از جنگ وپيوستن به
WTO و... توجيه مي‌شد ديوان عدالت اداري وقت تفسير جديدي از تبصره 2 ماده 7 قانون كار ارائه داد. براساس اين تفسير كه به دنبال شكايت كانون كارفرمايان از وزارت كار ارائه شده بود:
1) حتي در كارهايي كه ماهيت دائم و مستمر داشتند استخدام كارگر با قراردادهاي موقت و كوتاه مدت به يك رويه عادي تبديل شد.
2)ازاين تاريخ ديگر تمديد پي‌درپي قراردادهاي موقت در حكم دائمي شدن قرارداد كار و استخدام دائم تلقي نشد و كارفرما هيچ گونه تعهد يا الزامي در تنظيم قرارداد جديد و يا تمديد قراردادهاي كار (هر چند مرتبه كه قبلاٌ تكرار شده باشد)نداشت و اين چنين بود كه ديگر امنيت شغلي كارگران و حقوق‌بگيران، آرامش خاطر و برنامه‌ريزي براي زندگي آينده‌بر اساس درآمد و حقوقي كه در مقابل انجام كار نصيب آنها خواهد شد از جامعه رخت بر بست. يافتن كار مناسب و انعقاد" يك قرارداد" كه بتواند حداقل‌ها را تامين كند دغدغه هميشگي همه ي كارگران گرديد، اعم از كارگران غير متخصص ، ساده و با تحصيلات كم و يا متخصص و با تحصيلات عالي...
* جاي خالي سازمانهاي مستقل و فراگير صنفي كارگري
پيدا كردن كار و فرصت شغلي شانسي است كه هميشه و به راحتي دست نمي‌دهد. از آنجا كه كارگران و كارفرمايان در موقعيت و شرايط برابر نيستند ، متاسفانه زماني كه چنين فرصتي رخ مي‌نمايد براي كارگران معمولاٌ امكان گزينش بين فرصتهاي مختلف و يا مطرح كردن خواسته‌ها و شرايط‌شان فراهم نيست و اغلب مجبورند به همه ي شرايطي كه كارفرماتعيين مي كند تن بدهند. همانطور كه در ابتدا نيز گفته شد عملا در هنگام عقد قرارداد كار كارگران فقط امضا مي‌كنند و چيزي را تعيين نمي‌كنند.
اگر شرايط جامعه به‌گونه‌اي بود كه كارگران و حقوق بگيران مي‌توانستند تشكل‌ها و سازمانهاي مستقل صنفي خود را داشته باشند قرار- دادهاي كار به چنين معضلي تبديل نمي‌شدند. سنديكاهاي كارگران در هر رشته‌با آموزش و توصيه هاي حقوقي مناسب و آگاهي رساني به موقع ،اعضاي خود را جهت عقد قراردادهاي انفرادي كار به گونه اي كه تا بيشترين حد ممكن منافع و حقوق آنها تامين شود ياري مي‌كنند. سنديكاها در هر رشته ، كارخانه و بنگاه توليدي يا خدماتي در هنگام امضاي قراردادهاي دسته‌جمعي كار با اعزام كارشناس و دادن مشاوره‌هاي حقوقي لازم و در صورت نيازاستخدام وكلاي متخصص دراين زمينه ، تلاش مي‌كند تا حد امكان منافع كارگران لحاظ شود. در هنگام تمديد و پايان قراردادها وهمچنين بروز حوادث و مشكلات ناشي از كار سنديكاها چون وكيلي هميشه حاضر كارگران عضو خود را ياري مي‌دهند.
* حقيقت تلخ است
اما متاسفانه وبه هر حال بخشي از واقعيت‌هاي جامعه امروزي ما چنين است:
1. اتحاديه، سنديكا و تشكل‌هاي مستقل و فراگير كارگري كه كارگران بتوانند به كمك آنها تامين منافع خود را پيگيري كنند وجود ندارند.
2. به دليل وجود بحران همه جانبه اقتصادي و اجتماعي و ركود حاكم بر صنايع و مؤسسات توليدي و خدماتي كارگران شاغل بطور مستمر در معرض بيكاري و اخراج قرار دارند.
3. وجود سه الي چهار ميليون بيكار، بازار كار و قوانين حاكم بر آن را به شدت آشفته و نابسامان كرده است.
4. در حاليكه كارشناسان مستقل امور اجتماعي و اقتصادي، درآمد ماهيانه كمتر از 500 الي 600 هزار تومان را زير خط فقر ميدانند شوراي عالي كار متاسفانه حداقل حقوق ماهيانه كارگران رابا احتساب حق مسكن و بن خواروبار 600/239 تومان تعيين كرده است. با اين همه شاهد هستيم كه گروه بزرگي از طبقه كارگر به دلايلي كه پيش از اين گفته شد در شرايط بسيار نامساعد و ناامن، بدون هر نوع قرارداد كار و محروم از حمايت و پوشش بيمه و تامين اجتماعي با حقوق و دستمزدي بسيار كمتر از حداقل تعيين شده به كار گمارده مي‌شوند.
5. گرفتن سفته و اوراق تضميني از كارگران در هنگام استخدام به يك رويه تبديل شده و كم نيست مواردي كه كارفرمايان با به اجرا گزاردن اين سفته‌ها وديگر اوراق تضمين‌هاي مالي، مشكلاتي را براي كارگران فراهم كرده‌اند.
در چنين شرايطي كارگران اولاٌ بايد سعي كننداز همه فرصت هاي ‌ممكن استفاده كرده و سنديكا ياهر نوع تشكل مستقل و ويژه خود را مطابق با موازين بين‌المللي ايجاد و به كمك آنهاتامين منافع و حل مسايل و مشكلات خود را پيگيري نمايند.
ثانياٌ با آموزش و هم‌آموزي ،دست‌كم آن بخش از قانون و نكات حقوقي و مسايل روابط كار را كه به انعقاد قراردادها و شرايط كار مربوط مي‌شود فراگيرند تا در اين وانفسا و شرايط نابرابر با مشكلات كمتري مواجه گردند.

* بد نيست پيش از امضاي قرار داد كار بدانيد...

در زير چند ماده از قانون كار و توضيح هاي لازم در اين رابطه كه توجه به آنها هنگام انعقاد قراردادهاي كار مي‌تواند مفيد بوده و از بعضي مشكلات و سوء استفاده‌ها پيشگيري كند به شكل پرسش و پاسخ تقديم مي‌گردد :
1):قرارداد كار چه ويژگي‌هايي بايد داشته باشد؟
پاسخ:
الف- مورد قرارداد مشروع باشد.
ب- موضوع قرارداد مشخص و معين باشد.
پ- طرفين ( كارگر و كارفرما) از نظر قانوني و شرعي مجاز به تصرف در اموال باشند.
ت- نوع كار يا حرفه يا وظيفه‌اي كه بعهده كارگر قرار مي‌گيرد بايد مشخص باشد.
ث- حقوق و مزاياي كارگر و تعهدات كارفرما در اين مورد با رعايت حداقل‌هاي ذكر شده در قانون كار بدقت مشخص گردد.
ج- ساعات كار، تعطيلات و مرخصي‌ها تعيين گردد.
چ- محل انجام شغل مورد نظر مشخص گردد.
ح- تاريخ قرارداد تعيين گردد.
خ- چنانچه كار براي مدت معين باشد مدت قرارداد مشخص گردد.
د- مواردي كه عرف و عادت كار معيني ايجاب مي‌نمايد بايد به تفصيل ذكر گردد.
ذ- قرارداد كار اگر كتبي باشد در 4 نسخه تنظيم گردد.
ر- اگر طرفين توافق دارند مدت دوره آزمايشي مشخص گردد.
ز- وضعيت اضافه كار و ميزان آن در صورت توافق بر اضافه كاري تعيين گردد.
ژ- چنانچه قرارداد كار براي كار معين باشد مشخصات دقيق آن كار معين در قرارداد ذكر شود.
2) قراردادهاي موقت كار به چه قراردادهايي اطلاق مي‌شود؟
پاسخ :
الف- قرارداد كار در صورتي كه براي كارهايي كه طبيعت آنها جنبه غير مستمر دارد معمولاٌ بصورت قرارداد موقت كار تنظيم مي‌گردد.
ب- در كارهايي كه طبيعت آنها جنبه مستمر دارد مي‌توان قرارداد كار را براي مدت معيني تنظيم نمود.
3)در صورت اجرا نشدن قرارداد كار از جانب هر يك از طرفين چگونه مي‌توان او را ملزم به اجرا قرارداد كرد؟
پاسخ :
الف- با توجه به بند "و" ماده 21 قانون كار قرارداد كار از ناحيه كارگر جزء عقود حائز بشمار مي‌آيد.
ب- با توجه به ماده 27 قانون كار كه فسخ قرارداد از ناحيه كارفرما مشروط به قصور كارگر در انجام وظيفه يا نقض آيين‌نامه‌هاي انضباطي كارگاه شده است و از طرفي اعلام نظر مثبت شوراي اسلامي كار نيز بعنوان شرط ديگر براي فسخ قرارداد كار توسط كارفرما قيد شده است و همچنين با عنايت به تبصره 1 ماده 27 قانون كار در صورت نبود شوراي اسلامي كار در كارگاه و فقدان نماينده كارگر، كارفرما در صورتي حق فسخ قرارداد را خواهد داشت كه هيات‌هاي تشخيص نظر مثبت خود را در اين خصوص اعلام كرده باشد. افزون بر آن با توجه به اينكه هيات‌هاي تشخيص و حل اختلاف كارگري چنانچه تشخيص دهند كه از ناحيه كارگر قصور يا تخلفي صورت نگرفته راي را به بازگشت به كار صادر مي‌نمايند بنظر مي‌رسد كه قرارداد كار دائمي از ناحيه كارفرما جزء عقود لازم تلقي مي‌گردد و صرفاٌ در صورت تخلف كارگر آنهم با اثبات آن در مراجع حل اختلاف كارگري براي كارفرما حق فسخ ايجاد مي‌شود.
پ- با التفات به ماده 25 قانون كار قراردادهاي مدت‌دار يا موقت و همچنين قرارداد كار براي انجام كار معين جزء عقود لازم بشمار مي‌آيد.
4)آيا نسخه‌اي از قرارداد كار مي‌تواند يا بايد نزد كارگر باشد؟
پاسخ :
با عنايت به تبصره ذيل ماده 10 قانون كار قرارداد كار چنانچه كتبي باشد در چهار نسخه تنظيم مي‌شود كه يك نسخه آن بايد نزد كارگر باشد.
5) چگونه مي‌توان اثبات كرد كه قراردادي سفيدامضا بوده و بعدازامضاء كردن يكي از طرفين بدلخواه متن آن را تحرير كرده است؟
پاسخ :
چنانچه فاصله زماني بين امضاء و تحرير متن بيش از يك يا دو ماه باشد از طريق كارشناسي مي‌توان تاريخ مندرج شدن امضاء و تاريخ تحرير متن را تا حدي مشخص نمود.
6)آيا گرفتن تضمين ( از قبيل چك يا سفته) از كارگران در هنگام استخدام قانوني است؟
پاسخ :
چنانچه بدون دليل و صرفاٌ براي اعمال فشار به كارگر باشد اخذ هر نوع تضمين غير قانوني است ولي در بعضي مشاغل كه ممكن است اموال قابل توجهي به كارگر سپرده شود مانند كسي كه صندوقدار يك شركت يا يك فروشگاه شده است ممكن است در حساب و كتاب روزانه كسري پيدا شود يا سوء استفاده‌اي بعمل آيد در اين صورت كارفرما براي تضمين جبران خسارت احتمالي مي‌تواند در هنگام عقد قرارداد كار از كارگر تضميني از قبيل سفته يا چك دريافت كند كه در اين صورت بايد در قرارداد كار اين موضوع ذكر شود و شماره چك يا سفته نيز قيد شود.
روي برگ چك يا سفته نيز مي‌توان مورد تضمين را قيد كرد. يعني در متن چك يا سفته پس از مبلغ اضافه كرد "جهت تضمين ...". اين كار امكان استفاده از چك يا سفته را در غير از موارد مورد توافق به حداقل مي‌رساند.
7)در صورت به اجرا گذاشتن اوراق مالي (چك يا سفته تضميني) چه بايد كرد؟
پاسخ :
چنانچه مدرك كتبي فيمابين طرفين (كارگر و كارفرما) در رابطه با چك يا سفته وجود داشته باشد بايد به استناد آن قرارداد كتبي دفاع كرد و چنانچه شماره چك يا سفته در هيچ قرارداد يا صورت‌جلسه‌اي درج نشده باشد مي‌توان از شهادت شهود براي دفاع استفاده نموده و در غير اين صورت نهايتاٌ قضيه به سوگند مي‌انجامد و احتمال محكوميت كارگر وجود دارد.
پايان پيام
تهيه و تنظيم : كاظم فرج الهي (فعال كارگري)

439- رئيس کانون بازنشستگان شهرري:
تبعيض ميان بازنشستگان باورکردني نيست
:

تهران- خبرگزاري کار ايران در تاریخ 25 آبان 87 ؛ رئيس کانون بازنشستگان شهرري گفت: نمي‌‏توان باور کرد که دولت و مجلس ميان بازنشستگان کشوري ولشکري وتامين اجتماعي تبعيض قائل شود.
سيد مرتضي اطيابي در گفت‌‏وگو با خبرنگار "ايلنا"با بيان اين که تمامي بازنشستگان شهروند ايران هستند، افزود: تورم ناشي از افزايش حقوق بازنشستگان کشوري ولشکري موجب تضعيف معيشت بازنشستگان سازمان تامين اجتماعي خواهد شد.
وي از عملکرد بخش درمان تامين اجتماعي انتقاد کرد وگفت: ازدحام در مراکز درماني مشکلات فراواني را بيمه شدگان ايجاد کرده است.
اطيابي اظهار داشت: به تازگي زمزمه‌‏هايي مبني بر دريافت مستمري‌‏ها از طريق خودپردازهاي بانک رفاه کارگران شنيده مي‌‏شود، در صورتي که در گذشته هم گفته‌‏ايم که بازنشستگان تامين اجتماعي مخالف اين اقدام هستند.
پايان پيام

440- رئيس کميته کارآفريني شوراي شهر دوم تهران:
دولت حق بيمه کارگران را متقبل شود
 :

تهران- خبرگزاري کار ايران  در تاریخ 25 آبان 87 ؛ رئيس کميته کارآفريني دوره دوم شوراي شهر تهران گفت: متاسفانه دولت و شوراي شهر نتوانسته‌اند درباره کارآفريني جوانان و به خصوص قشر تحصيلکرده اقدام در خور توجهي انجام دهند.
خير حبيب‌اللهي در گفت‌وگو با خبرنگار "ايلنا"، با بيان اين که مجلسي که فرياد دفاع از حقوق زنان را سر مي‌‏دهد نتوانسته اقدام قابل توجهي را براي زنان انجام دهد، افزود: موضوع سهم‌‏الارث و قوانين مربوط به کار زنان از مواردي است که نياز به اصلاح دارد.
عضو دوره دوم شوراي شهر تهران تصريح کرد: اگر زني که بازنشسته است از دنيا برود فرزندان وي نمي‌‏توانند از مستمري مادر خود استفاده کنند؛ در صورتي که اين موضوع تضييع حقوق زنان است.
حبيب‌‏اللهي خواستار شفاف شدن بخش‌‏هاي حمايتي قانون کار شد وگفت: در حال حاضر اين قانون به درستي اجرا نمي‌‏شود و مورد سواستفاده‌‏هاي قرار مي‌‏گيرد که رواج قراردادهاي 89 روزه از آن موارد است.
وي خواستار پرداخت حق بيمه کارگران از سوي دولت شد و گفت: اگر اين کار عملي شود مشکل بسياري از واحدهاي توليدي کاهش يافته و اشتغال‌‏زايي رونق مي‌‏گيرد.
حبيب‌‏اللهي همچنين از کاهش بودجه کارآفريني و عدم توجه شوراي شهر تهران به مقوله کارآفريني انتقاد کرد وگفت: در شرايطي که بودجه کارآفريني بايد افزايش يابد و 2 برابر شود، کاهش بودجه حکايت از بي‌‏توجهي به کارآفريني دارد.
پايان پيام

441- بدون شرح :

معاون دبيرکل خانه کارگر در امور استان‌ها:
تشکلات کارگري در ايران اسلامي بايد آزادانه فعاليت کنند
کارگران از کانديداتوري کمالي در انتخابات آتي رياست جمهوري استقبال مي‌کنند
:

تهران- خبرگزاري کار ايران در تاریخ 25 آبان 87 ؛ معاون دبيرکل خانه کارگر، انقلاب اسلامي را يک انقلاب ديني دانست و گفت: انتظاري که از اين انقلاب مي‌‏رود اين است که به موضوع آزادي انديشه و برگزاري آزاد اجتماعات سامان دهد.


به گزارش" ايلنا"، حسن صادقي با اشاره به اهميت و نقش تشکلات کارگري در انسجام بخشي به فعاليت‌‏هاي جامعه کارگري گفت: تشکلات کارگري بايد آزادانه فعاليت کنند و در مقابل تحرکات طرف مقابل، آزادانه نظرات و ديدگاه‌‏هاي خود را ارايه کنند.
صادقي با اشاره به انتخابات رياست جمهوري و طرح کانديداتوري کمالي، وزير اسبق کار وامور اجتماعي از سوي حزب اسلامي کار و خانه کارگر گفت: کارگران کشورمان دوران عزت و سربلندي خود را در دوران وزارت کمالي فراموش نکرده‌‏اند و بدين لحاظ حزب اسلامي کار و خانه کارگر از ايشان براي کانديداتوري در دوره دهم رياست جمهوري دعوت کرده‌‏اند.
وي گفت: کارگران با توجه به کثرت جمعيت، بايد با حضور در اين انتخابات و نشان دادن توان خود، سهم خود را در قدرت خواسته و اگر هم نتواند در ساختار قدرت حضور يابد، از ابزارهاي قدرت براي دفاع از کيان خود بهره گيرد.
صادقي اجراي صحيح اصل 44 قانون اساسي را خواستار شد و گفت: تاريخ اقتصاد ايران نشان مي‌‏دهد که اقتصاد کشور، دولت محور است و اين اقتصاد نمي‌‏تواند يک شبه، آزاد و به بخش خصوصي واگذار شود.
صادقي با بيان اينکه اگر اجراي اصل 44 قانون اساسي خوب مديريت نشود، کشور با مشکلات جدي روبرو خواهد شد، گفت: اشتباه در اجراي اين اصل موضوع سبب تکرار تجربيات قبلي شده و خصوصي‌‏سازي را به خودماني سازي تبديل خواهد کرد.
وي پيروي از منويات رهبري را تنها راه نجات اقتصاد کشور دانست وگفت: مقام معظم رهبري چند سال قبل تاکيد کردند که قانوني طراحي شود که اقتصاد کشور به يک اقتصاد بدون نفت تبديل شود و متکي به بازوان توانا و فکر ارزشمند نيروي کار و کارگر باشد؛ آن وقت قادر خواهيم بود که به يک کشور عزتمند تبديل شويم.
پايان پيام

442- کارگران « گسترش سازه ماد » و 6 ماه کار بدون حقوق:

شرکت گسترش سازه ماد یک شرکت ساختمانی است که کارگران زیادی را استثمار می کند. این شرکت مدت ها است که دست به کار تأسیس مجموعه ورزشی و استادیوم 15 هزار نفری شهر سنندج است. اجرای این پروژه از سوی  سازمان تربیت بدنی به شرکت یاد شده محول شده است و شرکت « گسترش سازه ماد» مثل بیشتر سرمایه داران دیگر ایران تعویق دستمزد کارگران را طبیعی ترین پدیده رابطه خرید و فروش نیروی کار در این جامعه می داند. او همیشه با کارگران چنین می کند و این بار 6 ماه تمام است که هیچ ریالی به هیچ کارگری پرداخت نکرده است. کارگران این شرکت در اعتراض به این شرارت  سرمایه دار بارها دست به اعتراض زده اند، اما هیچ پاسخی از هیچ کجا دریافت نکرده اند. کارگران به همین دلیل و در همین راستا در یکی از روزهای هفته پیش دست از کار کشیدند و اعلام اعتصاب کردند. شمار کارگران شرکت 50 نفر است که همه آن ها در اعتصاب حاضر بودند. اعتصاب یک روز طول کشید اما هیچ کارفرمایی حتی برای گفتگو در اجتماع کارگران حضور نیافت. همه این 50 کارگر از وضعیت کار و استثمار و بی حقوقی و کوه  بدهکاری ها و گرسنگی و فقر و فاقه دامنگیر خویش به ستوه آمده اند. آنان خواستار پرداخت فوری دستمزدهای معوقه 6 ماهه خود هستند.

26 آبان 87

کمیته هماهنگی ...

 

443- گفتگو با چند کارگر ساختمانی :

 

برای آنان که صبح ها اول وقت باید در محل کار خود حاضر باشند دیدن خیل انبوه انسان هایی که در کنار میادین شهر تهران تجمع کرده و هر کدام از آنان بقچه وسایل شخصی خود را نیز روی دوششان دارند تا حدودی عجیب و غیرمنتظره است. هر چند دیدن این صحنه ها که گاهی حجم زیاد تجمع کنندگان درآن باعث راه بندان و ترافیک هم می شود برای مردم عادی شده، اما دیدن این همه جوان که بیشتر آنان از شهرستان آمده اند تا حدودی تامل انگیز است. جوانانی که باید الان در سر کلاس درس مدرسه و یا دانشگاه حاضر باشند در این جا جمع شده اند تا منتظر حضور صاحب کاری شوند و نیروی کار خود را به او بفروشند. صبح اول وقت روز پنج شنبه در کنار میدان امام حسین تهران کارگران زیادی همراه با وسایل شخصی خود آماده و ایستاده اند. در نگاه همه آنان می توان نوعی انتظار و اضطراب را مشاهده کرد، انتظار برای دیدن صاحب کاری که آنان را برای کار ساختمانی یا هر کار دیگری به همراه برد تا بتوانند نان امروز خود را به دست آورند. هوشنگ جوان 21 ساله ای که از شهرستان کوهدشت لرستان آمده است وسایلش را که شامل یکدست لباس کار است در داخل بقچه اش گذاشته و منتظر خریداری برای نیروی کار شبه رایگان خویش است. او در حالی که با دقت تردد ماشین ها را زیر نظر دارد حاضر می شود چند دقیقه ای با من صحبت کند. از او می پرسم که چرا اینجا ایستاده است؟ از نگاه و حالت چشمانش می توان این پاسخ را دریافت که « چو دانی و پرسی سئوالت خطاست!». اما برای شروع صحبت ناچارم این سئوال را از وی بکنم. او می گوید از اول تابستان همراه تعدادی از دوستانم برای کارگری از کوهدشت لرستان به تهران آمده ایم. از او می پرسم با توجه به هزینه های سنگین تهران چرا در همان شهر و استان خود کارگری نمی کنید تا حداقل در کنار خانواده خود باشید؟ با ناراحتی می گوید در آنجا کارگر به حدی زیاد است که دیگر کاری برای ما پیدا نمی شود. اینجا کارهای ساختمانی و ساخت و ساز زیاد است و ما می توانیم در اینجا کار پیدا کنیم. وی درحالی که همچنان تردد افراد و ماشین ها را زیر نظر دارد ادامه می دهد. در استان ما بیکاری بیداد می کند. حتی آن هایی که درس خوانده اند و دانشگاه رفته اند نمی توانند کاری پیدا کنند. برای ما که تا سیکل مدرسه رفته ایم جز کارهای سنگین ساختمانی کار دیگری پیدا نمی شود به همین دلیل مجبور شدیم به تهران بیاییم. از او در مورد وضعیت استراحت شبانه و محل اسکانش سئوال می کنم. می گوید از اول تابستان تا یک ماه پیش که هوا مناسب بود همراه دوستانم شب ها را در پارک ها می خوابیدیم. الان که هوا در حال سرد شدن است مجبوریم شب ها در یک ساختمان نیمه کاره که یکی از همشهریان من سرایدار آنجاست استراحت کنیم  .

بعد از ظهر همان روز به حومه تهران رفتم، در اینجا کارهای ساختمانی زیاد است و اکثر کارگران روزمزد برای انجام کار به اینجا می آیند. ساعت 4 بعدازظهر پایان ساعت کار آنان است. با آن که خستگی در چهره همه کارگران دیده می شود اما با روحیه ای خوشحال به صاحب کار مراجعه می کنند تا دستمزد خود را دریافت کنند. مزد یک روزه هر کارگر 15 هزار تومان است. البته این حداکثر مبلغی است که به یک کارگر روزمزد داده می شود، چون بعضی از صاحب کارها با توجه به متقاضیان زیاد کار ساختمانی حداکثر 12 هزار تومان به آنان پرداخت می کنند. یکی از کارگران که پسر جوانی است و خود را عبدالله معرفی می کند در پاسخ به این سئوال من که با این پول چکار می کنید می گوید حدود 5 هزار تومان آن در روز خرج خودم می شود. باید غذا تهیه کنم تا برای کار انرژی داشته باشم. بقیه آن را برای مادرم در شهرستان می فرستم. وی می گوید تامین بخشی از هزینه زندگی خانواده ما بر عهده من است و باید حتما این مبلغ را برای آنان بفرستم. کارگر دیگری به نام رحیم که مرد میانسالی است در پاسخ به همین سئوال من می گوید صاحب 4 تا بچه هستم. هزینه زیاد و گرانی باعث شده تا برای خرج آنان از جان خویش مایه بگذارم. بچه های من در نهایت فقر زندگی می کنند. رحیم در رباط کریم از شهرهای حاشیه تهران ساکن است. قامت او در زیر فشار زندگی و فقر روزافزون تکیده و رنجور شده است. از او می پرسم آخرین باری را که برای بچه های خود گوشت خریده اید به یاد دارید؟ فقط لبخند تلخی را تحویلم می دهد و سکوت می کند. سکوتی که می توان یک دنیا حرف و حدیث را از آن فهمید و استنباط کرد.   

نقل از « آژانس خبر» با اختصار و اندکی اصلاحات نگارشی

26 آبان 87

444- اجتماع اعتراضی کارگران چینی اشکان:

کارگران چینی اشکان مدت ها است که در سرگردانی به سر می برند. آنان ماه ها است که هیچ حقوقی دریافت نکرده اند و زیر فشار فقر و بدهکاری و گرسنگی افراد خانواده به ستوه آمده اند. کارگران به دنبال ماه ها اعتراض و مبارزه و  سرگردانی تصمیم به مصادره ماشین آلات و اموال کارخانه گرفتند، اما تصمیم آن ها بلافاصله با مخالفت شدید نهادهای دولتی رو به رو شد. سرمایه دار صاحب شرکت با مشاهده این وضعیت تلاش کرد تا با دادن وعده و وعید کارگران را از مصادره ماشین آلات منصرف کند. او همزمان با رجوع به سازمان های دولتی خواستار دخالت آن ها و سرکوب کارگران شد. دستگاه های اعمال قدرت و قهر سرمایه که تا پیش از اعلام تصمیم کارگران تحت هیچ شرایطی حاضر با شنیدن هیچ حرف کارگران نبودند با شنیدن گزارش کارفرما برای دفع خطر هجوم کارگران بی درنگ وارد صحنه  شدند. آنان درحمایت گسترده و همه جانبه اداری و پلیسی و نظامی از صاحب سرمایه به کارگران اخطار دادند که عجالتاً صبر کنند و دست از پا خطا نکنند. تهدیدات دستگاه های قهر و قدرت سرمایه اگر چه تا حدودی بر روی روند مبارزات کارگران اثر گذاشت اما در اراده مصمم آن ها برای مصادره اموال شرکت خلل زیادی پدید نیاورد. کارگران بر مصادره ماشین آلات پای فشردند و اصرار کردند که از طریق فروش آن دستمزدهای معوقه خویش را برداشت خواهند کرد. سرمایه دار با اغتنام فرصت از دخالت وسیع دستگاه های نظم و سرکوب سرمایه شروع به دسیسه بافی و اجرای ترفندهای پی در پی کرد. او بیش از هر چیز کوشید تا در صفوف کارگران شکاف اندازد. تلاش کرد تا برخی از کارگران را با پرداخت بخشی از حقوق و وعده کار از همراهی و همدلی با همزنجیران خود بازدارد. او به طور همزمان کوشید که اموال شرکت را از دسترس کارگران خارج کند. صاحب سرمایه در معیت عمال دولتی سرمایه به همه این کارها دست زد اما کارگران مقاومت خویش را ادامه داده اند. آنان برای آخرین بار در مقابل دادگستری سرمایه در قزوین اجتماع کردند و خواستار صدور حکم مصادره اموال کارخانه توسط کارگران شدند. دستگاه قضائی سرمایه در همراهی متحد و ارگانیک با سرمایه دار و قوای سرکوب برای انصراف کارگران تلاش می کنند اما ده ها کارگری که ماه ها است هیچ ریالی دستمزد دریافت نکرده اند همچنان بر اجرای تصمیم متحد جمعی خویش دایر بر مصادره ماشین آلات و فروش آن ها پای می فشارند.    

26 آبان 87

کمیته هماهنگی

445- بازداشت طیب مولایی در سنندج :

به گزارش رسانه ها در تاریخ 26 آبان 87 آمده است : طیب مولایی عضو هئیت مدیره اتحادیه آزاد کارگران ایران توسط نیروهای امیتی در سنندج بازداشت گردید . همچنین طه آزادی عضو البدل هئیت مدیره اتحادیه آزادکارگران به اتهام فعالیت تبلیغی علیه نظام به شعبه معاونت دادستانی شهرستان کنگان احضار شد.

 

446- دبير اجرايي خانه کارگر شهر ري:
قانون كار خط قرمز كارگران است
تكليف بيمه اجباري كارگران ساختماني را مشخص كنيد
 :

تهران- خبرگزاري كار ايران در تاریخ 26 آبان 87 ؛ دبير اجرايي خانه كارگر شهر ري قانون‌‏كار ايران را از مترقي ترين قوانين كار دنيا دانست و خواستار اجراي دقيق مفاد آن شد.
به گزارش خبرنگار "ايلنا" علي تركاشوند با تاكيد بر اين كه قانون كار براي كارگران حكم خط قرمز را دارد؛ گفت:جامعه كارگري به هيچ شخص يا گروهي اجازه عبور از اين خط قرمز را نمي دهد.
او با بيان اين كه كارگران همواره از حمايت هاي رهبر معظم انقلاب برخوردار بوده‌‏اند؛ افزود:از مسئولان مي‌‏خواهيم كه آنان نيز به تبعيت از رهبر معظم انقلاب از كارگران حمايت كنند.
اين فعال كارگري از مسئولان دولتي و نمايندگان مجلس خواست تا در آستانه سالروز تصويب قانون كار هر چه زودتر تكليف قانون بيمه اجباري كارگران ساختماني را روشن كنند.
پايان پيام

447- دبير اجرايي خانه کارگر زنجان:
كارگران در بدترين شرايط اقتصادي به سر مي برند
دلالي را بر صنعت و كشاورزي ترجيح داده اند
:

تهران- خبرگزاري كار ايران در تاریخ 26 آبان 87 ؛ دبير اجرايي خانه كارگر استان زنجان اظهار داشت: امروز كارگران در بدترين شرايط اقتصادي به سر مي‌‏برند و با بدترين مشكلات دست و پنجه نرم مي‌‏كنند.
به گزارش خبرگزاري "ايلنا" مرتضي ريحانيان افزود: بن‌‏هاي ماه رمضان به كارگران تحويل داده نشد و حقوقهاي دريافتي با تورم موجود در جامعه سازگاري ندارد و مشخص نيست چه سرنوشتي در انتظار كارگران است.
وي با اشاره به ساختار دلالي اقتصاد كشور گفت: نظام دلالي امروز كه درآمد سرشاري دارد موجب نابودي توليد شده است و اين در حالي است كه شكوفايي كشور تنها به وسيله توليد امكان پذير است.
ريحانيان افزود: لازم است مسئولين كشوري براي رهايي از بحران اقتصادي در بخش توليد سرمايه گزاري كنند و از سرمايه گزاري در بخش هاي دلالي و واسطه گري پرهيز كنند.
اين فعال كارگري نقطه اول شكوفايي اقتصادي را اشتغال در بخش كشاورزي و نقطه دوم را در صنايع مادر كه مواد اوليه آن در معادن وجود دارد دانست.
دبير اجرايي خانه كارگر اين استان گفت: لازم است متفكران و دانشمندان اندوخته علمي خود را در اختيار كميته بحران اقتصادي قرار دهند تا شايد بتوانيم اقشار كم درآمد را نجات دهيم.
پايان پيام

448- دبير اجرايي خانه کارگر زنجان:
كارگران در بدترين شرايط اقتصادي به سر مي برند
دلالي را بر صنعت و كشاورزي ترجيح داده اند
:

تهران- خبرگزاري كار ايران در تاریخ 26 آبان 87 ؛ دبير اجرايي خانه كارگر استان زنجان اظهار داشت: امروز كارگران در بدترين شرايط اقتصادي به سر مي‌‏برند و با بدترين مشكلات دست و پنجه نرم مي‌‏كنند.
به گزارش خبرگزاري "ايلنا" مرتضي ريحانيان افزود: بن‌‏هاي ماه رمضان به كارگران تحويل داده نشد و حقوقهاي دريافتي با تورم موجود در جامعه سازگاري ندارد و مشخص نيست چه سرنوشتي در انتظار كارگران است.
وي با اشاره به ساختار دلالي اقتصاد كشور گفت: نظام دلالي امروز كه درآمد سرشاري دارد موجب نابودي توليد شده است و اين در حالي است كه شكوفايي كشور تنها به وسيله توليد امكان پذير است.
ريحانيان افزود: لازم است مسئولين كشوري براي رهايي از بحران اقتصادي در بخش توليد سرمايه گزاري كنند و از سرمايه گزاري در بخش هاي دلالي و واسطه گري پرهيز كنند.
اين فعال كارگري نقطه اول شكوفايي اقتصادي را اشتغال در بخش كشاورزي و نقطه دوم را در صنايع مادر كه مواد اوليه آن در معادن وجود دارد دانست.
دبير اجرايي خانه كارگر اين استان گفت: لازم است متفكران و دانشمندان اندوخته علمي خود را در اختيار كميته بحران اقتصادي قرار دهند تا شايد بتوانيم اقشار كم درآمد را نجات دهيم.
پايان پيام

449- يک مقام ارشد کارگري:
اصلاح قانون کار به‌شرط دادن حق اعتصاب کارگري مورد قبول است
کارگران در حال رويگرداني از تشکل‌هاي صنفي موجود هستند
:

تهران- خبرگزاري کار ايران در تاریخ 26 آبان 87 ؛ رئيس سابق کانون عالي شوراهاي اسلامي کشور گفت: سکوت تشکل‌‏هاي کارگري در مقابل موضوع اصلاح قانون کار نشان دادن چراغ سبز به مخالفان اين قانون است.


به گزارش "ايلنا"، حسن صادقي درباره اظهارات وزير کار وامور اجتماعي در خصوص اصلاح قانون کار، گفت: برخلاف اظهارات آقاي وزير، قانون کار را نمي‌‏توان به نفع همه گروه‌‏هاي اجتماعي اصلاح کرد.
به اعتقاد صادقي، با توجه به جنبه‌‏هاي حمايتي که در قانون کار نهفته است،‌‏ نمي‌‏توان اين قانون را به نفع همه گروه‌‏ها اصلاح کرد.
وي تاکيد کرد: حتي در قوانين کار ليبرال‌‏ترين نظام‌‏هاي اقتصادي دنيا، رويکرد حمايتي و جانبدارانه قانون از کارگران مشهود است.
صادقي افزود: با اين حال اگر مدافعان اصلاح قانون کار حاضر باشند تا در ازاي انجام اصلاحات مورد نظر خود، حق آزادي اعتصاب را براي کارگران به رسميت بشناسند، نيروي کار مي‌‏تواند با انجام حرکت‌‏هاي اعتراضي نسبت به بهبود وضعيت صنفي خود اقدام کند.
معاون امور شهرستان‌‏هاي دبيرکل خانه کارگر با انتقاد از تشکل‌‏هاي کارگري که درباره اصلاح قانون کار سکوت کرده‌‏اند، ‌‏گفت: ادامه اين وضعيت باعث مي‌‏شود تا کارگران از تشکل‌‏هاي صنفي حاضر رويگردان شوند.
صادقي با بيان اينکه در حال حاضر تجمع‌‏هاي کارگري از حالت عادي، خلع و کم‌‏رونق شده است، يادآور شد: آنچه که از قانون فعلي کار باقيمانده است تنها با تحرکات کارگري حفظ شده است.
پايان پيام

450- دبير کانون صنفی معلمان به منطقه ى خزل همدان تبعيد شد:

به گزارش كانون صنفى معلمان تهران(طيف صنفى) در تاریخ 26 آبان 87 آمده است : نادرقديمى دبير كانون صنفى معلمان همدان كه ازسوى هيات بدوى تخلفات ادارى سازمان آموزش وپرورش استان همدان به 5 سال تبعيد به استان خراسان محكوم شده بود، ازسوى دادگاه تجديد نظرحكم وى به يك سال تبعيد به منطقه ى خزل( khezel) در145كيلومترى شهرهمدان تبديل شد.نادر قديمى از 20 مهرماه 1387 براى گذارندن دوران تبعيد خودراهى ديارخزل شد.

آقاى يوسف زارعى كه به خاطر اعتراضات سالهاى گذشته به مسئولين مورد خشم آنان قرارگرفته بود، حكم تبعيد وى توسط دادگاه تجديدنظر،از 3سال به استان ايلام به يكسال به شهر نهاوند تبديل شده، وهم اكنون براى گذراندن يكسال تبعيدى خود در شهرستان نهاوندبه سرمى برد.

اين دوتن به همراه 7 تن ديگرازاعضاى هيات مديره ى كانون صنفى معلمان همدان در طول دوران مبارزات عدالت خواهى خوددرسال 1387 از سوى دادگسترى همدان به 91 روز زندان محكوم شدند.كه دادستان همدان از طرف خود(بدون ارائه ى هيچگون اعتراضى از سوى متهمان) حكم را از 91 روزقطعى به 2سال تعليقى تبديل نمود.

اين معلمان شجاع به رغم خواهش هاى مكررنمايندگان مجلس مبنى برارائه ى اعتراض نامه به دادستان همدان براى تجديد نظرخواهي،اما ايشان از دادن اعتراض نامه خود دارى نموده وخواستار اجراى بيدرنگ حكم خود شدند.نهايتا خود دادستان حكم زندان آنان را از91 روز قطعى به دو سال تعليقى تبديل نمود.

451- سرويس كارخانجات استان قم فرسوده هستند :

 به نوشته سایت فریاد کارگر و در تاریخ 26 آبان 87  به نقل از انجمن دفاع از كارگران و بيكاران ، آمده است

سرويس ترددات كارخانه همه دچار مشكل هستند. به گزارش فرياد كارگر هيچ كدام از اين خودروها سالم نبوده و براي استفاده استاندارد نيستند. اين خودروها يا لاستيكشان خراب است,يا اتاقكهايشان خراب و فرسوده است, مطلقا ايمني ندارند و كارگران در هر ترددي نگران اين هستند كه در اين مسير به خاطر فرسودگي خودرو دچار سانحه جدي شوند.

452- كمبود گاز در قم :

به نوشته سایت فریاد کارگردر تاریخ 26 آبان 87  به نقل از انجمن دفاع از كارگران و بيكاران ، آمده است:

به گفته كارگران استان قم ,با شروع فصل سرما بحران گاز در اين شهر رو به افزايش گذاشته است.يك كارگر به فرياد كارگر گفت :”سالنهاي كارخانه ها در قم بخاري گازي دارند ,سالنها بزرگ هستند و اين بخاريها با اين ميزان سوخت جواب گوي سرماي اينجا را نيست.نزديك 7 سوله در كنار هم هستند كه به هم مرتبطند .كارخانه هاي ما هم به لحاظ گرمايش مشكل دارند و هم به لحاظ سرمايش ! يك بخاري را براي يك سالن 1000 متري اختصاص داده اند !! و به خاطر ميزان گم سوخت گاز سالنها هميشه سرد هستند.براي حل اين مشكل مراجعه كرديم ولي هيچ اقدامي صورت نگرفته است.“

453- افزايش نجومي قيمت مواد غذايي در قم :

به گزارش فرياد كارگر در تاریخ 26 آبان 87  به نقل از انجمن دفاع از كارگران و بيكاران ، آمده است :

وضعيت تورم در استان قم هم مثل همه شهرهاي ديگر است . نان لواش تا يك ماه پيش 16 تومان بود الان به  20 تومان رسيده است.نان سنگك گران شده است. بقيه مواد غذايي هم به شدت افزايش قيمت داشته است.تايد دستي به بسته اي 80 تومان و تايد ماشيني به بسته اي 1000 تومان افزايش يافته است. در قم ميوه اي كمتر از كيلويي 500 تومان پيدا نميشود. بدترين نوع ميوه كيلويي مينيمم 500 تومان است.قيمت ميوه متوسط بالاي 2000 تومان است.
الان فصل توزيع ميوه فصل يعني انار است اما شهروندان قمي هنوز امكان تهيه اين ميوه را نداشته اند . به گفته شهروندان يك نوع انار از كاشان و يزد وارد قم شد كه به قدري گران بود كه كسي امكان خريد آن را نداشت.

454- باز هم كارخانه صندوق نسوز كاوه !
به گزارش فرياد كارگر در تاریخ 26 آبان 87  به نقل از انجمن دفاع از كارگران و بيكاران ، آمده است :

كارگران اين كارخانه همچنان در جنگ و جدال با مديريت براي دريافت حق مسلم خود هستند. يك فعال كارگري از اين واحد توليدي به خبرنگار فرياد كارگر گفت:” 7 ماه طلب كارآيي هاي ما را به طور خيلي افتضاحي پرداخت كردند. طلب ما را به صورت 10 يا 20 تومان پرداخت كردند كه واقعا خنده دار بود و اگر نميدانند بهتر بود !باعث اين وضع هم خودشان هستند به حدي توليدات را كم كرده اند كه به اين وضع در آمده است . خيلي از بچه ها هم بدهكار شده اند.معمولا بچه ها چيزي حدود 250 تومان كارآيي ميگرفتند ولي الان همه را به ميزان خيلي كمي كاهش داده اند.“

455- تحريمهاي اقتصادي و تاثير آن بر روي كارخانه ها :

به گزارش فرياد كارگر در تاریخ 26 آبان 87  به نقل از انجمن دفاع از كارگران و بيكاران ، آمده است :واحدهاي توليدي در معرض نابودي قرار گرفته اند. يك فعال كارگري از كارخانه ايران تابلو در خصوص اين بحران به فرياد كارگر گفت :”وضعيت كار خراب است.بيكاري بيداد ميكند.وضعيت كارخانه ما امسال به شدت وخيم شده است.بحران اصلي از نبود مواد اوليه ناشي ميشود. اين مشكل اصلي ماست كه مشكلات بعدي از جمله بيكاري را به دنبال دارد.متاسفانه اين مشكل تنها مال كارخانه ما نيست .اين مشكل در كل كشور وجود دارد ولي هيچ خبري از مسؤلين امر نيست
كارخانه هايي مانند لاستيك البرز كه هفته گذشته اعتراض داشتند 7 ماه است كه حقوق دريافت نكرده اند.اما هيچ عملي از طرف مسؤلين انجام نميگيرد.فقط حرف ميزنند و ديگر هيچ !دولت هيچ چاره اي نمي انديشد.بيكاري بيداد ميكند ,تورم سرسام آور شده است.كارخانه ما كارخانه اي بوده كه شب و روز كار داشت و قبلا وضع كاري ما خيلي خوب بود .وقتي سران كشور نشسته اند و هيچ تدبيري براي اين وضعيت نمي انديشند از دست ما قشر كارگر چه برمي آيد؟مواد اوليه ما همه وارداتي است وقتي وارد نشود توليد ما ميخوابد !اين دولت بايد تحريمها را از بين ببرد كه متاسفانه از بين رفتني هم نيستند و روز به روز هم بدتر ميشود.الان پالايشگاهها هم خوابيده اند.كار ما به هم مرتبط هستند.وقتي ما تابلو ندهيم آنها هم شروع به كار نميكنند .تنها چاره ما اين است كه جامعه كارگري با هم متحد باشد همه با هم يكدل و يكرنگ باشيم تا وضعيت جامعه كارگري سرو سامان بگيرد و از اين وضعيت بحراني نجات پيدا كنيم.“

456- پیام ث ژ ت، سندیکای فرانسه، به رفقای سندیکای هفت تپه :

 

ث ژ ت با دقت زیادی وضعیت کارگران ایران را دنبال می کند. فشار و سرکوبی که متوجه کارگرانی که در جهت تشکیل سندیکاهای آزاد ، مستقل و صنفی تلاش می کنند ، توجه و نگرانی ما را به خود معطوف کرده است . ما پیگیرانه تقاضای آزادی تمامی فعالین کارگری زندانی هستیم . ما بخوبی  به مسائل و مشکلات شما آگاهیم و به شهامت و پیگیری شما جهت تشکیل سندیکایتان درود می فرستیم. فعالیت های  پیگیر و افتخار آمیز شما پایه های یک سندیکالیسم واقعی نه تنها برای کارگران ایران بلکه برای تمامی کسانی که در جهان برای آزادی ، عدالت ، تساوی و زندگی بهتر مبارزه می کنند ، بنا می کند . مبارزات شما شایسته ستایش  و همبستگی تمام و کمال ماست . ما تلاش خواهیم کرد با تحکیم همبستگی ، این شجاعت شما را ارج بگذاریم .

ث ژ ت در طول مبارزات شما ، در جهت یک سندیکالیسم متحد و دمکراتیک در کنار شما خواهد بود .

 

با احترامات رفیقانه

ژان فرانسوا کورب

457- وزير کار:نرخ بيکاری دو رقمی می ماند، حجم واردات به 60 ميليارد دلار می رسد:

به گزارش خبر گزاری ايسنا در تاریخ 26 آبان آمده است : امسال 55 تا 60 ميليارد دلار واردات خواهيم داشت كه 80 درصد آن مربوط به واردات مواد اوليه و واسطه‌اى مجموعه توليدات داخلى است.

محمد جهرمى ـ وزير كار و امور اجتماعى ـ در همايش استاندارد و كيفيت گفت:"كشور ما وابسته به درآمدهاى نفتى است و بخشى از صادراتمان نيز كه به نام غير نفتى شناخته مي‌شود در اصل به صورت مستقيم يا غير مستقيم به نفت وابسته است بنابراين كشورى كه تنها صادرات آن تك محصولى باشد با نوسانات قيمت‌هاى جهانى دچار مشكل مي‌شود."

وى خاطرنشان كرد:" توسعه صادرات غير نفتى راهكار خروج از صادرات تك محصولى است به طورى كه نيازهاى اساسى كشور از طريق ارز غير نفتى تامين شود."

او در ادامه با اشاره به سوالى مبنى بر اينكه اگر ارز حاصل از درآمدهاى نفتى نباشد آيا مي‌توانيم ارز مورد نياز براى واردات را تامين كنيم؟ گفت:" يقينا اگر قيمت نفت روند نزولى خود را ادامه دهد مجبوريم كه از درآمدهاى ارزى استفاده كنيم. با توجه به توسعه صنعت و نياز بيشتر به ماشين‌آلات روندى صعودى در واردات و تامين نيازهاى اساسى كارخانجات خواهيم داشت و براى 1.2 ميليون ايجاد فرصت شغلى جديد نياز به سرمايه‌گذارى جديد داريم."

به گفته وى "هر چقدر اين روند ادامه يابد ما وابسته‌تر به درآمدهاى نفتى مي‌شويم و راهكار جدا شدن از شير نفت ساماندهى صادرات غير نفتى است و براى اين كار تا نتوانيم توليد با كيفيت و رقابت‌ پذير در عرصه جهانى داشته باشيم صادرات غير نفتى نمي‌تواند افزايشى پيدا كند. بنابراين اهميت استاندارد با موضوع صادرات غير نفتى كاملا بر هم منطبق هستند."

جهرمى ادامه داد: "البته براى صادرات تنها استاندارد ايران كفايت نمي‌كند و براى صادرات بايد به نحوى عمل شود كه كيفيت و ارتقاى استانداردهاى ما مورد تاييد استانداردهاى بين‌امللى نيز باشد."

وى در مورد بيکاری و نرخ آن و اينکه آيا تا پايان سال اين نرخ تک رقمی می شودگفت:" با توجه به شرايطى كه در حال حاضر مي‌بينم اين كار امكان پذير نيست."

جهرمی همچنين گفت:"آمار نرخ بيكارى در تابستان را مركز آمار اعلام كرده است كه با توجه به مسائلى كه قبلا مطرح كردم، احتمال افزايش آن با توجه به رقم اعلامى 10.2 درصدى نيز وجود دارد."

وی در مورد نياز به سرمايه گذاری گفت:"براى چشم‌اندازى بيست ساله به سرمايه‌گذارى معادل چهار هزار ميليارد دلار نيازمنديم و با توجه به رشد جمعيت جوان و در آستانه ورود به بازار كار طى 10 سال آينده در اين زمينه روند صعودى خواهيم داشت و صادرات غير نفتى بايد از سرانه 300 دلار به 1000 دلار و در چشم انداز بيست ساله به پنج هزار دلار افزايش يابد. همچنين بايد بتوانيم صادرات غير نفتى خود را به 300 تا 350 ميليارد دلار در سال افزايش دهيم تا نيازهاى داخل و اقتصادى از اين طريق تامين شود."

جهرمی در مورد بحران ناشی از سقوط قيمت نفت گفت:" تهديد در زمينه كاهش قيمت نفت مشكلات تامين ارز مورد نياز كشور و از بعد ديگر در زمينه كاهش سرمايه‌گذارى ايرانيان خارج از كشور مطرح است و اين فرصت‌هاى زيادى نيز در كشور به وجود آورده كه بايد راهكارهايى براى شناسايى آنها ارائه شود. بخشى از اين فرصت‌ها فرصت‌هاى مالى است كه مجموعه كسانى كه در اروپا و امريكا انگيزه خود را براى سرمايه‌گذارى از دست داده‌اند بايد بتوانيم انگيزه آنها را براى سرمايه‌گذارى در كشور فراهم كنيم."

458- پیام  کمیته پیگیری ایجاد تشکل های آزاد کارگری ایران
به تمامی سازمان ها، اتحادیه ها، و احزاب کارگری در سراسر جهان
از کمیته پیگیری ایجاد تشکل های  آزاد کارگری ایران
همرزمان گرامی،
بیش از یکسال است که کارگران کارخانه لاستیک سازی کیان تایر در ایران بحران را حس کرده اند.  کارفرمایان انبارها را از محصولات و مواد اولیه خالی کرده و به فروش رسانده اند.  همچنین از خرید  و تولید استنکاف نموده و گفته می شود که با پیمانکاران چینی برای تولید محصولات شان در چین قرار بسته اند.  در نتیجه این اقدامات ، کارگران این  کارخانه امنیت شغلی خود را از دست داده  و در واقع بیکار گشته اند.  گو اینکه به علل سیاسی، کارفرما هنوز جرأت اخراج ایشان را نداشته است، اما، ماه هاست که حقوق ایشان را نپرداخته و بصورت مستمر بر ایشان فشار وارد  می کند تا کارشان را بدون دریافت حقوق و  مزایایشان رها سازند.
کارگران  کیان تایر تمامی  از طریق مراجعه و نامه نگاری با نهادهای ولتی مربوطه کلیه ی راه های قانونی را طی کرده اند. ایشان بارها در مقابل مجلس، کاخ ریاست جمهوری و وزارت صنایع و معادن تحصن کرده اند و علیرغم سرکوب مداوم نیروهای پلیسی و امنیتی  و تحمل  بازداشت و اتهامات قضایی، اقدام به تصرف دفاتر شرکت و سالن های تولید نموده اند، بدون آنکه به حقوق خود دست یابند.
از آنجایی که مشکلات، سرنوشت و اهداف کلیه ی کارگران جهان در مقابله با سرمایه جهانی همسان می باشد، ما، کمیته پیگیری ایجاد تشکل های  آزاد کارگری ایران، بدینوسیله  تمامی سازمان ها، اتحادیه ها، و احزاب کارگری در سراسر جهان را به  استفاده از کلیه امکانات خود برای حمایت از مبارزه ی قهرمانانه ی کارگران کارخانه لاستیک سازی کیان تایر فرا می خوانیم . 
کارگران جهان متحد شوید!
کمیته پیگیری ایجاد تشکل های  آزاد کارگری ایران

26 آبان ماه 1387 برابر با 16 نوامبر 2008

459- افزايش نجومي قيمت مواد غذايي در قم :

به گزارش فرياد كارگر و به نقل از انجمن دفاع از كارگران و بيكاران در تاریخ 26 آبان 87 آمده است :  ،وضعيت تورم در استان قم هم مثل همه شهرهاي ديگر است . نان لواش تا يك ماه پيش 16 تومان بود الان به  20 تومان رسيده است.نان سنگك گران شده است. بقيه مواد غذايي هم به شدت افزايش قيمت داشته است.تايد دستي به بسته اي 80 تومان و تايد ماشيني به بسته اي 1000 تومان افزايش يافته است. در قم ميوه اي كمتر از كيلويي 500 تومان پيدا نميشود. بدترين نوع ميوه كيلويي مينيمم 500 تومان است.قيمت ميوه متوسط بالاي 2000 تومان است.
الان فصل توزيع ميوه فصل يعني انار است اما شهروندان قمي هنوز امكان تهيه اين ميوه را نداشته اند . به گفته شهروندان يك نوع انار از كاشان و يزد وارد قم شد كه به قدري گران بود كه كسي امكان خريد آن را نداشت.

460- كمبود گاز در قم :

 به گزارش انجمن دفاع از كارگران و بيكاران در تاریخ 26 آبان 87 آمده است : به گفته كارگران استان قم ,با شروع فصل سرما بحران گاز در اين شهر رو به افزايش گذاشته است.يك كارگر به فرياد كارگر گفت :”سالنهاي كارخانه ها در قم بخاري گازي دارند ,سالنها بزرگ هستند و اين بخاريها با اين ميزان سوخت جواب گوي سرماي اينجا را نيست.نزديك 7 سوله در كنار هم هستند كه به هم مرتبطند .كارخانه هاي ما هم به لحاظ گرمايش مشكل دارند و هم به لحاظ سرمايش ! يك بخاري را براي يك سالن 1000 متري اختصاص داده اند !! و به خاطر ميزان گم سوخت گاز سالنها هميشه سرد هستند.براي حل اين مشكل مراجعه كرديم ولي هيچ اقدامي صورت نگرفته است.“

461- سرويس كارخانجات استان قم فرسوده هستند:

به گزارش انجمن دفاع از كارگران و بيكاران در تاریخ 26 آبان 87 آمده است : سرويس ترددات كارخانه همه دچار مشكل هستند. به گزارش فرياد كارگر هيچ كدام از اين خودروها سالم نبوده و براي استفاده استاندارد نيستند. اين خودروها يا لاستيكشان خراب است,يا اتاقكهايشان خراب و فرسوده است, مطلقا ايمني ندارند و كارگران در هر ترددي نگران اين هستند كه در اين مسير به خاطر فرسودگي خودرو دچار سانحه جدي شوند.

462- باز هم كارخانه صندوق نسوز كاوه !
به گزارش انجمن دفاع از كارگران و بيكاران در تاریخ 26 آبان 87 آمده است : كارگران اين كارخانه همچنان در جنگ و جدال با مديريت براي دريافت حق مسلم خود هستند. يك فعال كارگري از اين واحد توليدي به خبرنگار فرياد كارگر گفت:” 7 ماه طلب كارآيي هاي ما را به طور خيلي افتضاحي پرداخت كردند. طلب ما را به صورت 10 يا 20 تومان پرداخت كردند كه واقعا خنده دار بود و اگر نميدانند بهتر بود !باعث اين وضع هم خودشان هستند به حدي توليدات را كم كرده اند كه به اين وضع در آمده است . خيلي از بچه ها هم بدهكار شده اند.معمولا بچه ها چيزي حدود 250 تومان كارآيي ميگرفتند ولي الان همه را به ميزان خيلي كمي كاهش داده اند.“

463- تحريمهاي اقتصادي و تاثير آن بر روي كارخانه ها :

به گزارش انجمن دفاع از كارگران و بيكاران در تاریخ 26 آبان 87 آمده است : واحدهاي توليدي در معرض نابودي قرار گرفته اند. يك فعال كارگري از كارخانه ايران تابلو در خصوص اين بحران به فرياد كارگر گفت :”وضعيت كار خراب است.بيكاري بيداد ميكند.وضعيت كارخانه ما امسال به شدت وخيم شده است.بحران اصلي از نبود مواد اوليه ناشي ميشود. اين مشكل اصلي ماست كه مشكلات بعدي از جمله بيكاري را به دنبال دارد.متاسفانه اين مشكل تنها مال كارخانه ما نيست .اين مشكل در كل كشور وجود دارد ولي هيچ خبري از مسؤلين امر نيست
كارخانه هايي مانند لاستيك البرز كه هفته گذشته اعتراض داشتند 7 ماه است كه حقوق دريافت نكرده اند.اما هيچ عملي از طرف مسؤلين انجام نميگيرد.فقط حرف ميزنند و ديگر هيچ !دولت هيچ چاره اي نمي انديشد.بيكاري بيداد ميكند ,تورم سرسام آور شده است.كارخانه ما كارخانه اي بوده كه شب و روز كار داشت و قبلا وضع كاري ما خيلي خوب بود .وقتي سران كشور نشسته اند و هيچ تدبيري براي اين وضعيت نمي انديشند از دست ما قشر كارگر چه برمي آيد؟مواد اوليه ما همه وارداتي است وقتي وارد نشود توليد ما ميخوابد !اين دولت بايد تحريمها را از بين ببرد كه متاسفانه از بين رفتني هم نيستند و روز به روز هم بدتر ميشود.الان پالايشگاهها هم خوابيده اند.كار ما به هم مرتبط هستند.وقتي ما تابلو ندهيم آنها هم شروع به كار نميكنند .تنها چاره ما اين است كه جامعه كارگري با هم متحد باشد همه با هم يكدل و يكرنگ باشيم تا وضعيت جامعه كارگري سرو سامان بگيرد و از اين وضعيت بحراني نجات پيدا كنيم.“

464- تعرض سازمان يافته به فعالين کارگری در ايران:

بنا به گزارش رادیو برابری در تاریخ 26 آبان 87 ، گفتگوی راديو برابری با جعفر عظيم زاده از فعالين اتحاديه آزاد کارگران در رابطه با تعرض سازمان يافته به فعالين کارگری و بازداشت مجدد طيب ملايی و احضار طه آزادی را در لينک زير بشنويد:

http://www.radiobarabari.net/files/2008/11/14/6.ram

 

 

465- حرف های زنان کارگر در گیلان:

« .... من مدام از درد استخوان رنج می کشم زیرا تمام عمر کار کرده ام. وضعیت برای زنان و مردان کارگر هر دو بسیار سخت است اما برای زنان بازهم سخت تر است زیرا جامعه ما جامعه ای مردسالار است. نیروی کار زنان حتی از نیروی کار مردان هم ارزان تر است و به همین دلیل صاحبان سرمایه استثمار ما را بر استثمار مردان ترجیح می دهند. آن ها برای استثمار ما اولاً بهای کمتری می پردازند و ثانیاً بسیار بیشتر از وجود ما کار می کشند.

چند سال پیش که وارد این جا شدم برگ کاغذ سفیدی را پیش رویم گذاشتند و گفتند امضا کن. آن ها هر چه دلشان خواست درآن کاغذ نوشتند. ما اصلا حق اعتراض نداریم و پاسخ هر اعتراض بلافاصله اخراج است. کارفرمایان دستمزد نازل ما را حاضر نیستند به حساب بانکی واریز کنند زیرا نمی خواهند که هیچ نشانی از کار و استثمار ما در هیچ کجا ثبت شود. آنان نمی خواهند هیچ حق بیمه ای در قبال کار ما بپردازند. اداره کار و همه ادارات دیگر نیز سیر تا پیاز با آن ها همکاری می کنند و از  آن ها دفاع می کنند.»

کارگر دیگری می گوید:

« ..... من در یک مغازه کار می کنم و ماهی فقط 60 هزار تومان مزد می گیرم. سال های تحصیل دانشگاهی خود را تمام کرده ام. اما هیچ کاری پیدا نمی کنم. استخدام مال از ما بهتران است و هیچ اداره دولتی یا نهاد خصوصی حاضر به استخدام امثال من نیست. ما مجبوریم با همین کارها با دستمزدی که نان خالی هم نمی شود بسازیم. وضعیت بسیار دردناکی است. پدر و مادرم فقیر و محتاج هستند. مجبورم به آن ها کمک کنم. تحت این شرایط رقت بار است که حتی دستمزد ماهی 60 هزار تومان را به نشستن در خانه ترجیح می دهم. بارها به کارفرما اعتراض کرده ام. اما او بسیار خشن و سنگدل پاسخ می دهد که هر جا بروی آسمان همین رنگ است و در هیچ کجا هیچ ریالی بیشتر نخواهی گرفت.»

کارگر سوم می گوید:

«.... چند سال است که در یک شرکت کارمی کنم. شوهرم بیمار است و دو فرزند دبیرستانی و یک دانشجو دارم. دستمزدم بسیار نازل است و با همین دستمزد باید هزینه معاش خانواده و خرج تحصیل بچه ها را تأمین کنم. این کار غیرممکن است. اما هیچ راهی در پیش پای خود نمی بینم. من اگر بازنشسته شوم هیچ ریالی دریافت نمی کنم. تا حال شمار زیادی از کارگران بازنشسته شده اند اما در فقر و گرسنگی غوطه می خورند و هیچ ممری برای امرار معاش ندارند.»     

منبع « آژانس خبر» ( با اختصار و نقل به مضمون)

27 آبان 1387

466- کارگر پالایشگاه نفت آبادان در اتش سوزی سوخت :

به گزارش خبرگزاری ایسنا در تاریخ 27 آبان 87 آمده است : سرهنگ احمدی رئیس مرکز اطلاع رسانی پلیس تهران بزرگ اعلام کرد: بر اثر آتش سوزی در پالایشگاه نفت یک نفر کشته شد.

 

467- مديرعامل شركت تهيه و توليد مواد معدني : معدن انگوران در مسير واگذاري قرار دارد:

به نقل از سایت " آسمان نیوز " در تاریخ 27 آبان 87 و به گزارش خبرنگار موج، آمده است :  اردشير سعد محمدي مديرعامل شركت تهيه و توليد مواد معدني ايران، با بيان اين مطلب در خصوص واگذاري معدن انگوران به بخش خصوصي افزود: همانطور كه پيش تر اعلام شده بود، پروانه بهره برداري از اين معدن متعلق به دولت است و عمليات اجرايي آن در گذشته از سوي پيمانكار صورت گرفته است.
وي در خصوص مصوبه واگذاري معدن انگوران و دستور رئيس جمهوري در اين خصوص اظهار داشت: به طور قطع دستور رئيس جمهوري و وزير صنايع و معادن يك وظيفه است و بايد انجام شود، اما تاكنون اين مصوبه (واگذاري معدن انگوران به توسعه معادن روي ايران) براي اجرا ابلاغ نشده است.
دكتر سعد محمدي تصريح كرد: تاخير در واگذاري معدن انگوران به بخش خصوصي، به دليل عمليات فني در معدن (مشكلات ريزش ديواره معدن در سال گذشته) بوده است.
مديرعامل شركت تهيه و توليد مواد معدني ايران در ادامه با اشاره به اينكه براي معدن انگوران 12 ميليون تن ماده معدني پيش بيني شده است، اضافه كرد: صنعت روي كشور به طور متوسط سالانه به يك ميليون تن ماده معدني نياز دارد كه در اين شرايط مي توان يك عمر 12 ساله براي حيات معدن انگوران پيش بيني كرد.

468- 5 تا 7 آذرماه امسال
هشتمين همايش ايمني در معادن برگزار مي شود

دكتر سعدمحمدي در ادامه اين نشست خبري از برگزاري هشتمين همايش ايمني و بهداشت در معادن و صنايع معدني، و چهارمين نمايشگاه بين المللي معادن پنج تا هفت آذرماه امسال در مركز همايش هاي صدا و سيما خبر داد.

 

469- در نتیجه ی تلاش و مبارزه ی جمعی و متشکل کارگران کارخانه ی ایران برک، کارگران اخراجی ، بر سر کارهای خود بازگشتند 
( گزارش شماره 3 )
  سر انجام پس از گذشت بیش از دو هفته از اعتصاب هماهنگ و یکپارچه ی کارگران ، در کارخانه ی ایران برک رشت ، مبنی بر بازگشت به کار تمامی کارگران اخراجی ، کارفرمای این کارخانه ، مجبور به عقب نشینی و پذیرش خواست کارگران ، در این خصوص شد .
توضیح اینکه ، همان گونه که در گزارش شماره ی 1 کارگران این کارخانه ــ که عیناً در سایت " کمیته ی هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری " انعکاس یافته است ــ آمده ، " 7 نفر از نمایندگان کارگران ، در اعتراض به عدم پرداخت 4 ماه حقوق و مزایای معوقه ی خود ، توسط کارفرمای کارخانه اخراج شدند ، که در مقابله با این برخورد رذیلانه و ضد کارگری ، تمامی 200 کارگر کارخانه ، به شکلی متحد و یکپارچه دست از کار کشیدند و دستگاه ها را یکی پس از دیگری خاموش کردند . در پاسخ به این عمل انقلابی کارگران ، کارفرمای ضد کارگر کارخانه ، در همدستی با لطیفی ، رئیس حراست اداره ی کار و امور اجتماعی استان ، که در دفاع از سرمایه دار زالو صفت کارخانه سر از پا نمی شناخت و مدام کارگران را تهدید به اخراج و به اصطلاح " تنبیهات " جور و واجور می نمود ، برای چشم زهر گرفتن از کارگران ، اقدام به اخراج 7 تن دیگر از کارگران این کارخانه نمود . که کارگران نیز بی کار ننشسته و در اقدامی شجاعانه و تحسین برانگیز ، در پاسخ به کارفرمای ضد کارگر کارخانه و مسئولین حراست استان اعلام نمودند که " تا بازگشت به کار تمامی کارگران اخراجی و پرداخت حقوق معوقه ی کارگران ، به اعتصاب خود ادامه خواهند داد " . لازم به یادآوریست که کارفرما و گماشتگان او ، در طول این مدت ، تمام سعی و تلاش خود را به کار بردند تا به عناوین مختلف در میان صفوف متحد کارگران تفرقه انداخته ، اعتصاب یکپارچه ی کارگران را به شکست بکشانند . به عنوان مثال اعلام نمودند که حقوق معوقه و عیدی ــ پاداش سال های قبل کارگران را در صورتی پرداخت می کنند که کارگران از تقاضای بازگشت به کار کارگران اخراجی کارخانه صرف نظر نمایند . و یا معدودی از کارگران قراردادی را با تهدید به اخراج و بعضأ تطمیع ، مجبور کردند که پای ورقه هایی را امضاء کنند که در آن نوشته شده بود که " ما کارگران ، ضمن حمایت از مدیریت کارخانه ، خواهان شروع به کار فوری کارخانه و ادامه ی کار آن هستیم ، اما ... " که خوشبختانه تمامی این ترفند ها ، با هوشیاری و درایت کارگران با شکست مواجه شد و همان طور که در آغاز ای گزارش نیز آمده است ، کارگران توانستند پس از دو هفته اعتصاب یکپارچه و متحد ، کارفرما را مجبور به عقب نشینی کرده و کارگران اخراجی این کارخانه را بر سر کارهای خود باز گردانند .
مبارزه ی متحد و یکپارچه ی کارگران کارخانه ی ایران برک رشت و موفقیت آنان در به کرسی نشاندن یکی از خواست ها و مطالبات مهم و اساسی خویش ، به کارفرمایان و حامیان آنان ، دایر بر بازگشت به کار کارگران اخراج شده ، به کارخانه و بر سر کارهای خود ــ اگر چه در ابعادی کوچک و منفرد اتفاق افتاده است ــ اما به نوبه ی خود ثابت می نماید که کارگران اگر بخواهند به مثابه یک طبقه همدیگر را پیدا کنند و عزم خود را برای به دست آوردن حقوق و مطالبات مورد نظر خویش در زمینه های مختلف جزم نمایند ، می توانند در سایه ی تلاش و مبارزه ی آگاه ، متحد و متشکل خود ، به دست آورد های بزرگ تر و عظیم تری در ارتباط با تحقق خواست ها و مطالبات طبقاتی خویش ، در همه ی عرصه ها ، نایل آیند و در نهایت دست سرمایه داران و عوامل آنان را در هر شکل و هیئتی ، از شرایط کار و زندگی کارگران و همه ی توده های مردم محروم ، کوتاه نمایند . کارگران ایران برک همچنین با این حرکت متحد و این پیروزی تحسین برانگیز ، درس ها و آموزه های گرانقدری نیز برای هم طبقه ای های خود در اقصی نقاط کشور به ارمغان آورده اند که :
 اگر می توان با قدرت اتحاد و نیروی عزم و اراده ی کارگران ، سرمایه داران و حامیان شان را ــ به ویژه در کارخانه ای که تا مدتی پیش از این واقعه ، آن چنان احساس قدرقدرتی میکردند که به خود اجازه میدادند تا همراه با اِعمال شدید ترین و وحشیانه ترین نوع استثمار ، نسبت به کارگان ، هر ستمی ، از اخراج کارگران به هر بهانه گرفته ، تا انواع فشار ها و به اصطلاح " تنبیهات " را در حق آنان روا دارند ، ( تا آنجا که کارگران در انتهای نامه ای که برای کمیته ی هماهنگی ، در ارتباط با شرح فشارهای صاحبان سرمایه ، نسبت به کارگران در این کارخانه ، ارسال داشته بودند ناامیدانه نوشتند که : " ... انشااله که خداوند خود احقاق حق نماید " ) به عقب نشینی و پذیرش خواست ها و مطالبات کارگران ــ اگر چه در یک مورد حتی ــ وادار نمود و آنان را درمانده و مستأصل ، بر سر جای خود نشاند ، پس می توان به قدرت آگاهی و همبستگی طبقاتی کارگران و عزم جزم آنان ، در کارزاری به وسعت ایران نیز بر سرمایه و سرمایه داران ، فایق آمد و آن طبقه را نیز به شکست و هزیمت مجبور کرد و بر سرجای خود نشاند . کارگران ایران برک ، در واقع با این حرکت متحد و یکپارچه ی خود ، در واقع ، بر این امر خطیر مهر تأیید کوبیدند و تنها گوشه هایی از قدرت طبقه ی کارگر را به نمایش گذاشتند . آنان نشان دادند که اگر این طبقه اراده کند و در ابعادی گسترده و سراسری ، متشکل شود و به میدان بیاید هیچ قدرتی جلودار آن نخواهد بود . 
کمیته ی هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری ، این پیروزی را که در سایه ی آگاهی و همبستگی کارگران به دست آمده است ، به کارگران این کارخانه تبریک گفته و همچنان آنان را به هوشیاری در مقابله با ترفند های ریاکارانه ی سرمایه داران و اتحاد در مقابل این طبقه آنان فرا می خواند .  
با امید به پیروزی نهایی طبقه ی کارگر ، درسایه ی ایجاد تشکل های مستقل ، توده ای و طبقاتی کارگران ، به نیرو وقدرت اراده ی خود آنان .کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری  

اتحادیه آزاد کارگران ایران

تاریخ: 27/8/1387

تماس با ما: k.ekhraji@gmail.com

استفاده از اخبار و مطالب این سایت با ذکر منبع آزاد است

www.ettehadeh.com

470- نگراني رانندگان برون شهري درباره به خطر افتادن بيمه تامين اجتماعي  :

تهران- خبرگزاري کار ايران در تاریخ 27 آبان 87 ؛ عضو انجمن صنفي رانندگان اتوبوس‌‏هاي برون شهري اعلام کرد: در صورتي که بيمه ماهيانه رانندگان از اجباري به اختياري تغيير کند، بسياري از رانندگان در پرداخت حق بيمه خود با مشکل مواجه خواهند شد.
به گزارش "ايلنا"، علي عقبايي گفت: از سال 83 تاکنون سازمان اجتماعي به دنبال آن است که بيمه اجباري رانندگان را به بيمه اختياري تغيير دهد.
وي افزود: بر همين اساس در مجلس لايحه‌‏اي درباره اجراي ماده 35 قانون تامين اجتماعي براي محاسبه بيمه رانندگان مطرح شده که کليات آن به دليل ناتواني رانندگان در پرداخت تمام حق بيمه از سوي شوراي نگهبان مغاير با شرع تشخيص داده شده است.
وي افزود: با اين حال مجمع تشخيص مصلحت نظام در بررسي اين موضوع، نظر مجلس را تاکيد کرده و با اختياري شدن بيمه رانندگان موافقت کرده است.
عقبايي افزود: تلاش براي تغيير بيمه رانندگان در حالي است که با مصوبه مجلس، رانندگان از سال 79 تاکنون در چارچوب قانون کار، کارگر محسوب شده و بيمه آنها بصورت اجباري محاسبه و پرداخت مي‌‏شود.
به گفته وي، در حال حاضر از مجموع 70 هزار راننده اتوبوس برون شهري، 52 درصد به‌‏صورت بيمه اجباري و 22 درصد به شکل اختياري از مزاياي بيمه برخوردار هستند.
پايان پيام

471- واردات انواع خوراکی ها به ايران افزايش يافته است :
به گزارش خبرگزاری فارس در تاریخ 27 آبان 87 :گزارش مقايسه اى از واردات اقلام خوراكى در هفت ماهه نخست سال جارى در مقايسه با مدت مشابه سال گذشته، حاكى از افزايش قابل توجه واردات غلات، فرآورده‌هاى گوشتى و آبزيان، سبزيجات و ميوه‌ها، نوشابه‌ها و محصولات نباتى است.

بنا بر آمار مقايسه‌اى واردات مواد غذايي، در هفت ماهه سال جارى نسبت به مدت مشابه سال گذشته در گروه فرآورده‌هاى گوشتى و آبزيان به لحاظ وزنى با 432 درصد و به لحاظ ارزشى با 466 درصد افزايش واردات روبه‌رو بوديم و در گروه فرآورده‌هاى غلات به لحاظ وزنى با 197 درصد و به لحاظ ارزشى با 208 درصد افزايش واردات، در گروه قند و شكر و شيرينى به لحاظ وزنى با 35 درصد و به لحاظ ارزشى با 46 درصد كاهش واردات و در كاكاگو و فرآورده‌هاى آن به لحاظ وزنى 22 درصد و به لحاظ ارزشى 43 درصد افزايش واردات داشتيم.
در گروه فرآورده‌هاى سبزيجات و ميوه‌ها به لحاظ وزنى با 57 درصد و به لحاظ ارزشى با 79 درصد افزايش واردات، در فرآورده‌هاى خوراكى به لحاظ وزنى با 11 درصد و به لحاظ ارزشى 7 درصد افزايش واردات، در نوشابه‌ها به لحاظ وزنى با 11 درصد و به لحاظ ارزشى با 15 درصد افزايش واردات و در توتون و تنباكو به لحاظ وزنى با 32 درصد و به لحاظ ارزشى با 2 درصد كاهش واردات روبه‌رو بوديم.
به گزارش فارس، در گروه محصولات صنايع غذايى با توجه به ميزان و وزن واردات در مجموع به لحاظ وزنى با 27 درصد و به لحاظ ارزشى 11 درصد كاهش واردات داشتيم.
در گروه چربي‌ها و روغن‌هاى حيوانى يا نباتى به لحاظ وزنى با 28 درصد كاهش واردات و به لحاظ ارزشى با 8 درصد افزايش واردات مواجه بوده‌ايم.

افزايش 140 درصدى واردات غلات
بنا بر جداول آمارى گمرك، واردات غلات در هفت‌ ماهه امسال نسبت به مدت مشابه سال گذشته به لحاظ وزنى با 70 درصد و به لحاظ ارزشى با 140 درصد افزايش روبه‌رو بوده است.
به گزارش فارس در گروه محصولات نباتى به لحاظ وزنى با 44 درصد و به لحاظ ارزشى با 93 درصد افزايش واردات و در گروه حيوانات زنده محصولات حيوانى به لحاظ وزنى با 12 درصد كاهش و به لحاظ ارزشى با 23 درصد افزايش واردات داشته‌ايم.

472- کارگران لاستيک البرز شش ماه است حقوق نگرفته اند :

به گزارش خبرگزاری ايسنا در تاریخ 27 آبان 87 : به گفته‌ مسوول شوراى اسلامى كار واحد لاستيك البرز هر چند رييس اين واحد از سه ميليارد تومان كمك دولت و يك ميليارد تومان صندوقى كه براى خود كارگران اين واحد بوده نيز استفاده كرده اما هنوز مشكل اين واحد لاينحل مانده است.
ولي‌الله صالحى ـ مسوول شوراى اسلامى كار واحد لاستيك البرز (كيان تاير سابق) ـ در گفت‌وگو با ايسنا در پى تجمع مجدد چند روز پيش كارگران اين واحد گفت: هنوز مشكل واحد لاستيك البرز لاينحل مانده است، ولى باز هم مذاكرات و نشست‌هايى براى رفع اين مشكل برگزار مي‌شود.
وى با اشاره به ظرفيت خوبى كه اين شركت دارد، افزود: اين واحد هزار و 400 كارگر دارد كه حدود 300 نفر از آن‌ها مهندس هستند و در حال حاضر همه اين افراد شش ماه است كه حقوقى دريافت نكرده‌اند.
صالحى با اذعان به اينكه واحد لاستيك البرز هم‌اكنون توليدى نيز ندارد، افزود: اگر اين واحد روزانه 70 تن لاستيك توليد كند مي‌تواند يك ميليارد تومان سود ماهانه داشته باشد.
وى با اشاره به رييس اين واحد كه چند سال قبل شركت به او واگذار شده بود، اظهار كرد: 4.5 سال است كه با او كلنجار رفتيم ولى مشكل حد نشده و حتى رييس واحد از سه ميليارد تومان كمك دولت و صندوق يك ميليارد تومانى كه براى كارگران بوده است نيز استفاده كرده و علاوه بر اين، سه سال نيز براى پرداخت بدهى شركت مهلت گرفته بود كه با وجود اين‌ها به دليل نداشتن اهليت توليد و خودخواهى و خودمحورى مشكل واحد حل نشده است.
اين مقام كارگرى با بيان اين سوال كه نمي‌دانم چرا اين قدر به رييس اين واحد مهلت داده‌اند؟ تصريح كرد: بايد براى حل اين مشكل ضربتى اقدام كرد و همه قوا اعم از قوه قضايى و مجريه براى حل اين مشكل تلاش كنند.
وى متذكر شد: وقتى مجلس اين موضوع را به عنوان نمونه‌اى از واحدهاى داراى مشكل دنبال كند، اين موضوع مي‌تواند الگويى براى ساير واحدهاى واگذار شده باشد.
صالحى در پايان حرفه‌هايش خاطرنشان كرد: بهترين راه همين است كه براى حل مشكل‌هاى اين گونه شركت‌ها، دولت به نوعى دخالت و شركت‌ را سرپرستى كند تا مشكلات آن رفع شود و با برنامه‌ريزى لازم آن را واگذار كند ولى نبايد زمان را از دست داد.

به گزارش ايسنا، واحد لاستيك البرز از جمله واحدهاى داراى مشكل كشور است كه در چند ماه اخير مشكلات آن حادتر شده و كارگران آن نيز براى اعتراض به وضعيت موجود چندين نوبت تجمع كرده‌اند ولى تاكنون اين اعتراضات جوابى نداده است و هزار و 400 كارگر آن نيز همچنان منتظر دوباره فعال شدن اين واحد هستند، اما ,چگونه؟, اين سوالى است كه هنوز جلسات و مذاكرات متعدد مسوولان مربوطه نتوانسته جوابى براى آن بيابند.

473- در نظام فعلي ،  قفل مسكن با هيچ كليدي باز نميشود :

به نقل از سایت فریاد کارگرو به گزارش   انجمن دفاع از كارگران و بيكاران در تاریخ 27 آبان 87 ، آمده است : كنار بحرانهاي لاعلاج اين دولت مانند بي آبي، برق، گاز، گراني، بيكاري، مسكن نيز به يكي از بحرانهاي جدي تبديل شده است. وزير مسكن چند روز پيش آب پاكي را روي دست همه اقشار ريخت و مسئوليت خانهسازي را از گردن خود باز كرد و گفت :“براي كم درآمدها، بايد شهرداريها اقدام كنند و اين كار جزو وظايف دولت نيست! ”

جمعيت خانوار كشور طبق آخرين آمار اعلام شده نظام آخوندها 17و نيم ميليون ميباشد. ولي به اعتراف ارگانهاي دست اندركار دولت در حال حاضر فقط 16ميليون مسكن در كشور وجود دارد. يعني حدود يك ونيم ميليون نفر بي خانمان در كشور ما وجود دارد، و با افزايش سالانه يك ميليون و 200هزارنفر به جمعيت متاهل، اين كمبود، يك بحران جدي را به وجود آورده است. بهتر است از زبان صاحبان بنگاه معاملات ملكي نيز معضلات مسكن را بشنويم:

مصاحبه خبرنگار فرياد كارگر با يك بنگاهدار: “هرسال 15درصد افزايش قيمت مسكن بوده ولي امسال و سال گذشته 30 تا 40درصد افزايش يافته. علت گراني، هزينه بالاي دريافت جواز، قيمت بالاي مصالح و كارگر و مافياست. …در كشورهاي اروپايي 60ساله كه قيمت مسكن بالا نرفته است !

اين هم وطن در پاسخ به اين سوال كه براي خريد يك خانه با حقوق 300هزارتومان چند سال بايد صبر كنيم؟ گفت :“ فكر ميكنم بايد سال نوري طي كنيد. عمر معمولي كفاف نميكنه. بايد دو سه فاكتور را وارد كني. عمرنوح، صبر ايوب، گنج قارون تا اگر پيداكني ميتواني يك خانه 30متري بگيري.”

واقعيت اينست كه بحران مسكن همچون ساير بحرانها از ترافيك تا بحران برق و سوخت و آب ، در نظام تحت حاكميت آخوندها، هرگز پاسخي نخواهد داشت. چپاول و سركوب وجه مميزه و ماهيت غير قابل تغيير اين حاكميت است

474- خبری کوتاه از شرکت دامپروری سفیدرود رشت :

کارگران واحد پرورش ماهی شرکت دامپروری سفیدرود رشت، مدت 3 ماه است که حقوقی دریافت نکرده اند. با توجه به این که بازار قیمت ماهی در سال جاری برای پیمان کاران شرکت بسیار سود آور بوده است، اما تا کنون هیچ اقدامی برای پرداخت حقوق معوقه کارگران انجام نداده اند.

" کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری – منطقه شمال "

18.11.2008  -   27/8/1387  

475- محسن ايزدخواه:
قانون کار بحث اخراج را پيچيده کرده است
توجهي به حق اعتصاب کارگران نشده است
:

تهران- خبرگزاري کار ايران در تاریخ 27 آبان 87 ؛ معاون پارلماني سازمان تامين اجتماعي دولت اصلاحات با اشاره به اينکه قانون کار پس از قانون اساسي، يک قانون پايه و بنيادين است به ذکر معايبي از اين قانون پرداخت.


محسن ايزدخواه در گفت‌‏وگو با خبرنگار "ايلنا"، اظهار داشت:‌ قانون کار تنظيم کننده روابط نيروي کار، کارفرما و صنعت است و راهبردهاي لازم براي توسعه منابع انساني را تعريف مي‌‏کند.
وي افزود: پس از پيروزي انقلاب اسلامي با توجه به آرمان‌‏هاي موجود در قانون اساسي، شرايط حاکم بر تجديدنظر در بعضي از مواد قانون کار اقتضا مي‌‏کرد و در چارچوب اين اصل، قانون کار تدوين شد.
قانون کار مدافع نيروي کار يا بهانه کارفرما؟
پژوهشگر موسسه دين و اقتصاد گفت: در زمان تدوين اين قانون برخي از دلسوزان که هيچ گونه منافع مادي و شخصي در اين رابطه نداشتند، متذکر شدند قانوني که تنها به آرمان‌‏ها توجه مي‌‏کند ممکن است از مسائل اصلي ديگر که در اولويت‌‏هاي اصلي به منظور دستيابي به توسعه قرار دارد، غفلت کند.
وي افزود: ‌قانون کار به جاي دفاع از کارگر تنها بهانه کارفرمايان به منظور بي‌‏توجهي به قانون است.
ايزدخواه تصريح کرد: مجلس شوراي اسلامي و مجمع تشخيص مصلحت نظام نيز بارها تائيد کردند که قانون کار در برخي از موارد، از مقاوله‌‏نامه‌‏هاي بين‌‏المللي سازمان کار نيز فراتر رفته است و در بعضي از موارد نيز به اين مقاوله‌‏نامه‌‏ها بي‌‏توجه بوده است.
مشاور مديرعامل سازمان تامين اجتماعي دولت اصلاحات با اشاره به فصل ششم قانون کار تاکيد کرد:‌ مبحث سنديکاها و تشکل‌‏هاي صنفي مستقل و فراگير نيز از ضعف‌‏هاي اساسي قانون کار فعلي است. تشکيل تشکل‌‏هاي صنفي در قالب شوراهاي اسلامي هيچ تطابقي با مقاوله‌‏نامه‌‏هاي بين‌‏المللي ندارد.
وي افزود: هرچند که اين ديدگاه در جوامع پيشرفته ميان کارگر و کارفرما شکل گرفته است که با ساختارشکني، هيچ هدفي را نمي‌‏توان پيش برد، اما اعتراضات و اعتصابات کارگري که از حقوق شناخته شده کارگران است، هيچ سامان و محمل قانوني نيافته است.
قانون کار مبحث اخراج را پيچيده‌‏تر کرده است
به گزارش "ايلنا"، محسن ايزدخواه در ادامه گفت: دخالت بيش از حد دولت بر روابط بين نيروي کار و کارفرما نيز از مشکلات ديگر اين قانون است، چرا که قانون کار در مقوله‌‏ي اخراج از مقاوله‌‏نامه‌‏هاي بين‌‏المللي فراتر رفته است.
وي افزود: آمار و اطلاعات نشان مي‌‏دهد که در 80 تا 90 درصد پرونده‌‏هاي نيروي کار که با اخراج مواجه مي‌‏شوند، هيئت‌‏هاي حل اختلاف به‌‏نفع کارفرما راي صادر مي‌‏کنند که اين مساله، بحث اخراج را پيچيده‌‏تر مي‌‏کند.
معاون پارلماني تامين اجتماعي دولت اصلاحات با اشاره به پيچيدگي بحث اخراج در قانون کار اظهار داشت: به منظور بهبود قوانين کار در اين مورد، لازم است 5 تا 6 شرط لحاظ شود تا چگونگي اخراج در قانون کار را بهبود بخشيم.
ايزدخواه شرايط بهتر شدن وضعيت اخراج در قانون کار را اين گونه بيان کرد: اولاً اخراج با اطلاع قبلي کارگر باشد، ثانياً در صورت اخراج، حق و حقوق به‌‏طور کامل پرداخت شود، ثالثاً اخراج در زمان بيماري کارگر نباشد، رابعاً اخراج به دليل مسائل صنفي و سياسي نباشد و اينکه اخراج در دوره بارداري زن کارگر نباشد.
اين پژوهشگر مسايل تامين اجتماعي تاکيد کرد: پيچيدگي مساله اخراج موجب موقتي شدن قراردادهاي 50 تا 60 درصد کارگران شده است.
پايان پيام

476- اعتصاب کارگران لوله سازی لوشان:

کارخانه لوله سازی لوشان شمار زیادی کارگر را استثمار می کند. این کارگران چندین ماه است که دستمزد خویش را دریافت نکرده اند. سرمایه دار صاحب کارخانه مدعی است که بالاخره روزی روزگاری دستمزدها داده خواهد شد و کارگران باید تاب تحمل کار بدون دستمزد را ولو برای مدت های طولانی داشته باشند!! کارگران لوله سازی لوشان در همه این مدت به جنایت کارفرما اعتراض کرده اند اما همواره با وعده و وعید یا توپ و تشر و تهدید به اخراج یا احضار نیروی سرکوب مواجه شده اند. کارگران در ادامه اعتراضات خویش تصمیم به اعتصاب گرفتند. آنان در روز 21 آبان چرخ تولید را از کار انداختند و به سرمایه دار شرکت اخطار کردند که اعتصاب را تا دستیابی به همه مطالبات خود ادامه خواهند داد. مدیر عامل شرکت با مشاهده مقاومت توده های کارگر حکم به بستن درب ورودی کارخانه داده است اما همزمان در وحشت از ادامه اعتصاب و توقف تولید به کارگران گفته است که شاید برای پرداخت دستمزدها چاره ای بیندیشد!!

28 آبان 87

477- احضار طه آزادی، فعال کارگری به دادگاه :


به نوشته سایت " آسمان نیوز " در تاریخ 28 آبان 87 و به نقل از فعالین حقوق بشر در ایران آمده است  : طه آزادی فعال کارگری اهل سقز که به همراه نامق (جوانمير) مرادی اهل کرمانشاه در تاريخ يازدهم ارديبهشت ماه سال جاری به علت برگزاری روز کارگر در منطقه عسلويه بازداشت و مدت
۴۷ روز را در اداره اطلاعات و زندان شهر بوشهر به سر برده بود جهت معرفی خود به دادگاه احضار گرديد.

طبق احضاريه ای که برای آقای آزادی ارسال گرديده است نامبرده تا تاريخ دوم آذرماه سال جاری فرصت دارد تا خود را به دادگاه انقلاب شهرستان کنگان از توابع استان بوشهر جهت برگزاری دادگاه رسيدگی به اتهامات خود معرفی نمايد.
شايان ذکر است اتهام اين فعال کارگری فعاليت تبليغی بر عليه نظام ذکر گرديده است.

 

478- بدون شرح :

در نطق پيش از دستور محجوب عنوان شد:
مجمع تشخيص و دولت کارگران را دلخور کردند
بيش از 500 واحد توليدي بحران‌زده در کشور وجود دارد
 :

تهران- خبرگزاري کار ايران در تاریخ 28 آبان 87 ؛ در آستانه بيست و نهم آبان ماه، سالروز تصويب قانون کار جمهوري اسلامي ايران، عليرضا محجوب، نماينده مردم تهران در مجلس شوراي اسلامي، در نطق پيش از دستور خود، با انتقاد از اقدامات اخير دولت و مجمع تشخيص مصلحت نظام درباره قانون کار، ياد نقش‌‏آفرينان در راه تصويب اين قانون را گرامي داشت.


به گزارش "ايلنا"، متن کامل نطق پيش از دستور دبيرکل خانه کارگر ايران به اين شرح است: فردا 29 آبان ماه سالروز تصويب قانون کار جمهوري اسلامي ايران است. در وهله نخست به روح بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران که حقوق کارگران را به عنوان يک اولويت پاس مي‌‏داشت درود مي‌‏فرستيم. ايشان وقتي توقف روند تصويب قانون کار را مشاهده کردند دستور تشکيل مجمع تشخيص مصلحت نظام را براي شکستن اين بن‌‏بست صادر فرمودند. جا دارد که اقدامات کارگر دوستانه رهبر معظم انقلاب اسلامي را در جريان تصويب اين قانون در مقام رياست جمهوري و آقاي مهندس موسوي، نخست‌‏وزير ايشان را نيز ياد کنيم و از جانب کارگران سپاس و قدرشناسي خود را نسبت به دولت و مجلس آن دوران اعلام داريم.
همچنين جا دارد از اولين مجمع تشخيص مصلحت نظام و رياست محترم آن، به خاطر زحمات بي‌‏شائبه تشکر کنم و در همين جا بايد نگراني خود و جامعه کارگري را از بند "ز" الحاقي به ماده 21 قانون کار که مجمع تشخيص مصلحت نظام به تصويب رساندند، و همچنين از اقدماتي که در کميسيون تحول اقتصادي در مورد ماده 41 قانون کار صورت مي‌‏گيرد، اعلام دارم.
قانون کار جمهوري اسلامي ايران حاصل خواست و اراده‌‏ي کارگراني است که خواهان پايان دادن به روابط يک‌‏طرفه مطابق قانون کار 1337 و ماده 23 آن که اخراج را بي‌‏چون و چرا به کارفرما وا مي‌‏گذاشت، بودند.
طليعه پيروزي انقلاب اسلامي و عدالت محوري اين انقلاب بي‌‏مانند، خود انگيزه و اميد ميليون‌‏ها کارگري بود که از عمق جان تحول بر بنيان عدالت و مبتني بر قانون کار اسلامي را پذيرفته بودند.
با پيروزي انقلاب اسلامي ايران همه کارگران آرمان‌‏هاي خود را در تدوين قانون کار اسلامي تحقق يافته مي‌‏دانستند و لذا پافشاري بر تغيير و بهبود شرايط کار که با تحول در قانون کار عملي بود، آغاز شد. به اين ترتيب قانون کار جمهوري اسلامي ايران با پيش‌‏نويسي که آقاي اصغري، وزير وقت دادگستري به دولت ارايه و به تصويب رساند، به مجلس شوراي اسلامي ارايه و به تصويب مجلس محترم رسيد و نامه آقاي ابوالقاسم سرحدي‌‏زاده وزير کار وقت و جديت کمالي، رييس کميسيون کار وقت مجلس شوراي اسلامي و نامه سرحدي‌‏زاده و دستور امام براي تشکيل مجمع تشخيص مصحلت نظام، بالاخره باعث تصويب قانون کار در 29 آبان 1369 شد.

گلايه از دولت درباره عدم شمول بازنشستگان تامين اجتماعي تحت قانون مديريت اداري
امروز فرصتي است که از تلخي و نازيبا بودن آثار يکي از مصوبات و تصميمات مجلس شوراي اسلامي و نحوه اجرا توسط دولت در مورد بازنشستگان تامين اجتماعي سخن بگويم. لايحه مديريت اداري و به دنبال آن افزايش مستمري بازنشستگان کشوري و لشکري که باعث تحسين بنده و هم بازنشستگان مشمول تامين اجتماعي و ساير صندوق‌‏هاي خاص شد، عملي پسنديده بود اما اين سوال را برانگيخت که چرا اين اقدام براي همه بازنشستگان عملي نشد؟ مگر غبار پيري و بازنشستگي که براثر زحمات و صدمات سخت، طاقت‌‏فرسا و مشقت‌‏بار بر رخساره کارگران شريف و زحمت‌‏کش نشسته است، لشکري و کشوري و تامين اجتماعي دارد؟ آيا بازنشستگان صندوق تامين اجتماعي و صندوق‌‏هاي خاص استحقاق بخش کوچکي از افزايش حقوقي را که از خزانه دولت پرداخت مي‌‏شود، نداشتند؟ اين دومين باري است که بازنشستگان تامين اجتماعي که داراي بيشترين عضو هستند، مورد بي‌‏مهري قرار مي‌‏گيرند. وقتي در سال 1384 حداقل حقوق بازنشستگان کشوري دوميليون ريال عنوان شد، بازنشستگان تامين اجتماعي با نجابت کامل تا پايان سال 1385 اين وضع را متحمل شدند و انتظار داشتند اين وضعيت ناگوار به شکل مناسبي ترميم و جبران شود. با وجود اين که مجلس محترم در جريان تصويب متمم بودجه تصميم گرفت در سه ماه آخر سال 1385 از محل متمم بودجه مابه‌‏التفاوت تا 200 هزار تومان را پرداخت کند، با اين وجود هرگز پولي بابت اين مابه‌‏التفاوت به سازمان تامين اجتماعي و بازنشستگان آن پرداخت نشد و نتيجتاً در سال 1386 نيز از ذخاير سازمان تامين اجتماعي و جيب بيمه شده اين اقدام صورت پذيرفت.
اکنون هم تصميمي اتخاذ شده است که فاصله حداقل دريافتي بازنشستگان کشوري ولشکري و مستمري بگيران تامين اجتماعي را بسيار زياد کرده است که بنا بر ارقام اوليه، شکاف مستمري اين عده تا 50 درصد تخمين زده مي‌‏شود.
گلايه اينجانب از دولت و مجلس محترم اين است که چرا طي دو ماه اخير هيچ اقدام عاجلي از هيچ ناحيه‌‏اي حتي در جهت توضيح وضعيت موجود صورت نپديرفته است؟ آيا دولت و مجلس محترم نمي‌‏دانند کاسه صبر مستمري بگيران سازمان تامين اجتماعي و ساير صندوق‌‏هاي خاص نيز حدي دارد؟ آيا نبايد علاج واقعه قبل از وقوع کرد؟ آيا کمک به صندوق بازنشستگي نمي‌‏تواند به ساير صندوق‌‏ها تسري داده شود؟ شکي ندارم که همگي دريافت‌‏کنندگان استحقاق چنين افزايشي را داشته‌‏اند اما بحث بر سر آنهايي است که از اين سفره گشاده سهم کوچکي نيز برنداشته‌‏اند. البته يقين دارم که نهاد رياست جمهوري و مجلس با تخصيص منابع جديد همانطوريکه با عرضه سهام عدالت خوشحالي بازنشستگان را فراهم ساختند، مجدداً دل‌‏هاي رنجور اين عزيزان را مرهمي گذارند.
بيکاري گسترده جوانان هشدار دهنده است
موضوع مهم ديگري که اين روزها نيازمند توجه ويژه به آن هستيم مساله توجه به بيکاران جوان و فارغ‌‏التحصيلان دانشگاهي است. واقعيت اين است که بيکاري جوانان 15 تا 24 سال يعني سن اصلي جستجوي کار و تقاضاي موثر و عمده اشتغال، براساس آمارگيري جمعيت و نفوس سال 1386 بالغ بر 22 درصد است که نشانگر بي‌‏توجهي به متقاضيان اصلي کار يعني جوانان است.
اگر به جدول توزيع استاني 15 تا 24 ساله توجه کنيد آن زمان درمي‌‏يابيد که چگونه بيکاري خصوصاً بيکاري فارغ‌‏التحصيلان سر به آسمان مي‌‏زند.
جاي تاسف است که در اين مورد توجه و تمرکز رسانه‌‏هاي عمومي و مسوولان ارشد کشور به ميانگين کل يعني کوچکترين آمار منتشره است که سبب غفلت از مشکل اصلي بيکاري يعني بيکاري جوانان شده است. اميدوارم آمار غيرتبليغاتي که بايد به برنامه‌‏ريزي بهتر کمک کند ملاک عمل قرار گيرد تا براي نجات از اين وضعيت پيچيده و نگران کننده مسوولان دلسوز کشور راه‌‏حل مشکل جوانان را از طرق مختلف خصوصاً بيمه بيکاري براي کسانيکه پيش از شروع دوره اشتغال سال‌‏ها بيکارند چاره‌‏جويي شود، اميد را در دل جوانان زنده کرده و راه آنها را به سوي آينده باز کند.
رشد شتابان قيمت‌‏ها زندگي کارگران را متاثر کرده است
موضوع ديگر مساله حرکت شتابان قيمت‌‏هاي عمومي به گواهي آمار منتشره طي ماه‌‏هاي اخير است. اگر موج حرکت بي‌‏ترمز قيمت‌‏ها ادامه يابد زندگي کارگران خصوصاً حداقل‌‏بگيران به طور فزاينده‌‏اي تحت‌‏تاثير اين وضعيت واقع مي‌‏شود. ناتواني آنها در برابر خريد و اجاره مسکن که پيش از اين نمايان شده بود، اين روزها به تامين خوراک مناسب نيز کشيده شده است که بايد در اين مورد براي شاغلان و بازنشستگان اقدام عاجلي صورت گيرد. عدم پرداخت بن رمضان عليرغم تاکيدات مکرر به کارگران با وجود تخصيص آن به همه سطوح کارمندي سبب اعتراض اين عده شده است. من به عنوان اعتراض به عدم تخصيص بن رمضان به کارگران، آنچه به من تخصيص داده شده بود را به اتحاديه امکان تحويل دادم و تا زمان تحقق اين حق کارگران، از دريافت آن چشم‌‏پوشي و به تلاش‌‏هاي خود ادامه مي‌‏دهم.
در مورد سهام عدالت يادآوري مي‌‏کنم که برگه سهام عدالت کارگران قراردادي و پيمانکاري تاکنون با وجود اينکه حتي مديران ارشد و افرادي با درآمدهاي قابل قبول از اين مزيت برخوردار گرديده‌‏اند، اعلام و عرضه نگرديده است.
همچنين بار ديگر نگراني خود در مورد کارگران پيماني اعلام مي‌‏کنم. لازم است عرض کنم که با وجود قانون لايحه مديريت اداري و تصريح بر قراردادهاي مستقيم کارگران توسط دستگاهها و بخشنامه 13/5/87 معاونت اول رياست جمهوري، تاکنون عملاً هيچ گزارشي از اجراي آن نرسيده است و کار تبديل وضعيت کارگران پيمانکاري که آرزوي انعقاد قرارداد مستقيم را با دستگاه‌‏هايي که براي آنها کار مي‌‏کنند، دارند بي‌‏پاسخ مانده است.
واردات بي‌‏رويه حراج اشتغال و سرمايه ايراني است
در پايان بار ديگر نسبت به واردات بي‌‏رويه کالاهاي خارجي و تبليغ آنها توسط تمامي رسانه‌‏هاي رسمي و غيررسمي و تابلوهاي شهري و بر سر در مغازه‌‏ها هشدار مي‌‏دهم. آنچه در اين ميان به مزايده گذاشته شده است اشتغال و کار سرمايه کارگر و صنعتگر ايراني است. رکود توليدات و صنعت کشور و رونق براي دشمنان، نتيجه گريزناپذير اين چرخه باطله است.
امروز بسياري از واحدها به دليل اين سياست تعطيل و نيمه‌‏تعطيل شده‌‏اند و کارگران آنها ماه‌‏هاست که حقوق دريافت نداشته‌‏اند که در همين خصوص و درباره شرکت لاستيک البرز به رياست محترم جمهوري متذکر مي‌‏شوم که هر چه زودتر با ابلاغ مصوبه‌‏اي که آماده امضا است، حداقل سبب تسکين وضعيت دشوار کارگران اين واحد گردند.
البته متاسفانه پيش از 500 واحد توليدي در وضعيت مشابه به سر مي‌‏برند و به‌‏دليل عدم حمايت از واحد داخلي و سيل واردات شمار آنها هر روز افزايش مي‌‏يابد و اين در حاليست که امروز برخلاف گذشته برنامه کاروکارگر نيم ساعتي در راديو که براي انعکاس مشکلات بود، وجود ندارد و به‌‏جاي آن راديو تجارت فقط صداي يک‌‏طرف را منعکس مي‌‏کند. کارگران از رسانه ملي انتظار دارند همان نيم ساعت برنامه را به آنها برگرداند چرا که گوشه‌‏چشمي به توليدکنندگان و کارگران مي‌‏تواند مشکلات آنها را سبک کند.
پايان پيام

479- مديركل دفتر آمار سازمان تامين اجتماعي:
بي‌‏احتياطي عامل اول حوادث ناشي از كار است
:

تهران- خبرگزاري كار ايران در تاریخ 28 آبان 87 ؛ مديركل دفتر آمار سازمان تامين اجتماعي، بي احتياطي را عامل بيشترين حوادث ناشي از كار دانست و گفت: در سال گذشته 14 هزار و 887 نفر به دليل رعايت نكردن نكات ايمني در حين كار دچار حادثه شدند.
سياوش قراگزلو در گفت وگو با خبرنگار"ايلنا" افزود: در سال 86 يك هزار و 142 مورد حادثه به دليل رعايت نشدن مسائل حفاظتي قرباني حوادث حين كار شدند.
وي با بيان اين كه يك هزارو 33 نفر ديگر نيز به دليل فقدان اطلاعات دچار حادثه شدند، افزود: در سال گذشته پوشيدن لباس خطرناك باعث بروز 183 مورد حادثه ، نور ناقص باعث بروز 64 مورد حادثه و تهويه نامطلوب نيز باعث بروز 29 مورد حادثه ناشي از كار شده است.
قراگزلو اظهار داشت: 5 هزار و663 حادثه نيز به دلايل متفرقه بوجود آمده است.
پايان پيام

480- شركت‌‏هاي دولتي برخلاف شعار اشتغالزايي تعطيل شدند :

تهران- خبرگزاري كار ايران در تاریخ 28 آبان 87 ؛ مسول روابط عمومي اتحاديه كارگران صنعت برق و آب كشور گفت: با وجود شعار اشتغالزايي دولت، شركتهاي دولتي به بهانه زيان‌‏ده بودن‌‏ تعطيل و كاركنان آنها بيكار شده اند.
به گزارش خبرگزاري كار ايران"نوروز بلوكات" افزود: تعطيلي شركتهايي مانند "ساخت نيروي برق تهران" (وابسته به وزارت نيرو) ، "ترابري برق" و "آب گستر" در حالي صورت گرفت كه كارگران مختصص شاغل در اين واحدها در بخش دولتي مصدر خدمات شاياني بودند.
وي با بيان اينكه نهادهايي چون سازمان خصوصي سازي، وزارت كار و سازمان بازرسي كل كشور از تعطيلي اين واحدها جلوگيري نكردند؛ گفت: تعطيلي شركتها و فشارهاي جانبي روحيه كارگران را تضعيف كرده است.
بلوكات ياد آور شد: در حال حاضر كارگران به دليل نداشتن انگيزه و روحيه دركوتاه مدت با پيشنهاد بازخريدي موافقت مي‌‏كنند.
وي با بيان اينكه بيمه بيكاري راه حل مناسبي براي حمايت از كارگران نيست؛ گفت: اين اقدام كارگران را از تمام مزاياي حمايتي محروم مي‌‏كند.
پايان پيام

481- هدیه مجمع تشخیص مصلحت نظام در ٢٩ آبان سالروز تصویب قانون کار:

 

 

 

 

اخراج بدون مانع و هزینه ، یکی از دغدغه های کارفرمایان بود که با اضافه شدن یک بند به بند های ماده ٢١ قانون کار از طرف مجمع تشخیص مصلحت نظام ، راه را برای اخراج کارگران هموار کرد و  کارفرمایان به خواسته خودشان رسیدند. البته قبل از این مصوبه هم کارفرمایان بدون اینکه توجهی به قوانین قانون کار داشته باشند به هرروشی که دلشان می خواست کارگر را اخراج می کردند ، بنابراین نیازی به تصویب این تبصره نبود  . با این حال  دولت با در اختیار داشتن این  مصوبه ، به کارفرما جرات و جسارتی دوباره  داد ،  تا از این به بعد به طریق قانونی حقوق کارگران را تضییع کنند .
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام  در دیدار با جمعی از فعالین کارگری می گویند «« تشکل ها و احزاب حامی کارگران باید در تصمیم گیرهای اساسی  کشور فعال تر ظاهر شوند»» در حالی که این گفتار  با مصوبه روز  شنبه مورخ ٢٥/٨/٨٧ کاملا" در تناقض است . رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام صحبت از حضور کارگران در تصمیمات اساسی کشور  را مطرح می کنند ولی عملا" با این مصوبه اعلام می کنند که هیچ ارزشی برای  کارگران قائل نیستند ، در حقیقت به سه جانبه گرائی اعتقادی ندارند و اساسا" همه می دانند هر تصمیمی که در رابطه با مسائل کارگری گرفته شده تا به امروز دو جانبه گرایی بوده یعنی  دولت و کارفرما، دو دوست و حامی دیرینه ، دولت وکارفرما  بدون حضور  نمایندگان واقعی کارگران  تصمیمات را گرفته و به مرحله اجرا می گذارند و اگر هم از طرف کارگر افرادی انتسابی به عنوان نماینده ، حضور داشته باشند تسلیم تصمیمات دولت هستند چرا که اگر غیر از  این بود کارگران اینهمه مشکل را جلوی پای خود نمی دیدند  .
در اینجا باید به کسانی  اعتراض کرد که بیش از دو دهه  خودشان را نماینده و حامی کارگر معرفی می کنند و در همه جا هم حضور دارند ، آقایان به جای اینکه به مصاحبه و نوشتن مطلب در روزنامه کار و کارگر بسنده کنند ، باید در مقابل مصوبات و قوانین ضد کارگری که به شکل دو جانبه ( کارفرما و دولت) به تصویب می رسد   با همراهی و  حضور کارگران اعتراض کنند .
اگر واقعا" یک تشکل مستقل کارگری هستید نه دولتی ،  اگر طرف دار واقعی کارگر هستید نه سرمایه دار ، در این مواقع کارگران را آگاه کنید و با اعتراضات گسترده نشان دهید که طرفدار کارگر هستید  نه دولت ،  در اعتراضاتتان اعلام نمائید،  که دولت نمی تواند بدون حضور نمایندگان کارگران  و بدون نظر سنجی از کارگران در مورد آنان  تصمیم گیری کنند . این مصوبه با شعارهای داده شده فاصله ای بی نهایت دارد . دولت باید به کارگر بها بدهد  چرا که چرخ اقتصادی کشور با دستتان توانمند این کارگران به حرکت در می آید . این کارگران هستند  که در تمام عرصه ها حضور فعال دارند  و تولید کننده تمامی ثروت ها ونعمات موجود در جامعه هستند ،  پس چرا باید از حق انسانی که  همان زندگی شرافتمندانه است محروم شوند .
بیائید متحد شویم و ایرانی آباد بسازیم

رضا شهابی زکریا
عضو هیئت مدیره وخزانه دار سندیکای کارگران
شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه
1387/8/28

 

482- نماينده سابق کارگران در شوراي عالي کار:
دستمزدي هاي كنوني مجردها را نيز تامين نمي كند
:

تهران- خبرگزاري كار ايران در تاریخ 28 آبان 87 ؛ به اعتقاد نماينده سابق كارگران در شوراي عالي كار افزايش واقعي دستمزد كاراگران موجب افزايش تورم نمي شود.
محمد دانشور در گفت و گو با خبرنگار "ايلنا" تورم و حداقل معشيت را از فاكتورهاي اساسي در تعيين حداقل مزد كارگران برشمرد و گفت: ماده 41 قانون كار بر رعايت اين موارد صراحت دارد.
وي با بيان اينكه تورم فعلي كشور 24 درصد است؛ گفت: به احتمال زياد اين تورم در ماه هاي پاياني سال افزايش خواهد يافت بنابراين اعضاي شوراي عالي كار بايد اين موضوع را مدنظر قرار دهند.
دانشور با اشاره به آثار تورمي اجراي طرح تحول اقتصادي، گفت: در خصوص اجراي اين طرح به ويژه در رابطه با ميزان افزايش مزد كارگران ابهاماتي وجود دارد كه مسولان مربوطه به خصوص مسولان وزارت كار بايد در اين خصوص پاسخگو باشند.
اين فعال نهال كارگري اظهار اميدواري كرد كه اعضاي شوراي عالي كار به خصوص وزير كار و نمايندگان كارگري اين شورا در خصوص منافع كارگران كوتاه نيايند.
وي افزود: دستمزدهاي فعلي حتي كفاف هزينه هاي زندگي مجردها را نيز نمي دهد چه رسد به اينكه بتوان با اين مبلغ يك خانواده را اداره كرد.
پايان پيام

483- در كارخانه هاي اراك چه ميگذرد ؟

انجمن دفاع از کارگران و بیکاران در تاریخ 28 آبان 87 ؛ طبق گزارش ارسالي به فرياد كارگر,در پتروشيمي اراک چندين نوع نيرو مشغول به کار هستند رسمي شرکت نفت با اينکه اين شرکت به بخش خصوصي واگذار شده اما با اين حال از مزاياي زيادي استفاده ميکنند که مابقي از آن مزايا نمي توانند استفاده کنند. در اين شرکت يک شرکت پيمانکار بنام پتروکاران که خدماتي به حساب مي آيد تامين نيروي متخصص را نيز انجام ميدهد ،سهامداران اين شرکت روساي قبلي شرکت پتروشيمي هستند و مابقي به پرسنل رسمي واگذار شده است.سهام اين شرکت در بدو تاسيس به مبلغ ده هزارتومان فروخته شد که به روسا و پرسنل نفت تعلق گرفت, بعد از نزديک به ده سال قيمت اين سهام به يک ميليون تومان نيز رسيد که با افزايش سرمايه قيمت کنوني آن به حدود 280,000 تومان ميرسد. سوال اينجا است كه چگونه يک شرکت خدماتي تامين نيروي متخصص را به عهده گرفته است ؟اين خود يک نوع دور زدن قانون در زمان رفسنجاني است. اما بحث اصلي اين است که در ميان همين نيروها در شرکت پتروکاران, هستند افرادي که با سابقهء 14-15 سال هنوز از منازل مسکوني که در حال ويران شدن است نميتوانند استفاده کنند, در حالي که نيمي از حقوق دريافتي خود را بابت اجاره مسکن پرداخت ميکنند. در ضمن به تعدادي از اين نيروها منزل واگذار شده اما به مابقي هيچگونه مزايايي نمي پردازند, در صورتيکه نزديک به 200 آپارتمان نيمه کاره در شهر جديد مهاجران در حال ويراني است. روساي شرکت پتروشيمي از تکميل و واگذاري آنها شانه خالي ميکنند و دليل آن را مسايل مالي عنوان ميکنند در صورتي که اين اماكن و پولها را به رئيس واحد هاي مجتمع سمند هديه ميدهند !!قسم حضرت عباسشان را باور کنيم يا دم خروس را...

484- تجمع اعتراضى مردم منطقه میانرود دزفول و هفتتپه :

 مردم منطقه میانرود دزفول و هفت تپه روزگذشته تجمع اعتراضی برگزار كردند. آنها در اعتراض به تكمیل نشدن پل ارتباطی میان این دو منطقه در خیابان اصلی شهر میانرود دزفول تجمع كرده و خواستار تسریع در اجرای این طرح شدند. معترضین گفتند با توجه به نزدیکی فصل سرما، نگران شرایط سخت روزهای زمستانی بهخاطر تكمیل نشدن این پل هستند.

485- تجمع اعتراضى مردم منطقه خاوران تهران در مقابل شهرداری دولت :

مردم منطقه خاوران تهران در مقابل سازمان نوسازی شهرداری دولت در تهران تجمع اعتراضی برگزار كردند. تجمع كنندگان در مورد علت اعتراض خود گفتند: ”چند سال پیش شهرداری تهران برای نوسازی بافتهای فرسوده، اقدام به خرید منازل این محدوده كرد و قرار شد بهجای آن، پول یا واحد مسكونی جایگزین بدهد اما هیچگونه اقدامی در این راستا صورت نگرفته است و ما هم‌چنان بلاتكلیف هستیم“.

486- اعتراض کارگران شرکت کشت و صنعت امام خمینی به عدم پرداخت حقوقهای معوقه :

طبق گزارش رسیده کارگران شرکت کشت و صنعت امام خمینی بیش از دو ماه است که حقوق و مزایای خود را دریافت نکرده‌اند، این کارگران نسبت به عدم پرداخت حقوق معوقه خود دست به اعتراض زده‌اند.

لازم به ذکر است که مدیر عامل این شرکت در پی اعتراض کارگران، ناچارا وعده‌ و وعیدهایی را مطرح کرده است. مدیر عامل این شرکت ضمن اشاره به واردات بی‌رویه شکر در ماه‌های گذشته دلیل عدم پرداخت حقوق کارگران را فروش نرفتن شکر تولیدی بیان کرد. وی ‌همچنین قول مساعد داد که در هفته جاری تمامی مطالبات کارگران را پرداخت کند، این در حالی است که اعتراض کارگران برای دستیابی به حقوق معوقه خود همچنان ادامه دارد.

کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل‌های کارگری

سه‌شنبه 28 آبان 1387

487- تجمع کارگران مراکز تولیدی شهر تهران در سالروز تصويب قانون کار:

طبق گزارش رسیده کارگران مراکز تولیدی شهر تهران همزمان با سالروز تصویب قانون کار، در اعتراض به اخراج سازیهای اخیر، عدم رسیدگی به خواست و مطالبات کارگران، پرداخت حقوق‌های معوقه و اجرا نشدن قانون کار بسیار اسف‌بار موجود، در روز چهارشنبه 29 آبان 87 گرد همایی کارگری را سازمان خواهند داد.

 گفتنی است که مسئولان خانه کارگر در تلاش هستند که ابتکار عمل را به دست گرفته و زمینه مساعد اعتراض خیابانی کارگران را خنثی کنند. متاسفانه تا این لحظه از مکان برگزاری تجمع خبری به دست کمیته هماهنگی نرسیده است.

کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل‌های کارگری

سه‌شنبه 28 آبان 1387

488- کارگران واگن سازی تبریز در پشت درهای بسته:

واحد تبریزکمیته پیگیری ایجاد تشکل های آزاد کارگری،  خبر ازبسته شدن کارخانه واگن سازی این شهرمی هد.

طبق این گزارشات، کارگران کارخانه واگن سازی تبریز که بیش از 5 ماه است حقوقشان را دریافت نکرده اند، اینک مدت قریب به یک ماه است که هر روز با درهای بسته کارخانه مواجه می شوند و نسبت به آینده ی شغلی خود و بازگشایی مجدد این کارخانه در بی اطلاعی و نا امنی به سر می برند.

کمیته پیگیری ایجاد تشکل های آزاد کارگری

28 آبان ماه 1387

489- پیام  کمیته پیگیری ایجاد تشکل های آزاد کارگری ایران

 در محکومیت موج جدید اعمال فشار و سرکوب فعالان کارگری
با درود!
دوستان، رفقا و همرزمان کارگر!
مدتی است که جمهوری اسلامی ایران موج جدیدی از سرکوب و اعمال فشار بر روی فعالان کارگری را برنامه ریزی و اجرا کرده است.  این سرکوب و فشار به علت رشد کمی و کیفی جنبش کارگران ایران می باشد. 
در یکی دو هفته ی اخیر ما شاهد محکومیت فعال کارگری، افشین شمس از کمیته هماهنگی برای کمک ...به یکسال حبس و احضار محمد جراحی، از فعالان کمیته پیگیری... و آقایان طه آزادی و طیب مولایی به بی دادگاه های عمومی و انقلاب، به جرم کوشش در جهت آگاهی سازی و ترغیب کارگران به ایجاد تشکل های آزاد و مستقل کارگری بوده ایم.  و با رشد هر چه بیشتر مبارزات کارگری و تحرک بسوی انسجام و تشکیلات ر این جنبش، شاهد استمرار و تشدید چنین اقدامات سرکوبگرایانه ای خواهیم بود.
همزنجیران و همراهان مبارز!
ما، 
اعضای کمیته پیگیری ایجاد تشکل های آزاد کارگری ایران، از تمامی فعالان کارگری  در داخل و خارج از کشور تقاضا می کنیم تا به اقدامات متحد و یکپارچه روی آورده تا بتوانیم متحدانه از پیشروی حکومت سرمایه و نیروهای پلیسی و امنیتی آن در شدت بخشیدن به  اقدامات سرکوبگرایانه شان جلوگیری کرده و ایشان را وادار به عقب نشینی سازیم.
کمیته پیگیری ایجاد تشکل های آزاد کارگری ایران
28 آبان ماه 1387

490- آخرین خبرها از مبارزات کارگران کیان تایر:

 

در تعاقب تجمع اعتراضی هفته گذشته ی کارگران کیان تایر در مقابل کاخ ریاست جمهوری، به ایشان قول رسیدگی داده شد. اما با گذشت یک هفته، کارگران کیان تایر که اقدامی از طرف دفتر احمدی نژاد مشاهده نکردند، تصمیم گرفتند که از دوشنبه شب 27 آبان ماه، در کارخانه به تحصن بنشینند. پس از اعلام این تصمیم، دفتر ریاست جمهوری مجبور به عقب نشینی گشت و از طریق نماینده ی خود به کارگران قول داد تا پایان همین هفته مبلغ یک میلیارد تومان بابت حقوق های عقب افتاده به کارگران بپرازد. همچنین اعلام داشت که در ظرف ده روز هیئت مدیره ی جدیدی برای کارخانه انتخاب خواهد کرد. کارگران کیان تایر نیز با دریافت قول های دفتر ریاست جمهوری تصمیم گرفتند که تحصن اعتراضی خود را برای نشان دادن حسن نیّت تا اطلاع ثانوی به تأخیر بیاندازند.

کمیته پیگیری ایجاد تشکل های آزاد کارگری

28 آبان ماه 1387

491- نگرانی کارگران تبریز از اخبار فروش کارخانه تراکتور سازی :

 

گزارش های رسیده از تبریز حاکیست که کارخانه ی تراکتور سازی تبریز برای اولین بار با مشکل پرداخت حقوق کارگران خود مواجه گشت. این خبرها حاکیست که تأخیر در پرداخت حقوق کارگران زمانی صورت پذیرفته است که شایعاتی در مورد فروش کارخانه در محافل کارگری و کارفرمایی قوت گرفته است.

اهمیت خبر فوق زمانی برجسته می گردد که کارخانه تراکتور سازی تبریز یک واحد تولیدی و صنعتی مادر در این استان و کشور بوده که شیوع هر نوع بحرانی در آن باعث تسّری بحران به واحدهای تولید قطعات مصرفی و کارخانه های وابسته می گردد. هم اکنون جامعه کارگری شهر تبریز با نگرانی پیگیر اخبار این کارخانه می باشند.

کمیته پیگیری ایجاد تشکل های آزاد کارگری

28 آبان ماه 1387

492- کارگران واگن سازی تبریز در پشت درهای بسته :

 

واحد تبریز کمیته پیگیری ایجاد تشکل های آزاد کارگری خبر از بسته شدن کارخانه واگن سازی این شهر

می دهد.

طبق این گزارشات، کارگران کارخانه واگن سازی تبریز که بیش از 5 ماه است حقوقشان را دریافت نکرده اند، اینک مدت قریب به یک ماه است که هر روز با درهای بسته کارخانه مواجه می شوند و نسبت به آینده ی شغلی خود و بازگشایی مجدد این کارخانه در بی اطلاعی و نا امنی به سر می برند.

کمیته پیگیری ایجاد تشکل های آزاد کارگری

28 آبان ماه 1387

493- وضعيت آب اراك بحراني است :

 به گزارش سایت " فریاد کارگر" در تاریخ 28 آبان 87 آمده است : رسيدگي به وضعيت آّب شهر اراک زير صفر است. طي گزارشات دريافتي بيش از 5سال است كه دولت قصد دارد از سد کمال صالح براي اراک لوله کشي آب بكند اما هنوز خبري نيست و شهروندان ساكن اين شهر با مشكلات جدي در اين زمينه مواجه هستند.

انجمن دفاع از كارگران و بيكاران

494- اعتراض کارگران شرکت کشت و صنعت امام خمینی به عدم پرداخت حقوقهای معوقه : 

طبق گزارش رسیده کارگران شرکت کشت و صنعت امام خمینی بیش از دو ماه است که حقوق و مزایای خود را دریافت نکرده‌اند، این کارگران نسبت به عدم پرداخت حقوق معوقه خود دست به اعتراض زده‌اند.

لازم به ذکر است که مدیر عامل این شرکت در پی اعتراض کارگران، ناچارا وعده‌ و وعیدهایی را مطرح کرده است. مدیر عامل این شرکت ضمن اشاره به واردات بی‌رویه شکر در ماه‌های گذشته دلیل عدم پرداخت حقوق کارگران را فروش نرفتن شکر تولیدی بیان کرد. وی ‌همچنین قول مساعد داد که در هفته جاری تمامی مطالبات کارگران را پرداخت کند، این در حالی است که اعتراض کارگران برای دستیابی به حقوق معوقه خود همچنان ادامه دارد. 

کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل‌های کارگری

سه‌شنبه 28 آبان 1387

495- سردبير و خبرنگار هفته نامه ی قلم معلم به دادگاه احضار شدند:

به گزارش کانون صنفی معلمان ايران در تاریخ 29 آبان 87 آمده است : سجاد خاکساری فرزند محمد خاکساری و ثريا دارابی سردبير قلم معلم طی احضاريه های جداگانه ای به دادگاه احضار شدند.
بر اساس احضاريه سجاد خاکساری خبرنگار قلم معلم که در جريان اعتراضات معلمان در اسفندماه
۸۵ به مدت چند روز بازداشت شده بود، بايد ساعت ۹ صبح ۷ بهمن ۸۷ در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به عنوان متهم حاضر شود.
احضار خانم ثريا دارابی فرهنگی با سابقه و عضو سابق هيات مديره کانون از سوی شعبه
۱۰۸۳ مجتمع شهيد بهشتی تهران برای شرکت در جلسه رسيدگی ودفاع صورت گرفته است. خانم دارابی بايد روز ۱۱ بهمن ماه در دادگاه حاضر شود

496- تجمع رانندگان تاکسي‌ در کرمانشاه :

 به گزارش خبرگزاری ايسنا در تاریخ 29 آبان 87 آمده است : جمعى از رانندگان تاکسي‌هاى دوگانه سوز کرمانشاه، صبح امروز (‌٢٩ آبان) درحوالى ميدان آزادى اين شهر تجمع کردند.
اين رانندگان شلوغى جايگاه‌هاى سوخت
CNG و معطل شدن چند ساعته خود جهت سوخت گيرى دراين جايگاه‌ها را از دلايل تجمع اعتراض آميز خود عنوان کردند.
به گفته رانندگان، آنان براى هر بار سوخت گيرى حداقل سه ساعت بايد در صف بمانند تا بتوانند به اندازه ‌٥/٢ تا سه ساعت کار کردن سوخت بزنند که اين موضوع باعث شده روزانه بخش عمده‌اى از وقتشان با ماندن در صف
CNG بگذرد که اين موضوع بر کاهش درآمدشان تاثير زيادى دارد.
اين افراد خرابى تعدادى از جايگاه‌هاى
CNG سطح شهر را دليل طولانى شدن صف‌ها مي‌دانند.
يکى از رانندگان، گفت: تاکسي‌هاى دوگانه سوز روزانه شش ليتر سهميه بنزين دارند که کفاف حداکثر ‌٥/١ ساعت کار کردن در سطح شهر را مي‌کند، از سوى ديگر با صف‌هاى طولانى
CNG مواجه‌ايم و براى هر بار سوخت گيرى بايد ساعت‌ها در صف بمانيم که اين موضوع هم مشکلاتى براى ما ايجاد و درآمدمان را کاهش داده و هم از طرف ديگر خدمت رسانى به مردم را با مشکل مواجه کرده، زيرا به لحاظ معطلى تاکسي‌ها در صف‌هاى CNG عملاً از تمام ظرفيت ناوگان تاکسيرانى جهت جابجايى مردم استفاده نمى شود.
وى افزود: اکثر رانندگان ماهانه از ‌٩٠ تا ‌١٨٠ هزار تومان قسط تاکسى خود را پرداخت مي‌کنند و اين جداى از مخارج زندگى آنان است که با اين وضعيت واقعاً از عهده تامين اين مخارج بر نمى آييم.
اين افراد خواستار افزايش سهميه بنزين تاکسي‌هاى خود و يا تعيين جايگاه‌هايى اختصاصى جهت سوخت گيرى تاکسي‌ها شده و عنوان کردند: در اکثر شهرها تاکسي‌ها در جايگاه‌هاى اختصاصى سوخت گيرى مي‌کنند، ولى متاسفانه در کرمانشاه چنين نيست.
يکى ديگر از خواست‌هاى اين افراد جلوگيرى از مسافرکشى سواري‌هاى شخصى بود.
يکى از رانندگان در اين خصوص گفت: تنها شغل ما رانندگان تاکسى همين مسافرکشى است، درصورتى که اکثر رانندگان مسافرکش‌هاى شخصى شغل ديگرى هم دارند و مسافرکشى شغل دوم آنان محسوب مى شود.
وى افزود: در اکثر شهرها از کارکردن مسافرکش‌هاى شخصى جلوگيرى مى شود، ولى مسوولين شهر ما در اين خصوص هيچ اقدام عملى انجام نمي‌دهند.
در پى اين اعتراض صنفى رانندگان تاکسي، در محدوده ميدان آزادى ترافيک ايجاد و تردد مردم با مشکل مواجه شد.

497- تجمع اعتراضی رانندگان تاکسی شهر کرمانشاه :  

طبق گزارش رسیده، صبح امروز چهارشنبه 28/8/1387 جمع کثیری از رانندگان تاکسی‌های دوگانه سوز شهر کرمانشاه، باری دیگر در اعتراض به شلوغی و ازدحام جایگاه‌های گاز (سی ان جی) و کم بودن سهمیه بنزین، در محل ایستگاه تاکسی در میدان آزادی این شهر تجمع کردند. طوری که ترافیک سنگینی در خیابان‌های منتهی به آنجا ایجاد شد.

لازم به ذکر است که یک ساعت بعد، مسئولین سازمان تاکسیرانی شهرداری شهر کرمانشاه در میان رانندگان حضور یافته و با آنها به بحث و گفتگو پرداختند. در نتیجه اعتراض رانندگان، مسئولین سازمان تاکسیرانی قول مساعد دادند که تا هفته آینده، جایگاه اختصاصی گاز ویژه تاکسیداران را تعیین کنند.

شایان ذکر است که افزایش نرخ کرایه، دسترسی آسان به قطعات یدکی و ارزان بود آن، از جمله خواسته‌های دیگر رانندگان بودند. همچنين گفتني است که نیروهای انتظامی که در محل تجمع حضور داشتند یک نفر را که از این تجمع فیلمبرداری میکرد دستگیر و بازداشت کرده‌اند.

کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل‌های کارگری

چهارشنبه 29 آبان 1387

498- در اجتماع امروز کارگران تهراني اعلام شد:
اربابان پول و سرمايه به دنبال اصلاح قانون كار هستند
محجوب:كارگران اجازه اصلاح قانون كار به ضررجنبه‌‏هاي حمايتي آن را
نمي‌‏دهند
:

تهران- خبرگزاري كار ايران در تاریخ 29 آبان 87 ؛ جمع كثيري از كارگران تهران صبح امروز به مناسبت 29 آبان ماه سالروز تصويب قانون كار گرد هم آمدند تا ضمن گراميداشت اين روز اعتراض خود را نسبت به اصلاح هر گونه موادحمايتي از اين قانون اعلام كند.

به گزارش خبرنگار "ايلنا"،كارگران امروز مراسم هيجدهمين سالگرد تصويب قانون كار را در حالي گرامي داشتند كه در روزهاي اخير با افزودن تبصره جديد به قانون كار، شرايط اخراج كارگران بيش از پيش آسان شده است.
هيجده سال پيش از اين در 29 آبان ماه سال 1369 مجمع تشخيص مصلحت نظام به فرمان بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران براي نخستين بار تشكيل شد تا به اختلاف مجلس شوراي اسلامي با شوراي نگهبان قانون اساسي بر سرتصويب قانون كار پايان دهد.
به گفته فعالان كارگري درآن زمان شوراي نگهبان قانون اساسي بيش از 60 ماده از قانون كار مصوب مجلس شوراي اسلامي را مغاير با شرع و قانون اساسي تشخيص داد كه سرانجام مجمع تشخيص مصلحت نظام به نفع مجلس شوراي اسلامي قانون فعلي كار را تصويب كرد.
تا پيش از تصويب اين قانون، قانون كاري‌‏كه در سال 1337 براي نخستين بار در ايران تصويب شده بود روابط كارگران و كارفرمايان ايراني را تنظيم مي‌‏كرد.
هر چند مجمع تشخيص مصلحت نظام در سال 69 با رد ايرادهاي شرعي و قانوني شوراي نگهبان قانون اساسي، قانون كار را به نفع كارگران تصويب كرد، اما درروزهاي گذشته اين مجمع با افزودن يك تبصره به ماده 21 قانون كار (موضوع خاتمه قرارداد كار) شرايط اخراج كارگران را هموارتر‌‏كرد.
بر اساس اين اصلاحيه كه پيشتر در پيش نويس‌‏هاي اصلاحي وزارت كار نيز گنجانده شده بود، اخراج كارگران در شرايط بحراني اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي امكان پذير است.
عيلرضا محجوب دبيركل خانه كارگر و نماينده تهران در مجلس شوراي اسلامي در اجتماع امروز كارگران گفت:‌‏كارگران به هيچ كس اجازه نمي‌‏دهند كه به نام اصلاح قانون كار از جنبه‌‏هاي حمايتي قانون كار بكاهند، زيرا قانون كار حكم حكومتي بوده و ماهيت آن حمايت از كارگر است.
وي روز گذشته نيز در نطق پيش از دستور خود با بيان اينكه در سال 69 امام خميني (ره)در پاسخ به نامه وزير كار وقت( ابوالقاسم سرحدي زاده ) فرمان تصويب قانون كار در مجمع تشخيص نظام را صادر كرده بود؛ از اقدامات دولت و مجمع انتقاد كرده بود.
محجوب با بيان اينكه مساله انتقاد از قانون كار ايران به سال هاي پيش از انقلاب باز مي‌‏گردد؛ گفت: نخستين قانون كار ايران پس از يك دهه تاخير و كشمكش در سال 37 تصويب شد تا اينكه ‌ در دهه 50 كه كارگاه‌‏هاي صنعتي در ايران توسعه پيدا كردند، هيات‌‏هاي تشخيص و حل اختلاف ادارات كار وقت با سوء استفاده از ماده 33 اين قانون به طور يكطرفه براي كارگران حكم اخراج صادركردند.
دبير كل خانه كارگر افزود:‌ از همان سال‌‏ها عادلانه بودن شرايط اخراج به يكي از خواسته‌‏هاي صنفي كارگران ايران تبديل شد تا اينكه پس از پيروزي انقلاب اسلامي اين خواسته در ماده 27 قانون كار جديد كار لحاظ شد.
وي گفت: در شرايطي كه امروز نيز كارفرمايان با استفاده از قراردادهاي موقت و شركت‌‏هاي پيمانكاري نيروي انساني از آزادي كامل براي اخراج كارگران برخوردار هستند اما هنوز كساني كه از اربابان پول و سرمايه حمايت مي‌‏كنند قصد دارند به نام اصلاح قانون كار شرايط اخراج كارگران را از وضع كنوني آسان‌‏تر كنند.
وي كم كاري كارگران را در به وجود آمدن وضع كنوني بي اثر ندانست و افزود: در سال‌‏هاي گذشته هر بار كه موضوعي به نفع كارگر در مجلس قديم و جديد مطرح شد هرگز تصويب نشد و يا اجراي آن پس از تصويب مسكوت ماند.
وي از لايحه منع استخدام نيروهاي پيماني در دستگاه دولتي، توقف اجراي قانون بيمه كارگران ساختماني و ساماندهي قراردادهاي موقت به عنوان شاهد مدعاي خود ياد كرد و گفت: به عنوان نمونه در حالي كه قانون منع استخدام نيروهاي پيماني در دستگاه‌‏هاي دولتي از 12 مرداد ماه براي اجرا ابلاغ شده است اما نه تنها دولت حاضر به اجراي آن نيست بلكه حتي دستگاه مجري آن نيز تاكنون از صدور بخشنامه‌‏هاي لازم خودداري كرده است.
محجوب همچنين بر ضرورت ترميم مستمري بازنشستگان سازمان تامين اجتماعي تاكيد كرد و گفت: معتقديم دولت بايد طبق قانون نظام هماهنگ حقوق به تعهدات خود در قبال افزايش مستمري بازنشستگان تامين اجتماعي عمل‌‏كند.
وي همچنين در خصوص اصلاح اخير اساسنامه تامين اجتماعي گفت: به نظر مي رسد كه شخص وزير رفاه نيز از اصلاح اين اساسنامه بي‌‏اطلاع بوده است زيرا به گفته شخص وزير رفاه اصلاحيه انجام شده با اصلاحيه پيشنهادي اين وزارتخانه بي‌‏ارتباط است.
وي با بيان اينكه اميدواريم متن اساسنامه اصلاح شده سازمان تامين اجتماعي به يك پيش‌‏نويس مربوط باشد گفت: در غيراينصورت به عنوان معترض ناچار هستيم برخي مطالب ناگفته را عنوان كنيم.
پايان پيام

499- اعتراض كارگران صنایع فلزی موجب اختلاف بین نیروهای سركوب شد :

به گزارش فعالان کارگران از ایران آمده است : كارگران صنایع فلزی شماره ٢ در اعتراض به یكماه دستمزد معوقه خود و همچنین طلب‌هائی كه از سال ٨۵ دارند، روز ٢٩ آبان ماه دست به یك تجمع اعتراضی زدند. در این خبر آمده است :  كه كارگران اجازه ندادند كارفرما بالای منبر برود و با حمایت یكی از بسیجیان كارخانه از كارفرما، اعتراض كارگران بالا گرفت كه با دخالت بسیج كارخانه و ورود اطلاعات رژیم روبرو شد. نیروهای سركوب رژیم می خواستند ۵ تن از كارگران اعتصابی را با خود ببرند، كه به نوبه خود باعث شدت گرفتن اعتراض كارگران شد كه این بار نیروی انتظامی ١١٠ نیز وارد كارخانه شد. با ورود نیروی ١١٠، این بار اختلاف بین این نیروی انتظامی و بسیج كارخانه بالا می گیرد و دست از پا درازتر در برابر اعتراض كارگران جملگی وادار به عقب نشینی می شوند. نیروی های سركوب دولتی نتوانستند هیچ كس را دستگیر كنند و كارفرما نیز از كارگران یك مهلت یك هفته ای خواست. 

لازم به یادآوری است كه در اواسط شهریور ماه امسال نیز كارگران صنایع فلزی شماره ٢ در اعتراض به حقوق پرداخت نشده خود دست به اعتراض یكپارچه زدند كه خبر آن را در اطلاعیه ای در روز ٢٦ شهریور ماه به اطلاعتان رساندیم. كارگران صنایع فلزی شماره ١ و ٢ كه جمعا نزدیك به ٧٠٠ نفر هستند از سال ٨۵ تا كنون چندین بار اعتراض كرده اند و دولت نیز در برابر اعتراض آنها كمیته ای به نام كمیته بحران در سال ٨٦ تشكیل و همچنین وامی به كارفرما داد كه كارخانه را دوباره راه اندازی كند؛ با این وجود هنوز بخشی از طلب کارگران از حقوق های معوقه پرداخت نشده است.  

500- قطعنامه پاياني گردهمائي بزرگداشت سالروز تصويب قانون كار :

تهران- خبرگزاري كار ايران در تاریخ 29 آبان آمده است : به مناسبت هيجدمين سالگرد تصويب قانون كار، ستاد بزرگداشت سالروز تصويب قانون كار بيانيه اي را صادر كرد متن اين بيانيه به شرح ذيل است:
مدت 30 سال از انقلاب اسلامي مي گذرد. انقلابي كه يكي از شعارهاي محوري آن حاكميت مستضعفان بود. كيست كه انكار كند‌‏‌‏‌‏‌‏كارگران مصداق عيني مستضعفان نيستند چه كسي مي تواند منكر اين حقيقت شود كه پيروزي انقلاب مديون تلاش و از خودگذشتگي كارگران نمي باشد.
كارگران ايران اسلامي چه قبل و چه بعد از انقلاب، ركن سرنوشت ساز و تعيين كننده بوده و اين حقيقتي انكار ناپذير است در مقابل اين همه ايثار و فداكاري كارگران اين سوال را از مديران و مسئولان جامعه دارند كه از دستاوردهاي انقلاب چه سهمي به آنان داده شده است .
اگر از بُعد معيشتي و دستمزد به روند گذشته توجه كنيم ما شاهد سقوط قدرت خريد كارگران مي باشيم . از بُعد امنيت شغلي، تاريخ گواهي مي دهد در گذشته اگر كارگري نياز به كار داشت در زمان كوتاهي بجاي يك فرصت شغلي شايد چند فرصت شغلي بدست مي‌‏آورد؛ امروز كارگران آماده بكار بايد ماهها و بعضاً بيش از يكسال انتظار را سپري كنند و چه بسا شغلي هم كه نصيب شخص بيكار مي‌‏شود تناسبي با توانايي، مهارت و تحصيلات وي نداشته باشد.
امروز به دليل نرخ بالاي بيكاري امنيت شغلي كارگران به مخاطره افتاده و هيچ كارگري نمي تواند مطمئن باشد كه به ادامه كار خود اميدوار باشد. وضعيت اشتغال كودكان، زنان و همچنين حوادث ناشي از كار هم شرايط بهتري را گواهي نمي­دهد و از همه مهمتر تراژدي غم­انگيز تشكيلات كارگري است كه قرار است مدافع حقوق كارگران باشند.
شرايط به حدي شكننده شده كه بنظر ميرسد خود اين تشكلات احتياج به دفاع حقوقي داشته باشند اين نمايي از وضعيت موجود كارگران است. در حاليكه نهادهاي برخواسته از انقلاب تلاش خود را مصروف برپايي تشكلاتي صنفي براي دفاع از حقوق كارگران مي‌‏كنند برخي از راه مي‌‏رسند و به بهانه سياسي كردن موضوع، سعي در انحلال تشكلات كارگري سابقه­دار كرده و در عوض تلاش براي شكل­گيري تشكلات همسو هم در بخش كارگري هم در بخش كارفرمائي مي كنند.
ولي موضوع به اينجا ختم نمي­شود و در دوره هاي مختلف تهاجمات به قانون كاري كه عملاً بشكل كامل هم اجرا نشده در دستور كار قرار مي­گيرد در مقاطعي بخشهاي مختلف كارگري از جمله كارگران كارگاه­هاي زير 5 نفر و كارگران قالي‌‏باف را از شمول قانون كار و تأمين اجتماعي خارج مي­كنند و در ادامه تلاشهاي زيادي صورت مي­گيرد كه مواد اصلي قانون مذكور را به نحوي تغيير دهند تا همه حقوق كارگر ساقط شود.
قانون كار كه بر اساس فلسفه شكلگيري آن يك قانون آمرانه و حاكميتي است را مي­خواهند به اقتصاد آزاد واگذار كنند و اسم آنرا بهبود فضاي كسب و كار نام گذارند. تلاشهاي ناكام مانده در حوزه سرمايه گذاري و تأسيس بنگاه­هاي توليدي كه نشان از عدم درك درست علمي از شرايط روز جهان و كشور دارد سب شده است كه براي جبران آن حقوق اساسي كارگران هدف گرفته شود و تحت عنوان رفع موانع توليد، اصلاح قانون كار و عناوين جذاب ديگر بخشي قابل توجهي ازحقوق اصلي كارگران زير پا گذاشته شود. اخيراً ترفندهاي ديگري از سوي مخالفين حقوق كارگري مشاهده مي­شود در حاليكه تفسير ماده 26 فقط در صلاحيت هيأت هاي تشخيص و حل اختلاف است برخي براي اعمال محدوديتهاي اجرايي براي هيأت هاي حل اختلاف دستورالعمل مي­نويسند و در آن تلاش مي­كنند قانون كار جديدي را براي ماده 26 تبيين ­كنند. به همين سبب ما امروز به مناسبت دفاع از يكي از ارزشمندترين دستآوردهاي انقلاب كه همانا يادگار امام (ره) براي كارگران است گردهم آمده­ايم تا به همه اعلام كنيم.
1- قانون كار ايران حاصل يك دهه كار كارشناسي مستمر و پرچالش از سوي مخالفين و موافقين اين قانون است اهميت اين قانون همين بس كه مجمع تشخيص مصلحت نظام به بهانه آن شكل گرفت. لذا ما معتقديم اين قانون نبايد به وسيله افرادي با انديشه­هاي ناثواب مورد هجوم قرار گيرد تجربه­هاي گذشته در مورد كارگاه­هاي كوچك نشان داد حذف حقوق كارگران نسبت به توسعه اشتغال كاملاً بي كشش است و انجام اين امر فقط به بي­نظمي و نارضايتي دامن مي­زند لذا ما معتقديم تغيير و اصلاح قانون كار جز با هدف رفع مشكلات كارگران از طريق مشاوره و مشاركت جدي آنان و نمايندگان آنها ممكن نيست و در صورت نياز جامعه كارگري از هر ابزاري براي حفظ آن بهره خواهد برد.
2- نرخ بيكاري دو رقمي يك تهديد جدي براي همه جوامع در ابعاد مختلف است سياستهاي دولتهاي گذشته و دولت نهم حتي با تزريق منابع عظيم پول ارزان قيمت نتوانسته است مشكل را برطرف كند جامعه كارگري نسبت به اين مسئله كاملاً حساس است چرا كه بالا بودن نرخ بيكاري تهديد جدي روي امنيت شغلي شاغلين دارد لذا ما از مسئولان ارشد نظام مي­خواهيم سكان سياستگذاري هاي اقتصادي ـ اجتماعي را از دست سليقه هاي شخصي خارج و آنرا به بدنه برنامه هاي توسعه، پيوند بزنند چرا كه تجربه ثابت كرده است توزيع پول به تنهايي قادر نيست مشكل بيكاري را در ايران برطرف كند بلكه خود عامل گسستگي در اقتصاد و اشتغال كشور است.
3- صندوق بيمه بيكاري با توجه به حجم بالاي بيكارشدگان طي سالهاي اخير متأسفانه با مشكل جدي منابع روبرو شده است ما از دولت مي­خواهيم نسبت به تقويت مالي اين صندوق كه به نوعي يكي از موضوعات اساسي اجراي طرح تحول اقتصادي و اصل 29 مي­باشد اقدام عاجل و مناسبي انجام دهد تا چتر حمايتي بيشتري را بر سر كارگران بيكار شاهد باشيم.
4- صندوق تأمين اجتماعي يك صندوق بين النسلي و متعلق به كارگران و بيمه شدگان است در طي چند دهه گذشته بعد از انقلاب از اين صندوق بعنوان يار دولت استفاده شده، بنحوي كه امروز اگر تعهدات و مطالبات آنرا حسابرسي كنيم صندوق عملاً ورشكسته است متأسفانه دولت محترم ظاهراً نمي خواهد از تن نيمه جان آنهم بگذرد و با تغيير در اساسنامه صندوق و قبضه كردن همه اختيارات آن و شريك كردن ديگران در صندوق قصد دارد تنها نهاد حمايتي را هم از كارگران و بيمه شدگان بگيرد لذا ما جداً اخطار مي كنيم اگر به استقلال و تماميت اين صندوق تعرضي شود كارگران همانند گذشته از حقوق خود دفاع خواهند كرد و پاي آن هر هزينه اي را نيز پرداخت خواهند نمود.
5- سازمان تأمين اجتماعي در راستاي عمل به وظايف قانوني خود در حوزه قانون بازنشستگي در كارهاي سخت و زيان آور از همان اول اجراي قانون سنگ اندازي كرده و مي كند متأسفانه اين سازمان در آخرين اصلاحيه سال 86 آئين نامه اجرايي قانون به موضوع آلاينده سنجي تمسّك كرده و عملاً اجراي قانون را متوقف كرده است ما خواستار يك بازنگري كلي سازمان در بخشنامه­هاي فني و دستورالعملهاي اداري و پالايش موارد خلاف قانوني هستيم كه متأسفانه حجم زيادي شكايات از سازمان در ديوان عدالت اداري را به همراه نارضايتي بيمه شدگان از مجريان سازمان تاكنون به همراه داشته است.
6- به دليل عدم اجراي كامل ماده 41 قانون كار كارگران هيچگاه به دستمزد واقعي حتي نزديك هم نشده­اند پرداخت حداقل دستمزد متناسب با حداقل معيشت يك حق بديهي و از اصول اوليه عدالت است كه رئيس جمهور همواره در سخنراني­ها از آن ياد مي كنند پس چگونه است كه وضعيت معيشتي كارگران نه تنها طي سالهاي گذشته بهبود پيدا نكرده بلكه افزايش بهاي همه كالاها و خدمات نشان از كاهش جدي قدرت خريد كارگران دارد ما از آقاي رئيس جمهور ميخواهيم حداقل در سال پاياني دولت نهم ترتيبي اتخاذ فرمايند كه سفره كارگران طعم عدالت را بشكل واقعي بتواند لمس كند و براي يكبار هم كه شده سبد معيشت كارگران را در تعيين رقم حداقل دستمزد ملاك قرار دهند.
7- كارگران يكي از مهمترين سهام داران سهام عدالت هستند اين در حالي است كه دولت توجه بسيار كمي به اين قشر كرده است ما خواستار توجه جدي دولت به كارگران و هم ارزش قراردادن اين بخش مهم اجتماعي با ساير اقشار جامعه در توزيع سهام عدالت مي باشيم.
8- موضوع همسان سازي حقوق بازنشستگان كشوري و لشكري يكي از تصميمات مثبت دولت بوده لاكن اثرات تخريبي اين تصميم در بخش بازنشستگان تأمين اجتماعي كه نوعي بي­توجهي دولت را نسبت به خود احساس مي­كنند مورد اعتراض بوده لذا ما خواستار افزايش حقوق بازنشستگان تأمين اجتماعي همانند بازنشستگان كشوري و لشكري با تأمين منابع آن از سوي دولت مي­باشيم.
پايان پيام

501- شركت‌‏هاي دولتي برخلاف شعار اشتغالزايي تعطيل شدند :

تهران- خبرگزاري كار ايران در تاریخ 29 آبان 87 آمده است : مسول روابط عمومي اتحاديه كارگران صنعت برق و آب كشور گفت: با وجود شعار اشتغالزايي دولت، شركتهاي دولتي به بهانه زيان‌‏ده بودن‌‏ تعطيل و كاركنان آنها بيكار شده اند.
به گزارش خبرگزاري كار ايران"نوروز بلوكات" افزود: تعطيلي شركتهايي مانند "ساخت نيروي برق تهران" (وابسته به وزارت نيرو) ، "ترابري برق" و "آب گستر" در حالي صورت گرفت كه كارگران مختصص شاغل در اين واحدها در بخش دولتي مصدر خدمات شاياني بودند.
وي با بيان اينكه نهادهايي چون سازمان خصوصي سازي، وزارت كار و سازمان بازرسي كل كشور از تعطيلي اين واحدها جلوگيري نكردند؛ گفت: تعطيلي شركتها و فشارهاي جانبي روحيه كارگران را تضعيف كرده است.
بلوكات ياد آور شد: در حال حاضر كارگران به دليل نداشتن انگيزه و روحيه دركوتاه مدت با پيشنهاد بازخريدي موافقت مي‌‏كنند.
وي با بيان اينكه بيمه بيكاري راه حل مناسبي براي حمايت از كارگران نيست؛ گفت: اين اقدام كارگران را از تمام مزاياي حمايتي محروم مي‌‏كند.
پايان پيام

502- رئيس سازمان کار و امور اجتماعي استان چهارمحال و بختياري:
نرخ بيکاري 15 تا 25 ساله ها بيشتر است
:

 تهران- خبرگزاري کار ايران تهران- خبرگزاري كار ايران در تاریخ 29 آبان آمده است : رئيس سازمان کار و امور اجتماعي استان چهارمحال و بختياري با بيان اينکه در شش ماهه اول سال جاري هفت هزار نفر در کاريابي هاي اين سازمان ثبت نام کرده اند، گفت: از اين تعداد حدود 30 تا 35 درصد داراي مدرک دانشگاهي هستند.
پرويز سلطاني در گفت و گو با خبرنگار ايلنا،‌ با بيان اينکه نرخ بيکاري در فصل بهار ده درصد و در تابستان 7/10 درصد بوده است، افزود: نرخ بيکاري در بين دانشگاهيان بيشتر از سايرافراد است.
وي نرخ بيکاري هرم سني 15 تا 25 ساله ها را بيشتر از ساير گروه هاي دانست و گفت: طبيعي است به علت تقاضاي زياد شغل در اين گروه سني نرخ بيکاري در اين هرم سني بيشتر از ساير گروه هاست.
سلطاني مرکز آمار را مسوول بررسي و اعلام نرخ بيکاري دانست و گفت:‌ با توجه به سابقه 60 ساله اين مرکز نمي توان ايراد اساسي به اين آمارها وارد کرد اگر هم مساله اي وجود داشته باشد، به دليل اينکه مرکز معتبر ديگري در زمينه آمار نداريم به اجبار بايد به اين آمار استناد کنيم.
پايان پيام

503- توقف افزايش دستمزدها ظلم به طبقه کارگري است :

تهران- خبرگزاري کار ايران تهران- خبرگزاري كار ايران در تاریخ 29 آبان آمده است : عضو هيات مديره کانون شوراهاي استان تهران از توقف افزايش دستمزدها ابراز نگراني کرد و آن را ظلمي آشکار بر طبقه کارگر دانست.
علي اکبر عيوضي در گفت و گو با خبرنگار گروه کارگري ايلنا،‌‏ ضمن تبريک سالروز تصويب قانون کار به کارگران به دليل داشتن مترقي ترين قانون کار گفت:‌ توقف افزايش دستمزدها به عنوان يکي از نماد طرح هدفمند کردن يارانه ها هيچ کمکي به تحقق يافتن اين هدف نمي کند.
وي افزود:‌ کارگران به عنوان آسيب پذيرترين قشر و عاملان پيشرفت تکنولوژي هم آسيب هاي جدي خواهند ديد و حتي اگر حقوق کارگران را بار ديگر حقوق ها مقايسه کنيم متوجه بالا نبودن آن مي شويم.
عيوضي در رابطه با بيانيه مجمع تشخيص مصلحت نظام در رابطه با اخراج کارگران در مواقع بحران کارگاه تاکيد کرد:‌‏ با توجه به نظارت ضعيف دولت بسياري از کارفرمايان با ادعاي بحران هاي اقتصادي به راحتي قادر به اخراج کارگران و تعديل نيرو هستند و اين ضربه اي بزرگتر به طبقه کارگر است.
وي تصريح کرد:‌ افزايش قيمت زمين کارخانجات موجب شده بسياري از کارفرمايان طمع کار به هر بهانه اي براي تعطيلي کارخانه متوسط شوند و اعلام بحران اقتصادي تبديل به يکي از بهترين بهانه ها براي اين کارفرمايان سودجو شده است.
عيوضي در ادامه گفت:‌ در حقيقت هدف اين چنين شرکت ها تنها فروش زمين کارخانجات است که در نتيجه تنها به طبقه کارگر زيان مي رساند.
پايان پيام

504- علي مزروعي:
رکود اقتصادي وضعيت معيشتي کارگران را وخيم تر مي کند
:

تهران- خبرگزاري کار ايران تهران- خبرگزاري كار ايران در تاریخ 29 آبان آمده است :  رئيس انجمن صنفي روزنامه نگاران ايران رکود اقتصادي موجود را از عوامل وخيم تر شدن وضعيت کارگران دانست.
علي مزروعي در گفت وگو با خبرنگار ايلنا، اظهار داشت: رکود اقتصادي موجود موجب کاهش اشتغال و افزايش نرخ بيکاري مي شود.
نماينده مردم اصفهان در مجلس ششم افزود: انتقال تاثيرات بحران اقتصادي غرب به اقتصاد ايران همانند ديگر کشورها نيست.
وي افزود:‌ از آنجايي که درآمد نقدي ايران از طريق فروش نفت تامين مي شود و با توجه به کاهش يک سوم قيمت نفت در نتيجه درآمد نقدي ايران نيز کاهش خواهد يافت و بودجه کشور هم از اين بحران متاثر خواهد شد.
عضو دفتر سياسي حزب مشارکت در ادامه گفت:‌‏ حتي پيش بيني مي شود که دولت در تامين بودجه خود نيز دچار مشکلاتي شود.
اين اقتصاددان تصريح کرد:‌‏ با توجه به کاهش قيمت کالاهاي اساسي و معدني و هم چنين کاهش ارزشي سهام سوددهي و در‌‏آمد بسياري از شرکت هاي سودده نيز کاهش يافته است.
مزروعي تاکيد کرد: طي اين بحران اقتصادي اعتقاد شهروندان به مسوولان در رابطه با اداره صحيح اقتصاد کشورها از بين رفته است در نتيجه در وهله اول لازم است در ميان شهروندان اعتماد ايجاد کرد.
وي افزود: نسبت به وام دهي بانک ها نيز بايد نظارت کامل وجود داشته باشد و وام ها تنها به بنگاه هاي توليدي تعلق گيرد و همچنين لازم است سهم بيشتري از بودجه به سرمايه گذاري ها اختصاص يابد.
اين کارشناس اقتصادي در آخر گفت:‌ عمل کردن به قانون برنامه چهارم توسعه به عنوان يک بسته سياسي بهترين راه حل بود.
پايان پيام

505- افزایش فشار بر فعالان کارگری در ایران :

به نوشته سایت " آسمان نیوز" در تاریخ 29 آبان 87 ، آمده است : اتحادیه آزاد کارگران ایران، با انتشار بیانیه ای اعلام کرده که طیب مولایی، یکی از اعضای هیئت مدیره این تشکل کارگری غیر دولتی، چهارشنبه گذشته در شهر سنندج بازداشت شده است. 

در این بیانیه که برای کنفدراسیون بین المللی اتحادیه های کارگری ارسال شده، گفته شده است که داستانی شهر کنگان، طه آزادی، یکی دیگر از اعضای هیئت مدیره اتحادیه آزاد کارگران ایران، را احضار کرده است.

این اقدامات، به گفته اتحادیه آزاد کارگران ایران، با هدف جلوگیری از تشکل یابی کارگران و خانه نشین کردن فعالان کارگری در ایران انجام می گیرد.

به گفته این تشکل کارگری، طیب مولایی پیش از این به اتهام نگه داری اسلحه بازداشت و سپس به قید کفالت آزاد شده بود. 

جعفر عظیم زاده، رییس هیئت مدیره اتحادیه آزاد کارگران ایران، در گفت و گو با « رادیو فردا» این اتهام را رد کرد و گفت: « دفعه قبل که نیروهای انتظامی به خانه آقای طیب مولایی آمده بودند، گفته بودند که به ما گزارش شده است که شما در خانه اسلحه نگهداری می کنید. آنها دو ساعت خانه را تفتیش کردند و چیزی نیافتند.»

وی اضافه کرد: « اتحادیه آزاد کارگران ایران این اتهام را واهی می داند. این اتهام به هیچ عنوان صحت ندارد و آقای طیب مولایی فقط یک فعال کارگری و یکی از اعضای هیئت مدیره اتحادیه آزاد کارگران ایران است.» 

اما این تنها موردی نیست که اتحادیه آزاد کارگران ایران در بیانیه خود به آن اشاره کرده است.

این تشکل کارگری گفته که روز پنجشنبه، احضاریه ای از سوی معاونت دادستانی کنگان برای طه آزادی، عضو علی البدل هیئت مدیره اتحادیه آزاد کارگران ایران، ارسال شده و در آن از او خواسته شده است در مدت هفت روز  خود را به اتهام فعالیت تبلیغی علیه نظام به شعبه معاونت دادستانی این شهر معرفی کند. 

آقای آزادی پیشتر، به اتهام شرکت در برگزاری مراسم روزجهانی کارگر امسال در عسلویه بازداشت شده بود.

جعفر عظیم زاده گفت که این عضو اتحادیه آزاد کارگران ایران در زندان مورد بدرفتاری قرار گرفته بود و افزود: « آقای طاها آزادی ۴۷ روز زندانی بود و فشارهای جسمی و روحی بسیاری به او وارد شد.» 

« یورش سازمان یافته علیه تشکل های کارگری»

اقدامات اخیر علیه اتحادیه آزاد کارگران ایران، در شرایطی انجام می گیرد که پیش از این نیز فعالان کارگری ایران احضار و یا بازداشت شده اند.

بازداشت طه آزادی و جوانمیر مرادی در عسلویه و همچنین چند نفر در سنندج در پی شرکت در مراسم بزرگداشت روز جهانی کارگر، ادامه بازداشت منصور اسانلو، رییس هیئت مدیره سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوس رانی تهران و حومه و احضار و صدور محکومیت های زندان تعلیقی برای چند تن از اعضای این تشکل کارگری از جمله برخوردهای صورت گرفته با فعالان کارگری به شمار می رود.

در عین حال، می توان به محکومیت یک سال زندان برای افشین شمس، عضو کمیته هماهنگی و احضار محمد جراحی، یکی دیگر از اعضای این تشکل کارگری، اشاره کرد.

این در حالی است که این فعالان کارگری متهم به جرایم سیاسی، مانند تبلیغ علیه نظام و اقدام علیه امنیت نظام شده اند. 

رییس هیئت مدیره اتحادیه آزاد کارگران ایران از این رفتار با فعالان کارگری به عنوان « یورش سازمان یافته علیه فعالان و تشکل های کارگری» یاد کرد و گفت: « ما فکر می کنیم که اقدامات نیروهای امنیتی- انتظامی پاسخی به ایجاد تشکل سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه است. آنها با احضار، بازداشت و آزاد و اذیت فعالین کارگری تلاش می کنند تا فضای موجود را تنگ تر کنند و مانع اعتراض کارگران شوند.» 

گزارش رسانه ها در ایران به نقل از مقام های دولتی حاکی از آن است که بیش از یک هزار واحد تولیدی در ایران دچار بحران و نیازمند حمایت هستند. 

در عین حال، بر اساس گزارش ها، دستمزد کارگران بسیاری از واحدهای تولیدی با تاخیرهای چند ماهه پرداخت می شود. این در شرایطی است که نرخ تورم در ایران به طور روزافزونی افزایش یافته است. 

آقای عظیم زاده اشاره کرد که « وضعیت معیشتی کارگران در سال جاری بسیار اسف بارتر از سال های پیش است و تورم افسار گسیخته، زندگی را برای کارگران سخت کرده است.» 

او افزود: « اخراج کارگران و تعطیلی کارخانه ها  افزایش یافته است و طبیعی است که در چنین شرایطی کارگران اعتراض کنند. ما فکر می کنیم چنین تعرض هایی نسبت به فعالین و رهبران کارگری از طرف نیروهای امنیتی- انتظامی، در حقیقت ایجاد مانع در برابر اعتراضات کارگری است. آنها با توسل به این شیوه ها می خواهند از یک طرف جلوی اعنراضاتی که ممکن است رخ دهد را بگیرند و از طرف دیگر از ایجاد تشکل های کارگری ممانعت کنند.»

فشارهایی که جعفر عظیم زاده به آنها اشاره می کند، از سوی سازمان های بین المللی کارگری و حقوق بشری مورد اعتراض قرار گرفته است و آنان از جمهوری اسلامی ایران خواسته اند تا با احترام گذاشتن به تعهدات بین المللی خود، مانع ایجاد تشکل های کارگری نشود.

506- سلامتي:
اصلاح قانون کار بايد با توجه به نظر کارگران باشد
:

تهران- خبرگزاري کار ايران تهران- خبرگزاري كار ايران در تاریخ 29 آبان آمده است :  دبيرکل سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي گفت: چنانچه قرار است اصلاحي در قانون کار صورت گيرد لازم است با توجه به نظر کارگران باشد.
محمد سلامتي در گفت و گو با خبرنگار گروه کارگري ايلنا، اظهار داشت: قانون کار حداقل هايي را براي کارگران در نظر گرفته است که کارفرما ملزم به رعايت آن است.
معاون روابط بين الملل وزارت کار دولت اصلاحات افزود:‌ علت مورد توجه قرار گرفتن قانون کار به علت مورد عنايت قرار گرفتن کارگران از سوي اين قانون بود.
وي افزود: در اوايل انقلاب تلاش بر اين بود که حداقل به اندازه متوسط هاي بين المللي حقوق کارگران رعايت شود.
سلامتي تصريح کرد: در دوره طاغوت عده قابل توجهي از کارفرمايان از مفاد آن قانون سوء استفاده مي کردند و به اخراج کارگران بدون پرداخت حق و حقوق آنها مي پرداختند.
وي تاکيد کرد:‌‏ چنانچه قانون کار فعلي به درستي انجام شود حقوق کارگران تا حد زيادي رعايت مي شود.
دبيرکل سازمان مجاهدين انقلاب گفت: هر چند ممکن است کاستي هايي در اين قانون وجود داشته باشد که يکي از اين ضعف ها بحث تشکل هاي کارگري است که آزادي کامل خارج شده است و به منظور اصلاح اين ضعف ها لازم است نظرات کارگران نيز منتقل شود.
پايان پيام

507- با اعتراضات کارگران لاستیک البرز حکم خلع مالکیت از کارفرما صادر و دو ماه از دستمزدهای معوقه کارگران در طول هفته آینده پرداخت میشود :

پس از بیش از چهار ماه از تجمعات اعتراضی و شکایات کارگران لاستیک البرز حکم خلع مالکیت از کارفرمای این کارخانه  و واگذاری آن به شرکت سرمایه گذاری سازمان تامین اجتماعی (شستا) به وزرای امور اقتصادی و دارائی و رفاه ابلاغ و امروز مورخه 29/8/1387 نیز دستوری فوری برای بررسی و اعلام نتیجه به شرکت سرمایه گذاری سازمان تامین اجتماعی ابلاغ شد.

لازم به یادآوری است به دلیل فشارهای زیادی که کارفرمای کارخانه لاستیک البرز در طول حدود 5 سال گذشته به کارگران این کارخانه وارد کرده بود خلع مالکیت از کارفرما یکی از خواستهای کارگران لاستیک البرز در طول اعتراضات و تجمعات چهار ماه گذشته آنان بود.

از سوی دیگر بنا بر خبرهای دریافتی توسط اتحادیه آزاد کارگران ایران دو ماه از دستمزدهای معوقه کارگران لاستیک البرز نیز به حسابی در بانک تجارت واریز شده است  و قرار است پس از تهیه لیست کارگران و ارائه آن به بانک در طول هفته آینده، این پول جهت پرداخت به کارگران به حساب امور مالی کارخانه واریز شود. همچنین در حال حاضر مشکل تمدید دفترچه های درمانی کارگران لاستیک البرز نیز حل شده است و کارگرانی که بصورت انفرادی برای تمدید دفترچه های درمانی خود به شعب سازمان تامین اجتماعی مراجعه میکنند دفترچه هایشان تمدید میشود. نماینده های کارگران لاستیک البرز در حال حاضر در حال تهیه لیست تمامی کارگران برای ارائه به سازمان تامین اجتماعی هستند و این لیست هفته آینده به سازمان تامین اجتماعی رد خواهد شد.

اتحادیه آزاد کارگران ایران پیشرویهای تاکنونی کارگران لاستیک البرز را حاصل مبارزات متحدانه و اتکا آنان به مجمع عمومی و نماینده های منتخب شان میداند و ضمن تبریک موفقیتهای تاکنونی کارگران لاستیک البرز به یکایک این دوستان، از آنان میخواهد ضمن حفظ هوشیاری تا رسیدن به تمامی خواست هایشان، با برگزاری مداوم مجمع عمومی  و تبدیل آن به حرکتی دائمی در کارخانه، خود را بیش از پیش متشکل نمایند.

 

زنده باد جنبش مجمع عمومی

پیروز باد مبارزات کارگران لاستیک البرز

اتحادیه آزاد کارگران 29/8/1387

508- پیشنهادی به دوستان عزیز حق التدریسی : 

آنطور که از اخبار و شنیده ها پیداست آقای علی احمدی قصد نداره معلمان حق التدریس آزمونی را امسال استخدام کند و سال دیگر هم که معلوم نیست چه اتفاقاتی رخ دهد .

دوستان آقای احمدی عنوان میکند بودجه ندارد در صورتیکه بودجه استخدام پارسال داده شده است وقتی آموزش و ژرورش ردیفی برای استخدام اعلام میکند بودجه آن را نیز دریافت کرده ولی ایشان این بودجه را نمیخواهد صرف استخدام معلمان کند.

و همینطور قصد استخدام حق التدریسان دیگر را هم ندارد و برای آنها نیز خوابهای شیرینی دیده است .

و هر بار فقط قولهای دروغینی میدهد که اعتراضات معلمان را بخواباند.

ما معلمان بیش از ۶سال از بهترین سالهای عمرمان را با هفته ای بالای ۲۵ ساعت کار با حقوق اندک و ناچیز ۶ ماه یکبار و بدون بیمه و مزایاصرف آموزش و پرورش کردیم .

استخدام کمترین حق ماست چرا نباید از آن دفاع کنیم.

فقط با اتحاد و همبستگی دوباره در مقابل مجلس میتوانیم از حق خود دفاع کنیم اگر واقعاٌ فکر میکنید

دارد حقی از حقتان ضایع میشود که بسیار شده باید در این اجتماع حضور داشته باشید.

یکی از دوستان عنوان کردند :

پیشنهادمی کنم چنانچه تاچندروز آینده خبری ازوضعیت استخدام نشدباتوجه به اینکه روزشنبه 10/9/87روزمجلس نامیده شده وخواه ناخواه کلیه مسئولین وخبرنگاران درآن روزدرمجلس جمع می باشند یک فراخوان دیگربرای همکاران اعلام کنیدفکر می کنم فرصت خوبی باشد لطفا نظر خودرا اعلام فرمایید.

من هم موافقم.

خبر جدید را هم بخوانید

رئیس كمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس از نامه آموزش و پرورش به رئیس‌جمهور برای ارائه امتیاز به مدعیان جذب در آموزش و پرورش به جای استخدام خبر داد.

علی عباسپور تهرانی‌فرد افزود: نامه‌ای وزارت آموزش و پرورش به رئیس‌جمهور ارائه كرده كه رونوشت آن نامه به ما ارائه شده است.

وی ادامه داد: در این نامه آموزش و پرورش آمار دقیقی از معلمان و كارمندان آموزش و پرورش و كسانی كه به نوعی با این وزارتخانه همكاری دارند، ارائه كرده است.

عباسپور با بیان این‌كه وزارت آموزش و پرورش دارای ۵۰۰ هزار نفر است كه مدعی استخدام در آموزش و پرورش هستند، گفت: در نامه آموزش و پرورش به رئیس‌جمهور خواسته شده است كه امتیازاتی به جای استخدام به این افراد داده شود.

وی افزود: رونوشت این نامه به ما ارائه شده و هم‌اكنون در دست بررسی است.

معلمان حق التدریس

509- كارخانه نساجي كردستان از شروع تا انحلال :

كارخانه نساجي سنندج كه در حال حاضر اعلام ورشكستگي كرده است و كارگران آن بيكار هستند, دو كارخانه در يك كارخانه بود, هم بافت هم نساجي.

اين كارخانه كه جهت اشتغال زايي در شهر سنندج راه اندازي شد قرار بود براي 1500 نفر اشتغال زايي كند اما بالاترين آمار كارگران مشغول به كار مربوط به سال 81 است كه 830 كارگر در اين كارخانه مشغول به كار بودند.

اولين نشانه هاي تعطيلي كارخانه در سال 81 خودنمايي كرد, مدير عامل كارخانه به مدت 15 روز كل كارخانه را تعطيل كردند, علت تعطيلي را هم زياندهي سالن ريسندگي عنوان كردند اما بعد از 15 روز كار در سالن ريسندگ آغاز شد اما كارخانه بافندگي را به طور كامل تعطيل كردند.

در سال 82 مدير عامل اعلام كرد, مي خواهيم تغيير كاربري دهيم و دستگاه هايي كه عرض 150 سانتيمتر دارند بايد از دور خارج شوند, بعد هم اعلام شد دستگاههايي كه داريم, پارچه را با عرض 3 متر توليد مي كند, براي اين توليد مجوز نداريم و با اين بهانه اين كارخانه با 250 كارگر تعطيل شد.

بعد از تعطيلي واحد بافت و اخراج 250 كارگركه به آنها تعديل كارگران مي گويند, 75 نفر از اين كارگران طي شكايتي از مدير عامل توانستند حكم دريافت ديه از كارخانه را از دادسرا بگيرند. به اين معني كه اين كارگران به دليل كار با ماشين ها بافندگي دچار بيماري شده بودند و بايد كارخانه ضرر وزيان سلامتي به آنها مي داد. دادگاه براي اين 75 كارگر بعد از سالها دوندگي حكم داد كه از كارخانه مبلغ 260 ميليون تومان به عنوان ديه دريافت كنند.

بعد از دوسال حكم توقيف اموال گرفتند. يكي از كارگران به خبرنگار ما گفت: كارخانه چيزي براي اينكه ما توقيف كنيم و بفروشيم نداشت, اما هفته گذشته ما رفتيم كارخانه و به جاي پول به ما نخ دادند, دستمان كه بجايي بند نيست بازهم اين غنيمت است و نخ ها را گرفتيم شايد بتوانيم بفروشيم و اندكي پول دستمان بيايد!

اما بهانه بعدي تعطيلي كارخانه اين است كه مي گويند كارگران نساجي دست به اعتصاب زدند. اين اعتصاب بر مي گردد به سال 81 يعني 6 ماه بعد از تعديل اوليه كارخانه كه يك واحد توليدي تعطيل شد.

اعتصاب بعدي كارگران در سال 83 آغاز شد, دراين اعتصاب كه 17 روز به طول انجاميد 5 نفر از كارگران اخراج شدند, اما كارگران به خواسته هاي خود رسيدند. يكي از كارگران در اين رابطه گفت: وقتي ديديم با اتحاد و اعتصاب مي توانيم به حقوق خود برسيم تصميم گرفتيم با حفظ اتحادمان در مقابل مديريت بايستيم, اما مديريت شروع به سركوب كرد. اما در مقابل اين سركوبها ايستاديم و يك اعتصاب 57 روزه كرديم. بعد از اين اعتصاب دولت آمد كلنگ كارخانه رنگ رزي را هم زد, دستگاههاي جديد هم آوردند, اما از طرفي هم شروع به تصفيه كارگران كردند, از همان موقع قراردادها تمديد نمي شد و به هر بهانه اي كارگران را اخراج كردند, در مقابل هر اعتراضي هم نيروهاي امنيتي وارد شده و سركوب را بيشتر مي كردند. پول احداث كارخانه رنگ رزي را هم بالا كشيدند.

يكي از كارگران در اين رابطه گفت: اينجا كردستان است, به ما در فقر مطلق صنعتي به سر مي بريم, دولت نمي خواهد در اين منطقه صنعت شكل بگيرد, مي خواهد مردم كرد هميشه گرسنه بمانند كه يك وقت صدايشان در نيايد, اينجا نگاه نم كنند ببينند نفر كارگر است, كارمند است, معلم است, كرد بودن جرم است و به كوچكترين بهانه اين دستگير و زنداني و بعد هم اعدام مي شود.

بنا به گزارشات رسيده مدير عامل كارخانه قصد داشت از آذر سال گذشته كارخانه را به طور كامل تعطيل كنند و از ارديبهشت اعلام ورشكستگي كرد. دولت با اينكار تمام سابقه هاي كاري را از بين برد و تعدادي از كارگران كه در شرف بازنشستگي بودند در بلاتكليفي ماندند.

يكي از كارگران گفت: در حال حاضر دولت 3 ميليارد و 100 ميليون تومان هزينه كرده تا حساب كارگران را تصفيه كند, در حاليكه با يك ميليارد تومان كارخانه راه اندازي مي شود, دولت مي گويد به خاطر بازار چين و تورم اقتصادي صنعت نساجي در ايران فلج شده است, البته اين بهانه است, علت اصلي اين است كه در كردستان به خاطر موضوعات سياسي تمام كارخانه ها را دارند تعطيل مي كنند. احمدي نژاد آمد و گفت: براي نساجي كردستان 12 ميليار تومان در نظر گرفته ايم اما يك شاهي هم به ما ندادند و آخر سر هم بيكار شديم.

در حال حاضر كارخانه نساجي كردستان به تمام ادارات بدهي دارد. بدهي به اداره دارايي, بانك تجارت, بانك ملت, شركت آب, شركت برق و حتي اداره گاز. اما تسهيلات براي تصفيه بدهي ها و استارت دوباره كارخانه داده نشد.

يكي از كارگران گفت: گلكار, فروزنده كياني و ... ( از مديران كارخانه) نخواستند اين كارخانه استارت بخورد. در اين كارخانه 15 ميليارد تومان سرمايه در حال خاك خوردن است.

بنا به آخرين گزارشات از سال 84 قرار داد كارگران ديگر تمديد نشد, دليل اخراج تعديد كاربري عنوان شد. تمام طرحهاي مطرح شده روي كاغذ باقي ماند, اكثر دستگاههايي كه مديريت ادعا مي كرد جواز براي بهره برداري از آن را ندارد, در حال حاضر در كارخانه ريسندگي اصفهان در حال كار هستند.

لازم به ذكر است, 200 كارگر اين كارخانه با داشتن خانواده در حال حاضر بيكار و بدون حقوق و در آمد در شرايط بسيار سختي به سر مي برند.

اين است عدالت و مهرورزي در دولت نهم!! 

كميته كارگري پويا

510- پيام همبستگی کنفدراسيون عمومی کارگران فرانسه با کارگران سنديکای هفت تپه :

ث. ژ. ت، کنفدراسيون عمومی کارگران فرانسه، در پيامی به کارگران سنديکای هفته تپه، از تشکيل اين سنديکا و مبارزات کارگران ايرانی پشتيبانی کرده است:

ث ژ ت با دقت زيادی وضعيت کارگران ايران را دنبال می کند. فشار و سرکوبی که متوجه کارگرانی که در جهت تشکيل سنديکاهای آزاد، مستقل و صنفی تلاش می کنند، توجه و نگرانی ما را به خود معطوف کرده است. ما پيگيرانه تقاضای آزادی تمامی فعالين کارگری زندانی را داريم. ما بخوبی به مسائل و مشکلات شما آگاهيم و به شهامت و پيگيری شما جهت تشکيل سنديکايتان درود می فرستيم. فعاليت های پيگير و افتخارآميز شما پايه های يک سنديکاليسم واقعی را نه تنها برای کارگران ايران بلکه برای تمامی کسانی که در جهان برای آزادي، عدالت، تساوی و زندگی بهتر مبارزه می کنند ، بنا می کند. مبارزات شما شايسته ستايش و همبستگی تمام و کمال ماست. ما تلاش خواهيم کرد با تحکيم همبستگي، اين شجاعت شما را ارج بگذاريم .
ث ژ ت در طول مبارزات شما، در جهت يک سنديکاليسم متحد و دمکراتيک در کنار شما خواهد بود.

با احترامات رفيقانه
ژان فرانسوا کورب

- گرامیداشت اهدای رز نقره ای به سندیکای کارگران شرکت واحد :511

 

خبرگزاری کار ایران - جمعی از فعالان کارگری روز گذشته اهدای جایزه رز نقره‏ای سولیدر به سندیکای کارگران شرکت واحد را گرامی داشتند.
به گزارش "ایلنا"، در این مراسم چند ساعته که در یکی از محلات جنوب تهران برگزار شد، علاوه بر اعضای سندیکای کارگران شرکت واحد، فعالان کارگری و مدنی، نمایندگانی از اتحادیه آزاد کارگران ایرانی، سندیکای کارگران نقاش، جمعیت دفاع از حقوق کودکان کار و خیابان و کانون مدافعان کارگر نیز حضور داشتند.
چهارشنبه گذشته جایزه رز نقره‏ای سال 2008 سولیدر در پارلمان اروپا به یوسف مولایی، وکیل قانونی و نماینده سندیکای کارگران شرکت واحد اهدا شد.
نهاد بین‏المللی و غیردولتی سولیدر که 60 سال از زمان تاسیس آن می‏گذرد در سال 48 میلادی و با هدف کمک بین‏المللی به کارگران جهان، هر سال جایزه رز نقره‏ای خود را به اشخاص حقیقی و حقوقی که در راه عدالت اجتماعی فعالیت می‏کنند، اهدا می‏کند.
سال 2005 جایزه این نهاد به خوان سوماویا، رییس سازمان جهانی کار
ILO تعلق گرفت.

512- گزارش خبری تحلیلی آبان ماه جنبش کارگری :
کمیته پیگیری ایجاد تشکل های آزاد کارگری ایران
اخبار جنبش کارگری در ماه آبان به کلی تحت تاثیر خبر برگزاری انتخابات سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه قرار گرفت. مبارزات متحدانه ی کارگران هفت تپه که طی یک سال و نیم گذشته به تشکیل سندیکای مستقل کارگران منتهی شد. تاسیس این تشکل مستقل نوید گامی رو به جلو در جنبش کارگری ایران را می دهد. در زیر به بررسی مهمترین اخبار کارگری طی ماه آبان می پردازیم.
تشکیل سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه
به جرئت می توان تشکیل سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه را مهمترین اتفاق چندساله ی اخیر در جنبش کارگری ایران دانست. با خیزش دوباره ی جنبش کارگری از اوایل دهه ی 80 و تشکیل سندیکای کارگران شرکت واحد _به عنوان اولین تشکل مستقل کارگری پس از سرکوب وسیع جامعه در دهه ی 60_ شاهد تلاش های بسیاری از سوی کارگران برای دست یازیدن به حقوقشان بوده ایم. اما پس از تجربه ی سندیکا هیچ نتیجه ی مثبت دیگری در زمینه ی ایجاد یک تشکل مستقل به دست نیامد تا اولین روز آبان امسال که با برگزاری انتخابات سندیکای هفت تپه، رسما این تشکل کارگری پا به عرصه ی وجود گذاشت.
کارگران نیشکر هفت تپه از یک سال و نیم گذشته در پی ایجاد بحران در کارخانه و عدم دریافت دستمزدها دست به یک سری اعتراضات گسترده زدند و طی آن چندین اعتصاب، تحصن در مقاب نهادهای مختلف و در نهایت راهپیمایی در شهر شوش را سازمان دهی کردند. در میانه ی این اعتراضات بود که بحث ایجاد یک تشکل مستقل کارگری شکل گرفت و کارگران نیشکر هفت تپه تلاش های خود را به منظور ایجاد این تشکل آغاز کردند و در نهایت در اولین روز از ماه آبان 1000 کارگر کارخانه ی نیشکر هفت تپه با شرکت در انتخابات، اعضای هیئت مدیره ی سندیکا را انتخاب کردند. با وجود تشکیل سندیکا و انجام انتخابات داخلی هیئت مدیره، ریاست کارخانه هم چنان سندیکا را به رسمیت نمی شناسد و از مذاکره با آن سر باز می زند.
تشکیل سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه موجی از خوشحالی را در بین فعالین جنبش کارگری به وجود آورد و پس از برگزاری انتخابات گروه های مختلف کارگری برای کارگران هفت تپه پیام تبریک فرستادند که از آن جمله می توان به این گروه ها اشاره کرد: سندیکای کارگران شرکت واحد، کمیته پیگیری ایجاد تشکل های آزاد کارگری، کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری،هیئت موسسان بازگشایی سندیکاهای کارگری، جمعی از کارگران ایران خودرو، اتحاد بین المللی در حمایت از کارگران در ایران. هم چنین اتحادیه کارگران پست کانادا و ث.ژ.ت نیز پیام های تبریکی را ارسال نمودند.
ادامه ی مبارزات کارگران لاستیک البرز
ظاهرا بلاتکلیفی کارگران لاستیک البرز ادامه دارد. در حالی که کارگران این کارخانه بیش از 7 ماه است حقوقی دریافت نکرده اند، دولت پس از خلع ید مالک کارخانه، هم چنان از تعیین هیئت مدیره ی جدید برای کارخانه سر باز می زند و هیچ تلاشی برای شروع به کار دوباره ی کارخانه و پرداخت حقوق کارگران صورت نمی گیرد.
کارگران لاستیک البرز در ادامه ی مبارزات خود اوایل آبان ماه و در پی اطلاع از عملکرد مدیران مالی و منابع انسانی با برگزاری مجمع عمومی تصمیم به اخراج این دو نفر از کارخانه گرفتند. مدیران مالی و منابع انسانی با وجود رای اداره ی کار اسلامشهر از رد لیست بیمه ی تامین اجتماعی کارگران خودداری کرده بودند و کارگران نیز در اعتراض به این مسئله وپس از تصمیم گیری در مجمع عمومی در برابر ساختمان اداری کارخانه تجمع کردند و مدیر مالی را از کارخانه اخراج کردند. اما به دلیل خودداری مدیر منابع انسانی از ترک کارخانه نیروی انتظامی با حضور در کارخانه و مذاکره با کارگران وی را از کارخانه بیرون کرد. شرفی سهامدار عمده ی کارخانه نیز بی کار ننشسته است و از کارگرانی که ماه گذشته ساختمان اداری را تصرف کرده بودند شکایت کرده است که در نتیجه ی آن 12 تن از فعاان کارگری لاستیک البرز به کلانتری 118 ستارخان احضار شده اند.
19 آبان ماه 40 تن از کارگران در ادامه ی پیگیری های خود به منظور روشن شدن وضع کارخانه به نهاد ریاست جمهوری مراجعه کردند ولی با دلایل واهی از رسیدگی به مطالبات ایشان خودداری شد. به دلیل این بی توجهی روز بعد بیش از 700 تن از کارگران در برابر نهاد ریاست جمهوری تجمع کردند و ضمن سردادن شعار خواستار عملی شدن وعده های مسئولین شدند. اما پس از گذشت یک هفته از این تجمع هیچ اقدامی از سوی نهاد ریاست جمهوری صورت نگرفت و کارگران تصمیم گرفتند از 27 آبان در محل کارخانه تحصن کنند. پس از اعلام این تصمیم نهاد ریاست جمهوری دوباره قول داد تا طی 10 روز آینده هیئت مدیره ی جدید را معرفی کند و مبلغ یک میلیارد تومان را به منظور پرداخت حقوق کارگران اختصاص دهد.
در این ماه جمعی از کارگران ایران خودرو، کارگران پرریس سنندج، سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه و کمیته پیگیری با صدور اطلاعیه هایی حمایت مجدد خود از مبارزات کارگران لاستیک البرز را اعلام کردند.
ادامه ی فشارها بر فعالین کارگری
در ادامه ی افزایش فشارها بر فعالین کارگری، دادگاه افشین شمس از اعضای "کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری" در آخرین روز مهرماه با حضور محمد شریف، وکیل وی، برگزار شد و سرانجام در روز 11 آبان حکم 1 سال حبس تعزیری توسط دادگاه به افشین شمس ابلاغ شد. افشین شمس در روز 13 تیرماه در شهرستان محل کار خود، علی گودرز، به دلیل فعالیت های کارگری دستگیر و روانه ی زندان دستگرد اصفهان شده بود.
محمد جراحی از اعضای "کمیته پیگیری ایجاد تشکل های آزاد کارگری" نیز در روز 9 آبان طی تماسی تلفنی به دادگاه انقلاب احضار شد. محمد جراحی از فعالین کارگری شهرستان تبریز می باشد و پیش از این نیز در روز 30 خرداد امسال بازداشت شده و حکم 4 ماه حبس برای وی صادر گشته بود که در نتیجه ی اعتراض خانواده های کارگری تبریز این حکم لغو شد.
طه آزادی از اعضای "اتحادیه آزاد کارگران ایران" که در روز کارگر سال جاری به دلیل شرکت در مراسم روز کارگر در عسلویه دستگیر شده بود و به مدت 47 روز در اداره اطلاعات و زندان بوشهر در بازداشت به سر می برد در ماه آبان به دادگاه احضار شد و تا روز 2 آذر باید خود را به دادگاه انقلاب شهرستان کنگان معرفی کند. طیب مولایی سخنگوی این اتحادیه نیز در روز 18 آبان بازداشت شد و روز بعد آزاد گردید. ماموران امنیتی که به خانه ی وی هجوم برده بودند برخی از لوازم منزل را ضبط می کنند. هنگامی که طیب مولایی به کلانتری 12 سنندج مراجعه می کند بازداشت می شود اما روز بعد آزاد می گردد.
منصور اسالو رئیس در بند هیئت مدیره ی "سندیکای کارگران شرکت واحد" که از ناحیه ی چشم احتیاج به مداوا دارد در راه بیمارستان مورد ضرب و شتم قرار گرفت. بنا بر هماهنگی های قبلی قرار بود که در روز 12 آبان منصور اسالو برای ادامه ی مداوای چشم خود به بیمارستان لبافی نژاد منتقل شود اما در میانه ی راه مامورین زندان به اسالو می گویند که باید به بیمارستان فارابی بروند که با مقاومت اسالو مواجه می شوند و سرانجام با ضرب و شتم وی او را مجددا به زندان رجائی شهر منتقل می کنند.
گوهری از دیگر اعضای هیئت مدیره ی سندیکا نیز روزهای 6 و 7 آبان به خاطر دو جرم مختلف به دو شعبه ی دادگاه مراجعه کرد. دادگاه اول قرار بود به خاطر بازداشت ایشان در پارک چیتگر طی یک گلگشت خانوادگی برگزار شود که به دلیل حضور نداشتن معاون دادستان برگزار نشد. دادگاه دوم نیز به دلیل بازداشت سال 84 با حضور صالح نیکفرد وکیل ایشان برگزار شد که حکم آن هنوز اعلام نشده است.
کمیته پیگیری ایجاد تشکل های آزاد کارگری ایران
http://www.komiteyepeygiri.com

513- تجمع کارگران پرریس در مقابل اداره کار سنندج :

روز پنج شنبه مورخه 30/8/87 کارگران پرریس در اعتراض به صدور حکم توقیف رای هیئت حل اختلاف اداره کار سنندج از سوی شعبه 19 دیوان عدالت اداری دست به تجمع زدند.

لازم به یادآوری است در پی اعتصاب کارگران پرریس در اعتراض به عدم پرداخت دستمزدهایشان هیئت تشخیص اداره کار سنندج عملا حکم به اخراج این کارگران داده بود اما با اعتراضات این کارگران و شکایت به هیئت حل اختلاف اداره کار، این هیئت به اتفاق آرا رای به بازگشت به کار کارگران پرریس با حذف قید موقت از قراردادهای آنان داد و کارفرما را ملزم نمود تا تمامی دستمزدهای دوران اعتصاب و بلاتکلیفی این کارگران را که کارفرما به آنان تحمیل کرده بود پرداخت نماید.

در پی صدور این حکم کارفرما از تن دادن به آن سرباز زد. به همین دلیل کارگران پرریس به اجرای احکام دادگستری سنندج مراجعه کرده و حکم را به اجرا گذاشتند که پس از گذشت پانزده روز از این اقدام، اجرای احکام دادگستری سنندج در مورخه 29/8/87 با اعزام ماموری درصدد اجرای حکم بر آمد که کارفرما با ارائه حکم شعبه 19 دیوان عدالت اداری مبنی بر توقف اجرای حکم، مانع اجرای رای هیئت حل اختلاف اداره کار سنندج شد.

کارگران پرریس امروز در اعتراض به حکم دیوان عدالت اداری با در دست داشتن پلاکاردهایی در مقابل اداره کار سنندج دست به تجمع زده و خواهان اجرای حکم هیئت حل اختلاف اداره کار شدند. این کارگران اعلام کرده اند در صورت عدم اجرای حکم در مقابل دیوان عدالت اداری در تهران دست به تجمع و اعتراض خواهند زد.

در این راستا قرار است به عنوان اقدام اولیه نماینده های این کارگران روز شنبه مورخه 2/9/87 به شعبه 19 دیوان عدالت اداری مراجعه نمایند و نسبت به صدور حکم توقف اجرای رای هیئت حل اختلاف اداره کار سنندج اعتراض نمایند و چنانچه به اعتراض آنان ترتیب اثری داده نشود تمامی کارگران پرریس در مقابل دیوان عدالت اداری دست به تجمع اعتراضی خواهند زد.

514- ادامه خبر : تجمع کارگران پرریس در مقابل اداره کار سنندج در اعتراض به صدور حکم توقف اجرای رای هیئت حل اختلاف توسط دیوان عدالت اداری :

امروز پنج شنبه مورخه 30/8/87 کارگران پرریس در اعتراض به صدور حکم توقیف رای هیئت حل اختلاف اداره کار سنندج از سوی شعبه 19 دیوان عدالت اداری دست به تجمع زدند.

لازم به یادآوری است در پی اعتصاب کارگران پرریس در اعتراض به عدم پرداخت دستمزدهایشان هیئت تشخیص اداره کار سنندج عملا حکم به اخراج این کارگران داده بود اما با اعتراضات این کارگران  و شکایت به هیئت حل اختلاف اداره کار، این هیئت به اتفاق آرا رای به بازگشت به کار کارگران پرریس با حذف قید موقت از قراردادهای آنان داد و کارفرما را ملزم نمود تا تمامی دستمزدهای دوران اعتصاب و بلاتکلیفی این کارگران را که کارفرما به آنان تحمیل کرده بود پرداخت نماید.

در پی صدور این حکم کارفرما از تن دادن به آن سرباز زد. به همین دلیل کارگران پرریس به اجرای احکام دادگستری سنندج مراجعه کرده و حکم را به اجرا گذاشتند که پس از گذشت پانزده روز از این اقدام، اجرای احکام دادگستری سنندج در مورخه 29/8/87 با اعزام ماموری  درصدد اجرای حکم بر آمد که کارفرما با ارائه حکم شعبه 19 دیوان عدالت اداری مبنی بر توقف اجرای حکم، مانع اجرای رای هیئت حل اختلاف اداره کار سنندج شد.

کارگران پرریس امروز در اعتراض به حکم دیوان عدالت اداری با در دست داشتن پلاکاردهایی در مقابل اداره کار سنندج دست به تجمع زده  و خواهان اجرای حکم هیئت حل اختلاف اداره کار شدند. این کارگران اعلام کرده اند در صورت عدم اجرای حکم در مقابل دیوان عدالت اداری در تهران دست به تجمع و اعتراض خواهند زد.

در این راستا قرار است به عنوان اقدام اولیه نماینده های این کارگران روز شنبه مورخه 2/9/87 به شعبه 19 دیوان عدالت اداری مراجعه نمایند و نسبت به صدور حکم توقف اجرای رای هیئت حل اختلاف اداره کار سنندج  اعتراض نمایند و چنانچه به اعتراض آنان ترتیب اثری داده نشود تمامی کارگران پرریس در مقابل دیوان عدالت اداری دست به تجمع اعتراضی خواهند زد.

اتحادیه آزاد کارگران ایران با محکوم کردن صدور حکم توقف اجرای رای هیئت حل اختلاف اداره کار از سوی دیوان عدالت اداری مصرانه  خواهان اجرای فوری این حکم می باشد و با تمام توان از اعتراضات کارگران پرریس در این راستا حمایت خواهد کرد.

اتحادیه آزاد کارگران 30/8/1387

www.ettehadeh.com

ایمیل: k.ekhraji@gmail.com

فاکس: 02144514795

اعتراض نامه یک کارگر « ایران ژلاتین» در قزوین : - 515

«.... 4 ماه است که ما کارگران این کارخانه حقوق نگرفته ایم. عیدی سال گذشته را نیز دریافت نکرده ایم. تکلیف ما را تعیین نمی کنند. تا حرف می زنیم تهدید به اخراج می کنند. بیشتر ما مجبوریم در بیرون کارخانه هر کجا کاری باشد نیروی کارمان را بفروشیم تا شاید لقمه نانی به شکم گرسنه فرزندانمان برسانیم. دولت هیچ کاری برای ما نکرده و نمی کند. هر 2 ماه یک بار 50 هزار تومان به ما می دهند. آخر ما با این مبلغ محقر ناچیز کدام درد زندگی را می توانیم درمان کنیم؟ آن را به نانوایی بدهیم؟ به صاحب خانه پرداخت کنیم؟ خرج لباس بچه هایمان کنیم؟ پول آب و برق بدهیم؟ با ماهی 25 هزار تومان چه خاکی به سر خویش بریزیم؟ اصلاً معلوم نیست کارگر چه باید بکند؟ همه چیز به ضرر کارگر است. قانون علیه کارگر است. هر اقدام دولت بر ضد کارگران است. دولت فقط بلد است پشت سر هم به کارفرمایان وام بدهد. دولت و قانون صرفاً در خدمت کارفرما و صاحب سرمایه است. اداره کار مال سرمایه داران است. ما جملگی در این جا کارگران متخصص هستیم و به صورت مدام با مواد شیمیایی کار می کنیم اما در لیست اداره بیمه ما را کارگر ساده به حساب آورده اند. سرمایه دار این را خواست و اداره بیمه هم فوری خواست صاحب سرمایه را اجابت کرد. ما باید حق سختی کار و خسارات کارهای خطرناک را بگیریم. اما هیچ گاه دیناری از این بابت دریافت نکرده ایم. اداره بیمه مثل روز می داند که ما با مواد شیمیایی کار می کنیم اما مجری دستورات سرمایه دار است و به حرف ما گوش نمی کند. وحشیانه ترین کارها را از گرده ما کارگران می کشند. ما در این مملکت بدتر از بردگان زندگی می کنیم. دسترنج ما یکسره سرمایه و کاخ های سر به فلک کشیده سرمایه داران می شود. سهم ما در این میان فقط خجالت کشیدن از زن و فرزند است.»

منبع : « آژانس خبر» ( نقل به مضمون و با اختصار)

29 آبان 87

516 - بیکاری گسترده کارگران کوره های آجرپزی :

کوره های آجرپزی یکی پس از دیگری خاموش و تعطیل می شوند و خیل وسیع کارگران آن ها که در شرایط اشتغال هم سخت مفلوک و گرسنه و سیه روز بودند اینک گروه گروه به باتلاق گرسنگی مرگبار پرتاب می شوند. سرمایه داران در قبال هر مقدار کاهش فروش محصولات و هر ریال سود نازل تر یک فوج کارگر را راهی قربانگاه می سازند و پروانه زندگی آنان و افراد خانواده آن ها را باطل می کنند. این حکم قطعی سرمایه در باره بردگان مزدی است. پیش از این در منطقه ورامین بیش از 48 کوره بزرگ در حال تولید آجر بود. از این رقم 7 تای آن ها تعطیل شده است. صاحبان این 7 کوره ترجیح داده اند که به جای تولید آجر سرمایه هایشان را به بخش ساختمان منتقل کنند زیرا سودهای کلان تری به چنگ می آورند. جای آن کوره ها را اکنون برج های عظیمی پر کرده است که مستغلات صاحبان سرمایه است.  از این 7 واحد که بگذریم 30 کوره دیگر نیز در ورطه زوال قرارگرفته و در آستانه تعطیل شدن هستند. سرمایه داران صاحب این ها هم فکر می کنند که باید هرچه زودتر راه همتایان طبقاتی خویش را دنبال کنند مبادا از دریافت سودهای طلایی ساختمان سازی و فروش مستغلات محروم مانند. سرمایه داران یکی یکی یا چند تا چندتا چنین می کنند و سرمایه های کوچک تر را با سرمایه های بزرگ تر و غول پیکرتر جایگرین می سازند، کارگران نیز فوج فوج بیکار می شوند و طعمه دیو مهیب گرسنگی و فقر و بدبختی می گردند. هر چه سرمایه رشد می کند کارگر ضعیف تر می شود. این قانون عام سرمایه است و در جهنم سرمایه داری ایران رشد وحشتناک و دیوانه وار سرمایه ها کارگران را نه فقط  ضعیف بلکه نابود می کند. 

 

29 آبان 87

کمیته هماهنگی ...

517 - مزروعی تنها را نجات کشور و اقتصاد را اجرای اصل ‌٤٤ و خصوصی‌سازی دانست:

به گزارش خبرنگار ايسنا و به نقل از سایت " آسمان نیوز " در تاریخ 30آبان 87 آمده است : رجبعلی مزروعی، عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت ايران اسلامی در نشستی با عنوان «نقد عملکرد و برنامه‌های اقتصادی دولت نهم» که از سوی انجمن اسلامی دانشجويان دانشگاه صنعتی اصفهان در اين دانشگاه برگزار شد، گفت: در گذشته اختلافاتی ميان اصلاح‌طلبان و اصولگرايان وجود داشت و اصلاح‌طلبان به دنبال توسعه سياسی و فرهنگی کشور بودند و نسبت به حل مشکلات اقتصادی کمتر توجه می‌کردند و اصولگرايان معتقد بودند که بايستی توسعه اقتصادی مقدم بر توسعه سياسی و فرهنگی باشد و دولت و مجلس اصلاحات را مورد چالش و انتقاد قرار می‌دادند.

وی در مورد انتخابات رياست جمهوری دوره قبل و کانديداهای اصولگرايان با بيان اين که اين افراد در بحث‌های اقتصادی متمرکز شده و از حل مسائل و مشکلات معيشتی مردم صحبت می‌کردند، گفت: مهم‌تر از همه کانديداهای آن زمان احمدی‌نژاد بود که شعار بردن نفت بر سر سفره‌های مردم و بحث عدالت‌محوری را به خصوص در ميان طبقات محروم و متوسط جامعه مطرح نمود و با شعار "ما می‌توانيم" و "شدنی است" توانست در آن انتخابات رای بياورد و اين در شرايطی بود که قوه مقننه نيز با حاکميت، يکپارچه شده بود؛ اين در حالی است که در دوران خاتمی فقط چهار سال مجلس و قوه مجريه همسو بودند.

وی با بيان اينکه همچنان مساله اصلی کشور از ديدگاه اصلاح‌طلبان توسعه سياسی و فرهنگی است، اظهار داشت: دليل اين امر اصلاح ساختارهای اجتماعی و فرهنگی است که در صورت اصلاح اين ساختار مسائل اقتصادی خود به خود حل خواهد شد.

وی معتقد است که مهم‌ترين جايی که می‌توان عملکرد دولت و اصولگرايان را مورد نقد و بررسی قرار داد مسائل اقتصادی است، زيرا موضوع اقتصاد قابل اندازه‌گيری و مقايسه است.

مزروعی با اشاره به دو مرکز اقتصادی بانک مرکزی و آمار ايران که هر دو دولتی هستند و با انتقاد از نبود نهادهای آمارگيری مستقل در ايران گفت: هر سه ماه يک بار بانک مرکزی نماگرهای اقتصادی را منتشر می‌کند و در حال حاضر آمار عملکرد اقتصادی سه ماهه دولت را منتشر کرده است.

وی افزود: به منظور بررسی عملکرد اقتصادی يک دولت، از سه شاخص استفاده می‌شود منظر جهانی، منطقه‌ای و برنامه چهارم توسعه.

وی با بيان اينکه بر اساس گزارش صندوق بين‌المللی پول و بانک جهانی رتبه ايران از ‌١١٥ به ‌١٤٢ افزايش پيدا کرده است، فضای کسب کار در کشورمان را بر اساس اين رقم بدتر از قبل دانست.

مزروعی با اشاره به تصويب و ابلاغ سند چشم‌انداز ‌٢٠ ساله کشور و با بيان اين که هرساله دولت بايد براساس ماده ‌١٥٨ قانون برنامه چهارم توسعه، گزارشی از وضعيت اقتصادی و جايگاه ايران نسبت به سند چشم‌انداز ارائه دهد، گفت که طی دو سال گذشته گزارشی از طرف دولت ارايه نشده و به يکی از الزامات قانونی عمل نشده است.

وی تصريح کرد: مجمع تشخيص مصلحت نظام گزارشاتی مبنی بر وضعيت اقتصادی، اجتماعی جمهوری اسلامی ايران در مقايسه با کشورهای آسيای جنوب شرقی ارايه کرد که مشخص شد جايگاه کشورمان در طول اين سه سال نه تنها ارتقا‌ پيدا نکرده بلکه در بسياری از شاخص‌ها از لحاظ جايگاه اقتصادی و اجتماعی تنزل پيدا کرده است.

وی ادامه داد: طبق سند برنامه چهارم توسعه بايد نرخ رشد توليد ناخالص داخلی متوسط سالانه به ‌٨ درصد و نرخ رشد سرمايه‌گذاری به ‌١١ درصد و نرخ بيکاری به ‌٦/٩ و نرخ تورم ‌٥/٨ درصد کاهش پيدا کند، اما در طول اين سه سال گذشته نسبت به اهداف برنامه چهارم توسعه ناموفق بوده‌ايم.

وی افزود: در زمان سه سال آخر دولت خاتمی درآمد ارزی حاصل از نفت و گاز به طور متوسط سالانه ‌٥/٨٦ ميليارد دلار بوده در صورتی که در سه سال گذشته اين رقم به ‌١٩٨ ميليارد دلار رسيده است؛ در حالی که در ‌٣٠ سال پس از انقلاب کل درآمد ارزی حاصل از نفت و گاز ‌٦٤٥ ميليارد دلار بوده است که تقريبا يک سوم اين ميزان در اين سه سال گذشته بوده است.

مزروعی گفت: درآمد صادرات غيرنفتی در زمان سه سال آخر خاتمی ‌٥/١٩ ميليارد دلار بوده و در اين سه سال به طور متوسط سالانه ‌٣٧/٣٩ ميليارد دلار بوده است.

اين کارشناس مسائل اقتصادی اظهار عقيده کرد: در زمان دولت خاتمی کالاهای وارداتی بيشتر سرمايه‌ای و واسطه‌ای بوده اما در زمان فعلی به سمت کالاهای مصرفی رفته‌ايم که اين امر برای کشور آثار منفی بر جای می‌گذارد و باعث رکود می‌شود.

وی با بيان اين که در زمان فعلی برای اولين بار واردکننده محصولات کشاورزی بوده‌ايم، اما تا سال ‌٨٤ تنها ميوه‌ای که وارد کشور می‌شد موز بود، گفت: در حالی که در عيد ‌٨٤ به علت واردات ميوه از جمله پرتقال و ... تراز کشاورزی ما به شدت منفی شد و در حال حاضر رقم واردات محصولات کشاورزی به کشور به ‌١٢ ميليارد دلار رسيده است.

به گفته وی تراز کشاورزی در سال ‌٨٣ منهای ‌٢٠ ميليون دلار بوده؛ در صورتی که در حال حاضر به منهای ‌٩ ميليارد دلار افزايش پيدا کرده است.

مزروعی با بيان اينکه بودجه عمومی دولت سه سال آخر دولت خاتمی ‌١٠٥ ميليارد تومان بوده و طی سه سال اخير به ‌١٧٩ ميليارد تومان رسيده است، گفت: بودجه کل کشور در سه سال آخر دولت اصلاحات ‌٢٧٣ ميليارد تومان بوده و در سه سال گذشته به ‌٥٨٠ ميليارد تومان رسيده است در مجموع در دولت فعلی در اين سه سال بيش از دو برابر منابع به اقتصاد کشور تزريق شده است.

وی در ادامه در پاسخ به سوال دانشجويان در خصوص اقتصاد اسلامی اظهار داشت: اقتصاد يک علم است و شرق و غرب و شمال و جنوب ندارد اما حکومت اسلامی يک اهدافی دارد که اخلاق و معنويت اين حکومت را متمايز از ديگر حکومت‌ها می‌کند.

مزروعی مهم‌ترين شاخصه‌های اخلاق و معنويت در يک جامعه دينی را رعايت انصاف، مروت و عدالت دانست و گفت: هدف حکومت‌های دينی برقراری عدل و قسط در همه ابعاد جامعه و ميان همه افراد بوده است.

وی در پاسخ به سوال يکی ديگر از دانشجويان مبنی بر اينکه دولت‌های پس از انقلاب نظام سرمايه‌داری را در کشور رواج دادند، اظهار داشت: مسئولان در زمان‌های مربوطه اجازه نمی‌دادند که کشور در مسير غلط قرار گيرد و اينکه اين دولت‌ها را مروج نظام سرمايه‌داری بدانيم اشتباه است.

مزروعی در خصوص آن‌چه اقتصاد صدقه‌ای عنوان شد، گفت: يک سوم بودجه دولت‌های پس از انقلاب مستقيم يا غيرمستقيم صرف کمک‌های اجتماعی می‌شد، اما در هيچ کجای دنيا کشوری پيدا نمی‌کنيم که بخواهد به طور مستقيم يا غيرمستقيم به فقرا و مستمندان پول دهد.

وی افزود: تنها راه نجات کشور و اقتصاد، اجرای اصل ‌٤٤ و خصوصی‌سازی است.

وی خاطر نشان کرد: يکی از ناموفق‌ترين برنامه‌های خاتمی که نتوانست آن را اجرا کند و اکثر اصولگرايان هم با اين سياست مخالفت کردند خصوصی سازی بود.

مزروعی در ادامه در خصوص انتخابات رياست جمهوری سال آينده گفت: کانديداها بايد حتما برنامه برای اداره کشور داشته باشند.

518- رانندگان مسافر كش :توجهي به مسائل ما نميشود!

به گزارش سایت " فریاد کارگر" در تاریخ 30 آبان 87 آمده است : يك راننده تاكسي در خصوص مشكلات اين شغل به خبرنگار فرياد كارگر گفت:”من در منطقه سروري -بهشت ( پاسگاه نعمت آباد-نازي آباد ) راننده هستم. اين تنها شغل من است .من در روز 11 ساعت كار ميكنم.ترافيك اذيت ميكند و سرسام آور است.
در آمد ماهانه من 550 هزار تومان است كه هر ماه بيش از 150 تومان را به اصطحلاك خودرو و خسارت اختصاص ميدهم.من بيمه نيستم و اين وظيفه دولت است كه ما را بيمه كند. اين درآمد كفاف زندگي من را نميدهد. تورم بالاست .هفته پيش رفتم لاستيك بخرم چند برابر شده بود. دولت بايد اين امكانات را براي ما فراهم كند.من بچه دارم خرج دارند, دوا و درمان و خورد و خوراك و درس و مدرسه و قسط و اجاره ...
وضعيت بنزين هم مشكل بعدي ما است. 550 تا در روز سهميه دارم اما نميرسد و مجبورم آزاد بزنم چون در روز 17 ليتر بنزين مصرف ميكنم.بنزين آزاد در پمپ بنزين 400 تومان است و برايم صرف ندارد از طرفي هم بايد چندين ساعت در صف بايستم ,ولي مجبورم بسازم چون بايد نان در بياورم.وضعيت جاده ها خيلي خراب است.دست انداز خيلي زياد است. شلوغ است .هر ماه كمك فنر و لنت ماشين من خراب ميشود بس كه دست انداز زياد است. دولت هيچ رسيدگي اي انجام نميدهد. دولت بايد براي رفع اين ترافيك و جاده ها اقداماتي انجام بدهد . بايد تدبيري بيانديشد.اما اصلا برايشان اهميتي ندارد كه مردم راضي و راحت باشند.ما هم كه حرف ميزنيم اصلا توجهي نميكنند. ميتوانند مثلا فرمهايي به ما بدهند كه حداقل مشكلاتمان را بنويسيم اما نميدهند,يا مكاني باشد كه حرف ما را به عنوان رانندگان اين مملكت گوش بدهد اما اصلا چنين خبري نيست. حرف حرف دولت است و ديگر هيچ خدايي را بنده نيستند !اگر اينها دلسوز بودند به فكر عوض كردن ساختار بودند . اگر ميخواستند ساختار را عوض كنند بايد به دنبال نظرات رانندگان ميبودند ,ما از صبح تا شب در جاده ها هستيم ما با مشكلات دست و پنجه نرم ميكنيم . مشخص است كه حرف ما منطقي است اما متاسفانه اصلا اهميتي داده نميشود.“

انجمن دفاع از كارگران و بيكاران

519- تجمع کارگران پرریس در مقابل اداره کار سنندج در اعتراض به صدور حکم توقف اجرای رای هیئت حل اختلاف توسط دیوان عدالت اداری : 

امروز پنج شنبه مورخه 30/8/87 کارگران پرریس در اعتراض به صدور حکم توقیف رای هیئت حل اختلاف اداره کار سنندج از سوی شعبه 19 دیوان عدالت اداری دست به تجمع زدند.

لازم به یادآوری است در پی اعتصاب کارگران پرریس در اعتراض به عدم پرداخت دستمزدهایشان هیئت تشخیص اداره کار سنندج عملا حکم به اخراج این کارگران داده بود اما با اعتراضات این کارگران  و شکایت به هیئت حل اختلاف اداره کار، این هیئت به اتفاق آرا رای به بازگشت به کار کارگران پرریس با حذف قید موقت از قراردادهای آنان داد و کارفرما را ملزم نمود تا تمامی دستمزدهای دوران اعتصاب و بلاتکلیفی این کارگران را که کارفرما به آنان تحمیل کرده بود پرداخت نماید.

در پی صدور این حکم کارفرما از تن دادن به آن سرباز زد. به همین دلیل کارگران پرریس به اجرای احکام دادگستری سنندج مراجعه کرده و حکم را به اجرا گذاشتند که پس از گذشت پانزده روز از این اقدام، اجرای احکام دادگستری سنندج در مورخه 29/8/87 با اعزام ماموری  درصدد اجرای حکم بر آمد که کارفرما با ارائه حکم شعبه 19 دیوان عدالت اداری مبنی بر توقف اجرای حکم، مانع اجرای رای هیئت حل اختلاف اداره کار سنندج شد.

کارگران پرریس امروز در اعتراض به حکم دیوان عدالت اداری با در دست داشتن پلاکاردهایی در مقابل اداره کار سنندج دست به تجمع زده  و خواهان اجرای حکم هیئت حل اختلاف اداره کار شدند. این کارگران اعلام کرده اند در صورت عدم اجرای حکم در مقابل دیوان عدالت اداری در تهران دست به تجمع و اعتراض خواهند زد.

در این راستا قرار است به عنوان اقدام اولیه نماینده های این کارگران روز شنبه مورخه 2/9/87 به شعبه 19 دیوان عدالت اداری مراجعه نمایند و نسبت به صدور حکم توقف اجرای رای هیئت حل اختلاف اداره کار سنندج  اعتراض نمایند و چنانچه به اعتراض آنان ترتیب اثری داده نشود تمامی کارگران پرریس در مقابل دیوان عدالت اداری دست به تجمع اعتراضی خواهند زد.

اتحادیه آزاد کارگران ایران با محکوم کردن صدور حکم توقف اجرای رای هیئت حل اختلاف اداره کار از سوی دیوان عدالت اداری مصرانه  خواهان اجرای فوری این حکم می باشد و با تمام توان از اعتراضات کارگران پرریس در این راستا حمایت خواهد کرد.

اتحادیه آزاد کارگران 30/8/1387

www.ettehadeh.com

ایمیل: k.ekhraji@gmail.com

فاکس: 02144514795

 

 

اخبار مبارزات کارگران ایران ،

هفته اول آذر ۱٣٨۷  (نوامبر۲۰۰٨ )

 

520- پیروزی کارگران کیان تایر را تبریک می گوییم:

پیام شماره 2 کمیته پیگیری ایجاد تشکل های آزاد کارگری ایران 
 
بر کارگران مبارز لاستیک سازی کیان تایر،  درود
  
شما با تکیه بر نیروی متحد و مبارزه ی پیگیرتان موفق شدید تا کارفرمایان و دولت حامی ایشان را وادار به عقب نشینی کرده و به بخشی از خواسته هایتان دست یابید. این خبر خوشی برای شما، ما و دیگر هم طبقه ای هایمان در داخل و خارج از کشورمی باشد.و این پیروزیِ  را تبریک می گوییم . اما باید به خاطر داشته باشیم که این موفقیت نتیجه ی یکسال مبارزه ی مستمر ومتحد شما کارگران ایران تایربوده است که دولت کارفرمایان را وادار به پذیرش بخشی از مطالبات و خواسته های به حق شما ساخته است. این پیروزی بدون زحمت و پرداخت هزینه نبوده و مسلماً پیشکشی از کارفرما و دولت ایشان نمی باشد .

پس باید آگاه باشیم که تا زمان احقاق کلیه ی حقوق خود و دیگر کارگران ایران می بایست با دائمی نمودن سازمان یافتگی خود ،برای حفظ اتحاد و انسجام  و پیگیری مبارزات مان، مان،دستاورد دیگری به پیروزی هایمان بیافزاییم و نسبت به حیله ها و اقدامات تفرقه سرکوبگرایانه ی سرمایه دار و عمال آنها هوشیار باشیم .   
  
کمیته پیگیری ایجاد تشکل های آزاد کارگری ایران 

اول آذر 1387

521- دبير اجرايي خانه کارگر استان سمنان:
شوراهاي اسلامي كار در مقابل اصلاح ماده 21 قانون كار سكوت نكنند

 تهران- خبرگزاري كار ايران در 1 آذر 1387 ؛ با اضافه شدن بند (ز) به ماده 21 قانون كار امنيت شغلي كارگران رسمي كارخانه هانيزاز بين خواهد رفت.
به گزارش ايلنا، دبير اجرايي خانه كارگراستان سمنان در تجمعي كه كارگران اين استان به مناسبت سالروز تصويب قانون كار برگزار كردند؛ گفت: درحالي كه با اضافه شدن بند (ز)به ماده 21 قانون كار اخراج كارگرا آسانتر شده است؛ اما شوراهاي اسلامي كار هنوز ساكت نشسته اند وبراي دفاع از حقوق كارگران هيچ اقدامي نمي كنند.
طاهرزاده تصريح كرد: دولتي شدن اساسنامه سازمان تأمين اجتماعي نيز با اصل 44 قانون اساسي (خصوصي سازي)مغايرت دارد و به زيان كارگران است.
طاهرزاده با اشاره به تصويب قانون كار در 29 آبان ماه سال 1369، گفت: در طول اين 18 سال كارفرمايان و برخي مسولين به دنبال اصلاح اين قانون بوده اند و همراه براي كاهش جنبه هاي حمايتي اين قانون تلاش كنند.
دبير اجرايي خانه كارگر استان سمنان از ديگر مشكلات جامعه كارگري را عدم پرداخت بن ماه رمضان،سهام عدالت و نقدي كردن بن هاي كارگري دانست و گفت:لازم است مبلغي از بيت المال به قشر ضعيف و زحمتكش جامعه كه همان كارگران هستند تعلق گيرد.
وي همچنين از اجرا نشدن نظام هماهنگ حقوق براي بازنشستگان تامين اجتماعي به عنوان يكي از دغدغه هاي اصلي بازنشستگان ياد كرد.
پايان پيام

522- محمد جراحی: هرگز عضو کمیته هماهنگی نبوده ام!

تکذیبیه

اخیراً آقای جعفر عظیم زاده در مصاحبه خود اینجانب محمد جراحی را یا به عمد یا به اشتباه عضو کمیته هماهنگی قلمداد کرده است به این وسیله این موضوع را تکذیب کرده واعلام میدارم من هیچگاه عضو کمیته هماهنگی نبوده و تنها در کمیته پیگیری فعال بوده و عضو این کمیته هستم .

محمد جراحی 1/9/1387

523- گوشه کوچکی از دردهای رانندگان مسافرکش :

«... من یک راننده هستم و در منطقه ای از نازی آباد مسافرکشی می کنم. هر روز 11 ساعت کار می کنم. کار ما بسیار دشوار است و تراکم دردآور ترافیک این دشواری را بیش از اندازه تشدید می کند. درآمد ماهانه من در بهترین حالت 550 هزار تومان است. اما این چیزی نیست که به طور واقعی نصیب من شود و صرف معاش و مخارج زندگی ام گردد. حدود 150 هزار تومان آن یکراست خرج استهلاک خودرو و خساراتی می شود که مجبورم پرداخت کنم. من بیمه نیستم و دولت برای بیمه ما حاضر به انجام هیچ کاری نیست. بهای نیازهای اولیه زندگی به صورت هولناکی بالاست و این امر آنچه را که در قبال 11 ساعت کار روزانه به دست می آورم مثل خوره می بلعد و کاهش می دهد. یک هفته پیش برای خرید لاستیک های مورد نیاز به فروشگاه لاستیک رفتم. قیمت ها به صورت جهشی بالا رفته بود و باید خیلی بیشتر از دفعه پیش پرداخت می کردم. دولت هیچ نوع امکاناتی در هیچ سطحی برای من و سایر کارگران در نظر نمی گیرد. من بچه دارم. از عهده هزینه دوا و درمان و خورد و خوراک و قلم و کاغذ و شهریه تحصیلی بچه ها اصلاً بر نمی آیم. هر ماه باید کلی اقساط بدهکاری را پرداخت کنم. اجاره بهای خانه نیز آخر هر ماه مثل کابوس جسم و جانم را می آزارد، زیرا قادر به تأمین آن نیستم. تهیه بنزین مشکل بزرگی است که بر همه مشکلات دیگر اضافه می شود. هر روز حدود 17 لیتر بنزین مصرف می کنم، اما سهمیه من فقط بخشی از این مقدار را تأمین می کند. بقیه را باید در پمپ بنزین ها به قیمت هر لیتر 400 تومان بخرم. پرداخت این هزینه سنگین برای بنزین عملاً دستمزد روزانه مرا سخت کاهش می دهد. علاوه بر این، باید چند ساعت هم به خاطر انتظار در صف گاز و بنزین از دست بدهم. این نیز کاهش دیگری در عایدات روزانه من است. مجبورم همه این ها را تحمل کنم، زیرا هیچ راه دیگری در پیش رو نمی بینم. باید هزینه نان بخور و نمیر بچه هایم را فراهم کنم و برای این کار چاره ای جز تحمل تمامی این دردها ندارم. دولت حتی ریالی از این همه ثروت را که حاصل کار و استثمار امثال من است صرف تعمیر خیابان ها و جاده ها هم نمی کند. چاله های فراوان و آسفالت های خراب شده خیابان ها هزینه استهلاک خودروها را بسیار بالا می برد و هیچ نهاد دولتی حاضر به فکر کردن در این زمینه نیست. دولت هر چه اراده می کند انجام می دهد و هر آنچه می کند به زیان ما و بر خلاف مصالح زندگی ماست. بارها اعتراض کرده ایم. فریاد سر داده ایم. بدبختی های خود را جار زده ایم. اما گوش هیچ دولتمرد و سازمان دولتی و کل دولت بدهکار شنیدن حرف هیچ کارگری نیست.»

منبع: « آژانس خبر» ( با تلخیص و نقل به مضمون)

1 آذر 87

524- فرماندار کاشان خواستار شد:
مديران ناتوان براي حل مشكل كارگران كنار بروند
:

تهران- خبرگزاري كار ايران در تاریخ 1 آذر 1387 ؛ فرماندار كاشان با انتقاد از پرداخت نشدن بيش از 8 ماه حقوق كارگران كاشاني، گفت: اگر مديران كارخانه‌‏ها توانايي لازم براي پرداخت مطالبات كارگران ندارند جاي خود را به مديران لايق و توانمند بدهندتا مشكلات كارگران حل شود.
به گزارش خبرنگار ايلنا در شهرستان كاشان، معاون استاندار و فرماندار شهرستان كاشان در چهاردهمين جلسه شوراي اطلاع رساني اين شهرستان گفت: با پيگري هاي انجام شده جهت كاهش نرخ اجناس و ايجاد اشتغال مقرر شده چندين بازار روز در سطح شهر ايجاد شود تا باعث ايجاد رقابت وجذب دستفرشي ها در اين بازارچه ها شود.
معاون استاندار و فرماندار كاشان در خصوص نگاه فرمانداري ويژه كاشان به مشكلات مردم‌‏ گفت: نگاه و نحوه برخورد مديران استان از زمان تاسيس فرمانداري ويژه به اين شهرستان تغيير پيدا كرده و تمايل آنها نسبت به حل و فصل مشكلات اين شهرستان زياد شده است.
حاجي از تمامي صاحب نظران خواست تا براي پيشبرد اهداف فرمانداري ويژه كاشان در گردهمايي و كارگروههايي شركت كنند و با ارائه پيشنهاد هاي خود مسوولان را ياري نمايند.
به گفته فرماندار ويژه كاشان باوجود پديده خشكسالي، شهرستان كاشان از نظر بحران كم آبي نسبت به شهرهاي ديگر كشور در وضعيت مطلوبي قرار دارد.
وي افزود: تا كنون به منظور سرعت بخشيدن به انتقال آب زاينده رود به شهرستان كاشان، مبلغ 15 ميليارد تومان توسط آب منطقه اي اصفهان براي ساخت مخازن هزينه شده‌‏است.
وي با تقدير از حضور مردم شهرستان كاشان در راهپيمايي ورزشي يكصد هزار نفري اخير، از مسوولين كشور خواست در جهت توسعه و آباداني اين شهرستان اقدامات جدي رابه عمل‌‏آورند.
فرماندار كاشان درخصوص افزايش قيمت قير ابزار اميدواري كرد كه مسوولين وزارت نفت در اين خصوص تمهيداتي را به عمل آورند تا نسبت به اجراي طرح هاي نيمه تمام آسفالت خيابانها و معابر تسريع شود.
گفتني است؛ در اين جلسه خبرنگاران و مسوولين روابط عمومي ادارات شهرستان از دغدغه هاي مردم در خصوص كمبود اتوبوس در سطح شهر، عقب افتادن حقوق كارگران بعضي از كارخانجات بزرگ شهرستان عدم آسفالت معابر وخيابان ها با توجه به شروع فصل سرما، افزايش قيمت ميوه وتره بار و عدم كيفيت آن در شهرستان و تعويق انتقال آب زاينده رود به شهرستان كاشان انتقاد نمودند كه مقرر شد فرمانداري ويژه كاشان در اين خصوص نسبت به حل و فصل مشكلات ودغدغه هاي مردم پيگيري هاي لازم را به عمل آورد.
پايان پيام

525-  حکایت تلخ کوره پزخانه :

فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران

حکایت تلخ کوره پزخانه
زندگی با همه آنچه دارد
زندگی با همه آنچه ندارد
مهمان می کند ستاره هایی خمجوار را که بیرون از عرصه اند
و ابرهایی مهاجر را که بیرون از مکان اند
و زندگی در اینجا
از خویش می پرسد
چگونه زندگی را به آنها بازمی گردانیم
محمود درویش
در جنوب غربی تهران،
۵ کیلومتری جاده خاوران(خروجی تهران به سمت مشهد) در سمت راست یک فرعی دیده می شود که به سمت اشرف آباد می رود. در حاشیه روستای اشرف آباد محوطه وسیعی است که تا چشم کار می کند، کوره پز خانه دیده می شود. در این کوره پز خانه ها ایرانیها و اکثرا افغانیها مشغول به کار هستند. پدر خانواده کار تهیه خشت را به صورت کنترات به قیمت هر ۱۰۰۰ خشت ۱۲۰۰۰ تومان از کارفرما می گیرد. در برابر شرایط سخت اقتصادی، تمام اعضای خانواده، مادر، کودکان وحتی پدربزرگ و مادربزرگ در کنار پدر از ساعت ۵ صبح تا ۹ شب مشغول به کار هستند.

کودکان (دختران و پسران)که کوچکترین آنها
۷ سال دارند با صورتهای سوخته در زیر آفتاب و گاری به دست که با آن ماسه و آب را حمل می کنند با بدنی نحیف و لاغر، موهای قرمز، ناخنهای قاشقی شکل و چشمهای بی رنگ و فرو رفته ناشی از سوء تغذیه که ۱۵-۱۰ آجر را بر پشت یا روی دستان کوچک خود حمل می کنند، دختران کوچکی که برای نگهداری کودکان کوچکتر آنها را بر پشت خود بسته و خشت می زنند و زنانی که هم کار منزل را انجام می دهند و هم کار کوره پزخانه دیده می شوند. دختران و زنانی که زبان گویای استثمار هستند. زنان و کودکانی که بابت کار طاقت فرسای خود هرگز دستمزدی دریافت نکرده و پدر برای تأمین مخارج خانواده خود تمام دستمزدها را دریافت می کند.

تمامی کسانی که در کوره پز خانه کار می کنند به علت مشکلات اقتصادی نتوانسته اند حتی یک اتاق در تهران و یا یک خانه در روستاهای اطراف اجاره کنند. بنابراین در ازای کاری که برای کارفرما انجام می دهند،از اتاقکهایی که توسط کارفرماها در کنار کوره پز خانه ها ساخته شده به عنوان محل سکونت استفاده می کنند و سرسال که به حسابها رسیدگی می شود مبلغ اجاره اتاقها به قیمت ماهی
۱۵۰۰۰۰- ۱۰۰۰۰از دستمزدها کم می شود.
محل سکونت آنها به صورت یک دالان، به طول تقریبی
۵۰ متر و عرض ۲ متر است. در یک طرف دالان ۱۵ اتاق و درست در مقابل هر اتاق، یک آشپزخانه ٣ متری ساخته شده. تمامی اتاقها ۱۲ متری است که در هر اتاق یک خانواده معمولا ۹-٨ نفره زندگی می کنند. تنها یک پنجره کوچک در ابعاد ۵۰ سانتیمتر در ۴۰ سانتیمتر و یک لامپ ۶۰ وات تأمین کننده نور اتاقها است. سقف و دیوار اتاقها نم دار،دیوارها دارای درز و شکاف است که حشرات موذی (سوسکها)را در خود جای داده است. در انتهای دالان دو توالت یکی مردانه و یکی زنانه در شرایط کاملا غیربهداشتی که از پتو به عنوان درب آن استفاده شده دیده می شود. توالت فاقد لوله کشی آب است.

تنها دو شیر آب برای شستن (دست و صورت، لباس و ظروف) در دالان وجود دارد. آب آلوده ناشی از شستشو به محوطه پشت محل سکونت آنها ریخته می شود به طوریکه آن ناحیه پر از لجن و موش و پشه است که خود باعث انتقال بسیاری از عفونتها و بیماریها به خصوص به کودکان می شود. آبی که برای شستشو استفاده می شود آب چاه است و آب آشامیدنی هر روز با تانکر آورده می شود و ساکنین آب را به قیمت لیتری
۲۰۰ تومان خریداری می کنند. یک حمام زنانه و یک حمام مردانه با ٣ دوش چند متر پایین تر از محل سکونت آنها ساخته شده که اصولا باید ٣ نفر در حمام باشند اما گاهی تا ۱۰ نفر نیز وارد حمام می شوند. آب حمام با نفت گرم می شود. بنابراین مردم این منطقه برای تهیه نفت به خصوص در زمستان با مشکلات زیادی روبه رو هستند به طوریکه در زمستان گذشته به دلیل نداشتن نفت تا یکماه از رفتن به حمام محروم بوده اند.
وضعیت تحصیل؛
در این محدوده با وجود داشتن
۱۵۰-۱۰۰ کودک در سن تحصیل (۱٨-۷ ساله) هیچ گونه مکان آموزشی از طرف دولت که موظف به تأمین امکانات آموزشی برای تمامی آحاد جامعه است ساخته نشده. کودکان برای تحصیل با مشکلات زیادی روبرو هستند. در فصل تحصیل هر روز مسافت خاکی کوره پز خانه تا اشرف آباد را نیم ساعت در سرمای زمستان که تا مچ پا در گل فرو می روند و گرمای اواخر بهار، با پای پیاده طی می کنند.از طرفی کودکان افغانی فاقد کارت که به صورت غیرقانونی وارد کشور شده اند از حق آموزش و تحصیل محروم و کودکان افغانی دارای کارت که به صورت قانونی وارد شده اند با پرداخت مبلغ ۵۰۰۰۰ تومان بابت تحصیل در مدارس ابتدایی و میلغ ۷۰۰۰۰ تومان برای تحصیل در دوره راهنمایی و مبلغ ۱۰۰۰۰۰ تومان بابت تحصیل در دبیرستان می توانند به تحصیل خود ادامه دهند که البته سال به سال به این مبلغ افزوده می شود. با توجه به زیاد بودن تعداد فرزندان محصل در هر خانواده و عدم توانایی اقتصادی، تعداد زیادی از این کودکان با وجود اشتیاق فراوان به آموزش و یادگیری، مجبور به ترک تحصیل و کار در کوره پزخانه ها می شوند.
وضعیت بهداشتی
هیچ گونه مرکز بهداشتی و درمانی در این منطقه وجود ندارد. ساکنین برای انجام مراقبتهای بهداشتی باز هم مجبورند به اشرف آباد بروند که به علت دوری راه، تعدادی از کودکان از انجام واکسیناسیون، کنترل رشد و تکامل و بررسی وضعیت تغذیه محروم شده اند. سطح آگاهی مادران از بهداشت، تنظیم خانواده و پیشگیری از بیماریها در حد صفر است. از طرفی این منطقه در شب مملو از سگ و حیواناتی است که بیماری هاری را منتقل می کنند و از آنجا که این افراد با خاک سرو کار دارند که خود باعث انتقال بیماری کزاز می شود، کارکنان بهداشتی نه تنها از تزریق واکسن کزاز و هپاتیت برای بزرگسالان که جزء گروههای در معرض خطر هستند امتناع می کنند حتی کوچکترین آموزشی به منظور پیشگیری از این بیماریها داده نشده است.

 

526- درخواست کارگران بازنشسته از رئيس مجلس:
بازنشستگان تامين اجتماعي را مشمول قانون خدمت كشوري كنيد
:

تهران- خبرگزاري كار ايران در تاریخ 1 آذر 1387 ؛ كانون كارگران سازمان تامين اجتماعي استان مركزي در نامه اي به دكتر علي لاريجاني رئيس مجلس شوراي اسلامي خواستار شموليت قانون خدمات كشوري براي خود شدند.
به گزارش ايلنا در اين نامه آمده است: "به نظر مي‌‏رسد كه مجلس محروم و دولت عدالت گستر و مهر ورز نمي‌‏خواهند بپذيرند كه بازنشستگان و مستمري بگيران سازمان‌‏ تامين‌‏اجتماعي نيز شهروندان ايران اسلامي هستند؛ چراكه هر روز مصوبات قابل تقديري در مجلس و دولت در خصوص اعطاي تسهيلات گوناگون به بازنشستگان كشوري و لشكري تصويب مي‌‏شود؛ بدون آنكه به بازنشستگان تامين اجتماعي توجه شود."
در ادامه اين نامه با اشاره به جمعيت يك ميليون و چهارصد هزار بازنشسته تامين اجتماعي در سراسر كشور، آمده است: بيش از 70 درصد اين افراد حقوقي معادل 235 هزار تومان دريافت مي كنند بدون آنكه هيچگونه اعتباري براي بهبود وضعيت آنها در نظر گرفته شده باشد.
در ادامه اين نامه تاكيد شده است: ما بازنشستگان تامين اجتماعي از مجلسيان محترم و دولت مهرورز انتظار داريم با عنايت به بند 9 اصل سوم قانون اساسي نسبت به رفع تبعيضات ناروا و اصلاح قانون خدمات كشوري اقدام كنند.
پايان پيام

527- استاندار يزد در مراسم 29 آبان عنوان کرد:
مشكلات كارگران 21 واحد بحران زده بررسي شد
براي كمك به كارگران دست خالي هستيم
 :

تهران- خبرگزاري كار ايران در تاریخ 1 آذر 87 آمده است : مراسم گراميداشت سالروز تصويب قانون كار با حضور چند صد نفر كارگران در سالن اجتماعات خانه كارگر استان يزد برگزار شد.
به گزارش ايلنا، در اين مراسم كه استاندار و معاونانش ، مدير كل كار و امور اجتماعي، مديريت درمان تامين اجتماعي، مدير كل سازمان تامين اجتماعي و جمعي از دست اندركاران نهادها و تشكلات كارگري نيز حضور داشتند؛ علي دهقاني دبير اجرايي خانه كارگر از اقداماتي كه براي تغيير قانون كار صورت مي‌‏گيرد انتقاد كرد.
وي در بخش ديگري از سخنان افزود: دولت درحالي سبد كالاي ويژه ماه مبارك رمضان را براي كارمندان تصويب كرد كه ميليون ها كارگر در سراسر كشور از مزاياي اين سبد محروم ماندند.
دهقاني اظهار داشت:‌ مستمري بازنشستگان لشكري و كشوري با بازنشستگان تامين اجتماعي قابل مقايسه نبوده و اين مستمري نمي‌‏تواند پاسخگوي هزينه هاي زندگي كارگران بازنشسته باشد باشد.
در ادامه جلسه خانم رضايي مسئول كانون زنان خانه كارگر با نامطلوب خواندن شرايط كار كار زنان كارگر اظهار داشت: درحالي كه قانون كار شرايط ويژه‌‏اي را براي كار مادران شيرده درنظر گرفته است اما همچنان مادران شيرخوار در كارخانه هاي ريسندگي براي ساعتهاي متوالي و حتي در شيف شب مشغول به كار هستند.
در ادامه جلسه شريفي رئيس هيات مديره تعاوني مسكن شماره يك كارگران، گفت: اصلي ترين مشكل كارگران در زمينه مسكن مهر، عدم توانايي مالي اعضا تعاوني ها در پرداخت هزينه هاي آماده سازي و پيش پرداخت اوليه است.
وي با توجه به ماده 149 قانون كار از كارفرمايان خواست تا در اين زمينه مساعدت بيشتري اعمال نمائيد.
در پايان اين مراسم فلاح زاده استانداريزد با بيان اينكه استانداري به مشكلات كارگران رسيدگي خواهد كرد ؛افزود: ما براي كارگران احترام قائل هستيم؛ اما چه كنيم كه دست‌‏هاي ما بسته است.
فلاح زاده با اشاره به جلسه اي كه در رابطه با بحران واحدهاي توليدي با مديران كارخانه و فعالان كارگري استان در در ارديبهشت ماه داشت؛ گفت: در اين جلسه مشكلات كارگران واحدهاي توليدي اظهار داشت21 واحد توليدي مورد بررسي قرار گرفت.
به گفته استاندار يزد: بر اساس بررسي هاي انجام شده عدم يا ضعف نيروها ي كارآمد، تاخير در پرداخت حقوق كارگران، افزايش بدهي واحدهاي توليدي به اداره مالياتي، اختلاف بين سهامدارن و ضعف مديران ازدلايل بروز اين مشكل در اين واحدها بوده است.
پايان پيام

528- عملكرد مديران حتي خلاف قانون نوشته خودشان است :

بازنشستگي و جايگزين كردن يك كارگر با كارگر قبلي نيز در كارخانه به معضل جدي تبديل شده است. يك كارگر از كارخانه صندوق نسوز كاوه به خبرنگار فرياد كارگر گفت:”كارگراني كه بازنشسته ميشوند جايگزينشان را در سوله هاي مربوط به همين كارخانه در اصفهان به كار ميگيرند .قرار دادشان تهران است اما كارشان در اصفهان است.اين كار از لحاظ قانون خلاف است چون به اين ترتيب نيرو از اين كارخانه كم ميشود اما جايگزين نميشود و به جاي كارخانه ما به كارخانه اصفهان اضافه ميشود .طبق قانون هر كس كه بازنشسته ميشود بايد يك نفر جايگزين در همين كارخانه داشته باشد اما مديران كارخانه ما پرونده را در تهران امضا ميكنند اما طرف را به سوله هاي اصفهان منتقل ميكنند چون سود آنجا برايشان بيشتر است.“

انجمن دفاع از كارگران و بيكاران

529- كارگران قراردادي قربانيان بي قانوني :

يك فعال كارگري به فرياد كارگرگفت :”امنيت شغلي براي كارگران خصوصا كارگران قراردادي وجود ندارد. جايگاه محكمي نيست كه كارگران قراردادي را حمايت كند.كارگران روزمزد كه مطلقا امنيت شغلي ندارند.قانون كار معتبري نداريم كه واقعا بي طرفانه از كارگران قراردادي حمايت كند و يا قراردادهاي 3 ماه و 4 ماه را لغو كند.چون يك قانون مشخصي نيست لذا كارفرما دستش باز است و هر كار بخواهد با قرارداديها ميكند.“

انجمن دفاع از كارگران و بيكاران

530- اطلاعيه حمايت جمعي از كارگران شهرك صنعتي شكوهيه قم:

 از 16 آذر

به نام خدا و به حرمت واژه آزادي

ما جمعي كارگران شهرك صنعتي شكوهيه قم از دانشجويان ميخواهيم كه حمايت ما را بپذيرند ما در شرايطي زندگي ميكنيم كه بايد پشتيبان هم باشيم و از هم حمايت كنيم. اين حمايتها نبايد در حد شعار باشد به اين معني كه ما بايد از حقوق هم دفاع كنيم.طوري كه دانشجويان بتوانند به موقع از حقوق كارگران دفاع كنند و پشتيبان آنان باشند و بالعكس كارگران هم در شرايط حساس بتوانند از حق و حقوق دانشجويان حمايت كنند.به اين ترتيب است كه حمايتها و حركات ما به هم خواهند پيوست و به نتيجه مطلوب همه اقشار ايران زمين كه همانا رسيدن به يك جامعه ايده آل است خواهد انجاميد.ما 16 آذر روز دانشجو را گرامي داشته و حمايت خود را به دانشجويان تقديم ميكنيم.

به اميد اتحاد گسترده تمام اقشار

آذر ماه 1387

531- دبير اجرايي خانه کارگر استان همدان:
كارگران از اجراي قانون كار خيري نديده اند
:

تهران- خبرگزاري كار ايران در تاریخ 2 آذر 87 آمده است : دبير اجرايي خانه كارگر استان همدان از سكوت جامعه كارگري در قبال اصلاح قانون كار انتقاد كرد وگفت : كارگران از اجراي دست و پا شكسته قانون كار خيري نديده اند.
چنگيز اصلاني افزود: تنها ماده 27 اين قانون (موضوع شرايط اخراج كارگران) براي خيل عظيم جامعه كارگري مفيد بود كه آن هم با اضافه شدن تبصره" ز" به ماده 21 اين قانون ارزش خود را از دست داد.
اصلاني با بيان اينكه عده اي تنها دليل رفع مشكلات اقتصادي و اشتغال كشور را اصلاح قانون كار مي دانند؛ اظهارداشت: بي توجهي و سكوت جامعه كارگري در برابر اين اقدامات تنها به ضرر كارگران است.
وي باتاكيد بر اينكه در قانون كار بايد مرزهاي كارگر، كارفرما مشخص شود تصريح كرد: دولت ها نبايد در خصوص قانون كار سليقه اي عمل كنند.
وي پيش شرط اصلاح قانون كار را دادن حق اعتصاب به جامعه كارگران عنوان كردو گفت: مشكل اقتصادي كشور ما فقط قانون كار و بيمه تامين اجتماعي نيست.
پايان پيام

 

532- اصلاح ماده 21 قانون كار اخراج كارگر را آسانتر كرد :

تهران- خبرگزاري كار ايران در تاریخ 2 آذر 87 آمده است : يك فعال كارگري گفت: با اصلاحيه اخير مجمع تشخيص مصلحت نظام در خصوص تغيير ماده 21 قانون كار راه براي اخراج كارگران هموار شد و كارفرمايان به خواسته خود رسيدند.
به گزارش خبرنگار ايلنا، "رضا شهابي" از اعضاي هيات مديره سنديكاي كارگران شركت واحد با بيان اينكه اخراج بدون مانع و هزينه همواره يكي از دغدغه هاي كارفرمايان بوده است، گفت: البته تا پيش از اين اصلاحيه نيز كارفرمايان بدون توجه به قانون كار از هر روشي كه مي توانستند براي اخراج كارگران استفاده مي كردند.
وي افزود: با افزوده شدن بند" ز" به بندهاي ديگر ماده 21 قانون كار، كارفرمايان براي تضييع حقوق كارگران جسارتي تازه پيدا كردند.
اين فعال كارگري با يادآوري اينكه نهادي كه خود زماني قانون فعلي كار را تصويب كرده بود، در آستانه هجدهمين سالروز تصويب همين قانون، اصلاحيه جديدي را به نفع كارفرمايان به آن افزوده است، گفت: اين اقدام با ديدگاهاي مسوولان مجمع تشخيص مصلحت نظام مغايرت دارد.
شهابي افزود: اين اقدام نه تنها جايگاه كارگران در تصميم گيري هاي اساسي كشور بلكه جايگاه آنها در گفت و گوهاي سه جانبه را نيز زير سوال مي برد.
اين فعال كارگري همچنين از سكوت نمايندگان و مدافعان صنفي كارگري در مقابل اصلاحيه انجام شده انتقاد كرد و خطاب به آنها گفت: اگر آنها مدافع منافع طبقه كارگر هستند؛ بايد به طور جدي در مقابل تغيير انجام شده موضع گيري كنند و كارگران را از تبعات اصلاح انجام شده مطلع سازند.
پايان پيام

533- رئيس اتاق تعاون ايران در بازديد از غرفه ايلنا:
ّبراي موفقيت تعاوني هاي كارگري، كارگران خود بايد همت كنند
كارگران بيشترين متقاضي مسكن مهر هستند
:

تهران- خبرگزاري كار ايران در تاریخ 2 آذر 87 آمده است : رئيس اتاق تعاون ايران گفت: براي اينكه تعاوني هاي مسكن كارگري زودتر به نتيجه برسند، بايد خود كارگران همت كنند.

به گزارش خبرنگار گروه كارگري ايلنا، "حسين رحماني نيا" در بازديد از غرفه خبرگزاري كار ايران در پانزدهمين نمايشگاه مطبوعات و خبرگزاري ها،‌‏ گفت: كارگران كارگاه هاي مختلف براي خانه‌‏دار شدن مي‌‏توانند در چارچوب قانون با تشكيل شركت هاي تعاوني مسكن در بازار مسكن به خريد زمين و سرمايه گذاري بپردازند
.
"رئيس اتاق تعاون ايران" با بيان اينكه شركت هاي تعاون مسكني با حمايت كارگران در واحدهاي توليدي تشكيل مي شود تنها راه ورود نيروي كار به بازار ساخت و ساز مسكن هستند؛ افزود: ‌‏در اين بخش هر اندازه كه كارگران مشاركت بيشتري كنند زودتر صاحبخانه مي شوند .
وي با بيان اينكه ارائه آمار دقيق از تعداد تعاوني هاي كارگري و نحوه مشاركت آنها نيازمند تحقيق و بررسي است. در خصوص طرح مسكن مهر گفت: اين طرح كه مورد حمايت جدي دولت است مي تواند به تعاوني هاي مسكن كارگري براي خانه سازي كمك كند.
به گفته رحماني نيا در حال حاضر بخش عمده چهار ميليون و 500 هزار مسكن مهر را را كارگران تشكيل مي دهند، يادآور شد: در اين طرح دولت به متقاضيان مسكن زمين رايگان و 15 ميليون تومان مي دهد.
پايان پيام

534- بحران سرمایه و ضرورت تصرف کارخانه ها :

سخن مکرر ما این بود که بحران سرمایه جهانی به سرعت سرمایه داری بحران زده ایران را نیز دربرخواهد گرفت. این سرعت بسی بیش از آن است که عقل متفکران و دولتمردان سرمایه به طورکلی و دولت سرمایه داری ایران به طور خاص قادر به محاسبه آن باشد. درظرف فقط چند روز رخساره سرمایه در ایران چروک خورده است.

 دیگر تنها فعالان ضدسرمایه داری نیستند که از بحران سرمایه داری سخن می گویند. اقتصاددانان و دولتیان و حاکمان سرمایه از هر جناح و مسلک و دار و دسته همه به هراس افتاده اند. همه از سقوط قیمت نفت و درواقع از کاهش عظیم حجم اضافه ارزش های افسانه ای نفتی سخن می گویند. ذخیره ارزی دولت سرمایه از 200 میلیارد دلار در دو سال پیش اینک به صفر نزدیک شده است. کارخانه ها به سرعت چندتا چندتا تعطیل می شوند و درحالی که تا همین چندی پیش از تعطیل 200 کارخانه سخن می رفت اکنون یکی از نمایندگان مجلس سرمایه شمار مراکز تعطیل شده را 500 تا اعلام کرده است. چند صد هزار کارگر بیکار جدید به لشکر چندین میلیونی بیکاران قبلی اضافه می شود و این روند بی گمان در آینده شتاب بیشتری به خود خواهد گرفت. این ها مسائلی هستند که پشت سرهم دارد اتفاق می افتد. قبل از هر چیز ببینیم که سرمایه داران و دولت آن ها چه راه حلی برای مقابله با امواج ویرانگر بحران دارند.

محمد نهاوندیان، رئیس اتاق بازرگانی یعنی بزرگ ترین تشکل اقتصادی سرمایه داران بخش خصوصی ایران، به نمایندگی از تشکیلات متبوع خود طرحی را زیر نام « طرح حمایتی تولید و کارآفرینی»  تسلیم احمدی نژاد کرده است. او در بخش اول این طرح به احمدی نژاد هشدار می دهد که به جای ابراز خوشحالی از وقوع توفان بحران باید فکری به حال کشتی در حال غرق اقتصاد سرمایه داری ایران کرد. او سپس ادامه می دهد که وضعیت واحدهای تولیدی رو به وخامت گذاشته است. خطر تعطیل کارخانه ها رو به افزایش است و تنها چاره کار این است که راه دولت های سرمایه داری غرب را در پیش بگیریم. اتاق بازرگانی در همین راستا انجام کارهایی را به دولت احمدی نژاد پیشنهاد می کند و بر ضرورت اجرای فوری آن ها تاکید می کند. خطوط کلی این پیشنهادات عبارت است از:

بدهی های معوقه سرمایه داران به دولت برای 2 سال به تعویق انداخته شود.
بخشش تمام جرائم دیرکرد وام ها و اعتباراتی که سرمایه داران در سال های گذشته دریافت کرده اند.
دولت هرچه سریع تر تعهداتش را درقبال بخش خصوصی انجام دهد و کل بدهی خود به سرمایه داران این بخش را پرداخت کند.
برای تقویت توان بانک ها در حمایت از واحدهای تولیدی یک « صندوق تثبیت» ایجاد شود تا بانک ها بتوانند نقدینگی مورد نیاز مؤسسات صنعتی و تولیدی را تأمین کنند.
اگر بخواهیم حرف های نهاوندیان و پیشنهادات اتاق بارزگانی کشور را با نگاه اقتصاد سیاسی طبقه کارگر مورد توجه و بررسی قراردهیم معنای همه آن ها این است که اقتصاد سرمایه داری در سراسر جهان و از جمله ایران در منجلاب بحران فرورفته است. ریشه بحران در ذات سرمایه نهفته است. در این شیوه تولید فقط سرمایه و سرمایه و بازهم سرمایه تولید می شود. کل دنیا ازجمله جامعه ایران از سرمایه اشباع شده است. میلیاردها کارگر در سراسر جهان و میلیون ها برده مزدی بیش ازحد ارزان و شبه رایگان در ایران شب و روز به وحشتناک ترین شکل توسط سرمایه استثمار می شوند. این کارگران اقیانوس بیکرانی از ارزش اضافی یا سود برای سرمایه ها تولید می کنند، اما این اقیانوس بیکران بازهم  نمی تواند عطش و حرص سیری ناپذیر سوداندوزی سرمایه را ارضا کند. از همین رو است که نرخ سودها تنزل کرده، بحران سرمایه فعلیت یافته و بخش عظیمی از سرمایه جهانی و سرمایه های متعلق به سرمایه داران ایرانی قادر به بازتولید و ادامه روند ارزش افزایی خود نیستند. این سرمایه ها در رقابت های سبعانه و هار با هم حداکثر تلاش را برای کسب سهم مناسب و دلخواه خود از کل اضافه ارزش های تولید شده توسط بردگان مزدی در سراسر دنیا کرده اند. اما این سهم کفاف ادامه کار برای تولید مجدد سرمایه و انباشت عظیم تر سرمایه های تازه را نمی دهد.

کالبدشکافی کارگری و ضدسرمایه داری مقدمات « طرح حمایتی تولید و کارآفرینی» اتاق بازرگانی هیچ چیز جز نکات بالا را نشان نمی دهد و طبعاً از درون شناخت درست و کارگری همین مقدمات است که می توان معنا و محتوای پیشنهادات نهاد مذکور را خوب درک کرد. اتاق بازرگانی خطاب به دولت احمدی نژاد می گوید: خوب، اوضاع به گونه ای است که تصویر شد. شما هم دولت سرمایه داری و سرمایه داران هستید و باید کشتی توفان زده سرمایه را در این شرایط حساس خوب سکانداری کنید. اساساً فلسفه وجودی شما پاسخ به منویات و ملزومات حیات سرمایه است و در دل این شرایط توفانی و خیزش امواج سهمگین بحران و از آن مهم تر و هولناک تر خطر خیزش امواج کوبنده اعتراض و پیکار میلیون ها برده مزدی بیکار و گرسنه و در معرض مرگ باید هرچه زودتر بجنبید و سرمایه را نجات دهید! اتاق بازرگانی البته به این اخطارها و هشدارها بسنده نمی کند  و پس از بیان مقدمات ماجرا یکراست سراغ پیشنهادات و راه حل ها می رود. فشرده کل این طرح ها و توصیه ها و رهنمودها این است که دولت هر چه دارد در طبق اخلاص بگذارد و به مراکز کار و تولید و مؤسسات خرید و فروش نیروی کار هدیه کند. کوه عظیم تعهداتی را که همواره در مقابل سرمایه ها داشته است هر چه سریع تر انجام دهد. 5000 میلیارد تومانی را که برای کمک به صاحبان سرمایه متعهد بوده است پرداخت کند. میلیاردها میلیارد سرمایه هایی را هم که قبلاً از طریق بانک ها در اختیار سرمایه داران و نهادهای سرمایه گذار گذاشته است حاتم وار بذل و بخشش کند. حتی از بهره های بانکی این وام ها یا در عالم واقع سهم سود همان سرمایه ها از اضافه ارزش های تولید شده توسط کارگران به طور کامل چشم بپوشد. دولت تمام این کارها را با بلندنظری و سعه صدر و سخاوت بسیار انجام دهد تا شاید کشتی به گل نشسته سرمایه را از لای گل و لای بحران بیرون آورد. معنای طرح اتاق بارزگانی این است. اما مفاد این طرح و لاجرم تعبیر زمینی و کارگری آن ادامه دارد. به بیان دیگر، بخش اساسی یا جوهر و خمیرمایه اصلی آن از این به بعد است که رخ از پرده برون می اندازد و خود را آفتابی می کند.

اکنون پرسش مهم این است که دولت این همه سرمایه را که بر اساس توصیه اتاق بازرگانی باید هر چه سریع تر در اختیار سرمایه داران بخش خصوصی قراردهد از کجا می آورد؟ جواب، ساده است. دولت خود بزرگ ترین سرمایه دار است و کل هست و نیست وی به عنوان سرمایه دار اضافه ارزش هایی است که کارگران تولید می کنند. دولت مالکیت بخش وسیعی از سرمایه های جامعه را در اختیار دارد. جمعیت کثیری از توده فروشنده نیروی کار را در آب و برق و ذوب آهن و نفت و گاز و مخابرات و پست و هزاران کارخانه زیر پوشش نهادهای غول پیکر مالی و تراست های عظیم صنعتی استثمار می کند. دولت علاوه بر مالکیت این سرمایه ها و تصاحب اضافه ارزش های ناشی از استثمار کارگران این حوزه ها هر سال کوه عظیمی از اضافه ارزش های تولید شده توسط طبقه کارگر بین المللی را نیز به صورت درآمدهای نفتی نصیب خود می سازد. از این ها که بگذریم، دولت وجوه بسیار کلانی از حاصل کار و استثمار طبقه کارگر را نیز سالانه به شکل مالیات از دایره معیشت آن ها خارج و به سرمایه های خود اضافه می کند. دولت سرمایه داری نهاد نظم سیاسی و برنامه ریزی و اعمال حاکمیت سرمایه است و بر همین پایه در چهارچوب بودجه های مصوب سالانه اقلامی از درآمدهای عظیم خود را باید در حوزه هایی مانند بهداشت، درمان، آموزش و خدمات و تأسیسات و زیرساخت های عمومی هزینه  یا سرمایه گذاری کند. به این ترتیب، معنای تقاضای اتاق بازرگانی از دولت دریک کلام این است که دولت فشار خود بر چند ده میلیون کارگر و افراد خانواده های آن ها را بازهم بیشترکند تا به این طریق از کاهش سود سرمایه های سرمایه داران جلوگیری کند. به عبارت صریح تر، دولت لقمه های نان خالی را نیز از دهان کارگران و فرزندان آنان بگیرد و به سرمایه داران بدهد تا شاید کشتی به گل نشسته اینان از گل درآید. این کل صدر و ذیل پیشنهادات اتاق بازرگانی و طرح آقای نهاوندیان رئیس این نهاد قدرتمند سرمایه داران بخش خصوصی است. عصاره حرف های این ها آن است که دولت هزینه دارو و درمان کارگران و خانواده های آنان را بازهم بیشتر کند، بیمه خدمات درمانی را از این هم که هست بی خاصیت تر کند، شهریه تحصیلی فرزندان کارگران را بازهم بالاتر ببرد، سطح دستمزدهای واقعی کل توده های کارگر را بازهم  کاهش دهد، بهره وام های مسکن را از این هم که هست بیشتر کند، بر افزایش افسارگسیخته اجاره بهای مسکن و قیمت خورد و خوراک و پوشاک بیش از پیش چشم بپوشد و بهای بلیط اتوبوس و مترو و راه آهن و هر وسیله نقلیه دیگر را بازهم بیشتر کند. اتاق بازرگانی از دولت می خواهد و در مقام نهاد قدرت سرمایه داران خصوصی به سازمان نظم و برنامه ریزی سرمایه حکم می دهد که 50 میلیون کارگر و انسان های عضو خانواده کارگری را هر چه جلادانه تر قتل عام کند تا از این طریق کشتی سودآوری سرمایه را از توفان برهاند. حرف سرمایه داران و از جمله اتاق بازرگانی این ها بود که گفتیم. حال سؤال این است که حرف کارگران چیست یا چه باید باشد؟ آیا قرار است که ما بازهم به ستم سرمایه تن دهیم، بازهم به صرف شکایت و عریضه نویسی بسنده کنیم، باز هم دایره مبارزه خویش را به تحصن و اجتماع در برابر مجلس و سایر نهادهای دولتی سرمایه و اعتصاب در کارخانه های از پیش تعطیل محدود سازیم؟

همزنجیران!

سؤالات بالا بسیار اساسی و در واقع اساسی ترین پرسش های زندگی ما درحال حاضر است. به این سؤالات باید پاسخ داد و ما به سهم خویش به عنوان بخشی از کارگران ایران تا حال پاسخ داده ایم و این پاسخ را هر روز تکرار می کنیم و خواهیم کرد. به طرح اتاق بازرگانی خوب دقت کنید. به کلمه کلمه گفتار سرمایه داران را با دیده بصیرت و با آگاهی نظر بیندازید. این ها با تمامی وقاحت و بیشرمی به دولت می گویند که هست و نیست ما را سلاخی کند و به سود سرمایه ها بیفزاید تا در این گذر سرمایه های صاحبان کارخانه های تعطیل شده یا در معرض تعطیل بتواند با سودهای کلان و نجومی به استثمار ما ادامه دهند. مطمئن باشید که دولت هم به این ندای سرمایه داران لبیک خواهد گفت. سؤال اساسی این است که چرا ما نباید این کارخانه ها را تصرف کنیم و با قدرت عظیم طبقه مان دولت سرمایه داری را مجبور سازیم که اولاً حتی یک ریال هم  از معیشت ما کسر نکند و ثانیا بخشی از کوه عظیم اضافه ارزش هایی را که از استثمار ما به چنگ آورده است به ما پس دهد تا ما خود برنامه ریزی کار و تولید را در همه این واحدها به دست گیریم. چرا سرمایه داران باید به خود اجازه دهند چنان خواست هایی را از دولت مطرح کنند و فوری لباس قانون بر آن ها بپوشانند و دولت سرمایه را نیز به اجرای آن ها حکم دهد اما ما 50 میلیون نفوس کارگری این جامعه باید این گونه خوار و ذلیل و درمانده شاهد تاخت و تاز بی عنان سرمایه داران و دولت آن ها علیه آخرین لقمه نان کودکان خود باشیم؟

همزنجیران!

جامعه سرمایه داری میدان جنگ همیشه جاری توده های کارگر در یک سو و سرمایه و طبقه سرمایه دار و دولت سرمایه داری در سوی دیگر است. در این جنگ آن که نجنگد به طورقطع شکست می خورد و از هستی ساقط می شود، زیرا طرف مقابل به طور قطع می جنگد و دیگری را ساقط می کند. اگر ما کارگران با سرمایه نجنگیم سرمایه ما را بیش از پیش به ورطه شکست می کشاند. شکست ما از سرمایه در شرایط کنونی بیش از آنچه به تصورآید هولناک خواهد بود. سرمایه داران و نظام سرمایه داری برای تسلیم میلیون ها نفر از ما و کودکان ما به دم تیغ گرسنگی و مرگ عزم جزم کرده اند. اگر راه درست جنگ با نظام سرمایه داری را پیدا نکنیم آنان این کار را می کنند. باید به پاخیزیم و کارخانه های درحال تعطیل را از دستان آن ها خارج سازیم. برای این کار ابتدا باید متحد و متشکل شویم. باید به صورت شورایی و سراسری متشکل شویم. باید منشور مطالبات پایه ای طبقه خویش را شالوده استوار سازمانیابی سراسری خویش علیه سرمایه قرار دهیم. باید درهرکجا که هستیم شوراهای خود را برپا داریم. باید شوراها را به هم گره زنیم و تشکل سراسری و شورایی ضد سرمایه داری خود را به وجود آوریم. باید با اتکا به قدرت این شوراها کارخانه ها را تصرف کنیم. باید قدرت تمامی بخش های طبقه مان را در این سازمانیابی سراسری یکدست و یک کاسه کنیم. باید تصرف کارخانه های در حال تعطیل، اعتصاب در سایر مراکز کار و تولید و از کار انداختن چرخ تولید سود و همه راهکارهای مؤثر دیگر را با هم یکی کنیم تا به این ترتیب قدرت واقعی دگرگونساز طبقاتی خویش را در مقابل سرمایه وارد میدان سازیم. 
کارگران علیه سرمایه متشکل شویم !

برای جلوگیری از بیکاری، کارخانه های در معرض تعطیل را به تصرف خود درآوریم !

کمیته هماهنگی برای ایجاد تشکل کارگری

2 آذر 87

:  - دفترجمعیت دفاع از کودکان کار و خیابان توسط پلیس امنیت پلمب شد535

نیروهای پلیس امنیت تهران صبح امروز، دوم آبان ماه 1387 با حضور در دفتر "جمعیت دفاع از کودکان کار و خیابان" افدام به پلمب دفتر این مؤسسه غیردولتی نمودند. جمعیت دفاع از کودکان کار و خیابان" در سال 82 با اخذ مجوز از وزارت کشور و با هدف " توانمندسازی کودکان کار و خیابان" و " آشنا نمودن جامعه با معضل کودکان کار" تأسیس شد. طبق آنچه در اساسنامه این نهاد آمده این جمعیت سازمانی غیردولتی (NGO*) و محور فعالیت‌های آن آموزش و حمایت از کودکان کار و تمام کودکانی است که به هر علت از آموزش و حمایت های اجتماعی محروم هستند.

Non Government Organization*

سال گذشته از سوی پلیس امنیت تهران، به این موسسه اخطار داده شد که مجوز فعالیت آن باطل شده و می بایست مجددا به اخذ مجوز از پلیس امنیت اقدام نمایند. از جمله ایرادات مطرح شده از سوی پلیس امنیت بر عملکرد این جمعیت، وجود کلاسهای آموزشی مختلط و ثبت نام کودکان مهاجر در کلاس‌ها بوده ا

دولت ایران طی چند سال گذشته با ممنوعیت حضور کودکان افغانی در مدارس دولتی و غیردولتی اقدام به تحت فشار گذاشتن آنان جهت ترک ایران را نموده است. دفتر جمعیت دفاع از کودکان کار و خیابان صبح امروز و بدنبال ابطال مجوز فعالیتش طی حکم سرهنگ حمدالله از اداره اتباع خارجی تعطیل شد.

گفتنی است، کودکان تحت پوشش این جمعیت، اغلب از مهاجران غیرقانونی‌اند که دارای کارت اقامت نبوده و لذا فاقد شناسنامه و اوراق هویت هستند.

این جمعیت، علاوه بر آموزش کودکان، دارای کمیته های مددکاری، بهداشت، روابط عمومی و ورزش و هنر نیز هست که وضعیت کودکان در صورت لزوم در هر یک از این واحدها مورد رسیدگی قرار می‌گیرد. کمیته آموزش هم اکنون با تشکیل کلاسهایی تا مقطع دوم راهنمایی، حدود 160 کودک از 7 تا 18 سال را تحت پوشش خود قرار داده است. بطور کلی، حدود 500 مددجو، تحت پوشش این جمعیت قرار دارند.

برخورداری از آموزش برای زندگی از جمله حقوق اولیه، بنیادین و غیرقابل سلب کودکان در هر نقطه از جهان است. ماده 26 اعلامیه جهانی حقوق بشر بر این امر تصریح دارد که " هر کس حق دارد که از آموزش و پرورش بهره مند شود. آموزش و پرورش تا حدودی که مربوط به تعلیمات ابتدایی و اساسی است باید مجانی باشد. آموزش ابتدایی اجباری است". از سوی دیگر ماده 28 پیمان نامه حقوق کودک علاوه بر اجباری دانستن آموزش ابتدایی اعلام می دارد که " حکومت‌‌های عضو پیمان کوشش خود را می کنند تا روند آموزش و پرورش در مدارس درخور منزلت انسانی بوده و با محتوای این عهدنامه هم خوان باشد ". به عبارت دیگر نه تنها بهره مندی از آموزش حق بنیادین کودکان است بلکه روند و محتوای آموزش نیز در این امر دخالت بسیار دارد. مضاف بر آن‌که کشورهای عضو منشور جهانی حقوق بشر و امضاکنندگان میثاق حقوق مدنی و سیاسی متعهد شده‌اند در صورت حق اتباع کشورهای دیگر را برای پناهندگی برسمیت شناخته و در احقاق حقوق مربوط به مهاجرین بکوشند.

536- مديرساماندهي مسافربرهاي شخصي
شركتهاي تاكسي خصوصي تهران20ميلياردتومان پول غيرقانوني گرفتند:

مدير طرح ساماندهي مسافربرهاي شخصي ستاد حمل و نقل و سوخت كشور با انتقاد شديد از شركت‌هاي خصوصي تاكسيراني در تهران گفت: اين شركت‌ها تا كنون بيش از 20 ميليارد تومان به صورت مستقيم از رانندگان و مردم دريافت كرده‌اند كه بايد هرچه سريعتر اين مبالغ را مسترد كنند.
مهندس حسين هاشمي روز چهارشنبه در گفت‌وگو با  (ايسنا)، با اشاره به اينكه از خبر بررسي وضعيت شركت‌هاي خصوصي تاكسيراني در شوراي شهر تهران هم خوشحال شديم و هم ناراحت افزود: خوشحال شديم كه مسؤولان شوراي شهر تهران به اين نتيجه رسيدند كه به فعاليت غيرقانوني آن شركت‌ها پايان دهند، از سوي ديگر ناراحتيم چرا كه يكسال و نيم اين موضوع به تاخير افتاده و اين امر موجب شده كه هزينه‌هاي زيادي به مردم و رانندگان تاكسي تحميل شود.
وي با تاكيد بر اينكه فعاليت‌ شركت‌هاي خصوصي تاكسيراني هيچ خروجي مناسبي در تهران نداشته‌اند افزود: اين خروجي نه در بخش كيفيت و نه در بخش كميت ارائه خدمات بوده است.

مدير طرح ساماندهي مسافربرهاي شخصي ستاد حمل و نقل و سوخت كشور با استقبال از اظهارات نائب رييس شوراي شهر تهران در خصوص انحلال شركت‌هاي خصوصي تاكسيراني گفت: اين شركت‌ها به دليل نداشتن اهداف و ضوابط مشخص بايد هرچه سريعتر تعطيل شوند.

وي شوراي شهر تهران را نمايندگان مردم خواند و گفت: اين شورا در راستاي استيفاي حقوق مردم بايد هرچه سريعتر نسبت به انحلال شركت‌هاي خصوصي تاكسيراني و بازگرداندن 20 ميليارد توماني كه از جيب تهراني‌ها رفته است اقدام كند.

مدير طرح ساماندهي مسافربرهاي شخصي ستاد حمل و نقل و سوخت كشور با اشاره به اينكه شهرداري تهران براي 37 شركت خصوصي تاكسيراني مجوز فعاليت صادر كرده است گفت: متاسفانه استراتژي بسيار بدي در اين بخش حاكم بود به شكلي كه شركت‌ها بدون توجه به بخشنامه‌ها و مصوبات شوراي شهر تهران تشكيل شدند؛ از سوي ديگر ماهيت آنها تجاري بوده نه خدماتي و همچنين با توجه به دريافت مبالغ غيرقانوني از سوي اين شركت‌ها شاهد تاثير غيرمستقيم بر نرخ كرايه‌ تاكسي‌هاي تهران و كاهش كيفيت و كميت خدمات رساني تاكسيراني بوده‌ايم.
هاشمي با تاكيد بر اينكه سازمان‌هاي نظارتي همچون سازمان بازرسي كل كشور، سازمان تعزيرات حكومتي و ساير سازمان‌هاي ذيربط بايد در اين زمينه وارد عمل شده و اين مبالغ غير قانوني را پس بگيرند به ايسنا گفت: از سوي ديگر ستاد ساماندهي مسافربرهاي شخصي نيز از كانال‌هاي قانوني در حال پيگيري اين موضوع است.

وي از تمامي رانندگان تاكسي‌هايي كه هم اكنون زير مجموعه شركت‌هاي خصوصي تاكسيراني تهران قرار دارند خواست از اين تاريخ به بعد به هيچ عوان به اين شركت‌ها پولي پرداخت نكنند.

مدير طرح ساماندهي مسافربرهاي شخصي ستاد حمل و نقل و سوخت كشور با اشاره به اينكه يكي از حربه‌هاي شركت‌هاي تاكسيراني خصوصي فشار بر رانندگان از طريق ابطال كارت سوخت بوده است افزود: تمامي رانندگان تاكسي در جريان باشند ابطال كارت سوخت تنها از طريق وزارت نفت، راهنمايي و رانندگي و ستاد حمل و نقل و مديريت مصرف سوخت صورت مي‌گيرد و افرادي كه شارژ خود را به اين شركت‌ها پرداخت نمي‌كنند نگران ابطال كارت‌هاي سوخت خود نباشند.

وي ساماندهي مسافربرهاي شخصي را يكي از افتخارات بعد از انقلاب اسلامي عنوان كرد و گفت: اجراي اين طرح در راستاي قانون مجلس شوراي اسلامي در زمينه سهميه بندي بنزين و ساماندهي حمل و نقل عمومي بود كه متاسفانه مشكلات كنوني ايجاد شده در تهران به دليل ناهماهنگي شهرداري تهران با ستاد حمل و نقل و مديريت مصرف سوخت اتفاق افتاده است.
ستاد ساماندهي مسافربرهاي شخصي آمادگي دارد با معرفي مديريت جايگزين در بخش تاكسيراني تهران نسبت به ساماندهي مسافربرهاي شخصي و تاكسي‌هاي بخش خصوصي اقدام كند

هاشمي در خصوص تاكسي‌هاي وارداتي نيز به ايسنا گفت: به راهنمايي و رانندگي نيروي انتظامي ابلاغ شده است كه از اين پس شماره گذاري خودروهاي وارداتي در قالب تاكسي بدون موافقت ستاد حمل و نقل و مديريت مصرف سوخت ممنوع است.

وي با انتقاد از وضعيت نابسامان تاكسي‌هاي بخش خصوصي در تهران گفت: اگر واقعا آقايان در سازمان تاكسيراني و شهرداري تهران نمي‌توانند اين امر را ساماندهي كنند، ستاد ساماندهي مسافربرهاي شخصي آمادگي دارد با معرفي مديريت جايگزين در اين بخش نسبت به ساماندهي تاكسي‌هاي بخش خصوصي و مسافربرهاي شخصي تهران اقدام كند.

537- تبصره "ز" ماده 21 قانون‌‏كارقرار بود حذف شود  :

تهران- خبرگزاري كار ايران در تاریخ 2 آذر 87 آمده است : به گفته يك فعال كارفرمايي مجمع تشخيص مصلحت نظام در حالي بند (ز) را به ماده 121 قانون كار اضافه كرد كه پيشتر نمايندگان وقت كارفرمايي و كارگري با توافق قبلي از مسوولان ارشد وزارت‌‏كارخواهان حذف اين بخش از اصلاحيه قانون كار شده بودند.
به گزارش ايلنا، عباس وطن پرور، دبير شوراي هماهنگي كارفرمايان كشور گفت: در ارديبهشت 85 كه موضوع اصلاح قانون كار در قالب ساماندهي قراردادي و حمايت از اشتغال مجلس وقت مطرح بود، نمايندگان وقت تشكلهاي كارگري و كارفرمايي در ديدار خود با مسوولان ارشد وزارت كار خواهان حذف اين تبصره شده بودند.
وي با بيان اينكه مسوولان وزارت كا نيز بر اساس توافق شركاي اجتماعي با خواسته شركاي اجتماعي موافقت كردند، گفت: جاي تعجب است كه بعد از گذشت 2 سال اين تبصره از سوي مجمع تشخيص مصلحت نظام در قالب اصلاحيه‌‏اي به قانون‌‏كار اضافه مي شود.
وطن پرور گفت: صرفنظر از اينكه كارگران اصلاحيه جديد ماده 121 قانون كار را با امنيت شغلي خود مغاير مي‌‏بينند؛ كارفرمايان نيز معتقدند كه اين اصلاحيه با اصل مالكيت و آزادي‌‏هاي قانوني كارفرما براي اداره كارگاه منافات دارد.
وي يادآور شد در آن زمان علاوه بر بند (ز) ماده 121 كه به امكان تعديل نيروي انساني در شرايط خاص اشاره دارد، مواد ديگري از جمله محاسبه به روز سنوات كار نيروي انساني نيز با توافق نمايندگان وقت كارگري و كارفرمايي از طرح مذكور حذف شد.
پايان پيام

538-  فراخوان كمك مالي به كارگران پرريس سنندج :
ما متحدانه ایستاده ایم  
کارگران، همسرنوشتان 

سه ماه از مقاومت ما كارگران ريسندگي پرريس سنندج در مقابل ستم سرمايه داران مي گذرد. در این مدت ما و خانواده هایمان فشارهای روحی و معیشتی طاقت فرسایی را متحمل شده ایم. اما طرز تلقي ما از تحمل این فشارها به مثابه مبارزه طبقه کارگر برای رسیدن به دنیایی عاری از ستم و استثمار، تلخي آن را برایمان به شيريني تبديل كرده است.
اینک و پس از گذشت سه ماه از تحمل این فشارها، رای هیئت حل اختلاف اداره کار سنندج که در نتیجه مبارزه متحدانه ما صادر شده بود در راهروهاي ادارات قضايي گرفتار آمده و اين بار دشمنان طبقاتي ما بصورت آگاهانه و سازمان یافته ای ميکوشند از طریق تحمیل یک رو در رویی فرسایشی بر کارگران، نيروي متحد و یکپارچه ما را تحليل برده و در هم بشکنند. اجراي راي صادره از سوي هيئت حل اختلاف اداره كار سنندج كه به نفع كارگران صادر شده بود، با قرار ديوان عدالت اداري متوقف شده و كارفرما با اين حربه در صدد است با تداوم تحمیل بیش از پیش گرسنگی بر خانواده هایمان، ما را به عقب نشيني از خواست هاي برحق خود وادار نماید.

در راستای این سیاست و پس از توقف اجرای حکم هیئت حل اختلاف از سوی دیوان عدالت اداری، کارفرما با اشراف بر مستولی شدن فقر و گرسنگی مفرط بر زندگی ما، با سه - چهار نفر از کارگران تماس گرفته و آنان را دعوت بکار کرده است تا از این طریق در میان مان شکاف ایجاد نموده و مقاومت یکپارچه ما را در هم بشکند. 

اما یاران

ما متحدانه ایستاده ایم و در این شرایط چشم امید مان به یاری شماست تا اندکی از آلام تحمیل شده بر همسر و فرزندانمان کاهش پیدا کند و کارفرما قادر نشود با استفاده از حربه تحمیل بیش از پیش گرسنگی بر خانواده هایمان، مقاومت متحدانه ما را بمثابه بخشی از مبارزه طبقه کارگران ایران در هم بشکند.  

زنده باد همبستگي کارگری
دوم آذر ماه هزار و سیصد و هشتاد و هفت - كارگران شركت ريسندگي پرريس سنندج

شماره حساب : 1331925431 بانك ملت شعبه حافظ سنندج به نام محمد شريف ساعد پناه و آرش عزتي اميني

افزایش شدید تقاضای کار در کشور -539

معاون مرکز آمار ایران از افزایش شدید تقاضا برای کار در کشور خبرداد و گفت: به نظر مرکز آمار حفظ نرخ بیکاری سالیانه حدود 10 تا 10.5 درصد کار بسیار مهمی است.

علیرضا زاهدیان در گفتگو با مهر از افزایش شدید تقاضا برای کار در کشور خبرداد و افزود: بر اساس آمارها این تقاضا به شدت رو به افزایش است.

معاون مرکز آمار ایران افزود: این آمار به ویژه در بخش فازغ التحصیلان دانشگاهی با توجه به توسعه دانشگاه ها رو به افزایش است.

وی همچنین موضوع خشکسالی در کشور را نیز از دیگر موارد افزایش بیکاری برشمرد و گفت: اگر تمام این موارد را در کنار هم قرار دهیم، نرخ بیکاری در سالهای آینده افزایش می یابد.

زاهدیان خاطرنشان کرد: نظر کارشناسی مرکز آمار ایران حاکی از این مطلب است که اگر بتوانیم نرخ بیکاری سالیانه و معدل سالیانه را حدود 10 تا 10.5 درصد حفظ کنیم، کار مهمی انجام داده ایم.

به گزارش مهر، در حال حاضر متولدین سالهای 60 تا 65 که بالغ بر 9 میلیون نفر هستند، به سن اشتغال رسیده اند و جمعیت 24 ساله ها در سالهای بعد از 85 تا 89 به 1.9 میلیون نفر خواهند رسید که رشد این رقم نسبت به سنوات گذشته بی سابقه است.

همچنین تعداد ورودی به دانشگاه ها در سال 83 حدود 350 هزار نفر بوده که این رقم در سالهای 85 و 86 به 730 هزار رسیده و رقم ورودی به دانشگاه در سال 86 بالاترین میزان است.

تعداد ورودی جوانان به دانشگاهها در سال 86 یک میلیون نفر است و در این مورد بعد از 4 سال سالانه با یک میلیون نفر فارغ التحصیل متقاضی کار مواجه می شویم.

در سال گذشته تعداد بیکاران کشور دو میلیون و 480 هزار نفر بود که 1.7 میلیون نفر در سنین 15 تا 24 سال بودند که از آن به عنوان موج اول تقاضای کار نام برده شده است.

جمعیت 25 تا 29 ساله ها در سال جاری موج دوم تقاضای ورود به بازار کار محسوب می شوند که در آینده جمعیت 25 تا 29 ساله های متقاضی کار افزایش می یابد و لازم است برای این مهم برنامه ریزی صورت گیرد.

بیکاری دانش آموختگان دانشگاهی در سال 84 حدود 14.8 درصد، سال 85 را 14.6 و سال 86 را 15.4 درصد است. برای 40 درصد از جمعیت بین 20 تا 24 سال باید کار ایجاد شود؛ ولی به طور کلی جمعیت کشور از 71 میلیون نفر حال حاضر به 79 میلیون نفر در سال 92 میرسد.

در حال حاضر جمعیت فعال کشور در سنین تحصیل به سر می برند؛ ولی در آینده وارد بازار کار می شوند، به نحوی که جمعیت فعال 24 ساله های سال 86 به 31 درصد از کل جمعیت در سال 93 می رسد

 

540- عضو هيات مديره کانون شوراهاي اسلامي کار تهران:
ترکيب شوراي عالي تامين اجتماعي بايد سه جانبه باشد
:

تهران- خبرگزاري کار ايران در تاریخ 3 آذر 87 آمده است :  عضو هيات مديره کانون هماهنگي شوراهاي اسلامي کار استان تهران گفت: اساسنامه مصوب هيات دولت درباره سازمان تامين اجتماعي خواسته‌‏هاي کارگران را تامين نکرد.
علي دهقان‌‏کيا در گفت‌‏وگو با خبرنگار "ايلنا"، با تاکيد بر اينکه حفظ استقلال اداري-مالي سازمان تامين اجتماعي و نقش تاثيرگذار نمايندگان کارگري و کارفرمايي در اداره اين سازمان از خواسته‌‏هاي جامعه کارگري است، گفت: ترکيب شوراي عالي بايد به صورت سه‌‏جانبه باشد.
وي گفت: شوراي عالي تامين اجتماعي بايد پنج نماينده دولت، پنج نماينده کارفرما و پنج نماينده کارگر داشته باشد تا بدين ترتيب سه‌‏جانبه‌‏گرايي در آن رعايت شود؛ در صورتي که در قانون نظام جامع رفاه وتامين اجتماعي، هشت نفر از 15 عضو شوراي عالي تامين اجتماعي نمايندگان دولت هستند که اين برخلاف عدالت و اصل سه‌‏جانبه‌‏گرايي است.
دهقان‌‏کيا با بيان اينکه به زودي هيات مديره کانون عالي شوراهاي اسلامي جلسه‌‏اي درباره بررسي و اعلام نظر در مورد اساسنامه مصوب هيات دولت براي سازمان تامين اجتماعي برگزار خواهد کرد، افزود:‌ نظر نهايي جامعه کارگري درباره اساسنامه تامين اجتماعي را به اطلاع عموم خواهيم رساند.
وي انتخاب مديرعامل تامين اجتماعي از سوي رئيس جمهور و معرفي آن به شوراي عالي را از نقاط قوت اساسنامه جديد اين سازمان دانست و گفت: با اين حال، به دليل رعايت نکردن سه‌‏جانبه‌‏گرايي در ترکيب شواري عالي تامين اجتماعي، بايد اقدامي اساسي و عملي صورت گيرد.
پايان پيام

541- گزارشی از شرکت ایران الکتریک رشت :

کارگران ایران الکتریک رشت که به دنبال واگذاری کارخانه به بخش خصوصی طی توافق نامه‌ای در شهریور سال 83 بازخرید شدند بر خلاف موعد شش ماهه قید شده در توافق نامه، پس از 4 سال هنوز مبلغ بازخریدی خود را به طور کامل دریافت نکرده اند.

این اندک مبلغ که در قبال بیکار شدن شان به آنها تعلق گرفته و با توجه به رشد قیمت ها و تورم چند سال اخیر، اکنون دیگر ارزش چندان ندارد طی 4 چک تاریخ دار به آنها داده شد.

کارگران هنگام مراجعه به بانک جهت دریافت آخرین مرحله چک به تاریخ مهرماه 87، با خالی بودن موجودی حساب بانکی مربوطه مواجه شدند.

لازم به توضیح است طی توافق نامه سال 83 بخشی از زمین شرکت جهت بازخرید کارگران در نظر گرفته شد که این زمین به فروش رسیده اما هیچ گزارش فروش روشنی از طرف نمایندگان به کارگران ارائه نشده است و علیرغم چندان بار تجمع کارگران در محل استقرار نمایندگان هنوز مشخص نشده علت این قضیه چیست ؟

کارگران ایران الکتریک رشت هم چنان پیگیرانه این مسئله را دنبال کرده و خواهان شفاف سازی مسائل می باشند.

" کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری منطقه شمال "

3/9/1387 24 Nov. 2008  -

542- تجمع کارگران ریسندگی پرریس سنندج :

کارگران ریسندگی پرریس سنندج، درراستای اجرای حکم صادره توسط اجرای احکام اداره کار، مبنی برا بقاء به کار، کارگران و پرداخت حقوق معوقه و دائمی شدن قرار دادها؛ امروز یکشنبه مورخه 3 آدر ماه، ساعت 6 صبح در مقابل کار خانه دست به تجمع زده و بنا به تصمیم کارگران، از ساعت 8 در مقابل اداره کار سنندج تجمع خود را تا ساعت 11 ادامه دادند. در طی گفتگو نمایندگان کارگران ریسندگی پرریس با رئیس اداره کار ( امیر اسدی )،  به این توافق رسیدند که فردا پرونده کارگران پرریس را برا ی ارائه به دیوان عدالت اداری در تهران به نماینده کارگران تحویل نمایند . لازم به ذکر است که کار فرمای پرریس  ( امیر اسفند یاری ) با ترفندها و نفوذ خود توانسته است از طریق دیوان عدالت اداری، از اجرای حکم صادره توسط  اداره کار سنندج جلو گیری به عمل آورد.

کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری ( منطقه غرب)

یکشنبه 3 آذز 87

http://www.komitteyehamahangi.com/

komite.hamahangi@gmail.com 

 

543- يک مقام مسوول در سازمان تامين اجتماعي خبر داد:
سال گذشته بيش از هفت ميلون نفر در معرض حوادث ناشي از کار قرار داشتند
:

تهران- خبرگزاري کار ايران در تاریخ 3 آذر 87 آمده است :  مديرکل دفتر آمار ومحاسبات اقتصادي واجتماعي سازمان تامين اجتماعي با بيان اينکه در سال گذشته هفت ميليون و 723 هزار و 726 نفر در معرض حوادث ناشي از کار قرار داشتند، گفت: با اين وجود 24 هزار و 75 نفر دچار حوادث ناشي از کار شدند.
سياوش قراگزلو در گفت‌‏وگو با خبرنگار "ايلنا"، گفت: در سال 1385 نيز شش ميليون و 821 هزار و 354 نفر در معرض حوادث ناشي از کار قرار داشتند که 23 هزار و 56 نفر دچار حادثه شدند.
وي نيروي انساني را به عنوان مهم‌‏ترين عامل در توليد و خدمات دانست و گفت: حوادث ناشي از کار، علاوه بر آثار منفي فردي داراي آثار منفي جمعي و اجتماعي نيز است.
پايان پيام

544- کارگران شرکت پیمانغرب 3 روز است که در اعتصاب به سر می برند :

 طبق خبرهای رسیده کارگران شرکت پیمانغرب مدت 3 روز است که در اعتصاب به سر می برند.

شرکت پیمانغرب وابسته به برق منطقه ای غرب است که به دلایل نا معلومی کارگران آن از روز پنجشنبه 30 آذر ماه دست به اعتصاب زده اند.  در صورت دریافت، خبرهای تکمیلی ارائه خواهد شد.

کمیته پیگیری ایجاد تشکل های آزاد کارگری

3 آذر 1387

545- رئيس کانون بازنشستگان تامين اجتماعي قم:
تبعيض ميان بازنشستگان را از ميان برداريد
:

تهران- خبرگزاري کار ايران در تاریخ 3 آذر 87 آمده است :  رئيس کانون بازنشستگان تامين اجتماعي استان قم گفت:‌ با وجودي که همه کانون‌‏هاي بازنشستگي استان‌‏ها داراي مکان مستقلي هستند ولي کانون ما فاقد مکان ثابتي است و مرتب بايد مکان خود را تغيير و بازنشستگان را سرگردان کنند.
محمد فاضل ترکمان در گفت‌‏وگو با خبرنگار "ايلنا"، با طرح اين پرسش که آيا جامعه کارگري در فراز و نشيب‌‏هاي انقلاب همراه نبوده است؟ افزود:‌ چرا بايد تا اين حد تبعيض ميان کارگران و کارمندان دولت وجود داشته باشد؟
وي بازنشستگان تامين اجتماعي را برادر ناتني توصيف کرد وگفت: از مسوولان، به ويژه رئيس جمهور و نمايندگان مجلس مي‌‏خواهيم که يک بار براي هميشه به تبعيض‌‏هاي موجود در ميان بازنشستگان کشوري و لشکري با بازنشستگان تامين اجتماعي پايان دهند.
ترکمان با بيان اينکه تبعيض‌‏ها بازنشستگان تامين اجتماعي را رنج مي‌‏دهد، گفت: قانون مديريت کشوري،‌ وام يک ميليوني و موارد ديگر، از جمله تبعيض‌‏هاي موجود ميان بازنشستگان تامين اجتماعي با بازنشستگان کشوري و لشکري است.
پايان پيام

546- اقتصاددان و استاد دانشگاه:
کارگران بخش صنعت در رکود اقتصادي آسيب پذيرتر از سايرين هستند
:

تهران- خبرگزاري کار ايران در تاریخ 3 آذر 87 آمده است :  کارگران شاغل در بخش صنعت، به ويژه بخش‌‏هاي خصوصي در مقابل بحران اقتصادي آسيب پذيرتر از سايرين هستند.

احمد ميدري، اقتصاددان و استاد دانشگاه در گفت‌‏وگو با خبرنگار "ايلنا" اظهار داشت: با وجود اينکه مطالعات دقيق و منسجمي در رابطه با نتايج وقوع اين بحران در ايران صورت نگرفته است، ولي رييس سازمان بين‌‏المللي کار از بيکار شدن 20 ميليون نفر در جهان خبر داده است.
وي افزود: کارگران در بخش کشاورزي آسيب کمتري خواهند ديد و حتي با محدود شدن واردات، قادر به افزايش توليد خواهند بود ولي کارگران شاغل در بخش مسکن با رکود مواجه خواهند شد.
نماينده مردم در مجلش ششم تصريح کرد: مهم‌‏ترين متغير تعيين کننده وضعيت اقتصادي ايران، قيمت نفت است و نامشخص بودن سقف کاهش قيمت نفت، علت مبهم بودن آينده اقتصادي ايران است.
اين استاد دانشگاه در ادامه گفت: به طور قطع اين بحران اقتصادي، کاهش درآمدهاي نفتي و ايجاد مشکل بر سر راه صادرات غيرنفتي را به دنبال دارد و لازم است دولت بودجه را به صورت انقباضي تنظيم کند.
ميدري در رابطه با رکود قيمت مسکن اظهار داشت: به منظور بهبود در بخش مسکن بهتر است سياست‌‏هاي انبساطي پولي در نظر گرفت، اما وضعيت نظام بانکي کشور و بالا بودن مبلغ معوقه تسهيلات آنها با اين سياست مغايرت دارد و موجب پرريسک شدن وضعيت بانک‌‏ها مي‌‏شود.
وي تأکيد کرد: لازم است دولت موانع توليد را کاهش دهد و در مورد جرايم سازمان تأمين اجتماعي و نرخ آنها تجديدنظر کند و با در نظر گرفتن تسهيلات غيرمالي براي توليد، موجب آسان‌‏سازي توليد شود.
پايان پيام

547 - رئيس سازمان کار استان قزوين:
بيشتر واحدهاي مشکل‌دار استان متعلق به صنعت نساجي هستند
52 هزار جوينده کار داريم :

تهران- خبرگزاري کار ايران در تاریخ 3 آذر 87 آمده است :  رئيس سازمان کار استان قزوين با بيان اين که عمده واحدهاي مشکل‌‏دار اين استان مربوط به کارخانه‌‏هاي نساجي است، گفت: آمار دقيقي از واحدهاي مشکل‌‏دار ندارم اما در اسرع وقت اين آمار را به اطلاع رسانه‌‏ها خواهم رساند.
علي ايماني در گفت‌‏وگو با خبرنگار "ايلنا" افزود: بيشتر واحدهاي نساجي مشکل‌‏دار استان قزوين در حال اصلاح ساختار کارخانه هستند.
وي با بيان اين که حل نهايي واحدهاي مشکل‌‏دار استان قروين نمي‌‏تواند بدون کمک سرمايه‌‏گذاران انجام شود، گفت: تمامي تعهدات بر دوش دولت نيست، بلکه سرمايه‌‏گذاران نيز بايد در امور نقدينگي، برنامه‌‏ريزي، نوع مديريت و وارد کردن تکنولوژي روز فعال باشند.
وي نرخ بيکاري استان قزوين را در تابستان گذشته 5/7 درصد اعلام کرد وگفت: اين آمار حکايت از کاهش بيکاري در اين استان دارد.
ايماني در مورد بنگاه‌‏هاي زودبازده استان قزوين گفت: براي 17 هزار نفر در قالب اين بنگاه‌‏ها اشتغالزايي شده است.
وي با بيان اين که 52 هزار نفر جوينده کار در استان قزوين وجود دارند، گفت: برخي از اين افراد بيکار نيستند بلکه به دنبال شغل بهتري هستند.
پايان پيام

548- صنعت اردبيل به سختي نفس مي‌کشد
از نشستن بر بام ايران تا احتضار در بستر رکود و تعطيلي
:

تهران- خبرگزاري کار ايران در تاریخ 3 آذر 87 آمده است :  "طرحي که امروز افتتاح شد در منطقه ما بي‌‏نظير است و مي‌‏بينيد که مي‌‏توانيم و اين مسئله در همه زمينه‌‏ها صادق است... بايد در ساليان آينده کاري کنيم که مارک خارجي پوشاک در ايران از سکه بيفتد و در عرصه‌‏هاي جهاني، پوشاک ايراني حرف اول را بزند... اردبيل مي‌‏تواند هم به لحاظ کشاورزي، هم فرهنگي و هم صنعتي بر بام ايران بنشيند و در اين زمينه مديران و مردم، همه بايد با يکديگر همکاري و همراهي کنند... من معتقدم که هنوز تا سه برابر اين کار و چنين طرح‌‏هايي ظرفيت داريم و بايد حرکت رو به جلو خود را با تمام وجود انجام دهيم".

اين مطالب بخشي از سخنان رييس جمهور مورخ سي‌‏ام شهريور ماه سال گذشته و در مراسم افتتاح کارخانه نساجي سبلان و پيش از سفر وي به باکو بود که در جمع مديران و حاضران افتتاح اين واحد نساجي بيان شد و با پوشش بي‌‏نظير رسانه‌‏هاي دولتي و همسو با دولت همراه شد؛ واحد توليدي که با سرمايه‌‏گذاري 180 ميليارد توماني قرار بود بنا بر اظهارات شاهماري، مديرعامل اين شرکت با ايجاد اشتغال براي 5 هزار و پانصد ساليانه 35 ميليون قطعه پوشاک توليد کند.
با اين حال داستان به نحو ديگري رقم خورد و نه تنها هيچ يک از پيش‌‏بيني‌‏ها محقق نشد بلکه امروز و با گذشت 14 ماه از آن مراسم باشکوه، که در آن مجري برنامه وعده داده بود افتتاح اين کارخانه به جشن اشتغال و ازدواج 5500 جوان اردبيلي تبديل خواهد شد، به بحراني ديگر در صنعت رو به احتضار کشور بدل شده است.
کارگران نساجي سبلان: 7 ماه است حقوق نگرفته‌‏ايم
در همين مورد، کارگران اين شرکت با ارسال نامه‌‏اي به عليرضا محجوب، دبيرکل خانه کارگر جمهوري اسلامي ايران اظهار داشتند: سبلان پارچه پس از 6 ماه به دلايل مديريتي و عدم حمايت رو به بي‌‏نظمي رفت.
در ادامه اين نامه آمده است: کارخانه‌‏اي که قرار بود 5500 نفر نيروي انساني در منطقه محروم کشور، معادل تقريباً 3 فاز پروژه عسلويه را به کار گيرد، اينک 7 ماه تمام است که حقوق 950 پرسنل خود را پرداخت نکرده است.
اين عده در پايان نامه از نماينده مردم تهران در مجلس شوراي اسلامي خواسته‌‏اند تا با پيگيري اين موضوع در مجلس شوراي اسلامي، زمينه فعاليت مجدد اين واحد و رفع مشکلات معيشتي اين کارگران را فراهم آورد.

کارگران برخي از واحدهاي توليدي استان ماههاست حقوق نگرفته‌‏اند
در همين زمينه، مرتضي مقدم از فعالان کارگري استان اردبيل در گفت‌‏وگو با خبرنگار "ايلنا" گفت: متاسفانه برخلاف آنچه در تبليغات گسترده رسمي منعکس مي‌‏شود، صنعت استان در رکود شديدي به سر مي‌‏برد.
وي افزود: براي مثال کارخانه آب معدني سبلان و ذوب‌‏آهن اردبيل نيز ماههاست که يا حقوق کارگران خود را نپرداخته‌‏اند و يا با پرداخت‌‏هاي اندک در قالب علي‌‏الحساب، بخشي از مطالبات قانوني و به‌‏حق کارگران خويش را معطل گذاشته‌‏اند.
مقدم با اشاره به سکوت معنادار مسوولان استاني در قبال اين وضعيت بحراني صنعت استان، از ايشان خواست تا بيش از گذشته به مشکلات توليد در اين استان توجه کنند.
پايان پيام

549- سعيد ليلاز در گفت‌وگو با ايلنا:
درآمد روزانه هر ايراني سه هزار تومان کاهش يافته است
توقف افزايش دستمزدها مغاير با قانون برنامه چهارم است
:

تهران- خبرگزاري کار ايران در تاریخ 3 آذر 87 آمده است :  تأثيرات کاهش درآمد دولت به شيوه‌‏هاي متفاوتي خود را نشان خواهد داد که يکي از اين موارد کاهش هزينه‌‏هاي عمراني و افزايش بيکاري است.
سعيد ليلاز در گفت‌‏وگو با خبرنگار "ايلنا" از کاهش سه هزار توماني درآمد روزانه هر ايراني نسبت به پنج ماه گذشته خبرداد وگفت: با توجه به منزوي بودن اقتصاد ايران، درآمد ارزي کشور نسبت به پنج ماه گذشته روزانه 200 ميليون دلار کاهش داشته است.
وي افزود: در جريان بحران اقتصادي، يک خانواده چهار نفره روزانه 12 هزار تومان از دست خواهد داد که حاصل جمع آن در طول يک ماه از متوسط حقوق يک کارگر بالاتر است.
اين اقتصاددان اظهار داشت: تأثيرات کاهش درآمد دولت به شيوه‌‏هاي متفاوتي خود را نشان خواهد داد که يکي از اين موارد کاهش هزينه‌‏هاي عمراني و افزايش بيکاري است.
وي تصريح کرد:‌ به طور حتم دولت دچار کسري بودجه خواهد شد که اين مورد تورم را به دنبال دارد.
ليلاز در ادامه گفت: کاهش واردات دولت در طول اين بحران بر وضعيت معيشتي کارگران تاثيرگذار است.
اين کارشناس اقتصادي تاکيد کرد: دولت ناچار است يا از طريق افزايش تعرفه‌‏هاي گمرکي و يا افزايش قيمت دلار و يا سهميه‌‏بندي دلار، واردات کل را به کشور کاهش دهد که هر سه مورد منجر به کاهش عرضه کل، افزايش تورم،‌‏ کاهش نرخ رشد اقتصادي و افزايش نرخ بيکاري مي‌‏شود.
ليلاز در ادامه گفت: تاثيرات بحران مالي در ايران بسيار بيشتر از تاثيرات آن بر کشورهاي غربي است.
وي در خصوص توقف افزايش دستمزدها در برنامه هدفمند کردن يارانه‌‏ها اظهار داشت:‌‏ اين توقف با قانون برنامه چهارم توسعه مغاير است، زيرا مقدار دستمزدها بايد به گونه‌‏اي باشد که قادر به پوشش دادن نرخ تورم باشد.
ليلاز تاکيد کرد: ‌‏رکود در بخش مسکن متاثر از نوسانات اقتصادي داخلي کشور است و پيش‌‏بيني مي‌‏شود در بهار سال آينده با انبوهي از کارگران بيکار ساختماني مواجه شويم.
وي افزود: نرخ بيکاري در سال آينده نيز بين 12 تا 14 درصد پيش‌‏بيني مي‌‏شود.
پايان پيام

550- كارگران ايران تابلو از وضعيت حقوقشان ناراضي اند:

به گفته يك فعال كارگري در اين واحد توليدي,اصلي ترين مشكل اين كارخانه مشكل حقوق كارگران است.وي در مصاحبه اي با فرياد كارگر گفت:”پرداختيهاي ما سر وقت نيست و ميزان حقوقها خيلي كم است.كارگران اينجا مشكل مسكن دارند,مستاجر هستند و يا بايد سر وقت قصد و قرض بدهند وقتي حقوقها دير پرداخت ميشود كارگران براي پرداخت قرض و قصدهايشان به مشكل بر ميخورند.“

انجمن دفاع از كارگران و بيكاران

551- افزايش سرسام آور قيمت مواد غذايي !

بر اساس گزارش يك هموطن ساكن شاهرود قيمت مواد غذايي دراين منطقه به صورت نجومي بالا كشيده است.وي در مصاحبه اي با فرياد كارگر گفت :”زندگي خرج دارد مگر ميشود كه بدون پول زندگي كرد. نزديك به 7 ميليون زير قرض هستم خودم هم بيكارم!قيمت اجناس 6 برابر شده است.من ساكن جاجرود هستم. ناني كه تا ديروز مثلا 15 تومان بود امروز به 20 تومان يا 30 تومان رسيده است.تازه نان لواش كيفيتش خيلي بد شده. وسط نان خشك و دوروبرش خمير است...
من مثال نان را زدم شما تا آخر همه اجناس خودتان حساب كنيد.وقتي نان به اين وضعيت در بيايد بقيه اش 10 برابر گران ميشود.الان فصل انار است .قيمت انار در منطقه ما 2000 تومان است بچه هايم ميروند فقط نگاه ميكنند و من شرمنده از روي آنها هستم.
گوشت قرمز كيلويي 12000 هزار تومان است.گوشت مرغ بالاي 3000 تومان است.بقيه مواد غذايي هم به همين ترتيب هستند.
شايد باور نكنيد كه من از عيد به اين طرف به بچه هايم ميوه نداده ام.نه ميوه دادم ,نه لباس خريده ام...“

انجمن دفاع از كارگران و بيكاران

552- كارگران از فشار فقر خود و خانواده هايشان را ميكشند...

نامه ارسالي يك كارگر دردمند به فرياد كارگر

”حقوق من 290 هزار تومان است .پريروز دندان خانمم درد ميكرد ميگفت 90 هزار تومان براي درست كردن دندانش پول ميخواهد !شما حساب كنيد من هر ماه بيش از 350  هزار تومان فقط قسط مسكن ميدهم. اگر خانه نخرم مستاجر باشم بايد اجاره خانه بدهم ,حالا كه خانه خريدم تا آخر عمر بايد بدهكار باشم و هر چقدر كار ميكنم پول قسط و بدهي بدهم.الان قسط بانكها هم از 250 تومان كمتر نيست.حالا با 290 تومان با اين همه بدهي چطور بايد پول دوا و درمان زن و بچه ام را بدهم ؟براي اورتودنسي يك فك دخترم يك ميليون و نيم پول ميخواهند! از كجا بياورم؟ما در اين مملكت چطور بايد زندگي كنيم؟ من يك ميوه يك خودكار نميتوانم براي بچه هايم بخرم!خجالت ميكشم از روي زن و بچه ام .از روي زن و بچه ام شرمنده ام.هر بار بچه هايم ميگويند بابا پول بده,بايد بگويم نخوريد,نپوشيد,ندارم!تا كي بايد اين حرف را به بچه بزنم؟
چند وقت پيش بچه ام ميخواست برود اردو ,1500 تومان پول ميخواستند به خدا نداشتم بدهم بچه برود,با بدبختي جور كردم.
اجازه بدهيد يك نمومه ديگر را بگويم. ماه پيش خواهر خانمم ازدواج كرد. ما بايد براي سر عقد هديه ميداديم,براي پاتختي هديه ميداديم من واقعا نداشتم و فقط شرمندگي براي من به دنبال داشت و درگيري با خانمم ! من واقعا مانده ام و نميدانم بايد با اين حقوق چكار كنم؟مثلا اين مسؤلين كشور نميدانند ما در چه وضعيتي داريم زندگي ميكنيم؟من دارم تا ساعت 11 شب دو شيف كار ميكنم .
يك دوستي چند وقت پيش دست زن و بچه اش را گرفت و برد در پارك جنگلي سرخحصار تهران همه را كشت و خودش را هم كشت و راحت كرد. يك كاستي پر كرده بود كه در آن گفته بود از نداري و فقر اين كار را كردم و ديگر كارد به استخوانم رسيده است خودم زجر كشيدم نميخواهم زن و بچه هايم هم زجر بكشند.
اينها مردم را به اين نقطه رسانده اند كه مردم بروند از نداري عزيزترين كسانشان را بكشند.ما كارگر خصوصي هستيم .سهام عدالت به ما تعلق نميگيرد ميگويند دولتي ها را ميدهيم ولي خصوصي ها را نميدهيم.مگر ما كارگران با هم چه فرقي ميكنيم؟ ما با كارگران دولتي چه فرقي داريم؟مگر ما در اين مملكت زندگي نميكنيم؟وقتي جنگ ميشود سراغ ما ميآيند كه برويد بجنگيد و جان بدهيد ولي وقتي به فقر و نداري ما ميرسد اصلا انگار وجود نداريم و بود و نبودمان براي اينها اهميتي ندارد.“

انجمن دفاع از كارگران و بيكاران

553- نساجی سبلان و ادعای رئیس جمهوری سرمایه :

خبرگزاری ایلنا عبارتی را از محمود احمدی نژاد در هنگام افتتاح کارخانه نساجی سبلان نقل کرده است که ما هم به مناسبت آن را در این جا تکرار می کنیم. احمدی نژاد در آن روز گفته است:

"طرحی که امروز افتتاح شد در منطقه ما بی ‌‏نظیر است و می‌‏بینید که می‌‏توانیم و این مسئله در همه زمینه‌‏ها صادق است... باید در سالیان آینده کاری کنیم که مارک خارجی پوشاک در ایران از سکه بیفتد و در عرصه‌‏های جهانی، پوشاک ایرانی حرف اول را بزند... اردبیل می‌‏تواند هم به لحاظ کشاورزی، هم فرهنگی و هم صنعتی بر بام ایران بنشیند و در این زمینه مدیران و مردم، همه باید با یکدیگر همکاری و همراهی کنند... من معتقدم که هنوز تا سه برابر این کار و چنین طرح‌‏هایی ظرفیت داریم و باید حرکت رو به جلو خود را با تمام وجود انجام دهیم".

نساجی سبلان هنگام افتتاح قرار بود 5500 کارگر را استخدام کند و به طور مستمر شمار بیشتری را به کارگیرد. 14 ماه از آن تاریخ گذشته است. کارخانه 950 کارگر دارد و این کارگران 7 ماه تمام است که هیچ ریالی دستمزد دریافت نکرده اند. در همه این 7 ماه کارگران در حال اعتراض بوده اند. هیچ کس و هیچ نهادی هیچ وقعی به این اعتراضات نگذاشته است. 950 کارگر شاغل کنونی هیچ نوع تضمینی برای اشتغال فردای خود ندارند. از این مهم تر، با فرض اشتغال نیز باید حتماً بدون هیچ مزدی کار یا در واقع بیگاری کنند. واقعیت این است که توده های کارگر ما نه امروز و نه در هیچ دوره دیگری هیچ سر سوزنی اعتماد به دم و دستگاه های حکومتی روز سرمایه نداشته اند زیرا جز سرکوب و اعمال قهر و گرسنگی و فقر هیچ چیز دیگری از آن ها ندیده اند. با این همه، اگر کارگران متوهمی وجود دارند یا اگر مزدورانی بازهم خیال می کنند که باید با هزاران حالت و حیلت و ترفند کارگران را به حرف ها و وعده و وعیدهای دولتمردان سرمایه سرگرم سازند کافی است میان ادعای رئیس جمهوری سرمایه و وضعیت کنونی کارگران این کارخانه مقایسه ای به عمل آورند.   

3 آذر 1387

554- دفتر جمعيت دفاع از کودکان کار و خيابان توسط پليس امنيت پلمب شد :

به گزارش کميته گزارشگران حقوق بشر در تاریخ 3 آذر 87 آمده است : نيروهای پليس امنيت تهران دوم آبان ماه 1387 با حضور در دفتر "جمعيت دفاع از کودکان کار و خيابان" افدام به پلمب دفتر اين مؤسسه غيردولتی نمودند.
جمعيت دفاع از کودکان کار و خيابان" در سال 82 با اخذ مجوز از وزارت کشور و با هدف " توانمندسازی کودکان کار و خيابان" و " آشنا نمودن جامعه با معضل کودکان کار" تأسيس شد. طبق آنچه در اساسنامه اين نهاد آمده اين جمعيت سازمانی غيردولتی (
NGO*) و محور فعاليت‌های آن آموزش و حمايت از کودکان کار و تمام کودکانی است که به هر علت از آموزش و حمايت های اجتماعی محروم هستند.
سال گذشته از سوی پليس امنيت تهران، به اين موسسه اخطار داده شد که مجوز فعاليت آن باطل شده و می بايست مجددا به اخذ مجوز از پليس امنيت اقدام نمايند. از جمله ايرادات مطرح شده از سوی پليس امنيت بر عملکرد اين جمعيت، وجود کلاسهای آموزشی مختلط و ثبت نام کودکان مهاجر در کلاس‌ها بوده است.
دولت ايران طی چند سال گذشته با ممنوعيت حضور کودکان افغانی در مدارس دولتی و غيردولتی اقدام به تحت فشار گذاشتن آنان جهت ترک ايران را نموده است. دفتر جمعيت دفاع از کودکان کار و خيابان صبح امروز و بدنبال ابطال مجوز فعاليتش طی حکم سرهنگ حمدالله از اداره اتباع خارجی تعطيل شد.
گفتنی است، کودکان تحت پوشش اين جمعيت، اغلب از مهاجران غيرقانوني‌اند که دارای کارت اقامت نبوده و لذا فاقد شناسنامه و اوراق هويت هستند.
اين جمعيت، علاوه بر آموزش کودکان، دارای کميته های مددکاري، بهداشت، روابط عمومی و ورزش و هنر نيز هست که وضعيت کودکان در صورت لزوم در هر يک از اين واحدها مورد رسيدگی قرار مي‌گيرد. کميته آموزش هم اکنون با تشکيل کلاسهايی تا مقطع دوم راهنمايي، حدود 160 کودک از 7 تا 18 سال را تحت پوشش خود قرار داده است. بطور کلي، حدود 500 مددجو، تحت پوشش اين جمعيت قرار دارند.
برخورداری از آموزش برای زندگی از جمله حقوق اوليه، بنيادين و غيرقابل سلب کودکان در هر نقطه از جهان است. ماده 26 اعلاميه جهانی حقوق بشر بر اين امر تصريح دارد که " هر کس حق دارد که از آموزش و پرورش بهره مند شود. آموزش و پرورش تا حدودی که مربوط به تعليمات ابتدايی و اساسی است بايد مجانی باشد. آموزش ابتدايی اجباری است". از سوی ديگر ماده 28 پيمان نامه حقوق کودک علاوه بر اجباری دانستن آموزش ابتدايی اعلام می دارد که " حکومت‌‌های عضو پيمان کوشش خود را می کنند تا روند آموزش و پرورش در مدارس درخور منزلت انسانی بوده و با محتوای اين عهدنامه هم خوان باشد ". به عبارت ديگر نه تنها بهره مندی از آموزش حق بنيادين کودکان است بلکه روند و محتوای آموزش نيز در اين امر دخالت بسيار دارد. مضاف بر آن‌که کشورهای عضو منشور جهانی حقوق بشر و امضاکنندگان ميثاق حقوق مدنی و سياسی متعهد شده‌اند در صورت حق اتباع کشورهای ديگر را برای پناهندگی برسميت شناخته و در احقاق حقوق مربوط به مهاجرين بکوشند.

555- افزایش جوینده کار در استان قزوین :

به گزارش خبرگزاری کار ایران – ایلنا در تاریخ 3 آذر 87 آمده است : علی ايمانی رئيس سازمان کار استان قزوين اعلام کرد: 52000 نفر جوينده کار در استان قزوين وجود دارند. وی افزود: عمده واحدهای مشکل دار اين استان مربوط به کارخانه های نساجی است.

556- دفاع اقتصاددان چپ از دولت نهم
شاپور رواساني: مشکل اصلي ايران، حاکميت سرمايه‌داري تجاري است
تنها در دوران مصدق به سوي عقلانيت اقتصادي حرکت کرديم
 :

تهران- خبرگزاري کار ايران در تاریخ 4 آذر 87 آمده است :  همزمان با افزايش فشارهاي اقتصادي به مردم، بر شدت انتقادهاي منتقدان اقتصادي دولت نيز افزوده شده است؛ منتقداني که معتقدند بحران اقتصادي امروز نتيجه اقدامات دولت‌‏هاي پيشين نيز است.


پروفسور شاپور رواساني، اقتصاددان و استاد صاحب کرسي دانشگاه آلمان يکي از اين منتقدان است.‌ به اعتقاد وي در بحران اقتصادي امروز، نه تنها دولتمردان گذشته بي‌‏تقصير نيستند،‌ بلکه علت اصلي بحران فعلي، نتيجه حاکميت سرمايه‌‏داري تجاري در ايران است، سرمايه‌‏داري که از قبل از انقلاب مشروطه در ايران حضور داشته و با گذشته سه دهه از پيروزي انقلاب اسلامي، حضور آن هنوز هم کاملاً محسوس است.
وي مي‌‏گويد: ماهيت سرمايه‌‏داري تجاري با سرمايه‌‏داري صنعتي که در آن خواسته‌‏هاي صنفي کارگران به عنوان يک حق قانوني شناخته مي‌‏شود، در تضاد است.
مشروح اين گفت‌‏وگو را مي‌‏خوانيم.
در سال‌‏هاي اخير به دليل وخيم شدن وضعيت اقتصادي، کارخانه‌‏هاي زيادي به‌‏طور ناگهاني تعطيل شده‌‏اند. اين در حالي است که محصولات بيشتر اين کارخانه‌‏ها در بازار داخلي و حتي خارج از کشور، خريداران خود را داشت.‌‏ علت اين تعطيلي ناگهاني که هنوز هم ادامه دارد، چيست؟ آيا اين مساله به ساختار فرسوده ماشين‌‏آلات و حجم بالاي نيروي انساني غيرماهر بازمي‌‏گردد يا اينکه عوامل ديگري در تعطيلي اين کارخانه‌‏ها نقش داشته‌‏اند؟
براي شروع بحث بايد اشاره کنم که تمامي اين مسائل به شيوه مسلط توليد در ايران بازمي‌‏گردد.‌ شيوه مسلط توليد يعني اينکه از نظر اقتصادي، نحوه تقسيم ابزار توليد در مناسبات اقتصادي مشخص شود.‌ معين شود که شيوه مالکيت از ميان شيوه‌‏هاي مختلف سرمايه‌‏داري، فئودالي، برده‌‏داري،‌ کمونيستي و ... کدام است؟ ارتباط ميان ميزان مزد کارگران با بهره‌‏وري مشخص شود. تعيين شود که از سود فعاليت‌‏هاي اقتصادي چه درصدي بابت سرمايه‌‏گذاري مجدد و چه درصدي بابت انجام کارهاي تحقيقاتي و پژوهشي هزينه شده است؟ اين يعني تعيين شيوه مسلط توليد در يک کشور. اما در پاسخ به سوال شما بايد بگويم که اقتصاددانان ايراني تاکنون دانسته يا ندانسته، از تعيين شيوه مسلط توليد خودداري کرده‌‏اند ولي من معتقدم که وضع موجود نتيجه تسلط شيوه توليد تعهداتي سرمايه‌‏داري تجاري است.
در اين شيوه توليد، قدرت مالي، ‌‏اقتصادي و سياسي در اختيار سرمايه‌‏داري تجاري است که برخلاف سرمايه‌‏داري صنعتي با توليد صنعتي و سرمايه‌‏گذاري در بخش توليد صنعتي مخالف است. اين سرمايه‌‏داري برخلاف روش صنعتي، تمايلي به خريد موادخام از خارج کشور و به‌‏کارگيري نيروي کار و تکنولوژي مدرن براي ساخت کالاي قابل فروش در بازارهاي مصرف داخل و يا خارج از کشور ندارد، تنها علاقه سرمايه‌‏داري تجاري، واردات کالا از خارج و فروش آن در بازارهاي داخل کشور است.
بنابراين طبيعي است که سرمايه‌‏داري صنعتي در رقابت با سرمايه‌‏داري تجاري هيچ شانسي ندارد و به همين جهت است که روزبه‌‏روز بر تعداد واحدهاي بحراني و تعطيل شده و نيز کارگران بيکار شده اضافه مي‌‏شود. گواه اين مدعا هم آمار مربوط به فروش نفت است. يادمان باشد سرمايه‌‏داري تجاري در ازاي فروش ميلياردي نفت، تنها به سرمايه‌‏گذاري در بخش نفت مي‌‏پردازد و‌ مابقي درآمدها را صرف خريد کالاهايي مي‌‏کند که بايد در بازار مصرف ايران فروخته شوند.
يعني در ايران سرمايه‌‏داري صنعتي در اقليت است و يا آنکه اصلاً‌ وجود ندارد؟
در اين رقابت نابرابر، اگر سرمايه‌‏داري صنعتي ميهن‌‏پرست هم باشد،‌ شانسي براي فعاليت ندارد. در خوش‌‏بينانه‌‏ترين حالت، سرمايه‌‏داري صنعتي در ايران ضعيف است.
تا همين 10 سال پيش بسياري از کارخانه‌‏هاي تعطيل شده نساجي، کفش و چرم و لوازم خانگي، وضعيت توليدي مناسبي داشتند. چطور يک‌‏شبه سرمايه‌‏داري تجاري توانسته جاي سرمايه‌‏داري صنعتي ايران را بگيرد؟
مساله سلط سرمايه‌‏داري تجاري در ايران پديده تازه‌‏اي نيست که بتوان شکل‌‏گيري آن را به 10 سال قبل محدود کرد. سلطه اين سرمايه‌‏داري به زمان قاجارها بازمي‌‏گردد. بر اين اساس سرمايه‌‏داري صنعتي هيچ گاه در ايران معاصر ريشه نداشته است.
پس اين سرمايه‌‏داري که با روح صنعتي شدن در تضاد است و از تعطيلي کارخانه‌‏ها ابايي ندارد، چگونه از ابتدا به تاسيس کارخانه‌‏ها در ايران راضي شده بود؟
در مواردي از تاريخ معاصر پيش آمده که به‌‏واسطه اقدامات اصلاح‌‏گرايانه گذرا، تحولاتي در نظام اقتصادي مسلط بر ايران شکل گرفته، اما به دليل مقطعي بودن اين اقدامات،‌‏ هيچگاه تحولات ايجاد شده پايداري و ثبات نداشته‌‏اند. فراموش نکنيد کارخانه‌‏هايي که يک‌‏شبه و ناگهاني تعطيل و هزاران کارگر آنها بيکار شدند چيزي جز مبلمان، ‌‏چرم، منسوجات، لوازم خانگي و .... نبودند که صنايع درجه دو هستند و توليد آنها از نظر موادخام و ابزار توليد، وابسته به واردات است، بنابراين تا زماني که وجود آنها با منافع سرمايه‌‏داري تجاري منافاتي نداشت،‌ فعاليت داشتند.
بايد ذکر کنم که صنعتي شدن يک کشور وابسته به ايجاد صنايع درجه يک و زيربنايي و يا به‌‏عبارت ديگر، کارخانه‌‏هاي کارخانه‌‏ساز است. اجازه بدهيد مقصودم را در قالب مثالي بيان کنم. در ايران کارخانه‌‏هاي نساجي ساليان متمادي فعاليت کردند اما چون از نظر ماشين‌‏آلات به خارج وابسته بودند، نتوانستند ساختار فرسوده خود را به‌‏روز کنند و در نتيجه تعطيل شدند. مثال ديگر؛ در ايران از 102 سال پيش تاکنون نفت استخراج مي‌‏شود، ولي هنوز بنزين مصرفي را از خارج وارد مي‌‏کنيم، هنوز دانشجويان ايراني براي کسب تخصص در مقاطع دکتري، بايد از چاه‌‏هاي نفت مسجدسليمان و اهواز، به انگلستان بروند. مسخره است اما واقعيت دارد. صنايع ايران هر چقدر که از نظر تکنولوژي به‌‏روز باشند، باز وابستگي دارند و جزء صنايع مادر که ملاک صنعتي بودن يک کشور است،‌‏ محسوب نمي‌‏شوند.
وجه تمايز سرمايه‌‏داري صنعتي و سرمايه‌‏داري تجاري از نظر برخورد با نيروي انساني چيست؟
سيستم سرمايه‌‏داري صنعتي بر پايه کارخانه است. در اين سيستم شما به‌‏عنوان يک کارخانه‌‏دار، در حالي که به خريد موادخام ارزان و باکيفيت، ماشين‌‏آلات مدرن و به‌‏روز تمايل داريد، به استخدام نيروي انساني سالمي که بتواند از پس هشت ساعت کار روزانه برآيد نيز علاقه‌‏منديد، بنابراين به فکر بيمه، ‌‏حداقل مزد،‌‏ بهداشت و ايمني محيط‌‏کار هستيد، چون مي‌‏دانيد تنها در اين صورت مي‌‏توانيد به‌‏عنوان يک توليدکننده موفق، کالاي خود را به بازار مصرف عرضه کنيد. اما در سيستم سرمايه‌‏داري تجاري،‌‏ براي شما تنها فروش کالاي خريداري شده مهم است. در اين سيستم از فرآيند توليد خبري نيست. نيازي به نيروي انساني احساس نمي‌‏شود. بنابراين مسائلي چون تامين اجتماعي،‌ حداقل مزد،‌‏ بهداشت و ايمني محيط کار نيز اهميت ندارند. در اين سرمايه‌‏داري که بيشتر از 100 سال بر ايران تسلط دارد،‌‏ تنها مساله مهم اين است که چطور در کوتاه‌‏ترين فرصت، کالايي به ارزان‌‏ترين قيمت خريد و با کمترين هزينه به گران‌‏ترين قيمت فروخته شود.


شما اين ادعا را در حالي مطرح مي‌‏کنيد که به طور ميانگين حداقل 50 سال از تصويب و اجراي نخستين قوانين حمايتي کار وتامين اجتماعي مي‌‏گذرد. در اين مدت نهادهاي مدني صنفي شکل گرفته‌‏اند و وزارتخانه‌‏هاي کار وامور اجتماعي و رفاه و سازمان تامين اجتماعي براي حمايت از نيروي کار تاسيس شده‌‏اند.
انجام اين اقدامات هرچند با حسن نيت همراه بوده، اما به‌‏دليل تسلط سرمايه‌‏داري تجاري راه به جايي نمي‌‏برد. در سيستم سوداگري، وقتي کار صنعتي جايي ندارد،‌ پس از حمايت‌‏هاي سرمايه‌‏داري صنعتي نيز خبري نيست.
اين حسن نيت مورد اشاره شما‌ از طرف چه کساني بوده است؟
بعد از پيروزي انقلاب مشروطه در ايران که باعث ايجاد تحولات فکري در طبقات مختلف جامعه شد، عده‌‏اي از سرمايه‌‏داران ملي متمايل شدند تا شيوه توليد مسلط در ايران را تغيير دهند و آن را از سرمايه‌‏داري تجاري به سرمايه‌‏داري صنعتي بدل کنند. اين تمايل که با گذشت بيش از يک قرن هنوز هم وجود دارد، منجر به شکل‌‏گيري کارخانه‌‏هاي جديد در ايران شد، اما نتوانست مقابل هجوم کالاهاي خارجي به درون مرزها را بگيرد. در اين سال‌‏ها حمايت‌‏هاي اجتماعي و فعاليت‌‏هاي صنفي به‌‏عنوان بخشي از حقوق قانوني به رسميت شناخته شد،‌‏ اما به دليل سطحي بودن تحولات انجام شده،‌‏ سرمايه‌‏داري تجاري همچنان تسلط خود را حفظ کرد و به سرمايه‌‏داري صنعتي ميدان نداد. حتي بعد از پيروزي انقلاب اسلامي، با وجود آنکه از نظر سياسي و فرهنگي اقدامات مثبتي چون پايان يافتن يک سلطه 2500 ساله و اسلامي شدن مسائل فرهنگي انجام شد، اما در مباحث اقتصادي تغييري صورت نگرفت و شيوه مالکيت تجاري همچنان سلطه خود را حفظ کرد.
شما معتقديد که مشکلات اقتصادي امروز، نتيجه تسلط استعماري سرمايه‌‏داري تجاري حتي پس از پيروزي انقلاب است، در حالي که در قانون اساسي کشور، بر ضرورت خودکفايي اقتصادي و جلوگيري از سلطه اقتصادي بيگانگان بر کشور تاکيد شده که معناي برتري بخشيدن به سرمايه‌‏داري صنعتي را دارد.
بله، متاسفانه با وجودي که در قانون به اين مساله تاکيد شده است، اما در عمل چنين نيست. در حال حاضر سياست‌‏هاي اصل 44 در حال اجراست و بدون آنکه معياري براي مالکيت دولتي وجود داشته باشد و ماهيت بخش خصوصي مشخص باشد. اموال مردم ايران واگذار مي‌‏شوند.
به عقيده شما ابهامات وارد بر نحوه اجراي اصل 44 چيست؟
طبق اصل 44، نگهداري و اداره صنايع، تاسيسات و شرکت‌‏هايي که مالکيت عمومي دارد در اختيار دولت است؛ يعني هر دولتي مسوول نگهداري و اداره اموالي است که به تک تک آحاد مردم تعلق دارد. اين يعني دولت مالک مملکت نيست و حق ندارد محصول سال‌‏ها کار، تلاش،‌ سختي و خوشي مردم را بفروشد.
يعني شما مخالف واگذاري اداره بانک‌‏ها‌‏، نفت و صنايع مادر به بخش خصوصي هستيد؟ آيا در کشورهايي که سيستم اقتصادي آنها سرمايه‌‏داري صنعتي است، ‌اداره اين بخش‌‏ها برعهده دولت است؟
اشتباه نشود، من مخالف مشارکت بخش خصوصي نيستم، من مخالف نامعلوم ماندن ماهيت و هويت بخش خصوصي هستم. هويت بخش خصوصي ايران مشخص نيست. در اين واگذاري‌‏ها، کدام شهروند ايراني از طرف معامله با دولت با خبر است؟ در دنياي سرمايه‌‏داري صنعتي مانند اروپا، ماهيت بخش خصوصي معلوم است و همه مي‌‏دانند که سرمايه‌‏داران فلان بانک و يا خريداران عمده بورس اوراق بهادار چه کساني هستند.
منظور شما اين است که دولت به عنوان وکيل منتخب مردم، بايد طبق قانون ماهيت طرف معامله را به شهروندان مشخص کند؟
مردم از بزرگ و کوچک، فقير و غني حق دارند که بدانند اموال متعلق به آنها در دست چه اشخاصي است، ولي در عمل چنين نيست. بگذاريد دوباره مثال بزنم؛ در روزنامه‌‏ها به نقل از سخنگوي قوه قضاييه نوشته‌‏اند که سلطان شکر با وثيقه 150 ميليارد توماني آزاد شده است، در حالي که هويت کسي که به سلطان شکر معروف است براي هيچ کس مشخص نيست، در صورتي که مردم، به‌‏عنوان مالک منابع ملي حق دارند بدانند شخصي که باعث تعطيلي کارخانجات شکر و بيکاري هزاران کارگر شده است، کيست. فراموش نکنيم اين سلطان مجهول‌‏الهويه شکر، هيچگاه از طريق خانوادگي وارث صنعت شکر ايران نشده است.
صرف‌‏نظر از مجهول الهويه بودن بخش خصوصي ايران، توسعه و رشد اين بخش را در قالب اصل 44 چگونه ارزيابي مي‌‏کنيد؟
تا زماني که ماهيت بخش خصوصي بطور شفاف براي همگان مشخص نباشد نمي‌‏توان در مورد آن نظري داد. در ضمن، به اعتقاد من سوال ديگري که بعد از مشخص شدن ماهيت بخش خصوصي بايد به آن پاسخ داده شود، مساله فرار سرمايه به شيوه‌‏هاي قانوني و غيرقانوني است. ما هنوز از ميزان سرمايه‌‏هاي تجاري، صنعتي و سرگردان آمار مشخصي نداريم. بدون اينها هرگونه اظهارنظري فاقد اعتبار است.
موضوع ديگر اينکه ميان صاحب‌‏نظران و کارشناسان مختلف، بر سر سرعت خصوصي‌‏سازي اختلاف وجود دارد. عده‌‏اي از صاحب نظران با استناد به آمارهاي داخلي و خارجي خود از کند بودن روند خصوصي سازي انتقاد کنند و حال آنکه عده‌‏اي ديگر به استناد به آمارهاي ديگر، از شتاب بيش از حد خصوصي‌‏سازي ابراز نگراني مي‌‏کنند.
من بدون مشخص شدن هويت بخش خصوصي و روشن شدن وضعيت سرمايه‌‏ها در ايران، اين اظهارات مختلف را نه تاييد و نه تکذيب مي‌‏کنم. اين ارقام و آمارهاي مورد استدلال هيچکدام قابل اطمينان نيستند.
در ايران بخش خصوصي طوري هويت خود را پوشيده نگهداشته که انگار داشتن پول ننگ است، حال آنکه در کشوري مانند آلمان، اگر کسي از محل مشخص و قانوني صاحب پول و درآمدي شود، هيچ اقدامي براي پوشانده نگهداشتن هويت خود انجام نمي‌‏دهد.
با توجه به نظرات شما مبني بر اينکه سرمايه‌‏داري تجاري از يک قرن پيش تاکنون از صنعتي شدن ايران جلوگيري کرده است، آيا مي‌‏توان مدعي شد که اين وضع از خارج به ايران تحميل شده است؟
بله. در دوران استعمار، استعمارگران در آسيا، آفريقا، آمريکاي لاتين و هر جاي ديگر که پا گذاشته‌‏اند از نظر اقتصادي به دنبال آن بودند که هم منابع طبيعي آن سرزمين را به نازل‌‏ترين هزينه غارت کنند و هم محصولات خود در آن سرزمين به بالاترين بها بفروشند. اين سيستم با برنامه‌‏ريزي مشخص، از صنعتي شدن اين کشورها جلوگيري کرد.
بر اين اساس ادعاي منتقداني که وضع اقتصادي را نتيجه اجراي سياست‌‏هاي اقتصادي ديکته شده موسساتي چون بانک‌‏جهاني،‌‏ صندوق بين‌‏المللي پول و يا سازمان تجارت جهاني مي‌‏دانند تا چه حد درست است؟
به‌‏طورکلي موسساتي چون صندوق بين‌‏المللي پول و بانک جهاني،‌ سازمان‌‏هاي وابسته به سرمايه‌‏داران جهاني هستند. نسخه‌‏هايي که اين سازمان‌‏ها براي بهبود وضعيت اقتصادي ساير کشورها مي‌‏نويسند تنها به درد خودشان مي‌‏خورد.
ترکيب اين سازمان‌‏ها را اقتصادداناني تشکيل مي‌‏دهند که در جهت منافع اقتصادي کشورهاي سرمايه‌‏داري اروپايي و آمريکايي فعاليت مي‌‏کنند. براي اينها حفظ منافع کشورهاي سرمايه‌‏دار مهم است و هر کشوري که از توصيه‌‏هاي آنها پيروي کرده تبديل به مستعمره آنها شده است.
آيا چين که محصولات آن امروز در بازارهاي داخلي ايران اشباع شده و باعث تعطيلي کارخانه‌‏ها و بيکاري کارگران ايراني شده است، به توصيه اين اقتصاددان‌‏ها عمل نکرد؟
چين اکنون به جاي مستعمره بودن، يک امپرياليسم اقتصادي است.‌ بازارهاي ايران از آشغال‌‏هاي چيني انباشته شده و‌ کارخانه‌‏هاي بسياري به‌‏دليل واردات بي‌‏رويه محصولات چيني تعطيل و کارگران آنها بيکار شدند. دولت چين برخلاف توصيه اين موسسات عمل کرد و به‌‏همين دليل تحت تحريم‌‏هاي شديد اقتصادي قرار گرفت و سال‌‏ها نه فقط از سوي کشورهاي سرمايه‌‏دار، بلکه از سوي شوروي نيز به رسميت شناخته نمي‌‏شد. چين با برنامه‌‏ريزي‌‏هاي سخت پنج ساله صنعتي که توسط اقتصاددان‌‏ها نوشته شده بود به جايگاهي رسيده است که مي‌تواند بدون داشتن منابع نفتي در کشور خود کارخانه کارخانه‌‏ساز بسازد و به يک ابرقدرت صنعتي و اقتصادي تبديل شود.
چيني‌‏هايي که امروز بلاي جان کارخانه‌‏هاي ايراني شده‌‏اند، زماني براي صرفه‌‏جويي در مخارج عمومي، لباس متحدالشکل مي‌‏پوشيدند تا بتوانند هزينه کسب اطلاعات لازم براي صنعتي شدن را بپردازند.
راهي را که چين پيمود جز در زمان کابينه دکتر مصدق، هيچگاه در ايران پيموده نشد‌‏، که نتيجه آن هم کاهش هزينه واردات به نصف و افزايش دو برابري درآمد صادرات شد.
شما مي‌‏گوييد ايران براي آنکه به يک کشور صنعتي تبديل شود بايد راه چين را بپيمايد؛ در حاليکه بدون شک پيمودن اين مسير هم براي مردم سخت است و هم موجب خشم کشورهاي سرمايه‌‏داري مي‌‏شود.
بله. بدون شک شرايط امروز با شرايط انقلاب چين و يا کابينه دکتر مصدق برابري نمي‌‏کند، اما اگر مي‌‏خواهيم به يک قدرت صنعتي تبديل شويم، بايد مانند چين تا مدت‌‏ها از مصرف کالاهاي لوکس و غيرضروري که باعث ايجاد وابستگي و خروج سرمايه از کشور مي‌‏شود،‌‏ پرهيز کنيم.
بنابراين اقتصاددانان داخلي بايد جمع شده و شيوه مسلط توليد را براي کشور مشخص کنند، اطلاعات مربوطه، ابزار و منابع توليد،‌ ساختار ماشين‌‏آلات، استعدادها و مهارت‌‏هاي نيروي انساني را جمع آوري و براساس آن برنامه‌‏ريزي کنند. هزينه واردات را با درآمد صادرات مقايسه کنند و از محل درآمد کشور، درصد مشخص و معيني را به تحقيقات و پژوهش اختصاص دهند.
به ياد داشته باشيم براي صنعتي شدن، بايد به سرمايه‌‏داري که تمايلات ملي دارد امکان داد تا در فضايي عادلانه با واردات رقابت کند، در غير اين صورت نه تنها اميد به صنعتي شدن بي‌‏معني است،‌ بلکه تعطيلي کارخانه‌‏ها،‌ بيکاري کارگران و ضايع شدن حقوق و مزاياي آن نيز امري طبيعي خواهد بود.
نابسماني موجود‌ تا چه ميزان به عملکرد دولت نهم مربوط مي‌‏شود.
وضعيت فعلي مانند بيماري زکام از قبل سرايت کرده و نبايد همه گناه‌‏ها را به گردن دولت فعلي انداخت.

اما مسوولان سابق دولتمردان کنوني را مقصر اصلي وخيم شدن وضع اقتصادي مي‌‏دانند.
بله امروز مسوولان قبلي هر روز از وخيم شدن وضع اقتصادي گله دارند و دولت فعلي را مقصر مي‌‏دانند، اما آيا واقعاً‌ اينطور است؟ امروز آقايي که قريب 13 سال وزير کشاورزي بوده، در روزنامه‌‏ها راجع به خشکسالي قلم‌‏فرسايي مي‌‏کند و بي‌‏آبي را مهم‌‏ترين مشکل روز کشاورزي ايران مي‌‏نامد، بدون آنکه در زمان تصدي‌‏گري خود اقدامي مثبت در خصوص تامين آب کشاورزي ايران کرده باشد. آقاي ديگري که سال‌‏ها وزير نفت بود، دولت را به ناتواني در تامين بنزين مصرف داخلي کشور متهم مي‌‏کند حال آنکه خود اين شخص زماني که وزير نفت بود، نه‌‏تنها اقدامي موثري براي تهيه بنزين در داخل کشور انجام نداد، بلکه برپايه يک استدلال غيرمنطقي گفته بود،‌ چون هزينه واردات بنزين از هزينه توليد بنزين در داخل کشور کمتر است، پس واردات بنزين از نظر اقتصادي بر ساخت پالايشگاه ارجحيت دارد. مگر در زمان تصدي همين منتقدان امروز نبود که تلاش‌‏ها براي پيوستن ايران به سازمان استعماري تجارت جهاني (WTO) آغاز شد؛ تلاشي که حداقل از 25 سال پيش آغاز شده، بدون آنکه انگيزه و توجيه اقتصادي آن مشخص شود.
منتقدان معتقدند دولت نهم از بابت درآمد نفتي و آزادسازي‌‏هاي اقتصادي، فرصت‌‏هاي طلايي را در اختيار داشته که در سه دهه گذشته در اختيار هيچ دولت ديگري نبوده است.
همانطور که گفتم در به وجود آمدن وضع اقتصادي امروز مسوولان فعلي، سابق و اسبق همه دخيل هستند. اکنون که در آستانه انتخابات رياست جمهوري قرار گرفته‌‏ايم تمامي مشکلات به دولت فعلي منتسب مي‌‏شود و اين کمال بي‌‏انصافي است. اين‌‏طور انتقاد مغرضانه است و از شرافت دور است که بگوييم فلاني شانس داشت اما ما نداشتيم.
قانون ماليات بر ارزش افزوده را که در زمان اين دولت براي مدت کوتاهي اجرا شد، چطور ارزيابي مي‌‏کنيد؟
اين قانون يکي از بهترين قوانيني است که در 144 کشور ديگر براي جلوگيري از قاچاق و کمک به توليد و سرمايه‌‏داري صنعتي اجرا شده است و متاسفانه در ايران، سرمايه‌‏داري تجاري از اجراي آن جلوگيري کرد.
پس به اعتماد شما اين قانون مي‌‏توانست قدرت سرمايه‌‏داري صنعتي را در برابر سرمايه‌‏داري تجاري افزايش دهد؟
بله اين روند مي‌‏توانست از دخالت سرمايه‌‏هاي تجاري در صنعت جلوگيري کند و بازار را از دست واسطه‌‏ها و دلال‌‏ها خلاص کند.
اما يکي از انتقادات به اين قانون وارد مي‌‏شد، مساله محاسبه تصاعدي ماليات بود. به عقيده منتقدان، ادامه اجراي اين قانون باعث چند برابر شدن هزينه کالاي نهايي و در نتيجه، افزايش فشار بر طبقه مزدبگير مي‌‏شد.
محاسبه تصاعدي ماليات بر ارزش افزوده براي اين است که جلوي واسطه‌‏ها گرفته شود. امروز کساني هستند که از صنعت چيزي نمي‌‏دانند اما چون سرمايه‌‏دارند فلان مواد اوليه را يک جا مي‌‏خرند تا به قيمت دلخواه خود بفروشند. اجراي اين قانون مي‌‏تواند از دخالت آنها جلوگيري کند، اما در رابطه با طبقات کم‌‏درآمد بايد بگوييم که اجراي اين قانون هيچ تاثير منفي بر طبقه کم‌‏درآمد ندارد.
ولي اخذ تصاعدي ماليات باعث گران شدن هزينه کالا و خدمات در نتيجه بالا رفتن هزينه کالاهاي مصرفي طبقه کم‌‏در‌‏آمد مي‌‏شود.
بنابراين در کنار اخذ ماليات بايد دستمزدها را نيز افزايش داد. اين قانون فقط جلوي گران‌‏فروشان، قاچاق‌‏فروشان و احتکارکنندگان را مي‌‏گيرد. فراموش نکنيد صرافان و طلافروشان تنها صنف ناراضي از اجراي اين قانون بودند. در اين شرايط، کدام کارگر مي‌‏تواند با درآمد خود طلا و يا ارز خريداري کند. قيمت‌‏هاي اين صنف اغلب ساختگي و مصنوعي است، بنابراين واکنش اعتراض‌‏آميز آنها طبيعي و قابل پيش‌‏بيني بود.
حذف يارانه‌‏ها چطور، آيا سياست هدفمند کردن يارانه‌‏ها باعث ايجاد فشار بر طبقه کم‌‏درآمد نمي‌‏شود؟
به طور کلي هدفمند شدن يارانه‌‏ها به شفاف‌‏سازي سيستم اقتصادي کشور کمک مي‌‏کند؛ اين يعني فضاي رقابتي سالم براي بخش خصوصي. شايد کساني که با اجراي چنين قوانيني منافع اقتصادي خود را در خطر ببينند نسبت به اجراي آن معترض شوند اما بدون شک اجراي صحيح و حساب شده اين قانون مي‌‏تواند به توزيع عادلانه ثروت در ميان همه گروه‌‏هاي اجتماعي منجر شود.
گفت‌‏وگو از پانيد فاضليان
پايان پيام

 

557 – تجمع اعتراضی خانواده های زندانيان سياسی در مقابل اوين :

به گزارش فعالين حقوق بشر و دمکراسی در ايران در تاریخ 4 آبان 87 آمده است : بنابه گزارشات رسيده از بند ۳۵۰ زندان اوين در راستای شدت يافتن اقدامات سرکوبگرانه که به دستور وزارت اطلاعات عليه زندانيان سياسی صورت می گيرد. ملاقتهای حضوری زندانيان سياسی با خانواده های آنها لغو و به ملاقاتهای کابينی تبديل شده است.
خانواده های زندانيان سياسی روز شنبه
۲ آذر ماه ساعت ۰۹:۰۰ صبح طبق روال معمول هميشگی برای ملاقات با عزيزانش به زندان اوين مراجعه نمودند که با يکی از پاسدارها که در مقابل درب ورودی ايستاده بود مواجه گرديدند. پاسدار بند با لحنی تهديد آميز خطاب به خانواده ها گفت: ملاقاتها ديگر حضوری نيست و کابينی است. برخورد پاسدار فوق باعث اعتراض شديد خانواده ها گرديد و خانواده نسبت به تشديد فشار بر خود و عزيزانشان که تنها به جرم شرکت کردن عزيزانشان در مراسم قتل عام زندانيان سياسی بيش از يک سال در زندان بسر می برند و تعدادی از آنها تا به حال در بلاتکليفی بسر می برند، و نسبت به محروم کردن آنها از ملاقات حضوری با عزيزانشان واکنش شديدی نشان دادن.حضور اين پاسداربند در روز ملاقات به منزله اجرای اقدامات سرکوبگرانه عليه خانواده ها است. وقتی که اين پاسدار با اعتراضات خانواده ها مواجه شد شروع به تهديد خانواده ها نمود و با فريادهای وحشيانه می گفت که آنها را به زندان گوهردشت تبعيد خواهيم کرد.
در پی ممانعت خانواده ها از ملاقات حضوری با عزيزانشان اقدام به تجمع اعتراضی در مقابل درب اصلی زندان اوين نمودند اين تجمع از ساعت
۱۰:۰۰ آغاز گرديد و تا ساعت ۱۰:۴۵ دقيقه ادامه يافت. خانواده ها فرياد می زدند که بيش از يک سال عزيزانمان را بی دليل زندانی کرده ايد و الان هم بخاطر شرکت نکردن در نماز جماعت اجباری ملاقاتهايمان را قطع کرديد و ما را هم مورد تهديد قرار می دهيد.
لازم به يادآوری است که خانواده آقای نبوی و فلاحيه زاده از راههای دور از خوزستان و سمنان به آنجا آمده بودند ولی بدليل کابينی شدن ملاقاتها از رفتن به ملاقات خوداری کردند.
فعالين حقوق بشر و دمکراسی در ايران، وادار کردن زندانيان سياسی به شرکت کردن در مراسم فرمايشی بنيادکرانه که به عنوان شکنجه روحی عليه زندانيان سياسی بکار برده می شود و لغو ملاقاتهای حضوری زندانيان سياسی با خانواده هايشان را محکوم می کند و از کميسر علی حقوق بشر سازمان ملل و ساير مراجع بين المللی برای متوقف کردن اعمال قرون وسطی عليه زندانيان سياسی خواهان اقدامات فوری است.

558 - طومار اعتراضی 400 تن از معلمان آبادان خطاب به مسوولان رژيم :
در تاریخ 4 آذر 87 به گزارش كانون صنفى معلمان تهران(طيف صنفى): بيش از 400 نفر از معلمان شهرستان آبادان طی طوماری خواستار توجه مسوولين کشور به مشکلات خود شده اند؛ اين معلمان بطور خلاصه بخشی از مشکلات موجود در استان خوزستان بويژه شهرستان آبادان را در اين طومار ياد آوری نموده اند،اميدواريم نخست اين مطلب به دستان مسوولان رسيده و سپس حوصله ی خواندن آنرا يافته، آنگاه برای برطرف کردن اين مشکلات اقدام نمايند.

به خداوندجان وخرد
بالعدل قامت السموات والارض
رئيس جمهور محترم اسلامی ايران
، جناب آقای دکترمحموداحمدی نژاد
هيچ عدالتی بهتراز بازگرداندن حقوق پايمال شده ی مردم نيست. علی(ع)

باسلام وتحيات وافره به استحضارمی رساند،اکنون مدت چند سال است،که مدير آموزش وپرورش استان خوزستان با سوءمديريت نگاه غير تخصصی بی تجربگی نداشتن نگاه فني، کمبود منابع مالی اتلاف منابع و مصرف آن در موارد غير ضروری وغير قانونی ،عدم شناخت وبی توجهی به اجرای راهکارهای بومي،استراتژيک غلط عدم کارشناسی وعدم استفاده ازفرصت های بالقوه وبالفعل منطقه دراستان زرخيز با وجود منابع سرشار توليد 65درصد نفت36 درصد درآمد86درصددرآمدارزی ،15درصدبرق الکتريکی ،88درصد برق آبي،درکشور، وجود واحدهای صنعتي، بزرگ مانند پالايشگاه، پتروشيمی ،کشت وصنعت، گاز، فولاد ، صنايع نفت و فراورده های آن و.....باعدم نظارت بر فرآيند گردشکار و ضف سيستم های نظارتی بر عملکرد مديران بدون بهره گيری از اساتيد با تجربه ،نخبگان و صاحب نظران يعنی ذخاير انقلاب ضربات سنگينی بر پيکر مجروح سکانداران کشتی علم و معرفت،يعنی معلمان وارد ساخته. به طوری که معلمان اين استان مدت يکسال است با حجم عظيم وانبوهی از مطالبات از قبيل يکامه و نيم مرخصی مناطق محروم،دوماه حق التدريس روزنه ی دبيران ،عليرغم دريافت مبالغی از دانش آموزان و واريز و محاسبه ی ضمانت در استان مربوط به سال تحصيلی گذشته، يارانه ی مسکن، حق ازدواج، حق فوت، شش ماه سرانه ی دانش اموزی درسال گذشته، نصف پاداش بازنشستگان و..... روبرو ساخته در حالی که به اذعان معلمان تقريبا همه ی استانهای کشور مطالبات خود را در گذشته دريافت نموده اند، وهيچگاه تاکنون درطول تاريخ آموزش و پرورش حتی در زمان انقلاب و جنگ معلمان شهرستان آبادان و خوزستان با اين حجم مطالبات آن هم با تاخير يک ساله روبرو نبوده اند، حتی در زمان سقوط نفت به هفت دلار در هر بشکه در سال 77تاچه رسد به اينکه فروش نفت به 140 دلار و ورودی صد ميليارد دلار به حساب ذخيره ی ارزی در اسل 85و86 باشد به طوريکه در نيمه ی نخست سال 1387 فقط رقم موجود در 6ماه نخست سال جاری بيش از 40 ميليارد دلار ذکر گرديده،که 27ميليارد دلار آن وارد حساب ذخيره ی ارزی شده است ،که متاسفانه عافيت طلبی وتعميم غلط دادن مطالبات ومشکلات آموزش وپرورش شهرستان واستان به کل کشور صنت بارز مديران آموزش وپرورش اين استان وگذشتن از کنار مسئله به جای حل آن به صورت عادت ثانويه درآمده بی تفاوتی ونبودن انسجام و هماهنگی لازم در بين مديران استان جهت حل مشکلاتن واقعی معلمان از معضلات ديگر می باشد،بطوريکه حتی بيان مشکلات صريح و شفاف البته واقعيت ها ی تلخ توسط معلمان را مديريتهای آموزش و پرورش باچوب سياسی کاريی ميراند،تا به ناچار فرهنگيان را وادار به مهر سکوت برلبان کنند،و با انسداد فضای نقادی عمل و انديشه ی مسئولين را از عيار پرگوهر نقد دلسوزانه ومنصفانه مبرا دانسته زيرا آموزش وپرورش راسفارتخانه ای می دانند،که با استفاده از مصونيت های لازم هرچه می خواهند،انجام می دهند،وفقط برای معلمان انجام تکاليف بدون هرگونه حقوقی قائل هستند،که فقدان حمايت قانونمند فضا را برای فعاليت های صنفی معلمان تنگ و انها را از فعاليت های پويا وبالنده محروم کرده است،واينگونه روشهای ناکار آمد سبب سلب اعتماد معلمان گرديده هرچند که سياسی نشان دادن مطالبات ناشی از سوء مديريت و ضعف و ناتوانی در پاسخگويی به مطالبات اين قشر شريف و زحمتکش می باشد.
آقای رئيس جهمور،با تاخير کشاندن مطالبان بعد از يکسال با توجه به تورم 3/24 در صدی در مهرماه 1387برابر اعلام بانک مرکزی و افت شديد ارزش اقتصادی مطالبات خسارت جبران ناپذيری بر اقتصاد معلمان که بار سنگين هزينه ها مانند کوهی با کمترين در آمد ،کمر آنهارا خم کرده است،وارد نموده بطوريکه بدهی يک معلم به بانک با تاخير وسود 12درصد دريافت می شود،ولی بابت بدهی دولت به معلمان ساليان سال سودی تعلق نمی گيرد،وسازمان آب ،برق و مخابرات بعد از پايان مهلت 15 روزه در صورت عدم پرداخت بهای آناه ،خدمات را برروی معلمان و فرزندان آنها قطع می کنند،و حتی مدارس شاهد ثبت نام فرزندان فرهنگی آن هم باامتيازمکتسبه منوط به پرداخت شهريه دانَش آموزمی نمايد،وعمل قلب يک معلم بدون پيش پرداخت کامل دربيمارستان انجام نمی شود،ويايک معلم به محض يک روزغيبت براثر مشکلات زندگی بلافاصله حقوق آن کسرمی شود،ياصندوق ذخيره ی فرهنگيان باپول سودمعلمان وام باسود11 درصدی پرداخت می کند.
آقای رئيس جمهورظلم به معلمان خوزستان به حد اعلا رسيده است.
کوه درديم ،تماشاگرويرانی خويش عاجزيم تا که دهيم شرح پريشانی خويش
مسلما معلمان با اين وضع وعدم دريافت مطالبات ونداشتن سرپناهی لازم،پاسخگوی نيازهای اوليه ی اعضای خانواده ی خود نيستند،وبرای گذراندن امور زندگی خود،مجبور به اضافه کارزياد يا کارهای جانبی ديگر که در شان آنها نيست،می باشند،و نميتوانند، در آموزش وپرورش خلاق و فعال عمل کنند،مهمترين مشکل معلمان اين شهرستان واستان اوضاع معيشتی و کاهش منزلت اجتماعی وبرخوردهای قدرت مدارانه مديران اجرايی ومسئولين آموزش وپرورش با آنهاست،وفشارهای روحی وروانی در حرفه ی معلمی موجب فرسايش بهداشت روانی بسيار از انها شده است،ووبايد تهديدات شغلی آنهارا جدی گرفت،که رفع دغدغه های آنها مهمترين اصل برای معلمان می باشد،وبا کمال تاسف اکنون مدت يکسال است،که مطالبات معلمان باوعده های پوشالی مسئولين به آخر ماه ونهايتا به ماه بعد موکول و به سرابی تبديل شده است،وتاکنون صبر ومداراوگفتگوی شفاهی همچنين نامه های مکرربه مسئولين فوق بی نتيجه وبی اثر مانده است،وبعضابا خرد کردن وپرداخت 15 روز حق التدريس و يا 20 در از يکماه مرخصی مناطق محروم نوع پرداخت آموزش و پرورش را به کميته ی امداد و معلمان را به عنوان صدقه گيرنده ی آن تبديل نموده در حالی که به فرمايش مقام معظم رهبری هرجا فقر و بی عدالتی ومشکلی است برای اين بوده که ما نايستاده ايم،واگر می ايستاديم،اين طور نمی شد،آنهم معلمانی که در گرمای 50 درجه ی وقطع مکرر آب وبرق در آموزشگاههاو شوری آب و گرانی ناشی ازبعد مسافت وآلودگی هوابعضا تا 10 برابر استاندارد جهانی ناشی ازکشورهای همسايه درکلاسهای شلوغ با 40 دانش آموز به خدمت صادقانه نمود و شکوفايی استعدادهای آينده سازان اهتمام ورزيدند،در حاليکه نرم جهانی دانش آموزان 12تا18 نفر و در شهرهای برخوردارکشورخودمان به دليل عدم سازماندهی مناسب 15نفر برای يک معلم می باشد،آن وقت اينگونه مورد نامهربانی شديدمسئولين و مديران آموزش وپرورش شهرستان وا ستان کهماهيانه اضافه کار خودرادريافت می کنند،قرارمی گيرند،وبی شک در اين ورطه هرکس ماهی خود راصيد می کند،و آنچه باقی می ماند،قربانی بزرگی به نام جامعه ی فرهنگی بی اعتماد است،مسلما انتصاب مديران اجرايی امتحان پس داده بدون کارآيی با رويکرد انفعالی وعدم مکانيزم های لازم جدی برای دريافت مطالبات در گذشته در اين استان آن هم بدون نظام سنجش مديريتی و عدم نظر خواهی معلمان و نخبگان سراسراستان ومشارکت آنهادر تصميم گيريهافاصله ی زياد آموزش وپرورش خوزستان ئمعلمان با شرايط موجوددر کشور نه تنها کاهش نداده بلکه افزايش خواهد داد.
آقای رئيس جمهور،شمادر شعارهای انتخاباتی خود قول داده بوديد،که اگر مطالبات معلمان پرداخت نشد،حتی شرکت هاوکارخانه جات دولتی را می فروشيد،ومطالبات آنهارابه موقع می پردازيد،بنابراين اوضاع آموزش وپرورش خوزستان در حال حاضر در خود نظامی که با شعار فرهنگی و دين پروری به پيروزی رسيده است،نيست. ما سياه نمايی نمی کنيم،و از بيان بسياری از مسائل خود داری می کنيم،بطوريکه درسفر گذشته شما به استان خوزستان وزير قبلی از وضعيت آموزش وپرورش وايجاد نارضايتی در بين معلمان وعدم پيشرفت کارها ونياز های حياتی بسيار اظهار تعجب نمودند،و خوزستان را ازاين لحاظ ضعيف ترين آموزش وپرورش کشور معرفی نمودند،بطوريکه ميانگين مردودين سال اول متوسطه در کشور24درصد و در برخی شهرهای اين استان به 52درصد می رسد،آن هم در شرايطی که در چند سال اخير بسياری از فرهنگيان آبادان و خوزستان با اطاعت کامل از مقام معظم رهبری بيشترين خدمات و حمايت های جانانه خود را در جبهه های جنگ و از مسئولين نظام به عمل آوردند،و در تنگناهای کشور و در دوره های متگثر و متنوع حتی انتخابات شما چه التزامات قبلی ونقلی نشان داده اند،لذا اين شکوائيه به معنی نفی خدمات و بسياری ازدستاوردهای ارزنده ی دولت نهم درآموزش وپرورش نبوده وهيچ رنگ و بوی سياسی و جناحی نداشته،در پايان از جنابعالی استدعا داريم،جهت ايجاد افزايش فعاليت و رغبت معلمان و توفيق سازمانی در دستيابی به اهداف تعيين شده آموزش وپرورش و جلوگيری از بحران با تعيين فرد يا هياتی زير نظر مستقيم خود دستور قاطع بررسی و پيگيری وبرخوردمجدانه صادر نموده تا مشکلات مصائب معلمان اين شهرستان و استان مورد کنگکاش قرارداده و باحذف مديران ضعيف و سهل انگار وپرداخت مطالبات معلمان خوزستان بطوريکجاکه به تعبير حضرت امام (ره)دين خود رابه اسلام و انقلاب ادا نموده اند،اقدام گردد،تا گامی در راستای تحقق اهداف والای آموزش وپرورش در دولت عدالت محور ومهرورز نهم برداشته شود،توفيق شمارا در خدمت به معلمان نجيب و مظلوم خطه ی خونگرم تحت ولايت مقام معظم رهبری از خداوند متعال منان خواستاريم.
باسپاس فراوان جمعی از فرهنگيان آموزش وپرورش شهرستان آبادان
رونوشت:
_ رئيس کميسيون آموزش وپرورش وتحقيقات مجلس شورای اسلامی- جناب آقای عباسپور تهرانی جهت استحضار و اقدام عاجل قانونی
_ وزيرمحترم آموزش وپرورش جمهوری اسلامی- جناب آقای علی احمدی جهت استحضارواقدام عاجل قانونی
_ سازمان بازرسی کل کشور_ جهت استحضار واقدام عاجل قانونی
_ ديوان محترم عدالت اداری _ جهت استحضار واقدام عاجل قانونی
_ مديرکل دفتررسيدگی به شکايات وارزشيابی وزارت آموزش وپرورش_جهت استحضارواقدام عاجل قانونی
_ نمايندگی محترم مردم آبادان در مجلس شورای اسلامی _ جهت استحضار واقدام عاجل قانونی
_نمايندگان محترم مردم آبادان در مجلس شورای اسلامی_ جهت استحضار واقدام عاجل قانونی
_ سردبير محترم روزنامه ی وزين کارون جهت درج در روزنامه
_ سردبير محترم روزنامه ی وزين يادگاری جهت درج در روزنامه
_صدا و سيمای مراکز آبادان و خوزستان جهت اطلاع و انعکاس موارد.

559- کارگران پرریس می توانند کارخانه را به تصرف خود درآورند!

کارگران شرکت پرریس ماه ها است که برای دستیابی به مطالباتشان مبارزه می کنند. دستمزدهای معوقه و تضمین اشتغال در صدر مطالبات آن ها قرار دارد. آنان برای دستیابی به این دو خواست، بسیاری از اشکال اعتراض و مبارزه را آزموده اند. روزهای زیادی در کارخانه و در مقابل نهادهای دولتی سرمایه دست به  تحصن زده اند.

بارها در سطح شهر سنندج راه پیمایی کرده اند. همراه با کارگران همسرنوشت خویش در کارخانه های دیگر اجتماعات اعتراضی متحد سازمان داده اند. کارگران همه این راه ها را رفته اند اما هنوز دستشان به هیچ کجا بند نشده است. دیوان سالاری و اداره بازی سرمایه در تمامی این مدت کوشش کرده است تا مبارزه کارگران را به ناکجاآباد سوق دهد. هر روز وعده ای و وعیدی به کارگران تحویل داده اند تا از این طریق روی آوری کارگران به ابتکارات رادیکال ضد سرمایه داری را سد کنند. آخرین گمراهه ای که پیش روی کارگران پرریس قراردادند« هیئت حل اختلاف» بود. نقش این نهاد در روند گمراه سازی ها این بود که پس از روزها منتظر نگه داشتن کارگران سرانجام این چنین وانمود کند که گویا به نفع آن ها و علیه کارفرما رأی داده است!! ظاهر ماجرا چنین بوده است. اما بخش های مختلف دیوان سالاری سرمایه بسیار خوب می دانند که هر کدام در هر شرایطی و با توجه به مختصات روز مبارزات کارگران چه نقشی را باید ایفا کنند و از آن مهم تر چگونه نقش های همدیگر را در جهت دفاع از سرمایه و علیه کارگران تکمیل کنند. هیئت حل اختلاف بسیار خوب آگاه بود که صلاح کار سرمایه با توجه روند روز مبارزات توده های کارگر تا جایی که به نقش وی بر می گردد این خواهد بود که ژست جانبداری از حقوق کارگران بگیرد و حکم به ناحقی کارفرما بدهد! هیئت حل اختلاف مثل روز روشن می دانست و از درون شیرازه منسجم دیوان سالاری هار سرمایه بسیار شفاف می دید که نهاد مکمل وی چگونه کار را دنبال خواهد کرد. با صدور حکم این هیئت، کارفرما با وقوف کامل به روند کار و نقش سیستم دیوان سالاری نظام بردگی مزدی و با یقین کامل به این که بالاخره محکمه حقوقی سرمایه حق را به او خواهد داد مدعی ناحقی حکم هیئت حل اختلاف شد و به دیوان عدالت اداری شکایت کرد. دیوان اخیر ضمن قدرشناسی از هیئت حل اختلاف که توانسته است ماه ها مبارزه کارگران را به بیراهه کشاند و از چرخش به سوی راهکارهای رادیکال ضدسرمایه داری بازدارد و با درک دقیق این که این هیئت بایستی برای تکمیل عوام فریبی خود چنان حکم تصنعی را صادر می کرد اجرای قسمت بعدی سناریو را به کف با کفایت خود گرفت و بسیار سریع اعلام کرد که حکم هیئت حل اختلاف فاقد اعتبار قانونی است. سیر حوادثی که گفتیم به طور واقعی رخ داده است. اما منظور ما اصلاً این نیست که رؤسای این نهادها و دیوان ها دور از چشم کارگران باهم نشسته اند و درمورد سیر تا پیاز ماجرا و چگونگی برخورد با کارگران به توافق رسیده اند!! اندکی آگاهی طبقاتی لازم است تا کارگر دریابد که اساساً چنین نشست و برخاست و توافقی لازم نیست. سرمایه و مصالح و ملزومات ارزش افزایی سرمایه، نظم و حقوق و قانون و قرار و همه چیز جامعه سرمایه داری، بخش های مختلف ساختار عام دیوان سالاری سرمایه را این چنین ارگانیک به هم ربط می دهد. مهم این نیست  که هر کدام  از این نهادها به صورت جداگانه چه می گویند و چه می کنند. مسئله مهم این است که حاصل کل فرایند ایفای نقش و رسالت آن ها حتماً چیزی است که سرمایه و سرمایه دار و دولت او  می خواهد، همان چیزی که صد درصد برضد کارگر است. دل بستن به قانون و حقوق و سیستم قضایی و هیئت حل اختلاف و اداره کار و دولت و نظم سرمایه آویختن خویش به طناب دار نظام بردگی مزدی برای خفه کردن خود و جنبش و مبارزه خویش است.

برای تحمیل مطالبات خود بر سرمایه داران فقط باید با قدرت با آن ها برخورد کرد. همان قدرتی که به حد وفور در طبقه ما هست اما زیر فشار سرکوب بی امان دولت سرمایه داری، پراکندگی، بی افقی، ناآگاهی و  بی سازمانی و عدم اعتماد به نفس و بالاخره  زیر فشار راه حل های سخت جان رفرمیستی و توصیه های مخرب رفرمیست های راست و چپ قادر به ابراز وجود نیست. سرمایه دار پرریس  شمار زیادی کارگر را اخراج کرده است. سرمایه داران دیگر عین همین کار را در شاهو، نساجی کردستان، غرب بافت و ده ها کارخانه دیگر در همین منطقه انجام داده اند. سرمایه داران در یک چشم به هم زدن صدتا صدتا کارگر را از کارخانه ها بیرون می ریزند. آیا وقت آن نرسیده است که کارگران نیز کارفرمایان را از کارخانه ها بیرون اندازند و کارخانه را به تصرف خود درآورند و خود آن را اداره کنند؟ بارها گفته ایم و بازهم می گوییم که این کار دشوار و بسیارهم دشوار است. اما اصلاً غیرممکن نیست. بسیاری می گویند محال نیست اما باید وقت آن فرا رسد و حالا زود است!! برخی دیگر می گویند کارگران نمی توانند این کار را بکنند. این، کار احزاب است!! پاسخ ما به این اظهارات این است که اولا جز اتحاد و تشکل و اعتماد به نفس و بدین سان اعمال قدرت طبقاتی کارگران همه شرایط برای این کار آماده است. برای این کار حتی بسیاردیر هم شده است و با حواله کردن اقدامات ضدسرمایه داری خود به آینده ای دور و موهوم فقط و فقط راه تعرض هرچه بیشتر سرمایه به هست و نیست خود را هموارکرده ایم. توضیح بیشتر این نکته مجال بیشتری را می طلبد و ما در آینده حتما این کار را خواهیم کرد. ثانیا احزاب قرار است چه کار کنند که ما کارگران متحد ومتشکل نمی توانیم بکنیم؟ آیا تا به حال نشده است و نشنیده ایم که خود کارگران بدون این که به هیچ حزبی نیاز داشته باشند کارفرمایان را گروگان گرفته و کارخانه را به تصرف خود درآورده اند؟ بارها و بارها چنین اتفاقی افتاده است. مگر کارگران اخراجی چینی همگام در شهرکرد نبودند که انبار کارخانه را به تصرف خود درآوردند و از فروش چینی های انبار توسط سرمایه دار صاحب کارخانه جلوگیری کردند؟ مگر کارگران چینی اشکان در قزوین نبودند که همین چندی پیش وسایل تولید کارخانه را به تصرف خود درآوردند و سرمایه دار را به دست و پا انداختند به طوری که با قسم و آیه دست به دامن کارگران شد و حاضرشد حقوق معوقه کارگران را هرچه زودتر بپردازد؟ آیا در این موارد حزبی به کارگران کمک کرد که این کار را بکنند؟! این ها که کارهای بسیارجزئی هستند. کارگران متحد و متشکل علیه سرمایه داری حتی برای کسب قدرت سیاسی و درهم کوفتن ماشین دولتی سرمایه نیز به هیچ به اصطلاح حزبی نیاز ندارند. مگر دست خودشان چلاق است که برای کسب قدرت به این یا آن فرقه و دار ودسته مفلوک و زهوار دررفته که حتی خودش را هم نمی تواند جمع و جور کند متوسل شوند؟  کارگران متحد ومتشکل علیه سرمایه داری و برخوردار از افق لغو کارمزدی خود حزب طبقه کارگر در عالی ترین شکل آن هستند و برای هیچ کارشان هیچ نیازی به هیچ فرقه و دار و دسته ای ندارند. حرف هایی که اعمال قدرت طبقاتی کارگران را به چوب زیربغل «حزب» مشروط می کنند جز درصورتی که ناشی از ناآگاهی و توهم و عدم اعتماد به نفس کارگران است حرف عده ای شیاد و شارلاتان و دغلکار است که برای رسیدن به قدرت و ثروت از طریق مبارزات کارگران کیسه دوخته اند. این ها حرف جریانات معلوم الحالی است که بیش از یک قرن است جنبش ضدسرمایه داری کارگران را به دار ناسیونالیسم، سندیکالیسم و فرقه بازی چپ نمایانه حلق آویز کرده اند تا شاید بر گرده کارگران سوار شوند و به قدرت و مقامات حزبی و آلاف و الوف ناشی از آن برسند. دوران این حرف ها به سر رسیده است. کارگران پرریس و شاهو و نساجی کردستان و غرب بافت و کارخانه های دیگر می توانند دست در دست هم شوراهای ضدسرمایه داری خود را برپا دارند. از کارگران همه مناطق دیگر ایران و دنیا استمداد کنند. به جای این که کارفرمایان آن ها را اخراج کنند، آن ها سرمایه داران را از کارخانه ها بیرون اندازند و کارخانه را به تصرف خود درآورند. در این باره  و درمورد دشواری های این اقدام و این که چگونه می توان بر این دشواری ها غلبه کرد بارها نوشته ایم و بازهم خواهیم نوشت.

کارگران علیه سرمایه متشکل شویم !

برای جلوگیری از بیکاری، کارخانه های درمعرض تعطیل را به تصرف خود درآوریم !

کمیته هماهنگی برای ایجاد تشکل کارگری

4 آذر 87

560- حداقل دستمزد کارگران حذف می شود
وزیر کار از حذف حداقل دستمزد در طرح تحول اقتصادی خبر داد:

 

به گزارش خبرگزاری فارس در تاریخ 4 آذر 87 آمده است : وزیر کار و امور اجتماعی از پیشنهاد حذف حداقل دستمزد کارگران در طرح تحول اقتصادی و عدم ابلاغ قانون اصلاحیه قانون کار از سوی مجلس به دولت خبر داد.
سیدمحمد جهرمی در گفت‌وگو با خبرگزاری فارس در مورد طرح تحول اقتصادی و نحوه تعیین حداقل دستمزد کارگران، افزود: تعیین حداقل دستمزد طبق قانون کار در سال جاری نیز مانند سالهای گذشته خواهد بود و جلسات شورای عالی کار با حضور نمایندگان کارگران و کارفرمایان برگزار خواهد شد.
وزیر کار و امور اجتماعی افزود: تا زمانی که تغییری در قانون کار ایجاد نشده، طبق قانون موجود کار عمل می‌شود و براساس ماده
۴۱ قانون کار باید شورای عالی کار براساس شرایط اقتصادی یک خانوار کارگری و بنابر تورم اعلام شده بانک مرکزی و شرایط اقتصادی بنگاهها حداقل دستمزد را تعیین می‌کنند.
وی گفت: حداقل دستمزد به گونه‌ای است که بنگاههای تولیدی بتوانند هم پایداری تولید داشته و افزایش بهره‌وری در آنها حفظ شود و هم منافع کارگران تأمین شود.
‌وزیر کار و امور اجتماعی افزود‌: تعیین حداقل دستمزد برای سال آینده تا اسفندماه اعلام خواهد شد.
جهرمی در پاسخ به این پرسش که آیا این تعیین حداقل دستمزد با اجرای طرح تحول اقتصادی حذف می‌شود، گفت: یکی از موارد طرح تحول اقتصادی که هنوز در مجلس تصویب نشده، شامل این پیشنهاد است که اگر تصویب شود، برای کارمندان و کارگران به جای تعیین حداقل دستمزد و افزایش سالانه دستمزد، همان یارانه‌ مستقیم پرداختی توسط دولت حساب شود.
وزیر کار و امور اجتماعی تصریح کرد: البته دولت و مجلس سعی دارند، منافع کارگران و کارمندان در این طرح رعایت شود.
جهرمی در مورد اصلاح قانون کار گفت:‌ موادی از این قانون در مجمع تشخیص مصلحت نظام تصویب شده که هنوز مراحل ابلاغ به دولت از سوی مجلس را طی نکرده است.
وی افزود: علی‌القاعده مصوبه مجمع که به صورت حل اختلاف بین نظر شورای نگهبان و مجلس تلقی می‌شود، باید به مجلس ابلاغ شده و مجلس نیز طبق قانون آن را به دولت ابلاغ کند که هنوز این ابلاغ صورت نگرفته است.

561- حرف های یک کارگر کارخانه سبلان پارچه:

«... من از اول اردیبهشت سال گذشته، 4 ماه پیش از افتتاح کارخانه در این جا شروع به کار کردم. نزدیک 1000 کارگر در این جا کار می کنند که حدود 70% آنان را کارگران زن تشکیل می دهند. دستمزد ما قرار بوده است بر اساس ماهی 177 هزار تومان تعیین شود ولی این رقم را هیچ گاه به ما پرداخت نکرده اند. حقوق ما از همان شروع کار با تأخیرهای طولانی 2 ماه و 3 ماه داده می شد. اما زمان تأخیر اینک طولانی تر شده و هم اکنون 5 ماه است که هیچ ریالی دستمزد نگرفته ایم. ما علیه این وضعیت دست به اعتراض زدیم. عده ای به دفتر امام جمعه رجوع کردند. نامه ای برای استاندار فرستادیم. با پلاکارد اعتراض در نماز جمعه اردبیل اجتماع کردیم. اوایل تابستان گذشته تصمیم گرفتیم که تمامی فاصله طولانی میان کارخانه تا مقر استانداری را راه پیمایی کنیم و در آن جا دست به تحصن بزنیم. اما  نیروی انتظامی خیلی سریع از راه رسید و اجتماع ما را پراکنده کرد. نهادهای دولتی و عوامل آن ها فقط به ما وعده و وعید می دهند و هیچ کاری برای ما نمی کنند. کارخانه اینک در معرض ورشکستگی کامل است و ما 1000 کارگر کنونی به احتمال زیاد به طور کامل بیکار و گرسنه تر از امروز خواهیم شد.»    

منبع : « آژانس ایران خبر» ( با تلخیص و نقل به مضمون )

4 آذر 87

562- بی خبری از وضعيت بازداشت شدگان در مراسم ستارخان :

به گزارش کميته گزارشگران حقوق بشر در تاریخ 4 آذر 87 آمده است : مهندس عبداله عباسی جوان (استاد دانشگاه شهيد رجايی ) و حسين حسينی(دبير اسبق انجمن اسلامی آموزشکده رازی شهر اردبيل)که روز پنجشنبه ۲۳/۸/۸۷ در مراسم بزرگداشت ستارخان دستگيرشده بودند پس از گذشت ۱۱ روز همچنان در بازداشت به سر می برند و تاکنون اطلاع دقيقی از وضعيت آنان در دست نيست.
به گفته خانواده بازداشت شدگان، قاضی متين راسخ بازپرس شعبه يک دادسرای امنيت که مسئوليت اين پرونده را بر عهده دارد، اجازه تماس بازداشت شدگان با خانواده هايشان را صادر نکرده است، اين در حالی است که روز يکشنبه
۳/۸/۸۷ سيروس حسين نژاد ديگر بازداشتی مراسم شهادت ستارخان به قيد وثيقه از زندان اوين آزاد شد.
لازم به ذکر است که عصر بيست و سوم آبان ماه، حدود ده نفر از شرکت کنندگان در مراسم بزرگداشت ستار خان در شاه عبدالعظيم دستگير شدند، که
۶ تن از آنان پس از ضبط موبايل و ساير مدارک شناساييشان، آزاد شدند.
مهندس عباسی جوان سال گذشته نيز در منزل مسکونی خود در تهران دستگير و مدت
۱۳۰ روز در بند ۲۰۹ در بازداشت به سر برد ، وی سپس از سوی شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران به يکسال حبس تعليقی محکوم شد.
گفتنی است مراسم گراميداشت ستارخان همه ساله در سالگرد شهادت سردار ملی آذربايجان و در شاه عبدالعظيم تهران برگزار می شود. در سالهای گذشته اين مراسم همواره با برخورد نيروهای امنيتی مواجه شده است.

 

563- وزير کار و امور اجتماعي خبر داد:
پيش‌بيني حذف ماده 41 قانون کار در لايحه هدفمند کردن يارانه‌ها
:

تهران- خبرگزاري کار ايران در تاریخ 5 آذر 87 آمده است :  وزير کار وامور اجتماعي با بيان اينکه در پيش‌‏نويس لايحه هدفمند کردن يارانه‌‏ها حذف ماده 41 قانون کار مبني بر تعيين حداقل حقوق و افزايش دستمزد کارگران پيش‌‏بيني شده است، ‌‏افزود: چون اين لايحه هنوز به تصويب نرسيده است بنابراين امسال ماده 41 قانون کار را اجرا خواهيم کرد.


به گزارش "ايلنا"، سيد محمد جهرمي در حاشيه دومين کنفرانس توانمندسازي منابع انساني در هتل المپيک تهران افزود:‌‏ در افزايش دستمزد کارگران، تورم،‌ نياز کارگران و توانايي بنگاه‌‏هاي اقتصادي در پرداخت دستمزد لحاظ خواهد شد.
وي درباره مصوبه مجمع تشخيص مصلحت نظام در خصوص اضافه شدن بند "ز" به ماده 21 قانون کار گفت: اين موضوع، مصوبه جديدي نيست بلکه در گذشته اين اختيار به شوراي عالي کار داده شده بود تا تغييرات ساختاري واحدها با مصوبات اين شورا باشد اما مجمع اين اختيار را از مرکزيت خارج و به استان‌‏ها تفويض کرد.
جهرمي با بيان اينکه در گذشته قانون تغيير ساختار واحدها در چارچوب برنامه‌‏هاي توسعه کشور تمديد مي‌‏شد، افزود: مصوبه مجمع تشخيص مصلحت نظام بيانگر ضرورت مستمر شدن قانون اصلاح ساختار واحدها است.
پايان پيام

564- دبير اجرايي خانه کارگر هرمزگان
کارگران با تغيير و تضيف قاتون کار مخالفند
:

بندرعباس- خبرگزاري کار ايران در تاریخ 5 آذر 87 آمده است :  دبير اجرايي خانه کارگر استان هرمزگان گفت: جامعه کارگري ضمن حمايت از قانون کار فعلي با هرگونه تغييري که سبب تضعيف و کم اثر شدن قانون شود، مخالف است.
به گزارش "ايلنا"، محمد دريانوس با اشاره به نحوه پرداخت بن غيرنقدي کارگران در 6 ماهه اول سال جاري اظهار داشت: وزارت کار بايد با توجه به تورم و فشار اقتصادي که طبقه کارگري با آن روبروست، در پرداخت اين يارانه که حق قانوني کارگران است سرعت به‌‏خرج دهد.
وي در ادامه به طرح مسکن مهر اشاره و تصريح کرد: علي‌‏رغم پيگيري‌‏هاي مکرر تعاوني مسکن مهر کارگران، هنوز زميني به اين تعاوني واگذار نشده و بحث سهم آورده 15 ميليوني که در مجامع تعاون و مسکن طرح شده، باعث دلسردي اعضايي شده که با هزاران اميد در ابن تعاوني‌‏ها عضو شده‌‏اند.
دبير اجرايي خانه کارگر هرمزگان با اشاره به برگزاري کنگره سراسري خانه کارگر در سال آينده اعلام کرد: به‌‏زودي کنگره استاني جهت انتخاب و معرفي نمايندگان استان به مرکز برگزار مي‌‏شود.
وي همچنين از راه‌‏اندازي مرکز علمي کاربردي وابسته به خانه کارگر تا پايان سال خبر داد.
پايان پيام

565- هر 4 ثانيه يک کارگر در حوادث کار کشته مي‌شود :

تهران- خبرگزاري کار ايران در تاریخ 5 آذر 87 آمده است : آمار سال 2007 نشان مي‌‏دهد حوادث کار در هر چهار ثانيه يک کشته بر جاي گذاشته است.

به گزارش "ايلنا"، دبير هشتمين همايش ايمني، بهداشت و محيط زيست معادن و صنايع معدني با بيان اين مطلب گفت: آمار نشان مي‌‏دهد 270 ميليون حادثه کاري در سال 2007 در جهان رويداده که ريشه 90 درصد آن عامل انساني است.
محوي با اشاره به سابقه برگزاري اين همايش اضافه کرد: شاخص ايمني، بهداشت و محيط‌‏زيست در سال‌‏هاي برگزاري اين سلسله همايش‌‏ها روند مثبتي داشته است.
پايان پيام

566- شرایط کار و زندگی کارگران مجتمع نیروی انتظامی بانه:

کارگرانی که در این پروژه کار می کنند در بخش های مختلف کاشی کاری، سیمان کاری، گچ کاری، لوله کشی، برق، نماکاری و بنائی و یا به صورت کارگر ساده مورد استثمار قرار می گیرند. کلیه کارگران که تعداد آنان زیاد است در دو اتاق کوچک 12 و 15 متری زندگی می کنند. هیچ کارگری امکان آسایش در این دو بیغوله تنگ را ندارد. یک آشپزخانه و یک دستشویی که هر دو فاقد ابتدایی ترین شرایط بهداشتی هستند در نزدیک محل خواب کارگران دیده می شود. زنگ بیدارباش ساعت 6 و سی دقیقه صبح به صدا در می آید. ساعت 8 صبح کار شروع می شود و بی وقفه تا 12 ادامه دارد. یک ساعت به صرف ناهار و تنفس اختصاص دارد و بخش دوم روزانه کار در فاصله میان ساعت 13 تا 17 بازهم بدون هیچ تنفس انجام می گیرد. کارگران بدون داشتن امکانات و پوشش مناسب زمستانی باید در سرمای سوزان شهر بانه در فضای باز کار کنند، کار شاق و دشواری که از عهده بیشتر کارگران بر نمی آید. کارگران شاغل در این پروژه بسیار به ندرت جان سالم به در می برند. دیسک کمر، واریس، فتق، سائیدگی مفاصل و مهره های کمر از جمله امراض بسیار رایج در میان توده های کارگر این پروژه است. از این ها که بگذریم، عده زیادی از کارگران به انواع بیماری ها حاد روانی دچار شده اند. کارگران با همه این مشکلات عظیم جسمی و روحی دست به گریبان هستند. اما آنان از هیچ نوع بیمه دارو و درمان و هیچ گونه تأمین اجتماعی برخوردار نیستند. شرایط کار بیش از حد سخت است و کارگران به هیچ وسیله ایمنی برای حفظ جان خود دسترسی ندارند. آنان مجبورند در ارتفاعات بالا، در نقاطی که حفظ تعادل بسیار سخت یا ناممکن است بدون امکانات کار کنند. مجبورند بارهای سنگین را بدون وسیله بلند کنند و همه کارهای پرمخاطره دیگر را انجام دهند. کارگران زیادی تا همین امروز از ارتفاع دیوارها سقوط کرده اند که بعضاً در دم جان سپرده اند. عده زیادی هنگام کار بر روی کف زمین بر اثر سقوط وسائل کار از بالا جان خود را از دست داده اند و یا به جرگه معلولان مادام العمر پیوسته اند. هیچ کدام از این کارگران مصدوم یا هیچ خانواده ای از خانواده های بازمانده کارگران مقتول هیچ گاه هیچ ریالی در قبال مصدوم شدن یا از دست دادن نان آور خود دریافت نکرده اند. 

توضیح: نکات بالا از گزارش تهیه شده توسط  یکی از کارگران تأسیسات به نام جلال شریعتی استخراج شده است.

5 آذر 87

567- بازجویی از خالد سواری در اداره اطلاعات سنندج و تلاش برای ایجاد شکاف در اتحادیه آزاد کارگران ایران:

اداره اطلاعات سنندج روز یکشنبه مورخه 3/9/87 با احضار خالد سواری نایب رئیس اتحادیه آزاد کارگران ایران بمدت 3 ساعت وی را مورد بازجویی قرار داد.

در این بازجویی از تعداد اعضای اتحادیه و فعالیتهای آن سوال شد و چهار نفر از مامورین با مثال آوردن از جدایی در کمیته هماهنگی و ایجاد منطقه غرب، تلاش کردند خالد سواری را به ایجاد اتحادیه در منطقه غرب و جدایی آن از سایر مناطق ایران بویژه تهران ترغیب نمایند. در این بازجویی صراحتا اعلام شد ما(اطلاعات) با توجه به گسترش حیطه نفوذ اتحادیه، آنرا متلاشی خواهیم کرد. خالد سواری نیز ضمن دفاع از اتحادیه در پاسخ به اظهارات مامورین اداره اطلاعات اعلام کرد من و یا هر کس دیگری در اتحادیه بیش از یک رای نیستیم و تمامی تصمیمات اتحادیه در مجمع عمومی اتخاذ میشود.

احضار خالد سواری و باز جویی از وی در حالی صورت میگیرد که مدت  14 روز است طیب ملایی از اعضای هیئت مدیره اتحادیه آزاد کارگران ایران با دلایل واهی بازداشت و همچنان بصورت بلاتکلیف در زندان نگه داشته شده و تلاش اعضای اتحادیه و خانواده وی در سنندج برای آزادی طیب بی نتیجه مانده است و عملا هیچ نهاد مسئولی در این رابطه پاسخ روشنی به خانواده وی نمیدهد.

اتحادیه ازاد کارگران ایران با محکوم کردن تداوم بازداشت طیب ملایی و احضار طه آزادی و بازجویی از خالد سواری ، تلاش اداره اطلاعات سنندج برای ایجاد تفرقه و چند دستگی در اتحادیه را اقدامی استیصال آمیز از سوی دشمنان طبقه کارگر برای مقابله با تشکل یابی کارگران ارزیابی و آنرا قویا محکوم میکند.

ما همینجا اعلام میداریم "تشکل" حق مسلم ما کارگران است و هیچ نیرویی با هیچ ترفندی قادر نخواهد شد در برابر  تشکل یابی کارگران در مراکز مختلف کارگری و همچنین عضویت آنان در اتحادیه آزاد کارگران ایران بایستد و امر تشکل یابی کارگران ایران را به عقب نشینی وادار نماید.  

 از نظر ما روند تشکل یابی کارگران در ایران و در این میان استقبال آنان برای عضویت در اتحادیه آزاد کارگران ایران، امر خود کارگران است و با قدرت پیش خواهد رفت و بی تردید کارگران ایران تمامی موانع موجود تشکل یابی خود از قبیل سرکوب و تلاش برای ایجاد تفرقه در میان کارگران از سوی دستگاههای امنیتی را در هم خواهند شکست. 

زنده باد جنبش تشکل یابی کارگران ایران

زنده باد همبستگی کارگری

اتحادیه آزاد کارگران 5/9/1387

568- توطئه سرمایه دار برای بیکارسازی و تشدید استثمار کارگران:

شرکت فولاد گیلان تا امروز بیش از 600 کارگر را بیکار ساخته است. فولاد گیلان از جمله کارخانه هایی است که سرمایه داران و کارفرمایانش هیچ کدام از بهانه ها و مستمسک های دروغین سایر سرمایه داران را برای اخراج کارگران ندارند. در اینجا نه محملی برای استناد به کمبود نقدینگی وجود دارد، نه از کسادی بازار سخنی در میان است و نه سودهای کلان آن هیچ دستاویزی برای دروغ پردازی درباره وضعیت بد مالی باقی نهاده است. کارخانه با حداقل نیروی کار حداکثر تولید را دارد، شدت استثمار کارگران بسیارزیاد است و در یک کلام همه چیز نه فقط بر وفق مراد صاحبان سرمایه که متناسب با سوداندوزی هر چه بیشتر آن ها است. کارفرمای فولاد گیلان به رغم همه این ها  همچون تمام سرمایه داران دیگر به طور مستمر در تدارک کاهش نیروی کار، افزایش شدت استثمار کارگران و بالابردن بازهم بیشتر حجم کلان سودها و سرمایه های شرکت است. او در همین راستا هر چند وقت یک بار شمار زیادی از بردگان مزدی را بیکار می سازد. سرمایه دار صاحب شرکت برای توجیه کار خویش وارد کردن اتهام دزدی به کارگران را تنها سلاح کارآمد تشخیص داده است!! او مدت ها پیش به صورت برنامه ریزی شده برخی وسایل کار و قطعات ساده ماشین ها را جا به جا کرده و درپی آن 200 کارگر را به جرم دزدی اموال کارخانه بیکار ساخته است. نه تنها کارگران کارخانه بلکه همه مردم اهالی این دیار و حتی تمامی عناصر همدست و همیار کارفرما در نهادهای مختلف دولتی مثل روز روشن می دانند که هیچ کارگری هیچ وسیله کارخانه و هیچ نوع ابزار کار را در هیچ کجا جا به جا نکرده و حیف و میل ننموده است. اتهام دزدی صرفاً توطئه شرم آور و کثیفی است که سرمایه دار انتخاب کرده است تا از طریق توسل به آن اولاً جمعیت کثیر کارگران را بیکار سازد و ثانیاً این توده وسیع برده مزدی بیکار را در موقعیت دفاعی درمانده ای سرگردان کند. سرمایه دار فولاد گیلان سفاکانه ترین جنایت را دستور خود کرده است. او دقیقاً به این کار دست زده تا کارگران زیر فشار هراس از دستگاه های قضایی سرمایه هر نوع جسارت اعتراض علیه اخراج خود را از دست بدهند. کارگران می گویند که استاندار گیلان، محاکم قضائی و همه ایادی دولتی سرمایه چند و چون شرارت کارفرما را خوب می دانند و به همه جزئیات آن آگاهی دارند. سرمایه دار در تبانی مستقیم با این نهادها است که برنامه های ضدکارگری خود را یکی پس از دیگری به اجرا می گذارد. شرکت فولاد گیلان قرار بوده است 2000 کارگر را استخدام کند. سرمایه داران در همان شروع برنامه ریزی تولید، کل کار  2000 کارگر را بر دوش 1300 نفر می اندازند. آنان با تشدید استثمار و بالابردن هر چه سهمگین تر فشار کار کارگران از استخدام 700 نفر سربازمی زنند. مرحله بعدی افزایش فشار و تشدید استثمار کارگران با اخراج 200 کارگر به اجرا نهاده می شود. اتهام دزدی توطئه کثیف سرمایه دار برای تحقق این جنایت ها است.   

5 آذر 87

کمیته هماهنگی ...

569- نماينده کارفرمايان در شوراي عالي کار:
اساسنامه جديد سازمان با سه‌جانبه‌گرايي فاصله دارد
:

تهران- خبرگزاري کار ايران در تاریخ 5 آذر 87 آمده است : نماينده کارفرمايان ايران در شوراي عالي تامين اجتماعي گفت: ‌‏اساسنامه جديد سازمان تامين اجتماعي با سه‌‏جانبه‌‏گرايي فاصله دارد.
به گزارش "ايلنا"، ولي‌‏الله داوودآبادي با بيان اينکه تشکل متبوعش نسبت به اساسنامه جديد سازمان تامين اجتماعي انتقاداتي دارد، گفت: اين انتقادات به‌‏زودي در جلسه آتي هيات مديره کانون عالي کارفرمايان، جمع‌‏بندي و سپس از طريق سخنگوي کانون اعلام خواهد شد.
وي کاهش اعضاي کارفرمايي شوراي عالي تامين اجتماعي از پنج نفر به چهار نفر، عدم حضور نماينده بازنشستگان، حضور اکثريتي دولت و در اقليت قرار گرفتن نمايندگان کارگري را از جمله ايرادات اساسنامه جديد دانست و گفت: با وجود آنکه در اساسنامه قبلي نيز اين نواقص وجود داشت، انتظار داشتيم تا در اساسنامه جديد حداقل کرسي‌‏هاي شوراي عالي تامين اجتماعي به طور تساوي ميان نمايندگان شرکاي اجتماعي تقسيم شود.
داوودآبادي يادآور شد:‌ پيشتر در زمان بررسي لايحه نظام جامع رفاه وتامين اجتماعي نيز کارفرمايان بر سر ماده 17 که موضوع آن به ترکيب اعضاي شوراهاي تامين اجتماعي و نحوه اداره سازمان تامين اجتماعي مربوط مي‌‏شد، اختلاف داشتند.
وي درباره حضور رئيس‌‏جمهور در راس شوراي عالي تامين اجتماعي گفت:‌‏ هر چند حضور عالي‌‏ترين مقام اجرايي کشور مي‌‏تواند به بازپرداخت مطالبات معوقه سازمان تامين اجتماعي کمک کند، اما معلوم نيست که رئيس‌‏جمهور با اين همه گرفتاري بتواند جلسات اين شوراها را اداره کند.
پايان پيام

570- كارگران قربانيان اول تورم :

يك هم وطن كارگر به خبرنگار فرياد كارگر: ”هر كجا در اين مملكت براي هر كاري كه مراجعه بكنيم تا پارتي نداشته باشيم و تا پشتوانه نداشته باشيم كار پيش نميرود .متاسفانه مشكل ما يكي دو تا نيست. تورم بيداد ميكند.هزينه هاي زندگي بالا است .مدرسه هاي دولتي كه اول سال براي ثبت نام مثلا پول نگرفته اند الان هنوز دوماه نگذشته هر روز نامه ميدهند كه 20 هزار براي فلان چيز بدهيد ,25 هزار براي فلان چيز بدهيد! فكر نميكنند اين پدر كارگر از كجا بايد بياورد ...كسي هم به دادمان نميرسد تا بيايد حداقل مرهمي بر زخم ما بگذارد و اين دولت فقط نمك به زخم ما ميپاشد.كسي به داد ما نميرسد.كسي حرف ما را نميفهمد.درمنطقه سرخصار تهران,كپسول گاز را 6500 تومان ميگيرند پر ميكنند!مسؤليني كه در شوراي منطفه و استان هم هستند اصلا برايشان اهميتي ندارد و انگار نه انگار كه مردم پول ندارند.“

انجمن دفاع از كارگران و بيكاران

571- تجمع اعتراضی كارگران شركت لوله سازی لوشان :

آژانس ایران خبر
بنا بر خبر دریافتی از خبرنگار آژانس ایران خبر ,جمعی از کارگران شرکت لوله‌سازی لوشان که چندین ماه است در پروژه لوله‌گذاری در بندر انزلی مشغول به کار هستند در اعتراض به عدم پرداخت دستمزد، حق بیمه و عدم ارسال لیست بیمه به سازمان تأمین اجتماعی دست به اعتصاب زده‌اند. 
این کارگران با اعتصاب خود خواهان رسیدگی و پاسخگویی مدیران این شرکت به مطالبات برحقشان شدند که در نهایت مدیر عامل شرکت در واکنش به اعتصاب کارگران برای تهدید آنها و اعمال فشار برای متوقف ساختن اعتصاب دستور داد تا درب کارگاه به روی کارگران بسته شود, ولی به دنبال مقاومت و ایستادگی كارگران تا گرفتن پاسخ خواستهایشان در ادامه قول داد که حداکثر تا هفته ی آینده تمامی حقوق‌های معوقه کارگران را پرداخت کند. 
لازم به ذکر است که این کارگران ماه ها است که هیچ حقوقی دریافت نکرده اند و پیش از این نیز تعدادی از کارگران دست به اعتصاب زده بودند که نه تنها به هیچ کدام از خواست هایشان رسیدگی نشد بلکه تنها نتیجه آن اعتصاب, اخراج
۴ نفر از کارگران بود.

572- پس از تجمع کارگران پرریس در مقابل اداره کار سنندج، پرونده های این کارگران به آنان تحویل داده شد :
روز یکشنبه مورخه 3/9/87  کارگران کارخانه پرریس از ساعت 8 صبح در زیر باران شدید در مقابل اداره کار سنندج در اعتراض به ندادن پرونده کارگران جهت ارسال به دیوان عدالت اداری دست به تجمع زدند.

پس از شروع این تجمع مسئولین اداره کار با دادن پرونده های کارگران مخالفت کرده  و حاضر به دادن پرونده ها به کارگران نشدند. به همین دلیل کارگران اعلام کردند تا گرفتن پرونده ها به تجمع خود ادامه خواهند داد.

با تداوم تجمع کارگران پرریس، حراست اداره کار و نیروهای امنیتی پا در میانی کرده و با مذاکرتی که بین نماینده های کارگران و رئیس اداره کار بعمل آمد سرانجام مقرر گردید روز 4 آذر این پرونده ها به کارگران تحویل شود.

لازم به یادآوری است نماینده های کارگران پرریس روز شنبه مورخه 2/9/87 در اعتراض به توقف اجرای رای هیئت حل اختلاف  اداره کار سنندج از سوی دیوان عدالت اداری به این نهاد در تهران مراجعه کردند و مسئولین این نهاد از این نماینده ها خواستند پرونده های کارگران را از اداره کار سنندج گرفته و تحویل شعبه 19 دیوان عدالت اداری بدهند.

بنا بر گزارشهای دریافتی توسط اتحادیه ازاد کارگران ایران این پرونده ها امروز مورخه 5/9/87 تحویل کارگران گردید و نماینده های آنان امشب عازم تهران خواهند شد تا در دیوان عدالت اداری اعتراض خود را پیگیری کنند.

کارگران پرریس اعلام کرده اند در صورتی که دیوان عدالت اداری بسرعت حکم خود را در مورد توقیف اجرای رای هیئت حل اختلاف اداره کار سنندج نشکند در مقابل این اداره در تهران دست به تجمع خواهند زد.

 اتحادیه آزاد کارگران 5/9/1387

573- رواج کار بردگی زنان: 12 ساعت کار روزانه و 100 هزار تومان حقوق در ماه!

به گزارش سایت روشنگری در تاریخ 5 آذر 87 آمده است : يکی از وابستگان به خانه کارگر در مازندران با اشاره به رواج کار بردگی زنان و ارتباط آن با خصوصی سازی های 10 سال اخير گفت:"در سال‌هاى اخير استفاده از نيروى كار زن با 12ساعت كار و 100هزار تومان حقوق ماهيانه چهره‌اى زشت از اشتغال را موجب شده است."

دريابيگی دبير خانه کارگر مازندران همچنين به ايسنا گفت: "استان مازندران ظرفيت داشتن بيش از 800 تشكل كارگرى را داراست اما اكنون تنها 100واحد از اين تشكل‌ها فعاليت مي‌كنند."

574- فریاد دردآلود یک کارگر:

«حقوق ماهانه من 297 هزار تومان است که با 45 هزار تومان حق اولاد و 11500 تومان خواربار و حق مسکن جمعاً 354 هزار تومان می شود. از این مبلغ 50 هزار تومان بابت بیمه و مالیات می پردازم. 250 هزار تومان بابت قسط خانه به حساب بانک پارسیان واریز می کنم. به بانک صادرات بدهکارم و هر ماه 33 هزار تومان باید بدهم. 15 هزار تومان هم هر ماه باید به عنوان قسط یکی دیگر از وام هایم پرداخت نمایم. یک بدهی به کارخانه دارم که اقساط ماهانه آن 18 هزار تومان و کل بدهی 700 هزار تومان است. مجموع بدهی های ماهانه من 345 هزار تومان و کل درآمدم 304 هزار تومان می شود. حال بقیه حرف هایم را هم لطفاً گوش کنید. برنج کیلونی 3500 تومان است. یک بسته تاید رختشوئی 850 تومان است. یک جعبه صابون 6 تائی 2300 تومان. مرغ کیلوئی 2700 تومان و گوشت هر کیلو 9000 تومان است. میوه بالای 2000 تومان به فروش می رود. به این فکر کنید که کل حقوقم از مجموع اقساط بدهی من 45 هزار تومان کمتر است. برای اداره زندگی خویش و تأمین مایحتاج اولیه ای که قیمت آن ها را گفتم باید چه کنم و دست به چه کاری بزنم؟ تازه من در دو جا مشغول کار هستم. همه عصرها پس از پایان کار کارخانه از ساعت 7 تا 9 شب به بازار می روم و در آن جا کار می کنم.»  

منبع: « انجمن دفاع از كارگران و بیكاران»

6 آذر 87

575- نسبت آماری کارگران کشته شده معدن کار:

به گزارش روزنامه اعتماد در تاریخ 6 آذر 87 آمده است :  در سال گذشته 22 کارگر معدن بر اثر ريزش تونلها، انفجار در معادن وسقوط از ارتفاع کشته شدند. يعنی در هر 16 روز يک معدنچی کشته شده است.

576- تجمع کارگران معترض شرکت لاستیک البرز در میدان ونک:

به گزارش سایت البرز در تاریخ 6 آذر 87 آمده است : تعداد نزدیک به 500 نفر از کارگران شرکت لاستیک سازی البرز امروز در مقابل دفتر این شرکت نزدیک میدان ونک تهران تجمع اعتراض آمیز برگزار کردند.

کارگران معترض گفتند 7 ماه است که بدون دریافت حقوق و هیچ مزایایی از این شرکت کار کرده اند و اکنون بسیاری از آنها با مشکلات عدیده اجاره خانه های معوقه ، هزینه های سنگین تحصیل فرزندان و امرار معاش دست و پنجه نرم میکنند.

روی یکی از پلاکاردها نوشته شده بود آقای مدیر! شما میدانید 7 ماه بدون حقوق کار کردن یعنی چه ؟

577- وزیر کار: پيشنهاد حذف حداقل دستمزد درطرح تحول اقتصادي ازسوي وزارت كارنبود:
وزير كار و امور اجتماعي گفت: پيشنهاد حذف حداقل دستمزد كارگران در طرح تحول اقتصادي از سوي طراحان مطرح شده ، در حالي كه اين طرح هنوز براي تصويب به مجلس تقديم نشده است.
سيدمحمد جهرمي در گفت‌وگو با خبرنگار اقتصادي خبرگزاري فارس در مورد طرح تحول اقتصادي و نحوه تعيين حداقل دستمزد كارگران، افزود: تعيين حداقل دستمزد در سال جاري نيز مانند سالهاي گذشته طبق ماده 41 قانون كار خواهد بود و جلسات شوراي عالي كار با حضور نمايندگان كارگران و كارفرمايان برگزار خواهد شد.
جهرمي افزود: پيشنهاد حذف تعيين حداقل دستمزد در طرح تحول اقتصادي مورد تاييد وزارت كار و امور اجتماعي نيست و اين طرح هنوز به مجلس ارائه نشده و تصويب نشده است.
وزير كار و امور اجتماعي افزود: تا زماني كه تغييري در قانون كار ايجاد نشده، طبق قانون موجود كار عمل مي‌شود و براساس ماده 41 قانون كار بايد شوراي عالي كار براساس شرايط اقتصادي يك خانوار كارگري و بنابر تورم اعلام شده بانك مركزي و شرايط اقتصادي بنگاهها حداقل دستمزد را تعيين مي‌كنند.
وي گفت: حداقل دستمزد به گونه‌اي است كه بنگاههاي توليدي بتوانند هم پايداري توليد داشته و افزايش بهره‌وري در آنها حفظ شود و هم منافع كارگران تأمين شود.
‌وزير كار و امور اجتماعي افزود‌: تعيين حداقل دستمزد براي سال 88 تا اسفندماه سال جاري اعلام خواهد شد.

578- کارگران لاستيک البرز در مقابل وزارت رفاه تجمع کردند :

به گزارش خبرگزاری ايلنا در تاریخ 6 آذر 87 آمده است : تهران- خبرگزاري کار ايران
جمعي از کارگران لاستيک البرز، صبح امروز در اعتراض به آنچه که مخالفت وزارت رفاه و تامين اجتماعي با اجراي دستور رئيس جمهور ناميده مي‌‏شود،‌ در مقابل اين وزارتخانه تجمع کردند.


به گزارش ايلنا، به گفته خود کارگران در اين تجمع اعتراضي 700 تا 800 نفر از کارکنان لاستيک البرز حضور داشتند.
يکي از کارگران تجمع‌‏کننده با بيان اينکه زنان کارمند کارخانه لاستيک البرز براي نخستين بار در اين تجمع حضور داشتند، گفت: وزارت رفاه و تامين اجتماعي از قبول دستور رياست جمهوري در خصوص واگذاري مجدد کارخانه لاستيک البرز به شرکت سرمايه‌‏گذاري سازمان تامين اجتماعي خودداري مي‌‏کند.
کارخانه لاستيک البرز که در يک سال گذشته به دليل مديريت نامناسب بخش خصوصي دچار بحران جدي کارگري شده است؛ قبل از اين به شرکت سرمايه‌‏گذاري سازمان تامين اجتماعي (شستا) تعلق داشته است.
پيشتر در ميان کارگران لاستيک البرز شايع شده بود که رئيس جمهوري به پيشنهاد وزراي کار، صنايع و کشور دستور خلع يد مالک خصوصي و واگذاري مجدد کارخانه به سازمان تامين اجتماعي را صادر کرده است.
به گفته يکي از تجمع‌‏کنندگان، مسؤولان نهاد رياست جمهوري 2 روز قبل به کارگران مراجعه‌‏کننده گفته بودند که به دليل مخالفت وزارت رفاه، واگذاري متوقف شده است.


به ادعاي کارگران، در حال حاضر رونوشت دستور رئيس جمهوري در ميان کارگران کارخانه لاستيک البرز توزيع شده است.
در اين رابطه يکي از کارکنان وزارت رفاه گفت: دستور رئيس جمهور به دليل ناممکن بودن اجرا نمي‌‏شود.
وي تصريح کرد: سازمان تامين اجتماعي چهار سال پيش به عنوان يکي از سهامداران کارخانه لاستيک البرز، ‌‏تمامي سهام خود را در بورس اوراق بهاي فروخته است، از اين رو امکان بازگرداندن کارخانه به سازمان وجود ندارد.
اين اظهارات در حالي است که تجمع کارگران لاستيک البرز در مقابل وزارت رفاه و تامين اجتماعي ادامه دارد و تلاش مسؤولان براي متقاعد کردن کارگران تاکنون به نتيجه نرسيده است.
يکي از کارگران لاستيک البرز در اين باره گفت: در حال حاضر چند نفر از منتخبان کارگران به نهاد رياست جمهوري رفته‌‏اند ولي ساير تجمع‌‏کنندگان حداقل تا زمان بازگشت منتخبان خود به اين تجمع ادامه خواهند داد.
پايان پيام

579- هر ۱۶ روز یک معدنچی ایرانی کشته می شود :

آخرین آمار منتشر شده در خصوص وضعیت ایمنی در معادن نشان می دهد در سال گذشته نزدیک به ۲۱۴ میلیون تن انواع مواد معدنی از معادن کشور استخراج شده و ۲۲ معدنچی جان خود را از دست داده اند. به عبارت دیگر در هر ۱۶ روز یک معدنچی دچار سانحه شده و جان خود را از دست داده است. انفجار در معادن زغال سنگ (بخش دولتی و خصوصی)، ریزش در تونل ها، پرتاب سنگ و سقوط از ارتفاع عمده ترین دلیل کشته شدن معدنچیان اعلام شده که سهم معادن تحت مدیریت بخش خصوصی در مرگ افراد بالاتر است.این آمار حاکی از آن است که در سال ۱۳۸۵ به ازای هر ۹/۶ میلیون تن استخراج یک نفر جان خود را از دست داده که با توجه به ۲۰۰ میلیون تن ماده معدنی که در این سال به استخراج رسیده ۳۰ نفر به مرگ محکوم شده اند.بررسی نسبت تولید به مرگ در معادن کشور طی سال های ۸۰ تا ۸۴ نیز نشان می دهد در سال ۱۳۸۰ به ازای هر ۸/۲ میلیون تن، در سال ۱۳۸۱ به ازای هر ۸/۳ میلیون تن، در سال ۱۳۸۲ به ازای هر ۶ میلیون تن، در سال ۱۳۸۳ به ازای هر ۳/۶ میلیون تن و در سال ۱۳۸۴ به ازای هر ۷/۳ میلیون تن استخراج ماده معدنی یک معدنچی جان خود را از دست داده است.بر پایه این گزارش سال ۱۳۸۴ با داشتن ۴۳ حادثه منجر به مرگ پرحادثه ترین سال برای بخش معدن کشور ثبت شده است.
خبرنامه امیر کبیر- اعتماد چهارشنبه
۶م آذر ۱۳۸۷ 

 

580- احضار 5 نفراز اعضای سندیکای هفت تپه به دادگاه :

سندیکای کارگران شرکت طرح نیشکر هفت تپه

 

6 آذر 1387

 

اعضای هیئت مدیره سندیکا چند روز پیش ازطریق آقای فخردینی( وکیل چند تن ازفعالین کارگری) مطلع شدندکه ۵نفرازاعضای سندیکا بنامهای علی نجاتی. فریدون نیکو فرد. جلیل احمدی.قربان علی پور.محمد حیدری مهر برای روز ۳۰ - ۹ - ۱۳۸۷به دادگاه انقلاب دزفول فرا خوانده شدند.لازم به ذکراست که ،نامبردگان بخاطراعتراضات واعتصابات کارگری درسال گذشته درچندین نوبت به دادگاه فرا خوانده شدند.وهمکنون نام بردگان با قرار وثیقه ده میلیون تومانی آزاد میباشند.

581- از اعتراضات کارگران کیان تایر حمایت کنیم !

دوستان ، کارگران

ماههاست که کارگران کیان تایر (واقع در منطقه چهار دانگه ) در جاده ساوه در حال اعتراض و مبارزه علیه وضع موجود هستند .

این کارگران نزدیک هشت ماه است که حقوق دریافت نکرده اند و ما کارگران و زحمتکشان می دانیم و با گوشت و پوست ومغز استخوانمان زندگی بدون حقوق چگونه بر ما می گذرد . مطالبه این کارگران معترض ، مطالبه اکثریت کارگران ایران است . عقب انداختن پرداخت حقوق در شرایط موجودکه دولت جمهوری اسلامی برای ما مردم بوجود آورده است ، به یک سنت و قانون تبدیل کرده است .

پس این چنین وضعیتی برای همه ما کارگران ایران موجود است ، باید به حمایت از این کارگران تلاش کنیم . هم اینک صف کارگران کاملا ً مشخص شده است و صف مخالفان و سرکوب گران و هم پاله گی هایشان مشخص شده است . کارگران کیان تایر به خیابان آمدند ، تا صدای اعتراض شان را نسبت به وضع موجود اعلام کنند و هم طبقه ای هایشان و دیگر زحمتکشان و مردم شریف را به حمایت از خود جلب نمایند . اما نیروی انتظامی به بد ترین وضعی آنها را سرکوب و زندانی کرد .

کارگران ، زحمتکشان ، مردم آزادیخواه

کارگران کیان تایر را دریابید و به کمکشان بشتابید .شما می توانید

1- از طیق اعلام حمایت های کتبی و شفاهی به هر وسیله ممکن

2- جمع آوری کمک های مالی

3- با شرکت در تجمعات اعتراضی کارگران کیان تایر و حمایت از آنان

4- تبلیغ و اطلاع رسانی در مورد شرایط زندگی و مبارزات کارگران کیان تایر

همت گمارید .

کارگران مبارز کیان تایر : شما اینک در شرایطی قرار گرفته اید که برای بقاء خود و خانواده تان به مبارزه رو در رو با سرمایه مجبور گشته اید .در این مبارزه توانسته اید صفوف خود را هر چه منسجم تر و مستحکم تر کنید . اما ، این آغاز مبارزه است . شما باید بتوانید این دستاورد و این سازماندهی مقطعی را بصورت پایدار و دائم در آورید .در این مبارزه افت و خیز های بسیاری را شاهد بوده و خواهید بود .تنها را پیروزی ، فشرده تر کردن صفوف خود در تشکلی آزاد و مستقل از کارفرما و دولت است .

 

کمیته پیگیری ایجاد تشکلهای آزاد کارگری

 

582- مبارزات کارگران کیان تایر همچنان ادامه دارد :

طبق خبرهای رسیده صبح امروز، چهار شنبه 6 آذر ماه،  700 تا 800 تن از کارگران ایران تایر در مقابل ساختمان  "وزارت رفاه و تأمین اجتماعی" دست به اعتراض زدند.  این کارگران خواهان انتقال مالکیت شرکت به سازمان تأمین اجتماعی می باشند.

خبرها حاکیست که در پیگیری خواسته های خود، کارگران و کارمندان این شرکت در مقابل دفتر "رفاه و تأمین اجتماعی" واقع در خیابان ولیعصر شمالی تجمع کرده و خواهان انتقال مالکیت شرکت کیان تایر از مالکین کنونی آن (شرفی) به دفتر "رفاه عمومی و تأمین" اجتماعی گشتند. کارگران در دست خود پلاکاردهایی حمل می کردند که به سمت خیابان و رو به مردم گرفته بودند.  مضمون نوشته های این پلاکاردها عبارت بود از "بابا نان ندارد"، "مدیر بی لیاقت اخراج باید گردد"، " ما خواهان انتقال مالکیت به سازمان رفاه ...هستیم" ، " ما خواهان راه اندازی کارخانه هستیم" و ...

به دنبال مذاکرات با نمایندگان کارگران، مسئولین دفتر فوق الذکر اعلام داشتند: از آنجائیکه مالکین قبلی کارخانه کیان تایر تمامی انبارها را از کالاهای تمام شده و مواد اولیه تهی کرده اند، دفتر ریاست جمهوری باید  مبلغ دویست میلیار ریال به این سازمان  بپردازد تا کارخانه بتواند دوباره راه اندازی شود.  در غیر اینصورت سازمان فوق از قبول مالکیت این شرکت خودداری خواهد کرد.  کارگران نیز برای گرفتن تعهد از دفتر ریاست جمهوری مبنا بر پرداخت مبلغ فوق الذکر، نمایندگانی را به آن دفتر اعزام داشتند.  نمایندگان کارگران که با مسئولین دفتر ریاست جمهوری دیدار کرده بودند، گزارش آوردند که آن دفتر قول داده است تا روز شنبه در این مورد با  مسئولین "سازمان رفاه و تأمین اجتماعی" مذاکره کرده و به خواسته های کارگران پاسخ دهد.  کارگران کیان تایر نیز که در طول این مدت در مقابل دفتر "سازمان رفاه..." به تجمع خود ادامه داده بودند، تصمیم گرفتند تا روز شنبه در انتظار پاسخ به خواسته های خود بمانند و اگر در این مورد پاسخ مثبتی دریافت نکردند، دوباره به اعتراضات خود ادامه دهند.

لازم به تذکر است که در روند مبارزات کارگران کیان تایر، دفتر ریاست جمهوری مبلغ 10 میلیارد ریال بابت دو ماه از حقوق های معوقه ی کارگران پرداخت کرده است، اما از آنجائیکه مدیریت کنونی کارخانه از قبول این وام سر باز زده است، این مبلغ هنوز بین کارگران تقسیم نشده است.  یکی دیگر از دلایل اصرار کارگران برای روشن شدن وضعیت تملک این شرکت به همین علت می باشد. 

نخست قرار بود که مالکیت کارخانه از بخش خصوصی به "وزارت صنایع" عودت داده شود، اما مسئولان آن وزارتخانه چنین اقدامی مخالف با سیاست های اقتصادی برنامه پنجساله اعلام کرده و از قبول مالکیت کارخانه سر باز زدند.

همچنین لازم به تذکر است که سندیکاهای کارفرمایی اقدام به انتقال مالکیت این کارخانه را محکوم کرده و تمامی سعی خود را برای جلوگیری از این انتقال به کار گرفته اند.  آنان از این می ترسند که دوباره موج تصرف دولتی کارخانه ها و اموال، در شرایط بحرانی کنونی، احیا گردد. 

کمیته پیگیری ایجاد تشکل های آزاد کارگری ایران

چهار شنبه 6 آذر ماه 1387

583- تشريح مشكلات كارخانه هاي توليدي فنر:

يك فعال كارگري در اين خصوص به فرياد كارگر گفت:”مشكل كارخانه ها از اينجا شروع شده است كه دولت به كارخانه ها وام و بودجه نميدهد و به همين دليل كارخانه ها امكان تهيه مواد را ندارد لذا امكان توليد هم از كارخانه گرفته ميشود.كارخانه ها به شدت بحران زده هستند.اگر دولت بخواهد وام بدهد اولويت را به كارخانه هاي دولتي ميدهد و به اين ترتيب توليد كارخانه هاي ما كه خصوصي هستند افت جدي كرده است.وقتي توليد نباشد فروش هم نيست و وقتي فروش نباشد طبيعتا پولي هم براي كارگر نيست و حقوقهاي معوقه از اينجا شروع ميشوند و در نتيجه دست كارگر خالي ميشود.كارخانه هايي هستند كه با شركتهاي بزرگ خودروسازي كار ميكنند. الان يكي از مشكلات ديگر ما هم همين شركتهاي بزرگ هستند,ميگويند شما جنس را بدهيد و ما 90 روز ديگر پول ميدهيم ولي در عمل شاهديم كه بيشتر از 90 روز طول ميكشد كه پول را به ما بدهند و اين امر باعث ايجاد بحران در كارخانه ما ميشود.
عدم وجود مواد اوليه نيز مشكل ديگر ماست.مواد اوليه ما قبلا از خارج ميآمد اما الان مدتي است كه در داخل توليد ميشود امامشكل ما اين است كه به سختي توليد ميشود و به راحتي گير نمي آيد .
مشكل بعدي كارگران قراردادي است.كارگران رسمي به تدريج دارند از بين ميروند و به جرات ميتوانم بگويم كه تا چند سال آينده هيچ كارگر رسمي اي در كارخانه ها وجود نخواهد داشت. در تمام كارخانه ها كارگران رسمي ديگر رو به اتمام هستند چرا كه هيچ استخدام و اشتغال زايي در كشور وجود ندارد.بدتر از قراردادي كارگران پيمانكاري هستند.ما شاهد قراردادهايي هستيم كه سفيد امضا هستند.يعني قراردادهايي كه تاريخ ندارند.يعني كارفرما هر وقت اراده كند يك تاريخ پائين برگه ميزند و كارگر را اخراج ميكند حالا اين كارگر ميخواهد يك ماه كار كرده باشد يا يك سال .امنيت شغلي كارگران زير صفر است.“

انجمن دفاع از كارگران و بيكاران

584- فریادها و اعتراض ها :

کارگری از بومهن

« ... در اینجا کارگران در بهترین حالت 220 هزار تومان حقوق می گیرند. اجاره بهای یک خانه محقر دارای یک اتاق خواب بدون هیچ امکانات در ارزان ترین حالت بیش از 300 هزار تومان است. مرغ کیلویی 2500 تومان، گوشت قرمز کیلویی 11000 تومان، میوه هر کیلو بالای 1000 تومان و ماهی سفید هر کیلو 15000 تومان است. هیچ کس به این سؤال پاسخ نمی دهد که یک کارگر تازه با فرض این که کار داشته باشد چگونه می تواند با این دستمزد نازل از عهده مخارج سنگین خودش و خانواده اش برآید؟ کسانی که در آن بالا بالاها نشسته اند همه چیز دارند. از کلیه نعمت های این جهان برخوردارند. کارگر جماعت فقط کار می کند و استثمار می شود و سرمایه و ثروت و نعمت برای سرمایه داران و صاحبان قدرت دولتی تولید می کند. ما کار می کنیم و تولید می کنیم. آنان آنچه را که ما تولید کرده ایم صاحب می شوند و می خورند و حکومت می کنند و هر بلایی که می خواهند بر سر ما می آورند. من به عنوان یک کارگر مثل همه کارگران شب و روز و دقیقه به دقیقه از زن و بچه خود خجالت می کشم. از عهده خرید هیچ چیز بر نمی آیم. فصل میوه قادر به خرید یک دانه میوه برای بچه هایم نیستم. برنج و مرغ و ماهی را سال تا سال نمی توانم حتی چند بار وارد خانه کنم. این زندگی نیست که ما می کنیم. کار و تولید و رنج و گرسنگی و زاغه نشینی و برهنگی و فقر و ذلت و حقارت و خفت سهم ما کارگران است و در عوض سرمایه و  جاه و عزت و کاخ نشینی و قدرت و حاکمیت سهم سرمایه داران و دولتیان است...»  

 

585- کارگری از فرش بافت باستانی یزد :

«... تنها قشری که کمرش به طور کامل شکسته است قشر کارگر است. در هیچ کجای این مملکت و هیچ کجای این دنیا با 170 هزار تومان نمی شود زندگی کرد. من 15 سال است که در اینجا استثمار می شوم و حالا پس از این همه کارکردن و استثمار شدن 3 شیفت کار می کنم تا 280 هزار تومان بگیریم. کارگران زیادی هستند که حقوق آنان به 200 هزار تومان هم نمی رسد. با این دستمزد چه کنم و جگونه از عهده هزینه زندگی خود و فرزندانم برآیم؟! هر یک ساعت مسافرت هوایی سرمایه داران و دولتیان حداقل 20 برابر حقوق ماهانه من یا کارگران دیگر است. هر چه ما کارگران جان می کنیم به سرمایه و قدرت این ها تبدیل می شود. آن ها شب و روز دروغ تحویل ما می دهند. اگر راست می گویند یک روز مثل ما زندگی کنند. یک روز مثل ما غذا بخورند. بچه های من رنگ میوه را نمی بینند و  نمی دانند که میوه چیست. دختر 5 ساله ام با دیدن بدبختی های من و مقایسه زندگی ذلت بار خودش با دختران خانواده های صاحب سرمایه و قدرت دولتی با حالتی غم انگیز از من می پرسد که چرا کارگر شدم؟ چرا سرمایه دار و رئیس و صاحب قدرت نشدم؟! به او چه بگویم؟ یک کلمه حرف بزنم درجا سرم را زیر آب می کنند و بچه هایم را یتیم می کنند.»   

 

منبع: آژانس خبر ( نقل به مضمون و اختصار)  

7 آذر 1387

586- کارگران کارخانه فرش غرب کرمانشاه درخانه کارگر استان  تجمع کردند:

امروزپنجم آذر ماه هشتاد و هفت حدود 240 نفر از کارگران فرش غرب کرمانشاه در اعتراض به تعطیلی کارخانه ،عدم پرداخت 2 ماه حقوق و عیدی و پاداش و حق بن از سال 86 تاکنون ابتدا به داخل خانه کارگر برای مذاکره با مسئولین خانه کارگر رفتند و بعد از ساعتی از بی نتیجه بودن مذاکره در مقابل خانه کارگر اجتماع کردند.

این کارگران از روز 25 مهر امسال که کارفرما کارخانه را تعطیل کرده است هر روز مقابل درب کارخانه جمع شده و خواستار بازگشائی آن بوده اند و همزمان بارها به استانداری و اداره کار کرمانشاه برای رسیدگی به مشکلاتشان مراجعه کرده اند اما این مراجعات تاکنون نتیجه ای جز دادن وعده به کارگران را به دنبال نداشته است.

در پی اصرار کارگران برای رسیدگی به مشکلاتشان استاندار از کارفرما(جواد مشفق) خواسته است که مشکلات خود را مطرح کند تا به حل آن برای بازگشائی کارخانه کمک کند. در این رابطه ابتدا کارفرما گفته است مواد اولیه ندارد، در جواب ، استاندار اعلام داشته مواد اولیه را در اختیارش خواهد گذاشت. بعد از دو هفته کارفرما اعلام کرده که کمبود مالی دارد، اینبار هم استاندار قول می دهد علاوه بر 6 میلیارد تومانی که تازگی به کارخانه وام داده اند دو میلیارد دیگر را خواهد پرداخت، کارفرما وقتی می بیند هیچ بهانه ای برایش باقی نمانده می گوید اصلا توان ادامه اداره کارخانه را ندارم و نمی خواهم فعال شود! همچنین تا بحال استاندار و اداره کار کرمانشاه چندین بار از او دعوت کرده اند به جلسه بیاید تا بر سر مشکل تعطیلی کارخانه بررسی به عمل آورند اما او همیشه از حضور در جلسه خوداری کرده است.

کارخانه فرش غرب از سال 57 تحت پوشش بانک صنعت و معدن با نام صنایع ریسندگی و پشم شوئی فعالیت داشته و سال 83 به بخش خصوصی واگذار شده است که آن زمان حدود 850 نفر کارگر در آن مشغول بوده و به تدریج با ترفند بازخرید، حدود 600 نفر را اخراج کرده اند. کارگران شاغل دارای سوابق کاری از 13 تا 28 سال هستند.

انجمن صنفی کارگران برق وفلزکار کرمانشاه  7/9/1387

587- گراني كمر مردم را خرد كرده است:

يك كارگر : ”من ساعت 4 صبح ميروم در صف مي ايستم كه 2 شيشه شير دولتي بخرم چون پول ندارم آزاد بخرم .ما قشر ضعيف توان خريد مينيممهاي زندگي را نداريم. هر كس در ايران زندگي كند ميداند در قصابيها چه خبر است...چند روز پيش يك خانمي 500 تومان آورده بود گوشت بخرد.مغازه دار خجالت ميكشيد ميگفت با اين پول چه گوشتي به شما بدهم؟ گوشتي كه كيلويي 9000 تومان است با 500 تومان چه گوشتي ميتواند به او بدهد كه برود براي بچه هايش يك لقمه غذا درست كند؟“

انجمن دفاع از كارگران و بيكاران

588- بحران تورم بيداد ميكند ! مردم را به مرز جنون رسانده اند:

 نامه ارسالي يك كارگر شريف به فرياد كارگر

”وضعيت تورم به شدت بد است. اصلا نميشود طرف جنس رفت.بحران تورم دارد بيداد ميكند.من ديروز براي منزل خودم 2 متر سنگ خريدم 200 هزار تومان قيمتش شده است.قيمتش به نسبت پارسال 10 برابر شده است.به هر كس هم كه حرفي ميزنيم ميگويند داريم اصلاح ميكنيم ,داريم رسيدگي ميكنيم !!من بارها در خيابان ديده ام كه مردم با خودشان حرف ميزنند و يا در وسط خيابان داد ميزنند .چرا ؟ به خاطر نداري و مشكلات زندگي است !به خاطر دغدغه هاي فكري است !مردم را به مرز جنون رسانده اند ..اجاره خانه,حقوقهاي معوقه,اخراج از كار,بيكاري,نداري,قرض و بدبختي اينها به اعصاب مردم فشار آورده است.با عرض معذرت از اينكه ميخواهم اين مثال را بزنم ولي آن زني كه ميرود خود فروشي ميكند براي چي اين كار را ميكند ؟!به خاطر مشكلات مالي است.مردم حتي پشت مينيممهاي زندگي خود مانده اند,كفش ندارند,لباس ندارند,غذا ندارند,اين زني كه تن به اين كار ميدهد به خاطر اين است كه بچه اش گرسنه است,نميتواند مدرسه برود,همسرش معتاد است, همسرش بيكار است,پول اجاره خانه ندارد,اين همه بدبختي در كشور به خاطر تورمو نداشتن است كه من نوعي ميروم به هزار و يك كار دست ميزنم براي يك لقمه نان.دستم را كج ميكنم,پايم را كج ميكنم تا اين طوري خرج زن و بچه ام را در بياورم.اينها بدبختيهايي است كه در اين كشور به نام اسلام براي ما درست كرده اند كه از اسلام فقط نامش را يدك ميكشند.من خيلي مشكلات زندگي دارم.به قدري كه اگر بنشينم فكر كنم سكته ميكنم.من 10 سال است كه ازدواج كرده ام 8 سال را در غم و قصه سپري كرده ام.من در زندگيم روز خوش نديده ام نه خودم ديده ام و نه همسرم ما داريم حسرت زندگي را ميخوريم.تازه من كسي هستم كه يك مقدار دستم به دهنم ميرسد آنها كه همين شغل و همين بخور و نمير را هم ندارند چه دارند ميكشند؟! وقتي كسي ميخواهد درد گرسنه را بفهمد بايد گرسنگي بكشد.اگر اين دولتمردان دزد بخواهند بفهمند كه مردم در چه گرفتاري هايي دارند زندگي ميكنند بايد خودشان بيايند اين دردها را لمس كنند.تا بفهمند كساني كه يك سال در زندگي هيچ غذايي ندارند بخورند چه درد و رنجي را ميكشند؟!اما كساني كه به اسم نماينده مجلس از صبح كه بلند ميشوند پول جارو ميكنند هرگز نميفهمند زير دستشان چه خبر است,اگر هم بفهمند برايشان اهميتي ندارد .كساني كه براي كسب قدرت و غارتگري مال مردم به مجلس راه پيدا ميكنند و جيب خودشان را پر ميكنند هيچ وقت نميفهمند من كارگر و بي پول چه ميكشم.ما را با اسم اسلام گول زده اند. اينها اسم خدا را ميآورند و با نام خدا كلاهبرداري ميكنند و دستهاي خوني خودشان را با درب حرم امامان پاك ميكنند اينها ظالمند و شك ندارم كه نهايتا آه قشر فقير و كارگر گريبان اينها را خواهد گرفت...“

انجمن دفاع از كارگران و بيكاران

 

589- ادامه اعتصاب کارگران لوله سازی لوشان:

کارگران لوله سازی لوشان چند ماه است که دستمزدهای خویش را دریافت نکرده اند. سرمایه دار صاحب کارخانه هیچ ریالی بابت حق بیمه آن ها پرداخت نکرده و هیچ لیستی در این مورد تحویل سازمان تأمین اجتماعی نداده است. کارگران در اعتراض به همه این ستم های سرمایه دار دست به اعتصاب زده و چرخ تولید را از کار انداخته اند. اعتصاب کارگران در گام نخست با خشم و مقابله جویی کینه توزانه سرمایه دار رو به رو شده است. او از این که کارگران به دنبال ماه ها کار بدون دستمزد خواستار پرداخت حقوق معوقه خود شده اند دچار تعجب شده است! ایشان مثل تمامی همتایان طبقاتی نوع ایرانی خویش روایت تازه ای از کارگر دارد. کارگر در روایت او کسی است که نه بخشی از کار وی بلکه کل کار او باید تبدیل به ارزش اضافی شود و به جیب سرمایه دار ریخته شود! نیروی کارش را باید بدون هیچ بها بفروشد و در یک کلام برای سرمایه دار بیگاری کند. سرمایه دار کارخانه لوله سازی لوشان در دنیای سوداندوزی سرمایه دارانه خویش از کارگران چنین انتظاری دارد و درست به همین دلیل اعتراض توده های کارگر به تعویق چندین ماهه دستمزدها مایه شگفتی بیش از حد او شده است، به گونه ای که از شدت خشم دستور داده تا درب ورودی کارخانه را به طور کامل بر روی کارگران قفل کنند. کارفرما چنین کرد و کارگران بر خواست خود برای پرداخت فوری مطالبات اصرار کردند. فشار اعتراض کارگران بالاخره سرمایه دار را مجبور کرد تا به هوش آید، درب کارخانه را به روی توده تولید کننده ارزش اضافی بگشاید و وعده پرداخت مزدها را بر زبان راند. اینک چند روز از شروع ماجرا می گذرد. سرمایه دار همچنان دادن وعده و وعید را چاشنی امتناع خود از پرداخت واقعی مزدها کرده است. اما کارگران سخت مصمم هستند که تا گرفتن مطالبات  خود به اعتصاب ادامه دهند.

7 آذر 87 

کمیته هماهنگی ...

590- گزارشي وضعيت بحراني كارخانه ژلاتين قزوين :

انجمن همبستگي با كارگران

كارخانه ايران ژلاتين يكي از كارخانه هاي بحراني ايران است. اين كارخانه كه يك روز بهترين جزء بهترين كارخانه هاي خاورميانه بود در حال حاضر بحراني ترين كارخانه اين منطقه به حساب مي رود.

كارگران اين كارخانه بيش از 4 ماه است كه حقوق خود را دريافت نكرده اند و به عنوان كارگرساده در بيرون از كارخانه مشغول به كارهستند تا بتوانند امورات خود را بگذرانند.

يكي از كارگران اين كارخانه به خبرنگار ما گفت: ما را تعيين تكليف نمي كنند, حرف مي زنند مي گويند اخراج مي كنيم, ما كه از اخراج ترسي نداريم. چهارماه است كه حقوق نمي گيريم و عيدي مان را دريافت نكرديم, الان بيشتر كارگران در بيرون به عنوان كارگر ساده كار مي كنند.

وي در پاسخ اين سئوال كه دولت چه اقداماتي تا كنون انجام داده است گفت: دولت براي بازديد آمد و گفت: دوميليارد تومان مي دهند اما تا الان خبري نيست. هيچكس درد كارگران را نمي فهمد كه بخواهد به مشكلاتشان رسيدگي كند, هر دوماه به كارگران 50 هزار تومان مي دهند, كارگران با اين پول كرايه خانه بدهند, پول آب و برق بدهند, خرج و مخارج زندگي را بدهند معلوم نيست كه كارگر بايد چه كار كنند؟ همه چيز به ضرر كارگر است, قانون كار به ضرر كارگر است. هر اقدامي كه دولت مي كند به ضرر كارگراست, كارفرما از دولت وام مي گيرد اما به كارگر چه مي رسد؟

شوراي كارگري را بهم زدند, مي گويند كه اين شوراها فقط اعتراض راه مي اندازند, براي همين هم بهم مي زنندكه راحت كارگر را سركوب كنند.

دولت و قوانين كار در خدمت كارفرما است, از اداره كار مي آيند شركت, رشوه اي مي گيرند و مي روند. تا بحال يكبار از بيمه نيامده اند كه ببينند درد كارگر چيست. حتي بيمه كارگران را كارگر ساده رد مي كنند, در حاليكه كارگران اين كارخانه با مواد شيميايي كار مي كنند و سختي كار به آنها تعلق مي گيرد, اداره بيمه كه ميبيند در اين كارخانه اين هم كارگر با مواد شيميايي سر و كار دارند, چرا يكبار نيامده و بگويد درد شما كارگران چيست؟ چون برايشان مهم نيست. از كارفرما يك مبلغي مي گيرند و هربلايي هم كه سر كارگر آمد, آمد!

مي گويند عدالت در ايران حكم فرماست! شما نگاه كنيد ببينيد اين اسلام داري است؟ اين دين داري است؟ كارگران 4 ماه بدون حقوق با اين تورم دارند زندگي مي كنند؟

كار را از كارگر مي كشند, امثال من در اين مملكت مثل برده زندگي مي كنند و دسترجمان مي شود ساختمان چند طبقه براي آقايان اما هميشه مابايد شرمنده زن و بچه هايمان باشيم, حرف هم كه بزنيم تهديد است و اخراج.

در حال حاضر كارگران اين كارخانه در شرايط بحراني معيشتي به سر مي برند و دولت و مديران كارخانه هيچ اقدامي براي بهبود اين وضعيت انجام نداده اند.

اخبار مبارزات کارگران ایران ،

هفته دوم آذر ۱٣٨۷  (نوامبر و دسامبر۲۰۰٨ )

591- تجمع دانشجويان دانشگاه شيراز در پی مسمويت بيش از صد دانشجو:

به گزارش خبرنامه اميرکبير در تاریخ 8 آذر 87 آمده است : پس از آنکه در روزهای دوشنبه و سه شنبه بيش از صد نفر از دانشجويان دانشگاه شيراز در اثر استفاده از غذای دانشگاه مسموم شدند عصر روز گذشته (چهارشنبه)دانشجويان دانشگاه شيراز در اعتراض به اين مساله و ساير مشکلات دانشگاه، در سلف مرکزی دانشگاه تجمع کردند.

گرچه آمار درستی از تعداد مسمومين در دست نيست اما دانشجويان در مراجعه به نزديکترين مرکز درمانی به خوابگاه دانشگاه(بيمارستان نمازی) پی برده اند که بيش از صد نفر در اثر استفاده از غذای دانشگاه مسموم و به درمانگاه مراجعه کرده اند که متاسفانه حال تعدادی از آن ها در وضعيت نامناسبی قرار دارد و دچار اسهال خونی شده اند.

به گزارش خبرنامه اميرکبير در ابتدای تجمع ديروز، دانشجويان که تعدادشان به
۲۰۰ نفر می رسيد و از اتفاقات رخ داده و عدم پاسخگويی مسئولين دانشگاه به شدت عصبانی بودند از خوردن غذا خودداری کردند و ظرف های غذا و ميز و صندلی های سلف را به زمين کوبيدند و با سر دادن شعارهايی اعتراضات خود را بيان کردند. پس از گذشت حدود نيم ساعت از آغاز تجمع دکتر کارپرورفر معاون دانشجويی دانشگاه وارد جمع دانشجويان شد، اما نکته جالب اين بود که همچون هميشه کارپرورفر همراه با تعدادی از دانشجويان بسيجی و شبه امنيتی که محافظ و باديگارد او به شمار می روند در ميان دانشجويان حاضر شد که اين مساله با اعتراض دانشجويان همراه بود. کارپرورفر رئيس کميته انضباطی دانشگاه و از عوامل اصلی برخوردهای اخير با فعالين سياسی- دانشجويی دانشگاه شيراز است که با دادن امتيازهای مختلف به دانشجويان بسيجی و شبه امنيتی به سختی از سوی آنها تحت حمايت است.

با حضور کارپرورفر دانشجويان با سر دادن شعارهايی همچون , کارپرور بی عرضه استعفا، استعفا,، ,دانشجو می ميرد ذلت نمی پذيرد, و ,کارپرور، کارپرور، استعفا استعفا , خواستار استعفای او شدند.

در ادامه کارپرور تحت حمايت نيروهای بسيجی که از لحظه حضور او مداوم بر تعدادشان افزوده می شد، توانست در ميان دانشجويان قرار گيرد و با آنها صحبت کند. او با ويروسی خواندن بيماری و رفع مسئوليت از خود اعلام کرد که غذای دانشگاه هيچ مشکلی نداشته که اين مساله باعث اعتراض شديد دانشجويان شد و تعدادی از آنها با نشان دادن گواهی های پزشکی که در آن بيماری دانشجويان مسموميت غذايی شديد ذکر شده بود دروغگويی کارپرورفر را اثبات کردند و خواستار پاسخگويی و استعفای او شدند.

در حالی که هر لحظه بر تعداد دانشجويان افزوده می شد و دانشجويان مصرانه خواستار استعفای او بودند تعدادی از همان دانشجويان بسيجی و محافظين او با حمله به ساير دانشجويان و ايجاد سر و صدا و زد و خورد باعث درگيری بين دانشجويان شدند. در اين ميان يکی از دانشجويان بسيجی به نام کريمی که سابقه ای طولانی در حمايت از مسئولان دانشگاه و برخورد با دانشجويان معترض در جريان تجمعات قبلی دانشگاه شيراز دارد با درخواست برکناری پيمانکار غذا مسئوليت را از کارپرورفر سلب و از او حمايت کرد که اين مساله با اعتراض شديد دانشجويان همراه شد. به گزاش خبرنامه اميرکبير، يکی از دانشجوين معترض در مخالفت با اين سخنان اعلام کرد که کارپرورفر بايد استعفا دهد، در غير اينصورت دانشجويان معترض رسما در دادگاه از او شکايت خواهند کرد که اين صحبت ها به شدت مورد تشويق قرار گرفت.

سرانجام پس از رد و بدل شدن صحبت های زيادی بين دانشجويان و کارپرورفر، دانشجويان اعلام کردند که هرگز از درخواست خود منصرف نخواهند شد و در روزهای آينده به تجمع خود ادامه خواهند داد.

592- يک فعال کارگري:
سكوت وزيركاردرباره‌‏ توقف افزايش دستمزد در طرح تحول اقتصادي جاي تامل دارد
 :

تهران- خبرگزاري كار ايران در تاریخ 8 آذر 87 آمده است : يك فعال كارگري از سكوت وزير كار و اموراجتماعي درباره‌‏توقف افزايش دستمزد در طرح تحول اقتصادي كه مصوبه كارگروه طرح تحول اقتصاي دولت است انتقاد كرد.
حميد حاج اسماعيلي در گفت‌‏وگو با خبرنگار "ايلنا"گفت:آقاي جهرمي فقط به اين بسنده كرد كه حذف افزايش دستمزد مصوبه كارگروه طرح تحول اقتصادي است و در اين خصوص هيچ موضعي نگرفت كه جاي تامل دارد.
وي با تاكيد بر اينكه طرح تحول اقتصادي هنوز محل بحث مجلس و دولت است و مبنايي آن جاي بحث دارد افزود: با وضعيت موجود لغو افزايش مزد كارگران جاي تعجب دارد.
عضو هيات مديره اتحاديه كاركنان بيمارستان‌‏ها و مراكز درماني كشور تصريح كرد: اين موضوع بيانگر اين است كه ثبات كارشناسي و توجه لازم به نيروي كار دركشور وجود ندارد.
حاج اسماعيلي ساختار تعيين دستمزدها را مورد انتقاد قرار داد و علت آن را سه جانبه نبودن تركيب شوراي عالي كار و رعايت نكردن شاخصه‌‏هاي سازمان جهاني كار عنوان كرد.
اين فعال كارگري افزود: ميزان دستمزد يك طرفه تعيين مي‌‏شود و آن هم توسط دولت است.
او با بيان اينكه مطابق تعريف هاي جهاني تعيين دستمزد حاصل يك ارتباط منطقي از طريق چانه‌‏زني‌‏هاي صنفي بين كارگران وكارفرمايان است افزود: دولتها در اين پروسه بيشتر نقش ناظر را دارند.
حاج اسماعيلي افزايش دستمزد را طبق ماده 41 قانون كار از موارد قانوني برشمرد و گفت: تورم اعلامي بانك مركزي و لحاظ سبد خانوار 4 تا 5 نفره از شاخصه‌‏هاي تعيين مزد در ايران است.
وي با بيان اينكه در حال حاضر كارگران كشور يك سوم دستمزد واقعي خود را دريافت مي‌‏كنند افزود: اين در شرايطي است كه براساس شرايط اجتماعي و اقتصادي خط فقر 650 هزار تومان است .
عضو هيات مديره اتحاديه كارگران بيمارستان‌‏ها و مراكزدرماني كشور تصريح كرد : فقط دولت است كه مي ‌‌‏تواند با تمهيدات خاص و كارشناسي، شكاف بين حداقل مزد و خط فقر را به حداقل برساند بنابراين اگر انتقادي در دستمزد كارگران است بر دولت وارد است البته منظور دولت نهم نيست بلكه همه دولتها مد نظر است.
پايان پيام

593- كارخانه صنايع فلزى ايران تعطيل و كارگران آن بيكار شدند :

ايلنا تهران- خبرگزاري كار ايران در تاریخ 9 آذر 87 آمده است :  :رئيس شوراى اسلامى كار صنايع فلزى 2 ايران از تعطيلى ناگهانى اين واحد توليدى و بيكار شدن 350 نفر كارگر خبر داد.

به گزارش خبر نگار گروه كارگرى ايلنا، "ميرنصير صفوى" افزود:‌‏ كارگران اين واحد صنعتى سه‌‏ ماه حقوق معوقه و عيدى و پاداش سال هاى گذشته خود را دريافت نكرده اند.
صفوى با ابراز نگرانى از سرنوشت مبهم كارگران سرگردان اين واحد توليدي، تاكيد كرد: كارگران در برابر تصميم مديريت مقاومت كرده و همچنان در كارخانه حضور مى يابند.
در اين رابطه "عليرضا بيان‌‏الحق" مديرعامل اين كارخانه صنايع فلزى ايران دليل اصلى تعطيلى اين واحد را مشكلات اقتصادى دانست و گفت: از زمان واگذارى اين واحد به بخش خصوصى انبوهى از بدهي‌‏هاى معوقه پيش روى مسوولين اين واحد قرار گرفت كه از جمله آن پرداخت نشدن حق بيمه و ماليات بود.
بيان‌‏الحق هر گونه تعويق در پرداخت حقوق كارگران را تكذيب كرد و گفت: به دليل مشكلات اقتصادى از نظر مسوولان تنها راه حل تعطيلى اين واحد و پايان دادن به سرگردانى كارگران به نظر است.
همچنين مدير روابط عمومى اين كارخانه نيز در پاسخ به خبرنگار "ايلنا" گفت: از دلايل اصلى تعطيلى اين واحد پرداخت نشدن تسهيلات مصوبه دولت دانست.
"على شاملو" تأكيد كرد: با وجود مصوبه هيئت دولت درخصوص پرداخت تسهيلات به كارخانه صنايع فلزى هنوز هيچ تسهيلاتى از سوى بانكها پرداخت نشده‌‏است چون بانك‌‏ها بدهي‌‏هاى معوقه را دليل ناتوانى كارخانه تلقى كرده و از پرداخت تسهيلات خود دارى مي‌‏كنند.
وى همچنين مدعى شد كه برخى رقباى اين واحد توليدى نيز با تحريك كارگران باعث تعطيلى اين كارخانه به مدت دو ماه و اعتصابات كارگرى شدند.
شاملو در ادامه گفت:پيگيرى هاى مسئولين براى دريافت تسهيلات دولت ادامه دارد.

- در حمایت از مبارزه علیه سانسور با اعلام کانون نویسندگان ایران:594  

اعلام 13 آذر به عنوان روز مبارزه علیه سانسور توسط کانون نویسندگان ایران، نمودی از مبارزه‌ی شرافتمندانه‌ی چندین نسل از انسانهایی است که بی قید و شرط در راستای اعتلای اندیشه و سرنوشت عام انسان به مبارزه برخاسته، گزاف ترین هزینه ها را متحمل شده ، و هنوز نستوه و پر امید به نفسو ادامه‌ی پیکار آگاهانه ی خویش اعتقاد راسخ دارند.

بدون شک سانسور در اشکال و صورگوناگون‌اش چه به صورت آشکار و چه انواع قانونی و طبیعی شده‌اش تاراج گر گوهر گرانسنگ وجود انسان است. طبیعتا ما نیز چون دیگر انسانها برای رسیدن به خواستهای حقه و انسانی خود نیازمند آزادی بیان و اندیشه هستیم. حتی اگر دست درازیها، تهدید و دستگیری فعالین کارگری بیش از پیش رخ بنماید. ما ضمن محکوم کردن نفس و عملکرد سانسور، یاد و خاطره‌ی همیشه زنده‌ی محمدجعفر پوینده و محمد مختاری را گرامی می داریم.

کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری - منطقه غرب

جمعه 8 آذر 1387

595- اطلاعیه اعلام موجودیت انجمن حمایت از دستفروشان استان کردستان :

هموطنان عزیز، همان گونه که مستحضر هستید ، به دلیل فقدان کار و شغل و محرومیت استان از لحاظ اقتصادی پدیده ی دستقروشی در طی چند سال اخیر تبدیل به  معضلی بزرگ برای استان و این قشر زحمتکش شده است. رسیدگی به این معضل اجتماعی و شناخت دست فروشان واقعی و کسانی که از لحاظ اقتصادی و مالی از قشرآسیب پذیر جامعه هستند، ضرورتی است که هر شهروندی آن را حس نموده، اما فقدان نهادی مدنی که بتواند قضیه را به طور علمی ، عملی و بر نامه دار پیگیری نماید ، هنوز به صورت مشکل حاد باقی مانده است.

لذا انجمن حمایت از دستفروشان استان کردستان ، در همین راستا و با توجه به نیاز ، روز سه شنبه مورخه 12/06/87 اعلام موجودیت نموده و دست کمک و یاری به سوی شهروندان عزیز دراز می نماید و از تمام اقشار مختلف دعوت همکاری به عمل می آورد ، تا با عضویت در انجمن ، ما را در راستای اهداف خود یاری نمایند.چون انجمن مزبور به صورت صنفی نیست و به صورت انجمن حمایتی می باشد، پس ورود برای عموم ( دستفروش و غیر دستفروش) آزاد می باشد.

آدرس انجمن : سنندج خیابان کشاورز- پاساژ اعظمی- طبقه 2 – تلفن 3228446

596- نامه "منصور اسانلو"به رئیس بهداری زندان اوین:

 

پیام: "منصور اسانلو" رئیس هیئت مدیره سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوس رانی تهران و حومه، در نامه ای به رئیس زندان اوین، به شرح وضعیت جسمی خود پرداخته و خواستار رسیدگی به وضعیت خود شده است.

"منصور اسانلو" در نامه خود ضمن اشاره به بیماریهای متعدد و بروز آسیب دیدگی در سیستم عصبی دست راست خود بر اثر فشار دستبند، خواستار معرفی نامه رئیس زندان برای پزشک متخصص بیماریهای عصبی شده است.

لازم به ذکر است که "منصور اسانلو" از بیماریهای چشم، آنفولانزای شدید، بیماری ریوی، دیسک کمر و سائیدگی مهر های ستون فقرات رنج می برد و پزشکان تاکنون چندین بار اعلام کرده اند که وی باید در خارج از زندان مورد معالجه قرار گیرد.

 

597- عضو پيشين هيات نظارت بر سازمان تامين اجتماعي:
اساسنامه جديد وضعيت سازمان را بحراني مي‌‏كند
 :

تهران- خبرگزاري كار ايران در تاریخ 9 آذر 87 آمده است : نماينده اسبق كارگران در هيات نظارت بر سازمان تامين اجتماعي، اساسنامه جديد اين سازمان را مخالف نص صريح قانون نظام جامع رفاه و تامين اجتماعي دانست و گفت: از مجلس مي خواهيم كه در اين خصوص واكنش لازم را نشان مي‌‏دهد.
عباس كار بخش در گفت و گو با ايلنا با بيان اينكه رياست رئيس جمهور بر شوراي عالي تامين اجتماعي به شرط اصلاح قانون نظام جامع رفاه و تامين اجتماعي و نيز رعايت سه جانبه گرايي در اين شوراي عالي مطلوب است؛ افزود:‌ با اين حال اين موارد در اساسنامه جديد مشاهده نمي‌‏شود.
وي از ادغام سازمان بازنشستگي كشوري و سازمان خدمات درماني با صندوق سازمان تامين اجتماعي به‌‏عنوان تخلف ديگري در اساسنامه جديد تامين اجتماعي يادكرد و گفت: سازمان تامين اجتماعي براي كارگران است و نمي توان ساير اقشار جامعه را به بهانه‌‏هاي مختلف وارد اين سازمان كرد.
كاربخش گفت: اساسنامه جديد، سازمان تامين اجتماعي را در وضعيت بحراني قرار خواهد داد.
پايان پيام

 :  وضعیت پرستاران روز به روز بدتر می شود - 598
دبیرکل خانه پرستار، نسبت به اثرات منفی ناشی از عدم پرداخت مطالبات معوقه پرستاران که می تواند منجر به آسیب دیدن بیماران شود ، هشدار داد.

محمد شریفی مقدم در گفتگو با خبرنگار مهر، به تشریح مشکلات جامعه پرستاری کشور اشاره کرد و اظهارداشت: متاسفانه وضعیت جامعه پرستاری کشور با توجه به مشکلاتی که در پرداخت مطالبات معوقه آنان وجود دارد ، روز به روز بدتر می شود.

بر اساس مصوبه سال 1385 هیئت دولت، می بایست از ابتدای سال گذشته سختی کار 35 درصد افزایش می یافت و دو برابر شدن (100 درصد) نوبت کاری پرستاران در احکام حقوقی آنان اعمال می شد. امری که به گفته اغلب کارشناسان حوزه سلامت هنوز محقق نشده است. 

در این باره دبیرکل خانه پرستار با تاکید بر اینکه مطالبات معوقه پرستاران همچنان در حال افزایش است و انباشته شدن است ، به خبرنگار مهر گفت: متاسفانه پس از گذشت نزدیک به 20 ماه از ابلاغ مصوبه دولت ، برخی دانشگاههای علوم پزشکی، نه تنها این افزایش را اعمال نکرده اند که حتی در احکام پرستاران نیز نیاورده اند.

شریفی مقدم همچنین از تاخیر در پرداخت طرح کارانه پرستاران در اکثر دانشگاههای علوم پزشکی سراسر کشور از جمله تهران خبر داد و گفت: این پرداخت ها حداقل با 6 ماه و در برخی از استانها با بیش از یک سال تاخیر پرداخت می شود.

وی با اشاره به عدم پرداخت بن های غیرنقدی به پرستاران ، از عدم پرداخت حق مسکن پرستاران در بسیاری از دانشگاههای علوم پزشکی گلایه کرد و افزود: این در حالی است که پاداش پایان خدمت پرستاران به رغم میل باطنی آنان، به اجبار در قالب سهام به آنان پرداخت می شود.

کارشناسان حوزه سلامت معتقدند بروز این قبیل مشکلات که قطعا با آسیبهای اجتماعی و روحی و روانی متعددی برای جامعه پرستاری همراه خواهد بود، در حالی عنوان می شود که باید بدانیم مطالبات سال 86 پرستاران نیز به سال 87 منتقل شده و همین امر باعث گشته که شرایط اقتصادی پرستاران برای تامین نیازهای روزمره زندگی با دشواری صورت بگیرد.

دبیرکل خانه پرستار ضمن تایید این موضوع ، اظهارداشت: با توجه به شرایط اقتصادی حاکم بر جامعه و افزایش نرخ تورم و همچنین رشد بی رویه قیمت ها ، قدرت خرید پرستاران پایین آمده است. زیرا ، پرداخت هایی که می بایست در سال گذشته صورت می گرفت اگر همین امروز نیز پرداخت شود ، حداقل با 30 درصد تنزل قدرت خرید برای پرستاران همراه خواهد بود.

شریفی مقدم با طرح این سئوال که آیا منطقی است از پرستاران بخواهیم به اجبار اضافه کار بمانند ولی مزد آنها را ندهیم، افزود: البته اضافه کاری اجباری نیز بر خلاف قانون است اما با این اوصاف باید بدانیم که جامعه پرستاری زیر بار فشار سنگین زندگی کمر خم کرده است در مقابل انتظار داریم کار استاندارد انجام دهند.

وی خطاب به مسئولان مربوطه و متولیان امر حوزه بهداشت و درمان کشور گفت: سکوت پرستاران در مقابل این همه مشکل و سختی به علامت رضایت نیست بلکه توان اعتراض ندارند.

دبیرکل خانه پرستار ادامه داد: البته ادامه چنین وضعیتی یک پیامد ناگوار به دنبال خواهد داشت و آن خسارت دیدن بیماران به دلیل بی انگیزه شدن و بی تفاوتی پرستاران خواهد بود و این می تواند هشدار جدی برای مسئولان امر باشد که صبر و حوصله پرستاران را اندازه ای دارد.

در حال حاضر موضوع کسری 1600 میلیارد تومانی بودجه وزارت بهداشت سایه سنگین خود را بر تمام امور سلامت کشور از جمله حقوق و دستمزد و مطالبات معوقه پرستاران و پرسنل بیمارستانها انداخته است و کارشناسان معقتدند که اگر دولت نتواند برای تامین آن کاری بکند ، این کسری به بودجه سال آینده منتقل می شود و در نهایت بر حجم مشکلات حوزه بهداشت و درمان کشور افزوده می شود.

599- احضار دوتن از معلمان تهران و كردستان:

به گزارش كانون صنفى معلمان تهران(طيف صنفى) در تاریخ 9 آذر 87 آمده است : در پی سريال جديد احضارها در آموزش و پرورش، آقای رضا حاتمی معلم کردستانی بوسيله ی هيات بدوی سازمان آموزش و پرورش استان کردستان احضار شد. آقای حاتمی بايستی روز يکشنبه 10 آذرماه 1387 خود را برای يک مصاحبه به اين هيات معرفی کند.

آقای حاتمی در اين باره می گويد: به احتمال زياد احضار من، به شرکت در جلسه شورای هماهنگی و بازداشت و بازجوئی های 26 شهريور در تهران مربوطه باشد.

آقای اسماعيل عبدی فعال صنفی آموزش وپرورش اسلامشهر به هيات بدوی سازمان آموزش و پرورش شهرستان های استان تهران احضار شد. وی طبق احضاريه ای که از آموزش و پرورش دريافت کرد بايد در ساعت 30:10 صبح روز يکشنبه 24 آذرماه در اين هيات حاضر شود.

600- كارخانه صنايع فلزي ايران تعطيل و كارگران آن بيكار شدند
عدم پرداخت تسهيلات بانكي 350 كارگر را بيكار كرد
:

تهران- خبرگزاري كار ايران در تاریخ 9 آذر 87 آمده است : رئيس شوراي اسلامي كار صنايع فلزي 2 ايران از تعطيلي ناگهاني اين واحد توليدي و بيكار شدن 350 نفر كارگر خبر داد.


به گزارش خبر نگار گروه كارگري ايلنا، "ميرنصير صفوي" افزود:‌‏ كارگران اين واحد صنعتي سه‌‏ ماه حقوق معوقه و عيدي و پاداش سال هاي گذشته خود را دريافت نكرده اند.
صفوي با ابراز نگراني از سرنوشت مبهم كارگران سرگردان اين واحد توليدي، تاكيد كرد: كارگران در برابر تصميم مديريت مقاومت كرده و همچنان در كارخانه حضور مي يابند.
در اين رابطه "عليرضا بيان‌‏الحق" مديرعامل اين كارخانه صنايع فلزي ايران دليل اصلي تعطيلي اين واحد را مشكلات اقتصادي دانست و گفت: از زمان واگذاري اين واحد به بخش خصوصي انبوهي از بدهي‌‏هاي معوقه پيش روي مسوولين اين واحد قرار گرفت كه از جمله آن پرداخت نشدن حق بيمه و ماليات بود.
بيان‌‏الحق هر گونه تعويق در پرداخت حقوق كارگران را تكذيب كرد و گفت: به دليل مشكلات اقتصادي از نظر مسوولان تنها راه حل تعطيلي اين واحد و پايان دادن به سرگرداني كارگران به نظر است.
همچنين مدير روابط عمومي اين كارخانه نيز در پاسخ به خبرنگار "ايلنا" گفت: از دلايل اصلي تعطيلي اين واحد پرداخت نشدن تسهيلات مصوبه دولت دانست.
"علي شاملو" تأكيد كرد: با وجود مصوبه هيئت دولت درخصوص پرداخت تسهيلات به كارخانه صنايع فلزي هنوز هيچ تسهيلاتي از سوي بانكها پرداخت نشده‌‏است چون بانك‌‏ها بدهي‌‏هاي معوقه را دليل ناتواني كارخانه تلقي كرده و از پرداخت تسهيلات خود داري مي‌‏كنند.
وي همچنين مدعي شد كه برخي رقباي اين واحد توليدي نيز با تحريك كارگران باعث تعطيلي اين كارخانه به مدت دو ماه و اعتصابات كارگري شدند.
شاملو در ادامه گفت:پيگيري هاي مسئولين براي دريافت تسهيلات دولت ادامه دارد.
پايان پيام

601- رئيس سازمان کار استان قم:
بيشترين حوادث ناشي از كار در صنعت ساختمان است
:

تهران- خبرگزاري كار ايران در تاریخ 9 آذر 87 آمده است : رئيس سازمان كار وامور اجتماعي استان قم گفت: بيشترين حوادث ناشي از كار در صنعت ساختمان اتفاق مي افتد.


به گزارش ايلنا، مجيد آوري فرد افزود: هر چند پروژه هاي بزرگ ساختماني مورد بازرسي وزارت كار قرار مي گيرد اما چون تعدادساخت و سازهاي كشور زياد است در عمل كنترل و بازرسي همه ساخت وسازها غير ممكن است .
وي تشكيل كانون صنفي مسوولين ايمني و بهداشت كارگاهها و كارخانه ها را از عوامل موثر در كاهش حوادث ناشي از كار دانست و گفت: اين كار باعث تبادل اطلاعات و در نتيجه ارتقاي كيفيت كار و كاهش حوادث ناشي از كار خواهد شد.
آوري فرد تعدادبازرسان كار را ناكافي دانست و افزود: به همين دليل سازمان كار با افراد وشركتهاي واجد صلاحيت قرارداد بسته و از آنان براي بازرسي پروژه هاي ساختماني استفاده مي كند.
او بابيان اينكه تشكيل كميته هاي ايمني بنگاههاي اقتصادي و توليدي در كارگاههاي بالاتر از 25 كارگر الزام قانوني دارد؛ گفت: قصد داريم تا با همكاري كارفرمايان در كارگاههاي كمتر از 25 نفر هم اين كميته ها را تشكيل دهيم.
پايان پيام

602- بیکاری دسته جمعی کارگران کارخانه صنایع فلزی:

بیش از 350 کارگر کارخانه صنایع فلزی ایران از کار اخراج شدند. صنایع فلزی در زمره واحدهای صنعتی بزرگی است که در چهارچوب اصل 44 قانون اساسی توسط دولت سرمایه داری به مالکان خصوصی سرمایه ها اهدا شد. سرمایه داران جدید برنامه های خویش را برای گرفتن وام ها و اعتبارات و سایر سرمایه اندوزی ها یکی پس از دیگری به اجرا گذاشتند و درپی آن اعلام کردند که وضعیت مالی کارخانه وخیم است و ادامه تولیداتش در گرو دستیابی به حجم بیشتر سرمایه های بانکی است. سرمایه داران اینک تعطیل کارخانه را دستور کار خویش ساخته اند. آنان 350 کارگر را بیکار کرده اند و بسیار رک و پوست کنده می گویند که کارخانه را برای این می خواهند که هم کارگران آن را به وسیع ترین و حادترین شکل ممکن استثمار کنند و هم همزمان حجم عظیمی از سرمایه های حاصل کار و استثمار سایر کارگران را زیر لوای وام بانکی از این و آن مؤسسه مالی دولتی دریافت کنند. 350 کارگر کارخانه اکنون در آستان سوداندوزی هر چه حریصانه تر سرمایه داران راهی قربانگاه بیکاری اند. کارگران مدت ها است علیه این دسیسه ها مبارزه می کنند. اما مبارزات آن ها تا امروز به هیچ نتیجه ای نینجامیده است. 

 

9 آذر 87

603- متاسفانه هيچ كس از جمله وزير كار بي لياقت اين دولت نيست كه دردي از دردهاي اين كارگر بدبخت دوا كند!

حقوق كارگر ساده 220 تومان است. اين چه ظلمي است؟! اين چه استثماري است؟!

گزارشي از وضعيت تورم در نظر آباد

به گزارش سایت فریاد کارگر در تاریخ 9 آذر 87 آمده است : يك شهروند از اين منطقه طي مصاحبه اي با فرياد كارگر وضعيت تورم در اين شهرستان را چنين عنوان كرد:” تورم خيلي بالاست. هر سال خانه كارگر شوراها را جمع ميكند و جلسه ميگذارد ,براي وزارت كار نماينده تعيين ميكند و سبد هزينه ها را بررسي ميكنند.پارسال سبد هزينه را براي سه نفر نزديك 450 در نظر گرفتند.ولي آيا ما شاهد اضافه شدن حقوقها بوديم؟ خير..
چه كسي در اين كشور حرف كارگر و درد كارگر را گوش ميكند؟كدام وزير كار در كدام دولت حرف كارگر را گوش كرد؟هر سال سبد هزينه ها را بالا ميگيرند ,آيا حتي نصف اين سبد هزينه به حقوق كارگر اضافه ميشود؟خير... متاسفانه هيچ كس از جمله وزير كار بي لياقت اين دولت نيست كه دردي از دردهاي اين كارگر بدبخت دوا كند!حقوق كارگر ساده 220 تومان است. اين چه ظلمي است؟! اين چه استثماري است؟!با اين پول در كجاي اين مملكت خراب شده ميشود زندگي كرد؟ با اين پول چه چيز ميتوان خريد؟ با اين وضعيت تورم اين حقوق حتي كفاف زندگي يك فرد مجرد را هم نميدهد چه رسد به يك خانوار 3 نفر و يا بيشتر...فقط حرف ميزنند و عملي وجود ندارد.اين نرخها را براي سبد هزينه تعيين ميكنند اما چه فايده اي در عمل داشته است؟!صحبتهاي بسيار داغي در اين مورد انجام ميشود اما عمل صفر است.
من در نظر آباد زندگي ميكنم. تورم اينجا بيداد ميكند.
نارنگي بالاي 5 هزار تومان است.
پرتغال 800 تومان است.
سيب 700 تومان است.
يك عدد تخم مرغ در اينجا 140 تومان است.
 قيمت مسكن هم از يك طرف ديگر...
براي يك خانه يك خوابه بايد 2 ميليون تومان پول پيش و 150 هزار تومان هم كرايه بدهد.
با اين قيمتها اين كارگر بدبخت چطور ميخواهد با 220 تومان حقوق زندگي كند؟

604- بی حقوقی کارگران صنایع فلزی 2 ایران :

به گزارش خبرگزاری ایسنا در تاریخ 9 آذر 87 آمده است : مير نصير صفوی رئيس شورای اسلامی کار صنايع فلزی 2 ايران اعلام کرد: اين واحد توليدی تعطيل و 350 کارگر شاغل در آن بيکار شدند. کارگران مدت 3 ماه است که حقوق دريافت نکرده اند. همچنين عيدی و پاداش سالهای گذشته کارگران نيز پرداخت نشده است.

605- زير تابلوي عدالت
ستاري فر: رويکرد عاطفي، پاسخگوي فقرا نيست
هيات مديره تامين‌اجتماعي نمي‌تواند مجمع ساير صندوق‌هاي بيمه‌اي شود
:

تهران- خبرگزاري کار ايران در تاریخ 10 آذر 87 آمده است : دکتر محمد ستاري‌‏فر، نخستين مديرعامل سازمان تامين اجتماعي دولت اصلاحات (1380-1376) معتقد است که انواع عدالت در هم تنيده شده است و نمي‌‏توان آنها را از يکديگر جدا دانست. وي برنامه‌‏هاي توسعه‌‏اي را زماني موفق مي‌‏داند که با دو بال رشد اقتصادي و عدالت همراه شود.


وي در گفت‌‏وگوي اختصاصي با خبرنگار "ايلنا" يکي از وظايف وزارت رفاه وتامين اجتماعي را سياست‌‏گذاري و برنامه‌‏ريزي براي توزيع يارانه‌‏ها دانست و گفت:‌ تورم باعث شده تا بسياري از اقشار متوسط به جامعه فقرا اضافه شوند.
با دکتر ستاري‌‏فر در زمينه عدالت، هدفمندسازي يارانه‌‏ها و اساسنامه جديد و بحث برانگيز سازمان‌‏هاي بيمه‌‏اي که اخيراً مورد تصويب هيات دولت قرار گرفته است، گفت‌‏وگويي انجام داده‌‏ايم که متن کامل آن را در ذيل مي‌‏خوانيد.
در برنامه سوم و چهارم توسعه و نيز در چشم‌‏انداز بيست ساله کشور، جايگاه ويژه‌‏اي براي توسعه نظام تامين اجتماعي، به‌‏عنوان وسيله‌‏اي براي دستيابي به عدالت اجتماعي و اقتصادي در نظر گرفته شده است. کارکردهاي دولت و به‌‏ويژه وزارت رفاه وتامين اجتماعي را در اين سمت و سو چگونه ارزيابي مي‌‏کنيد؟
در اين باره ابتدا بايد مقدمه‌‏اي را ذکر کنم. يکي از مقوله‌‏هاي کليدي در تاريخ تمدن بشري و در آرا و نظرات دو قرن اخير درباره الگوهاي توسعه،‌‏ موضوع عدالت است. عدالت داراي گستره و ابعاد متنوعي است که يکي از گستره‌‏هاي آن توجه به عدالت اقتصادي است که اين مهم به رويکردهاي تامين اجتماعي نيز مربوط است. در هر کشوري بايد دغدغه‌‏هاي عدالت پايدار باشد که اين دغدغه‌‏ها همان عدالت در قدرت، ثروت و منزلت است. عدالت در قدرت را مي‌‏توان اينگونه دانست که قدرت در يک نفر، يک گروه يا يک طبقه تجلي پيدا نکند. عدالت در قدرت يکي از دغدغه‌‏هاي ما در کشور است، زيرا اقتصاد بسترساز عدالت و قدرت هم سازنده عدالت است. منظور از عدالت در ثروت نيز برابري است؛ البته نه به اين معني که هر چه توليد مي‌‏شود برابر توزيع شود. اگر منابع را ثروت بدانيم (مثل نفت و منابع عمومي) بايد فرصت برابر فراهم شود تا تمامي افراد به اين ثروت‌‏ها دسترسي پيدا کنند. در الگوهاي توسعه، بسط و گسترش برابري فرصت‌‏ها در کليه عرصه‌‏ها و گسترش حق انتخاب و برابر براي کليه افراد و جامعه لحاظ شده است. طبق تعريف از منظر عدالت در منزلت و کرامت، بايد تمامي ابناي بشر و آحاد شهروندان مساوي باشند و ترک و فارس بودن، شيعه و سني بودن، پير و جوان بودن و زن و مرد بودن در کرامت انساني افراد لحاظ نشود. البته بايد بگويم که تمامي انواع عدالت در هم تنيده‌‏اند و ما نمي‌‏توانيم آنها را جداي از يکديگر بدانيم و مثلاً بگوييم‌ عدالت ناب فقط در اقتصاد است. عدالت در ثروت يک نگاه و گفتمان نظري، حقوقي و سازماني دارد.
جايگاه نظام تامين اجتماعي در اين بحث کجاست؟
سامان اجرايي براي رسيدن به عدالت در ثروت به پي‌‏ريزي نظام تامين اجتماعي برمي‌‏گردد. البته بحث تامين اجتماعي و همدردي با انسان‌‏ها و توانمندي فقرا از ديرباز يک نگاه احساسي بين ابناي بشر بوده است اما امروزه مقوله تامين اجتماعي،‌ فرايندي قراردادي است و دولت‌‏ها و جوامع به جايي رسيده‌‏اند که ديگر با رويکرد عاطفي و موردي به مقوله فقر پاسخ نداده، بلکه در چارچوب مشخص و مدون با ايجاد ساختار تامين اجتماعي در برابر فقر واکنش موثر نشان مي‌‏دهند. به همين علت است که در منشور سازمان ملل متحد، تامين اجتماعي امري اجباري و تکليفي در برابر دولت‌‏ها است که بايد نسبت به اعاده حق مردم اقدام کند.
آيا چنين نگاهي در قوانين کشور ما لحاظ شده است؟
در اصل 29 قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران به‌‏تبع رويکردهاي ديني و تمدني کشور و هم به‌‏تبع منشورهاي حقوق بين‌‏الملل بر شکل‌‏گيري و سامان‌‏دهي نظام تامين اجتماعي تاکيد شده است. هر چند در لابه‌‏لاي اصول قانون اساسي بندهاي ديگري نيز وجود دارد که به‌‏صورت تلويحي به تامين اجتماعي اشاره دارد اما به لحاظ اهميت تامين اجتماعي، اصل 29 قانون اساسي صرفاً‌‏ به اين مقوله پرداخته است. در واقع همه برنامه‌‏هاي توسعه به اجبار به مقوله عدالت مي‌‏پردازند اما زماني برنامه‌‏هاي توسعه‌‏اي موفق هستند که به‌‏صورت موزون، شامل رشد اقتصادي و عدالت باشند و به يک ميزان به هر دو توجه شود، زيرا گريزي از اجراي موزون آنها نيست. رويکرد عدالت بدون وجود ثروت،‌‏توزيع فقر است.
تجارب موفق توسعه‌‏اي در ديگر کشورها از کدام الگوها پيروي کرده‌‏اند؟
در دنياي امروز دو رويکرد در مقوله توسعه وجود دارد؛ يکي عدالت و ديگري رشد. برخي رشد اقتصادي را مقدم مي‌‏دانند و برخي ديگر عدالت را، اما در الگوهاي موفق دو بال رشد و عدالت توامان پذيرفته شده است. گرچه در برخي از مقاطع کوتاه زماني توجه به يک مقوله بر ديگري مشاهده مي‌‏شود.
در کشور ما آيا اين الگوها مدنظر بوده‌‏اند؟
در برنامه‌‏هاي توسعه کشور به اجبار بايد به مقوله رشد عدالت توجه مي‌‏شد. البته برنامه سوم توسعه کشور نسبت به برنامه چهارم توسعه کمتر به عدالت پرداخته بود، زيرا مدافعان برنامه سوم معتقد بودند توجه به رشد باعث مي‌‏شود تا از دستاوردهاي رشد اقتصادي در تحقق عدالت نيز استفاده شود. در برنامه چهارم که با بهره‌‏گيري از تجارب گذشته و بررسي همه جانبه تحولات و مسايل از ابتداي انقلاب تا شهريور 80 تدوين شد و در جاي خود دستاورد کارشناسي ارزشمند به حساب مي‌‏آمد، اين اصل مورد تاکيد قرار گرفت که رشد و عدالت بايد با هم در نظر گرفته شود. در سند چشم‌‏انداز و سياست‌‏هاي کلي نظام هم که به تاييد مجمع تشخيص مصلحت نظام رسيد و رهبري آن را ابلاغ کرد، بار ديگر اين موارد مورد توجه واقع شد. فصل اول برنامه چهارم توسعه کشور بر بسترسازي براي رشد سريع اقتصادي صراحت داشت. در اين فصل بر توليد، اشتغال و جهت‌‏دهي درآمدهاي نفتي به توليد، رشد و عدالت تاکيد شده بود. در فصل دوم، سوم و چهارم اين برنامه بستر رويکردهاي دانايي محوري و توانمندسازي کارگران و کارفرمايان آمده بود که نتيجه آن بايستي رشد بيشتر باشد.
اما بعضي از چهره‌‏هاي شاخص دولت نهم از بي‌‏توجهي برنامه چهارم به مقوله عدالت سخن گفته‌‏اند؟
برخي از منتقدان دولت اصلاحات که در اين 3 سال اخير حاکم شده‌‏اند، معتقدند که در برنامه چهارم توسعه کشور، رويکرد عدالت ديده نشده است، اما اگر بپذيريم که در مقاطعي رشد مقدم بر عدالت است و خود باعث عدالت نيز مي‌‏شود؛ آنگاه وقتي مي‌‏گوييم قصد ايجاد شغل داريم و مي‌‏خواهيم مناطق عقب‌‏افتاده را توانمند و صاحب توليد کنيم، اگر چه از عدالت مستقيماً نامي نبرده‌‏ايم، اما اين رويکردها، عدالت خواهانه است. در فصل هفتم و هشتم قانون برنامه چهارم توسعه نيز به ارتقاي سلامت و بهبود کيفيت زندگي و عدالت اجتماعي و امنيت انساني پرداخت شده است. البته اهميت عالي‌‏ترين رويکردهاي عدالت در حوزه تامين اجتماعي و ضرورت اجرايي کردن آن نيز در اين 2 فصل از قانون آمده است.
بايد بگوييم که ماده 95 فصل هشتم قانون برنامه چهارم توسعه از اهميت بالايي برخوردار است، زيرا در آن آمده بود که دولت مکلف است به منظور استقرار عدالت و ثبات اجتماعي و نزديک کردن ميزان برخوردي‌‏ها در دهک‌‏هاي درآمدي و توزيع عادلانه‌‏تر درآمد و کاهش فقر و توانمندسازي فقرا، از طريق تخصيص کارآمد و هدفمند منابع در عرصه تامين اجتماعي و يارانه‌‏هاي پرداختي و برنامه‌‏هاي جامع فقرزدايي اقدام کند. بنابراين ملاحظه مي‌‏شود که در چهار فصل اول قانون برنامه چهارم توسعه،عمدتاً از رشد صحبت شده اما دستاورد آن عدالت است.


با اين همه و با وجود درآمدهاي بي‌‏سابقه نفتي، چرا فقر همچنان چهره نشان مي‌‏دهد؟
رويکرد برنامه چهارم توسعه به ثروت‌‏هاي عمومي، نگاه توزيعي، تثبيتي، تخصيصي و تنظيمي بوده است. بايد بگويم که نفت، ثروتي مشاع و بين‌‏النسلي است، اما الان پول فروش نفت به شکل موزون در کشور توزيع نمي‌‏شود. البته اين مشکل را نمي‌‏توان يک شبه حل کرد و حل آن زمان‌‏بر و نيازمند التزام به برنامه‌‏هاست، به همين دليل بود که دولت اصلاحات در برنامه چهارم بسترسازي کرد تا اين مشکل را مرتفع نمايد. از سال 1384 دولت جديد مکلف بود تا درآمد سه دهک فقير کشور را تا بالاي خط فقر ارتقاء دهد. در اين برنامه خط فقر در رابطه با فراهم کردن حداقل نيازهاي اساسي افراد تعريف شده بود و مطابق آن بايد به افراد فقير براي پاسخگويي به اين نيازهاي اساسي، يارانه داده مي‌‏شد. ملاحظه مي‌‏شود که براي اصلاح امور در بخش توانمندسازي، توزيعي و ... تعيين خط فقر شاخص مهمي است اما وزير محترم رفاه وتامين اجتماعي، فارغ از رويکردهاي توسعه و عدالت و قوانين مصوب، در مصاحبه‌‏هاي خود اعلام مي‌‏کند که تعيين خط فقر نمي‌‏تواند مشکلات را حل کند! در حالي‌‏که در قانون نظام جامع رفاه وتامين اجتماعي بر اعلام سالانه خط فقر تاکيد شده است تا چارچوب جهت‌‏گيري‌‏ها و برنامه‌‏هاي موثر براي توانمندسازي فقرا شکل گيرد.
جنابعالي داراي سوابق اجرايي متعدد مانند مديرعاملي سازمان تامين اجتماعي و نيز معاونت رئيس جمهور و رياست سازمان مديريت و برنامه‌‏ريزي کشور در دولت اصلاحات هستيد. ارزيابي شما از سياست‌‏ها و برنامه‌‏هاي دولت نهم براي تحقق عدالت اجتماعي در سه سال گذشته چيست؟ و چقدر شعارهاي اين دولت را با اقدامات آن متناسب مي‌‏دانيد؟
براي اين ارزيابي، قبل از هر چيز بايد سراغ معيارهايي برويم تا عملکرد دولت را سنجش کنيم. در برنامه چهارم توسعه که زمان دولت قبلي تصويب شد، مقرر شده بود که به نظام موجود اما پراکنده و ناهماهنگ تامين اجتماعي در کشور، که شامل 28 دستگاه متنوع بيمه‌‏اي، حمايتي و امدادي بود ولي کارآمدي و اثربخشي لازم را نداشت، ساماني داده شود. بايد براين واقعيت تاکيد کرد که کشور در 60 سال گذشته قدم‌‏هاي مثبتي را در توسعه نظام تامين اجتماعي خود برداشته است اما کشورهايي که مي‌‏خواهند توسعه يافته شوند، هر قدر که سطح کمي و کيفي تامين اجتماعي آنها خوب باشد، باز هم کم است. سال 1382 و در زمان دولت اصلاحات، براي اصلاح مشکلات تامين اجتماعي که زيبنده کشور ما نبود قرار شد تا نظام جامعي را طراحي کنيم که بتواند هم فراگيري و اثربخشي داشته باشد و هم با سياست‌‏گذاري منسجم و جلب حداکثري مشارکت مردم، هماهنگي و انعطاف‌‏پذيري لازم را داشته باشد؛ به طور مثال بتواند در کشوري که با انواع حوادث و سوانح طبيعي روبروست و يا با مقوله گسترده بيکاري مواجه است، متناسب اين حوادث و کاستي‌‏ها، ‌‏عمل و عکس‌‏العمل لازم را داشته باشد و در نهايت به مردم آرامش خاطر دهد، چرا که اگر کشوري به اين آرامش برسد افراد جامعه، داوطلبانه، لشکريان توسعه خواهند شد. بنابراين بايد مردم را با پوشش کارآمد نظام تامين اجتماعي، توانمند و باانگيزه کرد.
با چنين نگرشي بود که وزارت رفاه وتامين اجتماعي، براي ساماندهي به بخش‌‏هاي بيمه‌‏اي، حمايتي وامدادي شکل گرفت. يکي از وظايف کليدي وزارت رفاه وتامين اجتماعي، سياست‌‏گذاري براي توزيع يارانه‌‏هاست. در واقع با تصويب قانون نظام جامع رفاه وتامين اجتماعي و تشکيل وزارت رفاه، بستر حقوقي براي تحقق آرزوهاي ديرين مردم کشور فراهم شد. اين‌‏ها حاصل چندين سال کار علمي - مطالعاتي و مبتني بر تجارب تاريخي بود. در چنين شرايطي بود که دولتي با شعار عدالت‌‏محوري، بر سر کار آمد و طبعاً اين انتظار به وجود آمد که شان وزارت نوبنياد رفاه وتامين اجتماعي بالاتر رود تا بتواند نظام تامين اجتماعي کارآمدي را شکل دهد اما متاسفانه در عمل اين گونه نشد.
با وجودي که دولت نهم از فرصت مناسبي برخوردار بود و هم قانون جامع و هم درآمد خوب نفتي داشت، به‌‏گونه‌‏اي که در سال‌‏هاي 84 تا 86 مبلغ 198 ميليارد دلار درآمد حاصل از فروش نفت داشت، اما متاسفانه نتيجه اين شد که رئيس جمهور محترم در گزارش عملکرد خود در همايش‌‏هاي مختلف بر اين نکته تاکيد کند که ضريب جيني (نحوه توزيع درآمد بين دهک‌‏هاي مختلف جامعه) در کشور بدتر شده است.
بايد پرسيد مشکل چيست؟ شعار راهبردي دولت نهم که عدالت بود؟ شرايط که مهيا بود، پول هم که وجود داشت، پس چرا وضع بدتر شد و فقرا فقيرتر شدند؟ چرا بسياري از طبقه متوسط به فقرا اضافه شدند يا اين که احساس فقر مي‌‏کنند که خود بيماري خطرناکي در اقتصاد است؟ در شرايطي که بانک مرکزي تورم را 30 درصد اعلام مي‌‏کند، کارمندان دولت فقط 11 درصد و کارگران اندکي بيش از اين، افزايش حقوق و دستمزد دارند و اين موضوع بيانگر آن است که نرخ تورم بيشتر از درصد افزايش حقوق‌‏هاست و به عبارت ديگر، عدالت کمتر شده است.
اما برخي مسوولان از بهبود عدالت در جامعه سخن مي‌‏گويند؟
مسوولان کشوري که فکر کنند به سطح عدالت مطلوب رسيده‌‏اند تفکري عقب برنده دارند. در شرايطي که اتاق بازرگاني از تعطيلي‌‏ها مي‌‏گويد و بسياري از شهرک‌‏هاي صنعتي با 50 درصد ظرفيت کار مي‌‏کنند، پول فروش نفت عمدتاً به واردات کالاهاي مصرفي و خدماتي محدود شده است. هر چند ممکن است که با اين کار در کوتاه‌‏مدت اجناس ارزان در اختيار مردم قرار گيرد اما در بلندمدت باعث بيکاري بيشتر و آسيب به رشد و عدالت خواهد شد. دولت نهم با اين که در شرايط ويژه و مطلوبي قرار داشت، زير تابلوي عدالت، در عمل کاري کرد که مقوله عدالت در بين مردم، کمرنگ‌‏تر شده است. دولتي با اين شعارها بايد از همان ابتدا به وزارت رفاه اهميت مي‌‏داد و آن را تبديل به وزارتخانه‌‏اي سياست‌‏گذار، هماهنگ‌‏کننده و برنامه‌‏ريز، اما کوچک و چابک مي‌‏کرد زيرا وزارت رفاه نماينده بخش‌‏هاي بيمه‌‏اي و حمايتي و امدادي در دولت است و مي‌‏تواند نقش بسيار مهمي در تحقق عدالت داشته باشد در حاليکه وزارت رفاه وتامين اجتماعي دولت نهم، يکي از وزارتخانه‌‏هاي منزوي و حاشيه‌‏اي هيات دولت است و عمل و عکس‌‏العمل لازم را از خود ندارد.
نکته مهم اين است که اين وزارتخانه گويا گمان مي‌‏کند که مصوبات مهم اقتصادي - اجتماعي دولت به وي مربوط نيست و او نبايد در اين زمينه‌‏ها اظهارنظر کند.
نظرتان درباره طرح هدفمند کردن يارانه‌‏ها يا همان طرح تحول اقتصادي دولت چيست؟
رييس جمهور زماني که نفت ايران 120 دلار در هر بشکه فروش مي‌‏رفت، از توزيع 90 هزار ميليارد تومان يارانه بين مردم و با سازوکارهاي مشخص خبر داد اما حالا که نفت به قيمتي بسيار کمتر از آن زمان (حدود 40 دلار در هر بشکه) فروش مي‌‏رود، رييس دولت نهم از پرداخت 70 هزار تومان يارانه نقدي به روستاييان و 50 هزار تومان به کم درآمدها در شهرها سخن مي‌‏گويد. اين در شرايطي است که براي اجراي اين وعده‌‏ها حداقل به 40 ميليارد دلار پول در سال نياز است. به نظر مي‌‏رسد صرف نظر از اين که در حال حاضر قيمت نفت از کاهش چشمگيري برخوردار است، رييس جمهور بايد ابتدا موافقت مجلس را براي اجراي طرح تحول اقتصادي مي‌‏گرفت و آن وقت از اعداد و ارقام يارانه صحبت مي‌‏کرد. رييس جمهور مي‌‏توانست با موافقت مجلس، به مردم اعلام کند که براي اقتصاد کشور عمل جراحي دردناکي در پيش است، اما بعد از آن، سلامتي و نشاط و رونق در پيش خواهد بود، آن وقت اگر قيمت بنزين مثلاً 500 تومان مي‌‏شد، به مردم مي‌‏گفت که منابع اين کار در طرح‌‏هايي مثل گسترش خدمات تامين اجتماعي هزينه مي‌‏شود. آن زمان بود که مردم لشکر واقعي براي تحقق برنامه‌‏هاي توسعه‌‏اي مي‌‏شدند و نارضايتي ايجاد نمي‌‏شد. جالب است که دولت صحبت از پرداخت‌‏هاي 70 و 50 هزار توماني به مردم مي‌‏کند، اما درباره افزايش ناگزير قيمت بنزين و گازوئيل هيچ صحبتي نمي‌‏کند! اين رويکردهاست که با مخالفت مجلس هم روبروست.
برخي کارشناسان معتقدند که از ظرفيت قانون نظام جامع رفاه وتامين اجتماعي و وزارت رفاه و زيرمجموعه گسترده آن، به‌‏ويژه در بخش بيمه‌‏هاي اجتماعي به‌‏درستي استفاده نمي‌‏شود. نظر شما چيست؟
تصويب قانون نظام جامع رفاه وتامين اجتماعي و تشکيل وزارت رفاه وتامين اجتماعي مي‌‏توانست گام‌‏هايي عملي براي پاسخگويي به آرزوي تاريخي مردم ما باشد، بنابراين نبايد با اقدامات شتاب‌‏زده و يک‌‏سويه باعث تضعيف آن شويم. براي مثال حدود 28 ميليون نفر تحت پوشش سازمان تامين اجتماعي هستند. بنابراين مي‌‏توان گفت پايگاه اطلاعاتي دقيق‌‏تري از اين سازمان نداريم. سازمان بازنشستگي هم حدود ده ميليون نفري را تحت پوشش دارد. شش ميليون نفر هم در صندوق‌‏هاي بيمه‌‏اي نيروهاي مسلح و صندوق‌‏هاي خاص عضوند. حدود هفت ميليون نفر هم تحت پوشش سازمان بهزيستي و کميته امداد داريم. بنابراين بيش از 50 ميليون نفر در کشور داراي پايگاه اطلاعاتي قابل اعتماد و اتکاء هستند. به جرات مي‌‏توان گفت که 99 درصد افرادي که در طرح هدفمند کردن يارانه‌‏ها، جامعه هدف محسوب مي‌‏شوند، عضو اصلي يا تبعي اين صندوق‌‏ها هستند، پس چرا بايد بدون توجه به پايگاه اطلاعاتي وزارت رفاه وتامين اجتماعي، با موازي کاري و به‌‏صورت نمايشي، پايگاه اطلاعاتي ديگري را که در معرض شبهه رانت قرار دارد، راه‌‏اندازي کنيم؟ پايگاهي که غير قابل اتکاست و 100 ميليارد تومان هم صرف تهيه آمارهاي غيرمستند آن شده است. عجيب است که مرکز آمار ايران صحبت از کنترل اطلاعات خانوارها با مراجعه به مبادي لازم مي‌‏کند! به صراحت مي‌‏گويم که جمع‌‏آوري آمار به شکلي که انجام شد، عمدتاً اهداف و برداشت‌‏هاي سياسي و انتخاباتي را تداعي مي‌‏کند، چون براي هدفمند کردن يارانه‌‏ها بايد دولت لايحه‌‏اي را به مجلس مي‌‏برد و در صورت تصويب آن در مجلس، رئيس جمهور مي‌‏توانست ابعاد،‌ مراحل و سازوکارهاي آن را به مردم اعلام کند.
برخي با تاسيس وزارت رفاه و تامين اجتماعي مخالف بودند. ايده ايجاد اين وزارتخانه چگونه شکل گرفت و موقعيت اين وزارتخانه را در حال حاضر چطور ارزيابي مي‌‏کنيد؟
ايده تاسيس وزارت رفاه وتامين اجتماعي زماني شکل گرفت که احساس شد سازمان‌‏هاي بيمه‌‏اي، حمايتي و امدادي بايد در جايي به قدرت گره بخورند که اين محل همان وزارت رفاه و تامين اجتماعي است. البته خيلي‌‏ها مي‌‏خواستند اين وزارتخانه تشکيل نشود اما در نهايت تصميم بر اين شد که سازمان برنامه و بودجه، متولي بخش رشد و وزارت رفاه هم متوالي امر عدالت شود. از روزي که وزارت رفاه وتامين اجتماعي شکل گرفت به‌‏تدريج مداخلاتي را در زيرمجموعه‌‏اش آغاز کرد که با روح قانون نظام جامع رفاه وتامين اجتماعي منافات داشت. در حاليکه بايد اين رويکرد غلط اصلاح مي‌‏شد اما متاسفانه کسي به اين موضوع توجه نکرد. دولت نهم هر چند توجه ويژه‌‏اي به تامين اجتماعي کرده است اما اين توجه به دلايل خاصي از جمله تمايل به مداخله در زيرمجموعه‌‏هاي آن مثل شرکت سرمايه‌‏گذاري تامين اجتماعي (شستا) بود. شايد دولت تصور مي‌‏کند که مي‌‏تواند نيروهاي خود را در اين شرکت‌‏ها چيدمان کند. اينها در شرايطي است که اگر شستا بخواهد کل سود سالانه خود را به سازمان تامين اجتماعي بپردازد،‌ باز هم در عمل بيشتر از 500 ميليارد تومان نخواهد بود. اين پول فقط معادل حدود يک بيستم هزينه‌‏هاي ساليانه سازمان است. حتي اگر کل شرکت‌‏هاي شستا را بفروشند مبلغ حاصل از اين کار حتي پاسخگوي هزينه‌‏هاي يک سال سازمان هم نمي‌‏شود، سازماني که هم اکنون حدود 3/1 ميليون نفر مستمري‌‏بگير دارد. بنابراين بايد قبل از هر چيز از سياسي کاري در اين سازمان اجتناب شود و نگاه تخصصي و قانونمند رجحان يابد. البته جاي تعجب بود که در دولت عدالت محور،‌ شوراي عالي رفاه و تامين اجتماعي حتي يک بار هم تشکيل نشد.
اخيراً اساسنامه‌‏هاي جديد مهمترين سازمان‌‏هاي بيمه اجتماعي و درماني کشور؛ يعني سازمان تامين اجتماعي، سازمان بازنشستگي کشوري، سازمان بيمه خدمات درماني و... به تصويب هيات دولت رسيد و براي اجرا ابلاغ شد. با يک ارزيابي ساده مي‌‏توان گفت تغييراتي که در ارکان اداره اين سازمان‌‏ها در اساسنامه‌‏هاي جديد اعمال شده، مغايرت‌‏هاي آشکاري با قانون نظام جامع رفاه وتامين اجتماعي دارد. از طرفي اين مغايرت‌‏ها با استناد به قانون مديريت خدمات کشوري که برتجميع صندوق‌‏هاي بيمه اجتماعي در زير چتر سازمان تامين اجتماعي تاکيد کرده، توجيه مي‌‏شود. جنابعالي به‌‏عنوان يکي از مدافعان قانون نظام جامع رفاه وتامين اجتماعي و تاسيس وزارت رفاه، درباره اين اساسنامه‌‏ها چه نظري داريد؟
تجميع صندوق‌‏هاي بيمه‌‏اي به شکلي که در اين اساسنامه‌‏ها مطرح شده، با قانون نظام جامع رفاه وتامين اجتماعي مغايرت دارد. در واقع فرايند طبيعي - حقوقي تبديل سازمان بازنشستگي کشوري و سازمان بيمه خدمات درماني به صندوق طي نشده است. فقط به جاي کلمه سازمان، لفظ صندوق جايگزين شده است. ديوان‌‏سالاري، نظام حقوقي، کارکنان و فرآيندها همچنان پابرجاست و فقط تغيير عنوان شکل گرفته است. به نظر مي‌‏رسد اداره تطبيق قوانين مجلس مي‌‏تواند و علي‌‏الاصول بايد جلوي اين کار را بگيرد.
در اساسنامه‌‏هاي جديد، هيات مديره سازمان تامين اجتماعي، مجمع صندوق‌‏هاي ديگر شده است که اين موضوع عجيب است، در صورتي که بايد هيات مديره سازمان تامين اجتماعي طوري چيدمان مي‌‏شد که پاسخگوي سازمان خدمات درماني و صندوق بازنشستگي کشوري نيز باشد که در اساسنامه جديد اين تعاملات ديده نشده است.
به نظر من هر 3 اساسنامه داراي اشکال است؛ چون هيات مديره تامين اجتماعي از جايگاه حقوقي لازم براي ايفاي نقش مجمع براي سازمان خدمات درماني و بازنشستگي کشوري برخوردار نيست. هيات مديره در جايي مي‌‏تواند مجمع سازمان ديگري باشد که آن سازمان در قالب هلدينگ قابل اداره باشد، مانند صندوق بيمه بيکاري و شستا که زيرمجموعه‌‏هاي سازمان تامين اجتماعي هستند، به عبارتي ديگر، هيات مديره سازمان تامين اجتماعي در مورد اعضاي خانواده خود مي‌‏تواند نقش مجمع را ايفا کند.
اما بافت سازمان‌‏هاي بازنشستگي کشوري و خدمات درماني (از حيث منابع، تنوع خدمات و ترکيب مخاطبان آنها و ضوابط دروني) از جنس سازمان تامين اجتماعي نيست، بنابراين تنها در صورتي مي‌‏توان هيات مديره تامين اجتماعي را مجمع سازمان‌‏هاي ديگر قرار داد که براي آن قانون تصويب شود.
برخي کارشناسان امور تامين اجتماعي معتقدند تعيين رئيس جمهوري به عنوان رييس شوراي سازمان تامين اجتماعي و حضور سه تن از معاونين وي و نيز 4 تن از وزرا در اين شورا، مي‌‏تواتد به معناي ارتقاي جايگاه سازمان تامين اجتماعي تلقي شود، در حالي که جمعي ديگر معتقدند اساساً تجميع امور صندوق‌‏ها به اين شکل مي‌‏تواند دست دولت را در بهره‌‏برداري از منابع سازمان تامين اجتماعي که متعلق به بيمه شدگان آن است در جهت طرح‌‏هاي دولت باز بگذارد.
طبق قانون نظام جامع رفاه وتامين اجتماعي، وزير رفاه رييس شوراي عالي سازمان تامين اجتماعي است اما در اساسنامه جديد رييس جمهور، رييس شورا تعيين شده و ترکيب شورا نيز دگرگون شده است. رياست رييس جمهوري بر شوراي سازمان تامين اجتماعي با قانون تامين اجتماعي، مغايرت جدي دارد، زيرا اين قانون بر سه‌‏جانبه‌‏گرايي استوار است. در رسانه‌‏ها آمده بود مديرعامل سازمان تامين اجتماعي از رياست رييس جمهوري بر اين شورا ابراز خوشحالي کرده‌‏اند. از اين بابت بنده متاسفم زيرا اين کار باعث مي‌‏شود تا دولتي شدن سازمان تامين اجتماعي پررنگ‌‏تر شود. رييس جمهور بايد بر شوراي عالي رفاه تامين اجتماعي که بالاي سر سازمان‌‏هاي بيمه‌‏اي است نظارت عاليه کند؛ زيرا طبق قانون اساسي رييس جمهور هماهنگ کننده است، در صورتي که اکنون رييس جمهور از سطح رياست دولت پايين آمده و داخل سازمان رفته است. از طرفي معتقدم که پرچم سازمان تامين اجتماعي سفيد است و بايد از هرگونه فشارها و تعرض‌‏هاي آشکار و پنهان سياسي (دولتي، کارگري وکارفرمايي) به دور باشد. اين مديرعامل تامين اجتماعي که از اساسنامه جديد خوشحال است، بعدها بايد پاسخگوي هزينه‌‏هاي مداخله دولت در اين سازمان باشد.
در صورتي که دولت بر اجراي اساسنامه‌‏هاي جديد سازمان‌‏هاي بيمه‌‏اي و درماني، به‌‏رغم ايرادهاي قانوني اشاره شده اصرار داشته باشد، آيا اين امر به معناي تضعيف جايگاه وزارت رفاه وتامين اجتماعي نخواهد بود؟ آيا اين تحولات مقدمه‌‏اي براي انحلال اين وزارتخانه نيست؟
اگر بناست که اساسنامه‌‏هاي جديد سازمان‌‏هاي بيمه‌‏هاي اجتماعي که با قوانين دائمي کشور مغايرت دارد اين گونه ناپخته اجرايي شود، بهتر است قبل از اجراي آن وزارت رفاه وتامين اجتماعي منحل شود و وزير آن نيز قبل از انحلال اين وزارتخانه به خاطر دفاع از حيثيت خود از اين مقام استعفا دهد.
گفت‌‏وگو از محمد نوروزي
پايان پيام

606- ادامه مبارزات کارگران پرریس و توضیح چند نکته درباره راهکار تصرف کارخانه ها:

آنچه در کارخانه پرریس جریان دارد نمونه بسیار گویایی از وضعیت غالب کارخانه های در معرض تعطیل است. سرمایه دار صاحب کارخانه از مدت ها پیش کوشید تا فشار استثمار کارگران را به حداکثر برساند. برنامه های صرفه جویی در هزینه های سوخت و گرم کردن سالن های کار، وخیم تر کردن شرایط کار، کاستن بیش از پیش حداقل امکانات و مانند این ها را یکی پس از دیگری به اجرا گذاشت. سرمایه دار پس از آن شروع به اخراج کارگران نمود و در همان نخستین گام حدود 10 نفر را بیکار کرد و کل کارهای کارگران اخراجی را بر دوش همزنجیران باقی مانده آن ها بارکرد. مالک کارخانه به راه خود ادامه داد. 32 کارگر دیگر را از همه راه های ممکن زیر فشار قرار داد تا به لغو قرارداد استخدامی خویش و کار در چهارچوب قراردادهای موقت رضایت دهند. او در این گذر با مقاومت متحد همه کارگران رو به رو شد اما با این وصف عقب ننشست و از سبعیت و شرارت خود علیه کارگران دست برنداشت. کارخانه پرریس در تمامی طول این مدت کار می کند. سرمایه دار صاحب کارخانه اصلاً در تدارک تعطیل نیست. تمام جار و جنجال وضعیت بد مالی دروغ محض است. سودآوری کارخانه بالاست. در این میان کل دعوا بر سر لحاف ملا است. همه این جنایت ها و و حشیگری ها و بیکارسازی ها برای این است که نیروی کار کنونی کارخانه با نیروی کار باز هم ارزان تر و شبه رایگان تر جایگزین شود. هدف دسیسه سازی ها این است که هر نوع تضمین اشتغال کارگران به طور کامل محو شود. هدف این است که کارگران بدون هیچ تضمین اشتغال به صورت هر چه بی بهاتر و با شدت هر چه بیشتر استثمار شوند. کل ماجرا این است و برای تحقق این هدف شوم است که همه بهانه ها و دروغ ها و دسیسه ها پشت سر هم ردیف می شوند. مبارزات کارگران علیه این جنایت ها ماه ها است که جریان دارد. دولت سرمایه داری در حمایت از طرح ها و برنامه ریزی های کارگرکش سرمایه دار هر چه لازم بوده انجام داده است. با اعزام نیروی سرکوب برای متفرق کردن کارگران و مأیوس ساختن آن ها از تداوم مبارزه تلاش کرده است. مدت های مدید توده کارگر را در دالان های تاریک و بی انتهای دیوان سالاری چرخانده و از اداره کار و هیئت حل اختلاف به دیوان عدالت اداری و جاهای دیگر حواله داده است. این مبارزات کماکان ادامه دارد اما کماکان هم در پیچ و خم قانون بازی سرمایه سرگردان است. ما پیشتر گفته ایم و بازهم می گوییم که تنها راهکار درست برای کارگران پرریس تصرف کارخانه توسط کارگران است. تنها این راهکار است که دریچه ای به سوی اعمال قدرت بر سرمایه برای پذیرش مطالبات کارگران، گسترش جبهه مبارزه، فشردن شریان حیاتی سرمایه یعنی تولید ارزش اضافی و پیشروی به سوی اهداف بعدی و بالاتر طبقه کارگر است. از آنجا که این روزها بازار اینترنتی تحریف آشکار رهنمودهای ما درمورد راهکار تصرف کارخانه ها داغ است، در اینجا فرصت را مغتنم می شماریم و چند نکته را صرفا خطاب به کارگران و در این مورد خاص کارگران پرریس توضیح می دهیم.

در حالی که ما در هیچ کجا کوچک ترین حرفی از «اشغال کارخانه ها» و «کنترل کارگری» نزده ایم، به ما نسبت می دهند که گویا این حرف ها را زده ایم. ما از «تصرف» ( یا تسخیر ) کارخانه ها سخن گفته ایم، زیرا به نظرما کارگران چیزی را «تصرف» می کنند که محصول کار خودشان است.  کلمه «اشغال» را ما هیچ وقت به کارنبرده ایم، آن هم دقیقا برای پرهیز از بار منفی ای که در این واژه هست. با توجه به معنای «اشغال» در زبان فارسی، اگر از «اشغال» کارخانه ها سخن بگوییم به این ترتیب پذیرفته ایم که کارخانه از آن سرمایه دار است و کارگران چیزی را که از آن خودشان نیست به اشغال خود درآورده اند. به عبارت صریح تر، درواقع گفته ایم کارگران اشغالگر هستند. همان طور مثلا آلمان نازی در جنگ جهانی دوم فرانسه را به اشغال خود درآورد یا مثلا رژیم صدام حسین کردستان عراق را به اشغال خود درآورد، کارگران نیز کارخانه ها را به اشغال خود درمی آورند!! این بار منفی در واژه «تصرف» وجود ندارد یا اگر هم وجود داشته باشد بسیار کمتر است، هرچند در این مورد می توان واژه های جدید و بهتری چون «جنبش بازپس گیری کارخانه ها» را نیز به کاربرد. اما نکته مورد نظر ما در اینجا نه واردشدن به بحث تفاوت معنایی این واژه ها بلکه این است که اگر کسی غرض و مرضی ندارد و نمی خواهد گفته ها و نوشته های دیگران را تحریف و مسخ کند چرا دقیقا همان چیزی را که آنان گفته یا نوشته اند نقد نمی کند؟ ما کجا از «اشغال» کارخانه ها و «کنترل کارگری» (که حدیث دیگری دارد و پرداختن به آن مجال دیگری را می طلبد) صحبت کرده ایم؟ آیا همین برخورد نشان نمی دهد که این به اصطلاح نقد از همان ابتدا بر تحریف و وارونه نمایی حرف های طرف مقابل استوار است؟

اما آنچه این روزها در سایت های اینترنتی دیده می شود صرفا تحریف الفاظ و واژه های ما نیست. مهم تراز این تحریف، تحریف مضمون سخنان ما درباره راهکار تصرف کارخانه ها است. یک شیوه بسیار زشت و کثیف در این مورد آن است که نخست از سخنان طرف مقابل یک کیسه بوکس بی دفاع می سازند تا بعدا بتوانند چپ و راست بر آن مشت بکوبند و به اصطلاح آن را نقد کنند. این شیوه وقتی از سوی بورژواهای آشکار به کار گرفته می شود به اندازه کافی چندش آور و مشمئزکننده است. اما وقتی از سوی کسانی به کار گرفته می شود که خود را «فعال کارگری» می نامند، اشمئزاز ناشی از آن به راستی به حالت تهوع تبدیل می شود. نوشته اند : «اگر بخواهیم بحث "کمیته هماهنگی" را خلاصه کنیم، به این سه شعار می رسیم : سپردن مسئولیت اداره واحدهای تولیدی درمعرض تعطیلی به کارگران، ارائه مواد اولیه رایگان توسط حکومت به کارگران، خرید مستقیم تولیدات این واحدها توسط کارگران و زحمتکشان جامعه و دنیا.» ما همین جا اعلام می کنیم که اگر نویسنده یا نویسندگان این جمله حتی یک مورد را نشان دهند که ما از « سپردن مسئولیت اداره واحدهای ... به کارگران» سخن گفته ایم و یا اگر جمله یا پاراگرافی را نشان دهند که حتی مضمونش چنین چیزی باشد، ما دربست و بدون چون وچرا تمام حرف های دیگر آنان را می پذیریم و حتی حاضریم در دکانشان به صورت مجانی پادویی کنیم. اما اگر نتوانستند چنین چیزی را نشان دهند از آنجا که ما نه دکان داریم و نه به پادو نیاز داریم فقط از آن ها می خواهیم شرم کنند. همین!  اما کارگران ! فکر می کنید چرا این افراد حرفی را که ما نزده ایم این گونه بیشرمانه و وقیحانه به ما نسبت می دهند؟ دقیقا به علت حذف و سانسور حرف اصلی ما در مورد راهکار تصرف کارخانه ها!! بگذارید توضیح دهیم. ما در همه جا تصرف کارخانه ها و اداره آن ها را توسط کارگران و اعمال قدرت بر دولت سرمایه برای گرفتن مواد اولیه رایگان از آن را به قدرت متحد و متشکل و شورایی کارگران مشروط کرده ایم. و این چیزی است که این افراد آن را به کلی و یکسره از رهنمود های ما در این مورد سانسور کرده اند. در تمام نوشته این افراد کوچک ترین نشانه ای از این پیش شرط اساسی ما برای تصرف کارخانه ها وجود ندارد. این همان نکته اساسی است که حذف شده تا بتوان با خیال راحت و با تحریفاتی چون «سپردن مسئولیت اداره واحدهای تولیدی به کارگران» و «تقاضا از دولت برای ارائه مواد اولیه رایگان» چپ و راست به ما مشت زد و ما را ناک اوت کرد!! غافل از آن که چیزی که به این ترتیب این کوتوله های فرقه ای آن را ناک اوت می کنند یک کیسه بوکس بی دفاع است و نه کمیته هماهنکی برای ایجاد تشکل کارگری!! وقتی بتوان با بیشرمی نظرات دیگران را تحریف کرد، وقتی بتوان با وقاحت ورذالت حرف دیگران را سانسور کرد، دیگر می توان به راحتی لودگی و لوس بازی کرد و با مخاطب قراردادن ما به عنوان «دوست» !!! چنین گفت : «دوستان کمیته هماهنگی، چطور است که از دولت سرمایه دار و کلیه سرمایه داران بخواهیم که حاکمیت سیاسی و قدرت اقتصادی را یکسره به طبقه کارگر واگذار کنند؟»  به راستی باید خیلی خویشتندار بود تا در مقابل این همه لودگی وقیحانه دچار حالت تهوع نشد.

اما پرسش اساسی برای کارگران این است که آیا دشمنی و تقابل خصمانه این گونه افراد با فعالان ضدسرمایه داری را می توان صرفا با مقولاتی چون تحریف و سانسور و لودگی توضیح داد؟ به نظر ما نه، نمی توان. این تقابل را به صورت ریشه ای و اساسی فقط با رفرمیسم  این افراد و ضدیت آن ها با گرایش ضدسرمایه داری جنبش کارگری می توان توضیح داد. و این همان موضوع مهمی است که باید برای کارگران توضیح داد و هدف اصلی ما از این نوشته نیز همین است.

یکی از درک ها و دریافت هایی که بیش از یک قرن است بر جنبش کارگری جهان حاکم شده و آن را فلج کرده این است که مبارزه کارگران با سرمایه داران دو سطح مجزا و منفک از هم دارد : سطح اقتصادی و سطح سیاسی. در سطح اقتصادی، توده کارگران در چهارچوب سرمایه داری با سرمایه داران مبارزه اقتصادی می کنند، و درسطح سیاسی نیز روشنفکران انقلابی و فعالان کارگری که خود را نماینده طبقه کارگر می دانند برای کسب قدرت سیاسی و از میان برداشتن نظام سرمایه داری با دولت مبارزه سیاسی براندازانه می کنند. براساس این درک و دریافت، تشکل مناسب کارگران برای سطح اول مبارزه، «سازمان کارگران» یا همان اتحادیه یا سندیکای کارگری است، و تشکل مناسب برای  سطح دوم مبارزه نیز «حزب طبقه کارگر» است. در این تقسیم کار، اتحادیه یا سندیکا با پذیرش چهارچوب سرمایه داری و بدون این که کمترین خدشه ای به این چهارچوب وارد کند برای تحقق مطالبات اقتصادی کارگران فعالیت می کند، و «حزب» نیز با رژیم های سیاسی حاکم و برای کسب قدرت سیاسی مبارزه می کند یا، در رادیکال ترین حالت، مبارزه کارگران برای کسب قدرت سیاسی و سپس نابودی نظام سرمایه داری را رهبری و هدایت می کند. در این دوقطبی، در یک سو با توده های کارگر متشکل در سندیکاها روبه روایم که هیچ کاری به سرمایه داری و مبارزه برای الغای آن ندارند و، درسوی دیگر، با روشنفکران و فعالان کارگری متشکل در حزب مواجهیم که تحت پوشش مبارزه برای الغای سرمایه داری درواقع صرفا برای کسب قدرت سیاسی مبارزه می کنند. حال آن که رهایی طبقه کارگر از سرمایه داری امر آحاد این طبقه است و فقط با متشکل شدن آحاد کارگران در شوراهای انقلابی و کسب قدرت سیاسی و درنهایت لغو کارمزدی توسط  این شوراها میسر می شود. احزاب مبتنی بر الگوی دوقطبی فوق - چنان که تجربه شوروی به وضوح نشان داد - نه تنها چنین تشکل های نیستند بلکه صرفا برای کسب قدرت سیاسی و ادامه همان مناسبات سرمایه داری به صورت سرمایه داری دولتی - حزبی ساخته شده اند. به این ترتیب، وجه مشترک سندیکاها و احزاب کارگری رایج این است که هیچ کدام نه می خواهند و نه می توانند سرمایه داری را از میان بردارند. به این معنا، هردو این تشکل ها رفرمیست یا اصلاح طلب هستند، یعنی برای نوع دیگری از سرمایه داری که کمتر ضدکارگری باشد مبارزه می کنند! سندیکا این را آشکارا بیان می کند و به این معنا رفرمیست راست است اما حزب آنرا در لفافه رژیم ستیزی سیاسی می پوشاند و به همین دلیل رفرمیست چپ است.

اکنون «کمیته هماهنگی برای ایجاد تشکل کارگری» در همسویی با مبارزه عینا و واقعا ضدسرمایه داری کارگران این شاکله دوقطبی در زمینه سازمانیابی کارگران را زیر سئوال برده و تشکل واحدی به نام «تشکل ضدسرمایه داری و سراسری طبقه کارگر» را مطرح کرده که نه سندیکا است و نه حزب به معنای رایج آن، که متشکل از انقلابیون حرفه ای است و نام بهتر آن همان فرقه است. حال، کسی یا جریانی که نتواند این زیرسئوال رفتن شاکله رایج در زمینه سازمانیابی کارگران را درک کند و کماکان به این شاکله منسوخ بچسبد به طریق اولی راهکار «تصرف کارخانه ها» را نیز نمی تواند درک کند. زیرا تصرف کارخانه ها توسط همین تشکل های ضدسرمایه داری کارگران که شورای سراسری طبقه کارگر از به هم پیوستن آن ها به وجود خواهد آمد، انجام می گیرد.

در اینجا دو مسئله پیش می آید که باید به آن ها پاسخ داد. مسئله نخست این است که آیا تصرف کارخانه ها مستلزم وجود اوضاع انقلابی در جامعه است؟ پاسخ ما به این پرسش، منفی است. اما رفرمیست های چپ علی العموم به این سئوال جواب مثبت می دهند. زیرا به نظر آنان کارگران تنها تحت رهبری حزب می توانند به یک نیروی ضدسرمایه داری، که لازمه تصرف کارخانه ها است، تبدیل شوند. اما احزاب مورد نظر ما، که درکشورهایی چون ایران عموما مخفی و فاقد نفوذ در میان کارگران هستند، در اوضاع غیرانقلابی قادر به رهبری و از جمله هدایت کارگران برای تصرف کارخانه نیستند و تنها در اوضاع انقلابی می توانند رهبری طبقه کارگر را به دست بگیرند. به عبارت دیگر، رفرمیست های چپ به این دلیل تصرف کارخانه ها را به وجود اوضاع انقلابی موکول می کنند که حزب تنها در اوضاع انقلابی می تواند سکان رهبری مبارزه کارگران را به دست بگیرد و آن را به مبارزه ای ضدسرمایه داری، که لازمه تصرف کارخانه ها است، تبدیل کند. به بیان صریح تر، برای رفرمیست های چپ، بحث اوضاع انقلابی اسم رمزی است برای مشروط کردن مبارزه کارگران علیه سرمایه به وجود حزب. دریک کلام، حرف روشن وشفاف رفرمیست های چپ این است کارگران به این دلیل نمی توانند در اوضاع غیرانقلابی کارخانه ها را به تصرف خود درآورند که مبارزه شان تحت رهبری حزب نیست. بنابراین، بحث اوضاع انقلابی پرده ساتری برای این فرقه گرایی جبونانه است. اما ما به «چوب زیربغل» حزب برای کارگران باور نداریم و می گوییم کارگران به شرط آن که در شوراهای خود متشکل شوند و بتوانند قدرت خود را بر سرمایه و دولت آن اعمال کنند حتی در اوضاع غیرانقلابی نیز می توانند برای جلوگیری از بیکاری کارخانه ها را به تصرف  درآورند و آن ها  را اداره کنند. طبقه کارگر حتی در اوضاع غیرانقلابی و حتی بدون رهبری احزاب مورد بحث ( و اتفاقا بدون این رهبری!!) یک نیروی ضدسرمایه داری است. آنچه این نیرو لازم دارد نه چیزهایی از نوع فرقه ها بلکه، درست برعکس، تشکل و خودآگاهی خودرهاننده است که زمینه سازی آن ها وظیفه فعالان ضدسرمایه داری درون جنبش کارگری است. ما به کارگران می گوییم آنچه در عمل ثابت شده این است که در کارخانه های درمعرض تعطیل اعتصاب برای جلوگیری از تعطیل کارخانه، بیکارسازی کارگران و وادارکردن صاحبان سرمایه به پرداخت حقوق معوقه کارگران راهکاری کارآمد و کافی و وافی به مقصود نبوده است، همان طور که تحصن در اینجا و آنجا نیز کاری از پیش نبرده است. برای اعمال فشار به سرمایه و جلوگیری از تعطیل کارخانه های که صاحبانشان می خواهند سرمایه هایشان را به رشته های دیگر منتقل کنند یا درهمان رشته بمانند اما تولید را با کارگران ارزان تر و بی حقوق تر ادامه دهند، کارگران باید با تشکیل شوراهای خود و دخالت دادن آحاد کارگران در تصمیم گیری ها و برقراری ارتباط با شوراهای کارخانه های دیگر کارخانه را به تصرف خود درآورند، با قدرت و از طریق جلب همبستگی  کارگران مراکز مهم و کلیدی کار و تولید ارائه مواد اولیه رایگان را به دولت تحمیل کنند، اداره تولید را به دست بگیرند و به این ترتیب از تعطیل کارخانه و بیکاری خود جلوگیری کنند. اما ببینیم فعالان فرقه ای به اصطلاح کارگری و درواقع و عملا ضدکارگری به کارگران چه می گویند. آن ها می گویند : نه، این کار خیال بافانه است. تصرف کارخانه در اوضاع کنونی به نفع سرمایه داران است. زیرا اوضاع انقلابی نیست. کارگران باید صبر کنند تا اوضاع انقلابی شود و آن گاه به تصرف کارخانه ها اقدام کنند. فعلا و تا آن زمان ( که معلوم نیست کی فراخواهد رسید!!) کارگران بهتر است سندیکا تشکیل بدهند و افسار خود را به دست چند نفر اعضای هیئت مدیره سندیکا بدهند (زیرا توده کارگران مشتی مش رجب اند که درهرحال افسارشان باید دست کسی باشد. حال که حزب نیست یا نمی تواند این کار را بکند سندیکا که هست!!) تا این افراد بروند و در غیاب کارگران با کارفرما از یک طرف و مسئولان وزارت کار و سردار طلایی ها و قالیباف ها از طرف دیگر مذاکره کنند و به این مقامات قول بدهند که کارگران در چهارچوب قانون فعالیت خواهند کرد و به کارگران نیز هشدار دهند که نباید پا را از چهارچوب قانون فراتر بگذارند.  به روسای اتحادیه های کارگری و امثال گای رایدر و دیوید کاکرافت نامه فدایت شوم بنویسند و از آنان بخواهند برای احمدی نژاد نامه بنویسند( تا رئیس دفتر او بی درنگ آن را ریزریز کند و به سطل آشغال بیندازد!!) و در این میان هرجا لازم باشد به کارگران بگویند زیر نامه ای را امضا بکنند یا نکنند، درجایی تجمع بکنند یا نکنند، یا فعلا سرکارشان باشند تا مذاکرات آن ها به نتیجه برسد و به اطلاع آنان رسانده شود.

حال شما کارگران قضاوت کنید که راهکار کدام یک از ما سرمایه دارانه و به نفع سرمایه داری است : راهکار ما که می گوییم کارگران با قدرت متشکل و شورایی خود و برای جلوگیری از بیکاری و عقب راندن هجوم سرمایه به سطح معیشت کارگران کارخانه ها به تصرف خود درآورند یا راهکار فعالان فرقه ای که تصرف کارخانه به عنوان یک اقدام ضدسرمایه داری را به یک اوضاع انقلابی موهوم و دور از دسترس حواله می دهند و درواقع کارگران را پی نخودسیاه می فرستند و درعوض برای اوضاع کنونی و حی وحاضر با توجیه و توصیه سندیکاسازی سرکارگران را به سود سرمایه داری  شیره می مالند و به آنها القا می کنند که گویا  به این ترتیب دارند برای بهبود شرایط زندگی شان مبارزه می کنند؟

اما مسئله دوم آن است که آیا تصرف کارخانه ها نافی قانون ارزش است، یعنی خصلت کالایی محصولات کارخانه را از میان برمی دارد و محصولات کارخانه دیگر برای مبادله و فروش در بازار تولید نمی شوند؟ پاسخ به این مسئله را از توضیح اوضاع انقلابی شروع می کنیم تا درعین حال درک خود از این اوضاع و تمایز آن را از درک رفرمیست های چپ روشن کرده باشیم. اوضاع انقلابی در جامعه سرمایه داری طبق تعریف به شرایطی گفته می شود که در آن طبقه سرمایه دار و دولت آن دیگر نمی توانند مثل سابق حکومت کنند و طبقه کارگر نیز نمی تواند مثل سابق ستم سرمایه و دولت آن را تحمل کند و بدین سان در صورتی که در شوراهای انقلابی خود و با افق لغو کارمزدی متشکل شده باشد براندازی دولت و برچیدن رابطه سرمایه و کارمزدی و قانون ارزش را در دستور کار خود قرار می دهد. این اوضاع البته بدون گسترش دامنه همین مبارزات جاری طبقه کارگر و بدون پراکسیس سازمانیافته مبارزه کارگران به وجود نمی آید. این گونه نیست که  چه ما فعالیت بکنیم و چه نکنیم اوضاع انقلابی به وجود خواهد آمد. اوضاع انقلابی از تداوم و گسترش همین مبارزه جاری کارگران برای تصرف کارخانه ها و از اراده مادیت یافته کارگران برای برچیدن بساط سرمایه و دولت آن به وجود می آید. اما واقعیتی است که اکنون این شرایط فعلا در جامعه ما وجود ندارد. لیکن حرف ما این است که تصرف کارخانه ها توسط کارگران به وجود این اوضاع موکول نمی شود، زیرا قرار نیست که این راهکار بساط سرمایه و کارمزدی و قانون ارزش را برچیند. این راهکار، اقدامی است در چهارچوب سرمایه اما برضد سرمایه و برای اعمال قدرت و فشار بر شریان حیات  آن برای سنگین کردن کفه توازن قوای مبارزه طبقاتی به سود کارگران. این راهکار، اقدامی است برای جلوگیری از بیکاری  روزافزون و تهاجم لجام گسیخته سرمایه به سطح معیشت کارگران. فقط کسی که خود را از چهارچوب شاکله دوقطبی سندیکالیستی - سکتاریستی  رها کرده باشد می تواند ضرورت و درعین حال امکان پذیری تصرف کارخانه ها توسط کارگران متشکل در شوراهای کارگری را در اوضاع غیرانقلابی درک کند. زیرا راهکار تصرف کارخانه ها براساس قدرت متشکل و شورایی کارگران از یک سو به دلیل اعمال قدرت و فشار علیه روند تولید ارزش اضافی و سود اندوزی سرمایه نافی سندیکالیسم است و، از سوی دیگر، با اعلام صریح این نکته که اداره کارخانه ها توسط کارگران خصلت کالایی محصولات را از بین نمی برد این توهم و وارونه پردازی سکتاریستی را افشا می کند که گویا به با رژیم ستیزی فراطبقاتی و به قدرت رسیدن فرقه ها یعنی با شکل گیری سرمایه داری دولتی - حزبی رابطه سرمایه، کارمزدی و قانون ارزش از میا ن می رود. به این ترتیب، پاسخ ما به این پرسش نیز که آیا تصرف کارخانه ها نافی قانون ارزش است، منفی است. ما در آینده درمورد این راهکار مهم جنبش کارگری که برون رفت کارگران کارخانه های درمعرض تعطیل از وضعیت کنونی شان درگرو تحقق آن است  بازهم خواهیم نوشت.

 

کارگران علیه سرمایه متشکل شویم !

برای جلوگیری از بیکاری، کارخانه های درمعرض تعطیل را به تصرف خود درآوریم!

کمیته هماهنگی برای ایجاد تشکل کارگری

11 آذر 87

www.hamaahangi.com

hamaahangi@gmail.com

607- دو تجمع در مقابل مجلس:

به گزارش خبرگزاری ايسنا در تاریخ 10 آذر 87 آمده است : در نخستين روز پس از پايان تحصيلات هفتگى مجلس دو تجمع در مقابل درب مجلس شوراى اسلامى برگزار شد.

به گزارش خبرنگار پارلمانى خبرگزارى دانشجويان ايران(ايسنا)، در يكى از اين تجمعات حدود 100 نفر از اعضاى طرح مسكونى نگين غرب خواستار آنچه استيفاى حقوق خود مي‌ناميدند،شدند.

در دست تجمع كنندگان پارچه نوشته هايى به چشم مى خورد كه در آن خواستار اجراى دستور العمل مورخ 22/2/87 دادگسترى مبنى بر استيفاى حقوق اعضا از فروش دارايى ها و مستغلات متهمين پرونده نگين غرب در اسرع وقت شده بودند.

هم چنين اين تجمع كنندگان با سردادن شعارى مبنى بر اين كه رئيس مجلس ما، ملاقات، ملاقات خواستار ملاقات با رئيس مجلس بودند.

هم چنين 30 نفر از مربيان پيش دبستانى و مهد كودك هاى شهرستان‌هاى استان تهران به نمايندگى از صدها نفر از همكاران خود با تجمع در مقابل مجلس خواستار استخدام رسمى در آموزش وپرورش بودند كه در همين رابطه به گفته خود نامه سرگشاده‌اى به رئيس جمهور نوشته بودند و خواستار مساعدت رئيس جمهور جهت استخدام توسط آموزش و پرورش شده بودند.

608- تداوم بازداشت طیب ملایی و انتقال وی به اداره اطلاعات سنندج :

طیب ملایی از اعضای هیئت مدیره اتحادیه آزاد کارگران ایران که در روز 22 آبان ماه بازداشت شده است پس از دو هفته بازداشت در زندان مرکزی سنندج، روز هفتم آذر ماه به اداره اطلاعات این شهر منتقل شد و مدت چهار روز است هیچگونه اطلاعی از وضعیت وی در دست نیست.

تا کنون علیرغم مراجعه مکرر خانواده طیب ملایی به شعبه چهار دادیاری دادگستری سنندج، قاضی این شعبه هیچگونه پاسخ روشنی در باره دلیل بازداشت طیب ملایی به خانواده اش اعلام نکرده است و هر دفعه وی با تکان دادن سرش گفته است طیب مهمان!! ماست.

لازم به یادآوری است طیب ملایی یکی از 13 کارگری بود که در مراسم اول ماه مه سنندج در سال 86 دستگیر و در دادگاه با جسارتی ستودنی که زبانزد کارگران شده بود از برگزاری این مراسم دفاع کرده بود.

اتحادیه آزاد کارگران ایران انتقال طیب ملایی به اداره اطلاعات سنندج و عدم پاسخگویی قاضی پرونده به خانواده طیب  در باره اتهامات وی را، تلاشی آشکار از سوی نیروهای امنیتی جهت پرونده سازی  و وارد کردن اتهامات واهی علیه طیب ملایی از طریق وارد کردن فشارهای روحی و جسمی بر وی ارزیابی میکند و  آنرا قویا محکوم می نماید.

ما با جلب توجه فوری تمامی سازمانهای کارگری و حقوق بشری در سطح دنیا به وضعیت طیب ملایی، مقامات امنیتی و  قوه قضائیه دولت جمهوری اسلامی را  مسئول سلامت وی میدانیم و مصرانه خواهان کسب اطلاع کامل و شفاف از وضعیت طیب  و آزادی فوری و بی قید و شرط وی هستیم.

اتحادیه آزاد کارگران 10/9/1387

609- نشريه اقتصادی ميس:حذف ناگهانى يارانه‌ها در ايران تورم 60درصدى به دنبال دارد:

به سایت روشنگری در تاریخ 10 آذر 87 آمده است  : نشريه ميس در يک گزارش تفصيلی جانبدارانه در رابطه با طرح شوک تراپی دولت نسبت به عواقب احتمالی حذف ناگهانی يارانه ها هشدار داد. به گزارش فارس اين نشريه نوشت: "اجراى شتابزده و ناگهانى اين طرح تورم 60 درصدى را براى اين كشور به دنبال مى آورد."

در اين گزارش آمده است:" برخى از تحقيقات حاكى از رشد 50 تا 60 درصدى نرخ تورم در ايران در صورت اجراى اين طرح در مدت سه سال است. افزايش ناگهانى قيمت انرژي، شوك قيمتى زيادى را بر بخش هاى مختلف اقتصادى ايران وارد خواهد كرد . بنابراين تشديد فشارهاى تورمى در اقتصاد ايران، مى تواند تبعات و آثار منفى سياسى به همراه داشته باشد."

يک فعال حوزه زنان در گفت‌وگو با "ايلنا":
610- ظرفيت‌هاي قانوني براي حمايت از کارگران زن مورد بي‌توجهي قرار گرفته است
نظارت دقيقي بر کار زنان وجود ندارد
:

تهران- خبرگزاري کار ايران در تاریخ 10 آذر 87 آمده است : با وجود نهادها و موسسات مختلف با شعارهاي "حمايت از حقوق زنان"، هيچ حمايتي از زنان کارگر به عمل نمي‌‏آيد. اين افراد که بيشتر در نقش سرپرست خانوار و با ساعات کاري طولاني به کار مشغولند، از حقوق و مزاياي کافي برخوردار نيستند و حمايتي جدي از اين قشر نمي‌‏شود و حتي با وجود ظرفيت‌‏هاي زياد موجود در قانون کار براي زنان کارگر، هيچ توجهي به اين ظرفيت‌‏ها از سوي کارفرمايان به عمل نمي‌‏آيد.


نسرين ستوده، عضو کانون مدافعان حقوق بشر در رابطه با حقوق زنان کارگر در جامعه ايران با بيان اين مطلب به خبرنگار "ايلنا" گفت: امتيازات زيادي در قانون کار براي زنان کارگر در نظر گرفته شده است که به سادگي ناديده گرفته مي‌‏شود.

تاسيس مهدکودک براي کارفرما مقرون به صرفه نيست

اين حقوقدان افزود: طبق قانون، کارگاه‌‏هاي با بيش از ده نفر کارگر، موظف به احداث مهدکودک در محيط کارگاه هستند، اما در عمل کارفرمايان اين کارگاه‌‏ها هيچ تمايلي به انجام اين تعهد قانوني از خود نشان نمي‌‏دهند.
اين وکيل دادگستري تصريح کرد: بالا بودن هزينه‌‏هاي توليد و عدم وجود رونق اقتصادي، باعث از بين رفتن انگيزه کارفرمايان براي تاسيس مهدکودک شده است.
وي همچنين سياست‌‏هاي دولت و وضعيت اقتصادي حاکم بر جامعه را به‌‏گونه‌‏اي دانست که شرايط تاسيس مهدکودک را براي کارفرما فراهم نمي‌‏کند.
حقوق زنان کارگر در کارگاه‌‏هاي خانوادگي پايمال مي‌‏شود
اين فعال اجتماعي با اشاره به کارگاه‌‏هاي خانوادگي گفت:‌ طبق قانون، کارگاه‌‏هاي خانوادگي از مفاد قانون کار مستثني هستند و اين به اين معني است که چنانچه زنان بنا بر همکاري‌‏هاي خانوادگي، ساليان متعددي را در کارگاه همسر مشغول به کار باشند، از مزاياي قانون کار که شامل سنوات،‌‏حق بيمه و غيره مي‌‏شود، برخوردار نخواهند شد.
ستوده تاکيد کرد: در اثر بروز هر گونه اختلاف در اين کارگاه‌‏هاي خانوادگي، مطابق قانون زن از هيچ‌‏گونه حق و حقوقي بهره‌‏مند نخواهد شد.
وي در بخش ديگري از سخنان خود با اشاره به سرنوشت کودکان کار گفت:‌ سرنوشت اين کودکان نيز همانند زنان کارگر است و کودکاني که از شش يا هفت سالگي بدون رعايت سن قانون کار پشت دارهاي قالي نشانده مي‌‏شوند، مورد ظلم قرار گرفته‌‏اند.
اين فعال اجتماعي تاکيد کرد: ‌‏کودکان نيز همچون زنان شاغل در کارگاه‌‏هاي خانوادگي از قوانين و مقررات قانون کار برخوردار نيستند و اين خود دليل ديگري بر پايمال شدن حقوق زنان و کودکان در جامعه است.

وظيفه پرداخت نفقه توسط مرد فراموش شده است

اين حقوقدان تصريح کرد: واضح است که پرداخت نفقه برعهده مرد است، اما در طول سه دهه گذشته از سوي سياست‌‏گذاران قضايي به اين تعهد مردان بي‌‏توجهي شده است.
وي افزود: بسياري از زنان علاوه بر ايفا کردن نقش مهم در اقتصاد خانواده، تنها نان‌‏آور خانواده محسوب مي‌‏شوند و در بسياري از خانواده‌‏ها که مرد با اعتياد دست و پنجه نرم مي‌‏کند، زن با دو نوبت کار در روز نسبت به تامين مخارج خانواده اقدام مي‌‏کند.

دستمزد نابرابر در قبال کار برابر

ستوده در ادامه گفت:‌ ‏با تمام اين موارد، اجحافات زيادي در حق زنان اعمال مي‌‏شود؛ از جمله اينکه در سراسر دنيا دستمزد زنان و مردان در قبال کار مساوي برابر نيست و ايران نيز از اين قاعده مستثني نيست.
وي افزود:‌ آنچه حائز اهميت است عدم نظارت دقيق بر کار زنان به منظور حفظ حقوق آنهاست.
اين کارشناس حقوقي، سابقه حکمي از دادگاه کشوري ديگر را در اين رابطه اين چنين شرح داد؛ با اعلام شکايت کارمندان شرکت هوايي بويينگ به نحوه پرداخت حقوق نابرابر با وجود کار يکسان، اين شرکت از سوي سيستم قضايي به پرداخت جريمه محکوم شد.
وي با اشاره به نبود اراده قوي در کشور براي رفع تبعيض‌‏هاي جنسي گفت: در برابر شکايت کارگران ايراني در مورد پرداخت حقوق نامساوي در قبال کار برابر، هيچ اقدامي از سوي سيستم قضايي به عمل نخواهد آمد.
وي در ادامه تاکيد کرد: ‌‏متاسفانه با وجود مورد ظلم واقع شدن زنان در ايران در محيط‌‏هاي خانوادگي که عرصه خصوصي محسوب مي‌‏شود، اين ظلم در عرصه عمومي نيز استمرار مي‌‏يابد و مراجعه اين افراد به مراجع قضايي به‌‏منظور تظلم و دادخواهي بي‌‏نتيجه مي‌‏ماند.
اين حقوقدان اظهار داشت: در چنين شرايطي رفع خشونت عليه زنان کارگر بسيار دور و بعيد است.

از اتحاديه‌‏هاي کارگري انتظار حمايت بيشتري مي‌‏رود

اين وکيل دادگستري با اشاره به وجود اتحاديه‌‏هاي کارگري، خانه کارگر و سنديکاي کارگران گفت:‌ از اين نهادها انتظار حمايت بيشتري از زنان کارگر مي‌‏رود، زيرا زنان کارگر هم به لحاظ آماري تعداد زيادي از کارگران را تشکيل مي‌‏دهند و هم به جهت اجحافات مضاعف، درخور حمايت و پشتيباني بيشتري هستند.

استخدام زنان متاهل با صرفه اقتصادي مغايرت دارد

نسرين ستوده در ادامه تاکيد کرد:‌ کارفرما با محاسبه مخارج و هزينه‌‏ها، صرفه اقتصادي را بر استخدام زنان مجرد مي‌‏داند و از قبول زنان متاهل به علت قوانين ذکر شده در قانون کار خودداري مي‌‏کند که اين امر نيازمند نظارت دقيق دولت است.
پايان پيام

611- تعداد 4  ميليون جوان ايرانی به علت فقر و بحران اجتماعی تاکنون نتوانسته اند ازدواج کنند :

به گزارش خبرگزاری ايسنا در تاریخ 10 آذر 87 آمده است : سيد محمد کريمى استاندار مازندران به وجود ‌٢٥ ميليون جوان در ايران اشاره کرد و گفت: با توجه به جمعيت ‌٧٢ ميليون نفرى کل کشور ‌٢٥ ميليون نفر از آن‌ها را جوانان گروه سنى ‌١٥ تا ‌٢٥ سال تشکيل مي‌دهند که ‌١٢ تا ‌١٤ ميليون نفر از آن‌ها در آستانه ازدواج قرار دارند.
وى درخصوص بالا رفتن سن ازدواج، گفت: حدود ‌٤ ميليون جوان تأخير افتاده در ازدواج داريم که سن ازدواج پسران بالاى ‌٣٥ سال و براى دختران ‌٢٧ سال به بالا رسيده است که بايد براى اين نقص فکرى کرد.
استاندار با بيان اين که يک سوم جمعيت کل استان را جوانان تشکيل مي‌دهند، گفت: از جمعيت ‌٩٢٦ هزار و ‌٣٠٠ نفرى جوانان استان ‌٣٤٥ هزار و ‌١٦١ نفر از آن‌ها پسران و ‌٢٥٧ هزار و ‌٨٨٦ نفر ديگر از دختران تشکيل مي‌دهند.
وى با اين كه حدود ‌٦٠٣ هزار و ‌٤٧ نفر از جوانان استان مازندران هنوز ازدواج نکرده‌اند، گفت: حدود ‌٤ /‌٣ درصد از ازدواج جوانان استان به موقع صورت مي‌گيرد.
استاندار به ازدواج دير رس ‌١١ درصدى جوانان در استان مازندران اشاره کرد و افزود: حدود ‌١ /‌٧درصد از ازدواج پسران در سن ‌٣٠ تا ‌٣٤ سالگى و حدود ‌٩ /‌٣درصد از دختران در سن‌هاى ‌٢٤ تا ‌٢٧ سالگى است.
وى درخصوص سن ازدواج مناسب در بين جوانان، گفت: سن ازدواج مناسب در دختران از ‌١٥ تا ‌٢٥ سالگى و براى پسران از ‌٢٤ تا ‌٢٩ سالگى است.

612- نامه مربيان پرورشی خطاب به وزير آموزش و پرورش:

نگه‌داشتن 10 هزار انسان بي‌پناه در بلاتكليفى عدالت نيست:

به گزارش خبرگزارى فارس در تاریخ 10 آذر 87 آمده است : مربيان پرورشى پذيرفته شده در آزمون استخدامى آموزش و پرورش طى نامه‌اى به علي‌احمدى اعلام كردند كه فكر نمي‌كنيم نگه‌داشتن 10 هزار انسان بي‌پناه در بلاتكليفى عذاب‌آور جزو مؤلفه‌هاى عدالتخواهى دولت باشد.
در بخشى از اين نامه آمده است: "بيش از يك سال است كه در بلاتكليفى به سر برده و علي‌رغم قول‌هاى مكرر استخدام در تاريخ‌هاى متعدد، هنوز منتظر صدور احكام استخدامى خود هستيم."
اين نامه ادامه مي‌دهد: "در وضعيت روحى و روانى بسيار بدى به سر مي‌بريم كه بيكارى يك ساله، اقوال متناقض مسئولان امر و تعويق‌هاى مكرر استخدام، خانواده‌هاى ما را نيز در وضعيت بسيار بدى قرار داده است."
در ادامه اين نامه خطاب به وزير آموزش و پرورش آمده است: "جناب وزير ما نيز به توانايى مديريتى جنابعالى واقف بوده و اين توانايي‌ها را ارج مي‌نهيم ولى فكر نمي‌كنيم نگهداشتن 10 هزار انسان بي‌پناه در بلاتكليفى عذاب‌آور جزو مولفه‌هاى عدالتخواهى دولت باشد."
اين نامه مي‌افزايد: "اميدواريم نحوه مديريت موضوع استخدام اين نيروها موجبات بي‌اعتمادى مردم به مسئولان مربوطه نباشد لذا با توجه به اين‌كه بحث كسرى بودجه در دولت‌ها و وزارتخانه‌هاى مختلف در كشور ما و ساير كشورها بي‌سابقه نبوده و در طول عمر دولت‌ها اين موضوع هميشه وجود داشته است."
اين نامه خطاب به وزير آموزش و پرورش ادامه مي‌دهد: ,خواهشمند است دستور فرماييد عدالت دولت كريمه آقاى دكتر احمدي‌نژاد در مورد استخدام اين نيروها يه اجرا در آمده و استخدام عاجل اين نيروها با دستور وزارتى جنابعالى به انجام برسد.,

613- وخامت بیش از پیش شرایط کار و وضعیت زندگی پرستاران :

تشدید روزافزون استثمار و سبعیت سرمایه وضعیت معیشت و شرایط زندگی تمام بخش های مختلف طبقه کارگر را به گونه ای تقریباً یکسان رقت بار کرده است. اگر روزگاری به صورت نسبی تفاوتی در شرایط زندگی و شدت استثمار و میزان بی حقوقی این یا آن بخش از توده وسیع فروشنده نیروی کار دیده می شد امروز این تفاوت ها نیز با شتاب تمام در حال نابودی است. معلمان و پرستاران بخش هایی از طبقه کارگرند که سلاخی معیشت و امکانات زیستی و روند وخامت شرایط کار آنان در طول چند دهه اخیر و به ویژه چند سال اخیر به شکلی وحشتناک تشدید شده است. درصد عظیمی از معلمان در جرگه همان کارگرانی هستند که بهای ماهانه نیروی کار آنان در زیر 150 هزار تومان قرار دارد. وضعیت پرستاران نیز از معلمان چندان بهتر نیست. فشار کار اینان در قیاس با گذشته بسیار بیشتر شده است. بخشی از حقوق آنان که در چهارچوب شعبده بازی های دولت سرمایه داری زیر نام « سختی کار» باید پرداخت شود 20 ماه تمام است که به طور کامل معوق مانده است.  بخش دیگری از همین دستمزد نیز که باز هم در گستره همان ترفندبازی ها « نوبت کاری» نامیده می شود ماه ها است که پرداخت نشده است. سومین بخش حقوق پرستاران با نام « طرح کارانه» نیز 6 ماه است که به سرنوشت بخش های اول و دوم گرفتار شده است. بخش مهمی از مطالبات سال 86 این بخش از طبقه کارگر تا امروز معوق مانده است. مطالبات سال 87 نیز همین وضع را پیدا کرده است. دولت سرمایه داری با این جنایات حتی در صورت پرداخت احتمالی این مطالبات عملاً چیزی بیش از 30% آن ها را با توجه به منحنی مستمراً صعودی بهای نیازهای اولیه زندگی، به طور کامل ضایع کرده و از دست کارگران خارج ساخته است. از همه این ها که بگذریم، وزیر بهداشت دولت سرمایه اخیراً اعلام کرده است که وزارتخانه متبوع وی 1600 میلیارد کسری بودجه سالانه دارد. معنای این سخن آن است که فشار استثمار سرمایه بر پرستاران و سایر کارگران بخش درمان بازهم به صورت هولناکی تشدید خواهد شد. باز هم نیروی کار کمتری در این بخش به کار گرفته خواهد شد. بازهم حجم بسیار انبوه تری از کار بر روی دوش شمار هر چه کمتر کارگران سرشکن خواهد شد. بازهم تحمیل قراردادهای موقت بر پرستاران بیش از پیش خواهد شد، و بازهم پرداخت دستمزد نازل این کارگران ماه های بسیار طولانی تری به تعویق خواهد افتاد.

10 آذر 87

کمیته هماهنگی ...

614- رئيس اداره بازرسي کار استان مرکزي:
بازرسان بخش خصوصي را به کار مي‌گيريم
:

تهران- خبرگزاري کار ايران در تاریخ10 آذر 87 آمده است : رئيس اداره بازرسي کار استان مرکزي گفت: پس از طي مراحل گزينش 19 نفر از بازرسان بخش خصوصي را به کار خواهيم گرفت.
به گزارش "ايلنا"، عليرضا مداح موحدي با بيان اين که حوادث ناشي از کار در صنعت ساختمان از روند رو به رشدي برخوردار است، گفت: به همين دليل قصد داريم در فاز اول از بازرسان بخش خصوصي در اين بخش استفاده کنيم تا نواقص و موارد ايمني در کارگاه‌‏هاي ساختماني مورد بررسي و ارزيابي قرار گيرد.
وي از فعاليت 19 بازرس کار در سطح استان مرکزي خبر داد وگفت: با توجه به گستردگي واحدهاي توليدي و صنعتي در استان و به منظور رفع کمبودهاي موجود، جذب بازرسان کار از بخش خصوصي را در دستور کار داريم.
موحدي درباره فعاليت‌‏هاي غيرمجاز اتباع بيگانه در کارگاه‌‏هاي توليدي و صنعتي اظهار داشت: براساس ماده 120 قانون کار، کارفرمايان به ازاي هر روز بکارگيري اين افراد بايد 5 برابر حداقل دستمزد را به عنوان جريمه پرداخت کنند و در صورت تکرار تخلفات، اين مبلغ به 2 برابر افزايش خواهد يافت.
پايان پيام

       615-  در حمایت از اعلام روز مبارزه با سانسور    

       توسط کانون نویسندگان ایران

 

کانون نویسندگان ایران روز 13 آبان را - سالگرد قتل نویسندگان ،محمد جعفر پوینده ومحمد مختاری - به عنوان روزمبارزه با سانسور اعلام کرد.سانسور که امروزه به یکی از اصلی ترین عامل بازدارندگی در زندگی ما تبدیل شده است بر تمام اقشار و طبقات محروم مردم اثری مخرب دارد و مانع دسترسی کلیه آحاد مردم به فرهنگ ،اخبار و اطلاعات می شود ،

 سانسور باعث عدم آگاهی کارگران و زحمتکشان از حقوق اولیه خود و همچنین جلوگیری از آگاهی آنان در زمینه ایجاد تشکل های کارگری و نهادهای صنفی برای احقاق حقوق خود می شود

.سانسور مردم را از دستیابی به حقوق اولیه خودو آگاهی از قوانین بین المللی در حمایت از حقوق بشر و حقوق اولیه زندگی محروم می کند.

 سانسور مانع شکوفایی استعدادهای فرزندان کارگران و زحمتکشان وهمه آحاد مردم می شود.

سانسور مانع گسترش هنر و اندیشه در همه زمینه ها می گردد.

سانسور مانع از آن می شود که کارگران و زحمتکشان از داشتن نهاد اطلاع رسانی مستقل بهره مند گردند.

ما از اعلام این روز به عنوان روز مبارزه با سانسور استقبال کرده و خواهان رفع هر گونه سانسورمی باشیم.

سانسورگران باید بگویند از چه چیز واهمه دارند و سانسور برای چیست؟

 

         کانون مدافعان حقوق کارگر

                      آذر1387

616- اعلام همبستگي جنبش كارگري با دانشجويان دلير :

روز دانشجو گرامي باد

 من اگر برخيزم

تو اگر برخيزي

همه بر ميخيزند

كارگران شريف و دانشجويان آزاد انديش:

درآستانه 16 آذر روز دانشجو ضمن درود بر دانشجويان شهيد سال 1332 شريعت رضوي,احمد قندچي,مصطفي بزرگ نيا كه با خون پاك خود براي دفاع از حرمت دانشگاه سينه سپر كردند و اين روز با ياد آنان روز دانشجو نام گرفته است و با درود بر عزم وپايداري تمامي دانشجويان ايران زمين به ويژه فعالان دانشجويي ودانشجويان زنداني همبستگي خود را با ياران دبستاني خود اعلام ميداريم.

ما اعضاي انجمن دفاع از كارگران و بيكاران ضمن تائيد بر اين  اصل كه اتحاد و همبستگي پويا ترين راه براي رسيدن به آرمان رهايي و آزادي است اعلام ميداريم كه :

1-      ماهرگونه سركوب احضار,محدوديت وتوقيف دانشجويان ونشريات دانشجويي رامحكوم ميكنيم .

2-      ماخواستار آزادي بي قيدوشرط زندانيان سياسي به ويژه دانشجويان زنداني هستيم .

3-      ماخواهان مداخله فوري جوامع حقوق بشري وعفو بين الملل براي رسيدگي به وضعيت وخامت باردانشجويان زنداني هستيم .

4-      ماحمايت قاطع خودرا براي برگزاري هرچه باشكوهتر سالروز 18 تيرهمگام بادانشجويان اعلام ميداريم .

پرتوان باد جنبشهاي بالنده دانشجوي وكارگري

زنده باد آزادي

مرگ بر ديكتاتور

انجمن دفاع از كارگران وبيكاران

آذرماه 1387

617- اخراج دستجمعی کارگران چینی سازی سمنان:

گزارشات رسیده از کارگران چینی سازی سمنان حاکیست که صنعت چینی سازی نیز قربانی سیاست های جهانی سازی سرمایه داری جهانی و تبعیت سرمایه داخلی از آن شده و در پی تعطیلی این کارخانه کلیه کارگران شاغل در آن اخراج گشته اند.

این گزارشات همچنین خبر از اعتراض کارگران اخراجی و مراجعات مکرر ایشان به نهادهای دولتی مبنی بر عدم دریافت دستمزدهای معوقه و حقوق سنوات اشتغال و دیگر تعهدات کارفرمایی میدهند.

کمیته پیگیری ایجاد تشکل های آزاد کارگری

دهم آذر ماه 1387

618- پاسخ منفی احمدی نژاد به کارگران کیان تایر:

خبرهای رسیده از کارگران کیان تایر حاکی از پاسخ منفی دفتر رئیس جمهور به خواسته های کارگران است.

طبق این گزارشات، نمایندگان اعزامی کارگران کیان تایر به دفتر احمدی نژاد با پاسخ و برخورد منفی مسئولان به میان کارگران باز گشتند. خواسته کارگران کیان تایر معلوم شدن وضعیت مالکیت کارخانه برای شروع مجدد تولید است. اما از آنجائی که مالک و مدیریت کنونی این کارخانه (شرفی) انبارها را از موجودی کالاهای ساخته شده و مواد اولیه تخلیه کرده است، طبق تخمین های زده شده، مبلغ دویست میلیارد ریال برای راه اندازی مجدد کارخانه مورد نیاز است و این امر باعث گشته تا هیچ نهاد و یا فردی مایل به قبول مالکیت این کارخانه نباشد. در چهارشنبه گذشته مسئولان سازمان بیمه اجتماعی در پاسخ به خواسته ی کارگران معترض در مقابل ساختمان وزارت رفاه اعلام داشته بودند که تنها زمانی مالکیت این کارخانه را قبول خواهند کرد که دولت احمدی نژاد پرداخت 200 میلیارد ریال را برای راه اندازی مجدد کارخانه بپذیرد. اما در روز گذشته، علیرغم قول های مساعدت چند روز گذشته، مسئولین دفتر ریاست جمهوری دست رد به سینه کارگران زدند.

این در حالی است که گزارشاتی از زیر فشار بودن احمدی نژاد از طرف جناح هایی از اصولگرایان مبنی بر قبول خواسته های کارگران کیان تایر مخابره شده است. طبق این گزارشات، این فشارها بر مبنای بار منفی انتخاباتی بر اصولگرایان و شرایط امنیتی حاصل از ادامه اعتراضات کارگران این کارخانه بوده است.

لازم به یادآوری است که سندیکاهای کارفرمایی نیز فشار را بر روی دفتر احمدی نژاد برای عدم پذیرش خواسته های کارگران تشدید کرده اند.

کمیته پیگیری ایجاد تشکل های آزاد کارگری

دهم آذر ماه 1387

619- برگزاری نشست همبستگی با کارگران استرالیا در تهران:

کمیته پیگیری ایجاد تشکل های آزاد کارگری

دیشب، یکشنبه دهم آذر ماه، کمیته پیگیری ایجاد تشکل های آزاد کارگری، نشستی در همبستگی با کارگران استرالیایی در اعتراض به قانون کار فاشیستی این کشور بر علیه کارگران و تهاجم نهادهای حکومتی استرالیا به اتحادیه گران فعال در اتحادیه کارگران ساختمانی این کشور برگزار کرد.

شرکت کنندگان در این نشست همراه با اعضای کمیته پیگیری... تعدادی از کارگران هیئت بازگشایی سندیکای نقاشان و تزئینات ساختمانی، جمعی از اعضای انجمن فلزکار و مکانیک کرمانشاه، عده ای از کارگران چینی سازی سمنان و تعدادی از فعالان مستقل کارگری و دانشجویی شرکت داشتند.

در آغاز نشست، فیلمی از فراخوان بین المللی اتحادیه ساختمانی، جنگلبانی، معادن و انرژیCFMEU در ایالت نیو ساوث ویلز و پیام اندرو فرگوسن، ریاست این اتحادیه پخش گردید. سپس یکی از برگزارکنندگان این نشست تاریخچه ای از تصویب قانون کار جدید استرالیا و ایجاد "کمیسیون ساختمانی و بناسازی" معروف به ABCC ارائه داده و با تأکید بر لزوم همبستگی و حمایت جهانی کارگران خواهان پاسخ مثبت کارگران آگاه و فعالان کارگری ایران به این فراخوان بین المللی و گفتگو درباره اشکال ممکن حمایت از کارگران استرالیا گشت.

در ادامه، یکی دیگر از اعضای شورای نمایندگان کمیته پیگیری... با ارائه تحلیلی از موقعیت جهانی کار و سرمایه و بیان این واقعیت که کارگران ایران تا به حال گیرندگان حمایت های جهانی بوده اند و زمان آن رسیده که خود نیز در حمایت از مبارزات کارگران جهان قدمهای عملی بردارند، بر لزوم سمتگیری بین المللی کارگران ایران تکیه کرد.

یکی از اعضای هیئت بازگشایی سندیکای کارگران نقاش ... و همچنین، یکی از دانشجویان شرکت کننده در نشست با اشاره به اینکه تا کنون در تاریخچه ی مبارزات معاصر کارگران ایران نمونه ای از چنین سمتگیری ای دیده نشده است، بر این نکته پافشاری کردند که با برداشتن چنین قدمی می توان شرایط را به نفع تحقق شعار "کارگران جهان متحد شوید" تغییر داد.

در ادامه کلیه شرکت کنندگان با تأیید نظرات بیان شده، پیشنهادات خود را در چگونگی تحقق این امر برای بررسی و تصمیم گیری ارائه دادند.

این نشست در ساعت 10:30 دقیقه بعداز ظهر خاتمه یافت.

کمیته پیگیری ایجاد تشکل های آزاد کارگری

دهم آذر ماه 1387

620- اعلام حمايت جمعی از کارگران استان مرکزی از روز دانشجو:

 روز دانشجو گرامي باد

ما هم از اینکه میتوانيم در کنار این عزیزان برای احقاق مطالباتشان بجنگیم وحمایتشان کنیم خوشحال و سرفراز هستيم.

آزادی بیان حق یک دانشجوست چرا كه جوینده است.باید در برابر ظلم به پا خاست .

ما جمعی از کارگران استان مرکزی بدینوسیله با این عزیزان عهد می بندیم که در سنگر دانشگاه تنهایشان نخواهیم گذاشت.

پر توان و متحد باد جنبش هاي دانشجويي و  كارگري

استان مركزي/ آذرماه 1387

    621-   فرزاد کمانگر را آزاد و شکنجه و اعدام انسان ها را متوقف کنید :

 

فرزاد کمانگر به همراه دو تن دیگر به نام های علی حیدریان و فرهاد وکیلی در دادگاه غیر علنی، بدون هیئت منصفه و حضور وکیل در تمام مراحل بازجویی و دادرسی ،عدم رعایت حقوق انسانی متهمین و با قوانینی مغایر با قوانین حقوق بشر که تنها به نفع قوای مطلقه حاکمه  تفسیر می شود، به اقدام علیه امنیت ملی و محاربه متهم شده اند.کمانگر که از سال 1385 بازداشت شده است هفتم اسفند 1386 در شعبه 30 دادگاه انقلاب به اتهام عضویت در یک گروه مسلح و حمل مواد منفجره  که در هیچ دادگاه منصفه ای به اثبات نرسیده ،محکوم به اعدام گردید. این حکم در خرداد 1387 از سوی قوه قضاییه مورد تایید قرار گرفت 

فرزاد کمانگر ازطریق نوشتن رنجنامه ای به بیرون گفته است در طول بازداشت خویش تحت شکنجه های طاقت فرسا برای اعتراف به جرمی بوده است که مرتکب نشده .فرزاد کمانگر اتهامات وارده را نپذیرفته و وکیل وی خلیل بهرامیان با وجود تمام محدودیت هایی که در امر دفاع از موکل خود با آن روبرو گشته ،شهادت داده است که هیچگونه ادله و مدرک موجه ای علیه کمانگر وجود ندارد.

فرزاد کمانگر معلمی است که سابقه 12 سال تدریس را در دبیرستان های کامیاران دارد. او عضو هیئت مدیره شاخه های محلی انجمن صنفی معلمان و گروه های محلی حامی محیط زیست بوده و همچین با چندین سازمان غیر دولتی در مناطق کردنشین و گزارشگران سازمان حقوق بشر کردستان فعالیت می نموده.

کانون مدافعان حقوق کارگر وظیفه خود می داند که فارغ از مرز بندی های سیاسی و مطابق با منشور خود از حقوق انسانهای که به هر شکل مورد ظلم و ستم قرار می گیرند دفاع نماید و به اعمال غیر انسانی ، قانونی و غیر قانونی ، اعتراض نماید.

کانون مدافعان همراه و همصدا با دیگر آزادی خواهان و برابری طلبان ایران و جهان خواستار لغو حکم فرزاد کمانگر و کلیه افرادی که به اعدام محکوم شده اند و آزادی بدون قید و شرط وی و دیگر فعالان سیاسی و اجتماعی است و فراتر از آن ما خواهان توقف و محو هرگونه شکنجه ، رفتارهای غیر انسانی ، حبس های طولانی برای تمامی زندانیان  سیاسی و غیر سیاسی می باشیم.

          کانون مدافعان حقوق کارگر

          آذر 1387

 

622- رئيس شوراي اسلامي کار اين کارخانه خبر داد:
دستور رئيس جمهور براي حل مشكل كارخانه لاستيك البرز

تهران- خبرگزاري كار ايران در تاریخ 11آذر 87 آمده است: تهران- خبرگزاري كار ايران
رئيس شوراي اسلامي كار شركت لاستيك البرز از دستور رئيس جمهور به وزير رفاه و تامين اجتماعي براي حل مشكلات اين واحد توليدي خبر داد.
ولي ا... صالحي در گفت وگو با خبرنگار "ايلنا"با بيان اين كه وزراي كشور ،كار و امور اجتماعي و صنايع و معادن بر عدم صلاحيت صاحب شركت لاستيك البرز صحه گذاشته‌‏اند؛ افزود: در 5 سالي كه سهامدار فعلي اين كارخانه مديريت لاستيك البرز را به عهده داشته است مشكلات بسياري داشتيم.
نايب رئيس كانون هماهنگي شوراهاي اسلامي كار استان تهران با تاكيد بر اين كه كارگران لاستيك البرز در شرايط دشواري قرار دارند افزود: با توجه به مهيا بودن تمامي شرايط توليد خواهان تعيين تكليف سريع اين كارخانه هستيم.
صالحي در خصوص موضع كانون عالي شوراهاي اسلامي كار در خصوص اساسنامه جديد تامين اجتماعي نيز گفت: قرار است جلسه اي با كانون عالي كار فرمايان برگزار و پس از آن اعلام نظر شود.
پايان پيام

623- جمعي از نمايندگان شوراهاي كارگري در شرق تهران

حمايت خود از روز دانشجو را اعلام داشتند :

به نام ايزد يكتا

دانشجويان دلير و مبارز،فرزندان آزاد انديش ما كارگران؛

البته اين بر ما پوشيده نيست كه شما دانشجويان قشر روشنفكر اين كشور هستيد و مسائل سياسي و اجتماعي را خوب درك ميكنيد,خيلي از مسائل ما كارگران هم با تلاش شما فرزندان روشنفكر و آزاد انديش دانشجو است كه رفع ميشود.بدين وسيله ما حمايت خود را از شما دانشجويان كه قشر بالنده اين سرزمين هستيد اعلام ميداريم ما هميشه حامي شما دانشجويان بوده و خواهيم بود.

ما از ياد نخواهيم برد كه شما دانشجويان چطور در صحنه هاي مختلف از ما كارگران حمايت كرده ايد,ما نيز حمايت خودمان را از دانشجويان سراسر كشور اعلام ميداريم. هر چند كه ما در دالانهاي كارخانه ها هستيم و شايد به ظاهر از هم جدائيم اما قلبهاي ما براي آينده شما ميطپد چرا كه شما فرزندان عزيز ما هستيد.

اعتراضات خود بر عليه تمام ستمها و زندانها و شكنجه ها و محدوديتهايي كه به شما اعمال ميشود را صدبرابر كنيد ما ياور و حامي شما هستيم و خدا با ماست.

جمعي از نمايندگان شوراهاي كارگري در شرق تهران

11 آذر ماه 1387

624- اجتماع اعتراضی پرستاران بیمارستان 7 تیر در تهران:

حدود 50 نفر از پرستاران بیمارستان 7 تیر تهران در اعتراض به شرایط کار، وضعیت استخدام و تأخیر چندین ماهه پرداخت دستمزدهای خود، در مقابل وزارت بهداشت و درمان دولت سرمایه داری اجتماع کردند. عده ای از پرستاران معترض بیش از 6 سال است که به صورت قراردادی کار می کنند. دولت سرمایه به آنان قول داده است که در خاتمه 5 سال کار قرارداد استخدامی آن ها را از موقت به دائم تبدیل کند. اما تا کنون این کار را نکرده و تلاش یک ساله پرستاران  برای تحقق این امر نیز تا امروز به نتیجه نرسیده است. همه پرستاران اعم از رسمی یا قراردادی بیش از 6 ماه است که بخش های قابل توجهی از دستمزد خویش را که زیر عناوین ابداعی مختلف طبقه سرمایه دار مانند اضافه کاری، طرح کارانه، نوبت کاری و سختی کار پرداخت می شده است دریافت نکرده اند. پرستاران خواستار تضمین اشتغال خویش به طور درازمدت و پرداخت بدون قید و شرط کلیه مطالبات معوقه خود هستند. کارگران پرستار در اجتماع خویش برای خبرنگاران حاضر در محل توضیح می دادند که به وعده ها و گفته های عمال دولتی سرمایه هیچ امیدی ندارند. آن ها تصریح می کردند که کار تمامی این نهادها و مسئولان آن ها صرفاً سرگردان ساختن کارگران معترض و امیدوار ساختن آنان به وعده های دروغ و بی اساس است.    

11 آذر 87

625- اطلاعيه حمايت جمعي از فعالين كارگري شرق تهران

از 16 آذر روز دانشجو

كارگران شريف و مردم دلير :

از آنجايي كه رسيدن به اهداف آزادي خواهانه و عدالت جويانه آرزوي همه اقشار اين خاك ستمديده است و با تاكيد براين موضوع كه متحد شدن تمام اقشار تنها راهي است كه از طريق آن ميتوانيم اين آرزو را محقق كنيم ما جمعي از فعالين كارگري در شرق تهران نيز با جنبشهاي دانشجويي اعلام همبستگي و اتحاد ميكنيم. ضمن درود بر عزم راسخ دانشجويان سراسر كشور كه در تمامي اين روزها لحظه اي از خواست خود براي برقراري آزادي كوتاهي نكردند اعلام ميداريم كه ما از شما حمايت ميكنيم چرا كه درد دل,درد دل همه است,جامعه كارگري و دانشجويي و يا... هيچ فرقي در اين رابطه با هم ندارند و همه بايد با هم باشيم.شايد قشرها متفاوت باشند اما همه يك حرف را ميزنند و يك درد را فرياد ميكنند.بايد همه از هم حمايت كنيم تا بتوانيم يك جامعه ايده آل را برقرار سازيم و به خواسته هايمان برسيم.امروز دانشگاه, فردا كارگران,روز بعد فرهنگيان همه يك صدا درد ها را فرياد كنيم و همه با هم يكي شويم تا به خواست خدا به آنچه لايق يك زندگي انساني است برسيم.

درود بر آزاد انديشان دانشجو

 زنده باد آزادي و هر چه پر شرور تر باد اتحاد كارگران و دانشجويان سراسر كشور

 جمعي از فعالين كارگري شرق تهران

87.9.11

626- اخراج دستجمعی کارگران چينی سازی سمنان :

کميته پيگيری ايجاد تشکل های آزاد کارگری در تاریخ 11 آذر 87 اعلام کرد: گزارشات رسيده از کارگران چينی سازی سمنان حاکيست که صنعت چينی سازی نيز قربانی سياست های جهانی سازی سرمايه داری جهانی و تبعيت سرمايه داخلی از آن شده و در پی تعطيلی اين کارخانه کليه کارگران شاغل در آن اخراج گشته اند.

اين گزارشات همچنين خبر از اعتراض کارگران اخراجی و مراجعات مکرر ايشان به نهادهای دولتی مبنی بر عدم دريافت دستمزدهای معوقه و حقوق سنوات اشتغال و ديگر تعهدات کارفرمايی ميدهند.

627- كارگران بازنشسته ذوب آهن در اعتراض به پايين بودن مستمري خود اتوبان اصفهان را بستند :

سه شنبه 12 آذرماه حدود 2000 نفر از ما كارگران بازنشسته ذوب آهن كه بارها نسبت به پايين بودن مستمري خود اعتراض كرده بوديم و هربار مسئولين نسبت به خواست ها و مطالبات مان امروز و فردا كرده بودند راهكار را در اين ديديم كه براي رسيدن به خواست هاي خود اتوبان اصفهان - شهركرد را ببنديم و از اين طريق صداي خود را به گوش همه كارگران برسانيم، هرچند اين حركت با حضور و خشونت نيروي انتظامي مواجه شد. ما كارگران بازنشسته ذوب آهن در بيانيه صادر شده كه در اين تجمع به صورت گسترده پخش كرديم از مسئولين خواستيم مستمري ما را در حد كارگران شركت نفت افزايش دهندو علاوه بر آن خواهان كسب امكانات رفاهي چون بن غذاي ارزان قيمت،‌استخر و ... مي باشيم تا از اين طريق كمي از بار سنگين سرسام آور زندگي بكاهيم. ما نيز همچون ديگر كارگران با توجه به افزايش قيمت مايحتاج و بالا رفتن هرروز تورم، اين مستمري تكاپوي زندگيمان را نمي دهد. خواست ما جدا از خواست ديگر كارگران بازنشسته و همچنين معلمان نيست. ما ازكارگران شاغل ذوب آهن و ديگر كارگران شاغل در اصفهان و ديگرمناطق كارگري مي خواهيم به هر شكل ممكن از ما حمايت كنند. واقعيت اين است كه سرمايه داران به چيزي به جز بهره كشي از كارگران نمي انديشند و دولت نيز با تمام قوا از آنان حمايت مي كند، همان طور كه به تجمع ما حمله ور شدند. تنها سرمايه اي كه ما مي توانيم با اتكا به آن سرمايه داران را به عقب نشيني وادار كنيم تعداد عظيم كارگران،‌كارگران حقوق معوقه،‌اخراجي و بيكار و شاغل مي باشد، همانند اعتصاب غذاي گسترده كارگران ايران خودرو در اعتراض به حقوق كم و اضافه كار اجباري. اما اين نيروي عظيم كارگران زماني مي توانند قدرتمند شوند كه كارگران شاغل نيز از ما كارگران بازنشسته و حقوق معوقه حمايت مي كنند. روشن است كه سرمايه داران با سركوب ما به سراغ شما (شاغلين) خواهند آمد، همان طوري كه دو ماه پيش بيش از هزار نفر از كارگران ايران خودرو را اخراج كردند . بنابراين تنها راه پيشروي ما، اتحاد همه كارگران اعم از شاغلين، بيكاران، حقوق معوقه، اخراجي،بازنشسته، معلمين و ... در رسيدن به حقوق خود مي باشد.

جمعي از كارگران فعال

628- افزایش تا ۴۰۰ درصدی قیمت نان :

 

به گزارش روزنامه سرمایه در تاریخ 12 آذر 87 آمده است : قیمت نان در مناطق مختلف تهران و برخی دیگر از شهرهای کشور افزایش یافت. افزایش قیمت نان در شرایطی رخ داده که وزارت بازرگانی به عنوان متولی اصلی نان در کشور با اعلام اینکه طی چند روز آینده نرخ های جدید نان اعلام خواهد شد از هرگونه اظهارنظر و موضع گیری درخصوص افزایش قیمت نان خودداری می کند.
این گزارش می افزاید قیمت هر قرص نان سنگک که تا اواخر پاییز سال گذشته از
۷۵ تا ۱۰۰ تومان و در زمستان پارسال به ۱۰۰ تا ۲۰۰ تومان افزایش یافته بود، هم اکنون در نرخ های ۲۰۰ تا ۴۰۰ تومان عمومیت یافته و حتی در برخی مناطق شمالی تهران نیز با قیمت هایی از ۷۰۰ تا بیش از ۱۵۰۰ تومان عرضه می شود.
همچنین هر قرص نان لواش که در سال ٨
۶ بسته به نوع آرد تحویلی به نانوایی و مکان عرضه آن با قیمت هایی از ۱۲ تا ۲۰ تومان به فروش می رسید، در زمستان پارسال به ۲۰ تا ۲۵ تومان افزایش قیمت یافت و هم اکنون نیز با نرخ هایی تا ۱۰۰ تومان به فروش می رسد. قیمت نان بربری نیز از ۱۰۰ تومان سال قبل به ۱۵۰ تومان در ابتدای امسال و ۲۰۰ تا ۴۰۰ تومان در حال حاضر افزایش یافته است، ضمن اینکه هم اکنون هر قرص نان تافتون با آرد آزاد با قیمت هایی تا ٣۰۰ تومان عرضه می شود.
نانوایان تهرانی علت افزایش قیمت نان های عرضه شده خود را استفاده از آرد با قیمت آزاد عنوان می کنند.براساس این گزارش افزایش قیمت نان در شرایطی رخ داده که از سال
۱٣٨٣ تاکنون نرخ مصوب نان ثابت مانده است. آخرین باری که نرخ مصوب نان اعلام شد، اواخر سال ٨۲ بود که با افزایش قیمت هر کیلو آرد دولتی از ٣۰ ریال به ۷۵ ریال، قیمت نان ۱۰ درصد افزایش یافت. طی این سال ها موضوع افزایش غیررسمی قیمت نان همه ساله و در مقاطع مختلف سال به دفعات مطرح شده است. وزارت بازرگانی نیز که متولی اصلی این بازار به شمار می آید هنوز افزایش قیمت نان را تایید نکرده است و ظاهراً قرار است طی چند روز آینده نرخ های افزایش یافته را ابتدا انکار و در نهایت تایید کند، همانگونه که در اردیبهشت ماه امسال نیز گران شدن قیمت نان پس از دو هفته انکار توسط وزارت بازرگانی تایید شد. در آن زمان این وزارتخانه از تدارک طرح نظارتی ویژه ای برای برخورد با نانوایان متخلف توسط تعزیرات آرد و نان شهر تهران خبر داده بود که البته گزارشی از این طرح منتشر نشد. هم اکنون براساس اظهارات برخی نانوایان و آنگونه که از شواهد و قرائن برمی آید، ظاهراً افزایش قیمت نان قبل از اعلام رسمی دولت قطعی شده است،ضمن اینکه قرار است وزیر بازرگانی با حضور در کمیسیون اقتصادی مجلس در خصوص علت گران بودن قیمت نان به رغم نرخ مصوب دولتی و توزیع آرد یارانه ای،عدم کیفیت نان های عرضه شده و طولانی شدن صف های نانوایی ها پاسخ دهد.

افزایش تخلفات نانوایی ها:
«افزایش تعداد تخلفات در نانوایی ها موجب گسترده تر شدن حوزه کار و فعالیت تعزیرات آرد و نان شهر تهران شده است. به گونه ای که نیروی انتظامی و حتی نیروهای بسیج نیز به درخواست تعزیرات آرد و نان با تخلفات صورت گرفته در بازار آرد و نان برخورد کرده و پیگیر شکایات مردمی هستند.»
سرپرست تعزیرات آرد و نان شهر تهران در گفت وگوی اختصاصی با خبرنگار ما پیرامون دلایل نابسامانی بازار آرد و نان ضمن بیان مطلب فوق گفت: «از سال
۱٣٨٣ تاکنون نرخ جدید نان اعلام نشده، در شرایطی که نانوایان با افزایش همه سال نرخ تورم، دستمزد نیروی کار و دیگر هزینه های تولید درگیر هستند و ناچارند برای پوشش هزینه های تولید نان دست به تخلف بزنند.»
پرویز زرگر با اشاره به اینکه «هم اکنون آمار تخلفات نانوایی ها افزایش یافته است»، تاکید کرد: «هرچه آمار تخلفات در این بخش افزایش می یابد حوزه فعالیت تعزیرات آرد و نان شهر تهران نیز گسترده تر می شود.»
وی اظهار داشت: «در حال حاضر علاوه بر گشت زنی و برخوردهای مکرر نیروهای تعزیرات، نیروی انتظامی نیز وارد این بخش شده و حتی نیروهای بسیج نیز به درخواست تعزیرات و برای جلوگیری از افزایش تخلفات نانوایی ها به کمک ما آمده اند. هم اکنون علاوه بر روش های قبلی تعزیر در برخورد با متخلفان شامل جریمه نقدی، ابطال جواز کار و ... روش های جدیدی همچون نصب پلاکارد بر سر در نانوایی و اطلاع رسانی از چگونگی تخلف صورت گرفته و تعزیر مربوطه انجام شده سهمیه آرد دولتی نانوایی نیز کسر می شود.»
سرپرست تعزیرات آرد و نان شهر تهران با تاکید بر این نکته که «بیشتر از آنکه به دنبال برخورد با متخلفان باشیم در جست وجوی راه هایی برای جمع کردن بستر تخلف هستیم»، تصریح کرد: «به دلیل آنکه عمده ترین تخلف نانوایی های متخلف به فروش آزاد آرد دولتی مربوط می شود با آزادسازی قیمت آرد و حذف یارانه های سنگینی که در این بخش پرداخت می شود، بازار سیاه خرید و فروش آرد از میان برداشته شده و زمینه این تخلف به کلی از بین می رود.»
زرگر با تاکید بر اینکه «مردم باید بتوانند نان موردنیاز خود را به سهولت و با نرخ مصوب تهیه کنند»، اظهار داشت: «مقوله نان از جمله مقولاتی است که برای وزیر بازرگانی بسیار اهمیت داشته و به طور مداوم و به روز پیگیر قضیه است.»
سرپرست تعزیرات آرد و نان شهر تهران همچنین با اظهار اینکه «نانوایی هایی که بر سر در مغازه هایشان تابلوی آزادپز زده اند برای افزایش اندک قیمت از سازمان غله مجوز گرفته اند»، به مردم توصیه کرد: «چنانچه مصرف کنندگان نان در مراجعه به نانوایی برای خرید نان با مسائلی همچون کم فروشی و گران فروشی نان مواجه شدند بدون آنکه با نانوایان درگیر جر و بحث شوند، می توانند شکایات خود را از طریق شماره تلفن ٨٨٨
۰۵۶۹٨ به اطلاع روابط عمومی تعزیرات آرد و نان شهر تهران برسانند و مطمئن باشند که شکایات آنان پیگیری شده و چنانچه تخلفی صورت گرفته باشد حتماً با متخلف یا متخلفان برخورد خواهد شد.»

مشکلات بی شمار صنف نانوایی:
هم اکنون نیاز مردم کشور به نان توسط حدود
۶۰ هزار واحد نانوایی پاسخ داده می شود که از این تعداد، هشت هزار واحد در تهران فعال هستند.
به جرات می توان گفت صنف نانوایی در مقایسه با مشاغل دیگر، بیشترین مشکلات و درگیری ها را داشته و به دلیل حساسیت موضوع نان در کشور، مسوولیت بسیار سنگینی نیز دارند. در عین حال به گفته برخی نانوایان تهرانی،«بیشترین بی توجهی دولت نیز به صنف نانوایان مربوط می شود چرا که با وجود افزایش همه ساله نرخ تورم و هزینه های تولید، نرخ دستمزد و... چندسالی است که نرخ مصوب نان افزایش نیافته است و نانوایان مجبور هستند با در نظر گرفتن مجازات های احتمالی، برای جبران هزینه های سرسام آور پخت نان، هرازگاهی بر قیمت نان بیفزایند.»
برخی این نانوایی ها اعلامیه ای را بر شیشه مغازه هایشان نصب کرده و با ذکر اینکه «نان عرضه شده در این نانوایی با آرد آزاد تهیه و عرضه می شود»، حتی شماره تلفن تعزیرات آرد و نان تهران را نیز برای ارسال شکایات در معرض دید مشتریان خود قرار می دهند.
تعدادی از نانوایان تهرانی، در جریان تهیه گزارش میدانی خبرنگار ما از میزان و دلایل افزایش قیمت نان، با تاکید بر اینکه «برای جبران هزینه های سرسا م آور پخت نان چاره ای جز افزایش قیمت ها نیست»، به خبرنگار ما گفتند: «دولت و مسوولان مربوطه سال هاست که با بی اعتنایی به مشکلات صنف نانوا، هیچ اقدامی برای حل مسائل و مشکلات این صنف نکرده اند ضمن اینکه در طرح هدفمند کردن یارانه ها، اولین بخشی که قرار است با حذف یارانه با هزار و یک مشکل ریز و درشت درگیر شود، بخش آرد و نان است.»
مدیر یکی از نانوایی های سنگکی در منطقه دو تهران، در این رابطه به خبرنگار ما می گوید: «حدود
۵۰ قلم هزینه شامل هزینه های مربوط به آب، برق، گاز، تلفن، مالیات، استهلاک میکسر و وسایل پخت نان، خرید تجهیزات، سیم، توری، ریک تنور، پارو، بهداشت مغازه، اجاره مغازه و... در یک نانوایی سنگکی وجود دارد که در مجموع به جز هزینه های مربوط به دستمزد کارگران و خرید آرد، روزانه مبالغی بین ۷۰ تا ٨۰ هزار تومان را به صاحب یک نانوایی تحمیل می کند.»
وی افزود: «مهم ترین و بیشترین هزینه نانوایی نیز به پرداخت دستمزد کارگران مربوط می شود به گونه ای که هم اکنون پرداخت دستمزد در دو شیفت کاری با صبحانه، نهار و شام برای هفت نفر روزانه از
۱٣۰ تا ۱۵۰ هزار تومان برای صاحب نانوایی خرج دارد.»
وی اظهار داشت: «هزینه تهیه آرد نیز اعم از دولتی، نیمه دولتی و آزاد، روزانه حدود ٣
۰۰ هزار تومان است که شامل تهیه ۱۶ کیسه آرد با قیمت آزاد، ۱۰ کیسه آرد نیمه دولتی و ۱۰ کیسه هم آرد دولتی است. در مجموع چرخاندن چرخ یک نانوایی سنگکی درجه یک، روزانه از ۲۰۰ تا بیش از ٣۰۰ هزار تومان هزینه در بر دارد.»
وی تاکید کرد: «در چنین شرایطی با وجود افزایش همه ساله تمامی این هزینه ها،تنها قیمت آرد ثابت مانده است، در صورتی که حذف نرخ
۷۵ ریالی آرد در قیمت نهایی نان تاثیر چندانی ندارد.»

نسخه شفابخش معضل نان:
به گفته کارشناسان،«تولید نان سنتی در کشور به دلایل فراوان با مشکلات بسیاری مواجه است که ضرورت توجه به آن از اهمیت بسیاری برخوردار است.»کارشناسان با بررسی این موضوع به مواردی چون ضایعات بالا، تولید غیربهداشتی، استفاده از جوش شیرین، عرضه نامناسب و... اشاره می کنند. این در حالی است که بخش عمده دیگری از نان مورد نیاز مردم از طریق بسته بندی در فروشگاه های مختلف عرضه شده که در بسیاری از موارد همین نان ها نیز به هیچ وجه از شرایط بهداشتی برخوردار نیستند. این وضعیت در تولید و عرضه نان در کشور باعث شده کارشناسان همواره نسبت به وضعیت غیربهداشتی تولید نان در کشور انتقاد کنند.
تحقیقات انجام گرفته روی وضعیت و کیفیت نان های تولید شده نشان می دهد که در شهری چون تهران، در بین انواع نان ها، نان سنگک با
۲٨ درصد کمترین میزان ضایعات را داشته و نان تافتون با ٣۷ درصد ضایعات و نان لواش با ٣۵ درصد بالاترین میزان ضایعات را داشته اند. خمیر بودن دور نان ها و پایین بودن کیفیت، از دلایل ضایعات از سوی مصرف کننده عنوان شده است.
بررسی های انجام شده درخصوص میزان ضایعات نان در خانواده ها نشان می دهد که در نانوایی های شهر تهران بالاترین درصد مصرف نان با
۱/٣۹ درصد مربوط به نان لواش بوده و نان سنگک و بربری به ترتیب
۷/۱۰ درصد و ٨/۱٣ درصد از نیاز بازار را پاسخ می دهد. سهولت نگهداری، بیشترین دلیل استفاده از نان لواش عنوان شده و این در حالی است که درصد ضایعات آن پس از نان تافتون، بالاترین رقم یعنی
۵ درصد) بوده است.
این در حالی است که سالانه هزینه فراوانی برای یارانه نان اختصاص یافته و خسارت هایی که در نتیجه ضایعات این ماده حیاتی بر اقتصاد کشور وارد می شود بسیار زیاد است.
به گفته کارشناسان،«مصرف بالای نان در کشور و نیز عدم توجه به روش های درست در تولید و نگهداری این ماده غذایی باعث شده که ایران در بین کشور های دنیا بالاترین میزان مصرف نان را به خود اختصاص دهد.»چندی پیش مجید پارسانیا معاون وزیر بازرگانی اعلام کرد: «سالانه سه میلیون تن گندم در کشور اتلاف می شود.» به گفته این مقام مسوول،«مردم ما پرمصرف ترین مردم جهان در مصرف گندم و نان هستند.»
پارسانیا تاکید کرد: «سالانه
۷/۱۰ میلیون تن گندم در کشور مصرف می شود که حدوداً ٣۰ درصد آن (سه میلیون تن) هدر می رود که در صورت رعایت مردم در مصرف و نگهداری نان می توان این مقدار را در صنعت ماکارونی یا صادرات نان صنعتی به کشورهای همسایه مورد استفاده قرار داد.»
به گفته کارشناسان «تولید سالانه گندم کشور حدود
۱۵ میلیون تن است که نزدیک به دو سوم (بیش از ۹ میلیون تن) آن در نانوایی ها به انواع نان تبدیل می شود و سه میلیون تن آن هم به صورت ضایعات ، هدر می رود.»

نان صنعتی، جایگزینی مناسب:
به گفته صاحبنظران، «دولت حدود چهار هزار میلیارد تومان یارانه برای مصرف سالانه
۹میلیون تن آرد نان در کشور پرداخت می کند که اگر تولید و مصرف نان صنعتی در جامعه ترویج شود این یارانه کاهش محسوسی خواهد داشت.» نتایج تحقیقات صورت گرفته نیز نشان می دهد که اگر تولید نان صنعتی در دستور کار جدی قرار گیرد ، ضایعات نان تا یک چهارم کنونی کاهش پیدا می کند و از
٣
۲ درصد به هشت درصد می رسد.
معاون برنامه ریزی و امور اقتصادی وزارت جهاد کشاورزی، چندی پیش در این رابطه گفت: «با وجود بار سنگینی که به عنوان یارانه نان بر بودجه دولت تحمیل می شود، نان به صورت مطلوب در اختیار مردم قرار نمی گیرد و معدل مقدار دور ریز نان در کشور حدود
۲۰ درصد است.»
صادق خلیلیان، پایین بودن کیفیت گندم و آرد، دقت نداشتن در تهیه خمیر و همچنین رعایت نکردن شرایط صحیح پخت در نان های سنتی را بخشی از عوامل بی کیفیتی و از دست دادن ماندگاری نان دانست و گفت: «بخشی از عوامل از جمله افزودن جوش شیرین به خمیر نان موجب افزایش میزان ضایعات می شود. بنابراین نانی باید تولید شود که قابلیت ماندگاری بالایی داشته باشد.»
وی اصلاح قیمت نان را امری موثر دانست و افزود: «کم بودن ظاهری قیمت نان موجب ضایعات زیاد آن شده است با افزایش قیمت نان دیگر مصرف کننده حاضر نیست نانی را که بهای بیشتری برایش پرداخته
به سادگی دور بریزد.البته این امر به تنهایی برای کاهش میزان ضایعات کافی نیست و در کنار آن باید با تغییر ذائقه مردم، نظام نانوایی ها را نیز از روش سنتی به سوی تولید صنعتی نان سوق دهیم. همچنین باید آردهایی با ترکیبات مختلف مانند ترکیب آرد سیب زمینی و آرد گندم برای ذائقه های مختلف تولید کنیم تا بتوانیم کیفیت نان را افزایش داده و رضایت مصرف کننده را جلب و هزینه های تولید را به حد مطلوب برسانیم.»

629- بازار آهن هم دچار بحران شد !

به گزارش سایت فریاد کارگر در تاریخ 11 آذر 87 آمده است : يك كارگر در اين خصوص به فرياد كارگر گفت:”وضعيت بازار خيلي خراب است الان جنسي فروخته نميشود چون قيمت آهن پائين كشيده است.الان نزديك به 10 روز است كه ما مشكل آهن داريم. اگر آهن نداشته باشيم توليدمان ميخوابد.هر كس يك قيمتي براي خودش ميدهد.يكي ميگويد قيمت آهن 50% آمده پائين !نمونه داشتيم كه طرف آهن دارد ولي به ما نميفروشد وقتي علتش را سؤال ميكنيم ميگويد نگه داشته ام شايد گران شود!!
به همين نسبت كه جنس براي توليد نداريم وضعيت كارخانه خراب شده است.آهن كيلويي 1200 تومان بود اگر مثلا 50 % پايين كشيده شده باشد الان بايد 600 تومان شده باشد ولي طرف ميگويد كيلويي 1000 تومان ...قيمتها تضمين ندارد و هر كس در بازار هر كار دلش ميخواهد ميكند و هيچ كنترل سيستماتيكي وجود ندارد.“
انجمن دفاع ازكارگران و بيكاران

630- تصرف بزرگراه توسط کارگران بازنشسته ذوب آهن:

کارگران بازنشسته ذوب آهن اصفهان مدت ها است که دست به کار مبارزه برای تحمیل مطالبات خویش بر سرمایه داران و دولت سرمایه داری هستند. آنان به وضعیت بیمه، میزان دستمزد دوره بازنشستگی و اشکال دیگر بی حقوقی خویش سخت اعتراض دارند. مبارزات کارگران تا امروز به هیچ نتیجه ای منتهی نشده است. آنان بر همین اساس به طور متحد و دسته جمعی بزرگراه ارتباطی میان کارخانه و شهراصفهان را به تصرف در آورده اند. کارگران بازنشسته اعلام کرده اند که تا گرفتن پاسخ مساعد به تصرف برزگراه ادامه خواهند داد. 

12 آذر 87

631- تجمع اعتراضی کارگران شهرداری اندیمشک :

كارگران شهرداری اندیمشك در مقابل شهرداری این شهر تجمع كردند و نسبت به پرداخت نشدن حقوق عقب مانده اعتراض نمودند. معترضین كه بیش از 200نفر بودند گفتند: كارگران قراردادی حقوق شش ماه و كارگران رسمی حقوق سه ماه خود را دریافت نكرده اند

 

632- خطر بیکاری گسترده کارگران کارخانه های مواد شوینده:

کارخانه های تولید مواد شوینده زیر فشار بحران اقتصادی جاری نظام سرمایه داری از یک سو و سیاست گذاری های متعارض و متشتت بخش های مختلف طبقه سرمایه دار و دولت سرمایه از سوی دیگر در آستانه تعطیل قرار گرفته اند. در این میان هزاران کارگر این واحدها نیر به صورت بسیار جدی به بیکاری و از دست دادن امکان اشتغال تهدید می شوند. دو کارخانه بزرگ « تاژ» و « تکنام» از جمله این واحدها هستند. شرکت نخست حدود 80 کارگر و شرکت دوم بیش از 500 کارگر را استثمار می کند. کارگران با احساس لبه تیز شمشیر بیکاری بر گردن خویش سخت دچار دلهره و هراس شده اند. پاره ای از این واحدها در مالکیت تراست های عظیم صنعتی و مالی متعلق به دولت سرمایه داری هستند. کارگران ضمن اعتراض علیه این وضعیت خواستار تضمین قطعی ادامه اشتغال خویش هستند.   

  

12 آذر 87

633- يك مقام كارگري: كميته مزد امسال حق بن، مسكن و ماليات كارگران را نيز بررسي مي‌كند:
كميته مزد شوراهاي اسلامي كار تهران امسال علاوه بر محاسبه ميزان حداقل تامين معيشت خانوار، حق بن، مسكن و ماليات كارگران را نيز بررسي مي‌كند.
علي‌اكبر عيوضي ـ عضو هيات مديره كانون هماهنگي شوراهاي اسلامي كار تهران ـ در گفت‌وگو با خبرنگار كار و اشتغال خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) در مورد فعاليت كميته مزد كانون هماهنگي شوراهاي اسلامي كار تهران گفت: در بررسي كه كميته مزد در مورد ميزان حداقل تامين معيشت خانوار انجام مي‌دهد، اقلام به قيمت حال حاضر محاسبه مي‌شوند و در زمان ارائه نتايج اين بررسي نيز اعلام مي‌شود كه اين حداقل براي چه زماني است.
وي ادامه داد: فعلا جلسه‌هاي اين كميته براي تعيين اقلامي كه بايد بررسي شوند برگزار مي‌شود و تاكنون روي كاغذ چيزي نيامده است.
عيوضي در مورد تفاوت كار امسال كميته مزد با سال‌هاي گذشته نيز تصريح كرد: امسال در اين كميته علاوه بر محاسبه ميزان حداقل تامين معيشت خانوار، حق بن، مسكن و ماليات كارگران را نيز بررسي مي‌كند.

انتهاي پيام

634-  تجمع اعتراض‌آميز تعدادى زيادى ازكارگران ذوب آهن اصفهان :

به گزارش تابناك در تاریخ 12 آذر 87 آمده است :بيش از هزار نفر از كارگران شركت ذوب آهن اصفهان، كه بيشتر آنها را بازنشستگان اين شركت تشكيل مي‌داند، از صبح امروز دست به تجمع اعتراض‌آميز زدند.
معترضين از صبح امروز با تجمع در جاده زرين‌شهر- اصفهان، تردد خودروها را در اين جاده با مشكل مواجه كردند.
بنابراين گزارش، علت اصلى اعتراض بازنشستگان، به نحوه پرداخت حقوق و نيز برخى مسائل معيشتى بوده است.
تا لحظه مخابره اين خبر، اطلاعى از نحوه پاسخگويى مسئولان شركت ذوب‌اهن به معترضين واصل نشده است.

635 - كارگران بازنشسته ذوب آهن در اعتراض  به پایین بودن مستمری خود اتوبان اصفهان را بستند:

سه شنبه 12 آذرماه حدود 2000 نفر از ما كارگران بازنشسته ذوب آهن كه بارها نسبت به پایین بودن مستمری خود اعتراض كرده بودیم و هربار مسئولین نسبت به خواست ها و مطالبات مان امروز و فردا كرده بودند راهكار را در این دیدیم كه برای رسیدن به خواست های خود اتوبان اصفهان - شهركرد را ببندیم و از این طریق صدای خود را به گوش همه كارگران برسانیم، هرچند این حركت با حضور و خشونت نیروی انتظامی مواجه شد. ما كارگران بازنشسته ذوب آهن در بیانیه صادر شده كه در این تجمع به صورت گسترده پخش كردیم از مسئولین خواستیم مستمری ما را در حد كارگران شركت نفت افزایش دهندو علاوه بر آن خواهان كسب امكانات رفاهی چون بن غذای ارزان قیمت،‌استخر و ... می باشیم تا از این طریق كمی از بار سنگین سرسام آور زندگی بكاهیم. ما نیز همچون دیگر كارگران با توجه به افزایش قیمت مایحتاج و بالا رفتن هرروز، تورم این مستمری تكاپوی زندگیمان را نمی دهد. خواست ما جدا از خواست دیگر كارگران بازنشسته و همچنین معلمان نیست. ما ازكارگران شاغل ذوب آهن و دیگر كارگران شاغل در اصفهان و دیگرمناطق كارگری می خواهیم به هر شكل ممكن از ما حمایت كنند. واقعیت این است كه سرمایه داران به چیزی به جز بهره كشی از كارگران نمی اندیشند و دولت نیز با تمام قوا از آنان حمایت می كند همانطور كه به تجمع ما حمله ور شدند. تنها سرمایه ای كه ما می توانیم با اتكا به آن سرمایه داران را به عقب نشینی وادار كنیم تعداد عظیم كارگران،‌كارگران حقوق معوقه،‌اخراجی و بیكار و شاغل می باشد همانند اعتصاب غذای گسترده كارگران ایران خودرو در اعتراض به حقوق كم و اضافه كار اجباری. اما این نیروی عظیم كارگران زمانی می توانند قدرتمند شوند كه كارگران شاغل نیز از ما كارگران بازنشسته و حقوق معوقه حمایت می كنند. روشن است كه سرمایه داران با سركوب ما به سراغ شما (شاغلین) خواهند آمد همانطوریكه دو ماه پیش بیش از هزار نفر از كارگران ایران خودرو را اخراج كردند . بنابراین تنها راه پیشروی ما، اتحاد همه كارگران اعم از شاغلین، بیكاران، حقوق معوقه، اخراجی،بازنشسته، معلمین و ... در رسیدن به حقوق خود می باشد.

جمعی از كارگران فعال

636- کارگران ذوب آهن اصفهان جاده اصفهان شهر کرد را مسدود کردند :

 

طبق گزارشی یوسف بهمنی خبرنگار کانال جدید، امروز ١٢ آذرماه بیش از ١٠٠٠ نفر از کارگران بازنشسته و کارگران قراردادی ذوب آهن اصفهان درمقابل این مجتمع دست به تجمع زدند و اتوبان اصفهان شهر کرد را مسدود کردند

کارگران بازنشسته ذوب آهن خواهان افزایش حقوق بازنشستگی و همسان سازی حقوق خود با سایر بازنشستگان هستند. کارگران قراردادی نیز بین ٣ تا ٧ ماه دستمزد خود را طلب دارند. تجمع کارگران از ساعت ٩ صبح شروع شد و سرانجام با پافشاری کارگران، فرماندار به میان آنها آمد و قول رسیدگی به خواستهایشان را داد. کارگران به فرماندار اعلام  کردند که چنانچه تا آخر هفته به خواستهایشان پاسخ داده نشود بار دیگر دست به تجمع خواهند زد

حزب کمونیست کارگری قاطعانه از خواستهای بحق کارگران بازنشسته و قراردادی در ذوب آهن اصفهان حمایت میکند و کلیه کارگران شاغل و بازنشسته ذوب آهن را به پیوستن به این اعتراض فرامیخواند. ذوب آهن اصفهان یکی از بزرگترین مجتمع های کارگری است و اتحاد آنها به نیروی قدرتمندی تبدیل میشود که قادر است جمهوری اسلامی را به عقب براند و خواستهای آنها را متحقق کند.

637- بحران در كارخانه هاي شير پاستوريزه :

به گزارش سایت فریاد کارگردر تاریخ 12 آذر 87 آمده است : يك فعال كارگري در اين كارخانه به فرياد كارگر گفت:”در اين شرايطي كه الان در وضعيت دامداري كشور وجود دارد با وجود هزينه ها ومشكلاتي كه براي دامداريها وجود دارد عملا شير توليدي آنها براي خودشان گران در مي آيد وقتي كه دامداران ميخواهند شير خود را بفروشند مطالبه بيشتري را از ما دارند كارخانه هايي مثل كارخانه هاي ما كه توليد شير دارند مجبورند نرخهايي را تعيين كنند كه در بازار قابل فروش باشد و با توجه به نرخهايي كه مصوبه دولت است بايد فروخته شود و اين عمده مشكل ما در اين كارخانه است.در واقع وقتي ميخواهيم وارد رقابت خريد از دامدار و فروش در بازار شويم به مشكل ميخوريم.ما يك كارخانه اي هستيم كه داراي ساختار دولتي هستيم ,الان با اين هزينه هاي جديد با بازار در بخشهاي خصوصي قابل رقابت نيستيم .
مشكلات كارگري,بحث كارگران قراردادي ,اخراج و بيكار شدن كارگران,بحث بحراني شدن شرايط كارخانه ها,مسائلي هستند كه در كارخانه ما هم مثل ساير واحدهاي توليدي مطرح است.اما متاسفانه علي رغم قولهايي كه داده ميشود اما عملا چون ارگان يا جريان خاصي نيست ما مشكل مواجه ايم و نميتوانيم حرفمان را به جايي برسانيم.
اين فعال كارگري در خصوص بحث حقوق كارگران افزود:”
من 25 سال سابقه كار دارم اما شرايط كاري من متناسب با ميزان سابقه ام نيست. ما بيش از 1000 كارگر داريم.از اين تعداد بيش از 300 كارگر رسمي و 400 كارگر قراردادي و بقيه كارگران روزمزد هستند.
كارگران در كارخانه ما در سه بخش حقوق ميگيرند
يك بخش كارگران رسمي هستند كه متوسط حقوقشان 450 و 500 تومان است.يك بخش قرادادي ها هستند كه 300 تومان حقوق دريافت ميكنند.بخش سوم كارگران روزمزد هستند كه زير 300 تومان حقوق ميگيرند.اين ميزان حقوق پاسخگوي نيازهاي بخش كارگري نيست.با اين وضعيت تورم و پرداخت كرايه خانه ها و مخارج سنگين زندگي اين ميزان حقوق اصلا كفاف زندگي كارگر را نميدهد.“

انجمن دفاع از كارگران و بيكاران

 

638- میزان 30 در صد حوادث کار استان مرکزی در صنعت ساختمان اتفاق می افتد.

تهران- خبرگزاري كار ايران در تاریخ 13 آذر 87 آمده است : رئيس اداره بازرسي كار سازمان كار و امور اجتماعي استان مركزي گفت: بر اساس آمار موجود، 30 درصد حوادث كار استان مركزي در صنعت ساختمان است كه به لحاظ شدت، خسارات و عوارض برجاي مانده رتبه اول در حوادث را دارد.
به گزراش "ايلنا" به نقل از روابط عمومي وزارت كار و امور اجتماعي، "عليرضا مداح موحدي" با اشاره به حوادث ناشي از كار افزود: با توجه به رونق صنعت ساخت و ساز طي سالهاي اخير و بلند مرتبه سازي، تقويت موارد ايمني و حفاظتي كارگاههاي ساختماني در استان مركزي مورد توجه قرار گرفته است.
وي با بيان اينكه حوادث و موارد فوت در حوزه صنعت ساختماني بالا است تصريح كرد: به منظور تقويت ايمني و بهداشت كار در صنعت ساختماني، طرح كنترل و بازرسي در اين صنعت از هفته جاري در استان آغاز شده است.
وي خاطرنشان كرد: هم اينك 19 بازرس كار در اداره بازرسي اين سازمان بر روند توليد و صنعت اين منطقه نظارت دارند.
موحدي گفت: با توجه به گستردگي واحدهاي توليدي و صنعتي در استان، در اين رابطه نيز 9 بازرس كار به تازگي براي كنترل حوادث صنعت ساختماني، رفع نقايص و موارد ايمني در استان آموزش ديده و فعاليت خود را آغاز كردند.

639- کارخانه نساجی خوی تعطیل و کارگرانش بیکار می شوند:

نساجی خوی از جمله کارخانه های مهم نساجی در استان آذربایجان غربی است که تا چندی پیش حدود 500 کارگر را استثمارمی کرده است. سرمایه داران صاحب کارخانه در جریان اجرای طرح تعدیل ساختار و به زبان زمینی و کارگری آن طرح تشدید استثمار توده های کارگر یا تولید حداکثر ممکن محصول از حداقل نیروی کار، حدود 200 کارگر را اخراج می کنند. صاحبان کارخانه کار این 200 کارگر را بردوش همزنجیران شاغل آن ها می اندازند و همزمان همه راهکارهای دیگر را برای بالا بردن فشار کار و کاهش سطح دستمزدها به اجرا می گذارند. شرکت نساجی خوی اینک در جریان گسترش بحران اقتصادی سرمایه داری در آستانه تعطیل و اعلام ورشکستگی قرار گرفته است. سرمایه داران تصمیم دارند 300 کارگر باقی مانده را نیز اخراج کنند و همه آن ها را رهسپار دیار بیکاری و گرسنگی سازند. کارگران علیه این تصمیم دست به مبارزه و اعتراض زده اند. آن ها خواستار تضمین قطعی ادامه اشتغال خویش هستند.        

13 آذر 87

640- مرگ پنج کارگر سيمان سازى :

به گزارش روزنامه اعتماد در تاریخ 13 آذر 87 آمده است : پنج کارگر به دنبال سرنگونى دکل بزرگ کارخانه سيمان ,آبيک, قزوين جان جان باختند.به گزارش ايسکانيوز اين حادثه در سيمان ,آيبک, قزوين وقتى رخ داد که يک گروه سرگرم تعمير قطعه هاى داخلى اين کارخانه بود.همزمان با سرنگونى ناگهانى دکل بزرگى که بالاى سوله بود شمارى از کارگران پا به فرار گذاشتند اما هفت نفر از آنان زير دکل گرفتار شدند و پنج نفر از آنها جان باختند و دو مجروح روانه بيمارستان شدند. بازرسان ويژه كار در صنعت ساختماني با سركشي به كارگاههاي ساخت و ساز شرايط كار در ارتفاع، استفاده كارگران از وسايل ايمني و پرهيز از روشهاي حادثه ساز را نظارت مي كنند كه در صورت مشاهده هرگونه تخلف با كارفرمايان به شدت برخورد خواهد شد.
پايان پيام

641- اعتراض کارگران شهرداری خرمشهر به تعویق دستمزد:

کارگران شهرداری خرمشهر 4 ماه است که دستمزدهای خود را دریافت نکرده اند. 700 کارگر شهرداری در اعتراض به این وضعیت دست به تشکیل اجتماع زده و خواستار دریافت دستمزدهای خود شده اند. کارگران می گویند که در طول این چند ماه روز به روز با احساس ذلت و حقارت قرض کرده اند، گرسنگی کشیده اند و از مشاهده گرسنگی و بیماری و بی دارویی و برهنگی و همه بدبختی های دیگر افراد خانواده خود رنج برده اند. آنان ادامه می دهند که همه شرایط زندگی و کار و محل سکونت و شهر و دیار محل اقامتشان یک جهنم واقعی مالامال از همه اشکال شکنجه و آزار است. در نقاطی که زندگی می کنند از بهداشت و درمان و آب آشامیدنی سالم و دکتر و دارو و درمان خبری نیست و تأخیر چندماهه دستمزدها و تحمل گرسنگی فاجعه زندگی را صدچندان می کند. فریادها و اعتراضات آنان نیز در هیچ کجا هیچ پاسخی نمی گیرد.

13 آذر 87  

642- در مهر آباد تهران گاز وجود ندارد :

در مهر آباد تهران گاز وجود ندارد و مردم از كپسول استفاده ميكنند
يك شهروند ساكن اين منطقه به فرياد كارگر گفت:”از چند روز پيش تا به حال به هزار جا مراجعه كرده ايم ولي گاز وجود ندارد .در محله ما 20 ماشين خاور,نيسان و... پر از كپسول خالي ايستاده اند اما گازي نيست كه اينها را تامين كند.رانندگان اين خودروها گفتند سه روز است اينجا هستيم اما هيچ گازي به ما نميدهند.وضعيت كشور خيلي خراب است.گاز ايران را به كشورهاي چين و ژاپن و ... صادر ميكنند ولي مردم ما بايد در اين سرما بدون گاز زندگي كنند.“
انجمن دفاع از كارگران و بيكاران

643- اجرای تحول اقتصادی کارگران و کارمندان را فقیر تر می کند:

تهران- خبرگزاري کار ايران در تاریخ 13 آذر 87 آمده است : به اعتقاد يك فعال اقتصادي در صورت اجراي لايحه تحول اقتصادي كارگران و كارمندان از متوقف شدن افزايش سالانه دستمزدها فقيرتر خواهند شد.
به گزارش ايلنا، "محمد مهدي پازوكي" با بيان اينكه تنظيم نظام مزدي كارگران و كارمندان بر مبني قيمت بازار به نفع حقوق بگيران است، افزود: برخلاف تصور دولت، نه‌‏تنها اجراي لايحه تحول اقتصادي نظام مزدي را بر مبني قيمت بازار تنظيم نمي‌‏كند؛ بلكه باعث وخيم تر شدن وضعيت اقتصادي طبقه حقوق بگير خواهد شد.
وي با يادآوري اينكه از نظر منتقدان لايحه تحول اقتصادي، اين لايحه اثر تورمي دارد؛ گفت: عجله دولت در تصويب و اجراي اين لايحه تنها به نفع طبقه غني و ثروتمند جامع است.
اين اقتصاددان بابيان اينكه در شرايط تورمي فقير، فقيرتر و غني، غني‌‏تر مي شود، گفت: اجراي لايحه تحول اقتصادي نمي تواند شكاف طبقاتي به وجود آمده را پر كند.
به اعتقاد پازوكي، نويسندگان و حاميان طرح تحول اقتصادي بدون توجه به اهداف مستتر در قانون برنامه توسعه ازلايحه تحول اقتصادي دفاع مي كنند.
وي افزود: بر فرض مثال اگر در زمان اجراي اين لايحه نرخ تورم 24 درصد باقي بماند، به دليل توقف افزايش دستمزدها قدرت خريد كاركنان دولت و كارگران بخش خصوصي 24 درصد كاهش مي يابد.
اين اقتصاد دان با بيان اينكه عجله اي كه دولت در آستانه انتخابات دهم رياست جمهوري براي تصويب و اجراي تحول اقتصادي دارد، فاقد توجيه اقتصادي است؛ افزود: تاكيد دولت بر هدفمند شدن يارانه ها در حالي است كه بيشتر دولت فعلي هم‌‏صدا با مجلس هفتم بر سياست تثبيت قيمت تاكيد داشت.
پايان پيام

644- يک فعال کارگري:
اضافه شدن بند "ز" به قانون كار خلاف قانون است
:

تهران- خبرگزاري كار ايران در تاریخ 13 آذر 87 آمده است : عضو هيات مديره كانون شوراهاي استان تهران درگفت وگو با خبرنگار ايلنا اظهار داشت: اضافه شدن اين بند به قانون كار كاملا خلاف قانون است و قابليت اجرايي ندارد.
علي اكبر عيوضي تاكيد كرد: اضافه شدن هرگونه بند و به تبصره به قانون كار مستلزم مصوبه مجلس شوراي اسلامي و سپس تاييد آن در شوراي نگهبان قانون اساسي است و مجمع تشخيص مصلحت نظام هيچ نقشي در ارايه چنين طرحي ندارد.
وي افزود: با اضافه شدن اين بند به قانون كار اخراج كارگران بسيار آسان تر شده است و چنين رويه اي عقلي و منطقي نيست و حتي با عرف جاري كشور نيز هماهنگ نيست.
عيوضي تصريح كرد كارگران و كارفرمايان و فعالين اين عرصه ها به هيچ عنوان چنين رويه اي را نخواهند پذيرفت.
پايان پيام

 

645- امكانات درماني و بهداشتي در منطقه هشتگرد  زير صفر است :

به گزارش سایت فریاد کارگر در تاریخ 13 آذر 87 آمده است : يك هم وطن ساكن اين منطقه به فرياد كارگر گفت:” من به اجبار به اين منطقه آمده ام و در اينجا ساكن هستم .در اينجا مينيمم امكانات بهداشتي و درماني براي مردم وجود ندارد. من خودم مشكل كمر پيدا كرده ام و نياز به mri دارم ولي اولا كه اينجا امكانش نيست اگر هم باشد بايد نزديك به 200 تومان برايش پول بدهم.اينجا اصلا چنين امكاناتي درماني اي وجود ندارد و براي مينيمم مريضيها بايد به تهران برويم.اگر هم بخواهم به كرج بروم آنقدر شلوغ و دست نيافتني است كه بايد براي يك عكس برداري 2 روز در نوبت بخوابم بعد هم انبوهي پول بدهم تا كارم پيش برود.شهرستان هشتگرد يك شهرستان به شدت فقير و فراموش شده است.حتي يك بيمارستان در اين منطقه پيدا نميشود.حتي يك دندانپزشكي هم اينجا وجود ندارد.حتي يك درمانگاه اينجا وجود ندارد. شما حساب بقيه امكانات را بكنيد.هر كس سر سوزن با زندگي كارگر آشنايي داشته باشد ميداند كه براي يك كارگر خيلي سخت است كه براي انجام مينيمم نيازهاي خود و خانواده اش مرخصي چند روزه بگيرد و از كارش بزند و به اين شهر و آن شهر سفر كند. اما متاسفانه اين دولت از آنجا كه دلسوز مردم نيست و فقط به فكر چپاول خودش است درد مردم هم برايش اهميتي ندارد.حرف زياد ميزنند اما پاي عمل كه ميرسد مرد عمل نيستند.“
انجمن دفاع از كارگران و بيكاران

646- کارگری در حین کار جان سپرد :

به گزارش اسکار نی.ز در تاریخ 13 آذر 87 آمده است : " جمشيد " 35 ساله که در هنگام کار روی داربست ساختمان دچار برق گرفتگی شده بود به پايين سقوط کرد و در دم جان سپرد.

647- کارگران جان خود را از دست دادند:
به گزارش روزنامه اعتماد در تاریخ 13 آذر 87 اعلام شد:  به دنبال سرنگونی دکل بزرگ کارخانه "آبيک " قزوين 5 نفر از کارگران اين کارخانه جان خود را از دست دادند.

648- تجمع اعتراضی دانشجويان دانشکده فنی دانشگاه تهران :

به گزارش خبرنامه اميرکبيردر تاریخ 14 آذر 8 آمده است :

روزگذشته دانشجويان کارشناسی ارشد دانشکده فنی دانشگاه تهران، در اعتراض به مشکل آموزشی پيش آمده برای آنان تجمع اعتراضی برگزار کردند.
اين تجمع زمانی آغاز شد که شورای تحصيلات تکميلی دانشکده فنی دانشگاه تهران حاضر به پاسخگويی به اعتراضات دانشجويان نشد. دانشجويان کارشناسی ارشد اين دانشکده نسبت به نمرات اعلام شده معترض هستند.
پيش از اين رئيس دانشکده فنی با گفتگوبا دانشجويان قول حل مشکل را به دانشجويان داده بود اما اين مشکل تا روز گذشته نيز برطرف نشد.

 

اخبار مبارزات کارگران ایران ،

هفته سوم آذر ۱٣٨۷  ( دسامبر۲۰۰٨ )

 

649-احضار 5 فعال کارگری به دادگاه انقلاب :

به گزارش فعالين حقوق بشر و دمکراسی در ایران به تاریخ 15 آذر 87 آمده است : بنابه گزارشات رسيده از طرح نيشکر هفت تپه شوش، 5 فعال کارگری اين شرکت به دادگاه انقلاب دزفول احضار شدند.
فعالين کارگری طی احضاريه ای که از طرف دادگاه انقلاب دزفول برای آنها ارسال شده است و در آن قيد شده که می بايست خود را روز شنبه 30 آذر ماه با اين دادگاه معرفی کنند.فعالينی که برای روز 30 آذر ماه به دادگاه احضار شده اند عبارتند از : آقايان علی نجاتي، فريدون نيکو فرد،رمضان على پور،محمد حيدری مهر و جليل احمدی می باشند.
فعالين کارگری فوق در جريان اعتراضات و اعتصاباتی که برای بدست آوردن حقوق معوقه خود که گاها تا چندين ماه به تعويق افتاده بود و ساير خواسته ها دستگير و مورد بد رفتاری بازجويان وزارت اطلاعات قرار گرفتند. بازجويان وزارت اطلاعات برای تحت فشار قرار دادن فعالين کارگری و تن ندادن به خواسته های آنها اقدام به پرونده سازی عليه آنها نمودندو همچنان اين پرونده ها را باز نگه داشته است.
از طرفی ديگر کارگران حقوق آبان ماه خود را هنوز دريافت نکرده اند و اين مسئله باعث ايجاد فشارهای مضاعف معيشتی بر خود و خانواده هايشان گرديده است.
کارگران به دادگاه انقلاب و ساير ارکانهای سرکوب هشدار داده اند که در صورت لغو نشدن احظاريه فعالين کارگری به دادگاه انقلاب اين اقدام را عليه کل کارگران اين واحد و به منزله توهين و به محاکمه کشاندن تمامی کارگران نيشکر هفت تپه می دانند و در اعتراض به اين احظارها اقدامات اعتراضی را ترتيب خواهند داد.
فعالين حقوق بشر و دمکراسی در ايران، احضار فعالين کارگری به دادگاه انقلاب و پرداخت نکردن حقوق معوقه آنها را محکوم می کند و از سازمان جهانی کار خواستار مداخله برای وادار کردن اين رژيم به رعايت حقوق کارگران ايران که موظف به اجرای آن است می باشد.

650- برگزاری مراسم فرمايشی تشکل های ساختگی رژيم در دانشگاه به مناسبت 16 آذر :

به گزارش سایت روشنگری در تاریخ 15 آذر 87 آمده است : در ادامه تقلا برای تبديل فضای دانشگاه به پادگان و مرکز سرکوب و اختناق, و جلوگيری از شکل گيری فعاليت های مستقل, در حالی که حراست, وزارت اطلاعات و وزارت علوم به طرز گسترده ای به سياست تهديد و ارعاب دانشجويان مستقل رو آورده اند تا به هر قيمتی شده جلوی برگزاری مراسم مستقل به مناسبت 16 آذر روز دانشجو را در دانشگاهها بگيرند, راه برای تشکل های پوشالی و ساختگی وابسته به رژيم در دانشگاهها برای برگزاری مراسم 16 آذر باز مانده است.
به گزارش خبرگزاری فارس برنامه ای از سوی اين تشکل های پوشالی و سرکوبگر با عنوان "جنبش دانشجويي؛ استقامت بر گفتمان امام، استكبارستيزى و ميثاق با شهدا" قرار است روز شنبه 16 آذر در دانشگاه شيراز برگزار شود.
اين مراسم که خبرگزاری حکومتی فارس عنوان غلط انداز "تجمع دانشجويى به مناسبت روز دانشجو در دانشگاه شيراز" را برای آن برگزيده است قرار است بعد از خواندن نماز جماعت از سوی نماينده آسيد علی خامنه ای در دانشگاه برگزار شود!
تجمع کنندگان همچنين قرار است سر قبر کشته شده گان جنگ فاتحه بخوانند!

651- پشتیبانی کارگران طرح نیشکر هفت تپه از نمایندگان خود :

 

خبرهای رسیده از شوش حاکی است که با احضار 5 تن از فعالان کارگری و نمایندگان سندیکای تازه تأسیس هفت تپه، کارگران طرح نیشکر هفت تپه به دادگاه انقلاب و سایر ارکانهای سرکوب هشدار داده اند که در صورت لغو نشدن احظاریه فعالین کارگری به دادگاه انقلاب این اقدام را علیه کل کارگران این واحد و به منزله توهین و به محاکمه کشاندن تمامی کارگران نیشکر هفت تپه می دانند و در اعتراض به این احظارها  اقدامات اعتراضی را ترتیب خواهند داد.

این در حالیست که کارگران حقوق آبان ماه خود را هنوز دریافت نکرده اند و این مسئله باعث ایجاد فشارهای مضاعف معیشتی  بر خود و خانواده هایشان گردیده است.

بنابه گزارشات رسیده از طرح نیشکر هفت تپه شوش، 5 فعال کارگری این شرکت به دادگاه انقلاب دزفول احضار شدند.

فعالین کارگری طی احضاریه ای که از طرف  دادگاه انقلاب دزفول برای آنها ارسال شده است و در آن قید شده که می بایست خود را روز شنبه 30 آذر ماه با این دادگاه معرفی کنند.فعالینی که برای روز 30 آذر ماه به دادگاه احضار شده اند عبارتند از : آقایان علی نجاتی، فریدون نیکو فرد،رمضان علي پور،محمد حیدری مهر و جلیل احمدی می باشند.

فعالین کارگری فوق در جریان اعتراضات و اعتصاباتی که برای بدست آوردن حقوق معوقه خود که گاها تا چندین ماه به تعویق افتاده بود و سایر خواسته ها  دستگیر و مورد بد رفتاری بازجویان وزارت اطلاعات  قرار گرفتند. بازجویان وزارت اطلاعات برای تحت فشار قرار دادن فعالین کارگری و تن ندادن به خواسته های آنها اقدام به پرونده سازی علیه آنها نمودندو همچنان این پرونده ها را باز نگه داشته است.

 

کمیته پیگیری ایجاد تشکل های آزاد کارگری

 

15 آذر 1387

652- گزارشي تكان دهند از وضعيت سرسام آور اجناس در بومهن :
نامه ارسالي به فرياد كارگر

به نوشته سایت " فریاد کارگر " در تاریخ 15 آذر 87 آمده است : يك كارگر:” تورمي كه در جمهوري اسلامي هست نه با حقوقها همخواني دارد و نه با وضعيت زندگي مردم.كارگر  220هزار تومان دارد حقوق ميگيرد  از اين طرف اجاره خانه ها,خرج و مخارج زندگي و زن و بچه , دوا و درمان و هزار بدبختي را بايد پاسخ بگويد.من در بومهن زندگي ميكنم,مرغ در اينجا كيلويي 2500 به بالا است,گوشت قرمز كيلويي 11 هزار تومان است,در مورد ميوه اصلا نميشود حرف زد فكر نميكنم كارگر جماعت بتواند ميوه بخورد,چون ميوه الان بالاي 1000 تومان است.سيب و پرتقال و نارنگي و انار اينها ميوه هاي فصل هستند كه اصلا ما نتوانسته ايم حتي يك بار هم براي زن و بچه هايمان تهيه كنيم. كساني كه اهل رشوه خواري و دزدي هستند و در راس مملكت نشسته اند ميتوانند از اين نعمتهاي خدائي استفاده كنند ولي كارگر و قشر ضعيف فقط بايد ببيند و رد شود و عذاب بكشد و از روي زن و بچه هايش شرمنده باشد و نهايتا هم بايد برود يا دست به خودكشي بزند يا گدايي و دزدي بكند و گوشه خيابان بنشيند و دست به سوي اين و آن دراز كند.
ماهي سفيد الان كيلويي 15 هزار تومان شده است.الان فصل ماهي است ولي يك بار هم نتوانسته ام ماهي بگيرم.با اين حقوقها اصلا جواب ندارد و نميشود به فكر اين چيزها بود.
قيمت مسكن در بومهن سرسام آور. براي يك خانه يك خوابه بايد 10 ميليون رهن بدهي.كسي هم كه پول ندارد اين را پرداخت كند بايد كم كم برجي 300 هزار تومان كرايه بدهد .يعني يك كارگر بايد 3 جا كار كند تا بتواند تازه خرج بخور و نمير در بياورد.“

انجمن دفاع از كارگران و بيكاران

653- اخراج 350 کارگر سد البرزکوه :

سرمایه دار مقاطعه کار سد البرزکوه اخراج 350 کارگر این شرکت را در برنامه کار خود قرارداده است. این کارگران به صورت قراردادی کار می کنند و استثمار می شوند. از مدت قرارداد آن ها هنوز 3 ماه باقی مانده، اما سرمایه دار شرکت از همین حالا حکم اخراج کارگران را صادرکرده است. همه این کارگران سال های زیادی است که با تحمل سخت ترین شرایط و شددیدترین میزان استثمار در این شرکت کار می کنند. سوابق اشتغال آن ها بین 5 تا 12 سال است. در همه این مدت بر پایه قرارداد موقت و با محرومیت از هر نوع حق و حقوق اولیه به کار ادامه داده اند. کارگران می گویند که صدور حکم اخراج تیر خلاصی است که به زندگی آنان و خانواده یشان شلیک می شود. دلیل این سخن بسیار روشن است. آن ها در این وانفسای هولناک بیکاری و بیکارسازی ها و فقدان هر نوع زمینه برای اشتغال، هیچ شانسی برای یافتن کار جدید در پیش روی خود نمی بینند و درست به همین دلیل اخراج خود را نوعی قتل عام خود می دانند. این کارگران همچون همه همزنجیران دیگر قراردادی خود بیمه نیستند و در صورت اخراج از هیچ بیمه بیکاری برخوردار نمی شوند. کارگران به این وضعیت اعتراض دارند. آنان خواستارتضمین قطعی ادامه اشتغال خویش در شرکت هستند.

16 آذر 87

کمیته هماهنگی   ...
654- تجمع 120 كارگر صنايع شيميايى سارى در مقابل تامين اجتماعى:

به گزارش خبرگزاری کار ایران در تاریخ 16 آذر 87 آمده است : دبير اجرايى خانه كارگر استان مازندران از ادامه سرگردانى كارگران صنايع شيميايى سارى (كرم كيميكال) خبرداد.
نصرالله دريابيگى اظهار داشت:‌‏ كارگران اين واحد صنعتى هشت ماه حقوق دريافت نكرده اند و اين در حالى است كه اين واحد هيچ گونه مشكل اقتصادى ندارد.
وى افزود:‌ كارفرماى اين شركت حدود سه سال پيش به دنبال استفاده از نيروى كار ارزان اقدام به استفاده از كارگران با قراردادهاى موقت كرد.
دريابيگى تاكيد كرد:‌‏ همچنين كارفرما ضمن تعديل نيروهاى رسمى خود از ارسال ليست بيمه ساير كارگران به سازمان تامين اجتماعى خوددارى كرده است.
رئيس شوراى اين كارخانه نيز با تاييد اين مسئله از تجمع 120 كارگران اين واحد صنعتى در مقابل اداره تامين اجتماعى اين استان خبر داد و علت آنرا اعتراض كارگران به تمديد نشدن دفترچه‌‏هاى بيمه عنوان‌‏كرد.
احمد حسين نژاد تاكيد كرد: مديريت طى چند روزگذشته تعطيلى كارخانه را به صورت علنى اعلام نموده‌‏است.

655- کارگران 8 ماه حقوق نگرفته اند :

به گزارش ایلنا در تاریخ 16 آذر 87 آمده است  : نصراله دريابيگی دبير اجرائی خانه کارگر استان مازندان اعلام کرد: 120 کارگر صنايع شيميائی کرم کيميکال ساری مدت 8 ماه است که حقوق دريافت نکرده اند. کارفرما از ارسال ليست بيمه کارگران به سازمان تامين اجتماعی خودداری می کند و همچنين از 3 سال پيش بدنبال استفاده از نيروی کار ارزان، اقدام به استفاده از کارگران با قراردادهای موقت ميکند.

656- اظهارات متفاوت درمورد بيکاري 350 کارگر البرزکوه:
يك فعال كارگري: كارگران اخراج شدند
رئيس اداره كار استان مازندران: قراردادكارگران به دليل اتمام پروژه تمديد نشد
:

تهران- خبرگزاري كار ايران در تاریخ 16 آذر 87 آمده است : درحالي كه دبير اجرايي خانه كارگر استان مازندران از اخراج 350 نفر ازكارگران شركت سد البرز كوه خبر مي‌‏دهد؛ رئيس اداره كار مازندران دليل اخراج اين كارگران را دليل اتمام قراردادكار اعلام مي‌‏كند.


به گزارش خبرنگار :ايلنا: نصرالله دريابيگي، دبير اجرايي خانه كارگر مازندران اظهار داشت : كارفرماي سد البرز كوه كه وابسته به شركت سابيراست به تازگي به بهانه اتمام پروژه از ادامه همكاري با 350 كارگر خود خودداري كرده‌‏است.
وي افزود: اين كارگران كه در داراي 5 تا 12 سال سابقه كار هستند درحالي با مشكل عدم دريافت حقوق و برقرارنشدن بيمه بيكاري مواجه هستند كه هنوز 3ماه تا پايان اتمام پروژه باقي مانده‌‏است.
دريابيگي تاكيد كرد با توجه به نرخ بالاي بيكاري در سطح استان كارگران دچار سرگرداني شده‌‏اند.
وي تصريح كرد: با توجه به تشكيل جلسات متعدد با حضور اداره كل كارو سازمان تامين اجتماعي هنوز هيچ نتيجه اي حاصل نشده است و كارگران همچنان مشمول بيمه بيكاري نشده‌‏اند.
در اين رابطه، نجفي رييس اداره كار اين استان مازندران گفت: با توجه به ماهيت موقتي بودن كار كارگران و نيز رو به اتمام بودن پروژه ساخت سد البرز كوه، كارفرما اين تعداد از كارگران خود را اخراج كرده است.
با اين حال رئيس اداره كار مازندران تاكيد كرد: بخش قابل توجهي از هزار كارگر شاغل در پروژه سد البرز كوه تا چند ماه آينده كه ساخت البرز كوه پايان مي‌‏يابد مشغول به كار خواهند بود.
پايان پيام

657- رئيس کانون انجمن صنفي کارکنان فني داروخانه‌‏ها:
داروسازها 5 برابر پرسنل داروخانه‌‏ها حقوق مي‌‏گيرند
دريافت حق فني از نسخه ها غير قانوني است
:

تهران- خبرگزاري كار ايران در تاریخ 16 آذر 87 آمده است : رئيس كانون انجمن صنفي كاركنان صنفي داروخانه هاي كشور اخذ مبلغي تحت عنوان حق فني را از نسخه ها غير قانوني دانست.
"هادي ابوي" در گفت وگو با خبرنگار "ايلنا" افزود:‌‏ چون در زمان جنگ تحميلي قيمت ها افزايشي نداشت داروخانه داران در آن زمان تصميم گرفتند بابت پوشش هزينه هاي داروخانه مبلغي را از هر نسخه اخذ كند كه در ابتدا اين رقم 50 ريال بود.
وي با بيان اينكه بعدها حق فني نسخه ها هر ساله افزايش يافت،‌‏گفت:‌ اخذ حق فني غير قانوني است. زيرا داروخانه ها بابت خدماتي كه مي دهند سود دارو را دريافت مي كند.
ابوي تصريح كرد:اگر قرار بر اخذ حق فني دارو باشد، بايد سبزي فروشان نيز حق فني دريافت كنند.
رئيس كانون انجمن صنفي كاركنان فني داروخانه هاي كشور از نبود نظارت لازم بر داروخانه ها انتقاد كرد و گفت:‌‏ در حالي كه پرسنل داروخانه ها حداقل حقوق مصوب شوراي عالي كار را دريافت مي كنند،‌‏پزشكان داروساز هم كه شايد به مراتب كمتر از پرسنل داروخانه كار مي كنند پنج برابر حقوق پرسنل را دريافت مي كنند.
او افزود:‌‏اينكه حقوق پزشكان داروساز بايد بيشتر باشد درست است اما تفاوت پنج برابري با عدالت همخواني ندارد.
ابوي مسئله آموزشي پرسنل داروخانه را نيز از ديگر مشكلات كاركنان اين صنف دانست و گفت: وزارت بهداشت و درمان و سازمان آموزش فني و حرفه اي در اين زمينه همكاري لازم را ندارند.
پايان پيام

658- کارگران 4 ماه حقوق نگرفته اند :

به گزارش ایلنا در تاریخ 16 آذر 87 اعلام شد : عيدعلی کريمی دبير اجرائی خانه کارگر استان قزوين اعلام کرد: 300 کارگر شرکت گوشت زياران قزوين مدت 4 ماه است که حقوق دريافت نکرده اند.

659- وزيرکار وامور اجتماعي:
حل مشكلات مردم در گرو افزايش درآمد سرانه است
:

تهران- خبرگزاري كار ايران در تاریخ 16 آذر 87 آمده است : وزير كار و امور اجتماعي گفت: حل مشكلات مردم در گرو افزايش درآمد سرانه است.
به گزارش ايلنا، به نقل از روابط عمومي وزارت كار و امور اجتماعي، "دكتر سيدمحمد جهرمي"در بازديد از طرحهاي عمراني و مصوب سفراول رياست جمهوري در شهرستان ميانه افزود: براي رفع مشكلات مردم، بايد سرانه ملي را در پنج سال آينده به پنج برابر مبلغ كنوني برسانيم.
وي اظهار داشت: راهكار افزايش درآمد و بهره وري كامل از آب و خاك در بخش كشاورزي، استفاده از تمام ظرفيت توليد كارخانجات و سرمايه گذاري است.
جهرمي با اشاره به كاهش نرخ بيكاري در شهرستان ميانه گفت: اين كاهش هنوز به وضعيت مطلوب نرسيده و اميد است با برنامه ريزي هاي صحيح اين رقم به پايين ترين حد تقليل يابد.
وي گفت: با كمك بانك مركزي و برطرف كردن مشكلات سرمايه در گردش كارخانجاتي كه با ظرفيت يك سوم توليد مشغول فعاليت اند، بخش اعظمي از مشكلات بيكاري جوانان اين شهرستان برطرف خواهد شد.
وي در مورد اشتغالزايي دولت در شهرستان ميانه، افزود: با تكميل كارهاي نيمه تمام بنگاه هاي كوچك اقتصادي زودبازده در بخش صنعت و آموزش جوانان، زمينه ورود آنان با بازار كار فراهم خواهد شد.
وزير كار و امور اجتماعي به عنوان نماينده ويژه رييس جمهور علاوه بر حضور در جلسه شوراي اداري ميانه، از برخي از واحدهاي صنعتي اين شهرستان نيز ديدار كرد.
رييس جمهوري در سفر دوم استاني به آذربايجان شرقي در 10 برنامه اختصاصي شركت كرده و 22 وزير و مشاوران و معاونان وي نيز به عنوان نمايندگان دولت با اختيارات ويژه در شهرستان هاي استان حضور دارند.
پايان پيام

 

660- تازیانه ی احضارها بر پیکر فعالین صنفی معلمان استان کردستان :

یکشنبه 17 آذر1387
احضار یكی دیگر ازمعلمان كردستان به هیات بدوی سازمان آ.پ كردستان

ابلاغ اتهام آقای جمال خوال،یکی ازبهترین معلمان آموزش ابتدایی ناحیه ی یک سنندج .
جمال خوال را همه به نیکی می شناسند،وتواناییهای ایشان درامرتدریس ،صداقت درگفتارو رفتارش زبانزد خاص وعام است.
جمال
۲۶سا ل ازبهترین اوقات عمر خودرادراختیاردانش آموزان این سرزمین گذاشته است.
آقای خوال درتاریخ
۱۰/۹/۸۷ازطرفدادگاه اداری سازمان آموزش وپرورش استان کردستان درادامه ی مصاحبه ی حضوری چند ماه قبل، باردیگربه اتهام:
۱-توهین به ارکان نظام
۲-حمایت ازفرزادکمانگر
۳-شرکت درتجمع وتحصن فرهنگیان در اردیبهشت۸۷.
احضارشد. هیات بدوی
۱۰روزبه ایشان مهلت داده شده که دفاعیه ی خودراتهیه نموده تحویل نماید.
یادآوری می شود،مدیرناحیه ی یک آموزش وپرورش سنندج درراستای سرکوب وارعاب فعالان صنفی،مانندپرونده های دیگرفعالان صنفی اقدام به شکایت علیه آقای جمال خوال نموده است.
كانون صنفی معلمان تهران
16 آذر 1387
نوشته شده توسط کانون صنفی معلمان تهران

661- دبير اجرايي خانه کارگر استان قزوين:
كارگران بر سرمطالبات معوقه با كارفرما درگير شدند
حقوق 300 كارگر "گوشت زياران" از4 ماه پيش پرداخت نشده است
:

تهران- خبرگزاري كار ايران در تاریخ 16 آذر 87 آمده است : دبير اجرايي خانه كارگر استان  قزوين با بيان اين كه كارگران شركت "زياران" 4 ماه حقوق نگرفته‌‏اند ،افزود: به همين دليل كارگران تجمعي را در مقابل كارخانه انجام دادند كه در نهايت به درگيري فيزيكي كارگران با كارفرما منجر شد.
عيد علي كريمي در گفت و گو با خبرنگار "ايلنا"با اشاره به اشتغال 300 كارگر در گوشت زياران،گفت:اين كارخانه دولتي بود اما حدود 2 سال پيش با واگذاري به بخش خصوصي دچار مشكل شد.
وي تصريح كرد: درحالي كه طبق قانون خريدار بخش خصوصي موظف است تا 5 سال نيروي انساني موجود كارخانه را حفظ كند؛ اما در عمل كارفرماي جديد زياران از همان ابتدا مشكلاتي را براي كارگران به وجود آورد.
كريمي اظهار داشت: اين شركت پس از خصوصي سازي با ظرفيتي به مراتب كمتر از ظرفيت واقعي خود توليد مي كند.
پايان پيام

662- اعتراضات کارگری در نقاط مختلف کشور :

بیش از 200نفر از کارگران و کارمندان شهرداری اندیمشک در اعتراض به پرداخت نشدن حقوق عقب مانده خود در مقابل این اداره تجمع اعتراضی برگزار كردند. مأموران سركوبگر نیروی انتظامی در وحشت از گسترش اعتراض كارگران در صحنه حضور داشتند.
در رشت کارگران بازنشسته شرکت الکتریک ایران دراعتراض به عدم رسیدگی رژیم آخوندی به پرونده سهام، تحصن كردند.
در خرمشهر كارگران شهرداری این شهر در اعتراض به پرادخت نشدن 4ماه حقوق در مقابل شهرداری رژیم این شهر تجمع اعتراضی برگزار كردند.
به دنبال اعتراض كارگران باز نشسته ذوب آهن اصفهان و بستن جاده زرین شهردراصفهان، رژیم آخوندی 10نفر از معترضان را دستگیر كرد.

663- گزارشی ازهمايش نقد و بررسی لايحه حمايت ازخانواده در دانشکده حقوق دانشگاه آزاد:
به گزارش سایت تغيير برای برابری در 16 آذر آمده است : - روز 12 آذر همايش نقد و بررسی لايحه حمايت از خانواده در سالن اجتماعات دانشکده حقوق دانشگاه آزاد اسلامی واحد مرکز برگزار شد. سخنرانان اين نشست را اساتيد، حقوقدانان و نمايندگان قوه قضائيه و مجريه تشکيل می دادند به نقد و بررسی لايحه حمايت خانواده پرداختند.

 
دکتر مالکی :نواقص همچنان باقی است
دکتر مالکی رئيس دانشکده حقوق دانشگاه آزاد اسلامی واحد مرکز با تبريک فرارسيدن 16 آذر روز دانشجو اظهار کرد: " لايحه پس از طی فراز و نشيب فراوان در دستور کار مجلس قرار گرفت بعد از تصويب نهايی قرار است در سرنوشت نهاد خانواده حاکم شود. "وی با اشاره به دغدغه ماده 23 و 25 اين لايحه گفت: " اين دو ماده از لايحه حذف شده و گويا دغدغه ها از بين رفته است اما نواقص و انتقاداتی وجود دارد که هدف اين همايش در واقع ياری به قانون گذار در اين زمينه است.

 
دکتر ارفع نيا: اين دو ماده همه چيز را تحت شعاع قرار داد
خانم دکتر ارفع نيا دبير همايش قوه قضائيه درباره تفکر حاکم بر نگارش لايحه گفت:" اين لايحه با فکر مترقيانه نوشته شده است. آئين دادرسی و تشريفات آن نيز بسيار مناسب بود اما اين دو ماده همه چيز را تحت شعاع قرار داد." وی اشاره داشت که کانون وکلای مرکز به کميسيون قضايی و حقوقی مجلس پيشنهاد تصويب لوايح بهتر و نظر خواهی از کانون وکلا را داده بود و مجلس با اين پيشنهاد موافقت کرد و يکی از لوايح، لايحه حمايت از خانواده بود که از اعضای هيات مديره گروه 4 نفره تشکيل شد و از تعدادی اساتيد دعوت به عمل آمد.


دکتر شاه حيدری: قضا زدايی از اهداف تدوين لايحه است
دکتر شاه حيدری نماينده قوه قضائيه با موضوع " اهداف و چگونگی تدوين لايحه حمايت از خانواده" به بررسی اهداف و چگونگی تدوين لايحه حمايت از خانواده پرداخت و اظهار کرد: " خانواده يکی از بحث های حقوقی و اجتماعی است و مواد زيادی مستقيم به امر خانواده اختصاص دارد و در فقه هم اهميت زيادی دارد. " وی با اشاره ابه اين که قانون حمايت از خانواده در 1353-1346تصويب شد در مورد يکی از مواد اين لايحه که امکان طرح دعوا در محل زندگی زوجه در اين لايحه پيش بينی شده است گفت:" ما به معنای صحيح دادگاه خانواده نداريم."
وی گفت :"در اين لايحه پيش‌بينی شده بانوان دارای پايه قضايی بايد به عنوان عضو دادگاه حضور داشته و در فرآيند صدور رای مداخله كنند كه "كلمه بايد" در دولت به ‌حتي‌المقدور تبديل شده بود كه در مجلس اين موضوع بازگشت به لايحه‌ قوه قضاييه خواهد كرد.
وی ادامه داد:" قضا زدايی يکی ديگر از اهداف تدوين لايحه است، بايد قضازدايی به اموری را که دارای ماهيت قضايی نيستند از دوش قاضی برداريم و به افراد متخصص ديگر واگذار کنيم که در اين زمينه مراکز مشارکت در امور خانواده در دادگاه خانواده متشکل از روان شناسان، جامعه شناسان، مددکاران اجتماعی و حقوقی می توانند فعال باشند."
وی با بيان اينکه بسياری از مشکلات خانواده قضايی نيست گفت: " با ورود مشکل، افراد به مرکز مشارکت در امور خانواده راهنمايی می شوند در صورت عدم رفع مشکل راهکار قضايی به عنوان آخرين راهکار مورد توجه قرار می گيرد."

دکتر عراقی: بانوان مطالبه‌ حق می ‌كنند و قانونگذاران نيز ناگزيرند گام بردارند
دکتر عراقی استاد دانشگاه تهران با موضوع " نکات قوت و ضعف لايحه حمايت از خانواده" گفت: " در دهه‌های اخير به بركت آموزش و تحصيل، بانوان به حقوق ‌شان پی بردند و مطالبه‌ حق می ‌كنند و قانونگذاران نيز ناگزير شدند گام‌هايی را بردارند كه اين اقدامات به لحاظ برخی سنت‌های تند و كند است. يک سری سنتها حالت تقديس پيدا کردند و تغيير آنها ممکن نيست مثلا در كشورهای كاتوليك مذهب كه طلاق را جايز نمی ‌دانند به دشواری اين كار انجام شد، در اسپانيا و کشورهای ديگر به سختی طلاق برقرار شد برای اينکه جامعه فکر می کرد يک گناه نابخشودنی است. در حقوق ما طلاق مجاز است اما برای زن سخت است. آيا می شود برای راههای مستقيم قرائت تازه ای پيدا کرد و يا در روايات؟ اين کار علما است کار ما نيست اما راههای غير مستقيم از طريق حق وکالت و عسر و حرج را برای زن قرار داده است. "
وی با بيان اين‌كه وجود مستشار خانم دارای پايه قضايی يكی از نكات قوت اين لايحه است، پيش‌بينی مركز مشاوره‌ امور خانواده و‌ آيين‌دادرسی را از ديگر نقاط مثبت لايحه خواند و ابراز اميدواری کرد که خانمها روزی قاضی محکمه هم بتوانند باشند.
وی گفت: " در مورد مراکز مشاوره خانواده هزينه ای که برای افراد خواهد داشت بايد مشخص شود تا افراد بی بضاعت نيز از آن استفاده کنند.
يکی ديگر از اشکالات نحوه آموزش است که آموزش حقوق در دانشکده های ما بصورت خشک بوده و به مسائل حقوقی خيلی کمتر پرداخته می شود و حقوقدانان ما ديد اجتماعی ندارند. مسائل فقهی خيلی مطرح می شود اما به مسائل اجتماعی زياد پرداخته نمی شود اين تجربه من در 39 سال تدريس می باشد.
وی با تاکيد براين که يکی از مهمترين نقاط ضعف لايحه مسئله طلاق توافقی است مواد 26، 27 و 29 و تبصره‌ ماده 19 اين لايحه را قرائت کرد و گفت:" با اين توضيحات و بخصوص ماده 29 اين خطر وجود دارد. طلاق توافقی اينطور نيست که هر وقت خواستند محضر بروند. مرکز مشاوره بايد نظر بدهد و برای رای و تصميم صلاحيت ندارد. بايد به طرفين مهلت بدهند برای فکر کردن برای اينکه جوانان کم تجربه هستند و زود می خواهند طلاق بگيرند. اينکه طلاق توافقی را نبايد خيلی ساده و آسان گرفت و در لايحه‌ حمايت خانواده در بحث طلاق توافقی بايد تجديد نظر صورت بگيرد.
ماده بعدی شورای حل اختلاف است معلوم نيست شورا چقدر با موازين قانونی و شرعی آشنايی دارد؟ وی اعلام صريح منسوخ شدن قوانين قبلی با تصويب اين لايحه را يكی ديگر از نقاط مثبت لايحه خواند و افزود: "‌ نسخ اينکه قانونگذار قوانين ديگر را نسخ کند خوب است. اينجا نکات مثبتش اين بوده که آن قوانين که بايد نسخ شود را بيان کرده است. اما آن چيزهايی که منسوخ کردند بايد دقت شود مثلا مسئله آزمايش پزشکی است که در سال 1317 اين قانون تصويب شد و به پزشک ارجاع دادند اين پزشک هر پزشکی می تواند باشد. در رابطه با گواهی پزشكی اشكالاتی وجود دارد كه ضمانت اجرايی محكمی را برای لايحه بايد پيش‌بينی كرد بنابراين روابط آزاد و خارج از ازدواج می تواند وجود داشته باشد، روابط پرخطر وجود دارد اين واقعيت تلخ وجود دارد و بايد تدابيری انديشيد تا جلوی بيماريها و نارسايي‌ها گرفته شود كه اين کار قانونگذار نيست کار تبليغات است زيرا تحول فرهنگی نياز به قانون ندارد. حتی مسائل روانی هم بسيار مهم است پيش گيری خيلی بهتر از درمان است و ما اصلا به آن بها نمی دهيم."
وی نکات مثبت و منفی مواد ديگر لايحه را نيز بيان کرد: "ماده 16 قانون اين مسئله تعدد زوجات را مشکلش را حل کرده است. و اگراين را نسخ نمی کردند حساسيت بوجود نمی آورد. ماده 18 قانون نيز در مورد اشتغال زن و مرد مناسب بود. بند4 ماده 53 لايحه اگر حذف شود خيلی مشکلات حل می شود." او در پايان ابراز اميدواری کرد که اين لايحه به صورت هر چه مناسب تر و هر چه بهتر در احيای حقوق زنان تنظيم شود.

دکتر دهقان: لايحه مرحله طولانی را در پيش دارد، نامه بنويسيد حتما به دست ما می رسد
دكتر دهقان عضو كميسيون حقوقی و قضايی مجلس شورای اسلامی با موضوع " آخرين وضعيت لايحه در کميسيون حقوقی و قضائی مجلس شورای اسلامی"با بيان ابراز رضايت از برگزاری اين چنين جلسات گفت: " ما مطالب اساتيد را در جلسات مختلف می شنويم و فعلا می شنويم و نظرات اساتيد و دانشجويان را خواهيم شنيد. "
"در مورد لايحه ابتدا وارد مجلس شد و اگر تا پايان مجلس تصويب نشود تلاش ما بی ثمر خواهد شد در مورد اين لايحه سر و صداهايی ايجاد شد و ما گفتيم اين پيشنهادی بود و اين پيشنهادات بايد بررسی شود و کليات اين لايحه تصويب شد و جزئيات تصويب نشده است. بايد نواقص برطرف شود. ما در کميسيون 3 تا کميته تخصصی داريم کميته حقوق تخصصی
، کميته حقوق جزا و کميته حقوق بين المللی. لذا اين لوايح به آنجا می رود و ما از حضور اساتيد در جلسات خصوصی استفاده می کنيم. " وی درادامه گفت :ايرادات ماده 4 را رفع کرديم الان در مرحله آغازين رسيدگی به جزئيات هستيم و استدعا کرديم از اساتيد برای لايحه کمک کنند. اين لايحه مرحله طولانی را در پيش دارد. نامه هم بنويسيد حتما به دست ما خواهد رسيد."

آقای رحيمی : طوری بحث شد که انگار لايحه تعدد زوجات است نه حمايت خانواده
آقای رحيمی مخبر کميسيون حقوقی و قضايی مجلس شورای اسلامی سخنران بعدی گفت" "کميسيون قضايی يک بابی را گشوده به جای اينکه قانون تصويب شود از اساتيد و دانشجويان می خواهد که نظرات خود را بيان کنند. مثلا در کانون وکلای مرکز لايحه مجازات اسلامی را می خواهيم داوری کنيم واين خيلی مهم است. استدعايمان از شما اين است که به صورت صريح هم ايرادات را بگوييد و هم راه حلش را. در مورد لايحه خانواده کلياتش تصويب شد و رفت به کميسيون و انتقادات شروع شد اما متاسفانه طوری بحث شد که انگار تمام امتيازات کنار رفته بود و شده بود لايحه تعدد زوجات. جامعه دچار ناراحتی و اضطراب شده بود، آقای لاريجانی گفتند دقت بيشتری کنيد که دو تا ماده حذف شد. در مورد ماده 4 آقای دکتر گفتند حذف شود اگر حذف شود قانونی در مورد تعدد زوجات نخواهيم داشت. اگر بخواهيم حذف کنيم همان ماده قبلی خواهد بود بنابراين در کميسيون بياييم يک چيزی تصويب کنيم نه ارجاع به مواد قبل شود و نه خانواده ها نگران شوند."

خانم دكتر قديری: اين لايحه به جای حمايت از خانواده حمايت از اجزای خانواده است
خانم دكتر قديري، دبير كلينيك خانواده‌ دانشگاه شهيد بهشتی با موضوع " گزارش نشست بررسی لايحه در دانشگاه شهيد بهشتی و ضرورت حضور کارشناسان مشاوره در دادگاه خانواده " نيز گفت: " در پژوهشکده خانواده با حضور روان پزشکان، جامعه شناسان و اساتيد مختلف در مورد لايحه خانواده نشستی انجام داديم. توجه به ماده 23 و 25 لايحه باعث شده بود که به مواد ديگر لايحه توجه نشود. و از اساتيد خواستيم بيايند که کسی نيامد و روانشناسان باز در مورد ماده 23 توجه کردند. بدليل وجود ماده 23 و 25 اين لايحه، لايحه حمايت از مرد است تا لايحه حمايت از خانواده."
وی در ادامه گفت در اين نشست مطرح شد اين لايحه به جای حمايت از خانواده حمايت از اجزای خانواده است. و پيشنهاد شد بايد جلد 7 کتاب قانون مدنی را اصلاح می کردند. بحث عدم تبعيض يکی از مهمترين بحث های مهم هم در قانون اساسی و هم تعهدات جمهوری اسلامی به موجب ميثاق حقوق مدنی و سياسی است که پذيرفته و در لايحه به آن توجه نشده است.
وی در اعتراض به يکی از سخنرانان مبنی بر ماده ای که ماليات بر مهريه قرار داده اينکه چرا بايد آمار زندانيانی که بخاطر مهريه بالا در زندان به سر برند پاسخ گفت: " من با مهريه بالا موافق نيستم اما اين مصيبت هايی که برای زنان وجود دارد و زنان از پشتيبانی قانون برخوردار نيستند مهريه های بالا را رقم زده است والا زنان اين کار را نمی کردند. و گذاشتن ماليات بر مهريه چاره ساز نيست تازه عنوان نشده که اين ماليات را مرد بپردازد يا زن."
وی در ادامه گزارش گفت : " زوج درمانی يک رشته ای است که در دنيا وجود دارد اما در ايران متخصصان بسيار کمی در اين زمينه وجود دارد طبق تحقيقات دکتر فروتن رئيس کلينيک سلامت خانواده دانشگاه شاهد بررسی که در مورد مشکلات جنسی خانواده انجام دادند 50 درصد از ريشه طلاق ها ريشه در اختلالات جنسی زنان وجود دارد و در اين بررسی علل فيزيکی در اين اختلالات سهم زيادی دارد." ايشان پيشنهاد دادند که يک پزشک آموزش ديده در مراکز مشاوره بايد حضور داشته باشد و بايد به اين آمارها توجه شود. اين 50 درصد آمار هم به راحتی انجام نشد چون به راحتی نمی آيند مطرح کنند و پيش بينی شده اين آمار بيشتر از اينها است. و بنابراين تلاش کرديم که پزشک در مراکز مشاوره باشد."

خانم دکتر جوانمردی: اين گواهی يعنی چه؟!
خانم دکتر جوانمردی عضو هيات علمی دانشگاه علامه طباطبايی با موضوع " نقد و بررسی لايحه حمايت از خانواده" گفت: يک نکته که اساتيد ديگر اشاره نکردند مسئله اين بود که رسيدگی به مسائل مالی و غيرمالی زن و شوهر از قبيل نفقه و نحوه نگهداری فرزند و نحوه پرداخت مهريه ، در زمان دعوای طلاق توسط يك قاضی و امكان تاسيس شعبه‌ای از دادگاه خانواده خارج از كشور در محل سفارت‌خانه‌ها و كنسولگري‌های ايران يکی از نكات مثبت و مهم لايحه است.
وی اظهار داشت:" در مورد معايب بند 4 در مورد طلاق هم گواهی عدم امکان سازش و هم حکم طلاق را بيان کردند و روشن نيست اين دو تا چه فرقی می کنند؟آيا دادگاه هر دو را صادر می کند؟ اين گواهی يعنی چه؟ چرا اگر مرد تقاضای طلاق کند گواهی عدم امکان سازش صادر می شود اما اگر زن تقاضا کند حکم، صادر می شود و بعد آثار طلاق از لحظه ثبت است يا صدور حکم دادگاه؟ اگر در اين فاصله يکی از طرفين فوت کند تکليف آن طرف ديگر چه خواهد بود؟ اين بايد تجديد نظر شود." وی ماده 25 را نيز مورد انتقاد قرار داد و خواستار تصحيح آن شدند.
در پايان همايش پرسش و پاسخ از سوی حاضرين مطرح شد که اساتيد، حقوقدانان و نمايندگان قوه قضائيه و مجريه پاسخ دادند. يکی از اعضای کمپين يک ميليون امضاء از نمايندگان حاضر از کميسيون مجلس درخواست کرد که از فعالين و حقوقدانان زن نيز در اين کميسيون کمک گرفته شود که پاسخ دادند از خانم های حقوقدان دراين سمينار همين الان دعوت می کنيم و هر حقوقدان و اساتيدی هم که بيايند با کمال ميل از پيشنهاداتشان استفاده خواهيم کرد.

664- مدت 8 ماه کار بدون دستمزد در صنایع شیمیایی ساری :

کارخانه صنایع شیمیایی ساری ( کرم کیمیکال) از جمله کارخانه هایی است که دچار هیچ نوع مشکل مالی و محدودیت بازار فروش و کمبود تولید و کاهش میزان سود نیست. کارخانه با بالاترین ظرفیت ممکن کار می کند. کارگران به مرگبارترین شکل استثمار می شوند. سطح تولید بسیار بالا است و اقلام سود صاحبان سرمایه بسیار طلایی و خیره کننده است. سرمایه دار صاحب کارخانه با وجود همه این شرایط 8 ماه است که هیچ ریالی به کارگران دستمزد پرداخت نکرده است. او طی چند سال گذشته به طور مکرر شمار کارگران را کاهش داده است، در حالی که سطح تولید را بالا برده است. او برای رسیدن به این هدف فقط بر شدت استثمار کارگران و وخامت شرائط کار آنان افزوده است. سرمایه دار علاوه بر این ها حق بیمه کارگران را هم نپرداخته  به گونه ای که مدت ها است دفتر چه بیمه هیچ کارگری تمدید نشده است. به این ترتیب، مشاهده می کنیم که در کارخانه صنایع شیمیایی ساری کار شاق، استثمار هولناک، بیگاری وحشتناک، 8 ماه کار بدون هیچ دستمزد، محرومیت کارگر از هر نوع بیمه یا هر حق و حقوق انسانی دیگر، تولید حداکثر، سود طلایی همه و همه برای صاحب سرمایه در یکجا در کنار هم ردیف شده اند. کارگران شرکت زیر فشار این سبعیت ها و سفاکی ها دست به اعتراض زده اند. آنان خواستار پرداخت فوری همه دستمزدهای خود و تمدید دفتر چه بیمه خویش هستند.

16 آذر 87

کمیته هماهنگی ...

665- تعداد 120 كارگر صنايع شيميايي ساري در مقابل تامين اجتماعي تجمع كردند
اين كارگران 8 ماه حقوق نگرفته اند :

تهران- خبرگزاري كار ايران در تاریخ 16 آذر 87 آمده است : دبير اجرايي خانه كارگر استان مازندران از ادامه سرگرداني كارگران صنايع شيميايي ساري (كرم كيميكال) خبرداد.
به گزارش خبرنگار "ايلنا"، نصرالله دريابيگي اظهار داشت:‌‏ كارگران اين واحد صنعتي هشت ماه حقوق دريافت نكرده اند و اين در حالي است كه اين واحد هيچ گونه مشكل اقتصادي ندارد.
وي افزود:‌ كارفرماي اين شركت حدود سه سال پيش به دنبال استفاده از نيروي كار ارزان اقدام به استفاده از كارگران با قراردادهاي موقت كرد.
دريابيگي تاكيد كرد:‌‏ همچنين كارفرما ضمن تعديل نيروهاي رسمي خود از ارسال ليست بيمه ساير كارگران به سازمان تامين اجتماعي خودداري كرده است.
رئيس شوراي اين كارخانه نيز با تاييد اين مسئله از تجمع 120 كارگران اين واحد صنعتي در مقابل اداره تامين اجتماعي اين استان خبر داد و علت آنرا اعتراض كارگران به تمديد نشدن دفترچه‌‏هاي بيمه عنوان‌‏كرد.
احمد حسين نژاد تاكيد كرد: مديريت طي چند روزگذشته تعطيلي كارخانه را به صورت علني اعلام نموده‌‏است.
پايان پيام

666- ابلاغ اتهام معلم فعال صنفی سنندج در دادگاه اداری استان :

به گزارش كانون صنفى معلمان تهران(طيف صنفى)در تاریخ 17 آذر 87 آمده است :اتهام آقای جمال خوال، يکی از بهترين معلمان آموزش ابتدايی ناحيه ی يک سنندج به وی ابلاغ شد. جمال خوال را همه به نيکی می شناسند، و توانايی های ايشان در امر تدريس ، صداقت در گفتار و رفتارش زبانزد خاص و عام است.

جمال
۲۶سال از بهترين اوقات عمر خود را در اختيار دانش آموزان قرار داده است. آقای خوال در تاريخ۱۰ /۹/۸۷ از طرف دادگاه اداری سازمان آموزش و پرورش استان کردستان درادامه ی مصاحبه ی حضوری چند ماه قبل، بار ديگر به اتهام: توهين به ارکان نظام, حمايت از فرزاد کمانگر, و شرکت در تجمع وتحصن فرهنگيان در ارديبهشت ۸۷ احضار شد. در هيات بدوی ۱۰ روز به ايشان مهلت داده شده که دفاعيه ی خودرا تهيه نموده و تحويل دهد. يادآوری می شود، مدير ناحيه ی يک آموزش و پرورش سنندج در راستای سرکوب و ارعاب فعالان صنفي، مانند پرونده های ديگر فعالان صنفی اقدام به شکايت عليه آقای جمال خوال نموده است.

667- کارگران کارخانه مکان ساز اصفهان دست به اعتصاب زدند:

دیروز 16 آذر ماه تعدادی از کارگران کارخانه مکان ساز اصفهان در اعتراض به عدم دریافت چهار ماه از دستمزدهایشان کارخانه را به حالت نیمه تعطیل در آوردند. در ادامه این اعتراض امروز 17 آذر همه کارگران که تعدادشان به حدود 40 نفر می رسید به اعتصاب پیوستند و خواهان پرداخت تمامی دستمزدهای معوقه خود شدند. 
بر اساس خبرهای رسیده به اتحادیه آزاد کارگران با پیوستن تمامی کارگران به اعتصاب مدیریت کارخانه امروز به کارگران قول داد فردا همه دستمزدهای معوقه کارگران را پرداخت خواهند کرد، اما علیرغم این وعده ی کارفرما، کارگران کارگران اعلام کردند تا زمانی که دستمزدهایشان را دریافت نکنند همچنان به اعتصاب خود ادامه خواهند داد.

 اتحادیه آزاد کارگران ایران 17/9/1387

668- اقتصاددان و استاد دانشگاه:
درجريان بحران اقتصادي احتمال ورشکستگي کارخانجات وبيکاري کارگران وجود دارد
:

تهران- خبرگزاري کار ايران در تاریخ 17 آذر 87 آمده است : مهدي تقوي در گفت‌‏وگو با خبرنگار "ايلنا"، بحران اقتصادي موجود را از عوامل تاثيرگذار بر اقتصاد ايران دانست وگفت: در جريان اين بحران، احتمال ورشکستگي کارخانه‌‏ها و بيکاري کارگران زياد است.

اين اقتصاددان افزود: اين بحران اقتصادي تاثير دو سويه بر اقتصاد ايران دارد و به بياني ديگر هم مي‌‏تواند به نفع کشور و هم به ضرر آن باشد.
وي تاکيد کرد: کاهش قيمت نفت حامل تاثيرات منفي بر اقتصاد ايران است اما کاهش قيمت برخي کالاها در سطح بين‌‏المللي مانند فلزات مي‌‏تواند به نفع دولت باشد.
اين استاد دانشگاه اظهار داشت: هم اکنون بسياري از کارخانه‌‏هاي خودروسازي آمريکا نيز با مشکلات اقتصادي و حتي خطر ورشکستگي مواجهند.
تقوي تصريح کرد: به طور حتم اين بحران بر اقتصاد ايران نيز سرايت خواهد کرد و مي‌‏تواند آثار زيان‌‏باري بر طبقه کارگري و کارمندان داشته باشد.
عضو هيات علمي دانشگاه علامه طباطبايي افزود: با پايين آمدن درآمدهاي نفتي شاهد محدودتر شدن مخارج دولت و کاهش هزينه هاي توليدي باشيم.
اين کارشناس اقتصادي گفت: در جريان اين بحران با توجه به حذف حداقل دستمزدها کارخانه ها قادر به کاهش دستمزدها مي باشد.
تقوي در پاسخ به خبرنگار ايلنا، در مورد نرخ تورم در جريان بحران اقتصادي تاکيد کرد: در صورتي که با کمبود شديد کالاها مواجه نشويم شاهد کاهش نرخ تورم خواهيم بود اما در صورتي که با اين کمبود گاه مواجه شويم در نتيجه با کاهش قدرت خريد طبقات کارگر و در نتيجه تشديد نرخ تورم خواهيم شد.
پايان پيام

669- يس انجمن صنفي کاريابي‌هاي استان آذربايجان شرقي:
کاريابي‌هاي ناکارآمد تعطيل شوند
:

تهران- خبرگزاري کار ايران در تاریخ 17 آذر 87 آمده است : رئيس انجمن صنفي کاريابي‌‏هاي استان آذربايجان شرقي گفت:‌ کاريابي‌‏هاي ناکارآمد تعطيل شوند، بهتر است.
بابک هاشم پور در گفت‌‏وگو با "ايلنا" افزود:‌ البته کاريابي‌‏هاي غيرفعال نبايد به صورت دستوري تعطيل شوند؛ بلکه بايد کميته‌‏اي با حضور نماينده انجمن‌‏هاي صنفي کاريابي‌‏ها تشکيل شود تا در صورت وجود مشکل قابل حل، ترجيحاً‌ کاريابي به فعاليت خود ادامه دهد.
رئيس سابق انجمن صنفي کاريابي‌‏هاي کشور رتبه‌‏بندي کاريابي‌‏ها را امري مثبت دانست و گفت: البته بايد مسايل مربوط به کاريابي‌‏ها با نظرات انجمن صنفي اين تشکل باشد.
هاشم‌‏پور اظهار اميدواري کرد:‌ آئين‌‏نامه جديد نحوه فعاليت کاريابي‌‏هاي تا پايان سال جاري در هيات دولت بررسي و تصويب شود.
او با بيان اينکه مکان بيشتر کاريابي‌‏هاي کشور اجاره‌‏اي است، گفت: اگر مسوولان وزارت کار وامي در اختيار اين کاريابي‌‏ها قرار دهند قطعاً‌‏ در افزايش بازده آنان موثر خواهد بود.
وي گفت:‌ در آئين‌‏نامه جديد کاريابي‌‏ها، پيشنهاد حذف دريافت يک ماه حقوق نيروي کار به‌‏عنوان حق‌‏الزحمه کاريابي‌‏ها مطرح است، به‌‏گونه‌‏اي که وزارت کار حق‌‏الزحمه‌‏ها را متقبل شود.
پايان پيام

670- رئيس انجمن صنفي کاريابي‌هاي استان آذربايجان شرقي:
کاريابي‌هاي ناکارآمد تعطيل شوند
:

تهران- خبرگزاري کار ايران در تاریخ 17 آذر 87 آمده است : رئيس انجمن صنفي کاريابي‌‏هاي استان آذربايجان شرقي گفت:‌ کاريابي‌‏هاي ناکارآمد تعطيل شوند، بهتر است.
بابک هاشم پور در گفت‌‏وگو با "ايلنا" افزود:‌ البته کاريابي‌‏هاي غيرفعال نبايد به صورت دستوري تعطيل شوند؛ بلکه بايد کميته‌‏اي با حضور نماينده انجمن‌‏هاي صنفي کاريابي‌‏ها تشکيل شود تا در صورت وجود مشکل قابل حل، ترجيحاً‌ کاريابي به فعاليت خود ادامه دهد.
رئيس سابق انجمن صنفي کاريابي‌‏هاي کشور رتبه‌‏بندي کاريابي‌‏ها را امري مثبت دانست و گفت: البته بايد مسايل مربوط به کاريابي‌‏ها با نظرات انجمن صنفي اين تشکل باشد.
هاشم‌‏پور اظهار اميدواري کرد:‌ آئين‌‏نامه جديد نحوه فعاليت کاريابي‌‏هاي تا پايان سال جاري در هيات دولت بررسي و تصويب شود.
او با بيان اينکه مکان بيشتر کاريابي‌‏هاي کشور اجاره‌‏اي است، گفت: اگر مسوولان وزارت کار وامي در اختيار اين کاريابي‌‏ها قرار دهند قطعاً‌‏ در افزايش بازده آنان موثر خواهد بود.
وي گفت:‌ در آئين‌‏نامه جديد کاريابي‌‏ها، پيشنهاد حذف دريافت يک ماه حقوق نيروي کار به‌‏عنوان حق‌‏الزحمه کاريابي‌‏ها مطرح است، به‌‏گونه‌‏اي که وزارت کار حق‌‏الزحمه‌‏ها را متقبل شود.
پايان پيام

671- دبير کانون کارگران بازنشسته تبريز:
حقوق بازنشستگان را با واقعيات جامعه همسان سازيد
:

تبریز- خبرگزاري کار ايران در تاریخ 17 آذر 87 آمده است : دبير كانون كارگران بازنشسته تبريز و حومه خواستار همانسازي حقوق بازنسشتگان با واقعيات موجود در جامعه شد.
بشير سليمي در گفت‌‏وگو با خبرنگار "ايلنا"، با بيان اينكه حقوق اكثر بازنشستگان تامين اجتماعي بين 230 تا 250 هزار تومان قرار دارد، خاطرنشان كرد: اين ميزان دريافتي براي كارگران بازنشسته، به‌‏هيچ عنوان تامين كننده نيازهاي ضروري زندگي خانوارهاي آنان نيست.
وي همچنين خواستار اختصاص كارت‌‏هاي منزلت وتخفيف به كارگران بازنشسته، همانند برخي ارگان‌‏ها شد وافزود: بسياري از بازنشستگان تامين اجتماعي جزء اقشار آسيب‌‏پذير بوده و لازم است دولت حقوق بگيران و مستمري بگيران صندوق تامين اجتماعي را به نحو شايسته‌‏اي از طريق كمك به كانون‌‏هاي بازنشستگي حمايت کند.
بشير سليمي به ضرورت توسعه بيمه تكميلي اشاره كرد وگفت: هم اكنون هزينه بيمه تكميلي و عمر از طريق بازنشستگان پرداخت مي‌‏شود و اگر دولت و يا سازمان تامين اجتماعي، بخشي از هزينه‌‏هاي اين بخش را متقبل شود، كمك موثري به بازنشستگان در اين زمينه خواهد نمود.
دبير كانون كارگران بازنشسته تبريز خواستار ايجاد كلينيك‌‏هاي درماني به شكل تعاوني و با مجوز ارگان‌‏هاي ذيربط از سوي خود بازنشستگان شد و گفت: راه‌‏اندازي چنين كلينك‌‏هاي درماني و عقد قرارداد تكميلي با پزشكان مي‌‏تواند در ارايه خدمات بهتر به اين قشر كمك كند.
وي همچنين خواستار ارايه خدمات درماني مطلوب‌‏تر به اين قشر شد وگفت: لازم است جهت دريافت دارو و جراحي‌‏هاي مداوم و اعزام اعضاء از كارافتاده به بيمارستان‌‏هاي شخصي و يا خارج از كشور و همچنين داروهاي ارزان‌‏قيمت براي اين قشر اقدامات شايسته‌‏تري صورت گيرد.
سليمي با اشاره به اينكه مسكن همچنان يكي از مشكلات اين قشر به شمار مي‌‏رود، خواستار اعطاي وام‌‏هاي طويل‌‏المدت مسكن و وديعه مسكن و ساير وام‌‏هاي گره‌‏گشا به بازنشستگان و مستمري‌‏بگيران تامين اجتماعي شد و گفت: از ارگان‌‏هاي ذي‌‏ربط انتظار داريم با صدور مجوز لازم و رفع موانع، همچنين اعطاي كمك‌‏هاي مالي در راه‌‏اندازي تعاوني‌‏هاي مصرف و مسكن همكاري لازم را انجام دهند تا با فعاليت اين شركت‌‏ها، حركتي در رفع مشكلات اين قشر صورت گيرد.
دبير كانون كارگران بازنشسته تبريز و حومه، با اشاره به تجارب ارزشمند مديريتي و كاري بازنشستگان گفت: با توجه به اينكه كارگران بازنشسته در طول فعاليت كاري خود در واحدهاي توليدي و صنعتي از تجارب گرانبهايي برخوردارند، مي‌‏توان از وجود آنان براي توسعه و راه‌‏اندازي كارخانجات مستهلك و غيرفعال استفاده كرد تا هم به توسعه صنعت كمك شود و هم زمينه‌‏اي براي اشتغال جوانان به‌‏ويژه فرزندان بازنسشتگان ايجاد شود.
وي با اعلام آمادگي كميته فني كانون كارگران بازنشسته تبريز و حومه در اين زمينه گفت: كميته فني كانون كارگران بازنشسته تبريز و حومه با دارا بودن نيروهاي مجرب آمادگي فعاليت و همكاري در اين زمينه دارد و در صورت صدور مجوز مي‌‏تواند گام‌‏هاي موثري را در اين زمينه بردارد.
پايان پيام

672- دبير اجرايي خانه کارگر ساوه:
اقدام عليه کارگران زيبنده مجمع تشخيص مصلحت نبود
:

تهران- خبرگزاري کار ايران در تاریخ 17 آذر 87 آمده است : دبير اجرايي خانه کارگر ساوه با انتقاد از کميسيون اقتصادي مجمع تشخيص مصلحت نظام گفت: طرح اين کميسيون در اضافه کردن بند "ز" به ماده 21 قانون کار مبني بر روان سازي اخراج کارگران دور از انتظار جامعه کارگري بود.
مهدي زماني نوري در گفت‌‏وگو با خبرنگار "ايلنا"، با بيان اينکه کارگران آقاي هاشمي را از چهره‌‏هاي درخشان نظام و از حاميان قانون کار مي‌‏دانند، افزود: اين گونه مصوبات يک جانبه و برخلاف عدالت است.
وي ماده 21 قانون کار را درباره فوت، بازنشستگي، ازکار افتادگي، انقضاء مدت در قراردادهاي کار موقت و پايان کار در قراردادهايي دانست که مربوط به کار معيني است.
زماني نوري افزود: با افزوده شدن بند "ز"، کارفرمايان مي‌‏توانند به بهانه مشکلات مالي و بحران‌‏هاي اقتصادي، عملاً موجبات تضييع حقوق نيروي کار و آسان سازي اخراج آنان را فراهم کنند.
اين فعال کارگري در ساوه با انتقاد از کم‌‏توجهي مسوولان و نمايندگان مجلس شوراي اسلامي درباره مشکلات کارگران گفت: قراردادهاي موقت کار و فعاليت شرکت‌‏هاي خدماتي و پيمانکاري نيروي انساني از مواردي است که کارگران کشور را رنج مي‌‏دهد.
زماني نوري افزايش مستمري بازنشستگان کشوري و لشکري را از اقدامات خوب دولت نهم ذکر کرد وافزود: با اين وجود از دولت عدالت محور و مهرورز انتظار داشتيم تا عدالت را رعايت و کارگران بازنشسته را نيز مشمول اين طرح خود کند.
پايان پيام

673- مرگ پنج کارگر سيمان سازى :

پنج کارگر به دنبال سرنگونى دکل بزرگ کارخانه سيمان ,آبيک, قزوين جان باختند.به گزارش ايسکانيوز اين حادثه در سيمان ,آيبک, قزوين وقتى رخ داد که يک گروه سرگرم تعمير قطعه هاى داخلى اين کارخانه بود.همزمان با سرنگونى ناگهانى دکل بزرگى که بالاى سوله بود شمارى از کارگران پا به فرار گذاشتند اما هفت نفر از آنان زير دکل گرفتار شدند و پنج نفر از آنها جان باختند و دو مجروح روانه بيمارستان شدند.

674- درگيری كارگران با کارفرما بر سرمطالبات معوقه :
به گزارش ايلنا در تاریخ 17 آذر 87 آمده است : دبير اجرايى خانه كارگر استان قزوين با بيان اين كه كارگران شركت "زياران" 4 ماه حقوق نگرفته‌‏اند گفت: "به همين دليل كارگران تجمعى را در مقابل كارخانه انجام دادند كه در نهايت به درگيرى فيزيكى كارگران با كارفرما منجر شد.
عيد على كريمى در گفت و گو با خبرنگار "ايلنا" با اشاره به اشتغال 300 كارگر در گوشت زياران، گفت:"اين كارخانه دولتى بود اما حدود 2 سال پيش با واگذارى به بخش خصوصى دچار مشكل شد."
وى تصريح كرد: درحالى كه طبق قانون خريدار بخش خصوصى موظف است تا 5 سال نيروى انسانى موجود كارخانه را حفظ كند؛ اما در عمل كارفرماى جديد زياران از همان ابتدا مشكلاتى را براى كارگران به وجود آورد. كريمى اظهار داشت: اين شركت پس از خصوصى سازى با ظرفيتى به مراتب كمتر از ظرفيت واقعى خود توليد مى كند.

675- جاری شدن سيل در جاده دشت عباس جان پنج مهندس شركت حفارى نفت را گرفت :

 

پنج مهندس شركت حفارى نفت كه با خودروى سوارى عازم فرودگاه بودند، بر اثر تخريب بخشى از جاده دشت عباس و سقوط به دره كشته شدند.
ساعت ۴ و ۳۰ دقيقه روز دوشنبه پنج تن از مهندسان شركت حفارى نفت پس از پايان كار خود با خودروى پژو راهى فرودگاه اهواز شدند. اين درحالى بود كه از شامگاه يكشنبه به دليل بارش شديد باران، سيلاب در آن منطقه جارى شده بود.
دقايقى بعد مهندسان با خودرو در حال حركت در جاده بودند، ناگهان به دره اى كه در ميان جاده ايجاد شده بود، سقوط كردند. ساعتى پس از اين حادثه و با روشن شدن هوا، اهالى منطقه با اطلاع از موضوع به كمك حادثه ديدگان شتافتند اما پنج سرنشين خودرو به خاطر شدت حادثه در دم جان سپرده بودند.
نعمت الله صفرى فرماندار دهلران با تأييد اين خبر گفت: در پى جارى شدن سيل و تخريب يك دهنه پل در مسير ,دشت عباس, به ,چم هندى,، يك دستگاه پژو نقره اى رنگ متعلق به شركت حفارى نفت دچار حادثه شد.
وى در ادامه گفت: بلافاصله نيروهاى امداد جاده اى هلال احمر دهلران با دو دستگاه آمبولانس، خود را به محل حادثه رساندند و پس از بررسى محل حادثه اجساد را به پزشكى قانونى انتقال دادند.

به گفته اهالى منطقه، كوچك بودن دهنه پل باعث شده بود كه سيلاب به طور كامل پل را تخريب كند و حدود ۱۰ متر از جاده را از بين برده بود.

676- کودکان در جهنم سرمایه داری ایران:

مدیرعامل « انجمن حمایت از کودکان» اعلام کرده است که هم اکنون 3 میلیون و 600 هزار کودک خردسال خانواده های کارگری ایران از هر نوع آموزش و مدرسه و درس و بحث محروم هستند. این کودکان باشلاق مرگ سرمایه و در چهارچوب آنچه دولت سرمایه داری انجام می دهد مجبورند که در عمق سیاه چال های سودآفرینی سرمایه برای سرمایه داران کار کنند و ارزش اضافی تولید کنند. آنچه سرمایه و دولت هار نظام بردگی مزدی علیه این کودکان روا می دارند روی کثیف ترین جنایت های برده داران تاریخ را سفید کرده است. در فاصله میان سال های 1375 تا 1387 شمار بردگان مزدی خردسال کشور از 10 درصد کل کودکان به 13% افزایش یافته است. شمار کودکان خیابانی نیز در طول همین فاصله زمانی دوبرابر شده است.  آمارها اضافه می کنند که هم اکنون 100 کودک زیر 2 سال در کنار مادران سیه روز خود در زندان های سرمایه روزگار اسارت و ذلت را سپری می کنند. جرم این کودکان معصوم این است که مادران آن ها زیر فشار استثمار و جنایات و بشرکشی سرمایه، زیر فشار فقر و فلاکت و گرسنگی ناشی از استثمار و بی حقوقی سرمایه داری مجبور به تن فروشی و اعتیاد و تحمل مصائب دیگر شده اند. همچنین 171 کودک زیر 18 سال زندانی هم اکنون درمعرض اعدام قراردارند. 34% کل کودکان در سن تحصیل کشور فاقد سواد خواندن و نوشتن هستند. 24% کل کودکان فقط تا پایان دوره ابتدایی درس خوانده اند. 34% کل کودکان مجبورند در کنار تحصیل در کنار خیابان ها یا در درون کوره پزخانه ها و جاهای دیگر کار کنند و استثمار شوند.

18 آذر 87

677- کارگران کارخانه مکان ساز اصفهان سومین روز اعتصاب خود را پشت سر گذاشتند:

امروز هیجدهم  آذر ماه کارگران کارخانه مکان ساز برای سومین روز متوالی در اعتراض به عدم پرداخت چهار ماه از دستمزدهایشان در اعتصاب بسر بردند. روز گذشته مدیریت کارخانه قول داده بود امروزهیجدهم آذر ماه تمامی دستمزدهای معوقه کارگران را پرداخت کند اما به قول خود عمل نکرد. به گفته کارگران علیرغم اینکه  قرار بوده است امروز کارفرما برای رسیدگی به مشکل عدم پرداخت دستمزد کارگران از تهران به کارخانه برود اما  اینکار صورت نگرفته است.

بنا بر گزارشهای رسیده به اتحادیه آزاد کارگران ایران به خاطر فشارهای مالی 15 نفر از کارگران غیر بومی که به صورت مقطعی در کارخانه مشغول بکار بوده اند امروز تسویه کرده و به شهرهای خود بازگشته اند. بقیه کارگران قصد دارند روز چهارشنبه و تا دریافت دستمزدهای معوقه خود به اعتصاب ادامه دهند. 

اتحادیه آزاد کارگران ایران 18/9/1387

678- پنج ماه زندان، مجازات انتشار اخبار مبارزات کارگران :

دادگاه سرمایه در استان بوشهر یک روزنامه نگار عکاس و وبلاگ نویس را به 5 ماه زندان محکوم کرده است. جرم اسماعیل جعفری این است که اخبار مربوط به مبارزات کارگران کشتی سازی صدرا را در روزنامه خویش درج می کرده است!! شرکت ایران صدرا در مالکیت یک تراست عظیم صنعتی و مالی متعلق به سپاه پاسداران قرار دارد. دادگاه سرمایه در استان بوشهر درج اخبار کارگری را ارتباط با بیگانگان شمرده است و برای اسماعیل جعفری باهمین اتهام 5 ماه زندان در نظر گرفته است. معنای حکم دادگاه بسیار صریح و شفاف است. طبقه کارگر و جنبش کارگری گورکن نظام سرمایه داری و لاجرم طبقه سرمایه دار و دولت این طبقه است. مبارزات کارگران ناقوس مرگ سرمایه است. دولت سرمایه داری انتشار اخبار مبارزات کارگران و پخش آن در میان سایر همزنجیران را آژیر خطری جدی برای خود تلقی می کند.

18 آذر 87

679- پورمحمدی:توليد فساد در نظام اداری کشور شکل وسيعی به خود گرفته است :

به گزارش سایت روشنگری در تاریخ 18 آذر 87 از قول خبر گزاری ها آمده است : پورمحمدی, در سخنانی در افتتاحيه همايش تلاش براى ارتقاى سلامت نظام ادارى كشور به انتقاد از وضع جاری کشور پرداخت و گفت:"متاسفانه كاهش سرمايه‌گذارى و عدم تخصيص مناسب هزينه عمومي، كاهش درآمدهاى مالياتى و وجود فقر در حوزه‌هاى مختلف و كاهش درآمد سرانه يا حفظ سطح درآمد يا رشد ناچيز بسيار كمتر از انتظار است و كاهش راندمان و كاهش بهره‌ورى از مسائلى است كه كشور ما از آن رنج مي‌برد و علي‌رغم تلاش‌هاى صورت گرفته، در شاخص گذاري‌ها، امتيازات چندان مناسبى به ما داده نمي‌شود و درجاتى كه به ما داده مي‌شود درجات منصفى نيست. برخى مي‌خواهند از آن سوء استفاده كنند كه بايد تلاش كرد با اقدامات مناسب جلوى آن گرفته شود."

وزير کشور برکنار شده سابق دولت احمدی نژاد که اخيرا احتمال نامزد شدن برای انتخابات رياست جمهوری را تاييد کرده است به رابطه فساد و نظام اداری در ايران اشاره کرد و گفت:"هرجا قدرت و ثروت هست به طور طبيعى توليد فساد مي‌كند، حالا اگر اين قدرت و ثروت خواسته و ناخواسته با سوءنيت و بدون سوءنيت در كنار هم قرار بگيرد، توليد فساد شكل وسيعى به خود خواهد گرفت. واقعيت اين است كه نظام ادارى و اقتصادى ما قدرت و ثروت را در كنار هم قرار داده است. دولت همه اختيارات ادارى را در اختيار دارد، قدرت در او متمركز است و حدود 70-80 درصد ثروت عمومى در اختيار دولت است؛ اين فى نفسه بستر توليد فساد است. "

به گزارش ايسنا پورمحمدى سپس خواستار رها سازی و گسترش خصوصی سازی ها شد و گفت: "بزرگان ما، مقام معظم رهبري، مرجع تشخيص مصلحت نظام، مجلس شوراى اسلامي، چند برنامه در دولت، همه متفقيم به اين‌كه هرچه زودتر دولت بايد كوچك سازى شود و خود را از فعاليت‌هاى اقتصادى رها كند و به مردم واگذار شود، اصل 44 اجرا شود. ان‌شاالله طرح تحول اقتصادى با حوزه‌هاى مختلفى كه در آن است از جمله نظام مالياتي، نظام بانكي، نظام گمركى و ساماندهى يارانه‌ها و ... بتواند سلامت اقتصادى را كه گام اولش رهاسازى است، ايجاد كند و تا رهاسازى صورت نگيرد ما با مشكل جدى در اين عرصه روبه‌رو هستيم."

680- قتل 5 کارگر سیمان توسط سرمایه :

فتوای حاکمان شرع برده دار در جزیره العرب در سده ششم میلادی بر پایه متون دینی این بود که « اگر کسی برده ات را کشت برده او را بکش»!! برده جزء مایملک برده دار و موجودی مهدورالدم بود، آن سان که قتل را ارباب مرتکب می شد اما مجازات او قتل برده ای دیگر بود. نگاه سرمایه داران به طورکلی و سرمایه داران ایران و دولت آنان به طور خاص به توده های کارگر هیچ تفاوتی با نوع نگاه برده داران به بردگان ندارد. کارگرکشی به شرط این که ریالی به سود سرمایه بیفزاید، در مسلک و مرام و طریقت و شریعت اینان عین ثواب است. در خبر قبلی خاکستر شدن زن گل فروش در شعله های سود اندوزی سرمایه را دیدیم و اینک در کارخانه سیمان آبیک مشاهده می کنیم که 5 کارگر یکجا هنگام سقوط دکل بزرگ کارخانه در زیر لاشه سیمانی دکل جان باخته اند. دو کارگر دیگر همزنجیر اینان که ظاهراً از زیر این دکل به بیرون کشیده شده اند در بیمارستان بستری شده اند. حال این دو کارگر نیز وخیم گزارش شده است. ممکن است پرسیده شود که درست است که سرمایه به جان کارگر هیچ رحمی نمی کند، اما چرا برای جلوگیری از سقوط دکل چاره ای نیندیشیده است؟ پاسخ روشن است. سقوط دکل سرآغاز برنامه ریزی های وسیع  مالکان سرمایه برای تصاحب میلیارد میلیارد سرمایه های بانکی ناشی از حاصل کار و استثمار توده های کارگر است. سقوط دکل برای سرمایه نه فقط زیانبار نیست بلکه دروازه ای به سوی سرمایه ها و سودهای سرشارتر است. دکل می تواند سقوط کند و در جریان سقوط خود چه باک و شاید هم  چه خوب  اگر باعث خلاصی  سرمایه دار از شر چند کارگر قدیمی و جایگزینی آن ها با نیروی کار بسیار ارزان تر و قراردادی و شبه رایگان تر شود!!

18 آذر 87

کمیته هماهنگی ...

681- زن گل فروش در شعله های آتش سرمایه سوخت:

زن گل فروش، کارگر 30 ساله ای بود که « صبا» نام داشت. او در یک کارگاه گل فروشی در شهر تبریز برای سرمایه دار کار می کرد و استثمار می شد. محل کار صبا زیرزمین بود. سرمایه دار صاحب کارگاه در دفتر محاسبات سود خود تمام شرایط لازم برای استثمار کارگران را بسیار دقیق حساب کرده بود. حداکثر صرفه جویی در هزینه ساختمان کارگاه، فقدان هر نوع وسایل ایمنی در محیط کار، اجتناب از پرداخت هزینه مکانی برای نگهداری مواد آتش زا و انباشتن تمامی این مواد در محل آمد و رفت کارگران، دستمزد هر چه کمتر به زن کارگر گل فروش، روزانه هر چه طولانی تر کار این کارگر و در یک کلام تمام شرط و شروط لازم برای افزایش حداکثر ارزش اضافی تولیدی توسط کارگران را بسیار حساب شده در کارگاه چند وجبی خویش با هم جمع کرده بود. در دایره این محاسبات تنها چیزی که هیچ محلی از اعراب و هیچ ارزشی نداشت جان کارگر30 ساله ای بود که باید با فروش نیروی کار خویش هزینه معاش یک خانواده را تأمین می کرد. کارگاه بر اثر انفجار مواد آتش زای انبار شده در درون محوطه تنگ زیرزمین آتش گرفت. سرمایه و روند ارزش افزایی و سودآفرینی سرمایه آتش به پا کرد، آتشی که صبا زن کارگر گل فروش را در یک چشم به هم زدن در میان شعله های خود خاکستر کرد. عامل مستقیم قتل صبا، سرمایه دار صاحب کارگاه و دولت حامی سرمایه داران است. نظام سرمایه داری در هر روز هزاران انسان کارگر همزنجیر صبا را در میان شعله های سوداندوزی خود خاکستر می کند. نجات جان صباها  در گرو مبارزه علیه سرمایه داری است. تا نظام بردگی مزدی هست خاکستر شدن لحظه به لحظه انبوه بردگان مزدی گریزناپذیر است. کارگران برای آن که زنده بمانند و مبارزه کنند تا از زندگی کارگری رها شوند باید سرمایه داری را آماج وسیع ترین یورش های خود قراردهند.

18 آذر 87

کمیته هماهنگی ...

682- راه مقابله با گراني شفاهي معرفي متخلفان از سوي مردم است:

 

بي‌توجهي به قيمت درج شده روي كالاها به يكي از عادات برخي خرده‌فروشان تبديل شده است.
به گزارش خبرنگار اصناف خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) سال‌ها طول كشيده بود كه درج قيمت از سوي كارخانه‌هاي توليدكننده بر روي كالاها اجباري شود و جا بيفتد و پس از آن هم سال‌ها طول كشيده بود تا مردم به اين قيمت‌ها توجه كنند و پولي بيشتر از قيمت درج شده روي قوطي، نايلون يا پلاستيك كالاي مورد نظر پرداخت نكنند.
اين موضوع در كنار اجباري بودن نصب اتيكت روي كالاهايي كه قيمت درج شده ندارند سامان نسبي به بازار خرده‌فروشي خصوصا در حوزه كالاهاي پرمصرف و اصطلاحا سوپرماركتي داده بود اما...
از اوايل سال گذشته كه قيمت جهاني مواد غذايي نوسان شديدي پيدا كرد و به تبع آن در داخل كشور هم قيمت‌ها بالا رفت، تغييرات هر روزه قيمت‌ها آغاز شد و اين موضوع باعث سوءاستفاده برخي خرده‌فروشان شد.
سوءاستفاده‌گران بدون توجه به قيمت‌هاي درج شده روي كالاهايي كه "موجود" داشتند آخرين قيمت‌ هر كالا را كه بالاتر از قيمت كالاي موجود بود مبناي فروش همان كالاهاي قديمي قرار مي‌دادند؛ يعني آن‌ها كالايي را كه خريده بودند و بايد با سود معقول، به قيمت درج شده مي‌فروختند با قيمت جديد و بالاتري فروختند در حالي كه آن را با قيمت جديد خريداري نكرده‌اند تا مجاز باشند با قيمت جديد بفروشند.
گستره‌ اين موضوع حتي به مواد لبني كه معمولا به روز به مغازه‌ها مي‌آيند هم كشيده شد در حالي كه قيمت اين مواد معمولا دو سه روز قبل حك مي‌شود.
برخي از آن‌ها كه مقدار بسيار زيادي جنس خريداري كرده بودند تلفني از قيمت‌هاي جديد خبردار شده و در حالي كه اصلا جنس جديدي با قيمت جديد خريداري نكرده بودند اجناس قديمي خود را با قيمت جديد مي‌فروختند.
رضا كرمي ـ‌ ربيس واحد نظارت و بازرسي شوراي اصناف كشور ـ درباره‌ اين تخلف مي‌گويد: اين موضوعي‌ است كه بازرسان ما به راحتي قادر به كشف آن نيستند چون اين گران‌فروشي به صورت شفاهي اتفاق مي‌افتد و فروشنده اتيكت قيمت گران را نصب نكرده است، بنابراين تنها راه كشف تخلف گزارش‌هاي مردمي است كه پس از آن بازرسان ما به صورت نامحسوس در محل حضور پيدا كنند و پس از كشف تخلف با متخلف برخورد كنند.
او تاكيد مي‌كند: آيين‌نامه برخورد با عدم‌ نصب اتيكت شامل اين موضوع هم مي‌شود و اين آيين‌نامه به سراسر كشور ابلاغ شده است.
مدير واحد نظارت و بازرسي شوراي اصناف كشور از مردم درخواست مي‌كند در صورت آگاهي از چنين تخلفي با واحدهاي نظارت و بازرسي اصناف در هر شهر تماس بگيرند تا بلافاصله با اعزام بازرس با تخلفات برخورد شود.
به گفته كرمي شماره تلفن‌هاي 88438719 و 88438728 در تهران آماده پاسخگويي به شكايات مردم از واحدهاي صنفي است و بزودي امكانات سهل‌تري هم براي انجام شكايات مردم در نظر گرفته خواهد شد.

انتهاي پيام

683- دبير اجرايي خانه کارگر استان قزوين:
وضعيت بازنشستگي 6 هزار کارگر با سوابق بالاي بيمه‌‏اي را مشخص کنيد
:

تهران- خبرگزاري کار ايران در تاریخ 19 آذر 87 آمده است : دبير اجرايي خانه کارگر استان قزوين با اشاره به در پيش بودن دور دوم سفر رئيس جمهور و هيات همراه به اين استان گفت: از هيات دولت انتظار داريم که به مشکلات 50 واحد توليدي و صنعتي اين استان رسيدگي کند.
عيد علي کريمي در گفت‌‏وگو با "ايلنا"، با بيان اين که کارگران قزويني براي سفر رئيس جمهور و هيات همراه به استان لحظه شماري مي‌‏کنند، افزود: در اين استان 5 الي 6 هزار کارگر با سوابق 15 تا 29 سال وجود دارد که به دليل تعطيلي واحدها بيکار شده‌‏اند و براي بازنشستگي خود دچار مشکل هستند.
وي گفت: از هيات دولت مي‌‏خواهيم که همانند مصوبه خود براي کارگران نساجي مازندران درباره بازنشستگي، زمينه اين کار را براي کارگران با سوابق بيش از 20 سال سابقه بيمه در استان قزوين را فراهم کند.
پايان پيام

684- دبير اجرايي خانه کارگر شهرري:
مصوبات جديد مجمع تشخيص و دولت مورد قبول کارگران نيست
 :

تهران- خبرگزاري کار ايران در تاریخ 19 آذر 87 آمده است : دبير اجرايي خانه کارگر شهرري گفت: اقدام مجمع تشخيص مصلحت نظام در اضافه کردن بند "ز" به ماده 21 قانون کار و همچنين تصويب اساسنامه جديد سازمان تامين اجتماعي در هيات دولت مورد رضايت کارگران نيست.
علي ترکاشوند در گفت‌‏وگو با "ايلنا"، افزود:‌ مهم‌‏ترين مشکل موجود درباره قانون کار، سليقه‌‏اي عمل کردن مسوولان اجرايي است زيرا جامعه کارگري معتقد است که اين قانون مشکل خاصي ندارد.
وي خنثي کردن مفاد قانون کار براي رفع مشکل توليد کشور را پاک کردن صورت مساله دانست و افزود: ‌‏کاش مي‌‏شد براي يک بار هم شده اين قانون به‌‏درستي و بدون هرگونه مسايل حاشيه‌‏اي اجرا شود زيرا اين قانون قابليت‌‏هاي اجرا نشده فراواني دارد.
ترکاشوند خواستار تعيين مزد کارگران با درنظر گرفتن شاخص‌‏هاي واقعي اقتصادي جامعه شد و گفت:‌ با جنجال‌‏آفريني نمي‌‏توان مزد واقعي کارگران را مشخص کرد.
وي عرضه کالاي داخلي با کيفيت را مهم‌‏ترين عامل رونق توليد داخلي کشور دانست و گفت: اگر وزارت کار به جاي مانور روي بنگاه‌‏هاي زودبازده، فقط بر تقويت صنعت نساجي تاکيد مي‌‏کرد در حال حاضر وضعيت بيکاري کشور بدين گونه نبود.
پايان پيام

685- تصرف جاده اردبیل - آستارا توسط کارگران سبلان پارچه :

جاده اردبیل - آستارا توسط کارگران کارخانه نساجی سبلان پارچه تصرف شد و عبور و مرور تمام وسائط نقلیه در آن متوقف گردید. 3000 کارگر سبلان پارچه 7 ماه است که کارکرده اند، به شدیدترین شکل استثمار شده اند و در قبال کار و استثمار خویش توسط سرمایه هیچ ریالی دستمزد دریافت نکرده اند. کارگران به دنبال تصرف کارخانه و بستن مسیر وسائط نقلیه به سوی مقر استاندار اردبیل راه پیمایی کردند. آنان در مسیر راه پیمایی تلاش کردند تا فریاد خود علیه شدت استثمار و جنایات نظام سرمایه داری و دولت طبقه سرمایه دار را به گوش همه همزنجیران خویش برسانند.

19 آذر 87

686- جلسه مشترک دولت و مجلس برای گرانی قيمت آب،برق و گاز:

به گزارش خبرگزارى فارس در تاریخ 19 آذر 87 آمده است : عضو كميسيون ويژه تحول اقتصادى مجلس گفت: وزير نيرو و ديگر مسئولان وزارت نيرو اعلام كردند ميزان افزايش بهاى برق مصرفى در صورت هدفمند كردن يارانه ‌هاى ‌اين انرژى قابل تحمل خواهد بود.
محمد حسين فرهنگى در گفت و گو با خبرنگار اقتصادى خبرگزارى فارس اظهار داشت: نشست كميسيون ويژه تحول اقتصادى مجلس ديروز با حضور وزير نيرو و جمعى از مسئولان اين وزارتخانه درباره هدفمند كردن يارانه حاملهاى انرژى مربوط به اين بخش يعنى برق، گاز و همچنين آب برگزار شد.
وى گفت: وزير نيرو در اين جلسه، هدفمند شدن يارانه‌هاى مربوط به انرژى برق را به نفع اين صنعت دانست و پيش بينى كرد واقعى شدن قيمت اين انرژى سبب افزايش قيمت بالايى براى مصرف كنندگان نشود.
فرهنگى افزود: افزايش قيمت برق در چند سناريو توسط وزارت نيرو بررسى شده است.
وى درعين توضيح داد: تعيين قيمت نهايى بستگى به عوامل مختلفى خواهد داشت، از جمله اين كه دولت در تحويل انرژى مورد نياز نيروگاه ها قيمت ذاتى آن را لحاظ كند و يا به بخش هايى از حمايت خود از صنعت برق ادامه دهد يا خير؟
عضو كميسيون ويژه تحول اقتصادى تاكيد كرد: مسئولان وزارت نيرو معتقدند افزايش قيمت برق در بالاترين سطح سناريوهاى پيش بينى شده نيز غير قابل تحمل نخواهد بود.
وى گفت: مسئولان وزارت نيرو همچنين گزارشى مقايسه‌اى از ميزان مصرف برق در كشور نسبت به ديگر كشورها ارايه و عنوان كردند ميزان مصرف در ايران در مقايسه با كشورهايى كه حتى از جمعيت بيشترى برخوردارند، نيز بالاتر است و هدفمند شدن يارانه برق سبب منطقى شدن مصرف در كشور خواهد شد.
فرهنگى درباره آثار اصلاح قيمت برق بر فعاليت صنايع نيز يادآور شد: گزارش ارايه شده به كميسيون حاكى از اين بود كه ميزان استفاده برق در صنايع مختلف متفاوت است و بنابراين اثر هدفمند كردن يارانه‌ها در اين بخش بر فعاليت،قيمت نهايى و محصولات صنايع يكسان نخواهد بود.

687- کارگران لاستیک گلداستون اردبیل دهمین روز اعتصاب را پشت سر گذاشتن:

 

١٥٠٠ کارگر کارخانه لاستيک گلد استون (gold stone) دهمین روز اعتصاب را پشت سر گذاشتند. کارگران خواهان افزایش دستمزد به ٧٠٠ هزار تومان، افزایش حق بیمه متناسب با سطح کارگران متخصص، رسمی کردن کارگران موقت، امنیت شغلی هستند. کارگران همچنین خواهان انحلال شورای اسلامی و انتخاب نمایندگان خود میباشند.

به گزارش دریافتی ؛ کارگران کارخانه گلد استون، در ٥ کيلومتري اردبيل، از ده روز پيش یعنی از اول آذر تاکنون در اعتصاب به سر میبرند. ١٠٠ نفر از کارگران استخدام رسمي و باقی کارگران قراردادی و عمدتا با قراردادهای سفيد امضا به کار اشتغال دارند. اکثر اين کارگران متخصص هستند و بین ١٠ تا ١٢ سال سابقه کار در این کارخانه دارند. اما کارفرما حق بیمه آنها را بعنوان کارگر رد کرده است. حقوق کارگران حدود ٢٥٠ هزار تومان است و کارگران ميگويند دستمزد آنها بايد متناسب با سطح تخصصشان٬ تا ٧٠٠ هزار تومان یعنی به اندازه کار مشابه کارگران متخصص در کارخانجات ديگر افزایش یابد.

 بنا به این گزارش ؛ کارفرما و ارگانهای مختلف دولتی تلاش کردند با وعده های توخالی کارگران را تشویق به پایان دادن به اعتصاب کنند اما کارگران بخش های مختلف این کارخانه، برق و مکانیک، الکترونیک، تولید مواد خام، قسمت ساخت، پخت، کیفیت کنترل و کارگران انبار، فریب وعده ها را نخورده و متحد و یکپارچه به اعتصاب ادامه داده اند. در ادامه اعتصاب سرانجام استانداری از کارگران خواست که نمايندگان خود را به مذاکره بفرستند. کارگران از هر بخش یک نفر را بعنوان نماینده تعیین کردند و خواستهای خود را در ١٦ ماده تنظیم کرده و به کارفرما دادند. کارگران همچنین بشدت از شورای اسلامی کارخانه ناراضی هستند و خواهان انحلال آن و انتخاب نمایندگان واقعی خود میباشند. یکی دیگر از مشکلات کارگران عدم ايمنی محيط کار است. تاکنون تعدادی از کارگران این کارخانه به بيماريهای ريوی و بعضا به سرطان مبتلا شده اند. این مساله نیز موضوع اعتراض کارگران است.

 

 

688- ابلاغ حکم ١٢ ماه زندان تعلیقی برای یکی از اعضای سندیکای :

 

 

 

 

داود رضوی عضو هیئت مدیره سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه که در جریان اعتراضات کارگری شرکت واحد در سال ١٣٨٤ دستگیر ...

داود رضوی عضو هیئت مدیره سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه که در جریان اعتراضات کارگری شرکت واحد در سال ١٣٨٤ دستگیر و پس از تحمل زندان با قید کفالت آزاد شده بود بعد از برگزاری دادگاه در شعبه ١٤  امروز حکم صادره توسط این شعبه  به ایشان ابلاغ شد .
طی حکمی که از طرف دادسرای انقلاب به ایشان ابلاغ شده است نامبرده با اتهام اقدام علیه امنیت عمومی  به ١٢ ماه زندان که در ٣سال به حالت تعلیق می باشد محکوم شده است .
قابل ذکر است پیش از این آقایان منصور اسالو و ابراهیم مددی به ٦٠ماه و ٤٢ ماه حبس تعزیری محکوم شده اند که در حال حاضر اقای منصور اسالو در حال گذراندن دوره زندان  در زندان رجایی شهر می باشد  و ٥  نفر از اعضای این سندیکا به نام های ١- عباس نژند کودکی ٢- عطا بابا خانی ٣- یعقوب سلیمی ٤- سعید ترابیان ٥- علی زاده حسین از همین شعبه به حبس تعلیقی از ٦ ماه تا ١٤ ماه محکوم شده اند .
١٣٨٧/٩/٢٠

689- نگرانی مردم از ادامه روند گرانى ميوه و تره‌بار!

به گزارش آفتاب در تاریخ 20 آذر 87 آمده است : با وجود وعده‌ مسئولان وزارت کشاورزی قيمت محصول گوجه فرنگی در فروشگاه‌ها و بازارهای ميوه و تر‌ه‌بار همچنان بر روی خط گرانی قرار دارد. اين درحالی است که مدير کل دفتر سبزی و صيفی وزارت جهاد کشاورزی چندی پيش گفته بود: ,در حال حاضر به لحاظ توليد گوجه فرنگی در کشور مشکلی نيست و به تدريج 714 هزار تن توليد کنونی وارد بازار مي‌شود,.
به گزارش خبرنگار اقتصادی آفتاب محمد مهدی بحرينی وعده داد: ,در اوضاع كنونی در چهار استان بوشهر، خوزستان، فارس، منطقه جيرفت و کهنوج گوجه فرنگی در حال توليد است که به تدريج وارد بازار مصرف مي‌شود,.
بر اساس گزارش‌های رسمي، قيمت خرده فروشی هر كيلو گوجه فرنگی گلخانه‌ای در سطح شهر بيش از 3300 تومان و گوجه فرنگی چابهار و دزفول از 1350 تا 2000 تومان به فروش مي‌رسد.
با وجود تجربه گرانی گوجه در سال گذشته، عدم برنامه‌ريزی برای عرضه به موقع گوجه جنوب که مي‌توانست بر کنترل قيمت‌ها در سال جاری تاثير گذار باشد، تعجب هر ناظر و کارشناسی را بر انگيخته است.
در همين ارتباط خبرگزاری نزديک به دولت فارس در روزهای اخير، تاخير در ورود محموله يک ميليون تنی گوجه فرنگی جنوب به بازارهای مصرف را علت ادامه گرانی گوجه و قرار گرفتن اين محصول بر مدار گرانی معرفی کرد و ادامه داد: ,قيمت خرده فروشی گوجه فرنگی گلخانه‌ای در سطح شهر تا 3300 تومان رسيد و گوجه فرنگی چابهارو دزفول از 1350 تا 2000 تومان به فروش مي‌رسد اين در حاليست كه مديركل دفتر سبزی و صيفی وزارت جهاد كشاورزی خبر از ورود يک ميليون تن گوجه فرنگی توليدی در استانهای جنوبی به بازارهای مصرف را داده بود كه تاخير در ورود اين محموله باعث شده تا قيمت گوجه فرنگی بنابر رسم هر ساله در چنين زمانی از سال همچنان در مدار گرانی باشد,.
اگر آنگونه که محمد مهدی بحرينی اعلام کرده است، دليل گرانی گوجه فرنگی ربطی به ميزان توليد نداشته باشد، چراکه بر اساس اظهارات او در حال حاضر بيش از 700 هزار تن گوجه فرنگی در حال توليد است؛ دليل اين گرانی تنها به نبود يک برنامه‌ريزی ساده برای عرضه گوجه‌فرنگی باز مي‌گردد.
اما رئيس اتحاديه صادركنندگان ميوه، نظر بحريني، مديركل دفتر سبزی و صيفی وزارت جهاد كشاورزی را رد مي‌کند و مي‌گويد: ,علت گرانی و بی كيفيتی گوجه‌های عرضه شده در بازار نبود سردخانه‌های مناسب و كمبودگوجه فرنگی در اين فصل از سال است,.
صدر الدين نياورانی با اشاره به عدم صادرات گوجه فرنگی در فصل سرما تاکيد مي‌کند: ,گرانی گوجه به دليل صادرات نيست بلكه به دليل كمبود توليد اين محصول در بازار است,.
او با بيان اينكه كيفيت گوجه فرنگی به دليل نبود انبارهای نامناسب روند نزولی دارد مي‌گويد: ,در صورت ورود گوجه فرنگی بندرعباس و جيرفت به طور حتم شاهد كنترل وبهبود بازار گوجه فرنگی خواهيم شد,.
اما حتی در فصل گرما که قيمت گوجه کاهش يافته بود باز هم توليد يک مواد غذايی مرتبط با اين محصول يعنی رب گوجه با افزايش 5/12 درصدی در تيرماه امسال مواجه شد تا مردم در فصل مناسب توليد نيز نتوانند بدون نگراني، برای تهيه مايحتاج خود به فروشگاه‌های سطح شهر مراجعه کنند.
اما امروز تورم و گرانی تنها به گوجه که معاون تازه ارتقا يافته وزارت کشاورزی آن را جدی نمي‌گيرد، ختم نمي‌شود. بنابرگزارش چند روز گذشته سازمان بازرگانی استان تهران نرخ انواع ميوه و سبزی در ميدان مركزی ميوه و تره بار به شرح زير است:

,سيب زرد لبنان - درجه دو 4500 - درجه يک 10000 - ممتاز 11000ريال
سيب قرمز لبنان - درجه دو 4500 - درجه يک 10000 - ممتاز 11000ريال
انار - درجه دو 5000 - درجه يک 18000 - ممتاز 23000 ريال
پرتقال تامسون جنوب - درجه دو 5000 - درجه يک 8000 - ممتاز 13000ريال
ليمو شيرين جنوب - درجه دو 5500 - درجه يک 10000 - ممتاز 12000 ريال
پرتقال تامسون شمال - درجه دو 3000 - درجه يک 7000 - ممتاز 10000 ريال
نارنگی انشو - درجه دو 2500 - درجه يک 6000 - ممتاز 9000 ريال

كيوی هايوارد - درجه دو 4500 - درجه يک 7000 - ممتاز 12000 ريال

خيار گلخانه ای - درجه دو 3000 - درجه يک 6000 - ممتاز 8000 ريال

پرتقال وارداتی - درجه دو 10000 - درجه يک 11000 - ممتاز 15000 ريال

خيار رسمی - درجه دو 1500 - درجه يک 3500 ريال

گوجه فرنگی - درجه دو 7000 - درجه يک 11000 - ممتاز 14000 ريال

پياز سفيد - درجه دو 1300 - درجه يک 1700 - ممتاز 2000 ريال

سيب زمينی - درجه دو 800 - درجه يک 1400 - ممتاز 2000 ريال

گل كلم - درجه دو 3500 - درجه يک 4000 - ممتاز - ريال

بادمجان ورامين - درجه دو 3500 - درجه يک 4000 - ممتاز 6000 ريال

پرتقال رسمی شمال - درجه دو 3000 - درجه يک 5000 - ممتاز - ريال

نارنگی شمال ( يافا) - درجه دو 3000 - درجه يک 6000 - ممتاز 8000 ريال

كاهو رسمی پاک كرده مرغوب - درجه دو 2000 - درجه يک 2300 - ممتاز 3000 ريال

به مرغوب - درجه دو 5000 - درجه يک 17000 - ممتاز 25000 ريال,.

690- میزان 10 درصد جمعيت استان‌هاى محروم زير خط فقر مطلق به سر مي‌برند:

به نقل از سایت روشنگری در تاریخ 20 آذر 87 آمده است : يک مقام وابسته به کميته امداد رژيم گفت:"هم اكنون 10 درصد از جمعيت استان‌هاى محرومى همچون ايلام، كهگيلويه و بويراحمد، سيستان و بلوچستان، خراسان جنوبي، كردستان و لرستان كه حدود 70 هزار خانوار مى ‌شوند، در وضعيت زيستى ناهنجار و زير خط فقر مطلق به سر مي‌برند."

اين آمار را سعيد ستاری از کميته امداد در گفتگو با خبرگزاری ايسنا بيان کرد. انتظار می رود هدف از انتشار اين آمار برنامه ريزی برای دريافت پول بيشتر از سوی دولت باشد.

گفتنی است کميته امداد از جمله نهادهای حکومتی است که نظارت مستقل بر ماليه آن وجود ندارد.

691- داروخانه درمانگاه بيمارستان رازي قزوين تعطيل شد :

تهران- خبرگزاري کار ايران در تاریخ 20 آذر 87 آمده است : دبير اجرايي خانه کارگر استان قزوين از تعطيلي يک شيفت کاري داروخانه و درمانگاه بيمارستان رازي که وابسته به سازمان تامين اجتماعي است، خبر داد.
به گزارش خبرنگار "ايلنا"، عيد علي کريمي اظهار داشت: شيفت بعدازظهر اين داروخانه و درمانگاه به صورت تعطيل درآمده است که نگراني بسياري از بيمه‌‏شدگان را به دنبال داشته است.
وي افزود: با پيگيري‌‏هاي صورت گرفته دستور بازگشايي مجدد اين داروخانه و درمانگاه که بدون توصيه قانوني تعطيل شده بود از سوي مديريت درمان صادر شد اما تاکنون هيچ اقدامي صورت نگرفته است.
کريمي افزود: مردم و بيمه‌‏شدگان خواستار پيگيري اين مساله از سوي مسئولين شدند.
پايان پيام

692- دبيرکل کنفدراسيون صنعت ايران:
80 درصد صنايع کشور دولتي است
بهترين نيروي کار دنيا را داريم
:

تهران- خبرگزاري کار ايران در تاریخ 20 آذر 87 آمده است : توليد در ايران با موانع و مشکلات زيادي همراه است که صنايع نيز از اين قافله عقب نمانده و روزبه‌‏روز با مشکلات بيشتري مواجه مي‌‏شود. شايد اين موانع و مشکلات موجب شده است که هر روز به آمار واردات در کشور افزوده شود و نيروي کار بيشتر ناديده گرفته شود.

دبيرکل کنفدراسيون صنعت ايران در گفت‌‏وگو با "ايلنا" با بيان اين مطلب از موانع توليد در کشور سخن گفت.
رضا خاکي با اشاره به دولتي بودن بيش از 80 درصد صنايع کشور گفت: برخي از موانع توليد را مي‌‏توان موانع ساختاري و برخي ديگر را مسائل نرم‌‏افزاري تلقي کرد.
وي با اشاره به موانع ساختاري توليد درکشور گفت: سيستم توليد در ايران به لحاظ دولتي بودن مستقل نيست و صنايع ايران همواره از سوي دولت پشتيباني شده‌‏اند و اين دليل رقابتي نبودن صنايع ايران است. همين عدم وجود رقابت، موجب کاهش تلاش براي افزايش بهره‌‏وري و ايجاد رکود در صنايع کشور شده است.
دخالت‌‏هاي بي‌‏مورد و سياست‌‏گزاري‌‏هاي نادرست آثار سويي به همراه دارد
اين کارشناس اقتصادي در ادامه گفت: دخالت‌‏هاي بي‌‏مورد و سياست‌‏گزاري‌‏هاي نادرست از سوي دولت موجب بر جا گذاشتن آثار سوء بر اقتصاد کشور شده است.
اين فعال کارفرمايي افزود: لازم است شکل بازار و ويژگي‌‏هاي آن به صورت طبيعي درآيد و ميان توليد و عرضه توازن و هماهنگي ايجاد شود و دخالت‌‏هاي دولت در امور بازرگاني و اقتصادي به صورت کاملاً منظم درآيد.
دبيرکل کنفدراسيون صنعت ايران در ادامه گفت: دولت بايد از طريق هدايت، برنامه‌‏ريزي و سياست‌‏گزاري‌‏هاي دقيق، اقتصاد کشور را سمت و جهت دهد و آن را به طور صحيح راهبري کند.
وي تأکيد کرد: در صورتيکه دخالت دولت در اقتصاد براساس موازين دقيق علمي و اقتصادي نباشد، هيج فايده‌‏اي براي اقتصاد کشور ندارد.
شناخت مزيت‌‏هاي نسبي کشور لازم است
اين استاد دانشگاه در ادامه اظهار داشت: شناخت مزيت‌‏هاي نسبي کشور به منظور شناخت برتري‌‏ها در توليد و استفاده بهينه از نيروي انساني الزامي است و حتي شناخت مواردي که در آن مزيت نسبي نداريم، نيز لازم است.
خاکي افزود: دولت بايد منابع و امکانات کشور را به سمت صنايعي که در آن مزيت نسبي داريم پيش برد تا قادر به مرتفع کردن نيازهاي داخلي و حضور موثر صادراتي در جهان باشد.
وي تصريح کرد: همچنين لازم است از نيروي انساني کشور به صورت بهينه در اين راستا استفاده کنيم.
مديريت براساس شايسته سالاري مدنظر قرار گيرد
به گزارش "ايلنا"، اين فعال بخش خصوصي با اشاره به مديريت حاضر در کشور گفت: استفاده نادرست از ماشين‌‏آلات و نيروي انساني، برگرفته از مديريت‌‏هاي نادرست است؛ زيرا بيشتر مديريت‌‏ها براساس شايسته‌‏سالاري نيست.
وي افزود: چنانچه مديريت و ساختار نيروي انساني کشور اصلاح شود، اين قشر قادر به استفاده صحيح از ماشين‌‏آلات و ديگر ابزار خواهند بود زيرا پيشرفت صنايع تنها در نيروي انساني خلاصه مي‌‏شود.
خاکي همچنين با اشاره به عقب افتادگي تکنولوژي در صنايع کشور گفت: به منظور ايجاد رقابت ميان صنايع، به تکنولوژي‌‏هاي پيشرفته و تکنسين ماهر و آموزش ديده نيازمنديم.
فرهنگ سازي در رابطه با نقش کارگر نادرست است
اين کارشناس اقتصاد در ادامه گفت: کارگران ايراني از بهترين نيروهاي انساني در سطح جهان هستند و اين برتري از لحاظ هوش،عاطفه، علاقه، اعتقاد و توانمندي است اما همواره ديدگاه متفاوتي نسبت به اين قشر وجود داشته است و اين به خودي خود، برگرفته از فرهنگ‌‏سازي نادرست در مورد نقش کارگر در جامعه است.
وي افزود: با توجه با بالا بودن سقف معيشت زندگي و نرخ صعودي تورم، حقوق کارگران پاسخگوي نياز آنها نيست.
اين کارشناس اقتصادي تصريح کرد: دغدغه‌‏ها و مشکلات اقتصادي موجب شده است که کارفرما هم نتواند به طور صحيح از تمام ظرفيت‌‏هاي توليدي کارگر استفاده کند.
خاکي در پايان به ضرورت پرورش نيروي کار متخصص اشاره کرد وگفت: در صورتي که کارگران داراي مهارت‌‏هاي بالا باشند، هيچ گاه با معضلاتي همچون بيکاري و... مواجه نمي‌‏شوند.
پايان پيام

693- بيژن بيدآباد در گفتگو با ايلنا:
اقتصاد ايران به بيمار هلندي دچار مي‌شود
دستمزد کارگران در سال آتي کاهش خواهد يافت
 :

تهران- خبرگزاري کار ايران در تاریخ 20 آذر 87 آمده است : بيژن بيدآباد از اقتصاددانان برجسته کشور در رابطه با بحران اقتصادي موجود و تاثيرات آن بر طبقه کارگر گفت: ‌‏شرايط فعلي اقتصاد جهاني از لحاظ واژه‌‏هاي اقتصادي "بحران" ناميده نمي‌‏شود؛ بلکه شرايط فعلي به عنوان شرايط رکود اقتصادي مطرح مي‌‏شود که اين رکود، مرحله ماقبل بحران است و در اين شرايط بايد منتظر بحران اقتصادي باشيم.


عضو هيات علمي دانشگاه آزاد اسلامي در گفت‌‏وگو با خبرنگار "ايلنا" تاکيد کرد: ‌‏در شرايط رکود و بحران، شاهد عوارضي همچون کاهش توليدات و درآمد و همچنين پايين آمدن سطح مصرف و قيمت عمومي کالاها و افزايش بيکاري هستيم.
اين کارشناس اقتصادي افزود: از سوي ديگر اين بحران از طريق ارتباطات تجاري، تمامي عوارض خود را به کشورهاي ديگر نيز منتقل خواهد کرد و در اين ميان کشورهاي نفتي به دليل سقوط قيمت نفت، وادار به تهي سازي ذخاير ارزي خود خواهند شد و در نتيجه پس از مدتي، دچار آثار رکود و سپس بحران اقتصادي خواهند شد.
وي تصريح کرد:‌ کشورهاي نفتي بر اساس ذخايري که دارا هستند، از سال آتي رکود و بحران اقتصادي را تجربه خواهند کرد.
بيماري مشهور هلندي در راه است
عضو هيأت علمي پژوهشکده پولي و بانکي اظهار داشت:‌ ‏بيماري مشهور هلندي که اقتصادهاي تک محصولي نفتي به آن مبتلا مي‌‏شوند، سال آينده از راه خواهد رسيد و گريبان کشورهاي نفتي و مشخصاً‌ ايران را خواهد گرفت.
بيدآباد در توضيح بيماري هلندي گفت: هنگامي که کشوري با افزايش درآمدهاي ارزي مواجه مي‌‏شود، به واردات کالاها و سرمايه‌‏گذاري‌‏هاي متعدد اقدام مي‌‏کند و زماني که به طور ناگهاني با کاهش درآمد مواجه مي‌‏شود، با افت شديد در پروژه‌‏هاي سرمايه‌‏گذاري و عمراني روبرو خواهد شد.
وي تصريح کرد: کاهش تقاضاي واردات کالاها و سرمايه‌‏گذاري‌‏هاي عمراني دولت، به دليل کاهش شديد تقاضا در اقتصاد کشور به وجود خواهد آمد.
اين کارشناس اقتصادي در ادامه گفت: اين معضل به منزله کاهش درآمد بنگاه‌‏هاي توليدي و همچنين نيمه تمام ماندن پروژه‌‏هاي عمراني است که کاهش اشتغال و يا افزايش بيکاري را به دنبال دارد.
سال آينده شاهد افزايش بيکاري هستيم
بيدآباد در رابطه با وضعيت اشتغال و بيکاري در سال آينده تاکيد کرد: از هم اکنون قابل پيش‌‏بيني است که سال آينده دولت با کاهش فعاليت‌‏هاي عمراني خود و همچنين کاهش واردات، بيکاري گسترده‌‏تري را تجربه خواهد کرد.
وي افزود:‌ اين موضوع سبب ايجاد مسائل حاشيه‌‏اي در امر توليد نيز خواهد شد.
عضو هيات علمي دانشگاه آزاد اسلامي اظهار داشت: حجم آثار اين بحران به اندازه‌‏اي وسيع خواهد بود که دولت توان جلوگيري از آن را نداشته باشد، زيرا از سال‌‏هاي گذشته اقدامات پيشگيرانه براي اين منظور در نظر گرفته نشده است.
وي افزود: چنانچه اقدام پيشگيرانه حساب ذخيره ارزي براي اين موضوع پيش‌‏بيني شده بود و دولت از اين حساب برداشت نمي‌‏کرد، هم اکنون قادر به استفاده بهينه از اين ذخاير به منظور جلوگيري از وقوع و رکود و بحران در سال‌‏هاي آتي بوديم؛ چرا که نيت تاسيس حساب ذخيره ارزي، جلوگيري از همين موارد بحران بود.
سطح دستمزد کارگران کاهش خواهد يافت
اين دکتراي اقتصاد در رابطه با آثار تورم در زمان وقوع بحران اقتصادي افزود: اين‌‏گونه بحران‌‏ها در اقتصادهاي غربي همواره اثر ضدتورمي داشته است اما آثار آن در اقتصاد ايران تا حدودي مبهم است.
بيدآباد در گفت‌‏وگو با خبرنگار ايلنا افزود: علت اين ابهام، عدم نظارت بانک مرکزي بر حجم نقدينگي در کشور است.
وي تاکيد کرد: کاهش توليد و تقاضا براي نيروي کار، هم سطح عمومي قيمت‌‏ها و هم سطح دستمزدها را کاهش مي‌‏دهد و به عبارت ديگر شرايط رقابت کار در سال‌‏هاي آتي براي نيروي کار مشکل‌‏تر خواهد بود.
عضو هيات علمي پژوهشکده پولي و بانکي اظهار داشت: نيروي کار با قراردادهاي مدت‌‏دار يکساله تا پايان قراردادشان دچار آسيب‌‏هاي جدي کسري دستمزد نخواهند شد اما در سال آتي (1389) عرضه نيروهاي بيکار به شدت افزايش خواهد يافت.
بيدآباد افزود:‌ اين افزايش به‌‏گونه‌‏اي است که سطح دستمزدها توسط عرضه نيروي کار مازاد و رقابت بين آنها بسيار پايين خواهد آمد.
وي تصريح کرد: در سال 88 اين مساله ميان کارگران فصلي و روزمزد قابل پيش‌‏بيني است، زيرا که آثار رکود اقتصادي با سرعت بيشتري بر اين گروه نمايان مي‌‏شود.
اين استاد دانشگاه افزود:‌ با توجه به اينکه شرايط عملکرد مالي دولت و بانک مرکزي از لحاظ مداخلات پولي مشخص نيست، نمي‌‏توان اظهارنظري در رابطه با چگونگي روند قيمت‌‏ها در سال آتي داشت.
پايان پيام


694- تعداد 5 نفر بر اثر مسموميت با گاز منوكسيدكربن روانه درمانگاه شدند:

به نوشته گروه خبری روزنامه کارو کارگر و به گزارش خبرنگار «حوادث» ايسنا، صبح روز دوشنبه 20  ، طی تماسی با اورژانس ، گزارش مسمومیت 5 نفر با گاز سی . او  در شهرستان بهشهر استان مازندران اعلام شد.

بر اين اساس با اعزام يك آمبولانس به محل وقوع حادثه، مصدومان به درمانگاه منتقل شدند.

به گفته اتاق هدايت عمليات بحران وزارت بهداشت EOC مصدومان اين حادثه سالم هستند و هم اكنون در شرايط مناسب جسماني قرار دارند.

695- اطلاعيه حمايت جمعي از كارگران اخراجي شرق تهران :

به نوشته سایت " فریاد کارگر" در تاریخ 20 آذر 87 آمده است : ما جمعي از كارگران اخراجي شرق تهران هستيم. كارگراني كه بيش از 3 سال است كه از كوچكترين حق خود يعني حقوق ماهيانه هم محروم هستيم. اما آنچه كه ما را به نگارش اين اطلاعيه فرا خوانده است دردهاي خودمان نيست,بلكه ما معتقديم كه بايد دست در دست هم گذاشت. براي آزادي و برابري و عدالت هرگز پدر و مادر و فرزند فرقي با هم ندارند...

دانشجويان دلاور فرزندان ايران زمين...

ما كارگران با شمائيم با شما عهد ميبنديم كه صداي مرگ بر ديكتاتور شما را از صحن دانشگاه به صحن كارخانه بياوريم.به اميد هر چه باشكوهتر برگزار كردن مراسم گرامي داشت 16آذر...     برقرار باد اتحاد جنبشهاي اقشار مختلف

جمعي از كارگران اخراجي شرق تهران

696- يک فعال کارگري:
بدون پرداخت مطالبات کارگران نمي‌توان از افزايش مزد جلوگيري کرد
 :

تهران- خبرگزاري کار ايران در تاریخ 20 آذر 87 آمده است : عضو هيات مديره کانون عالي شوراهاي اسلامي کار کشور گفت: دولت در حالي به دنبال توقف افزايش دستمزد در لايحه تحول اقتصادي است که هنوز کارگران بابت افزايش نيافتن دستمزدها در سال‌هاي جنگ طلبکار هستند.
به گزارش "ايلنا"، علي راستگو تاکيد کرد: تا زماني که سطح مزد کارگران براساس هزينه‌هاي روز افزايش نيابد، دولت نمي‌تواند از افزايش دستمزد کارگران جلوگيري کند.
به موجب آخرين ماده لايحه تحول اقتصادي، در صورت تصويب و ابلاغ اين لايحه در مجلس شوراي اسلامي، موضوع افزايش دستمزد سالانه تمامي کارگران، کارمندان و متوقف خواهد شد.
اين در حالي است که به گفته فعالان کارگري دولت و کارفرمايان در سال‌هاي جنگ بابت پايين نگه داشتن مزد به کارگران بدهکار هستند.
به گفته راستگو دولت در حالي متوقف کردن افزايش دستمزد حقوق بگيران را در لايحه تحول اقتصادي دنبال مي‌‏کند که پيشتر با اجراي نظام هماهنگي پرداخت حقوق دستمزد کارمندان دولت تا ميزان 100 درصد افزايش يافته است.
وي با اشاره به اينکه کارگران وبازنشستگان تامين اجتماعي بيش از 50 درصد جمعيت کشور را به خود اختصاص داده‌‏اند، گفت که تشکل متبوعش به عنوان نماينده کارگران کشور اين موضوع را در جلسه اين هفته که به بحث مزد سال 88 مربوط مي‌‏شود، بررسي خواهد کرد.
پايان پيام

697- کارگران کارخانه پاچه بافی کرپ ناز کرمانشاه اعتصاب کردند:

روز 16 آذر همه کارگراند شیفت صبح که 100 نفر هستند در اعتراض به پرداخت نشدن پنج ماه حقوق خود اعتصاب کردند. کارگران در حین اعتصاب مجمع عمومی تشکیل دادند و سه نفر را به عنوان نماینده خود انتخاب کردند و اعلام کردند افراد سرشیفتها  که قبلا از طرف کارفرما به عنوان نماینده به کارگران تحمیل شده اند را قبول ندارند. کارفرما تحت فشار اعتراض کارگران مجبور شده است که تا روز پنج شنبه به خواسته های کارگران جواب مثبت دهد. در مقابل کارگران هم گفته اند در صورتی که کارفرما روز پنجشنبه به قول خود عمل نکند همه کارگران هر سه شیفت  در مقابل اداره کار تجمع خواهند کرد.

انجمن صنفی کارگران برق و فلزکار کرمانشاه 20/9/1387

698- فرزاد کمانگر را آزاد و شکنجه و اعدام انسان ها را متوقف کنید:

به گزارش سایت : " کانون مدافعان حقوق کارگر " در تاریخ 20 آذر 87 آمده است : فرزاد کمانگر به همراه دو تن دیگر به نام های علی حیدریان و فرهاد وکیلی در دادگاه غیر علنی، بدون هیات منصفه و حضور وکیل در تمام مراحل بازجویی و دادرسی ،عدم رعایت حقوق انسانی متهمین و با قوانینی مغایر با قوانین حقوق بشر که تنها به نفع قوای مطلقه حاکمه  تفسیر می شود، به اقدام علیه امنیت ملی و محاربه متهم شده اند.کمانگر که از سال 1385 بازداشت شده است هفتم اسفند 1386 در شعبه 30 دادگاه انقلاب به اتهام عضویت در یک گروه مسلح و حمل مواد منفجره  که در هیچ دادگاه منصفه ای به اثبات نرسیده ،محکوم به اعدام گردید. این حکم در خرداد 1387 از سوی قوه قضاییه مورد تایید قرار گرفت .

فرزاد کمانگر ازطریق نوشتن رنجنامه ای گفته است در طول بازداشت خویش تحت شکنجه های طاقت فرسا برای اعتراف به جرمی بوده  که مرتکب نشدهاست .فرزاد کمانگر اتهامات وارده را نپذیرفته و وکیل ویُ خلیل بهرامیانُ با وجود تمام محدودیت هایی که در امر دفاع از موکل خود با آن روبرو گشته ،شهادت داده است که هیچگونه ادله و مدرک موجه ای علیه کمانگر وجود ندارد.

فرزاد کمانگر معلمی است که سابقه 12 سال تدریس را در دبیرستان های کامیاران دارد. او عضو هیئت مدیره شاخه های محلی انجمن صنفی معلمان و گروه های محلی حامی محیط زیست بوده و همچین با چندین سازمان غیر دولتی در مناطق کردنشین و گزارشگران سازمان حقوق بشر کردستان فعالیت می کرده است.

کانون مدافعان حقوق کارگر وظیفه خود می داند که فارغ از مرز بندی های سیاسی و مطابق با منشور خود از حقوق انسانهایی که به هر شکل مورد ظلم و ستم قرار می گیرند دفاع نماید و به اعمال غیر انسانی ، قانونی و غیر قانونی ، اعتراض نماید.

کانون مدافعان همراه و همصدا با دیگر آزادی خواهان و برابری طلبان ایران و جهان خواستار لغو حکم فرزاد کمانگر و کلیه افرادی که به اعدام محکوم شده اند و آزادی بدون قید و شرط وی و دیگر فعالان سیاسی و اجتماعی است و فراتر از آن ما خواهان توقف و محو هرگونه شکنجه ، رفتارهای غیر انسانی ، حبس های طولانی برای تمامی زندانیان  سیاسی و غیر سیاسی می باشیم

   کانون مدافعان حقوق کارگر                                                                                                                     

699- پول بيمه از حقوق كارگر كسر ميشود اما به حساب تامين اجتماعي ريخته نميشود:

به نوشته سایت " فریاد کارگر" در تاریخ 21 آذر 87 آمده است : كارگري از يكي از واحدهاي توليدي استان قم در اين خصوص به فرياد كارگر گفت:”مشكل فعلي كارگران كارخانه ما بيمه كارگران است.ما درخواست بيمه داده ايم ولي نميدهند مبلغي بالغ بر 20 هزار تومان بابت بيمه از حقوق كارگران كسر ميشود ولي كارگران بيمه نيستند!مشكل اين است كه سازمان تامين اجتماعي هيچ گونه نظارتي بر روند كارخانه هايي كه بالاتر از 60 نفر كارگر داشته باشد ندارد.
از كارگران سؤاستفاده ميكنند و بيمه را عليرغم كسر آن از حقوق كارگر اما به حساب تامين اجتماعي نميريزند و اين به شدت به ضرر كارگران تمام شده است.”

انجمن دفاع از كارگران و بيكاران

700- ادامه اعتراضات کارگران بازنشسته ذوب آهن اصفهان : 

از شهر اصفهان خبر می رسد که اعتراضات کارگران بازنشسته ذوب آهن، که از مدتی قبل آغاز شده بود همچنان ادامه دارد.  

کارگران بازنشسته ذوب آهن که خواستار افزایش حقوق بازنشستگی و بهبود وضعیت معیشتی خود هستند مدتی قبل نیز دست به اعتراض زده و بزرگراه میان اصفهان و کارخانه ذوب آهن را بسته بودند.

 

701- کارگران "لاستیک البرز" اعتراضاتشان را از سر گرفتند:

 

به دنبال عملی نشدن وعده های مسئولین دولت جمهوری اسلامی در خصوص رسیدگی به مشکلات و پرداخت مطالبات کارگران کارخانه "لاستیک البرز"، کارگران این واحد اعتراضات خود را از سر گرفتند.

کارگران کارخانه لاستیک البرز در کنار جاده اصلی اسلامشهر دست به تجمع زده و با حمل پلاکاردهایی خواستار پرداخت مطالبات خود شدند، بلافاصله پس از تجمع آنان ماموران انتظامی و معاون فرماندار اسلامشهر در جمع کارگران حاضر شده و وعده رسیدگی به مشکلات کارگران را داد.

کارگران کارخانه لاستیک البرز در جریان تجمع خود اعلام کردند که در صورت عدم پرداخت بخشی از دستمزدهای معوقه خود تا روز سه شنبه 26 آذر ماه، همراه با خانواده هایشان جاده ساوه را مسدود خواهند کرد.

لازم به ذکر است که کارگران کارخانه لاستیک البرز 7 ماه دستمزدهای معوقه خود را دریافت نکرده و علیرغم اعتراضات آنان تاکنون هیچ یک از وعده های مقامات دولتی برای حل مشکلاتشان عملی نشده است

 

702- احضار نمایندگان کارگران کارخانه "کیان تایر" به اداره اطلاعات اسلامشهر:

 

اداره اطلاعات شهرستان اسلامشهر در استان تهران، شماری از نمایندگان کارگران کارخانه"کیان تایر" را احضار کرده است.

احضار نمایندگان کارگران کارخانه"کیان تایر"  به اداره اطلاعات در حالی است که تاکنون وعده های مقامات دولتی مبنی بر پرداخت بخشی از دستمزدهای معوقه، تعیین تکلیف مالکیت کارخانه و بازگشت به کار کارگران این واحد عملی نشده است...

گفتنی است که کارگران کارخانه"کیان تایر" حدود 7 ماه دستمزدهای معوقه خود را دریافت نکرده و طی ماههای گذشته چندین بار دست به اعتصاب و تجمع زدند.

 

703- اعصتاب کارگران شرکت "نیپک" همدان :

 

بر اساس گزارش اتحادیه آزاد کارگران ایران، کارگران شرکت  "نیپک" همدان از روز چهارشنبه 20 آذر ماه دست به اعتصاب زده اند.

شرکت "نیپک" همدان به عنوان پیمانکار در شرکت پتروشیمی هکمتانه همدان مشغول فعالیت می باشد و کارفرمای این شرکت 3 ماه دستمزد معوقه 90 کارگر خود را پرداخت نکرده است.

704- اعتصاب کارگران شهرداری خرمشهر:

کارگران شهرداری خرمشهر 4 ماه است که دستمزدهای خود را دریافت نکرده اند. آنان در تمامی این مدت به این وضعیت اعتراض کرده و خواستار پرداخت فوری مطالبات خود شده اند. این مبارزات تا امروز به هیچ نتیجه ای منتهی نشده است. کارگران به همین دلیل به صورت متحد و دسته جمعی دست از کار کشیده و تصریح کرده اند که تا پرداخت همه حقوق ها به اعتصاب ادامه خواهند داد. با شروع اعتصاب وضع نظافت و بهداشت شهر خرمشهر که همیشه رقت بار بوده  بسیار رقت بارتر شده است. توده کارگر اهالی شهر از مبارزات کارگران شهرداری جانبداری می کنند و ادامه اعتصاب تا دستیابی به همه مطالبات را حق مسلم و قطعی همزنجیران خود می دانند. 

21 آذر 87 

705- اطلاعيه حمايت جمعي از كارگران شاغل در محور شرق تهران :

به مناسبت 16 آذر روز دانشجو

هم وطنان آزاد انديش ,كارگران شريف سراسر كشور:

با فرا رسيدن به سالروز 16 آذر روز دانشجو به اين وسيله حمايت خودمان را از دانشجويان و تمامي حركات اصولي و درست اين عزيزان اعلام ميداريم.

امروز در شرايطي به سر ميبريم كه روزانه اخبار بسيار تاسف باري از سركوب و ارعاب و تحقير دانشجويان به گوشمان ميرسد. اخراج از دانشگاه,تعليق از تحصيل, دستگير و شكنجه كردن دانشجويان و هزاران نوع سركوب ديگر, جايي براي ترديد باقي نگذاشته است كه بايد همه با هم متحد شويم.

 دانشجويان اميدهاي ما هستند .همينها هستند كه فردا آينده سازان اين مملكت خواهند بود.دانشجويان فرزندان ما و امانتهايي هستند كه نزد ما هستند .ما كارگران شاغل در محور شرق تهران با تمام قوا از دانشجويان حمايت ميكنيم و خودمان را همراه و همرزم آنان ميدانيم.ماهمه جانبه از دانشجويان و حركات انقلابي آنان حمايت ميكنيم.

درود بر آزادي

706- مشاجره سران موتلفه و کارگزاران بر سر احمدی نژاد :

به گزارش خبرگزارى فارس در تاریخ 21 آذر 87 آمده است : دبير كل حزب موتلفه اسلامي، ادعاى امروز عضو شوراى مركزى حزب كارگزاران مبنى بر دفاع آقايان عسگراولادي، باهنر، حبيبى از دولت وحدت ملى و ناكارآمدى احمدى نژاد را خلاف واقع و كذب محض دانست.

محمد نبى حبيبى افزود: آقاى مرعشى آورده‌اند: "آقايان عسگراولادي، باهنر، حبيبى به جامعه روحانيت رفتند و با ارائه گزارش واقع‌بينانه از اوضاع كشور به اين نكته پافشارى كردند كه نه كشور با اين رئيس جمهور و سياست هاى آن قابل اداره كردن است و نه احمدي‌نژاد قابل اصلاح." نكاتى كه آقاى مرعشى اشاره كرده‌اند واقعيت ندارد و كذب محض است و نبايد آقاى مرعشى براى جا انداختن تئورى وحدت ملى مطلوب اصلاح‌طلبان، به چنين گزارش خلافى تكيه كند.

دبير كل حزب موتلفه اسلامى تاكيد كرد: داورى حزب مؤتلفه اسلامى در خصوص اوضاع كشور و سياستهاى دولت نهم غير از آن چيزى است كه به آقاى مرعشى گزارش كرده‌اند.
بنا بر اين گزارش، حزب مؤتلفه اسلامى در هيچ محفل رسمى يا غير رسمى عبور از احمدي‌نژاد را مطرح نكرده است.
حبيبى همچنين يادآور شد: سياست حزب مؤتلفه اسلامى همگرايى اصولگرايان در انتخابات رياست جمهورى دهم است، پيشنهاد مشخص ما براى آغاز گفت‌وگوها لا به شرط بودن است. لذا همانطور كه آقاى عسگراولادى فرموده‌اند؛ اصولگرايان براى گفت‌وگو و همگرايى هيچ شرطى را براى تعامل خود قرار نداده‌اند.

دبير كل حزب موتلفه اسلامى اضافه كرد: اصولگرايان آماده يك رقابت سالم، اخلاقى و جدى با دوم خرداديها هستند پروژه دولت وحدت ملى آنطور كه در ذهن آقاى مرعشى و برخى دوم خرداديها هست به اصل رقابت آسيب وارد مي‌كند و بازى كردن با رأى مردم است.
حسين مرعشى امروز در مقاله اى با عنوان "ظهور و افول طرح دولت وحدت ملى" نوشته بود: عسگراولادي، باهنر و حبيبى گفتند احمدي‌نژاد قابل اصلاح نيست.

سخنگوى حزب كارگزاران همچنين ادعا كرده بود: متعاقب طرح ايده دولت وحدت ملى از سوى ناطق نورى و استقبال سرد جناح اصلاح طلب، آقايان عسگراولادي، باهنر و حبيبى به جامعه روحانيت رفتند و با ارائه گزارش واقع‌بينانه از اوضاع كشور بر اين نكته پافشارى كردند "كه نه كشور با اين رئيس‌ جمهور و سياست‌هاى آن قابل اداره كردن است و نه احمدي‌نژاد قابل اصلاح".

حسين مرعشى در نوشته اى كه امروز در ارگان اين حزب منتشر شد، در ادامه افزود: به دنبال اين جلسه بود كه جامعه روحانيت مبارز به عنوان يكى از اصيل‌ترين كانون‌هاى اصولگرايى بر اين وحدت ملى پافشارى و گروهى را مامور پيگيرى آن كرد. حمايت صريح و روشن آقاى لاريجاني، رئيس مجلس اصولگرا هم نشانه ديگرى از نگرانى اصولگرايان از آينده كشور بود.

سخنگوى حزب كارگزاران اضافه كرد: طرح دولت وحدت ملى در واقع راهى آبرومندانه براى نجات اصولگرايى و اصولگرايان از وضع موجود تلقى مي‌شد. طراحان اين ايده براى گريز از افتادن در يك انتخابات دوجانبه كه در يك طرف آقاى احمدي‌نژاد و در سوى ديگر يك اصلاح‌طلب نظير سيدمحمد خاتمى باشد به ارائه اين ايده اقدام كردند. هرچند چنين ايده‌اى كمك بزرگى به برون‌رفت كشور از بحران‌هاى موجود مي‌كرد ولى بيش از كشور اصولگرايان فرصت مي‌يافتند تا در پناه چنين طرحي، خود را از موضع پذيرش مسووليت‌هاى دولت نهم برهانند.

707- اعتصاب کارگران صنایع فلزی ( قسمت جنوبی) وارد شانزدهمین روز خود شد :

 

         کارگران کارخانه صنایع فلزی ( قسمت جنوبی) در اعتراض به عدم پرداخت 6 ماه حقوق معوقه ، عیدی و پاداش ، از تاریخ 4/9/87 با تجمع در مقابل درب کارخانه و آتش زدن لاستیک در اعتصاب به سر می برند .

کارخانه صنایع فلزی با دارا بودن دو ساختمان مجزا ( جنوبی و شمالی) در جاده قدیم کرج انتهای شاد آباد خیابان 17 شهریور قرار دارد . این اعتراض مربوط به ساختمان جنوبی این کارخانه است و جالب اینجاست که کارگران قسمت شمالی تاکنون واکنشی به اعتراض همکاران خود نشان نداده اند. چندی پیش کارگران معترض کارخانه دوبار به درب ساختمان شمالی مراجعه نموده و تلاش کرده اند واکنش همکاران خود را در حمایت از اعتراضاتشان برانگیزند.

دراین کارخانه 420 کارگر ( 350 نفر رسمی و 70 نفر قراردادی) مشغول به کار بوده اند که اخیرا" تمامی کارگران قراردادی اخراج شده اند . چندی پیش شخصی به نام خرد منش که از سهامداران بزرگ کارخانه محسوب می شود ، در جمع کارگران گفته است که کارخانه در معرض تعطیلی قرار دارد. در تجمع روز دوشنبه ( دو روز قبل) مورخ 18/9/ 87 یکی از کارگران به نام جمال عباس زاده ، دچار سکته قلبی شده بود که متاسفانه به علت نبودن وسیله نقلیه در رساندن وی به بیمارستان فوت می کند . این حادثه خشم شدید کارگران را برانگیخته و منجر به درگیری با مسئولین و مدیر عامل کارخانه می شود .

لازم به ذکر است در این کارخانه تشکل دولتی شورای کار وجود دارد ، اما کارگران به علت عدم اعتماد به آن 10 نفر نماینده از بین خود انتخاب کرده و اظهار می دارند که فقط به نمایندگان منتخب خود اعتماد می کنند . در تجمع امروز ( چهارشنبه مورخ 20/9/87) کارگران، پلاکاردهایی با نوشته های زیر دیده می شود :

 

 " ما کارگران 6 ماه حقوق نگرفته ایم"

" حقوق انسانی حق مسلم ماست "

" کودکان کارگران محتاج نان خالی هستند "

 

در حال حاضر که ساعت 30/11 است ، این تجمع و اعتراض همچنان ادامه دارد .

 

 " کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری –  منطقه تهران "

20/9/1387 10 Dec. 2008  -

Komite.hamahangi@gmail.com

www.komitteyehamahangi.com

708- اعتصاب كارگران شهردارى خرمشهر در اعتراض به اوضاع معيشتى :

به گزارش تابناك در تاریخ 21 آذر آمده است : پس از گذشت چهار ماه از پرداخت نكردن حقوق كاركنان و كارگران شهردارى خرمشهر، از روز گذشته، شمار زيادى از كارگران شهردارى اين شهر، با دست كشيدن از كار و نيز تجمع صبح امروز در برابر شهرداري، خواستار رسيدگى به وضعيت خود شدند.

تا ساعت مخابره اين خبر (10:45) كارگران شهردارى اين شهر همچنان تجمع كرده‌اند؛ به گونه‌اى كه از روز گذشته، جمع‌آورى زباله در سطح خرمشهر متوقف و در چند نقطه شهر از جمله ورودى پل شهيد جهان‌آرا، زباله در سطح خيابان‌ها رها شده است.

بنا بر اين گزارش‌، اين وضعيت در حالى ادامه يافته كه خرمشهر و آبادان پس از گذشت بيش از بيست سال از بازسازى پس از جنگ، با وضعيت اسفناك فقر، بيكارى و نبود بهداشت دست و پنجه نرم مي‌كند.

 

709- یک سال زندان تعلیقی برای عضو هیئت مدیره سندیکای شرکت واحد :

شعبه 14 دادگاه سرمایه در تهران داود رضوی فعال سندیکالیست وعضو هیئت مدیره سندیکای شرکت واحد را به یک سال زندان، که به مدت سه سال معلق می شود، محکوم کرده است. جرم رضوی در کیفرخواست محاکم سرمایه اقدام علیه امنیت کشور اعلام شده است!! داود رضوی و همه سندیکالیست های شرکت واحد و تمامی سندیکالیست های دیگر در طول این 3 سال در همه جا، در تمامی مراحل بازپرسی سیستم قضائی سرمایه، در کلیه رسانه های جمعی و در تمامی تارو پود تلاش های سندیکالیستی خویش تاکید کرده اند که از وفاداران سفت و سخت قانون اساسی جمهوری اسلامی هستند. دولت سرمایه داری ایران حتی حرف های «اصلاح طلبانه» و سرمایه پسند این سندیکالیست ها را نیز برنمی تابد. ما بارها و به مناسبت های مختلف اعلام کرده ایم که روند سندیکاسازی و مبارزات سندیکالیستی در ایران مصداق مثل معروف ارتکاب «معصیت بدون لذت» است. بی آن که هیچ خاصیتی برای کارگران ازجمله خود این کارگران سندیکالیست داشته باشد، بانیان و فعالان آن را دچار اخراج و دادگاه و زندان می کند. سندیکالیسم هیچ چیز جز بستن راه بر سازمانیابی جنبش ضدسرمایه داری طبقه کارگر به نفع ماندگاری سرمایه داری نیست. بدیهی است که این امر به سود سرمایه و دولت آن است.  دولت سرمایه نیز این را خوب می داند. آنچه سرمایه داران و دولت آن ها را به مخالفت با سندیکاسازی و تعقیب و محاکمه و زندان سندیکالیست ها وا می دارد نه ترس از فعالیت سندیکایی بلکه وحشت و هراس واقعی از موج سرکش مبارزات کارگران علیه استثمار سرمایه و نظام سرمایه داری است. دولتمردان سرمایه در هر دوره بسیار خوب می دانند که سیلاب قهر ضدسرمایه داری کارگران قابل مهار در داربست پوسیده سندیکالیسم نخواهد بود و درهمین راستا نگران بهره گیری جنبش کارگری ایران از هر نوع عقب نشینی نیروی سرکوب سرمایه حتی عقب نشینی در مقابل رفرمیسم راست سندیکالیستی هستند. به این دلیل است که دولت سرمایه تلاش سندیکالیست ها را هم تحمل نمی کند. ما البته مثل همیشه هر نوع حکم صادره از سوی نهادهای سرمایه علیه هر فعال جنبش کارگری حتی فعالان سندیکالیست را قاطعانه محکوم می کنیم و بر ضرورت الغای حکم زندان تعلیقی داود رضوی پای می فشاریم. 

21 آذر 87

کمیته هماهنگی ...

 

710- کمک 60 میلیارد تومانی دولت به سرمایه داران کردستان :

در طول دو سال اخیر شاهد وحشیانه ترین تهاجمات سرمایه داران صاحب کارخانه های کردستان به وضعیت زندگی و کار توده های کارگر در این منطقه بوده ایم. مالکان کارخانه هایی مانند شاهو، نساجی کردستان، پرریس، غرب بافت، شرکت های مقاطعه کاری سد سازی، کشت و صنعت ها و و فراوان مراکز کار دیگر فوج فوج کارگران خویش را بیکار ساخته اند، بر شدت استثمار کارگران شاغل هر چه بیشتر افزوده اند، بهای واقعی نیروی کار کارگران را بیش از پیش کاهش داده اند، هر نوع تضمین اشتغال توده های کارگر را از بین برده و بسیاری بلاهای دیگر را بر سر بردگان مزدی سرمایه در این منطقه آورده اند. این سرمایه داران اینک در قبال این جنایت های خویش هر کدام جایزه  و هدیه ای از دولت سرمایه دریافت می کنند. بر اساس مصوبه جدید دولت 50 تا 80% جرائم ناشی از دیرکرد بدهی های این سرمایه داران به مراکز مالی و بانکی به طور کامل بخشوده می شود. سرمایه داران کردستان از این طریق رقمی معادل 60 میلیارد تومان مفت و مجانی از دست دولت خویش دریافت می کنند. به این ترتیب صاحبان سرمایه در کلیه جبهه ها پیروز شده اند، درست همان گونه که کارگران در همه میدان ها متحمل شکست شده اند. سرمایه داران هزاران کارگر را اخراج کرده و کل کار آنان را بر دوش همزنجیران شاغل آن ها بار نموده اند. آن ها در قبال امحای تضمین اشتغال کارگران، بیکارسازی وسیع آن ها، کاهش مزدهای آنان ارقام سود خود را بالاتر و بالاتربرده اند و اینک به دنبال همه این اقدامات 60 میلیارد تومان پاداش نیز می گیرند. کارگران متحمل شکست شده اند، زیرا به هیچ یک از خواست های خود نرسیده اند. آنان برای گریز از تحمل این شکست یک راه بیشتر در پیش پایشان نبود و نیست : با تشکیل شوراهای ضسرمایه داری خود و با استمداد ازهمه توده های همزنجیرخود کارخانه ها را تصرف کنند و با تکیه برقدرت شوراهای خویش برنامه ریزی کار و تولید را به دست گیرند. این نکته ای بوده است که ما بارها و به هر مناسبت با کارگران در میان گذاشته ایم و امروز نیز بسیار مؤکدتر از گذشته آن را تکرار می کنیم.

21 آذر 87

کمیته هماهنگی برای ایجاد تشکل کارگری

 

اخبار مبارزات کارگران ایران ،

هفته چهارم آذر ۱٣٨۷  ( دسامبر۲۰۰٨ )

711- حکم يکسال حبس برای يکی از اعضای سنديکای کارگران شرکت واحد :

به گزارش فعالان حقوق بشر در ايران به تاریخ 22 آذر 87 آمده است :داود رضوی عضو هيئت مديره سنديکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه که در جريان اعتراضات کارگری شرکت واحد در سال ١٣٨٤ دستگير و پس از تحمل زندان با قيد کفالت آزاد شده بود بعد از برگزاری دادگاه در شعبه ١٤ امروز حکم صادره توسط اين شعبه به ايشان ابلاغ شد .
طی حکمی که از طرف دادسرای انقلاب به ايشان ابلاغ شده است نامبرده با اتهام اقدام عليه امنيت عمومی به ١٢ ماه زندان که به مدت ٣سال به حالت تعليق در آمده محکوم شده است .
قابل ذکر است پيش از اين آقايان منصور اسالو و ابراهيم مددی به ٦٠ماه و ٤٢ ماه حبس تعزيری محکوم شده اند که در حال حاضر اقای منصور اسالو در حال گذراندن دوره زندان در زندان رجايی شهر می باشد و ٥ نفر از اعضای اين سنديکا به نام های ١- عباس نژند کودکی ٢- عطا بابا خانی ٣- يعقوب سليمی ٤- سعيد ترابيان ٥- علی زاده حسين از همين شعبه به حبس تعليقی از ٦ ماه تا ١٤ ماه محکوم شده اند .
واحد کارگری مجموعه فعالان حقوق بشر ضمن محکوم کردن رفتارهای غير قانونی با کارگران خواستار پايان دادن اين گونه برخوردها با فعالين کارگری ايران می باشد.

712- بيش از1750 روستاى استان آذربايجان شرقی از آب شرب بهداشتى محرومند:

به گزارش خبرگزاری ايسنا به تاریخ 22 آذر 87 آمده است : رييس دانشگاه علوم پزشكى تبريز با اشاره به اين كه 25 درصد اقدامات سلامت آفرين برعهده دانشگاه‌هاست، گفت: 50 درصد كار بر عهده مردم و 25 درصد باقى مانده هم به عهده ساير دستگاه‌هاست.
دکتر احمدعلى خليلى در کميته سلامت استان خواستار استفاده از تشويق و تنبيه در اجراى برنامه‌هاى تدوين شده سلامت شد.
وى اظهار كرد: تا زمانى كه موضوع سلامت در برنامه‌ريزي‌ها به عنوان محور توسعه قرار نگيرد، اهداف ترسيم شده حاصل نمي‌شود.
خليلى بيشترين مرگ و مير استان را مربوط به تصادفات اعلام كرد و افزود: بيماران تصادفى بار مالى زيادى به مراكز درمانى وارد مي‌كنند.
وى رده دوم تلفات را مربوط به بيماران قلبى دانست و گفت: براى بيماران قلبى نيز هزينه زيادى مصروف مي‌شود.
رييس دانشگاه علوم پزشکى تبريز با اشاره به اين كه از دو هزار و700 روستاى استان تنها 945 روستا از آب بهداشتى بهره‌مندند، خواستار تسريع در اجراى طرح‌هاى آب‌رسانى به روستاها شد.

713- جمال عباس زاده قربانی سرمایه داری شد.

خبرتعطیلی کارخانه، باعث مرگ یکی از کارگران شرکت صنایع فلزی سازههای سنگین تهران شد.

 

در چهار آذرماه، مدیر شرکت صنایع فلزی سازه های سنگین تهران واقع در جاده قدیم کرج طی سخنرانی در جمع کارگران که مدتها پیش با وجود اخبار غیر رسمی از دست دادن شغل خود در اضطراب و دلهره بسر می بردند . اعلام کرد که این شرکت دیگر نمی خواهد کار را ادامه بدهد.در این حین جمال عباس زاده با شنیدن این خبر که آینده و امنیت شغلی خود را از دست رفته دید در همان جا دچار سکته شد و قبل از رسیدن به بیمارستان جان خود را از دست داد.

با مرگ  جمال عباس زاده  یک بار دیگرهمچون مرگ هزاران کارگر ثابت می شود که امنیت جانی و خانوادگی کارگران به امنیت شغلی آنها که بازیچه تصمیمات سرمایه داران شده است بستگی دارد.

 

کارگران شرکت صنایع فلزی سازه های سنگین تهران می گویند :

 

این کارخانه قبلا" تحت نظر سازمان گسترش قرارداشت و بعدها به شرکت سرمایه گذاری شاهد منتقل گردید و در سال 84 طی اجرایی طرح خصوصی سازی به فرد منش و حاج آقا بابایی از زمینخواران بزرگ تهران فروخته شد.این دو نفر خریدار پس از تصاحب شرکت بسیاری از اموال شرکت را از جمله خودرو ها و ماشین آلاتی که به ظاهر اضافی بودند فروختند و از محل فروش آنها بیشتر از پولی که برای خرید شرکت قیمت گذاشته شده بود به جیب زدند . و شرکت برای شان  کاملا" مجانی تمام شد. و پس از فارغ شدن از فروش اموال شرکت به افزایش غارت و چپاول نان از سفره کارگران پرداختند . در سال 1385 بیش از نصف عیدی و پاداش کارگران را حذف کردند که به عنوان طلب باقی مانده است و همچنین سه ماه از حقوق 85 را هنوز نپرداختند.در سال1386    180 نفر از کارگران قراردادی را اخراج کردند و کارگران بیش از یک سال است که شکایت کرده اند ولی هنوز موفق به در یافت حقوق و سنوات خود نشده اند.امسال نیز 60 نفر را اخراج کردند که آنها هم شکایت کرده اند

با توجه به اینکه این کار خانه سفارش های بسیاری دارد وبسیار سود آور است اما مدیران و کارمندان عالی رتبه عمدا" کارخانه را رها کرده اند تا ورشکسته شود.و بتوانند کارگران رسمی  را نیز راحتراخراج کنند.تا به این روز این کارخانه اسکلت های سنگین طرحها و پروژه های بسیاری از جمله پروژه نواب، پل میرداماد ،پل آهنگ ، میدان مرکزی تره بار تهران ،نیرو گاههای شهید رجایی ، خوی و یزد، همچنین پل خیبر در منطقه جنگی و صدها پروژه بزرگ دیگر را ساخته است که البته اکنون نه تنها توان کاری آن کم نشده، بلکه  توانایی بیشتری نیز دارد.و هم چنان در زمان کار کرد، دارای سود آوری بسیاری بالای است.

هم اکنون این کارخانه دارای 350 نفر پرسنل است که بیشتر آنها با توجه به بلا تکلیفی و رها شدن کار از طرف کارفرما هر روز در محل کار حاضر می شوند در حالی که طبق دستور کارفرما سرویس ایاب و ذهاب برای فشار آوردن و خسته کردن کارگران قطع شده است و اعلام کرده اند که می خواهند ناهار را نیز قطع کنند.

کار گران می گویندقرار است روز یکشنبه 24/9/1387 بین نمایندگان ما و نماینده کارفرما و وزارت کار در محل وزارت کار جلسه ی برای روشن شدن تکلیف شرکت برگزار شود. ولی ما احتمال می دهیم که نمایندگان نتوانند از حق ما دفاع کنند چون آنها را عوامل کارفرما و دولت ترسانده اند.

 

حرکتهای فرد منش و حاج آقا بابایی  کارفرمای شرکت صنایع فلزی سازه های سنگین تهران مانند رها کردن کارخانه و قطع سرویس ها شباهت صد در صدی به عملکرد شرفی صاحب لاستیک سازی البرز و همچنین عملکرد مدیریت هفت تپه، فرش البرز و صدها کارخانه دیگردارد . با کمی دقت می توان به این نتیجه رسید که سرمایه داران همگی برای به شکست کشاندن مبارزه پراکنده کارگران و جلوگیری از اتحاد آنها در جهت سراسری شدن مبارزاتشان دست به اقدامات مشترک می زنند.در مقابل چنین اعمال ضد کارگری تنها از طریق گسترش اعتراضات ، ساختن تشکل های واقعی با سازماندهی مخفی و برقراری پیوند با کارگران و تشکلهای دیگر کارخانجات و سراسری کردن اعتراضات می توان مقابله کرده و سرمایه داری راشکست داد.

 

با توجه به سیاست های کلی، سرمایه داری ایران می خواهد تمامی کارخانجات را به تعطیلی بکشاند، از طریق فروش زمین کارخانه و تبدیل آن به سرمایه دلالی، ضمن بردن سود کلان وبا نابودی امنیت شغلی و اخراج کارگران باعث گسترش گرسنگی و آوارگی میلیونها انسان خواهد شد. تجارب بدست آمده ازبحران سازیها و تعطیلی گسترده کارخانجات از جمله نساجیها ، کارخانه های تولید کفش ،فرش البرز ، لاستیک البرز ، ... و هزاران کارخانه ی دیگرکه همزمان با مبارزات پراکنده کارگران برای حفظ شغل ، حقوق و دست آوردهای خود اتفاق افتاده است ، نشانگر نا توانی و عدم جوابگویی مبارزات پراکنده برای مقابله با تهاجم سرمایه داری است.با این توصیف ایجاد تشکلهای توده ای با سازماندهی مخفی در جهت ایجاد و گسترش همبستگی کارگران برای مقابله با تهاجم سازمان یافته ی سرمایه داری ضرورت حیاتی دارد.

در مقابل درب ورودی کارخانه، کارگران عکس همکار خود جمال عباس زاده را زده اند و در جاهای مختلف شعار های زیر را به در و دیوار چسباده اند :

حقوق انسانی حق مسلم ماست

کودکان کارگر محتاج نان خالیند      فردمنش ها را،مرغ بریان در سفره بسیار است

مسئولین پاسخگوی، عدالت کو

جمال عباس زاده قربانی سرمایه دار

عزا عزاست امروز    روز عزاست امروز   کارگرزحمتکش صاحب عزاست امروز

آرزوی کارخانه دار      مردن کارگر است

گلستان فرد منش         جهنم کارگر است.

کمیته همبستگی برای ایجاد اتحادیه ی کارگران ساختمان

22/9/1387   

پیش به سوی ایجاد پیوند بین کارگران کارخانجات وگسترش اعتراضات سراسری

714- شکاف وحشتناک طبقاتی بين دهک های درآمدی به روايت آمار رسمی
*اجرای سه مرحله ای طرح شوک تراپی :

به نوشته سایت روشنگری در تاریخ 22 آذر 87 آمده است : "مصری" وزير رفاه در دولت اجمدی نژاد در سخنانی در کرمانشاه بر سه مرحله ای بودن اجرای طرح شوک تراپی تاکيد کرد و گفت:"براساس لايحه طرح تحول اقتصادى که از سوى دولت تنظيم شده، اصلاح قيمت‌ها در اين طرح، در سه مرحله انجام مي‌شود."
مصری در تلاش برای اثبات مفيد بودن اجرای اين طرح بار ديگر وعده های مربوط به بهبود دادن مصرف دهک های پائينی را تکرار کرد. مصری همچنين وعده داد:"پيش‌ بينى شده است، براى افراد واجد شرايطى که فرم‌هاى مربوط به اين طرح را تکميل کرده‌اند، کارت‌هايى صادر و همزمان با آغاز اجراى طرح، مبالغى به حساب آن‌ها واريز شود."
وی در تلاش برای توجيه طرح شوک تراپی که بزرگترين ضربه را به بخش های ضعيف و کم درآمدی حامعه وارد می سازد, در نقد نظام کنونی ارائه سوبسيدها به آمارهای مربوط به شکاف طبقاتی اشاره کرد و گفت:" هزينه ماهيانه خانوارهاى دهک اول جامعه 100 هزار تومان است و براى تامين آن بايد بخشى از اين رقم را نيز قرض کند، در حالى که هزينه ماهيانه خانوارهاى دهک دهم جامعه 4/2 ميليون تومان است، البته اين بدان معنى نيست که درآمد ماهيانه دهک دهم تنها 4/2 ميليون تومان است و ممکن است، اين افراد ماهانه 100 ميليون تومان نيز پس‌انداز کنند."

715- وضعيت نابسامان كارگران كارخانه صندوق نسوز كاوه :

يك كارگر از اين كارخانه به فرياد كارگر گفت:”امروز ۲۳ آذر است هنوز مساعده ما را كه 15 برج بايد ميدادند نداده اند.كارآيي هاي ما را نداده اند ,معوقه هاي كارگران بلاتكليف باقي مانده است پول ناهار بچه ها را كه الان 2 ماه از ماه رمضان گذشته هنوز نداده اند. من 10 ماه( فروردين )پيش در خواست وام 1500 كرده ام ,2 ماه پيش گفتند حاضر است ,2 ماه است من را سر كار گذاشته اند و سر ميدوانند ,هفته پيش زنگ زدم گفتند شنبه حاضر است,شنبه گفتند يكشنبه حاضر است,آخرش زنگ زدم به خود مديريت و او هم يك مشت دلائل غير واقعي و دروغ تحويلم داد كه كارخانه پول ندارد و من 500 ميليون ماهي قسد دارم و چك ميكشم و جنس ميخرم! در اين مملكت به هر كس يك سمتي ميدهند دهنش را ميبندد..“

انجمن دفاع از كارگران و بيكاران

716- اجازه ندهیم فریاد حق طلبی کارگران نیشکر هفت تپه مورد محاکمه قرار گیرد: بر اساس خبری که وکیل تعدادی از کارگران نیشکر هفت تپه داده است روز سی ام آذر ماه پنج نفر از این کارگران به نامهای علی نجاتی، فریدون نیکو فرد، محمد حیدری مهر، جلیل احمدی و قربان علی پور به اتهام تبلیغ علیه نظام باید  در دادگاه حاضر شوند تا مورد محاکمه قرار بگیرند. طبق این خبر ابوالفضل عابدینی نیز به جرم مشارکت در اتهام تبلیغ علیه نظام  در این روز به دادگاه فرا خوانده شده است.

کارگران و مردم عدالتخواه کارفرمای نیشکر هفت تپه در طول دو سال گذشته دستمزدهای زیر خط فقر کارگران این شرکت را به موقع پرداخت نکرده است و آنان در اعتراض به این وضعیت ضد انسانی بارها فریاد حق خواهی سر داده اند. این تنها جرم کارگران نیشکر هفت تپه است که قرار است سی ام آذر ماه  با اتهام واهی تبلیغ علیه نظام، شمشیر قانون و قضاوت بر سر آنان فرود آید.  محاکمه نماینده های منتخب کارگران نیشکر هفت تپه  به اتهام تبلیغ علیه نظام چیزی جز دستاویزی برای محاکمه این کارگران به جرم مطالبه دستمزدهای معوقه و سایر خواستهای انسانی شان نیست.

این دادگاه بر علیه 5 نفر از کارگران نیشکر هفت تپه در روز سی ام آذر ماه  به این دلیل بر پا میشود که  آنان ظرف مدت دو سال گذشته دوشادوش و پیشاپیش همکارانشان به خود جسارت داده و در صفی متحد علیه تحمیل گرسنگی بر خانواده هایشان دست به اعتراض زده اند.

اتحادیه آزاد کارگران ایران با محکوم کردن این محاکمه ضد انسانی که علیه هر گونه حق خواهی طبقه کارگر است شما کارگران و مردم عدالتخواه را به اعتراض یکپارچه بر علیه آن فرا میخواند و از کارگران نیشکر هفت تپه میخواهد تا در صفی متحد به دفاع از نماینده های منتخب خود بر خیزند و اجازه ندهند تا فریاد حق خواهی شان مورد محاکمه قرار بگیرد.

محاکمه کارگران نیشکر هفت تپه باید فورا و بی قید و شرط ملغی شود

اتحادیه آزاد کارگران 23/9/1387

717- گزارشى از بازداشت شدگان دو تجمع بهشت زهرا و دفتر سازمان ملل:
به گزارش فعالين حقوق بشر در تاریخ 23 آذر 87 آمده است : به دعوت گروههاى اپوزيسيون سلسله تجمعاتى اعتراضى در زمان بنديهاى متفاوت و نقاط مختلف به اجرا در آمد . منجمله تجمعات مذکور ، تجمع در قطعات شهدا در گورستانهاى مختلف (1 آذر)و همچنين تجمع در مقابل دفتر سازمان ملل (15 آذر)در شهر تهران بود.

تجمعات فوق الذکر تماماً با دخالت نيروهاى انتظامى و امنيتى به تشنج کشيده شد و تعداد نامعلومى در اين تجمعات دستگير شدند .
اکثر بازداشت شدگان تجمعات مورد اشاره با قيد کفالت و ضمانت تعيينى دادگاه انقلاب آزاد گرديدند ، اما افرادى که اتهامات بيشترى را دارا بوده اند و يا ناتوان از تامين کفالت و ضمانت تعيين شده مى باشند در دو مکان بازداشتگاه ميدان حر و زندان اوين بخصوص بند 240 و درسلولهاى چندنفره آن بند نگهدارى مى شوند.
تعداد دقيق بازداشت شدگان مشخص نمى باشد ، اما بيش از 50 نفر در بند 240 زندان اوين محبوس می باشند ، اسامى مستند گشته تعدادى از بازداشت شدگان مذکور در دو تجمع مورد اشاره که همچنان در بازداشت به سر مى برند به شرح ذيل مى باشد :
1- رضا همپای (240 اوين)
2- مجيد غفاری (240 اوين)
3- صادق زارعى (بازداشتگاه ميدان حر)
4- ساسان رهابخش (بازداشتگاه ميدان حر)
5- اميد محمدى (بازداشتگاه ميدان حر)
6- اردشير داودى (اندرزگاه 8 اوين)
7- محمد حسين پوربنايى (اندرزگاه 8 اوين)
8- شيما فلاحت پيشه (240 اوين)
9- نيما فلاحت پيشه (240 اوين)
10- احمد رضا صادقى (بازداشتگاه ميدان حر)
11- هوشمند کمالى (240 اوين)
12- سمانه سبحانى (240 اوين)
13-تيرداد جاويد مهر (240 اوين)
14-صوفيه ؟؟؟ (240 اوين)
15- محمد حبيب زاده (بازداشتگاه ميدان حر)
16-فرزاد حسن لو (240 اوين)

718- کارگران شرکت  "نیپک" همدان در اعتصاب بسر می برند:

بنا بر گزارشهای دریافتی توسط اتحادیه آزاد کارگران ایران، تمامی کارگران شرکت نیپک (پیمانکار شرکت پتروشیمی هکمتانه همدان) که حدود 90 نفر می باشند از روز چهارشنبه بیستم آذر ماه در اعتراض به عدم پرداخت سه ماه از دستمزدهایشان در اعتصاب بسر می برند.

بنا بر این گزارش،  کارفرما پس از اعتصاب این کارگران به میان آنان رفته و با وعده پرداخت دستمزدها در طی پنج روز آینده از آنها خواسته است تا بر سر کارهای خود بازگردند اما کارگران اعلام کرده اند تا دریافت تمامی دستمزدهای شان به اعتصاب خود ادامه خواهند داد.

دلیل عدم پرداخت بموقع دستمزد کارگران از سوی شرکت نیپک نپرداختن صورت وضعیت این شرکت از سوی پتروشیمی هکمتانه اعلام شده است.

اتحادیه آزاد کارگران 23/9/1387

719- بحران به داروهاي مغز و اعصاب هم كشيده شد !

به گزارش سایت " فریاد کارگر " در تاریخ 23 آذر 87 آمده است : علاوه بر وضعيت بحراني كارگران و كارخانجات اين بار بحران به داروهاي مغز و اعصاب كشيده شده است.يك كارگر هم وطن در ارتباط با وضعيت نابهنجار دارو و درمان در كشور به فرياد كارگر گفت:”
وقتي وضع مالي خراب باشد چطور ميشود داروها را تهيه كرد.من بيماري مغزي دارم. به طوري كه گاهي اوقات تعادلم را از دست ميدهم.بيش از 20 سال است كه اين مريضي را دارم ولي فقط يك سال توانستم دارو تهيه كنم.آن هم به خاطر اين بود كه برادرم از خارج اين دارو را براي من آورد. بايد ذره ذره آب بشوم چون نه در ايران داروهايش وجود دارد و نه من توان تهيه آن را دارم.من حتي شكل و اسم داروهايم را هم فراموش كرده ام از بس كه نخريده ام.جان انسانها براي اين دولت اهميتي ندارد. ميگويند از بعد از انقلاب اين دارو وارد ايران نشده است.
من آشنايي هم دارم كه بيماري ريوي و آسم دارد. به قدري اسپري هاي دارويي اين بيماري گران و ناياب است كه ايشان هر روز نفس تنگي دارد ولي متاسفانه دلسوزي در اين كشور پيدا نميشود.“

انجمن دفاع از كارگران و بيكاران

720- آمار بيكارى دركشور 6/3 درصد بي‌سوادان 20 درصد فارغ التحصيلان دانشگاه :
به گزارش خبرگزاری ايرنا در تاریخ 23 آذر 87 آمده است : بيكارى فارغ التحصيلان دانشگاهى طى پنج سال( 85-1380) دو برابر شده و از 3/10 به 7/20 درصد ‌در ميان ديگر رده هاى تحصيلى رسيده است. ‌‌ ‌
براساس اطلا‌عات مركز آمار ايران از روند كار و اشتغال به تفكيك وضعيت تحصيل، بيشترين شاغلان در كشور با 4/31 درصد ‌داراى سواد ابتدايى و كمترين شاغلان با 2/0درصد افرادى مى باشند كه داراى سواد حوزوى هستند. ‌مقايسه سال هاى يادشده حاكى از آن است، تعداد شاغلان باسواد ابتدايى بيش از ديگر رده هاى ‌تحصيلى بوده است به عبارتى ساختار اشتغال كشور هنوز نياز به بازسازى براى جذب رده هاى بالاى ‌تحصيلى دارد.
‌‌ براساس اين گزارش، ميزان بيكارى فارغ التحصيلان دانشگاهى بالاتر از ميزان بيكارى ديگر گروه هاى ‌تحصيلى در كشور مى باشد. ‌‌ ‌نتايج اعلام شده نشان مى دهد، 53 درصد بيكاران كشور داراى سواد ديپلم و بالاتر هستند. ‌‌ ‌بيكارى فارغ التحصيلان دانشگاهى يكى از معضلات اساسى سال هاى اخير محسوب مى شود زيرا ‌عليرغم توسعه آموزش عالى در كشور، هنوز بازار كار نتوانسته است زمينه فعاليت آنها را افزايش دهد.
‌‌براساس گزارش يادشده، 7/20 درصد فارغ التحصيلان دانشگاهى بيكار هستند در حالي‌كه اين ميزان براى ‌بيسوادان كشور 6/3 درصد است. ‌

721- در راستاي عدم اجراي قانون مديريت خدمات کشوري؛
بازنشستگان تامين اجتماعي و ذوب آهن اصفهان دست به اعتراض زدند
:

تهران- خبرگزاري كار ايران در تاریخ 23 آذر آمده است : طي چند روز گذشته، استان اصفهان صحنه اعتراض بازنشتگان تامين اجتماعي بوده است كه نسبت به اجراي نشدن لايحه نظام هماهنگ پرداخت در مورد خود معترض بوده اند.
به گزارش "ايلنا"، دبير اجرايي خانه كارگر استان اصفهان با بيان اين مطلب، دليل اين اعتراضها را در راستاي اجرا نشدن قانون مديريت خدمات كشوري براي بازنشستگان تامين اجتماعي عنوان كرد.
علي اصغر بروشان افزود:‌ بازنشستگان با امضاي طومار و برگزاري جلسات مختلف، خواستار از بين رفتن تبعيض موجود ميان بازنشستگان كشوري و لشكري با تامين اجتماعي شدند.
وي تاكيد كرد:‌ با توجه به اينكه اصفهان مركز فولاد و صنايعي ديگري چون ذوب‌‏آهن است؛ بازنشستگان زيادي از كارخانه ذوب‌‏آهن به‌‏صورت جدي براي اين رفع تبعيض تلاش مي‌‏كنند.
بروشان تصريح كرد: ‌‏در پي مكاتبات و مذاكرات مسوولان با تجمع كنندگان ، مسوولان استان با حضور در جمع اين عده، قول مساعد براي رفع اين نقيصه را دادند.
پايان پيام

722- کارگران کارخانه قند حداد کرمانشاه 23 ماه است دستمزدی دریافت نکرده اند:

بنا بر گزارشهای دریافتی توسط اتحادیه آزاد کارگران ایران، کارخانه قند حداد کرمانشاه  132 نفر کارگر داشت که حدود 2 سال پیش به بهانه عدم سود دهی، 100 نفر از آنان را از بخش تولید وانبار از کار اخراج کرد. علیرغم این اخراج سازیها تا کنون کارفرما از پرداخت حق سنوات کارگران خودداری کرده است.

بنا بر این گزارش  32 نفر کارگر باقی مانده نیز که از بخشهای فنی، نگهبانی و خدماتی هستند از 23 ماه پیش تا کنون علاوه بر عیدی و پاداش و دیگر مزایا، دستمزد خود را دریافت نکرده اند.

این کارگران در طی مدت یاد شده بارها به اداره کار، استانداری، اداره اطلاعات و دیگر ارگانها شکایت برده اند اما چیزی جز وعده و وعید و از سر دواندن توسط ادرات مذکور نصیبشان نشده است.

لازم به یادآوری است در حالی دستمزد کارگران باقی مانده  و حق سنوات 100 کارگر اخراجی پرداخت نشده است که هم اکنون دهها تن قند و شکر در انبار کارخانه وجود دارد وعلاوه بر آن چند هزار متر زمین چسبیده به محوطه کارخانه که بلا استفاده رها شده است در مالکیت کارفرمای این کارخانه قرار دارد.  

اتحادیه آزاد کارگران 23/9/1387

723- سرنوشت کارگران سد البرز سواد کوه به دست کيست؟
تفاهم‌‏نامه‌‏اي كه كارگران را از بيمه بيكاري محروم كرد
:

تهران- خبرگزاري كار ايران در تاریخ 23 آذر 87 آمده است : طبق تفاهم نامه وزارت كار و امور اجتماعي و سازمان تامين اجتماعي، بر اساس ماده 60 قانون تامين اجتماعي و ماده 96 قانون كار، كارگران شاغل در كارهاي فصلي و يا كارگران شاغل در كارهاي با ماهيت غيردائمي چنانچه با پايان يافتن فصل كاري، اتمام قرارداد و يا اتمام بخشي از كار به عنوان نيروي انساني مازاد بيكار شوند؛ مشمول مزاياي بيمه بيكاري نخواهند شد. اين بند از اين تفاهم‌‏نامه تنها اميد كارگران سد البرز سواد كوه را نااميد ساخت.
به گزارش"ايلنا"، در چند ماه گذشته 150 نفر از كارگران "سد البرز سواد كوه" بدون بهره‌‏مندي‌‏ از مزاياي بيمه بيكاري به عنوان نيروي مازاد از سوي كارفرما اخراج شدند.
دبير اجرايي خانه كارگر استان مازندران تاكيد كرد: اخراج اين كارگران كه سابقه كارآنها از 7 تا 10 سال متفاوت است در حاليست كه هنوز اين پروژه به پايان نرسيده است.
نصرالله دريابيگي افزود: زندگي اين كارگران كه تعداد آنها به 150 نفر مي‌‏رسد در صورت پرداخت نشدن بيمه بيكاري با مشكلات متعددي روبرو خواهد شد.
يكي از كارگران اخراج شده شد البرز گفت: با توجه به اينكه پروژه سد در سال 89 تمام مي‌‏شود؛ شكايتي را در اداره كار و سازمان تامين اجتماعي مطرح كردم كه تاكنون پيگيري آنها نتيجه‌‏اي در برنداشته است.
وي افزود: قبل از سفر رئيس جمهور به اين استان مسوولان اداره كار در مورد حل مشكلات كارگران قول مساعد دادند اما پس از سفر رييس جمهور همه چيز فراموش شد.
اين كارگر اظهار داشت: با توجه به اينكه سد البرز سوادكوه وابسته به شركت "سابير" است اين شركت به هيچ عنوان اجازه تشكيل نهاد صنفي شوراي اسلامي كار را به كارگران نمي‌‏داد.
وي افزود: كارگران اخراجي در حالي از شمول بيمه بيكاري محروم شدند كه پيشتر 18 نفر از كارگران اخراجي اين واحد در سال 86 توانسته‌‏اند از مزاياي بيمه بيكاري استفاده كنند.
اين اظهارات در حالي است كه پيشتر نجفي، رئيس اداره كار استان مازندران موقتي بودن پروژه و عدم نياز كارفرما را علت اخراج اين 150 كارگر دانسته بود.
مديرعامل شركت سايبر نيز در گفت‌‏وگو با خبرنگار ايلنا گفت: هم اكنون 97 درصد اين پروژه كه ساخت آن به سال 74 بازمي‌‏گردد به پايان رسيده است.
بهروز جباري با بيان اينكه ساخت سد البرز بيشتر از موعد مقرر به طول انجاميده است؛ گفت: با توجه به اينكه در مرحله آب گيري سد قرار داريم، وادار به كاهش نيروي كار شده‌‏ايم زيرا به پايان پروژه نزديك شده‌‏ايم.
وي در خصوص بيمه بيكاري گفت: در رابطه با بيمه كارگران، شركت هيچ وظيفه‌‏اي ندارد و اين موضوع در شرح وظيفه اداره كار وسازمان تامين اجتماعي است.
پايان پيام

724- يک مقام کارگري خواستار شد:
بازرسان كار از كوره پز خانه هاي آجرپزي بيشتر بازديد كنند
كارخانه هاي آجر فشاري‌‏در معرض تعطيلي هستند
:

تهران- خبرگزاري كار ايران در تاریخ 23 آذر آمده است : دبير انجمن صنفي كارگران كوره‌‏پز خانه هاي پاكدشت از ركود در فروش آجرفشاري خبر داد و گفت: اين ركود باعث تعطيلي بسياري از كارخانه‌‏هاي توليد آجرفشاري در منطقه و بيكاري كارگران شده است.
عوض سلطاني در گفت‌‏و‌‏گو با "ايلنا", با اشاره به متداول شدن استفاده از مصالح پيش‌‏ساخته در ساختمان‌‏ها افزود: اين موضوع باعث شده تا بازار فروش آجرفشاري راكد باشد.
وي افزود: چند كارخانه توليد آجرفشاري هم كه مشغول كار هستند،‌‏ بيشتر از كارگران اتباع بيگانه استفاده مي‌‏كنند.
سلطاني از مسوولان وزارت كار به خصوص بازرسان كار خواست، بر بازديدهاي خود از كارخانه‌‏هاي آجرسازي بيفزايند تا از اين طريق زمينه اشتغال كارگران ايراني در اين واحدها فراهم شود.
پايان پيام

725- احضار کارگران کيان تاير به اطلاعات اسلامشهر :
در روز شنبه 23 آذر ماه 1387 تعادی از نمايندگان کارگران کيان تاير به اداره اطلاعات شعبه اسلامشهر احضار گرديدند.
اين در حالی است که وعده های رياست جمهوری مبنی بر پرداخت ده ميليون ريال به اين کارگران بابت بخشی از دستمزد های معوقه ی ايشان تحقق نيافته است و هنوز به خواسته ی تعيين تکليف مالکيت اين کارخانه برای راه اندازی مجدد خط توليد، بر خلاف ادعاهای احمدی نژاد، پاسخ داده نشده است.
در خبرهای هفته ی گذشته آمده بود که در مراجعه ی چند باره نمايندگان لاستيک سازی کيان تاير به کاخ رياست جمهوري، به ايشان گفته شده بود که دولت احمدی نژاد و بخصوص وزارت صنايع و معادن، به خواسته های کارگران پاسخ منفی داده و کارگران نيز در عوض اعلام داشته بودند که اين بار به همراه با خانواده هايشان اعتراضات خود را از سر خواهند گرفت.
کميته پيگيری ايجاد تشکل های آزاد کارگری
24 آذر ماه 1387

726- تعطیل «صنایع فلزی سازه های سنگین» و مرگ یک کارگر :

کارخانه صنایع فلزی سازه های سنگین از جمله واحدهای صنعتی است که سال ها در تملک «سازمان گسترش و نوسازی صنایع» قرار داشت و بعدها به مالکیت شرکت سرمایه گذاری « شاهد» درآمد. در سال 1384، در چهارچوب اجرای اصل 44 قانون اساسی دولت سرمایه، این کارخانه نیز همچون کارخانه های فراوان دیگر از سوی دولت به صاحبان خصوصی سرمایه اهدا شد و دو سرمایه دار به نام های « فردمنش» و « حاج آقا بابایی» این عطیه عظیم دولتی را دریافت کردند. سرمایه داران مذکور پس از تملک کارخانه بی درنگ دست به کار اجرای نقشه خود شدند. قبل از هر چیز بخشی از اموال کارخانه را به بهای گزاف فروختند و عواید ناشی از آن را هزینه نقل و انتقال مالکیت شرکت کردند. تا اینجا همه چیز بر وفق مراد صاحبان تازه کارخانه پیش رفته بود. آنان کارخانه ای عظیم با تولید انبوه، دارای وسیع ترین بازارهای فروش با سودهای سرشار، نیروی کار شبه رایگان و در یک کلام همه امکانات لازم برای رشد بیشتر سرمایه های اهدایی را بدون هیچ هزینه ای و در قبال پرداخت هیچ ریالی یک جا صاحب شده بودند. کارخانه صنایع فلزی سازه های سنگین مؤسسه ای با سرمایه کلان است که تولیدات عظیمی را در کارنامه خود دارد. اسکلت های فلزی سنگین پاره ای از طرح های آبرسانی، حفاری ها، پل ها، نیروگاه ها و پروژه های مهم اقتصادی دیگر توسط کارگران همین کارخانه تولید شده و می شود. به طور مثال، داربست های مهم فلزی مورد استفاده در پروژه های نواب، پل میرداماد، پل آهنگ، میدان مرکزی تره بار تهران، نیروگاه های رجائی و خوی و یزد، پل خیبر برای استفاده در جنگ با عراق و بسیاری جاهای دیگر در همین کارخانه و با نیروی کار شبه رایگان کارگران آن تولید و در اختیار سرمایه داران مقاطعه کار دولتی یا خصوصی قرار گرفته است. با توجه به همه این نکات بسیار روشن است که تصاحب چنین بنگاه بزرگ صنعتی با سفارشات بسیار سنگین و پرسود نهادهای دولتی یا صاحبان خصوصی سرمایه ها، با بازار گسترده فروش کالاهای تولیدی و سودهای نجومی ناشی از استثمار کارگران، آن هم بدون هیچ هزینه سرمایه گذاری، مائده ای آسمانی عظیمی بود که دولت سرمایه داری بسیار سخاوتمندانه نصیب عناصر نورچشمی طبقه خود می کرد.

مالکان جدید این مؤسسه به دنبال اقدامات بالا شروع به اجرای بخش های دیگر برنامه های خود کردند. آنان تمامی آن بخش از دستمزد کارگران را که در عرف سرمایه داران و دولت سرمایه داری ایران زیر نام های عیدی و پاداش و نوع این ها پرداخت می شود یکجا قطع کردند و در همان سال نخست بیش از نصف این بخش از دستمزدها را اصلاً نپرداختند. گام بعدی  به مصادره کل دستمزدها اختصاص یافت. سه ماه حقوق همه کارگران در همان سال 85 به طور کامل توسط صاحبان خصوصی شرکت مصادره شد و به کوه عظیم سودهای آنان اضافه گردید. لازم به یادآوری است که تمام این یورش ها به سفره خالی کارگران و فرزندان آنان در شرایطی انجام می گرفت که تولید کارخانه در بالاترین سطح خود بود، بازار سفارشات کاملا داغ بود و ارقام نجومی سود هوش و حواس را از سر صاحبان جدید کارخانه می ربود.

سرمایه داران به آنچه گفتیم بسنده نکردند. هنوز سال 1386 به پایان نرسیده بود که آنان 180 کارگر مشمول قراردادهای موقت کار را از کارخانه اخراج کردند. این کارگران را روانه دیار بیکاری و گرسنگی و فلاکت ساختند و کل کارهای آن ها را بر شانه همزنجیران باقی مانده آنان بار کردند. کمی بعد، 60 کارگر دیگر را نیز به دنبال 180 کارگر نخست  فرستادند و بازهم کارهای آنان را بر دوش بقیه کارگران انداختند. به این ترتیب، همه سلاح ها برای قتل عام بدون خون و خونریزی توده های کارگر به کار گرفته شد. قطع بخش قابل توجهی از همه دستمزدها، مصادره ماه های متوالی کل حقوق ها، اخراج 240 کارگر و اضافه کردن بهای نیروی کار آنان به سودهای سرشار سابق، افزایش تولید و سود کارخانه به یمن تشدید استثمار کارگران تا سرحد مرگ، همه و همه همراه یکدیگر علیه کارگران و به نفع افزایش سود سرمایه انجام گردید. مالکان خصوصی کارخانه، یعنی همان کسانی که نمایندگان بخش خصوص سرمایه آنان را فرشته نجات طبقه کارگر از مصیبت بیکاری می دانند و معتقدند در صورتی که سرمایه ها به مالکیت آن ها درآید زمین و زمان به بهشت رفاه کارگران تبدیل خواهد شد، تمامی این شرارت ها و توحش ها و درندگی ها را برای سلاخی زندگی و معاش کارگران انجام دادند، اما نه تنها حرص سودجویی شان ارضا نشد بلکه حاصل تمام این تهاجم ها به سفره خالی کارگران را نردبانی برای شروع تعرض های بعدی کردند. سرمایه غول پیکری که مفت و مجانی در قالب کارخانه از سوی دولت به آن ها پیشکش شده بود، به علاوه دنیای سودهای کلانی که در این 4 سال از طریق تشدید مرگبار استثمار کارگران و تسلیم 240 کارگر به تیغ تیز گرسنگی و مرگ برهم انباشته بودند، چشم انداز سرمایه گذاری بسیارگسترده تر را پیش چشم آنان باز کرد. سرمایه داران صاحب کارخانه اینک در چنین نقطه ای قرار دارند. همه چیز بر وفق مراد آنان است. تولید بسیار انبوه است. بازار مشتری داغ است. سفارشات برهم انباشته اند. سودها نجومی است. اما بازهم رضایت خاطرشان حاصل نیست. انباشت گسترده تر، سرمایه گذاری های عظیم تر، نیروی کار ارزان تر و سودهای بسیار کلان تر مورد انتظار است. در چنین وضعی است که آنان تعطیل کارخانه را در دستور کار خویش دارند و بر اساس همین دستور کار است که چند وقت پیش در اجتماع کارگران اعلام کردند که کارخانه تعطیل خواهد شد.

شنیدن خبر تعطیل کارخانه برای توده های کارگر ناقوس شوم مرگ بود. موج وحشت همه کارگران را فراگرفت و در این میان جمال عباس زاده  کارگری که سال ها است در این جا استثمار می شود، کارگری که گوشت و پوست و استخوان و تمامی هستی انسانی اش در طول این سال ها قطره قطره به جویبار خروشان سود سرمایه پیوسته است با شنیدن خبر تعطیل کارخانه و اخراج و بیکاری خود و گرسنه شدن فرزندانشان در دم  سکته کرد و در راه بیمارستان جان باخت.

تمام بخش های مختلف سناریوی توحش سرمایه داران و فاجعه بیکاری و گرسنگی و فلاکت کارگران در کارخانه صنایع فلزی سازه های سنگین مو به مو اسناد محکم و موثقی بر درستی  حرف ها، نتیجه گیری ها و راهکار معینی  است که ما از مدت ها پیش آن ها را با توده وسیع کارگران کارخانه های درمعرض تعطیل در میان گذاشته ایم. 4 سال پیش دولت سرمایه داری کارخانه ای بزرگ و سرمایه ای عظیم را که محصول  مستقیم کار و استثمار کارگران بوده است به دو سرمایه دار اهدا کرده است. این سرمایه داران  در همان کارخانه و با همان سرمایه اهدایی هر بلایی را که خواسته اند بر سر توده های کارگر آورده  و از طریق تشدید استثمار مرگبار آنان سرمایه خود را هرچه عظیم تر کرده اند. درمقابل این جنایات صاحبان سرمایه، کارگران می توانستند به کارهایی دست بزنند. آنان می توانستند به صرف اعتراض  و اعتصاب خشک وخالی بسنده نکنند. می توانستند دست اتحاد به هم دهند و شورای کارگری ضد سرمایه داری خود را بنا نهند. می توانستند از درون این شورا فریاد خویش را به گوش همه کارگران همزنجیر خود در همه مناطق ایران و جهان برسانند. می توانستند با قدرت شورای خویش و با جلب حمایت توده های عظیم طبقه شان کارخانه را به تصرف خویش درآورند و خود تولید را اداره کنند. ما اصلا ادعا نمی کنیم که کارگران در صورت انجام این کارها حتماً پیروز می شدند و از تعطیل کارخانه و بیکاری خود جلوگیری می کردند. حرف ما این است که میان ما و سرمایه داران و دولت آن ها یک جنگ اجتناب ناپذیر مرگ و زندگی جریان دارد. سرمایه داران و نظام سرمایه داری به طور مستمر و بدون این که فرصت نفس کشیدن به ما دهند به ما تعرض و حمله می کنند، بر شدت استثمار ما تا سرحد مرگ می افزایند، صدتا صدتا و هزارتا هزارتا از کارخانه اخراج و به ورطه بیکاری و گرسنگی پرتابمان می کنند. ما درمقابل این جنایت ها مجبور به مقاومت و مبارزه و تبدیل مبارزه تدافعی به مبارزه تهاجمی هستیم. این یک امر انتخابی و یک گزینه ترجیحی زندگی نیست. این، اجبار زندگی درزیر حاکمیت نظام سرمایه داری است. ما برای زنده ماندن راهی نداریم جز این که با سرمایه داری مبارزه کنیم و مبارزه ما باید متشکل و حامل راهکار متناسب برای دفع حمله دشمن باشد. وقتی ما  را به صورت دسته جمعی از کارخانه ها بیرون می اندازند و همه راه های اعمال قدرت علیه سرمایه را بر ما می بندند ما هیچ راهی نداریم جز این که کارخانه را که محصول کار و استثمارمان، محل فروش نیروی کارمان و کانون اعتراض و مبارزه و اعمال قدرت مان است از دست صاحبان سرمایه بگیریم و به تصرف خود در آوریم. سرمایه داران مفت و مجانی میلیاردها تومان حاصل استثمار ما را به صورت سرمایه و کارخانه از دولت خود تحویل گرفتند و همه بلاها را بر سر ما آوردند. اینک ما همگی بیکاریم و رفیق همزنجیرمان از وحشت گرسنگی و مرگ بچه هایش سکته کرده و از میان ما رفته است. چرا ما نمی توانستیم کارخانه را از دست سرمایه داران خارج سازیم و خود اداره کنیم؟ واضح است که اگر این کار را می کردیم به ما حمله می کردند. نیروهای انتظامی و امنیتی و سپاه و بسیج و ارتش و همه ماشین سرکوب دولت سرمایه ما را در محاصره خود و زیر بمباران خود می گرفتند. این ها همه در زمره بدیهیات هستند. اما سؤال این است آن ها برای چه این کار را می کردند؟ جواب روشن است : می خواهند هر چه ما کار می کنیم به سرمایه سرمایه داران و دولت آنان مبدل شود. می خواهند ما برای همیشه برده مزدی باشیم. می خواهند ما همیشه از هر نوع حق و حقوق انسانی محروم باشیم. این ها خواسته ها و اهداف آن هاست. سؤال بعدی این است که تکلیف ما چیست؟ جواب این سؤال نیز روشن است : اگر نمی خواهیم از گرسنگی بمیریم باید با این وضعیت مبارزه کنیم. باید از مطالبات پایه ای خود شروع کنیم و حول مبارزه برای تحقق آن ها متحد و متشکل شویم. باید بر دشمن طبقاتی خود اعمال قدرت کنیم و قدرت ما نیز فقط و فقط در اتحاد متشکل شورایی  ما علیه سرمایه نهفته است. مبارزه ما باید تجلی به کارگیری قدرت طبقه مان علیه سرمایه باشد و در شرایطی که ما را گله وار از کارخانه ها بیرون می ریزند تصرف کارخانه و تبدیل آن به سنگر مقاومت علیه سرمایه تنها راه اعمال قدرت ماست.

 

توضیح : منبع خبری که نوشته خبری بالا براساس آن نوشته شده کمیته ای است به نام «کمیته همبستگی برای ایجاد اتحادیه کارگران ساختمان». ما این کمیته را هیچ نمی شناسیم و صرفا به متن خبر منتشرشده توسط آن استناد کرده ایم. اما از آنجا که گزارش این کمیته حاوی تحلیل و رهنمودی نادرست است ذکر نکاتی را در این مورد لازم می دانیم. این کمیته به دنبال گزارش وضعیت کارگران و جنایات کارفرمایان می نویسد هدف سرمایه داران صنایع فلزی سازه های سنگین، لاستیک البرز، نیشکر هفت تپه و سایر مراکز کار مشابه این است که تمامی کارخانه های ایران را تعطیل کنند تا از این طریق کارگران را بیکار و اسیر فقر سازند. این کمیته با چنین تحلیلی از رویکرد سرمایه داران و آینده کارگران خواستار وحدت و سازمانیابی همه کارگران است و چنان که از نامش پیداست الگوی سازمانیابی مناسب برای مقابله با این اوضاع را هم ایجاد اتحادیه می داند. حرف ما دراین مورد این است که هدف واقعی سرمایه داران فروپاشی صنایع و تعطیل کارخانه ها نیست. سرمایه دار یعنی صاحب سرمایه، یعنی سرمایه ای که به صورت آدمیزاد در آمده است. سرمایه رابطه تولید ارزش اضافی است، رابطه استثمار کارگر و تولید سود است. سرمایه دار کارخانه می سازد و نیروی کار کارگر را می خرد و استثمار می کند تا سودهای هر چه کلان تر به دست آورد و سرمایه اش را عظیم و عظیم تر کند. او اگر کارخانه را می بندد به خاطر دشمنی با کارخانه نیست بلکه برای این است که به استثمار عظیم تر کارگران و دستیابی به سودهای نجومی تر می اندیشد. در تدارک سرمایه گذاری انبوه تر و برپایی کارخانه های  بسیارعظیم تر با نیروی کار هرچه ارزان تر است. سرمایه را باید به درستی شناخت، زیرا بدون این شناخت چه بسا به جای مبارزه با سرمایه به آلت دست سرمایه و به ابزار جدال های درونی میان سرمایه داران بر سر استثمار شدیدتر طبقه خود تبدیل شویم. درهمین راستا توضیح نکته دیگری را نیز لازم می بینیم. ما، چنان که در نوشته های خویش تصریح کرده ایم، هیچ حساسیتی به اسم و رسم و عنوان تشکل کارگری نداریم. کل حرف و حدیث ما عبارت است از مبارزه هرچه آگاهانه تر، افق دارتر و سازمان یافته تر توده های طبقه مان علیه سرمایه و برای نابودی نظام سرمایه داری. این کمیته از تلاش خویش برای ایجاد اتحادیه کارگران ساختمان سخن می گوید. اتحادیه یا سازمانیابی اتحادیه ای کارگران در دنیای کنونی و از دیرباز تا امروز معنای بسیار روشن و معینی دارد. این کمیته خواستار مبارزه علیه سرمایه است. اما باید بداند اتحادیه به معنای رایج فوق به هیچ وجه ظرف چنین مبارزه ای نیست. اتحادیه در بخش مهمی از دنیای سرمایه داری ابزاری برای گفتگوی صمیمانه و همدلانه با صاحبان سرمایه بر سر تضمین بقای سرمایه داری، برده مزدی ماندن همیشگی کارگران و چگونگی پرداخت بهای نیروی کار این بردگان در چهارچوب تأمین همه شرایط سودآوری حداکثر سرمایه ها است. این کاری است که اتحادیه ها در اروپا و آمریکا و کشورهایی از این دست می کنند. در جامعه ایران اتحادیه حتی همین شانس را نیز ندارد، زیرا گذشته از این که به علت ناتوانی در پاسخگویی به رادیکالیسم جنبش کارگری نمی تواند مورد اعتماد کارگران قرارگیرد بخت و اقبال قانونی شدن همچون شوراهای اسلامی کار و انجمن های صنفی را نیز ندارد و سرکوب می شود. برای نمونه می توان به وضعیت سندیکا های شرکت واحد و نیشکر هفت تپه  نگاه کرد و آینده اتحادیه سازی را در آینه حی و حاضر این به اصطلاح تشکل های کارگری دید. این به اصطلاح تشکل های کارگری تا امروز هیچ گرهی از هیچ مشکل کارگران حتی درحد همان چانه زدن بر سر میزان دستمزد هم بازنکرده اند. سخن خود را خلاصه کنیم. ما تحلیل «کمیته همبستگی برای ایجاد اتحادیه کارگران ساختمان» از هدف سرمایه داران در مورد تعطیل کارخانه ها را درست نمی دانیم و در همان حال الگوی سازمانیابی سندیکایی آن را نیز ظرفی برای مبارزه علیه سرمایه تلقی نمی کنیم. اگر هدف واقعاً سازمان دادن جنبش ضدسرمایه داری کارگران و دراین مورد خاص کارگران ساختمانی است، باید ظرفی ایجاد کرد که ابزار اعمال قدرت متحد و سراسری آحاد توده های کارگر علیه سرمایه باشد. این ظرف چیزی جز تشکل ضدسرمایه داری و شورایی کارگران نیست.

کمیته هماهنگی برای ایجاد تشکل کارگری

24 آذر 87


727- کارگر معدن در حین کار جان باخت :

به نوشته روزنامه جمهوری اسلامی در تاریخ 24 آذر 87 گزارش شده است :  " مرتضی " کارگر معدن در اردکان در عمق 350 متری زمين بر اثر برق گرفتگی جان خود را از دست داد.

728- دبير اسبق کانون عالي شوراها:
وابستگي بنگاه‌‏هاي توليدي به دولت خطرناک است
طرح تحول اقتصادي توليدکنندگان را به دولت وابسته مي‌‏کند
 :

تهران- خبرگزاري کار ايران در تاریخ 24 آذر 87 آمده است : دبير اسبق کانون عالي شوراهاي اسلامي کار کشور حذف افزايش دستمزد سالانه کارگران را که در طرح تحول اقتصادي دولت آمده است را مورد انتقاد قرار داد و گفت: اين موضوع باعث مي‌‏شود تا بنگاه‌‏هاي اقتصادي و توليدي بيش از گذشته به دولت وابسته شوند.

عليرضا حيدري در گفت‌‏وگو با "ايلنا"، اجراي طرح تحول اقتصادي دولت را نيازمند تامين بودجه و منابع دانست و افزود: استفاده از درآمدهاي نفتي و حامل هاي انرژي مورد نظر دولت است اما بايد ارقام واقعي در طرح تحول اقتصادي لحاظ شود و از حساب سازي پرهيز گردد.
وي با بيان اينکه توليد نفت کشور بيش از چهار ميليون بشکه در روز است؛‌‏ گفت: درحالي که نيمي از اين توليد در داخل کشور مصرف مي‌‏شود؛ دولت رقم يارانه‌‏ها را بر اساس قيمت فروش نفت اوپک محاسبه کرده است.
حيدري نقدي کردن يارانه‌‏ها را باعث تزريق تورم شديد به جامعه ارزيابي کرد و گفت: اقشار آسيب پذير با افزايش تورم فشار زيادي را متحمل خواهند شد که دولت در هر صورت نخواهد توانست ما‌‏به‌‏التفاوت تورم را جبران کند و اين در حالي است که اين تورم پايدار خواهد بود.
دبير اسبق کانون عالي شوراهاي اسلامي‌‏کار کشور، پرداخت درازمدت يارانه‌‏ها به صورت نقدي را مورد سوال قرار داد و گفت: به نظر مي‌‏رسد کمک نقدي روش مناسبي نيست؛ زيرا بيشتر اقتصاددانان معتقدند بايد از محل افزايش بهره‌‏وري و افزايش توليد ناخالص ملي عدالت را برقرارکرد.
او با بيان اينکه بسياري از واحدهاي توليدي صنعتي کشور دچار مشکل هستند،‌ افزود: اگر انرژي به قيمت واقعي به اين بنگاه‌‏ها عرضه شود آنها توان رقابت خود را از دست داده و مجبور به اخراج گسترده کارگران خود مي‌‏شوند.
حيدري خواستار دخالت نکردن دولت در امر بنگاه‌‏داري شد و افزود: درحالي که اصل 44 قانون اساسي نيز به اين موضوع تاکيد دارد؛ پرداخت حقوق کارگر توسط دولت به معناي اقتصاد دستوري است.
اين فعال کارگري دادن بيمه بيکاري به کارگران را بهتر از پرداخت حقوق کارگر توسط دولت ارزيابي کرد و افزود: اقتصاد دولتي خطرناک است و باعث ضربه به کارفرما و کارگر مي‌‏شود.
پايان پيام

729- دبيرکل جمعيت زنان مسلمان نوانديش:
زنان كارگر نبايد از صنايع حذف شوند
نسبت به لايحه كاهش‌‏كار زنان اميدواريم
:

تهران- خبرگزاري كار ايران در تاریخ 24 آذر 87 آمده است : لايحه جديدي كه از سوي مشاور وزير صنايع و معادن در امور زنان در رابطه با كاهش ساعات كار زنان شاغل در صنايع موجي از نگراني را درميان مدافعان حقوق زنان برجا گذاشته است.
دبيركل "جمعيت زنان مسلمان نوانديش" در گفت و گو با خبرنگار ايلنا، گفت: اين گونه كمك ها به زنان شاغل در كارهاي مكانيكي، يدي و سخت با ساعات كاري طولاني در صورتي قابل توجه است كه عواقب و مسائل جانبي را درپي ‌‏نداشته باشد.
فاطمه راكعي، تاكيد كرد:‌ چنانچه مقصود اصلي مسولين از اين مساعدت‌‏ها، حفظ نقش‌‏هاي محوري مادري و همسري زن در خانواده باشد؛ تدبيري به جاست.
وي با اشاره به تعداد زياد فرزندان در خانواده‌‏هاي كارگري، گفت: اگر قرار باشد به تعداد هر فرزند يك ساعت از ساعات كاري زنان كارگر كاهش يابد؛ اين زنان از محيط‌‏هاي كار و اشتغال حذف خواهند شد.
وي افزود: لازم است زنان به صورت سنجيده تري پذيراي اين گونه قوانين باشند و اين نكته را نيز در نظر داشته باشند كه ممكن است با اجراي لايحه پيشنهادي وزارت صنايع و معادن، از اشتغال زنان كارگري كه تعداد ساعات كاري آنها كم است جلوگيري شود.
راكعي، افزود: اينگونه تغييرات بايد آگاهانه و مثبت بدون مقايسه با همكاران مرد باشد.
دبيركل جمعيت زنان مسلمان نوانديش در پاسخ به سوال خبرنگار "ايلنا" در رابطه با نگاه تبعيض آميز موجود در اين لايحه به زنان گفت:‌‏ اگر قرار است اين لايحه با ديدگاه تبعيض آميز نسبت به زنان تصويب شود، پس بهتراست كه هيچگاه تصويب نشود.
وي اظهار داشت:‌ براي پيش داوري در اين زمينه هنوز زود است و بايد اميدوار بود كه اين طرح به خانه‌‏نشين كردن زنان كارگر منجر نخواهد شد.
نماينده مردم تهران در مجلس ششم افزود:‌ اين نكته قابل توجه است كه زنان مسوول در هر جناحي به دنبال احقاق حقوق زنان و خانواده باشند.
پايان پيام

                                          

730- گزارشی از طرف عده ای از کارگران چینی همگام شهرکرد

تجربه ای عینی از  اتحاد كارگران شاغل و بیكار:

امید  ح . ت

مقدمه: آنچه در زیر می خوانید شرح و تاریخ شكل گیری یكی از اعتراضات كارگری پردامنه در این سال ها است.اخبار اعتراضات كارگران چینی همگام هر چند به صورت جسته و گریخته در اخبار و گزارشات كارگری منعكس شد. اما گزارش زیر تلاش می كند شرح ماوقع را به صورت مفصل همراه با نگاهی تحلیلی كه در پی آن  می آید منعكس كند. جملات داخل گیومه از زبان یكی از كارگران بیان شده که در جریان اعتراضات حضور داشته است.

شركت چینی همگام در سال ۱۳۶۷ در اطراف شهركرد، مركز استان چهارمحال و بختیاری، تاسیس شد، استانی كه به علت واقع شدن در دامنه زاگرس از آب و هوایی سرد و كوهستانی برخوردار بوده و فاصله مركز آن تا شهر صنعتی اصفهان 100 كیلومتر است. مردم این استان به علت نبود صنایع بزرگ و متوسط در استان برای كسب درآمد و گذران زندگی بیشتر به دامپروری و كشاورزی در قالب عشایر كوچ نشین یا مهاجرت و كارگری در شهر های صنعتی مجاور، عسلویه و كشورهای حاشیه خلیج فارس روی آورده اند.

 كارخانه چینی همگام در مساحتی كوچك و با تعداد اندكی كارگر و ظرفیت تولید پائین شروع به كار كرد. اما به مرور به علت  تقاضای بالای بازار، كارخانه توسعه داده شد و نیروی كار بیشتری به استخدام درآمد تا آنجا كه تعداد كارگرها به 5۰۰ نفر رسید.                                                

در ابتدای كار امكانات اولیه كار همچون بیمه، لباس كار، سرویس رفت و آمد بین شهری ، حقوق و مزایا و بن كارگری به صورت منظم وجود داشت و بسیاری از كارگران رسمی بودند. مرغوبیت چینی همگام چنان بود كه علاوه بر فروش داخلی به كشورهای عربی هم صادر می شد. تا سال 83 هر چند دستمزدها نسبت به كارخانه های منطقه و استان های همجوار كمتر بود اما با این وجود كارگران به علت این كه حقوق ها به موقع پرداخت می شد اعتراضی نداشتند. از سال 83 كم كم تشویقی ها و امكانات ابتدایی قطع شد. پرداخت حقوق ها 3 ماه و حتی بیشتر به تعویق افتاد. به موازات بد شدن شرایط معیشتی كارگران، سرمایه صاحب كارخانه روز به روز افزایش می یافت و وی به سرمایه گذاری در كشورهای عربی روی آورد. سید محمدرضا سید نبوی مدیر عامل سابق سیمان آبیك علاوه بر چینی همگام دارای سهام  عمده ای از شركت آب معدنی شادكام در سامان و كریستال نگین در تهران است. خروج سرمایه ها از داخل كشور و سرمایه گذاری در بخش هتل سازی موجب اعلام ورشكستگی و اخراج عده زیادی از كارگران چینی همگام از سوی نبوی شد. همزمان با این وقایع و مشكلات اقتصادی كارگران، اولین سری از اعتصابات شروع شد. كار فرما برای جلوگیری از ادامه اعتصاب كارگران و تهدید آن ها تعدادی زیادی از كارگران را بدون این كه طلب های آن ها را پرداخت كند اخراج كرد. در آن هنگام عمده كارگران به علت عدم آگاهی از حقوق خود و ترس از بیكاری و وعده های كارفرما  تن به كار دادند و كارگران اخراجی را در مبارزه شان برای گرفتن حقوق و مزایا تنها گذاشتند. كارفرما با وجود اخراج بخشی از كارگران با بالا بردن شدت كار و افزایش اضافه كاری ها تولید را افزایش داد.چنانچه در حالی که در سال ۸۳ تولید چینی ۶ تن در روز بود، در سال ۸۵ با وجود اخراج تعداد زیادی از كارگران تولید به ۱۲ تن رسید. با وجود این، پرداخت حقوق ها همچنان با تاخیر انجام  می گرفت، تا آنجا که چند ماه بعد دوباره اعتصاب ها آغاز شد.

"پس از هر اعتصاب كارفرما وام های كلانی به اسم كارگران  می گرفت، به بهانه این كه قرار است حقوق عقب افتاده مان را بپردازد. ولی خبری از حقوق  نبود. صاحب كارخانه به جای كارگران اخراجی تعدادی كارگر جدید استخدام كرد، کارگرانی که کار در یک شرکت نیمه ورشکسته را به بیکاری ترجیح می دادند. عدم حمایت ما از كارگران اخراجی علاوه بر نا آگاهی طبقاتی به دلیل نبود كار و اجبار زندگی است. كارفرما به خوبی از ناآگاهی ما استفاده كرد. ابتدا عده ای از قدیمی ترها را اخراج كرد. سپس به سراغ ما جدیدترها آمد. اگر از ابتدا با اتحاد و همبستگی همگی مقابل كارفرما ایستاده بودیم، چنین پیشروی در سلب حقوق ما همچون قطع مقطعی سهمیه ناهار، کم کردن وقت غذا و استراحت و ... اتفاق نمی افتاد."

خواسته حداقلی كارگران در درجه اول پرداخت به موقع حقوق بود و نه ساعت های كار اجباری و نه هر گونه رفتار ضد كارگری دیگر!

كم كم اعتصاب های متوالی به جایی رسید كه كارگران به اداره كار و مقام های بالاتر در استانداری رجوع كردند. ولی باز هم كوچك ترین تاثیری در وضعیتشان نداشت. تنها كاری كه این كارپردازان  سرمایه داری انجام می دادند قول های بیهوده ای بود مبنی بر پیگیری حقوق كارگران. در طی این مدت هر سال به علت اعتصاب كارگران، كارخانه یک ماه تعطیل بود و پس از گذشت مدتی كارگران به ناچار و برای تامین معاش خانواده به سر كار باز می گشتند. در این دوره زمانی حقوق ها 6 ماه یك بار پرداخت می شد.

نكته ای كه باید تاکید کرد این است كه كارفرما هر سال تعدادی از كارگران را اخراج كرده و نیروهای كارگری جدید استخدام می كرد و كارگران باقی مانده شركت را به قسمت های سخت تر برده و كار های مشكل تر را به آن ها واگذار می كرد. در همین زمان بود كه رفتار های ضد كارگری کارفرما بالا گرفت و برای این كه به كارگران سنوات تعلق نگیرد بعد از پایان ۱۱ ماه كار آن ها را تهدید به اخراج می كرد و از آن ها تعهد می گرفت كه سنوات خود را ببخشند!

در آذر ماه ۸۶ كارگرانی كه شرایط سخت زندگی كارد را به استخوانشان رسانده، به استانداری مراجعه می كنند و در آنجا به اعتراض مشغول می شوند. ولی كارمند های مسئول در استانداری با همان پوزخند های همیشگی وعده های بیهوده می دهند، وعده هایی كه هیچ گاه عملی نمی شود.

در همین ماه معاون وزیر كار و امور اجتماعی با كاركنان مسئول در اداره كار استان  جلسه ای پیرامون مشكلات كارگران  چینی همگام برگزار می كنند كه در  این جلسه كارفرما قول می دهد هر ماه حقوق كارگران را بدهد وعلاوه بر آن  هر ماه یك پایه حقوق عقب افتاده كارگران را نیز بپردازد ولی این بار نیز این وعده ها عملی نمی شوند.

"این بار اعتصاب گسترده ای توسط كارگران زن و مرد شركت چینی همگام  صورت گرفت و به استانداری كشیده شد. در جلوی ساختمان استانداری با پلاكارد های "ما كارگران چینی همگام شهركرد خواستار ۶ ماه حقوق عقب افتاده خود هستیم" اعتراض  خود را  اعلام كردیم . قبل از این زنان كمتر به این گستردگی در اعتصاب شركت می كردند."

در این تحصن  هم  استاندار از كارفرما حمایت آشکار كرد. او گره ای از مشكلات ما باز نكرد. ما را تشویق به كار كرده و قول اعطای وام به شركت و پرداخت  حقوق عقب افتاده به ما داد."

در همین موقع بود كه ۲۰۰ نفر از كارگران رسمی و سابقه دار و قرار دادی  اخراج می شوند. حتی با آن ها تسویه حساب هم  نمی شود و سوابق و حقوق عقب افتاده شان پرداخت نمی شود. پس از گذشت این واقعه كارگران یك ماه  كار كردند. به علت عدم دریافت حقوق، شركت در مدت ۲ ماه زمستان تعطیل شد و در اسفند ماه دوباره با قول و قرارهای کارفرما مبنی بر گرفتن وام میلیاردی و حل مشکل کارگران، بازگشایی شد. این بار تعداد كارگران كمتر شده بود،  اما شركت در این ماه فروش زیادی داشت. كارفرما گفته بود هر كس تا ۲۵ اسفند سر كار حاضر شود ۲ پایه حقوق از  طلبكاری خود را می گیرد. اما تا اواخر اردیبهشت دوباره خبری از حقوق نشد. كارفرما چند هفته بعد یك ماه  پایه حقوق فروردین را به كارگران داد و اعلام كرد كارگران هیچ گونه طلبی از شركت ندارند در صورتی كه كلیه كارگران 6 ماه حقوق و دستمزد نگرفته بودند.

اوایل خرداد ماه راننده های سرویس ایاب و ذهاب كارگران در شركت حاضر نشدند و ۲ روز غایب بودند. كارفرما مجبور شد ۲ پایه حقوق به آن ها بدهد تا كارگران را به محل كار برسانند. در همین زمان بود كه رئیس جمهور و هیئت دولت در سفر استانی خود كه به استان داشتند جلسه ای هم با نماینده هایی ازكارگران چینی همگام داشتند كه در این جلسه هم گره ای از كار كارگران گشوده نشد. مثل این كه همه دست به یكی كرده بودند تا كارگران روز به روز به روز گرسنه تر شوند.

چند روز از خرداد ماه گذشته بود كه كارگران اخراجی سال قبل وقتی دیدند كه از حقوق خبری نیست و آقای احمدی نژاد هم برایشان كاری نكرد، صبرشان تمام شد و با حكم از دادگاه جلوی فروش و كامیون حامل اجناس  را گرفته و حتی یك شب جلوی كامیون خوابیده و بار كامیون را در انبار خالی كردند. چند روز بعد برای این كه جلوی فروش را بگیرند و حق و حقوق خود را پس بگیرند با حكم دادگاه در انبار را قفل كرده و شبانه در شرکت چادر زدند. كارگران اخراجی به صورت شیفتی به شركت می آمدند و نگهبانی می دادند كه جنس جهت فروش از شركت خارج نشود.

در این شركت بزرگ فقط كارگران زن با یك مدیر تولید زن و تعداد كمی كارگر مرد باقی ماندند. كارگران زن كمتر در اعتصابات با كارگران اخراجی همكاری می كردند.

هر روز شایع می شد كه از اداره كار خبر آمده است كه وامی در كار نیست و كارگران سر كار گذاشته شده اند. چند روز بعد كارگران مرد تصمیم گرفتند كه از اول تیر ماه در كارخانه حضور داشته باشند ولی كار نكنند.

"ده روز اول تیر ماه كارگران در شركت حضور داشتند ولی كار نمی كردند. در همین مدت همان نان و پنیر هم قطع شد. كارگران اخراجی در محل كار كارگران حاضر شدند و كارگران شاغل و سرپرست تولید را تهدید به قتل كردند و به كارگران زن هم توهین كردند. تا قبل این كه كارگران اخراجی از كارگران زن بخواهند دست از كار بكشند كارگران زن كمتر در اعتصاب شركت می كردند. مدیر عامل شركت آنان را با نیرنگ و فریب به كار وادار می كرد. این جا بود كه كارگران زن ومرد همگی دست از كار كشیدند. كارگران اخراجی می گفتند نباید سر كار حاضر شوید تا فكری به حال همه شود چون هیچ كدام از ما كارگران امنیت شغلی نداریم. از طرفی كارگران اخراجی حق داشتند و می گفتند اگر شما هم با ما همراه می شدید شاید بتوانیم به كمك همدیگر حق و حقوقمان را بگیریم. حقیقت این است كه نه تنها كارگران یك شركت بلكه كارگران یك استان و استان های دیگر باید با هم متحد شوند و به كمك هم بشتابند تا  بتوانند روزی حق كارگر را از سرمایه داری بگیرند."

"در این جا باید ماجرایی را تعریف كنم كه در زمستان ۸۶ پسر  یكی از كارگران توسط برق گرفتگی به كما رفت كه به علت نداشتن پول نتوانستند او را  به بیمارستان اصفهان یا تهران منتقل  كنند و بعد از مدتی كه قصد انتقال او را داشتند به علت دیر رساندن، او  فوت کرد. یا در ماجرایی دیگر یكی از كارگران مرد در آتش سوزی در منزل مسكونی خود در آتش سوخت ولی هیچ كمكی به خانواده او جهت درمانش نشد. كارگران بیكار به اداره كار مراجعه می کردند ولی مسئولان به فریادشان نمی رسیدند و تكلیفشان را معلوم نمی کردند، یا بیمه بیكاری به آن ها بدهند یا كارخانه را به كسی واگذار كنند و كارگران مشغول به كار شوند. اگر كارخانه از هم بپاشد كسی جز كارگر ضرر نمی كند و تنها او است كه بیكار می شود .كارفرما برای كارگران چند ماه بیمه واریز كرد. مثلا اگر كارگر ۲ سال كار كرده بود حدود ۱۵ یا ۱۶ ماه بیمه برای او واریز می كرد و جالب اینجاست که این اعمال خلاف قانون با هماهنگی اداره بیمه انجام می شد. در نهایت با پیگیری حقوقی و شکایت های متعدد،  اداره کار با محاسبه مطالبات و ارجاع آن به دادگاه، حکم به توقیف اموال شرکت گرفتیم. اما با فرستادن کارشناس از طرف بانک برای قیمت گذاری اموال، از طرف بانک اعلام شد که اموال شرکت در رهن بانک است و دادگاه حق تصرف در آن ها را ندارد. پس از این با حکم جلب کارفرما به در کارخانه رفتیم. کارفرما که در اتاق خود مخفی شده بود از نفوذ خود استفاده کرد و ماموران نتوانستند وارد کارخانه شوند. ساعاتی بعد ماموران پاسگاه محل را ترک کردند و وقتی ما دلیل را پرسیدیم گفتند دستور از بالا آمده است. ما تا نیمه شب دم در کارخانه بودیم تا این که رئیس اداره صنایع آنجا آمد و کارفرما را به پاسگاه برد. وقتی به اتفاق پاسگاه رفتیم گفتند حکم جلب از طرف دادستان لغو شده است. وقتی نزد دادستان رفتیم او به هیچ وجه حاضر به صحبت نشد. اکنون نزدیک یک سال از آن واقعه می گذرد و ما همچنان در بلا تکلیفی به سرمی بریم و خبری از حقوق از دست رفته مان نیست. تعداد زیادی از مسئولین در این مدت از جمله استاندار، بازرس ویژه رییس جمهور،رئیس دادگستری و ...به ما کارگران طلبکار، که 170 نفر هستیم، قول هایی دادند که تاکنون نه تنها هیج کدام عملی نشده است بلکه بارها از طرف نیروی انتظامی و اداره اطلاعات محکوم به سیاسی کاری و برخورد شده ایم. دلیل این که اکثر اعتصاب ها به ناكامی می انجامید این بود كه اکثر كارگران این شركت از حقوق خود مطلع نبودند و فقط برای زنده ماندن، دردهای روحی و جسمی و کار در شرایط سخت را تحمل می كردند و با حداقل حقوق تن به كار می دادند. فقط عده کمی از کارگران برای خواسته های خود كه معمولا حقوق عقب افتاده است، اعتصاب می کنند و گاهی نیز در مكان هایی چون استانداری و فرمانداری  تجمع می كنند. البته این تجمع ها به تنهایی اثری ندارد چون كارفرما و استاندار و مسئولان اداره كار همه دستشان در دست هم است و تنها عاملی كه  باعث پیروزی كارگران می شود پیشروی آن ها در برابر کارفرما است، همان طور كه در تجربه كارگران یخچال سازی لرستان آن ها با اتحاد حق خود را از سرمایه داری گرفتند. به امید آن روز كه كارگران چینی همگام و تمام كارگران ایران بتوانند حق شان را از سرمایه داری بگیرند."

همان طور كه در گزارش بالا خواندید بیش از 4 سال است كه كارگران چینی همگام برای گرفتن حقوق معوقه و مقابله با اخراج با مدیر عامل چینی همگام درگیرند. سرنوشت كارگران این شركت جدای از ویژگیهایش بیان سرنوشت كلیه كارگرانی است که حقوقشان به تعویق افتاده است. موقعی كه این گزارش را می خوانیم یاد كارگران نیشکر هفت تپه و .. می افتیم كه سال ها اعتراض و تجمع و راه پیمایی كردند و در حال حاضر نیز پیگیر مطالبات خود هستند.

در میان كارگران چینی همگام اتحاد و همبستگی نسبت به كارگران هفت تپه كمرنگ تر است. بخش كوچكی از كارگران زن و مرد به خاطر عدم آگاهی و دیگر مسایل گول صاحب كار را می خورند و همراه معترضین نمی شوند. سید نبوی هم از عدم همبستگی كارگران استفاده می كند. از كارگران می خواهد حق سنوات كاری خود را از كارفرما نگیرند. سید نبوی كه سودهای كلانی از قبل بهره كشی نیروی كار كارگران  انباشت كرده است قانع نیست و می خواهد حقوق كارگران را هم بالا بكشد .در حالی كه كارگران خواستار حقوق معوقه خود هستند از كارگران می خواهد از گرفتن 6 ماه حقوق معوقه خود بگذرند. چرا سید نبوی به خود اجازه می دهد كه از كارگران بخواهد حق سنوات و حقوق معوقه خود را نگیرند؟ نبود اتحاد بین كارگران چینی سبب می شود او با پررویی تمام كارگران قدیمی كارخانه را بدون دادن حقوق و سنوات اخراج كند.

اما زمانی كه كارگران اخراجی متحدانه وارد شركت می شوند و  انبار شركت را تحت كنترل خود در می آورند و آنگاه كه می بیند تهدید كارگران جدی است و با جدیت تمام از انبار شركت نگهبانی می كنند، از ترس كارگران متحد از آمدن به شركت خودداری می كند. واقعیت این است كه بخشی از كارگران چینی همگام و به ویژه زنان كارگر بارها از پیوستن به كارگران معترض خودداری می كند. مدیر عامل شركت از این پراكندگی در میان كارگران سوء استفاده می كند به طوری كه علاوه بر سودهای كلانی كه از قبل كارگران می برد دستمزد آن ها را هم نمی دهد. اما حركت اخیر كارگران اخراجی  می توانند محور اتحاد و همبستگی كارگران چینی همگام باشد. خانواده های كارگران چینی همگام می توانند محور اتحاد و همبستگی كارگران چینی همگام باشد. خانواده های كارگران چینی همگام می توانند همانند خانواده كارگران هفت تپه همراه كارگران معترض شوند. این بر قدرت و همبستگی كارگران می افزاید. كارگران  می توانند خواست ها و مطالبات خود را به گوش كارگران و جامعه برسانند. هر چند كارگران زن و مرد شاغل به خاطر كارگران اخراجی از كار دست كشیدند اما خودشان به این مسئله نرسیدند كه رسیدن به مطالبات خود كه همان حقوق معوقه می باشد در گرو اتحاد و همبستگی با كارگران اخراجی است. بدون شك اگر كارگران با هم متحد بودند صاحب سرمایه نمی توانست آنان را اخراج كند. حال هم كه بدون گرفتن حقوق و سنوات خود اخراج شده اند می توانند با حمایت دیگر كارگران مجدداً به سر كار بیایند، همان طوری كه نظارت بر انبار محصولات را به دست گرفته اند.

 همان طور كه از گزارش بر می آید تنها هدف كارفرما این است كه كارگران قدیمی و آگاه را اخراج كند و به جای آنان كارگران تازه نفس و مطیع با دستمزد كمتر استخدام كند و هر موقع اراده كرد بدون دردسر آنان را اخراج كند. چنان كه از كارگران تازه وارد تعهد گرفته است كه در صورت صلاح دید بدون گرفتن حق سنوات كارخانه را ترك كنند. اكثریت كارگران تازه وارد شركت را با دستمزدی زیر دستمزد مصوب قانون كار به كار می گیرد. به یمن بیكاری و حمایت همه جانبه دولتی از صاحبان سرمایه كارگران به خاطر نبود كار با دستمزد بسیار كم هم تن به كار می دهند، همان طوركه سال ها كارگران زن برای از دست ندادن كارشان با وجودی كه ماه ها دستمزد نمی گرفتند باز هم به جای پشتیبانی  از دیگر همكارانشان هر روز سر كار حاضر می شدند. با آن كه بیش از دویست نفر از كارگران اخراج شده بودند، چون هم شدت کار بالا بود و هم دستمزد پایین بود بازهم تولید افزایش یافته بود. این هم از بركت كارشكنی بعضی از مردان كارگر بود. ولی علاوه بر نیاز به كار، ناآگاهی یكی دیگر از عللی بود كه باعت تفرقه كارگران شده بود. كارگران طی این مدت به خوبی متوجه شدند كه كارفرما به تنها چیزی كه می اندیشد تولید ثروت است كه آن را از به كار گیری نیروی كارگران به دست می آورد و دیگر هیچ. از قبل انباشت سرمایه ای كه حاصل از نیروی كارگران است سرمایه گذاری در بخش هتل داری انجام می شود. او به بهانه پرداخت حقوق كارگران بارها از دولت وام گرفت، اما سهام كارخانه نگین را افزایش داد. بر كسی هم پوشیده نیست كه این كارخانه به خاطر دستمزد پایین و مرغوبیت محصول و بازار فروش ارزش اضافی زیادی را تولید می كند. صاحب شركت هدفش از ندادن دستمزد كارگران به خوبی روشن است. او می خواهد با به تعویق انداختن دستمزد و در نهایت بخش زیادی از دستمزد آن ها بر سود خود بیافزاید و به این بهانه وام های كلان هم بگیرد.

همان زمانی كه دستمزد كارگران ماه ها به تعویق افتاده بود، رانندگان سرویس های كارخانه به خاطر نگرفتن كرایه سرویس دو روز دست از كار كشیدند. مدیر عامل كه مدام از نداشتن پول می نالید فوراً كرایه سرویس ها را پرداخت. چرا كه یك روز تعطیلی كارخانه مساوی با از دست دادن نیروی كار صدها كارگر بود كه با كارشان چند برابر دستمزدی كه قرار بود بعداً بپردازد، ارزش اضافی تولید می كرد.

خواست ها و مطالبات كارگران این واحد تولیدی هم چون صدها كارخانه دیگر عدم امنیت شغلی و گرفتن حقوق معوقه و رفتن سر كار است. اتحاد و همبستگی كارگران این كارخانه و كارگران شاغل ( چون ذوب آهن و فولاد و ..) است كه می تواند سرمایه داران را وادار به پرداخت خواست ها و مطالبات خود كند و نبود امنیت شغلی صرفا مربوط به كارگران حقوق معوقه و اخراجی و بیكار نیست. كارگران شاغل هم در معرض اخراج قرار می گیرند، منتها آسیاب به نوبت. سرمایه داران و دولت آگاهانه ابتدا به مقابله با كارگران حقوق معوقه رفتند تا از اتحاد و همبستگی كارگران جلوگیری كنند. سپس به سراغ كارگران قراردادی و كارگران رسمی خواهند درفت. و گرنه كارگران شاغل هم امنیت شغلی ندارند، همان طوركه به تازگی بیش از هزار نفر از كارگران ایران خودرو را اخراج كردند و یا در چند سال پیش تعداد زیادی از كارگران ذوب آهن با دستمزد بسیار پایین تر جذب شركت های پیمانی شدند. اما خود كارگران هر كارخانه ای به عنوان مثال كارگران چینی ابتدا در طی اعتراضاتی كه داشته اند متوجه شده اند كه صاحب كارخانه و عوامل دولتی اداره كار دستشان توی یك كاسه بوده است. برای خسته كردن كارگران و مجبور كردنشان به این كه خودشان بگذارند بروند هر روز وعده و وعیدی تازه می دادند. شاید اكثریت كارگران موضوع را فهمیده باشند كه بایستی دستشان را به زانوی خود بگیرند و بلند شوند. اداره كار معجزه نمی كند و آنچه هم تا امروز توانسته انجام دهد صرفاً گرفتن بخش ناچیزی از حقوق معوقه كارگران است كه آن هم به همت همبستگی كارگران و اعتصاب یك پارچه خودشان بوده است. همان طوركه در گزارش آمده است نشست با مسئولین اداره كار و حتی رئیس دولت هم در سفرش به شهركرد نتیجه نداد. طبیعی است دولتیان از كارگران دفاع نمی كنند. كمی عمیق تر به رابطه بین كارگران و سرمایه داران بپردازیم. كارگران برای به فعل در آوردن نیروی كارشان به سرمایه نیاز دارند. سرمایه داران نیز برای تولید ارزش اضافی نیاز به نیروی كار دارند، نیروی كاری كه در روند فعلیت یافتن خود تولید ارزش اضافی می كند. اصولاً سرمایه داری نیز علت وجودیش بر همین تولید ارزش اضافی كه نیروی كار ایجاد می كند برپاست. اما آزادی فروشنده نیروی كار تا وقتی است كه وارد عرصه تولید نشده است. زمانی كه وارد روند تولید شد دیگر اختیار در انتخاب نوع كار و نوع تولید از او سلب می شود و گوش به فرمان سرمایه است تا آن چیزی را که سودآورتر است  تولید كند. این كه نیاز مصرف جامعه چیست، كلاً مورد نظر سرمایه دار نیست . بر این مبنا تولید می كند كه بفروشد و ارزش اضافی تولید شده را متحقق كند. برای این منظور برای افزودن بر سود خود بر شدت كار می افزاید و اضافه كاری های اجباری را به نیروی كار تحمیل می كند و اخراج می كند( توهم است كه فكر كنیم در جامعه سرمایه داری بیكاری و اعتیاد نباشد). كارگران هم برای مقابله با شدت كار، افزایش دستمزد جلوگیری از اخراج و ... همیشه با سرمایه دار درگیر هستند.  درگیری بین كار و سرمایه تا این روابط تولیدی وجود داشته باشد وجود خواهد داشت. دولت سرمایه داران هم در زمانی كه نیاز به وجودش باشد در صحنه حاضر می شود. مقابله با تظاهرات كارگران، مقابله با تجمع ها، هزینه كردن بخشی از ارزش اضافی تولید شده به وسیله كارگران در جهت تجهیز نیروهای نظامی و انتظامی و دیگر نهادها و سازمان هایی كه به نوعی سیستم سرمایه داری را توجیه می كنند و تبلیغات آگاهانه ای كه در جهت ابدی نشان دادن سیستم سرمایه داری تا سركوب مستقیم كارگران معترض از جمله اقدامات دولت در حمایت از سرمایه داران است. یعنی سرمایه داران عناصری جدا شده از شیوه تولید سرمایه داری نبوده بلكه دولت و دیگر نهاده های وابسته به دولت هم در خدمت حفظ این نظام از هیچ كوششی فروگذار نمی كنند. در شیوه تولید سرمایه داری هر كدام به نوعی در حفظ سیستم سرمایه داری وظیفه ای را بر عهده دارند. در گزارش هم این وابستگی نهادهای دولتی با صاحب كارخانه به خوبی مشهود است.

همان طوركه در گزارش آمده است در طی اعتراضات كارگران از مدیر عامل شركت گرفته تا عوامل اداره كار همه و همه در صدد بودند كه با امروز و فردا كردن كارگران به نوعی از خیر حقوق معوقه خود بگذرند. تنها چیزی كه در این میان باعث شد تا كارگران بتوانند از فروش محصولات كارخانه كه به وسیله كارگران تولید شده بود جلوگیری كنند اتحاد و همبستگی كارگران اخراجی بود و حال مانده كه كارگران حقوق معوقه به این بخش از كارگران بپیوندند كه بتوانند با اتكا به نیروی خود به مقابله با اخراج و به عقب افتادن پرداخت حقوق پرداخته و مطالبات خود را عملی كنند. ناگفته پیداشت كه تعدادی از كارگران باز هم بر این عقیده اند كه می توانیم با گفتگو و مذاكره به خواست های خود برسیم. ضمن این كه گفتگو و مذاكره را كلا رد نمی كنیم، اما این موضوع را طی مبارزات خود دریافته ایم كه سرمایه داران زمانی عقب نشینی می كنند كه ما را در مقابله با خود جدی ببینند. در این صورت مذاكرات هم می تواند در راستای مبارزات كارگران نتیجه بخش باشد. البته در بین كارگران نگرش های مختلفی وجود دارد. بعضی ها سمت و سوی كارگران و تشكل كارگری را به همسویی با سرمایه و نه بر علیه سرمایه می بینند.

كارگران چینی همگام ضمن متشكل نمودن خود می توانند با دیگر كارگران حقوق معوقه ارتباط برقرار كنند. كارگری از فقر و تنگدستی نمی تواند فرزند بیمارش را در بیمارستان بستری كند و در نتیجه فرزندش را از دست می دهد و عوامل دولتی هم در اتحاد با سرمایه داران به مقابله با كارگران می آیند. این موضوع صرفا در رابطه با كارگران شركت چینی همگام صدق نمی كند بلكه برخواسته از ذات سرمایه داری است. این محتوا و مضمون رابطه كار و سرمایه است. كارگران فرانسوی نیز برای جلوگیری از تصویب قوانین ضدكارگری ضرورتا به مقابله با سرمایه داران فرانسوی برخاستند. آسمان جهان سرمایه داری همه جا همین رنگ است. بدین جهت نمی توان مبارزات كارگری را صرفا اقتصادی دانست بلكه مبارزات كارگران اقتصادی سیاسی است. اگر همبستگی كارگران در جهان جلوه واقعی ندارد به علت نبود تشكل های واقعی طبقه كارگر است. به همین خاطر است كه بسیاری از دستاوردهای جنبش كارگری چون بیمه بیكاری مادام العمر و خدمات درمانی رایگان مورد هجوم سرمایه داری قرار گرفته است.

نگرشی كه می گوید پایین بودن دستمزد كارگران به خاطر پایین بودن سطح بهره وری نیروی كار است تحریف واقعیت است. در كارخانه هایی همچون ایران خودرو با وجود بالا بودن بهره وری نیروی كار دستمزد كارگران نسبت به دیگر كارگران خودرو ساز در سطح جهان بسیار پایین تر است. از سوی دیگر سرمایه داران ایرانی با بالا بردن شدت كار و اضافه كاری های اجباری و به ویژه پایین آوردن دستمزد و به سخن دیگر بهره كشی از نیروی كار ارزان از نظر تولید ارزش اضافه نسبت به دیگر سرمایه داران موفق تر بوده اند و نمونه دیگر همین چینی همگام است كه به قیمت بهره كشی از نیروی كار ارزان توانسته است در كشور های دیگر سرمایه گذاری كند.

كارگران چینی همگام با ایجاد تشكل خود برا ی مقابله با اخراج كارگری و گرفتن حقوق ها ی معوقه و جلوگیری از فروش محصولات كارخانه می توانند مدیر عامل شركت را وادار به عملی كردن مطالبات خود كنند. كارگران چینی همگام می توانند برای آگاه شدن از دستاوردها و تجربیات دیگران كارگران هم سرنوشت خود همچون كارگران هفت تپه با آن ها تماس بگیرند و در جهت ایجاد تشكل سراسر ی كارگران اقدام كنند. اما آن چیزی كه كلیه كارگران از حقوق معوقه و اخراجی و بیكار و ... گرفته تا كارگران شاغل را به هم گره می زند، عدم امنیت شغلی است. به واقع عدم امنیت شغلی محوری است كه می تواند كلیه كارگران را متحد و متشكل كند.

731- احضار کارگران کیان تایر به اداره اطلاعات اسلام شهر :

تعدادی از نمایندگان کارگران کیان تایر در روز شنبه ۲۳ آذر ماه به اداره اطلاعات اسلام شهر احضار شدند. رژیم جمهوری اسلامی که از هر گونه حرکت و تشکل یابی کارگران می ترسد . با تهدید و بازداشت کارگران سعی می کند تا آنها را از ادامه مبارزاتشان منصرف کند.

در پی پاسخ منفی دفتر احمدی نژاد و وزارت صنایع به نماینده گان کارگران، آنها تهدید کرده اند که این بار به همراه خانواده هایشان اعتراضات خود را ادامه خواهند داد.

پیش از این احمدی نژاد قول رسیده گی به خواست های کارگران را داده بود ولی پس از مدتی این وعده ی وی نیز مانند سایر وعده وعیدهای اش تو خالی از آب در آمد.

کارگران لاستیک البرز پس از ماه ها مبارزه و شنیدن وعده از سوی مقامات حکومتی، هم چنان در بی حقوقی و بلا تکلیفی بسر میبرند. روشن شدن وضعیت مالکیت کارخانه و برگرداندن آن از بخش خصوصی نیز که از خواست های کارگران می باشد هنوز نا مشخص بوده و خط تولید نیز هنوز راه اندازی نشده است.

732- ادامه خبر : احضار کارگران کیان تایر به اطلاعات اسلامشهر:

در روز شنبه 23 آذر ماه 1387 تعادی از نمایندگان کارگران کیان تایر به اداره اطلاعات شعبه اسلامشهر احضار گردیدند. این در حالی است که وعده های ریاست جمهوری مبنی بر پرداخت ده میلیون ریال به این کارگران بابت بخشی از دستمزد های معوقه ی ایشان تحقق نیافته است و هنوز به خواسته ی  تعیین تکلیف مالکیت این کارخانه برای راه اندازی مجدد خط تولید، بر خلاف ادعاهای احمدی نژاد، پاسخ داده نشده است.

در خبرهای هفته ی گذشته آمده بود که در مراجعه ی چند باره نمایندگان لاستیک سازی کیان تایر به کاخ ریاست جمهوری، به ایشان گفته شده بود که دولت احمدی نژاد و بخصوص وزارت صنایع و معادن، به خواسته های کارگران پاسخ منفی داده و کارگران نیز در عوض اعلام داشته بودند که این بار به همراه با خانواده هایشان اعتراضات خود را از سر خواهند گرفت.

کمیته پیگیری ایجاد تشکل های آزاد کارگری 

24 آذر ماه 1387

733- کارگران لاستیک البرز امروز دور جدیدی از اعتراضات خود را آغاز کردند :

امروز مورخه 24/9/1387 کارگران لاستیک البرز دور جدیدی از اعتراضات خود را با تجمع در بیرون  کارخانه و کنار جاده اصلی اسلامشهر(جاده ساوه)آغاز کردند.

پس از شروع این تجمع نیروهای انتظامی و معاون فرماندار اسلامشهر در محل حاضر شدند و معاون فرماندار به میان کارگران آمد. با حضور معاون فرماندار در میان کارگران تعدادی از آنان از شدت خشم اشک ریخته و با قاطعیت اعلام کردند چنانچه دستمزدهای ما فورا پرداخت نشود طی روزهای آینده همراه با خانواده هایمان جاده ساوه را خواهیم بست و در این صورت اگر قصد کشتن ما را نیز داشته باشید ما آماده ایم. بنا بر اظهار کارگران لاستیک البرز با پیش آمدن این وضعیت معاون فرماندار با بغض و قسم اعلام کرد مشکل شما حل شده است و تصمیمات خوبی به نفع شما اتخاذ گشته که طی روزهای آینده اعلام خواهد شد. در پایان این مذاکره کارگران با قاطعیت اظهار داشتند چنانچه روز سه شنبه این هفته (پس فردا) بخشی از دستمزدهای وعده داده شده به کارگران پرداخت نشود آنان در این روز بار دیگر در بیرون کارخانه و کنار جاده ساوه دست به تجمع خواهند زد.

لازم به یادآوری است از حدود دو ماه پیش دولت وامی را به مبلغ ده میلیارد ریال برای پرداخت بخشی از دستمزدهای معوقه کارگران لاستیک البرز تصویب کرده است اما تلاشهای تاکنونی کارگران لاستیک البرز برای دریافت این پول بی نتیجه مانده است. دیروز به کارگران لاستیک البرز اعلام شد کارفرما باید پشت سفته های مربوط به دریافت وام را امضا کند اما کارفرما امضای سفته ها را مشروط به تخلیه دفتر مرکزی شرکت لاستیک البرز از سوی کارگران کرد که آنان با خواست کارفرما مخالفت کردند و به این ترتیب پرداخت این پول به کارگران بار دیگر به بن بست خورد.

کارگران لاستیک البرز اعلام کرده اند تا تحقق تمامی خواست هایشان حاضر به ترک دفتر مرکزی این شرکت در خیابان آزادی و تحویل آن به کارفرما نیستند.

بنا بر گزارش دیگری که اتحادیه آزاد کارگران ایران دریافت کرده است هفته گذشته در میان کارگران لاستیک البرز شایع شده بود که اسامی تعدادی از نماینده های کارگران به عنوان عاملین تجمعات به اداره اطلاعات داده شده است.

بنا بر این خبر، بدنبال انتشار این شایعه در کارخانه تعدادی از نماینده های کارگران لاستیک البرز روز پنج شنبه گذشته عازم فرمانداری اسلامشهر شده و با طرح این شایعه در آنجا بر حقانیت کارگران تاکید نمودند. 

اتحادیه آزاد کارگران 24/9/1387

734- دبيرکانون‌‏عالي‌‏ انجمنهاي‌‏صنفي‌‏کارفرمايي ايران:
جزئيات تحول اقتصادي مشخص نيست
:

تهران- خبرگزاري كار ايران در تاریخ 24 آذر 87 آمده است : دبير كانون عالي كارفرمايان ايران با بيان اينكه هنوز جزئيات برنامه دولت براي مهار تورم مشخص نيست،‌‏ گفت: نمي توان به راحتي جلوي اجراي ماده 41 قانون كار را گرفت.
به گزارش ايلنا، "محمد عطارديان" در خصوص گنجانده شدن توقف افزايش دستمزدها در پيش نويس لايحه تحول اقتصادي، گفت: با توجه به اينكه اداره كارگاه بدون تامين حداقل هزينه زندگي كارگر ممكن نيست؛ بايد مشخص شود كه دولت چگونه مي خواهد از افزايش دستمزدها جلوگيري‌ ‏كند.
وي، يادآور شد: چون از نظر اقتصادي نرخ تورم يكي از معيارهاي محاسبه دستمزد كارگران است، تنها در صورت ثابت ماندن نرخ تورم در كشور است كه مي‌‏توان گفت دستمزد كارگران ثابت مانده‌‏است.
وي همچنين در خصوص پرداخت نشدن مطالبات مزدي كارگران در سالهاي جنگ، گفت: بدون شك پيش از هرگونه تغيير مبني محاسبه مزدي با كارگران، بايد در خصوص مطالبات مورد بحث با كارگران تسويه حساب كرد.
پايان پيام

735- كارگران كارخانه قديمي نوشابه زمزم تهران امنيت شغلي ندارند :

يك كارگر از اين كارخانه به فرياد كارگر گفت:”در اين كارخانه كارگران هيج گونه امنيت شغلي اي ندارند كارگران دراين كارخانه همه قراردادي هستند هر لحظه كه كارفرما اراده كند كارگر را به راحتي اخراج ميكند و كارگر هم هيچ گونه اعتراضي نميتواند بكند.خصوصا با اين طرحي كه مجلس تشخيص مصلحت داده است مبني بر اينكه هر وقت كارفرما اراده كرد ميتواند كارگر را اخراج كند.
مشكل دوم ما اين است كه انجمنها و شوراهاي كارگري در حقيقت در كارخانه ها هيچ كاره هستند ما در كارخانه هم چنين چيزي را نداريم و بنابراين هيچ كس پيگير مسائل كارگران نميباشد.من هيچ گونه قانون كاري براي كارگر نميبينم . هيچ گونه قانوني كه نظارت واقعي و جدي به معضلات ما داشته باشد وجود ندارد.ما در اين ساليان شاهد بي عدالتيهاي زيادي در اين كارخانه بوده ايم . اگر حتي از وزارت كار هم به اينجا مراجعه بكنند اگر حق با كارگر هم باشد حق را به كارفرما ميدهد.من  17 سال است كه در اينجا شاغل هستم هنوز قراردادي هستم. من در دوره اي وارد اين كارخانه شدم كه رفسنجاني قانون كار را تصويب كرد كه كارگران قراردادي باشند. اصلا چيزي به عنوان رسمي در اين كارخانه وجود ندارد. شك ندارم كه در دوره بعدي هم با قانون كار جديدي هم كه بيايد ديگر همين را هم نخواهيم داشت و همه كارگران پيمانكاري و روزمزد خواهند شد.“

انجمن دفاع از كارگران و بيكاران

736- يک فعال کارگري:
به نام جراحي اقتصادي نمي‌توان جلوي اجراي قانون کار را گرفت
:

تهران- خبرگزاري کار ايران در تاریخ 24 آذر 87 آمده است : عضو هيات مديره کانون شوراهاي اسلامي کار استان تهران گفت: دولت حق ندارد به نام جراحي اقتصادي جدي، افزايش دستمزد کارگران را بگيرد.
به گزارش "ايلنا"، علي اکبر عيوضي گفت: اگر قرار است تحول اقتصادي با ثابت ماندن دستمزد کارگران انجام شود پس بهتر که وضعيت فعلي ادامه يابد.
اين فعال کارگري افزود: بدون شک کارگران و مزدبگيران از ثابت ماندن دستمزدهاي خود زيان خواهند کرد.
عضو کانون شوراهاي اسلامي کار استان تهران با بيان اينکه هيچ نهاد قانوني نمي‌‏تواند مانع اجراي مواد قانون کار شود، گفت: مجلس بايد از تصويب چنين لايحه‌‏اي جلوگيري کند.
پايان پيام

 

737- ادامه اعتراض کارگران بازنشسته ذوب آهن :

کارگران بازنشسته ذوب آهن چند روز است که در اعتراض و تحصن و مبارزه به سر می برند. سطح نازل حقوق بازنشستگی، وضعیت رقت بار معیشتی، فشار گرانی نیازهای اولیه زندگی و اشکال مختلف محرومیت ها و معضلات زندگی ادامه حیات این کارگران بازنشسته را بسیار دشوار کرده است. مشکلات این کارگران مشکلات همه همزنجیران آنان و ازجمله همسرنوشتان بازنشسته شان است. درست به همین دلیل در طول سال جاری مبارزه کارگران بازنشسته در بسیاری از شهرهای کشور شدت گرفته است. کارگران بازنشسته ذوب آهن چند روز پیش با اراده ای مصمم و استوار بزرگراه میان اصفهان و کارخانه ذوب آهن را تصرف کردند. آن ها به طور متحد برزگراه را بستند و عبور و مرور وسایط نقلیه را به طور کامل متوقف کردند. بازنشستگان در همان جا از تریبون اتحاد خود اعلام کردند که خواستار افزایش فوری و بی قید و شرط مستمری های خویش هستند.  مبارزه بازنشستگان ذوب آهن برای دستیابی به این خواست همچنان ادامه دارد.

24 آذر 87

کمیته هماهنگی ...

738- محرومیت کارگران سد البرز سوادکوه از بیمه بیکاری :

150 کارگر اخراجی سد البرز سوادکوه ( پروژه شرکت سابیر، وابسته به وزارت نیرو) از بیمه بیکاری محروم شدند. این محرومیت براساس تفاهم نامه بین وزارت کار و سازمان تامین اجتماعی صورت گرفته است. طبق یکی از مواد این تفاهم نامه، کارگران فصلی مشمول دریافت بیمه بیکاری نمی شوند. وقتی از بیمه بیکاری سخن گفته می شود قاعدتا هر کارگر بیکاری، مستقل از ماهیت ونوع کاری که قبلا انجام می داده است، باید تا زمان یافتن کار از این حق استفاده کند. اما قانون کار دولت سرمایه داری ایران بخش بزرگی از کارگران را کارگران «فصلی» نام نهاده و کار آنان را «غیردائمی» اعلام کرده است تا در موارد مقتضی بتواند دقیقا به همین بهانه آنان را حتی از همان حقوق ناچیزی که به کارگران «غیرفصلی» و «دائمی» تعلق می گیرد محروم کند. تقسیم بندی کارگران به فصلی و غیرفصلی و... در قانون کار دولت سرمایه داری ایران دقیقا با همان هدفی انجام گرفته است که دستمزد کارگران را به بخش هایی مختلفی چون حق اولاد، حق مسکن، حق خواروبار، افزایش تولید، آکورد، رکورد و ... تقسیم کرده است. دستمزد عبارت است از بهای نیروی کار کارگر که شامل تمام این حق ها می شود. اما سرمایه داران و دولت آن ها همین بهای نیروی کار را به صورت تکه تکه به کارگران می پردازند (تازه اگر بپردازند!!) برای آن که به هر بهانه ای بتوانند آن را هر چه قدر که می خواهند کاهش دهند. تازه این شکل قانونی مسئله است. آنچه در عرصه واقعیت جامعه سرمایه داری می گذرد بمراتب وحشتناک تر و ستمگرانه تر از چیزی است که در قانون آمده است. در واقعیت نظام سرمایه داری به طور اعم و سرمایه داری ایران به طور اخص هر سرمایه داری، هر صاحب کارخانه ای، هر نهاد دولتی صاحب سرمایه، هر دولتمرد و هر فرد متعلق به طبقه سرمایه دار خود قانون ناطق، قانون گزار، شارع، مفتی، مجتهد، مخیر بی هیچ قید و شرط و مختار تام است که به هر شکلی، با هر شدتی، با هر درجه از توحش، تا هر سطحی از هاری و سبعیت و با ارتکاب هر نوع جنایتی تا هر کجا که دلش می خواهد استثمار کارگران را تشدید و آخرین لقمه های نان فرزندان آن ها را به نفع افزایش سود سرمایه خویش سلاخی کند. سرمایه داران شب و روز این کار را می کنند و در هیچ کجا منتظر نمی مانند که ببینند قانون چه گفته است. قانون فقط سلاحی در کنار همه سلاح های مرگبار و کارگرکش دیگر برای هموارسازی راه همان کارهایی است که هر سرمایه داری هر گونه که قدرتش اقتضا کند انجام می دهد. رابطه قانون سرمایه داری با واقعیت سرمایه داری همان رابطه تب و مرگ است. به عبارت دیگر، سرمایه داری به مرگ می گیرد تا کارگران به تب راضی شوند. افق و دورنمای مرگ از گرسنگی را پیش چشم کارگران می گذارد تا آن ها از ترس چنین مرگی به قانون همان سرمایه داری متوسل شوند. اما درمورد محرومیت کارگران سد البرز حتی قانون سرمایه هم جای هیچ گونه توسلی برای کارگران باقی نگذاشته است. در اینجا دیگر علاوه بر واقعیت سرمایه داری  قانون سرمایه داری نیز چشم انداز مرگ از گرسنگی را پیش چشم کارگران گذاشته است. به این ترتیب، خود نظام سرمایه داری همه راه های زندگی را بر روی کارگران می بندند جز یک راه ،و آن راه مبارزه متحد و متشکل با این نظام ضدبشری است. این که آیا کارگران می توانند بر مرگ از گرسنگی ناشی از بیکاری  پیروز شوند یا نه  فقط و فقط به این مبارزه متحد و متشکل با نظام سرمایه داری بستگی دارد. این قدرت متحد و متشکل ضدسرمایه داری است که اکنون کارگران را قادر می سازد که  به مرگ بگیرند تا سرمایه داران به تب راضی شوند. یعنی افق و دورنمای مرگ سرمایه را درمفابل چشم سرمایه داران و دولت آن ها بگذارند تا آنان به پرداخت حقوق کارگران از جمله حق بیمه بیکاری برای کارگران فصلی راضی شوند. در غیاب چنین قدرتی و بر بستر ضعف و ناتوانی طبقه کارگر است که نهادهای دولت سرمایه داری می توانند تفاهم نامه امضا کنند و کارگران فصلی از جمله کارگران اخراجی سد البرز سوادکوه را از بیمه بیکاری محروم کنند.

24 آذر 87

کمیته هماهنگی ....

739- کارگران لاستیک البرز فردا دست به تجمعی بزرگ خواهند زد
کارگران لاستیک البرز با رد پیشنهاد مذاکره از سوی فرمانداری اسلامشهر بر ادامه تجمعات خود تاکید کردند:

بر اساس گزارشهای دریافتی توسط اتحادیه آزاد کارگران ایران حدود 200 نفر از کارگران لاستیک البرز امروز نیز در بیرون از کارخانه و کنار جاده ساوه با در دست داشتن پلاکاردهایی دست به تجمع زدند.

این تجمع که از ساعت 9 صبح شروع شد تا ساعت 30/12 ظهر ادامه داشت. بدنبال شروع این تجمع و با تماس مسئولین بخشداری چهاردانگه،  تعدادی از نماینده های کارگران به این بخشداری رفته و در برابر خواست مسئولین بخشداری مبنی بر پایان دادن به تجمع، اعلام کردند کاری از دست ما بر نمی آید و ما نمی توانیم کارگران را به خاتمه  تجمع قانع کنیم.

پس از مذاکره بی نتیجه این نماینده ها در بخشداری چهار دانگه آنان به کارخانه مراجعه کرده و مسئله را با کارگران در میان گذاشتند.

بر اساس این گزارش پس از مذاکره بی نتیجه مسئولین بخشداری با نماینده های کارگران، فرماندار اسلامشهر نیز طی تماسی تلفنی با نماینده های کارگران، آنان را به مذاکره در محل فرمانداری و سپس در محل کارخانه دعوت کرد. اما کارگران این پیشنهاد را نپذیرفتند و اعلام کردند ما تا دریافت دستمزدهایمان با هیچکس حاضر به مذاکره نیستیم و به تجمعات خود تا دریافت دستمزدهایمان ادامه خواهیم داد.

تجمع دیروز و امروز کارگران لاستیک البرز با شرکت حدود 200 نفر به عنوان هشدار آنان بر تشدید اعتراضات شان صورت گرفت و با توجه به اینکه دیروز و امروز به خواست آنان مبنی بر دریافت دستمزدهای معوقه شان توجهی نشد این کارگران اعلام کرده اند فردا صبح تجمع بزرگی را در بیرون کارخانه و کنار جاده ساوه برگزار خواهند کرد.

بر اساس آخرین خبرهای دریافتی توسط اتحادیه آزاد کارگران ایران( ساعت 23 شب) تلاشهای تاکنونی مسئولین منطقه از طریق دادن وعده و وعید به کارگران برای جلوگیری از تجمع فردای آنان بی نتیجه مانده است و کارگران لاستیک البرز مصمم هستند فردا تجمع بزرگی را با شرکت همه کارگران در بیرون از کارخانه برگزار کنند.

لازم به یادآوری است امروز نیروهای امنیتی و انتظامی نسبت به دیروز در محل تجمع کارگران حضور بیشتری داشتند و علاوه بر این،  بنا بر برخی خبرها تعداد زیادی از نیروهای انتظامی و امنیتی در محل دیگری به حالت آماده باش مستقر شده  بودند.

اتحادیه آزاد کارگران 25/9/1387  

740- طیب ملایی عضو هیئت مدیره اتحادیه آزاد کارگران ایران از زندان آزاد شد:

طیب ملایی عضو هیئت مدیره اتحادیه آزاد کارگران ایران پس از 34 روز بازداشت با قرار وثیقه ده میلیون تومانی، ساعت 17 امروز در میان استقبال گرم خانواده خود و تعدادی از اعضای اتحادیه آزاد کارگران ایران از زندان آزاد شد. اتهامی که به طیب ملایی وارد کرده اند همکاری با گروه های مخالف حکومت و کمک به برگزاری مجمع عمومی دوم اتحادیه آزاد کارگران ایران است.  

لازم به یادآوری است مجمع عمومی دوم اتحادیه سراسری کارگران اخراجی و بیکار که طی آن این اتحادیه به اتحادیه آزاد کارگران ایران تغییر نام داد  در محل باغ پدری طیب ملایی برگزار شد.

اتحادیه آزاد کارگران ایران ضمن ابراز خرسندی عمیق از آزادی طیب ملایی، خلاصی وی از زندان را صمیمانه به خانواده طیب، اعضای اتحادیه آزاد کارگران ایران و عموم کارگران تبریک میگوید و بازداشت و اتهامات واهی را که بر وی وارد کرده اند شدیدا محکوم میکند.

طیب ملایی یکی از کارگرانی بود که در مراسم اول ماه مه سال 1386 در سنندج دستگیر شد. جسارت طیب در دادگاه در دفاع از برگزاری مراسم این روز در آنزمان زبانزد کارگران شده بود.

اتحادیه آزاد کارگران ایران ضمن قدردانی از زحمات و تلاش شبانه روزی طیب ملایی در اتحادیه، ایستادگی وی در دفاع از منافع طبقاتی کارگران را می ستاید و بر عزم و اراده وی درود می فرستد.

اتحادیه آزاد کارگران 25/9/1387

741- تهدید کارگران کیان تایر به بستن جاده ساوه :

بعد از جلسه عمومی کارگران که در محل کارخانه تشکیل شده بود و با توجه به اینکه هنوز تا این تاریخ  هیچ کدام از وعدهای داده شده به کارگران کیان تایر عملی نشده است، عده ای از کارگران تصمیم گرفتند که پلاکارد به دست، بیرون از محوطه کارخانه  دست به تجمع  بزنند

این کارگران در نزدیکی بخشداری چهاردانگه دست به تجمع  زدند وهم زمان  سه تن از نمایندگان  ایشان وارد  بخشداری شده و  در دیداری با معاون سیاسی این بخشداری،  و از طریق این بخشداری، به مقامات و مسئولان دولتی هشدار دادند که اگر وعده های داده شده عملی نشود،  کارگران کیان تایر،  ضمن تجمع،  اقدام به بستن جاده ساوه خواهند کرد.    مسئولان بخشداری  نیز به این نمایندگان قول دادند که خواسته این کارگران را به اطلاع مقامات بالاتر رسانده و ظرف امروز و فردا به این کارگران جواب قانع کننده ای بدهند.  کارگران نیز ضمن تاکید بر خواسته های خود، به این مسئولان وسایر مقامات دولتی  هشداردادند که اگر تا فردا، سه شنبه 26/09/87 ، در اجرای وعده های مذکور اقدامی صورت نگیرد، بطور قطع با جمیت بیشتر وبا شرکت تمامی کارگران کارخانه،  جاده ساوه را خواهند بست

کمیته پیگیری ...  

 آذر ماه 1387 25

742- فريده غيرت در گفت و گو با ايلنا
طبق قانون، کار شب براي زنان ممنوع است
زنان کارگر به دنبال احقاق حقوق خود باشند
:

تهران- خبرگزاري کار ايران در تاریخ 25 آذر 87 آمده است : فريده غيرت از مدافعان حقوق زنان در گفت‌‏وگو با "ايلنا"، از ويژگي‌‏هاي مربوط به کار زنان در محيط‌‏هاي شغلي سخن گفت.

اين وکيل دادگستري اظهار داشت: طبق قانون کار وتامين اجتماعي، انجام هر گونه کار شب براي زن ممنوع است.
وي در ادامه گفت: همچنين دختران با سن کمتر از 16 سال نيز از انجام کارهايي همچون فروشندگي و کار در رستوران‌‏ها، مگر با حضور والدين خود منع شده‌‏اند.
نايب رئيس کانون وکلاي ايران تصريح کرد: به‌‏جز مواردي که به شرايط کار زنان همچون تاسيس مهدکودک در محيط کارگاه و اختصاص دادن فرصت شيردهي به مادران در قانون کار وجود دارد، اشاره ديگري به کار زنان نشده است و قوانين عمومي بر آنها حاکم است.
غيرت افزود: البته ايجاد اينگونه شرايط در کارگاه بستگي به محيط کارگاه نيز دارد؛ به طوري که کارفرما تنها در مواردي مکلف به ايجاد اين گونه شرايط است که تعداد کارگران به حد نصاب رسيده باشد و بتوان کلمه کارگاه را بر آن محيط تلقي کرد.
کارگران زن به دنبال احقاق حقوق خود باشند
اين حقوقدان گفت: مواردي که در قانون مطرح شده است از هيچ‌‏گونه ضعفي برخوردار نيست و چنانچه اين قانون در کارگاه‌‏ها اجرا نمي‌‏شود برگرفته از ضعف اجراي قانون و عدم اعتراض کارگران آن بوده است.
غيرت افزود: کارگران زن بايد به دنبال احقاق حقوق خود باشند و در صورت اجرا نشدن اين شرايط نيز حق شکايت به وزارت کار را دارا هستند.
وي تاکيد کرد: لازم است با کارگاه‌‏هاي متخلف برخوردهايي جدي شود تا زنان کارگر بتوانند از مزاياي قانوني بهره‌‏مند شوند.
زنان واهمه‌‏اي از اخراج نداشته باشند
اين وکيل پايه يک دادگستري تصريح کرد: واهمه‌‏اي در ميان زنان کارگر وجود دارد که در صورت شکايت، کار خود را از دست خواهند داد؛ در صورتي که اين واهمه کاملاً بي‌‏مورد است؛ زيرا اين حق زنان است که از شرايط کاري مناسب برخوردار باشند.
فريده غيرت افزود: ‌‏علاوه بر اين، کارفرما طبق قانون حق اخراج کارگر و خاتمه دادن به قرارداد را به اين آساني ندارد.
زنان لايحه کاهش ساعات کار را نپذيرند
اين مدافع حقوق زنان در رابطه با لايحه کاهش ساعات کاري زنان شاغل در صنايع گفت: ‌‏اينگونه تصميم ها بارها گرفته شده و معمولاً به زنان توصيه مي‌‏شود که به‌‏دنبال کارهاي نيمه وقت باشند که کاملاً‌ روشن است اينگونه طرح‌‏ها تنها به منظور حذف زنان از صحنه کار و فعاليت است.
وي افزود: اين طرح باعث مي‌‏شود زنان در جريان امور کاري خود نباشد و دچار ضربه‌‏هاي روحي شوند؛ در اين صورت بهتر است زنان از پذيرش اين طرح خودداري کنند، زيرا الزامي براي پذيرش اين طرح نيست.
غيرت تاکيد کرد: اين طرح تنها به منظور دور کردن زنان از مراکز کار و خانه نشين کردن آنان است.
پايان پيام

743- فخرالسادات محتشمي‌پور در گفت‌وگو با "ايلنا":
امکان حذف زنان در لايحه کاهش ساعات کاري وجود دارد
:

تهران- خبرگزاري کار ايران در تاریخ 25 آذر 87 آمده است : رئيس شاخه زنان حزب مشارکت در گفت‌‏وگو با "ايلنا"، ضمن ابراز نگراني از لايحه کاهش ساعات کاري زنان شاغل در صنايع گفت: در جريان اين لايحه، امکان حذف کليه زنان از مشاغل وجود دارد.

رئيس انجمن مطالعات تاريخ زنان افزود:‌‏ اين طرح در گذشته بارها مطرح شده بود که به دليل به همراه داشتن بار مالي به اجرا در نيامد، زيرا اين طرح نه تنها کمکي به زنان نخواهد کرد بلکه موجب رانده شدن آنان از محيط‌‏هاي شغلي خواهد شد.
محتشمي‌‏پور تاکيد کرد: هيچ کارفرمايي حاضر به استخدام کارگر زن با شرايط متفاوت و ساعات کاري کمتر و حقوق يکسان نيست، علاوه بر اين، با اجراي اين طرح زنان امکان رقابت و ارتقاء ‌‏و به دست آوردن مزاياي کار را از دست خواهند داد.

تلاشي براي از بين بردن تبعيض‌‏ها نشده است

عضو شوراي مرکزي جبهه مشارکت اظهار داشت: ‌‏در گذشته تلاش‌‏هايي براي در اولويت قرار گرفتن زنان در شرايط يکسان به منظور دستيابي به تعادل شده بود که به نتيجه نيانجاميد.
وي افزود: مهيا کردن امکانات خاص براي مادران شاغل مانند مرخصي دوره زايمان و شيردهي صحيح است اما دور کردن زنان از فضاي کار به هيچ عنوان مورد قبول نيست.
محتشمي‌‏پور تصريح کرد:‌ در کشورهاي ديگر، گروه‌‏هاي نظارتي به منظور حفظ شغل اين زنان و عدم اشغال آنان توسط مردان وجود دارد در حالي که چنين گروه‌‏هايي در کشور ما وجود ندارد.
اين فعال حوزه زنان در ادامه گفت:‌ حرکتي در جهت رفع اين ديدگاه تبعيض‌‏آميز در کشور ما به منظور ايجاد برابري در اشتغال وجود ندارد.

فرهنگ سازي سنجيده‌‏تر از حذف است

رئيس انجمن مطالعات تاريخ زنان تاکيد کرد:‌‏ چنانچه نگراني در مورد فشار مضاعف بر زنان از سوي مسوولان وجود دارد، بهتر است به جاي اين گونه طرح‌‏ها که موجب خانه‌‏نشين شدن زنان مي‌‏شود به مشارکت ساير افراد در خانواده تاکيد شود و کار فرهنگي که وظيفه صدا و سيما بوده و به انجام نرسيده، در نظر گرفته شود.
محتشمي‌‏پور افزود: هنوز هم در رسانه‌‏ها نقش‌‏هاي کليشه‌‏اي مختص زنان و براي مردان نقش‌‏هاي همه‌‏جانبه در نظر گرفته مي‌‏شود.
وي افزود: ‌‏اينگونه فعاليت‌‏ها جز ضربات روحي بر زنان که موجب ايجاد اختلال در خانواده‌‏ها مي‌‏شود، پيامد ديگري نخواهد داشت.
پايان پيام

744- کارگران شرکت نیپک همدان همچنان در اعتصاب هستند:

بنا بر گزارشهای دریافتی توسط اتحادیه آزاد کارگران ایران، کارگران شرکت "نیپک" در پتروشیمی هگمتانه که از روز چهارشنبه 20 آذر در اعتراض به سه ماه حقوق معوقه خود دست به اعتصاب زده اند امروز دوشنبه 25 نیز به اعتصاب خود ادامه داده و وارد ششمین روز اعتصاب خود شدند.
کارگران شرکت "نیپک"وعده های تا کنونی کارفرمارا قبول نکرده و اعلام نموده اند تا دریافت تمامی دستمزدهای معوقه شان دست از اعتصاب بر نخواهند داشت.
اتحادیه آزاد کارگران 25/9/1387
www.ettehadeh.com
ایمیل:
k.ekhraji@gmail.com
فاکس: 02144514795

 

745- رئيس کانون شوراهاي اسلامي کار استان تهران:
جامعه کارگري مخالف اساسنامه جديد تامين اجتماعي است
:

تهران- خبرگزاري کار ايران در تاریخ 25 آذر 87 آمده است : رئيس کانون هماهنگي شوراهاي اسلامي کار استان تهران گفت:‌ حضور نيافتن وزير رفاه و مسوولان سازمان تامين اجتماعي در جلسه امروز که به منظور بررسي اساسنامه اين سازمان تشکيل شد، به معناي دهن کجي به جامعه کارگري است.
به گزارش "ايلنا"، ناصر برهاني در گردهمايي ماهيانه شوراهاي اسلامي کار استان تهران که در سالن 17 شهريور وزارت کار برگزار شد، شکل‌‏گيري سازمان تامين اجتماعي را نتيجه پرداخت حق بيمه توسط کارگران دانست و افزود:‌ آن چيزي که در اين سازمان اهميت دارد مالکيت کارگران و کارفرمايان بر تامين اجتماعي و حفظ استقلال آن است.
وي امور مربوط به سازمان تامين اجتماعي را براي کارگران مهم دانست و گفت: وجود شرکت سرمايه‌‏گذاري تامين اجتماعي (شستا) بر اين اهميت افزوده است.
او با بيان اينکه طبق اصل44 قانون اساسي که مورد تاکيد رهبر انقلاب است، خصوصي سازي درست اولويت دولت‌‏ها است, افزود: اگر کارگران نتوانند در دولت عدالت‌‏محور استقلال تامين اجتماعي را حفظ کنند و مانع دولتي‌‏تر شدن آن شوند، پس در کدام دولت به خواسته‌‏هاي خود خواهند رسيد؟
برهاني اساسنامه جديد سازمان تامين اجتماعي را يک طرفه ارزيابي کرد و گفت: ‌‏امروز کساني در مورد اين سازمان تصميم مي‌‏گيرند که از بديهي‌‏ترين قوانين تامين اجتماعي آگاهي ندارند.
عضو هيات مديره کانون عالي شوراهاي اسلامي کار کشور با بيان اينکه اين کانون و کانون عالي کارفرمايان مخالف اساسنامه جديد تامين اجتماعي هستند، افزود: اساسنامه‌‏اي که بدون نظر شرکاي اجتماعي تصويب شود، فاقد ارزش است.
اين مقام کارگري تصريح کرد:‌ در اساسنامه جديد دولت مي‌‏تواند حتي بدون حضور کارفرمايان و کارگران تشکيل جلسه داده و راي لازم را نيز براي مصوبات شوراي عالي تامين اجتماعي داشته باشد.
برهاني قرار داشتن رئيس جمهور در راس شوراي عالي سازمان تامين اجتماعي را مورد قبول و افتخار جامعه کارگري ذکر کرد و گفت: اما رئيس شورا بايد توسط اعضا انتخاب شود و انتخابي نباشد.
رئيس کانون شوراهاي اسلامي کار استان تهران تصويب قانون اصلاح اساسنامه تامين اجتماعي را مربوط به چهار سال پيش دانست و گفت:‌‏ اگر قانوني يک سال اجرايي نشود، خود به خود ملغي مي‌‏شود.
برهاني از گردهمايي ديگري درباره بررسي اصلاح اساسنامه تامين اجتماعي خبر داد و گفت: مسوولان وزارت رفاه و سازمان تامين اجتماعي گمان نکنند که با نيامدن به چنين جلساتي، موضوع خاتمه يافته شده است.
اين مقام کارگري خواستار راي برابر نمايندگان دولت، کارگر و کارفرما در شوراي عالي تامين اجتماعي شد.
وي در بخش ديگري از سخنان خود خواستار حمايت دولت از واحدهاي بحران‌‏زده شد و افزود: در حاليکه امروزه هزينه ايجاد هر شغل کمتر از 60 ميليون تومان نيست، دولت مي‌‏تواند با کمک چند ميليوني تومان اين واحدها را احيا کند.
برهاني سياست وزارت کار را حمايت از شوراهاي اسلامي کار دانست و گفت: اگرچه اخيراً انجمن‌‏هاي صنفي و نمايندگان کارگري فعال شده‌‏اند اما با توجه به صراحت قانون، کارگاه‌‏هاي بيش از 35 نفر بايد داراي شورا باشند.
وي قدرت شوراها را در پيگيري امور مربوط به کارگران بيشتر از ساير تشکلات کارگري دانست و گفت: از مسوولان وزارت کار مي‌‏خواهيم که در زمينه ايجاد شورا اهتمام بيشتري داشته باشند.
پايان پيام

746- اعتصاب کارگران صندوق نسوز کاوه:

کارگران صندوق نسوز کاوه ماه ها است که در حال مبارزه و اعتراض هستند. آنان چندین ماه است که دستمزدهای خویش را دریافت نکرده اند. کارگران به ادامه اشتغال خویش در روزهای آتی هیچ امیدی ندارند و هیچ نوع تضمینی احساس نمی کنند. مبارزات چندین ماهه آن ها تا امروز به نتیجه ای نرسیده است. آنان بارها اعتصاب کرده اند، به همه نهادهای دولتی سرمایه رجوع نموده اند و به سایر کارها دست زده اند. کارگران در ادامه این مبارزات برای بار دیگر دست اعتصاب کرده اند و از روز یکشبنه 24 آذر چرخ کار و تولید را از کار بازداشته اند. آنان خواستار پرداخت فوری همه مطالبات و تضمین اشتغال خود هستند.  

26 آذر 87

747- كارگران كارخانه صندوق نسوز كاوه دست از كار كشيدند:

به گفته يكي از كارگران اين كارخانه صبح روز يكشنبه 87.9.24 كارگران بخشي از اين واحد توليدي در اعتراض به پرداخت نشدن مطالبات خود اعم از مساعده و كارآيي دست از كار كشيده و بيكار در محيط كارخانه نشستند.شايان ذكر است كه اين كارخانه از پيشتر به وضعيت بحراني در آمده و مديريت اين كارخانه هيچ گونه رسيدگي اي به وضعيت كارگران نميكند و كارگران به شدت معترض هستند.
اخبار تكيملي متعاقبا درج خواهد شد.

انجمن دفاع از كارگران و بيكاران

748- مشكلات رانندگان مسافر كش در استان قم
مصاحبه فرياد كارگر با يك راننده تاكسي زحمت كش

به نوشته سایت " فریاد کارگر" در تاریخ 25 آذر 87 آمده است : ”من 9 سال است كه راننده هستم.از 6صبح تا 8 شب كار ميكنم.تنها استراحت من 1 ساعت صبحانه و 1 ساعت ناهار است بقيه را كامل رانندگي ميكنم.من در خيابان نيروگاه ,بلوار شاهد قم رانندگي ميكنم.با اين زمان زياد كاري و فشردگي و سنگيني اين كار هم به لحاظ جسمي و هم به لحاظ اعصاب روزانه فقط  20 تومان در مي آورم.اين درآمد كفاف زندگي من را نميدهد.هم مستاجر هستم و هم قسط ميدهم.چطور بايد با اين پول خرج زندگي را بدهم؟تازه علاوه بر خرج زندگي بايد ميزاني از اين درآمد را هم به خرابي خودرو اختصاص بدهم .خرج ماشين خيلي بالا است.اگر بخواهم فقط موتور پياده كنم 300 تومان خرج اين كار است.لاستيك خيلي گران شده است و ما مجبوريم كه تهيه كنيم.
از صبح تا شب زحمت ميكشيم و كار ميكنم آخر هم شرمنده زن و بچه هايم هستم. چه مشكلي از اين بالاتر است؟از صبح تا شب بيرون از خانه هستم با هزاران آدم سر و كله ميزنم آخر برج كه ميشود با كلي بدهي و قرض بايد توي سر خودم بزنم. همين الان قسط هايم عقب افتاده است ندارم بدهم از كجا بياورم؟
ايراني جماعت روزگاري به مهمان نوازي مشهور بود اما الان از نداري مهمان كه ميآيد خدا خدا ميكنيم كه برود!چون نداريم از او پذيرايي كنيم و از خدا ميخواهيم اصلا ميهمان نيايد !
مشكل بعدي ما سهميه سوخت است. در استان قم به تاكسي ها روزي 6 ليتر ميدهند.جايگاههاي گاز خيلي شلوغ هستند مجبوريم برويم بنزين بزنيم وقتي كارت را ميزنيم ميبينيم اصلاسهميه بنزين نداريم!دوباره مجبور ميشويم بيائيم 4 ساعت در صف گاز بايستيم.“

انجمن دفاع از كارگران و بيكاران

749- رویکرد سندیکای کارگران شرکت واحد به همبستگی جهانی کارگران :
کمتر کسی در ایران و جهان هست که از مبارزات صنفی و طبقاتی کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران با خبر نباشد و برای همگان روشن است که سندیکای کارگران شرکت واحد در جهت بهبود وضعیت معیشتی و آگاهی رسانی به کارگران در مورد حق وحقوق کارگریشان قدم به عرصه مبارزات طبقاتی وصنفی گذاشته و در این مبارزه دستاورد های خوبی برای رانندگان و کارگران شرکت واحد به ارمغان آورد ه است.
در چند سال گذشته سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه افت و خیز های فراوانی را پشت سر گذاشته است . در طول این چند سال صدها نفر از کارگران سندیکایی زندانی و بسیاری از این کارگران در دادسرای انقلاب پرونده های مفتوح دارند ، دهها نفر از این کارگران علاوه بر این که از نعمت کار محروم می باشند احکام زندان را نیز در پرونده خود می بینند و رئیس هیئت مدیره این تشکل مستقل کارگری بدون هیچ گونه مدرک قانونی در بدترین شرایط جسمانی در زندان به سر می برد .
سندیکای کارگران شرکت واحد در طول این مدت با کنفدراسیون جهانی اتحادیه های آزاد کارگری و فدراسیون بین المللی کارگران حمل ونقل ارتباط مستقیم داشته و از طریق آنها با نمایندگان و نهادهای زیر مجموعه این سازمان ها در زمینه مسائل کارگری ارتباط داشته است .
سندیکای کارگران شرکت واحد بر اساس مصوبات هیئت مدیره و به دلیل حفظ استقلال سندیکا تا به امروز با اتحادیه ها و سازمان های کارگری از جمله کنفدراسیون اتحادیه های آزاد کارگری و فدراسیون جهانی کارگران حمل ونقل ارتباط برقرار کرده و به واسطه این ارتباطات مورد حمایت بی دریغ این نهادها قرار گرفته ، از جمله این حمایت های معنوی می توان به برگزاری آکسیون های کارگری در دهها کشور با رویکرد اتحاد و همبستگی با کارگران ایران و سندیکای کارگران شرکت واحد وآزادی منصور اسالو و بازگشت به کار کارگران اخراجی سندیکا اشاره کرد.
سندیکای کارگران شرکت واحد به نوبه خود تا کنون از این حمایت ها قدر دانی کرده است و به همبستگی جهانی کارگران اعتقاد راسخ دارد.تحت چنین شرایطی و تجربیات گرانبهایی که سندیکای کارگران شرکت واحد و سایر کارگران به دست آورده اند باید اذعان کرد امروزه جنبش کارگری در ایران به چنان ظرفیت و بلوغی رسیده است که دیگرهیچ نهاد ضد کارگری نمی تواند این جنبش را به نفع خود مصادره کند.
جنبش کارگری ایران از طریق دولت هر روز بیشتر از روز قبل زیر فشار و ضرب است. میلیونها کارگر حقوقشان را دریافت نکرده اند، میلیونها کارگر بیکار هستند، اقلیتهای قومی و مذهبی از تبعیض در محیط کار در رنج هستند و مهمتر از همه تشکل مستقلی که بتواند این میلیونها کارگر را نمایندگی کند وجود ندارد.از این رو و تحت چنین وضعیت اسفباری ، کسانی که ادعای نگرانی جنبش کارگری در ایران را دارند ، باید بجای پا فشاری برپاره ای مسائل که هیچ موضوعیتی در میان کارگران ندارد به این مشکلات توجه کنند. جنبش کارگری ایران از تفرقه، خودمحوری، و قیم مأبی بیزار است. تا ما نخواهیم و اجازه ندهیم هیچ دولت و نهادی نمیتواند ما را به فساد بکشد و این را باید همگان بدانند.
با امید به گستر ش عدالت در همه جهان
سندیکای کارگران شرکت واحد
اتوبوسرانی تهران و حومه
١٣٨٧/٩/٢٥

750- آزادی طیب ملایی را تبریک میگوئیم :
پیام شادباش
آزادی طیب ملایی را تبریک میگوئیم
طیب ملایی از اعضای هیئت مدیره اتحادیه آزاد کارگران ایران که از روز 22 آبان ماه در بازداشت بسر می برد روز دوشنبه 87/9/25 ساعت 17 با قرار وثیقه ده میلیون تومانی آزاد شد.
سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه آزادی طیب ملایی را به اعضای خانواده وی و اتحادیه آزاد کارگران ایران صمیمانه تبریک میگوید و امید آن دارد تا با اتحاد و همبستگی هر چه بیشتر کارگران بزودی شاهد آزادی منصور اسالو و سایر کارگران دربند از زندان باشیم.
سندیکای کارگران شرکت واحد
اتوبوسرانی تهران و حومه
١٣٨٧/٩/٢٥

751- رویکرد سندیکای کارگران شرکت واحد به همبستگی جهانی کارگران :

طبق اظهارات وکیل مدافع جمعی از کارگران نیشکر هفت تپه، دادگاه انقلاب دزفول طبق ابلاغیه ای آقایان علی نجاتی، فریدون نیکو فرد، محمد حیدری مهر، جلیل احمدی و قربان علیپور را در روز سی ام آذر ماه به دادگاه جهت محاکمه احضار کرده است. بر اساس این ابلاغیه آقای ابوالفضل عابدینی روزنامه نگار نیز به جرم مشارکت در اتهام تبلیغ علیه نظام، در این روز به دادگاه فرا خوانده شده است.
بر اساس اظهار وکیل مدافع این کارگران اتهام آنان تبلیغ علیه نظام است. این اتهام در حالی به پنج نفر از کارگران نیشکر هفت تپه وارد میشود که آنان هیچ جرمی جز دفاع از حقوق انسانی شان مرتکب نشده اند.
قابل ذکر است کارفرمای نیشکر هفت تپه بطور مکرر دستمزدهای این کارگران را ماهها پرداخت نکرده بود و آنان در اعتراض به این وضعیت بناچار دست به اعتراض زده بودند.
محاکمه کارگران نیشکر هفت تپه به جرم تبلیغ علیه نظام، ابزاری برای وادار کردن کارگران به سکوت در برابر پایمال کردن ابتدائی ترین حقوقشان می باشد.
سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه ضمن محکوم کردن محاکمه کارگران نیشکر هفت تپه، بر این باور است که تشکل و اعتراض و تجمع حق مسلم کارگران است و این محاکمه چیزی جز محاکمه حق خواهی کارگران نیست و باید فورا ملغی شود.
سندیکای کارگران شرکت واحد
اتوبوسرانی تهران و حومه
١٣٨٧/٩/٢٥

752- كارگران فصلي اين زمستان هم كنار خيابانند!

آخرين مصوبه شوراي شهر تهران در مورد «ساماندهي كارگران فصلي»، مربوط به چهار ماه گذشته بود و سخنگوي شوراي شهر تهران با اشاره به بي‌نظمي‌هاي بسيار حاكم در بكارگيري كارگران فصلي از يك فوريت طرح جديدي خبر داد كه قرار است، در قالب آن طرح‌هاي قبلي بازبيني و جمع‌بندي شود، اما از اين يك فوريت هم پس از گذشت چهار ماه هنوز خبري نشده است و كماكان كارگران فصلي در كنار خيابان و يا ميادين رها هستند.

به گزارش خبرنگار «شهري» خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، مديريت شهري و شوراي شهر تهران از بيش از 8 سال پيش، نسبت به ساماندهي كارگران فصلي و برچيده شدن چهره نابهنجار آن‌ها از كنار خيابان اقدام كرده بود، اما با وجود چندين مورد مصوبه، هنوز هيچيك از اين طرح‌ها اجرايي نشده است.

اولين مصوبه شوراي شهر تهران در اين مورد مربوط به سال 80 است، زماني كه شورا، شهرداري تهران را موظف به ساماندهي كارگران حاضر در ميادين كرد.

در سال 81 نيز شوراي شهر تهران با تنظيم تفاهمنامه‌اي، سازمان فني و حرفه‌اي را به ميان آورد تا با ارتقاي سطح مهارت كارگران فصلي شرايط بهتري براي كاركردن آن‌ها فراهم شود، اما اين طرح هم به نقطه قابل قبولي نرسيد.

بدين ترتيب در طول اين سال‌ها، طرح‌هاي متعددي از سوي شورا و شهرداري تهران با همكاري ساير دستگاه‌هاي متولي مطرح شده كه بدون نتيجه متوقف مانده‌اند. طرح‌هايي نظير شناسنامه‌دار كردن اين كارگران و استقرار آن‌ها در محل‌هاي خاص كه هر يك يا به صورت مقطعي يا محلي نتايجي را در بر داشته و به كل شهر تهران تسري پيدا نكرده است.

به گزارش ايسنا، آخرين مصوبه شوراي شهر تهران نيز مربوط به حدود 2 سال قبل و زماني است كه هنوز رسول خادم ـ رييس كميسيون فرهنگي و اجتماعي شوراي شهر تهران ـ بود، اين در حاليست كه ساماندهي كارگران فصلي در اين دو سال هم به نتيجه‌اي نرسيده است؛ هر چند بازخوردها و نتايج محلي اين طرح آخر در شورا در حال بررسي است، اما آن چه در خيابان‌ها و ميادين به چشم مردم مي‌آيد، گوياي موفق نبودن و متوقف شدن اين طرح است.

كارگران فصلي كه زير سقف شهرداري نمي‌ايستند، درآمد ندارد!

به گزارش ايسنا، از سوي ديگر از ابتداي شروع ساماندهي كارگران فصلي و ايجاد مراكز استقرار براي اين افراد، استقبال قابل توجهي از سوي كارگران و كارفرمايان صورت نگرفته است. از طرف ديگر كارگران رفتن به اين مراكز را مساوي با بيكار بودن تا آخر روز مي‌دانند و معتقدند كارفرمايان اين مراكز را نمي‌شناسند و يا تمايلي به مراجعه به آن جا ندارند و به همين دليل كماكان به محل‌هاي قبلي رجوع مي‌كنند. كارگران نيز با توجه به اين شرايط گوشه‌هاي ميادين و برخي پاتوق‌هاي خياباني نظير ميدان امام حسين (ع) و ميدان حسن آباد و يا پل چوبي را ترجيح مي‌دهند. از سوي ديگر كارفرمايان نيز در بيشتر موارد از محل‌هاي رسمي و دائم استقرار كارگران فصلي بي‌اطلاع هستند و مي‌توان اين موضوع را يكي از ضعف‌هاي قابل توجه شهرداري‌هاي مناطق عنوان كرد، چرا كه محل‌هاي دائم استقرار كارگران فصلي را به اطلاع كارفرمايان و يا بخش خصوصي مناطق خود نمي‌رسانند.

تا زماني كه خيابان‌هاي تهران پذيراي شهرستاني‌هاست، كارگران فصلي هم روزيشان را از كنار خيابان پيدا مي‌كنند

به گزارش ايسنا، بخش قابل توجهي از كارگران فصلي را شهرستاني‌ها تشكيل مي‌دهند، ‌افرادي كه با مهارت يا بدون مهارت براي پيدا كردن كار وارد تهران مي‌شوند و به دليل پيدا نكردن شغل ثابت ترجيح مي‌دهند در كنار خيابان و در ميان انبوه كارگران منتظر كار بايستند تا شايد درآمدي روزانه نصيب آن‌ها شود.

برخي از كارشناسان بر اين عقيده هستند كه چنانچه ستادهاي شهرستاني ساماندهي كارگران فصلي فعال و بدين ترتيب جلوي مهاجرت شهرستاني‌ها براي پيدا كردن كار گرفته شود، بخش قابل توجهي از كارگران فصلي در كنار خيابان‌هاي تهران كاهش مي‌يابند. به عبارتي موضوع نگراني از نداشتن كار در شهرستان كوچك به پايتخت منتقل نمي‌شود و چهره شهر با حضور افرادي تقريبا هميشه آشفته و محروم، شكل نابهنجار و غيرمطلوب به خود نمي‌گيرد.

انتهاي پيام

753- مصاحبه اختصاصي فرياد كارگر با يكي از فعالين كارگري استان قم
تشريح مختصر بحرانهاي جامعه كارگري قم
:
براي حفظ امنيت همكاران از بردن نام معذوريم

”در استان قم هم مثل تمام شهرها و استانهاي كشور وضعيت جامعه كارگري به شدت وخيم است. بحران در كارخانجات استان قم را از دو بعد بايد بررسي كنيم. يكي از لحاظ نداشتن نقدينگي كارفرماها كه همين موضوع باعث ايجاد بحران در محيطهاي كارگري شده است و دوم نبودن امنيت شغلي در بين كارگران و بستن قراردادهاي موقت با كارگران كه همين امر متاسفانه باعث متلاشي شدن كانون گرم خانواده كارگران شده است.وقتي با كارگر قرارداد 2 ماه براي كار ميبندند به نظر شما درآمد و سرنوشت اين كارگر چه تضميني خواهد داشت؟كارفرما به محض اتمام قرارداد كارگر را اخراج ميكند ونفر جايگزين با همين شرايط را وارد ميكند.اينها مسائلي هستند كه جامعه كارگري خصوصا در استان قم سالهاست كه با آنها دست و پنجه نرم ميكند و هيچ گونه كاري و قدم مفيدي در راستاي بهبود اين وضعيت برداشته نشده است .مشكل جدي جامعه كارگري ما در استان قم قرادادهاي موقت است.در كل وضعيت كارگري استان قم مساعد نيست.مشكلات ما در قم بيشتر از همه شهرستانهاي ديگر است,اگر كارگران تهران يك مشكل داشته باشند كارگران استان قم صد مشكل دارند.”

انجمن دفاع از كارگران و بيكاران

754- مصاحبه اختصاصي فرياد كارگر با يكي از فعالين كارگري

كارخانه بحراني صنعت يدك قم :

براي حفظ امنيت همكاران از بردن نام معذوريم

”شركت صنعت يدك در استان قم در حال حاضر بزرگترين شركت استان قم است با 700 نيروي فعالي كه داشت اين شركت دچار بحران مالي شد. مسؤلين استان با آقاي حسن كتابي كارفرماي اين شركت همكاري نكردند و وام ايشان را به موقع ندادند. قرار بود 5 ميليارد تومان وام به ايشان داده شود كه ايشان بتوانند با استفاده از اين وام كارخانه را بچرخانند و كارگران را نگه دارند اما وقتي اين وام به ايشان داده نشد,كارخانه به علت نبود نقدينگي و نداشتن توان مالي نتوانست به كارش ادامه بدهد,نه تنها وام را به ايشان ندادند بلكه تمام قسط هايي كه از ايشان طلب داشتند كه مبلغي بالغ بر 2 ميليارد تومان ميشد را گرفتند و به اين ترتيب از نظر گردش مالي كارخانه صنعت يدك به صفر رسيد. در نتيجه كارفرما مجبور شد 200 نفر از كارگران خوب و كارگراني كه واقعا زحمت كش بودند و ساليان در اين كارخانه زحمت كشيده بودند را اخراج كند و همه ميدانند كه الان بيكار شدن از كار, مساوي است با متلاشي شدن زندگي يك كارگر.
وقتي بهترين كارخانه قم با اين وضع كارش را از دست بدهد و كارگران را اخراج كند مطمئنا در جاي ديگر كاري براي كارگران نيست.
لذا در ادامه اين صحبت خواهش ميكنم خصوصا مسؤلين استان قم از شركتهاي بزرگي مثل صنعت يدك حمايت كنند.
قابل ذكر است كه آقاي كتابي يكي از كارفرماياني است كه بر خلاف كارفرمايان ديگر تمام اموالش را در اين كارخانه جمع كرده بود تا جايي كه ميتواند اين مجتمع را بچرخاند و كارگران را نگه دارد.
متاسفانه مسؤلين استان قم هيچگونه همكاري اي با ايشان نكردند.مسائل جامعه كارگري حل كه نشد دوچندان هم شد,مسائل و مشكلات جامعه كارگري بسيار زياد هستند مشكلاتي كه الان كارگران را رنج ميدهد و زندگي كارگران را متلاشي كرده قراردادهاي موقتي است كه اين اواخر با طرح جديد تشخيص مصلحت با اضافه كردن ماده 21 به بند« ز »مشكلات كارگران دائمي ما را چند برابر كرده است.“

انجمن دفاع از كارگران و بيكاران

755- با رسیدگی فوری به خواستهای کارگران لاستیک البرز، تجمع اعتراضی  امروز این کارگران برگزار نشد:

بدنبال دو روز تجمع پی در پی کارگران لاستیک البرز در بیرون کارخانه و ضلع مشرف به جاده ساوه و اعلام آنان مبنی بر برگزاری تجمعی بزرگ، امروز ساعت 8 صبح در حالی که کارگران برای بیرون آمدن از کارخانه برای تجمع آماده می شدند، فرماندار اسلامشهر طی تماسی تلفنی با نماینده های کارگران، آنان را به استانداری تهران دعوت کرد. لازم به یادآوری است دیروز فرماندار اسلامشهر خواهان مذاکره با کارگران شده و آنان را برای امروز صبح به استانداری دعوت کرده بود اما این نماینده ها  با خواست کارگران به استانداری نرفته و آنان در حال آماده شدن برای برگزاری تجمع بودند که فرماندار از محل استانداری با نماینده های کارگران تماس گرفت و اعلام کرد مسئله پرداخت یک میلیارد تومان به عنوان بخشی از دستمزد کارگران حل شده است و از آنان خواست تا دست به تجمع نزنند.

بدنبال این وضعیت تعدادی از نماینده های کارگران عازم استانداری شدند و قرار شد تا ساعت 10 صبح و تماس نماینده ها از استانداری، کارگران جهت تجمع به بیرون از کارخانه نروند.

پس از رسیدن تعدادی از نماینده ها به استانداری، آنان با کارگران در کارخانه تماس گرفته و اعلام کردند کارهای اداری مبلغ یک میلیارد تومان پول برای واریز آن به حساب کارگران در حال انجام است. طبق این خبر، مبلغ فوق به حساب اعتباری که برای تک تک کارگران باز شده است واریز میشود و روز پنج شنبه مورخه 28/9/87 این کارتها در میان کارگران توزیع خواهد گشت.

در همین حال و پس از اعلام خبر فوق از سوی نماینده های کارگران، دبیر هیئت حمایت از صنایع نیز با نماینده هایی از کارگران که در کارخانه بودند  تماس گرفت  و از آنان خواست برای مذاکره در باره استقرار مدیریت دولتی در کارخانه و راه اندازی آن،  تا ساعت 12 ظهر در دفتر مرکزی شرکت حضور پیدا کنند.

با اعلام این خبرها  کارگران از تجمع خود منصرف شده و تعدادی از نماینده های آنان نیز عازم دفتر مرکزی شرکت شدند.

جلسه نماینده های کارگران با هیئت حمایت از صنایع در دفتر مرکزی شرکت از ساعت 30/12 شروع و در ساعت 14 ظهر پایان گرفت.

در این جلسه به نماینده های کارگران اعلام شد این هیئت صبح روز شنبه مورخه 30/9/87 به همراه هیئتی از نیروی انتظامی و قوه قضائیه در محل کارخانه حضور پیدا خواهند کرد تا امورمربوط به تحویل کارخانه به مدیریت دولتی را انجام دهند.

این هیئت به نماینده های کارگران قول داد بلافاصله مدیر عاملی برای کارخانه تعیین خواهد شد و با بودجه ای که در اختیار آنان قرار گرفته است کارخانه راه اندازی خواهد گشت. 

اتحادیه آزاد کارگران 26/9/1387

756- رئيس سازمان کار استان تهران:
شيطان‌‏ها همکاري شورا و مديريت را نمي‌‏خواهند
:

تهران- خبرگزاري کار ايران در تاریخ 26 آذر 87 آمده است : رييس سازمان کار و اموراجتماعي استان تهران از تشکيل کانون کارفرمايي اين استان خبر داد.
به گزارش "ايلنا"، عليرضا مظهري در گردهمايي اعضاي شوراي اسلامي کار استان تهران با بيان اينکه در گذشته کانون شوراهاي اسلامي کار استان تهران را فاقد تاثيرگذاري لازم مي‌‏دانستم، افزود: امروز در اين جلسه نظرم عوض شد.
وي امنيت کشور را منوط به فداکاري جامعه کارگري دانست و افزود: چون زمان فعلي دوره عرصه توليد نوين است، به همين دليل در حال حاضر نيز نياز به حمايت کارگران از توليد کشور داريم.
وي با اشاره به بروز ناآرامي‌‏ها در برخي کشورهاي اروپايي و ساير کشورها گفت: در کشور ما کارگران در آرام‌‏سازي محيط‌‏هاي کاري نقش به سزايي دارند.
مظهري فعاليت بيش از 50 درصد سازمان‌‏ها و وزارتخانه‌‏ها را مربوط به بخش توليد دانست و افزود: به نظرم بدون نقش مؤثر دولت، سه ‌‏جانبه‌‏گرايي محقق نخواهد شد؛ هرچند بايد در سه جانبه‌‏گرايي نقش ساير اعضا بايد پررنگ باشد.
او با اشاره به همکاري نکردن بانک مرکزي در پرداخت تسهيلات به بنگاه‌‏هاي زودبازده در سال جاري گفت: با اين حال تشکلات کارگري مانع از فروپاشي واحدهاي توليدي شدند.
وي شوراها را مشاوران مديران دانست و گفت: البته برخي شيطان‌‏ها که به دنبال منافع خود هستند، همکاري شورا و مديريت را نمي‌‏پسندند.
او ارتقاي فرهنگ کار در کشور را منوط به ادامه همکاري تشکلات کارگري و کارفرمايي دانست و گفت: با وجودي که در ساير کشورها سرمايه‌‏گذاري روز به روز کمتر شود، اما در کشور ما به دليل ارتقاي فرهنگ کار شاهد افزايش سرمايه‌‏گذاري‌‏ها هستيم.
مظهري همچنين از حل مشکل يکي از واحدهاي بحران‌‏زده تهران در جلسه شوراي تامين خبر داد.
پايان پيام

757- رئيس کانون کارگران بازنشسته تامين اجتماعي:
30 ميليون نفر مخالف اساسنامه جديد تامين اجتماعي هستند
حضور رئيس جمهوردرشوراي عالي تامين اجتماعي باعث دولتي‌‏ترشدن سازمان مي‌‏شود
:

تهران- خبرگزاري کار ايران در تاریخ 26 آذر 87 آمده است :رئيس کانون بازنشستگان سازمان تامين اجتماعي با بيان اينکه کارگران و بازنشستگان مخالف اساسنامه جديد اين سازمان هستند،‌‏گفت:‌ با توجه به جمعيت 30 ميليوني تحت پوشش سازمان، به عنوان نمايندگان قانوني مخالف اساسنامه جديد هستيم.


به گزارش "ايلنا"، علي اکبر خبازها در گردهمايي اعضاي شوراي اسلامي کار استان تهران در سالن 17 شهريور وزارت کار افزود:‌ دولتي که با 17 ميليون راي به قدرت رسيد، بايد آراي 30 ميليوني اعضاي تامين اجتماعي را بپذيرد.
او تصريح کرد: وزير رفاه قول داده بود تا شوراي عالي تامين اجتماعي سه جانبه باشد اما در اساسنامه جديد وضعيت وخيم‌‏تر از گذشته شده و نقش دولت در اين سازمان پررنگ‌‏تر شده است.
وي سياست دولت را کوچک‌‏سازي دانست و گفت:‌‏ دولتي کردن تامين اجتماعي با اين سياست تناقض دارد.
خبازها تصريح کرد: ‌‏وجود سرمايه‌‏هاي عظيم از جمله در شرکت سرمايه‌‏گذاري تأمين اجتماعي (شستا) باعث شده تا چشم‌‏هاي ناپاک به دنبال مسايل حاشيه‌‏اي در تامين اجتماعي باشند.
وي تصريح کرد: کارگران تورم ناشي از افزايش درآمدهاي نفتي را لمس کردند اما نفتي را در سفرهاي خود نديدند.
خبازها حضور رئيس جمهور در شوراي عالي تامين اجتماعي را مورد انتقاد قرار داد و گفت:‌ حضور رئيس جمهوري باعث دولتي‌‏تر شدن اين سازمان مي‌‏شود.
رئيس کانون بازنشستگان تامين اجتماعي تصريح کرد: اي آقايي که در ساختمان وزارت رفاه هستي! اين ساختمان و اموال آن متعلق به کارگران است، پس بايد به دنبال منافع کارگران باشيد.
خبازها با اشاره به هزينه 744 هزار ميليارد توماني دولت براي تامين بودجه اجراي قانون مديريت خدمات کشوري گفت: از افزايش مستمري بازنشستگان خدمات کشوري خوشحال هستيم اما پس چرا به نامه‌‏هاي کانون بازنشستگان تامين اجتماعي جواب نمي‌‏دهيد و عدالت را در مورد کارگران فراموش کرده‌‏ايد.
وي با اشاه به استفاده از منابع صندوق تامين اجتماعي در دولت‌‏هاي گذشته گفت: زماني که به پول کارگران نياز داريد، بدون اجازه برداشت مي‌‏کنيد اما در خصوص حقوق شهروندي و حق کارگران از بيت‌‏المال سکوت اختيار مي‌‏کنيد.
خبازها در پايان گفت: "باش تا صبح دولتت بدمد".
پايان پيام

758- بیانیه کمیته پیگیری ایجاد تشکل های آزاد کارگری در حمایت از دانشجویان دانشگاه شیراز :

 

بار دیگر با فرا رسیدن ۱۶ آذر، روز دانشجو، در دانشگاه های سرتاسر ایران، تشکلات دانشجویی آزادیخواه و منتقد به برپایی تجمعاتی اقدام کردند. از جمله دانشجویان دانشگاه های تهران، مازندران، شیراز، بوعلی همدان، اصفهان و ... با برگزاری آکسیون هایی در اشکال مختلف به امنیتی شدن فضای دانشگاه ها، اخراج و بازنشستگی زودرس اساتید منتقد، ستاره دار کردن دانشجویان و تحدید آزادی های آکادمیک اعتراض کردند.
در روزهای
۱۶ و ۱٨ آذر، دانشجویان دانشگاه شیراز، در گرامیداشت این روز، به تجمع و اعتراض در صحن دانشگاه پرداختند. حضور پر شور و استقبال وسیع بدنه دانشجویی این دانشگاه، که از گذشته سابقه ای دیرینه در ایستادگی و مقاومت در برابر استبداد داشته اند، نهادها و سازمان های امنیتی و وابسته به حکومت را در هراس انداخته و آنان را به فکر طرح ریزی پروژه ای برای باز پس گرفتن فضای دانشگاه از دست دانشجویان پیشرو و همچنین انتقام جویی از اعتراضات و اعتصابات وسیع ۱۱ روزه ی آنان در اسفند ماه سال گذشته، انداخته است.
بار دیگر نهادهایی وابسته چون بسیج و انصار حزب الله و نمایندگان و بازوان اجرایی آنان در دانشگاه، که در هماهنگی بی نظیری با مسئولین و حراست دانشگاه شیراز عمل می کنند، به اعتکاف در دانشگاه به بهانه " توهین به شهدا و رهبر جمهوری اسلامی" پرداخته اند. نمایش تکراری و مضحکی که بی شک یادآور پروژه امنیتی کردن دانشگاه پلی تکنیک تهران در بهار سال
۱٣٨۶ می باشد.
دانشجویان در ایران، در سال های اخیر، همواره در تجمعات اعتراضی خود، با تأکید بر مواضعی اصولی و اشاره به هم سرنوشتی جنبش دانشجویی با سایر جنبش های اجتماعی، بویژه جنبش کارگری، از کارگران و اعتراضات آنان دفاع کرده اند. کمیته پیگیری ایجاد تشکل های آزاد کارگری ضمن محکوم کردن طرح جدید سرکوب دانشجویان، از تمامی نهادها، سازمان ها و مردم پیشرو در ایران و سراسر جهان می خواهد که با پیوستن به صفوف اعتراضی در مقابل سرکوبگری عوامل سرمایه داری ایران، از این دانشجویان به دفاع برخاسته و از هر چه امنیتی تر شدن فضای جامعه و دانشگاه های ایران جلوگیری کنند.

کمیته پیگیری ایجاد تشکل های آزاد کارگری
۲۶ آذر ماه ۱٣٨۷

 

759- نماينده کارفرمايان در شوراي عالي تامين اجتماعي:
کارگران و کارفرمايان مخالف اساسنامه جديد تامين اجتماعي هستند
 :

تهران- خبرگزاري کار ايران در تاریخ 26 آذر 87 آمده است : نماينده کارفرمايان در شوراي عالي تامين اجتماعي گفت: جامعه کارگري و کارفرمايي در خصوص مخالفت با اساسنامه جديد تامين اجتماعي اتفاق نظر دارند.
به گزارش "ايلنا"، ولي‌‏ا... داود آبادي در گردهمايي اعضاي شوراهاي اسلامي کار استان تهران شکوفايي اقتصاد و صنعت کشور را منوط به فعاليت کارگران دانست و افزود: اين که مدعوين سازمان تامين اجتماعي در جلسه امروز حاضر نشده‌‏اند، جاي سؤال است؛ چون مسأله ترافيک هم مطرح نبوده است و سازمان تامين اجتماعي در چند قدمي وزارت کار است.
وي درمان را يکي از بخش‌‏هاي مهم تامين اجتماعي ذکر کرد و گفت: تأمين سلامت جسم و روح کارگران از وظايف ذاتي تأمين اجتماعي است.
وي از فعاليت کميته‌‏هاي شوراي عالي تأمين اجتماعي خبر داد و گفت: چند ماهي است که اين کميته‌‏ها فعاليت خوبي دارند و پيگير امور مربوط هستند.
اين مقام کارفرمايي حذف نام "کارگران" از بانک رفاه را نادرست اعلام کرد و گفت: در اساسنامه اين بانک نام "کارگران" آمده است، هر چند که اين بانک متعلق به سازمان تأمين اجتماعي است.
داود آبادي خواستار اعطاي وام‌‏هاي بلندمدت بانک رفاه کارگران براي خانه‌‏دار شدن جامعه کارگري شد و افزود: با گرفتن وثيقه مي‌‏توان از بابت بازپرداخت وام نيز آسوده خاطر بود.
او آرامش خاطر کارگران را آرامش نيمي از جمعيت کشور دانست و گفت: از مسؤولان به خصوص وزير رفاه مي‌‏خواهيم که توجه بيشتري به جلسات شوراي عالي تامين اجتماعي داشته باشد و حتي‌‏المقدر در اين جلسات شرکت کنند.
پايان پيام

760- در قطعنامه کانون شوراهاي اسلامي کار استان تهران عنوان شد:
اساسنامه جديد را لغو کنيد، وگرنه شکايت مي‌‏کنيم
:

تهران- خبرگزاري کار ايران در تاریخ 26 آذر 87 آمده است : کانون هماهنگي شوراهاي اسلامي کار استان تهران در پايان گردهمايي خود قطعنامه‌‏اي را منتشر کرد که مفاد آن بيانگر ديدگاه‌‏هاي اين تشکل صنفي استاني در خصوص مسايل روز جامعه کارگري است.
به گزارش "ايلنا"، در اين قطعنامه که تمامي 10 ماده آن به مسأله سازمان تامين اجتماعي اختصاص دارد، آمده است: "اساسنامه 25 ماده‌‏اي سازمان تامين اجتماعي مغاير با اصل 44 قانون اساسي و فرمايشات مقام معظم رهبري بوده و بايد اجراي آن هرچه زودتر متوقف شود."
در ادامه اين بيانيه کانون شوراهاي اسلامي کار استان تهران از رييس جمهور خواسته شده است تا به منظور صيانت از تامين اجتماعي و نيروي کار و عدالت‌‏محوري، وقت ملاقاتي را تعيين کند.
نويسندگان بيانيه در بخش ديگري از اين بيانيه اعلام کردند که در صورت متوقف نشدن اجراي اساسنامه جديد، از طريق مراجع قانوني پيگير اين موضوع خواهند شد.
مخالفت با فعاليت و توسعه غير قانوني کارگزاري‌‏هاي سازمان تامين اجتماعي، اعتراض به دخالت‌‏هاي وزارت رفاه و تامين اجتماعي در اداره سازمان تامين اجتماعي، اعلام نارضايتي از افول ارائه خدمات درماني به بيمه‌‏شدگان و نيز تاکيد دوباره بر نظارت دقيق بر فعاليت‌‏هاي شرکت سرمايه‌‏گذاري سازمان تامين اجتماعي (شستا) از جمله ديگر مفاد اين قطعنامه بوده است.
پايان پيام

761- افزایش دستمزدها و برخورداری از یک زندگی انسانی حق مسلم ماست :

یاران و همکاران

سالهاست ما کارگران به دلیل دستمزدهای پایین و افزایش بی وقفه هزینه های زندگی  با فقر و نداری دست و پنجه نرم می کنیم و بطور دائمی و روزمره شرمنده همسر و فرزندان خود  هستیم. در طول این سالها هر کدام از ما بنوبه خود تلاش کرده ایم از طریق اضافه کاریهای طاقت فرسا و دست و پا کردن شغل دومی، درصد ناچیزی از رنج و آلام خانواده هایمان برای گذران زندگی را کاهش دهیم.

اما واقعیت این است که دیگر با این دستمزدها و گرانی سرسام آور موجود، نه اضافه کاری و نه شغل دوم نمیتواند گرهی از فقر و تنگدستی ما باز کند. گذشته از این، آیا شایسته است ما به دلیل دستمزدهای پایین و فشار کمرشکن هزینه های زندگی مجبور شویم تن به اضافه کاریهای طاقت فرسا و شغل دوم بسپاریم و شبها جسم و روح رنجور و فرسوده خود را به منزل برسانیم و حالی و فرصتی برای استراحت و تفریح  و بودن در کنار خانواده نداشته باشیم.

دوستان و همکاران

ما تولید کنندگان اصلی تمامی ثروتها و نعمات موجود در جامعه هستیم و این حق مسلم ماست که فقط با اشتغال در ساعات رسمی کار، چنان دستمزدی دریافت کنیم که ضمن بر خورداری از رفاه و آسایش، دیگر مجبور نشویم به اضافه کاریهای طاقت فرسا و شغل دوم تن در دهیم.

این حق ماست و حق گرفتنی است. از اینرو ما امضا کنندگان این بیانیه از شما همکاران در تمامی کارخانه ها، پروژه های خدماتی و ساختمانی و غیره در سراسر کشور میخواهیم تا با امضای گسترده طومار زیر به عنوان قدم اول برای افزایش دستمزدها به حرکت ما بپیوندید.

سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه – اتحادیه آزاد کارگران ایران – سندیکای کارگران کشت و صنعت نیشکر هفت تپه - انجمن صنفی کارگران برق و فلزکار کرمانشاه –کارگران شرکت ریسندگی پرریس– کارگران کارخانه شاهو–  کارگران فرش غرب بافت  و جمعهایی از کارگران:

عسلویه – شرکت صتایع فلزی - لوله و پوشش سلفچگان- لاستیک البرز- نورد لوله و پروفیل ساوه- شرکت مکان سازان - پتروشیمی پلی اتلین سنگین کرمانشاه- کارخانه فرامان صنعت - کارخانه اخگر گاز - شرکت سیم کابل - آجر پزی شیل سنندج – کارخانه نیر پارس - گونی بافی سما - شرکت آجین سازه - کارخانه فراساز - صنایع شیمیائی اصفهان  LAB - پتروشیمی اصفهان و جمعهایی از کارگران ساختمانی

26 آذر ماه هزار و سیصد و هشتاد و هفت

 

توضیح:

کارگرانی که در سراسر کشور قصد پیوستن به طومار جمع آوری امضا برای افزایش دستمزدها را دارند میتوانند با شماره تلفنهای زیر تماس بگیرند:

1- تهران و استانهای شمالی: رضا شهابی: 09192034087  -  جعفر عظیم زاده 09123368772

2- استانهای جنوبی: علی نجاتی: 09169483504 - رضا رخشان: 09169420430

3- استانهای مرکزی: شاپور احسانی راد: 09192550373    

4- استانهای غربی: جوانمیر مرادی 09188871405 - شریف ساعد پناه: 09189710274

5- استان اصفهان: محمد رضا خویشکار: 09139068974

6- استان آذربایجان شرقی و غربی: سلام شیخی: 09194802028

 ********************

 از : کارگران کارخانه ها، کارگران ساختمانی، خدمات و....

به : شورایعالی کار

رونوشت به: وزارت کار و امور اجتماعی و نمایندگان مجلس شورای اسلامی

دستمزد و حقوقی که طی سالهای گذشته  برای ما کارگران و سایر بخشهای حقوق بگیر همچون معلمان، بازنشستگان و کارمندان جزء تعیین شده است، بهیچوجه در طول این سالها کفاف هزینه های زندگی ما را نکرده و با سیر صعودی هر ساله تورم، سال به سال خانواده های ما در فقر و فلاکت بیشتری فرو رفته اند. بطوریکه در شرایط حاضر و با توجه به گرانی سر سام آور مایحتاج زندگی، ما دیگر قادر به تامین حداقل معیشت نیز برای خود و خانواده هایمان نیستیم.

سال قبل حداقل دستمزد را برای سال هشتاد و هفت  219600 تومان تعیین کردید، اما میزان خط فقر بالای ششصد هزار تومان بود، این در حالی است که در طول سال جاری با افزایش بی سابقه تورم، فقر و فلاکت بیش از پیش سایه شوم خود را بر زندگی ما گستراند و کمر ما بیش از هر زمان دیگری  در زیر فشار فقر و نداری خرد شد.

هر انسان شریف و منصفی که در این مملکت زندگی میکند میداند که حتی با یک میلیون تومان هم، نمیتوان آنچنانکه شایسته ی شان انسان است زندگی کرد.

حال سوال ما ازهمه شما کسانی که در کلیه سطوح دولتی در تعیین حداقل دستمزدها سیاست گذاری می کنید این است که آیا واقعا حاضرید با دویست - سیصد هزار تومان در ماه،  حتی سه روز زندگی کنید؟ پس چرا ما کارگران باید این را قبول کنیم؟ چرا ما باید این را قبول کنیم که سهم ما از تولید اینهمه ثروت و نعمت در جامعه، فقر و فلاکت روز افزون باشد؟

ما اعلام میکنیم که دیگر نمیتوانیم زیر خط فقر زندگی کنیم و تداوم این زندگی برای ما غیر قابل تحمل است. از این رو ما خواهان تعیین حداقل دستمزد با احتساب تامین یک زندگی شرافتمندانه و مرفه برای یک خانواده چهار نفره از طریق  دخالت مستقیم نماینده های منتخب مجامع عمومی  کارگران هستیم.

تامین یک زندگی شرافتمندانه و انسانی حق ما کارگران و تمامی مزد بگیران است و این خواستی است که ما با امضای این طومار مصرانه بر آن پای می فشاریم.

762- بیانیه ی دانشجویان آزادیخواه وبرابری طلب اصفهان درحمایت ازکمپین افزایش دستمزدها:

جنبش دانشجویی همواره خود را از متحدان جنبش های اجتماعی به ویژه جنبش کارگری و جنبش زنان می داند و همواره از مبارزات اقشار مختلف جامعه حمایت می کند.

وضعیت اسف بار زندگی امروز بر هیچکس پوشیده نیست و کسی نمی تواند فشار کمرشکن تورم و گرانی را بر اقشار تهیدست جامعه انکار کند. حتی اگر امثال وزیر رفاه ادعا کنند که در ایران کسی زیر خط فقر شدید زندگی نمی کند همه می دانند که این یک ادعای پوچ است و امروزه بخش عظیمی از کارگران ایران در فقر شدید زندگی می کنند.

دستمزد ها در ایران در سطح بسیار پایین قرار دارد و مسئولین با تعیین ناعادلانه ی حداقل دستمزد آن هم زیر خط فقر مطلق آگاهانه و عامدانه بخش زیادی از مزدبگیران را به زندگی در فقر مجبور می کنند.

ما دانشجویان آزادیخواه و برابری طلب دانشگاه اصفهان که همواره دفاع از حقوق مردم محروم در دستور کارمان قرار داشته و اعتراض به فقر و گرانی و بیکاری را از وظایف خود می دانیم، حمایت کامل خود را از کمپین برای افزایش دستمزدها در ایران اعلام می کنیم.

امید است این بیانیه گامی موثر و مفید باشد در راه نزدیک کردن هرچه بیشتر جنبش دانشجویی به سایر جنبش های اجتماعی. همچنین از دانشجویان سراسر کشور دعوت می کنیم به این حرکت اجتماعی بپیوندند.

دانشجویان آزادیخواه و برابری طلب دانشگاه اصفهان

منبع : http://avbi.blogfa.com/

763- تعطیلی کارخانه "فرش غرب" :

دو ماه از تعطیلی کارخانه فرش غرب در استان کرمانشاه می گذرد. هنوز در راه اندازی مجدد این کارخانه ، کاری صورت نگرفته و کارگران در بلاتکلیفی بسر می برند. شرکت صنایع ریسندگی و فرش غرب در سال ۱۳۵۹ ایجاد شد و از ۲۵ مهر ماه امسال به بهانه نبود مواد اولیه و عدم صرف اقتصادی عملا تعطیل گردیده است . ۲۴۵ کارگر این کارخانه به خیل عظیم بیکاران پیوسته و در بلاتکلیفی بسر می برند. در نتیجه اعتراضات و مراجعه کارگران ، استانداری قول رسیدگی و بازگشایی مجدد و برگشتن کارگران به سر کار را داده بود. اما تاکنون با گذشت دو ماه هیچ گونه اقدامی در این راستا صورت نگرفته است.

 764- ۱تعداد۱۵۰۰ کارگر شهرداری اهواز در شرف اخراج :

شهرداری اهواز تصمیم به اخراج ۱۵۰۰ کارگر گرفته است و هدف از اقدام خود را نجات شهرداری نام گذاشته است. در صورت اخراج کارگران این بزرگترین اخراج گروهی کارگران با توجه به بحران شدید اقتصادی می باشد. سیاست شهردار اهواز گامی است در بی حقوقی کارگران و اتخاذ چنین تصمیمی باعث نابودی خانواده کارگران میشود.

تاکنون در بسیاری از کارخانجات و نیز شرکت های خدماتی، کارگران با سازماندهی اعتراضاتی توانستند حتا به صورت موقت از اخراج های دسته جمعی و بی رویه سرمایه داران و مراکز دولتی جلوگیری کنند.

 

765- کارگران لوله سازی اهواز در اعتراض به رئیس جمهور، تجمع کردند :

امروز چهارشنبه

از ساعت ۱۵ روز  جاری  بیش از ۱۰۰۰ نفر از کارگران شرکت لوله سازی  اهوز در شرایطی که احمدی نژاد  در این  استان  می‌باشد در اعتراض  به سیاستهای غلط  دولت  روبروی استانداری  خوزستان  دست به تجمع زدند. کارگران  معترض  مسیر ۵ کیلومتری  کارخانه  تا  استانداری  را  با پای  پیاده  به دلیل  عدم حمایت مدیران شرکت در به  اختیار  گذاشتن وسائل نقلیه پیمودند. این کارگران  در حین  راهپیمایی شعار معیشت "زندگی‌  حق مسلم ماست  را  فریاد  میزدند"
به  گفته ی  فعالین کارگری در این شرکت ،بخشنامه ی  اخراج کلیه ی   کارگران   لوله سازی که  حدود 
۴۰۰۰ کارگر می باشند از  سوی هیات  دولت  صادر  شده و  در تاریخ  ۵ دیماه  ۵۰ در صد از کارگران اخراج می شوند. در این بخشنامه آماده است به دلیل عدم بازدهی اقتصادی لوله سازی اهواز مابقی  کارگران  میبایست  تا قبل از پایان  سال 1387 تسویه  حساب شوند.
به همین دلیل  کارگران لوله سازی با توجه به  سفر  احمدی نژاد به استان  خوزستان برای نشان دادن اعتراض خود به  تصمیم دولت  دست به این تجمع زدند که به دلیل تعداد زیاد کارگران ،ریاست جمهوری نماینده خود به نام دادخواه را برای مذاکره با سه تن  از نمایندگان کارگری فرستاد . که  گفتگو‌های آنان نتیجه ای  دربرنداشت.
لازم  به یادد آوریست  سپاه پاسداران بیش از
۴۰۰ میلیارد تومان ازاین شرکت  خرید  کرده است که هنوز هزینه ی را  پرداخت  نکرده است و فعالان کارگری معتقدند این  موضوع یکی‌ از دلیل  عمده ور شکستگی لوله سازی اهواز می‌باشد . این تجمع به  دلیل افزایش  نیروهای  انتظامی و امنیتی  در ساعت  ۱۷:۳۰  به پایان رسید  

گزارشگر : ابوالفضل عابدینی

766- کارگران البرز، اتحاد و همبستگی خود را حفظ کنید !

نزدیک به یک سال است که کارگران کارخانه لاستیک البرز به علت عدم دریافت حقوقهای عقب افتاده و حفظ کار شان با کارفرما و عوامل سرمایه دست و پنجه نرم می کنند ، شرایطی که اکثریت کارگران با آن روبرویند .  کارگران البرز شرایط بسیار سختی را پشت سر گذاشته اند ، در طول این مدت بار ها به آنها وعده داده اند که حقوقهای عقب افتاده اشان  پرداخت خواهد شد و کارخانه نیز برای تولید راه اندازی میشود ، اما خبری نشده است .

 کارگران البرز در طول اعتصاب و اعتراضات خود ، سرکوب شده اند ، به زندان افتاده و تهدید شده اند اما تجربه کرده اند که تنها با اتحاد و یگانگی و پایمردی و استمرار مبارزه اشان است که می توانند به مطالبات و خواست خود برسند .در طول این مدت آنها شاهد بوده اند ، تلاش کارفرما و عوامل سرمایه در جهت انداختن تفرقه بین کارگران بوده و همیشه سعی کرده اند با ایجاد دو دستگی و پراکنده کردن جمع کارگران ، مبارزات آنان را بشکست بکشانند.                     

باید کارگران البرز با هوشیاری تلاش کنند ، اتحاد و همبستگی اشان راحفظ کنند . تنها راه رسیدن کارگران به خواست و مطالباتشان، اتحاد و همبستگی آنان و اتکا به قدرت هم سرنوشتانشان است .   

کارگران ، مردم آزادیخواه

از اعتصابات و اعتراضات کارگران در جهت رسیدن به حفوق انسانی اشان حمایت کنید .

کمیته پیگیری ایجاد تشکل های آزاد کارگری

27/9/1387

767- وزیر رفاه: فقر شدید در کشور نداریم!

به گزارش سایت " آسمان نیوز " در تاریخ 27 آذر 87 آمده است : دیروز نوبت مصری، وزیر رفاه بود که در اقدامی نه‌چندان عجیب از وزرای دولت نهم، تحقیقات و بررسی کارشناسان حوزه وزارتش را زیر سوال برد.

عبدالرضا مصری به جای یافتن پاسخی به پرسش‌های مکرر خبرنگاران که از زمان انتصاب در وزارت رفاه درباره میزان خط فقر در کشور که از سه سال پیش تاکنون رقم آن اعلام نشده است، مطرح می‌شود، صورت مساله را به‌طور کلی پاک کرد! البته او پیش از این نیز با گفتن جملاتی از قبیل <فقیر جلوه دادن مردم ایران کار اشتباهی است؛ اعلام خط فقر به چه درد می‌خورد؛ به به اشکال مختلف از پاسخ دادن به این پرسش‌ها شانه خالی کرد. 

در حالی که کمتر از یک ماه از گزارش معاون مشارکت‌های مردمی کمیته امداد امام خمینی(ره) درباره قرار گرفتن ۷۰ هزار خانوار زیر خط فقر مطلق در استان‌های محروم نمی‌گذرد، این وزیر در جمع خبرنگارانی که در مراسم افتتاح پایگاه‌های دائمی سنجش بینایی در شیرخوارگاه آمنه حاضر شده بودند، در برابر پرسش اعتماد ملی درباره تعیین کردن تکلیف خط فقر کشور پاسخ به سوال را با مطرح کردن سوال دیگری اینگونه توجیه کرد: چرا نمی‌پرسید چقدر قدرت خرید مردم افزایش یافته است؟> او با گفتن اینکه خط برخورداری مردم افزایش یافته است، وجود فقر شدید در کشور را رد کرد: با توجه به فعالیت نهادهای حمایتی و کمک‌های دولت، خط فقر شدید در کشور، وجود ندارد، چرا که قدرت خرید مردم افزایش یافته است. 

وزیر رفاه اینگونه توضیح داد که <با توجه به اعلام سازمان ملل میزان فقر مستمری روزانه کمتر از یک دلار است. این در حالی است که مستمری مددجویان ما بالاتر از روزی یک دلار است. آنچه به‌عنوان خط فقر در دنیا شناخته می‌شود با آنچه در کشور ما وجود دارد، یکسان نیست. ‌ مصری برای این حرف‌های خود نیز دلیل آورد: در کشور ما کودکانی با شکم‌های برآمده که در عکس‌ها می‌بینیم، وجود ندارد. و بدین ترتیب تمامی اطلاعات و آمار درباره میزان فقر در کشورمان رد شد! بر اساس گزارش معاونت مشارکت‌های مردمی کمیته امداد امام خمینی ، هم‌اکنون ۱۰درصد از جمعیت استان‌های محرومی همچون ایلام، کهکیلویه و بویراحمد، سیستان و بلوچستان، خراسان جنوبی، کردستان و لرستان در وضعیت زیستی <ناهنجار> و <زیر خط فقر مطلق> به‌سر می‌برند. از سویی رئیس صندوق کودکان سازمان ملل متحد نیز میانگین سوءتغذیه کودکان ایرانی را پنج درصد اعلام کرد. 

تدوین‌کننده نقشه فقر در کشور نیز در مطالعه‌ای روی این موضوع اردیبهشت‌ماه امسال از افزایش درصد جمعیت زیر خط فقر مطلق نسبت به سال‌های قبل خبر داده بود. به‌طوری که در سال ۸۳، ۲۹.۴ درصد، در سال ۸۴، ۳۱.۴ درصد، در سال ۸۵، ۳۳.۶ درصد و در سال ۸۶ حداقل ۳۵ درصد جمعیت کشور زیر خط فقر مطلق به سر می‌بردند. بر این اساس با توجه به وجود آمارهای رسمی انکار وجود هم‌وطنانی زیر خط فقر مطلق از سوی وزیر رفاه جای تأمل دارد! 

روزنامه اعتماد ملی

768- اعتراض به احمدی نژاد
کارگران لوله سازی اهواز تجمع کردند :

 

به گزارش مجموعه ی فعالان حقوق بشر در ایران در تاریخ 27 آذر 87 آمده است  : از ساعت ۱۵ روز جاری بیش از ۱۰۰۰ نفر از کارگران شرکت لوله سازی اهوز در شرایطی که احمدی نژاد در این استان می‌باشد در اعتراض به سیاستهای غلط دولت روبروی استانداری خوزستان دست به تجمع زدند.
کارگران معترض مسیر
۵ کیلومتری کارخانه تا استانداری را با پای پیاده به دلیل عدم حمایت مدیران شرکت در به اختیار گذاشتن وسائل نقلیه پیمودند. این کارگران در حین راهپیمایی شعار معیشت "زندگی‌ حق مسلم ماست را فریاد میزدند"
به گفته ی فعالین کارگری در این شرکت ،بخشنامه ی اخراج کلیه ی   کارگران   لوله سازی که حدود
۴۰۰۰ کارگر می باشند از سوی هیات دولت صادر شده و در تاریخ ۵ دیماه ۵۰ در صد از کارگران اخراج می شوند. در این بخشنامه آماده است به دلیل عدم بازدهی اقتصادی لوله سازی اهواز مابقی کارگران میبایست تا قبل از پایان سال ۱٣٨۷ تسویه حساب شوند.
به همین دلیل کارگران لوله سازی با توجه به سفر احمدی نژاد به استان خوزستان برای نشان دادن اعتراض خود به تصمیم دولت دست به این تجمع زدند که به دلیل تعداد زیاد کارگران ،ریاست جمهوری نماینده خود به نام دادخواه را برای مذاکره با سه تن از نمایندگان کارگری فرستاد . که گفتگو‌های آنان نتیجه ای دربرنداشت.
لازم به یادد آوریست سپاه پاسداران بیش از
۴۰۰ میلیارد تومان ازاین شرکت خرید کرده است که هنوز هزینه ی را پرداخت نکرده است و فعالان کارگری معتقدند این موضوع یکی‌ از دلیل عمده ور شکستگی لوله سازی اهواز می‌باشد . این تجمع به دلیل افزایش نیروهای انتظامی و امنیتی در ساعت ۱۷:۳۰ به پایان رسید.

769- میزان ۵۳ درصد بیکاران کشور، دارای سواد دیپلم و بالاتر هستند:

به نوشته سایت " آسمان نیوز " در تاریخ 27 آذر 87 آمده است : بیکاری فارغ‌التحصیلان دانشگاهی طی ۵ سال (۸۵ ۱۳۸۰)‌ دو برابر شده و از ۳/۱۰ به ۷/۲۰ درصد در میان دیگر رده‌های تحصیلی رسیده است.

گزارش مرکز آمار ایران از روند کار و اشتغال به تفکیک وضعیت تحصیل نشان می‌دهد شاغلان تحصیلکرده در مدت یادشده از ۳/۱۰ به ۹/۱۳ درصد رسیده است.

وضعیت شاغلان به تفکیک وضعیت تحصیلی حاکی است، بیشترین شاغلان در کشور با ۳۱.۴ درصد دارای سواد ابتدایی و کمترین شاغلان با ۲/۰ افرادی هستند که سواد حوزوی دارند. 

مقایسه سال‌های یادشده نشان می‌دهد، تعداد شاغلان باسواد ابتدایی بیش از دیگر رده‌های تحصیلی بوده است؛ به عبارتی ساختار اشتغال کشور هنوز نیاز به بازسازی برای جذب رده‌های بالای تحصیلی دارد.

براساس این گزارش، میزان بیکاری فارغ‌التحصیلان دانشگاهی بالاتر از میزان بیکاری دیگر گروه‌های تحصیلی در کشور است.نتایج اعلام شده نشان می‌دهد، ۵۳ درصد بیکاران کشور، دارای سواد دیپلم و بالاتر هستند.

طبق گزارش یادشده، ۷/۲۰ درصد فارغ‌التحصیلان دانشگاهی بیکار هستند؛ در حالی که این میزان برای بیسوادان کشور ۶/۳ درصد است.

770- بیکاری فارغ التحصیلان دانشگاهی دو برابر شده است :

به نوشته سایت " آسمان نیوز " در تاریخ 27 آذر 87 آمده است : بیکاری فارغ التحصیلان دانشگاهی طی پنج سال (۸۵ - ۱۳۸۰) دو برابر شده و از ۳/۱۰ به ۷/۲۰ درصد در میان دیگر رده های تحصیلی رسیده است.

براساس گزارش مرکز آمار ایران از روند کار و اشتغال به تفکیک وضعیت تحصیل، نشان می دهد شاغلان تحصیلکرده در مدت یادشده از ۳/۱۰ به ۹/۱۳ درصد رسیده است.

وضعیت شاغلان به تفکیک وضعیت تحصیلی حاکی از آن است، بیشترین شاغلان در کشور با ۴/۳۱ درصد دارای سواد ابتدایی و کمترین شاغلان با ۲/۰ افرادی می باشند که دارای سواد حوزوی هستند.

مقایسه سال های یادشده حاکی از آن است، تعداد شاغلان باسواد ابتدایی بیش از دیگر رده های تحصیلی بوده است به عبارتی ساختار اشتغال کشور هنوز نیاز به بازسازی برای جذب رده های بالای تحصیلی دارد.

براساس این گزارش، میزان بیکاری فارغ التحصیلان دانشگاهی بالاتر از میزان بیکاری دیگر گروه های تحصیلی در کشور است 

نتایج اعلام شده نشان می دهد، ۵۳ درصد بیکاران کشور دارای سواد دیپلم و بالاتر هستند 

بیکاری فارغ التحصیلان دانشگاهی یکی از معضلات اساسی سال های اخیر محسوب می شود زیرا علیرغم توسعه آموزش عالی در کشور، هنوز بازار کار نتوانسته است زمینه فعالیت آنها را افزایش دهد.

بررسی شاغلان بازار کار کشور نشان می دهد، آموزش عالی طی سال های اخیر در کشور گسترش یافته، اما این توسعه بی توجه به نیازهای بازار کار کشور بوده است. 

براساس گزارش یادشده ۷/۲۰ درصد فارغ التحصیلان دانشگاهی بیکار هستند در حالیکه این میزان برای بیسوادان کشور ۶/۳ درصد است. 

مقایسه درصدهای بیکاری نشان می دهد فرصت های شغلی برای بیسوادان بیش از افراد دارای تحصیلات عالی است. هرچند مقایسه بیکاری فارغ التحصیلان دانشگاهی با بیسوادن نامعقول است زیرا افراد بیسواد به انجام بسیاری از مشاغل خرسند هستند در حالی که نمی توان این وضعیت را برای فعالیت تحصیلکردگان متصور شد اما آنچه در مقایسه بیکاری آموزش یافتگان دانشگاهی و بیسوادن باید مورد توجه قرار گیرد، ساختار نامناسب بازار کار کشور است که می تواند فرصت های اشتغال را برای افراد بیسواد بیش از افراد تحصیلکرده، فراهم کند.

771- نرخ تورم در ایران به ۲۸ در صد رسید:

به نوشته سایت " آسمان نیوز " در تاریخ 27 آذر 87 آمده است : بانک مرکزى جمهورى اسلامى ایران اعلام کرد که نرخ تورم در مناطق شهرى ایران در ۱۲ ماه منتهى به آبان ماه سال جارى به ۲۸.۳ در صد رسیده است .

بر اساس گزارش بانک مرکزى، نرخ تورم در مهرماه گذشته ۲۹.۵ درصد بوده است که نشان مى دهد آهنگ رشد قیمت ها در آبان ماه کاهش یافته است.

این بانک در گزارش ماه قبل خود به شاخص رشد قیمت ها در مهرماه نسبت به مدت مشابه سال قبل آن اشاره اى نکرد و تنها میانگین تورم در سال جارى را تا ماه هفتم، ۲۴.۳ درصد اعلام کرد.

کاهش رشد قیمت ها در آبان ماه سال جارى احتمالا از سوى رسانه هاى نزدیک به دولت مورد استقبال قرار خواهد گرفت ولى رقم کنونى بسیار بالاتر از ۱۱ در صد تیر ماه سال ۱۳۸۴ است که محمود احمدى نژاد به مقام ریاست جمهورى رسید. 

آقاى احمدى نژاد در شعارهاى انتخاباتى خود وعده داده بود که پول نفت را بر سر سفره هاى مردم خواهد آورد و نرخ سود بانکى را تک رقمى می کند.

به گفته صاحبنظران، افزایش نرخ تورم در ایران احتمالا از سوى گروه هاى سیاسى و نامزدهاى مخالف آقاى احمدى نژاد در انتخابات آینده به عنوان یک برگ برنده به کار گرفته خواهد شد.

گزارش رسانه هاى ایران حاکى است که میانگین نرخ تورم در ایران در فروردین ماه سال جارى ۱۹.۱ درصد بوده است که از آن زمان با افزایش ماه به ماه به ۲۵ درصد رسیده است. 

کاهش رشد قیمت ها در آبان ماه سال جارى احتمالا از سوى رسانه هاى نزدیک به دولت مورد استقبال قرار خواهد گرفت ولى رقم کنونى بسیار بالاتر از ۱۱ در صد تیر ماه سال ۱۳۸۴ است که محمود احمدى نژاد به مقام ریاست جمهورى رسید.

اعلام نرخ تورم یاد شده در حالى صورت مى گیرد که اقتصاد دانان میزان افزایش قیمت ها در ایران را بسیار بیشتر از رقم یاد شده مى دانند.

محمود احمدى نژاد از سوى گروه هاى موسوم به اصلاح طلب و حتى اصولگرا به شدت مورد انتقاد قرار دارد که درآمدهاى کلان نفتى ایران را در زمانى که قیمت این محصول بالا بوده است بدون حساب و کتاب هزینه کرده است.

قیمت نفت در ماه ژوئیه سال جارى میلادى تا ۱۴۷ دلار به ازاى هر بشکه بالا رفت ولى از آن زمان به بعد به شدت سیر نزولى پیدا کرده و در روزهاى اخیر هر بشکه نفت کمی بیش از ۴۰ دلار معامله مى شود 

نفت ایران نیز که در ماه ژوییه بالاى ۱۳۰ دلار فروخته مى شد اکنون به حدود ۳۵ دلار در هر بشکه رسیده است.

منتقدان، رییس جمهورى ایران را متهم مى کنند که در سفرهاى استانى خود به صورت نقد یا در قالب وام پول در میان مردم توزیع مى کند که این امر افزایش شدید نرخ تورم را به دنبال داشته است 

این در حالى است که آقاى احمدى نژاد در مصاحبه هاى خود بالا رفتن قیمت هاى جهانى و «دشمنان خارجى» را در افزایش نرخ تورم موثر دانسته است.

رییس جمهورى ایران در مصاحبه هاى اخیر تلویزیونى خود از شیب نزولى قیمت ها در نیمه دوم سال جارى خبر داد ولى به گفته برخى از روزنامه هاى تهران، تحقق این امر تا پایان سال جارى و حتى در سال آینده نیز غیر ممکن است.

روزنامه «سرمایه» در همین زمینه در شماره روز پنجشنبه خود به عواملى چون کسرى بودجه و مخارج دولت، کاهش عرضه کالا و چشم انداز مبهم بودجه سال آینده اشاره مى کند که مانع کاهش قیمت ها خواهد شد. 

یک کارشناس اقتصادى به ابن روزنامه گفته است: «افزایش تقاضا براى شب عید که همواره در دو ماه پایانى سال موجب افزایش تورم مى شود از عواملى است که نرخ تورم پایان سال و حتى دو ماه آغاز هر سال را با افزایش مواجه مى کند.»

772- میزان ۷۰ هزار خانوار در استان‌های محروم، زیر خط فقر مطلق هستند:

به نوشته سایت " آسمان نیوز " در تاریخ 27 آذر 87 آمده است : معاون مشارکت‌های مردمی کمیته امداد امام خمینی (ره) گفت: هم‌اکنون ۱۰ درصد از جمعیت استان‌های محرومی همچون ایلام، کهگیلویه و بویراحمد، سیستان و بلوچستان، خراسان جنوبی، کردستان و لرستان که حدود ۷۰ هزار خانوار می‌شوند، در وضعیت زیستی ناهنجار و زیر خط فقر مطلق به سر می‌برند. سعید ستاری، با اعلام شناسایی این افراد توسط کمیته امداد و نهاد‌های خیریه، افزود: استان‌های یادشده که شاخصه اصلی آنها فقدان منابع موجود جهت رفع مشکلات و معضلات اجتماعی و اقتصادی است، در اولویت اول فقرزدایی قرار دارند و این کار تا پایان سال آتی باید توسط دستگاه‌های حمایتی، اجرایی و ستاد توانمندسازی نیازمندان مناطق محروم عملیاتی شود. وی با بیان اینکه در ابتدای امر با توجه به شاخص‌های موجود باید برای تامین نیازهای اولیه این خانوارها اقدام شود، تصریح کرد: با توجه به وظایفی که کمیته امداد دارد، ارتقای خانواده‌ از وضعیت فعلی یعنی تامین مسکن، رفع معضلات فرهنگی و آموزشی، بهداشت و درمان (تامین نیازهای اولیه زندگی) و خروج آنها از زیر خط فقر مطلق مدنظر است. معاون مشارکت‌های مردمی کمیته امداد، فقر برخی از خانوارهای این استان‌ها را خودخواسته دانست و در این‌‌باره گفت: فقر اغلب در مناطقی دیده می‌شود که امکان اشتغال و حاصلخیزی زمین‌های کشاورزی و همچنین رشد صنعتی در آن جا دیده نمی‌شود. از سوی دیگر افراد به دلیل علاقه به سرزمین مادری در مناطقی عاری از امکانات زیستی زندگی می‌کنند که باید آنها را از این مناطق مهاجرت یا آنکه با تجمیع آنها و کمک دستگاه‌های دولتی، در راستای ساخت منازل مسکونی مناسب و اشتغال پایدار، اقدامات لازم را انجام داد. ستاری در مورد اعتبار مورد نیاز برای اجرای طرح فقرزدایی در استان‌های محروم و یادشده، اظهار کرد: هدفگذاری انجام شده، در راستای تامین نیازهای اولیه این خانواده‌هاست، لذا انجام فعالیت‌های عمرانی و زیرساختی باید توسط سایر دستگاه‌های اجرایی و ذیربط با اختصاص منابع لازم صورت گیرد. بنابر اظهارات معاون مشارکت‌های مردمی کمیته امداد، خروج خانوارها‌ از زیر خط فقر مطلق، به تحول در جامعه کمک می‌کند که این اقدام با اقدامات وسیع دستگاه‌های اجرایی می‌تواند، عملیاتی و بدین‌ترتیب می‌توان قدم‌های موثری در جهت محرومیت‌زدایی در مناطق فقیر برداشت.

773- حکم معلم محکوم به اعدام بدون تغييری همچنان قطعی است :

به گزارش مجموعه فعالان حقوق بشر در ايران در تاریخ 28 آذر 87 آمده است : در ميان اخبار منتشره در روزهای اخير خبری مبنی بر موافقت آيت الله شاهرودی با اعاده دادرسی پرونده فرزاد کمانگر و در نتيجه ارجاع پرونده اين معلم محکوم به اعدام به شعبه ای از دادگاه جهت بررسی مجدد با حضور ۵ قاضی منتشر گرديده است.
حسب اهميت موضوع ، مجموعه با خانواده و وکيل آقای کمانگر تماس حاصل نمود که با بی اطلاعی و تکذيب آنان در اين خصوص روبه رو شد ، خانواده و نزديکان آقای کمانگر به شدت از وضعيت مبهم قضائی ايشان نگران هستند.
پرونده فرزاد کمانگر با حکم قطعی اعدام از حدود
۵ ماه قبل بعلت امتناع اين فعال مدنی از درخواست عفو به دليل اعتقاد به بی گناهی با مسئوليت و درخواست آقای خليل بهراميان وکيل مدافع ايشان ، برای اعمال ماده ۱۸ (اعاده دادرسی) در انتظار موافقت رياست قوه قضائيه جهت اعاده دادرسی می باشد.
اکنون و پس از پنج ماه انتظار ، مرجع قضائی ضمن عدم اقدام برای شفاف سازی وضعيت حقوقی پرونده ، تاکنون ابلاغ يا اطلاع رسانی در خصوص موافقت آيت الله شاهرودی برای بررسی مجدد پرونده کمانگر را صورت نداده است و با توجه به اين مسئله ، حکم فرزاد کمانگر همچنان اعدام و قطعی می باشد که با دستور رياست قوه قضائيه به اجرا درخواهد آمد.
اکنون فرزاد کمانگر همچنان در بند
۲۰۹ زندان اوين در اتاقی چند نفره نگهداری ميشود ، وی به دليل عفونت داخلی فک ناشی از شکنجه در بازداشگاه اطلاعات سنندج نيازمند رسيدگی پزشکی می باشد که تا کنون از اين رسيدگی محروم مانده است ، خانواده وی در ملاقات آقای کمانگر صورت وی را متورم مشاهده نموده اند که ناشی از آسيب مذکور می باشد، مطلعان نگران ورود عفونت به خون اين زندانی هستند.
لازم به ذکر است در طی
۳۰ ماه گذشته هزاران امضا و نامه در سطح داخلی و بين المللی به مسئولان امر ارسال گرديده است که تماماً درخواست آزادی يا رسيدگی علنی و منصفانه پرونده اين معلم دلسوز را داشته اند ، متاسفانه علاوه بر بی توجهی مسئولان امر نسبت به خواست افکار عمومی در چندين مورد دستگاه امنيتی اقدام به برخورد ، بازداشت و صدور احکام کيفری در خصوص معلمان و فعالان حقوق بشری که از آقای کمانگر حمايت نموده بودند داشته است.
همچنين در طی هفته های اخير چند تن از بستگان خليل بهراميان، وکيل مدافع آقای فرزاد کمانگر بازداشت و مورد برخورد دستگاه امنيتی قرار گرفتند که مطلعان از ارتباط اين موضوع با پرونده فرزاد کمانگر و افزايش فشار بر وکيل ايشان خبر می دهند.

774- حسن یونسی آخرین رییس هیات مدیره سندیکای کارگران کفاش درگذشت:

حسین اکبری

«مردی از تبار زحمتکشان ایران زمین دیده از جهان فروبست »

به گزارش سایت سلام دمکرات رد تاریخ 28 آذر 87 آمده است : حسن یونسی آخرین رییس هیات مدیره سندیکای کارگران کفاش دوشنبه شب 25/9/1387 براثر ابتلای به سرطان در شصت وپنج سالگی درگذشت.

پیکرزنده یاد حسن یونسی در میان اندوه بیکران خانواده و دوستانش در روز سه شنبه در خاک سرد گورستان بهشت زهرا آرمید .

زنده یاد حسن یونسی علیرغم بازنشستگی ، به شدت کار میکرد تا آنجا که از عفریتی که در جانش رخنه کرده بود غافل ماند و سرانجام و به¬ناچار دست ازکار کشید .

و درگفتگویی در سال1380 در ماهنامه « اندیشه جامعه » چنین گفته بود: «تمام تلاشم این است  که هزینه زندگی خود وفرزندانم را تهیه کنم حتا نتوانسته ام به مسایل صنفی و اجتماعی فکر کنم ، چون هزینه کمرشکن زندگی نمی گذارد از روی چارپایه ی کار سربلند کنیم و ببینیم اطرافمان چه خبر است در حالی که چه قبل وچه بعد از انقلاب من از فعالان صنف وعضو هیات مدیره سندیکای کفاش بودم ودر طول هفته دایم چه به  دنبال شکایت کارگران و حل اختلاف در ادارات یا اتحادیه کارفرمایان،چه درمحل سندیکا ساعت ها فعالیت داشتم. » اما با همه سختی ها و رنج ها ،آنچنان که شایسته یک کارگر مبارز است در هر زمان که لازم بود در کنار سایر دوستان سندیکایی از تلاش برای بازتولید روحیه مبارزاتی در میان کارکران خودداری نمی کرد . کوشش های هوشیارانه اش در بزرگداشت جشن های اول ماه مه(روز جهانی کارگران) به ویژه سهم قابل توجه و بی  دریغش در برگزاری اول ماه مه در تالار یاقوت که نقطه عطفی در عبور کارگران ازفضای پلیسی و اختناق پس از سرکوب  ها طولانی و بیرحمانه کارگران بود،هرگز فراموش نخواهد شد .

مراسمی از سوی خانواده زنده یاد حسن یونسی در مسجد ولی عصر واقع در خیابان جانبازان - مسیل باختر –کوچه هشتم درطی ساعت 14 الی 30/15 روز پنجشنبه 28/9/1387 برگزار می¬شد.

775- تظاهرات کارگران لوله سازی اهواز علیه رئیس جمهوری سرمایه:

بیش از 4000 کارگر لوله سازی اهواز در معرض اخراج حتمی قراردارند. کارخانه لوله سازی  اهواز به سازمان تأمین اجتماعی تعلق دارد و در مالکیت مستقیم دولت سرمایه داری است. حکم اخراج همه 4000 کارگر نیز به طور مستقیم از سوی نهادهای دولتی سرمایه صادرشده است. در روزهای اخیر احمدی نژاد و صدرنشینان دولتی نظام بردگی مزدی در داربست مأموریت و رسالت همیشگی خویش برای رتق و فتق نظم تولیدی و سیاسی و میلیتاریستی سرمایه و برنامه ریزی تحمیل هر چه بیشتر این نظم بر توده های طبقه کارگر در استان خوزستان به سر می برند. کارگران لوله سازی اهواز با هدف سرازیر ساختن سیلاب خشم و قهر و کوبیدن فریاد اعتراض خویش بر وجود دولت سرمایه دست به راه پیمایی زدند. بیش از 1000 کارگر در ساعت 3 بعد از ظهر روز پنج شنبه 27 آذرماه نخست در محیط کارخانه اجتماع کردند. آنان سپس مسیر طولانی 5 کیلومتری میان کارخانه تا استانداری اهواز را با پای پیاده و با کوله باری  از خشم و نفرت علیه جنایات صاحبان سرمایه و دولت پیمودند. کارگران در بین راه به طور مکرر فریاد می زدند که «معیشت انسانی حق مسلم ماست». سرمایه داران دولتی مالک کارخانه لوله سازی اهواز دلیل اخراج کارگران را مشکلات مالی شرکت اعلام کرده اند. آن ها در شرایطی این گونه عوام فریبی  می کنند که از میان نهادهای دولتی سرمایه فقط سپاه پاسداران بیش از 400 میلیارد تومان از محصول کار و استثمار کارگران مورد استثمار شرکت را زیر نام خرید محصولات یکجا به تصرف خود درآورده و در قبال آن حتی یک ریال پرداخت نکرده است. کارگران در جریان این راه پیمایی علیه مالکان دولتی کارخانه و علیه دولت سرمایه افشا گری کردند. آنان خواستار پرداخت فوری تمامی مطالبات معوقه و تضمین قطعی ادامه اشتغال خود شدند.

28 آذر 87

کمیته هماهنگی ...

776- وزير رفاه و تامين اجتماعي خبر داد:
دامنه اختلاف توزيع ثروت در ايران 1 به 16 است
:

تهران- خبرگزاري كار ايران در تاریخ 29 آذر 87 گزارش کرده است :
وزير رفاه و تامين اجتماعي در دومين دور سفرهاي استاني رئيس جمهور و هيات دولت به خوزستان گفت: دولت براي هر يك از خادمان مساجد ماهانه 44 هزار تومان در نظر گرفته است كه اين رقم را جهت بيمه خدام به سازمان تامين اجتماعي پرداخت مي‌‏كند.

به گزارش ايلنا به نقل از روابط عمومي وزارت رفاه و تامين اجتماعي، عبدالرضا مصري در جلسه شوراي اداري شهرستان شوش گفت:‌ خادمان مساجد(زير 50 سال( توسط سازمان اوقاف شهرستان مربوط به سازمان تامين اجتماعي معرفي و خادمان بالاي 50 سال توسط كميته امداد امام خميني )ره(پوشش داده مي‌‏شوند.
وي تاكيد كرد:‌ به زودي بيمارستان تامين اجتماعي شوش با كمك سازمان تامين اجتماعي به بهره برداري مي‌‏رسد.
مصري در ادامه با بيان اينكه فاصله نابرابري ثروت در كشور ما يك به 16 است كه اين فاصله در كشورهاي ديگر يك به هفت است، اظهار كرد: ‌‏با اجراي طرح هدفمند كردن يارانه ها در كشور اين فاصله از يك به 8/7 مي رسد و قدرت خريد مردم تا دهك هفتم و هشتم افزايش خواهديافت.
وزير رفاه و تامين اجتماعي با بيان اينكه با كاهش فاصله نابرابري ها، ميزان جرم و جنايت نيز كم خواهد شد،‌ تصريح كرد:‌‏ دهك هاي بالا را نمي توانيم پايين بياوريم اما بايد سعي كنيم دهك هاي پايين را به سمت بالا سوق دهيم.
وي با اشاره به كارگران روزمرد اظهار كرد:‌ اين گروه تا به حال هيچ بيمه اي نداشتند و دولت در پي حل اين مسايل است.
وزير رفاه و تامين اجتماعي افزود: دولت درآمد پايه اين افراد را 250 تا 400 درصد افزايش داده است.
مصري ادامه داد:‌ بزرگترين توفيقي كه سفرهاي استاني نصيب دولت مي كند‌ اين است كه هر تصميمي گرفته مي شود،‌ با اطلاع كامل و به نفع مردم خواهد بود.
وزير رفاه و تامين اجتماعي معتقد است سفرهاي استاني باعث مي شود تا وزرا با ديدن مناطق از نزديك بر اساس عينيت بيشتر و شناخت كامل تر و مفيدتر تصميم گيري‌‏كنند.
پايان پيام

777- کارگران لاستیک البرز دو ماه از دستمزدهای معوقه خود را دریافت کردند:

پس از ماهها کشمکش و تجمعات کارگران لاستیک البرز و بدنبال دو روز تجمع پی در پی آنان در مورخه های بیست و چهار و بیست و پنج آذر ماه، روز پنج شنبه 28/9/87 کارتهای اعتباری برای دریافت دو ماه از دستمزدهای این کارگران بین آنان توزیع شد.

به کارگران لاستیک البرز پس از توزیع کارتها اعلام شده بود این کارتها از ساعت 30/22 شب شارژ خواهد شد به همین دلیل دیشب تا ساعت 2 بامداد جمع زیادی از این کارگران که بعضا به همراه خانواده هایشان بودند آواره خیابانها شده و به باجه های بانکها جهت دریافت پول مراجعه میکردند. اما این کارتها شارژ نشده بودند و کارگران نومیدانه به منازل خود بازگشتند.

کارگران لاستیک البرز از صبح امروز هم بطور مرتب باجه های بانکها را برای دریافت دستمزدهایشان چک میکردند تا اینکه در ساعت 14 ظهر این کارتها شارژ شدند و آنان توانستند حدود دو ماه از دستمزدهای معوقه خود را دریافت کنند. لازم به یاد آوری است این دستمزدها حدود 8 درصد از کل دو ماه مبلغ دستمزد کارگران کمتر است.

کارگران لاستیک البرز هم اکنون 5 ماه از دستمزدهای خود را طلبکارند و قرار است فردا صبح هیئت حمایت از صنایع به همراه هیئتی از قوه قضائیه و نیروی انتظامی وارد کارخانه شوند و آنرا تحویل بگیرند.

به کارگران لاستیک البرز وعده داده شده است پس از انتخاب هیئت مدیره و مدیر عامل کارخانه توسط این هیئت، مشکلات این کارگران بتدریج حل خواهد شد.  

اتحادیه آزاد کارگران ایران 29/9/1387

778- کارگران البرز، اتحاد و همبستگی خود را حفظ کنید !

نزدیک به یک سال است که کارگران کارخانه لاستیک البرز به علت عدم دریافت حقوقهای عقب افتاده و حفظ کار شان با کارفرما و عوامل سرمایه دست و پنجه نرم می کنند ، شرایطی که اکثریت کارگران با آن روبرویند .  کارگران البرز شرایط بسیار سختی را پشت سر گذاشته اند ، در طول این مدت بار ها به آنها وعده داده اند که حقوقهای عقب افتاده اشان  پرداخت خواهد شد و کارخانه نیز برای تولید راه اندازی میشود ، اما خبری نشده است .

 کارگران البرز در طول اعتصاب و اعتراضات خود ، سرکوب شده اند ، به زندان افتاده و تهدید شده اند اما تجربه کرده اند که تنها با اتحاد و یگانگی و پایمردی و استمرار مبارزه اشان است که می توانند به مطالبات و خواست خود برسند .در طول این مدت آنها شاهد بوده اند ، تلاش کارفرما و عوامل سرمایه در جهت انداختن تفرقه بین کارگران بوده و همیشه سعی کرده اند با ایجاد دو دستگی و پراکنده کردن جمع کارگران ، مبارزات آنان را بشکست بکشانند.                    

باید کارگران البرز با هوشیاری تلاش کنند ، اتحاد و همبستگی اشان راحفظ کنند . تنها راه رسیدن کارگران به خواست و مطالباتشان، اتحاد و همبستگی آنان و اتکا به قدرت هم سرنوشتانشان است .     

کارگران ، مردم آزادیخواه

از اعتصابات و اعتراضات کارگران در جهت رسیدن به حفوق انسانی اشان حمایت کنید .

کمیته پیگیری ایجاد تشکل های آزاد کارگری

27/9/1387

779- اسحاق جهانگيري در گفت و گو با ايلنا:
كسري بودجه موجب بيكاري كارگران مي شود
درآمدها تحت تاثير بهاي نفت كاهش خواهد يافت
:

تهران- خبرگزاري كار ايران در تاریخ 29 آذر 87 گزارش کرده است : وزير صنايع و معادن دولت اصلاحات در رابطه بحران اقتصادي موجود گفت:‌‏ اقتصاد جهاني با بحراني روبرو شده است كه ابتدا در سيستم مالي آمريكا و سپس اروپا و برخي از كشورهاي آسيايي مواجه شده است.
اسحاق جهانگيري افزود:‌ اين بحران با ركود اقتصادي جهاني نيز تداخل پيدا كرده است كه هر دو اين عوامل بر تمامي اقتصادهاي دنيا تاثيرگذار خواهند بود.
وي تصريح كرد:‌ برخي از كشورهاي نفت خير با استفاده از تدابير سنجيده و مناسب اقدام به افزايش مبلغ حساب ذخيره ارزي كرده اند و حال كه با كاهش بهاي نفت روبرو شده اند خود را در يك تور امنيتي قرار داده اند و حتي اين بحران را غنيمت شمرده و به خريد كالاهاي ارزان قيمت با استفاده از حساب ذخيره ارزي شده اند.
درآمدها تحت تاثير بهاي نفت كاهش خواهد يافت
عضو شوراي مركزي حزب كارگزاران سازندگي در ادامه گفت:‌ كاهش بهاي نفت درآمد كارگران را به شدت تحت تاثير قرار خواهد داد.
وي افزود:‌ با توجه به اينكه ظرف 5/3 سال گذشته درآمد نفتي بيش از 200 ميليارد دلار بوده است دولت مي بايست اين درآمد را در حساب ذخيره ارزي پس انداز مي كرد تا در اين شرايط بتواند از آن به بهترين نحو استفاده كند.
جهانگيري در ادامه گفت: اين در حالي است كه مبلغ قابل توجهي در حساب ذخيره ارزي وجود ندارد.
كسري بودجه موجب بيكار شدن كارگران مي شود
وزير صنايع و معادن دولت اصلاحات تاكيد كرد:‌‏ اولين و اصلي ترين ضربه حاصل از اين جريان متوجه بودجه كشور است زيرا چنانچه قيمت نفت در اين حد باقي بماند دولت با كسري بودجه مواجه خواهد شد.
وي افزود: از آنجائيكه پيمانكاران مبلغ قابل توجهي را از دولت طلبكار هستند دولت با توجه به كسري بودجه براي پرداخت اين مبلغ با مشكل مواجه خواهند شد و در نتيجه كارگران شاغل در اين واحد نيز با خطر بيكاري مواجه خواهند شد.
نماينده اسبق مجلس شوراي اسلامي در ادامه گفت:‌ همچنين طرح هاي عمراني نيز در اثر اين كمبود بودجه با كمبود اعتبار روبرو خواهد شد.
كاهش قدرت خريد كارگران در راه است
وي با اشاره به نقش تعيين كننده بودجه در اقتصاد ايران گفت: چنانچه بودجه منبسط شود شاهد افزايش تورم نيز خواهيم بود كه در اين صورت دولت وادار به استقراض از بانك مركزي خواهد شد كه استقراض از بانك مركزي موجب تشديد نرخ تورم و كاهش هر چه پيش تر قدرت خريد طبقات كارگر خواهد شد.
جهانگيري اظهار داشت: همچنين در جريان اين بحران تقاضا براي خريد كاهش خواهد يافت و فروش توليدات كارخانه ها نيز با مشكلات زيادي روبرو خواهد شد.
وزير صنايع و معادن دولت اصلاحات تاكيد كرد:‌ در نتيجه كارخانه ها در تامين هزينه ها به منظور پرداخت دستمزد كارگران بامشكل مواجه خواهند شد.
وي با ابراز نگراني از اين بحران افزود:‌‏لازم است كشور تدابيري جدي را در اين رابطه بيانديشد.
پايان پيام

780- اظهارات ضد و نقيض در خصوص اخراج پرستاران بيمارستان سعدي اصفهان :

تهران- خبرگزاري كار ايران در تاریخ 29 آذر 87 آمده است : در حاليكه نايب رييس انجمن صنفي پرستاران اصفهان از اخراج پرستاران با سابقه بيمارستان سعدي اين شهر خبر مي‌‏دهد؛ مدير اين بيمارستان اين موضوع را دروغ مي‌‏داند.
به گزارش "ايلنا" نايب رييس انجمن صنفي پرستاران اصفهان با بيان اينكه به دليل پرداخت هاي نامناسب مديريت بيمارستان سعدي به پرستاران تجربه، ايران افراد از ادامه كار خودداري كرده اند افزود: حقوق پرستاران به موقع پرداخت نمي‌‏شود و مزاياي شغلي از جمله اضافه كار به آنان تعلق نمي‌‏گيرد.
فروغ شفيعي تصريح كرد: در بيمارستان سعدي به پرستاري كه 13 سال سابقه كار دارد ماهانه 230 هزار تومان و حداكثر 300 هزار تومان حقوق پرداخت مي شود كه اين برخلاف عدالت است.
وي همچنين از به كارگيري فوق ديپلم هاي مامايي (تكنسين) در بخش هاي
CCU و ICU خبر داد و گفت: اين در حالي است كه افراد مورد اشاره به دليل نداشتن تخصص لازم صلاحيت كار در اين بخش هاي حساس را ندارند.
در اين خصوص مديربيمارستان سعدي بارد اظهارات نايب رييس انجمن صنفي پرستاران اصفهان افزود: چون مدتي مراجعان بيمارستان افزايش يافته بود به همين دليل تعدادي پرستار را با قرارداد 3 ماهه به كار گرفتيم كه پس از عادي شدن مراجعه كنندگان، به همكاري با اين پرستاران خاتمه داده شد.
پايان پيام

 - دادگاهی معلم کامیارانی برگزار شد :781

سنندج : ساسان بابائی معلم کامیارانی به اتهام تبلیغ علیه نظام در شعبه یک دادگاه انقلاب سنندج به ریاست قاضی بابایی دادگاهی شد .
به گزارش خبرگزاری دیدبان حقوق بشر کردستان در روز جمعه 29 آذر 87 آمده است  :در جریان دادگاهی این معلم کرد به دفاع از خود به رد اتهام های انتسابی پرداخت و آن را نپذیرفت در این جلسه دادگاهی که بابایی بدون حضور وکیل از خود به دفاع پرداخت، قاضی بابایی آخرین دفاع را از این فعال فرهنگی اخذ کرد و بزودی حکم وی صادر می شود.
شایان ذکر است ساسان بابایی درپرورنده دیگر به اتهام تبلیغ برای یک حزب کردی و اقدام علیه امنیت ملی به چهار سال حبس محکوم شده که در حال حاضر دوران محکومیت خود را در زندان مرکزی سنندج می گذراند.

782- دبير اجرايي خانه کارگر شهر ري:
عقب افتادگي مزدي كارگران بايد جبران شود
 :

تهران- خبرگزاري كار ايران در تاریخ 30 آذر 87 گزارش کرده است : دبير اجرايي خانه كارگر شهر ري كارگران را از وفادارترين اقشار جامعه به انقلاب اسلامي دانست و گفت:‌ حقوق كارگران در زمان جنگ افزايش نداشت بنابراين لازم است مسوولان توجه بيشتري به آنان داشته و عقب افتادگي مزدي آنان را جبران‌‏كنند.
به گزارش "ايلنا"، علي تركاشوند تناسب حقوق با تورم را خواسته زيادي ندانست و افزود:‌ تشكل هاي كارگري مي‌‏توانند درتحقق خواسته هاي جامعه كارگري نقش بسزايي را ايفا كنند.
وي توجه مسوولان به بحران مالي جهاني را خواستار شد و گفت:‌‏ بايد تا قبل از اين كه بحران مذكور اقتصاد ايران را نيز تحت تاثير قرار دهد به فكر چاره اي كارشناسي و اساسي بود.
تركاشوند از اعضاي كميسيون اجتماعي مجلس خواست تا در بررسي و تصويب طرح ها و لوايح به خواسته هاي جامعه كارگري نيز توجه داشته باشند و از بودجه عمومي كشور براي كارگران نيز هزينه كنند.
دبير اجرايي خانه كارگر شهر ري روند رو به گسترش بيكاري را نگران كننده دانست و گفت:‌ با مراجعه به كاريابي ها مي‌‏توان از عمق اين مطلب آگاهي يافت.
پايان پيام

783- مديرکل تامين اجتماعي خراسان رضوي:
بي‌‏توجهي به تفاوت ميان صندوق هاي بيمه اي عامل اعتراض‌‏هاي اخير است
تفاوت صندوق هاي بيمه را مد نظر قرار دهيم
:

تهران- خبرگزاري كار ايران در تاریخ 30 آذر 87 گزارش کرده است : مديركل اداره تامين اجتماعي استان خراسان رضوي در رابطه با اعتراضات بازنشستگان به اجرا نشدن قانون مديريت خدمات كشوري گفت: دليل اصلي اين اعتراضات عدم توجه به تفاوتهايي است كه ميان صندوق هاي بيمه اي وجود دارد.
به گزارش ايلنا، حسين اميري اظهار داشت: در صندوق تامين اجتماعي به منظور احتساب حقوق بازنشستگان فرمول خاصي وجود دارد.
وي افزود: دو عامل در پرداخت مد نظر قرار مي‌‏گيرد كه يكي از آنان مدت پرداخت حق بيمه و ديگري نرخ حق بيمه پرداختي است.
اميري با اشاره به اينكه در رسانه ها نگاه تخصصي وجود ندارد، گفت: نگاه رسانه ها به اينگونه موارد كارشناسانه و تخصصي نيست.
مديركل تامين اجتماعي اين استان در رابطه با اساسنامه جديد سازمان تامين اجتماعي گفت:‌‏ به نظر مي‌‏رسد با وجود اساسنامه جديد قدرت اين سازمان بيش تر خواهد شد.
پايان پيام

784- نماينده کارگران در شوراي عالي کار:
دستمزد كارگر فقط 13 درصد قيمت تمام شده كالاست
 :

تهران- خبرگزاري كار ايران در تاریخ 30 آذر گزارش کرده است : درحالي كه بازرس كانون عالي كارفرمايان با درخواست تغيير اساسي نظام مزدي كشور، شاخص تورم و معيشت خانوار را در تعيين حداقل مزد كافي مي‌‏داند و معتقد است كه بايد درآمد ملي و وضعيت اقتصادي كشور نيز در تعيين حداقل مزد رعايت شود؛ نماينده كارگران در شوراي عالي كار اين موضوع را رد كرده و چنين محاسبه اي را غير قابل اجرا مي‌‏داند.
ولي الله صالحي در گفت وگو با "ايلنا" با بيان اينكه وضعيت اقتصادي كشور از ثبات لازم برخوردار نيست؛ افزود: اولويت مسوولان بايد رونق و ثبات وضعيت اقتصادي باشد.
نايب رييس كانون هماهنگي شوراهاي اسلامي كار استان تهران ماده 41 قانون كار را مورد تاكيد قرار داد و گفت: استمرار اجراي اين ماده از لحاظ نرخ تورم و حداقل معيشت خانوار براي تعيين حداقل مزد مطلوب است و نمي توان به بهانه وضعيت نامناسب بنگاههاي توليدي دستمزدكارگران را افزايش نداد.
صالحي با بيان اينكه شتاب تورم بيش از نرخ افزايش مزد است گفت: بايد بر مهار تورم و اصلاح ساختار اقتصادي تمركز كنيم وگرنه معضلات موجود در روابط كار برطرف نخواهد شد.
نماينده كارگران در شوراي عالي كار، 13 درصد قيمت كالا ها را مربوط به پرداخت دستمزدكارگران دانست و گفت: عوامل تاثيرگذار ديگري هستند كه مي تواند با بهبود آنها وضعيت توليد را رونق بخشيد كه از جمله اين عوامل مي توان به نرخ بهره بانكي اشاره‌‏كرد.
اين مقام كارگري افزايش نيافتن مزد كارگران به بهانه وضعيت نامناسب بنگاههاي توليدي را عقلاني ندانست و گفت: نيروي انساني مهمترين شاخص در نهاده توليد است بنابراين توجه به نيروي كار لازم است.
پايان پيام

785-  بدون شرح

دبير کانون عالي کارفرمايان کشور:
ملزم به رعايت ماده 41 قانون کار در تعيين دستمزد 88 هستيم
 :

تهران- خبرگزاري کار ايران در تاریخ 30 آذر 87 گزارش کرده است : دبير کانون عالي کارفرمايان ايران گفت: اين کانون در مورد تعيين دستمزدهاي سال 88، همچنان خود را به رعايت ماده 41 قانون کار ملزم مي‌‏داند.
محسن خليلي عراقي با بيان اين مطلب، درباره احتمال توقف اجراي ماده 41 قانون کار که در پيش‌‏نويس لايحه تحول اقتصادي به آن اشاره شده است به "ايلنا" گفت: کانون عالي کارفرمايان تا قبل از هرگونه تغيير در نحوه محاسبه و تعيين دستمزدها، در تصميم‌‏گيري‌‏هاي خود از شرايط ماده 41 عدول نخواهد کرد.
به گفته عراقي، حتي اگر ثابت ماندن دستمزدها با مقاوله‌‏نامه‌‏هاي سازمان جهاني کار مغايرت داشته باشد، اين وظيفه دولت است که در صورت لزوم، توضيحات لازم را به اين سازمان ارايه کند.
وي با بيان اينکه در صورت ثابت ماندن دستمزدها، احتمال سخت شدن شرايط زندگي براي طبقات مزدبگير جامعه وجود دارد، گفت: موضوع تعيين دستمزدها مساله مهمي است که بر بسياري از مسايل ديگر تاثيرگذار است.
خليلي عراقي تاکيد کرد: کارفرمايان بخش خصوصي در سال‌‏هاي گذشته که همواره شرايط اقتصادي سخت‌‏تر شده است، هيچگاه با افزايش سالانه دستمزدها مخالفت نداشته‌‏اند.
پايان پيام

786- میزان  ۹۰ درصد از کودکان کار خيابانی قربانی فقر مالی :

به گزارش خبرگزاری برنا در تاریخ 30 آذر 87 آمده است :يک روان شناس بالينی معتقد است: تنها ۱۰ درصد از کودکان کار خيابانی از روی ميل باطنی خود وارد بازار کار می شوندو بيش از ۹۰ درصد از کودکان کار خيابانی به دليل مشکلات خانوادگی ،نياز مالی خانواده و نبود حمايت مالی از سوی خانواده در سنين پايين به مشاغل کاذب در خيابان ها روی می آورند.
ناصر قاسم زاده روان شناس اجتماعی و دبير انجمن حمايت از سلامت و بهداشت روانی جامعه در گفت و گو با خبرنگار اجتماعی برنا در خصوص کودکان کار خيابانی گفت: تعريف سنی که از سوی سازمان جهانی بهداشت برای کودکان کار ارائه شده اين است که،زمانی فرد می تواند شرايط کار کردن را داشته باشد که از نظر جسمی و روانی و سنی به بلوغ رسيده باشد.
قاسم زاده در ادامه افزود: آسيب پذيری کودکان کار در سنين پايين بسيار بيشتر از کودکان کار در سنين بالاتر و در سن
۱۸ سالگی است.
اين روان شناس بالينی معتقد است: کودکان کار خيابانی مانند ديگر کودکان در جامعه دارای نيازهای عاطفی و روانی هستند که اين نيازها در همان سن کودکی سرکوب می شود و در آينده اين نيازها به صورت رفتارهای ناهنجار بروز می کند.
وی با اظهار تاسف نسبت به اين که برخی خانواده های متعلق به فرهنگ های خاص، به صورت حرفه ای و خانوادگی تکدی گری می کنند و اين فرهنگ در ميان آنها وجود دارد، افزود: مشکل اساسي، فراگيری آسيبهای اجتماعی در آن است که اين موضوع به دليل مهاجرپذيري، حاشيه نشينی و تداخل فرهنگ ها ايجاد شده است.
وی با اشاره به اين که بيشتر کودکان کار خيابانی به طور ناخواسته وارد بازار کار و مشاغل کاذب خيابانی می شوند،اظهار کرد: بيش از
۹۰ درصد از کودکان کار خيابانی به دليل مشکلات خانوادگی ،نياز مالی خانواده و نبود حمايت مالی از سوی خانواده در سنين پايين به مشاغل کاذب در خيابان ها روی می آورند.
دبير انجمن حمايت از سلامت و بهداشت روانی جامعه يادآور شد: بيشتر کودکان کار خيابانی در خانواده های از هم پاشيده و يا پرجمعيت، والدين معتاد و در فقر مالی شديد زندگی می کنند.
وی در ادامه بيان کرد: اين کودکان که در خيابان ها کار می کنند با انواع آسيب ها و خطرها در جامعه مواجه اند مثل بسياری از سو استفاده های اخلاقی که تاثيرات جبران ناپذيری در آينده برای فرد باقی می گذارد.
قاسم زاده با اشاره به اين که بسياری از رفتارها و عکس العمل هايی که در جامعه با اين کودکان می شود از جمله مورد تمسخر قرار دادن و رفتارهای واکنشی و يا مورد ترحم قرار دادن بر سلامت روحی و روانی آنها تاثير گذار است ،افزود: اين رفتارها به نوعی عقده های روانی در آنها ايجاد می کند و باعث می شود تا حس انتقام جويی نسبت به اطرافيان و جامعه پيدا کنند.
دبير انجمن حمايت از سلامت و بهداشت روانی جامعه معتقد است:تنها
۱۰ درصد از کودکان کار از روی ميل باطنی خود وارد بازار کار می شوند و بيش از ۹۰ درصد از کودکان کار خيابانی به دليل مشکلات خانوادگی ،نياز مالی خانواده و نبود حمايت مالی از سوی خانواده، در سنين پايين به مشاغل کاذب در خيابان ها روی می آورند.
787- نيروى كار ايران در سال گذشته 23 ميليون و 700 هزار نفر و نرخ بيكارى را 12.3 درصد:

به گزارش خبرگزاری ايسنا در تاریخ 30 آذر 87 آمده است :واحد اطلاعات اكونوميست در تازه‌ترين گزارش خود از افزايش نرخ بيكارى به 12.5 درصد در سال جارى خبر داد.
واحد اطلاعات اقتصادى اكونوميست در گزارش ماه نوامبر خود نيروى كار ايران در سال گذشته را 23 ميليون و 700 هزار نفر و نرخ بيكارى را 12.3 درصد اعلام و پيش‌بينى كرد كه اين شاخص‌ها در سال جارى به ترتيب 24 ميليون و 300 هزار نفر و 12.5 درصد خواهد بود.
انتظار مي‌رود طى دو سال آينده نيروى كار ايران به ترتيب معادل 25 ميليون نفر و 25 ميليون و 700 هزار نفر باشد كه اين شاخص براى نرخ بيكارى 12.9 و 13.2 درصد خواهد بود.
در سال 1390 شمار افراد داراى شغل ايران به 26 ميليون و 400 هزار نفر خواهد رسيد كه اين ميزان براى سال 1391 معادل 27 ميليون نفر پيش‌بينى شده است.
در همين حال عنوان شد كه نرخ بيكارى در سال 1390 برابر با 14.1 درصد خواهد بود كه با تداوم روند صعودى در سال 1391 به 15 درصد خواهد رسيد.

788- كارگران هفت تپه عضو IUF شدند
مطالبات اين كارگران هنوز با تاخير دو ماهه پرداخت مي شود
:

تهران- خبرگزاري كار ايران در تاریخ 30 آذر 87 آمده است : به دنبال گذشت دو ماه از انتخابات و آغاز فعاليت سنديكاي كارگران نيشكر هفت تپه اين تشكل صنفي به عضويت IUF (اتحاديه جهاني كارگران مواد غذايي) درآمد.
به گزارش ايلنا،‌ رضا رخشان مسوول روابط عمومي سنديكاي كارگران نيشكر هفت تپه با اعلام اين خبر گفت كه تشكل متبوعش تنها در راستاي همبستگي و اتحاد بيشتر كارگران جهان به عضويت
IUF درآمده است و اين مساله هيچ ارتباطي به بحران‌‏هاي اخير اين واحد توليدي ندارد.
IUF يا اتحاديه جهاني كارگران مواد غذايي از اعضاي (ITUC) فدراسيون كارگران جهان است كه به همين واسطه در سازمان جهاني كار (ILO) نيز عضويت دارد.
به گفته رخشان،‌ اعضاي سنديكاي كارگران نيشكر هفت تپه كه در آغاز تشكيل با مخالفت نهادهاي اداري استان خوزستان مواجه بودند، معتقدند كه مطالبات صنفي كارگران هفت تپه بدون استمرار فعاليت كارخانه بي‌‏معني است.
وي افزود:‌‏ بر همين اساس هم اكنون اين تشكل از سوي مديريت كارخانه در رابطه با مسائل مربوط به كارخانه نيشكر هفت تپه مورد مشورت و گفتگو قرار مي‌‏گيرد.
اين فعال كارگري تصريح كرد: با وجود آنكه هنوز مطالبات كارگران هفت تپه با تاخير دو ماهه پرداخت مي‌‏شود و همچنان بيش از سه هزار كارگر اين واحد توليدي نسبت به آينده و امنيت شغلي خود نگران هستند اما در دو ماه گذشته به واسطه حسن اعتماد كارگران به سنديكا هيچ اعتصاب و حركت اعتراضي مشاهده نشده است.
وي يادآور شد: اين در حالي است كه در مدت مشابه دو سال قبل، به دليل نبود نهاد مستقل صنفي كارگري، كارگران هفت تپه براي پيگيري مطالبات خود بيش از 50 بار به اعتصاب و حركت هاي اعتراضي دست زدند.
مسوول روابط عمومي تشكل صنفي كارگران هفت تپه در خصوص علت مخالفت كارگران اين كارخانه با تشكيل نهادهاي صنفي چون شوراي اسلامي كار و تاكيد آنها بر تشكيل سنديكاي كارگري، گفت:‌‏ علت اين مخالفت تنها وجود آئين نامه ها و دخالت هايي بود كه باعث محدود شدن شعاع حركتي نهادهاي صنفي شده بود.
وي افزود: اين وضعيت باعث شده بود تا در كارگران نوعي بدبيني نسبت به فعاليت شوراي كار وقت كارخانه به وجود آيد به طوري كه اين تشكل سرانجام به دليل ناكارآمدي با درخواست كارگران منحل شد.
وي افزود:‌‏مشكل هفت تپه به فرسوده بودن ماشين آلات كارخانه،‌‏ واردات بي رويه شكر و ناتواني مديران پروازي باز مي‌‏گردد.
رخشان افزود: در حالي كه ماشين آلات دست دوم اين كارخانه از 50 سال پيش تاكنون تعويض نشده اند، ‌‏در سال هاي اخير به دليل ناتواني در برداشت به موقع محصولات،‌ هر سال حداقل هزار هكتار از اراضي تحت كشت نيشكر سوزانده مي شد كه امسال به منظور جلوگيري از تكرار اين ماجرا بخشي از اراضي كشت نيشكر توسط پيمانكار و بخش ديگري از اراضي نيز به كشت گندم اختصاص يافت.
وي با تاكيد دوباره بر اينكه علي رغم فعاليت سنديكا و متوقف شدن فعاليت هاي اعتراضي كارگران هنوز در ميان كارگران هفت تپه بدبيني نسبت به آينده شغلي وجود دارد، گفت:‌ ادامه اين وضعيت در حالي است كه كارخانه نيشكر هفت تپه‌ ركن اقتصادي شهرهاي انديمشك، شوش و به طور كلي شمال استان خوزستان به حساب مي‌‏آيد.
وي در خصوص مساله واگذاري اين كارخانه از وزارت جهاد كشاورزي به وزارت صنايع و معادن گفت:‌‏ اين موضوع كه در اوج اعتصاب هاي چند ماه و پيش مطرح شد هنوز به دليل آنچه كه بدهي 130 ميلياردي كارخانه عنوان مي‌‏شود جنبه اجرايي پيدا نكرده است.
پايان پيام

789- دادگاه پنج نفر از اعضای هیئت مدیره سندیکای نیشکر هفت تپه برگزار شد :

امروز 30 آذر 1387پنج تن ازاعضای هیئت مدیره سندیکای نیشکرهفت تپه، بنامهای علی نجاتی،فریدون نیکوفرد،قربان علیپور،جلیل احمدی ومحمد حیدری مهردرمحل دادگاه دزفول حاضرشدند. در ساعت 9 صبح جلسه دادگاه برگذارشد و درساعت 11و20 به پایان رسید.آقای فخرالدینی وکیل پرونده درپایان جلسه اعلام کردکه دادگاه درهفته آینده حکم فعالین کارگری هفت تپه را به او ابلاغ می کند. وبا امیدواری ازنتیجه دادگاه گفت که احتمال برائت این 5 تن بسیارزیاد است.لازم به ذکراست که دراین جلسه دادگاه مسئله جدیدی عنوان نشد و همان موارد پارسال بود. وعنوان جرم هم تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی می باشد.

امافعالین کارگری هفت تپه بابیان اینکه هیچگونه جرمی را مرتکب نشده اند، درعین حال ازدادگاه محترم تقاضا دارند که براساس انصاف و داد به پرونده  انها رسیدگی کند.

هیئت مدیره سندیکای کارگران نیشکرهفت تپه

790- بيانيه سنديکاي کارگران شرکت واحد اتوبوسراني تهران وحومه در حمايت از فرزاد کمانگر

به نام آزادی

تشکلات مدافع حقوق بشر همچنان از قطعي بودن حکم اعدام فرزاد کمانگر و خطري که جان اين معلم و فعال صنفي را تهديد ميکنند گزارش مي دهند.
نظر به گزارشات فوق وگفته هاي  وکيل آقاي کمانگر مبني بر فقدان اسناد و ادله در پرونده اي که آقاي کمانگر به اعدام محکوم گرديد ، سنديکاي کارگران شرکت واحد اتوبوس راني تهران و حومه ضمن محکوم نمودن اين محکوميت غير حقوقي ، خواست خود را مبني بر آزادي آقاي فرزاد کمانگر يا رسيدگي علني و منصفانه بر پايه قوانين و مقاوله نامه هاي مربوطه اعلام مي نمايد.
همچنين ما از اخبار دريافتي که وضعيت جسمي آقاي کمانگر را وخيم توصيف مي نمايد نگران گشته ايم .سنديکاي کارگران شرکت واحد  اتوبوس راني تهران وحومه از همه مقامات و مسئولين مي خواهد تا باتوجه به اصول  منشورهاي جهاني و مقاوله نامه ها ومعاهدات بين المللي  که به امضاي نمايندگان ايران نيز رسيده است، رفتار نمايند و خود را ملزم به اجراي بدون قيد وشرط همه ي مفاد آن بداند.


سنديکاي کارگران شرکت واحد
اتوبوسراني تهران وحومه
30/9/1387

791- ما خواهان لغو فوری حکم اعدام و آزادی فرزاد کمانگر از زندان هستیم :

بنا بر اخبار منتشره حکم اعدام فرزاد کمانگر علیرغم همه اعتراضات داخلی و بین المللی همچنان قطعی است و تاکنون هیچ تغییری محسوسی در  روند پرونده این معلم و حکم صادره در مورد ایشان رخ نداده است.

آنچه که تاکنون در مورد پرونده فرزاد کمانگر برای افکار عمومی روشن شده است،  اینست که  نیروهای امنیتی تلاش کرده اند به هر ترتیبی شده، اتهامات بی اساسی را بر وی وارد کنند تا قادر شوند بدین وسیله حکم اعدام فرزاد را توجیه نمایند.

پرونده فرزاد کمانگر تنها پرونده موجود برای وارد کردن اتهامات بی اساس بر معترضین به وضعیت موجود نیست. علاوه بر صدها پرونده این چنینی در مورد معلمان،دانشجویان،  کارگران و زنان، اداره اطلاعات سنندج طی شش روز بازجویی و وارد کردن انواع فشارهای روحی و جسمی بر طیب ملایی از اعضای هیئت مدیره اتحادیه آزاد کارگران ایران تلاش کرده است بر وی بقبولاند که مرتبط با یکی از احزاب بوده است. اما طیب در مقابل این فشارها مقاومت کرده و علیرغم این مقاومت  و پس از آزادی، شبها زمانی که در خواب است دچار آشفتگی میشود و مادرش ناچار وی را از خواب بیدار کرده  و بر بالینش می گرید.

این است اساس پرونده انسانهای شریفی همچون فرزاد کمانگر که علیه  فقر و تبعیض و ظلم و ستم در این جامعه فریاد سر کشیده اند.

از نظر ما حکم اعدام نه تنها در ایران بلکه در تمامی نقاط دنیا، اساسا ابزاری است  در دست طبقات حاکم برای به تمکین واداشتن کل جامعه و حفظ سیطره مشتی اقلیت ناچیز که ثروتهای اجتماعی را در دستان خود متمرکز کرده اند. این حکم دون شان انسان است و باید برای همیشه از زندگی بشر برچیده شود.

اتحادیه آزاد کارگران ایران همدوش با تمامی انسانهای شریف و آزادیخواه، خواهان لغو فوری حکم اعدام فرزاد کمانگر و آزادی وی و پایان دادن به پرونده سازیهای بی اساسی است که هر روزه  بر علیه انسانهای شریف و معترض در این جامعه  اعمال میشود. 

اتحادیه آزاد کارگران 30/9/1387

www.ettehadeh.com

ایمیل: k.ekhraji@gmail.com

فاکس: 02144514795

 

شنبه ، 30 آذر 1387 ، 16:10

وزیر کار و امور اجتماعی ایران، محمد جهرمی، در پاسخ به این پرسش که آیا آمار دقیقی در مورد شمار بیکاران کشور در دست هست، گفت : وزرات کار آمار شاغلان و بیکاران را از دو منبع مرکز آمار ایران و بانک مرکزی به دست می آورد که به ترتیب شمار بیکاران و شاغلان کشور را به طور فصلی و ماهانه در اختیار وزارت کار قرار می دهند.

هر چند محمد جهرمی تصریح کرده است که آمار بانک مرکزی در مورد بیکاران نه مجموع ۱۰۰۰ شهر کشور، بلکه تنها ۷۳ شهر عمده را در برمی گیرد، اما، خود او در ادامۀ مدعی شده است که روند بیکاری کشور از سال ۸۴ تا بهار ۸۶ روندی کاهشی بوده است.

 در این بین نکته جالب توجه ای که وزیر کار جمهوری اسلامی توضیحی در مورد آن نداده شاخص هایی است که بر اساس آن خود بیکاری تعریف و شمار بیکاران کشور تعیین می شود. برای نمونه، اگر در دولت سید محمد خاتمی دو روز کار در هفته معادل اشتغال محسوب می شد، بر اساس معیارهای دولت نهم هر کس که تنها دو ساعت در هفته کار کند شاغل به حساب می آید. بگذریم از اینکه با همین شاخص ها – و با فرض درست بودن آمار رسمی بیکاری - روند بیکاری کشور از نظر محمد جهرمی در سه سال اخیر روی هم رفته روندی کاهشی بوده است. اما، سخن بدیع تر در اظهارات وزیر کار در خصوص بیکاری حتا ابداع چنین شاخص هایی نیست. اینک او می گوید : اساساً "بیکار کسی است که مهارت انجام حداقل یک شغل را داشته، ولی نتوانسته است شغلی پیدا کند." از همین اصل، وزیر کار جمهوری اسلامی نتیجه می گیرد : پس "اگر فردی مهارت انجام یک شغل را نداشته باشد، نمی تواند بگوید که بیکار است. ولی می تواند بگوید که فاقد مهارت است."

در ادامۀ همین تعریف، محمد جهرمی اضافه کرده است که حدود هفتاد درصد بیکاران ثبت نام شدۀ کشور فاقد مهارت حرفه ای هستند. به بیان دیگر، بر اساس معیار وزیر کار باید گفت که ٧٠٪ بیکاران کشور یا بیکار نیستند – حتا اگر فقدان مهارت به بیکاری آنان منجر شده باشد - یا اشتباهاً در فهرست بیکاران ثبت شده اند. آنان به گفتۀ وزیر کار جمهوری اسلامی صرفاً فاقد مهارت هستند و نه بیکار.

صرف نظر از گمانی زنی در مورد شمار واقعی بیکاران ایران، حتا اگر شاخص پیشنهادی وزیر کار در تعریف اشتغال و بیکاری را درست ارزیابی کنیم، به سختی بتوان آن را برازنده یا متناسب اقتصادی دانست که فاقد توانایی ایجاد کار حتا برای باصطلاح نیروی کار ماهر و در رأس آن جوانان تحصیلکردۀ کشور است. زیرا، معنای ضمنی یا وارونۀ سخن وزیر کار دست کم این است که اقتصاد و تولید صنعتی ایران به چنان درجه ای از پیچیدگی و پیشرفت فنی رسیده که تنها قادر به جذب و ادغام کارگران ماهر – و آنهم نه هر کارگر ماهری – و در رأس آن تحصیلکردگان کشور است. اما، قاعدتاً خود وزیر کار بهتر از هر کس باید بداند که این ادعای ضمنی بیش و پیش از هر چیز در تناقض آشکار با اقتصادی است که ماهیتاً و هنوز اقتصادی کاربر است تا سرمایه بر. و اگر غیر از این بود، نباید بخش اعظم بیکاران امروز ایران را جوانان و تحصیلکردگان تشکیل می دادند. زیرا، برخلاف اظهارات وزیر کار، خود معاون مرکز آمار ایران، علیرضا زاهدیان، می گوید که از مجموع ٢ میلیون و ٤٨٠ هزار بیکار کشور ۱ میلیون و ٧۰۰ هزار نفر را جوانان بین ۱٥ تا ٢٤ سال تشکیل می دهند و در این بین، عمدۀ بیکاران کشور زنان و به ویژه زنان تحصیلکرده کشور هستند، به طوری که نرخ بیکاری آنان از تقریباً ٢٥٪ به حدود ٢٨٪ در سال ٨٦ رسیده است، هر چند ٦٢٪ دانشجویان دانشگاه های کشور را زنان و دختران دانشجو تشکیل می دهند.

اما، شاخص دیگری که باز از ضعف تولید و بهره وری و ناتوانی اقتصاد ملی در آفرینش کار حکایت می کند، نرخ تشکیل سرمایه ثابت در ماشین آلات صنعتی است که از ١٥٫٤٪ در سال ٨٢ به کمتر از ٢٪ در سال ٨٦ رسیده است. افزون بر این برغم افزایش بی سابقۀ واردات در سال های اخیر سهم کالاهای سرمایه ای در واردات ایران طی سه سال گذشته ٢۰ درصد کاهش یافته است. در واقع، سهم کالاهای سرمایه ای از کل واردات در سال های ٨٤ تا ٨٦ که به ترتیب، ٤۰ میلیارد دلار، ٤٢ میلیارد دلار و ٤٨ میلیارد دلار بوده، به ترتیب، از ٩ میلیارد، ٧ میلیارد و سرانجام ٧ و نیم میلیارد دلار فراتر نرفته یا در واقع از ٤٧٪ در سال ٨٣ به تنها ٨٪ در هشت ماهۀ اول سال جاری کاهش یافته است.

وخامت وضع به گونه ای است که بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران در آخرین گزارش خود ضمن ابراز نگرانی از کاهش سهم تولید در اقتصاد ایران اعلام کرده است که حتا با نفت بالای ١٠٠ دلار در بشکه نیز ایران نتوانست در دو سال اخیر درآمدهای بالای نفتی را به فرصتی برای اشتغال و رشد اقتصادی تبدیل کند.

صندوق بین المللی پول نرخ رشد اقتصادی ایران را به دلیل کاهش قیمت نفت در دو سال آینده بین ٣ تا ٣٫٥٪ پیش بینی کرده، و این در حالی است که خود وزیر کار و امور اجتماعی، محمد جهرمی، پیش از این اعتراف کرده بود که برای کاهش بیکاری، ایران به رشد اقتصادی بالای ٨٪ نیاز دارد و این نیز جز با سرمایه گذاری خارجی ممکن نیست.

 بانک مرکزی جمهوری اسلامی در ادامۀ گزارش خود افزوده است که حتا ٦٠٪ اشتغال کنونی کشور مرهون کارهای خدماتی یا دلالی در بخش واردات است که این خود نه فقط گویای سرازیر شدن دلارهای نفتی در بخش واردات کالاهای مصرفی و درنتجه ورشکستگی بخش های مهمی از تولیدات داخلی است، بلکه از هم اکنون اعلام می کند که با اُفت درآمدهای نفتی و در نتیجه کاهش واردات شاهد وخیم تر شدن اوضاع بیکاری در ایران خواهیم بود.

شاید به دلیل همین وخامت است که بازتعریف شاخص های بیکاری و اشتغال از مشغله های ذهنی مسئولان اقتصادی، به ویژه وزیر کار به شمار می رود. اما، معنای دیگر این مشغله ذهنی، این است که اگر نمی توان بیکاری را در واقعیت از بین برد، شاید بتوان در تعریف آن دست به ابداع زد بطوری که بتوان ناگهان ٧۰٪ از شمار بیکاران کشور - به این بهانه که مثلاً مهارت ندارند – کاست و در واقع نگرانی از سرنوشت محرومترین آحاد جامعه به دل راه نداد.

.