چه کسانی  جنایات اسرائیل در غزه را تائید میکنند!             

 

 رسول آرام              07.01.09

 

دولتها؛ احزاب و شخصیتهائی  از عملیات اسرائیل در نوار غزه  جانبداری کردند و بدون در نظر گرفتن جنایات این کشور بر کودکان و زنان و سالخوردگان و کسانی که کوچکترین وابستگی عقیدتی با حماس نداشته اند  سعی در محکومیت گروه  حماس کردند. آنان بر  شرط آتش بس از سوی اسرائیل دال بر  قطع راکت پراکنی های حماس تاکید داشتند؛ این بمعنی ادامه آدمکشی توسط اسرائیل تا محو کامل مردمی که کوچکترین گناهی در ایجاد ارتباط سیاسی و اقتصادی حماس با جمهوری اسلامی ندارند. این در حالیست  که اسرائیل هیچگاه آتش بس شش ماهه خود را که از 28 یولی سال جاری بین حماس و اسرائیل امضاء شده بود را به رسمیت نشناخت و با  دست آویزهای مختلفی اقدام به جراحی های نظامی  و یا محاصره اقتصادی غزه نمود. در این مدت 32000 کارگر  در نواره غزه بدلیل کمبود مواد اولیه کار خود رااز دست دادند. از همین روست  که غزه به  سرزمین بیکاران تبدیل شد. پیران و بیماران میبایستی بمیرند زیرا که در این سرزمین داروی لازم وجود نداشت.بر اثر داده های سازمان ملل یک سوم مردم غزه در غم انگیزترین موقعیتی قرار گرفته بودند که بر اثر زور گوئی های اسرائیل بوجود آمده بود.

 

این یک سیاست جدیدی نیست  که اسرائیل آنرا پیگیرانه دنبال مینماید.  در سال 2005   اسرائیل از غزه عقب نسینی نمود و موقعیتی برای فلسطینیان بوجود آمد تا بتوانند انتخابات آزادی را سازمان دهند.

 

من در اینجا توجه خواننده را به این  انتخابات آزاد که در سراسر منطقه و شاید در قاره آسیا دمکراتیک تر بودجلب میکنم.این انتخابات که در سال 2006 انجام شد موجب گردید که حماس اکثریت مطلقی را بدست آورد. دلائل این پیروزی را نمیتوان بخاطر عملیات انتحاری که خود شیوه های عقب مانده تروریستی مبارزه استت   و همسوئی حماس با رژیم اسلامی نادیده گرفت؛ بلکه این پیروزی را باید در وجود برخوردهای  متفاوت  حماس مورد توجه قرارداد. در اینجا بدون اینکه ازمواضع و شیوه های حماس  دفاع شود میباید این موضوع را  تاکید نمود که اسرائیل و آمریکا این انتخابات آزاد را هرگز به رسمیت نشناختند.حماس دراین وضعیت و در سال 2007  دستجات زیر فرمان محمود عباس  را خلع سلاح و از غزه اخراج و این کار موجب کشته و زخمی شدن جمعی از فلسطینیان وابسته به سازمان آزادی بخش فلسطین گردید.و حماس همین است که خود را در این سال و سالهای قبل نشان داده است.

 

اما حماس کیست؟

 

حماس در سال 1987 در حالی که مقاومت مردم فلسطین به رهبری یاسرعرفات شروع شده بود اعلام وجود کرد.در انتفاضیه با وجود اشغال نظامی سرزمینهای فلسطین توسط ارتش اسرائیل مقاومت غیر ممکن بود.اعلام وجود حماس همواره مورد نفرت نیروهای مترقی و مدافع آزادی و درخواست های دمکراتیک بود؛ با این وجود بدلیل ماهیت وجودی دولت اسرائیل؛ این دولت  به رهبری آریل شارون  بمنظور انشعاب در مقاومت در صفوف رزمندگان فلسطینی « PLO» در سال 1989 از حماس حمایت کرد و در این رابطه طی گفتگوئی تاکید کرد« فقط یک گرگ میتواند گرگ دیگر را از رهبری ساقط کند» در همین حال بود که حماس از طرف اسرائیل به رسمیت شناخته  مورد  حمایت مالی  و تسلیحاتی  زیادی  قرار گرفت.

 

اما چگونه حماس توانست با سابقه اینچنینی   در انتخابات آزاد فلسطین آرای بیشتر مردم را به خود اختصاص دهد؟  این خیلی راحت بود؛ مردم زجر کشیده فلسطین که از  داشتن کوچکترین خواستهای انسانی خود محروم بودند؛ نیازمند کمکهائی بودند که بتواند تسهیلات رفاهی بیشتری  برایشان به ارمغان آورد.دست آویز مذهبی  با تبعیت از سیاستهای  رژیم جمهوری اسلامی و  استفاده از کمکهای بی دریغ و هدفمند جمهوری اسلامی به وی ؛ او را قادر کرد تا بافت های از هم گسیخته خانوادگی را در فلسطین التیام و با اقدام به ساختن بیمارستان و مدارس و جاده ها و دستگیری از بینوایان در نواز غزه  نه تنها موجب  قطع کمکهای اسرائیل به این گروه گردید  بلکه این کشور  تمامی مرزهای خود را بر غزه مسدود کرد. تمامی این اقدامات موجب شد تا مردم آرای اعتماد خود رابه این گروه بدهند.در این حال که حماس با آرای آزاد مردم فلسطین به رهبری انتخاب شده بود ؛ آمریکا؛ اروپا  اعلام نمودند کمکهای اقتصادی خود به سازمان فتح و نه حماس خواهند داد.این کشورها و خصوصا اسرائیل موجب برادر کشی فلسطینیان در غزه شدند. و این همان آرزوئی  بود که آریل شارون در سال 1989 در گفتگو با خبر نگاران اعلام کرده بود.

 

محاصره غزه توسط اسرائیل  موجب شد تا فلسطینیان ساکن غزه در زندان بزرگی محبوس گردند. تعجب آور است که  در زمان آتش بس مابین  حماس و اسرائیل  تا پایان آن   در دسامبر سال 2008 هیچگونه عملیات تروریستی از جانب حماس سازماندهی نشده و هیچیک از اسرائیلیان توسط این گروه کشته نشدند.از اینرو میباید تاکید کرد گرچه گروه افراطی حماس حامل  اندیشه های بغایت  ارتجاعیست اما دست کم دلیل اسرائیل  که اعلام نموده پس از پایان آتش بس؛ هیچ گونه درخواستی برای تمدید آن از سوی حماس ارائه نشده و از این رو ما دیگر قادر نیستیم  با گروه تروریستی دست به معامله بزنیم؛  بیشتر ناشی از ضدیت مذهبی و اسلام ستیزی آنان بوده است. در هر حال در مقام مقایسه ارتجاعیت هر دوگروه ؛ میتوان یک معیار هم سطح  را مورد استفاده قرار داد.

 

گرچه مذهب ستیزی یکی از اهداف اصلی رژیم اسرائیل بوده اما نباید فراموش کرد که تحریک احساسات مردم اسرائیل و احتمال پیروزی نظامی سیاسی حزب حاکم بر غزه و به زانوآوردن حماس ؛ به اتهام  مسبب اصلی درگیریهای نظامی ؛ میتواند در سر نوشت انتخابات آتی اسرائیل کاملا موثر باشد. چرا که حزب کادیما و حزب کارگر در یک همه پرسی که پس از شروع جنگ شده است  8 درصد افزایش آرا داشته اند.ارتباط سیاسی و اقتصادی و وابستگی  حماس به جمهوری اسلامی نیز از برجسته ترین تاکیداتیست که رژیم اسرائیل بر آن پای میفشارد؛ حال آنکه حماس از  نظر مذهبی به دسته سنی ها تعلق دارد و از این رو نمیتواند خواست نظام جمهوری اسلامی را رهبری نماید.درحالی که  شکست حماس و یا هر گونه تضعیف وی به معنی تضعیف سیاست ها رژیم جمهوری اسلامی در منطقه و خصوصا در همسایگی رژیم اسرئیل خواهد بود.

 

از سوی دیگر  وجود بحران سیاسی و اجتماعی در منطقه موقعیت سیاسی  هر دو نظام مستقر در تهران و تل آویو را تحت الشعاع قرار داده و  بدلیل غنی بودن منطقه از انرژی و ثروت های زیر زمینی ؛ مشوق های جدی برای  تمامی سرمایه دران   در جهان جهت به تیرگی کشاندن این موقعیت فراهیم آورده ؛ تا از این طریق  منافع سرشاری را از مردم فقیر جهان سرکیسه نمایند. از این روست که  تجهیز قریب الوقوع  رژیم جمهوری اسلامی در ایران به سلاح اتمی را که میتواند فاجعه ای برای بشریت باشد را نه از زاوایای دیپلماتیک بلکه از زمایای نظامی و گسترش مقاومت و رودرروئی با تجهیزات پیشرفته نظامی مورد بررسی  قرار میدهند. احزاب راست و در قدرت اسرائیلی با تبلیغ این موضوع  و از سوی دیگر رهبران به شکل دیگر راست و ارتجاعی جمهوری اسلامی با تبلیغ دشمنی با کشور اسرائیل ملات های لازم را جهت بهره برداری های خاص خود مهیا مینمایند. در اسرائیل تا قبل از حمله  آن زمینه های انساندوستانه ای که وجود ملت فلسطین را در کنار خود تاکید میورزیدند؛ مورد یورش آن درخواست های ارتجاعی قرار میگرفت  که اسرائیل هیچ گونه رژیمی را که به نام ملت فلسطین قدرت داشته باشد را  در کنار خود تحمل نخواهد نمود.اکنون جنگ  تبلیغی رژیم اسرائیل  برای تروریست جلوه دادن حماس   زمنیه های عینی را برای یک پیروزی بزرگ در انتخابات  محیا نموده است.

 

آنچه که روشن است انسانهای روشن و آگاه این موضوع را نباید فراموش نمایند که هر دو طرف مرتکب جنایاتی شده اند که اکنون موقعیت بررسی این جنایات نیست؛ مهم این است که مردمی  در زندان سیاست بازان مرتجع قرار دارند؛ با موشکهای اسرائیلی به هلاکت میرسند؛ هیچ انسان آگاهی که زره ای دل برای انسان دوستی دارد نمیتواند شرطی برای خاتمه جنایات اسرائیل قرار دهد.یک آتش بس فوری از هر دو طرف و پایان محاصره غزه و ارسال هرچه سریعتر کمکهای انسانی و توقف تمامی طرح های خانه سازی در سرزمینهای فلسطینی توسط اسرائیل و آزادی تمامی زندانیان میتواند از بروز فاجعه ای هولناکتر جلوگیری نماید.در نهایت برسمیت شناختن یک فلسطین مستقل که رهبران خود را خود انتخاب میکندرا باید مورد تاکید و تائید قرار گیرد.