راستی نمی بینید؟

امیره هس، نویسنده و روزنامه نگار اسرائیلی

http://www.europalestine.com//spip.php?article4139

 

یادداشت مترجم:

خانم امیره هس Amira Hass که مقالاتش معمولاً در روزنامۀ اسرائیلی هاآرتز چاپ می شود در این ماه هنگامی که برای انجام کار خبرنگاری خود می خواست وارد غزه شود در «مرز» ارتز Erez بازداشت شد. اسرائیل ورود اتباع خود را به غزه از ماهها پیش از آغاز جنگ اخیر ممنوع کرده بود.

در مقالۀ زیر، وی مردم اسرائیل را به پرسش می گیرد و آنها را به همدستی « با یک رژیم غاصب و سرکوبگر» متهم می کند. برخی از سایت های اینترنتی به این متن عنوان «من متهم می کنم» داده اند، زیرا با سرمقالۀ مشهور امیل زولا در دفاع از دریفوس (1898) شبیه است. مقاله در 30 اوت 2006 در هاآرتز چاپ شده بوده و اخیراً به مناسبت بازداشت نویسنده، در سایت Palestine Telegraph (نخستین روزنامۀ اینترنتی درغزه) منتشر شده است (1). باری، اگر در داستان یوسف وزلیخا گفته شده بود که سرانجام «یکی از اهل خانه به بی گناهی یوسف شهادت داد» خوشبختانه و به برکت مبارزۀ عادلانه و پیگیر فلسطینی ها امروز متعدد اند وجدان های بیداری در اسرائیل که به بی گناهی و ستمدیدگی فلسطینی ها گواهی می دهند. یکی از نمونه هایش امیره هس است. (تراب حق شناس 28 مه 2009 )

«ما به عنوان یهودی از همۀ امتیازهایی که اسرائیل در اختیارمان می گذارد برخورداریم و این همۀ ما را همدست او می سازد. مسأله این است که هریک از ما چه کاری باید بکنیم تا همکاری روزمره و مستقیم و فعال خودمان را با یک رژیم غاصب و سرکوبگر کاهش دهیم؟»

« چه اهمیتی دارد امضای یک طومار و اعتراض؟ آخر ما را که نمی کشند، ما را که به اردوگاه کار اجباری نمی فرستند، ما را که از کسب نان روزانه نمی اندازند، ما را که از تفریح در خارج شهر یا خارج کشور ممنوع نمی کنند!»

فعلاً با اسرائیلی هایی که بنا بر ایدئولوژی شان و به این عنوان که « ما ملت برگزیدهء خدا هستیم» از سلب مالکیت مردم فلسطین پشتیبانی می کنند کاری نداریم. از قاضیان دادگاه ها نیز که کلیۀ سیاست های نظامی دولت مبنی بر قتل و ویرانگری را تبرئه می کنند نیز سخنی نمی گوییم. از فرماندهان ارتش هم که آگاهانه ملتی را به طور کامل در حصار دیوار و سیم های خاردار و تحت کنترل برج های مراقبت و مسلسل های اتوماتیک و نورافکن های کورکننده حبس می کنند حرفی نمی زنیم. وزیران هم به کنار. اینها را نمی توان فقط همدستان [رژیم] نامید، آنها مهندسان، طراحان، صاحب نظران، شکنجه گران و جلادان این سیستم اند.

 

اما دیگران هم هستند، شما همگی. مورخان، ریاضی دانان، ناشران بزرگ، شخصیت های شناخته شدۀ رسانه ها، روانشناسان و پزشکان خانواده ها، وکلای دادگستری که نه جانبدار «گوش امونیم» (2) اند و نه طرفدار حزب کادیما (3)، معلمان و مربیان، کسانی که پیاده روی را دوست دارند و آواز خواندن دستجمعی، شعبده بازان بلند پرواز. کجایید شما؟ همگی شما که دربارۀ نازیسم، هولوکاست و گولاگ های شوروی تحقیق می کنید؟ آیا امکان دارد که قانون تبعض نژادی سیستماتیک را تأیید کرده باشید؟ آیا امکان دارد با قوانینی موافق باشید که به اعراب گالیله [منظور فلسطینی های ناحیۀ جلیل در شمال فلسطین است. م.] حق نمی دهد که به اندازۀ همسایگان یهودی شان غرامت مالی ناشی از جنگ دریافت کنند؟ (آریه دایان، هاآرتز 21 اوت 2006)

 

آیا ممکن است با قانونی دربارۀ تابعیت [شهروندی] موافق باشید که نژادپرستانه باشد و ممنوع کند که یک عرب اسرائیلی در خانۀ خود همراه با خانواده اش زندگی کند؟ آیا ممکن است در کنار کسانی بایستید که بازهم زمین های بیشتری مصادره می کنند، درختهای بیشتری را از ریشه برمی کنند تا شهرک های جدیدی برای کولون ها [مهاجران یهودی] یا جاده هایی ویژۀ یهودیان بسازند؟ آیا ممکن است از بمباران ها و پرتاب موشک هایی پشتیبانی کنید که سالخوردگان را نیز مانند جوانان در نوار غزه می کشد؟

 

آیا شما، همۀ شما، موافقید که قدم گذاشتن به یک سوم ساحل غربی (درۀ رود اردن) برای فلسطینی ها ممنوع باشد؟ آیا موافقید که دهها هزار فلسطینی که تابعیت کشوری خارجی دریافت کرده اند نتوانند نزد خانواده هاشان در سرزمین های اشغالی برگردند؟

آیا امکان دارد که شما با بهانۀ امنیتی، وجدان خود را راحت کنید وقتی دانشجویان غزه را از آموزش «ارگوتراپی» (پیراپزشکی) در شهر بیت لحم  یاتحصیل پزشکی در ابودیس محروم می کنند، یا وقتی که بیماران شهر رَفَح [نوار غزه] نتوانند در رام الله [ساحل غربی] مورد درمان قرار گیرند؟ آیا شما هم فکر می کنید ساده است که آدم خود را پشت بهانۀ «ما خبر نداشتیم» قایم کند؟ یعنی ما نمی دانستیم که تبعیض در توزیع آب، که کاملاً تحت کنترل اسرائیل است، باعث شده که هزاران خانواده فلسطینی در ماه های داغ تابستان از آب محروم باشند؛ یعنی ما اصلاً خبر نداشتیم که سربازان «نیروی دفاع اسرائیل» راه ورود به دهکده ها را سد کرده بودند  و نمی گذاشتند که مردم به چشمه ها و منابع آب دسترسی داشته باشند.

 

اما این دیگر نمی شود که شما درهای آهنی را ندیده باشید که در تمام طول جادۀ 344 در ساحل غربی، راه ورود به این جاده را بر دهکده های فلسطینی می بندد و آنها را دور می زند. نمی شود که شما جانبدار آن باشید که هزاران کشاورز نتوانند بر سر کشتزارها و باغستان های خود بروند. نمی شود که شما تأیید کنید که نوار غزه را در قرنطینه بگذارند و مانع از ورود دارو به بیمارستان ها، توزیع برق و تأمین آب برای یک میلیون و چهارصد هزار نفر بشوند و از ماهها پیش رابطۀ آنها را با دنیا قطع کنند.

 

آیا ممکن است شما ندانید که در فاصلۀ 15 دقیقه ای دانشکده یا دفترکارتان چه می گذرد؟ آیا به عقل می گنجد که شما بر سیستمی صحه بگذارید که سربازان یهودی در راه بندان (چک پوینت) های نظامی در قلب ساحل غربی ده ها هزار نفر را هر روز، ساعت ها و ساعت ها در آفتاب سوزان به انتظار نگه دارند و افراد را دسته دسته کنند که: «اهالی نابلس و تولکرم افراد کمتر از 35 سال حق عبور ندارند. یاللا! برگردید به جنین»! «اهالی سَلِم، شما اجازه ندارید اینجا بایستید»؛ «زنی بیمار از خط گذشت، درسی بهش بدهیم که فراموش نکند، او را ساعت ها در بازداشت نگه می داریم». هرکسی می تواند به سایت اینترنتی Machsom Watch مراجعه کند (4) و اینگونه شهادت ها بلکه بی شمار بدتر از اینها را تماشا کند که همچون امری عادی، روز به روز جریان دارد: کسانی که وقتی علامت صلیب شکسته را بر گور یک یهودی در فرانسه می بینند یا به یک تیتر ضد یهودی در یک روزنامۀ محلی اسپانیا برخورد می کنند آنها را خشم و نفرت فرا می گیرد، ممکن نیست ندانند چگونه از اینجا اطلاع کسب کنند تا نه خشمگین شوند نه منزجر.

ما به عنوان یهودی از همۀ امتیازهایی که اسرائیل در اختیارمان می گذارد برخورداریم و این همۀ ما را همدست او می سازد. مسأله این است که هریک از ما چه کاری، به طور روزمره، مستقیم و فعال باید انجام دهیم تا همکاری خودمان را با یک رژیم غاصب و سرکوبگر سیری ناپذیر کاهش دهیم؟ چه اهمیتی دارد امضای یک طومار و اعتراض؟ آخر ما را که نمی کشند، ما را که به اردوگاه کار اجباری نمی فرستند، ما را که از کسب نان روزانه نمی اندازند، ما را که از تفریح در خارج شهر یا خارج کشور ممنوع نمی کنند! اینجا ست که بارِ همدستی و کولابوراسیون و مسؤولیت مستقیم بی اندازه بر دوش ما سنگینی می کند (5).

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1ـ http://www.info-palestine.net/article.php3?id_article=6629

 Gush Emunim جنبش سیاسی بنیادگرایان یهودی

3ـ  Kadima حزبی که آریل شارون در اواخر عمر پس از بیرون آمدن از حزب لیکود تأسیس کرد.

http://www.machsomwatch.org/en

5ـ متن انگلیسی: http://www.haaretz.com/hasen/spages/756413.html