مصاحبه نشریه راه کارگر
با
رفیق امیر جواهری
در بارۀ"انتخابات" دوره دهم ریاست جمهوری در رژیم اسلامی ایران
نشریه راه کارگر :
1 - بنظر شما مختصات انتخابات دمکراتیک در
ایران چیست؟
2 - نظر شما در مورد تبلیغاتی که
جمهوری اسلامی ایران به نام انتخابات ریاست جمهوری
براه انداخته است، چیست؟
3 - چهار کاندیداهای کسب مقام
ریاست جمهوری در ایران - که از صافی خبرگان نظام و نظارت
استصوابی آنان گذشته اند - در رابطه
با جایگاه زنان در دوران ریاست جمهوری خودشان در چهار سال
آینده، مطالبی را تبلیغ مینمایند. با توجه به محروم
بودن زنان از حق کاندیداتوری در رابطه با کسب مقام ریاست
جمهوری در جمهوری اسلامی ایران، نظر شما در مورد تبلیغات چهار
کاندیدای مذکور چیست؟
4 - چهار
کاندیداهای کسب ریاست جمهوری در نظام ولایت
فقیه در ایران، در تبلیغات انتخاباتی شان، با ارائه
مطالبی در رابطه با گسترش فساد در کشور – بویژه در زمینه
اقتصادی – تلاش مینمایند که در زمینه های چپاول
اموال عمومی، رقبایشان را بی اعتبار نمایند.
با توجه
به افشاگری های "قطره چکانی" عباس پالیزبان در
رابطه با چپاول اموال عمومی توسط برخی از صاحب منصبان محافل قدرتمند
رژیم و اینکه او بعلت همان افشاگری ها دستگیر و
زندانی شد، نظر شما در مورد تبلیغات چهار کاندیدای
ریاست جمهوری چیست؟
5 - صدا و سیمای جمهوری
اسلامی ایران، در این دوره " انتخابات" ، یک
سری مناظره مابین چهار کاندیدای احراز مقام ریاست
جمهوری براه انداخته است، نظر شما در رابطه با این ابتکار جدید
نظام چیست؟
مصاحبه نشریه
راه کارگر با
رفیق امیر جواهری
در بارۀ"
انتخابات " دوره دهم ریاست جمهوری در رژیم جمهوری
اسلامی ایران
نشریه
راه کارگر : بنظر شما
مختصات انتخابات دمکراتیک در ایران چیست؟
امیر
جواهری : جمعه ۲۲ خرداد ۱۳۸۸ برابر ۱۲
یونی، دهمین دوره نمایش " انتصابات "
جمهوری اسلامی برگزارمی گردد. حکومتگران اززنان ومردمان جامعه
مان می خواهند که بی هیچ اگروامایی بین
چهارنفرکه از صافی خویش گذرانده اند. تنها آن چهارنفری که
هرکدامشان طی سی سال، امتحان شان را هم به مردمان وهم به سردمداران
نظام عنکبوتی و هم هزاران جنایتی که تا حال به حساب شان نوشته شده است ، به خط شوند.
به خط شوند وبه این
چهارتنی که ازامتحان الهی پیروزبیرون آمده اند تا
این چرخ کچ مداربرای تداوم سرکوب وبردگی تمامیت جامعه ما
بویژه زنان – جوانان- دانشجویان – دانش آموزان – معلمان – کارورزان
قلم واندیشه – استادان مستقل دانشگاهها- روستائیان خانه خراب
وبی زمین وتهیدست - کارگران وزحمتکشان سراسرایران،
جزاسارت وفقر، گسترش تنگنای زندگی و اقتدار نظام به هیچ
چیزی نیانجامید، به صف شوند و کارت رای بدست به
پای صندوق ها آیند.
این دعواتی
است که علی خامنه
ای رهبر حکومت اسلامی، طی هفته گذشته و ازطریق
اطلاعیه اش بیش ازهرچیز، ماهیت این " انتصابات
" نه انتخابات راصراحت داد. همه ما این ضرب المثل را شنیده
ایم : تا نباشد چیزه کی
، مردم نگویند چیزها !
خامنه ای شرکت درانتخابات را عقلا و
شرعا واجب خواند و تاکید نمود و اعلام داشت: " دشمنان ملت، گاه
انتخابات ایران را انتصابات می خوانند و گاه می گویند
رقابت نامزدها بازی کنترل شده درون حکومت است و انتخابات حتما با تقلب همراه
خواهد بود که البته هدف همه این تلاش ها، ضربه زدن به مردم سالاری
دینی و جلوگیری ازمشارکت قوی مردم در انتخابات
است... آنچه من از مردم می خواهم این است که همه با " تمام
قوا، توان و نشاط " در ۲۲ خرداد پای صندوق های رای
بروند." (
تاکیدات از من است ) این خواست ولی فقیه مسلمین،
جزمداخله آشکار، برای گدایی رای به نفع این و آن
کاندید ایی است که درلیست چهارگانه ازغربال شورای
نگهبان گذشته اند تا مردمان را درچهارسوی یک گزینش
ناگزیرقرار دهند .
درقبال پاسخگویی به پرسش
شما،وقتی این " انتصابات" است.عکس آن
نیزدرمسیرانتخاباتی دمکراتیک معنی می
یابد که زنان و مردان جامعه ما، درشرایطی برابر،خود حق انتخاب
کردن و انتخاب شدن داشته باشند. خود بتوانند نماینده گان شان را
ازطریق احزاب، سازمان ها و نهاد های خود ساخته شان یا درچهره و
شخصیتی منفرد برکرسی کاندیداتوری برگمارند و
برسربرنامه و پلاتفرم شان درراستای پاسخ گفتن به مشکلات و نا بسامانی
های موجود نقشه ریزند وهمه آحاد جامعه نیزبتوانند با
یکایک آن چهره ها روبرو گردند و به طرح مسائل و مباحث خود
برآیند تا زمینه یک حق انتخاب برابربرای تمامی زنان
و مردان جامعه درچهارچوب برابری طلبی یعنی حق انتخاب شدن
و انتخاب کردن مساوی یکایک آنان امکانپذیر گردد.
این مفهوم واقعی انتخابات است . اما دربرابراین مفهوم
دمکراتیک، درجمهوری اسلامی وجود نهادهای استبدادی
وضد مردمی نظیر" شورای نگهبان" ، " نظارت
استصوابی " و حکم حکومتی " ولی فقیه "
نیزمزید برعلت است و انتصابات و نه " انتخابات " به لحاظ
ظاهری نیزازهرگونه مشروعیتی تهی می باشد. تا
جمهوری اسلامی است تحقق چنین خواست مدنی و دمکراتیک
و مدرنی شدنی نیست .
نشریه
راه کارگر : نظر شما
در مورد تبلیغاتی که جمهوری اسلامی ایران به نام
انتخابات ریاست جمهوری براه انداخته است، چیست؟
امیر
جواهری : درتمام
جوامع سرمایه داری وحاکمیت های استبدادی،ایام
انتخابات زمان وعده دادن ولاف زدن های بی مقداروهیچ و پوچ ،
بدون هیچ تعهد اجرایی است. کاندیداها دربرابرهم به خط
می شوند، به مردم وعده های دروغ، وعده های سرخرمن، وعده دشنام
وشمشیرکشی دشمن بردشمن و افسانه سرایی دون کیشوت
واردرسیمای سراسردروغ وناراستی ودربرابرچشمان منتظرمردم،به زبان
تبلیغاتی، بی مایه وکذب برزبان می رانند.
وقتی انتخابات تمام شد،تو
گویی همه چیزبه پایان رسید. کاندیدای
منتخب، شادان و خندان درمعیت محافظین گردن کلفت ومسلح و گزین
شده ازاین معرکه به آن معرکه درگشت وگذرهستند تا کارخویش و
خویشان خود را به سامان برند. فراموش می کنند که دیروزدربرابر
دیده گان هفتتاد میلیون شهروند ایرانی درون
کشوروچشمان میلیون ها ایرانی ساکن بیرون ازمرزها،
چه وعده هایی به مردم داده ویا آرایی که اخذ شده و
منتهی به پیروزی او گشته است، برچه سطح از مطالبات مردم جامعه
بنا شده بود؟
درحوزه طرخ شعارها احمدی نژاد ریئس
دولت نهم برپوستر تبلیغاتی خود نوشته است: " به آفتاب سلامی دوباره خواهيم
داد. اين بيت اول شعرمشهوری ازفروغ فرخزاد شاعرمعاصرکشورمان به همين نام
است؛ همان شعری که درادامه اش آمده : به آفتاب سلامی دوباره خواهم
داد/ به جويباری که درمن جاری است . بهره گیری
ازاين شعرفروغ به عنوان شعارتبليغاتی رئيس دولت نهم درحالی صورت گرفته
که چندين سال است اشعاراین شاعر زن اجازه چاپ جديد پيدا نکرده است.
وقتی فروغ فرخزاد ازجانب وزیرارشاد اطلاعاتی همین دولت
سانسورمی گردد وکتب پیشترچاپ شده اش ازنمایشگاه کتاب جمع
می شود و رئیس دولتش ازنام و چهره او برای خود وجاهت می
طلبد که پوستر انتخاباتی اش را با کلام فروغ مزین کند ، خودفریبی
بیش نیست. سی سال ستمگری و تبعیض علیه زنان
برپایه قوانین مدنی وشرعی پدرسالارو قرون
وسطایی ، امروزباردیگربا وعده های فریبکارانه، چهره
سازی های وقیحانه ونوعی سازماندهی
دروغینی است تا به " آفتاب " و تشعشه اش نیز دروغ
ببافند.
هواداران میرحسین موسوی،
نیزدریک کولی گری بازاری مابانه ومشاطه
جویی رندانه،با ساختن یک کلیپ تبلیغاتی از سرود
"سر اومد زمستون" و گذاشتن این
کلیپ روی یوتوپ،یک باردیگر تلاش کرده اند تا
برکشتاروجنایات بی شمارخود و رژیم درسال های نخست دهه شصت
ونیز تابستان سال ٦٧ سرپوش بگذارند. این جماعت حافظه
مردمان ما را به هیچ می گیرند. مگرهم اینان نبودند که
دردهه ٦٠، جوانان کشور را به جرم زمزمه کردن "سر
اومد زمستون، شکفته بهارون- گل سرخ خورشید، باز اومد و شب شد
گریزون"، دستگیر وبه جرم های ناکرده به جوخه
های اعدام سپردند، وامروزموسوی دروقاحت کامل، همان سرود را جهت
تهییج جوانان، درتبلیغات انتخاباتی خود به کارگرفته است؟
باید پرسید آیا هیچ کدام ازاین چهارتن
کاندیداهای ریاست جمهوری ازمنشاء بد بختی ها و خانه
خرابی های روزمره زندگی مردم، اززندان وشکنجه واعدام حرفی
به میان می آورند؟آیا اینان ازموجودیت
سندیکاها و اتحادیه ها و کمیته های ی کارگری
وازآزادی تشکل های طبقاتی واقتصادی کارگران و یا
ازآزادی تشکل های سیاسی نیروهای دگر
اندیش درابعاد متنوع جامعه حرفی به میان می آوردند
ویا دراساس دفاع می کنند؟
اگرآری پس چرا
باید کارگران فلزکارمیکانیک که در اول ماه مه (۱۱اردیبهشت ) امسال
دستگیر شده اند و یا فعالان کارگری دستگیرشده درپارک لاله
هنوزکه هنوزاست دربازداشت بسربرند؟ درهمین راستا میرحسین
موسوی دربرابردولت احمدی نژاد درسخنرانی اجتماع مردم جنوب تهران؛ درمجموعه
فرهنگی – ورزشی بدراعلام میکند : " ... ۱۵۰۰کارخانه درسطح کشورتعطیل شده است.
مردم ما عدالت، حل مشکلات و جمع کردن تعطیلیهای گسترده را
میخواهند. اقتداریک ملت درتولید، پیشرفت و کارخانههای
آن کشوراست اما این دولت متاسفانه با واردات سیلآسای
کالاهای مختلف به کشور میخواهد کشور را اداره کند...." تردیدی
نمی توان داشت، وجه تبلیغ موجود ورسانه ای کردن آنها تنها
برای مصرف سوخت وسازداخلی وبالا کشیدن خویش وبه خاک
مالیدن نفربغل دستی و بیرون کردنش ازصحنه رقابت ها است
واین بازی مضحک ظاهرا فقط برای همین نمایشات است
وبعد ازجمعه که آراء شمارش گردید وازجعبه های مارگیری آن
مارگیراصلی بیرون آمد همه چیزفراموش می شود. همه
صحنه های نمایشات را پاک می کنند و دوباره برای
تقسیم غنایم با یکدیگر گل می گویند وگل
می شنوند. همین!
نشریه
راه کارگر : چهار کاندیداهای کسب مقام
ریاست جمهوری در ایران - که از صافی خبرگان نظام و نظارت
استصوابی آنان گذشته اند - در رابطه
با جایگاه زنان در دوران ریاست جمهوری خودشان در چهار سال
آینده، مطالبی را تبلیغ مینمایند. با توجه به محروم
بودن زنان از حق کاندیداتوری در رابطه با کسب مقام ریاست
جمهوری در جمهوری اسلامی ایران، نظر شما در مورد تبلیغات چهار
کاندیدای مذکور چیست؟
امیر
جواهری : چهارکاندیدای دهمین دوره ریاست
جمهوری با وعده های دروغ به مثابه چهاربالماسکه زن ستیزدرلباس
همراهی با زنان، با دهها ترفند دروغ وشعارهای نسیه ازطریق
نیروی های پیرامونی خودبراه افتادند تا صحنه
آرایی درامردفاع اززنان را بدل به برنامه تبلیغاتی خود
سازند.
مهدی کروبی
خود تبدیل به یک "فمینیست اسلامی" شده و
می گوید : " محوراصلی برنامه های من زنان هستند
" ( اعتماد ملی، ۵ خرداد۸۸) ، کروبی که دردروان
ریاست خود برمجلس، حکم خامنه ای راجا انداخت وبه آن جنبه عملی و
اجرایی بخشید " جمیله کدیور" را بعنوان
وزیرزن دولت آینده خود اعلام داشته است وبه نام وی سرمایه
گذاری ویژه می کند وایشان را با چادروچاقچوردربرخود
نشانده و رژه می دهد. درنشست خود با نمایندگان " جنبش
همگرایی زنان" با سبکی و لُودگی تمام برزبان
می راند:" الان که شما زنان رئیس ما هستید. هم درخانواده و
هم درجامعه ".
میرحسین موسوی
نیزبرسرگرد آوری رای زنان به نفع خویش،تخت گازپیش
می رود ومدعی می گردد اگرانتخاب گردد : " گشت های
ارشاد را ازخیابان ها برمی چیند وبرنامه هایی را
درراستای حقوق زنان اجراء خواهد کرد" آخرکسی نیست ازجناب
ایشان بپرسد که خود همین گشت های سرکوب خیابانی و
بیابانی، تحت عنوان مبارزه با بد حجابی، دردوره ی نخست
وزیری شما به جریان افتاد وگام به گام اجراء شد ودردوره
احمدی نژاد به مقام پلیس زن، منکراتی، لباس شخصی ودهها
عمله واکره دیگربدل شد. همین موسوی در"همايش ملى زنان..."
پلاتفرمی مشتمل بر پنج هدف و ۴۷ بند بی مالیات در راستای
تامين حقوق زنان مطرح کرده و درآن تقريبا هر وعده ای که بخواهيد داده است:
از " منع و لغو هرگونه سهميه بندى جنسيتى و بوميگزينى در دانشگاهها و تمام
مقاطع تحصيلى" تا " تحقق حقوق بنيادين كار براى زنان از قبيل آزادى
انجمنها، حمايت از تشكلهاى مدنى كار، تساوى مزدها براى زن و مرد در قبال كار همارزش
و ارتقاى شغلى" و حتی "محاسبه ارزش افزوده كارخانگى زنان در توليد
ناخالص ملى توسط دولت..." و همسر خود " زهرا رهنورد " را به
پیش کشیده واززبان وی طرح و نقشه های چند وزیر و
چند مشاور زن را بیرون می دهد.
محسن رضایی که فرماندهی تبهکارانه
ترین قتل عام ها را داشته است از این ها پا فراتر می گذارد،
مدعی ضرورت برابری حقوق زن و
مرد می گردد وازقانونیت
" کار خانگی زنان " صحبت می کند وعده پرداخت حقوق به
تمامی زنان خانه دار می دهد!
صد البته
احمدی نژاد برای جلو افتادن ازرفقا در این باب، "
همایش زنان " برگزار کرده و دایره پیرامون خود را اززنان
محجبه و دخترکان هوادارش پُر می کند و برای شان و منزلت زنان ودختران
همچون امام (ره) اش ،عربده می کشد.
پرسش شما در این باب
حقیقتی را با خود به همراه دارد و آن " ... محروم بودن زنان از حق
کاندیداتوری در رابطه با کسب مقام ریاست جمهوری در جمهوری
اسلامی ایران،..." است . در همین دوره شورای نگهبان
نظام بیش از ۴۰ زن کاندیداتور را تماما از
لیست خود بیرون گذاشت تا حاکمیت " رجال " بر "
نسوان " را در سرزمین " الله " متحقق گرداند. وقتی
چنین است و درسال تمامیت سال۱۳۸۷ بر پایه گزارش
فعالان مدافع حقوق بشر ، آمار ارائه شده توسط مطبوعات درون کشور،گواه این
است که: افزايش فرار
دختران از خانه ، خودکشي، پائين آمدن سن روسپيگری و اعتياد در بين دختران و
سرکوب عمومی تحت عنوان ،طرح ارتقای امنيت اجتماعی، بخشی
از مشکلات زنان در ايران است ... طی سال گذشته عده ای ازفعالين جنبش
زنان بخاطر شرکت درمراسم روزجهانی زن درمقابل مجلس شورای اسلامي،
عضويت درکمپين يک ميليون امضاء، فعالان وبلاگ نويس زن و فعاليت های
دانشجويی و حضور وتجمع در برابر فراخوان فعالان کارگری در پارک لاله
تهران، زنانی دستگیر و به زندان کشانده می شوند و جلوه جواهری
بیش از یکماه بازداشت با وثیقه ۱۰۰ میلیون آزاد
می شود . همه اینها نشان ازنقض سيتماتيک حقوق زنان درايران بشمار
می رود.
و یا.... وقتی امام جمعه مشهد حجت الاسلام سيد احمد علم
المهدی، عربده سر می کشد و اعلام می دارد: بی حجابی
تنها گناه و فعل حرام نيست. امروز يک جنايت وحشتناک است. بی حجاب يک جاسوس
مزدور بی جيره مواجبی است که روز و شب برای آمريکا جاسوسی
می کند، بدون اينکه حقوقی بگيرد. نامبرده خطاب به متوليان
فرهنگی و نيروهای امنيتی گفت: بی حجابی مسئله
کوچکی نيست که از کنار آن بگذريم. تمام مردم به عنوان مسلمان بايد با آن
برخورد کنند. بی حجابی با آن قيافه ناهنجارش از يک ماده منفجره و بمب
خطرناکتر است. (خبرگزاری ايسنا ۲۲/۴/۸۷) پشت
سر این امام جماعت ، سرباز امام زمان جناب ناصر نجاران رئيس پليس امنيت
اخلاقی خراسان رضوی اعلام داشت : " بدحجابی جرم است و به
همين دليل از طرح مبارزه با آن عقب نشينی نمی کنيم و اين طرح تعطيل هم
نخواهد شد و آن را با قدرت ادامه خواهيم داد. وی در مورد طرح مبارزه با
خودروهای مزاحم گفت: با خودروهای سواری که حيوان حمل می
کنند از جمله سگ و ميمون يا گربه برخورد خواهد شد." ( خبرگزاری امير
کبير ۲/۵/۸۷)
اما یک نکته را از یاد
نیریم ؛ زنان جامعه ما در طول سی سال حاکمیت سیاه
جمهوری اسلامی همواره بسان آتشفشانی زیرپای
این نظام ظاهرشده وبا صرف هزینه های پُرشمار( دستگیری
– بازداشت – تبعید – شلاق خوردن – ازکاربیکارشدن و غیره )
درعرصه طرح مطالباتی خویش پیشرفت های غیرقابل چشم
پوشی را ازخود به جا گذاشته اند . زنان درتمامی این سال ها به
مبارزه ای نا برابربا نظام مرد سالار،کمربسته و تا به امروز هزینه
سنگینی را نیز پرداخت کرده اند . عقب نشینی
چهارکاندید ریاست جمهوری برسرطرح مسائل زنان در مقطع
نمایش انتخاباتی آنان ، تنها و تنها درعرصه پیشروی جنبش
زنان در امربرابری حقوق زنان درعرصه های گوناگون اجتماعی و
درراستای تحقق طرح خواسته ها و مطالبات شفاف وهرروزه آنان فراهم آمده است .
باید این پیشروی را
پاس داشت و برای رهایی زن از قید ستم مضاعفی که
متوجه یکایک آنان بوده است ، پیکاریکایک زنان را
درتحقق اصل برابری طلبی حقوق زنان و تعمیق جنبش سوسیال
فمینیستی دردرون کشورایران وجوامع پیرامونی
از گزند " حاکمیت اسلامیست ها " حمایت همه جانبه
نمود.
نشریه
راه کارگر : چهار
کاندیداهای کسب ریاست جمهوری در نظام ولایت
فقیه در ایران، در تبلیغات انتخاباتی شان، با ارائه
مطالبی در رابطه با گسترش فساد در کشور – بویژه در زمینه
اقتصادی – تلاش مینمایند که در زمینه های چپاول
اموال عمومی، رقبایشان را بی اعتبار نمایند.
با توجه به افشاگری های "قطره
چکانی" عباس پالیزبان در رابطه با چپاول اموال عمومی توسط
برخی از صاحب منصبان محافل قدرتمند رژیم و اینکه او بعلت همان
افشاگری ها دستگیر و زندانی شد، نظر شما در مورد تبلیغات
چهار کاندیدای ریاست جمهوری چیست؟
امیر
جواهری : ببینید
امروزآنچه که به هشدار رفسنجانی به خامنه ای منتهی شد. به
معنای این است که گرم بودن صحنه همان " انتصابات "
کذایی برملاشدن فساد و تباهی عمومی حکومت گران سی
ساله را بنمایش می گذارد. ما امروزشاهدیم که چهارکاندید گزینش شده این
دوره، به مانند دوره های پیشین،قولهای اقتصادی ،
فرهنگی ، سیاسی فراوانی می دهند؛ ازتوزیع
دیگربارعادلانه خواربارو مایحتاج تا پخش پول تا بزرگ کردن سفره مردم،
تا طرح تحول اقتصادی و رهانیدن زنان از اسارت و بردگی شان که
خود بند ناف این نظام است . مهدی کروبی وعده دروغ "در دولت
من زندانى سياسى نخواهيم داشت" را درمسجد دانشگاه امیر کبیر
درجمع دانشجویان سرمی دهد. بی هیچ تردیدی
این نوع تبلیغات تنها و تنها دررهگذر بازی تبلیغ
انتخاباتی بر زبان ها جاری می گردد و درعمل کارایی
مطلوبی از خود بجا نخواهد گذاشت .روزی نیست که
خبرجدیدی را نشنویم . وقتی همین چهار تن از
صافی " شورای نگهبان " گذشتند و نام شان پوستر گردید.
ما شاهد کنش ها و واکنش های تا به امروز اعلام نشده را اززبان هریک
شان درسطح رسانه ها با به عیان می بنیم. درچنین
فضایی چيزی که به وفور يافت می شود پرونده هايی است
که در باره فساد و زد و بند نامزدها بالا زده می شود. مثلا تصادفی
نيست که درآستانه اعلام کانديداتوری محسن رضايی خبرهايی درباره
افزايش واردات قاچاق سيگارمالبرو درايران انتشار می يابد. هرچه باشد
درمجادلات بد وبد ترنشان دادن زمین بازی حریف، از سوی
احمدی نژاد فاش شده بود که محسن رضايی در واقع شاه مهره اصلی
قاچاق سيگاردرايران است. همینطور احمدی نژاد درسخنرانی دانشگاه
علم و صنعت باحملات تند و بی پرواش به جناح رقيب و "خائن"
و"همدست بيگانگان" خواندن آنان
دررابطه با دانشگاه آزاد که تحت کنترل خاندان رفسنجانی است نمونه ای
را ذکر کرد و گفت:"اين دانشگاه قراردادى با يكى ازمراكز تحقيقاتى كه درواقع
يك مركز سياسى است بسته كه البته وظايف كسانى كه در اين مركز كار ميكنند كار
اجرايى نيست. بلكه اين مركز فقط بايد از يك گروه تصميمگير حمايت كند. اين دانشگاه
قراردادى بالغ بر دو، سه ميليارد تومان با پول اين بچهها با اين مركز بسته است كه
برود و تحولات آينده خاورميانه را براى آنها رصد كند؛ قراردادى كه هر كس بخواند
ميفهمد ميخواستند پولى را در شكم آنها بريزد." احمدی نژاد نام
"مرکز" مربوطه را به هیچ وجه فاش نکرد، اما بیگمان منظور او
می تواند همان "مرکز تحقيقات استراتژيک مجمع تشخيص مصلحت نظام"
باشد. يا مثلا رسانه های نزديک و حامی نامزدی ميرحسين
موسوی ماجرای "گم" شدن ۳۰۰ ميليارد دلار
دردوره احمدی نژاد را جار می زنند و درعوض دولتی ها از زبان
"صفارهرندی" عنصر اطلاعاتی دولت مدعی هستند که دردوره
نخست وزيری موسوی ۵۰۰ميليارد دلارحيف و ميل شده
است. کروبی که هنوزبه پيروی از "حکم حکومتی" خامنه
ای افتخار می کند، خود متهم به اخذ رشوه ۳۰۰
ميليونی ازشهرام جزايری است که پرونده اش را مقامات قضایی
در بایگانی خود دارند. اين اتهامات ردیف شده نامزدهای
انتخاباتی به يکديگر درباره فساد مالی و پرونده هايی که
برای هم بيرون کشيده اند، چهره نامزدهای رژيم سرمایه داری
اسلامی ایران و کارگزاران رنگارنگش را برملا می کند. جدا
ازاین درتعمیق برملا کردن فساد میلیاردی درون نظام،
باز هم احمدی نژاد دربرابر اشک تمساح ریختن کرباسچی که
امروزدرستاد مهدی کروبی لانه کرده است. درسخنرانی شهر مشهد
اعلام می دارد: " بین سال های ۷۳تا
۷۵درتهران فردی را محاکمه کردند وحتی دادگاه او به صورت
زنده ازصدا و سیما پخش شدد این فرد اعتراف کرد که بیش از
۲۵۰ میلیون تومان از بیت المال را برای
حزب و گروه خودش هزینه کرده است .... دیدیم که مدیران
بالاتر به جای اینکه از این عمل زشت و غیر قانونی
شرمنده شوند همه برای حمایت از این فرد تلاش کردند و این
مسئول خاطی را به عنوان چهره ملی معرفی کردند"
همچنین در همین سخنرانی اعلام می دارد: " درسال ها
ی گذشته یک گروه ۲۰۰-۱۵۰
نفری درهمه مراکز تصمیم گری مستقربودند و با
تغییردولت ها جایگاهشان تغییر نمی کرد"
دربرابرجناح مقابل که پدرخواندگی آن با رفسنجانی است موجودیت
دولت نهم را زیرسئوال می گیرد وخواستارارائه گزارش در باره نحوه
هزينه شدن ۱۲۰ميليارد
دلاردرآمد نفتى کشور طى دو سال اخير شده است. با اینهمه
بازارعوامفريبی نامزدها داغ است وآشکارا خريد رای ازطريق پخش پول
جريان دارد.
شما بدرستی می پرسید
بین این حرف ها و نخ نما کردن یکدیگربرسرجنگ رقابتی
و آنچه را که پیشتر" عباس پالیزبان " درهمدان و برسرهمان
جایگاهی که پیشترازاو " سعید امامی "
واجبی خور، برای دانشجویان برزبان افشاء گری حرف
هایی زده بود، چگونه باید ارزیابی کرد؟ بنظرم چهره
ای همچون " پالیزبان" ابتداء آقازاده های مافیا
و فرزندان " امامی کاشانی " ها " احمد جنتی
" ها ، " رفسنجانی " ها را برملا کرده و دستگاه
قضایی را به چالش گرفته بود. تفاوت آن شرایط در این بوده
است که شرایط انتخابات و رای خریدن از مردم را با خود نداشت .
ازاینرواو باید درزندان بماند و بجزای این پرده
افکنی هامحاکمه شود و این جنابان برپوسترتبلیغی
دربرابرمردم ظاهرگردند، پاسخ ام همان است که پیشتردرهمان پرسش دوم شما
بیان داشتم ، بازبرزبان قلم جاری می کنم : درتمام جوامع سرمایه
داری وحاکمیت های استبدادی،ایام انتخابات زمان وعده
دادن ولاف زدن های بی مقداروهیچ و پوچ ، بدون هیچ تعهد
اجرایی است." نشانه دروغ و تباهی و دام چاله ای
برای رای خریدن وچهارسال بر کرسی همان فساد وویرانه
گری تکیه دادن و مردم را به هیچ انگاشتن ، وظیفه مطبوعات
ورسانه های مسئول نیزشاولون کردن این خود افشاء گری
های مردم فریبانه است . به عینه کاری که شما می
کنید وبرناراستی ها می شورید وبه مردمان اطلاعات
میرسانید.
نشریه
راه کارگر : در
مقطع " انتخاب" دوره دهم ریاست جمهوری در ایران،
کسانی بنام اپوزیسیون نظام ولایت فقیه، برای
گرم کردن تبلیغات انتخاباتی ،
و کشاندن مردم به پای صندوق های " انتخابات " ، در مخالفت
با محمود احمدی نژاد، صحبت از انتخاب بین بد و بدتر
مینمایند. نظر شما در این رابطه چیست؟
امیر
جواهری : قبل ازهرگونه پاسخی ازخود شما می
پرسم؛آیا دربین این چهارتن چگونه می توان کاندید
"بد"رااز"بد تر"بازشناخت؟ وآیا دراساس آن
"بدترها" کدام یکی ها هستند که ما مردم را به سوی
انتخاب آن "بد"حواله دهیم؟ من خود برآنم ازاین چهارتن،
دولنگه یک کرباسند! وقتی بعد
از دو دوره ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی دردوره هفتم، در
دوم خرداد ۷۶ ازمجموع ۲۳۸ کاندیدا،
شورای نگهبان تنها صلاحیت ۴ نفررا تائید نمود و خاتمی و ناطق
نوری ، ری شهری و زواره ای دربرابرهم صف
آرایی کردند . جا گرفتن محمد خامنه ای پشت سرناطق نوری
وسیله شد که مردم محمد خاتمی را درمقام گزینش بد و بد تر، با پس
زدن ناطق نوری ، به خاتمی رای دهند.
درهشتمین انتخابات ریاست
جمهوری ۱۸خرداد ۸۰ مجددا
،تعداد۸۱۷ نفر کاندید ثبت نام کردند .شورای نگهبان
بعد ازسه دوره بررسی، سرانجام تنها صلاحیت ۱۰نفرازآنها را
تصویب کرد که شامل خودخاتمی و ۹کاندید
دیگربود . درهمین دوره نیز انتخاب مردم درمقام گزینش بد
وبدتر بوده است .
حاصل
این دو دوره انتخابات ریاست جمهوری آدمی با مشخصه محمد
خاتمی با جمع آوری بیش از بیست میلیون رای، وقتی
کفگیر به ته دیگ خورد، اعلام داشت : نگوئید رئیس جمهور،
من یک " تدارکاتچی " بودم . باید از محمد خاتمی پرسید:
مگرشما وظايف نخست وزير از جمله ماده يکصد و سی و چهارم را درقانون
اساسی را نخوانده بوديد تا شانه از زیربارخالی گردانی و
در زمان حساب پس دادن خود را " تدارکاتچی" بنامی تا به
بیش از بیست میلیون رای دهنده پاسخگو نباشید
؟ رئیس جمهوری که تهی
از کارکرد حقیقی و حقوقی برشمرده در قانون اساسی خود نظام
جمهوری اسلامی است . طی دو دوره اتتخاب ریاست
جمهوری اش نیز در مقام رقابت بد و بد تر برگزیده شد .
در دوره
پیشین یعنی نهمین دوره انتخابات ریاست
جمهوری اسلامی در خرداد ۱۳۸۴ نیز همین
صحنه تکرار گردید.
شورای
نگهبان تنها به باقی ماندن چهره های شاخص جناح های درونی رژیم
نظیر: رفسنجانی ،
قالیباف ،احمدی نژاد، کروبی ومعین اجازه رقابت داد .
دردوراول هیچکدامشان ازصندوق های رای بیرون نیامدند
. دردوره دوم نیزرقابت را با گزینش بد وبد تربین رفسنجانی
و احمدی نژاد کشاندند . کروبی با حذف خود چند روزی عصیان
کرد و رفسنجانی نیزدربرابرفساد روزافزون خود و برنده شدن احمدی
نژاد که از دل تقلبات آشکار نیروی " پادگانی " و
" سربازان غیبی امام زمانی " ، حاصل آمده بود. اعلام
داشت شکایت اش را به خدای
نادیده و آسمانی خواهد برد.
اما
امروزاگربخواهیم انتخاب "بد" و "بد تر" رادرهیکل
وجودی میرحسین موسوی و احمدی نژاد
بجوییم . همین موسوی ازسال ۵۷ تا
۶۰ عضو مرکزی حزب جمهوری اسلامی که تمام امور مملکت
را دردست گرفت و با همکاری سازمان مجاهدين انقلاب اسلامی هر
کاری خواستند کردند، ایشان سردبيری روزنامه ارگان حزب ( روزنامه
جمهوری اسلامی) را برعهده داشتيد. همين روزنامه بزرگترين مشوق
چماقداری و قلع و قمع دگر انديشان و تشويق حزب اللهی ها برای
حمله به اجتماعات مردم و منتقدين بود. روزنامه ای که موسوی سردبيرآن
بودند زمانی که اعدام ها درزندانها شروع شد برای ايجاد رعب و وحشت هر
روز نام تعدادی از آنها را منتشرمي کرد.
دکترمحمد
ملکی استاد بازنشسته دانشگاه تهران در مورد میر حسین
موسوی و محسن رضایی چه نیک پرسش کرده است : " مي
گويند شما نقاشی ميکرديد، مگر نه اين است که يک هنرمند، يک نقاش، يک
موسيقی دان، يک شاعر درکارهنری انديشه های درونی خود را
منعکس ميکند؟ آيا شما که شاهد بسياری از وقايع جنگ ۸ ساله، شکنجه ها و
کشتارهای دهه شصت از جمله جنايت بی نظير کشتار هزاران زندانی در
سال ۶۷ بوده ايد، يک تابلو کشيده ايد که کبوتری سپيد با
بالهای خونين افتاده بر کف قفس نشان دهد؟ آيا يک تابلو از اعدام های
دسته جمعی در زمان صدارت خود کشيده ايد؟ آيا يک تابلو که وضع زندگی
ميليون ها آواره جنگ باشد را قلمی کرده ايد؟ آيا يک باراعلام کرده ايد به چه
دليل پس ازفتح خرمشهروعقب نشينی عراق سالها جنگ را ادامه داديد که موجب مرگ
ومعلول شدن صدها هزارنفروصدها ميليارد دلار خسارت مالی گرديد؟
جنابعالی
به عنوان نخست وزير و آقای رضايی به نام فرمانده کل سپاه بايد
جوابگوی ملت ، خانواده شهدا، هزاران معلول جنگی، موجی و
شيميايی شده ها باشيد. مگر می شود با يک جمله " ما دستورات
آقای خمينی را اجرا کرده ايم" از زيربار مسئوليت شانه خالی
کرد؟ ۲۰ سال است که از پيروزی در جنگ سخن ميگوييد ولی
يکبار نگفتيد اگر پيروز شديد پس آقای خمينی چرا جام زهر را سر کشيد؟
مگر برای پيروزی زهر ميخورند؟ "
با
این همه گفته می شود؛ با
فتوایی که خمینی صادرکرد میرحسین
موسوی، نخست وزیر، علی خامنه ای، رییس
جمهورومحسن رضایی فرمانده سپاه پاسداران وقت، جوخه های مرگ را
فعال ترکرده و درمدت کوتاهی چندین هزار زندانی
سیاسی را قتل عام نمودند. بنابراین، خامنه ای و
موسوی وهم چنین محسن رضایی، نقش مستقیم دراین
قتل عام تاریخی زندانیان سیاسی داشتند. حالا
دربرابراین همه روشنگری این عبارت را با هم بخوانیم
:" براین اساس حزب ما روند انتخابات کنونی را نه درچارچوب
رای دادن به موسوی یا کروبی، بلکه تجهیز نیرو
برای شکست محمود احمدی نژاد و محس رضایی، به عنوان
نامزدهای رژیم ولایت فقیه می داند. رای دادن
به نامزدهای اصلاح طلبان درشرایط موجود رای منفی دادن به
رژیم ولایت فقیه و نامزدهای آن در انتخابات است. ما
اطمینان داریم که مردم با هوشیاری این مهم را به
انجام خواهند رساند. " (اعلامیه کمیته مرکزی حزب توده
ایران ، به مناسبت انتخابات ریاست جمهوری)
تجربه سی سال حاکمیت سیاه
روحانیت نشان داد که زمینه چنین گزینشی تا
ملتقای همه پیچ ومُهره های این نظام برگردونه " مردم
سالاری دینی " موردادعایی خامنه ای وارث
خمینی می گردد نه ازانتخابات دمکراتیک نشانی است و نه ازحق انتخاب و مشارکت
آزاد مردمان ما برای برپایی جامعه ای رها و فارغ ازسلطه دین
مداری این آقایان .
باید گفت : درچنین شرایطی " تجهیز
نیرو" یی درکارنیست. تا حزبی مردم را نه درمقام
یک گزینه بلکه دوتن " بد " یعنی موسوی و
کروبی را به دو "بدتر" یعنی محمود احمدی نژاد
ومحسن رضایی، ارجح شمارد. ازاینرو نیز" رای
منفی " ای درمیان نیست .شرکت مردم نه
ازسراخیتیاربلکه برپایه هزاران اگروامایی
ایست که این حاکمیت سیاه تا به امروزآنان را برسرانتخاب
خود گذاشته است . آن گرایشاتی که
همواره درمقام گزینش بد وبد تر مردم را به صف می کنند ، خاک برچشم
مردمان جامعه ایران می پاشند .
کسانی که این
نکته را درنمی یابند وبرای گزینش این و آن
رئیس جمهوروتقویت و تثبیت نهاد ساختار موجود و قدرت
سرمایه یا خود رأی می دهد یا دیگران را به
شرکت در رای دادن تشویق می کنند، در واقع رأی خویش
و حاصل این رأی را دقیقاً به ضد خود و به دشمن هستی خود
بدل می سازند. دریک کلام به سلب مطلق هرنوع آزادی
خوایی وبرابری طلبی و حق آزاد دخالتگری
شهروندی درسرنوشت کارو زندگی خودوهمه ناداران وبی
چیزان،همه مستمندان ومسکینان، و به دشمنان همه عاشقان به هستی
زندگی وسربردارشده گان که به حاکمیت اسلامی تا به امروزنه
گفتند، رأی می دهند . هم اینان به صف می شوند ورای
می دهند تا تمامی فقروفلاکت، مسکنت وناداری،
فحشاوبیماری، بیکاری وغم نان، بازداشت و زندان،استیصال
وزبونی ،حدت استثماروسایرسیه روزی های خود
دراین نظام مهرتأیید زنند وهمه این فلاکت و زبونی
را با رای خود به میرحسین موسوی ویا کروبی
درمقام گزینش بد، درمقابل محمود احمدی نژاد ومحسن رضایی
که بد ترش می نامند تقسیم کنند تا همچنان " عمود خیمه نظام
" برپای ایستد ومردمان برداربست حکومت سیاه الله به
استغاثه نشینند تا ای بسا از پول نفت و بیت المال به پای
سفره خالی آنان سهمیه ای برسد . چنین مباد این بار
!
نشریه
راه کارگر : صدا و
سیمای جمهوری اسلامی ایران، در این دوره
" انتخابات" ، یک سری مناظره مابین چهار کاندیدای
احراز مقام ریاست جمهوری براه انداخته است، نظر شما در رابطه با
این ابتکار جدید نظام چیست؟
امیر
جواهری : این
هفته ها و روزها که به خیمه شب بازی " انتصابات "
نزدیک می شویم شاهد صحنه هایی هستیم و
گاهی حرف و حدیث ها ، چهره نشان دادن ها و شعارهائی به گوش مي رسد
که بيننده وشنونده و ما که خواننده آن هستیم چنين انگاشته می شود که
گویی همه چيز عوض شده و بازی کنندگان ، بازيگرانی دگرند و
برای نخستين بار به روی صحنه آمده اند. ولی واقعیت
چنین نیست . در حوزه تبلیغاتی احمدی نژاد که خود يک
پای رقابت هاست، روش آسانی را از مدت ها پیش به اینسو در
پیش گرفته است . وی از طريق کميته امداد در بخش وسیع روستا ها و
نقاط دور افتاده کشور و محلات پرت کلان شهر تهران و حتی در صحن نماز جمعه به
پخش وسيع کمک های نقدی و جنسی خواربار وپودر لباس و غیره
برای خريد رای رو آورده است و دستگاههای تبليغاتی
وحمایتگر وی توسط نیروی گسترده حزب الله درکنارراه
اندازی پروژه های تخريب رقبا، دائما بردروغ بودن انتقادات
نامزدهای رقيب احمدی نژاد به ویژه کروبی و
میرحسین موسوی تاکيد
می ورزند. مناظره ها ی تلویزیونی صحنه های
کشاکش رقیبان دربرابرهم و سفرهای اسانی و شهرستانی و
حتی به میان عشایر و کلات رفتن برای صحنه سازی دفاع
از قومیت ها و زبان و فرهنگ هاست . نظلمی که تا به امروز
موجودیت چندین میلیون مسلمان سنی مذهب را
نادیده گرفته ،نظامی که موجودیت میلیونی
میلیت های کرد- ترک آذری- بلوچ- ترکمن- عرب ساکن جنوب
ایران را در جغرافیای درون خاک به هیچ شمارده است و
همواره تا به امروز در برابر خواست ها و مطالبات واقعی آنان چز لشکر
کشی و کشتار و اعدام و ترور فرزندان آن مردمان در خارج از مرزها کارنامه
ای نداشته وندارد، امروز کانیداهایش به صف می شوند و
رهبرشان نیز به میان مردم کردستان رهسپار می گردد تا در
نمایش تبیغاتی آن خطه فعال جلوه نمایند. وهمین وضعیت
نیزهشدارهای اکبرشاه رابرخامنه ای قلمی کرده است که
طی نامه ای براواعلان داشت: " برای حل اين مشکل و برای رفع فتنههای
خطرناک و خاموش کردن آتشی که هماکنون دودش درفضا قابل مشاهده است، هرگونه
که صلاح ميدانيد اقدام موثری بنماييد و مانع شعلهورتر شدن اين آتش در
جريان انتخابات و پس از آن شويد. .. و – نگذارید - با ناديده گرفتن قانون،
بنزين بر آتش افروخته بريزند...." این هشدار نشان از وخامت
اوضاعی ایست که همه حاکمان با آن روبرو اند و برای خواباندن آن
به وقت نیاز، چون همیشه – یکی می گردند -
شمشیر از نیام برمی کشند تا " عمود خیمه نظام"
همچنان بر پای بماند.
فضای موجود فرصتی برای
روشنگری درباره ضديت با تمامیت نظامی ایست که با
حاکمیت وحق رای مردم ازروزاول مخالف بوده است. این فضا
مجالی برای طرح مستقل مطالبات جنبش های اعتراضی
وخیابانی است. این فضا فرصتی فراهم می آورد تا زنان
– دانشجویان- معلمان– پرستاران- استادان مستقل- کارورزان فکرواندیشه
که تا به امروزمستقل ازحاکمیت عمل کرده اند- روستائیان تهیدست و
کارگران ونیروی میلیونی بیکاران بتوانند به
صف شوند ومطالبات بیواسطه خود را برزبان رانند وبه صف آرایی خود
بپردازند.
سامان این
تبلیغات دروغین هیچگاه منافع عمومی مردمان درون وبرون
کشورایران را نمایندگی نمی کند بلکه تنها به نسل جوان
جامعه یاری می رساند که این دزدان سرگردنه را به
تفکیک ازهم بازشناسند وازهیچکدام آنان چشم یاری نداشته
باشند . امروز که همه به جان هم افتاده اند، شعارنه به انتخابات و تحریم
کافی نیست، بلکه فرجه موجود را همه فعالان سیاسی
واجتماعی داخل وخارج ازکشور، بایدعرصه حضور کاندیداها رابه ضد
تبلیغ برعلیه آنان بدل سازند وحکومت را برحکومت گران دشوارنمایند
وبا هوشیاری تمام درفضای موجود، سطح واقعی حوادث را دنبا
ل و به جلوی صحنه کشند. آرایش وسیع به خیابان آمدن ها
دردل صحنه آرایی تبلیغاتی هفته ها وروزهای
اخیرتاروزجمعه۲۲خرداد ۱۳۸۸بایدما راآنچنان
هوشیارنگهدارد که صحنه، رویارویی های
خیابانی راترک نکرده ومنفعل نمانیم . چرا که همین
درخیابان ماندن ما بتواند، ضربآهنگ هرنوع خیزش کوروکودتا گونه رابه
نفع مردم و منافع آنان بدل نماید. کمترین تغییروتحول درون
جامعه ما را نه رفرمیسم ورشکسته ونیرویی که تا به امروز
چشم به بالا داشته بلکه آن جنبش عظیمی پاسخگوست که همواره
درسربزنگاهها به خیابان آمده و مطالبات خود را با پرداخت هزینه
های سنگین برزبان رانده اند . نیروی شرمگینی
که پشت ستاد های حسین موسوی با داعیه دفاع از "
اصلاحات " سنگرگرفته، خود مانع بزرگی برای پیشروی هر
گونه رفرم خواهی مردمی ایست که دارند با همه جناح ها و نیروهای
حکومت گردرمبارزهای نابرابردست به هر کاری می زنند تا چرج
حکومتگر را ازچرخش بازدارند.
می توان و
بایدآرزومند این بود که زنان ومردان جامعه ازهرقدم فرجه نفس
کشیدن بهره جسته وبدیل های مستقل رودررویی ها رابه
صف آرایی نبردمیان خود وحکومت گران بدل نمایند. این
آن نکته ای نیست که با فرمان ما ازفرسنگ ها راه دورمتحقق شده وبه
بارنمی شیند بلکه تنها ذهنیت فعال ما دربرابرمنافع مردم و نه
گفتن دیگر باره ما به " انتصابات" فرمایشی نظام
ورودررویی آشکارما به مدافعان شرکت درپای صندوق ها را به ثبوت
می رساند. این لحظه ازما هوشیاری ومسئولیت می
طلبد که مبارزه با کلیت نظام ضد انسانی را درهیچ
شرایطی ازیاد نبریم و رودررویی آشکارجنبش
جوان ایران رابا وسواس ومسئولیت دراین سوی جهان
درهمبستگی وسیع بین المللی پشتیبانی
وحمایت نماییم. تاریخ
انجام این مصاحبه 20 خرداد 1388
است.