کودتای انتخاباتی و پس لرزه های سیاسی آن

رضا سپیدرودی

 

سناریویی که ائتلاف دستگاه ولایت و گروهبندی امنیتی نظامی حاکم ( یا به اختصار "حزب پادگانی") در انتخابات 22 خرداد ماه به اجرا نهاد  به اعتراضات خودانگیخته مردم  در تهران و شهرستان ها علیه تقلب انتخاباتی  انجامیده است . خطوط اصلی  این سناریو عبارت است از گشایش عامدانه فضا برای طرح و بیان برخی از مطالبات جوانان و زنان در دو هفته آخر منتهی به زمان رای گیری , سکوت در برابر جریان مصادره بخشی از مطالبات دمکراتیک مردم از سوی رقبای انتخاباتی احمدی نژاد, سازماندهی مناظره های تلویزیونی میان نامزدها و حملات صریح و آشکاراحمدی نژاد به  پشتوانه های مالی, سیاسی, تبلیغاتی رقبایش و از این طریق قطبی کردن فضای انتخابات و تحریک افکار عمومی برای حضور در پای صندوق های رای.

 

در راستای اجرای همین سناریو درست در حالی که مردم با همه وسایل و ابزارهای رژیم برای حضور در پای صندوق های رای تحریک شده بودند, فرماندهان سپاه علیه احتمال شورش و "انقلاب مخملی" هشدار دادند, خامنه ای نیز در جریان رای دادن  خواستار شد که "مردم تلاش بدخواهان برای ایجاد تشنج را ناکام بگذارند", سرویس پیامک ها که وسیله مهم اطلاع رسانی سریع بود بسته شد, مانور نیروهای امنیتی و انتظامی در تهران آغاز شد, ستادهای انتخاباتی رقبای احمدی نژاد محاصره شدند, هر نوع اجتماع و گردهم آیی از سوی نیروهای انتظامی و امنیتی ممنوع شد, سایت های اینترنتی رقبای احمدی نژاد به سرعت فیلتر شدند, به جای شروع شمارش آرا در نخستین ساعات روز شنبه, شبانه و دو ساعت پس از پایان رای گیری ها ارائه آمارهای دروغ که از پیروزی غیر قابل تصور احمدی نژاد حکایت داشت از سوی وزارت کشور شروع شد و خبرگزاری های وابسته به گروهبندی امنیتی / نظامی نیز وسیعا به انتشار این آمارهای دروغ  رو آوردند. به طور خلاصه:

تحریک مردم به شرکت گسترده  در انتخابات از یکسو و مصادره  سریع و شبانه آرای مردم  به نفع نامزد اصلی گروهبندی امنیتی / نظامی, یعنی احمدی نژاد  و برقراری  نوعی حکومت نظامی اعلام نشده برای مقابله با اعتراضات مردمی, از دیگر سو, اصلی ترین خطوط سناریوی ائتلاف دستگاه ولایی و گروهبندی امنیتی/نظامی در انتخابات 22 خرداد است.  در واکنش به این سناریو که عملا نام دیگری جز کودتا بر آن نمی توان نهاد,  جوانان به خیابان ریخته اند  و به سلب خشن حق رای  و مصادره آرای شان اعتراض می کنند.

آرای اعتراضی و نارضایتی توده ای

شرکت کنندگان در انتخابات از طریق رای دادن به نامزدی از میان تایید صلاحیت شده گان شورای نگهبان که علیرغم سابقه اش با مخالفت فرماندهان سپاه و امنیتی های حاکم روبرو شده بود, قبل از هر چیز به همین فرماندهان سرکوبگر و به دستگاه ولایی همدست آنها و چهار سال فاجعه ریاست جمهوری احمدی نژاد "نه" گفتند و از این جهت علیرغم تفاوت آشکار روش, در ضربه زدن به بخشی از مانع تحول دمکراتیک در کشورتا حدودی با تحریم کنندگان همسو شدند. مردم عمیقا از اوضاع کنونی ناراضی اند و فقر و فلاکت و تورم تحمل ناپذیر همراه با سرکوب های دوره ای که دستاوردهای واقعی دوره ریاست جمهوری احمدی نژاد است را برنمی تابند و قابل درک است که در غیاب تشکل های مستقل توده ای؛ سازمان نیافتگی و فقدان اپوزیسیون نیرومند و منسجم, در انتخابات اخیر سعی کردند شکاف های درون حاکمیت را در خدمت گشایش فضا و قابل تحمل تر کردن زندگی جهنمی ای که جمهوری اسلامی به آنان تحمیل کرده است به کار بگیرند و نارضایی شان را بار دیگر از طریق دست رد گذاشتن بر سینه نامزد اصلی دستگاه ولایت مطلقه فقیه و حزب پادگانی  اش بیان کنند. همین نارضایی است که بلافاصله بعد از پایان رای گیری ها به شکل شورش های خودجوش خیابانی و اعتراض به تقلب و دستکاری در آرا و خواست ابطال انتخابات  بروز یافته است. نارضایتی گسترده و عمیق اکثریت عظیم مردم ایران است که پس لرزه های کودتای انتخاباتی دستگاه ولایی را شکل داده است و کام کودتاگران را زهرآگین و ترفند آنان در نوشتن آرای اعتراضی به حساب مشروعیت نظام را تا حدودی خنثی کرده است.  بدون درک این نارضایتی و بدون توجه به عمق آن, شورش ها و اعتراضات خودانگیخته کنونی غیرقابل درک خواهد بود.  ناگفته روشن است که این اعتراضات نیازمند مشارکت فعالانه و حمایت هر چه گسترده تر و همه جانبه تر همه مدافعان آزادی, دمکراسی و عدالت اجتماعی است که به حق رای عمومی و حق مردم در تعیین سرنوشت شان باور دارند و  حمایت از این حق را به  بسترها و زمینه های شکل گیری  اعتراض علیه استبداد حاکم و یا شکل تبلور آن مشروط  نمی دانند.

 

 در کل جریان انتخابات کنونی آن چه بیش از هر چیز در لحظه حاضر حائز اهمیت است نه همسویی موقت و محدود بخشی از قربانیان جناحی این کودتا  با اعتراضات مردم که همین سرشت اعتراضی و نارضایتی عمیق مردم از دولت, نظام و سیاست های آن است.  با این کودتا و دستگیری های پس از آن احتمال تصفیه وسیع, گسترده و خونین بخشی از نیروهای منتقد و رقیب در درون و حاشیه رژیم بیش از پیش واقعی است و ممکن است  پلورالیسم درونی رژیم که حتی دوره نخست ریاست جمهوری احمدی نژاد نیز نتوانست به موجودیت آن نقطه پایان بگذارد و به مثابه شکاف میان جناح های رژیم به شکلی بارز باقی ماند این بار برچیده شود . وحشت از تصفیه خونین است که بخشی از قربانیان جناحی این کودتا را نقدا به سمت بهره برداری محدود از اعتراضات مردم که در اثر تقلب گستاخانه و دست کاری آشکار آرا از سوی مجریان انتخابات  برانگیخته شده اند,  می کشاند. با این حال آن عنصر اساسی و حیاتی که هر ازگاهی با انفجار پیش بینی ناپذیر خود  زمین لرزه های سیاسی  در زمین سیاست ایران پدید می آورد, همین اکثریت عظیم مردم ناراضی هستند. این اکثریت عظیم تا زمانی که نتواند خود  را بر محور مطالبات واقعی خویش سازمان دهد و با پرچم مطالباتی خویش وارد میدان شود, تا زمانی که نتواند از تحریف شکل اعتراض خویش رها شود,  ممکن است بارها به امید آب به سراب گرفتار آید و بارها به شکاف ها و روزنه هایی  پناه برد که گشایشی حقیقی به همراه نداشته باشد.  سازماندهی این قدرت عظیم اعتراضی و اتکا به آن به مثابه تکیه گاه اصلی جنبش سرنگونی استبداد حاکم , اصلی ترین و مبرم ترین وظیفه  نیروهای چپ و سوسیالیست است.