جای چپ در صف مقدم جنبش اعتراضی مردم است!

 

                                                  محمد رضا شالگونی

 

در اعتراض به کودتای انتخاباتی دستگاه ولایت ، مردم در مقیاس توده ای به مقاومت برخاسته اند. و گسترش انکار ناپذیر این جنبش اعتراضی در اکثر شهرهای بزرگ و متوسط ایران دارد صحنه سیاسی کشور را به سرعت تغییر می دهد. صرف نظر از هر موضعی که در باره درستی یا نادرستی شرکت در انتخابات داشته ایم ، به نظر من چند نکته مهم را نباید نادیده گرفت:

یک – اکثریت بزرگ صاحبان رأی در انتخابات شرکت کردند و از موضع مخالفت با وضع موجود هم شرکت کردند. به عبارت دیگر رأی آنها رأی اعتراضی بود. رأی اعتراضی همه جا و حتی در دموکراسی های جا افتاده غربی ، پدیده شناخته شده ای است. رأی اعتراضی ضرورتاً انقلابی ( یعنی علیه کل نظام سیاسی حاکم ) یا حتی مترقی نیست ، ولی قطعاً علیه کسانی است که حکومت را در دست دارند یا مردم آنها را مسبب بدتر شدن حال و روز خودشان می دانند. اما در رژیم های دیکتاتوری ، رأی اعتراضی حتی هنگامی که با خوشبینی ساده لوحانه نسبت به کلیت رژیم حاکم همراه است ، معمولاً ظرفیت انقلابی دارد. زیرا می تواند رشته های حکومت کنندگان را پنبه کند و مردم را با افق های سیاسی گسترده تر و امکانات لازم برای پیکارهای آگاهانه تر آشنا سازد. اکثریت بزرگ شرکت کنندگان در انتخابات ۲۲ خرداد ، در آغاز شاید در پی سرنگونی نظام نبودند ، اما خواست های دموکراتیک و کاملاً برحقی دارند که دست یابی به آنها در جمهوری اسلامی از محالات است ؛ شاید آنها امید ساده لوحانه ای  به برآورده شدن خواست های شان در جمهوری اسلامی داشتند ، اما از سر استیصال به دم دست ترین و نقد ترین وسیله اعتراض روی آورده بودند ؛ ممکن است آنها هنوز هم به موسوی ها و کروبی ها و خاتمی ها خوشبین باشند ، اما اعتراض و ایستادگی خودشان ، به ویژه هنگامی که دامنه توده ای پیدا می کند ، می تواند معجزه ها بیآفریند.

دو – گسترش حرکت های اعتراضی زیر پرچم حمایت از اصلاحات طلبان حکومتی ضرورتاً نقطه ضعف این حرکت ها نیست ، یا لااقل در حال حاضر چنین نیست. زیرا جنبش اعتراضی از این طریق می تواند در عمل به نوعی مصونیت دست یابد که برای مخالفان نظام وجود ندارد. و حیاتی ترین چیزی که حرکت های مردمی نقداً نیاز دارند ، امکان تداوم در مقیاس توده ای است ، نه ضرورتاً شعارهای رادیکال. بعلاوه بسیار مهم است که جنبش اعتراضی مردم پیش از محکم کردن زمین زیر پایش ، با اراده یک پارچه حکومت کنندگان روبرو نشود. اقدامات مستقل توده ای مردم همه جا معمولاً با اعتراضاتی شروع شده اند که با استفاده از شکاف های موجود میان بالایی ها مجال فوران  یافتن به بیرون پیدا کرده اند. در هر حال ، آنچه می تواند ناممکن های سیاسی دوره های عادی را به ممکن تبدیل کند ، بی تردید ، تداوم جنبش اعتراضی توده ای مردم است ؛ از این طریق است که مردم می توانند روی پای خود بیایستند ، آگاهی سیاسی خود را در مقیاس توده ای بالا ببرند ، ارتباطات لازم برای سازمانیابی مستقل برقرار کنند ، و خواست ها و شعارهای مستقل خود را پیش بکشند.

سه – دستور خامنه ای برای بررسی شکایت کاندیداهای اصلاح طلب ، بی تردید ، حقه ای برای وقت کشی و مهار حرکت های مردم است ، اما خودِ همین کار ممکن است فرصتی برای تداوم اعتراضات توده ای به وجود بیاورد. مسأله مهم این است که مردم به خانه های شان نروند و حالت فوق العاده کنونی ادامه یابد. خطر بزرگ این است که دستگاه ولایت حرکت را به خون بکشد و اصلاح طلبان از ترس رادیکالیزه شدن جنبش خود را کنار بکشند و عملاً سرکوب جنبش را آسان تر و کم هزینه تر سازند. بهترین راه مقابله با این خطر در شرایط کنونی تأکید بر شیوه های مسالمت آمیز اعتراض و اجتناب از خشونت است. حالا شرایط بسیار مساعدی برای به کارگیری شیوه های شناخته شده نافرمانی مدنی وجود دارد. در نافرمانی مدنی برتری عددی و ایستادگی مردم است که قدرت آتش و برتری سازمانی نیروهای سرکوب را خنثی می کند. آن اصل معروف نافرمانی مدنی را نباید فراموش کنیم که : همه را نمی توان کشت ، همه را نمی توان به زندان برد. ایستادگی توده ای مسالمت آمیز است که می تواند ، دست کم در شرایط کنونی ، حقانیت و برتری اخلاقی جنبش اعتراضی را در معرض داوری همه مردم قرار بدهد ، شکاف در میان حکومت کنندگان را عمیق تر سازد و حتی در میان نیروهای مسلح تردید و آشفتگی بپراکند.

چهار – باندهای طرفدار احمدی نژاد می کوشند با شعارهای عوامفریبانه مستضعف نوازی در جنبش اعتراضی مردم شکاف و آشفتگی ایجاد کنند. محکم ترین تودهنی به آنها ، فعال تر شدن بخش های آگاه و پیشرو کارگران و زحمتکشان در صفوف جنبش اعتراضی کنونی است. آنی ترین و حیاتی ترین وظیفه فعالان چپ در شرایط کنونی ، پیوند زدن مبارزات و اعتراضات اقتصادی و صنفی کارگران با جنبش اعتراضی علیه کودتای ولایت فقیه است. از این طریق است که چپ می تواند نقش تاریخی و وظیفه طبقاتی خود را به عهده بگیرد ، پیکار های نان و آزادی را به هم گره بزند ، و مضمون اجتماعی جنبش اعتراضی علیه کودتای ولایت فقیه را غنا ببخشد.

در هرحال حرکت توده ای عظیمی علیه دیکتاتوری ولایت فقیه آغاز شده که در سی سال گذشته سابقه نداشته است. آینده این جنبش هنوز قابل پیش بینی نیست ، ولی ظرفیت انفجاری آن غیر قابل انکار است. جای فعالان چپ در صف مقدم این جنبش بزرگ اعتراضی است. در متن این جنبش اعتراضی است که چپ می تواند به تعهد طبقاتی و رسالت تاریخی خود وفادار بماند. کشیده شدن به دنبال این جنبش خطرناک است ، تنها در صفوف مقدم آن می توان برای آزادی و سوسیالیسم جنگید.

                                                  محمد رضا شالگونی – ۲۵ خرداد ۱۳۸۸