وقتی
مردم تمامی معادلات را بر هم می ریزند!
ارژنگ بامشاد
حرکت های توده ای و
مسالمت آمیز مردمی در اعتراض به تقلب آشکار در انتخابات و
کودتای دستگاه ولایت، به سرعت در حال گسترش است. اعتراضات مردمی
، شهرهای مشهد، اصفهان، شیراز، کرمان، تبریز، یزد و
بسیاری از دیگر شهرها را در بر گرفته است. جنبش اعتراضی
مردمی، علیرغم آن در حال
گسترش است که؛ وزیر کشور و وزیر اطلاعات دولت کودتا، مردم را از
برگزاری تظاهرات غیرقانونی بر حذر داشته اند. تمامی کانال
های خبررسانی مانند سیستم پیامک های تلفنی،
تلفن های موبایل و ارتباط تلفنی داخل و خارج از کشور را مسدود و
یا محدود کرده اند. روی شبکه های تلویزیونی
برون مرزی پارازیت می فرستند. خبرنگاران خارجی را از
تهیه و انتقال گزارشات حرکت های مردمی منع کرده اند و در پاره
ای موارد ویزای خبرنگاری آن ها را تمدید نکرده و
خواهان خروج آن ها از کشور شده اند. بسیاری از فعالین احزاب
اصلاح طلب و اپوزیسیون درونی رژیم را دستگیر و آن
ها را متهم کرده اند که سازمان گران حرکت های مردمی بوده اند. و علاوه
بر این اقدامات، نیروهای ضد شورش، اوباش لباس شخصی و
بسیجی های مزدور را تا دندان مسلح کرده و به جان مردم انداخته
اند ویا به خوابگاه های دانشجویی گسیل داشته اند تا
با ضرب و شتم خشن و بیرحمانه مردم در کوچه و بازا و یا در خوابگاه ها،
فضای رعب و وحشت ایجاد کرده و مردم را به خانه هایشان
بازگردانند. و پا را از این هم فراتر گذاشته و نیروهای
بسیجی در یک اقدام جنایت کارانه، در 25 خرداد، در واکنش
به تظاهرات چند میلیونی مردم از میدان امام حسین تا
میدان آزادی، در حوالی میدان آزادی مردم را به
گلوله بستند که باعث شهادت حداقل هشت نفر و زحمی شدن بیش از 30 نفر شد.
امری که با واکنش سریع و اعتراض شجاعانه پزشکان، پرستاران و پرسنل
بیمارستان 1000 تخت خوابی تهران روبرو شد. آن ها که پیکرهای در خون
تپیده و تکه تکه شده را دیده بودند، با تظاهرات در جلو
بیمارستان، مردم را از ابعاد این جنایت آگاه ساختند. اما همه
ی این ها، مردم را نه تنها نترساند، بلکه عزم شان برای ادامه
جنبش توده ای و مسالمت آمیز خود را مستحکم تر کرد. آن ها در 26 خرداد،
علیرغم آن که میرحسین موسوی از آن ها خواست برای
جلوگیری از تکرار این فجایع از ادامه تظاهرات در روز سه
شنبه خودداری کنند، به خیابان
ها آمدند و با راهپیمائی " فریاد درسکوت" از
میدان ونک تا میدان تجریش، صفوف فشرده صدها هزار نفری خود
را به نمایش گذاشتند. حضور گسترده ای که حتی صدا و
سیمای کودتا را مجبور کرد که
هر چند کوتاه، گزارشی از این حرکت عظیم پخش کند. اگر
مردم در روزها به تظاهرات می پردازند، در شباهنگام به پشت بام های
می روند وفریاد " مرگ بر دیکتاتور" و "الله و اکبر" سر می دهند.
فشار جنبش گسترده و مسالمت
آمیز توده ای آن چنان هست که تمامی رهبران دینی و
یا دولتی را، به واکنش واداشته است. آیت الله منتظری
کشتار مردم را محکوم کرده و روزهای سه شنبه، چهارشنبه و پنج شنبه را
روزهای عزای ملی اعلام کرده است. میرحسین موسوی
از مردم خواسته است در روز پنج شنبه 28 خرداد به هر صورت که صلاح می دانند،
چه در مساجد، حسینیه ها، تکایا و چه با تظاهرات در خیابان
های شهرهای مختلف به عزاداری بپردازند. خامنه ای
نمایندگان کاندیداهای چهارگانه را فرخوانده تا از آن ها بخواهد
مردم را به آرامش دعوت کنند. شورای نگهبان قول داده است شکایت
های کاندیداها را به دقت مورد بررسی قرار دهد. نمایندگان
موسوی و کروبی برای صیانت آراء پیشنهاد تشکیل
کمیته حقیقت یاب را داده اند تا راهی برای خروج از
بحران کنونی یافته شود. رئیس مجلس شورای اسلامی،
وزیر کشور را مسئول حملات لباس شخصی های به کوی دانشگاه
و خوابگاه های دانشجویی
کرده و کمیته ای برای بررسی این حوادث گزین
کرده است. رئیس دانشگاه شیراز از سمت خود استعفاء داده و 150 تن از
استادان دانشگاه های تهران با امضای نامه ی اعتراضی، به
تعرض لباس شخصی ها به محیط دانشگاه و خوابگاه ها اعتراض کرده اند. همه
این اقدامات بازتاب فشار خیایان یا فشار جنبش قدرتمند
توده ای از پائین است.
فریاد
اعتراضی مردم ایران، علیرغم حجم وسیع سانسور خبری،
در چهاردیواری مرزهای ایران محصور نمانده است. جوانان
این مرز و بوم با ابتکارات گوناگون، اخبار مبارزات مردمی و
جنایات رژیم را به سراسر جهان مخابره می کنند. جوانان نسل
دومی و دانشجویان ایرانی در خارج کشور به همراه
مهاجرین و پناه جویان ایرانی در سراسر جهان، حرکت
های اعتراضی و روشنگرانه ی گسترده ای را سازمان داده اند.
این حرکت ها، بخش اعظم پایتخت ها و شهرهای بزرگ کشورهای
اروپائی و آمریکا و کشورهای شرق دور و همسایه گان
غربی و جنوبی را در بر گرفته است. قدرت جنبش اعتراضی مردم و
فعالیت جوانان نسل دومی و دانشجویان و فعالین
سیاسی خارج از کشور، باعث شده که تقریبأ تمامی رسانه
های اروپائی و آمریکائی به انعکاس گسترده این جنبش
بپردازند. بیداری افکارعمومی جهان از کودتائی که در
ایران به وقوع پیوسته و مقاومت ضد کودتائی گسترده و مسالمت
آمیز مردم ایران، فشار بر رهبران این کشورها را به شکل
آشکاری بالا برده است.
دستآوردهای
تاکنونی جنبش اعتراضی ومقاومت ضد کودتائی مردم ایران، تا
همین جا هم غرور انگیز است. بساط وحدت در میان بالائی ها
را بر هم زده است. قدر قدرتی ارگان های سرکوب رژیم را
تضعیف کرده است. سناریوهای پوشالی ضدشورش
نیروهای بسیجی و سپاه و لباس شخصی ها که سال ها
برای مقابله با مردم در چنین روزهائی آموزش دیده بودند،
را از کارآئی انداخته است.
روحانیون را بر سر دوراهی قرار داده ، حمایت و هم دردی
بین المللی بدست آورده و توجه افکار عمومی را به مبارزات خود
جلب کرده است.
اکنون که حرکت
توده ای و مسالمت آمیز مردمی ارکان نظام اسلامی را
لرزانده است و بی حقی مردم در این نظام را به روشنی
عیان ساخته است، باید با هوشیاری تمام بر تداوم آن
تأکید کرد. جنبش مردمی برای تدوام، به آن نیاز دارد که از
یک سو هر چه بیشتر توده ای شود. شهرهای کوچک و بزرگ را در
بر بگیرد. اقشار مختلف مردم از کارگران و زحمت کشان، زنان، دانشجویان
و جوانان و خلق های تحت ستم را در اتحادی تنگاتنگ متحد کند و خواست
های مشترکشان را بیان سازد. از تمامی امکانات موجود برای
متشکل شدن بهره جوید و برای
این که هر چه گسترده تر شود باید بر خصلت مسالمت آمیز آن
تاکید کرد و اجازه نداد خشونت طلبان کودتاچی، اقشار مختلف مردمی
را به خشونت تحریک کنند. باید راه های مقاومت و نافرمانی
مدنی را بیش از پیش یافت و به کار گرفت. تظاهرات و جنبش
اعتراضی مردمی، اگر بخواهد بر قدرت خود بیافزاید،
ناگزیر است که روی اعتصابات کارگری حساب ویژه ای
باز کند. و در این میان فعالین چپ و مترقی و
پیشروان جنبش کارگری نقش ویژه ای بر عهده دارند.
27 خرداد 1388
ارژنگ بامشاد