پاسخ تهدید گستاخانه ولی فقیه به سرکوب معترضان

 گسترش هر چه بیشتر دامنه اعتراض است!

 

رضا سپیدرودی

 

 اگر در اعتراضات مردمی شش روز اخیرنسبت  به مصادره آرا و کودتای انتخاباتی، برای کسی کمترین تردیدی باقی مانده بود که در راس این کودتا دستگاه ولایت مطلقه فقیه و شخص خامنه ای ایستاده است. روز جمعه پس از سخنان خامنه ای در نماز جمعه دیگر بنا به قاعده باید آخرین ذرات تردید آخرین افراد مردد هم فرو ریخته باشد. مواضع خامنه ای در تایید صریح کودتای انتخاباتی، حمایت آشکار از احمدی نژاد و تهدید مخالفان و معترضان دو نکته اساسی را در مرکز توجه قرار می دهد:

 

اولا: اکنون که دیگر هسته سفت قدرت و مرکز اصلی کودتا روز روشن و به زبانی صریح و انکارناپذیر بر سرکوب مقاومت در برابر باندهای کودتاچی تاکید می کند، دستیابی به خواست محوری مقطع حاضر یعنی بازپس گیری حق رای مصادره شده مردم از سوی کودتاچیان و تجدید انتخابات منطقا نمی تواند به وعده های بررسی "قانونی" اعتراضات نامزدهای انتخاباتی از سوی شورای نگهبان و بطور کلی دستگاههای وابسته به آنها کمترین امیدی داشته باشد. معنای سخنان خامنه ای در نماز جمعه تهران این است که این دوره بکلی گذشته است. حالا عقب نشاندن دستگاه ولایی در عرصه سرکوب ، فقط از موضع قدرت می تواند صورت بگیرد و منبع اصلی قدرت هم مردم اند و اعتراضات آنها. به عبارت دیگر حالا فقط با اعتراض مداوم مردم ممکن است بتوان این دستگاه کودتاچی آبروباخته و گستاخ را عقب زد.

ثانیا:  مقاومت حیرت انگیز و سرسختانه کودتاچیان در برابر خواست و اراده مردم و رویکرد آشکار به تهدید علنی معترضان از سوی خامنه ای اگر چه فقط با اعتراضات گسترده می تواند پاسخ بگیرد، اما  همین مقاومت و سرسختی و تهدید نامزدهای ناراضی انتخابات ممکن است علائم آغازین کاهش قابل توجه تاثیرات سپر مصونیتی باشد که وابستگی نامزدهای مزبور به نظام حاکم حداقل در شش روز اخیربرای پیشروی اعتراضات مردم فراهم ساخته است. البته فراموش نباید کرد که پیامد عقب نشینی در برابر تهدیدات دستگاه ولایی برای جناح معترض با توجه به اهداف کودتاچیان تنها اخراج  آنها از دایره قدرت نیست، سرکوب شدید آنها هم هست. دستگیری های وسیع و زیر شکنجه قرار دادن برخی از دستگیر شدگان وابسته به جناح اصلاح طلب برای واداشتن آنها به اعتراف به این که سازماندهی انقلاب مخملی را برعهده داشته و از خارج دستور گرفته اند، یا بازداشت بیمار سالخورده و بردن او به زندان از بخش مراقب های ویژه بیمارستان، فقط مشتی نمونه خروار است. اگر امنیتی های دستگاه ولایی حالا که میلیونها نفر در خیابان ها علیه آنها فریاد می زنند، با خودی ها و نیمه خودی های دیروزشان چنین رفتار می کنند،روشن است که اگر صدای مردم خاموش شود،با آنها چه خواهند کرد. درک همین فرجام است که برخی از اصلاح طلبان را تا به امروز به ادامه تاکید بر اعتراضات مردم واداشته است. عقوبتی که در  صورت شکست اعتراضات کنونی در انتظارشان است، تا به امروز آنها را ناگزیر کرده است که به مردم رجوع کنند و فشار از پائین را به عنوان اهرمی برای فرار از تصفیه خونین خود در نظر داشته باشند و نقدا به درخواست کودتاگران مبنی بر جدایی آشکارخود از مردم  در عمل رغبت چندانی  نشان ندهند. خامنه ای در سخنان خود در نماز جمعه تلاش کرد تا همین جدایی را صورت دهد و از این طریق بتواند پس از قلع و قمع مردم و درهم شکستن اعتراضات با دست باز به سراغ آنها هم برود. 

احتمال  تقلیل سریع وزن مخصوص مصونیت پیش گفته چه نتیجه کاهش شتابان سطح  ارتباط  ناراضیان جناح معترض با اعتراضات مردم باشد، چه نتیجه  تصمیم دستگاه ولایی در پناه بردن به خشونت عریان و در هم شکستن پل های ارتباط باقی مانده با این جناح، و چه ترکیبی از این هر دو،  در وضعیت مشخص کنونی فقط با گسترش هر چه بیشتر دامنه اعتراض و به میدان کشیدن لایه ها و قشرهای وسیعی تری از مردم است که می توان  با آن مقابله کرد. زیرا  هر چه اعتراضات در قاعده گسترده تر شود و اقشار و لایه های اجتماعی بیشتری فعالانه وارد اعتراض شوند، به همان میزان سرکوب حرکتی که آغاز شده است برای دستگاه ولایی دشوارتر خواهد شد. در همین رابطه باید به ویژه به اهمیت تلفیق حرکت های اعتراضی سازمان یافته وسیع  نظیر تجعمات میلیونی با انواع مختلفی از نافرمانی های مدنی اشاره کرد؛ نافرمانی هایی که بتواند تمرکز دستگاه سرکوب را زایل ساخته و با پراکنده ساختن آن در سطح وسیع، شدت ضربه و تمرکزش را بگیرد. حضور گسترده تر مردم و تلفیق شکل های بسیار مختلف مبارزه و نافرمانی و درآمیختگی سطوح گوناگون اعتراض، می تواند هزینه دولت و کودتاگران را در سرکوب افزایش دهد و همزمان هزینه اعتراض را کمتر کند. نمونه هایی که در روزهای اخیر در میان مردم و فعالین اعتراض بخشا" به صورت پیشنهاد مطرح شده و بخشا" به شکل خودجوش محقق شده است طرح خودداری از پرداخت قبض سرویس اینترنت و تلفن به وزارت مخابرات در اعتراض به قطع  پیامک ها و سرویس ایمیل، ریختن کامیون های شن در ورودی شهرک ها برای جلوگیری از ورود خودروهای نظامی حامل بسیجی هائی که شبانه برای جلوگیری از سر دادن شعاربر پشت بام ها، به اهالی شهرک ها حمله می کنند، و  اختلال آفرینی در کارکرد  دستگاههای تبلیغاتی رژیم از طریق حملات اینترنتی به رسانه های دروغ پرداز آن است.

مساله دیگری که به شرط درک  جدیت؛ فوریت و اهمیت حیاتی آن ممکن است بتواند  در پر کردن خلا ناشی از احتمال کم اثر شدن سریع مصونیت مزبور، به شکلی متفاوت نقش ایفا کند، حضورهمه جانبه  نیروهای طرفدار آزادی و عدالت اجتماعی در پیشاپیش صفوف اعتراضات مردمی است. نباید پنداشت که دفاع پیگیر و همه جانبه از حق رای عمومی وهمراهی با اعتراض مردم  علیه کودتاچیان و پیشگامی در اعتراض به مصادره حق رای مردم از مبارزه برای مطالبات طبقاتی کارگران و زحمتکشان جداست. اصلی ترین مانع تحقق مطالبات طبقاتی، نظام کنونی است. با شل تر شدن تسمه های کنترل این نظام و واداشتن آن به عقب نشینی، قطعا شرایط مناسب تری نیز در مبارزه برای تحقق این مطالبات فراهم می شود. بنابراین مبارزه سیاسی علیه نظام کنونی، در عین حال مبارزه ای در خدمت مطالبات معیشتی و اقتصادی مزد و حقوق بگیران است و اصل اساسی هر مبارزه سیاسی نیز توجه به کانون اصلی تمرکز، سمت گسترش و انرژی درونی جنبش پیشتاز اعتراضی و حلقات طبیعی پیوند آن با مطالبات دیگر در هر وضعیت مشخص است.  حضور موثر چپ  در صفوف اعتراضات مردمی بر پویش درونی همین اعتراضات جاری تاثیرگذار است زیرا از این ظرفیت برخوردار است که محتوای اجتماعی آن را غنی تر سازد. فراموش نکنیم که عدالت نیازمند برخورداری از آزادی در فریاد زدن علیه بی عدالتی و مشروط به داشتن حق ترجیح آزادی بر استبداد و ترجیح عدالت بر همه شکل های ستمگری است. 

در این روزهای حساس و سرنوشت ساز که جنبش اعتراضی مردم اوج می گیرد،کوچک ترین تردید در همبستگی و پشتیبانی از این جنبش خواه تحت هر عنوان و بهانه ای که صورت بگیرد، خطایی است نابخشودنی .