نقش و اهمیت اعتصاب در مرحله کنونی از جنبش اعتراضی

 

رضا سپیدرودی

چنان چه از خبرهای روز برمی آید دستگاه آبروباخته ولایی به منظور جدا سازی کروبی و موسوی از اعتراضات مردم و جوانان در خیابان ها و کشاندن آنها به عرصه زدو بند , از طریق شورای نگهبان مهلت بررسی شکایات مربوط به تقلب انتخاباتی را پنج روز تمدید کرده است. همزمان سرکوب های شدید را ادامه داده است که اخبار مربوط به شکنجه دستگیرشدگان در زندان ها به قصد واداشتن آنها به  اعتراف و پخش آن در تلویزیون در جهت تایید تئوری بیمارگونه رژیم مبنی بر توطئه خارجی , همچنین نظامی و امنیتی کردن شدید فضا, ضرب و شتم و هجوم وحشیانه به مردم از طریق بسیجی ها و لباس شخصی ها , ادامه بازداشت های وسیع فعالان سیاسی, اجتماعی, روزنامه نگاران, دانشجویان, تشدید فیلترینگ سایت ها و اختلال در شبکه های ارتباطات موید آن است.  رژیم با  همزمانی اعتراضات وسیع و بی سابقه توده ای در پائین و شکاف عمیق در درون خویش روبروست و  برای پایان دادن به تاثیر متقابل این دو  بر هم که آشکارا وضعیتش را سخت متزلزل ساخته است تلاش می کند.  علیرغم این تلاش ها هم شکاف در بالا و هم اعتراض در پائین تا به امروز  ادامه یافته است.

اگر چه به دلایلی قابل فهم از روز یکشنبه از دامنه تجمعات اعتراضی و راهپیمایی های خودجوش و درگیری ها در تهران و بسیاری از شهرستان های تا حدودی کاسته شده است.

حقیقت این است که جنبش عمومی اعتراضی کنونی نمی تواند فقط از طریق تجمعات خیابانی پیشروی کند, بلکه برای استمرار و تقویت خود  و برای آن که از پا نیافتد به رشته ای از اعتصاب های موردی بر محور مطالبات معوقه قشرها و گروههای مختلف اجتماعی نیاز دارد . متقابلا  برای جنبش های مطالباتی و صنفی نیز فرصتی بی نظیر به دست آمده است تا با بهره جویی از  جنبش اعتراضی عظیم توده ای کنونی و در پناه آن با نیرو و قدرت چانه زنی بیشتری به سمت تحقق مطالبات معوقه اش پیشروی کند.  جای گفتن ندارد که امروز که مردم بشدت علیه کودتاگران برانگیخته اند و  پارگی ها و گسست های درونی نیز وضعیت اش را مختل کرده است, رژیم در برابر اعتراض برحق کارگران, معلمان, پرستاران و بخش مهمی از کارکنان بخش های خدماتی و یا رسانه های دولتی و صدا و سیما نسبت به مطالبات نابرآورده  اساسی آنها آسیب پذیر تر است تا زمانی که شکاف درونی فعلی خود را چاره کند, جنبش خیابان را پراکنده سازد و فرصت تجدید سازمان یابد. به تجربه دیده ایم که در این صورت با شمشیر از رو بسته هر صدایی را در نطفه خفه می کند و هر مطالبه ای را با دستگیری و زندان و شکنجه پاسخ می دهد. حالا که حلقوم کودتاگران به چنگ مردم افتاده است باید از هر طریقی آن را آنقدر فشرد تا بکلی از پای درآید. 

جنبش درخشان اعتراضی مردم موقعیتی حیاتی فراهم ساخته است تا سال ها محرومیت, سرکوب و بی حقی در زمینه حقوق دمکراتیک و اجتماعی اکثریت بزرگ زحمتکشان این کشور به رود خروشان اعتراض به سه دهه محرومیت, سرکوب و بی حقی در زمینه آزادی های دمکراتیک و مدنی و شهروندی بپیوندد. 

اعتصاب به عنوان یک شکل مهم از مبارزه در شرایطی که رژیم تهدید به اخراج می کند, مستلزم فداکاری است. و  این در کشوری که سفره های مردم از رهگذر سی سال غارت دسترنج و ثروت طبیعی آنها خالی است  و بدون اعتصاب هم امنیت شغلی ندارند, فداکاری کمی هم نیست. در واقع نوعی پاسخ آگاهانه است به فداکاری جوانانی که با دست خالی در برابر سرکوبگران ایستاده اند و آسفالت های خیابان ها را با خون خود گلگون ساخته اند.  با این حال پوشش صنفی بخشیدن به اعتصاب های موردی, هم از این مزیت برخوردار است که بخش وسیع تری را می تواند دربرگیرد و هم هزینه سرکوب را با توجه به طبیعت ظاهرا غیرسیاسی اش کاهش دهد و بهانه برخورد  شدید را از رژیم بگیرد. به عنوان نمونه اعتصاب کارکنان حمل و نقل شهری به بهانه دریافت لباس کار جدید, یا حق اولاد, یا حقوق بالاتر برای ساعات کار اضافه و روزهای تعطیل را  رژیم نمی تواند آنطور که حالا در خیابان ها شاهدیم با تیراندازی و گاز اشک آور و دستگیری دسته جمعی و اخراج دسته جمعی پاسخ دهد.  حتی اگر چون روز, هم برای اعتصابگران, هم برای رژیم و هم برای مردمی که روزها در خیابان و شبها بر پشت بام ها شعار مرگ بر دیکتاتور سر می دهند  روشن باشد که پوشش صنفی یک اعتصاب معین تنها وسیله ای در  اعلام غیر مستقیم همبستگی با اعتراضات توده ای مردم است, باز در شرایطی که زندان ها پر شده است و نیروهای سرکوب رژیم برای کنترل خیابان ها  دچار مضیقه اند, سرکوب شدید اعتراضات ساده صنفی زیر نگاه تیزبین افکار عمومی جهانی برایش دشوار و توجیه ناپذیرتر از همیشه خواهد بود. در دوره های خیزش انقلابی تقابل آفرینی میان شکل ها و سطوح مختلف مبارزه و مقید و محصور ساختن یا خواستن شکل های اعتراض خطایی سهمگین و نابخشودنی است, زیرا به محاصره صحیح و همه جانبه دشمن زورمند و غدار بی اعتناست , تفاوت عینی ظرفیت های بخش های مختلف جامعه را نادیده می گیرد و  جنبش اعتراضی را از گسترش و توانمندی بازمی دارد.

جنبش اعتراضی در خیابان ها که از نظر وسعت و ابعادش در تاریخ سی سال اخیر  کشور بی سابقه است از زنجیره ای از اعتصابات موردی خواه با هر مطالبه و هر سطحی از خواست ها  و هر پوششی که شکل گرفته باشند, سود می برد, زیرا رژیم ناگزیر می شود که نیروهای سرکوبش را باز هم بیشتر تقسیم کند و در کارخانه, مدرسه, دانشگاه, خیابان, و  بیمارستان, یعنی همزمان در حوزه سیاسی و حوزه اجتماعی بجنگد و مهم تر آن که در عین جنگیدن اختلال های بسیار مهمی را در کارکرد خویش تحمل کند.

اعتصابات موردی حلقه آغازین در حرکت به سمت اعتصاب عمومی است؛ زنحیره ای از این اعتصابات در کشوری که شهرها سلسله اعصاب روابط قدرت و مناسبات اجتماعی را می سازند  در لحظه حاضر نقش بسیار مهمی در ژرفابخشی و تقویت جنبش عمومی اعتراضی مردم و ایجاد اختلال در کارکرد دستگاه سرکوب ایفا می کند. به همین دلیل است  که بخش مهمی از فعالین و کنشگران اعتراضات عمومی بر آن تاکید دارند.