کاپیتالیسم:داستان یک عشق

مستند تازه ای از مایکل مور

 

http://www.vimooz.com/blog/wp-content/uploads/2009/02/michael-moore.jpg

 

صادق افروز

 

اکران عمومی آخرین فیلم مستند مایکل مور ، مستندساز معروف آمریکایی از اوائل اکتبر 2009 آغاز خواهد شد .این مستند به مسئله بسیار مهم بحران اقتصادی و عواقب آن در آمریکا پرداخته است . با توجه به تاثیر بسیار عمیق این بحران بر زندگی میلیون ها شهروند آمریکایی می توان از هم اکنون پیش بینی کرد که این اثر جدید با استقبال بسیار گسترده مردم روبرو خواهد شد .

این پنجمین مستند این فیلم ساز آمریکایی خواهد بود . تا به حال مستند های "راجر و من"(1989) "بولینگ در کلمباین"(2002) ، "فارنهایت 911 " (2004) و" سیکو" (2007) از وی به نمایش درآمده اند . به غیر از این پنج مستند دو کتاب "کاهش تعداد نیروی کار" و "مرد سفید احمق " حاصل کارهای نگارشی او بوده  است  .

مسائل اجتماعی و اقتصادی و سیاسی تم اصلی این مستند ها و کتاب ها بوده است . " راجر و من" داستان تلاش فیلم ساز برای یافتن "راجر اسمیت" پرزیدنت کمپانی جی ام است . مایکل می خواهد از راجر بپرسد چرا با تعطیل کردن شعبه این کارخانه در شهر فلینت ایالت میشیگان موجبات بیکار شدن 30 هزار کارگر را فراهم کرده است . " بولینگ درکلمباین" با محور قرار دادن واقعه تیراندازی در دبیرستان کلمباین در ایالت کلرادو در سال 1999 به مسئله وفور اسلحه و سهل الوصول بودن آن در جامعه می پردازد و کمپانی های اسلحه سازی و سازمان "ان آر ا" را که از مدافعین اصلی آن است مورد انتقاد قرار می دهد .در جریان تیراندازی در این دبیرستان 15 نفر کشته و 24 نفر مجروح شده بودند .در صحنه ای از مستند ، مایکل به سراغ چارلتون هستون هنرپیشه معروف فیلم بن هور و موسی که در ضمن ریاست تشکیلات "ان آر ا " را بعهده داشت می رود و در باره سیاست اصلی این سازمان که دفاع از کمپانی های اسلحه سازی و آزادی مالکیت سلاح گرم است سوالاتی را مطرح می کند .در "فارنهایت 911 " موضوع اصلی بررسی سیاست جرج بوش در رابطه با واقعه 11سپتامبر و بهره برداری تبلیغاتی از این واقعه در فریب افکار عمومی در حمله به افغانستان و عراق است .این مستند رکورد فروش در گیشه های سینما های آمریکا را شکست و جایزه اسکار بهترین مستند را  از آن خود کرد .مایکل مور به هنگام دریافت جایزه اسکار، سیاست های بوش در عراق و افغانستان را به شدت مورد انتقاد قرار داد . این مستند به هنگامی که مدیای آمریکا در بوق جنگ می دمید و افکار عمومی تا حدودی به نفع بوش چرخیده بود بسیار مترقی و در پیشاپیش توده ها بود  و بر خلاف جریان شنا می کرد.با گذشت زمان توده ها به نیات اصلی رژیم بوش و بی اساس بودن داستان جعلی سلاح های کشتار جمعی صدام پی بردند .به این دلیل احترام و حیثیت مایکل مور به عنوان فیلم سازی مترقی دو چندان شد .در "سیکو" مسئله بسیار مهم بیمه های درمانی کانون اصلی توجه فیلم ساز بود. در حالیکه روزانه صد ها نفر در آمریکا به دلیل نداشتن بیمه های درمانی می میرند و مسئله بیمه های درمانی به یکی از بزرگترین معضلات مردم تبدیل شده است ؛ مایکل دوربینش را به کشور های دیگر می برد تا از کم وکیف خدمات درمانی در این کشور ها آگاه شود و آنرا با خدمات درمانی در آمریکا که دچار وضع اسف انگیزی است مقایسه می کند . مسئله خدمات درمانی همچنان از موضوعات بسیار مهم مطرح در جامعه آمریکاست .برک اوباما رئیس جمهور جدید علیرغم قول وقرار هایی که به مردم درمورد رفرم در خدمات درمانی داده بود از پیشبرد این امر در مواجهه با کمپانی های غول پیکر بیمه های سلامتی عاجز و درمانده است .آخر چگونه می توان انتظار داشت رئیس جمهوری که به برکت  کمک های میلیونی وال استریت و بلو کراس و بلو شیلد کمپین انتخاباتی اش را به پیش برده پس از انتخاب شدن به ضرر آنها کار کند و سخن بگوید!

دقیقا به همین دلیل است که مایکل در اخرین اثرش "کاپیتالیسم" از دمکرات ها کاملا نا امید شده و چاره را در تغییر سیستم سرمایه داری می بیند . او که در جریان مبارزات انتخاباتی سال 2004 بین بوش وکری تمام کوشش خود را برای انتخاب شدن کری بکار برده بود ؛ در" کاپیتالیسم" نشان می دهد که مسیر تازه ای را انتخاب کرده است :تغییر سیستم سرمایه داری .

برنامه سازان معروف تلوزیونی با مایکل در مورد فیلم جدیدش مصاحبه داشته اند .باربارا والترز ، اوپرا وینفری و جی لنو هریک کنجکاوانه از مایکل در مورد مستند تازه اش سوالاتی کرده اند .در مصاحبه با جی لنو مایکل می گوید :" سرمایه داری قانونی کردن حرص و آز است . دراین کشور ثروت یک در صد جمعیت بیش از ثروت 95 درصد مردم است ."در مراسم معرفی فیلم در سانفرانسیسکو می گوید : ما اکثریت هستیم ولی پراکنده و بدون تشکل . آنها ( آن یک درصد ) در اقلیت هستند ولی متشکل و سازمان داده شده .آن چه ما به آن نیاز داریم تشکل و سازمان دهی است .

مایکل مور به عنوان یک هنرمند پیشرو و مترقی می تواند الگوی مناسبی برای فیلم سازان جوان در کشور های مختلف دنیا از جمله ایران  باشد .هنرمندی که به جای قدم زدن روی فرش های قرمز وفخر فروختن با بر تن کردن لباس هایی از جورجیو آرمانی در مراسم گوناگون ، استعداد و هنرش را در خدمت آگاه کردن توده های محرومی بکار می برد که از کارخانه ها اخراج شده اند و به دلیل ناتوانی در بازپرداخت اقساط بانک ، خانه هایشان را از دست می دهند و بخاطرنداشتن بیمه های درمانی از مراجعه به پزشک عاجزند.

 

20 سپتامبر 2009