جنبش زنان هندوراس علیه کودتا

 

 

ترجمه آزاد از آزاده ارفع

 

زنان هندوراس با سازماندهی در "فمینیست ها در مقاومت" به یک نیروی موثر در مقابله با کودتاگران تبدیل شده اند. آنها با اتحادیه های کارگری  و سایر تشکل های ضدکودتا در مبارزات روزمره علیه کودتاگران درگیرند. نحوه سازماندهی، تاکتیک ها و نیز درخواست زنان هندوراس چنان قدرتمند است که  نیمکره آمریکای مرکزی را تحت تاثیر قرار داده است. آن چه که آنها انجام می دهند می تواند برای فعالین جنبنش زنان ایران، که در شرایط کم و بیش مشابهی قرار دارند، حاوی تجربیات با ارزشی باشد.

 

 

صبح روز28 ژوئن سازمان زنان در سراسر هندوراس خود را  برای شرکت در نظرسنجی برای انعقاد مجلس موسسان آماده میکردند که تلفن ها به صدا در آمد و خبر کودتا در سراسر هندوراس پخش شد. باز هم کودتا!

 

ارتش، مانوئل زولایا، رئیس جمهور منتخب کشور در یک انتخابات دمکراتیک را از کار برکنار کرد. در این کشور فقر زده آمریکای مرکزی ، از چند سال پیش،  فمینیستها خود را برای دفاع از حقوق زنان، مبارزه برای برابری و علیه خشونت اعمال شده به زنان،  سازمان داده اند. پس از وقوع کودتا زنان در همه نقاط کشور به طور خود انگیخته به  میدان آمده و به سازماندهی خود پرداختند. آنها خواهان بازگشت دموکراسی به کشور شده و برای پیش برد مبارزات خود سازمان جدید چتری تحت عنوان "فمینیست ها در مقاومت" را پایه گذاری کردند.

 

در 18 اوت" فمینیست ها در مقاومت" نشست مشترکی  با زنانی که  عضو تشکل" نمایندگی بین المللی برای برگزاری هفته حقوق بشر زنان" برگزار کردند. تشکل نامبرده به  دیده بانی و تجزیه تحلیل خشونت علیه حقوق زنان و نیز مشکلات سازمانیابی زنان می پردازد. زنان  عضو" فمینیستها در مقاومت" یکی بعد از دیگری تاریخچه ای از  زندگیشان  رادر این اجلاس طولانی  ارائه دادند  که در آن مسائل گوناگونی از  گروه تراپی گرفته تا تجزیه و تحلیل سیاسی  او ضاع را در بر می گرفت.این شیوه خود یک  ادغام طبیعی میان تحولات سیاسی کشور در مقاطع بحرانی و جنبش زنان هندوراس بود. در زیر به برخی از نکات طرح شده در این اجلاس می پردازیم!

 

میریام سوزان حوادث روز کودتا را این طور تعریف میکند:" در روز 28 اوت،  زنان شروع به  زنگ زدن به هم کردند تا خبر کودتا را بهم برسانند". در ابتدا کسی بطور کامل مفهوم کودتا را نفهمیده بود. ولی شبکه ارتباطی میان زنان سریعا"  بسیج شده و بدین ترتیب زنان  شروع  به تبادل اطلاعات میان خود نموده و آکسیون ها را سازمان دادند. فمینیست های مستقل و فمینیستهای وابسته به سازمان های مختلف بطور سریع همدیگر را شناسایی کرده و  مقاومت مشترک در برابر کودتاچیان را براه انداختند. آنها برای نجات کسانی که کتک خورده و یا توسط  نیروی امنیتی دستگیر شده بودند، به خیابان ها رفتند.  

 

برای بعضی ها شوک کودتا  پدیده تازه ای نبود.

 

 ماریلنا می گوید: "این سومین کودتائی است که  من شاهدش بوده ام. زمانی که در سال 1963 کودتا شد من یک دختر جوان بودم. دومین کودتا را در سال 1972 از سر گذراندم . ما روبروی یک مدرسه زندگی میکردیم و من میدیدم که چگونه رگبار گلوله به سوی مادر من باریدن گرفت. ما فکرکردیم که آنها می خواهند مادرم را بکشند... بعدها، هنگامی که در سال 1980 دانشجو بودم با بسیاری از زنان سرکوب را تجربه کردیم . این کودتا سرگذشت زندگی مرا دوباره زنده کرد."

 

 در باره جنگ کثیفی که آمریکا در منطقه آمریکای مرکزی به راه انداخته مثلی است که می گوید " آمریکا چشمش به نیکاراگوا ست، دستش در ال سالوادور و چکمه اش در هندوراس". زن مسن تری که در جمع حضور دارد  ترورهای آن دوره  را بخاطر می آورد که طی آن بیش از200 نفر ناپدید شده و صدها نفر شکنجه و سربه نیست شدند. کودتای کنونی ترس و وحشت عمیقی را بر  انگیخته است."گیلدا ریورا" رئیس مرکز حقوق زنان در تگوسیگاپا میگوید:" من در زندگی دردسر های زیادی داشتم. قربانیان دهه 80 را دیدم و این روزها دو بار در مرز بودم ؛  حکومت نظامی طوری در ذهنم رسوخ کرده که با وحشت آن از خواب می پرم. "

 

 زن مسن تری که در این گفتگو شرکت دارد تائید میکند که از دهه هشتاد به بعد هم فعالین زنان  رشد کرده اند  و هم جنبش عمومی.

   

 

ماریلنا می گوید:" این روزها مثل دهه 80 نیست. برای این که آن چه که اکنون داریم  یک جنبش توده ای است   که کودتاچیان هرگز تصور آن را  نمیکردند...کاری که زلایا( رئیس جمهوری خلع شده توسط کودتا) کرد سمبل مجموعه نارضایتی های متراکم شده مردم در طول سال ها ی سال است". او می گوید:" در محل کارم شاهد شرکت انبوه  دانشجویان در روز  مقاومت 5 اوت در جلوی دانشگاه  بوده و از ابعاد مشارکت دانشجویان شگفت زده شدم".

 

  زنان همواره کابوس ها و ضایعات روحی را که شرایط سخت زندگی برای آنها به وجود آورده  به مبارزه طلبیده اند    و اکنون با برخاستن موج جدید مقاومت زنان، در آنها این امید پیدا شده است که می توانند برای اعاده حقوقشان مبارزه کنند.   رعب و وحشتی که کودتاگران بر پا کرده اند آنها را در مبارزه اشان قویدل و  مصمم ترساخته است.گیلدا میگوید: "مطمئنا من از مرگ وحشت دارم ولی امیدم را از دست نمیدهم " وی ادامه میدهد:" من در چهره مردم در هنگام راه پیمایی امید را می بینم و  با دیدن همبستگی زنان و همه شماها در راهی که انتخاب کرده ام، مصمم تر میشوم."

 

حادثه امسال برای جسیکا یادآور مبارزه جنگ کنتراها(*) در دهه هشتاد است. او میگوید :" هرگز فکر نمی کردم که دخترهایم در چنین موقعیتی قرار بگیرند.".  وی بعنوان مادری که روند انتقال هندوراس به یک دمکراسی ناقص را تجربه کرده و دورانی را نیز شاهد بوده که دمکراسی فقطه کلمه ای بوده است که هیچ ربطی به شرایط وحشتناک حاکم بر کشور نداشته، از اوضاع کنونی در هراس است. وی میگوید:" به دخترهایم میگویم که به راهپیمایی نروند. آنها به من میگویند که پس استقلال ما چه میشود.".

 

"دختر کوچکم  18 سالش است ولی- همچنان دختر کوچک من به حساب می آید- اکنون او با من به راهپیمایی میاید. من جدا"ا زاین که هر دوی ما با هم به راهپیمائی می رویم احساس رضایت می کنم".

همین زنان هستند که  با تمام قلب و جسم شان هزینه مقاومت را می دانند. آنها همچنین می دانند که هزینه عدم  مقاومت بسیار بیشتر است.

 

برای فمینیست های نسل جدید عامل شتاب دهنده  برخوردی بود که در مقابل "موسسه ملی زنان" در 15 ژوئن بوقوع پیوست. در روزی که  رئیس منصوب شده توسط کودتا پا در"موسسه " گذاشت، فمینیست ها در مقاومت"  در اعتراض علیه تصرف موسسه شان توسط کودتاگران به تظاهرات پرداختند . لزلی میگوید:" پلیس ها برای سرکوب ما  از باطوم استفاده کرد ند. از گردن مرا مورد ضرب و شتم قرار دادند به طوری که از فرط خشم داشتم  خفه میشدم. " برای بسیاری از زنان سازمان یافته این روز به نقطه عطفی در زندگی شان مبدل شد. آدلای تعریف میکند:" موسسه زنان، زندگی من بود ، چیزی که به من  تعلق دارد ، و آنها آنجا به ما حمله کردند. این تجاوز مستقیم به موقعیت زنان بود ..کاری که آنها کردند عمیقا" روی من اثر گذاشت."

 

"فمینیست ها در مقاومت" در اجلاس خود توافق کردند که علی رغم مصائب زیادی که  تحمل کرده اند دینامیک  بسیج دائمی از یک سو و سرکوبی که با آن مواجه شده اند، تعهدشان را بیشتر کرده است. با گردهم آمدن هر چه بیشتر زنان، همبستگی میان آحاد گوناگون  جنبش زنان  بیشتر شده است و رشته های پیوند جنبش زنان با جنبش عمومی نیز مستحکم تر گشته است. هنگامی که خبر ضرب و شتم زنان در مقابل " موسسه ملی زنان" پخش شد تظاهرکنندگان جبهه" همایش ملی علیه کودتا" ( تشکلی که همه نیروهای ضدکودتا را با هم متحد می کند)، که  مناطق دیگر در حال تظاهرات بودند، برای دفاع از زنان و نشان دادن همبستگی خود با جنبش زنان  فورا" از هر سو به طرف " موسسه ملی زنان"  سرازیر شدند.

 

اگرچه اکثریت رهبری جبهه را مردان تشکیل می دهند اما آنها نقشی را که سازمانهای زنان و" زنان در مقاومت" در مبارزه علیه دولت کودتا دارند را به طور علنی به رسمیت شناخته اند.  زنان نقش حیاتی  در مبارزه علیه کودتاگران ایفا می کنند : از پانسمان زخم ها ی کسانی که در راهپیمایی ها مورد ضرب و شتم قرار گرفته اند گرفته  تا تظاهرات  پی در پی روزانه و انتشار  نشریات تحلیلی که به مسائل استراتژی جنبش می پردازد.

 

 

در  نشستی که میان رهبران جبهه"  و "فمینیست ها در مقاومت " برگزار شد"سالوادور زونیگا" یکی از رهبران تشکل" شورای مدنی سازمان های توده ای و بومیان هندوراس " اعلام کرد که در جنبش مقاومت فعالین ترین و شجاع ترین نیرو را زنان تشکیل می دهند. او همچنین تاکید کرد که مقابله با جنبش فمینیستی یکی از عوامل محرکی بود که نیروهای دست راستی را در توسل به کودتا مصمم ساخت.        

 

 

 سالوادور زونیکا در ادامه توضیح داد :"یکی از عواملی که ستاد ارتش را ترغیب به کودتا  کرد پذیرش درخواست جنبش فمینیستی برای قانونی کردن استفاده از قرص های اضطراری ضدحاملگی توسط " مانوئل زلایا" رئیس جمهور هندوراس بود. نهادهای کلیسای کاتولیک، بنیادگرایان کلیسای آوانژلیک همراه با گروهای ارتجاعی دیگر همه و همه بسیج شدند."

 

نقش بی سابقه  زنان در مبارزه ملت هندوراس برای دموکراسی آنها را به آماج سرکوب کودتاگران قرار داده است . زونیگا با صراحت  اعلام می کند:" چیزی که میخواهم بگویم این است که فعالین زنان در خطر بزرگی نسبت به  سازمان های دیگر قرار دارند. این مسئله را باید به اطلاع عموم رساند."

 

 فعالین زنان علاوه برآن که مانند همه  مبارزین دیگربا باطوم و گلوله سرکوب می شوند، تحت سرکوب ویژه ای نیز قرار دارند به این معنا که  بدنشان به بخشی از میدان جنگ مبدل شده است. سازمان های حقوق بشر از جمله " نمایندگان هفته  حقوق بشر بین المللی زنان" اسنادی در باره تجاوز، ضرب و شتم، آزار جنسی و توهین های تبغیض آمیزی که علیه فعالین زنان اعمال شده، تهیه کرده اند.  هنگامی که  درگیری های شدیدی میان زنان و قوای امنیتی کودتا رخ میدهد،  سربازان ارتش و واحد های پلیس در هنگام سرکوب تجمعات زنان دشنام هائی نظیر"فاحشه ها" و "برید  شوهر پیدا کنید" نثار فعالین زنان می کنند.

 

 خروج زنان از قلمرو تنگ زندگی خصوصی و پای نهادن آنها به عرصه پیکارهای سیاسی و اجتماعی، در دوره پرمخاطره کنونی، مبارزه زنان را  سرشار از هیجان کرده است.  احساسی که برای ادامه مبارزه به آنها و سازمان هایشان انرژی می دهد.  زمانی که زنان به نقش تاریخی ئی که ایفا می کنند پی می برند دچار هیجان وصف ناپذیری می شوند. طبیعی است که به چالش طبیدن حکومت کودتا که با بیرحمی تمام اقدام به سرکوب می کند کار ساده ای نیست. کم نیست مواردی که هیجان و شیفتگی جای خود را به بیم و ناامیدی می دهد. اما زنانی که در این مبارزه درگیرند به خوبی می دانند که همسنگران آنها زنانی هستند که درک همه جانبه ای از درخواست های جنبش زنان داشته و مانند آنها احساسات درونی مشابهی را تجربه می کنند. سهیم شدن با چنین زنانی، در یک پروژه سیاسی مشترک، در آنها احساس رضایت عمیقی به وجود می آورد. 

 

درگرماگرم کودتا جنبش فمینیستی  در حال ریشه دواندن و گرد آوری نیروی خود می باشد.فمینیستها اما  با چالشهای گوناگون که مهم ترین آنها چگونگی به شکست کشاندن کودتاست، مواجه هستند.به موازات آن که کودتاگران قدرت خود را تثبیت کرده و نهاد های دولتی سرکوبگر خود را سامان می دهند،  زنان مبارز،  احساس میکنند که با سدی از  قوه قهریه مواجه هستند که حقوق و امنیت آنها را به خطر می اندازد. شایعه اینکه کودتاچیان می خواهند "موسسه ملی زنان" را منحل کنند در همه جا پیچیده است. مجلس هندوراس در آستانه اجباری کردن خدمت نظام وظیفه عمومی است که معنای آن این است که مادران در سراسر کشور باید از فرزندان خود حفاظت کنند تا آنها را به زور به خدمت سربازی نبرند. پس از کودتا آزادی بیان آزادی مسافرت، آزادی اجتماعات وآزادی برای هر آن کس که مخالف رژیم است محدود شده است. این محدودیت ها برای زنان با اقدامات خشونت جنسی و تهدید علیه آنها تکمیل می شود.

 

 در اجلاس مشترک زنان هندوراس و فمینیست های بین المللی سوالات بزرگی در برابر آنها قرار گرفت.در شرایطی که دولت کودتا  سرکوب همه جانبه ای را اعمال می کند چگونه باید برای بازگشت به دموکراسی از دست رفته مبارزه کرد ؟ در شرایط حاد سیاسی کنونی که همه چیز تحت تاثیر مبارزه سیاسی علیه کودتاگران است چه باید کرد که مطالبات زنان کمرنگ نشود؟  چگونه میتوان سانسور رسانه ها را در هم شکست بویژهنگامی که تو یک زن هستی و با کودتا هم مخالفت میکنی ؟ چگونه به عنوان یک زن میتوانی کارت را حفظ کنی،  به  زندگی خانوادگی ات  برسی در حالی که باید ساعت های زیادی از  روز را  در تظاهرات  بگذرانی؟  

 

برتا زنی است از رهبران" شورای مدنی سازمان های توده ای و بومیان هندوراس"  و همزمان از رهبران جبهه عمومی ضدکودتا و مادر چهار کودک. او در خواست های ویژه زنان را در کار سیاسی خود ادغام کرده است. او  معتقد است که سازمان زنان باید در مرکز مقاومت علیه کودتا باشد. چرا، او می گوید:

 

"اولا مبارزه ما بعنوان یک زن به معنای  مقابله  با استبدادی است که بر پایه اشکال مختلف سلطه گری بنا شده است. ما گفته ایم که دیکتاتوری نه  فقط سرمایه داری مخرب و نژاد پرستی بلکه پدرسالاری را نیز تقویت کرده است. بنابراین ما فکر میکنیم مقاومت ما به مثابه زنان به معنای یک گام فراتر رفتن، به سوی  یک نگرش  استراتژیک همه جانبه و چشم انداز درازمدت تر، در مبارزه برای کشورمان  است."

 

او  می گوید:" انعقاد مجلس موسسان ملی  یک هدف اساسی برای زنان است . برای اولین بار ما قادر خواهیم شد سابقه ای برای رهایی زنان  پی ریزی کرده و شروع به در هم  شکستن سلطه پدرسالاری نمائیم. قانون اساسی کنونی هندوراس حتی برای یک بار هم که شده  نامی از زنان نیاورده.  بنابراین برای  احقاق حقوق انسانی زنان، حق   تولید مثل ، حقوق جنسی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی زنان باید بطور واقعی علیه این نظام سلطه ضد زن به مبارزه برخواست. "

 

زنان "فمینیست ها در مقاومت" فکر نمی کنند که وظیفه ای آسان در برابر آنها قرار دارد. علاوه بر چالش های بالا، جنبش  زنان خود را در سطح ملی برای استراتژی بلند مدت  سازمان میدهد؛ آن هم  در حالی که همزمان در زیر سرکوب فزاینده و خشن ترین اشکال نقض حقوق بشر قرار دارد. مسئله دیگر تعیین مهلت انتخابات ماه نوامبر است که کودتاگران قصد برگذاری آن را دارند . آنها  اعلام کردند که تا اول سپتامبر کاندیداها اجازه ثبت نام دارند...

جنبش زنان "فمینیست ها در مقاومت" قصد بایکوت انتخاباتی را دارد که توسط دولت کودتا سازماندهی می شود.  

 

تردیدی نیست که در متن دگرگونی های سریعی که د رهندوراس در حال وقوع است زنان جنبشی را بنا کرده اند که علیرغم توجه بسیار کم رسانه ها و موانعی که یک جامعه مردسالار در برابر آنها نهاده،  توانسته است حمایت بین المللی زنان در جها ن را کسب کند . مبارزات پی گیر و شجاعانه  زنان موجب شده است که جنبش عمومی احترام  ویژه ای برای جنبش زنان قائل شود. در آینده سیاسی هندوراس  و همچنین مسیری  که تکوین دموکراسی در سراسر نیمکره  آمریکای مرکزی خواهد پیمود، سازمان های زنان هندوراس نقش بسیار تعیین کننده ای به خود ا ختصاص خواهند داد.  

 

 

________________________________________________________________________

 

نوشته حاضر خلاصه و برگردان آزاد نوشته لارا کارسن مدیر برنامه سیاست آمریکایی در مکزیکوسیتی است. او  اکنون در پایتخت هندوراس اقامت داشته و عضو نمایندگی بین المللی هفته حقوق زنان میباشد.

 

(*)جنگ کنتراها. جنگی بود که در دهه هشتاد توسط دولت آمریکا علیه حکومت انقلابی نیکاراگوئه سازماندهی شد.کنتراها مزدورانی بودند که توسط پایگاههای آمریکا در هندوراس مسلح و تعلیم داده شده و برای عملیات نظامی به کشور همسایه، نیکاراگوئه، اعزام می شدند.