جنبش کارگری ومروری براعتصابات واعتراضات کارگران درایران!
روزشمارسه ماهه اول سال ۱۳۸۸
(ماههای فروردین– اردیبهشت – خرداد ۱۳۸۸ - ۲۰۰۹ )
امیر جواهری لنگرودی
amirjavaheri@yahoo.com
مهر ۱۳۸۸- اکتبر۲۰۰۹
یادداشت:
با آغازسال ۱۳۸۸مبارزات کارگران دررابطه با افزایش دستمزد ودریافت حقوق های معوقه وپاداش وعیدی، بن کارگری واضافه کاری وغیره،مضمون دیگرباره رودررویی بارژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی رادرتمامی عرصه ها به نمایش گذاشت.موضوع پراهمیت لغوقراردادهای موقت کارگری وبرچیده شدن بنگاههای کاریابی درراستای حذف موجودیت همین قراردادها،دربین کارگران ازاهمیت گسترده ای درمیان تمامی واحدی های کارگری ( صنعتی- کارگاهی – تا حدی خدماتی )نیزبرخوردارگردید . مسئله آزادی کارگران دستگیرشده اول ماه مه سال۱۳۸۸وخاصه آزادی منصوراسانلووابراهیم مددی ولغواحضارها وپرونده سازی برای فعالان کارگری سندیکای مسقل اتوبوسرانی شرکت واحد تهران وحومه وفعالان سندیکای مستقل کارگران هفت تپه، پیشبرداعتصابات واعتراضات گوناگون گزارش گردید.
درزیرمجموعه این تحرکات دراخبارروزانه کارگران منعکس شده است،باشد که روزشمارکارگری سه ماهه اول سال۱۳۸۸، درحافظه تاریخ مبارزاتی جنبش کارگری ایران، جای بایسته خود را بیابد .
دراین مجموعه آنچه به نظرتان می رسد، گردآمده ازمنابع گوناگون ازجمله : خبرگزاری های ایران (ایلنا – ایسنا – مهر– روزنامه سرمایه و...) وتشکل ها،نهادها وسایت های مستقل مانند : (فعالان حقوق بشردرایران، كمته كارگري پويا،کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری،انجمن صداي كاوه،اتحادیه آزاد کارگران ایران، سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران وحومه،جمعی ازفعالان کارگری ایران خودرو، کانون مدافعان حقوق کارگر، کمیته پیگیری ایجاد تشکل های آزاد کارگری، خبرنامه امیرکبیر، خبرنامه مازندران، سایت ميدان زنان، انجمن کارگری صداى كاوه ها، کانون صنفی معلمان تهران وغیره درداخل وهمینطورامکانات خبررسانی های خارج ازکشوروخبرهای دریافتی به ایمیل آدرس هایم فراهم آمده و به نظرتان می رسد.
آنچه دراین میان به ما یاری می رساند؛نظرات،پیشنهادات،انتقادات ورهنمودعمل هائیست که برای پُربارساختن روزشمارمبارزات کارگری دراختیارما قرارمی گیرد. امید آنکه بزودی روزشمارسه ماهه دوم سال ۱۳۸۸وجداول مقایسه ای مبارزات کارگران دوره شش ماهه سال ۱۳۸۸را فراهم آوردیم .
نخستین دستگیری ها در سال ۱۳۸۸
ساعتی پیش
به هنگام
تحویل سال نو
حدود ٣۰ نفر از
خانوادههای
دانشجویان
زندانی،
تعدادی از
فعالان حقوق
بشر و برخی
دانشجویان،
کنار پیادهروی
مقابل اوین
جمع شده و در
کنار سفره هفتسین
به خواندن
دعای تحویل
سال مشغول
شدند. این
تجمع غیر از
فراخوانی بود
که توسط
تعدادی دیگر
از فعالان
دموکراسی و حقوق
بشر، صبح
امروز و عصر
پنجشنبه
روبروی زندان
اوین برگزار
شده بود.
در این هنگام
تعدادی از
مأموران
انتظامی و امنیتی
از آنان
خواستند تا
محل را ترک
کنند و خانوادهها
توضیح دادند
که چند دقیقه
پس از تحویل
سال این گردهمایی
آرام به اتمام
خواهد رسید.
در این هنگام
یک سرهنگ
نیروی
انتظامی از
راه رسید و با
پرخاش و توهین
و تهدید به
دستگیری به
مأموران دستور
داد سریعاً
افراد را
متفرق کنید.
دانشجویان در
حال صحبت با
سرهنگ بودند
تا برای چند
دقیقه ماندن
جلوی اوین، وی
را متقاعد کنند
که سرهنگ
برخورد تندی
با آنان کرد و
سپس سعید فیضاللهزاده
دانشجوی
محروم از
تحصیل
دانشگاه
علامه، مهدی
عربشاهی دبیر
تشکیلات
تحکیم وحدت،
میلاد اسدی
دانشجوی
صنعتی خواجهنصیر،
بهاره هدایت
عضو شورای
مرکزی تحکیم،
آقای اسدی و
همسرشان پدر و
مادر میلاد
اسدی و چند نفر
دیگر که اسامیشان
هنوز مشخص
نشده و نیز
خانم بهبهانی
و اردشیر
رضوان مادر و
شوهر خاله
نریمان
مصطفوی دانشجوی
پلی تکنیک که
چند هفته پیش
دستگیر شده بود
را بازداشت
کردند . ضمناً
دکتر ملکی را
نیز دقایقی به
قصد بازداشت
سوار خودروی
نیروی
انتظامی
کردند ولی پس
از مدتی ایشان
رها شدند و به
تجمعکنندگان
پیوستند.
پس از متفرق
شدن بقیه
کنشگران حقوق
بشر، تعدادی
عازم مقر پلیس
امنیت شدند تا
مسئله بازداشتشدگان
را پیگیری
کنند. سپس به
دستور سرهنگ
پلاک
خودروهای کیوان
صمیمی، مجید دری
و صادق شجاعی
که در محل
مانده بوده
وخواهان
آزادی
بازداشت
شدگان بودند
نیز کنده شد و
توسط نیروی
انتظامی ضبط
گردید.
آخرین خبرها
حاکی از
بازداشت فرید
هاشمی عضو انجمن
اسلامی
دانشگاه
تهران و امین
نظری عضو شورای
مرکزی تحکیم،
مقابل
ساختمان پلیس
امنیت است.
بازداشت برگزار کنندگان مراسم نوروز در مقابل زندان اوین
به نقل از سایت پیام در اول فروردین 1388 آمده است : ماموران امنیتی رژیم گروهی از فعالان دانشجویی و اعضای خانواده های دانشجویان زندانی که قصد داشتند مراسم آغاز سال جدید را در مقابل زندان اوین برگزار کنند، بازداشت کرده اند.
گزارشها حاکیست که 15 تن از شرکت کنندگان در این مراسم بازداشت شده اند که در میان آنان شماری از فعالان دانشجویی و اعضای خانواده های آنان دیده شده اند.
گفته می شود به دنبال اعتراض شرکت کنندگان در این مراسم شماری از بازداشت شدگان آزاد شده اند، اما از وضعیت دیگر افراد دستگیری شده اطلاعی در دست نیست.
سال نو و
سفره خالی
کارگران:
کميته ی
هماهنگی برای
کمک به ايجاد
تشکل های کارگریدر
تاریخ 1
فروردین 88
نوشته است :
کارگران در
شرايطی به
استقبال سال
نو ميروند که
هم زمان با خط
فقر اعلام شده
از جانب برخی
ارگان های
دولتی ، به
مبلغ 850000 تومان،
(خبر گزاری
ايلنا) حداقل
حقوق آنان
برای سال 88،
مبلغ 263500 تومان
اعلام می شود.
کارگران و
تودههای مردم
تحت ستم و
استثمار جامعه
در شرايطی به
استقبال سال
نو می روند که
سفره شان از
هميشه خالی تر
است و اوضاع
سخت و فلاکت
بار اقتصادی و
بحران های
ناشی از نظام
نابرابر و
فاسد سرمايه
داري، بيش از
هر وقت ديگر،
اين طبقۀ تحت
ستم و استثمار
را از هستی
ساقط می کند و
به روز سياه
می نشاند.
در چنين
شرايطی فرا
رسيدن سال نو
برای خانواده
های زحمتکش
بيش از آنکه
شادی بخش باشد
نگران کننده است.
و طبيعی است
که وقتی تامين
حداقل معاش برای
آنها ممکن
نباشد انجام
ديد و بازديد،
خريد لباس و
مايحتاج
زندگی روزمره
و سوروسات
نوروز چگونه
امکان پذير
خواهد بود؟
کارگران را
گروه گروه و
دسته دسته
اخراج می کنند،
از کار بيکار
می سازند،
تهديد می
کنند، به
زندان می
افکنند و به
شلاق جهل و
نفرت سرمايه
محکوم می
نمايند و در
يک کلام اوضاع
و احوال
ناامنی را
برای آنان رقم
می زنند. در يک
چنين شرايطي، سال
نو چه معنا و
مفهومی جز
نگرانی و
اظطراب برای
کارگران در بر
دارد؟
کارگران در
شرايطی به
استقبال سال
نو ميروند که
همراه با
تحويل سال نو،
بسياری از هم
طبقه ای های
آنان دربند و
زنجير عوامل
سرمايه اند.
آری سرمايه
داری که در
مواقع رونق
هيچ حرفی از
کارگران به
ميان نميآورد
و همه ی سود و
منافع حاصل از
نيروی کار
کارگران را
انباشت می کند
و از آن ها
مطابق ميلش
استفاده می
نمايد اکنون که
با بحران
مواجه شده است
همه مشکلات و
مصائب بحران
را نيز متوجه
کارگران می
کند.
با اين همه،
استيصال و
نوميدی به
هيچوجه بر جنبش
کارگری ايران
راه نيافته
است. طبقۀ
کارگر علی رغم
همه ی فشارها
و تضييقات
صاحبان و
حاکمان
سرمايه ، همه
جا از حقوق و
مطالبات خويش
دفاع می کنند
و از پيروزی
ها، شکست ها و
افت و خيزهای
مبارزات خويش
تجارب
گرانبهايی به
دست می آورند
که آنان را
بيش از پيش
آبديده می کند
و به نوبۀ خود
سبب می شود که
کارگران بيش
تر از هر زمان
ديگر به نقش
دوران ساز خود
به مثابۀ يک
طبقه آگاه
شوند.
مسئلۀ تشکل
يابی کارگران،
می رود تا در
بسياری از
مراکز کار و توليد،
به امر خطير
آنان در
مبارزه برای
احقاق حقوق
اين طبقه
تبديل شود و
جنبش اين طبقه
را حتی
المقدور
آگاهانه تر و
متشکل تر از
پيش به سوی
موفقيت و
کاميابی
رهنمون شود.
در واقع کارگران
به تدريج می
روند تا
يکديگر را پيدا
کنند و خود را
از تشتت و
پراکندگی
برهانند. با
گذشت زمان،
مبارزات
کارگران نيز
به تدريج به
سطوح بالاتری
از خواست ها و
مطالبات آنان
گام برمی دارد
و کارگران نيز
در هر گام
صفوف خود را
منظم تر و
منسجم تر می
کنند.
مشکلات مالی و
معيشتی
کارگران در
عين حال، می تواند
به مانعی بر
سر راه
مبارزات آنان
تبديل شود. و
صاحبان
سرمايه نيز
همه ی تلاش
خود را به کار
می گيرند تا
با سوء
استفاده از
اين مشکلات و همچنين
استفاده از
حربۀ تهديد و
سرکوب و زندان
هربار به
شکلي، در صفوف
کارگران
تفرقه ايجاد
کنند. اما
کارگران در
کوران مبارزات
خويش ياد می
گيرند که به
نيروی خود
متکی باشند و
از تفرقه و
تشتت
بپرهيزند.
در آستانۀ سال
نو، سفره ی
کارگران خالی
بی رونق تر از
هميشه است و
فرزندان شان
لباسی نو برتن
نکرده اند.
اما به کوری
چشم سرمايه
داران، بذر
اميد و يکدلی
به تدريج در
خانوادۀ بزرگ
شان شکل می
گيرد و تخم
همدلی و دوستی
در ميان آحاد
اين طبقه
کاشته می شود.
کارگران در
آستانۀ سال نو
اگر کمتر
قادرند عيدی
به فرزندان هم
طبقه ای های
خود بدهند،
اما غمها
وشاديهايشان
را با هم قسمت
می کنند.
کارگران به
فردايی نو و
دنيايی نو
تعلق دارند.
کميته
هماهنگی فرا رسيدن
سال نو را به
همه ی کارگران
و زحمتکشان تبريک
گفته و با
آرزوی فردايی
بهتر به
استقبال سال
جديد می رود.
يورش
وحشيانه به
خانواده های
زندانيان
سياسی فعالين
دانشجوئی و
سياسی در
مقابل زندان
اوين :
بنابه
گزارشات
رسيده از جلوی
درب زندان
اوين در تاریخ
اول فروردین 88
آمده است ،
خانواده های
زندانيان
سياسی که قصد
برگزاری
مراسم سال
تحويل را در
بيرون از حصارهای
زندان اوين که
آنها را از
عزيزانشان جدا
می کرد را
داشتند که با
يورش وحشيانه
ماموران
مواجه شدند .
تعداد زيادی
از خانواده
های
دانشجويان در
بند و
زندانيان
سياسی زندان
اوين که
عزيزان آنها
در بندهای 209 ، 350
و8 وساير
بندها در
اسارت
هستند.ساعتی
قبل از تحويل
سال نو که قصد
چيدن سفره 7
سين خود را
داشتند با يورش
وحشيانه
مامورين
مواجه شدند
.مامورين به خانواده
های
زندانيانی
سياسی
وحشيانه يورش بردند
و آنها را
مورد ضرب وشتم
قرار دادند و
تعدادی را
دستگير کردند
و با خود
بردند از جمله
دستگير شدگاه
خانم بهاره
هدايت و آقای
مهدی عربشاهی
می باشند.آقای
عربشاهی هنگام
دستگيری مورد
ضرب وشتم شديد
مامورين قرار
گرفت.
اسامی بعضی
ازخانواده
هايی که در
اين مراسم شرکت
داشتند
عبارتند از
خانواده
صارمی
،خانواده
نادري،
خانواده
منصوری ،خانواده
نريمان
مصطفوي،خانواده
عرفاتی ،خانواده
دکتر
يازرلو،خانواده
ضيائی و
همچنين فعالين
دانشجوئی و
سياسی مانند
دکتر محمد ملکی
و مهندس کيوان
صميمی و تعداد
زيادی از
خانواده ديگر
که متعاقبا
اعلام خواهد
شدشرکت داشتند.
تعداد
نيروهای که به
خانواده ها
يورش بردند
بيش50 نفر
تخمين زده می
شد.
فعالين حقوق
بشر ودمکراسی
در ايران،
يورش وحشيانه
به خانواده
های زندانيان
سياسی و فعالين
دانشجوئی و
سياسی و مورد
ضرب و شتم
قرار دادن و
دستگيری آنها
را محکوم می
کند و از
سازمانهای
بين المللی خواستار
دخالت برای
آزادی تمامی
دستگير شدگان
امروز باشد.
فعالين حقوق
بشر ودمکراسی
در ايران
وزير
رفاه:
قاليبافان
از امسال تحت
پوشش بيمه
تامين اجتماعي
قرار
ميگيرند:
خبرگزاري
دانشجويان
ايران - تهران
سرويس:
اجتماعي - خانواده
وزير
رفاه و تامين
اجتماعي
اعلام كرد:
قاليبافان از
ابتداي سال
جديد تحت
پوشش بيمه
تامين
اجتماعي قرار
ميگيرند.
به گزارش
خبرنگار«اجتماعي» ايسنا،
عبدالرضا
مصري با اعلام
اين خبر اظهار
كرد: تصويب
طرح بيمه
بافندگان و قاليبافان
اميدي در
بافندگان فرش
ايجاد كرد تا
با رغبت و
انگيزه
بيشتري به كار مشغول شوند
چرا كه در
گذشته بيمه
قاليبافي
بيمه ناقصي
بود و
بافندگان به
دليل آنكه آيندهاي
براي خود تصور
نميكردند،
به مشاغل كاذب
روي آورده
بودند.
وي تصريح كرد:
خوشبختانه با
تصويب اين
طرح،
قاليبافان از
پوشش بيمه
تامين
اجتماعي
برخوردار ميشوند
كه در حقيقت
هم بيمه تامين
اجتماعي و هم
خدمات درماني
است.
وزير رفاه
در ادامه
توضيح داد:
طرح بيمههاي
اجتماعي
قاليبافان،
بافندگان فرش
و صنايع دستي،
استادكاران و
كارگران قالي
و فرش دستباف
بدون كارفرما
و با كارفرما،
شاغل در كارگاههاي
تكباف قالي و
فرش و يا تحت
پوشش تعاونيهاي
قالي، فرش و
مجتمعهاي
كوچك و
بزرگ، همچنين
شاغلان صنايع
دستي خانگي و
آنهايي كه به
صورت تمام وقت
به مشاغل ياد
شده اشتغال
دارند، تحت
پوشش بيمه
تامين اجتماعي
قرار ميگيرند.
مصري ادامه
داد: بر اين
اساس20 درصد حق
بيمه توسط دولت
و هفت درصد
سهم بيمه شده
خواهد بود
كه پرداخت ميشود
و در صورت
وجود
كارفرما،
پرداخت سه
درصد سهم
كارفرماي
بيمه شده
شامل بيمه
بيكاري نيز
شامل اين
قانون ميشود.
وي افزود:
در تبصره يك
اين طرح
تابلوبافان
طرح پوستر،
پرداختزنان
دستي، چله
كشان دستي
ماهر،
رفوگران ماهر
و
ساير
شاغلان صنايع
وابسته به توليد
فرش و قالي
مشمول اين
قانون هستند.
وزير رفاه
و تامين
اجتماعي
تصريح كرد: در
تبصره دو اين
طرح، كارگاههاي
خانگي موضوع
اين قانون
از كارگاههاي
قانون كار
محسوب ميشوند،
اما كارگاههاي
خانگي از
قانون كار استثنا
ميشوند كه
اجازه كتبي
قبلي مالك و
مستاجري كه كارگاه
را در محل
استيجاري اداره
ميكند، براي
ورود بازرسان
كافي است.
انتهاي
پيام
آخرين اخبار از وضعيت بازداشت شدگان لحظه تحويل سال نو در برابر زندان اوين:
به
گزارش
ادوارنيوزدر
تاریخ اول
فروردین 88 آمده
است : تا کنون
هيچ کدام از
بازداشت شدگان
لحظه سال
تحويل در
برابر زندان
اوين تهران که
به قصد
برگزاری
مراسم آغاز
سال نو در اين
محل حضور
يافته بودند
آزاد نشده
اند.
به گزاترش
خبرنگار
ادوار نيوز
بازداشت شدگان
روز گذشته به
يکی از مقرهای
پليس امنيت
تهران واقع در
خيابان دربند
تهران منتقل
شده اند و در
ساعات پايانی
شب بهاره
هدايت،مادر
نريمان
مصطفوی و مادر
ميلاد اسدی از
اين محل به
نقطه ديگری
منتقل شده
اند.
ماموران حاضر
در محل پليس
امنيت در جواب
مراجعه
کنندگان
اعلام کرده
اند که افراد
بازداشت شده
بايد منتظر
حضور قاضی
کشيک برای
صدور قرار
لازم باشند
اين در حالی
است که 24 ساعت
از بازداشت
اين افراد گذشته
و به دليل
تعطيلالت
نوروزی و روز
اول فروردين
هيچ قرار
قانونی در
خصوص اين
بازداشت ها صادر
نشده است.
بنا بر آخرين
گزارش ها
اسامی افراد
بازداشت شده
در لحظه تحويل
سال نو در
برابر اوين
بدين شرح است:
مهدی عرب شاهی
دبير تشکيلات
دفتر تحکيم
وحدت
بهاره هدايت
عضو شورای
مرکزی دفتر
تحکيم وحدت
ميلاد اسدی
عضو شورای
مرکزی دفتر
تحکيم وحدت
فريد هاشمی
عضو شورای
مرکزی دفتر
تحکيم وحدت
امين نظری عضو
شورای مرکزی
دفتر تحکيم
وحدت
سعيد فيض الله
زاده
دانشجوئی
محروم از
تحصيل دانشگاه
علامه
خانم بهبهانی
مادر نرميان
مصطقوی
دانشجوی بازداشتی
جلال اسدی پدر
ميلاد اسدی
خانم اسدی
مادر ميلاد
اسدی
اردشير رضوان
از بستگان
نريمان
مصطفوی دانشجوی
بازداشتی
آزادی 7 تن از بازداشت شدگان تجمع در مقابل زندان اوین
به نقل از سایت پیام در دوم فروردین 1388 آمده است : تعداد 7 تن از افرادی که در جریان تجمع در مقابل زندان اوین در روز جمعه گذشته از سوی ماموران امنیتی جمهوری اسلامی بازداشت شده بودند، از زندان آزاد شدند.
گفته می شود که به غیر از 7 فرد آزاد شده، 3 تن دیگر با اسامی بهاره هدايت، امين نظری و سعيد فيض الله زاده همچنان در بازداشت به سر می برند و به زندان گوهردشت کرج منتقل شده اند.
گفتنی است که شماری از اعضای خانواده های زندانیان سیاسی و دانشجویان زندانی روز جمعه در مقابل زندان اوین مراسمی را به مناسبت سال جدید برگزار کردند، اما با یورش ماموران امنیتی روبرو شده و جمعی از آنان بازداشت شدند.
اخراج 200 کارگر دیگر از کارخانه چینی کرد
سالی که گذشت سال اخراج پی در پی کارگران کارخانه چینی کرد بود. در فاصله میان شروع پائیز تا آخر بهمن حدود 400 کارگر کار خویش را از دست دادند. سرمایه دار شرکت بارها تهدید کرده بود که همه کارگران را اخراج خواهد کرد. او این تهدید را گام به گام اجرا کرد. آخرین بیکارسازی ها در روز 28 اسفند روی داد. در این روز 200 کارگر دیگر به جرگه بیکاران پیوستند و به این ترتیب شمار کل بیکارشدگان شرکت در طول 5 ماه از مرز 600 نفر گذشت. خبر اخراج 200 کارگر موجی از هراس و وحشت و نومیدی را در میان کارگران و افراد خانواده های آن ها به وجود آورد. بیکارسازی های گسترده در روزهای پیش از نوروز بخشی از عیدی و پاداشی است که صاحبان سرمایه به کارگران هدیه کردند!!
2 فروردین 88
ادامه اخراج کارگران "چينی کرد" کرمانشاه
به نقل از سایت پیام درچهارم فروردین 1388 آمده است : کارفرمایان کارخانه چینی کرد شهر کرمانشاه، در ابتدای سال جاری 220 کارگر این کارخانه را اخراج کردند.
کارفرمای کارخانه چینی کرد در 3 ماه گذشته اقدام به اخراج کارگران این کارخانه نموده و روز اول فروردین ماه سال جاری 400 کارگر این کارخانه را اخراج کرده است. کارگران این کارخانه تاکنون چندین بار در مقابل استانداری کرمانشاه تجمع اعتراضی برگزار و خواستار بازگشت به کار شده اند اما مسئولان دولتی هیچ گونه توجهی به خواسته آنان نداشته اند.
در اولین روز پس از تعطیلات رسمی سال نو، کارگران اخراجی کارخانه چینی کرد در مقابل اداره کار کرمانشاه دست به تجمع زدند
بنا بر گزارشهای دریافتی توسط اتحادیه آزاد کارگران ایران امروز پنجم فروردین ماه هشتاد و هشت و در اولین روز پایان تعطیلات رسمی سال نو، بیش از دویست نفر از کارگران کارخانه چینی کرد در مقابل اداره کار کرمانشاه دست به تجمع اعتراضی زده و خواهان بازگشت بکار فوری خود شدند. کارگران چینی کرد تصمیم به تجمع در پنجم فروردین ماه را قبلا در مجمع عمومی خود گرفته بودند.
بنا بر این گزارش بلافاصله پس از تجمع کارگران کارخانه چینی کرد در مقابل اداره کار کرمانشاه، مسئولین این اداره برای رسیدگی به خواستهای این کارگران از آنان یک مهلت ده روزه را در خواست کردند و طی مذاکراتی، کارگران با این مهلت ده روزه موافقت نموده و در ساعت 30/10 صبح به تجمع خود پایان دادند. این تجمع از ساعت 8 صبح در مقابل اداره کار شروع شده بود.
کارگران چینی کرد تصمیم دارند فردا پس از انتخاب نماینده هایی از میان همکارانشان بار دیگر با هدف معرفی و حمایت از این نماینده ها در مقابل اداره کار کرمانشاه دست به تجمع بزنند.
لازم به یادآوری است طی سه ماه گذشته حدود 600 نفر از کارگران کارخانه چینی کرد از کار خود اخراج شده اند و کارگرانی که امروز در مقابل اداره کار دست به تجمع زده بودند، تصمیم دارند طی روزهای آینده با حدود 400 نفر دیگر از همکاران اخراجی خود تماس بگیرند تا در صورت عدم رسیدگی به خواستهایشان بر دامنه اعتراضات خود بیافزایند.
کارگران اخراجی کارخانه چینی کرد از 10 تا 20 سال سابقه کار دارند و به استثناء تعداد کمی از آنان، بقیه با قرار داد موقت در این کارخانه مشغول بکار بوده اند.
پنجم فروردین ماه هشتاد و هشت
اتحادیه آزاد کارگران ایران
تجمع کارگران اخراجی کارخانه"چینی کرد" در مقابل اداره کار کرمانشاه
به نقل از سایت پیام درپنجم فروردین 1388 آمده است : بیش از 200 تن از کارگران اخراجی کارخانه"چینی کرد" روز چهارشنبه 5 فروردین ماه در مقابل اداره کار استان کرمانشاه دست به تجمع زده و خواستار بازگشت به کار خود شدند.
به دنبال این تجمع مسئولین اداره کار کرمانشاه از کارگران یک مهلت 10 روزه برای رسیدگی به مشکلاتشان را درخواست کرده و کارگران با این خواست موافقت نموده و اعلام کردند که در صورت عملی نشدن وعده های مسئولین بار دیگر دست به تجمع خواهند زد.
لازم به ذکر است که طی 3 ماه گذشته 600 تن از کارگران کارخانه چینی کرد از سوی کارفرمایان اخراج شده و تمامی آنان تصمیم دارند در اعتراضات آتی برای بازگشت به کار خود شرکت نمایند.
صدور حکم زندان برای یک روزنامه نگار در سنندج
به نقل از سایت پیام درپنجم فروردین 1388 آمده است : دادگاه جمهوری اسلامی در شهر سنندج، یک روزنامه نگار با نام"بهمن توتونچي" را به زندان و تبعید محکوم کرده است.
"بهمن توتونچي" عضو شوراي سردبيري هفته نامه توقيف شده كرفتو روز 28 آبان ماه سال گذشته از سوی ماموران امنیتی رژیم بازداشت و به اتهام تبليغ عليه نظام جمهوری اسلامی به 1 سال زندان و تبعید به مراغه محکوم شده است.
عدم پرداخت دستمزد معوقه کارگران کارخانه سم سازی روانسر
به نقل از سایت پیام درششم فروردین 1388 آمده است : بر اساس خبر رسیده از شهرستان روانسر، کارفرمایان کارخانه سم سازی این شهر از پرداخت دستمزدهای معوقه کارگران واحد مذبور خودداری می کنند.
کارگران کارخانه سم سازی روانسر 5 ماه دستمزدهای خود را دریافت نکرده و تاکنون چندین بار دست به اعتراض زده اند، اما کارفرمایان با وعده های دروغین از پرداخت مطالبات آنان سرباز می زنند.
لازم به ذکز است که تولیدات کارخانه سم سازی روانسر شیمیایی می باشد و برای سلامت کارگران مضر است و همچنین باعث آلوگی محیط زیست و وارد آمدن خسارات به ساکنین اطراف کارخانه شده، اما کارفرمایان و مسئولین دولتی اقدامی در این خصوص انجام نمی دهند.
کارگران چینی کرد ششم فروردین ماه در مقابل اداره کار و استانداری کرمانشاه دست به تجمع زدند
بنا به خبر دریافتی توسط اتحادیه آزاد کارگران ایران روز 6 فروردین برای دومین بار طی دو روز متوالی بیش از 200 نفر از کارگران اخراجی چینی کرد در اعتراض به اخراج خود ابتدا از ساعت 8 تا 10 صبح مقابل اداره کار تجمع کرده و لیست 15 نفر را به عنوان نمایندگان خود به همراه طومار حمایت از نمایندگانشان که به امضاء کلیه کارگران اخراجی رسیده بود به اداره کار تحویل دادند و مجددا تأکید نمودند که فورا باید به مشکلشان رسیدگی شود. در پاسخ به خواست کارگران، یوسفی از مسئولان اداره کار کرمانشاه قول داد تا روز 15 فروردین نماینده کارخانه را به اداره کار احضار کند و موضوع را رسیدگی نماید.
بعد از پایان تجمع در مقابل اداره کار 150 نفر از کارگران به همراه نمایندگان خود به استانداری مراجع کرده ودر آنجا دست به تجمع زدند. به دنبال تجمع کارگران نماینده استانداری به میان کارگران آمده و اعلام کرد کارفرما به هیچ وجه حق اخراج کارگران را ندارد و اگر بهانه او برای اخراج شما کمبود نقدینگی یا مشکل فروش باشد ما قول می دهیم همه این مشکلات را حل کنیم و کارفرما موظف خواهد بود شما را به سر کارهایتان برگرداند. به دنبال آن کارگران حدود ساعت 12 به تجمع خود پایان دادند و وعده نمودند که روز 15 فروردین دوباره دسته جمعی به اداره کار بروند.
جزئیات افزایش مزد کارگران در سال 88 مشخص شد:
ایلنا:
هشتم فروردين
ماه، جزئیات
کامل بخشنامه
افزایش حقوق
کارگران در
سال 88 براساس
مصوبه شورای
عالی کار و
ابلاغیه وزیر
کار و امور
اجتماعی
منتشر شد.
به گزارش
پایگاه اطلاع
رسانی
دولت،در
بخشنامه
افزایش حقوق
کارگران برای
سال 88 که آن را
وزیر کار و
امور اجتماعی
برای اجرا
ابلاغ کرده، آمده
است:
شورایعالی
کار با حضور
نمایندگان سه
گروه (دولت،
کارفرمایان و
کارگران) در
جلسه مورخ 27
اسفند 1387 پس از
بحث و بررسی
راجع به تعیین
حداقل مزد سال
1388، در اجرای
ماده 41 قانون
کار با در نظر
گرفتن مصالح
کارگران در
انطباق هر چه
بیشتر میزان
درآمد آنان با
سطح معیشت و
همچنین با
توجه به
مقتضیات
بنگاه های
تولیدی و
کارفرمایان و
شرایط
اقتصادی
جامعه این
موارد را به
اتفاق آرا مورد
تصویب قرار
داد.
1- از ابتدای
سال 1388 حداقل
مزد روزانه با
نرخ یکسان
برای کلیه
کارگران
مشمول قانون
کار (اعم ازقرارداد
دائم یا موقت)
مبلغ 87840 ریال
(هشتاد وهفت هزاروهشتصد
و چهل ریال)
تعیین می
گردد.
همچنین از اول
سال 1388 سایر
سطوح مزدی نیز
روزانه 5 درصد
مزد ثابت یا
مزد مبنا
(موضوع
مـــاده 36
قانون کار) به اضافه
روزانه 10980 ریال
به نسبت آخرین
مزد در سال 1387
افزایش مـــی
یابد. در
صورتی که با
این افزایش
مزد روزانه
کارگر کمتر از
87840 ریال شود
ملاک همان 87840
ریال است.
2- به
کارگردانی که
در سال 1388 دارای
یکسال سابقه کار
شده، و یا
یکسال از
دریافت آخرین
پایه سنواتی
آنان گذشته
باشد روزانه
مبلغ 1250 ریال
نیز به عنوان
پایه (سنوات)
پرداخت خواهد
شد.
تبصره 1:
پرداخت مبلغ
مربوط به پایه
سنواتی
کارگران مشمول
طرح های طبقه
بندی مشاغل
مصوب وزارت
کار و
اموراجتماعی
با در نظر
گرفتن این رقم
برای گروه یک
با توجه به دستورالعمل
و جدول اعلامی
توسط اداره کل
نظارت بر نظام
های جبران
خدمت صورت می
گیرد.
تبصره 2:
به کارگران
فصلی به نسبت
مدت
کارکردشان در
سال 1387، میزان
مقرر در این
بند (یا تبصره
یک آن حسب
مورد) تعلق
خواهد گرفت.
3- بر اساس
مصوبه مورخ 21
مهر 1387
شورایعالی
کار و در جهت
افز ایش
رضایتمندی
کارگران و
کارفرمایان و
به منظور
تثبیت و تسری
تمامی
کارگران، اعم
از دائم و
موقت نسبت به
دریافت
مزایای بن کارگری
مقرر شد از
ابتدای سال 1388 مبلغ
ریالی بن (سهم
کارفرمایان)
به عنوان مزایای
رفاهی و
انگیزه ای
موضوع تبصره 3
ماده 36 قانون
کار تحت عنوان
کمک هزینه
اقلام مصرفی
خانوار (بن
کارگری) منظور
و بابت هر
کارگر (اعم از
متاهل یا
مجرد) ماهانه
مبلغ یکصد
هزار ریال از
سوی
کارفرمایان
به آنان
پرداخت شود.
4- ضوابط مربوط
به چگونگی
نحوه اعمال
افزایش مقرر
در بند 1 و
تبصره یک بند 2
در
کارگاههایی
که دارای طرح
طبقه بندی
مشاغل می
باشند و نیز
در مورد
کارگران
کارمزدی و هم
چنین چگونگی
ارتقاء طبقه
شغلی به موجب
دستورالعمل
های اداره کل نظارت
بر نظام های
جبران خدمت خواهد
بود.
5- مقررات این
مصوبه شامل
حال دانش
آموزان و دانشجویانی
که در ایام
تعطیلات
تابستانی در
سال 1388 به طور
موقت در
کارگاه ها
اشتغال می
یابند نخواهد
شد.
6- واحدهای
مشمول قانون
کار به منظور
ایجاد رابطه
هر چه بیشتر
مزد و مزایا
با بهره وری و
تولید و ایجاد
انگیزه بیشتر
در بین
کارکنان خود،
علاوه بر اجرای
این مصوبه می
توانند نسبت
به افزایش و
برقراری
مزایا در قالب
موافقت نامه
های کارگاهی و
پیمان های
دسته جمعی و
پس از تایید
وزارت کار و
امور اجتماعی
اقدام کنند.
پایان پیام
خودسوزى بر اثر فقر شديد و فشارهاى طاقت فرساى ناشى از آن:
به
گزارش زنان
آذرمهرتاریخ 9
فروردین 88
آمده است : يک
دختر جوان در
كرماشان بر
اثر فقر شديد
و فشارهاى
طاقت فرساى
ناشى از آن
خودسوزى كرد.
سميرا جمالى 16
ساله ساكن
روستاى
قازانچى كرمانشاه
روز سه شنبه
چهارم
فروردين
خودسوزى كرد و
پس از چند ساعت
در بيمارستان
طالقانى
كرمانشاه جان
سپرد. علت اين
خودسوری فقر
شديد و مشکلات
خانوادگی اعلام
شده است.
زندگی دردناک کارگران پارس قوه
کارخانه پارس قوه مدتی است که تعطیل شده است. کارگرانش در بلاتکلیفی مطلق به سر می برند و اکنون 24 ماه است که هیچ ریالی دستمزد نگرفته اند. یکی از کارگران کارخانه می گوید:«... 24 ماه است كه حقوق نگرفته ايم. اكثر كارگران زندگي شان از هم پاشيده است. ما به وزارت كار، دفتر رئيس جمهور و هر ارگان ديگری كه فكرش را بكنيد مراجعه كرده ايم، اما همه مي گويند كاري نمي توانيم انجام دهيم. وزارت كار مي گويد ما هركاري كه از دستمان بر مي آمد انجام داديم و بيشتر از اين در توانمان نيست!!! من با 50 سال سن از فرط خجالت شب ها به خانه نمي روم. تاكي بايد در مقابل درخواست هاي زن و بچه بگويم ندارم ؟ آيا تا به حال بچه احمدي نژاد را به خاطر نداشتن پول از سرویس پياده كرده اند؟ تا به حال بچه او را به خاطر ندادن شهریه از دانشگاه بيرون كرده اند؟ اگر احمدي نژاد خودش اين دردها را مي كشيد ديگر اين طوري خون ما کارگران را به شيشه نمي كرد ... بعد از اين همه سال جان كندن الان به موضع گدايي كردن افتاده ايم. دوسال است حقوق نگرفته ايم. سه سال است كه عيدي و پاداش و بن نگرفته ایم . مي خواستيم جمعي برويم مقابل دفتر مدير كل فرياد بزنيم! اما ديديم مارك سياسي مي زنند و حرف از دستگيري وزندان مي زنند. خلاصه در يك كلام خانواده هاي ما به شدت در مضيقه وتنگنا قراردارند وامسال عيد سياه تر از سال های قبل بر ما گذشت....»
منبع: آژانس ایران خبر
9 فروردین 88
اخراج 30 کارگر از کارخانه کاشی کسری در سنندج
سرمایه دار صاحب کاشی کسری در سنندج 30 کارگر را اخراج کرده است. او دلیل کار خویش را وضعیت بد مالی اعلام کرده است. صاحب کارخانه در طول 2 سال اخیر با سرمایه های انبوه حاصل استثمار این 30 کارگر یک مجتمع بزرگ تولیدی دیگر احداث کرده و درست در همان روزهایی که این 30 کارگر را اخراج کرده دست به کار استثمار کارگران ارزان بهاتر و شبه رایگان تر در مجتمع تولیدی جدید خویش است. سرمایه دار کاشی کسری فقط در یکی از کارخانه های خویش 207 کارگر را استثمار می کند. همه این کارگران قراردادی هستند. دستمزدهای همه آن ها بسیار ناچیز است و هیچ کدام از کارگران هیچ روزی به ادامه اشتغال فردای خویش مطمئن نیستند.
گزارش از : مهران صبوری کارگر کارخانه کسری در سنندج
9 فروردین 88
ضرب و شتم به جای دستمزد
کارگران کارخانه ایران ژلاتین 6 ماه است که کار کرده اند و هیچ ریالی دستمزد نگرفته اند. سرمایه داران در تمامی این 6 ماه با دادن وعده و وعید کارگران را به صبر و مماشات دعوت می کردند. مدتی قبل از رسیدن نوروز آن ها در پاسخ اعتراضات ممتد و تراکم عصیان و خشم کارگران اعلام کردند که دستمزدها را پرداخت خواهند کرد. کارگران به روزشماری پرداختند اما هر چه بیشتر روزها را شمارش کردند از گرفتن حقوق مأیوس تر شدند. آنان سرانجام دست به اعتراض مجدد زدند و در این هنگام بود که سرمایه دار به روال معمول از دولت خویش استمداد کرد. نیروهای سرکوبگر در یک چشم به هم زدن فرارسیدند. آنان بی درنگ به جان کارگران افتادند. همه را آماج ضرب و شتم و کتک کاری و فحاشی قرار دادند. یکی از کارگران می گوید: « ... قرار بود حقوق ما را در روز 15 اسفند بدهند. ما از روز 15 اسفند تا 18 اسفند هرروز منتظر بوديم ولي آن ها فقط امروز و فردا مي كردند. وقتي ما به اين وضعيت اعتراض كرديم كارفرما با نيروي انتظامي تماس گرفت و ماموران نيروي انتظامي با باتوم به جان ما كارگران افتادند.... » یکی دیگر از کارگران توضیح می دهد که: «... ما فقط حقوق مان رامي خواستيم تا بتوانيم سرمان را بالا بگيريم و به خانه برويم اما جواب ما را با باتوم دادند. آن قدر وقيح شده اند كه به كارگري كه با عرق جبين جان مي كند و كار مي كند مي گويند مزدور خارجي! آخر اگر كارگر مزدور بود كه براي اين چندرغاز حقوق مجبور نبود ماه ها بدون حق و حقوق كار كند...»
منبع : آژانس ایران خبر
9 فروردین 88
تعطیل گسترده کارخانه های چای در شمال
شروع سال نو شروع مرحله تازه ای در تعطیل مراکز کار و تولید و بیکارسازی انبوه توده های کارگر است. قبلاً از تعطیل 20 کارخانه در شهرک صنعتی امیر کبیر صحبت کردیم و اینک سخن از بسته شدن اکثریت قریب به اتفاق کارخانه های تولید یا بسته بندی چای در شمال کشور است. شمار کارخانه های تعطیل شده به 200 می رسد و تعداد واحدهای باقی مانده به شمار انگشتان دست نمی رسد. دلیل تعطیل این واحدها در رقابت فشرده میان سرمایه داران برای دستیابی آن ها به سودهای بیشتر نهفته است. شواهد حاکی است که به رغم بهای شبه رایگان نیروی کار در ایران باز هم سرمایه داران تولید کننده چای در ممالکی مانند هندوستان و جاهای دیگر از قدرت رقابتی بیشتر از سرمایه داران صاحب کارخانه های چای در ایران برخوردارند. در چنین شرایطی سرشت نظام سرمایه داری است که سرمایه داران زیادی دست به کار انباشتن بازار داخلی از چای ارزان بهاتر تولید ممالک دیگر می شوند و سرمایه داران بسیاری از واحدهای تولید چای را به ورطه ورشکستگی سوق می دهند. تاوان این رقابت میان سرمایه داران را یکجا توده های کارگر می پردازند. صاحبان صنایع تولید و تهیه چای بسیار راحت سرمایه های خویش را به حوزه های پرسود منتقل می کنند و در این میان فقط خیل عظیم کارگران هستند که با از دست دادن کار خویش خود و خانواده هایشان به جهنم بیکاری پرتاب می شوند و در میان شعله های داغ گرسنگی پرپر می گردند. بر اساس گزارش ها، حدود 60 هزار نفر در جریان این بیکارسازی ها به ورطه گرسنگی فرو می غلطند.
منبع : آژانس ایران خبر
9 فروردین 88
تعطیل 20 کارخانه و بیکارسازی گسترده کارگران در شهرک صنعتی امیرکبیر
شهرک صنعتی امیرکبیر در کاشان قرار دارد. حدود 132 کارخانه در این شهرک مستقر است که جمعیت زیادی کارگر را استثمار می کنند. با شروع سال نو سرمایه داران این شهرک 20 واحد صنعتی را به طور کامل تعطیل کرده اند. آنان همه کارگران این واحدها را یک جا اخراج کره اند. سرمایه داران مطابق معمول دلیل کار خویش را وخامت اوضاع اقتصادی و سودناکافی کارخانه ها اعلام کرده اند. شایع است که در همین روزها کارخانه های بیشتری تعطیل و کارگران بسیار زیادتری اخراج خواهند شد. اعلام خبر بیکارسازی ها همه کارگران را دچار وحشت کرده است. کارگرانی که کارخویش را از دست داده اند هیچ امیدی به یافتن کار در هیچ کجای دیگر ندارند. آنان خود را و خانواده های خود را با خطر جدی و مهلک گرسنگی دست به گریبان می بینند.
منبع: آژانس ایران خبر
9 فروردین 88
اخراج
دهها کارگر
کارخانه
ريسندگی و
بافندگی شاهو :
به
گزارش فعالان
حقوق بشردر
تاریخ 10 فروردین
88 آمده است :
دهها تن از
کارگران
کارخانه
ريسندگی و
بافندگی شاهو
در سنندج پس
از اعتراض به
سياستهای کارفرمای
کارخانه از
کار اخراج
شدند.
صبح روز جاری
با اعلام
سياست جديد
کارفرمای کارخانه
ريسندگی و
بافندگی شاهو
مبنی بر پرداخت
سنوات هر سال
يک بار به 22
کارگر
کارخانه که
مسائلی همچون
بازنشستگی و بيمه
خدمات
اجتماعی
کارگران را
تحت الشعاع خود
قرار می داد
کارگران اين
کارخانه دست
به اعتراض
زدند.
در پی اين
اعتراض
مسئولان
کارخانه
اقدام به اخراج
دهها تن از
کارگران
معترض نمودند
. نمايندگان
کارگران به
همراه کارگران
به اداره کار
سنندج مراجعه
کرده و طی
تنظيم دادخواستي،
شکايت و
اعتراض خود را
نسبت به اقدام
کارفرما
تسليم اين
اداره نموده و
اعلام کردند
در صورت شکايت
و عدم بازگشت
به کار، کارگران
اعتراضاتشان
را تشديد
خواهند کرد.
انتقال شمار از فعالان جنبش زنان و فعالین دانشجویی به زندان قزل حصار
بنا به گزارش کميته گزارشگران حقوق بشردرتاریخ 9 فروردین 1388 آمده است ، 4 تن از فعالان جنبش زنان که از سوی ماموران انتظامی رژیم بازداشت شده بودند، به زندان "قزل حصار" منتقل شده اند.
"محمد شوراب"، "علی عبدی"، "آرش نصیری اقبالی" و "امیر رشیدی" 4 فردی هستند که به زندان قزل حصار انتقال یافته اند.
خدیجه مقدم، دلارام علی، لیلا نظری، محبوبه کرمی، فرخنده احتسابیان، بهارا بهروان، شهلا فروزانفر و ثریا یوسفی دیگر بازداشت شدگانی هستند که همچنان در زندان اوین به سر می برند و تلاش خانواده های آنان جهت ملاقات و آزادی نامبردگان با قرار وثیقه تاکنون بدون نتیجه بوده است.
اعلام موجوديت و فراخوان
"كميته ي دفاع از كارگران هفت تپه"
كارگران
و مردم
آزاديخواه
ايران و جهان!
كارگران
نيشكر هفت تپه
پس از ماه ها
رنج و تلاش
اكنون زير
بيشترين
فشارها قرار
دارند. اين
كارگران
مطابق آن چه
در مقاوله
نامه هاي ٩٨
و٨٧ سازمان
جهاني
كاربدان
تصريح شده، اقدام
به ايجاد تشكل
مستقل خود
نموده اند و
در آبان ماه
٨٧ در مجمع
عمومي
"سنديكاي
كارگران نيشكر
هفت تپه" را
ايجاد و
نمايندگان
خود را انتخاب
كردند.
همبستگي
كارگران در
هفت تپه منجر
به پرداخت
حقوق هاي
معوقه،
افزايش ٧٠ هزار
تومان به حقوق
كليه ي
كاركنان، در
دستور كار
قرار گرفتن
استخدام رسمي
بخش وسيعي از
كارگران هفت
تپه، جلوگيري
از فروش زمين
و خصوصي سازي
كارخانه شد و...
در نيمه ي دوم
سال ٨٧
نمايندگان
كارگران هفت تپه
بارها مورد تهديد
قرار گرفتند و
بازداشت و
دادگاهي شدند
ودر اسفند ماه
٨٧ دوباره هفت
تن از اعضاي
هيئت مديره ي
سنديكا
آقايان،
فريدون
نيكوفرد، جليل
احمدي، نجات
دهلي، رضا
رخشان، قربان
عليپور، محمد
حيدري مهر و
رحيم بسحاق،
دستگير و تحت
فشار قرار
گرفتند و در
نهايت هم با
قرار كفالت
آزاد شدند
.همچنین
احكامي نيز
براي نمايندگان
كارگران صادر
شده است.علي
نجاتي رئيس هيئت
مديره ي
سنديكا نيز از
١٨ اسفند ماه
تا كنون در
مكان
نامعلومي در
بازداشت به سر
مي برد.
كارگران !
صحبت از
بيكارسازي
تعداد زيادي
از كارگران، وا
گذاري
كارخانه به
بخش خصوصي و
سپس تغيير كشت
زمين هاي
كشاورزي و به
عبارتی
نابودی
نیشکرهفت تپه
مي شود. همه ي
اين ها بدين
معناست كه
نظام سرمايه
داري علاوه بر
فشار هاي غير
انساني به
نمايندگان
كارگران هفت تپه،
زندگي حدود ٤
هزاركارگر و
خانواده
هایشان را نيز
براي هميشه در
معرض نابودي
قرار داده
است.
ما میدانیم که
با گسترش
بحران سرما یه
داری، بیکارسازی
و اخراج
کارگران در
آینده در سطح
وسیعی ادامه
خواهد داشت و
امنیت شغلی
کارگران را
تهدید میکند و
لزوم همبستگی
کارگران هر چه
بیشتر احساس
میشود . حمایت
از کارگران
هفت تپه حمایت
ازخود ماست .
در اين ارتباط
، ما امضا
کنندگان،ضمن
اعتراض به این
سرکوب ها،
آمادگي خود را
براي حمايت
مؤثر و همه
جانبه از حقوق
كارگران هفت
تپه برای
پايان دادن به
هر گونه پيگرد
و محاكمه ي
اعضاي هيئت مديره
ي سنديكا و
آزادي علي
نجاتي رئيس
هيئت مديره ي
سنديكاي
كارگران هفت
تپه اعلام داشته
و با تشكيل "
كميته ي دفاع
از كارگران
هفت تپه"
اعلام مي كنيم
از اين پس، به
هر طريق ممكن
اعم از اطلاع
رساني اخبار
كارگري هفت
تپه، ترغيب
تشكل هاي
داخلی و جهاني
كارگري،
نهادها و
فعالين حقوق
بشر وهر گونه
اعتراض ، دعوت
از کارگران ...
براي توقف
فضاي سركوب و ارعاب
نسبت به
فعالين
كارگري و
احقاق و تثبيت
حقوق و
مطالبات
كارگران در
هفت تپه اقدام
خواهيم كرد.
ما از كليه ي
افراد
،کارگران،زنان
،معلمان،نویسندگان،
تشكل ها و
فعالان
كارگري و
اجتماعی و
دانشجویان مي
خواهيم با
عضویت ،حمایت
ومشاركت در
اين حركت
انساني و
طبقاتي به
حمايت از
كارگران
نيشكر هفت تپه
برخيزند.
كميته ي دفاع
از كارگران
هفت تپه
١٠/١/١٣٨٨
komitedefa7.blogfa.com
افراد و تشكل
ها براي عضويت
و اعلام نام
خود براي
عضويت در اين
كميته به اين
آدرس پيام
بفرستند وبا
پیشنهادات و
برنامه ها و
اعلام امکانات
ِخود،مارا یاری
کنند
k.d.7tapeh@gmail.com
اسامی افراد ی
که اعلام
آمادگی برای
عضویت و حمایت
کرده اند، به
ترتیب
الفبایی :
محمد اولیایی
فرد(وکیل
اعضای هیئت
مدیره ی سندیکای
کارگران هفت
تپه)- ابراهیم
امدادی-مهرداد
امین
وزیری-نازی
اسکویی- یاشار
امینی- مجید
اشرف نژاد-
علی رضا
اخوان- علی
امینی - مهدی
الهیاری- مریم
آموسا-
ابوطالب
باقری- زهرا
بدشت- شادمان
بنی بشر- صدرا
پیرحیاتی-
علیرضا ثقفی-
ویکتوریا
جمشیدی- نسرین
چنگیزیان-
خالد حسینی-
مجید حمیدی-
پرویز حاج
میرزایی-
بهروز خباز-
علیرضا خباز-
لیلا خلیلی-
عین الله
خادمی- رضا
دهقان- محمد
کریم دلفان-
فریبرز رئیس
دانا- فرزانه
راجی- سمیه
رشیدی- سوسن
رازانی- ناصر
زرافشان- علی
سالم- مسعود
سلیم پور-
بهزاد سهرابی-
مهدی سروقدی-
هاجر سعیدی-
فخری شادفر-
فاطمه شاه نظری-
مریم شیرازی-
هاله صفرزداه-
بیژن صباغ-
غلامعلی
صفایی- ایلقار
صمدزاده-
کامران
طاهباز- بیتا
طاهباز-
علیرضا عسگری-
غلام حسین
عابد- میلاد
عمرانی- وحید
علیقلی پور-
فتانه عباسی-
پویش
عزیزالدین-
حسین غلامی-
موسی فرهمند-
فرامرز فطرتی-
فرشید فرهادی-
شیما فرزاد
منش- سیروس
فتحی- فواد
فتحی- وفا
قادری- مینا
قربانی- پرویز
قره باغی-
یوسف قنداق ساز-
سعید کیوان-
صالح کیاماری-
صدیق کبیری-
افسر کریمی-
سودابه کریمی-
اکبر معصوم
بیگی- نسترن
موسوی- مریم
محسنی- مجید
ملکی- سعید
مقدم- جهانگیر
محمود ویسی-
شهربانو مقدم-
خدیجه مقدم- مازیار
مهرپور- امید
میرکی- مونا
محمدزاده- شایسته
ناصری- داریوش
نوید- خانواده
ی علی نجاتی-
فردین نگهدار-
پریسا
نصرآبادی- روان
نیکخو- کنور
نوری- کژال
نصرالهی-
میترا همایونی-
سودابه یاری...
ادامه دارد...
خود سوزی یک زن جوان در شهر کرمانشاه
به نقل از سایت خبری پیام درتاریخ 10 فروردین 1388 آمده است : بنا به خبر رسیده از شهر کرمانشاه، زن جوانی در یکی از روستاهای اطراف کرمانشاه بر اثر فقر شديد و مشکلات خانوادگی خودسوزى كرد و جانش را از دست داد.
"سميرا جمالى" ساكن روستاى "قازانچى" از توابع كرمانشاه روز سه شنبه 4 فروردين اقدام به خود سوزی کرده و پس از چند ساعت در بيمارستان "طالقانى" شهر كرمانشاه جانش را از دست داد.
تعطیلی و بیکارسازی گسترده کارگران در شهرک صنعتی امیرکبیر
به نقل از سایت خبری پیام درتاریخ 10 فروردین 1388 آمده است : تعداد 20 کارخانه شهرک صنعتی امیرکبیر که در شهر کاشان قرار دارد تعطیل و صدها کارگر این کارخانه ها بیکار شده اند.
کارفرمای کارخانه های تعطیل شده اعلام کردند به علت سود آور نبودن کارخانه ها اقدام به تعطیلی آنها کرده و هیچ گونه مزایایی را به کاگران بیکار شده پرداخت نخواهند کرد. گزارشها حاکیست کارخانه های بیشتری در معرض تعطیلی قرار گرفته اند که این مساله موجب نگرانی هزاران کارگر شاغل در این کارخانه ها شده است.
بیکار شدن هزاران کارگر کارخانه های چای در شمال
به نقل از سایت خبری پیام درتاریخ 10 فروردین 1388 آمده است : تعطیلی 200 کارخانه تولید و بسته بندی چای در شمال ایران، منجر به بیکار شدن هزار کارگر شاغل در این کارخانه ها شده است.
گزارشها حاکیست به علت تعطیلی این 200 کارخانه تولید چای، 60 هزار کارگر که در بخشهای مختلف این صنعت مشغول به کاربودند مشاغل خود را از دست داده اند.
اخراج دهها کارگر کارخانه شاهو در سنندج
بنا به خبر رسیده از سنندج دهها کارگر کارخانۀ ریسندگی و بافندگی شاهو در سنندج پس از اعتراض به سیاستهای کارفرمای کارخانه از کار اخراج شدند.
کارگران کارخانه شاهو روز دوشنبه 10 فروردین در واکنش به برنامه های جدید کارفرمای این کارخانه اقدام به برگزاری تجمع اعتراضی کرده و کارفرمایان در مقابل اعتراض کارگران، اقدام به اخراج دهها تن از آنان نمودند.
کارگران و نمایندگان آنها در اعتراض به اقدام کارفرمای کارخانه شاهو به اداره کار شکایت کرده و اعلام کردند در صورتی که شکایت آنان مورد بررسی قرار نگیرد تا دستیابی به مطالبات خود به اعتراضاتشان ادامه خواهند داد.
اعلام موجوديت و فراخوان "كميته دفاع از كارگران هفت تپه"
كارگران و مردم آزاديخواه ايران و جهان!
كارگران نيشكر هفت تپه پس از ماه ها رنج و تلاش اكنون زير بيشترين فشارها قرار دارند. اين كارگران مطابق آن چه در مقاوله نامه هاي 98 و 87 سازمان جهاني كار بدان تصريح شده، اقدام به ايجاد تشكل مستقل خود نموده اند و در آبان ماه 87 در یک مجمع عمومي "سنديكاي كارگران نيشكر هفت تپه" را ايجاد و نمايندگان خود را انتخاب كردند.
همبستگي كارگران در هفت تپه منجر به پرداخت حقوق هاي معوقه، افزایش 70 هزار تومان به حقوق كليه كاركنان، در دستور كار قرار گرفتن استخدام رسمي بخش وسيعي از كارگران هفت تپه، جلوگيري از فروش زمين و خصوصي سازي كارخانه شد و در نيمه دوم سال 87 نمايندگان كارگران هفت تپه بارها مورد تهديد قرار گرفتند و بازداشت و دادگاهي شدند و در اسفند ماه بار دیگر هفت تن از اعضاي هيئت مديره سنديكا دستگير و تحت فشار قرار گرفتند و در نهايت هم با قرار كفالت آزاد شدند و "علي نجاتي" رئيس هيئت مديره سنديكا نیز از 18 اسفند ماه تا كنون در مكان نامعلومي در بازداشت به سر مي برد.
در اين ارتباط ، ما امضا کنندگان، ضمن اعتراض به این سرکوب ها، آمادگي خود را براي حمايت مؤثر و همه جانبه از حقوق كارگران هفت تپه برای پايان دادن به هر گونه پيگرد و محاكمه اعضاي هيئت مديره سنديكا و آزادي "علي نجاتي" رئيس هيئت مديره سنديكاي كارگران هفت تپه اعلام داشته و با تشكيل "كميته دفاع از كارگران هفت تپه" اعلام مي كنيم از اين پس، به هر طريق ممكن اعم از اطلاع رساني اخبار كارگري هفت تپه، ترغيب تشكل هاي داخلی و جهاني كارگري، نهادها و فعالين حقوق بشر و هر گونه اعتراض، دعوت از کارگران براي توقف فضاي سركوب و ارعاب نسبت به فعالين كارگري و احقاق و تثبيت حقوق و مطالبات كارگران در هفت تپه اقدام خواهيم كرد. ما از كليه کارگران، زنان، معلمان، نویسندگان، تشكل ها و فعالان كارگري و اجتماعی و دانشجویان مي خواهيم با عضویت، حمایت و مشاركت در اين حركت انساني و طبقاتي به حمايت از كارگران نيشكر هفت تپه برخيزند.
گفتنی است که شمار زیادی از فعالین کارگری و دانشجویی و اجتماعی این اطلاعیه را امضا کرده اند و کمیته "هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری" با صدور اطلاعیه ای از تشکیل این کمیته دفاع کرده است.
در بخشی از اطلاعیه کمیته "هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری" آمده است: ما اعضای کمیته هماهنگی، تشکیل چنین کمیته ای را در جهت یاری رساندن به کلیت جنبش کارگری ایران و به ویژه کارگران هفت تپه، اعضای هیئت مدیره سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه و آزادی بی قید و شرط "علی نجاتی" رئیس هیئت مدیره این سندیکا بسیار مهم و قابل تقدیر می دانیم و امید آن داریم که به واسطه حرکت های سازمان یافته این کمیته و با همبستگی طبقاتی کارگران و تشکل های کارگری در ایران و جهان به فضای سرکوب و ارعاب و تحت پیگرد قرار دادن فعالان کارگری، دانشجویی و زنان پایان داده شود.
ما از تشکیل "کمیته ی دفاع از کارگران هفت تپه" پشتیبانی می کنیم!!!
با کمال مسرت، مطلع شدیم کمیته ای در دفاع از کارگران هفت تپه اعلام موجودیت کرده است. ما ضمن قدردانی از دست اندرکاران تشکیل این کمیته، آرزومندیم این دوستان در پیشبرد اهدافی که برای چنین کمیته ای برگزیده اند پیروز و سربلند باشند.
کارگران و فعالین کارگری!
امروز جنبش کارگری ایران، به لحاظ وجود فضای شدید اختناق، سرکوب و دستگیری فعالین کارگری و دیگر جنبش های اجتماعی دوران بسیار سختی را از سر می گذراند. اکنون دیگر هفته ای نیست که ما خبر دستگیری فعالی از فعالان کارگری، دانشجویی و زنان را دریافت نکنیم. تمامی این توحش عنان گسیخته ی سرمایه داری و چنگ و دندان نشان دادن های این نظام به ما می گوید، که تنها راه مقابله با این تهاجم وحشیانه، همانا همبستگی طبقاتی و سراسری در صفوفی متحد و به هم پیوسته از عناصری است که عزم خود را در تقابل با این نظام جهانی سرمایه داری و تحقق آرمان های انسانی خویش قرار داده اند.
ما اعضای کمیته ی هماهنگی، تشکیل چنین کمیته ای را در جهت یاری رساندن به کلیت جنبش کارگری ایران و به ویژه کارگران هفت تپه، اعضای هیئت مدیره ی سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه و آزادی بی قید و شرط علی نجاتی رئیس هیئت مدیره ی این سندیکا بسیار مهم و قابل تقدیر می دانیم و امید آن داریم که به واسطه ی حرکت های سازمان یافته ی این کمیته و با همبستگی طبقاتی کارگران و تشکل های کارگری در ایران و جهان به فضای سرکوب و ارعاب و تحت پیگرد قرار دادن فعالان کارگری، دانشجویی و زنان پایان داده شود.
زنده با همبستگی کارگران
کمیته ی هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری
11/1/1388
اخراج 17 کارگر از کارخانه « تتا»
شرکت تتا در شهرک صنعتی بهارستان کرج قرار دارد و 85 کارگر را استثمار می کند. این کارخانه تلویزیون های شهری و تابلوهای مانیتورینگ (وی – ام – اس) تولید می کند، کار نصب تلویزیون ها را انجام می دهد و کارگران را در همه این عرصه ها مورد استثمار قرار می دهد. سرمایه دار صاحب شرکت اینک تصمیم گیرفته است که 17 نفر از کارگران را اخراج کند. او این کار را در آستانه سال نو انجام داده است. عیدی صاحبان سرمایه به کارگران جز اخراج، تشدید استثمار، گرسنگی بیشتر، فقر عمیق تر و سیه روزی مرگبارتر چیز دیگری نمی تواند باشد.
11 فروردین 88
اخراج کارگران شاهو به جرم اعتراض به جنایت کارفرما
سرمایه دار مالک کارخانه شاهو اعلام کرده است که از این به بعد در هر سال فقط یک بار به 22 کارگر شرکت حق سنوات خواهد داد. این امر میزان بسیار نازل غرامت احتمالی بازنشستگی و حق بیمه خدمات اجتماعی کارگران را باز از مبلغ همیشه کم گذشته کمتر خواهد کرد. همه کارگران از شنیدن این خبر دچار خشم شدند. آنان در همان دقایق نخست اعلام خبر دست به اعتراض زدند. مسؤلان کارخانه با مشاهده اعتراض کارگران یکراست تصمیم به اخراج همه افراد معترض گرفتند. بر اساس حکم سرمایه هر کارگری که علیه جنایات سرمایه دار فریاد اعتراض سر دهد محکوم به اخراج و بیکاری و گرسنگی است. کارگران اخراجی از صاحب سرمایه به اداره کار دولت سرمایه داران شکایت بردند. آنان از این اداره خواستار دخالت و کمک شدند و البته اعلام کردند که در صورت نگرفتن نتیجه، مبارزه خویش را به شکل های دیگر ادامه خواهند داد.
منبع: مجموعه فعالان حقوق بشر
11 فروردین 88
اخراج 5 کارگر زن بدون حقوق و عیدی از کارخانه شوگا
سرمایه دار صاحب کارخانه شوگا 5 کارگر زن این کارخانه را اخراج کرده است. او دلیل این بیکارسازی را عدم احتیاج به نیروی کار 5 کارگر اعلام کرده است. مطابق حکم ذاتی سرمایه و نظام سرمایه داری هر کارگری که نیروی کار وی مورد نیاز سرمایه نیست، خودش و همه افراد خانواده اش محکوم به گرسنگی و فقر و برهنگی و محرومیت از حق زندگی هستند. سرمایه داران ایران و طبعاً همه صاحبان سرمایه در جهان به این نیز بسنده نمی کنند. آنان به محض احساس بی نیازی به خرید نیروی کار بردگان مزدی، از ماه ها پیش دستمزدهای ایام اشتغال آنان را نیز قطع می کنند، کارگران را برای مدتی طولانی به بیگاری می گیرند، با کار سراسر رایگان آن ها دنیایی کالا تولید می کنند و اقلام عظیمی سود نصیب خود می سازند.
سرمایه دار صاحب کارخانه شوگا نیز دقیقاً همین جنایت را مرتکب شده است. او از چند ماه پیش از اخراج این 5 کارگر زن، حتی ریالی حقوق به آن ها پرداخت نکرده است. ایشان بخشی از دستمزد کارگران را نیز که زیر نام عیدی پرداخت می شود به طور کامل مصادره کرده است. 5 کارگر زن اخراجی با دریافت خبر بیکاری خود در شروع سال نو زمین و زمان را در برابر چشمان خویش تیره و تار دیده اند. همسر یکی از این زنان که خود نیز کارگر کارخانه است می گوید از این به بعد برای امرار معاش خود با مشکلاتی بسیار سنگین تر و انبوه تر از گذشته رو به رو خواهیم بود. او می گوید که به هر اعتراضی دست زده ایم اما هیچ دادرسی در هیچ کجا نیافته ایم.
منبع: آژانس ایران خبر
11 فروردین 88
اخراج 5 کارگر کارخانه "شوگا" بدون پرداخت حقوق و مزایا
به نقل از سایت خبری پیام در 12 فروردین 1388 آمده است :کارفرمای کارخانه "شوگا" 5 تن از کارگران زن این کارخانه را بدون پرداخت حقوق و مزایا و عیدی سال 88 اخراج کرد.
کارفرمای کارخانه دلیل اخراج این کارگران را زیاد بودن کارگران این کارخانه اعلام کرده و از پاسخ گویی به اعتراض کارگران در خصوص بازگشت مجدد به کار و پرداخت دستمزد معوقه آنان خودداری کرده است.
کارگران کارخانه ژلاتین در معرض اخراج دسته جمعی
در خبرهای قبلی خواندیم که نیروهای سرکوبگر به صفوف کارگران معترض کارخانه ژلاتین هجوم بردند، آنان را سخت مورد ضرب و شتم قرار دادند و شمار قابل توجهی را مجروح و عده ای را نیز دستگیر کردند. کارگران خواستار دریافت دستمزدهای معوقه خویش بودند و سرمایه داران و دولت سرمایه داری چنان که رسم و سرشت آن ها است اعتراض کارگران را به شدت سرکوب کردند. اینک چند روزی از وقوع آن جنایات می گذرد. در طول این مدت کارگران دستگیر شده بر خواسته های خویش پای فشردند. آنان اعلام کردند که خواستار پرداخت فوری دستمزدهایشان هستند. تا کنون سرمایه دار مجبور شده است به هر کارگری 200 هزار تومان علی الحساب پرداخت کند. پرداخت بخش اعظم مطالبات کارگران همچنان معوق باقی مانده است. اما از این مهم تر و فاجعه بارتر خطر اخراج دسته جمعی آنان است که این روزها کارگران را در ماتم فرو برده است. سرمایه دار اعلام کرده است که قصد دارد کارخانه را تعطیل و همه کارگران را اخراج کند.
منبع: آژانس ایران خبر
12 فروردین 88
تعویق 6 ماهه حقوق کارگران سم سازی روانسر
دستمزدهای کارگران کارخانه سم سازی روانسر 6 ماه است که پرداخت نشده است. در طول این 6 ماه کارگران بیش از چند بار دست به اعتصاب زده و خواستار دریافت حقوق های معوقه خویش شده اند. سرمایه دار شرکت هر بار با دادن وعده و وعید کارگران را مجبور به ختم اعتصاب و آغاز کار کرده است. اما چنان که ماهیت و رسم و عرف همه صاحبان سرمایه است هر بار زیر قول خود زده و تا امروز ریالی به هیچ کارگری نداده است. طبیعی است که با شروع هر اعتصاب و خوابیدن چرخ تولید، هر سرمایه داری برای غلبه بر خشم کارگران به هر ترفند و جنایتی ازجمله کشاندن نیروی سرکوب و به خون کشیدن اعتصاب، به کارگیری خدم و حشم خود برای ایجاد تفرقه در صفوف اعتصاب کنندگان، مقاومت در مقابل کارگران خشمگین به امید مأیوس ساختن آنان، استفاده از برخی کارگران ناآگاه به عنوان اعتصاب شکن و بسیاری دسیسه ها ی دیگر متوسل می شود. دادن وعده و وعید نیز یکی از این ترفندها است. سرمایه دار صاحب کارخانه سم سازی در طول این 6 ماه بیشترین سود را از به کارگیری همین ترفند برده است. این ترفند اما اینک به دلیل مصرف بیش از حد رنگ باخته است و کمتر کارگری به آن اعتنا می کند. کارگران اعلام کرده اند که در صورت خودداری سرمایه دار از پرداخت حقوق ها دوباره دست به اعتصاب خواهند زد.
منبع: آژانس ایران خبر
12 فروردین 88
نياز فوری کبودوند، خرسندی و اسانلو به مرخصی استعلاجی:
به
گزارش کميته
گزارشگران
حقوق بشردر
تاریخ 15
فروردین 88 :ماده
3 اعلاميه جهانى
حقوق بشر
اعلام داشته:
<هر فرد از حق
زندگي، آزادى
و امنيت شخصى
برخوردار
است> درگذشت
دو زندانی
سياسی به
فاصله کمتر از
دو هفته در
زندان های
ايران، نشان
از آن دارد که
دستگاه قضايی
و مديريت
زندان، هرگز
تمهيدات لازم
را برای حفظ
جان زندانی در
زندان
نيانديشيده اند.
اميرحسين
حشمت ساران، و
اميدرضا
ميرصيافي، دو
زندانی سياسی
که در زندان
های رجايی شهر
و اوين، جان
باختند، هر دو
به دليل دارا
بودن بيماريهايي،
می بايست در
خارج از زندان
تحت درمان
قرار می
گرفتند. با
اين
وجود،اصرار
وزارت اطلاعات
ودادگاه
انقلاب، به
عدم خروج
زندانيان
سياسی از
زندان، موجب
آن شد که امکانات
محدود پزشکی
در زندان و
عدم تعهد
پزشکان زندان
نسبت به جان
زندانيان، موجبات
مرگ آنان را
فراهم آورد.
صرف نظر از
اينکه، در
موارد فوق،
سلسه اصولی از
حقوق
زندانيان نقض
شده است. اين
سوال پيش می آيد،
که چه کسی
مسئول جان
زندانيان در
زندان است؟
بر طبق اسناد
بين المللی
"هنگامی که يک
دولت افراد را
از آزاديشان
محروم می کند،
مسئوليت مراقبت
از سلامتی
آنان را چه در
خصوص شرايط
نگهداری و چه
درمان فردی آن
ها که ممکن
است در نتيجه
شرايط نگه
داری شان لازم
باشد، عهده
دار می شود."
اين بدان معنی
است، که "
مسئوليت جان
زنداني، مادامی
که در زندان است،
بر عهده سيستم
قضايی است."
ماده 102 آيين
نامه اجرايى
سازمان زندان
ها و اقدامات
تأمينى و
تربيتى كشور
مصوب 20/9/1384 مقرر
داشته كه
بهدارى زندان
مكلف است
حداقل ماهى يك
بار به انجام
تست پزشكى
تمامى
محكومان
مبادرت نمايد.
با اين حال در
ماده 103 آيين
نامه اجرايى
فوق آمده: <تا
جايى كه امكان
پذير است بايد
ترتيبى اتخاذ
شود كه احتياج
هاى درمانى و
بهداشتى
محكومان
بيمار در داخل
موسسه يا
زندان تامين
شود تا به
انتقال محكوم
به خارج از
موسسه يا
زندان نيازى
نباشد. با اين
همه در موارد
ضرورى خروج
محكوم از
زندان براى
معالجه بايد
با تاييد
بهدارى زندان
و اجازه رئيس
موسسه يا
زندان و
موافقت قاضى
ناظر باشد. در
موارد فورى
محكوم بيمار
به دستور پزشك
يا بهدارى
زندان و اجازه
رئيس موسسه يا
زندان يا
جانشين او به
بيمارستان
اعزام مى شود
و مراتب بايد
در اسرع وقت
به صورت كتبى
به قاضى ناظر
گزارش شود...>
دراين اصل،
درمان زندانی
و انتقال او
به خارج از
زندان تنها با
اجازه رئيس
زندان مجاز
دانسته شده
است. اين در
شرايطی است که
نظر رياست زندان،
می تواند
نظريه پزشکی
دال بر ضرورت
انتقال بيمار
به خارج از
زندان را
منتفی نمايد.
در دو سال
گذشته حداقل 5
زندانی سياسی
به همين دليل
در زندان های
ايران در
گذشته اند.
اکبر محمدی
اولين نمونه
ای بود که با
وجود تشخيص
پزشکی قانونی
مبنی بر" عدم
توانايی تحمل
کيفر" و در
حالی که در
مرخصی
استعلاجی به
سر می برد،
مجددا از سوی
مأموران
وزارت
اطلاعات در
منزلش
بازداشت و به
زندان انتقال
يافت. وی حدود
يکسال پيش از
آن با دريافت
مرخصی
استعلاجي،
قصد داشت تا
در خارج از
زندان به
درمان بيماريهای
خود بپردازد.
با اين وجود،
پس از انتقال
مجددش به
زندان اوين،
او در اعتراض
به
عملکردغيرقانونی
وزارت
اطلاعات، دست
به اعتصاب غذا
زد. مسئولان
زندان بدون
توجه به شرايط
حاد جسمانی
او، از توجه
به خواسته
هايش خودداری
کردند و محمدی
پس از ده روز
در زندان اوين
جان باخت.
دستگاه
قضايي، هرگز
پاسخ نداد، بر
اساس چه مجوز
و دليلي، اکبر
محمدی با وجود
دستور اکيد
پزشکی قانونی
در مورد لزوم
درمان وی در
خارج از
زندان، مجددا
به زندان
بازگردانده
شد.
پس از آن و به
فاصله
کوتاهي، ولی
الله فيض مهدوي،
در شرايطی
مشابه در
زندان رجايی
شهر جان باخت.
مسئولان
قضايی علت مرگ
وی را خودکشی
دانستند. فيض
مهدوی نيز در
اعتراض به عدم
صدور مجوز مرخصي،
دست به اعتصاب
غذا زده بود.
عبدالرضا
رجبي،
ديگر
زندانی سياسی
است، که پس از
انتقالش به زندان
رجايی شهر، به
صورت
نامعلومی
درگذشت. زندانيان
سياسی در
زندان اوين می
گويند: " شرايط
جسمانی وی
بسيار وخيم
بوده است، و
او نياز داشت
تا در خارج از
زندان مورد
مداوا قرار
گيرد." با اين
حال نه تنها
به اين امر
توجه نشد،
بلکه او در
شرايط
بيماري، از
زندان اوين به
زندان رجايی
شهر تبعيد شد
و سپس خبر
درگذشت او
اعلام شد.
اميرحسين
حشمت ساران
نيز، يکی از
آخرين کسانی
است که به
دليل بی توجهی
مسئولان
بهداری زندان
نسبت به
شرايطش، در
بيمارستانی
خارج از زندان
جان باخت.
مسئولان
زندان، تنها
زمانی او را
به بيمارستان
انتقال دادند
که او جانش را
از دست داده
بود و پزشکان
بيمارستان
نتوانستند او
را نجات دهند.
اميرساران،
در سال 83 به اتهام
تشکيل گروه
غيرقانونی
محکوميت سنگين
16 سال حبس
دريافت کرد و
دراين مدت با
وجود اينکه،
چندين بار
دچار حمله
قلبی شده بود،
اجازه
استفاده از
مرخصی را
نيافت. و
اميدرضا ميرصيافي،
آخرين موردی
است که عدم
توجه کافی
مسئولان
بهداری
زندان،
موجبات مرگش
را فراهم کرد. به
گفته ساير
زندانيان
سياسي، وی به راحتی
می توانست
زنده بماند،
اگر و تنها
اگر پزشکان
زندان، او را
به
بيمارستانی
در خارج از
زندان انتقال
می دادند.
به نظر می
رسد، عدم
رسيدگی مناسب
پزشکی به زندانيان،درآينده
قربانيان
بيشتری خواهد
داشت و اين در
شرايطی است،
که اخبار
منتشر شده، تنها
زندانيان
سياسی را دربر
ميگيرد و
بسياری از
زندانيان
عادی نيز، در
شرايطی مشابه
در زندان
جانشان را از
دست می دهند.
سکوت دستگاه
قضايی و عدم
صدور مجوز
برای وکلای
افراد ياد
شده، جهت
پيگيری دلايل
مرگ موکلانشان،
ابهامات در
مورد علل
درگذشت
زندانيان را
افزايش داده
است.
از اين رو، هم
اکنون بيش از
هر زمان ديگری
نسبت به سلامتی
زندانيان
سياسی در
زندان های
ايران، نگرانی
وجود دارد. در
زير وضعيت سه
زندانی سياسی
که نياز فوری
به درمانهای
پزشکی خارج از
زندان دارند
به طور خلاصه
اشاره شده
است. بديهی است،
مخالفت با
مرخصی
استعلاجی اين
زندانيان، به
منزله عدم
توجه قوه
قضائيه و
دادگاه انقلاب
به سلامت
زندانيان تلقی
می شود.
محمد صديق
کبودوند
رئيس سازمان
دفاع از حقوق
بشر کردستان،
که به اتهام "
تشکيل گروه
غيرقانونی"
با محکوميت سنگين
از سوی دادگاه
انقلاب مواجه
شده است، علی
رغم شرايط
نامناسب
جسمانی تاکنون
امکان استفاده
از مرخصی را
نيافته است.
مأموران
امنيتی
کبودوند را در
تاريخ دهم تيرماه
سال 1386 بازداشت
و سپس او را به
زندان اوين بند
209 منتقل کردند
که تحت مديريت
وزارت
اطلاعات است.
کبودوند به
مدت 5 ماه در
سلول انفرادی
اين بند
نگهداری شد.
وی در طی يکسال
گذشته، چندين
بار در زندان،
دچار حمله قلبی
شد و با اينکه
پزشکان زندان
برای وی " انتقال
به بيمارستان
خارج از زندان
" را توصيه نمودند،
سخنگوی قوه قضائيه
شرايط وی را
عادی دانست .
براساس گزارش
سازمان دفاع
از حقوق بشر
کردستان،
کبودوند طی دو
ماه گذشته،
دوبار به
بيمارستان
خارج از زندان
انتقال يافته
است. با اين
حال، مسئولان
زندان، اجازه
تداوم معالجات
پزشکی وی در
خارج از زندان
را صادر نکرده
اند. هم اکنون
نسبت به وضعيت
سلامتی
کبودوند،
نگرانيهای
جدی وجود
دارد.
عباس خرسندی
دبير کل "حزب
دموکرات
ايران" نيز به
اتهام تشکيل
گروه
غيرقانونی از
سوی شعبه 15
دادگاه انقلاب،
به تحمل 8 سال
زندان محکوم
شد.
اين زندانی
سياسی عليرغم
ابتلا به
بيماری قلبی ،
بيماری اعصاب
و رنج و
دردهای
متداومی چون
سردردهای
مزمن و مشکلات
دستگاه
گوارشی کماکان
از رسيدگی
پزشکی مورد نياز
محروم است.
وی که پيش از
بازداشت تحت
درمان بوده
است، پس از بازداشت
و تاکنون جز
رسيدگيهای
سطحی بهداری
زندان خدمات
پزشکی مورد
نياز خود را
دريافت نکرده
است. همچنين
درخواست مرخصی
استعلاجی او
نيز مورد
مخالفت مسئولين
مربوطه قرار
گرفته است.
عباس خرسندي،
از جمله
زندانيانی
است، که
خانواده اش
بارها نسبت به
شرايط
نامناسب جسمانی
اش، به خصوص
بيماری قلبی
او، ابراز نگرانی
کرده و هشدار
داده اند.
منصور اسانلو
رئيس هيئت
مديره سندکای
شرکت واحد
اتوبوسرانی
که از سوی
دادگاه به 5
سال حبس محکوم
شد. در شرايطی
راهی زندان شد
که از بيماری
حاد چشم رنج
می برد و می
بايست عمل
جراحی ای را
بر روی چشمش
انجام می داد.
با اين حال
منصور
اسانلو، تا
چندين ماه پس
از بازداشت،
اجازه اعزام
به بيمارستان
را نيافت و پس
از آن تحت
مراقبت های شديد
امنيتی به
بيمارستان
منتقل و تحت
عمل جراحی
قرار گرفت.
اما مسئولان
زندان به وی
اجازه ندادند
تا دوران
نقاهت خود را
در بيمارستان
سپری کند.
آنان
بلافاصله اسانلو
را به زندان
انتقال دادند.
همچنين
ابراهيم مددی
ديگر عضو هيئت
مديره سنديکای
شرکت واحد نيز
که از
بيماريهايی
چون ديابت و
پروستات رنج
ميبرد، بدون
رسيدگی پزشکی
مناسب در زندان
رجايی شهر
نگهداری می
شود.
توضيح آنکه
اسامی ياد
شده، با بررسی
وضعيت زندانيان
سياسی در
زندان های
ايران به طور
قطع افزايش
خواهد يافت.
کميته
گزارشگران
حقوق بشر،
خانواده های
زندانيان
سياسی و کليه
افرادمطلع را
فرا می خواند
تا با جمع
آوری گزارشات
پزشکی در مورد
وضعيت سلامتی
زندانيانی که
نياز فوری به
خدمات پزشکی
دارند، و کمک
به انتشار آن،
تلاش نمايند
تا مانع از
مرگ تدريجی
اين زندانيان
در زندان
شوند.
کارگران کارخانه " ایران ژلاتین" در معرض اخراج دسته جمعی
به نقل از سایت خبری پیام در 13 فروردین 1388 آمده است :کارفرمای کارخانه ایران ژلاتین اعلام کرده است که قصد دارد کارخانه را تعطیل و همه کارگران را اخراج کند.
در ادامه اعتراضات کارگران کارخانه "ایران ژلاتین" و بروز درگیری و ضرب و شتم و بازداشت تعدادی از آنان توسط نیروهای انتظامی رژیم، کارگران بازداشت شده همچنان بر کسب مطالبات خود تاکید کرده و خواستار دریافت دستمزدهای معوقه و سایر مطالبات خود می باشند.
تخریب منازل مردم در شهرستان بانه
بنا به خبر رسیده از شهر بانه روز جمعه 14 فروردین ماه، دهها واحد مسکونی در مناطق مختلف شهر بانه توسط چندین ارگان دولتی تخریب شدند.
گزارش رسیده حاکیست با حضور مسئولان سازمان جهاد، جنگل داری، اداره کشاورزی، شهرداری، نیروهای انتظامی و شورای شهر بانه تعداد 30 واحد مسکونی در محله های ترخان آباد، احمد آباد، باره وران و شهرک جهاد تخریب شده است.
مقامات دولتی دلیل تخریب منازل مسکونی مردم در مناطق یاد شده را نداشتن مجوز ساخت و خارج از محدوده شهری بودن اعلام کرده اند.
تخریب منازل یاد شده با مخالفت و مقاومت مردم روبرو شده اما به دلیل حضور گسترده نیروهای انتظامی رژیم مردم نتوانستند از تخریب منازل خود جلوگیری نمایند.
رسیدگی به اخراج کارگران چینی کرد به روز 19 فروردین موکول گردید
طبق آخرین خبری که اتحادیه آزاد کارگران ایران از ادامه اعتراضات کارگران اخراجی چینی کرد کرمانشاه دریافت نموده است روز دوشنبه 10 فروردین ماه نمایندگان کارگران اخراجی به منظور کسب اطلاع از روند پیگیری مسئله کارگران اخراجی که چند روز قبل اداره کار وعده آن را داده بود، به اداره کار کرمانشاه مراجعه نمودند و جدیت بیشتر اداره کار بر رسیدگی به خواست کارگران را یاد آوری کردند. در پاسخ، مسئولین اداره کار به نمایندگان اعلام کرده اند که به علت در مسافرت بودن بعضی از کارمندان اداره کار جلسه رسیدگی را به روز 19 فروردین موکول خواهند کرد و مکان برگزاری جلسه نیز به جای اداره کار به کارخانه باید تغییر یابد. کارگران با دریافت خبر تغییر مکان برگزاری جلسه توسط نمایندگانشان قصد دارند در مورد تغییر مکان برگزاری جلسه احضار نماینده کارخانه و رسیدگی به موضوع اخراج کارگران که قبلا قرار بود در اداره کار صورت گیرد بحث و تصمیم گیری کنند.
لازم به ذکر است مسئولین اداره کار روز دوشنبه بر خلاف وعده هائی مبنی بر مجبور نمودن کارفرما به پذیرش همه کارگران اخراجی و مشغول نمودن آنان بر سر کارهای قبلی خود که به کارگران معترض داده بودند تغییر لحن داده و گفته اند که ممکن است ما نتوانیم کارفرما را مجبور به قبول بازگشت به کار شما کنیم.
اتحادیه آزاد کارگران ایران چهاردهم فروردین ماه هشتاد و هشت
اجتماع اعتراضی کارگران « ایران پویا»
شرکت ایران پویا مدت ها است که 50 کارگر را اخراج کرده است. سرمایه دار شرکت هنگام بیکارسازی کارگران از پرداخت حقوق و سایر مطالبات معوقه آنان خودداری کرده است. کارگران بارها علیه این اقدام کارفرما دست به تحصن و اعتراض زده اند. سرمایه دار مطابق معمول « وجود مشکلات مالی» را دستاویز عدم پرداخت حقوق ها کرده است. او تا امروز حدود 8 میلیارد تومان سرمایه حاصل کار و استثمار کارگران را به صورت وام از مراکز مختلف مالی دریافت کرده است. اما با همه این ها هیچ ریالی از دستمزدهای معوقه 50 کارگر اخراجی را نپرداخته است. کارگران یک بار دیگر با تجمع در مقابل شرکت خواستار پرداخت فوری مطالبات خود شدند.
منبع: آژانس ایران خبر
15 فروردین 88
اعتراض کارگران پوشینه بافت به تعویق 6 ماهه دستمزدها
کارخانه پوشینه بافت در استان قزوین قرار دارد و 250 کارگر را استثمار می کند. این کارگران 6 ماه است که حقوق نگرفته اند. سرمایه دار شرکت حتی عیدی آنان را نیز پرداخت نکرده است، تصور این که بر این جمعیت 250 نفری چه می گذرد چندان دشوار نیست. اما راستش میان تصور چنین فاجعه ای با همه آزار دهنده بودنش تا واقعیت خود فاجعه دنیایی قرار دارد که دنیای زندگی روزمره 6 ماه کار بدون حقوق است. این فاجعه را تنها کسانی می فهمند که واقعاً 6 ماه مدام کار کرده و استثمار شده باشند، هیچ ریالی بابت دستمزد نگرفته باشند، زمین و زمان به صورت بدهکاری بر سرشان خراب شده باشد، احساس ذلت و حقارت و وحشت از دیدن قیافه طلبکاران دقیقه به دقیقه نفس را در سینه آنان بند آورده باشد، و دلهره و هراس ناشی از این که فردا چگونه نان فرزندانشان را از مغازه دار قرض کنند کابوس مرگ را به جان آنان انداخته باشد. آری، اگر مسئله را این گونه ببینیم درک وضعیت این کارگران و خانواده های آنان در شب عید پس از 6 ماه کار بدون مزد هیچ آسان نیست. آنان در همه این 6 ماه اعتراض کرده اند و به هیچ نتیجه ای نرسیده اند. سرمایه دار کارخانه تا امروز زیر نام پرداخت حقوق این کارگران 6 میلیارد تومان از اداره کار کمک دریافت کرده است!! ایشان کل این مبلغ را به سرمایه خود اضافه کرده و هیچ ریالی به کارگران نداده است!! روز 15 فروردین 100 کارگر این کارخانه یک بار دیگر در فاصله میان شرکت تا اداره کار دست به راه پیمایی زدند تا از این طریق به جنایات سرمایه دار و دولت سرمایه داران اعتراض کنند.
منبع: ایلنا
15 فروردین 88
صدور حکم اخراج دهها تن از کارگران مجتمع گاوداری شهر روانسر از سوی کارفرما
به نقل از سایت خبری پیام در 15 فروردین 1388 آمده است :بنا به خبر رسیده از شهر "روانسر" اخیرا و طی حکمی کارفرمای مجتمع گاوداری این شهر تصمیم به اخراج 27 نفر از کارگران این مجتمع را به آنها اعلام کرده است.
هر کدام از کارگران اخراجی 13 تا 22 سال سابقه کار در این مجتمع را داشته و بیمه رسمی می باشند. کارفرما در برابر اعتراض کارگران به حکم اخراجشان اظهار داشته در ازای هر سال کار، سه ماه حقوق به کارگران پرداخت خواهد شد. کارگران نیز در خواست 6 ماه حقوق کامل و برخورداری از مزایای بیمه بیکاری را کرده که با مخالفت کارفرما روبرو شده است.
کارگران مجتمع گاوداری شهر "روانسر" تهدید کرده اند به اداره کار و مراجع دولتی شکایت خواهند نمود. لازم به ذکر است که این مجتمع 6 سال قبل از از بخش دولتی به بخش خصوصی واگذار گردیده است.
اخراج گسترده کارمندان خبرگزاری فارس
به نقل از سایت خبری پیام در 15 فروردین 1388 آمده است :بنا به گزارش خبر گزاریهای داخلی، بیش از 50 خبرنگار و عضو تحریریه خبرگزاری فارس اخراج شده اند.
مدیریت خبرگزاری فارس این تعداد کارمند را به اتهام مشکلات اخلاقی ومالی از کار اخراج کرده است.
گفتنی است که خبرگزاری فارس تحت نفوذ اصولگرایان بوده و از حامیان رسانه ای دولت احمدی نژاد می باشد.
توقف پروژه توسعه میدان گاز پارس جنوبی
به
نقل از سایت
خبری پیام در 15
فروردین 1388
آمده است :"اکبر
ترکان"،
معاون وزير
نفت جمهوری
اسلامی،
اعلام کرد:
توسعه 3 فاز از
فازهای ميدان گازی
پارس جنوبی
بدليل عدم
همکاری شرکت
های خارجی
متوقف شده
است.
وی در گفتگو
با
خبرگزاریهای
داخلی ایران
گفت: توسعه
فازهای 11، 13 و 14
قرار بود توسط
شرکت های "توتال"،
"شل" و
"رپسول"
انجام شود ولی
اين شرکت ها
به صورت جدی
در این پروژه
اقدامات لازم
را انجام نداده
اند.
لازم به ذکر است که "کریستف دو مارژری"، مدیر شرکت نفتی "توتال" روز پنجشنبه 13 فروردین در حاشیه اجلاس صنعت نفت در پاریس، گفت: از آنجا که شرایط اقتصادی و جهانی راضی کننده نیست، گمان نمی رود مذاکره بر سر پروژه میدان گازی پارس جنوبی هرگز با موفقیت تمام شود.
ادامه فشارها بر کارگران شرکت تامین ترابر سبز صبا
به نقل از سایت خبری پیام در 15 فروردین 1388 آمده است :"بنا به گزارش کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل کارگری، اخیرا کارفرمایان شرکت تامین ترابر سبز صبا، تلاش دارند تا با استفاده از افرادی مشخص و با ایجاد فضای رعب و وحشت، قراردادهای یک ماهه و سه ماهه را به کارگران این شرکت تحمیل کنند.
طبق این گزارش کارفرمایان، کارگران را تهدید به اخراج کردهاند و طی دو ماه اخیر بیش از سه نفر از کارگران خدمات رسان داخل قطارها را به بهانه های واهی و بدون پرداخت حق و حقوق و ترساندن آنها از پلیس و دادگاه اخراج کردهاند. برخی از کارگران را نیز با پرونده سازی و بهانه های واهی اخراج نموده اند.
تجمع اعتراضی کارگران کارخانه پرریس سنندج در مقابل اداره کاراستان کردستان
بنا به خبر رسیده از شهر سنندج، روز شنبه 15 فروردین به دلیل ممانعت کارفرمای این کارخانه در خصوص بازگشت کارگران، دهها تن از کارگران کارخانه پرریس در مقابل اداره کار شهر سنندج تجمع اعتراضی برگزار کردند.
"امیر اسفندیاری" کارفرمای کارخانه "پرریس"، از ورود کارگران به کارخانه ممانعت به عمل آورده و متذکر شد باید طبق حکم دیوان عدالت اداری مبلغ دوران بلاتکلیفی شما توسط اداره کار تعین شود.
کارگران در مراجعه به اداره کار خواستار رسیدگی به حکم دیوان عدالت اداری شدند.
مسئولان اداره کار با مشاهده تجمع کارگران با نیرو های امنیتی تماس گرفته و مامورین انتظامی و امنیتی در اداره کار حاضر شدند. اما کارگران همچنان در سالن اداره کار مقاومت و اعتراض کرده و خواستار رسیدگی به پرونده خود شدند.
رئیس اداره کار به ناچار با کارگران وارد گفتگو گردید. قرار شد تا تاریخ 22 فروردین مبالغ قانونی از بابت زمان بلاتکلیفی مشخص و به کارگران و کارفرمای شرکت اعلام گردد.
اعتصاب کارگران دو کارخانه در اراک
کارگران کارخانه های « آذر آب» و « واگن پارس» در اراک مدت ها است که حقوق خود را دریافت نکرده اند. کارخانه ها بر اساس برنامه ریزی صاحبان سرمایه باید صبح امروز 16 فروردین شروع به کار می کردند اما کارگران هر 2 شرکت در اعتراض به تعویق طولانی پرداخت دستمزدهای خود از رفتن پای ماشین ها و آغاز کار خودداری کردند. آنان دست به اعتصاب زدند و اعلام کردند تا دریافت تمامی مطالبات خویش به اعتصاب ادامه خواهند داد.
منبع: آژانس ایران خبر
16 فروردین 88
کارگران
همکار ماشين
در مقابل
استانداری
تهران دست به
تجمع زدند:
به
گزارش
خبرگزاری ايلنا
در تاریخ 16
فروزدین 88 : صبح
امروز
کارگران شرکت
همکار ماشين
در اعتراض به
پرداخت نشدن 12
ماه حقوق و
عيدی و 2 سال بن
كارگرى خود در
مقابل
استانداری
تهران تجمع
کرده اند.
اين کارگران
که بيش از 60 نفر
بودند مدعى
شدند كه
مديريت اين
واحد با تشکيل
تعاونی مسکن
از آنها
کلاهبرداری
کرده است.
کارگران
همکار ماشين
مشکل اصلی اين
واحد را اختلاف
دو شريک اين
کارخانه
عنوان کردند و
تصريح نمودند:
يکی از
کارفرمايان
که 70 درصد شرکت
متعلق به
اوست، قصد
دارد تا سهم
کارفرمای
ديگر را به
قيمت ناچيز
خريداری
نمايد به همين
دليل کارخانه
دچار اين
مشکلات شده
است.
يکی از
کارگران با
اشاره به
فعاليت همکار
ماشين به
عنوان
واردکننده و
خدمات دهنده
ماشين آلات
راهسازی و
کاترپيلار
خاطر نشان
کرد: اين کارخانه
در کل کشور
دارای شعبههايی
است و در
مجموع حدود 300
پرسنل دارد.
او با بيان
اينکه
سهامدار عمده
همکار ماشين انحلال
شرکت را اعلام
کرده است،
گفت: از
مسوولان
استانداری
تهران می
خواهيم که به
داد ما برسند.
تخلف كارفرما
مشهود است
محمدفيضی
معاون مديرکل
سياسی
استانداری تهران
نيز در گفت
وگو با خبرنگار
ايلنا، با
تائيد
اظهارات
کارگران گفت: ريشه
اصلی مشکلات
همکار ماشين
به اختلاف دو
سهامدار آن
مربوط می شود.
وی با بيان
اينکه
کارگران اين
شرکت يک سال
است که حقوق
نگرفته اند
تصريح کرد:
قصد داريم تا
از محل صندوق
حمايت های
اجتماعی
مبلغی را براى
حل كردن مشكلات
كارگران در
اختيار
کارگران
قراردهيم.
دو شب سرگردانی 100 زن بيمار درخيابان :
به
گزارش خبرگزاری
مهردر تاریخ 16
فروزدین 88 : 100 زن
بيمار
سرطاني،
کليوی و MS به
علت بی توجهی
يکی از
مسئولان در
تعطيلات نوروزی
در خيابانهای
مشهد سرگردان
شدند.
به گزارش
خبرنگار مهر
در مشهد، عصمت
شيخ مومنی
مديرعامل
موسسه خيريه
ريحانه النبی
(س) مشهد ظهر
يکشنبه در نشستی
خبری در جمع
خبرنگاران
افزود: 100 زن
بيمار سرطاني،
کليوی و MS و بی
بضاعت
زيرپوشش اين
نهاد مردمي،
تعطيلات نوروزی
را در
خيابانهای
شهر سپری
کردند.
وی تصريح کرد:
بيماران
معرفی شده از
مددکاری
بيمارستانها
که در اين موسسه
از مزايای
درماني،
توانبخشي،
آموزشی و
خوابگاهی
بهره مند می
شدند در
روزهای 26 و 27 اسفندماه
گذشته به
دستور رئيس
دانشگاه علوم
پزشکی مشهد،
توسط نيروهای
خدماتی
دانشگاه و نيروهای
گذری در
خيابانها
سرگردان شدند.
مومنی با بيان
اينکه
ساختمان اين
موسسه از سال 1380
به صورت
استيجاری در
اختيار
فعاليتهای
موسسه قرار
داشت، افزود:
رئيس دانشگاه
علوم پزشکی
مشهد بدون
توجه به دستور
وزير بهداشت
اقدام به
تخليه
ساختمان و رها
کردن تجهيزات
اداری و کارگاهی
نمود و با
خشونت
بيماران را از
محل موسسه
اخراج کرد.
وی تصريح کرد:
طی ملاقاتی با
دکتر لنکرانی
وزير بهداشت
درمان و آموزش
پزشکی
درخواست
تمديد اجاره
مکان انجام شد
و وزير بهداشت
طی بررسی موضوع
و توجه به
وضعيت موسسه
به نحوی که
امور خيريه
تقويت و
بازنگری مجدد
شود موضوع
سرگردانی اين
بيماران را در
دستور کار
قرار داد.
مديرعامل
موسسه خيريه
ريحانه النبی
مشهد خاطرنشان
کرد: در پی
درخواست کتبی
دکتر قاضی زاده
نماينده مردم
مشهد در مجلس
و عضو کميسيون
بهداشت و
درمان، دکتر
لنکرانی وزير
بهداشت دستور
توقف حکم
تخليه را صادر
کرد.
وی اضافه کرد:
در اين ميان،
ملکی رئيس
دانشگاه علوم
پزشکی مشهد به
دستور وزير
بهداشت توجهی
نکرده و در
روزهای 26 و 27
اسفندماه 87
اقدام به
تخليه
ساختمان
موسسه کرده
است.
مومنی اذعان
داشت: بيماران
زيرپوشش اين
نهاد از
ساختمان فعلی
به عنوان
خوابگاه،
کارگاههای
آموزشی و
توانمندسازی
استفاده می
کردند که در
روزهای
پايانی اسفند
87 در زيرباران
رها شده و
مشکلات
درمانی آنان
مضاعف شده
است.
اين خير
نيکوکار
ادامه داد:
همچنين 200 نفر
از زنان
سرپرست
خانوار با اين
اقدام رئيس
دانشگاه علوم
پزشکی مشهد که
اشتغال
پايدار
داشتند از کار
بيکار شدند و
با تعطيلی کارگاه
هايشان هم
اکنون در
وضعيت
بلاتکليفی به سر
می برند و
نگران آينده
شان هستند.
وی افزود: اين
افراد در
کارگاههای
قاليبافي، توليدی
تريکو، مانتو
شلوار،
پيراهن
مردانه،
کارگاه باند و
گاز و بسته
بندی فعاليت
می کردند.
موسسه خيريه
ريحانه النبی
مشهد در حال
حاضر بدليل
عدم حمايت از
سوی مسئولين
در بلاتکليفی به
سر می برد.
در اين نشست
خبری رئيس
دانشگاه علوم
پزشکی مشهد به
رغم دعوت
مسئولان
موسسه خيريه
حضور نداشت و
تلاشهای
خبرنگار مهر
برای
پاسخگويی اين مدير
تاکنون بی
نتيجه مانده
است
اخراج 80 خبرنگار دیگر در ایران
به نقل از سایت خبری پیام در تاریخ 16 فروردین 1388 آمده است : بنا به گزارش منابع خبری ایران، با متوقف شدن فعالیت موسسه "آتیه" و پایان نشر روزنامه خورشید، که وابسته به سازمان تامین اجتماعی می باشد، بیش از 80 خبرنگار از کار اخراج شدند.
گزارشها حاکیست که مدیریت این موئسسه در تاریخ 11 فروردین ماه اعلام کرد که فعالیتهای این موسسه و چاپ روزنامه خورشید متوقف شده است.
توقف فعالیت موئسسه "آتیه" در حالی انجام شده که برخی گزارشها از توقف فعالیت برخی موسسههای دیگر سازمان تامین اجتماعی همچون موسسه "رفاه گستر" و موسسه "عالی پژوهش تامین اجتماعی" خبر داده اند.
برگزاری تجمع اعتراضی کارگران پوشینه بافت در مقابل اداره کار استان قزوین
به نقل از سایت خبری پیام در تاریخ 16 فروردین 1388 آمده است : بیش از 100 کارگر کارخانه پوشینه بافت در اعتراض به عدم رسیدگی به خواست و مطالباتشان از سوی کارفرمای، از مقابل کارخانه تا محل اداره کل کار استان قزوین راهپیمایی اعتراضی برگزار کردند.
کارفرمای کارخانه پوشینه بافت مدت 6 ماه است که از پرداخت حقوق و مزایا و عیدی کارگران خودداری کرده است.
کارگران در اعتراضات خود اعلام کردند که جهت دستیابی به مطالباتشان به وزارت کار شکایت کرده و تا دستیابی به خواستهایشان به اعتراضات و تجمعات خود ادامه خواهند داد.
اخراج کارگران کارخانه " آتیلا اورتوپد سنندج"
به نقل از سایت خبری پیام در تاریخ 16 فروردین 1388 آمده است : کارفرمای کارخانه " آتیلا اورتوپد سنندج" از تمدید قرار داد 35 کارگر این کارخانه خودداری و آنان را اخراج کرد.
کارگران کارخانه " آتیلا اورتوپد سنندج" بر اساس قرار دادهای موقت 2 ماهه، مشغول به کار بودند و کارفرمای این شرکت اعلام کرده بود که بعد از تعطیلات نوروزی با کارگران قرار داد جدید منعقد خواهد کرد.
کارگران اخراج شده به اداره کار سنندج مراجعه و با شکایت از کارفرمای این کارخانه، خواستار رسیدگی به وضعیت کاری و تمدید قرار داهایشان شدند.
برگزاری جلسه محاکمه ده تن از فعالان جنبش زنان
بنا به گزارش سایت تغییر برای برابری، روز يكشنبه 16 فروردين، جلسه رسیدگی به پرونده 10 تن از فعالین جنبش زنان که روز 6 فروردین توسط ماموران امنیتی رژیم بازداشت شده بودند، برگزار شد.
دستگاه قضایی رژیم فعالین جنبش زنان را به اتهام اخلال در نظم عمومی و تجمع به قصد برهم زدن امنیت کشور مورد محاکمه قرار داد.
به گفته "نسرین ستوده" از وکلای دستگیر شدگان، دادگاه رژیم قرار است در آینده در خصوص حکم صادر علیه آنان رای خود را اعلام نماید.
نامبرده افزود: دادگاه رسیدگی به اتهامات "خدیجه مقدم" و "محبوبه کرمی" روز دوشنبه 17 فروردین برگزار خواهد شد و در صورت پذیرش کفالت آنان از زندان آزاد خواهند شد.
تجمع اعتراضی کارگران کارخانه "ایران پویا"
به نقل از سایت خبری پیام در تاریخ 16 فروردین 1388 آمده است : دهها تن از کارگران کارخانه "ایران پویا" در اعتراض به اخراجشان از سوی کارفرما در مقابل این کار خانه اقدام به برگزاری تجمع اعتراضی نمودند.
کارفرمای کارخانه "ایران پویا" 50 کارگر را اخراج و از پرداخت حقوق و سایر مطالبات معوقه آنان خودداری کرده است. کارگران بارها علیه این اقدام کارفرما دست به تحصن و اعتراض زده اند، اما کارفرما از پاسخ گویی به خواستهای آنان خودداری کرده است.
کارگران در تجمع خود اعلام کردند تا دستیابی به مطالباتشان به اعتراضات خود ادامه خواهند داد.
تجمع اعتراضی کارگران کارخانه "همکار ماشین" در مقابل استانداری تهران
به نقل از سایت خبری پیام در تاریخ 16 فروردین 1388 آمده است : دهها تن از کارگران کارخانه همکار ماشین در اعتراض به عدم پرداخت دستمزدهای معوقه خود در مقابل استانداری تهران تجمع و خواستار رسیدگی به مطالبات خود شدند.
60 تن از کارگران کارخانه "همکار ماشین" در این تجمع، خواستار پرداخت 12 ماه حقوق معوقه، عیدی و 2 سال بن كارگری شدند.
بنا به گفته کارگران، مشکل اصلی وجود اختلاف میان شرکای این کارخانه می باشد و کارفرمایان با استفاده از این مساله از پرداخت حقوق معوقه کارگران خودداری می نمایند.
علی نجاتی باید فورا و بی قید و شرط از زندان آزاد شود
دادگاه انقلاب سنندج طیب ملائی را به یکسال حبس تعزیری با 5 سال تعلیق محکوم کرد
شعبه یک دادگاه انقلاب سنندج، طیب ملائی عضو هیئت مدیره اتحادیه آزاد کارگران ایران را به اتهام تبلیغ علیه نظام از طریق کمک به برپائی مجمع عمومی کارگری و ارتباط با گروههای مخالف نظام به یک سال حبس تعزیری با 5 سال تعلیق محکوم کرد.
طیب ملائی یکی از اعضای جوان هیئت مدیره اتحادیه آزاد کارگران ایران است که در مراسم اول ماه مه سال 86 سنندج به همراه 13 کارگر دیگر دستگیر شد و جزو یازده کارگری بود که محکوم به زندان و شلاق شدند.
اتحادیه آزاد کارگران ایران محکومیت طیب ملائی به یکسال زندان را حاصل تشدید سیاست سرکوب کارگران ایران در یکسال گذشته ارزیابی میکند که در نتیجه آن تاکنون تعدای از اعضای هیئت مدیره سندیکای کارگران شرکت واحد به حبسهای تعلیقی محکوم شده اند و یورش گسترده ای نیز به سایر فعالین کارگری، بویژه سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه صورت گرفته است.
از نظر ما این سیاست در برخورد به کارگران آگاه و رهبران کارگری در ایران راه به جائی نخواهد برد و طبقه کارگر ایران با اتحاد و همبستگی و تعرض هر چه بیشتر به وضعیت برده وار موجود، از حق حیات انسانی خود با چنگ و دندان دفاع خواهد کرد.
اتحادیه آزاد کارگران ایران ضمن خواست آزادی فوری و بی قید و شرط علی نجاتی و سایر فعالین کارگری از زندان، صدور حکم تعلیقی بر علیه طیب ملائی را بشدت محکوم میکند و خواهان توقف سرکوب و تعقیب قضائی کلیه کارگران آگاه و فعالین کارگری است و بدینوسیله اعلام میدارد همدوش با تمامی کارگران، تشکلها و نهادهای مرتبط با جنبش کارگری لحظه ای از مبارزه برای تحقق خواستهای فوق باز نخواهد ایستاد.
اتحادیه آزاد کارگران ایران شانزدهم فروردین ماه 88
تفهیم اتهام جدید به محسن حکیمی
روز سه شنبه 11 فروردین 88 از سوی شعبه دوم بازپرسی ویژه امنیت مستقر در دادسرا و دادگاه انقلاب اسلامی به صورت تلفنی به محسن حکیمی اطلاع داده شد که روز یک شنبه صبح 16 فروردین برای آخرین دفاع در مرحله بازپرسی در این شعبه حضور یابد. محسن حکیمی در این تاریخ در شعبه مذکور حاضر شد و به پرسش های کتبی بازپرس براساس پرونده دستگیری دی ماه 1387 پاسخ داد. پس از این پرسش ها، بازپرس علاوه بر اتهام قبلی یعنی "فعالیت تبلیغی علیه نظام جمهوری اسلامی"، اتهام "اجتماع و تبانی به قصد برهم زدن امنیت کشور" را نیز به محسن حکیمی تفهیم کرد و درپایان نیز خواستار آخرین دفاع او شد. لازم به توضیح است که اخذ آخرین دفاع از متهم به معنای آن است که بازپرس به عنوان نماینده دادستان یا باید قرار منع تعقیب برای متهم صادر کند یا با طرح کیفرخواست برای وی پرونده اش را برای صدور حکم به دادگاه بفرستد.
ما ضمن محکوم کردن این گونه احضارها و بازپرسی ها و تفهیم اتهام ها- که صرفا برای جلوگیری از فعالیت کارگری و متشکل شدن کارگران صورت می گیرد- خواستار پایان دادن به محاکمه محسن حکیمی و دیگر فعالان کارگری هستیم.
کمیته هماهنگی برای ایجاد تشکل کارگری
16 فروردین 1388
تجمع کارگران همکار ماشین در مقابل استانداری تهران
12 ماه بي حقوقي كارگران را به استانداري كشاند
ایلنا:
صبح امروز
کارگران شرکت
همکار ماشین
در اعتراض به
پرداخت نشدن 12
ماه
حقوق و عیدی و 2
سال بن كارگري
خود در مقابل استانداری
تهران تجمع
کرده اند.
این
کارگران که
بیش از 60 نفر
بودند مدعي
شدند كه
مدیریت این
واحد با تشکیل
تعاونی مسکن
از آنها
کلاهبرداری
کرده است. کارگران
همکار ماشین
مشکل اصلی این
واحد را اختلاف
دو شریک این
کارخانه
عنوان کردند و
تصریح نمودند:
یکی از
کارفرمایان
که 70 درصد شرکت
متعلق به
اوست، قصد
دارد تا سهم
کارفرمای دیگر
را به قیمت
ناچیز
خریداری
نماید به همین
دلیل کارخانه
دچار اين مشکلات
شده است.
یکی از
کارگران با
اشاره به
فعالیت همکار
ماشین به عنوان
واردکننده و
خدمات دهنده
ماشین آلات راهسازی
و کاترپیلار
خاطر نشان کرد:
این کارخانه
در کل کشور
دارای شعبههایی
است و در
مجموع حدود 300
پرسنل
دارد.
او با
بیان اینکه
سهامدار عمده
همکار ماشین انحلال
شرکت را اعلام
کرده است،
گفت: از
مسوولان
استانداری
تهران می
خواهیم که به
داد ما برسند.
تخلف
كارفرما
مشهود است
محمدفیضی
معاون مدیرکل
سیاسی استانداری
تهران نیز در
گفت وگو با
خبرنگار ایلنا،
با تائید
اظهارات کارگران
گفت: ریشه
اصلی مشکلات
همکار ماشین به
اختلاف دو
سهامدار آن
مربوط می شود.
وی با
بیان اینکه
کارگران این
شرکت یک سال
است که حقوق
نگرفته
اند تصریح
کرد: قصد
داریم تا از
محل صندوق
حمایت های
اجتماعی
مبلغی را
براي حل كردن
مشكلات
كارگران در
اختیار کارگران
قراردهیم.
فیضی
با بیان اینکه
کارفرمای
همکار ماشین
از قانون کار
تخطی کرده است
خاطر نشان
کرد: پلمپ این
کارخانه توسط
کارفرما
غیرقانونی
است.
معاون
مدیرکل
سیاسی
استانداری
تهران تصریح
کرد: به دلیل
تخلفات
کارفرمای
همکار ماشین
کمیسیون
کارگری
استانداری
مصوبه ای مبنی
بر ارجاع
پرونده این
شرکت به
دادگاه
انقلاب داشته
است.
این مقام
مسوول در
استانداری
تهران با تاکید
بر اینکه حقوق
معوق کارگران
تحت هیچ شرایطی
از بین نخواهد
رفت اظهار داشت:
برای پیگیری
سریع تر
مشکلات شزكت
همکار ماشین
نامه ای را
تهیه و توسط
شورای اسلامی
کار شرکت به
معاون امنیتی دادگاه
انقلاب
خواهیم
فرستاد.
بنا
بر این گزارش
ماموران
حراست
استانداری
تهران و ماموران
نیروی انتظامی
مستقر در
مقابل
استانداری
مانع از عکسبرداری
عکاس
خبرگزاری کار
شدند.
16/1/88
برای چندمین بار کارگران فرش پارس تجمع کردند
ایلنا:
دبیراجرایی
خانه کارگر
استان قزوین از
تجمع اعتراض
آمیز کارگران
فرش
پارس برای
چندمین بار
خبر داد و گفت:
صبح امروز 250
نفر از
کارگران این
واحد مقابل
کارخانه تجمع
کرده اند.
عیدعلی
کریمی اظهار
داشت: این
تجمع در
اعتراض به
پرداخت نشدن
پنج ماه حقوق
و وضعیت
نابسامان
کارخانه صورت
گرفته است.
وی
در
ادامه تاکید
کرد: قرار بر
این بوده است
که این
کارخانه به
مدت یک هفته
تعطیل
شود اما با
صحبت های
اعضای شورای
این واحد
وضعیت به روال
گذشته بازگشت.
گفتنی
است کارگران
فرش پارس طی
ماه های گذشته
نیز مقابل وزارت
کار استان
تهران و دفتر
مرکزی این
شرکت واقع در
تهران، دست به
تجمع زده
بودند.
16/1/88
کارگران با قراردادهای جدید برده کارفرماها هستند
ایلنا:
دبیر اجرایی
خانه کارگر
استان سمنان اظهار
داشت: در فرم
نمونه قرارداد
کاری که توسط
وزارت کار به
عنوان فرم نمونه
قرارداد کار
تهیه شده کارگر
به طور کامل
تحت استثمار
قرار داده و
تمامی حقوق
انسانی کارگر
از وی سلب شده و
کارگر تنها یک
برده در
اختیار
کارفرما است.
حسین
طاهرزاده در
رابطه با حجم
و نوع کار
کارگران و
محکومیت آنها
در برابر
کارفرما افزود:
در بند 3
قرارداد نوع
کار یا حجم
کار مد نظر
قرار گرفته
است که کارگر
را از ابتدا
محکوم نموده
به دلیل اینکه
در این بند بر
اساس تعیین
کارفرما در
رابطه با حجم
کار و محل کار
کارگر هیچ حقی
ندارد.
وی
نداشتن
حق اعتراض
برای کارگر را
یکی دیگر از نابرابری
حقوق های
کارگران در
مقایسه
با دیگر اقشار
جامعه دانست و
تاکید کرد:
زمانی که در
بند 13 قرارداد
قید شود
چنانچه کارگر
به خاطر دریافت
نکردن حقوق
اعتراض نماید
قرارداد
فسخ می شود،"
آیا مرجعی می
تواند از این
امر جلوگیری
نماید؟"
طاهرزاده
تصریح
کرد: در صورت
عدم انجام کار
ارجاع شده قرارداد
کارگر فسخ
خواهد شد. بنابراین
قرارداد تهیه
شده تنها به
نفع کارفرمایان
است.
16/1/88
تعویق 5 ماهه دستمزد کارگران فرش پارس
کارگران فرش پارس 5 ماه است که کار کرده و استثمار شده اند اما در قبال کار خویش هیچ پولی دریافت نکرده اند. آنان در طول این 5 ماه بارها اجتماع و یا تحصن کرده اند. دنیای گرسنگی و بدهکاری و فقر و برهنگی و بی خانمانی خود را فریاد کرده اند. اما در هیچ کجا هیچ کس هیچ پاسخی به شکایت ها و اعتراض ها و فریادهای آنان نداده است. 250 کارگر به دنبال همه این اعتراض ها و بی نتیجه ماندن آن ها یک بار دیگر در مقابل ساختمان کارخانه اجتماع کردند و خواستار پرداخت دستمزدهای معوقه 5 ماهه و تضمین اشتغال خویش شدند.
منبع: ایلنا
17 فروردین 88
صدور حکم زندان برای یک فعال کارگری در سنندج
بنا به خبر رسیده از شهر سنندج، دستگاه قضایی رژیم "طیب ملائی" از فعالان کارگری را به یک سال زندان محکوم کرد.
"طیب ملائی" عضو هیئت مدیره اتحادیه آزاد کارگران ایران به اتهام تبلیغ علیه نظام از طریق کمک به برپائی مجمع عمومی کارگری و ارتباط با گروههای مخالف جمهوری اسلامی متهم و به 1 سال زندان محکوم شده که این حکم به مدت 5 سال تعلیق خواهد شد.
اخراج سازی کارگران در شرکت مخابرات سقز
بر اساس خبر رسیده از شهر سقز، مسئولین اداره مخابرات این شهر 3 کارگر این اداره را اخراج و تصمیم به ادامه اخراج سازی کارگران دارند.
3 کارگر اخراج شده هر یک 10 سال سابقه کار داشته اند و گفته می شود 10 کارگر دیگر که در بخش 118 اداره مخابرات سقز مشغول کار هستند نیز در آستانه اخراج قرار دارند.
بهار 88، با اخراج كارگران آغاز شد
اخراج، كارگران مخابرات را در نخستين روز كاري شوكه كرد
ایلنا:
دبیر اجرایی
کارگر استان
کردستان از اخراج
3 نفر از
کارگران
خدماتی شرکت
مخابرات
شهرستان سقز
با بیش از 4 سال
سابقه کاری
خبر داد.
اقبال
رضایی
تصریح کرد:
این کارگران
که در واحد
آبونمان این
شرکت مشغول به
کار بوده اند
در راستای
تصمیم
مسوولان مبنی
بر تعدیل نیرو
و خصوصی سازی
اخراج شده
اند.
وی در
ادامه افزود:
همچنین 10 نفر
دیگر از نیروهای
خدماتی شرکت
مخابرات که در
واحد 118 مشغول
به کاربرده
اند نیز به
دلیل پیشرفته
شدن سیستم این
واحد در
آستانه اخراج
قرار دارند.
رضایی
با
ابراز نگرانی
از وضعیت
موجود تاکید
کرد: این
موضوع موجی از
نگرانی را در
میان کارگران
خدماتی شرکت و
مخابرات به وجود
آورده است.
17/1/88
آزادی یک فعال کارگری از زندان سنندج با وثیقه 20 میلیون تومانی
بر اساس خبری که از شهر سنندج رسیده است، "پدرام نصراللهی" فعال کارگری، عضو کمیته هماهنگی برای کمکه به ایجاد تشکلهای کارگری و عضو شورای زنان امروز دوشنبه 17 فروردن ماه از زندان این شهر آزاد شد.
"پدرام نصراللهی" که 2 ماه قبل بازداشت شده بود با وثیقه 20 میلیون تومانی آزاد شده و گفته می شود که شمار زیادی از مردم و فعالین کارگری سنندج از وی استقبال کرده و با روشن کردن چراغ خودروهایشان وی را تا منزلش همراهی کرده اند.
لازم به ذکر است که "برهان سعیدی" دیگر فعال کارگری نیز که همزمان با "پدرام نصراللهی" بازداشت شده بود همچنان در زندان به سر می برد.
تجمع اعتراضی کارگران "فرش پارس" قزوین
کارگران کارخانه "فرش پارس" قزوین در اعتراض به عدم پرداخت حقوق معوقه خود در مقابل کارخانه مذبور دست به تجمع زده و خواستار رسیدگی به مشکلاتشان شدند.
250 کارگر کارخانه فرش پارس 5 ماه دستمزدهای معوقه خود را دریافت نکرده و طی ماههای گذشته نیز در مقابل وزارت کار و دفتر مرکزی کارخانه در تهران اقدام به تجمع نموده بودند، اما تاکنون اقدامکی جهت پرداخت مطالبات آنان انجام نشده است.
دو خبر از اعتصاب کارگران در شهر اراک
کارگران کارخانه های " آذر آب" و " واگن پارس" که در شهر اراک واقع شده اند در اعتراض به عدم پرداخت دستمزدهای معوقه خود اعتصاب کردند.
کارگران کارخانه "آذر آب" روز 16 فروردین در اعتراض به عدم پرداخت دستمزدهای معوقه در کارخانه حضور پیدا کرده و در یک اعتصاب هماهنگ از آغاز به کار کارخانه جلوگیری کردند.
در حرکت مشابهی در روز 16 فروردین، کارگران کارخانه " واگن پارس" با حضور در کارخانه و خودداری از کار، در اعتراض به عدم پرداخت دستمزدهای معوقه خود اعتصاب کردند.
کارگران هر دو کارخانه اعلام کرده اند که تا دریافت تمامی مطالبات خویش به اعتصاب ادامه خواهند داد.
برگزاری تجمع اعتراضی کارگران اخراج شده کارخانه نوشابه سامان
جمعی از کارگران اخراج شده نوشابه سامان در اعتراض به اخراج خود در مقابل کارخانه تجمع اعتراضی برگزار کردند.
گزارشها حاکیست کارفرمای این کارخانه علت اخراج کارگران را زیاد بودن تعداد کارگران بیان نموده است. کارگران اخراج شده خواهان بازگشت به کار شده اند. گفته می شود تعداد کارگران اخراجی تا سقف 400 نفر افزایش خواهد یافت.
اخراج، كارگران ساسان را نيز غافلگير كرد
ایلنا: در
چهارمین روز
از پایان
تعطیلات نوروزی،
جمعی از
کارگران تازه
اخراج
شده نوشابه
سازی سامان در
اعتراض به اخراج
خود مقابل
کارخانه تجمع
کردند.
به گفته
این کارگران،
مدیریت
کارخانه در
واپسین
روزهای سال
گذشته
تصمیم به
اخراج آنها
گرفته است و
این کارگران
پس از اتمام
تعطیلات 2 هفتهای
عید و مراجعه
به کارخانه از
این اقدام
مطلع شده اند.
یکی
از کارگران با
بیان اینکه
سال گذشته
قرار بود به
هر کارگر
اخراجی تا سه
ماه غرامت
پرداخت شود،
گفت: مدیریت
فعلی که در آن
زمان تازه در
شرکت مستقر
شده بود با
این استدلال
که به کارگران
نیاز دارد، از
اخراج
کارگران
جلوگیری کرد.
وی با بیان
اینکه اکنون
میگویند به
همه کارگران
تنها یک ماه
حقوق به عنوان
غرامت
پرداخت خواهد
شد، گفت: این
در حالی است
که شرکت در شب
عید نزدیک به
پنج
میلیارد
تومان درآمد
کسب کرده است.
کارگر
دیگری با بیان
اینکه احتمال
دارد که تعداد
کارگران
اخراجی تا سقف
400 نفر افزایش
یابد، گفت: تاکنون
تمام اخراج
شدگان از
کارگران
بودند ولی
هنوز یک کارمند
اخراج نشده
است.
به گزارش
ایلنا، در
میان کارگران
تازه اخراج شده
نوشابه سازی
ساسان
کارگران که به
تازگی متاهل
شده و یاصاحب
فرزند شده اند
نیز مشاهده
می شوند.
17/1/88
اقتصاد ايران در سال 1388 :
دنيای
اقتصاد در
تاریخ 17
فروزدین 88 از
قول : دکتر
مسعود نيلی نوشت
:
تحليل شرايط
اقتصادی کشور
در سال آينده
سرفصلهای
زير را در
برميگيرد:
1 - بحران مالی
جهانی
2 - آثار سياستهای
اقتصادی سالهای
اخير ..
3 - تحريم تجاری
و مالی
4 - انتخابات
5 - اصلاح قيمت
حاملهای
انرژی
هرگونه پيشبينی
از شرايط
آينده، به
ناچار برآيندی
از اتفاقات
ذکر شده در
قالب سرفصلهای
پنجگانه فوق
است. لذا به
طور اختصار به
توضيح هر يک
ميپردازيم:
1 - بحران مالی
جهانی
بحران مالی
جهانی که در
ابعاد بزرگ و
فراگير خود،
از ماه
سپتامبر سال
گذشته نمايان
شد، به سرعت
اقتصاد جهانی
را تحتتاثير
قرار داد. آخرين
برآوردهای بهعمل
آمده در مورد
وضعيت اقتصاد
جهانی در سال 2009،
منعکسکننده
رشد نيمدرصدی
اقتصاد جهانی
است که نشان
ميدهد جهان
در رکودی بزرگ
بهسر ميبرد
که پس از رکود
سالهای
اوليه دهه 1930
ميلادي، بزرگترين
به شمار ميرود.
پيشبينی رشد
6/1- درصدی اقتصاد
آمريکا، رشد 8/2-
درصدی اقتصاد
انگلستان، رشد
5/2- درصدی
اقتصاد آلمان
و ارقام مشابه
براى ساير
کشورهای
صنعتي، حکايت
از آن دارد که
اقتصاد جهانی
در سال جاری
در شرايط
,ويژه, به سر ميبرد.
ابعاد مالی
طرحهايی که
براى مواجهه
با بحران
ارائه شدهاند،
چه طرح پاولسون
و چه طرح نجات
اوباما، بهنحوی
نشاندهنده
اهميت اين
شرايط ويژه
است. سقوط
بازارهای
مالی تا زمان
نگارش اين
مقاله، هنوز
متوقف نشده و
پيشبينيهای
اقتصادی
سازمانهای
معتبر، همگی
در جهت کاهش،
تصحيح ميشود.
کاهش قابلتوجه
نرخ تورم و
تجربه کردن
نرخ تورم منفی
در آمريکا و
نرخهای بهره
نزديک به صفر،
همگی نشاندهنده
آن هستند که
دنيا در
مواجهه با
آزمونی بزرگ
قرار گرفته
است.
در ماههای
پايانی بهار و
اوايل
تابستان
گذشته، پس از
سقوط شديد
قيمت مسکن در
اقتصاد
آمريکا، منابع
مالی به سمت
بازار
کالاهای
اوليه از جمله
نفت سراريز شد
و باعث گرديد
تا قيمت جهانی
نفت با افزايشی
بيسابقه
مواجه شود.
تحقق قيمتهای
نزديک به 150دلار،
براى آنانی که
از عوامل
موقتی افزايشدهنده
قيمت مطلع
نبودند، اين
تلقی را به
وجود آورد که
قيمت نفت زير
يکصد دلار
ناممکن است. به
هر حال با
خشکيدن
اعتبارات و کاهش
شديد ارزش
داراييها در
بازارهای
مالي، حباب
قيمت نفت
ترکيد و ظرف
کمتر از دو
ماه به حدود
سی دلار رسيد.
بحران مالی با
سرعتی بسيار
بيش از آنچه
که پيشبينی
ميشد به بخش
واقعی اقتصاد
سرايت کرد و
شرايط رکود را
به وجود آورد.
رکود اقتصاد
جهاني، تقاضا براى
نفت را کاهش
داد و کاهش
تقاضا، به
پايداری قيمتهای
پايين کمک
کرد.
اما اين تنها
بازار نفت
نبود که از
بحران مالی
جهانی تاثير
پذيرفت و
بازار فلزات
نيز مسيری مشابه
نفت را طی کرد.
قيمتهای
جهانی فولاد،
مس،
آلومينيوم،
روی و ... پس از يک
افزايش بيسابقه،
با سقوط زياد
مواجه شدند و
به دنبال خود،
توليدکنندگان
اين محصولات
را که در پی
رونق جهانی
توليد، شرايط
مطلوبی را
تجربه کرده
بودند، دچار
مشکلات بزرگ
مالی کردند.
بانکها و
ساير موسسات
مالی که با
معضل بزرگ عدمبازپرداخت
بدهی توسط وامگيرندگان
مسکن مواجه
شده بودند، در
نتيجه مشکلات
مالی واحدهای
صنعتي، در باز
پسگيری
منابع مالی
خود از آنان
نيز دچار مشکل
شدند و
دومينوی
بحران، دوری
از فرآيند رفت
و برگشت را در
جهت تشديد به
راهانداخت.
آنگونه که از
شواهد و تحليلها
پيداست، توقف
بحران و رفع
رکود، به اين
سادگيها
ميسر نيست و
لذا ميتوان
انتظار داشت
که پيامدهای
شرايط جديد جهاني،
تا مدتی
گريبان
اقتصاد ما را
رها نکند. حال
که چنين است
ميتوان به
اين سوال
پرداخت که
کانالهای
انتقال اثرات
به اقتصاد
کشور کدامند؟
مسلما اولين و
مهمترين
کانال، قيمتهای
جهانی نفت خام
است که تراز
پرداختها و
بودجه عمومی
را تحتتاثير
قرار ميدهد.
با فشار آمدن
بر منابع ارزی
کشور، امکان واردات
محدود ميشود
که اين
محدوديت يا به
صورت اداری بر
نظام تجاري،
در قالب
بازگشت به
نظام سهميهبندی
ارزي، تحميل
ميشود يا از
طريق افزايش
نرخ ارز بروز
ميکند. از
سوی ديگر،
کاهش قيمت نفت
درآمدهای
بودجه را تحتتاثير
قرار داده و
منابع آن را
کم ميکند.
2 - آثار سياستهای
اقتصادی سالهای
اخير
قيمتهای
جهانی نفت خام
از سال 1378، با
شيبی ملايم
شروع به
افزايش کرد،
اما شتاب
افزايشي، از
سال 1383 شدت گرفت
و در نتيجه
آن، کشورهای
صادرکننده
نفت از جمله
کشور ما، با
يک انفجار
درآمدی مواجه
شدند. اين
انفجار
درآمدی به
دنبال خود تقاضايی
سنگين
اجتماعی را
ايجاد کرد و
مهمترين
محور در اين
تقاضا، نوعی
نمود عينی
پيدا کردن
بهبود بازار
نفت در زندگی
روزمره مردم بود.
همزمانی اين
تحول با
انتخابات
رياستجمهوری
نهم، منجر به
آن شد که فضای
انتخاباتی به
عرصه رقابت
براى دادن
امتيازات
بيشتر به مردم
تبديل شود و
مردم، در اين
رقابت، به کسی
راى دادند که
وعده رساندن
نفت به نزديکترين
فاصله ممکن
يعنی سفرههای
آنان را داده
بود. روسای
دولتهای
قبلي، همواره
وقتی با
درخواستهای
متعدد براى
رفع نيازها
برخورد ميکردند،
به طور طبيعی
با اين سوال
مواجه ميشدند
که ,از کجا
بياوريم؟, اما
در شرايط وفور
منابع نفتي،
اين سوال،
موضوعيت خود
را از دست داد
و برعکس،
رقابت بر سر
خرجکردن شکل
گرفت.
دولتمردان
جديد، در
اولين تجربه
مديريتی خود
در اين سطح
وقتی با
انبوهی از
نيازها در
سرتاسر کشور
مواجه ميشدند
و خزانه مملو
از ارز حاصل
صادرات نفت را
هم مشاهده ميکردند،
بهنظرشان ميرسيد
که ميتوان
ظرف مدتی
کوتاه،
کمبودها را
برطرف کرد و محروميت
را از کشور
زدود.
لذا بهرغم
هشدارهای
مكرر مبنيبر
وقوع بيماری
هلندی و آثار
ناشی از آن،
بودجه سال 1384،
بيباکانه با
يک متمم
افزايش يافت و
بودجه سال 1385 نيز
در همين راستا
بيش از 50درصد،
رشد کرد.
تامين ريال
براى بودجههای
افزايش
يافته، تنها
از طريق
افزايش فروش ارز
به بانک مرکزی
ميتوانست
صورت گيرد و
بانک مرکزی نيز،
بخشی از
ارزهای
خريداری شده
را به واردکنندگان
و تجار ميفروخت
و بخشی را نيز
نزد خود نگه
ميداشت. آنچه
که به تجار
فروخته ميشد،
صرف واردات ميگرديد
و آنچه در
بانک مرکزی ميماند،
پايه پولی را
افزايش ميداد
که متعاقب آن
بر حجم
نقدينگی
افزوده ميشد.
لذا حاصل
سياستهای
اعمال شده رشد
قابلتوجه
حجم نقدينگی
(در حد 40درصد
در سال) و رشد
بالای
واردات، در
نتيجه رشد
شديد بودجه
سالانه بود.
همزمان با رشد
زياد بودجه که
پيامدهای آن
افزايش رشد
نقدينگی و
واردات بود،
سه اتفاق مهم
ديگر نيز روی
داد. اول،
قيمت انرژي،
براساس مصوبه
مجلس هفتم،
تثبيت شد. اين
در حالی است
که تورم
همچنان دو
رقمی بود.
نتيجه اين
تصميم آن بود
که قيمت نسبی
انرژی بسيار
پايين آمد.
مصرف انرژی به
شدت افزايش
يافت، در حالی
که در نتيجه
عدمسودآوري،
سرمايهگذاری
در بخش انرژی
با کاهش مواجه
شد. راهحل
مشکل براى گذران
امور جاری و
نه سرمايهگذاري،
برداشت از
حساب ذخيره
ارزی براى کمک
به شرکتهای
توليدکننده
انرژی بود.
لذا وابستگی
بودجه به نفت
افزايش پيدا
کرد، سلامتی
مردم به خاطر
آلودگی زياد
هوا در نتيجه
مصرف بسيار
زياد انرژی با
مخاطره مواجه
شد و کشور
وارد يک دوره
دشوار کمبود
انرژی گرديد.
دوم، در نتيجه
عرضه زياد ارز
حاصل از
صادرات نفت به
بازار، نرخ
ارز تثبيت شد.
تثبيت نرخ ارز
در شرايطی
صورت ميگرفت
که تورم، در
نتيجه رشد
زياد حجم
نقدينگی از
سال 1385 شروع به
افزايش کرده
بود. افزايش
نرخ تورم در
کنار تثبيت
نرخ ارز همراه
با واردات
زياد، رقابتپذيری
محصولات
داخلی را به
شدت کاهش داد
و بسياری از
توليدات
داخلی توجيه
اقتصادی خود
را از دست
دادند،
واردات با
سرعت جايگزين
توليد داخلی
شد که حاصل آن
کند شدن رشد
سرمايهگذاری
بود.
سوم، نرخ سود
تسهيلات،
براساس
تحليلی اشتباه
از دلايل تورم
که ريشه مشترک
در نوع رويکرد
به قيمت انرژی
داشت، کاهش
يافت و باعث
شد که از يک
طرف رشد سپردهگذاری
در بانکها کم
شود و از طرف
ديگر، تقاضا
براى دريافت تسهيلات
افزايش پيدا
کند. نتيجه
اين عدمتعادل
کاملا روشن
است، مواجه
شدن بانکها
با کمبود
منابع و رويآوردن
به بانک مرکزی
براى دريافت
منابع جديد.
به طور طبيعي،
استقراض بانکها
از بانک مرکزی
به معنی
افزايش پايه
پولی است که
به شدت افزايش
پايه پولی در
نتيجه انباشت
داراييهای
خارجی ناشی از
فروش ارز نفتی
توسط دولت به
بانک مرکزي،
ميافزود و
تورم را
افزايش ميداد.
کاهش نرخ سود
تسهيلات در
کنار رکود
سنگين بازار
بورس و ثابت
نگاه داشته
شدن نرخ ارز،
منجر به آن شد
که بخش اصلی
فشار تقاضای
ايجاد شده در
نتيجه رشد
بالای حجم
نقدينگي، به
بازار مسکن
منتقل شود و
لذا در سال 1386،
قيمت مسکن،
رشدی کمسابقه
را تجربه کرد.
حباب بازار
مسکن در سال 1386،
باعث شد تا
آنان که صاحب
سرمايه بودند،
با انگيزه
سوداگري، رو
به خريد خانه
بياورند. هر
افزايش جديد،
انگيزهای
جديد را نيز
در پی ميآورد
و قيمت را باز
هم افزايش ميداد.
آنان که فاقد
مسکن بودند و
به دنبال تامين
مسکن، نه از
سر سوداگري،
بلکه براى تامين
سرپناه، به
تدريج تحقق
اين خواسته را
دشوار و
دشوارتر مييافتند.
فاصله عظيم
ايجاد شده بين
ارزش دارايی
صاحبان ثروت
با نادارها،
سال 1386 را به يکی
از بدترين سالها
به لحاظ توزيع
ثروت در کشور
تبديل کرد. در
پاسخ به
افزايش شديد
قيمت مسکن،
سرمايهگذاری
در اين بخش
افزايش يافت.
طوری که عدد
رشد ناچيز 3درصدی
سرمايهگذاری
سال 1385، به 6درصد
در سال 1386
ارتقاء يافت.
اقتصاد ايران
در سالهای 1385 و
1386، تمام علائم
بالينی
بيماری هلندی
را از خود به
نمايش ميگذاشت.
پيشبينيهای
بهعمل آمده
از جانب
نگارنده در
سال 1384، البته
با کمال تاسف،
به طور کامل
تحقق يافت.
هر چند قيمت
نفت در سال 1386 و
نيمه اول سال
1387، همچنان
آهنگ صعودی
داشت، اما از
آنجا که اثرات
منفی ثابت
نگاهداشته
شدن نرخ ارز و
قيمت انرژی و
پايين آوردن
نرخ سود
تسهيلات، بر
وفور منابع
غلبه ميکرد،
آثار وفور
منابع، هر چه
کمتر در
اقتصاد ظاهر
ميشد. کمکم،
سرخی موقتی
زير پوست سالهای
1384 و 1385 رنگ ميباخت
و چهره تکيده
و زرد بيمار
نمايانتر ميشد.
از اواسط سال
1386، بانک
مرکزي، در
حدود اختيارات
خود، بر جزيی
از پايه پولی
که به رابطه
بين بانک
مرکزی و بانکهای
تجاری مربوط
ميشد، مهار
زد و رشد آن را
متوقف کرد. از
سوی ديگر،
انتشار چکپول
توسط بانکهای
تجاری را نيز
ممنوع کرده و
آنها را وادار
ساخت تا از چکپولهای
منتشر شده
توسط بانک
مرکزی
خريداری کنند.
همزمان با اين
اقدام،
افزايش
داراييهای
خارجی بانک
مرکزی نيز
متوقف شد.
لذا، به
يکباره، رشد
حجم نقدينگی
با يک شوک منفی
بزرگ در سال
جاری مواجه
شد. کاهش شديد
رشد نقدينگي،
همراه با
تثبيت نرخ
پايين بهره و
نرخ افزايشيابنده
تورم، بانکها
را با مشکل
جدی کمبود
منابع مواجه
کرد. حاصل آن
بود که بانکها
در حاشيه خطر
قرار گرفتند و
تحرک ايجاد
شده در بخش
مسکن نيز
متوقف شد.
برآوردهای
نگارنده
براساس رشد
منفی قابلتوجه
بودجه عمرانی
و رکود بخش
مسکن و کندی
قابلتوجه
فعاليت در بخش
صنعت، در کنار
خشکسالی کشاورزي،
نرخ رشد منفی
سرمايهگذاری
ثابت ناخالص
داخلی در سال 1387
و رشدی بسيار
پايين (در
حدود 4درصد)
براى کل
اقتصاد است.
در مجموع، طی
سالهای
اخير، بخش
مخارج اقتصاد
شامل مخارج
دولت واردات،
مصرف انرژی و
مصرف خصوصي،
با اتکاء به
درآمدهای
موقتی نفت، با
ثباتی زياد
افزايش يافت.
افزايشهايی
که سطوحی از
مصرف را رقم
زده که کاهش
آن بسيار
دشوار به نظر
ميرسد. اينک
با کاهش قابلتوجه
قيمت نفت،
بودجه دولت با
کسری زياد
مواجه شده،
تراز پرداختها
نه تنها بخش
بزرگی از
درآمدهای
نفتي، بلکه بخش
بزرگی از
صادرات
غيرنفتی را هم
که عملا وابسته
به نفت بوده،
از دست داده
است. انرژی بيمهابا
رشد ميکند،
در حالی که
توليدی در کار
نيست و لذا
تراز انرژی
منفی است.
بانکها با
کمبود شديد
منابع
مواجهند و
توليد در رکود
بهسر ميبرد.
اقتصاد کم
رمقِ ايران که
يک چرخه رونق
نفتی را پشت
سر گذاشته
اينک ميخواهد
دوران سخت پيشرو
را تجربه کند.
3 - تحريم تجاری
و مالی
اقتصاد ايران
طی قريب به سيسال
گذشته،
همواره به
نوعی با پديده
تحريم مواجه
بوده است.
دسترسی ما به
برخی از
تکنولوژيها
همواره
ناممکن بوده و
برخی از
کالاها را همواره
گرانتر تهيه
کردهايم.
مطالعات
متعدد بهعمل
آمده در مورد
تحريمهای
تجاري، حاکی
از آن است که
اين نوع تحريمها،
ضمن تحميل هزينههايی
به کشورهای
تحريمشونده،
ناموفق بودهاند.
تحريم به لحاظ
اقتصادي،
نوعی مانع
غيرتعرفهای
تجاری محسوب
ميشود که
عملا
توليدکنندگان
داخلی را که
به دليل ثابت
نگاه داشته
شدن نرخ ارز،
قدرت رقابت خود
را از دست ميدهند،
به درجاتی حفظ
ميکند. اما
دو نکته مهم
در اين مورد
قابلتوجه
است که اهميت
آن را گوشزد
مينمايد. اول
حوزه پوشش
تحريم و دوم
ظهور بعد جديدی
از آن در حوزه
مالی است. طی
سالهای
اخير، تحريم
در هر دو بعد
کشور- کالا،
گسترش يافته
است. تعداد
کشورهای
تحريمکننده
و تنوع
کالاهای مورد
تحريم،
افزايش يافته
است. از آنجا
که توليد، در
بسياری از
حوزهها
وابسته به
محصولات
وارداتی است،
طبيعتا اثرات
اين پديده ميتواند
قابلتوجه
باشد. از سوی
ديگر، با توجه
به گسترش چشمگير
تکنولوژی
اطلاعات و در
نتيجه فراهم
شدن امکان
اعمال کنترل
بر مبادلات
مالي، تحريم
وقتی نظامهای
مالی شامل
بانکها و
بيمهها را در
بر ميگيرد،
داراى اثرات
بيشتری خواهد
بود.
4 - انتخابات
کشور ما را ميتوان
کشور
انتخابات
ناميد.
انتخابات
رياستجمهوری
(چهار سال
يکبار)،
انتخابات
مجلس شوراى
اسلامی (چهار
سال يکبار) با
فاصله دو سال
از انتخابات
قبلي،
انتخابات شوراهای
شهری (در
ميانه ايندو)،
انبوه سازمان
نايافته مردم
را در مواجهه با
انتخاب
افرادی قرار
ميدهد که
معمولا تنها
وعده ميدهند
بدون آن که به
جز راى از
آنان چيزی
مطالبه کنند.
کسی کار بيشتر
نميخواهد،
تلاش فزونتر
مطالبه نميکند،
مردم را بسيار
خوب و محترم و
بينظير
توصيف ميکند
و تنها از آن
راى ميخواهد.
آنچه که اين
نامعادله
بزرگ را به
تعادل ميکشاند،
نفت است و
زمين و هوا ! ! در
واقع در سطح
کشور و
انتخابات
ملی نفت و در
حوزه شهرها،
زمين و هوای
شهرها.
کشور ما در
سال آينده،
قرار است يکی
ديگر از اين
انتخاباتها را
تجربه کند.
نگارنده بر آن
نيست که وجه
سياسی
انتخابات را
مورد تحليل
قرار دهد.
بلکه برآنيم
که به تحليل
اثر انتخابات
بر شرايط
اقتصادی کشور
در سال آينده
بپردازيم.
اولين عامل
اثرگذار بر
شرايط
اقتصادی سال
آينده، عدمقطعيت
طبيعی حاکم بر
فضای
انتخابات است.
در فضای
انتخاباتي،
هر چه فاصله
بين گرايشهای
رقيب بيشتر
باشد، عدمقطعيت
انتخاباتي،
اثرات کندکننده
بيشتری بر
فعاليتهای
اقتصادی
خواهد داشت.
با توجه به
رويکردهای
خاص دولت
موجود به
سياستگذاري،
فاصله ميان گرايشها
در اين
انتخابات
بسيار خواهد
بود.
از سوی ديگر،
درست در
شرايطی که به
دليل اثرات
بحران مالی
جهانی و تلاقی
آن با مسائل
بودجه واردات
و صادرات،
نظام بانکی و
...، نظام تصميمگيري
نيازمند
انسجام هر چه
بيشتر و تدبير
امور با ديدی
حداقل ميان
مدت است، فضای
انتخاباتي، افق
تصميمگيری
را به بازه
کمتر از چند
ماه کاهش داده
است. ميزان
دقت بکار
گرفته شده در
تنظيم بودجه
سال آينده،
چگونگی اتخاذ
تصميم در مورد
ميزان واردات
در چند ماه
آينده و ميزان
اهميتی که
تصميمگيرنده
به بهکارگيری
ارز محدود
موجود براى
پايين نگاهداشتن
قيمتها در
ماههای
آينده، نسبت
به ثبات
اقتصادی کل
سال 1388، قائل
است همگی در
زمره آثار و
تبعات انتخابات
بر شرايط
اقتصادی در
سال آينده
قرار ميگيرند.
به راستی چرا
در کشور ما،
برنامهای
براى مقابله
با آثار بحران
مالی جهانی
تهيه نشده و
نميشود. آيا
به اين دليل
نيست که افق
زمانی تصميمگيری
هرچه ميگذرد
به واحد حتی کمتر
از چند ماه
کاهش پيدا ميکند؟
5 - اصلاح قيمت
حاملهای
انرژی
واقعيت آن است
که نظام تصميمگيری
ما، نتوانسته
است در مورد
سه قيمت مهم و تعيينکننده
در اقتصاد به
جمعبندی
مشخصی برسد.
اين سه قيمت
عبارتند از:
نرخ ارز، قيمت
انرژی و نرخ
سود بانکی. از
يک طرف واقعيتهای
موجود، فشار
خود را به
نظام تصميمگيری
وارد ميکنند
و از طرف ديگر
آرمانهای
تصميمگيرندگان
ما، در خلاف
مسير واقعيات
در حرکتاند.
سياستگذاران،
نرخ ارز
پايين، سطح
نازل قيمتها
و نرخ سود
بانکی صفر را
آرزو ميکنند،
اما اقدامات و
سياستهايی
را که اتخاذ
ميکنند در
تعارض با اين
اهداف قرار
دارد. دولتها
در پايان
عمرشان به جمعبندی
ميرسند که
قيمت انرژی را
اصلاح کنند،
اما مجالس قانونگذاری
در عمل همواره
با آن مخالفت
کردهاند. يک
تفاوت عمده در
سال 1388 وجود
دارد که حائز
اهميت است و
آن اينکه،
فشار بودجه،
اصلاح ,قابلتوجه,
قيمت انرژی را
اجتنابناپذير
کرده است.
بنابراين به
نظر ميرسد که
در سال آينده،
افزايشهايی
در مقياس چند
صد درصد را در
قيمت برخی حاملهای
انرژی شاهد
باشيم. نکته
اصلی و بسيار
مهم آن است که
ضمن اينکه اين
تغيير اجتنابناپذير
است، اما اگر
همراه (يا به
عبارت صحيحتر
پس از) اصلاح
نرخ ارز و نرخ
سود بانکی
نباشد، ما را
با شرايطی
بسيار پيچيده
مواجه خواهد کرد.
جمعبندی
نگارنده اين
سطور، سالهای
بسيار سخت (و
شايد سختترين
سالها) را از
نزديک در عرصه
سياستگذاری
مشاهده کرده
است. سال 1367، دو
مولفه: شرايط
جنگی و قيمتهای
پايين نفت با
يکديگر تلاقی
کردند و ديديم
که دشواريهای
زيادی به
اقتصاد و
سياست تحميل
شد. سال 1377، دو
مولفه رکود
اقتصادی آغاز
شده از سال 1375 با
قيمتهای
پايين نفت با
يکديگر تلاقی
کردند و شرايط
دشواری را
ايجاد کردند.
اما اينک در
سال 1388، پنج
مولفه ذکر شده
در صدر مقاله
همزمان
اقتصاد کشور
را بطور جدی
مورد تهديد
قرار دادهاند.
در صورتی که
نگاهی همه
جانبهنگر و
علمی بر
اقتصاد حاکم
نباشد، سال
جارى ميتواند
بسيار سختتر
از سالهای
سخت گذشته
باشد. آيا
اهميت دشواری
محتمل پيشرو
به درستی درک
شده و جايي،
کسی به اين
موضوع فکر ميکند؟
منبع: رستاك
تجمع اعتراض آميز کارگران فرش پارس:
به
گزارش ايلنا
در تاریخ 17
فروزدین 88
آمده است :
دبيراجرايی
خانه کارگر
استان قزوين
از تجمع اعتراض
آميز کارگران
فرش پارس برای
چندمين بار
خبر داد و گفت:
صبح امروز 250
نفر از کارگران
اين واحد
مقابل
کارخانه تجمع
کرده اند.
عيدعلی کريمی
اظهار داشت:
اين تجمع در
اعتراض به
پرداخت نشدن
پنج ماه حقوق
و وضعيت
نابسامان
کارخانه صورت
گرفته است.
وی در ادامه
تاکيد کرد:
قرار بر اين
بوده است که
اين کارخانه
به مدت يک
هفته تعطيل
شود اما با
صحبت های
اعضای شورای
اين واحد
وضعيت به روال
گذشته بازگشت.
گفتنی است
کارگران فرش
پارس طی ماه
های گذشته نيز
مقابل وزارت
کار استان
تهران و دفتر
مرکزی اين
شرکت واقع در
تهران، دست به
تجمع زده بودند.
دو سوم از دستمزد کارگران بابت اجاره مسکن خرج ميشود :
به
گزارش ايلنا
در تاریخ 17
فروردین 88
آمده است :
دبير اجرايی
خانه کارگر
استان زنجان
اظهار داشت:
ميزان دستمزد
کارگران به
هيچ عنوان
پاسخگوی
هزينه های
زندگی نيست و
بيش از دو سوم
از آن به
پرداخت اجاره
مسکن تعلق مييابد.
مرتضی
ريحانيان در
ادامه تصريح
کرد: هزينه های
بالای زندگی و
بالا بودن نرخ
تورم موجب شده
است که کارگران
در تامين
معيشت خود
دچار مشکل
شوند.
وی با اشاره
به وضعيت مسکن
کارگران
افزود: عدم
رسيدگی به
وضعيت مسکن
کارگران موجب
شده است که
اين قشر وادار
به پرداخت
اجاره بهای
سنگين و گزاف
باشند که در
نتيجه دو سوم
از حداقل
دستمزد
کارگران به
اين مساله
اختصاص يابد
که موجب به
بار آمدن
مشکلات
بسياری ميشود.
شروع كار در ایران خودرو با قدرت نمایی نیروهای انتظامی
كار در ایران خودرو در سال جدید در پانزدهم فروردین 1388 با قدرت نمایی نیروهای انتظامی در سالن اجتماعات این شركت و با سخنرانی «منطقی» مدیر عامل شركت آغاز شد.حضور نیروهای حراست در گوشه ای از عكس به طور کاملاً گویا نشان دهنده ادامه سركوب و خفقان در این شركت است. در حالی كه بیش از ده هزار نفر از كارگران ایران خودرو در سالن سخنرانی جمع شده بودند نیروهای حراستی و امنیتی با تدابیر خاص برای جلوگیری ازهرگونه حركت كارگران محل سالن را تحت شدیترین تدابیر امنیتی قرار داده بودند. نیروهای گشت ویژه همراه با موتور سواران با قدرت نمایی می خواستند به كارگران نشان بدهند كه در شروع كار با ما طرف هستید. اینجا ایران خودرو است، یك پادگان نظامی. هر گونه آزادی و تشكل ممنوع است. هرگونه اعتصاب و اعتراض ممنوع است.
منبع: خودروکار
17 فروردین
بیکارسازی کارگران در کارخانه ساسان
این فقط شرکت مخابرات سقز نیست که روز نخست کاری سال 88 را با اعلام خبر اخراج 13 کارگر آغاز کرده است. برخی سرمایه داران مراکز دیگر کار و تولید دیگر نیز همین کار را کرده اند. کارگران شرکت نوشابه سازی ساسان پس از دو هفته تعطیلی به کارخانه بازمی گردند، اما صاحبان سرمایه از ورود آن ها به محیط کار جلوگیری می کنند. اعلام خبر اخراج همه کارگران را شوکه می کند و آنان بسیار خشمگین و عاصی دست به اعتراض می زنند. بر اساس مذاکرات قبلی قرار بوده است که هر کارگر اخراجی کارخانه 3 ماه غرامت دریافت کند اما سرمایه داران اعلام کرده اند که بیش از یک ماه پرداخت نخواهند کرد. شواهد حاکی است که دامنه بیکارسازی ها بسیار وسیع خواهد بود و شامل حدود 400 کارگر خواهد شد. سرمایه داران شرکت ساسان در سال پیش از محل استثمار همین کارگرانی که اینک به برهوت بیکاری و گرسنگی پرتاب می شوند سودهای نجومی به دست آورده اند. فقط یک قلم از این سودهای سرسام آور 5 میلیارد تومان گزارش شده است. حتی فقط همین یک قلم سود بیش از کل حقوقی است که 2000 کارگر در طول یک سال دریافت می کنند. کارگرانی که حکم اخراج دریافت کرده اند در وضعیت روحی بسیاربدی قرار دارند. دورنمای بیکار ماندن محتوم و عدم امکان فروش نیروی کار، گرسنگی و فقر و سرگردانی و بی خانمانی و همه مصائب ناشی از بیکاری به صورت هولناکی بر زندگی آنان سنگینی می کند. آنان به جنایات کارفرمایان اعتراض دارند و خواستار ادامه اشتغال خویش هستند.
منبع: ایلنا
17 فروردین 88
اخراج کارگران از شرکت مخابرات سقز
شرکت مخابرات شهر سقز 3 کارگر را اخراج و 10 نفر دیگر را در آستانه بیکاری قرار داده است. اعلام خبر این اخراج ها خیر مقدمی است که دولت سرمایه داری در نخستین روز کاری سال 88 به این کارگران ابلاغ کرده است. سه کارگر که هر کدام 4 سال در این شرکت کار کرده و استثمار شده اند روز اول شروع کار در سال جدید وارد شرکت می شوند تا به روال معمول کار خویش را آغاز کنند. در همین اثنا مسئولان شرکت به آنان اطلاع می دهند که مشمول اخراج قرار گرفته اند و باید محل کار را ترک گویند. شرکت همچنین اعلام کرده است که 10 کارگر دیگر نیز از قسمت 118 بیکار خواهند شد. خبر اخراج ها موجی از وحشت و اضطراب را بر فضای زندگی کارگران حاکم کرده است، به گونه ای که کارگران به ادامه اشتغال خود در روزهای آینده امیدوار نیستند.
منبع: ایلنا
17 فروردین 88
بردگی مزدی معلمان تحت قوانین برده داری روم باستان
فروش نیروی کار حتی در بهترین شرایط متضمن جداسازی کامل کارگر از روند کار و محرومیت کامل وی از هر نوع آزادی و حق دخالت در سرنوشت کار و تولید و زندگی اجتماعی خویش است. این حکم کلی سرمایه است و تا نظام سرمایه داری پابرجاست چنین خواهد بود. اما تاریخ حیات سرمایه داری در لحظه لحظه خود تاریخ پیکار طبقاتی و مبارزه و عصیان و قهر و قیام و انقلاب توده های کارگر علیه شدت استثمار و فشار ستم و بی حقوقی ها و سیه روزی های ناشی از موجودیت این نظام است. کارگران برخی جاها در جریان این پیکار مستمر تاریخی عقب نشینی هایی را بر سرمایه داران و دولت آن ها تحمیل کرده و تغییراتی را به نفع بهبود شرایط کار و وضعیت معیشتی خویش بر صاحبان سرمایه ایجاد نموده اند. اما جنبش کارگری ایران با کمال تأسف و به دلایلی که در اینجا مجال شرح آن نیست در هیچ دوره ای قادر به دستیابی به چنین موفقیت هایی نشده است. در اینجا، برعکس، سرمایه است که یکه تاز و بی عنان بر حق و حقوق اولیه بردگان مزدی شمشیر کشیده و می کشد تا از این طریق حجم سودهای خود را عظیم تر و عظیم تر سازد. این وضع در طول چند دهه اخیر حتی از گذشته های دور نیز رقت بارتر بوده است. هر سالی که گذشته فشار سرمایه بر شرایط کار و معیشت توده های کارگر ابعادی بسیار هولناک تر و مرگبارتر به خود گرفته است. روند این فشار و سیر صعودی و شدت و وسعت آن به گونه ای است که حتی پیش بینی مراحل بعدی آن کار آسانی نیست. ابداعات و کشفیات ارتجاعی و برده دارانه سرمایه داران و دولت آن ها برای افزایش فشار تهاجم و تطاول به هست و نیست کارگران چنان وسیع و حاد و پرشتاب است که نمی توان از عوارض آینده آن گزارش دقیقی به دست داد. برای درک ابعاد این افزایش فشار کافی است به شروطی که وزارت آموزش و پرورش دولت سرمایه در مورد استخدام کارگران معلم تنظیم کرده نگاه کنیم. در متن این تعهد بر نکات زیر تأکید شده است :
- پذیرش بدون هیچ قید و شرط کلیه دستورات اداره متبوع
- محرومیت کامل از هر نوع تقاضای انتقال یا مأموریت
- سلب کامل و بدون چون و چرای هر نوع حق اعتراض به هر نوع تصمیم مسؤلان آموزش و پرورش
- ممنوعیت تقاضای انتقال به تبعیت از انتقال احتمالی همسر
- پرداخت کلیه
خسارت های
مطالبه شده از
سوی اداره
متبوع در صورت
تخلف در موارد
فوق
منبع: آژانس ایران خبر
17 فروردین 88
احضار مجدد رضا دهقان :
بنا به اخبار رسیده از ایران در تاریخ 6 آپریل 2009 ، رضا دهقان برای ادای پاره ای از توضیحات به شعبه 28 دادگاه انقلاب احضار شد. وی باید روز 18 فروردین 88 به این شعبه مراجعه نماید. این فعال کارگری و عضو سندیکای کارگران نقاش در آبان و آذر سال 86 در زندان انفرادی اوین بازداشت بود.
اعتصاب کارگران هفت تپه:
طبق خبر ارسالی به این کمیته امروز سه شنبه ۱٨/١/٨٨ کارگران نیشکر هفت تپه در اعتراض به کم کردن اضافه کاری و عدم پرداخت دست مزد هایشان و نیز اعتراض به دستگیری علی نجاتی رئیس هیات مدیره سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه در محل کارخانه دست به اعتصاب زده اند.
این کمیته ضمن پشتیبانی از این حرکت کارگران هفت تپه ، خواهان حمایت گسترده ی افراد و گروه ها و پوشش دادن خبری و حمایتی از کارگران نیشکر هفت تپه میباشد.
اخبار تکمیلی متعاقبا اعلام خواهد شد.
کمیته دفاع از کارگران هفت تپه
۱٨/١/٨٨
خودداری ازحضوردرکلاسهای درس توسط دانش آموزان هنرستان کارودانش روستای "گشکی" از توابع کامیاران
بنا به خبر رسیده از شهر کامیاران، روز سه شنبه 18 فروردین دانش آموزان روستاهای "گازرخانی" و "تیله کو" در نارضایتی به عم ارائه سرویس رفت و برگشت به هنرستان روستای "گشکی" دست به اعتصاب زده و از رفتن به کلاسهای درس خوداری کردند.
خبر رسیده حاکیست که در هنرستان کار و دانش روستای "گشکی" دانش آموزان 12 روستا مشغول به تحصیل هستند که اداره آموزش و پرورش شهرستان کامیاران از ارائه سرویس رفت و برگشت به آنان خودداری می نماید. دانش آموزان اعتصابی از سایر دانش آموزان خواسته اند جهت دستیابی به خواست بر خورداری از سویس از آنان حمایت و به اعتصاب آنان پیوسته و اعلام کردند تا رسیدن به خواسته خود به اعتصابشان ادامه خواهند داد.
لازم به ذکر است که در سال گذشته به علت عدم ارائه سرویس یک دانش آموز با نام "جلال حکم آبادی" دچار حادثه شده و جانش را از دست داده است.
تجمع معترضان به آزمون كانون وكلا در مقابل مجلس :
به
گزارش
خبرگزاری فارس
در تاریخ 18
فروردین 88
آمده است :
جمعى از
معترضان به
آزمون كانون
وكلاى مركز در
سال 87، صبح
امروز در
مقابل مجلس
شوراى اسلامى
تجمع كردند.
تجمعكنندگان
كه حدود 25 نفر هستند
و خود را
نماينده 80 تن
از معترضان به
سئوالات
آزمون كانون
وكلاى مركز در
سال گذشته معرفى
ميكنند،
خواستار
اصلاح كليد
سئوالات اين
آزمون هستند.
اين افراد ميگويند
سئوالات طرحشده
در آزمون
كانون وكلاى
مركز سال 87 با
نص صريح
قوانين مدنى و
جزايى و آئين
دادرسى كيفرى
مغايرت داشته
و بايد اين
مسئله مورد
رسيدگى قرار
گيرد.
آزمون
كارآموزى
وكالت هر ساله
از سوى كانون
وكلاى
دادگسترى كه
نهادى خصوصى
است، برگزار ميشود
اما به گفته
معترضان به
اين آزمون در
سال گذشته،
سئوالات
طراحى شده
نادرست بوده و
اين موضوع
نيازمند بررسى
و اصلاح است.
روز گذشته نيز
جندقى رئيس
كانون وكلاى
دادگسترى به
درخواست
معترضان از
سوى مجلس
شوراى اسلامى
براى
پاسخگويى در
اين زمينه
احضار شد اما
وى از حضور در
مجلس و
پاسخگويى
خوددارى كرد.
معترضين به
سئوالات
آزمون كانون
وكلاى مركز در
دستان خود
پلاكاردهايى
را دارند كه
روى آنها
نوشته شده:
,منتخبان ملت
حمايت حمايت,
و قرار است دو
تن از نمايندگان
تجمعكنندگان
تا ساعتى ديگر
با جمعى از
نمايندگان مجلس
هشتمى كه
پيگير بررسى
آزمون كانون
وكلاى مركز در
سال 87 هستند،
ديدار كنند.
تجمع اعتراضی كارگران ذوب آهن ملایر
کارگران کارخانه ذوب آهن ملایر مدت ها است که حقوق ماهانه خود را دریافت نکرده اند. آنان بخشی از دستمزدها را که زیر نام مزایا داده می شود نیز نگرفته اند. از این ها که بگذریم، کارگران از هیچ تضمینی برای اشتغال خود برخوردار نیستند و مدام در معرض اخراج قرار می گیرند. تا کنون شمار زیادی کارگر به بهانه های مختلف اخراج شده اند. موج هراس از بیکارسازی همه کارگران شاغل را نیز فراگرفته است. 100 کارگر ذوب آهن زیر فشار همه این مشکلات روز دوشنبه 17 فروردین در محل کارخانه اجتماع کردند و دست به اعتراض زدند. آنان خواستار پرداخت فوری همه دستمزدها و مزایا و تضمین اشتغال خویش شدند.
منبع: آژانس ایران خبر
18 فروردین 88
تجمع اعتراضی دستفروشان در مقابل شهرداری بانه
بر اساس خبر رسیده از شهر بانه، حدود 300 تن از دستفروشان این شهر در اعتراض به اقدامات ماموران شهرداری بانه در مقابل این اداره دست به تجمع زده و خواستار رسیدگی به مشکلاتشان شدند.
خبر رسیده حاکیست که یکی از اعضای شورای شهر بانه و از سرمایه داران این شهر به وسیله تلفن یکی از دستفروشان با نام"مصطفی خورشیدی" را تهدید و به دستفروشان اعلام کرده است در صورتی که متفرق نشوند از سوی ماموران امنیتی سرکوب خواهند شد.
گفته می شود که پس از این تماس تلفنی "مصطفی خورشیدی" از سوی ماموران امنیتی دستگیر و در بازداشت به سر می برد.
آخرین خبرهای رسیده حاکیست که اعتراض دستفروشان شهر بانه همچنان ادامه دارد و آنان خواستار تعیین محلی برای کسب و کار خود هستند.
تجمع اعتراضی کارگران اخراجی آجرپزی شیل در مقابل اداره کار سنندج
بنا به خبر رسیده از شهر سنندج، کارگران کارخانه "آجر شیل" در مقابل اداره کار سنندج دست به تجمع زده و خواستار رسیدگی به مشکلاتشان شدند.
کارفرمای کارخانه مذبور با بهانه قرار دادن عدم فروش محصولات خود 30 کارگر این کارخانه را اخراج و به آنان اعلام کرده است که به مدت 2 ماه برای دریافت بیمه بیکاری به اداره کار مراجعه نمایند.
کارگران کارخانه "آجر شیل" در جریان این تجمع خواستار رسیدگی به وضعیت شغلی و بازگشت به کار خود شدند.
برگزاری دادگاه دو فعال کارگری در شهر مریوان
بر اساس خبر رسیده از شهر مریوان، دادگاه رسیدگی به اتهامات دو تن از فعالین کارگری این شهر برگزار شده است.
"سلام قادری" و "خالد اسدی" به اتهام در اختیار داشتن گیرنده ماهواره دادگاهی شده و سپس به زندان مریوان منتقل شده اند.
احضار دو فعال کارگری به اداره اطلاعات سقز
بنا به خبر رسیده از شهر سقز، روز دوشنبه 17 فروردین، اداره اطلاعات شهر سقز دو تن از فعالان کارگری این شهر را احضار و مورد بازجویی قرار داد.
"صديق فرج زاده" و "جمال كريم زاده" از اعضای كميته هماهنگي برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری، پس از مراجعه به اداره اطلاعات سقز و 4 ساعت بازجویی، تا اطلاع ثانوی آزاد شدهاند.
آغاز موج اخراج و بیکار سازی کارگران در شرکت زمزم کرمانشاه
بر اساس گزارش "کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری"، موجی از اخراج و بیکار سازی کارگران در شرکت زمزم کرمانشاه آغاز شده است.
گزارش فوق حاکیست که مدیران شرکت زمزم کرمانشاه تصمیم به اخراج 24 تن از کارگران گرفته و در اولین اقدام 8 تن از آنان را بیکار کرده اند.
کارگران اخراجی بین 10 تا 16 سال سابقه کار دارند و 16 کارگر دیگر نیز در آستانه بیکاری قرار دارند.
آخرین خبر از وضعیت "علی نجاتی" رئیس هیئت مدیره سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه
بنا به گزارش "كميته دفاع از كارگران هفت تپه"، پس از یک ماه پیگیری سرانجام همسر "علی نجاتی"، رئیس هیئت مدیره کارگران نیشکر هفت تپه به مدت چند دقیقه با همسرش در اداره اطلاعاع اهواز دیدار کرده است.
"علی نجاتی" در جریان دیدار با همسرش بار دیگر بر حق کارگران نیشکر هفت تپه برای مبارزه جهت دستیابی به خواستاهیشان تاکید و گفته است که هیچ گونه اتهامی به کارگران نیشکر هفت تپه و نمایندگانشان وارد نیست.
گفتنی است که "علی نجاتی" روز 18 اسفند ماه سال گذشته از سوی ماموران امنیتی رژیم بازداشت و اکنون در بازداشتگاه اداره اطلاعات اهواز به سر میبرد تجمع اعتراضی حاشيهنشينان شهر زاهدان در تهران
بنا به گزارش خبرگزاریهای ایران، جمعی از حاشيهنشينان شهر زاهدان در اعتراض به احتمال تخریب منازلشان توسط ارگانهای حکومتی در استان سیستان و بلوچستان در مقابل مجلس رژیم تجمع كردند.
200 نفر به نمایندگی از 600 خانوار، که از سوی شورای حفاظت از اراضی و منابع طبيعی زاهدان به آنان ابلاغ گردیده بود که منازلشان تخریب خواهد شد، در این اعتراض حضور داشتند.
اعتراض کنندگان در مقابل مجلس، از نمایندگان و مسئولان حکومتی درخواست رسیدگی به مطالبات خود و جلوگیری از تخریب منازلشان را نمودند.
بخشی از معترضین اعلام کردند که به مدت 30 سال است در این محل سکونت دارند.
اعتصاب کارگران هفت تپه
طبق خبر ارسالی به این کمیته امروز سه شنبه ۱٨/١/٨٨ کارگران نیشکر هفت تپه در اعتراض به کم کردن اضافه کاری و عدم پرداخت دست مزد هایشان و نیز اعتراض به دستگیری علی نجاتی رئیس هیات مدیره سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه در محل کارخانه دست به اعتصاب زده اند.
این کمیته ضمن پشتیبانی از این حرکت کارگران هفت تپه ، خواهان حمایت گسترده ی افراد و گروه ها و پوشش دادن خبری و حمایتی از کارگران نیشکر هفت تپه میباشد.
اخبار تکمیلی متعاقبا اعلام خواهد شد.
کارگران شرکت نیشکر هفت تپه اعتصاب کردند
بنا به گزارش کمیته دفاع از کارگران هفت تپه، کارگران نیشکر هفت تپه اعتصاب گسترده ای را آغاز کردند.
روز سه شنبه ۱٨ فروردین، کارگران نیشکر هفت تپه در اعتراض به کاهش اضافه کاری و عدم پرداخت دستمزد هایشان و نیز اعتراض به دستگیری "علی نجاتی" رئیس هیات مدیره سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه در محل کارخانه دست به اعتصاب زده اند.
علی
نجاتی باید
فورا و بی قید
و شرط آزاد
شود
اعتصاب
کارگران
نیشکر هفت تپه
با عقب نشینی مدیریت
کارخانه
پایان گرفت
بنا بر گزارشهای دریافتی توسط اتحادیه آزاد کارگران ایران اعتصاب کارگران نیشکر هفت تپه که از صبح امروز مورخه 18/1/88 آغاز شده بود ساعت یازده صبح پایان گرفت.
در این اعتصاب که حدود 400 کارگر شاغل در قسمت تولید (کارخانه) نیشکر هفت تپه شرکت کرده بودند کارگران خواهان تحقق مطالبات زیر بودند:
1- پرداخت دوماه دستمزد معوقه کارگران 2- عدم قطع اضافه کاری 3- اجرای طرح طبقه بندی مشاغل
کارگران اعتصابی همچنین خواهان آزادی علی نجاتی از زندان شدند.
لازم به یادآوری است سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه از مدتها پیش نامه اجرای طرح طبقه بندی مشاغل را از وزارت کار گرفته بود و علیرغم رسیدن این نامه بدست مدیریت کارخانه، این مدیریت آنرا مسکوت گذاشته بود. همچنین از مدتها پیش زمزمه هایی نیز مبنی بر قطع اضافه کاریها در کارخانه وجود داشت.
بنا بر این گزارش پس از شروع اعتصاب، مدیریت کارخانه به کارگران اعلام کرد اضافه کاریها قطع نخواهد شد و دستمزدهای معوقه آنان طی دو روز آینده پرداخت خواهد گردید. در رابطه با خواست اجرای طرح طبقه بندی مشاغل نیز مدیریت کارخانه از کارگران برای اجرای آن فرصت خواست و به این ترتیب کارگران ساعت یازده صبح امروز به اعتصاب خود پایان دادند.
اتحادیه آزاد کارگران ایران با حمایت قاطعانه از اعتراضات کارگران نیشکر هفت تپه، بدینوسیله توجه تمامی سازمانها و نهادهای کارگری و حقوق بشری را در سراسر جهان به ادامه بازداشت علی نجاتی رئیس هیئت مدیره سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه جلب میکند و ضمن خواست آزادی فوری و بی قید و شرط آزادی علی نجاتی از زندان، از تمامی اقدامات عملی و اعتراضات سایر تشکلها و نهادهای مرتبط با جنبش کارگری در ایران و جهان برای آزادی علی نجاتی از زندان و پایان دادن به تعقیب قضائی و بازداشت اعضای سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه قویا حمایت میکند.
اتحادیه آزاد کارگران ایران 18 فروردین ماه 88
تجمع کارگران اخراجی لوله سازی اهواز:
به
گزارش مجموعه
فعالان حقوق
بشر در تاریخ 19
فروردین 88
آمده است :
روزهای
پايانی سال
1387خبر اخراج
حدود 2000 کارگر
شرکت لوله
سازی اهواز
باعث نگرانی
تعداد زيادی از
کارگران اين
شرکت شد.پس از
پايان
تعطيلات نوروزی
مديران شرکت
با عدم انعقاد
قرارداد جديد
و ممانعت
حراست از ورود
کارگران به
شرکت به همه ی
شايعات پايان
داده و در
مرحله اول بيش
از 2000 نفر از اين
کارگران را
اخراج کردند.
همين امر موجب
نارضايتی ها و
اعتراضات
شديدی از سوی
کارگران
اخراجی شد که
از تاريخ 15/1/1388 تا
به اکنون هر
روزه جلوی درب
اصلی شرکت که
مقابل زندان
کارون اهواز
می باشد تجمع
کرده و اعتراض
خود را به اين
اقدام اعلام
می کنند.
بنا به گفته ی
فعالان
کارگری در
لوله سازی طی روز
هايی که در
تجمع بودند
هيچ مسوولی
برای رسيدگی و
يا پاسخگويی
به خواست
کارگران حضور
نيافتند. اين
کارگران
اعلام کردند
روز های آينده
نيز به تجمع
اعتراضی خود
ادامه خواهند
داد.
در اين تجمعات
کارگران
معترض
پلاکارد های
در دست داشتند
که بر روی
آنها نوشته
شده بود:
"اصلاح الگوی
مصرف با اخراج
کارگران لوله
سازی اهواز
شروع شد"، "ما
فرزندان ايرانيم
برای حق خود
تا آخر می
مانيم "،
"معيشت زندگی
حق مسلم ماست"
فراخوان به کمپین برای آزادی دستگیر شدگان روز جهانی کارگر
کارگران، تشکل ها و نهادهای کارگری ایران و جهان!
در روز جهانی کارگر هنگامی که کارگران و خانواده های آنان که بنابر فراخوان کمیته برگزاری مراسم اول ماه مه(مشتمل بر تشکل های مستقل کارگری ایران) که برای اعلام مطالبات خود و گرامی داشت این روز درپارک لاله تهران گرد هم آمده اند، به همراه تعداد دیگری از مردم حاضر درپارک مورد یورش نیروهای امنیتی-پلیسی و ماموران لباس شخصی قرار گرفتند.این نیروها با انواع ابزار و روش های سرکوب، تعداد زیادی را شدیدا مجروح و بیش از صد و پنجاه نفر را در حالی که مورد ضرب و شتم واقع شده بودند، دستگیر و روانه زندان کردند.از این تعداد هنوز حدود یکصد تن درزندان به سر می برند. این افراد هیچ جرمی مرتکب نشده بودند که این چنین غیر انسانی سرکوب و به بند کشیده شده اند. آنها فقط به خاطر این که همزمان با میلیاردها کارگر دیگر در سراسر دنیا و به دلیل طرح مطالبات میلیون ها انسان در ایران که هر روزه تحقیر می شوند، به دلیل برپاکردن تشکل های مستقل سرکوب می شوند وماه های متمادی حقوقی دریافت نمی کنند، تنها به دلیل این که صدای اعتراض برآورده اند، امروز در بدترین شرایط در زندان هستند. هر روز خانواده هایشان که برای آزادی آن ها در مقابل دادگاه ها و مراجع دیگرقضایی مراجعه می کنند اما با برخوردهای نامناسب و پاسخ های ضد و نقیض مواجه می شوند. ما میلیون ها کارگر و زحمتکش و مساوات طلب نسبت به عزیزان دربند و خانواده هایشان مسئول هستیم و نباید آن ها را تنها بگذاریم. باید فورا متحدانه دست به کار مبارزه ای وسیع تا آزادی همه دستگیر شدگان شویم.
ما ضمن اعلام این کمپین از تمامی تشکل ها و نهادهای کارگری و حقوق بشر داخلی و بین المللی می خواهیم که با تمامی توان خود و به فراخور امکانات خود و از هر طریق ممکن، ضمن محکوم کردن دستگیری این عزیزان و درخواست برای آزادی بی قید و شرط آنان به حمایت های گوناگون و متناسب با توان خود از این عزیزان و خانواده های آنان و اصرار بر مطالبات اعلام شده در قطعنامه اول ماه مه این کارگران بپردازند.
زنده باد همبستگی طبقاتی کارگران جهان
اعلام حمایت ها، بیانیه ها و گزارش اقدامات انجام شده خود را به این نشانی بفرستید: campain1may@gmail.com
نوزده اردیبهشت 88
کمیته ی برگزاری مراسم روز جهانی کارگر
سندیکای كارگران شرکت واحد اتوبوسراني تهران و حومه
سندیکای كارگران نیشکر هفت تپه
اتحادیه آزاد کارگران ایران
هیئت بازگشایی سندیکای کارگران نقاش و تزئینات ساختمان
شورای همکاری تشکل ها و فعالین کارگری شامل:
- کمیته پیگیری برای ایجاد تشکل های آزاد کارگری
- کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری
- جمعی از فعالین کارگری
- شورای زنان
کانون مدافعان حقوق کارگر
و با حمایت :
انجمن برق و فلز کرمانشاه- انجمن دفاع از کارگران اخراجی سقز – کمیته دفاع از کارگران هفت تپه - کارگران کارخانه پرریس سنندج- کارخانه بافندگی شین بافت سنندج –- کارگران کارخانجات شاهو- - نساجی کردستان- غرب بافت-آجر شیل -شیرپاک آرا- گونی بافی سما- آرد فجر- نیرو رخش- کارگران بخش خدماتی بیمارستان توحید سنندج -جمعی از بازنشستگان شهرستان سنندج -کارگران شرکت فرش غرب کرمانشاه- کارخانه لاستیک دنا – جمعی از کارگران سیمان قائن – جمعی از کارگران عسلویه…
فراخوان
تدارک
گردهمايی
مشترک روز جهانی
کارگر:
(اول ماه مه)
کارگران و
همرزمان
روز جهانی
کارگر، روز
همه ی ما
کارگران است ،
روز اعتراض به
سرمايه داری
است. روز
فرياد کشيدن
عليه سرمايه و
حاميان
رنگارنگ آن
است.
روز جهانی
کارگر، ياد
آور مبارزات
کارگران شيکاگو
در 1886 ميلادی
يعنی 123 سال پيش
است.
همواره
سرمايه داری
به انباشت
سرمايه پرداخته
ودر جهت کسب
سود بيشتر از
هر نوع
ابزاربرای
تعميق وسرکوب
کارگران
استفاده می
کند، بحران
ساختاری
سرمايه داری
کارگران را
روز بروز فقيرتر
و خانه خرابتر
کرده و می
کند، شمشير
اخراج همواره
روی سر
کارگران در
حرکت است، متقابلا"
طبقه جهانی
کارگر هرگز در
اين جدال طبقاتی
ساکت ننشسته
است.
نبود تشکل های
توده ای قدرت
مند کارگری
باعث شده که
هر روز بخشی
از نان سفره
کارگران به
يغما برود و
ما کارگران
توان نداشته
باشيم ، آنچه
را که داريم
حفظ کنيم.
در چنين
شرايطی ضرورت
دارد پيشروان
طبقه کارگر،
برای غلبه بر
پراکندگی ، با
تمام توان
خودجهت
برگزاری
مشترک روز
جهانی کارگر
گام بر دارند
وبا کنار
گذاشتن رقابت
غير اصولی و
وحدت شکنانه ،
صفوف کارگران
را به يکديگر
نزديک سازند.
ما بدين وسيله
از تمامی
کارگران ،
تشکلها، فعالين
کارگری وساير
اقشار اجتماعی
از جمله زنان
، معلمان ،
دانشجويان و ...
دعوت می کنيم،
برای بر گزاری
مشترک اول ماه
می و تدارک
مقدمات و
برنامه ريزی
برگزاری آن در
روز 28/1/1388 در
گلگشتی با نام
,اول ماه می را
مشترک بر گزار
کنيم, شرکت
نموده و با
ارايه
پيشنهادات خود
برای رسيدن به
نقطه نظرات
مشترک گام
برداريم.
واحد
ارتباطات
کميته پيگيری
ايجاد
تشکلهای آزاد
کارگری
19/1/1388
ادامه اعتصاب دانش آموزان هنرستان کار و دانش گشکی در کامیاران
بر اساس خبر رسیده از شهر کامیاران اعتصاب دانش آموزان هنرستان کار و دانش "گشکی" که از روز سه شنبه آغاز شده بود همچنان ادامه دارد.
دانش آموزان هنرستان کار و دانش "گشکی" که از ساکنین روستاهای گازرخانی، تیله کو، زیویه، یوزیدر و کاوانه از توابع کامیاران هستند در اعتراض به اقدام آموزش و پرورش در خصوص پس گرفتن سرویس ایاب و ذهاب خود از رفتن به کلاسهای درس خودداری می کنند و اعلام کرده اند تا رسیدن به خواستشان و قرار دادن سرویس رفت و برگشت به اعتصاب خود ادامه خواهند داد.
از سرگیری اعتراضات کارگران کارخانه لوله سازی اهواز
از شهر اهواز خبر می رسد که کارگران شرکت لوله سازی این شهر از روز 15 فروردین ماه اعتراضات خود را از سرگرفته اند.
کارگران کارخانه لوله سازی اهواز در تجمعات خود در مقابل درب اصلی شرکت نسبت به تصمیم مدیران این واحد برای اخراج 2 هزار کارگر کارخانه مذبور اعتراض و با حمل پلاکارهایی بازگشت به کار و تامین امنیت شغلی خود را خواستار شدند.
لازم به ذکر است که کارگران کارخانه لوله سازی اهواز در روزهای پایانی سال گذشته نیز دست به اعتراض زده بودند، اما تاکنون هیچ اقدامی برای پاسخگویی به خواستهای آنان انجام نشده است.
اعتصاب رانندگان کامیون در مرز"باشماخ"
بر اساس خبر رسیده از منطقه مرزی "باشماخ" در مرز کردستان ایران و عراق در منطقه پینجوین، امروز چهارشنبه 19 فروردین ماه صدها راننده کامیون در این منطقه دست به اعتصاب زدند.
رانندگان اعتصابی نسبت به جریمه کامیونها حامل بار در منطقه باشماخ معترض بوده و بر ادامه اعتصاب تا دستیابی به خواستهایشان تاکید دارند.
تجمع اعتراضی كارگران کارخانه "ذوب آهن" ملایر
کارگران کارخانه "ذوب آهن" ملایر در اعتراض به عدم پرداخت دستمزدهای معوقه خود در محوطه کارخانه دست به تجمع زده و خواستار پرداخت مطالباتشان شدند.
بیش از 100 کارگر کارخانه ذوب آهن ملایر چندین ماه دستمزد و مزایای خود را دریافت نکرده و مدیران کارخانه مذبور تاکنون شماری از کارگران را با بهانه های مختلف اخراج کرده اند.
کارگران کارخانه "ذوب آهن" ملایر در جریان تجمع خود خواستار پرداخت فوری مطالبات و تضمین امنیت شغلی شان شدند.
آزادی یکی از فعالان جنبش زنان با وثیقه 20 میلیون تومانی
"خدیجه مقدم"، یکی از فعالان جنبش زنان روز چهارشنبه 19 فروردین ماه با قرار وثیقه 20 میلیون تومانی از زندان اوین آزاد شد.
"خدیجه مقدم"، و شماری از فعالین جنبش زنان و فعالان دانشجویی در روزهای تعطیلات نوروز هنگامی که قصد داشتند با خانواده دانشجویان زندانی دیدار کنند از سوی ماموران امنیتی بازداشت شدند.
گفتنی است که "محبوبه کرمی" دیگر فعال جنبش زنان نیز روز سه شنبه با قرار کفالت از زندان آزاد شده بود.
ادامه اعتراضات کارگران اخراجی کارخانه لوله سازی اهواز
اعتراضات کارگران کارخانه لوله سازی اهواز نسبت به اخراج 2 هزار کارگر این شرکت که از روز 15 فروردین ماه آغاز شده بود همچنان ادامه دارد.
کارگران اخراجی کارخانه لوله سازی اهواز هر روز در مقابل درب اصلی این شرکت دست به تجمع زده و با حمل پلاکاردهایی خواستار بازگشت به کار و تامین امنیت شغلی خود می شوند.
گزارشها حاکیست که تاکنون هیچ یک از مسئولین دولتی و مدیران شرکت حاضر به پاسخگویی به کارگران نبوده اند و آنان نیز بر ادامه اعتراضاتشان در روزهای آینده تاکید دارند.
ادامه اعتصاب دانش آموزان هنرستان گشکی کامیاران
بناه به خبر رسیده از کامیاران دانش اموزان هنرستان گشکی، در ادامه اعتراضات خود نسبت به عدم ارائه سرویس رفت و آمد به هنرستان این روستا همچنان در اعتصاب به سر می برند.
با پیوستن دانش آموزان روستاهای "زویه" و "یوزیدر" و "کاوانه" از توابع شهر کامیاران به سایر دانش آموزان اعتصاب کننده، هنرستان "گشکی" به طور کامل به حالت تعطیل در آمده است.
لازم به ذکر است که دانش آموزان روستاهای "گازرخانی" و "تیله کو" از توابع شهر کامیاران که در هنرستان گشکی در حال تحصیل می باشند، در اعتراض به عدم ارائه سرویس آمد و رفت از روستای محل زندگیشان تا هنرستان نامبرده از روز سه شنبه 18 فروردین در اعتصاب بوده و از حضور در کلاسهای درس خودداری کرده اند.
تجمع کارگران کارخانه چینی کرد در مقابل استانداری کرمانشاه
200تن از کارگران کارخانه چینی کرد در اعتراض به عدم رسیدگی اداره کار و کارفرمای کارخانه به اخراج آنان در مقابل استانداری کرمانشاه تجمع اعتراضی برگزار کردند.
کارگران اخراجی کارخانه چینی کرد روز چهارشنبه 19 فروردین ماه در مقابل کارخانه تجمع کرد ند.
بدنبال این تجمع اعتراضی مسئولین کارخانه به نیروی انتظامی خبر داده و بلافاصله این نیروها به محل مراجعه و اقدام به تهدید کارگران نمودند. کارگران در مقابل تهدیدات ایستادگی کرده و اعلام نمودند: کارخانه متعلق به آنان بوده و حق دارند در مقابل یا داخل آن تجمع کنند.
نماینده اداره کار در پاسخ به اعتراض کارگران اظهار داشت، بازگشت به کار شما ممکن نیست. کارگران اعلام کردند تا دستیابی به خواست بازگشت به کار، به اعتراضات خود ادامه خواهند داد.
ادامه تجمعات اعتراضی کارگران اخراجی چینی کرد مقابل کارخانه و استانداری کرمانشاه
بنا بر گزارشهای دریافتی توسط اتحادیه آزاد کارگران ایران، از ساعت 8 صبح روز چهارشنبه 19 فروردین ماه 88، کارگران اخراجی کارخانه چینی کرد طبق قرار قبلی که با اداره کار داشتند در مقابل کارخانه جمع شدند تا نماینده این اداره با حضور در محل کارخانه، مسئله اخراج آنان را مورد رسیدگی قرار بدهد.
اما برخلاف وعده داده شده نماینده اداره کار به کارخانه نیامد و کارگران اقدام به بر پائی تجمع اعتراض آمیز در مقابل کارخانه کردند.
بدنبال این تجمع اعتراضی مسئولین کارخانه به نیروی انتظامی خبر داده و بلافاصله این نیروها به محل آمدند. مامورین نیروی انتظامی پس از حضور در محل تلاش کردند از طریق تهدید و متهم کردن کارگران به تجمع غیر قانونی، آنان را متفرق کنند. اما کارگران در مقابل این تهدیدات ایستادگی کرده و اعلام نمودند: کارخانه مال ماست و حق داریم در مقابل یا داخل آن تجمع کنیم، ما کارمان را می خواهیم ما را به سر کارهایمان برگردانید تا تجمع نکنیم. به دنبال این اعتراض از سوی کارگران نیروهای انتظامی در ادامه تجمع فقط ناظر بر اوضاع بودند.
در همین حال نماینده کارفرما نیز به میان کارگران آمد و به مذاکره با آنان پرداخت اما این مذاکره نتیجه ای در بر نداشت و نماینده مزبور به کارگران اعلام کرد شما بازگشت به کار نمی شوید.
در پی این وضعیت کارگران دسته جمعی عازم استانداری کرمانشاه شده و با تجمع در مقابل این استانداری خواهان رسیدگی به خواستهای خود شدند.
بنا بر این گزارش پس از تجمع کارگران در مقابل استانداری کرمانشاه، نماینده اداره کار به استانداری احضار گردید و کارگران خواهان پاسخ از سوی این نماینده برای رسیدگی به خواست هایشان شدند و نامبرده در پاسخ کارگران اظهار داشت بازگشت به کار شما ممکن نیست، اما ما نمی گذاریم حق تان ضایع شود!
کارگران نیز متقابلا به این اظهارات نماینده اداره کار شدیدا اعتراض کرده و گفتند، شما از کدام حق ما دفاع خواهید کرد؟! حق ما بازگشت به کار است و شما می گوئید امکان ندارد، پس دیگر مانع ضایع شدن چه حقی می شوید؟ ما کارمان را می خواهیم و باید بر سر کارهایمان باز گردیم.
پس از این اعتراض از سوی کارگران، مذاکره نماینده اداره کار با کارگران به نتیجه ای نرسید و سر انجام کارگران چینی کرد حوالی ظهر به تجمع خود در مقابل استانداری کرمانشاه پایان دادند و اعلام کردند به اعتراضات خود برای بازگشت بکار ادامه خواهند داد. در این تجمع بیش از 200 نفر از کارگران چینی کرد شرکت داشتند.
اتحادیه آزاد کارگران ایران بیست فروردین ماه 88
دوستان
و همكاران
گرامی
صدها نفر از
كارگران
شركتهای
پيمانكاری
مختلف در ايام
تعطيلات به
بهانه های
واهی از كار اخراج
شده اند طبق
رسوم همه ساله
شركت ايرانخوذروكه
از طرف مديريت
ايرانخودرو
برای
پيمانكاران
مكلف شده است
هر پيمانكاری
موظف است حدود
۱۰% از
نيروهای
خودرا كه
اسامی آنها
توسط مسولان
ايرانخودرو
اعلام می شود
از كار اخراج
و ۵% جايگزين
گردند يكی از
اهداف اين طرح
برای اين است
كه كارگران
معترض هر سالن
شناسائی و
اسامی آنها به
مسولان
پيمانكار اعلام
می گردد و
برای
جايگزينی
كارگران نيز طبق
توافق مديريت
با
پيمانكاران
افراد بايد از
طرف مديران
بهره بردار
اعلام گردد
اين كار به
اين خاطر است
كه می توان از
اين طريق
افراد خاص و
آشنا را وارد
شركت كرد.
ما اخراج
كارگران
شركتهای
پيمانكاری
رامحكوم كرده
و خواهان
بازگشت فوری
آنها به سركار
می باشيم
جمعی از
كارگران
ايرانخودرو
http://khodrokar.blogfa.com/
۲۰فروردين ۸۸
تداوم تجمع کارگران اخراجی شرکت لوله سازی اهواز
کارگران اخراجی شرکت لوله سازی اهواز به صورت روزمره در مقابل درب اصلی این شرکت تجمع اعتراضی برگزار می نمایند.
کارگران اخراجی شرکت لوله سازی اهواز به صورت روزمره در مقابل درب اصلی این شرکت تجمع اعتراضی برگزار می نمایند.
در پی اخراج دو هزار تن از کارگران شرکت لوله سازی اهواز از تاریخ 15 فروردین ماه سال جاری کارگران معترض به پایمال شدن حقوق و امنیت شغلی خود در مقابل درب اصلی این شرکت دست به تجمع می زنند
بنا به گفته ی فعالان کارگری در لوله سازی طی روز هایی که در تجمع بودند هیچ مسوولی برای رسیدگی و یا پاسخگویی به خواست کارگران حضور نیافتند. این کارگران اعلام کردند روز های آینده نیز به تجمع اعتراضی خود ادامه خواهند داد.
منبع خبر : مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران
اقدام به خود سوزی یک دختر جوان در یکی از روستاهای اطراف پاوه
بنا به خبر رسیده از شهر پاوه روز سه شنبه 18 فروردین، دختر جوانی با نام "شیوا حسن پور" در روستای "نروی" از توابع شهر پاوه اقدام به خود سوزی کرده است.
خبرها حاکیست پس از انتقال شیوا به بیمارستانی در شهر کرمانشاه، به دلیل شدت سوختگی نامبرده سرانجام به بیمارستانی در اصفهان انتقال یافته است، اما پزشکان اعلام کرده اند به علت شدت سوختگی 80 در صدی، این دختر جوان در روزهای آینده جانش را از دست خواهد داد.
لازم به ذکر است شیوا اولین قربانی فرهنگ مرتجع و مرد سالار در این منطقه و روستای "نروی" نبوده و قبلا نیز دو فرد دیگر با نامهای " کشور حسن پور" و " لاله نعمتی" اقدام به خود سوزی کرده و جانشان را از دست داده اند.
شروع سال نو و بیکارسازی های گسترده کارگران
موج بیکارسازی ها از روزهای آخر اسفند 87 به بعد بسیار بیش از پیش شتاب گرفته است. در گزارشات قبلی از اخراج وسیع کارگران در کارخانه های تهران و کردستان و جاهای دیگر خبر دادیم. شمار کارگرانی که در روزهای اخیر از مراکز مختلف کار در استان آذربایجان اخراج شده اند نیز بسیار هول انگیز است. بر اساس آنچه در روزنامه ها آمده است تا کنون 170 کارگر تراکتورسازی، 75 کارگر کبریت سازی، 115 کارگر مجتمع صنعتی شمال غرب، 50 کارگر کارخانه نقش جهان و صدها کارگر دیگر از سایر مراکز کار در تبریز و شهرهای مختلف استان اخراج شده اند. هدف بیکارسازی ها در همه جا یک چیز است : جایگزینی اخراج شدگان با نیروی کار بسیار ارزان تر و در واقع شبه رایگان تر، افزایش بی هیچ مرز و محدوده فشار کار و سرشکن کردن کار چندین کارگر بر دوش یک کارگر، محو هر نوع استخدام رسمی و تضمین اشتغال و جایگزینی آن با قراردادهای موقت و در یک کلام افزایش شدت استثمار و بالا بردن میزان سود. کارگران اخراجی با اجتماع در مقابل ساختمان استانداری آذربایجان شرقی علیه جنایات کارفرمایان دست به اعتراض زدند. آنان خواهان بازگشت به کار و الغای همه احکام اخراج هستند.
منبع: سلام نیوز
21 فروردین 88
تحمیل هزینه های سنگین بر رانندگان تاکسی
بر اساس مصوبات جدید دولت سرمایه داری رانندگان تاکسی با شروع سال جدید مجبورند که هر کدام 300 هزار تومان به عنوان ودیعه به شهرداری بسپارند. دولت سرمایه بهانه این ترفند را طرح « مکانیزه سازی» تاکسی ها نام نهاده است. رانندگان در همان حال اجبار دارند که مبلغ هنگفتی نیز زیر نام بیمه پرداخت کنند. اعمال این سیاست ها علیه کارگران راننده عملاً به معنای کاهش چشمگیر درآمدی است که آنان با کار شاق شبانه روزی خویش دریافت می کنند. پرداخت این هزینه سنگین متضمن آن است که تاکسی رانان یا هزینه معاش فرزندانشان را بیش از پیش کاهش دهند و یا ساعات بیشتری از شبانه روز را مشغول کار باشند.
منبع: آژانس ایران خبر
21 فروردین 88
ادامه مبارزات کارگران لوله سازی اهواز
دو هزار کارگر اخراجی لوله سازی اهواز همچنان در بلاتکلیفی محض به سر می برند، بلاتکلیف نه به این معنی که سرمایه داران و دولت سرمایه داری هیچ دریچه ای به سوی احتمال تضمین اشتغال آنان باز کرده باشد بلکه فقط به این معنی که 2000 کارگر اخراجی تمامی ترفندها و برنامه ریزی های ضدکارگری سازمان تأمین اجتماعی، دولت سرمایه و سایر نهادهای دولتی سرمایه را هیچ دلیلی برای تسلیم شدن و تمکین به طرح اخراج خویش ندیده اند. آنان در فاصله این 2 سال به طورمستمر مبارزه کرده اند. هم اکنون نیز به صورت روزمره در محل شرکت حضور یافته و به طور دسته جمعی اعتراض می کنند. معضل اساسی کارگران نه طفره رفتن از مبارزه به طورکلی بلکه گریز از توسل به راهکارهای مؤثر اعمال قدرت علیه سرمایه و اجتناب از تدارک لازم برای تحقق این امر است. تولید کارخانه سخت مورد نیاز بازار سرمایه داری، از جمله پاره ای نهادهای دولتی و بیش از همه شرکت نفت و سپاه پاسداران است. آنچه در طول این 2 سال رخ داده در اساس بستن کارخانه و تعطیل بخش های مختلف تولید را دنبال نمی کرده است. سرمایه داران برای مدتی کارگران را مجبور به قبول مرخصی اجباری کرده اند. روند تولید را مختل ساخته اند و به کارهای زیاد دیگری دست زده اند اما هدف همه این اقدامات فقط یک چیز بوده است و آن این که 2000 کارگر قدیمی دارای سابقه کار و حق بیمه و استخدام رسمی و دستمزد نسبی بهتر و تجربه مبارزه و اعتراض را اخراج کنند و به جای آن ها چند صد کارگر جدید را به صورت قراردادی، بدون هیچ نوع حق بیمه، بدون هیچ تضمین شغلی و با نازل ترین میزان دستمزد جایگزین سازند. محور اساسی تلاش سازمان تأمین اجتماعی و کلاً دولت سرمایه داری این بوده است و تمامی حرف های دیگر از قبیل وضعیت بد مالی و بهانه های مشابه از بیخ و بن دروغ بوده است. آنچه کارگران باید در مقابل این توطئه دولت و سرمایه داران دولتی انجام می دادند در حقیقت امر بسیار روشن بود. آنان باید برای جلوگیری از اخراج خود کارخانه را تصرف می کردند. باید از این طریق دست به اعمال قدرت می زدند. باید تدارک انجام این کار را می دیدند. کارگران باید وقت و انرژی و فکر و تلاش دو ساله خود را در این راستا صرف می کردند. باید شورای ضد سرمایه داری خود را می ساختند. باید به سراغ همزنجیران خویش در شرکت نفت و نیشکر هفت تپه و فولاد اهواز و کاغذسازی کارون و همه کارگران شاغل و بیکار در همه مراکز دیگر کار و تولید و جاهای دیگر می رفتند و از آنان برای ایجاد یک کارزار سراسری گسترده برای جلوگیری از اخراج کارگران طلب کمک می کردند. تنها در این صورت بود که آنان می توانستند نقشه صاحبان سرمایه برای اخراج خویش را نقش بر آب سازند. قدرت سرمایه را باید با قدرت متحد و متشکل و سراسری کارگران اعم از شاغل و بیکار پاسخ گفت و این کار در گرو سازمانیابی شورایی و سراسری علیه سرمایه است. به میزانی که در این راه گام برداریم می توانیم سرمایه داران و دولت آن ها را مجبور به عقب نشینی کنیم.
منبع: گزارش فعالان حقوق بشر
21 فروردین 88
ادامه
فشارها بر
کارگران
نیشکر هفت تپه
"رضا
رخشان" از
اعضای هیات
مدیره
سندیکای
نیشکر هفت تپه
اعلام کرد که
احتمال
واگذاری نیشکر
هفت تپه به
بخش خصوصی
وجود دارد و
تلاش هایی از
سوی مدیریت
کارخانه جهت
انحلال سندیکای
نیشکر هفت تپه
آغاز گردیده
است.
"رضا رخشان" در گفتگو با خبرگزاری آلمان گفت: در صورت واگذاری این کارخانه به بخش خصوصی، تنها ۲۰ درصد پرسنل نیشکر کار خود را حفظ خواهند کرد و بقیه بیکار میشوند.
اعتصاب غذای سه دانشجوی دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل
روز شنبه 22 فروردین 3 دانشجوی دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل دست به اعتصاب غذای نامحدود در صحن دانشگاه زدند.
جمعی از دانشجویان دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل با تجمع در مقابل دفتر رئیس دانشگاه و با قرائت پیام دانشجویان معترض در این مکان، تحصن و راهپیمایی خود را آغاز کردند.
در آن راهپیمایی صدها دانشجو در حالی که شعارهای "مرگ بر دیکتاتور، دانشجو می میرد ذلت نمی پذیرد، حراست زور نمی خوایم _ رئیس مزدور نمی خوایم، زندانی سیاسی آزاد باید گردد"، حمایت قاطع خود را از دانشجویان زندانی پلی تکنیک اعلام کردند.
تبعید یک معلم شهر سنندج به شهرستان سمنان
بنا به خبر رسیده از شهر سنندج "جمال خوال" از معلمان مدارس ابتدایی این شهر توسط هیات رسیدگی به تخلفات اداری استان کردستان به 3 سال تبعید در شهر سمنان محکوم شد.
"جمال خوال" بر اساس شکایت رئیس آموزش و پرورش ناحیه يك شهر سنندج، به اتهام شرکت در تجمع و تحصن معلمان در اردیبهشت ماه سال ٨٧ و سخنرانی در جمع معلمان معترض در محوطه سازمان آموزش و پرورش کردستان مورد محاکمه و مجازات قرار گرفته است.
حمله افراد بسیج به دانشجویان اعتصابی دانشگاه نوشیروانی بابل
بنا به گزارش های رسیده، بیش از 800 تن از دانشجویان دانشگاه نوشیروانی بابل در حمایت از 3 دانشجوی اعتصابی در روز یکشنبه 23 فروردین دست به اعتصاب زده و از دریافت غذا خودداری کردند.
در جریان این اعتصاب، چند دانشجوی بسیجی به "محسن برزگر" یکی از دانشجویانی که از روز شنبه در اعتصاب به سر می برد، حمله کردند که با واکنش دانشجویان متحصن روبرو شد. جهت سرکوب دانشجویان یک دستگاه خودروی نیروی انتظامی وارد دانشگاه شده و مامورین نیروی انتظامی در مقابل دانشگاه مستقر شدند.
دانشجویان متحصن کلاس های درس را تعطیل و با خواندن سرود یار دبستانی به اعتراض خود ادامه دادند. همچنین دانشجوی دیگری به نام "حمید جهان تیغ" نیز به اعتصاب غذای نامحدود دست زده است. اکنون 4 دانشجوی این دانشگاه در اعتصاب غذای نامحدود به سر می برند.
تجمع های اعتراض آمیز برای جلوگیری از بیکار شدن 200 هزار کارگر در استان خراسان
در اعتراض به خودداری از دریافت شیر توسط کارخانه های تولید فراورده های لبنی در استان خراسان، تولید گنندگان شیر در شهر های این استان روزانه اقدام به برگزاری تجمعات اعتراضی می نمایند.
حدود 200 هزار نفر در استان خراسان به صورت مستقیم در تولیدات صنعت شیر مشغول به کار می باشند. با روند فعلی و تعطیلی واحدهای دامپروری، دهها هزار کارگر در این استان کار خود را از دست خواهند داد.
احتمال اعتصاب کارگران کوره پزخانه ها جهت افزایش دستمزد
بنا به گزارش های منتشره، احتمال اعتصاب در میان کارگران کوره های آجزپزی جهت افزایش دستمزدها قوت گرفته است.
گزارش ها حاکیست که کارگران کوره های آجر پزی که طی 20 روز آینده شروع بکار خواهند کرد، خواهان افزایش دستمزدهای خود هستند و در صورت عدم افزایش دستمزدها دست به اعتصاب خواهند زد.
درپی تصمیم کارگران کارخانه آجرپزی "تکنو آجر" برای اعتصاب در روز 17 فروردین ماه، کارفرمای این کارخانه قبل از شروع اعتصاب اقدام به اخراج 15 نفر از این کارگران کرد تا از مانع اعتصاب شود.
خودکشی یک کارگر شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه
خبری تکان دهنده از تهران حاکیست که ابراهیم جعفری از کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه خودکشی کرده و جانش را از دست داده است.
"ابراهیم جعفری" کارگر راننده شرکت واحد به علت فشارهای اقتصادی و ناتوانی در تأمین نیازهای مالی خانواده اش در یکی از اتوبوس های شرکت واحد خود را حلق آویز و جانش را از دست داد.
نامبرده چندی پیش جهت رفع بخشی از مشکلات مالی خود از رئیس شرکت واحد تقاضای وام کرده بود که رد این درخواست انگیزه های اصلی خودکشی وی را تقویت کرد.
صدها
تن از کارگران
ايران خودرو
اخراج شدند:
وبلاگ
خودروکاردر تاریخ
22 فروردین
نوشت : صدها
نفر از
كارگران شركت
هاى
پيمانكارى
مختلف در ايام
تعطيلات به
بهانه هاى
واهى از كار اخراج
شده اند. طبق
رسوم همه ساله
شركت ايرانخوذروكه
از طرف مديريت
ايرانخودرو
براى پيمانكاران
مكلف شده است
هر پيمانكارى
موظف است حدود
10% از نيروهاى
خودرا كه
اسامى آنها توسط
مسولان
ايرانخودرو
اعلام مى شود
از كار اخراج
و 5% جايگزين
گردند يكى از
اهداف اين طرح
براى اين است
كه كارگران
معترض هر سالن
شناسائى و
اسامى آنها به
مسولان
پيمانكار
اعلام مى گردد
و براى
جايگزينى
كارگران نيز
طبق توافق
مديريت با
پيمانكاران
افراد بايد از
طرف مديران
بهره بردار
اعلام گردد
اين كار به اين
خاطر است كه
مى توان از
اين طريق
افراد خاص و
آشنا را وارد
شركت كرد.
اخراج 1500 کارگر لوله سازی اهواز
بنا به گزارش کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری، روز شنبه 22 فروردین ماه لیست قطعی اسامی کارگران اخراجی لوله سازی اهواز از سوی کارفرمای کارخانه اعلام خواهد شد.
گزارش ها حاکیست که پیش بینی می شود بیش از 1500 نفر از کارگران به طور قطعی اخراج می شوند. برای 2000 نفر از کارگران حکم اخراج صادر شده بود اما جهت ایجاد اختلاف میان آنها تعدادی از آنان به کار بر خواهند گشت اما شواهد نشان می دهد طی ماه های آینده آنان نیز اخراج خواهند شد.
کارگران لوله سازی اهواز از تمامی کارگران ایران و جهان، انجمن ها، سازمان ها و گروه های آزادیخواه و مدافع حقوق کارگران درخواست حمایت و پشتیبانی نموده اند.
اخراج صدها نفر از كارگران ایران خودرو
دوستان و همكاران گرامی!
صدها نفر از كارگران شركت های پیمانكاری مختلف در ایام تعطیلات به بهانه های واهی از كار اخراج شده اند. طبق رسوم همه ساله شركت ایران خودرو كه از طرف مدیریت ایران خودرو برای پیمانكاران تعیین گردیده است هر پیمانكاری موظف است حدود 10% از نیروهای خودرا كه اسامی آنها توسط مسولان ایران خودرو اعلام می شود از كار اخراج و با 5% جایگزین سازد. یكی از اهداف این طرح این است كه كارگران معترض هر سالن شناسائی و اسامی آن ها به مسولان پیمانكار داده شود تا برای جایگزینی آنان اقدام به عمل آید. طبق توافق مدیریت با پیمانكاران افراد باید از طرف مدیران بهره بردار تأیید گردند. این كار به این خاطر است كه می توان از این طریق افراد خاص و آشنا را وارد شركت كرد.
ما اخراج كارگران شركت های پیمانكاری رامحكوم كرده و خواهان بازگشت فوری آنها به سركار می باشیم.
جمعی از كارگران ایران خودرو
منبع: خودروکار ( با اندکی ویرایش نگارشی)
22 فروردین 88
ادامه بیکارسازی کارگران در سال جدید
قطار بیکارسازی کارگران توسط سرمایه با حداکثر شتاب پیش می رود و در هر گام زندگی صدها و هزاران کارگر را در زیر چرخ خود له می کند. هنوز اخبار اخراج های وسیع کارگران در کارخانه های مختلف تهران و کردستان و آذربایجان و خوزستان در گوش ها تاب می خورد و بر سر زبان ها می چرخد که موج بیکارسازی در کارخانه های استان بوشهر انظار همگان را خیره خود می کند. کارخانه های صدرا، رنگ سازی، ریسندگی و بافندگی، اعتمادیه و پلیمر هر کدام شمار زیادی کارگر را بیکار کرده اند. این واحدها مجموعاً 200 هزار کارگر را استثمار می کنند و اینک خطر اخراج بخش اعظم این بردگان مزدی سرمایه را بسیار جدی تهدید می کند. تعدادی از کارخانه ها در معرض تعطیل حتمی هستند. کارگران این شرکت ها همه بیکار خواهند شد. شمار بیکاران از آخر اسفند تا امروز از مرزها صدها عبور کرده است. سایه وحشت بر سر همه کارگران سنگین شده است. توصیه ما به این کارگران آن است که برای جلوگیری از بیکاری کارخانه ها را به تصرف خود درآورند و خودشان آن ها را اداره کنند. جلوگیری از اخراج به اعمال قدرت کارگران علیه سرمایه دار صاحب کارخانه و دولت مدافع او نیاز دارد. کارگران باید شورای ضد سرمایه داری خود را بر پای دارند. شوراها را به هم پیوند زنند و بدین سان به یک قدرت واقعی متشکل از تک تک کارگران برای اداره کارخانه ها و طرح مطالبات از سرمایه داران و دولت آن ها تبدیل شوند. برای جلوگیری از بیکاری باید قدرت داشت و قدرت کارگران در اتحاد و سازمانیابی شورایی ضد سرمایه داری آن ها است. کارگران با ساختن شورا و سازماندهی خویش می توانند قدرت سرمایه داران و دولت آن ها را با قدرت متشکل شورائی و ضد سرمایه داری پاسخ گویند. می توانند دولت را مجبور کنند که وسایل لازم برای برنامه ریزی کار و تولید و اداره کارخانه ها را در اختیارشان قرار دهد. با نامه نویسی و التماس و شکایت و چرخیدن در مقابل این یا آن نهاد دولتی هیچ مشکلی حل نمی شود. افتادن به ورطه این کارها فقط نیروی مبارزه کارگران را هدر خواهد داد.
منبع : ایلنا
22 فروردین 88
برگی از تاریخ :
پیام تبریک جشن اول ماه مه کارگران کارخانه وطن اصفهان در سال 1310
« کارخانه وطن اصفهان یکی از بزرگ ترین واحدهای نساجی ایران در آن سالها بود که صدها شاغل داشت. بعضی از آنها نیزسابقه شش تا هشت ساله داشتند. شرایط کار در کارخانه طاقت فرسا بود. زمان کار روزانه دوازده ساعت ودر دو شیفت صورت میگرفت. کارگران نوبت صبح کار فقط نیم ساعت برای صرف غذا استراحت داشتند. بدتر از آن، کارگران شب کار ناچار بودند بدون وقفه تا صبح کار کنند. دستمزد مردان از 25 شاهی تا 50 شاهی بود و زنان و کودکان ده شاهی یا یک قران میگرفتند. ناسزاگویی به کارگران و جریمه کردن آنان معمول بود. صابون برای دست شویی و نظافت وجود نداشت. کارگران در هنگام خروج از محیط کار مورد بیحرمتی قرارگرفته و تفتیش بدنی میشدند. مهم تر از اینها کارگران شب کار برای رفع تشنگی در تنگنا بودند، زیرا شیر آب در شیفت شب مسدود بود. همه این ویژگیها شرایط را برای اتحاد کارگران مهیا میکرد. و به این ترتیب اولین تشکیلات مخفی در این کارخانه آغاز به شکل گیری کرد. موضوعی که باعث گسترش این تشکیلات شد واقبال آن در میان کارگران بالا گرفت، همانا قرارداد تحمیلی(کنترات نامه)ای بود که از سوی صاحب کارخانه مطرح گشت. بر اساس این قرارداد کارگران ناچار میشدند یک ماه قبل از انصراف از کار در کارخانه، موضوع را به آگاهی مسولان کارخانه برسانند. درغیر این صورت دستمزد یک ماه آنها به نفع کارخانه ضبط میشد. ماده دیگر از این قرارداد آن چنان تنظیم شده بود که برای یک روز غیبت کارگران معادل سه روز دستمزد آنها را میتوانستند کسر کنند. مطرح نمودن این قرارداد و فشار به کارگران برای امضای آن موجب نارضایتی آنها شده بود. و شرایط برای جلب کارگران و فعالیت تهییجی مهیا گشته بود. تشکیلات سری که بیش از یک ماه و نیم به کار تبلیغی درمیان کارگران پرداخت. و آنها را برای انجام یک اعتصاب حساب شده اماده کرد. روز اول ماه مه(11 اردیبهشت 1310) به دعوت تشکیلات سری 60 تا 70 نفر گرد هم آمدند. درمراسم فوق پارچه سرخی که روی آن عبارت ِ"رنجبران روی زمین اتحاد" نوشته شده بود، بر دیوار نصب گشته بود. در جلسه زیانهای "کنترات نامه" برشمرده شد و با ذکر توضیحاتی پیرامون فشارهایی که به کارگران وارد میشد، زمینهی اعتصاب فراهم آمد. آن گاه مراسم با شعار"زنده باد اتحاد کارگران کارخانه وطن" و... اتمام یافت. روز 15 اردیبهشت عملا اعتصاب آغاز شد.»
منبع: کانون مدافعان کارگر
22 فروردین 88
خودکشی یک کارگر شرکت واحد زیر فشار فقر و گرسنگی
ابراهیم جعفری کارگر راننده شرکت واحد خود را حلق آویز کرد. او به رغم روزانه کار طولانی و تحمل همه شرایط توان فرسای کار بازهم قادر به امرار معاش خود و خانواده اش نبود. ابراهیم تمام عمر کاری خود را برای سرمایه کار کرد و استثمار شد اما بهای فروش نیروی کار وی هیچگاه کفاف خوراک و پوشاک و اجاره بهای آلونک مسکونی وی را نداد. او از رئیس شرکت واحد تقاضای وام کرد تا از طریق آن، پول لازم برای اجاره محل سکونت خانواده اش را پرداخت کند. سرمایه داران دولتی از دادن این وام خودداری کردند و ابراهیم با شنیدن این خبر بود که تصمیم به گرفتن جان خویش گرفت. خودکشی ابراهیم بسیار رقت بار بود. او با آویختن طنابی به قسمت هواکش بالای اتوبوسی که با آن کار می کرد به زندگی خویش خاتمه داد. سرمایه با کمال شقاوت و ددمنشی و هاری ابراهیم را کشت. سرمایه هر روز در سراسر جهان هزاران کارگر همزنجیر ابراهیم را در آستان سوداندوزی خود قربانی می کند. تا سرمایه هست کشتار کارگران حدیث لحظه لحظه تاریخ است. برای این که کارگری خودکشی نکند، برای این که ابراهیم ها زیر فشار گرسنگی خود را حلق آویز نسازند، برای این که فرزندان ابراهیم ها در عزای پدرانشان لباس سیاه نپوشند فقط یک راه وجود دارد : باید سرمایه و نظام سرمایه داری را کشت. باید این اختاپوس پیر وحشت و دهشت و کشتار کارگران دنیا را در گورستان تاریخ دفن کرد. این تنها راه است. ما مرگ ابراهیم جعفری را به خانواده اش و همه همزنجیرانش تسلیت می گوییم و اعلام می کنیم که با همه وجود خود و تا جان در بدن داریم برای نابودی قاتل واقعی او یعنی رابطه اجتماعی سرمایه و نظام سرمایه داری پیکار خواهیم کرد.
منبع: آژانس ایران خبر
22 فروردین 88
آغاز دور جدید اعتصاب و اعتراضات دانشجویان دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل
بنا به گزارش خبرنامه امیرکبیر: فعالان دانشجویی دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل با صدور بیانیه ای به فشارهای روز افزون بر دانشجویان دانشگاه های کشور اعتراض و اعلام کردند از آغاز هفته آینده دست به اعتصاب و اعتراض خواهند زد.
این اعتراضات از ابتدای هفته آینده و با اعتصاب غذای نامحدود تنی چند از دانشجویان در صحن عمومی دانشگاه آغاز و با تجمع و راه پیمایی در روزهای آتی ادامه خواهد یافت.
تکذیب خبر منتشر شده در خصوص منصور اسالو:
به نوشته سایت سندیکار شرکت واحد در تاریخ 23 فروردین 88 آمده است : در بعضی از سایت های اینترنتی خبری مبنی بر انتقال منصور اسالو رئیس هیئت مدیره سندیکا به سلول انفرادی منتشر شده است
سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه ضمن تکذیب این خبر...
در بعضی از سایت های اینترنتی خبری مبنی بر انتقال منصور اسالو رئیس هیئت مدیره سندیکا به سلول انفرادی منتشر شده است
سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه ضمن تکذیب این خبر اعلام می کند که خانواده آقای اسالو روز یکشنبه مورخه ٢٣/١/١٣٨٨ به صورت حضوری با ایشان در زندان رجائی شهر ملاقات داشته و از روحیه بالای ایشان خبر می دهند
با تشکر از کلیه رسانه های خبری که مسائل پیش رو ی جنبش کارگری را به صورت صحیح دنبال می کنند لذا از کلیه سایت های خبری که اقدام به انتشار اخبارنادرست می کنند در خواست می شود اخبار صحیح در رابطه با سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه را با مراجعه به سایت سندیکا به آدرس www.syndicavahed.info دریافت و نسبت به انتشار آن اقدام فرمائید .
سندیکای کارگران شرکت واحد
اتوبوسرانی تهران و حومه
٢٣/١/١٣٨٨
اعتصاب کارگران کارخانه لاستیک البرز
کارگران کارخانه لاستیک البرز (کیان تایر) مطابق معمول مدت ها است که دستمزد خویش را دریافت نکرده اند. آن ها هیچ ریالی بابت عیدی و پاداش هم نگرفته اند. کارگران در اعتراض به این ظلم و ستم دست به اعتصاب زده اند. با شروع اعتصاب بخش انبار به طور کامل تعطیل شده است. خروج لاستیک از کارخانه تقریباً متوقف شده، مشتریان شرکت موفق به دریافت لاستیک نمی شوند و فروش کارخانه به صفر نیل کرده است. کارگران اعلام کرده اند که شرط پایان اعتصاب پرداخت دستمزدهای معوقه، عیدی و پاداش و سایر مطالبات آنان است.
منبع: آژانس ایران خبر
23 فروردین 88
تجمع کارگران کارخانه صدرا بوشهر در مقابل مجلس:
خبرگزاری
ايلنا در
تاریخ 23
فروردین نوشت :
جمعی از
کارگران
کارخانه صدرا
بوشهر در اعتراض
به عدم اجرای
دستور رئيس
جمهور مبنی بر
بازگشت به کار
مجدد آنها در
مقابل مجلس
تجمع کردند.
به گزارش
خبرنگار
ايلنا، تجمعکنندگان
28 نفر بودند که
به نمايندگی
از 205 کارگری که
طی 6 ماه گذشته
از سوی اين
کارخانه که به
ساخت سازههای
دريايی و کشتيسازی
مشغول است
بيکار شدهاند.
نماينده تجمعکنندگان
در گفتوگو با
خبرنگار
ايلنا علت
اخراجشان را
آنچه که بهانه
اصلاح ساختار
اقتصادی ميخواند،
عنوان کرد و
افزود: در
حالی ما
کارگران رسمی
کارخانه را
بيکار کردهاند
که کار ما را
بلافاصله به
شرکتهای
پيمانکاری
سپردهاند و
اين نشاندهنده
دروغ بودن
بهانه آنها
برای اخراج
ماست.
اين کارگران
که بيش از 15 سال
سابقه کار
داشتند،
يادآور شدند
که سهام
کارخانه صدرا
از سال 82 به
مديريت
سرمايه گذاری
بانک ملی
واگذار شده
است.
نماينده تجمعکنندگان
افزود: دو بار
در سفرهای
رئيسجمهور
به عسلويه، يک
بار در
سفرايشان به
اصفهان و يک
بار هم نوروز
امسال با
مراجعه به
منزل رئيس
جمهور از
ايشان
خواستيم که به
وضعيت ما رسيدگی
کنند. ايشان
هم دستور
بازگشت به کار
ما را صادر
کردند. مديران
کارخانه نيز
اگرچه به مشکل
صوری اين
دستور را
پذيرفتند اما
بازهم از مراجعه
به کارخانه
خودداری
کردند.
اين کارگران
خواستار
ملاقات با
ميگلينژاد،
جلاليان و
پورفاطمی
نمايندگان
استان بوشهر
بودند تا به
وضعيت آنها
رسيدگی شود.
دوستان
و همكاران
گرامي
سال جديد را
با تغيير و
تحول جديد
آغاز می كنيم
رفتن مدير
عامل قديم
منطقی و آمدن
مدير عامل
جديد نجم
الدين به شركت
می باشد
برای ما مهم
نيست چه كسی
مدير عامل می
شود برای ما
مهم بر
آوردساختن
خواستهای
اصلی ما در زمان
كنونی
است.منطقی با
بی توجهی به
خيلی از خواستهای
ما و در
راستای خوش
خدمتی به
سرمايه داران
سرانجام
همچون غروی به
راهی رفت كه
آمده بود.
ولی امروز در
راس امور
ايرانخودرو
كسی قرار گرفته
است كه خود
سالها در
ايرانخودرو
بوده و بهتر
می داند اگر
به خواستهای
ما بی توچهی
كند به جای
خواهد رفت كه
مديران پر
قدرتر از او
رفتند.آقای
نجم الدين
حتما می داند
ما چه
خواستهای
داريم و ايشان
می داند كه
اعتصاب ۱۰ تير
برای چه در
ايرانخودرو
ايرانخودرو
ديزل به وقوع
پيوسته است.ما
از مديريت
جديد اعلام می
كنيم كه ما
كارگران
ايرانخودرو
برای بر آورد
ساختن
خواستهای خود
هرگز نه سازش
خواهيم و نه
عقب خواهيم
نشست.
مهمترين
خواستهای
كارگران
ايرانخودرو
در شرايط
كنونی بدين
شرح است
-۱بازگشت به
كار تمام
كارگران
اخراج شده
شركتهای
پيمانكاری
- ۲بازگشت به
كار كاركنان
نشريه كار آمد
و تبرئيه آنان
-۳لغو قراردادهای
موقت و
استخدام رسمی
کارگران
-۴جلوگيری از
گسترش
شرکتهای
پيمانکاری و
انتقال
کارگران آن به
خود شرکت
-۵اخراج حراست
از سالنهای
توليدی وعدم
دخالت آنها در
امور شخصی
كارگران
- ۶آزادی
تشكلهای
كارگری
وبرگزاری
هرچه سريعتر
انتخابات
كارگري
-۷لغو اضافه
کاری اجباری و
برداشتن سقف
اضافه کار
عادي
۸- افزايش حق
آکورد (حق
بهره وری)
۹- افزايش
حقوقها
متناسب با
افزايش
قيمتها در کشور
۱۰- اجرای طرح
طبقه بندی
مشاغل
۱۱- اجرای
بازنشسته
كردن كارگران
و لغو سقف پرداخت
حق سنوات
۱۲- کاهش فشار
کاری با
استخدام
نيروهای جدي
جمعی از كارگران
ايرانخودرو
بيستم و چهارم
فروردين ۱۳۸۸
راهپيمايی کارگران لوله سازی اهواز:
مجموعه
فعالان حقوق
بشردر تاریخ 23
فروردین
گزارش داد :
کارگران
اخراجی لوله
سازی اهواز
اقدام به راهپيمايی
در سطح اين
شهر نموده
اند.
صبح روز جاری
تعداد 300 تن از
کارگران لوله
سازی اهواز
اقدام به
راهپيمايی در
سطح شهر، حد
فاصل درب
کارخانه تا
استانداری
اهواز نموده
اند.
اين
راهپيمايی که
توام با سر
دادن شعارهای
صنفی همچون
"معيشت و
زندگی حق مسلم
ماست" می باشد.
تا زمان تهيه
اين گزارش
همچنان ادامه
دارد.
کارگران
اخراجی لوله
سازی اهواز که
بالغ بر دو
هزار تن اعلام
شده اند خواست
خود را بازگشت
به کار و
تامين امنيت
شعلی و حقوقی
خود اعلام
نمودند.
کارگران
معترض، از 15
فروردين ماه
به صورت روزمره
با پربايی
تجمع و تحصن
اعتراض خود را
اعلام و پايان
آن را مشروط
به تامين حقوق
و امنيت خود
نموده اند. تاکنون
هيچ مسئولي،
پاسخگوی
مطالبات اين
کارگران نشده
است.
برملاشدن دروغ سرمایه داران صاحب « شوگا»
سرمایه داران شرکت شوگا مثل همه عناصر دیگر طبقه خود دستمزدهای کارگران را پرداخت نمی کنند. آنان مدت ها است به این جنایت ادامه می دهند و توده های کارگر پیوسته به این وضع اعتراض کرده و خواستار گرفتن حقوق خود شده اند. چندی پیش کارفرمایان زیر فشار اعتراضات کارگران شروع به دسیسه چینی و دروغ پردازی کردند. آنان اظهارکردند که دستمزدها را در اختیار پیمانکاران قرار داده اند تا هر چه زودتر به کارگران پرداخت شود. چند روزی گذشت و مطابق معمول از حقوق هیچ خبری نشد. کارگران دوباره اعتراض کردند، اما در جریان کشمکش ها معلوم شد که سرمایه داران هیچ ریالی از دستمزدها را به هیچ کس پرداخت نکرده اند. برملاشدن این دروغ آتش خشم کارگران گرسنه و بدهکار و سرگردان را بیش از پیش شعله ور ساخت. آنان اخطار کردند که سرمایه داران باید هر چه زودتر همه دستمزدها را بپردازند.
منبع: آژانس ایران خبر
24 فروردین 88
تجمع اعتراضی کارگران یک کشتارگاه مرغ گوشتی در مریوان
بنا به خبر رسیده از شهر مریوان، روز دوشنبه 24 فروردین 35 تن از کارگران یک کشتارگاه مرغ در حومه این شهر، در اعتراض به عدم رسیدگی به خواست و مطالباتشان در مقابل اداره کار تجمع کردند.
کارگران کشتارگاه مزبور روز 22 فروردین ماه در اعتراض به پائین بودن مبلغ دستمزد ماهانه خود اعتصاب کردند و خواستار افزایش دستمزد ماهانه، پرداخت عیدی و پاداش سالانه شدند.
کارفرمایان این کارخانه با خواستهای کارگران مخالفت کردند. کارگران اعلام نمودند تا دستیابی به مطالباتشان به اعتراضات خود ادامه خواهند داد.
لازم به ذکر است که این کشتارگاه در حد فاصل روستاهای "جوجه سازی و ریخه لان" در حومه شهر مریوان واقع شده است.
اعتراض
جمعی از
مديران
پرستاری
بيمارستان
های خصوصی تهران:
خبرگزاری ايلنا
در تاریخ 24
فروردین
گزارش داد : در
پی عدم تاييد
لايحه ارتقای
بهره وری نيروهای
بالينی نظام
سلامت
(پرستاران) از
سوی شورای
نگهبان بيش از
100 نفر از
مديران
پرستاری و نمايندگان
بيمارستانها
و مراکز درمانی
شهر تهران صبح
امروز در محل
سازمان نظام
پرستاری کشور
حضور يافتند.
به گزارش
"ايلنا"،
مديران
پرستاری و
نمايندگان
بيمارستانهای
خصوصی شهر
تهران ضمن
تاکيد بر رفع
ايرادات
قانون ارتقای
بهره وری نيروهای
بالينی نظام
سلامت، تامين
بار مالی آن
از سوی دولت
را خواستار
شدند.
غضنفر
ميرزابيگی
رئيس کل
سازمان نظام
پرستاری در
سخنانی ضمن
دعوت
پرستاران بر
لزوم حفظ آرامش
به آنها
اطمينان خاطر
داد که سازمان
نظام پرستاری
از طريق دولت،
مجلس و شورای
نگهبان پيگير
حل مشکلات پيش
آمده است.
ميرزابيگی
خاطر نشان
کرد: اين
قانون به صورت
لايحه به مجلس
رفته و جزو
معدود
قوانينی است
که با حمايت
زياد شخص
رياست جمهوری
و با پيگيری
وزير بهداشت و
هماهنگی کامل
مجلس، دولت و سازمان
نظام پرستاری
به تصويب
رسيده است.
وی ضمن تشريح
جزئيات قانون
بهره وری
نيروهای بالينی
نظام سلامت به
تلاشهای
دولت، مجلس و
سازمان نظام
پرستاری برای
تصويب آن
اشاره کرد و
افزود: بيش از 100
ساعت کار
کارشناسی
برای تکميل
لايحه ای که
ابتدا با نام
تعديل ساعت
کاری پرسنل
رشته های
بهداشتی
درمانی به
مجلس آمده بود
با همکاری
وزارت
بهداشت،
کميته اصلاح
ساختار و
مديريت
کميسيون
بهداشت و درمان
مجلس، اعضای
کميسيون
بهداشت و
سازمان نظام پرستاری
صورت گرفت که
خبر تصويب آن
موج شادی را
در بين
پرستاران
سراسر کشور
ايجاد کرد.
ميرزابيگی
افزود: اجرای
اين قانون جزو
مهمترين
مطالبات و
آمال و
آرزوهای
پرستاران است
که جامعه
پرستاری
انتظار داشت
در آستانه روز
پرستار شاهد
اجرايی شدن آن
باشد.
وی اظهار
اميدواری کرد
که با رفع
ايرادها و ابهامات
مد نظر شورای
نگهبان از سوی
دولت و مجلس،
تا قبل از روز
پرستار به
نتيجه دلخواه
برسيم تا
پرستاران با
شور و شعف
ناشی از تصويب
اين قانون به
خدمت رسانی
خود ادامه
دهند.
پرستاران بخش
خصوصی با
امضای طوماری
مبنی بر
درخواست از مسئولين
برای رفع
ايرادات
شورای
نگهبان، به حضور
خود در سازمان
نظام پرستاری
پايان دادند.
اطلاعیه حمایت از کمیته دفاع از کارگران هفت تپه
سالهاست که طبقه کارگر ایران دوشادوش طبقه کارگر جهانی برای به دست آوردن حقوق پایمال شده خود و برای مبارزه با بی حقوقی و استثمارلجام گسیخته مبارزه نموده است و اکنون نیز در گوشه ای دیگر از این سرزمین سیستم سرمایه داری برای انباشت بیشتر و به دست آوردن سود بیشترو با سوء استفاده از نیروی کار ارزان و بیکاری وسیع که حاصل همین نظام نابرابر اجتماعی است بار دیگر به سفره کارگران هجوم برده و ابتدا با دستگیری رهبران و نمایندگان کارگران سعی در خفه کردن حرکت اعتراضی آنان و سپس با زهر چشم گرفتن از نمایندگان کارگران به ندای حق طلبانه آنها پایان دهند. کارگران هفت تپه طی سالیان گذشته با مبارزات مداوم و گسترده خویش سعی در بدست آوردن حقوق اولیه خود داشته اما پاسخ این ندای حق طلبانه آنان با زندان و تهدید و فشار بوده است . کارگران در ادامه تلاش بی وقفه خود در آبان ماه هشتاد وهفت دست به تشکیل سندیکای کارگران نیشکرهفت تپه زدند.نظام سرمایه داری درپاسخ به اعتراضات و این عملکرد کارگران8تن ازاعضای هیئت مدیره سندیکا کارگران از جمله فریدون نیکو فرد،جلیل احمدی، نجات دهلی، رضا رخشان ، قربان علی پور، محمد حیدری مهر،محمد بساق را دستگیر نمود و آقای علی نجاتی رئیس هیئت مدیره از تاریخ 18اسفند ماه تاکنون در مکان نامعلومی در بازداشت به سر می برد اما بقیه اعضاء با قید کفالت آزاد شدند. باز هم سرمایه داران در راستای اهداف خود می خواهند زمینهای کشاورزی کارخانه را به فروش رسانده و چهار هزار کارگر و خانواده هایشان را بیشتر از این دچار فقر و تنگدستی نمایند
ما اعضای شورای زنان ضمن دفاع از آزادی ایجاد تشکل های مستقل کارگری و جنبشهای مختلف اجتماعی به امضاء کنندگان حمایت از کمیته دفاع از کارکران هفت تپه پیوسته وپشتیبانی بی دریغ خود را از آنان اعلام می داریم. ما ضمن آرزوی موفقیت برای کارگران هفت تپه سایر کارگران را در نقاط مختلف ایران و جهان به پشتیبانی واقعی و بی دریغ از مبارزات حق طلبانه کارگران هفت تپه فرا می خوانیم و خواستار آزادی علی نجاتی رئیس سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه هستیم.
شورای زنان 24/1/1388
http://showrayezanan.blogfa.com
اخراج کارگران شرکت آهنگرى تراکتورسازي، کبريتسازى تبريز، مجتمع صنعتى شمالغرب، شرکت نقش جهان و چند واحد توليدى ديگر ...:
خبرگزاری
ايسنادر
تاریخ 24
فروردین
گزارش داد :
نماينده مردم
تبريز،
آذرشهر و اسکو
با اشاره به
اخراج تعدادى
از کارگران
واحدهاى
صنعتى و توليدى
تبريز، گفت:
اين موضوع
بايد توسط
مديريت استان
پيگرى و نتايج
آن به
نمايندگان
استان در مجلس
و وزراى
مربوطه گزارش
شود.
حجتالاسلام
سيدمحمدرضا
ميرتاجالدينى
تصريح کرد:
اخراج
کارگران
مسالهاى مهم
و اساسى است و
نبايد از کنار
آن به راحتى
عبور کرد چرا
که با اين
اقدام درآمد
عدهاى قابل توجه
از مردم به
خطر افتاده
است.
وى اظهار كرد:
استاندارى
آذربايجان
شرقى در اين
باره بايد علت
اخراج
کارگران از
واحدهاى مزبور
را بررسى کند
چرا که در
شرايط فعلى
چنين کارى
تبعات منفى
مختلفى به
دنبال خواهد
داشت.
ميرتاجالديني،
علاوه بر
استاندارى و
معاونتهاى
آن، ادارات کل
کار و
اموراجتماعى
و صنايع و
معادن استان
را نيز از
جمله دستگاههايى
برشمرد که
بايد گزارشى
در زمينه
اخراج کارگران
به مقامات
عالى رتبه و
همچنين
نمايندگان
مجلس ارايه
کنند.
عضو هيات
رييسه مجلس
شوراى اسلامى
با اشاره به
نزديکى
انتخابات
رياست جمهورى
در کشور، خاطرنشان
ساخت: هر چند
اخراج
کارگران در هر
شرايطى و هر
زمانى آثار
سويى به همراه
دارد، اما در
حالى که کشور
آماده برگزارى
انتخابات ميشود،
چنين اعمالى
نتايج ناخوشايندى
در پى خواهد
داشت.
گفتنى است
اخيرا" شرکت
آهنگرى
تراکتورسازي،
کبريتسازى
تبريز، مجتمع
صنعتى شمالغرب،
شرکت نقش جهان
و چند واحد
توليدى ديگر،
تعدادى از کارگران
خود را اخراج
کردهاند.
فرهنگى ديگر
نماينده مردم
تبريز،
آذرشهر و اسکو
در مجلس شوراى
اسلامى نيز
گفت: اخراج
کارگران برخى
از واحدهاى
صنعتى منطقه،
آثار و تبعات
منفى اجتماعى
خواهد داشت.
به گزارش
خبرگزارى
دانشجويان
ايران(ايسنا)،
منطقه
آذربايجان
شرقي،
محمدحسين فرهنگى
در نامهاى به
وزراى صنايع و
معادن و کار و
اموراجتماعى
و کشور،
خاطرنشان
کرده است: اين
اقدام در آستانه
برگزارى
انتخابات
دهمين دوره
رياست جمهورى
بدون ترديد
بازخوردهاى
گسترده
اجتماعى در پى
خواهد داشت.
وى با اشاره
به اينکه در
جريان اخراج
کارگران در
تبريز فعالان
بخشهاى
توليدى مورد
ظلم قرار
گرفتهاند،
يادآور شده
است: اين
درحالى است که
عناصر ستادى و
غير توليدى که
فاقد هر گونه
منطق اقتصادى
است همچنان بر
سرکار خود
حاضر ميشوند.
نايب رييس
کميسيون
برنامه و
بودجه مجلس ضمن
خواستارشدن
نظارت و
پيگيرى مسايل
مربوط به
اخراج
کارگران برخى
از کارخانجات
تبريز توسط
وزارتخانه
مربوطه،
تاکيد کرده،
مناسب است
وزارتخانههاى
مرتبط و مسوول
نظارتهاى
لازم در اين
باره را داشته
باشند.
اجتماع اعتراضی کارگران کارخانه پاکریس
کارگران پاکریس در سمنان همچون بخش کثیری از کارگران سراسر ایران ماه ها است که دستمزدهای خویش را دریافت نکرده اند. وضعیت معاش کارگران بسیار وخیم است. آنان درمیان موج بدهکاری ها غوطه می خورند. صاحبان مغازه ها به خاطر حجم سنگین بدهکاری های این کارگران حاضر به دادن نسیه به آنان نیستند. خانواده های کارگران برای تأمین غذای روزانه خود با کوه مشکلات دست و پنجه نرم می کنند. آنان قادر به پرداخت اجاره بهای آلونک خود نیستند. این وضع ماه ها است که ادامه دارد و اینک جان کارگران به لب رسیده است. کارگران در روز 23 فروردین در مقابل استانداری سمنان اجتماع کردند. آنان به جنایات کارفرما اعتراض کردند و خواستار پرداخت فوری مطالبات خود شدند.
منبع: آژآنس ایران خبر
24 فروردین 88
ضرب و شتم کارگران پرریس توسط نیروی سرکوب
سرمایه داران صاحب کارخانه پرریس سنندج در روز یکشنبه 23 فروردین از ورود کارگران به سالن های کار کارخانه ممانعت کردند. آنان همچنان حرف چند ساله خود را تکرار می کنند که گویا « اسیر مشکلات مالی هستند» و این که می خواهند کارخانه را تعطیل کنند و کارگران نیز باید به بیکار شدن و اخراج از کارخانه تن دهند. اقدام جنایت آمیز سرمایه داران با اعتراض و مقاومت توده های کارگر مواجه شد. کارگران خواستار ورود به سالن ها، شروع کار و حفظ اشتغال خود شدند. کشمکش بین طرفین تشدید شد و صاحبان سرمایه به روال معمول از نیروی سرکوب دولت سرمایه داری برای حضور در کارخانه دعوت کردند. چند دقیقه ای طول نکشید که پلیس و دیگرنیروهای سرکوبگر در محل حاضر شدند. آنان به محض رسیدن شروع به ضرب و شتم کارگران کردند. زد و خورد میان کارگران در یک سو و صاحبان سرمایه و نیروی انتظامی در سوی دیگر مدتی طول کشید و سرانجام کارگران قادر به رفتن درون کارخانه و شروع کار نشدند.
منبع: آژانس ایران خبر
24 فروردین 88
تجمع اعتراضی کارگران یک کشتارگاه مرغ گوشتی در مریوان
بنا به خبر رسیده از شهر مریوان، روز دوشنبه 24 فروردین 35 تن از کارگران یک کشتارگاه مرغ در حومه این شهر، در اعتراض به عدم رسیدگی به خواست و مطالباتشان در مقابل اداره کار تجمع کردند.
کارگران کشتارگاه مزبور روز 22 فروردین ماه در اعتراض به پائین بودن مبلغ دستمزد ماهانه خود اعتصاب کردند و خواستار افزایش دستمزد ماهانه، پرداخت عیدی و پاداش سالانه شدند.
کارفرمایان این کارخانه با خواستهای کارگران مخالفت کردند. کارگران اعلام نمودند تا دستیابی به مطالباتشان به اعتراضات خود ادامه خواهند داد.
لازم به ذکر است که این کشتارگاه در حد فاصل روستاهای "جوجه سازی و ریخه لان" در حومه شهر مریوان واقع شده است.
اخراج 7 نفر از کارگران کارخانه "شیر آرا" در سنندج
بنا به خبر رسیده از شهر سنندج اداره کار این شهر اخراج کارگران شرکت شیر آرا را قانونی و شکایت آنان از کارفرمای کارخانه را مردود اعلام کرد.
7 تن از کارگران کارخانه شیر آرا که در آخرین روزهای سال گذشته توسط کارفرما اخراج شدند با مراجعه به اداره کار سنندج و شکایت از کارفرمای کارخانه خواهان رسیدگی به شکایت خود شدند. هیئت تشخیص اداره کار، روز یکشنبه 23 فروردین ماه برای رسیدگی به شکایت این کارگران تشکیل جلسه داد و در پایان به کارگران اعلام نمود اخراج آنان از سوی کارفرما قانونی بوده است. قرار شد روز پنج شنبه هفته جاری حکم این هیئت به کارگران به صورت رسمی ابلاغ گردد.
خبر رسیده حاکیست احتمال اخراج حدود 50 نفر دیگر از 130 کارگر این کارخانه در آینده نزدیک وجود دارد.
ادامه اعتراضات کارگران لوله سازی اهواز
کارگران
اخراجی لوله
سازی اهواز
اقدام به راهپیمایی
اعتراضی در
سطح این شهر
نمودند.
300
تن از کارگران
لوله سازی
اهواز اقدام
به راهپیمایی
در حد فاصل
درب کارخانه تا
استانداری
اهواز نمودند. این
راهپیمایی همراه با
سر دادن
شعارهای صنفی
همچون "معیشت و
زندگی حق مسلم
ماست" ادامه
یافت.
کارگران معترض از 15 فروردین ماه هر روزه با پربایی تجمع و تحصن، اعتراض خود را اعلام و پایان آن را مشروط به تامین حقوق و امنیت خود نموده اند. تاکنون مسئولین پاسخی به مطالبات کارگران نداده اند.
ادامه اعتراض کارگران اخراجی چینی کرد
بنا به خبر رسیده از شهر کرمانشاه، کارگران اخراجی کارخانه "چینی کرد" در ادامه اعتراضات خود، همزمان در مقابل کارخانه و اداره کار شهر کرمانشاه تجمع اعتراضی برگزار کردند.
کارگران در تجمعات خود خواستار رسیدگی فوری به خواستها و مطالباتشان از سوی کارفرما و مسئولین دولتی شدند. در ادامه تجمع کارگران در مقابل کارخانه، کارفرما با دو تن از نمایندگان کارگران با حضور مقامات امنیتی و انتظامی به مذاکره پرداخت. کارفرما وعده بازگشت به کار آنان در ماههای آینده را داد که این مساله با اعتراض کارگران مواجه گردید.
علی رغم حضور نیروهای لباس شخصی اداره اطلاعات و نیروهای انتظامی در محل اعتراض کارگران و اقدام به تهدید و ارعاب آنان، کارگران چینی کرد اعلام کردند تا رسیدن به خواستهایشان به تجمعات اعتراضی خود ادامه خواهند داد.
تجمع اعتراضی کارگران "ایران صدرا"ی بوشهر در مقابل مجلس رژیم
جمعی از کارگران کارخانه "ایران صدرا"ی بوشهر در اعتراض به عدم اجرای حکم بازگشت به کار مجدد خود در مقابل مجلس شورای اسلامی تجمع کردند.
30 تن از کارگران این کارخانه به نمایندگی 205 کارگری که طی 6 ماه گذشته از سوی کارفرمای این کارخانه اخراج شدند در این تجمع حضور داشتند.
نماینده کارگران تجمعکننده علت اخراج در این کارخانه را اصلاح ساختار اقتصادی توسط کارفرما عنوان کرده و افزود: پس از اخراج کارگران رسمی این کارخانه به بهانه های واهی، کار آنان به شرکتهای پیمانکاری سپرده شد که این امر نشان دهنده دروغین بودن بهانه کارفرما برای اخراج کارگران است.
تجمع اعتراضی کشاورزان بوکان در مقابل بانک کشاورزی
بنا به خبر رسیده از شهر بوکان، روز دوشنبه 24 فروردین ماه، کشاورزان منطقه بوکان مقابل بانک کشاورزی این شهر تجمع اعتراضی برگزار کردند.
این تجمع در اعتراض به عدم پرداخت خسارات خشکسالی توسط جهاد کشاورزی صورت گرفت. مسئولان بانک کشاورزی تاکنون از ارائه هرگونه پاسخی به درخواستهای کشاورزان خودداری نموده اند.
تجمع اعتراضی کارگران فرش غرب بافت کرمانشاه
بنا به گزارش کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری، روز دوشنبه 24 فروردین، کارگران فرش غرب بافت کرمانشاه جهت پیگیری مطالبات خود، در اداره صنایع کرمانشاه تجمع اعتراضی برگزار کردند.
کارگران در محل کارخانه تجمع اولیه را شروع و جهت پیگیری مطالبات خود از جمله دریافت دستمزدهای معوقه، باز گشت به کار و امنیت شغلی به صورت دستجمعی به اداره صنایع کرمانشاه مراجعه و داخل آن اداره دست به تجمع زدند.
کارگران فرش غرب بافت کرمانشاه اعلام کرده اند تا دستیابی به مطالباتشان به تجمع اعتراضی خود ادامه خواهند داد.
تجمع اعتراضی و بستن جاده دانشگاه توسط دانشجویان یاسوج
روز دوشنبه 24 فروردین ماه دانشجویان دانشگاه یاسوج در اعتراض به شرایط دانشگاه تجمع و با قرار دادن بشقاب غذای خود بر روی زمین، خیابان ورودی دانشگاه را بستند.
این اقدام دانشجویان در اعتراض به ایجاد جو امنیتی در دانشگاه، نصب دوربین های مدار بسته در محوطه و کلاس های آموزشی، عدم برگزاری انتخابات انجمن صنفی و کیفیت پایین غذای سلف سرویس صورت گرفته است.
حمله به دانشجویان اعتصابی دانشگاه نوشیروانی بابل
روز دوشنبه 24 فروردین دانشجویان دانشگاه نوشیروانی بابل، با تجمع در مقابل درب ساختمان برق دانشگاه و خواندن سرود یار دبستانی به اعتصاب خود را ادامه دادند.
دانشجویان متحصن شب گذشته را در خوابگاه دانشگاه به سر بردند. نیروهای حراست دانشگاه با توسل به زور اقدام به جلوگیری از ورود دانشجویان به محوطه دانشگاه نمودند که با مقاومت دانشجویان مواجه و این مساله منجر به ضرب و شتم آنان گردید، اما دانشجویان وارد محوطه دانشگاه شده و به اعتصاب خود ادامه دادند.
اعتصاب کارگران "لاستیک البرز"
کارگران کارخانه لاستیک البرز در اعتراض به عدم پرداخت دستمزدهای معوقه و سایر مطالبات خود اعتصاب کردند.
با شروع اعتصاب کارگران کارخانه لاستیک البرز، بخش انبار این کارخانه به طور کامل تعطیل و فروش محصولات کارخانه متوقف شده است. کارگران اعلام کرده اند که شرط پایان اعتصاب، پرداخت دستمزدهای معوقه، عیدی و پاداش و سایر مطالبات آنان بوده و تا دستیابی به خواسته هایشان به اعتصاب ادامه خواهند داد.
اخراج 160 تن از کارگران کارخانه نخ البرز
حدود 160 کارگر کارخانه نخ البرز، در پی سیاست " تعدیل نیروی کار" از این کارخانه اخراج شدند. این درحالی است که قرار است در آینده، شمار کارگران اخراجی افزایش یابد.
اخراج شمار زیادی از کارگران درحالی صورت می گیرد که پیش تر کارگران این کارخانه، در چندین نوبت نسبت به عدم دریافت حقوقشان دست به اعتراض زده بودند.
کارگران در این کارخانه، 12 ساعت در روز کار می کنند در حالی که تنها حقوق 8 ساعت کار روزانه را دریافت می کنند.. يکى از کارگران ميگويد:" من ١٢ ساعت کار ميکنم. با حق شيف٬ پاداش و مزايا و حق اولاد و صد تا حق ديگر که مثلا تعريف شده٬ ماهى حدود ٢٨٠ هزار تومان حقوق ميگيرم. درحالی که ماهیانه، حدود 200 هزار تومان اجاره خانه می پردازم.
در خبری دیگر، حدود 18 کشاورز از روستاهای اطراف تهران امروز با تجمع در خیابان پاستور، نسبت به شرایط معیشتی خود اعتراض کردند. کشاورزان پلاکاردهایی در دست داشتند که روی ان نوشته شده بود:"ما کشاورزان آواره و بد بخت را دریابید"
به گفته این کشاورزان، زمین هایی که در اختیار آنان قرار دارد، به اندازه ای کوچک است که محصولات آن، تنها می تواند احتیاجات خودشان را برطرف کند و محصولی برای فروش باقی نمی ماند.
منبع خبر : کمیته گزارشگران حقوق بشر
تجمع اعتراضی كاركنان سازمان مالياتى:
به
گزارش
خبرگزاری فارس
در تاریخ 25
فروردین 88 آمده
است :جمعى از
كاركنان
سازمان
مالياتى
استان تهران
در اعتراض به
آنچه كه
برخورد تبعيض
آميز و ادبيات
نامناسب
مسئولان
سازمان امور
مالياتى كشور
مينامند، از
صبح امروز در
مقابل سازمان
امور مالياتى
دست به تجمع
اعتراض آميز
زدهاند.
گزارش فارس
حاكى است،
تحصن كنندگان
در گفت و گو با
خبرنگار
اقتصادى فارس
در خصوص دليل
تحصن خود
اظهار داشتند:
كاركنان اداره
تشخيص امور
مالياتى
تهران نسبت به
رفتار تبعيض
آميز در
پرداخت حقوق،
مزايا و
پاداشهاى سال
گذشته خود
اعتراض
داشتند، اما
در برابر طرح
مشكلاتشان با
ادبيات
نامناسب
سازمان امور
مالياتى كشور
مواجه شده
اند.
بر اين اساس
از صبح امروز
تعدادى از
كاركنان اداره
تشخيص سازمان
امور مالياتى
در برابر اين
سازمان دست به
تحصن زده و
اقدام به شعار
دادن كردند. "
نه تهمت، نه
تبعيض اين است
شعار تشخيص "
از شعارهاى
كاركنان معترض
سازمان امور
مالياتى بود.
اين تحصن كه
از صبح امروز
آغاز شده، هم
اكنون نيز
ادامه دارد.
راه پیمایی اعتراضی کارگران لوله سازی اهواز
کارگران لوله سازی اهواز در اعتراض به صدور حکم اخراج خویش یک بار دیگر در خیابان های این شهر دست به راه پیمایی زدند. 300 کارگر در روز دوشنبه 24 فروردین با راه پیمایی طولانی تصمیم صاحبان سرمایه و دولت سرمایه داری در مورد بیکارسازی 2000 نفری خود و همزنجیرانشان را محکوم کردند. آنان با سر دادن شعار "معیشت و زندگی حق مسلم ماست" خواستار بازگشت به کار و تضمین اشتغال خود شدند.
منبع: مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران
25 فروردین 88
در پي تعطيلي كارخانه و 13 ماه مطالبات معوقه؛
كارگران لولهسازي خوزستان دست به تجمعات دنبالهدار زدند
650 كارگر لولهسازي خوزستان هر روز در اعتراض به تعطيلي كارخانه و پرداخت نشدن مطالبات خود تجمع ميكنند؛ اين كارگران خواهان بازگشايي كارخانه هستند.
با
وجود گذشت چند
سال از شروع
بحران در
کارخانه لولهسازی
خوزستان،
هنوز به
مشکلات این
کارگران رسيدگي
نشده است.
کیومرث
سلیمانی،
رئیس شورای اسلامی
کار لولهسازی
خوزستان با
بیان این مطلب
در گفتوگو با
ایلنا، از
ادامه تجمعات
روزانه 650 کارگر
این کارخانه
خبر داد.
وی افزود: از
زمان واگذاری
این کارخانه
به بخش خصوصی
در سال 82،
مشکلات این
واحد شروع شد
و با وجود
تغييرات پیدرپی
مدیران، هنوز
مشکلات این
کارخانه حل نشده
است.
سلیمانی با
اشاره به حقوق
معوقه
کارگران تاکید
کرد: کارگران
رسمی این واحد
9 ماه و
کارگران
قراردادی که
بیش از 200 نفر
هستند، 13 ماه
حقوق معوقه
دارند و با
وجود این،
هنوز هم بر سر
کار خود حاضر
میشوند.
یکی دیگر از
اعضای شورای
اسلامی کار
این واحد نیز
اظهار داشت:
در این
کارخانه هیچ
مشکلی از بابت
فروش محصولات
وجود ندارد و
مشکل اصلی نبود
مواد اوليه
تولید و قطع
مكرر برق
كارخانه است.
قدیر سواعدی
در گفتوگو با
ایلنا گفت:
اين مسائل
باعث شده تا
كارخانه
بیشتر روزها
تعطیل شود.
اين فعال
كارگري افزود:
اصرار اعضای
شورا بر راهاندازی
دوباره این
کارخانه است و
تحقق این مورد
تنها در صورت
موافقت
سهامدار ممكن
است.
به گفته
سواعدي، با
وجود ارسال
نامههای
پیاپی به نهاد
ریاست
جمهوری،
نمایندگان مجلس
و برگزاري
جلسات مختلف
در
استانداری، هنوز
هیچ عکسالعمل
جدی از سوی
مسؤولان دیده
نشده است.
پایان پیام
اخراج 500 کارگر « تاژ» و « تولی پرس» در قزوین
دولت سرمایه داری ایران سال 1388 را سال « اصلاح الگوی مصرف» اعلام کرده است و کلیه شواهد موجود فریاد می زند که هدف واقعی از این شعار فقط تشدید استثمار هرچه بیشتر نیروی کار کارگران ازجمله کاهش بی هیچ حد و مرز کارگران شاغل و جایگزینی آنان با کارگران هرچه بی حقوق تر و ارزان تر در مراکز کار و تولید است. هنوز 3 هفته از شروع سال جدید نگذشته است که طوفان بیکارسازی طومار اشتغال هزاران برده مزدی را در نقطه نقطه کشور درنوردیده است. اخراج کارگران از شمال تا جنوب و از شرق تا غرب موج وار به پیش می تازد و هیچ روزی نیست که صدها کارگر طعمه توفان بیکارسازی نشوند. فقط دو واحد صنعتی موسوم به « تولی پرس» و «تاژ» در قزوین یکجا 500 کارگر را اخراج کرده اند. سرمایه داران هر کدام از این دو واحد حکم اخراج 250 کارگر را صادر و بدون هیچ فوت وقت به معرض اجرا نهاده اند. پیش از این اخبار متعدد و مکرری از بیکارسازی ها در استان های تهران و بوشهر و کردستان و اردبیل و اصفهان و جاهای دیگر صفحات روزنامه ها را پر ساخته بود و اینک شاهد موج اخراج ها در قزوین هستیم. آخرین گزارشات حاکی است که جز این دو واحد صنعتی حدود 40 کارخانه دیگر نیز در تدارک اخراج وسیع کارگران هستند. این که دایره بیکارسازی ها تا کجا پیش خواهد رفت و شمار کارگران اخراجی به چند صد هزار و بعدها چند میلیون بالغ خواهد شد هنوز معلوم نیست. اما تا همین جا مثل روز روشن است که بخش عظیم دیگری از طبقه کارگر ایران بسیار زود به جمعیت غول آسای بیکاران قبلی ملحق خواهد شد. یک نکته بسیار مهم در روند اخراج ها این است که بیش از 90% کارگران اخراجی را افراد دارای سابقه طولانی اشتغال و تجربه و مهارت تشکیل می دهند. به بیان واضح تر، این بار دیگر بحث فقط بر سر کارگران قراردادی و عدم تمدید قراردادهای موقت نیست. سخن از وسیع ترین برنامه ریزی ها برای اخراج کارگران با سابقه، تعیین تکلیف نهایی با هر نوع اشتغال رسمی، تبدیل کل نیروی کار مزدی به کارگران قراردادی، سخن از یک تهاجم بسیار هولناک دیگر از سوی سرمایه علیه کل طبقه کارگر است. این که آیا باز هم بخش هایی از هم طبقه ای های ما کبک وار سر به زیر برف خواهند برد و به امید چند صباحی اشتغال محتمل خود بیکارسازی میلیونی همزنجیرانشان را نادیده خواهند گرفت یا این بار به پا خواهند خاست و همراه همه توده های کارگر به پیکار سازمانیافته علیه سرمایه داری خواهند پرداخت، هنوز معلوم نیست. چشم امید همه کارگران به حالت دوم دوخته شده است.
منبع: ایلنا
25 فروردین 88
موفقیت کارگران کشتارگاه "مرغ زریبار" در خصوص افزایش دستمزدها
بنا به خبر رسیده از شهر مریوان، کارگران کشتارگاه مرغ زریبار این شهر موفق به افزایش دستمزدهای ماهانه خود شدند.
خبر رسیده حاکیست 35 تن از کارگران کشتارگاه مرغ زریبار مریوان که جهت افزایش دستمزد ماهانه خود اقدام به اعتراض و تجمع در مقابل اداره کار این شهر نموده بودند، در جریان مذاکره با کارفرمای این کارخانه موفق به افزایش دستمزد ماهانه خود تا سقف 250 هزار تومان گردیدند.
تجمع اعتراضی کارکنان سازمان امور مالیاتی در مقابل وزارت دارایی
كارمندان
سازمان امور
مالياتی، روز
سه شنبه 25
فروردین در
مقابل وزارت
امور اقتصادی
و دارايی
اقدام به
برگزاری تجمع
اعتراضی کردند.
کارمندان
سازمان امور
مالياتی كشور نسبت به
عدم پرداخت
دستمزدهای
معوقه،
افزايش
دستمزدها در
سال جديد و
عدم تمديد برخی
از قراردادهای
کار خود
اعتراض کردند.
گزارش ها حاکیست سایر کارمندان این سازمان حمایت خود را از خواسته های کارکنان معترض اعلام کرده اند.
خودداری از تمدید قرارداد کارگران "تاژ" و "تولی پرس"
کارفرمایان
کارخانه های
"تاژ" و "تولی
پرس" از تمدید
قرارداد
کارگران
کارخانه های
مزبور
خودداری کرده
اند.
250
نفر کارگر
کارخانه
"تاژ" و 250
کارگر
کارخانه "تولی پرس" به
بهانه واهی
اتمام قرار
داد کار و عدم
تمدید آن از
سوی
کارفرمایان
اخراج شده
اند.
لازم به ذکر است که تعدادی از کارگران اخراجی این کارخانه ها دارای 5 سال سابقه کار می باشند.
ادامه اعتراضات کارگران کارخانه "شوگا"
کارگران کارخانه شوگا در اعتراض به عدم پرداخت دستمزدهای معوقه خود بار دیگر تجمع اعتراضی برگزار کردند.
این تجمع در پی اطلاع کارگران از عدم پرداخت دستمزد و حقوق معوقه آنان صورت گرفت.
در ادامه تجمع، کارگران کارخانه شوگا اعلام کردند تا دستیابی به مطالبات خود به اعتراضاتشان ادامه خواهند داد.
اخراج کارگران کشتارگاه کرمانشاه
کارفرمای کشتارگاه کرمانشاه اعلام کرده، به دلیل صنعتی کردن کشتارگاه این شهر 65 کارگر آن را اخراج خواهد کرد.
این کشتارگاه در 25 کیلومتری جاده کرمانشاه _ بیستون واقع شده است. کشتارگاه کرمانشاه دارای 90 کارگر می باشد و کارفرما به کارگران اعلام کرد که به دلیل صنعتی شدن مکان مزبور فقط به 25 نفر کارگر واجد شرایط نیاز هست و بقیه کارگران اخراج خواهند شد.
صدور حکم زندان برای اعضای هیئت مدیره سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه
دستگاه قضایی رژیم در شهر دزفول، حکم زندان 5 نفر از اعضای هیئت مدیره سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه را صادر کرد.
"جلیل احمدی"، "فریدون نیکو فر"، "علی نجاتی"، "قربان علیپور" و "محمد حیدری مهر" از سوی دستگاه قضایی رژیم به یکسال زندان محکوم شدند.
دستگاه قضایی رژیم، 6 ماه از محکومیت "جلیل احمدی" ، "فریدون نیکو فر"، "علی نجاتی"، "قربان علیپور" و 8 ماه از محکومیت "محمد حیدری مهر" را به مدت 5 سال به حالت تعلیق در آورد. کارگران نامبرده به مدت سه سال نیز از حضور در کلیه فعالیت های کارگری و انتخابات صنفی کارگران محروم شدند.
به گفته دستگاه قضایی رژیم پرونده رسیدگی به اتهامات "ابوالفضل عابدینی" در حال بررسی و همچنان مفتوح می باشد.
کارگران هفت تپه به یک سال حبس محکوم شدند
صبح روز جاری از سوی شعبه اول دادگاه انقلاب دادگاه دزفول حکم 5 نفر از متهمین پرونده اعتصابات کارگری شرکت کشت و صنعت نیشکر هفت تپه ابلاغ شد.
در این ابلاغیه آمده است به استناد ماده 500 آیین دادرسی متهمین آقایان جلیل احمدی، فریدون نیکو فر،علی نجاتی، قربان علیپور ومحمد حیدری مهر به یکسال حبس محکوم شدند. در این حکم 6 ماه از محکومیت جلیل احمدی ، فریدون نیکو فر،علی نجاتی، قربان علیپورو 8 ماه از محکومیت محمد حیدری مهر به مدت 5 سال تعلیق گردید. کارگران نامبرده به مدت سه سال نیز از حضور در کلیه فعالیت های کارگری وانتخابات صنفی کارگران محروم شدند.
همچنین در پایان ابلاغیه ذکر شده که این پرونده برای رسیدگی به اتهامات آقای ابوالفضل عابدینی در حال بررسی و همچنان مفتوح می باشد.
منبع خبر : مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران
یکی از کارگران هفت تپه به اداره اطلاعات احضار شد
علی گِردالی یکی از کارگران شرکت کشت و صنعت نیشکر هفت تپه صبح روز جاری توسط اداره اطلاعات شهرستان شوش احضار و از وی خواسته شد تا ساعت 9 صبح فردا چهار شنبه 26/1/1387 به ستاد خبری این اداره مراجعه نمایدو در غیر اینصورت با وی برخورد می شود.
علی گِردالی یکی از کارگران شرکت کشت و صنعت نیشکر هفت تپه صبح روز جاری توسط اداره اطلاعات شهرستان شوش احضار و از وی خواسته شد تا ساعت 9 صبح فردا چهار شنبه 26/1/1387 به ستاد خبری این اداره مراجعه نمایدو در غیر اینصورت با وی برخورد می شود.
به گفته منابع کارگری دلیل این احضار صحبت های علی گردالی در اخرین اعتصاب کارگران بود که خطاب به مدیران شرکت و مامورین امنیتی گفته بود: "سندیکا نهاد صنفی قانونی کارگران است و شما نمی توانید با این فشارها ما را از داشتن این تشکل صنفی محرم کنید و تا جایی که امکان دارد از اعضای هیات مدیره سندیکای خود حمایت می کنیم"
رادیو برابری در تاریخ 25فروردين مصاحبه با رضاشهابی:
عضوهيات مديره سنديکای واحد در مورد وضعيت وخيم منصور اسانلو. صورت داده است .
.
مصاحبه
را در لينک
زير از راديو
برابری گوش کنيد
http://www.radiobarabari.net/files/2009/04/14/1.ram
خواست های کارگران ايران خودرو از مديريت جديد:
جمعی
از کارگران
ایران خودرو
در تاریخ 25
فروردین 88
اعلام کرده
اند :
دوستان و
همكاران
گرامى
سال جديد را
با تغيير و
تحول جديد
آغاز مى كنيم
رفتن مدير
عامل قديم
منطقى و آمدن
مدير عامل جديد
نجم الدين به
شركت مى باشد
براى ما مهم
نيست چه كسى
مدير عامل مى
شود براى ما
مهم بر
آوردساختن
خواستهاى
اصلى ما در زمان
كنونى
است.منطقى با
بى توجهى به
خيلى از خواستهاى
ما و در
راستاى خوش
خدمتى به
سرمايه داران
سرانجام
همچون غروى به
راهى رفت كه
آمده بود.
ولى امروز در
راس امور
ايرانخودرو
كسى قرار گرفته
است كه خود
سالها در
ايرانخودرو
بوده و بهتر
مى داند اگر
به خواستهاى
ما بى توچهى
كند به جاى
خواهد رفت كه
مديران پر
قدرتر از او
رفتند.آقاى
نجم الدين
حتما مى داند
ما چه خواستهاى
داريم و ايشان
مى داند كه
اعتصاب 10 تير
براى چه در
ايرانخودرو
ايرانخودرو
ديزل به وقوع
پيوسته است.ما
از مديريت
جديد اعلام مى
كنيم كه ما
كارگران
ايرانخودرو
براى بر آورد
ساختن
خواستهاى خود
هرگز نه سازش
خواهيم و نه
عقب خواهيم
نشست.
مهمترين
خواستهاى
كارگران
ايرانخودرو
در شرايط
كنونى بدين
شرح است
1-بازگشت به
كار تمام
كارگران
اخراج شده
شركتهاى
پيمانكارى
2- بازگشت به
كار كاركنان
نشريه كار آمد
و تبرئيه آنان
3-لغو
قراردادهای
موقت و
استخدام رسمی
کارگران
4-جلوگيری از
گسترش شرکتهای
پيمانکاری و
انتقال
کارگران آن به
خود شرکت
5-اخراج حراست
از سالنهاى
توليدى وعدم
دخالت آنها در
امور شخصى كارگران
6- آزادى
تشكلهاى
كارگرى
وبرگزارى
هرچه سريعتر
انتخابات
كارگرى
7-لغو اضافه
کاری اجباری و
برداشتن سقف
اضافه کار
عادی
8- افزايش حق
آکورد (حق
بهره وری)
9- افزايش حقوقها
متناسب با
افزايش قيمتها
در کشور
10- اجراى طرح
طبقه بندى
مشاغل
11- اجراى
بازنشسته
كردن كارگران
و لغو سقف پرداخت
حق سنوات
12- کاهش فشار
کاری با
استخدام
نيروهای جدی
جمعى از
كارگران
ايرانخودرو
بيستم و چهارم
فروردين 1388
http://khodrokar.blogfa.com/
گفتگوی رادیو برابری در تاریخ 25 فروردین با پروانه اسانلوهمسر منصور اسانلو:
عدم
امنيت جانی
منصور
اسانلو، رئيس
سنديکای کارگران
شرکت واحد در
زندان رجايی
شهر " توضيحات
پروانه
اسانلو در اين
رابطه
http://www.radiobarabari.net/files/2009/04/14/6.ram
علی
نجاتی آزاد شد:
امروز سه شنبه
25 فروردین ماه
علی نجاتی در
حدود ساعت 5
عصر به قرار
کفالت از
زندان دزفول
آزاد شد.
علی نجاتی
رئیس هیات
مدیره
سندیکای
کارگران نیشکر
هفت تپه که از 18
اسفند سال قبل
توسط نیروهای
امنیتی
دستگیر شده
بود با روحیه
ی بسیار عالی
کماکان از بر
حق بودن مبارزات
،مطالبات و
خواسته های
کارگران هفت تپه
دفاع میکند.
علی نجاتی در
چند روز اولیه
بازداشت در
محل اطلاعات
شوش و سپس در
زندان دزفول و
مدتی در اداره
اطلاعات
اهواز محبوس و
تحت بازجویی و
فشار بوده است
و سرانجام وی
را به زندان
دزفول انتقال
داده بودند.
کمیته دفاع از
کارگران هفت
تپه ضمن
شادباش گفتن
آزادی علی
نجاتی به وی،
خانواده اش و
کارگران هفت
تپه اکیدا
خواستار
پایان دادن به
پیگردهای
قضایی برای وی
و دیگر
نمایندگان
کارگران نیشکر
هفت تپه
میباشد. این
کمیته ضمن
تشکر از تلاش
های انجام شده
تا کنون، از
تمامی افراد و
تشکل ها
میخواهد که
بیش از پیش
برای دفاع از
مطالبات
کارگران هفت
تپه و حذف
فوری و بدون
قید و شرط
فشار به
نمایندگان
این کارگران
اقدامات لازم
را پیگیری و
اجرا نمایند.
کمیته ی دفاع
از کارگران
هفت تپه
سه شنبه 25/1/88
حمایت سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه از مبارزات کارگران لوله سازی اهواز :
طبق اخبار منتشره در آخرین روزهای سال گذشته، نزدیک به دو هزار نفر از کارگران لوله سازی اهواز از کار خود اخراج شدند. این کارگران تا کنون در اعتراض به اخراج خود بارها دست...
حمایت
سندیکای
کارگران
نیشکر هفت تپه
از مبارزات
کارگران لوله
سازی اهواز
طبق اخبار
منتشره در
آخرین روزهای
سال گذشته،
نزدیک به دو
هزار نفر از
کارگران لوله
سازی اهواز از
کار خود اخراج
شدند. این
کارگران تا کنون
در اعتراض به
اخراج خود
بارها دست به
راهپیمایی و
تجمع زده اند
اما هیچ ارگان
مسئولی
پاسخگوی
خواست این
کارگران مبنی
بر بازگشت به
کار آنها
نبوده است.
سندیکای
کارگران
نیشکر هفت تپه
ضمن حمایت قاطعانه
از اعتراضات
کارگران لوله
سازی اهواز،
خواهان
بازگشت به کار
فوری این
کارگران است و
خود را در
رسیدن این
کارگران به
خواسته
هایشان دوشادوش
آنان می داند.
سندیکای
کارگران
نیشکر هفت تپه
1388/1/26
احضار یکی از کارگران نیشکر هفت تپه به اداره اطلاعات شهر شوش
اداره اطلاعات شهر شوش "علی گردالی" یکی از کارگران نیشکر هفت تپه را به این اداره فراخواند.
بنا به گزارش منابع کارگری، اداره اطلاعات شهر شوش علی گردالی را به اتهام ایراد سخنانی در خصوص حمایت از حق تشکیل سندیکا و پشتیبانی از اعتصاب کارگران نیشکر هفت تپه احضار کرده است.
تجمع اعتراضی کارگران کارخانه پاکریس در مقابل استانداری سمنان
کارگران کارخانه پاکریس در اعتراض به عدم پرداخت دستمزدهای معوقه خود در مقابل استانداری سمنان تجمع اعتراضی برگزار کردند.
کارفرمای این کارخانه چندین ماه است که از پرداخت دستمزدهای معوقه کارگران خودداری می نماید. کارگران کارخانه پاکریس جهت دریافت دستمزدهای معوقه و سایر مطالبات خود بارها اقدام به تجمع اعتراضی نموده اما کارفرما و مسئولین دولتی از پاسخگویی به خواست های آنان خودداری کرده اند.
همبستگی و اقدام مشترک کارگران لوله سازی و دانشجویان اهواز
صدها تن از کارگران لوله سازی و دانشجویان دانشگاه اهواز به بهانه سفر انتخاباتی "میر حسین موسوی" به این شهر، در مقابل مسجد ارشاد اهواز تجمع کردند.
در این تجمع کارگران لوله سازی و دانشجویان با حمل پلاکاردهایی که بر آنها خواسته ها و مطالبات کارگران نوشته شده بود به اعتراضات چندین روزه خود ادامه دادند.
کارگران معترض لوله سازی اهواز و دانشجویان حاضر در محل با سردادن شعارهایی از قبیل "منادی عدالت خجالت خجالت، دستی که نان می دزدد نمی تواند آزادی ببخشد، چهلمین روز درگذشت کارگران لوله سازی تسلیت باد" به اعتراضات خود ادامه دادند.
دانشجویان حاضر با سردادن شعار "کارگر دانشجو اتحاد اتحاد" کارگران لوله سازی را حمایت کردند.
اعتراض به دستگیری دانشجویان در دانشگاه های تربیت معلم و خواجه نصیر
در پی ادامه بازداشت های خودسرانه دانشجویان دانشگاه های ایران، جمعی از دانشجویان دانشگاه های تهران، تربیت معلم و خواجه نصیر در حرکتی نمادین بازوبندهایی را با عنوان " دانشجویان دربند را آزاد کنید" به بازو بستند.
موج مجدد فشار بر دانشجویان و بازداشت خودسرانه و غیر قانونی آنها از چند ماه قبل با بازداشت 4 تن از دانشجویان دانشگاه امیر کبیر آغاز و در ادامه در اوائل اسفند ماه به بهانه دفن اجساد کشته شدگان جنگ در دانشگاه امیرکبیر، 5 تن از دانشجویان این دانشگاه در خانه خود بازداشت شدند. دانشگاه های تربیت معلم تهران و زنجان نیز از موج جدید سرکوب و دستگیری ها در امان نماندند.
26فروردين:آزادی علی نجاتی با قرار کفالت
به نقل از روشنگری:
به گزارش
کانون
مدافعان حقوق
کارگر, علی
نجاتی رييس
هيات مديره ی
سنديکای
کارگران
نيشکر هفت تپه
صبح امروز با
قرار کفالت
آزاد شد.
26فروردين:يکی
از کارگران
هفت تپه به
اداره اطلاعات
احضار شد
فعالين حقوق
بشر:علی
گِردالی يکی
از کارگران شرکت
کشت و صنعت
نيشکر هفت تپه
صبح روز جاری
توسط اداره
اطلاعات
شهرستان شوش
احضار و از وی
خواسته شد تا
ساعت 9 صبح
فردا چهار شنبه
26/1/1387 به ستاد
خبری اين
اداره مراجعه
نمايدو در غير
اينصورت با وی
برخورد می
شود.
به گفته منابع
کارگری دليل
اين احضار
صحبت های علی
گردالی در
اخرين اعتصاب
کارگران بود
که خطاب به
مديران شرکت و
مامورين امنيتی
گفته بود:
"سنديکا نهاد
صنفی قانونی
کارگران است و
شما نمی
توانيد با اين
فشارها ما را
از داشتن اين
تشکل صنفی
محرم کنيد و
تا جايی که امکان
دارد از اعضای
هيات مديره
سنديکای خود حمايت
می کنيم"
26فروردين.خريد و فروش کليه در کشور رو به افزايش است
خبرنامه
اميرکبير
معاون سلامت
وزارت بهداشت
نسبت به خريد و
رونق کليه در
کشور هشدار
داد.
حسن امامی
رضوی در گفتوگو
با خبرنگار "ايلنا" با
اعلام اين
مطلب افزود:
افزايش و روند
رو به رشد
خريد و فروش
کليه تبديل به
مشکلی شده که
بايد به دنبال
راه حلهای
اساسی در اين
رابطه بود.
وی ادامه داد:
تشديد کنترلها
بر روند اين
خريد و فروشها
به تنهايی از
طريق کمک و
مساعدت نيروی
انتظامی ميسر
نيست.
معاون سلامت
وزارت بهداشت
گفت: به نظر می
رسد در اين
شرايط بايد
پيوند از جسد
را گسترش دهيم
و اهدای عضو
را به اين سمت
و سو ببريم.
وی افزود: پيوند
اعضا از زنده
در همه جای
دنيا با چنين
مشکلاتی
مواجه است و
خاص کشور
ايران نمی شود
اما با اين
وجود در اين
زمينه از سوی
وزارت بهداشت
تمهيدات
بسياری شده
است.
امامی رضوی با
اشاره به
مصوبه ای که
در سال ۷۹ از سوی
مجلس مبنی بر
اعطای هديه
ايثار تصويب شد،
افزود: اين
طرح در جهت
کمک به
گيرندگان
کليه لحاظ شده
بود در حالی
که در حال
حاضر ارزش
معنوی خود را
از دست داده
است و به جای
آن خريد و
فروش کليه رواج
يافته است.
تجمع
دامداران در
مقابل وزارت
بازرگانى:
به
گزارش
خبرگزاری ايلنادر
تاریخ 25فروردين
88 آمده است :
در حالى كه از
ابتداى صبح
امروز تجمع
نمايندگانى
از 32 اتحاديه
سراسرى
دامداران
كشور در مقابل
وزارت
بازرگانى
آغاز شده است
و همچنان تجمع
ادامه دارد،
هيچ مسؤولى
حاضر به
پاسخگويى
نيست.
ايلنا: از
ابتداى صبح
امروز تجمع
نمايندگانى از
32 اتحاديه
سراسرى
دامداران
كشور در مقابل
وزارت
بازرگانى
آغاز شده است
و همچنان بر تعداد
تجمعكنندگان
افزوده ميشود.
به گزارش
خبرنگار
ايلنا، تجمعكنندگان
كه تعدادشان
در حال حاضر
از هزار نفر نيز
گذشته است، در
اعتراض به عدم
خريد كارخانهداران
لبنيات از شير
توليدى اين
واحدها در مقابل
وزارت بازرگانى
دست به تجمع
زدند.
تجمعكنندگان
فريادهايى
همچون "قيمت
شير را چه كسى
تعيين ميكند"
و "دولت يا
كارخانهدار
سودجو؟" و
سرداده و خطاب
به مفتح،
معاون وزير
بازرگانى كه
اعتقاد دارند
با اظهار نظر
غيركارشناسى
سعى در
فرافكنى
دارد،
خواستار پاسخگويى
مسؤولين شدند.
اين در حالى
است كه بعد از
چندين ساعت از
زمان تجمع هيچ
مسؤولى از
وزارت
بازرگانى جهت
پاسخگويى به
ميان جمعيت
تجمعكنندگان
نيامده است.
افزايش تجمعكنندگان
در مقابل
وزارت
بازرگانى كه
در ضلع جنوب
غربى ميدان
وليعصر واقع
است، باعث
ترافيك
سنگينى در
خيابانهاى
اطراف شده است
و اين امر
واكنش
نيروهاى
امنيتى و انتظامى
را در بر
داشته است.
تجمعكنندگان
خواستار قطع
واردات
شيرخشك و گوشتهاى
يخ زده از
كشورهاى
خارجى و ارائه
راهحلى براى
نجات از بحران
صنعت شير كشور
شدهاند.
سليماني،
رئيس اتحاديه
دامداران
كشور، در گفتوگو
با ايلنا
مسؤولين
صنايع شير
ايران را مورد
انتقاد قرار
داد و گفت: اين
افراد با
اصلاحات
انجام شده به
صورت غلط موجب
ايجاد مشكلات
زيادى براى
دامداران شدهاند.
وى كه خود از
معترضان است،
گفت: وزير
بازرگانى به
جاى يك جانبه
حمايت كردن از
كارخانهداران
بايد از
اتحاديهها و
تشكلها نيز
حمايت كند.
وى تصريح كرد:
مشكل اصلى
مربوط به
واردات شير خشك
است، زيرا
توليد شير
داخلى نه تنها
نياز مصرف
داخلى را
تامين ميكند
بلكه ميتوان
آن را نيز
صادر كرد.
وى وزارت
بازرگانى را
مسؤول تمامى
مشكلات فعلى
دانست و گفت:
معترضان،
نمايندگانى از
32 اتحاديه
سراسر كشور
هستند كه در
مقابل وزارت
بازرگانى
تجمع كردند.
به گزارش
ايلنا، در حال
حاضر تجمعكنندگان
از بياعتنايى
وزير
بازرگانى
بهبه شدت
معترض هستند.
اخراج 150 نفر از پرسنل بنیاد مسکن اصفهان
بنیاد مسکن اصفهان اقدام به اخراج 150 نفر از پرسنل دفتری و کارگاهی خود نمود.
مسئولین بنیاد مسکن اصفهان دلیل اخراج کارکنان را فقدان بودجه لازم جهت پرداخت دستمزد کارکنان اعلام کردند. مسئولین این نهاد به سایر کارکنان هشدار دادند نباید حتی به تاخیر چند ماهه در پرداخت حقوق خود اعتراض نمایند. اخراج ها و تهدیدها در حالی صورت می گیرد که برنامه تعدیل نیرو از سال گذشته در دستور کار این بنیاد بوده است .
تجدیدنظر در مصوبه شورای عالی کار در جهت حفظ اشتغال موجود بود
مزد امسال در راستاي پايداري اشتغال 5 درصد كاهش يافت/ اصلاح مصوبات شوراي عالي كار به ابلاغ آن ارتباطي ندارد/ خودداري نمايندگان كارگراي از امضا كردن مصوبه دستمزدها، موضوع تازهاي نيست.
ايلنا:
وزیر کار و
امور اجتماعی
با اشاره به موضوع
کاهش پنج
درصدی حداقل
دستمزد
کارگران برای
سال 88 گفت: کاهش
حداقل دستمزد
کارگران با توجه
به پایداری
اشتغال در
واحدهای
تولیدی انجام شد.
به گزارش
خبرنگار گروه
كارگري
ايلنا، سید محمد
جهرمی عصر
ديروز در
حاشیه
گردهمایی
آموزشی،
تخصصی مرکز
نوسازی، تحول
اداری و بودجه
که در محل
مجموعه
فرهنگی- ورزشی
وزارت کار
برگزار شد، در
جمع
خبرنگاران در
مورد علت کاهش
دستمزد
کارگران در
سال 88 و اینکه
چرا مصوبه
شورای عالی
کار در پایان
سال گذشته
تغيير كرد،
اظهار داشت:
مصوبه شوراي
عالي كار چه
ابلاغ شود چه
نشود، قابل
تجديدنظر است.
وی درباره
امضا نکردن
مصوبه شورای
عالی کار از
سوی
نمایندگان
کارگری گفت:
خوداري
نمايندگان
شركاي
اجتماعي از
امضاي مصوبه
دستمردها موضوع
تازهاي
نيست، زيرا در
برخی از سالهاي
گذشته نیز
نمایندگان
کارفرمایی در
اعتراض به
مصوبه شوراي
عالي كار از
امضاي آن
خوداري كردند.
به گفته
جهرمي،
تجدیدنظر در
مصوبه شورای
عالی کار در
جهت حفظ
اشتغال موجود
و رفع مشکلات
برخی واحدهای
تولیدی بود.
وی نرخ بیکاری
زمستان سال
گذشته را 12.5
درصد عنوان
کرد و گفت: این
میزان نسبت به
زمستان سال 86،
شش دهم درصد
افزایش یافته
است.
پايان پيام
دبير اجرايي خانه كارگر ساوه در گفتوگو با ايلنا خبر داد:
الزام كارفرماي ايران تفال براي پرداخت 3 ماه سنوات به كارگران اخراجي
وي با بيان اينكه اين كارگران داراي سوابق كاري 15 تا 20 سال هستند، افزود: كارگران مدعي هستند كارفرماي ايرانتفال به جاي توليد به واردات تفلون روي آورده است.
دبير
اجرايي خانه
كارگر ساوه با
اشاره به اخراج
15 كارگر رسمي
شركت ايرانتفال
در بهمنماه
سال گذشته،
گفت: هيات حل
اختلاف اداره
كار با معرفي
اين افراد به
بيمه بيكاري،
پرداخت 3 ماه
سنوات را براي
كارفرما
الزامي كرد.
مهدي زماني
نوري در گفتوگو
با خبرنگار
ايلنا با بيان
اينكه اين
كارگران
داراي سوابق
كاري 15 تا 20 سال
هستند، افزود:
كارگران مدعي
هستند
كارفرماي
ايرانتفال به
جاي توليد به
واردات تفلون
روي آورده
است.
وي سال جاري
را سال افزايش
بحرانهاي
كارگري دانست
و گفت: از هماكنون
مسؤولان بايد
به فكر تامين
منابع صندوق
بيمه بيكاري
باشند تا اين
صندوق با
كمبود اعتبار
مواجه نشود.
پايانپيام
مخالفت مردم روستاهای اطراف سنندج با سیاست بسیج گیری رژیم
بنا به خبر رسیده از شهر سنندج، مقامات دولتی شهر سنندج از اهالی روستاهای اطراف این شهر خواستند پایگاه های بسیج را در روستاهای خود ایجاد و به عضویت بسیج در آیند.
خبر رسیده حاکیست تعدادی از اهالی روستاهای خلیفان، ایسیدر، تیلگران، قلیچیان، قلیان، سراو قامیش، ننله و باوه ریز در پی فشار مرکز بسیج شهر سنندج در تجمعی به همین منظور شرکت کردند. در این اجتماع مسئولین رژیم در شهر سنندج اعلام نمودند در قبال عضویت و دایر کردن پایگاه بسیج، افراد بسیجی از امتیازات اجتماعی و اقتصادی برخوردار خواهند شد.
اما اهالی روستاهای مذکور با اعلام عدم تمایل خود به عضویت در بسیج، با این درخواست رژیم مخالفت و جلسه را ترک کردند.
نامه اعتراضى فدراسيون اتحاديه هاى متحد كارگرى سراسر پاكستان در حمایت از کارگران ایران
"پيرزاد ايمتياز سيد" دبير كل فدراسيون اتحاديه هاى متحد كارگرى سراسر پاكستان با نوشتن نامه ای به مقامات جمهوری اسلامی نگرانی و اعتراض خود را به نمایندگی از کارگران پاکستان در خصوص بازداشت و محاکمه فعالین کارگری در ایران اعلام کرد.
در متن این نامه آمده، اعتراض شديد خود را نسبت به اذيت و آزار و تعقيب فعالين كارگرى در ايران و بطور مشخص رهبران سنديكاى كارگران شركت نيشكر هفت تپه، اعلام می دارم. ما اين حملات عليه يك تشكل مستقل كارگرى و فعالين آن را محكوم و خواهان لغو تمامى احكام صادر علیه آنان و آزادى فورى و بی قيد و شرط تمامى فعالين كارگرى زندانى از جمله منصور اصانلو، ابراهيم مددى، فرزاد كمانگر، سلام قادرى، خالد اسدى و برهان سعيدى كه در مناطق مختلف ايران زندانی می باشند، هستیم.
ما همچنين از دولت جمهوری اسلامی می خواهم حقوق كارگران مبنى بر حق تشكل، تجمع و اعتصاب را محترم شمرده، به سركوب فعالين كارگرى خاتمه داده و در امور تشكل های مستقل كارگرى دخالت نكند.
حمایت سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه از مبارزات کارگران لوله سازی اهواز:
طبق اخبار منتشره در آخرین روزهای سال گذشته، نزدیک به دو هزار نفر از کارگران لوله سازی اهواز از کار خود اخراج شدند. این کارگران تا کنون در اعتراض به اخراج خود بارها دست...
حمایت
سندیکای
کارگران
نیشکر هفت تپه
از مبارزات
کارگران لوله
سازی اهواز
طبق اخبار
منتشره در
آخرین روزهای
سال گذشته،
نزدیک به دو
هزار نفر از
کارگران لوله
سازی اهواز از
کار خود اخراج
شدند. این
کارگران تا کنون
در اعتراض به
اخراج خود
بارها دست به
راهپیمایی و
تجمع زده اند
اما هیچ ارگان
مسئولی
پاسخگوی
خواست این
کارگران مبنی
بر بازگشت به
کار آنها
نبوده است.
سندیکای
کارگران
نیشکر هفت تپه
ضمن حمایت قاطعانه
از اعتراضات
کارگران لوله
سازی اهواز،
خواهان
بازگشت به کار
فوری این
کارگران است و
خود را در
رسیدن این
کارگران به
خواسته هایشان
دوشادوش آنان
می داند.
سندیکای
کارگران
نیشکر هفت تپه
1388/1/25
یس سازمان کار استان:
سالانه 33 هزار نفر به بيكاران مازندران افزوده ميشود
به بانكها اعلام شد معوقه خودشان را اعلام كنند جز بانك ملي بقيه بانكها اين كار را انجام ندادند.
رئيس
سازمان كار و
امور اجتماعي
استان مازندران
گفت: سالانه 33
هزار نفر بر
جمع بيكاران
استان افزوده
ميشود.
به گزارش
ایلنا به نقل
از روابط
عمومی وزارت کار
وامور
اجتماعی،
محمد نجفي در
جلسه كارگروه
اشتغال و
سرمايهگذاري
اين شهرستان با
بيان اينكه در
مدت 3.5 سال
گذشته نرخ
بيكاري اين
استان از 10.5 درصد
به 7.3 درصد كاهش
يافته است، اظهار
داشت: در مدت
سه سال گذشته
هر ساله يك درصد
بر نرخ بيكاري
استان كاهش
داده شد.
وي با اشاره
به اينكه
سالانه 33 هزار
نفر بر جمع بيكاران
استان افزوده
ميشود،
افزود: با
اجراي طرح
بنگاههاي
اقتصادي
زودبازده
علاوه بر اين
تعداد، افراد
بيكار نيز
مشغول به كار
شدند.
رئيس سازمان
كار و امور
اجتماعي
استان مازندران
نرخ بيكاري
شهرستان
جويبار را 6.5
درصد عنوان و
افزود:
شهرستان
جويبار
كمترين نرخ
بيكاري استان
مازندران را دارد.
وي بيان داشت:
تاكنون در
قالب بنگاههاي
اقتصادي كوچك
و زودبازده 90
ميليارد و 200
ميليون تومان
براي 397 طرح با
اشتغالزايي 721
نفر در شهرستان
جويبار به
بهرهبرداري
رسيده است.
نجفي از اجراي
طرح ساماندهي
افرادي كه
تسهيلات
دريافت كردند
در استان خبر
داد و گفت: با
اجراي اين طرح
هيچ كس نميتواند
در دو بانك
تسهيلات در
زمينه سرمايهگذاري
و اشتغال
دريافت كند.
وي با انتقاد
از عدم اعلام
بانكها
درباره وضعيت
معوقههاي
بانكها
تصريح كرد: با
توجه به اينكه
به بانكها
اعلام شد
معوقه خودشان
را اعلام كنند
جز بانك ملي
بقيه بانكها
اين كار را
انجام ندادند.
پایان پیام
1388/1/25
وضعیت كارگران بدتر خواهد شد
روند افزایش مزد کارگران در قیاس با روند افزایش هزینههای زندگی آنقدر محدود است که کارگران حتي در نقاط ارزانقیمت بعید است بتوانند با اضافه کاری یا کار دوم و سوم از عهده مخارج زندگی برآیند.
یک فعال
کارگری گفت:
به دلیل کاهش
پنج درصدی مزد
مصوب شورای
عالی کار و
تشديد بحرانهاي
اقتصادي،
وضعیت
کارگران در
سال جاری نسبت
به سالهای
گذشته بدتر
خواهد شد.
به گزارش
ایلنا، رضا
رخشان از
سندیکای
کارگران هفتتپه
با بیان اینکه
حتی افزایش 25
درصدی مزد
کارگران نمیتواند
جوابگوی
هزینههای
بسیار و رو به
افزایش زندگی
کارگران باشد،
گفت: به طور
قطع کارگران
در سال پیشرو
باید در
انتظار وضعیت
بدتر باشند.
وی تاکید کرد:
روند افزایش
مزد کارگران
در قیاس با
روند افزایش
هزینههای
زندگی آنقدر
محدود است که
کارگران حتي
در نقاط ارزانقیمت
بعید است
بتوانند با
اضافه کاری یا
کار دوم و سوم
از عهده مخارج
زندگی برآیند.
عضو تشکل حامی
امضای طومار
برای افزایش
واقعی
دستمزدها با
بیان اینکه
شورای عالی
کار با اصلاح
دستمزدهای
مصوب، بیتوجهی
خود را به این
درخواست صنفی
نشان داد،
یادآور شد:
کاهش مزد
کارگران در حالی
است که برای
سال جدید،
سایه تشديد
بحران اقتصادی
و کمبود
نقدینگی بر
کارخانجات
سنگینی میکند.
پایان پیام
1388/1/25
95 هزار بازنشسته مشهدی در انتظار اجرای قانون خدمات کشوری
كارگران بازنشسته استان خراسان رضوي با مراجعات هر براي اجراي قانون خدمات كشوري مراجعه ميكنند.
ايلنا: رئیس
کانون
بازنشستگان
استان خراسان رضوی
از انتظار 95
هزار
بازنشسته این
استان برای
اجرای قانون
خدمات کشوری
خبر داد.
به گزارش
ايلنا،
?قربانعلی
رمضانی? اظهار
داشت:
بازنشستگان
این استان در
انتظار اجرای
این قانون
هستند و با
مراجعات هر روزه
خود این مساله
را پیگیری میکنند.
وی افزود:
مبحث افزایش
حقوق نیز از
دیگر دغدغههای
این افراد است
و انتظار آن
میرود که
میزان اضافه
حقوق
بازنشستگان
هر چه زودتر
اعلام شود.
رمضانی تاکید
کرد: با وجود
ارسال نامههای
گوناگون به
سازمان تامین
اجتماعی بهمنظور
تعلق گرفتن
سهمیهای
برای سفر حج
هنوز نتیجهای
مشاهده نمیشود
و این در
صورتی است که
بازنشستگان
نیز همچون
دانش آموزان و
دانشجویان حق
سفر حج را
دارا هستند.
وی تصریح کرد:
گفتنی است تا
این لحظه کارت
منزلت نیز به
بازنشستگان
تعلق نگرفته
است و این در
حالی است که
بازنشستگان
استان تهران
این کارت را
دریافت کردهاند.
پایان پیام
1388/1/26
شرايط بد اقتصادى تعداد کودکان کار و خيابان را افزايش داده است:
به
گزارش
خبرگزاری ايلنادر
تاریخ 26
فروردین 88
آمده است :رتيس
شبکه حمايت از
کودکان کار
ايران گفت: دشوارتر
شدن شرايط
اقتصادی در
کشور که بر
اکثر طبقات
مردم تاثير
گذاشته بر
ميزان کودکان
کار وخيابانی
افزوده است.
فاطمه قاسم
زاده در گفتوگو
با خبرنگار – ايلنا- افزايش
تعداد کودکان
کار و خيابانی
را واقعيتی
تلخ دانست و
افزود: در
ميان دلايلی
همچون عوامل
فرهنگی و
خانوادگي،
شرايط
اقتصادی و
مالی عاملی مهم
برای گرايش
کودکان به کار
است.
وی ادامه داد:
افزايش
مراجعه
کودکان کار و
خيابان به
مراکز مردمی
حمايت از آنان
که منجر به ثبت
نام و دريافت
خدمات حين کار
شده دليلی بر افزايش
تعداد آنان
محسوب ميشود.
-تهيه بانک
اطلاعات
شناسه کودکان
کار و خيابان
قاسم زاده
همچنين از
تهيه بانک
اطلاعات شناسه
کودکان کار و
خيابان استان
تهران خبر داد
و افزود:
معاونت آسيبهای
شهرداری
تهران با کمک
سازمان های
غيردولتی از
حدود شش ماه
گذشته
پرسشنامه هايی
را ميان
خانواده ها
توسط
مددكاران
انجمن هاى
مردم نهاد
توزيع کرده تا
به اطلاعات
دقيقى در
رابطع با
كودكان كار و
خيابان دست
يابد.
کارگران اعتصابی هفت تپه به يک سال حبس محکوم شدند:
به
گزارش مجموعه
فعالان حقوق
بشردر تاریخ 26
فروردین 88
آمده است :صبح
روز سه شنبه
از سوی شعبه
اول دادگاه
انقلاب
دادگاه دزفول
حکم ۵
نفر از متهمين
پرونده
اعتصابات
کارگری شرکت کشت
و صنعت نيشکر
هفت تپه ابلاغ
شد.
در اين
ابلاغيه آمده
است به استناد
ماده ۵۰۰ آيين
دادرسی
متهمين
آقايان جليل
احمدي، فريدون
نيکو فر،علی
نجاتي، قربان
عليپور ومحمد
حيدری مهر به
يکسال حبس
محکوم شدند.
در اين حکم ۶ ماه از
محکوميت جليل
احمدی ،
فريدون نيکو
فر،علی
نجاتي، قربان
عليپورو ۸ ماه از
محکوميت محمد
حيدری مهر به
مدت ۵
سال تعليق
گرديد.
کارگران
نامبرده به
مدت سه سال
نيز از حضور
در کليه
فعاليت های
کارگری وانتخابات
صنفی کارگران
محروم شدند.
همچنين در
پايان
ابلاغيه ذکر
شده که اين
پرونده برای
رسيدگی به
اتهامات آقای
ابوالفضل عابدينی
در حال بررسی
و همچنان
مفتوح می
باشد.
مطالبات زنان در ايران خيلی فراتر از شعار برچيدن گشت ارشاد است:
رادیوی
صدای آلمان در
تاریخ 26
فروردین 88
گزارش کرده
است : حساسيت و
نارضايتی
ناشی از طرح
ارتقای امنيت
اجتماعی در
کلانشهرهای
ايران، باعث
شده که آقايان
کروبی و موسوي،
شعار برچيدن
گشت ارشاد را
سر دهند. آيا اين
شعار
دستاوردی
برای جامعه
مدنی است يا
عقبگردی از
آزاديهای
فراگيرتر؟
چهار چهره از
فعالان
اجتماعي،
حقوقی و
دانشگاهی به
پرسشهای
دويچهوله در
مورد اين شعار
و نيازهای
ديگرجامعه ايران
در آستانه
انتخابات
پاسخ دادهاند.
موضوع گشتارشاد،
به محور چالش
دولت و
اپوزيسيون
مبدل شده است.
چقدر رقبای
آقای احمدينژاد
ميتوانند با
اتکاء بر اين
شعار، آرای
جوانان و زنان
ناراضی را جلب
کنند؟
فرامرز قرهباغي،
جامعهشناس:
طرح ارتقای
امنيت
اجتماعی برای
دولت نهم
مانند
"استخوان لای
زخم" است. لغو
اين طرح به سرخوردگی
طرفداران
احمدينژاد و
ادامهی آن،
به نارضايتی
هرچه بيشتر
مردم منجر ميشود.
آقايان موسوی
و کروبی با
راحتی در مورد
اين طرح و گشت
ارشاد شعار ميدهند،
چون مشکل آقای
احمدينژاد
را ندارند. از
سوی ديگر اين
شعارها تاريخ
مصرف
انتخاباتی
دارند و
فراموش نيز
نبايد کرد که
تصميمگيری
در اين موارد
با مقامات
عاليه است
نعمت احمدي،
حقوقدان: نخست
بگويم که در
ايران برای
استقلال،
آزادی و
جمهوری
انقلاب شد و
من متأسفم که
الان خواستهای
ما اينقدر
حقير شدهاند
که
کانديداهای
رياست جمهوری
از برداشتن گشت
ارشاد صحبت ميکنند
و اين مثل توپ
هم صدا ميکند.
به نظر من
آقايان موسوی
و کروبي، مسير
را بد انتخاب
کرده و دارند
شعارهای
حداقلی را طرح
ميکنند.اگر
نامزدهای
اصلاحطلب،
کف يا سقف
نظرات خود را
تا اين حد
پايين بياورند،
بايد گفت بدا
به حال اين
ملت! فراموش نکنيم
که اصلا اين
گشتها
غيرقانونی
تشکيل شدهاند.
جالب اينجاست
که اينها وقتی
از برچيدن گشت
ارشاد ياد ميکنند
که ديگر خنثيترين
روزهای خود را
ميگذرانند.
همين الان من
از پنجره
دفترم سه گشت
را ميبينم که
ساکت ايستادهاند
و به کسی کاری
ندارند. اما
زمانی بود که
از همين پنجره
نگاه ميکردم
و ميديدم پنج
نفر پنج نفر
آدم ميبرند.
آن روزها را
من از ياد نميبرم.
الان دارند
نمايش ميدهند
که تنها برای
امنيت در
خيابانها
هستند.
صادق
زيباکلام،
استاد
دانشگاه: من
با اين شعار
موافقم.
آقايان کروبی
و موسوی ميدانند
که اين مشکل
شمار زيادی
زنان و جوانان
ايرانی است.
مهم نيست که
اينها
بتوانند اين
شعارها را
تحقق ببخشند،
مهم اين است
که همين، بعنوان
يک خواست در
سطح جامعه
مطرح ميشود.
برای مسئولان
و کسانی که
اصرار به
ادامه کار گشت
ارشاد دارند،
اين نشاندهنده
نارضايتی
مردم است وخوب
است سوژه اين
نارضايتي،
شعار
انتخاباتی
شود.
شهلا لاهيجي،
ناشر: به نظر
من آقايان
کانديدا،
نبايد برای
جلب رأی زنان،
کمپينهای
انتخاباتی
خود را تا حد
گشت ارشاد
تنزل بدهند.
ما ميگوييم
مطالبات زنان
خيلی فراتر از
اينهاست.
گروههای
مختلف زنان در
هفتهی
آينده، اين
مطالبات را
اعلام عموميميکنند.
گشت ارشاد،
يکی از نمونههای
اهانت به زنان
است. ما زنان،
تبعيضها و
اهانتهايی
مثل سهميهبندی
و بوميسازی
در تحصيل،
اشتغال، عدم
مديريت زنان
در سطوح بالا،
طلاق، ازدواج
مجدد و از اين
قبيل را
فراموش نکردهايم
که بگوييم با
رفتن گشت
ارشاد همه چيز
حل شد.
آيا بهتر نيست
شعارهای
نامزدها،
جنبههای
فراگيرتر
آزادي، چون
حقوق
شهروندي، آزادی
بيان، آزادی
مطبوعات و از
اين قبيل را
شامل شود؟
صادق
زيباکلام: به
نظر من، گفتن
اينکه گشت
ارشاد بايد
برچيده شود،
به اين معنا
نيست که عمدهترين
مشکل جامعه
مطرح شده. اگر
نامزدی متعهد
شود در صورت
روی کار آمدن
از حقوق
شهروندی دفاع
کند، بد نيست.
کيست که اين
را نگويد؟
حتما نامزد اصولگرايان
هم همين را
خواهد گفت. به
نظر من، اينکه
آقايان موسوی
و کروبي،
برچيدن گشت
ارشاد را بهعنوان
يکی از مصداقهای
شعار آزادی
عنوان کردهاند،
خيلی مهم است.
چون معمولا
شعارها کلی
هستند.
نعمت احمدی:
برچيدن گشت
ارشاد تنها در
تهران و کلانشهرها
معنا دارد و
ممکن است
تعدادی زن و
جوان را به
رای دادن ترغيب
کند. تازهآنها
که از کار
ارشاد ناراضی
هستند، اصولا
علاقهای به
رای دادن هم
ندارند. من
معتقدم اگر
موجی در جامعه
ما برانگيخته
شود و مردم
بخواهد دنبال
کارزار
انتخاباتی
بيفتند،
خواستها در
اين سطح
نخواهند بود.
خواست اصلی
اقتصادی است.
به هرحال، به
نظر می رسد
اين شعار بر
اساس موج نارضايتی
در جامعه
استوار شده و
نامزدها ميخواهند
رأی جوانان و
زنان را به
اين ترتيب به دست
بياورند.
شهلا لاهيجی:
زنان ايرانی
خيلی باهوشتر
از اين هستند
که بتوان با
اين الفاظ رأيشان
را به دست
آورد. ما
البته اين
دفعه نميخواهيم
منفعل باشيم و
حتما با شروطی
در انتخابات
شرکت ميکنيم.
اين بار اما
به چهره و
لبخند رأی نميدهيم
و به عمل رأی
ميدهيم. تنها
در صورتی
فعالانه شرکت
ميکنيم که
کانديدايی
بتواند به
خواستههای
ما زنان پاسخ
دهد و راههای
اجرای اين
خواستهها را
برايمان
تشريح کند.
گروههای
مختلف زنان تا
هفتهی
آينده، به طور
رسمي، مجموعهای
از مطالبات و
شرطهای خود
را مطرح ميکنند.
ما حتی ممکن
است برای کسی
که در طرح اين
مطالبات جدی
باشد، فعاليت
هم بکنيم.
اين دو
بزرگوار
(موسوی و کروبی)
نبايد توقع
مردم را در حد
برچيدن گشت
ارشاد محدود
کنند. جامعه
ما از مديريت
نامتعادل و متغير
رنج ميبرد.
چهار سال است
احمدينژاد
آمده و بيشتر
از ۳۰
رييس بانک و
مدير و وزير
تغيير کردهاند.
ميرحسين
موسوی بهتر
است به جای
گشت ارشاد،
موضوع ناپديد
شدن ۲۷۰ ميليارد
دلار پول گم
شده نفت را
دنبال کند.
نامزدها بايد
چه شعارهايی
بدهند؟
نعمت احمدی:
تقليل بحث
آزادی به گشت
ارشاد يک انحراف
است و يک شعار
اساسی در مورد
آزادی نيست.
چرا از آزادی
رسانه و چرا
از راه اندازی
شبکههای
تلويزيونی
خصوصی حرف زده
نميشود؟ چرا
احزاب نبايد
تريبون و
رسانه داشته
باشند؟ چرا
صدا و سيما
انحصاری است؟
آزاديهای
فردی را بايد
از طريق رسانه
و تريبون، نهادينه
کرد.
فرامرز قرهباغی:
جامعه ما نياز
به آگاهي،
تحزب، آزاديهای
مدنی و خرد
جمعی دارد. تا
زمانيکه راه
اطلاع رسانی و
فرهنگ سازی
بسته است، مردم
اشتباه
خواهند کرد.
رأيدهندگان
در فضايی که
تمام رسانهها
و تريبونها
دولتياند،
تحت تأثير
تبليغات قرار
خواهند گرفت و
فريب شعارها
را خواهند
خورد.
شهلا لاهيجی:
حقوق مدنی و
تضمين آزاديهای
فردی در حوزه
پوشش، طرز
زندگی يا
اختيار فرد
خيلی مهم
هستند. من نميخواهم
موضوع آيندهی
جامعه، تنها
به گشت ارشاد
محدود شود.
صادق
زيباکلام:
شعارها بايد
حول سه محور
اقتصاد،
حاکميت قانون
و حقوق
شهروندی و
سياست خارجی
مثبت و منطبق
بر منافع ملی
باشند.
آقای محمديفرد،
معاون حقوقی
نيروی
انتظامی
گفته، پليس منتظر
نميماند که
کانديداها
برايش نسخه
نويسی کنند.
ايشان وظيفه پليس
را نظم دادن
به رفتار مردم
دانسته است.
صادق
زيباکلام:
وظيفه پليس در
هر جامعهای
پاسداری از
قانون و نظم
است. به پليس
ربطی ندارد که
گشت ارشاد خوب
است يا بد.
پليس قانونگزار
نيست. همانطور
که خيلی چيزها
در جامعه ما
توسعه يافته
نيست، برخی
اظهارنظرهای
مسئولان نيز
از همين مشکل
رنج ميبرد.
مصاحبهگر:
مهيندخت
مصباح
تحريريه: داود
خدابخش
رشد سالانه دو درصدی جمعيت زيرخط فقر در ايران:
به
نوشته
روزنامه سرمايه
در تاریخ 27
فروردین :
تدوينگر نقشه
فقر کشور در
مورد روش محاسبه
خط فقر
خاطرنشان کرد:
,در نظر گرفتن
خط فقر بر
مبنای درآمد
يک دلار در
روز مبنای
علمی ندارد به
همين دليل
وزارت رفاه
نبايد براساس
اين مبلغ خط
فقر را تعيين
کند و ما در
محاسبات خود
خط فقر را دو
دلار در نظر
گرفته
ايم.,براساس اعلام
سازمان های
بين المللی
چنانچه مبنای
محاسبه خط فقر
درآمد يک دلار
در روز برای
هر خانواده
باشد بيش از
يک ميليارد و 200
ميليون نفر از
مردم جهان
درآمدی کمتر
از اين مبلغ
دارند و
همچنين بر
اساس دو دلار
نزديک به دو ميليارد
و 200 ميليون نفر
از مردم جهان
درآمدی کمتر
از دو دلار
دارند.,
راغفر در گفت
وگو با ,مهر, با
تشريح جزئيات
محاسباتی مربوط
به تعيين خط
فقر گفت: ,در
سال های اخير
جمعيت زيرخط
فقر کشور
سالانه دو
درصد رشد
داشته است.,وی
گفت: ,خط فقر در
ايران بايد
براساس درآمد روزانه
دو دلار در
نظر گرفته شود
و برای استان
تهران خط فقر
به مراتب
بيشتر از
درآمد ماهانه
850 هزار تومان
است.,
تدوينگر نقشه
فقر افزود:
,منظور از
خط فقر مطلق
عدم تامين
حداقل
نيازهای
تغذيه اي،
بهداشتي،
آموزشي، مسکن
و حمل و نقل يک
خانواده است
که حداقل غذای
مورد نياز يک
خانوار ايرانی
دو هزار کالری
در روز است و
اين رقم مبنای
محاسبه خط فقر
در نظر گرفته
شده است.,
راغفر تاکيد
کرد: ,نمی توان
بر اساس درآمد
يک دلار در
روز خط فقر
ايران را
تعيين کرد چرا
که اندازه
گيری خط فقر
در دنيا بر
اساس ميزان
مصرف کالری
است که اين
موضوع نيز در
کشورها با توجه
به شرايط آنها
متفاوت است.
مثلاً در برخی
از ايالات هند
خط فقر سه
دلار در روز
است و اين در
حالی است که
استاندارد
زندگی در هند
خيلی پايين تر
از ايران است.,
به گفته برخی
از کارشناسان
در نظر گرفتن
درآمد يک دلار
در روز مختص
کشورهای
بسيار فقير و
محروم مانند
کشورهايی است
که در صحرای
آفريقا زندگی
می کنند و چون
ايران جزء
کشورهای
محروم محسوب
نمی شود بنابراين
بايد محاسبه
خط فقر درآمد
روزانه حداقل
دو دلار را در
نظر گرفت.
عضو هيات علمی
دانشگاه
الزهرا با
انتقاد از وضعيت
فعلی اقتصادی
کشور گفت: ,ما
طی سال های اخير
بالاترين
درآمد نفت را
در طول تاريخ
ايران داشته
ايم اما
نتوانستيم با
اين درآمدها
اقدام اساسی
برای کاهش فقر
انجام دهيم.,
نمی توان
براساس درآمد
يک دلار در
روز خط فقر ايران
را تعيين کرد
زيرا اندازه
گيری خط فقر در
دنيا براساس
ميزان مصرف
کالری است که
اين موضوع نيز
در کشورها
متفاوت
است.تدوينگر
نقشه فقر کشور
با اشاره به
برخی اظهارات
غيرکارشناسی
که توسط مسوولان
عنوان می شود،
گفت: ,آمار غلط
خط فقر و صحبتی
که برخی
مسوولان در
خصوص افراد
فقير می کنند
اهانت به شعور
مردم ايران و
خلاف قانون
اساسی است.,
سال گذشته نيز
حسين راغفر
تدوينگر نقشه
فقر کشور خط
فقر مطلق
تهران در سال 88
را درآمد 850
هزار تومان در
ماه پيش بينی
کرد و گفت: ,سال 86
همين زمان
برای سال 87،
رقم 780 هزار
تومان را خط
فقر مطلق برای
يک خانواده 5
نفره در تهران
پيش بينی
کرديم که
امسال همين
رقم توسط بانک
مرکزی برای
شهرهای بزرگ
کشور اعلام
شد.,
اما مسوولان
وزارت رفاه
اين رقم را
نپذيرفتند و
چندی پيش نيز
مديرکل دفتر
مطالعات
اجتماعی و
فقرزدايی
وزارت رفاه
گفت: ,خط فقر 850
هزار تومانی
را برای
تهرانی ها تاييد
نمی کنيم.,
او با تاکيد
بر اينکه
محاسبات خط
فقر نيازمند دقت
بسيار است،
افزود: ,هر يک
از کسانی که
خط فقر را
محاسبه می
کنند، از يک
روش علمی بهره
می گيرند که
روش های علمی
آن نيز متفاوت
است. بر اساس
روشی که ما
انجام داده
ايم، خط فقر
خيلی پايين تر
از اين رقم به
دست آمده است.
نرخ بيکاری در ايران واقعا چقدر است؟
به
گزارش مجله دنيای
اقتصاد: دكتر
فرخ قبادی
از اواسط سال
گذشته،
هنگامی که
دولت مژده تک
رقمی شدن نرخ
بيکاری را به
مردم داد،
بحث و جدلی
آغاز شد که
هنوز هم پايان
نگرفته است.
نکته مشترک در
اغلب واکنشها
به انتشار اين
آمار، صاف و
ساده،
ناباوری و
انکار آن بود.
بعضی از
نويسندگان،
تک رقمی شدن
نرخ بيکاری را
ناشی از ,دست
کاری آماری,
دانستند و
برخی ديگر مدعی
شدند که تحليل
گران دولتي،
با شاغل
دانستن زنان
خانه دار و
دانشجويان،
رقم شاغلين را
افزايش و نرخ
بيکاری را
کاهش دادهاند.
تصريح و تاکيد
چند باره
مديران ,مرکز
آمار ايران,،
بر اينكه کسی
در آمارها
دستی نبرده
است و زنان
خانه دار و
دانشجويان
نيز شاغل به حساب
نيامده اند و
حتی اين که
,برای مرکز
آمار ايران
هيچ ضرر و
منفعتی وجود
ندارد که نرخ
بيکاری را
زياد يا کم
ارائه کند،
زيرا که نه
تشويق ميشود
نه تنبيه, نيز
ظاهرا
معترضين را
قانع نکرد.
در شرايطی که
فرياد
توليدکنندگان
از رقابت
کالاهای
ارزان خارجی و
کسادی بازارهايشان
به آسمان بلند
است و کارخانهها
و شرکتهای
کوچک و بزرگ
يک به يک
,تعديل نيرو,
ميکنند (سوای
آنها که يکسره
کارشان را
تعطيل کردهاند)،
آن هم در
کشوری با
جمعيت جوان،
که سالانه در
حدود 700هزار
نفر به خيل جويندگان
کار افزوده ميشود،
به راستی
چگونه ممکن
است که نرخ
بيکاری تنزل
يافته باشد؟
واقعيت اين
است که مردم،
به ويژه آنهايی
که خود يا يکی
از بستگان
نزديک شان در
اين روزها به
دنبال يافتن
شغلی بودهاند
و هرجا که
رفتهاند با
خيل متقاضيان
ديگر کار، به
درد دل نشستهاند،
وجود بيکاری
گسترده را
,احساس ميکنند,
و هرگز
نخواهند
پذيرفت که
بيکاری کاهش يافته
باشد. سخنان
هفته گذشته
نماينده
ورامين در
مجلس شورای
اسلامي،
نمودی از همين
,احساس عمومی,
است: ,هنگامی
که مراجعه
کنندگان به
دفتر
نمايندگان
مجلس، از
بيکاری
فرزندانشان
ميگويند و در
هر خانوادهای
يک بيکار وجود
دارد، چگونه
آقايان ادعای
کاهش بيکاری
را دارند؟,. (1)
احساس عمومی
مردم در باره
,دست کاری, شدن
و غير واقعی
بودن آماری که
نشان دهنده
کاهش ,نرخ بيکاری,
در اوضاع و
احوال کنونی
اقتصاد ما است،
گرچه با توجه
به دشواری
يافتن شغل
مناسب و
بيکاری
مشهود، به
ويژه در ميان
جوانان، قابل
درک است، اما
به احتمال
قريب به يقين،
مبتنی بر
واقعيتها
نيست.
آمارگيری و
محاسبات
مربوط به ,نرخ
بيکاری, در
کشور ما، کم
و بيش بر
مبنای روشها
و تعاريف
اعلام شده از
طرف ,سازمان
بينالمللی
کار (ILO), صورت ميگيرد
و ,دست کاری,
آمارها هم
بعيد به نظر
ميرسد. هرگاه
بدانيم که در
اغلب کشورهای
ديگر، با
اقتصادهای
پيشرفتهتر و
آمارهای
فراگيرتر و کم
اشتباهتر
نيز،
شهروندان
عادی ,احساس,
مشابه در مورد
آمارهای
مربوط به نرخ
بيکاری و
اشتغال
دارند، آن گاه
به جای مقصر
دانستن
آمارگيران و
تحليلگران
دولتي، به
ريشه يابی
مساله و يافتن
دلايل اين
تناقض غير
قابل انکار
روی خواهيم
آورد. اين
همان کاری است
که در کشورهای
پيشرفته
انجام داده
اند و با روشن
ساختن زمينههای
بروز اين شک و
ترديدها، که
در تعريف و
شيوه محاسبه
,نرخ بيکاری,
نهفته است،
به چاره جوييهای
اساسی اقدام
کردهاند.
چنان که گفته
شد، محاسبه
نرخ بيکاری در
کشور ما،
همچون
کشورهای ديگر،
بر مبنای
تعاريف و
دستورالعملهای
,سازمان جهانی
کار, انجام ميگيرد.
با يک سلسله
پرسشها (40
سوال) از
خانوارهايی
که به عنوان ,نمونه
آماری, انتخاب
شدهاند،
آمارگيران
به اطلاعات و
ارقامی دست مييابند
که مبنای
محاسبات
تحليلگران
مرکز آمار
ايران را
تشکيل ميدهند.
بر اساس
تعاريف توافق
شده در سازمان
بينالمللی
کار، هر کس
که در طول
هفته قبل از
مصاحبه،
مشغول کار
تمام وقت بوده،
يا در اين
همين مدت
حداقل يک ساعت
در ازای
دريافت مزد،
کار کرده است،
شاغل به حساب
ميآيد و هرکس
که در طول آن
هفته، حتی يک
ساعت هم کار
نکرده و در
عين حال فعالانه
در جست و جوی
کار بوده است،
بيکار محسوب
ميشود. با
تقسيم کردن
تعداد اين
,بيکاران, بر
تعداد ,جمعيت
فعال, (و البته
ضرب کردن آن
در 100)، نرخ
بيکاری
محاسبه ميگردد.
(با توجه به
بحث و جدلی که
چند ماه پيش
بر سر اين
مساله در
رسانهها به
راه افتاد،
شايد تاکيد بر
اين نکته بی
فايده نباشد
که خانمهای
خانه دار و
دانشجويان،
جزو ,جمعيت
فعال, به حساب
نمی آيند و
شاغل يا بيکار
هم محسوب نمی
گردند. از سوی
ديگر، در
محاسبات مرکز
آمار ايران،
سربازان وظيفه
جزو شاغلين به
حساب ميآيند،
در حالی که در
اغلب کشورها -
حتی در امريکا
که خدمت
اجباری وجود
ندارد و
سربازان حقوق
بگير هستند -
اين گروه جزو
شاغلين محسوب
نميشوند و در
حقيقت نرخ
اشتغال و
بيکاری برای
,جمعيت غير
نظامی, محاسبه
ميشود).
اين که چرا
,سازمان جهانی
کار,، مشاغل
پاره وقت و
حتی يک ساعت
کار در هفته
را ,اشتغال,
به حساب ميآورد،
نياز به
توضيحات
مفصلی دارد که
در فرصت اين مقاله
نيست، اما به
هرحال اين
,قراردادی,
است که در همه
کشورها در
محاسبه نرخ
بيکاری رعايت
ميشود.
با نگاهی
اجمالی به
تعاريف
,قراردادی, و
شيوه محاسبه
نرخ بيکاری در
کشور ما و
کشورهای ديگر،
روشن ميگردد
که چرا نرخهای
بيکاری اعلام
شده توسط دولتها،
ميتواند با
,احساس عمومی,
مردم با اوضاع
و احوال بازار
کار، به نحو
چشمگيری
متفاوت باشد،
بيآنکه
لزوما تقلب و
تخلفی صورت
گرفته باشد.
از ديدگاه
عامه مردم،
هرکس که ميخواهد
کار کند اما
شغلی ندارد،
بيکار به حساب
ميآيد، در
حالی که در
محاسبه نرخ
بيکاری بر
مبنای تعاريف
سازمان بينالمللی
کار، نه تمام
بيکاران، که فقط
بخشی از افراد
بدون شغل،
بيکار به حساب
ميآيند. اين
دوگانگی
مفاهيم، نه
تنها عامه
مردم را نسبت
به آمار رسمی
بيکاری بد
گمان کرده است،
بلکه تحليل
گران و سياستگذاران
اقتصادی را
نيز ناگزير
ساخته که برای
دست يابی به
اطلاعات و
آمار دقيقتر
و معنی دار تر،
معيارهای
ديگری برای
ارزيابی
شرايط واقعی بازار
کار، طراحی و
محاسبه کنند.
در بسياری از
کشورهای
پيشرفته هم
اکنون حد اقل
دو معيار برای
نشان دادن
,نرخ بيکاری,
مورد استفاده
قرار ميگيرد.
برای مثال در
ايالات متحده
همه ساله و همه
ماهه) شش ,نرخ
بيکاری,
متفاوت محاسبه
و منتشر ميشود
که دو قلم از
آنها رواج و
مقبوليت
گستردهای
دارند. آشنايی
با ماهيت و
نحوه محاسبه
اين دو مفهوم،
و شناخت
اشتراکات و
تفاوتهايشان،
روشنگر مساله
مورد بحث ما
خواهد بود.
الف - نرخ بيکاری
متعارف، که
بر اساس
تعاريف و
دستور العملهای
سازمان بينالمللی
کار محاسبه ميشود
(کم و بيش به
همان شيوهای
که در کشور ما
محاسبه ميشود
و در بالا
تشريح شد). اين
نرخ بيکاری که
(U-3) ناميده
ميشود،
همان نرخی است
که معمولا در
رسانهها
انعکاس مييابد
و در همه
کشورها
محاسبه ميشود
و معمولا هم
يگانه نرخ
بيکاری است که
مورد استناد و
اشاره
دولتمردان
قرار ميگيرد
(و همان ,نرخی,
است که گفته
ميشود در
کشور ما تک
رقمی شده است).
اين مفهوم از
نرخ بيکاري،
بخش قابل
توجهی از
افراد واقعا
بيکار را به
دلايل مختلف،
بيکار به حساب
نمی آورد و به همين
دليل بيکاری
را از آن چه که
مردم ,احساس
ميکنند, کمتر
نشان ميدهد.
با اين همه،
اين معيار، بهرغم
کاستيهايی
که دارد،
برای برخی
مقاصد، به
ويژه تحليلهای
مقايسهای در
دو يا چند
دوره زماني،
سودمند است و
از آن جا که در
همه کشورها کم
و بيش به يک
روش محاسبه ميگردد
و محاسبه آن
نيز قدمتی طولانی
دارد و
آمارهای
گذشته آن در
دسترس است، استفاده
از آن رواج
کامل دارد.
ب - نرخ بيکاری
فراگير تر،
که (U-6) ناميده
ميشود و برای
تحليل گران
اقتصادی و
سياستگذاران،
سودمندتر از
نرخ متعارف
بيکاری است.
اين معيار
همچنين تصوير
روشن تری از
شرايط بازار
کار به دست ميدهد
و در مقايسه
با ,نرخ
بيکاری
متعارف,، بسيار
نزديکتر به
,احساس عمومی,
جامعه از
وضعيت اشتغال
و بيکاری است.
شيوه محاسبه
نرخ بيکاری
فراگيرتر (U-6)، تفاوتهای
آن را با ,نرخ
متعارف, و نيز
مزيتهای آن
را روشن ميسازد.
با چشم پوشی
از پارهای
جزييات، ميتوان
گفت که نرخ
بيکاری
فراگيرتر (U-6) همان ,نرخ
بيکاری
متعارف,، يعنی
(U-3)، است
که دو گروه از
بيکاران، که
به دليل
محدوديت
تعاريف
,سازمان بينالمللی
کار, از شمول
در نرخ بيکاری
خارج ميمانند،
به آن افزوده
شده است. به
اختصار اين دو
گروه و دلايل
شمول آنها را
در محاسبه نرخ
بيکاری بر ميشماريم.
1 -همان طور که
گفته شد، در
محاسبه نرخ
بيکاری
متعارف(U-3)، از
ميان کسانی که
شغلی ندارند،
فقط آن دسته
بيکار محسوب
ميشوند که
فعالانه به
دنبال کار
بوده و شغلی
نيافتهاند.
بدين ترتيب
,کارگران
مايوس (Discouraged
Workers),
يعنی کسانی که
برای مثال،
چندين ماه به
دنبال کار
دويده و شغلی
پيدا نکردهاند
و به همين
دليل سرخورده
و مستاصل شده
و جستوجو
برای کار را
موقتا متوقف
ساختهاند،
بيکار به حساب
نميآيند (و
در حقيقت از
شمول ,جمعيت
فعال, خارج ميشوند).
تعداد اين
گروه از
بيکاران، به
ويژه در شرايط
رکود اقتصادی
که يافتن کار
دشوارتر ميشود،
افزايش چشمگيری
مييابد. برخی
از بيکاران
نيز به دلايل
ديگر فعالانه
در جستوجوی
کار نبودهاند
و آنها نيز از
شمول جمعيت
فعال (و
بيکاران) حذف
ميشوند. در
محاسبه نرخ
بيکاری
فراگيرتر (U-6)، اين گروهها
در زمره
بيکاران به
حساب ميآيند.
2 - در محاسبه
نرخ بيکاری
متعارف،
شاغلين پاره
وقت و حتی
کسانی که در
طول هفته يک
ساعت کار کردهاند،
شاغل به حساب
ميآيند. اين
کار، در
مواردی که
انتخاب شغل
پاره وقت بر
اساس تمايل و
محذوريتهای
خود اين افراد
صورت گرفته
باشد، البته
توجيه پذير
است (مثلا
خانمی که ميبايست
از فرزندان
خود نگهداری
کند و فقط ميتواند
دو يا سه ساعت
عصر را که
همسرش در خانه
است، به
فروشندگی در
يک فروشگاه
مشغول شود،
ميبايست
شاغل محسوب
شود، زيرا خود
او مايل به کار
بيشتر نيست).
اما افرادی که
به دنبال کار
تمام وقت بوده
(و هستند) و فقط
به دليل
ناکامی در
يافتن چنين
مشاغلي، به
چند ساعت کار
در هفته تن
دادهاند،
به لحاظ منطقی
نمی بايست
,شاغل, به حساب
آورده شوند.
عدم توفيق
آنها در يافتن
کار تمام وقت،
نشانه شرايط
نا مساعد
بازار کار است
و هدف از محاسبه
نرخ بيکاری
نيزشناخت
واقعيتهای
مربوط به همين
بازار است.
شمول اين گروه
در ميان
بيکاران که
در محاسبه (U-6) تحقق مييابد،
منطقی تر از
شاغل دانستن
آنها و ناديده
گرفتن
محدوديتهای
بازار کار ميباشد.
تعداد افراد
اين گروه نيز
در شرايط رکود
اقتصادی و
کسادی بازارها
افزايش مييابد.
براساس آخرين
آمار منتشر
شده توسط
وزارت کار ايالات
متحده مربوط
به ماه گذشته
ميلادی(مارس 2009)،
نرخ بيکاری
متعارف (U-3)
معادل 5/8 درصد
و نرخ بيکاری
فراگير (U-6)
برابر با 6/15درصد
بوده است. به
بيان ديگر،
نرخ بيکاری
فراگيرتر (و
واقع گرايانهتر)،
83/1 برابر نرخ
بيکاری بر
مبنای
محاسبات
متعارف بوده
است. هرگاه
فرض کنيم که
نرخ بيکاری
فراگيرتر در
کشور ما نيز
تفاوت مشابه
را با نرخ بيکاری
متعارف نشان
ميدهد (که
فرضی غير
منطقی نيست)،
نرخ بيکاری در
کشور ما به
حدود 18درصد
بالغ ميگردد
که قرابت
بيشتری با
,احساس عمومی,
مردم کشور ما
در مورد نرخ
بيکاری کنونی
دارد.
مطالعاتی که
در کشور ما
انجام شده،
مويد آن است
که محاسبه و
انتشار
معياری مشابه
(U-6) برای
اقتصاد
ايران، به
ويژه در شرايط
کنوني،
بسيار روشنگر
خواهد بود.
اين مطالعات
نشان ميدهند
که يکی از
دلايل اصلی
کاهش اخير
,نرخ بيکاری,
در اقتصاد ما،
خارج ماندن
بخش قابل
توجهی از
بيکاران، از
شمول ,جمعيت
فعال, و در
نتيجه از شمول
بيکاران بوده
است.(2)
واقعيت اين
است که با
توجه به ويژگی
ترکيب جمعيتی
کشور ما، و
نيز با توجه
به اين که
,جمعيت فعال,
کشور در سالهای
1375 تا 1385 به طور
متوسط به
ميزان 4درصد
در سال افزايش
يافته است و
بالاخره با در
نظر گرفتن
برآوردهای
برنامه چهارم
توسعه
اقتصادی کشور،
ميبايست در
چند سال گذشته
سالانه 700هزار
نفر به ,جمعيت
فعال, در کشور
ما اضافه شود. اما
بر اساس آمار
مرکز آمار
ايران، طی
سالهای 1384 تا 1386
سالانه فقط 140هزار
نفر به ,جمعيت
فعال, و بازار
کار اضافه شدهاند
(نسبت جمعيت
فعال در اين
سه سال از 41
درصد در سال 84،
به 8/39درصد در
سال 86 کاهش
يافته است).
تفاوت بين 700هزار
نفر و 140هزار
نفر (يعنی 560هزار
نفر)، نشان
دهنده تعداد
افرادی است که
اکثر آنها در
واقع بيکار
هستند، اما به
دلايل مختلف
(عمدتا مايوس
شدن از يافتن
کار يا عدم
اطلاع از
مراکزی که بايد
برای کاريابی
به آنها رجوع
کنند) از شمول
,جمعيت فعال, و
نيز ,بيکاران,
خارج شدهاند.
البته در اين
سالها بخشی
از اين افراد
نيز به ادامه
تحصيل در
دانشگاهها
(به ويژه پيام
نور) پرداختهاند
که به گفته
صاحب نظران،
آن هم با
دشواری پيدا
کردن کار برای
فارغالتحصيلان
دبيرستانی بی
ارتباط نيست.
اين استنتاج
با ملاحظات
نظری نيز
همخوانی دارد.
به طور کلی
هنگامی که نرخ
بيکاری بالا
است و به ويژه
هنگامی که
رکود و کسادی
بازارها شدت ميگيرد،
,نرخ فعاليت,
کاهش مييابد
زيرا عده
زيادتری از
يافتن کار
مايوس ميشوند
و فعالانه به
دنبال کار نميروند
و در نتيجه از
شمول ,جمعيت
فعال, خارج ميشوند.
يکی از محققين
بر اساس اين
واقعيتها
نتيجه ميگيرد
که: ,روند رشد
جمعيت فعال طی
سالهای 84 تا 86
خود به خوبی
توضيح ميدهد
که چرا نرخ
بيکاری از
حدود 12درصد
در سال 84 به 5/10درصد
در سال 86 و کمتر
از 10درصد در
بهار 1387 رسيده
است. در واقع
نرخ بيکاری از
12درصد در سال 84
به کمتر از 10درصد
در بهار 87 کاهش
يافته است،
نه به دليل
اين که اقتصاد
در طی اين سالها
از
اشتغالزايى
بالايى
برخوردار
بوده است،
بلکه به اين
علت که جمعيت
فعال با کم
شماری قابل
توجهی روبهرو
شده است,.(3)
نکته ديگری که
بايد مورد
توجه قرار
گيرد، مربوط
به افرادی است
که به طور
پاره وقت به کار
اشتغال دارند،
اما شاغل به
شمار ميآيند.
تا سال 1383، در
محاسبات مرکز
آمار ايران،
افرادی که در
,هفته مرجع,
(همان هفته
قبل از آمار
گيری) حداقل 2
روز يا 16 ساعت
به کار مشغول
بودند، در
زمره شاغلين
به شمار ميآمدند
و کسانی که
کمتر از 2 روز
در آن هفته
کار کرده بودند،
بيکار شمرده
ميشدند. از
سال 1384 مرکز
آمار ايران
محاسبات خود
را بر اساس
تعاريف
سازمان بينالمللی
کار (ILO) منطبق
کرد و افرادی
را که در ,هفته
مرجع, حداقل يك
ساعت کار کرده
بودند، جزو
شاغلين به
شمار آورد.
البته به گفته
رييس مرکز
آمار ايران،
اين تغيير محاسبه،
تاثير چندانی
بر نرخ بيکاری
نداشته و فقط
در سال 84 در
حدود نيمدرصد
از نرخ بيکاری
کاسته است.(4)
با اين همه،
آمارهای اين
مرکز نشان ميدهند
که ,سهم
اشتغال ناقص,
(يعنی نسبت
افرادی که در
هفته مرجع،
بهرغم آنکه
,خواهان و
آماده برای
انجام کار
بيشتر بودهاند,،
اما به دلايل
اقتصادی به
طور
پاره وقت - از
يک ساعت تا
کمتر از 44 ساعت -
مشغول به کار
بودهاند و
در نتيجه شاغل
به حساب آمدهاند)،
از کل ,جمعيت
شاغل,، 4/6درصد
بوده است که
در حدود 4/1ميليون
نفر را شامل
ميشود. که
البته رقم
قابل توجهی
است.(5)
به دلايل
آشکار،
دولتمردان
آمريکايی (و
قاعدتا
دولتمردان در
همه کشورها)
تمايل بيشتری
به استفاده از
نرخ متعارف
بيکاری در
سخنرانيها و
فعاليتهای
تبليغاتی خود
دارند. با اين
همه، تحليل
گران فعال در
حوزه علوم
اجتماعی و به ويژه
کارشناسان
اقتصادي،
استفاده از
نرخ بيکاری فراگيرتر
را منطقی تر
دانسته و به گونه
ای روزافزون
در تحليلهای
خود از اين
معيار
استفاده ميکنند.
اين در حالی
است که سريهای
زمانی مربوط
به اين شاخص
از سال 1994 فراتر
نمی رود و به
همين دليل
استفاده از
نرخ بيکاری فراگيرتر
برای برخی
مقاصد مقدور
نيست. در هر
حال اغلب صاحب
نظران بر آنند
که با گذشت زمان
و فراهم آمدن
آمار طولانی
تر، استفاده
از اين
معيارگسترش
خواهد يافت.
آقای پال
کروگمن،
اقتصاددان
آمريکايی و
برنده جايزه
نوبل اين رشته
در سال 2008، در
اين رابطه مينويسد:
,من بارها به
اين نکته
اشاره کردهام
که نرخ بيکاری
متعارف،
معيار مناسبی
برای نشان
دادن واقعيتهای
بازار کار در
سالهای اخير
نبوده است. يک
گزينه بهتر
همان (U-6) است.
اين نرخ نشان
دهنده همان
چيزی است که
اغلب مردم (در
مورد شرايط
بازار کار)
احساس ميکنند,.(6)
بيترديد
محاسبه و
انتشار آماری
مشابه
(U-6) برای
کشور ما از
طرف مرکز آمار
ايران، نه
تنها مورد
استقبال و
استفاده
محققين مستقل
قرار خواهد
گرفت، بلکه
هم برای
کارشناسان و
تحليلگران
دولتی و هم
برای سياستگذاران
اقتصادی
بسيار سودمند
خواهد افتاد.
شايد حتی اين
کار موجب گردد
که شهروندان
عادی نيز که
آمارهای رسمی
را با واقعيتهای
ملموس زندگی
خود نزديکتر
ميبينند،
با خوشبينی
بيشتری به
اطلاعات و
آمارهای
دولتی بنگرند.
......................................................................
1 - روزنامه
ابرار. 20
فروردين 1388
2 - ,چگونه نرخ
بيکاری يک
رقمی شد,. دکتر
غلامعلی
فرجادی. سايت
رستاک. 8 آبان 1387
3 -همان جا
4 -روزنامه
ايران. 9 بهمن 1387
5 -مرکز آمار
ايران. ,شاخصها
و نماگرهای
نيروی کار در
جمعيت 10 ساله و
بيشتر,.
6 - ,Labor Market Deterioration. Paul Krugman.
N.Y. Times Blog.
April 5, 2008
موج روزافزون اخراج کارگران؛حکم دادگاه:فعاليت کارگری ممنوع،سهيل آصفی
در
حالى که على
نجاتى رييس
هيات مديره ى
سنديکاى
کارگران
نيشکر هفت
تپه، در پى
اعتراض هاى سازمان
هاى کارگرى و
حقوق بشرى در
داخل و خارج
کشور، پس از ۴۰ روز
صبح ديروز با
قرار کفالت
آزاد شد، شعبه
اول دادگاه
انقلاب دزفول
روز سه شنبه حکم
۵ نفر
از متهمين
پرونده
اعتصابات
کارگرى شرکت کشت
و صنعت نيشکر
هفت تپه را
اعلام کرد.
به گزارش
مجموعه ى
فعالان حقوق
بشر، در اين
ابلاغيه آمده
است "به
استناد ماده ۵۰۰
آيين دادرسي،
متهمين
آقايان جليل
احمدي، فريدون
نيکوفر، على
نجاتي، قربان
عليپور و محمد
حيدرى مهر به
يکسال حبس"
محکوم شده
اند. در اين حکم
۶ ماه
از محکوميت
جليل احمدي،
فريدون
نيکوفر، على
نجاتي، قربان
عليپور و ٨
ماه از
محکوميت محمد
حيدرى مهر به
مدت ۵
سال تعليق
شده.کارگران
نامبرده
همچنين به مدت
سه سال از
حضور در کليه
فعاليت هاى
کارگرى و
انتخابات
صنفى کارگران
محروم شده
اند.
همزمان و در
بحبوحه ى بحث
درباره
نامزدهاى رياست
جمهوري، موج
بى وقفه ى
اخراج
کارگران در سراسر
کشورهمچنان
ادامه دارد.
اخراج کارگران
شرکت آهنگرى
تراکتورسازي،
کبريتسازى
تبريز، مجتمع
صنعتى شمالغرب،
شرکت نقش جهان
و چند واحد
توليدى ديگر
در حديست که
نگرانى
نمايندگان
مجلس اسلامى
از "تبعات"
اين اخراج ها
را برانگيخته
است.
نگرانى
مجلس اسلامي
يک عضو هيات
رييسه مجلس
اسلامى با
اشاره به نزديکى
"انتخابات"
رياست جمهورى
در کشور، خاطرنشان
مى کند که هر
چند اخراج
کارگران در هر
شرايطى و هر
زمانى "آثار
سويى" به
همراه دارد،
اما در حالى
که کشور آماده
"برگزارى
انتخابات" ميشود،
چنين اعمالى
"نتايج
ناخوشايندى"
در پى خواهد
داشت. به همين
جهت محمدحسين
فرهنگى، در
نامه اى به
وزراى صنايع و
معادن و کار و
اموراجتماعى
و کشور پيش
بينى مى کند
که ادامه اين
روند "در
آستانه
برگزارى
انتخابات
دهمين دوره
رياست
جمهورى" بدون
ترديد "بازخوردهاى
گسترده
اجتماعى" در
پى خواهد
داشت.
به گزارش
خبرگزارى
ايسنا،
نماينده مردم
تبريز،
آذرشهر و اسکو
با اشاره به
اخراج تعدادى از
کارگران
واحدهاى
صنعتى و
توليدى
تبريز، گفته
است:" اين
موضوع بايد
توسط مديريت
استان پيگيرى
و نتايج آن به
نمايندگان
استان در
مجلس و وزراى
مربوطه گزارش
شود."
حجتالاسلام
سيدمحمدرضا
ميرتاجالدينى
تصريح مى کند
که اخراج
کارگران
"مسالهاى
مهم و اساسى"
است و نبايد
از کنار آن
به راحتى عبور
کرد چرا که با
اين اقدام
درآمد عدهاى
قابل توجه از
مردم "به خطر"
افتاده است.
عضو هيات
رئيسه مجلس
اسلامى سپس با
اشاره به اينکه
در جريان
اخراج
کارگران در
تبريز فعالان
بخشهاى
توليدى مورد
ظلم قرار
گرفتهاند،
يادآور شده است:
اين درحالى
است که عناصر
ستادى و غير
توليدى که
کارشان فاقد
هر گونه منطق
اقتصادى است همچنان
بر سرکار خود
حاضر ميشوند.
هر چند اين
نماينده ى
مجلس اسلامى
از استاندارى
آذربايجان
شرقى و معاونت
هاى آن،
ادارات کل کار
و
اموراجتماعى
و صنايع و
معادن استان خواسته
است که علت
اخراج
کارگران از
واحدهاى مزبور
را بررسى کرده
و گزارشى در
زمينه اخراج
کارگران به
مقامات عالى
رتبه و همچنين
نمايندگان
جلس ارايه
کنند، اما
هنوز پاسخ
روشنى از سوى
هيچ يک از
نهادهاى ذى
ربط داده نشده
است.
اخراج
کارگران
کارخانه نخ
البرز
به گزارش
کميته
گزارشگران
حقوق بشر،
حدود 160 کارگر
کارخانه نخ
البرز، در پى
سياست " تعديل
نيروى کار" از
اين کارخانه
اخراج شدند.
قرار است در
آينده، شمار
کارگران
اخراجى
افزايش يابد.
اخراج شمار
زيادى از
کارگران
درحالى صورت
مى گيرد که
پيش تر
کارگران اين
کارخانه، در
چندين نوبت
نسبت به عدم
دريافت حقوقشان
دست به اعتراض
زده
بودند.کارگران
در اين کارخانه،
12 ساعت در روز
کار مى کنند
در حالى که تنها
حقوق 8 ساعت
کار روزانه را
دريافت مى
کنند.. يکى از
کارگران مى
گويد:" من ١٢
ساعت کار
ميکنم. با حق
شيف٬ پاداش و
مزايا و حق
اولاد و صد تا
حق ديگر که
مثلا تعريف
شده٬ ماهى
حدود ٢٨٠ هزار
تومان حقوق
ميگيرم.
درحالى که
ماهيانه،
حدود 200 هزار
تومان اجاره
خانه مى
پردازم."
کارگران
ايران خودرو:
نه سازش، نه
عقب نشيني
به گزارش
تارنماى
"خودروکار"
جمعى از کارگران
ايران خودرو
با انتشار
نامه اى خطاب
به "دوستان و
همکاران"خود
تصريح کرده
اند که براى
آنها مهم نيست
چه كسى مدير
عامل مى شود،
براى آنها مهم
بر آوردساختن
خواستهاى
اصلى شان در
زمان كنونى
است.کارگران
ايران خودرو
تاکيد مى کنند
"منطقى" مدير
عامل سابق با
"بى توجهى"
به خواستهاى آنها
و در راستاى
"خوش خدمتى به
سرمايه
داران" سرانجام
همچون غروى به
راهى رفت كه
آمده بود.
کارگران سپس
نجم الدين
مدير عامل
جديد را خطاب
قرار داده و
مى نويسند
"امروز در راس
امور ايران
خودرو كسى
قرار گرفته
است كه خود
سالها در
ايران خودرو
بوده و بهتر
مى داند اگر
به خواستهاى
ما بى توجهى
كند به جايى
خواهد رفت كه
مديران پر
قدرت تر از او
رفتند.آقاى
نجم الدين
حتما مى داند
ما چه
خواستهايى
داريم و ايشان
مى داند كه
اعتصاب 10 تير
براى چه در ايران
خودرو و ديزل
به وقوع
پيوسته است.ما
از مديريت
جديد اعلام مى
كنيم كه ما كارگران
ايران خودرو
براى بر آورد
ساختن خواستهاى
خود هرگز نه
سازش خواهيم
کردو نه عقب خواهيم
نشست."
کاهش فشار
کارى با
استخدام
نيروهاى جدي،
بازگشت به كار
تمام كارگران
اخراج شده
شركتهاى پيمانكاري،
بازگشت به
كار كاركنان
نشريه كار آمد
و تبرئه آن،
لغو قراردادهاى
موقت و
استخدام رسمى
کارگران،
جلوگيرى از
گسترش شرکتهاى
پيمانکارى و
انتقال
کارگران آن به
خود شرکت،
اخراج حراست
از سالن هاى
توليدى وعدم
دخالت آنها در
امور شخصى
كارگران،
آزادى تشكلهاى
كارگرى
وبرگزارى
هرچه سريعتر
انتخابات كارگري،
لغو اضافه
کارى اجبارى
و برداشتن سقف
اضافه کار
عادي، افزايش
حق آکورد (حق
بهره ورى)،
افزايش حقوقها
متناسب با
افزايش قيمتها
در کشور،
اجراى طرح
طبقه بندى
مشاغل، اجراى
بازنشسته
كردن كارگران
و لغو سقف
پرداخت حق سنوات
برخى از
مهمترين
خواستهاى
كارگران ايران
خودرو در
شرايط كنونى
عنوان شده
است.
فشار
بر کارگران
صبا
در همين زمينه
دامنه ى
فشارها به
شرکت خصوصى صبا
(پيمانکارمسافر
برى و خدماتى
راه آهن تبريز-
تهران -
مشهد) هم
رسيده است.در
پى اخراجهاى
دسته جمعي،
عدم پرداخت
بموقع حقوق و
دستمزد،
تحميل
قراردادهاى
سفيد امضاء و
برخوردهاى ضد
کارگرى
مديران و
کارفرمايان
شرکتهاى دولتى
و خصوصي،
بگفته ى يک
فعال کارگرى
مديران شرکت
تامين ترابر
سبز صبا نيز
براى "کسب سود
هرچه بيشتربه
هر قيمتى و
افزايش شدت
استثمارکارگران
"با
استخدام
"چماق بدستى"
بنام فرهاد
شفقت در صدد
امضاى
قراردادهاى
يک ماهه و سه
ماهه با
کارگران اين
شرکت برآمده
اند.
بنا بر خبر
تارنماى "
حمايت
ازکارگران
شرکت تامين
ترابر سبز
صبا" مدير اين
شرکت در اولين
اظهارات خود،
خبر از اخراج
عده اى و
تاخير چندماهه
در پرداخت
حقوق کارگران
و قراردادهاى يک
ماهه داده
است. او در دو
ماه اخير بيش
از سه نفر از
کارگران
خدمات رسانى
داخل قطارها
را با بهانه
هاى مختلف
بدون پرداخت
حق و حقوق و با
ترساندن
آنها از پليس
و دادگاه و
"حساب سازى " و
"پرونده
سازى" اخراج
کرده است.
کارشناسان
مسائل کارگرى
ايران، ادامه
ى اخراج
کارگران از
واحدهاى
توليدى کشور
را ادامه ى
سياست هاى ضد
کارگرى مى
دانند که در
دوران دولت
نهم تشديد شده
است.
روز
http://soheilasefi.blogfa.com/post-694.aspx
پایان اعتصاب و پیروزی دانش آموزان هنرستان گشکی کامیاران
بنا به خبر رسیده از شهر کامیاران، دانش آموزان هنرستان کار و دانش "گشکی" این شهر با ادامه اعتصاب خود، موفق به دریافت سرویس ایاب و ذهاب برای این هنرستان گردیدند.
مسئولان آموزش و پرورش کامیاران قبلا با برقراری سرویس ایاب و ذهاب دانش آموزان این هنرستان که از 12 روستای اطراف شهر کامیاران به این هنرستان مراجعه می نمایند مخالفت کرده بودند. با ادامه اعتصاب و تعطیلی کلاس های درس، مسئولان آموزش و پرورش کامیاران مجبور به دایر کردن سرویس لازم برای دانش آموزان این هنرستان شدند.
تجمع اعتراضی کارگران کشت و صنعت شمال
كارگران
كارخانه "كشت
و صنعت شمال"
در اعتراض به
تصمیم
کارفرما جهت
اخراج تعدادی
از آنان، تجمع
اعتراضی برگزار
كردند.
اين تجمع اعتراضی پس
از آن صورت
گرفت كه
کارفرمابا
صدرو اطلاعیه
ای ازاخراج 200
تن از
کارگران خبر
داد. پس از
برگزاری این
تجمع نیروهای
انتظامی در
کارخانه حاضر
شده و کارگران
معترض را
متفرق کردند.
سال گذشته 40 كارگر ديگر اين كارخانه به بهانه پایان یافتن قرار دادهایشان توسط کارفرمای کشت و صنعت شمال اخراج شدند.
آزادی فعالین کارگری دستگیر شده در سنندج
بنا به خبر رسیده از شهر سنندج، کلیه 84 فعال کارگری دستگیر شده در صبح روز جمعه 28 فروردین، ساعت پنج و نیم بعد از ظهر همان روز از زندان آزاد شدند.
این فعالین که به منظور ملاقات با خانواده کارگر زندانی "غالب حسینی" که به اتهام شرکت در مراسم اول ماه مه سال 87 دستگیر و زندانی شد، به منزل وی مراجعه کرده بودند، توسط نیروهای امینتی دستگیر و به کلانتری 12 واقع در خیابان کشاورز این شهر منتقل شدند.
مسئولین رژیم قصد داشتند ضمن فیلمبرداری و با اخذ ضمانت و انگشت نگاری و ایجاد فضای وحشت در میان فعالین کارگری از جمله اعلام قانونی نبودن کمیته هماهنگی، بازداشت شدگان را ناچار به انصراف از عضویت در این نهاد کارگری نمایند.
اما دستگیرشدگان دستجمعی از امضا و سپردن ضمانت خودداری کردند. همزمان با دستگیری فعالین کارگری جمعیت زیادی از اعضای خانواده ها و دوستان آنای در مقابل کلانتری 12 شهر سنندج تجمع کرده و خواهان آزادی فوری دستگیر شدگان شدند. مسئولین نیروی انتظامی سنندج با نگرانی از گسترش اعتراضات و با ضبط کارت شناسایی کلیه بازداشت شدگان و گرفتن اثر انگشت از آنان، همه بازداشت شدگان را آزاد و اعلام کردند که هر کس برای دریافت کارت شناسایی خود، شخصا به نیروی امنیتی شهر و محل سکونت خود مراجعه نماید.
اخراج
صدها کارگر در
عسلویه
روز سه شنبه 25
فروردین، 300
کارگر فازهای
9 و 10 میدان های
گاز پارس
جنوبی واقع در
عسلویه اخراج
شدند.
تمامی کارگران اخراجی از جمله کارگرانی بودند که از اولین روزهای ساخت فازهای 9 و 10 عسلویه در آنجا مشغول بکار بودند. اغلب کارگران اخراجی 4 تا 6 سال سابقه کار داشته و کارفرمایان از پرداخت 4 ماه دستمزد معوقه آنان خودداری کرده اند.
تجمع کارمندان اخراجی اداره کل آموزش فنی و حرفهای استان تهران
جمعی از کارمندان اداره کل آموزش فنی و حرفهای استان تهران در اعتراض به اخراج خود در مقابل سازمان مرکزی آموزش فنی و حرفهای ایران دست به تجمع زدند.
بنا به گفته شرکت کنندگان در این تجمع تاکنون 230 تن از کارمندان اداره فنی و حرفهای استان تهران اخراج و بیش از 3 هزار تن از کارمندان این نهاد در سراسر ایران نیز بیکار خواهند شد.
کارمندان اداره کل آموزش فنی و حرفهای استان تهران در جریان تجمع خود خواستار پاسخگویی مسئولین این نهاد و بازگشت به کار خود شدند و اعلام کردند در صورت بی توجهی به خواستهایشان در مقابل وزارت کار و امور اجتماعی و مجلس دست به تجمع خواهند زد.
طبق آخرین اخبار آقای علی نجاتی رییس هیات مدیره ی سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه صبح امروز با قرار کفالت آزاد شد.
نامه
فدراسيون
اتحاديه هاى
متحد كارگرى
سراسر
پاكستان در
اعتراض به
آزار و تعقيب
فعالين كارگرى
در ايران
١٥ آوريل ٢٠٠٩
آقاى محترم،
با سلام،
من اين نامه
را بعنوان
اعتراض شديد
خود نسبت به
اذيت و آزار و
تعقيب فعالين
كارگرى در
ايران، و بطور
مشخص در هفته
هاى اخير نسبت
به رهبران
سنديكاى
كارگران شركت
نيشكر هفت
تپه، براى شما
ارسال ميكنم.
رئيس هيئت
مديره
سنديكاى كارگران
هفت تپه، على
نجاتى، از
تاريخ ٨ مارس
تا ١٤ آوريل
در زندان
بودند و
بدنبال
اعتراضات شديد،
از جمله
اعتصاب
همكاران وى در
شركت كشت و صنعت
نيشكر هفت تپه
در ٧ آوريل،
با قيد ضمانت آزاد
شدند. در كمتر
از دو ماه هفت
عضو ديگر هيئت
مديره
سنديكاى
كارگران هفت
تپه به ترتيب
زير بازداشت
شدند:
- رحيم بسحاق،
٢٢ فويه ٢٠٠٩
- رضا رخشان،
٢٨ فوريه ٢٠٠٩
- قربان
عليپور و محمد
حيدرى مهر، ٢
مارس ٢٠٠٩
- فريدون
نيكوفرد،
جليل احمدى و
نجات دهلى، ٣
مارس ٢٠٠٩
تمام اين
كارگران، بجز
آقاى نجاتى،
در روزهاى ٥ و
٧ مارس ٢٠٠٩
با قيد ضمانت
آزاد شدند.
آنها بخاطر
فعاليتهاى
كارگرى خود و
ايجاد
اتحاديه
كارگرى به
"اقدام عليه
امنيت ملى"
متهم شده اند.
همچنين بنا به
آخرين اخبار، پنج
عضو هيئت
مديره
سنديكاى
كارگران هفت
تپه، على
نجاتى، جليل
احمدى،
فريدون
نيكوفرد، قربان
عليپور و محمد
حيدرى مهر، به
يك سال زندان
و محروميت از
فعاليتهاى
كارگرى از
جمله كانديدا
شدن در انتخابات
تشكل كارگرى
محروم شده
اند.
من اين حملات
بر عليه يك
تشكل مستقل
كارگرى و فعالين
آن را محكوم
ميكنم. من
خواهان لغو
تمامى اين
احكام و آزادى
فورى و بيقيد
و شرط تمامى فعالين
كارگرى
زندانى، از
جمله منصور
اسانلو،
ابراهيم
مددى، فرزاد
كمانگر، سلام
قادرى، خالد
اسدى و برهان
سعيدى كه در
مناطق مختلف در
ايران محبوس
ميباشند
ميباشم.
من همچنين از
دولت ايران
ميخواهم كه
حقوق كارگران
مبنى بر حق
تشكل، تجمع و
اعتصاب را
محترم شمرده،
به سركوب
فعالين
كارگرى خاتمه
داده و در
امور تشكلات
مستقل كارگرى
دخالت نكند.
با احترام،
پيرزاد
ايمتياز سيد
دبير كل،
فدراسيون
اتحاديه هاى
متحد كارگرى سراسر
پاكستان
رونوشت:
info@leader.ir ; dr-ahmadinejad@president.ir ;
info@judiciary.ir
; iran@un.int ; ijpr@iranjudiciary.org ; info@dadiran.ir ; alliance@workers-iran.org ; info@workers-iran.org
ترجمه و تكثير
از اتحاد بين
المللى در
حمايت از
كارگران در
ايران
info@workers-iran.org
پنجشنبه ۲۷ فروردين ۱۳۸۸ - ۱۶ آپريل ۲۰۰۹
صبح
روز سه شنبه
از سوی شعبه
اول دادگاه
انقلاب
دادگاه دزفول
حکم ۵ نفر از
متهمين
پرونده
اعتصابات
کارگری شرکت کشت
و صنعت نيشکر
هفت تپه ابلاغ
شد.
در اين
ابلاغيه آمده
است به استناد
ماده ۵۰۰
آيين دادرسی
متهمين
آقايان جليل
احمدی،
فريدون نيکو
فر،علی
نجاتی، قربان
عليپور ومحمد
حيدری مهر به
يکسال حبس
محکوم شدند.
در اين حکم ۶
ماه از
محکوميت جليل
احمدی ،
فريدون نيکو
فر،علی
نجاتی، قربان
عليپورو ۸
ماه از
محکوميت محمد
حيدری مهر به
مدت ۵ سال
تعليق گرديد.
کارگران
نامبرده به
مدت سه سال
نيز از حضور
در کليه
فعاليت های
کارگری وانتخابات
صنفی کارگران
محروم شدند.
همچنين در
پايان
ابلاغيه ذکر
شده که اين
پرونده برای
رسيدگی به
اتهامات آقای
ابوالفضل عابدينی
در حال بررسی
و همچنان
مفتوح می باشد
خودسوزی و خواهرسوزی :زنان وكودكان همچنان در آتش تبعيض وستم ميسوزند:
به
نوشته سایت تغيير
برای برابری
در تاریخ 27
فروردین 88 :
کميته عليه
خشونت های
ناموسی
زنان وكودكان
همچنان در آتش
تبعيض وستم
ميسوزند
برادرى
خواهرش را به
آتش كشيد
در سپيده دم
روز دوشنبه 24
فروردين
چشمان بى فروغ
ساراى 17ساله
براى هميشه
بسته شد و او
همراه با آ
رزوهايش زير
تلى از خاك
دفن شد
سارا از
خانوادهايى
فقير بود واز 15
سالگى مجبور
به كارشد بعد
از مدتى
باشخصى آشنا
شد وتصميم به
ازد واج با او
گرفت اما با
مخالفت شديد
برادرش روبرو
شد و برادر
سنگدل يكروز
كه كسى در خانه
نبود بعد از
مشاجره اى سخت
با سارا با
بيرحمى برويش
نفت ميريزد و
بدنش را به
آتش ميكشد
واين نو جوان
بى گناه به
علت سوختگى
شديد بعداز
چندروز در
گذشت كميته
عليه
خشونتهاى
ناموسى
اين عمل را
قتل عمد و
شيوه اى غير
انسانى از كشتن
زنان وكودكان
در فرهنگ مرد
سالارانه
ميداند كه در
آن برادرى
براحتى براى
كنترل
احساسات
وعلايق خواهرش
اورا به شيوه
ايى فجيع
وددمنشانه به
قتل ميرساند
ما ضمن محكوم
كردن اين عمل
اعتقاد داريم
يكى از
مهمترين
انگيزه هايى
كه قاتلين زنان
و كودكان را
وادار به
انجام اين كار
ميكند بى
قانونى وعدم
حمايت قانون
از قربانيان است.
سكوت
قانونگزاران
وبى تفاوتى
آنان عملا دست
اين جانيان را
باز گذاشته وآ
نان را در ارتكاب
جرم جرى تر
ميكند . ما
خواهان
محاكمه عادلانه
قاتلان و
همچنين ايجاد
ساز مانى عليه
خشونت در دفاع
از زنان
وكودكان
خشونت ديده با
حمايت مادى
ومعنوى
نهادهاى
دولتى وغير
دولتى
وهمچنين
تشكيل خانه
هاى ا من براى
زنان بى پناه
و آسيپ پذير
هستيم
خودسوزى
دخترى 14 ساله
هنوز چند ماه
از قتل فرشته
نجاتى به دست
پدر جانيش
نگذشته است كه
دختر عموى 14
ساله او جسم
نحيفش را به
آتش كشيد .
رقيه نجاتى
فرزند غفور در
شهرك كانى
دينار قتلگاه
فرشته روز
دوشنبه 24
فروردين
اقدام به
خودسوزى نمود وبا
بيش از 90 درصد
سوختگى به
بيمارستان
بوعلى مريوان
منتقل شد
ومتاسفانه به
علت سوختگى شديد
بعد از چند
ساعت جانسپرد.
دليل خود سوزى
او در اعتراض
به رفتار
نادرست وآزار
و اذيت خانواده
ذكر شده است .
احضار
يک وبلاگ نويس
به وزارت
اطلاعات :
به گزارش
مجموعه فعالان
حقوق بشر در
تاریخ 28
فروردین 88 :
مهدی جليلخاني،
نويسنده،
منتقد ادبی و
رسانهنگار
مستقل زنجانی
صبح روز
يکشنبه 23
فروردين به
ادارهی
اطلاعات
زنجان احضار
شد.
جليلخانی
نويسندهی
وبلاگ "بوی
کاغذ"، که پيشتر
دو وبلاگ از
او فيلتر شده،
اکنون برای
توضيح دربارهی
پروندهی
خويش که به
گفتهی او از
سال 1381 را
دربرميگيرد،
به ستاد خبری
ادارهيکل
اطلاعات
زنجان
فراخوانده
شده است.
امضای بيانيهی
حمايت از
دانشجويان در
سالگرد 18 تير،
انتشار
بيانيهی
کانون
نويسندگان بر
ضد سانسور در
فصلنامهی
توقيفشدهی
اشراق، و
اطلاعرسانی
پيرامون قتل
عام زندانيان
در سالهای
دههی شصت، و
حمايت و
پشتيبانی از
حقوق زنان از
جمله موارد
مطرح در
بازجويی وی
بودهاند.
به گفتهی
جليلخاني،
برخی اطلاعرسانيها
از سوی وي،
همچون اعدام
زندانيان در
دههی شصت و
حمايت از حقوق
زنان، تنها
توسط ايميلهای
شخصی و در
گسترهای
محدود به برخی
افراد ارسال
شده که
نويسندهی آنها
نيز خود او
نبودهاند و
بنابراين
جنبهی عمومی
نداشته و
تأييد و موضعگيری
شفاف نيز تلقی
نميشدند،
اما با اين
حال وی
پيرامون آنها
بازخواست و تفتيش
شده است. او
همچنين تهديد
شده که در
صورت ادامهی
روندِ در پيش
گرفته، ادارهی
حقوقی وزارت
اطلاعات نسبت
به بازداشت و
تشکيل پروندهی
قضايی برای وی
اقدام خواهد
کرد.
گفتنی است
مهدی جليلخاني،
دبير گروه
ادبيات و
فرهنگ هفتهنامهی
لغو امتياز
شدهی
مهرزنجان، سردبير
فصلنامهی
توقيفشدهی
اشراق و عضو
سابق هيأت
دبيران انجمن
ادبی اشراق
زنجان بوده و
فرزند
غلامحسين
جليلخانی
نمايندهی
مردم زنجان در
پنجمين دورهی
مجلس شورای
اسلامی نيز
هست.
دستگيری
صد نفر
ازفعالين
کارگری در
سنندج :
امروز جمعه 28
فروردين ماه 1388
ماموران
امنيتی طی
يورشی
وحشيانه 100 نفر
از اعضای کميته
هماهنگی برای
کمک به ايجاد
تشکلهای
کارگری را که
برای عيادت و
احوال پرسی
خانواده غالب
حسينی فعال
کارگری
زنداني، رفته
بودند، بدون
هيچ دليلی با
توهين و هتاکی
دستگير کردند.
لازم به ذکر
است که که
ماموران با کفشهای
گلی وارد منزل
شده و به شيوه
قرون وسطائی
با اين دوستان
برخورد کردند.
خبرهای
تکميلی را
متعاقبا به
اطلاع عموم
ميرسانيم
کميته ی
هماهنگی برای
کمک به ايجاد
تشکل های کارگری
28/1/1388
واگذاری
چهار هزار
مدرسه در
سراسر کشور به
حوزه های
علميه:
خبرنامه اميركبير:
در حاليكه
آموزش و پرورش
با كمبود شديد
مدارس و در
مواردى
فرسودگى آنها-
مواجه است، معاون
مالی و اداری
مرکز مديريت
حوزه های علميه
خواهران از
امضای تفاهم
نامه واگذاری
بيش از چهار
هزار مدرسه در
سراسر کشور
مبان مدير حوزه
علميه قم و
وزير آموزش و
پرورش خبر
داد.
اصغر
عبداللهی در
گفتگو با
خبرنگار مهر
با اعلام اين
خبر گفت: "در
اين تفاهم
نامه که به
امضای آيت
الله مقتدايی
به نمايندگی
از حوزه علميه
و علی احمدی
وزير آموزش و
پرورش رسيد، ۴ هزار و ۲۰۰
واحد آموزشی
در مقاطع
ابتدايي،
راهنمايی و دبيرستان
به مدت ۵ سال به
مراکز حوزوی
واگذار می
شود."
وی افزود: در
اين تفاهم
نامه تأمين
فضای آموزشی
در قالب
واگذاری
مدارس، تأمين
مدير با توافق
حوزه، تأمين
کادر تخصصی
برعهده وزارت
آموزش و
پرورش، تأمين
محتوای دينی و
فرهنگي، فعاليتهای
فوق برنامه
فرهنگی و
تربيتی و
ارائه خدمات
مانند مستخدم
و تأمين هزينه
های جاری از
تعهدات حوزه
است.
وی با بيان
اينکه اجرای
اين آيين نامه
منوط به تدوين
آيين نامه و
ضوابط اجرايی
است گفت: يپش بينی
می شود با
تدوين اين
مقررات،
گروهی از اين
مدارس در مهر
ماه سال جاری
به حوزه های
علميه واگذار
شود.
معاون مالی و اداری
مرکز مديريت
حوزه های
علميه
خواهران گفت:
با امضای اين
تفاهم نامه،
امکان
واگذاری مدارس
آموزش و پرورش
به نهادهای
مختلف حوزوی مانند
مرکز مديريت
خواهران و
برادران،
جامعه المصطفی
العالميه و
ديگر نهادهای
حوزوی فراهم
شده است.
اخراج 300 کارگر ارمغان سفر احمدی نژاد به عسلویه
در روز 24 اسفند سال قبل احمدی نژاد رئیس جمهور دولت سرمایه داری از منطقه موسوم به فازهای 9 و 10 میدان نفت و گاز عسلویه دیدن کرد. در فردای آن روز سرمایه داران مقاطعه کار شرکت های تأسیساتی و مجری پروژه های منطقه 300 کارگر را بدون هیچ دستاویزی اخراج کردند. کارگران اخراجی همگی از سال های نخست شروع کار حفاری و اکتشاف و استخراج در این جا کار می کرده و استثمار می شده اند. شرایط کار آنان در تمامی این مدت بیش از حد مرگبار، طاقت فرسا و غیرقابل تحمل بوده است. توضیح آنچه بر این کارگران در طول این چند سال رفته است به راستی که از عهده بیان و نگارش بیرون است. در یک کلام می توان گفت که سرمایه بدترین و هولناک ترین اشکال جنایات خود را علیه این بردگان مزدی ارزان اعمال کرده است. 300 کارگر در عمق دوزخی مالامال از سبعیت و شرارت و درندگی سرمایه پس از راه اندازی جویبارهای عظیم سود برای سرمایه اینک محکوم به اخراج و از دست دادن کار و سپس تحمل گرسنگی و فقر و فلاکت هستند.
منبع: آژانس ایران خبر
28 فروردین 88
از زبان یک کارگر در تبریز
« 14 درصد به حقوق ما اضافه کرده اند و همزمان کلیه مزایا و پاداش و حقوق دیگرمان را یکجا قطع کرده اند. اخیراً 5 نفر از کارخانه ما را اخراج کرده اند. نصف عیدی ما را نیز نداده اند و نمی دهند. دولت دست کارفرمایان را کاملاً باز گذاشته است که هر چه دلشان می خواهد علیه ما انجام دهند. کارمندان اداره کار هم کارشان فقط این است که رشوه می گیرند و در قبال آن هیچ کاری نمی کنند. هر اعتراضی که می کنیم به ما جواب می دهند که: مگر نمی فهمید که تحریم است!! نمی دانم آیا باید تاوان تحریم را فقط ما پس بدهیم؟!»
منبع: آژانس ایران خبر
28 فروردین 88
احتمال اعتصاب سراسری معلمان
صدها هزار معلم آماده اعتصاب و تعطیل کامل همه مدارس ابتدایی، دوره های راهنمایی و دبیرستان ها در سراسر کشور هستند. معلمان سال ها است که برای مطالبات نازل خویش مبارزه می کنند، مطالباتی که در هیچ سطحی و به هیچ میزانی محقق نشده و مبارزاتی که به طور مستمر و گام به گام سرکوب شده است. یک نکته بسیار اساسی در مورد مبارزه جاری و موقعیت روز پیکار معلمان بی توجهی دهشتناکی است که هم از سوی خود آنان و هم از جانب سایر بخش های طبقه کارگر به مسأله وحدت انداموار طبقاتی این مبارزه با کل جنبش ضدسرمایه داری طبقه کارگر می شود. توده کثیر معلم در ایران یک جمعیت چند صد هزار نفری طبقه کارگر جامعه را تشکیل می دهد. معلمان بخشی از طبقه کارگرند که می توانند و این ظرفیت را دارند که در سازمانیابی و بسیج سراسری توده های طبقه خود علیه سرمایه نقشی بسیار کارساز بازی کنند. معلمان باید لوله توپ پیکار را یکراست به سینه سرمایه نشان روند. آنان فروشنده نیروی کارند. توسط سرمایه استثمار می شوند. نیروی کار آنان نیاز بازتولید کل سرمایه است. نظام سرمایه داری است که از پرداخت مطالبات روز آنان سر باز می زند. سرمایه است که جنبش آنان را سرکوب می کند. سرمایه است که بدترین شرایط کار را بر آنان تحمیل می کند. سرمایه است که استخدام رسمی آنان را با بردگی مزدی قراردادی جایگزین می سازد. سرمایه است که به جای 12 ماه در سال فقط 9 ماه دستمزد را برایشان مجاز می داند. سرمایه است که همین دستمزد نازل 9 ماه به جای 12 ماه را چند ماه چند ماه پرداخت نمی کند. سرمایه است که بانی و باعث گرسنگی و فقر و بی دارویی و همه بدبختی های دیگر آنان است. معلمان بخش جدایی ناپذیری از طبقه کارگرند، بخشی آگاه، بیدار و درس خوانده. جنبش معلمان دارای دو نقطه ضعف اساسی مرگبار است. نقطه ضعف نخست بی توجهی آنان به وحدت انداموار خویش با کل مبارزه طبقاتی توده های کارگر علیه سرمایه است، و نقطه ضعف دوم نیز اسارت مبارزات آنان در منجلاب رفرمیسم سندیکالیستی است. این هر دو نقطه ضعف اساسی در ریشه ای مشترک و واحد به هم می پیوندند. معلمان باید خود را از شر این دو بلیه مرگ آور برهانند. با آویختن به دار رفرمیسم و امام زاده بدون هیچ اعجاز کانون صنفی که فقط کور می کند و هیچ شفایی از آن ساخته نیست، نمی توان هیچ مطالبه ای را بر دولت سرمایه داری تحمیل کرد. معلمان باید خوب بدانند که مبارزه ضد سرمایه داری یک شعار توخالی نیست. ضد سرمایه داری مبارزه کردن، یعنی قدرت سرمایه را با قدرت پاسخ گفتن، یعنی اعمال قدرت علیه سرمایه، یعنی حمله به روند تولید ارزش اضافی، یعنی حمله به روند بازتولید نظم ارزش افزایی سرمایه و مختل کردن شیرازه حیات نظام سرمایه داری. اعتصاب معلمان می تواند گوشه ای از یک جنبش نیرومند ضدسرمایه داری باشد. برای این کار آنان باید عزم جزم کنند که منشور مطالبات پایه ای طبقه خود را سنگر خروج و تعرض علیه نظام سرمایه داری سازند. حول این منشور متحد شوند. شورایی و سراسری و ضدسرمایه داری متشکل گردند. این مطالبات را نه فقط برای خود که برای همه کارگران ایران بخواهند. برای تحمیل این مطالبات بر دولت سرمایه داری به قدرت همه توده های طبقه خود در سراسر کشور رجوع کنند. مبارزه برای تأمین و تحقق این مطالبات را به یک جنبش مستمر رشد یابنده و افق دار و استوار و سراسری علیه سرمایه بسط دهند. اگر معلمان چنین کنند سهم بسیار عظیمی در امر سازمانیابی و تدارک جنبش شورائی طبقه خود علیه سرمایه ایفا کرده اند. عکس این قضیه یا رویه فاجعه بار این ماجرا زمانی رخ می دهد که توده های عظیم چند صد هزار نفری معلمان به اراده نهاد رفرمیستی سرمایه سالار « کانون صنفی معلمان» بالا و پایین شوند. کانون صنفی آن می کند که سرمایه و بخش هایی از طبقه سرمایه دار اراده می کنند. فاجعه لغو اعتصاب سراسری معلمان در چند ماه پیش توسط این کانون و با اشاره دست آقای رئیس جمهوری سرمایه هنوز در صفحه زشت و چندش آور خاطرات این مدت معلمان مبارز باقی است. امید است که این بار همان فاجعه به گونه ای دیگر تکرار نشود.
منبع: آژانس ایران خبر
28فروردین1388
از فردا و با حكم كمسيون كارگري:
150 اخراجي تبريزي به كارخانه باز ميگردند
در پي واكنش اخيري كه نمايندگان آذربايجان شرقي در مجلس شوراي اسلامي نسبت به اخراج گسترده كارگران شرکت آهنگری تراکتورسازی نشان دادند؛ 150 كارگر اخراجي به كار سابق خود بازگشتند.
ايلنا1388/1/28 :
دبیر اجرایی
خانه کارگر
استان تبریز
از بازگشت به
كار 150 کارگر
اخراجی شرکت
آهنگری
تراکتورسازی
به کارسابق
خبر داد.
کریم صادق
زاده در گفتگو
با اينا،
اظهار داشت:
بازگشت به کار
این کارگران
بر اساس تصمیم
کمیسیون
کارگری فرمانداری
تبریز و
مدیرکل
سازمان کار و
امور اجتماعی
استان و
مدیرعامل این
شرکت صورت گرفته
است.
وي افزود:
اخراج شدگان
از روز شنبه 29
فروردین به
کار سابق خود
باز خواهند
گشت.
پایان پیام
كارگران كشت و صنعت شمال تجمع كردند
در صورت اخراج اين 200 كارگر، تعداد كارگران اخراجي كارخانه كشت و صنعت شمال از سال گذشته تاكنون به 240 نفر خواهد رسي
ايلنا1388/1/28
: كارگران
كارخانه كشت و
صنعت شمال روز
گذشته در
اعتراض به
اخراج
همكاران خود
از سوي
مديريت، تجمع
كردند.
به گزارش
خبرنگار گروه
كارگري
ايلنا، اين تجمع
اعتراضي پس از
آن برگزار شد
كه مديريت
كارخانه كشت و
صنعت شمال از
در اطلاعيهاي،
از اخراج 200 تا
پايان ماه
جاري خبرداده
بود.
در اين
اطلاعيه كه بر
روي تابلوي
اعلانات كارخانه
نصب شدهبود
از تازه اخراج
شدگان خواسته
شده است كه تا
پايان فرويدن
ماه براي
تسويه حساب
مراجعه كنند.
اين درحالي
است كه در سال
گذشته 40 كارگر
ديگر اين
كارخانه پس از
اتمام قراداد
كار از سوي
مديريت اخراج
شدهبودند.
گفته ميشود
كه مديريت
كارخانه كشت و
صنعت شمال به
دليل آنچه كه
نبود مواد
اوليه ناميده
ميشود از
تمديد
قرارداد اين
كارگران خودداري
كرده است.
اما به اعتقاد
تجمع
كنندگان، نهتنها
اين ادعاي
مديريت صخت
ندارد بلكه
خود مديريت در
خارج كردن
بخشي از ابزار
توليد از كارگاه
نقش دارد.
اين تجمع
سرانجام در
واپسين ساعات
روز گذشته با
حضور عوامل
انتظامي و
پادرمياني
برهي مقامات
مسوول مبني بر
رسيدگي به
مسئله پايان
يافت و
كارگران
ناراضي و
معترض متفرق
شدند.
كارخانه كشت و
صنعت شمال با
داشتن هزار
كارگر در
استان
مازندران از
واحدهاي
توليد كننده و
صادركننده
برتر روغن
خوراكي كشور
است.
به دنبال اين
تجمع
اعتراضي،
نصرالله
دريابيگي دبير
اجرايي خانه
كارگر
مازندران به
?ايلنا?، گفت:
در اين تجمع
حق با كارگران
ناراضي بود.
وي بابيان
اينكه دولت به
دليل واگذار
كننده بنگاههاي
اقتصادي به
بخش خصوصي در
بروز اين
وضعيت مقصر
اصلي است،
گفت: جا داشت
تا مسوولان وزارت
كار با تقويت
نهادهاي سه
جانه از بروز
اين تجمعات
جلو گيري ميكردند.
پايان پيام
تعویق 13 ماهه دستمزد کارگران کارخانه « جهان رو»
کارگران کارخانه جهان رو 5 سال است که سرگردانند. سرمایه دار صاحب شرکت 5 سال پیش آن را به سرمایه دار مالک کارخانه تاپکو فروخته است. سرمایه دار جدید قرار بوده است که در پی انتقال محل کارخانه هر چه زودتر تمامی کارگران را به سر کار باز گرداند و همه حقوق آنان را پرداخت کند. اکنون 5 سال از آن روز گذشته است و کارگران همچنان در بلاتکلیفی مطلق به سر می برند. معضل کارگران در صرف سردرگمی خلاصه نمی شود. آنان 13 ماه تمام است که دستمزد نیز دریافت نکرده اند. کارگران به همه جا شکایت کرده اند اما مطابق معمول از این همه شکایات هیچ نتیجه ای نیز به دست نیاورده اند. در طول این مدت شمار نسبتاً زیادی از کارگران سن بازنشستگی را پشت سر نهاده اند، شمار قابل توجهی از آنان حتی فوت کرده اند و در نتیجه از تعداد کثیر اولیه کارگران فقط 60 نفر باقی مانده است. این 60 نفر همچنان به مبارزه خویش برای بازگشت به کار ادامه می دهند اما همه چیز بانگ می زند که در جهنم سرمایه داری ایران فاصله میان زندگی و مرگ انسان ها بسیار کوتاه تر از فاصله میان مبارزه آنان برای بازگشت به کار و دسترسی به امکان فروش نیروی کار است!
منبع: ایلنا
28 فروردین1388
تجمع كارگران كشت و صنعت شمال در اعتراض به خبر اخراج 200 کارگر :
به
گزارش
خبرگزاری ايلنا
در تاریخ 29
فروردین 88
آمده اسنت : در صورت
اخراج اين 200
كارگر، تعداد
كارگران اخراجى
كارخانه كشت و
صنعت شمال از
سال گذشته
تاكنون به 240
نفر خواهد
رسيد.
ايلنا:
كارگران
كارخانه كشت و
صنعت شمال روز
گذشته در
اعتراض به
اخراج
همكاران خود
از سوى مديريت،
تجمع كردند.
به گزارش
خبرنگار گروه
كارگرى ايلنا،
اين تجمع
اعتراضى پس از
آن برگزار شد
كه مديريت
كارخانه كشت و
صنعت شمال از
در اطلاعيهاي،
از اخراج 200 تا
پايان ماه
جارى خبرداده
بود.
در اين
اطلاعيه كه بر
روى تابلوى
اعلانات كارخانه
نصب شدهبود
از تازه اخراج
شدگان خواسته
شده است كه تا
پايان فرويدن
ماه براى
تسويه حساب
مراجعه كنند.
اين درحالى
است كه در سال
گذشته 40 كارگر
ديگر اين
كارخانه پس از
اتمام قراداد
كار از سوى
مديريت اخراج
شدهبودند.
گفته ميشود
كه مديريت
كارخانه كشت و
صنعت شمال به
دليل آنچه كه
نبود مواد
اوليه ناميده
ميشود از
تمديد
قرارداد اين
كارگران خوددارى
كرده است.
اما به اعتقاد
تجمع
كنندگان، نهتنها
اين ادعاى
مديريت صخت
ندارد بلكه
خود مديريت در
خارج كردن
بخشى از ابزار
توليد از كارگاه
نقش دارد.
اين تجمع
سرانجام در
واپسين ساعات
روز گذشته با
حضور عوامل
انتظامى و
پادرميانى
برهى مقامات
مسوول مبنى بر
رسيدگى به
مسئله پايان
يافت و
كارگران ناراضى
و معترض متفرق
شدند.
كارخانه كشت و
صنعت شمال با
داشتن هزار
كارگر در
استان
مازندران از
واحدهاى
توليد كننده و
صادركننده
برتر روغن
خوراكى كشور
است.
به دنبال اين
تجمع
اعتراضي،
نصرالله
دريابيگى
دبير اجرايى
خانه كارگر
مازندران به – ايلنا- ،
گفت: در اين
تجمع حق با
كارگران
ناراضى بود.
وى بابيان
اينكه دولت به
دليل واگذار
كننده بنگاههاى
اقتصادى به
بخش خصوصى در
بروز اين
وضعيت مقصر
اصلى است،
گفت: جا داشت
تا مسوولان
وزارت كار با
تقويت
نهادهاى سه
جانه از بروز
اين تجمعات
جلو گيرى ميكردند.
تجمع: كار هر روز كارگران اخراجى لوله سازى اهوازتابه حال 1800 کارگر اخراج شده اند:
به
گزارش
خبرگزاری ايلنا
در تاریخ 29
فروردین 88
آمده اسنت : تا
به امروز 1800
كارگر پيمانى
لوله سازى
اهواز اخراج
شده اند اما
كارگران رسمى
و قراردادى
هنوز بر سر
كارهاى خود
هستند و كارخانه
با يك شيفت
كارى در حال
توليد است.
ايلنا:
كارگران
كارخانه لوله
سازى اهواز كه
تا كنون 1800 نفر
از آنها اخراج
شدهاند؛ هر
روز مقابل
مكانهايى
چون
استانداري،
اداره كار و
كارخانه تجمع
ميكنند.
حميدرضا
عباسى نماينده
كارگران اين
كارخانه به – ايلنا- گفت:
از آغاز سال
جديد تا كنون 1800
كارگر لوله
سازى اهوار از
سوى مديريت به
دليل آنچه كه
عدم نقدينگى
عنوان ميشود
اخراج شده اند
و با وجود
اعتصاب و تجمع
هر روزه هنوز
هم به مشكل
آنان رسيدگى
نشده است.
وى بابيان
اينكه تصميم
اخراج
كارگران
ابتدا در دى
ماه سال گذشته
گرفته شده
بود؛ افزود:
در پى صحبت
هاى صورت گرفته
با معاونت
اجرايى رياست
جمهورى كه
همان زمان و
دردور دوم
سفرهاى
استانى هيئت
دولت انجام شد؛
اين مسإله به
تاخير افتاد.
عباسى تإكيد
كرد: به طور
مداوم هر روز
اعتصاب و تجمع
هاى كارگران
مقابل مكانهايى
چون
استانداري،
اداره كار و
كارخانه
برگزار ميشود.
وى با بيان
اينكه تا به
امروز هيچ
عنايتى از سوى
مسئولين به
عمل نيامده
است؛ بطورى كه
برخى از
كارگران
تصميم داشتند
تا همزمان
آغاز سال جديد
به نشانه
اعتراض سفره
هفت سينى را
مقابل كارخانه
پهن كنند.
بر اساس اين
گزارش تا به
امروز 1800 كارگر
پيمانى لوله
سازى اهواز
اخراج شده اند
اما كارگران رسمى
و قراردادى
هنوز بر سر
كارهاى خود
هستند و
كارخانه با يك
شيفت كارى در
حال توليد
است.
تجمع کارکنان اخراجی سازمان فنی و حرفهای
این افراد با بیان اینکه حدود 230 نفر از کارکنان فنی و حرفهای استان تهران اخراج شدهاند، ميگويند: این رقم در سراسر کشور به بیش از سه هزار نفر میرسد.
به گزارش
خبرگزاری ايلنا
در تاریخ 29
فروردین 88
آمده اسنت : حدود 20 نفر از
کارکنان
اداره کل
آموزش فنی و
حرفهای
استان تهران
در اعتراض به
اخراج خود در
مقابل سازمان
مرکزی آموزش
فنی و حرفهای
کشور دست به
تجمع زدند.
به گزارش
خبرنگار
ایلنا، این
افراد با بیان
اینکه حدود 230
نفر از
کارکنان فنی و
حرفهای
استان تهران
اخراج شدهاند،
ميگويند: این
رقم در سراسر
کشور به بیش
از سه هزار نفر
میرسد.
چهارشنبه
هفته گذشته هم
این افراد
باتجمع در مقابل
سازمان فنی و
حرفهای کشور
خواستار
پاسخگویی
رئیس این
سازمان شدند.
آنان با بیان
اینکه نامهای
را در روز
چهارشنبه
هفته گذشته
نگاشته و خواستار
پاسخگویی
رئیس سازمان
فنی و حرفهای
کشور شدهاند،
تصریح کردند:
بیشتر
کارکنان
اخراجی
افرادی هستند
که طی دولت
نهم در سازمان
فنی و حرفهای
شاغل شدهاند.
بنا بر این
گزارش، در این
تجمع که نان
خشک و آب در
دستان
کارکنان فنی و
حرفهای ديده
ميشد، این
افراد عنوان
کردند:
منظورمان از
این حرکت این
است که یک ماه
دیگر تکلیف و
سرنوشت ما آب
و نان خشک
خواهد شد.
یکی از تجمعکنندگان
تصریح کرد:
اگر رئیس
سازمان فنی و
حرفهای جواب
ما را ندهد،
در مقابل
وزارت کار و
امور اجتماعی
و مجلس تجمع
خواهیم کرد.
گفته ميشود
كه هم اكنون
گروهي از اين
كاركنان در
مقابل نهاد
رياست جمهوري
تجمع كردهاند
پایان پیام
رييس سازمان کار و امور اجتماعي استان:
بيکاري در استان هرمزگان به 5 / 8 درصد رسيد
در حال حاضر مدت رسيدگي به پروندههاي موجود در اداره كار استان هزمرگان 12 روز است كه با ادامه سياستهاي اتخاذ شده در آينده نزديک اين آمار به طور متوسط به کمتر از 3 روز خواهد رسيد.
ايلنا: با
ايجاد 19 هزار
فرصت شغلي در
سال جاري، نرخ
بيکاري در
استان
هرمزگان به 5 / 8
درصد رسيد.
به گزارش
ايلنا به نقل
از روابط
عمومي وزارت کار،
?علي اکبر
لبافي?، رييس
سازمان کار و
امور اجتماعي
استان
هرمزگان با
اعلام اين خبر
افزود: با اتخاذ
تدابيري از
سوي حوزه
روابط کار و
فعاليت 450
شوراي سازش
درسطح استان
ورودي شکايات
نسبت به سال
گذشته 50 درصد
کاهش يافته
است.
وي مدت رسيدگي
به پروندههاي
موجود روابط
کار را 12 روز
اعلام کرد و
افزود: با
ادامه سياستهاي
اتخاذ شده در
آينده نزديک
اين آمار به
طور متوسط به
کمتر از 3 روز
خواهد رسيد.
لبافي از
فعاليت
بازرسان
خصوصي آموزش
ديده براي
بازرسي از
بنگاههاي
اقتصادي
استان خبر داد
و افزود: تا
کنون بيش از
نيمي از 37 هزار
بنگاه
اقتصادي از
سوي اين بازرسان
بررسي شدهاند
که اين امر بر
کاهش 5/ 13 حوادث
در استان تاثير
مستقيمي
داشته است.
شايان ذکر است
تا کنون 75 درصد
از طرح تمامشماري
و خوداظهاري
استان با
همکاري بنگاههاي
اقتصادي به
انجام رسيده
است.
پایان پيام
پنهان نگه داشتن نرخ واقعی بيکاری در ايران:
به
گزارش
خبرگزاری
آفتاب در
تاریخ 29
فروردین 88
آمده اسنت :
سر انجام مرکز
آمار دست از
ارائه آمار
کاهنده نرخ
بيکاری
برداشت و آن
را در زمستان
سال 87، 12.5 درصد
اعلام کرد.
اين در حالی
است که اعلام
کاهش نرخ
بيکاری در
پائيز سال
گذشته به 9.5
درصد از سوی
اين مرکز حتی
با پيشبينی
وزير کار نيز
مغاير بود.
نرخ بيکاری
پائيز و واکنش
وزير کار
وزير کار و
امور اجتماعی
سال گذشته
نسبت به اعلام
کاهش نرخ
بيکاری در
پاييز به 9.5
درصد بهرغم
تاکيد رييس
مرکز آمار
ايران بر صحت
اين آمار
واکنش نشان
داده و گفته
بود: ,به
اعتقاد من اين
نرخ بيش از 10.5
درصد در پائيز
است,.
سيد محمد
جهرمی تاکيد
کرده بود:
,بنابر گزارش
مرکز آمار،
نرخ بيکاری در
ايران 9.5 درصد
(در پاييز)
اعلام شد ولی
من به جهت نرخ
مشارکت کمتر
موجود نسبت به
پاييز سال
گذشته اين ميزان
را بيش از 10.5
درصد ميدانم,.
وزير کار در
اوايل بهمن
ماه سال گذشته
مسئوليت
اعلام نرخ
بيکاری و طبيعتا
کاهش آن در
پاييز را
برعهده مرکز
آمار و بانک
مرکزی دانسته
بود.
واکنش وزير
کار و زير
سوال بردن نرخ
بيکاری پاييز
سال گذشته در
نهايت منجر به
آن شد که مرکز آمار
بالاخره دست
از اصرار بر
ادامه اعلام
روند کاهنده
نرخ بيکاری در
زمستان بردار
و آن را 12.5 درصد اعلام
کند. اما آيا
نرخ بيکاری
واقعی در حالی
که در اکثر
کشورها به
دليل تاثير
بحران بازارهای
مالی بر
اقتصادشان در
حال افزايش
است را ميتوان
12.5 درصد دانست؟
مرکز آمار که
مدتها پيش در
زمان مظاهری
از سوی بانک
مرکزی به سياسی
کاری متهم شده
بود پاسخ اين
سوال را ميداند.
محاسبه نرخ
بيکاری با
شاخصهای
عجيب
نرخ بيکاری در
حال حاضر بر
اساس شاخصهايی
محاسبه ميشود
که مورد
انتقاد
کارشناسان
است به طور
مثال مرکز
آمار در
محاسبات خود
افرادی که يک
روز در هفته
کار ميکنند
را شاغل معرفی
ميکند.
وزير کار
پيشتر در پاسخ
به اينکه در
کجای دنيا
افرادی که يک
روز در هفته
کار ميکنند
را شاغل مينامند،
گفته بود:
,مرکز آمار
بايد جوابگوی
اين مساله
باشد ولی
آمارگيريهای
انجام شده
همگی بر اساس
شاخصهای بينالمللی
انجام ميشود,.
وزير کار و
امور اجتماعی
در عين حال
اين افراد را
شاغل ناقص دانست
و افزود:
,تعداد افرادی
که در کشور
شاغل ناقصاند
8.6 درصد از
جامعه است که
اين افراد در
هفته کمتر از 46
ساعت کار ميکنند
و با اين وجود 48.6
درصد از افراد
در کشور بيش
از 46 ساعت در
هفته کار ميکنند,.
از سوی ديگر
در محاسبه نرخ
بيکاری تعداد
سرباز وظيفه
نيز دخيل است
چراکه به گفته
معاون طرحهای
آماری مرکز
آمار ايران،
سربازان نيز
جزو نيروی
شاغل به شمار
ميآيند!
نظر
کارشناسان
کارشناسان
نگاه متفاوتی
از دولت به
نرخ بيکاری و
تعداد
بيکاران کشور
دارند. آنان
معتقدند آمارهای
اقتصادی بايد
بازتاب حقيقی
خود را در
جامعه داشته
باشند. مثلا
در حالی که
آمريکا در
بحران
اقتصادی به سر
ميبرد و کاهش
تقاضا بر عرضه
و توليد تاثير
گذاشته است
حتی تصور کاهش
نرخ بيکاری
نيز امکان پذير
نيست و در
صورتی که دولت
و يا هر نهاد
ديگری آماری
در اين ارتباط
ارائه دهد از
سوی کارشناسان
و حتی مردم به
سخره گرفته ميشود.
به گفته
کارشناسان
نرخ بيکاری
تنها در شرايطی
که سرمايهگذاريهای
مولد و فعاليتهای
عمرانی و حتی
فعاليتهای
بخش خدمات و
رشد اقتصادی
افزايش داشته
باشند کاهش مييابد.
اين در حالی
است که در
ايران سياستهای
دولت توليد
محور نبوده و
بخش واردات و
کالاهای
وارداتی رونق
بيشتری دارند.
شدت اين مسئله
تا جايی است
که در سالهای
گذشته بخشی از
کارخانجات
کشور به حال
تعطيل و يا نيمه
تعطيل
درآمدند و از
اين رو روند
ريزش نيروهای
کار شدت
بيشتری به خود
گرفت.
تحليلگران با
توجه به
واردات بيرويه
انواع کالای
مصرفی توليد
شده در خارج
به عنوان
مهمترين سياست
دولت در
مقابله با
تورم که از
توان توليدگران
داخلی به
عنوان عاملان
ايجاد و يا
حفظ اشتغال
موجود کاسته
است، ارائه
هرگونه آمار
درمورد کاهش
بيکاری در
کشور را غير
واقعی و عجيب
ميدانند.
از طرف ديگر
کاهش قيمت نفت
از رونق
اقتصادی ميکاهد.
به گفته
کارشناسان در
اين شرايط نميتوان
نرخ بيکاری 12.5
درصد زمستان
را حتی با
وجود اينکه از
سوی مرکز آمار
نسبت به پاييز
بالاتر اعلام
شده را واقعی
دانست.
نگاه نهادهای
بينالمللی
بانک جهانی در
پيشبينی که
در ابتدای
فعاليت دولت
نهم از وضعيت
بيکاری در
ايران داشت
اعلام کرد: ,ايران
طی پنج سال
آينده با
شديدترين
فشار اشتغالزايی
مواجه ميشود
و با توجه به
ترکيب جمعيتی
ايران، نرخ
بيکاری در آن
به بالاترين
سطح خود ميرسد,.
بانک جهانی در
گزارش خود پيشبينی
کرده بود که
نرخ بيکاری در
ايران تا سال 2010
به بالاترين
سطح خود برسد.
بنابر اعلام
بانک جهانی
نرخ بيکاری در
ايران تا سال 2010
به حدود 23 درصد
خواهد رسيد که
بالاترين
ميزان بيکاری
طی چندين سال
اخير محسوب ميشود.
گزارش تازه
مرکز آمار
مرکز آمار
ايران گزارشی
که روز
چهارشنبه منتشر
شد نرخ بيکاری
در زمستان 1387 را
12.5 درصد اعلام
کرد.
اين مرکز
نتايج طرح
آمارگيری از
نيروی کار در زمستان
1387 را به شرح زير
اعلام کرده
است:
,ـ بررسی نرخ
بيکاری افراد
10 ساله و بيشتر
نشان ميدهد
که 12.5 درصد از
جمعيت فعال
(شاغل و بيکار)
بيکار بودهاند.
بررسی روند
تغييرات اين
نرخ حاکی از
آن است که اين
شاخص، نسبت به
زمستان 1386، 6/0
درصد و نسبت
به پاييز 1387، سه
درصد افزايش
يافته است. بر
اين اساس نرخ
بيکاری افراد
10 ساله و بيشتر
نشان ميدهد
در سال 1387، 10.4
درصد از جمعيت
فعال بيکار
بودهاند که
در مقايسه با
سال 1386، 0.1 درصد
کاهش يافته
است.
ـ در زمستان 1387،
2/37 درصد جمعيت
در سن کار (10
ساله و بيشتر)
از نظر
اقتصادی فعال
بودهاند،
يعنی گروه
شاغلان يا
بيکاران قرار
گرفتهاند.
بررسی
تغييرات نرخ
مشارکت
اقتصادی نشان ميدهد
اين نرخ نسبت
به زمستان 1386، 6/0
کاهش و نسبت
به پاييز 1387، 3/0
درصد افزايش
يافته است.
همچنين نرخ
سالانه
مشارکت
اقتصادی نشان
ميدهد 38 درصد
افراد 10 ساله و
بيشتر در سال 1387
از نظر اقتصادی
فعال بودهاند.
بررسی
تغييرات
سالانه
مشارکت
اقتصادی حاکی
از آن است که
اين نرخ نسبت
به سال 1386، 8/1
درصد کاهش
يافته است.
ـ بررسی نرخ
بيکاری
جوانان 15 تا 24
ساله حاکی از
آن است که در
زمستان 1387، 4/27
درصد از جمعيت
فعال اين گروه
سنی بيکار
بودهاند،
بررسی
تغييرات فصلی
نرخ بيکاری
جوانان 15 تا 24
ساله نشان ميدهد
اين نرخ نسبت
به زمستان 1386، 8/1
درصد و نسبت
به پاييز 1387، 9/5
درصد افزايش
داشته است.
ـ بررسی سهم
شاغلين 15 ساله
و بيشتر با
ساعت کار معمول
بيش از 49 ساعت
نشان ميدهد،
2/38 درصد شاغلين
به طور معمول
بيش از 49 ساعت در
هفته کار ميکنند.
اين شاخص که
يکی از
نماگرهای کار
شايسته است،
نشان ميدهد
در کشور سهم
زيادی از
شاغلين بيشتر
از استاندارد
کار ميکنند.
ـ بررسی
اشتغال در بخشهای
عمده اقتصادی
نشان ميدهد
که در زمستان 1387
بخش خدمات با 2/48
درصد بيشترين
سهم اشتغال را
به خود اختصاص
داده است.
همچنين سهم
بخش صنعت 2/33
درصد و بخش
کشاورزی 5/18
درصد بوده
است,.
اظهار نظر
وزير کار در
مورد گزارش
مرکز آمار
وزير کار در
همين روز در
مورد نرخ
بيکاری اظهار
داشت: ,نرخ
بيکاری که
مرکز آمار در
مورد زمستان
سال گذشته
اعلام کرد، 12.5
درصد است,.
او در پاسخ به
سوالی که
متوسط نرخ
بيکاری سال گذشته
چقدر بوده
است؟ گفت:
,متوسط اين
نرخ را نميدانم
ولی نسبت به
فصل زمستان
سال قبل که 11.9
بوده، شش دهم
درصد افزايش
يافته است,.
با اين حال او
در پاسخ به
سوال ديگری در
مورد اينکه
تاثير بنگاههای
زودبازده در
کاهش نرخ
بيکاری چقدر
بوده است؟
تصريح کرد: ,آن
قدری بود که
نرخ بيکاری را
تک رقمی کرد,.
جهرمی با
تاييد اين که
تعداد
بيکاران کشور
نيز اعلام شده
است، عنوان
کرد: ,الان
حضور ذهن
ندارم که اين
رقم چقدر است,.
آيا نرخ
بيکاری
بالاخره تک
رقمی شد؟
محمد جهرمی
وزير کار از
اوخر سال
گذشته به استقبال
تک رقمی شدن
نرخ بيکاری
رفته بود.
روزنامه
کيهان در
شماره روز
چهارشنبه 14
اسفند 87 خود به
نقل از وزير
کار نوشت: ,با
محور قرار
دادن اشتغال
در کل کشور
بخصوص در بخشهای
مختلف
اقتصادی
خوشبختانه
نرخ بيکاری در
سال 87 به کمتر
از 10 درصد
رسيده است,.
بر اساس گزارش
کيهان جهرمی
ادامه داد: ,از
آغاز برنامه
چهارم و از
ابتدای کار
دولت نهم، مرکز
آمار ايران،
کل بيکاران
کشور را 3
ميليون نفر
اعلام کرد و
اگر سالی يک
ميليون و
دويست هزار
نفر هم به طور
سالانه به
جمعيت
بيکاران افزوده
ميشد هم
اکنون ميبايست
7 ميليون
بيکار در کشور
وجود داشته
باشد
بنابراين طبق
آخرين بررسی
مرکز آمار
ايران تعداد
بيکاران در
پائيز امسال 2
ميليون و 250
هزار نفر در
کل کشور به
ثبت رسيده و
اين نشان از
سير نزولی نرخ
بيکاری در
کشور دارد,.
او گفت:
,اميدواريم با
سرعت بخشيدن و
حمايت بيشتر
سيستم بانکی
از بنگاههای
اقتصادی
زودبازده و
همچنين
مديريت بهتر در
واردات و
توسعه صادرات
نرخ بيکاری در
سال 88 به 4/8 دهم (حکم
برنامه چهارم)
درصد برسد,.
اما با وجود
آمارهای پر
حرف و حديث
مرکز آمار،
پيشبينی و
اعلام وزير
کار، نرخ
بيکاری در سال
گذشته تک رقمی
نشد. چراکه در
مجموع در سه
فصل سال
گذشته، به
ترتيب شاهد سه
نرخ 9.6 ، 10.2 و 9.5 درصد
برای بيکاری کشور
بوديم که تنها
در صورت نرخ
بيکاری 10.3 درصد در
فصل زمستان
اين نرخ در
سال 87 ميتوانست
تک رقمی شود.
بر اساس اعلام
مرکز آمار نرخ
بيکاری سال
گذشته 10.4 درصد
است.
اطلاعیه شورای زنان در محکومیت دستگیری فعالين كارگری در شهر سنندج
روز جمعه 28/1/88 جمعی ازاعضای کمیته هماهنگی براي كمك به ايجادتشكل های كارگری به منظور دیدار ازخانواده کارگر زندانی "غالب حسینی" در خانه نامبره جمع شده بودند.
کارگران با یورش نیروهای لباس شخصی و انتظامی پاسگاه 12 شهر سنندج روبرو شدند که با محاصره تمامی کوچه ها و منزل شخص مذکور اکثرٌٌٍِْ آنان را دستگیر و به پاسگاه بردند . پس از پاره ای توضیحات و گرفتن آدرس و مشخصات، افراد دستگير شده همه آزاد شدند. البته این خود آغاز یک برنامه از پیش تعیین شده است و نباید به آزادی آنان زیاد خوشبین بود چون ممکن است در روزهای آتی تعدادی از آنان را برای بازجوئی یا دادن توضیحات بیشتر در این مورد و سایر موارد فرا خوانند .
ما اعضای شورای زنان این عمل ناپسند ماموران انتظامی و امنیتی را به شدت محکوم نموده وخواهان آزادی هر نوع تشکل مستقل و آزاد کارگری هستیم.
کارگران، زحمتکشان و زنان و مردان آزادیخواه: ايجاد تشكل، سندیکا و اتحادیه حق طبیعی ماست. هیچ کس و هیچ ارگانی نمی تواند به بهانه های واهی و بی اساس این حق را از ما سلب و یا محدود نماید . به دست آوردن این حق و سایر حقوق طبیعی درجامعه در گروی اتحاد و متشکل شدن ماست. اینگونه دستگیری ها و فشارها هشداری است برای اقدامات شدیدتر محافظان سرمايه. ما نباید در این رابطه کوچکترین کوتاهی و چشم پوشی بکنیم . اول ماه مه در پیش است این گونه دستگیری ها پیش زمینه ای است برای سرکوب ما در اول ماه مه و جلوگیری از برگزاری این مراسم. بیایید با اتحاد و همبستگی تمام زنان، کارگران و زحمتکشان و جنبش های مختلف اجتماعی، عزم راسخ خود برای برگزاری این مراسم را جزم و این روز را هر چه باشکوه تر جشن گرفته و گرامی بداریم.
شورای زنان 29/1/1388
عدم پرداخت دستمزد کارگران کارخانه "رامان"
بنا به خبر رسیده از شهر کامیاران، کارفرمایان کارخانه لوله سازی بتونی این شهر از پرداخت دستمزد معوقه کارگران خودداری می نمایند.
25 کارگر این کارخانه که در روستای الک از توابع کامیاران واقع شده به مدت 4 ماه است که دستمزدهای معوقه خود را دریافت نکرده اند.
کارگران کارخانه "رامان" چندین بار جهت دریافت مطالبات خود به کارفرمای مراجعه و هر بار کارفرما از پرداخت دستمزدهای معوقه آنان خودداری کرده است. کارگران اعلام کرده اند در صورت عدم پرداخت مطالباتشان، اعتصاب خواهند کرد.
عدم پرداخت دستمزد کارگران کارخانه "جهان رو"
بعد از 5 سال بلاتکلیفی، کارگران کارخانه "جهان رو" 13 ماه است که دستمزدهای معوقه خود را دریافت نکرده اند.
کارفرمای کارخانه "جهان رو" 5 سال قبل این کارخانه را به کارفرمای کارخانه "تاپکو" فروخته و از آن زمان تاکنون کارگران این کارخانه در بلاتکلیفی به سر می برند.
با گذشت این مدت تنها 60 تن از کارگران این کارخانه باقی مانده، که کارفرما از پرداخت حقوق 13 ماه آنان خودداری می نماید.
اخراج 230 کارگر کارخانه وزنه
کارفرمای کارخانه وزنه به بهانه انتقال کارخانه، اقدام به اخراج 230 کارگر نموده است.
کارفرمای کارخانه ماموت حدود 2 سال قبل بطور پنهانی و بدون اطلاع کارگران این محل را خریداری نمود و به بهانه مشکلات محیط زیست اقدام به انتقال کارگران این کارخانه به کارخانه ماموت نموده است. آنان با استفاده از این بهانه اقدام به اخراج 230 کارگران این کارخانه نموده اند.
تبدیل 4000 مدرسه به کلاس های حوزه علمیه در ایران
بنا
به گزارش
خبرگزاری
فرانسه،
وزارت آموزش و
پرورش جمهوری
اسلامی با
امضای
قراردادی بيش
از 4000 مدرسه
ابتدائی و
متوسطه را به
حوزه علميه قم
واگذار کرده
است.
گزارش ها
حاکیست مدارس
واگذار شده،
مدارس ابتدایی
و راهنمایی
دخترانه بوده
و از این به بعد
در واقع مبلغين
مذهبی از اين
مدارس فارغ
التحصيل
خواهند شد.
اعتصابات گسترده در دانشگاه بوعلی سینا
صدها تن از دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا همدان در اعتراض به وضعیت نامناسب خدماتی این دانشگاه اعتصاب کردند.
دانشجویان اعتصابی خواستار رسیدگی به وضعیت خوابگاه ها، بن های دریافت کتاب های مورد نیاز و بهبود شرایط غذایی در این دانشگاه شده اند.
دانشجویان با نوشتن مطالبات خود و نصب طومار بر درب سلف سرویس مرکزی، اقدام به جمع آوری امضا کردند.
کشته شدن 18 کارگر معدن در ایران
انفجار مهیب در معدن ذغال سنگ "باب نیزو" در شمال استان کرمان باعث مرگ 18 کارگر شد.
گزارش ها حاکیست این حادثه ظهر روز یکشنبه 30 فروردین روی داد و احتمال افزایش قربانیان وجود دارد. گفته می شود یکی از مدیران معدن در هنگام انجام عملیات نجات، دچار گاز گرفتگی شد و جانش را از دست داد.
گزارشات بیشتر در خصوص تعداد زخمی ها یا ناپدید شدگان این انفجار منتشر نشده است.
۱۲ کارگر معدن در حادثه زرند کشته شدند، کارفرمای شرکت معدنی دلتا هزار زرند بازداشت شد:
به
گزارش
خبرگزاری ايلنا
در تاریخ 30
فروردین 88
آمده اسنت : :
مهندس کمانی
معاونت سياسی
امنيتی
استانداری
کرمان در مورد
روند امدادرسانی
به خبرنگار
ايلنا در
کرمان گفت:
,ديروز صبح
بلافاصله پس
از حادثه دکتر
,دهمرده,،
استاندار
کرمان و تيم
مربوطه با همه
امکانات در
منطقه حضور
پيدا کردند و
تمامی مقدمات
برای نجات به
عمل آمده است.,
وی گفت: ,تا
نيمه شب ديشب
هفت نفر از
اجساد از تونل
خارج شدند که
به دليل گاز
گرفتگی شديد
سيستم تهويه گاز
فعال گرديد تا
نيروها
توانستند
مابقی اجساد
را خارج کنند.,
وی در خصوص
علت حادثه
گفت: ,انفجار
حفره گاز داخل
معدن باعث
بروز حادثه
گرديد و اين
در حالی است
که سيستم
تهويه در حال
کار بوده است.,
وی افزود:
,بسنده به اين
مساله نکرديم
و بلافاصله
گروه
کارشناسی فنی
را تشکيل تا
موضوع را
بررسی کنند و
اگر مساله
خاصی در
مجموعه کار
وجود داشته
است مورد تعقيب
قانونی قرار
گيرد.,
وی در زمينه
نظارت و
واگذاری
معادن به شرکتهای
خصوصی گفت: ,با
توجه به اينکه
قبلاَ دو مورد
حادثه برای معدن
اتفاق افتاده
است گفت:
,نظارت عامه
بر معادن در
بخشهای
دولتی و
همچنين خصوصی
به عهده شرکت
ذغالسنگ
کرمان
مجموعاَ
وزارت صنايع
معادن ميباشد
که مسولين اين
دو نهاد تلاش
خود کردهاند
اما هر پديدهای
در هر جا
اتفاق ميافتد
بايستی بررسيهای
لازم صورت
بگيرد و موارد
قانونی در
خصوص افراد
صورت گيرد.,
اجتماع
اعتراضی
کارگران شرکت
« همکار ماشین»
بیش از 70 کارگر شرکت « همکار ماشین» در زمین چمن وزارت کار تشکیل اجتماع دادند. آنان خواستار پرداخت مطالبات معوقه خویش شدند. کارگران 13 ماه است که دستمزد نگرفته اند. سرمایه دار شرکت از پرداخت حقوق و 2 سال بن کارگری آنان سر باز زده است و به رغم تمامی تلاش ها و مبارزات کارگران حاضر به پرداخت هیچ ریالی نشده است. اجتماع کارگران مورد هجوم نیروی سرکوب قرارگرفت. نیروهای انتظامی و پلیس سرمایه خیلی سریع کارگران را در محاصره گرفتند و از هر نوع گفتگوی میان آنان و افراد دیگر جلوگیری کردند. کارگران بر ادامه اجتماع اعتراضی خویش اصرار کردند و اعلام داشتند که تا گرفتن نتیجه مشخص و دریافت همه مطالباتشان به تحصن ادامه خواهند داد.
منبع: آژانس ایران خبر
30 فروردین 88
مراد پناهی کارگر اخراجی ایران خودرو دستگیر شد
مراد پناهی از فعالین کارگری اخراج شده از کارخانه ایران خودرو است. او حوالی ظهر روز یکشنبه 29 فروردین در نزدیکی خانه خویش در محاصره نیروی پلیس قرار می گیرد و دستگیر می شود. دستگاه های انتظامی و قضائی دولت سرمایه جرم پناهی را « تشویش اذهان عمومی» اعلام کرده اند. مراد پناهی سومین باری است که دستگیر و راهی زندان می شود.
منبع: آژانس ایران خبر
30 فروردین 88
حدود 20 کارگر لاستیک البرز دستگیر شدند
بیش از 100 کارگر کارخانه لاستیک البرز در مقابل مجلس سرمایه اجتماع کردند تا به تعویق دستمزدها و عدم پرداخت سایر مطالبات خویش اعتراض کنند. اجتماع کارگران به روال معمول با هجوم نیروی سرکوب دولت سرمایه داری مواجه شد. پلیس و نیروهای اعمال قهر سرمایه به صفوف کارگران معترض حمله کردند. آنان 20 کارگر را دستگیر و روانه زندان ساختند. سایر کارگران نیز زیر فشار ضرب و شتم اشرار مهاجم سرمایه مجبور شدند که محل اجتماع را ترک کنند.
منبع: آزانس ایران خبر
30 فروردین 88
تعویق 8 ماهه حقوق کارگران « آذرآب »
کارگران آذرآب درشهر اراک 8 ماه است که دستمزدهای خود را دریافت نکرده اند. در طول این 8 ماه فقط 2 بار و هر بار فقط 100 هزار تومان از کل مطالبات 8 ماهه خویش را به ضرب اعتراض و مبارزه از چنگل قدرت سرمایه دار خارج ساخته اند. آخرین بار پرداخت 100 هزار تومان چند روز پیش بوده است. کارگران خشمگین و معترض هنگام صرف ناهار این پول را به نشان اعتراض در سینی ها گذاشتند و همه با هم فریاد زندند که در صورت امتناع سرمایه دار از پرداخت 8 ماهه حقوق معوقه کار را تعطیل خواهند کرد. آنان تأکید کردند که دست به اعتصاب خواهند زد و چرخ تولید را متوقف خواهند ساخت.
منبع: آژانس ایران خبر
30 فروردین 88
تظاهرات اعتراضی کارگران سازمان فنی و حرفه ای
حدود 20 کارگر اخراجی سازمان فنی و حرفه ای کشور در مقابل ساختمان این اداره در تهران اجتماع کردند و علیه بیکارسازی خویش دست به اعتراض زدند. شرکت کنندگان در تظاهرات شمار کارگران اخراجی این سازمان را در تهران 230 و در سراسر ایران بیش از 3000 نفر اعلام کردند. آنان می گویند مدت هاست بیکارند و تا حال چند بار به عنوان اعتراض در مقابل نهادهای دولتی مختلف اجتماع کرده اند، اما از این مبارزات هیچ نتیجه ای به دست نیاورده اند. کارگران اخراجی هر کدام قطعه ای نان خشک و مقداری آب در دست داشتند. پیام حمل این دو آذوقه اولیه حیاتی از سوی آنان این بود که در صورت عدم بازگشت به کار، در سفره خالی کودکانشان جز همین نان خشک خالی هیچ چیز یافت نخواهد شد.
منبع: ایلنا
30 فروردین 88
کارفرمای
شرکت معدنی
دلتا هزار
زرند بازداشت
شد:
دادستان
شهرستان زرند
گفت: ,اتهامات
کارفرمای
شرکت معدنی دلتا
هزار عدم
نظارت فنی است
که در اين
مورد پروندهای
تشکيل و در
حال رسيدگی
است.,
با حکم
دادستان
شهرستان زرند
کارفرمای
شرکت معدنی
دلتا هزار
بازداشت و
روانه زندان
گرديد.
ايلنا:
دادستان
شهرستان زرند
در مورد
چگونگی حادثه
و بازداشت
کارفرمای
شرکت خصوصی
دلتا هزار
گفت:
,بلافاصله پس
از وقوع حادثه
نيروهای قضايی
در محل حاضر و
پروندهای در
اين مورد
تشکيل و
دستورات
قضايی لازم صادر
گرديد.,
به گزارش
خبرنگار "ايلنا" در کرمان
دادستان
شهرستان زرند
گفت: ,مهندس
زينعلی
کارفرمای
معدن دلتا
هزار واقع در
منطقه باب
نيزو که سابقه
قبلی در بروز
حادثه دارد،
دستگير و توسط
مراجع انتظامی
به زندان
شهرستان زرند
معرفی و روند رسيدگی
در اين مورد
ادامه دارد.,
وی افزود: ,اتهامات
نامبرده عدم
نظارت فنی ميباشد
که در اين
مورد پروندهای
تشکيل و در
حال رسيدگی
است.,
وی گفت: ,مجازات
چنين افرادی
در صورتی ثابت
شود که مرتکب
جرم شدن به
علت عدم رضايت
اوليای دم از
يک سال تا سه
سال حبس و
پرداخت ديه به
اوليای دم
است.,
محكوميت يكي از اعضاي هيئت مديره سنديكاي كارگران شركت واحد:
ه نوشته سایت سندیکای شرکت واحد در تاریخ 30 فروردین 88 آمده است : داود رضوي عضو هيئت مديره سنديكاي كارگران شركت واحد اتوبوسراني تهران و حومه كه پس از دستگيري هاي سال 1384 با قرار كفالت از زندان آزاد شده بود پس از محاكمه در شعبه 14 دادگاه انقلاب به يك سال حبس تعليقي محكوم شد با اعتراض نامبرده به راي صادره اين پرونده در شعبه 36 دادگاه تجديد نظر مورد رسيدگي قرار گرفت و دادگاه تجديد نظر نيز حكم صادره توسط شعبه 14 دادگاه انقلاب را تاييد كرد
همدردی کارگران ایران خودرو باهمکاران و
خانواده های کارگران جان باخته معدن باب نیزو
دوستان وهمکاران گرامی
روز سی فروردین ماه ماه انفجار مهیبی در معدن باب نیزو کرمان رخ داده که باعث کشته شدن ده ها کارگر و زخمی شدن دیگر کارگران گردیده است .در فاجعه انفجار معدن تعداد ۱۲ نفر کارگر جان باخته و ده ها کارگر به شدت دچار گازگرفتگی و زخمی شده اند. بنا بر گزارش خبرگزاری ها وضعیت تعدادی از کارگران صدمه دیده خیلی وخیم است و احتمال افزایش قربانیان زیاد است.
ماجمعی از کارگران ایران خودرو جان باختن این کارگران را به خانواده ها و کارگران معدن باب نیزو تسلیت گفته و ضمن ابراز همدردی عمیق با آنان خواهان رسیدگی فوری به این فاجعه دردناک می باشیم.
جمعی از کارگران ایران خودرو
سی ویک فروردین ۸۸
منبع: خودروکار
تعطیل « شیشه ماشین قزوین» و سرگردانی کارگران
کارخانه شیشه ماشین قزوین از روز 15 اسفند سال پیش تعطیل شده است. همه کارگران این شرکت در بیکاری و بلاتکلیفی به سر می برند. سرمایه دار صاحب کارخانه در مورد اشتغال کارگران حاضر به هیچ گفتگویی نیست. او همه را به سکوت و صبر و انتظار دعوت کرده است، بدون این که هیچ دریچه امیدی بر روی هیچ کارگری باز کرده باشد. علت تعطیل کارخانه مطابق معمول کمبود مواد اولیه و وضعیت بد بازار اعلام شده است. کارگران در این مدت بارها به سرمایه دار شرکت رجوع کرده و خواستار تعیین تکلیف خویش شده اند. اما این تلاش ها تا کنون به هیچ نتیجه ای منتهی نشده است.
31 فروردین 88
کانون صنفی معلمان و بازهم خطر سازش
کانون صنفی معلمان چندین سال است که نقش گورستان مبارزات چند صدهزار کارگر معلم را برای دولت سرمایه ایفا می کند. اگر بخواهیم واقعی ترین تصویر را از این تابوت فرسوده رفرمیسم سندیکالیستی به دست دهیم باید بگوییم که تنها کارش خفه کردن فریاد خشم و قهر و عصیان صدها هزار معلم و خاموش ساختن شعله های پیکار آنان علیه نظام بردگی مزدی است. کانون، معلمان را به صبر و بردباری و سکوت دعوت می کند، از زمین و زمان آیه « والله یحب الصابرون» بر سر رو روی معلمان فرو می بارد، در مقابل تمامی فریادها و عصیان ها تقدس قانون و رعایت مقدسات قانونی را مطرح می کند و تا آخرین نفس برای آرام کردن معلمان تلاش می نماید. اما کارایی این تلاش کاملاً محدود است. شکم گرسنه فرزند، صدها هزار معلم را به آستان انفجار و طغیان سوق می دهد. آنان کانون را سخت زیر فشار می گذارند و خواستار همراهی این نهاد با مبارزات خود می شوند. کانون فقط لحظه ای از مقاومت دست بر می دارد که شاهد احتمال قطعی مرگ خود باشد. کانون می خواهد زنده بماند و زنده باشد تا بتواند همیشه موج مبارزات معلمان علیه سرمایه داری را کنترل کند. درست به همین دلیل زمانی که از یک سو قادر به مهار مبارزات آنان نیست و از سوی دیگر عدم همراهی با موج عصیان را مایه زوال و اضمحلال خود می بیند مجبور به همراهی می شود. کانون فقط به این دلیل همراه معلمان می شود تا یک قدم آن سوتر کل مبارزه و اعتراض و قهر کارگران معلم را به شکست بکشاند. کانون صنفی معلمان بارها این کار را با تمامی فراز و فرودهایش انجام داده است. چند ماه پیش در حالی که صدها هزار معلم از کرانه های خلیج تا سواحل خزر و از شرق تا غرب آماده اعتصاب بودند مجبور شد اعلام موافقت کند، اما دو روز بعد به بهانه وعده احمدی نژاد حکم لغو اعتصاب را صادر کرد!! یک وعده سراسر دروغ و توخالی برای کانون کفایت می کرد تا صدها هزار معلم را از حالت طغیان علیه سرمایه داری به ورطه سکوت سوق دهد. اکنون چند ماه گذشته و آن وعده برآورده نشده است. معلمان از سراسر جامعه بازهم کانون را زیر فشار قرارداده اند. کانون مجبور به اعلام توافق با اعتصاب شده اما مترصد است که بازهم اعتصاب را به سازش بکشاند و حتی از وقوع آن جلوگیری کند. معلمان باید هشیار باشند. آنان باید بدانند که رفرمیسم راست سندیکالیستی کانون ظرف پیکار آنان نیست. باید دست به کار سازمانیابی شورایی و سراسری و ضدسرمایه داری خود و همه بخش های دیگر طبقه خود حول « منشور مطالبات پایه ای طبقه کارگر» شوند. معلمان باید چهار چشمی مواظب ترفندهای کانون باشند. رؤسای کانون در تلاش رفع خطر اعتصاب از سر دولت سرمایه داری هستند.
منبع: آژانس ایران خبر
31 فروردین 88
قطع دست یک کارگر در محل کار
بنا به گزارش کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری، روز سهشنبه 25 فروردین کارگری به نام "ذولفقار حسینی" اهل شهر پاوه دچار حادثه محل کار شد و انگشتان دست وی قطع گردید.
"ذولفقار حسینی" که در شهر تبریز مشغول به کار بود در حین انجام کار دست راستش زیر دستگاه تراشکاری رفت و پنج انگشت دست وی قطع گردید. لازم به ذکر است که کارگر مذکور از هیچ گونه بیمهای برخوردار نمی باشد.
اخراج دهها تن از کارگران بخش خصوصی مخابرات سنندج
بنا به گزارش کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری، بخش خصوصی اداره مخابرات سنندج، دهها تن از کارگران خود را اخراج و تهدید به اخراج بخش دیگری از آنان نموده است.
بنا بر این گزارش، طرح تعدیل 18 نفر از مجموع 33 نفر در بخش های امور مشترکین، 15 نفر از 37 نفر پرسنل واحد 118 و 40 نفر از 67 نفر بخش خدمات و اخراج رانندگان در ماه های گذشته و هم چنین اخراج تمامی کارکنان واحد 118 شهرستان های دیگر استان کردستان در شرکت مخابرات را در بر گرفته است.
تجمع اعتراضی دانشجویان دانشگاه تربیت معلم
در پی ورود نیروی انتظامی به دانشگاه تربیت معلم و ضرب و شتم یک دانشجو، دانشجویان این دانشگاه تجمع اعتراضی برگزار کردند.
نیروهای انتظامی رژیم شب یکشنبه 30 فروردین با ورود به محوطه دانشگاه تربیت معلم و حمله به یک دانشجو که خواستار دلیل حضور آنان در دانشگاه شده بود، اقدام به بازداشت و ضرب و شتم وی نمودند. حرکت نیروهای انتظامی با ممانعت و درگیری با دانشجویان منجر گردید و دانشجوی بازداشت شده در خارج از دانشگاه توسط ماموران امنیتی در حالی که شدیدا زخمی شده بود رها گردید.
عدم پرداخت دستمزد کارگران کارخانه "آذر آب" اراک
کارفرمایان کارخانه "آذر آب" اراک 8 ماه است که از پرداخت دستمزد کارگران این کارخانه خودداری می نمایند.
کارفرمایان کارخانه "آذر آب" در مدت 8 ماه گذشته، تنها دو بار و هر بار مبلغ 100 هزار تومان از دستمزد کارگران را پرداخت کرده اند. کارگران معترض اعلام کردند که در صورت امتناع از پرداخت 8 ماه حقوق معوقه کار را تعطیل خواهند کرد. آنان تأکید کردند که دست به اعتصاب زده و چرخ تولید را متوقف خواهند ساخت.
بازداشت یک کارگر اخراج شده ایران خودرو
نیروهای انتظامی رژیم "مراد پناهی" از فعالین کارگری اخراج شده کارخانه ایران خودرو را بازداشت کردند.
روز یکشنبه 29 فروردین، نیروهای رژیم خانه "مراد پناهی" را محاصره و نامبرده را دستگیر کردند. دستگاه قضائی رژیم اتهام نامبرده را تشویش اذهان عمومی اعلام کرده است.
لازم به ذکر است که این سومین بار است که "مراد پناهی" توسط ماموران امنیتی و انتظامی بازداشت و راهی زندان می شود.
بازداشت 20 کارگر لاستیک البرز
در پی برگزاری تجمع اعتراضی کارگران لاستیک البرز در مقابل مجلس شورای اسلامی، نیروهای انتظامی به تجمع کارگران حمله و 20 تن از آنان را بازداشت کردند.
100 کارگر کارخانه لاستیک البرز در اعتراض به عدم پرداخت مطالبات و بلاتکلیفی خود در مقابل مجلس تجمع نمودند. تجمع کارگران معترض با دخالت و حمله نیروهای انتظامی رژیم روبرو شد و در پی بازداشت تعدادی از آنان، سایر کارگران با ضرب و شتم و فشار نیروهای انتظامی مجبور به ترک محل شدند.
در كنگره استاني خانه كارگر استان گلستان عنوان شد
ميرحسين موسوي ميتواند منافع كارگران را حفظ كند
دريابيگي با بيان اينكه خانه كارگر از ميرحسين موسوي حمايت ميكند، افزود: وي كانديداي جامعه كارگري است و ميتواند منافع كارگران را حفظ كند.
ايلنا: دبير
اجرايي خانه
كارگر استان
گلستان گفت:
كارگران در
تمامي عرصههاي
انقلاب هميشه
در خط مقدم
قرار داشتهاند.
به گزارش
ايلنا، علياكبر
رحيمي در جمع
كارگران و
اعضاي خانه
كارگر استان
گلستان افزود:
از نمايندگان
كارگري ميخواهيم
با هوشياري
كامل و از
طريق مراكز
آموزشي علمي
كاربردي خانه
كارگر، سطح
علمي خود را
افزايش دهند.
در ادامه
كنگره استاني
خانه كارگر
استان گلستان،
نصرالله
دريابيگي،
دبير اجرايي
خانه كارگر
استان
مازندران كه
به عنوان ناظر
خانه كارگر
مركز در اين
كنگره حضور
داشت، گفت:
ثروت بايد
عادلانه در
كشور توزيع
شود؛ به همين
دليل از دولت
تقاضا داريم
به كارگران
توجه كند.
او كارگران را
اولين گروهي
دانست كه نداي
امام را لبيك
گفتند و
افزود:
كارگران شركت
نفت با اعتصاب
خود انقلاب را
به پيروزي
رساندند.
دريابيگي
انتخابات
رياستجمهوري
را براي
كارگران مهم
دانست و
خاطرنشان كرد:
اين انتخابات
از منظر وحدت
ملي و شكوفايي
صنعت اهميت به
سزايي براي
كارگران دارد.
او با بيان
اينكه خانه
كارگر از
ميرحسين موسوي
حمايت ميكند،
افزود: وي
كانديداي
جامعه كارگري
است و ميتواند
منافع
كارگران را
حفظ كند.
بنابر گزارش،
در كنگره
انساني خانه
كارگر استان
گلستان
آقايان
ابوالفضل
اسدي، نعيم
اميراحمدي و
جهانگير
كياني به
عنوان
نمايندگان كارگر
استان در
كنگره سراسري
خانه كارگر
انتخاب شدند.
پايانپيام
1388/1/31
کارگاههاى کوچک صنایع دستی از پرداخت حق بیمه کارفرما معاف شدند
از این پس حق بیمه کارفرما درکارگاه های کوچک صنایع دستی ازسوى دولت به سازمان تامین اجتماعی پرداخت خواهد شد.
مدیرکل
دفتر حمایت از
تولید و
بازرگانی
صنایع دستی
سازمان میراث
فرهنگی،
صنایع دستی و
گردشگرى
اعلام كرد:
همه کارگاههاى
کوچک زیر پنج
نفر صنایع
دستی از
پرداخت حق
بیمه کارفرما
معاف شدند و
حق بیمه سهم
کارفرماي اين
کارگاهها از
این پس از سوی
دولت به
سازمان تامین
اجتماعی
پرداخت خواهد
شد.
به گزارش
ايلنا به نقل
از پایگاه
اطلاعرسانی
دولت،"مهدی
کیایی"
مدیرکل دفتر
حمایت از
تولید و
بازرگانی
صنایع دستی سازمان
میراث
فرهنگی،
صنایع دستی و
گردشگرى افزود:
این موضوع در
جلسه اخیر
معاونت صنایع
دستی و
کمیسیون
اقتصادی هیات
دولت با هدف
حمایت از
هنرمندان
عرصه صنایع
دستی و هنرهای
سنتی کشور
مطرح شد و به
تصویب رسید.
وی تصریح کرد:
بر اساس این
مصوبه، حق
بیمه کارفرما
در این کارگاه
ها از این پس
از سوی دولت
به سازمان
تامین
اجتماعی
پرداخت خواهد
شد.
مقرر شد که
سازمان میراث
فرهنگی نسبت
به تنظیم بسته
حمایتی
پیشنهادی جهت
ارائه به
کمیسیون
اقتصادی دولت
اقدام کند.
مدیرکل دفتر
حمایت از
تولید و
بازرگانی
صنایع دستی
گفت: با توجه
به نگاه ویژه
دولت به موضوع
حمایت از
صنایع دستی کشور،
همچنین در این
جلسه مقرر شد
که سازمان میراث
فرهنگی نسبت
به تنظیم بسته
حمایتی پیشنهادی
جهت ارایه به
کمیسیون
اقتصادی دولت
اقدام کند.
کیایی
خاطرنشان کرد:
بر این اساس
اداره کل تولید
و بازرگانی
صنایع دستی
این بسته
حمایتی را با
محورهایی
همچون تعریف
تسهیلات
بانکی برای
حمایت از
صنعتگران،
حفظ و تداوم
فعالیت و
اشتغال در
کارگاه های
صنایع دستی تهیه
و تنظیم خواهد
کرد.
وی اظهار
داشت: همچنین
قرار است در
این بسته حمایتی
اختصاص درصد
مشخصی از
جوایز
غیرنقدی بانک
ها به صنایع دستی،
افزایش سهم
مشوق های
صادراتی و
معافیت مالیاتی
فروشندگان
اقلام صنایع
دستی لحاظ شود.
مدیرکل دفتر
حمایت از
تولید و
بازرگانی
صنایع دستی
گفت که پس از
جمع بندی
نظرات
کارشناسی و
اخذ تاییدیه
معاونت
هنرهای سنتی و
صنایع دستی
سازمان میراث
فرهنگی، این
بسته به کمیسیون
اقتصادی دولت
ارائه خواهد
شد.
کیایی افزود:
در صورت تصویب
مفاد این بسته
حمایتی از سوی
هیات دولت، به
عنوان مصویه
دولت برای
اجرا به
دستگاه های
اجرایی کشور
ابلاغ خواهد
شد.
پايان پيام
1388/1/31
دبير اجرايي خانه كارگر استان كرمان خبر داد:
احتمال افزايش كشتهشدگان معدن باب نيزو
به گفته كارگران شاغل در معدن، روز قبل از حادثه مسوولان ايمني ميزان گاز موجود درمعدن را بيشتر از حد استاندار اعلام كرده بودند اما با اين وجود، مديريت به اين اعلام بيتوجهي كرده و باعث كشته شدن كارگران شد.
ايلنا: دبير
اجراي خانه
كارگر استان
كرمان گفت: در
حادثه معدن
باب نيزو
حداقل 13 نفر
فوت كردند و
احتمال دارد
تعداد كشتهشدگان
بيشتر شود.
عباس كاربخش
در گفتوگو با
خبرنگار
ايلنا، حادثه
روز گذشته
معدن باب نيزو
را اولين
حادثه ندانست
و گفت: بارها به
مسوولان
مربوطه در
خصوص پيشگيري
از تكرار اين
حوادث تذكر
دادهايم اما
متاسفانه گوش
شنوايي وجود
نداشت.
وي تصريح كرد:
كارشناسان
دولتي در سالهاي
گذشته اين
معدن را
غيرقابل
استفاده اعلام
كردند و دليل
آن را وجود
حفرههاي
گازي دانستند
اما با اين
وجود همچنان
شاهد تكرار
حوادث تلخ و
كشته شدگان
كارگران اين
معدن هستيم.
اين فعال
كارگري با
بيان اينكه وي
در شهريور ماه
سال 1384 طي نامهاي
به محمدرضا
باهنر
نماينده وقت
كرمان در مجلس
از فعاليت
معدن باب نيزو
اظهار نگراني
كرده است،
خاطر نشان
كرد: حتي به
اين نامه
بسنده نكردم و
به استاندار
وقت، نماينده
زرند در مجلس
و برخي
مسوولين ديگر
نامه نوشته و
خواستار توقف
فعاليت معدن
باب نيزو شدم.
به گفته
كاربخش،
هرچند صحبتهايي
از بازداشت
صاحب معدن باب
نيزو كه از
افراد صاحب
نفوذ است
شنيده ميشود؛
اما حرف اصلي جبران
حادثه و جلو
گيري از تكرار
آن براي هميشه
است.
دبير اجرايي
خانه كارگر
كرمان تصريح
كرد: به گفته
كارگران شاغل
در معدن، روز
قبل از حادثه
مسوولان
ايمني ميزان
گاز موجود
درمعدن را
بيشتر از حد
استاندار
اعلام كرده
بودند اما با
اين وجود
مديريت به اين
اعلام بيتوجهي
كرده و باعث
كشته شدن
كارگران شد.
او گفت : تا صبح
امروز جسد هفت
كارگر از خاك
بيرون آورده
شد و تلاشها
براي بيرون
آوردن ساير
اجساد هنوز
ادامه دارد.
پايان پيام
1388/1/31 -
تعطیل 400 کارگاه، بیکاری هزاران کارگر و « نظریه بحران! » آقای محجوب
در سال گذشته حدود 400 کارخانه متوسط وکوچک یا حتی بزرگ به کار خود پایان دادند و صدها هزار کارگر دیگر به خیل بیکاران پیوستند. تعطیل شدن این 400 کارخانه هیچ ربطی به طغیان موج جدید بحران در ساختار ارزش افزایی سرمایه جهانی نداشت. سرمایه داری ایران دهه ها است که در پیچ و خم یک موج طولانی بحران افت و خیز می کند و کل بار این بحران را یکراست و در ابعادی بسیار سهمگین و عظیم بر زندگی توده های کارگر سرشکن می کند. سرمایه داران و دولت آن ها در تمامی این چند دهه، به یمن همین کار، با اغتنام فرصت از موقعیت فرسوده و ضعیف جنبش کارگری ایران و تحمیل سخت ترین روزگار فقر و گرسنگی و ذلت بر 50 میلیون نفوس کارگر این جا و آن جا بحران را به چالش کشیدند و سیل عظیم انباشت های طلایی را در سودآورترین قلمروها به راه انداختند. تعطیل شمار کثیر کارخانه ها در سال قبل و سال های پیش که همه به زمان قبل از شروع بحران جدید سرمایه داری مربوط می شود نه ناشی از ضرر و زیان سرمایه داران یا حتی سطح پایین سوددهی این واحدها که بیش از هر چیز نمایش روندی از سیر تمرکزگرایی کل سرمایه های متعلق به طبقه سرمایه دار و دولت در راستای دستیابی به سودهای افسانه ای تر و کلان تر از طریق تشدید بازهم بیشتر استثمار توده های کارگر بود. این روند ادمه دارد، اما طبعاً زیر فشار امواج تازه بحران بین المللی سرمایه هم قرارمی گیرد. سرمایه داران و دولت آن ها بازهم با تمامی ساز و کارهای اقتصادی و توسل به همه ابزارهای قهر و سرکوب می کوشند تا بار ناشی از طغیان بحران کنونی را هم بر دوش فرسوده و بی توش و توان توده های کارگر سنگین ترکنند. در همین راستا است که سخن از تعطیل 400 کارگاه جدید و بیکارسازی هزاران کارگر دیگر به میان می آورند و آقای علی رضا محجوب دبیر کل مادام العمر یکی از نهادهای دولتی مسؤل سرکوب جنبش کارگری یعنی « خانه کارگر» و نماینده مجلس سرمایه نیز فرصتی برای افاضه کلام در مورد نوکری خویش دربارگاه سرمایه و سرمایه داران یافته است. ایشان اقتصاددان و تحلیل گر اقتصادی و صاحب کشف و کرامات و اعجاز در قلمرو اقتصاد شده اند!! نوعی بیماری به نام «بیماری هلندی» اقتصاد کشف کرده اند!! همه ادا و اطوار آمیخته با دنیای جهل و خرفتی و حماقت را برای طوطی صفتی بسیار مضحک در تقلید خزعبلات متفکران خرافه باف سرمایه تمرین کرده اند و با تدارک همه این ها به مصاحبه با روزنامه دولتی ایلنا پرداخته اند. ایشان تمامی پرده های این سناریو را اجرا کرده اند تا به توده وسیع کارگران گرسنه ای که زیر فشار شدت بیرحمانه استثمار سرمایه آخرین نفس هایشان به بند آمده است بگویند که فکری به حال این سرمایه داران مستضعف و مظلوم بکنند و برای افزایش سود اینان هرکاری ازدستشان ساخته است انجام دهند! او از ابتلای اقصاد سرمایه داری ایران به آنفلونزای «هلندی»!! سخت متاسف است و با اتکا به قدرت نمایندگی سرمایه در مجلس قانونگزاری طبقه سرمایه دار، خبرنگار ایلنا را دعوت کرده است تا مراتب تاسف و همدردی وی با سرمایه داران را به اطلاع کارگران برساند. این هم نمونه ای از افاضات آقای محجوب: « اقتصاد ایران از اواسط دهه هفتاد به بیماری هلندی مبتلا است ( عجب!) .... در سال 88 در عرصه اقتصاد آمار مرگ و میر از آمار ولادت بیشتر خواهد بود ( واتأسفا!) .... بیشتر کارخانه ها به تک فروشی روی آورده اند و اگر بگوئیم دچار رکود نشده ایم به خود جفا کرده ایم ( آن هم چه جفای عظیم تاریخی!) .... تا وقتی دچار وضعیت رکود تورمی هستیم و روند رو به رشد قیمت ها ادامه دارد تولید کنندگان انگیزه ای برای ادامه کار نخواهند داشت ( بیچاره های مستضعف بی پناه!!) ..... ».
منبع: ایلنا
31 فروردین 88
نامه "غالب حسینی" به فعالین کارگری بازداشت شده در جریان دیدار از خانواده وی
درود بی پایان برای شما، اعضای کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری
مطلع شدم که شما عزیزان در آستانه اول ماه مه روز جهانی کارگر در مورخه 28/1/88 به دیدار خانوداه من رفتهاید که متاسفانه توسط مامورین امنیتی به بهانه واهی همگی شما دستگیر و بازداشت موقت شدید.
نشست و دیدار شما عزیزان با خانواده من به خاطر ابراز همدردی و پشتیبانی و حمایت شما از من و دیگر کارگران دربند، یک اقدام انسانی و طبقاتی است. من به نوبه خود ضمن تشکر و قدردانی از شما عزیزان، برخورد ناروای حامیان سرمایه و دستگیری شما را قویا محکوم می کنم.
هم زنجیران!
من همچنین مطلع شدم که تمامی دستگیر شدگان از حقانیت خود و هم طبقهای هایمان و همچنین از عضویت خود در کمیته هماهنگی برا ی کمک به ایجاد تشکلهای کارگری با تمام توان دفاع کردهاند. این خبر باعث شادی و خرسندی من شد و روحیه من و دیگر دوستان را در سپری کردن دوران باقی مانده زندان تقویت کرد. استقامت شما ستودنی بوده و هست چرا که شما از حقانیت طبقه کارگر و از حق ایجاد تشکلهای مستقل کارگری با نیروی خود کارگران دفاع کردهاید. من این پیروزی را به شما، به خودم و به طبقه کارگر ایران تبریک میگویم.
دستتان شما را به گرمی میفشارم.
بند 2 زندان مرکزی سنندج – 31 فروردین
"غالب حسینی"
قتل عام معدنچیان «باب نیزو» درآستان سرمایه
معدن زغال سنگ باب نیزو در نزدیکی شهر زرند در استان کرمان بازهم منفجرشد و شمار زیادی از کارگران جان خود را ازدست دادند. این انفجار حدود ساعت 12 ظهر روز یک شنبه 30- 1- 88 روی داد و اخباری که تا کنون در این مورد مخابره شده تعداد کشته شدگان را دست کم 12 نفر اعلام کرده است. شمار دقیق و قطعی کارگران جان باخته بیش از این رقم است زیرا هنوز تمام آنان از زیر آوار بیرون کشیده نشده اند. براساس همین اخبار، تعدادی از کارگران حتی پیش از انفجار مسموم شده و جان خود را از دست داده بوده اند. این نکته نشان می دهد که درصد گاز متان موجود در معدن بسیار بالا بوده است. یادآوری می کنیم که درطول سه سال و نیم اخیر این سومین بار است که این معدن منفجر می شود و کارگران قربانی حرص سیری ناپذیر سودطلبی سرمایه داران می شوند. بار اول در شهریور 1384 بود که درجریان آن 9 کارگر کشته شدند و بار دوم، شهریور 1387 که در آن 2 کارگر به قتل رسیدند. در تمام این موارد، عاملی که باعث انفجار معدن شده عدم تهویه گاز متان بوده است. میزان استاندارد گاز متان در معادن زغال سنگ یک درصد است در حالی که در انفجارهای قبلی معدن باب نیزو این مقدار بیش از 5 درصد بوده است. کارفرمای این معدن که یک شرکت خصوصی به نام « دلتا 1000» است و معدن را از وزارت صنایع و معادن جمهوری اسلامی اجاره کرده است در انفجارهای قبلی اعلام کرده بود که دستگاه تهویه گاز متان گران است و او قادر به خرید آن نیست!! باید از این سرمایه دار آدم کش پرسید چه طور است که او قادر است سودی را که از تن و جان معدنچیان بیرون می کشد در زمینه های دیگر سرمایه گذاری کند تا سودهای بازهم بیشتر به دست آورد اما قادر نیست با این همه سود فراوان یک دستگاه تهویه خریداری کند؟!
واقعیت این است که در جهنم سرمایه داری ایران تنها چیزی که ارزش ندارد جان کارگر است. سرمایه داری که می بیند بدون هزینه برای ایمنی محیط کار می تواند کارگاه را اداره کند و کارگران را به شدیدترین نحو استثمارکند به خود می گوید مگر دیوانه است که برای ایمنی محیط کار پول خرج کند!! حداکثر اتفاقی که ممکن است برای او بیفتد رویدادی از همین دست است که در جریان آن ها ده ها کارگر جان خود را از دست می دهند!! چه باک!! جان کارگران که مهم نیست. بگذار انفجارگاز درون ریه هایشان آنان را ده تا ده تا و حتی صدتا صدتا از درون بترکاند و دل و روده شان را تکه تکه کند. از این موجودات تا دلت بخواهد پشت در معدن صف بسته اند و حاضرند حتی با دستمزد بسیارکمترجای کشته شدگان را پرکنند. از نظر ضرر مالی نیز دست بالایش این است که دادگاه او را ملزم به پرداخت غرامت به خانواده های کارگران کشته شده کند، غرامتی که بی هیچ تردید مقدارش بسیارکمتر از هزینه برای ایمنی معدن است. با این حساب، آیا هیچ سرمایه دار عاقل و واقع بینی برای ایمنی محیط کار پول خرج می کند؟!
بی هیچ تردیدی، قاتل معدنچیان باب نیزو رابطه اجتماعی سرمایه و نظام مدافع این رابطه است. درجهنم سرمایه داری ایران، سرمایه جز به این صورت نمی تواند وجود داشته باشد. تا زمانی که این رابطه ضدانسانی وجود دارد کارگران نیز این گونه سلاخی و کشتار می شوند. برای پایان دادن دادن به این کشتارها باید به موجودیت این رابطه پایان داد و این امر نیز قبل از هرچیز مستلزم سازمانیابی شورایی و سراسری کارگران علیه سرمایه است.
کارگران علیه سرمایه متشکل شویم !
کمیته هماهنگی برای ایجاد تشکل کارگری
31 فروردین 1388
khbitkzs@gmail.com
در اعتراض به اخراج خود؛
كاركنان اخراجي بيمارستان شهيد مدني تبريزمقابل وزارت بهداشت تجمع كردند
در پي تجمع كاركنان بيمارستان شهيد مدني مسولان وزارت بهداشت تمديد سه ماهه قرارداد (تا پايان خرداد ماه) كاركنان را بلامانع دانستند اما تاكيد دارند كه پس از اين مدت كاركنان مذكور بايد اخراج شوند.
ايلنا:
156 نفر از
كاركنان
بيمارستان
شهيد مدني تبريز
در اعتراض به
اخراج خود در
مقابل وزارت بهداشت
و درمان و
آموزش پزشكي
دست به تجمع
زدند.
جواد
اسماعيلي
نماينده
كارگران بيمارستان
شهيد مدني
تبريز در خصوص
علت اخراج اين
افراد به
ايلنا گفت:
رئيس دانشگاه
علوم پزشكي
تبريز كسري
بودجه 60
ميليارد
توماني را علت
تعديل نيرو ميداند.
او تصريح كرد:
در پي تجمع
كاركنان
بيمارستان شهيد
مدني مسولان
وزارت بهداشت
تمديد سه ماهه
قرارداد (تا پايان
خرداد ماه)
كاركنان را
بلامانع
دانستند اما
تاكيد دارند
كه پس از اين
مدت كاركنان
مذكور بايد
اخراج شوند.
اسماعيلي با
بيان اينكه به
مسوولان
وزارت بهداشت
گفتيم كه آيا
اين نوع رفتار
با كاركنان بيمارستان
شهيد مدني به
علت در پيش
بودن انتخابات
رياست جمهوري
نيست گفت:مسوولان
وزارت بهداشت
اين موضوع را
رد كردند اما
مشكل كاركنان
تمديد سه ماهه
كارشان نيست مشكل
آنان ادامه
كار آنهاست.
بنا بر اين
گزارش در حال
حاضر اين تجمع
در مقابل
وزارت بهداشت
ادامه دارد.
پايان پيام
اخبار مبارزات کارگران ایران ،
هفته اول تا چهارم اردیبهشت ۱٣٨٨(آپریل و مه ۲۰۰۹)
احکام غيرقانونی، برای کارگران هفت تپه:
به
گزارش صدای راديو
آلمان در
تاریخ اول
اردیبهشت 88
آمده است :
بر اساس حکم
صادره از سوی
دادگاه
انقلاب دزفول،
اعضای هيئت
مديرهی
سنديکای
کارگران هفتتپه
به سه سال
محروميت از عضويت
در سنديکا و
نيز حبس
تعليقی محکوم
شدهاند. وکيل
اين افراد اين
حکم و نحوهی ابلاغ
آن را
غيرقانونی ميداند.
محمد اولياييفرد،
وکيل کارگران
کارخانهی
نيشکر هفتتپه،
ميگويد، طبق
ماده ۵۰۰ قانون
مجازات
اسلامي،
حداکثر
مجازات برای موکلين
وی صادر شده،
که به اعتقاد
وي، متناسب با
جرم انتسابی
نيست. وی ميگويد،
اساسا اتهام
تبليغ عليه
نظام در مورد
هيچيک از
اعضای هيأت
مديرهی
سنديکای هفتتپه
صدق نميکند.
دويچهوله:
آقای اوليايی
حکم اعضای
هيات مديرهی
سنديکای
کارگران هفت
تپه هفتهی
گذشته صادر
شده است.
نظرتان را
راجع به اين
حکم
بفرماييد؟
محمد اوليايی:
حکمی که برای
پنج نفر از
موکلين من،
آقايان
نجاتي،
احمدي،
عليپور،
نيکوفر و حيدريمهر،
که از اعضای
هيات مديرهی
سنديکای
کارگری شرکت
نيشکر هفت تپه
هستند، صادر
شده، براساس
موازين حقوقی
نيست. زيرا متاسفانه
رياست شعبهی
اول دادگاه
انقلاب دزفول
با عدم حفظ
استقلال
قضايی خويش و
عدم توجه به
لايحهی
دفاعی ما که
حاوی
استدلالات
حقوقی بوده و
ميتوانسته
موجب برائت
موکلين شود،
اقدام به صدور
حکم محکوميت
موکلين ميکند.
اين حکم دقيقا
براساس
گزارشات کلی و
مبهم و بعضا
واهی وزارت
اطلاعات حوزهی
شهرستان شوش
که به صورت
کيفرخواست
عليه موکلين
تنظيم شده و
اساسا جنبهی
ثبوتی
نداشته، صادر
شده است.
بنابراين حکم
از نظر ما
استحکام
حقوقی و
قانونی
نداشته است.
ممکن است
بيشتر توضيح
بدهيد که
جزييات اين حکم
چيست و چرا از
نظر شما مطابق
موازين حقوقی
نيست؟
حکم از نظر
ماهيت دارای
ايرادات
حقوقی بسياری
است. از جمله
اين که طبق
موازين
حقوقي، عناصر
تشکيلدهندهی
جرم ,تبليغ
عليه نظام, در
اقدامات
موکلين به هيچ
وجه وجود
نداشته است.
از سوی ديگر
در رای صادره
به اقارير
ضمنی موکلين
استناد شده
است. در حالی
که اين استناد
هم خلاف قانون
است. طبق مادهی
۱۹۴
آيين دادرسی
کيفري، اقرار
متهم بايد
صريح و بدون
شائبه باشد تا
قابليت
استناد داشته
باشد. از همه
مهمتر اين که
موکلين در
مواردی نسبت
به اقداماتی که
اساسا جرم
محسوب نميشود
محکوم به حبس
شدهاند که
يکی از اين
موارد احيا يا
بازگشايی سنديکای
کارگری نيشکر
هفتتپه بوده
است. در حالی
که براساس
مقاولهنامههای
بينالمللی
سازمان جهانی
کار و همچنين
تفاهمنامهی
وزارت کار با
سازمان جهانی
کار در سال ۸۳،
آزادبودن
ايجاد تشکلهای
کارگری مستقل
از دولت و
کارفرما مورد
قبول دولت
ايران بوده و
اصل ۲۶ قانون
اساسی جمهوری
اسلامی نيز
وجود چنين تشکلهايی
را آزاد اعلام
کرده است.
البته دادگاه
در ابلاغ حکم
موکلين هم
غيرقانونی
عمل کرده است،
زيرا طبق
تبصرهی مادهی
۴۷
آييندادرسی
مدني، حکم
بايد به وکيل
موکلين يا متهمان
ابلاغ شود، در
حالی که با
وجود صدور حکم
هنوز قانونا
هيچ حکمی به
من ابلاغ نشده
است. بنابراين،
با صدور حکم
يک سال حبس
تعزيری به
اتهام تبليغ
عليه نظام،
عليرغم اين
که نسبت به
چهار نفر از
موکلين، اين حکم
شش ماه و نسبت
به يکی از
موکلين هشت
ماه تعليق شده
است و نيز سه
سال محروميت
از کانديداشدن
در هرگونه انتخابات
کارگری بهعنوان
حکم تعزيري،
صرفا ميتوان
چنين عنوان
کرد که اشد
مجازات برای
موکلين در حکم
صادره تعيين
گرديده است.
زيرا استناد
دادگاه به
مادهی ۵۰۰ قانون
مجازات
اسلامی است و
در اين ماده
قانوني، يک
سال حبس
حداکثر
مجازات است و
دادگاه اين يک
سال حبس را منظور
کرده است.
يکی از موکلان
شما آقای علی
نجاتی بودند
که در حکم
اخير برای
ايشان هم حکم
صادر شده است.
وی حدود ۴۰ روز در
بازداشت بود و
بعد آزاد شد.
آيا مشخص شده
که اين ۴۰ روز
بازداشت برای
چه بوده است؟
بعداز
دستگيری آقای
علی نجاتی در ۱۸
اسفندماه ۸۷ ايشان کلا ۳۷ روز
بازداشت
بودند که ۳۴ روز از اين
بازداشت را در
سلول انفرادی
بازداشتگاه
امنيتی اهواز
با بازجوييهای
۸ـ ۷ ساعته
با چشمبند
بودند و در
تاريخ ۲۵ فروردين ۸۸ آزاد
شدند.
بنابراين با
توجه به اين
که بازداشت
مجدد ۳۷ روزهی
ايشان براساس
اتهاماتی
بوده که موکل
قبلا نسبت به
آنها تفهيم
اتهام شده و
مورد محاکمه
قرار گرفته و
برای ايشان هم
رای صادر شده
است،
بنابراين
بازداشت مجدد
ايشان با اين
نحوهی
بازجويی اساسا
غيرقانونی
محسوب ميشود.
آيا شما درنظر
داريد که برای
اين احکام و
همين طور
بازداشت
غيرقانونی
آقای نجاتی
اعتراضی کنيد
يا درخواست تجديدنظر
برای اين
احکام کنيد؟
در صورتی که
حکم به طور
قانونی بنابر
تبصرهی مادهی
۴۷
آييندادرسی
مدنی به من
ابلاغ شود،
قطعا در موقع
مقرر در
دادگاه
تجديدنظر
تجديدنظرخواهی
خواهم کرد و
اعتراض ميکنم
بر اين اساس
که حکم براساس
موازين حقوقی
صادر نشده
است. و نسبت به
بازداشت
غيرقانونی
آقای نجاتی هم
سعی ميشود
شکواييهای
به طرفيت
نيروهای
بازداشتکننده
تنظيم شود و
همچنين
پيگيری شود که
چرا اتهاماتی
که برای آن
رای هم صادر
شده بود، مجددا
به ايشان
تفهيم شده
است.
مصاحبهگر:
ميترا شجاعی
تحريريه:
بهنام باوندپور
دبيرکل خانه کارگر:۴۰۰ واحد توليدى در سال گذشته تعطيل شدند:
روزنامه
اعتماددر اول
اردیبهشت
گزارش می دهد :دبيرکل
خانه کارگر در
نشست خبرى با
خبرنگاران در
مورد موضوعات
مختلف کارگرى
سخن گفت. در اين
نشست که به
بهانه اعلام
برنامه هاى
خانه کارگر در
هفته کارگر
برگزار شد،
محجوب
آمارهاى قابل
توجهى ارائه
کرد که از
جمله اين
آمارها
تعطيلى ۴۰۰
واحد در سال
گذشته بود که
البته هنوز
اطلاعات در
اين مورد کامل
نشده است.
علاوه بر اين،
موضوع ديگر
تعداد
کارگران جان باخته
در حادثه معدن
زغال سنگ باب
نيروز زرند بود
که محجوب طبق
آخرين
اطلاعات آن را
۱۴ نفر
اعلام و عنوان
کرد از فردا
(امروز) تفحص
در اين زمينه
در مجلس شروع
خواهد شد.
به گزارش
ايسنا از جمله
موضوعات مهم
ديگرى که رئيس
فراکسيون
کارگرى مجلس
در اين نشست
مطرح کرد
مفتوح شدن
پرونده يى در
مورد مزد
کارگران در
ديوان عدالت
اداري، قابل
اجرايى بودن
بيمه کارگران
ساختمانى از
ابتداى امسال
و شفاهى بودن ۶۰
درصد
قراردادهاى
کار کارگران
بود. عليرضا
محجوب دبيرکل
خانه کارگر در
اين نشست خبرى
در مورد اثرات
بحران جهانى
در اقتصاد
کشور و به خصوص
کارگران گفت؛
من با اينکه
مى گويند اين
اتفاقات بر کشور
ما تاثير نمى
گذارد موافق
نيستم و موافق
اين هستم که
از اين
اتفاقات مى توان
به عنوان فرصت
استفاده کرد.
وى ادامه داد؛
اقتصاد ايران
از سال ۱۳۷۴ ماه ها
با بحران
بيمارى هلندى
يا همان رکود
تورمى مواجه
بوده که مثل
بيماران
قندي، مريض را
لاغر و دچار
ضعف هايى مى کند.
محجوب اضافه
کرد؛ دلسوزى
اينکه
نقدينگى را
بالا ببريم،
اين موضوع را
تشديد کرد و
سال گذشته هم
که کم سابقه
ترين نشر صورت
گرفت، به رکود
اقتصادى به
نوعى کمک شد.
وى به عنوان
مثال به
واحدهاى
توليد سيمان
اشاره کرد که
امسال بعضى از
اين واحدها در
تعطيلات، ۱۷ روز
تعطيل بودند و
علت اين
تعطيلى ها را
نيز خريدار
نداشتن
محصولات
عنوان کرد.
به گفته اين
نماينده مجلس
براى مرکز
پژوهش هاى
مجلس روشن است
که چرا دچار
رکود تورمى
هستيم و شرايط
به گونه يى
است که در
حالى که قيمت
ها افزايش مى
يابد اما
توليدکنندگان
نمى توانند ادامه
کار دهند. وى
تصريح کرد؛
متاسفانه پيش
بينى مى شود
مرگ واحدها بر
تولد آنها
پيشى خواهد
گرفت که البته
اميدواريم
اين پيش بينى
درست نباشد.
تعطيلى ۴۰۰
واحد در سال
گذشته
محجوب در
ادامه در پاسخ
به اين سوال
که آيا آمارى
در مورد تعداد
بيکارشدگان
سال گذشته داريد،
اظهار کرد؛
هنوز به طور
کامل نه، چرا
که مشغول جمع
آورى اطلاعات
هستيم. طبق
بررسى هاى
مجلس تقريباً ۴۰۰ واحد
در سال گذشته
تعطيل شده
اند.
وى در ادامه
آمارى نيز
ارائه کرد و
مدعى بود هنوز
قابل انتشار
نيستند و بايد
اطلاعات آن کامل
تر شود. طبق
اين آمار
تعداد بيکاران
اين واحدهاى
تعطيل شده
حدود ۲۰۰ هزار
نفر است. رئيس
فراکسيون
کارگرى مجلس
در ادامه در
پاسخ به سوالى
در مورد ارائه
بسته هاى
حمايتى از
واحدهاى دچار
مشکل بيان
کرد؛ اگر بحران
وجود دارد،
بايد اين
بحران منتشر
شود و اگر نظر
ما را
بخواهيد، مى
گوييم بحران
وجود دارد اما
واحدهاى
اقتصادى
سياست هاى
حمايتى لازم دارند
نه بسته هاى
حمايتى. وى با
بيان اينکه سياست
هاى حمايتى
هزينه ندارد،
عنوان کرد؛ با
وجود اين
مشاهده مى شود
مرتب واحدها
پول طلب مى
کنند.
تفحص در مورد
حادثه معدن
زغال سنگ زرند
شروع مى شود
نماينده مردم
تهران در مجلس
در ادامه در
پاسخ به سوال
ديگر در مورد
معدن زغال سنگ
باب نيروز
زرند که با
حادثه انفجار
مواجه شده
بود، گفت؛
تفحص در اين
مورد در مجلس
شروع خواهد شد
و طبق آخرين
اطلاعاتى که
به من داده
اند، ۱۴ کارگر در
اين حادثه جان
باخته اند نه ۱۲ نفر
که رسانه ها
اعلام کرده
اند.
وى خاطرنشان
کرد؛ در اين
حادثه بعضى از
چاه هاى گازى
اين واحد
منفجر شده و
حادثه
دلخراشى رخ
داده است که
اميدوارم
بتوان مقصران
اصلى آن را
شناسايى کرد.
پرونده يى در
مورد مزد
کارگران در
ديوان عدالت
مفتوح شده
است. دبيرکل
خانه کارگر در
پاسخ به اين
سوال در مورد
موضوع کاهش
ميزان افزايش
حداقل مزد کارگران
در سال جارى
با بيان اينکه
مجلس در اين مورد
تذکراتى داده
است، اظهار
کرد؛ با وجود
اين، به هر
حال طبق قانون
تصويب کرده
اند و طبق همين
قانون اختيار
با شوراى عالى
کار است و تنها
مجلس وظيفه
نظارتى دارد
که آيا در تعيين
مزد کارگران
دخالتى شده
است يا نه. وى
ادامه داد؛ ما
منتظر اعلام
مرکز پژوهش
هاى مجلس در
مورد متوسط
تورم سال قبل
هستيم که
تاکنون از ۶/۲۳
درصد کمتر
اعلام نشده
است. او با
عنوان اينکه مجلس
حکم تغيير
ندارد، بيان
کرد؛ اما
ديوان عدالت
ادارى مى
تواند حکم
صادر کند و
اکنون نيز در
اين مورد
پرونده يى در
ديوان عدالت
ادارى مفتوح
شده است.
بيمه کارگران
ساختمانى از
ابتداى امسال
اجرايى است
اين نماينده
مجلس با اعلام
اين خبر که
بيمه کارگران
ساختمانى از
اول فروردين
ماه امسال اجرايى
است، افزود؛
آخرين
اصلاحات در
اين مورد سال
گذشته انجام
شده بود و
اکنون به هر
کدام از اين
کارگران تعلق
مى گيرد. وى در
مورد کارت هاى
مهارت اين
کارگران نيز
اين موضوع را
همه شروط ندانست
و عنوان کرد
اين راحت ترين
شرط براى اين
شغل است و
آموزش هايى هم
که در اين
زمينه داده مى
شود به صورت
رايگان است.
به گفته محجوب
بايد يک
ميليون کارگر
در اين زمينه آموزش
فراگير
بگيرند اما
پيش بينى شده
سالى ۱۵۰ هزار
کارگر در اين
دوره ها آموزش
ببينند البته
آنقدر هم
مراجعه نيست
که اين ظرفيت
کامل شود.
۶۰
درصد
قراردادها
شفاهى هستند
وى در ادامه
در مورد فرم
هاى جديد
قرارداد کار
نيز بيان کرد؛
نمى توان
قرارداد کار
تيپى تهيه
کرد، زيرا در
قانون الزامى
براى اين کار
وجود ندارد و
از نظر فنى
نيز قرارداد
کار تيپ عملى
نيست.
دبيرخانه
کارگر در
ادامه اعلام
کرد ۶۰
درصد
قراردادهاى
کار شفاهى
هستند و با
اين قراردادهاى
کار جديد به
دليل ذکر
قرارداد کار
دائم، زمينه
سوءاستفاده
از آن فراهم است.
وى با اشاره
به اعتراض
مديرعامل
تامين اجتماعى
به بند دهم
فرم هاى
قرارداد کار
جديد که کارفرمايان
را در بيمه
کردن کارگران
مختار گذاشته
است بيان کرد؛
در مورد اين
موضوع نيز مشغول
بررسى و تصميم
گيرى هستيم.
اعلام برنامه
هاى خانه کارگر
در هفته کارگر
محجوب در
ادامه با
اشاره به
برنامه هاى
خانه کارگر در
هفته کارگر
گفت؛ اين
برنامه ها از
پنجم تا
يازدهم
ارديبهشت ماه
برگزار مى شود
که بعضى از
موضوعات مطرح
در آن مشابه
موضوعات سال
گذشته است.
وى ادامه داد؛
در اولين روز
اين هفته
کارگران در
مرقد مطهر
امام خمينى
(ره) حاضر مى
شوند و
افتتاحيه
کنگره سراسرى
خانه کارگر
برگزار خواهد
شد.
محجوب اضافه
کرد؛ در
روزهاى
يکشنبه،
دوشنبه، سه
شنبه و
چهارشنبه نيز
به ترتيب
مراسم تجليل از
بيمه شدگان،
سومين
جشنواره نشان
خدمت به قانون
کار،
گردهمايى حمايت
از کارگران
قراردادى و
پيمانى و
ديدار کارگران
با مقام معظم
رهبرى برگزار
خواهد شد. اين
نماينده مجلس
خاطرنشان
کرد؛ در دو
روز پايانى
اين هفته نيز
مراسم تجليل
از زنان نمونه
و زنان سرپرست
خانوار و
پياده روى
خانوادگى کارگران
برگزار خواهد
شد. وى در
پايان با اشاره
به در نظر
گرفتن دو هزار
و ۵۰۰
ميليارد
تومان از محل
سهامى که دولت
به سازمان
تامين
اجتماعى
واگذار خواهد
کرد، براى همسان
کردن حقوق
بازنشسته ها
که چند روز
قبل اعلام شده
بود، يادآور
شد؛ اين قدمى
بود که خود بازنشسته
ها برداشته و
طبق تعهداتى
دولت سهام را
در اختيار
سازمان تامين
اجتماعى قرار
مى دهد تا خود
سازمان در اين
مورد تصميم
گيرى کند.
تجمع
برخى كاركنان
شركت زيرساخت
مقابل وزارت
ارتباطات و فنآورى
اطلاعات :
ايسنا:جمعى
از كاركنان
شركت
ارتباطات
زيرساخت كه به
شركت مخابرات
ايران منتقل
شده و به اين
جابجايى
اعتراض
داشتند، ظهر
امروز در محل
وزارت
ارتباطات و فنآورى
اطلاعات تجمع
كرده و
درخواست
ديدار با وزير
ICT داشتند
اما اين تجمع
به دليل آنكه
وزير در سفر
به سرميبرد،
به هفته آينده
و پس از
بازگشت وى
موكول شد.
به گزارش
خبرنگار
ارتباطات
خبرگزارى
دانشجويان
ايران (ايسنا)
تجمعكنندگان
عنوان ميكردند
كه در پى اين
جابجايى بيش
از 300 نفر از كاركنان
شركت
بلاتكليف شدهاند
چرا كه نه
تنها شركت
مخابرات
ايران اين نيروها
را نميپذيرد
بلكه شركت
زيرساخت نيز
در اقدامى
قابل توجه
پرسنل جديدى
را جايگزين آنها
كرده است.
يكى از تجمعكنندگان
در اين زمينه
گفت: اين تجمع
اعتراضآميز
آرام تنها
براى اعلام
اين سوال است
كه چرا
مديرعامل
شركت زيرساخت
به ما اعلام
كرد كه از اين
به بعد ديگر
ما را در شركت
راه نخواهند
داد در حالى
كه در هيچ
قانونى
نيامده كه
نيروهاى
موجود اخراج و
از جاى ديگر
نيرو استخدام شود.
وى افزود: آيا
نميتوان
پرسنل را با
ابزارهاى
مختلف مديريت
كرد؛ مثلا آنها
را به شهرستانها
منتقل كرد؛
افراد حاضر
اگر بتوانند
رديف سازمانى
بگيرند
حاضرند در
شهرستانهاى
خود مشغول به
كار شوند.
يكى ديگر از
تجمعكنندگان
يادآور شد:
نزديك به 60 نفر
از اين افراد
متخصصان بخشهاى
اجرايى هستند
كه بخشهاى
ديگر به آنها
نياز دارند،
ولى آنها
جايگزين نشدهاند.
در حالى كه
تمام اين
افراد شامل
قانون كارند،
بدون هماهنگى
آنها را به
شركت مخابرات
ايران منتقل و
افراد ديگرى
به زيرساخت
آورده شدند و
اكنون شركت
مخابرات
ايران اعلام
ميكند كه اين
پرسنل را نميخواهد.
بنا بر سخنان
اين افراد،
قوه قضائيه
نيز در راى
خود اعلام
كرده است كه
حق جابهجايى
اين افراد
وجود ندارد
زيرا آنها هر
كدام حداقل 20
سال سابقه كار
دارند و اين در
شرايطى است كه
بخش عمدهاى
از اين زمان
را در
قراردادهاى شايد
حتى يك ماهه
با شركت
زيرساخت
فعاليت كردند.
به گزارش
ايسنا متن
تصميم و راى
هيات حل اختلاف
درباره
رسيدگى به
دادخواست 314
نفر از كارگران
شركت
ارتباطات زير
ساخت هم از
سوى نمايندگان
اين تجمع در
اختيار
خبرنگار
ايسنا گذاشته
شد كه در بخشى
از آن آمده
است:
"با توجه به
اينكه وفق
ماده 26 قانون
كار هرگونه تغيير
عمده در شرايط
كار بايد با
هماهنگى و
مجوز وزارت
كار و امور
اجتماعى صورت
پذيرد و شركت فوقالذكر
بدون هماهنگى
و رعايت
موازين
قانونى مبادرت
به صدور
ابلاغيههاى
جديد مبنى بر
انتقال
كارگران به
شركت مخابرات
ايران نموده
است، لذا فاقد
وجاهت قانونى
است و موضوع ابلاغهاى
صادره در خصوص
انتقال و
تعيين محل كار
جديد كارگر
كان لم يكن
تلقى ميشود."
همچنين در اين
راى تصريح شده
است: " با توجه
به تطابق
نداشتن وضعيت
شركت و
كارگران با
ماده 12 قانون
كار موضوع
تغيير وضعيت
كارگران و
انتقال به
شركت جديد
منتفى است و
كارفرماى اداره
كل توليد سازهها
و اجراى شبكههاى
مخابراتى
(شركت
ارتباطات
زيرساخت) مكلف
است وفق ماده 41
قانون كار
نسبت به صدور
احكام كارگران
شركت مذكور در
خصوص افزايش
دستمزد مصوب
شورايعالى كار
سال 1387 سريعا
اقدام كنند."
در اين راى
آمده است: "
كارگران شركت
فوقالذكر
موظفند كما فيالسابق
تحت
كارفرمايى
اداره كل
توليد سازهها
و اجراى شبكههاى
مخابراتى
(شركت
ارتباطات
زيرساخت) با
حفظ سابقه و
شرايط قبلى
كار انجام
وظيفه ميشوند
و هرگونه تخطى
از اين امر
پيامد قانونى
خود را به
همراه دارد."
تجمع اعتراضی کارکنان اخراجی بیمارستان مدنی شهر تبریز
156 نفر از كاركنان بيمارستان "مدنی" تبريز در اعتراض به اخراج خود در مقابل وزارت بهداشت و درمان و آموزش پزشكی دست به تجمع زدند.
در پی
تجمع كاركنان
بيمارستان
مدنی تبریز، مسولان
وزارت بهداشت
تمديد سه ماهه
قرارداد
كاركنان را بلامانع
دانستند اما
تاكيد کردند
كه پس از اين
مدت كاركنان
مذكور بايد
اخراج شوند.
رئيس دانشگاه علوم پزشكی تبريز كسری بودجه 60 ميليارد تومانی را علت اصلی اخراج این تعداد از کارکنان بیمارستان مدنی تبریز اعلام کرده است.
معلمان ایران اعتصاب خواهند کرد
کانون صنفی معلمان ایران با صدور بیانیه ای اعلام کرد: این کانون برنامه های اعتراضی اسفند ماه 87 را که به حالت تعلیق در آورده بود، از ششم اردیبهشت 88 دوباره به اجرا خواهد گذاشت.
در ابتدای این بیانیه آمده، پس از سخنان رئیس جمهور در برنامه تلویزیونی در خصوص رسیدگی به خواست و مطالبات معلمان درباره اجرا شدن قانون مدیریت خدمات کشوری، متاسفانه احکام در روز مقرر صادر نشد و اجرای قانون مذکور باز هم به تاخیر افتاد.
به این وسیله اعلام می دارد که بر اساس تعهد ملی ،برنامه های اعتراضی اسفند ماه 87 را که به حالت تعلیق در آورده بود،از ششم اردیبهشت ماه 88 به شرح زیر دوباره به اجرا خواهد گذاشت:
1_ روز یکشنبه ششم اردیبهشت 1388معلمان محترم ضمن حضور در مدرسه و کلاس درس از تدریس خودداری نموده ، دانش آموزان را نسبت به دلایل انجام این حرکت آگاه خواهند کرد.
2_
روز دوشنبه
هفتم
اردیبهشت 1388
معلمان محترم
ضمن حضور در
مدرسه از رفتن به کلاس درس
خوداری کرد.
3_
روز سه شنبه
هشتم
اردیبهشت ماه
1388 به عنوان روز اعتراض
ملی معلمان
نامگذاری شده
و تمامی
معلمان از
حضور در مدرسه
خودداری خواهند
نمود. بدیهی
است چنانچه
حداکثر تا پایان
روز دهم
اردیبهشت 1388
احکام جدید،
مطابق قانون
مدیریت خدمات
کشوری بطور
کامل و از 1/1/1386
صادر نشود،حق
برگزاری
اعتراضات
گسترده تر را
خصوصا در هفته
معلم برای
همکاران
فرهنگی محفوظ
می دانیم.
استقبال از روز جهانی کارگر در شهر سنندج
بر اساس خبر رسیده از شهر سنندج، مردم مبارز و فعالین کارگری در استقبال از اول ماه مه روز جهانی کارگر، بر فراز قله کوه "قلا" در روستای "نوره" آتش روشن کرده و پرچم سرخ برافراشتند.
خبر رسیده حاکیست که به دنبال این اقدام عوامل بسیج در محل حاضر شده و اقدام به خاموش کردن آتش و جمع آوری پرچم قرمز کرده اند.
موج جديد اعتراضات معلمان ايران از شش ارديبهشت آغاز می شود:
به
نوشته سایت
روشنگری در
تاریخ اول
اردیبهشت 88 به
نقل از :
"کانون صنفی
معلمان
ايران" با
انتشار بيانيه
ای اعلام کرد
که به دنبال
عدم اجرای
آخرين وهده
دولت احمدی
نژاد در رابطه
با اجرای کامل
قانون مديريت
خدمات کشوری,
اعتراضات
معلمان که به
انتظار اجرای
وعده های مطرح
شده از سوی وی
در 29 بهمن
موقتا لغو شده
بود, از 6
ارديبهشت
آغاز می شود.
متن کامل اين
بيانيه به شرح
زير است:
به نام خداوند
جان وخرد
گمان مبر که
به پايان رسيد
کار مغان هزار
باده ناخورده
در رگ تاک است.
بيانيه ی يکم
ارديبهشت 1388
فرهنگيان
عزيز،ملت
شريف ايران!
بی ترديد
بيانات قاطع و
صريح رياست
محترم جمهوری
اسلامی ايران
را که در 29بهمن
ماه 87 ودر گفت وگوی
زنده با شبکه
ی سراسری
سيمای جمهوری
اسلامی ايران
پخش گرديد،از
خاطر نبرده
ايد.
رئيس جمهور
ضمن تاکيد بر
اجرای کامل
قانون مديريت
خدمات کشوری
از ابتدای سال
88 براين نکته نيز
تاکيد
کردند،که با
اجرای اين
قانون تحول قابل
ملاحظه ای در
حقوق
کارمندان
دولت ايجاد خواهد
شد.
پس از سخنان
رئيس جمهور
،کانون صنفی
معلمان ايران
به منظور نشان
دادن حسن نيت
فرهنگيان
،بخش اعتراض
بيانيه ی بهمن
ماه 87 را به
حالت تعليق در
آورده واعلام
کرد،چنانچه
تا پايان
فروردين در
احکام همکاران
فرهنگی آن
تحول که طی
سالها ی گذشته
وعده داده
بودند،مشاهده
نشود؛اعتراضات
گسترده ای را
سازماندهی
خواهد کرد.
اما با تبليغات
گسترده و جنگ
روانی رسانه
ها ،متاسفانه
احکام در روز
مقرر صادر
نشد،واجرای
قانون مذکور
بازهم به
تاخير افتاد
چنانچه
براساس شنيده ها
زمان اجرای آن
به ماههای
آينده وشايد
پس از
انتخابات
رياست جمهور
موکول شود.
از آنجا که
کانون صنفی
معلمان ايران
تاخير بيش از
اين دراجرای
قانون مذکور
را غير
قانوني،
غيرقابل
توجيه
وخطرناک می
داند،به اين
وسيله اعلام
ميدارد،که
براساس تعهد
ملی ،برنامه
های اعتراضی
اسفند،ماه 87
را که به حالت
تعليق در آورده
بود،از ششم
ارديبهشت ماه
88 به شرح زير
دوباره به
اجرا خواهد
گذاشت.
1- روز يکشنبه ششم
ارديبهشت
1388معلمان
محترم ضمن
حضور در مدرسه
وکلاس درس از
تدريس
خودداری
نموده ، دانش
آموزان را
نسبت به دلايل
انجام اين
حرکت آگاه خواهند
کرد.
2- روز دوشنبه
هفتم
ارديبهشت 1388
معلمان محترم
ضمن حضور در
مدرسه ازرفتن
به کلاس
خوداری کرده، ودر
حفظ نظم کلاس
ومدرسه با
مديران
ومعاونان
محترم مدارس
همکاری
خواهند کرد.
3- روز سه شنبه
هشتم
ارديبهشت ماه
1388 به عنوان روز
اعتراض ملی
معلمان
نامگذاری شده
،وتمامی معلمان
ازحضوردرمدرسه
خود داری
خواهند نمود.
بديهی
است،چنانچه
حداکثر تا
پايان روز دهم
ارديبهشت 1388
احکام جديد،مطابق
قانون مديريت
خدمات کشوری
بطورکامل
واز 1/1 1386 صادر
نشود،حق
برگزاری
اعتراضات
گسترده تر را
خصوصا در هفته
ی معلم برای
همکاران فرهنگی
محفوظ
ميدانيم
درپايان
ازهمه ی
همکاران
فرهنگی
ونهادهای مدنی
که از اين پس
همچون گذشته
به شيوه های
گوناگون از
خواسته های
برحق
فرهنگيان
پشتيبانی می
کنند ،سپاسگزاری
می نماييم.
درضمن از
همکاران
محترم می
خواهيم با
توجه به محدوديت
مالی کانون با
تکثير بيانيه
وتوزيع به
موقع آن مارا
در اطلاع
رسانی ياری
فرمايند.
به اميد
پيروزی
وموفقيت روز
افزون
کانون صنفی
معلمان ايران
تحصن اعتراضی کارگران شرکت صنایع اراک
کارگران شرکت صنایع اراک ماه های طولانی است که دستمزدهای خود را دریافت نکرده اند. آنان در همه این مدت در حال مبارزه و اعتراض بوده اند. سرمایه داران و دولت آن ها بارها با دادن وعده پرداخت حقوق ها برای غلبه بر خشم و عصیان کارگران تلاش کرده اند. اما در همه این مدت هم مطابق معمول از انجام وعده های خود امتناع کرده و از پرداخت دستمزدها سر باززده اند. کارگران در همین راستا بار دیگر در مقابل استانداری شهر تحصن کردند و فریاد اعتراض سردادند. اجتماع کارگران با هجوم فوری پلیس و نیروی سرکوب مواجه شد. حافظان امنیت سرمایه با مشاهده جمعیت عظیم توده های عاصی و خشمگین کارگر به هراس افتادند. آنان راه های منتهی به استانداری را در محاصره گرفتند و کوشیدند تا از ورود کارگران دیگر به منطقه جلوگیری کنند. آنان همچنین برای متفرق ساختن کارگران به صفوف آنان حمله ور شدند و عده ای را مورد هتاکی و اهانت و تهدید قرار دادند.
منبع: فریاد کارگر
1 اردیبهشت 88
کارگران لوله سازی اهواز جاده مقابل کارخانه را بستند
بیش از 1800 کارگر لوله سازی اهواز همچنان به مبارزه و اعتراض به احکام اخراج خود ادامه می دهند. کارگران در روز اول اردیبهشت جاده مقابل شرکت را بستند و هر نوع عبور و مرور وسائط نقلیه به کارخانه و برعکس را متوقف کردند. کارگران خواستار پرداخت دستمزدهای معوقه 9 ماهه، الغای تمامی احکام اخراج و تضمین اشتغال خویش هستند. یکی از کارگران شرکت کننده در این راه بندان می گوید: « ما جاده را بسته ایم تاشاید یك مسئولی از این مسیر عبور كند و نظرش جلب شود و به خواسته های ما رسیدگی كند. وی افزود در صورتی كه از این اعتراض نتیجه ای نگیریم روز كارگر به تهران می آییم وفریاد خود را آنجا بلند خواهیم كرد...»
منبع: آژانس ایران خبر
1 اردیبهشت 88
20 كارگر كارخانه ایده نگر از كار اخراج شدند
حدود 20 کارگر کارخانه ایده نگر قم در شروع سال جدید از محل کار خویش اخراج شدند. این کارگران در روز نخست کاری سال نو مطابق معمول به کارخانه رجوع کردند، اما عوامل سرمایه دار از ورود آن ها به کارگاه و شروع کار جلوگیری نمودند. سرمایه دار شرکت دلیل اخراج این کارگران را پایان مدت قرارداد اعلام کرده است. کارگران اخراجی که بدون هیچ پیشینه ذهنی و به صورت ناگهانی با خبر اخراج مواجه می شدند خشمگینانه دست به اعتراض زدند. آنان خواستار بازگشت به کار و ادامه اشتغال خویش هستند.
منبع: آژانس ایران خبر
1 اردیبهشت 88
تعویق رسیدگی به پرونده یک فعال کارگری
روز سه شنبه 1 اردیبهشت "پروین محمدی" توسط ماموران امنیتی رژیم به دادسرای تهران انتقال یافت اما به دلیل عدم حضور قاضی، رسیدگی به پرونده نامبرده به زمان دیگری موکول گردید.
"پروین محمدی" فعال کارگری کارخانه صنایع فلزی شماره 2 می باشد و روز 30 فروردین نیز توسط ماموران کلانتری 153 شهرک ولی عصر به مدت 4 ساعت به اتهام فعالیت های کارگری مورد بازجویی قرار گرفت.
سايه رکود بر اقتصاد ايران: ٢٠٠ هزار کارگر بيکار شده اند:
راديو
فرانسه:بانک مرکزی
جمهوری
اسلامی در
آخرين گزارش
خود از ۹ ماه اول
سال ۱۳٨٧
اعتراف کرد که
اقتصاد ايران
از سال گذشته
وارد مرحله
رکود شده است.
بر اساس
نماگرهای اين
گزارش تأسيس
واحدهای جديد
صنعتی در ۶ ماهه
اول سال ۸۷
حدود ٤٠٪ و در
بهره برداری
ها حدود ٢١٪
نسبت به مدت مشابه
سال ٨٦ کاهش
داشته است.
از ديگر
معيارهای مهم
بانک مرکزی در
اعتراف به
رکود اقتصادی
کاهش ٣٣ درصدی
صدور پروانه
های ساخت و
ساز طی همين
دوره است. به
دليل اهميت مرکزی
صنعت ساخت و
ساز و وابستگی
بسياری از واحدهای
توليدی به اين
صنعت، بانک
مرکزی پيش بينی
کرده است که رکود
در اين صنعت
به کاهش
فعاليت و رکود
در ديگر شاخه
های توليدی
منجر شود.
بی سبب نيست
که عليرضا
محجوب دبير
خانه کارگر و
رئيس
فراکسيون
کارگری در
مجلس اسلامی
ايران گفته
است که در سال
گذشته ٤٠٠
واحد توليدی کشور
به کلی تعطيل
و ٢٠٠ هزار
کارگر آنها
بيکار شده
اند. در اين
حال، جمشيد
بصيری دبير
انجمن صنايع
نساجی ايران
از تعطيلی
تنها ٧٣٠ واحد
نساجی در کشور
خبر داده و
افزوده است که
همزمان
واردات قاچاق
فرش از ترکيه
عملاً
کارگران و
متخصصان
داخلی را
بيکار کرده
است.
بانک مرکزی در
گزارش خود
تصريح کرده
است که در بخش
ساختمان و
ساخت و ساز در
سه ماهه دوم
سال ٨٧ کاهش
صدور پروانه
های ساختمانی
در مناطق شهری
منهای ١٠٪ و
در سه ماهه
سوم منهای ٣٣٪
بوده است.
نتيجه اين
کاهش علاوه بر
اشاعه رکود در
ديگر بخش های
توليدی
افزايش مجدد
بهای مسکن به
ويژه اجاره بهای
منازل برای
اقشار و طبقات
بی بضاعت است.
از ديگر پی
آمدهای مهم
اين کسادی و
رکود، علاوه
بر افزايش
بيکاري، کاهش
واقعی
دستمزدها به ويژه
دستمزد
کارگران ساده
است. به طوری
که هر چقدر بر
نرخ تورم
افزوده می
شود، به همان
نسبت و ای بسا
بيشتر هم از
قدرت خريد و
هم از سطح دستمزدها،
به ويژه
دستمزد کارگران
ساده کاسته می
شود. اگر چه
برای سال جاری
حداقل دستمزد
٢٧٥ هزار
تومان يعنی يک
چهارم خط فقر
در مناطق شهری
تعيين شده
است، اما، بر اساس
برخی مطالعات
مستقل بيش از
٦٠٪ کارگران ساده
ايران
دستمزدی
برابر با ١٥٠
تا ١٩٠ هزار تومان
در ماه در
ازای ١٢ تا ١٤
ساعت کار
روزانه
دريافت می
کنند.
ديگر معيار
گزارش بانک
مرکزی در خصوص
استيلای رکود
بر اقتصاد
ايران کاهش ٦٧
درصدی تسهيلات
پرداختی بانک
ها در سال
گذشته است. بر
پايه نماگرهای
بانک مرکزی کل
وام های
پرداختی بانک های
ايران از ٢٦٥
هزار ميليارد
ريال در ٩
ماهه منتهی به
آذرماه ٨٦ به
٨٧ هزار
ميليارد ريال
در ٩ ماهه منتهی
به آذرماه ٨٧
کاهش يافته و
به اين ترتيب
نزديک به ١٧٨
هزار ميليارد
ريال نسبت به
دوره مشابه
سال قبل کاهش
داشته است.
بانک مرکزی در
گزارش خود قيد
می کند که
تسهيلات
پرداختی بانک
ها در ٩ ماهه
سال ٨٧ روی هم
٨ هزار و ٦٨٧
ميليارد
تومان بوده،
در حالی که
ميزان تسهيلات
پرداختی در
مدت مشابه سال
٨٦ نزديک به
٢٥ هزار
ميليارد
تومان بوده
است.
در واقع اين
کاهش نسبت
مستقيمی با
رشد ٣٥ درصدی
مطالبات
معوقه نظام
بانکی کشور
دارد. بر اساس
آمار بانک
مرکزی ايران،
تنها مطالبات
معوق هفت بانک
تجاری دولتی
کشور از ٧٢٧٤
ميليارد
تومان در سال
٨٥ به ٨٩١٢٧
ميليارد
تومان در سال
٨٦ رسيده است.
اخيراً محمد
نهاونديان
رئيس اتاق
بازرگانی و
صنايع و معادن
ايران با
اظهار اينکه
"توليدکنندگان
در شرايط
هشدار و
بحرانی قرار
گرفته اند"،
افزوده بود که
هم اکنون واحدهای
توليدی کشور
با ٣٠ تا ٤٠٪
ظرفيت خود کار
می کنند. در
سخنانی
جداگانه،
رئيس اتاق
بازرگانی
تهران گفته
است که توليد
در کشور به
"تنگی نفس"
افتاده و حتا
به "ذات
الريه" مبتلا
شده است. به
گفته رئيس
اتاق
بازرگانی
تهران "اغلب
واحدهای فعال
با ظرفيت های
اندک و لاجرم
با هزينه های
تمام شده بالا
فعاليت می
کنند و در کار
دخل و خرج خود
مانده اند.
به گفته رئيس
اتاق
بازرگانی
تهران،
"ناتوانی
بانک ها در
تأمين منابع
مالی توليد،
همراه با
افزايش مداوم
هزينه ها و
دشواری فروش
ناشی از کسادی
بازارها و
رقابت بی امان
خارجي، بنگاه
های توليدی را
به شدت دچار
کمبود
نقدينگی
ساخته و حتی
تأمين مواد
اوليه کافی را
برای بسياری
از آنها
ناميسر ساخته
است."
طرفه اينجاست
که ٢٨٪ منابع
بودجه سال ٨٨
را بايد
درآمدهای
مالياتی
تشکيل بدهند،
هرچند مؤسسه
بيزنس
مانيتور که
ارقام خود را
بر اساس داده
های رسمی تنظيم
می کند در
گزارش سه ماهه
دوم سال ٢٠٠٩
خود اعلام
کرده است که
در سال جاری
درآمدهای
مالی دولت
ايران بيش از
٧٠ هزار
ميليارد ريال
کاهش می يابد
و همزمان بر
هزينه های آن
افزوده می شود.
خوش بينانه
ترين پيش بينی
ها کسری بودجه
سال جاری را
٤٥ ميليارد
دلار ارزيابی می
کنند.
اما، آنچه
کمبود منابع
را به عامل
مهم رکود تبديل
کرده، علاوه
بر واردات بی
رويه سه سال
گذشته، فساد و
رانت خواری ای
است که به طور
سامان يافته
نظام اداری و
دولتی ايران
را در چنبره
خود فشرده
است.
مهندس احمد
خرم از
مسئولان نظام
فنی-عمرانی کشور
که علاوه بر
معاونت
عمرانی وزارت
کشور در دوره
عبدالله نوری
وزير راه و
ترابری در
دولت دوم محمد
خاتمی بوده
است در يک
گفتگوی
خواندنی با
جرايد ايران
با اظهار اين
مطلب که
"رشوه" و "حق
حساب" به ثابت
دستگاه دولتی
ايران بدل شده
افزوده است :
تنها اگر
بتوان جلوی
مفاسد و رانت
خواری در
مناقصه ها و
مزايده های
دولتی را گرفت
٩٠٪ فساد نظام
اقتصادی کشور
بر طرف می شود.
احمد خرم در
ادامه گفته
است که در اين
معاملات "سهم
شير" همواره
نصيب سپاه
پاسداران و
"قرارگاه
خاتم
الانبياء" و
سپس نيروی
انتظامی می
شود و مابقی
به دست
پيمانکاران
غيرنظامی می
افتد. اما،
آنچه از
لابلای سخن
وزير پيشين
ترابری بيشتر
جلب نظر يا
نگرانی ايجاد
می کند اين
است که برای
عاملان پديده
سهمگين رانت خواری
در قدرت نه
مصالح ملی و
نه حتا منافع
ميان مدت فردی
کمترين ارزش و
اعتباری
ندارند.
دستمزد
سال 88 کارگران
فقط توافق
دولت و
کارفرما است :
مهر: عضو
شورای عالی
کار گفت: در
تعيين دستمزد دوم
کارگران برای
سال جاری دولت
و کارفرما با همديگر
توافق و مصوبه
را امضا کرده
اند.
ولی اله صالحی
در گفتگو با
مهر در خصوص
آخرين تلاشها
و پيگيری های
به عمل آمده
توسط گروه کارگری
برای اجرای
مصوبه اول
دستمزد
کارگران در
سال جاری که
برابر با 25 درصد
نرخ تورم
تعيين شده
بود، گفت: در
اين مسئله
بسيار مهم
کارفرمايان و
دولت مصوبه
دوم دستمزد
يعنی افزايش 20
درصدی را امضا
کردند و می توان
گفت به نحوی
با يکديگر به
توافق رسيدند.
عضو شورای
عالی کار
اظهار داشت:
پس از تعيين
حداقل دستمزد
کارگران به 2
ميليون و 635 هزار
و 200 ريال (معادل
20 درصد) و تائيد
آن توسط نمايندگان
دولت و
کارفرما،
کارگران
اعتراضاتی را
مطرح کردند.
وی در بخش
ديگری از
سخنانش تصريح
کرد: ما اعتقاد
داريم که چطور
نرخ تورم 25.9
درصدی که توسط
بانک مرکزی اعلام
شده بود، به
يکباره در مدت
کوتاهی به 20 درصد
کاهش پيدا می
کند و ما هم
اکنون به
دنبال جواب
اين سئوال
هستيم.
صالحی ادامه
داد: نکته دوم
پس از ابهام
به وجود آمده
در اعلام نرخ
تورم توسط
بانک مرکزی
توقعاتی است
که پس از
اعلام مصوبه
دستمزد برای
کارگران
ايجاد می شود.
اين مقام
مسئول حوزه
کارگری خاطر
نشان کرد: وقتی
مصوبه دستمزد
تغيير کرد،
ابهامات و
توقعاتی در
اذهان
کارگران به
وجود آمده است
که در حال
حاضر آنها
منتظر شنيدن
جواب درست از
ما هستند.
عضو شورای
عالی کار بيان
کرد: ما با
برگزاری جلسه
با شوراهای
اسلامی کار و
کانون عالی
شوراها
خواستار شديم
تا اين مسئله
به نحوی
مديريت شود که
پاسخ روشنی به
کارگران داده
شود.
به گزارش مهر،
پس از تغيير
مصوبه اول
دستمزد کارگران
از رقم حداقلی
2 ميليون و 745
هزار ريال به 2
ميليون و 635
هزار و200 ريال،
اعتراضاتی از
سوی کارگران
صورت گرفت؛ به
نحوی که آنها
معتقدند نرخ
تورم اعلام
شده از سوی
بانک مرکزی که
منجر به تغيير
و کاهش دستمزد
سال جاری آنها
شده است، درست
نيست و به
همين دليل در
حال حاضر
شکايتی را در
ديوان عدالت
اداری مطرح
کردند که قرار
است به زودی
در اين خصوص
تصميم گيری و
اعلام نظر
شود.
اخراج وسیع کارگران بیمارستان شهید مدنی در تبریز
به گزارش ایلنا در تایخ اول اردیبهت 1388شمار زیادی از کارگران بیمارستان شهید مدنی تبریز درمعرض اخراج حتمی هستند. رئیس دانشگاه علوم پزشکی تبریز علت این اخراج ها را کسری بودجه 60 میلیارد تومانی بیمارستان اعلام کرده است. بر اساس اطلاع، حدود 156 کارگر مشمول طرح بیکارسازی هستند. این کارگران تا حال چند بار دست به اعتراض و تشکیل اجتماع زده اند. مسؤلان بیمارستان زیر فشار اعتراضات و مبارزات کارگران به ادامه اشتغال آنان تا پایان ماه خرداد تن داده اند. سرمایه داران دولتی اداره کننده این مرکز بزرگ درمانی تأکید کرده اند که کل 156 کارگر در پایان مدت 2 ماهه اخراج خواهند شد. وضعیت بهداشت و دارو و درمان توده های کارگر در سراسر جامعه بیش از حد رقت بار است. کارگران زیر فشار فقر و گرسنگی و بیکاری یا میزان بسیار نازل و ناچیز دستمزدها قادر به استفاده از امکانات درمانی نیستند. وضعیت بیمه درمانی آنان فاجعه بار است و هزینه دارو و درمان و رجوع به مراکز درمانی بسیار سهمگین است. در چنین موقعیتی دولت سرمایه داری همین امکانات محدود و محقر درمانی را نیز همچون برگ خزان بر زمین می ریزد و کارگران این بخش را فوج فوج اخراج می کند تا ارقام 60 میلیاردی و صد میلیاردی صرفه جویی را یکجا به سود سرمایه داران اضافه کند.
روز گذشته خودروهای نيروی انتظامی با حضور در برخی از محلات تهران، اقدام به بازداشت شماری از ساکنان محل نمودند:
کميته
گزارشگران حقوق
بشر:اخبار
رسيده از شهر
تهران حاکی
است، فعاليت
های نيروی
انتظامی در
برخورد با
افراد موسوم
به " اراذل و
اوباش" مجددا
آغاز شده است. طبق
اين اخبار،
روز گذشته
خودروهای
نيروی انتظامی
با حضور در
برخی از محلات
تهران، اقدام به
بازداشت
شماری از
ساکنان محل
نمودند.
براساس يک
گزارش عينی از
منطقه پاسگاه
نعمت آباد،نيروی
انتظامی با
گردش در اين
منطقه، حداقل
20 نفر را مورد
ضرب و شتم
قرار داده و
بازداشت کرده
است. اين در
حالی است که
تعدادی از
افرادی که به
زعم نيروهای
انتظامی در
زمره" اراذل و
اوباش" قرار
می گيرند، تحت
تعقيب بوده، و
دادگاه " حکم
تير" آنان را
صادر نموده
است.
طرح امنيت
اجتماعی که از
فروردين ماه
سال 86 آغاز شد،
در اولين
مرحله به " جمع
آوری اراذل و
اوباش"
پرداخت. در
اين طرح
نيروهای
انتظامی با خشونت
زياد، با ورود
به منازل
افرادی که از
آنان با عنوان
شرور ياد می شد،
اقدام به
بازداشت آنان
نمود. در اين
طرح بيش از 1000
نفر در سطح
شهر تهران
دستگير شدند.
بازداشت
شدگان، سپس به
زندان کهريزک
انتقال يافته و
تحت شديدترين
شکنجه های
جسمی قرار
گرفتند.
از ميان افراد
بازداشت شده
در جريان اين
طرح، هانی
خواندار و
حامد اکبری
همچنان پس از
گذشت 2 سال در
شرايط
بلاتکليفی به
سر می برند و
ساير افراد
آزاد شده، می
بايست هفته ای
يکبار با
مراجعه به
مراکز نيروی
انتظامي، حضور
خود را با
امضايی ثبت
نمايند.
گفتنی است، پس
از موضع
گيريهای اخير
دو تن از کانديداهای
رياست
جمهوري، در
مخالفت با " طرح
امنيت
اجتماعی"،
نيروی
انتظامی از
تدام اجرای آن
خبر داد. لازم
به ذکر است، "
گشت های
ارشاد" نيز که
برای مدتی از
سطح شهر
تهران، جمع
آوری شده
بودند، از روز
گذشته مجددا
در ميادين و
نقاط شلوغ
تهران
استقرار
يافتند.
اعتصاب در صنايع ريختهگري ساوه پايان يافت
كارگران صنايع ريختهگري چندي پيش در اعتراض به افزايش ساعات كار روزانه از 8 ساعت به 12 ساعت و كاهش شيفتهاي كاري از 3 شيفت به 2 شيفت اعتصاب كردهبودند.
ايلنا: دبير
اجرايي خانه
كارگر ساوه از
پايان اعتصاب
كارگران شركت
صنايع ريختهگري
خبر داد.
مهدي زماني
نوري در گفتوگو
با خبرنگار
ايلنا گفت: پس
از آنكه
مديريت خواسته
كارگران را
قبول كرد، اين
اعتصاب پايان
يافت.
كارگران
صنايع ريختهگري
چندي پيش در
اعتراض به
افزايش ساعات
كار روزانه از
8 ساعت به 12 ساعت
و كاهش شيفتهاي
كاري از 3 شيفت
به 2 شيفت
اعتصاب كردهبودند.
زماني گفت: از
آنجا كه طبق
قانون كار
تغيير ساعت
كار بايد با
توافق كارگر و
كارفرما
باشد، شوراي
اسلامي كار
اين واحد به
دليل كهولت سن
كارگران و سخت
بودن شرايط
كار با تغيير
ساعت موافقت
نكرد.
زماني نوري
تصريح كرد: هر
چند مديريت
بايد با شورا
و كارگران
هماهنگ باشد
اما از
كارگران هم ميخواهيم
كه در شرايط
اقتصادي
گريبانگير
دنيا شده است
با
كارفرمايان
همكاري كنند.
پايان پيام
1388/2/1
تصمبم نانواداران به بهانه ثابت ماندن بهاي نان؛
مزد كارگران خباز در سقز ثابت ماند
منوط كردن اجراي بخشنامه حداقل دستمزدها به افزايش بهاي نان درحالي از سوي نانواداران مطرح ميشود كه پذيرش بخشنامه مزد يك مسأله الزامي است.
ايلنا: با
وجود افزايش 20
درصدي
دستمزدهاي
سال 88 كارگران،
خبازان سقزي
هنوز بر مبني
حداقل مزد سال
گذشته كار ميكنند.
محمود صالحي
از فعالان
كارگران خباز
در شهرستان
سقز در گفتوگو
با ايلنا گفت:
نانواداران
با اين
استدلال كه
بهاي نان نسبت
به سال 87
افزايش
نيافته است، از
پذيرش مصوبه
جديد
دستمزدهاي
شوراي عالي كار
خودداري كردهاند.
در سالهاي
گذشته موضوع
ثابت ماندن
دستمزدها يكي
از مشكلات
كارگران خباز
در استان
كردستان بوده است.
به گفته ساير
فعالان خباز،
در برخي موارد
حتي مصوبههاي
حداقل مزد
شوراي عالي
كار تا چند
سال متوالي از
سوي
كارفرمايان
اجرا نشده
است.
صالحي افزود:
منوط كردن
اجراي
بخشنامه
حداقل دستمزدها
به افزايش
بهاي نان
درحالي از سوي
نانواداران
مطرح ميشود
كه پذيرش
بخشنامه مزد
يك مسأله
الزامي است.
با اين حال وي
تا كيد كرد: در
منطقه سقز به
دليل پيمان
دسته جمعياي
كه ازگذشته
ميان كارگران
و كارفرمايان
نانواييها
منعقد شده
است، دستمزد
كارگران هر
سال مطايق
مصوبه شوراي
عالي كار
افزايش يافته
است.
اين فعال
كارگري گفت:
در حال حاضر تزديك
به 1300 كارگر در 300
نانوايي سقز
مشغول به كار
هستند.
وي گفت:
درحالي كه در
هر واحد
نانوايي 4 تا 5
كارگر مشغول
يه كارهستند،
نزديك به 200
كارگر خباز ديگر
در خيابانها
در جستجوي كار
پرسه ميزنند.
بنا به ادعاي
اين فعال
كارگري درسقز
به دليل وجود
فقر و محروم
اقتصادي نان
از پرمصرف
ترين ارزاق
است.
وي گفت: به
همبن دليل در
خانواده بك
نفر خباز وجد
دارد تا از
طريق كار در
ناواييها
سقز يا ساير
شهرها كسب
درآمد كتد و
يا در پاي
تنور منازل
نان مصرفي
ساكنان
خانواده را تامين
كند.
پايان پيام
1388/2/1
تعویق 4 ماهه حقوق و اخراج مداوم کارگران شرکت ساسان
سرمایه دار صاحب شرکت ساسان 4 ماه است که کل دستمزد کارگران را مصادره کرده و هیچ ریالی به هیچ کارگری نپرداخته است. او معتقد است که کارگران پس از یک شیفت کار روزانه و تولید سودهای کلان برای وی، باید یک یا دو شیفت دیگر در جای دیگر کار کنند، از این طریق امرار معاش نمایند و نیروی کار خود را برای کار کردن و استثمار شدن و تولید اضافه ارزش های انبوه در هر 2 یا 3 جا بازتولید کنند. سرمایه دار ساسان معتقد است که از میان همه سرمایه دارانی که این کارگران را در وحشیانه ترین ابعاد استثمار می کنند او یکی علاوه بر این استثمار باید از پرداخت همان بهای ناچیز نیروی کار هم معاف باشد. کارگران در طول این چند ماه برای گرفتن مطالبات خویش به شکل های مختلف اعتراض کرده اند. اما تا کنون هیچ نتیجه ای نگرفته اند. آنان روزهای زیادی در مقابل کاخ ریاست جمهوری اجتماع کردند، اما هر روز با تهاجم نیروی سرکوب رو به رو شدند. از سر ناچاری و استیصال نامه ای برای احمدی نژاد نوشتند که به احتمال زیاد در همان لحظه دریافت به سطل آشغال انداخته شده است. با این همه، مشکل کارگران در تعویق 4 ماهه دستمزدها خلاصه نمی شود. آنان نه فقط کار می کنند و کار می کنند و هر چه وحشیانه تر استثمار می شوند و هیچ حقوقی نمی گیرند بلکه مدام آماج بیکارسازی هم هستند و در طول هر 2 هفته به طور متوسط 5 نفرشان بدون دریافت دستمزدهای معوقه از کارخانه اخراج می شوند.
منبع: آژانس ایران خبر
2 اردیبهشت 88
تجمع اعتراضی کارگران کارخانه قند دزفول
روز چهارشنبه 2 اردیبهشت، بیش از یکصد تن از کارگران کارخانه قند دزفول در اعتراض به وضعیت خود در محل محل دست به تجمع اعتراضی زدند.
در تجمع مذکور، کارگران بازنشسته این کارخانه و تعدادی از کارگرانی که دوران بیمه بیکاری آنان در حال اتمام است و طبق وعده هایی که قبلا داده اند باید به سر کارهای خود بازگردند حضور داشتند.
کارگران بلاتکلیف کارخانه قند دزفول که تعداد آنان حدود 180 نفر است تصمیم دارند دوشنبه هفته آینده در مقابل فرمانداری شوش دست به تجمع اعتراضی بزنند.
تراکتورسازی کردستان تعطیل و 200 کارگر دیگر بیکار می شوند
سرمایه دار مدیرعامل شرکت تراکتورسازی کردستان اعلام کرده است که این کارخانه تعطیل و 200 کارگر آن بیکار خواهند شد. در مورد دلیل تعطیل کارخانه، صاحب سرمایه و مسؤلان نهادهای دولتی سرمایه هر کدام نظریه ای متفاوت با دیگری ابراز کرده اند. اولی معتقد است که بانک ها سرمایه های عظیم مورد درخواست وی را آن گونه که در نهایت سخاوت و حاتم بخشی به سایر سرمایه داران همتای او بذل می کنند در اختیار شخص وی قرار نداده اند و دومی ها بر این عقیده اند که مدیرعامل شرکت می خواهد کارخانه را به نقطه ای دیگر در خارج از کردستان منتقل کند. این که این ها برای تعطیل کارخانه چه دلایلی به هم می بافند یا خودشان چه خرده حساب های سودجویانه ای با هم دارند موضوعی است که هیچ ارزش خاصی برای بحث ما ندارد. حرف اساسی این است که در هر حال 200 کارگر کار خویش را از دست خواهند داد و حرف اساسی تر این است که این 200 کارگر برای جلوگیری از بیکارسازی خویش باید چاره ای بیندیشند. در همین راستا تکلیف یک مسأله دیگر هم از روز روشن تر است و آن این است که با شکایت و عریضه نویسی و بست نشینی مانند این ها هم هیچ گرهی از مشکل باز نمی شود. تجربه کارگران کارخانه های شاهو و پرریس و غرب بافت و نساجی کردستان و صدها کارخانه درمعرض تعطیل دیگر در سراسر ایران به اندازه کافی حقیقت این موضوع را اثبات کرده است. کارگران باید با درس آموزی تجارب مبارزات همه همزنجیران خویش چاره ای جدی برای جلوگیری از اخراج خود اندیشه کنند. به نظر ما سازمانیابی مصمم شورایی آنان، تلاش گسترده برای جلب همراهی و حمایت همسرنوشتان کارگر خویش، تصرف کارخانه، اخراج سرمایه داران، فشار مؤثر بر دولت سرمایه داری برای تهیه رایگان مواد اولیه و مصالح لازم تولید و در یک کلام اعمال قدرت تعیین کننده علیه سرمایه و سرمایه داران و دولت سرمایه داری تنها راه جلوگیری از بیکارسازی ها است.
2 اردیبهشت 88
وضعیت فاجعه بار زنان کارگر در قزوین
آنچه بر زنان کارگر در شهرک صنعتی البرز در استان قزوین و در شرکت « آبرون» اعمال می شود اگر چه فقط گوشه ای از درندگی و توحش بی عنان سرمایه علیه کل کارگران است اما در جای خود از ابعادی بسیار هولناک و تبهکارانه برخوردار است. در اینجا زنان:
1. به جای 8 ساعت 12 ساعت کار می کنند.
2. شیفت کاری زنان همیشه شب است.
3. هیچ کارگر زنی حق شیفت نمی گیرد.
4. سرمایه داران هیچ ریالی بابت حق بیمه کارگران زن نمی پردازند.
5. همه زنان کارگر مجبورند که حق بیمه خود را از دستمزد بسیار ناچیز خود پرداخت کنند.
6. سطح مزد کارگران حتی در قیاس با جاهای دیگر هم به صورت وحشتناکی پایین است.
7. هر کارگر زنی برای شروع کار آن هم به صورت قراردادی و با قبول تمامی شرایط جنایتکارانه سرمایه داران باید یک سفته 500 هزار تومانی نیز امضا و تسلیم کارخانه کند.
8.
منبع: آژانس ایران خبر
2 اردیبهشت 88
اعتصاب پیروزمند کارگران در صنایع ریخته گری ساوه
کارگران صنایع ریخته گری ساوه چندی پیش در اعتراض به تصمیمات جدید مالکان کارخانه دست به اعتصاب زدند. سرمایه داران صاحب شرکت اعلام کرده بودند که ساعات کار کارگران باید از 8 ساعت به 12 ساعت افزایش یابد و همزمان 3 شیفت کار شبانه روزی آنان 2 شیفت شود. هدف از اجرای این طرح افزایش جهشی سود کارخانه از طریق صرفه جویی گسترده در هزینه ایاب و ذهاب کارگران، هزینه های مربوط به بیمه اجتماعی کارگران، اجبار توده های کارگر به اضافه کاری و از همه مهم تر و اساسی تر بیکارسازی بیش از 30 درصد توده های کارگر و سرشکن کردن کار آنان بر دوش همزنجیران شاغل آن ها بود. تصمیم جنایتکارانه و کارگرکش سرمایه داران با موج مخالفت کارگران مواجه شد. کارگران متحد و همصدا اعتصاب کردند و چرخ تولید را از کار انداختند. اعتصاب چند روز به درازا کشید. سرمایه داران از همه راه ها برای به شکست کشاندن اعتصاب تلاش کردند و دست به توطئه زدند. اما کارگران با مقاومت استوار خود همه نقشه های آنان را نقش بر آب و همه دسیسه هایشان را خنثی کردند. سرمایه داران با مشاهده مقاومت سرسختانه کارگران مجبور به عقب نشینی شدند و اعلام کردند که کارخانه به همان روال سابق به کار خود ادامه خواهد داد. به این ترتیب اعتصاب با پیروزی کارگران خاتمه یافت و اعتصاب کنندگان پیروزمندانه به سرکار خویش بازگشتند.
2 اردیبهشت 88
بلعیده شدن شرکت وزنه توسط شرکت ماموت و بیکارسازی 5000 کارگر
دو سال پیش شرکت وزنه توسط بانک ملت به شرکت بزرگ صنعتی و مالی ماموت واگذار شد. ماموت متعلق به شماری از بزرگ ترین سرمایه دارها ( خانواده فردوس) است که به میزان عظمت سرمایه های خویش از حمایت گسترده تر باندهای مافیایی قدرت سیاسی سرمایه نیز برخوردارند. اداره کار کرج و همه نهادهای دیگر دولتی ذیربط در جریان بلع و هضم و تصاحب شرکت وزنه توسط ماموت و بیکارسازی 5000 کارگر کارخانه تمامی مراسم خدمتگزاری لازم را در پیشگاه صاحبان سرمایه به جا آوردند. آنان برای رفع خطر اعتراض و پیکار 5000 کارگر اخراجی از سر سرمایه داران به هر ترفندی دست یازیدند. ابتدا این گونه وانمود کردند که کارخانه به هشتگرد منتقل می شود و بعدها توطئه های فراوان دیگر ساز کردند. حاصل همه این شرارت های برنامه ریزی شده مورد اتفاق نهادهای دولتی و خانواده فردوس این شده است که 5000 کارگر کار خویش را از دست داده اند. اینان مدت ها است که علیه این جنایت اعتراض می کنند اما هیچ کس به اعتراض آنان هیچ وقعی نمی نهد. خانواده فردوس برای رهایی از خطر مبارزات کارگران همه تدابیر لازم را اتخاذ کرده و به اجرا نهاده اند. آنان مبالغ عظیمی به کمیته امداد امام باج داده اند، سرمایه داران صدرنشین اداره بهزیستی را از رشوه های خود سیراب کرده اند و رؤسای سایر نهادهای دولتی را نیز به اندازه کافی مشمول عنایات خویش قرارداده اند. اخراج 5000 کارگر، سرشکن کردن کل کار آنان بر دوش همزنجیرانشان، بلع کل سرمایه های شرکت وزنه و به بیان دقیق تر بلع میلیاردها میلیارد کار متراکم مرده توده های کارگر و میلیاردها تومان صرفه جویی ناشی از اخراج آنان و مصادره مادام العمر دستمزدهایشان این امکان را به صاحبان ماموت داده است که با فراغ بال و حاتم وار هر چه می خواهند به دولتمردان سرمایه بذل و بخشش کنند. کارگران اخراجی در محاصره تمامی ترفندها و جنایات باندهای مافیایی سرمایه و دولتیان حامی آن ها هیچ راهی به هیچ کجا نبردند و اینک همه آن ها و زن و فرزندانشان با مرگ ناشی از گرسنگی دست و پنجه نرم می کنند.
منبع: اطلاعیه کارگران اخراجی کارخانه وزنه
3 اردیبهشت 88
اقدام به خودسوزی در مقابل مجلس شورای اسلامی
بنا به گزارش منابع خبری داخلی، فردی که قصد داشت در مقابل مجلس شورای اسلامی خود را به آتش بکشد با دخالت ماموران امنیتی از این اقدام بازماند.
گزارش ها حاکیست که عدم توجه به تقاضاهای قبلی این فرد و فشارهای ناشی از وضعیت معیشتی، علت اقدام به خود سوزی نامبرده می باشد.
لازم به ذکر است که روز 26 اسفندماه سال گذشته نیز فرد دیگری در مقابل مجلس رژیم خودسوزی کرد که بعد از چند روز در بیمارستان جان سپرد.
دهها هزار زن در زندان های جمهوری اسلامی
مدیر کل فرهنگی ـ تربیتی سازمان زندانهای ایران اعلام کرد بیش از 60 هزار زن در زندانهای ایران به سر میبرند.
به گفته این مسئول رژیم، میانگین سن زنان زندانی در ایران 27 تا 29 سال می باشد. 22 درصد زندانیان کشور را جوانان تشکیل می دهند و سالانه 27 تا 33 هزار جوان در گروه سنی 19 تا 25 سال در ایران زندانی میشوند.
اخراج کارگران کارخانه "ایده نگر"
کارفرمای کارخانه "ایده نگر" قم به بهانه پایان قرارداد کاری، 20 کارگر این کارخانه را اخراج کرد.
کارگران اخراجی کارخانه "ایده نگر" قم، شدیدا با اخراج خود مخالفت کرده و اقدام به برگزاری تجمع اعتراضی نمودند. کارگران اخراجی اعلام کردند تا دست یابی به حق بازگشت مجدد به کار، اعتراضاتشان را ادامه خواهند داد.
ادامه بلاتکلیفی کارگران کارخانه "شیشه ماشین قزوین"
کارخانه شیشه ماشین قزوین از روز 15 اسفند سال گذشته تعطیل و تمامی کارگران این کارخانه در بیکاری و بلاتکلیفی به سر می برند.
کارفرمای کارخانه در پاسخ به اعتراضات کارگران، در خصوص دلایل بلاتکلیفی آنان و بسته بودن کارخانه را، کمبود مواد اولیه و وضعیت بد بازار اعلام کرده است.
لازم به ذکر است که کارفرمای "شیشه ماشین قزوین" تا کنون حاضر به هیچ گفتگویی با کارگران نشده است.
ادامه اعتراضات گسترده کارگران لوله سازی خوزستان
صدها تن از کارگران لوله سازی خوزستان، همچنان به اعتراضات خود علیه اخراج خود ادامه می دهند.
بیش از 1800 کارگر لوله سازی خوزستان جاده مقابل شرکت را بستند و هر نوع عبور و مرور به کارخانه و برعکس را متوقف کردند.
کارگران معترض اعلام کردند در صورتی كه از این اعتراضات نتیجه ای نگیرند روز جهانی كارگر به تهران رفته و فریاد خود در آنجا نیز به گوش مردم و حاکمان خواهند رساند. کارگران خواستار پرداخت دستمزدهای معوقه 9 ماهه، الغای تمامی احکام اخراج و تضمین اشتغال خویش هستند.
عکس العمل مردم روستای "دزلی" مریوان به یورش نیروهای امینتی رژیم
بنا به خبر رسیده از شهر مریوان، ماموران رژیم در ادامه ی جنایات روزانه به روستای "دزلی" از توابع مریوان حمله کردند که در واکنش بهاین یورش، مردم این روستا به پاسگاه مرزی "مه له خور" حمله کرده و خساراتی را به ساختمان، ماشین و دیگر اموال پاسگاه وارد آوردند.
خبر رسیده حاکیست حمله مردم به این پاسگاه در پاسخ به حمله، نیروهای امنیتی به روستای "دزلی" و وارد آمدن خسارات فراوانی به کاسبکاران ومردم زحمتکش این روستا صورت گرفته است.
خبر رسیده حاکیست، طبق برآورد ها، خسارات وارده به مردم این روستا از نظر مالی در حدود 100میلیون تومان می باشد. در جریان این حمله، نیروهای امنیتی رژیم دو دستگاه ماشین به همراه گالنهای گازوئیل موجود در آن روستا را به آتش کشیدند.
عدم پرداخت دستمزد کارگران کارخانه "ساسان"
کارگران کارخانه ساسان مدت 4 ماه است که حقوق و مزایای خود را دریافت نکرده اند.
کارگران کارخانه مذبور در ماههای گذشته چندین باز جهت در یافت دستمزدهای معوقه خود اقدام به برگزاری تجمع اعتراضی نموده اند.
کارفرمای این کارخانه به صورت زمان بندی شده اقدام به اخراج کارگران این کارخانه نموده، به صورتی که در هر دو هفته 5 کارگر این کارخانه اخراج می گردند.
تعطیلی کارخانه تراکتور سازی کردستان
بنا به خبر رسیده از شهر سنندج، کارفرمای کارخانه تراکتور سازی کردستان اعلام کرد که این کارخانه در آینده نزدیک تعطیل خواهد شد.
در صورت تعطیل شدن کارخانه تراکتور سازی کردستان، تمامی 200 کارگر این کارخانه اخراج خواهند شد.
کارفرما علت این امر را عدم پرداخت کمکهای مالی از سوی بانکها اعلام کرد. اما گفته می شود که وی قصد دارد این کارخانه را مکان دیگری منتقل کند.
خود کشی فردی در روستایی از توابع شهر سقز
بنا به خبر رسیده از شهر سقز، جوانی در روستای "قول دره" از توابع شهر سقز اقدام به خودکشی کرده و جانش را از دست داد.
از دلایل و انگیزه های اصلی این خود کشی خبری در دست نیست. فرد مذکور جهت سپری کردن مرخصی سربازی به روستای محل اقامت خود مراجعه کرده بود.
احضارهشت
تن ازفعالین
کارگری
شهرستان
"نقده "به
اداره
اطلاعات
بنا به
گزارش کمیته
هماهنگی برای
کمک به ایجاد
تشکلهای
کارگری، در
ادامه فشارها
و تهدید
فعالین كارگری،
روز پنجشنبه 3
اردیبهشت،
هشت نفر از فعالین
کارگری شهر
نقده به اداره
اطلاعات این
شهر احضار
شدند.
احضار شدگان همگی از اعضای کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری می باشند و اسامی آنان عبارت است از "صديق خسروی"، "خسرو بوكانی"، "عمر اسمايل پور"، "ابراهيم اسمايل پور"، "اسعد مولود پور"، "جليل شريفيان"، "خليل شريفيان" و "مصطفی شريفی".
لازم به ذکر است که بعد از پرسش و پاسخ و تهديد ومنع آنان از شركت در مراسم روز جهانی كارگر، همگی آزاد شدند.
معلمان سقز به اعتصاب سراسری معلمان می پیوندند
معلمان سقز با صدور اطلاعیه ای از همه همزنجیران خویش در سراسر مناطق شهری و روستایی درخواست کرده اند که به اعتصاب عمومی معلمان در سراسر ایران بپیوندند. قرار است که معلمان در روزهای ششم و هفتم اردیبهشت در محل کار حاضر شوند اما از رفتن سر کلاس و تدریس خودداری کنند. روز هشتم اردیبهشت هیچ معلمی در هیچ مدرسه ای حضور نخواهد یافت. اعلام شده است که معلمان اعتصاب را در سطح سراسری و تا دستیابی به مطالبات خود ادامه خواهند داد. با اعلام خبر اعتصاب، نیروی سرکوب در مدارس و مراکز آموزشی کشور به حال آماده باش درآمده است. بسیجی ها و نیروهای انتظامی و امنیتی برای کنترل اوضاع به تقلا افتاده اند.
منبع: آزانس ایران خبر
3 اردیبهشت 88
از زبان یک کارگر کارخانه شیشه سازی قزوین
در این کارخانه:
- 1500 کارگر استثمار می شوند.
- کارگران در شبانه روز 3 شیفت کار می کنند.
- همه کارگران مجبورند تمام هفت روز هفته در سر کار حاضر باشند و هیچ روز تعطیلی برای آنان وجود ندارد.
- غالب کارگران اصلاً بیمه نیستند.
- بخش وسیعی از کارگران زن هستند. دستمزد کارگران کلاً بسیار نازل است، اما دستمزد زنان کارگر از دستمزد مردان کارگر هم حتی به صورت چشمگیری پایین تر است.
- در این کارخانه حتی حداقل دستمزد مصوبه شورای عالی کار هم به کارگران داده نمی شود و سرمایه داران هر میزانی از مزد را که خود اراده کنند به زور بر کارگران تحمیل می کنند.
- دستمزدها اغلب برای مدت طولانی به تعویق می افتد.
- شمار بسیار کثیری از کارگران به صورت قراردادی کار می کنند. مدت قرارداد کار غالباً یک ماه است و بسیاری از کارگران پس از یک ماه کار کردن و استثمار شدن اخراج می شوند.
- در همین یک ماه پیش فقط یک قلم 300 کارگر مشمول بیکارسازی قرار گرفتند و صاحبان سرمایه پرونده اشتغال آنان را برای همیشه بستند.
- سرمایه داران ضمن اخراج مستمر و گسترده کارگران هیچ کاهشی در تولید را تحمل نمی کنند. آنان اخراج می کنند فقط به این خاطر که کل کار کارگر اخراجی را بر دوش همزنجیر شاغل وی اندازند و سطح تولید را همچنان بالا ببرند و سود خود را بیش از پیش افزایش دهند.
منبع: آژانس ایران خبر
3 اردیبهشت 88
اخراج دسته جمعی کارگران کارخانه نیرو رخش کردستان
سرمایه داران صاحب کارخانه نیرو رخش کردستان با اعلام ورشکستگی کل کارگران کارخانه را اخراج کرده اند. آنان 4 ماه است که کل دستمزد کارگران را مصادره نموده و به نفع افزایش سرمایه های خود ضبط کرده اند. سرمایه داران علاوه بر این ها، سرمایه های انبوه حاصل کار و استثمار توده های کارگر را نیز به صورت وام از بانک ها دریافت نموده اند. آنان همه این ارقام یعنی دستمزدهای مصادره شده کارگران، سرمایه های دریافتی در شکل وام و پول حاصل از فروش وسائل موجود کارخانه به دنبال اعلام ورشکستگی را با هم جمع کرده و در تدارک سرمایه گذاری انبوه تر در دیگر زمینه های صنعتی و تجاری هستند. همه کارگران کارخانه در وضعیت بسیار رقت باری قرار گرفته اند. آنان زیر فشار بدهکاری هستند زیرا ماه ها است که از طریق گرفتن نسیه نان خالی فرزندانشان را تهیه کرده اند. کارگران هیچ روزنه امیدی برای یافتن کار در پیش روی خود نمی بینند. بیکاری و گرسنگی و فقر و خطر مرگ ناشی از گرسنگی همه آن ها را تهدید می کند.
منبع: آژانس ایران خبر
4 اردیبهشت 88
بیکاری 50 کارگر دیگر در زاهدان
در طول یک ماه اخیر و از آغاز سال جدید تا امروز چندین کارخانه و مرکز کار در زاهدان تعطیل و همه کارگران آن ها بیکار شده اند. سرمایه داران صاحب این واحدها می گویند زیر فشار بحران، کاهش بازار فروش و تنزل میزان سودها مایل به ادامه کار نیستند. صاحبان سرمایه با طرح این دستاویزها یکی پس از دیگری اعلام ورشکستگی می کنند و کارگران خود را فوج فوج بیکار می سازند. فقط در همین چند روز اخیر بیش از 50 کارگر صنایع تولید کننده وسایل سرمازا بیکار شده اند.
منبع: آژانس ایران خبر
4 اردیبهشت 88
اخراج 80 کارگر و خطر بیکاری 270 کارگر کارخانه ارج
کارخانه ارج در گذشته های دور یکی از عظیم ترین تراست های صنعتی تولید کننده یخچال و بخاری و فریزر و سایر وسائل خانگی بوده است و بیش از چند هزار کارگر را استثمار می کرده است. شمار کارگران اینک در مجموع به 370 نفر کاهش یافته است. سرمایه داران صاحب شرکت در روزهای اخیر 80 نقر دیگر از کارگران را هم اخراج کرده اند. آنان تأکید می کنند که در همین چند روز آینده 270 کارگر دیگر را نیز بیکار خواهند ساخت. همه شواهد نشان می دهد که این تهدید عملی خواهد شد و به این ترتیب از کل 370 کارگر موجود این کارخانه 350 نفر به جرگه بیکاران خواهند پیوست. توصیه ما به کارگران ارج همچون همه کارگران کارخانه های در معرض تعطیل این است که به جای قبول حکم اخراج دست در دست هم گذارند، با هم متحد شوند، شورای ضدسرمایه داری خود را تشکیل دهند، سراغ همزنجیران خویش در کارخانه ها و مراکز دیگر کار و تولید بروند، با توسل به قدرت متحد جمعی و شورایی ضدسرمایه داری همه سرمایه داران را از کارخانه اخراج کنند و خود برنامه ریزی کار و تولید را به دست گیرند. کارگران در صورت انجام این امور خواهند توانست با اعمال قدرت طبقاتی خویش دولت سرمایه داری را مجبور به تهیه مواد لازم برای ادامه کار کارخانه کنند.
4 اردیبهشت 88
تجمع های اعتراضی کارگران اداره آب زابل
اداره آب زابل موسوم به « اداره تأمین آب چاه ... » ده ها تن از کارگران خود را اخراج کرده است. این کارگران ماه ها است که هیچ دستمزدی دریافت نکرده اند. سرمایه داران دولتی مسؤل اداره آب کشاورزی شهرستان در طول چند ماه گذشته، هر بار هنگام اعتراض کارگران، اعلام کرده بودند که دستمزدها را تا پیش از پایان سال 1387 پرداخت می کنند. آنان در تمامی این دفعات به کارگران دروغ گفتند، به وعده خود عمل نکردند و سرانجام در پایان ماه اسفند همه کارگران را بدون هیچ ریالی حقوق روانه آلونک های تاریک و فقرزده و جهنمی خود کردند. سرمایه داران به این سطح از جنایات و کارگرکشی هم بسنده نکردند. آنان با شروع سال جدید دست به اخراج کارگران زده اند و آنان را بدون پرداخت دستمزد بیکارساخته اند. کارگران اخراجی تا حال چند بار در مقابل نهادهای دولتی مختلف اجتماع کرده و دست به اعتراض زده اند. آنان به اعتراضات خویش ادامه می دهند. یکی از کارگران می گوید که ما از پای نمی نشینیم و تا آخرین ریال حقوق ها را از حلقوم سرمایه داران بیرون می کشیم.
منبع: آژانس ایران خبر
4 اردیبهشت 88
اول ماه مه و تشدید سرکوب و خفقان در جنبش کارگری
با نزدیک شدن روز جهانی کارگر دستگاه های دولتی اعمال سرکوب سرمایه بر توده های کارگر بی عنان تر و سرکش تر از همیشه به جان فعالان کارگری افتاده اند. بر اساس گزارشات، در شهر نقده شماری از کارگران را احضار کرده اند، آن ها را مورد تهدید و ارعاب قرار داده و به آنان گفته اند که در روز اول ماه مه حق اجرای هیچ مراسمی را ندارند و نباید از خانه های خود خارج شوند. نهادهای امنیتی و انتظامی سرمایه کارگران را تهدید کرده اند که هر جنب و جوش آنان را در روز جهانی کارگر با مجازات های سنگین مواجه خواهند کرد. دولت در سایر نقاط کشور نیز نوع این تهاجمات و تاخت و تازهای ضدکارگری را انجام داده است.
منبع: آژانس ایران خبر
4 اردیبهشت 88
امنیت و آزادی همه جانبه ،برای کارگردان نامدار کرد باید تامین شود.
به مقامات
جمهوری
اسلامی
سازمان دفاع
از حقوق بشر
کردستان
تامین و حفظ
آرامش روانی
،عاطفی–خانوادگی
، تامین
وآزادی حرفه
ای ،هنری و شغلی
کارگردان
نامدار کرد
آقای بهمن
قبادی را از
دولت جمهوری
اسلامی ایران
خواستار است.
به دنبال
بازداشت و
صدور حکم 8 سال
حبس برای خانم
رکسانا صابری
خبرنگار
ایرانی–
امریکایی
،بهمن قبادی
طی نامه ای
سرگشاده
اعلام نموده
که رکسانا
صابری
نامزد،دوست
و همراه وی طی این
سالها بنا به
خواست و اسرار
و تشویق او در ایران
ماندگار بوده
است.
قبادی می گوید
که سالهاست
صابری را
میشناسد و لحظه
به لحظه در
کنار وهمراه
وی بوده است
او همچنین می
گوید برای
ایجاد انگیزه
به ماندن
رکسانا در
ایران وی را
تشویق به
نوشتن و
انتشار کتابی
غیر سیاسی و
با مطلب مجاز
کرده و
رکساناطی این
مدت مشغول
مطالعه و
تحقیق و بررسی
این کتاب بوده
است.
این کارگردان
برجسته و شهیر
کرد و ایرانی
همچنین از
توقیف یکی از
فیلم هایش و
ندادن مجوز
برای تهیه
فیلم دیگرش
شکایت دارد و
بیان نموده به
دلیل وجود
ممیزها و
اعمال سانسور
شدید در عرصه
سینما و هنر و
فیلم سازی و
ممانعت از
ادامه
فعالیتهایش
مدت هاست که
دچار بیماری
افسردگی و
دلسردی از
فعالیت
گردیده است و همکنون
نیز با صدور
حکم سنگین حبس
برای شریک
زندگی و همسر
آینده اش
،افسردگی و
رنج او
دوچندان شده
است.
سازمان دفاع
از حقوق بشر
کردستان از
ایجاد افسردگی
روحی و آشفتگی
امنیت روانی
عاطفی و خانوادگی
برای آقای
بهمن قبادی
شدیدا متاثر
گشته و از
اینکه سلب
آزادی و امنیت
اجتماعی و روانی
در جامعه حتی
دامن پیشه و
فعالیت و
زندگی شخصی و
خصوصی
هنرمندان ،فیلم
سازان
،نویسندگان
را نیز گرفته
است و آنها را
دچار رنج و
سرخوردگی
کرده بسیار
متاسف و نگران
است.
این سازمان
همچنین ضمن
ابراز نگرانی
ازممانعت از
ادامه فعالیت
کارگردان کرد
و ندادن مجوز
جهت ساخت فیلم
و یا توقیف فیلم
هایش ،خواهان
رفع توقیف از
فیلم ها و رفع ممانعت
از فعالیتهای
فیلم سازی
آقای بهمن قبادی
و تامین امنیت
و آزادی
همجانبه حرفه
ای و هنری
برای وی است.
سازمان دفاع
از حقوق بشر
کردستان
همچنین خواستار
بررسی مجددو
عادلانه حکم
صادره علیه رکسانا
صابری وآزادی
و بازگشت وی و
بازگشت امنیت
روانی و عاطفی
و آرامش به
خانواده های
صابری و قبادی
است.
نامه ای سرگشاده به ریاست سازمان جهانی کار/ ابوالفضل عابدینی
جناب
آقای خوان
سوامیا رییس
محترم سازمان
جهانی کار
با سپاس و
دروود فراوان
ضمن
تبریک و
شادباش به
مناسبت
فرارسیدن روز
جهانی کارگر
وسپاس از
سازمان شما
برای تلاشهای گسترده
بین المللی
درراستای
بهبود وضعیت
کار شایسته بر
خویش لازم
دیدم به بهانه
این روز و به
در خواست جمعی
از کارگران
ایران مطالبی
را به
آگاهیتان
برسانم.
کارگران
جهان اول ماه
می را که روز
جهانی کارگر
نام دارد در
تمامی نقاط
دنیا جشن می
گیرند. به
بهانه این روز
کارگران
سراسردنیا با
هر رنگ ، زبان
و نژادی با
ارسال پیام
های هبستگی ،
صمیمیت و
دوستی هایشان
را تحکیم می
بخشند.
دولت ها
دربسیاری از
نقاط جهان
مخالفتی برای برگزاری
مراسم ها و
سخنرانی هایی
که توسط اتحادیه
های گوناگون
گارگری برپا
می شوند،
ندارند و
سندیکا ها را
به عنوان اهرم
و بازوانی
قدرتمند
درجوامع خود
پذیرفته اند.
سندیکا ها در
این روزبه
فعال ترین
افراد
تشکیلات خود
جوایزی اهدا
می کنند و
سایراعضای
خود را به
همکاری بیشتر
دعوت می نمایند.
اما آقای
رییس؛
درکشورمن
کارگران
اجازه
برگزاری چنین
جشنی را
ندارند و در
این روز برای
فعالین
کارگری که قصد
برپایی مراسمی
برای
بزرگداشت
مقام کارگر را
دارند احکام بازداشت
صادر می شود.
روانه
زندانشان می
کنند و ممنوع
ملاقات می
شوند.
سندیکاها را
نهادهای غیر
قانونی و تلاش
برای تشکیل
سندیکا ها را «
اقدام علیه
امنیت کشور»
می دانند.
مصاحبه کارگران
با یک رسانه
وبیان خواسته
های صنفی را «تبلیغ
علیه نظام» و
ارتباط با
سندیکا های
بین المللی
را« ارتباط با
گروهک های
مخالف رژیم» معرفی
می کنند.
در ایران بحران های اقتصادی وسیاست های غلط دولتها ،فعالیت واحدهای تولیدی را دچار رکود کرده و باند های مافیای اقتصادی کنترل صنایع گوناگون کشوررا دردست گرفته وبرای سود آوری بیشتر وکسب سرمایه های نامشروع فشار های شدیدی به کارگران وارد می آورند. این مافیاهای قدرتمند اقتصادی که در درون نهادهای اجرایی و تصمیم گیر دولت نفوذ فراوانی دارند، از هیچ کوششی برا رسیدن به اهداف خود کوتاهی نمی کنند و تمامی ابزار لازم را در اختیار دارند. نفوذ قضایی وارتباطات وسیع آنان در دستگاههای امنیتی باعث شده تا کوچکترین اعتراض صنفی کارگران سرکوب و خواسته های کارگران که اغلب با تجمعات مسالمت آمیزبیان می شود با زندان و صدور احکام سنگین قضایی پاسخ داده شود.
خانه
های کارگر
وشوراهای
اسلامی
کارگری به نهادهای
ضد کارگری
تبدیل شدند که
اعضای آنها را
وزارت کار با
تایید از
وزارت
اطلاعات و قبول
صاحبان صنایع
دریک فرایند
نمایشی از بین
کارگران
انتخاب می
کنند وهیچ
جایگاهی در
بین کارگران
ندارند وبه
همین دلیل نمی
توانند
نمایندگان
واقعی
کارگران باشند.
آقای رییس؛ من
یک خبر نگارم
و برای دفاع
ازجامعه
کارگری کشورم
بارها
بازداشت شده
وبه زندان هم
رفته ام، می
خواهم با
بیانی متفاوت
با شما سخن
بگویم و چند
پرسش را مطرح
سازم که یقین
بدانید،
دغدغه و
پرسشهای
بسیاری ازکارگران
ایران
نیزهستند:
- تا کنون سازمان شما چه واکنشی با دولتی که در آن سازمان کرسی نمایندگی داردو با کارگران اینگونه رفتار می نماید نشان داده اید؟
- نمود آشکار اقدامات شما برای کاهش فشار بر فعالین کارگری از سوی دولت های جمهوری اسلامی چه اقدماتی بوده است؟
- چه تلاش و کوششی برای پذیرش واقعی سندیکا و برگزاری انتخابات آزاد و تشکیل سندیکاهای مستقل کارگری در ایران تا کنون انجام داده اید؟
- آیا وقت آن نرسیده که برخورد جدی تری با تضعیع کننندگان حقوق کارگران نمایید؟
-آیا نمی
توان به
استناد نقض و
زیر پا گذاشتن
قوانین و
مقاوله نامه
های بین
اللملی
برخورد قاطعی
با ایران
کردو دو لت ها
ی آنان را
ملزم به پذیرش
تمامی مفاد
این مقاوله
نامه
ومعاهدات جهانی
نمایید؟
در پایان با
توجه به مسایل
گفته شده در
بالا که تنها
بخش کوچکی از
فشارهایی است
که از سوی
دولتها و برخی
از نهادهای
جمهوری
اسلامی به
جامعه ی
کارگری ایران
وارد می شود
وتا هنگامی
که شاهد
رفتارهایی
اینچنینی از
سوی دولت
برکارگران
زحمت کش و
کوشای ایرانی
هستیم اعتقاد
دارم، ایران
حق اجازه داشتن
کرسی در آن
سازمان
جهانی را
ندارد.
با سپاس
ابوالفضل عابدینی نصر
خبرنگار مستقل و فعال حقوق بشر
04/02/1388 خورشیدی
منبع خبر : مجموعه فعالان حقوق بشر
اول ماه مه روزجهانی همبستگی کارگران را جشن می گیریم!
اول ماه مه روزجهانی همبستگی کارگران را جشن می گیریم.
آزادی اجتماعات وبرگزاری مراسم روز کارگر بدون مجوز و بدون نیروهای انتظامی و بدون دخالت دولت حق مسلم همه کارگران است.
1. حق ایجاد تشکل بدون دخالت دولت و نیروهای ضد کارگری
2. حق اعتصاب واجتماع و حق آزادی بیان
3. آزادی بدون قید وشرط فوری تمامی فعالین کارگری وزندانیان سیاسی
4. تامین امنیت شغلی و بیمه بیکاری برای همه
5. تامین مسکن و بیمه های اجتماعی برای همه
6. تعیین حداق دسمزد متناسب با تورم
7. انحلال شرکت های پیمانکاری وکارهای پکیجی
8. لغو قرار دادهای موقت واستخدام رسمی همه کارگران
زنده باد اول ماه مه روز همبستگی کارگران
جمعی از کارگران ایران خودرو
منبع: خودروکار
5 اردیبهشت 88
شرکت وزنه تعطیل شد
شرکت وزنه تحت پوشش بانک ملت با سابقه ای بیش از 40 سال فعالیت صنعتی، پس از 2 سال واگذاری به مجتمع صنعتی ماموت، با اخراج 230 کارگر رسمی و قراردادی تعطیل گردید. مجتمع صنعتی ماموت یکی از قدرتمندترین سرمایه داران بخش خصوصی است که در چند سال اخیر با اقدام به خرید شرکت های مارال، مایان، ایران بلغار، اف ام و وزنه دست به اخراج گسترده پرسنل قدیمی این شرکت ها زده است. ماموت بیش از 5000 کارگر قراردادی در داخل ایران دارد که اکثر این کارگران ساکن ساوجبلاغ کرج می باشند. نفوذ این شرکت در منطقه به اندازه ای است که شکایت کارگران از شرائط سخت کار در کارخانجات وابسته به این مجتمع صنعتی در اکثر موارد بی نتیجه مانده است. پرداخت هدایا و کمک های نقدی و غیرنقدی به اداره کار و امور اجتماعی کرج و هشتگرد، آن هم به صورت علنی موجب شده است که کارگران اخراجی امید چندانی به احقاق حقوق خود از طرف نهادهای دولتی نداشته باشند.
لازم به ذکر است که واگذاری شرکت وزنه به ماموت در حالی انجام شده که برای این معامله هیچ مزایده ای صورت نگرفته و شرکت 60 میلیاردی وزنه به قیمت 6 میلیارد، آن هم به صورت غیرقانونی به شرکت ماموت فروخته شده است. مجتمع صنعتی ماموت پس از گذشت دو سال از این واگذاری با استناد به اخطارهای محیط زیست اقدام به اخراج کارگران و متوقف کردن فعالیت کارخانه نموده است. در صورتی که این ایرادات به آسانی و با اصلاح شرائط تولیدی قابل حل بوده اند.
کارگران اخراجی کارخانه وزنه
بدون شرح :
حمايت تشکل دولتی کارگری از ميرحسين موسوی :
به
گزارش
خبرگزاری ايلنا
در تاریخ 5
اردیبهشت 88
آمده است :
دبيركل خانه
كارگر گفت:
خانه كارگر به
اين جهت از
كانديداتورى
ميرحسين
موسوى دفاع ميكند
كه در دولت وى
اقداماتى در
جهت حمايت از
كارگران صورت
گرفت.
به گزارش
ايلنا،
عليرضا محجوب
در اجتماع كارگران
در مرقد مطهر
امام
خمينى(ره) با
بيان اينكه در
سالهاى اخير
مشكل واردات
بيرويه و
قراردادهاى
موقت كار،
امنيت شغلى
كارگران را به
خطر انداخته
است، اظهار
داشت: بيتوجهى
مسؤولان
دولتى نسبت به
اين موضوع در
حالى ادامه دارد
كه در دوران
جنگ هيچ كدام
از اين مشكلات
احساس نميشد.
وى با يادآورى
اينكه
كارگران
ايران از دولت
جنگ ميرحسين
خاطره خوشى به
ياد دارند،
گفت: اميدواريم
مسؤولان
دولتى
سرانجام روزى
اين مشكلات را
برطرف كنند.
وى با انتقاد
از پرداخت
تسهيلات به
بنگاههاى
زودبازده كه
در سالهاى
اخير به عنوان
راهكار
مبارزه با
بيكارى و توسعه
اشتغال مورد
استفاده دولت
قرار گرفته است،
گفت: اجراى
اين سياست
باعث شد تا
منابع به طور
ناموزون ميان
بخشهاى
مختلف جامعه
پخش شده و با
مشكل نقدينگى
روبهرو شويم.
وى تورم در
بخش مسكن،
توزيع
ناعادلانه
ثروت و افزايش
شكاف طبقاتى
را از نتيجه
اجراى چنين سياستى
در چند سال
اخير دانست.
وى همچنين با
انتقاد از
نابرابرى در
افزايش مستمرى
بازنشستگان
كشورى و لشگرى
با بازنشستگان
تامين
اجتماعى گفت:
اين مساله
همچنان وجود دارد؛
هر چند كه با
اعتراضات سال
گذشته در فصل
بودجه، نزديك
به دو هزار و
پانصد
ميليارد تومان
براى تضمين
مستمرى
بازنشستگان
تامين اجتماعى
در نظر گرفته
شد.
وى همچنين از
پيگيريهاى
مجلس كارگرى
براى تحقق
خواستههاى
صنفى كارگران
و بازنشستگان
خبر داد و گفت:
اين نهاد در
جلسه زمستان
سال گذشته خود
پيگيرى اين مطالبات
را در دستور
كار خود قرار
داد.
حمایت معلمان سقز از اعتصاب معلمان ایران
بنا به خبر رسیده از شهر سقز، معلمان این شهر با صدوراطلاعیه ای اعلام کردند درحمایت از فراخوان کانون صنفی معلمان ایران جهت برگزاری اعتصاب عمومی به این حرکت خواهند پیوست.
معلمان سقز در اطلاعیه خود از تمامی همکاران خود درسراسرمناطق شهری وروستایی درخواست کرده اند که به اعتصاب عمومی معلمان درسراسر ایران بپیوندند.
کانون صنفی معلمان ایران با صدور بیانیه ای از تمامی معلمان ایران خواسته که در روزهای ششم و هفتم اردیبهشت درمحل کارحاضر شوند اما از رفتن به کلاسها و تدریس خودداری کنند و روز هشتم اردیبهشت معلمان از رفتن به مدارس خودداری کنند.
حمایت از کارگران نیشکر هفت تپه
ما کارگران" ریسندگی و فرش غرب بافت کرمانشاه " همراه با جنبش کارگری ، برای حفظ حقوق و منافع کارگران رنجدیده هفت تپه ، همبستگی خود را با آنان اعلام داشته و این را خوب میدانیم که حمایت از کارگران هفت تپه حمایت از خود و دیگر هم طبقه ای هایمان است.
در همین راستا ما نیز به عنوان جمعی از کارگران در آستانه روز جهانی کارگر- اول ماه مه - از هم طبقه هایمان در سراسر ایران در راستای منافع جنبش کارگری و برا ی کمک به یکپارچگی و همبستگی تا رسیدن به حقوق حقه خود ، وظیفه طبقاتی خود میدانیم که از کارگران و مطالبات آنان حمایت نمائیم و دیگر کارگران را در مبارزه بخاطر حقوق و منافع انسانی شان تنها نگذاریم.
ما کارگران فرش غرب بافت کرمانشاه هر گونه پرونده سازی برای کارگران و فعالان کارگری به ویژه نمایندگان شرکت هفت تپه را محکوم می کنیم.
زنده باد اتحاد و همبستگی طبقاتی کارگران
کارگران فرش و ریسندگی غرب بافت کر مانشاه
5/2/1388
اخراج دهها کارگر واحدهای صنعتی زاهدان
50 کارگر یک کارخانه تولید لوازم برودتی در شهر زاهدان به علت بروز مشکلات مالی اخراج شدند.
کارفرمای این واحد صنعتی دلیل اخراج کارگران را عدم فروش تولیدات، کاهش در آمد کارخانه و ورشکستگی اعلام نمود.
لازم به ذکر است که در ماه گذشته چندین کارخانه و کارگاه صنعتی در شهر زاهدان به علت مشکلات مالی ورشکسته و کارگران آنها اخراج شده اند.
اخراج دهها کارگر کارخانه "ارج"
کارفرمای کارخانه "ارج" به بهانه بروز مشکلات مالی 80 تن از کارگران این کارخانه را اخراج کرد.
کارفرمای کارخانه ارج اعلام کرد، به دلیل مشکلات مالی و ورشکستگی، احتمال تعطیلی کارخانه وجود دارد و 270 نفر دیگر از کارگران این کارخانه اخراج خواهند شد.
تجمع اعتراضی کارگران اداره تامين آب "زابل" در مقابل اداره کار
بنا به گزارش کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری، کارگران اخراج شده اداره تامین آب "چاه نیمه های " شهر زابل، در مقابل اداره کار این شهر تجمع کردند.
کارگران معترض که به نمایندگی از دهها کارگر اخراجی در این تجمع حضور داشتند خواستار بازگشت به کار و پرداخت 3 ماه دستمزد معوقه خود شدند.
کارگران معترض اعلام کردند تا دستیابی به مطالبات خود به اعتراضاتشان ادامه خواهند داد.
اعتصاب کارگران کارخانه "لاستیک دنا"
کارگران کارخانه "لاستیک دنا" در اعتراض به اخراج کارگران این کارخانه در شیراز اعتصاب کردند.
کارگران کارخانه "لاستیک دنا" با پلاکاردهای که بر آنها نوشته شده بود، "مدیر بیلیاقت استعفا استعفا، اخراج 4 نماینده، توهین به 2000 کارگر، ما کارگران لاستیک سازی دنا خواستار خلع ید مدیران بیکفایت هستیم، هیات مدیره بی لیاقت اخراج باید گردد، وحدت کارگران ضامن انقلاب است"، اقدام به برپایی تجمع اعتراضی کردند.
کارگران کارخانه لاستیک دنا پس از آنکه لیستی از نام کارگران اخراجی را مشاهده کردند، با تشکیل شورایی ضمن اخراج مدیران کارخانه، مدیریت آن را برعهده گرفتند.
دومین تجمع اعتراضی دانشجویان دانشگاه تربیت معلم
روز شنبه 5 اردیبهشت، دانشجویان پردیس کرج دانشگاه تربیت معلم، در اعتراض به ورود نیروی انتظامی و تهدید دانشجویان با سلاح گرم، دومین تربیون آزاد و تجمع خود را برگزار کردند.
در تریبون آزاد دانشجویان که در مقابل سلف سرویس دانشگاه برگزار شد 800 تن از دانشجویان شرکت داشتند. یک دانشجو با تشریح جلسه صورت گرفته با ریاست دانشگاه، در خصوص تهدید و حضور نیروهای انتظامی، نتیجه آن جلسه را بیان کرد.
دانشجویان در خاتمه حق پیگیری و رسیدگی به خواسته هایشان را محفوظ داشته و اعلام کردند که تا برآورده شدن خواسته های مطرح شده در قطع نامه پایانی تریبون قبلی، ساکت نخواهند نشست و برنامه های خود را متعاقبا اعلام خواهند کرد.
تجمع اعتراضی معلمان در مقابل مجلس رژیم
جمعی از معلمان استانهای لرستان و کرمانشاه، در اعتراض به عدم استخدام رسمی از سوی وزارت آموزش و پرورش در مقابل مجلس شورای اسلامی تجمع اعتراضی برگزار کردند.
معلمان معترض با حمل پلاکاردهایی که بر آنها نوشته شده بود"ما حق التدریس ها را دریابید"، "ما معلمان حقالتدریسی خواهان رفع مشکل استخدام و افزایش حقوقمان هستیم"، نسبت به عدم پرداخت حق بیمه و دیگر مزایای شغلی خود معترض بودند.
5ارديبهشت:
ميزگرد بررسی
مشکلات
کارگران در
ايران
*عضو سنديکای
واحد:قرارداد
موقت ونبود
امنيت شغلی
بزرگ ترين
مشکل کارگران
است
*کارفرما:امنيت
شغلی را نبايد
به گردن
کارفرما قرار
داد...مطالبی
را که يک روزی
در دنيا مرسوم
بود، بايد
فراموش کنيم.
راديو
آلمان
نبود تشکلهای
مستقل
کارگري، وجود
قوانين
ارتجاعی در قانون
کار،
قراردادهای
کاری موقت،
نبود بيمه بيکاری:
کداميک از
اينها مشکل
اصلی کارگر
امروز ايرانی
است؟ پنج تن
از دستاندرکاران
به اين پرسش
پاسخ دادهاند.
محمد مالجو
پژوهشگر
اقتصادي،
هادی غنيمی فرد،
رئيس شبکه
سراسری خانههای
صنعت و معدن
کشور، سعيد
ترابيان، عضو
هيأت مديره
سنديکای
کارگران شرکت
واحد اتوبوسراني،
جعفر عظيمزاده،
عضو اتحاديه
آزاد کارگران
ايران و
عليرضا
عسگري، فعال
کارگری در
ميزگرد دويچه
وله به مناسبت
اول ماه مه
(روز کارگر) به
بررسی مشکلات
کنونی
کارگران ايران
پرداختند.
آقای ترابيان
به نظر شما در
حال حاضر عمدهترين
مشکل کارگران
ايران چيست؟
پايهايترين
مشکل کارگران
ايران در حال
حاضر وجود قراردادهای
موقت کار است.
اين مشکل،
ساير مشکلات
حاد کارگران
را هم زير
سايه قرار ميدهد.
کارگران به
دليل اين که
چنين شمشيری
بالای سرشان
است، نميتوانند
برای مشکلات
حاد ديگرشان
ازجمله عدم پرداخت
دستمزد،
کمبود
دستمزدها،
نداشتن تشکلهای
مستقل کارگری
و اخراجهای
بيرويهی
هزاران نفره
که در حال
حاضر شاهدش
هستيم و نبود
امنيت شغلی
هيچ گونه
اعتراضی
انجام بدهند.
وقتی بيش از ۸۰ درصد
کارگران
ايران با اين
نوع
قراردادها
مشغول به کار
هستند، دست
کارفرما باز
است تا با
کوچکترين
اعتراضی از
طرف کارگران
در رابطه با
لغو قراردادهايشان
مخالفت کند و
به همين دليل
کارگرها روی
اين مسئله
حساس هستند و
به دليل نبود
امنيت شغلی و
نبود موقعيت
کاری در کشورمان
متاسفانه به
اين اعتراضات
دامن نميزنند.
الان در کشور
ما عدم پرداخت
دستمزد
کارگران واقعا
بيداد ميکند.
شايد ميليونها
نفر کارگر در
سال گذشته
حقوق ماهيانهشان
را دريافت
نکردهاند و
اين مورد
متاسفانه در
حال حاضر در
کشور ما وجود
دارد و به نظر
من عمدهترين
مشکل کارگرها
در حال حاضر
وجود
قراردادهای موقت
کار است.
آقای غنيميفرد،
شما بهعنوان
يک کارفرما
نظرتان راجع
به صحبتهای
آقای ترابيان
چيست؟
فرمايشات
آقای ترابيان
منطقی بود،
ولی ديگر فرصت
اين حرفها از
دست رفته است.
يعنی دنيا از
نظر اقتصادی در
شرايطی قرار
دارد که ميبينيد.
الان اين
بحران دامن
حتا کشورهای
صنعتی و
اقتصادی دنيا
را گرفته و
همهجا با اين
مسئلهی عدم
کار و عدم شغل
ثابت برای
افراد مواجه
شدهاند. کشور
ما خوشبختانه
بازهم کمتر با
اين قضيه
روبرو شده
است. ايراد
ايشان در يک
شرايط عادی بهجاست،
بهخصوص الان
در کشور، ما
با چند مسئلهی
اساسی مواجهايم.
اول مسئلهی
تحول اقتصادی
و دوم مسئلهی
اصلاح الگوی
مصرف است.
مقدار زيادی
از بحران
جهانی هم که
از طريق قيمت
نفت به ما
تحميل شده دست
به دست هم
داده است.
بنابراين ما
بايد تمهيدی
بيانديشيم که
يک
تجديدساختار
بشود. وقتی
کارفرمايی
دارد محصولی
را توليد ميکند،
اين برايش
خيلی خوشايند
نيست که
توليدش را
تعطيل کند.
اگر کارگرها
را اخراج ميکند،
اگر دستمزد را
نميتواند
بدهد، همه در
اثر اين
گرفتاريهاست.
بايد بنشينيم
باهم اين
مسايل را حل
کنيم.
يکی از مسايل
مهم ما در اينجا
همين مسئلهی
قانون کار
ماست که در
بعضی از
موارد، قانون درستی
نيست. همان
طور که سرمايهگذاران
امنيت سرمايهشان
را درخواست ميکنند،
کارگرها هم حق
دارند امنيت
شغليشان را
درخواست کنند.
ولی تامين اين
امنيت شغلی را
نبايد به گردن
يک آدم آسيبپذيری
مثل کارفرما
قرار بدهند.
چون کارفرما
ممکن است خودش
ورشکست بشود،
ممکن است
بميرد، ممکن
است کارخانهاش
آتش بگيرد و
انواع بلاهای
ديگر سرش
بيايد و اينها
به طور کلی
ناگهان بيحق
ميشوند. برای
اين که اين
طور نشود،
بايد سازمانهای
معتبر بيمه
وجود داشته
باشد که از
روز اول، هر
کارگری
هرجايی که کار
ميکند، روز
بيکاری او را
در نظر بگيرند
و او را بيمه
کنند که اگر
يک روزی
کارفرما
نيازی به او نداشت،
بدون دعوا،
بدون رفتن به
کميسيون حل اختلاف
به او بگويند
خيلی خب
قربان، از
فردا اين آقا
را ما در اين
کارخانه نياز
نداريم، او هم
برود به آن
شرکت بيمه و
دستمزدش را
بگيرد تا کار
بعدی برايش
پيدا بشود. من
تصور ميکنم
بزرگترين
سرمايهی
کارفرما
کارگرهای با
تجربهاش
هستند که هيچ
کس حاضر نيست
آنها را از
دست بدهد.
مطالبی را که
يک روزی در
دنيا بين
کارگر و
کارفرما
مرسوم بود و
اختلاف عمده
بين اين دو قشر
وجود داشت،
بايد فراموش
کنيم. الان هر
دو اين گروه
هم کارگرها و
هم
کارفرمايان
سرنشينان يک
قايقاند. اگر
اين قايقسوراخ
بشود و به قعر
دريا برود، هر
دو گروه غرق
ميشوند. به
اين موضوع
بايد توجه
کنيم.
آقای مالجو چه
قدر اين صحبتها
را قبول
داريد، با
توجه به وضعيت
کنونی
اقتصادی جهان
و دنيا، حق را
به کدام طرف
ميدهيد به
کارگر يا
کارفرما؟
محمد مالجو:
انتهای بحث
آقای غنيميفرد
نکتهی جالبی
بود. هم کارگر
هم کارفرما
ساکن ومسافر
يک قايق
هستند. اين
نکته نکتهی
به جاييست.
به عبارت ديگر
هم کارگران،
هم
کارفرمايان در
مقولهی
توليد، با
موانع جدی
مواجه هستند.
مسئله، مسئلهی
کارگر نيست،
مسئلهی
کارفرما هم
نيست. من به
مجموعهای از
اينها فهرستوار
اشاره ميکنم.
مثلا ريسک
بالای سرمايهگذاري،
پيچيدگی و
نارسايی و عدم
رعايت قوانين
و مقررات در
زمينهی
سرمايهگذاری
و توليد،
پيچيدگی
فرايند اخذ
جواز تاسيس
بنيادهای
توليدی و توسعهنيافتگی
بازارهای
مالي، نقش
نامناسب
بازار سرمايه
در تجهيز
منابع مالي،
مشکلات قانون
مالياتهای
مستقيم و غيره
و غيره.
به موارد خيلی
زيادی ميشود
اشاره کرد که
همه موانع
توليد هستند.
اينجاست که ميخواهم
حالا به فرمايشات
اول آقای
غنيميفرد
برگردم. گروههای
ذينفع بسياری
هستند که اگر
بنا بر رفع
اين موانع
باشد،
منافعشان به
طور جدی آسيب
ميبيند. در
چنين شرايطی
هم
کارفرمايان،
هم دولت و هم
اقتصاددانان
طرفدار
کارفرما،
بيشترين فشار
را روی گروههای
کارگری ميگذارند.
به عبارت ديگر
آقای غنيميفرد
کماکان به اين
موضوع اشاره
دارند که بله،
بخشهايی از
قانون کار به
هرحال مشکل
دارد. من هم اعتقاد
دارم بخشهايی
از قانون کار
مشکل دارد،
منتها فصل ششم
قانون کار را
مشکلدارتر
از بقيه ميدانم
که حق اعتصاب،
حق برخورداری
از تشکلهای
مستقل را به
کارگران نميدهد.
نه احيانا
مثلا مواد ۲۱ يا ۲۷ که معمولا
ميشنويم
گروههای
کارفرمايی از
آن ايراد ميگيرند
و معتقد هستند
که امنيت شغلی
زياد از حدی
را به کارگران
اعطا ميکند.
به هرحال من
با نقطه نظرات
آقای غنيميفرد
آشنا هستم.
اين دسته از
دوستان يکجور
بده بستان و
در واقع
معامله را بين
امنيت شغلی از
يکسو و اشتغالزايی
و گسترش توليد
از سوی ديگر
ترسيم ميکنند
و معتقد هستند
برای تحقق
اشتغالزايی
بايد امنيت
شغلی کارگران
را فدا کرد. به اين
اعتبار معتقد
هستند که يا
بايد به
مطالبهی
کارگران برای
برخورداری از
امنيت شغلی تن
داد و از رشد
اقتصادی چشم
پوشيد، يا در
عوض به
الزامات يک
نظام اقتصادی
پويا تن در
داد و مطالبات
کارگري، از
جمله مثلا
مطالبهی
امنيت شغلی را
ناديده گرفت.
اين استدلال
قبل از بحران
جهانی کنونی
وجود داشته و
امروز هم وجود
دارد. اما به
نظر ميآيد
اين را ما
بايد در
چارچوب
مناسبات قدرت
درک بکنيم. همان
نکتهای که
ابتدا گفتم.
ازاين جهت که
ساير گروههای
ذينفع در
اقتصاد ايران
که مانع توليد
و اشتغالزايی
هستند و قدرت
فراوان
دارند، گروههای
کارفرمايی و
دولت روی آنها
دست نميگذارد
بلکه تمام
فشار را روی
کارگران ميگذارد
يعنی تنها
گروهی که
همبسته نيست،
به دليل قانون
کاری که ما
داريم و به
دليل نوع برخورد
نظام سياسی با
کارگران که
آنها را فاقد
قدرت جمعی
قابل توجه
کرده است.
از صحبتهای
آقای غنيميفرد
ميشود اين
طور برداشت
کرد که
کارفرمايان
هم خيلی مايل
نيستند با
کارگران مشکل
داشته باشند و
بيشتر مسئلهی
قانون است که
بين کارگران و
کارفرمايان
ايجاد مشکل ميکند.
آقای عظيمزاده
شما مشکل عمدهی
کارگران که
امروز با آن
در ايران
سروکار دارند
را چه قدر
مربوط به
قانون کار ميدانيد
و چه قدر ناشی
از عملکرد
کارفرماها؟
جعفر عظيمزاده:
تمام اين
مشکلاتی که
آقای ترابيان
به درستی و
دقيق به آنها
اشاره کرد به
نظر من قانون
برآمد اين
ساختار
اقتصادی
سياسی است و
مادام که
تغييرات عمدهای
در ساختار
اقتصادی و
سياسی ايران
صورت نگيرد،
به نظر من
قانون کار
فراتر از اين
چيزی که امروز
هست نخواهد
بود. اما صرف
نظر از اين
بحث پايهای
در رابطه با
سوال مشخص شما
تا آنجايی که
به قانون کار
برميگردد،
بايد بگويم
کارفرمايان
در ايران در
سی سال گذشته
به ويژه از
زمان تصويب
قانون کار به
اينطرف،
دقيقا با اتکا
به همين
قانون، بيسابقهترين
بيحقوقيها
را به کارگران
ايران تحميل
کردند. يعنی
همين
قراردادهای
موقت که آقای
ترابيان به آن
اشاره کرد، در
واقع پايهی
اصلی مشکلات
حاد ديگر
کارگران
ايران است و در
قانون کار اين
نوع
قراردادها به صراحت
به رسميت
شناخته شده
است.
تبصرهی ۲ مادهی هفت
قانون کار در
مورد
قراردادها ميگويد،
در کارهايی که
طبيعت آن جنبهی
مستمر دارد در
صورتی که مدتی
در قرارداد
ذکر نشود،
قرارداد
دائمی تلقی ميشود.
معنای ديگر
اين ماده اين
است که
کارفرما در
کارهايی که
جنبهی مستمر
دارند، ميتواند
کارگران را با
ذکر مدت
قرارداد به
استخدام خود
دربياورد.
امروز دقيقا کارفرمايان
با استناد و
با اتکا به
اين مادهی
قانونی در
تمامی مراکز
بزرگ کارگری
از قبيل ايرانخودرو،
شرکت ملی نفت،
صنايع
پتروشيمی و
ساير پروژههای
بزرگ ملي،
کارگرها را با
قراردادهای
موقت به
استخدام
خودشان درميآورند
يا اين که بخشهای
مختلف کار را
به پيمانکارها
واگذار ميکنند
و اين
پيمانکارها
هر بلايی که
ميتوانند سر
کارگرها درميآورند.
پس از اين
مسئلهی
قراردادهای
موقت است که
در قانون کار
هم آمده.
همان طور که
دوستان هم
اشاره کردند،
به فصل ششم
قانون کار ميرسيم
که در آن حق
اعتصاب و حق
تشکل نيامده.
در حقيقت اعتصاب
کارگر در
ايران ممنوع
است و کارگر
حق ايجاد تشکل
ندارد. به جز
آن چيزی که
خود دولت ديکته
کرده است، حق
تشکل ديگری را
ندارد. از يک
طرف ديگر مثلا
الان عدم
پرداخت
دستمزدها به
عنوان يکی از
بزرگترين
مشکلات
کارگران
ايران است که
ظرف سال گذشته
ميليونها
کارگر از سه
ماه تا بيست
ماه دستمزد و
حقوق خودشان
را دريافت
نکردند، آن هم
با اين تورم
موجود، در قانون
کار هيچ اشارهای
به اين نشده
است که اگر
کارفرمايی
دستمزد کارگر
را پرداخت
نکند چه ميشود؟
چه اتفاقی ميافتد؟
کارفرما چه
جريمهای را
بايد پرداخت
کند؟
به عنوان يک
جمعبندی ميخواهم
بگويم که
قانون کار در
پايهايترين
سطح، برآمد
اوضاع سياسی ـ
اقتصادی ـ اجتماعی
ايران است و
اين قانون هيچ
حق و حقوقی برای
کارگر قائل
نشده است. اما
تا آنجا که به
خود کارفرماها
به عنوان يک
فرد برميگردد،
به نظر من نميشود
گفت که در اين
ميان تأثير
دارد، مگر اين
که بخواهيم
روی مسئله
اخلاقی بحث
بکنيم و
اخلاقا
بگوييم آقای
کارفرما! کمی انصاف
داشته باش.
اما تا آنجا
که به
کارفرماها به
مثابه يک طبقهی
اجتماعی
صاحبان
سرمايه برميگردد،
خود همين
ساختار
اقتصاديـ
سياسيـ
اجتماعی در ايران
در واقع
نمايندهی آنهاست.
به اين معنا
ميخواهم
بگويم که اين
سيستم سرمايهداری
در ايران است
که چنين
وضعيتی را
امروز برای
کارگران
ايران پديد
آورده است.
آقای غنيميفرد
به بحران
اشاره کردند.
بحثی که ما
کارگرها با آن
آشنا هستيم.
تا بحث حقوق
کارگر به ميان
ميآيد، ميگويند
بحران. من از
آقای غنيميفرد
سوال ميکنم،
اين بحرانی که
امروز ايشان
دارند به آن اشاره
ميکنند و سطح
جهان را گرفته
است، مگر پنج
سال پيش وجود
داشت؟ همين
قراردادهای
موقت، عدم پرداخت
دستمزدها،
اخراج بيرويهی
کارگران،
نبود امنيت
شغلی و... تمام
اينها پنج
سال پيش هم وجود
داشت، ده سال
پيش هم وجود
داشت و اتفاقا
پايهاش از
دههی ۱۳۶۰ گذاشته شد.
هيچ بحرانی هم
به معنايی که
امروز آقای
غنيميفرد از
آن صحبت ميکند
وجود نداشت.
ميخواهم
بگويم که مشکل
کارگران در
ايران به بحران
جهانی بر نميگردد
بلکه اساسا به
ساختار
اقتصاديـ
سياسيـ
اجتماعی برميگردد
که در پايهايترين
سطح،
کارفرماها به
مثابه يک طبقهی
بزرگ اجتماعی
نمايندهی آن
هستند.
آقای غنيميفرد
صحبتهای
آقای عظيمزاده
را شنيديد،
بخصوص قسمت
آخر که مشخصا
شما را خطاب
قرار دادند.
پاسخی داريد؟
هادی غنيميفرد:
فرمايشات
جناب عظيمزاده
از ديدگاه
ايشان است که
آخر سر سيستم
سرمايهداری
ايران را مورد
اتهام قرار
دادند که اين
از خصايل
سيستم سرمايهداری
است. ولی ما
الان در دنيا
به يک سيستم
ديگری پناه
بردهايم،
همهی مردم
دنيا نه تنها
ما. ميبينيد
در آمريکا که
مظهر سرمايهداری
جهان است، بسياری
از مسايل به
شکل
سوسياليسم
خزنده آمده و همه
جا را گرفته
است. همين
تأمين
اجتماعی آيا سيستمی
است که در
سرمايهداری
پيشبينی شده
يا سيستم
سوسياليستی و
اجتماعی است؟
اين است که ما
بايد کمی طرز
فکرمان را
توسعه بدهيم.
يک بنگاه
اقتصادي، يک
شرکت نساجی
وقتی فروش
ندارد، وقتی
بانک به او
پول نميدهد و
از نظر بدهی
بانکی دچار
مضيقه است،
اين چه طور
شده است که
نميتواند
دستمزد
بپردازد و
وقتی دستمزد
نميپردازد
کارگر حق دارد
کار نکند و
وقتی کار نميکند
محصول بوجود
نميآيد و
محصول که
بوجود نميآيد
درآمدی وجود
نخواهد داشت. اين
چيزها را ما
بايد درک
کنيم،
بنشينيم برای اصلاح
کليهی
گرفتاريها
راه حلی
داشته باشيم.
وگرنه خيلی
راحت است که
ما مثل سی سال
پيش دنيا اين
طرف بنشينيم و
کارگرها را
متهم کنيم که
کار نميکنند،
کارگرها هم
کارفرماها را
متهم کنند که اينها
ميخواهند ما
را چپاول
کنند. نه!
کارفرما وقتی
ميتواند سود
ببرد که کارگر
کار بکند و
توليد بکند. و
وقتی کارگر ميتواند
کاری داشته
باشد که
کارفرما چرخ
دستگاه
توليدياش
بگردد و
بتواند
دستمزد
پرداخت کند.
حالا ما در
اينجايی که
منافع مشترک
داريم بياييم
با هم صحبت
کنيم. من نميدانم
چرا ما عادت
داريم هميشه
در آنجايی که
افتراق منافع
وجود دارد
باهم موضع
بگيريم و
جنجال کنيم.
الان وضعيت
اقتصادی کشور
ما اينطوری
است، وضعيت
دنيا هم اينطوری
است. حالا،
اگر جنگ بهتر
است خب
بجنگنيم. طوری
نميشود. اما
معتقدم
برخلاف آن ميتوانيم
بنشينيم و راه
حل پيدا
کنيم. اروپا،
آمريکا، کليهی
کشورهای
آسيای جنوب
شرقی و آنهايی
که از نظر
اقتصادی
دنبال درماناند،
دنبال اين
هستند که راه حل
پيدا کنند، نه
اين که جنگ را
شعلهورتر
کنند.
من قبول دارم
که
قراردادهای
موقت برای
کارگر خيلی
چيز بدی است.
کارگر نميتواند
خانهاش برود
به خانمش
بگويد من نميدانم
که ماه ديگر
هم همين حقوق
را خانه ميآورم
يا نه. اما راهحلش
اين نيست که
ما يک آدم را
که معلوم نيست
چه قدر پول
دارد، از کجا
آورده، برای
چه آورده، او
را بگيريم و
بگوييم، چون
تو يکروز به
اين آقا گفتی
بيا سر کار،
محکومی که تا
ابد مخارج او
را به عهده
بگيری. اين
همان ميشود
که ديديد.
يعنی کمکم
کسی را
استخدام نميکنند
که ديگر اين
وضعيت
برايشان پيش
نيايد. اما
اگر ما برای
اين راه پيدا
کنيم، بگوييم
کارگر و
کارفرما روزی
که قرارداد ميبندند،
هرکدام سهمی
از يک حق بيمهی
روز بيکاری اين
آقا را بدهند
و آن روزی که
اين آقا يا
خانم از
کارشان
برکنار شدند،
بدون دعوا
بروند شرکت بيمه
و بگويند ما
حق بيمهمان را
برای يک چنين
روزی دادهايم.
شما در اروپا
به اين راهحل
رسيدهايد.
سوئد، نروژ،
دانمارک،
آلمان و همهی
اين کشورها
دارند با آن
سيستم رفتار
ميکنند. ما
اينجا را
يادمان رفته
است. فکر ميکنيم
به دليل اين
که يک روزی
يکی از
دانشمندان
اقتصادی گفته
دو گروه
کارفرما و
کارگر باهم در
تضاد هستند،
بايد تا ابد
اين حرف را
تکرار کنيم.
نه!
آقای غنيميفرد،
پس شما
معتقديد که
اصلاح سيستم
تأمين اجتماعی
در حال حاضر
ميتواند
بهترين راه
برای حل مشکل
کارگران و کارفرمايان
باشد، درست
است؟
هادی غنيميفرد:
بله. اين را
بايد کارفرما
و کارگر
بنشينند و حل
کنند. خود ما
در خانهی
صنعت يک چنين
سيستمی را
داريم. بدون
اين که هيچ
کسی چيزی
اضافه
بپردازد،
کارگر و
کارفرما يک
شرکت تعاونی
تامين اشتغال
درست کردهاند
و بيمهی
تامين اشتغال
برای روزهای
مبادا دارند.
آقای عسگری در
بحثهايی که
دوستان
کردند، اشاره
کردند به فصل
شش قانون کار
که حق اعتصاب
و حق تشکيل
تشکلهای
کارگری را از
کارگران
گرفته است.
عمده مشکلات
کارگران الان
بحث شد. فکر ميکنيد
نقش سنديکاها
و تشکلهای
کارگری در حل
اين مشکلات چه
قدر ميتواند
پررنگ باشد؟
عليرضا عسگری:
اولا اين را
بگويم که
منظور ما از "تشکلهای
مستقل"
مستقل از دولت
و از
کارفرماست. به
دليل اينکه
تشکلی که
مستقل از دولت
و کارفرما
نباشد، هرگز
نميتواند
نمايندگی حق و
حقوق و
مطالبات
کارگران را
بکند. من ميخواهم
به چيزی اشاره
کنم. دو موضوع
خيلی خوب اين
ميان شنيده
شد. آقای
ترابيان به
درستی برخی از
مطالبات و
معضلات
کارگری را
گفتند، بقيه دوستان
هم صحبت
کردند. آقای
غنيميفرد يک
جمله گفتند.
من گمان ميکنم
که اصلا اين
مباحث يک
تاريخ جديتر
دارد. مبدأ
تاريخی دنيای
مربوط به
کارفرما و
کارگر برخلاف
آن چيزی که
آقای غنيميفرد
تقسيمبندی
کردند، به پيش
و بعد از بحران
اخير سرمايهداری
برنميگردد.
جالب
اينجاست،
موقعی که خوش
خوشان سرمايهداری
و کارفرماها
در کسب سود و
ارزش افزوده
بود، فقط آنها
اين سود را ميبردند.
اما حالا که
صحبت از بحران
است اتفاقا در
همه جای دنيا
بازهم اين
بحران بر
کارگران و
مزدبگيران
سرشکن ميشود.
از آمريکا تا
ايران که اين
آخر ديديد که
به بهانهی
مشکلات
اقتصادی که
ممکن است در
پيش باشد، حداقل
حقوق
کارگران، يک چندم
خط فقر بسته
شد و با اينکه
آمارهای
رسمي، تورم را
۳۰
درصد اعلام
کردند و البته
برخی از
اقتصاددانان
مستقل آن را
بسيار بيش از
اين تخمين ميزنند،
در برخی از
اقلام حتا
بالای صددرصد
افزايش قيمت
داشتيم، اما
حقوق کارگران
را تنها ۲۵درصد
افزايش دادند
و نهايتا هم آن
را به ۲۰درصد کاهش
دادند.
من فکر ميکنم
که اين اصلا
يک بحث تاريخيست.
مشکلات در
قانون کار هست
و در هزار چيز
ديگر هم هست.
فکر نميکنم
کسی اين توهم
را داشته باشد
که همواره نمايندگان
دولت، طرف
کارفرماياناند.
در واقع اين
طبقهی
سرمايهداريست
که از دولتمردان
حمايت ميکند
و دولتمردان
هم از آنها
پشتيبانی ميکنند.
اما سوال
اينجاست،
همين آقای
ترابيان که
امروز صحبت
کردند، به چه
دليل بايد
توسط مجموعهی
دولت حالا
دستگاه قضايی
ولی به
پشتوانهی
قوه مجريه
بارها مورد
اتهام قرار
بگيرد و به
دادگاه
کشانده بشود.
ايشان هيچ کار
خاصی نکرده
است، يعنی در
واقع همواره
اين بوده که
دولت پشتوانهی
کارفرماها
بوده است.
بنابراين باز
برميگرديم
به اين سوال
ساده که آيا
کارگر و
نمايندهی
کارگر ميتواند
آويزان نشستی
باشد که در يک
طرفش نمايندهی
کارفرمايان و
در طرف ديگرش
نمايندهی
دولت نشسته
است؟ آيا از
چنين نشستی منافع
کارگر بيرون
ميآيد؟ خير!
آقای غنيميفرد
صحبت خيلی
خوبی کردند.
اين جمله را
به نظر من
بايد نوشت و
در موردش صحبت
کرد و پخش و
تکثيرش کرد.
جملهشان اين
بود که
کارفرما وقتی
ميتواند سود
ببرد که کارگر
کار بکند و
کارگر هم وقتی
ميتواند نان
دربياورد و
زنده بماند که
نيروی کارش را
به کارفرما
بفروشد.
درواقع هم
کارگر و هم کارفرما
در اين معامله
آزادند. اما
تفاوتش در چيست؟
کارفرما سود
ببرد يا نبرد
و کارگر زنده بماند
يا زنده
نماند! در اين
تضاد اساسي،
کارگر بايد
راهحل خودش
را پيدا بکند.
به همين دليل
دستکم
مطالبهای که
کارگرها ميتوانند
داشته باشند و
آن مطالبه را
نبايد از قانون
کار، از
کارفرما و
دولت داشته
باشند، آن چيزيست
که به نيروی
خودشان بايد
دستاندرکارش
بشوند، ايجاد
کنند و تشکيل
بدهند.
در شرايط
امروز ايران،
حداقل مطالبهای
که کارگران
بايد
پيگيرانه
دنبال کنند و
به کرسی
بنشانند،
ايجاد تشکلهای
مستقل کارگری
است. مستقل از
دولت و کارفرما.
در واقع روی
صحبت من نه با
کارفرمايان
است نه با
دولت. برای
اين که ما
کارگران
خواستههای
خودمان را به
واقع نميتوانيم
از آنها
بگيريم. چون
آنها به دنبال
اين هستند که
همواره در
وضعيتی که
هستند بمانند
و ارزش افزوده
و سودشان
بيشتر شود و
اين با منافع
طبقهی
کارگر، تضاد
اساسي، تضاد
سياسي،
اجتماعی و فرهنگی
دارد.
بنابراين
اصلا انتظاری
از آنها نميرود.
در واقع
انتظار اساسی
از کارگران ميرود
که خودشان با
شناخت از اين قضيه
بخواهند حق
اعتصاب، حق
ايجاد هرگونه
تشکلی که
کاملا مستقل
باشد و به دست
خود کارگران
ايجاد شده
باشد را به
دست آورند که
بتوانند قدم
به قدم تمام
حقوق انسانی
خودشان را به
دست بياورند.
آقای غنيميفرد
معتقدند که
الان بهترين
کار، تصحيح
قانون تامين
اجتماعی است
که هردو طرف
بتوانند از آن
سود ببرند.
آقای عسگری
معتقدند که
اين تضاد
تاريخی وجود
دارد، کاری هم
نميشود کرد و
تنها راهش
تشکيل تشکلهای
مستقل کارگری
است. آقای
مالجو شما با
توجه به شرايط
کنونی
اقتصادی و
اجتماعی
ايران، کداميک
از اين دو راهحل
را الان مفيد
فايدهتر ميدانيد؟
محمد مالجو:
به گمان من
اينها خيلی
باهم منافات
ندارند، به
اين معنا که
بازگو ميکنم.
من فکر ميکنم
در ميانمدت،
امکان ائتلاف
استراتژيک
ميان کار و
سرمايه وجود
دارد. به رغم
تضادی که
معتقدم
همواره بين
اين دو عامل
وجود داشته و
وجود خواهد
داشت. بنابراين
در کوتاهمدت
و در مقطع
فعلی با
فرمايش آقای
غنيميفرد
موافقم. يکی
از جهتهای
تلاشهای
کارگران ميتواند
در يک ائتلاف
با
کارفرمايان
در راستای اصلاح
کل سازماندهی
بيمههای
بيکاری به طور
خاص و تامين
اجتماعی به
طور عام باشد.
اما اين فقط
ميتواند يکی
از اقدامات
کارگران باشد.
در نهايت بحث
اين است که يک
جنسی توليد ميشود،
طرفين اين
توليد، نيروی
کار، سرمايه،
کارگران،
کارفرمايان
چه حق و حقوقی
از اين جنس دارند؟
چه سهمی از
اين جنس را
مال خود ميکنند؟
اين تضاد
همواره وجود
دارد. اما در
شرايط خاص
اقتصاد ايران
مسئلهی اصلی
هم کارفرما و
هم کارگران
اين است که
توليد رشد
اقتصادی با
موانع جدی
مواجه است.
اين موانع
همان طور که
گفتم در خيلی
از موارد به
کارگران
برنميگردد،
به
کارفرمايان
هم برنميگردد.
بلکه الان
گروههای ذينفعی
در سطوح مختلف
وجود دارند که
در واقع به عنوان
مهمترين
موانع توليد
در اقتصاد
ايران عمل ميکنند.
مثلا گروههای
ذينفعی که
اعتبارات را
در شبکههای
بانکی و در
سيستم بانکی
مال خود ميکنند
اما اين
اعتبارات به
سمت توليد
رهنمون نميشود
بلکه عمدتا به
سمت دلالی و
غيره و ذلک ميرود.
همانطور که
گفتم اين گروههای
ذينفع در
زمينههای
مالياتها هم
وجود دارند،
در زمينهی
صادرات و
واردات هم
هستند.
کارفرمايان و
کارگران در
کنار دغدغهی
خاطر نسبت به
تامين
اجتماعی و
بيمههای
بيکاری ميتوانند
به اين گروههای
ذينفع هم
بيانديشند و
منافع خودشان
را در حمله به
منافع اين
گروههای ذينفع،
مشترک ببينند.
اين در کوتاهمدت
است. ولی در
بلندمدت همان
طور که گفتم
کارگران هم
بايد قاعدتا
توانايی تشکل
داشته باشند،
صدای جمعی
داشته باشند.
کمااين که
کارفرمايان
اين صدای جمعی
را در نهادهای
متنوع دارند.
مثال ميزنم،
انواع و اقسام
اتاقهای
بازرگانی که
وجود دارد
صدای جمعی بخشهای
مهمی از
کارفرمايان
در ايران است.
خانهی صنعت
که جناب غنيميفرد
در آنجا
هستند، صداست.
بايد قاعدتا
بين اين دو
عامل توليد،
توازن قوا
وجود داشته
باشد. مادامی
که کارگران
نتوانند از
اين تشکلهای
مستقل
برخوردار
باشند، تاکيد
جناب آقای عسگری
بجاست، تشکلهای
مستقل
کارگري،
مادامی که
نتوانند از
اين تشکلهای
مستقل
برخوردار
باشند قاعدتا
بايد شاهد يک
روابط قدرت
نابرابر بين
کارگر و
کارفرما در
جايی باشيم که
تضاد منافع
وجود دارد.
آقای ترابيان
جمعبندی
خودتان را از
بحث امروز
بفرماييد.
سعيد ترابيان:
در تاييد صحبتهای
آقای عسگري،
کارگرها تا
موقعی که
نتوانند تشکل
مستقل از دولت
و کارفرما،
تشکل مستقل کارگری
داشته باشند،
متاسفانه
بايد با اين
مشکلات دست و
پنجه نرم کنند
و فکر ميکنم
تنها راهی که
کارگرها
بتوانند به
حقوق حقهی
خودشان
برسند، اين
است که آن قدرت
واقعی خودشان
را در ايجاد
تشکلهای
مستقل به کار
بگيرند و با
داشتن تشکلها
مطمئنا ميتوانند
صدای اعتراض و
حقخواهی
خودشان را به
گوش مسئولين
برسانند.
آقای عظيمزاده
جمعبندي
شما چيست؟
جعفر عظيمزاده:
من ميخواهم
اينجا بر نکتهای
تاکيد بگذارم
و آن هم در
واقع به صحبتهای
آقای غنيميفرد
برميگردد که
گويا ما ساکن
يک قايق
هستيم. واقعيت
اين است که
کارگران و
کارفرمايان
اساسا به لحاظ
آن تضاد منافع
تاريخی هيچ
منفعت مشترکی
ندارند.
کارفرماها به
فکر سود
خودشان هستند
و هر لحظه
سودشان افت
بکند، کارگر
را بدون
کمترين تامين
به حال خودش
رها ميکنند.
آن چيزی که به
عنوان بحران
از آن اسم برده
ميشود، در
واقع افت سود
سرمايه است که
بلافاصله با
افت سود، صاحب
سرمايه
کارخانهاش
را تعطيل ميکند.
واقعيت اين
است که با
وجود اين تضاد
تاريخی منافع
کارگر و
کارفرما، من
به نوبهی
خودم مسئله را
سياه و سفيد
نميبينم. چرا
که، چه صاحبان
سرمايه و چه
کارگران،
خارج از ارادهی
خودشان فيالبداهه
در يک شرايط
داده شدهای
دارند زندگی
ميکنند و
اينجا واقعيت
اين است که
کارگر ميتواند
پای ميز
مذاکره برود ،
ميتواند پای
طرح خواستهاش
برود و آن را
از کارفرما
بگيرد. و در
ايران با توجه
به همين ساختار
اقتصاديـ
اجتماعی که
وجود دارد اين
قدرت را عملا
از کارگر سلب
کرده و دولت
به مثابه
نمايندهی
طبقهی
اجتماعی
صاحبان
سرمايه در
واقع هيچ قدرت
و اقتداری را
از سوی
کارگران قبول
نميکند و هيچ
فرصتی نميدهد
که کارگر بتواند
با قدرت خودش،
با تشکل خودش،
با اتحاد خودش
بيايد پای آن
ميز و با قدرت
از منافع خودش
دفاع بکند.
آقای غنيميفرد
جمعبندی شما
از بحث امروز
چيست؟
غنيميفرد:
بحث امروز ما
متاسفانه بحث
دقيقی در آن موردی
که ما ميخواستيم
يعنی بررسی
وضعيت ايران
از نظر کارگری
و کارفرمايي،
نبود بلکه به
بحث در مورد
ديدگاهها و
فلسفههای
مارکسيستی و
سرمايهداری
گذشت. در حالی
که به قول خود
آقای عظيمزاده،
دنيا ديگر از
آن مرحلهی
سياه و سفيد
بيرون آمده
است. دولتها،
پارلمانها و
گروههای
زيادی از حقوق
کارگران دفاع
ميکنند و از
حقوق
کارفرمايان
هم دفاع ميکنند.
به طور کلی
وضع اقتصادی
جهان و
کشورهای مختلف
تنها به اين
که حقوق کارگر
يا کارفرما را
رعايت کنند
نميگذرد،
بلکه بايد
طوری باشد که
جامعه از
عملکرد مجموع
کار اقتصادی
راحت و راضی
باشد. و من تصور
ميکنم ما هم
چارهای
نداريم جز اين
که همين راه
را برويم.
آقای عسگري،
شماجمعبنديتان
را از بحث
امروز
بفرماييد.
عليرضا عسگری:
باز من اينجا
تاکيد ميکنم،
روی سخنم
بيشتر با
کارگرانی است
که اگر نيروی
کار خودشان را
نفروشند، در
واقع هستيشان
مورد تهديد
قرار ميگيرد.
تهديد
کارفرمايان و
صاحبان
سرمايه اين
است که آيا
سود کمتر شده
است يا بيشتر.
در سال ۸۷ که گذشت،
نگاه کنيد به
تعداد
کارگران و
فعالين
کارگری در
ايران که
تهديد شدند،
دستگير شدند،
آزار و اذيت
شدند و در طول
تاريخ نگاه
کنيد به
کارگرانی که
کشته شدند،
زندانی شدند و
زندگيشان را
از دست دادند.
اين آمار نشان
ميدهد که
هرگز دولتها
و حاکميتها
به طور جدی و
اساسی به
دنبال منافع و
مطالبات طبقهی
کارگر نبودند.
به همين دليل
مستقيما اين
را مطرح ميکنم
که مادامی که
کارگر به اين
اصل اساسی پی
نبرد که به
نيروی خودش و
برای خودش به
همراهی و همبستگی
با ديگر
کارگران به
دور از هرگونه
مرزبندی
جغرافيايی و
غيره، بايد
دست در کار
ايجاد سازمانها
و تشکلهای
طبقاتی
خودشان بشوند
که صددرصد از
نيروی خودشان
و مستقل از
کارفرما و
دولت باشد،
راه به جايی
نخواهد برد.
من چيزی بر
اين اضافه ميکنم.
شايد اين
مطالبهی
حداقلی در ايران
امروز باشد،
ولی جهتگيری
اساسی و
هميشگی ميتواند
اين باشد که
تشکلهای
مستقل از دولت
و کارفرما و
اتفاقا با جهتگيری
و سويهی
ضدسرمايه
بايد بتوانند
خودشان را
متشکل کنند و
بسته به
شرايطی که
تشکلهای
مستقل ايجاد
کردند، به سمت
ايجاد يک سازمان
سراسری بروند که
بتواند به طور
اساسی مدافع
حقوق کارگران
باشد و آن
سازمان
سراسری هم گوش
به فرمان
مطالبات و
خواستههای
کارگران باشد.
آقای مالجو
اگر شما هم
توضيح اضافهای
به عنوان جمعبندی
داريد،
بفرماييد.
محمد مالجو:
من حول قانون
کار و تغييرات
حقوقی جمعبندی
ميکنم. به
نظر من خيلی
از مواد قانون
کار فعلی از
جمله مترقيترين
قوانين کار
حداقل در
خاورميانه
است. منتها
متاسفانه
مشکلی که وجود
دارد مشکل
ضمانت اجرای
اين مواد
مترقی است.
موادی که به
هرحال روی
کاغذ، امنيت
شغلی حداقلی
را برای کارگر
به ارمغان
آورده است
منتها همان
طور که گفتم
اين مواد مترقی
قانون کار،
ضمانت اجرا
ندارد.
از سوی ديگر
بخشهايی از
قانون کار
هست، بويژه
فصل ششم قانون
کار در مورد
عمل جمعی
کارگران که از
ارتجاعيترين
قوانينيست
که در حوزهی
کار در
کشورهای
مختلف ميشود
سراغ گرفت.
نيروی
کارگران،
مطالباتشان، عمل
جمعی آنها ميتواند
در راستای اين
دو منظور شکل
بگيرد. يکی ضمانت
اجرا برای بخشهای
مترقی قانون
کار، آنجايی
که منافع
کارگر در آن
ديده شده است.
و از سوی ديگر
لغو و تعويض بخشهای
به شدت
ارتجاعی و مضر
قانون کار.
باز تاکيد ميکنم،
فصل ششم قانون
کار در صدر
اين قوانين
ارتجاعی قرار
ميگيرد و به
عنوان نکتهی
آخر بهرغم
اين حرفها
گمان ميکنم
کماکان در
کوتاهمدت
امکان ائتلاف
يعنی پيدا
کردن منافع
مشترک بين
کارفرمايان و
کارگران وجود
دارد. گروههای
ذينفعی
هستند که
منافع هر دو
گروه
کارفرمايان و کارگران
را زير سوال
بردهاند.
کارگران و
کارفرمايان
در کوتاهمدت
ميتوانند در
راستای احقاق
حقوق مشترک
خودشان باهم
ائتلاف بکنند.
انتخاب ايران به رياست اجلاس سازمان بين المللي کار:
بر اساس خبر خبرگزاری ایلنا درتاریخ شانزده فروردین هشتادوهشت به نقل از وزير كار جمهوري اسلامي آقای جهرمی که در رسانه های دیگری هم انعکاس یافت، ایشان ادعا کردند که در این دوره كنفرانس سازمان جهاني كار ایران ریاست اجلاس اي ال او را بعهده خواهد گرفت.
لينك
خبرگزاري
ايلنا
انتخاب ايران
به رياست
اجلاس سازمان
بين المللي
کار
بر اساس خبر
خبرگزاری
ایلنا
درتاریخ
شانزده فروردین
هشتادوهشت به
نقل از وزير
كار جمهوري
اسلامي آقای
جهرمی که در
رسانه های
دیگری هم
انعکاس یافت،
ایشان ادعا
کردند که در
این دوره
كنفرانس
سازمان جهاني
كارایران
ریاست اجلاس
اي ال او را
بعهده خواهد گرفت.
نهادها و
رسانه های
بسیاری نظر
سندیکاي كارگران
شركت واحد
اتوبوسراني
تهران و حومه
را جویا شدند
دراین ارتباط
برای صحت و
سقم اين خبر از
كنفدراسيون
جهاني
اتحاديه هاي
كارگري جزییات
بیشتر را جویا
شد. ونظر خودش
را اعلام كرد .
بر اساس
اطلاعاتي كه
اي تي يو سي به
سنديكا داده
است ايران
كانديداتوري
خود را از
سازمان جهاني
كار پس گرفته
است، لذا طبق
سنت هر ساله ،
از هر قاره يك
كشور ، رياست
آن سازمان را
به عهده مي
گيرد امسال از
قاره آسیا کشور
دیگری این
مسئولیت را
خواهد پذیرفت.
پیشنهاد و
سوال ما از
آقای وزیر کار
این است ؛ اگر
کشورهای
بسیاری برای
کاندیداتوری
طفره میروند،
نه بخاطر این
است که صلاحیت
ندارند بلکه
باید جوابگوی
میلیونها
انسان گرسنه و
بیکار کشور
خودشان باشند.
آیا بجای
سروسامان
دادن به جلسات
آی ال او
ضروری نیست به
وضعیت جامعه
کارگری
خودمان
بپردازید؟
مقدمات پرداخت
دستمزد
میلیونها
کارگر که عقب
افتاده است را
فراهم كنيد
؟کارگران
زندانی را
آزاد کنید،
شرایط را برای
بوجود آمدن
تشکلات مستقل کارگری
را مهیا کنیدو
اقداماتي در
جهت بازگشت به
كار كارگراني
كه به خاطر
ايجاد تشكل
مستقل از كار
بيكار شده اند
را فراهم كنيد
؟
سندیکای
کارگران شرکت
واحد
اتوبوسرانی
تهران
1388/2/6
ادامه بازداشت و بی اطلاعی از وضعیت یک فعال فرهنگی در شهر تبریز
ماموران امنیتی رژیم "نقی احمدی آذر" نویسنده و از فعالین فرهنگی شهر تبریز را روز 15 فروردین دستگیر و به بازداشتگاه اداره اطلاعات تبریز انتقال دادند.
تلاش خانواده نامبرده جهت اطلاع از وضعیت ایشان بدون نتیجه بوده و از اتهامات وارده اطلاعی در دست نیست. "نقی احمدی آذر" عضو انجمن نویسندگان ایران و عضو انجمن نویسندگان آذربایجان است.
اخراج کارگران کارخانه "نیرو رخش" کردستان
کارفرمای کارخانه "نیرو رخش" سنندج، تمامی کارگران این کارخانه را اخراج کرد.
کارفرمای کارخانه "نیرو رخش" سنندج، در ظرف2 سال گذشته، از 45 کارگر این کارخانه، 30 نفر را اخراج و حکم اخراج بقیه کارگران را نیز ، اخیرا به صورت جمعی و به بهانه ورشکستگی صادر کرده اند.
لازم به ذکر است که کارفرمای این کارخانه از پرداخت عیدی و پاداش سال 87 و 4 ماه حقوق معوقه کارگران خودداری نموده است.
اطلاعیه کمیته ی هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری در حمایت از کانون صنفی معلمان ایران
با توجه به مبارزات معلمان ایران در طی سالهای اخیر و مقاومت و جانفشانیهای آنها در مقابل اشکال سرکوب، مانند دادن وعده های توخالی و عدم پاسخگویی به خواستهای معلمان و در ادامه تهدید، تبعید و تحدید فعالین آن، اکنون مبارزات آنها وارد فاز جدیدی از مقاومت شده و روند رو به گسترشی داشته است.
در ادامه این اطلاعیه آمده است: معلمان ایران ثابت کرده اند با تکیه بر نیروی خود می توانند به مطالبات انسانی و خواستهای شایسته ی خود دست پیدا کنند. از آنجا که جنبش معلمان دارای وجوهات مختلف و خصوصیات خاصی می باشد، بنابراین از اهمیت خاصی نیز برخوردار است و می تواند نقش به سزایی را در روشنگری اذهان عمومی و نهادینه کردن مطالبات برحق و انسانی ایفا نماید.
ما ضمن پاسخگویی به بیانیه کانون صنفی معلمان ایران حمایت همه جانبه و عملی خود را از این جنبش، و فراخوان اعتراضی معلمان اعلام می داریم و امیدواریم جنبش اعتراضی معلمان بتواند به خواستهای برحق خود رسیده و در عین حال نیز در رسالت خطیر پرورش و آموزش انسانها پیروز و سرافراز باشند.
تجمع کارمندان بازنشسته شركت هواپيمايي "هما"
جمعی از کارمندان بازنشسته شركت هواپيمايي جمهوری اسلامی موسوم به "هما" در مقابل ساختمان مدیریت شرکت "ایران ایر" دست به تجمع زده و پرداخت مطالباتشان را خواستار شدند.
کارمندان شرکت کننده در این تجمع که تاکنون مطالبات معوقه خود را دریافت نکرده اند خواستار اجرای نظام هماهنگ پرداخت حقوق و همچنین پرداخت مطالبات معوقه خود شدند.
تجمع اعتراضی کارگران بازنشسته کارخانه روغن نباتی "پارس قو"
بیش از 70 کارگر بازنشسته کارخانه روغن نباتی "پارس قو"، به نمایندگی از 120 کارگر این کارخانه در مقابل دفتر مرکزی شرکت مذبور در خیابان حافظ تهران دست به تجمع زده و خواستار رسیدگی به مشکلاتشان شدند.
کارگران شرکت کننده در این تجمع ضمن اشاره به اینکه تحت عنوان بازنشستگی پیش از موعد بازنشسته شده و هر یک از آنان بیش از 20 سال سابقه کار دارند، از عدم پرداخت مطالباتشان خبر دادند.
گفته می شود که علیرغم اعتراضات کارگران بازنشسته کارخانه روغن نباتی "پارس قو"، مدیران این شرکت از رسیدگی به اعتراضات آنان خودداری می کنند.
معدن باب نيزو، تونل مرگ:
به
گزارش سایت
روزشنگری در
تاریخ 6
اردیبهشت و به
نقل از
روزنامه اعتمادآمده
اشت :محمد
سرابى:معدن
باب نيزو باز
هم منفجر شد.
اسم باب نيزو
برايم آشنا
است. سه سال
پيش، بعد از انفجار
اول معدن
کنجکاو شدم تا
جزييات حادثه را
پيدا کنم.
ساده نبود
زيرا حوادث
بزرگى که دور
از پايتخت رخ
مى دهد کمتر از
حوادث کوچکى
که در پايتخت
اتفاق مى افتد
انعکاس پيدا
مى کند. در
واقع براى
افراد زيادى اهميت
نداشت که در
نقاط
دورافتاده
استان ها هر روز
چه اتفاقاتى
مى افتد. فقط
مشخص بود که
تعدادى کارگر
معدن زغال سنگ
در اثر انفجار
کشته شده اند.
معدن ذغال سنگ
باب نيزو در 38
کيلومترى
زرند کرمان
قرار دارد.
بسيارى از
قسمت هاى معدن
فرسوده و از
کارافتاده
هستند ولى بهره
بردارى يک
پيمانکار
خصوصى از آن
ادامه دارد.
شيوه برداشت
زغال با کمى
تغيير شبيه
معادن قرن 18
اروپا است.
کارگران بايد
از چاه هاى
طولانى پايين
بروند و سپس
مسيرى را در
تونل ها طى
کنند تا به
محل برداشت
زغال سنگ برسند.
زغال سنگ روى
واگن هايى روى
ريل حمل مى شود
که در هر روز
دو شيفت کارى
در حال پرکردن
آنها هستند.
زرند کرمان و
روستاهاى
اطراف آن از محروم
ترين نقاط
مرکزى ايران
است. چهره فقر
در بسيارى از
آبادى ها مثل
,حوتکن, و ,ريگ
آباد, ديده مى
شود و مشکلات
اجتماعى
فراوان است.
کار در معدن
به دليل
آلودگى
شيميايى و ساعات
طولانى شيفت
باعث بيمارى
هاى گوناگون
شده که قبل از
سن بازنشستگى
کارگران را از
کارافتاده مى
کند. در اين
معادن گاز
متان منتشر مى
شود که درصورت
عدم تهويه
قابل انفجار
است. گرد زغال
هم انفجار را
تشديد مى کند.
البته در اين
منطقه شغل
ديگرى هم براى
مردان وجود
دارد؛ قاچاق و
تجارت مواد
مخدر. کارگران
شغل اول را
انتخاب کرده
بودند.
پس از مدتى
جست وجو
اطلاعات لازم
به دست آمد؛ 9 نفر
کارگر کشته
شده بين 19 تا 33
سال داشتند.
بيشتر آنها متاهل
و صاحب فرزند
بودند.
کارگران شيفت
صبح متوجه
غلظت بالاى
متان شدند ولى
کارفرما به گفته
آنها اعتنايى
نمى کند.
کارگران شيفت
عصر به سوى
تونلى
فرستاده مى
شوند که در
انتهاى آن تمام
شرايط انفجار
فراهم است.
براى مصرف
کمتر برق در
بين دو شيفت
هواکش ها را
خاموش کرده
اند. به اخطار
کارگر ايمنى
توجهى نمى
شود. کارگران
اين تهديد را
مى شناسند که
هر کس از کار
سر باز بزند
بلافاصله
اخراج شده و
به خيل
بيکاران مى
پيوندد. گروه
به انتهاى
تونل مى رسد.
يک جرقه... و همه
جان خود را در
شعله يى
ناگهانى از
دست مى دهند.
گزارش امامى
پور و ميرزايى
بازرسان
اداره کار و
امور اجتماعى
استان کرمان
که يک هفته
بعد ارائه مى
شود به وضوح
بيان مى کند
که شرايط معدن
در روز حادثه
ناايمن بوده
است اگرچه
پيمانکار يک
روز بعد از
انفجار
دوباره کار
خود را آغاز
مى کند.
اطلاعات به
دست آمده به
صورت گزارش در
صفحه 12
روزنامه
همشهرى 21
شهريورماه 85
به چاپ رسيد.
با نظر
کارشناسان
اگر هواکش ها
تعمير شده و
به تعداد کافى
و در مسير
درست نصب مى
شدند، دستگاه
ها داراى
ايمنى ضدجرقه
بودند، قبل از
شروع استخراج
هواى آلوده
تخليه مى شد و
دستگاه هاى
ثبت گازسنجى
به کار گرفته مى
شد اين اتفاق
تکرار نمى شد.
همان موقع
فرحناز فهيمى
وکيل خانواده
قربانيان به
من گفت اين
اتفاق نه
سانحه يى
معمولى بلکه
قتل شبه عمد است.
خانواده
قربانيان به
هر جايى که مى
توانستند
شکايت کرده و
اميدوار
بودند که چاپ
مطلب در
روزنامه يى
پرتيراژ باعث
جلب توجه شود.
هفته قبل خبر
انفجار
دوباره باب
نيزو را شنيدم.
اين بار با 12
کشته و به
همان شيوه
قبلى. خيلى
اتفاق مى افتد
که در جريان
کار به مردم
محروم و
گرفتارى
برخورد مى
کنيم که مى
خواهند مشکلات
شان را در
روزنامه
بنويسيم. معمولاً
آنها را
نااميد نمى
کنم ولى گاهى
اوقات مى گويم
,فکر مى کنيد
اگر اينها را
نوشتيم چه چيزى
فرق مى کند؟, و
نمى دانم در
سال هاى آينده
چند نفر ديگر
در تونل هاى
مرگ معدن باب
نيزو کشته
خواهند شد.
تظاهرات اعتراضی معلمان حق التدریسی
حدود 30 کارگر معلم حق التدریسی ( کارگران آموزشی محکوم به کار در چهارچوب قراردادهای جنایتکارانه موقت کار) از مناطق مختلف کشور و غالباً از استان های لرستان و کرمانشاه به نمایندگی از همه زنجیران خویش در این استان ها راهی تهران شده اند. آنان اقدام به این کار کرده اند تا در مقابل نهادهای دولتی نظام سرمایه داری از جمله مجلس سرمایه علیه وضعیت دردناک و مرگ آور زندگی و شرایط کار خود فریاد اعتراض سر دهند. آنچه بر سر این معلمان می رود نمونه تمام عیار دنیای درندگی ها و توحش هایی است که سرمایه بر ضعیف ترین و فقیرترین بخش طبقه کارگر ایران اعمال می کند. یکی از این معلمان می گوید: « با حقوق ماهانه 100 هزار تومان تدریس میکنیم و در روزهای تعطیل و تابستانها هم هیچ حقوقی دریافت نمیکنیم...» چند صد هزار کارگر معلم این گونه و در این سطح از شدت و وخامت و هولناکی توسط سرمایه استثمار می شوند. بسیاری از این کارگران نه چند سال که چند دهه است به تحمل این شرایط مجبور شده اند. معلمانی که اینک برای سردادن فریاد اعتراض در مقابل مجلس اجتماع کرده اند همگی 8 تا 10 سال است که با همین شدت مورد استثمار سرمایه داران دولتی و دولت سرمایه داری قرار گرفته اند.
6
اردیبهشت 88
دومين
تجمع و تريبون
آزاد دانشگاه
تربيت معلم
تهران در پی
ورود نيروی
انتظامی به
صحن دانشگاه :
خبرنامه
اميرکبير: ظهر
روز گذشته
دانشجويان پرديس
کرج دانشگاه
تربيت معلم در
اعتراض به ورود
نيری انتظامی
و تهديد
دانشجويان با
سلاح گرم
دومين تربيون
آزاد و تجمع
خود را برگزار
کردند.
يک شنبه شب
هفته ی گذشته
دانشگاه
تربيت معلم شاهد
ورود نيروهای
انتظامی به
صحن دانشگاه و
ضرب شتم و
تهديد علنی
دانشجويان
توسط آنان
بود. در
اعتراض به اين
حضور
غيرقانونی و
توهين صورت
گرفته به
دانشگاه و
جامعه ی
دانشجويي،
دانشجويان
معترض ظهر روز
دوشنبه ی
گذشته با
برگزاری
تريبون ازاد و
تجمعی مسالمت
آميز با صدور
قطعنامه ای
خواهان عذرخواهی
رسمی سردار
احمدی مقدم
فرمانده کل نيروهای
انتظامی و
موضع گيری
صريح و شفاف
وزير علوم
شدند و تا روز
شنبه ۵ ارديبهشت
ماه به
مسئولين فرصت
دادند خواسته های
دانشجويان را
پيگيری کرده و
جامه ی عمل
بپوشانند.
لازم به ذکر
است رياست
دانشگاه با
حضور در تربيون
هفته ی گذشته
حمايت کامل و
قاطع خود را
از اعتراض
دانشجويان
اعلام داشت و
خواسته های
دانشجويان به
حق آنان
دانست.
با اين حال
مسئولين
دانشگاه
درروز چهار
شنبه با
برگزاری جلسه
ای صوری قصد
نقض پيمانی را
داشتند که در
روز يکشنبه با
دانشجويان
بسته بودند.
در اين جلسه
که با حضور
هيئت رئيسه ی
دانشگاه،
فرمانده کل نيروهای
انتظامی کرج،
چند تن از
اساتيد،
نماينده های
تشکل های
دانشجويي،
شورای صنفی و
چند تن از
حاضرين در
حادثه برگزار
شد رياست دانشگاه
و فرمانده
نيروی
انتظامی کرج
از قبول خواسته
های
دانشجويان سر
باز زدند و به
طور ضمنی
خواسته های
دانشجويان را
غير معقول و
غير عملی
دانستند.
به گزارش
خبرنامه
اميرکبير، در
تريبون آزاد روز
گذشته ۵ ارديبهشت
ماه، که در
مقابل سلف
سرويس دانشگاه
و با حضور حدود
۸۰۰
تن از
دانشجويان
صورت گرفت، در
ابتدا يکی از دانشجويان
حاضر در جلسه
ی مذکور که
خود در زمان
حضور نيروی
انتظامی با
سلاح گرم
تهديد شده بود،
با تشريح جلسه
ی صوری رياست
دانشگاه اعلام
کرد که
دانشجويان بر
سر خواسته های
خود هستند و
اقدامات بعدی
شان در همين
راستا حق
محورانه
پابرجاست.
در ادامه يکی
از دانشجويان
با عنوان کردن
تقدم جامعه ی
دانشجويی بر
ساير جوامع
انسانی جامعه
اين قشر را
قشری پويا و
هميشه زنده
خواند و گفت
فرهنگ سياسی
هر جامعه
وامدار فرهنگ
دانشجويی آن
جامعه است. وی
با اشاره به
اين مطلب که حاکميت
و قانون از آن
مردم هستند
اضافه کرد که
جامعه ی دانشجويی
بار سنگينی را
بر دوش می کشد
چرا که فرهنگ
سياسی
اجتماعی هر
جامعه را
جامعه ی دانشجويی
آن جامعه
تعريف می کند.
سپس يکی ديگر
از
دانشجويان،
با تشريح فضای
دانشگاه،
اتفاقات اخير
را نه تنها
نتيجه ی اهمال
مسئولين بلکه
اهمال
دانشجويان و
جامعه ی
دانشجويی نيز
دانست. وی با
اشاره به
بزگترين تحصن ۳۰ سال
گذشته که در
خردادماه
گذشته با حضور
بيش از ۴۰۰۰ تن از
دانشجويان و
در طول ۱۲ روز در
دانشگاه
تربيت معلم
انجام گرفت،
وضعيت کنونی
را اسفناک
دانست. وی
سکوت در برابر
بازداشت های خودسرانه
ی داتشجويان
که از شهريور
ماه آغاز شد
را مهم ترين
عامل سوء
استفاده ی
مسئولين از فضايی
دانست که
دانشجويان با
اهمال و سهل
انگاری و کوته
نظری آن را
ايجاد کرده
اند. وی با اشاره
به ۶۶
امين روز
بازداشت شبنم
مددزاده
عنوان کرد که با
وجود علم به
اين مسئله که
تمامی مراحل
بازداشت
غيرقانونی
بوده و واهی بودن
اتهامات بر
همه روشن بوده
است سکوت جامعه
ی دانشجويی را
يکی از اصلی
ترين عوامل
تداوم
بازداشت شبنم
مددزاده و
ساير
دانشجويان
دربند دانست.
در ادامه وی
با اشاره به
وضعيت نگران
کننده ی
اسماعيل
سلمان پور که
بنا به آخرين
اخبار تحت
شکنجه برای
اعتراف
تلويزيونی قرار
دارد
دانشجويان را در
مورد شرايط
اسفناک آگاه
کرد.
در پايان جلسه
عده ای با پخش
بيانيه ای
جعلی به اسم
انجمن اسلامی
دانشجويان
(تاسيس ۱۳۴۹)
قصد سوء
استفاده از جو
موجود را
داشتند که در پی
اين مسئله
مهران عباس
زاده دبيرکل
انجمن اسلام
دانشجويان
(تاسيس ۱۳۴۹)
با تکذيب
پخش هرگونه
بيانيه در
تريبون آزاد اعلام
کرد که بيانيه
ی حاضر هيچ
ارتباطی با
انجمن اسلامی
دانشجويان
ندارد.
دانشجويان در
خاتمه حق
پيگيری و
رسيدگی به خواسته
هايشان را
محفوظ داشته و
اعلام کردند
که تا برآورده
شدن خواسته
های مطروحه در
قطع نامه ی
پايانی تريبون
قبلي، ساکت
نخواهند نشست
و برنامه های
خود را
متعاقبا
اعلام خواهند
کرد.
تلاش معلمان جهت آزادی فرزاد کمانگر
روز یک شنبه 6 اردیبهشت ماه، جمعی از اعضای کانون صنفی معلمان در دیداری با "مهدی کروبی" خواستار آزادی معلم دربند، فرزاد کمانگر شدند.
اعضای شورای هماهنگی کانون صنفی معلمان ضمن طرح دیدگاه های خود در رابطه با وضعیت و خواسته های معلمان، خواستار آزادی هر چه سریعتر معلم بیگناه دربند و محکوم به اعدام، فرزاد کمانگر شدند.
اعتصاب کارگران کارخانه لاستيک سازی دنا در شيراز:
به
گزارش سایت آفتابدرتاریخ
6 اردیبهشت
88آمده است :کارگران
کارخانه
لاستيکسازی
دنا در اعتراض
به عملکرد
هيات مديره،
در شيراز دست
به اعتصاب
زدند.
به گزارش
خبرنگار
آفتاب از
شيراز، روز
پنجشنبه،
کارگران
کارخانه
لاستيکسازی
دنا با
پلاکاردهای ,مدير
بيلياقت
استعفا
استعفا؛
اخراج ۴ نماينده
توهين به ۲۰۰۰
پرسنل، ما
کارگران
لاستيکسازی
دنا خواستار
خلع يد مديران
بيکفايت
هستيم؛ هيات
مديره بيلياقت
اخراج بايد
گردد؛ وحدت
کارگران ضامن
انقلاب است,
اقدام به
برپايی تجمع
اعتراضی
کردند.
کارگران
کارخانه لاستيک
دنا ميگويند
که از صبح روز
چهارشنبه پس
از آنکه ليستی
از نام
همکاران
اخراجی خود را
مشاهده کردند،
با تشکيل
شورايی ضمن
اخراج مديران
کارخانه،
مديريت آن را
برعهده
گرفتند.
کارخانه
لاستيک دنا
يکی از
توليدکنندگان
بزرگ لاستيک و
تاير در کشور
از زمستان سال
۸۷ دچار
بحران شده و
به منظور حل
مشکلات خود
تلاش کرده است
برخی از
کارگران خود
را تعديل کند.
بنا بر اين
گزارش,بهمنی,
يکی از چهار
نماينده کارگران
اين کارخانه
که اخراج شده
است به آفتاب
گفت: ,قبل از
عيد به دليل
عقب افتادن
مطالبات
کارگران،
تجمعی در اين
کارخانه صورت
گرفت که هر
چند نتيجهای
نداشت اما
باعث شد هياتی
به عنوان هيات
حکم شامل
نمايندگان
کارگران،
نمايندگان
استانداری و
مسئولين
کارخانه به
نمايندگی
پرهيزگار و
گلرخيان جهت
بهبود اوضاع
تلاشهايی را
انجام دهند.
اين تلاشها
در نهايت منجر
به صدور يک
توافقنامه ۴
بندی شد,.
او افزود: ,اين
توافقنامه
مسايلی مانند
پرداخت
مطالبات،
ليست اخراجيها
و بازگشت آنها،
تعهدات
کارگران
اخراجی و
افزايش خط
توليد را شامل
ميشد,.
بهمنی درباره
سرانجام اين
توافقنامه
گفت: ,تاکنون
نه تنها
مطالبات
کارگران
پرداخت نشده
بلکه خط توليد
نيز از روند
مطلوبی
برخوردار
نيست. کارخانه
لاستيکسازی
دنا ظرفيت
توليد بيش از ۱۱۰ تن
لاستيک را
دارد ولی
متاسفانه
توليدات ما در
حال حاضر به ۳۵ تا ۴۰ تن
رسيده است و
اين در صورتی
است که توليد
زير ۸۰ تن
در هر روز
ضربههای
بسيار زيادی را
به اين
کارخانه وارد
ميکند,.
او با اشاره
به اينکه
سرمايهگذاران
اين کارخانه
را اعضای هيات
مديره تشکيل
نميدهند،خاطرنشان
کرد: ,حتی اگر
اين کارخانه
با ۱۷۵۰ نفر
کارگر و ۳۰
هزار نفر بيمه
پذير تعطيل
شود،هيچگونه
ضرر مالی به
هيات مديره
نخواهد رسيد,.
بهمنی افزود:
,به دنبال عمل
نکردن اعضای
هيات مديره به
توافق نامهای
که با حضور
خودشان تنظيم
و تصويب شده
بود ما شکايتی
را به مسئولين
استان ارائه
داديم که اين
اقدام، زمينهساز
اخراج چهار
نماينده
کارگران شد,.
وی تاکيد کرد:
,ساعت ۸ صبح روز
چهارشنبه ۲
ارديبهشت ۱۳۸۸،
نگهبانان از
ورود چهار
نماينده
کارگران جلوگيری
کردند که اين
اقدام منجر به
نارضايتی کارگران
و در نتيجه تحصن
دوباره آنان
شد,.
بهمنی در
ادامه افزود:
,پس از اين
تحصن در ساعت ۸ صبح
شکايتی از طرف
هيات مديره به
شورای حل اختلاف
اداره کار
صورت گرفت که
ساعت ۱۰ جواب آن را
دريافت کرديم.
جالب اينجا
است که چرا
مسئولين
اداره کار ميتوانند
در عرض دو
ساعت به
شکايات
کارفرما رسيدگی
کنند اما چرا
نميتوانند
به شکايات ما
که به
نمايندگی از
کل جمعيت
کارگران اين
کارخانه بود
به اين سرعت
رسيدگی کنند,؟
نماينده
کارگران اين
کارخانه
افزود:
,معمولاً
کارخانههايی
از لحاظ مادی ورشکسته
ميشوند که يا
فروش نداشته و
يا مواد اوليه
را به قيمت
بالا تهيه ميکنند.
اما اين موارد
شامل اين
کارخانه نميشود.
زيرا لاستيکسازی
دنا با بيش از ۷۵۰
نماينده فعال
و نيمه فعال
توليدات خود
را از ۲ ماه قبل از
توليد، پيشفروش
کرده و از طرف
ديگر نيز ميبينيم
قيمت مواد
اوليه در ماههای
اخير از کاهش ۳۰ تا ۵۰
دردصدی برخوردار
بوده است,.
او افزود: ,در
حال حاضر با
توجه به ميزان
درخواست
خريدار و قيمت
مناسب مواد
اوليه بستر
مناسبی فراهم
است تا با
افزايش خط
توليد بخش
اعظمی از ديون
کارخانه که به
بيش از ۱۲
ميليارد ميرسد،
پرداخت شود,.
بهمنی به
نمايندگی از
کارگران اين
کارخانه با
اشاره به
دلايلی که
,سوء مديريت،
عدم توان مالی
و افزايش بدهيهای
کارخانه, ميخواند،
خواستار تغيير
هيات مديره
اين کارخانه
شد.
اين گزارش ميافزايد
که کارگران
کارخانه
لاستيکسازی
دنا ميگويند
که به رغم
اينکه رئيس
سازمان کار و
امور اجتماعی فارس
هم با کارگران
ديدار کرده و
قول مساعد برای
حل مشکلات اين
کارخانه داده
اما تاکنون هيچ
اقدام مثبتی
صورت نگرفته
است.
22 فروردين سال
جاری نيز جمعی
از کارگران
صنايع
مخابراتی راه
دور ايران که
در شيراز قرار
دارد، در
اعتراض به
تأخير چند
ماهه در
پرداخت حقوق
خود و آنچه
سوء مديريت ميناميدند،
برای چندمين
بار اعتصاب
کردند.
اين اعتراضات
که از چندين
ماه پيش به
دليل پرداخت
نکردن حقوق و
مزايا آغاز
شده بود با
حضور ابراهيم
عزيزي،
فرماندار
شيراز در جمع
معترضان و
وعدههای مسئولان
استانی پايان
يافته بود.
کارگران اين
کارخانه
معتقدند که
هيچ روزنه اميدی
نيست و تمام
مشکلات قبل
برای کارگران
باقيمانده
است. آنها ميگويند:
,نگرانی
کارگران از
آنجايی که
موعد بازگرداندن
وامهای
بانکی ۱۶ ارديبهشت
تعيين شده و
کارخانه پولی
برای پرداخت
ندارد تشديد
شده است، زيرا
بانکها از
راه قانونی
وارد ميشوند
که نتيجه آن
تعطيلی
کارخانه است,.
,عليرضا
شيرازی, از
اعضای خانه
کارگر که خود
در کارخانه
صنايع
مخابراتی راه
دور ايران شاغل
است به آفتاب
گفت: ,شرکت
صنايع
مخابراتی راه دور
ايران متولی
کارت سوخت
است. اما برخی
از اعتبار و
قدمت اين شرکت
بهره کافی را بردند
و بعد کارخانه
را رها کردند.
به نحوی که همکاران
دست به تحصنهای
زيادی زدند و
تجمعاتی
مقابل
استانداری فارس
داشتند ولی
متاسفانه
دردی دوا نشد
و حقوق
همکاران به
تعويق افتاد,.
شيرازی
خاصرنشان کرد:
,پس از
اعتراضات به
سهامداران
عمده، يک نفر
را به عنوان
مديرعامل
مجموعه
انتخاب کردند
و استاندار و
فرماندار و
سازمان صنايع
و معادن همگی
قول همکاری دادند
که کارخانه
مجددا به
جايگاه خود بر
گردد. اما در
عمل چنين نشد
و تحت عنوان
اينکه سهامدار
عمده در راه
بهبود اوضاع
کارخانه هيچ
گام مثبتی
برنداشته
کوچکترين
حمايتی نکردند
و هم اکنون
مشکلات مالی و
معيشتی
همکاران
لاينحل مانده
است.,
بنا بر اين
گزارش با بالا
گرفتن
اعتراضات کارگری
در شيراز؛ آيهالله
ايماني،
نماينده وليفقيه
در فارس و
امام جمعه
شيراز، ۲۸
فروردين ماه
گذشته در خطبههای
نماز جمعه اين
شهر خواستار
پيشبينی
بستههای
تنبيهی برای
نظارت بر
عملکرد
مديران بخش خصوصی
شد.
وی گفت: ,هيات
دولت همانطور
که برای جذب
سرمايهگذار
بخش خصوصی و
در راستای
فراهم کردن
انگيزههای
مناسب برای
فعالان اين
عرصه بستههای
تشويقی در نظر
گرفته، ميتواند
در راستای
بهرهگيری از
ابزار نظارتی
مطلوب بستههای
تنبيهی را
برای مديران
بخش خصوصی در
نظر گيرد,.
آيهالله
ايمانی بدون
نام بردن از
کارخانه
صنايع مخابراتی
راه دور ايران
تاکيد کرد: ,در
حال حاضر برخی
از صنايع و
کارخانههای
بخش خصوصی
شيراز که
ساليان سال
مشغول فعاليت
بوده و بيش از
يک هزار و ۲۰۰
کارگر دارند
بر اثر ندانمکاری
مديران بخش
خصوصی دچار
چالشهای
فراوان شده و
معلوم نيست
اگر اين واحد
تعطيل شوند
کارگران پس از
آن بايد به
کجا مراجعه کرده
و چه اقدامی
را انجام
دهند,.
تجمع معلمان حقالتدريس در مقابل مجلس :
به
گزارش
خبرگزاری ايلنادرتاریخ
6 اردیبهشت 88
آمده است :جمعی
از معلمان حقالتدريسی
صبح امروز در
اعتراض به عدم
استخدام از
سوی وزارت
آموزش و پرورش
در مقابل مجلس
تجمع کردند.
اين معلمان از
شهرهای
لرستان و
کرمانشاه
آمده بودند.
تجمع کنندگان
حدود۳۰ نفر بودند
که با سابقه
کار ميانگين ۸ تا ۱۰ سال
و برخورداری
از مدارک
تحصيلی فوقديپلم
و ليسانس هنوز
به استخدام
آموزش و پرورش
در نيامدهاند.
آنها که
خواستار
ديدار با
اعضای
کميسيون آموزش
وتحقيقات
مجلس بودند،
نسبت به عدم
پرداخت حق
بيمه و ديگر
مزايای شغلی
معترض بودند.
يکی از تجمع
کنندگان به
خبرنگار
ايلنا گفت: با
حقوق ماهانه ۱۰۰
هزار تومان
تدريس ميکنيم
و در ايام
تعطيل
وتابستانها
هم هيچ حقوقی
دريافت نميکنيم.
آنها
پلاکاردهايی
با اين مضمون
در دست داشتند
"ما حق
التدريس ها را
دريابيد"، "ما
معلمان حقالتدريسی
خواهان رفع
مشکل استخدام
و افزايش
حقوقمان
هستيم".
اگرچه اين
نخستين تجمع
معلمان حقالتدريسی
در سال ۸۸ است؛
اما آنها در
سال گذشته از
استانهای
مختلف کشور
برای تجمع در
مقابل مجلس
آمده بودند.
نمايندگان
مجلس نيز به
منظور پيگيری
مطالبات آنها
طرحی يک
فوريتی به
منظور بررسی
وضعيت استخدامی
معلمان حقالتدريسی
و آموزشياران
سواد آموزی
ارايه دادند
که درحال حاضر
در کميسيونهای
آموزش و
تحقيقات و
اجتماعی مجلس
در حال بررسی
است.
از حرکت حقوقی و صنفی کانون معلمان ایران حمایت میکنیم
اطلاعیه
مطبوعاتی
آموزش وپرورش
به عنوان یکی
از اصول اساسی
توسعه در
جوامع امروزی
شناخته شده و
از آن به عنوان
ابزار اصلی
برای بهبود
وضعیت حقوق
بشر وترویج
آزادی های
انسانی ومدنی
یاد می شود،
اما متأسفانه
در کشور ما به
جای نگاه
تولیدی به
نهاد آموزش
وپرورش از آن
به عنوان
نهادی مصرفی
یاد میشود و
هنوز در سیاستگذاریهای
کلان به صورت
اساسی به
تربیت نیروی
انسانی توجه نشده
است و مسئولین
حاضر نیستند
بپذیرند که آموزش
وپرورش رکن
اساسی توسعهی
پایدار
وسرمایهی انسانی
متخصص،
بالاترین
سرمایه برای
توسعه وپیشرفت
کشور است.
کانون معلمان
ایران به
عنوان تشکلی
صنفی وغیر
سیاسی در حدود
ده سال است
برای بهبود
وضعیت آموزش
وپرورش کشور
وبهبود وضعیت
معیشتی
معلمان عزیز
تلاش میکند و
اعضای این
تشکل تاکنون
هزینههای
زیادی ازجمله
زندان، تبعید
وانفصال را پرداختهاند
به این امید
که در وضعیت
ناگوار آموزش
وپروش کشور
تغییرات
مثبتی حاصل
شود که
متأسفانه در این
یک دهه یا
ندای عدالت
طلبی معلمان
وتنها تشکل
اصلی آنان را
مسئولان
نشنیدهاند و
یا این عدالت
خواهی با سهل
انگاریهای
مکرر آنان
روبهرو شده
است که همین
امر باعث وارد
آمدن خسارات
زیادی به
جامعه دانش
پژوه شده است.
پایه گذاری
ناهنجاری و
بروز معضلات
بیشمار اخلاقی
و اجتماعی در
کشور تا حدود
زیادی به بیتوجهیهای
مسئولین کشور
نسبت به اهمیت
آموزش و پرورش
ونقش معلمان
در آن باز میگردد.
مجموعه
فعالان حقوق
بشر در ایران،
ضمن تقدیر از
همهی تلاشهای
عدالت جویانهی
کانون معلمان
ایران در
جریان سالهای
اخیر وهزینههای
فراوانی که
فعالان
صنفی-فرهنگی
در راه بهبود
وضعیت آموزشی
کشور پرداختهاند
یک بار دیگر
حمایت کامل
خود را از
برنامهی
اعتصاب
روزهای6 ،7و 8
اردیبهشت ماه
این کانون
ومعلمان
ابراز میدارد
و از همهی
دانش آموزان
عزیز
وخانوادههای
گرامی آنها
نیز میخواهد
که این قشر فرهنگی
را در این
حرکت قانونی
یاری دهند تا
در تصحیح نقصهای
ساختاری
سیستم آموزش
وپرورش و
بالطبع آن ساختن
آیندهیی
بهتر برای
کشور سهیم
شوند و در
همان حال این
مجموعه به
مسئولان
اجرایی کشور
نیز گوشزد میکند
که بیش از این
با بی توجهی و
نقض مکرر قانون
و برخوردهای
پلیسی
وامنیتی با
معلمان از زیر
بار مسئولیت
خود شانه خالی
نکنند چرا که
آنچه که در
مطالبات و
اعتراضات
معلمان ایران
مطرح میشود
تنها اجرای
قانون است که
سیستم آموزشی
و جامعه نیز
از آن ذینفع
خواهد بود،
است
دبیرخانه
مجموعه
فعالان حقوق
بشر در ایران
تهران – ششم
اردیبهشت ماه
1388
اعتصاب و تظاهرات کارگران صنایع مخابراتی شیراز
بیش از 400 کارگر صنایع مخابراتی شیراز اعتصاب کرده و کل کار و تولید را متوقف ساخته اند. کارگران 6 ماه است که موفق به دریافت دستمزدهای خود نشده اند. سرمایه داران از پرداخت عیدی و پاداش انان نیز سر باز زده اند. 400 کارگر با شروع اعتصاب و تعطیل کار، محیط کارخانه را به سوی میدان « پیام» شیراز ترک گفتند. آنان در این میدان دست به تظاهرات و تشکیل اجتماع زدند. کارگران خواستار دریافت فوری حقوق معوقه 6 ماهه، پاداش وعیدی خود و خلع ید از سهامداران کارخانه هستند.
منبع: خبرگزاری فارس
7 اردیبهشت 88
بازداشت دو کارمند اداره آتش نشانی شهر روانسر
بنا به خبر رسیده از شهر روانسر، روز شنبه 5 اردیبهشت ماه ماموران امنیتی رژیم دو تن از کارمندان اداره آتش نشانی این شهر را بازداشت و به زندان کرمانشاه منتقل کردند.
ماموران امنیتی رژیم، حیدر محمدی و فتاح قادری را به اتهام عدم حضور به موقع جهت خاموش کردن آتش گسترده ای که بر اثر حمله به یک پاسگاه در این شهر روی داده بود بازداشت کرده اند.
عدم حضور معلمان شهر سقز در کلاس های درس
بنا به خبر رسیده از شهر سقز، روز دوشنبه 7 اردیبهشت، معلمان این شهر در حمایت از فراخوان کانون صنفی معلمان جهت اعتصاب سراسری معلمان در ایران از حضور در کلاس های درس خودداری کردند.
معلمان اعتصاب کننده در شهر سقز اعلام کردند در صورتی که پاسخ مشخصی به خواست ها و مطالبات آنان داده نشود روز سه شنبه 8 اردیبهشت در مقابل اداره آموزش و پرورش شهر سقز اعتصاب خواهند کرد.
معلمان معترض اعلام کردند تا دستیابی به مطالبات مطرح شده در بیانیه کانون صنفی معلمان به اعتراض و اعتصابات خود ادامه خواهند داد.
اعتصاب غذای تعدادی از زندانیان زندان یزد
سه تن از زندانیان زندان یزد در اعتراض به برخوردهای غیر انسانی مسئولان زندان اعتصاب غذا کردند.
"سهند علی محمدی٬" "بخشعلی محمدی" و "عبادالله قاسم زاده" از روز سه شنبه ۱ ارديبهشت اعتصاب غذای خود را آغاز کرده اند. این سه تن هر کدام به 13 سال زندان تعزیری محکوم شده اند.
بازداشت جمعی از معلمان معترض در مقابل مجلس جمهوری اسلامی
ماموران امنیتی رژیم تعدادی از معلمان معترض را که در مقابل مجلس شورای اسلامی تجمع کرده بودند بازداشت کردند.
جمعی از معلمان حقالتدریسی استان های کرمانشاه و لرستان در اعتراض به عدم استخدام رسمی و میزان دستمزدهای خود اقدام به برگزاری تجمع اعتراضی کرده و با حمل پلاکاردهایی که بر آنها نوشته شده بود، "ما حقالتدریسیها را دریابید" و "ما معلمان حقالتدریس خواهان رفع مشكل استخدام و افزایش حقوقمان هستیم" اعتراض خود را اعلام کردند.
در جریان اعتراض معلمان در مقابل مجلس، سجاد خاکساری که مشغول تهیه گزارش و عکس گرفتن از تجمع اعتراضی معلمان بود، توسط ماموران امنیتی رژیم بازداشت گردید. مقامات امنیتی جمهوری اسلامی پس از بازداشت معلمان معترض اعلام کردند آنان جهت محاکمه به دستگاه قضایی معرفی خواهند شد.
تعطیلی و اخراج کارگران کارخانه وزنه
کارخانه "وزنه" که تحت پوشش بانک ملت و مجتمع صنعتی "ماموت" می باشد تعطیل و 230 کارگر آن اخراج شدند.
کارفرمای مجتمع صنعتی "ماموت" پس از گذشت 2 سال از خرید کارخانه وزنه که در جاده مخصوص کرج واقع شده، با استناد به اخطاریه محيط زيست و مساله ایجاد آلودگی محیط زیست، اقدام به اخراج کارگران کارخانه وزنه نمود.
مجتمع "ماموت" در چند سال اخير با اقدام به خريد کارخانه هایی از قبیل، مارال، مايان، ايران بلغار، اف ام و وزنه، هزاران کارگر این کارخانه ها را اخراج نموده است.
حمایت کارگران کارخانه "ریسندگی و فرش غرب بافت" از کارگران نیشکر هفت تپه
کارگران "ریسندگی و فرش غرب بافت کرمانشاه" در اطلاعیه ای پشتیبانی خود را از مبارزات و مطالبات کارگران نیشکر هفت تپه اعلام کردند.
در متن اطلاعیه حمایتی کارگران "ریسندگی و فرش غرب بافت کرمانشاه" آمده است، ما همراه با جنبش کارگری برای حفظ حقوق و منافع کارگران رنجدیده هفت تپه، همبستگی خود را با آنان اعلام داشته و این را خوب می دانیم که حمایت از کارگران هفت تپه حمایت از خود و دیگر هم طبقه ای هایمان است.
ما به عنوان جمعی از کارگران، در آستانه روز جهانی کارگر از جنبش هم طبقه هایمان در سراسر ایران حمایت می کنیم.
ما کارگران فرش غرب بافت کرمانشاه هر گونه پرونده سازی برای کارگران و فعالان کارگری به ویژه نمایندگان شرکت هفت تپه را محکوم می کنیم.
ادامه اعتراضات کارگران فرش غرب در مقابل ادارات حکومتی
روز دوشنبه 7 اردیبهشت، نمایندگان کارگران فرش غرب کرمانشاه در قالب سه گروه به اداره کار، استانداری و اداره صنایع کرمانشاه مراجعه نموده و خواهان پاسخ گویی به مشکلات، بلاتکلیفی و حقوقهای معوقه خود شدند.
یوسفی رئیس اداره کرمانشاه، به کارگران اعلام کرد که وزارت کار فعلا با پرداخت مبلغ 25 میلیون تومان جهت پرداخت دستمزدهای معوقه کارگران موافقت نکرده است.
مسئولان اداره صنایع نیز در پاسخ به کارگران اعلام کردند، کارخانه مذبور به شرکت آتیه دماوند واگذار شده است.
لازم به ذکر است که تاریخی جهت بازگشایی کارخانه تعیین نشده است. کارفرمایان کارخانه فرش غرب مدت 8 ماه است که دستمزدهای کارگران را پرداخت نکرده اند.
اعتصاب کارگران شرکت تولید رادیاتور در سمنان
کارگران تولید رادیاتور کارخانجات خودروسازی هادی سمنان از ماه اسفند تا حال دستمزدها، عیدی و پاداش خود را دریافت نکرده اند. آنان به همین دلیل و به دنبال بی نتیجه ماندن تمامی اعتراضات چند ماهه شان تصمیم به اعتصاب گرفته و چرخ تولید و کار را به طور کامل متوقف کرده اند. اعتصاب کارگران 3 روز است که آغاز شده است و همچنان ادامه دارد. سرمایه داران و دولت آن ها مطابق معمول در مقابل اعتصاب و موج عصیان کارگران متوسل به تهدید شده اند. سرمایه دار گفته است که حاضر به پرداخت دستمزدها نیست و اداره کار دولت سرمایه کارگران را تهدید به اخراج کرده است. کارگران اعلام کرده اند که اعتصاب را تا دستیابی به همه مطالبات ادامه می دهند.
منبع: آژانس ایران خبر
7 اردیبهشت 88
تظاهرات اعتراضی کارگران « سدید» چهاردانگه
کارگران شرکت « سدید» در چهاردانگه 4 ماه است که حقوق نگرفته اند. آنان حتی عیدی و پاداش ماه های آخر سال قبل را هم دریافت نکرده اند. سرمایه داران به بهانه های مختلف از پرداخت دستمزدهای آنان خودداری می کنند و به اعتراضات مستمر آن ها هیچ وقعی نمی گذارند. کارگران که از فشار سهمگین بدهکاری ها و فقر و گرسنگی و احساس ذلت سخت به ستوه آمده اند روز یک شنبه 6 اردیبهشت یک بار دیگر دست به تظاهرات زدند. آنان تظاهرات اعتراضی خود را تا رسیدن به پای سرویس های ایاب و ذهاب ادامه دادند. اشرار حراستی سرمایه که از مشاهده خشم کارگران به هراس افتاده بودند با دستپاچگی کوشیدند براعتراض آنان غلبه کنند. حراستی ها رانندگان سرویس ها را مجبور ساختند که هر چه زودتر تظاهر کنندگان را سوار کرده و از محل اجتماع دور سازند.
منبع: آژانس ایران خبر
7 اردیبهشت 88
گزارش دومین روز اعتراضات سراسری معلمان
امروز دوشنبه حسب فراخوان کانون صنفی معلمان ایران، هزاران تن از معلمان کشور در اعتراض به عدم اجرای قانون و سایر مطالبات صنفی با امتناع از حضور بر سر کلاسهای درس دومین روز و مرحله از فراخوان مذکور را به اجرا گذاردند.
کانون صنفی از دریافت گزارشات اجرای اعتراضات مذکور در شهرهای تهران، کرج، شهریار، رباطکریم، رشت، همدان، سنندج، کرمانشاه ،علی گودرز، میاندوآب، سقز، ایلام، دیواندره، ساوجبلاغ، اصفهان، مشهد، بجنورد، بندرعباس، شیراز، مریوان، اراک، ملایر، اردبیل، وبسیاری دیگر از شهرهای کشور خبر می دهد.
همچنین گزارشات دریافتی حاکی از احضار آقای مختار اسدی، عضو کانون صنفی معلمان ایران و فعال حقوق بشر به اداره اطلاعات غرب استان است. در همین رابطه اخبار غیررسمی در خصوص بازداشت گودرز شفیعیان از فعالان معلم خبر می دهند.
حسب فراخوان کانون صنفی معلمان ، فردا در سومین مرحله این اعتراضات معلمان از حضور در مدارس امتناع خواهند نمود و در صورت عدم حصول نتیجه اعتراضات خود را با برنامه های جدید در هفته معلم اعلام خواهند داشت.
منبع خبر : مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران
حکم زندان برای ابراهیم گوهری
دادگاه سرمایه ابراهیم گوهری عضو هیأت مدیره سندیکای شرکت واحد را به 18 ماه حبس محکوم کرده است. جرم گوهری این است که در چهارچوب قانون اساسی دولت سرمایه داری خواستار تحقق برخی مطالبات اولیه معیشتی کارگران بوده است. او همچون همه همکاران سندیکالیست خود معتقد به مبارزه قانونی درچهارچوب نظام سرمایه داری است و هیچگاه ادعای مبارزه با این نظام را نداشته است. ما همواره گفته ایم و تأکید کرده ایم که رفرمیسم سندیکالیستی در جامعه ما در همان حال که سدی بر سر راه مبارزه و سازمانیابی ضدسرمایه داری توده های کارگر است اما مورد حمایت دولت سرمایه داری نیز نیست. قدرت سیاسی حاکم سرمایه قادر به تحمل هیچ نوع اعتراض و مبارزه و قبول هیچ سطحی از مطالبات کارگران نیست و در همین راستا رفرمیسم سندیکالیستی را هم برنمی تابد. دولت سرمایه بسیار خوب می داند که سندیکالیسم ایرانی اگر چه خواستار مهار مبارزات توده های کارگر است اما قادر به انجام این کار نیست. از این گذشته، سرمایه داران و دولت آن ها سخت وحشت دارند که کارگران حتی همین سندیکاهای اهل سازش را به رغم تمایل و تلاش سندیکالیست ها به محملی برای سازماندهی مبارزات ضدسرمایه داری خود تبدیل کنند. دولت سرمایه به همه این دلایل حتی فعالان سندیکالیست را نیز سخت مورد آزار و تعقیب قرار می دهد و به زندان و اسارت در سیاهچال ها محکوم می کند. ما سندیکالیسم را خطری جدی برای جنبش ضدسرمایه داری طبقه کارگر می دانیم اما در همان حال هر نوع اذیت و آزار و زندان سندیکالیست ها و هر شکل اعمال محدودیت برای آنان را قاطعانه محکوم می کنیم. ما خواستار الغای فوری حکم زندان ابراهیم گوهری هستیم.
منبع: آژانس ایران خبر
7 اردیبهشت 88
اعتصاب معلمان دو روز است که آغاز شده است
معلمان سراسر کشور دو روز است که اعتصاب خویش را آغازکرده اند. علت واقعی اعتصاب سراسری معلمان عبارت است از دستمزدهای نازل و ناچیزی که مطلقاً برای بازتولید نیروی کار و پایین ترین سطح زندگی هم کفاف نمی دهد، شرایط از همه لحاظ دردآور و توان فرسای کار، خفقان و رعب و وحشت مسلط بر محیط های اموزشی، سلاخی بیدادگرانه و تبهکارانه صدها هزار معلم در داربست قراردادهای موقت کار که حقوق ماهانه شمار کثیری از آنان حتی به صدهزارتومان هم نمی رسد، محتوای خرافه آمیز و وارونه بافانه و تحجرآور متون آموزشی و بسیاری جنایت دیگر سرمایه. معلمان اعتصاب خویش را آغاز کرده اند تا دولت سرمایه داری را به قبول مطالبات خود مجبور سازند. ما از همه کارگران و خانواده های آن ها می خواهیم که به هر شکل ممکن از مبارزات همزنجیران معلم خویش حمایت و پشتیبانی کنند.
منبع: آژانس ایران خبر
7 اردیبهشت 88
اجتماع اعتراضی بازنشستگان شرکت هواپیمایی هما
بازنشستگان شرکت هواپیمایی هما (ایران ایر) مدت ها است که برای دستیابی به مطالبات معوقه خود در حال اعتراض و مبارزه هستند. این مبارزات تا حال حاضر به هیچ نتیجه ای نینجامیده است. هواپیمایی هما با توسل به دستاویز عدم دریافت مجوز رسمی از نهادهای دولتی ذیربط حاضر به پرداخت مطالبات کارگران نیست و اخطارهای مکرر بازنشستگان در مورد اقدام به تحصن و راه پیمایی و اشکال دیگر اعتراض را نادیده گرفته است. کارگران بازنشسته روز یک شنبه ششم اردیبهشت ماه را به عنوان روز اجتماع در مقابل ساختمان ایران ایر اعلام کرده بودند اما تشکیل این اجتماع اعتراضی به امروز موکول شد. بازنشستگان دروازه ورودی ساختمان را در تصرف خود گرفتند. آنان از ورود و خروج افراد به درون و بیرون ساختمان جلوگیری کردند و اعلام داشتند که تا گرفتن مطالباتشان به تحصن و اعتراض ادامه خواهند داد.
منبع: ایلنا
7 اردیبهشت 88
تجمع اعتراضی کارگران پارس قو
عروس حضرت سلطان همیشه دل می برد علی الخصوص که پیرایه ای بر او بستند
سرمایه داران ایران در تمامی طول سی سال اخیر در تشدید بی عنان استثمار کارگران و هجوم به سطح زندگی توده های کارگر از هیچ جنایتی فروگذار نکرده اند. آنان همیشه و همه جا بدون هیچ نیازی به هیچ دستاویزی هر چه اراده کرده اند علیه هست و نیست کارگران انجام داده اند. با همه این ها طغیان موج بحران سرمایه داری در دنیا برای این جماعت کارگرکش انسان خوار به نعمتی الهی تبدیل شده است تا به بهانه آن ابعاد دست اندازی ها و تجاوزات سفاکانه خود به آخرین ریال دستمزد کارگران و نان بخور و نمیر فرزندان آنان را بدون هیچ مرز و محدوده ای تا هر کجا که بخواهند گسترش کنند. در این روزها همه سرمایه داران چنین می کنند و سرمایه دار صاحب کارخانه پارس قو فقط یکی از خیل عظیم آن ها است. او مدت ها پیش 120 کارگر دارای سابقه 20 سال به بالا را اخراج کرده و بنا بر تصمیم یکجانبه و قدرت بی چون و چرای سرمایه دار بودن خود اعلام کرده است که همه این 120 نفر بازنشستۀ پیش از موعد هستند. صاحب کارخانه پس از این کار حتی از پرداخت حق سنوات کارگران سر باز زده و در طول یک سال گذشته به رغم اعتراضات مکرر کارگران هیچ ریالی از این بابت به آنان پرداخت نکرده است. این کارگران امروز هفتم اردیبهشت در مقابل دفتر مرکزی شرکت در خیابان حافظ اجتماع کردند تا یک بار دیگر فریاد اعتراض خود علیه شرارت این سرمایه دار را به گوش همگان برسانند. سرمایه دار که در تمامی این یک سال از ملاقات با کارگران خودداری کرده اینک پیغام داده است که به دلیل وقوع بحران در دنیای سرمایه داری و سرایت بحران به کارخانه او قادر به پرداخت حق سنوات کارگران نیست. 70 کارگر که به نمایندگی کل 120 کارگر در اجتماع حضور داشتند اعلام کردند که تا گرفتن مطالبات به مبارزه خویش ادامه می دهند.
منبع: ایلنا
7 اردیبهشت 88
اخراج کارگران وزنه:
به
گزارش سایت روشنگری
در تاریخ 7
اردبهشت 1388
آمده است :
گروهی از
کارگران
اخراجی شرکت
وزنه با انتشار
گزارشی به
شرايط و زمينه
های تعطيلی
شرکت خود
اشاره کردند.
متن اين گزارش
به شرح زير
است:
"شرکت وزنه
تحت پوشش بانک
ملت با سابقه
ای بيش از چهل
سال فعاليت
صنعتی, پس از
دو سال واگذاری
به مجتمع
صنعتی ماموت
با اخراج 230
کارگر رسمی و
قراردادی
تعطيل گرديد.
مجتمع صنعتی
ماموت يکی از
قدرتمندترين
سرمايه داران
بخش خصوصی است
که در چند سال
اخير با اقدام
به خريد شرکت
های مارال,
مايان, ايران
بلغار, اف.ام و
وزنه دست به
اخراج گسترده
پرسنل قديمی
اين شرکت ها
زده است.
ماموت بيش از 50
هزار نفر
کارگر
قراردادی در
داخل ايران دارد
که اکثر اين
کارگران ساکن
ساوجبلاغ می
باشند. نفود
اين شرکت در
منطقه به اندازه
ای است که
شکايت
کارگران از
شرايط سخت کار
در کارخانجات
وابسته به اين
مجتمع صنعتی در
اکثر موارد بی
نتيجه بوده
است. پرداخت
هدايا و کمک
های نقدی و
غيرنقدی به
اداره کار و
امور اجتماعی
کرج و هشتگرد
آن هم به صورت علنی
موجب شده است
که کارگران
اخراجی اميد
چندانی به
احقاق حقوق
خود از طرف
اين نهادهای
دولتی نداشته
باشند.
لازم به
ذکراست که
واگذاری شرکت
وزنه به ماموت
در حالی انجام
شده که برای
اين معامله
هيچ مزايده ای
صورت نگرفته و
شرکت 60
ميلياردی
وزنه با قيمت 6
ميليارد آن به
صورت کاملا
غيرقانونی به
شرکت ماموت فروخته
شده است.
مجتمع صنعتی
ماموت پس از
گذشت دو سال
از اين
واگذاری با
استناد به
اخطارهای محيط
زيست, اقدام
به اخراج
کارگران و
متوقف کردن
فعاليت
کارخانه
نموده است. در
صورتی که اين ايرادات
به آسانی و با
اصلاح شرايط
توليدی قابل
حل بوده اند.
بازداشت خبرنگار قلم معلم :
به
گزارش
روزنامه سرمايه
درتاریخ 7
اردیبهشت 88
آمده است :
سجاد خاكسارى
، خبرنگار
هفته نامه
توقيف شده قلم
معلم ديروز در
ميدان
بهارستان
دستگير و بازداشت
شد. به گفته
محمد خاكسارى
، عضو هيات مديره
كانون صنفى
معلمان و پدر
سجاد ، او
براى تهيه گزارش
و عكس از
اعتراض
معلمان حق
التدريس به
ميدان
بهارستان
رفته بود كه
دستگير شده و
به پليس امنيت
در ميدان ارگ
منتقل شد و
قرار است امروز
تحويل دادگاه
انقلاب شود.
معلمان حق
التريس روز
يكشنبه براى
پيگيرى وضعيت
استخدام خود
به تهران آمده
بودند.
همچنين ديروز
تعدادى از
معلمان تهران
و شهر هاى
مختلف كشور در
واكنش به
اجرايى نشدن
قانون خدمات
كشورى در به
مدارس رفته اما
در كلاس درس
خود حاضر
نشدند.
اين اقدام
معلمان پيش از
اين در بيانيه
اسفند 87 اعلام
شده بود اما
پس از مصاحبه
رييس جمهوری و
قول تجراى
قانون خدمات
كشورى در سال 88
تا امروز
مسكوت ماند.
باقرى يكى از
اعضاى كانون
صنفى معلمان
مى گويد:"معلمان
پس از دريافت
حقوق فروردين
ماه و اعمال
نشدن قانون
تصميم به
اجراى بيانيه
كرده اند و
فردا در ادامه
اعتصاب خود به
مدرسه نمى
روند."
از سوى ديگر
شيرزاد
عبداللهى
كارشناس
مسايل آموزش و
پرورش معتقد
است احکام
حقوقی
فرهنگيان همواره
در نيمه
ارديبهشت ماه
صادر مى شود:"
احکام جديد
معمولا در
ارديبهشت ماه
صادر می شوند.اگر
واقعا معلمان
به اين نتيجه
برسند که احکام
جديد را تا 15 يا 20
ارديبهشت
صادر می کنند
نيازی به
تعطيلی مدارس
نيست."
اجراى قانون
خدمات كشورى
مهم ترين
خواسته معلمان
در سال هاى
اخير بوده است
كه بارها به
لاشكال مختلف
آن را مطرح
كرده اند
.سازمان بين المللى
آموزش نيز در
روزهاى گذشته
با ارسال نامه
به مقامات
دولت ايران
خواستار
اجراى اين قانون
شده است.
گزارش دومین روز اعتصاب سراسری معلمان
بنا به گزارش کانون صنفی معلمان ایران، بسیاری از معلمان سراسر کشور ، از بند 2 بیانیه اخیر کانون صنفی معلمان ، مبنی بر عدم حضور در کلاسهای درس، به صورت گسترده و چشمگیر حمایت و عملی کردند.
گزارشها حاکیست، هزاران تن از معلمان در استانهای گوناگون از قبیل استانهای تهران، ایلام، خراسات، کرمانشاه، یزد، اصفهان، فارس، خراسان، کردستان، لرستان، بوشهر، اردبیل، آذربایجان شرقی، همدان و بخشهایی ازاستان هرمزگان، از حضور در کلاسهای درس خودداری کردند.
جانباختن یک کارگر در شهر بانه
بنا به گزارش رسیده از شهر بانه، ساعت 2 بعد از ظهر روز دوشنبه 7 اردیبهشت، کارگری با نام "عمر مرادی" در حین کار و در عمق 7 متری زمین زیر آوار مانده و جانش را از دست داد.
عمر مرادی که 45 سال سن داشت و سرپرست خانواده ای 5 نفری بود، همراه چند کارگر دیگر مشغول پی کنی هتلی در جنب مدرسه نمکی بود که بعلت ریزش خاک در زیر آوار مانده و جان خود را از دست داد.
بعد از ظهر همان روز جسد این کارگر در میان غم و اندوه هزاران تن از اهالی شهر بانه در گورستان این شهر به خاک سپرده شد.
احضار تعدادی از فعالین کارگری شهرهای مهاباد و بوکان به توسط نیروی انتظامی
بنا به گزارش کمیته ی هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری، روز دوشنبه 7 اردیبهشت، چهار تن از فعالان کارگری و عضو کمیته هماهنگی در شهرهای مهاباد و بوکان به حفاظت اطلاعات نیروی انتظامی احضار شدند.
گزارشها حاکیست که "یوسف آبخر آباد"، و "واحد سیده" به مدت چهار ساعت در حفاظت اطلاعات مهاباد تحت باز جوئی قرار گرفتند. "حسن رسول نژاد" و "احمد اسکی بغدادی" در حفاظت اطلاعات شهر بوکان مورد بازجوئی قرار گرفته و به آنها اعلام شده است که حق شرکت در مراسم اول ماه مه روز جهانی کارگر را ندارند.
انتشار فراخوان تشکلها و نهادهای مختلف کارگری برا برگزاری مراسم 11 اردیبهشت روز جهانی کارگر در پارک لاله تهران
کمیته برگزاری مراسم اول ماه مه مرکب از: سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه/ سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه/ اتحادیه آزاد کارگران ایران/ هیأت مؤسس بازگشایی کارگران نقاش و تزیئنات ساختمان/ کانون مدافعان حقوق کارگر.
شورای همکاری فعالین و تشکل های کارگری :
کمیته پیگیری برای ایجاد تشکل های آزاد کارگری/ کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری/ شورای زنان/ جمعی از فعالین کارگری، طی انتشار اطلاعیه ای اعلام کرده اند که مراسم روز اول ماه مه 11 اردیبهشت روز جهانی کارگر را در پارک لاله تهران برگزار خواهند کرد.
در این اطلاعیه مجموعه ای از خواستها و مطالبات فوری طبقه کارگر ایران از جمله تأ مین امنیت شغلی تعیین حداقل دستمزد کارگران توسط نمایندگان و تشکل های مستقل کارگری، حق تشکل و اعتصاب،توقف اخراج و بیکارسازی ها ، حقوق زنان و بازنشستگان، لغو کار کودکان ، دفاع از کارگران مهاجر و رسمی شدن تعطیلی اول ماه مه و آزادی کلیه کارگران زندانی قید شده است.
در این اطلاعیه تاريخ برگزاری مراسم روز جمعه 11 ارديبهشت ماه 88 – ساعت 5 بعد از ظهر و مكان آن تهران خيابان كارگر ،داخل پارك لاله – ميدان آب نما تعیین شده است.
اعتصاب گسترده دانشجویان دانشگاههای تهران
دانشجویان دانشگاههای استان تهران، در اعتراض به ادامه بازداشت 12 دانشجوی دانشگاه های این استان و اعلام همبستگی با آنان اعتصاب خود را آغاز کردند.
دانشجویان اعتصاب کننده، با خواندن سرود "یار دبستانی" و سر دادن شعارهای "دانشجو می میرد، ذلت نمی پذیرد"، "دانشجوی زندانی، آزاد باید گردد" و "می میریم، می میریم؛ ذلت نمی پذیریم" به مقابل دانشکده حقوق و علوم سیاسی رفته و به تحصن خود ادامه دادند.
در این تجمع دانشجویانی از دانشگاههای، دانشگاه صنعتی امیر کبیر، خواجه نصیر، طباطبایی، دانشگاه آزاد استان تهران، عباسپور، رجایی، تربیت معلم تهران "واحد های تهران و حصارک کرج حضور داشتند.
احضار علیرضا ثقفی به دفتر پیگیری :
بعد از ظهر امروز سه شنبه 8 اردیبهشت علیرضا ثقفی به اداره پیگیری وزارت اطلاعات احضار شد و به وی گفته شد که مراسم روز جهانی کارگر که قرار است جمعه اول ماه مه در پارک لاله برگزار شود، غیر قانونی است و باید لغو شود
تعویق 2 ساله حقوق کارگران قند بردسیر
سرمایه دار کارخانه قند بردسیر 2 سال است که کل دستمزد 250 کارگر را مصادره کرده است. او از پرداخت حقوق این کارگران سر باززده و اعتراضات مکرر آن ها را بدون جواب گذاشته است. کارگران در طول این دو سال فقط از طریق قرض و گرفتن نسیه نان فرزندانشان را تهیه کرده اند، راهی که دیگر به طور کامل به بن بست رسیده است، زیرا هیچ مغازه داری دیگر به آنان نسیه نمی دهد. 250 کارگر در روز یک شنبه ششم اردیبهشت در مقابل ساختمان کارخانه اجتماع کردند و برای یک بار دیگر فریاد اعتراض سردادند. کارگران فریاد می زدند که هیچ امیدی برای ادامه زندگی ندارند. جان شان به لب رسیده است. مرگ را به مراتب بر این زندگی پر از ذلت ترجیح می دهند. آنان خطاب به دولت سرمایه داری اعلام می کردند که در کنار سرازیرکردن حاصل و کار استثمار میلیون ها کارگر به جیب سرمایه داران فکری هم برای پرداخت دستمزد ناچیز کارگران بکند.
منبع: آژانس ایران خبر
8 اردیبهشت 88
كارگران افغاني/
به جرم افغانی بودن برای شهرداری بیگاری میکنیم
اینجا
گرم خانهای
نیست که
شهرداری
تهران از سر
انسان دوستی برای
بیخانمانها
بر پا کرده
باشد. البته
شاید گاهی
ترانهای
افغانی تو را
به مرز شادی
ببرد اما همان
ترانه اصیل
افغانی
فریادهای بیکسی
کارگری را به
همراه دارد.
ایلنا:
خیابان 16 آذر،
جایی دوری
نیست، کمی آنطرفتر
از میدان
انقلاب، اگر
از خریدن کتاب
خسته میشوید،
اگر تک تک
مغازههای
کتابفروشی را
سرزدید و به
طور اتفاقی
گذرتان به
خیابان 16 آذر
افتاد و باز
هم از بازی
روزگار
پایتان به کوچه(
رهنما) باز شد
چندان جای
تعجب ندارد که
در این نزدیکیها
و در همین
هفتهای که
هفته کارگر
نامگذاری
شده با نمونههایی
از زندگی
کارگری، آنهم
از نوع بیگاری
با اعمال شاقه
مواجه شوی.
اینجا گرمخانهای
نیست که شهرداری
تهران از سر
انساندوستی
برای بیخانمانها
بر پا کرده
باشد. این جا
به کسی خوش
نمیگذرد.
البته شاید
گاهی ترانهای
افغانی تو را
به مرز شادی
ببرد اما همان
ترانه اصیل
افغانی
فریادهای بی
کسی کارگری را
به همراه
دارد.
خانهای که
دور از
انسانیت است
خانه که اغراق
است دخمهای
بزرگ در
ابتدای کوچه و
در قلب شهر
تهران که افغانیها
میگویند م
.ن.ط.ق. شش.
ش.ه.د.ا.ر.ی چنان
در کوچه دهان
کجی میکند که
گویا ناسزایی
بد ترکیب در
کوچه زمزمه شده
و سوسوی فلاکت
را سر میدهد.
درب خانه
همیشه بر روی
محرم و نامحرم
باز است در
این دخمه از
هرکس و ناکس
پذیرایی میشود.
درب بزرگی و
به کثیفی برخی
از مخازنی که
شاید هفتهها
توسط نیروهای
شهرداری
شتسشو نشده،
نیمه باز است.
بیش از 20 نفر از
کارگران
افاغنه که هر
کدام به گوشهای
خیره شدهاند
به کار تمام
یا نیمهتمام
خود فکر میکنند.
وقتی براي آنها
گفتیم که میخواهیم
از گرفتاریهایشان
گزارش
بگیریم،
چشمانشان تنگ
شد و صدای
قهقهههای
درونیشان را
با حرکات صورت
و بدن به
همدیگر نشان
میدادند.
دستههای
جاروی شکسته
تمام سطح حیاط
را پرکرده، بدون
استثناء همه
کارگرها کفشها
و چکمههای
پاره به پا
کرده و لباسهایشان
از فرط کثیفی
و شدت کهنگی
روی تنشان فریاد
بیچارگی میزدند.
اغلب آنها
لباسهای
نارنجی به تن
دارند و موهای
زیاده و مظاهر
چسبناکشان در
مقابل قدرت
باد همهمچنان
بروی سرشان
ماسیده است.
حیاطشان به
یکی از مخازن
زباله شکسته و
ذوب شده مزین
شده که در
کنار دستکشهای
پاره تصویر
ناخوشایندی
را به جا
گذاشته، گویا
این کارگران
تنها برای
نظافت شهری که
در آن بیگانه
هستند تلاش میکنند.
گربه شوری یا
حمام کردن!
اینجا پیر،
جوان و نوجوان
همه یکی هستند
تعدادی از
کارگرها چوبی
به دست دارند
و تعداد دیگری
قابلمه،
هرکدام سوی
کار خود میدوند
و به فکر
گذران لحظات
ناخوشی
روزگار هستند.
قشنگ نیست اگر
کلمه سرویس
بهداشتی را به
کار ببریم چرا
که بیش از 60 نفر
کارگر بایک
دستشویی قضای
حاجت میکنند
و خدا میداند
که چند بار
برای ادای این
حاجت مهم بر
سر و کله
همدیگر زدهاند.
اما نه هر چه
باشد همه از
یک قوماند و
همه هوای
همدیگر را
دارند ? در
حمامشان هیچ
لولهکشی
وجود ندارد و
آنها ده نفری
که بچپند در
حمام، با دبههای
آبی که
دوستانشان
فراهم میکنند
خودشان را
گربهشور میکنند
و حمامشان دری
ندارد که
دلشان را به
آن خوش کنند.
یکی از
کارگرها آنچنان
به زبان
افغانی محبت
میکند که هر
چه قدر تلاش
شود حتی یک
کلمه هم نمیتوان
از حرفهایش
گرفت اما
کارگر دیگر میگوید:
برای هر نوبت
حمام عمومی
باید 3 هزار
تومان بدهیم
که همچنین
امکانی برای
تمام ما وجود ندارد.
کسی را جز
شهرداری نمیشناسیم
یکی از
کارگرها با
پيریژامه رنگ
و رورفته و
پیراهن بلند و
بیرنگش جلو
میآید، قبل
از اینکه شروع
به صحبت کند
دستانش را
بالا میآورد
مثل اینکه میخواهد
دردهایش را
یکجا به زبان
آورد اما همچنان
خاموش هاج و
واج میماند،
نمیداند
کدام یک از
دردهایش را
نجوا کند اما
نوجوان
افغانی دیگری
که سفیدی
چشمانش از شدت
زردی بیداد میکند
جلو میآید و
میخواهد که
ششدانگ
حواسمان
راجمع حرفهای
پردردش کنیم.
با لهجه غلیظش
میگوید: هر
کدام از ما
نزدیک به 2 سال
است که طرف حساب
شهرداری
هستیم و تنها
چیزی که میدانیم
این است که
پیمانکار
شهرداری و طرف
حسابمان
شهرداری
منطقه 6 ?ناحیه 2?
است و با این ناحیه
کار میکنیم؛
حتی کارفرمای
ما یک بار هم
سری به این جا
نزده و اصلا
نمیداند که
ما چه روزگاری
داریم.
او نوک پایش
را به صورت پیدرپی
به زمین میکوبد
و ادامه میدهد:
همه ما
ماهیانه 250
هزار تومان میگیریم
که آنهم هر
سه ماه یک بار
تصفیه میشود
حتی بیمه و
کوچکترین
امکانات
بهداشتی هم نداریم.
اتاق 80 متری
محل خواب 50
کارگر
گوشه حیاط روی
قراردادی از
تختهای کهنه
و کثیف تعدادی
از کارگرها در
خواب نیمهروزی
به سر میبرند
و به قول
دوستانشان از
بچههای شیفت
شبی هستند.
قصه فلاکت آنها
به حیاط ختم
نمیشود. داخل
مخروبهشان
راهرویی
تاریک و کم
عرض به
آشپزخانه و
تعدادی اتاق
ختم میشود.
اتاقی 100متری
با دیوارهایی
سیمانی، سقفی با
پوشش ایرانیت
و موکتهای
کثیف و پاره
وجود دارد که
بیش از 40 نفر در
این اتاق خواب
هستند و به زبان
عامینه
همدیگر را له
کردهاند.
با ورود به
آشپزخانه
صدای ترانه
افغانی به گوش
میآید و
کارگری
افغانی در حال
پایکوبی و رقص
است.
المنت کوچکی
که رویش کتری
بزرگ آب قرار
دارد، هوای
آشپزخانه را
نامطبوع
کرده، تنها یک
لامپ پرمصرف
در وسط
آشپزخانه با
یک سیم برق بلند
آویزان است.
دیوارهای
سیمانی به
بنرهای بزرگ
که مربوط به تبلیغات
اعیاد
شهرداری بود
مزین شده و
اتاقها رنگ
فلاکت و
بدبختی دارد و
تنها دلخوش آنها
صدای محزون
ترانه افغانی
است که آنها
را به زندگی
در این دخمه
دلخوش کرده
است.
وقتی اهالی
مدیریت شهری
بیخبر باشند
این کلبه
ویران آشیانه
کارگرهای
افغانی است. کارگرهایی
که به جرم
افغانی بودن
این همه حقارت
را تحمل میکنند
و برای نظافت
یا آبادانی
شهر روزگار میگذرانند.
آنها برای
شهرمان تلاش
میکنند، حال
این تلاش آنها
چه از سر
اجبار باشد و
چه از سر رغبت
برای شهرمان
منفعت دارد.
اما اهالی
مدیریت شهری
از وجود چنین
خانهای در
تهران که شاید
نمونههای آن
زیاد هم باشد
بیاطلاع
هستند.
خسرو دانشجو
عضو شورای شهر
تهران به
ایلنا، میگوید:
در گذشته
گزارشهايی
داشتیم
پیمانکاران
طرف قرارداد
شهرداری از
کارگران غیر
ایرانی
استفاده میکنند
که در این
مورد به
شهرداری
تذکراتی دادیم
اما در حال
حاضر گزارشات
نشان میدهد
که این وضعیت
در شهرداری
تهران بهتر
شده است.
او ادامه میدهد:
پیمانکاران
شهرداری موظف
هستند تا کارگران
طرف قرارداد
شان را بیمه و
مطابق با
قوانین کار با
آنها برخورد
کنند؛ حتی
شهرداری موظف
است که با
پیمانکاری
عقد قرار داد
کند که آن
پیمانکار در
برابر
کارگران خود ضوابط
را رعایت کند.
گویا
خبرنگاران
باید خبر میداند
دانشجو که
همیشه تکه
کلام ?گویی? را
در هنگام سخنگویش
به کار میبرد،
گویی این بار
خودش چندان با
معضلات شهر تهران
آشنا نیست یا
حداقل گفتههایش
این نکته را
اثبات میکند.
حمزه شکیب
رئیس کمیسیون
توسعه و عمران
نیز به ایلنا،
تاکید میکند:
شهرداری به
عنوان
کارفرما در هر
پروژهای
موظف است که
از کارگرهای
شهرداری
استفاده و حتی
اگر از کارگر
غیر مجاز هم
استفاده میکند،
تمام قوانین
مربوط به آنها
را لحاظ کند.
حمزه شکیب و
خسرو
دانشجواز
خبرنگار
ایلنا میخواهند
که اگر با
مورد خاص مبنی
بر کاستی شهرداری
در این ارتباط
سراغ داشتند
به شورا گزارش
کنید تا به
این موارد
رسیدگی شود،
در حالی که بسیار
بعید به نظر
میآید که
تاکنون
گزارشات این
چنین به دست
شورای شهریها
نرسیده باشد.
این کار انجام
شده، فلان کار
در دست اقدام
است
پیگیریهای
مربوط به این
گزارش به
اعضای شورای
شهر ختم نشده
و این بار
محمد هادی
ایازی سخنگوی
شهرداری
تهران که این
روزها کمتر
سراغی از
خبرنگاران میگیرد
شاید هم
خبرنگاران
کمتر از او
سراغی میگیرند!
به خبرنگار
ایلنا میگوید:
شهرداری در
سنوات گذشته
خود، صندوق
تامین خدمات
جانی کارگران
را افتتاح
کرده و کل کارگران
پیمانکار
خدمات شهری و
فضای سبز را
تحت پوشش قرار
میدهد به
طوری که اگر
یکی از
کارگرها در
حین انجام کار
دچار حادثه
شود میتواند
از محل این
صندوق آن هم
به صورت فوری
برخی از
نیازهایشان
را تامین کند.
او که هیچ
اطلاعی از محل
زندگی این
کارگران افغانی
نداشت ادامه
میدهد: از
طریق موسسه
مالی اعتباری
شهر حقوق آنها،
بیست و پنجم
هر ماه واریز
شده و بیمه آنها
از همین محل
تامین شده
است.
ایازی تاکید
میکند:
پیمانکارها
در قبال
کارگران
افغانی یا غیرافغانی
خود وظایفی
صددرصدی
دارند که از
جمله تامین
لباس مخصوص
برای آنهایکی
از این وظایف
است.
او یادآور شد:
اگر چه هنوز
هم وجود چنین
مراکزی در
برخی از مناطق
محتمل است اما
این مراکز در
قیاس با گذشته
کمتر شده و
حجم قابل
توجهی از آنها
سر و سامان
گرفتهاند.
سخنگوی
شهرداری
تهران که از
وجود چنین
خانه مخروبهای
که محل زندگی
و اسکان بیش
از 80 کارگر
افغانی طرف
قرارداد
شهرداری است،
بیاطلاع بود
اما قول مساعد
داد که از این
محل بازدید
کند.
بیاطلاعی پر
منفعت
بیاطلاع
بودن شهرداری
از وجود چنین
مراکز حای سوال
دارد آن هم
خانهای که از
محیط بیرونش
فلاکت بیداد
میکند.
گویا نیروهای
گشت شهرداری
که همیشه برای
جلوگیری از
ساختوسازهای
غیرمجاز در
مناطق گشت میزنند،
چنین خانهای
به چشمشان
نیامده شاید
هم دیدن این
خانه و رسیدگی
به آنها
چندان به صرفه
نبوده است.
سعید سفیری یک
کارشناس
مسایل
اجتماعی به
خبرنگار
ایلنا میگوید:
در حال حاضر
اسکان
کارگران
خدمات شهری و
پروژههای
بزرگ شهری،
بحثهای
زیادی را در
اقتصاد شهری و
جامعهشناسی
شهری باز کردهاند
بهطوریکه
امروزه در نیا
و کشورهای
بزرگ، مجریان
پروژههای
خدمات شهری،
خوابگاههای
مناسب و مجهزی
را برای اسکان
کارگران خود که
ساکن آن شهر
نباشند در نظر
گرفتهاند که
متاسفانه این
رویکرد در
کشور ما قبل و بعد
از انقلاب
نادیده گرفته
شده است.
عواقبی که
گریبانگیر
مدیریت شهر میشود
این کارشاس
مسائل
اجتماعی و
شهری ادامه میدهد:
نمونه بارز
این سهلانگاری
در پروژه ASP تجربه شد
بهطوری که
تپه اکبری که
یک آلونک یا
زاغهنشینی
موقت بود،
درکنار این
پروژه بزرگ
پدید آمد و
مدیریت شهری
را در زمان
اجرای زیرگذر
رسالت، با
مشکلات زيادي
مواجه کرد.
به طوری که
یکی از دلایل
تعویق این
پروژه به ساکنان
این آلونک باز
میگشت.
سفیری میگوید:
با توجه به
آنکه بخشی از
کارگران طرف
قرارداد
شهرداری ساکن
شهر تهران و
یا ایرانی نیستند،
شهردار باید
برای آنها
امکانات
رفاهی و
خوابگاهی در
نظر بگیرد چرا
که رویکرد
شهرداری واگذاری
امور به
پیمانکاران
است و در حال
حاضر کارگران
این
پیمانکاران
همان افاغنه
معروف هستند
که اغلب با
مشکلاتی دست
به گربیاناند.
او ادامه میدهد:
اگرچه باید
بخش اعضای از
کار به
پیمانکاران و
بخشخصوصی
واگذار شود
اما نباید آنها
را به حال خود
رها کرد چراکه
این کارگرها
میتوانند
مشکلاتی برای
شهر پدید
آوردند که عواقب
آن گریبان شهر
تهران و
مدیریت شهری
را بگیرد.
گزارش از:
سميه جاهد
عطائيان
پایان یپا
1388/2/8
تعویق 4 ماهه دستمزد کارگران «پیمان صنعت» اصفهان
کارگران پیمان صنعت اصفهان 4 ماه است که موفق به دریافت هیچ ریالی از دستمزدهای خود نشده اند. سرمایه دار شرکت تهدید کرده است که هر کارگر معترض به تعویق حقوق و خواستار پرداخت دستمزد را یکراست و بدون هیچ قید و شرط اخراج خواهد کرد. فضای رعب و وحشت و حفقان مسلط بر محیط کار سبب شده است که کارگران دست به اعتراض نزنند و به گونه ای بسیار رقت بار به سیاست صبر و انتظار تن دهند یا به عبارت دقیق تر به مرگ ذلت بار تمکین کنند. شرایط زندگی کارگران بسیار دردناک و غم انگیز است. گرسنگی، بدهکاری، احساس خفت و ذلت، ترس و وحشت آن ها را کلافه کرده است. شاید سؤال شود که این کارگران در چنین منجلابی از بدبختی چرا به صورت جمعی و متشکل مبارزه نمی کنند؟ از چه می ترسند و نگران از دست دادن چه چیز هستند؟ مگر نه این است که آنان جز گرسنگی و ذلت و حقارت و بدهکاری و فقر چیز دیگری را از دست نمی دهند؟! این سؤال کاملاً بجا و این حرف عمیقاً درست است. اما مبارزه کردن به معنای اعمال قدرت کردن است و بر همین مبنا نیازمند باور به قدرت جمعی خویش و تلاش برای سازمان دادن این قدرت است. سرمایه داران و دولت آن ها با تمامی قوا کوشیده اند تا این قدرت ما را نابود، احساس وجود آن را منکوب و تلاش برای سازمان دادن آن را سرکوب سازند. ما در راستای مقابله با همه این تهاجمات سفاکانه سرمایه داران ودولت آن ها است که می توانیم یک جنبش زنده و امیدوار ضدسرمایه داری داشته باشیم.
منبع: آژانس ایران خبر
8 اردیبهشت 88
شرایط زندگی و کار کارگران کوره های آجرپزی
سرمایه داران به ویژه آن ها که در کنار همه زرادخانه های کارگرکش خود سلاح مذهب را نیز علیه کارگران به کار می گیرند، ما را از « جهنم » می ترسانند. آنان هنگام این تهدید اصلاً به روی خود نمی آورند که آنچه در همین جهان بر ما تحمیل می کنند هزاران بار از جهنم موعود مورد ادعایشان سوزان تر،هولناک تر، کشنده تر و جنایتکارانه تر است. برای مثال نگاهی به شرایط زندگی و کار کارگران کوره های آجرپزی بیندازید. این کارگران:
در بیابان ها در زاغه های کنار محل کار اقامت دارند. در یک آلونک 6 متری گاه 12 نفر مجبور به سکونت و خورد و خواب و گذراندن چیزی به نام زندگی هستند.
توالت و دست شویی محل سکونت آنان خانه امن تمامی میکرب های بیماری زا و مهلک است. هیچ اثری از چیزی به نام بهداشت در این محله ها قابل رؤیت نیست.
فاضلاب بدون هیچ پوشش و مالامال از عفونت و گند و زباله درست از میان آلونک ها عبور می کند.
تجمع مگس های بیماری زا به حدی است که گاه کل محله را در سیاهی خود فرو می برند.
زنان حامله و کودکان خردسال همه در میان همین زباله ها و مگس دانی ها و در درون همین آلونک ها زندگی می کنند.
کارگران عموماً 16 ساعت یا بیشتر در شبانه روز کار می کنند و استثمار می شوند.
تمام این 16 ساعت مجبور به گل سازی، قالب کشی، قالب داری، خشت زنی، بارکشی، تحمل حرارت های کشنده شعله های آتش و مانند این ها هستند.
نصف کارگران زن هستند و زنان نیز اغلب باید این کارهای شاق و توانفرسا و کشنده را تحمل کنند.
بیش از 70 درصد کارگران فقط به طور فصلی و موقتی می توانند کار کنند و سرمایه داران برای شدت استثمار آن ها به هیچ مرزی بسنده نمی کنند.
هیچ ریالی عیدی و پاداش و بن کارگری و حقوق روزهای مرخصی و حق سنوات و حق اولاد و حق مسکن و مزایا و مانند این ها را نمی گیرند. سرمایه داران همان دستمزد نازل و ناچیز این کارگران را شامل همه این مطالبات می دانند!!
کارگرانی هستند که 40 سال در این جا به وحشیانه ترین شکل ممکن استثمار شده اند و درست تا لحظه مرگ برای سرمایه کارکرده و ارزش اضافی تولید نموده اند و تنها پس از مرگشان معلوم شده که اصلاً بیمه نبوده اند و هیچ چیزی به نام بازنشستگی به آنان تعلق نمی گرفته است.
محل سکونت آنان پر از سگ هایی است که بسیاری اوقات می توانند حامل بیماری هاری باشند.
بیماری هایی مانند کزاز و هپاتیت و هاری در میان آن ها بسیار فراوان است.
هیچ درمانگاه و مرکز درمان و امکانات پزشکی و بهداشتی در دسترس کارگران قرار ندارد.
کودکان به طور غالب از مدرسه و تحصیل محروم هستند.
اکثر کودکان خردسال کار می کنند و به وحشیانه ترین شکلی استثمار می گردند. بچه های بین 7 تا 14 سال بخش قابل توجهی از کارگران را تشکیل می دهند. این کودکان حداقل 6 ماه از سال را در کشنده ترین شرایط کار می کنند و برای سرمایه داران سود تولید می نمایند.
کارگران از هیچ نوع بیمه دارو و درمان برخوردار نیستند.
منبع: دویچه وله
8
اردیبهشت 88
گزارش
دومين روز
اعتراضات
سراسری
معلمان:
به
گزارش فعالان
حقوق بشر در
ايران در
تاریخ 8 اردیبهشت
88 آمده است :ديروز
دوشنبه حسب
فراخوان
کانون صنفی
معلمان
ايران،
هزاران تن از
معلمان کشور
در اعتراض به
عدم اجرای
قانون و ساير
مطالبات صنفی
با امتناع از
حضور بر سر
کلاسهای درس
دومين روز و مرحله
از فراخوان مذکور
را به اجرا
گذاردند.
کانون صنفی از
دريافت گزارشات
اجرای
اعتراضات
مذکور در
شهرهای تهران،
کرج، شهريار،
رباطکريم،
رشت، همدان، سنندج،
کرمانشاه
،علی گودرز،
مياندوآب،
سقز، ايلام،
ديواندره،
ساوجبلاغ،
اصفهان، مشهد،
بجنورد،
بندرعباس،
شيراز،
مريوان، اراک،
ملاير،
اردبيل،
وبسياری ديگر
از شهرهای
کشور خبر می
دهد.
همچنين
گزارشات
دريافتی حاکی
از احضار آقای
مختار اسدي،
عضو کانون
صنفی معلمان
ايران و فعال
حقوق بشر به
اداره
اطلاعات غرب
استان است. در
همين رابطه
اخبار
غيررسمی در
خصوص بازداشت
گودرز
شفيعيان از
فعالان معلم خبر
می دهند.
حسب فراخوان
کانون صنفی
معلمان ، فردا
در سومين
مرحله اين
اعتراضات
معلمان از حضور
در مدارس
امتناع
خواهند نمود و
در صورت عدم حصول
نتيجه
اعتراضات خود
را با برنامه
های جديد در
هفته معلم
اعلام خواهند
داشت.
نحوه صدور کارت موقت کار برای اتباع افغانی اعلام شد
وزارت کار و امور اجتماعي اعلام كرد: اتباع افغاني که کارت موقت کار دريافت نکردهاند، تا 15 ارديبهشت به سازمانهاي کار مراجعه کنند.
ايلنا:
اتباع افغاني
که کارت موقت
کار دريافت نکردهاند
تا 15 ارديبهشت
به سازمانهاي
کار مراجعه
کنند.
به گزارش
ايلنا به نقل
از روابط
عمومي وزارت کار
و امور
اجتماعي، اتباع
افغاني ذکور
بالاي 18 سال
دارنده کارت مدتدار
خروجي که در
طرح آمايش سه
شرکت کردهاند
و کارت موقت
کار آنان به
دليل وجود نقص
در مدارک صادر
نشده حداکثر
تا 15 ارديبهشت
مهلت دارند
براي تکميل
مدارک به
سازمانهاي
کار مراجعه
کنند.
براساس اين
گزارش، در
صورت مراجعه
اتباع افغاني
پس از انقضاي
مهلت مقرر، موضوع
به مثابه
انصراف از
دريافت کارت
موقت کار تلقي
ميشود و
درخواست مجدد
هزينه صدور (
کارت موقت کار)
بر اساس مصوبه
قانون بودجه
سال 88 و برابر
نرخ اعلامي 500
هزار تومان
بوده و
متقاضياني که
پيش از اين
مبلغ 70 هزار تومان
را واريز کردهاند
مکلف به
پرداخت مابهالتفاوت
خواهند بود.
اين گزارش ميافزايد:
نحوه مراجعه
اتباعي که در
اين مرحله ثبت
نام نکردهاند
و مبلغ 70 هزار
تومان را
واريز نکردهاند
متعاقبا
اعلام خواهد
شد.
پايان پيام
1388/2/8 - 15:03
معاون امور استانهای خانه کارگر:
قراردادهای جدید وزارت کار چراغ سبزی برای برخورد آزادانه كارفرمايان با کارگران است
صادقي گفت: چگونه است که وزیری 80 هزار میلیارد تومان از سرمایههای این کشور را در قالب بنگاههای زودبازده اقتصادی هزینه میکند اما مورد سؤال صداوسیما قرار نمیگیرد؟
ايلنا:
معاون امور
استانهای
خانه کارگر
گفت: اتحادیه
کارگران
قراردادی و
پیمانکاری به
دلیل انتشار
متن قراردادهای
جدید از سوی
وزارت کار
باید پارچه
مشکی بر سر در
خود نصب کند.
به گزارش
خبرنگار
ایلنا، حسن
صادقی در
گردهمایی
حمایت از
کارگران
قراردادی و
پیمانی افزود:
دولت و وزارت
کار عزم کردند
تا آخرین قوانین
حمایتي نیروی
کار را نیز از
میان بردارند،
بنابراین
اتحادیهها و
تشکلهای
کارگری به جای
جشن باید عزا
بگیرند.
وی با بیان
اینکه قانون
کار دستاورد
انقلاب اسلامی
برای کارگران
است، گفت:
چگونه است که
به گفته رئیس
جمهور محترم 72
درصد کارگران
فاقد امنیت
شغلی هستند
اما وزیرکار
دولت نهم نه
تنها کاری در
این خصوص
انجام نمیدهد
بلکه میخواهد
وضعیت را بدتر
از وضع کنونی
کند.
صادقی تصریح
کرد:
قراردادهای
جدید وزارت
کار چراغ سبزی
به
کارفرمایان
برای برخورد
آزادانه و دلبخواهی
با کارگران
است.
معاون امور
استانهای
خانه کارگر با
انتقاد شدید
از عملكرد صداوسیما
گفت: کارگران
با مالیاتی که
میپردازند
موجب ادامه
کار صداوسیما
هستند اما در
کمال تعجب
شاهدیم که
وزیر کار، یک
نمایندهنماي
کارگري و يك
نماینده
کارفرمایي به
میزگردی دعوت
میشوند و
وزیر به راحتی
قانون کار را
که قانون
حمایتی از
نیروی کار است
زیر سؤال میبرد
و نمایندهنمای
کارگر هم
دغدغه
کارگران را
اصلاح این قانون
میداند.
او با بیان
اینکه با پول
کارگران
انیمیشنهای
ضد کارگری در
صداوسیما پخش
میشود، گفت:
از مسؤولان
محترم
خواهشمندیم
که حداقل در
هفته کارگر
مشکلات واقعی
کارگران را به
بحث و تبادل
نظر بپردازند.
وی خاطرنشان
کرد: چگونه
است که وزیری 80
هزار میلیارد
تومان از
سرمایههای
این کشور را
در قالب بنگاههای
زودبازده
اقتصادی
هزینه میکند
اما مورد سؤال
صداوسیما
قرار نمیگیرد؟
صادقی با طرح
این پرسش که
آیا مخالفان
قانون کار به
انقلاب
اسلامی خدمت
میکنند؟ گفت:
کارگران صدقهبگیر
نیستند، زیرا
کارگر عزت نفس
دارد.
او درباره
افزایش حقوق
کارگران
بازنشسته تحت
پوشش سازمان
تامین
اجتماعی گفت:
تا قبل از تجمعات
مکرر
بازنشستگان
در مقابل
مجلس، دولت هیچ
ردیف بودجهای
برای این کار
اختصاص نداده
بود.
صادقی افزود:
در پی تجمعات
مقابل مجلس و
در پی رایزنی
با هیات رییسه
مجلس،
نمایندگان
محترم دولت را
مکلف کردند تا
بازنشستگان
تامین اجتماعی
نیز همانند
بازنشستگان
کشوری و لشکری
از افزایش
حقوق
برخوردار
شوند؛ بنابراین
شایسته است که
دولت این کار
را به نام خود
تمام نکند،
زیرا تجمع خود
بازنشستگان و
حمایت نمایندگان
مجلس موجب
افزایش حقوق
بازنشستگان
تامین
اجتماعي شد.
وی خطاب به
دولتمردان
گفت: افزایش
حقوق بازنشستگان
تامین
اجتماعی را
موضوعی
تبلیغاتی برای
انتخابات
نکنید، زیرا
این کار مرهون
تلاش خود
کارگران
بازنشسته است.
پایان پیام
1388/2/9
علیرضا محجوب:
كارگران باید همین حالا در مقابل اصلاحات قانون کار ایستادگی کنند
دبیرکل خانه کارگر تصریح کرد: اگر کارگران تماشاچی بوده و منتظر اين بمانند که چه گروهی در انتخابات ریاست جمهوری برنده میشود، باز هم مشکلات آنان حل نخواهد شد بلكه باید همین حالا در مقابل اصلاحات قانون کار ایستادگی کنند.
ايلنا: دبیرکل
خانه کارگر
گفت: زمانی
بود که آرزو
داشتیم کارگر
قراردادی
نداشته باشیم
اما در آینده
نه چندان دور
آرزو خواهیم
کرد که ایکاش
همه کارگران
قراردادی
بودند.
به گزارش
خبرنگار
ایلنا،
علیرضا محجوب
در گردهمایی
حمایت از
کارگران
قراردادی و
پیمانی افزود:
صحبتهایی که
وزیر کار در
خصوص اصلاح
قانون کار انجام
میدهد و متن
قراردادهای
جدید منتشر
شده از سوی وزارت
کار، زنگ خطری
جدی برای
کارگران است.
نماینده مردم
تهران در مجلس
شورای اسلامی
با اشاره به
دیدار
کارگران با
رییس مجمع
تشخیص مصلحت
نظام افزود:
ایشان نظر
وزارت کار را
در مورد اصلاح
قانون برداشت
سوء از مصوبات
مجمع دانستند.
وی با اشاره
به سخنان وزیر
کار که گفته
بود اگر
قرارداد کمتر
از 30 روز کتبی
شود و مدت
قرارداد در
اختیار
کارفرما
باشد، قرارداد
دائمی تلقی
خواهد شد،
گفت: هرچقدر
کارگران
قراردادی عقبتر
بروند، مشکلی
از آنان حل
نخواهد شد.
محجوب با
اشاره به ماده
27 قانون کار
هشدار داد: با
اصلاح این
ماده حاشیه
امنیت
کارگران از یک
سال و 6 ماه و 3
ماه به چند
روز کاهش
خواهد یافت.
دبیرکل خانه
کارگر تصریح
کرد: اگر
کارگران تماشاچی
بوده و منتظر
اين بمانند که
چه گروهی در
انتخابات
ریاست جمهوری
برنده میشود،
باز هم مشکلات
آنان حل
نخواهد شد؛
بنابراین
کارگران
نباید منتظر
معجزه باشند و
باید همین
حالا در مقابل
اصلاحات
قانون کار که
به زیان
کارگران است،
ایستادگی کنند.
وی یکی دیگر
از ایرادات
قراردادهای
جدید وزارت
کار را فسخ
یکطرفه آن از
سوی
کارفرمایان
عنوان كرد و
گفت: کارگران
نباید
تماشاچی
باشند و باید
در این زمینه
واکنش لازم را
انجام دهند.
پایان پیام
1388/2/: 9
رئیس اتحادیه کارگران قراردادی و پیمانکاری:
قراردادهاي تيپ جديد وزارت كار حتی کارگران رسمی را هم تهدید میکند
یکی از معایب قراردادهاي جديد این است که بیمه کارگران با تامین اجتماعی و سایر بیمهها ذکر شده است که این موضوع غیر قانونی است، زیرا بیمه تامین اجتماعی الزام قانون است و نمیتوان سایر بیمههای تکمیلی را جایگزین آن كرد.
ايلنا:رئیس
اتحادیه
کارگران
قراردادی و
پیمانکاری
كشور گفت: این
اتحادیه به
منظور افزایش
امنیت شغلی
کارگران
تشکیل شده
است.
به گزارش
خبرنگار
ایلنا، فتحالله
بیات در
گردهمایی
حمایت از
کارگران قراردادی
و پیمانی
افزود: تلاش
برای تعریف
ماهیت مشاغل
دائم، افزایش
اتحاد بین
کارگران و رسیدگی
به شکایات
اعضاء از جمله
اهداف دیگر این
اتحادیه است.
وی با بیان
اینکه بیش از 75
درصد کارگران
به صورت
قراردادی و
پیمانکاری
مشغول به كار
هستند، افزود:
در بهترین
حالت شاهدیم
که قراردادها
یکساله است که
این هم با قراردادهای
جدید وزارت
کار به زودی
به چند روز
کاهش خواهد
یافت.
وی خواستار
حمایت
کارگران برای
ارائه طرح بهسازی
قراردادها در
مجلس شورای
اسلامی شد و
گفت: در این
خصوص از
نمایندگان
مجلس و به
خصوص دبیرکل
خانه کارگر که
نماینده مردم
تهران در مجلس
است، میخواهیم
اقدامات
عاجلی را در
اين خصوص
انجام دهند.
وی با بیان
اینکه شروع
قراردادهای
موقت کار به
رأی دیوان
عدالت اداری
در سال 1373 مربوط
میشود، گفت:
کارفرمایان
با این بهانه
با کارگران
خود قرارداد
موقت منعقد میکنند.
وی با انتقاد
شدید از
قراردادهای
جدید وزارت
کار گفت: این
قراردادها
حتی کارگران
رسمی را هم
تهدید میکند.
او افزود: یکی
دیگر از معایب
این
قراردادها این
است که بیمه
کارگران با
تامین
اجتماعی و سایر
بیمهها ذکر
شده است که
این موضوع غیر
قانونی است، زیرا
بیمه تامین
اجتماعی
الزام قانون
است و نمیتوان
سایر بیمههای
تکمیلی را
جایگزین بیمه
تامین
اجتماعی کرد.
بیات با بیان
اینکه دولت
کارفرمای
بزرگی است،
گفت: تا زمانی
که این موضوع
برطرف نشود،
وضعیت
کارگران
بهبود نخواهد
یافت.
پایان پیام
1388/2/9
دبیر انجمن صنفی کارگران میدان مرکزی میوه و تره بار:
کارگران قراردادی و پیمانی به دلیل نداشتن امنیت شغلی نمیتوانند در فعالیتهای صنفی حضور داشته باشند
توکلی اظهار داشت: کارگران قراردادی و پیمانی به دلیل نداشتن امنیت شغلی نمیتوانند آن گونه که باید در فعالیتهای صنفی حضور داشته باشند.
دبیر انجمن
صنفی کارگران
میدان مرکزی
میوه و تره
بارگفت: رأی
دیوان عدالت
اداری مبنی بر
قراردادهای
موقت کار با
اصل قانون کار
در تضاد است.
به گزارش
خبرنگار
ایلنا،
غلامرضا
توکلی در گردهمایی
حمایت از
کارگران
قراردادی و
پیمانی افزود:
کارگران
قراردادی و
پیمانی به
دلیل نداشتن
امنیت شغلی
نمیتوانند
آن گونه که
باید در
فعالیتهای
صنفی حضور
داشته باشند.
دبیر انجمن
صنفی کارگران
میدان مرکزی
میوه و تره
بار تهران،
خانه کارگر را
نقطه قوت
کارگران
دانست و گفت:
این تشکیلات
باید
ترتیباتی اتخاذ
کند تا
کارگران
قراردادی و
پیمانی بیشتر
در فعالیتهای
صنفی حاضر
باشند.
وی با بیان
اینکه اگر یکی
از اعضای اتاق
بازرگانی
وزیر کار میشد،
عملکردش برای
کارگران به
مراتب بهتر از
وزیر فعلی
بود، افزود:
چقدر تحمل؟
چقدر صبر؟ پس
چرا هر روز
وضعیت
کارگران بدتر
میشود و وزیر
کار هم به فکر
اصلاح قانون
کار و وخیمتر
کردن شرایط
است؟
پایان پیام
1388/2/9
شرایط زندگی و کار کارگران کوره های آجرپزی (2)
دو روز پیش نکاتی را تیتروار در باره شرایط کار و زندگی کارگران کوره های آجرپزی نوشتیم . آنچه در اینجا می آید ادامه همان گزارش قبلی و بیان مواردی دیگر در تکمیل 17 نکته پیشین است. به همین دلیل، این موارد را از شماره 18 شروع می کنیم.
کار در کوره پزخانه ها خانوادگی است و کلیه افراد هر خانواده اعم از زن و شوهر و فرزندان همدوش هم شاق ترین کارها را انجام می دهند و هولناک ترین فشار استثمار را تحمل می کنند.
زنان تا آخرین روزهای بارداری کار می کنند و بلافاصله پس از زایمان نیز کار را از سر می گیرند.
زنان بچه های خود را در همان آلونک های نموری به دنیا می آورند که مالامال از عفونت و انواع میکرب ها است. نوزادان در همین زباله دانی ها نگه داری می شوند و رشد می کنند و پرورش داده می شوند.
بچه ها از دو سالگی در چرخه کار قرار می گیرند.
زن ها و کودکان خردسال مثل همسران و پدران و مادران کارگر خویش مجبورند ساعت 3 بعد از نصف شب کار را شروع کنند و یکراست تا ساعت 8 صبح ادامه دهند. شیفت دوم کاری این زنان و کودکان بلافاصله نیم ساعت پس از صرف لقمه ای نان خالی صبحانه آغاز می شود و تا 8 شب طول می کشد. روزانه کار این کارگران زن و کودک عملاً 17 ساعت آن هم در بدترین و کشنده ترین شرایط است.
زنان حتی لیاقت گرفتن بهای بسیار نازل نیروی کار خود را هم ندارند. حقوق ماهانه این زنان به خود آنان داده نمی شود بلکه به همسران کارگر آن ها پرداخت می شود.
زنان و مردان کارگر در طول 17 ساعت کار روزانه آن چنان به گل و خاک و گرد و غبار و مصالح کار آلوده می شوند که حتی تشخیص زن و مرد بودن آن ها بسیار دشوار است.
هیچ چیزی به نام آشپزخانه و حمام در محل سکونت و کار کارگران وجود ندارد. درگذشته دور در برخی کوره پزخانه ها چنین چیزهایی یافت می شده اما دیرزمانی است که هیچ اثری از چنین اماکنی باقی نمانده است. همان اتاقک محقری که 12 نفر در آن سکونت دارند هم خوابگاه، هم آشپزخانه و هم محل تولد نوزادان است . در یک کلام، این اتاقک کل طول و عرض دنیای زندگی این کارگران است.
هیچ وسیله نقلیه و هیچ راننده ای برای رساندن بیماران در حال مرگ یا آسیب دیدگان کوره پزخانه ها به یک مرکز درمانی وجود ندارد. کارگرانی که دچار سانحه حین کار یا بیماری های مرگبار یا عارضه های ناگهانی کشنده می شوند باید با همان حالت و بدون هیچ نوع کمکی خود را به حاشیه جاده های اطراف برسانند تا اگر به طور تصادفی مورد ترحم رانندگان خودروهای شخصی یا باری قرار گیرند به بیمارستان منتقل شوند.
اتاقک نمور سیاه چال گونه ای که در آن گاه 12 کارگر زندگی می کنند فاقد در است. این اتاقک ها فقط سقف و دیوار دارند و کارگران مجبورند به جای در از یک تکه پارچه استفاده کنند.
برخی اوقات سقف این دخمه ها فرو می ریزد و کارگران مجبورند خودشان با پوشال یا چیز دیگری آن را بپوشانند.
وسایل زندگی درون این اتاقک ها واقعاً هیچ است. اتاق ها فقط اصطبل های کوچک پر از میکرب هستند. یک منقل و مقداری هیزم که کارگران خودشان جمع می کنند تنها وسیله گرم کردن آن ها است.
کارگران حتی برای این سیاهچال ها مجبورند به کارفرمایان کرایه پرداخت کنند و بخشی از دستمزد ماهانه آنان به عنوان اجاره همین دخمه ها کسر می شود.
هیچ مدرسه ای در نزدیکی این کوره پزخانه ها وجود ندارد.
دستمزد کارگران بر اساس هر هزار خشتی که تولید می کنند تعیین می شود. در قبال هر 1000 خشت، 9 هزار تومان دستمزد به کارگران داده می شود.
منبع: دویچه وله
9 اردیبهشت 88
اختصاصي ايلنا/در آستانه روز پرستار/
بيمارستان اميد تعطيل شد :
به گزارش
خبرگزاری ایلنا
در تاریخ 9
اردیبهشت 88
آمده است :
بيمارستان
خصوصي اميد
واقع در
خيابان نوفل لوشاتو
هفته گذشته
تعطيل شد و
نزديك به 80
كارمند آن
بيكار شدند.
به گزارش
خبرنگار
”ايلنا“ به
گفته
پرستاران و بهياران
علت تعطيلي
اين
بيمارستان
استفاده از
جواز غير قانوني
اين
بيمارستان
براي
بيمارستاني
ديگر به اسم
اميد در
خيابان جنتآباد،
خيابان شاهينشمالي
با حدود 200 تخت
است.
كمكبهيار
بيمارستان
تازه تعطيل
شده اميد در
اينرابطه به
خبرنگار
”ايلنا“ توضيح
داد: از تاريخ 16 فروردين
كارتهاي
استخدامي ما
را جمعآوري
كرده و از يك
ارديبهشت به
صورت رسمي حكم
اخراجمان را
ابلاغ كردند.
وي افزود: در
حاليكه
مسوولان
بيمارستان
پذيرش
بيماران را از
يك ارديبهشت
قطع كردند,
روز گذشته قصد
بسته شدن
بيمارستان و
عدم اجازه
ورود پرسنل را
داشتند كه اين
اقدام با
اعتراض ما
منتفي شد
هرچند كه در
اين بيمارستان
نه پزشكي وجود
دارد و نه
مديري, فقط
براي دلخوشي
خود نگذاشتيم
درب آن بسته
شود.
زهرا پرواسي
ادامه داد:
اين
بيمارستان
حدود 80 پرسنل
دارد و مايه
تاسف است كه
در آستانه روز
پرستار
بسياري از
پرستاران
زحمتكش جامعه
كه اغلب در
آستانه
بازنشستگي
قرار دارند از
كار بركنار
شدند.
وي از
غيرقانوني
بسته شدن اين
بيمارستان
خبر داد و گفت:
ما شكواييههاي
خود را به
وزارت كار
فرستادهايم
كه در خرداد
ماه وقت جلسه
صادر شده است.
يكي به ما
بگويد ما تا
كي بايد باد
هوا بخوريم؟!
وي ادامه داد:
به وزارت
بهداشت و
معاونت درمان
اين
وزارتخانه و
حتي به رييسجمهور
نامه دادهايم
و آنها را در
جريان بسته
شدن
بيمارستان قرار
دادهايم اما
تاكنون جوابي
داده نشده
است.
روز گذشته
جمعي از
پرستاران اين
بيمارستان در
مراسم روز
پرستار و در
حضور رييس
جمهور, وزير
بهداشت, معاون
سلامت, مدير
عامل تامين
اجتماعي و
رييس سازمان
نظام پرستاري
خبر از تعطيلي
اميد دادند تا
هرچه زودتر به
وضعيت آنان
رسيدگي شود.
بيمارستان
تازه تعطيل
شده اميد
درخيابان نوفل
لوشاتو, جنب
سازمان حج و
زيارت, شماره 67
واقع است.
پايان پيام
تعیین وثیقه 50 میلیون تومانی جهت آزادی یک معلم
بنا به گزارش کانون صنفی معلمان ايران، دستگاه قضایی جمهوری اسلامی جهت آزادی "سجاد خاكساری"، وثيقه 50 میلیون تومانی تعیین کرده است.
"سجاد خاكساری"، روز 7 اردیبهشت و در جریان تجمع اعتراضی معلمان حق التدریسی استانهای کرمانشاه و لرستان، به اتهام تهیه گزارش و عکس برداری از این تجمع توسط نیروهای امنیتی رژیم بازداشت شده است.
نامبرده به قرار تعیین وثیقه شدیدا معترض بوده و اعلام کرده است که خانواده وی توان پرداخت چنین وثیقه ای را ندارند.
اظهارات روز دوشنبه رئيسجمهور در خصوص وضعيت معيشتي و امنيت شغلي كارگران ناشي از ادامه رويه سهل انگارانهاي است كه تاكنون از سوي دولتها در قبال طبقه كارگر اتخاذ شده است.
به گزارش
خبرگزاری ایلنا
در تاریخ 9
اردیبهشت 88
آمده است : يك
فعال كارگري
گفت: اظهارات
روز دوشنبه
رئيسجمهور
در خصوص وضعيت
معيشتي و
امنيت شغلي
كارگران ناشي
از ادامه رويه
سهل انگارانهاي
است كه تاكنون
از سوي دولتها
در قبال طبقه
كارگر اتخاذ
شده است.
جعفر عظيمزاده،
از اعضاي
اتحاديه آزاد
كارگران
ايران گفت:
مطرح شدن اين
اظهارات در
حالي صورت مي
گيرد كه
كارگران به
خوبي ميدانند
15 سال پيش براي
گرفتن مجوز
روز كارگر و
پيگيري مطالبات
صنفي خود
مانند امروز
با مشكل روبهرو
نبودند.
وي با بيان
اينكه همه
دولتها در
برخورد با
كارگران درست
اقدام نكردهاند،
گفت: متاسفانه
در سالهاي
گذشته شاهد
بوديم كه
مسؤولان وقت
هميشه مشكلات
را به گردن گذشتگان
ميانداختند.
وي اينگونه
برخورد را
نوعي تحميق
كارگران دانست
و يادآور شد:
متاسفانه
ساده انگاشتن
و سوء استفاده
از مشكلات
كارگران
همواره در
آستانه
انتخابات از
سوي تمامي
جناحها و
گروههاي
سياسي تشديد
ميشود.
وي گفت: آنچه
كه از سوي
رئيس دولت
"مشكل قراردادهاي
موقت كار"
ناميده ميشود
در حالي است
كه وزارت كار
همين دولت از
ابتداي سال
جاري تيپ
قراردادي
جديد كار را
اشاعه داده
است.
به گفته عظيمزاده
تنها يك
واقعيت وجود
دارد و آن
اينكه دولتها
هيچگاه خود
را در خصوص
بهبود وضعيت
اقتصادي و معيشتي
و اجتماعي
طبقه كارگر
متعهد
ندانستهاند.
پايان پيام
در بيانيه جمعي از فعالان كارگري اعلام شد:
محکومیت برخوردهای ناصحیح با کارگران بیگانه و ایجاد نهادهای مستقل صنفی کارگری
تامین
امنیت شغلی،
فزایش حداقل
دستمزد مصوب شورای
عالی کار،
پرداخت فوری
دستمزدهای
معوقه و خسارت
ناشی از آن به
کارگران،
توقف اخراج به كارگران
و تامین زندگی
مرفه براي
بازنشسنتگان
از جمله
موضوعات مطرح
شده است.
ایلنا: به
گزارش
خبرگزاری ایلنا
در تاریخ 9
اردیبهشت 88
آمده است : در
آستانه 11
اردیبهشت و
روز جهانی
کارگر، نهادی
مرسوم به
کمیته
برگزاری
مراسم روزجهانی
کارگر
قطعنامهای
را به مناسبت
فرارسیدن این
روز صادر کرد.
به گزارش گروه
کارگری
ایلنا،
سندیکاهای
کارگری شرکت
واحد، نیشکر
هفت تپه،
کمیتههای
پیگیری ایجاد
تشکل کارگری و
هماهنگی برای
کمک به ایجاد
تشکلهای
کارگری،
شورای همکاری
تشکلها و
فعالین
کارگري، هیات
بازگشایی
سندیکای
کارگران تلاش
و تزئینات ساختمان،
کانون
مدافعان حقوق
کارگر شورای
زنان و جمعی
از فعالان
کارگری به
عنوان اعضای
این کمیته
مطالبات و
خواستههای
خود را در
قالب این
بیانیه اعلام
کردهاند.
تامین امنیت
شغلی و لغو
قراردادهای
موقت و سفید
امضا و متوقف
شدن فرمهای
جدید قرارداد
کار، افزایش
حداقل دستمزد مصوب
شورای عالی
کار در حضور
نمایندگان
واقعی
کارگران،
پرداخت فوری
دستمزدهای
معوقه و خسارت
ناشی از آن به
کارگران،
توقف اخراجها
و بیکاری
کارگران و
ایجاد اشتغال
متناسب با
زندگی
انسانی،
تامین زندگی
مرفه و بیدغدغه
و بدون تبعیض
اقتصادی برای
تمام بازنشستگان،
برقراري
تامین
اجتماعی برای
کارگران
فصلی، لغو کار
كودك و برخورد
با عوامل آن،
محکومیت
برخوردهای
ناصحیح با
کارگران
بیگانه و
مهاجر، ایجاد
نهادهای
مستقل صنفی
کارگری و
تعطیلی روز
اول ماه مي (11
ارديبهشت- روز
جهاني كارگر)،
منع برخورد با
فعالان صنفی
کارگران، حمایت
از مطالبات
صنفی معلمان،
پرستاران و سایر
اقشار زحمتکش
به عنوان بخشی
از نیروی کار جامعه
از جمله
خواستههای
مطرح شده در
اين بيانيه
است.
پايانپيام
به دليل تفسيرهاي مختلف از قانون كار، با كارگران مشاغل دائم قرارداد موقت ميبندند:
به
گزارش
خبرگزاری ایلنا
در تاریخ 9
اردیبهشت 88
آمده است:
دبير كانون
عالي شوراهاي
اسلامي كار
كشور تصريح
كرد: اگر طبق
قانون كار عمل
شود، نبايد در
مشاغلي كه
ماهيت كار آنها
دائم است،
شاهد عقد
قرارداد موقت
كار باشيم.
وليالله
صالحي در گفتوگو
با خبرنگار
ايلنا افزود:
در كارهايي با
ماهيت دائم،
قرارداد موقت
كار معنا
ندارد اما متاسفانه
كارفرما به
استناد
بخشنامهاي
كه وزير كار
در دولت
سازندگي صادر
كرد، قانون را
دور زده و با
كارگران شاغل
در مشاغل دائم
نيز قرارداد
موقت كار
منعقد ميكند.
نايب رئيس
كانون
هماهنگي
شوراهاي
اسلامي كار
استان تهران
خاطرنشان كرد:
بايد كاري كرد
كه تفسيرهاي
مختلف از
قانون كار
ارائه نشود.
صالحي تصريح
كرد: بايد در
مشاغل با
ماهيت دائم،
كارگر حداكثر
پس از 3 ماه
استخدام شود؛
زيرا اين كار
بهرهوري
نيروي كار را
افزايش ميدهد
و موجب ميشود
كه فكر كارگر
به كار خود
متمركز شود.
اين مقام
كارگري راهحل
اساسي حل
مشكلات
كارگران را
تعامل بين عرضه
و تقاضاي
نيروي كار
دانست و گفت:
بايد با ايجاد
اشتغال زمينه
اين مهم را
فراهم كرد.
پايانپيام
بدون شرح :
علیرضا محجوب:
كارگران باید همین حالا در مقابل اصلاحات قانون کار ایستادگی کنند:
به گزارش
خبرگزاری ایلنا
در تاریخ 9
اردیبهشت 88
آمده است: دبیرکل
خانه کارگر
گفت: زمانی
بود که آرزو
داشتیم کارگر
قراردادی
نداشته باشیم
اما در آینده
نه چندان دور
آرزو خواهیم
کرد که ایکاش
همه کارگران
قراردادی
بودند.
به گزارش
خبرنگار
ایلنا،
علیرضا محجوب
در گردهمایی
حمایت از
کارگران
قراردادی و
پیمانی افزود:
صحبتهایی که
وزیر کار در
خصوص اصلاح
قانون کار انجام
میدهد و متن
قراردادهای
جدید منتشر
شده از سوی وزارت
کار، زنگ خطری
جدی برای
کارگران است.
نماینده مردم
تهران در مجلس
شورای اسلامی
با اشاره به
دیدار کارگران
با رییس مجمع
تشخیص مصلحت
نظام افزود:
ایشان نظر
وزارت کار را
در مورد اصلاح
قانون برداشت
سوء از مصوبات
مجمع دانستند.
وی با اشاره
به سخنان وزیر
کار که گفته
بود اگر
قرارداد کمتر
از 30 روز کتبی
شود و مدت
قرارداد در اختیار
کارفرما
باشد،
قرارداد
دائمی تلقی خواهد
شد، گفت:
هرچقدر
کارگران
قراردادی عقبتر
بروند، مشکلی
از آنان حل
نخواهد شد.
محجوب با
اشاره به ماده
27 قانون کار
هشدار داد: با
اصلاح این
ماده حاشیه
امنیت
کارگران از یک
سال و 6 ماه و 3
ماه به چند
روز کاهش
خواهد یافت.
دبیرکل خانه
کارگر تصریح
کرد: اگر
کارگران تماشاچی
بوده و منتظر
اين بمانند که
چه گروهی در
انتخابات
ریاست جمهوری
برنده میشود،
باز هم مشکلات
آنان حل
نخواهد شد؛
بنابراین
کارگران
نباید منتظر
معجزه باشند و
باید همین
حالا در مقابل
اصلاحات
قانون کار که
به زیان
کارگران است،
ایستادگی
کنند.
وی یکی دیگر
از ایرادات
قراردادهای
جدید وزارت
کار را فسخ
یکطرفه آن از
سوی
کارفرمایان
عنوان كرد و
گفت: کارگران
نباید
تماشاچی
باشند و باید
در این زمینه
واکنش لازم را
انجام دهند.
پایان پیام
اعلام موجوديت و فراخوان كميته ي دفاع از كارگران هفت تپه"
بنابر خبری که برای کانون مدافعان حقوق کارگر ارسال شده است :
اعلام موجوديت و فراخوان
"كميته ي دفاع از كارگران هفت تپه"
كارگران و مردم آزاديخواه ايران و جهان!
كارگران نيشكر هفت تپه پس از ماه ها رنج و تلاش اكنون زير بيشترين فشارها قرار دارند. اين كارگران مطابق آن چه در مقاوله نامه هاي ٩٨ و٨٧ سازمان جهاني كاربدان تصريح شده، اقدام به ايجاد تشكل مستقل خود نموده اند و در آبان ماه ٨٧ در مجمع عمومي "سنديكاي كارگران نيشكر هفت تپه" را ايجاد و نمايندگان خود را انتخاب كردند.
همبستگي كارگران در هفت تپه منجر به پرداخت حقوق هاي معوقه، افزايش ٧٠ هزار تومان به حقوق كليه ي كاركنان، در دستور كار قرار گرفتن استخدام رسمي بخش وسيعي از كارگران هفت تپه، جلوگيري از فروش زمين و خصوصي سازي كارخانه شد و...
در نيمه ي دوم سال ٨٧ نمايندگان كارگران هفت تپه بارها مورد تهديد قرار گرفتند و بازداشت و دادگاهي شدند ودر اسفند ماه ٨٧ دوباره هفت تن از اعضاي هيئت مديره ي سنديكا آقايان، فريدون نيكوفرد، جليل احمدي، نجات دهلي، رضا رخشان، قربان عليپور، محمد حيدري مهر و رحيم بسحاق، دستگير و تحت فشار قرار گرفتند و در نهايت هم با قرار كفالت آزاد شدند .همچنین احكامي نيز براي نمايندگان كارگران صادر شده است.علي نجاتي رئيس هيئت مديره ي سنديكا نيز از ١٨ اسفند ماه تا كنون در مكان نامعلومي در بازداشت به سر مي برد.
كارگران !
صحبت از بيكارسازي تعداد زيادي از كارگران، وا گذاري كارخانه به بخش خصوصي و سپس تغيير كشت زمين هاي كشاورزي و به عبارتی نابودی نیشکرهفت تپه مي شود. همه ي اين ها بدين معناست كه نظام سرمايه داري علاوه بر فشار هاي غير انساني به نمايندگان كارگران هفت تپه، زندگي حدود ٤ هزاركارگر و خانواده هایشان را نيز براي هميشه در معرض نابودي قرار داده است.
ما میدانیم که با گسترش بحران سرما یه داری، بیکارسازی و اخراج کارگران در آینده در سطح وسیعی ادامه خواهد داشت و امنیت شغلی کارگران را تهدید میکند و لزوم همبستگی کارگران هر چه بیشتر احساس میشود . حمایت از کارگران هفت تپه حمایت ازخود ماست .
در اين ارتباط ، ما امضا کنندگان،ضمن اعتراض به این سرکوب ها، آمادگي خود را براي حمايت مؤثر و همه جانبه از حقوق كارگران هفت تپه برای پايان دادن به هر گونه پيگرد و محاكمه ي اعضاي هيئت مديره ي سنديكا و آزادي علي نجاتي رئيس هيئت مديره ي سنديكاي كارگران هفت تپه اعلام داشته و با تشكيل " كميته ي دفاع از كارگران هفت تپه" اعلام مي كنيم از اين پس، به هر طريق ممكن اعم از اطلاع رساني اخبار كارگري هفت تپه، ترغيب تشكل هاي داخلی و جهاني كارگري، نهادها و فعالين حقوق بشر وهر گونه اعتراض ، دعوت از کارگران ... براي توقف فضاي سركوب و ارعاب نسبت به فعالين كارگري و احقاق و تثبيت حقوق و مطالبات كارگران در هفت تپه اقدام خواهيم كرد. ما از كليه ي افراد ،کارگران،زنان ،معلمان،نویسندگان، تشكل ها و فعالان كارگري و اجتماعی و دانشجویان مي خواهيم با عضویت ،حمایت ومشاركت در اين حركت انساني و طبقاتي به حمايت از كارگران نيشكر هفت تپه برخيزند.
كميته ي دفاع از كارگران هفت تپه
١٠/١/١٣٨٨
komitedefa7.blogfa.com
افراد و تشكل ها براي عضويت و اعلام نام خود براي عضويت در اين كميته به اين آدرس پيام بفرستند وبا پیشنهادات و برنامه ها و اعلام امکانات ِخود،مارا یاری کنند
اسامی افراد ی که اعلام آمادگی برای عضویت و حمایت کرده اند، به ترتیب الفبایی :
محمد اولیایی فرد(وکیل اعضای هیئت مدیره ی سندیکای کارگران هفت تپه)- ابراهیم امدادی-مهرداد امین وزیری-نازی اسکویی- یاشار امینی- مجید اشرف نژاد- علی رضا اخوان- علی امینی - مهدی الهیاری- مریم آموسا- ابوطالب باقری- زهرا بدشت- شادمان بنی بشر- صدرا پیرحیاتی- علیرضا ثقفی- ویکتوریا جمشیدی- نسرین چنگیزیان- خالد حسینی- مجید حمیدی- پرویز حاج میرزایی- بهروز خباز- علیرضا خباز- لیلا خلیلی- عین الله خادمی- رضا دهقان- محمد کریم دلفان- فریبرز رئیس دانا- فرزانه راجی- سمیه رشیدی- سوسن رازانی- ناصر زرافشان- علی سالم- مسعود سلیم پور- بهزاد سهرابی- مهدی سروقدی- هاجر سعیدی- فخری شادفر- فاطمه شاه نظری- مریم شیرازی- هاله صفرزداه- بیژن صباغ- غلامعلی صفایی- ایلقار صمدزاده- کامران طاهباز- بیتا طاهباز- علیرضا عسگری- غلام حسین عابد- میلاد عمرانی- وحید علیقلی پور- فتانه عباسی- پویش عزیزالدین- حسین غلامی- موسی فرهمند- فرامرز فطرتی- فرشید فرهادی- شیما فرزاد منش- سیروس فتحی- فواد فتحی- وفا قادری- مینا قربانی- پرویز قره باغی- یوسف قنداق ساز- سعید کیوان- صالح کیاماری- صدیق کبیری- افسر کریمی- سودابه کریمی- اکبر معصوم بیگی- نسترن موسوی- مریم محسنی- مجید ملکی- سعید مقدم- جهانگیر محمود ویسی- شهربانو مقدم-مازیار مهرپور- امید میرکی- مونا محمدزاده- شایسته ناصری- داریوش نوید- خانواده ی علی نجاتی- فردین نگهدار- پریسا نصرآبادی- روان نیکخو- کنور نوری- کژال نصرالهی- میترا همایونی- سودابه یاری...
اخراج دهها تن از کاکنان بیمارستان امید تهران
بيمارستان "اميد" تهران تعطيل و 80 تن از کارکنان آن اخراج شدند.
پرستاران و کارکنان اخراجی بیمارستان امید اعلام کردند که کارفرمایان این بیمارستان از جواز این بیمارستان به صورت غير قانونی جهت بيمارستانی ديگر با نام "اميد" که در خيابان جنت آباد واقع شده استفاده کرده اند و از تاريخ 16 فروردين كارتهای استخدامی آنمان جمع آوری شده و اوایل ماه جاری به صورت رسمی حكم اخراج آنان ابلاغ گردیده است.
عدم پرداخت دستمزد کارگران کارخانه "پیمان صنعت"
کارفرمای کارخانه "پیمان صنعت" اصفهان مدت 4 ماه است از پرداخت دستمزد کارگران این کارخانه خودداری کرده است.
کارفرمای کارخانه مذبور تهدید کرده است که اگر کارگران جهت در یافت دستمزدهای معوقه اقدام به تجمع اعتراضی نمایند تمامی آنان را بدون هیچ قید و شرطی اخراج خواهد کرد.
عدم پرداخت دستمزد کارگران کارخانه "پیمان صنعت"
کارفرمای کارخانه "پیمان صنعت" اصفهان مدت 4 ماه است از پرداخت دستمزد کارگران این کارخانه خودداری کرده است.
کارفرمای کارخانه مذبور تهدید کرده است که اگر کارگران جهت در یافت دستمزدهای معوقه اقدام به تجمع اعتراضی نمایند تمامی آنان را بدون هیچ قید و شرطی اخراج خواهد کرد.
تجمع اعتراضی کارگران کارخانه قند "بردسیر"
صدها تن از کارگران کارخانه قند بردسیر در اعتراض به عدم پرداخت دستمزدهای معوقه خود در مقابل این کارخانه تجمع اعتراضی برگزار کردند.
کارفرمای کارخانه قند "بردسیر"، مدت 2 سال است که از پرداخت دستمزد 250 کارگر این کارخانه خودداری می نماید. کارگران این کارخانه تا کنون چندین بار در اعتراض به عدم پرداخت دستمزدهای معوقه خود تجمع اعتراضی برگزار کرده اند اما کارفرما و مسئولان حکومتی از پاسخ گویی به خواست کارگران معترض خودداری کرده اند.
پخش قطعنامه سراسری اول مه در سطح شهرستان كامياران
بنا به گزارش رسیده كمیته برگزاری اول مه شهرستان كامياران در سطح وسیعی اقدام به تکثیر و پخش قطعنامه کارگرا ایران به منابس اول ماه مه روز جهانی کارگر نموده است.
گزارش مذکور حاکیست: به دنبال فراخوان مشترك وسراسری تشكل ها و فعالين كارگری در سراسر ايران جهت قدرت نمايی طبقاتی و برگزاری هر چه باشكوه تر مراسم اول ماه مه روز جهانی كارگر،كميته برگزاری مراسم اول ماه مه شهرستان كامياران به منظور معرفی اين روز و جلب حمايت عموم مردم و همچنين دعوت به برگزاری اين مراسم، در روز پنجشنبه 10 با تهيه و تكثير بيانيه و قطعنامه سراسری و پخش اين قطعنامه در سطح شهر كامياران و اماكن كارگری به استقبال اين روز رفته و از كليه كارگران، فعالين كارگری و مردم آزاديخواه درخواست كرده كه همصدا با تمامی هم سرنوشتانمان در سراسر ايران و جهان اعتراض خود رانسبت به سرمايه داری حاكم، از سركوب ودستگيری فعالين كارگری و تشكل ها،از خشونت وتبعيض،از بردگي مزدی و بی حقوقی مطلق از بيكاری و فقر روز افزون نشان داده وبا اعلام همبستگی طبقاتی خود در اين روز اعلام كنيم كه ما كارگران توليد كنندگان ثروت ونعمات اين جهانيم و نبايد از دستاوردهاي خود بی بهره باشيم .
فرا خوان های شرکت در مراسم اول ماه مه در شهرهای سنندج و کرمانشاه
فراخوان برگزاری مراسم اول ماه مه
جمعه 11 اردیبهشت (اول ماه مه) روز جهانی کارگر ، روز همبستگی و اتحاد طبقاتی کارگران و فریاد علیه نا بـــــــــــــــرا بـــــــــــــــــری است .
با شرکت در مراسم اول ماه مه صفوف خود را مستحکم تر کنیم
کمیته برگزاری اول ماه مه 2009سنندج
دعوت به مراسم روز جهانی كارگر(کرمانشاه)
كارگران ! برای دفاع از حقوق انساني خود و برخورداری از يک زندگی بهتر، دوشادوش هم در مراسم روز جهانی كارگر شركت كنيم .
تاريخ : ساعت 10 صبح روز جمعه 11 اردیبهشت مكان : مقابل استانداری کرمانشاه
اتحادیه آزاد کارگران ایران - انجمن صنفی کارگران برق و فلزکار کرمانشاه - کارگران پتروشیمی پلی اتیلن سنگین کرمانشاه - پتروشیمی اوره و آمونیاک - کارگران کارخانه چینی کرد - کارگران کارخانه کاشی کرد
تصمیم معلمان به ادامه اعتراضات و تعطیل کردن مدارس به مدت یک هفته
در حالی که اعتصاب معلمان ايران وارد چهارمين روز خود شد ،تعدادی از معلمان تهران و شهرستان ها با حضور در قبرستان "ابن بابويه" در مورد ادامه اعتراض ها و چگونگی انجام آن تصميم گيری کردند.
به گفته يکی از اعضای کانون صنفی معلمان از جمله گزينه های پيش روی معلمان جهت اعلام اعتراض خود تعطيل کردن مدارس برای يک هفته، در فاز دوم عدم برگزاری امتحانات و در مراحل بعدی اعتراضات گسترده تر است. اين در حالی است که از چند روز قبل تماس مقام های امنيتی با معلمان فعال افزایش یافته و برخی از آنها تهديد به بازداشت و اجرای احکام تعليقی شده اند.
ادامه اعتصاب غذا در مقابل دفتر هواپیمایی جمهوری اسلامی در پاریس
اعتصاب غذای گروهی از اعضا سازمان گزارشگران بدون مرز، جهت حمایت از "رکسانا صابری" که در مقابل دفتر هواپیمایی جمهوری اسلامی در پاریس صورت گرفته است، ادامه دارد.
رضا معينی، مسئول بخش ايران گزارشگران بدون مرز، ضمن تاييد اعتصاب غذای "رکسانا صابری" در زندان اوين، اعلام کرد که مقام های قضائی جمهوری اسلامی، نامبرده را تحت فشار قرار داده اند تا اعلام کند که در زندان اعتصاب غذا نکرده است.
بیانیه مشترک ۴
سازمان بین
المللی
کارگری
به مناسبت اول
ماه مه ۲۰۰۹
آزادی برای فعالان دربند اتحادیه های کارگری در ایران
اتحادیه بین المللی کارگران صنایع مواد غذایی، کشاورزی و خدمات (آی یو اف)،سازمان آموزش جھانی (ایی.آی)، فدراسیون بین المللی کارگران حمل و نقل (آی.تی.اف)و کنفدراسیون بین المللی اتحادیه کارگری (آی.تی.یو.سی)
|
اول
ماه می ٢٠٠٩ و
آزادی برای
فعالان دربند
اتحادیه ھای
کارگری در
ایران
بیش از صد سال
است که
کارگران و
اتحادیه
ھایشان در
سرتاسر جھان
اول ماه می،
روز جھانی
کارگر را جشن
می گیرند. اول
ماه می روزی
است که کارگران
پایبندی شان
را برای
برقراری
آزادی و عدالت
اجتماعی به
صورت جھانی به
نمایش می
گذارند. اول ماه
می از زمان
برگزاری
اولین روز
جھانی کارگر
در سال ١٨٩٠ ،
به سبب وجود
حکومت ھایی که
ھنوز
اجتماعات غیر
رسمی را در
اول ماه می
ممنوع می
کنند، نه تنھا
در تجمعات
عمومی، بلکه
در زندان ھا
نیز جشن گرفته
شده است.
ایران یک چنین
کشوری است.
سال ھاست که
تلاش کارگران برای
برگزاری
تظاھرات
عمومی اول ماه
مه با حملات
پی در پی، ضرب
و شتم و حبس و
زندان روبرو
بوده است. در
دو سال گذشته،
کارگران و
طرفداران حقوق
زحمتکشان، به
دنبال
سازماندھی
تجمعات اول
ماه مه به
شلاق خوردن در
انظار عمومی
محکوم شده
اند. محمود
صالحی، رھبر
اتحادیه مستقل
خبازان در
کردستان
ایران، به جرم
تلاش برای
برگزاری
تظاھراتی در
اول ماه مه
٢٠٠٤ ، به مدت
یک سال در
زندان بسر
برد. تشکلات
خانه ی کارگر
و یا شوراھای
اسلامی کار که
از حمایت دولت
برخوردارند،
مراسم رسمی
جشن سالیانه ی
اول ماه می
براه می
اندازند و این
مراسم را برای
کارگران به
شکلی طراحی می
کنند تا در آن به
جای پرداختن
به مسائل
واقعی ای که
کارگران با
آنھا مواجه
اند به صحبت
در مورد
مسائلی پرداخته
شود که
دولتمردان
خواھان شنیدن
آن ھا ھستند.
اما اتحادیه
ھای آزاد
کارگری در
ایران
غیرقانونی
اند و ھمواره
از شرکت
فعالان
اتحادیه ھای
مستقل کارگری
در این مراسم
جلوگیری به
عمل آمده است.
سرکوب
اتحادیه ھای
کارگری در
ایران
بطور محض،
اتحادیه ھای
کارگری در
ایران تنھا بخاطر
جشن گرفتن اول
ماه می نیست
که مورد تھاجم
قرار می
گیرند. ھرگونه
گرایشی به
اتحادیه مستقل
کارگری با
دورنمای سرکوب
مواجه است.
در ژوئیه ٢٠٠٨
، پنج ھزار
کارگر شرکت
نیشکر ھفت تپه
در شھر جنوبی
شوش، پس از ٤٦
روز اعتصاب بخاطر
شش ماه حقوق
عقب افتاده
شان، یک
اتحادیه مستقل
کارگری تشکیل
دادند. در
بیستم
دسامبر، پنج
تن از رھبران
انتخابی این
اتحادیه به
جرم" به خطر
انداختن
امنیت ملی" و"
تبلیغات
ضددولتی" در
ارتباط با
اعتصاب و
تشکیل
اتحادیه،
متھم شدند.
بدنبال استقبال
اندک از
انتخابات ٢٤
فوریه ٢٠٠٩
برای شورای
اسلامی کار در
ھفت تپه،
کارکنان
اتحادیه از جمله
"علی نجاتی"
رئیس اتحادیه
ی ھفت تپه مجددا
دستگیر شدند.
در نتیجه ی
فشار ھمکاران و
فعالان
اتحادیه ھای
کارگری در
سرتاسر جھان علی
نجاتی پس از
٤٥ روز
بازداشت -٣٣
روز آن در سلول
انفرادی، به
قید وثیقه
آزاد شد. در
چھاردھم
مارچ، علی
نجاتی و چھار
تن دیگر از
رھبران سندیکای
کارگران ھفت
تپه به یک سال
زندان محکوم
شدند.
ھم اکنون
منصور اسالو و
ابراھیم
مددی، رھبران
سندیکای
کارگران شرکت
واحد
اتوبوسرانی
تھران و حومه،
صرفا به خاطر
فعالیت ھای
اتحادیه ای
شان، در حال
سپری کردن بترتیب:
پنج سال و سه و
نیم سال حکم
زندان می
باشند. در
سومین دوره ی
زندان اسالو
برخوردھای
ناگواری با وی
شده و از
مداوای ضروری
برای سلامتی
وی سر باز زده
شده است. درست
قبل از تأسیس
اتحادیه ھا در
سال ٢٠٠٥ ،
فعالانی از
جمله اسالو
بشدت از جانب
اوباشان و
اعضای ارگان
ھای مورد
حمایت دولت
مورد حمله
واقع شدند.
برخی از
کارگران در پی
حمایت از
عملکردھای
اتحادیه به
شکل غیر
عادلانه ای
ھمچنان از کار
برکنار مانده
اند.
فرزاد
کمانگر، معلم
و فعال
اتحادیه که از
جولای ٢٠٠٦ در
بازداشت بسر
می برد، در
فوریه ٢٠٠٨ به
مجازات مرگ
محکوم و به
زندان مشھور
اوین در تھران
منتقل شد.
ھمه فعالان
اتحادیه ای
ایران که صرفا
بخاطر فعالیت
ھای مشروع و
مسالمت
آمیزشان ھم
اکنون در زندان
بسر می برند
باید فورا
آزاد شده و
اتھامات علیه
آنھایی که با
خطر زندان
مواجه اند بدون
ھیچ قید و
شرطی پس گرفته
شود.
اول ماه می
امسال افراد و
سازمانھا در
داخل و خارج
از ایران،
برای آزادی
این رھبران
کارگری
زندانی که
برای ارتقاء
حقوق اولیه
اتحادیه ھای
کارگری در
ایران و
کارگران و
حقوق بشر در
سطح جھان
مبارزه می
کنند دست به
کارزار زده
اند.
دولت ایران
قبل از اول
ماه می ٢٠٠٩ و
احتمالا انتخابات
ریاست جمھوری
در جون، در
حال شدت بخشیدن
به سرکوب ھای
خود علیه
اتحادیه ھای
مستقل کارگری
می باشد.
ھم چنان که ما
در آستانه ی
اول ماه می
٢٠٠٩ می
باشیم،
سازمان آموزش
جھانی
(ایی.آی)،
فدراسیون بین
المللی
کارگران حمل و
نقل (آی.تی.اف)،
کنفدراسیون
بین المللی اتحادیه
کارگری (آی.تی.
یو. سی)، و
اتحادیه بین
المللی
کارگران
صنایع مواد
غذایی،
کشاورزی و خدمات
(آی یو اف) ھم
پیمان مجددا
مایلند که
توجه جوامع
بین المللی را
به مبارزه ی مشترکمان
در حمایت از
حقوق پایه ای
کارگر و اتحادیه
کارگری در
ایران جلب
نمایند.
حق تشکل
کارگران،
قرادادهای
دسته جمعی با
کارفرمایان و
حق اعتصاب ھم
چنان که در
کنوانسیون
ھای آی.ال.او
مورد تجلیل
واقع شده،
حقوق لازم و لاینفک
انسانی اند.
کارگران
ایران باید
آزاد باشند تا
حقوقی را که
کارگران در ھر
مکانی شایسته
ی برخورداری
از آنند را
تجربه کنند.
ما مقامات را
فرا می خوانیم
تا به کارگران
در ایران اجازه
دھند آزادانه
برای جشن
گرفتن روز
کارگر به
خواھران و
برادرانشان
در گوشه و کنار
جهان
بپیوندند، و
خواھان آزادی
فوری و بی قید
و شرط منصور
اسالو،
ابراھیم
مددی، فرزاد
کمانگر و کلیه
زندانیان
دیگری ھستیم
که در حال حاضر
بخاطر کوشش
برای بھره
مندی از حقوق
پایه ای شان
به عنوان
کارگران و
فعالان
اتحادیه ھا یا
در زندان بسر
می برند و یا
با خطر زندانی
شدن مواجه
اند.
٢٧ آوریل ٢٠٠٩
اتحادیه بین
المللی
کارگران
صنایع مواد
غذایی،
کشاورزی و
خدمات (آی یو
اف)
سازمان آموزش
جھانی (ایی.آی)
فدراسیون بین
المللی
کارگران حمل و
نقل (آی.تی.اف)
کنفدراسیون
بین المللی
اتحادیه
کارگری (آی.تی.یو.سی)
منبع: http://www.syndicavahed.info/
کميته برگزاری مراسم اول ماه مه:
قطعنامه كارگران ايران به مناسبت اول ماه مه روز جهانی كارگر
اول
ماه مه روز
همبستگی بين
المللی طبقه
كارگر و روز
جوش و خروش
كارگران در
سراسر جهان
برای رهايی از
مشقات نظام
سرمايه داری و
بيان خواسته
های آنان جهت
برپايی
دنيايی عاری
از ستم و
استثمار است.
امسال ما
كارگران
مراسم اول ماه
مه را در شرايطی
برگزار می
كنيم كه نظام
سرمايه داری
در گرداب يك
بحران عظيم
اقتصادی
ويران كننده
تری فرورفته
است و در حال
دست و پا زدن
برای نجات خويش
از آن به سر می
برد.
بحران عظيم
اقتصادی
موجود و عجز
دولت های
سرمايه داری
در مهار آن و
سر ريز كردن
بار اين بحران
بر دوش كارگران
جهان، بيش از
پيش گنديدگی
اين نظام را پس
از فروپاشی
بلوك شرق و
ادعای پايان
تاريخ به
نمايش گذاشت و
ضرورت برپايی
دنيايی فارغ
از مناسبات ضد
انسانی نظام
سرمايه داری را
به مثابه
يگانه راه
خلاصی بشريت
از مصائب موجود
در برابر
كارگران
وبشريت متمدن
قرار داد.
اين بحران و
تبعات
ويرانگر آن بر
زندگی و معيشت
كارگران در
سراسر جهان تا
آنجا كه به
ايران مربوط
می شود و بر
خلاف بهانه
تراشی های
كارفرمايان و
تبليغات قلم
به دستان
سرمايه، هنوز
سايه شوم خود
را بر زندگی و
معيشت روزمره
كارگران در
ايران
نگسترانيده
است و از نظر ما
بيشترين
مصائب و
مشقاتی كه
امروزه ما
كارگران با
آنها دست به
گريبانيم بيش
از هر چيز حاصل
سيطره
اقتصادی،
اجتماعی و
عملكرد
سرمايه داری
حاكم بر ايران
است.
دستمزدهای به
شدت زير خط
فقر، اخراج و
بيكار سازی
گسترده كارگران،
عدم پرداخت به
موقع دستمزد
ميليون ها كارگر،
تحميل قرار
دادهای موقت و
سفيد امضاء و
حاكم كردن
شركت های
پيمانكاری بر
سرنوشت كارگران
و بازداشت و
زندانی كردن
آنان تا سركوب
تشكل ها و
اعتراضات
كارگری و
اجرای احكام قرون
وسطايی شلاق
عليه كارگران
و رايج كردن
فرم
قراردادهای
برده وار
جديد، مصائب و
بی حقوقی هايی
نيستند كه با
وقوع بحران در
اقتصاد جهانی
وارد ايران
شده باشند.اين
وضعيت سال
هاست كه ادامه
دارد و هر
ساله بر عمق و
دامنه آن افزوده
می شود.
ما كارگران در
مقابل اين وضعيت
بغايت ضد
انسانی و
گسترش عمق و
دامنه آن سكوت
نخواهيم كرد و
اجازه
نخواهيم داد
بيش از اين حق
حيات و هستی
ما را به
تباهی
بكشانند. ما توليد
كنندگان اصلی
ثروت و نعمت
در جامعه هستيم
و حق مسلم خود
می دانيم تا
با بالاترين
استاندارد
های حيات بشر
امروز در
آسايش و رفاه
زندگی كنيم.
داشتن يك
زندگی انسانی
حق مسلم ماست
و ما برای
تحقق آن تمامی
موانع پيش روی
خود را با
برپايی تشكل
های مستقل از
دولت و
كارفرما و با
اتكا به قدرت
همبستگی مان
از سر راه
خويش بر
خواهيم داشت.
در اين راستا
ما كارگران
امروز يك
پارچه و متحد،
مطالبات زير
را به عنوان
حداقل خواسته
های خود فرياد
می زنيم و
خواهان تحقق
فوری اين
مطالبات هستيم
۱- تامين
امنيت شغلی
برای همه
كارگران و لغو
قراردادهای
موقت و سفيد
امضاء و
برچيده شدن
فرم های جديد
قراردادكار
۲-ماحداقل
دستمزد تصويب
شده ازسوی
شورای عالی كار
را تحميل مرگ
تدريجی
برميليون ها
خانواده
كارگری می دانيم
ومصرانه
خواهان
افزايش فوری
حداقل دستمزدها
براساس اعلام
نظرخود
كارگران
ازطريق نمايندگان
واقعی و تشكل
های مستقل
كارگری هستيم.
۳-برپايی
تشكل های
مستقل
كارگری،
اعتصاب، اعتراض،
تجمع و آزادی
بيان حق مسلم
ماست و اين
خواسته ها
بايد بدون قيد
و شرط به
عنوان حقوق خدشه
ناپذير
اجتماعی
كارگران به
رسميت شناخته
شوند.
۴-دستمزدهای
معوقه
كارگران بايد
فورا و بی هيچ عذر
و بهانه ای
پرداخت شود و
عدم پرداخت آن
بايستی به
مثابه يك جرم
قابل تعقيب
قضائی تلقی گردد
و خسارت ناشی
از آن به كارگران
پرداخت گردد.
۵-اخراج
و بيكار سازی
كارگران به هر
بهانه ای بايد
متوقف گردد و
تمامی كسانی
كه بيكار شده
اند و يا به سن
اشتغال رسيده
و آماده به
كار هستند بايد
تا زمان
اشتغال به كار
از بيمه
بيكاری متناسب
با يك زندگی
انسانی
برخوردار
شوند.
۶- ما
خواهان برابری
حقوق زنان و
مردان در
تمامی شئونات
زندگی اجتماعی
و اقتصادی و
محو كليه
قوانين تبعيض
آميز عليه
آنان هستيم.
۷- ما
خواهان
برخورداری
تمامی
بازنشستگان
از يك زندگی
مرفه و بدون
دغدغه
اقتصادی
هستيم و هرگونه
تبعيض در
پرداخت
مستمری
بازنشستگان
را قويا محكوم
می كنيم.
۸-ما
ضمن اعلام
حمايت
قاطعانه از
مطالبات معلمان
به عنوان
كارگران
فكری،
پرستاران و
ساير اقشار
زحمتكش
جامعه، خود را
متحد آنها می
دانيم و
خواهان تحقق
فوری مطالبات
آنان و لغو
حكم اعدام
فرزاد كمانگر
هستيم.
۹- از
آنجا كه
كارگران فصلی
و ساختمان به
طور كامل از
هرگونه
قوانين تامين
اجتماعی
محروم هستند،
ما از اعتراضات
اين بخش از
طبقه كارگر
برای رسيدن به
حقوق انسانی
آنها دفاع می
كنيم.
۱۰-سيستم
سرمايه داری
عامل كار
كودكان است و
تمامی كودكان
بايد جدای از
موقعيت
اقتصادی و اجتماعی
والدين، نوع
جنسيت و
وابستگی های
ملی و نژادی و
مذهبی از
امكانات
آموزشی،
رفاهی و
بهداشتی يكسانی
برخوردار
شوند.
۱۱-ما
خواهان آزادی
كليه كارگران
زندانی از جمله
منصور اسالو و
ابراهيم مددی
و لغو كليه
احكام صادره و
توقف پيگرد
های قضايی و
امنيتی عليه
فعالين
كارگری هستيم.
۱۲- ما
بدينوسيله
پشتيبانی خود
را از تمامی
جنبش های
آزادی
خواهانه و
برابری طلب همچون
جنبش
دانشجويی و
جنبش زنان
اعلام می داريم
و دستگيری،
محاكمه و به
زندان افكندن
فعالين اين
جنبش ها را
قويا محكوم می
كنيم.
۱۳-ما
بخشی از طبقه
كارگر جهانی
هستيم و اخراج
و تحميل بی
حقوقی مضاعف
بر كارگران
مهاجر افغانی
و ساير مليت
ها را به هر
بهانه ای
محكوم می كنيم.
۱۴-ما
ضمن قدردانی
از تمامی
حمايت های بين
المللی از
مبارزات
كارگران در
ايران و حمايت
قاطعانه از
اعتراضات و
خواسته های
كارگران در
سراسر جهان
خود را متحد
آنان می دانيم
و بيش از هر زمان
ديگری بر
همبستگی بين المللی
طبقه كارگر
برای رهايی از
مشقات نظام سرمايه
داری تاكيد می
كنيم.
۱۵- اول
ماه مه بايد
تعطيل رسمی
اعلام گردد و
در تقويم رسمی
كشور گنجانده
شود و هر گونه
ممنوعيت و
محدوديت برگزاری
مراسم اين روز
ملغی گردد.
زنده باد اول
ماه مه
زنده باد
همبستگی بين
المللی طبقه
كارگر
۱ مه ۲۰۰۹
۱۱ارديبهشت۱۳۸۸
كميته
برگزاری
مراسم روز
جهانی كارگر
سنديكای
كارگران شركت
واحد
اتوبوسرانی
تهران و حومه
سنديكای
كارگران
نيشكر هفت تپه
اتحاديه آزاد
كارگران
ايران
هيئت
بازگشايی
سنديكای
كارگران نقاش
و تزئينات
ساختمان
كانون
مدافعان حقوق
كارگر
شورای همكاری
تشكل ها و
فعالين
كارگري
- كميته
پيگيری ايجاد
تشكل های
كارگري
- كميته
هماهنگی برای
كمك به ايجاد
تشكل های كارگري
- شورای زنان
- جمعی از
فعالين
كارگري
کميته برگزاری مراسم اول ماه مه:
دعوت به مراسم روز جهانی كارگر
كارگران!
برای دفاع از
حقوق انسانی
خود و
برخورداری از
يك زندگی
بهتر،
دوشادوش هم در
مراسم روز
جهانی كارگر
شركت كنيم.
تاريخ: روز
جمعه ۱۱ ارديبهشت
ماه ۸۸ – ساعت: ۱۷
مكان: تهران
خيابان
كارگر،داخل
پارك لاله – ميدان
آب نما
اول
ماه مه- ۱۱ ارديبهشت –
روز جهانی
کارگرگرامی
باد!
ما کارگران
ايران، امروز
يک پارچه و
متحد،
مطالبات زير
را به عنوان
حداقل خواسته
های خود فرياد
می زنيم و
خواهان تحقق
فوری اين
مطالبات
هستيم:
۱- تأ
مين امنيت
شغلی برای همه
کارگران و لغو
قراردادهای
موقت و سفيد
امضا و برچيده
شدن فرم های
جديد قرارداد
کار.
۲- حداقل
دستمزد مصوب
شورای عالی
کار، خط مرگ
تدريجی است!
حداقل دستمزد
کارگران بايد
توسط
نمايندگان
واقعی و تشکل
های مستقل
کارگری تعيين
گردد.
۳- برپايی
تشکل مستقل
کارگری،
اعتصاب و
اعتراض و تجمع
حق مسلم ماست!
۴ - دستمزدهای
معوقه بايد
بدون عذرو
بهانه پرداخت
گردد!
۵- اخراج
و بيکارسازی
کارگران بايد
متوقف گردد!
۶ - حقوق
زنان و مردان
درتمامی شئون
اقتصادی – اجتماعی
بايد
برابرباشد.
۷- بازنشستگان
بايد ازيک
زندگی مرفه و
بدون دغدغه
اقتصادی
برخوردارشوند.
۸ -کارگران
با معلمان
(کارگران
فکری)،
پرستاران وسايراقشارزحمت
کش جامعه
متحدند و
ازمبارزات
آنان
پشتيبانی می
کنند.
۹ -
ازاعتراضات و
خواسته های
کارگران فصلی
و ساختمانی
قاطعانه
پشتيبانی می
کنيم.
۱۰-کارکودکان
غيرانسانی و
استثمارگرانه
است. ما با
فعالين لغو
کارکودک هم
سنگرهستيم.
۱۱- منصوراسانلو،
ابراهيم مددی
و
ديگرکارگران زندانی
بايد بدون قيد
و شرط آزاد گردند
و تعقيب های
قضايی عليه
ديگرکارگران
بايد فوراً
پايان پذيرد.
۱۲- ما
خود را متحد
با جنبش های
اجتماعی
ديگرمانند
دانشجويان و
زنان می
دانيم.
۱۳- ما
ازکارگران
مهاجرمانند
کارگران
افغانی، به
عنوان بخشی
ازهم طبقه ای
های خود،
قاطعانه پشتيبانی
می کنيم.
۱۴- ضمن
تشکرازحمايت
های جهانی
ازکارگران
ايران، ما کارگران
ايران، خود را
متحد با
ديگرکارگران جهان
می دانيم.
۱۵- اول
ماه مه، بايد
تعطيل رسمی
گردد و هرگونه
ممنوعيت و
محدوديت برگزاری
مراسم اين
روزملغی گردد.
زنده باد
همبستگی بين
المللی طبقه
کارگر!
۱ مه
٢٠٠۹ - ۱۱ ارديبهشت ۱۳٨٨
کميته
برگزاری
مراسم اول ماه
مه:
سنديکای
کارگران شرکت
واحد
اتوبوسرانی
تهران و حومه/
سنديکای
کارگران
نيشکر هفت
تپه/ اتحاديه
آزاد کارگران
ايران/ هيأت
مؤسس بازگشايی
کارگران نقاش
و تزيئنات
ساختمان/
کانون مدافعان
حقوق کارگر/ شورای
همکاری
فعالين و تشکل
های کارگری:/ کميته
پيگيری برای
ايجاد تشکل
های آزاد کارگری/
کميته
هماهنگی برای
کمک به ايجاد
تشکل های
کارگری/ شورای
زنان/ جمعی از
فعالين
کارگري
اطلاعیه مشترک
اول ماه مه
کارگران جهان علیه سرمایه
متحد شویم!
اول ماه مه هر سال روزی است که اتحاد طبقاتی کارگران در سطح بین المللی به نمایش درمیآید. کارگران و مزدبگیران باردیگر با یاد کارگران به خون تپیده شیکاگو به خیابانها می آیند و علیه استثمار سرمایه داری اعتراض می کنند. اعتراضاتی که از دل میلیونها میلیون کارگر برمیخیزد و پیام آور وحدت و قدرتی به پهنای جهان است.
ولی امسال اتحاد و یکپارچهگی طبقاتی کارگران رنگ خاص دیگری دارد، زیرا امپریالیسم جهانی و سیاست های نئولیبرالیاش در بحرانی بس فزاینده و بیسابقه دست و پا میزند و بوی گندیدهگی آن مشام و زندگی کارگران و زحمتکشان را بیش از پیش آزار میدهد، چرا که هزینه بحران را استثمار شونده گان نظم سرمایه میپردازند. این نظام جز محرومیت های اجتماعی، بیکاری و گرسنگی، جنگ و خانمان سوزی ارمغانی بهمراه ندارد. کارگران و مزدبگیران سراسر جهان در بسیاری از کشورها تظاهرات و اعتراضات عظیمی را علیه سیاست نئولیبرالیسم کاپیتالیستی و تناقضات آن تدارک دیدهاند. اول ماه مه امسال نیز تداوم همان نبردی است که در سطح گسترده تری روزانه در جریان است.
در ایران جنبش کارگری شرایط دشواری را میگذراند، زیرا رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی ایران متأثر از خصلت ذاتی سرمایه و بحران کنونی ناشی از آن، به شدیدترین وجه، کارگران را در زیر یوغ وستم سرمایه قرارمی دهد. بعنوان مثال درحالیکه خط فقر۸۰۰ هزارتومان برآورد شده است، دستمزدهای ماهیانه کارگران ایران در سطح۲۶۵ هزار تومان باقی میماند.
ازطرف دیگر کارگران در ایران حتی از برگزاری روز جهانی کارگر در۱۱ اردیبهشت ، هر نوع تجمع و اعتصاب محرومند. همچنانکه سوسن رازانی و شیوا خیرآبادی دو زن پیکارگر به جهت شرکت در۱۱ اردیبهشت ۱۳۷۸ در سنندج به زندان و تحمل ضربات تازیانه جمهوری اسلامی آنهم در آستانه هشت مارس امسال محکوم شدهاند. ولی جنبش کارگری در چارچوب شعار محوری خویش یعنی ایجاد تشکل مستقل کارگری، توده ای طبقاتی مبارزه می کند که از دل آن تا کنون چند نهاد و سندیکای کارگری پا بعرصه گذاشته اند.
در جامعه ای که ایجاد تشکل های مستقل کارگری، این خواسته به حق فعالین جنبش کارگری تازه درابتدای کاراست و تلاش برا ی تحقق آن هزینه گزافی چون دستگیری، زندان و شکنجه را به همراه می آورد.
امسال نیز کارگران در ایران در شرایط ویژه ی دیکتاتوری عریان رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی به پیشواز اول ماه مه می روند و همصدا با کارگران سراسر جهان علیه نظم سرمایه و کارفرمایان آن فریاد اعتراضات خود را گسترده ترخواهند ساخت. آن هم در شرایطی که بسیاری از فعالین کارگری درزندان بسرمی برند و تحت آزاروستم وحشیانه ای قرار گرفته اند. نظیر علی نجاتی،(آزادشد) منصور اسانلو، ابراهیم مددی، سلام قادری، خالد اسدی، برهان سعیدی و بسیاری دیگر که در اسارت بسر می برند.
در این میان و در آستانۀ اول ماه مه، دربرابر مقاومت و ایستادگی طبقه ، سرانجام علی نجاتی از زندان آزاد شد .آزادی وی را به تمامی کارگران ایران شادباش میگوئیم، باید بر تلاشمان برای رساندن فریاد مبارزاتی کارگران ایران و جمع آوری مساعدت و کمک هم طبقه ایهای جهانی کارگران ایران در جهت عقب راندن دولت سرمایه ی اسلامی و آزادی تمامی کارگران و سایر مبارزین در اسارت، بیش از پیش بیافزائیم و از تمامی مطالبات طبقاتی کارگران ایران قاطعانه حمایت نماییم .
خجسته باد اول ماه مه روز همبستگی بینالمللی کارگران جهان!
زنده باد همبستگی بینالمللی کارگران!
کارگر زندانی و زندانی سیاسی آزاد باید گردد!
مه ۱۳۸۸/ MAY ۲۰۰۹
نهادهای همبستگی با جنبش کارگری درایران- خارج از کشور
کمیته همبستگی با کارگران ایران – استرالیا labour.kargar@gmail.com
- کمیته دفاع از کارگران ایران – نروژ cdkargari@gmail.com
- همبستگی سوسیالیستی با کارگران ایران – فرانسه sstiran@yahoo.fr
- کانون همبستگی با کارگران ایران – فرانکفورت و حومه kanoonhf_2007@yahoo.de
- کانون همبستگی با جنبش کارگری ایران – هانوفر kanon.hannover@yahoo.de
- کمیته همبستگی کارگران ایران و سوئد isask@comhem.se
- کانون همبستگی با کارگران ایران – گوتنبرگ kanounhambastegi@gmail.com
- انجمن کارگری جمال چراغ ویسی ankjch@yahoo.co.uk
- شورای همبستگی کارگری - فرانکفورت kaumares@web.de
- شبکه همبستگی کارگری iranwsn@fastmail.fm
- کمیته حمایت از کارگران ایران – تورنتو کانادا toronto_committee@yahoo.ca
گزارشى از خانه هاى کودک شوش و ناصرخسرو:
به گزارش
روزنامه
اعتماد در
تاریخ 9
اردیبهشت 88
آمده است:نيوشا
مزيدآبادي؛
مى خواهم از
ميانه کار بگويم.
از لحظه يى که
کودکان کار
خانه کودک شوش
وارد شدند. از
آن زمان که
فردين و
فروزان و
فرحناز با
ديدگانى
سرشار از اميد
رو به روى ما
نشستند و از
آرزوها و
دغدغه هاى
فکرى شان
گفتند. ديروز
در نشست
سالانه انجمن
حمايت از
کودکان که به
مناسبت روز
کارگر انجام
شده بود،
کودکانى سخن
گفتند که از
لحظه پيوستن
به اين انجمن و
خانه کودک پس
از مدت ها
کودکى شان را
باز يافتند.
فروزان و
فرحناز، دو
خواهر افغان
اند که 7 سال
است از کشور
خود رخت
بربسته اند تا
مگر در کشور
ما در آسايش و
آرامش
روزگارشان را
سپرى کنند. بى
خبر از آنکه
حتى حق تحصيل
هم ندارند.
فردين پسر 14
ساله ايرانى
از کودکان
قديمى خانه
کودک شوش است.
مى گويد از 4
سالگى عضو
خانه کودک شده
و دوران کودکى
اش را در کنار
ديگر بچه هاى
هم سن و سالش
سپرى کرده.
اين کودکان
مسووليت
زيادى دارند.
فروزان و فرحناز
در خانه کار
مى کنند و
علاوه بر آن
جوراب هم بسته
بندى مى کنند.
فردين هم
عصرها در خيابان
دستفروشى مى
کند و صبح به
مدرسه مى
رود.خانه کودک
شوش شايد تنها
جايى براى رسيدگى
به اين کودکان
بود که اين
روزها علاوه بر
مشکلات عديده
يى که به سبب
منطقه يى با
آن دست و پنجه
نرم مى کنند
در گير و دار
تغيير مکان بالاجبار
اين مکان
فرهنگى قرار
گرفته اند. خانه
يى که مى
تواند روزنه
يى براى اميد
کودکان کار
باشد، به
وسيله
شهردارى خراب
مى شود. خانه
کودک مشکلات
اساسى دارد.
به گفته مدير
خانه کودک
شوش؛ ,بافت
منطقه به لحاظ
سيماى شهرى و
گروه هايى که
در آن زندگى
مى کنند، بافت
متکثرى است که
فضاى مسکونى
را خدشه دار
کرده و وجود
کارگاه ها و
پاساژهاى
بلورفروشي،
باعث ايجاد
فضاى دوگانه
يى شده است. به
عنوان مثال در
اين منطقه
خيابان اوراق
چى ها را
داريم که کولى
هاى ساکن اين
منطقه اند و
جمعيت ثابتى
ندارند. در
دروازه غار هم
مهاجران افغان
زندگى مى کنند
که هنجارهاى
خاص خود را
دارند و گاه
تنش هايى
ايجاد مى
کنند. بالطبع
در اين محيط
مجبوريم براى
هر گروه
راهکار خاصى
در نظر
بگيريم.,
درددل هاى
فروزان و
فرحناز هم
همين بود.
آنها حق تحصيل
نداشتند چون
شناسنامه
ايرانى و
هويتى ندارند
و به محض ورود
به مدرسه
اخراج مى
شوند. به گفته
مدير خانه
کودک شوش، از
ديگر مشکلات
اين انجمن و
خانه کودک
نبود فعاليت
هاى
اجتماع محور
است؛ ,هميشه
بيم آن وجود
دارد که در
صورت نبود
خانه کودک آيا
باز هم گروه
هاى محلى
اقدامات اين
انجمن را
ادامه مى دهند
و شورايارى
هاى محله
کارهايى براى
ثبات و
ماندگارى
انجمن هايى از
اين دست انجام
مى دهند؟,
خانه کودک
ناصرخسرو هم
در سال 80 تاسيس
شد. شايد
کودکان
ناصرخسرو و
پامنار وضعيت
بهترى نسبت به
کودکان
دروازه غار
داشته باشند.
چون اين
کودکان حداقل
سايه مادر يا
پدر بر سرشان
است يا شايد
خانواده هاى معتادى
داشته باشند
اما هنوز هم
محيط خانواده
شان از هم
نپاشيده و اين
محيط را حس مى
کنند. اين بچه
ها در سراجى
ها يا چاپخانه
ها کار مى
کنند يا باربر
و پادوى مغازه
ها هستند. حسينى
- مدير خانه
کودک
ناصرخسرو - مى
گويد؛ ,نمونه
هاى زيادى از
کودکانى که
زندگى دشوارى
داشتند به اين
مرکز مراجعه
کردند و امروز
وضعيت بهترى
دارند و تحصيل
مى کنند و به
کلاس هاى علمى
و فرهنگى مى
روند. اين بچه
ها در معرض
باند هاى
ناهنجارى
همچون باند
هاى مواد مخدر
هم قرار مى
گيرند.چون نان
آور خانه اند نيازمند
پول هستند و
به دليل به
دست آوردن پول
بيشتر به اين
باند ها مى
پيوندند که
سرنوشت بدى را
براى آنها رقم
مى زند., يکى از
کودکان خانه
کار ناصر خسرو
که تبعه افغان
است، مى گويد؛
,12 سال دارم اما
چون شناسنامه
يى نداشتم مرا
به مدرسه راه
ندادند و
مجبور شدم کار
کنم تا شغلى
داشته باشم و
چيزى ياد
بگيرم. در روز 10
ساعت کار مى
کنم و 200 هزار
تومان حقوق مى
گيرم. من
تحصيل را خيلى
دوست داشتم و
حاضر بودم
تمام درآمدم
را بدهم که
سواد ياد
بگيرم اما
الان به کمک
خانه کودک به
صورت رايگان
درس مى خوانم.,
از اين دست
کودکان در خانه
کودک شوش و
ناصرخسرو
زيادند. على
اکبر اسماعيل
پور يکى از
اعضاى اين
انجمن، تلنگر
به افکار
عمومى را به
عنوان اصلى
ترين هدف
انجمن برشمرد
که تا حدودى
به سرانجام
رسيده است.
اسماعيلى در
مقدمه
سخنرانى خود
به کشور هايى
نظير هند و
فيليپين
اشاره کرد که
فارغ از سابقه
فرهنگى شان
درباره مدد
رساندن به
کودکان کار،
فعاليت هاى
موفق ترى را
انجام دادند.
اين کشورها با
وضع قوانينى
پيرامون کار
کودکان و حمايت
از سازمان هاى
غيردولتى که
به کودکان کار
مى پردازند،
کارهاى موثرى
را انجام دادند
و تا حدودى
اين معضل را
رفع و رجوع
کرده اند. اين
در حالى است
که به گفته
اين عضو انجمن،
در بسيارى از
قوانين کار
کودکان هنوز
تغييرات عمده
يى صورت
نگرفته است.
,الان 9 سال است
که اين کودکان
مشکلات خود را
بازگو مى کنند
اما در قوانين
تغيير چندانى
مشاهده نشده،
تنها تغييرى
که انجام شده
اين است که
کارگاه هاى
زير 10 نفر از
شمول قانون
کار خارج شده
اند. اين در
حالى است که
بسيارى از اين
کودکان در کارگاه
هايى زير 10 نفر
کار مى کنند و
ما همچنان داريم
به افکار
عمومى تلنگر
مى زنيم. اين
تلنگر يعنى
خبررسانى و
گزارش هايى که
در مطبوعات و
رسانه ها چاپ
مى شود. اما
اين گزارش ها
تنها براى عده
معدودى است.,
مدير داخلى انجمن
حمايت از
کودکان هم ضمن
شرح فعاليت
هاى اين انجمن
گفت؛ ,از اول
اسفند 41 مورد
کودک آزارى به
مددکارى
گزارش شده است
که 64 درصد آن
دختر و 36 درصد
پسر بودند.
اين آزارها 33 درصد
جسمي، 36 درصد
عاطفي، 14 درصد
غفلت، 8 درصد
جنسى و 9 درصد
آموزشى بوده
است. اکثر اين
کودکان هم در
خانه وضعيت
دشوارى داشته
اند به طورى
که 18 درصد
فرزندان
طلاق، 32 درصد
اعتياد در
خانواده، 5
درصد جدايى و 2
درصد فوت بوده
اند و 25 درصد
باقى مانده
اغلب در خانه
هايى زندگى مى
کردند که بين
والدين درگيرى
و مشاجره وجود
داشته است. بر
اساس آمار
اعلام شده از
سوى اين عضو 66
درصد آزارها
از طرف پدران،
13 درصد
مادران، 11
درصد
نامادري، 7
درصد معلمان
مدارس و 3 درصد
ناپدرى بوده
است., عسگرى با
اشاره به تماس
هايى که با
صداى يارا در
فروردين ماه
صورت گرفته،
گفت؛ ,در اين
ماه با توجه
به 15 روز
تعطيلى 149
مشاوره حقوقى
و مددکارى به
صورت حضورى و
تلفنى با
مددکارى انجمن
صورت گرفته،
که از ميان
آنها پرونده
حميده کودک 11
ساله ساکن
گنبد که توسط
پدر و نامادرى
مورد آزار و
اذيت قرار
گرفته و دچار
فلج مغزى است،
هنوز در حال
پيگيرى است., فارغ
از همه مشکلات
زيادى که
انجمن حمايت
از کودکان پيش
رو دارد،
کودکانى را
تربيت کرده است
که داراى
بينشى باز
هستند. هنوز
هم آرزوى فروزان
17 ساله در ذهنم
هست که بى پروا
براى کشورش
صلح و آرامش
مى خواست تا
به آنجا برگردد
و حرف هاى
پايانى
فرحناز 14 ساله
که مى گفت؛
,بچه هاى
مهاجر هم حق
دارند مثل
کودکان ايرانى
بازى کنند و
درس بخوانند.
اما چون
شناسنامه
نداريم نمى
توانيم تحصيل
کنيم. ما هم حق
داريم مثل بچه
هاى ايرانى در
اين سن فکر
کار و درآمد
نباشيم.,
احداث پتروشيمى ميخ آخر تابوت درياچه پريشان :
به
نوشته
روزنامه
همشهری در
تاریخ 10
اردیبهشت 88
آمده است :كلنگ
احداث مجتمع
پتروشيمى در
حريم درياچه پريشان
در حالى به
زمين زده ميشود
كه كارشناسان
محيط زيست
معتقدند اين
كار، ميخ آخر
را به تابوت
اين درياچه
خواهد زد.
به گزارش مهر،
درست يكهفته
پس از آنكه 100هكتار
از مراتع و
نيزارهاى
اطراف درياچه
در يك آتشسوزى
گسترده سوخت،
كلنگ احداث
مجتمع پتروشيميكازرون
در روستايى در
يك كيلومترى
اين تالاب زده
ميشود.
در اينباره
پايگاه
اينترنتى
سبزپرس نوشته
است كه صبح سهشنبه
دعوتنامههايى
از سوى
پتروشيمى
كازرون براى
رسانههاى
محلى اين
منطقه ارسال
شد كه خبر از
اجراى مراسم
كلنگزنى 2
طرح مجتمع
پتروشيمى در
شهرستان
كازرون ميداد
و در آن از
اصحاب رسانه
براى پوشش
خبرى اين
مراسم دعوت
شده بود.
به نوشته اين
سايت در اين
دعوتنامهها
زمان كلنگ زنى
مجتمع
پتروشيمى
كازرون در روستاى
, آب كنارو, كه
در يك
كيلومترى
تالاب پريشان
قرار دارد را
ساعت 15:16امروز
و زمان آغاز
مراسم ويژه
مجتمع
پتروشيمى در
شهر,نودان, كه
به لحاظ وجود
جنگلهاى
بلوط در منطقه
از موقعيت
ويژهاى
برخوردار است
را ساعت18
امروز اعلام
كرده است.
اسماعيل
كهرم، استاد و
كارشناس محيط
زيست درباره
اين موضوع
گفت: با توجه
به نياز
فراوان مجتمعهاى
پتروشيمى به
ميزان قابل
توجهى آب،
احداث پتروشيمى
در فاصله يك
كيلومترى
درياچه پريشان
اين درياچه را
براى هميشه نابود
خواهد كرد.
براساس گزارشهاى
رسيده از
كازرون، ساعت
18 روز گذشته
كلنگ احداث
مجتمع
پتروشيمى
كازرون در
روستاى آب كنارو
كه در فاصله
يك كيلومترى
درياچه
پريشان واقع
شده است با
حضورنوذرى
وزيرنفت به
زمين زده شده
است.
دكتر كهرم در
ادامه با
انتقاد از عدمانجام
ارزيابيهاى
كارشناسانه و
زيست محيطى
براى احداث
اين مجتمع
پتروشيمى
عنوان كرد: من
در يك ماه
اخير در
بازديدى كه از
درياچه
پريشان داشتم
متوجه شدم كه
از 5 هزار
هكتار وسعت
اين درياچه،
تنها يك هزار
هكتار باقى
مانده است و
مطمئنا با اين
كار اين مقدار
نيز در 2 يا 3سال
آينده از بين
خواهد رفت.
براساس اخبار
اعلام شده محل
احداث اين 2
مجتمع
پتروشيمى كه
در سفر اول
هيأت دولت به
مردم شهرستان
كازرون وعده
داده شده بود،
بهدليل آنچه
عدمانجام
كارهاى
كارشناسى و
مكانيابى
خوانده شده
اعلام نشده
بود كه روز
گذشته و يك
روز مانده به
دومين سفر هيأت
دولت به استان
فارس اعلام
شد.
پيشبينى ميشود
درصورت تامين
اعتبار اين
مجتمع
پتروشيمى كه
ظرفيتى برابر
با 300 هزار تن
خواهد داشت در
سال 1390 به بهرهبردارى
برسد و
محصولات آن
نيز ۴۰۰هزار
تن منواتيلن
گلايكول، 40
هزار تن دياتيلن
گلايكول و 8/2
هزارتن ترى
اتيلن
گلايكول در
سال خواهد بود
كه كاربرد اين
محصولات بهعنوان
حلال و مواداوليه
در صنايع
شيميايى است.
اين گزارش ميافزايد:ميزان
آبمصرفى
براى يك مجتمع
پتروشيمى 300
هزار تنى در شرايط
عادى روزانه
بيش از 10هزار
مترمكعب
خواهد بود كه
اين ميزان با
مصرف آبروزانه
يك شهر 60 هزار
نفرى برابرى
ميكند.
75 درصد قراردادهای کار در ايران موقت هستند :
به گزارش خبرگزاری ايرنا در تاریخ 10 اردیبهشت 99 آمده است : رئيس اتحاديه کارگران قراردادی و پيمانی گفت: ,بيش از 75 درصد قراردادهای کار موقت هستند و کارگران به طور عام به صورت دائمی سرکار خود نيستند., فتح الله بيات افزود: ,قراردادهای موقت کار در کاهش بهره وری نقش موثری دارند و مانع از رشد اقتصادی می شوند. اتحاديه کارگران قراردادهای موقت تلاش می کند قرارداد کارهای با ماهيت دائمی به صورت دائمی منعقد و از شکل قراردادهای موقت خارج شود., اين عضو فعال جامعه کار با اشاره به اينکه اتحاديه کارگران قراردادهای موقت به دنبال تصويب اصلاح تبصره های يک و 2 ماده هفت قانون کار است تصريح کرد اين مهم از طريق طرح بهسازی قراردادهای موقت کار در مجلس قابل حل است., بيات در بخشی از سخنان خود با اشاره به قراردادهای مکتوب کار گفت: ,قراردادهای مکتوب کار در مرحله نخست بايد از سوی مديران بخش های دولتی مورد استفاده قرار گيرد تا معايب آن در جريان عمل مشخص شود., وی تاکيد کرد: ,از ديگر مواردی که در اين قراردادها بايد مورد توجه قرار گيرد، موضوع فسخ قراردادهای موقت است. بر اين اساس در صورتی که يکی از طرفين راضی به ادامه کار نباشد، کارگر يا کارفرما می تواند قرار داد را فسخ کند که اين به طور کلی به ضرر کارگر است زيرا همواره در معرض تهديد فسخ قرارداد و از دست دادن کار قرار دارد.
اعتراض گسترده معلمان در آستانه روز معلم:
سایت
هم ميهن در
تاریخ 10
اردیهشت 88
نوشت : با
نزديک شدن
روزمعلم
اعتراض های
صنفی معلمان
شدت گرفت.
گروهی از
معلمان حق
التدريس چند روز
پيش در اعتراض
به ناديده
گرفتن حقوق
صنفی خود دست
به تجمع زدند
که دو نفر از
آنها دستگير
شدند.
از روز ۶ ارديبهشت
نيز مدارس برخی
از نقاط کشور
تعطيل شد و
معلمان به
نشانه اعتراض
کلاس های درس
را تشکيل
ندادند .
صد درصد مدارس
کرمانشاه،تعداد
زيادی ازمدارس
اسلامشهر
برخی از مدارس
مياندوآب ،
سنندج ،
اردبيل ،رشت،
همدان ، اراک،
لرستان و در
تهران مناطق ۴، ۱۶، ۱۲،۲ روز
گذشته تعطيل
بودند.
بر اساس گزارشهايی
که در وبسايتها
و وبلاگهای
کانون صنفی
معلمان در
استانهای
مختلف و ديگر
معلمان فعال
منتشر شده، در
چندين شهر
بزرگ و کوچک
فراخوان
اعتصاب عمومی با
استقبال روبهرو
شده و معلمان
روز سه شنبه
که به نام ,روز
اعتراض ملی
معلمان,
نامگذاری شده
بود، از حضور
در مدارس
خودداری کردهاند.در
عين حال منابع
خبری از احضار
برخی فعالان
صنفی معلمان
به نهادهای
امنيتی و نيز
بازداشت چند
تن از معلمان
معترض گزارش
دادهاند.
روزنامه
اعتماد نيز
از دستگيری
فرزند يکی از
اعضای هيات
مديره کانون
صنفی معلمان
به نام سجاد
خاکساری خبر
داده که به
نوشته
روزنامه سرمايه
پيش از اين
خبرنگار هفتهنامه
توقيفشده
قلم معلم بوده
و روز يکشنبه
برای تهيه عکس
و خبر از تجمع
معلمان به
جلوی ساختمان
مجلس در ميدان
بهارستان
رفته بود.
کانون صنفی
معلمان هفته
گذشته از
معلمان سراسر
کشور دعوت کرده
بود که در
روزهای
يکشنبه تا سه
شنبه اين هفته
در يک اعتصاب
سراسری شرکت
کنند و اعتراض
خود را در اين
سه روز به
ترتيب با
خودداری از تدريس،
خودداری از
حضور در کلاس
و در روز سوم
خودداری از
حضور در مدرسه
نشان دهند.
سومين روز از
اعتصاب
سراسری
معلمان در حالی
برگزار شد که
در روزهای قبل
منابع مختلف
از استقبال
نسبتا خوب
معلمان از اين
فراخوان در دو
روز اول خبر
داده بودند.
کانون صنفی
معلمان نيز که
از مهمترين
تشکلهای
سراسری
معلمان و عامل
اين دعوت به
اعتصاب بوده و
در اکثر
استانها نيز
نمايندگان
فعالی دارد،
روز دوشنبه از
دريافت
گزارشات
اجرای
اعتراضات مذکور
در شهرهای
مناطق
گوناگون
تهران، اسلامشهر،
کرج، پاکدشت،
ديواندره،
کوهدشت، خمينيشهر
و مياندوآب،
استانهای
کرمانشاه،
يزد، اصفهان،
فارس، خراسان،
کردستان،
لرستان،
بوشهر،
اردبيل،
آذربايجان
شرقي، همدان،
بخشهايی ازاستان
هرمزگان و خبر
داد.
کانون صنفی
معلمان از
احضار يک معلم
تبعيدی به نام
مختار اسدی به
اداره
اطلاعات غرب
استان تهران
خبر داده و
نيز از کرج
گزارش داده
است که:
دبيرستانهای
آيتالله
طالقاني،
جابر، شهدا،
خاتم، شهيد
دستغيب،
شهيد مطهري،
امام صادق،
امام رضا،
شهيد بهشتی و
مدارس
راهنمايی
حضرت عليبن
ابوطالب،
امام حسن،
امام رضا، آيتالله
موسوي،
امامت، حمزه،
مدرس و سوم
شعبان تعطيل
شده است.
اجرای قانون
مديريت خدمات
کشوری
ازمهمترين درخواست
های معلمان
است.
وزيرآموزش و
پرورش در
آخرين روز سال
۸۷
وعده داد بود
درسال آينده
اين قانون را
اجرايی کند
اما پس از گذشت
يک ماه اين
وعده اجرايی
نشد و علی
احمدی در اولين
نشست خبری خود
دليل اين
تاخيررااستفاده
ازروش آزمون
وخطا دانست و
حالا در آخرين
سخنانش در جمع
معلمان نمونه
اعلام کرده
است: اجرای
اين قانون
تبعات مالی
سنگينی را
برای آموزش و
پرورش ايجاد
می کند. بودجه
امسال دولت، ۲۳
هزار ميليارد
ريال کسری
دارد و در اين
ميان آموزش و
پرورش
بيشترين سهم
را دارد.
گزارش اعتراضات معلمان در روزهای دوم و سوم
اعتصاب معلمان در اعتراض به تخلف دولت از اجراي قانون به سومين روز خود رسيد و آنطور که فعالان صنفي معلمان گزارش دادهاند، با وجود سانسور شديد رسانهاي، اين اعتصاب در چندين شهر با استقبال معلمان روبهرو شده است. با اين حال تنها واکنش مسئولان دولت به اعتراض معلمان، اين بوده که اعلام کردهاند بين تعدادي از معلمان برگزيده، پول توزيع خواهد شد.
بر اساس گزارشهاي رسیده در استانهاي مختلف وچندين شهر بزرگ و کوچک فراخوان اعتصاب عمومي با استقبال روبهرو شده و معلمان روز سه شنبه که به نام "روز اعتراض ملي معلمان" نامگذاري شده بود، از حضور در مدارس خودداري کردهاند.در عين حال منابع خبري از احضار برخي فعالان صنفي معلمان به نهادهاي امنيتي و نيز بازداشت چند تن از معلمان معترض گزارش دادهاند.
کانون معلمان ایران گزارش داد تعدادي از معلمان حقالتدريسي که روز يکشنبه در برابر مجلس تجمع کرده بودند، بازداشت شدهاند از دستگيري فرزند يکي از اعضاي هيات مديره کانون صنفي معلمان به نام "سجاد خاکساري" خبر داده که پيش از اين خبرنگار هفتهنامه توقيفشدهي "قلم معلم" بوده و روز يکشنبه براي تهيه عکس و خبر از تجمع معلمان به جلوي ساختمان مجلس در ميدان بهارستان رفته بود.
کانون صنفي معلمان هفته گذشته از معلمان سراسر کشور دعوت کرده بود که در روزهاي يکشنبه تا سه شنبه اين هفته در يک اعتصاب سراسري شرکت کنند و اعتراض خود را در اين سه روز به ترتيب با خودداري از تدريس، خودداري از حضور در کلاس و در روز سوم خودداري از حضور در مدرسه نشان دهند.
موفقيت اعتصاب
سومين روز از اعتصاب سراسري معلمان در حالي برگزار شد که در روزهاي قبل منابع مختلف از استقبال نسبتا خوب معلمان از اين فراخوان در دو روز اول خبر داده بودند. کانون معلمان ایران در اطلاعیه ای اعلام کرد: "امروز دوشنبه حسب فراخوان کانون صنفي معلمان ايران، ده هاهزار تن از معلمان کشور در اعتراض به عدم اجراي قانون و ساير مطالبات صنفي با امتناع از حضور بر سر کلاسهاي درس دومين روز و مرحله از فراخوان مذکور را به اجرا گذاردند."
اين کانون اعلام کرد از شهرهاي "تهران، کرج، شهريار، رباط کريم، رشت، همدان، سنندج، کرمانشاه، اليگودرز، مياندوآب، سقز، ايلام، فومن،لاهیجان ديواندره، ساوجبلاغ، اصفهان، مشهد، بجنورد، بندرعباس، شيراز، مريوان، اراک، ملاير، اردبيل، وبسياري ديگر از شهرهاي کشور" به عنوان نقاط برگزاري اعتراضات صنفي معلمان نام برد.
کانون صنفي معلمان نيز که از مهمترين تشکلهاي سراسري معلمان و عامل اين دعوت به اعتصاب بوده و در اکثر استانها نيز نمايندگان فعالي دارد، روز دوشنبه از "دريافت گزارشات اجراي اعتراضات مذکور در شهرهاي مناطق گوناگون تهران، اسلامشهر، کرج، پاکدشت، ديواندره، کوهدشت، خمينيشهر و مياندوآب، استانهاي کرمانشاه، يزد، اصفهان، فارس، خراسان، کردستان، لرستان، بوشهر، اردبيل، آذربايجان شرقي، همدان، بخشهايي ازاستان هرمزگان و..." خبر داد.
گزارشهاي جديد نشان ميدهد که اين اعتراضات ديروز هم ادامه داشته و اعتصاب سراسري که طبق قرار قبلي بايد در روز سه شنبه با خودداري معلمان از حضور در مدارس به اوج خود ميرسيد، در چندين شهر کشور با موفقيت برگزار شده است.
کانون صنفي معلمان در اين مورد چنين گزارش داده: "استقبال معلمان در شهرستان های سنندج،سقز،مریوان کرمانشاه و رشت از بيانيه کانون صنفي معلمان شگفتانگيز و غافلگيرکننده بوده و بيشتر مدارس راهنمايي و دبيرستانها و مراکز پيش دانشگاهي در روز سه شنبه در اين شهرستان ها تعطيل بودند.
بر اساس همين گزارش: "مدارس بسياري از شهرستان اسلامشهر تعطيل بود. هنرستان کار دانش مصطفي خميني، امام علي، خواجه نصير و برخي ديگر از دبيرستانهاي اسلامشهر صددرصد تعطيل بود و ساير دبيرستانها و مدارس در حالت اعتصاب بودند و بسياري ازمدارس معلمان درکلاس درس حاضر نشدند. مديران مدارس درب مدارس را بسته و از بيرون رفتن دانشآموزان جلوگيري ميکردند. لذا دانشآموزان ميکوشيدند که از ديوار مدرسه فرار کنند. حراست آموزش وپرورش و ماموران اطلاعات اين شهرستان در قالب يک هيات چند نفره وارد مدرسه مصطفي خميني شده و از مدير و معاونين اين هنرستان سراغ رسول بداقي (عضو هيات مديره کانون صنفي معلمان تهران) را گرفتهاند."
اعضاي اين کانون در کرمانشاه نيز خبر دادهاند که : "بسیاری از مدارس ابتدايي، راهنمايي و دبيرستانها و مراکز پيش دانشگاهي پسرانه تعطيل شده است. همچنين رفته رفته بر شمار اعتصابکنندگان افزوده ميشود. در کرمانشاه حتي معلمان روستا نيز به اعتصابات پيوستهاند. حراست و اطلاعات کرمانشاه به طور تلفني برخي از معلمان و هيات مديره کانون صنفي معلمان اين استان را تهديد به دستگيري مينمايد."
بر اساس همين گزارشها، در شهريار نيز "دبيرستانهاي رودکي، صباشهر، آيتالله غفاري، آيتالله طالقاني، بردآباد، ويره، کاوش، مصطفي خميني و فردوسيه تعطيل شده" و "از شهرستان مياندوآب هم خبر رسيده که شمار بسياري ازمعلمان اين شهرستان از منزل بيرون نرفتهاند و مدارس به تعطيلي کشيده شده، اما مديران و معاونين از بيرون رفتن دانشآموزان جلوگيري ميکنند."
کانون صنفي معلمان همچنين از احضار يک معلم تبعيدي به نام "مختار اسدي" به اداره اطلاعات غرب استان تهران خبر داده و نيز از کرج گزارش داده است که: "دبيرستانهاي آيتالله طالقاني، جابر، شهدا، خاتم، شهيد دستغيب، شهيد مطهري، امام صادق، امام رضا، شهيد بهشتي و مدارس راهنمايي حضرت عليبن ابوطالب، امام حسن، امام رضا، آيتالله موسوي، امامت، حمزه، مدرس و سوم شعبان،امیر ،عالم بخش ودهها مدرسه دیگر تعطيل شده است."
واکنش دولت
برخلاف بار
گذشته که آقای
احمدينژاد
در واکنش به
تهديد معلمان
به اعتصاب، در
مصاحبه
تلويزيوني
وعده داد که
تا فروردين ماه
قانون مديريت
خدمات کشوري
را اجرا ميکند
و البته اين
وعده را محقق
نکرد، اين بار
مسئولان
دولت نهم
تلاش کردند
حتي از اعتراض
به بدقولي
رئيس دولت نهم
هم استفاده تبليغاتي
و انتخاباتي
کنند.
وعده توزيع پول که تاکنون پاسخ دولت نهم به اعتراض اقشار فقير بود، چندي پيش براي دانشجويان خوابگاهي کاربرد پيدا کرد و احمدينژاد در ديدار سرزدهاش از خوابگاه دختران دانشجو، به آنها وعده عيدي نقدي داد ـ هرچند هنوز پرداخت نشده است ـ اين بار به معلمان رسيده است.
در همين ارتباط يکي از معاونان وزير آموزش و پرورش ديروز در جمع خبرنگاران از اختصاص بيش از سه ميليارد ريال اعتبار براي پرداخت هديههاي 50 و 60 هزار توماني به معلمان برگزيده خبر داد و در پاسخ به انتقاد خبرنگاران نيز گفت: "پرداخت اين مبالغ طبق ضوابط آموزش و پرورش است، اصلا غير قانوني نيست و نبايد آن را به عنوان تبليغات سياسي تلقي کرد."
اين مقام دولتي در حالي ارتباط اين تصميم دولت با تبليغات انتخاباتي را انکار کرده که به گزارش خبرگزاري مهر "در سال گذشته هيچ يک از اين اعتبارات (در اختيار وزارتخانه) صرف بزرگداشت مقام معلم نشد، در حالي که امسال که به نام اصلاح الگوي مصرف نامگذاري شده، تنها در آموزش و پرورش شهر تهران اعتبارات بالايي را در نظر گرفتهاند."
به گفته اين مقام وزارت آموزش و پرورش، دولت احمدينژاد قصد دارد در مراسم بزرگداشت مقام معلمان شهر تهران که روز 15 ارديبهشت ماه (با حضور احمدينژاد) در سال اجلاس سران برگزار ميشود، به چهار هزار معلم تهراني، نفري 50 هزار تومان؛ به جانبازان آموزش و پرورش، نفري 60 هزار تومان؛ به 276 معلم نمونه، نفري 400 هزار تومان و به 20 معلم نمونه استاني نيز نفري 600 هزار تومان پرداخت کند.
معلمان معترض به عدم اجراي قانون مديريت خدمات کشوري، در برابر اين پاسخ دولت عنوان نموده اند که به زودی واکنش مناسب از خود نشان خواهند داد.
منبع خبر : مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران
فعالان صنفی معلم خواستار آزادی فرزاد کمانگر شدند
روز یک شنبه مورخه 6 اردیبهشت ماه، جمعی از اعضای کانون صنفی معلمان در دیداری با حجت الاسلام مهدی کروبی خواستار پیگیری وی برای آزادی معلم دربند، فرزاد کمانگر شدند.
در این برنامه که اعضای شورای هماهنگی کانون صنفی معلمان حضور داشتند، ضمن طرح دیدگاه های خود در رابطه با وضعیت و خواستههای معلمان، خواستار آزادی هر چه سریعتر معلم بیگناه دربند و محکوم به اعدام، فرزاد کمانگر شدند. معلمان دیدگاهها و خواستههای خود که در واقع مطالبات آنان از کاندیداهای ریاست جمهوری است را در چند بخش عمده به شرح زیر اعلام کردند:
- رسیده گی به برخوردهای امنیتی با معلمان کشور از جمله تلاش در جهت آزاد ساختن معلم بیگناه محکوم به اعدام آقای فرزاد کمانگر
- تلاش در جهت بهبود ساختارهای آموزش وپرورش و تلاش در جهت به روز کردن سیستم آموزش وپرورش کشور
- تلاش در جهت رسیدهگی به وضعیت معیشتی معلمان در صورت انتخاب شدن به عنوان رئیس جمهور
آقای کروبی پس از شنیدن نظر و خواستههای معلمان با تاکید بر وضعیت کمانگر ابراز کرد به صورت شخصی به این مساله رسیده گی میکند و در اولین فرصت با آیتالله شاهرودی ریاست قوه قضاییه و محسنی اژه ای وزیر اطلاعات صحبت میکند و خواستار آزادی و لغو حکو اعدام این معلم بی گناه میشود.
منبع خبر
: مجموعه
فعالان حقوق
بشر در ایران
احضار
و تهديد
فعالين
کارگری /
اعتراضات
اخير معلمان در
گفتگو با
رادیو برابری :
احضار
و تهديد
فعالين
کارگری از طرف
کميته پی گيری
اطلاعات، جهت
لغو و جلو
گيری ازتجمع و
برگزاری
مراسم اول ماه
مه که قرار
است در روز جمعه
11 ارديبهشت در
پارک لاله
ساعت 17 برگزار
شود! .
مشروح خبر را
می توانيد با
مراجعه به
لينک زير بشنويد
http://www.radiobarabari.net/files/2009/04/29/3.ram
نگاهی
به معضلات
معيشتی و
اعتراضات
اخير معلمان
در گفتگو با
يکی از معلمان
باسابقه در
ايران
برای شنيدن
مصاحبه به
آدرس زير
مراجعه نمائيد
http://www.radiobarabari.net/files/2009/04/29/4.ram
مولفان و مترجمان درباره مميزى و كسب مجوزميگويند بيشتر پاى زنان درميان است:
به
گزارش
روزنامه اعتماد
ملی در تاریخ 10
اردیبهشت 88
آمده است :
نويسندگان،
ناشران،
مترجمان و
پژوهشگران به
اميد نشر آثار
دست به قلم ميبرند
و در خلوت خود
كه رياضت مندانه
هم هست، خط به
خط مينويسند
به اين اميد
كه
خوانندگانى
داشته باشند.
راه اتصال
نويسنده و
مخاطب در
ايران وزارت
ارشاد است و
اگر اين
وزارتخانه نخواهد
اين اتصال نيز
برقرار
نخواهد شد.
پاى درددلها
و حرف و حديثهاى
برخى از
نويسندگان و
آفرينشگران
ادبى كشورمان
نشستهايم،
تا آنان
درباره شرايط
فعلى نشر آثار
منتظر خود
برايمان صحبت
كنند. برخى
حتى حاضر به حرف
زدن نميشوند،
با آن كه ميدادند
در شرايط فعلى
موانع زيادى
پيش پايشان
قرار گرفته
است. در اين حين
احساس ميشود
كه جامعه زنان
نويسنده و
شاعر بيشتر با
مساله مميزى و
حذف روبهرو
ميباشد. در
ادامه اين
گزارش خودتان
با نمونههايى
از اين دلشكستنها
و در عين حال
اميدواريها
روبهرو
خواهيد شد.
گلى امامى:
حاضر به تغيير
ترجمهام
نشدم
گلى امامي،
سالهاست كه
با ترجمههايش،
به اهل فرهنگ
و هنر خدمت
كرده است.
وقتى از او
درباره اينكه
امسال با كتاب
تازهاى در
نمايشگاه
بيست و دوم
كتاب تهران
حاضر است، ميپرسم،
پاسخ ميدهد،
خوشبختانه در
نمايشگاه
كتاب تازهاى
ندارم. او
امسال با دو
كتاب تجديد
چاپى در
نمايشگاه
حضور دارد كه
ناشر هر دو
كتاب پنجره
است. گردابى
چنين حائل و
گفتوگو با
ويلى وايلدر
ترجمههاى
اخير اوست.
گلى امامى
براى آن كه
كمتر با مساله
مميزى و زمان
طولانى كسب
مجوز درگير
بشود، ترجيح
ميدهد كه
كتابى را به
وزارت ارشاد
ندهد و از اين
لحاظ اظهار
خرسندى ميكند
كه فعلا با
چنين موضوعى
دست به گريبان
نيست. البته
رمان دخترى با
گوشوارههاى
نقره بعد از 6
بار تجديد چاپ
با تغييراتى روبهروشد
كه اين مترجم
از پذيرفتن
اين تغييرات
سرباز زد و
ترجيح داد كه
به چاپ اين
كتاب ادامه
ندهد.
بنفشه حجازى و
اعترافات يك
عكاس
بنفشه حجازي،
رماننويس با
كتاب
اعترافات يك
عكاس در
نمايشگاه امسال
حاضر است. اين
رمان هم پس از
مدتى ماندگارى
بيدليل در
وزارت ارشاد و
چانهزنيهاى
نشر روشنگران
مجوز نشر
گرفت. اين
مجوز توام با
اصلاحاتى بود
كه نويسنده
چارهاى جز
پذيرفتن آن
نداشت. در
اعترافات يك
عكاس، عكاسى
زن مورد علاقهاش
را از وراى
ويزور تعقيب
ميكند. او زن
را بنابر ظاهر
و از فاصله
دور براى خودش
ميخواهد. تا
اينكه در مسير
اتفاقى ميافتد
و منظر معنا
پيش ميآيد و
زن براى اين
عكاس تبديل به
مفهومى قابل تامل
ميشود. اين
رمان تا حدودى
عشقى است و در
آن مباحث
ديگرى نيز
مطرح ميشود.
تكنيك آن
برگرفته از
داستان كوتاه
است كه هر بخش
چنين حال و
هوايى دارد كه
يك خط ارتباطى
بين اين
داستانها
برقرار شده
است. بنفشه
حجازي،
پژوهشگر بيش از
سه سال است كه
در انتظار كسب
مجوز براى كتاب
زنان مبارز
ايران (از
انقلاب
مشروطه تا
انقلاب اسلامى)
به سر ميبرد.
اين كتاب توسط
انتشارات
قصيدهسرا به
وزارت ارشاد
فرستاده شده
است و پس از چانهزنيهاى
ناشر قول
مساعد از
وزارتخانه
گرفته شده تا
در يك بازنگرى
مجدد براى
مجوز نشر
بررسى مجددى
روى كتاب صورت
گيرد. حجازى
همچنين خبر از
كسب مجوز براى
كتاب تاريخ خانم
(بررسى جايگاه
زن ايرانى در
عصر قاجار) داد
كه نشر قصيدهسرا
به دليل مسائل
فنى و نزديكى
به زمان برگزارى
نمايشگاه چاپ
آن را به بعد
از نمايشگاه
موكول كرده
است. اين رماننويس
همچنين يك
رمان به نام
ايمپالاى سرخ
دارد كه توسط
نشر افق براى
كسب مجوز به
وزارت ارشاد
رفته و تاكنون
به آن مجوز
داده نشده
است. يكسال و
چهار ماه از
زمان فرستادن
اين كتاب به وزارتخانه
ميگذرد و
هنوز پاسخ
روشنى براى
اين منظور
داده نشده
است. در عين
حال بنفشه
حجازي، شاعر و
نويسنده
همچنان
اميدوارانه مينويسد
تا روزگارى
ديگر فرصتى
براى انتشار
كتابهايش
پيدا كند.
پگاه احمدى:
هشتاد درصد
كتاب شعرم را
حذف كردهاند
پگاه احمدي،
شاعر كه
مجموعه شعر
آهوخوانى را توسط
نشر آهنگديگر
به وزارت
ارشاد
فرستاده است،
با 80 درصد حذف
شعرهاى اين
دفتر روبهرو
شده است. او در
اين خصوص ميگويد:
17 شعر بلندم را
حذف كردهاند
و منهاى آن
تغييرات و
اصلاحاتى را
به مابقى
شعرهايم
تحميل كردهاند.
با اين شرايط
كه نميشود
دفترى را
منتشر كرد. پس
از انتشار آن
منصرف شدم.
احمدي، مترجم
همچنين ترجمه
60 عنوان شعر كوتاه
ژاپنى را توسط
نشر پارسه نو
براى كسب مجوز
به وزارت
ارشاد
فرستاده است،
و از اين دفتر
نيز 21 شعر
كوتاه حذف شده
است. حرفهاى
اين مترجم در
اين خصوص
بسيار قابل
تامل است او
در اين باره
ميگويد:
تانكاهاى سال
برفى شامل
شعرهاى 5 سطرى
و 31 سيلابى
ژاپنى است.
برخى از شعرها
به دليل داشتن
كلماتى مانند
بوسه و آغوش
حذف شدهاند.
البته عمدهترين
دليل نگاه زن
بورسيمى در
اين اشعار است
كه با مخالفت
وزارت ارشاد
روبهرو شده
است. تانكاها
از كهنترين
قالبهاى
شعرى ژاپنى
است كه مقدم
بر شعر مايكو
است. با اين
وجود ترجيح
دادم كه اين
كتاب نيز در
شرايط فعلى
منتشر نشود.
بنابر نظر
پگاه احمدى
شاعر، شرايط
تلخى به همه
نويسندگان و
پژوهشگران و
فرهيختگان تحميل
شده است. او
رابطه حسى
شاعر با شعر
را رابطه
كوتاهترى
نسبت به رابطه
نويسنده با
داستان ميداند
چون خودش
بارها ديده
است كه بعد از
سرودن يك شعر
و گذشت يكى دو
ماه ديگر ارتباطش
با آن شعر قطع
شده است. از
آنجا كه مرجعيت
معنايى و
ضرورت زمانى
براى صاحب شعر
از دست ميرود،
اين شاعر
معتقد است كه
با حذف اين
اشعار ديگر
انگيزهاى
براى انتشار
آن براى سالهاى
بعد نيز باقى
نميماند.
بايد شعر در
زمانه سروده
شدن با مخاطب
خود روبهرو
شود، تا
بازخورد حسى
اين اشعار
ديده شود. حتى
زمان طولانى
كسب مجوز و يا
تعويق افتادن
دفترهاى شعرى
در آينده به
يك بازخورد
منطقى كمتر ميرسد.
پگاه احمديبا
بيان اين نكته
كه توليد و
ارائه اثرى
هنرى و ادبى
اغلب با بازدهمادى
همراه نيست،
ميگويد: اين
آثار بيانگر
درونيات معنا
و شور و حال يك
نويسنده و
شاعر است. ما به
دنبال ديدن
بازخورد آثار
هنرى خود در
بين مردم
هستيم و ميخواهيم
بدانيم كه
وقتى يك واقعه
بر من شاعر تاثير
ميگذارد و
منجر به شعر
ميشود، چه
تاثيرى بر
مخاطب خود
دارد و به
لحاظ حسى در
او چه حس و
حالى را ايجاد
ميكند. وقتى
اين پروسه با
تاخير و مانع
روبهرو ميشود
باعث سركوب حس
شاعر ميشود.
اين حالت اصلا
قشنگ نيست و
انگيزههاى
خلق آثار را
از هنرمند و
اديب ميگيرد.
وى تاكيد ميكند
كه شعر و
داستان به
ناگزير بايد
به جريان بيفتد
و از انزواى
شاعر و
نويسنده
بيرون بيايد. اين
آثار بايد به
صورت شفاهى و
كتبى به جامعه
تسرى يابد و
در تعامل با
مخاطب قرار
بگيرد. اگر
مميزى مانع از
راه يافتن اين
آثار در شكل
رسمى خود در
جامعه بشود،
اولين راه
براى جريان يافتن
آن بعد از اين
ممانعتها
شكل زيرزمينى
و غيررسمى آن
خواهد بود. در
اين حالت شاعر
بر آن است تا
با تكثير به
صورت زيراكس،
يا از طريق
فضاى مجازى
اينترنت، يا
از طريق چاپ
كتاب در خارج
از كشور به
دنبال ارتباط
با مخاطبان
خود باشد. او
در پايان
اظهار
اميدوارى كرد
كه شرايط
بهترى بر فضاى
فرهنگ ايران
حاكم شود و
كمترين و
تنهاترين
كارى كه در
اين شرايط ميتوان
انجام داد،
اميدوارى است.
احمدى آرزو كرد
كه در دولت
جديد با چنين
مسائلى مواجه
نشويم.
فرياد شيرى با
دو كتاب در
انتظار
فرياد شيري،
شاعر دو كتاب
شعرش در
انتظار كسب مجوز
به سر ميبرد.
يكى مجموعه
شعر سپيد كردى
است كه به نام
از ماه
تنهاترم براى
كسب مجوز به
وزارت ارشاد
رفته است، و
ديگرى آغوش من
از سفر پر
است، نام
دارد. او
همچنين چاپ
سوم امضاى
تازه ميخواهد
اين نام و
كلاغها زبان
گنجشك را نميفهمند
(اولين مجموعه
شعرش) را
آماده براى
چاپ دارد كه
به دليل دير
شدن در زمان
صدور مجوز در نمايشگاه
كتاب امسال توزيع
نخواهد شد.
البته اين
شاعر با
مجموعه 100 سياه
چمانه كه در
برگيرنده
ترانههاى
كردى
اورامانى
است، در
نمايشگاه
كتاب حاضر
است، 100 سياهچمانه
را نشر مشكى
در آورده است.
مهدى آذر
يزدى: مخالفت
با اعمال
اصلاحات وزارت
ارشاد
مهدى آذريزدى
را همه كودكان
و نوجوانان
ايرانى ميشناسند.
دستكم آنهايى
كه اهل كتاب و
داستان هستند،
براى يكبار هم
شده است در
كتابخانههاى
مدارس و كتابفروشيها
با آثار اين
نويسنده آشنا
شدهاند. قصههاى
خوب براى بچههاى
خوب كه بارها
چاپ و منتشر
شده است. اين
بار دچار محاق
مميزى شده است
و نويسنده
بنابر هيچ
ضرورتى لازم
ندانسته است
كه اين كتاب
با تصحيح روبهرو
شود. بنابراين
ترجيح داده
است كه اين
كتاب را در
شرايط فعلى
منتشر نكند.
بدون شرح :
محسن رضایی در جمع خبرنگاران:
رقیب اصلی من در انتخابات فقر، گرانی و بیکاری است
به گزارش
خبرگزاری ایلنا
در تاریخ 10
اردیبهشت 88
آمده است :
دبیر مجمع
تشخیص مصلحت
نظام گفت:
«چهار شعار انتخاباتی
دارم که یکی
از آنها نشاط،
آرامش و ثبات
برای پیشرفت
است.»
به گزارش
خبرنگار
ایلنا، «محسن
رضایی» در
حاشیه جلسهاش
با جوانان
نخبگان ضمن
اعلام رسمی
کاندیداتوریاش
در انتخابات
دهم تصریح
کرد: «به طور
رسمی و با
صدور بیانیهای
حضورم را در
صحنه
انتخابات
اعلام میدارم.»
وی در پاسخ به
پرسش
خبرنگاری
مبنی بر دلایل
حضورش در
انتخابات نیز
گفت: «به دو
دلیل در انتخابات
حاضر شدم یکی
از دلایلم این
بود که دوستانم
در دولت
ائتلافی پا
جلو نگذاشتند
در حالی که من
تا آخرین لحظه
انتظار میکشیدم
تا یکی از
آنها در عرصه
حاضر شود و من
به او کمک کنم
و دلیل دیگرم
این بود که
هرچه به گفتمان
سایر
کاندیداها که
تا به حال در
عرصه حاضر شدهاند،
توجه کردم،
دیدم که
برنامهها و
ایدههای من
را طرح نمیکنند
واگر برخی از
آنها به صورت
ضعیف طرح میكنند،
راهکار واقعی
و اجرایی برای
آن برنامه ها
ندارند. بر
این اساس
تکلیف خودم
دانستم به صحنه
بیاییم و
برنامه وایدههایم
را طرح کنم و
در مظهر
انتخاب مردم
قرار بگیرم.»
وی در پاسخ به
پرسش
خبرنگاری
مبنی بر اینکه
آیا اعلام
حضورتان در
انتخابات دیر
نشده است،
گفت: «نه اصلا
دیر نیست و من
برای تکلیف
آمدهام و نه
چیز دیگری.»
وی در رابطه
با فعالیت
ستادهایش نیز
گفت: «ما از
فردا شروع به
سازماندهي
ستادهایمان
میکنیم.»
رضایی در پاسخ
به پرسش مبنی
بر اینکه آیا
هاشمی در عرصه
انتخابات از
شما حمایت می
کند، نیز تصریح
کرد: «این
مساله بستگی
به شخص خوده
هاشمی دارد.»
وی در رابطه
با مهمترین
شعارهای
انتخاباتیاش
هم گفت: «چهار
شعار
انتخاباتی
دارم که یکی از
آنها نشاط
وآرامش و ثبات
برای پیشرفت
است.»
دبیر مجمع
تشخیص مصلحت
نظام در پاسخ
به پرسشي مبنی
بر اینکه آیا
تا لحظه آخر در
انتخابات میمانید،
تاکید کرد:
«امسال دیگر
نمیتوانم تا
آخر انتخابات
نمانم چون اگر
بار دوم هم
کنار بکشم
ورود من به
عرصه
انتخابات
دیگر معنای
سیاسی خود را
از دست میدهد.»
این کاندیداي
انتخابات
ریاستجمهوری
در پاسخ به
پرسشي مبنی بر
اینکه از
شخصیتهای
سیاسی چه
کسانی در
ستادتان
هستند، نیز گفتند
من این اسامی
را بعدا اعلام
میکنم ودو سه
نفر از تیم
دولتم را هم
طی روزهای آینده
معرفی میکنم.
رضایی مهمترین
رقیبش را در
انتخابات
فقر، بیکاری و
گرانی موجود
در کشور دانست.
پایان پیام
بدون شرح :
میرحسین موسوي در پیامی به مناسبت روز جهانی کارگر
قوانین حاکم بر شكلگيري تشکلهای صنفی کارگری و کارفرمایی بايد اصلاح شود :
ایلنا:
مهندس
«میرحسین
موسوی» در
پیامی به مناسبت
روز جهانی
کارگر، بر
ضرورت اصلاح
قوانین و
مقررات تشکلهای
صنفی کارگری و
کارفرما
تاکید کرد.
«میرحسین
موسوی» در
پیامی روز
جهانی کارگر
را به تمامی
کارگران
کشورمان
تبریک گفت.
متن پیام
مهندس موسوی
به این شرح
است:
پاسداشت روز
جهانی کارگر
در جمهوری
اسلامی ایران
برخاسته از
مبانی
اعتقادی و
ارزشهای ملی
است چرا که به
تعبیر امام(ره)
امت، اولین
کارگر خداوند
تبارک و تعالی
است که هستی
عالم از ازل
تا ابد تبلور
خلقت اوست. از
سوی دیگر،
پیشینه کهن و
تمدن دیر پای ایران
نیز گواهی میدهد
ایران از
نخستین بنیانگذاران
حقوق انسانی و
بزرگداشت
کارگران در جهان
بوده است.
بنابراین،
کار، بخش بزرگ
و شاید زیر
بناییترین
قسمت زندگی
انسان است،
چرا که از کار
میتوان به
بسیاری از
وجوه درونی
افراد پی برد
و وقتی این
جوهرههای
درونی آشکار
شود
استعدادهای
بالقوه به منصه
ظهور میرسد و
میتوان به
حضور جامعهای
پویا امیدوار
بود. بر این
اساس، گوهر
کار و تلاش از
چنان مرتبت و
منزلتی
برخوردار است
که در روایات
معتبر آمده
است که پیامبر
اکرم (ص) دست کارگر
را میپوسید
چون این دست
را دست مجاهد
فیسبیلالله
میدانست.
بزرگداشت روز
کارگر میتواند
مصداقی از این
ارزشگذاری
باشد و
اینجانب این
روز را که به
معنی روز
احترام به
شریفترین و
گرامیترین
بخشهای
جامعهمان به
همه کارگران
عزیز و به همه
کسانی که علاقه
مند به
سربلندی این
کشور هستند،
تبریک عرض مینمایم.
کارگران عزیز
با چهار مشخصه
بارز مسوولیتپذیری،
تحمل، نجابت و
تلاش خستگیناپذیر
در مقاطع
مختلف حضور
پرثمر و وصفناشدنی
را ایفا نمودهاند،
به طوری که در
پیروزی
انقلاب
اسلامی کارگران
نقش بسیار مهم
و ارزشمندی
داشته و پس از آن
در شرایط
دشوار و
پیچیده دوران
دفاع مقدس و
همچنین
آشفتگی ناشی
از درهم
ریختگی و ضعف
کارخانهها و
کارگاهها نه
تنها با آگاهی
و عمل مثال
زدنی خود از
اقتصاد و
تولید کشور
صیانت کردند
بلکه فراتر از
آن با اهداء
خونهای
بسیاری در
دفاع مقدس
همدوش ملت
نقشی اساسی
ایفا کردند و
هرگز ملت
قدرشناس
ایران ایستادگی
قهرمانانه و
حماسه
کارگران را در
مقابله با
بمبارانهای
دشمن به
کارخانهها،
پالایشگاهها
و دیگر
تآسیسات زیر
بنایی فراموش
نخواهد کرد.
بر این باورم،
این ایستادگی
توأم با درک و
عقلانیت میتواند
الهامبخش
دولتمردان
برای حل بحرانهای
اقتصادی فعلی
کشور نیز
باشد.
از سوی دیگر،
باید اذعان
داشت که در
کنار این همه
ایثار و
فداکاری
کارگران در
جبهههای
مختلف دفاع و
تولید و با تمام
تلاشهایی که
برای برقراری
یک زندگی
همراه با شرافتمندی
صورت گرفته
است، به دلیل
اتخاذ سیاستهای
غلط اقتصادی،
توسعه اقتصاد
دلالی و غیرمولد،
آزادسازیهای
بیحد و حصر،
واردات بیرویه،
گسترش فرهنگ و
حجم بالای
قاچاق، وخیمتر
شدن فضای کسب
و کار در
کشور، افزایش
گسترده و عمق
فساد مالی در
مقایسه با
سایر کشورها
موجب گردیده
که امنیت شغلی
و ادامه اشتغال
این عزیزان که
از اصول اولیه
و بنیادین کار
شایسته است،
با خطر جدی
مواجه گردد.
بنابراین،
روز کارگر
علاوه بر
گرامیداشت مقام
ارزنده نیروی
کار فرصتی است
که به مهمترین
چالشها و
تنگناهای پیش
روی جامعه
کارآفرین و
کارگر نیز
اشاره گردد:
ایجاد بستر
اشتغال
پایدار،
بالاترین
رسالت دولتها
در فراهم
نمودن دسترسی
به کار مطمئنتر
برای رهایی از
فقر است و
بدون تلاش
همراه با بهرهوری
به هیچ وجه
حقوق کارگران
محقق نمیشود.
اشتغال مولد
راهی است برای
تولید ثروت که
به وسیله آن
میتوان به
اهداف سیاستهای
اجتماعی به
نحو مطلوبتری
رسید.
متاسفانه این
امر مهم و
اساسی مورد توجه
جدی قرار
نگرفته، به
طوری که امروز
بزرگترین
دغدغه نیروی
مولد، مقوله
اشتغال و امنیت
شغلی و برای
نیروهای فعال
و آماده کار
نبودن فرصتهای
شغلی کافی
است.
راهبرد دخالت
شرکای
اجتماعی اعم
از کارگر و کارفرما
در نظام تصمیمگیری
کشور یک امر
مهم و اساسی
است، به ویژه
آنکه در
چارچوب
آموزهای
دینی، قانون
اساسی، مقررات
بینالمللی و
قوانین و
مقررات حاکم
بر روابط کار،
سه جانبهگرایی
باید به عنوان
محوریترین
مبحث در گفت
وگوهای
اجتماعی مورد
توجه قرار
گیرد. تجربیات
دهه اول
انقلاب نیز
نشان دهنده
این واقعیت
است که تشکلهای
صنفی نقش
بسیار ارزنده
و مهمی را در
پایداری
تولید و صنایع
ایفا نمودهاند.
بنابراین،
لازم است
قوانین و
مقررات حاکم
بر شکلگیری
تشکلهای
صنفی کارگری و
کارفرمایی
مستقل به نحوی
اصلاح گردد تا
زمینه واقعی
تحقق سه جانبهگرایی
که متضمن
جامعیت،
مقبولیت و
کارایی شرکای
اجتماعی دولت
میباشد، به
وجود آید.
عزت و کرامت
انسانی و
برقراری
امنیت و آرامش
نیروی کار در
گرو داشتن یک
نظام تامین
اجتماعی قوی و
کارآمد است که
از جمله حقوق
اساسی انسانها
و از تکالیف
اصلی دولتهاست.
لذا، نظام،
تامین
اجتماعی باید
به عنوان
ابزار
استقرار
امنیت و عدالت
اجتماعی و یکی
از اهداف
توسعه مورد
توجه قرار
گیرد. چرا که مهمترین
ویژگی یک نظام
تامین
اجتماعی
ایجاد آرامش و
عزت نفس در
فرد، خانواده
و جامعه،
ایجاد تفاهم
بین کارگر و
کارفرما و
مناسبات
تولیدی ایجاد
امنیت اقتصادی،
اجتماعی،
سیاسی و
فرهنگی و
فراهم نمودن
زمینههای
مناسب برای
تحقق رشد و
توسعه پایدار
میباشد.
متاسفانه
سیاستهای
غلط اقتصادی،
تغییرات پی در
پی در ارکان این
سازمان، عدم
پایداری
قوانین و
مقررات و
دخالت رویکردهای
سیاست زده
بزرگترین
نهاد بیمهای
کشور را به
لحاظ تامین
منابع مالی و
همچنین انجام
تعهداتش در
معرض مخاطرهآمیزترین
وضعیت قرار
داده است و
بیم آن میرود
این سازمان
نتواند به
خوبی به ایفای
مسوولیتهای
خود بپردازد.
بخش قابل
توجهی از
نیروی کار
ارزشمند
کشورمان را
زنان تشکیل میدهند.
ما باید در
برنامهریزیهایمان
نگاه ویژهای
به زنان داشته
باشیم. زنان
یک عنصر مؤثر
در حیات
اقتصادی و
اجتماعی
جامعه هستند،
به ویژه آنکه
علاوه بر حضور
در محیط کار
نقش ارزنده و
ممتازی به
عنوان محور
خانواده
برعهده دارند
و لازم است در
جهتگیریهای
حوزه روابط
کار توجه خاصی
به این قشر
عظیم، مؤثر،
فعال و سازنده
شود.
من بار دیگر
فرا رسیدن روز
کارگر را به
تمام عزیزان
که متشکل از
طیف بسیار
گستردهای از
متخصصان،
پژوهشگران و
دستاندرکاران
امور تولید و
خدماتاند،
تبریک عرض مینمایم
و با صراحت
اعلام میدارم
نیروهای مولد
و کارآفرین در
طول سه دهه از
پیروزی
انقلاب
اسلامی با درک
شرایط، همواره
دین خود را به
کشور ادا
نمودهاند و
اکنون وظیفه
دولتهاست که
پاسدار چنین
فداکاریهایی
باشند و ایجاد
امنیت شغلی و
تصویر روشنی
از آینده،
حداقل وظیفه
دولتها به
این قشر عظیم،
شریف، مولد و
زحمتکش است.
و من الله
توفیق
میرحسین
موسوی
بیانیه اعلام موجودییت صندوق مالی حمایت از جنبش کارگری ایران (دانمارک)
به
این وسیله
تاسیس صندوق
مالی جهت
حمایت از جنبش
کارگری ایران
را در راستای
اهداف زیر
اعلام
میداریم .
۱- با توجه به
اهمیت و
جایگاه جنبش
کارگری ایران در
مبارزه علیه
نابرابری ، بی
عدالتی و بدست
آوردن رفاه
اجتماعی
وآزادی های
سیاسی و اجتماعی
و سرنگونی
رژیم سرمایه
داری اسلامی
ایران دارد .
آینده ایران
واین جنبش ها
در گرو پیشروی
وموقیتهای
جنبش کارگری
ایران می باشد
اگر کارگران
بتوانند
موفقیتهایی
در مبارزات
خود کسب
نمایند بدون
شک همه مردم
از آن بی نسیب
نمی مانند .
۲- با توجه به
بحران سرمایه
داری کنونی و
یورش باز هم
بیشتر رژیم
ایران به حقوق
اقتصادی و
سیاسی وصنفی
کارگران ،
مبارزات
کارگری تشدید
خواهد شد ،
ومسئله تشکلهای
مستقل کارگری
یکی از جالش
های مهم وبا
اهمیت جامعه
ایران خواهد
بود.
٣- با توجه به
شیوه های
پلیسی و
دستگیری و اذ
یت وآزار
فعالین
کارگری و
مخارج بی
دادگاهای
رژیم واز سوی
دیگر خطر
اخراج واز دست
دادن کارو
تحمیل فشار
های مالی کمر
شکن به
کارگران
مبارز وخانواه
های آنها
صندوق
همبستگی
کارگری در
داخل وخارج
امری ضروری و
حیاتی است .
ما جمعی از
کارگران
ایرانی مقیم
خارج به همراه
سایر فعالین
ومدافعین
جنبش کارگری
ایران در
دانمارک با
تاسیس صندوق
همبستگی
کارگری در این
راستا تلاش
خواهیم کرد
.ما می دانیم
کمک ما لی ما
در مقابل کوه
عظیم مشکلات
رفقای ما بسار
ناچیز است .
اما امید و
آرزوهای که در
این همستگی
وجود دارد
فزون از ارزش
های پولی و
مالی جهان
کنونی است .
ما از همه
فعالین
کارگری بخصوص
رفقای کارگر وهمه
انسانهایی که
به آینده ایران
، ایرانی آزاد
و دمکراتیک که
حرمت وکرامت انسانی
محترم شمرده
شود ورفاه
اجتمایی و آزادی
های سیاسی و
اجتمایی امری
مسلم باشد ،
فرا میخوانیم
که باحمایت
مالی منظم خود
وجمع اوری کمک
مالی از طریق
برگزاری
مراسم های جشن
وهمستگی ...
صندوق مالی
همبستگی را
تقویت وادامه
کاری ان را
تضمین کنید .
به زودی شماره
حساب بانکی و
آدرس در
اختیار عموم
قرار میگیرد.
زنده باد اول
ماه مه روز
همبستگی بین
المللی کارگران
پیروز و
پرتوان با
مبارزات
کارگری
صندوق
همبستگی با
کارگران
ایران. در
دانمارک
اول ماه مه ۲۰۰۹
مراسم روز جهانی کارگر در بانه برگزار شد
از شهر بانه خبر می رسد که مراسم روز جهانی کارگر روز جمعه 11 اردیبهشت ماه با حضور جمع کثیری از زنان و مردان آزادی خواه و فعالین کارگری این شهر برگزار شده است.
مراسم با خواندن سرود انترناسیونال سرود همبستگی جهانی طبقه کارگر و یک دقیقه سکوت به یاد تمامی جانباختگان راه آزادی و برابری آغاز و سپس قعطنامه مشترک سراسری کارگران ایران و همچنین تاریخچه اول ماه مه از سوی 2 تن از حاضرین خوانده شد.
مراسم با سخنرانی هایي در ارتباط با روز جهانی کارگر ادامه یافته و در میان شادی و شور حاضرین پایان یافت.
برگزاری مراسم گرامیداشت اول ماه مه در مقابل استانداری کرمانشاه
بر اساس خبر رسیده از شهر کرمانشاه، مراسم گرامیداشت اول ماه مه روز جهانی کارگر، روز جمعه 11 اردیبهشت ماه با حضور جمع کثیری از کارگران و فعالین کارگری در مقابل استانداری کرمانشاه برگزار شد.
به دنبال تجمع کارگران در مقابل استانداری کرمانشاه، یکی از مسئولین این نهاد خواستار حضور نمایندگان کارگران در ساختمان استانداری می شود، اما کارگران از ورود به استانداری خودداری کرده و با سردادن شعار خواستار احقاق خود شدند.
لازم به ذکر است که در جریان تجمع 2 ساعته کارگران در مقابل استانداری کرمانشاه، ماموران امنیتی اقدام به تهدید آنان نمودند، اما با بی اعتنایی کارگران روبرو شدند.
دستگیری گسترده شرکت کنندگان در مراسم روز جهانی کارگر در تهران
خبرهای رسیده از تهران حاکیست که ماموران امنیتی و لباس شخصی رژیم با یورش به تجمع کنندگان در میدان "آب نمای" پارک لاله، مانع از برگزاری مراسم روز جهانی کارگر شده اند.
اخبار منتشره حاکیست که در جریان یورش ماموران امنیتی رژیم شماری از فعالین کارگری از جمله مریم محسنی، بهروز خباز، جعفر عظیم زاده، منصور حیات غیبی، شاپور احسانی، بهزاد خباز، غلامرضا خانی، علیرضا ثقفی و محسن ثقفی بازداشت و به کلانتری فلسطین منتقل شده اند.
گفته می شود ماموران رژیم در این اقدام به خشونت متوسل شده و شماری از شرکت کنندگان را نیز مورد ضرب و شتم قرار داده اند.
مراسم روز جهانی کارگر در شهر سقز با موفقیت برگزار شد
بر اساس خبر رسیده از شهر سقز، مراسم روز جهانی کارگر جمعه 11 اردیبهشت ماه برابر با اول ماه مه با موفقیت در این شهر برگزار شده است.
مراسم با یک دقیقه سکوت به یاد تمامی جانباختگان راه آزادی و سوسیالیسم آغاز و سپس"نجیبه صالح زاده" دو قطعه شعر را به همین مناسبت خواند و پس از آن "محمد عبدی پور" به عنوان سخنران اصلی سخناني را به مناسبت روز جهانی کارگر و وضعیت طبقه کارگر ایران ایراد نمود که با استقبال حاضرین روبرو شد.
در ادامه نیز چندین قطعه شعر و سرود در گرامیداشت روز جهانی طبقه کارگر از سوی چندین نفر از حاضرین خوانده شد و قرائت قطعنامه سراسری کارگران ایران به مناسبت روز جهانی کارگر پایان بخش مراسم بود.
لازم به ذکر است که ماموران امنیتی رژیم در اطراف محل برگزاری مراسم حضور داشتند، اما هیچگونه عکس العملی در مقابل برگزاری موفقیت آمیز این مراسم نداشته اند.
بمناسبت روز جهانی کارگر، چند گروه و نهاد مدافع حقوق کودکان بیانیه ای انتشار داده اند
در این بیانیه ضمن تاکید بر اینکه ریشه های بی حقوقی کودکان و محروم کردن از فرصت های کودکی که مانع تحصیل و رشد جسمی و شخصیتی آنها میشود در نظام سرمایه داری است، طی 15 بند، رئوس حقوق کودکان در ایران را بیان کرده است.
امضا کنندگان بیانیه عبارتند از:
جمعیت دفاع از کودکان کار و خیابان- جمعیت تلاش برای جهانی شایسته کودکان- جمعی از فعالان لغو کار کودک
"برهان سعيدی" فعال جنبش زنان و یکی از فعالین کارگری از زندان آزاد شد
بر اساس خبر رسیده از شهر سنندج، "برهان سعيدی" عضو شورای زنان و یکی از فعالین کارگری از زندان سنندج آزاد شده است.
"برهان سعيدی" که روز 25 دی ماه سال گذشته به دلیل فعالیت های کارگری و تلاش هایش در شورای زنان بازداشت شده بود از سوی جمعی از فعالین کارگری و فعالان جنبش زنان مورد استقبال قرار گرفت و حاضرین در مراسم استقبال، نامبرده را با گلباران و روشن کردن چراغ خودروها تا منزلش همراهی کردند.
فعالیت تبلیغی به مناست روز جهانی کارگر در سنندج و مریوان
از شهر سنندج خبر می رسد که علیرغم فضای سرکوب و خفقان اعمال شده از سوی ماموران رژیم در این شهر، فعالیت تبلیغی به مناسبت اول ماه مه روز جهانی کارگر انجام شده است.
خبر رسیده حاکیست که بر روی بادبادک های رنگی شعارهایي به مناسبت اول ماه مه نوشته شده و در مسیر مناطق کانی شفا، امانیه، امیریه و دیگر مناطق کوه آبیده نصب شده و در میدان اقبال نیز این بادبادک ها در اختیار شماری از کارگران فصلی قرار گرفته که با استقبال آنان روبرو شده است.
بر اساس خبر رسیده از روستای "نجه" از توابع مریوان به مناسبت اول ماه مه روز جهانی کارگر پرچم سرخ رنگ بزرگی بر روی یکی از کوههای روبروي روستا نصب شده بود.
اعتراض سازمان عفو بین الملل نسبت به سرکوب کارگران در ایران
سازمان عفو بين الملل در بیانیه ای به مناسبت اول ماه مه روز جهانی کارگر، خواستار پایان یافتن فشار و سرکوب علیه فعالین و تشکلهای کارگری در ایران شد.
سازمان عفو بين الملل در بیانیه خود خواستار آزادی فعالین کارگری از زندانهای جمهوری اسلامی، تجدید نظر در احکام صادره علیه کارگران نیشکر هفت تپه و همچنین بسته شدن پرونده های تشکیل شده علیه فعالین کارگری در ایران شده است.
سازمان عفو بين الملل در این بیانیه همچنین ضمن اشاره به وضعیت "منصور اسانلو" و "ابراهيم مددی"، در زندانهای ایران، خواستار آزادی فوری آنان شده است.
برگزاری مراسم روز جهانی کارگر در کامیاران
بر اساس خبر رسیده از شهر کامیاران، مراسم روز جهانی کارگر با حضور جمعی از کارگران و خانواده های آنان در پارک اصلی این شهر برگزار شد.
محل مراسم با پلاکارد بزرگی که بر روی آن نوشته شده بود" زنده باد اول ماه مه"، تزئین شده و قعطنامه سراسری کارگران ایران به مناسبت اول ماه مه خوانده شد که پس از خوانده شدن هر بند آن حاضرین اقدام به تشویق و کف زدن نمودند.
لازم به ذکر است که قطعنامه سراسری کارگران ایران به مناسبت اول ماه مه به صورت وسیعی در شهر کامیاران پخش شده بود.
یورش ماموران امنیتی رژیم به مراسم اول ماه مه درشهرسنندج
مراسم گرامیداشت اول ماه مه روز جهانی کارگر ساعت 5 بعد از ظهر روز جمعه 11 اردیبهشت ماه در پارک "امیریه" شهر سنندج برگزار گردید.
مراسم با پخش شیرینی و خواندن قطعنامه سراسری کارگران ایران به مناسبت اول ماه مه آغاز و با تشویق حاشرین ادامه یافت، اما لحظاتی پس از آن ماموران امنیتی رژیم با استفاده از اسپری و گاز اشک آور به شرکت کنندگان در این مراسم یورش بردند.
علیرغم تهدیدات و فضای سرکوب شرکت کنندگان در این مراسم شعارهای ،" کارگر زندانی آزاد باید گردد"، "کارگر دانشجو اتحاد اتحاد" و "زنده باد کارگر" سرداده و قصد خروج از محل برگزاری مراسم را داشتند که مورد حمله ماموران قرار گرفتند.
خبرهای رسیده حاکیست که حداقل 12 تن از جمله منصور کریمی، خالد حسینی، شیوا سبحانی، گلریزخلیلی، فرزام عبدی، فواد کیخسروی و بابک باجلانی، شریف ساعد پناه ، مجید حمیدی ، منصور کریمی، شیوا سبحانی، لیلا خلیلی و کوروش بخشنده بازداشت شده اند و گفته می شود که برای آزادی آنان وثیقه های 20 میلیون تومانی تعیین شده است.
لازم به ذکر است که شرکت کنندگان در این مراسم از جمله کودکان نیز از سوی ماموران امنیتی مورد ضرب و شتم قرار گرفته اند.
اخبار تکمیلی در این مورد متعاقبا پخش خواهد شد.
دستگیری گسترده شرکت کنندگان در مراسم روز جهانی کارگر در تهران
بنا به فراخوان کمیته برگزاری مراسم اول ماه مه، مراسم گرامی داشت روز جهانی کارگر با حضور حدود 2 هزار تن از فعالین، کارگری و فعالان جنبش زنان و دانشجویتان در میدان "آب نمای" پارک لاله، تهران برگزار گردید.
اخبار منتشره حاکیست که ماموران امنیتی رژیم از همان ابتدا ضمن یورش به مراسم مذبور دهها تن از شرکت کنندگان از جمله شماری از فعالین کارگری با اسامی مریم محسنی، بهروز خباز، جعفر عظیم زاده، منصور حیات غیبی، شاپور احسانی، بهزاد خباز، علیرضا ثقفی، غلامرضا خانی، و محسن ثقفی و همچنین شماری از فعالین دانشجویی از جمله امیریعقوبعلی، جواد موسوی، کاوه مظفری و حمید ملک زاده را بازداشت و به کلانتری فلسطین منتقل شده اند.
از سوی دیگر گفته می شود که ماموران رژیم جمعه شب نیز با یورش به منزل "کاوه مظفری" همسر وی "جلوه جواهری" از فعالان جنبش زنان را نیز بازداشت کرده اند.
برخی گزارشها شمار بازداشت شدگان را حدود 150 تن اعلام می کنند، اما خبری از وضعیت آنان در دست نیست.
بخشنده نیز قبل از برگزاری مراسم بازداشت شده و تا ساعت 6 بعد از ظهر در ستاد خبری اداره اطلاعات در بازداشت به سر بردند.
حمله خشمگین کارگران به ساختمان فرمانداری اراک
کارگران کارخانه های « آذرآب» و «واگن پارس» و چندین شرکت خصوصی دیگر مدت هاست که برای گرفتن حقوق معوقه و تحمیل مطالبات خود بر سرمایه داران مبارزه می کنند. صاحبان کارخانه ها در مقابل این اعتراضات مقاومت می کنند و با سرسختی تمام از قبول خواسته های کارگران سر می پیچند. کارگران این کارخانه ها در همین راستا در صبح روز پنج شنبه دهم اردیبهشت بر اساس برنامه ریزی جمعی قبلی در شهر اجتماع کردند. بیش از 500 کارگر در مقابل ساختمان فرماندازی اراک دورهم جمع شدند. آنان پس از تشکیل اجتماع شروع به سر دادن شعار کردند. کارگران فریادکشان، عاصی و خشمگین به ساختمان فرمانداری حمله ور شدند و این نهاد دولتی سرمایه را سنگباران کردند. آنان اعلام کردند که این سنگباران حالت نمادین دارد و فقط هشداری به سرمایه داران در مورد آمادگی ما برای گسترش و تداوم مبارزه علیه آنان است. کارگران تأکید کردند که در هفته جاری اشکال دیگری از مبارزه را برای گرفتن مطالبات خود آغاز خواهند کرد.
منبع: آژانس ایران خبر
11 اردیبهشت 88
زخم های دل یک کارگر در فرش باستان یزد
یک از کارگران فرش باستان یزد زخم های دل خویش را برای یکی از خبرنگاران باز می کند. او می گوید: مجروح شیمیایی هستم. از جمله کسانی هستم که مرا به جنگ فرستادند تا بجنگم، جنگی که پایه های قدرت حکومت کنندگان را مستقر ساخت و کاخ قدرت دولتمردان را آبادان کرد. یک سال در جنگ بودم. در روزهای جنگ آماج بمباران های شیمیایی قرار گرفتم. 18 سال از آن تاریخ می گذرد و الان با بدن علیل و فرسوده و تن بیمار در کارخانه فرش یزد نیروی کار خویش را می فروشم تا مثل همه کارگران دنیا از این طریق زندگی کنم. من بر اثر ضایعات هولناک ناشی از مسمومیت به سختی نفس می کشم. دیواره های ریه ام پاره شده است. با همه این ها تمام روز را باید بارکشی کنم و به کمک یک گاری فرش جا به جا کنم. من زیر نظر « بنیاد جانبازان» هستم. در واقع آن ها مرا مجبور به جانبازی برای دوام قدرت خود کردند و پس از برداشتن جراحات سنگین کارگر جانباز سرمایه های خویش کردند. در میدان های مین و کشتار مجبور شدم که به نفع آنان و علیه رقبایشان بجنگم و امروز در کارخانه هایشان با این جسم علیل و فرسوده برایشان سود و سود و سرمایه های بیشتر تولید می کنم. من از حقوق بازنشستگی و از کارافتادگی هر دو به طور کامل محروم هستم. در چهارچوب قرارداد موقت کار می کنم و بی حقوقی ها و شدت استثمار مربوط به این نوع کار کردن ها از جمله مواهب زمینی و مائده های آسمانی عظیم هستند که مرا در خود غرق ساخته اند. وضعیت زندگی و شرایط کارم بیش از حد درناک و غیرقابل تحمل است. در این زمینه تلاش کرده ام تا فریاد خود را به گوش صاحبان قدرت و زور و سرمایه برسانم. برای همه مسؤلان و دولتمردان از خامنه ای گرفته تا هر کس دیگر نامه نوشته ام. اما گوش هیچ سرمایه دار و دولتمردی حاضر به شنیدن این فریادها نیست. بیش از 18 سال سابقه کار دارم. با این بدن علیل این همه سال کار کرده ام و اکنون درماه فقط 267 هزار تومان حقوق می گیرم. هر ماه فقط 280 هزار تومان باید اقساط بدهکاری های خود را بپردازم. با این ریه آسیب دیده مجروح مجبورم در یک زیر زمین دخمه مانند زندگی کنم که فضای آلوده آن امکان تنفس را از من سلب می کند. پزشکان مرتب می گویند که به خاطر ضایعات گسترده ریه هایم باید از اکسیژن مضنوعی استفاده کنم. اما در شهر ما حتی یک بیمارستان هم موجود ندارد. تازه فرض کنیم که خود را به بیمارستانی برسانم. با دستمزد ماهانه 267 هزار تومان چگونه می توانم هزینه دارو و درمان و مخارج اکسیژن مصنوعی را پرداخت کنم. این کار محال است. دولتمردان وقتی قدرتشان به خطر می افتد ما کارگران را به جنگ می فرستند. وقتی می خواهند بر رقبای انتخاباتی خود غلبه کنند سراغ ما می آیند. ما برای آنان فقط و فقط ماشین تولید سود و بردگان پاسدار قدرت هستیم. اما این وضع را تحمل نخواهیم کرد. در همین روز جهانی کارگر فریاد می کشیم. مبارزه می کنیم و می کوشیم تا حقوق خودمان را از حلقوم آن ها بیرون بکشیم. ما برای تغییر این وضع به پیکارمان ادامه می دهیم.
منبع: آژانس ایران خبر ( نقل به مضمون )
11 اردیبهشت 88
سرمایه دار شرکت شیشه و گاز اضافه کاری کارگران را نمی پردازد
کارگران شرکت شیشه و گاز ماه ها بود که موفق به دریافت حقوق خود نمی شدند. سرمایه دار کارخانه با قدرت تمام همه دستمزدها را مصادره و در مقابل اعتراض کارگران مقاومت می کرد. کارگران به مبارزه ادامه دادند. آنان چرخ تولید را از کار انداختند و مجاری تولید سود و سرمایه را متوقف ساختند. در این هنگام بود که صاحب سرمایه اندکی به هوش آمد. او مجبور شد مبارزات کارگران را جدی بگیرد. او قدرت عظیم کارگران را لمس کرد. متوجه شد که تولید کنندگان واقعی تمامی سرمایه های وی و کل سرمایه های دنیا این قدرت را دارند که سرچشمه سرمایه و سود او را یکجا خشک کنند. سرمایه دار دریافت که برده مزدی مطیع و ذلیل امروزی او از چنان قدرت سترگ و عظیمی برخوردار است که می تواند اس و اساس ارزش افزایی سرمایه های وی را درهم ریزد. او با همان عقل متحجر تاریخاً عقب مانده طبقاتی خویش تا این حد را فهمید و به بیان واقعی تر این خطر را درک کرد. سرمایه دار با درک این خطر به جستجو افتاد و مجبور شد دستمزدهای کارگران را پرداخت کند. صاحب کارخانه شرکت شیشه و گاز پس از ماه ها تأخیر و به کارگیری همه ترفندها سرانجام به پرداخت حقوق معوقه کارگران تن داد. اما او همچنان از پرداخت اضافه کاری های به تعویق افتاده کارگران خودداری می کند. اضافه کاری در این کارخانه اجباری است. از این گذشته فشار مشکلات معیشتی و گرسنگی و بدهکاری همه کارگران را مجبور می کند که اضافه کاری را قبول کنند. به همین دلیل، اضافه کاری ها یک رکن مهم دستمزدها و تأمین نیازهای معیشتی توده های کارگر است. سرمایه دار همچنان از پرداخت این بخش از دستمزد اجتناب می کند، موضوعی که در حال حاضر به محور مشاجرات و ستیز میان کارگران و سرمایه دار تبدیل شده است.
منبع: آژانس ایران خبر
11 اردیبهشت 88
اخراج 150 کارگر کشتارگاه کرمانشاه
همه راه ها به اخراج کارگران ختم می شود. سرمایه داران به محض مشاهده یک ریال کاهش سود خویش فوری شروع به اخراج کارگران می کنند. هر مقدار گسترش بیکاری بلافاصله این موج را در مغز هر سرمایه دار به راه می اندازد که وجود لشکر عظیم بیکاران را فرصتی برای تشدید هر چه جنایتکارانه تر استثمار کارگران شاغل سازد. او فشار کار را هر چه بیشتر بالا می برد و در همین گذر شروع به بیکارسازی بردگان مزدی خویش و افزایش شمار بیکاران در جامعه می کند. بحران سرمایه داری کوه پیکرترین امواج بیکارسازی ها را دامن می زند. هر کشف علمی جدید، هر اختراح تکنیکی، هر میزان بارآوری بیشتر نیروی کار، هر مقدار درجه مهارت و تخصص بیشتر کارگران، هر سطح تازه آموزش نیروی کار همه و همه به بیکارسازی های انبوه توده های کارگر منتهی می شود و طول و عرض لشکر بیکاران را افزایش می دهد. هر میزان رقابت درون صفوف نیروی کار، بهره گیری جنایتکارانه سرمایه داران از این شرایط را به دنبال می آورد. آنان با افزایش مضاعف شدت استثمار، نیاز به نیروی کار را کاهش می دهند و فوج فوج کارگران را اخراج می کنند. در یک کلام سرمایه داری از زمین و آسمان و در و دیوار و تمامی زوایای هستی گندیده خود بیکارسازی و گرسنگی بیکاران را تولید و بازتولید می کند. تا زمانی که هدف تولید و کار، سود و تولید ارزش اضافی و سرمایه های هر چه انبوه تر است، تا زمانی که هر پیشرفت علمی، هر کشف تکنیکی، هر رشد صنعتی، هر درجه بارآوری بیشتر کار اجتماعی، همه و همه در خدمت تولید ارزش اضافی و سرمایه است و در یک کلام تا زمانی که نظام از بیخ و بن گندیده و انسان ستیز سرمایه داری وجود دارد، همه راه ها به فقر و گرسنگی و فلاکت و حقارت و ذلت و سقوط توده های کارگر از هستی و از جمله بیکارسازی انبوه تر کارگران ختم می شود. کشتارگاه کرمانشاه در روزهای اخیر فقط توانسته است تکنیک خود را اندکی بهبود بخشد و از ماشین های تازه ای برای کشتار گاو و گوسفند استفاده کند. این امر بی درنگ سلاخی نیروی کار را به دنبال آورده است. 150 کارگر از کل 180 کارگر این کشتارگاه حکم بیکاری دریافت کرده و به جمعیت عظیم چندین میلیونی بیکاران پیوسته اند.
منبع: آژانس ایران خبر
11 اردیبهشت 88
انتقال پیکرهای قتل عام شده گان سال 67 از خاوران به مکانی نامعلوم :
نیروهای لباس شخصی در تاریخ شنبه 5 اردیبهشت ماه اقدام به خاک برداری قسمتی از گورستان و انتقال پیکرها از خاوران کردند.
بنابر گزارشهای موثق دریافتی مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، صبح روز مذکور در تاریکی هوا، نیروهای لباس شخصی با استفاده از چندین دستگاه کامیون و لودر اقدام به خاکبرداری از قسمت جنوب شرقی گورستان خاوران که تعلق به گورهای دستهجمعی دارد و سپس خاکریزی جدید در آن مکان کردند.
خانوادههایی که در تاریخ مورد اشاره به گورستان مذکور مراجعه کرده بودند، ضمن مشاهدهی آثار حرکت ماشینهای سنگین و همچنین خاکریزی در این نقطه، قسمتهایی از اسکلت اجساد را که در خاکبرداری منتقل نشده بودند و به سطح زمین آمده بودند را مشاهده کردند.
همچنین تنی از خانوادهها به مجموعه گفتند مقداری از بقایای اجساد مورد اشاره را بهعنوان مدرک برداشتهاند. این در حالی است که این اجساد به مکان نامشخصی انتقال پیدا کردهاند و خانوادهها هیچ اطلاعی از محل جدید ندارند.
گورستان خاوران محل دفن هزاران زندانی سیاسی قتل عام شده در سال 67 است و در این رابطه مهمترین سند محسوب میشود. از یکسال قبل پروژهی تغییر کاربری این مکان در دستور کار قرار گرفت که با مخالفت خانوادههای بازماندهگان همراه شد.
نیروهای امنیتی ضمن اقدامهایی همچون ممانعت از حضور خانوادهها حسب برنامهی هر جمعهی آنان در گورستان، اقدام به جوش دادن در فلزی اصلی این مکان کردهاند. همچنین این نیروها در دفعات متعدد به ضرب و شتم خانوادهها و کندن پلاک اتومبیلهای آنان پرداختهاند. این نیروها به خانوادهها اعلام کردند از این پس تنها زمانی که اعلام میکنیم، اجازهی حضور در مزار را خواهید داشت.
نظر به اهمیت موضوع مذکور، مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، به زودی اسناد و موضع خود در قبال این موضوع را اعلام خواهد کرد.
بازداشت فعالان کارگری و ممانعت از برگزاری مراسم روز کارگر:
تشکلات مستقل کارگری طی فراخوانی، میدان آب نما در پارک لاله تهران را محل برگزاری تجمع کارگران به مناسب روز جهانی کارگر اعلام نموده بودند،با برخورد نیروهای امنیتی و بازداشت تنی از فعالان از برگزاری این تجمع ممانعت به عمل آمد.
بنا به گزارشات دریافتی، راس ساعت 17، فعالان کارگری در این محل حضور پیدا نمودند، این در حالی بود که از ساعتها پیش نیروهای امنیتی محل را به محاصره خود در آورده بودند.
راس ساعت 17 و 15 دقیقه در ضلع شرقی آب نما مراسم توسط هسته اولیه فعالان کارگری با جمعیتی بالغ بر 200 تن آغاز گردید. در همین زمان نیروهای امنیتی به سرعت اقدام به برخورد با حاضرین در این محل نمودند. این نیروها اقدام به ضرب و شتم حاضرین اعم از زنان و حتی نوجوانان نمودند.
نیروهای امنیتی تعداد بسیاری از حاضرین منجمله بانوان حاضر در این تجمع را بازداشت نمودند، هر چند نمی توان به آمار دقیقی اشاره داشت اما اسامی که تاکنون بازداشت آنان محرز گردیده است عبارتند از : جعفر عظیم زاده (رييس هيئت مديره اتحاديه آزاد کارگران ايران)، منصور حیات غیبی (از اعضای هیات مدیره سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه)، مریم محسنی، شاپور احسانی راد (نماینده اخراجی کارگران کارخانجات نورد و پروفیل ساوه)، بهزاد خباز، غلامرضا خانی و خانم ثقفی.
فعالان کارگری حاضر در محل به مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران گفتند، استقبال از فراخوان ما بی سابقه بود به طوریکه جمعیتی بالغ بیش از دو هزار تن در این محل حضور به هم رسانیده بودند.
در نهایت نیروهای امنیتی همزمان با آغاز بارندگی، اقدام به پراکنده و بیرون نمودن مردم از پارک نمودند. افرادی که در این موضوع مقاومت داشتند مورد ضرب و شتم و بعضاً بازداشت قرار گرفتند.
در زمان ارسال این گزارش، نیروهای امنیتی در محل پارک لاله تهران مستقر هستند و همچنین نیروهای انتظامی تحت عنوان یگان ویژه در منطقه امیرآباد به گشت زنی مشغول هستند.
اسامی سی و چهار تن از بازداشت شدگان روزجهانی کارگر در تهران
با به خشونت کشیده شدن مراسم روزجهانی کارگر در پارک لاله تهران دهها تن بازداشت گردیدند.
منابع مطلع از بازداشت بیش از صد شهروند و فعال کارگری گزارش می دهند. اسامی بازداشت شدگانی که تاکنون هویت آنان محرز گردیده است به شرح ذیل می باشد:
جعفر عظیم زاده (رييس هيئت مديره اتحاديه آزاد کارگران ايران)، منصور حیات غیبی (از اعضای هیات مدیره سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه)، شاپور احسانی راد (نماینده اخراجی کارگران کارخانجات نورد و پروفیل ساوه)، بهزاد خباز، غلامرضا خانی، خانم ثقفی، مریم حاج محسن، پروانه قاسمیان، فاطمه شاه نظری، شریفه، محمد فرجی، فرج الله سعدی، محمد اشرفی، علی رضا تقفی ، محسن تقفی ، سعید مقدم،سعید یوزی،بهروز خباز، مریم محسنی، فایق کیخسروی و زانیار احمدی، نجما رنجبران، علی معدب، سعید سجودی، جمال سید علی، سیروس رهیاد، خمید قربانی، سید جواد موسوی (از فعالان دانشجویی) و یکزاد زنگنه، امیریعقوبعلی، کاوه مظفری ، پوریاپوشتاره، طاها ولی زاده، جلوه جواهری(از اعضای کمپین تغییر برای برابری)
منبع خبر : مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران
بازداشت حدود 150 نفر از مردم و فعالان کارگری و اجتماعی
گردهمایی روز جهانی کارگر به خشونت کشیده شد. به مناسبت روز جهانی کارگر کمیته برگزاری مراسم اول ماه مه( کمیته پیگیری ایجاد تشکلهای آزاد کارگری /سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه/ سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه/ اتحادیه آزاد کارگران ایران/ هیأت مؤسس بازگشایی کارگران نقاش و تزیئنات ساختمان/ کانون مدافعان حقوق کارگر/ شورای همکاری فعالین و تشکل های کارگر / کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری/ شورای زنان/ جمعی از فعالین کارگری) از همگان دعوت کرده بود که روز جمعه 11 اردیبهشت ساعت 5 بعدازظهر آن روز در میدان آب نمای پارک لاله گرد آیند. آنها خواسته های خود را نیز پیش تر با انتشار فراخوان گردهمایی روز کارگر منتشر کرده بودند.
اما بعداز ظهرجمعه، کسانی که در حال جمع شدن در میدان آبنما بودند پیش از آنکه پلاکاردهایشان را دربیاورند و یا شعاری بدهند با برخورد خشونت آمیز پلیس مواجه شدند. به گفته حاضران ماموران پلیس با خشونت بسیار به مردم حمله می کردند به طوری که سر وصورت بسیاری خونین شده بود، حتی پلیس های مرد به شدت زنان را به ویژه فاطمه شاه نظری یکی از فعالان کارگری را کتک زدند.
پلیس پس از حمله به شرکت کنندگان تعداد بسیاری را بازداشت کرد و ابتدا به کلانتری وصال در خیابان انقلاب منتقل کرد. سپس زنان بازداشت شده را که 19 نفر بودند به بازداشتگاه وزرا منتقل کردند. به گفته مامورانی که زنان را منتقل می کردند تعداد مردان بازداشت شده 150 نفر ذکر شدو برخی دیگر از ماموران تعداد را 80 نفر ذکر کردند. از وضعیت مردان بازداشت شده خبر دقیقی در دست نیست. گفته می شود که عده ای را به اوین و عده ای دیگر را به بازداشت گاه های نیروی انتظامی منتقل کرده اند.
تاکنون از میان اسامی رسیده بازداشتی تعدادی از آنها اعضای تشکل های شورای همکاری، کمیته هماهنگی ایجاد تشکل های کارگری، اتحادیه آزاد کارگران، کانون مدافعان حقوق کارگر، کمیته پی گیری از جمله مریم حاج محسن، پروانه قاسمیان، فاطمه شاه نظری، شریفه، محمد فرجی، بهروز خباز، جعفر عظیم زاده، زانیار احمدی، محمد اشرفی، علی رضا تقفی ، محسن تقفی ، سعید مقدم وسعید یوزی هستند و همچنین از اعضای کمپین یک میلیون امضا نیکزاد زنگنه، امیریعقوبعلی، کاوه مظفری ، پوریاپوشتاره، طاها ولی زاده جزو بازداشت شد گان هستند.
منبع خبر : تغییر برای برابری
بازداشت جلوه جواهری و تفتیش شبانه ی منزل برخی از اعضای کمپین
جلوه جواهری، فعال کمپین یک میلیون امضا در آخرین ساعات امشب دستگیر و به بازداشتگاه وزرا منتقل شد.
آخرین اخبار به دست آمده حاکی از آن است که پس از بازداشت کاوه مظفری، در آخرین ساعات امروز تعدادی مامور به همراه او به منزل شخصی اش رفته و پس از بازرسی کامل منزل، جلوه جواهری همسر وی را بازداشت کرده و به همراه خود بردند.
این اقدام در حالی صورت گرفت که جلوه جواهری، همسر کاوه مظفری در منزل حضور نداشت اما با مراجعه ی وی به منزل ماموران اجازه ی خارج شدن او از منزل را نداده و پس از تفتیش کامل وسایل ضمن توقیف دو کامپیوتر ، تعداد زیادی سی دی وکتاب و همچنین دست نوشته های آنها، او را نیز بازداشت کرده و به همراه خود بردند.
گفتنی است، مامورانی که در حال بازرسی منزل این دو فعال کمپین یک میلیون امضا بودند، به پدر کاوه مظفری و دوستان خانوادگی آنان نیز اجازه ی ورود به منزل ندادند.
کاوه مظفری، دیگر فعال کمپین یک میلیون امضا در جریان برخورد خشونت بار امروز پلیس با شرکت کنندگان در گردهمایی روز جهانی کارگر و به همراه بیش از یکصد تن دیگر از شرکت کنندگان در این گردهمایی، بازداشت شده بود.
اخبار دیگری حاکی از ورود ماموران به منزل امیر یعقوبعلی یکی دیگر از فعالان کمپین است که او نیز عصر امروز بازداشت شده است.
تعدادی دیگر از فعالان کمپین از جمله، نیکزاد زنگنه، پوریا پورشتاره و طاها ولی زاده نیز در بازداشت به سر می برند. تعدادی از بازداشت شدگان اعضای تشکل های شورای همکاری، کمیته هماهنگی ایجاد تشکل های کارگری، اتحادیه آزاد کارگران، کانون مدافعان حقوق کارگر، کمیته پی گیری از جمله مریم حاج محسن، پروانه قاسمیان، فاطمه شاه نظری، شریفه، محمد فرجی، بهروز خباز، جعفر عظیم زاده، زانیار احمدی، محمد اشرفی، علی رضا تقفی ، محسن تقفی ، سعید مقدم وسعید یوزی هستند.
منبع خبر : تغییر برای برابری
خشونت پليس در روز جهاني کارگر
نيروهاي امنيتي و انتظامي از برگزاري مراسمي که قرار بود امروز به دعوت جمعي از تشکل هاي مستقل کارگري به منظور بزرگداشت روز جهاني کارگر در پارک لاله تهران برگزار گردد، ممانعت بعمل آوردند.
شاهدان عيني از اعمال خشونت بي سابقه نيروهاي امنيتي، براي متفرق کردن افراد حاضر در پارک لاله تهران خبر ميدهند. بنابر اين اخبار نيروهاي پليس مقارن ساعت 17:30 با یورش به افراد حاضر در ميدان اصلي پارک لاله، عده زيادي از افراد حاضر و رهگذران را با توهين، ضرب و شتم و استفاده از گاز فلفل و ... بازداشت و به کلانتري وصال منتقل نمودند.
هنوز اطلاع دقيقي از تعداد و هويت بازداشت شدگان در دست نيست.
لازم به ذکر است از روزهاي گذشته عوامل امنيتي با تهديد فعالين کارگري و دست اندرکاران مراسم، سعي در لغو اين مراسم داشتند. اين در حالي است که خبر ميرسد در نقاط مختلف کشور نيز مراسمات مستقل کارگري با دخالت نيروهاي امنيتي بر هم خورده و چندين تن از فعالين کارگري نيز دستگير شده اند.
منبع خبر : کمیته گزارشگران حقوق بشر
بیانیه زندانیان سیاسی بند 350 زندان اوین به مناسبت روز جهانی کارگر
جنبش کارگری در برابر یک آزمون تاریخی
اول ماه می روز جهانی کارگر نام گرفته است. گرامی داشت این روز بزرگ را به تمامی کارگران زحمت کش، بویژه کارگران عزیز ایران شادباش می گوییم و برای آنها در راه رسیدن به اهدافشان آرزوی پیروزی می نماییم. نظام حاکم بر ایران یادبودهای این چنینی را یا به رسمیت نمی شناسد و یا در صورت ناچاری آن ها را مصادره به مطلوب کرده و با برگزاری مراسم فرمایشی و تشریفاتی آن ها را از محتوا خالی کرده و عملا به ضد خودشان تبدیل می کند که روز کارگر نیز از این قاعده مستثنی نیست. اما واقعیت این است که زمانه عوض شده است. بحران های فراگیر و فروپاشنده ی پیش رو که به ویژه در حوزه اقتصاد که پایه و محور همه ی بحران های دیگر است امکان نقش بازی کردن های این چنینی را از حاکمیت سلب می کند. و هم زمینه ی ایفای نقشی اساسی تر را برای جنبش مستقل کارگری در قالب سندیکاهای کارگری فراهم می کند. جنبشی که با کسب هوشیاری تاریخی و درک عمیق منافع طبقاتی می تواند و باید رسالت تاریخی خودش را برای غلبه بر این بحران ایفا کند. بحرانی که در سطح کلان ، کل نظام سرمایه داری را در بر گرفته است و مشروعیت و مقبولیت آن را با تهدیدهای اساسی مواجه کرده است و به دنبال بدیلی می گردد که در آن هم آزادی می گنجد و هم برابری تحقق می یابد. انعکاس و گسترش این بحران در داخل کشور ما که خود از بحران های مزمن در همه ی زمینه های اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و ... رنج می برد، به دلایل متعدد کاملا ویرانگر خواهد بود.
عقب ماندگی عمومی اقتصاد ایران، مدیریت ناکارآمد و ناشایست ، پایین آمدن قیمت جهانی نفت و ...می تواند اقتصاد ایران را منهدم کند. ورشکستگی و تعطیل بنگاههای اقتصادی و افزایش روز افزون لشگر بیکاران از جمله نشانه های نابودی و اضمحلال همه جانبه است. واضح است که این وضعیت اسف بار محصول سیاست های نظام شترگاو پلنگی است که همزمان هم زایده ی حاشیه نشین نظام سرمایه داری مدرن جهانی است و هم در تلاش حاکم کردن فرهنگ و مناسبات سنتی و فئودالی در جامعه است و هم با شعارهای مزورانه ی عدالت طلبی و واگذاری ثروت و سهام تمامی سرمایه و ثروت ملی را به کام اژدهای هفت سر جناح ها و باندهای خودش می ریزد و شعار خصوصی سازی و اجرایی اصل 44 هم تنها پوششی قانونی برای اجرای این سیاست است. پیداست که در نهایت گربه ملوس نصیب مردم و قاطر چموش نصیب نورچشمی ها می شود.این وضعیت قطعا نمی تواند پایدار بماند. اما پیداست که تغییر مسئولانه مناسبات نابرابر و ظالمانه ی اجتماعی و اقتصادی تنها با تغییر و دگرگونی در مناسبات قدرت امکان پذیر است. جامعه ما به تغییرات اساسی و البته دموکراتیک در حوزه ی مدیریت کلان سیاسی نیازمند است. تا بتواند چاره ای برای نا برابری های تاریخی بویژه در زمینه اقتصادی بیندیشد. دیگر وقت آن رسیده است که همه ی طبقات بالاخص کارگران از لاک خویش و دام نظام حاکم به در آمده و با ایجاد گسترش تشکل های مستقل وبه ایفای نقش تاریخی خودشان برای عبور از دریای پرتلاطم بحران ها بپردازند. در غیر اینصورت سرنوشت شومی در انتظار همگان خواهد بود. قدرت های حاکم بین المللی و داخلی از کشاندن ملت ما به ورطه ی هلاکت و انهدام تاریخی ابایی ندارند.
با آرزوی رسیدن به آزادی
زندانیان سیاسی بند 350 اوین
محمد علی منصوری، از شرکت کنندگان در مراسم قتل عام زندانیان سیاسی 1367
علی صارمی،از شرکت کنندگان در مراسم قتل عام زندانیان سیاسی 1367
سید ظهور نبوی چاشمی،مقاه نویس سرزمین آریائی
میثاق یزدان نژاد، از شرکت کنندگان در مراسم قتل عام زندانیان سیاسی
منبع خبر : کمیته گزارشگران حقوق بشر
انتقال بازداشت شدگان تجمع روز جهانی کارگر به زندان اوین
براساس اخبار رسیده، پس از آزادی تعداد معدودی از بازداشت شدگان تجمع روز گذشته در پارک لاله، سایر بازداشت شدگان به بند 240 زندان اوین انتقال یافتند.
خانواده های افراد بازداشت شده که از ساعت ابتدایی صبح امروز، با حضور در برابر دادگاه انقلاب، پلیس امنیت واقع در میدان حر و بازداشتگاه وزرا پیگیر وضعیت بازداشت شدگان بودند، در نهایت ساعتی پیش مطلع شدند که افراد بازداشت شده، با صدور قرار به زندان اوین منتقل شده اند.
گفتنی است از میان زنان بازداشت شده، دو نفر از بازداشتگاه وزرا آزاد شدند که یکی از آنان به همراه پسر بچه خردسال خود، 24 ساعت گذشته را در بازداشت به سر برده بود. سایر زنان نیز توسط دو دستگاه ون، درحالی که خانواده هایشان در برابر بازداشتگاه حضور داشتند به زندان اوین منتقل شدند.
لازم به ذکر است روز گذشته به دعوت برخی از تشکل های مستقل کارگری، قرار بود تجمعی در پارک لاله تهران برگزار شود، که با دخالت نیروهای امنیتی این مراسم به خشونت کشیده شد. به گفته شاهدان عینی، نیروهای لباس شخصی و انتظامی، ضمن ضرب و شتم شدید افراد، آنها را بازداشت می کردند.
تاکنون چند تن از بازداشت شدگان، با قرار کفالت آزاد شده اند.
منبع خبر : کمیته گزارشگران حقوق بشر
اطلاعیه شماره یک کمیته برگزاری مراسم اول ماه مه 88
به مناسبت روز جهانی کارگر ،اول ماه مه – یازده اردیبهشت – بنا به فراخوان تشکل های مستقل جنبش کارگری ایران که خواسته ها و مطالبات کارگران ایران در آن قید شده بود،امروز جمعه ، ساعت 5 عصر ، با حضور تعداد زیادی از کارگران ، فعالین کارگری ، خانواده های کارگران و مردمی که بنا به فراخوان در محل پارک لاله و در اطراف میدان آب نمای آن تجمع کرده بودند ، مراسم روز جهانی کارگر و حضور برای اصرار بر خواسته های کارگران – مندرج در فراخوان و قطعنامه ی آن – انجام گرفت.
نیروهای امنیتی که از روزهای قبل با احضار ، تماس های تلفنی دائم ، و تعقیب کارگران و فعالین کارگری قصد ایجاد رعب و وحشت برای ممانعت از برگزاری مراسم را داشتند ، امروز در پوشش نیروهای انتظامی و تعداد زیادی نیروهای لباس شخصی اطلاعاتی ، از ساعت ها پیش در محل پارک لاله مستقر شده بودند.
از طرفی نیروهای حراست برخی شرکت ها و کارخانه ها –از جمله شرکت واحد- نیز در تجمع حضور داشتند تا با شناسایی کارگران فعال آن واحد کارگری، آنان را به نیروهای امنیتی معرفی کنند.همچنین نیروهای اطلاعاتی به طور گسترده از شرکت کنندگان در مراسم فیلم برداری میکردند.
حضور گسترده ی شرکت کنندگان در مراسم خشم نیروهای امنیتی که تمام تلاش خود را کرده بودند تا مراسم شکل نگیرد را برانگیخت.
بلافاصله پس از شروع مراسم و در حالی که شعارهای "زنده باد جنبش کارگری ! " و " کارگر اتحاد اتحاد ! " سر داده شد ،نیروهای امنیتی افسار گسیخته و خشمگین به جمعیت شرکت کننده حمله ور شدند.بسیاری از مردم با باتوم و شوک الکتریکی مورد هجوم قرار گرفتند.برخی را چند نفره مورد محاصره قرار دادند و با کتک و ضربات باتوم به زمین انداخته و با فحش و ضربات پیاپی مشت و لگد به انان حمله ور شدند.پلیس نوعی گاز سرفه آور و سوزاننده ی چشم در اطراف میدان آب نما پراکند.
بعضی از مردم به درگیر شدن با گروه حمله کننده که قصد دستگیری آنان را داشت پرداختند.تعداد کثیری از این نیروها با هجوم گروه های چند نفره ، اقدام به پراکنده کردن خانواده های حاضر در محل و بسیاری از شرکت کنندگان کردند.
شمار بسیاری از کارگران و شرکت کنندگان در مراسم ، پس از ضرب و شتم و در مورد تعداد زیادی با کوبانیدن سر و صورتشان به دیواره و نرده های اطراف حوض و خونین کردن انان ،دستگیر شدند.
نیروهای امنیتی حتی پس از حمله ی گسترده به شرکت کنندگان ، در خارج ار پارک لاله ، و در خیابان های اطراف تعداد زیادی از مردم را بازداشت کردند.
در خلال این مراسم بیش از یکصد و پنجاه نفر – از زن و مرد و رده های سنی جوان تا سالمند- با وحشیانه ترین روش ها دستگیر شده اند و اکنون در بازداشت به سر میبرند.
کمیته ی برگراری مراسم اول ماه مه سال 88 ضمن آفرین و تبریک به جنبش کارگری ایران برای این موفقیت بی نظیر برای برگزاری مراسم مشترک توسط گروه های مختلف کارگری ، و با قلمداد این حرکت مشترک و متحدانه به عنوان نقطه ی عطفی در مبارزات جنبش کارگری ایران ،و ضمن اعلام شکست تلاش های حاکمیت برای جلوگیری از این حرکت متحدانه ، مراتب تنفر و انزجار خود را از سرکوب وحشیانه ی مراسم امروز اعلام میدارد و ضمن محکوم کردن این اقدام غیر انسانی و وحشیانه خواستار آزادی بی قید و شرط تمامی دستگیر شدگان می باشد.
(اخبار و اطلاعیه های تکمیلی متعاقبا اعلام خواهد شد )
تهران – پارک لاله- یازده اردیبهشت
کمیته ی برگزاری مراسم اول ماه مه 88
• سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه • سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه
• اتحادیه آزاد کارگران ایران • هیات بازگشایی سندیکای کارگران نقاش و تزیینات ساختمان
• شورای همکاری فعالین و تشکل های کارگری :
- کمیته پیگیری برای ایجاد تشکل های آزاد کارگری - کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری
- جمعی از فعالین کارگری - شورای زنان
• کانون مدافعان
چند روایت از اسامی دستگیر شده گان که به ما رسید :
اسامی دستگیر شده گان :
1-جعفر غظيم زاده
2-علي رضا ثقفي
3-منصور حيات غيبي
4- غلامرضا خاني
5- محسن ثقفي
6-همايون جابري
7-محمد فرجي
8- صالح كياماري
9-اميريعقوبعلي
10-كاوه مظفري
11-يونس ارزنگ
12-محمد اشرفي
13مهدي فراهي شانديز
14- بهروز خباز
15- سعيد يوزي
16- مريم محسني
17- فاطمه شاه نظري
اسامی افرادی که مشاهده شده دستگیر شده اند :
مریم محصنی- فاطمه شاه نظری- پروانه قاسمیان- طاها ولی زاده- پویا پشتاره- امیر یعقوب علی- کاوه مظفری- محمد اشرفی- سعید یوزی- بهروز خباز- جفعر عظیم زاده- محمد فرجی- - علیرضا ثقفی - محسن ثقفی
بیش از 200نفر از کارگران، زنان، فعالین کارگری و مردم عادی
دستگیر و مورد ضرب و شتم نیروهای انتظامی، اطلاعات و لباس شخصیها قرار گرفتند...
سعید یوزی- محمد اشرفی- سعید مقدم- جعفر عظیم زاده، شاهپور احسانی راد، بهروز خباز، مریم محسنی و فایق کیخسروی جزو دستگیر شدگان هستند.
روز جمعه 11 اردیبهشت(روز جهانی کارگر) ساعت 17طی فراخوانی که از طرف کمیته برگزاری مراسم اول ماه مه که متشکل از( کمیته پیگیری ایجاد تشکلهای آزاد کارگری /سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه/ سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه/ اتحادیه آزاد کارگران ایران/ هیأت مؤسس بازگشایی کارگران نقاش و تزیئنات ساختمان/ کانون مدافعان حقوق کارگر/ شورای همکاری فعالین و تشکل های کارگر / کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری/ شورای زنان/ جمعی از فعالین کارگری) در خیابان کارگر، پارک لاله، میدان آبنما به عمل آمده بود بیش از 1500 نفر از فعالین کارگری و جمع کثیری از کارگران و دانشجویان و زنان در این مراسم شرکت کردند. برگزاری روز جهانی کارگر( در پارک لاله- خیابان کارگر) با حضور طیف گستردهیی از کارگران و فعالین کارگری- دانشجویی و زنان با با اطلاع قبلی و انعکاس خبر برگزاری روز جهانی کارگر در پارک لاله و در بین مردم برگزار شد. چرا که روز جهانی کارگر مختص به کارگران و زحمت کشان است و حق مسلم این قشر است که یک روز از سال را به خود اختصاص داده و خواستهایشان را به گوش مسوولین و کارفرمایان خود برسانند. کارگران حق اعتراض دارند و حق ایجاد تشکل مستقل از دولت. شرکت کارگران و فعالین کارگری، دانشجویی، زنان و ...در مراسم اول ماه می در پارک لاله برای به دست آوردن خواستههایی چون دستمزدهای معوقه باید بدون عذرو بهانه پرداخت گردد! اخراج و بیکارسازی کارگران باید متوقف گردد/ حقوق زنان و مردان درتمامی شئون اقتصادی – اجتماعی باید برابرباشد/ بازنشستگان باید ازیک زندگی مرفه و بدون دغدغه اقتصادی برخوردارشوند/ کارگران با معلمان ( کارگران فکری) ، پرستاران وسایراقشارزحمت کش جامعه متحدند و ازمبارزات آنان پشتیبانی می کنند/ کارکودکان غیرانسانی و استثمارگرانه است. ما با فعالین لغو کارکودک هم سنگرهستیم./ منصوراسانلو، ابراهیم مددی و دیگرکارگران زندانی باید بدون قید و شرط آزاد گردند و تعقیب های قضایی علیه دیگرکارگران باید فوراً پایان پذیرد. و..... بود. خواستههایی که حق هر کارگر است. نه قصد براندازی نظام در کار بود و نه با نیروهای بیگانه همکاری شده بود. تنها این تجمع برای خواستههایی بود که بایستی رسیدگی شده و هر چه زودتر جامعه عمل به خود بگیرد.
روز جمعه – اول ماه می کارگران، فعالین کارگری، زنان، دانشجویان، مردم و... نتوانستند شعارهایشان را فریاد کنند. چرا که در هر گوشهیی از پارک لاله ماشینهای نیروی انتظامی با نیروهای زن و مرد خود در کمین کارگران نشسته بودند. شعارهای نوشته شده بیرون و پلاکاردها در دست گرفته نشد چرا که نیروهای انتظامی و اطلاعات و ارازل و اوباش لباس شخصی هر جمع سه نفرهیی را متفرق و هر جمع بالای ده نفر را دستگیری و مورد ضرب و شتم قرار میداد. در یک لحظه تمامی کارگران -فعالین کارگری- دانشجویی- زنان و... گرد هم آمدند که این روز را با خوردن شیرینی جشن بگیرند که بلافاصله ماشینهای گشت نیروی انتظامی تمام محیط و میدان آبنما را محاصره و لباس شخصیها و نیروهای اطلاعاتی و بسیجی با باتوم و مشت و لگد و فحش و ناسزا به جان تجمع نیمه جان افتاده و بیش از 200 نفر از کارگران، فعالین کارگری، زنان و مردم عادی را دستگیر و مورد ضرب و شتم قرار داده و با فریاد و ناسزاهایی ناموسی مردم را از پارک لاله اخراج و تا اواسط خیابان کارگر مورد ضرب و شتم قرار داده و با تصرف موبایلها و دوربینها اجازه هر نوع عکسی را از مردم و خبرنگاران و فعالین کارگری و کارگران و زنان را گرفتند. بنا به خبرهای رسیده سعید یوزی- محمد اشرفی- سعید مقدم- جعفر عظیم زاده، شاهپور احسانی راد، بهروز خباز، مریم محسنی و فایق کیخسروی جزو دستگیر شدگان هستند .اسامی دیگر دستگیر شدگان در خبرهای بعدی انعکاس داده میشود.
کمیته پیگیری ایجاد تشکلهای آزاد کارگری 1388/2/11
نامه وکیل مدافع تعدادی از فعالان کارگری به ریاست سازمان جهانی کار
جناب آقای خوآن سوامیا
ریاست محترم سازمان جهانی کار
احتراماً
به استحضار جنابعالی میرسانم روز 1 می 2009 بعنوان روز جهانی کارگر همچون سالهای گذشته در گرامیداشت قشر زحمتکش کارگر در سراسر دنیا در حالی فرا رسیده که کارگران زحمتکش ایرانی در وضعیت بسیار نامساعدی به سر می برند،
البته هر چند از نظر اقتصادی قشر کارگر در ایران دارای حداقل دستمزد بوده و از نظر معیشتی در وضعیت نامناسبی قرار دارند و همواره در بیم اخراج از کار نیز به سر می برند اما آنچه که بیشتر مایه تأسف می باشد این است که کارگران ایرانی علاوه بر اینکه حتی از بدیهی ترین حقوق صنفی خود از جمله حق ایجاد تشکلهای مستقل کارگری مستقل از دولت و کارفرما و نیز حق اعتصاب و اعتراض نسبت به شرایط کار یا افزایش سطح درآمد و یا دریافت حقوق معوقه چندین ماهه خود محروم گشته اند بلکه بواسطه احیا یا ایجاد سندیکاهای کارگری (اتحادیه های کارگری و انجمنهای صنفی کارگری) مستقل بعنوان نمایندگان واقعی کارگران مورد بازداشت و محاکمه و در نهایت با اتهاماتی نظیر اقدام علیه امنیت نظام یا تبلیغ علیه نظام با احکام زندان یا شلاق یا محرومیت از حقوق اجتماعی یا اخراج از کار روبرو می شوند که صدور حکم یکسال حبس و محرومیت سه ساله از کاندیداتوری در هر تشکل کارگری برای 5 نفر از اعضای شرکت کشت و صنعت نیشکر هفت تپه به اسامی آقایان: نجاتی، علیپور، احمدی، نیکوفر و حیدری مهر و اجرای حکم زندان برای آقایان: منصور اسالو و ابراهیم مددی بعنوان رئیس و نایب رئیس هیئت مدیره سندیکای کارگری شرکت واحد که در حال حاضر در زندان بسر می برند و اخراج از کار سایر اعضای هیئت مدیره این سندیکای کارگری و نیز صدور وتایید حکم اعدام معلم زندانی فرزاد کمانگر گواه بر این ادعا می باشد. این در حالی است که ایجاد تشکلهای مستقل کارگری مستقل از دولت و کارفرما در قالب سندیکاهای کارگری و حق اعتصاب و اعتراض کارگران نسبت به خواسته های صنفی، علاوه بر مقاوله نامه های بین المللی و تفاهم نامه با سازمان جهانی کار، طبق ماده 20 و بند 4 ماده 23 اعلامیه جهانی حقوق بشر و بند 1 ماده 8 میثاق بین المللی حقوق اقتصادی – اجتماعی و فرهنگی مورد قبول دولت ایران بوده که البته اصل 26 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز موید اعلام آزادی چنین تشکلهائی می باشد.
لذا بنابر
موارد مطروحه
اینجانب
بعنوان وکیل
مدافع اعضای
هیئت مدیره
سندیکاهای
کارگری نیشکر
هفت تپه و
شرکت واحد ضمن
ابراز نگرانی
از وضعیت
کارگران در ایران
خصوصاً صدور
احکام حبس و
شلاق و محرومیت
از حقوق
اجتماعی و
اخراج از کار
و احضارها و
بازداشتهای
مکرر اعضای
هیئت مدیره
سندیکاهای
کارگری نیشکر
هفت تپه و
شرکت واحد، از
جنابعالی
بعنوان ریاست
محترم
سازمان
جهانی کار
تقاضا داریم
ضمن حمایت از
حقوق صنفی
کارگران
ایرانی، در
خصوص وضعیت
پرونده های
قضائی که علیه
کارگران فوق
الذکر و سایر
کارگران دیگر در
دستگاه قضائی
جمهوری
اسلامی ایران
طرح گردیده
پیگیریهای
لازم را مبذول
فرمائید.
با تجدید
احترام - محمد
اولیائی فرد
وکیل مدافع اعضای هیئت مدیره سندیکاهای کارگری نیشکر هفت تپه و شرکت واحد
مدیر مرکز مطالعات و تحقیقات نقض حقوق بشر در ایران
منبع خبر : مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران
حمله خشونت بار نیروهای امنیتی به مراسم بزرگداشت اول ماه می در تهران :
بازداشت شدگان اول ماه می باید فورا آزاد شوند
11 اردیبهشت ماه 1388- به گزارش کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران، نیروهای امنیتی و انتظامی امروز بعد ازظهر به شرکت کنندگان در مراسم بزرگداشت روز جهانی کارگر در اول ماه می در پارک لاله تهران بطور خشونت باری حمله کردند. این تجمع قرار بود بر اساس فراخوان 10 تشکل مستقل کارگری برگزار شود. بر اساس اطلاعات رسیده به کمپین، در این حمله بیش از 100 نفر بازداشت شدند که مردم عادی نیز در میان آنها هستند.
هادی قائمی؛ سخنگوی کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران در مورد حمله به تجمع کارگری گفت:" این حملات زشت و سبعانه مظهر توهین کامل به کارگران و بی اعتنایی تمام عیار دولت ایران به الزامات دولت در حفاظت از حقوق کارگران است."
یکی از شاهدان عینی در تهران به کمپین گفت که او خود شاهد بود که 5 ون نیروهای انتظامی از افراد بازداشت شده پر شده بود. این شاهد عینی جریان حمله را اینگونه تشریح کرد:
"حدود ساعت 5 بعدازظهر بود. جمعیت زیادی در پارک لاله بودند. خب جمعه ها پارک لاله خیلی شلوغ است. من به سمت آب نما در حال قدم زدن بودم و می دیدم که خیلی از مردم در اطراف آب نما که قرار بود مراسم بزرگداشت روز جهانی کارگر در ساعت 6 بعدازظهر در آن محل برگزار بشود، در حال قدم زدن بودند. ناگهان دو ون درقسمت شمالی آب نما پارک کردند و نیروهای لباس شخصی شروع کردند به دستگیری مردم. دو ون دیگر هم آمد. ناگهان من فریاد های"زنده باد جنبش کارگری" شنیدم. ماموران همینجور به مردم عادی حمله می کردند و آنها را که در مقابل بازداشت مقاومت می کردند، با باتوم می زدند و به باد مشت و لگد می گرفتندشان. این حمله تقریبا 15 دقیقه طول کشید، و بعد از آن مردم پراکنده شدند چون هر کسی که در آنجا می ماند، بازداشتش می کردند."
یکی از بازداشت شدگان که موبایل او همچنان روشن بود از کلانتری وصال خبر داد که بیش از 100 نفر بازداشت شده اند.
مردم عادی و بی گناه بازداشت شده به مراکز مختلف نیروهای امنیتی و انتظامی برده شدند. به نوشته وب سایت اتحادیه آزاد کارگران ایران، برخی از فعالان کارگری شناخته شده که امروز در این مراسم بازداشت شدند،عبارتند از:جعفر عظیم زاده، شاهپور احسانی راد، مریم محسنی، و بهروز خباززاده. سایر منابع و شاهدین گزارش از بازداشت 7 نفر از اعضای انجمن دفاع از کودکان کار داده اند.
به گزارش وب سایت اتحادیه آزاد کارگران ایران، قرار بود که تجمع دیگری برای بزرگداشت روز اول ماه می در ساعت 5 بعدازظهر در امیریه سنندج برگزار شود. در صبح روز اول ماه می، 5 نفر از فعالان کارگری به اداره اطلاعات در سنندج احضار و بازداشت شدند تا از برگزاری مراسم جلوگیری شود. این افراد عبارتند از: صدیق کریمی، شریف ساعد پناه، مجید محمدی، سید خالد حسینی و ژیان سبحانی. در حالیکه فعالان کارگری در محل تجمع گرد هم می آمدند، نیروهای لباس شخصی و انتظامی که تلاش می کردند که پلاکارهای آنها را جمع کنند، با مقاومت تجمع کنندگان مواجه شدند. جمعیت شروع به حرکت کرد و شعار می داد:"زنده باد کارگران" و "زندانی سیاسی آزاد باید گردد." بعد از مسافت کوتاهی، تجمع کنندگان مورد حمله شدید نیروهای امنیتی قرار گرفتند و حداقل ده نفر بازداشت شدند. قایق کیخسروانی در میان بازداشت شدگان است.
سایر حملات و تهدید هایی که در این چند روز اخیر فعالان کارگری با آن مواجه بودند از این قرار است:
در روز 9 اردیبهشت ماه، کریم فاتح، علی (عمر) مینایی، و هادی توانمند از اعضای کمیته همآهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری، به حفاظت امنیت نیروهای انتظامی بوکان احضار شدند. در همین روز، ژیان سبحانی و کوروش بخشنده؛ از اعضای کمیته همآهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری و آماج نیکدل؛ 14 ساله، که هر سه این افراد در روز 28 فروردین ماه در منزل آقای غالب حسینی بازداشت شده بودند، به کلانتری 12 در سنندج احضار شدند. غالب حسینی از فعالان کارگری در سنندج است که بخاطر فعالیتهای خود برای بزرگداشت روز جهانی کارگردر سال 1387 در سنندج، بازداشت و محکوم شد و در حال حاضر در زندان بسر می برد.
در روز7 اردیبهشت ماه، یوسف بخرآباد و واحد سیده نیز در اداره اطلاعات مهاباد کردستان مورد بازجویی قرار گرفتند. در همین روز، حسن رسول نژاد و احمد اسکی بغدادی در بوکان احضارو بازجویی شدند. همه این 4 نفر از اعضای کمیته همآهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری هستند.
کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران خواستار آزادی فوری فعالان کارگری است که بخاطر تجمع های مسالمت آمیز خود بازداشت شده اند. این کمپین همچنین بر ضرورت آزادی فوری منصور اسانلو، ابراهیم مددی، فرزاد کمانگر و غالب حسینی.، کارگرانی که بخاطر فعالیتهای اتحادیه ای خود در حال حاضر در زندان بسر می برند، و لغو همه اتهاماتی که ناعادلانه به آنها وارد شده است، تاکید دارد.
همسرم در
زندان، من و
بچه ها بیرون
از زندان زیر
فشاریم
گفتگوی سایت
تهیه با خانم
پروانه اسالو
شیرین فامیلی
اول
ماه مه روز
جهانی کارگر
در حالی
برگزار میشود
که در ایران
در یکسال
گذشته دامنه
فشار بر
فعالان کارگری
بازهم گسترش
یافته و سرکوب
و پیگرد انها
ادامه داشته
است. بیش از
دوسال است که
منصور اسالو
رئیس سندیکای
کارگران شرکت
واحد اتوبوسرانی
تهران وحومه
به اتهام
اقدام علیه
امنیت ملی در
زندان است و
ابراهیم مددی
همکار او
ونایب رئیس
همین سندیکا
نیز به همین
اتهام حدود
یکسال است که
در زندان بسر
میبرد.
در طول یکسال
گذشته رهبران
سندیکای
نیشکر هفته
تپه نیز بارها
به دادگاه
احضار شده و
برای آنها
احکامی نظیر
محرومیت از
فعالیت
سندیکایی
صادر شده است.
در همین مدت
چند تن از
اعضای
اتحادیه آزاد
کارگران
محاکمه شدند و
دوتن از
فعالان
کارگری زن در
زندان سنندج
شلاق خوردند.
به مناسبت اول
ماه به یاد
همه این
فشارهایی که
برکارگران
ایران وارد
میشود با
پروانه اسانلو
همسر منصور
اسالو تماس
تلفنی گرفتم و
ضمن تبریک روز
اول ماه مه از
او پرسیدم که
از همسرش چه
خبری دارد و
در چه وضعیتی
است؟
وضعیت آقای
اسانلو به
همان شکل سابق
است و هیچ
تغییری در آن
ایجاد نشده و
متاسفانه به
رغم پیگیری
های خانواده و
وکیل او، آقای
اسانلو در همان
زندان رجایی
شهر زندانی
است و شرایط خیلی
بدی دارد. در
روز کارگر،
جای او هم پیش
خانواده اش
خالی است و هم
پیش دوستان و
همکارانش.
شما آحرین بار
کی اورا
دیدید؟
ما معمولا
آقای اسانلو
را ماهی دو
بار و گاهی اوقات
ماهی یک بار
می بینیم، چون
زندان رجایی شهر
کرج از محل
زندگی ما دور
است و برای ما
خیلی سخت است
که بخواهیم
این همه راه
را برویم.
زمان ملاقات
او دو هفته یک
بار است، یک
هفته آقایان می
روند یک هفته
خانم ها و این
ملاقات جدا از
هم انجام می
شود. تا به حال
ملاقات ما به
شکل غیر حضوری
بود، ولی دو
سه بار است که
او را به شکل حضوری
ملاقات می
کنیم.
وضع جسمی و
سلامتی آقای
اسانلو چه
طوراست؟
از نظر جسمی
مهره سوم کمر
او آسیب دیده
و درد دارد.
دکترهای
زندان برای او
دو بار عدم
تحمل کیفر
صادر کرده
اند، ولی از
طرف مسئولین
اهمیتی به این
موضوع داده
نشده است و
آقای
اسانلوهنوز
در زندان به
سر می برد.
همچنین شبکیه
چشم آقای
اسانلو جراحی
شده و حتما
باید چشم او
کنترل شود و
فشار ته چشمش
اندازه گیری
شود، ولی حدود
هفت یا هشت
ماه است که او
را برای چکاپ
و پیگیری
نیاورده اند.
در ضمن آقای
اسانلو سال ها
پیش عمل قلب
باز انجام
داده و حتما
باید رژیم خاص
غذایی داشته
باشد، دور از
استرس باشد و
دور از محیط
زندان. پزشکان
بارها و بارها
این مسئله را
عنوان کرده و
نامه داده
اند، ولی با
وجود توصیه
اکید پزشکان
تا به حال
مشکل آقای
اسانلو حل
نشده است. ما
هم به هر جا
مراجعه می
کنیم با در
بسته مواجه می
شویم.
خانم اسانلو
شما در
صحبتهایتان
اشاره دارید به
شرایط بد
زندان رجائی
شهر ، خوب
تردیدی نیست که
زندان معمولا
شرایط مناسبی
ندارد ولی به
نظر میرسد
تاکید شما
برموضوعی هست.
من هر بار که
شکل ظاهری
زندان را می
بینم به نظرم
زندان بسیار
بدی است. برای
هر بار ملاقات
باید زمانی
طولانی منتظر
باشیم و این
چقدر برای ما سخت
است. باور
کنید هر بار
که او را می
بینیم به جای
این که روحیه
ما بهتر شود،
بدتر می شود .
او از مشکلات
داخل زندان
برای من می
گوید و من مسایل
را انتقال می
دهم، چون او
داخل زندان است
و مشکلات را
از نزدیک می
بیند.
منظور من هم
مشکلاتی است
که آقای
اسانلو مطرح می
کند. او در چه
شرایطی به سر
می برد و در
کنار چه جور
زندانیانی
است ؟
او در کنار
زندانیان
عادی است ولی
حتی یک روز به
او مرخصی نمی
دهند، یعنی از
داشتن حداقل
حقوق یک
زندانی هم
محروم است.
آقای اسانلو
دوران
محکومیت خود
را سپری می
کند، پس باید
شرایط زندگی
یک انسان برای
او فراهم باشد
که متاسفانه
وجود ندارد.
تازه خیلی از
این مشکلات را
آقای اسانلو برای
من تعریف نمی
کند تا ناراحت
نشوم. فقط چیزهایی
را که نمی
تواند در مورد
آن سکوت کند
برای من تعریف
می کند و من هم
طبیعی است که
ناراحت می شوم
از این که همسرم
تحت چنین فشار
و ناراحتی
است.
من به هر جا که
فکر می کنم می
توانند به او
کمک کنند،
مراجعه می کنم
یا نامه می
دهم ولی
متاسفانه
انگار نه انگار.
چه مدت هنوز
از دوران
محکومیت
همسرتان
مانده و پرونده
حقوقی او در
چه وضعی است؟
دوران
محکومیت او
پنج سال است
که دو سال و
نیم از این محکومیت
سپری شده و
اکنون شرایط
آزادی مشروط را
دارد. البته
این مسئله به
طور رسمی به
وکیل و
خانواده او
ابلاغ نشده
است و فقط در
حد گفته شفاهی
بوده که به
آقای اسانلو و
وکیل او گفته اند.
اخیرا هم حکم
قطعی اخراج
آقای اسانلو
از شرکت واحد
صادر شده است.
من واقعا برای
مسئولین
قضایی کشور
متاسف هستم
چون او متهم
است و برای
جرمی که آنها
ادعا می کنند
محکومیت می
کشد، ولی
خانواده
اینجا چه گناهی
کرده اند؟
پس از ۲۶ یا ۲۷ سال
سابقه کار، به
راحتی حکم
اخراج برای
آقای اسانلو
صادر می شود و
در این میان
حقوق او و خانواده
اش نقض می شود.
زن و بچه به هر
حال زندگی می
خواهند. این
شرایطی است که
ما در آن به سر
می بریم. آقای
اسانلو در
زندان فشار و
نارحتی را
تحمل می کند و
من و بچه ها
بیرون از
زندان. دیگر
چه بگویم؟
خواست شما که
همسر یکی از
فعالان
کارگری سرشناس
درایارن
هستید در روز اول
ماه مه روزجهانی
کارگر چیست؟
همسر من به
دلیل مسایل
صنفی و
سندیکایی و در
دفاع از حقوق
خود و
همکارانش به
زندان افتاده
و هیچ جرم
دیگری ندارد و
کاملا بی گناه
است. من از
همکاران او و
تمام کسانی که
حامی حقوق
کارگران در
سطح دنیا
هستند می
خواهم که
حمایت خود را
از آقای اسانلو
ادامه دهند،
چون فکر می
کنم همین
حمایت ها ممکن
است در آزادی
او تاثیر
داشته باشد.
[http://www.tahieh.net/index.phtml?tsk=read&id=700]
مادر
منصور اسالو
خطاب به
شاهرودی:
عدالت آیا این
است؟
• مادر منصور اسالو رئیس سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوس رانی تهران به شاهرودی نامه ای نوشته است ...
اعتراض کارگران تبریز به بیکارسازی ها
جلوگيری خشونتبار از برگزاری مراسم روز کارگر در تهران :
به
گزارش صدای
آلمان در
تاریخ 12
اردیبهشت 88 :مراسمی
که قرار بود
به مناسبت اول
ماه مه، روز
جهانی کارگر
در تهران
برگزار شود،
پيش از آغاز
با حملهی
نيروهای
انتظامی و
نيروهای
امنيتی لباس
شخصی روبرو
شد. چندين نفر
حين اين حمله
دستگير شدند.
۹
نهاد کارگری
ايران با
انتشار
اطلاعيهای
از همهی
کارگران دعوت
به شرکت در
مراسم روز
جهانی کارگر
در روز جمعه (۱۱
ارديبهشت /
اول ماه مه) در
پارک لالهی
تهران کرده
بودند. ۹ نهاد
کارگری ياد
شده عبارتند
از:
سنديکای
کارگران شرکت
واحد
اتوبوسرانی
تهران و حومه،
سنديکای
کارگران
نيشکر هفت
تپه، اتحاديه
آزاد کارگران
ايران، هيأت
مؤسس بازگشايی
کارگران نقاش
و تزئينات
ساختمان،
کانون
مدافعان حقوق
کارگر، کميته
پيگيری برای
ايجاد تشکل
های آزاد
کارگري، کميته
هماهنگی برای
کمک به ايجاد
تشکلهای
کارگري،
شورای زنان و
جمعی از
فعالين کارگری.
Bildunterschrift: Groߡnsicht des Bildes
mit der Bildunterschrift:
محمدرضا
شهابي، عضو
سنديکای شرکت
واحد اتوبوسرانی
شرکت واحد
تهرانحدود
ساعت پنج و
نيم عصر روز
جمعه (۱۱ ارديبهشت)
به وقت تهران،
ماموران
انتظامی و
امنيتی لباس
شخصی پس از
محاصرهی
پنهانی پارک
اقدام به حمله
به کسانی
کردند که در
پارک لاله جمع
شده بودند.
در آن ميان
برخی از مردمی
هم که بيخبر
از برگزاری
اين مراسم
بوده، به قصد
تفريح به پارک
آمده بودند،
با ضرب و شتم
همراه با
ديگران از
پارک به بيرون
رانده شدند.
رضا شهابي،
عضو سنديکای
کارگران شرکت
واحد اتوبوسرانی
تهران، در
مصاحبه با
دويچه وله، از
استقبال حدود ۲۰۰۰
نفر از مراسم
روز جهانی
کارگر در
تهران و حملهی
تعداد
بيشماری از
ماموران
امنيتی و
انتظامی به
اين جمع و
استفاده از
گاز اشکآور و
باتوم و
دستگيری حدود ۵۰ نفر
سخن گفت که در
ميانشان چهار
تن از چهرههای
شناخته شدهی
فعال کارگری
هم هستند. اين
چهار تن
عبارتند از
جعفر عظيمزاده،
مريم محسني،
شاپور احسانی
و بهروز خباز.
خواستههای
کارگران
در دعوتنامهی
نهادهای
کارگری ۱۵ خواست مبرم
کارگران
ايران تقرير
يافته است. اين
خواستها عبارتند
از:
۱) تأمين
امنيت شغلی
برای همه
کارگران و لغو
قراردادهای
موقت و سفيد
امضا و برچيده
شدن فرمهای
جديد قرارداد
کار.
۲) حداقل
دستمزد مصوب
شورای عالی
کار، خط مرگ
تدريجی است!
حداقل دستمزد
کارگران بايد
توسط
نمايندگان
واقعی و تشکلهای
مستقل کارگری
تعيين گردد.
۳) برپايی
تشکل مستقل
کارگري،
اعتصاب و
اعتراض و تجمع
حق مسلم ماست!
۴) دستمزدهای
معوقه بايد
بدون عذرو
بهانه پرداخت
گردد!
۵) اخراج
و بيکارسازی
کارگران بايد
متوقف گردد!
۶)
حقوق زنان و
مردان درتمامی
شئون اقتصادی
? اجتماعی
بايد
برابرباشد.
۷)
بازنشستگان
بايد ازيک
زندگی مرفه و
بدون دغدغه
اقتصادی
برخوردارشوند.
۸)
کارگران با
معلمان (
کارگران
فکری)،
پرستاران
وسايراقشارزحمت
کش جامعه
متحدند و ازمبارزات
آنان
پشتيبانی ميکنند.
۹) ازاعتراضات
و خواستههای
کارگران فصلی
و ساختمانی
قاطعانه
پشتيبانی ميکنيم.
۱۰) کار
کودکان
غيرانسانی و
استثمارگرانه
است. ما با فعالين
لغو کارکودک
هم سنگرهستيم.
۱۱) منصور
اسانلو،
ابراهيم مددی
و ديگر
کارگران زندانی
بايد بدون قيد
و شرط آزاد
گردند و تعقيبهای
قضايی عليه
ديگرکارگران
بايد فوراً
پايان پذيرد.
۱۲) ما
خود را متحد
با جنبش های
اجتماعی
ديگرمانند
دانشجويان و
زنان می
دانيم.
۱۳) ما
ازکارگران
مهاجر مانند
کارگران
افغانی ، به
عنوان بخشی
ازهم طبقهايهای
خود، قاطعانه
پشتيبانی ميکنيم.
۱۴) ضمن
تشکرازحمايتهای
جهانی
ازکارگران
ايران، ما
کارگران
ايران، خود را
متحد با
ديگرکارگران
جهان ميدانيم.
۱۵) اول
ماه مه، بايد
تعطيل رسمی
گردد و هرگونه
ممنوعيت و
محدوديت برگزاری
مراسم اين
روزملغی گردد.
مصاحبهگر:
کيواندخت
قهاری
تحريريه:
شهرام احدی
ایجاد رعب و حشت ماموران لباس شخصی رژیم در جریان تجمع معلمان در قبرستان "ابن بابویه"
بنا به در خواست کانون صنفی معلمان ایران، تجمعی توسط فعالان صنفی معلمان و اعضای مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران در گورستان "ابن بابویه" شهر ری برگزار گردید.
نیروهای لباس شخصی و یگان ویژه به طور گسترده ای در منطقه مذکور مستقر شده و با استفاده از دهها دستگاه دوربین فیلمبرداری اقدام به تصویر برداری از حاضرین و ایجاد فضای رعب و وحشت نموده بودند. همچنین این نیروها تعدادی از حضار را مورد بازخواست و تهدید قرار دادند.
در این تجمع متنی از سوی فعالان صنفی معلمان قرائت گردید که در آن، از معلمان و سایر شاغلان در وزارت آموزش و پرورش خواسته شده است تا روز دو شنبه 14 اردیبهشت ماه جهت ادامه اعتراضات معلمان در مقابل وزارت آموزش و پرورش تجمع نمایند.
حمایت کارگران ایران خودرو از کارگران بازداشت شده در جریان برگزاری مراسم روز جهانی کارگر
کارگران ایران خودرو با صدرو اطلاعیه ای حمله به مراسم های روز کارگر را محکوم و خواهان آزادی فوری دستگیر شدگان شدند.
در اطلاعیه کاگران ایران خودرو آمده، دولت یکبار دیگر به مراسم های روز کارگر یورش برده و دهها نفر از کارگران را ضمن ضرب و شتم در حضور کودکان دستگیر وروانه زندانها کرده است. روز کارگر یک روز جهانی است و هیچکس حق ندارد جلو برگزاری روز جهانی کارگر را بگیرد . ما برگزاری مراسم روز جهانی کارگر را حق مسلم و بی چون و چرای کارگران می دانیم، سرکوب و دستگیری فعالان کارگری را محکوم می کنیم و خواهان آزادی بی قید و شرط تمامی دستگیرشدگان هستیم.
آزادی بازداشت شدگان روز جهانی کارگر سنندج با قرار وثیقه
بنا به خبر رسیده از شهر سنندج، بعد از ظهر روز شنبه 12 اردیبهشت 6 تن از بازداشت شدگان روز جهانی کارگر در این شهر با قرار وثیقه 20 میلیون تومانی از زندان آزاد شدند.
خبر رسیده حاکیست فایق کیخسروی، شیوا سبحانی، منصور کریمیان، فرزام عبدی، گلریز خلیلی، بابک باجلانی افرادی هستند که با قرار وثیقه یاد شده از زندان آزاد شده اند.
آزادی تعدادی از بازداشت شدگان روز جهانی کارگر در تهران
بر اساس اخبار رسیده، 25 تن از بازداشت شدگان مراسم روز جهانی کارگر در تهران، آزاد شدند.
خبر رسیده حاکیست که افراد بازداشت شده مورد ضرب و شتم و شکنجه قرار گرفته اند. بازجویان و ماموران امنیتی افراد بازداشت شده در پارک لاله را مورد بدترین اهانتها قرار داده و تا زمان آزادی، تمامی بازداشت شدگان را گرسنه در بازداشت نگه داشته اند.
خبر رسیده حاکیست، درستگاه قضایی رژیم جهت آزادی "جعفر عظیم زاده" قرار وثیقه 50 میلیون تومانی تعیین کرده است.
تجمع خانواده های افراد بازداشت شده روز جهانی کارگر تهران در مقابل کلانتریها و مراکز اطلاعات
صبح روز شنبه 12 اردیبهشت خانواده های بازداشت شدگان در جریان برگزاری مراسم روز جهانی کارگر در پارک لاله تهران، مقابل کلانتریها و مراکز اطلاعات تجمع کرده و خواهان کسب اطلاع از عزیزانشان شده اند.
ماموران امنیتی و انتظامی رژیم در قبال خواسته های آنان اقدام به بی احترامی و تهدید آنان نمودند و از آنان خواستند تا از ادامه تجمع در مقابل این مراکز متفرق خوددار یو متفرق شوند. خانواده های افراد بازداشت شده اعلام کردند که تا زمانی که از وضعیت بازداشت شدگان اطلاعی کسب نکنند به تجمعات خود ادامه خواهند داد.
لازم به ذکر است به دلیل اینکه افراد بازداشت شده شامل مردان و زنان هستند، آنان را در مکانهای مختلف در بازداشت نگه داشته اند و به همین خاطر همه خانواده ها نمی توانند باهم در یک زمان و مکان مشخص تجمعات خود را برگزار کنند.
جشن اول ماه مه در ايران وسرکوب جنبش کارگری:
بنابه
دعوت ۱۰ نهاد
کارگری
درايران از
جمله سنديکای
کارگران شرکت
واحد
اتوبوسرانی
تهران و حومه،
سنديکای
کارگران
نيشکر هفت
تپه، اتحاديه
آزاد کارگران
ايران، هيأت
مؤسس
بازگشايی
کارگران نقاش
و تزئينات
ساختمان،
کانون
مدافعان حقوق
کارگر، کميته
پيگيری برای
ايجاد تشکل های
آزاد کارگري،
کميته
هماهنگی برای
کمک به ايجاد
تشکلهای
کارگري،
شورای زنان و
جمعی از
فعالين کارگری
، بيش از
دوهزارنفر
جهت برگزاری
روزاول ماه مه
درپارک لاله
به دورهم گرد
آمدند.
رژيم سرمايه
داری جمهوری
اسلامی پس از
انتشار
بيانيه
متحدانه ۱۰ تشکل ونهاد
کارگری جهت
برگزاری روز
اول ماه مه
کوشش کرد
درشهرهای
مختلف ايران
ازطريق جو ارعاب
وفشار به
فعالين
کارگری
ازبرگزاری
اين روز
جلوگيری بعمل
آورد.
درادامه اين
سياست، رژيم
ازساعت ها قبل
صدها نفر
ازنيروهای
انتظامی
وامنيتی خودرا
درمحوطه
واطراف پارک
لاله بسيج
ودرهمان ساعات
اوليه به صفوف
کارگران يورش
نظامی خودرا با
باتون وگاز
اشک آور
آغازکرد.
دراين يورش
وحشيانه ده ها
نفر
ازکارگران از
جمله : جعفر
عظيم زاده
(رييس هيئت
مديره اتحاديه
آزاد کارگران
ايران)، منصور
حيات غيبی (از
اعضای هيات
مديره
سنديکای
کارگران شرکت
واحد اتوبوسرانی
تهران و
حومه)، شاپور
احسانی راد
(نماينده
اخراجی
کارگران
کارخانجات
نورد و پروفيل
ساوه)، بهزاد
خباز،
غلامرضا
خاني، خانم
ثقفي، مريم
حاج محسن،
پروانه
قاسميان،
فاطمه شاه نظري،
شريفه، محمد
فرجي، فرج
الله سعدي،
محمد اشرفي،
علی رضا تقفی
، محسن تقفي،
سعيد مقدم، سعيد
يوزي، بهروز
خباز، مريم
محسني، فايق
کيخسروی و
زانيار
احمدي، نجما
رنجبران، علی
معدب، سعيد
سجودي، جمال
سيد علي،
سيروس رهياد،
حميد قرباني،
سيد جواد
موسوی (از
فعالان
دانشجويی) و
يکزاد زنگنه،
اميريعقوبعلي،
کاوه مظفری ،
پوريا
پوشتاره،
طاها ولی
زاده، جلوه
جواهری (از
اعضای کمپين
تغيير برای
برابری) وکاوه
مظفری
دستگيرشدند.
همچنين
درسنندج لباس
شخصی ها و
نيروهای انتظامی
به صف کارگران
هجوم برده پس
از ضرب و شتم آنان
۱۲نفر
از فعالين
کارگری
ازجمله منصور
کريمي، شيوا
سبحاني، ليلا
خليلی ، کوروش
بخشنده را
دستگير کردند.
برغم
تهديدات، رعب
ووحشت و
دستگيريهای
روزهای قبل
کارگران
توانستنددربرخی
ازشهرهای ايران
ازجمله در
کرمانشاه،
سقز وبانه
مراسم اول ماه
مه را با
موفقيت و
مستقل ازدولت
ونهادهای آن
برگزار کنند.
کارگران ،
تشکل ها و
احزاب مدافع
طبقه کارگر !
سرکوب جنبش
اول ماه مه در
تهران و سنندج
در شرايطی
صورت می گيرد
که بحران
سرمايه داری
جهانی ، ابعاد
بی سابقه ای
گرفته است و
سازمانها ونهادهای
سرمايه ،
همچون
"سازمان
جهانی کار" درهمسويی
با سياست های
حمايتی دولت
ها در انداختن
بار بحران بر
دوش کارگران و
زحمتکشان از
يک طرف و
امتياز دهی به
رژيم هايی
مانند جمهوری
اسلامی از طرف
ديگر، شرايط
سياسی سرکوب
را برای رژيم
های ديکتاتوری
هرچه بيشتر
فراهم می
کنند.
تشکل ها
ونهادهای
کارگری
درايران، پس
از سالها تلاش
پيگير در
مقابل سياست
های تفرقه
افکنانه در
جنبش کارگري،
اين بار با
عزمی راسخ
متحدانه جنبش
اول ماه مه را
درايران
سازمان دادند.
اين اتحاد
خاری درچشمان
دشمنان طبقه
کارگر
وسرمايه داران
بود. اين
اتحاد را می
بايست با تمام
قدرت درمقابل
سياست های
تفرقه
افکنانه درون
جنبش کارگری
وسياست های
سرکوب
گرايانه رژيم
حراست کرد. و
با تمامی
امکانات در
جهت آزادی
فعاليين جنبش
کارگری
اقدامات خود
را سازمان داد
.
ما ضمن تبريک
به کارگران
ايران به خاطر
برگزاری
متحدانه اول
مه ازهمه
نهادها،
احزاب وسازمان
ها ميخواهيم
درپشتيبانی
وهمبستگی
بادستگيرشدگان
جنبش اول ماه
مه و آزادی
انها و نيزبرای
آزادی منصور
اسانلو
وابرهيم مددی
و همه
زندانيان
سياسی اعتراضات
گسترده ای را
سازمان دهند.
کميته
همبستگی با
کارگران
ايران ـ
هامبورگ
کانون
همبستگی با
کارگران
ايران ـ کلن
گروه همبستگی
با جنبش
کارگری - برلن
3 /ماه مه /2009
نامه وکيل مدافع تعدادی از فعالان کارگری به رياست سازمان جهانی کار :
جناب آقای
خوآن سواميا
رياست محترم
سازمان جهانی
کار
احتراماً
به استحضار
جنابعالی
ميرسانم روز 1
می 2009 بعنوان
روز جهانی
کارگر همچون
سالهای گذشته
در گراميداشت
قشر زحمتکش
کارگر در
سراسر دنيا در
حالی فرا
رسيده که
کارگران
زحمتکش
ايرانی در
وضعيت بسيار
نامساعدی به
سر می برند،
البته هر چند
از نظر
اقتصادی قشر
کارگر در ايران
دارای حداقل
دستمزد بوده و
از نظر معيشتی
در وضعيت
نامناسبی
قرار دارند و
همواره در بيم
اخراج از کار
نيز به سر می
برند اما آنچه
که بيشتر مايه
تأسف می باشد اين
است که
کارگران
ايرانی علاوه
بر اينکه حتی
از بديهی ترين
حقوق صنفی خود
از جمله حق
ايجاد
تشکلهای
مستقل کارگری
مستقل از دولت
و کارفرما و
نيز حق اعتصاب
و اعتراض نسبت
به شرايط کار
يا افزايش سطح
درآمد و يا
دريافت حقوق
معوقه چندين
ماهه خود
محروم گشته
اند بلکه بواسطه
احيا يا ايجاد
سنديکاهای
کارگری (اتحاديه
های کارگری و
انجمنهای
صنفی کارگری)
مستقل بعنوان
نمايندگان
واقعی
کارگران مورد
بازداشت و
محاکمه و در
نهايت با
اتهاماتی
نظير اقدام
عليه امنيت
نظام يا تبليغ
عليه نظام با
احکام زندان
يا شلاق يا
محروميت از
حقوق اجتماعی
يا اخراج از
کار روبرو می
شوند که صدور
حکم يکسال حبس
و محروميت سه
ساله از
کانديداتوری
در هر تشکل
کارگری برای 5
نفر از اعضای
شرکت کشت و
صنعت نيشکر
هفت تپه به
اسامی آقايان:
نجاتي،
عليپور،
احمدي،
نيکوفر و
حيدری مهر و
اجرای حکم
زندان برای
آقايان: منصور
اسالو و
ابراهيم مددی
بعنوان رئيس و
نايب رئيس هيئت
مديره
سنديکای
کارگری شرکت
واحد که در
حال حاضر در
زندان بسر می
برند و اخراج
از کار ساير اعضای
هيئت مديره
اين سنديکای
کارگری و نيز
صدور وتاييد
حکم اعدام
معلم زندانی
فرزاد کمانگر
گواه بر اين
ادعا می باشد.
اين در حالی
است که ايجاد
تشکلهای
مستقل کارگری
مستقل از دولت
و کارفرما در
قالب
سنديکاهای
کارگری و حق
اعتصاب و
اعتراض
کارگران نسبت
به خواسته های
صنفي، علاوه
بر مقاوله
نامه های بين
المللی و
تفاهم نامه با
سازمان جهانی
کار، طبق ماده
20 و بند 4 ماده 23
اعلاميه
جهانی حقوق
بشر و بند 1
ماده 8 ميثاق
بين المللی
حقوق اقتصادی /
اجتماعی و
فرهنگی مورد
قبول دولت
ايران بوده که
البته اصل 26
قانون اساسی جمهوری
اسلامی ايران
نيز مويد
اعلام آزادی
چنين
تشکلهائی می
باشد.
لذا بنابر
موارد مطروحه
اينجانب
بعنوان وکيل
مدافع اعضای
هيئت مديره سنديکاهای
کارگری نيشکر
هفت تپه و
شرکت واحد ضمن
ابراز نگرانی
از وضعيت
کارگران در
ايران خصوصاً
صدور احکام
حبس و شلاق و
محروميت از حقوق
اجتماعی و
اخراج از کار
و احضارها و
بازداشتهای
مکرر اعضای
هيئت مديره
سنديکاهای
کارگری نيشکر
هفت تپه و
شرکت واحد، از
جنابعالی
بعنوان رياست
محترم سازمان
جهانی کار
تقاضا داريم
ضمن حمايت از
حقوق صنفی
کارگران
ايراني، در
خصوص وضعيت
پرونده های
قضائی که عليه
کارگران فوق
الذکر و ساير
کارگران ديگر
در دستگاه
قضائی جمهوری
اسلامی ايران
طرح گرديده پيگيريهای
لازم را مبذول
فرمائيد.
با تجديد احترام
- محمد
اوليائی فرد
وکيل مدافع
اعضای هيئت
مديره
سنديکاهای کارگری
نيشکر هفت تپه
و شرکت واحد
مدير مرکز
مطالعات و
تحقيقات نقض
حقوق بشر در ايران
بازداشت
حدود 150 نفر از
مردم و فعالان
کارگری و اجتماعی
در گردهمايی
روز کارگر :
به نوشته سایت
تغيير برای برابری
در تاریخ 12
اردیبهشت 88
آمده است -
گردهمايی روز
جهانی کارگر
به خشونت
کشيده شد. به
مناسبت روز
جهانی کارگر
کميته
برگزاری مراسم
اول ماه مه(
کميته پيگيری
ايجاد تشکلهای
آزاد کارگری
/سنديکای
کارگران شرکت
واحد اتوبوسرانی
تهران و حومه/
سنديکای
کارگران نيشکر
هفت تپه/
اتحاديه آزاد
کارگران
ايران/ هيأت مؤسس
بازگشايی
کارگران نقاش
و تزيئنات
ساختمان/
کانون
مدافعان حقوق
کارگر/ شورای
همکاری فعالين
و تشکل های
کارگر / کميته
هماهنگی برای کمک
به ايجاد تشکل
های کارگری/
شورای زنان/
جمعی از
فعالين
کارگری) از
همگان دعوت
کرده بود که
روز جمعه 11
ارديبهشت
ساعت 5
بعدازظهر آن روز
در ميدان آب
نمای پارک
لاله گرد
آيند. آنها
خواسته های
خود را نيز
پيش تر با
انتشار فراخوان
گردهمايی روز
کارگر منتشر
کرده بودند.
اما بعداز
ظهرجمعه،
کسانی که در
حال جمع شدن در
ميدان آبنما
بودند پيش از
آنکه پلاکاردهايشان
را دربياورند
و يا شعاری
بدهند با
برخورد خشونت
آميز پليس
مواجه شدند.
به گفته
حاضران
ماموران پليس
با خشونت
بسيار به مردم
حمله می کردند
به طوری که سر
وصورت بسياری
خونين شده
بود، حتی پليس
های مرد به
شدت زنان را
به ويژه فاطمه
شاه نظری يکی
از فعالان
کارگری را کتک
زدند.
پليس پس از
حمله به شرکت
کنندگان
تعداد بسياری
را بازداشت
کرد و ابتدا
به کلانتری
وصال در خيابان
انقلاب منتقل
کرد. سپس زنان
بازداشت شده
را که 19 نفر
بودند به
بازداشتگاه
وزرا منتقل
کردند. به
گفته
مامورانی که
زنان را منتقل
می کردند
تعداد مردان
بازداشت شده 150
نفر ذکر شدو
برخی ديگر از
ماموران
تعداد را 80 نفر
ذکر کردند. از
وضعيت مردان
بازداشت شده
خبر دقيقی در
دست نيست.
گفته می شود
که عده ای را
به اوين و عده
ای ديگر را به
بازداشت گاه
های نيروی
انتظامی
منتقل کرده
اند.
تاکنون از
ميان اسامی
رسيده
بازداشتی
تعدادی از
آنها اعضای
تشکل های شورای
همکاري،
کميته
هماهنگی
ايجاد تشکل
های کارگري،
اتحاديه آزاد
کارگران،
کانون مدافعان
حقوق کارگر،
کميته پی گيری
از جمله مريم
حاج محسن،
پروانه
قاسميان،
فاطمه شاه
نظري، شريفه،
محمد فرجي،
بهروز خباز،
جعفر عظيم
زاده، زانيار
احمدي، محمد
اشرفي، علی
رضا تقفی ،
محسن تقفی ،
سعيد مقدم
وسعيد يوزی
هستند و
همچنين از
اعضای کمپين
يک ميليون
امضا نيکزاد
زنگنه،
اميريعقوبعلي،
کاوه مظفری ،
پورياپوشتاره،
طاها ولی زاده
جزو بازداشت
شد گان هستند.
50 نفر از خبرنگاران ایسکانیوز اخراج شدند
برخی از خبرنگاران اخراجی در گفت و گو با خبرنگار ایلنا علت اخراج خود را بازرسی سازمان تامین اجتماعی از خبرگزاری و تهیه لیست از خبرنگاران برای بیمه دانستند.
ايلنا: حدود 50
نفر از
خبرنگاران
خبرگزاری ایسکانیوز
اخراج شدند.
برخی از
خبرنگاران
اخراجی در گفت
و گو با
خبرنگار
ایلنا علت
اخراج خود را
بازرسی سازمان
تامین
اجتماعی از
خبرگزاری و
تهیه لیست از
خبرنگاران
برای بیمه
دانستند.
آنان با بیان
اینکه حدود 30
نفر از
خبرنگاران بصورت
پاره وقت و 20
نفر دیگر هم
به صورت تمام
وقت در
خبرگزاری
ایسکانیوز
فعالیت داشتهاند،
افزودند:
مدیرعامل
خبرگزاری به
خبرنگاران
اعلام کرد که
نیازی به حضور
در تحریریه
نیست و آنان میتوانند
اخبار خود را
به صورت پست
الکترونیکی به
خبرگزاری
ارسال کنند.
این
خبرنگاران
علت این امر
رابیمه نکردن
خبرنگاران
دانستند و
اظهار داشتند:
مدیریت میخواهد
در هنگام مراجعه
بازرسان
سازمان تامین
اجتماعی کسی
در تحریریه
حضور نداشته
باشد.
آنان
خاطرنشان
کردند: البته
حدود 12 نفر در
تحریریه حضور
دارند که بیمه
هستند.
این
خبرنگاران با
اشاره به حقوق
175 هزار تومانی
خود گفتند:
سوابق کاری ما
در ایسکانیوز
بین 3 تا 5 سال
است.
آنان
مدیرعامل
ایسکانیوز را
ملکزاده،
معاون سازمان
گردشگری
معرفی کردند و
گفتند: وی
رئیس
فدراسیون
اسکواش نیز
هست.
بنابراین
گزارش، بیش از
این نيز
ایسکانیوز دست
به اخراج
گسترده
خبرنگاران
خود زده بود.
پایان پیام
1388/2/12
دبير اجرايي خانه كارگر قزوين در گفتگو با ايلنا:
تيپ جديد قراردادهاي وزارت كار، قانوني كردن قراردادهاي سفيد امضا است
كريمي با انتقاد از نمونه فرم جديد منتشر از سوي وزارت كار و امور اجتماعي تصريح كرد: اگر تنظيم اين فرم به خود كارفرمايان سپرده ميشد، وضعيت كارگران بهتر بود زيرا در اين فرمها كارگر امنيت شغلي چند روزه هم ندارد.
ايلنا: دبير
اجرايي خانه
كارگر استان
قزوين برخي از
سخنان وزير
كار در ديدار
كارگران با رهبر
معظم انقلاب
را كذب دانست
و گفت: كاهش
آمار شكايتها
واقعيت ندارد.
عيدعلي كريمي
در گفتوگو با
خبرنگار
ايلنا با بيان
اينكه براساس
گفتههاي
وزير كار 72
درصد كارگران
در كشور
قراردادي
هستند، افزود:
وقتي در پايان
قرداد، كارگر
به كار گرفته
نميشود ديگر
اميدي براي
شكايت ندارد؛
به همين دليل
است كه آمار
شكايتها
كاهش يافته
است.
وي با اشاره
به اخراج 4
هزار كارگر از
40 واحدتوليدي
در روزهاي
آغازين سال 88،
خاطرنشان كرد:
بر اساس
اطلاعاتي كه
داريم حتي يك
نفر از اين
كارگران به
اداره كار شكايت
نكردهاند كه
اين به دليل
قراردادي
بودن كارگران
است.
كريمي با
انتقاد از
نمونه فرم
جديد منتشر از
سوي وزارت كار
و امور
اجتماعي
تصريح كرد:
اگر تنظيم اين
فرم به خود كارفرمايان
سپرده ميشد،
وضعيت
كارگران بهتر
بود زيرا در
اين فرمها
كارگر امنيت
شغلي چند روزه
هم ندارد.
دبير اجرايي
خانه كارگر
استان قزوين
افزود: اين
فرمها
قانوني كردن
قراردادهاي
سفيد امضا
است.
اين فعال
كارگري در
استان قزوين
از رئيسجمهور
خواست تا حرفهاي
ضدكارگري
وزير كار و
امور اجتماعي
را تكرار نكند
و تصريح كرد:
به طور قطع
عملكرد وزارت
كار در نتايج
انتخابات
رياستجمهوري
آينده آشكار
خواهد شد.
پايانپيام
1388/2/12
دبير اجرايي خانه كارگر استان خوزستان:
شوراي عالي كار بايد دستمزدها را منطقهاي كند
حسيني از نمايندگان مردم خوزستان در مجلس شوراي اسلامي نيز خواست تا نسبت به پيگيري تعيين دستمزدها به صورت منطقهاي اقدام كنند.
ايلنا: به
مناسبت 11
ارديبهشت روز
جهاني كارگر،
مراسم
گراميداشت
مقام كارگر در
خانه كارگر استان
خوزستان در
اهواز برگزار
شد.
به گزارش
ايلنا، در اين
مراسم آقايار
حسيني، دبير
اجرايي خانه
كارگر استان
خوزستان گفت:
شيوه تعيين
دستمزدها در
سال 88 ناقپ
اصلي حقوق
نيروي كار
است؛ از اين
رو بايد شوراي
عالي كار
دستمزدها را
منطقهاي كند.
وي تاكيد كرد:
در شرايطي كه
كارفرمايان
حق فسخ
قراردادهاي
كار را دارند
و در هر
شرايطي ميتوانند
عذر كارگران
را بخواهند،
امنيت شغلي به
مهمترين
دغدغه
كارگران به
خصوص آنهايي
كه قراردادهاي
موقت دارند،
تبديل شده
است.
وي با اعتراض
نسبت به اخراج
فلهاي
كارگران، از
آنها خواست تا
نسبت به
سرنوشت خودشان
بيتفاوت
نباشند و
اجازه ندهند بيش
از اين با
سرنوشت آنها
بازي شود.
حسيني از
نمايندگان
مردم خوزستان
در مجلس شوراي
اسلامي نيز
خواست تا نسبت
به پيگيري
تعيين
دستمزدها به
صورت منطقهاي
اقدام كنند، زيرا
توجه به شرايط
آب و هوايي از
جمله مسايلي
است كه باعث
خواهد شد تا
عدالت در
قانون مشهود شود.
وي در ادامه
از عدم ارائه
خدمات مناسب
درماني توسط
سازمان تامين
اجتماعي در
خوزستان گلايه
كرد و گفت: با
توجه به وصول
حق بيمه اين
دسته از بيمهشدگان،
خدمات ارائه
شده بسيار
ناچيز و درخور
سازمان عريض و
تاويلي مثل
تامين
اجتماعي نيست.
در اين مراسم
دكتر شجاعپوريان،
نماينده
ادواري مردم
بهبهان و دو
تن از اساتيد
دانشگاه علوم
پزشكي و
همچنين جمعي از
مقامات
اجرايي حضور
داشتند.
پايان پيام
1388/2/12
امروز، روز معلم: فقدان امنيت شغلی و دستمزد پايين:
به
گزارش بخش
فارسی بی بی
سی در تاریخ 12
اردیبهشت 88
آمده است :
امروز در
ايران روز
معلم است. در
سالهای اخير مدام
شاهد اعتراض
معلمان در
سطوح مختلف
بوده ايم.
حقوق و دستمزد
پايين و عدم
امنيت شغلی از
مواردی است که
مورد شکايت
بسياری از
معلمان آموزش
و پرورش است.
کانون های
صنفی معلمان
خواستار
اجرای لايحه
نظام هماهنگ
پرداخت حقوق
هستند. و تا
کنون بارها
اعتراضات خود
را به صورت
تجمع مقابل
مجلس، تعطيلی کلاس
های درس و حتی
تعطيلی مدارس
اعلام کرده اند.
تکرار همه
روزه پايين
بودن حقوق
معلمان در رسانه
ها و اعتراض
آنها تاثير
خود را بر
دانش آموزان
می گذارد.
فاطمه خستو
دبير مقطع
راهنمايی در
گفت و گويی با
بخش فارسی
راديو بی بی
سی به خاطره ی
چند سال گذشته
اش از روز معلم
اشاره می کند
و می گويد در
يکی از مدارس
جنوب شهر
تهران در
خيابان مولوی
معلم بود و
طبق سنتی شخصی
به شاگردانش
گفت که برای
روز معلم هديه
ای برايش
نياورند، چون
هيچ انتظاری
از آنها
ندارد. او در
ادامه می
افزايد: "يکی
از بچه با
معصوميت خاصی
گفت من می
توانم راحت
حرفم را بزنم؟
گفتم بله! گفت
ما شنيديم به شما
حقوق کمی می
دهند و ما می
خواهيم با
دادن هديه روز
معلم به نوعی
به شما کمک
کنيم. خيلی ناراحت
شدم و دلم
سوخت. هم برای
خودمان و هم
برای بچه هايی
که خودشان را
مديون ما می
دانند بدون
آنکه دينی
داشته باشند."
در سالهای
اخير پايين
بودن حقوق
معلمان و درخواست
برای اجرای
لايحه نظام
هماهنگ
پرداخت حقوق
به اعتراض های
علنی منجر شد.
در واکنش به
تحصن اسفند 1385
کانون های
صنفی معلمان
روبروی مجلس،
تعداد زيادی
از تحصن
کنندگان، در
فروردين سال
1386، بازداشت
شدند. محمد
تقی فلاحي، دبير
مقطع متوسطه
روزی را که پس
از آزادی از
زندان اوين به
دبيرستان
بازگشت از
روزهای فراموش
نشدنی دوران
تدريس اش می
داند و در اين
باره می گويد:
"اولين روزی
که دوباره به مدرسه
برگشتم به
نظرم روز
بسيار به ياد
ماندنی بود.
تمام بچه های
مدرسه وقتی
خبردار شدند جلوی
مدرسه آمدند و
شعارهای
جالبی می
دادند. بعد
همگی در راهرو
و در پله ها
ايستاده و
همصدا شعارهايی
می دادند و به
نوعی از من
تشکر می کردند."
درس نخواندن
ها و حواس
پرتی های دانش
آموزان سر
کلاس، تقلب
های آنان
درامتحان و
حتی عاشق
شدنشان از
ديگر مشکلاتی
است که معلمان
بايد با آن
دست و پنجه
نرم کنند. به
ويژه بسياری
معتقدند نسل
جديد دانش
آموزان نسلی عصيانگر
است که خود را
محق به انجام
هر کاری می داند.
نورالله
اکبری از
اعضای کانون صنفی
معلمان از
مشکلات دانش
آموزانش،
مشکلات
اقتصادی
خانواده
هايشان،
مشکلات و
ناهنجاری های
اجتماعی و
فشارهای
جامعه به آنها
سخن می گويد و
اين نسل را
نسلی دوست
داشتنی می
داند چرا که
معتقد است اين
سرکشی به علت
عواملی است که
از جامعه به
دانش آموز
تحميل می شود.
آقای اکبری در
ادامه می
گويد:
"ناهنجاری
هايی که
امروزه در نسل
جوان می بينيم
و معلمان سر کلاس
ها با آن آشنا
هستند، گاهی
به شکل آزار و
اذيت بروز می
کند. ما دانش
آموزانی را
داريم که به
هر شکلی سعی
می کنند
معلمانشان را
دست بياندازند
و اذيت کنند."
در اين ميان هستند
معلمانی که
عليرغم مسائل
و سختی های خودشان
سعی می کنند
به نوعی راهی
برای حل
مشکلات دانش
آموزانشان
پيدا کنند.
فاطمه خستو در
اين باره
خاطره ای
تعريف می کند:
"شاگرد پسری
داشتم که سال
اول راهنمايی
بود و تکاليفش
را انجام نمی
داد. بعد از
چند روز به طور
خصوصی از او
پرسيدم چرا
تکاليفت را
انجام نمی دهی.
گفت پدر و
مادرم به علت
مواد مخدر در
زندان هستند و
مسئوليت
اداره سه
خواهر و
برادرم با من است.
با او قرار
گذاشتم که بين
ساعت های
تعطيلی صبح و
بعدازظهر به
دروس عقب
افتاده اش
برسم تا
کارهای مدرسه
اش برای خانه
کمتر شود."
اين اتفاق می
افتد و معلم
هر روز غذای
کوچکی برای هر
دو نفر می برد
و دو ساعتی
دروس مورد نظر
را تمرين می
کنند. سه سال
به اين شکل می
گذرد تا خانم
خستو به مدرسه
ای در منطقه
ديگری از تهران
منتقل می شود
و سالها از
اين روزها می
گذرد.
فاطمه خستو از
برخورد دوباره
با شاگردش در
سالها بعد می
گويد:" شايد تقريبا
ده سال بعد يک
روز بارانی
منتظر تاکسی بودم
که ماشينی
جلوی پايم
ترمز کرد.
گفتم منتظر
تاکسی هستم.
مرد جوانی
پياده شد و
پرسيد مرا نمی
شناسيد؟ فقط
چشمهای
آشنايی داشت.
گفتم نه! گفت
حسين هستم و
سالهاست
دنبال تان می
گردم تا از
شما تشکر کنم."
در سالهای
اخير عدم
امنيت شغلي،
پايين بودن حقوق
و بسياری
مسائل ديگر
هرچند
اعتراضات گسترده
کانون های
صنفی معلمان
را به همراه
داشته است اما
معلمان می
گويند عشق به
اين حرفه و سر و
کله زدن با
شاگردان و
دانش آموزان
آنها را به
ادامه مسيراميدوار
می کند.
گفتگو با
محمود بهشتی
لنگرودی
سخنگوی کانون صنفی
معلمان:
به نوشته کميته
گزارشگران
حقوق بشر
::مهرداد
رحيمی
1. ابتدا در
خصوص نحوه
تشكيل و سابقه
كانون صنفى
معلمان توضيح
بفرماييد
" نهاد كانون
صنفى معلمان"
در سال 1378 تأسيس
شد. در واقع
بنا به احساس
نيازى كه در
ميان دوستان و
همكاران وجود
داشت، حركت در
اين راستا
آغاز شد و پس
از مراجعه به
كميسيون ماده
10 احزاب موفق
به اخذ مجوز
در دولت موقت
شديم و متعاقب
آن در تهران و ساير
شهرستانها
عضوگيرى آغاز
شد. و پس از شكل گيرى
در استانها يك
شوراى هماهنگى
در سراسر كشور
ايجاد شد.
2- دغدغه و
خواست اصلى
شما در ايجاد
و فعاليت در
چنين مجموعه
اى چه بوده
است؟
آنچه كه براى
ما واجد اهميت
بوده و هست،
بحث ارتقا
ارزش و منزلت
فرهنگيان است.
و تأكيد بر حل
مسائل معيشتى
و رفاهى اين
قشر زحمتكش،
هم در اين
راستاست و
معتقديم كه
معلم براى
ايفاى نقش
بسيار مهم و
كليدى كه دارد
نبايد مشكل و
دغدغه مالى
داشته باشد.
3- وضعيت كانون
و برخوردهاى
صورت گرفته با
آن را چگونه
ارزيابى مى
كنيد؟
از بدو تأسيس
كانون در سال 78
تا سال 83
ارتباط خوبى
بين مديران
وزارت آموزش
وپرورش و
معلمان وجود
داشت،هرچند
خواسته ها و
مطالبات ما بر
آورده نشد، اما
از سال 83 به بعد
اتفاق
ناخوشايندى
افتاد كه آن
را بايد "نگاه
امنيتى به
معلمان" نام
گذاشت و اين
مسئله باعث
جدايى بدنه
وزارت از مديران
شد و متاسفانه
مسئولين
تشكلهاى صنفى
را بايد مزاحم
مى بيند كه
اين اتفاق
ناميمون است.
همين امر باعث
شده در اين
چند سال نزديك
به 2000 نفر از
همكاران ما در
سراسر كشور از
سوى دادسرا
احضار يا
بازداشت شده و
يا توسط هيأت
تخلفات ادارى
محكوم شده
اند.
4- مواضع شما
نسبت به
انتخابات
چيست، چه
خواسته اى از
رئيس جمهور
آينده داريد
كانون در بحث
انتخابات،
تحت گفتمان"
مطالبه محور"
حضور پيدا مى
كند. ما
تاكنون با
دوتن از
كانديداهاى
رياست جمهورى
نشست داشته
ايم و با ديگر
كانديداها
نيز نشست
خواهيم داشت و
مطالبات خود
را مطرح كرده
و مى كنيم. يا
طبق اساسنامه
خود از رئيس جمهور
آينده خواسته
هاى صنفى خود
را مطالبه
خواهيم كرد.
اين مطالبات و
خواسته هاى
شامل چه
مسائلى است؟
از بين رفتن
فشارهايى كه
بر روى تشكلها
هست و تغيير
نگاه امنيتى
به اين نهاد
صنفي، امنيت شغلى-
قانونى
تشكلها،
اعتراض به
بازداشت هاى صورت
گرفته، لغو
تمام احكام
هيأت تخلفات
اداري، بهبود
وضعيت معيشتى
معلمان و
اعمال نظام
هماهنگ
پرداخت،
اعطاى تسهيلات
ويژه به
فرهنگيان،
ارتقاى نقش
معلمان در
تصميم گيرى
هاى ادارى و
مديريتي،
اهميت به
شوراى معلمان،
صدور مجوز به
نشريات
فرهنگي،
ايجاد
خبرگزارى
ويژه
فرهنگيان.
6- در حال حاضر
معلمان طبق
برنامه اى كه
كانون صنفى اعلام
كرده در
اعتصاب به سر
مى برند،
ميزان مشاركت
فرهنگيان در اين
اعتصاب به چه
صورت بوده
است؟
فرهنيگان طبق
بيانيه كانون
عمل مى كنند و
به مدت 3 روز به
اعتصاب خود
ادامه مى دهند
كه اميدواريم
نتيجه دهد تا
ما مجبور به
تصميم ديگرى
نباشيم و خدا
را شكر مى
كنيم كه اين
همدلى و يك
صدايى ايجاد
شده است و
اميد است كه
اين اتحاد ما
را به خواست
صنفى خود
برساند.
7- براى روز
جهانى معلم و
به رسميت
شناخته شدن آن
چه درخواستى
داريد درحالى
كه ما در كشور
روز جهانى
كارگر داريم؟
در ايران اين
روز به رسميت
شناخته شده
است. 13 مهرماه.
در زمان وزارت
آقاى نجفى
امضا شده است.
اما بنابر
ملاحظاتى
عملا اعلام
نمى شود و با
برپا كنندگان
آن برخورد مى
شود. اميد است
كه كانون بتواند
در دولت آينده
اين روز را
احيا كند.
تجمع خانواده های کارگران در مقابل مراکز اطلاعاتی در تهران :
در گفتگویی
با رادیو
برابری در
تاریخ 12
اردیبهشت 88
آمده است : تجمع
خانواده های
کارگران در
مقابل مراکز
اطلاعاتی در
تهران ، حمله
شبانه به محل
مسکونی چندين
بازداشت شده
مشروح اين خبر
را می توانيد
با مراجعه به
لينک زير از
راديو برابری
بشنويد
http://www.radiobarabari.net/files/2009/05/02/3.ram
سانسور سرکوب تجمعات کارگری ايران، و پخش اخبار درگيری پليس و تظاهرات آزاد کارگری
کشورهای ديگر در رسانه های رژيم :
به نوشته
روزنامه سرمايه
در تاریخ 13
اردیبهشت 88
آمده است : مراسم
ناتمام
کارگران
ايران سرمايه
، شکوفه آذر:
در روز جهانی
کارگر،
درحالی که بيش
از 20 خبر در
خبرگزاری های
دولتی ايران،
به بازتاب اخبار
تحصن ها و
اعتصاب های
کارگران و
کشمکش کارگران
با پليس در
کشورهای
مختلف جهان
پرداختند اما
اين اخبار روز
کارگر در
ايران،
بازتاب چندانی
نداشت. اين
درحالی است که
روز کارگر برای
کارگران
ايراني، روزی
دشوار بود. به
گزارش فعالان
کارگری که روز
11 ارديبهشت به
دعوت کميته ها
و اتحاديه
کارگری ايران
در پارک لاله،
ميدان آب نما
گرد هم آمده
بودند و قصد
داشتند خواست
های صنفی خود
را اعلام
کنند، با تجمع
کنندگان
برخورد شد و
پس از دستگيری
برخی از آنها،
کارگران
پراکنده شدند.
علت ممانعت از
برگزاری اين
مراسم،
,نداشتن مجوز
قانونی, اعلام
شد.
شاهدان عينی
جمعيت
کارگران حاضر
در اين گردهمايی
را چندين هزار
نفر اعلام کرده
اند که متشکل
از کارگران،
فعالان کارگري،
دانشجويان و
فعالان حوزه
های مختلف
اجتماعی و
زنان بودند.
صفرزاده همسر
عليرضا ثقفي،
از اعضای
کانون مدافعان
حقوق کارگر و
کانون
نويسندگان
ايران درباره
گردهمايی
آرام روز
کارگر به
,سرمايه, گفت:
,در سال های
پيش نيز در
اين روز که
مانند روز جشن
کارگران است
مراسمی در
پارک چيتگر و...
با حضور اعضای
خانواده کارگران
برگزار می شد
و همزمان
درباره اهداف
و برنامه صنفی
خود گفت وگو
می کردند.
البته در مواردی
اين مراسم با
تنش هايی نيز
همراه بود.,
وی در مورد
گردهمايی
مسالمت آميز
روز گذشته به
,سرمايه, گفت:
,مسوولان اين
گردهمايی کارگری
قصد داشتند تا
در اين
گردهمايي،
ضمن تاکيد بر
مطالبات صنفی
خود، قطعنامه
کارگران ايران
را نيز قرائت
کنند اما پيش
از اينکه اين
گردهمايی شکل
بگيرد، برخی
از کارگران و
ديگر حاضران
دستگير شدند
که همسرم
عليرضا ثقفی و
پسرم محسن
ثقفی هم جزء
آنان بودند.,
او در مورد
پيگيری اين
افراد پس از
دستگيری گفت: ,
هم اکنون اين
افراد در
کلانتری های
مناطق مختلف
تهران
نگهداری می
شوند.,
طبق اعلام
شاهدان عينی
برخی ديگر از
افراد دستگيرشده
عبارتند از:
مريم محسني،
فاطمه شاه نظري،
پروانه
قاسميان،
طاها ولی
زاده، پويا
پشتاره، امير
يعقوب علي،
کاوه مظفري،
محمد اشرفي،
سعيد يوزي،
بهروز خباز،
جعفر عظيم
زاده، محمد
فرجی و رضا
شهابي، مسعود
لقمان، جلوه
جواهري، نيکزاد
زنگنه. همچنين
بيتا طاهباز
از فعالان کارگری
با برشمردن
مفاد قطعنامه
کارگران
ايران، خواست
کارگران برای
برگزاری
تحصنی آرام در
روز کارگر را
خواستی حقوقی
و قانونی
دانست و گفت:
,در صورتی که
اجازه
برگزاری اين
گردهمايی را
می دادند،
کارگران که
همراه با
خانواده های خود
حضور داشتند،
اين گردهمايی
مسالمت آميز را
پس از مدتی با
آرامش ترک می
کردند.,
مفاد 15گانه
قطعنامه
کارگران
ايران عبارت
است از: تامين
امنيت شغلی
برای همه
کارگران و لغو
قراردادهای
موقت و سفيد
امضا و برچيده
شدن فرم های
جديد قرارداد
کار؛ افزايش
فوری حداقل دستمزدها
براساس
نظرخواهی از
کارگران از
طريق نمايندگان
واقعی و تشکل
های مستقل
کارگري؛
برپايی تشکل
های مستقل
کارگري،
اعتصاب، اعتراض،
تجمع و آزادی
بيان؛ پرداخت
فوری دستمزدهای
معوقه
کارگران؛
توقف اخراج و
بيکار سازی کارگران
به هر بهانه
اي؛ برابری
حقوق زنان و مردان
در تمامی
شئونات زندگی
اجتماعی و
اقتصادی و محو
کليه قوانين
تبعيض آميز
عليه آنان؛ برخورداری
تمامی
بازنشستگان
از يک زندگی
مرفه؛ حمايت
از مطالبات
معلمان به
عنوان کارگران
فکري،
پرستاران و
ساير اقشار
زحمتکش جامعه؛
حمايت از
کارگران فصلی
و ساختمان؛
برقراری
امکانات
آموزشي،
رفاهی و
بهداشتی
يکسانی برای
کودکان کار؛
آزادی کليه
کارگران
زنداني؛ پشتيبانی
از جنبش های
آزادی
خواهانه و
برابري؛ حمايت
از حقوق
کارگران
افغانی در
ايران؛ حمايت از
اعتراضات و
خواسته های
کارگران در
سراسر جهان؛
تعطيل رسمی
اول مه (روز
جهانی کارگر)
و درج آن در
تقويم رسمی
کشور.
روز کارگر در
جهان
همچنين اخبار
منتشرشده در
خبرگزاری های
رسمی نشان می
دهد که روز
اول مه برای
ديگر کارگران
جهان نيز،
روزی پرتنش
بوده است. طبق
اين اخبار
گردهمايی
کارگران
کشورهای
آلمان، کوبا،
سوئيس،
يونان،
اتريش،
اسپانيا،
ونزوئلا،
مکزيک و ترکيه
و چند کشور
ديگر به خشونت
ميان کارگران
و پليس
انجاميد.
به گزارش
خبرگزاری
فرانسه از
برلين، در
آلمان که
اقتصاد آن يکی
از شديدترين
رکودها را از
زمان جنگ
جهانی دوم
تجربه می کند،
پليس برلين در
مواجهه با
جوانان
تظاهرات
کننده ای که
در ساعات
اوليه روز به
آتش زدن
خودروها
مبادرت کرده
بودند، 49تن را
بازداشت کرد.
در غرب آلمان
نيز برپايی
تظاهرات آرام
در سراسر اين
کشور با حضور
نيم ميليون تن
منجر به خشونت
شد. نيروهای
امنيتی ترکيه
نيز برای
متفرق کردن
معترضان در
استانبول، از
گاز اشک آور و
ماشين های
آبپاش
استفاده
کردند و در
جريان تجمعات
برگزارشده در
اين شهر، ده
ها پليس و
معترض آسيب
ديدند و يکصد
جوان نيز
بازداشت شدند.
همچنين وقوع
خشونت هايی
نيز از يونان
و شهر لينز
اتريش گزارش
شده است و
وانر فيمن
رهبر سوسيال
دموکرات های
اين کشور در
جمع يکصد هزار
تن از
هوادارانش در
وين اعلام کرد
با
پيشنهادهای
کارفرمايان
در خصوص تحميل
عدم افزايش و
ثابت نگه
داشتن دستمزدها
مخالفت خواهد
کرد.
در شهر زوريخ
سوئيس،
معترضان
اقدام به
پرتاب سنگ،
بطری و بمب
های آتش زا به
سمت پليس
کردند و
نيروهای پليس
ضمن بازداشت
بيش از 80تن، از
گاز اشک آور و
ماشين های
آبپاش
استفاده کرد.
پليس شهر
مکزيکوسيتی
با حدود
200معترضی که به
رغم اعلام دولت
و اتحاديه های
کارگری مبنی
بر تعليق
راهپيمايی ها
و تجمعات
درصدد
راهپيمايی
بودند، درگير
شد. در
ونزوئلا پليس
با شليک گلوله
های پلاستيکی
و استفاده از
ماشين های
آبپاش و گاز
اشک آور،
معترضانی را
که در مرکز
شهر کاراکاس
تجمع کرده
بودند، متفرق
کرد. در
فرانسه نيز
رهبران هشت
اتحاديه صنفی
برای برپايی
تظاهراتی
گسترده در
پاريس دست به
دست هم دادند
و از شرکت يک
ميليون و
200هزار نفر در
300راهپيمايی
برگزارشده در
سراسر اين
کشور خبر
دادند.
دولت اسپانيا
که اخراج يک
پنجم کارگران
و کارمندان
اين کشور را
در سال آينده
ميلادی پيش
بينی کرده است
باعث شد که در
اين روز ده ها
هزار
اسپانيايی در
سراسر کشور از
جمله بيش از
10هزار تن در
مادريد
تظاهرات
کردند. رهبران
اتحاديه های
کارگری
ايتاليا نيز
به نشانه
اعلام همبستگی
با قربانيان و
بازماندگان
زمين لرزه ويرانگر
ماه پيش در
شهر لاکوئيلا
که حدود 300 کشته
به جا گذاشت،
تجمع خود را
در اين شهر برگزار
کردند.
از سوی ديگر،
حدود 36هزار تن
با برپايی
تظاهرات در
پارک يويوگی
در توکيو
ژاپن، افزايش
مزايای رفاهی
و کاهش هزينه
های نظامی را
خواستار شدند.
هشت هزار
کارگر و
دانشجو در کره
جنوبی تجمعاتی
را برپا کردند
و شهرهای
مانيل، پنوم
پن و تايپه
نيز شاهد برگزاری
راهپيمايی
هايی به
مناسبت روز
جهانی کارگر
بودند.
علاوه بر اين،
در روسيه نيز
حدود 200معترض
با تجمع در
مسکو، بازگشت
کمونيسم را
خواستار شدند و
در سنت
پترزبورگ نيز
حدود 120راست
افراطی مسلح
به چاقو و
انواع ديگری
از اسلحه سرد،
بازداشت شدند.
در کوبا،
رائول کاسترو
رئيس جمهوری
اين کشور پيشاپيش
جمعيتی 500هزار
نفره، در
راهپيمايی به
مناسبت روز
اول ماه مه
شرکت کرد.
مورگان
چانگيرای
نخست وزير
دولت وحدت ملی
زيمبابوه نيز
در جمع هفت
هزار نفر شرکت
کننده در
مراسمی به
مناسبت روز
کارگر، تحقق
خواست
اتحاديه های
کارگری را در
زمينه افزايش
دستمزدها،
ناممکن دانست.
اتحاديه های
کارگری
زيمبابوه
اعلام کرده
اند که در
صورت افزايش
نيافتن اساسی
حقوق ها، اعتصاب
می کنند.
کارگران
ايران خودرو
حمله به مراسم
های روز کارگر
را محکوم و
خواهان آزادی
فوری دستگير
شدگان شدند:
خودرو
کار:دوستان و
همکاران
کارگر
دولت مهر ورز
يکبار ديگر به
مراسم های روز
کارگر يورش
برده و دهها
نفر از
کارگران را
ضمن ضرب و شتم
در حضور
کودکان وزنان
دستگير
وروانه زندانها
کرده است.
دوستان کارگر
روز کارگر يک
روز جهانی است
ودر همه جا
تعطيل می
باشد.هيچکسی
حق نداردجلو
برگزاری روز
جهانی کارگر
را بگيرد.
ما برگزاری
مراسم روز
جهانی کارگر
را حق مسلم و
بی چون و چرای
کارگران می
دانيم، سرکوب
و دستگيری
فعالان
کارگری را
محکوم می کنيم
و خواهان
آزادی بی قيد و
شرط تمامی
دستگيرشدگان
هستيم.
جمعی از
کارگران
ايران خودرو
پيام سنديكاى كارگران شركت واحد اتوبوسرانى تهران و حومه
به
اتحاديه های
کارگری ترکيه
در ارتباط با
مراسم اول ماه
می ترکيه
1388/02/12 ساعت 16:18:24
در ابتدا اول
ماه می را به
همکاران و
همياران خود
تبريک گفته و
صميمانه ترين
درودهای
سنديكاى
كارگران شركت
واحد
اتوبوسرانى
تهران و حومه
را بخاطر
پايداری و
مبارزه تان
برای دستيابی
اول ماه می
بعنوان يکی از
تعطيلات ملی
در ترکيه ،برايتان
ارسال مى كنيم
.
باعث خوشحالی
ماست که
شاهديم در گام
بعدی تان يعنی
برگزاری تجمع
در ميدان تاکسيم
منتظر اجازه
دولت نمانده
ايد و در اين
راه بسياری از
نهادها و
نمايندگان
پارلمان اروپا
را هم دعوت
کرده تا
بعنوان شاهد
در اين روز در
کنار شما
باشند و
ببينند که اين
کارگران نيستند
که نظم و صلح
را بهم ميزنند
بلکه اين نيروهای
امنيتی هستند
که با کارشکنی
هايشان نظم
عمومی را بر
هم زده تا
بتوانند
کارگران را
سرکوب کنند و
به خيال
خودشان مبارزات
عدالتخواهی
را عقب بزنند.
در ابتدا اول
ماه می را به
همکاران و
همياران خود
تبريک گفته و
صميمانه ترين
درودهای سنديكاى
كارگران شركت
واحد
اتوبوسرانى
تهران و حومه
را بخاطر
پايداری و
مبارزه تان
برای دستيابی
اول ماه می
بعنوان يکی از
تعطيلات ملی
در ترکيه
،برايتان
ارسال مى كنيم
.
باعث خوشحالی
ماست که
شاهديم در گام
بعدی تان يعنی
برگزاری تجمع
در ميدان
تاکسيم منتظر
اجازه دولت
نمانده ايد و
در اين راه
بسياری از نهادها
و نمايندگان
پارلمان اروپا
را هم دعوت
کرده تا
بعنوان شاهد
در اين روز در
کنار شما
باشند و
ببينند که اين
کارگران
نيستند که نظم
و صلح را بهم
ميزنند بلکه
اين نيروهای
امنيتی هستند
که با کارشکنی
هايشان نظم
عمومی را بر
هم زده تا
بتوانند
کارگران را
سرکوب کنند و
به خيال
خودشان مبارزات
عدالتخواهی
را عقب بزنند.
سنديكاى
كارگران شركت
واحد تهران از
شنيدن اين خبر
مهم که يکی از
موارد خواسته
های شما آزادی
منصور
اسالواست
بسيار خوشحال
است واز اين حرکت
مهم قدردانى
مى كند .
همکاران
بدانيد که ما
هم در شرايط
مشابه شما قرار
داريم و
متاسفانه نه
نمايندگان
اتحاديه های
کارگری و نه
نمايندگان
پارلمانی در
ايران حضور
دارند که
ببينند که قبل
از اول ماه می
چگونه با
تهديد
نيروهای
امنيتی ازبرگزاری
روز کارگر که
حق قانونی
خودمان است ما
را منع
ميکنند.
سنديكاى
كارگران شركت
واحد
اتوبوسرانى
تهران و حومه
از سنديكاى
تومتيز و ديگر
تشكل هاى
مستقل كارگرى
در ترکيه و نهادهاى
كارگرى بين
اللمللى جهان
مى خواهد که
در اين روز با
اتحاد و
همبستگى
خودشان در جهان
خواستار
رسيدن به
جهانى آزاد و
به دور ازجنگ
، خونريزى و
عدالت باشند و
همچنين براى
آزاد شناخته
شدن سنديكاها
در ايران و
آزادى كارگران
زندانى و
بازكشت به كار
اعضاى هيئت مديره
سنديكاى شركت
واحد و ديگر
نهادهای مستقل
کارگری در
ايران ما را
ياری کنند تا
به کمک هم در
مبارزه با
خصوصى سازى و
لغو
قراردادهاى غير
انسانی
کارگری در
جهان، و فراهم
كردن رفاه و
آسايش به
كارگران دنيا
برسيم.
اول ماه می 2009
روز جهانى
كارگر گرامى
باد
سنديكاى
كارگران شركت
واحد
اتوبوسرانى
تهران و حومه
11/2/1388
http://www.syndicavahed.info/index.php?option=com_content&task=view&id=162&Itemid=10
دستگیر
شدگان روز
جهانی کارگر
آزاد باید گردند!
دانشجویان
سوسیالیست
دانشگاه های
ایران
طی
فراخوانی از
سوی کمیته
برگزاری
مراسم اول ماه
مه ۱٣٨٨- که
متشکل از
تشکلهای
مستقل و
رادیکال جنبش
کارگری ایران
هستند-
کارگران،
زنان و دانشجویان
و مردم زحمتکش
را برای
برگزاری
مراسم روز جهانی
کارگر در
تهران دعوت
کرده بودند.
عصر روز جمعه ۱۱ اردیبهشت
در پارک لاله-
اطراف میدان
آب نما- تجمع
گسترده ای
متشکل از
کارگران ،
فعالین و خانواده
های کارگران،
زنان و
دانشجویان که
حدود ۲۰۰۰ نفر
میشد، با حضور
پرشور و
گسترده خود
اقدام به
برگزاری
مراسم روز جهانی
کارگر کردند.
اما از سوی
نیروهای
امنیتی که
ساعتها قبل از
برگزاری
مراسم کل
منطقه را زیر
نفوذ و کاملا
تحت کنترل
داشتند، شرکت
کنندگان
مراسم را به
ضرب و شتم
گرفته و تعداد
زیادی از آنها
را دستگیر و
روانه زندان
کردند، که در
بین آنها
تعدادی از
فعالین
سرشناس جنبش
کارگری و جمعی
از دانشجویان
سوسیالیست به
نامهای
(زانیار
احمدی، نجما
رنجبران، علی معدب،
سعید سجودی،
جمال سید علی،
سیروس رهیاد،حمید
قربانی، سید
جواد موسوی)
دستگیر و تاکنون
از سرنوشت
آنها هیچ
اطلاعی در دست
نیست.
حضور گستردهی
شرکت کنندگان
در مراسم روز
جهانی کارگر
در تهران چنان
نیروهای
امنیتی را
وحشت زده کرده
بود که برای
پراکنده کردن
و جلوگیری از
برگزاری
مراسم، با
یورش وحشیانه
با باتوم ،
شوک الکتریکی،
لگد، توهین و
کت کتک کاری،
افراد حاضر در
محل را مورد
هجوم قرار داده
و مانع ادامه
مراسم شدند.
پیشروی و
تقویت جنبش
کارگری ایران
در چند سال اخیر
و مبارزه مدام
کارگران برای
احقاق حقوق صنفی
و طبقاتی خود،
همچنین اقدام
متحدانه و شجاعانه
امسال
کارگران
ایران جهت
برپایی مراسم
مشترک و مستقل
روز جهانی
کارگر، بیش از
پیش حاکمیت سرمایه
و حامیان آن
را وحشت زده و
و ترس و خوف
سراپا این
حاکمیت را در
بر گرفته است،
که از هر اقدامی
جهت سرکوب و
به زیر کشیدن
هر اعتراض و
حرکت
رادیکالی
کوتاهی
نخواهد کرد.
دانشجویان
سوسیالیست
قبل از هر چیز
اقدام مشترک و
متحدانه
کارگران و
شرکت کنندگان
در مراسم روز
جهانی کارگر
را نقطه عطفی
در جنبش
کارگری و
سوسیالیستی
میداند و بر
شجاعت و
استواری همه فعالین
کارگری، زنان
و دانشجویان
درود میفرستد
و بر این امر
مهم تاکید
میکند که تنها
با حرکت متحد
و متشکل
کارگران و
جنبشهای
رادیکال اجتماعیست
توان مقابله
با یورش
حامیان سرمایه
را خواهیم
داشت.
ما دانشجویان
سوسیالیست
ضمن محکوم
کردن اقدام
زبونانه و
وحشیانه
حاکمیت و
نیروهای امنیتی،
آزادی فوری بی
قید و شرط
تمامی دستگیر
شدگان اول ماه
مه را
خواستاریم! و
از همه
کارگران،
زنان،
دانشجویان،
سازمانها و
نهادهای آزادیخواه
و انسان دوست
در ایران و
جهان
میخواهیم
برای آزادی هر
چه زودتر و بی
قید و شرط
تمامی دستگیر
شدگان اعتراض
کنند و حمایت
بی دریغ خود
را وسیعتر
اعلام نمایند.
زندانی سیاسی
آزاد باید
گردد!
زنده باد اول
ماه مه روز
جهانی کارگر
دانشجویان
سوسیالیست
دانشگاههای
ایران
حدود 30 نفر از فعالان کارگری که برای بزرگداشت روز کارگر در سنديکای فلزکار و مکانيک گردهم آمده بودند, دستگير شدند :
عصر
جمعه ۱۱/۲/٨٨ حدود ٣۰ نفر از
فعالان
کارگری که
برای بزرگ
داشت روز کارگر
در تعاونی
فلزکار و
مکانیک گردهم
آمده بودند
دستگیر شدند.
تعدادی از
بازداشت
شدگان پس از
ساعتی آزاد
شدند، اما از
وضعیت سایرین
و نیز مکان
بازداشتشان
اطلاعی در دست
نیست و
خانواده های
ایشان، به رغم
پیگیری های
مکرر، در بی
خبری و نگرانی
به سر می برند.
این دستگیری
همزمان با
وقایع پارک
لاله اتفاق
افتاده، با این
وجود تاکنون
هیچگونه خبری
درباره ی
تعداد، اسامی
و محل نگهداری
بازداشت
شدگان منتشر
نشده است.
منبع: سایت
لجور
تظاهرات ایستاده در میدان باستیل در پاریس
آزادیخواهان
رژیم جمهوری
اسلامی به
احضار،
دستگیری، زندان،
شکنجه و اعدام
دگراندیشان،
فعالین سیاسی
و اجتماعی و
دیگر
شهروندان
"خارج" از
نظام اسلامی،
در سراسر
ایران ادامه
می دهد.
دلارام
دارابی که در
نوجوانی به
اتهام شرکت در
قتل دستگیر می
شود، هفتهء
گذشته با
اعمال قانون
قرون وسطائی
قصاص، با
"عجله"
قربانی قتل
دولتی می
گردد.
در حال
حاضربسیاری
از فعالین
سیاسی و
عقیدتی و بیش
از صدو بیست
تن از
زندانیانی که
به اتهامی در
نوجوانی
دستگیر
گردیده اند،
بدون محاکمه
در دادگاه
هائی عادلانه،
در دالان مرگ
بسر می برند.
این رژیم ضد
انسانی، برای
ایجاد رعب و
وحشت در میان
تودهء مردم،
کماکان از
"سنگسار"
برای بقتل
رساندن
محکومین
استفاده می
کند. به اعتراف
مقامات
"قضائی" رژیم
اسلامی،
هفتهء گذشته
مجددا مردی در
رشت سنگسار و
بقتل رسیده
است.
در اعتراض به
دستگیری های
کارگران
بخاطر شرکت در
مراسم اول ماه
مه،
در اعتراض به
تداوم
قانونمند
شکنجه در
زندان های
ایران،
در اعتراض به
تداوم مجازات
اعدام و
سنگسار در ایران،
در حمایت از
دادخواهی
خانواده های
مقتولین
سیاسی و
عقیدتی دههء
شصت و
با خواست توقف
هر نوع شکنجه،
لغو فوری
مجازات اعدام
و آزادی بی
چون و چرای
زندانیان
سیاسی و
عقیدتی در
ایران
از شما دعوت
می نمائیم تا
در تظاهرات
ایستاده ای که
روز شنبه
شانزدهم ماه
مه از ساعت
هجده الی بیست
در میدان
باستیل برقرار
خواهد گردید،
شرکت نمائید.
انجمن دفاع از
زندانیان
سیاسی و
عقیدتی در ایران
پاریس، سه
شنبه دوازدهم
ماه مه سال دو
هزار و نه
تعویق 5 ماهه دستمزد کارگران تولیدی فنر
شرکت تولیدی فنر 5 ماه است که دستمزد کارگران را پرداخت نکرده است. در این شرکت 45 کارگر استثمار می شوند. این کارگران حتی عیدی و پاداش خویش را نیز نگرفته اند. همه گزارشات از جمله تمامی اظهارات تشکل های ضد کارگری دولتی حاکی است که وضعیت تولید شرکت بسیار مطلوب است. سرمایه دار بیشترین سودها را دریافت می کند. او بر سر برخی مسائل مربوط به محیط زیست و محاسبات مالی با نهادهای دولتی بگو مگو دارد. سرمایه دار در تدارک سرمایه گذاری های انبوه تر نیز هست و در همین راستا مصادره دستمزدهای کارگران را کمکی به تکمیل سرمایه های مورد نیاز خویش می بیند.
منبع: آژانس ایران خبر
13 اردیبهشت 88
سرمایه داری ایران و یک میلیون و هشتصد هزار کودک محروم از تحصیل
در باره این که آمارهای رسمی دولت سرمایه داری ایران چند درصد واقعیت ها را بیان می دارند فقط یک چیز بسیار روشن و بدون ابهام است. این آمارها همه جا در خدمت بدترین و زشت ترین وارونه پردازی به نفع سرمایه، علیه توده های کارگر و برای تحمیق و گمراه سازی هرچه بیشتر کارگران قرار دارند. آمارهای دولتی درباره شمار کودکان محروم از تحصیل و محکوم به کارتن خوابی و استثمار هولناک در بیغوله های سودسازی سرمایه نیز بدون هیچ تردید حامل حداکثر وارونه پردازی ها و مجعول بافی ها هستند. دولتمردان ونهادهای دولتی سرمایه تحت هیچ شرایطی حاضر به افشای آمار واقعی شمار این کودکان نیستند و اساساً تهیه چنین آماری را در دستور کار خود قرار نمی دهند. با همه این ها و پس از قبول تمامی دروغ پردازی ها و جعلیات و گمراه سازی های نهادهای دولتی، بنا به گزارشات رسمی منتشر شده از سوی سازمان بهزیستی کشور در همین لحظه حاضر بیش از یک میلیون و هشتصد هزار کودک خانواده های کارگری در ایران از هر نوع امکان آموزش و ادامه تحصیل محروم هستند. از میان این جمعیت عظیم بیش از 400 هزار نفر آن ها حتی زیر 15 سال قرار دارند. کل این کودکان و جوانان مجبورند در بدترین شرایط، با تحمل وخیم ترین شرایط کاری، بالاترین فشار استثمار سرمایه و قبول نازل ترین دستمزدها برای سرمایه داران کار کنند. آن ها مجبورند به رقت بارترین کارها روی آورند، مجبورند از هر نوع رشد و آموزش محروم باشند، مجبورند به همه مفاسد اخلاقی تن دهند، مجبورند پرپر شوند و از هستی انسانی خود ساقط گردند. آنان محکوم به تحمل تمامی این فجایع هستند، زیرا در جهنم سرمایه داری به دنیا آمده اند و محکوم به حکم این نظام بشرستیز هستند.
منبع: آژانس ایران خبر
13 اردیبهشت 88
تعویق 3 ماهه دستمزد کارگران ریسندگی جوراب
کارگران ریسندگی جوراب 3 ماه است که حقوق نگرفته اند. سرمایه دار صاحب کارخانه اعلام کرده است که تولید جوراب سود دلخواه را برای سرمایه های وی تضمین نمی کند و برای دستیابی به سودهای کلان تر مجبور است کارخانه را تعطیل و کارگران را اخراج کند! 21 کارگر بیکار شده به دنبال دریافت حکم اخراج خواستار ادامه کار و دریافت دستمزدهای معوقه خود شده اند. سرمایه دار شرکت به هر دو خواست کارگران پاسخ رد داده است. او حتی حاضر به پرداخت مطالبات 3 ماه کارگران نیست. کارگران دراین مدت به تمامی نهادهای دولتی رجوع کرده و فریاد اعتراض سر داده اند. یکی از بیکارشدگان می گوید تنها پاسخی که ما از دولتمردان و عمال دولتی سرمایه دریافت کرده ایم فقط یک جمله بوده است: « بروید و به خدا توکل کنید»!!
منبع: آژانس ایران خبر
13 اردیبهشت 88
اخراج 50 خبرنگار از « ایسکانیوز»
مؤسسه خبری موسوم به « ایسکانیوز» 50 خبرنگار را اخراج کرده است. علت اخراج این کارگران صرفاً این است که سرمایه دار شرکت حاضر به پرداخت حق بیمه آنان نیست. او از گزارش نام کارگران به سازمان تأمین اجتماعی خودداری می کند. حضور آن ها در محل کار در روز بازرسی نمایندگان سازمان مذکور را خطری برای اجبار احتمالی خویش به قبول پرداخت حق بیمه خبرنگاران دیده است و برای پرهیز از تحمل این خطر یکراست همه 50 کارگر را اخراج کرده است. از میان این 50 خبرنگار 20 نفر به صورت تمام وقت و بقیه به طور پاره وقت کار می کرده اند. همه آن ها بیش از چندین سال است که در این مؤسسه کار کرده و استثمار شده اند. خبرگزاری ایسکانیوز همین چند وقت پیش نیز شماری از خبرنگاران را به دلایلی شبیه همین دلیل بالا اخراج کرده بود. دستمزد ماهانه خبرنگاران اخراجی و همزنجیران شاغل باقی مانده آن ها 175 هزار تومان است.
منبع: ایلنا
13 اردیبهشت 88
بیکارسازی های وسیع و سرنوشت نامعلوم 70% کارگران مازندران
بیش از 2000 کارگر اخراجی در استان مازندران با ارسال نامه های متعدد به نهادهای دولتی به وضعیت رقت بار زندگی خود اعتراض کرده اند. اینان کارگرانی هستند که فقط ظرف یک ماه پس از شروع سال نو از کارخانه های مختلف اخراج شده اند. بیکارسازی کارگران در مراکز مختلف کار و تولید این استان با شتاب بسیار به پیش می رود. همه کارگران و افراد خانواده آن ها دچار وحشت و هراس شده اند. حتی نماینده تشکل دولتی و ضدکارگری خانه کارگر اعتراف کرده است که 70 درصد کارگران شاغل کنونی نیز در چهارچوب «قراردادهای موقت» کار می کنند. آن ها با بیشترین فشار استثمار می شوند و هیچ تضمینی برای ادامه اشتغال حتی فردای خویش هم ندارند. اکثر کارگران استان ماه ها است که هیچ دستمزدی دریافت نکرده اند. از همه این ها وحشتناک تر این که، بنا به اقرار همان نماینده خانه کارگر استان، میزان دستمزد بیش از 50 درصد کارگران حتی به 50% دستمزد مصوب شورای عالی کار نیز نمی رسد!!
منبع: ایلنا
13 اردیبهشت 88
اخراج 150 کارگر کشتارگاه کرمانشاه
بر اساس خبر رسیده از شهر کرمانشاه، مسئولین کشتارگاه این شهر 150 کارگر این واحد را اخراج کرده اند.
گفته می شود که 180 کارگر در کشتارگاه کرمانشاه مشغول کار بوده اند و 30 کارگر دیگر نیرز با خطر اخراج روبرو هستند.
تجمع اعتراضی کارگران چندین شرکت در مقابل فرمانداری اراک
بر اساس گزارش کمیته هماهنگی برای ایجاد تشکل کارگری، کارگران چندین واحد صنعتی و تولیدی در مقابل فرمانداری شهر اراک مرکز استان مرکزی دست به تجمع زده و خواستار رسیدگی به مشکلاتشان شدند.
گزارش مذبور حاکیست که بییش از 500 کارگر شرکتهای آذرآب، واگن پارس و چندین شرکت خصوصی دیگر که چند ماه دستمزدهای معوقه خود را دریات نکرده اند، با سردادن شعارهای خواستار پرداخت مطالبات خود شده و بر ادامه اعتراضات تا دستیابی به خواستهایشان تاکید کردند.
عدم پرداخت دستمزد کارگران کارخانه تولید فنر
کارفرمای کارخانه تولید فنر که در جاده قدیم کرج واقع شده از پرداخت دستمزد معوقه 45 کارگر کارخانه مزبور خودداری می نماید.
کارفرمای این کارخانه مدت 5 ماه دستمزد، عیدی و پاداش کارگران را پرداخت نکرده است.وی از سود آوری کارخانه ناراضی است و با بهانه زیست محیطی قصد تعطیل کردن کارخانه را دارد.
لازم به ذکر است که كارگران کارخانه تولید فنر جهت دریافت دستمزدهای معوقه خود چندین بار به ادارات دولتی از جمله وزارت کار مراجعه و شكايت خود را اعلام كردهاند اما مسئولین دولتی از رسیدگی به مشکلات و خواسته های آنان خودداری می نمایند.
دستگیری تعدادی از کارگران سندیکای فلزکار مکانیک در روز جهانی کارگر
نیروهای انتظامی و لباس شخصی جمهوری اسلامی، روز جمعه 11 اردیبهشت به تجمع کارگران سندیکای فلزکار میکانیک که جهت گرامیداشت روز جهانی کارگر تجمع کرده بودند یورش برده و 25 تن از آنان را بازداشت کردند.
گزارشها حاکیست، تجمع کارگران سندیکای فلزکار مکانیک در نعمت آباد تهران برگزار گردیده و از زمان بازداشت کارگران توسط ماموران امنیتی تلاش خانوادهها دستگیر شدگان جهت اطلاع از وضعیت آنان بدون نتیجه بوده و مسئولین امنیتی و انتظامی رژیم از پاسخگویی به آنها خودداری می کنند.
ممانعت از برگزاری روز جهانی کارگر در شهر تبریز
صدها تن از کارگران شهر تبریز که در یک اقدام هماهنگ قصد برگزاری مراسم روز جهانی کارگر را در این شهر داشتند با ممانعت نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی مواجه شدند.
شرکت کنندگان در این تجمع کارگران اخراجی کارخانه تراکتورسازی و واحدها تابعه از جمله موتورسازان، ریخته گری، آهنگری، آناتا، موتوژن، سیمکات، شیرین عسل، ایدم و سایر بخش های ساخت و تولید و مونتاژ تراکتور بودند که قصد داشتند در این روز اعتراض خود را نسبت به اخراج سازی و عدم پرداخت دستمزد و مطالباتشان را اعلام نمایند.
کارگران معترض اعلام کردند در پاسخ به این عمل ماموران امنیتی جمهوری اسلامی در روزهای آینده به تهران سفر کرده و در مقابل ادارات دولتی اعتراضات خود را ادامه خواهند داد.
حمایت وسیع کارگران سنندج از کارگران دستگیر شده اول ماه مه در تهران
جمع کثیری از کارگران کارخانجات و مراکز صنعتی و خدماتی شهر سنندج کارگران بازداشت شده در تجمع روز جهانی کارگر در پارک لاله تهران مورد حمایت قرار دادند.
کارگران کارخانجات شاهو، پرریس، نساجی کردستان، غرب بافت، آجر شیل ، شیرپاک آرا، گونی بافی سما، آرد فجر، نیرو رخش، کارگران بخش خدماتی بیمارستان توحید و جمعی از بازنشستگان شهرستان سنندج اعلام کردند که تا آزادی تمامی دستگیر شدگان گرامیداشت روز جهانی کارگر در پارک لاله به حمایت خود از کارگران بازداشتی ادامه خواهند داد.
بازداشت تعدادی از معلمان درجریان برگزاری تجمع اعتراضی در مقابل وزارت آمورزش و پرورش
بنا به گزارش کانون صنفی معلمان ایران ماموران امنیتی رژیم در جریان تجمع اعتراضی معلمان در مقابل وزارت آموزش و پرورش تعدای از آنان را بازداشت کردند.
بنا به فراخوان کانون صنفی معلمان قرار بود روز دوشنبه 14 اردیبهشت، معلمان در ادامه اعتراضات خود جهت اجرای کامل طرح قانون مديريت خدمات كشوری در مقابل وزارت آموزش و پرورش تجمع نمایند که این امر با ممانعت و دخالت نیروهای امنیتی مواجه گردیده و تعدادی از معلمان توسط ماموران امنیتی بازداشت شدند.
لازم به ذکر است که "رسول بداقی" عضو هیئت مدیره کانون صنفی معلمان تهران توسط ماموران امنیتی بازداشت و به مکان نامشخصی انتقال یافت.
اخراج دهها خبرنگار در ایران
بنا به گزارش خبرگزاری های داخلی، 50 خبرنگار خبرگزاری "ایسکانیوز" اخراج شدند.
یکی از خبرنگاران اخراجی در این رابطه اظهار داشت: دلیل این اخراج ها خودداری مدیریت خبرگزاری از پرداخت حق بیمه این افراد می باشد. وی هم چنین افزود خبرنگاران اخراجی از 3 تا 5 سال سابقه شغلی برخوردار هستند.
تعیین
وثیقه های
سنگین جهت
آزادی
بازداشت
شدگان روز
جهانی کارگر
در تهران
بنا به
گزارش سایت
تغییر برای
برابری، روز
دوشنبه 14
اردیبهشت
خانواده های
افراد
بازداشت شده
در جریان
گرامیداشت
روز جهانی
کارگر در پارک
لاله تهران،
در اعتراض به
ادامه
بازداشت و تعیین
وثیقه های
سنگین جهت
آزادی بستگان
و فرزندانشان
تجمع اعتراضی
برگزار کردند.
بر اساس این گزارش، دستگاه قضایی جمهوری اسلامی جهت آزادی "جلوه جواهری" از فعالان جنبش زنان وثیقه 100 میلیون تومانی، "مریم محسنی" از فعالان کارگری وثیقه 50 میلیون تومانی و جهت آزادی "علی رضا ثقفی" فعال کارگری قرار وثیقه 100 میلیون تومانی، تعیین کرده است.
خانوداده افراد نامبرده با اعتراض به قرارهای مذکور اعلام کردند که توانایی پرداخت چنین وثیقه هایی را ندارند.
لازم به ذکر است که تعدادی از زنان بازداشت شده در تماس با خانواده های خود اعلام کردند که افراد بازداشت شده دربند240 اوین به سر می برند.
تجمع اعتراضی معلمان کرمانشاه
بنا به گزارش رسیده از شهر کرمانشاه، روز دوشنبه 14 اردیبهشت حدود 200 نفر از معلمان کرمانشاه در سازمان آموزش و پرورش این شهر تجمع اعتراضی برگزار کردند .
تجمع اعتراضی معلمان در حالی برگزار گردید که تعداد زیادی از افراد امنیتی با تجهیزات کامل در محل حضور داشتند. اعتراض معلمان کرمانشاه در حالی برگزار شد که در روزهای گذشته اعضای شورای مرکزی کانون صنفی در کرمانشاه تهدید و یا از اجرای تحصن و اعتراض منع شده بودند.
در ادامه
تجمع اعتراضی معلمان
رئیس اداره
آموزش و پرورش
کرمانشاه از
آنان خواست با
نمایندگانشان
وارد مذاکره شود
که این خواسته
با مخالفت جدی
تجمع کنندگان مواجه
گردید. معلمان
معترض اعلام
کردند تا دستیابی
به تمامی
مطالباتشان
به تجمعات و
اعتراضات خود
ادامه خواهند
داد.
نامه
اتحاديه آزاد
کارگران
ايران به
سازمانها و
اتحاديه های کارگری
جهان:
بيش از 170
تن از کارگران
را در تهران
دستگير کرده
اند, از
دستگيرشدگان
حمايت کنيد :
به
: کنفدراسيون
بين المللی
اتحاديه های
کارگری (آي،
تي، يو، سی)
فدراسيون بين
المللی کارگران
حمل و نقل (آي،
تي، اف)
سازمان آموزش
جهانی (اي،آی)
اتحاديه بين
المللی
کارگران
صنايع مواد
غذائي،
کشاورزی و
خدمات (آي،
يو، اف)
14ارديبهشت:
هم سرنوشتيان!
مراسم روز
جهانی کارگر 2009
در ايران طبق
معمول هر سال
مورد يورش
وحشيانه پليس
قرار گرفت و
صدها نفر مورد
ضرب و شتم، بی
حرمتي، توهين و
بازداشت واقع
شدند. در
تهران بيش از 170
نفر و در سنندج
نيز 6 نفر
بازداشت شدند.
در تهران پليس
در نهايت
وحشيگری با
استفاده از
باتوم، گاز اشک
آور و گاز
سوزان فلفل به
شرکت کنندگان
در مراسم روز
جهانی کارگر
در پارک لاله
تهران هجوم برده
و جمعيت زيادی
را مسموم نمود
و در حاليکه
افراد مسموم
دچار سوزش چشم
و حلق و بينی
شده بودند و
نمی توانستند
از خود دفاع
کنند، با چماق
و باتوم، به
شدت ضرب و شتم
شده و بسياری
دچار آسيبهای
جدی مانند
شکستگی سر و
صورت و دست
شده اند. همه
اين انسانهای
کارگر، شريف و
آزاديخواه
جرمشان تنها
برگزاری
مراسم روز
جهانی کارگر
بوده، که جزء
پايه ای ترين
حقوق انسانی
شان است و اين
روز در بسياری
از کشورهای
متمدن جهان
نيز به عنوان
حق مسلم
کارگران
شناخته شده
است، و فقط به
اين جرم مورد
ضد انسانی
ترين
برخوردها قرار
گرفته اند.
هم طبقه ايها!
اما ما
کارگران
ايران در
مبارزات و
کشمکشهای
مداوم برای
احقاق حقوق
خود همواره از
حمايتهای بی
دريغ شما در
خارج از
مرزهای
جغرافيائی
ايران
برخوردار
بوده و از اين
نظر احساس دل
گرمی و داشتن
تکيه گاهی محکم
کرده ايم و
بدون شک،
جسارت
کارگرانی که
تحت فشارها و
در محاصره تنگ
پليس همچنان بر
خواست خود
برای برگزاری
مراسم روز
جهانی کارگر
پافشاری
نمودند، با
اتکاء به
نيروی بين المللی
طبقه کارگر
بوده است.
بنابراين به
همان درجه که
کارگران در
ايران، امسال
وسيعتر و با جسارت
تر به ميدان
آمده اند،
ضروری است که
شما نيز
مجدانه تر،
محکم تر و
وسيعتر از کارگران
ايران حمايت
کنيد و تمام
تلاش خود را
به کار گيريد،
تا دولت
جمهوری
اسلامی
همکاران در بندمان
را هر چه
سريعتر آزاد
کند.
هم اکنون 70 نفر
به اسامی 1-
جعفر عظيم
زاده، 2- شاپور
احسانی راد، 3-
بهرام (عيسی)
عابديني، 4-
سعيد يوزي، 5-
بهروز خباز 6-
يونس ارژنگ 7-
مريم محسنی 8-
محمد اشرفی 9-
لاله محمدی10-
شريف محمدی11-
افسانه عظيم
زاده 12- فاطمه
اقدامی 13-
فاطمه شاه
نظری14- محمد
لطفی15- مصعود
لقمان16-
غلامرضا خانی
17- منصور حيات
غيبی 18- بهناز
فرمانبر 19-
پروانه قاسميان
20- ميثم جعفر
نژاد 21- امير
يعقوب علی 22- کاوه
مظفری 23- جلوه
جواهری 24-
عليرضا ثقفی 25-
محسن ثقفی 26-
اسداله پور
فرهاد 27- علی
رضا فيروزی 28-
پوريا پيش
تازه 29- طاها
ولی زاده 30- هما
اژدرنيا 31-
حميد خادمی 32-
عين اله بصيری
33- اميد شفيعی 34-
نويد يزدی 35- غلامرضا
رجبی 36- سجاد
سبزعلی پور 37-
آيسان زرفام 38- #
خوشبخت 39- احمد
داوودی 40-
محمدی سليمی 41-
محمد احسانی 42-
صالح کيا
آبادی 43- حميد
يعقوب علی 43- سيروس
فتحی 44- شريفه
فتحی 45- مريم
ميربهاری 46-
مريم يمينی فر
47- محمود حسينی 48-
نسرين
عليزاده و... در
بدترين شرايط
و به گفته
افرادی که روز
12 ارديبهشت
آزاد شده اند
حتی بدون غذا
به جرم دفاع
از حق انسانی
خود در
بازداشت بسر
می برند در حاليکه
از جانب
دادگاه
انقلاب
اسلامی در ازای
آزادی هر يک
از آنان وثيقه
های سنگين نيز
تعيين شده
است. مسئولين
قضائی تعيين
چنين وثقه های
سنگينی را
سالهاست که
عامدانه به سياستی
برای تبرئه و
مصون نگه
داشتن خود از
فشار
اعتراضات
نسبت به اعمال
فشارها و در
عين حال در
زندان نگه
داشتن فعالين
تبديل کرده
اند. بايد اين
سياست را به
عقب راند.
با احترامات
فراوان
اتجاديه آزاد
کارگران
ايران
فراخوان برای آزادی دستگیرشدگان اول ماه مه :
ما
خواهان آزادی
فوری و بدون
قید و شرط
دستگیر شده گان
اول ماه مه در
ایران هستیم !
دو هفته از
اول ماه
میگذرد و هنوز
دهها نفر از کارگران
و فعالین
کارگری ایران
بجرم شرکت در مراسم
جهانی روز
کارگر در
زندانهای
جمهوری اسلامی
بسر میبرند.
ما ضمن اعلام
همبستگی با دستگیر
شده گان و
دفاع از
برگزاری
آزادانه
مراسم روز
کارگر در
ایران، در
کنار سایر
فعالین و نهادهای
کارگری در
داخل و خارج
از کشورو نیز
خانواده
دستگیر شده
گان ،
اقداماتی را
به منظور آزادی
فوری و بدون
قید و شرط
آنان در دستور
کار خویش قرار
داده ایم و
بدین وسیله
همگان را به
آن فرا می
خوانیم.
۱. روز
شنبه ۱۶ماه مه به
شهر برلین
میرویم تا ضمن
شرکت در تظاهرات
ضد سرمایه
داری و بحران
جاری صدای
اعتراضی
کارگران
ایران و
دستگیر شده
گان اول ماه مه
را به هم طبقه
ایهایمان در
آنجا برسانیم.
زمان حرکت از
فرانکفورت به
طرف برلین روز
شنبه ۱۶ مه ساعت ۵.۰۰ صبح میباشد .
به این منظور
قطار و اتوبوس
توسط اتحادیه
سراسری آلمان(
دگ ب ) در نظر
گرفته شده که
راس ساعت ۵.۰۰ از ایستگاه
مرکزی
فرانکفورت
حرکت میکنند.
۲.
هفته آینده به
قصد گردهمایی
در مقابل دفتر
اتحادیه
سراسری
کارگران
آلمان ( د گ ب )
حضور به هم می
رسانیم. در
فراخوان
دیگری روز و
ساعت آن را به
اطلاع
میرسانیم.
زنده باد
همبستگی
طبقاتی
کارگران
مرگ بر رژیم
جمهوری
اسلامی
کمیته دفاع
ازآزادی
دستگیر شده
گان اول ماه مه
ایران در شهر
فرانکفورت و
حومه
۱۴ مه ۲۰۰۹
بازداشت علی رضا فیروزی در تجمع روز کارگر
علیرض فیروزی در روز جهانی کارگر در پارک لالهی تهران بازداشت و به زندان اوین منتقل شده است.
علیرضا فیروزی از همکاران مجموعه فعالان حقوقبشر در ایران در روز جهانی کارگر در پارک لالهی تهران بازداشت شده است. فیروزی برای شرکت در همایش روز جهانی نجوم در منطقه تردد داشته که به صورت کاملا بیدلیل و در حالی که از مامور اطلاعات پارک لاله محل برگزاری همایش روز جهانی نجوم را میپرسیده است، توسط ماموران امنیتی بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل میشود. در ساعات پایانی شب علیرضا فیروزی همراه تنی چند از ماموران امنیتی به منزل آورده میشود و پس از بررسی و تفتیش منزل، وسائل شخصی وی را همراه میبرند.
در دومین روز بازداشت این فعال حقوقبشر به زندان اوین منتقل شده و تا کنون خبری از وی در دست نیست. علیرغم اینکه مدارک و کارت عضویت و کارت دعوت همایش روز جهانی نجوم این دانشجو به مسئولان دادگاه انقلاب از سوی خانواده تحویل داده شده است، تا کنون آنان از آزادی وی خودداری کردهاند.
علیرضا فیروزی از متهمان پروندهي دانشگاه زنجان است دو هفته پیش با قرار وثیقهی 50 میلیونی از زندان آزاد شده بود. در روز جهانی کارگر دهها تن از فعالین کارگری بازداشت و به زندان اوین منتقل شدهاند.
منبع خبر
: مجموعه
فعالان حقوق
بشر در ایران
دادگاه
انقلاب در
مورد وضعيت
بازداشت
شدگان وکلا و
خانواده ها را
بى جواب گذاشت:
به
گزارش مدرسه
فمينيستی در
تاریخ 14
اردبهشت 88
آمده است :
امروز نسرين
ستوده به
وكالت از طرف
جلوه جواهرى ،
كاوه مظفرى و
امير يعقوبعلى
به دادگاه
انقلاب رفت.
اين سه عضو
كمپين يك ميليون
امضا كه در
حاشيه مراسم
روزجهانى
كارگر دستگير
شده اند ديروز
از
بازداشتگاه
وزرا به زندان
اوين منتقل
شدند.وهمچنان
در زندان اوين
به سر مى برند.
نسرين ستوده
وكيل اين سه
نفر كه امروز
براى پى گيرى
وضعيت موكلان
خويش به
دادگاه
انقلاب
مراجعه كرده
بود چينين مى
گويد: من
امروز
دردادگاه
انقلاب هيچ
جوابى نگرفتم
و فقط اعلام
ميكنم كه طبق
اظهارات مادر
جلوه جواهرى و
كاوه مظفرى
خانه اين زوج
جوان توسط
ماموران
اطلاعات قفل
شده و كليد خانه
نيز در اختيار
ايشان است.
امروز صبح كه
اين دومادر به
خانه
فرزندانشان
رفته اند
متوجه حضور
ماموران
اطلاعات در
خانه شده و
وقتى از صاحبخانه
سوال كرده اند
ايشان گفته
اند كه ماموران
از من خواسته
اند تا كسى
وارد خانه
نشود .
نسرين ستوده
افزود : كليه
اقدامات ماموران
اطلاعات از
اعمال زود
عليه جلوه
حواهرى تا
بردن ايشان
بدون حكم
قضايى و تفتيش
منزل و قفل
كردن درب منزل
و بردن كليد
منزل غير
قانونى است.
امروز جلوه
جواهری طی
تماس تلفنی از
زندان به مادرش
خبر داده است
که برای وی 100
ميليون وثيقه صادر
کرده اند.
جلوه جواهری
اعلام کرده است
که چنين وثيقه
ای را ندارد.
همچنين بر
مبنای گزارش
سايت تغيير
برای برابری
پگاه فرج
الهي، دختر
مريم حاجی
محسن ( محسنی)
فعال کارگری
درباره آخرين
وضعيت مادرس
می گويد:, به
بعضی ها گفته
اند برای
زندانی ها
وثيقه صادر
کرده اند و
برويد وثيقه
را جور کنيد
من سوالم اين
است که اصلا "
برای چی اين ها
را گرفته اند؟
آنها که عمل
خلافی انجام
نداده اند.
اصلا
گردهمايی
صورت نگرفته
واصلا اگر هم
صورت می گرفت
کار غير
قانونی انجام
نشده بود.
خلاصه خيلی ها
را همان دم در
پارک گرفتند
يا به خانه ها
حمله کردند و
درخانه هايشان
کارگرهايی را
گرفته اند.
حتی جلوی
دادسرا
فهميديم که به
جلسه کارگران
فلزکارمکانيک
که درمحل
سرپوشيده ای
بوده ريخته اند
و همه را
دستگير کرده
اند.,
بهناز مختاری
مادر امير
يعقوبعلی
فعال دانشجويی
و حقوق زنان و
کمپين که خيلی
نگران فرزندش
هست می گويد :
پس از دستگيری
امير در پارک
لاله ساعت ده
ونيم شب به
خانه ما آمدند
سه مامور به
همراه
اميروارد خانه
شدند يک
دستگاه
ريسيور را
بردند. البته
حکم تفتيش
منزل را نشان
نداده بودند
به دخترم گفته
بودند که چون
خود امير با
ماست به حکم
نيازی نيست می
خواستند کتاب
های دخترم را
بردارند که او
گفت اين کتاب
ها مال اوست و
آنها را جا
گذاشتند اما
به آنها گفته
بودند اگر ماهواره
داشتيم حتما
ريسيور را
همراه خود
ببرند.
وقتی از آنها
پرسيديم
چگونه پی
گيروضعيت امير
باشيم گفتند
مشکل امير
سياسی است. ما
گفتيم آنها با
دوستان شان
نشسته و چای
می خوردند
اصلا تجمعی در
کار نبوده اما
آنها گفتند مااستعلام
کرديم
اميرسابقه
دارد و جايی
رفته که نبايد
می رفت." امروز
هم که به
دادگاه انقلاب
رفتيم به ما
جوابی ندادند
حتی مرا به
بازپرسی
امنيت راه
ندادند گفتند
خودمان تماس
می گيريم .
پسر من جرمی
مرتکب نشده که
بخواهند او را
بازداشت کنند
يا اتهامی به
او بزنند. به
نظرم قصد
داشتند که
اورا به بهانه
ای دستگير
کنند، دليلش
را هم نمی
دانم اما روز کارگر
بهانه خوبی
برای آنها شد.
بهمن محمدی
برادر لاله
محمدی و از
اقوام شريفه
محمدی در باره
بازداشت
شدگان می گويد
:, جلوی دادگاه
ما را راه
ندادند و
تهديدمان
کردند . حدود 50
نفر بوديم
مرتب به ما می
گفتند:
نايستيد والا
شما راهم می
گيريم . حتی
خانم من پرسيد
يعنی به همين
راحتی ! و آن ها
هم گفتند بله
به همين راحتی
.
او که از کرج
به تهران آمده
می گويد بعد
از اين که با
خبر شديم لاله
وشريفه را
گرفته اند از
ديروز تا حالا
در راه وزراء
، آگاهي،
دادگاه
انقلاب و اوين
سرگردانيم.حتی
در وزراء هم
داروهای
خواهرم را
نگرفتند ديروز
آقای قاضی
جوانی به
وزراء آمد از
ساعت 30/4 تا 6 آنجا
بود. بعد از
رفتن قاضی به
ما گفتند
برويد به خانه
هايتان ما
خودمان زنگ می
زنيم اما به
سرعت زندانی
ها را با يک ون
از وزرا خارج
کردند. فقط
دوخانم را
آزاد کردند
يکی از آن ها
زن مسنی بود و
ديگری زن
جوانی بود که
با بچه 4 ساله
اش به مدت 24
ساعت
دربازداشت
بود.
به اوين که
مراجعه کرديم
گفتند اين جا
هستند ولی
اسامی را نمی
دهيم .می
گويند برای
بازداشتی ها
وثيقه های
سنگين بريده
اند . درصورتی
که آن ها کاری
نکرده اند که
بخواهند وثيقه
بدهند جرمی
مرتکب نشده
اند که مجرم
باشند.
درآخرين
سوالی که ما
از دادگاه
کرديم گفتند
تا سه شنبه
خبری به شما
نمی دهيم
برويد خانه هايتان
خودمان خبر می
دهيم
رسول بداقی بازداشت شد
در پی تجمع معلمان، امروز صبح رسول بداقی در برابر وزارت آموزش و پرورش بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شد.
رسول بداقی عضو هیئت مدیره کانون صنفی معلمان تهران و از همکاران مجموعه فعالان حقوقبشر در ایران، امروز صبح حسب فراخوانی که در تجمع ابن بابویه توسط فعالان صنفی صادر شده بود، در برابر وزارت آموزش پروش حاضر میشود. اجرای این مراسم با ممانعت نیروهای امنیتی مواجه گردید و رسول بداقی بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شده است. پیگیریهای انجام شده در مورد محل بازداشت بداقی تا کنونه نتیجهیی در بر نداشته است. همچنین اطلاع بیشتری در خصوص سایر بازداشت شدگان تاکنون حاصل نگردیده است.
منبع خبر : مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران
بازداشت شدگان روزکارگر را آزاد کنید
اطلاعیه مطبوعاتی
تأمین امنیت شغلی برای همهی کارگران، برپایی تشکلهای مستقل کارگری، توقف اخراج کارگران، لغو کار کودکان، آزادی کارگران زندانی از جمله خواستههای فعالان کارگری بود که در روز جهانی کارگر در پارک لالهی تهران و بیشتر نقاط کشور دست به تجمع مسالمتآمیز و اعتراضی زده بودند. تجمعی که توسط نیرویهای انتظامی و امنیتی به خشونت کشیده شد و بسیاری از فعالین کارگری بازداشت و روانهی بازداشتگاهها و زندان اوین شدند.
نیروی انتظامی و نیروهای خودسر با ضرب و شتم کارگران و شلیک گاز اشکآور، تجمعکنندگان را که به مناسبت روز جهانی کارگر گردآمده بودند، متفرق کردند. این اقدام در حالی صورت گرفته است که بنا بر اصل 27 قانون اساسی که به صراحت اعلام داشته « تشكيل اجتماعات و راهپيماييها… به شرط آن كه مخل به مباني اسلام نباشد آزاد است» از این مناسبت و حق خود استفاده نموده بودند.
کارگران ایران سالها است که از بسیاری از مشکلات همچون عدم داشتن امنیت شغلی و اخراجهای مستمر و پیاپی و نداشتن حقوق کافی و امنیت جانی در محل کار و... رنج میبرند. اما در این بین خواستهها و اعتراضهای آنان به رسم همیشهگی سیاسی تعبیر شده و رفتاری قهرآمیز و همراه با خشونت و بازداشت و زندان را برای آنان به ارمغان داشته است.
در تجمعهای برگزار شده در روز جهانی کارگر در 11 اردیبهشت ماه دهها کارگر، دانشجو و فعال کارگری همچون جعفر عظیم زاده (رييس هيئت مديره اتحاديه آزاد کارگران ايران)، منصور حیات غیبی (از اعضای هیات مدیره سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه)، شاپور احسانی راد (نماینده اخراجی کارگران کارخانجات نورد و پروفیل ساوه)، حسین میربهاری ،افسانه عظیم زاده ،مهران یزدی ،امید شفیعی ،محمود حسینی ،مریم یمینی فر ،نسرین علیزاده، بهزاد خباز، غلامرضا خانی، علیرضا فیروزی، مریم حاج محسن، پروانه قاسمیان، فاطمه شاه نظری، شریفه، محمد فرجی، فرج الله سعدی، محمد اشرفی، علی رضا تقفی ، محسن تقفی ، سعید مقدم،سعید یوزی،بهروز خباز، مریم محسنی، فایق کیخسروی و زانیار احمدی، نجما رنجبران، علی معدب، سعید سجودی، جمال سید علی، سیروس رهیاد، خمید قربانی، سید جواد موسوی، یکزاد زنگنه، امیریعقوبعلی، کاوه مظفری ، پوریاپوشتاره، طاها ولی زاده، جلوه جواهری بازداشت و روانهی زندانها شدهاند. این در حالی است که بر طبق مادهی 27 قانون اساسی و مادهی 20 اعلامیهی جهانی حقوقبشر «هرکس حق دارد آزادانه مجامع و جمعیتهای مسالمتآمیز تشکیل دهد» .
مجموعه فعالان حقوقبشر در ایران با محکوم کردن برخوردهای صورت گرفته با فعالین کارگری و در خواست آزادی سریع و بیقید و شرط آنان، از مسئولین قضایی میخواهد که به بازداشتهای خودسرانه و برخوردهای خشونتآمیز نسبت به فعالین کارگری و دیگر فعالین مدنی پایان داده و هر چه سریعتر آنان را آزاد کنند. هم چنین این مجموعه با توجه وضعیت معیشتی کراگران و مشکلات عدیده آنان از مسئولان امر میخواهد که با فراهم کردن شرایط بهتر و توجه به درخواستهای کارگران، آنها را از حقوق قانونی و انسانی خود بهرهمند کرده و در جهت رفاه حال این قشر زحمت کش جامعه بکوشند.
دبیرخانه مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران
تهران – 14 اردیبهشت ماه 1388
منبع خبر : مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران
آخرین خبرها از وضعیت بازداشتی های بند 240 اوین و تلاش خانواده هایشان
امروز14 اردیبهشت خانواده های بازداشتی های روز کارگرهمچون روز گذشته در برابر دادگاه انقلاب اجتماع کردند. روز گذشته زنان بازداشتی در تماس با خانواده هایشان اعلام کردند که مردان و زنان هردو دربند 240 اوین هستند. برای عده ای قرار کفالت وبرای عده زیادی قرار وثیقه صادر کرده اند.
در عین حال خانواده های بازداشت شدگان با نوشتن نامه به ریاست قوه قضائیه به عنوان مقام مسئول در این زمینه ضمن اعتراض به نحوه پاسخگویی مراجع قانونی نسبت به بازداشت خانواده هایشان، آزادی بی قید و شرط کلیه بازداشتی ها را خواستار شدند.
شهرزاد جهانیان مادر نیکزاد زنگنه فعال دانشجویی و کمپین که روز گذشته از بندرعباس راهی تهران شد درگفتگو با تغییر برای برابری می گوید :« اول دوستان نیکزاد و بعد خودش تماس گرفت و اطلاع داد که حالش خوب است. گفت هنوز بازجویی نشده و تاکنون هم قراری صادر نکرده اند. گویا روز جهانی کارگر بوده و بچه ها توجه شان جلب شده و رفتند ببیند چه خبره.»
او که به همراه خانواده های دیگر جلوی دادگاه انقلاب رفته می گوید:« امروز که به دادسرا رفتم به من گفتند بازداشت شدگان چندین گروه هستند و فعلا درحال تحقیق هستیم و خودمان به شما خبر می دهیم .»
پدر طاها ولی زاده فعال دانشجویی و کمپین می گوید:« به ما هم هیچ پاسخ درستی ندادند. فقط به من گفتند فعلا باید در بازداشت باشد و قرار بازداشت برایش صادر شده است. حتی نمی گویند فرزندم کجاست واجازه ملاقات هم نمی دهند.»
مادر جلوه جواهری فعال دانشجویی و کمپین نیز اطلاع داد:« جلوه دیروز تماس گرفت و گفت برای او وثیقه 100 میلیون تومانی صادر کرده اند و او هم گفته که ندارد.»
مریم محسنی فعال کارگری نیزبه گفته دخترش پگاه، در تماس با خانواده اش گفته است که برای او و برخی دیگر از زنان وثیقه 50 میلیون تومانی صادر کرده اند و آنها نپذیرفته اند چون جرمی مرتکب نشده اند.»
همسر علی رضا ثقفی فعال کارگری و مادر محسن ثقفی نیز می گوید:« هیچکدام از مردان بازداشتی تا کنون تماسی با خانواده هایشان نگرفته اند. دیشب دونفر را با قید کفالت آزاد کردند و امروز هم برای دو نفر دیگر قرار کفالت صادرکرده اند.به یکسری از خانواده ها گفته اند قرار وثیقه صادر کرده اند و به برخی هم پاسخی نداده اند . دیروز به من گفتند برای علی رضا 100 میلیون وثیقه صادر شده ، بیا و سند بیاور. امروزکه برای پی گیری رفتم می گویند هنوز پرونده شان درحال بررسی و بروید فردا بیایید.»
وی در باره امکان تهیه وثیقه می گوید: «ما که چنین وثیقه ای نداریم. 100 میلیون یعنی سه برابر دیه قتل.مگر جرم آنها چه بوده که بخواهند وثیقه بپردازند. بازداشتی ها که فرار نمی کنند، روز دادگاهی شان حاضر هم می شوند. به نظرمن آنها اهداف دیگری دارند. ما الان با خبر شدیم که به جلسه تعاونی فلزکار مکانیک هم ریخته اند و آنها را بازداشت کرده اند مگر آنها هم در مراسم 11 اردیبهشت بودند؟»
یکی از همسران اعضای سندیکای فلزکار مکانیک نیز که جلوه دادگاه بود می گوید: آنها اصلا در مراسم نبودند. دیروز به ما زنگ زدند و گفتند برایشان قرار کفالت صادر شده و امروز که آمده ایم می گویند سرمان شلوغ است فردا بیایید»
منبع خبر : تغییر برای برابری
تجمع مسالمت آمیز و صنفی معلمان به خشونت کشیده شد
تجمع مسالمت آمیز روز دوشنبه 14 اردیبهشت 1388 معلمان برای مطالبه حقوق صنفی خود در مقابل وزارت آموزش و پرورش به ضرب و شتم معلمان و دستگیری تعدادی از آنان منتهی شد.
این معلمان که در راستای مطالبه حقوق صنفی خود ظهر امروز تجمع مسالمت آمیزی را در مقابل وزارت آموزش و پرورش ترتیب داده بودند، با هجوم نیروهای امنیتی و لباس شخصی مورد ضرب و شتم قرار گرفته و تعدادی زیادی از آنان دستگیر شدند. اکثر دستگیرشده گان بلافاصله آزاد شدند با این حال وضعیت دستگیری برخی از آنان نامشخص است.
رسول بداقی عضو هیئت مدیره کانون صنفی معلمان تهران و از همکاران مجموعه فعالان حقوقبشر در ایران از جمله دستگیر شده گان این تجمع است که از وضعیت او اطلاعی در دست نیست.
منبع خبر : تغییر برای برابری
دوشنبه ۱۴ ارديبهشت ۱۳۸۸ - ۰۴ مه ۲۰۰۹
http://nicicopersonel.blogfa.com/
همکاران عزیز
سال نو بر
یکایکتان
مبارک باد.
این اولین
مطلب این
وبلاگ است.
مطالب این
وبلاگ
گرداگرد بررسی
مشکلات پرسنل
مس سرچشمه
خواهد بود. در
حقیقت این
وبلاگ با هدف
مطرح نمودن
مسائل و
مشکلات
پرسنلی
(کارگری و
کارمندی) مس
سرچشمه و
یافتن راه
کارهای مناسب
جهت حل این
مشکلات تاسیس
شده است.
مطالب این
وبلاگ را
بخوانید و آدرس
آن را به
دوستان و
همکارتان
بدهید. با این
وبلاگ تماس
بگیرید و
پیرامون
موضوعات آن اظهار
نظر کنید.
برای ما مطلب
بفرستید و
اخبار،
اطلاعات
مشکلات
کارکنان هر
واحد مجتمع مس
سرچشمه را به
این وبلاگ
بفرستید كه
منعکس شود تا
سایر همکاران
نیز در جریان
درد مشترک
پرسنل مس قرار
گیرند و با
همیاری و
پیگیری به فکر
حل مشکلاتمان
باشیم.
همه ما
سالهاست که در
مجتمع مس
سرچشمه مشغول
بکاریم و با
خوب و بد آن
ساخته ایم. با
دوری از
مرکزش، با بدی
آب و هوایش،
با گاز خطرناک
کارخانه ذوبش
که آکنده از SO2سمی و
سایر مواد
بیماریزا
است، با دیگر
عوامل بیماریزای
گوناگونی که
در محیط
کارمان از معدن
تا تغلیظ و
ذوب و
پالایشگاه و
لیچینگ و تمامی
واحدهای
اداری و
پشتیبانی
پراکنده شده و
هر روز بخشی
از جانمان را
می گیرد و
رنجورترمان
می کند. همه
شما خوب
میدانید که
تمامی ما
کارکنان مس در
هر پستی که
باشیم در
حقیقت لحظات
عمر خود را به
شندر غاز
میفروشیم و هر
لحظه که می
گذرد در
باتلاق از دست
دادن سلامتی
بیشتر دست و
پا می زنیم. به
عکس روزهای
اول
استخدامتان
نگاه کنید و
حال در آینه
به سیمای خود
بنگرید. کیست
که نداند حاصل
کار در محیط
طاقت فرسای
مجتمع مس
سرچشمه چیزی
جز افسردگی و
پیری زودرس و
از دست دادن
سلامتی ناشی
از بیماریهای
شغلی در مس
سرچشمه نیست.
آیا از خود
نپرسیده اید
که حاصل اینهمه
تلاش چیست؟
آیا با اینهمه
کار طاقت فرسا
به حداقل
خواسته
هایتان از
زندگی رسیده
اید؟ آیا
دارای یک
زندگی
استاندارد و
مرفه و امروزی
می باشید؟ آیا
حقوقی که
میگیرید
تکافوی مخارج
زندگیتان را
می کند؟ آیا
شمایی که در
سالهای آغاز
کار در سرچشمه
هستید یا
شمایی که دیگر
در سالهای
پایانی هستید
و بزودی
بازنشسته می
شوید و تازه
بچه های
دانشگاهی
دارید و فرزندانتان
در آستانه
ازدواج و
تشکیل
خانواده اند
هرگز به این
فکر کرده اید
که یک زندگی
استاندارد
مرفه با چه
میزان از
درآمد
ماهیانه بدست
می آید؟ آیا
هرگز فکر کرده
اید که حق شما
از زندگی چه
بوده و شما
چقدر به این
حق رسیده اید؟
آیا فکر کرده
اید که چرا
تمامی
بازنشستگان
مس سرچشمه بعد
از بازنشستگی
نیز باز کار
می کنند و کار
می کنند و کار
می کنند و چرا
درآمد حقوق
بازنشستگی
نباید
پاسخگوی
مخارجشان باشد
که مجبور
نباشند در این
ایام نیز بدنبال
یک لقمه نان
باشند؟!
پاسخ روشن
است. سیستم
پرداخت حقوق
کارکنان در مس
سرچشمه و به
یك معنا در
تمامی ایران
به شکلی است
که کارکنان
ارزش واقعی
کاری را که
انجام می دهند
دریافت نمی
کنند و تنها
بخش ناچیزی از
ارزش تولید
شده توسط آنها
تحت عنوان
حقوق و دستمزد
به آنها برمی
گردد و بخش
عمده این ارزش
تولید شده که
در حقیقت سود
شرکت است صرف
مخارجی
میگردد که هیچ
ربطی به بهبود
زندگی مردم
ندارد. ما هر سال
رکورد جدیدی
از تولید را
می شکنیم. اما
نصیب ما از
این رکورد
شکنی تولید
چیست؛
زمانیکه غول
تورم افزایش
حقوق ناچیز
سالیانه ما را
به زانو درمی
آورد و قدرت
خرید ناچیز ما
را ناچیزتر می
کند؟
ما کارکنان مس
سرچشمه برای
رسیدن به
حداقل استانداردهای
رفاه در زندگی
خواسته هایی
داریم و
معتقدیم با
پیگیری و
اجرای این
خواسته هاست
که میتوانیم
به میزان قابل
قبولتری از
سطح درآمد،
بهداشت،
آموزش و
پرورش، آموزش
عالی و تفریح
نزدیک شویم.
دراین
فراخوان از
همه همکاران
اعم از
کارگران و کارمندان،
خواسته می شود
تا با مطرح
نمودن خواسته
هایشان در این
وبلاگ به این
امر مهم
بپیوندند. با
جمع آوری این
پیشنهادات ما
لیستی از این خواسته
ها تهیه نموده
و با اتحاد
خویش جهت
دستیابی به
آنها تلاشمان
را بکار
خواهیم بست.
تعدادی از
خواسته های
پرسنل:
1- توقف دریافت
مالیات از
پرسنل مس
سرچشمه بدلیل
ارزیابی غلط
از محرومیت
منطقه
2- افزایش مرخص
پرسنل به ٢
ماه در سال
3- پرداخت ٣ ماه
پاداش پایان
خدمت به ازای
هر سال کارکرد
پرسنل
4- افزایش حقوق
پرسنل به
میزان حداقل
٤٠%
5- لغو محدودیت
اضافه کاری تا
زمانیکه حقوق
پرسنل به
میزان قابل
قبول افزایش
نیافته است.
6- کاهش زمان
کار به میزان
٣۵
ساعت در هفته
7- افزایش ارزش
امتیاز تولید
ماهانه به
میزان ۵٠%
همکاران عزیز!
نظریات خویش
را پیرامون
خواسته های
مطرح شده در
بالا به آدرس:
aliasgar45@gmail.com email:
بفرستید یا در
بخش نظریات،
نظر خود را
مطرح نموده و
بحث افزایش
سطح رفاه
زندگی را
بارورتر نمایید.
دستگيری
حدود ۳۰ نفر از
فعالان
کارگری :
در سنديکای
فلزکار و
مکانيک برای
بزرگداشت روز
کارگر گردهم
آمده بودند
عصر
جمعه ۱۱/۲/۸۸
حدود ۳۰
نفر از فعالان
کارگری که
برای بزرگ
داشت روز کارگر
در تعاونی
فلزکار و
مکانيک گردهم
آمده بودند
دستگير شده اند.
تعدادی از
بازداشتشدگان
پس از ساعتی
آزاد شدند اما
از وضعيت
سايرين و نيز
مکان بازداشتشان
اطلاعی در دست
نيست و
خانوادههای
ايشان، به رغم
پيگيريهای
مکرر، در
بيخبری و
نگرانی به سر
ميبرند.
اين دستگيری
همزمان با
وقايع پارک
لاله اتفاق
افتاده، با
اين وجود تا
کنون هيچگونه
خبری دربارهی
تعداد، اسامی
و محل نگهداری
بازداشت شدگان
منتشر نشده
است.
بازداشت کارگران فلرکار مکانیک:
گزارش
تکمیلی
دستگیری
ها گسترده
کارگری در روز
جهانی اول ماه
مه فقط به
اجتماعات
اعلام شده در
تهران و سنندج
محدود نبوده
است. روز جمعه ۱۱ اردیبهشت
در محل
فروشگاه
تعاونی
فلزکارمکانیک
واقع در
پاسگاه نعمت
آباد، جمعی از
اعضای تعاونی
مسکن
فلزکارمکانیک
نیز بازداشت
شده اند.
بنا بر گزارش
ها حدود شصت
نفر در جلسه
ای که به رسیدگی
به مسایل
تعاونی مسکن و
کسب حضور داشته
اند. ماموران
پلیس بدون هیچ
اخطاری محله
این جلسه را
مورد حمله
قرار داده و
کارت شناسایی و
موبایل های
افراد حاضر در
جلسه را می
گیرند و اجازه
خروج به هیچ
کس را نمی
دهند. با این
وجود اعضای
تعاونی جو را
آرام کرده و
سعی می کنند
به کار خود
ادامه دهند.
در این حین
ماموران
نیروی
انتظامی از
وزارت اطلاعات
استعلام می
کنند و در
نهایت ۱۵ نفر را
به طور مشروط
آزاد کرده و
از آنها خواستنه
اند که با
اولین تلفن به
دادگاه
مراجعه کنند. ۴۵ نفر باقی
مانده توسط
مامورین
بازداشت شده و
به
بازداشتگاه
وصال منتقل
شده اند. ناصر
ابراهیمی،
اسدالله
اقبالی، محمد
گیلانی،
عبداالله وطن
خواه، عزیز
محمدی، حمید
شرقی، ستار امینی،
نبی الله
موذنی، سعید
کدیوی،
پورعزیزی،
شفا، حسین
اکبری، احد
یزدانی از
جمله ی بازداشت
شدگان هستند و
خانواده
هایشان
تاکنون هیچ
گونه اطلاعی
ازآنها
دریافت نکرده
اند. لازم به
یاد آوری است
که اين
دستگيری
همزمان با
وقايع پارک
لاله اتفاق
افتاده است.
دادگاه انقلاب در مورد وضعيت بازداشت شدگان وکلا و خانواده ها را بى جواب گذاشت:
به
گزارش مدرسه
فمينيستی در
تاریخ ۱۴ اردبیهشت ٨٨ آمده
است : امروز
نسرين ستوده
به وكالت از
طرف جلوه
جواهرى ، كاوه
مظفرى و امير
يعقوبعلى به دادگاه
انقلاب رفت.
اين سه عضو
كمپين يك
ميليون امضا
كه در حاشيه
مراسم
روزجهانى
كارگر دستگير
شده اند ديروز
از
بازداشتگاه
وزرا به زندان
اوين منتقل
شدند.وهمچنان
در زندان اوين
به سر مى برند.
نسرين ستوده
وكيل اين سه
نفر كه امروز
براى پى گيرى
وضعيت موكلان
خويش به
دادگاه
انقلاب مراجعه
كرده بود
چينين مى
گويد: من
امروز دردادگاه
انقلاب هيچ
جوابى نگرفتم
و فقط اعلام
ميكنم كه طبق
اظهارات مادر
جلوه جواهرى و
كاوه مظفرى
خانه اين زوج
جوان توسط ماموران
اطلاعات قفل
شده و كليد
خانه نيز در
اختيار ايشان
است. امروز
صبح كه اين
دومادر به خانه
فرزندانشان
رفته اند
متوجه حضور
ماموران اطلاعات
در خانه شده و
وقتى از
صاحبخانه
سوال كرده اند
ايشان گفته
اند كه
ماموران از من
خواسته اند تا
كسى وارد خانه
نشود .
نسرين ستوده
افزود : كليه
اقدامات
ماموران اطلاعات
از اعمال زود
عليه جلوه
حواهرى تا
بردن ايشان
بدون حكم
قضايى و تفتيش
منزل و قفل
كردن درب منزل
و بردن كليد
منزل غير
قانونى است.
امروز جلوه
جواهری طی
تماس تلفنی از
زندان به
مادرش خبر
داده است که
برای وی ۱۰۰
ميليون وثيقه
صادر کرده
اند. جلوه
جواهری اعلام
کرده است که
چنين وثيقه ای
را ندارد....
آخرین
خبرها از
وضعیت
بازداشتی های
بند ۲۴۰ اوین:
سایت
تغییر برای
برابری در
گزارشی نوشته
است: روز ۱۴
اردیبهشت
خانواده های
بازداشتی های روز
کارگر همچون
روز گذشته در
برابر دادگاه
انقلاب
اجتماع کردند.
روز گذشته
زنان بازداشتی
در تماس با
خانواده
هایشان اعلام
کردند که مردان
و زنان هردو
دربند ۲۴۰ اوین
هستند. برای
عده ای قرار
کفالت وبرای
عده زیادی
قرار وثیقه
صادر کرده
اند.
در عین حال
خانواده های
بازداشت
شدگان با
نوشتن نامه به
ریاست قوه قضائیه
به عنوان مقام
مسئول در این
زمینه ضمن اعتراض
به نحوه
پاسخگویی
مراجع قانونی
نسبت به بازداشت
خانواده
هایشان،
آزادی بی قید
و شرط کلیه
بازداشتی ها
را خواستار
شدند.
شهرزاد
جهانیان مادر
نیکزاد زنگنه
فعال دانشجویی
و کمپین که
روز گذشته از
بندرعباس
راهی تهران شد
درگفتگو با
تغییر برای
برابری می
گوید: " اول
دوستان
نیکزاد و بعد
خودش تماس
گرفت و اطلاع
داد که حالش
خوب است. گفت
هنوز بازجویی
نشده و تاکنون
هم قراری صادر
نکرده اند.
گویا روز جهانی
کارگر بوده و
بچه ها توجه
شان جلب شده و
رفتند ببیند
چه خبره."
او که به
همراه
خانواده های
دیگر جلوی
دادگاه انقلاب
رفته می گوید: "امروز
که به دادسرا
رفتم به من
گفتند
بازداشت شدگان
چندین گروه
هستند و فعلا
درحال تحقیق هستیم
و خودمان به
شما خبر می
دهیم."
پدر طاها ولی
زاده فعال
دانشجویی و کمپین
می گوید: " به
ما هم هیچ
پاسخ درستی
ندادند. فقط
به من گفتند
فعلا باید در
بازداشت باشد
و قرار
بازداشت برایش
صادر شده است.
حتی نمی گویند
فرزندم کجاست
و اجازه
ملاقات هم نمی
دهند."
مادر جلوه
جواهری فعال
دانشجویی و
کمپین نیز اطلاع
داد: " جلوه
دیروز تماس گرفت
و گفت برای او
وثیقه ۱۰۰ میلیون
تومانی صادر
کرده اند و او
هم گفته که ندارد."
مریم محسنی
فعال کارگری
نیز به گفته
دخترش پگاه،
در تماس با
خانواده اش
گفته است که
برای او و
برخی دیگر از
زنان وثیقه ۵۰ میلیون
تومانی صادر
کرده اند و
آنها نپذیرفته
اند چون جرمی
مرتکب نشده
اند."
همسر علی رضا
ثقفی فعال
کارگری و مادر
محسن ثقفی نیز
می گوید: "هیچکدام
از مردان
بازداشتی
تاکنون تماسی
با خانواده
هایشان
نگرفته اند.
دیشب دونفر را
با قید کفالت
آزاد کردند و
امروز هم برای
دو نفر دیگر
قرار کفالت
صادرکرده اند.
به یکسری از
خانواده ها
گفته اند قرار
وثیقه صادر
کرده اند و به
برخی هم پاسخی
نداده اند.
دیروز به من
گفتند برای
علی رضا ۱۰۰ میلیون
وثیقه صادر
شده، بیا و
سند بیاور.
امروزکه برای
پی گیری رفتم
می گویند هنوز
پرونده شان
درحال بررسی و
بروید فردا
بیایید."
وی در باره
امکان تهیه
وثیقه می
گوید: «ما که
چنین وثیقه ای
نداریم. ۱۰۰ میلیون
یعنی سه برابر
دیه قتل. مگر
جرم آنها چه
بوده که
بخواهند
وثیقه
بپردازند.
بازداشتی ها
که فرار نمی
کنند، روز
دادگاهی شان
حاضر هم می
شوند. به
نظرمن آنها
اهداف دیگری
دارند. ما الان
با خبر شدیم
که به جلسه
تعاونی فلزکار
مکانیک هم
ریخته اند و
آنها را
بازداشت کرده
اند مگر آنها
هم در مراسم ۱۱ اردیبهشت
بودند؟»
یکی از همسران
اعضای
سندیکای
فلزکار
مکانیک نیز که
جلوه دادگاه
بود می گوید:
آنها اصلا در مراسم
نبودند. دیروز
به ما زنگ
زدند و گفتند
برایشان قرار
کفالت صادر
شده و امروز
که آمده ایم
می گویند
سرمان شلوغ
است فردا
بیایید».
گزارش تکمیلی
اتحادیه
آزاد کارگران
ایران گزارش
داد روز یکشنبه
۱٣
اردیبهشت
خانواده های ۷۰ نفر از
بازداشت
شدگان به
همراه تعدادی
دیگر از
انسانهای
آزادی خواه که
جمعیتی بیش از
۱۰۰ نفر را
تشکیل می دهند
از ساعت ۹
صبح مقابل
دادگاه
انقلاب تهران
تجمع کرده و خواهان
آزادی فوری
بازدداشت
شدگان روز
جهانی کارگر
شده و نسبت به
تعیین وثیقه
های سنگین برای
آن ها اعتراض
نمودند.
اجتماع
کنندگان تاکید
داشتند کسانی
که در تظاهرات
روز جهانی
کارگر دستگیر
شده اند، جرمی
مرتکب نشده و
حق داشته اند
روز خودشان را
گرامی بدارند
و جشن بگیرند.
دادگاه
انقلاب در
جواب به
اعتراض
خانواده ها گفته
است که این
افراد مشکل
امنیتی دارند
و حتی اگر
وثیقه ها را
هم تهیه کنید
حداقل تا یک
هفته دیگر در
بازداشت
خواهند بود.
لازم به ذکر است
که خانواده
یکی از بازداشت
شدگان وثیقه
تعیین شده را
به امید اینکه
امروز
(یکشنبه)
فرزندشان
آزاد شود به
دادگاه تسلیم
نموده اند اما
دادگاه اعلام
کرده که فرزندشان
تا یک هفته
دیگر آزاد
نخواهند شد.
این گزارش می
افزاید:
خانواده ها
متحدانه تصمیم
گرفته اند در
مقابل این
اعمال فشار
مقاومت کنند و
تا آزادی کلیه
بازداشت
شدگان به مبارزه
جسورانه خود
ادامه دهند.
آزادی
تعدادی از
بازداشت
شدگان:
۲۵ نفر از
بازداشت
شدگان روز
جهانی کارگر
در تهران، تا
ساعت ۵ بعد از
ظهر روز شنبه
بدون قرار
وثیقه آزاد شدند.
به گفته
آزادشدگان،
افراد
بازداشت شده
مورد ضرب و
شتم و اهانت
قرار گرفته
اند و تا زمان
آزادی، تمامی
بازداشت
شدگان را بدون
غذا در بازداشت
نگه داشته
اند.
گزارشها از
صدور قرار
وثیقه های
سنگین برای برخی
از بازداشت
شدگان از جمله
جعفر عظیم
زاده رئیس
هیئت مدیره
اتحادیه آزاد
کارگران ایران
خبر می دهد که
برای نام برده
قرار ۵۰
میلیونی
تعیین شده
است. آمار
بازداشت
شدگان در
مجموع ٨۱
نفر زن و ۷۰
نفر مرد اعلام
شده که در
حدود ۲۵ تن (۲٣
نفر مرد و ۲
نفر زن) تا
ساعت ۱۷ روز
شنبه آزاد
شدند.
اتحادیه ی
آزاد کارگران
از سنندج نیز
گزارش داد روز
شنبه هر ۶
نفر بازداشت
شده در این شهر
به اسامی فایق
کیخسروی،
شیوا سبحانی،
منصور
کریمیان،
فرزام ابدی،
شب بو خلیلی،
بابک باجرانی
با قرار وثیقه
هر نفر ٣
میلیون تومان آزاد
شدند.
زنده باد اول ماه مه (١١ ارديبهشت)
روز جهاني مبارزه طبقه كارگر با استثمار و بي عدالتي و تبعيض
دوستان و همكاران شركت مسي
جشن اول ماه مه (١١ ارديبهشت) روز جهاني كارگر امسال را چگونه برگزار كرديد؟ سرچشمه ايها كه زده بودند به كوه و صحراهاي اطراف سرچشمه و سعي كردند با پيك نيك خانوادگي كنار قناتها و چشمه ها اين روزو حسابي خوش بگذرونند. البته اميدوارم سال ديگه روزجهاني كارگر يه مراسم دسته جمعي تو يكي از اين پاركهاي كوچولوي داخل شهرمس سرچشمه بگيريم و چند تا نوازنده و خواننده بتركون با حال! دعوت كنيم و يه جشن و سرور خانوادگي دسته جمعي برپا كنيم. اين كار شدني هست و خيلي هم حال ميده. شايد بشه چن تا از دوستان سخنراني هاي مناسبي هم بكنن و تاريخچه روز اول ماه مه رو شرح بدن و براي همه معلوم بشه كه چرا اين روزو بايد گرامي داشت و جشن گرفت!
اما راستي خبر دارين روز اول ماه مه در تهرون چه قيامتي بود؟؟! به دعوت ١٠ تشكل كارگري و سنديكا در تهرون جمعيت ٢٠٠٠ نفري از فعالين كارگري ساعت ۵ عصر اومده بودن پارك لاله ميدون آبنما كه جشن بگيرن و قطعنامه اول ماه مه رو بخونن. ولي لباس شخصيا و نيروي انتظامي با گاز اشك آور و باتوم به تظاهرات يورش بردن و كلي از بروبچه هاي فعال كارگري رو بازداشت كردن و زنا رو بردن وزرا و مردا رو بردن اوين ...
اما مگه اين دوستان چه ميخواستن كه همچه برخوردي باهاشون كردن؟ آيا نيروي انتظامي حق داره به يه جشن وگردهمايي كارگري حمله كنه و اينطور بگير و ببند راه بندازه؟ مگه اين دوستان تهروني چه ميگفتن و در قطعنامه شون به چه نكاتي اشاره كرده بودن كه بايد سركوب ميشدن؟ ...
در ضمن گردهمايي و تظاهرات اول ماه مه فقط در تهرون سركوب نشده بلكه در سنندج و كرمانشاه و سقز و رشت و تبريز و ... هم فعالان كارگري سعي كردن كه مراسم برگزار كنن ولي بهشون حمله شده و بگيرو ببند راه افتاده...
به هر حال اين بروبچه هاي دستگير شده از زن و مرد هيچ يك گناهي ندارن جز اينكه به بيعدالتيها و استثمار جامعه كارگري و زحمتكشان توسط يك اقليت مفت خور سرمايه دار اعتراض داشتن و خواهان يك دنياي بهتر و بدور از بهره كشي بودن. خواهان رسيدن به آزادي و برابري و رفاه بودن. خواهان رفع تبعيض نسبت به زنان بودن. خواهان رفع ستم نسبت به كودكان بودن. مردم ايران اين عزيزان دربند رو تنها نخواهند گذاشت و از ياد نخواهند برد و اجازه نخواهند داد كه اونا رو در بيدادگاه هاي قرون وسطايي به مجازات محكوم كنند. كاركنان مبارز شركت ملي صنايع مس ايران اين حركت وحشيانه رو محكوم ميكنند و خواستار آزادي سريع و بدون قيد و شرط دستگيرشدگان گردهمآيي اول ماه مه تهران هستند.
از وبلاگ : مس سرچشمه (http://nicicopersonel.blogfa.com/post-6.aspx)
اخراج کارگران ریسندگی جوراب
کارفرمای کارخانه ریسندگی جوراب تهران اعلام کرد: به علت عدم سود دهی کافی، کارخانه ریسندگی جوراب را تعطیل و تمامی کارگران آن را اخراج کرد.
21 کارگر اخراج شده این کارخانه در پی دریافت حکم خود خواستار ادامه کار و دریافت 3 ماه دستمزدهای معوقه خود شده اند. کارگران اخراجی جهت ادامه کار و دریافت مطالبات خود بارها به اداره کار و مقامات دولتی مراجعه و شکایت نموده اند اما هیچ گونه پاسخی به آنان داده نشده است.
ادامه اعتصاب غذای کارگران کارخانه سیمان غرب کرمانشاه
بنا به گزارشات رسیده، صدها تن از کارگران کارخانه سیمان غرب کرمانشاه در اعتراض به عدم پرداخت دستمزدها و مطالباتشان اعتصاب غذا نموده اند.
گزارش رسیده حاکیست، بیش از 500 تن از کارگران این کارخانه از 10 روز قبل تاکنون از دریافت غذای کارخانه خوداری نموده اند.
کارگران اعتصاب کننده مطالبات خود را در سه بند مرح نموده اند که عبارتند از، افزایش حقوق طبق قانون بازنگری کارخانه که قبلا هر 4 سال یک بار انجام گرفته است، اعتراض به مرخصی اجباری کارخانه در ایام عید، رسمی کردن کارگران قراردادی و روزمزد شاغل در بخشهای گوناگون این کارخانه.
کارگران اعتصاب کننده اعلام کردند تا دستیابی به مطالباتشان به اعتصاب خود ادامه خواهند داد.
هزاران کارگر در استان مازندران اخراج شدند
بیش از 2000 کارگر اخراجی در استان مازندران با ارسال نامه های متعدد به نهادهای دولتی نسبت به وضعیت نامشخص خود اعتراض کردند.
گزارش ها حاکیست بیکارسازی کارگران در مراکز مختلف کار و تولید این استان با شتاب بسیار به پیش می رود. گفته می شود 70 درصد کارگران شاغل کنونی در بخش های صنایع و تولیدی این استان در چهارچوب قراردادهای موقت کار مشغول به کار هستند.
این تعداد، افرادی هستند که از آغاز سال جدید از کارخانه ها و مراکز تولیدی در این استان اخراج شده اند.
آزادی تعدادی از دستگیر شدگان پارک لاله با قرار کفالت
گزارش های منتشره حاکیست، 5 تن از افراد بازداشت شده در گرامیداشت روز جهانی کارگر در پارک لاله، با قرار کفالت از زندان آزاد شدند.
امید شفیعی، مهران یزدی، علیرضا فلاح، حسین روان بخش و ساسان لطیفی افرادی هستند که از زندان آزاد شده اند.
لازم به ذکر است که تمام زندانیان مرد درگروه های 4 یا 5 نفره در بند 240 زندان اوین زندانی شده اند و براساس گفته افراد آزاد شده برخورد مناسبی با زندانیان بعمل نیامده و نسبت به خواسته های آنان بی توجهی می شود.
بازداشت رسول بداقی عضو هيئت مديره کانون صنفی معلمان تهران:
به گزارش خبرنامه
اميرکبيردر
تاریخ 15
اردیبهشت 88
آمده است: رسول
بداقي، عضو
هيئت مديره
کانون صنفی
معلمان
تهران، صبح
امروز در پی
حضور در تجمعی
در برابر
وزارت آموزش
پروش بازداشت
شد. هنوز از
محل بازداشت
وی اطلاعی در
دست نيست اما
گفته می شود
اين بازداشت به
علت تلاش های
او در پيگيری
حقوق معلمان
روی داده است.
تجمع معلمان
در برابر
وزارت آموزش
پروش، همانند
تجمع ۱۱ ارديبهشت
کارگران، با
ممانعت
نيروهای امنيتی
و انتظامی
روبرو شد و
معلمان موفق
نشدند اين
تجمع را
برگزار کنند.
بر اساس
خبرهای رسيده
به کميته
دانشجويی دفاع
از زندانيان
سياسی و بر
اساس گزارش
شاهدان عينی ،
علاوه بر رسول
بداقی چند نفر
ديگر در برابر
وزارت آموزش و
پورش دستگير
شده اند که
هنوز هويت
آنها روشن
نيست.
بر اساس قوانين
داخلی و بين
المللی
برگزاری تجمع
آزاد است و
مقامات
امنيتی و
انتظامی بايد
هرچه سريعتر
دستگير شدگان
را آزاد کنند.
کميته
دانشجويی
دفاع از
زندانيان
سياسی
تهران ۱۴ ارديبهشت ۱۳۸۸
اطلاعیه شماره 2 کمیته برگزاری مراسم اول ماه مه 88
کارگران ، مردم آزاده !
پیرو اطلاعیه شماره یک این کمیته که در آن یورش وحشیانه پلیس و نیروهای امنیتی به تجمع روز جهانی کارگر در پارک لاله تهران ( در عصر جمعه یازده اردیبهشت )
و دستگیری بیش از صد و پنجاه نفر از کارگران ، خانواده های آنان، مردم حاضر در پارک ، فعالان جنبش های زنان و دانشجویان ،اعلام شده است، اکنون موارد
زیر برای آگاهی و اقدام به اطلاع شما میرسد :
با گذشت چهار روز از سرکوب و دستگیری در مراسم ، کماکان حدود 130 نفر - از زن و مرد – در زندان اوین (بند 240) در شرایط نامطلوبی در بازداشت به سرمیبرند.
خانواده های این عزیزان دستگیر شده در این مدت به کرات و مداوم در مقابل مراکزامنیتی و قضایی از جمله دادگاه انقلاب در خیابان معلم مراجعه کرده اند و تا کنون توسط
عوامل پلیس خانواده ها بار ها تهدید به دستگیری و سرکوب شده اند و مراجع قضایی پاسخهای ضد نقیض به سوالهای خانواده ها داده اند . بستگان این عزیزان هر روز
بیش از پیش با همدلی و اتحاد اعتراض خود را در مقابل دادگاه انقلاب فریاد میکنند.
با وجود اینکه به تعدادی از خانواده های مراجعه کننده گفته شده است برای بسیاری از دستگیرشدگان وثیقه های سنگین 50 تا 100 میلیون تومانی صادر شده است، بسیاری
از دستگیرشدگان با روحیه ی بسیار بالا اعلام کرده اند که ازادی ما باید بدون قید و شرط باشد و ما هیچ گونه قرار، اعم از کفالت یا وثیقه را نخواهیم پذیرفت.
کمیته برگزار کننده ی مراسم اول ما مه ، ضمن محکوم کردن این برخوردها ، وجدان بیدار همه ی آزادگان جهان را به این نکته جلب مینماید که آن همه ضرب و شتم و
سرکوب این عزیزان که نشات گرفته از ماهیت سرکوبگرانه ی این حاکمیت سرمایه داری است اکنون و در حالی که این افراد بی دلیل در زندان محبوس هستند ،به این
شکل ادامه یافته است که برای آزادی انان که – هر روز بیجهت به تاخیر افتاده است- از طرف خانواده ها باید تاوان مالی پرداخت شود.آیا این دستگاه پلیسی-امنیتی حکومت
ایران نیست که باید تاوان هزینه های روحی و مادی این برخوردهای غیر انسانی را پرداخت نماید ؟!
کارگران ، زنان،دانشجویان و مردان آزادیخواه !
خانواده های این عزیزان دربند هر روزه متحدانه و با روحیه ا ی استوار برای اعتراض به برخوردهای غیر انسانی دستگاه های پلیسی و قضایی در محل دادگاه انقلاب گرد
هم میآیند. اکنون و هر روز دوشادوش انان برای همدلی و اتحاد بیشتر به جمع انان بپیوندیم !
کارگران و تشکل های کارگری ایران و جهان !
حاکمیت حامی سرمایه داری درایران در روزهای قبل علاوه بر سرکوب هایی که در نقاط مختلف ایران برای سرکوب کارگران و مراسم های انان انجام داده در یورشی
دیگر به جلسه ی تعاونی مصرف کارگران فلز کار مکانیک در نعمت اباد- تهران حمله برده است و تعدادی از این کارگران را دستگیر کرده است.
همچنین همانطور که مطلعید مراسم اول ماه مه و اعلام مطالبات کارگران جزو حقوق مسلم و خدشه ناپذیر کارگران است. ما خود را در صفوف همبستگی با تمامی کارگران
جهان می بینیم و از شما دعوت میکنیم ضمن اینکه با نهایت توان و ظرفیت خود به بازتاب اخبار و گزارشات سرکوب هایی که در روز جهانی کارگر بر کارگران شرکت
کننده در این مراسم رفته است ،می پردازید با ایجاد فشار از هر طریق ممکن برای آزادی بی قید و شرط دستگیرشدگان مراسم اول ماه مه در تهران و ایران و حمایت از مطالبات
انان برخیزید !!
تهران – ایران- چهارده اردیبهشت
کمیته ی برگزاری مراسم اول ماه مه 88
• سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه • سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه
• اتحادیه آزاد کارگران ایران • هیات بازگشایی سندیکای کارگران نقاش و تزیینات ساختمان
• شورای همکاری فعالین و تشکل های کارگری :
- کمیته پیگیری برای ایجاد تشکل های آزاد کارگری - کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری
- جمعی از فعالین کارگری - شورای زنان
• کانون مدافعان حقوق کارگر
شش معلم از جمله عضو هيات مديره كانون صنفى فرهنگيان بازداشت شدند :
به نوشته كانون
زنان ايرانى در
تاریخ 15
اردیبهشت 88
آمده است :
رسول بداقى از
اعضاى هيات
مديره كانون
صنفى فرهنگيان
ايران و پنج
معلم ديگر
بازداشت شدند.
بداقى به
همراه تعدادى
از فرهنگيان
ظهر امروز
براى گفتگو با
عليرضا على
احمدى در مقابل
وزارت آموزش و
پرورش حاضر
شده بودند كه
مورد ضرب و
شتم نيرو هاى
امنيتى قرار
گرفتند .
به گفته باقرى
، عضو كانون
صنفى
فرهنگيان ايران
، معلمان به
مناسبت هفته
معلم ديروز با
پلاكاردهايى
در دست در
مقابل
وزارتخانه
حاضر شده
بودند تا
درباره لزوم
اجراى قانون
خدمات كشورى
تاكيد كنند.
باقرى گفت:"
معلمان قصد
راهپيمايى يا
شعار دادن را
نداشتند بلكه
حرف هايى
درباره ضرورت
تسريع در
اجراى قانون
خدمات كشورى و
استاندارد سازى
مدارس داشتند
اما با حضور
نيروهاى انتظامى
و لباس شخصى
متفرق شدند.
ما مى خواستيم
حتى در
نمازخانه
وزارتخانه
بنشينيم و با
وزير گفتگو
كنيم . اما اين
اجازه به ما
داده نشد"
او تعداد
معلمان تجمع
كننده در
ميدان فردوسى را
150 نفر عنوان مى
كند كه ديروز
از سوى
نيروهاى امنيتى
به شدت مورد
ضرب و شتم
قرار گرفتند.
اعتصاب
کسبه لاله زار
در اعتراض به
طرح امنيت
اجتماعی وعقب
نشينی پليس:
به نوشته آفتاب
درتاریخ 15
اردیبهشت 88 : با
کوتاه آمدن
نيروی
انتظامی در
اجرای طرح امنيت
اجتماعی و
صدور مجوز از
سوی اين نيرو
برای پارک
خودروها و
موتور سيکلتهای
مغازهداران
در دو سوی اين
خيابان،
کسبه اقدام به
بازکردن
مغازههای
خود کردند.
به گزارش
ايلنا، صبح
امروز کسبه
لالهزار در
اعتراض به
اجرای طرح
امنيت
اجتماعی در اين
منطقه اعلام
کرده بودند تا
بازگشت اوضاع به
وضعيت سابق،
دکانهای خود
را باز نميکنند.
بر اساس اين
گزارش، با
اجرای طرح
امنيت اجتماعی
در اين منطقه،
نيروی
انتظامی
بسياری از
موتورسيکلتها
و خودروهای
پارک شده در
اين منطقه را
توقيف و به
پارکينگ
منتقل کرد که
اين کار با
اعتراض بازاريان
مواجه شد.
15ارديبهشت :تجمع اعتراضی معلمان در کرمانشاه
کرمانشاه
پست:روز
دوشنبه حدود۲۰۰ نفر
از معلمان
کرمانشاه در
سازمان آموزش
و پرورش اين
شهر تجمع
اعتراضی آرامی
را برگزار
کردند . اين
تجمع در پاسخ
به فراخوان
کانون صنفی
معلمان کشور و
در اعتراض به
عدم اجرای
لايحه خدمات
کشوری صورت
پذيرفت . اعتراض
معلمان
کرمانشاه در
حالی برگزار
شد که در
روزهای گذشته
اعضای شورای
مرکزی کانون
صنفی در
کرمانشاه
تهديد و يا از
اجرای تحصن و
اعتراض منع
شده بودند .
تجمع اعتراضی
دوشنبه در
کرمانشاه با
حضور گسترده
مأموران امنيتی
و انتظامی
انجام پذيرفت
که حضورشان در
اطراف پارک
معلم و سازمان
آموزش و پرورش
به تعداد زياد
و امکانات
مجهز کاملا
مشهود و حکايت
از جو امنيتی
گسترده ای می
داد .
معلمان معترض
از وضعيت
معيشتی خود
گله مند بودند
. يکی از آنها
در پاسخ به
سخنان
فرمانده نيروهای
انتظامی
مستقر در محل
که شرايط کشور
را مناسب برای
چنين حرکت های
اعتراضی
ندانست و خواستار
پايان تجمع شد
گفت : وضعيت
معلم روز به روز
بدتر می شود و
همسر و
فرزندان مان
ضعيف تر می
شوند و در حال
نابودی هستيم
. در اين هنگام
يکی از
نيروهای
انتظامی با
اين معلم
معترض برخورد
فيزيکی می کند
که با مقاومت
فرهنگيان
مواجه شده و
تنش گسترده ای
را بوجود
آورده که با
ميانجی گری
اعضای کانون
صنفی اين تنش پايان
پذيرفت .
در ادامه ،
رئيس سازمان
آموزش و پرورش
خواستار
ملاقات و
گفتگو با
معترضان در
مسجد سازمان شد
که معلمان
حاضر در محل
از حضور در
مسجد برای گفتگو
خودداری
کردند و اعلام
کردند تا زمان
تحقق خواسته
هايشان به
اعتراضات خود
ادامه می دهند
.
اعتراض
فرهنگيان
کرمانشاه در
حالی انجام می
شود که روز
يکشنبه
شعبانی از
نمايندگان
کرمانشاه در
مجلس شورای
اسلامی ضمن
گله مندی از
وضعيت
نامطلوب معلمان
در زمينه مسکن
و مشکلات مالی
از اجرايی شدن
نظام هماهنگ
پرداخت حقوق
تا آخر هفته
جاری خبر داده
بود.
15ارديبهشت :تهديد خانوادههای بازداشتشدگان روز کارگر
دويچهوله
۳۷
نفر از
بازداشتشدگان
روز کارگر در
بند ۲۴۰ زندان اوين
به سر ميبرند.
نسرين ستوده،
وکيل تعدادی
از بازداشتشدگان،
ميگويد که
خانوادههای
آنان در مقابل
دادگاه
انقلاب از سوی
ماموران
تهديد به
دستگيری شدهاند.
روز جمعه (۱۱ ارديبهشت
ماه)، روز
جهانی کارگر،
قرار بود تجمعی
در پارک لالهی
تهران به دعوت
هفت تشکل
کارگری
برگزار شود، اما
ساعاتی قبل از
شروع اين
تجمع،
ماموران امنيتی
تمامی منطقه
را تحت کنترل
قرار داده و
حتی افرادی را
که برای قدم
زدن به پارک
آمده بودند،
بازداشت
کردند. در
جريان اين
دستگيری
گسترده، ۱۰۰ تا ۱۵۰ نفر
بازداشت شدند.
افراد
بازداشتشده
به شعبهی يکم
دادسرای
امنيت تهران
منتقل شده و
تعدادی همان
شب اول آزاد
شدند. عدهی
ديگری نيز روز
بعد با قرار
وثيقه و کفالت
آزاد شدند.
محمد اولياييفرد،
وکيل فعالان
کارگري، ميگويد،
در حال حاضر ۳۷ نفر،
که ۱۴
نفر از آنان
زن هستند، همچنان
در بازداشتاند
و در بند ۲۴۰ زندان اوين
نگهداری ميشوند.
سه تن از
اعضای
سنديکای
رانندگان
شرکت واحد اتوبوسرانی
تهران،
آقايان منصور
حياتغيبي،
غلامرضا خانی
و همايون
جابري، و نيز
جعفر عظيمزاده،
عضو هيئت
مديرهی
اتحاديهی
آزاد کارگران
ايران، در
ميان بازداشتشدگان
هستند. به
گفتهی
اولياييفرد،
برای اين
افراد
قرارهای
وثيقهی ۵۰ تا ۱۰۰ ميليون
تومانی تعيين
شده که
خانوادههای
آنان با نوشتن
نامهای خطاب
به رئيس قوهی
قضائيه به اين
قرار اعتراض
کردهاند. در
اين نامه
عنوان شده که
اين افراد
اساسا جرمی مرتکب
نشدهاند که
برايشان قرار
وثيقه صادر
شود.
در ميان
بازداشتشدگان
روز کارگر
افرادی از
فعالان
دانشجويی و
فعالان حقوق
زنان نيز حضور
دارند. از
جمله جلوه
جواهري، فعال
کمپين يک
ميليون امضا،
و امير يعقوبعلي،
فعال دانشجويی.
نسرين ستوده،
وکيل چهار تن
از اين فعالان،
در گفت و گو با
بخش فارسی
راديو دويچهوله،
به اقدامات
غيرقانونی که
در حاشيهی
اين دستگيريها
انجام شده
اشاره ميکند.
وی همچنين ميگويد،
خانوادههای
اين افراد که
برای پيگيری
وضعيت
فرزندانشان
به دادگاه
انقلاب مراجعه
کردهاند با تهديد
به دستگيری
مواجه شدهاند.
دويچهوله:
خانم ستوده،
چند تن از
موکلان شما در
روز کارگر ،
روز جمعه، در
پارک لاله
بازداشت شدند،
از جمله جلوه
جواهری و کاوه
مظفری. اگر
خبر جديدی از
آنها داريد،
لطفا ما را در
جريان
بگذاريد.
نسرين ستوده:
همان طور که
اشاره کرديد،
موکلان من،
خانمها جلوه
جواهری و
پروانه
قاسميان،
همين طور آقايان
کاوه مظفری و
امير يعقوبعلي،
روز جمعه در
پارک لاله
بازداشت شدند.
در حاشيهی
اين ماجرا
اتفاقات
غيرقانونی
زيادی افتاده
است. از جمله
اين که ابتدا
آقای کاوه
مظفری يک ساعت
قبل از مراسم
تجمع کارگران
در پارک لاله
در حالی که با
چهار تن از
دوستانشان
مشغول صرف چای
بودند،
بازداشت ميشوند.
متعاقب آن، در
نيمهشب
شنبه،
ماموران به
منزل خانم
جلوه جواهري، همسر
آقای مظفري،
مراجعه ميکنند.
بعد از تفتيش
منزل در نيمهشب،
کتاب و نوشتهها
و بسياری از
مدارک و همين
طور کامپيوتر
ايشان را با
خودشان ميبرند
و از ايشان هم
درخواست ميکنند
که همراهشان
بروند. خانم
جواهری از
آنها حکم
قضايی
درخواست ميکند،
ارائه نميدهند
و دو تن از
ماموران مرد،
کشان کشان
خانم جواهری
را از منزل
خارج ميکنند.
البته اين عمل
علاوه براين
که خلاف قانون
است، خلاف شرع
هم بوده، که
ما شکايت
خودمان را
تنظيم کرديم و
طی روزهای آتی
به دادسرای
کارکنان دولت
ارائه خواهيم
داد. در يک
اقدام
غيرقانونی
ديگر، در منزل
آنها را قفل
ميکنند و
کليد را نيز
با خودشان ميبرند.
ديروز وقتی
مادر خانم
جواهری با
کليدساز به
منزل مراجعه
ميکنند که
قفل را عوض
کنند و وارد
خانه بشوند، متوجهی
حضور ماموران
وزارت
اطلاعات در
محل ميشوند و
همين طور
همسايگان
اظهار ميکنند
که از آنها
درخواست شده
از ورود خانم
جواهري، مادر
جلوه، به منزل
جلوگيری بهعمل
بيايد. همهی
اينها اقداماتی
غيرقانونی
بوده است.
آيا اين به
نوعی پلمب
منزل نيست؟
بله. در حقيقت
بدون اين که
تشريفات پلمب
يک منزل رعايت
بشود و دلايلی
برای آن ذکر
بشود، با اقدامی
که نميشود
اسم آن را
چيزی گذشت، در
خانه را قفل
کرده و کليد
را در جيبشان
گذاشتهاند.
اين عمل کاملا
غيرقانونيست،
و همين طور من
نگران موکلان
خودم آقای کاوه
مظفری و خانم
جواهری هستم،
به دليل اينکه
وقتی اختيار
آنها و
بستگانشان
نسبت به آن
منزل کاملا از
آنها سلب شده
است،
بنابراين چه
مخاطراتی ميتواند
امنيت اين دو
نفر را که زن و
شوهر هستند به
خطر بيندازد.
آيا امروز
خانوادههای
موکلان شما
برای پيگيری
وضعيت فرزندشان
به دادگاه
انقلاب
مراجعه کردهاند
؟
بله. ميدانيد
که سه روز است
خانوادهها
به دادگاه
انقلاب
مراجعه ميکنند
و آنها را به
دادگاه راه
نميدهند.
بسياری از
آنها موفق
نشدند به
دادسرای مربوطه
وارد بشوند و
امروز از محل
با من تماس
داشتند که
مورد تهديد
قرار گرفتهاند
و به آنها
گفته شده است
که بازداشت ميشوند
و از آنها
درخواست شده
که محل را ترک
کنند.
شما غير از
موکلان
خودتان آيا از
وضعيت بقيهی
بازداشتشدگان
روز کارگر هم
اطلاعی
داريد؟
چون من وکالت
چهارتن از کسانی
را که در آن
تجمع بازداشت
شدهاند به
عهده دارم،
بنابراين
اطلاعاتی که
ميتوانم به
شما بگويم،
اطلاعات
مربوط به
موکلان خودم
است. ميدانيد
که آن تجمع به
دعوت هفت تشکل
کارگری در ايران
صورت گرفته
بود و قرار
بود در جلوی
آبنمای پارک
لاله برگزار
شود. معهذا قبل
از شروع تجمع
و بعد از آن
افراد
بسياري، حتی افرادی
که برای قدم
زدن به پارک
رفته بودند بازداشت
شدهاند، از
جملهی آنها
آقای امير
يعقوبعلی و
کاوه مظفری
هستند که اصلا
اينها قبل از شروع
تجمع آنجا
بودند. گرچه
اعلام آن تجمع
در روز کارگر
به ويژه از
طرف هفت تشکل
کارگري،
اقدامی کاملا
قانونی بوده،
اما حتا اينها
در تجمع حضور
هم نداشتند.
همهی اينها
مسايليست که
پيرامون اين
تجمع وجود
دارد.
تعدادی از
بازداشتشدگان
گويا با قرار
کفالت و وثيقه
آزاد شدهاند.
الان حدودا ميدانيد
که چند نفر در
بازداشت
هستند؟
در مراجعهای که
من ديروز به
دادسرای
انقلاب
داشتم، هيچ کس
به من جواب
درستی نداد و
حتا نسبت به
بعضی از اين
متهمين اظهار
بياطلاعی
کردند.
بنابراين من
هيچ آمار
دقيقی در دست
ندارم.
از محل
نگهداری
بازداشتشدگان
چطور؟ آيا همهشان
الان در جای
مشخصی هستند
يا اين که
پراکندهاند؟
طبق اعلام
خانوادهها
بيشتر آنها به
زندان اوين
منتقل شدهاند.
اما بديهيست
وقتی به هيچ
کس، نه از
بستگان و نه
از وکلا، اجازهی
ملاقات يا
ورود به
پرونده را
ندادهاند،
هيچ اطلاعات
دقيق و کاملی
از وضعيت آنها
در دست نيست.
مصاحبهگر :
ميترا شجاعی
تحريريه: کيواندخت
قهاری
اعتصاب عده ای از رانندگان خط کرج – آزادی
رانندگان اتوبوس های خط کرج – آزادی صبح روز دوشنبه 14 اردیبهشت اعلام اعتصاب کردند و به طور متحد و یکصدا دست از کار کشیدند. رانندگان در کنار پل فردیس اجتماع کردند و اعلام داشتند که دولت بدترین شرایط کار را بر آنان تحمیل کرده است. به طور مثال، در طول یک سال چهار بار مکان های توقف اتوبوس ها را تغییر داده است. تمامی تسهیلات لازم برای ادامه کار آنان را از میان برداشته است. هزینه های زیادی را بر دوش آن ها نهاده و بدین سان دستمزدهای واقعی آنان را کاهش داده است. رانندگان خواستار تحقق فوری مطالبات خود هستند.
منبع: آژانس ایران خبر
15 اردیبهشت 88
بیست واحد صنعتی در قزوین تعطیل و کارگران آن ها بیکار شدند
از سال 76 تا امروز بیش از 100 کارخانه بزرگ و متوسط در شهر صنعتی قزوین تعطیل شده است. شمار کارخانه هایی که فقط در طول همین دو سال اخیر به کار خود پایان داده اند از مرز 20 گذشته است. تعطیل شدن این واحدها بیکارسازی های بسیار گسترده کارگران را درپی داشته است. هزاران کارگر به ورطه بیکاری پرتاب شده و ده ها هزار نفر افراد خانواده های کارگری فشار گرسنگی و فقر و کابوس مرگ ناشی از فقر را تحمل کرده اند. کارگران کارخانه هایی مانند فرنخ و مه نخ و نازنخ و پوشینه بافت و لامپ الوند و ده ها واحد صنعتی دیگر در طول این چند سال مدام در حال مبارزه و اعتراض بوده اند. آنان بارها در مناطق مختلف شهر و در برابر نهادهای دولتی گوناگون اجتماع کرده اند. چند بار راهی تهران شده اند تا علیه تعویق دستمزدها و بلاتکلیفی وضع اشتغال خویش فریاد سردهند. بر اساس اخبار مندرج در جراید دولتی و حتی بر پایه اظهارات عوامل خانه کارگر هم اکنون حداقل 60 هزار کارگر فقط در قزوین با معضل مرگبار بیکاری دست به گریبان هستند. شمار بیکاران مدام رو به افزایش است. کارگرانی نیز که اکنون کار می کنند هیچ تضمینی برای ادامه اشتغال خود ندارند. موج وحشت و هراس از بیکارشدن همه آن ها و خانواده هایشان را فراگرفته است.
منبع: ایلنا
15 اردیبهشت 88
لشکرکشی گسترده نیروی سرکوب سرمایه علیه تجمع معلمان
دولت سرمایه برای جلوگیری از تشکیل اجتماع اعتراضی معلمان به یک لشکرکشی انتظامی و امنیتی دست زد. بر اساس اطلاع، تعدادی از معلمان تهران در ادامه اعتراضات و مبارزات چند ساله خویش قصد داشتند در مقابل وزارت آموزش و پرورش اجتماع کنند تا یک بار دیگر فریاد اعتراض خود را علیه شرایط مرگبار کار و زندگی خویش به گوش حاکمان سرمایه برسانند. نهادهای پلیسی و امنیتی سرمایه به محض اطلاع از احتمال تجمع معلمان دست به کار لشکرکشی شدند. آنان تمامی خیابان های قرنی و سمیه و محدوده میدان فردوسی را به اشغال خود درآوردند. بر اساس گزارش روزنامه ها در طول این روز نیروی سرکوب بارها به تجمعات معلمان حمله ور شدند و در بسیاری جاها معلمان را مورد ضرب و شتم و اهانت و هتاکی قرار دادند.
منبع: آزانس ایران خبر
15 اردیبهشت 88
اجتماع اعتراضی رانندگان بیکارشده کرمانشاه
شرکت اتوبوس رانی کرمانشاه بیش از 400 کارگر راننده را از کار اخراج کرده است. دولت سرمایه این شرکت را همچون شرکت ها و کارخانه های متعدد دیگر به سرمایه داران خصوصی هدیه کرده است. مالکان جدید سرمایه بی درنگ حکم اخراج این کارگران را صادر کرده و به اجرا نهاده اند. سرمایه داران به روال معمول برای افزایش هر چه هولناک تر فشار کار، بالا بردن روزانه کار، سنگین ساختن حجم هر چه عظیم تر کار بر دوش هر کارگر و کاهش هر چه گسترده امکانات حمل و نقل عمومی شهر از پیش دست به برنامه ریزی زده اند. آنان کوشش دارند تا با توسل به تمامی این ترفندها شمار رانندگان را هر چه بیشتر کاهش دهند و از این طریق جمعیت هر چه بیشتری را اخراج کنند. رانندگان اخراجی هر کدام سال های زیادی را در این شرکت کار کرده و استثمار شده اند. آنان عموماً در سنین بالا هستند، شانسی برای فروش نیروی کار خود در جاهای دیگر ندارند و به ادامه زندگی و رهایی از گرسنگی ناشی از بیکاری امیدوار نیستند. رانندگان با تشکیل اجتماع به این جنایت اعتراض کردند. آنان خواستار الغای احکام اخراج و تضمین اشتغال خویش هستند.
منبع: آژانس ایران خبر
15 اردیبهشت 88
ادامه بازداشت دستگیرشدگان اول ماه مه 88
پنج روز از دستگیری و زندانی شدن بیش از صد نفر از شرکت کنندگان در مراسم روز جهانی کارگر در چند شهر می گذرد. دولت سرمایه در این روز در بسیاری از استان ها به صفوف کارگران و فعالان کارگری یورش برد. در پارک لاله تهران ده ها نفر را دستگیر کرد و راهی سیاهچال ها ساخت. در نعمت آباد واقع در جاده تهران- ساوه به شمار زیادی از کارگران فلزکار- مکانیک یورش برد و تعدادی از آنان را بازداشت کرد. در سنندج و کرمانشاه نیز به جمع های کارگری برگزارکننده مراسم اول ماه مه حمله کرد. دستگیرشدگان عموماً در زندان اوین به سر می برند. دولت ملاقات خانواده ها با زندانیان را ممنوع کرده و جز در موارد معدودی خانواده ها نتوانسته اند زندانیان را ملاقات کنند. تا کنون فقط چند نفر آزاد شده اند. گزارشات زیادی حاکی است که دستگیرشدگان در سطحی وسیع مورد آزار و اذیت و بدرفتاری قرارگرفته اند. خانواده های زندانیان هر روز در مقابل زندان و مراکز دولتی اجتماع می کنند. آنان خواستار آزادی بدون هیچ قید و شرط زندانیان هستند. «جرم» دستگیرشدگان هیچ چیز جز شرکت در مراسم اول ماه مه نیست، مراسمی که زیر فشار تهاجم و تعرض نیروی سرکوب حتی تشکیل هم نشده است. خانواده ها به اجتماعات اعتراضی خود ادامه می دهند. آنان بارها تأکید کرده اند که تا آزادی کامل همه دستگیرشدگان به اجتماعات خود ادامه خواهند داد.
منبع: آژانس ایران خبر
15 اردیبهشت 88
پنج سال بیکاری و بلاتکلیفی کارگران کشت و صنعت لرستان
دولت سرمایه داری پنج سال پیش اعلام کرد که شرکت کشت و صنعت لرستان را به سرمایه داران خصوصی واگذار می کند. مسؤلان دولتی این مؤسسه به دنبال این تصمیم شروع به اخراج کارگران کردند و تمام آنان را بیکار ساختند. در روزهای بعد آنچه به وقوع پیوست نه انتقال کارخانه از بخش دولتی به خصوصی، نه بازگشت کارگران به کار یا حتی استخدام نیروی کار جدید بلکه فقط فروش علنی و آشکار همه ماشین آلات و ابزار کار و موجودی های منقول و غیرمنقول شرکت بود. ماجرا این بود که دولت سرمایه مطابق معمول این کارخانه بزرگ و سرمایه های انبوه آن را بسیار سخاوتمندانه به عده ای سرمایه دار خصوصی پیشکش می کرد. مالکان خصوصی جدید اصلاً قصد اداره کارخانه و ادامه تولید در آن جا را نداشتند. آنان انباشت سرمایه در این حوزه را باب طبع خود نمی دیدند و فقط و فقط می خواستند ده ها میلیارد تومان سرمایه حاصل کار و استثمار توده های کارگر را به صورت یک عطیه از دست دولت خویش دریافت کنند. سرمایه داران خصوصی تصاحب کننده این هدیه عظیم دولتی آماده بودند تا کل این سرمایه ها را با میلیاردها سرمایه ای که خود از طریق استثمار کارگران کسب کرده اند و نیز با وام های کلان دریافتی از دولت با هم یکی کنند و همه آن ها را یکجا در سودآورترین عرصه های ممکن سرمایه گذاری کنند. مالکان خصوصی سرمایه بسیار سریع نقشه خود را جامه عمل پوشاندند و در همین راستا جمعیت کثیر کارگران کشت و صنعت لرستان را برای همیشه بیکار ساختند. اینک پنج سال از آن تاریخ می گذرد. کارگران اخراجی چند صباحی مستمری بسیار ناچیزی زیر نام بیمه بیکاری دریافت کردند، اما دوران دریافت این غرامت بسیار ناچیز هم کوتاه بود و بسیار زود به سر رسید. آنان مدت ها است که هیچ دستمزدی ندارند و از هیچ درآمدی برای امرار معاش خود و خانواده خود برخوردار نیستند. علیه این وضعیت به همه جا شکایت کرده اند. همه جا فریاد اعتراض سرداده اند. بارها از این یا آن نهاد دولتی وعده های سر خرمن تحویل گرفته و همیشه نیز دروغ بودن این وعده ها را تجربه کرده اند. کارگران با همه این ها همچنان تلاش می کنند و خواستار شروع کار مجدد کارخانه و بازگشت خویش به سر کار هستند.
منبع: ایلنا
15 اردیبهشت 88
16ارديبهشت. معلمان در هفته معلم کتک خوردند
راديو
آلمای
معلمان استان
تهران که در
هفته معلم قصد
ديدار با وزير
آموزش و پرورش
را داشتند
توسط نيروهای
امنيتی مورد
ضرب و شتم
قرار گرفته و
تعدادی از
آنان بازداشت
شدند. علی
باغاني،
دبيرکل کانون
صنفی معلمان
از جزئيات اين
واقعه ميگويد.
روز دوشنبه
چهاردهم
ارديبهشت
سومين روز هفته
بزرگداشت
معلم در
ايران، جمعی
از معلمان استان
تهران برای
بيان خواستهای
خود مقابل
ساختمان
آموزش و پرورش
در ميدان
فردوسی تجمع
کردند.اين
تجمع با دخالت
نيروهای
امنيتی و لباس
شخصی به زد و
خورد کشيده شد
و پنج تن از
معلمان
بازداشت شدند.
علی اکبر
باغانی
دبيرکل کانون
صنفی معلمان ميگويد
رسول بداقی
عضو هيأت
مديره کانون
همچنان در
بازداشت است
ولی از وضعيت
ساير بازداشتشدگان
اطلاعی در دست
نيست.
دويچهوله: آقای
باغاني، در
تجمعی که
ديروز معلمان
جلوی وزارت
آموزش و پرورش
داشتند آقای
رسول بداقی از
اعضای هيات
مديرهکانون
صنفی
فرهنگيان و
پنج معلم ديگر
بازداشت شدند.
برای ما توضيح
بدهيد که
ديروز چه
اتفاقی افتاد.
علی اکبر
باغانی: کانون
صنفی معلمان و
دبيرخانهشورای
هماهنگی
معلمان سراسر
کشور طبق
بيانيهای که
قبلا صادر
کرده بوديم در
راستای عدم
اجرای قانون
خدمات کشوري،
به معلمان
گفته بوديم که
روز دوشنبه
جلو
وزارتخانه
بيايند تا با
وزير و معاونت
وزير در رابطه
با اين موضوع
صحبت کنيم.
آقای احمدينژاد
رييس جمهور در
تاريخ ۲۹ بهمن ۸۷ قول داده
بودند که
قانون خدمات
کشوری را از اول
فروردين اجرا
بکنند ولی
متاسفانه به
قول خود عمل
نکردند.
معلمان در
تهران و بعضی
از شهرستانهای
اطراف تهران
در مقابل
ساختمان
وزراتخانه و
در شهرستانها
در ادارات و
در استانها هم
در سازمانهای
آموزش و پرورش
تجمع داشتند.
ما هم طبق
قراری که
داشتيم به جلو
وزارتخانه
رفتيم. من
خودم وارد
وزارتخانه
شدم تا وزير
را متقاعد کنم
که با معلمان
گفتوگويی
داشته باشد يا
نمايندهای
برای اين کار
اعزام بکند که
چرا رييس
جمهور قانون
خدمات کشوری
را که از سال ۸۶
تصويب شده و
شورای نگهبان
هم آن را
تاييد کرده،
اجرا نميکند.
متاسفانه ما
را از
وزارتخانه
بيرون کردند،
در وزارتخانه
را در ساعات
اداری بستند و
از اين طرف هم
متاسفانه
پليس امنيت و
نيروهای امنيتی
آمدند و
معلمانی را که
برای بيان
همين خواستهی
قانونيشان
آمدهبودند،
محاصره کردند
و زير فشار
زياد قرار
دادند و شروع
کردند به
برخورد با
معلمين.
تعدادی از
معلمين را هم
دستگير کردند،
از جمله آقای
بداقي، ولی
قول دادند که
همان لحظه
آزادش ميکنند.
به همين دليل،
ما هم تا
نزديک ساعت سه
آنجا بوديم،
ولی متاسفانه
به قول خودشان
عمل نکردند و
هنوز هم آقای
بداقی در
بازداشت
هستند.
غير از آقای
بداقی چند نفر
ديگر بازداشت
شدند؟
آن لحظه تعداد
زيادی
بازداشت شدند.
آقای بداقی از
هيات رييسه
کانون صنفی
معلمان ايران
و تعداد ديگری
هم دستگير
شدند که بعضيهاشان
آزاد شدند. ما
از تعداد آنها
خبر نداريم.
در واقع
تعدادی هم دستگير
شدند که ما
خبر موثق
ازشان نداريم.
گويا يک خانم
هم بازداشت
شده است.
Bildunterschrift: Gro-ansicht des Bildes mit der Bildunterschrift:
رسول بداقی
عضو بازداشتشده
کانون صنفی
معلمانآيا
ضرب و شتمی هم
از سوی
ماموران
امنيتی صورت
گرفت؟
بله. با وجود
اين که ما هيچ
اقدامی عليه
پليس انجام
نداديم، اصلا
سياست کانون
هم براين
نيست، ولی
متاسفانه ماموران
معلمها را
کتک زدند و
حتا پيراهن و
لباسهای
تعدادی از
معلمهای ما
پاره شد و
مورد ضرب و
شتم شديد
نيروهای امنيتی
قرار گرفتند.
اما کانون
مدارا کرد و
اقدامی انجام
نداد و وقتی
ديديم فشار
خيلی زياد
است، من به
معلمها گفتم
که پراکنده
بشوند تا ما
بتوانيم آقای بداقی
را آزاد کنيم.
با اين که قول
دادند، متاسفانه
آقای بداقی را
آزاد نکردند.
آيا نيروهايی
که معلمها را
کتک ميزدند
لباس شخصی بر
تن داشتند يا
لباس فرم؟
معمولا در نشستهای
معلمين که تا
حالا ما داشتهايم،
انواع نيروها
وجود دارند که
اکثرا لباسدارهای
نيروهای
انتظامی
هستند. اما
نيروهای لباس
شخصی هم هستند
که حالا من
نميدانم
پليس امنيتاند
يا نيروهای
خاصی ديگری
هستند در هر
حال آنها هم
بودند. معمولا
در اين نوع
حضور معلمان حتا
جلو سازمان،
جلو مجلس يا
وزارتخانه
اين نيروها هم
حضور دارند.
در اين جريان
هم لباسشخصيها
هم بودند.
آيا امروز
برای آزادی
آقای بداقی و
ديگر بازداشتشدگان
پيگيری
کرديد؟
بله. ما از
ديشب وارد اين
جريان شديم.
آقای بهشتی و
بعضی از بچههای
هيات مديره
پيگير اين
جريان بودند.
من و چند نفر
از اعضای هيات
مديره به
وزارت کشور
رفتيم، و اين
جريان را با
آنها هم در
ميان گذاشتيم.
اما هنوز
پيگيريها
برای آزادی
ايشان نتيجهای
نداده است.
ميدانيد
الان کجا
نگهداری ميشوند؟
ايشان ظاهرا
در دادسرای
انقلاب در
خيابان معلم
هستند.
آقای باغانی
ظاهرا در ساير
شهرهای ايران
هم تجمعات
مشابهی
برگزار شده
است، از جمله
در کرمانشاه.
آيا خبری از
تجمعات
شهرستانها
داريد؟
ما خبرهای
موثق داريم که
در اکثر
شهرها، در ادارات
آموزش و پرورش
برای همين
مسئلهی عدم
اجرای قانون
قرار بود با
مديران بخشها
صحبت بشود و
در مراکز
استانها هم در
سازمانها تجمعاتی
بوده ازجمله
در کرمانشاه و
شهرهای ديگر
ايران. چون
هفتهی معلم
است و خواستههای
معلمين بايد
از اين طريق
به مسئولين
گفته بشود،
تجمعاتی بوده
اما اين
تجمعات خيلی
منطقی و آرام
و در درون
آموزش و پرورش
و ادارات انجام
شده است. ولی
متاسفانه اين
برخورد شديد
در تهران
معمولا روی
شهرستانها و
استانها هم
اثر معکوس ميگذارد.
و قدم بعدی
کانون صنفی
معلمان برای
رسيدن به خواستهايتان
که الان سالها
است به دنبال
آن هستيد و
قرار بوده از
اول فروردين
اجرايی بشود و
نشده، چه
خواهد بود؟
هيات مديرهکانون
صنفی که الان
آقای بداقی هم
از آنها دستگير
شده است، سهشنبه
هفتهی آينده
شايد هم زودتر
از آن، يک
جلسه عمومی خواهيم
داشت و امروز
هم با آقای
کروبی
ملاقاتی داريم
که معلمين
کشور آنجا جمع
ميشوند. از
ما دعوت شده
تا در آن محلی
که روز يکشنبه
برای آقای
موسوی برگزار
شد و معلمها
آنجا صحبت
کردند، تشکلها
و بخصوص کانون
صنفی معلمان،
امروز ساعت پنج
با آقای کروبی
جلسهای
خواهيم داشت و
اين مسايل را
مطرح خواهيم
کرد که بلکه
بتوانيم در
صحبت با آقای
مير حسين موسوی
و آقای کروبی
برای حقوق
معلمان و رفع
تبعيض و
نابرابری عمل کنيم.
و در آيندههم
در شورای
هماهنگی
معلمان سراسر
کشور، طبق بيانيهای
مسايل را بيان
خواهيم کرد.
مصاحبهگر:
ميترا شجاعی
تحريريه: فريد
وحيدی
16ارديبهشت.بازداشتی
های روز جهانی
کارگر ممنوع
الملاقات
هستند
تغيير برای
برابری -
خانواده های
بازداشت
شدگان روز
جهانی کارگر
همچنان با
جواب های ضد
ونقيض
مسئولين
روبرو هستند.
به گفته يکی
از حاضران
روبروی
دادگاه
انقلاب
مسئولين به آنها
اجازه ملاقات
با مسئول
پرونده ها را
نمی دهند و
فقط به دادن
جواب های
گمراه کننده
اکتفا می
کنند. او
اضافه می کنند
هر لحظه آنها
را به تاريخ
های نامعلوم
ارجاع می دهند
در حالی که
بازجويی های
بازداشت
شدگان انجام
شده و بازداشت
بيش از اين
کاملا
غيرقانونی
است.
روزگذشته
خانواده های
بازداشت
شدگان روز جهانی
کارگر دو نامه
تنظيم کردند
يکی خطاب به
قوه قضائيه و
ديگری خطاب به
دادسرای
انقلاب اسلامی
تهران. آنها
در در نامه
های خود ضمن
رد هرگونه
مجرم بودن
اعضای
خانواده شان
خوستار آزادی
بی قيد وشرط
آنها شدند.
امروز هم جلوی
دادستانی
انقلاب جمع
شدند و پليس
مجددا سعی کرد
آنان را
پراکنده کند و
آنها را تهديد
به بازداشت
کرد. عده ای
ديگر از
آنهابرای
ملاقات زنان
بازداشتی -
امروز روز
ملاقات
زندانيان زن
بود -به اوين
رفتند اما به
آنها گفته شد
به دستور قاضی
حداد کليه
بازداشتی های
روز کارگر
ممنوع
الملاقات
هستند.
نيلوفر
احمدپور همسر
مسعود لقمان،
روزنامه نگار
ضمن اعتراض به
بازداشت بی
دليل همسرش که
او را روزنامه
نگار و فعال
فرهنگی معرفی
می کند می
گويد:همسرش
وکيل ندارد
ومسئولين هم
تا آن لحظه به
آنها هيچ پاسخ
روشنی نداده
اند. فقط می
گويند خودمان
با شما تماس
می گيريم و
حتی در مورد
وثيقه هم
صحبتی نکرده
اند.
اکرم رحيم پور
همسر جعفر
عظيم زاده می
گويد: جواب
مشخصی نمی دهند.
اول گفتند
وثيقه پنجاه
ميليونی
بياوريد. حالا
می گويند
بازجويی
هاشون تکميل
نشده است. او
اضافه می کند
که همسرش و
ديگران هيچ
گناهی نکرده
اند که
بازداشت شوند
و بايد بدون
قيد و شرط
آزاد شوند.
مادر افسانه
عظيم زاده يکی
ديگر از
بازداشت شدگان
می گويد دخترش
از بند عمومی
زندان تماس
گرفته و حالش
هم خوب است. مسئولين
پرونده هيچ
پاسخی نمی
دهند. حتی در
مورد وثيقه هم
صحبتی نکرده
اند. او اضافه
می کند پارک
رفتن جرم نيست
و بازداشت
دخترش
غيرقانونی
است.
رزا فرج اللهی
دختر مريم
محسنی با
تاکيد بر اينکه
مادرش حق تجمع
در روز کارگر
را به رسميت
می شناسد می
گويد آنها
مجرم نيستند
بلکه از حقشان
استفاده کرده
اند. او اضافه
می کند خانم
منيژه محمدی
وکيل خانم ها
مريم محسنی و
شاه نظری از
بازداشت
شدگان روز
کارگر
توانسته اند
با مسئولين
دادگاه
انقلاب صحبت کنند.
آنها قول داده
اند تکليف
پرونده های
همه
بازداداشتی
ها را روشن
کنند اما الان
به خانواده ها
می گويند تا
شنبه جوابی نمی
دهيم و کسی هم
آزاد نمی شود.
مادر امير
يعقوبعلی
فعال
دانشجويی و
عضو کمپينضمن
اعتراض به
روند رسيدگی و
عدم پاسخگويی مسئولين
می گويد: در
برخی سايت ها
اعلام شده که
پسرش عضو سنديکای
شرکت واحد است
در حالی که
امير دانشجو است
و طبيعتا چون
در اين حرفه
شاغل نيست نمی
تواند عضو
سنديکا باشد.
اوبا اشاره به
بی گناهی پسرش
اظهار
اميدواری کرد
که هر چه
زودتر آزاد شود.
ادامه بازداشت کارگران فلزکار و مکانیک
بنا به گزارش دریافتی، 19 نفر از کارگران فلزکار و مکانیک که در روز جمعه یازدهم اردیبهشت ماه توسط ماموران امنیتی جمهوری اسلامی دستگیر شده بودند کماکان در زندان اوین در بازداشت بسر می برند.
لازم به ذکر است دو روز پیش از این نیز ماموران امنیتی رژیم با یورش به منازل این کارگران اقدام به تفتیش و ضبط وسایل شخصی آنان از قبیل کتاب و کامپیوتر نمودند.
ادامه فشار بر کاسبکاران مرزی در مریوان
بنا به خبر رسیده از شهر مریوان، مقامات انتظامی این شهر روز چهارشنبه 16 اردیبهشت، اقدام به بازرسی و جلوگیری از ورود کاسبکاران مرزی به منطقه پیله وری باشماخ نمودند.
50 تن از نیروهای انتظامی جمهوری اسلامی در جریان این بازرسی اقدام به آتش زدن مقادیر متنابهی مواد سوختی در منطقه پیله وری نمودند و از حمل مابقی آنها ممانعت به عمل آوردند.
لازم به ذکر است که بیش از 100 تن از افراد کاسبکار مرزی در پی حضور و اعمال فشار نیروهای انتظامی در این منطقه ضمن اعتراض به اعمال سرکوبگرانه نیروهای رژیم مجبور به ترک منطقه مرزی باشماخ شدند.
اعتصاب گسترده معلمان در شهر های سقز و مریوان
بنا به گزارش رسیده از شهر های سقز و مریوان، روز دوشنبه 14 اردیبهشت، صدها تن از معلمان شهر های مذکور جهت دستیابی به مطالباتشان اعتصاب کردند.
گزارش رسیده حاکی است، بیش از پانصد تن از معلمان مدارس شهر سقز در برابر اداره آموزش و پرورش این شهر تجمع کردند. معلمان در جریان این تجمع تحقق مطالباتی از قبیل، اصلاح سیستم آموزشی، ایجاد وضعیت بهتر برای دانش آموزان و بهبود وضعیت معلمان در چارچوب نظام هماهنگ خدمات کشوری را خواستار شدند، همزمان نیز معلمان شهر مریوان در تجمعی در مقابل اداره آموزش و پرورش این شهر خواستار رسیدگی مسئولان به خواستها و مطالبات فوق الذکر گردیدند.
پایان اعتصاب غذای "رکسانا صابری"
"رکسانا صابری" روزنامه نگار ایرانی - آمریکایی روز چهارشنبه 16 اردیبهشت به اعتصاب غذای خود پایان داد.
بر اساس گزارش خبرگزاری ها، خانواده نامبرده اعلام کردند رکسانا صابری به اعتصاب غذای 15 روزه خود در اعتراض به حکم صادره از سوی دستگاه قضایی جمهوری اسلامی، پایان داده است. پایان اعتصاب غذای نامبرده در حالی صورت می گیرد که سخنگوی دستگاه قضایی رژیم اعلام کرد: پرونده رکسانا صابری به دادگاه تجدید نظر منتقل و هفته آینده مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
لازم به ذکر است که دستگاه قضایی جمهوری اسلامی نامبرده را به اتهام جاسوسی برای دولت آمریکا به 8 سال زندان محکوم کرده است.
آزادی سه تن از معلمان بازداشتی
بنا به گزارش کانون صنفی معلمان ايران، سه تن از معلمان بازداشت شده در جریان تجمع اعتراضی در مقابل وزارت آموزش و پرورش، آزاد شدند.
گزارش مزبور حاکی است، "علی عالمی" و "رسول بداقی" از معلمان اسلامشهر و "خاتون بادپر" از معلمان شهر تهران که در تاریخ 14 اردیبهشت بازداشت و در کلانتری نیلوفر تهران به سر می بردند، آزاد شدند.
اعتصاب رانندگان اتوبوس مسیر میدان آزادی ـ کرج
رانندگان مسیر اتوبرسرانی میدان آزادی ـ کرج اقدام به اعتصاب نمودند و از کار دست کشیدند.
اعتصاب رانندگان در اعتراض به شرایط سخت شغلی، قطع تسهیلات لازم برای ادامه کار ، عدم افزایش دستمزدها و بی توجهی مسئولین شرکت واحد و اتوبرسرانی تهران و حومه به درخواست ها و مطالبات آنان صورت گرفته است.
رانندگان اعتصابی اعلام نمودند تا دستیابی به مطالبات خود به اعتصاب و اعتراض ادامه خواهند داد.
دستگیری تعدادی از اهالی روستای "الک" از توابع شهر کامیاران
بنا به خبر رسیده از شهر کامیاران، نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی به روستای "الک"از توابع شهرستان کامیاران یورش برده و تعدادی از اهالی این روستا را بازداشت کردند.
خبر رسیده حاکیست، ماموران امنیتی قهرمان، ادریس، ریبوار و کیهان پرویزی، فردین ویسی و آکام پیرمغانی را بازداشت و به مکان مامعلومی منتقل نمودند.
لازم به ذکر است که ماموران امنیتی در جریان یورش خود به روستای "الک" اقدام به ایجاد فضای رعب و وحشت دست به اعمال خشونت آمیز زدند.
تجمع اعتراضی رانندگان اتوبوس اخراج شده در کرمانشاه
خبر رسیده از کرمانشاه حاکیست، کارفرمای شرکت اتوبوس رانی کرمانشاه بیش از 400 کارگر راننده را از کار اخراج کرده است.
رانندگان اخراج شده در تجمع اعتراضی خود خواستار لغو حکم اخراجشان، بازگشت به کار و امنیت شغلی خود شدند. رانندگان اخراج شده دارای سوابق کاری چندین ساله می باشند.
تجمع اعتراضی کارگران شرکت چاه نیمه های زابل در مقابل استانداری سیستان و بلوچستان
دهها تن از کارگران شرکت "چاه نیمه های زابل" در اعتراض به اخراج و عدم پرداخت دستمزدهای معوقه خود اقدام به برگزار تجمع اعتراضی در مقابل استانداری سیستان و بلوچستان برگزار کردند.
کارگران معترض به نمایندگی از سایر کارگران اخراجی با نوشتن نامه ای شکایت خود را از عدم رسیدگی به مطالباتشان به استانداری ارائه کرده و اعلام کردند در صورت عدم رسیدگی به مطالباتشان در مقابل سایر مراجع دولتی تجمع اعتراضی برگزار خواهند کرد.
تجمع اعتراضی کارگران در مقابل اداره کار "ایرانشهر"
دهها تن از کارگران یک واحد تولیدی در شهر ایرانشهر در استان سیستان و بلوچستان، در اعتراض بع عدم پرداخت دستمزدهای معوقه خود در مقابل اداره کار این شهر تجمع اعتراضی برگزار کردند.
کارگران معترض در جریان تجمع خود اقدام به ارائه شکایت نامه ای به این اداره کرده و در آن خواستار رسیدگی فوری به مطالبات خود از قبیل پرداخت دستمزدهای معوقه و پرداخت حق بیمه توسط کارفرما و امنیت شغلی خود شدند.
تجمع اعتراضی كارگران اخراجی شهرداری خرمشهر
کارگران اخراج شده شهرداری خرمشهر در اعتراض به عدم پرداخت دستمزدهای معوقه خود در مقابل شهر داری این شهر تجمع اعتراضی برگزار کردند.
50 تن از کارگران به نمایندگی بیش از 200 تن از کارگران اخراجی در تجمع اعتراضی 5 ساعته خود در مقابل شهرداری خرمشهر با در دست داشتن حکم صادره از دادگستری این شهر جهت پرداخت دستمزد قانونی خود که بالغ بر 4 میلیون تومان می باشد خواستار رسیدگی و پرداخت فوری مطالباتشان شدند.
بیکاری هزاران کارگر در استان قزوین
گزارشها از استان قزوین حاکیست ادامه تعطیلی کارخانه های صنعتی و تولیدی در این استان موجب اخراج هزاران تن از کارگران این استان شده است.
کارگران کارخانه های "فرنخ و مه نخ"،"نازنخ"، "پوشینه بافت" و لامپ الوند از جمله افرادی هستند که در پی اخراجشان از سوی کارفرما بارها جهت بازگشت به کار و دریافت دستمزدهای معوقه و سایر مطالباتشان اقدام به برگزار تجمعات اعتراضی در مقابل ادارات دولتی نموده اند، اما هیچ گونه پاسخی از سوی مسئولان جمهوری اسلامی در یافت نکرده اند.
ادامه احضار فعالین کارگری و اعضای کمیته هماهنگی به اداره اطلاعات
بنا به گزارش کمیته ی هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری، "شیوا سبحانی" از فعالین کارگری سنندج به حراست مخابرات استان کردستان احضار شد.
حراست مخابرات استان کردستان در مورد چگونگی برگزاری مراسم اول ماه مه، برگزار کنندگان و همچنین عضویت کمیته هماهنگی از "شیوا سبحانی" درخواست توضیح کرد و اعلام کردند که آیا حاضر به دادن تعهدی مبنی بر عدم فعالیتهای کارگری است یا خیر که با امتناع شیوا سبحانی مواجه شدند.
همچنین روز چهارشنبه 16 اردیبهشت سه نفر دیگر از فعالان کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری، به اداره اطلاعات شهرستان نقده احضار شدند.
خسرو بوکانی، اسعد مولودزاده و مصطفی شریفی که به اداره اطلاعات فراخوانده شده بودند بعد از چند ساعت بازجویی و تهدید و ارعاب آزاد شدند.
16ارديبهشت.
در دو سال
اخير 20 واحد
صنعتى ديگر در
قزوين تعطيل و
كارگران آن
بيكار شدهاند
ايلنا: دبير
اجرايى خانه
كارگر استان
قزوين گفت:
بيش از دو سال
از سفر رئيسجمهور
به استان
قزوين ميگذرد
اما متاسفانه
مشكلات
كارگرى شركتهاى
فرنخ، مهنخ،
نازنخ،
پوشينه بافت و
لامپ الوند حل
نشده است.
عيدعلى كريمى
در گفتوگو با
خبرنگار
ايلنا افزود:
تنها كارى كه
طى اين دو سال
انجام شده،
واگذارى
كارخانهها
به شخص ديگرى
بوده است؛ در
صورتى كه اين
كار تاكنون
نتوانسته
مشكلات
كارگران را حل
كند و اين در
حالى است كه
در دو سال
اخير 20 واحد
صنعتى ديگر
نيز تعطيل و
كارگران آن
بيكار شدهاند.
كريمى با بيان
اينكه از سال 1376
تاكنون 100 واحد
صنعتى در
استان قزوين
تعطيل شده
است، اظهار
داشت: درحال
حاضر 60 هزار
كارگر استان
بلاتكليف
هستند، زيرا
سوابق كارى
آنها بين 18 تا 29 سال
است و هنوز
نميتوانند
بازنشسته
شوند.
دبير اجرايى
خانه كارگر
استان قزوين
گفت: از دفتر
رئيسجمهور
انتظار داريم
كه با ترتيب
دادن ملاقاتى
زمينه ارائه
مشكلات كارگران
سراسر كشور را
به رئيسجمهور
فراهم كنند
کانون
زنان ايرانی :
گزارشگران
بدون مرز دستگيری
سه روزنامه
نگار را در
روز ١١
ارديبهشت و در
حاشيه
تظاهرات اول
ماه مه محکوم
می کند. " دستگيری
اين روزنامه
نگاران غير
قانونی است.
مقامات مسئول
جمهوری
اسلامی سرکوب
روزنامه
نگاران را
بدون دليل و ارائه
هيچ حکمی
ادامه می
دهند."
عليرضا ثقفی
سردبير نشريه
توقيف شده راه
نو و عضو
کانون
نويسندگان
ايران در
تاريخ ١١ ارديبهشت
و پيش از آغاز
تظاهرات از
سوی ماموران
امنيتی
شناسايی و
بازداشت شده
است. هاله
ثقفی که شاهد
دستگيری
همراه با خشونت
و ضرب و شتم
همسرش بوده
است اعلام
کرده است که
همسر و پسرش
محسن ثقفی به
زندان اوين انتقال
يافتهاند.
محسن ثقفی در
اعتراض به ضرب
و شتم پدرش
بازداشت شده
است.
کاوه مظفری وبنگار
سايت مدرسه
فمينيستی نيز
در همين روز
از سوی
ماموران
انتظامی
بازداشت شده
است. کاوه
مظفری پيش از
اين چندين بار
از سوی مقامات
قضايی و
امنيتی احضار
شده بود.
ماموران
وزارت
اطلاعات در
همان شب به
همراه کاوه
مظفری بدون
هيچ حکم قضايی
به منزلش رفته
و پس از
بازرسی منزل و
ضبط همه اسناد
و وسائل شخصی
جلوه جواهری
وبنگار سايت
مدرسه
فمينيستی را
نيز بدون
ارائه حکم
بازداشت و با
خشونت به
همراه خود
برده اند.
جلوه جواهری
پيش از اين
بارها از سوی
مقامات قضايی ، امنيتی
احضار و
زندانی شده
است.
نسرين ستوده
وکيل جلوه
جواهری و کاوه
مظفری به
گزارشگران
بدون مرز گفت "
روند دستگيری
موکلان من از
آغاز تا
بازرسی منزل
از سوی
ماموران
وزارت
اطلاعات غير
قانونی است."
وی همچنين
اعلام کرد که
شکايتی عليه
اين ماموران
را تهيه و به
مقامات قضايی
ارائه خواهد
کرد.
مقامات قضايی
برای آزادی
جلوه جواهری
خواهان وثيقه
ای ١٠٠ ميليون
تومانی شده
اند. بنا بر
گفته وکيلش
اين وب نگار
که غير قانونی
و بدون هيچ
دليلی
بازداشت شده
است، از پرداخت
اين مبلغ
خوداری کرده
است.
ناصر رزافشان
وکيل عليرضا
ثقفی نيز با
غير قانونی
خواندن
دستگيری
موکلش به
گزارشگران بدون
مرز اعلام
کرده است "
عليرضا ثقفی
به عنوان روزنامه
نگار اين حق
رادارد که در
اين تجمع حضور
يابد و اگر هم
به منظور شرکت
در تظاهرات به
اين محل رفته
است در قوانين
جمهوری
اسلامی شرکت
در تظاهرات
روز کارگر
ممنوع نيست
اخراج 200 کارگر « ایران پویا»
در طول دو هفته گذشته 200 کارگر شرکت ایران پویا ( جنرال استیل سابق) کار خویش را از دست داده اند. ایران پویا تولید کننده یخچال و ورقه های آلومینیوم است. علت اخراج ها مطابق معمول وضعیت بد مالی سرمایه داران !! اعلام شده است. بنا به گزارش روزنامه ها این شرکت تا حال چند بار تعطیل شده و مجدداً کار خود را از سر گرفته است. خاصیت تعطیل کردن های مکرر برای صاحبان سرمایه این بوده است که هر بار جمعیت کثیری کارگر را که بیش از چند ماه دستمزد و اضافه کاری و پاداش و عیدی و مانند این ها طلب داشته اند بدون پرداخت هیچ ریالی اخراج کرده اند. سرمایه داران در جریان این تعطیل کردن ها و بیکارسازی ها ماه ها دستمزد و مطالبات دیگر صدها کارگر را مصادره کرده اند. همه شواهد بانگ می زند که مالکان شرکت این کار را راهکار بسیار مناسب و مؤثری برای سلاخی توده های کارگر و تحمیل بیگاری و کار بدون هیچ دستمزد بر آنان تشخیص داده اند و پی در پی آن را به اجرا می گذارند. سرمایه دار برای فریب کارگران هر بار قول داده است که پس از 2 ماه آن ها را به سر کار باز خواهد گرداند، وعده ای که از بیخ و بن دروع بوده و در هیچ دوره ای محقق نشده است. دلیل توسل صاحب شرکت به این دروغ بسیار روش است. او می کوشد تا خطر اعتراض کارگران را از سر خود رفع کند. حتی تلاش دارد که کارگران به نهادهای دولتی رجوع نکنند و هیج سخنی از غرامت بیکاری و حق بیمه و مانند این ها به میان نیاورند.
منبع: آژانس ایران خبر
16 اردیبهشت 88
اعتصاب رانندگان خودروهای سنگین در اراک
روز چهارشنبه شانزدهم اردیبهشت عده زیادی از رانندگان خودروهای سنگین در پایانه حمل و نقل شهر اراک دست از کار کشیدند و اعلام اعتصاب کردند. دولت سرمایه داری از یک سو با گرفتن 300 هزار تومان هزینه معاینه و کنترل سالانه از هر راننده، اجازه ادامه کار این خودروها را صادر کرده و از سوی دیگر با صدور بخشنامه ای همین خودروها را فرسوده اعلام کرده و استفاده از آن ها را غیرمجاز دانسته است!! رانندگان خودروها در اعتراض به این راهزنی دغلکارانه متحدانه دست به اعتصاب زده و هر نوع حمل و نقل کالا را متوقف کرده اند. آنان خواستار الغای فوری بخشنامه دولت و پرداخت وام برای تهیه خودرو جدید هستند.
منبع: آژانس ایران خبر
16 اردیبهشت 88
بيانيه هيات بازگشايي سنديكای كارگران نقاش ساختمان پيرامون وقايع روز كارگر سال 88:
11 ارديبهشت روز كارگر است. در چنين روزی كارگران همه نقاط جهان دست از كار می كشند و در اعتراض به حقوق اجتماعی پايمال شده شان مراسم های مختلفی برگزار می كنند. در بسياری از كشور ها كارگران با جمعيتی انبوه در ميدان های بزرگ شهر جمع می شوند و خواسته های خود را فرياد می زنند و يا جشن های با شكوهي برگزار می كنند و از دستاوردها ی خود سخن می گويند. اما در كشور ما گويی هرگز چنين روزی وجود ندارد. صاحبان قدرت اقتصادی و سياسی بسيار علاقه مند هستند تا 11 ارديبهشت را به روز مرگ كارگر تبديل كنند.
سركوب وحشيانه، غير قانونی و ناجوانمردانه تجمع روز كارگر امسال در پارك لاله، به خوبی نشان داد كه رژيم سرمايه داری در برابر هر گونه اقدام عملی كارگران، لجام گسيخته و درنده خوی است. اما غافل از اينكه از اين دست سركوب ها و بگير و ببندها و ای بسا كشتار ها، بسيار در تاريخ جنبش كارگری اتفاق افتاده است. با مروری دوباره به فلسفه و تاريخ جنبش اول ماه مه (11 ارديبهشت)، بايد تعجب می كرديم اگر جز اين اتفاق می افتاد!
11 ارديبهشت 88 به طور قطع نقطه ی قوتی در تاريخ جنبش كارگری ايران خواهد بود.
ما هشدار می دهيم كه ضرب و شتم وحشيانه و بازداشت نزديك به 200 نفر از فعالان كارگری برای شما عاملان سرمايه بسيار گران خواهد افتاد.
هيات بازگشايی سنديكای كارگران نقاش و تزئينات ساختمان ضمن تبريك اتحاد عمل واقعی ميان بيش از ده نهاد و تشكل مستقل كارگری، اين مهم را دستاورد بزرگ روز كارگر امسال می داند. بدون شك ادامه همبستگی ميان تشكل های مستقل كارگری از اهم وظايف فعالين محسوب می شود.
ما همچنين سكوت معنادار و البته قابل پيش بينی رسانه های اصلاح طلب و مدعيان آزادی بيان و حقوق بشر را تقبيح می كنيم. چه اينان نيز در راستای اهداف نظام های ضد كارگر سرمايه داری شريك جرم هستند!
ما ضمن محكوم كردن سركوب مراسم روز كارگر سال 88 ، خواهان آزادی فوری و بدون قيد و شرط افراد بازداشت شده هستيم. ما همگام با "كميته برگزاری مراسم اول ماه مه 88 " از هرگونه تلاش برای آزادی اين عزيزان فرو گذار نخواهيم كرد.
گيرم كه می زنيد، گیرم كه می بريد، گيرم كه می كشيد،
با رويش ناگزير جوانه چه می كنيد
هيات بازگشايی سنديكای كارگران نقاش و تزئينات ساختمان
15/2/88
گزارشگران
بدون مرز مطلع
شده است که یک
روزنامه نگار
و یک وبنگار
دیگر در میان
بازداشت
شدگان
تظاهرات اول
ماه مه در
پارک لاله
وجود دارند.
در ایران هم اکنون
چهارده
روزنامهنگار
و وبنگار از
جمله سه زن در
زندان بسر میبرند.
در تاریخ ١٤
اردیبهشت
گزارشگران
بدون مرز دستگیری
سه روزنامهنگار
در روز ١١
اردیبهشت و در
حاشیه
تظاهرات اول
ماه مه را
اعلام و آنرا
محکوم کرده
بود. علاوه بر
علیرضا ثقفی
سردبیر نشریه
توقیف شده راه
آینده، کاوه
مظفری وبنگار
و همسرش جلوه
جواهری وبنگار
فمینیست،
امیر یعقوبعلی
و نیکزاد زنگه
نیز در همین
روز به شکل
خودسرانه
بازداشت شدهاند.
امیر یعقوبعلی
روزنامهنگار
روزنامه
اعتماد و
همکار سایت
تغییر برای
برابری و
نیکزاد زنگنه
وبلاگ نویس
نیک نوشت و از
فعالان کمپین
یک میلون امضا
برای تغییر قوانین
تبعیض آمیز
نسبت به زنان
در ایران است.
گزارشگران
بدون مرز در
این باره
اعلام کرد "
دستگیری این
روزنامه
نگاران غیر قانونی
است. مقامات
مسئول جمهوری
اسلامی سرکوب
روزنامه
نگاران را
بدون دلیل و
ارائه هیچ حکمی
ادامه می
دهند."
علیرضا ثقفی
سردبیر نشریه
توقیف شده راه
آینده و عضو
کانون
نویسندگان
ایران در
تاریخ ١٣ اردیبهشت
و پیش از آغاز
تظاهرات از
سوی ماموران
امنیتی
شناسایی و بازداشت
شده است. هاله
ثقفی که شاهد
دستگیری همراه
با خشونت و
ضرب و شتم
همسرش بوده
است اعلام
کرده است که
همسر و پسرش
به زندان اوین
انتقال یافتهاند.
کاوه مظفری وبنگار
سایت مدرسه
فمینیستی نیز
در همین روز
از سوی ماموران
انتظامی
بازداشت شده
است. کاوه
مظفری پیش از
این جندین بار
از سوی مقامات
قضایی و
امنیتی احضار
شده بود.
ماموران
وزارت
اطلاعات در
همان شب به
همراه کاوه
مظفری بدون
هیچ حکم قضایی
به منزلش رفته
و پس از تفتیش
منزل و ضبط
همه اسناد
شخصی و دست نوشته
جلوه جواهری
وبنگار سایت
مدرسه
فمینیستی را
نیز بدون
ارائه حکم
بازداشت و با
خشونت به
همراه خود
برده اند.
جلوه جواهری
پیش از این
بارها از سوی
مقامات قضایی
– امنیتی
احضار و
زندانی شده
است.
نسرین ستوده
وکیل جلوه
جواهری و کاوه
مظفری به
گزارشگران
بدون مرز گفت "
دستگیری
موکلان من از
آغاز تا
بازرسی منزل
از سوی
ماموران وزارت
اطلاعات غیر
قانونی است."
وی همچنین اعلام
کرد که شکایتی
علیه این
ماموران را به
مقامات قضایی
ارائه خواهد
کرد.
مقامات قضایی
برای آزادی
جلوه جواهری
خواهان وثیقه
ای ١٠٠ میلیون
تومانی شده
اند. بنا بر گفته
وکیلش این وب
نگار از
پرداخت این
مبلغ خوداری
کرده است.
ناصر رزافشان
وکیل علیرضا
ثقفی نیز با
غیر قانونی
خواندن
دستگیری
موکلش به
گزارشگران بدون
مرز اعلام
کرده است "
علیرضا ثقفی
به عنوان روزنامه
نگار این حق
رادارد که در
این تجمع حضور
یابد و اگر هم
به منظور شرکت
در تظاهرات به
این محل رفته
است در قوانین
جمهوری اسلامی
شرکت در
تظاهرات روز
کارگر ممنوع
نیست."
چهار شنبه ۱۶ ارديبهشت ۱۳۸۸ - ۰۶ مه ۲۰۰۹
17ارديبهشت :معضل آمار و دلايل ابهام آمار بيکاری در ايران :
راديو
فرانسه:فرشاد
مؤمني،
اقتصاددان و
نماينده
ميرحسين
موسوی نامزد
اصلاح طلبان
در انتخابات
رياست جمهوری
در مناظره ای
با صادق
خليليان،
نماينده
محمود احمدی نژاد
گفت : "سه سال
است که دولت
نهم آمار نمی
دهد." او تأخير
سه ساله در
ارايه آمار
عملکرد اقتصادی
دولت نهم را
مهمترين چالش
آن توصيف و
سپس اضافه کرد
: "آخرين آمار
شفاف و مستند
ارايه شده
دولت در مورد
ارزيابی
عملکرد برنامه
چهار مربوط به
سال ٨٥ است و
اکنون ما در
سال ٨٨ هستيم."
اگر چه فرشاد
مؤمنی عمدتاً
بر نبود آمار
در خصوص هزينه
های های
غيرمستند و
اتلاف
درآمدهای نفتی
کشور توسط
دولت نهم طی
چهار سال اخير
تأکيد کرد،
اما گوياترين
نمونه ای که
در خصوص آن
آمار دقيق و
قابل ارجاعی در
دست نيست
ارقام مربوط
به اشتغال و
بيکاری است که
البته تنها به
دولت نهم
محدود نمی
شود.
در حالی که
مرکز آمار
ايران نرخ
بيکاری کشور را
هم اکنون بيش
از ١٢٪ اعلام
می کند، خانه
کارگر شمار
بيکاران کشور
را ١٦٪ می داند،
هر چند غالب
کارشناسان و
ناظران به
ديدۀ ترديد به
همه ارقام
رسمی يا
غيررسمی
اشتغال و بيکاری
می نگرند و
شمار واقعی
بيکاران را
بسيار بيش از
ارقام تاکنون
اعلام شده می
دانند.
ترديد در مورد
اين ارقام
زمانی قوت
بيشتر می گيرد
که دو عامل
رکود کنونی
توليد و ورود سالانه
٧٠٠ هزار
نيروی جويای
شغل را به
بازار کار از
نظر دور
نداريم.
به غير از
عامل رکود،
ترديد در مورد
شمار شاغلان و
بيکاران
نتيجه شيوه
سرشماری آنان
و محاسبه
جمعيت فعال
کشور است. بر
پايه
معيارهای مرکز
آمار ايران هر
کس که در طول
هفته مرجع
(يعنی هفته ای
که در آن
سرشماری صورت
گرفته)
فعالانه در
جستجوی کار
بوده و حتا يک
ساعت هم کار
نکرده باشد،
بيکار محسوب
می شود و در
عين حال هر کس
که طی همان دوره
تنها يک ساعت
کار کرده باشد
بيکار محسوب
نمی شود.
اين دسته از
باصطلاح
"شاغلان" بر
اساس معيار مرکز
آمار ايران
٦٫٥٪ جمعيت
فعال کشور را
تشکيل می
دهند، يعنی ١
ميليون و ٤٠٠
هزار نفر که
به اين ترتيب
از شمول
بيکاران خارج
می شوند.
شگفت تر از
اين معيار سخن
وزير کار
جمهوری اسلامي،
محمد جهرمي،
در تعريف
اشتغال و
بيکاری است.
او گفته است :
"بيکار کسی
است که مهارت
انجام حداقل
يک شغل را
داشته، ولی
نتوانسته است
شغلی پيدا
کند." از همين
اصل وزير کار
نتيجه گرفته
بود : "پس اگر
فردی مهارت
انجام يک شغل
را نداشته
باشد، نمی تواند
بگويد که
بيکار است.
ولی می تواند
بگويد که فاقد
مهارت است." در
ادامه همين
سخن محمد جهرمی
اضافه کرده
بود که ٧٠٪
بيکاران ثبت
نام شده کشور
فاقد مهارت
حرفه ای
هستند. به
بيان ديگر و
بر اساس معيار
وزير کار حتا
٧٠٪ بيکاران
رسمی يا
سرشماری شده
کشور هم بيکار
نيستند. آنان،
به گفته او،
صرفاً فاقد
مهارت حرفه ای
هستند، حتا
اگر اين عامل
منجر به
بيکاری و فقر
آنان شده
باشد.
باری با تقسيم
کردن شمار اين
دست از
بيکاران بر
تعداد جمعيت
فعال (و سپس
ضرب کردن آن
در عدد ١٠٠)
نرخ بيکاری در
ايران به دست
می آيد. اما،
آنچه در اين
محاسبه ها،
قدری جنجالی
به نظر می رسد
اين است که در
آمارگيری
بيکاران،
زنان خانه دار
و دانشجويان
بخشی از جمعيت
فعال به شمار
نمی آيند و در
نتيجه شاغل يا
بيکار هم به
شمار نمی
روند. از سوی
ديگر در
محاسبه های
مرکز آمار ايران
سربازان
وظيفه جزء
شاغلان به
شمار می روند،
در حالی که در
غالب کشورها ، حتا آن دسته
از کشورهايی
که خدمت وظيفۀ
اجباری
ندارند و
سربازان حقوق
بگير هستند ، اين گروه جزء
شاغلان محسوب
نمی شوند.
اگر بر اساس
معيار مرکز
آمار ايران
حتا يک ساعت
کار در هفته
مرجع معادل
اشتغال است،
همزمان مأيوس
شدن متقاضيان
از جستجوی کار
خودبخود آنان
را از شمول
جمعيت فعال و
در نتيجه شمار
بيکاران خارج
می کند.
يکی از دلايل
اصلی کاهش
باصطلاح نرخ بيکاری
در دولت نهم،
خارج ماندن
شمار قابل توجه
ای از بيکاران
از شمول جمعيت
فعال و در نتيجه
از شمول
بيکاران بوده
است.
بر اساس
برآوردهای
برنامه چهارم
توسعه سالانه
٧٠٠ هزار
نيروی تازه
نفس به جمعيت
فعال کشور
اضافه می شود.
اما، مرکز
آمار ايران
اعلام می کند
که در سال های
٨٤ تا ٨٦ تنها
١٤٠ هزار نفر
سالانه به
جمعيت فعال
کشور اضافه
شده است.
تفاوت بين ٧٠٠
هزار نفر و
١٤٠ هزار نفر
٥٦٠ هزار نفر
است. يعنی :
غالباً
بيکارانی که
از جستجوی کار
مأيوس و
خودبخود از
شمول جمعيت
فعال و
بيکاران کشور
نيز حذف شده
اند.
پديده يأس در
نزد متقاضيان
کار در دوره
های رکود و
کسادی کسب و
کار ، همانند
دوره کنونی
ايران ،
رونق بيشتری
می يابد و از
جمله دلايل
اعلام باصطلاح
کاهش بيکاری
يکی دو سال
اخير بوده
است. به بيان
ديگر، اين
باصطلاح کاهش
نه نتيجۀ رونق
اقتصادی و
اشتغالزايی
توليد، که
حاصل کم شماری
جمعيت فعال
کشور بوده
است.
با استناد به
همين آمار و
ارقام، بانک
جهانی پيش
بينی کرده است
که نرخ بيکاری
ايران تا سال ٢٠١٠
به حدود ٢٣٪
خواهد رسيد که
بيشترين نرخ بيکاری
در چندين سال
اخير خواهد
بود. مطالعات
ديگر نشان می
دهند که
همزمان با
افزايش
بيکاري، بر
شمار کارگران
قراردادی
کشور نيز
افزوده می
شود، به طوری
که در حال
حاضر ٧٤٪
نيروی شاغل
کشور را کارگران
قرار دادی
تشکيل می
دهند. يعنی :
کسانی که از
حداقل
پشتيبانی های
اجتماعی و حتا
حداقل دستمزد
محرومند.
در اين حال،
حسين راغفر،
اقتصاددان در
ايران با
استناد به
برخی مطالعات
می گويد که
بيش از ٥٣٪
شاغلان کشور به
صورت غيررسمی
کار می کنند.
يعنی اين بخش
از کارگران
خود گويای
فعاليت های
غيررسمی و
زيرزمينی ای
هستند که مانع
از دسترسی به
رقم درست توليد
ناخالص داخلی
است. همين
مطالعات
تصريح می کنند
که ٨٠٪ شاغلان
غيررسمی و
خصوصی فقير
هستند. يعنی :
کسانی هستند
که حتا قادر
به تأمين ٢٠٠٠
کيلو کالری در
روز برای خود
نيستند.
در حالی که
صندوق بين
المللی پول
درآمد سالانه
و سرانه هر
ايرانی را در
سال ٨٧ چهار
ميليون و ٥٠٠
هزار تومان
اعلام کرده،
آمارهای بانک
مرکزی اين رقم
را در سال ٨٦
سه ميليون و
٧٠٠ هزار
تومان برآورد
نموده که بر
حسب قيمت های
سال ٧٦ معادل
٦٤ هزار تومان
در ماه است.
صرف نظر از
ابهام در آمار
بيکاری و
اشتغال، موج
وسيع بيکاری
در سال جاری
در راه است.
بانک مرکزی در
گزارش سه ماهه
آخر سال ٨٧
اعلام کرده بود
که ٦٠٪ اشتغال
کنونی کشور مرهون
کارهای
خدماتی يا
دلالی در بخش
واردات است که
با اُفت
درآمدهای
نفتی و در
نتيجه با کاهش
واردات و
کسادی کسب و
کار وضعيت
بيکاری ايران
را وخيم تر
خواهد ساخت.
آزادی
کارگران و
فعالین
کارگری ـ فوری
و بدون قید و
شرط!
اطلاعیه :
نزدیک به یک هفته از 11 اریبهشت 1388( 1 مه2009) روز جهانی کارگر می گذرد و هنوز تعداد زیادی از کارگران و فعالین کارگری ایران در بند بسر میبرند. رژیم ارتجاعی و ضد کارگری جمهوری اسلامی با گسیل مزدوران خود به محل تجمع مراسمهای روز جهانی کارگر در ایران تعداد زیادی از شرکت کننده گان را دستگیر کرد . یورش رژیم سرمایه که نشان از ضعف و زبونی اش در برابر اجتماع کارگران دارد با وحشیگری تمام و در حالی صورت گرفت که هنوز عده ای از نماینده گان و فعالین کارگری در زندانها بسر میبرند. روز جمعه، یازده اردیبهشت امسال که به حق جمعه سرخ نامیده شده است نشان داد که برگزاری روز کارگر سنت است و نمیتوان آن را از تاریخ طبقه کارگر جهانی قلم گرفت . اگرچه کارگران و فعالین کارگری آن طور که میخواستند نتوانستند مراسمهای خویش را برگزار کنند ولی تجمع آنها در قلب تهران تا همین حد نشان داد که در صورت همبستگی، کارگران آن نیروی هستند که دم و دستگاه رژیم جمهوری اسلامی را بر می چینند و سرمایه داری را به چالش میکشانند. آخرین اطلاعیه کمیته برگزارکننده اول ماه مه ایران حاکی از آن است که هنوز دهها نفر در در اوین بسر میبرند . خانواده ها ی آنهاهر چند تحت فشار رژیم هستند کماکان در تلاش برای آزادی شان هستند . بر ما فعالین کارگری ، چپ و سوسیالیست در خارج از کشور است که در اقدامات هماهنگ محلی و یا سراسری وارد کارزار جهانی برای آزادی تمامی کارگران و فعالین کارگری ایران شویم . آزادی کارگران و فعالین کارگری ، فوری و بدون قید و شرط آن صدای واحدی است که میتواند جنبش ما را قدمی به جلو و رژیم سرمایه داری در ایران را به عقب براند.
در این رابطه ما پیشنهاد میکنیم در یک نشست حضوری به بررسی اقدامات عملی واحدی در شهر فرانکفورت بپردازیم. اگر اکثر رفقا ی شرکت کننده شهر فرانکفورت و حومه موافق باشند روز چهارشنبه
13 مه 2009 ساعت 20.00 در یکی از اطاقهای آستا دانشگاه فرانکفورت را پیشنهاد میکنیم.
از طرف کانون همبستگی با کارگران ایران ـ فرانکفورت و حومه
7 ماه مه 2009
هشدار
کانون
نویسندگان
ایران
دربارهی
تشدید سرکوب و
سانسور
روز
یازدهم
اردیبهشت ۱٣٨٨ کسانی
که فقط برای
بزرگ داشتِ
روز جهانی
کارگر در پارک
لاله ی تهران
گرد آمده
بودند مورد هجوم
و ضرب و شتم
صدها نفر از
ماموران علنی
و مخفی قرار
گرفتند که از
پیش سازمان
دهی شده و در محل
آب نمای پارک
منتظر
ایستاده
بودند. در جریان
این هجوم حدود
یک صد نفر
بازداشت شدند.
بسیاری از این
بازداشت
شدگان از
رهگذرانی
بودند که بی
خبر از همه جا
آمده بودند تا
ساعتی از بعد
از ظهر روز
جمعه خود را
در پارک بگذرانند،
اما اکنون همه
ی آن ها در بند ۲۴۰
زندان اوین در
انتظار اتهام
های سنگین و
عجیب و غریب
اند.
در همان روز
در یورش دیگری
به کارگران
فلزکار در
تعاونی آن ها،
واقع در نعمت
آباد در جاده
ی ساوه، ده ها
تن دیگر دستگیر
شدند. شمار
دیگری نیز در
جریان
برگزاری مراسم
اول ماه مه در
سنندج
بازداشت شده
اند.
افزون بر این،
روز چهاردهم
اردیبهشت در
همان حال که
به مناسبت
هفته ی معلم،
بانگ و غوغای
ستایش از مقام
معلم و
قدردانی از
نقش اجتماعی
او از رسانه
های تبلیغاتی
گوش فلک را کر
می کرد،
معلمان تهران
در جریان تجمع
مسالمت آمیزشان
برای طرح
مطالبات خود
کتک خوردند و
شماری از آنان
بازداشت شدند.
طُرفه آن که
طی همین روزها
که متولیان
دولتی و معرکه
گردانان
نمایشگاه
سالانه ی
کتاب، به
مناسبت
برگزاری این
نمایشگاه، در
تشویق کتاب
خوانی و فرهنگ
پروری با
ارائه آمار و
ارقام بلند
بالا داد سخن
می دادند،
شماری از
قدیمی ترین و
خوش نام ترین
ناشران کشور
را به علت
ناهماهنگی با
سیاست های
فرهنگی دولت
از شرکت در
نمایشگاه محروم
کردند و زیر
فشار قرار
دادند.
کانون
نویسندگان
ایران بر پایه
ی تعهدی که در زمینه
ی آزادی بیان
و اندیشه و
مبارزه با
سانسور دارد،
فشار آوردن بر
ناشران مستقل
و جلوگیری از
فعالیت صنفی
کارگران و
معلمان برای
بیان خواسته
های واقعی شان
را محکوم می
کند و نسبت به
تشدید عمومی
فضای سرکوب و
خفقان هشدار
می دهد.
کانون
نویسندگان
ایران
۱۷/۲/۱٣٨٨
همه فعالان بازداشت شده در اول ماه می را آزاد کنید!
۱٨
اردیبهشت ماه ۱٣٨٨-
کمپین بین
المللی حقوق
بشر در ایران
خواستار
آزادی همه
فعالان
کارگری و ۶
عضو کمپین یک
میلیون امضاء
شد که در حمله
خشونت بار به
تجمع مسالمت
آمیز برای
بزرگداشت روز
جهانی
کارگردر اول
ماه می بازداشت
شده و همچنان
در بازداشت
بسر می برند.
این کمپین
همچنین از
سازمان جهانی
کار خواست که
این بازداشت
ها را محکوم
کند.
ارون رودز؛
سخنگوی کمپین
بین المللی
حقوق بشر در
ایران در مورد
این بازداشت
ها تاکید کرد:
"شایسته است
که این برخورد
بی رحمانه و
رفتار غیر
قانونی با
کارگران
ایرانی که
خواستار
رعایت حقوق خود
هستند، از سوی
سازمان جهانی
کار و اعضای
جامعه بین
المللی مورد
اعتراض قرار
گیرد."
وی در مورد
سرکوب فعالان
حقوق کارگری
در ایران و
سکوت جامعه
بین المللی
چنین ادامه
داد: "سرکوب
فعالان حقوق
کارگری در
ایران شرم آور
است، اما به
همان اندازه
بی توجهی
جامعه بین المللی
بویژه از سوی
کسانی که به
حمایت از حقوق
کارگران شهرت
دارند، باعث
تاسف است."
کمپین بین
المللی حقوق
بشر بویژه از
دبیر کل سازمان
جهانی کار
خواست که توجه
کمیته تخصصی این
سازمان را به
جریان حمله و
بازداشت
فعالان حقوق
کارگری در اول
ماه می در
ایران جلب کند،
و بطور علنی
اعلام کند که
بازداشت های
اول ماه می و
همچنین
خودداری
ایران از
رعایت حقوق کارگران،
غیر قابل
پذیرش است،
بخصوص این که
ایران امضاء
کننده پنج
پیمان و
مقاوله نامه
سازمان جهانی
کار است.
همانگونه که
قبلا کمپین
گزارش داده
بود، بیش از
صد نفر در روز
اول ماه می در
پارک لاله
تهران
بازداشت شدند.
بازداشت
شدگان اعضای
اتحادیه ها و
تشکل های
کارگری،
روزنامه
نگاران، فعالان
حقوق زن و کودک،
و سایر فعالان
جامعه مدنی
هستند. کمپین
بین المللی
حقوق بشر
گزارش هایی
دریافت کرده است
که حاکی از
بازداشت ۲۰۰ نفر است که
۱۹ نفر از
آنان زن هستند
که در همان شب
اول به بازداشتگاه
وزرا منتقل
شدند. تاکنون
اسامی ۶۶ نفر از
مردان
بازداشت شده
توسط برخی از
سازمان های
کارگری منتشر
شده است.
در روز ۱۲
اردیبهشت
ماه، ۲۵ نفر از
مردان
بازداشت شده و
دو زن با
کفالت آزاد
شدند. همه
بازداشت
شدگان در روز ۱۲ اردیبهشت
ماه به بند ۲۴۰ زندان
اوین منتقل
شدند. به
گزارش افراد
آزاد شده، با
بازداشتی ها
رفتارهای
نامناسبی شده است.
به گزارش وب
سایت اتحادیه
آزاد کارگران
ایران، برای
برخی از
بازداشت
شدگان از جمله
جعفر عظیم زاده،
شاهپور
احسانی و
بهرام (عیسی)
عابدینی وثیقه
سنگین ۵۰ میلیون
تومان صادر
شده است.
خانواده زنان
بازداشت شده
از ملاقات با
آنها منع شده
و به آنها گفته
شده است که
قاضی حداد
دستور داده که
آنها از
ملاقات و تماس
تلفنی با
خانواده خود
محروم هستند.
هیچکدام از
مردان
بازداشت شده
تاکنون با
خانواده های
خود تماس
نداشتند.
پنج نفر از
افراد
بازداشت شده
در پارک لاله
از اعضای
کمپین یک
میلیون امضا
هستند؛
نیکزاد زنگنه،
امیر
یعقوبعلی،
کاوه مظفری،
پوریا
پوشتاره، و
طاها ولی
زاده. نیروهای
امنیتی
همچنین جلوه
جواهری؛ همسر
کاوه مظفری و
از اعضای
کمپین یک
میلیون امضا
را در حالیکه
برای تفتیش
منزل آنها در
شب اول ماه می
مراجعه کرده
بودند، بدون
هیچگونه حکم
بازداشتی،
دستگیر کردند.
جلوه جواهری
در تجمع پارک
لاله حضور
نداشت.
نیروهای
امنیتی کلید
خانه کاوه و
جلوه را با
خود برده و
اجازه ورود به
هیچکس را به
خانه نمی دهند
که این امر
باعث این نگرانی
شده است که
امکان اینکه
اسنادی در
خانه آنها
جاسازی بشود،
وجود دارد.
خانه
امیریعقوبعلی
نیز همان شب
اول ماه می
تفتیش شد.
به نوشته وب
سایت کمیته
هماهنگی برای
کمک به ایجاد
تشکل های
کارگری، ۱۹
نفر از اعضای
تعاونی مصرف
فلزکار و
مکانیک نیز در
روز اول ماه
می در محل
تعاونی
بازداشت شدند.
بعد از دو
روز، وقتی که
نیروهای
امنیتی به منزل
یکی از افراد
بازداشت شده
تعاونی رفته و
وسایل شخصی او
را مصادره
کردند،
خانواده ها
مطلع شدند که
افراد
بازداشت شده
در زندان اوین
می باشند. تاکنون
اطلاعات
بیشتری به
خانواده های
آنها داده
نشده است. ۶
کارگر
بازداشت شده
در روز اول
ماه می در
سنندج نیز در
روز ۱۲
اردیبهشت ماه
با وثیقه ۲۶
میلیون تومان
آزاد شدند.
از روز بعد
ازحمله و
بازداشت
افراد در روز
اول ماه می
تاکنون هر
روز، خانواده
های بازداشت شده
ها در مقابل
بازداشتگاه
ها و دادگاه
انقلاب تجمع
می کنند و
خواستار
آزادی بدون
قید و شرط
آنها هستند، و
به وثیقه های
سنگین برای
آزادی آنها
معترض هستند.
خانواده های
افراد
بازداشت شده
همچنان نامه
های اعتراضی
به رئیس قوه
قضائیه و
دادستانی
نوشته اند اما
تاکنون هیچ
کدام از این
اعتراض ها
مورد توجه
قرار نگرفته
است.
کمپین بین
المللی حقوق
بشر در ایران
خواستار آزادی
فوری و بدون
قید و شرط همه
افرادی شد که در
روز اول ماه
می و یاقبل وبعد
از آن بازداشت
شده اند. این
کمپین به قوه قضائیه
توصیه کرد که
در باره حمله
به تجمع کنندگان
در پارک لاله
تحقیق و تفحص
کرده و افرادی
را که باعث
حمله و
بازداشت
فعالان بوده
اند ، به
محاکمه
بکشاند.
کمپین بین
المللی حقوق
بشر همچنان
نگران وضعیت
فعالان
اتحادیه های
کارگری؛
منصور اسالو،
ابراهیم مددی
و فرزاد
کمانگر است که
بخاطر فعالیت
های اتحادیه ای
خود همچنان در
بازداشت بسر
می بردند. این
کمپین از
سازمان جهانی
کار خواست که
بطور علنی خواستار
آزادی این
زندانیان
اتحادیه
کارگری شود.
مرگ یک کارگر در محیط کار
"مهدی عرفانی" کارگر 26 ساله مجتمع فولاد گیلان بر اثر سوختگی شدید درگذشت.
این کارگر به دلیل خستگی مفرط ناشی از چندین روز کار مستمر هنگام بروز حریق در تابلوی برق کارخانه قادر نبود از محل حادثه بگریزد و بر اثر برق گرفتگی و سوختکی شدید جان خود را از دست داد.
لازم به ذکر است مجتمع فولاد گیلان همچون بسیاری دیگر از کارخانه ها در ایران از حداقل تجهیزات ایمنی بی بهره است، در این کارخانه نه تنها از ماسک های ایمنی مخصوص و یا یک لیوان شیر به عنوان جیره اجباری روزانه برای کاستن از تاثیرات مخرب آلودگی محیط کار بر سلامت کارگران خبری نیست، بلکه برای دستیابی به سود بیشتر، دستگاه ها و تجهیزات غیر استاندارد و نا کارآمد و در عین حال ارزان به کار گرفته می شود که از آن جمله می توان به تابلوهای برق غیر استاندارد خریداری شده توسط این مجتمع که جان مهدی عرفانی را گرفت، اشاره نمود.
دستگیری دهها نفر در مناطق روستایی کردستان ایران
بنا به گزارش دریافتی، دهها نفر از اهالی ساکن روستاهای کردستان به ویژه روستای "نگل" از توابع سنندج توسط نیروهای امنیتی رژیم اسلامی دستگیر شدند.
این گزارش حاکی از آن است که در ادامه بازداشت گروهی از ساکنان روستای "الک" از توابع شهر کامیاران، بیش از 40 نفر دیگر از جوانان ساکن روستاهای منطقه از سوی عوامل امنیتی جمهوری اسلامی به بهانه همکاری با احزاب مخالف رژیم اسلامی، تحت تعقیب قرار گرفتند و دستگیر شدند.
اعتصاب رانندگان خودروهای سنگین در اراک
به تاریخ جمعه 18 ارديبهشت ماه 1388 _ 08 ماه مه 2009صدها تن از رانندگان خودروهای سنگین در پایانه حمل و نقل شهر اراک دست از کار کشیده و اعلام اعتصاب کردند.
رانندگان خودروهای سنگین در اعتراض به بخشنامه ای که خودروهای آنان را فرسوده اعلام و کار با آنها را غیر مجاز اعلام کرده است، اقدام به برگزاری اعتصاب نمودند.
صدور این بخشنامه از سوی دولت در حالی صورت می گیرد که مقامات دولتی با دریافت مبلغ 300 هزار تومان هزینه معاینه و کنترل سالانه از هر راننده، اجازه ادامه کار این خودروها را صادر کرده اند.
رانندگان اعتصاب کننده اعلام کردند خواستار الغای فوری بخشنامه دولت و پرداخت وام جهت تهیه خودرو جدید می باشند.
ادامه نگهداری بازداشت شدگان روز کارگر در زندان اوین
س از گذشت یک هفته از بازداشت شمار زیادی از شرکت کنندگان در تجمع روز جهانی کارگر در پارک لاله، تنها تعداد معدودی از آنان آزاد شده و سایرین با قرار وثیقه و یا بازداشت در زندان نگه داری می شوند.
از جمع 20 زن بازداشت شده در جریان تجمع، هم اکنون 17 نفر در بند 240 زندان اوین به سر می برند و به خانواده های آنان گفته شده که برای روشن شدن وضعیت آنها، روز یکشنبه به دادگاه مراجعه نمایند. در میان زنان بازداشت شده تعدادی از فعالان کارگری ، زنان و فعالان حقوق کودک نیز به چشم می خورند.
همچنین درحالی که پیش تر به خانواده های بازداشت شدگان اعلام شده بود که برای آنان قرار وثیقه صادر شده است، در دو روز گذشته به این خانواده ها گفته شد که هنوز بازجویی از متهمان پایان نیافته است. منصور حیات غیبی، علیرضا ثقفی، جعفر عظیم زاده از جمله افرادی هستند که گفته می شود برای آنان قرار بازداشت صادر شده است.
همچنین محمد لطفی، دیگر فرد بازداشت شده در تجمع نیز با صدور قرار بازداشت در بند 240 نگهداری می شود.
گفتنی است، جمعه گذشته به دعوت جمعی از اتحادیه های کارگری، قرار بود تجمعی در پارک لاله برگزار شود که با دخالت نیروهای امنیتی به خشونت کشیده شد. در این تجمع بیش از 100 نفر بازداشت شدند.
منبع خبر : کمیته گزارشگران حقوق بشر
در دو سال اخير 20 واحد صنعتي ديگر در قزوين تعطيل و كارگران آن بيكار شدهاند
ايلنادر
تاریخ 18
اردیبهشت 88
گزارش داد :
دبير اجرايي
خانه كارگر
استان قزوين
گفت: بيش از دو
سال از سفر
رئيسجمهور
به استان
قزوين ميگذرد
اما متاسفانه
مشكلات
كارگري شركتهاي
فرنخ، مهنخ،
نازنخ،
پوشينه بافت و
لامپ الوند حل
نشده است.
عيدعلي كريمي
در گفتوگو با
خبرنگار
ايلنا افزود:
تنها كاري كه
طي اين دو سال
انجام شده،
واگذاري
كارخانهها
به شخص ديگري
بوده است؛ در
صورتي كه اين
كار تاكنون
نتوانسته
مشكلات
كارگران را حل
كند و اين در
حالي است كه
در دو سال
اخير 20 واحد
صنعتي ديگر نيز
تعطيل و
كارگران آن
بيكار شدهاند.
كريمي با بيان
اينكه از سال 1376
تاكنون 100 واحد
صنعتي در
استان قزوين
تعطيل شده
است، اظهار
داشت: درحال
حاضر 60 هزار
كارگر استان
بلاتكليف
هستند، زيرا
سوابق كاري
آنها بين 18 تا 29
سال است و
هنوز نميتوانند
بازنشسته
شوند.
دبير اجرايي
خانه كارگر
استان قزوين
گفت: از دفتر
رئيسجمهور
انتظار داريم
كه با ترتيب
دادن ملاقاتي
زمينه ارائه
مشكلات
كارگران
سراسر كشور را
به رئيسجمهور
فراهم كنند.
تعویق طولانی مدت دستمزدهای کارگران کارخانه ارس
کارخانه ارس در شهر تبریز واقع است و بیش از 220 کارگر را استثمار می کند. سرمایه داران شرکت حدود یک سال است که کل دستمزد کارگران را مصادره کرده اند و به هیچ کارگری هیچ ریالی حقوق نپرداخته اند. سرمایه داران می گویند که مشکل مالی دارند و به خاطر کمبود نقدینگی قادر به ادامه کار نیستند. حجم نقدینگی سرمایه داران بخش خصوصی در همین لحظه حاضر 161 هزار میلیارد تومان است. کارگران می گویند که تمام روزها به کارخانه می روند و کل زمان کار روزانه را در اختیار صاحبان سرمایه هستند. اما از پرداخت دستمزد هیچ خبری نیست و سرمایه داران هیچ قصدی هم برای دادن هیچ ریالی حقوق به هیچ کارگری ندارند.
منبع: آژانس ایران خبر
18 اردیبهشت 88
بیکارسازی کارگران کارخانه ارج ادامه دارد
در خبرهای چند روز پیش خواندیم که سرمایه داران صاحب کارخانه ارج نردیک به 90 کارگر را اخراج کرده اند. ارج اعلام ورشکستگی کرده است اما خط تولید کارخانه همچنان کار می کند. در جهنم سرمایه داری ایران هیچ واژه ای معنای متعارف و متداول عمومی خود یا همان ترجمه رایج دنیای پر از توحش سرمایه داری را هم ندارد. سرمایه داران ایران برای خود زبان و ادبیات و فرهنگی خاص دارند. به طور مثال، در این جا همان دستمزد ناچیزی که 6 ماه 6 ماه پرداخت نمی شود به ده ها جزء تقسیم شده است و هر جزء آن اسمی و آدرسی و زمان پرداختی و شرط و شروط و قوانین و قواعدی دارد. خاصیت این تقسیم بندی و اسامی عدیده و عناوین کثیر و قوانین و تشریفات و همه ملحقات هم فقط این است که درنهایت همین چند تومان دستمزد هر چه بیشتر آب رود و بالاخره به دنبال همه آب رفتن ها حتی پرداخت هم نشود. کارخانه ارج نیز اعلام ورشکستگی کرده اما معنای این ورشکستگی نه تعطیل تولید بلکه فقط اخراج فوج فوج کارگران است. ظاهراً منظور سرمایه داران از اصطلاح ورشکستگی این است که منحنی سودشان راست یا دروغ رو به کاهش است و به همین دلیل باید کارگران بسیار کمتری دنیای کار همزنجیران خویش را به دوش گیرند. اجازه دهند همسرنوشتان آن ها بیکار و گرسته و تسلیم مرگ شوند. خودشان هم چند برابر سابق کار کنند و استثمار شوند و وخیم ترین و مرگبارترین شرایط کاری را تحمل نمایند تا سرانجام از سیر نزولی سود سرمایه جلوگیری شود. سرمایه داران ارج بر همین مبنا هر چند روز یک بار شمار چشمگیری کارگر را از کارخانه اخراج می کنند. البته یک احتمال دیگر هم وجود دارد : آنان از خشم کارگران می ترسند و به همین دلیل می کوشند تا برنامه اخراج همه کارگران را به صورت تدریجی به انجام رسانند.
منبع: آژانس ایران خبر
18 اردیبهشت 88
اعتصاب غذای کارگران، کارگران کارخانه سیمان کرمانشاه
کارگران کارخانه سیمان کرمانشاه 10 روز است که در اعتصاب غذا هستند. کارگران مدت ها است برای گرفتن مطالبات خود مبارزه می کنند. آنان به اشکال مختلفی از اعتراض دست زده اند. سرمایه داران تمامی اقدامات کارگران را با بی تفاوتی کامل پاسخ داده اند و هیچ دریچه امیدی برای تحقق خواسته هایشان بر روی آنان باز نکرده اند. کارگران به دنبال همه این مشاجرات و کشمکش ها و بی نتیجه ماندن آن ها راهکار اعتصاب غذا را آزمایش کرده اند. آنان ظهرها به عنوان اعتراض غذای کارخانه را نمی خورند. 10 روز از شروع اعتصاب غذا می گذرد و سرمایه داران هیچ واکنشی در قبال آن نشان نداده اند. همه شواهد حاکی است که این شکل اعتراض هم هیچ نتیجه ای عاید کارگران نخواهد کرد. اعتصاب غذا هیچ حربه ای برای تحمیل خواسته های کارگران بر صاحبان سرمایه نیست. سرمایه داران با مشاهده اعتصاب غذای کارگران نه فقط هیچ اجباری برای عقب نشینی در برابر آن ها احساس نمی کنند بلکه از اضافه شدن همان بهای یک وعده غذای آنان به سودهای خویش خوشحال هم می شوند. کارگران به جای اعتصاب غذا و فرسودن جسم و جان و تحمل گرسنگی و بیماری های ناشی از این کار باید به شریان حیات سرمایه حمله ور شوند. آنان باید به جای اعتصاب غذا چرخ تولید و کار را متوقف کنند و به جای فرسودن خود شریان سود سرمایه را بفرسایند. با اعتصاب غذا نمی توان هیچ سرمایه داری را به قبول هیچ خواستی مجبور کرد. مطالبات کارگران کارخانه سیمان به شرح زیر اعلام شده است :
1 - افزایش حقوق طبق قانون بازنگری کارخانه که قبلا هر 4 سال یک بار انجام می گرفته است.
2- اعتراض به مرخصی اجباری. سرمایه داران در ایام عید به خاطر مشکلات خود 8 روز را تعطیل اعلام کرده و کارگران را بالاجبار به مرخصی فرستاده اند. اما اینک دو روز آن را از مرخصی سالیانه کارگران کسر کرده اند!
3- رسمی کردن کارگران قراردادی و روزمزد
منبع: اتحادیه آزاد کارگران ایران
18 اردیبهشت 88
دستگیری کارگران را در روز جهانی کارگر محکوم می کنیم
طی فراخوانی که از طرف تشکل های مستقل کارگری برای برگزاری روز جهانی کارگر در پارک لاله داده شده بود این مراسم در همان اولین ساعت شروع برگزاری با دخالت پلیس و نیروهای لباس شخصی به خشنوت کشیده شد و افراد حاضر در مراسم مورد ضرب و شتم قرار گرفته و بیش از 100نفر دستگیر و به زندان اوین منتقل شدند.
سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه ضمن محکوم کردن این دستگیری ها وضرب وشتم کارگران، برگزاری مراسم روز جهانی کارگر را حق مسلم تمامی کارگران می داند و خواستار ازادی بدون قید شرط همه دستگیر شدگان می باشد .
با امید به گسترش صلح و عدالت در همه جهان
سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه
گسترش زمینه های اعتراض در ایران خودرو
دولت سرمایه داری صاحب تراست عظیم ایران خودرو به رغم اعتراضات مستمر کارگران شرکت همچنان از پرداخت بموقع دستمزد یا بخش هایی از آن خودداری می کند. 50 روز از شروع سال جدید گذشته ولی تا کنون حتی حق آکورد و رکورد تولید ماه های آخر سال گذشته نیز پرداخت نشده است. حدود 20 روز از ماه دوم سال 1388 را پشت سر نهاده ایم اما اکثر شرکت های تابع ایران خورو و به طور مثال « ایتکوپرس» از پرداخت حقوق ماهانه کارگران خودداری می ورزند. میزان فروش روزانه ایران خودرو تا کنون بسیار عظیم بوده اما بحث خطر سقوط شرکت در ورطه بحران نیز بر سر زبان ها است. موج نارضایی و خشم کارگران علیه وضعیت موجود شرایط کار و میزان دستمزد و شدت استثمار و سایر جنایات سرمایه هر روز سهمگین تر می شود. کارگران بسیاری از دست زدن به اعتصاب و خواباندن چرخ تولید سخن می رانند. حرف آنان این است که باید اعتصاب بزرگ تیرماه پارسال را از سر گیرند و قدرت متحد طبقاتی خویش را علیه سرمایه به نمایش گذارند.
منبع: خودروکار
18 اردیبهشت 88
اعتصاب کارگران شرکت خانه سازی « مبدأ» در اهواز
کارگران شرکت ساختمانی « مبدأ» در شهر اهواز بیش از 10 روز است که در اعتصاب به سر می برند. دلیل اعتصاب سرپیچی سرمایه دار صاحب شرکت از پرداخت دستمزد کارگران است. « مبدأ» یک بنگاه پیمانکار شرکت فولاد خوزستان است که اجرای کارهای ساختمانی مؤسسه صنعتی اخیر را به عهده دارد. شرکت مبدأ شمار زیادی کارگر را استثمار می کند. این کارگران در بدترین شرایط کار می کنند و خطر وقوع سوانح مرگبار به طور مستمر زندگی آنان را تهدید می کند. سرمایه دار شرکت فردی به نام صالحی است. او سه ماه تمام است که هیچ دستمزدی به کارگران پرداخت نکرده است. صالحی در مقابل همه اعتراضات چند ماهه کارگران سکوت کرده است. او تاکنون جز مشتی وعده دروغ هیچ چیز دیگری به اعتراض کنندگان تحویل نداده است. کارگران به دنبال بی نتیجه ماندن تمامی اعتراضات دست به اعتصاب زده اند. آنان بیش از ده روز است که چرخ کار را متوقف کرده اند و در اعتصاب به سر می برند.
18 اردیبهشت 88
ادامه نگهداری بازداشت شدگان روز کارگر در زندان اوین
پس از گذشت یک هفته از بازداشت شمار زیادی از شرکت کنندگان در تجمع روز جهانی کارگر در پارک لاله، تنها تعداد معدودی از آنان آزاد شده و سایرین با قرار وثیقه و یا بازداشت در زندان نگه داری می شوند.
از جمع 20 زن بازداشت شده در جریان تجمع، هم اکنون 17 نفر در بند 240 زندان اوین به سر می برند و به خانواده های آنان گفته شده که برای روشن شدن وضعیت آنها، روز یکشنبه به دادگاه مراجعه نمایند. در میان زنان بازداشت شده تعدادی از فعالان کارگری ، زنان و فعالان حقوق کودک نیز به چشم می خورند.
همچنین درحالی که پیش تر به خانواده های بازداشت شدگان اعلام شده بود که برای آنان قرار وثیقه صادر شده است، در دو روز گذشته به این خانواده ها گفته شد که هنوز بازجویی از متهمان پایان نیافته است. منصور حیات غیبی، علیرضا ثقفی، جعفر عظیم زاده از جمله افرادی هستند که گفته می شود برای آنان قرار بازداشت صادر شده است.
همچنین محمد لطفی، دیگر فرد بازداشت شده در تجمع نیز با صدور قرار بازداشت در بند 240 نگهداری می شود.
گفتنی است، جمعه گذشته به دعوت جمعی از اتحادیه های کارگری، قرار بود تجمعی در پارک لاله برگزار شود که با دخالت نیروهای امنیتی به خشونت کشیده شد. در این تجمع بیش از 100 نفر بازداشت شدند
پیام اعتراضی انترناسیونال کارگران ساختمانی و چوب به مقامات جمهوری اسلامی ایران:
ژنو، ٧ مه
٢٠٠٩
موضوع: پیام
اعتراضی BWI
طبق اطلاعات
رسیده، تجمع و
مراسم روز
جهانی کارگر
در تهران، که
توسط تشکلات
مستقل کارگری
ایرانی در
پارک لاله در
اول مه ٢٠٠٩
برگزار شده
بود، بطور
خشونت آمیز
توسط نیروهای انتظامی
مورد تهاجم
قرار گرفت،
بسیاری مورد ضرب
و شتم قرار
گرفتند و بیش
از ١٥٠ نفر
بازداشت شدند.
پلیس
بیرحمانه به
شرکت
کنندگان، از
جمله زنان و
کودکان، در
این مراسم با
باتوم، گاز
اشک آور و
غیره حمله
کرده وصدها
نفر از مردم
را با زور از
پارک بیرون
مکنند. دیگر
تجمعات اول
مه، از جمله
در شهر سنندج،
نیز مورد تهاجم
نیروهای
امنیتی قرار
میگرند و شرکت
کنندگان مورد
ضرب و شتم و
بازداشت قرار
گرفتند.
پنج روز پس از
حمله پلیس به
مرسم اول مه،
در حدود ١٣٠
زن و مرد
کماکان در
بازداشته
هستند. آنها
در شرایط غیر
قابل قبولی در
بند ٢٠٤ زندان
اوین در تهران
محبوس
میباشند.
انترناسیونال
کارگران
ساختمانی و
چوب (BWI)
این حملات به
حقوق کارگران
مبنی بر متشکل
شدن و برگزاری
مراسمهای اول
مه را محکوم
میکند. ما
خوهان آزادی
فوری و بدون
قید و شرط
تمامی دستگیرشدگان
اول ماه مه
هستیم. ما
همچنین از
دولت
میخواهیم که
حقوق کارگری
از جله
تشکلیابی، تجمع
و اعتصاب را
محترم داشته،
به آزار و
اذیت فعالین
کارگری خاتمه
بخشیده،
تمامی کارگران
زندانی را
آزاد نموده و
نسبت به
فعالیتهای
تشکلات مستقل
کارگران
مداخله
ننماید.
آنیتا
نورمارک
دبیرکل،
انترناسیونال
کارگران
ساختمانی و چوب
BWI Geneva
Switzerland
رونوشت به:
To: info@leader.ir ; dr-ahmadinejad@president.ir ;
info@judiciary.ir ; iran@un.int ; ijpr@iranjudiciary.org ; info@dadiran.ir ;
office@justice.ir ; matbuat@mfa.gov.ir ; info@police.ir ;
mission.iran@ties.itu.int
Cc: info@workers-iran.org
ترجمه و
تکثیر: اتحاد
بین المللی در
حمایت از کارگران
در ایران
19ارديبهشت :سرانه بهداشت ايرانی ها 16 هزارم آمريکايی ها
سرمايه، شکوفه آذر: در هفته ای که گذشت آمارهای worldometers همچنان نشانگر رشد دو برابری متولدين امسال نسبت به فوت شدگان همين سال است. جمعيت متولدين امسال (سال ميلادی) تا اين لحظه ك ساعت 3 بعدازظهر جمعه 18 ارديبهشت 88ك 48 ميليون و 677 هزار و 224 نفر و جمعيت فوت شدگان در همين زمان، 21 ميليون و 268 هزار و 588 نفر را نشان می دهد. درحالی که لحظه به لحظه بر جمعيت کره زمين افزوده می شود، هزينه کرد بهداشت ك که نخستين شاخص توسعه اجتماعی محسوب می شودك چندان چشمگير نيست. تا اين لحظه از سال ميلادی 2009 دولت های مختلف جهان 5 ميليارد و 764 ميليون و 512 هزار و 46 دلار آمريکا بابت بهداشت و درمان هزينه کرده اند که در برابر جمعيت 6 ميليارد و 765 ميليون و 85 هزار و 364 نفری کره زمين عدد ناچيزی به حساب می آيد. به اين معنی که هزينه بهداشت برای هر فرد زنده در کره زمين به طور ميانگين کمتر از يک دلار آمريکا هزينه می شود. نکته قابل توجه اين است که اين مبلغ در معادله ای نامتوازن بيش از همه سهم ساکنان کشورهای پيشرفته چون آمريکا و اروپاست. هم اکنون سهم ايرانيان از اين مقدار ك جمع سرانه بهداشت ايرانيان در سال 1388ك تنها حدود 700 ميليارد تومان است ك برای هر ايرانی 10 هزار تومانك درحالی که اين ميزان در آلمان 3171 دلار، در نروژ 4080 دلار، در سوئد 2828 دلار، در هلند 3092 دلار و در آمريکا 6096 دلار است. (به اين ترتيب سرانه بهداشت هر ايراني،16هزارم سرانه بهداشت هر آمريکايی است که بيشترين هزينه بهداشتی و درمانی جهان را دارد.)
16ارديبهشت :دستگيری روزنامهنگاران و وبنگاران در ايران ادامه دارد
کانون
زنان ايرانی :
گزارشگران
بدون مرز دستگيری
سه روزنامه
نگار را در
روز ١١
ارديبهشت و در
حاشيه
تظاهرات اول
ماه مه محکوم
می کند. "
دستگيری اين
روزنامه
نگاران غير
قانونی است.
مقامات مسئول
جمهوری
اسلامی سرکوب
روزنامه
نگاران را
بدون دليل و ارائه
هيچ حکمی
ادامه می
دهند."
عليرضا ثقفی
سردبير نشريه
توقيف شده راه
نو و عضو
کانون
نويسندگان
ايران در
تاريخ ١١ ارديبهشت
و پيش از آغاز
تظاهرات از
سوی ماموران
امنيتی
شناسايی و
بازداشت شده است.
هاله ثقفی که
شاهد دستگيری
همراه با
خشونت و ضرب و
شتم همسرش
بوده است
اعلام کرده
است که همسر و
پسرش محسن
ثقفی به زندان
اوين انتقال يافتهاند.
محسن ثقفی در
اعتراض به ضرب
و شتم پدرش
بازداشت شده
است.
کاوه مظفری وبنگار
سايت مدرسه
فمينيستی نيز
در همين روز
از سوی
ماموران
انتظامی
بازداشت شده
است. کاوه مظفری
پيش از اين
چندين بار از
سوی مقامات
قضايی و
امنيتی احضار
شده بود.
ماموران
وزارت
اطلاعات در
همان شب به
همراه کاوه
مظفری بدون
هيچ حکم قضايی
به منزلش رفته
و پس از بازرسی
منزل و ضبط
همه اسناد و
وسائل شخصی
جلوه جواهری
وبنگار سايت
مدرسه
فمينيستی را
نيز بدون
ارائه حکم
بازداشت و با
خشونت به
همراه خود
برده اند.
جلوه جواهری
پيش از اين
بارها از سوی
مقامات قضايی ، امنيتی
احضار و
زندانی شده
است.
نسرين ستوده
وکيل جلوه
جواهری و کاوه
مظفری به
گزارشگران
بدون مرز گفت "
روند دستگيری
موکلان من از
آغاز تا
بازرسی منزل
از سوی
ماموران
وزارت
اطلاعات غير
قانونی است." وی
همچنين اعلام
کرد که شکايتی
عليه اين ماموران
را تهيه و به
مقامات قضايی
ارائه خواهد
کرد.
مقامات قضايی
برای آزادی
جلوه جواهری
خواهان وثيقه
ای ١٠٠ ميليون
تومانی شده
اند. بنا بر
گفته وکيلش
اين وب نگار
که غير قانونی
و بدون هيچ
دليلی
بازداشت شده
است، از پرداخت
اين مبلغ
خوداری کرده
است.
ناصر رزافشان
وکيل عليرضا
ثقفی نيز با
غير قانونی
خواندن
دستگيری
موکلش به
گزارشگران بدون
مرز اعلام
کرده است "
عليرضا ثقفی
به عنوان
روزنامه نگار
اين حق رادارد
که در اين
تجمع حضور
يابد و اگر هم
به منظور شرکت
در تظاهرات به
اين محل رفته
است در قوانين
جمهوری
اسلامی شرکت
در تظاهرات
روز کارگر
ممنوع نيست
اخراج 200 کارگر « ایران پویا»
در طول دو هفته گذشته 200 کارگر شرکت ایران پویا ( جنرال استیل سابق) کار خویش را از دست داده اند. ایران پویا تولید کننده یخچال و ورقه های آلومینیوم است. علت اخراج ها مطابق معمول وضعیت بد مالی سرمایه داران !! اعلام شده است. بنا به گزارش روزنامه ها این شرکت تا حال چند بار تعطیل شده و مجدداً کار خود را از سر گرفته است. خاصیت تعطیل کردن های مکرر برای صاحبان سرمایه این بوده است که هر بار جمعیت کثیری کارگر را که بیش از چند ماه دستمزد و اضافه کاری و پاداش و عیدی و مانند این ها طلب داشته اند بدون پرداخت هیچ ریالی اخراج کرده اند. سرمایه داران در جریان این تعطیل کردن ها و بیکارسازی ها ماه ها دستمزد و مطالبات دیگر صدها کارگر را مصادره کرده اند. همه شواهد بانگ می زند که مالکان شرکت این کار را راهکار بسیار مناسب و مؤثری برای سلاخی توده های کارگر و تحمیل بیگاری و کار بدون هیچ دستمزد بر آنان تشخیص داده اند و پی در پی آن را به اجرا می گذارند. سرمایه دار برای فریب کارگران هر بار قول داده است که پس از 2 ماه آن ها را به سر کار باز خواهد گرداند، وعده ای که از بیخ و بن دروع بوده و در هیچ دوره ای محقق نشده است. دلیل توسل صاحب شرکت به این دروغ بسیار روش است. او می کوشد تا خطر اعتراض کارگران را از سر خود رفع کند. حتی تلاش دارد که کارگران به نهادهای دولتی رجوع نکنند و هیج سخنی از غرامت بیکاری و حق بیمه و مانند این ها به میان نیاورند.
منبع: آژانس ایران خبر
16 اردیبهشت 88
اعتصاب رانندگان خودروهای سنگین در اراک
روز چهارشنبه شانزدهم اردیبهشت عده زیادی از رانندگان خودروهای سنگین در پایانه حمل و نقل شهر اراک دست از کار کشیدند و اعلام اعتصاب کردند. دولت سرمایه داری از یک سو با گرفتن 300 هزار تومان هزینه معاینه و کنترل سالانه از هر راننده، اجازه ادامه کار این خودروها را صادر کرده و از سوی دیگر با صدور بخشنامه ای همین خودروها را فرسوده اعلام کرده و استفاده از آن ها را غیرمجاز دانسته است!! رانندگان خودروها در اعتراض به این راهزنی دغلکارانه متحدانه دست به اعتصاب زده و هر نوع حمل و نقل کالا را متوقف کرده اند. آنان خواستار الغای فوری بخشنامه دولت و پرداخت وام برای تهیه خودرو جدید هستند.
منبع: آژانس ایران خبر
16 اردیبهشت 88
بيست و دومين نمايشگاه کتاب تهران با بحثهايی در مورد سانسور و محدوديتهای نشر همراه است.
صدای
آلمان در
تاریخ 15
اردیبهشت
گزارش می کند :بيست
و دومين
نمايشگاه
کتاب تهران
شانزدهم
ارديبهشت کار
خود را آغاز
ميکند.
برگزاری اين
نمايشگاه هر
سال با بحثهايی
در مورد
سانسور و
محدوديتهای
نشر همراه
است. در سالهای
اخير بارها
آثار
نويسندگانی
چون صادق هدايت
و فروغ
فرخزاد، به
رغم داشتن
مجوز نشر، از
غرفهها جمع
شدهاند. مدير
دفتر صادق
هدايت ميگويد
آثار اين
نويسنده
امسال به جای
ارائه در نمايشگاه
کتاب، به
وسيلهی شركت
بين المللی "آمازون"
در کشورهای
مختلف پخش ميشود.
گرفتن مجوز
نشر از وزارت
ارشاد برای
بعضی از کتابها
کار سادهای
نيست؛ در سالهای
اخير داشتن
همين مجوز نيز
انتشار و پخش
کتابها را
تضمين نميکند.
اجازهی نشر
بسياری از
کتابهايی که
در دولتهای
قبلی صادر
شده، از نظر
وزارت ارشاد
دولت نهم بياعتبار
است و برای
تجديد چاپ
بايد دوباره
بازبينی شوند.
عرضهی کتاب
در نمايشگاه،
ظاهرا مقولهی
ديگری است.
اينجا ممکن
است حتا آثاری
که اجازهی
انتشارشان از
سوی همين
وزارتخانه
صادر شده نيز
با مشکل روبرو
شود.
روال معمول
جمع آوری کتاب
ارديبهشت ماه
سال ۸۷، دو روز پس
از افتتاح
بيست و يکمين
نمايشگاه کتاب
تهران،
مسئولان از
عرضهی حدود ۳۰۰
عنوان کتاب
جلوگيری
کردند. جمعآوری
برخی کتابها
به دلايل و
بهانههای
مختلف در
روزهای بعد
ادامه يافت.
محسن پرويز،
معاون وزير
ارشاد و رييس
نمايشگاه، با
تاييد اين
موضوع به
خبرگزاری مهر
گفت:
,نمايشگاه طبق
ضوابط خودش
اجازهی عرضهی
کتاب ميدهد.,
او اين کار را
روال معمول
همهی
نمايشگاهها
عنوان کرد و
افزود:
,کتابها
ارزيابی ميشود
و مجوز عرضه
را به برخی از
آنها نميدهند
و آنها را جمع
ميکنند., به
گفتهی
پرويز، ,در
بين کتابهايی
هم که در هر
دوره جمع شده،
کتابهايی
هست که به
ارکان اسلام
يا مذهب شيعه
اهانت کرده
است يا اينکه
تصاوير غير
اخلاقی يا محتوای
مذموم و ناپسندی
دارد,. اين در
حالی است که
کتابهای جمعآوری
شده، همه مجوز
انتشار خود را
از وزارت ارشاد
دريافت کردهاند
و برخی از
آنها بارها
تجديد چاپ شدهاند.
صادق هدايت در
"آمازون"
در نمايشگاه
سال ۸۷ هشت کتاب از
صادق هدايت در
کنار کتابهايی
از صادق چوبک
و بسياری ديگر
از نويسندگان
ايرانی و
خارجی جزو
کتابهای جمع
آوری شده
بودند. چنين
اتفاقی در
نمايشگاههای
قبلی نيز برای
کتابهای
هدايت افتاده
بود. جهانگير
هدايت ميگويد:
,متصديان
فرهنگ و ادب
هيچوقت
ديدگاه مثبتی
به آثار صادق
هدايت نداشتهاند.
حتی در
نمايشگاه سال
پيش ديده شده
كه روی عكس
صادق هدايت در
پوسترها، كاغذهايی
چسبانده
بودند كه چهرهاش
مخفی بماند.,
جهانگير
هدايت که
دفتری به نام
اين نويسنده
تاسيس کرده و
نشر آثار او
را پيگيری ميکند،
ظاهرا با توجه
به چنين تجربههايی
راه تازهای
برای عرضهی
آثار نويسندهی
"بوف کور"
پيدا کرده
است. او ميگويد،
به زودی شرکت
بين المللی "آمازون"
آثار هدايت را
در کشورهای
مختلف توزيع
ميکند.
جهانگير
هدايت
دوازدهم
ارديبهشت به
خبرگزاری
ايلنا گفت،
مجموعهای از ۴۲
داستان هدايت
در ۶۰۰ صفحه آمادهی
پخش است و
مجموعهی
ديگری نيز از
نوشتههای
طنز او به
زودی روانهی
بازار ميشود.
ظاهرا انتشار
کتابهای
ديگري، از
جمله "بوف کور"،
نيز در دستور
کار "آمازون"
قرار دارد.
اين شرکت يکی
از بزرگترين
ناشران و پخشکنندگان
کتاب در جهان
و از پيشگامان
عرضهی کتاب
از طريق
اينترنت است.
در انتظار مجوز،
لغو مجوز
جهانگير
هدايت ميگويد:
,ما اصلاَ
نگران اين
نيستيم كه
آثار صادق
هدايت در نمايشگاه
كتاب ارائه
نميشود. زيرا
كتابهای
هدايت هميشه
مورد اقبال
عمومی بوده
است., اين
نگرانی برای
کسانی که از
چنين اقبال و
امکانی
برخوردار
نيستند،
هميشه وجود
داشته است. خشايار
ديهيمي، مترجم،
با گلايه از
طولانی بودن
زمان اعلام
نتيجهی
بررسی کتابها
و صدور مجوز،
هفتم
ارديبهشت، ميگويد،
چهار جلد کتاب
مجموعهی
يادداشتهای
آلبر کامو
همچنان در
انتظار مجوز
است. او به
روزنامهی "سرمايه"
گفت: ,جالب
اينکه بدانيد
از همين
مجموعه جلد يک
و سه مجوز
انتشار گرفتهاند
و جلد دو و
چهار منتظر
مجوزند.,
پروين بختيارنژاد
نيز به همين
روزنامه گفته
است، مجوز چاپ
سوم کتابش "زنان
خودسوخته"، لغو شده و
اجازهی عرضه
در نمايشگاه
را ندارد. چاپ
دوم اين اثر پژوهشي،
از وزارت
ارشاد دولت
نهم مجوز
گرفته بود.
بحثها ادامه
مييابد
برخی از
ناشران و
مولفان ميگويند،
روند اعطای
مجوز در ماههای
گذشته اندکی
تسريع شده
است. با اين
همه، تعداد
زياد کتابهايی
که در چند سال
گذشته برای
بررسی در
وزارت ارشاد
ماندهاند و
نامشخص و مبهم
بودن
معيارهای
صدور و عدم
صدور مجوز به
برخی از کتابها،
سردرگميهای
فراوانی به
بار آورده
است. با توجه
به تجربهی
سالهای
گذشته، با
گشايش بيست و
دومين
نمايشگاه بينالمللی
کتاب تهران،
بار ديگر بحث
در مورد کتابهايی
که در انتظار
مجوزند يا
مجوز آنها لغو
شده اوج ميگيرد.
نمايشگاه
کتاب در سال ۸۸
برخلاف معمول
با چهار روز
تاخير از ۱۶ ارديبهشت
آغاز ميشود و
تا بيست و ششم
اين ماه ادامه
خواهد داشت. ۱۸۴۵
ناشر داخلی و ۱۴۰۰
ناشر از ۷۵ کشور جهان
بيش از ۳۵۰ هزار عنوان
کتاب خود را
در اين
نمايشگاه
عرضه ميکنند.
نويسنده:
بهزاد کشميريپور
تحريريه:
کيواندخت
قهاری
بيانيه هيات بازگشايي سنديكای كارگران نقاش ساختمان پيرامون وقايع روز كارگر سال 88:
11 ارديبهشت روز كارگر است. در چنين روزی كارگران همه نقاط جهان دست از كار می كشند و در اعتراض به حقوق اجتماعی پايمال شده شان مراسم های مختلفی برگزار می كنند. در بسياری از كشور ها كارگران با جمعيتی انبوه در ميدان های بزرگ شهر جمع می شوند و خواسته های خود را فرياد می زنند و يا جشن های با شكوهي برگزار می كنند و از دستاوردها ی خود سخن می گويند. اما در كشور ما گويی هرگز چنين روزی وجود ندارد. صاحبان قدرت اقتصادی و سياسی بسيار علاقه مند هستند تا 11 ارديبهشت را به روز مرگ كارگر تبديل كنند.
سركوب وحشيانه، غير قانونی و ناجوانمردانه تجمع روز كارگر امسال در پارك لاله، به خوبی نشان داد كه رژيم سرمايه داری در برابر هر گونه اقدام عملی كارگران، لجام گسيخته و درنده خوی است. اما غافل از اينكه از اين دست سركوب ها و بگير و ببندها و ای بسا كشتار ها، بسيار در تاريخ جنبش كارگری اتفاق افتاده است. با مروری دوباره به فلسفه و تاريخ جنبش اول ماه مه (11 ارديبهشت)، بايد تعجب می كرديم اگر جز اين اتفاق می افتاد!
11 ارديبهشت 88 به طور قطع نقطه ی قوتی در تاريخ جنبش كارگری ايران خواهد بود.
ما هشدار می دهيم كه ضرب و شتم وحشيانه و بازداشت نزديك به 200 نفر از فعالان كارگری برای شما عاملان سرمايه بسيار گران خواهد افتاد.
هيات بازگشايی سنديكای كارگران نقاش و تزئينات ساختمان ضمن تبريك اتحاد عمل واقعی ميان بيش از ده نهاد و تشكل مستقل كارگری، اين مهم را دستاورد بزرگ روز كارگر امسال می داند. بدون شك ادامه همبستگی ميان تشكل های مستقل كارگری از اهم وظايف فعالين محسوب می شود.
ما همچنين سكوت معنادار و البته قابل پيش بينی رسانه های اصلاح طلب و مدعيان آزادی بيان و حقوق بشر را تقبيح می كنيم. چه اينان نيز در راستای اهداف نظام های ضد كارگر سرمايه داری شريك جرم هستند!
ما ضمن محكوم كردن سركوب مراسم روز كارگر سال 88 ، خواهان آزادی فوری و بدون قيد و شرط افراد بازداشت شده هستيم. ما همگام با "كميته برگزاری مراسم اول ماه مه 88 " از هرگونه تلاش برای آزادی اين عزيزان فرو گذار نخواهيم كرد.
گيرم كه می زنيد، گیرم كه می بريد، گيرم كه می كشيد،
با رويش ناگزير جوانه چه می كنيد
هيات بازگشايی سنديكای كارگران نقاش و تزئينات ساختمان
15/2/88
مرگ یک کارگر در محیط کار
"مهدی عرفانی" کارگر 26 ساله مجتمع فولاد گیلان بر اثر سوختگی شدید درگذشت.
این کارگر به دلیل خستگی مفرط ناشی از چندین روز کار مستمر هنگام بروز حریق در تابلوی برق کارخانه قادر نبود از محل حادثه بگریزد و بر اثر برق گرفتگی و سوختکی شدید جان خود را از دست داد.
لازم به ذکر است مجتمع فولاد گیلان همچون بسیاری دیگر از کارخانه ها در ایران از حداقل تجهیزات ایمنی بی بهره است، در این کارخانه نه تنها از ماسک های ایمنی مخصوص و یا یک لیوان شیر به عنوان جیره اجباری روزانه برای کاستن از تاثیرات مخرب آلودگی محیط کار بر سلامت کارگران خبری نیست، بلکه برای دستیابی به سود بیشتر، دستگاه ها و تجهیزات غیر استاندارد و نا کارآمد و در عین حال ارزان به کار گرفته می شود که از آن جمله می توان به تابلوهای برق غیر استاندارد خریداری شده توسط این مجتمع که جان مهدی عرفانی را گرفت، اشاره نمود.
دستگیری دهها نفر در مناطق روستایی کردستان ایران
بنا به گزارش دریافتی، دهها نفر از اهالی ساکن روستاهای کردستان به ویژه روستای "نگل" از توابع سنندج توسط نیروهای امنیتی رژیم اسلامی دستگیر شدند.
این گزارش حاکی از آن است که در ادامه بازداشت گروهی از ساکنان روستای "الک" از توابع شهر کامیاران، بیش از 40 نفر دیگر از جوانان ساکن روستاهای منطقه از سوی عوامل امنیتی جمهوری اسلامی به بهانه همکاری با احزاب مخالف رژیم اسلامی، تحت تعقیب قرار گرفتند و دستگیر شدند.
اعتصاب رانندگان خودروهای سنگین در اراک
به تاریخ جمعه 18 ارديبهشت ماه 1388 _ 08 ماه مه 2009صدها تن از رانندگان خودروهای سنگین در پایانه حمل و نقل شهر اراک دست از کار کشیده و اعلام اعتصاب کردند.
رانندگان خودروهای سنگین در اعتراض به بخشنامه ای که خودروهای آنان را فرسوده اعلام و کار با آنها را غیر مجاز اعلام کرده است، اقدام به برگزاری اعتصاب نمودند.
صدور این بخشنامه از سوی دولت در حالی صورت می گیرد که مقامات دولتی با دریافت مبلغ 300 هزار تومان هزینه معاینه و کنترل سالانه از هر راننده، اجازه ادامه کار این خودروها را صادر کرده اند.
رانندگان اعتصاب کننده اعلام کردند خواستار الغای فوری بخشنامه دولت و پرداخت وام جهت تهیه خودرو جدید می باشند.
مرگ یک فعال کارگری بر اثر حادثه محل کار
به تاریخ جمعه 18 ارديبهشت ماه 1388 _ 08 ماه مه "سلمان یگانه"، فعال کارگری و عضو کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری، در حین کار دچار حادثه شد و جانش را از دست داد.
"سلمان یگانه"، که در کارخانه فولاد لوشان واقع در استان گیلان کار می کرد روز پنجشنبه 17 اردیبشهت هنگام کار با دستگاه بتونیر به درون این دستگاه سقوط کرد و در دم جانباخت. مرگ کاگر مبارز، سلیمان یگانه موجی از تاسف در میان کارگران منطقه ایجاد نموده است
پيام اعتراضى انترناسيونال كارگران ساختمانى و چوب به مقامات جمهورى اسلامى
به تاریخ جمعه 18 ارديبهشت ماه 1388 _ 08 ماه مه 2009انترناسيونال كارگران ساختمانى و چوب که مرکز آن در ژنو است در تاریخ 7 ماه مه در اعتراض به بازداشت کارگران و فعالین کارگری شرکت کننده در مراسم روز جهانی کارگر در پارک لاله تهران پیامی صادر کرده است، در این پیام آمده است:
طبق اطلاعات رسيده، تجمع و مراسم روز جهانى كارگر در تهران، كه توسط تشكلات مستقل كارگرى ايرانى در پارك لاله در اول مه 2009 برگزار شده بود، بطور خشونت آميز توسط نيروهاى انتظامى مورد تهاجم قرار گرفت، بسيارى مورد ضرب و شتم قرار گرفتند و بيش از ١٥٠ نفر بازداشت شدند. پليس بيرحمانه به شركت كنندگان، از جمله كودكان، در اين مراسم با باتوم، گاز اشك آور و غيره حمله كرده وصدها نفر از مردم را با زور از پارك بيرون مكنند. ديگر تجمعات اول مه، از جمله در شهر سنندج، نيز مورد تهاجم نيروهاى امنيتى قرار ميگرند و شركت كنندگان مورد ضرب و شتم و بازداشت قرار گرفتند.
پنج روز پس
از حمله پليس
به مرسم اول
مه، در حدود 130
زن و مرد
كماكان در
بازداشته
هستند. آنها در
شرايط غير
قابل قبولى در
بند 204 زندان
اوين در تهران
محبوس
ميباشند.
انترناسيونال
كارگران
ساختمانى و
چوب "بی دبلیو
آی"، اين
حملات به حقوق
كارگران مبنى
بر متشكل شدن
و برگزارى
مراسمهاى اول
مه را محكوم
ميكند. خوهان
آزادى فورى و
بدون قيد و
شرط تمامى
دستگيرشدگان
اول ماه مه می
باشد. این
نهاد کاگری هم
چنین از دولت
جمهوری
اسلامی
خواسته است
حقوق كارگرى
از جمله حق
تشكل يابى،
تجمع و اعتصاب
را محترم
داشته، به
آزار و اذيت
فعالين
كارگرى خاتمه
بخشد.
در دو سال اخير 20 واحد صنعتي ديگر در قزوين تعطيل و كارگران آن بيكار شدهاند
ايلنادر
تاریخ 18
اردیبهشت 88
گزارش داد :
دبير اجرايي
خانه كارگر
استان قزوين
گفت: بيش از دو
سال از سفر
رئيسجمهور
به استان
قزوين ميگذرد
اما متاسفانه
مشكلات
كارگري شركتهاي
فرنخ، مهنخ،
نازنخ،
پوشينه بافت و
لامپ الوند حل
نشده است.
عيدعلي كريمي
در گفتوگو با
خبرنگار
ايلنا افزود:
تنها كاري كه
طي اين دو سال
انجام شده،
واگذاري
كارخانهها
به شخص ديگري
بوده است؛ در
صورتي كه اين
كار تاكنون
نتوانسته
مشكلات
كارگران را حل
كند و اين در
حالي است كه
در دو سال
اخير 20 واحد
صنعتي ديگر
نيز تعطيل و
كارگران آن
بيكار شدهاند.
كريمي با بيان
اينكه از سال 1376
تاكنون 100 واحد
صنعتي در
استان قزوين
تعطيل شده
است، اظهار
داشت: درحال
حاضر 60 هزار
كارگر استان
بلاتكليف
هستند، زيرا
سوابق كاري
آنها بين 18 تا 29 سال
است و هنوز
نميتوانند
بازنشسته
شوند.
دبير اجرايي
خانه كارگر
استان قزوين
گفت: از دفتر
رئيسجمهور
انتظار داريم
كه با ترتيب
دادن ملاقاتي
زمينه ارائه
مشكلات
كارگران
سراسر كشور را
به رئيسجمهور
فراهم كنند.
تعویق طولانی مدت دستمزدهای کارگران کارخانه ارس
کارخانه ارس در شهر تبریز واقع است و بیش از 220 کارگر را استثمار می کند. سرمایه داران شرکت حدود یک سال است که کل دستمزد کارگران را مصادره کرده اند و به هیچ کارگری هیچ ریالی حقوق نپرداخته اند. سرمایه داران می گویند که مشکل مالی دارند و به خاطر کمبود نقدینگی قادر به ادامه کار نیستند. حجم نقدینگی سرمایه داران بخش خصوصی در همین لحظه حاضر 161 هزار میلیارد تومان است. کارگران می گویند که تمام روزها به کارخانه می روند و کل زمان کار روزانه را در اختیار صاحبان سرمایه هستند. اما از پرداخت دستمزد هیچ خبری نیست و سرمایه داران هیچ قصدی هم برای دادن هیچ ریالی حقوق به هیچ کارگری ندارند.
منبع: آژانس ایران خبر
18 اردیبهشت 88
بیکارسازی کارگران کارخانه ارج ادامه دارد
در خبرهای چند روز پیش خواندیم که سرمایه داران صاحب کارخانه ارج نردیک به 90 کارگر را اخراج کرده اند. ارج اعلام ورشکستگی کرده است اما خط تولید کارخانه همچنان کار می کند. در جهنم سرمایه داری ایران هیچ واژه ای معنای متعارف و متداول عمومی خود یا همان ترجمه رایج دنیای پر از توحش سرمایه داری را هم ندارد. سرمایه داران ایران برای خود زبان و ادبیات و فرهنگی خاص دارند. به طور مثال، در این جا همان دستمزد ناچیزی که 6 ماه 6 ماه پرداخت نمی شود به ده ها جزء تقسیم شده است و هر جزء آن اسمی و آدرسی و زمان پرداختی و شرط و شروط و قوانین و قواعدی دارد. خاصیت این تقسیم بندی و اسامی عدیده و عناوین کثیر و قوانین و تشریفات و همه ملحقات هم فقط این است که درنهایت همین چند تومان دستمزد هر چه بیشتر آب رود و بالاخره به دنبال همه آب رفتن ها حتی پرداخت هم نشود. کارخانه ارج نیز اعلام ورشکستگی کرده اما معنای این ورشکستگی نه تعطیل تولید بلکه فقط اخراج فوج فوج کارگران است. ظاهراً منظور سرمایه داران از اصطلاح ورشکستگی این است که منحنی سودشان راست یا دروغ رو به کاهش است و به همین دلیل باید کارگران بسیار کمتری دنیای کار همزنجیران خویش را به دوش گیرند. اجازه دهند همسرنوشتان آن ها بیکار و گرسته و تسلیم مرگ شوند. خودشان هم چند برابر سابق کار کنند و استثمار شوند و وخیم ترین و مرگبارترین شرایط کاری را تحمل نمایند تا سرانجام از سیر نزولی سود سرمایه جلوگیری شود. سرمایه داران ارج بر همین مبنا هر چند روز یک بار شمار چشمگیری کارگر را از کارخانه اخراج می کنند. البته یک احتمال دیگر هم وجود دارد : آنان از خشم کارگران می ترسند و به همین دلیل می کوشند تا برنامه اخراج همه کارگران را به صورت تدریجی به انجام رسانند.
منبع: آژانس ایران خبر
18 اردیبهشت 88
اعتصاب غذای کارگران کارگران کارخانه سیمان کرمانشاه
کارگران کارخانه سیمان کرمانشاه 10 روز است که در اعتصاب غذا هستند. کارگران مدت ها است برای گرفتن مطالبات خود مبارزه می کنند. آنان به اشکال مختلفی از اعتراض دست زده اند. سرمایه داران تمامی اقدامات کارگران را با بی تفاوتی کامل پاسخ داده اند و هیچ دریچه امیدی برای تحقق خواسته هایشان بر روی آنان باز نکرده اند. کارگران به دنبال همه این مشاجرات و کشمکش ها و بی نتیجه ماندن آن ها راهکار اعتصاب غذا را آزمایش کرده اند. آنان ظهرها به عنوان اعتراض غذای کارخانه را نمی خورند. 10 روز از شروع اعتصاب غذا می گذرد و سرمایه داران هیچ واکنشی در قبال آن نشان نداده اند. همه شواهد حاکی است که این شکل اعتراض هم هیچ نتیجه ای عاید کارگران نخواهد کرد. اعتصاب غذا هیچ حربه ای برای تحمیل خواسته های کارگران بر صاحبان سرمایه نیست. سرمایه داران با مشاهده اعتصاب غذای کارگران نه فقط هیچ اجباری برای عقب نشینی در برابر آن ها احساس نمی کنند بلکه از اضافه شدن همان بهای یک وعده غذای آنان به سودهای خویش خوشحال هم می شوند. کارگران به جای اعتصاب غذا و فرسودن جسم و جان و تحمل گرسنگی و بیماری های ناشی از این کار باید به شریان حیات سرمایه حمله ور شوند. آنان باید به جای اعتصاب غذا چرخ تولید و کار را متوقف کنند و به جای فرسودن خود شریان سود سرمایه را بفرسایند. با اعتصاب غذا نمی توان هیچ سرمایه داری را به قبول هیچ خواستی مجبور کرد. مطالبات کارگران کارخانه سیمان به شرح زیر اعلام شده است :
1 - افزایش حقوق طبق قانون بازنگری کارخانه که قبلا هر 4 سال یک بار انجام می گرفته است.
2- اعتراض به مرخصی اجباری. سرمایه داران در ایام عید به خاطر مشکلات خود 8 روز را تعطیل اعلام کرده و کارگران را بالاجبار به مرخصی فرستاده اند. اما اینک دو روز آن را از مرخصی سالیانه کارگران کسر کرده اند!
3- رسمی کردن کارگران قراردادی و روزمزد
منبع: اتحادیه آزاد کارگران ایران
18 اردیبهشت 88
دستگیری کارگران را در روز جهانی کارگر محکوم می کنیم
طی فراخوانی که از طرف تشکل های مستقل کارگری برای برگزاری روز جهانی کارگر در پارک لاله داده شده بود این مراسم در همان اولین ساعت شروع برگزاری با دخالت پلیس و نیروهای لباس شخصی به خشنوت کشیده شد و افراد حاضر در مراسم مورد ضرب و شتم قرار گرفته و بیش از 100نفر دستگیر و به زندان اوین منتقل شدند.
سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه ضمن محکوم کردن این دستگیری ها وضرب وشتم کارگران، برگزاری مراسم روز جهانی کارگر را حق مسلم تمامی کارگران می داند و خواستار ازادی بدون قید شرط همه دستگیر شدگان می باشد .
با امید به گسترش صلح و عدالت در همه جهان
سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه
گسترش زمینه های اعتراض در ایران خودرو
دولت سرمایه داری صاحب تراست عظیم ایران خودرو به رغم اعتراضات مستمر کارگران شرکت همچنان از پرداخت بموقع دستمزد یا بخش هایی از آن خودداری می کند. 50 روز از شروع سال جدید گذشته ولی تا کنون حتی حق آکورد و رکورد تولید ماه های آخر سال گذشته نیز پرداخت نشده است. حدود 20 روز از ماه دوم سال 1388 را پشت سر نهاده ایم اما اکثر شرکت های تابع ایران خورو و به طور مثال « ایتکوپرس» از پرداخت حقوق ماهانه کارگران خودداری می ورزند. میزان فروش روزانه ایران خودرو تا کنون بسیار عظیم بوده اما بحث خطر سقوط شرکت در ورطه بحران نیز بر سر زبان ها است. موج نارضایی و خشم کارگران علیه وضعیت موجود شرایط کار و میزان دستمزد و شدت استثمار و سایر جنایات سرمایه هر روز سهمگین تر می شود. کارگران بسیاری از دست زدن به اعتصاب و خواباندن چرخ تولید سخن می رانند. حرف آنان این است که باید اعتصاب بزرگ تیرماه پارسال را از سر گیرند و قدرت متحد طبقاتی خویش را علیه سرمایه به نمایش گذارند.
منبع: خودروکار
18 اردیبهشت 88
اعتصاب کارگران شرکت خانه سازی « مبدأ» در اهواز
کارگران شرکت ساختمانی « مبدأ» در شهر اهواز بیش از 10 روز است که در اعتصاب به سر می برند. دلیل اعتصاب سرپیچی سرمایه دار صاحب شرکت از پرداخت دستمزد کارگران است. « مبدأ» یک بنگاه پیمانکار شرکت فولاد خوزستان است که اجرای کارهای ساختمانی مؤسسه صنعتی اخیر را به عهده دارد. شرکت مبدأ شمار زیادی کارگر را استثمار می کند. این کارگران در بدترین شرایط کار می کنند و خطر وقوع سوانح مرگبار به طور مستمر زندگی آنان را تهدید می کند. سرمایه دار شرکت فردی به نام صالحی است. او سه ماه تمام است که هیچ دستمزدی به کارگران پرداخت نکرده است. صالحی در مقابل همه اعتراضات چند ماهه کارگران سکوت کرده است. او تاکنون جز مشتی وعده دروغ هیچ چیز دیگری به اعتراض کنندگان تحویل نداده است. کارگران به دنبال بی نتیجه ماندن تمامی اعتراضات دست به اعتصاب زده اند. آنان بیش از ده روز است که چرخ کار را متوقف کرده اند و در اعتصاب به سر می برند.
18 اردیبهشت 88
ادامه نگهداری بازداشت شدگان روز کارگر در زندان اوین
پس از گذشت یک هفته از بازداشت شمار زیادی از شرکت کنندگان در تجمع روز جهانی کارگر در پارک لاله، تنها تعداد معدودی از آنان آزاد شده و سایرین با قرار وثیقه و یا بازداشت در زندان نگه داری می شوند.
از جمع 20 زن بازداشت شده در جریان تجمع، هم اکنون 17 نفر در بند 240 زندان اوین به سر می برند و به خانواده های آنان گفته شده که برای روشن شدن وضعیت آنها، روز یکشنبه به دادگاه مراجعه نمایند. در میان زنان بازداشت شده تعدادی از فعالان کارگری ، زنان و فعالان حقوق کودک نیز به چشم می خورند.
همچنین درحالی که پیش تر به خانواده های بازداشت شدگان اعلام شده بود که برای آنان قرار وثیقه صادر شده است، در دو روز گذشته به این خانواده ها گفته شد که هنوز بازجویی از متهمان پایان نیافته است. منصور حیات غیبی، علیرضا ثقفی، جعفر عظیم زاده از جمله افرادی هستند که گفته می شود برای آنان قرار بازداشت صادر شده است.
همچنین محمد لطفی، دیگر فرد بازداشت شده در تجمع نیز با صدور قرار بازداشت در بند 240 نگهداری می شود.
گفتنی است، جمعه گذشته به دعوت جمعی از اتحادیه های کارگری، قرار بود تجمعی در پارک لاله برگزار شود که با دخالت نیروهای امنیتی به خشونت کشیده شد. در این تجمع بیش از 100 نفر بازداشت شدند
پیام اعتراضی انترناسیونال کارگران ساختمانی و چوب به مقامات جمهوری اسلامی ایران:
ژنو، ٧ مه
٢٠٠٩
موضوع: پیام
اعتراضی BWI
طبق اطلاعات
رسیده، تجمع و
مراسم روز
جهانی کارگر
در تهران، که
توسط تشکلات
مستقل کارگری ایرانی
در پارک لاله
در اول مه
٢٠٠٩ برگزار
شده بود، بطور
خشونت آمیز
توسط نیروهای
انتظامی مورد
تهاجم قرار
گرفت، بسیاری
مورد ضرب و
شتم قرار
گرفتند و بیش
از ١٥٠ نفر
بازداشت شدند.
پلیس
بیرحمانه به
شرکت
کنندگان، از
جمله زنان و
کودکان، در
این مراسم با
باتوم، گاز اشک
آور و غیره
حمله کرده
وصدها نفر از
مردم را با
زور از پارک
بیرون مکنند.
دیگر تجمعات
اول مه، از
جمله در شهر
سنندج، نیز
مورد تهاجم
نیروهای
امنیتی قرار
میگرند و شرکت
کنندگان مورد
ضرب و شتم و
بازداشت قرار
گرفتند.
پنج روز پس از
حمله پلیس به
مرسم اول مه،
در حدود ١٣٠
زن و مرد
کماکان در
بازداشته هستند.
آنها در شرایط
غیر قابل
قبولی در بند
٢٠٤ زندان
اوین در تهران
محبوس
میباشند.
انترناسیونال
کارگران
ساختمانی و
چوب (BWI)
این حملات به
حقوق کارگران
مبنی بر متشکل
شدن و برگزاری
مراسمهای اول
مه را محکوم
میکند. ما
خوهان آزادی
فوری و بدون
قید و شرط
تمامی دستگیرشدگان
اول ماه مه
هستیم. ما
همچنین از
دولت میخواهیم
که حقوق
کارگری از جله
تشکلیابی، تجمع
و اعتصاب را
محترم داشته،
به آزار و
اذیت فعالین
کارگری خاتمه
بخشیده،
تمامی
کارگران زندانی
را آزاد نموده
و نسبت به
فعالیتهای تشکلات
مستقل کارگران
مداخله
ننماید.
آنیتا نورمارک
دبیرکل،
انترناسیونال
کارگران
ساختمانی و چوب
BWI Geneva
Switzerland
رونوشت به:
To: info@leader.ir ; dr-ahmadinejad@president.ir ;
info@judiciary.ir ; iran@un.int ; ijpr@iranjudiciary.org ; info@dadiran.ir ;
office@justice.ir ; matbuat@mfa.gov.ir ; info@police.ir ;
mission.iran@ties.itu.int
Cc: info@workers-iran.org
ترجمه و
تکثیر: اتحاد
بین المللی در
حمایت از کارگران
در ایران
ادامه فشارها بر بازداشت شدگان گرامیداشت روز جهانی کارگر در پارک لاله
شنبه 19 ارديبهشت ماه 1388 _ 09 ماه مه 2009بر اساس گفته خانواده های دستگیر شدگان گرامیداشت روز جهانی کارگر در پارک لاله، از روز چهارشنبه 16 اردیبهشت، تمامی تماسهای تلفنی افراد بازداشت شده با خانواده هایشان قطع شده است.
امروز شنبه 19 اردیبهشت خانواده افراد بازداشت شده تجمع خود را در مقابل دستگاههای حکومتی جهت کسب اطلاع از وضعیت بازداشت شدگان و تلاش جهت آزادی آنان ادامه دادند.
19ارديبهشت :سرانه بهداشت ايرانی ها 16 هزارم آمريکايی ها
سرمايه، شکوفه آذر: در هفته ای که گذشت آمارهای worldometers همچنان نشانگر رشد دو برابری متولدين امسال نسبت به فوت شدگان همين سال است. جمعيت متولدين امسال (سال ميلادی) تا اين لحظه ك ساعت 3 بعدازظهر جمعه 18 ارديبهشت 88ك 48 ميليون و 677 هزار و 224 نفر و جمعيت فوت شدگان در همين زمان، 21 ميليون و 268 هزار و 588 نفر را نشان می دهد. درحالی که لحظه به لحظه بر جمعيت کره زمين افزوده می شود، هزينه کرد بهداشت ك که نخستين شاخص توسعه اجتماعی محسوب می شودك چندان چشمگير نيست. تا اين لحظه از سال ميلادی 2009 دولت های مختلف جهان 5 ميليارد و 764 ميليون و 512 هزار و 46 دلار آمريکا بابت بهداشت و درمان هزينه کرده اند که در برابر جمعيت 6 ميليارد و 765 ميليون و 85 هزار و 364 نفری کره زمين عدد ناچيزی به حساب می آيد. به اين معنی که هزينه بهداشت برای هر فرد زنده در کره زمين به طور ميانگين کمتر از يک دلار آمريکا هزينه می شود. نکته قابل توجه اين است که اين مبلغ در معادله ای نامتوازن بيش از همه سهم ساکنان کشورهای پيشرفته چون آمريکا و اروپاست. هم اکنون سهم ايرانيان از اين مقدار ك جمع سرانه بهداشت ايرانيان در سال 1388ك تنها حدود 700 ميليارد تومان است ك برای هر ايرانی 10 هزار تومانك درحالی که اين ميزان در آلمان 3171 دلار، در نروژ 4080 دلار، در سوئد 2828 دلار، در هلند 3092 دلار و در آمريکا 6096 دلار است. (به اين ترتيب سرانه بهداشت هر ايراني،16هزارم سرانه بهداشت هر آمريکايی است که بيشترين هزينه بهداشتی و درمانی جهان را دارد.)
19ارديبهشت:دو سوم جمعيت 50 هزار نفرى ماماها در ايران بيکار هستند.
ايسنا:
رئيس شبکه
بهداشت و
درمان
شهرستان نوشهر
گفت: دو سوم
جمعيت 50 هزار
نفرى ماماها
در کشور ما
بيکار هستند.
گلعلى زاده
افزود: در
کشورهايى که
ماماها خط اول
سلامت هستند
کمتر از 15 درصد
توسط متخصصان
زنان و زايمان
درمان ميشوند
اما در کشور
ما بيش از 60 درصد
توسط متخصصان
زنان و زايمان
درمان ميشوند.
وى آمار
سزارين در
کشور ما را در
بيمارستان دولتى
بالاى 50 درصد
اعلام کرد و
گفت: خطر مرگ
سزارين 3
برابر زايمان
طبيعى است.
گلعلى زاده
ادامه داد:
سالانه 500 هزار
نفر در جهان
در اثر زايمان
و عوارض
باردارى جان
خود را از دست
ميدهند که
اکثر آنها در
کشورهاى جهان
سوم است و روزانه
يکهزار و 600 زن
در اثر عوارض
باردارى و زايمان
جان خود را از
دست ميدهند
که بيشتر از 99
درصد اين مرگ
در کشورهاى در
حال توسعه
است.
وى بيان کرد:
در سال 56 حداقل 50
درصد زايمانها
توسط افراد
غير آموزش
ديده و در
محيط غير
بهداشتى صورت
مى گرفت و
امروزه بيش از
97 درصد زايمانها
توسط افراد
آموزش ديده و
در محيط
بهداشتى انجام
ميگيرد.
وى با بيان
اين که بر
اساس
استاندارد
بين المللى
بايد براساس
هر يكهزار
تولد ، 30 تا 50
ماما در سيستم
وجود داشته
باشد افزود:
در حالى که در
کشور ما به
ازاى هر 100 تولد
تنها 12 ماما
وجود دارد.
گلعلى زاده
گفت: ماماها
خدمات رسان
سلامت جامعه
زنان و کودکان
زير 5 سال
هستند .
19ارديبهشت
:نامه خبر
نگار بازداشت
شده "قلم معلم
" به دبير کل
آموزش بين
الملل :
كانون
زنان ايرانى :
والدين سجاد
خاكسارى ، خبر
نگار بازداشت
شده هفته نامه
"قلم معلم " به
دبير کل آموزش
بين الملل
نامه نوشتند.
محمد خاكسارى
و ثريا دارابى
اعضاى هيات
مديره کانون
صنفى معلمان
در نامه خود
خطاب به فرد ون
لی وون، دبير
كل سازمان
آموزش بين
الملل آورده
اند:"من و
همسرم؛ مدير
مسئول و
سردبير" قلم
معلم" به
اطلاع می
رسانيم فرزندمان
سجاد
خاکساري؛
خبرنگار قلم
معلم از سال 1385
تاکنون سه بار
دستگير و
زندانی شده
است. آخرين
بار از تاريخ 6/2/88
به اتهام
اطلاع رسانی
از تجمع
معلمان حق
التدريس در
جلوی مجلس
دستگير و هم
اکنون در
زندان اوين
بسر می برد، و 50
ميليون تومان
قرار وثيقه
برای او صادر
شده است. حتی
اجازه ملاقات
با او را
نداشته ايم.
ما برای آزادی
او يا تبديل
مبلغ وثيقه به
کفالت، نامه
ای به آقای
شاهرودي؛ رئيس
قوه قضائيه
نوشته ايم. "
آنان در باره
دلايل
بازداشت سجاد
خاكسارى در اين
نامه مى نويسند:"ما
معتقديم فشار
بر خانواده
"فرهنگى و مطبوعاتی"
ما و بازداشت
مکرر
فرزندمان به
اين دلايل
است:
1 - ممانعت از
اطلاع رسانی و
روشنگری
افکار عمومی
معلمان ايران
2- تشکل صنفی هر
شهر مستقل است
و کانون صنفی
معلمان در
تهران نيز فقط
يک تشکل در
شهر تهران است.
نماينده
واقعی تشکل
های صنفی
معلمان
ايران، شورای
همآهنگی تشکل
های صنفی
فرهنگيان
ايران به مرکزيت
اصفهان است.
طيف سياسی -
اقتصادی
تهران
نماينده
معلمان ايران
نيست، بلکه
تاکنون از
وجهه و اعتبار
کانون تهران
برای ورود به
قدرت و کسب
امتيازات
دولتی استفاده
کرده است.، و
با دولتی
نمودن حرکت
صنفی معلمان
قصد دارد در
مقابل شورای
همآهنگی قرار
گيرد! موضع
گيری روشنگرانه
ما موجب تحميل
اين فشارها بر
ما می شود.
3- نمايندگی من
(خاکساری) در
ايی آی مجددا
در جلسه شورای
مرکزی تشکل
های صنفی در
تاريخ 23/3/ 87 در اصفهان
مورد تمديد و
تائيد قرار
گرفت. لذا با
دولتی شدن طيف
سياسی -
اقتصادی
کانون تهران و
مقابله با
شورای همآهنگي،
قصد قطع رابطه
بدنه تشکل های
صنفی با ايی
آی را دارند."
خانواده
خاكسارى
تقاضا كرده
اند:"راه
تشکيل جلسات
شورای
همآهنگی که
نماينده
واقعی تشکل های
معلمان ايران
است، هموار
شود. ما
خواستار رفع
توقيف تنها
تريبون مستقل
معلمان
ايران" هفته
نامه قلم
معلم"،آزادی
بی قيدو شرط
فرزندمان
سجاد
خاکساري؛
خبرنگار هفته
نامه قلم
معلم، و تداوم
کمپين نجات
فرزاد کمانگر
هستيم."
19ارديبهشت:
يك ميليون و 700
هزار كودك کار
و خيابان در
ايران
ايسنا: سرپرست
گروه فرهنگى و
اجتماعى
"كيانا" كرج گفت:
بر اساس آمار
يونيسف 62
ميليون كودك
كار در آسيا
مجبور به
انجام كارهاى
خطرناك هستند.
به گزارش
ايسنا، بهنام
اخوت پور در
سمينار آسيب
شناسى كودكان
كار و خيابان
كه در دانشگاه
تربيت معلم
كرج برگزار
شد، گفت: در
هند 10 ميليون و 700
هزار،
اندونزى دو
ميليون و 300
هزار، تايلند
يك ميليون و 300
هزار، تركيه
دو ميليون و 100
هزار، برزيل
دو ميليون و 900
هزار،
پاكستان يك ميليون
و 700 هزار و
ايالات متحده
سه ميليون نفر
كودك كار مشغول
فعاليتهاى
اقتصادى
هستند.
وى با اشاره
به اينكه بيش
از 190 ميليون
كودك در جهان
در اثر
استعمار و فقر
مشغول به كار
هستند، گفت: 122
ميليون كودك
كار در آسيا
وجود دارند و 62
ميليون آنها
مجبور به
انجام كارهاى
خطرناك هستند.
اخوت پور
افزود: در
ايران و در
سال 1385 بر اساس
آمار رسمي، يك
ميليون و 700
هزار كودك به
صورت مستقيم
درگير كار
بودهاند. همچنين
در كشور ما 915
هزار كودك با
عنوان "كودك
خانهدار"
توسط مركز
آمار ايران
ثبت شدهاند
كه حدود 904 هزار
نفر از آنها
را دختران و
مابقى را
پسران تشكيل
ميدهند.
در ادامه اين
مراسم رضا
ببري، مدرس
دانشگاه تربيت
معلم به بررسى
علل و عوامل
كار كودكان
پرداخت و گفت:
كودكان كار و
خيابان در
ايران زاده
صنعت هستند،
صنعتى كه با
استعمار
همراه است. از
قرن 14 تا 17
ميلادى اروپا
در تب صنعت ميسوخت
كه در اثر آن
پديدهاى به
نام ولگردى و
كار كودكان به
وجود آمد و از
بين رفتن
كارگاههاى
كوچك و اجبار
به كار در
كارخانههاى
صنعتى اندك
اندك مردان را
از كارخانهها
بيرون و زنان
را وارد كرد و
سپس كودكان.
با ورود
كودكان در 1601
ميلادى اولين
قانون كار در
انگلستان
نوشته شد.
وى افزود: كار
كودكان
خيابانى به
اين سادگيها
نيست كه حل
بشود به طور
مثال دولت بنگلادش
زير فشار
يونيسف
كودكان زير 15
سال را در صنعت
پوشاك از كار
بى كار كرد و
در نتيجه كشور
تا آستانه
ورشكستگى رفت.
ببرى تاكيد
كرد: در زمان
رياست جمهورى
آقاى خاتمى در
حدود سال 80
براى تشكيل
ستاد سامان
دهى كودكان
خيابانى دو
ميليارد
تومان هزينه
شد ولى به هيچ
جا نرسيد چون
كودك خيابانى
معلول است و
علت آن برميگردد
به تفكر ما و
فرهنگ ما كه
اين فضا نه
تنها كودك
خيابانى بلكه
فرار دختران
از خانواده، زندانيان
و معتادين را
ايجاد ميكند.
وى چهار دليل
را عامل ايجاد
كار خيابانى
براى كودكان
دانست و گفت: تا
مشكلات اقتصادي،
اجتماعي،
خانوادگى و
مسائل روانى -
زيستى وجود
دارد كودك كار
و خيابان نيز
وجود خواهد داشت
و افزايش
خواهد يافت
چرا كه اگر در
جامعهاى اين
چهار عامل با
هم اصلاح
نشوند، هرگز
به تنهايى
اصلاح
نخواهند شد.
ببرى در پايان
گفت: در جامعه
كه فرصتها
برابر نيست،
كودكان
خيابانى دچار
مشكل هستند و
اگر بتوانند يك
گام جلو بروند
هنر بزرگى
است. من
پيشنهاد ميكنم
اگر حس كمك
رسانى داريد
تنها به اين
كودكان الفبا
بياموزيد و
اميدوارم
روزى فرا رسد
كه اول پدر و
مادر بدانند
براى چه فرزند
می آورند
سرمایه، کارگر مس سرچشمه را به قتل رساند
همایون اصلاح طلب کارگر مجتمع صنعتی مس سرچشمه به دلیل فشار سهمگین کار و استثمار و آلودگی مفرط محیط کار دچار ناراحتی قلبی شد و جان سپرد. همایون 51 سال سن داشت. او همه عمرش را برای سرمایه کار کرده بود، حتی در همین مجتمع صنعتی مس سرچشمه سالیان زیادی به گونه ای جانکاه توسط سرمایه استثمار شد. با همه این ها او تا لحظه مرگ مجبور بود که در چهارچوب قرارداد سلاخی بی مهار نیروی کار موسوم به قراردادهای موقت کار کند و استثمار شود. همایون را سرمایه کشت، اما ماجرا به همین جا ختم نمی شود. خانواده او، زن و بچه و بازماندگان وی که دستمزد ناچیز همایون تنها و تنها سرچشمه امرار معاش آنان بوده است اکنون همه در معرض گرسنگی و مرگ ناشی از گرسنگی قرار دارند. سرمایه فقط کارگران را زیر فشار شدت استثمار به قتل نمی رساند. جمعیت عظیم افراد خانواده های آنان را نیز به تیغ گرسنگی و مرگ می سپارد.
منبع: وبلاگ مس سرچشمه
19 اردیبهشت 88
سرمایه، مهدی عرفانی کارگر فولاد گیلان را کشت
مهدی عرفانی کارگر مجتمع صنعتی فولاد گیلان در حین کار و هنگام استثمار شدن توسط سرمایه دچار سانحه شد و جان خویش را از دست داد. سرمایه داران ایران به سادگی آب خوردن جان هزاران کارگر را در قبال یک ریال سود افرون تر قربانی می کنند. در مسلک و ذات سرمایه به طور کلی و در مذهب و منظر سرمایه داران ایرانی به طور خاص ذبح عظیم توده های وسیع کارگر در آستان یک تومان ارزش اضافی افزون تر کاملاً مجاز و عین ثواب است. هیچ روزی نیست که در جهنم سرمایه دارای ایران شاهد قتل چندین کارگر به همین خاطر و در همین راستا نباشیم. مجتمع فولاد گیلان یک کارخانه عظیم صنعتی است، اما در آن جا که به جان کارگران مربوط می شود از هیچ نوع وسائل ایمنی برخوردار نیست. سرمایه داران این شرکت فقط امکانات ایمنی را از کارگران دریغ نمی کنند، بلکه با تشدید بی عنان و لحظه به لحظه فشار کار، طولانی ساختن روزانه کار، مجبور ساختن کارگران به کار در چند شیفت پشت سرهم، تحمیل بیشترین اضافه کاری ها بر کارگران و همه جنایت های دیگر، باعث افتادن آنان در ورطه سوانح حین کار می شوند. مهدی عرفانی در وخیم ترین شرایط کار کارخانه، بدون هیچ نوع وسائل ایمنی، چند شیفت پشت سر هم برای سرمایه کار کرده بود. او هنگام وقوع حادثه آتش سوزی نه هیچ وسیله ایمنی به همراه نداشت و نه زیر فشار خستگی و فرسودگی هیچ توانی برای فرار از مهلکه در وجودش باقی مانده بود. او به همین دلیل دچار سوختگی عمیق شد و مدتی بعد جان خویش را از دست داد.
منبع: انجمن همبستگی با کارگران
19 اردیبهشت 88
19ارديبهشت
:آخرين وضعيت
بازداشت
شدگان مراسم روز
کارگر
تغيير
برای برابری
امروز شنبه ۱۹
ارديبهشت، ۸ روز پس
از بازداشت
افراد حاضر در
مراسم
روزجهانی
کارگر ،
خانواده ها
مجددا به دادگاه
انقلاب
مراجعه کردند.
تعداد زياد
خانواده های
معترض در
برابر دادگاه
باعث شد که ماموران
اجازه ندهند
که کسی در
جلوی دادگاه
يا روبروی آن
در سوی
ديگرخيابان
بايستد به
طوری که تا
جنب ميدان
ميوه و تره
بار ماموران خانواده
ها را پراکنده
می کردند و به
گفته برخی
ديگر از
حاضران حتی
احتمال
بازداشت
خانواده ها هم
بود.
زمانی که
خانواده ها در
برابر دادگاه
ايستاده
بودند برخی از
زنان
بازداشتی از
زندان اوين با
آنها تماس
گرفتند. طبق
گفته خانوا ده
ها زنان
زندانی در
سالن متادون و
همه با هم
هستند . آنها
از روز دوشنبه
هفته پيش تاکنون
اجازه تماس
تلفنی
نداشتند اما
اکنون به آنها
گفته شده است
که ازاين به
بعد حق دارند
يک روز در
ميان با بيرون
تماس بگيرند.
اين مکان
دارای يك سالن
بزرگ با
امکانات
محدودی هست.
همه آنها با
هم هستند و
زندانی ديگری
با آنها
نيست.هيچ کدام
از آنها مورد
بازجويی قرار
نگرفته اند.
مادر نيکزاد زنگنه
دانشجو و فعال
کمپين پس از
تماس دخترش می
گويد: ,امروز
هم دوباره به
دادگاه آمدم
اصلا پاسخ مشخصی
نمی دهند مدام
می گويند
برويد خودمان
به شما زنگ می
زنيم., پگاه
دختر محسنی
فعال کارگری
هم ضمن آن که
از تماس مادرش
و ديگر دوستان
هم بندی اوخبر
می دهد اشاره
دارد که
همچنان جوابی
به ما نمی
دهند. مادر
جلوه جواهری
دانشجو و فعال
کمپين که از
برخورد
ماموران به
تنگ آمده است
اول می پرسد
از کجا تماس
می گيريم. می
گوييم سايت
تغيير برای
برابری. او
شاکی است و می
گويد: , اين
رسانه ها چه
می کنند ؟ من
با پدر
ومادرهای
ديگر بچه های
زندانی برای
شکايت به ديدن
آقای کروبی
رفتم که بگويم
که بچه ام را
بدون مجوز و
بدون هيچ
دليلی گرفته
اند اما بدون
اين که ايشان
را ببنيم از
قول من چيزهای
ديگری در
اعتماد ملی
نوشتند,.او
ادامه می
دهد:,الان هم
هيچ جوابی نمی
دهند. بچه ها
را برده اند
سالن متادون.
مگر اين بچه
ها چه کرده
اند؟ هيچ کجا
شکايت ما را
قبول نمی
کنند، دادگاه
جواب نمی دهد،
رسانه ها
اشتباه می نويسند،
قوه قضائيه
چيزی نمی گويد.
پس ما برای
شکايت کجا
برويم؟,
خانواده
مردان بازداشت
شده نيز به
شدت از بی
خبری ابراز
نگرانی می
کنند. آنان تا
کنون تماسی با
خانواده هايشان
نگرفته اند.
به برخی از
خانواده های
فعالان
کارگری گفته
اند ۴۵ روز ديگر
بياييد. به
برخی ديگر
گفته اند برويد
آخر هفته
بياييد به
برخی هم اصلا
جوابی نداده
اند. مادر امير
يعقوبعلی
دانشجو و فعال
کمپين می گويد
: ,از روز
بازداشت تا
حالا امير
تماسی نگرفته
است. اصلا
داخل دادگاه
هم اجازه نمی
دهند برويم
حرف بزنيم .تا
به حال هرچه
کرده ايم هيچ
نتيجه ای نداشته
است. حداقل
اجازه بدهند
که بچه ها
تماس بگيرند.,
پدر پوريا
پوشتاره
دانشجو نيز از
بی پاسخی
مسئولان و
برخورد
ماموران ناراحت
است و به شدت
نگران فرزندش
هست می گويد :, مثل
هر روز به ما
می گويند
برويد خودمان
اطلاع می دهيم
. دادگاه می
گويد آنها دست
پليس امنيت هستند
و ما کاری نمی
توانند بکنيم.
من يک فرهنگی
با ۳۴
سال سابقه کار
هستم بعد يک
ماموربه سينه
ام می زند که
اينجا نايست !
آخر چرا ؟ مگر
پسر من چه
کرده است؟ نمی
گويند بچه های
ما کجا هستند.
حداقل
بگذارند آنها
يک تلفن بزنند
که بدانيم کجا
هستند و حال
شان چطور است.,
او در پاسخ به
اين سوال که
پس ازنوشتن
نامه به رئيس
قوه فضائيه چه
پاسخی گرفتيد
می گويد:, علی
رغم گزارشی که
ارائه داديم و
طلب رسيدگی
کرديم تا کنون
هيچ پاسخی از
هيچ کجا به ما
نداده اند. ,
خانواده ها
قصد دارند
فردا برای
دادخواهی مجدد
به دفتر رئيس
قوه قضائيه
بروند.
فراخوان به کمپین برای آزادی دستگیر شدگان روز جهانی کارگر
کارگران، تشکل ها و نهادهای کارگری ایران و جهان!
در روز جهانی کارگر هنگامی که کارگران و خانواده های آنان که بنابر فراخوان کمیته برگزاری مراسم اول ماه مه(مشتمل بر تشکل های مستقل کارگری ایران) که برای اعلام مطالبات خود و گرامی داشت این روز درپارک لاله تهران گرد هم آمده اند، به همراه تعداد دیگری از مردم حاضر درپارک مورد یورش نیروهای امنیتی-پلیسی و ماموران لباس شخصی قرار گرفتند.این نیروها با انواع ابزار و روش های سرکوب، تعداد زیادی را شدیدا مجروح و بیش از صد و پنجاه نفر را در حالی که مورد ضرب و شتم واقع شده بودند، دستگیر و روانه زندان کردند.از این تعداد هنوز حدود یکصد تن درزندان به سر می برند. این افراد هیچ جرمی مرتکب نشده بودند که این چنین غیر انسانی سرکوب و به بند کشیده شده اند. آنها فقط به خاطر این که همزمان با میلیاردها کارگر دیگر در سراسر دنیا و به دلیل طرح مطالبات میلیون ها انسان در ایران که هر روزه تحقیر می شوند، به دلیل برپاکردن تشکل های مستقل سرکوب می شوند وماه های متمادی حقوقی دریافت نمی کنند، تنها به دلیل این که صدای اعتراض برآورده اند، امروز در بدترین شرایط در زندان هستند. هر روز خانواده هایشان که برای آزادی آن ها در مقابل دادگاه ها و مراجع دیگرقضایی مراجعه می کنند اما با برخوردهای نامناسب و پاسخ های ضد و نقیض مواجه می شوند. ما میلیون ها کارگر و زحمتکش و مساوات طلب نسبت به عزیزان دربند و خانواده هایشان مسئول هستیم و نباید آن ها را تنها بگذاریم. باید فورا متحدانه دست به کار مبارزه ای وسیع تا آزادی همه دستگیر شدگان شویم.
ما ضمن اعلام این کمپین از تمامی تشکل ها و نهادهای کارگری و حقوق بشر داخلی و بین المللی می خواهیم که با تمامی توان خود و به فراخور امکانات خود و از هر طریق ممکن، ضمن محکوم کردن دستگیری این عزیزان و درخواست برای آزادی بی قید و شرط آنان به حمایت های گوناگون و متناسب با توان خود از این عزیزان و خانواده های آنان و اصرار بر مطالبات اعلام شده در قطعنامه اول ماه مه این کارگران بپردازند.
زنده باد همبستگی طبقاتی کارگران جهان
اعلام حمایت ها، بیانیه ها و گزارش اقدامات انجام شده خود را به این نشانی بفرستید
نوزده اردیبهشت 88
کمیته ی برگزاری مراسم روز جهانی کارگر
سندیکای كارگران شرکت واحد اتوبوسراني تهران و حومه
سندیکای كارگران نیشکر هفت تپه
اتحادیه آزاد کارگران ایران
هیئت بازگشایی سندیکای کارگران نقاش و تزئینات ساختمان
شورای همکاری تشکل ها و فعالین کارگری شامل:
- کمیته پیگیری برای ایجاد تشکل های آزاد کارگری
- کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری
- جمعی از فعالین کارگری
- شورای زنان
کانون مدافعان حقوق کارگر
و با حمایت :
انجمن برق و فلز کرمانشاه- انجمن دفاع از کارگران اخراجی سقز – کمیته دفاع از کارگران هفت تپه - کارگران کارخانه پرریس سنندج- کارخانه بافندگی شین بافت سنندج - کارگران کارخانجات شاهو- نساجی کردستان- غرب بافت-آجر شیل - شیرپاک آرا- گونی بافی سما- آرد فجر- نیرو رخش- کارگران بخش خدماتی بیمارستان توحید سنندج - جمعی از بازنشستگان شهرستان سنندج - کارگران شرکت فرش غرب کرمانشاه- کارخانه لاستیک دنا – جمعی از کارگران سیمان قائن – جمعی از کارگران عسلویه…
ادامه دارد
جمعه سرخ جنبش کارگری درایران
کارگران ایران یک پیروزی دیگر در
اول ماه مه ۱۳۸۸ بدست آوردند.
دژخیمان سرمایه گرچه در اول ماه مه، 11 اردیبهشت ، روز جهانی کارگر، کارگران، زنان، دانشجویان و مبارزین زیادی را مورد ضرب وشتم قرار دادند و تعداد زیادی را نیز کماکان در زندانهای اسلامی سرمایه اسیر کرده اند. اما جنبش کارگری به موفقیت بزرگی دست یافت و آن فراخوان و برگزاری اول ماه مه درپارکها و شهرها بود. کماکان این مراسم در مقابل دادگاه و زندانهای جمهوری اسلامی تا آزادی تمامی عزیزان جنبش کارگری ادامه دارد. کارگران ایران این روز جهانی را با دیگر هم طبقه های خود با قدرت بیشترومصمم تر فراخوانند. حضور کارگران در صحنه مبارزه، لرزه به جان، جانیان سرمایه انداخت. ترس و وحشت نوکران سرمایه هرروز عریانتر و عریانتر میشود.
جنبش کارگری در ایران نشان داد که متحد و یکپارچه میتواند درمقابل جمهوری اسلامی سرمایه یعنی یکی از هارترین نوکران و هم پیمانان سرمایه داری جهانی، مصمم و محکم بایستد و آن را به حاشیه براند.
کینه و وحشیگری این رژیم به جنبش کارگری تازگی ندارد، در اول ماه مه امسال با پیشروی و موفقیت بیشتر جنبش کارگری به جنون رسیده است.
جنبش کارگری به موفقیت بزرگی دست یافت!
کارگران در ایران نیاز به تشکل، ،سازما نیابی توده ای طبقاتی خود ونیزهمبستگی جهانی دارند.
برای جلب و همبستگی جهانی کارگران با جنبش کارگری نیاز به هزاران هزار، نهاد، سازمان و گروه و... همبستگی با جنبش کارگری در خارج کشور است تا بتوان یاری و کمک موثر و کارسازی را به جنبش کارگری در ایران نمود. ما با تمام توان برای ایجاد هرچه بیشتر نهاد ها وکمیته های همبستگی کوشش میکنیم.
"نهادهای همبستگی با جنبش کارگری در ایران/خارج کشور" همه را به مبارزه بی وقفه تا آزادی همگی دستگیر شدگان اول ماه مه و کلیه زندانیان سیاسی فرامی خواند.
"نهاد های همبستگی با جنبش کارگری درایران/ خارج کشور" از همه فعالیتها و مبارزاتی که در راستای آزادی فعالین اول مه و هرگونه پیشروی و تعرض در مقابل نظام جمهوری اسلامی باشد، حمایت میکند، هر سازمان ، نهاد، حزب، گروه و تشکل در این مبارزات سهیم باشند را همراهان خود میدانیم.
هم اکنون جلسات و مجامع بسیاری برای تدارک اعتراض به دستگیریهای اول مه در جریان است و ارتباطات با سازمانها و احزاب ، سندیکا ها، اتحادیه ها و تشکلات کارگری شروع شده است و اخبارجنبش کارگری بطور روتین به اطلاع عموم میرسد. جلسات، شبهای همبستگی، نمایش فیلم، تظاهرات و... بخشی از برنامه های کمپینها و کارزارهای همبستگی است که سازماندهی خواهند شد. "نهاد های همبستگی با جنبش کارگری در ایران / خارج کشور" از تمامی اعتراضات و فعالیتهایی که برای آزادی دستگیرشدگان اول ماه مه تدارک و سازماندهی شوند، حمایت میکند.
از همه کارگران، تشکلات ونهادهای کارگری، سازمانها و احزاب و انسانهای آزادیخواه میخواهیم درحرکت های اعتراضی علیه رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی شرکت فعال داشته باشند.
برگزاری روز اول ماه مه حق مسلم
هر کارگر وهرتشکل کارگری است!
آزادی فوری و بی قید و شرط تمامی دستگیر شدگان
اول ماه مه و دیگر زندانیان سیاسی را خواستاریم!
May 2009-ordibehest 1388
نهادهای همبستگی با جنبش کارگری در ایران / خارج از کشور
- کمیته همبستگی با کارگران ایران – استرالیا labour.kargar@gmail.com
- کمیته دفاع از کارگران ایران – نروژ cdkargari@gmail.com
- همبستگی سوسیالیستی با کارگران ایران – فرانسه sstiran@yahoo.fr
- کانون همبستگی با کارگران ایران – فرانکفورت و حومه kanoonhf_2007@yahoo.de
- کانون همبستگی با جنبش کارگری ایران – هانوفر kanon.hannover@yahoo.de
- کمیته همبستگی کارگران ایران و سوئد isask@comhem.se
- کانون همبستگی با کارگران ایران – گوتنبرگ kanounhambastegi@gmail.com
- انجمن کارگری جمال چراغ ویسی ankjch@yahoo.co.uk
- شورای همبستگی کارگری - فرانکفورت kaumares@web.de
- شبکه همبستگی کارگری iranwsn@fastmail.fm
- اتحاد چپ ایرانیان واشنگتن leftalliance@yahoo.com
toronto_committee@yahoo.ca- کمیته حمایت از کارگران ایران تورنتو کانادا
برگزاری روز اول ماه مه
حق مسلم
هر کارگر و هر تشکل کارگری است!
اطلاعیه شماره 2
آزادی فوری و بی قید و شرط تمامی دستگیر شدگان
اول ماه مه و دیگر زندانیان سیاسی را خواستاریم!
درپی دستگیری فعالین کارگری که با یورش وحشیانه رژیم سرمایهداری جمهوری اسلامی ایران مورد ضرب و شتم قرارگرفته و بیش از ده ها نفربازداشت
گردیدند، فعالین و مدافعین جنبش کارگری درخارج ازکشور در همبستگی با کارگران ایران خواهان اعتراض به دستگیری فعالین کارگری شدند.
ازاین رو ما " نهادهای همبستگی با جنبش کارگری در ایران / خارج از کشور" وظیفه خود میدانیم، ازهرفراخوانی که دردفاع از جنبش کارگری ایران و در
تقابل با کلیت نظام سرمایه داری جمهوری اسلامی ایران باشد، حمایت کرده و از آنان پشتیبانی و جانبداری نماییم.
ما نهادهای همبستگی از آکسیونها، کمپینها، مصاحبه های رادیو و تلویزیونی، شبهای همبستگی، تظاهرات و حرکتهای اعتراضی ازجمله "هفته همبستگی
از 14 ماه می 2009 " حمایت کرده و از همه نهادها، سازمانهای سیاسی و احزاب و انسانهای آزادیخواه میخواهیم درحرکت های اعتراضی علیه
رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی و با خواست آزادی تمامی دستگیر شدگان اول ماه مه، شرکت فعال نمایند.
برقرارباد اتحاد و همبستگی دردفاع از جنبش کارگری ایران!
زنده باد
همبستگی بینالمللی!
زندانیان اول ماه می و کلیه زندانیان سیاسی آزاد باید گردند!
نابود با رژیم سرمایهداری جمهوری اسلامی ایران
نهادهای همبستگی با جنبش کارگری در ایران / خارج از کشور
- کمیته همبستگی با کارگران ایران – استرالیا labour.kargar@gmail.com
- کمیته دفاع از کارگران ایران – نروژ cdkargari@gmail.com
- همبستگی سوسیالیستی با کارگران ایران – فرانسه sstiran@yahoo.fr
- کانون همبستگی با کارگران ایران – فرانکفورت و حومه kanoonhf_2007@yahoo.de
- کانون همبستگی با جنبش کارگری ایران – هانوفر kanon.hannover@yahoo.de
- کمیته همبستگی کارگران ایران و سوئد isask@comhem.se
- کانون همبستگی با کارگران ایران – گوتنبرگ kanounhambastegi@gmail.com
- انجمن کارگری جمال چراغ ویسی ankjch@yahoo.co.uk
- شورای همبستگی کارگری - فرانکفورت kaumares@web.de
- شبکه همبستگی کارگری iranwsn@fastmail.fm
- اتحاد چپ ایرانیان واشنگتن leftalliance@yahoo.com
- کمیته حمایت از کارگران ایران – تورنتو کانادا toronto_committee@yahoo.ca
به برلین برویم
بحرانی که سرتاسر جهان سرمایه داری را در خود فرد برده است، عمیق ترین و گسترده ـ ترین بحران در تاریخ ۳۰۰ سال موجودیت نظام سرمایه داری
بوده و برهان روشنی بر ورشکستگی سیستمی است که رکن اساسی اش بر برده گی مدرن استوار است. تا همین جا هم میلیونها انسان در سرتاسر جهان
به ارتش ذخیره کار افزده گشته و میلیونها انسان کارو کاشانه خویش را از دست داده اند.
راه حل دولت های سرمایه داری جهت پاسخگوئی به این بحران،سرشکن کردن آن بر شانه کارگران و زحمتکشان و اقشار پایینی جامعه است. راه حل
میلیونها انسان کار و زحمت که باید بار ورشکستگی نظام بربریت سرمایه داری را به دوش کشند، تنها و تنها می تواند و باید پاسخ خود را در تصرف
خیابانها و تعرض به دولتهای سرمایه داری و پیکار برای یک جامعه انسانی باشد.
اتحادیه های کارگری در اروپا در یک اقدام مشترک، کارگران و زحمتکشان را به اعتراض و مقاومت فراخوانده اند. ما از مبارزه کارگران و توده های
محروم دفاع کرده و خود را بخشی از این مبارزه میدانیم.
راهپیمائی اعتراضی در کشورهای اروپائی خود میدانی است که ما باید با شرکت قدرتمند در آن، افکار عمومی جهان را در جریان هجوم وحشیانه رژیم
جمهوری اسلامی به مراسم اول ماه مه در ایران و مجروح نمودن و دستگیری صدها تن از فعالین کارگری، زنان، دانشجویان و ... قرار داده. و
همبستگی بین المللی با مبارزات کارگران و جنبش های اعتراضی در ایران را بر جسته سازیم، ما از همه مدافعین جنبش کارگری نهادها احزاب
سازمانها دعوت می کنیم که همگام با ما درروز شنبه در راهپیمائی برلین شرکت کنند.
ما در راهپیمائی کارگران در روز شنبه ۱٦ ماه مه در برلین شرکت می کنیم.
- کمیته همبستگی باکارگران ایران - هامبورگ
- کانون همبستگی با کارگران ایران – کلن
گروه همبستگی با جنبش کلرگری - برلین
٨ ماه مه ۲۰۰۹
برای اعتراض به دستگیری فعالان جنبش کارگری ایران به برلین میرویم .
آلمان در روز شنبه ۱٦ ماه مه علیه بیکار سازی DGB به دعوت اتحادیه های کارگری اروپا و
میلیونها انسان درماههای اخیر و نیز سر شکن کردن تمامی بار بحران سیستم پوسیده سرمایه داری بردوش کارگران و زحمتکشان در شهر برلین
یک آکسیون اعتراضی برگزار می گردد،
تا ضمن دفاع از دهها میلیون انسانی که در همین فاصله کوتاه کار وامکانات خود را از دست داده اند؛ پایان نظامی را اعلام کنند که اساس آن بر
پایه برده گی مدرن استوار است.
ما به برلین می رویم؛
تا در کنار جنبش اعتراضی کارگران آلمان، علیه دستگیری های گسترده فعا لین وپیشروان جنبش کارگری ایران، زنان و دانشجویان وهمچنین
فعالین کارگری که برای برگزاری جشن اول ماه مه امسال توسط حکومت دیکتاتوری سرمایه داری اسلامی به بند کشیده شدند فریاد خود را بلندتر کنیم.
شما نیز با ماهمراه شوید و به برلین بیائید؛تا در همگامی با جنبش کارگران اروپا و طبقه کارگر ایران، زنان و دانشجویان با ما در آن روز در صفوفی مشترک
همراه شوید.
برای سازماندهی رفت و برگشت که مجانی می باشد می توانید با اتحادیه کار گری آلمان ـ کلن
با0221-5000 32 شماره تلفن
تماس بگیرید 0177-93 60 481 و یا با شماره تلفن
زمان حرکت ساعت5 صبح شنبه 16 ماه مه 2009
درگذشت سلمان يگانه در يك سانحه كاری
بياد
سلمان
با شنيدن خبر
درگذشت سلمان
يگانه،
ناباورانه
اشك ريختيم.
سلمان،
كارگری آگاه
بود كه آرزوی
دنيايی
متفاوت و عاری
از استثمار و
ستم را در سر
می پروراند و
برايش مبارزه
می كرد. صداقت،
صراحت و
پيگيری در امر
مبارزه، از
خصوصيات
چشمگير سلمان
بودند. او كه
در خانواده ای
كارگری پرورش
يافته بود،
خود نيز به
صفوف طبقه
كارگر پيوست.
در كارخانه
سيمان لوشان
(گيلان) كار
كرد. سپس شامل
طرح تعديل شد
و شغلش را از
دست داد. مدت
ها بيكار بود
تا بالاخره در
شركت فولاد
لوشان، كاری
پيدا كرد.
كاری طاقت
فرسا و
طولاني، بدون
تعطيل در هفت
روز هفته. در
نظام بيرحم
سرمايه داری
كه برای جان
توده های
زحمتكش ارزشی
قائل نيست و
هدفش فقط
رسيدن به سود
بيشتر است، سوانح
كاری هميشه در
كمين كارگران
است. سلمان يگانه
نيز كه دلش
برای آرمان
رهايی كارگران
و ستمديدگان
می تپيد، با
دست نامريی
سود و سرمايه،
در يك سانحه
كاری جان
سپرد. از دست دادن
سلمان عزيز را
به خانواده و
بستگان و تمامی
يارانش، به
جنبش كارگری
ايران، تسليت
می گوييم.
ارديبهشت 88
جمعی از
فعالين
کارگری(jafk)
kargaranfa@gmail.com
http://jafk.blogfa.com
نامه های اعتراضی دو تشکل کارگری در استراليا و انگليس به جمهوری اسلامی به خاطر سرکوب تجمعات اول ماه مه در تهران و سنندج
نامه
هاى اعتراضى
به جمهورى
اسلامى ايران
موضوع: اعتراض
به سركوب
تجمعات اول
ماه مه در
تهران و سنندج
Mahmoud Ahmadinejad,
President of the Islamic Republic of
Iran
The Presidency,
Palestine Avenue, Azerbaijan Intersection,
Tehran, Islamic Republic of Iran
Leader of the Islamic Republic:
Ayatollah Sayed *Ali Khamenei
The Office of the Supreme Leader
Shoahada Street
Qom, Islamic Republic of Iran
Head of the Judiciary:
Ayatollah Mahmoud Hashemi Shahroudi
Ministry of Justice, Ministry of
Justice Building
Panzdah-Khordad Square
Tehran, Islamic Republic of
Iran
كارگران
صنعتى جهان -
ملبورن، استراليا
بنا به گزارش
كميته
برگزارى
مراسم اول ماه
مه، تجمع و
مراسم روز
جهانى كارگر
در تهران، كه توسط
تشكلات مستقل
كارگرى
ايرانى در
پارك
لاله در اول مه ٢٠٠٩ برگزار شده بود، بطور خشونت آميز توسط نيروهاى امنيتى و انتظامى مورد تهاجم قرار گرفت، بسيارى مورد ضرب و
شتم قرار گرفتند و بيش از ١٥٠ نفر بازداشت شدند. پليس بيرحمانه به شركت كنندگان از جمله زنان و كودكان
در اين مراسم با باتوم، گاز اشك آور و غيره حمله كرده وصدها نفر از مردم را با زور از پارك بيرون ميكنند. ديگر تجمعات اول مه، از جمله در
شهر سنندج، نيز مورد تهاجم نيروهاى لباس شخصى و انتظامى قرار گرفتند و شركت كنندگان ضرب و
شتم
و بازداشت
شدند.
پنج روز پس از
حمله پليس به
مرسم اول مه،
در حدود ١٣٠
زن و مرد
كماكان در
بازداشته
هستند. آنها
در شرايط غير
قابل قبولى در
بند ٢٠٤ زندان
اوين
در تهران
محبوس
ميباشند.
ما اين حملات
به حقوق
كارگران براى
سازماندهى و
برگزارى
مراسمهاى اول
مه را محكوم
ميكنيم.
ما خواهان
آزادى فورى و
بدون قيد و
شرط تمامى دستگيرشدگان
اول ماه مه
هستيم.
ما همچنين از
دولت
ميخواهيم كه
حقوق كارگرى از
جمله
تشكليابى،
تجمع و اعتصاب
را محترم
داشته، به
آزار و اذيت
فعالين
كارگرى خاتمه
بخشيده،
تمامى
كارگران
زندانى را
آزاد نموده و
نسبت به
فعاليتهاى
تشكلات مستقل
كارگران
مداخله
ننمايد.
آزادى تشكل يك
حق انسانى
جهانشمول است.
با احترام،
ويولا
ويلكينز
كارگران
صنعتى جهان -
ملبورن،
استراليا
Viola Wilkins
Industrial Workers of the World
Melbourne Australia
٦ مه ٢٠٠٩
.
اتحاديه
خدمات عمومى و
تجارتى PCS-
شعبه دربى
شاير-دربى-انگلستان
بنا به
گزارش كميته
برگزارى
مراسم اول ماه
مه، تجمع و
مراسم روز
جهانى كارگر
در تهران، كه توسط
تشكلات مستقل
كارگرى ايرانى
در پارك لاله
در اول مه ٢٠٠٩ برگزار شده بود، بطور خشونت آميز توسط نيروهاى امنيتى و انتظامى مورد تهاجم قرار گرفت، بسيارى مورد ضرب و شتم قرار
گرفتند و بيش از ١٥٠ نفر بازداشت شدند. پليس بيرحمانه به شركت كنندگان از جمله زنان و كودكان در اين مراسم با باتوم، گاز اشك آور و غيره حمله
كرده وصدها نفر از مردم را با زور از پارك بيرون ميكنند. ديگر تجمعات اول مه، از جمله در شهر سنندج، نيز مورد تهاجم نيروهاى لباس شخصى
و
انتظامى قرار
گرفتند و شركت
كنندگان ضرب و
شتم و بازداشت
شدند.
پنج روز پس از
حمله پليس به
مرسم اول مه،
در حدود ١٣٠
زن و مرد
كماكان در
بازداشته هستند.
آنها در شرايط
غير قابل
قبولى در بند
٢٠٤ زندان
اوين
در تهران
محبوس
ميباشند.
ما اين حملات
به حقوق
كارگران براى
سازماندهى و
برگزارى
مراسمهاى اول
مه را محكوم
ميكنيم.
ما خواهان
آزادى فورى و
بدون قيد و
شرط تمامى
دستگيرشدگان
اول ماه مه
هستيم.
ما همچنين از
دولت
ميخواهيم كه
حقوق كارگرى از
جمله
تشكليابى،
تجمع و اعتصاب
را محترم داشته،
به آزار و
اذيت فعالين
كارگرى خاتمه
بخشيده،
تمامى
كارگران
زندانى را
آزاد نموده و
نسبت به
فعاليتهاى
تشكلات مستقل
كارگران
مداخله ننمايد.
من مطمئن هستم
كه اعضاى اين
شعبه (بالغ بر
١٢٠٠ نفر) از
موضع من در
اين مورد
حمايت ميكنند
تيم داناوان
دبير شعبه
DWP Derbyshire Branch
٦ مه ٢٠٠٩
ترجمه و
تكثير: اتحاد
بين المللى در
حمايت از كارگران
در ايران
www.workers-iran.org
info@workers-iran.org
صدها هزار کودک کار و خیابان در ایران
يكشنبه 20 ارديبهشت ماه 1388 _ 10 ماه مه 2009بنا به گزارش خبرگزاری ها، بر اساس تازه ترین آمار صندوق حمایت از کوکان سازمان ملل "يونيسف" 122 ميليون كودک كار در آسيا وجود دارند که 62 ميليون نفر از آنان مجبور به انجام كارهاى خطرناک هستند.
طبق آمار رسمی در ايران نیز در سال 1385 ، يك ميليون و 700 هزار كودک به صورت مستقيم مشغول به كار بودهاند. همچنين در ایران 915 هزار كودک با عنوان "كودک خانهدار" توسط مركز آمار ايران ثبت شدهاند كه حدود 904 هزار نفر از آنان را دختران و مابقى را پسران تشكيل می دهند.
دستگیر شدگان زن روز جهانی کارگر تحت بازجوئی قرار دارند
از صبح روز یکشنبه زنان دستگیر شده روز جهانی کارگر تحت بازجوئی قرار گرفتند.
بنابه گزارشات رسیده از زندان اوین، از صبح روز یکشنبه زنان دستگیر شده روز جهانی کارگر تحت بازجوئی قرار گرفتند.
صبح روز یکشنبه 20 اردیبهشت ماه زنان دستگیر شده روز جهانی کارگر تحت بازجوئی قرار گرفتند و به آنها فشار می آورند که تعهد دهند که دیگر در تجمع غیر قانونی شرکت نکنند کسانی که نسبت به دادن تعهد اعتراض می کنند آنها را تهدید به انتقال به سلول انفرادی می کنند. در صورتیکه خانم های بازداشت شده اعلام کرده اند که آنها در تجمع غیر قانونی شرکت نداشته اند پس دادن تعهد بی مورد است و این تعهدات را قصد دارند برای پرونده سازی علیه آنها بکار ببرند. 2 نفر از خانمهای دستگیر شده به بند زندانیان عادی منتقل شده اند و سایر خانم ها همچنان در قرنطینه زندان اوین با شرایط غیر انسانی نگهداری می شوند.یکی از دستگیر شدگان خانم مریم محسنی 50 ساله او از نارحتیهای مختلف جسمی رنج می برد و نسبت به تقاضای او جهت انتقال به بهداری خوداری می کنند و همچنین از دادن داروهایی که ایشون مصرف می کنند تا به حال خوداری شده است.بعضی از خانواده ها مبالغی برای هزینه شخصی عزیزانشان به زندان اوین واریز نموده اند ولی تا به حال از در اختیار قرار دادن آن به زنان زندانی خوداری می کنند.
از وضعیت و شرایط آقایانی که در روز جهانی کارگر دستگیر شده اند خبری در دست نیست و تا به حال هیچگونه ارتباطی با خانواده های خود نداشته اند.
تجمع اعتراضی خانواده های دستگیر شدگان امروز برای چندمین روز متوالی جلوی دادگاه انقلاب ادامه یافت. آنها نسبت به ادامه بازداشت عزیزانشان معترض هستند و خواهان آزادی فوری و بی قید وشرط عزیزانشان هستند. خانواده ها صبح روز یکشنبه ازساعت 10:00 تا ساعت 14:00 مقابل دادگاه انقلاب تجمع اعتراضی نمودند. حسن زارع دهنوی معروف به حسن حداد صادر کننده احکام قضائی دستگیر شدگان می باشد . حسن زارع دهنوی از روبرو شدن با خانواده های بازداشت شدگان خوداری می کند و از دادن جواب مشخص سر باز می زند.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران، دستگیری،ضرب وشتم،بازجوئی ، گرفتن تعهد برای پرونده سازی ، ادامه بازداشت،بی اطلاع نگه داشتن خانواده ها از وضعیت عزیزانشان را محکوم می کند و از دبیر کل سازمان ملل و سازمان جهانی کار خواستار مداخله و محکوم کردن این نقض فاحش قوانین بین المللی و همچنین خواستار آزادی فوری و بی قید وشرط تمامی دستگیر شدگان روز جهانی کارگر است.
فعالین حقوق
بشر ودمکراسی
در ایران
20 اردیبهشت 1388
برابر با 10 می 2009
منبع خبر : فعالین حقوق بشر و دموکراسی
20ارديبهشت:كارمندان هواپيمايى هما و معلمان نهضت سوادآموزى در مقابل مجلس تجمع كردند
ايلنا:
ظهر امروز دو
تجمع جداگانه
در مقابل مجلس
برگزار شد.
يكى از اين
تجمعات از سوى
كارمند شركت
هواپيمايى
هما و ديگرى
از سوى معلمان
نهضت سوادآموزى
برگزار شده
بود.
به گزارش
خبرنگار
ايلنا،
كارمندان
شركت هواپيمايى
شعار "مرگ بر
زمين خوار" را
سر ميدادند و
در اعتراض به
عدم تحويل
زمينهايى كه
15 سال پيش از يك
شركت تعاونى
خريده بودند،
در مقابل مجلس
تجمع كردند.
اين تجمعكنندگان
حدود 30 تا 40 تن
بودند كه ميگفتند
در سال 74 زمينهايى
را از يك شركت
تعاونى خريدهاند،
اما هنوز اين
زمينها به آنها
تحويل نشده
است.
آنها خود را
نمايندگان از
يكهزار و 300 تن
از كارمندان
هواپيمايى
هما معرفى ميكردند
كه در مجموع
مبلغ 6
ميليارد
تومان براى خريد
اين زمينها
پرداختهاند.
اما پس از
استعلام از
سازمان ثبت
متوجه هويت
جعلى شركت
تعاونى مذكور
كلاهبردارى
آنها شدهاند.
تجمعكنندگان
از نمايندگان
تهران ميخواستند
تا به وضعيت
آنان رسيدگى
كنند.
دومين تجمع
مقابل مجلس،
از سوى
آموزشياران نهضت
سواد آموزى
برگزار شده
بود. آن ها
حدود 30 تا 40 نفر
آموزشيار زن
بودند كه از
اعضاى
كميسيون آموزش
تحقيقات مجلس
ميخواستند،
هر چه زودتر
يك اقدام
اجرايى براى استخدام
رسمى آنها از
سوى آموزش و
پرورش كنند.
گفتنى است طرح
يك فوريتى
تعيين تكليف
معلمان حق
التدريس و
آموزشياران
سواد آموزى
مدتهاست كه
در دستور كار
كميسيون
آموزش و
تحقيقات مجلس
است، اما هنوز
به تصويب
نهايى نرسيده
است.
هزاران کارگر صنعت قطعه سازی در آستانه اخراج
يكشنبه 20
ارديبهشت ماه
1388 _ 10 ماه مه 2009بنا
به اعلام
مسئولان
حکومتی در
استان مرکزی،
در صورت عدم
توجه و
بازسازی
صنایع ساخت
قطعات خودرو،
بزودی این
صنعت همچون
صنعت نساجی در
کشور ورشکسته
و هزاران
کارگر شاغل در
آن اخراج
خواهند شد.
"داود
ميرزايی" در
گفتگو با خبرگزاری
های داخلی
گفت: عدم
بازسازی،
واردات بی
رویه، عدم
همکاری وزارت
نيرو و بانک
مركزی با
مراکز ساخت
قطعات خودرو
از جمله عوامل
اصلی
ورشکستگی و
تعطیلی این
بخش از صنایع
کشور می باشد.
تیراندازی به کاسبکاران منطقه مرزی "چومان" توسط عوامل جمهوری اسلامی
يكشنبه 20 ارديبهشت ماه 1388 _ 10 ماه مه 2009مطابق با گزارش دریافتی، نیروهای انتظامی جمهوری اسلامی با تیراندازی به سوی کاسبکاران منطقه مرزی "چومان"، یک تن به نام "عبداله حاجی عثمان" از اهالی زحمتکش روستای "انجینه" را به قتل رساندند و یک تن دیگر به نام "یاسین عثمانی" را به شدت زخمی کردند.
لازم به ذکر است که فرد مقتول "عبداله حاجی عثمان" از جمله کاسبکاران زحمتکشی بود که برای تامین معیشت زندگی زن و فرزند خود در منطقه مرزی چومان فعالیت می کرد. در ضمن در این حادثه چند رأس از حیوانان بارکش کاسبکاران نیز تلف شدند.
اعتراض کارمندان دانشگاه علوم پزشکی کهکیلویه و بویر احمد
کارمندان دانشگاه علوم پزشکی کهکیلویه و بویر احمد روز یکشنبه 20 اردیبهشت ماه در اعتراض به عدم پرداخت حقوق و مطالبات خود دست از کار کشیدند و در مقابل ستاد مرکزی دانشگاه علوم پزشکی اجتماع اعتراضی بر پا داشتند.
گفتنی است حقوق و مزایای بسیاری از کارمندان و پزشکان این دانشگاه از بهمن ماه سال 87 تاكنون پرداخت نشده است.
ادامه فشارها بر فعالین کارگری
بر اساس گزارش کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری نيروهای امنیتی جمهوری اسلامی محل کسب "حسین پیروتی" از اعضای این کمیته را پلمپ کردند.
گزارش کمیته هماهنگی حاکیست، ماموران امنیتی محل کسب "حسین پیروتی" را به دلیل عدم تعهد کتبی وی مبنی بر عدم فعالیت کارگری را در شهر اشنویه پلمپ کردند.
لازم به ذکر است، این عمل ماموران امنیتی رژیم در پی دستگیری اعضای کمیته هماهنگی در تاریخ 28 فروردین و جهت افزایش فشار بر فعالین کارگری صورت گرفته است.
ادامه اعتصاب کارگران شرکت خانه سازی " مبدا" در اهواز
دهها تن از کارگران شرکت ساختمانی "مبدا" در شهر اهواز بیش از 10 روز است که در اعتصاب به سر می برند.
شرکت مبدا از پیمانکاران شرکت فولاد خوزستان می باشد و کارفرمای این شرکت مدت 3 ماه است که از پرداخت دستمزد و مطالبات کارگران این شرکت خودداری می نماید.
کارگران اعتصابی اعلام کردند تا دستیابی به مطالباتشان به اعتصاب خود ادامه خواهند داد.
تجمع اعتراضی کارگران « پلاستیران»
کارخانه پلاستیران تولید کننده باک پلی مر مورد نیاز صنایع خودروسازی است و جمعیت کثیری کارگر را استثمار می کند. این کارگران در هر شبانه روز 12 ساعت کار می کنند، حداقل دستمزد را دریافت می دارند، شرایط کار آن ها بیش از اندازه وخیم، فرساینده و مرگبار است. کارگران سال های طولانی در چنین وضعی کار کرده و استثمار شده اند اما سرمایه داران جدید کارخانه به این حد راضی نیستند. آنان ساعات کار را بازهم افزایش داده اند، حق سنوات بازنشستگی کارگران را به جای محاسبه روزانه کار 12 ساعته بر مبنای 8 ساعت کار در روز منظور می کنند، شرایط کار را از گذشته نیز وخیم تر کرده اند و مدام وخیم تر می کنند. فشار تهاجمات و تعرضات کارفرمایان به جایی رسیده است که کاسه تحمل همه کارگران لبریز شده است. آنان بارها دست به اعتراض زده اند اما اعتراضات آن ها بی نتیجه مانده است. کارگران به همین دلیل در محوطه کارخانه اجتماع کرده و اعلام کردند که خواستار فوری بهبود شرایط کار و دریافت مطالبات خویش هستند. تشکیل اجتماع کارگران بلافاصله و در یک چشم به هم زدن با هجوم نیروی سرکوب سرمایه مواجه شد. پلیس و سایر نیروهای امنیتی از همه سو کارگران را در محاصره گرفتند و دست به کار متفرق شدن آن ها شدند.
منبع: ایسنا
20 اردیبهشت 88
اجتماع اعتراضی کارگران « هما» و معلمان در مقابل مجلس
حدود 40 کارگر هواپیمایی هما ( ایران ایر) به نمایندگی از 1300 کارگر همزنجیر خویش در مقابل مجلس سرمایه دست به تشکیل اجتماع زدند تا فریاد اعتراض خود را به گوش عمال دولتی سرمایه برسانند. این کارگران مرتب فریاد مرگ بر زمین خواران سر می دادند. ماجرا از این قرار است که سال ها پیش 1300 کارگر شرکت هما زیر فشار بی مسکنی و به امید ساختن آلونکی برای سرپناه با گرفتن وام و قبول مقدار زیادی بدهکاری دسته جمعی یک قطعه زمین را از چند سرمایه دار سفاک زمین دار می خرند. سرمایه داران فروشنده زمین زیر نام یک شرکت تعاونی اقدام به فروش زمین ها و صدور قولنامه می کنند. آنان حدود 6 میلیارد تومان به قیمت ثابت سال 74 از کارگران می گیرند و پس از دریافت پول ها دنبال کار خود می روند. در روزهای بعد کارگران به سازمان ثبت اسناد رژیم رجوع می کنند و خواستار انجام تشریفات « قانونی» دریافت سند می شوند اما متوجه می گردند که شرکت تعاونی مورد ادعای سرمایه داران فروشنده از بیخ و بن موهوم و فاقد وجود خارجی است. سرمایه داران زمین خوار با توسل به جعل و ترفند و کمک گیری از مافیای دولتی 6 میلیارد تومان حاصل کار و استثمار آنان را چپاول کرده و هیچ ردی هم از خود بر جای ننهاده اند. کارگران از همان روز علیه باند مافیایی سرمایه داران زمین خوار شروع به شکایت می کنند اما پس از گذشت 14 سال هیچ نتیجه ای از این شکایات نمی گیرند. سرمایه داران با همدستی و مشارکت همتایان دولتی پس از گرفتن پول ها دست به کار دغل کاری ها و جنایات و کلاه برداری های بعدی خود شده و راه هر نوع دسترسی کارگران به خویش را مسدود ساخته اند. 1300 کارگر چپاول شده همچنان با رجوع به نهادهای دولتی سرمایه خواستار تعیین تکلیف و دریافت پول های پرداختی خویش هستند و اجتماع آن ها در مقابل مجلس نیز گوشه ای از همین تلاش های 14 ساله است. همزمان با تجمع کارگران هما، شمار زیادی از معلمان زن نهضت سوادآموزی نیز در مقابل مجلس سرمایه اجتماع کردند و خواستار دریافت مطالبات معوقه و تضمین وضعیت اشتغال خویش شدند.
منبع: ایلنا
20 اردیبهشت 88
اخطار کارگران خاش به احمدی نژاد
کارگران مراکز مختلف کار و تولید در شهر خاش در استان سیستان و بلوچستان خواستار برخورداری از حقوق بیمه و دریافت بسیاری از مطالبات دیگر خود هستند. آنان در نامه ای به احمدی نژاد خواسته های فوری خود را در 9 بند اعلام کرده اند. 500 کارگر امضا کننده طومار به رئیس جمهوری سرمایه داری ایران اخطار کرده اند که برای تحقق این مطالبات مبارزه خواهند کرد و در صورت امتناع دولت از قبول ان ها اشکال مبارزه خویش را گام به گام عوض خواهند کرد و راهکارهای مؤثرتری را برای نشان دادن قدرت خود به کار خواهند گرفت.
منبع: آژانس ایران خبر
20 اردیبهشت 88
کارگران ایران صدرا و مبارزه برای بازگشت به کار
در طول 2 سال اخیر بیش از 2500 کارگر ایران صدرا از بخش های مختلف این شرکت اخراج شده اند. بیشتر کارگران اخراجی به رغم همه تقلاها تا امروز بیکارند و موفق به یافتن هیچ کاری برای امرار معاش خود نشده اند. کارگران مدام به سرمایه داران مالک ایران صدرا رجوع می کنند و خواستار بازگشت به کار می شوند. مالکیت ایران صدرا در این اواخر به سرمایه داران جدیدی منتقل شده است. 2500 کارگر اخراجی صاحبان جدید شرکت را زیر فشار قرار داده اند. آنان خواستار تعیین تکلیف و بازگشت به کار شده اند.
منبع: ایلنا
20 اردیبهشت 88
درتاریخ21ارديبهشت.تحصص
اعتراضی
دانشجويان
محقق اردبيل
خبرنامه
اميرکبير:
چهارشنبه ی
گذشته دانشجويان
دانشگاه محقق
اردبيلی با
تجمع در مقابل
سلف دانشگاه
به مديريت
ناکارامد و بی
کفايتی رئيس
دانشگاه
اعتراض کردند.
در اين تجمع
که با حضور
گسترده
دانشجويان
اين دانشگاه
برگزار شد،
تشکل های
دانشجوئی اين
دانشگاه از
جمله انجمن
اسلامی
دانشجويان و
جامعه اسلامی دانشجويان
نيز حضور
داشتند.
تجمع صنفی
دانشجويان
اين دانشگاه
با پيدا شدن
يک سوسک در
ظرف غذای يکی
از دانشجويان
آغاز شد و به
محض وقوع اين
ماجرا، در
ساعت ۱۲ تعدادی از
دانشجويان
بطور خودجوش
در مقابل سلف
دانشگاه تجمع
کردند.
دانشجويان
متحصن که
تدريجاً بر
شمار آنها
افزوده ميشد
خواهان
پاسخگويی
مسئولان و رياست
دانشگاه
بودند. در
مقابل اين
خواسته دانشجويان،
دکتر صلاحي،
معاونت
دانشجويی در
جمع آنان حضور
پيدا کرده و
خطاب به
دانشجويان گفت:
"من هم از
غذای شما
خوردم و
خوشمزه بود" وی
بلافاصله جمع
دانشجويان
متحصن را ترک
کرد! اين امر
با اعتراضات
گسترده
دانشجويان
حاضر روبرو شد
و آنان با سر
دادن
شعارهائی
خواهان پاسخگوئی
مسئولانه
مديريت اين
دانشگاه شدند.
گفتنی است
صلاحي، معاون
دانشجوئی
دانشگاه محقق
اردبيلي، سال
گذشته رتبه ی
اول معاونت های
دانشجويی
کشور را از سوی
وزارت علوم،
کسب کرده بود!
با گذشت يک
ساعت از تجمع
دانشجويان،
در حالی که بر
شمار
دانشجويان
معترض به نحوه
پاسخگوئی مديريت
دانشگاه
افزوده ميشد،
علی نسب مسئول
نهاد
نمايندگی
رهبری وارد
جمع
دانشجويان شد و
از آنان خواست
تا همه در
مسجد جمع
شوند، که اين
خواسته وی نيز
با اعتراضات مکرر
دانشجويان
روبرو شد.
پس از ان دکتر
حبيبي، رياست
دانشگاه
اعلام کرد که
اگر
دانشجويان تا
ساعت ۱۰ شب به
اعتراضات خود
پايان ندهند، در
جمع آنها حضور
نخواهد يافت!
اين خبر موجب
خشمگين شدن و
اعتراضات
هرچه بيشتر
دانشجويان شد
و انان با
سردادن
شعارهائی از
جمله "مدير بی
لياقت
نميخواهيم
نميخواهيم" و "مدير با
لياقت حق مسلم
ماست: اعلام
کردند که تا
روشن شدن پاسخ
خواسته هايشان،
به اعتراضات
پايان
نخواهند داد.
به گزارش
خبرنامه
اميرکبير بعد
از ساعتها انتظار
سرانجام
حبيبی در جمع ۵۰۰
نفره
دانشجويان
متحصن حاضر شد
و گفت: ,که من
نميدانم شما
چرا اينجا جمع
شده ايد! ولی
اين را ميدانم
که نزديک
انتخابات است
و پياده نظام
دشمن در
دانشگاه فعاليت
خود را شروع
کرده است,.
در مقابل اين
سخنان يکی از
دانشجويان
حاضر و عضو
انجمن اسلامی
خطاب به رياست
دانشگاه گفت که
چرا او مسئله
ی کيفيت غذا
را سياسی
ميکند؟
حبيبی سپس
مستقيما
انجمن اسلامی
را مخاطب قرار
داده و اين
تشکل را مسئول
تحصن و
اعتراضات اعلام
کرد و مسئله
را کاملا
سياسی معرفی
کرد. اين امر
باعث موجب
اعتراض اعضای
انجمن اسلامی
شده و تشنج و
درگيری را
ميان
دانشجويان و
رئيس دانشگاه
بوجود آورد و
بلافاصله پس
از آن رئيس
دانشگاه از
جمع دانشجويان
فرار کرده و
به سمت مسجد
رفت و
دانشجويان متحصن
نيز به سمت
مسجد حرکت
کردند.
هم چنين
دانشجويان در
ابتدای
دانشجويان
خواستار خروج
عوامل حراست
دانشگاه از
مسجد دانشگاه
شدند. به
گزارش
خبرنامه
اميرکبير،
محوريت
اعتراض دانشجويان
در مسجد
دانشگاه نيز،
مديريت ناکارآمد
و اقدامات غير
مسئولانه
آنها در تبديل
مسائل صنفی
دانشگاه به
مسائل سياسی
بود.
هم چنين در
اين جمع
دانشجويان به
انتقاد از مشکلات
گسترده صنفی
در اين
دانشگاه
پرداختند و در
پايان خواهان
عدم برخورد با
دانشجويان معترض
از سوی کميته
انظباطی يا
حراست
دانشگاه شدند.
گفتنی است اين
نشست تا ساعت ۹ شب
ادامه يافت.
کارگران قربانی حوادث کار در ایران
دوشنبه 21 ارديبهشت ماه 1388 _ 11 ماه مه 2009 بر اساس آمار رسمی و دولتی در ایران، در سال گذشته 22 هزار و 134 حادثه ناشی از کار در محیط های کارگری اتفاق افتاده که در 618 مورد به از کار افتادگی و در 83 مورد به فوت کارگران منجر شده است.
مطابق این آمار اکثر آسيبديدگان ناشی از حوادث كار در گروههای سنی 25 تا 29 سال جای دارند.
فراخوان به کمپین برای آزادی دستگیر شدگان روز جهانی کارگر
دوشنبه 21 ارديبهشت ماه 1388 _ 11 ماه مه 2009 تشکل ها و نهادهای مستقل کارگری در ایران با صدور بیانیه ای با هدف تلاش در راستای آزادی دستگیر شدگان مراسم روز جهانی کارگر در پارک لاله تهران، با فراخوان به یک کمپین اعتراضی، خواستار حمایت تشکل های کارگری و سازمان های مدافع حقوق بشر از دستگیرشدگان مراسم اول ماه در تهران شدند.
در بخشی از اطلاعیه مربوط به این فراخوان آمده است: "ما ضمن اعلام این کمپین از تمامی تشکل ها و نهادهای کارگری و حقوق بشر داخلی و بین المللی می خواهیم که با تمامی توان خود و به فراخور امکانات خود و از هر طریق ممکن، ضمن محکوم کردن دستگیری این عزیزان و درخواست برای آزادی بی قید و شرط آنان به حمایت های گوناگون و متناسب با توان خود از این عزیزان و خانواده های آنان و اصرار بر مطالبات اعلام شده در قطعنامه اول ماه مه این کارگران بپردازند."
از جمله تشکل ها و نهادهای مستقل کارگری امضا کننده اطلاعیه " فراخوان به کمپین برای آزادی دستگیر شدگان روز جهانی کارگر" عبارتند از:
سندیکای
كارگران شرکت
واحد
اتوبوسرانی
تهران و حومه
سندیکای
كارگران
نیشکر هفت تپه
اتحادیه آزاد
کارگران
ایران
هیئت
بازگشایی
سندیکای
کارگران نقاش
و تزئینات
ساختمان
شورای همکاری
تشکل ها و
فعالین
کارگری شامل:
- کمیته
پیگیری ایجاد
تشکل های آزاد
کارگری
- کمیته
هماهنگی برای
کمک به ایجاد
تشکل های کارگری
- جمعی از
فعالین
کارگری
- شورای زنان
کانون
مدافعان حقوق
کارگر
لازم به ذکر است که متن کامل این فراخوان و اسامی کامل دیگر پشتیبانان آن در پایان همین بخش خبری به اطلاع شما عزیزان خواهد رسید.
تهدید اقشارمختلف کارمندان،دانش آموزان وحقوق بگیران دولتی برای شرکت اجباری درمراسم استقبال ازخامنه ای درشهر سنندج
دوشنبه 21 ارديبهشت ماه 1388 _ 11 ماه مه 2009 ، اخبار رسیده از شهر سنندج حاکی است که رژیم جمهوری اسلامی تدارک امنیتی گسترده و وسیعی در ارتباط با سفر خامنه ای به استان کردستان در شهر سنندج به عمل آورده است.
علاوه بر اعزام نیروهای کمکی از شهرهای مختلف دیگر به ویژه از شهرستان ارومیه و پوشانده لباس کردی به تن هزاران نفر از مامورین ویژه خود، تدارک وسیعی هم برای کشاندن بخش هایی از مردم با نیرنگ و تهدید به عمل آورده است.
مطابق این گزارش، به حقوق بگیران سازمان بازنشستگان کشوری و لشکری، بنیاد شهید، سازمان بهزیستی، کمیته امداد امام اخطار شده است که چنانچه در ساعت مقرر در مسیر فرودگاه و خیابان های منتهی به آن مستقر نشوند 5 ماه از حقوق آنان قطع خواهد شد. این اخطاریه شامل ارتشیان، کارمندان بهداشت و درمان و آموزش و پرورش نیز می گردد.
آخرین خبرهای رسیده حاکی است که شهر سنندج چهره یک پادگان بزرک به خود گرفته و 5 فروند هلی کوپتر مدام در آسمان شهر در پرواز هستند.
دستگیر شدگان زن روز جهانی کارگر تحت بازجوئی قرار دارند:
بنابه گزارشات رسیده از زندان اوین، از صبح روز یکشنبه زنان دستگیر شده روز جهانی کارگر تحت بازجوئی قرار گرفتند.
صبح روز یکشنبه 20 اردیبهشت ماه زنان دستگیر شده روز جهانی کارگر تحت بازجوئی قرار گرفتند و به آنها فشار می آورند که تعهد دهند که دیگر در تجمع غیر قانونی شرکت نکنند کسانی که نسبت به دادن تعهد اعتراض می کنند آنها را تهدید به انتقال به سلول انفرادی می کنند. در صورتیکه خانم های بازداشت شده اعلام کرده اند که آنها در تجمع غیر قانونی شرکت نداشته اند پس دادن تعهد بی مورد است و این تعهدات را قصد دارند برای پرونده سازی علیه آنها بکار ببرند. 2 نفر از خانمهای دستگیر شده به بند زندانیان عادی منتقل شده اند و سایر خانم ها همچنان در قرنطینه زندان اوین با شرایط غیر انسانی نگهداری می شوند.یکی از دستگیر شدگان خانم مریم محسنی 50 ساله او از نارحتیهای مختلف جسمی رنج می برد و نسبت به تقاضای او جهت انتقال به بهداری خوداری می کنند و همچنین از دادن داروهایی که ایشون مصرف می کنند تا به حال خوداری شده است.بعضی از خانواده ها مبالغی برای هزینه شخصی عزیزانشان به زندان اوین واریز نموده اند ولی تا به حال از در اختیار قرار دادن آن به زنان زندانی خوداری می کنند.
از وضعیت و شرایط آقایانی که در روز جهانی کارگر دستگیر شده اند خبری در دست نیست و تا به حال هیچگونه ارتباطی با خانواده های خود نداشته اند.
تجمع اعتراضی خانواده های دستگیر شدگان امروز برای چندمین روز متوالی جلوی دادگاه انقلاب ادامه یافت. آنها نسبت به ادامه بازداشت عزیزانشان معترض هستند و خواهان آزادی فوری و بی قید وشرط عزیزانشان هستند. خانواده ها صبح روز یکشنبه ازساعت 10:00 تا ساعت 14:00 مقابل دادگاه انقلاب تجمع اعتراضی نمودند. حسن زارع دهنوی معروف به حسن حداد صادر کننده احکام قضائی دستگیر شدگان می باشد . حسن زارع دهنوی از روبرو شدن با خانواده های بازداشت شدگان خوداری می کند و از دادن جواب مشخص سر باز می زند.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران، دستگیری،ضرب وشتم،بازجوئی ، گرفتن تعهد برای پرونده سازی ، ادامه بازداشت،بی اطلاع نگه داشتن خانواده ها از وضعیت عزیزانشان را محکوم می کند و از دبیر کل سازمان ملل و سازمان جهانی کار خواستار مداخله و محکوم کردن این نقض فاحش قوانین بین المللی و همچنین خواستار آزادی فوری و بی قید وشرط تمامی دستگیر شدگان روز جهانی کارگر است.
فعالین
حقوق بشر
ودمکراسی در
ایران
20
اردیبهشت 1388
برابر با 10 می 2009
گزارش فوق به سازمانهای زیر ارسال گردید:
کمیساریای عالی حقوق بشر
کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا
سازمان عفو بین الملل
سازمان
جهانی کار
http://hrdai.blogspot.com
http://pejvakzendanyan.blogfa.com
tel. : 0031620720193
مبارزه کارگران ایران خودرو علیه تعویق دستمزدها
تعویق دستمزدها - پدیده همه جا رایج جهنم سرمایه داری ایران - دیری است که در تراست صنعتی ایران خودرو نیز به شیوه معمول کار سرمایه داران تبدیل شده است. بخش هایی از دستمزد کارگران که صاحبان سرمایه آن ها را «آکورد» و «رکود» تولید می نامند چند ماه است که به کارگران داده نشده است. پاره ای از شرکت های تابعه این تراست همان دستمزد متعارف توده های کارگر را نیز با تأخیر پرداخت می کنند. کارگران مدام علیه این وضعیت دست به اعتراض زده و خواستار پرداخت فوری مطالبات خود می شوند. آنان در تازه ترین اقدامات جمعی خود خطوط تولید در سالن مونتاژ پژو را دچار اخلال کرده و حجم تولید روزانه را به طور بارز پایین آورده اند. کارگران اعلام کرده اند که امتناع کارفرمایان از پرداخت مطالبات و دستمزدها، به طور قطع تشدید و گسترش هر چه بیشتر مبارزات آن ها را به دنبال خواهد آورد.
منبع: خودروکار
21 اردیبهشت 88
نامه خانواده های کارگران مقتول « باب نیزو» به رئیس دولت سرمایه
خانواده های کارگران کشته شده در سلاخ خانه سوداندوزی سرمایه موسوم به معدن باب نیزو نامه ای برای محمود احمدی نژاد رئیس دولت سرمایه و سرمایه داران ارسال کرده اند. آنان در این نامه دنیای فقر و گرسنگی و سیه روزی های خود را بسیار مختصر و با کلماتی سراسر جانسوز که طبعاً بیان قطره ای از اقیانوس عظیم بدبختی های آنان است تصویر کرده اند. خانواده های کارگران در پایان این طومار خواسته های فوری خود را به شرح زیر مطرح و بر تحقق فوری آن ها تأکید کرده اند :
« .. 1- رد صلاحیت ادامه فعالیت پیمانكار مربوطه
2- شناسایی و تعقیب افراد خاطی كه با عدم نظارت بر حسن عملكرد بخش خصوصی موجبات وقوع این حادثه را فراهم كردهاند.
3- توقف كامل عملیات بهرهبرداری از معدن باب نیزو به علت خطرآفرین بودن محل و حوادث مكرر بعد از واگذاری به بخش خصوصی
4- تسریع در روند رسیدگی به پرونده
5- تامین كمك معیشت خانوادههای داغدار تا زمان برقراری مستمری و پرداخت كلیه مطالبات قبلی كارگران... »
منبع: ایلنا
21 اردیبهشت 88
تعویق یک ساله دستمزد و مطالبات کارگران صنایع مخابراتی
کارگران صنایع مخابراتی راه دور شش ماه حقوق و کل عیدی و پاداش سال 87 خویش را هنوز دریافت نکرده اند. آنان دستمزد ماه اول سال جاری را نیز نگرفته اند. سرمایه داران 8 ماه است که در قبال خرید نیروی کار و استثمار این کارگران هیچ ریالی به آنان پرداخت نکرده اند. کارخانه صنایع مخابراتی در چهارچوب کشمکش های مافیایی میان باندهای مختلف طبقه سرمایه دار و شرکای دولتی آن ها از شروع سال 87 تا امروز به ورطه بحران سقوط کرده است. کارگران هر روز در سر کار حاضر می شوند. آنان تمامی طول روزانه کار در شرکت حضور دارند، خط تولید به شیوه سابق کار نمی کند، تکلیف توده های کارگر معلوم نیست. سرمایه داران دستمزدهای کارگران را نمی پردازند و از پرداخت تمامی مطالبات آنان سر باز می زنند. کارگران نزدیک به 2 سال است که با صاحبان سرمایه و عمال دولتی آن ها در جنگ و جدل به سر می برند. آنان زیر فشار بدهکاری و گرسنگی و ذلت و حقارت انبوه ناشی از بدهکاری ها به خاک سیاه نشسته اند و هیچ روزنه امیدی در هیچ کجا پیش روی خود باز نمی بینند. یکی از کارگران کارخانه در سال پیش جان بر لب و در حالی که زمین و زمان را بر اثر شدت سبعیت سرمایه بر سر خود خراب می دید دست به خودکشی زد و پیکر گرسنه و فرسوده و تحقیر شده خود را به یکی از دکل های سرمایه حلق آویز کرد. این کارگر با هوشیاری و احساس مسؤلیت و فداکاری عمیق همزنجیرانش از مرگ حتمی نجات یافت. اما چنگال قهر گرسنگی و خفت و فقر ناشی از توحش سرمایه گلوی او و همه همزنجیران دیگرش را با بیرحمی تمام فشار می دهد و هر لحظه بیشتر و بیشتر به سوی مرگ نزدیک می کند. کارخانه صنایع مخابراتی در طول این مدت بیش از 400 کارگر را اخراج و به اعماق دره مرگ ناشی از گرسنگی پرتاب کرده و با کارگران اخراج نشده نیز چنین کرده است و چنین می کند. کارگران تا امروز به مقاومت خویش ادامه داده اند. آنان اعلام کرده اند که بر شدت مبارزات خود و دامنه اعتراضات خویش علیه جنایات سرمایه خواهند افزود.
21 اردیبهشت 88
تجمع اعتراضی کارگران "ایران ایر" و معلمان در مقابل مجلس رژیم
دوشنبه 21 ارديبهشت ماه 1388 _ 11 ماه مه 2009خبر منتشره حاکی است حدود 40 کارگر هواپیمایی "ایران ایر"به نمایندگی از سوی 1300 کارگر همکار خود در مقابل مجلس شورای اسلامی دست به تمجع اعتراضی زدند.
این کارگران خواستار رسیدگی به وضعیت شرکت تعاونی جعلی شدند که به نام تهیه مسکن برای کارگران مقادیر متنابهی از سپرده های آنان را چپاول کرده است.
همزمان با تجمع این کارگران، شمار زیادی از معلمان زن نهضت سوادآموزی نیز در مقابل مجلس اجتماع کردند و خواستار دریافت مطالبات معوقه و تضمین وضعیت اشتغال خود شدند.
تلاش کارگران "ایران صدرا" برای بازگشت به کار
بنا به گزارش منتشره، کارگران اخراجی کارخانه کشتی سازی "ایران صدرا" برای بازگشت به کار کارفرمای این کارخانه را زیر فشار گذاشته اند.
در طول 2 سال اخیر بیش از 2500 کارگر ایران صدرا از بخش های مختلف این شرکت اخراج شده اند. بیشتر کارگران اخراجی به رغم تلاش ها فراوان تا به امروز بیکارند و موفق به یافتن هیچ کاری برای امرار معاش خود نشده اند. کارگران مدام به سرمایه داران مالک ایران صدرا رجوع می کنند و خواستار بازگشت به کار هستند.
ادامه بازجویی از زنان بازداشتی در مراسم روز جهانی کارگر
بنا به خبر منتشره، بازجویی از زنانی که در جریان مراسم گرامیداشت اول ماه مه در تهران از سوی نیروهای امنیتی رژیم اسلامی دستگیر شدند، همچنان ادامه دارد.
طبق این گزارش همه زنان بازداشت شده را با چشم بند برای بازجویی به بند 209 می برند. بازجویان در جریان این بازجویی ها با اعمال فشار از زنان بازداشتی می خواهند تا کتباً تعهد دهند که دیگر در تجمع غیر قانونی شرکت نمی کنند.
لازم به ذکر است که هم اکنون دو تن از زنان به بند عمومی منتقل شده اند و 15 نفر دیگر در سالن متادون زندانی هستند.
ادامه احضار و تهدید فعالین کارگری در کردستان
براساس گزارش کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری روز شنبه 19 اردیبهشت ماه، ماموران امنیتی رژیم در روستای "گازرخانی" از توابع شهر کامیاران، به منزل فعالین کارگری "مهرداد صبوری" و "افشین ندیمی" مراجعه و مهرداد صبوری را بازداشت نمودند اما پس از چند ساعت بازجویی و تهدید وی را آزاد کردند.
افشین ندیمی" هنگام مراجعه ماموران رژیم، در محل سکونتش حضور نداشت، ولی کامپیوتر و وسائل شخصی وی را با خود بردند.
لازم به ذکر است که در چند هفته گذشته، تعداد زیادی از اعضای کمیته هماهنگی در مناطق مختلف به اداره اطلاعات احضار و بعد از بازجوئی و تهدید آزاد شدهاند.
درتاریخ22ارديبهشت :يک ميليون بيکار جديد تا پايان سال
ايلنا:سعيد
ليلاز،
کارشناس
اقتصادی با اشاره
به رکود بخش
مسکن از
افزايش نرخ
بيکاری به ۱۴ ٪ تا پايان
سال جاری خبر
داد.
او در گفتگو
با خبرگزاری
کار ايران،
ايلنا، گفت :
نرخ بيکاری در
کشور متأثر از
رکود بخش مسکن
در حال افزايش
است و به همين
دليل صدها
هزار فرصت
شغلی در سال
گذشته از بين
رفته است.
سعيد ليلاز در
ادامه پيش
بينی کرده است
که تعداد
بيکاران از سه
ميليون و ۵۰۰ هزار نفر به ۴
ميليون و ۵۰۰ هزار نفر
افزايش يابد.
او اين نرخ
بيکاری را در
کشور بی سابقه
دانست و افزود
: متوسط قيمت
رشد قيمت مسکن
بالاتر از
متوسط نرخ
تورم در سه سال
گذشته بوده و
در مقايسه با
نرخ تورم سال
٨۵
افزايشی ۱٢٠ درصدی
داشته است.
دستگیری یکی از فعالین کارگری در مریوان
بنابه
گزارشات
رسیده از شهر
مریوان،آقای
ویرای نقش
بندی از
فعالین
کارگری این
شهر در حدود 2
هفته پیش با
یورش مامورین
وزارت
اطلاعات دستگیر
و به نقطه
نامعلوی
انتقال داده شد.
آقای نقش بندی
ساعت 07:30 روز
دوشنبه 14
اردیبهشت ماه
با یورش
مامورین
وزارت
اطلاعات
دستگیر و به نقطه
نامعلومی
انتقال داده
شد و از زمان
دستگیری تا به
حال از وضعیت
وشرایط این
زندانی سیاسی
هیچ خبری در
دست
نیست.زندانی
سیاسی ویرا نقش
بندی 2 روز قبل
از روز جهانی
کارگر از طرف
اداره
اطلاعات
مریوان با او
تماس گرفته شد
و او را تهدید
کردند که در
مراسم روز
جهانی کارگر
نباید شرکت
کند.و چند روز
بعد از این
تهدیدات با
یورش مامورین
وزارت اطلاعات
دستگیر شد.
آقای نقش بندی
در شرکت جامع
کار سپاهان
(آزمایش خاک و
بتون) شاغل
بود. و یکی از
ماشینهای این
شرکت برای پیش
بردن امور
کاری شرکت در
اختیار وی
بود. مامورین
وزارت
اطلاعات
ماشین شرکت را
توقیف کرده
اند و در حال
حاضر این
خانواده
علاوه بر
نامشخص بودن وضعیت
عزیزشان
روزانه 35000
تومان بابت
توقیف شدن ماشین
باید به این
شرکت
بپردازند.
مامورین
وزارت
اطلاعات
همچنین منزل
آنها را بصورت
وحشیانه ای
مورد بازرسی
قرار دادن که
باعث تخریب
مقدار زیادی
از وسائل منزل
این خانواده
شدند.
خانواده آقای
نقش بندی از
زمان دستگیری
فرزندشان تا
به حال بارها
به اداره
اطلاعات
مریوان
مراجعه کردند
و خواستار
آگاه شدن از
وضعیت وشرایط
فرزندشان
بودند. ولی
مامورین
وزارت
اطلاعات از
دادن هرگونه
جواب خوداری
می کنند و
خانواده او را
مورد تهدید
قرار دادند.
آنها همچنین
از آزادی
ماشین شرکت
خوداری می
کنند.
فعالین حقوق
بشر و دمکراسی
در ایران،
یورش وحشیانه
و دستگیری این
فعال کارگری
را محکوم می
کند و از
کمیسر عالی
حقوق بشر و
سایر
سازمانهای
حقوق بشری
خواستار
اقدام فوری
برای آزادی
این زندانی
سیاسی است.
منبع خبر : فعالین حقوق بشر و دموکراسی
22ارديبهشت :كم شمارى براى اعلام كاهش نرخ بيكارى!: مركزآمارايران ميزان بيكارى جوانان را 8/21درصد اعلام كرده است
آفتاب يزد :يكى از شاخصهايى كه در حوزه اقتصاد نشانه توسعه يافتگى كشورها محسوب ميشود، نرخ بيكارى است. براساس پيشبينى برنامه چهارم توسعه قرار بود نرخ بيكارى در پايان سال پنجم اجراى اين برنامه به 4/8 درصد كاهش يابد.اگرچه دولت نهم در سال 86 اعلام كرد كه نرخ بيكارى به 9/9 درصد كاهش يافته است اما بررسى كارشناسان اقتصادى نشان داد، به دليل افزايش ورود نيروى كار در سالهاى تصدى دولت نهم، نرخ بيكارى كاهش نيافته است. نتيجه بررسيهاى انجام شده از سوى كارشناسان اقتصادى نشان ميدهد كه اعلام كاهش نرخ بيكارى در سالهاى اخير به دليل خارج ماندن بخش قابل توجهى از بيكاران از شمول جمعيت بيكاران بوده است. با توجه به ويژگى تركيب جمعيتى كشور و نيز با توجه به اينكه "جمعيت فعال" كشور در سالهاى 75 تا 85 به طور متوسط به ميزان 4 درصد در هر سال افزايش يافته است و بالاخره با در نظر گرفتن برآوردهاى برنامه چهارم توسعه اقتصادى كشور، بايد در چند سال گذشته ساليانه 700 هزار نفر به "جمعيت فعال" در كشور اضافه شده باشد اما براساس آمار مركز آمار ايران، طى سالهاى 84 تا 86 سالانه فقط 140 هزار نفر به "جمعيت فعال" در بازار كار اضافه شده است. تفاوت بين 700 هزار نفر و 140 هزار نفر (يعنى 560 هزار نفر) نشاندهنده تعداد افرادى است كه اكثر آنها در واقع بيكار هستند اما به دلايل مختلف (عمدتاً مايوس شدن از يافتن كار و يا عدم اطلاع از مراكزى كه بايد براى كاريابى به آنها رجوع كنند) از شمول "جمعيت فعال" و نيز "بيكاران" خارج شدهاند و در هيچ آمارى به كار گرفته نشدهاند. به طور كلى هنگامى كه نرخ بيكارى بالاست به ويژه وقتى كه ركود شدت ميگيرد، "نرخ فعاليت" كاهش مييابد، زيرا عده زيادى از يافتن كار مايوس ميشوند و فعالانه به دنبال كار نميروند و در نتيجه از شمول "جمعيت فعال" خارج ميشوند. تغيير تعريف شاغلان در دولت نهم نيز مهمترين عامل اعلام كاهش نرخ بيكارى در سالهاى اخير بوده است. تا سال 83، در نمونهگيريهاى مركز آمار، شاغل به كسى اطلاق ميشد كه در هفته مورد بررسي، 2 روز مشغول به كار بوده باشد اما از سال 84 به اين سو، در تعاريف مركز آمار براى تعيين نرخ بيكاري، شاغل به كسى اطلاق ميشود كه در هفته مورد بررسي، حداقل يك ساعت كار كرده و يا به دلايلى به طور موقت كار خود را ترك كرده باشد؛ ضمن اينكه در پرسشنامههاى مركز آمار ايران از پرسش شوندگان سوالات القايى پرسيده ميشود مانند اينكه "آيا در هفته گذشته حداقل يك ساعت كار و فعاليت اقتصادى داشتهايد؟" و يا اينكه "شما واقعاً در طول هفته يك ساعت كار مفيد انجام نميدهيد؟" از سوى ديگر روند رشد جمعيت فعال طى سالهاى 84 تا 86 خود به خوبى نشان ميدهد كه چرا نرخ بيكارى از حدود 12 درصد در سال 84 به 5/10 درصد در سال 86 و كمتر از 10 درصد در بهار 87 رسيده است. در واقع كاهش نرخ بيكاري، نه به دليل اينكه اقتصاد طى اين سالها از اشتغالزايى بالايى برخوردار بوده است، بلكه به اين علت بوده كه جمعيت فعال با كمشمارى قابل توجهى روبرو شده است. بر اساس گزارشهاى بانك جهاني، در سالهاى اخير حدود 70 درصد جمعيت ايران زير 35 سال سن دارند. مركز آمار ايران ميزان بيكارى جوانان را 8/21درصد اعلام كرده كه تقريباً دو برابر نرخ متوسط بيكارى در ايران است. ضمن اينكه نرخ بيكارى در استانهاى مختلف ايران نيز متفاوت است به طورى كه نرخ بيكارى در استانهاى مرزنشين از ديگر نقاط ايران بالاتر است كه ميتوان به نرخ بيكارى در استان كردستان به ميزان 25 درصد، نرخ بيكارى در استان سيستان و بلوچستان به ميزان 35 درصد، خراسان جنوبى به ميزان 18 درصد، كرمانشاه 26 درصد، لرستان 34 درصد، آذربايجان شرقى 6/5 درصد، اصفهان 4 درصد و كهگيلويه و بويراحمد 15/1 درصد اشاره كرد. به گزارش ايلنا كارشناسان اقتصادى بر اين باورند كه ايران براى غلبه بر مشكل بيكاري، نيازمند رشد اقتصادى بالاى 8 درصد است. اين درحالى است كه در طول سه سال گذشته، متوسط رشد اقتصادى حدود 5 درصد گزارش شده است.
22ارديبهشت.نامه
خانواده
کارگران
قربانی معدن
باب
نيزو:انفجار
نه يک حادثه
بلکه نمادی از
زياده خواهی
پيمانکار بخش
خصوصی بود
به
گزارش ایلنا انفجار
معدن باب نيزو
نه به عنوان
يك حادثه بلكه
نمادى بود از زيادهخواهى
پيمانكار بخش
خصوصى و بيمسؤوليتى
و بيكفايتى
بعضى از
مسؤولين كه
وظيفه نظارت و
حسن عملكرد
بخش خصوصى را
در اين زمينه
بر عهده
داشتند.
ايلنا:
خانوادههاى
كارگران جان
باخته در
حادثه انفجار
معدن بابنيزو
با ارسال نامهاى
به رييس جمهور
خواستار
رسيدگى به
وضعيت خود شده
و مطالبات خود
را نيز مطرح
كردند.
به گزارش
ايلنا، در اين
نامه آمده
است: "بار ديگر
سايه غم و
اندوه بر سر
خانوادههاى
كارگران
مستضعف و
زحمتكش اين
مرز و بوم سنگينى
مينمايد. چه
سخت است نگاه
به چشمان
منتظر و معصوم
كودكان بيسرپرست
انفجار معدن
باب نيزو. چه
مادرانى كه در
برابر سؤالهاى
بيجواب اين
دختران معصوم
و پسران بغض
در گلو شكسته
چون مولايشان
على و مادرشان
زهرا نيمههاى
شب مطلومانه
ميگريند.
آنان صبر را
از مولايشان
على(ع) ياد گرفتهاند
و درد و رنج،
جزيى جدا
نشدنى از
زندگى آنها
بوده است، اما
با اين همه
صبورى و
استواري، تاب
و تحمل نامرديها
و نامردميها
را ندارند."
آنها در ادامه
اين نامه
متذكر شدهاند:
"انفجار معدن
باب نيزو نه
به عنوان يك
حادثه بلكه
نمادى بود از
زيادهخواهى
پيمانكار بخش
خصوصى و بيمسؤوليتى
و بيكفايتى
بعضى از
مسؤولين كه
وظيفه نظارت و
حسن عملكرد
بخش خصوصى را
در اين زمينه
بر عهده داشتند."
خانوادههاى
داغدار حاثه
انفجار معدن
باب نيزو در
ادامه آوردهاند:
"ما خانوادههاى
داغدار در
امتداد
پرشكوه
انسانيت،
همدلى
خالصانه و
تلاش مجدانه
حضرتعالى را
ارج نهاده و
صميمانه از
زحمات مستمر و
خالصانه هيات
رييسه محترم
مجلس شوراى
اسلامي،
وزارت صنايع و
معادن،
استاندار
مردمى استان
كرمان،
نمايندگان
محترم
شهرستان هاى
كرمان و زرند،
دبيركل خانه
كارگر، رياست
محترم خانه
كارگر استان
كرمان و ساير
عزيزان تشكر و
قدردانى مينماييم
و با عنايت به
منش عدالتمحور
دولت
خدمتگذار
رسيدگى به
موارد مطروحه ذيل
را خواستاريم:
1- رد صلاحيت
ادامه فعاليت
پيمانكار
مربوطه
2- شناسايى و
تعقيب افراد
خاطى كه با
عدم نظارت بر
حسن عملكرد
بخش خصوصى
موجبات وقوع
اين حادثه را
فراهم كردهاند.
3- توقف كامل
عمليات بهرهبردارى
از معدن باب
نيزو (به
استناد تبصره
1 ماده 105 قانون
كار) به علت
خطرآفرين
بودن محل و
حوادث مكرر
بعد از
واگذارى به
بخش خصوصى
4- تسريع در
روند رسيدگى
به پرونده
5- تامين كمك
معيشت
خانوادههاى
داغدار تا
زمان برقرارى
مستمرى و پرداخت
كليه مطالبات
قبلى
كارگران"
پايان پيام
دبیر اجرایی خانه کارگر استان قزوین:
تیپ جدید قراردادهای کار مشکل كار فرمایان را حل کرد
ایلنادر
تاریخ 22
اردیبهشت 88
نوشت : دبیر
اجرایی خانه
کارگر استان
قزوین تیپ قراردادهای
جدید وزارت
کار و امور
اجتماعی را حلال
بسیاری از
شکلات
کارفرمایان
برای اخراج
ساده وراحت
کارگران
عنوان کرد.
عید علی کریمی
در گفت و گو با
خبرنگار
ایلنا افزود:
در گذشته
کارفرمایان
برای اخراج بی
دردسر
کارگران
اقدام به
گرفتن
قرارداد سفید
امضا، چک و
سفته می کردند
اما تیپ جدید
قراردادهای
وزارت کار این
مشکلات
کارفرمایان
را حل کرد.
وی با اشاره
به اخراج 150 نفر
از کارگران
شرکت سپهر
الکتریک
تصریح کرد: به
نظر می رسد
این اخراج ها
ارتباط
نزدیکی به
رواج تیپ
قراردادهای جدیدکار
دارد.
کریمی
خاطرنشان کرد:
در گذشته
کارگران با
توجه
قراردادهای 3،
6 و 12 ماهه خود در
این مدت احساس
امنیت شغلی می
کردند اما تیپ
جدید
قراردادها
این امنیت را
به لحظه ای
بند کرده است.
پایان پیام
پیام سندیکای کارگر نیشکر هفت تپه در رابطه با دستگیریهای اول ماه می امسال تهران
در روز 11 ارديبهشت سال 1388 (روز جهاني كارگر) بنا به فراخوان تشکل های اجتماعی و مستقل جنبش کارگری ايران مراسمی برگزار گردید که خواسته ها و مطالبات کارگران ايران در آن قيد شده بود.
در آن روز تعداد كثيري از فعالين کارگری ، خانواده های کارگران و مردمی ،بنا به فراخوان در محل پارک لاله و در اطراف ميدان آب نمای آن تجمع کردند که پیش از شروع برنامه از طرف نیروهای انتظامی سرکوب و دستگیر شدند.
سندیکا ي كارگران نيشكر هفت تپه بعنوان یکی از امضا کنندگان این فراخوان، این سرکوب و دستگیریها را محکوم میکند و خود را در کنار خانواده زندانیان میداند و در راه آزادی این عزیزان و در چهارچوب قوانین داخلی و بین المللی ، هر کاری که صلاح باشد انجام میدهد و از تمام نهادهای کارگری عضو فدراسیون جهانی مواد غذایی که ما عضوش هستیم میخواهد که به دولتهایشان فشار بیاورند که از دولت ایران بخواهند که تمامی زندانیان کارگری ایران هر چه سریعتر بدون هیچ قید و شرطی آزاد گردند.
با امید به برقراری عدالت در سراسر جهان
سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه
اردیبهشت هشتادو هشت
22ارديبهشت. نگهداری زنان بازداشتی روز کارگر در بند معتادين
راديو
آلمان
تظاهرات روز
کارگر،
تهران، ۱۳۸۵به
گفتهی فرزند
يکی از بازداشتشدگان
روز کارگر،
حدود ۱۴ زن
دستگيرشده،
در بند
معتادان
زندان اوين نگهداری
ميشوند. در
ميان بازداشتشدگان،
چندين
روزنامهنگار
و وبلاگنويس
نيز حضور
دارند.
با گذشت ۱۱ روز
از دستگيری
تعدادی از
فعالان
کارگري، دانشجويی
و زنان در
مراسم
برگزارنشدهی
روز کارگر در
پارک لالهی
تهران، هنوز
به وکيل و
خانوادههای
آنان اجازهی
ملاقات داده
نشده است. اين
در حالی است
که مراجعهی
هرروزهی
خانوادههای
اين افراد به
دادگاه
انقلاب نيز
عموما بدون
نتيجه و گاه
با پرخاشگری
از سوی
ماموران
روبرو شده
است.
پگاه فرجاللهي،
فرزند مريم
محسنی يکی از
بازداشتشدگان
روز کارگر، ميگويد
که بعد از ۱۰ روز
بازداشت، روز
دوشنبه، بيست
و يکم ارديبهشت،
اولين باری
بوده که مادرش
با منزل تماس
گرفته است.
پگاه فرجاللهی
در اين مورد
توضيح داد:
,مادرم ديشب
توانست با
خانهی ما
تماس بگيرد و
من ميدانم که
الان حدود ده
شب است که بيخوابی
شديد دارد. از
روز جمعه که
بازداشت شده تا
حالا ميدانم
که مادرم در
زندان اوين
است و الان در
بند معتادان
نگهداری ميشود
و بيشتر از ده
روز است
متاسفانه کمخوابی
شديد دارد. به
دليل اينکه
دارو در دسترسشان
قرار نميگيرد
و مادر من هم
مريض است.
ديروز من از
دادگاه
انقلاب نامه گرفتم
برای اينکه
مادرم را به
بهداری ببرند
و به او دارو
بدهند تا
بتواند
بخوابد. ولی
متاسفانه اين
کار را
نکردند. من
امروز دوباره
پيگيری کردم
که چرا نامه
را نداديد.
جواب من را
اصلا ندادند و
برخورد خيلی
بدی با من
داشتند.,
فرزند مريم
محسنی ميگويد،
حدود ۱۴ زن
بازداشتشده
در روز کارگر
در بند مخصوص
معتادان در
زندان اوين و
در شرايط
بسيار بد به
سر ميبرند.
وی ميگويد:
,الان تا
آنجايی که من
ميدانم حدود
سيزدهـ
چهارده نفر در
بند معتادين
که در واقع
قرنطينه است
نگهداری ميشوند.
اين بند، بنديست
که اصطلاحا
خود زندانيان
و مسئولين
زندان به آن
ميگويند بند
’’متادون‘‘ .
اينها در آنجا
نگهداری ميشوند
و از هرگونه
امکاناتی هم
محروم هستند.,
مريم محسنی
بيمار و ناچار
از مصرف
داروست ولی اصرارهای
او در طول
يازده روز
بازداشتش
برای رفتن به بهداری
زندان تاکنون
نتيجهای
نداشته و
مسئولان
زندان اوين از
بردن او به
بهداری
خودداری ميکنند.
پيگيريهای
مکرر دختر او
به دادگاه
انقلاب برای
گرفتن جوابی
مشخص در مورد
اتهام مادرش و
مدت نگهداری
او تا کنون
هيچ نتيجهای
نداشته است.
او ميگويد:
,من ميدانم
که تا الان
چندين ساعت
بازجويی
داشته و من
وقتی به
دادگاه
انقلاب
مراجعه ميکنم
و ميپرسم کی
مادرم را آزاد
ميکنيد، کی
به من جواب ميدهيد،
ميگويند
هنوز
گزارششان
نرسيده. دائم
از آن روزی که
او را گرفتند
تا امروز که
سه شنبهاست،
جواب متناقض
ميدهند. يا
جواب نميدهند
و برخورد
وحشتناکی ميکنند.
من شنبه هفته
پيش از خانم
منيژه محمدی تقاضا
کردم که وکالت
مادر من را بهعهده
بگيرند که با
وکيلشان هم
اصلا برخورد
خوبی نشده. ،
عليرغم اين
که بعضی از
وکلا قبلا از
افراد وکالت داشتند،
هيچ وکيلی تا
الان
نتوانسته با
زندانی
ملاقات بکند،
نتوانستند
آنها را
ببينند و با
هيچيک از وکلا
برخورد خوبی
نشده,.
نويسندگان هم
در روز کارگر
بازداشت شدند
مريم محسنی از
فعالان حوزهی
کارگری و عضو
انجمن حمايتی
_ فرهنگی
کارگران است.
وی همچنين
نشريهای با
محوريت مسائل
کارگری به نام
’’آوای کار‘‘ منتشر
ميکند. محسنی
در روز جمعه
(يازدهم
ارديبهشت)، روز
جهانی کارگر،
در پارک لاله
تهران به
همراه ۱۰۰ تا ۱۵۰ نفر
ديگر دستگير
شد. تعداد
زيادی از
دستگيرشدگان،
چون از
رهگذران عادی
بودند، همان
شب آزاد شدند،
ولی حدود بيست
تا سی نفر
همچنان در بازداشت
هستند. هنوز
هيچ آمار رسميای
در مورد تعداد
دقيق بازداشتشدگان
روز کارگر
منتشر نشده
است.
در ميان
بازداشتشدگان
چندين وبلاگنويس
و روزنامهنگار
نيز وجود
دارند. جلوه
جواهری و کاوه
مظفري، از
اعضای
تحريريه سايت
مدرسه
فمينيستي، امير
يعقوبعلي،
روزنامهنگار
و فعال
دانشجويي،
عليرضا ثقفي،
سردبير نشريهی
توقيفشدهی
“راه آينده“ و
نيکزاد
زنگنه،
نويسندهی
وبلاگ ’’نيکنوشت‘‘،
از جمله اين
افراد هستند.
سازمان
گزارشگران
بدون مرز طی
اطلاعيهای
دستگيری
روزنامهنگاران
و وبلاگنويسان
در روز جهانی
کارگر را
محکوم کرده و
اين بازداشتها
را غيرقانونی
خواند.
نويسنده:
ميترا شجاعی
تحريريه:
کيواندخت
قهاری
22ارديبهشت :فقر، بيسوادي، نابرابريهای اقتصادي، اجتماعی و جنسی از عوامل اصلی مرگ مادران هنگام زايمان به شمار ميرود:
صدای
آلمان: دست
يافتن به
پنجمين هدف
توسعهی
هزاره، کاهش
مرگ و ميران
مادران،
ارتباطی
مستقيم و
تنگاتنگ با
هدفهای ديگر
دارد. فقر،
بيسوادي،
نابرابريهای
اقتصادي،
اجتماعی و
جنسی از عوامل
اصلی مرگ
مادران هنگام
زايمان به
شمار ميرود.
تازهترين
گزارش يونيسف
در اين مورد
که شهريور ماه
۱۳۸۷
منتشر شد،
نشان ميدهد،
,بيش از ۹۹ درصد
مرگ مادران در
کشورهای در
حال توسعه
بوده که ۸۴
درصد از اين
آمار متعلق به
کشورهای
صحرای آفريقا
و جنوب آسيا
است., بنابر
اين گزارش
,روزانه بيش
از نيم ميليون
زن بر اثر
عوارض مربوط
به دوران
بارداری و يا
زايمان جان
خود را از دست
ميدهند.,
کشورهای عضو
سازمان ملل
متعهد شدهاند
که اين ميزان
را تا سال ۲۰۱۵ سه
چهارم کاهش
دهند.
هدفی دور از
دسترس؟
کارشناسان
مسائل
بهداشتی
معتقدند که
تنها ۲۵ درصد از
بهبود وضعيت
مادران به
اجرای طرحهای
بهداشتی
مربوط است و
بخش مهم آن در
گرو توجه به
مسائلی چون
فقر، بيکاري،
سوء تغذيه و
شرايط زيست
محيطی. آمار
بسيار متفاوت
مرگ مادران در
کشورهای مختلف
نشان ميدهد
از اکثريت
قريب به اتفاق
اين مرگها ميتوان
پيشگيری کرد.
يونيسف در
گزارش اخير
خود تاکيد
دارد: ,در کشورهای
در حال توسعه
خطر مرگ
مادران در اثر
مشکلات و
بيماريهای
مربوط به
بارداری و
زايمان در طول
زندگی هر زن
يک نفر از هر ۷۶ زن
است؛ در حالی
که اين آمار
در کشورهای
صنعتی يک نفر
از هر ۸ هزار زن ميباشد.,
بر اساس گزارش
سازمان جهانی
بهداشت،
رسيدن به اين
هدف نيازمند
کاهش ساليانه ۵ / ۵
درصدی نسبت
مرگ و مير
مادران تا سال
۲۰۱۵
ميلادی است.
اما ارقام
منتشر شده از
سوی نهادهای
بينالمللی
تنها کاهش
ساليانه کمتر
از يک درصد را
نشان ميدهد.
مرتبط بودن
کاهش مرگ
مادران با
مسائل مختلفی چون
کنترل جمعيت،
افزايش
مراقبتهای
پزشکی در حين
زايمان يا
تغديهی
مناسب رسيدن
به هدف هزاره
را محتاج بسيج
همهی دستگاههای
دولتی و
برنامه ريزی
کشوری کرده که
در مناطق بحرانی
به سادگی
امکانپذير
نيست.
کنترل جمعيت،
گامی در جهت
سلامت مادران
يکی از دلايل
کاهش مرگ
مادران به
کاهش زايمان در
برخی از
کشورهای در
حال توسعه، از
جمله ايران،
مربوط است.
اين تعداد از ۶ / ۵ تولد
به ازای هر زن
در دههی شصت
به ۵
/ ۲
تولد تنزل
پيدا کرده.
استان
بلوچستان يکی
از مناطقی است
که بيشترين
مرگ مادران
هنگام زايمان
در آن اتفاق
ميافتد.
مطابق
تحقيقاتی که
مراد ماه ۸۶ در
دانشگاه
زاهدان انجام
شد بالا بودن
ميزان مرگ
مادران
ارتباطی
مستقيم با
تعداد زايمان آنها
دارد که دو
برابر متوسط
کشوری است.
سوء تغذيه و
ضعف جسمی
مادران يکی از
دلايل مرگ
آنها و نوزادانشان
محسوب ميشود.
استان
آذربايجان
غربی نيز از
مناطقی است که
مرگ مادران در
آن بالاتر از
ميانگين
کشوری است. به
گزارش
خبرگزاری مهر
محمدرضا
ترجمان معاون
امور بهداشتی
دانشگاه علوم
پزشکی اين
استان ,سن
پايين
باروري، بالا
بودن تعداد زايمانها،
فاصله اندک
ميان دو
بارداری و
توجه نکردن به
تغذيه مادران
و دختران, را
از عوامل مهم
اين وضعيت
اعلام کرده
است.
به رغم اين،
در مواردی
کمبود نيروی
متخصص تاثيری
بيشتر از فقر
در از ميان
رفتن مادران
داشته است. به
گفتهی مدير
کل سلامت
خانواده و
جمعيت وزارت
بهداشت ,از ۲۹۵ مرگ
مادرانی که در
سال ۱۳۸۴
گزارش شده ۶ / ۸۷
درصد در
بيمارستان
اتفاق افتاده
و ۶۰
درصد آنها به
علت خطاهای
پزشکي،
مامايی و
پرستاری بهوقوع
پيوسته است.,
نقش آمارصحيح در
شناخت ميزان
واقعی موفقيتها
دولتها ميکوشند
با دستکاری
آمار و ارقام،
تعيير تعريفها
ومعيارها و در
مواردی با
اقدامهای
مقطعی وضعيت
را بهتر از
آنچه هست،
جلوه دهند.
يکی ديگر از
شيوههای
مرسوم مقايسه
شاخصهای
سلامت با
وضعيت چهار تا
پنج دههی پيش
است. در حالی
که طبيعی است،
ايران به عنوان
کشوری ,در حال
توسعه, و با
توجه به ثروتهای
عظيمی که
دارد، در طول
چند دهه
وضعيتی بهتر
داشته باشد.
کارشناسان
معتقدند،
سياستهايی
که به توسعهی
پايدار منجر
ميشود بايد
در سطح ملی
تعريف شوند و
تلاش دولتها
که در صددند
خود را به هر
قيمتی موفق
نشان دهند،
گاهی مانع
اجرای طرحهای
بلند مدت است.
يکی از جلوههای
چنين رويکردی
غير قابل
اعتماد بودن
اطلاعات و
آماری است که
در زمينهی مشکلات
اجتماعی
انتشار مييابد.
عليرضا
مرندي، وزير
بهداشت سابق
که يکی از معماران
نظام سلامت در
جمهوری
اسلامی محسوب
ميشود، در
نشست دو روزهای
که خرداد ۸۶ به
منظور تدوين
سند سلامت
کودکان و
نوجوانان برگزار
شده بود، آمار
و تحليل را
زيربنای اجرای
عدالت در کشور
ذکر کرد و گفت
,در حالی که ما
هنوز اطلاعات
و آمار شاخصهای
سلامت را از
شهرهای مختلف
کشور نداريم،
چگونه ميخواهيم
برای برقراری
عدالت برنامه
ريزی کنيم.,
گامهای
موثر، نتايج
مبهم
در سالهای
گذشته اقدامهای
مثبتی در مورد
کاهش مرگ
مادران و
نوزادان در
ايران صورت
گرفته است. با
اين همه بررسی
ميزان موفقيتها
در اين زمينه
کار دشواری
است.
وزير بهداشت
جمهوری
اسلامی در
اجلاسی که مرداد
ماه ۱۳۸۵ با
شرکت وزيران
بهداشت مناطق
آفريقا، آسيا
و آمريکای
جنوبی در کشور
غنا برگزار
شد، از کاهش
مرگ و مير
مادران از ۹۰ در
هر ۱۰۰
هزار تولد
زنده به ۲۷ در ۱۰۰
هزار سخن گفت
و آن را ,از
دستاوردهای
تصويب پروژه
ملی توسعه
شبکه مراقبتهای
اوليه
بهداشتی,
عنوان کرد.
نهادهای بين المللی
اين ميزان را
از ۷۶ مرگ
به ازای هر ۱۰۰
هزار زايمان
در سال ۲۰۰۰ تا ۳۵ مرگ
در سال ۲۰۰۶ گزارش
کردهاند. به
گزارش
خبرگزاری
فارس وزير
بهداشت، ۱۳
بهمن ماه ۸۶ در
مورد مرگ زنان
به علت زايمان
ادعا ميکند:
,امروز اين
ميزان به حدود
۲۰ مرگ
به ازای هر هزار
تولد زنده
کاهش يافته
است.,
اين ادعا نه
تنها با آمار
نهادهای بينالمللی
که با ارقام
منتشر شده از
سوی مسئولان جمهوری
اسلامی نيز
مطابقت ندارد.
به رغم اين تفاوتها،
در دو دههی
گذشته مرگ
مادران بر اثر
بارداری
کاهشی محسوس
داشته و
احتمال بسيار
دارد تا سال ۲۰۱۵ اين
شاخص در ايران
به ۱۸ تا ۲۲ مرگ
در هر صد هزار
تولد کاهش
يابد. گرچه
زنان باردار
را خطرهای
ديگری تهديد
ميکند که
سزارين و سقط
جنين غيربهداشتی
در راس آنها
قرار دارد.
سرازين،
زايمان ,ساده,
و پر خطر
ناآگاهی برخی
از خانوادهها
که سزارين را
عملی امروزی و
دستاورد پيشرفتهای
علم پزشکی ميدانند،
ناکافی بودن
اقدامهای
روشنگرانهی
مسئولان در
اين زمينه و
سودجويی بخشی
از بيمارستانهای
خصوصی سهم
سزارين در
تولد نوزادان
ايرانی را به
طرز نگران
کنندهای
افزايش داده
است.
بعضی از
منابع، تولد
از طريق
سزارين در
بعضی از استانهای
ايران را
بالاتر از ۶۰
درصد برآورد
کردهاند.
ميانگين
سزارين در
جهان پانزده
درصد است و
سازمان
بهداشت جهانی
توصيه ميکند
به هشت تا ده
درصد کاهش
داده شود. به
اين ترتيب
سزارين در
ايران سه تا
چهار برابر
ميانگين
جهانی است.
گفته ميشود
هزينهی
بيشتر عمل
سزارين باعث
شده است که
برخی از
بيمارستانهای
خصوصی زنان
باردار را به
اين عمل تشويق
ميکنند. بعضی
از آمار موجود
اين گمان را
تقويت ميکند.
ارديبهشت ۸۷
سايت سلامت
نيوز به نقل
از معاون
درمان دانشگاه
علوم پزشکی
مشهد گزارش ميدهد:
,طبق بررسيها،
انجام سزارين
در
بيمارستهای دولتی
۳۴
درصد و در
بيمارستانهای
خصوصی استان ۵۶
درصد گزارش
شده است.,
برابر
اطلاعاتی که
نهادهای رسمی
از جمله وزارت
بهداشت و
سازمان نظام
پزشکی منتشر
کردهاند، در
سال ۱۳۷۹
حدود ۳۵ درصد از کل
زايمانها به
روش سزارين
بوده که در
سالهای بعد
سيری صعودی
يافته است. در
سال ۸۲
آمار سزارين
در بيمارستانهای
دولتی
دانشگاهی ۲۰
درصد، در
بيمارستانهای
دولتی
غيردانشگاهی ۴۴
درصد و در
بيمارستانهای
خصوصی ۸۸ درصد
گزارش شد. به
گزارش ايسنا
نسرين
چنگيزي، رييس
اداره سلامت
مادران وزارت
بهداشت، ۲۷
خرداد ۸۷، خبر ميدهد
که برخی از
استانها
,دارای
بيشترين
ميزان زايمان
سزارين در سطح
کشور يعنی
حدود ۵۰ تا ۶۴ درصد کل
زايمانها
هستند.,
سزارين در
نهايت يک عمل
جراحی با
بيهوشی است که
ميتواند
مادران را با
خطراتی چون
عفونت و خونريزی
روبرو کند. به
جز اين،
تحقيقات نشان
ميدهند
نوزادان
زايمان طبيعی
نسبت به
سزارينيها،
مشکلات تنفسی
کمتری دارند.
ميزان احتمال ابتلا
به آسم در
نوزادانی که
از طريق
سزارين متولد
شدهاند،
ظاهرا چهل
درصد بيشتر از
نوزدان در
تولدهای
طبيعی است. با
توجه به اين
واقعيتها
نهادهای
دولتی و
غيردولتی
بسياری
برنامههای
گستردهای
برای ترويج
تولد طبيعی
تدارک ديدهاند
که ميزان
توفيق آنها را
در سالهای
آينده مشخص
خواهد شد.
بارداری
ناخواسته و
سقط جنين
غيرقانونی
حدود يک چهارم
تا يک سوم
بارداريها
در جهان به
سقط جنين ميانجامد
که بخش بزرگی
از آن
غيرقانونی
انجام ميشود.
سقط جنين در
شرايط غير
بهداشتی و
توسط افراد
عير متخصص يکی
از خطرهايی
است که جان
مادران را
تهديد ميکند.
زنان قربانی
سقط جنين در
جهان را
سالانه بين ۱۰۰ تا ۲۰۰
هزار نفر
تخمين ميزنند.
يکی از
مهمترين دليلهای
سقط جنين،
بارداری
ناخواسته در
روابط قبل از
ازدواج است که
در کشورهايی
مانند ايران
جرم محسوب ميشود.
در کنگرهی
بين المللی
زنان و زايمان
که هفدهم
مهرماه ۸۷ در
دانشگاه
تهران برگزار
شد، بارداريهای
ناخواسته در
جهان سالانه ۷۵
ميليون و در
ايران ۴۰۰ تا ۵۰۰
هزار مورد
عنوان شده
است.
سازمان
بهداشت جهانی
اين تعداد را
برای جهان حدود
۴۵ ميليون
نفر برآورد ميکند
و ميافزايد
حدود ۴۰ درصد
زنانی که در
شرايط غير
بهداشتی جنين
خود را سقط ميکنند،
۱۵ تا ۲۴
ساله هستند.
مرگ سی درصد
از مادران
هنگام زايمان
بر اثر
خونريزی شديد
اتفاق ميافتد
که بخش بزرگی
از آن به سقط
جنين در شرايط
غير بهداشتی
مربوط است.
در جمهوری
اسلامی سقط
جنين در
شرايطی مجاز
است که يا
جنين دچار نقص
عضو يا بيماری
باشد يا جان
مادر در خطر
قرار بگيرد.
آمار غير رسمی
از حدود هشتاد
هزار سقط جنين
غيرقانونی در
سال خبر ميدهد.
به جز مراکز
غيرمجازی که
گه گاه تعدادی
از آنها کشف
ميشود،
آمپول و قرص
سقط جنين نيز
در بازار سياه
دارو به راحتی
در دسترس است.
اين داروها که
نمونههای
ارزان آن از
هند و پاکستان
وارد ميشود،
ميتواند
پيامدهای
خطرناکی برای
سلامت زنان داشته
باشد.
خبرگزاری
ايلنا ۲۶ آبان ماه ۸۷ از
قول ژانت
مهجوري، جراح
و متحصص زنان
و زايمان، بخشی
از زنانی را
که مجبور به
سقط جنين ميشوند
زنانی ذکر ميکند
,که به دليل
فقر مالی و از
روی ناچاری به
عقد موقت تن
دادهاند.,
مهجوری ميافزايد:
,اين افراد
وساير کسانيکه
به سقط روی ميآورند،
به دليل
بارداری
ناخواسته،
فقر فرهنگي،
عدمآگاهی
ازروشهای
نوين جلوگيری
از بارداری و
ترس از
آبرو، حاضرميشوند
با جان خود
بازی کنند.,
کارشناسان
مسائل زنان
معتقدند
بارداری ناخواسته
و روابط جنسی
قبل از ازدواج
در ميان جوانان
واقعيتی است
که نميتوان
منکر آن شد. با
توجه به اين
واقعيت راه موثر
جلوگيری از
سقط جنينهای
غيرقانوني،
آموزش راههای
جلوگيری از
بارداری به
ويژه به
دختران و زنان
جوان و تسهيل
شرايط قانونی
سقط جنين در
مراکز
بهداشتی و زير
نظر پزشکان
متخصص است.
نويسنده:
بهزاد کشميريپور
تحريريه:
شهرام احدی
کارگران ایران خودرو: اعتراض بس است اعتصاب ،اعتصاب
همکاران ودوستان کارگر
سیاست"صبر و انتظار"بس است.
45 روز از عید گذشت ولی از پرداخت دستمزدهای عقب افتاده ما خبری نیست.
«منطقی» قبل از عید با اتخاذ سیاست های ضدکارگری خود ما کارگران را بعد از مدت ها کار در روزهای جمعه وتعطیلات بدون پرداخت حق رکورد و آکورد در حالی که میلیون ها تومان پاداش در جیب مدیران و خودش گذاشته و رهسپار سفرهای خارجی می شدند با سوء استفاده از تعطیلات با جیب خالی روانه خانه هایمان کرد. بعد از تعطیلات واتفاقات بر کناری منطقی وروی کار آمدن مدیریت جدید انتظار می رفت که مدیریت جدید دستمزدهای عقب افتاده مارا پرداخت کند.ولی با کمال تاسف مدیریت جدید می خواهد با عدم پرداخت دستمزدهای ما یا به تاخیر انداختن و یا کاهش و یا دادن حق رکورد فقط به نیروهای تولیدی علاوه بر ایجاد تفرقه میان ما کارگران با این کار در ایران خودرو سنت شکنی کرده و ما را سرکار بگذارد. ما یک ماه به مدیریت جدید فرصت دادیم دیدیم خبری از پرداخت دستمزدها نیست. دستمزد فروردین ماه هم عقب افتاد. 15 روز اعتراض کردیم. نتیحه ای ندیدیم. ولی اکنون دیگر زمان اعتراض تمام است. برای موفقیت وبرای عقب راندن مدیریت جدید وبرای رسیدن به خواست هایمان اعتصاب حق مسلم ماست. همان طوری که همکاران سالن مونتاژ قبلا هم اعلام کرده بودند دیگر زمان انتظار وصبر بس است. این همکاران اعتصاب را آغاز کرده اند و ما باید با پیوستن به صف مبارزات همکارانمان در سالن مونتاژ سیاست های ضدکارگری مدیریت جدید در هم بکوبیم و اجازه ندهیم عقب افتادن دستمزدها به یک سنت تبدیل شود. یک ماه به مدیریت جدید فرصت دادیم، 15 روز اعتراض کردیم، ولی اکنون اعلام می کنیم که اگر دستمزدهای عقب افتاده تاپایان هفته جاری پرداخت نشود چرخ های تولید رامتوقف خواهیم کرد واعتصاب را تنها راه رسیدن به خواسته هایمان می دانیم. به مدیریت جدید هشدار می دهیم اینجا ایران خودرو است نه سایپا و مگاموتور. ما اگر بخواهیم هر مدیری را از کار برکنار می کنیم. آقای نجم الدین خود بهتر می دانند که ما کارگران ایران خودرو با مبارزه مان مدیران قوی تر از ایشان همچون غروی و منطقی را به زباله دان تاریخ سپردیم.ما اعلام می کنیم چرا باید حقوق ما کارگران عقب بیفتد؟ شرکتی که به قول مدیران آن به سودهای میلیاردی دست پیدا کرده چرا باید برای پرداخت حقوق چندرغازما کارگران موش بدواند؟ ما 12 ماه کار کردیم. روزهای تعطیل وروزهای جمعه بی وقفه سر کار بودیم. دوشیفت، سه شیفت و اکنون با چهار شیفت کار می کنیم. روزانه بیش از 2000 خودرو تولید می کنیم. این سودهای میلیاردی با بازوان ما تولید شده است. چرا باید ما خود از آن بی بهره باشیم؟ رکورد تولید حق مسلم ما کارگران است. تازه این فقط یک هزار از این سودهای میلیاردی است. مدیریت جدید با اتخاذ سیاست های ضدکارگری نمی تواند با ما کارگران در بیفتد اگر ما متحد ویکپارچه در مقابل آن بایستیم.
منبع: خودروکار
23 اردیبهشت 88
تجمع نمایندگان كارگران شرکت "کشت و صنعت كارون" شوشتر در مقابل مجلس رژیم
سه شنبه 22 ارديبهشت ماه 1388 _ 12 ماه مه 2009بیش از 20 تن از کارگران شركت "كشت و صنعت كارون" شوشتر، امروز سه شنبه 22 اردیبهشت ماه، به نمایندگی از صدها کارگر این واحد در مقابل مجلس رژیم در تهران دست به تجمع زده و خواستار رسیدگی به مشکلاتشان شدند.
شرکت کنندگان در این تجمع برخورداری کارگران شركت "كشت و صنعت كارون" شوشتر، از بیمه بیکاری بر اساس ماده 2 قانون کار جمهوری اسلامی را خواستار شدند.
صدور حکم 30 سال زندان و تبعید برای "کمال شریفی"
بر اساس اخبار و گزارشات مختلف، "کمال شریفی" روزنامه نگاری که سال گذشته در شهر سقز بازداشت شد به 30 سال زندان و تبعید به بندر "میناب" در استان هرمزگان محکوم شده است.
"کمال شریفی" به همکاری با حزب دمکرات متهم شده و دادگاه جمهوری اسلامی درخواست وکیل مدافع نامبرده جهت تجدید نظر در حکم صادره را نیز رد کرده است.
"کمال شریفی" تیر ماه سال گذشته از سوی ماموران امنیتی در شهر سقز بازداشت شده و طی روزهای گذشته به زندان "میناب" منتقل شده و بنا به حکم دادگاه از هرگونه تماس با خارج از زندان نیز محروم شده است.
جانباختن دو تن از کارکنان نیروگاه ترکیبی شهر قم
بنا به گزارش منابع خبری ایران، در پی اختلال درعملکرد شير کنترل تحت فشار نيروگاه سيکل ترکيبی قم دو تن از مهندسین این نیروگاه به نامهای "اباذر جعفری" و "خسرو ميرزايی"جانشان را از دست دادند.
ادامه اعتراض خانواده های دستگیرشدگان اول ماه مه
خانواده های دستگیرشدگان روز اول ماه مه هر روز در مقابل نهادهای دولتی سرمایه اجتماع می کنند. آنان به ادامه بازداشت بدون هیچ دلیل و مدرک فعالان کارگری و دیگر افراد دستگیرشده اعتراض دارند، خواستار آزادی فوری و بی هیچ قید و شرط زندانیان خود هستند و همه یکصدا فریاد می زنند که تا آزادی همه اسیران به مبارزه ادامه خواهند داد. قضات سرمایه در مقابل این اعتراضات از دادن پاسخ مشخص به خانواده ها پرهیز می کنند، از ملاقات با معترضان خودداری می ورزند و حاضر به تعیین تکلیف زندانیان و آزاد کردن آن ها نمی شوند. خانواده های زندانیان با ارسال طومار زیر برای نهادهای موسوم به حقوق بشر و دفاع از زندانیان خواستار کمک این نهادها برای آزادی زندانیان خویش شده اند :
سازمان دفاع از حقوق بشر و زندانیان و دیگر نهادهای ذیربط :
چنانچه خبر دارید روز جمعه 11 اردیبهشت اول ماه مه روز جهانی كارگر پلیس به بهانه تجمع برای برگزاری مراسم در پارك لاله اقدام به دستگیری و ضرب و شتم حاضرین نموده و تعداد 170 نفر را دستگیر كرد. پس از گذشت 11 روز تعدادی با كفالت یا وثیقه آزاد شده اند اما هنوز از زندانیان ما كه هیچ جرمی مرتكب نشده اند خبری در دست نیست و با مراجعه متعدد ما خانواده ها به دادگاه انقلاب و همچنین مجلس , رئیس قوه قضاییه هیچ گونه پاسخ صریح و روشنی دریافت نكرده ایم. لذا از نهادها و سازمان های مدافع حقوق بشر خواهان پی گیری برای آزادی بدون قید و شرط زندانیان خود هستیم.
منبع: آژانس ایران خبر
23
اردیبهشت 88
23ارديبهشت
:آزادی چهار
تن از زنان
بازداشتی روز
کارگر
کميته
گزارشگران
حقوق بشر:چهار
تن از زنان بازداشت
شده روز جهانی
کارگر، با
سپردن قرار کفالت
از زندان اوين
آزاد شدند. با
اين وجود ساير
زنان همچنان
در بند 240
نگهداری می
شوند. اين در حالی
است که روز
گذشته به
خانواده ها
اعلام شده بود
که برای کليه
زنان
بازداشتي،
قرار کفالت
صادر شده
است.فاطمه
اقدامی و
شريفه شاه
نظری از جمله زنانی
هستند که پس
از حدود 15 روز
از زندان آزاد
شده اند.
خانواده های
بازداشت
شدگان، امروز
با مراجعه به
دادگاه
انقلاب، قصد
معرفی کفيل و
آزادی آنها را
داشتند که
مسئولان دادگاه
اعلام کردند،
تنها برای 4 تن
از زنان قرار
صادر شده است.
همچنين از
وضعيت مردان
بازداشت شده
نيز کماکان
اطلاعی در دست
نيست. در اين
ميان، برخی از
بازداشت
شدگان با گذشت
حدود دو هفته
هنوز هيچ گونه
تماسی را با
منزل برقرار
نکرده اند.
محمد لطفی از
جمله کسانی
است، که پس از
بازداشت در
پارک لاله،
تاکنون امکان
تماس با خانواده
خود را بدست
نياورده است.
گفتنی است در
ميان بازداشت
شدگان، شماری
از اعضای
"کمپين يک
ميليون
امضا"،
فعالان جنبش " لغو
کار کودک" و
فعالان
کارگری حضور
دارند.
آزادی چهار تن از زنان بازداشتی روز کارگر
چهار تن از زنان بازداشت شده روز جهانی کارگر، با سپردن قرار کفالت از زندان اوین آزاد شدند. با این وجود سایر زنان همچنان در بند 240 نگهداری می شوند. این در حالی است که روز گذشته به خانواده ها اعلام شده بود که برای کلیه زنان بازداشتی، قرار کفالت صادر شده است.فاطمه اقدامی و شریفه شاه نظری از جمله زنانی هستند که پس از حدود 15 روز از زندان آزاد شده اند.
خانواده های بازداشت شدگان، امروز با مراجعه به دادگاه انقلاب، قصد معرفی کفیل و آزادی آنها را داشتند که مسئولان دادگاه اعلام کردند، تنها برای 4 تن از زنان قرار صادر شده است.
همچنین از وضعیت مردان بازداشت شده نیز کماکان اطلاعی در دست نیست. در این میان، برخی از بازداشت شدگان با گذشت حدود دو هفته هنوز هیچ گونه تماسی را با منزل برقرار نکرده اند.
محمد لطفی از جمله کسانی است، که پس از بازداشت در پارک لاله، تاکنون امکان تماس با خانواده خود را بدست نیاورده است.
گفتنی است در میان بازداشت شدگان، شماری از اعضای "کمپین یک میلیون امضا"، فعالان جنبش " لغو کار کودک" و فعالان کارگری حضور دارند.
منبع خبر : کمیته گزارشگران حقوق بشر
اعتصاب در
ایران خودرو
اطلاعیه ی
جمعی از
کارگران
ایران خودرو
در مورد
اعتصابات در
این شرکت:
استخدام
رسمی همه
کارگران
خواست اصلی
ماست
دوستان و
همکاران
گرامی
اینک اعتصاب
آغاز گشته
است. چرخهای
تولید از حرکت
باز ایستاده
است برای
موفقیت و
پیروزی متحدانه
ویکپارجه به صف
اعتصابیون
سالنهای پرس و
شاتل و مونتاژ
بپیوندید
دوستان کارگر
همه کارگران
در
ایرانخودرو
باید استخدام
رسمی بشوند
قراردادهای
موقت باید لغو
شوند
کار در
سالنهای
تولید با
ماهیت دایم
هیچ توجیهی
ندارد.بعداز
این همه
مبارزه برای
لغو قراردهای
موقت حالا
مدیریت مجبور
شده است
کارگران
پکیجی را به
قراردادخود
شرکت
ایرانخودرو
دربیاورد.باید
این امتیاز
شامل حال همه
کارگران
پکیجی شود نه
حدود ۲۰۰۰ نفر ، با
کمال تاسف
مدیریت اعلام
کرده است که کارگران
سالن پرس که
در پیمانکاری
جی پی آی مشغول
بکارند شامل
این بخشنامه
نمی شوند برای
همین دوستان
کارگر در
سالنهای پرس
دست به اعتصاب
زده اند آنها
روز سه شنبه
جلو دفتر نجم الدین
جمع شده و دست
از کار کشیده
اند.کارگران
پرس در شمالی
ترین گوشه
شرکت همچون
کارگران سالن
شاتل و سالن
مونتاژ تنها
راه رسیدن به
خواسته
هایشان
اعتصاب را
انتخاب کرده
اند
ما ضمن
پشتیبانی از
خواست بر حق
این کارگران از
همه دوستان
کارگر می
خواهیم که
دوستان اعتصابی
را تنها
نگذارند واگر
لازم باشد همه
باهم چرخهای
تولید را
متوقف خواهیم
کرد
اجازه ندهیم
ما کارگرانرا
از همه دیگر
جدا کنند
دوستان کارگر
قراردادی شدن
کارگران
پکیجی یک گام
به جلو است
ولی کافی نیست
خواست ما استخدام
رسمی همه
کارگران قرارداد
موقت در خود
شرکت است .
زنده باد
مبارزات بر حق
کارگران
ایرانخودرو
آگاهی
،مبارزه
واتحاد تنها
رمز پیروزی
است
کارگر متحد
همه چیز
کارگر متفرق
هیچ چیز
جمعی از
کارگران
ایرانخودرو
۲٣اردیبهشت
٨٨
http://khodrokar.blogfa.com
23ارديبهشت:بی
خبری از وضعيت
وبلاگ نويس
بازداشتشده
در مراسم روز
جهانی کارگر
فعالين حقوق
بشر:از عليرضا
فيروزي،
وبلاگ نويس و
روزنامهنگاری
که در روز
جهانی کارگر
بازداشت شد،
هيچ خبری در
دست نيست.
عليرضا
فيروزي، از
بازداشت شدهگان
روز جهانی
کارگر است که
بعد از
بازداشت به
زندان اوين
منتقل شده
است. با وجود
گذشت بيش از 10
روز از
بازداشت وي،
هيچ اطلاعی از
سرنوشت او در
دست نيست.
وی از همکاران
مجموعه
فعالان حقوق
بشر در ايران
و از متهمان
پروندهی
دانشگاه
زنجان است که
ماه پيش با
توديع وثيقهی
پنجاه
ميليونی از
زندان آزاد
شده و در
انتظار صدور
حکم دادگاه
بود.
23ارديبهشت :آموزش وسازماندهی نيروى مقاومت بسيج در سركوب زنان براى پوشش
ميدان
زنان:وظايف
نيروى مقاومت
بسيج در آئيننامه
راهكارهاى
اجرايى گسترش
فرهنگ عفاف و
حجاب به شرح
زير است:
1- نيروهاى
بسيجى پس از
كسب آموزشهاى
لازم در بعد ـ
نظارت اعم از
محسوس و غيرمحسوس
ـ جامعه و
مراكزى مانند
,مدارس،
دانشگاهها،
مساجد و محلات
و ادارات و . . .,
پيرامون
مسأله عفاف
براساس ضوابط
قانونى اقدام
نمايند. 2- اطلاعرسانى
در بخش عفاف
توسط نيروى
مقاومت بسيج
از طرق مختلف. 3-
انجام كارهاى
فرهنگى و ارزشى
در جامعه با
توجه به فرهنگ
عفاف. 4- همكارى بسيج
به عنوان
معتمد و ضابط
قوه قضائيه و
ناجا در اماكن
عمومى جامعه. 5-
ترويج فرهنگ
عفاف در محيطهاى
مأموريتى خود
نظير:
,ادارات،
سازمانها،
كارخانجات و . . .,
در بين
كارمندان،
شاغلين و
مراجعهكنندگان.
6- آسيبشناسى
بدحجابى و
ابتذال
فرهنگى با
انجام فعاليتهاى
پژوهشى و
تحقيقاتى.
نيروى مقاومت
بسيج يكى از
زيرمجموعههاى
سپاه
پاسداران
انقلاب
اسلامى است كه
براى
سازماندهى
نيروهاى
داوطلب و
غيرموظف ايجاد
شده است، بسيج
دانشآموزي،
بسيج
دانشجويي،
بسيج جامعه
مهندسان، بسيج
اصناف و
كارگري، بسيج
ادارات و
مساجد، بسيج
سازندگي،
بسيج طلاب،
بسيج
فرهنگيان،
بسيج اساتيد،
بسيج
خواهران،
بسيج جامعه
پزشكي، بسيج
عشايرى و بسيج
ورزش شاخههاى
اصلى بسيج
هستند. اعضاى
بسيج در اصل
نيروهاى
مستقر در ادارات
و نهادها و
اصناف مختلف
هستند كه به
صورت داوطلبانه
با بسيج
همكارى ميكنند
طبعا نحوه
فعاليت اين
نيروها
نامتمركز و
غيررسمى است.
به عنوان مثال
نيروهاى بسيج
ميتوانند در
يك اداره به
خانمهاى
بدحجاب تذكر داده
يا آنها را به
مراجع رسمى
معرفى كنند.
با توجه به
قدرت غيررسمى
اما فراوان
اين نيروها
تاثير چنين روشهائى
در كنترل
فضاها و
نهادهاى
عمومى بسيار
بالا بوده و
به عنوان شبكه
منسجم ارعاب و
كنترل عمل
خواهند كرد.
معولا نيروى
مقاومت بسيج
دورهها و
همايشهاى
منظمى براى
توجيه اعضاى
خود برگزار ميكند.
در سالهاى
اخير يكى از
محورهاى اصلى
اين دورهها
موضوع حجاب
بوده است مدتى
پيش رئيس مركز
امور زنان و
خانواده خبر
داد كه
برگزارى
كارگاههاى
آموزشى نيروى
مقاومت بسيج
براى تربيت نيروى
انسانى مورد
نياز در توسعه
فرهنگ عفاف و
حجاب از
برنامههاى
اين مركز است(1).
در همين
چارچوب در
مرداد 87 سومين
جشنواره
سراسرى
فرهنگى ورزشى
حجاب در تبريز
برگزار شد(2).
در همين راستا
برگزارى دورههاى
پرورش مربى
حجاب و عفاف
در دستور كار
بسيج سراسر
كشور قرار
گرفت. به
عنوان مثال 800
نفر از زنان
بسيجى در
ارديبهشت 87 در
دوره تربيت
مربى ,حجاب و
عفاف, استان
تهران شركت
كرده و قبل از
اين 180 زن و 210 مرد
اين دورهها
را گذرانده و
در مدارس و
ادارات فعال
شدهاند(3). در
سازمان ثبت
اسناد شهر رى 140
نفر از زنان بسيجى
در كلاسهاى
آموزش طرح
توسعه عفاف و
حجاب به مدت 2
ماه شركت كرده
و سپس به
عنوان مبلغ و
مروج عفاف و
حجاب در قالب
گروه هاى 10
نفره با تشكيل
كلاس، برپايى
ميزگرد و
جلسات پرسش و
پاسخ،
سخنراني،
تهيه جزوات و
بروشور مفهوم
عفاف و حجاب
در بين زنان
تبليغ خواهند
كرد(4). در
دامغان هم
گارگاه
آموزشى نحوه
صحيح ترويج
فرهنگ حجاب و
عفاف به مدت
يک هفته
برگزار
گرديد(5). در
ارديبهشت 86
كارگاه پرورش
مربى توسعه و
فرهنگ عفاف و
حجاب با حضور 400
زن بسيجى در
تهران برگزار
شد. شركت كنندگان
در اين دوره
از طريق تست IQ انتخاب
شده بودند(6).
همچنين بسيج
اقدام به
سازماندهى
اعضاى خود در
غالب
گروههائى به
نام ,ناصحان,
نموده است. وظيفه
اين گروه تذكر
لسانى و
همكارى با
نيروى
انتظامى در
برخورد با منكرات
به ويژه
بدحجابى است.
معاون
دادستان عمومى
و انقلاب نكا
از ناصحان امر
به معروف و نهى
از منكر
خواسته است
هوشيارانه با
منكرات برخورد
كنند(7). گفته ميشود
تعداد اعضاى
گروههاى
ناصحان در
مراكز استانها
500 تا 2000 نفر است.
در سارى 574 گروه
ناصحان ايجاد
شده است(8). در
استان
خوزستان به
گفته فرمانده
بسيج اين استان
2500 گروه مقاومت
ناصحان تشكيل
شده است(9). اعضاى
اين گروهها
رسما در همدان
7000 نفر اعلام
شده كه شصت
درصد آنها مرد
و مابقى زنان
هستند(10). فرمانده
بسيج خراسان شمالى
تعداد ناصحان
فعال اين
استان را 500 نفر
و كل ناصحان
را 2500 نفر اعلام
كرده است(11).
معاون بسيج
تهران تعداد
ناصحان در شهر
تهران را 16
هزار نفر
اعلام كرد.
جالب اينجا
است كه به
گفته او اين
ناصحان در سه
ماهه اول سال 85
موفق شدند 124
نفر از افرادى
که شئونات
اخلاقى را
رعايت نکرده
بودند دستگير
وتحويل مراجع
قضايى دهند.
اين خبر نشان
ميدهد كه
ناصحان بسيج
به عنوان ضابط
قضائى ميتوانند
وارد عمل شده
و مجوز
بازداشت
افراد را دارند(12).
در خبر ديگرى
فرمانده بسيج
شهرستان چناران
ميگويد: ,در
سطح شهرستان
اكنون 466 نفر
نيروى ناصح كه
تنها وظيفه
تذكر لسانى را
برعهده دارند
فعال هستند و
همچنين 68 نفر
ضابط فعال و
ويژه با داشتن
حكم داراى
اختيارات
مأموران
نيروى
انتظامى در
حال فعاليت
هستند.,(13) با اين وصف
بند چهارم
آئيننامه
فوق هم به
اجرا درآمده و
نيروهاى بسيج
كه در اصل
نيروى
داوطلب،
آموزش نديده و
با اميال و
سليقههاى
سياسى و شخصى
خاصى است
همچون
ماموران نيروى
انتظامى در
حكم ضابط
قضائى به
برخورد با زنان
ميپردازند.
24ارديبهشت:ادامه اعتراض کارگران ايران خودرو با توقف خط توليد
منبع:
سايت کارگران
ايران خودرو:
کارگران مونتاز
پژو منتظر
وعده مسولان
شرکت نماندند
واکنون خطوط
توليد با افت
مواجهه شده
است
به دنبال عدم
پرداخت حق
آکورد و رکورد
توليد قبل از
عيد کارگران
ايرانخودرو
که با اعتراض
شديد کارگران
ايرانخودرو
مواجعه و باعث
برکناری منطق
و روی کار
آمدن مديريت
جديدشد.وقتی که
دامنه اعتراض
کارگران از
شرکت به بيرون
کشيده شد و
خبرنگاران
مسله عدم
پرداخت حقوق
کارگران رادر
مصاحبه
مطبوعاتی نجم
الدين در
حاشيه مراسم
وزير صنايع
مطرح
کردند.مديريت
جديد
بلافاضله به حساب
هر کارگر
توليدی ۱۵۰۰۰۰ تومان
واريرز
کرد.واين مسله
مورد اعتراض
کارگران قرار
گرفت به دنبال
اين مسله
کارگران با
شدت بيشتر دست
به اعتراض
زدند و اعلام
کردند اگر
تمام مبلغ رکورد
به حساب شان
ريخته نشود
دست از کار
خواهند کشيد و
مطابق آن خطوط
توليد در سالن
مونتاژ پژو با
افت مواجهه
گرديد.
اين اعتراض که
با اعتراض
کارکنان
ستادی شرکت که
به حساب آنها
هيچگونه پولی
واريز نشده
است همراه
گرديده و می
رود تا دامنه
آن همه شرکت
را در بر
بگيرد.
http://khodrokar.blogfa.com
آلودگی هوای تبریز و تعطیل مدارس این شهر
چهارشنبه 23 ارديبهشت ماه 1388 _ 13 ماه مه 2009با افزايش ميزان گرد و غبار در هوای شهر "تبريز"، مدارس این شهر تعطیل شد.
مدیر کل حفاظت محيط زيست آذربايجان شرقی روز سه شنبه 22 اردیبهشت، اعلام کرد: آلودگی هوای شهر تبريز در سالهای اخير به وضع اضطراری رسيده است و تنفس هوا برای بيماران، کودکان و کهنسالان در تبریز خطرناک می باشد.
همزمان اداره آموزش و پرورش استان آذربايجان شرقی مدارس پیش دبستانی و ابتدایی شهرتبریز را به دلیل افزايش آلودگی هوا تعطیل کرد.
عدم پرداخت دستمزد کارگران صنایع مخابراتی
چهارشنبه 23 ارديبهشت ماه 1388 _ 13 ماه مه 2009کارفرمایان کارخانه "صنایع مخابراتی راه دور" از پرداخت شش ماه دستمزد و عیدی و پاداش سال 87 و یک ماه دستمزد سال جاری کارگران این کارخانه خودداری می نمایند.
گزارشها حاکیست، کارخانه صنایع مخابراتی بیش از 400 کارگر را خود را در دو سال گذشته اخراج کرده است. کارگران معترض اعلام کردند که بر شدت مبارزات و دامنه اعتراضاتشان تا دستیابی به خواست و مطالبات خود ادامه خواهند داد
پیام سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه در رابطه با دستگیریهای روز جهانی کارگر در پارک لاله تهران
چهارشنبه 23 ارديبهشت ماه 1388 _ 13 ماه مه 2009سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه در رابطه با دستگیریهای روز جهانی کارگر در پارک لاله تهران منتشر کرده است.
در این پیام آمده است، سندیکای كارگران نيشكر هفت تپه بعنوان یکی از امضا کنندگان فراخوان، برگزاری روز جهانی کارگر در پارک لاله سرکوب و دستگیری فعالین کارگری را محکوم میکند و خود را در کنار خانواده زندانیان میداند و در راه آزادی این عزیزان و در چهارچوب قوانین داخلی و بین المللی ، هر کاری که صلاح باشد انجام میدهد و از تمام نهادهای کارگری جهانی میخواهد که به دولتهایشان فشار بیاورند که از دولت جمهوری اسلامی بخواهند، تمامی زندانیان کارگری ایران هر چه سریعتر بدون هیچ قید و شرطی آزاد کند.
تجمع اعتراضی کارگران کارخانه کرومیکال در مقابل استانداری مازندران
دهها تن از کارگران کارخانه شیمیایی کرومیکال شهر ساری در اعتراض به عدم پرداخت دستمزدهای معوقه و سایر خواست و مطالباتشان در مقابل استانداری مازندران تجمع اعتراضی برگزار کردند.
بیش از 50 تن از کارگران کارخانه مزبور در اعتراض خود خواستار پرداخت دستمزدهای معوقه یکساله، عیدی و پاداش و پرداخت بن کارگری 5 سال گذشته خود شدند.
کارگران در اعتراضات خود اعلام کردند، کارفرما قصد دارد کارخانه را تعطیل و بیش از 90 کارگر این کارخانه را نیز اخراج نماید.
نامه خانواده های دستگير شدگان 11 ارديبهشت به مجامع حقوق بشری
خانواده دستگیر شدگان گرامیداشت روز جهانی کارگر در پارک لاله تهران، در نامه ای خطاب به سازمان های مدافع حقوق بشر و زندانيان و ديگر نهادهای ذيربط، خواستار پیگیری وضعیت دستگیر شدگان و دفاع از حق آزادی بدون قید و شرط آنان شدند.
در متن
این نامه آمده
است، چنانچه
خبر داريد روز
جمعه 11
ارديبهشت
برابر با اول
ماه مه روز جهانی
كارگر پليس به
بهانه تجمع
جهت برگزاری
مراسم روز
جهانی کارگر
در پارك لاله
اقدام به دستگيری
و ضرب و شتم
حاضرين نمود و
تعداد 170 نفر را
دستگير كرد.
پس از گذشت 11
روز تعدادی از
بازداشت
شدگان با كفالت
يا وثيقه آزاد
شده اند اما
هنوز از زندانيان
ما كه هيچ
جرمی مرتكب
نشده اند خبری
در دست نيست و
با مراجعه
مکرر به
دادگاه
انقلاب و همچنين
مجلس و رئيس
قوه قضاييه،
هنوز هيچ پاسخ
صريح و روشنی
دريافت نكرده
ايم .
لذا از نهادها و سازمانهای مدافع حقوق بشر خواهان پیگيری جهت آزادی بدون قيد و شرط زندانيان خود هستيم.
24ارديبهشت.تجمع
کارگران
کميکال ساری
در اعتراض به
عدم پرداخت
حقوق يک ساله
به گزارش
ایلنا سه ماه
است كه دفترچه
بيمههاى
درمان
كارگران
تمديد نميشود؛
در صورتى كه
سازمان تامين
اجتماعى ميتواند
با توقيف
اموال شركت
مانع از بيشتر
شدن مشكلات
كارگران شود.
ايلنا: بيش از 50
نفر از
كارگران
كارخانه
شيميايى كروم
كيميكال سارى
به دليل
دريافت نكردن
يكساله حقوق،
عيدى و پاداش
و نپرداختن
پنج ساله بن
كارگرى از سوى
كارفرما در
مقابل
استاندارى
مازندران
تجمع كردهاند
اما تاكنون
مسوولان
جوابى به
كارگران ندادهاند.
به گزارش
خبرنگار
ايلنا،
تعدادى از
كارگران اين
شركت با بيان
اينكه اين
واحد تنها
توليدكننده
كروم در كشور
است،اظهار
داشتند:
توليدات اين
شركت پيشاپيش
خريدارى ميشود
و مشكلى در
زمينه فروش
وجود ندارد.
آنان با اشاره
به قصد
كارفرما براى
تعطيلى شركت
گفتند:
كارفرما از
ابتداى سال
جارى كوره شركت
را خاموش كرده
است.
اين كارگران
مدعى شدند:گويا
كارفرماى
كروم كيميكال
سارى اقدام به
واردات كروم
ميكند و اين
واردات ارزانتر
از توليد
برايش تمام ميشود
بنابراين قصد
دارد تا
كارخانه را
تعطيل كند.
آنان خاطر
نشان كردند:
كروم كيميكال
بيش از 90 كارگر
دارد و متعلق
به بخش خصوصى
است.
24ارديبهشت :اعلام حمايت بيش از دويست نفر از فعالان برای آزادی اعضای کمپين يک ميليون امضا که درجريان بزرگداشت روز جهانی کارگر بازداشت شدند
تغيير
برای برابری:
درپی بازداشت
تعدادی از فعالين
کمپين يک
ميليون امضا
درجريان
بزرگداشت
روزجهانی
کارگرودرحاليکه
يک هفته ازاين
بازداشتهای
غير قانونی می
گذشت و تلاش
های خانواده
های آنان بی
نتيجه مانده
بود، گروه
تغيير برای
برابری در
اصفهان تصميم
گرفت برای
آزادی ياران
دربند بيانيه
اعتراضی
صادرکرده و
گوشه فعالی را
به منظور
ايجاد بخشی از
فشاربرحاکميت
ايجاد کند ،
بخشی از فشار
که می توانست
از سوی جمعی مشخص
و براساس
خواستی مشخص
متمرکز
باشد(جمعی که
خودرا فعالان
کمپين يک
ميليون امضا
می دانند) . جمع
مشخصی که
قادراست ضمن
احترام به عمل
ازادانه
اعضايش برای
حضور
درحرکتهای هر
جنبش مدنی
ديگربطور
مستقل
درخواست خود
را (همچون آزادی
بی قيد و شرط
اعضايش )مطرح
سازد بی آنکه بيم
تصلب به چپ يا
راست را داشته
باشد و البته
بی آنکه از
حضورافراد
متحدش
درهرجنبشی
نگران .
علی رغم
انتقاد
تعدادی از
دوستان
کمپينی که مايل
بودند ما به
عنوان ,جمعی
از کمپين,
دربيانيه مان
، آزادی همه
دستگير شدگان
چه کمپينی وچه
فعالين
کارگری
رادرخواست
کرده باشيم و
البته امضای
خودرا مشروط
به تغيير
بيانيه کردند
، گرچه
خواستار
آزادی بدون قيد
و شرط تمامی
بازداشت
شدگان هستيم
اما خواستيم
اقدام مشخص
مان در جهت
اعلام حمايت
از اعضای در
بند کمپين يک
ميليون امضا
باشد وضمن ذکر
آرزوی قلبی
مان برای
آزادی همه
دستگير شدگان دراين
روز، چه
فعالين
کارگری وچه
اعضای کمپين ،
بيانيه زير را
تنظيم ومنتشر
ساختيم .
بيانيه و
اسامی امضا
کنندگان
گيرم که در
باورتان به
خاک نشسته ام
با رويش
ناگزير جوانه
ها چه می
کنيد؟
نزديك به يک
هفته از
بازداشت غير
قانونی و تفتيش
منازل جلوه
جواهري،
نيکزاد
زنگنه، کاوه مظفري،
امير
يعقوبعلي،
پورياپوشتاره،
طاها ولی
زاده، از
فعالان کمپين يک
ميليون امضا
برای تغيير
قوانين تبعيض
آميز عليه
زنان درجريان
برگزاری
مراسم روز
جهانی کارگر
می گذرد . اين
مراسم که
براساس
فراخوانی از
طرف کميته
برگزاری
مراسم اول ماه
مه منتشر شده
بود ، پيش از
برگزاری به
خشونت کشيده
شد. دراين
ميان دوستان
کنشگر کمپين
يک ميليون
امضا نيز بطور
غير قانونی
دستگير
ومنازل آنها
مورد تفتيش
قرارگرفته و
روانه زندان
شدند .
ممنوع
الملاقات شدن
بازداشتی ها و
قرار وثيقه
های سنگين و
بی نتيجه
ماندن پيگيری
های خانواده
های دستگير
شدگان از يک
سو و صدور حکم
جزای نقدی
برای فعال
ديگر کمپين ،
نفيسه آزاد ،
جز تنگ نمودن
عرصه
برفعالان
جنبش های مدنی
،بخصوص
فعالان کمپين
يک ميليون
امضاء ، هدف
ديگری را
دنبال نمی کند
.
بنابراين ما
امضا کنندگان
اين بيانيه
ضمن اعلام
نگرانی نسبت
به وضعيت اين
دوستان،
خواستار
پايان دادن به
بازداشت غير
قانونی و
آزادی هر چه
سريعتر کليه
بازداشت
شدگان هستيم.
اسامی امضا
کنندگان
بيانيه :
آرش نصيری
اقبالی/ آرزو
اقبالی / آرزو
حسينی/ آزاده
خسروشاهی/
آذرخش صادق
زاده/ آسيه
امينی/آناهيد
آذرم/ آيت
کتولی/ آيدا
قجر /آينا
قطبی يعقوبی/
آمنه نصر
رمزی/آينده
آزاد/آهو
سالم/داريوش
ابوالفضل
اردوخانی/ احمد
باطبی/ احمد
نجاتی/ احترام
شادفر/ اختر قاسمی/
افسانه
گودرزی/ افشين
نيازی / اکرم
خير خواه/
الهام
قيطانچی/ الهه
شريف پور /
الناز بابايی/
الناز براتی
/الی رحيمی/
اکبر سمانی
پور/ اکبر
عطری/ اميد
کوهی/ امير
حسين گنج
بخش/امير رضا
اردلان/ امين
علم الهدی/
باوند بهپور/
بابونه نادری
//بهار آزرم /
بهزاد کريمی/ بهروز
خدايی/ بهمن
احمدی امويی/
بهنام محمدی/ بيتا/
پريسا
احمديان/
پريسا انصاری
/ پرويز شوکت/
پرتو نوری
علا/ پروين
اشرفی/
پوياعزيزی/ پيام
مفيدی/ پرستو
اللهياری/
توران همتی/
تارا نيازی/
تارا عظيما/
جعفر حسين
زاده/ جهان
عصمتی/حميده
وطنی/حميده
نظامی/حسين
روحانيون/
حسين موسوی
کوشکی /حسين
علوی /حامد
صادقی صفت/
حسن نايب
هاشمی/ خورشيد
عابدين/ خديجه
مقدم/ دياکو
مرادی علی
آبادی/ داريوش
مرادی/ راحله
حسينی/ روبان
تبريزی/ رزا
حسامی/ رضا بی
شتاب/ رضا
کاويانی/ رضا
رازی/ رضا
سياوشی/ رضا
کريمی / رضا
شجاعيان/
رضوان مقدم/
روجا بندری/
رودابه
اميديان /
رويا
صحرايی/رويا
زينل/ رويا
کاشفی/ زارا
امجديان/ زهرا
شاهرخی/ زهرا بی
شتاب/زهرا
حلمی پور/
زهره
رحمانيان/
زويا اسکندريان/
ژيلا بنی
يعقوب/ سيامک
فريد/ سمانه
عصری/ سهيلا
شفقی/ سيد
امير خرم/
سمانه
عابدينی/ سهيل
آصفی/ سامان
رسول پور/ سودابه
فرخ نيا/ سحر
سجادی/ سمانه
موسوی/ ستاره هاشمی/
سعيد شروينی/
سهراب بهداد/
سارا کريمی /سارا
صباغيان/ سحر
صنيعی /سارا
زارع/ سامان
شاه محمدی/
ساناز محسن
پور/سعيده صديقی/سعيده
عبدی/شادی
صدر/ شرين
اسفندارمذ/ شقايق
کمالی/شقايق
حيدری/ شيوا
بديهی نژاد/
شيوا نجو/
شهين محمودی/
شيرين فاميلی/
شهره محولاتی/
شهاب الدين
شيخی/شهلا
فروزانفر/
صديقه مقدم/
طلعت تقی
نيا/عاليه
مطلب زاده/
عسل اخوان/
عفت ماهباز /
عطيه وحيد
منش/ علی
افشاری/ علی
صمد/ علی
قاسمی/ علی
کلايی/ علی
مالک زاده/غزال
محسن پور
/فاطمه
بهادری/ فاطمه
فرهنگ خواه
/فتانه
عبدالحسينی
/فخری نامی/
فرزانه طاهری/
فرزانه ايل
بيگی/ فروغ
سميع نيا /
فرناز کمالی/ فرناز
سيفی/ فرهاد
فرجاد/ فرهاد
شرفی/ فرهاد نمنی/
فرخنده
جبارزادگان/فريبا
داوودی مهاجر/
فهميه خضر
حيدری /فرشته
قاضی /فهيمه
فرسايی/کاظم
علمداری/ کاوه
رضايی/ کريم پور
حمزاوی/ کمپين
نروژ/ کوکب
بهداروند/
کيانوش سنجری/
گيتی
سلامی/گيتی
خيرخواه/ ليلا
صحت /مسعود
امير خليلی/
مسعود بهنود/
مليون ايران/
مازيار خسروی/
معصومه
لقمانی/ مرضيه
بخشی
زاده/مهسا
خيراللهی/
مهشيد
طباطبايی/ مريم
اقبالی/
معصومه ضيا/
مرجان نمازی/
مهرداد مشايخی/
مهشيد
طباطبايی/
محمد صابر/
محمد مهدی حبيبی/
مريم افشاری/
مريم مجد/
مريم مالک/
مريم خدارحمی/
مريم يوسفی/
مريم
ستاوات/مريم
عرب عامری/
مريم بهشتی/
محمد غزنويان/
محبوبه کرمی/
محبوبه
عباسقلی زاده/
محسن مالجو/
مهشيد
جوانمرد/محسن
روياتوند/
محمد مصطفايی/
مهران براتی/
مهرداد
فتاپور/
مهرداد درويش
پور/ محمد
برزنج/ محسن
سازگارا /
منصوره شجاعی/
مهدی تاجيک/ميترا
آناهيد/ مينا
جعفری/ مينو
کيامان/ ناهيد
خيرابی/ ناهيد
کشاورز/ نجمه
زارع/ نريمان
زمانی/ نيلوفر
مهديان/ نورا
حسينی/ نويد
محبی/ نيره
توحيدی/ نوشين
احمدی
خراسانی/ نينا
وباب / وجيهه
مقدم/ هايده
مغيثی/ هانا
دارابی/همايون
مهمنش/ ياور
خسرو شاهی/
ياسمن نيلفروشان/
24ارديبهشت: نامه ی خانواده های اعضای بازداشت شده ی تعاونی مسکن فلزکار و مکانيک به هاشمی شاهرودي، رييس قوه ی قضاييه در خصوص روشن شدن وضعيت بازداشت شدگان
ياست
محترم قوه ی
قضاييه
حضرت آيت ا...
هاشمی
شاهرودی
با سلام،
احتراما به
استحضار می رساند،
در تاريخ جمعه
11/2/1388 تعدادی از
اعضای تعاونی
مسکن فلزکار و
مکانيک، که
برای برگزاری
جلسه
ی گزارش دهی
سالانه ی
مسکن مهر، در
محل تعاونی
واقع در نعمت
آباد، گردهم
آمده بودند،
به دلايل
نامعلوم توسط
نيروهای
امنيتی
دستگير شده اند.
به رغم پيگيری
خانواده ها
برای اطلاع از
اتهام و محل
بازداشت
ايشان، تا روز
يک شنبه 13/2/1388 هيچ يک
از نهادهای مسوول
پاسخی به اين
پيگيری ها
ندادند. در
همان روز،
ضابطان قضايی
با مراجعه به
منزل بازداشت شدگان،
اقدام به
تفتيش و ضبط
برخی از لوازم
منزل نمودند و
محل نگهداری
اعضای تعاونی
را زندان اوين
اعلام کردند.
ساعاتی بعد،
تمامی
بازداشت شدگان،
طی تماس
مستقيم با
خانواده هايشان،
به نقل از
قاضي، خبر از
آزادی خود در روز
دوشنبه 14/2/88
دادند. اما از
آن روز تا
کنون، قاضی
دادگاه
انقلاب، جناب
آقای حيدری فرد،
از آزادی
بازداشت شدگان
و دادن پاسخ
روشن به
خانواده های
ايشان
خودداری کرده
و مرتبا
رسيدگی به پرونده
را به روزهای
آتی موکول می کنند.
از روز
چهارشنبه 16/2/1388
تماس تلفنی
بازداشت شدگان
با منازلشان
قطع شده است و
خانواده های
ايشان هيچ گونه
خبری از
سلامتی و محل
نگهداری
ايشان ندارند.
با پيگيری های
به عمل آمده
مشخص شده است
که دست کم تا
تاريخ يک شنبه
20/2/1388 پرونده ی
اعضای تعاونی
در دست بررسی
قرار نگرفته
است و بازداشت شدگان
بدون تفهيم
اتهام هم چنان
در بند به سر
می برند.
لازم به ذکر
است که همگی
بازداشت شدگان
از اقشار
کارگر و زحمت کش
هستند که
ادامه ی
بازداشت
ايشان، وضعيت
کاری و
اقتصادی آنان را
با مشکلات
فراوان روبرو
کرده و خواهد
کرد. هم چنين،
در ميان
بازداشت
شدگان، افراد
مسن و بيمار و
نيز افرادی که
همسرانشان
درگير بيماری هستند
وجود دارند و
خانواده های
ايشان در
نگرانی و
سردرگمی به سر
می برند.
نظر به اين که
برابر قانون،
بازداشت
شهروندان بيش
از 24 ساعت بدون
تفهيم اتهام
مجاز نيست، از
آن مقام محترم
تقاضامنديم
در خصوص روشن
شدن وضعيت
بازداشت شدگان
و امکان
ملاقات آنان
با وکيل تعيين
شده از سوی
خانواده هايشان
رسيدگی لازم
مبذول
بفرماييد.
با سپاس
خانوادههای
اعضای
بازداشت شده ی
تعاونی مسکن
فلزکار و
مکانيک
خانواده های:
1. محمود
گيلانی
2. عبدا... وطن خواه
3. عزيزمحمدی
4. ستار امينی
5. نبی معروفی
6. اسدا... اقبالی
7. حسين اکبری
8. حسن شفا
9. حميد شرقی
10. جمشيد رجبی
11. داوود
ميرزايی
12. مصطفی حاتمی
13. نودهی
14. عزيز ياری
15. ناصر
ابراهيمی
http://www.lajvar.se/karegari/1-may-1388/name-khanevade-felezkaran.htm
نامه ی اعتراضی ث.ژ.ت به مقامات ایران
کنفدراسیون
عمومی
کارگران
فرانسه (س ژ ت)
بنا به گزارش
کمیته
برگزاری
مراسم اول ماه
مه، تجمع و
مراسم روز
جهانی کارگر
در تهران، که
توسط تشکلات
مستقل کارگری
ایرانی در
پارک لاله در
اول مه ٢٠٠٩ برگزار
شده بود، بطور
خشونت آمیز
توسط نیروهای
امنیتی و
انتظامی مورد
تهاجم قرار
گرفت، بسیاری
مورد ضرب و
شتم قرار
گرفتند و بیش
از ١٥٠ نفر
بازداشت شدند.
پلیس
بیرحمانه به
شرکت کنندگان
از جمله زنان
و کودکان در
این مراسم با
باتوم، گاز
اشک آور و
غیره حمله
کرده و صدها
نفر از مردم
را با زور از
پارک بیرون
میکنند. تجمع
اول مه در شهر
سنندج نیز
مورد تهاجم
نیروهای لباس
شخصی و
انتظامی قرار
گرفتند و شرکت
کنندگان ضرب و
شتم و بازداشت
شدند.
چند روز پس از
حمله پلیس به
مرسم اول مه،
در حدود ١٣٠
زن و مرد
کماکان در
بازداشت
هستند. آنها
در شرایط
غیرقابل
قبولی در بند
٢٠٤ زندان اوین
در تهران
محبوس
میباشند.
ما این حملات
به حقوق
کارگران برای
سازماندهی و
برگزاری
مراسمهای اول
مه را محکوم
میکنیم. ما
خواهان آزادی
فوری و بدون
قید و شرط
تمامی
دستگیرشدگان
اول ماه مه
هستیم. ما
همچنین از
دولت میخواهیم
که حقوق
کارگری از
جمله تشکل
یابی، تجمع و
اعتصاب را
محترم داشته،
به آزار و
اذیت فعالین
کارگری خاتمه
بخشیده،
تمامی
کارگران زندانی
را آزاد نموده
و نسبت به
فعالیتهای تشکلات
مستقل
کارگران
مداخله
ننماید.
CGT Addsea
کارگران
در سلول
انفرادی
تعدادی از
کارگران
بازداشت شده
اول ماه مه را به
سلول انفرادی
برده اند:
خبرگزاری
دیده بان حقوق
بشر کردستان:
تعدادی از
کارگران بازداشت
شده اول ماه
می از جمله
حسین اکبری،
ستار امینی،
محمد گیلانی،
عبدالله وطن
خواه،حسن
شفا، حمید شرفی،
عزیز یاری،
مصطفی حاتمی،
ناصر ابراهیمی،
جمشید رجبی،
داوود
میرزایی،
عزیز محمدی،
نبی معروفی،
اسدالله
اقبالی، و
نودهی پس از ۵ روز
حبس در بخش
عمومی زندان
اوین به
بازداشتگاه
انفرادی ۲۴۰منتقل شدند.
در اول ماه می -۱۱
اردیبهشت روز
جهانی کارگر
تعدادی از
کارگران در
تهران و حومه
بازداشت شده
اند که از
جمله این
بازداشت
شدگان تعدادی
از اعضای
تعاونی مسکن
فلزکار و
مکانیک می
باشند از جمله
حسین اکبری،
ستار امینی،
محمد گیلانی،
عبدالله وطن خواه،
حسن شفا، حمید
شرفی، عزیز
یاری، مصطفی
حاتمی، ناصر
ابراهیمی،
جمشید رجبی،
داوود
میرزایی،
عزیز محمدی،
نبی معروفی،
اسدالله
اقبالی، و
نودهی در محل
تعاونی خود
توسط نیروهای
امنیتی
بازداشت و
راهی زتدان
اوین شده که
روز چهارشنبه ۱۶
اردیبهشت
آنها را از
بند عمومی به
بازداشتگاه
انفرادی ۲۴۰ منتقل
نمودند.
گفته میشود
افراد
نامبرده که در
جریان برگزاری
اجلاس
سالیانه
تعاونی در
محله نعمت
آباد در حومه
تهران
بازداشت شده
اند ۲
روز پس از
بازداشت
منازلشان
توسط نیروهای
امنیتی مورد
بازرسی قرار
گرفته و
تعدادی کیس کامپیوتر
کتاب و .. این
کارگران ضبط
شده است.
پنجشنبه ۲۴ ارديبهشت ۱٣٨٨ - ۱۴ می ۲۰۰۹
نامه مادر اسانلو به رئیس قوه قضائیه
فاطمه گل گزی مادر منصور اسانلو در نامه ای به ریاست قوه قضائیه آیت الله شاهرودی تقاضای رسیدگی به وضعیت فرزندش را کرده است. در این نامه آمده است:
«اینجانب فاطمه گل گزی مادر منصور اسانلو رئیس هیئت مدیره سندیکای شرکت واحد که برای دفاع از حق و حقوق صنفی خود و همکاران ، مدت سه سال است به صورتی ناعادلانه در زندان بسر می برد ، تقاضا دارم به وضعیت فرزندم رسیدگی شود .
منصور اسانلو طی دستگیری ها و طولانی شدن مدت زندانیش آسیب های فراوان جدی جسمی و روحی دیده است و طبق دستور پزشکی قانونی عدم تحمل کیفر برای دومین بار برای ایشان صادر شده است ولی متاسفانه با مخالفت مقامات قضایی روبرو شده است . اینجانب به عنوان یک مادر ار آن مقام که بالاترین و عالی ترین مقام قضایی کشور می باشد سوالم اینست که :
آیا با کسی که برای خدمت به مردم سال ها صادقانه در شرکت واحد انجام وظیفه نموده است باید اینگونه برخورد شود؟
آیا به جای پاسخ به خانواده و آزادی بدون قید و شرط ایشان باید با بدترین برخوردها و بی تفاوتی های مسولان قضایی روبرو شویم ؟
آیا
این عدالت است
که عروس من در
سخت ترین
شرایط با داشتن
دو فرزند در
رنج و عذاب
باشد ؟در حالی
که همسرش در
چارچوب قانون
اساسی و قانون
کار جمهوری اسلامی
ایران در جهت
احقاق حقوق
صنفی اش تلاش نموده
است ؟
فرزند
من منصور
اسانلو جز
دفاع از حق و
حقیقت که در
قوانین ما
مکتوب است ،
گناه دیگری
ندارد و جایش
در زندان نیست
.
من از آن مقام و تمام مقامات مسئول کشورو مردم دلسوز ایران و جهان و همین طور از همه نهاد های مردمی و حقوق بشری درخواست دارم برای آزادی بدون قید و شرط پسرم به من مادر پیر و بیمار که حتی برای ملاقات فرزندم که در زندان رجائی شهر کرج است دچار مشکل هستم ، تاعمری از من باقی است کمک کنند و مادری را که با سختی های فراوان فرزندش را دلسوز و متعهد و وطن دوست تربیت کرده از رنج و سختی نجات دهند .
ضمنا پسرم پس از سال ها سابقه کار در شرکت واحد که دارای 27 سال سابقه کار می باشد بدون هیچ حق و حقوقی اخراج شده است . چرا با کسانی که دلسوز و وفاداربه این آب و خاک هستند اینطور رفتار می شود .»
منبع خبر : تغییر برای برابری
آزادی پنج تن از فعالان بازداشتی زن در روز کارگر
دیروز 23 اردیبهشت ماه 5 نفر از زنان بازداشتی روز جهانی کارگر با قید کفالت آزاد شدند. هم اکنون 9 نفر در سالن متادون و یک نفر در بند عمومی است. شریفه محمدی، فاطمه شاه نظری، جزو آزاد شدگان هستند. تبلیغ علیه نظام جزو اتهامات بازداشت شدگان بوده است و آنها هم نپذیرفته اند .
زنان تاکنون سه بار مورد بازجویی قرار گرفته اند و آخرین بازجویی آنهااز ساعت 3 بعداز ظهر تا 10 شب و بسیار سخت و طولانی بوده است.
به خانواده های زنان بازداشتی گفته شده بود که برای همه قرار کفالت صادر شده است اما تنها فیش حقوقی پنج نفر آنهارا گرفتند.از وضعیت مردان بازداشتی همچنان خبری نیست. آنان تاکنون هیچ تماسی با خانواده هایشان نداشته اند.
منبع خبر : تغییر برای برابری
کارگران در سلول انفرادی 240 هستند
عدادی
از کارگران
بازداشت شده
اول ماه می از
جمله حسین
اکبری،ستار
امینی،محمد
گیلانی،عبدالله
وطن خواه،حسن
شفا،حمید
شرفی،عزیز
یاری،مصطفی
حاتمی،ناصر ابراهیمی،جمشید
رجبی،داوود
میرزایی،عزیز
محمدی،نبی
معروفی،اسدالله
اقبالی،و
نودهی پس از 5
روز حبس در
بخش عمومی
زندان اوین به
بازداشتگاه
انفرادی
240منتقل شدند.
در اول ماه می
-11 اردیبهشت
روز جهانی
کارگر تعدادی
از کارگران در
تهران و حومه
بازداشت شده
اند که از
جمله این بازداشت
شدگان تعدادی
ازاعضای
تعاونی مسکن
فلزکار و
مکانیک می
باشند ازجمله
حسین اکبری،ستار
امینی،محمد
گیلانی،عبدالله
وطن خواه،حسن
شفا،حمید
شرفی،عزیز
یاری،مصطفی
حاتمی،ناصر
ابراهیمی،جمشید
رجبی،داوود
میرزایی،عزیز
محمدی،نبی
معروفی،اسدالله
اقبالی،و نودهی
در محل تعاونی
خود توسط
نیروهای
امنیتی بازداشت
و راهی زتدان
اوین شده که
روز چارشنبه 16 اردیبهشت
آنها را از
بند عمومی به
بازداشتگاه
انفرادی 240
منتقل نمودند.
گفته میشود
افراد نامبرده
که در جریان
برگزاری
اجلاس
سالیانه تعاونی
در محله نعمت
آباد در حومه
تهران بازداشت
شده اند 2 روز
پس از بازداشت
منازلشان
توسط نیروهای
امنیتی مورد
بازرسی قرار
گرفته و تعدادی
کیس کامپیوتر
کتاب و .. این
کارگران ضبط
شده است.
منبع خبر : سازمان حقوق بشر کردستان
خانم فاطمه پاكی ۵۸ ساله از نوكیشان مسیحی و از معلمین بازنشسته در استان آذربایجان غربی ....
پیگیری و تلاشهای این معلم بازنشسته با مراجعه به سازمان مربوطه برای آگاهی از علل و یا دلایل صدور چنین حكمی تاكنون حاصلی نداشته و مسئولین در این مورد حاضر به پاسخگویی نیستند.
خانم فاطمه
پاكی ۵۸ ساله
از نوكیشان
مسیحی و از
معلمین
بازنشسته در
استان
آذربایجان
غربی، طی حكمی
از سوی شعبه
چهارم اجرای
احکام ارومیه،
حقوق
بازنشستگی
ایشان از
فروردین ماه
سال جاری قطع
گردید .
به گزارش
كمیته
مسیحیان
مجموعه
فعالان حقوق بشر
در ایران، به
دنبال
درخواست
دادیار شعبه
چهارم اجرای احکام
ارومیه در
مورخه
۱۳۸۷/۱۲/۱۲ و
طی نامه ایی
از سوی مدیریت
امور
بازنشستگی
آموزش و پرورش
استان
آذربایجان
غربی مبنی بر
عدم پرداخت حقوق
نامبرده تا
اطلاع ثانوی،
این حکم قضائی
از تاریخ
۱۳۸۸/۱/۱۶ ( ۵
اپریل ۲۰۰۹)
با دستور آن
اداره کل به
مراجع ذیربط
جنبه اجرائی به
خود گرفت .
پیگیری و تلاشهای این معلم بازنشسته با مراجعه به سازمان مربوطه برای آگاهی از علل و یا دلایل صدور چنین حكمی تاكنون حاصلی نداشته و مسئولین در این مورد حاضر به پاسخگویی نیستند.
بنا بر این گزارش، مسئولین و مقامات ذیربط بر آن هستند تا از طریق اعمال فشار و عدم پرداخت حقوق بازنشستگی ایشان، مانع از اعتقادات و باورهای دینی وی شوند.
پیش از این نیز این مادر ۵۸ ساله، از سوی ماموران وزارت اطلاعات ارومیه احضار، و ضمن تهدید و اخذ تعهد از ایشان، مبنی بر عدم ارتباط با دیگر مسیحیان، عدم مشاركت در جلسات پرستشی كلیسایی و توصیه به همكاری با ماموران آن نهاد، آزاد شده بود.
لازم به ذكر است، همسر ایشان زنده یاد مجید محمودی تبریزی، از نوكیشان مسیحی در سن ۶۸ سالگی پس از تهدیدهای بسیار مبنی بر انكار مسیحیت، در تاریخ ۱۳۸۴/۵/۸ بطرز مشكوكی از سوی افراد و یا گروههای ناشناس و متعصب در محل كار خود مورد حمله قرار گرفته و بطرز فجیعی به قتل رسید .
در گزارش سازمان پزشكی قانونی كشور كه در مورخه ۱۳۸۴/۵/۱۱ صادر شد، علت فوت نامبرده را پس از معاینه و كالبد شكافی، شكستگی كلیه دنده های چپ و راست بعلت شدت ضربات وارده وخونریزی وسیع بدنبال صدمات وارده به ریه ها و قلب بدنبال اصابت متعدد جسم برنده نوك تیز اعلام داشتند.
در پی این حادثه و ارائه شكایت خانواده مقتول به نیروی انتظامی و دستگاه قضایی كشور جهت پیگیری و شناسایی عاملین این حادثه، متاسفانه با گذشت نزدیك به چهار سال، تاكنون جستجو برای یافتن عاملین این جنایت بی نتیجه بوده و به گواه فرزندان مقتول اشخاصی با ارسال پیامهای تهدید آمیز از آنان خواسته بودند تا نسبت به پیگیری جریان این پرونده خودداری نمایند چرا كه به صلاح خانواده نمی باشد.!
كمیته مسیحیان مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران ضمن ابراز نگرانی از تصمیم اجرای چنین حكمی از سوی مراجع ذیربط استان آذربایجان غربی مبنی بر اعمال فشار از طریق عدم پرداخت حقوق بازنشستگی این مادر كه حق مسلم و حاصل اندکی از سالهای طولانی زحمت طاقت فرسای او در کلاسهای درس میباشد، و وی که نمادی از سه قشر بسیار مهم در جامعه ایرانی است یعنی، زن، معلم و بازنشسته، اکنون فقط به خاطر اندیشه و اعتقادات خود باید تاوان سنگینی بپردازد .
یادآور می شود در شرایط فعلی كه بحران تورم و گرانی در جامعه بیداد می كند این عمل به منزله نقض آشكار حقوق اجتماعی و شهروندی یك معلم و مادر است كه سالیان طولانی از عمرش را وقف خدمت و تدریس علم و تربیت به فرزندان این مرز و بوم نموده است. و لذا این عمل می تواند صدمه جبران ناپذیری را برای ایشان و فرزندانش به همراه داشته باشد.
24 ارديبهشت :کارگران بازداشت شده در سلول انفرادی ۲۴۰ هستند :
ديدبان
حقوق بشر
کردستان:
تعدادی از
کارگران بازداشت
شده اول ماه
می از جمله
حسين اکبري، ستار
اميني، محمد
گيلاني،
عبدالله وطن
خواه، حسن
شفا، حميد
شرفي، عزيز
ياري، مصطفی
حاتمي، ناصر
ابراهيمي،
جمشيد رجبي،
داوود ميرزايي،
عزيز محمدي،
نبی معروفي،
اسدالله
اقبالي، و
نودهی پس از ۵ روز
حبس در بخش
عمومی زندان
اوين به
بازداشتگاه
انفرادی ۲۴۰ منتقل شدند.
در اول ماه می -۱۱
ارديبهشت روز
جهانی کارگر
تعدادی از
کارگران در
تهران و حومه
بازداشت شده
اند که از
جمله اين
بازداشت
شدگان تعدادی
ازاعضای
تعاونی مسکن
فلزکار و
مکانيک می
باشند ازجمله
حسين اکبري،
ستار اميني،
محمد گيلاني،
عبدالله وطن
خواه، حسن
شفا، حميد
شرفي، عزيز
ياري، مصطفی
حاتمي، ناصر
ابراهيمي،
جمشيد رجبي،
داوود ميرزايي،
عزيز محمدي،
نبی معروفي،
اسدالله اقبالي،
و نودهی در
محل تعاونی
خود توسط
نيروهای امنيتی
بازداشت و
راهی زتدان
اوين شده که
روز چهارشنبه ۱۶
ارديبهشت
آنها را از
بند عمومی به
بازداشتگاه
انفرادی ۲۴۰ منتقل
نمودند.
گفته ميشود
افراد
نامبرده که در
جريان برگزاری
اجلاس
ساليانه
تعاونی در
محله نعمت
آباد در حومه
تهران
بازداشت شده
اند ۲
روز پس از
بازداشت
منازلشان
توسط نيروهای
امنيتی مورد
بازرسی قرار
گرفته و
تعدادی کيس
کامپيوتر
کتاب و .. اين
کارگران ضبط
شده است.
خبر
جدید کارگری
از ایران :
این نامه
حرف دل کل
کارگران
کارخانه
آهنگری شرکت
تراکتورسازی تبریز می
باشد که به
تعداد 1000 نفر (400
نفر به صورت قرارداد
موقت، 100 نفر قرارداد
دائم و مابقی
به صورت
روزمزد) با
مشکلات
فراوان دست به
گریبانند.
عمده مشکلات
به شرح زیر می
باشد:
1ـ عدم
وجود شورای
اسلامی کار به
مدت 3 سال که با وجود
برگزاری
انتخابات، با
تهدید مدیران
شرکت و عدم
شمارش آرا؛
شورا عملا
منتفی گردید.
2ـ به کارگیری
اعضای سابق
شورا در پست
های مدیریتی به
خاطر اجحاف در
حق کارگر
و اختلاس در
تعاونی های
مسکن و مصرف
3ـ ایجاد
شیفت شب به
مدت 3 سال در کارخانه
فورج . لازم به
توضیح است که
این کار جزو
مشاغل سخت و
زیان آور است
و به دلیل
خطرناک و
حادثه آفرین
بودن، شیفت شب
آن درقانون
کار جمهوری
اسلامی
وسازمان بین المللی کار(i.l.o (وبیمه های
غیر قانونی
شناخته سوی
سازمان بین المللی
کار و بیمه های
ایرانی
غیرقانونی
شناخته شده
است. و حتی اگر
فردی دچار
حادثه شود،
زمان وقوع حادثه،
در روز گزارش
می گردد.
4ـ اخراج 150
نفر از
کارگران توسط
مدیریت به علت مقرون به
صرفه نبودن
شیفت شب . در
این مورد نیز اعتراضات
گسترده
کارگران در
مقابل فرمانداری
منجر به برگشت
به کار آنان
شد.
5ـ ادعای
علنی مدیریت
مبنی بر اینکه 400 نفر از
پرسنل اضافه
بوده و کار
کردن آن ها
فعلا به خاطر
ایام
انتخابات می
باشد و
بازگرداندن 150
نفر از پرسنل
اخراجی تا
پایان ایام انتخابات
می باشد و
بعدا دوباره
اخراج خواهند
شد.
6ـ
اظهارات علنی
مدیریت مبنی
بر اینکه چون
مسئولان استان
حمایت کرده و
تا اتمام زمان
انتخابات یعنی
برای 2 ماه
مواد اولیه
بدون پرداخت عوارض گمرک
و بیمه در
اختیار کارخانه
گذاشته اند،
برای 2 ماه
ادامه کار می
دهیم و همچنین
دوباره شیفت
شب را بدون
ایجاد سرویس ایاب
و ذهاب و بدون
ارائه یک وعده
غذای گرم
(شام) دایر
نموده و هر
کارگری به این
اقدام غیرقانونی
اعتراض می کند
تهدید به اخراج
می شود.
7- پرداخت
نشدن دستمزد
کارگران که
حداقل دستمزد
برای آن ها
پرداخت می
شود که آن نیز
برای کارگران
قراردادی با 20
روز تاخیر و
برای کارگران
روزمزد هر 3 ماه
یک بار پرداخت
می شود.
8ـ ادعای
مدیریت مبنی
بر اینکه
مدیران قبلی
بومی بوده
و شرکت را به
گند کشیده اند
و ما وظیفه ای جز
سودآوری برای
سهامداران شرکت نداریم و
کارگران باید
قربانی
سودآوری برای سهامداران
باشند تا شرکت
سرپای خود بماند.
9ـ لازم به
توضیح است که
از تاریخ 20/2/88
کارگران شیفت
شب به دلیل اجحافات
فوق الذکر و
اقدامات
غیرقانونی
کارفرما در
حالت اعتصاب
به سر می برند
و به دلیل
فقدان تشکل
کارگری صدای
اعتراض آنان
به گوش هیچکس
نمی رسد و
مدیریت
کارخانه نیز
با ایجاد جو
خفقان به شدت
از انتشار این
خبر (اعتصاب
کارگران شیفت
شب) جلوگیری می کند
.اعتصاب
همچنان ادامه
دارد و از
کلیه رسانه
های اینترنتی
و مطبوعاتی
مصرانه استمداد
می نمایم صدای
مظلومیت و
اعتراض ما را
که در قرن
بیست و یکم به
شیوه های برده
داری نوین
مورد بهره کشی
قرار می گیریم
، منعکس سازند.
حالا
مسئولان جواب ما را بدهند
که آیا واقعا
می توان از
ساعت 9 شب تا 5
صبح بدون غذا
کار کرد ؟ آیا فقط برای
مدت زمان
انتخابات
کارگران
امنیت شغلی
خواهند داشت
و...؟
جمعی از کارگران
کارخانه
آهنگری (فورج)
شرکت تراکتورسازی
25/02/8
صدقه ممنوع ! امتیاز پاداش ركورد تولید برای همه!
این روزها بحث داغ مس سرچشمه پاداش ركورد تولید است. حرف و حدیث بسیار است. ٣٠٠٠٠ امتیاز پیشنهاد اولیه مدیریت در حال تبدیل شدن به ٢٠٠٠٠ امتیاز و شاید هم كمتر! است. در شرایطی كه تورم در تمام طول سال گذشته بیداد كرده و افزایش قیمت كالاها دمار از روزگار حقوق بگیران تمام ایران و كاركنان مس سرچشمه درآورده است، زمانی که قدرت خرید به شدت كاهش یافته است و باعث شده كه سطح زندگی و رفاه كاركنان به میزان قابل توجهی سقوط كند، وظیفه مدیریت است كه با پرداخت پاداش مناسب ركورد تولید به تمام كاركنان رسمی و قراردادی و شركت های جنبی این وضعیت را جبران کند.
كاركنان مس سرچشمه در قبال زحمتی كه كشیده اند صدقه نمی گیرند بلكه دستمزد خود را از مدیریت طلب می كنند. آنان اجازه نمی دهند که حاصل کار و استثمارشان در بازی های انتخاباتی جناح های مختلف سرمایه داری چپاولگر حیف و میل شود و تنها بخش ناچیزی از آن همچون صدقه و از روی اكراه توسط مدیریت به آن ها داده شود.
میزان منطقی پاداش ركورد تولید با توجه به وضعیت واقعی تورم باید برابر با ١٠٠٠٠٠ امتیاز برای همه كاركنان رسمی و قراردادی و شركت های جنبی باشد.
علی اصغر
جمعه بیست و پنجم اردیبهشت 1388
وبلاگ مس سرچشمه
اعتصاب كارگران ايرانخودرو با قول تبديل وضعيت به پايان رسيد
كارگران به ناچار اين تعهدنامه را امضا كرده بودند اما معتقدند كه آنان نيز بايد مشمول دستور مديرعامل ايرانخودرو قرار گيرند.
ایلنا:
كارگران سالن
پرس شركت
ايرانخودرو
سهشنبه
گذشته در
اعتراض به
اينكه آنان
جزو كارگران
تبديل وضعيت
شده از
پيمانكاري به
قراردادي
نبودند دست به
اعتصاب زدند
كه با موافقت
مديريت شركت
قرار شد تا
آنان نيز
تبديل وضعيت
شوند.
يكي از اين
كارگران در
گفتوگو با
خبرنگار
ايلنا افزود:
اخيرا به
دستور مديرعامل
شركت ايرانخودرو2
هزار كارگر
پيمانكاري
تبديل وضعيت
شده و قرارداد
آنها با خود
شركت منعقد ميشود.
او با بيان
اينكه از
كارگران سالن
پرسكاري
ايرانخودرو
كه تحت پوشش
يكي از شركتهاي
پيمانكاري
فعاليت ميكنند
تعهد گرفته
شده بود كه
ادعاي تبديل
وضعيت نداشته
باشند، افزود:
كارگران به
ناچار اين تعهدنامه
را امضا كرده
بودند اما
معتقدند كه آنان
نيز بايد
مشمول دستور
مديرعامل
ايرانخودرو
قرار گيرند.
اين كارگر
تصريح كرد: سالن
پرس ايرانخودرو
در سه شيفت
فعال است و
كارگران شيفت
صبح و
بعدازظهر در
اعتصاب شركت
داشتند.
وي خاطرنشان
كرد: بعد از
اين اعتصاب
حضور نيروهاي
نامحسوس
حراست بيشتر
شده است.
پايان پيام
1388/2/25
پایان اعتصاب کارگران سالن پرس ایران خودرو
کارگران سالن پرس ایران خودرو در روز سه شنبه این هفته دست به اعتصاب زدند و چرخ کار و تولید را متوقف کردند. دلیل اعتصاب امتناع سرمایه داران از انعقاد قرارداد مستقیم با کارگران و احاله وضعیت اشتغال و استثمار آنان به شرکت های مقاطعه کاری شریک ایران خودرو بود. سرمایه داران پیشتر زیر فشار اعتراضات کارگران قبول کرده بودند که حدود 2000 کارگر را از این وضع خارج سازند و مشمول قراردادهای مستقیم شرکت کنند. صاحبان سرمایه مطابق معمول بعدها از اجرای آنچه قول داده بودند امنتاع کردند و تغییر وضعیت را به عده ای از کارگران محدود ساختند. این مسئله موج اعتراض جمعیت کثیر کارگران را برانگیخت و اعتصاب کارگران سالن پرس را به دنبال آورد. سرمایه داران با مشاهده سرسختی و مبارزه و اعتصاب کارگران مجبور به عقب نشینی شدند. آنان یک بار دیگر قول دادند که به خواست اعتصاب کنندگان تن دهند. کارگران سالن پرس ایران خودرو به دنبال اعلام توافق کارفرمایان به اعتصاب پایان دادند. آنان تأکید کردند که در صورت سرپیچی مجدد سرمایه داران اعتصاب را از سر خواهند گرفت.
منبع: ایلنا
25 اردیبهشت 88
بی خبری خانواده ها از سرنوشت دستگیرشدگان اول ماه مه
جز تعداد اندکی از دستگیرشدگان اول ماه مه که با قرار کفالت آزاد شده اند بقیه آنان همچنان در زندان اوین به سر می برند. مقامات دولتی از سرنوشت این افراد در طول این 14 روز هیچ خبری به هیچ کس نداده اند. هیچ خانواده ای زندانی خود را ملاقات نکرده است. قضات سرمایه حاضر به هیچ گفتگویی با هیچ کدام از افراد خانواده های دستگیرشدگان نشده اند. همه تلاش ها و پافشاری های خویشاوندان زندانیان برای گرفتن حداقل اطلاع از وضع سلامتی زندانیان بی نتیجه مانده است. بیش از صد زن و مرد و بزرگ و کوچک و دانشجو و کارگر و جمعی از کسانی که از مراسم اول ماه مه هیچ نمی دانسته اند و فقط روز تعطیل خود را در پارک می گذرانده اند، 14 روز تمام است که در سیاه چال ها اسیر شکنجه های جسمی و روحی دستگاه های اعمال قهر سرمایه اند. صدها نفر افراد آشنا و اعضای خانواده و دوست و همکار اینان روزها در مقابل نهادهای سرمایه سرگردانند. علاوه بر دستگیرشدگان پارک لاله، عده ای از کارگران فلزکار و مکانیک شرکت کننده در مراسم این روز در محل تعاونی خود به دنبال دو هفته اسارت در بندهای عمومی تازه روانه سلول های انفرادی شده اند.
25 اردیبهشت 88
25ارديبهشت:وزير
بازرگانى: از
كارخانهها
بپرسيد، شكر
را چه كسى
وارد كرده و
كجا مصرف شده
است:
ايلنا:
وزير
بازرگانى گفت:
هيچ منع
قانونى براى
واردات شكر
وجود ندارد و
هركس كه تعرفه
بپردازد، ميتواند
شكر خام وارد
كند.
مسعود
ميركاظمى در
گفتوگو با
خبرنگار
ايلنا، در
پاسخ به اين
سؤال كه برخى
از كارخانهها
عنوان ميكنند
كه واردات بيش
ازحد شكر موجب
تعطيلى آنها
شده است،
اظهارداشت:
معلوم است كه
در اين فصل
كارخانهها
استحصال
ندارند و
توليد آنها
كاهش مييابد،
مگر اينكه شكر
خامى وارد شود
كه آنها بخواهند
تصفيه كنند.
وى افزود: 800
هزار تن شكر
وارد شده كه
دولت آن را وارد
نكرده است. از
كارخانجات
بپرسيد اين
ميزان شكر
وارداتى را چه
كسى وارد كرده
و كجا مصرف
شده است.
ميركاظمى با
اشاره به
اينكه سالانه
حدود يك ميليون
تن كسرى شكر
در كشور
داريم،
خاطرنشان كرد:
اين ميزان
كسرى را دولت
وارد نميكند،
بلكه يا خود
كارخانجات
وارد ميكنند
و يا بخشخصوصى.
وى با بيان
اينكه براى
رسيدن به پاسخ
از كارخانهها
سؤال كنيد،
يادآور شد:
شكر خام بدون
تصفيه قابل
استفاده در
كارخانهها
نيست. از
كارخانهها
سؤال كنيد كه
چه كسانى اين
شكر را وارد
كردهاند.
وزير
بازرگانى
تصريح كرد:
سالانه دو
ميليون و200 تن
شكر در كشور
مورد نياز است
كه يك ميليون
و 200 هزا تن آن در
صورتى كه
بارندگى خوب
باشد، توليد
ميشود و
مابقى وارد ميشود.
وى با اشاره
به اينكه
مطابق روال هر
سال، امسال
نيز حدود 800
هزار تن شكر
خام وارد شده،
گفت: حدود 100
هزار تن از
اين ميزان
واردات، شكر
سفيد بوده و
مابقى شكر خام
است كه بايد
تصفيه شود.
ميركاظمى در
واكنش به خبر
تعطيلى
كارنخانههاى
شكر، عنوان
كرد: اگر گفته
شده كه
كارخانهها
تعطيل شده
ممكن است شكر
خام آنها تمام
شده باشد، در
اين صورت ميتوانند
بروند و
مجدداً وارد
كنند، چون منع
قانونى
ندارند.
وى تصريح كرد:
كارخانهها
حتى براى
واردات، مجوز
نياز ندارند؛
هركس تعرفهاش
را بپردازد،
ميتواند شكر
خام وارد كند،
اگر هم شكر
خامى در كارخانهها
وجود دارد،
مشخص است كه
چه ميزان آن
شكر خام
وارداتى است و
چه ميزان
استحصال از
چغندر قند
است.
وزير
بازرگانى با
بيان اينكه
براى روشن شدن
موضوع از
انجمن
كارخانجات
قند و شكر سؤال
كنيد، گفت:
البته مشخص
است كه كارخانهها
خارج از فصل
تعطيل ميشوند
ضرب و شتم خانواده های دستگیرشدگان اول ماه مه
خانواده های دستگیرشدگان اول ماه مه به اعتراض خود ادامه می دهند. آنان هر روز در مقابل دادگاه اجتماع می کنند و خواستار آزادی زندانیان می شوند. قضات و حاکمان سرمایه هیچ پاسخی به اعتراض کنندگان نمی دهند اما پلیس و نیروهای اعمال قهر همواره و بی امان با دنیایی پاسخ آماده به سراغ آن ها می آیند!! ضرب و شتم و دستگیری افراد خانواده ها به جرم اعتراض به دستگیری عزیزان خویش پاسخ همیشه و همه جا آماده این سرکوبگران است. صبح روز شنبه 26 اردیبهشت این سرکوبگران مطابق معمول به خانواده های معترض زندانیان هجوم بردند. آنان هامون اشرفی برادر محمد اشرفی یکی زندانیان را در نهایت بیرحمی مورد ضرب و شتم قراردادند. نیروی سرکوب به این نیز بسنده نکرد. هامون را دستگیر کرد تا او را مثل سایر دستگیرشدگان روانه سیاه چال کند. این اقدام سرکوبگران موج نفرت خانواده ها را بیش از پیش دامن زد. آنان به دفاع از هامون برخاستند و هر لحظه بر حملات خویش برای آزادی وی افزودند. سرکوبگران زیر فشار هجوم خانواده ها مجبور شدند هامون را آزاد کنند.
منبع: فعالین حقوق بشر و دموکراسی در ایران
26 اردیبهشت 88
نامه اعتراضی کمیته همبستگی بین المللی اتحادیه کارگران خدمات عمومی کاناداـ انتاریو به مقامات جمهوری اسلامی
جمعه 25 ارديبهشت ماه 1388 _ 15 ماه مه 2009در این نامه به تداوم اذيت و آزار، تعقيب و زندانى نمودن فعالين كارگرى در ايران و نيز بطور مشخص سركوب سنديكاى كارگران شركت نيشكر هفت تپه اعتراض شده است.
در بخشی از این نامه آمده است، طبق آخرين اطلاعات رسيده، 5 عضو هيئت مديره سنديكاى كارگران هفت تپه، "على نجاتى، جليل احمدى، فريدون نيكوفرد، قربان عليپور و محمد حيدرى مهر"، به يك سال حبس و محروميت به مدت سه سال از فعاليت هاى كارگرى از جمله كانديدا شدن بعنوان نماينده منتخب كارگران محكوم شده اند.
ما اين حملات به حقوق كارگران و فعالين و تشكلات مستقل كارگرى در ايران را محكوم می كنيم. كارگران بايد از هرگونه حقى براى سازماندهى و گراميداشت مراسم اول ماه مه برخوردار باشند. ما خواهان آزادى فورى و بدون قيد و شرط تمامى دستگير شدگان اول ماه مه هستيم. ما همچنين از دولت مي خواهيم كه به حقوق كارگران براى تشكل يابى، تجمع و اعتصاب احترام گذاشته، به آزار و اذيت فعالين كارگرى پايان داده، تمامى كارگران زندانى را آزاد نموده و در فعاليت هاى تشكلات مستقل كارگران مداخله ننمايد.
درگیری جوانان با نیروهای امنیتی و بسیجی در اصفهان
بنا به خبر سیده از شهر اصفهان، نیمه شب پنجشنبه 24 اردیبهشت ماه، حمله وحشیانه نیروهای امنیتی و بسیجی شهر اصفهان به تجمع جوانانی که در زیر "پل خواجو" مشغول رقص و پایکوبی بودند، موجب بروز درگیری و بازداشت تعدادی از جوانان گردید.
در جریان یورش نیروهای بسیجی، تعدادی از حاضران به شدت مورد ضرب و شتم قرار گرفتند و به شیوه ای وحشیانه به داخل یک دستگاه مینی بوس مستقر در "فلکه فیض" منتقل گردیدند که با دخالت مردم حاضر که هر لحظه بر تعداد آنان افزوده می شد، تعداد 20 تن از بازداشت شدگان آزاد شدند.
خبر رسیده حاکی است، 3 تن دیگر از جوانان بازداشتی توسط یک دستگاه پژو 504 به بازداشتگاه نیروهای امنیتی در اصفهان منتقل شده اند.
در پی ادامه درگیری ها تا پاسی از نیمه شب، با دخالت گارد ویژه مردم ناراضی به طور موقت متفرق گردیدند و نیروهای امنیتی توانستند بسیجیان زخمی و مصدوم را از صحنه درگیری خارج نمایند.
لازم به ذکر است تا لحظه ارسال خبر، مردم ناراضی که بر تعداد آنان لحظه به لحظه افزوده می شد، با تجمع مجدد و سردادن شعار و پایکوبی به اعتراضات خود ادامه دادند.
کارخانه لاستیک دنا همچنان تعطیل و کارگرانش بیکارند
لاستیک دنا 1800 کارگر را استثمار می کند. این کارخانه مدتی است که تعطیل شده و همه 1800 کارگر آن در بیکاری به سر می برند. سرمایه داران خصوصی شرکت همچون همه همتایان خود در طول سال های اخیر با همه توان کوشیدند که دنیای حاصل کار و استثمار کارگران در این واحد بزرگ صنعتی را به حوزه های پرسودتر باب طبع خویش منتقل کنند. لاستیک دنا در پی آمد این اجرای این نقشه ها و برنامه ها دچار اختلال شد و در معرض ورشکستگی و فروپاشی قرار گرفت. در چنین وضعی مطابق معمول دولت سرمایه به یاری سرمایه دار شتافت. طبق دستور احمدی نژاد نهادهای خاص دولتی اداره کارخانه را به دست گرفتند و قرار شد پس از رفع تمامی کسر و کمبودها و جبران کامل تمامی سرمایه های منتقل شده ، مجدداً آن را به مالکان خصوصی کارخانه تحویل دهند. لاستیک دنا در حال حاضر دوران نقل و انتقال را پشت سر می گذارد و دولتیان گفته اند که شاید در سوم خرداد دوباره شروع به کار کند. 1800 کارگر در انتظار بازگشانی شرکت و شروع دوباره کار هستند.
منبع: ایلنا
26 اردیبهشت 88
ضرب وشتم و بازداشت یکی از اعضای خانواده های دستگیر شدگان روز جهانی کارگر
بنابه
گزارشات
رسیده از
مقابل دادگاه
انقلاب، صبح
امروز
خانواده های
دستگیر شدگان
روز جهانی
کارگر برای
سومین هفتۀ
متوالی در مقابل
دادگاه
انقلاب دست به
تجمع اعتراضی
زدند که با یورش
مامورین
مواجه شدند و
یکی از اعضای
خانواده ها
ضمن ضرب وشتم
ساعاتی را در
بازداشت بسر
برد.
صبح روز شنبه 26
اردیبهشت ماه
ده ها تن از
اعضای خانواده
های دستگیر
شده روز جهانی
کارگر در مقابل
دادگاه
انقلاب تجمع
کردند و علیه
ادامه
بازداشت
عزیزانشان
دست به اعتراض
زدند. ابتدا
مامورین
موجود در صحنه
در صدد متفرق
کردن خانواده
ها بر آمدند.
خانواده ها که
خواستار
آزادی عزیزان
خود بودند از
رفتن خوداری
کردند. یکی از
مامورین به
سمت آقای هامون
اشرفی برادر
زندانی سیاسی
محمد اشرفی یورش
بردند و پس از
ضرب وشتم، او
را دستگیر کردند،
که با اعتراض
شدید خانواده
ها مواجه شدند
و ناچار به
آزادی او
شدند. پس از آن
گارد ویژه
وارد منطقه شد
و اقدام به
دستگیری
مجدد آقای
هامون اشرفی
نمودند و او
را به یکی از
کلانتریها
منتقل کردند
.خانواده های
دستگیر شدگان
که در مقابل
دادگاه
انقلاب تجمع
کرده بودند به
مامورین
اعلام کردند
تا زمانی که آقای
اشرفی آزاد
نشوند آنها
آنجا را ترک
نخواهند کرد.
پس از
ایستادگی
خانواده های
دستگیر شدگان
ساعاتی بعد
آقای هامون
اشرفی آزاد
شدند.
پس از ضرب
وشتم و
دستگیری،
اعتراضات خانواده
ها ادامه
یافت.پس از
ادامه یافتن
اعتراضات
خانواده ها و
متشنج شدن
شرایط یکی از
افراد دادگاه
انقلاب به
خانواده
وعده داد که تعدادی
از دستگیر
شدگان فردا
آزاد خواهند
شد.خانواده ها
تا پایان وقت
اداری به
تجمع اعتراضی
خود در مقابل
دادگاه
انقلاب ادامه
دادند.
از طرفی دیگر
دستگیر شدگان
مرد، روز
جهانی کارگر
از زمان
دستگیری تا به
حال از شرایط
و وضعیت آنها
خبری در دست
نیست و
هیچکدام از
آنها با
خانواده خود
تماسی نداشته
اند. گفته می
شود که همگی
آنها در بند 240
زندان اوین
بسر می برند.
فعالین حقوق
بشر و دمکراسی
در ایران،
یورش به
خانواده های
دستگیر شدگان
و مورد ضرب
وشتم قرار
دادن آنها و
بازداشت موقت
بعضی از اعضای
خانواده های
دستگیر شده را
محکوم می کند
و از کمیسر
عالی حقوق بشر
و سازمان جهانی
کار خواستار
مداخله برای
آزادی فوری
وبی قید وشرط
آنها است.
منبع خبر : فعالین حقوق بشر و دموکراسی
از خانواده 35 نفر از بازداشتی ها فیش حقوقی خواسته اند
امروز 26 اردیبهشت 16 روز پس از بازداشت زنان و مردان در روز جهانی کارگر، حدود 50 نفر از اعضای خانواده های بازداشتی مجددا در برابر دادگاه خانواده گرد آمدند. یکی از حاضران در آنجا می گوید:« ابتدا به مادرانی که مراجعه می کردند یا جوابی نمی دادند و یا می گفتند یک ساعت یا دو ساعت دیگر بیایند. جواب های سربالای ماموران دادگاه که خشم خانواده ها را برانگیخته بود باعث اعتراض آنها شد و ماموران به جای آن که فضا را آرام کنند و جوابی بدهند با برخی از جوانان حاضر برخورد کرده و حتی هومن اشرفی برادر یکی از بازداشتی ها را گرفتند. وقتی اعتراض و داد وبیداد مادران بالا گرفت و کمی شلوغ شد حدود 6 ماشین پلیس و یک ماشین از کوماندوها در محل مستقر شدند و کوماندوها هم به میان مادران آمدند. اما مادرها نه تنها واهمه ای نداشتند که به اعتراض شان ادامه دادند. بعد نوبت به زنان پلیس رسید که به میان خانواده ها آمدند اما مادران آنان را نیز به جوابگویی واداشتند.»
پافشاری خانواده ها سرانجام پاسخ داد . اسامی بعضی از خانواده ها را خواندند تا آخرین وضعیت بازداشتی ها را اعلام کنند. به آنها گفته بودند کسانی که اسم شان در لیست است فردا صبح با قید کفالت آزاد می شوند.
مادر نیکزاد زنگنه می گوید:« اسم 35 نفر را لیست کرده اند و نیکزاد هم در میان آنها بود. آنها به ما گفتند فردا با فیش حقوقی و کفیل به دادگاه مراجعه کنیم تا فرزندمان آزاد شود.»
اسم جلوه جواهری و کاوه مظفری در لیست نبود. مادران آنها عصبانی می پرسیدند آخر چرا؟ مادر جلوه می گوید:«به ما گفتند بعدا به شما اطلاع می دهیم. آنها خودشان از دخترم عذر خواهی کرده بودند که اشتباهی او را گرفته اند پس حالا چرا آزادش نمی کنند. »
پگاه دختر مریم محسنی می گوید نام مادرم هم بود. اسم همه زنان بازداشتی به جز جلوه جواهری در لیست بود»
در میان مردان بازداشتی ، خانواده های امیر یعقوبعلی ، طاها ولی زاده و پوریا پوشتاره وتایید کردند که نام پسرشان در لیست بوده است.
حال معلوم نیست آیا وعده ها عملی می شود یا خیر.
منبع خبر : تغییر برای برابری
به جز جلوه جواهری سایر زنان بازداشت شده در روز کارگر آزاد شدند
به جز جلوه جواهری، سایر زنان بازداشت شده در مراسم روز جهانی کارگر آزاد شدند.
با گذشت 17 روز از بازداشت شرکت کنندگان در مراسم روز جهانی کارگر، درحالی که از ساعت 3 بعد از ظهر امروز، بیست و هفتم اردی بهشت، خانواده های زنان زندانی در مقابل اوین در انتظار آزادی عزیزان شان بودند پس از سه ساعت تعدادی متوجه شدند که زنان را با یک دستگاه مینی بوس از اوین خارج می کنند. این در حالی بود که دقایقی بعد تعدادی از آزاد شدگان خبر دادند که مقابل زندان اوین منتظر خانواده های خود هستند و سرانجام پس از مدتی سایرین را در میدان کاج سعادت آباد از مینی بوس پیاده کردند.
جلوه جواهری که در مراسم روز جهانی کارگر هم حضور نداشت و در منزل خود دستگیر شده است همچنان در زندان اوین به سر می برد و مسئولان دادگاه انقلاب از دادن هر توضیحی در مورد وضعیت او به خانواده اش خودداری کرده اند.
در حالی که بنا بر وعده ی مسئولان دادگاه انقلاب قرار بود 35 نفر از بازداشت شدگان روز کارگر با ارائه فیش حقوقی و تودیع کفالت آزاد شوند، صبح امروز فیش کفالت مردان بازداشت شده پذیرفته نشد و به خانواده ها گفته شد که صبح فردا برای پیگیری وضعیت آنان مراجعه کنند. به برخی دیگر هم مطابق معمول گفته شد: "خودمان خبر می دهیم". اکثر مردان بازداشت شده تا کنون موفق به تماس تلفنی و یا دیدار با خانواده های خود نشده اند و مسئولان دادگاه انقلاب نیز با ذکر این نکته که پرونده ی آنان در مرحله ی تحقیقات است از دادن هر گونه توضیح به خانواده هایشان خود داری می کنند.
گفتنی است کلیه زنان آزاد شده صبح فردا باید جهت رسیدگی به پرونده ی خود به دادگاه انقلاب مراجعه کنند.
منبع خبر : تغییر برای برابری
26ارديبهشت :افراد زير خط فقر شديد يک دلاری در روز ايران نزديک به دو ميليون نفر است:
سرمايه، شکوفه آذر:آمارهای لحظه به لحظه worldometers اين هفته نيز اعداد تکان دهنده ای را نشان می دهد تا بار ديگر به ما بياموزد که در تمام لحظاتی که روزنامه نگاران، سياستمداران، انديشمندان ، فعالان اجتماعی و... در حال چانه زني، خود زنی يا رقيب زنی سياسی هستند و با مرده بادها و زنده بادها، تلاش دارند تا کرسی ,رياست جمهوری, را از يکديگر بربايند، اين طبيعت که بی آن نه احمدی نژاد خواهد بود و نه ميرحسين موسوی و نه کروبي، روبه ويرانی سريع السير جبران ناپذير است. در هفته ای که گذشت مساحت جنگل هايی که به سرعت درحال ويرانی هستند روبه کاهش است اما گويی تا وقتی که اين مساحت به شمارش معکوس نيفتد، نه توجه احمدی نژاد را به خود جلب می کند و نه ديگر کانديداهای پست دهمين رياست جمهوری ايران را. در فاصله هفته گذشته که اين جدول منتشر شد تا امروز، اين تخريب لحظه به لحظه،منجر به نابودی 116 هزار و 50 هکتار جنگل شده است و باعث شده تخريب و نابودی جنگل های دنيا از هفته گذشته تا کنون به چهار ميليون و 153 هزار و 575 هکتار افزايش يابد. معنی ديگر جنگل های تخريب شده می تواند ,بيابان زايی, باشد که ايران سهم بزرگی در اين ويرانگری دارد. هفته گذشته خبری منتشر شد که سهم ايران از ويرانگری خاک را بالاترين و نخستين در جهان دانست. در اين خبر آمده بود: ,ايران رتبه اول فرسايش خاک را دارد و سالی دو ميليارد تن از خاک ايران تلف می شود., رئيس جامعه جنگلبانی ايران گفته بود: ,خاک ايران با تلفات دو ميليارد تنی در هر سال بيشترين فرسايش را بين کشورهای دنيا دارد که طبق آمارهای ارائه شده منشاء اين فرسايش حيرت آور فعاليت های ناپايدار انسانی است. مساحت خاک ايران 2/1 درصد از خشکی های زمين است و رقم دو ميليارد تن فرسايش خاک ايران چيزی معادل 7/7 درصد فرسايش جهانی است و اين رقم بالاترين رقم فرسايش خاک دنياست., درحالی که جدال سياسی ك انتخاباتی در ايران و جنگ روانی در جهان عليه تروريسم، اسرائيل و طالبان به اوج خود نزديک می شود، تنها در همين روز ك جمعه ساعت 3 بعدازظهر به وقت تهران- 18 هزار و 944 نفر در اثر گرسنگی مرده اند. بنابه نظر کارشناسان اقتصاد ايران، سهم گرسنگان در ايران - افراد زير خط فقر شديد يک دلاری در روز- نزديک به دو ميليون نفر است
اعتراض 1500 تن از فعالان اجتماعی به ادامه اعدام نوجوانان در ایران
شنبه 26 ارديبهشت
ماه 1388 _ 16 ماه
مه 200 تعداد 500 تن
از فعالان
اجتماعی در
ایران با
امضای بیانیه
ای تحت عنوان
"اعدام بس
کودکان"
خواستار توقف
اعدام کودکان
و نوجوانان
زیر 18 سال شدند
امضاکنندگان
این بیانیه
مجازات مرگ را
برای افراد
زیر 18 سال، که
به نوشته آنان
"هنوز از بلوغ
کافی برای تشخیص
عملکرد خود و
پیامدهای آن
برخوردار نیستند"،
"خشن ، غیر
عادلانه و غیر
انسانی" دانسته
اند.
در این نامه آمده است، ما به عنوان "یک هیئت منصفه مردمی"، تاکید می نماییم که افراد زیر 18 سال نباید محکوم به سلب حیات و قطع امکان رشد و اصلاح و کسب تجارب جدید شوند.
بیکار
سازی اجباری
کارگران
لاستیک دنا
کارفرمایان
كارخانه
لاستيک دنا،
از هفته گذشته
به بهانه تامين
مواد خام، این
کارخانه را تا
اوایل خرداد
ماه تعطیل و
کارگران آن را
بیکار کردند.
خبر مزبور حاکیست، کارخانه لاستیک دنا از اوایل هفته گذشته تعطیل و 1800 کارگر آن بیکار شده اند. كارخانه لاستیک سازی دنا، از سال گذشته و پس از واگذاری به بخش خصوصی از نظر توليد دچار مشكل شده و بارها کارگران این کارخانه در اعتراض به عدم امنیت شغلی و خودداری کارفرما از پرداخت مطالباتشان تجمعات اعتراضی برگزار کرده اند.
كشته شدن يک زندانی در اردوگاه کار اجباری "لاجوردی" اصفهان
یک زندانی با نام "بابک فرخی" در اردوگاه كار اجباری "لاجوردی" وابسته به زندان مركزی اصفهان ،بر اثر ضرب و شتم نیروهای امینتی کشته شده است.
لازم به ذكر است پاسداران مستقر در اين اردوگاه علاوه بر تحمیل كارهای سخت و طاقت فرسا بر زندانیان بیدفاع، آنان را تحت فشارهای روحی و جسمی فراوان قرار می دهند.
ادامه بی اطلاعی از وضعیت یک فعال کارگری بازداشتی
بنابه گزارش های رسیده از شهر مریوان، وضعیت "وریا نقشبندی" از فعالین کارگری این شهر که حدود 2 هفته پیش توسط ماموران امنیتی بازداشت و به نقطه نامعلومی منتقل شده است همچنان در پرده ای از ابهام قرار دارد.
اداره اطلاعات شهر مریوان 2 روز قبل از اول ماه مه روز جهانی کارگر طی تماسی "وریا نقشبندی" را تهدید و از وی خواسته بودند که در مراسم روز جهانی کارگر شرکت نکند.
خانواده نامبرده بارها به اداره اطلاعات مریوان مراجعه کردند و خواستار کسب اطلاع از وضعیت فرزند خود شده اند، ولی مامورین وزارت اطلاعات از دادن هرگونه جواب خودداری و خانواده او را مورد تهدید قرار دادند.
مامورین وزارت اطلاعات همچنین منزل این فعال کارگری را به صورت وحشیانه ای مورد بازرسی قرار دادند که موجب تخریب بخشی از وسائل خانه وی شدند.
احتمال آزادی فعالین کارگری بازداشتی با قرار وکالت
بر اساس گزارش رسیده، دستگاه قضایی جمهوری اسلامی روز شنبه 26 اردیبهشت ماه به خانواده های بازداشت شدگان روز جهانی کارگر اعلام کرد، 35 تن از بازداشت شدگان روز جهانی کارگر با قرار وکالت از زندان آزاد خواهند شد.
گزارش رسیده حاکی است، امروز نیز مانند روزهای گذشته خانواده های دستگیرشدگان در برابر دادسرا و دادگاه تهران تجمع نمودند و خواستار آزادی فرزندان و بستگان خود شدند. ماموران امنیتی با یورش به تجمع آنان قصد پراکنده کردن آنان را داشتند که با مقاومت حاضران مواجه شدند.
اسامی تعدادی از بازداشت شدگان که قرار است روز یکشنبه 27 اردیبهشت با قرار وکالت از زندان آزاد شوند عبارت است از: علی پارسا، داریوش عسگری، علیرضا فیروزی، سمیه نواب، حمید ملک زاده، آیسان زرفام، زری رستمی و نسرین علیزاده.
اعتراض کارگران کشتارگاه مرغ سنندج
کشتارگاه صنعتی مرغ پر سنندج در 18 کیلومتری شهر سنندج قرار دارد و 60 کارگر را استثمار می کند. زمان استثمار کارگران 12 ساعت در هر روز از 8 صبح تا 8 شب است. استثمار کارگران در مرگبارترین شرایط انجام می گیرد. محیط کار بسیار غیربهداشتی و مرگزا و فشار کار بسیار طاقت فرسا است. هیچ نوع امکانات ایمنی در اختیار هیچ کارگری نیست. شکل کار ماشین ها به گونه ای است که کارگران حتی برای یک لحظه نمی توانند از آن ها فاصله بگیرند. آنان مجبورند در حین کار و در حالی که ششدانگ حواس آن ها بر روی کار متمزکز است ناهار خود را صرف کنند. کارگران در چنین وضعی کار می کنند و استثمار می شوند و وحشیانه ترین و سهمگین ترین فشارهای استثمار سرمایه را تحمل می کنند. اما چشم آز سودجوی سرمایه داران به این اندازه هم رضایت نمی دهد. آنان کل حقوق 4 ساعت اضافه کارگری روزانه کارگران را نیز به نفع افزایش اضافه ارزش های خود مصادره کرده اند. اقدام جنایتکارانه سرمایه دار کاسه خشم کارگران را لبریز ساخته است. آنان متحدانه دست به اعتراض زده وخواستار انصراف سرمایه دار از این اقدام شده اند.
منبع: اتحادیه آزاد کارگران ایران
27 اردیبهشت 88
27ارديبهشت:ضرب و شتم خانواده هاى دستگير شدگان روز جهانی کارگر
بنابه
گزارشات
رسيده از
مقابل دادگاه
انقلاب، صبح
امروز
خانواده های
دستگير شدگان
روز جهانی کارگر
برای سومين
هفتهی متوالی
در مقابل دادگاه
انقلاب دست به
تجمع اعتراضی
زدند که با يورش
مامورين
مواجه شدند و
يکی از اعضای
خانواده ها
ضمن ضرب و شتم
ساعاتی را در
بازداشت بسر برد.
صبح روز شنبه ۲۶
ارديبهشت ماه
ده ها تن از
اعضای
خانواده های
دستگير شده
روز جهانی
کارگر در
مقابل دادگاه
انقلاب تجمع
کردند و عليه
ادامه
بازداشت
عزيزانشان
دست به اعتراض
زدند. ابتدا
مامورين
موجود در صحنه
در صدد متفرق
کردن خانواده
ها بر آمدند.
خانواده ها که
خواستار
آزادی عزيزان
خود بودند از
رفتن خوداری
کردند. يکی از
مامورين به
سمت آقای هامون
اشرفی برادر
زندانی سياسی
محمد اشرفی يورش
برد و پس از
ضرب وشتم، او
را دستگير کرد
که با اعتراض
شديد خانواده
ها مواجه شده
و ناچار به
آزادی او
شدند. پس از آن
گارد ويژه
وارد منطقه شد
و اقدام به
دستگيری مجدد
آقای هامون
اشرفی نمودند
و او را به يکی
از کلانتريها
منتقل کردند.
خانواده های
دستگير شدگان
که در مقابل
دادگاه
انقلاب تجمع
کرده بودند به
مامورين
اعلام کردند
تا زمانی که
آقای اشرفی آزاد
نشوند آنها
آنجا را ترک
نخواهند کرد.
پس از ايستادگی
خانواده های
دستگير شدگان
ساعاتی بعد
آقای هامون
اشرفی آزاد
شدند.
پس از ضرب
وشتم و
دستگيري،
اعتراضات
خانواده ها
ادامه يافت.پس
از ادامه
يافتن
اعتراضات خانواده
ها و متشنج
شدن شرايط يکی
از افراد دادگاه
انقلاب به
خانواده وعده
داد که تعدادی
از دستگير
شدگان فردا
آزاد خواهند
شد.خانواده ها
تا پايان وقت
اداری به تجمع
اعتراضی خود
در مقابل
دادگاه
انقلاب ادامه
دادند.
از طرفی ديگر
دستگير شدگان
مرد، روز
جهانی کارگر
از زمان
دستگيری تا به
حال از شرايط
و وضعيت آنها
خبری در دست
نيست و
هيچکدام از
آنها با
خانواده خود
تماسی نداشته
اند. گفته می
شود که همگی
آنها در بند ۲۴۰
زندان اوين
بسر می برند.
فعالين حقوق
بشر و دمکراسی
در ايران،
يورش به خانواده
های دستگير
شدگان و مورد
ضرب وشتم قرار
دادن آنها و
بازداشت موقت
بعضی از اعضای
خانواده های
دستگير شده را
محکوم می کند
و از کميسر
عالی حقوق بشر
و سازمان
جهانی کار خواستار
مداخله برای
آزادی فوری
وبی قيد وشرط
آنها است.
فعالين حقوق
بشر و دمکراسی
در ايران
نامه اعتراضی "اتحاديه كارگران پست كانادا" به مقامات جمهوری اسلامی
يكشنبه 27 ارديبهشت ماه 1388 _ 17 ماه مه 2009"اتحاديه كارگران پست كانادا" در نامه ای اعتراضی به مقامات جمهوری اسلامی، نگرانی عمیق این اتحادیه را از بابت ادامه بازداشت فعالان کارگری که در جریان گرامیداشت روز جهانی کارگر در تهران دستگیر شدند، اعلام نمود.
در متن نامه "اتحاديه كارگران پست كانادا" آمده است، اين نامه به نمايندگى از طرف 56 هزار عضو اتحاديه كارگران پست كانادا نوشته می شود و در آن نگرانى عمیق و اعتراض این کارگران را به خاطر هجوم نيروهاى امنيتى و انتظامى به تظاهرات و مراسم روز كارگر در پارک لاله تهران و سایر شهر های ایران از قبیل سنندج منعکس می سازد.
اتحاديه كارگران پست كانادا "سی. یو. پی. دبلیو" اين حملات به حقوق كارگران براى سازماندهى و برگزارى مراسم روز جهانى كارگر را محكوم می كند. ما خواهان آزادى فورى و بی قيد و شرط تمامى دستگيرشدگان اول ماه مه هستيم. ما همچنين از دولت جمهوری اسلامی می خواهيم كه حقوق كارگرى از جمله تشكل يابى، تجمع و اعتصاب را محترم داشته، به آزار و اذيت فعالين كارگرى خاتمه بخشيده، تمامى كارگران زندانى را آزاد نموده و در فعاليت تشكلات مستقل كارگران مداخله نکند.
عدم پرداخت دستمزد کارگران پوشینه بافت
کارفرمایان کارخانه پوشینه بافت قزوین، به مدت 3 ماه از پرداخت دستمزد کاگران این کارخانه خودداری کرده اند.
کاگران کارخانه مزبور جهت دریافت دستمزدهای معوقه خود بارها تجمع اعتراضی برگزار نموده اند.
در این رابطه کارفرمایان جهت مقابله با کارگران، ورود دو تن از فعالین کارگری این کارخانه را به محیط کار ممنوع نمودند.
اعتصاب متحدانه کارگران شرکت پیمانکار نصاب نیروگاه گازی خرمشهر
بنا به گزارش کمیته هماهنگی برای کمک به ایجا تشکل های کارگری، روز یکشنبه 27 اردیبهشت ماه کارگران شرکت پیمانکار نصاب نیروگاه گازی خرمشهر دست به اعتصاب زدند.
کارگران این شرکت به دلیل عدم پرداخت دستمزدهایشان، در یک حرکت متحدانه در محل نیروگاه دست به اعتصاب زدند. شایان ذکر است که کارفرمایان شرکت مذکور سه ماه است از پرداخت دستمزد کارگران خودداری می نمایند
دبیر اجرایی خانه کارگر استان قزوین خبر داد:
ورود نمایندگان کارگران پوشینه بافت به کارخانه ممنوع شد
پوشینه بافت ازواحدهای مشکل داری بودکه درسفر سال 1385رئیس جمهور وهیات دولت به استان قزوین، دستور رسیدگی به مشکلات آن از سوی رئیس جمهور صادر شده است.
ایلنا:
دبیراجرایی
خانه کارگر
استان قزوین گفت:
مدیریت ،2نفر
ازنمایندگان
کارگران
پوشینه بافت
را به دلیل
پیگیری
مشکلات
کارگران به
داخل شرکت راه
نمی دهد.
عید علی کریمی
درگفت وگو با
خبرنگار
ایلنا، افزود:
این 2 نفر قصد
دارند تا برای
احقاق حقوق خود
به اداره کار
شکایت کنند.
پوشینه بافت
ازواحدهای
مشکل داری
بودکه درسفر
سال 1385رئیس
جمهور وهیات
دولت به استان
قزوین، دستور
رسیدگی به
مشکلات آن از
سوی رئیس
جمهور صادر
شده است.
وی تصریح کرد:
كارگران
پوشینه بافت 3
ماه است که
حقوق نگرفته
اند.
پایان پیام
1388/2/27
كارگران هفتتپه مدعي شدند:
كارفرما اجراي ماده 52 قانون كار را متوقف كرد
به موجب ماده 52قانون كار در كارهاي سخت و زيانآور و زير زميني، ساعات كار نبايد از 6 ساعت در روز تجاوز نمايد.
ايلنا:
كارگران
نيشكر هفتتپه
كه مدعي انجام
كار سخت و
زيان آور
هستند از اجرا
نشدن ماده 52
قانون كار خبر
ميدهند.
به گزارش
ايلنا، رضا
رخشان از
فعالان
كارگري نيشكر
هفتتپه گفت:
از ايتداي سال
جاري مديريت
اجراي ماده 52
قانون كار را
متوقف و اعلام
كرد كه از اين
پس تنها بابت
كاركرد
روزهاي
پنجشنبه به كارگران
اضافه كاري
تعلق ميگيرد.
به موجب ماده 52
قانون كار
مصوب سال 69 در
كارهاي سخت و
زيانآور و
زير زميني،
ساعات كار
نبايد از 6
ساعت در روز
تجاوز نمايد.
به گفته رخشان
نزديك به 3500
كارگر در
نيشكر هفتتپه
كار ميكنند
كه ماهيت كار
تمامي آنها
سخت و زيانآور
تشخيص داده
شدهاست.
وي يادآور شد:
از سالهاي
گذشته تا كنون
كارگران اين
كارخانه
روزانه 8 ساعت
كار ميكنند
كه مديرت تا
پيش از شروع
سال جديد بابت
اين 2 ساعت كار
روزانه به
آنها
مطالباتي
پرداخت ميكرد.
پايان پيام
1388/2/27
دبير اجرايي خانه كارگر استان قزوين:
كارگران قارج نمونه6 ماه است حقوق نگرفته اند
پس از تجمع كارگران خواهان كار در مقابل درب شركت ،كارفرما به هر كارگري كه اعتراض داشته باشد مي گويد ببينيد كارگر زياد است اگر شما كار نكنيد از آنان استفاده مي كنم.
ایلنا: دبير
اجرايي خانه
كارگر استان
قزوين گفت:كارگران
شركت قارچ
نمونه 6 ماه
است كه حقوق نگرفته
اند.
عيد علي كريمي
در گفت و گو با
خبرنگار
ايلنا با
اشاره به
اشتغال 40
كارگر در قارچ
نمونه تصريح
كرد:اين واحد
مشكل توليد و
فروش محصولات
خود را ندارد
بنابراين به
نظر مي رسد
نپرداختن
حقوق كارگران
توجيهي ندارد.
وي با بيان
اين كه
كارفرماي
قارچ نمونه در
روزنامه هاي
محلي آگهي جذب
كارگر مي دهد
،خاطر نشان
كرد:پس از
تجمع كارگران
خواهان كار در
مقابل درب
شركت
،كارفرما به
هر كارگري كه
اعتراض داشته
باشد مي گويد
ببينيد كارگر
زياد است اگر
شما كار نكنيد
از آنان استفاده
مي كنم.
پايان پيام
1388/2/28
28/2/88
28/2/88
28/2/88
وریا نقشبندی و ایرج محمدی نوره بیش از یک هفته است در بازداشت بسر می برند
طبق خبر رسیده به اتحادیه آزاد کارگران ایران 10 روز پیش مأموران اطلاعات به منزل وریا نقشبندی فعال کارگری در شهر مریوان می ریزند و وی را به شدت مورد کتک کاری قرار داده و سپس به اداره اطلاعات مریوان منتقل می کنند. بنا به گفته شاهدان وریا زمان دستگیری در منزلش به حدی توسط مأموران ضرب و شتم می شود که او را با برانکار با خود به اطلاعات می برند. چند روز بعد از دستگیری وریا خانواده اش موفق می شوند نامه ملاقات با فرزندشان را از قاضی پرونده بگیرند ولی اداره اطلاعات اجازه ملاقات را به آنها نمی دهد.
بر اساس گرازشی دیگر از شهر سنندج یک هفته قبل ایرج محمدی نوره کارگر برق ساختمانی توسط اطلاعات سنندج بازداشت شده و هنوز از وی خبری در دست نیست. ایرج محمدی نوره کارگری است که سابقه اعتراض به وضعیت اسفناک کارگران داشته است.
اتحادیه آزاد کارگران ایران بازداشت و ضرب وشتم کارگران معترض را به شدت محکوم می کند و ضمن خواستار بودن آزادی فوری آنان به خانواده های وریا و ایرج وهمه کارگران و دوستانی که به محل زندگی آنها نزدیک هستند فراخوان می دهد نسبت به بازداشت این کارگران اعتراض کرده و برای آزادیشان متحدانه تلاش کنند.
اتحادیه آزاد کارگران ایران
28/2/1388
اکونوميست:نرخ بيکاری در ايران به 12.9 درصد رسيده است :
به گزارش ايسنادر
تاریخ 28
اردیبهشت 1388 :
واحد اطلاعات
اكونوميست در
تازه ترين
گزارش خود از
افزايش نرخ
بيكارى ايران
به 12.9 درصد در سال
جارى خبر داد.
واحد اطلاعات
اقتصادى
اكونوميست در
گزارش ماه
آوريل 2009 خود
نيروى كار
ايران در سال
گذشته را 24
ميليون و 300
هزار نفر و
نرخ بيكارى را
12.5 درصد اعلام و
پيشبينى كرد
كه اين شاخصها
در سال جارى
به ترتيب 25 ميليون
نفر و 12.9 درصد
خواهد بود.
انتظار ميرود
طى دو سال
آينده نيروى
كار ايران به
ترتيب معادل 25
ميليون و 700
هزار نفر و 26
ميليون و 400
هزار نفر باشد
كه اين شاخص
براى نرخ
بيكارى معادل
13.2 و 14.1 درصد
خواهد بود.
در سال 1391 شمار
افراد داراى
شغل ايران به 27
ميليون نفر
خواهد رسيد كه
اين ميزان
براى سال 1392
معادل 27
ميليون و 700
هزار نفر پيشبينى
شده است.
در همين حال
عنوان شده است
كه نرخ بيكارى
در سال 1391 برابر
با 15 درصد
خواهد بود كه
بدون تغيير در
سال 1392 نيز
برابر با 15
درصد خواهد بود.
عدم پرداخت دستمزدهای معوقه کارگران شرکت "قارچ نمونه"
دوشنبه 28 ارديبهشت ماه 1388 _ 18 ماه مه 2009کارفرمای شرکت تولیدی "قارچ نمونه" در قزوین مدت 6 ماه است كه از پرداخت دستمزد کارگران شرکت مزبور خودداری می نماید.
40 کارگر در شرکت تولیدی "قارچ نمونه" مشغول به کار می باشند. کارفرمای این شرکت بارها در پاسخ به اعتراضات و خواست های کارگران در خصوص پرداخت دستمزدهای معوقه خود، آنان را تهدید به اخراج نموده است.
تشدید سرکوب جوانان در تهران
خبرگزاری های ایران، روز دوشنبه 28 اردیبهشت ماه از اجرای مرحلهای دیگر از طرح به اصطلاح انضباط اجتماعی موسوم به "طرح برخورد با اراذل و اوباش" در تهران خبر دادند.
خبرگزاری دولتی "ایرنا" به نقل فرمانده انتظامی تهران بزرگ خبر داده است که واحدهای ضربتی و ویژه نیروی انتظامی تهران که از سه ماه پیش برای برخورد با جوانان در آماده باش بسر می برند، از امروز دوشنبه در سطح تهران فعال خواهند بود.
لازم به ذکر است طرح مزبور از سال 1386 در تهران آغاز گردید و اجرای مرحله جدیدی از این طرح که نزدیک به دو هفته پیش در تهران آغاز شد، با هدف ایجاد فضای رعب و وحشت در سطح شهر تهران صورت می گیرد.
اعتصابات در کارخانه ایران خودرو
بر اساس اطلاعیه ای که با امضای جمعی از کارگران ایران خودرو منتشر شده است کارگرانی که در بخش پرس این کارخانه کار می کنند، دست به اعتصاب زده اند. کارگران اعتصاب کننده خواهان تبدیل قرار داد موقت خود به استخدام رسمی هستند.
در پایان این اطلاعیه آمده است، از همه دوستان كارگر می خواهيم كه کارگران اعتصابی را تنها نگذارند و اگر لازم باشد همه با هم چرخ های توليد را متوقف خواهيم كرد و اجازه نخواهیم داد ما كارگران را از یکدیگر جدا كنند. قراردادی شدن كارگران "پكيجی" يک گام به پیش است اما كافی نيست، خواست ما استخدام رسمی همه كارگران قرارداد موقت در خود کارخانه ایران خودرو می باشد.
آزادی 11 تن از فعالین کارگری از زندان اوین
بنا به گزارش سایت تغییر برای برابری، 11 تن از فعالین کارگری که در جریان بزرگداشت روز جهانی کارگر در پارک لاله تهران بازداشت شده بودند بعد از 17 روز با قرار کفالت از زندان اوین آزاد شدند.
بر اساس این گزارش جلوه جواهری یکی دیگر از فعالین کارگری بازداشتی همچنان در زندان اوین زندانی می باشد.
قبلا دستگاه قضایی جمهوری اسلامی اعلام کرده بود 35 نفر از بازداشت شدگان روز کارگر با ارائه فیش حقوقی و کفالت آزاد می شوند. روز یکشنبه 27 اردیبهشت، فیش حقوقی و کفالت مردان زندانی پذیرفته نشد و به خانواده ها گفته شد که روز دوشنبه 28 اردیبهشت برای پیگیری وضعیت آنان مراجعه کنند.
بازداشت مجدد "فرهاد حاجی میرزایی" در سنندج
بنا به خبر رسیده از شهر سنندج، "فرهاد حاجی میرزایی" و خواهرش "پرشنگ حاجی میرزایی" روز یکشنبه 27 اردیبهشت ماه هنگام مراجعه به دادگاه این شهر، توسط نیروهای امنیتی بازداشت شدند.
"فرهاد حاجی میرزایی" پس از 16 ماه بازداشت، چند روز پیش با قرار وثیقه 430 میلیون تومانی آزاد شده بود. خانواده نامبردگان از محل نگهداری فرزندان خود و یا اتهام آنان بی اطلاعی هستند.
احضار یک فعال کارگری به دادسرای شهر شوش
"رضا رخشان" مسئول روابط عمومی سندیکای شرکت کشت و صنعت نیشکر هفت تپه به دادگاه شهر شوش احضار گردید.
دستگاه قضایی جمهوری اسلامی در شهر شوش، روز دوشنبه مورخ 28 اردیبهشت طی احضاریه ای "رضا رخشان" را موظف نمود طی حداکثر 3 روز بعد از دریافت احضاریه خود را برای آخرین دفاع به شعبه 2 بازپرسی دادسرای شوش معرفی نماید.
دستگاه قضایی رژیم، نامبرده را به اتهام تبلیغ علیه نظام و ایجاد آشوب در کارخانه نیشکر هفت تپه مورد محاکمه قرار خواهد داد.
آزادی تعدادی دیگر از بازداشت شدگان مراسم روز جهانی کارگر
خبرها حاکی است 3 تن دیگر از بازداشت شدگان روز جهانی کارگر در تهران، دوشنبه 28 اردیبهشت ماه از زندان اوین آزاد شدند.
اسامی افرادی که با قرار وثیقه و قید کفالت آزاد شدند عبارتند از: "علیرضا فیروزی، زانیار احمدی و محمود ایران مهر" .
لازم به ذکر است هنوز 75 تن دیگر از فعالان کارگری در بند 240 زندان اوین در بازداشت بسر می برند.
کارگران کارخانه ارس انتخابات را تحریم می کنند
کارگران کارخنه ارس تبریز اعلام کردند که انتخابات جاری رئیس جمهوری را تحریم می کنند. یکی از کارگران در این مورد می گوید: « در انتخابات تحت هیچ شرایطی شرکت نمی کنیم. چه کسی می خواهد و می تواند بیشتر و بهتر از احمدی نژاد وعده های دروغ تحویل آدم ها دهد؟ نتیجه سیاست انتقال پول نفت او بر سر سفره های ما، بیکارسازی های عظیم تر، فقر کشنده تر و شرمندگی و خفت مرگبارتر ما در مقابل چشمان منتظر نان کودکان و افراد خانواده مان بود. دولت ها در این 30 سال جز اضافه کردن دردها و فقر و تشدید گرسنگی ما هیچ کار دیگری نکرده اند. چرا باید ما در انتخابات شرکت کنیم؟ آنان هر کسی را که می خواهند به سر کار می آورند و در این میان ما را فقط ملعبه دست و آلت توجیه دغلکارهای خود می کنند. ما به هیچ وجه در انتخابات شرکت نمی کنیم. این حرف دل همه کارگران این کارخانه است. »
28 اردیبهشت 88
کارگران کارخانه ارس انتخابات را تحریم می کنند
کارگران کارخنه ارس تبریز اعلام کردند که انتخابات جاری رئیس جمهوری را تحریم می کنند. یکی از کارگران در این مورد می گوید: « در انتخابات تحت هیچ شرایطی شرکت نمی کنیم. چه کسی می خواهد و می تواند بیشتر و بهتر از احمدی نژاد وعده های دروغ تحویل آدم ها دهد؟ نتیجه سیاست انتقال پول نفت او بر سر سفره های ما، بیکارسازی های عظیم تر، فقر کشنده تر و شرمندگی و خفت مرگبارتر ما در مقابل چشمان منتظر نان کودکان و افراد خانواده مان بود. دولت ها در این 30 سال جز اضافه کردن دردها و فقر و تشدید گرسنگی ما هیچ کار دیگری نکرده اند. چرا باید ما در انتخابات شرکت کنیم؟ آنان هر کسی را که می خواهند به سر کار می آورند و در این میان ما را فقط ملعبه دست و آلت توجیه دغلکارهای خود می کنند. ما به هیچ وجه در انتخابات شرکت نمی کنیم. این حرف دل همه کارگران این کارخانه است. »
28 اردیبهشت 88
تعویق 6 ماه دستمزد کارگران « قارچ نمونه» و نمایش قدرت سرمایه دار
سرمایه دار صاحب کارخانه قارچ نمونه دستمزدهای 6 ماهه کل کارگران را مصادره کرده است و از پرداخت آن ها سر باز می زند. این کارخانه در تمام سال های اخیر با بالاترین ظرفیت تولید کار می کرده است. کارگران با حداکثر شدت استثمار می شده اند. سطح تولید بالا، بازار فروش بسیار پررونق بوده است. سرمایه دار با همه این ها بازهم به مصادره دستمزد کارگران پرداخته است، جنایتی که با اعتراض شدید کارگران مواجه شده است. آنان خواستار پرداخت فوری مطالباتشان شده اند. پاسخ صاحبان سرمایه به تقاضای کارگران بسیار قابل توجه است. او به محض مشاهده اعتراض کارگران یک آگهی استخدام نیروی کار در روزنامه ها منتشر کرده است. سرمایه دار قصد استخدام هیچ کارگری را نداشته است. او با نمایش قدرت خود می خواسته است کارگران معترض را دچار رعب و وحشت کند. فردای روز انتشار آگهی، عده زیادی کارگر در مقابل ساختمان کارخانه اجتماع می کنند. در این هنگام سرمایه دار جنایتکار با انگشت دست خود صفوف کارگران متقاضی کار را به همزنجیران معترض آن ها در کارخانه نشان می دهد و می گوید: ببینید کارگر فراوان است. اگر به اصرار خود برای گرفتن دستمزدها ادامه دهید شما را اخراج و این کارگران را به جای شما استخدام می کنم!! سخن سرمایه دار این است که کارگران باید بدون دستمزد کار کنند وگرنه، در صورت اعتراض، کسان دیگری را که زیر فشار فقر و فلاکت حاضرند ماه ها بدون حقوق و صرفاً به امید دریافت آن در آینده نامعلوم در بدترین شرایط کار کنند، جایگزین آنان خواهد ساخت.
منبع: ایلنا
28 اردیبهشت 88
تعداد 200 هزار تن چاى خشك در انبارهاى تهران فاسد شد:
به گزارش
خبرگزاری ايلنا
در تاریخ 28
اردیبهشت 1388
آمده است :رئيس
كميسيون
كشاورزى مجلس
ششم گفت:
واردات بيرويه
چاى و قاچاق
آن در كشور،
فاسد شدن مقدار
زيادى از چاى
توليد داخل را
به همراه داشته
است. عبدالغفار
شجاع در گفتگو
با ايلنا،
اظهار داشت:
ســـياستهاى
نادرست وزارت
كـــشاورزى و
واردات
بــــــيرويــــــه
محصولات
غذايى به
كشور، خسارات جبرانناپذيرى
را به وجود
آورده كه چاى
يكى از آنهاست.
وى ضمن
اظهار تاسف از
هدر رفت نزديك
به 200 هزار تن
چاى در
انبارهاى
تهران، افزود:
با واردات نابهجاى
چاى خارجى به
كشور، در
بسيارى از
انبارهاى چاى
شاهد فاسد شدن
اين محصول
توليد داخل
هستيم. وى علت
فاسد شدن
مقدار زيادى
از چاى ايرانى
در انبارهاى
برخى از استانهاى
كشور را، گذشت
بيش از 2 سال
از نگهدارى آن
و به فروش
نرفتن اين
محصول توليد
داخل به دليل
هجوم واردات
زياد چاى خارجى
به كـشور دانست.
اين كارشناس
اقتصادى
همچنين از
واردات چاى قاچاق
و بازار
غيرقابل
كنترل آن خبر
داد. شجاع
همچنين با
اشاره به
اتفاقات
مشابه فاسد شدن
چاى خشك در
مورد محصولات
ديگر كشاورزى
گفت: مديريت
غلط وزارت
كشاورزى موجب
شد، هم بسيارى
از محصولات
كشاورزان
ايرانى فاسد
شود و هم كشور با
هزينه سنگين
واردات آن
محصول مواجه
گردد.اين
رئيس سابق
كميسيون
اقتصادى مجلس
با انتقاد از
وضعيت
نابسامان در
حوزه كشاورزى
تصريح كرد:
بسيارى از مزارع
نيشكر و
زعفران وضعيت
درستى ندارند
كه اين مسئله،
قيمت بالاى
زعفران و رشد
بيرويه
واردات و كاهش
صادرات را به
همراه داشته
است. شجاع
همچنين افزود:
بسيارى از
كارخانجات
توليد محصول
داخل با
ورشكستگى كه
در پى آن،
بيكارى كشاورزان
و كارگران را
به همراه
داشته، روبهرو
شده است. وى
در مورد ادعاى
وزير كشاورزى
مبنى بر پيشبينى
توليد 5/13
ميليون تن
گندم و خودكفايى
آن نيز گفت:
ممكن است به
دليل بارندگى
امسال، كشت
خوب گندم را شاهد
باشيم اما
بعيد است به
خودكفايى و
نبود نياز به
واردات گندم
در سال جارى
دست يابيم.
واردات بيرويه
ميوه، ريشه
توليدات باغى
را خشكانده
است
در زمينه
واردات
محصولات
كشاورزى نيز
نايبرئيس
خانه كشاورز
گفت: واردات
مركبات به
بازار با وجود
توليد زياد
ميوهجات
فصلى داخل
كشور ريشه
توليدات باغى
را از بين ميبرد.
عنايتالله
بيابانى در
گفتگو با
ايلنا، با
بيان اين مطلب
اظهار داشت:
در حال حاضر
مهمترين
مسئلهاى كه
در بازار
ميوه اتفاق
افتاده واردات
بيرويه
مركبات از
خارج از كشور
است كه جامعه
كشاورزان،
نگران آسيبهاى
بعدى آن
هستند. وى با
اشاره به ميوههاى
وارداتى چون
انگور، گلابى
و سيب گفت: به اعتقاد
من هيچ نظارت
و سياستى از سوى
وزارت
كشاورزى در
اين مورد وجود
ندارد. وى
همچنين از
آسيبهاى جدى
به برنجكاران
و چايكاران
خبر داد و
تصريح كرد: كاشت
برنج شروع
شده، اما مسئولان
به وعدههايى
كه به
كشاورزان
داده بودند
عمل نكردهاند
و اين مشكلاتى
را براى آنان
به وجود آورده
است. نايب
رئيس خانه
كشاورز گفت:
مسئولان گفته
بودند
برنجكاران،
برنج كم
محصولى
بكارند اما
چون قيمت برنج
تضمينى
ندارد
كشاورزان با
مشكل مواجه
شدهاند. وى
همچنين از
وضعيت بد
چايكاران سخن
گفت و افزود:
چايكاران
بسيارى در
گيلان و غرب
مازندران
دچار بحران
شدهاند زيرا
محصول چاى
استحصال شده،
اما كارخانهاى
وجود ندارد تا
به آنجا تحويل
داده شود و
اگر چاى تا 24
ساعت به
كارخانه
ارائه نشود
فاسد شده و
كيفيت مناسبى
نيز نخواهد
داشت كه علت
اين مشكل، بسته
شدن و تعطيلى
كارخانجات
چاى كشور در
چند سال اخير
است.
تعداد كارگران قراردادى به 80 درصد رشد كرده است:
به گزارش
خبرگزاری ايسنادر
تاریخ 28
اردیبهشت 1388
آمده است :اصغر
برشان ـ
نماينده سابق
كارگران در
شورايعالى
كار در مورد
كارگران
قراردادى
كشور با بيان
اينكه طبق
آمارهاى
موجود تعداد
كارگران قراردادى
كشور به 80 درصد
رشد كرده است،
گفت: عمدهترين
دليل اين رشد،
نبود تعادل
عرضه و تقاضا
در بازار كار
است و علاوه
بر اين، سمت و
سوق قوانين
متاسفانه سمت
و سوق تجارى و
وارداتى شده
است نه اعتلاى
فرهنگ كار.
وى ادامه داد:
در حال حاضر
دغدغه خاطر ما
اين است كه در
بسيارى از
واحدها در
قراردادهاى
كار، فرم سفيد
امضا و فرم
تسويه حساب از
كارگر ميگيرند
كه به دليل
شرايط بازار
كار كارگر اين
را به اجبار
ميپذيرد.
برشان در
ادامه براى
رفع اين مشكل
پيشنهاد كرد:
در وضعيت فعلى
بهترين كار كه
تا حدودى ميتواند
جلوى اين شتاب
را بگيرد، بحث
ساماندهى كردن
قراردادهاى
كار است كه
هرچند در مجلس
مطرح شد اما
در صحن علنى
مجلس با اين
شرط كه وزارت
كار قبول كند
طرح و لايحهاى
در اين مورد
تهيه كند، آن
را متوقف
كردند.
وى با تاكيد
بر دوباره به
جريان افتادن
اين طرح در
مجلس متذكر
شد: مناسبترين
طرح كه بتواند
مانع رشد
تعداد
كارگران قراردادى
شود، همان طرح
ساماندهى
قراردادهاى
كار است كه در
مجلس مسكوت
مانده است.
کمپين بين المللی حقوق بشر: جان اسانلو در خطر است :
به گزارش خبرنامه
اميرکبيردر
تاریخ 28
اردیبهشت 1388
آمده است :
کمپين بين
المللی حقوق
بشر در ايران
روز يکشنبه با
اعلام اينکه
,جان منصور
اسانلو در خطر
است,، از
مسئولين قوه
قضائيه
جمهوری
اسلامی ايران
خواست رييس
هيئت مديره
سنديکای
کارگران شرکت
واحد اتوبوس
رانی تهران و
حومه، را آزاد
کنند.
اين نهاد
مدافع حقوق
بشر در بيانيه
ای از وضعيت
جسمی منصور
اسانلو و
احتمال از بين
رفتن وی در
زندان ابراز
نگرانی شديد
کرد و نوشت:,
پزشک قانونی
تاکنون دو بار
برای منصور
اسانلو دستور
عدم تحمل
کيفری صادر
کرده است، ولی
مقامات قضايی
با آن مخالفت
کرده اند.,
کمپين بين
المللی حقوق
بشر در ايران
با اشاره به
درگذشت
اميدرضا
ميرصيافي،
وبلاگ نويس در
زندان اوين در
اسفند سال
گذشته، به
دليل عدم معالجه
فوري، نوشت:,
مسئولين
زندان های
ايران سابقه سياهی
در فراهم
آوردن درمان
پزشکی برای
زندانيان
عقيدتی
دارند.,
اين نهاد
مدافع حقوق
بشر در خصوص
وضعيت جسمی منصور
اسانلو نوشت:,
علاوه بر
بيماری های
چشمی و عمل
قلب باز، دو
تا از رگ های
وی کاملا
مسدود شده
است.,
اين بيانيه
همچنين اشاره
کرده است که
منصور اسانلو
بارها تحت عمل
جراحی قرار
گرفته، اما از
مراقبت های تخصصی
در داخل زندان
محروم است.
بيانيه کمپين
بين المللی
حقوق بشر در
ايران پس از
آن انتشار
يافت که فاطمه
گل گزي، مادر
رييس زندانی
هيئت مديره
سنديکای
کارگران شرکت واحد
اتوبوس رانی
تهران و حومه،
با ارسال نامه
ای به آيت
الله هاشمی
شاهرودي،
رئيس قوه قضاييه،
خواستار
آزادی فرزند
خود شد.
پروانه
اسانلو، همسر
اين فعال
کارگر زنداني،
در مورد
محتوای اين
نامه می گويد:
,مادر آقای اسانلو
در اين نامه
خواستار آن
شده است که با توجه
به پرونده
پزشکی او،
معالجاتش در
بيرون از زندان
ادامه يابد و
همچنين از
تمامی مراجع
بين المللي،
به خصوص،
نهادهای
مردمی و حقوق
بشری درخواست
کرده است که
برای آزادی بی
قيد و شرط فرزندش
تلاش کنند،
زيرا کاری به
جز تلاش برا
يدفاع از حق
خو و همکارانش
اقدام ديگری
انجام نداده
است.,
خانم اسانلو
به اين پرسش
که واکنش مقام
های قضاييه به
اين نامه چه
بوده است،
پاسخ داد:
,جواب نامه ما
را نمی دهند.
مگر ما از کجا
آمده اين که
اين گونه بی
تفاوت با ما
مواجه می
شوند؟,
منصور اسانلو
در ۱۹
تير ۱۳۸۶ توسط
نيروهای
امنيتی در
تهران
بازداشت شد.
وی به اتهام
اقدام عليه
امنيت ملی به
پنج سال زندان
محکوم شده
است.
به طور معمول،
فعالان
کارگری و ساير
فعالان مدنی
در ايران به
اتهاماتی
مانند اقدام
عليه امنيت
ملي، تشويش
اذهان عمومی و
تبليغ عليه
نظام محاکمه و
محکوم می
شوند.
اتحاديه های
بين المللی
کارگری و
سازمان های حقوق
بشری خواستار
آزادی فوری
آقای اسانلو
وساير فعالان
کارگر از
زندان شده
اند.
کمپين بين
المللی حقوق
بشر در ايران
در پايان بيانيه
خود از دولت
جمهوری
اسلامی ايران
خواست به آزار
و اذيت و
محاکمه همه
فعالان
کارگری پايان
دهد و بيش از
يکصد نفر از
افرادی را که
در روز جهانی
کارگر در
تهران
بازداشت شده
اند، آزاد
کند.
28ارديبهشت :تشخيص پزشک زندان: اسانلو توان حبس ندارد :
دويچهوله:کمپين
بينالمللی
حقوق بشر
درخواست کرده
که منصور اسانلو
رئيس هيئت
مديرۀ
سنديکای شرکت
واحد، به دليل
شرايط بد جسمی
از زندان آزاد
شود. پرويزخورشيد
وکيل وی ميگويد
که پزشک زندان
نيزوضعيت
جسمی ناگوار
اسانلو را
تاييد کرده
است.
کمپين بينالمللی
حقوق بشر در
ايران روز
يکشنبه بيست و
هفتم
ارديبهشت طی
بيانيهای از
مقامات قضايی
ايران
درخواست کرد
که منصور
اسانلو را از
زندان آزاد
کنند.
در بيانيه اين
کمپين با
اشاره به مرگ
اميدرضا ميرصيافی
وبلاگنويسی
که اسفند ماه
گذشته در
زندان اوين
درگذشت، آمده
است: ,مسئولين
زندانهای
ايران سابقۀ
سياهی در
فراهم آوردن
درمان پزشکی
برای
زندانيان عقيدتی
دارند,.
هفته گذشته
نيز مادر
منصور اسانلو
در نامهای که
خطاب به رئيس
قوه قضائيه
نوشت،
خواستار
آزادی فرزند
خود شد.
پرويز خورشيد
وکيل مدافع
اسانلو ميگويد
وضعيت جسمی
موکلش در
شرايطی است که
حتی پزشک
زندان نيز
گواهی داده که
وی قادر به
ادامه حبس
نيست و بايد
هرچه زودتر
آزاد شود، اما
تا کنون
مسئولين
قضايی به
درخواست
آزادی وی توجهی
نکردهاند.
اسانلو تا به
حال يک عمل
جراحی قلب باز
و يک جراحی
چشم انجام
داده است.
منصور اسانلو
رئيس هيأت
مديره
سنديکای شرکت واحد
از تيرماه ۱۳۸۶ در بازداشت
به سر ميبرد.
وی به اتهام
اقدام عليه
امنيت ملی به ۵ سال
حبس محکوم شده
است.
دويچهوله:
آقای خورشيد
نگرانيهايی
در مورد وضعيت
جسمانی موکل
شما آقای
اسانلو وجود
دارد. آيا
خبری از ايشان
داريد و ميدانيد
الان وضعيت جسمی
و روحيشان به
چه صورتی است؟
پرويز خورشيد:
هفتهی
گذشته، من و
آقای دکتر
مولايی که
وکيل ديگر ايشان
هستند به
زندان رجايی
شهر کرج
مراجعه کرديم
و حدود يکساعت
با ايشان
ملاقات حضوری
داشتيم.
ظاهرشان چيزی
نشان نميدهد
و آن ناراحتی
و نگرانيهايی
که شما مطرح
ميکنيد در
ظاهر وجودشان
پيدا نيست.
ولی از نظر اظهارنظر
تخصصي، گواهيهايی
که ما از طرف
پزشکان
داريم، نشان
ميدهد که
ايشان دچار
بيماريهای
متعددی هستند
و سلامتی
ايشان الآن در
معرض تهديد
است. هم از نظر
نظريهپزشکی
و هم از نظر
قانونی. ولی
با تمام اين
مصائبی که
ايشان دارند،
بسيار روحيهبالايی
دارند و فعلا
دارند حبس را
تحمل ميکنند.
آيا پس از
انتشار نامهی
مادر ايشان
خطاب به رياست
قوه قضاييه،
شما پيگيری
کرديد که
ببينيد امکان
آزادی ايشان
وجود دارد يا
خير؟
بله. من و آقای
دکتر مولايی
پيگير کارهای
ايشان هستيم.
دکتر معالج
زندان مشروحا
عوارض بيماريی
که ايشان
دچارش هستند
را اعلام کردهاند،
از جمله ديسک
کمر که به
مرحلهی
جراحی رسيده و
جراحی چشم، که
ايشان شبکيه
چشمشان هم
جراحی شده.
علاوه براين
دچار بيماريهای
حساسيت پوستی
و غيره هم
هستند و با
توجه به سوابق
جراحی قلبی که
ايشان دارند و
گواهيهای
پزشکی آنها را
هم در اختيار
داريم. در گزارش
مشروح
معاينات
متعددی که از
ايشان کردهاند
و اظهارنظر
پزشک متخصص
متکی بر
آزمايشهاست
و نه معاينات
سطحي، پزشک زندان
گزارش کرده
است که تحمل
کيفر برای
ايشان سنگين
است و سلامت
جانی ايشان را
تهديد ميکند.
نظريهپزشک
به مقامات
قضايی و
مقامات
دادسرا منعکس شده
است و ما
پيگيری کرديم.
و در پيگيريهايمان
اميدوار
هستيم
بالاخره
مقامات قضايی
و امنيتی کشور
متقاعد بشوند
ايشان را آزاد
کنند.
آيا قانونی
وجود دارد که
مطابق آن ، با
توجه به وضعيت
جسمی آقای
اسانلو بتوان
درخواست
آزادی ايشان
را مطرح کرد؟
قوانين موجود
ما علاوه
براين که اين
اختيار را به
مسئولين
قضايی داده
است، حتا
مسئولين زندان
را نيز مکلف
کرده است. ما
مواد قانونی
داريم که در
موقعی که
زندانی دچار
بيماريهای
صعبالاعلاج
يا سختی است،
تکيف ميکند
که زمينهی
آزادی زندانی
را فراهم
بکنند. با
توجه به اين
که آقای
اسانلو دوسال
و نيم است که
دارد حبس ميکشد
و بسيار هم
سخت گذشته
است، و مدتی
از اين دوران
زندانيشدن
ايشان هم در
سلول انفرادی
بوده، الان از
نظر قوانين
استحقاق
آزادی را
دارد. ولی
متاسفانه يک
مقدار تعلل
صورت ميگيرد
و ما همچنان
پيگير هستيم
که مسئولين
پرونده،
مسئولين
قضاييـ
امنيتی را
برای آزادی
ايشان متقاعد
کنيم.
آقای خورشيد آيا
شما خبری از
دستگيرشدگان
روزکارگروهمکاران
سابق آقای
اسانلو داريد
که به طور
دستهجمعی در
روز کارگر
امسال دستگير
شدند ؟
سه نفر از
آنها از اعضای
سنديکا و از
کارگران شرکت
واحد هستند که
وکالت يکيشان
را در دو سال
گذشته که
دستگيريهای
جمعی سنديکا
پيش آمده بود
به عهده
داشتيم، اما
در حال حاضر
وکالتشان را
در اختيار
نداريم. ولی
از بقيهی
دستگيرشدگان
اطلاعی
ندارم، چون ما
فقط وکيل
کارگران
هستيم.
آن افرادی که
فرموديد،
کارگران شرکت
واحد هستند،
وضعيتشان
الان به چه
صورتی است؟
جزو
آزادشدگان
بودند يا آنها
همچنان در
زندان هستند؟
تا امروز من
خبری از آزاديشان
ندارم.
مصاحبهگر:
ميترا شجاعی
تحريريه:
بهنام
باوندپور
نامه خانواده های اعضای بازاشت شده تعاونی مسکن فلزکار و مکانیک به آیت الله هاشمی شاهرودی
خانواده
های اعضای
بازاشت شده
تعاونی مسکن فلزکار
و مکانیک در
نامه ای به
آیت الله
هاشمی شاهرودی
رییس قوه
قضاییه به
شماره ثبت 119317
خواستار روشن
شدن وضعیت
بازداشت
شدگان و امکان
ملاقات آنان
با وکیل تعیین
شده از سوی
خانواده
هایشان شدند.
متن نامه
خانواده های
اعضای بازاشت
شده تعاونی
مسکن فلزکار و
مکانیک به آیت
الله هاشمی
شاهرودی که 22
اردیبهشت 1388
ارسال شده، به
شرح زیر است:
ریاست محترم
قوه قضاییه
حضرت آیت الله
هاشمی
شاهرودی
با سلام
احتراما به
استحضار
میرساند، در
تاریخ جمعه 11/2/1388
تعدادی از
اعضای تعاونی
مسکن فلزکار و
مکانیک، که
برای برگزاری
جلسه گزارش
دهی سالانه مسکن
مهر، در محل
تعاونی واقع
در نعمت آباد،
گردهم آمده
بودند، به
دلایل
نامعلوم توسط
نیروهای
امنیتی
دستگیر شده اند.
به رغم پی
گیری های
خانواده ها
برای اطلاع از
اتهام و محل
بازداشت
ایشان، تا روز
یکشنبه 13/2/1388 هیچ
یک از نهادهای
مسئول پاسخی
به این پی گیریها
ندادند. در
همان روز،
ضابطان قضایی
با مراجعه به
منزل
بازداشتشدگان،
اقدام به
تفتیش و ضبط
برخی از لوازم
منزل نموده اند
و محل نگهداری
اعضای تعاونی
را زندان اوین
اعلام کردند.
ساعاتی بعد،
تمامی
بازداشت
شدگان، طی
تماس مستقیم
با خانواده
هایشان، به
نقل از قاضی،
خیر از آزادی
خود در روز
دوشنبه 14/2/88
دادند. اما از
آن روز تا
کنون ، قاضی
دادگاه
انقلاب، جناب
آقای حیدری
فر، از آزادی
بازداشت
شدگان و دادن
پاسخ روشن به
خانواده های
ایشان
خودداری
فرموده و
مرتبا رسیدگی به
پرونده را به
روزهای آتی
موکول می
کنند.
از روز
چهارشنبه 16/2/1388
تماس تلفنی
بازداشت
شدگان با
منزلشان قطع
شده است و
خانواده های
ایشان هیچ
خبری از
سلامتی و محل
نگهداری ایشان
ندارند. با پی
گیریهای بعمل
آمده مشخص شده
است که دست کم
تا تاریخ
یکشنبه 20/2/88
پرونده اعضای
تعاونی در دست
بررسی قرار
نگرفته است و
بازداشت
شدگان بدون
تفهیم اتهام
همچنان در بند
بسر میبرند.
لازم به ذکر
است که همگی
بازذاشتشدگان
از اقشار
کارگر و زحمت
کش هستند که
ادامه
بازداشت
ایشان، وضعیت
کاری و اقتصادی
آنان با
مشکلات
فراوان روبرو
کرده و خواهد
کرد. همچنین
در میان
بازداشت
شدگان، افراد
مسن و بیمار و
نیز افرادی که
همسرانشان
درگیر بیماری
هستند وجود
دارند و
خانواده های ایشان
در نگرانی و
سردرگمی به سر
میبرند.
نظر به این که
برابر قانون،
بازداشت
شهروندان بیش
از 24 ساعت بدون
تفهیم اتهام
مجاز نیست، از
آن مقام محترم
تقاضامندیم
در خصوص روشن
شدن وضعیت
بازداشت
شدگان و امکان
ملاقات آنان
با وکیل تعیین
شده از سوی
خانواده
هایشان رسیدگی
لازم مبذول
فرمایید.
با سپاس
خانواده های
اعضای
بازداشت شده
تعاونی مسکن فلزکار
و مکانیک
شماره نامه : 119317
تاریخ : 22/2/1388
اسامی
بازداشت
شدگان :
1- محمد گیلانی
2- عبدالله وطن
خواه
3- عزیز محمدی
4- ستار امینی
5- نبی معروفی
6- اسدالله
اقبالی
7- حسین اکبری
8- حسن شفا
9- حمید شرقی
10- جمشید رجبی
11- داود
میرزایی
12- مصطفی حاتمی
13- نودهی
14- ناصر
ابراهیمی
15- عزیز یاری
منبع خبر : کانون مدافعان حقوق بشر
ناصر زرافشان:بهبود وضعيت حقوق بشر از يک رئيس جمهور بر نميآيد:جز متشکل شدن مردم از پايين برای کسب قدرت هيچ راه ديگری وجود ندارد:
به گزارش صدای
آلمان در
تاریخ 28
اردیبهشت
1388آمده است :ميرحسين
موسوی
کانديدای
رياست جمهوری
در بيانيه
حقوق بشر خود
اعلام کرده که
قصد دارد معاونت
حقوق بشر در
رياست جمهوری
ايجاد کند.
دکتر ناصر
زرافشان فعال
حقوق بشر
معتقد است که
بهبود وضعيت
حقوق بشر نياز
به تغييرات
ساختاری دارد.
روز يکشنبه
بيست و هفتم
ارديبهشت ماه
بيانيه حقوق
بشر و حقوق
شهروندی از
سوی مهندس
ميرحسين
موسوی نامزد
رياست جمهوری
منتشر شد. وی
در اين بيانيه
با تاکيد بر
همسازی دين
اسلام با اعلاميههای
جهانی حقوق
بشر و اينکه
در دين اسلام
حقوق بشر يک
حق خدادادی و
در نتيجه غيرقابل
سلب است،
متعهد شده است
که در صورت
رئيس جمهور
شدن، موازين
بينالمللی
حقوق بشر را
رعايت خواهد
کرد.
آقای موسوی در
بيانيه خود از
جمله وعده
داده است که
در صورت
پيروزی در
انتخابات
رياست جمهوري،
حريم خصوصی
افراد را
محترم خواهد
شمرد، آزادی
بيان و
اجتماعات را
مورد حمايت
قرار خواهد
داد، با اقليت
سياسی
منصفانه
رفتار خواهد
کرد، از حقوق
زنان دفاع
کرده و اعمال
هرگونه شکنجه
را ممنوع
اعلام خواهد
کرد.
دکتر ناصر
زرافشان وکيل
پروندهی قتلهای
زنجيرهای که
در جريان
پيگيری اين
پرونده به
اتهام افشای
اسرار حکومتی
به سه سال
زندان محکوم
شد، معتقد است
که اين گونه
سخنان،
شعارهای
تبليغاتی است
که تنها در
فاصلۀ زمانی
نزديک به
انتخابات
تاريخ مصرف
دارد و در ساختار
کنونی ايران
اجرا نخواهد
شد.
دکتر زرافشان
(عضو کانون
نويسندگان
ايران) به واقعه
اعدام دستهجمعی
زندانيان
سياسی در سال ۱۳۶۷
اشاره کرده،
ميگويد در آن
زمان مهندس
موسوی نخست
وزير بودند،
بنابراين
بهتر است که
ابتدا در مورد
اين رويداد
اظهارنظر
کنند و بعد
وعدۀ تشکيل
معاونت حقوق
بشر را بدهند.
دويچهوله:
آقای دکتر
زرافشان،
ميرحسين
موسوی يکی از
کانديداهای
رياست جمهوری
اعلام کرده که
اگر رييس
جمهور بشود،
دفتر معاونت
حقوق شهروندی
و حقوق بشر در
رياست جمهوری
ايجاد ميکند.
فکر ميکنيد
آيا ايجاد يک
چنين معاونتی
ميتواند
تاثيری بر
بهبود وضعيت
حقوق بشر در
ايران داشته
باشد؟
دکتر ناصر
زرافشان: نظر
به اين که
آنچه در اينجا
به انتخابات
موسوم است،
يعنی اول
افرادی از
طريق فيلترها
و تمهيدات ديگری
انتخاب ميشوند
و بعد بين
انتخابشدهها
انتخابات ميگذارند،
عليالاصول
به کل
انتخابات
اعتقادی
ندارم. اما در مورد
ايشان و صحبتهايی
که کردهاند،
بدون اين که
قصد بياحترامی
به هيچ کس را
داشته باشم،
ميخواهم
بگويم اعمال
افراد دروغ
نميتوانند
بگويند، اما
خود آدمها ميتوانند
دروغ بگويند.
بنابراين اگر
از روی اعمال
افراد که
واقعيت پيدا
کرده و اتفاق
افتاده قضاوت
بکنيد، مطمئنتر
است تا اين که
از روی وعدههايی
که ميتواند
واقعيت پيدا
بکند و ميتواند
نکند داوری
کنيم. آقای
ميرحسين
موسوی در سال ۶۷،
يعنی زمانی که
بزرگترين
پروژهی قتلعام
زندانيان
سياسی در اين
مملکت اتفاق
افتاد، نخستوزير
اين مملکت
بودهاند. من
خيال ميکنم
پيش از هر چيز
ايشان بايد در
اين زمينه برای
جامعه و برای
مردم بگويند
نقششان چه
بوده است و در
آن زمينه چه
موضعی دارند،
بعد در خصوص
ايجاد معاونت
حقوق بشر و
حقوق شهروندی
صحبت بکنند.
همان طور که
گفتم آنچه از آدمها
سر زده و
اعمال آدمها،
معيار قابل
اطمينانتری
است تا وعدههای
آنان.
بنابراين شما
براساس سابقهی
دوران هشتسالهی
نخستوزيری
آقای موسوی
فکر ميکنيد
که ايشان اين
وعدههايی که
دادهاند فقط
ميتواند يک
وعدهی
انتخاباتی
باشد و
توانايی انجام
اين وعدهها
را نخواهند
داشت؟
من علاوه بر
آنچه به شخص
ايشان مربوط
ميشود، با
توجه به
ساختار موجود
هم گمان ميکنم
که اين حرفها
حرف است و در
مرحلهی حرف
باقی خواهد
ماند و تحقق
يک چنين صحبتهايی
نياز به تغيير
ساختاری در
ايران دارد که
الآن از عهدهی
آقای موسوی يا
ساير کسانی که
کانديدا
هستند خارج
است.
من دقيقا در
مورد همين ميخواستم
از شما سوال
کنم که اصولا
چقدر معتقديد
که بهبود وضعيت
حقوق بشر در
ايران در اختيار
يک رييس جمهور
خواهد بود؟
من اعتقادی
ندارم و گمان
ميکنم که در
اين زمينهی
خاص جز متشکل
شدن مردم از
پايين برای
کسب آن قدرتی
که برای بهبود
وضع لازم است،
هيچ اهرم و
هيچ راه ديگری
وجود ندارد.
آقای دکتر
زرافشان عدهای
معتقدند همين
که کانديدايی
آمده و در
مورد حقوق
شهروندی و
حقوق بشر صحبت
ميکند و وعدهی
اين را ميدهد
که ميخواهد
معاونت حقوق
بشر ايجاد
بکند، اين را
بايد به فال
نيک گرفت. نظرتان
راجع به اين
موضوع چيست.
حرف خوب البته
خوب است. بحث
بر سر اين است
که آيا تا چه
حد اين حرفهای
خوب ميتواند
به عملهای
خوب تبديل
بشود. من در آن
مقام دارم
صحبت ميکنم.
وگرنه بابت
همين حرفهای
خوب هم، بايد
خوشحال بود که
اين حرفها زده
ميشود. ولی
حرفهاييست
که مربوط به
فصل موسم
انتخابات است
و بايد بگويم
که با توجه به
مجموعهی
نظام موجود که
حالا در اين
فرصت کوتاه
امکان رفتن در
جزيياتش نيست
و بسيار کمتر
از اينها هم
با اين مَلِک
و اين روزگار
شدنی نيست.
مصاحبهگر:
ميترا شجاعی
تحريريه:
بهنام
باوندپور
کارگران
همچنان در
بندند
آخرین خبر از
کارگران
زندانی
تعاونی
فلزکار و
مکانیک:
دوشنبه
۲٨
ارديبهشت ۱٣٨٨ - ۱٨ می ۲۰۰۹خانواده
های اعضای
بازداشت شدهی
تعاونی مسکن
فلزکار و
مکانیک با
مراجعه به کمیسیون
اصل ۹۰ و
کمیسیون
امنیت ملی
مجلس شورای
اسلامی، کمیسیون
حقوق بشر
اسلامی، ستاد
حقوق بشر قوه
قضاییه و
دادگستری
استان تهران
با ارایه ی
نامه هایی
خواستار
آزادی و روشن
شدن وضعیت
بازداشت
شدگان شدند.
عبدالله وطنخواه،
حسین اکبری،
حسن شفا،
محمدعلی
عزیزمحمدی،
ستار امینی،
نبی معروفی،
اسدالله اقبالی،
حمید شرقی،
جمشید رجبی،
محمود
گیلانی، داوود
میرزایی،
مصطفی حاتمی،
علی نودهی،
عزیزالله
یاری و ناصر
ابراهیمی از
جمعه ۱۱/۲/۱٣٨٨ که
برای برگزاری
جلسهی گزارشدهی
سالانهی
مسکن مهر، در
محل تعاونی
واقع در نعمت
آباد، گردهم
آمده بودند،
به دلایل
نامعلوم توسط
نیروهای
امنیتی
دستگیر شدهاند
و تا کنون
بدون تفهیم
اتهام همچنان
در بند به سر
میبرند.
این در حالی
است که از روز
چهارشنبه ۱۶/۲/۱٣٨٨ تماس
تلفنی
بازداشتشدگان
با منازلشان
قطع شده است و
خانوادههای
ایشان هیچگونه
خبری از
سلامتی و محل
نگهداری
ایشان ندارند
و قاضی پرونده
بدون دادن
اطلاعات مشخص
دربارهی
وضعیت
بازداشت
شدگان، تا این
لحظه به تقاضای
پذیرفتن وکیل
انتخاب شده از
سوی خانوادههای
ایشان را نیز
رسیدگی نکرده
است.
110 نفر دیگر از کارگران چینی کرد کرمانشاه اخراج شدند
بر اساس گزارش دریافتی توسط اتحادیه آزاد کارگران ایران روز دوشنبه 28 اردیبهشت 110 نفر از کارگران فاز 1 کارخانه چینی کرد کرمانشاه اخراج شدند و به این ترتیب این فاز به کلی تعطیل گشته است. این کارگران بعد از 600 نفر دیگر که در دو ماه آخر سال 87 اخراج شده بودند، اخراج شده و با اخراج اینها جمع اخراجیهای چینی کرد از بهمن 87 تا حالا به 710 نفر رسید.
110 نفر مذکور به خاطر تن ندادن به خواست به غایت ضد انسانی کارفرما مبنی بر رضایت دادن به حداقل دستمزد اعلام شده توسط شورای عالی کار و در عین حال به شرط بالا بردن میزان تولید و قبول اضافه کاری بی مزد، اخراج شده اند. این کارگران در جواب به خواست حریصانه کارفرما اعلام کرده اند که به هیچ وجه چنین تحقیری را نخواهند پذیرفت و همگی دیروز دو شنبه در داخل محوطه کارخانه و امروز سه شنبه مقابل درب کارخانه اقدام به تجمع کرده اند و خواستار بازگشت به کار بر اساس میزان حقوق و ساعات کاری گذشته خود هستند.
از طرفی دیگر کارفرما فرصت طلبانه با تعدادی از کارگرانی که ماههای گذشته از همین کارخانه اخراج شده اند و هم اکنون بیمه بیکاری دریافت می کنند تماس گرفته و خواسته است که به جای گروه 110 نفره تازه اخراج شده با حداقل حقوق به سر کار بیایند، اما آن کارگران نیز شرط کارفرما را نپذیرفته و گفته اند به شرطی حاضر به کار هستیم که قرارداد حداقل یک ساله بسته شود و حقوقهائی که قبلا دریافت کرده اند به آنها پرداخت شود. لازم به ذکر است که دریافتی همه کارگران اخراجی این کارخانه بین 300 تا 400 هزار تومان بوده است.
اتحادیه آزاد کارگران ایران اخراج کارگران کارخانه چینی کرد را محکوم می کند و ضمن حمایت قاطع خود از بازگشت به کار فوری این کارگران از آنان می خواهد که در مقابل این گونه دست درازی کارفرما، به حق کارگران کوتاه نیایند و با قدرت اتحاد خود این چپاول گران را سر جای خود بنشانند.
اتحادیه آزاد کارگران ایران
29/2/1388
سندیکای
کارگران شرکت
واحد
از هیچ
کاندیدای
حمایت نمی کند
سهشنبه
۲۹
ارديبهشت ۱٣٨٨ - ۱۹ می ۲۰۰۹سندیکای
کارگران شرکت
واحد اتوبوس
رانی تهران و
حومه، با
انتشار
اطلاعیه ای
اعلام کرد از
هیچ کدام از
کاندیداهای
انتخابات
ریاست جمهوری
دهم حمایت نمی
کند.
در این
اطلاعیه آمده
است: سندیکای
کارگران شرکت
واحد
اتوبوسرانی
تهران و حومه
یک تشکل
کاملا" صنفی و
کارگری است و
این سندیکا به
واسطه آگاهی
کارگران و با حمایت
و حضور گسترده
کارگران در
سال ۱٣٨۴
تشکیل و
کماکان تا به
امروز با وجود
فراز و نشیب و
دشواری های
فراوان به
فعالیت خود
ادامه می دهد.
سندیکای
کارگران شرکت
واحد اتوبوسرانی
تهران و حومه
در انتخابات
دهمین دوره ریاست
جمهوری از هیچ
کاندیدایی
حمایت نمی کند
و حمایت از هر
کاندیدایی را
در حیطه
فعالیت تشکل
های مستقل
کارگری نمی
داند. در نبود
آزادی احزاب،
بالطبع تشکل
ما نیز از
نهادی
اجتماعی که
حامیش باشد
محروم است،
حال آنکه
سندیکای
کارگران شرکت
واحد
اتوبوسرانی
دخالت گری و فعالیت
سیاسی را حق
مسلم تک تک
افراد افراد
جامعه دانسته
و برآن است که
کارگران
سراسر ایران
در صورت ارائه
منشور کارگری
کاندیداهای
ریاست جمهوری
و دادن تضمین
عملی به
شعارهای انتخاباتی
در این رابطه،
می توانند در
انتخابات
شرکت کنند یا
نکنند.
در ادامه ی
این اطلاعیه
آمده است:
سندیکای کارگران
شرکت واحد
اتوبوسرانی
تهران و حومه
به عنوان یک
نهاد کارگری
وظیفه خود می
داند از تمام
کاندیداها
بپرسد تا در
صورت ارائه
جواب منطقی،
کارگران
تصمیم خود را
در این رابطه
بگیرند.
در اطلاعیه سندیکا
آمده است:
متاسفانه
کاندیداهای
ریاست جمهوری
تا به حال در
مطبوعات و
کنفرانس ها و
نشست های خبری
و سفر های
شهرستانی هیچ
گونه اظهارنظری
در مورد
کارگران و
بیکاران و
مطالبات آنها
نکرده اند.
امروزه برای
کارگران و
خانواده
هایشان تشویق
به شرکت در
انتخابات یکی
از بی معنا
ترین بحث های
موجود می باشد
چرا که کارگران
در سه دهه
گذشته، تمام
روسای جمهور از
دوره جنگ و
دوره سازندگی
و دوره
اصلاحات و هم
چنین رئیس
جمهور مهرورز
را تجربه کرده
اند.
سندیکای
کارگران شرکت
واحد اتوبوس
رانی تهران و
حومه در
اطلاعیه ی خود
خاطرنشان کرده
است: ما از
تمام همکاران
و هم طبقه ای
هایمان می
خواهیم که اگر
در محیط کار،
خانه، درس و محل
زندگی شان بحث
انتخابات
مطرح شد، این
موضوع را از
یاد نبرند که
از خود و
دیگران
بپرسند برنامه
مدعیان ریاست
جمهوری برای
کارگران چیست؟
این سندیکا
سپس سوالات
خود را به شرح
زیر مطرح کرده
است:
۱. نظر صریح
کاندیداهای
دوره دهم
ریاست جمهوری در
رابطه با
تشکیل تشکل
های مستقل
کارگری و صنفی
بدون دخالت
دولت و
کارفرما
چیست؟
۲. سرکوب
تشکل های
مستقل کارگری
چون سندیکای
کارگران شرکت
واحد
اتوبوسرانی
تهران و حومه
را چگونه
توجیه می کنند؟
٣. با توجه به
مطالبات
انباشته شده
کارگران و خط
فقر اعلام شده
برای امسال که
مبلغ ٨۵۰ هزار
تومان اعلام
شده اما از آن
طرف دستمزد ماهانه
کارگران را
دویست و شصت و
سه هزار تومان
تعیین نموده
اند، آیا به
خواست تشکل
های کارگری که
دستمزد حداقل
یک میلیون
تومان را با
امضاء
کارگران
کارخانجات
سراسر کشور
اعلام نمودند
گردن خواهند
نهاد؟
۴. نظر خود را
نسبت به
کنوانسیون
های بین
المللی کارگری،
حقوق کودک،
زنان و حقوق
بشر اعلام نموده
و بفرمایند
چگونه به آنها
پایبند
خواهند بود؟
۵. نظر و
برنامه خود را
نسبت به امنیت
شغلی، ایجاد
شغل، مسکن و
برنامه بیمه
های بیکاری
برای افراد
بالاتر از ۱٨
سال، بیمه های
درمانی برای
آحاد مردم و
لغو قراردادهای
موقت که عامل
فلاکت و فقر
میلیونها خانواده
کارگری شده،
بیان نمایند.
در ادامه ی
این اطلاعیه
آمده است: در
طول این سال
ها به کارگران
گفته شده که
فداکاری کنند
و وضع فلاکت
بار و بی
حقوقی خود را
بپذیرند در
حالی که
کارگران نه می
توانند با
امنیت و امید
به محل کارشان
بروند و نه
برای آسودن به
خانه هایشان –
هزاران نفر
لباس شخصی و
نیروی
انتظامی را به
عنوان نیرویی
که هیچ کار
مولدی انجام
نمی دهد و
برای محروم
کردن و
بازداشتن
کارگران از
زندگی آزاد
آنها را برای
هر جا و هر
کاری لازم
باشد با هر
درجه از خشونت
و اعمال زور
آماده نگه
داشته اند،
اما یک روز را
برای بیان
خواست و
مطالبات
کارگران از
آنها دریغ می
کنند.
این ها
موضوعاتی
مختص به زمان
انتخابات
نیست، حال این
مسائل در گرو
همکاری تمام
زحمتکشان است
که این سد را
در مقابل خود
می دانند،
برای عبور از
این سد و
رسیدن به
جامعه که حل
مسائل آن فقط
به رئیس جمهور
و مجلس محول
نشده است باید
کوشید. سعادت
عمومی در گرو
دخالت گری و
همکاری عمومی
است و نگذاریم
دیگران برای
ما تصمیم بگیرند.
خودمان باید
ابتکار عمل را
بدست بگیریم.
دهها هزار کودک محروم از تحصیل در استان خوزستان
بنا به گزارش مسئولان دولتی در خوزستان، 220 هزار کودک محروم از تحصیل و ناتوان جهت ادامه تحصیل در این استان شناسایی شده اند.
اعلام این خبر در حالی است که آمارهای ارائه شده از سوی مراجع حکومتی هیچگاه نشان دهنده تعداد واقعی کودکان محروم از تحصیل در ایران نبوده است.
صندوق حمایت از کودکان سازمان ملل "یونیسف" در تازه ترین آمار خود اعلام کرد، در ایران بیش از 1 میلیون و 200 هزار کودک محروم از تحصیل وجود دارد.
بی اطلاعی از وضعیت یک فعال کارگری بازداشت شده در سنندج
بنا به خبر رسیده از شهر سنندج، با وجود گذشت یک هفته از بازداشت ایرج محمدی از فعالین کارگری شهر سنندج کماکان خبری از وضعیت نامبرده در دست نیست.
ایرج محمدی یک هفته قبل توسط ماموران اداره اطلاعات شهر سنندج دستگیر و به مکان نامعلومی انتقال یافت.
آزادی 4 تن دیگر از بازداشت شدگان روز جهانی کارگر از زندان اوین
بنا به گزارشات منتشره، عصر روز سه شنبه 29 اردیبهشت ماه 4 تن دیگر از فعالین کارگری بازداشت شده گرامیداشت روز جهانی کارگر در پارک لاله تهران از زندان اوین آزاد شدند.
گزارشها حاکی است، طاها ولی زاده، بهرام عابدينی، علی پيری و ابوذر خادمی فعالین کارگری هستند که با قرار وثیقه 50 میلیون تومانی از زندان اوین آزاد شدند.
لازم به ذکر است که 71 تن دیگر از فعالین کارگری بازداشت شده کماکان در زندان اوین بسر می برند.
ادامه
بازداشت و
بلاتکلیفی
دستگیر شدگان
گرامیداشت
قتل عام
زندانیان سال
67
بر
اساس گزارش
فعالین حقوق
بشر و دمکراسی
در ایران:
دستگیر شدگان
مراسم
نوزدهمین
سالگرد قتل
عام زندانیان
سیاسی سال 67 در
بند 350 زندان
اوین بسر برده
و مدت 20 ماه است
که بلاتکلیف
می باشند.
گزارشها حاکیست، علی صارمی، محمد علی منصوری و میثاق یزدان نژاد در شهریور ماه سال 1386 پس از شرکت در مراسم نوزدهمین سالگرد قتل عام زندانیان سیاسی سال 67 توسط ماموران امنیتی در گلزار خاوران دستگیر شدند. آنها چندین ماه در سلولهای انفرادی بند 209 زندان اوین تحت شکنجه های جسمی بسر بردند و سپس به بند 350 زندان اوین منتقل شدند.
لازم به ذکر است، نامبردگان تا به حال هر کدام 3 بار به دادگاه انتقال یافته و دادگاهی شده اند اما دستگاه قضایی رژیم از اعلام حکم آنان خودداری می نماید.
5 تیر ماه روز حمایت جهانی از کارگران ایران اعلام شد
چهار فدراسیون جهانی کارگری روز جمعه 26 ژوئن برابر با 5 تیر ماه را روز اقدام جهانی جهت حمایت و اجرای عدالت برای کارگران ایران نام گذاری کردند.
به این منظور، فدراسیون جهانی اتحادیه های کارگری "آی.تی.یو.سی"، سازمان آموزش جهانی "ایی.آی"، فدراسیون بین المللی کارگران حمل و نقل "آی.تی.اف" و اتحادیه بین المللی صنایع مواد غذایی، کشاورزی و خدمات "آی.یو.اف" در حال تدارک و تشکیل ائتلافی می باشند که این تازه ترین حرکتی است که در ادامه کمپین اجرای عدالت و حقوق صنفی کارگران در ایران، صورت گرفته است.
چهار فدراسیون جهانی که بیش از 170 میلیون کارگر را در سرتاسر جهان نمایندگی می کنند اعلام نمودند، در اعتراض به نادیده گرفتن پایه ای ترین حقوق اتحادیه ای کارگران و دستگیریهای مستمر در ایران، تظاهرات هایی در مقابل سفارتخانه ها و دفاتر نمایندگی جمهوری اسلامی در سراسر جهان برگزار خواهند کرد.
پیروزی
اعتصاب
کارگران
ایران خودرو
به دنبال
اعتصاب به خواست
های خود
رسیدند:
اعتصاب
کارگران
ایرانخودرو
برای رسیدن به
ذستمزدهای
عقب افتاده و
تبدیل وضعیت
نیروهای پیمانکاری
به قراردادی
با موفقیت به
پایان رسید
به گزارش سایت
«خودروکار»
هفته گذشته
کارگران
ایران خودرو
موفق شدند با
اعتصاب شکوهمند
خود که از
سالن مونتاژ
آغاز شد و
درسالن شاتل
(بدنه) ادامه
یافته و با
اعتصاب
کارگران سالن
های پرس خاتمه
یافت به خواست
های فوری خود
که همانا
پرداخت
دستمزدهای
عقب افتاده (حقوقُ
آکورد و رکورد
تولید سال
گذشته) و تبدیل
وضعیت کارگر
از پیکیجی
(پیمانکاری)
به قراردای
خود شرکت
ایرانخودرو
بود، برسند.
مدیریت جدید
شرکت
ایرانخودرو
ابتدا از پرداخت
رکورد و آکورد
خوداری کرده و
حقوق فروردین کارگران
را عقب انداخت
وقتی که با
اعتراض کارگران
روبرو گردید
حقوقها را
پرداخت کرد تا
از گسترض
اعتراضات
جلوگیری کند
ولی کارگران
اعلام کردند
زمان صبر و
انتظار به
پایان رسیده است
و برای رسیدن
به خواستهای
خود اعتصاب را
انتخاب کردند.
وقتی شروع
اعتصاب برای
مدیران ایرانخودرو
که تازه به
این شرکت آمده
بودند جدی شد
چند ساعت بعد ۱۵۰
هزارتومان به
حساب کارگران
واریز شد ولی
اعتصاب نه
تنها فروکش
نکرد بلکه از
سالن مونتاز
به سالن شاتل
رسید و خطوط
تولید متوقف
گردید. هنوز
ساعت به شب
نرسیده بود که
تمام حق رکورد
به حساب
کارگران
واریز گردید و
کارگران نشان
دادند می
توانند اگر باهم
باشند یکبار دیگر
در مقابل هر
قدرتی بایستند.
یک موفقیت
دیگر
تمام کارگران
پیمانکاری
خطوط تولید در
ایرانخودرو
از زیر
شرکتهای
پیمانکاری در
آمده و قراردادی
خود شرکت
ایرانخودرو
می شوند.
وقتی که ۱۲
اردیبهشت
وزیر صنایع در
خلوت بی توجه
به دستگیری
صدها کارگر در
روز جهانی
کارگر با بسیج
نیروهای خود در
ورزشگاه
آزادی مراسم
روز کارگر را
برگزار می کرد
با فریاد
کارگران که
وزیر دروغگو
استعفا روبرو
شد که خواستار
پایان دادن به
قراردادهای
موقت بودند.
در آنجا اعلام
کرد که روی قول
خود ایستاده و
به مدیران تحت
پوشش اعلام
کرد بخشی از
کارگران را
قبل از
انتخابات تبدیل
وضیعت کنند.
بعد از این
این بخشنامه،
مدیریت جدید
اسامی چند
هزار نفر که
شامل این
بخشنامه
بودند را
اعلام کرد که
اسامی
کارگران پرس
تحت پوشش
پیمانکاری جی
پی آی در ان
دیده نمی شد.
بعد از این
مساله،
کارگران پرس
خطوط تولید را
متوقف کرده و
جلو دفتر
مدیریت تجمع کردند.
اعتصاب در
شیفت های صبح
و عصر ادامه
یافت ولی هنوز
به شیفت شب
نرسیده بود
مدیریت اعلام
کرد همه
کارگران شامل
این بخشنامه
خواهند شد و
یک موفقیت
دیگر برای
کارگران
ایرانخودرو
رقم خورد.
وقتی صبرمان
به پایان
رسید...
کارگران
ایرانخودرو:
ما می توانیم
اگر بخواهیم،
این پیروزی بر
همه کارگران
مبارک باد
ما این پیروزی
را به تمام
دستگیر شدگان
روز جهانی
کارگر تقدیم
می کنیم
که هنوز
تازیانه های
سرمایه بر تن
شان فرو می رود
این پیروزی
نتیجه تلاش
همه انسانهای
است که در راه
کارگران تلاش
می کنند
اینها
نمایندگان ما
کارگران
هستند که جرم
شان بر
نتابیدن ستم
طبقاتی بر ما
کارگران است
برایشان درود
می فرستیم و
خواستار آزادی
همه زندانیان
دربند هستیم
وقتی که
صبرمان به
پایان رسید.
مبارزه مان
آغاز گشت
اعتراض را
تمام کردیم
و آنگاه که
اعتصاب آغاز
شد
وهمه یکی شدیم
چرخهای تولید
در سالن
مونتاژ کند شد
و تولید در
سالن شاتل از
حرکت باز
ایستاد.
حراست ..
همه را
بگیرید.
دستگیر کنید
همه
کارگرانرا
پس چه کسی کار
کند
نه اینجا پارک
لاله نیست
اینجا
ایرانخودرو
است
سی هزار کارگر
متحد
ویکپارچه
برای یک
اعتصاب بزرگ
آماده می شوند.
تا ۱۰ تیری و۱۷ اسفند
دیگری را
بوجود
بیاورند
همه را بگیرید
مدیریت از هر
جا شده پول
قرض می کند.
شبانه پولها
به حساب
کارگران
واریز می شود.
تا اعتصاب
بزرگ ادامه
نیابد..
ولی غافل از
خواست دیگر
دستور وزیر...
۲۰۰۰ نفر را
قبل از
انتخابات
قراردادی
کنید کافی است.
بقیه را ولش
کنید.
پرس و کارگران
خدماتی نمی
خواهد
قراردادی شوند
و انگاه که
کارگران
سالنهای پرس
دست از کار کشیدند.
پرسهای غول
پیکر یکی پس
از دیگری
خاموش شدند
سکوت مرگبار
گویا یک لحظه
تمام قلب
ایرانخودرو
خوابید
از صدای
وحشتناک پرس
خبری نیست
آیا شرکت
تعطیل است
نه پرس چهار
شیفت بدون
توقف کار می
کند
اینک دیگر
صدایی نمی
آید. قلب
توفنده
کارگران جای
پرسها را
گرفته اند
اگر پرس متوقف
شود همه شرکت
ایران خودرو
متوقف خواهد
شد.
حراست هراسان
از این یگانگی
به وزارت
اطلاعات خبر
می رسد
خبرنگان به دم
شرکت رسیده
اند
اینک اعتصاب
می رود تا قلب
ایرانخودرو
را از کار
بیاندازد
از همه جا
نیرو می رسد.
ولی اینجا
پارک لاله
نیست که همه
را یکجا دستگیر
کنند.
اگر همه را
بگیرند نه نه
چند هزار نفر
را
همه
کارگرانرا
نمی شود
آنوقت دیگر
صدای اعتصاب
از دفتر
مدیریت به
روزنامه ها رسیده
بروید
سرکارتان همه
کارگران
قراردادی می
شوند
اشک شوق در
چشمان همه
حلقه زده است
مبارزه
اتحاد
پیروزی
یکباردیگر
ثابت کردیم
اگر ما
کارگران
بخواهیم هیچ
قدرتی یارای
مقابله با ما
را ندارند.
مبارزه برای
یک دنیای بهتر
ادامه خواهد
یافت.
ما این پیروزی
را به همه
کارگران
تبریک می
گوییم.
حمعی از
کارگران
ایرانخودرو
اردیبهشت ۸۸
بیکارسازی در « سپهر الکتریک» قزوین
سرمایه دار صاحب کارخانه سپهر الکتریک در قزوین 170 کارگر را اخراج کرده است. او می گوید به این کارگران نیاز ندارد اما اگر کارگران حاضر به فروش ارزان تر نیروی کار خود و تحمل ساعات طولانی اضافه کاری بدون هیچ دستمزد شوند وجود آنان بسیار بسیار ضروری است!! سرمایه دار با طرح صریح این موضوع به 170 کارگر کارخانه اخطار کرده است که میان بیکاری در یک سو و کاهش مزدها و اضافه کاری بدون مزد در سوی دیگر یکی را انتخاب کنند. او اضافه کرده که این انتخاب حق بسیار بدیهی کارگران در جامعه سرمایه داری مالامال از حقوق کارگری ایران است!!!
30 اردیبهشت 88
سه ماه کار بدون مزد در کارخانه قفل ایران
سرمایه دار صاحب کارخانه قفل ایران سه ماه دستمزد کارگران را مصادره کرده است. این کارخانه 80 کارگر دارد که 40 نفر آن ها به صورت « رسمی» و 40 نفر دیگر به شکل قراردادی استثمار می شوند. سرمایه دار تصمیم گرفته است که 40 کارگر رسمی را نیز به سرنوشت همزنجیران قراردادی آن ها محکوم کند. او برای این کار نقشه کشیده و توطئه ها تدارک دیده است. گام نخست را مصادره دستمزدهای کارگران برای ماه های طولانی انتخاب کرده است. گام بعدی وی اخطار به کارگران رسمی است که ادامه اشتغال و دریافت دستمزد آنان در گرو رضایت به استثمار به شیوه رایج قراردادی است. کارخانه قفل ایران با هیچ مشکل مالی مواجه نیست. 80 کارگر را هر چه وحشیانه تر استثمار می کند، به یمن استثمار جنایتکارانه این کارگران بالاترین میزان قفل را تولید می کند، از بازار فروش وسیع برخوردار است و سودهای بسیار سرشار می برد. سرمایه دار با همه این ها ناخشنود است. اشتهای او به اضافه ارزش های بسیار انبوه تر سیری ناپذیر است، اشتهای سیری ناپذیری که فقط بلعیدن تمامی هست و نیست شمار هر چه بیشتری از کارگران می تواند آن را ارضا کند.
منبع: ایلنا
30 اردیبهشت 88
اخراج 710 کارگر چینی کرد در 4 ماه اخیر
کارخانه چینی کرد کرمانشاه از ماه بهمن سال پیش تا کنون 710 کارگر را اخراج کرده است. 110 نفر از این کارگران در همین روزهای اخیر حکم اخراج دریافت کرده اند. سرمایه دار صاحب شرکت ادامه اشتغال این کارگران را به کاهش چشمگیر دستمزدها و تن دادن به ساعات طولانی اضافه کاری بدون هیچ دستمزد مشروط کرده است. کارگران اعلام کرده اند که حاضر به تحمل چنین شرایط ننگین و خفت باری نیستند. سرمایه داران تلاش کرده اند تا بیکارشدگان قبلی کارخانه را به پذیرش این شرایط مجبور سازند و آنان را به جای 130 کارگر در حال اخراج به کار بگمارند. توطئه کارفرما با مقاومت همه کارگران رو به رو شده و هیچ کس حاضر به قبول دستمزد کمتر و اضافه کاری بدون دستمزد نشده است. کارگران همراه با رد شرایط جنایتکارانه صاحبان سرمایه به اخراج خویش اعتراض کرده اند. آنان خواستار تضمین اشتغال خود هستند.
منبع: اتحادیه آزاد کارگران ایران
30 اردیبهشت 88
اعتراض کارگران کشتارگاه مرغ "پر" سنندج
بر اساس خبر رسیده از شهر سنندج، کارگران کشتارگاه صنعتی مرغ "پر"، نسبت به اقدامات کارفرمایان این واحد دست به اعتراض زده اند.
خبر رسیده حاکیست که 60 کارگر در کشتارگاه صنعتی مرغ "پر"، مشغول کار می باشند و کارفرمایان این شرکت از پرداخت حقوق اضافه کاری آنان خودداری می کنند که این اقدام با اعتراض کارگران روبرو شده است.
گفته می شود کارگران شاغل در این واحد صنعتی روزانه 12 ساعت و در شرایط شختی مشغول کار هستند.
اخراج 110 کارگر دیگر کارخانه "چینی کرد" کرمانشاه
از شهر کرمانشاه خبر می رسد کارفرمایان کارخانه چینی کرد این شهر 110 کارگر دیگر واحد مزبور را اخراج کرده اند.
لازم به ذکر است که طی ماههای اخیر 600 کارگر کارخانه چینی کرد اخراج و فاز یک این کارخانه به صورت کامل تعطیل شده است.
گفته می شود که 110 کارگر مزبور به دلیل تن ندان به خواست کارفرمایان مبنی بر پذیرش حداقل دستمزد تعیین شده توسط شورای عالی کار اخراج شده اند.
پایان پیروزمندانه اعتصاب کارگران ایران خودرو
از شرکت ایران خودرو خبر می رسد که اعتصاب کارگران این شرکت با پیروزی آنان به پایان رسیده است.
کارگران شرکت ایران خودرو از هفته گذشته برای دستیابی به خواستهایشان از جمله پرداخت دستمزدهای معوقه و تبدیل وضعیت کارگران پیمانکاری به قراردادی دست به اعتصاب زده و این حرکت اعتراضی بخشهای وسیعی از شرکت را در برگرفت.
علیرغم وعده های مسئولین شرکت ایران خودرو، کارگران این شرکت متحدانه بر ادامه اعتصاب تا دستیابی به تمامی خواستهایشان تاکید کرده و سرانجام مدیریت شرکت را وادار به پرداخت دستمزدهای معوقه و دیگر مزایای خود نموده و کارگران پیمانکاری نیز به صورت قراردادی درآمدند.
گزارشها حاکیست که اعتصاب کارگران شرکت ایران خودرو سرانجام در نتیجه اتحاد و همبستگی کارگران به پایان رسیده و آنان به سرکارهایشان بازگشته اند.
عدم پرداخت 3 ماه دستمزد کارگران کارخانه "قفل ایران"
کارفرمای کارخانه "قفل ايران" که در قزوین واقع شده، مدت 3 ماه است از پرداخت دستمزد کارگران این کارخانه خودداری می نماید.
کارفرمای این کارخانه از پرداخت دستمزد 80 کارگر این کارخانه خودداری کرده و این در حالی است که نیمی از کارگران کارخانه قفل ایران بصورت قراردادی مشغول به کار هستند.
روزانه صدها هزار کارگر قربانی حوادث محل کار
چهار شنبه 30 ارديبهشت ماه 1388 _ 20 ماه مه 2009بنا بر گزارش سازمان جهانی کار "ای. ال. او" روزانه يک ميليون نفر در دنيا دچار آسيب هاى شغلى می شوند.
گزارش مزبور حاکی است، فرسودگى هاى جسمى ناشى از ايمن نبودن محيط و ابزارهاى کار در کنار رشد فزاينده بيمارى هاى روانى متاثر از استرس ها و تنش هاى کاری، امروزه باعث شده حوادث کارى به يک معضل جهانى بدل شود.
بر اساس آخرين آمار، روزانه يک ميليون نفر در دنيا دچار آسيب هاى شغلى شده و از اين تعداد 5500 نفر نيز بر اثر همين حوادث در طول شبانه روز جان خود را از دست مى دهند.
اخراج کارگران فنرسازی بدون پرداخت هیچ حقوق
کارخانه فنرسازی نزدیک سه راه آذری در جنوب شهر تهران قرار دارد و تا این اواخر تعداد زیادی کارگر را استثمار می کرده است. سرمایه دار صاحب کارخانه به بهانه وخامت اوضاع مالی، کارخانه را تعطیل و تمام کارگران را بیکار کرده است. این کارگران هر کدام سال های زیادی در این شرکت کار کرده و استثمار شده اند و در شرایط فعلی برای امرار معاش خود راه به هیچ کجا ندارند. سرمایه دار هنگام اخراج کارگران از پرداخت مطالبات آنان امتناع کرده و آنان را بدون هیچ ریالی غرامت یا دستمزدهای معوقه یا هر مطالبه دیگر راهی خانه هایشان کرده است. کارگران از روز اخراج تا کنون پیگیرانه درحالت اعتراض هستند. آنان مرتب به سرمایه دار و نیز به نهادهای دولتی به ویژه اداره کار دولت سرمایه داری مراجعه کرده و خواستار دریافت مطالبات خود شده اند. همه این اعتراض ها و تلاش ها تا کنون بدون نتیجه بوده است.
منبع: آژانس ایران خبر
31 اردیبهشت 88
اخراج علی نجاتی و احکام صادره برای کارگران هفت تپه
علی نجاتی رئیس هیئت مدیره ی سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه از 18 اسفند تا 25 فروردین 88 در بازداشت و تحت بازجویی اطلاعات قرار گرفت. وی پس از آن که با قرار کفالت آزاد شد نامه ی اخراج از طرف شرکت نیشکر هفت تپه دریافت نمود که در آن نامه اعلام شده است ایشان از تاریخ 8 فروردین 88 از کار خود اخراج شده است. با وجود این که دادگاه انقلاب شهرستان شوش نامه ای صادر کرده است که نشان می دهد علی نجاتی در این مدت در بازداشت دستگاه قضایی-امنیتی بوده است و طبق قوانین موجود، در این صورت عدم حضور وی در محل کار غیبت محسوب نمی شود، مدیران نیشکر به بهانه ی غیبت وی را از کار اخراج کرده اند.
همچنین طی حکمی که از دادگاه به وکیل 5 نفر از اعضای هیئت مدیره تسلیم شده است، برای آقایان علی نجاتی، جلیل احمدی، فریدون نیکوفرد و قربان علیپور یک سال زندان ( 6ماه تعزیری و 6 ماه تعلیقی ) و 5 سال ممانعت از شرکت در هر گونه انتخابات کارگری و برای آقای محمد حیدری مهر 1 سال زندان ( 8 ماه تعلیقی و 4 ماه تعزیری ) و 3 سال ممانعت از شرکت در هر گونه انتخابات نمایندگی کارگری صادر شده است. هم چنین در حکم صادره علت این احکام « ایجاد سندیکای خارج از قانون » و پاره ای از اتهامات واهی علام شده است.
کمیته ی دفاع از کارگران هفت تپه ضمن محکوم کردن دستگیری های مربوط به اول ماه می در تهران و دیگر سرکوب های انجام شده در سایر نقاط ایران، اخراج علی نجاتی و احکام صادره برای وی و دیگر اعضای هیئت مدیره سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه اعلام می کند به پشتوانه ی حامیان و نهادها و افراد تشکیل دهنده ی این کمیته با تمام توان خود برای دفاع از این کارگران تلاش خواهد نمود.
این کمیته از تمام کارگران ایران و جهان ، تشکل ها و نهاد های کارگری داخل و خارج و نهاد های حقوق بشری می خواهد با تمام توان خویش برای دفاع از این نمایندگان کارگران اقدام نمایند.
کمیته ی دفاع از کارگران هفت تپه
31 اردیبهشت 88
اخراج کارگران در "شرکت نیرو سازان ماد"سنندج
بر اساس خبری از شهر سنندج، کارفرمای "شرکت نیرو سازان ماد" واقع در شهرک صنعتی شماره یک سنندج، 4 نفر از کارگران این واحد را اخراج کرده است.
خبر رسیده حاکیست که در حال حاضر خود را به بهانه واهی اخراج نموده است.
این شرکت دارای 24 نفر کارگر با قرار داد کارگر با قراردادهای یک ماهه در شرکت مزبور مشغول کار می باشند و دستمزد آنان به ویژه کارگران زن پائین می باشد و کارگران از هیچ گونه مزایای نیز برخوردار نیستند.
آزادی دو تن دیگر از بازداشت شدگان مراسم روز جهانی کارگر در تهران
از تهران خبر می رسد که دو تن دیگر از بازداشت شدگان مراسم روز جهانی کارگر در تهران با قرار کفالت از زندان آزاد شده اند.
خبر رسیده حاکیست که "همایون جابری" و "حمید ملک زاده"، دو فعال کارگری می باشند که آزاد شده اند، اما در حال حاضر شمار دیگری از فعالان کارگری همچنان در بازداشت به سر می برند.
جان "منصور اسانلو" در خطر است
"پروانه اسانلو" همسر "منصور اسانلو" فعال کارگری و رئیس سندیکای شرکت واحد و اتوبوسرانی تهران و حومه اعلام نمود، جان همسرش در زندان در خطر است.
وی گفته است، "منصور اسانلو" در زندان اوین مورد حمله افراد ناشناس قرار گرفته است و علی رغم اعتراض به مسئولین زندان، آنان هنوز هیچ واکنشی نسبت به این مسئله نشان نداده اند. "پروانه اسانلو" افزود پزشکی قانونی برای سومین بار رسما عدم توانايی جسمانی همسرش برای تحمل کیفر را مورد تاکيد قرار داده است ولی دستگاه قضایی رژیم توجهی به آن نمی کند.
کارشناسان تعليم و تربيت:در نظام آموزش و پرورش کنونى ديوارها بلند، انديشه ها کوتاه و انديشيدن تعطيل است
به گزارش
روزنامه اعتماددر
تاریخ 31
اردیبهشت 1388
آمده است :جمعى
از کارشناسان
تعليم و تربيت
و فعالان صنفى
جامعه
فرهنگيان،
نسبت به وضعيت
آموزش و پرورش
کشور هشدار
دادند.
محمدعلى
نجفي، على
اصغر فاني،
محمدرضا نيستانى
و شهيندخت
ميان دشتى به
همراه بيش از 50
نفر ديگر از
کارشناسان
حوزه آموزش و
پرورش روز
گذشته به
ناکارآمدى
سيستم آموزش و
پرورش اعتراض
کردند و
گفتند؛ آموزش
و پرورش به
بيمارى در حال
احتضار و
مدارس به محيط
هايى کسل
کننده تبديل
شده و معلمان
با خدشه دارشدن
حرمت و منزلت
شان عملاً به
حاشيه رانده
شده اند و
تشکل ها مورد
بى مهرى و
خشونت قرار
گرفته اند.
اين
کارشناسان و
صاحب نامان
آموزش و پرورش
در هشدار خود
تاکيد کرده
اند آموزش و
پرورش در طول
تاريخ همواره
مبناى تحولات
و محور توسعه
بوده است.
سرعت پرشتاب
در عرصه علم و
فناورى و پيچيدگى
نيازهاى نسل
جديد، ضرورت
بيش از پيش
توجه به آموزش
و پرورش را
دوچندان کرده
است.در چنين
شرايطي، توجه
به انديشه هاى
نوين جهانى مى
تواند به تحقق
توسعه همه
جانبه و
پايدار کشور
کمک کند.به گفته
اين منتقدان
آموزش و پرورش
به رغم تحول
عظيم در عرصه
تعليم و تربيت
جهاني، متاسفانه
هنوز در کشور
ما به دليل
عدم ورود
انديشه هاى
نوين و همچنين
عدم به کار
گيرى
انديشمندان
کارآمد و موثر
در حوزه عمل،
دستگاه تعليم
و تربيت ما
کماکان در
ساختار سنتى
خود اسير است و
در برابر هر
گونه تغييرى
مقاومت مى
کند.
در چنين
وضعيتى
ديوارها
بلند، انديشه
ها کوتاه و
انديشيدن
تعطيل است و
تعامل سازنده
و پويا در
فرآيند آموزش
جايى ندارد.
در نتيجه تربيت
نسلى شجاع و
خلاق، فکور و
نقاد، منضبط و
قانونمدار و
مسووليت
پذير، عملى
نيست.کم توجهى
به تحول
محتوايى و
ساختارى در
نظام آموزش و پرورش
از ديگر نکات
مطرح شده است.
تا آنجا که
آنها معتقدند
اين امور منجر
به ناکارآمدى
سيستم و به
تبع آن
نارضايتى
دانش آموزان،
معلمان و کل
جامعه از آن
شده است. به
عبارت ديگر آنچه
اکنون در کلاس
هاى درس
ملاحظه مى
شود، بى رغبتى
دانش آموزان
به درس و
مدرسه و شوق
يادگيرى است.
در جامعه
معلمان نيز
شاهد کاهش
انگيزه،
گرايش به
مشاغل ديگر،
خروج از سيستم،
يأس و دلمردگى
و طبعاً
انفعال هستيم.
توجه صرف به
گسترش کمى در
آموزش و پرورش
و تضعيف
توانايى هاى
شناختى و
اجتماعى و حتى
عاطفى و روانى
و حرکتى اين
دانش آموزان
از ديگر نگرانى
هاى مطرح شده
است.به اعتقاد
آنها ضعف مهارت
هاى اساسى
دانش
آموختگان
همچون ناتوانى
در تجزيه و
تحليل و تفکر
انتقادي، ضعف
مهارت هاى
اجتماعى و
سياسي، بروز
اختلالات
رواني،
افزايش آمار
افسردگي، ترس
و اضطراب از
آينده، افت
تحصيلى و در
نهايت آسيب
هاى اجتماعى
(اعتياد،
خودکشي،
بزهکارى و...)،
نشانگر کم توجهى
سيستم به
کيفيت در
آموزش و پرورش
است.
اين
کارشناسان
تعليم و تربيت
پيشنهاد داده
اند براى
يافتن
راهکارهاى
برون رفت از
وضعيت فعلى
لازم است به
بازکاوى
مسائل و به
کارگيرى نيروهاى
متخصص در سطوح
مختلف توجه
جدى شود؛ امرى
که تا کنون به
ندرت به آن
پرداخته شده و
تحقق آن فقط
در صورت اتخاذ
سازو کارى
مبتنى بر خرد
جمعى مقدور
است. به اين
منظور جمعى از
کارشناسان
حوزه تعليم و
تربيت و
فعالان صنفى
جامعه
فرهنگيان،
کوشيده اند
فارغ از گرايش
هاى سياسى و
جناحي، با
برگزارى نشست
هاى متعدد و
هم انديشى
علمى - تخصصى
درصدد
شناسايى مسائل
کيفى و بنيادى
آموزش و پرورش
برآيند. از ديدگاه
اين جمع وضعيت
کيفى نظام
آموزش و پرورش
فعلى در زمينه
هاى زير
هشداردهنده
است.
روشن نبودن
فلسفه آموزش و
پرورش، کميت
گرايى و مدرک
گرايي، اهداف
کلي، دست
نيافتني،
مبهم و
غيرقابل
ارزيابي، عدم
تناسب اهداف
با نيازهاى
اقتصادي،
اجتماعى و
سياسى جامعه و
همچنين حافظه
محورى از جمله
مسائلى است که
در آموزش و
پرورش ديده مى
شود. به
اعتقاد اين
کارشناسان نابرابرى
فرصت هاى
آموزشى و
طبقاتى شدن
آموزش و پرورش
و کم توجهى به
تفاوت هاى
فرهنگي، زباني،
قومى و نژادى
در آموزش و
پرورش به عنوان
يک فرصت و نه
تهديد از ديگر
مواردى است که
بايد به آن
توجه کرد.
همچنين نگاه
به آموزش و پرورش
به عنوان يک
مقوله مصرفي،
تفکيک دانش آموزان
براساس
توانايى هاى
ذهنى (عقب
مانده، عادي،
تيزهوش)، عدم
توجه به نقش
کليدى معلم در
فرآيند آموزش
و کم توجهى به
شکوفايى انسان
به عنوان احسن
الخالقين از
ديگر موارد مطرح
شده و قابل
تامل است. کم
اعتنايى به
مبانى اجتماعى
تعليم و تربيت
(تربيت مدني،
تربيت شهروندي،
تربيت سياسى و
مهارت هاى
اجتماعى) و کم
توجهى به
مبانى شناختى
تعليم و تربيت
(قدرت تجزيه و
تحليل،
ارزشيابي،
خلاقيت،
استدلال و
مهارت هاى
تفکر انتقادى)
از ديگر
انتقادات
وارده است.
کم توجهى به
آموزش سلامت
(جسمانى و
روانى) و نبود
برنامه هاى
درازمدت در
آموزش و پرورش
نيز از منظر
اين کارشناسان
يک بار ديگر
قابل بررسى
است.
از نظر اين
کارشناسان
محتواى آموزش
و پرورش نيز
بسيار قابل تامل
بوده و
نيازمند
بازنگرى
است.تاکيد صرف
بر محتواى
مصوب آموزش و
پرورش، عدم
تنوع در محتوا
و برنامه هاى
درسي، کم
توجهى به اصول
و مبانى تعليم
و تربيت در
تهيه و تدوين
محتوا و
برنامه هاى
درسى و همچنين
نبود برنامه
هاى آموزشى بر
اساس نيازهاى
فعلى جامعه،
آموزش شهروندى
(مهارت هاى
زندگي،
آشنايى با
احزاب سياسى کشور،
آموزش راى
دهندگان،
حقوق و آموزش
قانون، آموزش
درباره محيط
زيست و آلودگى
هوا، ترافيک)،
آموزش درباره
مسائلى همچون
بزهکاري، فرار
از خانه،
کودکان
خياباني،
اعتياد، جنگ و
ساير آسيب هاى
اجتماعى از
اين دست است.
اين
کارشناسان در
بخش آموزش و
ارزشيابى نيز
به تحليل و
نقد پرداخته و
موارد قابل
بررسى را اعلام
کرده اند؛
افزايش ميزان
مردودى و افت
تحصيلي، کم
توجهى به
فناورى هاى
نوين اطلاعات
و ارتباطات در
فرآيند آموزش
و پرورش،
تاکيد صرف بر روش
هاى آموزشى که
به انفعال
دانش آموزان
مى انجامد
(آموزش مبتنى
بر سخنرانى به
جاى يادگيرى
مشارکتي،
يادگيرى در حد
تسلط، بحث گروهى
و ديالوگ)
همچنين تکليف
مدارى و مبنا
قرار نگرفتن
تفاوت هاى
فردى در آموزش
و يادگيرى از
ايرادات مطرح
شده است.
اما اين
کارشناسان در
انتقادات خود
نسبت به روند
کنونى آموزش و
پرورش، بخش
نيروى انسانى
و به طور مشخص
معلم را مورد
تحليل قرار
داده اند. طبق
تحليل هاى اين
کارشناسان بى
توجهى به نقش
کليدى معلم در
فرآيند آموزش
و پرورش،
جايگاه
نامناسب معلمان
از نظر منزلت
اقتصادى و
اجتماعي، بى
توجهى به
تربيت معلمان
حرفه يى و
همچنين به انفعال
کشيده شدن
معلم در چالش
هاى اجتماعي،
سياسى و
اقتصادى
(تاثيرپذيرى
به جاى
تاثيرگذارى)
از جمله
مواردى است که
به طور جدى
طرح شده است.
از سوى ديگر
آشنايى اندک
معلمان با
شيوه هاى نوين
آموزش و
ارزشيابي،
ناکارآمدى
شيوه هاى جذب،
نگهدارى و
ارتقاى
معلمان و
نخبگان در
آموزش و پرورش
از نکاتى است که
مورد اعتراض
قرار گرفته
است.
اما در بخش
ساختار آموزش
و پرورش يکى
از موارد مورد
نقد بى توجهى
به تخصص گرايى
در برنامه ريزي،
اجرا و
ارزيابى
فعاليت هاى
آموزشى است. نبود
مشارکت
معلمان در
برنامه ريزي،
اجرا و ارزيابى
برنامه هاى آموزشى
در سطح مدارس،
منطقه، شهر،
استان و کشور
و همچنين
تمرکزگرايى
در مديريت و
برنامه ريزى
آموزش و پرورش
از جمله نکاتى
است که در اين
سال ها منجر
شده حداقل
نوآورى و
انعطاف در تدوين
برنامه هاى
جديد در آموزش
و پرورش ديده
شود.اين
کارشناسان
تعليم و تربيت
در پايان،
مبحث منابع و
تجهيزات را
مورد بررسى
قرار داده اند
و درعين ناچيز
بودن سهم
آموزش و پرورش
از بودجه کشور
گفته اند؛
فقدان مشارکت
هاى مردمى در
آموزش و پرورش
و عدم تامين،
تخصيص و بهره
ورى درست از
منابع مالى از
مواردى است که
مورد نقد قرار
گرفته
است.همچنين
عدم تجهيز
مدارس به
منظور ايجاد
فضاى چالش
برانگيز آموزشى
و وجود فاصله
زياد با
استانداردهاى
جهانى از جمله
نگرانى هاى
اين
کارشناسان
است.اين
کارشناسان
گفته اند
مخاطب اين
هشدار فقط دولت
و آموزش و
پرورش نيست،
بلکه در واقع
اين يک هشدار
ملى است، براى
اتخاذ يک عزم
ملى به منظور
تحول بنيادين
در مهم ترين
حوزه يى که فرداى
همگان در گرو
حل مسائل
حياتى آن است.
اين سپيدپوشان درد آشنا :گزارشی از وضعيت پرستاران در ايران
به گزارش
روزنامه خراسان
در تاریخ 31
خرداد 1388 آمده
است :در حال
حاضر حدود 100
هزار پرستار
در حالی در
مراکز درمانی
کشور فعال
هستند که نبود
نظام هماهنگ
پرداخت،
كمبود تعداد
نيروی پرستار
فعال و ناگزير
بودن به
فعاليت در چند
نوبت پياپی و
نبود هيچ مفری
برای اضافه
كاريهای
اجباری از
جمله دغدغههای
اصلی اين قشر
از جامعه
درمانی كشور
است.پرستاران
به عنوان حلقه
مهم ارتباطی
ميان
بيماران،
خانواده آن ها
و اعضای تيم
بهداشتی و
درمانی نقش
بسيار مهمی در
تامين سلامت
بيماران ايفا
ميكنند، اين
در حالی است
كه به گفته
مسئولان، نبود
انگيزه كافی
پرستاران
برای ارائه
بهترين خدمات
از يك سو و
كمبود نيرو از
سويی ديگر سبب
ارائه مراقبت
ناچيز به بيمار
شده و اين امر
در بخشهای
ويژه، ميتواند
خطرات جبران
ناپذيری را به
بار آورد. به
گزارش ايسنا،
جامعه
پرستاری به
عنوان يکی از اعضای
خانواده
پزشكي، به
واسطه دانش،
مهارت و
معنويت خود،
همواره نويدبخش
حيات، نشاط و
سلامت هستند.
بر اين اساس
همواره بر
بهرهمندی از
پرستارانی با
نشاط و
فرهيخته
تاكيد شده
است. با توجه
به مسئوليت
خطير
پرستاران، در
برخی کشورهای
پيشرفته هيچ
پرستاری حق
اضافه کاری ندارد،
طوری كه به
گفته رئيس كل
سازمان نظام
پرستاری
اضافه كاري
پرستاران در
چنين
كشورهايی
مالياتهای
سنگينی را به
دنبال دارد كه
اصلا صرفه
اقتصادی
نخواهد داشت.
اضافه كاريهای
اجباری در صدر
گلايههای
پرستاران
ايرانی
ميرزابيگی ميگويد:
در بسياری از
كشورها،
پرستاران
اجازه كار 7
الی 8 ساعت پشت
سر هم را
ندارند. از
طرفی شاهديم
كه در چنين
كشورهايی
حقوق و مزايای
پرستاران بخشهای
ويژه از جمله ICU و بخشهای
سوختگي، به
دليل حضور
بيشتر، حتی از
حقوق و مزايای
پزشك هم
بالاتر است.
همچنين اگر
پرستاران از
مرخصی
ساليانهشان
استفاده
نکرده باشند،
پروانه کار آن
ها تمديد نميشود.
اين درحالی
است كه اضافه
كاريهای
اجباری
همواره در صدر
گلايههای
پرستاران ايرانی
بوده و به
عنوان عوامل
موثر بر كاهش
كيفيت خدمات
پرستاری
عنوان ميشوند.
مسئولان
اضافه كاريهای
اجباری را
ناشی از كمبود
نيروی پرستار
عنوان ميكنند.
به گفته رئيس
كل سازمان
نظام
پرستاري، در
حال حاضر به
ازای هر تخت
بيمارستانی
در كشور حدود 9/0
پرستار
فعاليت دارد
كه اگر قرار
باشد
پرستاران
همواره فعاليت
كنند و دولت
حقوق آن ها را
بپردازد، بر
اساس
استانداردهای
ملی نيروی
پرستاری كشور
بايد به حدود
دو برابر يعنی
رقم 8/1 پرستار
به ازای هر
تخت
بيمارستانی
افزايش يابد؛
به عبارت ديگر
كشور ما به
حدود 210 هزار
نيروی پرستار
نياز دارد كه
اكنون حدود
نصف آن را در
اختيار دارد؛
زيراكه در حال
حاضر حدود 150
هزار نيروی پرستار
در كشور موجود
است كه حدود 100
هزار نفر آنان
در مراکز
درمانی کشور
مشغول خدمترسانی
هستند.
دريافتهای
پرستاری بر
اساس نوع خدمت
باشد
ميرزابيگی در
اين باره معتقد
است كه وضعيت
پرستاری كشور
تا زمانی اين
گونه باقی ميماند
كه قانون
تعرفهگذاری
خدمات
پرستاری در
كشور اجرايی
نشده باشد؛
زيرا كه با
اجرای اين
قانون،
پرستاران به ميزان
خدمتی كه
انجام ميدهند
از حقوق و
مزايا
برخوردار ميشوند
و پيش بينی ميشود
كه اجرای اين
قانون ضمن
افزايش حقوق
اين قشر از
جامعه، موجب
افزايش
انگيزه خدمت و
تلاش بيشتری
برای ارائه خدمت
شود. از طرف
ديگر از آن
جايی كه اين
قانون در كشور
تجربه نشده
نميتوان به
صراحت گفت كه
با اجرای آن
كمبود نيروی
پرستاری كشور
ادامه خواهد
داشت و يا با
سرريز پرستار
در كشور مواجه
خواهيم شد. در
مجموع لازم
است كه دريافتهای
پرستاری را به
سمت و سويی
حركت دهيم كه
پرستاری
احساس مهم
بودن كند و
قياسی ميان
پرستار و پزشك
نباشد و
دريافتها بر
اساس نوع خدمت
باشد. وی ميگويد
كه ,قانون
تعرفهگذاری
خدمات
پرستاری به
زودی در يكی
از نقاط متوسط
كشور از لحاظ
امكانات، به
صورت پايلوت اجرا
ميشود تا
مشخص شود با
كدام تفكر و
شيوهای بايد
پيش رفت؛ اين
كه نيروی
پرستاری
استخدام شده و
حقوق بگير
باقی ميماند
و يا با اجرای
اين قانون،
پرستاری در
گروه مشاغل
درآمدزا قرار
ميگيرد.,
براساس آمار
از ميان 150 هزار
پرستار كشور،
شمار
پرستاران
مراكز درمانی
بخشهای
خصوصی به حدود
30 هزار نفر ميرسد
كه در نظر
گرفتن حقوق
مشابه حقوق
پرستاران
بيمارستانهای
دولتی تحت
عنوان قانون
كار يا قانون
بيمه تامين
اجتماعی از
مهم ترين
مطالبات آن
هاست. به
گزارش ايسنا،
ميرزابيگی با
اشاره به
نگرانيهای
بخش خصوصی ميگويد:
به دنبال
بهبود
امكانات،
پرداختها و
وضعيت
بيمارستانهای
دولتي،
مهاجرت
پرستاران بخش
خصوصی به بخش
دولتی در حال
سرعت گرفتن
است و بخش
خصوصی حتی به
نوعی تهديد به
ورشكستگی ميشود.
با اجرای
قانون تعرفهگذاری
خدمات
پرستاري،
منابع بخش
خصوصی افزايش
خواهد يافت و
دست بخش خصوصی
باز خواهد شد.
همچنين لازم
است متناسب با
انتظاراتی كه
از پرستاران
بخش خصوصی ميرود،
حقوق و مزايا
در نظر گرفته
شود. در هر صورت
در حال حاضر،
کمبود نيروی
پرستاری به
ازای هر تخت
بيمارستانی
سبب شده که
بسياری از
وظايف پرستار
توسط همراه
بيمار انجام
شود و باز هم در
اين ميان
بيمار است كه
متضرر شده و
از دريافت
خدماتی علمی
بينصيب
مانده است.
كمبود نيروی
پرستاری فعال
در مراكز
درمانی در
حالی مطرح ميشود
كه به اذعان
ميرزابيگي،
طی4 سال گذشته
هر سال 14هزار
نيرو در وزارت
بهداشت استخدام
شدهاند كه
حدود نيمی از
آن ها پرستار
بودهاند.
اين موضوع از
مصوبات مجلس
هفتم تا پايان
برنامه چهارم
توسعه بوده كه
لازم است در
برنامه پنجم
توسعه هم اين
امر تكرار
شود. از طرف ديگر
ساليانه حدود
هفت هزار تن
در رشته
پرستاری فارغالتحصيل
ميشوند و با
گذراندن دو
سال طرح، کادر
پرستاری
بيمارستانها
را تامين ميکنند.
حال آن كه
سرنوشت اين
پرستاران پس
از پايان دو
سال طرح نيز
جای سوال
دارد. گفته ميشود
باوجود كمبود
نيروی
پرستاری در
مراكز درماني،
اغلب
پرستاران پس
از گذراندن 6
سال تحصيل
(چهار سال
تحصيل و دو
سال طرح اجباری)
و كسب آموزشهای
لازم، بدون
امكان جذب در
مراكز
درماني، ناچار
به فعاليت
روزمزدی
هستند، بر اين
اساس رئيس كل
سازمان نظام
پرستاري،
جامعه
پرستاری كشور
را از كم
بيكارترين
گروههای
پزشكی عنوان
ميكند. شايد
بتوان گفت كه
همين كمبود
نيرو سبب شده
كه پرستاری ايران
برخلاف
كشورهای
پيشرفته،
تنها سطح درمان
را پوشش داده
و تا حدی از
پيشگيری و
توانبخشی
غافل بماند.
ميرزابيگی در
اين باره
معتقد است:,
علاوه بر
كمبود نيرو،
بحث عمده اين
امر ميتواند
مربوط به تنزل
و حذف جايگاه
دفتر پرستاری
در وزارت
بهداشت در سالهای
76 - 75 باشد. اين
امر سبب شد كه
پرستاری
نتواند
جايگاه واقعی
خود را بيابد
و در مركز
گسترش شبكه
حضور يابد و
وضعيت خود را
تعريف كند., به
هر حال اين نكته
مهم است كه
امروزه
باوجود تخصصی
شدن خدمات،
مبنای محاسبه
تعداد
پرستاران در
حال حاضر به
ازای هر تخت 9/0
است و اين امر ميتواند
كاهش كيفيت
خدمات
پرستاری را
سبب شده باشد.
تامين پرستار
مرد، چالش جدی
بيمارستانها
به گزارش
ايسنا،
براساس
آمارهای
رسمي، هم اكنون
سالانه حدود 5
هزار فارغ
التحصيل
پرستاری داريم
كه 87 درصد آنان
را زنان
پرستار تشكيل
می دهند و اين
امر علاوه بر
آن كه باعث
شده بخش مردان
بيمارستانها
با كمبود
پرستار مواجه
شود؛ زنان
پرستار را گاه
در شرايط كاری
سخت قرار ميدهد
كه در خلاء
نيروی مرد،
مجبور به
انجام آن است.
بيترديد ميتوان
گفت كه تامين
پرستار مرد
برای مراكز
درمانی اكنون
از چالشهای
جدی
بيمارستانهاست.
در اين باره
چندی پيش رئيس
كل سازمان
نظام پرستاری
در مورد كمبود
پرستار مرد در
كشور
گفت:,مراكز درمانی
و بيمارستانهای
كشور به علت
جذب بيش از
اندازه نيروی
پرستاری زن،
با كمبود
پرستار مرد در
كشور مواجه هستند؛
طوری كه90 درصد
پرستاران
شاغل در كشور
را زنان تشكيل
ميدهند و
تنها 10 درصد
امور پرستاری
در اختيار
مردان است.,
مسالهای كه
به گفته وزير
بهداشت،
اجرای طرح
انطباق را با
مشكل مواجه
كرده است،
طرحی كه با
هدف توجه به
حق بيماران در
دسترسی به
كادر درمانی
همجنس، حدود 15
سال پيش توسط
مجلس تصويب
شده بود.
31ارديبهشت :گزارشى از وضعيت كارگران صندوق نسوز خرم
فرياد
کارگر: بحران
جامعه كارگرى
را يكى بعد از
ديگرى احاطه
كرده است,
صندوق نسوز
خرم كه يكى از
معتبر ترين
توليد
كنندگان قفل و
گاوصندوق در
كشور و در سطح
خاورميانه
بود به دليل
بى كفايتى
مسئولان
ذيربط در
آستانه
فروپاشى قرار
دارد و
كارگران اين
كارخانه كه
بهترين
طراحان قفلهاى
ساختمانى و
صنعتى بودند
بعد از ساليان
كار و تلاش
بيكار و به
قول خودشان
سربار جامعه هستند.
يكى از فعالين
كارگرى اين
كارخانه در
رابطه با
وضعيت موجود
به فرياد
كارگر گفت:
توليدات اين
كارخانه در
بازار داخلى
بى نظير و در
سطح بين
المللى كم
نظير بود, اين
همه خلاقيت و
ابتكار عمل
مربوط به
كارگران بود
نه آقاى خرم,
اما الان به
جاى قدر دانى
ز زحمات
كارگران, دولت
نيز با
كارفرما
همدست است و
به ضرر كارگران
كار مى كند.
قانون كار هم
طورى است كه
كه متاسفانه
همه از زير آن
در مى روند و
اين وسط حق و
حقوق كارگران
پايمال مى
شود.
وى در رابطه
با پروسه
قانونى طى شده
گفت: در اداره
كار به ما حكم
توقيف اموال
دادند, طبق
ماده 12 قانون
كار ولى 6 ماه
است كه مارا
سر كار گذاشتند
دست روى
هرچيزى كه
ميگذاريم مى
گويند مال شخصى
افراد است,
كدام مال شخصى
20 سال ما جان
كنديم الان
همه اجناسى كه
حكم توقيف
خورده شخصى
شده, حتى زمين
كارخانه را هم
ملك خصوصى
كرده ان كه حق
كارگران را
ندهند.
وى در پاسخ به
خبرنگار ما كه
پرسيد براى
گرفتن حق و
حقوقتان
اقدامى كرديد
گفت: بارها
اعتراض كرديم,
به مقامات
مختلف نامه
نوشته ايم و
در جاهاى
مختلف تحصن
كرديم اما
درست آخر دستمان
را دستبند
زدند و به
بازداشتگاه
بردند و گفتند
عليه امنيت
كشور داريد
كار مى كنيد!
آخر 150 كارگر
اين كارخانه
با خانواده
هايشان نزديك
به يكسال است
كه بلاتكليف
هستند ما حتى
نان بخور نمير
هم نداريم چه
رسد به اينكه
بخواهيم شورش
كنيم.
ايشان همچنين
در رابطه با
وضعيت
كارگران كارخانه
گفتند: الان
بچه ها در بد
شرايطى هستند
يكى از
همكارانمان
بخاطر درمان
بيمارى سرطان همسرش
منزلش را
فروخته تا
بتواند خرج
دوا درمان
ايشان را
بدهد, كارگرى
كه 20 سال در
كارخانه جان
مى كند حتى الان
دولت كمكش نمى
كند كه بتواند
خرج درمان خانواده
اش را تامين
كند و بايد با
چند سر عائله
اجاره نشين
شود...
وى در ادامه
افزود: ما نمى
دانيم به كجا
برويم دردمان
را بگوييم و
با چه كسى درد
دل كنيم! خودشان
مى گويند
پيامبر پينه
دست كارگران
را بوسيد اما
در كشور ما
فقط پالان روى
دوش كارگر
نگذاشتند.
ما نه پول
داريم و نه
پارتى كه
بتوانيم
حقمان را از
كارفرما
بگيريم ولى با
دست خالى
داريم به اين
مبارزه ادامه
مى دهيم تا
بتوانيم حقوق
ضايع شده
خودمان را از
گلوى كارفرما
بيرون بكشيم.
ايشان همچنين
در رابطه با
شركت در انتخابات
رياست جمهورى
دور دهم
گفتند:
انتخابات دردى
ازما دوا نمى
كند و فرقى به
حال ملت نمى
كند. در اين
شرايط سه ماه
سه ماه به ما
حقوق نمى دهند
چه كارى براى
كارگران كرده
اند كه انتظار
انتخابات و
حمايت دارند.
انتخابات از
قبل انجام شده
و هركس كه در
اين بازار
گرمى شركت مى
كند ميخواهد
در آمد بيشترى
از اين جناح
بازى براى
خودش دست وپا
كند.
ما خودمان
مسلمان هستيم,
به روز
پاسخگويى اعتقاد
داريم, من نمى
دانم وقتى
فرزندم ازمن
مى پرسد بابا
در اين مملكت
چه كار كرديد
و ما را به اين
روز انداختيد
من چه جوابى
بدهم!
ماكه نميخواهيم
با انتخابات
شناسنامه رنگ
كنيم!
تشکیل کمیته ی دفاع از دستگیرشدگان روز کارگر در پاریس
هموطنان
آزاده
تعرض رژیم
جمهوری
اسلامی ایران
به جنبش کارگری
ابعاد نوینی
پیدا کرده
است. در ادامه
و تشدید سیاست
سرکوب فعالین
کارگری،
ماموران امنیتی
و پلیس مخفی
رژیم، در
اقدامی
سازمان
یافته، به
گردهمائی
فعالان کارگری
به مناسبت اول
ماه مه، در
پارک لالهء تهران
و دیگر شهرها
حمله کرده و
با ضرب و جرح
صدها تن، صد و
پنجاه نفر از
حاضران را
دستگیر کرده
است. آخرین
اطلاعات از
ادامهء
بازداشت دستگیر
شدگان خبر می
دهد.
ما بخشی از
فعالین چپ
مدافع جنبش
کارگری، مقیم
فرانسه، ضمن
ادامهء
فعالیت های
دائمی خود، با
توجه به حساسیت
اوضاع و لزوم
تمرکز هر چه
بیشتر نیرو و
توان خود، در
پاسخ به
فراخوان
مشترک عمومی و
بی سابقهء ۹
نهاد اصلی
فعال در جنبش
کارگری در
داخل ایران،
تصمیم گرفتیم
که کمیته ای
برای سازماندهی
یک کارزار
متحد و هر چه
گسترده تر به
پا کنیم. ما از
همهء
ایرانیان
آزاده و دلسوز
ِجنبش کارگری
و اجتماعی
ایران دعوت می
کنیم تا در
این حرکت به
ما بپیوندند و
با حمایت و
پیوستن به این
کمیته به
برگزاری یک
کارزار مشترک تا
آزادی
کارگران
دستگیر شده و
زندانی یاری
برسانند.
ما در اولین
فرصت، پس از
همفکری،
گزارش اقدامات
پیشنهادی خود
در جهت افشای
این تعرض شدید
ضد کارگری
رژیم و جلب
حمایت افکار
عمومی فرانسه
و بویژه
اتحادیه های
کارگری،
احزاب و سازمان
های مدافع
حقوق کارگران
و مدافع حقوق
بشر را به
اطلاع شما
هموطنان آزاده
خواهیم رساند.
«کمیتهء دفاع
از دستگیر
شدگان اول ماه
مه و کارگران
زندانی در
ایران»
پاریس، جمعه
پانزدهم ماه
مه ۲۰۰۹
برای هماهنگی
و ارسال
پیشنهادات،
با ایمیل زیر
تماس بگیرید:
comiteyekmai_paris@yahoo.fr
کمیتهء دفاع از دستگیر شدگان اول ماه مه و کارگران زندانی در ایران: دعوت به تظاهرات در پاریس
هموطنان
آزاده
در راستای
دفاع از جنبش
کارگری و در
نخستین گام
خواست آزادی
کارگران
دستگیر شده در
یکم ماه مه در
سراسر ایران،
این کمیته
تظاهرات
ایستاده ای را
در مقابل دفتر
سازمان جهانی
کار در پاریس
سازمان داده
است.
این تظاهرات
روز چهارشنبه
بیست و هفتم
ماه مه از
ساعت چهارده
تا شانزده در
مقابل دفتر
سازمان جهانی
کار در پاریس
برقرار خواهد
گردید.
ما در این
تظاهرات می
خواهیم به
اطلاع این سازمان
جهانی
برسانیم که
جمهوری
اسلامی
ایران؛ که
«خواب» ریاست
دوره ای این
سازمان بین
المللی را در
سر می
پروراند؛ این
کارگران را
تنها بخاطر
بزرگداشت روز
بین الملی اول
ماه مه، راهی
زندان کرده
است و به
آزادی بی قید
و شرط ایشان
تن نمی دهد!
هموطنان
آزاده
حضور تک تک ما
در این
تظاهرات
دلیلی بر
اثبات ادعای
فوق در مقابل
این سازمان
بین المللی و
دفاع مستقیم
از جنبش
کارگری در
ایران خواهد بود.
آدرس دفتر
سازمان جهانی
کار در پاریس:
98Rue de Sèvres 75007
PARIS
Métro: Duroc یا Sevres-Lecourbe
کمیتهء دفاع
از دستگیر
شدگان اول ماه
مه و کارگران
زندانی در
ایران
برای هماهنگی
و ارسال
پیشنهادات با
آدرس زیر تماس
بگیرید:
comiteyekmai_paris@yahoo.fr
کارگران، مردم آزادی خواه ایران و جهان!
آنچنان که در اطلاعیه های پیشین کمیته برگزاری مراسم اول ماه مه سال 88 توضیح داده شده است، پس از فراخوان تشکل های مستقل جنبش کارگری ایران، در روز جمعه 11 اردیبهشت، در محل مراسم در پارک لاله تهران پس از سرکوب مراسم بیش از 150 نفر دستگیر شدند. تعدادی ازآنان آزاد شده اند اما کماکان در حدود 40 تن از آنان در زندان به سر می برند. به علاوه تعدادی از کارگران عضو تعاونی فلزکار مکانیک در همین روز در محل تعاونی خود دستگیر شدند.
طی فراخوان این کمیته و اعلام کمپین برای آزادی این دستگیر شدگان ، صدها حمایت از طریق نهادها و تشکل های کارگری و حقوق بشری و انسان های آزادی خواه از سراسر جهان اعلام گردید. ما ضمن تاکید بر این حمایت ها، از تمامی افراد و نهادها می خواهیم که:
الف : ضمن حمایت از خانواده های زندانیان، بیش از پیش خود را در کنار آنان قرار دهیم. این خانواده ها هر روزه در برابر دادگاه انقلاب واقع در خیابان شریعتی، ابتدای خیابان معلم جمع شده و خواهان آزادی عزیزان خود هستند.
ب : از کارگران، نهادها و تشکل های کارگری وحقوق بشری می خواهیم که مصرا برای آزادی دستگیرشدگان تلاش نمایند.
کمیته برگزاری مراسم روز جهانی کارگر88
- سندیکای شرکت واحد تهران و حومه
- سندیکای نیشکر هفت تپه
- اتحادیه آزاد کارگران ایران
- هیئت بازگشایی سندیکای کارگران نقاش و تزئینات ساختمان
- شورای همکاری تشکل ها و فعالین کارگری :
- کمیته پیگیری ایجاد تشکل های آزاد کارگری
- کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری
- جمعی از فعالین کارگری
- شورای زنان
- کانون مدافعان حقوق کارگر
31 اردیبهشت 1388
اخبار مبارزات کارگران ایران ،
هفته اول تا چهارم خرداد ۱٣٨٨(مه ویونی ۲۰۰۹)
1خرداد:اخراج علی نجاتی و احکام صادره برای کارگران هفت تپه
کميته
ی دفاع از
کارگران هفت
تپه: علی
نجاتی رئيس
هيئت مديره ی
سنديکای
کارگران
نيشکر هفت تپه
از 18 اسفند تا 25
فروردين 88 در
بازداشت و تحت
بازجويی
اطلاعات قرار
گرفت. وی پس از
آن که با قرار
کفالت آزاد شد
نامه ی اخراج
از طرف شرکت
نيشکر هفت تپه
دريافت نمود
که در آن نامه اعلام
شده است ايشان
از تاريخ 8
فروردين 88 از
کار خود اخراج
شده است. با
وجود اين که
دادگاه انقلاب
شهرستان شوش
نامه ای صادر
کرده است که
نشان می دهد
علی نجاتی در
اين مدت در
بازداشت
دستگاه
قضايی-امنيتی
بوده است و طبق
قوانين
موجود، در اين
صورت عدم حضور
وی در محل کار
غيبت محسوب
نمی شود،
مديران نيشکر
به بهانه ی
غيبت وی را از
کار اخراج
کرده اند.
همچنين طی
حکمی که از
دادگاه به
وکيل 5 نفر از
اعضای هيئت
مديره تسليم
شده است، برای
آقايان علی
نجاتي، جليل
احمدي،
فريدون نيکوفرد
و قربان
عليپور يک سال
زندان ( 6ماه
تعزيری و 6 ماه
تعليقی ) و 5 سال
ممانعت از
شرکت در هر
گونه
انتخابات
کارگری و برای
آقای محمد
حيدری مهر 1
سال زندان ( 8
ماه تعليقی و 4
ماه تعزيری ) و 3
سال ممانعت از
شرکت در هر
گونه انتخابات
نمايندگی
کارگری صادر
شده است. هم چنين
در حکم صادره
علت اين احکام
, ايجاد
سنديکای خارج
از قانون , و
پاره ای از
اتهامات واهی
علام شده است.
کميته ی دفاع
از کارگران
هفت تپه ضمن
محکوم کردن
دستگيری های مربوط
به اول ماه می
در تهران و
ديگر سرکوب
های انجام شده
در ساير نقاط
ايران، اخراج
علی نجاتی و
احکام صادره
برای وی و
ديگر اعضای
هيئت مديره
سنديکای
کارگران
نيشکر هفت تپه
اعلام می کند
به پشتوانه ی
حاميان و
نهادها و
افراد تشکيل
دهنده ی اين
کميته با تمام
توان خود برای
دفاع از اين
کارگران تلاش
خواهد نمود.
اين کميته از
تمام کارگران
ايران و جهان
، تشکل ها و
نهاد های
کارگری داخل و
خارج و نهاد
های حقوق بشری
می خواهد با
تمام توان
خويش برای دفاع
از اين
نمايندگان
کارگران
اقدام نمايند.
اخراج کارگران کارخانه سپهر الکتریک قزوین
جمعه 1 خرداد ماه 1388 _ 22 ماه مه 200بنا به گزارش منابع مستقل کارگری، کارفرمای کارخانه "سپهر الکتریک" در قزوین 170 کارگر را اخراج کرده است.
این گزارش حاکی است کارفرمای کارخانه مذکور کارگران را زیر فشار گذاشته است تا بین بیکاری و تقبل شرایط شاق کار، ساعات طولانی و دستمزدهای ناچیز یکی را انتخاب کنند.
اخراج صدها کارگر کارخانه چینی کرد در کرمانشاه
منابع مستقل کارگری گزارش می کنند، طی 4 ماه گذشته 710 نفر از کارگران کارخانه "چینی کرد" کرمانشاه از کار اخراج شده اند.
گزارش ها حاکی است، 110 نفر از این کارگران در چند روز اخیر حکم اخراج دریافت و کارفرمای کارخانه ادامه اشتغال آنان را به کاهش چشمگیر دستمزدها و تن دادن به ساعات طولانی اضافه کاری بدون دریافت دستمزد مشروط کرده است.
مرگ یک کارگر در محیط کار
به گزارش کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری نا امنی محل کار جان کارگری به نام "فاروق حاجی" را گرفت.
این کارگر در منطقه "تپه قاضی" شهر مهاباد در ساختمانی مشغول به كار بود که به علت سقوط بالابر به شدت مجروح و اندکی بعد جانش را از دست داد.
آزادی عبداله خانی فعال کارگری
به گزارش کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری، "عبداله خانی" کارگر، فعال کارگری و عضو کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری از زندان آزاد شد.
"عبداله خانی" در جریان برگزاری روز جهانی کارگر در سال 86 در سنندج همراه با "سوسن رازانی، شیوا خیر آبادی و غالب حسینی" بازداشت و نهایتا در اسفند 78 به 3 ماه حبس تعزیری و 40 ضربه شلاق محکوم گردید.
به گزارش این کمیته، روز جمعه 1 خرداد خانواده های کارگری با آزاد کردن چند کبوتر و ریختن گل و شیرینی بر سر "عبداله خانی" ، او را مورد استقبال قرار دادند.
اخراج علی نجاتی از شرکت نیشکر هفت ت
جمعه 1 خرداد ماه 1388 _ 22 ماه مه 20کمیته دفاع از کارگران هفت تپه با انتشار اطلاعیه ای اعلام نمود، علی نجاتی رئیس هیئت مدیره سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه از کار اخراج شد.
در این اطلاعیه آمده است، علی نجاتی رئیس هیئت مدیره ی سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه از 18 اسفند تا 25 فروردین 88 در بازداشت و تحت بازجویی اداره اطلاعات قرار گرفت. وی پس از آن که با قرار کفالت آزاد شد نامه اخراج از طرف شرکت نیشکر هفت تپه دریافت نمود که در آن نامه اعلام شده است ایشان از تاریخ 8 فروردین 88 به بهانه واهی غیبت از کار اخراج شده است.
در پایان اطلاعیه، این کمیته از تمام کارگران ایران و جهان ، تشکل ها و نهاد های کارگری داخل و خارج و نهاد های حقوق بشری می خواهد با تمام توان خویش برای دفاع از نمایندگان کارگران اقدام نمایند.
کميتهء دفاع از دستگير شدگان اول ماه مه و کارگران زندانی در ايران:دعوت به تظاهرات ايستاده
هموطنان
آزاده
در راستای
دفاع از جنبش
کارگری و در
نخستين گام
خواست آزادی
کارگران
دستگير شده در
يکم ماه مه در
سراسر ايران،
اين کميته
تظاهرات
ايستاده ای را
در مقابل دفتر
سازمان جهانی
کار در پاريس
سازمان داده
است.
اين تظاهرات
روز چهارشنبه
بيست و هفتم
ماه مه از
ساعت چهارده
تا شانزده در
مقابل دفتر
سازمان جهانی
کار در پاريس
برقرار خواهد
گرديد.
ما در اين
تظاهرات می
خواهيم به
اطلاع اين سازمان
جهانی
برسانيم که
جمهوری
اسلامی
ايران؛ که
,خواب, رياست
دوره ای اين
سازمان بين
المللی را در
سر می پروراند؛
اين کارگران
را تنها بخاطر
بزرگداشت روز
بين الملی اول
ماه مه، راهی
زندان کرده
است و به
آزادی بی قيد
و شرط ايشان
تن نمی دهد!
هموطنان
آزاده
حضور تک تک ما
در اين
تظاهرات
دليلی بر
اثبات ادعای
فوق در مقابل
اين سازمان
بين المللی و
دفاع مستقيم
از جنبش
کارگری در
ايران خواهد
بود.
آدرس دفتر
سازمان جهانی
کار در پاريس:
98Rue de Svres 75007 PARIS
Mtro: Duroc يا Sevres-Lecourbe
کميتهء دفاع
از دستگير
شدگان اول ماه
مه و کارگران
زندانی در
ايران
1 خرداد:اعتصاب
غذای دو فعال
کارگری در
هلند دراعتراض
به ادامه
بازداشت و
سرکوب
کارگران در ايران
به
انسانهای
آزاده
به نهادهای
مدافع حقوق
انسانی
به اتحاديه
های کارگری
به کميساريای
پناهندگان
سازمان ملل
متحد
به سازمان
جهانی کار
به امنستی
اينترنشنال
به پارلمان
هلند
به حزب
سوسياليست و
حزب کارگر
هلند
به پارلمان
اروپای متحد
دولت جمهوری
اسلامی در يک
يورش
غيرانسانی بيش
از 170 نفر از
رهبران و
فعالين
تشکلهای
کارگری را در
روز اول ماه
مه دستگير
کرد. گرچه
تعدادی از اين
دستگير شدگان
پس از بازجويی
های طولاني،
بی خوابی های
ممتد و اِعمال
فشارهای جسمی
و روانی ـ با قيد
وثيقه های
سنگين آزاد
شده اند؛ اما
هنوز بيش از 50
نفر از آنها
در زندان اوين
به سر می برند و
وثيقه های
سنگين نيز به
معنای گروگان
گرفتن ,آزاد
شدگان, است.
گرچه ايده ی
تجمع در روز
جهانی کارگر
کاملاً
قانونی بود و براساس
کنوانسيون
های سازمان
جهانی کار (که
از طرف جمهوری
اسلامی
پذيرفته شده
است) و همچنين
مطابق قانون
اساسی جمهوری
اسلامی صورت
پذيرفته بود؛
اما ضرب و شتم
و خشونت که از
سوی پليس به
طور گسترده ای
تدارک شده
بود، قبل از
آغاز تجمع و
اجرای مراسم
کارگری شروع
شد و به زخمی
شدن زنان و
کودکان نيز
انجاميد.
پس از 30 سال
سرکوب و زندان
و اعدام و
سکوت و پراکندگي،
اين اولين
باری بود که
تشکل های
گوناگون
کارگري، با
عزمی قاطع و
اراده ای
متحد، تصميم
گرفتند که ضمن
برگزاری علنی
مراسم روز
جهانی کارگر،
به طرح
مطالبات برحق
و دموکراتيک و
انسانی خود
نيز بپردازند.
مگر مطالبات
کارگران چه
بود که اين
چنين مورد
يورش و
بازداشت قرار
گرفتند و اينک
بايد با سپردن
وثيقه های سنگين
که غالباً از
طرف آشنايان و
روابط خانوادگی
تأديه می شود،
روحاً به
گروگان گرفته
شوند؟ مگر
کارگران
دستگير شده
چيزی جز حق ايجاد
تشکل مستقل،
مطالبه ی
دستمزدهايی
که گاه تا دو
سال به تعويق
می افتد، و
افزايش حقوقی
که آنها را از
پرتگاه مرگ
تدريجی
برهاند، داشتند؟
پس چرا به
اتهام ,اقدام
برعليه امنيت
ملی, مورد
بازجويی و
پيگرد قرار می
گيرند و پرونده
های دروغين
برايشان
ساخته می شود؟
چرا دستگاه
قرون وسطايی
قضايی جمهوری
اسلامی دلارا
دارابي، اين
دختر جوان و
بيگناه را که
نهادهای
مدافع حقوق
بشر و همچنين
امنستی اينترناشنال
اصرار
بربيگناهی اش
دارند،
دقيقاً همان
روزی اعدام
ميکند که
کارگران
متحدانه ترين
آکسيون خودرا
(پس از 30 سال
پراکندگی)
سازمان داده
بودند؟
با توجه به
شدتيابی
سرکوب و
افزايش تعداد
اعدام ها طی 3
سال گذشته؛ با
توجه به بروز
بحران اقتصادی
در عرصه ی
جهانی که
ايران را بی
نصيب نخواهد
گذاشت؛ با
توجه به گسترش
روزافزون
نارضايتی
مردم از سياست
ها و
عملکردهای
جمهوری اسلامي؛
و با توجه به
بازداشت های
وسيع فعالين
کارگری و بستن
اتهامات دروغين
به آنها؛ بيم
اين ميرود که
دستگاه اطلاعاتی
جمهوری
اسلامی روی
بازگشت به
دستگيری های
انبوه و
سرانجام روی
بازگشت به
اعدام های گسترده
متمرکز شده
باشد.
به شلاق بستن
زنان و مردان
کارگر به جرم
شرکت در مراسم
روز جهانی
کارگر؛ حبس 5
ساله ی منصور
اسانلو (رئيس
هيئت مديرهی
سنديکای
کارگران شرکت
اتوبوسرانی
تهران و حومه)
و محروميت وی
از دارو و
درمان که از
حقوق فردی همه
ی افراد نوع
بشر است؛ حبس 3
ساله ی
ابراهيم مددی
(نايب رئيس
سنديکای
کارگران
اتوبوسرانی...)،
عليرغم اينکه
اخراج او از
کار توسط يکی
از دادگاههای
جمهوری اسلامی
غيرقانونی
شناخته شده
است؛ بازداشت
و محکوميت علی
نجاتی (رئيس
هيئت مديرهی
سنديکای کارگران
نيشکر هفت
تپه) و همچنين
اکثر رهبران و
فعالين اين
سنديکا؛
تهديد مداوم
فعالين کارگري؛
و نمونه های
ديگر نشان از
اين دارد که
احتمال و
امکان بازگشت
به دستگيری
های انبوه و
اعدام های
گسترده چندان
هم ضعيف نيست.
اگر هم اينک
زمينه های
احتمالی چنين
بازگشتی از
طرف نهادهای
مدافع حقوق
انسانی و
دموکراتيک به
شدت محکوم
نشود و جمهوری
اسلامی به
خاطر اقدام
ضدانسانی اش
در بازداشت
فعالين کارگری
در روز جهانی
کارگر زير
فشار قرار
نگيرد، فردای
آغاز
کشتارهای
دستجمعی از
طرف اين جنايتکاران
کار چندانی
نميتوان از
پيش برد. پس،
علاج بروز
فاجعه را قبل
از وقوع بايد
تدارک ديد.
گرچه جمهوری
اسلامی چنين
وانمود می کند
که فشار
نهادهای بين
المللی را در
دفاع از کارگران
بازداشت شده
به حساب
نميآورد؛ اما
حقيقت چنين
نيست و آزاد
کردن رکسانا
صابری که در اثر
فشارهای
سياسی و بين
المللی صورت
گرفت، نشان از
اين دارد که
چنين
فشارهايی
چندان هم بياثر
نيست.
ما
امضاکنندگان
اين نامه که
به دليل حمايت
از دستگيرشدگان
اول ماه مه و
همچنين حمايت
از کليه
فعالين
کارگری
زندانی اقدام
به اعتصاب غذا
نموده ايم، از
همه ی انسانهای
آزاده،
نهادهای
مدافع حقوق
بشر و اتحاديه
های کارگری در
هلند
ميخواهيم که
به جمهوری اسلامی
فشار بياورند
تا تمامی
کارگران
زندانی را
بدون قيد و
شرط آزاد
کنند؛ چراکه
آنها به جز
اقدام برای يک
بهتر و انسانی
و مبارزه برای
احقاق ابتديی
ترين حقوق
انسانی مرتکب
هيچ جرمی نشده
اند. برعکس،
اين جمهوری
اسلامی استکه آشکارا
همه ی
کنوانسيونهای
بين المللی
حقوق کار و
همه ی
دستآوردهای
حقوق بشر را
زيرپا می گذارد.
به باور ما
فشار وارد
آوردن به جمهوری
اسلامی يکی از
مؤثرترين
راههای جلوگيری
از بروز يک
فاجعه ی
انسانی است.
همچنين ما از
دولت هلند،
احزاب مترقی
در هلند و
پارلمان اروپا
ميخواهيم به
اصول ادعايی
خويش (که از
دموکراسی و
دموکراتيزم
دفاع می کنند)
پايبند بمانند
و بازداشت
غيرقانونی
کليه
کارگرانی را
که اينک در
زندان به سر
ميبرند،
محکوم کنند. چراکه
ايجاد تشکل
مستقل کارگری
يکی از مؤثرترين
گامها در رشد
موازين
دموکراتيک در
همه ی جوامع
بشری است.
اصغر فتاحی ـ
عباس فرد
از : جمعی از کارگران پيشرو تبعيدی
به رفقاء اصغر فتاحی وعباس فرد -
به
رفقاء اصغر
فتاحی وعباس
فرد
اطلاع يافتيم
شما رفقای
گرامی در
حمايت از کارگران
زندانی و
بيحقوقی
کارگران در
ايران ،اقدام
به اعتصاب غذا
نموده ايد
ما بخوبی
شرايط موجود و
مسايل
ومشکلات
وموانهی که دل
نه تنها هر
فعال کارگری
بلکه هر انسان
شريف
وآزاديخواه
وعدالت طلب را
بدرد مياورد,
را ميدانيم از
طرفی ميدانيم
که اعتصاب غذا
يکی از راههای
سخت فرياد
خشمگينانه
عليه بی عدالتی
وظلم است همان
ظلمی که
سالهاست
برکارگران
وزحمتکشان ما
تحميل شده و
بدون يک حرکت
متحدانه
وآگاهانه که
اراده طبقاتی
در آن مشهود باشد
اين ظلم وبی
عدالتی محو
نخواهد شد. ما
ضمن قدر دانی
از کليه
فعالين
کارگری که هر کدام
در حد توان
وامکانات خود
برای آزادی
وتشکل يابی و
رساندن صدای
کارگران در
ايران تلاش ميکنند
، ضمن همدردی
وهمراهی با
شما عزيزان ،از
شما درخواست
داريم که به
اعتصاب غذای
خود پايان
داده تا مبادا
از اين عمل که
از عشق وعلاقه
شما به جنبش
کارگری و خشم
وکينه نسبت به
سرمايه داری
حکايت دارد
دچار عارضه
های جسمی
گرديد ،جنبش
کارگری تک تک
فعالين خود را
در سلامت لازم
دارد که بتوان
با همبستگی
اين راه سخت
وپر فراز
ونشيب را برای
رهايی مان
هموار سازد.
زنده
باداتحادو
همبستگی
کارگران در
سراسر جهان
نابود نظام
غارتگرسرمايه
داری در ايران
وسراسر جهان
جمعی از
کارگران
پيشرو
تبعيدی/سوييس
1خرداد: مصاحبه رادیو برابری با سعید ترابیان
پیرامون انتخابات و بيانيه توضيحی سنديکای کارگران شرکت واحد تهران و حومه در اين رابطه ، در گفتگو با سعيد ترابيان مسئول روابط عمومی سنديکا
مشروح
اين گفتگو را
می توانيد در
راديو برابری
به آدرس زير
بشنويد
http://www.radiobarabari.net/files/2009/05/22/1.ram
موازین دادرسی عادلانه را برای فعالان کارگری بازداشت شده رعایت کنید
جمعی از
فعالان
سیاسی،
فرهنگی و
اجتماعی به دعوت
«کمیته پیگیری
بازداشت های
خودسرانه» صبح
روز جمعه اول
خرداد ماه 1388 با
حضور در منزل
حسن شفا از
فعالان
کارگری، از
آخرین وضعیت
این عضو بازاشت
شده تعاونی
مسکن فلزکار و
مکانیک و دیگر
اعضای
بازداشت شده
این تعاونی،
مطلع شدند.
به گزارش سایت
کانون
مدافعان حقوق
بشر، مراجعه
هر روز
خانواده های
اعضای
بازداشت شده
تعاونی مسکن
فلزکار و
مکانیک به
دادگاه
انقلاب و همچنین
حضور آنان در
مراکز مختلف
از جمله مجلس
شورای اسلامی
و دفتر حقوق
شهروندی قوه
قضاییه که با
عدم پاسخگویی
از طرف آنها
همراه بوده
است، انتقاد
حاضران را به
دنبال داشت؛
بر این اساس
آنان از
مسئولان
قضایی
خواستند تا
موازین
دادرسی
عادلانه را در
خصوص افراد
بازداشت شده،
رعایت کنند.
بازداشت هایی
که با انتقاد
نهادهای مدنی
در ایران و
مجامع بین
المللی مواجه
بوده است.
چرا که حسب
اعلام
خانواده های
اعضای بازاشت
شده تعاونی
مسکن فلزکار و
مکانیک، با
وجود پیگیری
های خانواده
ها برای اطلاع
از وضعیت بازداشت
شدگان، پاسخی
صریح به این
پیگیری ها
داده نشده
است.
همانگونه که
خانواده های
اعضای بازاشت
شده تعاونی
مسکن فلزکار و
مکانیک در
نامه ای به
آیت الله
هاشمی شاهرودی
رییس قوه
قضاییه
خواستار روشن
شدن وضعیت
بازداشت
شدگان و امکان
ملاقات آنان
با وکیل تعیین
شده از سوی
خانواده
هایشان شدند.
حسن شفا و 14 نفر
از اعضای
تعاونی مسکن
فلزکار و مکانیک،
جمعه 11/2/1388 که
برای برگزاری
جلسه گزارش
دهی سالانه
مسکن مهر، در
محل تعاونی
واقع در نعمت
آباد، گردهم
آمده بودند،
بازداشت شدند.
11 اردیبهشت
ماه (اول ماه
می) که در جهان
به عنوان روز
جهانی کارگر
گرامی داشته
می شود، امسال
در ایران با
بازداشت
گسترده
فعالان
کارگری مواجه
شد. به گونه ای
که برخی از
فعالان
کارگری و
خانواده
هایشان که برای
برپایی جشن
روز کارگر به
پارک لاله
تهران رفته
بودند، با
برخوردهای
سخت همراه با
بازداشت
مواجه شدند.
بر این اساس
شرکت کنندگان
در نشست صبح
جمعه در منزل
حسن شفا،
دستگیری
فعالان
کارگری را در
آستانه
برگزاری
انتخابات دهمین
دوره ریاست
جمهوری، سؤال
برانگیز
دانسته،
بنابراین
توجه
کاندیداهای
ریاست جمهوری را
به این نکته
جلب کردند که
موضع صریح و
شفاف خود را
در این خصوص
بیان کنند.
در این نشست
همچنین با
انتقاد از
چگونگی رسیدگی
به پرونده
بازداشت
شدگان و تأخیر
در انجام این
کار، به قطع
تماس های
تلفنی
بازداشت
شدگان از روز
چهارشنبه 16/2/1388
با منازلشان
اشاره شد.
وضعیت اطلاع
رسانی و
ممانعت برخی
مسئولان روزنامه
ها و خبرگزاری
ها از انتشار
اخبار مربوط
به افراد
بازداشت شده
از جمله
کارگران موضوعی
بود که درنشست
فعالان
سیاسی،
فرهنگی و اجتماعی
مطرح شد،
بنابراین
آنان با
انتقاد از این
وضعیت، توجه
بیشتر اصحاب
رسانه را نسبت
به این مسأله
خواستار شدند.
محمد گیلانی،
عبدالله وطن
خواه، عزیز
محمدی، ستار
امینی، نبی
معروفی،
اسدالله
اقبالی، حسین
اکبری، حسن
شفا، حمید
شرقی، جمشید
رجبی، داود
میرزایی،
مصطفی حاتمی،
نودهی، ناصر
ابراهیمی و
عزیز یاری
اعضای بازداشت
شده تعاونی
مسکن فلزکار و
مکانیک هستند.
بر این اساس
فعالان
سیاسی،
فرهنگی و
اجتماعی که در
منزل حسن شفا
حاضر شده
بودند از
مسئولان
قضایی
خواستند با
توجه به اینکه
در میان بازداشت
شدگان، افراد
مسن و بیمار و
نیز افرادی که
همسرانشان
درگیر بیماری
هستند، موجبات
آزادی این
بازداشت
شدگان و همه
افرادی که به
دلیل فعالیت
های صنفی،
سیاسی و
عقیدتی در
بازداشت به سر
می برند را
فراهم کنند.
منبع خبر : کمیته پیگیری بازداشت های خودسرانه
يك فعال كارگري درگفت و گو با ايلنا:
دولت نهم خود را قيم كارگران و كارفرمايان ميداند
دولت نهم به جاي پيگيري منافع كارگران و كارفرمايان و نهادينه كردن تشكلات كارگري و كارفرمايي، منافع حزبي، سياسي و گروهي را در رقابت با جريانهاي سياسي در وزارت كار و امور اجتماعي دنبال كرد.
عضو هياتمديره
اتحاديه
كاركنان
بيمارستانها
و مراكز
درماني كشور
تصريح كرد:
دولت نهم به
جاي پيگيري
منافع
كارگران و
كارفرمايان و
نهادينه كردن
تشكلات
كارگري و
كارفرمايي،
منافع حزبي،
سياسي و گروهي
را در رقابت
با جريانهاي
سياسي در
وزارت كار و
امور اجتماعي
دنبال كرد.
حميد حاج
اسماعيلي
درگفتوگو با
خبرنگار?ايلنا?
افزود: اين
موضوع باعث فروپاشي
روابط كار و
چندگانگي و
تفرقه در تشكلات
كارگري و
كارفرمايي
شده است.
اين فعال
كارگري با
بيان اينكه
قبل از هر
حركتي در حوزه
كارگري و
كارفرمايي
بايد تشكلهاي
مستقل صنفي
سازماندهي و
همگرا شوند،
خاطرنشان كرد:
متاسفانه نهتنها
حوزه كارگري
در دولت نهم
شفاف نشد بلكه
فروپاشي
مرزهاي بين
نهادهاي
كارگري و
كارفرمايي
باعث
نابساماني در
تنظيم روابط
كار و لطمه به
توليد، رونق
اقتصادي و از
هم گسستگي در
مجموعههاي
كارگري و
كارفرمايي شد.
حاج اسماعيلي
با تاكيد بر
اينكه دولت
نهم خود را
قيم كارگران و
كارفرمايان ميداند،
تصريح كرد: سه
جانبهگرايي
در اين دولت
بيش از دولتهاي
گذشته زير
سوال رفت كه
نمونه بارز آن
را ميتوان در
دستمزد سال 88
كارگران ديد.
اين فعال
كارگري
اظهارداشت:
متاسفانه
حمايتهاي
غيركارشناسي
وزارت كار از بنگاههاي
كوچك و
زودبازده نهتنها
باعث اشتغال و
كاهش نرخ
بيكاري نشد
بلكه رشد و
تورم نقدينگي
در بازار
علاوه بر آسيب
به نيروي كار،
به
كارفرمايان
نيز آسيب
زيادي زد.
پايان پيام
1388/3/2
2خرداد :مشروح خواسته های زنان در ايران چيست؟
ميدان
زنان :زنان
ايرانی مطالبات
و خواسته های
بی شماری
دارند که در
کمپين ها،
احزاب و رسانه
ها بارها
اعلام کرده
اند اما در
خواسته های
تشريحی زير،
تنها به طرح مطالباتی
پرداخته شده
که اولويت های
نخست زنان با
توجه به توان
قوه مجريه و
با در نظر
گرفتن شرايط
فعلی کشور
است.
خواسته های
مشروح در سه
محور تقسيم
شده، يعنی:
* حقوق
شهروندی و
مدنی برابر و
تامين آزادی
های اساسی
* امکانات
بهداشتي،
آموزشی و شغلی
برابر و تامين
اجتماعی
* رفع خشونت
عليه زنان در
جامعه و
خانواده
1 - حقوق
شهروندی و
مدنی برابر و
تامين آزادی
های اساسی
الف_ بازنگری
و اصلاح کليه
قوانين تبعيض
آميز در قانون
اساسي، قوانين
مدنی و قانون
جزا
- پی گيری
الحاق ايران
به کنوانسيون
رفع هرگونه
تبعيض عليه
زنان بدون قيد
و شرط در مجمع
تشخيص مصلحت
نظام طی سه
ماهه اول
رياست جمهوری.
- درخواست
کتبی و رسمی
به نمايندگی
از طرف مردم،
از ,رهبری,
برای صدور حکم
و دستور
بازنگری و
اصلاح مواد 19،
20، 21 و 115 قانون
اساسی.
- ارائه لايحه
ای برای حذف
قوانين تبعيض
آميز در
قوانين
خانواده.
لايحه ای که
در آن حق حضانت
و ولايت
مادران بر
فرزندان شان
به رسميت شناخته
شود، ارث زنان
و مردان برابر
باشد، در آن از
چندهمسری
مردان
جلوگيری به
عمل آيد و تک
همسری به
رسميت شناخته
شود و....
- ارائه لايحه
ای برای حذف
تبعيض های
جنسيتی موجود
در قوانين
مجازات. لايحه
ای که در آن
دختر 9 ساله را
مانند
بزرگسالان
مجازات نکند،
قتل های
ناموسی با
پشتوانه های
قانونی حمايت
نشود و...
ب - ايجاد فرصت
های برابر
برای زنان در
ساختار مديريت
جامعه و تامين
آزادی های
اساسی:
- ارائه لايحه
ای به مجلس با
هدف
برخورداری زنان
از حداقل سی
درصد از
نمايندگی
نهادهای تصميم
گيری از جمله
مجلس شورای
اسلامي،
شوراهای شهر،
هيئت دولت، و
اعمال سهميه
برای حضور زنان
در مديريت های
کلان همچون
وزارت، سفارت
و...
- ايجاد يک پست
,مشاور امور
زنان, از ميان
گروه های
اجتماعی
مختلف در همه
وزارتخانه ها
به منظور
نظارت بر
هرگونه تصميم
گيری در مورد
زنان. اين
,مشاوران,
بايد با
برگزاری
انتخابات از
ميان گروه های
اجتماعی
مربوطه
انتخاب شوند.
- ارائه آيين
نامه هايی در
کليه مکان های
شغلی به منظور
رفع موانع
قانونی و عرفی
در محيط های
شغلی برای
ارتقاء زنان
در مديريت ها.
- تدوين آيين
نامه های رسمی
برای تشکيل
آزادانه
سازمان های
غيردولتی
زنان (و بدون
مجوزهای عقيدتی)
و جلوگيری از
اعلام انحلال
آنها مگر با
توسل به نظر
هيئت منصفه و
رای قطعی دادگاه
صالح
- رفع تبعيض
جنسيتی در همه
زمينه ها از
جمله در زمينه
ارتقاء رتبه و
اعزام به
ماموريت های
خارج از شهر
يا کشور در
ادارات دولتی
و شركتهای خصوصی
- آزادی و
ايجاد
تسهيلات ويژه
برای انتشار
نشريات و کتاب
های مربوط به
زنان.
- آزادی
فعاليت سايت
ها و وبلاگ
های زنان و
برداشتن مانع
,فيلترينگ,
برای سايت ها
و وبلاگ های
اجتماعی و
فرهنگی زنان.
_ رفع تبعيض در
حوزه های
هنري، از زنان
هنرمند و
ايجاد فرصت
های برابر با
مردان هنرمند.
- ايجاد کميته
های حقيقت ياب
برای پيگيری
پرونده های
متهمان سياسی
جنبش زنان،
زنان قربانی
قتل های
ناموسی و
جرايم جنسی.
2. توسعه فرصت
های بهداشتي،
آموزشی و شغلی
برابر و تامين
اجتماعی
الف - ارتقاء
آموزش زنان
_ گسترش مدارس
به ويژه مدارس
راهنمايی و
دبيرستان در
روستاها و
مناطق محروم
کشور.
_ لغو سياست
های آموزش
عالی در مورد
سهميه بندی
جنسيتی و بومی
گزينی در
آزمون ورودی
دانشگاه ها.
_ تامين تضمين
شده امنيت و
حرمت زنان، با
طرح و اجرای
آيين نامه های
رفع خشونت
عليه زنان در
محيط های
آموزشی.
_ از بين بردن
هرگونه مفهوم
كليشه ای از
نقش زنان و
مردان در كليه
سطوح و در
اشكال مختلف
آموزشی از
طريق انواع
روشهای
آموزشی كه نيل
به اين هدف را
ممكن ميسازد
و به ويژه از
طريق
تجديدنظر در
كتب درسی و
برنامههای
آموزشی مدارس.
_ ايجاد شرايط
يكسان در
زمينه
آموزشهای
فنی و حرفه
اي، و برای
دسترسی به
آموزش و
دريافت دانشنامه
در انواع
مختلف مؤسسات
آموزشی در
مناطق شهری و
روستايي، و
تضمين اين
تساوی در
آموزش پيش مدرسه
اي، آموزش
عمومي، فنی و
حرفه ای و
آموزش عالی
فنی و نيز
دورههای
حرفه ای
مختلف.
_ فراهم آوردن
دسترسی به
برنامه درسی
يكسان، امتحانات
يكسان،
معلمين دارای
مهارتها و صلاحيتهای
هم طراز و
محلها و
امكانات
آموزشی با
كيفيت برابر.
_ ايجاد
فرصتهای
يكسان جهت
بهره مندی از
بورسها و
ساير مزايای
تحصيلی.
_ فراهم کردن
امكانات
مشابه جهت
دستيابی به برنامههای
مربوط به
ادامه
تحصيلات، از
جمله برنامههای
عملی
سوادآموزی
بزرگسالان به
ويژه
برنامههايی
كه با هدف
كاهش هرچه
سريع تر شكاف
آموزشی موجود
بين زنان و
مردان تدوين
يافتهاند.
_ كاهش درصد
دانش آموزان
دختر كه ترك
تحصيل ميكنند
و تنظيم
برنامههايی
برای دختران و
زنانی كه ترك
تحصيل زودرس
داشتهاند.
_ ايجاد
امكانات
يكسان برای
شركت فعال زنان
در ورزش و
تربيت بدنی .
_ دسترسی به
اطلاعات
آموزشی مشخص
كه سلامتی و تندرستی
خانواده را
تضمين
مينمايند،
از جمله
اطلاعات و
راهنمايی در
مورد تنظيم
خانواده.
ب - ارتقاء
بهداشت و
درمان زنان:
- فراهم کردن
رايگان وسايل
پيشگيری از
بارداری و
تنظيم
خانواده.
- فراهم کردن
دسترسی
رايگان زنان
(در اقشار پايين
جامعه) برای
سقط جنين در
موارد
بارداری های
ناخواسته و
مخاطره آميز.
- بيمه رايگان
زنان سرپرست
خانوار و زنان
خانه دار در
اقشار پايين
جامعه.
_ بيمه درمانی
زنان
سالخورده و
فاقد دستمزد.
_ گسترش
امکانات
درمانی برای
بيماری های
خاص زنان.
- برخورداری
زنان شاغل از
برنامه های
بهداشتی و
ورزشی رايگان
در زمان های
کار، بی آنکه
از حقوق و
مزايای آنها
کسر شود.
- گسترش فضاها
و امكانات
ورزشی رايگان
و ارزان و در
دسترس زنان
درهمۀ مناطق،
به خصوص در
مناطق محروم.
ج - فرصت های
اشتغال برابر
برای زنان:
- تدوين بودجه
با حضور
كارشناسان
امور جنسيت.
_ گسترش مراکز
آموزش فنی و
حرفه ای زنان
به ويژه در
مناطق محروم.
_ ايجاد رشته
های جديد
متناسب با
بازار کار برای
زنان با
مشاوره
کارآفرينان
زن.
_ اولويت دادن
به اشتغال
زنان سرپرست
خانوار در برنامه
ريزی های
بازار كار.
_ حذف گزينش
های عقيدتی و
تبعيض جنسيتی
در موسسات
دولتی چه به
هنگام
استخدام چه پس
ازآن.
_ حمايت از همه
زنان شاغل در
مشاغل سخت
نظير اشتغال
در بيمارستان
ها، کارگاه
های صنعتی و
مزارع
_ ارائه لايحه
پيش بينی
مجازات برای
سوءاستفاده
جنسی از زنان
درمحيط کار.
_ ارائه لايحه
پيش بينی
مجازات
كارفرمايانی
كه ازدواج
نکردن يا
باردار نشدن
را شرط استخدام
زنان قرار می
دهند.
_ حذف جداسازی
های جنسيتی و
سلسله مراتب
شغلی در
فضاهای عمومی
محيط کار که
به تبعيض،
تحقير و حاشيه
ای شدن زنان و
مشاغل رده های
پائين در محيط
کار منجر می
شود.
_ ايجاد
تسهيلات ويژه
برای زنان در
پرداخت وام
خوداشتغالی
،تامين وسائل
توليد و وام
تعميرات و
ساخت مغازه و
کارگاه و
تعاونی های
توليد زنان در
روستاها.
_ ممنوعيت
اخراج به دليل
بارداری يا
مرخصی زايمان
و تبعيض در
اخراج بر اساس
وضعيت زناشويی
و اعمال
مجازاتهای
قانونی.
د. تامين
اجتماعی
- ايجاد مراكز
عمومی و دولتی
رايگان
نگهداری از
كودكان و
نظارت مردمی
بر کيفيت
آنها.
- ايجاد مراکز
دولتی رايگان
برای نگه داری
از سالخوردگان
و معلولان.
3. رفع خشونت
عليه زنان در
جامعه و
خانواده
_ انحلال کليه
نهادهايی که
بر نحوه پوشش
مردم نظارت می
کنند .
_ ارائه لايحه
مجازات خشونت
عليه زنان در
خانواده،
جامعه و محيط
های كار و نيز
لايحه مجازات
خشونت عليه
كودكان به ويژه
دختربچه ها.
_ ايجاد مراكز
مشاوره،
درمان و اسكان
زنان و دختران
آسيب ديده و
در معرض خودكشي،
تحت نظارت
سازمان های
غيردولتی که
در اين زمينه
فعال هستند.
_ صدور مجوز
ايجاد خانه
های امن برای
زنان خشونت
ديده متاهل و
مجرد به وسيله
سازمان های
غير دولتی
زنان و حمايت
مالی از آنها.
_ فرهنگ سازی و
آموزش مردان
جهت مبارزه با
کليشه های
نابرابر
جنسيتی مولد
خشونت های
خانگی و
اجتماعی.
جانباختن یک کارگر بر اثر حادثه محل کار
بنا به خبر رسیده از شهر سلیمانیه بر اثر وقوع سانحه آتش سوزی در کارخانه تصفیه روغن اتومبیل در شهرک صنعتی "تانجرو" در نزدیکی شهر سلیمانیه کارگری به علت آتش سوزی جانش را از دست داد.
خبر رسیده حاکی است، روز پنجشنبه 31 اردیبهشت، یک کارگر با نام پیشرو 26 ساله ساکن شهر سلیمانیه که در کارخانه تصفیه روغن اتومبیل مشغول به کار بوده است بر اثر گرفتار شدن در میان شعله های آتش و نبود امکانات لازم جهت جلوگیری از گسترش آن در این کارخانه، آتش گرفته و جانش را از دست داد.
اخراج کارگران کارخانه فنرسازی
کارفرمای کارخانه فنرسازی تهران به بهانه مشکلات مالی، کارخانه را تعطیل و با خودداری از پرداخت دستمزد و مزایا تمام کارگران را اخراج کرده است.
کارگران کارخانه فنرسازی که در جنوب شهر تهران واقع شده، از زمان اخراجشان تا کنون پیگیرانه درحالت اعتراض هستند. آنان مرتب به کارفرما و نهادهای دولتی به ویژه اداره کار دولت مراجعه کرده اند. تلاش ها تا کنون بدون نتیجه بوده است.
احضار
یک فعال
کارگری به
دادگاه
"جلیل
احمدی" فعال
کارگری و عضو
سندیکای شرکت
کشت و صنعت
نیشکر هفت تپه روز
جمعه 1 خرداد
به دادسرای
عمومی شوش
احضار شد.
لازم به ذکر است که "جلیل احمدی" پیش تر به اتهام ایجاد سندیکای کارگری محاکمه و محکوم به یکسال حبس شده است.
فراخوان "كميته برگزاری مراسم روز جهانی کارگر" در حمایت از دستگیر شدگان روز جهانی کارگر
كميته برگزاری مراسم روز جهانی کارگر فراخوانی را جهت حمایت از کارگران بازداشت شده در مراسم روز جهانی کارگر در پارک لاله تهران صادر کرد و در دو بند خواست های خود را در خصوص آزادی زندانیان یاد شده اعلام کرده است.
در این فراخوان آمده است، طی فراخوان این کمیته و اعلام کمپین برای آزادی دستگیر شدگان روز جهانی کارگر در پارک لاله، صدها حمایت از سوی نهادها و تشکل های کارگری و حقوق بشری و انسان های آزادی خواه از سراسر جهان اعلام گردید. ما ضمن تاکید بر این حمایت ها، از تمامی افراد و نهادها می خواهیم : ضمن حمایت از خانواده های زندانیان، بیش از پیش خود را در کنار آنان قرار دهیم. این خانواده ها هر روزه در برابر دادگاه تهران واقع در خیابان شریعتی، ابتدای خیابان معلم جمع شده و خواهان آزادی عزیزان خود هستند.
از کارگران، نهادها و تشکل های کارگری و حقوق بشری می خواهیم که برای آزادی دستگیرشدگان تلاش نمایند.
فراخوان مذکور از سوی تعدادی از سندیکا ها و تشکلات کارگری سازمان دهنده روز جهانی کارگر صادر و امضا گردیده است.
جمعی از
فعالان
سیاسی،
فرهنگی و
اجتماعی
موازین
دادرسی
عادلانه را
برای فعالان
کارگری
بازداشت شده
رعایت کنید
موازین
دادرسی
عادلانه را
برای فعالان
کارگری
بازداشت شده
رعایت کنید
جمعی از
فعالان
سیاسی،
فرهنگی و
اجتماعی به دعوت
«کمیته پیگیری
بازداشت های
خودسرانه» صبح
روز جمعه اول
خرداد ماه ۱٣٨٨
با حضور در
منزل حسن شفا
از فعالان
کارگری، از
آخرین وضعیت
این عضو
بازداشت شده
تعاونی مسکن
فلزکار و
مکانیک و دیگر
اعضای
بازداشت شده
این تعاونی،
مطلع شدند.
به گزارش سایت
کانون
مدافعان حقوق
بشر، مراجعه
هر روز
خانواده های
اعضای
بازداشت شده
تعاونی مسکن
فلزکار و
مکانیک به
دادگاه
انقلاب و همچنین
حضور آنان در
مراکز مختلف
از جمله مجلس
شورای اسلامی
و دفتر حقوق
شهروندی قوه
قضاییه که با
عدم پاسخگویی
از طرف آنها
همراه بوده
است، انتقاد
حاضران را به دنبال
داشت؛ بر این
اساس آنان از
مسئولان قضایی
خواستند تا
موازین
دادرسی
عادلانه را در
خصوص افراد
بازداشت شده،
رعایت کنند.
بازداشت هایی
که با انتقاد
نهادهای مدنی
در ایران و
مجامع بین
المللی مواجه
بوده است.
چرا که حسب
اعلام
خانواده های
اعضای بازاشت
شده تعاونی
مسکن فلزکار و
مکانیک، با
وجود پیگیری
های خانواده
ها برای اطلاع
از وضعیت بازداشت
شدگان، پاسخی
صریح به این
پیگیری ها
داده نشده
است.
همانگونه که
خانواده های
اعضای بازاشت
شده تعاونی
مسکن فلزکار و
مکانیک در
نامه ای به
آیت الله
هاشمی
شاهرودی رییس
قوه قضاییه خواستار
روشن شدن
وضعیت
بازداشت
شدگان و امکان
ملاقات آنان
با وکیل تعیین
شده از سوی
خانواده
هایشان شدند.
حسن شفا و ۱۴
نفر از اعضای
تعاونی مسکن
فلزکار و
مکانیک، جمعه ۱۱/۲/۱٣٨٨ که
برای برگزاری
جلسه گزارش
دهی سالانه مسکن
مهر، در محل
تعاونی واقع
در نعمت آباد،
گردهم آمده
بودند،
بازداشت شدند.
۱۱ اردیبهشت
ماه (اول ماه
می) که در جهان
به عنوان روز
جهانی کارگر
گرامی داشته
می شود، امسال
در ایران با
بازداشت
گسترده
فعالان
کارگری مواجه
شد. به گونه ای
که برخی از
فعالان
کارگری و خانواده
هایشان که
برای برپایی
جشن روز کارگر
به پارک لاله
تهران رفته
بودند، با
برخوردهای سخت
همراه با
بازداشت
مواجه شدند.
بر این اساس
شرکت کنندگان
در نشست صبح
جمعه در منزل
حسن شفا،
دستگیری
فعالان
کارگری را در
آستانه
برگزاری
انتخابات
دهمین دوره
ریاست جمهوری،
سوال برانگیز
دانسته،
بنابراین
توجه کاندیداهای
ریاست جمهوری
را به این
نکته جلب کردند
که موضع صریح
و شفاف خود را
در این خصوص
بیان کنند.
در این نشست
همچنین با
انتقاد از
چگونگی رسیدگی
به پرونده
بازداشت
شدگان و تأخیر
در انجام این
کار، به قطع
تماس های
تلفنی بازداشت
شدگان از روز
چهارشنبه ۱۶/۲/۱٣٨٨ با
منازلشان
اشاره شد.
وضعیت اطلاع
رسانی و
ممانعت برخی
مسئولان روزنامه
ها و خبرگزاری
ها از انتشار
اخبار مربوط
به افراد
بازداشت شده
از جمله
کارگران موضوعی
بود که درنشست
فعالان
سیاسی،
فرهنگی و
اجتماعی مطرح
شد، بنابراین آنان
با انتقاد از
این وضعیت،
توجه بیشتر
اصحاب رسانه
را نسبت به
این مسأله
خواستار شدند.
محمد گیلانی،
عبدالله وطن
خواه، عزیز
محمدی، ستار
امینی، نبی
معروفی،
اسدالله
اقبالی، حسین
اکبری، حسن
شفا، حمید
شرقی، جمشید
رجبی، داود
میرزایی،
مصطفی حاتمی،
نودهی، ناصر ابراهیمی
و عزیز یاری
اعضای
بازداشت شده
تعاونی مسکن
فلزکار و
مکانیک هستند.
بر این اساس
فعالان
سیاسی،
فرهنگی و
اجتماعی که در
منزل حسن شفا
حاضر شده
بودند از
مسئولان
قضایی
خواستند با
توجه به اینکه
در میان بازداشت
شدگان، افراد
مسن و بیمار و
نیز افرادی که
همسرانشان
درگیر بیماری
هستند،
موجبات آزادی
این بازداشت
شدگان و همه
افرادی که به
دلیل فعالیت
های صنفی،
سیاسی و
عقیدتی در
بازداشت به سر
می برند را
فراهم کنند.
جمعه ۱ خرداد ۱٣٨٨ - ۲۲ می ۲۰۰۹
جمع آوری امضا تاکتیک ما نیست
( ملاحظه ای پیرامون نوشته ی بهمن شفیق)
در نوشته ای تحت عنوان " این تاکتیک درست نیست" نوشته ی بهمن شفیق در تاریخ 31 اردیبهشت 88 (21 مه 2009) مندرج در سایت افق روشن ، - به زعم نویسنده آن مطلب - به تاکتیک کمیته برگزاری اول ماه مه برای جمع آوری امضا اشاره شده است و سپس بر اساس این پیش فرض که این تاکتیک از سوی کمیته برگزاری اتخاذ شده، به تحلیل و بررسی این تاکتیک پرداخته شده است.
ضمن تشکر از همه ی دوستانی که به هدف نقد تحرکات جنبش کارگری برای پیشبرد مبارزات قلم میزنند، نویسنده آن مطلب را به دقت دوباره به اطلاعیه های رسمی کمیته برگزاری مراسم اول ماه مه تهران دعوت میکنم.هرگز چنین چیزی از طرف این کمیته نه در اطلاعیه های رسمی و نه در متن فراخوان خواسته نشده است. کما اینکه آیا تاکتیک دعوت به خیابان کشاندن مطالبات کارگران توسط این کمیته به جای تجمع در بیابان و دشت با وجود سرکوب هایی که همیشه در انتظار است میتواند هیچ نسبت جدی به لحاظ تحلیل و نظر و نیز پراتیک با در غلتیدن به صرفا جمع آوری امضا داشته باشد ؟
اگر نویسنده ی محترم آن مطلب دوباره به سایتی که این پتیشن را تعبیه کرده است باز گردند مشاهده خواهند کرد که این اقدام تنها در سایت رسمی سندیکای واحد انجام گرفته است.این لابد انتخاب دوستان سندیکا ی واحد بوده است و لزوما بیانگر تاکتیک کمیته برگزاری نیست.اگر چه ممکن است این تاکتیک حتا تنها روش پیش گرفته شده توسط سندیکای واحد نبوده باشد.اما هرگونه که هست و هر چند تا، انتخاب و روش آنان است. کمیته برگزاری اما بدون پیشنهاد روشی خاص، در متن فراخوان از کارگران ایران و جهان و از جمله کارگران متشکل شده در نهاد های ذیل نام کمیته برگزاری ،دعوت به اقدامات عملی برای ازادی دستگیر شدگان کرده است.
هر کدام از این کارگران و یا تشکل های مخاطب این فراخوان چه در داخل چه در خارج کشور متناسب با آرایش و توازن قوای خود و صد البته بسته به طرز تلقی خود از اینکه چه ابزاری در این راه سودمند است ، دست به اقدام خواهد زد.شما نیز مخاطب این فراخوان هستید و محتملا به روش خودتان دست به اقدامی زده اید یا خواهید زد.
فراموش نکنیم که کمیته برگزاری چنانچه دستگیری ها و طولانی شدن ان بدین شکل اتفاق نمی افتاد، قاعدتا میبایست چند روز پس از مراسم به کار خود پایان میداد.و اکنون به درستی این وظیفه ی کارگران و تشکل هاست که با تمام توان خود به دفاع از دستگیر شدگان بپردازند.این کمیته تشکل نیست.و به ویژه حالا فقط میتواند با توجه به برآیند نظر گروه های تشکیل دهنده ی ان گزارشات و اخبار و یا تحلیل خود را از شرایط ، در حدی که دستور کاری آن است را ارائه دهد.طبیعتا هر کدام از تشکل هایی که ذیل نام این کمیته هستند مختارند برای دفاع از دستگیر شدگان اقدام مقتضی از دیدگاه خود را ساماندهی کنند.اگر اقدام واحدی مورد توافق همه ی اعضا میبود حتما اعلام میشد، در غیر اینصورت هر کس خود، میتواند سازماندهی حرکت یا اقدامی را انجام دهد.شما نیزدعوت شده اید که اقدامات اساسی که در چنته ی خود دارید را عملی کنید و اگر مایل بودید همانطور که در پایان متن فراخوان امده است گزارش اقدام خود را به کمیته ارسال کنید تا در دسترس دیگران نیز قرار داده شود و سندی باشد ماندگار در مبارزات کارگری.
با تذکر این نکته لازم دانستم تصریح کنم که قصد کمیته ی برگزاری از اعلام فراخوان،جمع آوری امضا نیست.اگر چه کسانی که اقدام عملی دیگری را در توان خود نمی بینند این حق را دارند که با ارسال نام خود و یا تشکل متبوعشان، دست کم حمایت معنوی خود را از این کمپین اعلام نمایند.
نیز قابل ذکر است که کمیته برگزاری مراسم اول ماه مه تا این تاریخ ،تارنما و یا وبلاگ رسمی نداشته است و تنها نوشته های خود را از طریق ایمیل ارسال کرده است.تنها و تنها نوشته ای که با امضا ی رسمی کمیته برگزاری منتشر میشود بیان دیدگاه رسمی و نظر جمعی شکل دهندگان این کمیته است.
پیروز باد همبستگی جهانی طبقه ی کارگر
کاوه اردلان – فعال کارگری در ایران
1 خرداد 88- 22 مه 2009
آخرین
گزارش از
وضعیت
بازداشت
شدگان روز
کارگر
اظهارات یکی
از بستگان
کارگران
زندانی
آدينه ۱
خرداد ۱٣٨٨ - ۲۲ می ۲۰۰۹
اخبار روز:
در تماسی با
یکی از بستگان
کارگران
زندانی وی اظهار
داشت: ما در
این هفته
نیزفعالیت
برای آزادی
عزیزانمان ،
از زندان را
با جدیت ادامه
دادیم.در این
مدت به مراجع
قانونی و نهاد
های حقوق بشری
مختلف یا نامه
و شکایت
نوشتیم و یا
برای رهایی
بستگان زندانی
خود به آنها
مراجعه و
درخواست
ملاقات
کردیم.بعد از
نوشتن نامه و
عرض حال به
رییس قوه
قضایی به
کمیسیۆن اصل، ۹۰ مجلس
شکایت و از
آنها تقاضای
رسیدگی
کردیم، بعد از
آن به سازمان
حقوق شهروندی
مراجعه
کردیم.به
روزنامه ها
مراجعه
کردیم و نسخههایی
از شکایات و
در خواست هایی
را که به
شورای عالی
قضایی داده
بودیم برای
آنها
فرستادیم
اما.تنها
روزنامه
اعتماد ملی
حاضر به
انتشار نامه
ما به رییس
قوه قضای
شد.شنیدیم که
روزنامه
اعتماد هم می
خواسته آن را
منتشر کند اما
گویا آقای
الیاسی مانع شده
است.به
ستادهای
انتخاباتی
آقای موسوی و
کروبی هم مراجعه
کردیم و از
آنها هم
تقاضای یاری
کردیم، آنها هم
بحرفهای ما
گوش کردند ولی
هنوز اقدامی
از آنها ندیدهایم.ارتباط
های ما همچنان
با بستگان
زندانی مان
بکلی قطع شده
و ما کوچکترین
اطلاعی از
وضعیت و حال
روز آنها
نداریم.در این
هفته
خوشبختانه
تمام زنان
زندانی به
غیر از جلوه
جواهری از
زندان رها
شدند،در
روزهای سه
شنبه و چهار
شنبه این
هفته نیز
جمعا ۷ نفر از
مردان زندانی
که در پارک
لاله دستگیر
شده بودند
آزاد شدهاند،
اما فعلا نه
هیچیک از ۱۵
نفری که در
تعاونی
کارگران
فلزکار
مکانیک
بازداشت شدهاند
آزاد شدهاند
و نه خبری در
مورد حال و
روز و تکلیف
آنها به
خانواده
هایشان
میدهند،با
اینکه ما
نگران هستیم و
به فعالیت
هایمان تا
آزادی همه کسانی
که در زندان
هستند، می
خواهیم ادامه
دهیم، اما
امیدواریم که
عزیزان ما را
تا پیش از
انتخابات
آزاد کنند.ما
جدا نگران
وضعیت سلامتی
روحی و جسمی
آنها هستیم و
بی خبری ما از
آنها این
نگرانی را
بیشتر میکند.اگر
امروز ۵ شنبه ( ٣۱
اردیبهشت)
دادگاه
انقلاب تعطیل
نبود باز هم
برای تعین
تکلیف
بستگانمان به
آنجا میرفتیم.
ما تا آزادی
عزیزانمان که
بیگناه
زندانی شدهاند
و تا روزی که
آنها آزاد
نشدهاند دست
از فعالیت بر
نخواهیم داشت
حرف یک کارگر پرستار درباره انتخابات
« دولت احمدی نژاد تاكنون در این 4 سال برای ما پرستاران كاری انجام نداده و اصلا ارزشی برای ما قائل نبوده است. اما درست سر انتخابات برای جلب آرای ما سریعا فیش های حقوقی مان را در اردیبهشت صادركردند. درصورتی كه هیچگاه سابقا چنین چیزی را از آن ها مشاهده نكرده بودیم. این ها فكرمی كنند كه با این كارها می توانند پرونده ننگین خود را در این 4 سال بپوشانند. در حالی كه ما هیچوقت رفتارهای تحقیر آمیز آن ها با خودمان ر افراموش نمی كنیم.....»
منبع: آژانس ایران خبر
2 خرداد 88
بیکاری وسیع کارگران پلاستیک سازی ها
کارگران پلاستیک سازی ها نیز فوج فوج به جرگه بیکاران می پیوندند. سرمایه داران صاحب کارخانه های تولید لاستیک سرمایه گذاری در عرصه های دیگر استثمار نیروی کار را سودآورتر ارزیابی می کنند و به همین دلیل رغبت چندانی به ادامه کار در این رشته ندارند. این سرمایه داران همچون همه همتایان طبقاتی خویش برای تعطیل کارخانه و بیکارسازی خیل وسیع توده های کارگر معمولاً همه جا از سیاست واحدی پیروی می کنند و برای پیشبرد امور با بهره گیری از تجارب یکدیگر به برنامه ریزی های یکسانی دست می زنند. اولین اقدام همه آن ها خودداری از پرداخت دستمزدهای کارگران برای ماه های طولانی است. آنان با این کار خود از یک سو تمام پولی را که باید صرف پرداخت بهای نیروی کار شود یک راست به مصرف ترمیم کسر و کمبود وجوه مربوط به سرمایه گذاری های نوین خویش می رسانند و از سوی دیگر کارگران را وادار به تمرین پذیرش بیکاری و قبول تدریجی بیکارشدن می کنند. سرمایه داران پلاستیک سازی ها کارخانه به کارخانه این سیاست را با موفقیت پیش برده اند. تا امروز بسیاری از کارخانه ها را تعطیل و جمعیت وسیعی از کارگران را بیکار ساخته اند.
2 مهر 8
2
خرداد:احضار
يکی ديگر از
اعضای
سنديکای هفت تپه
فعالان
حقوق بشر:
جليل احمدی
فعال کارگری و
عضو سنديکای
شرکت کشت و
صنعت نيشکر
هفت تپه روز
جاری طی
احضاريه ای
مکتوب به
دادسرای
عمومی شوش
احضار شد.
طی احضاريه
مذکور، اين
فعال کارگری
بايد فردا
مورخه 2
خردادماه راس
ساعت 9 صبح در
شعبه دو بازپرسی
دادگستری شوش
برای ارائه
آخرين دفاعيات
خود در خصوص
پرونده دوم
فعالان
کارگری
سنديکای هفت
تپه حاضر شود.
اعضا سنديکای
هفت تپه و
وکيل اين
فعالان کارگری
معتقدند
پرونده مذکور
فاقد وجاهت
قانونی است
زيرا پيش تر
اين فعالان به
اتهام ايجاد
سنديکا مورد
محاکمه و
محکوم به
يکسال حبس شده
اند و به
جريان
انداختن اين
اتهام در پرونده
ای موازی غير
قانونی است.
ادامه اعتصاب کارگران چینی کرد در کرمانشاه
کارگران چینی کرد کرمانشاه همچنان در اعتصاب به سر می برند. آنان بیش از یک هفته است که چرخ کار و تولید را متوقف ساخته و اعلام کرده اند که اعتصاب را تا گرفتن همه مطالبات خود ادامه خواهند داد. کارگران چینی کرد هر کدام 8 تا 15 سال سابقه کار در این شرکت دارند و با بیشترین شدت استثمار شده اند. مطالبات کارگران عبارت است از: انصراف سرمایه داران از حذف گروه های کاری آنان و پرداخت مزایای مربوط به 3 ماه تولید که سرمایه دار صاحب کارخانه در طول این مدت آن را مصادره کرده و از پرداخت آن سر باز زده است. کارگران مدت ها برای گرفتن این مطالبات تلاش کردند، اما به هیچ جایی نرسیدند و به دنبال بی نتیجه ماندن این اعتراضات بود که چرخ تولید را از کار انداختند و اعتصاب خود را آغاز کردند.
منبع: آژانس ایران خبر
3 خرداد 88
در اعتراض به اجرا نشدن دستور رئيس جمهور
كارگران سايپادر مقابل اين شركت تجمع كردند
نزديك به 60 نفر از كارگران پيمانكاري شاغل در خودروسازي سايپا، در اعتراض به اجرا نشدن دستور رئيس جمهور مبني بر تبديل وضعيت وضعيت شغليشان مقابل كارخانه سايپا تجمع كردند.
ايلن1388/3/3 ا:
جمعي از
كارگران
پيمانكاري
شاغل در خوردرو
سازي سايپا در
تماس با
خبرگزاري كار
ايران از
تصميم خود
براي تجمع در
مقابل
كارخانه خودروسازي
ساپيا خبر
دادند.
به گزارش
ايلنا، اين
كارگران كه
تعداد آنها در
حدود 60 نفر
است، علت اين
تجمع را
خودراي كارفرماي
خود از اجراي
دستور رئيس
جمهور مبني بر
تبديل وضعيت
استخدامي اين
كارگران از
پيمانكاري به
قراردادي
عنوان كردند.
به گفته تجمعكنندگان
كه از كارگران
شركت بههنگام
آفرين
سايپايكي از
زيرمجموعههاي
خودروسازي
سايپا و
سازنده شاسي
خودروي نيسان
وانت(زامياد)
هستند،
كارفرماي
پيماني اين
كارگران در
حالي قرار است
تغيير كند كه
طبق دستور
رئيس جمهور و
نيز گفتههاي
اخير وزير
صنايع، وضعيت
استخدامي
كارگران
پيماني بايد
به قراردادي
تغيير كند.
اين كارگران
كه مدعي داشتن
حداقل 10 سال
سابقه كار
پيمانكاري در
اين شركت
هستند،
افزودند: به
ما گفته شده
به دليل تغيير
پيمانكار بايد
به محل ديگري
كه در مجاورت
محل فعلي است
نقل مكان
كنيم.
تجمعكنندگان
معتقد هستند
كه
كارفرمايان
براي اجزا
نكردن دستور
رئيس جمهور،
موضع تغيير
پيمانكار را
مطرح كردند.
پايان پيام
اعتراض رانندگان کامیون های حمل زباله
کارگران راننده کامیون های حمل زباله به سطح نازل دستمزدهای خویش اعتراض دارند. آنان ماه های طولانی است که برای افزایش حقوق خود مبارزه می کنند. شرایط کار آنان بیش از حد وخیم و طاقت فرسا است. از هیچ گونه امکانات ایمنی برخوردار نیستند. مجبورند که در مهلک ترین و ضد بهداشتی ترین شرایط تن به کار و استثمار شدن دهند. فضای تنفسی محیط های کار آنان از کلیه میکرب ها و سموم بیماری زا آکنده است و همه نوع امراض مدام تندرستی آنان را تهدید می کند. کارگران راننده کامیون های حمل زباله با تحمل تمامی این سختی ها و شرایط مرگبار دستمزدی بسیار نازل دریافت می کنند. 300 کارگر راننده این کامیون ها در اعتراض به این وضعیت در روز جمعه اول خرداد به طور متحد و برنامه ریزی شده دست به ایجاد اختلال در ترافیک محور تهران – آبعلی زدند. کارگران اعلام کردند که خواستار افزایش دستمزد هستند و مختل نمودن عبور و مرور وسائط نقلیه در جاده مذکور را به عنوان راهکار مبارزه خویش برای اعمال فشار بر سرمایه داران و مجبور ساختن دولتمردان به قبول مطالبات خویش انتخاب کرده اند.
منبع: آژانس ایران خبر
3 خرداد 88
حکم اخراج و احضار به دادگاه انقلاب ، رئیس هیئت مدیره سندیکای طرح نیشکر هفت تپه شوش
بنابه
گزارشات
رسیده از طرح
نیشکر هفت تپه
شوش، آقای علی
نجاتی رئیس
هیات مدیرۀ
سندیکا ی کارگران
نیشکر هفت تپه
علاوه بر
اخراج از کار به
دادگاه
انقلاب شوش
فرخوانده شده
است.
روز شنبه 2
خرداد ماه
آقای علی
نجاتی طی
احضاریه ای
که از دادگاه
انقلاب شوش
دریافت نمود
به او اعلام شده
است که روز سه
شنبه 5
خردادماه
باید در دادگاه
انقلاب شوش
حاضر شود.این
احضار به
دادگاه در پی
دستگیری آقای
نجاتی در 18
اسفندماه صورت
گرفته است و
بازجویان
وزارت
اطلاعات
پروندۀ جدیدی
علیه او گشوده
اند . در روزهای
اخیر 2 تن دیگر
از فعالین
کارگری نیشکر
هفت تپه به
دادگاه
انقلاب
احضار شده
بودند.
آقای علی
نجاتی رئیس
هیئت مدیره
سندیکای کارگران
نیشکر هفت تپه
از 8 فروردین
ماه طی حکمی که
توسط مددی
مدیر عامل طرح
نیشکر هفت
تپه اخراج
گردید.علت
اخراج او را
غیبت بیش از 14
روز ذکر کرده
اند. در حالی
که آقای نجاتی
در زمانی که
غیبت بیش از 14
روز ذکر شده،
در بازداشت مامورین
وزارت
اطلاعات بسر
می برد.
همچنین از 8 فروردین
ماه تمامی
حقوق و مزایای
او را قطع کرده
اند و در
شرایط سخت
معیشتی قرار
داده اند. وزارت
اطلاعات با
اخراج او از کار
سعی در مرعوب
کردن سایر
کارگران دارد
تا آنها را از
سندیکای
انتخابی خود
وادار به عقب
نشینی کند.
از طرفی دیگر
در رابطه با
پرونده
سازیهای سال گذشته
توسط وزارت
اطلاعات علیه
فعالین کارگری
که به دلیل به
تعویق افتادن
حقوق خود دست
به اعتراض زده
بودند ، ودر 2 آذر
1387 در دادگاه
انقلاب مورد
محاکمه قرار
گرفته بودند.
اخیرا احکام
سنگین و غیر
انسانی علیه
اعضای اصلی
سندیکای
کارگران
نیشکر هفت تپه
صادر شده است
که احکام آن
به قرار زیر
می باشد: آقایان
علی
نجاتی،جلیل
احمدی،فریدون
نیکو فردو
قربان علیپور
هر کدام به 6
ماه حبس
تعزیری و 6 ماه
حبس تعلیقی و 3
سال محرومیت
از شرکت در
انتخابات
کارگری
همچنین آقای
محمد حیدری
مهر محکوم به 4
ماه حبس
تعزیری و 8 ماه
حبس تعلیقی و 5
سال محرومیت
از شرکت در
فعالیتهای کارگری
شدند. لازم به
یادآوری است
تمامی افراد محکوم
شده فوق از
اعضای اصلی
سندیکای
کارگران
نیشکر هفت تپه
می باشند.
آقای علی
نجاتی رئیس
هیئت مدیره
سندیکای نیشکر
هفت تپه در
آخرین
دستگیری که
در 18 اسفند ماه
با یورش
مامورین
وزارت
اطلاعات
دستگیر و به سلولهای
انفرادی
زندان اداره
اطلاعات شوش انتقال
داده شد و پس
از 2 روز
بازجوئیهای
مستمر وقرار
دادن او تحت
فشارهای روحی
،او را به سلو
لهای انفرادی
اداره
اطلاعات
دزفول منتقل کردند.او
در تاریخ 22
اسفندماه از
زندان وزارت اطلاعات
در دزفول به
سلولهای
انفرادی
زندان مخفی
وزارت
اطلاعات در
اهواز منتقل
شد و تا تاریخ 25
فروردین ماه
با کفالت آزاد
شد. آقای
نجاتی در طی
مدت بازداشت
دهها بار با
چشم بند مورد
بازجوئی قرار
گرفت و
زمانهای
بازجوئی او
بین 3 الی 7 ساعت
بطول می
انجامید. او
در طی این مدت
تحت فشارهای
روحی شدید
قرار داشت.
فعالین حقوق
بشر و دمکراسی
در ایران،
صدور احکام
سنگین و غیر
انسانی،
اخراج رئیس هیئت
مدیره این
سندیکا و
احضار به
دادگاه انقلاب
را محکوم می
کند و از
سازمان جهانی
کار( آی. ال.او) و
بخصوص
ازاتحادیه
بین المللی
کارگران (آی.
یو.اف) می
خواهد که از
اعضای
سندیکای
کارگران
نیشکر هفت تپه
که عضو این
اتحادیه است
حمایت فعال
نمایید.
منبع خبر : فعالین حقوق بشر و دموکراسی
تجمع اعتراضی معلمان در مقابل مجلس شورای اسلامی
دهها تن از معلمان حقالتدريسی استان های مختلف کشور روز یکشنبه 3 خرداد ماه در اعتراض به عدم استخدام رسمی خود در مقابل مجلس رژیم تجمع اعتراضی بر پا کردند.
معلمان حق التدریسی استان های اصفهان، زنجان، چهارمحال و بختياری، كردستان، ايلام، گيلان، لرستان، كرمانشاه و هرمزگان به نمایندگی از هزاران تن از معلمان حق التدریسی در تجمع اعتراضی خود در مقابل مجلس با سر دادن شعارهایی از قبیل "وزير بی كفايت استعفا استعفا"، "وزير بی كفايت خجالت خجالت"، "مخالفين اين طرح استدلال استدلال" و "مرفهين بی درد استعفا استعفا" اعتراض خود را به عدم تصویب لایحه استخدام رسمی معلمان مذکور توسط مجلس رژیم بیان نمودند.
نامه اعتراضی شورای اتحاديه های كارگري استراليا به مقامات جمهوری اسلامی
شورای اتحادیه های کارگری استرالیا "آی سی تی یو" با ارسال نامه ای اعتراض شديد خود را نسبت به دستگيری فعالان كارگری در مراسم گراميداشت روز جهانی كارگر و نقض حقوق پايه ای كارگران در ايران به مقامات جمهوری اسلامی اعلام نمود.
در بخشی از اين نامه آمده است، شورای اتحادیه های کارگری استرالیا یکبار دیگر از طرف نهادهای وابسته و دو میلیون عضو خویش به شما نامه می نویسد تا به شدیدترین وجه ممکن مراتب اعتراض و نگرانی های جدی و مستمر خود را نسبت به حوادثی که مراسم گرامی داشت روز جهانی کارگر را خدشه دار نمودند و نیز وخامت وضعیت حقوق پایه ای کارگری و دیگر حقوق ابتدائی انسانی در جمهوری اسلامی ایران ابراز کند.
در پايان اين نامه از سران رژيم اسلامی خواسته شده است تا همه دستگیر شدگان اول ماه مه را آزاد کند و با اقدامات لازم احترام به حقوق کارگران در ایران را تضمین نماید.
انتقال
تعدادی از
بازداشت
شدگان روز
جهانی کارگر به
بند عمومی
زندان اوین
بر
اساس گزارشات
رسیده،
تعدادی از
دستگیر شدگان
مراسم روز
جهانی کارگر
تهران طی
روز جاری از
سلول های بند 240
به بندهای
عمومی زندان
اوین منتقل
شده
اند.
گزارش
رسیده حاکی
است تعدادی از
فعالین کارگری
دستگیر شده از
جمله "جلوه
جواهری، نسیم
عظیم زاده،
افسانه عظیم
زاده، شریفه
محمدی، بهنام
ابراهیم
زاده، کاوه
مظفری، محمد
لطفی آذر، منصور
حیات غیبی،
سعید نوری،
محسن ثقفی،
علیرضا ثقفی،
شاپور
احسانی" و
تعدادی دیگر
از دستگیر
شدگان به
بندهای 3، 7 و 8
زندان اوین
انتقال یافته
اند.
لازم
به ذکر است،
"جعفر عظیم
زاده" و فعال
کارگری
دستگیر شده
دیگری با نام
"اشرفی" از
بند 240 زندان
اوین به بند
امنیتی 209 که
بند بازداشتگاه
وزارت
اطلاعات می
باشد، منتقل
شده اند.
اعتصاب کارگران شرکت ساختمانی و تأسیساتی رهگام در ارومیه
روز یکشنبه 3 خرداد 15 نفر از کارگران شرکت رهگام در اعتراض به 2 ماه حقوق معوقه و همچنین واریز نشدن حق بیمه دست به اعتصاب زده و خواهان پرداخت فوری مطالبات خود شدند.
کارفرمای این شرکت در پاسخ به خواست کارگران و جهت متفرق نمودن آنان به تهدید کارگران پرداخته و گفته است که اگر به سر کارشان نروند پلیس 110 را خبر خواهد کرد.
کارگران معترض با بی اعتنایی به تهدیدات کارفرمای این شرکت قاطعانه اعلام کردند تا دستیابی به مطالباتشان به اعتصاب خود ادامه خواهند داد.
لازم به ذکر است شرکت رهگام هم اکنون به عنوان پیمانکار در پروژه ساخت ساختمان شعبه مرکزی بانک صادرات ارومیه فعالیت می کند.
اعتراض انجمن صنفی روزنامه نگاران به توقيف ياس نو، مردم و جامعه:
به
گزارش
روزنامه سرمايه
در تاریخ 3
خرداد 1388 آمده
است : انجمن
صنفی روزنامه
نگاران ايران
ديروز بيانيه
ای را درباره
توقيف دوباره
روزنامه ,ياس
نو, و اعلام
لغو امتياز
هفته نامه
,مردم و جامعه,
منتشر کرده است
که متن آن را
می
خوانيد:روزنامه
ياس نو پس از
صدور حکم
قضايی و رفع
ممنوعيت
انتشار در اقدامی
بديع و بی
سابقه از جانب
معاونت
مطبوعات وزارت
فرهنگ و ارشاد
اسلامی پس از
انتشار يک شماره
توقيف شد.
روزنامه ياس
نو که در سال 82
توسط
دادستانی
تهران توقيف
موقت شده بود
پس از شش سال و
طی مراحل
دادرسی و
محاکمه اجازه
انتشار يافت.
داستان توقيف
موقت و سير
رسيدگی به
پرونده اين
روزنامه و
توقيف دوباره
آن پس از
انتشار يک
روزه توسط
دبير هيات
نظارت بر مطبوعات
می تواند به
خوبی نشان
دهنده نگاه
دولت نهم به
موضوع آزادی
مطبوعات و
حقوق شهروندی
باشد و همين
نگاه را می
توان در اعلام
لغو امتياز
نشريه مردم و
جامعه مشاهده
کرد. به طور
اجمال و برای
اطلاع عموم
اعلام می شود که
پرونده اين
روزنامه پس از
رسيدگی در
دادگاه کيفری
استان به صورت
علنی و با
حضور هيات
منصفه به صدور
حکم مبنی بر
پرداخت جريمه محکوميت
منجر شد و در
فرصت قانونی 20
روزه نيز شاکيان
نسبت به صدور
اين حکم
اعتراضی
نکردند، در
نتيجه اجرای
اين حکم از
طرف دادگاه به
دايره اجرای
احکام
دادگستری
تهران ابلاغ
شد و با اجرای
اين حکم
مديرمسوول
روزنامه ياس نو
رقم جريمه را
پرداخت و از
آنجا که ماده 44
قانون
مطبوعات مبنی
بر اينکه
,هرگاه حکم
دادگاه مبنی
بر برائت يا
محکوميتی
باشد که
مستلزم سلب حقوق
اجتماعی
نباشد از
نشريه در
صورتی که قبلاً
توقيف شده
باشد، بی درنگ
رفع توقيف
خواهد شد و
انتشار مجدد
آن بلامانع می
باشد, صراحت
دارد، مجدداً
منتشر شد. اما
با کمال تعجب
پس از انتشار
اولين شماره و
در آستانه چاپ
دومين شماره
معاونت
مطبوعاتی و
دبير هيات نظارت
بر مطبوعات با
ارسال نامه ای
به چاپخانه از
چاپ اين
روزنامه به
استناد نامه
دادستان تهران
مبنی بر
درخواست
رسيدگی
دوباره به اين
پرونده
جلوگيری کرد و
اين در حالی
است که نامه
دادستانی
هرگز بر توقيف
و ممنوعيت
انتشار اين
روزنامه
اشاره ای
ندارد، بر اين
پايه همه
مسووليت
توقيف
روزنامه که با
هيچ منطق قانونی
و حقوقی
انطباق ندارد
متوجه
مسوولان مربوطه
در وزارت
فرهنگ و ارشاد
اسلامی و
بالطبع دولت
نهم
است.متاسفانه
همين اتفاق به
گونه ديگری در
مورد هفته
نامه در حال
انتشار ,مردم
و جامعه,
تکرار شده است
و آن اينکه پس
از انتشار منظم
اين نشريه به
ناگاه از سوی
دبير هيات
نظارت اعلام
می شود که اين
نشريه قبلاً
مشمول ماده 16
قانون
مطبوعات شده و
با اين بهانه
جلوی ادامه
انتشار اين
نشريه گرفته
می شود و
البته
مسوولان اين
دولت به ويژه
وزارت فرهنگ و
ارشاد اسلامی
حتی در اين حد
توجه ندارند که
اگر می خواهند
جلوی انتشار
روزنامه يا
نشريه ای را
بگيرند بايد
به گونه ای
عمل کنند تا
هزينه گزافی
بر دوش صاحب
امتياز و
مديرمسوول
نيفتد و
روزنامه
نگاران
اينگونه
امنيت شغلی و
حرفه ای شان
بازيچه سهل
انگاری و
تصميم گيری
های بدون محمل
قانونی آنان
نشود.
اين در حالی
است که
مسوولان اين
وزارتخانه اساساً
خود بايد حامی
و مشوق فعاليت
های مطبوعاتی
باشند.,انجمن
صنفی روزنامه
نگاران ايران,
توقيف دوباره
روزنامه ياس
نو و اعلام
لغو امتياز نشريه
,مردم و جامعه,
را فاقد وجاهت
قانونی می داند
و همچون گذشته
همه دست
اندرکاران
امور مطبوعات
را به رعايت
اصول و موازين
قانونی و حقوقی
دعوت می کند و
به جد از
دستگاه قضايی
می خواهد که
در جهت دفاع
از آزادی های
قانونی و
مشروع و حقوق
شهروندی به
بررسی و
رسيدگی اين
موضوع
بپردازد و
اينکه آيا
مسوولی می تواند
با
سوءاستفاده
از جايگاه
حقوقی خود به
تضييع و تحديد
حقوق و آزادی
های مصرح در
قانون اساسی و
قوانين
موضوعی به
ويژه در امور
مطبوعات بپردازد؟
همچنين ,انجمن
صنفی روزنامه نگاران
ايران, خواهان
اعلام وضعيت
سجاد خاکساری
خبرنگار هفته
نامه ,قلم
معلم, است.
وی در تاريخ
ششم ارديبهشت
سال جاری در
تجمع معلمان
حق التدريس در
ميدان
بهارستان که
به منظور تهيه
گزارش برای
سايت معلمان
حضور داشته، بازداشت
شده است و از
آن روز تاکنون
در زندان اوين
به سر می
برد.ما همچون
گذشته به
مسوولان و دولتمردان
هشدار می دهيم
که خدشه دار
کردن امنيت
شغلی و
استقلال حرفه
ای روزنامه
نگاران با
توقيف و
تعطيلی پی
درپی به نفع
هيچ کس و به ويژه
حاکميت نيست و
اميدواريم با
بازگشت همه به
قانون
روزگاری را
شاهد باشيم که
روزنامه
نگاران اين
مرز و بوم
بتوانند با
امنيت خاطر به
ايفای وظيفه
حرفه ای و
رسالت
مطبوعاتی خود
بپردازند و
راه رشد و
توسعه جمهوری
اسلامی ايران
را هموار
کنند.
اجتماع اعتراضی کارگران سایپا
حدود 60 نفر از کارگران شرکت های پیمانکار سایپا در مقابل ساختمان این کارخانه اجتماع کردند تا به سیاست های ضدکارگری سرمایه داران مسؤل این تراست بزرگ اعتراض کنند. کارگران خواستار تضمین اشتغال خویش و عقد مستقیم قرارداد کار با سایپا هستند. آنان اکنون به صورت پیمانی و از طریق یک شرکت پیمانکار در اختیار سایپا قرار دارند. این کارگران در زمره خیل کثیر کارگرانی هستند که علاوه بر تحمل شدیدترین شکل استثمار سرمایه از هیچ نوع امنیت شغلی و تضمین ادامه کار خود نیز برخوردار نیستند. شرکت های پیمانکاری هر زمان که اراده کنند و به محض یافتن نیروی کار شبه رایگان تر بدون هیچ پرس و جو کارگران شاغل خود را راهی دیار بیکاری و گرسنگی می سازند. کارگران پیمانکار سایپا و همزنجیران مشابه آن ها که هر کدام بیش از ده سال پیشینه کار کردن و استثمار شدن در این شرکت دارند، سال ها است که به جنایات سرمایه اعتراض می کنند و زیر فشار همین اعتراضات بوده است که بالاخره سرمایه داران را به قبول خواست خود دایر بر عقد مستقیم قرارداد کار با سایپا مجبور ساختند. سایپا زیر فشار مبارزات کارگران و شروع اعتصاب متحد آن ها وعده داد که تقاضای آنان را جامه عمل پوشد اما باز هم به محض بازگشت کارگران به کار مطابق معمول به وعده خود عمل نکرد. اجتماع اعتراضی 60 کارگر پیمانکار سایپا در اعتراض به اقدام اخیر سرمایه داران و عدول آن ها از اجرای تعهد خود صورت گرفته است. اجتماع کنندگان خواستار انعقاد مستقیم قرارداد میان خود و سایپا و تضمین اشتغال خویش هستند.
منبع: ایلنا
3 خرداد 88
وقتی حذف اضافه کاری به فاجعه تبدیل می شود!
اضافه کاری جنایتی است سهمگین اضافه بر تمامی جنایات دیگر که صاحبان سرمایه و نظام کارگرکش سرمایه داری بر توده های کارگر تحمیل می کنند. کارگری که در جهنم سرمایه داری ایران در طول هر شبانه روز 8 ساعت برای سرمایه داران خصوصی یا دولت سرمایه داری کار می کند، در بهترین حالت در قبال کل این 8 ساعت فقط ارزشی معادل 40 دقیقه را به خود یعنی به بازتولید نیروی کار خود یا امرار معاش خود و خانواده اش اختصاص می دهد. آنچه او به صورت دستمزد دریافت می کند صرفاً ارزشی معادل این 40 دقیقه کار است و در نتیجه تمامی 7 ساعت و 20 دقیقه دیگر را به طور کاملاً رایگان و بدون دریافت هیچ ریالی برای سرمایه دار کار می کند. به بیان دقیق تر و واضح تر، حاصل کار همه این 7 ساعت و 20 دقیقه یکراست به ارزش اضافی یا همان سود سرمایه دار تبدیل می شود. مسأله اضافه کاری وسعت، عمق، شدت و درجه توحش این استثمار را بازهم جنایتکارانه تر، سبعانه تر و مرگبارتر می کند. سرمایه دار در قبال ساعات اضافه کاری کارگران جز افزایش مواد اولیه به هیچ افزایش دیگری در بخش ثابت سرمایه خود نیاز ندارد. فقط مصرف بسیاراندک آب و برق و گاز و استهلاک بسیارناچیز ماشین آلات و ساختمان درساعات اضافه کاری را باید هزینه کند، وگرنه هیچ ماشین آلات جدیدی نمی خرد، به هیچ ساختمان و سالن و کارگاه تازه ای نیاز ندارد، مجبور به اضافه کردن هیچ سرویس حمل و نقلی نیست، هیچ نوع حق بیمه اضافه ای برای کارگران نمی پردازد و هیچ ریالی به حق بازنشستگی کارگران اضافه نمی کند. کل این عوامل و داده ها سبب می شود که سرمایه داران در ازای ساعات اضافه کاری هر کارگری هم نرخ سود سرمایه های خود را به صورت بسیار چشمگیری بالا برند و هم بر شدت استثمار کارگران به گونه ای هولناک بیفزایند، به طوری که ( درصورت 6 ساعت اضافه کاری روزانه ) اگر مثلا به 40 دقیقه سهم کارگر 20 دقیقه اضافه شود به 7 ساعت و 20 دقیقه سهم سرمایه دار 5 ساعت و 40 دقیقه اضافه می شود. به عبارت دیگر، در حالت اضافه کاری، از مجموع 14 ساعت کار روزانه، مزد کارگر فقط معادل یک ساعت و سود سرمایه دارمعادل 13 ساعت می شود. یعنی، در حالت اضافه کاری، نرخ استثمار 1200 درصدی ( 12 برابری) به نرخ استثمار 1300 درصدی ( 13 برابری) تبدیل می شود. سرمایه داران و دولت های سرمایه داری در سراسر دنیا و بیشتر از همه جا در جوامعی مانند ایران بیشترین اضافه کاری ها را بر گرده توده های کارگر بار می کنند تا از طریق توسعه انفجارآمیز استثمار بخش شاغل بردگان مزدی شمار این کارگران را به حداقل برسانند و خود را حتی الامکان از استخدام نیروی کار تازه بی نیاز گردانند. آنان در این گذر و با توسل به این جنایت فاحش، کل روزانه کار متعارف 3 کارگر را بر دوش 2 کارگر می اندازند. سودی که به طور معمول از استثمار 3 کارگر به چنگ می آورند با استثمار 2 کارگر نصیب خود می سازند. آنان در همین راستا نیاز خود به کارگاه بیشتر و ماشین آلات انبوه تر و سرویس های حمل و نقل کثیرتر و بسیاری از مایحتاج دیگر روند کار و تولید را کاهش می دهند. صاحبان سرمایه همراه با همه این صرفه جوئی ها، این تقلاهای کثیف و شوم برای افزایش نرخ استثمارها و نرخ سودها، صفوف بسیار طولانی کارگران بیکار را باز هم طولانی تر و طولانی تر می سازند. آنان از همین طریق رقابت هولناک درون توده های کارگر گرسنه و نفرین شده بیکار برای یافتن کار را هر چه بیشتر تشدید می کنند و آن ها را در چنان شرائط دهشتناکی قرار می دهند که به فروش هر چه ارزان تر و شبه رایگان تر نیروی کار خود رضایت دهند. سرمایه داران با تحمیل اضافه کاری ها بر کارگران به تمامی این خون آشامی ها دست می زنند و کلیه این اهداف کثیف و تبهکارانه را دنبال می نمایند.
افزون بر این ها، در نظام سرمایه داری حتی زمان کار روزانه متعارف عاملی وحشتناک در فرسایش بدون هیچ مرز و محدوده توان جسمی و فکری و قوای دماغی توده های کارگر است. همین زمان کار روزانه رایج سدی عظیم بر سر راه آسایش لازم بدنی و پرورش و رشد و بالندگی وضعیت روحی و قوای فکری کارگران است. کارگری که 8 ساعت کار می کند و استثمار می شود و زجر می کشد و می فرساید و از هستی ساقط می شود هیچ فرصتی برای راحت جسم و فکر و آموزش و رشد و اعتلای قدرت تفکر و خلاقیت و دانش خود پیدا نمی کند. اضافه کاری به طورکلی و به هر میزان، چه رسد به ساعت های ممتد آن، این فاجعه را بازهم هولناک تر و کشنده تر و تحمل ناپذیرتر می کند. اضافه کاری شیرازه هستی کارگران و روابط متعارف عاطفی و اخلاقی و انسانی و اجتماعی آن ها با افراد آشنا و انسان های دیگر را متلاشی می سازد. اضافه کاری فاجعه ای عظیم برای توده های کارگر است و تحمل این فاجعه شوم از سوی کارگران گواه شرایط جهنمی انسان ستیزانه ای است که سرمایه داری بر آن ها تحمیل کرده است. کارگری که اضافه کاری را قبول می کند برای پرهیز از خطر حتمی گرسنگی و تحمل ذلت و مرگ ناشی از نداری خود و خانواده اش خویشتن را از همان ساعات ناچیز استراحت نیز محروم می کند. از این هم هولناک تر، با توجه به این که کارگاه های ایران به علت فقدان کامل ایمنی بیشتر به سلاخ خانه شبیه هستند تا به کارگاه و با درنظرگرفتن این که خستگی کارگر در اثر اضافه کاری دقت او را کمتر و امکان دچارشدن او را به سانحه بیشتر می کند کارگری که اضافه کاری را قبول می کند خود را بیش از پیش در معرض مرگ یا دست کم معلولیت قرارمی دهد و خانواده اش را از وجود تنها نان آور خود محروم می کند. قبول اضافه کاری از سوی توده های کارگر گواه سلطه بالاترین میزان توحش و سفاکی و درندگی سرمایه بر هست و نیست آنان است. گواه آن است که سرمایه شدت استثمار و میزان بی حقوقی و ستمکشی کارگران را تا جایی بالا برده است که آنان دیگر با فروش متعارف نیروی کار خود مطلقاً قادر به ادامه معاش و بازتولید نیروی کارشان برای فروش مجدد نیستند. گواه آن است که شدت بربریت سرمایه تا جایی است که کارگر از کل عمر و زندگی و همه چیز خود چشم می پوشد و به هر نوع سلاخی تن می دهد تا شاید مرگ محتوم ناشی از گرسنگی فرزند یا فرزندانش را به تعویق اندازد. گواه آن است که درندگی و توحش سرمایه به جایی رسیده است که کارگر با آن که مرگ خود در اثر سانحه هنگام کار را به چشم می بیند اما چاره ای جز سپردن جسم و جان خود به تیغ بیرحم سرمایه ندارد. فاجعه اضافه کاری تا این حد عظیم و وحشتناک است. حال برای لحظه ای به این بیندیشیم که در جهنم سراسر وحشت و دهشت و مرگ سرمایه داری ایران قبول همین فاجعه سیاه انسانی برای کارگران تبدیل به غنیمتی سترگ و دریچه ای به سوی حیات می شود!! کارگران مجبورند برای گرفتن ساعات اضافه کاری به هر دری بزنند و از طول زمان آن به هر میزان که باشد با آغوش باز استقبال کنند!! کارگران کارخانه دنیای فلز مثل میلیون ها کارگر دیگر همسرنوشت خویش در ایران دقیقاً در چنین وضعی قرار دارند. این کارگران تا چند روز پیش هر کدام در هر شبانه روز 6 ساعت اضافه کاری می کردند. آنان هر روز 14 ساعت در بدترین شرایط کار می کردند و با نرخ استثماری 1300 درصدی استثمار می شدند و اینک سرمایه دار به دلیل کاهش رونق بازار فروش، اضافه کاری ها را حذف کرده است. این امر یعنی حذف اضافه کاری ها برای کارگران تبدیل به فاجعه ای بزرگ شده است!! کارگران از این که دیگر با نرخ استثمار 1300 درصدی استثمار نمی شوند و مجبورند به زمان کار و استثمار کمتری تن دردهند عزا گرفته اند!! سرمایه داری ایران می خواهد تحمل سهمگین ترین، فرساینده ترین، مرگبارترین و ننگین ترین میزان توحش را به تنها راه ادامه زندگی بردگان مزدی دوزخ نشین و داغ لعنت خورده تبدیل کند. آیا می تواند؟
کمیته هماهنگی برای ایجاد تشکل کارگری
3 خرداد 1388
تجمع
معلمان حقالتدريسب
در مقابل مجلس
به گزارش
خبرگزاری کار
ایران – ایلنا
در تاریخ 3
خرداد 1388، حقالتدريسى
و آموزشياران
نهضت
سوادآموزي،
صبح امروز
مقابل درب اصلى
مجلس تجمع
كردند. اين
طرح هفته
گذشته در دستور
كار مجلس
شوراى اسلامى
بود كه به
دليل عدم
تامين بار
مالى آن، به
مدت يك ماه
مسكوت گذاشته
شد تا
نمايندگان طى
رايزنياى با
دولت، مشكل
قانونى اين
طرح را رفع
كند.
به گزارش
ايلنا،
معلمان حقالتدريسى
كه در مقابل
مجلس تجمع
كردهاند از
شهرهاى
اصفهان،
زنجان، چهارمحال
و بختياري،
كردستان،
ايلام،
گيلان، لرستان،
كرمانشاه و
هرمزگان آمدهاند
و برخى از
نمايندگان
مجلس همچون
زماني، شعبانى
و امينى كه از
نمايندگان
استان كرمانشاه
هستند در ميان
آنها حاضر شده
و با آنها گفتوگو
كردند.
تجمعكنندگان
همچنين از
نمايندگانى
همچون موسيالرضا
ثروتى و على
عباسپور كه در
حمايت از تعيين
تكليف معلمان
حقالتدريسى
كه در مجلس
سخنرانى كرده
بودند تقدير و
تشكر كردند و
اعتراض خود را
نسبت به نطق مخالف
احمد توكلى
اعلام كردند.
آنها شعار ميدادند
" توكلى
توكلى جواب
بده چرا
مخالفى"
از ديگر
شعارهاى تجمعكنندگان
ميتوان به " وزير بيكفايت
استعفا
استعفا" ، " وزير بيكفايت
خجالت خجالت" ، "
نمايندگان
ملت سكوت معنا
ندارد" ، " مخالفين
اين طرح
استدلال
استدلال" و " مرفعين بيدرد
استعفا
استعفا" اشاره
كرد.
اين معلمان
معترض همچنين
پارچه نوشتههايى
با اين مضامين
در دست
داشتند:
فريادرس
عدالت كجايى.
آيا عدالت از
مقوله
احساسات است.
چرا پس از ۶ سال سابقه
كار و پذيرش
در آزمونهاى
كتبى و مصاحبههاى
تخصصي، هنوز
ما را استخدام
نكردهايد.
تجمعكنندگان
همچنين
خواستار
تسريع در
تصويب نهايى
طرح استخدام
معلمان حقالتدريسى
بودند.
سه تن ازبازداشتی های روز کارگر آزاد شد
به گزارش سایت تغيير برای برابری:امروز سوم خرداد ۱۳۸۸ سه تن از بازداشتی های ۱۱ ارديبهشت ماه آزاد شدند. از ميان فعالان کمپين پوريا پشتاره و از ميان فعالان کارگری منصور حيات غيبی و يونس ارژنگ به قيد کفالت آزاد شدند. از نزديک به يک ماه پيش تا کنون آنان امکان تماس و يا ديدار با اعضای خانواده اشان را نداشتند. امروز کاوه مظفری وامير يعقوبعلی به بند عمومی زندان اوين منتقل شدند. خانواده کاوه مظفری همچنين امکان ديدار با فرزندشان را يافتند و او را در زندان ملاقات کردند.
اعتصاب کارگران شرکت ساختمانی رهگام
شرکت رهگام یک مؤسسه پیمانکاری است که از جمله پروژه های ساختمانی بانک صادرات ارومیه را در دست دارد. این شرکت در جریان اجرای این طرح 15 کارگر را استثمار می کند. کارگران به صورت قراردادی و موقت و با دستمزدهای بسیار نازل کار می کنند. آنان 2 ماه است که دستمزدهای خود را دریافت نکرده اند و از این بابت بسیار معترض و خشمگین هستند. سرمایه دار صاحب شرکت در مقابل اعتراضات کارگران مقاومت کرده و به مصادره دستمزدهای آنان ادامه می دهد. کارگران به دنبال اعتراضات مکرر سرانجام تصمیم به اعتصاب گرفتند. آنان اعلام کردند که اعتصاب را تا گرفتن همه مطالبات ادامه خواهند داد. سرمایه دار برای پایان دادن به اعتصاب شروع به تهدید کرده و تأکید نموده است که از نیروی سرکوب دولت خویش برای غلبه بر موج مبارزه کارگران استمداد خواهد کرد. تهدیدهای کارفرما هیچ تأثیری بر اراده مصمم کارگران برای ادامه اعتصاب نداشته است.
منبع: اتحادیه آزاد کارگران ایران
4 خرداد 88
شکنجۀ جسمی بازداشت شدگان روز کارگر در بند 209
بنابه
گزارش رسیده
از زندان اوین
، روز گذشته تعدادی
از بازداشت
شدگان روز
جهانی کارگر
در بند 209 تحت
شکنجه های
جسمی قرار
گرفتند.
روز یکشنبه 3
خرداد ماه
حوالی ساعت 15:30
آقایان جعفر
عظیم زاده ،
محمد اشرفی و
سعید یوزی به
بند 209 زندان
اوین منتقل
شدند. یکی از
بازجویان وزارت
اطلاعات از
آنها می خواهد
که اتهامات
نسبت داده شده
را بپذیرند که
با مخالفت
آنها مواجه شدند.
سه زندانی فوق
به بازجوی
مربوطه اعلام
می کنند که
این اتهامات
واهی هستند و ما
آنها را نمی
توانیم
بپذیرم .
آقای جعفر
عظیم زاده پس
از رد اتهامات
وارده و امضاء
نکردند زیر
برگۀ
اتهامات،
مورد هجوم بازجو
قرار گرفت و
بشدت مورد ضرب
و شتم و شکنجه
جسمی قرار
گرفت. آقای
عظیم زاده از
ساعت 15:30 تا ساعت
17:30 تحت بازجوئی
و شکنجه جسمی
قرار داشت پس
از آن او را به
بند عمومی زندان
اوین منتقل
کردند. آثار
شکنجه بر صورت
و پاهای او
عیان بود و او
شب گذشته در
شرایط بد جسمی
بسر برد.موارد
فوق شب گذشته
طی یک تماس
تلفنی به
خانواده اش
اطلاع داده
شد.
از طرفی دیگر
گفته می شود
که آقای سعید
یوزی و محمد
اشرفی بدلیل
رد اتهامات
نسبت داده شده
مورد ضرب وشتم
بازجویان
قرار گرفتند.
روز دوشنبه
خانواده آقای
عظیم زاده
نسبت به شکنجه
و ضرب وشتم
عزیزشان در
بند 209 جهت
شکایت به
دفتر شهروندی
مراجعه کردند.
که با برخورد
سرد و انکار
موارد شکنجه
توسط آنها مواجه
شدند. این در
حالی است که
آنها می بایست
موارد فوق را
یادشت می
کردند و مورد
بررسی قرار میدادند
و بعد نتیجه
گیری می کردند
ولی دفتر شهروندی
با این نتیجه
گیری و مبرا
کردن شکنجه
گران پیشا
پش، بر درد و
رنج این خانواده
بی دفاع
افزودند.
فعالین حقوق
بشر و دمکراسی
در ایران،
بازجوئی و
شکنجۀ
بازداشت
شدگان روز
جهانی کارگر
را محکوم می
کند و از
سازمان جهانی
کار و کمیسر
عالی قوق بشر
و سایر
سازمانهای
حقوق بشری
خواستار
اقدامات عملی
برای آزادی
فوری و بی قید
وشرط آنها
است.
منبع خبر : فعالین حقوق بشر و دموکراسی
اعتراض رانندگان کامیون های حمل زباله تهران
صدها تن از کارگران راننده کامیون های حمل زباله تهران چند روز قبل در محور تهران – آبعلی متحدانه یک تجمع اعتراضی برگزار کردند.
300 کارگر راننده این کامیون ها در اعتراض به مبلغ نازچیز دستمزدهایشان و شرایط نا مناسب بهداشتی و عدم امکانات ایمنی، دست به ایجاد اختلال در ترافیک محور تهران – آبعلی زدند.
کارگران معترض اعلام کردند که خواستار رسیدگی و توجه فوری به مطالباتشان هستند و مختل نمودن عبور و مرور وسائط نقلیه در جاده مذکور را به عنوان راهکار مبارزه خویش برای اعمال فشار بر سرمایه داران و مجبور ساختن مسئولان دولتی به قبول مطالبات خویش انتخاب کرده اند.
تجمع اعتراضی کارگران کارخانه سایپا
دهها تن از کارگران شرکت های پیمانکار سایپا در مقابل ساختمان این کارخانه تجمع اعتراضی برپا نمودند.
60 تن از کارگران شرکت های پیمانکار سایپا در اعتراض خود خواستار تضمین اشتغال خویش و عقد مستقیم قرارداد کار با سایپا هستند. کارگران معترض خواستار انعقاد مستقیم قرارداد میان خود و کارخانه سایپا شدند.
ادامه اعتصاب کارگران کارخانه چینی کرد کرمانشاه
بر اساس خبر رسیده از شهر کرمانشاه، دهها تن از کارگران کارخانه چینی کرد که در حدود یک هفته است دست به اعتصاب زده اند، در مقابل در ورودی کارخانه تجمع کرده و همزمان تعدادی از کارگران به نمایندگی آنان به اداره کار کرمانشاه مراجعه کردند.
نمایندگان کارگران اعتصاب کننده در جریان دیدار خود با رئیس اداره کار کرمانشاه اعلام کردند در صورت عدم رسیدگی به خواست و مطالباتشان در سطح شهر کرمانشاه راهپیمایی اعتراضی برگزار خواهند کرد.
آزادی 3 تن از فعالان کارگری بازداشتی در مراسم روز جهانی کارگر
بنا به گزارش منابع مطبوعاتی، روز یکشنبه 3 خرداد سه تن از فعالان کارگری بازداشتی در مراسم گرامیداشت روز جهانی کارگر در پارک لاله تهران از زندان آزاد شدند.
این سه تن به نام های "پوريا پشتاره، منصور حيات غيبی و يونس ارژنگ" به قيد کفالت آزاد شدند.
خبر دیگر حاکی است، سرانجام "کاوه مظفری و امیر یعقوبعلی" نیز به بند عمومی زندان اوین منتقل شدند.
اعتصاب پیروزمند کارگران « پارس فراگام » قشم
در دوزخ گند و خون و وحشت سرمایه داری ایران و در زیر چتر حاکمیت سرمایه داران مالک این دوزخ حتی گرفتن 2 ماه حقوق از 6 ماه دستمزدهای معوقه هم یک پیروزی به حساب می آید و اتفاقاً در زمره پیروزی های بسیار مهم و درس آموز است. آنجا که صاحبان سرمایه از چنان قدرت مهیب اختاپوسی برخوردارند که تعویق ماه ها و سال ها بهای نیروی کار کارگران را به اصل مسلم و قاعده کار سرمایه تبدیل کرده اند وادار ساختن کارفرمایان به پرداخت 2 ماه حقوق معوقه در هر حال نشان توسل کارگر به زور و سطحی از اعمال قدرت جمعی خویش است. کارگران پارس فراگام قشم ماه ها بود که کار می کردند و هیچ ریالی دستمزد دریافت نمی کردند. آنان بارها دست به اعتراض زدند، شکایت کردند، فریاد سر دادند، از شکم گرسنه فرزندانشان سخن راندند، صورت حساب بدهکارهای خویش را پیش روی صاحب شرکت باز کردند. داستان حقارت ها و ذلت ها و خواری های ناشی از این بدهکاری ها را برای کارفرما تکرار و تکرار و باز هم تکرار کردند. اما آنچه هیچگاه و در هیچ شرایطی به هیچ کجا نمی رسید همین فریادها بود. کارگران سرانجام تصمیم به اعتصاب گرفتند. یک روز چرخ تولید را از کار انداختند و سرمایه دار با چشم باز دید که شریان تولید سود و سرمایه متوقف شده است. او به اطراف خود نگاه کرد. همه چیز با همیشه فرق داشت. قبلاً آه و ناله و شکایت و التماس یا حداکثر داد و فریاد بود، کارهایی که هیچ لطمه ای در هیچ سطحی یه هیچ میزان سود و سرمایه وی نمی زدند و درست به همین دلیل بسیار ساده قابل تحمل بودند. اما این بار کارگران به جای آن کارها یکراست چرخ تولید را از کار می انداختند و مجاری تولید سود را مسدود می ساختند. سرمایه دار دریافت که این بار بازی نیست. باید چاره ای اندیشید، باید تولید را راه انداخت و درست در گیر و دار همین چاره پرازی ها و محاسبات بود که تصمیم گرفت دستمزد دو ماه کارگران را پرداخت کند. کارگران 6 ماه تمام است که حقوق نگرفته اند. اعتصاب چند ساعته آنان نشان داد که اعمال قدرت علیه سرمایه سلاح بسیار کارا و مؤثری است. آنان باید خوب آموخته باشند که با به کارگیری همین سلاح است که می توان حقوق 4 ماه باقی مانده و بسیاری مطالبات دیگر خود را نیز از حلقوم سرمایه دار بیرون کشید.
4 خرداد 88
4خرداد :انتقال تعدادی از بازداشت شدگان روزجهانی کارگر به بند عمومی
مجموعه
فعالان حقوق
بشر:طی روز
جاری تعدادی از
بازداشت
شدگان
روزجهانی
کارگر از
سلولهای بند ۲۴۰ به
بندهای عمومی
زندان اوين
منتقل شدند.
پوريا
پشتاره،
بهنام
ابراهيم
زاده، کاوه مظفري،
جلوه جواهري،
نسيم عظيم
زاده، افسانه
عظيم زاده،
محمد لطفی
آذر، شريفه
محمدي، امير
يعقوبعلي،
رحمت
کيازاده، غلامرضا
خاني، منصور
حيات غيبي،
سعيد نوري،
محسن ثقفي،
عليرضا ثقفي،
شاپور
احساني،
اسدالله
پورفرهاد،
يونس ارژنگ،
يدالله
اکبري، مهدی
شانديز و
آيسان (نام
خانوادگی
نامشخص) افرادی
هستند که طی
امروز به
بندهای عمومی
زندان اوين منتقل
شدند. خانمها
به بند ۳ نسوان و
آقابان به
اندرزگاههای ۷ و ۸ زندان
منتقل شده
اند.
همچنين جعفر
عظيم زاده،
رئيس هيئت
مديره اتحاديه
آزاد کارگران
و اشرفی (نام
کوچک نامشخص) از
بند ۲۴۰ زندان اوين
به بند امنيتی
۲۰۹
منتقل شدند.
اين بند
بازداشتگاه
وزارت
اطلاعات
محسوب ميشود.
شاهدان از
وضعيت جسمی
نامناسب
زندانيان مذکور
و بعضا مشاهده
آثار به جای
مانده از ضرب
و شتم اطلاع
ميدهند.
انتخابات و تشکلات کارگری:
سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه یک تشکل کاملا" صنفی و کارگری است و این سندیکا به واسطه آگاهی کارگران و با حمایت و حضور گسترده کارگران در سال 1384 تشکیل و کماکان تا به امروز با وجود فراز و نشیب و دشواری های فراوان به فعالیت خود ادامه می دهد . سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه در مورد انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری از هیچ کاندیدایی حمایت نمی کند و حمایت از هر کاندیدایی را در حیطه فعالیت تشکل های مستقل کارگری نمی داند . در نبود آزادی احزاب ، بالطبع تشکل ما نیز از نهادی اجتماعی که حامیش باشد محروم است ، حال آنکه سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی دخالت گری و فعالیت سیاسی را حق مسلم تک تک افراد جامعه دانسته و برآن است که کارگران سراسر ایران در صورت ارائه منشور کارگری کاندیداهای ریاست جمهوری و دادن تضمین عملی به شعارهای انتخاباتی در این رابطه ، می توانند در انتخابات شرکت کنند یا نکنند.
هر
کدام از
کاندیداهای
تایید شده
شورای نگهبان
در صدها سالن
سخنرانی ،
مسجد حسینیه و
دانشگاه که قادرند
حامیانشان را
در آرامش دور
هم جمع کنند و
هر تبلیغی را
که به حال خود
مفید می دانند
، انجام دهند .
اما هرنشست و
تجمع کارگری
با سرکوب رو
به رو می شود،
حتی خیابان
وپارک هم
ازمردم دریغ
می شود و در
طبیعی ترین
جایی که
کارگران می
توانند بدون
هزینه در آن
جمع شوند ،
مورد شبیخون و
هجمه و سرکوب
قرار می گیرند
.
ولیکن
سندیکای
کارگران شرکت
واحد
اتوبوسرانی
تهران و حومه
به عنوان یک
نهاد کارگری
وظیفه خود می
داند از تمام
کاندیداها
بپرسد تا در صورت
ارائه جواب
منطقی ،
کارگران تصمیم
خود را در این
رابطه بگیرند
. ولی متاسفانه
کاندیداهای
ریاست جمهوری
تا به حال در
مطبوعات و
کنفرانس ها و
نشست های خبری
و سفر های شهرستانی
هیچ گونه
اظهار نظری در
مورد کارگران و
بیکاران و
مطالبات آنها
نکرده اند .
امروزه برای
کارگران و
خانواده
هایشان تشویق
به شرکت در
انتخابات یکی
از بی معنا
ترین بحث های
موجود می باشد
چرا که
کارگران در سه
دهه گذشته ،
تمام روسای
جمهور از دوره
جنگ و دوره سازندگی
و دوره
اصلاحات و هم
چنین رئیس جمهور
مهرورز را
تجربه کرده
اند .
ما از تمام
همکاران و هم
طبقه ای ها
یمان می خواهیم
که اگر در
محیط کار ،
خانه ، درس و
محل زندگی شان
بحث انتخابات
مطرح شد ،این
موضوع را از
یاد نبرند که
از خود و
دیگران
بپرسند که
برنامه
مدعیان ریاست
جمهوری برای
کارگران چیست
؟
1. نظر صریح
کاندیداهای
دوره دهم
ریاست جمهوری
در رابطه با
تشکیل تشکل
های مستقل
کارگری وصنفی
بدون دخالت
دولت وکارفرما
چیست ؟
2. سرکوب
تشکل های
مستقل کارگری
چون سندیکای کارگران
شرکت واحد
اتوبوسرانی
تهران و حومه را
چگونه توجیه
می کنند ؟
3. با توجه به
مطالبات
انباشته شده
کارگران و خط
فقر اعلام شده
برای امسال که
مبلغ 850 هزار توماناعلام
شده اما از آن
طرف دستمزد
ماهانه
کارگران را
دویست و شصت و
سه هزار تومان
تعیین نموده
اند ، آیا به
خواست تشکل
های کارگری که
دستمزد حداقل
یک میلیون
تومان را با
امضاء
کارگران
کارخانجات
سراسر کشور
اعلام نمودند
گردن خواهید
نهاد ؟
4. نظر خود را
نسبت به
کنوانسیون های
بین المللی
کارگری ، حقوق
کودک ، زنان
وحقوق بشر
اعلام نموده و
بفرمائید
چگونه به آنها
پایبند
خواهید بود ؟
5. نظر و
برنامه خود را
نسبت به امنیت
شغلی ، ایجاد
شغل ، مسکن و
برنامه بیمه
های بیکاری برای
افراد بالاتر
از 18 سال ، بیمه
های درمانی برای
آحاد مردم و
لغو
قراردادهای
موقت که عامل
فلاکت و فقر میلیونها
خانواده
کارگری شده ،
بیان نمائید ؟
در طول این
سال ها به
کارگران گفته
شده که فداکاری
کنند و وضع
فلاکت بار و
بی حقوقی خود
رابپذیرند در
حالی که
کارگران نه می
توانند با امنیت
و امید به محل
کارشان بروند
و نه برای
آسودن به خانه
هایشان –
هزاران نفر
لباس شخصی و
نیروی
انتظامی را به
عنوان نیرویی
که هیچ کار
مولدی انجام
نمی دهد وبرای
محروم کردن و
بازداشتن
کارگران از
زندگی آزادا
آنها را برای
هر جا و هر
کاری لازم
باشد با هر
درجه از خشونت
و اعمال زور
آماده نگه
داشته اند ،
اما یک روز را
برای بیان
خواست و
مطالبات کارگران
از آنها دریغ
می کنند .
این ها
موضوعاتی
مختص به زمان
انتخابات
نیست ، حال
این مسائل در
گرو همکاری
تمام
زحمتکشان است
که این سد را
در مقابل خود
می دانند ،
برای عبور از
این سد و
رسیدن به
جامعه که حل
مسائل آن فقط
به رئیس جمهور
و مجلس محول
نشده است باید
کوشید . سعادت
عمومی در گرو
دخالت گری و
همکاری عمومی
است و نگذاریم
دیگران برای
ما تصمیم بگیرند
. خودمان باید
ابتکار عمل را
بدست بگیریم .
سندیکای
کارگران شرکت
واحد
اتوبوسرانی
تهران و حومه
اردیبهشت 1388
برگرفته از سایت :
http://www.syndicavahed.info/index.php?option=com_content&task=view&id=176&Itemid=10
اخراج علی نجاتی و احکام صادره برای کارگران هفت تپه
علی نجاتی رئیس هیئت مدیره ی سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه از 18 اسفند تا 25 فروردین 88 در بازداشت و تحت بازجویی اطلاعات قرار گرفت. وی پس از آن که با قرار کفالت آزاد شد نامه ی اخراج از طرف شرکت نیشکر هفت تپه دریافت نمود که در آن نامه اعلام شده است ایشان از تاریخ 8 فروردین 88 از کار خود اخراج شده است. با وجود این که دادگاه انقلاب شهرستان شوش نامه ای صادر کرده است که نشان می دهد علی نجاتی در این مدت در بازداشت دستگاه قضایی-امنیتی بوده است و طبق قوانین موجود، در این صورت عدم حضور وی در محل کار غیبت محسوب نمی شود، مدیران نیشکر به بهانه ی غیبت وی را از کار اخراج کرده اند.
همچنین طی حکمی که از دادگاه به وکیل 5 نفر از اعضای هیئت مدیره تسلیم شده است، برای آقایان علی نجاتی، جلیل احمدی، فریدون نیکوفرد و قربان علیپور یک سال زندان ( 6ماه تعزیری و 6 ماه تعلیقی ) و 5 سال ممانعت از شرکت در هر گونه انتخابات کارگری و برای آقای محمد حیدری مهر 1 سال زندان ( 8 ماه تعلیقی و 4 ماه تعزیری ) و 3 سال ممانعت از شرکت در هر گونه انتخابات نمایندگی کارگری صادر شده است. هم چنین در حکم صادره علت این احکام « ایجاد سندیکای خارج از قانون » و پاره ای از اتهامات واهی علام شده است.
کمیته ی دفاع از کارگران هفت تپه ضمن محکوم کردن دستگیری های مربوط به اول ماه می در تهران و دیگر سرکوب های انجام شده در سایر نقاط ایران، اخراج علی نجاتی و احکام صادره برای وی و دیگر اعضای هیئت مدیره سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه اعلام می کند به پشتوانه ی حامیان و نهادها و افراد تشکیل دهنده ی این کمیته با تمام توان خود برای دفاع از این کارگران تلاش خواهد نمود.
این کمیته از تمام کارگران ایران و جهان ، تشکل ها و نهاد های کارگری داخل و خارج و نهاد های حقوق بشری می خواهد با تمام توان خویش برای دفاع از این نمایندگان کارگران اقدام نمایند.
کمیته ی دفاع از کارگران هفت تپه
31 اردیبهشت 88
حکم اخراج
و احضار به
دادگاه علی
نجاتی
رئیس
هیات مدیره
سندیکای
کارگران هفت
تپه هم از کار
اخراج و هم به
دادگاه احضار
شد
آقای
علی نجاتی
رئیس هیات
مدیرهی
سندیکا ی
کارگران
نیشکرهفت تپه
علاوه براخراج
ازکاربه
دادگاه
انقلاب شوش فراخوانده
شده است.
به گزارش
مجموعه ی فعالان
حقوق بشر در
ایران، روز
شنبه ۲ خرداد ماه
آقای علی
نجاتی طی
احضاریه ای که
از دادگاه
انقلاب شوش
دریافت نمود
برای روز سه شنبه
۵
خردادماه به
دادگاه
انقلاب شوش
احضار شد. این
احضار به
دادگاه در پی
دستگیری آقای
نجاتی در ۱٨ اسفندماه
صورت گرفته
است و
بازجویان وزارت
اطلاعات
پروندهی
جدیدی علیه او
گشوده اند. در
روزهای اخیر ۲ تن
دیگر از
فعالین
کارگری نیشکر
هفت تپه به دادگاه
انقلاب احضار
شده بودند.
آقای علی
نجاتی رئیس
هیئت مدیره
سندیکای کارگران
نیشکر هفت تپه
از ٨ فروردین
ماه طی حکم مددی
مدیر عامل طرح
نیشکر هفت تپه
از کار اخراج
گردید. علت
اخراج او را
غیبت بیش از ۱۴ روز
ذکر کرده اند.
در حالی که
آقای نجاتی در
زمانی که غیبت
بیش از ۱۴ روز ذکر
شده، در
بازداشت
مامورین
وزارت اطلاعات
بسر می برد.
همچنین از ٨
فروردین ماه
تمامی حقوق و
مزایای او را
قطع کرده اند
و وی را در شرایط
سخت معیشتی
قرار داده
اند. وزارت
اطلاعات با اخراج
او از کار سعی
در مرعوب کردن
سایر کارگران
دارد تا آنها
را از سندیکای
انتخابی خود
وادار به عقب
نشینی کند.
از طرفی دیگر
در رابطه با
پرونده
سازیهای سال گذشته
توسط وزارت
اطلاعات علیه
فعالین کارگری
که به دلیل به
تعویق افتادن
حقوق خود دست
به اعتراض زده
بودند، و در ۲ آذر ۱٣٨۷ در دادگاه
انقلاب مورد
محاکمه قرار
گرفته بودند،
اخیرا احکام
سنگین و
غیرانسانی
علیه اعضای
اصلی سندیکای
کارگران
نیشکر هفت تپه
صادر شده است
که به قرار
زیر می باشد:
آقایان علی نجاتی،
جلیل احمدی،
فریدون نیکو
فرد و قربان
علیپور هر
کدام به ۶ ماه حبس
تعزیری و ۶ ماه حبس
تعلیقی و ٣
سال محرومیت
از شرکت در انتخابات
کارگری؛
همچنین آقای
محمد حیدری
مهر محکوم به ۴ ماه
حبس تعزیری و
٨ ماه حبس
تعلیقی و ۵ سال
محرومیت از
شرکت در
فعالیتهای
کارگری شدند.
لازم به
یادآوری است
تمامی افراد
محکوم شده فوق
از اعضای اصلی
سندیکای
کارگران
نیشکر هفت تپه
می باشند.
آقای علی
نجاتی رئیس
هیئت مدیره
سندیکای نیشکر
هفت تپه در
آخرین
دستگیری که در
۱٨
اسفند ماه با
یورش مامورین
وزارت
اطلاعات صورت
گرفت، به
سلولهای
انفرادی
زندان اداره اطلاعات
شوش انتقال
داده شد و پس
از ۲
روز
بازجوئیهای
مستمر و قرار
دادن او تحت
فشارهای
روحی، او را
به سلولهای
انفرادی
اداره اطلاعات
دزفول منتقل
کردند. او در
تاریخ ۲۲ اسفندماه
از زندان
وزارت
اطلاعات در
دزفول به
سلولهای
انفرادی
زندان مخفی
وزارت اطلاعات
در اهواز
منتقل شد و در
تاریخ ۲۵ فروردین
ماه با کفالت
آزاد شد. آقای
نجاتی در طی
مدت بازداشت
دهها بار با
چشم بند مورد
بازجوئی
قرارگرفت
وزمانهای
بازجوئی
اوبین ٣ الی ۷ ساعت
بطول می
انجامید.
اودرطی این
مدت تحت فشارهای
روحی شدید
قرارداشت.
فعالین حقوق
بشر و دمکراسی
در ایران،
صدور احکام
سنگین و غیر
انسانی،
اخراج رئیس
هیئت مدیره
این سندیکا و
احضار به
دادگاه
انقلاب را محکوم
کرده و از
سازمان جهانی
کار (آی. ال.او) و
بخصوص از
اتحادیه بین
المللی
کارگران (آی.
یو.اف) خواسته
اند که از
اعضای
سندیکای
کارگران نیشکر
هفت تپه که
عضو این
اتحادیه است
حمایت فعال
نمایند.
فراخوان
به میتینگ اعتراضی علیه انتخابات غیردمکراتیک ریاست جمهوری درایران!
این روز را بار دیگر به روز نه به جمهوری اسلامی تبدیل کنیم!
از آزادى بى قيد و شرط دستگیرشدگان اول ماه مه و سایر زندانیان سیاسی عقیدتی ایران حمایت کنیم!
انسان های آزادیخواه !
رژیم جمهوری اسلامی ایران همچنان احضار، دستگیری، زندان، شکنجه و اعدام دگراندیشان، فعالین سیاسی و اجتماعی، سرکوب زنان ،سرکوب اقلیتهای ملی و مذهبی و و سنگسار را در دستور کار خود دارد. فشار و سرکوب علیه جنبش های اعتراضی افزایش یافته است . بیش از ١۷٠ نفراز فغالین کارگری، زنان و دانشجوئی در اول ماه مه امسال دستگیر شدند . دل آرا دارابی به اتهام ارتکاب جرم در سن ١۷ سالگی در اول ماه مه امسال به دار آویخته شد. بیش از١٣٠نوجوان دیگر مانند دل آرا به اتهام ارتکاب جرم در نوجوانی به اعدام محکوم شده و مرگ در انتظار آنان است. ۷ تن از رهبران دین بهائی به اتهام واهی جاسوسی در خطر محکوم شدن به حکم اعدام هستند.
انتخابات ریاست جمهوری رژیم اسلامی ایران که بر پایه آپارتاید جنسی و قانون اساسی ارتجاعی اش صورت میگیرد خود بیانگر نمایشی بودن آن است. اسامی کاندیداهای این دوره نیزنشان می هد که چگونه آمرین وعاملین سرکوب، اعدام و قتلهای سیاسی هر چند یکبار با ترفند و تحت شعارهای مختلف برای کسب قدرت و سرکوب بیشتر به میدان می آیند.
آزادیخواهان!
- برای اعتراض به این انتخابات نمایشی و غیر دمکراتیک
- برای آزادی دستگیرشدگان اول ماه مه و همه زندانیان سیاسی – عقیدتی
- برای لغو مجازات اعدام , سنگسار، شکنجه و سایر مجازات های اسلامی
- برای دفاع از آزادی همه زندانیان سیاسی – عقیدتی
- برای جدائی دین از دولت
- برای برابری حقوق زنان و لغو حجاب اجباری
- برای تحقق آزادی های بی قید و شرط سیاسی ، آزادی تشکل و اجتماعات
- برای حمایت از دادخواهی خانواده های اعدام شدگان سیاسی و عقیدتی در دهه شصت
و برای خواست محاکمه سران رژیم جمهوری اسلامی ایران به جرم جنایت علیه بشریت
همگام با سایر نهادها و سازمان های بین المللی حقوق بشر به نقض سیستماتیک حقوق بشر در ایران اعتراض کرده و
با شرکت گسترده خود در این میتینگ اعتراضی، این روز را به روز نه به جمهوری اسلامی ایران تبدیل کنیم.
برگزار کننده گان :
کمیته دفاع از زندانیان سیاسی ایران – برلین
کانون پناهندگان سیاسی ایرانی – برلین
گروه همبستگی با جنبش کارگری- برلین
زمان : جمعه،١٢ ژوئن ٢٠٠٩، ساعت ١٤
مکان : مقابل سفارت جمهوری اسلامی ایران در برلین
Podbielskiallee 67, Berlin Dahlem, U3- Podbielskiall
خطاب
به همه ی سازمانها
وفعالان
کارگری جهان و
تمامی انسان
های آگاه
موضوع:ادامه
بازداشت
تعدادی از
کارگران ایران
به خاطر
شرکت درمراسم
اول ماه م
نزدیک
به یک ماه از
دستگیر شدن
بیش از 150 نفر در
محل برگزاری
مراسم اول ماه
مه 88 در پارک
لاله میگذرد.
مراسمی که بنا به
فراخوان تشکلهای
مستقل کارگری
و برای اعلام
مطالبات کارگران
ایران مندرج
در قطعنامهی
آنان قرار بود
در پارک لاله
برگزار شود،
اما قبل از
برگزاری مورد
سرکوب نیروهای
امنیتی –
پلیسی قرار
گرفت.
در طی
این مدت
خانوادههای
دستگیرشدگان
تحت فشار قرار
گرفتند و با
پاسخهای ضد
ونقیض مراکز
قضایی مواجه
شدند. بازداشتشدگان
با اتهامات
واهی ِ نظیر
تبانی برای
اخلال در نظم عمومی
و امنیت ملی و....
و بدون امکان
دسترسی
به وکیل و یا
امکان تماس با
خانوادههای
خود مورد
بازجویی های
طولانی و فشارهای
زیادی در
زندان قرار
گرفتهاند و
اکنون با وجود
آزاد شدن
تعدادی از این
عزیزان
هنوز هم تعداد
زیادی از آنان
آزاد نشدهاند
که میتوان به
اسامی زیر
اشاره کرد:
علیرضا
ثقفی – محسن
ثقفی - محمد
اشرفی – کاوه
مظفری – جلوه
جواهری – جعفرعظیمزاده
– سعید یوزی
–مهدی شاندیز –
غلامرضا خانی
–...
از
ابتدای خرداد
ماه
این دستگیر
شدگان به
بندهای عمومی
زندان اوین
منتقل شده اند
و برخی از
آنان با خانواده
های خود
ملاقات داشته
اند. در این
میان تنها
علیرضا ثقفی
که در بند 209 به
سر می
برد،تا کنون
هیچ تماسی با
همسر وخانواده
ی خود نداشته
است.
به
این افراد باید 9
نفر
باقیمانده از
اعضای تعاونی
مسکن ومصرف
فلزکار –
مکانیک را
نیزاضافه کرد
که درمحل
تعاونی خود
وحین برگزاری
جلسه ی سالانه
ی اعضای تعاونی
بازداشت شده
اند.( 8 نفر)
باقیمانده با
قید کفالت
آزاد شده
اندوبرای
بقیه حکم
تشدید قرار
صادر شده است.
این
روند دستگیریها
و محدودیتهای
قضایی و عدم
دسترسی
زندانیان به
حقوق اولیه ی
خود، در مورد
دیگر
زندانیان نیز
اتفاق میافتد.
کانون
مدافعان حقوق
کارگر ضمن
تاکید بر
مطالبات
اعلام شده
درقطعنامه
کارگران
ایران، وجدان
آگاه همهی
جهان
را به این
پرسشها جلب
میکند و میپرسد
کدام یک جرم و
مغایر با
قوانین جاری
است:
- نپرداختن
ماهها حقوق
کارگران و
گرسنه نگه
داشتن
خانوادههای
آنان یا درخواست
برای پرداخت
حقوق معوقه
آنان ؟
- زندانی
کردن بدون
دلیل و با
اتهامات واهی
کارگران یا
درخواست
آزادی
کارگران زندانی
؟
- برگزاری
مراسم جشن روز
کارگر که
حق آنان است (و
مطابق با
تعهدات ایران
در کنوانسیون
سازمان بین
المللی کار
است) یا
دستگیری وضرب
شتم آنان؟
کانون
مدافعان حقوق
کارگر می پرسد
طرح کدام یک
از خواستههای
مندرج در قطعنامه
روز اول ماه
ماه مخل نظم و
امنیت عمومی و
ملی بوده است:
- لغو
کار کودکان؟
- لغو
تبعیض
جنسیتی؟
- تامین
امنیت شغلی ؟
- پرداخت
به موقع
دستمزدها؟
- افزایش
دستمزدها
ورسیدن به حدی
که امکان یک زندگی
انسانی
برای کارگران
وجود داشته
باشد؟
- جلوگیری
از اخراج دسته
جمعی
وخودسرانه ی
کارگران
واحدهای
دولتی وخصوصی
با انگیزه های
سودجویانه
وطمع ورزانه
- ...
بدین
وسیله ضمن
حمایت مجدد
ازکمپین برای
آزادی دستگیر
شدگان پارک
لاله ، از
تمامی
کارگران و
آزادیخواهان
ایران و جهان
و تمامی نهادهای
کارگری و حقوق
بشری داخل و
خارج از ایران
میخواهیم که
ضمن حفظ
همگرایی
ایجاد شده،
برای آزادی بی
قید وشرط
تمامی عزیزان
دستگیر شده و
دیگر کارگران
و فعالان
کارگری
زندانی و
اصرار بر مطالبات
کارگران
ایران
متحدانه
اقدام نمایند.
کانون
مدافعان حقوق
کارگر
5خرداد88
اخراجهای گسترده
کارگران در
استان
خوزستان
بنابه گزارشات
رسیده از
شوش،تعداد
زیادی از
کارگران کاغذ
پارس ،
حریرپارس و
حمل کیسه نشکر از
اول خردادماه
یا اخراج شده
اند و یا در
آستانه اخراج
قرار دارند.
گزارشاتی حاکی
از آن است که
در حدود 170 نفر
از کارگران
کاغذ سازی
پارس که بعض
از آنها بیش از
15 سال سابقه
کار دارند از
اول خرداد ماه
در آستانه
اخراج قرار
گرفته
اند.
همچنین
18 نفر از
کارگران حمل
کیسه نیشکر
هفت تپه اخراج
شدند . از طرفی دیگر
کارگران
نیشکر هفت تپه
بیش از 2 ماه
است که حقوق
معوقه خود را
دریافت نکرده اند
و کارگران در
شرایط دشوار
معیشتی قرار
دارند.
شرکت
حریر خوزستان
با داشتن
نزدیک
به 70 پرسنل در
شرف تعطیل شدن
است و کارگران
آنها با سابقه
های کاری
چندین
ساله
به خیل بی
پایان
بیکاران
خواهند پیوست.
ورشکسته
شدن کارخانه
ها و اخراج
گسترده
کارگران
شرایط سخت و
طاقت فرسای
معیشتی برای
کارگران و
خانواده های
آنها ایجاد
کرده است بحدی
که کارگران از
حداقل مایحتاج
اولیه زندگی
خود محروم
هستند.
فعالین
حقوق بشر و
دمکراسی در
ایران، اخراج
گسترده
کارگران که
نتیجه
سیاست
غلط اقتصادی
این رژیم می
باشد و قربانیان
آن خیل
کارگران
بیکار که هر
روز بر
تعداد
آنها افزوده
می شود و
همچنین
قوانین موجود
ضد کارگری است
را محکوم می کند.
فعالین
حقوق بشر
ودمکراسی در
ایران
5 خرداد 1388 برابر با 26 می 2009
اعتصاب پیروزمند کارگران "پارس فراگام" در قشم
کارگران کارخانه سازه های دريايی و فلزی در شركت پارس فراگام در جزیره قشم، موفق به دریافت 2 ماه از دستمزدهای معوقه خود شدند.
کارفرمایان این کارخانه مدت 6 ماه از پرداخت دستمزد و مطالبات صدها کارگر کارخانه مزبور خودداری نموده اند.
در پایان و در نتیجه اعتصاب کارگران این واحد صنعتی، کارفرمای این کارخانه مجبور به پرداخت بخشی از دستمزدهای معوقه کارگران گردید.
احضار دو تن از فعالین کارگری به اداره اطلاعات شهر سنندج و بوکان
بنا به گزارش کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری روز یکشنبه 3 خرداد ماه "کورش بخشنده" عضو "کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری" به اداره اطلاعات سنندج احضار و از 9 صبح تا ساعت 16 بعد از ظهر همان روز مورد بازجوئی قرار گرفت.
همچنین "هادی تنومند" عضو" کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری" از دستگیر شدگان اول ماه مه سال 1383 در سقز و همچنین 28 فروردین ماه سال جاری در سنندج به اداره اطلاعات بوکان احضار شده است.
اخراج
گسترده کارگران
در استان خوزستان
بر اساس
گزارشات
رسیده، صدها
تن از کارگران
"کاغذ پارس، حریر پارس و
بخش حمل کیسه
نیشکر هفت
تپه" از اول
خرداد ماه
اخراج و
تعدادی دیگر
نیز در آستانه
اخراج قرار
دارند.
گزارش رسیده حاکی است، کارفرمای "کاغذ سازی پارس" به بهانه های واهی قصد دارد تعداد 170 کارگر این کارخانه را که بیش از 15 سال سابقه کار دارند، اخراج نماید.
با وجود عدم پرداخت 2 ماه دستمزد کارگران بخش "حمل کیسه نیشکر هفت تپه"، کارفرمای این کارخانه 18 تن از کارگران این بخش را بدون پرداخت دستمزدهای معوقه شان اخراج کرد.
همچنین کارخانه "حریر خوزستان" با داشتن نزدیک به 70 کارگر در شرف تعطیلی قرار دارد و در صورت قطعی شدن این مساله تمامی کارگران آن اخراج خواهند شد
ادامه احضار فعالین کارگری به دستگاه قضایی رژیم
بنا به گزارش فعالان حقوق بشر در ایران، شعبه دوم دادسرای شهر شوش، "علی نجاتی" رئیس هیئت مدیره سندیکای کارگران شرکت کشت و صنعت نیشکر هفت تپه و "قربان علی پور" عضو هیئت مدیره سندیکای نیشکر هفت تپه را احضار کرده است.
دادسرای شهر شوش این دو فعال کارگری را جهت ارائه آخرین دفاعیه خود در خصوص پرونده مربوط به تاسیس سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه احضار نموده است.
لازم به ذکر است علی نجاتی قبل از این با قرار وثیقه از زندان آزاد شده بود که بعد از آزادی، کارفرمای کارخانه نیشکر هفت تپه نامبرده را از کار اخراج نمود.
تجمع اعتراضی کارگران رسمی و قرار دادی لوله سازی خوزستان
دهها تن از کارگران کارخانه لوله سازی خوزستان در اعتراض به عدم پرداخت دستمزدهای معوقه خود در مقابل دفتر این کارخانه تجمع اعتراضی برگزار کردند.
بیش از دهها تن از کارگران "قراردادی" کارخانه لوله سازی خوزستان در اعتراض به عدم دریافت 14 ماه دستمزد معوقه خود در مقابل دفتر کارخانه مزبور تجمع اعتراضی برپا کردند.
گفتنی است، همچنین آن گروه از کارگران "رسمی" این کارخانه که به مدت 8 ماه دستمزدهای خود را دریافت نکرده اند در همراهی با کارگران قراردادی، در این تجمع شرکت و خواستار پرداخت تمامی مطالباتشان شدند.
غصب زمین های مردم توسط سپاه پاسداران
هزاران متر مربع از زمین های مردم شهریار کرج واقع در ورودی این شهر توسط سپاه پاسداران رژیم اسلامی غصب گردیده است.
زمینی به وسعت 25 هزار متر مربع که در ورودی شهریار کرج و در جنب دانشگاه آزادی این شهر واقع شده توسط سپاه پاسداران و جهاد با هدف تاسیس مراکز نظامی و امنیتی غصب گردیده است.
گفته می شود این مسئله موجب خشم و اعتراض شدید مردم و ساکنین این منطقه شده است.
خفگي، درکمين شهرها:طبقآمارسال 1384 درطول يک سال حدود 10هزارنفربراثرآلودگى هوادرتهران مى ميرند
به گزارش
روزنامه اعتماد
در تاریخ 5
خرداد 1388 آمده
است :اکنون
مسلم است
سازمانى که
حتى آمار
واقعى هم نمى
دهد چگونه مى
خواهد در جهت
کنترل آلودگى
هوا گام
بردارد؟ طبق
آمار سال 1384 در
طول يک سال حدود
10 هزار نفر بر
اثر آلودگى
هوا در تهران
مى ميرند؛
اتفاقى که
تاکنون در هيچ
کجاى دنيا و
حتى در شهرهاى
آلوده نيز
سابقه نداشته
است. به راستى
اين کميته هاى
مختلف مبارزه
با آلودگى ها
چه مى کنند؟
بودجه يى که
براى هر کدام
از آنها در نظر
گرفته مى شود
صرف چه هزينه
يى مى شود؟
اصولاً در
کشورى که
سالانه
هزاران
قربانى مى دهد
برپايى هفته
هواى پاک خنده
دار نيست؟ در
نمونه يى ديگر
يکى از همين
سازمان ها بار
مسووليت خود
را برمى دارد
و به دوش
ديگران مى اندازد،
مثلاً
روزنامه
ارگان
شهردارى
تهران در
تاريخ 3
اسفندماه 87
چنين تيتر مى
زند؛ ,کمک کنيد
شهرمان دچار
نفس تنگى
نشود,. ظاهراً
نويسنده مطلب
هنوز متوجه
نيست اين شهر
سال ها است
دچار نفس تنگى
و خفگى شده و
درثانى انگار
فراموش کرده
شهردارى خود
از جمله مهم
ترين سازمان
هايى است که
بايد در جهت
پاکيزگى و سلامت
سازى شهر حرکت
کند. سال1387به
پايان رسيد.
در پايان سال
تعداد زيادى
از شهروندان
يا بيمار شدند
يا بر اثر شدت
آلودگى هاى
واردشده فوت
کردند. اين
روند خطرناک
در سال جديد نيز
همچنان ادامه
دارد و خواهد
داشت. تنها
راه حل موجود
اين است که تا
دير نشده
مسوولان مربوطه
شعارهاى
تکرارى را
کنار گذاشته و
با تدبيرى
اساسى در اين
باره سعى در
حل اين مشکل
فعلى
شهروندان
کنند.
5خرداد
:شکنجه برای
اعتراف
فعالان
کارگری
گويا:خرابات:جعفر
عظيمزاده از
فعالان
سنديکاها و
اتحاديههای
کارگری که در
زندان به سر
ميبرد، به
اتفاق دو
کارگر ديگر
زير فشار و
ضرب و شتم
قرار گرفتند
تا به
اقداماتی که
انجام ندادهاند،
اجباراً اعتراف
کنند.
در روزهای
گذشته و نيز
امروز دوشنبه ۴
خرداد تعدادی
از زندانيان
که همگی
برخلاف رويّه
عادلانه
قضايی
بازداشت شده
بودند، از
جمله آقايان
همايون
جابري، منصور حياتغيبي،
ستار اميني،
نبی معروفي،
اسدالله اقبالي،
حميد شرقي،
جمشيد رجبي،
داوود
ميرزايی و نودهی
آزاد شدند.
گفتنی است چند
روز قبل از
روز جهانی
کارگر وزير
کار جمهوری
اسلامی ايران
در حاشيه يک
اجلاس بينالمللی
به نمايندگان
سازمان بينالمللی
کار(ILO) قول
داده بود که
امسال در اول
ماه مي، هيچ
فعال کارگری
در ايران
بازداشت
نخواهد شد.
خانواده جعفر
عظيمزاده،
رييس اتحاديه
آزاد کارگري،
از وضعيت نامساعد
و سرگيجهی
اين
سنديکاليست
مورد تعرض
جسمی قرار
گرفته، خبر
دادند و اضافه
کردند در
اعتراض به اين
فشارجسميِ
وارد آمده، به
دفتر حقوق
شهروندی قوه
قضاييه رسماً
شکايت خود را
تسليم کردهاند.
بسياری از
فعالان که در
روز جهانی
کارگر
بازداشت شدهاند
از جمله
عليرضا ثقفی و
پسر ايشان
محسن ثقفي،
حسين اکبري،
ابوالحسن
شفا، عبدالله
وطنخواه،
عزيز محمدي،
حسين اکبري،
مصطفی حاتمي،
ناصر
ابراهيمی و
عزيز ياری
همچنان در
بلاتکليفی و
زندان بهسر
ميبرند.
5خرداد :نگرانی از مشخص شدن تعداد فقيران در ايران
صدای
آلمان :دولت
نهم ماههای
پايانی عمر
خود را ميگذراند،
اما همچنان از
اعلام خط فقر
خودداری ميکند.
براساس آخرين
برآوردها، در
سال ۱۳۸۸
هزينهی
متوسط يک
خانوادهی
شهری برای
رهايی از فقر
بيش از يک
ميليون تومان
خواهد بود.
قانون برنامهی
چهارم توسعه
دولت را موظف
می کند
خط فقر را
تعيين کند.
منظور از اين
کار در قانون
,تبيين برنامههای
توانمندسازی
متناسب و
ساماندهی
نظام خدمات
حمايت های
اجتماعي،
برای پوشش
كامل جمعيت
زير خط فقر
مطلق, اعلام
شده است.
ظاهرا وزارت
رفاه و تامين
اجتماعی به
خاطر گستره
ی
فعاليت ها و
وظائفش، مسئول
تعيين و اعلام
خط فقر است.
اما وزير
رفاه،
عبدالرضا
مصري، از اين
کار طفره می
رود.
او ابتدای سال
گذشته اعلام
خط فقر را بی
فايده
خواند و گفت
وزارتخانه
ی
متبوعش مسئوليتی
در اين زمينه
برعهده ندارد.
فقر نسبي، فقر
مطلق
فقر نسبی به
شرايطی گفته
می شود
که درآمد يک
خانواده برای
تامين
نيازهای متفاوت
آن کافی
نباشد. فقر
شديد يا مطلق
موقعيتی است
که شهروندان
از تامين
ابتدايی ترين
نيازها، و حتی
سيرکردن شکم
خود عاجز باشند.
نهادهای بين
المللی
چند سال پيش
برای به دست
دادن يک تعريف
عام و
جهانشمول کسانی
را که در روز
کمتر از يک
دلار در
اختيار داشته
باشند، در فقر
مطلق به شمار
آوردند. با اين
حساب، ادعای
وزير رفاه که
زمانی گفته
است در ايران
هيچ کس در فقر
مطلق نيست،
درست از آب درمی
آيد.
حتا با افزايش
اين رقم به دو
دلار نيز شايد
کمتر کسی در
ايران در فقر
شديد باشد.
کارشناسان
معتقدند،
تعيين خط فقر
به اين شيوه
برای تسهيل
برآوردها در
سطح جهان است
و مشخصکنندهی
وضعيت مردم
همه ی
کشورها، از
جمله ايران،
نيست. عده ای
نيز بر اين
اعتقادند که
دسترسی
نداشتن به حداقل
دو هزار کالری
انرژی در روز
می تواند
مبنای علمی
تری
برای سنجش فقر
شديد باشد. در
حالی که تعريف
دقيق فقر شديد
کار ساده ای
نيست، شناخت
افرادی که در
فقر نسبی به
سر می برند
نسبتا راحت
تر
است. اطلاعات
مرکز آمار
ايران و شاخص
کالاها و
خدمات که بانک
مرکزی اعلام
می کند،
در قياس با
درآمد قشرهای
مختلف،
بيانگر موقعيت
اقتصادی
آنهاست.
فراخواندن
وزير رفاه به
مجلس
حسين راغفر،
يکی از
کارشناسان
اقتصادی است که
پژوهشهای
گسترده ای
در مورد فقر
انجام داده
است. از او به
عنوان تدوينگر
نقشه ی
جغرافيايی
فقر کشور نام
می برند
که بسيار مورد
استناد قرار
می گيرد.
راغفر اسفند
ماه سال ۸۷، با
توجه به
اطلاعات مرکز
آمار ايران،
خط فقر نسبی
در تهران را ۷۸۰
هزار تومان در
ماه اعلام
کرد. او در
گفتگو با سايت
"جمهوريت"
گفت، اين
اطلاعات از
کيفيت لازم
برخوردار
نيست و با
توجه به
افزايش تورم
رقم واقعی
بسيار بيشتر
است. برخی از
منابع خط فقر
سال ۸۷ در
تهران را ۸۵۰
هزار تومان
اعلام کرده
اند.
جواد زماني،
عضو كميسيون
اجتماعی مجلس
در روز ۱۲
ارديبهشت ماه
گفت، اين مبلغ
برای تهران می
تواند
درست باشد و
در اين صورت ۷۰ تا ۸۰
درصد مردم اين
شهر زير خط
فقر قرار
دارند. وی زمانی
در گفتگو با
خبرگزاری مهر
گفته بود، اين
موضوع را در
كميسيون
اجتماعی مطرح
خواهيم كرد تا
وزير رفاه
هرچه زودتر نسبت
به اعلا م خط
فقر اقدام
كند.
بيش از يک ميليون
تومان برای
رهايی از فقر
خبرگزاری کار
ايران،
ايلنا، در
گزارشی که صبح
سه شنبه، پنجم
خرداد، منتشر
کرد، با توجه
به ميزان تورم
در سالهای
اخير، خط فقر
را رقمی بسيار
بالاتر از
آنچه تا کنون
فرض شده
محاسبه کرده
است. در اين
گزارش مبنای
محاسبه،
اطلاعات
اداره
آمارهای
اقتصادی بانک
مرکزی از
متوسط هزينهی
يک خانوادهی
شهری در سال ۱۳۸۵ ذکر
شده است. به
نوشته ی
ايلنا، اين
رقم برای سال
ياد شده ۶۶۴
هزار تومان
بوده که با
توجه به ميزان
تورم، در سال ۸۷ به ۹۰۰
هزار تومان می
رسد.
بانک مرکزی
ميزان تورم در
دوازده ماه
منتهی به
فروردين ۸۸، به
نسبت مدت
مشابه در سال
قبل را ۲۵.۴ درصد
اعلام کرد.
ايلنا با
استناد به اين
ارقام پيش
بينی می کند
که در سال
جاری هر
خانوادهی
پنج نفره در
تهران برای
رهايی از فقر
بايد ماهی يک
ميليون و ۱۲۵ هزار
تومان در
اختيار داشته
باشد.
نگرانی از
مشخص شدن
تعداد فقيران
جمعيت
کارگران شاغل
در ايران حدود
۶
ميليون نفر
است که با
حساب متوسط
تعداد هر خانواده،
نانآور بيش
از ۲۵
ميليون نفر
محسوب می شوند.
دريافتی رسمی
کارگران
ماهانه ۳۷۵
هزار تومان
تعيين شده
است. با اين
حقوق، اين عده
تقريبا در
تمام استان
های
کشور زير خط
فقر قرار می
گيرند.
ايلنا با
استناد به
آمار کميته
ی
امداد گزارش
می دهد،
بيش از ۷ ميليون
نفر تحت حمايت
اين کميته، و ۴
ميليون نيز
مستمريبگير
دائم اين نهاد
هستند. اين
گزارش نتيجه
می گيرد
که با توجه به
اين آمار و
افراد بسياری
که زير حمايت
نهادهايی چون
بهزيستی و
ديگر مراکز
حمايتی قرار
دارند، علت
طفره رفتن
وزارت رفاه از
اعلام خط فقر،
نگرانی از
مشخص شدن تعداد
واقعی فقيران
در کشور است.
شايد به همين
علت باشد که
نهادهای رسمی
و غير رسمی
آمار متفاوت و
گاه متناقضی
از جمعيت زير
خط فقر شديد و
نسبی در ايران
منتشر می کنند
که بين چند تا
چند ده ميليون
نفر در نوسان
است.
نويسنده:
بهزاد کشميريپور
تحريريه:
کيواندخت
قهاری
آزادی تعدادی دیگر از بازداشت شدگان روز جهانی کارگر
بر اساس گزارش های رسیده، دو تن دیگر از فعالین کارگری بازداشت شده در پارک لاله تهران و 7 تن از کارگران بازداشتی در جریان برگزاری روز جهانی کارگر در محل تعاونی فلزکار و مکانیک تهران، از زندان آزاد شدند.
این گزارش حاکی است "مجید توکلی" و "بهنام اسدزاده" از دستگیر شدگان روز جهانی کارگر در پارک لاله از زندان آزاد شدند.
هم چنین روز سه شنبه 5 خرداد ماه "محمد اشرفی" و "کاوه مظفری" برای ساعات متوالی به منظور بازجویی مجدد به بند 209 زندان اوین منتقل شدند.
لازم به ذکر است خانواده های دستگیر شدگان اول ماه مه هم چنان به تلاش های خود جهت آزادی عزیزان خویش ادامه می دهند و پیوسته در مقابل دادگاه تهران حضور به هم می رسانند.
شکنجه فعال کارگری در زندان
"جعفر عظيم زاده" از فعالین کارگری که در زندان به سر میبرد، به اتفاق دو کارگر ديگر زير فشار و شکنجه قرار دارند تا به اقداماتی که انجام ندادهاند، اجباراً اعتراف کنند.
این
فعالین
کارگری از سوی
وزارت
اطلاعات رژیم
اسلامی برای
گرفتن اعتراف
زیر فشار شدید
قرار دارد.
خانواده
"جعفر عظيمزاده"
رئيس اتحاديه
آزاد کارگری،
از وضعيت نامساعد
وی که تحت
شکنجه قرار
دارد، خبر
دادند.
افزایش تعداد کارگران قراردادی در ایران
بنا به گزارش منابع کارگری، آمار تعداد كارگران قراردادى در ایران به 80 درصد افزایش یافته است.
در این گزارش آمده است، در بسيارى از واحدهای صنعتی و خدماتی به هنگام انعقاد قرارداد كار،کارفرمایان پیشاپیش از کارگران فرم سفيد امضا و تسويه حساب دریافت می کنند.
گسترش اعتصاب در کارخانه چینی کرد کرمانشاه
کارگران اخراجی چینی کرد کرمانشاه بیش از یک هفته است که در اعتصاب به سر می برند. سرمایه دار کارخانه با هدف استثمار مرگبارتر کارگران و افزایش بی حساب و کتاب اضافه ارزش های خود عده زیادی از کارگران را در معرض اخراج قرارداده است. مالک کارخانه همزمان اعلام کرده است که تمام دستمزدهای بالاتر از 263 هزار تومان را به سطح این رقم کاهش خواهد داد. اکثر کارگران سالیان متمادی است که در این جا استثمار می شوند و بر همین اساس میزان حقوق ماهانه آنان از 300 هزار تومان بالاتر است. کارگران در معرض اخراج از همان هفته قبل و به دنبال اعلام خبر بیکارسازی ها و کاهش دستمزدها دست به اعتصاب زدند. کارفرما در مقابل موج اعتراض و اعتصاب کارگران مقاومت کرد و بر تصمیم خود پای فشرد. اعتصاب ادامه یافت و اینک کارگران شاغل کارخانه نیز به حمایت از همزنجیران اخراجی خویش و در اعتراض به کاهش حقوق ها به صفوف اعتصاب کنندگان ملحق شده اند. کارگران همراه با اعتصاب و توقف چرخ تولید به اداره کار دولت سرمایه داری رجوع و شکایت خویش را تسلیم کرده اند.
منبع: اتحادیه آزاد کارگران ایران
7 خرداد 88
اخراجهای
گسترده
کارگران در
استان خوزستان
بنابه
گزارشات
رسیده از
شوش،تعداد
زیادی از کارگران
کاغذ پارس ،
حریرپارس و
حمل کیسه نشکر
از اول
خردادماه یا
اخراج شده اند
و یا در
آستانه اخراج
قرار دارند.
گزارشاتی
حاکی از آن
است که در
حدود 170 نفر از
کارگران کاغذ
سازی پارس که
بعض از آنها
بیش از 15 سال سابقه
کار دارند از
اول خرداد ماه
در آستانه
اخراج قرار
گرفته اند.
همچنین 18 نفر
از کارگران
حمل کیسه
نیشکر هفت تپه
اخراج شدند .
از طرفی دیگر
کارگران
نیشکر هفت تپه
بیش از 2 ماه
است که حقوق
معوقه خود را
دریافت نکرده
اند و کارگران
در شرایط
دشوار معیشتی
قرار دارند.
شرکت حریر
خوزستان با
داشتن نزدیک
به 70 پرسنل در
شرف تعطیل شدن
است و کارگران
آنها با سابقه
های کاری
چندین ساله به
خیل بی پایان
بیکاران
خواهند پیوست.
ورشکسته شدن
کارخانه ها و
اخراج گسترده
کارگران
شرایط سخت و
طاقت فرسای
معیشتی برای
کارگران و
خانواده های
آنها ایجاد
کرده است بحدی
که کارگران از
حداقل
مایحتاج
اولیه زندگی
خود محروم
هستند.
فعالین حقوق
بشر و دمکراسی
در ایران،
اخراج گسترده
کارگران که
نتیجه سیاست
غلط اقتصادی این
رژیم می باشد
و قربانیان آن
خیل کارگران
بیکار که هر
روز بر تعداد
آنها افزوده
می شود و
همچنین
قوانین موجود
ضد کارگری
است را محکوم
می کند.
منبع خبر : فعالین حقوق بشر و دموکراسی
اجتماع اعتراضی کارگران لوله سازی خوزستان
کارگران کارخانه لوله سازی خوزستان همچنان بیکارند. هیچ ریالی حقوق نمی گیرند. هیچ راهی به اشتغال در هیچ کجا پیدا نکرده اند. از هر نوع درآمدی برای امرار معاش خود به طور کامل محروم مانده اند. کوه عظیم بدهکاری ها بر سر همه آنان فرو ریخته است. احساس ذلت و خفت در مقابل طلبکاران زمین و زمان را در چشمان آنان تیره و تار و زشت ساخته است. همه بارقه های امید در پیش رویشان خاموش شده است. سازمان تأمین اجتماعی، سرمایه دار قدرتمند دولتی کارخانه، در مقابل کارگران با قدرت تمام مقاومت می کند و حاضر به پذیرش هیچ اعتراضی نیست. زمان تعویق دستمزدهای کارگران رسمی از 8 ماه فراتر رفته و کارگران قراردادی 14 ماه است که هیچ دستمزدی دریافت نکرده اند. کارگران به بسیاری از شکل های مبارزه روی آورده اند. اما تمامی این شکل ها در یک چیز با هم مشترک بوده اند : متضمن اعمال قدرت علیه سرمایه داران نبوده اند. ما در کمیته هماهنگی برای ایجاد تشکل کارگری از همان آغاز و به موازات سیر مبارزه کارگران با سرمایه داران بر ضرورت اعمال قدرت علیه سرمایه پای فشردیم. حرف ما این بود که کارگران باید شورای ضدسرمایه داری خود را تشکیل دهند. باید کارخانه را تصرف کنند. باید سرمایه داران دولتی را از کارخانه بیرون اندازند. باید سراغ همزنجیران خویش در همه مراکز کار و تولید بروند. باید به کارگران کارخانه های درمعرض تعطیل رجوع کنند. باید با کارگران بیکار دست اتحاد و همدلی و پیکار دهند. باید به راه اندازی و سازماندهی جنبش تصرف کارخانه های درمعرض تعطیل اهتمام کنند. باید از این طریق و در متن تلاش گسترده برای سازمانیابی شورایی و سراسری قدرت طبقه خود و از طریق اتخاذ راهکار اعمال قدرت علیه سرمایه، صاحب کارخانه را مجبور به پذیرش خواسته های خود کنند. کارگران در این مسیر گام برنداشتند. آنان به سرمایه داران و دولت سرمایه داری فرصت دادند تا تمامی طرح ها و نقشه های خود را علیه آنان اجرا کنند. تا صفوف فشرده و متحد آن ها را متلاشی نمایند. تا یأس از امکان موفقیت پیکار را بر آنان چیره کنند. کارگران لوله سازی خوزستان به دنبال تحمل این عقب نشینی ها و شکست ها است که اینک هر از چند گاهی اینجا و آنجا به طور پراکنده در مقابل نهادهای دولتی اجتماع می کنند و دست به اعتراض می زنند. آخرین تجمع این کارگران در هفته جاری در مقابل دفتر سهامداران شرکت بوده است که مطابق معمول بدون گرفتن جواب پایان یافته است.
7 خرداد 88
ادامه خبر
تجمع
کارگران لوله
سازی خوزستان
خبر گزاری
ایلنا در تاریخ
7 خرداد گزارش
می دهد : دبير
اجرايی خانه
کارگر استان
خوزستان از تجمع
کارگران لوله
سازی خوزستان
در مقابل دفتر
سهامداران اين
کارخانه در
شهر اهواز خبر
داد
آقايار حسينی
در گفت وگو با
خبرنگار
ايلنا، افزود:
حدود ۱۰۰ نفر از
کارگران در
اعتراض به عدم
دريافت حقوق
خود در حال حاضر
در اين تجمع
شرکت کرده
اند.
او با بيان
اينکه
کارخانه لوله
سازی خوزستان ۴۷۰
کارگر رسمی
دارد گفت: اين
کارگران از
آبان ماه سال
گذشته تاکنون
حقوق خود را
دريافت نکرده
اند.
اين مقام
کارگری تصريح
کرد: اين
کارخانه ۳۵۰ کارگر
قراردادی
دارد که آنان
نيز ۱۴ ماه است
حقوق نگرفته
اند .
حسينی
خاطرنشان
کرد:کارخانه
به دليل نبود
مواد اوليه
تعطيل است در
صورتی که
بازار فروش توليدات
آن خوب است و
مديريت حاضر
به تامين مواد
اوليه نيست.
کانديد
رياست جمهوری
و موضوع
سنديكا؟
رضا شهابی
آقاى احمدى
نژاد در جواب
به سوال
خبرنگار اعتماد
ملى مبنى بر
قانونى يا غير
قانونى بودن
سنديكاها
ميگويد،
,سنديكا چيست
و نميدانم
چرا برخى
اصرار دارند
از متخلفين
دفاع كنند.
متاسفانه
برخى رسانههاى
ما يك فضاى
ديكتاتورى
راه انداختهاند
كه در آن هر
توهينى را
مطرح ميكنند.,؟
کانديد رياست
جمهورى و
موضوع
سنديكا؟
آقاى احمدى
نژاد در جواب
به سوال
خبرنگار اعتماد
ملى مبنى بر
قانونى يا غير
قانونى بودن
سنديكاها
ميگويد،
,سنديكا چيست
و نميدانم
چرا برخى
اصرار دارند
از متخلفين
دفاع كنند.
متاسفانه
برخى رسانههاى
ما يك فضاى
ديكتاتورى
راه انداختهاند
كه در آن هر
توهينى را
مطرح ميكنند.,؟
در سياست رسم
است که حافظه
مصلحتى باشد ،
هر جا لازم
باشد قوى است
و هر جا که
لازم نباشد
کار نميکند.
آقاى احمدى
نژاد آنچنان
از انتخاب
احتمالى مجدد
خود سر مست
هستند که فکر
نميکنند که
جامعه کارگرى
ميداند موضوع
از چه قرار
است و به اين آسانى
راى خود را در
کيسه کسى
نميگذارند. و
فعالين
سنديکاى واحد
به جامعه
حقيقت را
خواهند گفت.
در جلسه ى غير
منتظره اى که
در مجلس قديم
برپا شده بود
، آقاى يعقوب
سليمى از
اعضاى سنديکا
هم حضور داشت،
در همان زمان
آقاى سليمى به
سياست دولت
ايشان در
رابطه با
مشکلات
سنديکاى
کارگران شرکت
واحد و
رانندگان اخراجى
اعتراض ميکند
، که آقاى
احمدى نژاد از
طريق مشاورش
براى حل
مشکلات
سنديکاى
کارگران شرکت
واحد پيسنهاد
جلسه اى را
ميدهد، که اين
جلسات در دو
نوبت در
استاندارى
تهران با حضور
نمايندگان
دولت و
نمايندگان
سنديکا
برگزار شد.
شايد نمايند
گان مسئول
نتوانستد با
وعده هاى توخالى
از جمله تحويل
اتوبوس هاى
خصوصى به فعالين
سنديکاى
کارگران شرکت
واحد آنها را
بخرند و اين
نمايندگان نه
براى منافع
شخصى اشان بلکه
براى منافع کل
جامعه کارگرى
حاضر به تن
دادن به هر
شرايطى نبوده
و نه خواهند
بود . و اين
نمايندگان
سوالشان از
شما اين است
که اگر نهادى
,غير قانونى,
بود چرا با
نمايندگانش
جلسه گذاشتيد.
چرا همين نهاد
,غير قانونى,
از نهادهاى
قانونى دست
ساخته دولت
شما در ميان
کارگران با
اعتبارتر
است؟ چرا هنوز
هم همين اعضاى
نهاد ,غير
قانونى,
قانونا از
خودشان دفاع
ميکنند؟
چرا فکر
ميکنيد با غير
قانونى اعلام
کردن سنديکا
در زمان
انتخابات
مشکلات بعد از
انتخابات را
کم کرديد.
چرا
نميخواهيد
اذعان کنيد که
مشکل نهاد
سنديکايى از
چهارچوب
اختيارات شما
هر نهاد ديگرى
در ايران خارج
است و اين
نهاد رهبرى
است که بايد
آنرا بپذيرد و
مشکل اساسى
جامعه کارگرى
را حل کند. چرا
که کل ساختار
قضايى و مدنى
جامعه ما تا
زمان تصميم
گيرى رهبرى از
حل اين معما
عاجز هستند؟ چرا
که اين سوالى
است که از
سيزده مهر
هزار سيصدو
هشتادو سه با
امضاء
قرارداد سه جانبه
از جانب وزارت
کار بدون جواب
مانده، و کل
جامعه کارگرى
ميخواهد
بداند که
سنديکا در ساختار
اقتصادى/سياسى
ما چه جايگاهى
دارد، قانونى
است يا غير
قانوني؟
كشور ايران جز
اولين
كشورهاى است
که به عضويت سازمان
جهانى كار در
آمد. و در تمام
اين شصت سال
تمامى وزراى کار
پادشاه، نخست
وزير و رئيس
جمهور از
پذيرفتن نهاد
صنفى مستقل از
دولت طفره
رفته اند. ونبايد
حتما دانشگاه
رفته باشى تا
علت آنرا بفهمى
فقط کافى است
به بيلان
تمامى
دارندگان قدرت
نگاهى
بياندازى
علتش را در
خواهى يافت،
چه در دوران
سلطنتى و چه
در دوران
جمهورى اسلامى
کارگر وسيله
اى بيش نبوده
در دست حاکميت
و اين بندگان
بايد
شنوندگان و
مريدان خوبى
باشند براى
اربابان.
براستى
سنديكا چيست؟
خق داريد
سنديکا را غير
قانونى
بدانيد زيرا
سنديكا
سازمان
مبارزه طبقاتى
است كه از
اجماع
كارگران و
اصناف تشكيل شده
و با توجه به
منافع اقتصادى
آن جمع حركت و
مطالبات خود
را بيان و در
بدست آوردن آن
تلاش مى كند.
آقاى احمدى
نژاد اين
فعاليت
سنديكاهاست
كه در يك
جامعه با بيان
مطالبات صنفى
و اقتصادى و
كسب امتياز از
طرف مقابل
نمايان مى شود
، مطابق اصل 27
قانون اساسى
تجمعات وراه
پيمائيها
بدون حمل سلاح
آزاد مى باشد
، تجمعات
کارگران در
محل کار و يا
در روز جهانى
کارگر چه
مغايرتى با
قانون اساسى
دارد که بايد
به شديدترين
نحو سرکوب شود
و کارگران با
برچسب هاى
امنيتى
بازداشت و روانه
زندان
شوندکارگران
براى اين
حداقل ها بهاى
گزافى پرداخت
کرده اند و در
اساس از منشور
قانون اساسى
فرانسه
ميباشد، هم آن
جامعه وهم
مردم ايران
براى عدالت
بهاى زيادى
داده اند.
برخورد
امنيتى با
سنديكا و صدور
حكم غير
قانونى براى
فعالين
كارگرى توسط
دولت وضعيت را
چنان بهم
ريخته است که
در اساس شما
نميخواهيد
اعتراف کنيد
که عملکرد چه
نهادى غير قانونى
است.
اين سنديکا
نيست که
غيرقانونى
است اين اعمال
لباس شخصى ها
است که غير
قانونى است.
بجاى دستگيرى
و زندانى کردن
فعالين
کارگرى که
براى حق اشان
مبارزه
ميکنند آنها
را دستگير
کنيد.
داشتن
سنديکاهاى که
براى ابتداى
ترين خواستهاى
کارگران
مانند عدم
پرداخت حقوق،
نبود ايمنى
کار در محيط
کار، خواست
اضافه دستمزد
براى بهبود
وضعيت کليه
حقوق بگيرانى که
دستمزدهايشان
يک چهارم
مخارج واقعى
است، استخدام
زنان و جوانان
و داشتن زندگى
شايسته غير
قانونى و جرم
است؟
کارکرد هر
نهاد و فردى
را هميشه بعد
از يکى دو دهه
بررسى ميکنند و
اين را بدانيد
که اعمال شما
و سنديکا در
تاريخ اين
کشور ثبت شده
است و سنديکا
در اين برهه از
زمانى با
ايستادگى اش
براى منافع
کارگران جامعه
امان از انجام
هر اقدامى که
از دستش بر مى
آيد کوتاهى
نکرده.
سنديکاههايى
که ميگويند
نبايد بى پولى
خانواده
کارگرى باعث
اين شود که
دخترى براى
داشتن يک
مانتو تن
فروشى کند و
پسرى براى
نبود امکانات
آموزشى به
اعتياد روى
بياورد و
ميليونها
انسان شب
گرسنه سر به
بالين خود
بنهند را در
پرونده خود
دارد و افتخار
آميز اين
حرکتش را
ادامه ميدهد .
ما برخلاف نظر
شما که سنديکا
را غير قانونى
ميدانيد،
اتفاقا به اين
کار قانونى
خود بر اساس
توافق دولت و
آى ال او در
مهر
هشتادوچهار
افتخار
ميکنييم. که
در اين مقطع
براى بدست
آوردن زندگى
شايسته
مبارزه
مبارزه
ميکنيم و شما
بدانيد که ما
در اين راه
تمام سختى ها
را بجان ميخريم
و همانند
بسيارى از
گذشتگانمان
که براى
مبارزه با ظلم
و حق خواهى از
جان خودشان گذشتن
ما نيز چاره
اى نداريم که
همان راه را برويم.
و شما بدانيد
که هنوز تا
روز انتخابات
زمان زيادى
ماننده است و
سياست مطلق
نيست و هر احتمالى
وجود دارد،
همانطورى که
آقاى رفسنجانى
به خواب هم
نميديد که
مردم خصوصى سازيها
و خودمانى
هايش را به
چالش کشيدند و
شما هم در اين
قاعده مستثنى
نيستيد.
رضا شهابى
خرداد هشتاد و
هشت
طاها ولی زاده و سه تن دیگر از بازداشت شدگان روز کارگر آزاد شدند
عصر روز گذشته بیست و نهم اردی بهشت، چهار نفر دیگر از بازداشت شدگان مراسم روز جهانی کارگر آزاد شدند.
طاها ولی زاده از فعالین کمپین یک میلیون امضا، به همراه عیسی عابدینی و ابوذر خادمی با تودیع 50 میلیون تومان کفالت و علی پیری بدون تودیع کفالت از زندان اوین آزاد شدند. با آزادی این افراد ، نزدیک به 70 تن دیگر از فعالین کارگری که در مراسم پارک لاله بازداشت شده اند و همچنین پوریا پورشتاره، کاوه مظفری، جلوه جواهری و امیر یعقوبعلی از فعالان کمپین یک میلیون امضا نیز همچنان در بازداشت به سر می برند.
خانواده های فعالین کارگری که طی بیست روز گذشته هر روز برای پیگیری وضعیت بازداشت شدگان به دادگاه انقلاب مراجعه کرده اند می گویند مسئولان دادگاه انقلاب وعده داده اند که بیشتر این افراد تا دوشنبه ی آینده به تدریج آزاد خواهند شد. بسیاری از این خانواده ها هر روز از راه های دور و شهرهای مختلف و با تحمل مشکلات فراوان به دادگاه انقلاب مراجعه کرده و در انتظار پاسخی از سوی مسئولان دادگاه انقلاب هستند. از جمله ی این افراد زن مسنی است که می گوید:" شوهرم سکته ی قلبی کرده است و بالای 70 سال سن دارد و هیچ خبری از او ندارم. همه ما مستاجر هستیم و کسانی که بازداشت شده اند سرپرست خانواده های ما هستند و در معیشت خود دچار مشکل شده ایم و انتظار داریم مسئولان به سوالات ما پاسخ دهند اما تا کنون به جز در یک مورد موفق به ملاقات با قاضی پرونده ی بازداشت شدگان نشده ایم".
نیکزاد زنگنه، از بازداشت شدگان روز کارگر که یک روز پس از آزادی به دادگاه انقلاب فراخوانده شده بود نیز به تغییر برای برابری گفت: "در این جلسه کوتاه رسیدگی، قاضی حیدری فرد اتهام اقدام علیه امنیت ملی از طریق تبانی برای شرکت در تجمع به قصد براندازی نظام را به من تفهیم کرد. و من هیچ یک از اتهامات فوق را نپذیرفتم چرا که در زمان بازداشتم هیچ تجمعی شکل نگرفته بود و درگیری توسط نیروهای لباس شخصی و نیروی انتظامی شروع شد".
این فعال کمپین که بدون حضور وکیل در این جلسه ی بازپرسی شرکت کرده است اضافه می کند: " در طی دوران بازداشت بیشتر در خصوص فعالیتم در کمپین بازجویی شدم که با دلیل بازداشتم هیچ ارتباطی نداشت و آخرین جلسه ی بازجویی بیش از 6 ساعت طول کشید. بازجوها با برخی افراد برخوردهای تندی داشتند که در یک مورد یکی از بازداشت شدگان را نیز مورد ضرب و شتم قرار دادند".
گفتنی است چند روز پیش و در پی پافشاری خانواده ها، سرانجام مسئولان دادگاه انقلاب اسامی 35 نفر از بازداشت شدگان را اعلام کرده و وعده دادند که این افراد ظرف چند روز با تودیع کفالت و فیش حقوقی آزاد خواهند شد اما در روز اول فقط تنها زنان- به جز جلوه جواهری- آزاد شدند و روز بعد ازآن چند تن از مردان آزاد شدند.
منبع خبر : تغییر برای برابری
احضار دو تن به دادگاه شهر سقز
بنا به خبر رسیده از شهر سقز، دستگاه قضایی رژیم "آرمان محمد پور" و "بهزاد امین توکل" را به اتهام هواداری از احزاب مخالف رژیم به دادگاه این شهر احضار کرد.
"آرمان محمد پور" و "بهزاد امین توکل" که شهروند شهر بانه می باشند دو ماه قبل با قرار وثیقه از زندان آزاد شدند.
لازم به ذکر است در آستانه برگزاری انتخابات در ایران، احضار و بازجویی فعالین کارگری و سیاسی در شهر های مختلف کردستان توسط دستگاه های امنیتی و قضایی جمهوری اسلامی به صورت گسترده ای افزایش یافته است.
اخراج گسترده کارگران در استان آذربایجان شرقی
به دنبال اخراج گسترده کارگران در استان آذربایجان شرقی، کارگزاران رژیم در این استان ناگزیر به وجود "بحران کارگری" اعتراف کردند.
نماینده "تبریز، اسکو و آذرشهر" در مجلس شورای اسلامی رژیم در واکنشی هراس آلود به اخراج های گسترده اخیر در کارخانه های استان آذربایجان شرقی گفت: اگر اقدامات اساسی در جهت جلوگیری از اخراج کارگران انجام نگیرد شاهد بحران های شدید کارگری در این منطقه خواهیم بود.
تجمع اعتراضی کارگران کارخانه "ایرانیت" تهران
بنا به خبر منتشره، کارگران کارخانه "ایرانیت" تهران در اعتراض به عدم پرداخت مطالبات و دستمزدهای خود تجمع اعتراضی بر پا داشتند.
در حدود 200 کارگر این کارخانه با برپایی این تجمع به عدم پرداخت دستمزدهای ماه گذشته، بهرهوری سال 87 و مطالبات معوقهای چون ارزاق و لباس اعتراض نمودند.
گسترش اعتصاب در کارخانه چینی کرد کرمانشاه
بیش از دهها تن از کارگران کارخانه چینی کرد با هدف حمایت از کارگران اعتصابی این کارخانه و دفاع از خواست بر حق آنان به جمع کارگران اعتصابی پیوستند.
کارگران اخراج شده و آن بخش از کارگران که در معرض اخراج قرار دارند از هفته گذشته و به دنبال اعلام خبر بیکارسازی ها و کاهش دستمزدها دست به اعتصاب زدند. کارفرما در مقابل موج اعتراض و اعتصاب کارگران مقاومت کرد و بر تصمیم خود پای فشرد.
اعتصاب کارگران کارخانه چینی کرد همچنان ادامه دارد و کارگران شاغل کارخانه نیز به حمایت از همزنجیران اخراجی خویش و در اعتراض به کاهش حقوق ها به صفوف اعتصاب کنندگان پیوسته اند.
از ميدان توپخانه تا پياده روى ميدان وليعصر :
فرزندان شيرخوارى كه براى كسب درآمد و گريز از فقر و گرسنگى اجاره داده می شوند
راديو
فرانسه در
تاریخ 9 خرداد 1388
گزارش داد :
وحيد شريفى
كودك 13 ساله
كار روز 13
فروردين امسال
در حالى كه پس
از فروش فال
هايش قصد عبور
از خيابان
راداشت دچار
حادثه تصادف
شد و در گذشت.
وى از كودكان
تحت پوشش
جمعيت دفاع از
كودكان كار و
خيابان بود كه
در كلاس هاى
سواد آموزى
اين جمعيت
شركت مى كرد و
در مقطع دوم
دبستان درس مى
خواند.
آنقدر كوچك
است كه قدش به
آينه ى بغل
ماشين ها نمى
رسد ، با اين
حال تلاشى مى
كند و گوشه ى دستمالش
را به گوشه ى
آينه ى ماشين
هاى منتظر در
پشت چراغ قرمز
مى مالد تا
قبل از سبز
شدن چراغ ها و
تعجيل
رانندگان
براى حركت
پولى بگيرد آنقدر
كوچك است كه
به سختى در
لابلاى ماشين
ها ديده مى
شود و تو دعا
مى كنى كه به
سرنوشت وحيد
دچار نشود.
اما مى دانى
كه او باز هم
خوشبخت تر است
كه به اين سن و
سال رسيده و
لااقل مى
تواند راه
برود و روزيش
را با هزاران
خطر از لابلاى
چرخ هاى ماشين
ها به دست
آورد. خوشبخت
تر از آن هايى
كه مى بينى:
راسته ى كتاب
فروشى هاى
خيابان
انقلاب روبروى
دانشگاه
تهران،
زيبايى
كودكانه و
معصوميت اش
ميخكوبم مى
كند زنى
ميانسال و
معتاد ناشيانه
در آغوشش
گرفته و
ناشيانه تر
سعى مى كند محتويات
شيشه اى را كه
شبيه چايى كم
رنگ است به زور
به كودك
بخوراند تا
آرام بگيرد.
كودك اما آرامشى
ندارد و زن
نيز درمانده و
مستاصل او را
بامشت هاى خود
مى كوبد و
ناسزا مى گويد
.
می پر پسم: بچه
ى خودته؟
نگاهى از سر
خشم مى كند و
مى گويد : آره
پس بچه ى كيه ؟
و قبل از
اينكه مهلت
پيدا كنم تا
سوال ديگرى از
او بپرسم با
دستپاچگى
كودك را به
بغل زده و به
سرعت در ميان
هياهوى جمعيت
كه در روزمرگى
هاى خود در
رفت و آمدند
گم مى شود.
ميدان
توپخانه يك
روز سرد
زمستانى صداى
دلخراش جيغ
كودكى از رفتن
بازم مى دارد
زنى كولى او
را لخت كرده و
تا كمر در آب
يخ زده آب
نماى ميدان كه
از سرما فواره
هايش نيز از
كار افتاده فرو
برده است.
كودك شير
خواره گويا
نياز به تعويض
كهنه و
تميزشدن
داشته
احتمالا كار
به درجه اى
بوده كه زن را
عليرغم ميل
باطنى اش
وادار به شست
و شوى كودك
نموده است.
كبودى در لبها
و صورت كودك
كاملا مشهود
است اما زن بى
توجه به فريادها
و كبودى لبها
از همان آب يخ
زده كه گوشه
اى از يخ آن را
شكسته و كودك
را در آن فرو
برده بود به
سرو صورت كودك
مى پاشيد تا
به حساب خود
تميزش كرده
باشد. چند زن
ديگر نيز با
كودكانى
شيرخواره در
بغل در حوالى
آب نما مشغول
گدايى هستند.
مى پرسم: بچه ى
خودته؟ با لبخند
و از سر تمسخر
مى گويد: ها پ
بچه ى بوآمه؟
زنان ديگر زير
جلکی مى خندند
و چادرهاى
مندرس خود را
بر چهره ى
نوزادانى كه
در آغوش دارند
مى كشند.
پياده روى
ميدان وليعصر
چند زن فالگير
در گوشه اى
بساط پهن كرده
و يكى از آنها
به گرفتن فال دخترى
جوان مشغول
است. كودكى
شير خواره در
روى زمين
پيچيده شده در
پتويى كوچك و
مندرس به خواب
رفته. و يكى از
زنها مدام به
عابرين گوشزد
مى كند كه مراقب
بچه باشند تا
زير دست و پا
له نشود.
به زن مى گويم:
خوب بچه را
بغل كن تا
مجبور نباشى
مدام به
عابرين تذكر
دهى .
مى گويد: بچه
مال اونه ، و
به زنى اشاره
مى كند كه
مشغول گرفتن
فال است.
مى گويم: خوب
باشد مى بينى
كه او كار
دارد تو از
روى زمين
بلندش كن.
مى خندد و مى
گويد: استفاده
اش رو اون مى
بره من بغلش
كنم.
باز هم نمى فهمم
و مى پرسم چه
استفاده اي؟
آرام طورى كه
زن بغل دستى
اش نشنود مى
گويد: بچه
كرايه ايه
نامش نجمه است
و مى گويد يكى
از فرزندانش
را كولى ها كشته
اند. فرزند
شيرخوارى كه
او براى كسب
درآمد و گريز
از فقر و
گرسنگى به
آنان اجاره مى
داده تا در سر
راه عابرين
نشسته و با
نمايش معصوميت
آنان گدايى
نمايند. فرزند
شش ماهه شير
خواره اى كه
بر اثر گرما
در يك روز گرم
تابستان تلف شد.
او را در گرما
رها كرده و به
كارى ديگر
مشغول شده
بودند
پرسيدم: شكايت
نكردي؟ (عبارت
غريب شكايت
بيشتر برايش
شبيه يك جوك
است تا يك راه
حل.) - از كى شكايت
كنم؟ - از كولى
ها - كه چه بشه؟ -
به خاطر قتل
عمد كودكت
دستگير شوند؟
- اون وقت شكم
بقيه ى بچه هامو
چه جورى سير
كنم؟ تازه مى
افتند به جون
خودم و بقيه ى
بچه هام، اينها
يه ايلن.
- روزی چند
بچهات رو
کرايه
ميدادي؟ -
خيلی کم. خيلی
کم. هزار
تومن، هزارو
پونصد تومن.
در پيمان نامه
جهانى حقوق
كودك كار
كودكان زير 15
سال و نيز
بهره كشى از
كودكان به
هرنحو چه در مناسبات
اقتصادى و چه
در منازعات
سياسى منع شده
است. در ايران
بر اساس
آمارها 380 هزار
كودك 10 تا 14 ساله
در سراسر كشور
كار ثابتى
دارند و حدود
370هزار كودك به
عنوان كارگر
فصلى مشغول به
كار هستند هر
ساله تعداد
قابل توجهى از
كودكان به
دلايل مختلف
مجبور به ترك
تحصيل مى شوند
و به كارهايى
چون واكسزنى
دستفروشى
زباله گردى و
كار در كارگاه
هاى مشغول هستند
كه براى آن ها
جز بيمارى و
دور ماندن از
تحصيل حاصلى
ندارد. اما
درايران هيچ
آمارى از كودكان
زير ده سال و
يا حتى زير
پنج سال و
البته زير يك
سال وجود
ندارد.
كودكان
شيرخواره و
زير يك سال كه
توسط متكديان
و كولى ها از
خانواده هاى
فقير قرض
گرفته مى شوند
تا با نمايش
چهره هاى
معصومشان
درآمدى به
جبيب بزنند،
بى ترديد از
بى پناه ترين
كودكان دنيا
هستند كه مورد
آزار و اذيت
قرار مى گيرند
ليكن در هيچ
كجا به حساب
نمى آيند.
زيرا آن ها نه
در زمره ى
كودكان كار
قرار دارند و
نه در زمره ى
كودكان بى
سرپرست. ليكن
درواقع آنان
هم كودك كار
هستند و هم به
تعبيرى بى
سرپرست. كودكى
كه بخش عمده ى
عمر خود را در
خدمت به ديگرى
صرف مى كند در
حالى كه خود
از كمترين
امكانات بى
بهره است. اين
كودكان
مظلومانه در
شرايط سخت آب
و هوايى ساعت
ها در
خيابانها و كوچه
ها قرار داده
مى شوند، ساعت
ها از حداقل هاى
نيازهاى يك
كودك شيرخوار
محرومند. و
اجاره
كنندگان آنان
كه خود اغلب
از افراد
معتاد مى
باشند، با
خوراندن برخى
مواد مخدر از
جمله ترياك
سعى مى كنند
آنان را در
طول روز ساكت
و بى صدا
نگهدارند تا
مجبور به
ارائه ى نيازهاى
يك كودك
شيرخوار به
آنان نباشند
واين يعنى
فاجعه يعنى
اگر به مرگ
كودك منجر
نشود بى شك بر
جسم و روح اين
شيرخواره هاى
اجاره اى آسيب
هاى جدى وارد
مى كند
و تو گاهى فكر
مى كنى پيوستن
به پيمان نامه
جهانى كودك كه
طبق بند 1 ماده 23
آن بايد حق
كودك را براى
برخودارى از
حمايت در
برابر بهره
كشى اقتصادى و
انجام هر گونه
كارى كه ممكن
است زيانبار
باشد، خللى در
تحصيلش وارد
آورد به
سلامتى يا رشد
جسماني،
ذهني، اخلاقى
و اجتماعى او
آسيب رساند به
رسميت شناخت،
براى اين شير
خواره هاى
كرايه اى چه
فايده اى
داشته ؟
كارگران ايرانيت تهران تجمع كردند
به
گزارش
خبرگزاری ايلنادر
تاریخ 9 خرداد
آمده است :جمعى
از كارگران
كارخانه
ايرانيت
تهران در اعتراض
به پرداخت
نشدن مطالبات
خود، صبح امروز
درمحوطه اين
كارخانه تجمع
كردند.
به گزارش گروه
كارگرى
ايلنا، اين
كارگران كه به
گفته خود از
كاركنان رسمى
كارخانه
ايرانيت
تهران بوده و
تعداد آنها حداقل
به 180 نفر ميرسد.
يكى از
كارگران در
تماس تلفنى با
خبرگزارى كار
ايران گفت:
اين تجمع به
دليل پرداخت
نشدن حقوق ماه
گذشته، بهرهورى
سال 87 و
مطالبات
معوقهاى چون
ارزاق، لباس
زمستانى (اور
كت) كارگران صورت
گرفت.
در اين حال
يكى از اعضاى
شوراى اسلامى
كار اين
كارخانه نيز
با بيان اينكه
هر كارگر بطور
متوسط 450 هزار
تومان بابت
بهرهورى
پرداخت نشده
بستان كار
است، گفت: اين
طلب شامل حال
تمامى
كارگران
دائم، موقت و
پيمانى شاغل
در اين
كارخانه است.
وى بابيان
اينكه تعداد
كارگران
كارخانه
ايرانيت
تهران به 400 نفر
نيز ميرسد،
گفت: در تجمع
صبح امروز
تنها كارگران
رسمى شركت
داشتند و
كارگران
قراردادى و
موقت به دليل
نداشتن امنيت
شغلى و ترس از
اخراج حضور نداشتند.
به گفته اين
عضو شوراى
اسلامى كار
كارخانه ايرانيت
تهران، عليت
پرداخت نشدن
مطالبات
كارگران
كمبود
نقدينگى است.
وى افزود: در
حال حاضر
كمبود
نقدينگى باعث
شده تا به
دليل فراهم
نشدن مواد
اوليه فعاليتهاى
اين واحد
توليدى در
كارخانههاى
تهران و
اصفهان متوقف
شود.
با يان حال
كارگران نسبت
به پرداخت
نشدن مطالبات
خود بدبين
بودهو معتقدند
كه از زمان
واگذار شدن
اين واجد
توليدى به بخش
خصوصى
مطالبات
كارگران با
تاخير و با
كسرى پرداخت
ميشود.
به گفته
كارگران و
فعالان
كارگرى در
خانه كارگر،
كارخانه
ايرانيت
تهران كه در
منطقه شهررى و
در مجاورت
كارخانه
سيمان تهران
قرار دارد و
از 3 سال پيش و
پس از واگذارى
به خصوصى دچار
بحرانهاى
كارگرى و
توليد است.
به اداعاى يكى
از كارگران
ناراضي، مالك
خصوصى اين
كارخانه كه هم
زمان در
مالكيت 16
كارخانه ديگر
نيز سهيم است،
مطالبات
مربوط به
اضافه كارى
كارگران را از
150 ساعت به 30 ساعت
كاهش دادهاند
و از پرداخت
مطالباتى كه مديران
پيشين بر سر
آن با شوراى
اسلامى كار
توافق كرده
بودند خود
دارى كردهاست.
شرط و شروط سرمایه دار «پوشینه بافت» برای بازنشستگی کارگران
اگر سرمایه داران دنیا از نعمت و مزیت سرمایه دار بودن در ایران با خبر می شدند به احتمال زیاد ایران تنها قبله جهان سرمایه می شد. همه سرمایه داران جهان به آن نماز می گزاردند و از تمامی اکناف و اطراف عالم برای زیارت و به امید گرفتن کارت اقامت آن همچون مور و ملخ راه می افتادند. سرمایه دار در ایران مختار مطلق و آزاد از هر نوع پرس و جوی در قبال هر نوع جنایت است. به همین مالک کارخانه کوچک « پوشینه بافت» نگاه کنید. او قانونگذار تام الاختیار در هر امر مربوط به تشدید استثمار کارگران است. در زمینه تعیین زمان کار، دستمزد و همه چیز فعال مایشاء و ذات قاهر است. او درمورد بازنشسته شدن و نشدن کارگران هم قانون خاص خود را دارد. 90 نفر از بردگان مزدی زیرفشار استثمار وی یک سال است که به سن بازنشستگی رسیده اند و حتی طبق جواز بردگی مزدی جهنم سرمایه داری ایران یعنی قانون کار باید حتماً بازنشسته می شدند. سرمایه دار اعلام کرده است که هیچ ریالی از 50% سهم کارفرما برای بازنشستگی کارگران را به سازمان تأمین اجتماعی پرداخت نمی کند. طبق قانون وی، کارگران باید خودشان در طول سال های کار این 50% را از دستمزدهای خود به سازمان مذکور می داده اند!! کارگران اسیر و سرگردان مانده اند که چه کنند و سرمایه دار با قدرت تمام هیچ ریالی از 50% سهم خود را برای بازنشستگی آنان پرداخت نمی کند.
منبع: ایلنا
9 خرداد 88
معاش 815 خانوار در سالهای 86 و 87 قطع شد؛
بيمه کارگران ساختماني در هزار توی مشکلات
در سال 1386، قریب 630 کارگر و در سال 1387 نزدیک به 185 نفر در بخش ساختمانی بر اثر حوادث ناشی از کار، دچار فوت و یا از کار افتادگی شدهاند و به عبارتی در این سال، منبع رزق 815 خانواده ایرانی از بین رفته است.
ایلنا: نيمه
سال 1386 معاون
امور مجلس
وزارت رفاه،
جزئيات بيمه
كارگران
ساختماني را
اعلام كرد.
علي كاميار با
اشاره به
اينكه لايحه
بيمه اجتماعي
كارگران
ساختماني به
تصويب مجلس شوراي
اسلامي
رسيده، گفته
بود: براساس
اين لايحه كه
توسط وزارت
رفاه در سال ۱۳۸۴
پيشنهاد شده
بود، تمامي
كارگران
ساختماني به
همراه
خانوادههايشان
از تمامي بيمههاي
اجتماعي،
فوت،
بازنشستگي،
از كارافتادگي،
حوادث، غرامت
و دستمزد
برخوردار
خواهند شد. در
مهر ماه همان سال
سرپرست دفتر
برنامهريزي
بيمههاي
اجتماعي
وزارت رفاه
اعلام كرد كه
بيمه كارگران
ساختماني در
انتظار تدوين
آييننامه
است. صمدالله
فيروزي گفته
بود: كارگاههاي
ساختماني به
هنگام دريافت
پروانه كار در
شهرداري سهمي
نيز بهعنوان
بيمه كار و
حوادث ميپردازند
و به اين
ترتيب تمامي
افراد شاغل در
كارگاههاي
ساختماني در
برابر حوادث
ناشي از كار
بيمه ميشوند.
اما لايحهاي
كه چندي پيش
تصويب شد بر
بيمه كامل
كارگران روز
مزد ساختماني
تاكيد كرده
است. در همان
روزها بيژن
شهبازخاني
نماينده مجلس
نيز در اين باره
گفته بود: با
تصويب اين
لايحه همه
كارگران
ساختماني
كشور و خانواده
آنها دفترچه
بيمه تامين
اجتماعي ميگيرند
و خود كارگران
نيز از خدمات
بيمه بازنشستگي
و ازكار
افتادگي
برخوردار ميشوند
و با 30 سال كار و
50 سال سن يا 60 سال
سن و 10 سال سابقه
پرداخت حق
بيمه
بازنشسته ميشوند.
در آذرماه 1386 هم
سازمان تامين
اجتماعي
داشتن كارت مهارت
حرفهاي را
شرط لازم براي
استفاده
كارگران
ساختماني از
اين نوع بيمه
اعلام كرد.
اما در روزهاي
پايانی سال 86،
كميسيون
بودجه مجلس آب
پاكي بر دست
دولت ريخت و
بودجهاي
براي اين كار
در نظر نگرفت
و بيمه
كارگران ساختماني
معلق شد که با
واکنش شدید
جامعه کارگری و
نمایندگان آن
روبرو شد.
عليرضا
محجوب، دبيركل
خانه كارگر و
رئيس
فراكسيون
كارگري مجالس هفتم
و هشتم در
اعتراض به این
امر گفت: اصل 29
قانون اساسي
برخورداري از
تامين
اجتماعي را
حقي همگاني ميداند،
اما
نمايندگان
مجلس هفتم و
هيات رئيسه
مجلس هشتم به
وضوح اين حق را
از يك ميليون
نفر سلب كردهاند.
وي با اشاره
به موضع ضد
اجتماعي
لايحه بودجه
سال 1387 افزود: من
اميدوار بودم
كه مهمترين
دستاورد مجلس
هفتم در عرصه
اجتماعي؛ يعني
بيمه اجتماعي
كارگران
ساختماني كه
آرزوي يكصد
ساله كارگران
و دوستداران
كارگران بوده
است، اين چنين
به سرعت
دستخوش بيمهري
و كمتوجهي،
آن هم به
بهانه
اشتباهات
محاسباتي، قرار
نميگرفت. به
فرض محال
گفتهها و
برداشتها
درست باشد.
باز اهميت
موضوع آنقدر
بود كه براي
صيانت از
مهمترين
اقدام مجلس
هفتم در مورد
كارگران
ساختماني در
سال 1387
كسريهاي
ناشي از اين
تصميم تامين
ميشد. من به
شدت براي
كميسيون
تلفيق بودجه
سال 1387 متاسفم
كه كارگران
ساختماني را
آماج تصميمات خود
گرفتند!
نماينده مردم
تهران ادامه
داد: اينكه
مخالفان بهرهمندي
كارگران
ساختماني از
حداقل شرايط
انساني مدعي
هستند كه با
اجراي اين
طرح، ميزان حق
بيمه اين
كارگران 30
برابر ميشود،
سخن نسنجيدهاي
است كه فقط
براي دفاع از
سودهاي كلان
بساز و بفروشها
زده شده است.
در ارديبهشت 87
پايگاه اطلاعرساني
دولت خبر
ابلاغ قانون
بيمه كارگران
ساختماني از
سوي رياستجمهوري
را منتشر كرد.
در اين خبر
آمده بود:
رئيسجمهوري
قانون بيمههاي
اجتماعي
كارگران
ساختماني كه
در جلسه علني
مورخ 9آبان
ماه 86 مجلس
شوراي اسلامي
تصويب و در
تاريخ 16/8/1386 به
تأييد شوراي
نگهبان رسيده
را برای اجرا
ابلاغ كرد و
روز 27 اسفند
سال گذشته،
پايگاه اطلاع
رساني وزارت
رفاه خبري را
از وزير رفاه
منتشر كرد كه
در آن تاكيد
شده بود كه
بيمه كارگران
ساختماني از
اول سال شروع
ميشود. در
اين خبر حتي
تركيب درصد حق
بيمه براي كارگران
نيز آمده بود.
با این حال
اعلام شد که دولت
هنوز آييننامه
اجرايي قانون
بیمه کارگران
ساختمانی را
به سازمان
تامين
اجتماعي
ابلاغ نكرده است.
مديركل درآمد
حق بيمه
سازمان تامين
اجتماعي این
خبر را داد و
گفت: دولت را
نميتوانيم
براي ابلاغ
آييننامه
اجرايي قانون
بيمه كارگران
ساختماني مجبور
كنيم. قدرتالله
قدسي خاطر
نشان كرد:
بدون در
اختيار داشتن
آييننامه
اجرايي،
امكان اجرا
کردن اين
قانون را در سازمان
تامين
اجتماعي
نداريم.
به عمق فاجعه
پی نمیبریم
حافظه ايراني
هر چه قدر هم
ضعيف باشد
هنوز كشته شدن
حدود 19 كارگر
ساختماني زير
آوار بناي سعادت
آباد را
فراموش نكرده
است. از آن روز
تاكنون،
كارگروه و
ستاد و كميته
به كرات تشكيل
داديم تا
بدانيم دليل
فاجعه چه بود،
بي آنكه به
عمق فاجعه
متعاقب پي ببريم.
از آن روز تا
حال، دريغ از
يك اظهار نظر
از بيشمار
مقامات
مسئولي كه هر
روز گزارشهاي
بلند بالايي
از موفقيتها
ارائه ميدهند،
درباره اينكه
آيا پس از
آنكه جوان و
نان آور
خانوادهاي،
به هر دليل از
ايشان گرفته
شد، فكري به
حال معيشت اين
خانواده، پس
از او كردهايم
يا نه؟ دريغ
از يك جمله كه
توضيح دهد حال
وجدانهايي
را كه بيمه
اجتماعي
كارگران
ساختماني را
تا کنون لنگ
گذاشتهاند؟
و دريغ از يك
خبر در مورد
اينكه فلان
مقام مسئول از
بيشمار
مسئولاني كه
هر روز خود را
وكيل الرعايا ميخوانند
و به زيردستان
فرمان رسيدگي
به حال محرومان
ميدهند، از
خانواده يكي
از اين داغ
داران ديدن كرده
باشد و حالي
از ايشان
پرسيده باشد.
انگار عادت
كرديم به جان
دادن كارگر بي
آنكه حتي به
آن بينديشيم.
خبر مرگ 30
كارگر در
شازند اراك به
همان سرعت از
يادمان رفت كه
خبر مرگ 17
كارگر در
سعادت آباد را
فراموش كردهايم.
اگر گزارشي از
خودكشي 3
كارگر ما را
چنان به تكاپو
مياندازد كه
ملزم ميشويم
به تكذيب و
توضيح، اخبار
كشته شدن
كارگران به
دليل اهمالهاي
ما، چنان
طبيعي است كه
حتي ككمان هم
نميگزد.
آقاياني كه
پيشنهاد
مسكوت گذاشتن
بيمه اجتماعي
كارگران
ساختماني را
به دليل بالا
رفتن قيمت
مسكن ارائه
كردند و فكر
نكردند كه ميتوان
اين قشر محروم
را آن چنانكه
سخاوتمندانه
ساير گروهها
را تحت پوشش
بيمه بردند با
اين استدلال
كه مابه التفاوت
آن را دولت ميپردازد،
تحت پوشش بيمه
تامين
اجتماعي قرار
دهند، حال
بايد در برابر
سئوالهاي بيشماري
كه درباره
نحوه جبران
اين خسارتهاي
ناشي از كار
پيش ميآيد،
جواب روشن و
قانع كنندهاي
داشته باشند.
آقايان بايد
پاسخ دهند كه
ميزان هزينههاي
ناشي از بيمه
اجتماعي
كارگران
ساختماني در
طول سال چقدر
است و آنگاه
با مقايسه آن
با هزينههايي
كه از بابت
مرگ اين
عزیزان و
گرفتاريها و
نابسامانيهاي
پس از آن براي
خانوادهشان
باید پرداخته
شود، تكليف
خود را مشخص
کنند. بد نيست
بار ديگر
چرتكه
بيندازيد تا
مشخص شود كه
تامین معاش
اين تعداد
خانواده پس از
مرگ سرپرست
خانوار مهمتر
است يا هزينههاي
اندکی که برای
بيمه كارگران
ساختماني به دولت
وارد میشود؟
بیشترین
حوادث کار در
بخش ساختمانی
رخ میدهد
واقعیت این
است که بنا به
آمارهای
اعلامی از سوی
مراجع معتبر،
بیشترین
حوادث کار در
بخش ساختمانی
رخ میدهد.
براساس گفتههای
مسئولان
سازمان تامین
اجتماعی از
مجموع ۱۱ هزار و ۶۳۴ حادثه
اتفاق افتاده
در حین کار،
در نیمه نخست
سال گذشته ۸۶، ۶۰
نفر جان خود
را در این
حوادث از دست
دادند. بیشترین
حوادث ناشی از
کار برای
مردان و
متاهلین به
ترتیب با 11
هزار و 448 و 8 هزار
و 729 مورد اتفاق
افتاده و سهم
مجردها در
حوادث ناشی از
کار 2 هزار و 95
مورد بوده است.
همچنین مطابق
آمار همین
مرجع، در سال 85
بیش از 21 هزار
حادثه در کشور
اتفاق افتاده
و در سال 86 با
رشد معادل 9
درصد، تعداد
حوادث بالغ بر
23 هزار مورد شده
است که از این
تعداد بالغ بر
دو هزار و 100 نفر
بر اثر این
حوادث و
بیماریهای
ناشی از آن
دچار فوت یا
از کار
افتادگی شدهاند.
همچنین آمار
اعلامی
سازمان تامین
اجتماعی نشان
میدهد که در
يک سال گذشته 22
هزار و 134 مورد
حادثه ناشي از
کار اتفاق
افتاد که منجر
به از
کارافتادگي 618
نفر شد. به
گزارش اداره
کل روابط
عمومي و امور
بينالملل
سازمان تامين
اجتماعي، طبق
اطلاعات دفتر
آمار و
محاسبات
اقتصادي و
اجتماعي اين
سازمان،
حوادث ناشي از
کار در سال 87
منجر به فوت 83 نفر
شد. 242 مورد از
حادثههاي
ناشي از کار
در يک سال گذشته
باعث از
کارافتادگي
کلي، 376 مورد از
کارافتادگي
جزئي و يک
هزار و 50 مورد
منجر به پرداخت
غرامت نقص عضو
از سوي سازمان
تامين
اجتماعي براي
حادثهديدگان
شد؛ ضمن آنکه 20
هزار و 383 مورد
از اين حادثهديدگان
نيز بهبودي
کامل يافتند.
بيش از نيمي از
حوادث روي داده
درسال 87 با 14
هزار و 934 مورد
در ساعات کاري
صبح و 5 هزار و 797
و يک هزار و 403
مورد نيز به
ترتيب در شيفتهاي
بعدازظهر و شب
اتفاق افتاده
است. فعاليتهاي
مرتبط با
فلزات اساسي،
ماشينهاي
الکتريکي و
غيرالکتريکي
و ساختماني
بيشترين آمار
حوادث را در
بين مشاغل و
سقوط کردن و
لغزيدن، ضربخوردگي
و بريدگي و
شکستگي اعضاي
بدن بيشترين آمار
در علت حوادث
روي داده در
سال گذشته
گزارش شده
است. بيشترين
آسيبديدگان
حوادث ناشي از
کار براي گروههاي
سني 25 تا 29 سال
بوده و بياحتياطي
در کنار وسايل
بيحفاظ و
معيوب
مهمترين علل
حوادث رخ داده
در يک سال
گذشته است. 98
درصد حوادث ناشي
از کار سال 87
براي مردان و 75
درصد براي
متاهلان روي
داده است.
همچنین بنا به
گفته ابراهیم
نظری جلالی،
معاون روابط
کار وزارت کار
و امور
اجتماعی، بخش
ساختمان به
تنهایی 30 درصد
از حوادث ناشی
از کار را به
خود اختصاص
داده است.
نتیجه مستفاد
از این آمارها
این است که در
سال 1386، قریب 630
کارگر و در
سال 1387 نزدیک به
185 نفر در بخش
ساختمانی بر
اثر حوادث
ناشی از کار،
دچار فوت و یا
از کار
افتادگی شدهاند
و به عبارتی
در این سال،
منبع رزق 815
خانواده
ایرانی از بین
رفته است بدون
اینکه
پشتوانه
تامین
اجتماعی برای
ایشان برقرار
باشد.
بار مالی دولت
سنگینتر است
یا هزینه قطع
معاش خانوادهها؟
حال درباره
این موضوع
باید سوال کرد
که تمامی هزینههایی
که مخالفان
طرح بیمه
کارگران
ساختمانی با
تکیه بر آن،
این حق انسانی
را مسکوت گذاشتند
چه میزان بوده
و آیا با
هزینههایی
که از طریق
قطع معاش 815
خانوار بر
کشور وارد میشود،
قابل مقایسه
است؟ فراموش
نکنیم که همین
تعلیق، خود
سبب میشود
که متولیان با
عدم احساس
مسئولیت در
قبال کارگران
ساختمانی،
نظارتهای
پنهان و آشکار
خویش بر ایمنی
و بهداشت این
کارگران را
نیز فراموش
کنند که خود این
امر مسببی
برای افزایش
احتمالی این
حوادث خواهد
بود.
البته نزدیکی
به انتخابات و
روزهایی که در
آن بسیاری از
مسئولان
اجرایی به یاد
کارگران افتادهاند
و خبر از
تغییر قانون
کار برای
بازگرداندن
عزت و کرامت
به جامعه کارگری
یا قراردادی
شدن تمامی
کارگران پیمانی
وزارت صنایع و
معادن میدهند،
این امید را
در دل این
کارگران شریف
زنده کرده است
که شاید این
روزها و برای
بهرهگیری از
رای این
خانوادهها،
هر چه زودتر
آییننامه
اجرایی این
قانون ابلاغ
شود و از
رهگذر نمد
انتخابات، کلاهی
هم برای
کارگران
ساختمانی
بافته شود.
پایان پیام
1388/3/9
درجلسه شوراي عالي تامين اجتماعي؛
سقف دستمزد مبناي كسر حق بيمه براي سال 88 اعلام شد
شوراي عالي تامين اجتماعي سقف دستمزد مبناي كسر حق بيمه در سال 1388 را به ميزان 7 برابر حداقل دستمزد مصوب شوراي عالي كار براي سال جاري تعيين كرد.
ايلنا:
شوراي عالي
تامين
اجتماعي سقف
دستمزد مبناي
كسر حق بيمه
در سال 1388 را به
ميزان 7 برابر حداقل
دستمزد مصوب
شوراي عالي
كار براي سال
جاري تعيين
كرد.
محمد اشرفي،
دبير شوراي
عالي تامين
اجتماعي در
گفتوگو با
خبرنگار ايلنا
افزود: اين
موضوع در
دومين جلسه
شوراي عالي
تامين
اجتماعي كه
دوشنبه هفته
گذشته تشكيل شد،
به تصويب
اعضاي شورا
رسيد.
وي افزود:
شوراي عالي
كار از اول
سال 1388 حداقل مزد
روزانه با نرخ
يكسان براي
تمامي
كارگران مشمول
قانون كار
(اعم از
قرارداد دائم
يا موقت) مبلغ 87840
ريال (هشتاد و
هفت هزار و
هشتصد و چهل
ريال) تعيين
كرده است.
نماينده بيمهشدگان
مؤسسات اداري
و دولتي در
شوراي عالي تامين
اجتماعي
تعيين
دستوركار
آيين نامه
داخلي شورا را
از ديگر
موضوعات
تصويبي اين
شورا ذكر كرد
و اظهار داشت:
ميتوان گفت
اين موضوع
مهمترين
مصوبه شورا
بود.
اشرفي موضوع
بيمه زنان
خانهدار با
محوريت سهم
دولت و بيمه
شده را دستور
كار ديگر شورا
عنوان و تصريح
كرد: كليات
اين موضوع به
تصويب اعضاي
شورا رسيد.
اين مقام
مسؤول در
تامين
اجتماعيافزود:
به دليل بررسي
مكانيسمهاي
اجرايي بيمه
زنان خانهدار
و بار مالي
ناشي از آن به
تفكيك سهم
دولت و بيمه
شده اين موضوع
به كميته بيمه
گري شوراي عالي
تامين
اجتماعي
ارجاع شد تاپس
از كارشناسي دقيق
به شورا اعاده
شود.
پايان پيام
1388/3/9
نگاهی به روند تعیین مزد سال 88 در شورای عالی کار؛
بانک مرکزی کلاه کارگران را برداشت
پس از گذشت نزدیک به يک ماه از تشکیل دومین جلسه شورای عالی کار، بانک مرکزی بار دیگر نرخ تورم در کشور را بالای 25 درصد اعلام کرد تا مشخص شود که در نامه مسئولان این نهاد مالی، به عمد ارقام نرخ تورم سال 87 دستکاری شده است
ایلنا: سال 87
اولین باري
نبود که دولت
و کارفرمایان
در بزنگاه
تعیین دستمزد
کارگران به
توافقات قبلی
خود پشت پا میزنند.
سال 84 توافق
بین کارگران و
کارفرمایان به
بهانه تثبیت
قیمتها فسخ
شد؛ توافقی که
بر پایه آن
قرار بود ظرف مدت
5 سال، قدرت
خرید کارگران
به سال 58
بازگردد. سال
بعد نيز وعده
افزايش 50
درصدي مزد
کارگران
قراردادي نقض
شد و این بار
نیز نامه بانک
مرکزی پیراهن
عثمان شد تا
دوباره کارگر
طعم تلخ خلف
وعده
کارفرمایان و
دولت را مزمزه
کند. با اين
حال سالهای
گذشته، مسئول
افزایش اندک
دستمزد کارگران
کارفرمایان و
وزارت کار
بودند، اما
امسال بازیگران
دیگری نیز در
این میان
ایفای نقش کردند
که اگر بیش از
کارفرمایان و
وزارت کار نقشآفرینی
نکردند، سهمی
کمتر از آنها
نیز نداشتند.
سال 87 و برای
نخستین بار پس
از آنکه شورای
عالی کار با
استعلام از
بانک مرکزی
افزایش حداقل
دستمزد را 25
درصد اعلام
کرد، بانک
مرکزی در
اقدامی عجیب
نامهای به
وزارت کار
ارسال کرد و
ضمن اعلام
روند کاهنده
نرخ تورم در
ماههای
پایانی سال 87،
از کاهش نرخ
تورم کشور به 19
درصد خبر داد
تا برای
نخستین بار در
تاریخ روابط
کار ایران،
جلسه دوم
شورای عالی
کار نیز تشکیل
شود و افزایش 25
درصدی حداقل
دستمزد به 20
درصد کاهش
یابد.
با این حال،
پس از گذشت
نزدیک به يک
ماه از تشکیل
دومین جلسه
شورای عالی
کار، بانک
مرکزی بار
دیگر نرخ تورم
در کشور را
بالای 25 درصد
اعلام کرد تا
مشخص شود که
در نامه
مسئولان
قدرتمندترین
نهاد مالی
کشور، به عمد
ارقام نرخ
تورم سال 87
دستکاری شده
است تا حقوق
کارگران زیاد
افزایش پیدا
نکند!! امري که
کارگران از آن
با عنوان کلاه
گشاد بانک
مرکزي بر سر
کارگران ياد
ميکنند.
مظنونين
همیشگی
در پس کاهش
دستمزد
کارگران،
انگشت اتهام
نخست به سوی
کارفرمایان و
وزارت کار
بلند شد. صبحانهخوری
وزیر کار با
فعالان و
مسئولان اتاق
بازرگانی که
بزرگترین
نهاد نیمه
خصوصی ? نیمه
دولتی کشور
محسوب میشود،
با گلایههای
فراوان این
سرمايهداران
قدرتمند کشور
همراه شد و
وعدههای
جهرمی برای
تجدیدنظر در
دستمزد
کارگران،
جامعه کارگری
کشور را به
این نتیجه
رساند که در پس
این صبحانهخوری
نسبتاً
معمولی،
تصمیماتی
سرنوشتساز
به سود
کارفرمایان
که اتفاقاً
دولت هم جزء
آنها به حساب
میآید،
گرفته شده
است. البته در
همان جلسه نیز
جهرمی سعی کرد
تا نامه
مسئولان بانک
مرکزی را علت
وعده خود به
کارفرمایان
برای
تجدیدنظر در مورد
دستمزدها اعلام
کند، اما کسی
جز وزیر کار
حاضر به قبول
نرخ تورم
اعلام شده در
این نامه نشد.
با پایان
تعطیلات
نوروزی و آغاز
روزهای نخستین
سال 88، هجمه به
وزارت کار
آغاز شد؛ چرا
که به زعم
کارگران،
تکلیف
کارفرمایان
مشخص است و در
این بین، متهم
اصلی کاهش
دستمزدها
وزارت کار و
جهرمی، به
عنوان نفر اول
این
وزارتخانه
محسوب میشود
تا آنجا که
وزیر در موضعی
انفعالی از
امکان
تجدیدنظر
دوباره در
دستمزدهای
اعلامی سال 88
خبر داد.
وزیر کار و
امور اجتماعی
در حاشیه
گردهمایی تخصصی
مرکز نوسازی،
تحول اداری و
بودجه در جمع خبرنگاران
گفت: 2 گروه
کارگر و
کارفرما میتوانند
در زمان ابلاغ
مصوبه دستمزد
و حتی پس از آن
درخواست
تجدیدنظر
داشته باشند و
این مسئله از
نظر قانونی
اشکالی ندارد.
جهرمی در همان
جا و در توضیح
اتفاقاتی که
برای دستمزد
سال 88 کارگران
به وجود آمد،
گفت: تاکنون
چیزی ابلاغ نشده
و حتی اگر
دستمزد جدید
از طریق
دبیرخانه
شورای عالی کار
نیز ابلاغ شود
باز جای
اعتراض و
تجدیدنظر از
نظر قانون
دارد.
بهمنی متهم
اصلي کاهش
دستمزد
کارگران
نامه دوم بانک
مرکزی بهانهای
مناسب برای
کاهش دستمزد
کارگران بود
لذا پیکان تیز
بسیاری از
انتقادات و
حملات به سوی
بانک مرکزی
نشانهگیری
شد.
به عقیده
منتقدان،
اعلام آمار
دروغین درباره
تورم سال 87 که
در گزارش
نهایی منتشره
بانک مرکزی در
مورد نرخ تورم
نیز، نادرست
بودن آن به اثبات
رسید علت اصلی
کاهش دستمزد
کارگران بود.
افزایش
فشارها
نهایتاً
بهمنی، رئیس
کل بانک مرکزی
را وادار به
موضعگیری
کرد. بهمنی در
نخستین نشست
مطبوعاتی خود در
جمع
خبرنگاران به
این موضوع
اشاره کرد که
بانک مرکزی
هیچ نقشی در
تعیین دستمزد
کارگران نداشته
است.
افزايش
دستمزدها
دلسوزي براي
کارگر نيست؟!
رئیس کل بانک
مرکزی که
زمانی بهدلیل
ادامه سیاستهای
مظاهری، مغضوب
وزارت کار و
جمع کثیری از
کارفرمایان بود،
در همان نشست،
از جلسات خود
با تعدادی از کارفرمایان
خبر داد و
اعلام کرد:
"تعدادي از کارخانهدارها
و کارفرمايان
نزد ما آمدند
و اعلام کردند
اگر اقدام به
افزايش هزينهها
شود ما نيز 50
درصد نيروهاي
خود را اخراج
ميکنيم،
بنابراين از
آنجا که اخراج
کارگر تبعات
منفي بسياري
دارند لذا
بايد حفظ
نيروي کار موجود
را مدنظر قرار
میدادیم". وی
حتی از دلسوزی
خود برای
کارگران سخن
راند: "اين
نکته را نبايد
از ذهن دور
کرد که اگر
حقوق کارگري 50
درصد افزايش
يابد کارگر
ديگر بايد
اخراج شود. پس
افزايش
دستمزدها
دلسوزي براي
کارگر نيست".
نمایندگان
کارگری؛ امضا
ميکنند و
انتقاد؟!
در پس تمامی
این درگیریها،
اما گروهی
بودند که خود
تصمیم ساختند
و در ادامه
اصلیترین
منتقدان آن
سیاستها
شدند. به نظر
میرسد اعضای
کارگری شورای
عالی کار و
کانون عالی
شوراهای
اسلامی کار
کشور که وظیفه
انتخاب این
نمایندگان را
دارد، دقیقاً
به ایفای نقش
در این زمینه
پرداختند.
نمایندگان
کارگری شورای
عالی کار در
جلسه دوم
شورای عالی
کار که برای
تجدیدنظر در
دستمزدها
تشکیل شد و
نهایتاً به
کاهش 5 درصدی
حقوق کارگران
منجر شد، حضور
داشتند، اما
این عده مدعی
هستند که پای
مصوبه دوم
دستمزدها را
امضا نکردهاند.
در همین
رابطه، محمد
پارسا، رئيس
هيئت مديره كانون
عالي شوراهاي
اسلامي كار
سراسر كشور با
بيان اينكه ما
همچنان مصر بر
اجراي اولين
مصوبه شوراي
عالي كار
هستيم، گفت:
"اگر اينگونه
نشود، ما به
مراجع ذيصلاح
اعتراض همچون
رئيسجمهور،
مجلس شورای
اسلامی، دبير
شوراي امنيت
ملي و ديوان
عدالت اداري
شکایت میکنیم.
ما از بانك
مركزي شاكي
هستيم كه نرخ
تورم را
اينگونه
اعلام كرد و
طي 72 ساعت از
كاهش 6 درصدي
اين نرخ خبر
داد و اين
نشان از بيثباتي
بانك مركزي
است. در اين
مصوبه سهجانبهگرايي
رعايت نشده
است و كارگران
اعتراضهاي
خود را از
مراجع ذيصلاح
پيگيري ميكنند،
زيرا در شأن و
منزلت نظام
نيست كه اين كارگران
به خيابانها
بريزند". علی
اکبر عیوضی،
مسئول كميته
مزد استان
تهران نیز
اعلام كرد:
"تا اطلاع
ثانوي حداقل
دستمزد
كارگران بر
مبناي 274 هزار و550
تومان پرداخت
خواهد شد، چون
دستمزد
كارگران در شوراي
عالي كار بدون
حضور
نمايندگان
كارگري مصوب
شده است.
همچنین
براساس تصميم
كانون عالي شوراهاي
اسلامي كار
پرونده
دستمزد
كارگران به
ديوان اداري
ارجاع خواهد
شد؛ لذا تا
زماني كه مبلغ
حداقل دستمزد
كارگران به
صورت رسمي
اعلام نشود
حداقل دستمزد
بر مبناي مصوبه
قبلي كه همان 274
هزار و550 تومان
است، اجرا
خواهد شد".
داوود قادری،
عضو دیگر هيئت
مديره كانون هماهنگي
شوراهاي
اسلامي كار
استان تهران
نيز گفت:
"حداقل مزد
كارگران
براساس قانون
در يك شوراي
سهجانبه
براساس تورم
اعلام شده
بانك مركزي 25
درصد تصويب
شده بود و از
نظر كانون
هماهنگي
شوراي اسلامي
كار تهران
مصوبه دوم شوراي
عالي كار
وجاهت قانوني
ندارد.
نمايندگان
كارگري حاضر
در جلسه شوراي
عالي كار نيز
نسبت به مصوبه
دوم حداقل
دستمزد اعلام
موضعي
نداشتند و با
آن مخالف
بودند و مصوبه
را امضا
نكردند". محمد
سليم بهرامي
دیگر نماينده
كارگران در
شوراي عالي
كار نيز در
مورد حداقل
دستمزد امسال
كارگران گفت:
"هر چند حداقل دستمزد
كارگران مصوب
و ابلاغ شده
است، اما هنوز
نمايندههاي
كارگري اين
مصوبه را امضا
نكردهاند".
این در حالی
است که حضور
نمایندگان
کارگری در جلسه
دوم شورای
عالی کار سبب
رسمیت بخشیدن
به مصوبه
تجدیدنظر در
دستمزدها شد.
البته عیوضی در
این مورد از
بیخبری
نمایندگان
کارگری شورای
عالی کار خبر
میدهد و میگوید:
"به گفته
نمایندگان
کارگری شورای عالی
کار، پس از 3
روز از تصویب
مصوبه افزایش
25 درصدی مزد
سال 88، دوباره
از اعضا میخواهند
که در جلسه
دیگری حاضر
شوند و يادآور
ميشوند كه
علت آن در
جلسه عنوان
خواهد شد. طبق
اظهارت نقل
شده، پس از
حضور اعضای
شورای عالی کار
در این جلسه
به آنان گفته
میشود که طبق
نامه بانک
مرکزی، نرخ
تورم طی 3 روز 5
درصد کاهش
داشته است،
بنابراین
افزایش مزد 88
باید تجدیدنظر
و کاهش یابد و
نمایندگان
کارگری حاضر
در جلسه، صورتجلسه
کاهش مزد را
امضا نکرده و
حتی از امضای
برگه حضور در
جلسه هم
امتناع کرده و
جلسه را ترک
میکنند".
با وجود این
مواضع و گفتههای
انتقادی
نمایندگان
کارگری، باید
گفت که رسانههای
جمعی از روز
قبل از تشکیل
جلسه
تجدیدنظر در
دستمزدها از
دستور این
جلسه برای
کاهش دستمزدهای
سال 88 خبر داده
بودند، و وعده
وزیر کار برای
تجدیدنظر در
دستمزدها در
نشست صبحگاهی
با مدیران
اتاق بازرگانی
که به شکل
وسیعی در
رسانهها
منعکس شد،
نشان میدهد
که نمایندگان
کارگری با علم
و آگاهی از دستور
جلسه در شورای
عالی کار حضور
یافتهاند و
موضعگیریهای
بعدی صرفاٌ
برای
کاربردهای
پیشگیرانه در
مقابل
انتقادات
وارده از سوی
کارگران به نمایندگان
خود است.
دولت آینده
مزد کارگران
را افزايش دهد
در گیر و دار
این منازعات و
مجادلات که در
آن وزیر از
امکان
تجدیدنظر در
دستمزدها و
نمایندگان
کارگری از
امکان شکایت
به دیوان
عدالت اداری
خبر میداند،
نهایتاً طی
توافقی
پنهانی، این
موضوع به دولت
آینده محول
شد.
در همین باره،
نايب رئيس
كانون عالي
شوراهاي
اسلامي كار سراسر
كشور در یک
تغییر موضع
ناگهانی
اعلام كرد:
"مصوبه مزدي
شوراي عالي
كار نيمه دوم 88
بر اساس تورم
بازنگري ميشود".
اوليا علي
بيگي که کمتر
از 10 روز پیش از
اظهارات جدید
خود اعلام
کرده بود که
تا اطلاع ثانوی،
همان 275 هزار
تومان، حداقل
دستمزد
کارگران است،
این بار گفت:
"براساس
پيشنهاد
كانون عالي
شوراي اسلامي
كار، كاهش 5
درصدي نرخ
دستمزد
كارگران به
عنوان بدهي
معوق آنها
تلقي ميشود
كه بايد طي
سالهاي آتي
جبران شود و
يا اين كه
مصوبه فوق طي
نيمه دوم
امسال بر اساس
تورم مورد
مورد بازنگري
مجدد قرار
گيرد". وي
يادآور شد: "تا
اطلاع ثانوي
كارگران بر
اساس مصوبه
دوم شوراي
عالي كار
دستمزد
دريافت ميكنند".
آسمان همین
رنگ است؛ تا
اطلاع ثانوی
البته این
اولین بار
نیست که دولت
و کارفرمایان
در بزنگاه
تعیین دستمزد
کارگران به
توافقات قبلی
خود پشت پا میزنند.
سال 84 توافق
بین کارگران و
کارفرمایان به
بهانه تثبیت
قیمتها فسخ
شد؛ توافقی که
بر پایه آن
قرار بود ظرف مدت
5 سال، قدرت
خرید کارگران
به سال 58
بازگردد. این
بار نیز نامه
بانک مرکزی
پیراهن عثمان
شد تا دوباره
کارگر طعم تلخ
خلف وعده
کارفرمایان و
دولت را مزمزه
کند و
احتمالاً این
آخرین بار نیز
نخواهد بود.
آنچنانکه حسن
صادقی، مسئول
امور شهرستانهای
خانه کارگر و
رئیس اسبق
کانون عالی
شوراها که سالها
خود در تعیین
دستمزد
کارگران نقشآفرینی
میکرد، میگوید:
"تا وقتی که
دولت
بزرگترین
کارفرماست، کارفرمایان
مدیریت عقبافتاده
و سنتی خود را
حفظ میکنند و
برای کاهش
هزینهها،
راهی جز
پرداخت کمتر
به کارگر نمیشناسند
و نمایندگان
کارگری به
انتخاب کنندگان
خود واقعیات
را نمیگویند،
آسمان همین
رنگ است و
باید انتظار
تکرار چنین
سناریوهایی
را داشت".
پایان پیام
1388/3/9
تجمع کارگران لوله سازی خوزستان
بیش از 100 نفر از کارگران لوله سازی خوزستان در ادامه اعتراضات روزمره در مقابل فرمانداری شهر اهواز اجتماع کردند و مثل همیشه علیه جنایات صاحبان کارخانه و وضعیت رقت بار زندگی خویش فریاد اعتراض سر دادند. یکی از کارگران می گوید که خط تولید کارخانه با ظرفیت نسبتاً بالا کار می کند. با این که 1400 نفر اخراج شده اند اما هنوز عده ای با شدت تمام استثمار می شوند. در این میان هیچ دستمزدی به هیچ کارگری پرداخت نمی شود. این کارگر اضافه کرد که او و بسیاری همزنجیرانش 12 ماه تمام است که هیچ ریالی دستمزد نگرفته اند و شمار کارگرانی هم که 15 ماه است حقوق نگرفته اند زیاد است. اجتماع اعتراضی کارگران در مقابل فرمانداری چند ساعت طول کشید اما مثل همیشه بدون هیچ نتیجه ای پایان یافت.
منبع: آژانس ایران خبر
10 خرداد 88
تداوم احضار اعضای هیات مدیره سندیکای هفت تپه به دادگاه
فریدون نیکوفر، رحیم بسحاق ،محمد حیدری مهرو نجات دهلی همگی ازاعضای هیات مدیره سندیکای کارگری شرکت کشت و صنعت نیشکر هفت تپه به دادگستری شهرستان شوش احضار شدند.
در این احضاریه امده است که احضار شوندگان فردا مورخه 12 خردادماه، راس ساعت 8 صبح در بازپرسی شعبه دوم دادگاه شهرستان شوش برای ارایه ی اخرین دفاع خود در خصوص اتهامات مطرح شده حاضر شوند . بنا به گفته محمد اولیایی فر وکیل سندیکای هفت تپه هیچ دلیل برای پرونده سازی مجدد این کارگران نبوده چرا که آنان در پرونده ای با موضوعیتی مشابه در یک پروسه و روند قضایی پر ابهام به یک سال حبس محکوم شدند.
منبع خبر : مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران
تهدید جانی منصور اسانلو توسط یک زندانی خطرناک
منصور اسانلو که در زندان رجایی شهر مشغول گذراندن دوران محکومیت خود است، توسط یکی از زندانیان خطرناک با تهدید جانی روبه رو شد.
به گزارش مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، مرتضی لکتبریزی یکی از زندانیان محکوم به اعدام و سرکرده باند مخوف دیوار چین، طی روزهای گذشته از زندان قزلحصار به زندان رجاییشهر کرج منتقل شده است. در این میان یکی از نزدیکان منصور اسانلو خبر داد که این زندانی بدون دلیل نیمه شب گذشته با حضور بر بالین اسانلو، وی را به شدت تهدید جانی کرده است.
این درحالی است که زندانیان دیگر بند، پس از ورود لکتبریزی به بند آسایش خود را از دست دادهاند و به شدت در هراس به سر میبرند.
منصور اسانلو رییس سندیکای شرکت واحد در حالی دوران محکومیت خود را در زندان رجاییشهر سپری میکند که طی ماههای اخیر گزارشهای نگران کنندهیی از وضعیت جسمی وی منتشر شده است. در طی سالهای اخیر عدم رعایت اصل تفکیک جرایم به شکل ابزاری برای اعمال فشار بر زندانیان عقیدتی تبدیل شده است.
منبع خبر : مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران
گفتگو با مسئول خانه کودک ناصر خسرو
خانه کودک ناصرخسرو دومين مرکز آموزشی، فرهنگی ، پژوهشی کودکان و نوجوانان در وضعيت دشوار (با تاکيد بر کودکان کار) و خانواده آن ها است. که از سال ١٣٨٠ همت جمعی از فعالان انجمن حمايت از حقوق کودکان شروع به کار کرده است و پس از 8 سال تلاش بی وقفه ی اعضای داوطلب به دستاوردهای قابل توجهی دست يافته است. جهت آشنایی بیشتر با این تشکل حامی حقوق کودک گفتگویی از سوی واحد حقوق کودک مجموعه با مسئول این خانه صورت گرفته است که عیناً در ذیل می آید :
خانم
حسینی خیلی
متشکریم که
وقتتان را در
اختیار ما
گذاشتید با
وجود مشغله
زیادی که
دارید.
در ابتدا
خواهش می کنم
یک توضیحات
کلی در مورد
خانه کودک
ناصر خسرو و
تاریخچه به
وجود آمدن این
مکان و نیازی
که برای تأسیس
پنن مکانی احساس
شد بفرمایید
برای کسانی که
شاید اصلاً
نمی دانند
همچنین جایی
وجود دارد:
از سال 1379 خانه
کودک ناصر
خسرو راه
افتاد. در ابتدا
محلی بود که
متعلق به
شهرداری بود
به اسم خانه
نشریات بود و
شهرداری آن را
به محل دیگری منتقل
کرد و
داوطلبها
(همکاران ما)
یک اتاق کوچک
گرفته بودند
(در کوچه پس
کوچه های ظهیرالاسلام)
و به بچه ها
درس می دادند
و درب خانه
های بچه ها می
رفتند و آنها
را به اینجا
می آوردند تا
بچه ها اوقات
فراغت را
اینجا
بگذرانند و به
آنها می گفتند
به اینجا
بیایند تا با
هم نقاشی
بکشند، درس می
بخوانند و
زبان بخوانند وکارهایی
از این قبیل.
بعد از آن ،
این مکان را
به ما دادند
که آمدیم
اینجا. که دو سه
تا اتاق بود
که کفش هم
هنوز خاکی بود
و مابینش پرده
کشیده بودند و
به بچه ها درس
می دادند بچه
هایی که می
توانستند به
مدرسه بروند
می رفتند و
بیشتر بچه
هایی که اینجا
جمع می شدند
بچه های بی
شناسنامه و
بچه های افغانی
بودند بعد به
مرور اینجا
تبدیل به یک
مدرسه شد چون
نیاز بچه ها
درس خواندن
بود و نمی توانستند
به مدرسه
بروند. کم کم
از کلاس اول،
دوم ، سوم و... ما
اینجا داشتیم
تا اول
دبیرستان که داوطلبها
می آمدند و به
بچه ها درس می
دادند. بعد در
کنار این
فعالیت ها،
سعی براین بود
که برای بچه
های بی
شناسنامه،
شناسنامه
بگیرند و آنها
را به مدارس
دولتی
بفرستند (البته
بچه های
ایرانی). بچه
های افغانی هم
که محیط اینجا
را بیشتر می
پسندیدند و به
اینجا می
آمدند. در آن
زمان ما اینجا
149 شاگرد
داشتیم. به صورت
سیستماتیک
مانند مدرسه
ثلث اول، دوم
و سوم داشتیم
و دقیقاً
مانند مدرسه امتحان
هم بود و
دقیقا منظم
بود و مانند
مدرسه بچه های
صف می بستند و
می آمدند و می
رفتند و....
خوب بچه
هایی که اینجا
درس می
خواندند
مدرکی هم از
آموزش و پرورش
دریافت می
کردند؟
خیر ما مدرکی
که می دادیم
بچه ها می
بردند سفارت
افغانستان و
آنجا برایشان
مهر می زدند.
یعنی سفارت
افغانستان
مدرکی که شما
می دادید را
قبول داشت؟
بله سفارت
افغانستان
مدرک ما را
قبول داشت.
در مورد بچه
های ایرانی
وضع چگونه
بود؟
بچه های
ایرانی که به
اینجا می
آمدند فقط بچه
هایی بودند که
شناسنامه
نداشتند و
بیشتر بچه های
صیغه بودندکه
پدرشان معلوم نبود
و مادرشان هم
برای بچه ها
شناسنامه
نگرفته بود که
گاهی اوقات ما
برای این بچه
ها به نام
دایی آنها
شناسنامه می
گرفتیم. و بعد
که دارای
شناسنامه می
شدند تا یک
حدی اینها را
وارد می کردیم
و بعد می
فرستادیم
آموزش و پرورش
و توضیح می
دادیم که
وضعیت آنها به
این شکل است و
آموزش و پرورش
قبول میکرد.
ولی بچه های
افغانی همه از
سفارت مدرک
امضا شده می
گرفتند. بعدآً
که کمیساریا و
پلیس بین الملل
دستور دادند
که مدارس
خودگردان
افغان بسته
شود و به
وزارت کشور
فشار آوردند،
ما هم اینجا
را به ناچار
بستیم یعنی
مدرسه را منحل
کردیم و بعد
بچه هایی که
مانده بودند
را داوطلبها
وسیعاً فشار
آوردند به
آموزش پرورش
مناطق 12 و 15 که اینها
را ثبت نام
کنند و قرار
شد آموزش و
پرورش یک
امتحان جامع
برگزار کند تا
سطح بچه ها معلوم
شود. دقیقاً 100%
بچه ها قبول
شدند و وارد
مقاطع مختلف
تحصیلی مدارس
دولتی شدند
البته پول می
خواستند
مبالغ 40 هزار
تومان تا 70
هزار تومان
بسته به مقطع
تحصیلی متفاوت
بود که خوب ما
با استفاده از
اسپانسرهایی
که داشتیم این
مبالغ را تهیه
کردیم و بچه
ها را ثبت نام
کردیم. فقط
ماندند بچه
هایی که کارت
نداشتند (یعنی
مهاجران غیر
قانونی) که به
هیچ وجه نمی
توانستند ثبت
نام کنند و
وارد مدارس
دولتی بشوند.
اینها را خود
افغانی ها می
توانستند
مدارس
خودگردان
دایر کنند ولی
خوب د.وستان
ما از گوشه
کنار یکسری
کلاس که
کمیساریا
متوجه نشوند
گذاشتند و
بعداً کمی آزاد
گذاشتند که ما
الآن در اینجا
کلاس پنجم داریم
و بعد از
ظهرها هم کلاس
اول و دوم و
سوم داریم.
چه کودکانی
اینجا هستند؟
آیا فقط بچه
های بی شناسنامه
یا نه اینکه
بچه های دیگر
هم به اینجا
می آیند؟
از سال 86 که ما
این مدرسه را
تعطیل کردیم
چون محیط به
این خوبی را
که داشتیم و
خوب هم جا
افتاده بود
گذاشتیم بچه
ها همه به
اینجا بیایند
برای پر کردن
اوقات
فراغتشان و
برایشان
کلاسهای
مختلف کمک
آموزشی
گذاشتیم و بعد
هم کار اصلی
خودمان که
پیشبرد
کنوانسیون
حقوق کودک بود
روی بچه ها ،
والدین و
افرادی که با
بچه ها در
ارتباط بودند
را شروع
کردیم. به طور
خیلی وسیع با
شهرداری ،
بسیج ، مسجد ،
مدارس منطقه،
شورای یاری
محل،
بهزیستی،
کلانتری و هر
جایی که با
بچه ها سر و کار
داشتند، در
ارتباط بودیم.
مثلا می رفتیم
و در مورد
انجمن توضیح
می دادیم و در
مورد مشکل بچه
ها اینکه باید
بر طبق
کنوانسیون
حقوق کودک،
شناسنامه
داشته باشند و
... می رفتیم
سفارت
افغانستان و
وزارت کشور و
دنبال کارت
بودیم تا بچه
ها بتوانند
تحصیل کنند
طبق کنوانسیون
حقوق کودک که
ایران هم آن
را امضا کرده
و می گفتیم
تقصیر بچه ها
نیست که پدر و
مادر به صورت
مهاجر غیر
قانونی آمدند
و باید تحصیل
کنند و
شناسنامه
داشته باشند.
خوب این
اداراتی که
شما می رفتید
همکاری مسئولین
در مورد
کنوانسیون
حقوق کودک چه
طور بود؟ آیا
قبول داشتند؟
خیر به حالت
شوخی و خنده
می گرفتند و
بیشتر فکر می
کنند این
کنوانسیون
برایشان حالت
تشریفاتی
دارد و جدی
نمی گیرند و ما
مدام پیگیری
می کردیم
مثلاً ما می
رفتیم به رئیس
آموزش و پرورش
میگفتیم که
اجازه دهند ما
در مدارس
کنوانسیون را
ببریم و
توجیه کنیم علی
الخصوص در
مورد بحث کودک
آزاری هایی
که به نوعی در
خانواده ها و
منازل اتفاق
می افتد و اینها
را هشدار
بدهیم. که به
ما می گفتند
شما باید از
فلان کس و
بهمان فرد و ....
اجازه بگیرید
و یک شرایطی
که اصلاً
امکان پذیر
نباشد و آخر
هم می گفتند
از دست شما NGO ها
ما داریم
کلافه میشویم
و بعد هم
اصلاً اجازه
نمی دادند ما
به اتاقشان
برویم.
مدیرهای
مدارس چگونه
بودند؟ آیا
اجازه می دادند؟
بله مدیران
مدارس اجازه
می دادند و
همکاری می
کردند چون
منطقه 12 آسیب
خیز بود و
خودشان مسائل
را می دیدند و
اینکه بچه ها
از دست می
روند و بهتر بود
که کمی هشدار
دهیم و حتی
مشاور منطقه
آموزش و پرورش
منطقه با ما
همکاری می کرد
و یکسری مدارس
را معرفی می
کرد که بروید
آنجا چون مشکل
دارد و با
اجازه من
بروید. خلاصه
ما با هماهنگی
مدیر مدرسه در
آنجا کلاس های
آموزشی می
گذاشتیم اما
رئیس آموزش و
پرورش همکاری
نمی کرد.
شما در
اینجا
نیازهایتان
را چگونه
تامین می کنید؟
همه وسایل را
هر کدام را یک
نفر خیر آورده
مثلاً
کمدها،
میزها، کامپیوترها
و .... هر کدام
متعلق به یک
شخص بوده.
آیا از
ارگان خاصی هم
کمک می گیرید
و حمایت مالی
دارید؟
خیر به غیر از
شهرداری که
مکان را داده
ارگان خاصی
کمک نمیکند.
اما کولرها و
بخاری را هم
که قرار بوده
شهرداری بدهد
اما هر کدام
را یکی از
خیرین داده
چون اگر بخواهیم
از شهرداری
بگیریم خیلی
طول می کشد
اما پول آب و
برق و تلفن را
شهرداری
پرداخت می
کند.
شما اینجا
برای پذیرش
کودکان
محدودیتی هم
دارید؟
خیر تا 18 سال
قبول می کنیم
.و بالای 18 سال
هم تحت یکسری
شرایط قبول می
کنیم و تا
جایی که
بتوانیم کمک
می کنیم یا به
جاهای دیگر
راهنمایی می
کنیم و به
خانواده ها
صحبت می کنیم
و اگر وقت
داشته باشیم
خودمان آنها
را به مراکز
دیگر می بریم.
آیا به خود
بچه هایی که
اینجا هستند و
والدینشان
کنوانسیون
حقوق کودک
آموزش داده می
شود و آیا از
لحاظ فرهنگی
روی والدین
کار می شود؟
بله کلاس
مشاوره گروهی
می گذاریم
برای والدین و
کلاسهای
مشاوره فردی
هم داریم که
مادرها اینجا
مشاوره می شوند
در مورد
مشکلات
زندگیشان،
همسرشان و... و
خودمان هم
تابستان ها به
بچه ها مهارت
های زندگی را
آموزش می
دهیم. اصل
کارمان هم
همین حقوق کودک
است. بچه هایی
هم که عاقل
ترند از
حقوقشان با
اطلاعند چون
آموزش ها داده
می شود.
استقبال
والدین تا
الان چگونه
بوده؟
خیلی خوب
بوده. به
اینجا می آیند
و اصرار می کنند
که بچه هایشان
اینجا باشند
اما چون خیلی
فقیرند بیشتر
به فکر
نیازهایشان
هستند. کلاً
هم در دنیا
آدم های متوسط
می شود که
رویشان فرهنگ
سازی شود و
ارزشها را درک
کنند آدمی که
خیلی فقیر است
بیشتر به
نیازهایش فکر
می کند نه چیز
دیگر . اینها
بیشتر از این
دسته هستند و
خیلی فقیرند..
بیشتر به فکر
مشکلات
مادیشان
هستند تا حقوق
کودک و بحث
های اینچنانی.
چون شرایط خانوادگی
مساعدی
ندارند مثلاً
همسرشان
معتاد است و
فکر می کنند
ما باید به
آنها حقوق
دهیم و درآمد
زندگیش را
تأمین کنیم.
داوطلبینی
که به اینجا
می آیند چگونه
انتخاب می
شوند؟ آیا هر
کس می تواند
به اینجا برای
کمک بیاید و
یا شما
معیارهای
خاصی برای
گزینش دارید؟
بله هر کس می
تواند بیاید.
اما هر کس که
به اینجا می
آید در ابتدا
از طرف خود
انجمن یکسری
دوره های های
آموزشی باید
شرکت کند مثلاً
آشنایی با NGO،
اساسنامه خود
انجمن بعد
حقوق کودک و
رفتار با
کودکان. هر
هفته هم
کلاسهایی
داریم با یک
خانم
روانشناس در
مورد نحوه
انتقال مهارت
های زندگی به
کودکان و... با
داوطلبین
صحبت می شود.
در اینجا
شما چه
کلاسهایی
برای کودکان
دارید ؟
کلاسهایی
مهارتهای
زندگی داریم
که در رأس همه
است یعنی هر
کودکی که به
اینجا می آید
اول باید در
این کلاس ها
شرکت کند که
شامل خوب گوش
دادن ، کمک به
دیگران،
مدیریت خشم و
اضطراب، مدیریت
عصبانیت. نحوه
ارتباط گزفتن
و... بعد از آن
کودکان می توانند
در کلاسهای
دیگر شرکت
کنند مثل
تئاتر، سفالگری،
کامپیوتر،
کمک های
آموزشی،
نقاشی و ....
به نظر شما
افراد دیگر در
جامعه (اکثریت
مردم) چه کمک
هایی به
اینچنین
مکانهایی می
توانند بکنند؟آیا
بهتر است که
کمکها نقدی
باشه بیشتر به
رشد همچنین
مکانی کمک می
کند یا اینکه
سعی کنند
کنوانسیون
تبلیغ شود و
این فرهنگ جا
افتاده شود ؟
تجربه ای که
در کشور های
دیگر بوده
نشان داده است
که مردم به یک
همچنین
اجتماعاتی
کمک می کنند
حالا از لحاظ
مادی بیشتر.
مثلا اگر ما
از لحاظ مادی
تامین باشیم
می توانیم
نیروهای
متخصص را
بگیریم مثلا
ما در بین
داوطلبانمان
روانشناس
زیاد داریم
اما روانپزشک
نداریم و بچه
های ما از
لحاظ روانی
خیلی مشکل
دارند مثلاً
بیش فعالی و ...
چون این شرایط
زندگی و
آسیبها روی
روانشان خیلی
تاثیر گذاشته.
خوب حالا اگر
روانپزشکی
خودش وقتش را
در اختیار می
گذاشت که چه
بهتر در غیر
این صورت اگر
ما از لحاظ
مادی تامین بودیم
2 ساعت وقتش را
می خریدیم و
در اینجا
استخدام کنیم
تا اینجا کمک
کند.
شما در
ابتدا که
اینجا را
تاسیس کردید
چگونه بچه ها
را به اینجا
می آوردید؟
در ابتدا ما
دنبال بچه ها
می رفتیم درب
منازلشان. در
آن زمان اینجا
یک کوچه بسیار
خلوت بود که
وقتی عصرها
مغازه ها تعطیل
می کردند دیگر
اینجا کسی رفت
و آمد نمی کرد
و فقط معتاد
ها اینجا پرسه
میزدند. بعد
که ما به
اینجا آمدیم
کمی این فضا
پالایش شد و
کم کم بچه ها
به اینجا
آمدند.
آیا در آن
زمان والدین
به شما اعتماد
می کردند تا
فرزندانشان
به اینجا
بیایند؟
اول که اعتماد
نمی کردند اما
بعد کم کم
خودشان هم با
بچه هایشان به
اینجا آمدند و
مکان را دیدند
و بعد از آن
اعتماد کردند.
حتی یکی ار
مادر ها می
گفت "من
اعتیادم خیلی
زیاد بود به
طوری که تمام طول
روز خوابیده
بودم بعد شانس
آوردم که یکی
از دوستان
پسرم به او
گفته بود که
بیا با هم به خانه
فرهنگ برویم و
پسرم به اینجا
آمد"
بعد از اینکه
پسر این خانم
به اینجا آمد
و ما او را
شناسایی
کردیم کم کم
توانستیم
طلاق نامه وی
را بگیریم و
بعد تحت پوشش
کمیته امداد برود
و الآن وضع
زندگیش بهتر
شده و می
تواند خود را
اداره کند.
منبع خبر : مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران
جمعي از كارگران لوله سازي خوزستان مقابل استانداري تجمع كردند
پس از بينتيجه بودن تجمع روز گذشته؛ كارگران لوله سازي خوزستان مقابل استانداري تجمعكردند
قراربود وام بحرانبراي پرداخت مطالباتكارگران دراختيار كارخانه قرارگيردكه با وجود وعدههاي فراوانهنوزپرداخت نشده است.
در
پي بينتيجه
بودن تجمع روز
گذشته
كارگران لوله
سازي
خوزستان،
جمعي از
كارگران اين
شركت امروز نيزدرمقابل
استانداري
تجمع كردند.
به
گزراش
خبرنگارايلنا،
آقايارحسيني
دبير اجرايي خانه
كارگراستان
خوزستان با
اعلام اين
خبرگفت: تجمع
روز گذشتهدرحوالي
ظهر بدون
نتيجه پايان
يافت.
روز
گذشته نيز
جمعي از
كارگران لوله
سازي خوزستان
در اعتراض به
پرداخت نشدن
مطالبات خود با
تجمع در مقابل
استانداري
خواهان پاسخگويي
مسوولان شده
بودند.
همچنين
يكي از
كارگران
گفت:قراربود
وام بحران
براي پرداخت
مطالبات
كارگران
دراختيار كارخانه
قرار گيرد كه
با وجود وعدههاي
فراوان
هنوزپرداخت
نشده است.
پايان
پيام
| در یکشنبه دهم خرداد 1388:
اعتصاب در شرکت پارس متال
سرمایه دار صاحب کارخانه پارس متال ماه ها است که حقوق کارگران را مصادره و در بهترین حالت با تأخیرهای طولانی چند ماه چند ماه پرداخت می کند. کارگران از همان زمان شروع این اقدام از سوی کارفرما دست به اعتراض زده و بارها به صاحب کارخانه فشار آورده اند که باید دستمزدها را در پایان هر ماه پرداخت کند. سرمایه دار از قبول خواست کارگران خودداری کرده و تا کنون دستمزد چند ماه کارگران را در مصادره خود نگه داشته است. کارگران پارس متال در ادامه مبارزات خود دست به اعتصاب زده اند. آنان چرخ تولید را متوقف کرده و اعلام کرده اند که تا گرفتن همه مطالبات به اعتصاب ادامه خواهند داد. کارگران شرکت عموماً در استخدام رسمی هستند و همین امر یعنی اسیر قراردادهای موقت و پیمانکاری ها نبودن به آنان امکان می دهد که با قدرت بیشتری رورویای سرمایه داران قرار گیرند.
منبع: آژانس ایران خبر
10 خرداد 88
نامه ی خانواده های اعضای بازداشت شده ی تعاونی فلزار ومکانيک به ستاد حقوق شهروندی قوه قضاييه
ستاد حقوق
شهروندی قوه
قضاييه در
تاریخ 10 خرداد
گزارش داد
با سلام،
احتراما به
استحضار می
رساند، پس از
گذشت سی روز
از بازداشت 15
نفر از اعضای
تعاونی مسکن
فلزکار و
مکانيک به
دلايل
نامعلوم،
بدون حکم قضايی
و تفهيم
اتهام، و با
وجود آزاد شدن
هفت نفر از
بازداشت شگان
با قرار کفالت
در روز 4/3/88، اعضای
باقی مانده هم
چنان دربند به
سر می برند و حقوق
قانونی آنها
کماکان نقض می
شود.
ناصر
ابراهيمي،
محمدعلی
عزيزمحمدي،
حسين اکبري،
حسن شفا،
محمود
گيلاني،
عبدا... وطن خواه،
عزيزا... ياری و
مصطفی حاتمي،
8 نفر اعضای تعاونی
فلزکار و
مکانيک هستند
که به همراه
ساير اعضا، در
روز جمعه 11/2/88 در
محل تعاونی
واقع در نعمت
آباد، در جلسه
ی گزارش دهی
مسکن مهر شرکت
کرده بودند.
در طول يک ماه
گذشته، اين
افراد در
بازداشتگاه
اوين نگه داری
شده اند که
بيش از نيمی
از اين زمان،
از امکان تماس
يا ملاقات با
خانواده ها و
وکلای خود محروم
بوده اند و
خانواده های
ايشان با پاسخ
های مبهم،
نادرست و
متناقض
مقامات قضايی
مسوول پرونده
در نگرانی و
بلاتکليفيبه
سربرده اند.
درحالی که
بنابر اعلام
داديار
محترم، جناب آقای
حيدری فر، روز
چهارشنبه 6/3/88
برای تعيين
تکليف پرونده
ی اين هشت نفر
مشخص شده بود،
در اين روز
بازداشت
شدگان برای
تفهيم اتهام
جديد به شعبه
ی دادياری اول
امنيت منتقل
شدند، و قرار تامين
صادره از
کفالت به وثيقه
تشديد می شود،
اما به رغم
امکان توديع
وثيقه از سوی
خانواده های
بازداشت
شدگان،
داديار محترم
اعلام می کنند
که قرار تامين
محرمانه است و
تا اعلام نظر
اداره
اطلاعات (تا
دو هفته ی آينده)
امکان توديع
وثيقه وجود
ندارد! اين در
حالی بود که
از حضور وکلای
بازداشت شدگان
در جلسه ی
رسيدگی
ممانعت به عمل
آمد و عملا بازداشت
شگان از همه ی
حقوق قانونی
خود محروم
شدند.
روند بازداشت
و رسيدگی به
اين پرونده ،
آشکارا بر
خلاف قانون
اساسي، قانون
آيين دادرسی
کيفری و
قوانين بين
المللی مورد
پذيرش جمهوری
اسلامی ايران
است. ضرورت
تفهيم اتهام
طی 24 ساعت از
زمان
بازداشت، حق
برخورداری از
وکيل و حضور
وکيل در مراحل
بازجويی و
رسيدگی به
پرونده،
رعايت موازين
قانونی و حقوق
متهم طی
بازجويي، و
آزادی متهمين
در صورت تامين
قرار تعيين
شده از سوی
دادگاه از
جمله حقوقی است
که از
نامبردگان
سلب شده است.
لذا از آن
ستاد محترم
تقاضا داريم،
ضمن رسيدگی به
اين امر،
امکان بهره
مندی بازداشت
شدگان از حقوق
قانونی خود را
فراهم آورده و
در جهت آزادی هرچه
سريع تر آنان پيگيری
لازم را مبذول
بفرماييد.
با سپاس
خانواده های
اعضای
بازداشت شده ی
تعاونی فلزار
و مکانيک
http://www.lajvar.se/karegari/1-may-1388/name-khanevade-felezkaran-setade-hoghogh.htm
10خرداد.تجمع
کارگران لوله
سازی خوزستان
بيش
از 100 نفر از
کارگران لوله
سازی خوزستان
در اعتراض به
عدم پرداخت
بيش از 12 ماه حقوق
خود، صبح روز
جاری جلوی درب
اصلی فرمانداری
شهر
اهوازتجمع
کردند.
به گفته
فعالين
کارگری ،
کارگران اين
شرکت بارها و
بارها اعتراض
خور را به روش
های گوناگون
به مديران
استانی و
کشوری اعلام
کرده اند ولی
هيچ پاسخی دريافت
نکردند. يکی
از کارگران
لوله سازی خوزستان
در گفتگو با
مجموعه
فعالان حقوق
بشر در ايران
گفت:همه ی
کارگران اين
شرکت تا به
امروز بيش از 12
ماه است که
حقوقی دريافت
نکردند وی گفت
در بين ما
کسانی هستند
که 15 ماه حقوق
نگرفتند وبه
دليل فعاليت
های کارخانه و
عدم ايمنی و
رعايت مسايل
زيست محيطی
دچار بيماريهای
فراوانی شدند.
اين فعال
کارگری در
ادامه گفت خط
توليد ما فعال
است اما به ما
حقوق نمی
دهند.
تجمع امروز
کارگران لوله
سازی خوزستان
همچون تجمعات
گذشته بدون
هيچ نتيجه ای
و پاسخی از سوی
مسئولين با
فشار های
امنيتی و انظامی
ساعت 11 به
پايان رسيد .
لازم به ذکر
است لوله سازی
خوزستان يک
شرکت خصوصی
است و واحد
ديگر توليد
لوله در اهواز
به نام لوله
سازی اهواز
دولتی بوده و
چندی پيش بيش
از 1400 نفر از
کارگران خود
را اخراج کرد.
10خرداد.تهديد جانی منصور اسانلو توسط يک زندانی خطرناک
منصور
اسانلو که در
زندان رجايی
شهر مشغول گذراندن
دوران
محکوميت خود
است، توسط يکی
از زندانيان
خطرناک با
تهديد جانی
روبه رو شد.
به گزارش
مجموعه
فعالان حقوق
بشر در ايران،
مرتضی لکتبريزی
يکی از
زندانيان
محکوم به
اعدام و سرکرده
باند مخوف
ديوار چين، طی
روزهای گذشته
از زندان قزلحصار
به زندان
رجاييشهر
کرج منتقل شده
است. در اين
ميان يکی از
نزديکان
منصور اسانلو
خبر داد که
اين زندانی
بدون دليل
نيمه شب گذشته
با حضور بر
بالين اسانلو،
وی را به شدت
تهديد جانی
کرده است.
اين درحالی
است که
زندانيان
ديگر بند، پس
از ورود لکتبريزی
به بند آسايش
خود را از دست
دادهاند و به
شدت در هراس به
سر ميبرند.
منصور اسانلو
رييس سنديکای
شرکت واحد در
حالی دوران
محکوميت خود
را در زندان
رجاييشهر
سپری ميکند
که طی ماههای
اخير گزارشهای
نگران کنندهيی
از وضعيت جسمی
وی منتشر شده
است. در طی
سالهای اخير
عدم رعايت اصل
تفکيک جرايم به
شکل ابزاری
برای اعمال
فشار بر
زندانيان عقيدتی
تبديل شده
است.
پيادهروی
خيابان معلم
اين گزارش
برای تمام
کسانی نوشته
شده است که دلشان
برای انسانها
ميتپد و...
صفرزاده(ثقفی)
-
خانم
صف چيست؟
- صف آزادی است.
نشستهايم و
منتظر آزادی
فرزندانمان
هستيم.
اين گزارش
برای تمام
کسانی نوشته
شده است که دلشان
برای انسانها
ميتپد و به
دنبال
عدالتند،
برای تمام
کسانی که در
اين مدت با
انتشار
بيطرفانه ی
اخبار مربوط به
دستگير شدگان
اول ماه مه
تهران 88
خانوادههای
آنان را
همراهی کردند،نه
برای استفادهی
تبليغاتی
برخی
تلويزيونها،
حزبها و گروهها
که عادت دارند
در خارج از
کشور بنشينند
و هر اتفاق
داخل را به
گونهای
انعکاس دهند
که انگار همهی
اين اتفاقات
به خواست و
گفتهی آنان
انجام شده
است. دلم ميخواست
در داخل رسانهای
بود که آن را
به چاپ ميرساند.
اما...
صفرزاده(ثقفی)
ارديبهشت 88
ادامه احضار اعضای کمیته هماهنگی به اداره اطلاعات
بنا بر گزارش کمیته ی هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری، روز شنبه 9 خرداد ماه "یوسف آبخراباد" از فعالان کارگری و عضو این کمیته به اداره اطلاعات شهر "مهاباد" احضار و بعد از دو ساعت بازجوئی آزاد گردید.
"یوسف آبخراباد" در مورخه 28 فروردین ماه سال جاری در پی نشست اعضای"کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری"با خانواده کارگر زندانی "غالب حسینی"، همراه با دهها تن دیگر از فعالین کارگری ایران توسط ماموران امنیتی بازداشت شده بود.
تهدید جانی "منصور اسانلو " در زندان رجایی شهر
"منصور اسالو" رئیس هیئت مدیره سندیکای شرکت واحد اتوبوس رانی تهران و حومه که در زندان رجایی شهر مشغول گذراندن دوران محکومیت خود است، توسط یکی از زندانیان تهدید بمرگ شده است.
به گزارش مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، یک زندانی محکوم به اعدام که طی روزهای گذشته از زندان "قزل حصار" به زندان "رجایی شهر کرج" منتقل شده است با حضور در سلول وی بدون دلیل مشخصی "منصور اسانلو" را به شدت مورد تهدید قرار داده است.
لازم به ذکر است از سوی مسئولان زندان رجایی شهر کرج هیچ اقدام مشخصی جهت حفاظت از جان "منصور اسانلو" صورت نگرفته است.
ادامه احضار فعالین کارگری به دادگاه
دستگاه قضایی رژیم در شهر شوش، "فریدون نیکوفر"، "رحیم بسحاق"، "محمد حیدری مهر" و "نجات دهلی" از اعضای هیئت مدیره سندیکای کارگری شرکت کشت و صنعت نیشکر هفت تپه را به دادگاه احضار کرد.
در احضاریه دستگاه قضایی جمهوری اسلامی از کارگران خواسته شده است، فردا دوشنبه 11 خرداد ماه، راس ساعت 8 صبح در بازپرسی شعبه دوم دادگاه شهرستان شوش برای ارائه اخرین دفاع خود در خصوص اتهامات مطرح شده حاضر شوند .
در این
باره "محمد
اولیایی فر"
وکیل سندیکای کارگران
نیشکر هفت تپه
اعلام کرد:
هیچ دلیلی جهت
پرونده سازی
مجدد برای این
کارگران وجود
ندارد چرا که
آنان در
پرونده ای با
اتهامات مشابه
در یک روند
قضایی پر
ابهام به یک
سال حبس محکوم
شدند.
دادخواهی
آرام خانواده
های دستگير
شدگان اول ماه
مه
تهران
ارديبهشت 88
قسمت اول
به ايستگاه
اتوبوس رسيدم.
بايد اتوبوسهای
خيابان
"معلم" را
سوار ميشدم.
در تمام مدتی
که منتظر
رسيدن اتوبوس
بودم داشتم
فکر ميکردم
چه رابطهای
ميان معنا و
محتوا و اسم
اين خيابان و
دادگاه و
دادسرای
انقلاب است.
معلم کسی است
که ميآموزاند
و دادگاه و
دادسرا بايد
محل دادخواهی
مردم باشد.
اما آيا اين
گونه است؟!
افسوس در اين
زمانه آموختن
جرم است و
آنکه ميآموزاند
و آنکه ميآموزد
بايد دربند
باشد و دادسرا
جايی است که به
ندرت ميتوان
از آن "دادی"
ستاند.
ايستگاه اول
خيابان معلم
پياده شدم. به
سمت دادگاه به
راه افتادم.
جمعيت زيادی
جلوی دادگاه
بودند. قيافهی
برخی برايم
آشنا بود. روز
گذشته جلوی
کلانتری و
پليس امنيت
ديده بودمشان.
جلو رفتم و
سلام کردم.
پرسيدم چه
خبر؟
و اين شد آغاز
داستانی
طولانی.
روزهای اول
سردرگمی و
گيجی اينکه چه
بايد کرد و
بعد نگرانی و
انتظار. هفتههای
اول ماموران
مرتب با ما
برخورد ميکردند.
به زبان خوش و
ناخوش ميخواستند
که دور شويم
وبرويم پی
کارمان، البته
بيشتر به زبان
ناخوش:
- اينجا
نايستيد.
- برويد پيادهروی
مقابل.
- دارم
مودبانه می
گويم: برويد
توی پارک.
اينجا
نايستيد.
و کمی بعد در
پيادهروی
مقابل هم به
سراغمان ميآمدند.
و دوباره همان
حرفها و
تهديدها و
پاسخ ميشنيدند:
- پارک بريم چه
کار کنيم؟ ما
با اينجا کار
داريم.
- بچههايمان
را هم در پارک
گرفتيد.
- مگه چه کار
کردم که اسپری
فلفل به من
نشان ميدهي؟
- بلند نميشم.
خسته شدم. می
خواهم اينجا
بنشينم. من که
کاری به کسی
ندارم. مادرم
را آزاد کنيد
ميروم.
جوانترها کمحوصلهتر
بودند وکمتر
تاب پرخاشگری
ماموران را
داشتند. جواب
ميدادند. و
ماموران هم
ذرهای تحمل
اين بيتابيها
را نداشتند و
با آنان
برخوردهای
تندتری ميکردند:
- خيلی زبوندرازی
ميکنی. ميگيرم
حسابت را ميرسم.
- می فرستمت
آنجا که عرب
نی انداخت.
- خيلی راحتتر
از آنکه فکر
کنيد جمعتان
ميکنيم.
وبعد ...
- ماموران
نسوان را خبر
کنيد اين خانم
را ببرند.
- سرباز اين را
بگير.
- من با اين (با
انگشت فردی را
نشان ميداد)
کار دارم...
آن وقت بود که
صداها بالا ميرفت.اعتراض
همگانی شروع
ميشد.
- ولش کن.
- مگه چی گفت؟
- مگه چه کار
کرد؟
- چرا دروغ ميگويند؟
چرا ميگويند
فردا آزادش ميکنيم
و بعد فردا که
ميآييم، ميگويند
پروندهها
تکميل نيست.
- چرا دست به
سرمان ميکنيد.
- به جای اينکه
دواهای مادرش
را به او
بدهيد تا خيالش
راحت شود، ميخواهيد
او را هم
دستگير کنيد؟
- همه با هم ميآييم.
ما که چيزی
نميخواهيم
فقط يک جواب
مشخص. فقط
آزادی بچههايمان.
مادرهايمان،
پدرانمان و يا
خواهرها
وبرادرهايمان.
- اگه قراره
کسی را ببريد
بايد همه را
ببريد. ما راببريد
شايد آن بالا
کسی به ما
جواب بدهد.
- حالا وضع
همانهايی را
که گرفتهايد،
مشخص کنيد.
- چرا فرياد
نزنم؟ من
مادرم. بگذار
فريادم را تمام
عالم بشنود.
مادر که کار
ديگری نميتواند
بکند.
- جواب ما را
بدهيد.
- ...
آخرين روزی که
برخوردهای
توهينآميز
همراه با
تهديد را شاهد
بوديم، هفتهی
قبل
بود.(انگار
بالاخره بعد
از سه هفته
فهميدند که
مردم دليلی
برای آشوب به
پاکردن ندارند
و آشوب و
شلوغی فقط
هنگامی ايجاد
ميشود که
ماموران به مردم
حمله ميکنند.
اگر اين مطلب
را در پارک هم
فهميده بودند
و اين ماجراها
اصلا ايجاد
نميشد. کما
اينکه بعد از
آن ديگر جلوی
دادگاه هم سروصدايی
ايجاد نشد.
تنها اعتراض
خاموش ما بود که
فضا را سنگين
ميکرد.) ساعت
يک بود و
داشتيم ميرفتيم
که برادر يکی
از بازداشتيان
را سر خيابان
گرفتند. با
صدای فرياد
مادرش که نميتوانست
فارسی حرف
بزند به جلوی
دادگاه برگشتيم.
داشت با مامور
گارد ويژه
درشت هيکلی
حرف ميزد.
مامور حرفهايش
را نميفهميد.
سروصدای
خانوادههای
ديگر هم بلند
شد:
- پسرش را
گرفتهاند.
- ولش کنيد. مگر
چه گفته؟
مامور با عجله
به سمت ماشين
نيروی
انتظامی رفت و
جوان رهگذری
را که برای
ترساندن ما
گرفته بود از
ماشين پياده
کرد.
مادر راضی نميشد
و مرتبا از
پسرش ميگفت و
مامور گارد
ويژه انگار
متوجه موضوع
نميشد و
مرتبا ميگفت
من که او را
نگرفتهام.
مادر جلوی پلهها
روی زمين
نشست. خانوادههای
ديگر هم کنار
او نشستند.
- ما از اينجا
نمی رويم تا
او آزاد شود.
به هرکس که او
را گرفته
بگوييد آزادش
کنند.
دوتا خودروی
گشت ارشاد با
زنان ماموران
هم آمدند.
خانوادهها
جريان را
برايشان
توضيح ميدادند.
ماموران هم
ديگر نميدانستند
که چه کار
بايد بکنند.در
همين حين جلوی
محل ورود خانمها
هم شلوغ شد.
تعدادی از
خانمها
نشسته بودند
تا ساعت نهار
و نماز تمام
شود و بتوانند
داخل شوند و
پاسخی بگيرند.
خانم ميانسالی
بر زمين
افتاده بود.
از حال رفته
بود. ماموران
آمدند و گفتند
بلندش کنيد.
- نه بهش دست
نزنيد. سوند
دارد. اورژانس
را خبر کنيد.
نگاهی کردم
کيسه و لولهی
سوند را ديدم
که زير
مانتواش
بيرون آمده
بود. فکر کردم
چه چيزی باعث
شده اين زن با
اين شرايطش
بيرون بيايد؟
کمی آب به سر
وصورتش
پاشيديم. به
هوش آمد. مثل
اين که برای
خبر گرفتن از
همسر يا پسرش
آمده بود. نمی
دانم به چه
جرمی گرفته
بودندش. مادرها
کمی با او حرف
زدند. يکی
ازمادرها به نزد
ما آمد و گفت
وضع مالياش
خوب نيست پولی
برای تعويض
سوندش ندارد.
نفری هزار
تومان
بگذاريم و به
او بدهيم. به
سرعت پول را
برايش جمع
کرديم. نميگرفت.
مادر بهش ميگفت:"
بگير اين صدقه
نيست. همه
راضياند." و
با اصرار پول
را به او داد.
ميدانستم
بسياری از
کسانی که پول
دادند خود با
مشکل مالی
روبرو بودند.
ساعت نهار و
تعطيلی
دادگاه تمام
شد. ناگهان خبر
آمد که ليستی
آورده اند که
قرار است فردا
آزاد شوند.اين
تنها خبری بود
که ميتوانست
خانوادهها
را آرام کند.
ليستی حاوی
اسامی
زندانيان زن و
حدود سی نفر
از
بازداشتيان
مرد. به
خانوادههای
آنان گفته شد
که فردا يک
فيش حقوق به
عنوان کفالت برای
آزادی زندانيشان
بياوردند.
خواهر فرد
بازداشتی را
به کلانتری ...
فرستادند تا
برادرش را
پيدا کند.
ويکی دو ساعت
بعد آزادش
کردند البته
بعد از
پذيرايی ؟! که
ازش کرده
بودند.
پيادهروی
مقابل دادسرا
در تمام اين
روزها مامن و
پناهگاه ما
بود. پيادهرويی
با سنگفرشهای
ارغوانی رنگ و
حصار سبز
شمشادهای
کنار جدول
خيابان و سايهی
مهربان درخت
چنار مقابل
دادگاه. هنگامی
که خسته و
نااميد از
داخل دادسرا
بيرون ميآمديم،
مادران ديگری
که هم سرنوشت
ما بودند، پذيرای
ما ميشدند.
تکهای
روزنامه برای
نشستن کنار
ديوار تعارفت
ميکردند و
برايت جايی
باز ميکردند.
بطری آبی به
دستت ميدادند
و سوال بارانت
ميکردند: چی
شد؟ چی گفتند؟
خبر جديدی
داري؟
- نه. گفت تلفنت
را بده خبرت
می کنيم.
- تلفن را
اشغال گذاشته
بودند.
نتوانستم
تماسی بگيرم.
- جوابم را
ندادند.
- گفت خانم
چقدر زنگ می
زنی. مگر بهت
نگفتيم که برو
خانه خبرت می
کنيم.
- پروندههايشان
بايد تکميل
شود. هنوز
تکميل نيست.
- چقدر عجله
داری. وقتی
اطلاعات
بازجويی ميکند
حداقل 20 روز،
يک ماهی طول
ميکشد.
- تا هفتهی
آينده مشخص ميشود.
- تا آخر هفته
معلوم ميشود.
- حالا حالاها
طول ميکشد.
- دست ما نيست.
بايد گزارشها
بيايد تا ما
جواب بدهيم.
- جواب
داد:خانم نميخواستند
اين تعداد آدم
بگيرند.
کيلويی گرفتهاند
وحالا طول ميکشد
تا رسيدگی
کنند.
جوابها
تکراری و
نااميد کننده
و برخی اوقات
همراه با
توهين بود.
اما مگر وقتی
فرزندت،
عزيزت در بند
باشد خسته ميشوي؟
نه! يکی دو
ساعت بعد
دوباره به راه
ميافتادی و
به ديگران ميگفتی:
- بروم يک بار
ديگر سوال
کنم.
کيف و موبايلت
رابه يکی ميسپردی
(برای آنکه از
توی صف
ايستادن برای
سپردن مبايل
خلاص شوی) و
دوباره به
داخل ميرفتی.
و بقيه از
دردهايشان ميگفتند
و دلتنگيهای
بچهها برای
پدرانشان.
- پسرم امروز
نميگذشت که
بيايم. ميگفت
مامان چقدر سرکار
بابا ميروي؟
- ديشب دخترم
بهانهی پدرش
را ميگرفت.
هيچ جوری آرام
نميشد. فقط 5
سال دارد.
- سه روزه دختر
کوچکم تب
کرده. دکتر
بردم. ميگه
هيچ بيماری
ندارد. از
نگرانی باباش
تب کرده.
- مهمان
داشتيم. از
پسرم پرسيدند
بابا کجاست؟ گفت
نمی دانم.
مامان می گه
سرکاره ولی
فکر کنم زندان
باشه؟ نميدانم
از کجا
فهميده. خيلی
سعی کردم جلوش
صحبت نکنم.
- به
مادرشوهرم
نگفتيم. خيلی
پيره اگر
بفهمه سکته می
کنه. گفتم
رفته بندر
عباس کار کنه.
ولی همهاش ميپرسد
پس چرا به من
زنگ نمی زنه؟
- توی تلفن بهم
گفت چرا
اينقدر کم
صبري؟ حالا
حالاها طول ميکشد.
بهش گفتم
شوهرم تازه
حقوق دی ماهش
رو گرفته بود
که گرفتيدش.
يک ماه هم هست
که سرکار نرفته
و اينجا مهمان
شماست. وقتی
آزادش کنيد
حتما کارش را
از دست ميدهد.
خرج بچههايم
را شما ميدهيد؟
جواب صاحبخانه
را شما ميدهيد؟
جوابم را نداد.
تلفن را قطع
کرد.
برای داخل شدن
بايد از محل
ورود خوهران
وارد می شد.
بايد کيفت را
داخل دستگاه
ميگذاشتی و
خودت هم از
دروازه آن
عبور ميکردی
. بعد توسط
مامورانی که
نشسته بودند
بازرسی بدنی.
يکی دوبار اول
به اين بازرسی
تن دادم. يک
بار پرسيدم
وقتی که از
داخل دستگاه
رد شدهام و
دستگاه بوقی
نزده است چرا
بايد باز هم
تفتيش بدنی
شوم.
- دستگاه بعضی
چيزها را نشان
نميدهد.
- مثلا چه چيزی
را ؟
- مثلا مواد
مخدر را؟
اين کلمه را
که شنيدم دادم
بلند شد. دلم
ميخواست
فريادم به
آسمان ميرفت،
اما فريادم هم
در اتاقک کوچک
بازرسی بدنی
حبس شد. خستگی
چند روزه را
فرياد کردم.
تحمل اين
توهين را ديگر
نداشتم.
- من مواد داخل
ببرم؟ برای
که؟ برای
ماموران و ...؟
خانوادههای
ما سالمترين
افراد اين
جامعه هستند و
تو آن وقت
برای من از
مواد حرف ميزني؟...
خانمهای
مسوول بازرسی
بدنی ميخواستند
آرامم کنند:
- خانم نميدانی
ما با چه
کسانی مواجهايم.
هزار جور آدم
اينجا ميآيد
ما که نميتوانيم
از قيافه
تشخيص بدهيم.
- يکی دو ساعت
که جای ما کار
کنی ميفهمی
که ما چه ميکشيم.
اما آرام نميشدم
و کلمات
ازدهانم جاری
ميشد:
- اگر يک بار، فقط
يک بار آن
مانوری را که
در پارک برای
گرفتن عزيزان
ما انجام
دادند، برای
جلوگيری از
قاچاق در اين
مملکت انجام
دهند ديگر اين
بلای خانمان
سوز در کشور
ما باقی
نخواهد ماند.
اين همه بدبخت
نخواهند شد.
اما به جای
آنکه اين کار
را انجام دهند
بچههای مثل
گل ما را ميزنند
و ميگيرند.
بهترين و سالم
ترين بچههای
اين مملکت را.
مگر من بيکارم
که هر روز به اينجا
بيايم ، روزی
چند بار بروم
داخل. که شماها
مجبور باشيد
هر دفعه مرا
بازرسی بدنی
کنيد. اگر
جوابم را درست
بدهند، اگر
خبری از
فرزندم و
همسرم بدهند،
اگر آزادشان
کنند ديگر اينجا
نخواهم آمد و ...
- خانم ما که به
شما توهين
نکرديم؟
- مگر توهين
چيست؟ ...
خانم ديگری که
همزمان با ما
داشت وارد می
شد دستم را
گرفت به داخل
سالن برد و
گفت:
- خانم خودت را
ناراحت نکن من
هم دو ماهی
است که هر روز
اين مسير را
ميآيم و ميروم.
پسر من را هم
جلوی مجلس
گرفتهاند.
خبرنگار بود.
رفته بود از
تحصن معلمان
حقالتدريسی
گزارش تهيه
کند. دو ماه
است ما را سر ميدوانند.
بايد تحمل
داشته باشی!
همدرد ديگری
يافته بوديم.
پس ما تنها
نيستيم. فکر
کردم اين مادر
در اين دوماه
به تنهايی چه کشيده
است. با هم بودن
ما تسکينی بود
برای
دردهايمان.
وقتی يکی از ما
نااميد و
نگران از داخل
برميگشت
همدردی و
همراهی
ديگران قوت
قلبی برايش ميشد.
و گاه شوخی و
خنده هم چاشنی
اين همدرديها
ميشد.
به من گفتند:
شوهرت خربزه
خورده بايد
پای لرزش هم
بنشيند. و
ديگران پاسخش
ميدادند: ميگفتی
هنوز که خربزه
نيامده که
بخورد.
- خربزه کجا
پيدا ميشود.
ما هم دلمان
خربزه ميخواهد.
خربزه خوردن
کنار پيادهرو
عالمی دارد.
در جواب آنکه
گفته بود
"کيلويی"
گرفتهاند،
مادری که کمی
چاق بود می
گفت: به خروار
گرفتهاند،
حالا مثقال
مثقال آزاد می
کنند. بعد با
خنده گفت:
فکرش را بکنيد
اگر مرا ميگرفتند
با اين وزنم
چقدر طول ميکشيد
تا آزادم
کنند.
همه روزه نگاه
کنجکاو
عابران را هم
ميديديم.
سر خيابان
معلم، قبل از
دادسرا،
بازار روز نسبتا
بزرگی است.
گاهی برخی از
عابران
کنجکاو ميپرسيدند:
- خانم صف
چيست؟
- صف آزادی است.
نشستهايم و
منتظر آزادی
فرزندانمان
هستيم.
روزی داشتيم
نامهای برای
رياست قوه
قضاييه مينوشتيم
و امضا ميکرديم،
يکی از آن
نامههای بيجوابی
که در اين
مدت، به تمام
ارگانهای
مربوطه
نوشتيم. خانمی
که برای خريد
آمده بود، جلو
آمد و جريان
را پرسيد. گفت:
به من هم
بدهيد. من هم
ميخواهم
امضا کنم.
همراهياش
دلگرممان
کرد.
از پدرها هم
بگويم. خويشتنداراتر
و آرامتربه
نظر ميآمدند.
اما به آنها
که نگاه ميکردی
نگرانی عميقی
را ميديدی که
در چهرهشان
موج ميزد.
کارهايشان را
تعطيل کرده
بودند و روزها
را در پياده
روی مقابل
دادگاه به
انتظار سپری
ميکردند.روز
به روز ريشهايشان
بلندتر ميشد.
يک بار يکی
شان با اشاره
به ريشش گفت:
ما هم بايد به
نوعی اعتراضمان
را نشان دهيم.
در تمام اين
مدت تنها يک
بار لبخند يکی
از اين پدرها
را ديدم. آن هم
وقتی بود که
قاضی در مورد
پسرش گفته
بود: "بيست سال
بزرگتر از سنش
است و خيلی ميفهمد."
اما افسوس که
انگار زندان
سرنوشت آنهايی
شده است که ميفهمند.
بعد از آزاد
شدن خانمهای
بازداشتي،
پرونده ی
مردان هم مورد
رسيدگی قرار
گرفت. روزی دو
يا سه نفر را
از اوين ميآوردند
دادگاه و از
خانوادهاش
کفالت ميخواستند.
تنها در اين
مواقع بود که
خانوادهها
ميتوانستند
به طبقات
بالای دادسرا
و محل دادگاهها
وارد شوند. ميگفتند
:"امنيتيها
نميتوانند
بالا بروند؟!"
ديگر حواسمان
به در پشتی هم
بود. زندانيان
را از اين در وارد
دادگاه ميکردند.
گفته بودند
موقع رفتن ميتوانيد
خوراکی به
آنها بدهيد تا
در ماشين بخورند.
آن روز مادر ...
را ديدم.
انگار بال
درآورده بود.
ميدويد و ميگفت
من برايشان ميگيرم.
اين را گفت و
رفت. يادم آمد
روز اولی که
او را ديده
بودم، جلوی
کلانتری 148 بود.
فرياد ميزد و
گريه ميکرد:
- به من ميگويند
برای چه
گذاشتی پسرت
دنبال نجوم
برود. ميگذاشتی
دختر بازی
کند. خجالت
نميکشند. اين
همه زحمت
کشيدم تا
فرزندم را
انسان بار
آورم. از چهار
سالگی بردمش
کلاس نجوم که
دنبال علم
باشد، حالا
اين است جواب
من و عاقبت او؟؟...
پسرش برای
شرکت در
کنفرانس نجوم
به پارک رفته
بوده و ساعتها
قبل از مراسمی
که قرار بود،
انجام شود
دستگير شده
بود.
ساعتی بعد با
کيسهای پر از
ساندويچ آمد.
آن روز
زندانيان را
خيلی دير به
زندان
برگرداند و او
ساعتها زير
درخت توت پشت
دادگاه با
انتظار نشسته
بود تا
بالاخره
توانست به
آنها غذا دهد.
ميدانستيم
در اين مدت
غذای مناسبی
به آنها نداده
بودند. بعد 24
ساعت گرسنگی
روز اول
دستگيري، سيب
زمينی آبپز
برای صبحانه و
شام و نهار هم
بيشتر سويای
پخته همراه با
پياز پخته و
بازهم کمی سيبزمينی
به عنوان خورش
همراه با
برنج.
درختهای توت
تهران خيلی مهربانند.
يادگار باغهای
قديمی
تهرانند و مثل
همان قديميها
دست ودلباز.
امسال توت را
با توتهای
درختان کوچهی
پشتی دادگاه
نوبر کردم.
يکی از روزها
خانمی با چادر
مشکی کنارمان
نشسته بود. از
دليل آمدنش
پرسيدم. گفت
پسرش را روز
دادگاه و از
کنار وکيلش
دوباره دستگير
کرده بودند .
روز 20
ارديبهشت.
دليلش را نميدانست.
پروندهای از
قبل داشته
است. مربوط به
حوادث
دانشگاه سال
گذشته انگار.
به او هم جواب
درستی نداده بودند.
ساعتی بعد در
باز شد و
زندانيان را
بيرون آوردند.
در حينی که
ماشين آمد تا
آنها را سوار
کند به
نزديکشان
رفتيم. پسرش
در ميان
زندانيان
نبود. پسر
جوان ديگری
دستبند به دست
کنار ماموری
ايستاده بود.
چهرهاش به
زندانيان
عادی نميخورد.
جلو رفت و به
ماموری که
دستش به دست
اين پسر زنجير
شده بود گفت:"
نگاه کن مچ
دستش چقدر نازک
است، به ساقهی
گل ميماند.
اين آهنها آن
را ميشکنند.
چطور دلتان ميآيد
به اين گلها
دستبند
بزنيد." سرباز
نگاهی کرد و
هيچ نگفت.
حتما در دلش
گفته من چه
کارهام.
مامورم و
معذور.
همان
خبرنگاری بود
که جلوی مجلس
خبر تهيه ميکرده.
نگاهی به سر
کوچه کردم.
مادرش امروز
نيامده بود.
کاش آمده بود
و پسرش را ميديد.
مادر از
پسرخودش
پرسيد. او
خبری از پسر
اين خانم
نداشت.
خبرنگار
زندانی
نگرانی مادر
را حس کرده
بود. دلداريش داد.
گفت:" مادر
ناراحت نباش.
پسرت سربلند
است. درسته
الان مثل يوسف
در زندان است،
اما بالاخره
روزی او هم
عزيز ميشود.
برايش دعا کن."
و مادر دلگرم
از اين همدردی
گفت :" کارم
همين است. فقط
دعا ميکنم."وقتی
داشت ميرفت
از سرباز
همراهش پرسيد:
قاضی چه گفت؟
گفت:" ببرش
زندان تا
بپوسد."
چندين خانم با
چهرههای غم
گرفته و تنها،
با چادر زندان
هم در ميان
زندانيان
بودند. تعدادی
هم از
زندانيان عادی.
تنهای تنها بودند.
با تعجب به ما
نگاه ميکردند.
حتما پيش
خودشان آرزو
ميکردند کاش
کسی مثل ما
دنبال کار
آنها هم بود.
با خود فکر
کردم اگر کار
اينها گره
بخورد، اگر در
دادگاه اول
پرونده درست
بررسی نشود و
حکم اشتباه
برايشان صادر
شود،(مانند
خانم صابری) چه
بر سرشان ميآيد؟
بايد بمانند و
بپوسند. نه
آنقدر آگاهی
دارند که
بدانند چه
بايد بکنند و
نه پولی که به
وکيل بدهند تا
دنبال کارشان
باشد و نه سرو
صدای رسانهها
و افکار عمومی
و ... که سبب
اعادهی
دادرسی شود و ...
روز ديگر روی
لبه ديوار
کوتاه سر کوچه
نشسته بوديم.
زنی جوان نزديک
ما شد. سرش گيج
رفت و نزديک
بود بيفتد.
جايی برايش
باز کرديم تا
بنشيند. سراپا
سياه پوشيده بود.
گفتم توی اين
گرما با اين
لباسهای
سياه طبيعی
است حالت بد
شود. گفت 4 سال
است عروس شدهام
يک روز آب خوش
از گلويم
پايين نرفته.
خوب عزادارم
ديگر. شوهرم
معتاد است. چند
روز است او را
گرفتهاند.
آمدهام
دنبال کارش.
ميگويند او
را بردهاند
کهريزک. برای
ترک. ولی ميدانم
آنجا ترک که
نميکند هيچ،
کراکی هم ميشود.
ميگويند ميتوانی
به ملاقاتش
بروی. دلم نميآيد
بروم. ببينمش.
- بچه هم داري؟
- يک دختر سه
ساله. اين همه
مواد ريخته
توی دست وبال
اين جوانها.
ميخواهند
کسی نتواند
فکر کند. همه
عملی باشند. آن
وقت بدبختياش
مال ماست.
اين را گفت و
بياعتنا به
ما رفت.
غمهايش آنقدر
بزرگ بود که
توان ايستادن
بيش از اين را
نداشت.
روز ديگر داخل
سالن دادگاه
پيرزنی را
ديدم که گريه
ميکرد. تلفن
قاضی را گرفته
بود. هنوز
داشت حرف ميزد
که تلفن را
قطع کردند. ميگفت
از شهرستان
آمده پسرش را
گرفتهاند. به
خاطر اين که
از جنوب جنس
قاچاق آورده.
قسم ميخورد
که مواد نبوده
و فقط لباس
بوده. ميگفت
اگر مواد
آورده بود
اصلا دنبال
کارش نميآمدم.
ميگفتم بگذار
توی زندان
بماند و
بپوسد. قرار
بود صد هزار تومان
بگيرد که اين
بارها را
بياورد. طرف
فرار کرده و
او گير
افتاده. حتا
آن صدهزار
تومان راهم
نگرفته. سه تا
بچهی بدون
مادر دارد.
زنش مرده. نميدانم
جواب بچههايش
را چه بدهم؟
خرجشان را از
کجا بياورم؟
قاضی هم که تلفن
را قطع کرد.
نميگذارند
بالا بروم.
اگر حرفهايم
را بشنود،
شايد دلش به
رحم آيد کاری
کند که زودتر
پروندهاش را
رسيدگی کنند.
هيچ جوابی
نداشتم. فقط
گفتم :"
انشاءالله
درست می شود.
مادر صبر
داشته باش."
.....
نميدانم
چندروز ديگر
بايد به اينجا
بيايم و در آن
روزها شاهد چه
چيزهايی
خواهم بود.
ولی آرزو ميکنم
کاش روزی برسد
که نه زندانی
در کار باشد و نه
زندانبانی.
کاش اين همه
بيعدالتی و
نابسامانی
جايش را به
عدالت و برابری
بدهد. زيرا
تنها در آن
صورت است که
ميشود زندانها
را خراب کرد.
جنبش خرداد
به گزارش
ايلنا، يكي از
كارگران
نانشهر كرج بابيان
اينكه
كارخانه
مذبور از
اواخر سال گذشته
تعطيل شدهاست،
گفت: مشكل ما
از زمان
واگذاري
كارخانه به
بخش خصوصي در
سال 73 شروع شدهاست.
وي بابيان
اينكه هيچكس
در مقابل
كارگران نانشهر
احساس
پاسخگويي نميكند،
گفت: كارگران
با مشكلات و
سختيهاي
زيادي دست و
پنجه نرم ميكنند
اما هر چه
فرياد ميزنند
كسي پاسخگوي
آنها نيست. ا
اين كارگر
افزود:شركت
نانشهر قبل از
واگذاري بيش
از 200 نفر پرسنل
با خطوط
توليدي داشت
كهدر اثر سوء
مديريت هر
ساله علاوه بر
پرداخت نشدن
به موقع
مطالبات
گروهي از
كارگران نيز
اخراج ميشوند.
وي ضمن انتقاد
از مسوولان
گفت: از طرف
كارگران
تاكنون به
رئيسجمهوري،
وزير كار و
ساير مسوولان
شهرستان كرج
طومارهايي
ارسال شده كه
تابهاين
لحظه بيپاسخ
مانده است.
اين كارگر
نانشهر افزود:
بيشتر كارگران
باقيمانده
بيش از 25 سال
سابقه كار
دارند اما چون
كارفرما پول
بيمه آنها را
پرداخت نكرده
است، امروز
براي
بازنشستگي
مشكل دارند.
وي گفت: از سال 83
تاكنون براي
دريافت بن
كارگري چند
بار مقابل
دفتر مركزي
شركت تجمع
كردهايم كه
تاكنون بينتيجه
بودهاست.
اين كارگر با
بيان اينكه
كارفرما به
بهانه اصلاح
ساختار و در
ازاي دريافت
وام كارگران
قراردادي را
جايگزين
كارگران رسمي
اخراج شده
كرده است؛
گفت:اين
درحالي است كه
تاكنون هيچ
تغيير ساختاري
صورت نگرفته
ولي هربار
حداقل 75 كارگر
اخراج و به
بيمه بيكاري
معرفي شدهاند.
حرکت تعداد زیادی از مردم تهران بسوی صدا و سیما
جولای 26, 2009
فعالین حقوق
بشر ودمکراسی
در ایران :
بنابه گزارشات
رسیده مردم
تهران برای
گرامیداشت یکی
از شهدای قیام
مردم ایران به
صورت دسته های
چند نفره از
خیابانهای
مختلف به سوی
صدا و سیما در
حال حرکت
هستند.
از ساعت 15:00 دسته
های چند نفره
از مردم تهران
برای شرکت در
مراسم
گرامیداشت
جان باخته
آزادی محسن
روح الامینی
که در مسجد
بلال قرار
است برگزار
شود در حرکت
هستند. در حال
حاضر تعداد زیادی
از مردم و
بخصوص جوانان
دختر و پسر
بصورت گروههای
چند نفره از
نقاط مختلف
تهران به سوی
مسجد بلال که
در محوطۀ صدا
و سیما است
درحال حرکت هستند.
همچنین از ونک
گروهای
متعددی از
مردم در حال
حرکت بسوی آن
نقطه هستند.
قرار بود که
در مسجد بلال
صدا وسیما
مراسم
گرامیداشت
جانباخته راه
آزادی مردم
ایران راس
ساعت 16:00 برگزار
شود .
نیروهای
سرکوبگر گارد
ویژه در میدان
و نک و جلوی
دانشگاه
خواجه نصیر
مستقر شده
اند. و همچنین
نیروهای سپاه
پاسداران و
بسیج و لباس
شخصیها در
نقاط مختلف
مسقر شده اند
و بر تعداد آنها
افزوده می
شود. همچنین
نیروهای خبر
چین وزارت
اطلاعات و
نیروی انتظامی
در بین
گروههای از
مردم نفوذ
کرده اند که
البته با
هوشیاری
مردم این
افراد شناسائی
می شوند و به
همدیگر نشان
داده می شوند.
و در مواردی
آنها را هو می
کنند که مجبور
به فرار از
جمعیت می
شوند.
پانصدهزار تومان جريمه بانگ الله اکبر
جولای 26, 2009
خبرگزاری
هرانا :
بنابرگزارشات
دريافتی تعدادی
از شهروندان
که با سردادن
بانگ الله
اکبر شبانه بر
بام منازل يا
اماکن ديگر
اعتراض خود را
نسبت به نتايج
انتخابات
دوره دهم
رياست جمهوری
نشان می دادند
پس از بازداشت
به پرداخت 500
هزار تومان
جريمه محکوم
شدند.
اين بازداشت
شدگان که
اکثراً توسط
نيروهای بسيج
محلات دستگير
شده اند پس از
بازداشت به اقدام
عليه امنيت
ملی متهم شدند
و بصورت فله
ای در شعبه
دوم امنيت
بازجويی و
تفهيم اتهام
شده و احکام
از پيش تعيين
شده 500
هزارتومان
جريمه به آنان
ابلاغ شده
است.
منابع مطلع عنوان می دارند روند دستگيری شهروندان معترض با اتهام فوق کماکان در جريان است و اين بازداشت شدگان با پرداخت جريمه مذکور امکان آزادی را می يابند.
تجمع اعتراضی کارگران فرش پارس
کارخانه فرش پارس در قزوین چند سال پیش 1000 کارگر را استثمار می کرد. در طول چند سال حدود 720 نفر آن ها را بیکار ساخت و اکنون فقط 280 کارگر باقی مانده را استثمار می کند. همه تلاش سرمایه دار آن بوده و این است که به موازات اخراج مستمر کارگران از کاهش سود سرمایه هایش جلوگیری کند. او برای این کار همه راه ها را رفته است. شدت استثمار را بالا برده است و از هر کارگر به اندازه چند نفر کار کشیده است. دستمزدها را در نازل ترین سطح نگه داشته و مزدهای واقعی را به گونه ای فاحش کاهش داده است. از همه این ها گذشته، دستمزدها را چند ماه چند ماه پرداخت نمی کند و با مصادره طولانی مدت و اضافه کردن آن ها به سرمایه های خود راه را برای سودآوری بیشتر کارخانه هموار می سازد. کارگران از کل این فشارها به ویژه از مصادره طولانی مدت حقوق ها سخت به ستوه آمده اند. 100 کارگر یک شیفت کاری در مقابل استانداری قزوین اجتماع کردند و خواستار پرداخت فوری همه دستمزدهای معوقه خود شدند. اجتماع کارگران بلافاصله مورد استقبال نیروی سرکوب قرار گرفت!! کارگران اعلام کردند که اعتراضات خود را به همه شکل های ممکن ادامه خواهند داد.
منبع: ایلنا
11 خرداد 88
انتقال فعال کارگری به زندان اداره اطلاعات سنندج
بنا بر خبر رسیده از سنندج، "وریا نقشبندی" فعال کارگری اخیرا از زندان اداره اطلاعات مریوان به زندان اداره اطلاعات سنندج منتقل شده است.
"وریا نقشبندی" روز 14 اردیبهشت ماه بازداشت و پس از تحمل 21 روز زندان و شکنجه های وحشیانه در سلولهای انفرادی اداره اطلاعات مریوان به زندان اداره اطلاعات سنندج انتقال یافت و تاکنون از وضعیت وی خبری در دست نیست.
مامورین وزارت اطلاعات 2 روز قبل از برگزاری مراسم گرامی داشت روز جهانی کارگر سال جاری وی را تهدید نمودند که در صورت شرکت در این مراسم دستگیر خواهد شد.
اعتراض کارگران روغن نباتی قو به اخراج همزنجیران خود
کارخانه روغن نباتی قو واقع در چهارراه چیت سازی تهران تا چند ماه پیش 750 کارگر را استثمار می کرد. سرمایه دار کارخانه به دلایل مختلف در تدارک کاهش گسترده نیروی کار و اخراج 300 نفر از کارگران است. او معتقد است که می توان کار 750 کارگر را از450 نفر بیرون کشید و می گوید آن دسته از کارگران که این را نپذیرند در خط مقدم اخراج قرارخواهند گرفت. سرمایه دار اجرای طرح بیکارسازی ها را از مدت ها قبل آغاز کرده است. در پایان سال پیش 80 نفر را به تیغ تیز اخراج سپرد. در فاصله میان فروردین تا آخر اردیبهشت امسال نیز 100 نفر دیگر را به 80 نفر قبلی ملحق ساخت و این روند را به صورت برنامه ریزی شده ادامه می دهد. هم اکنون 570 نفر در کارخانه می کنند. کارفرمای شرکت در جریان بیکارسازی ها به اقدامات دیگری نیز برای افزایش هرچه بیشتر سودآوری سرمایه هایش دست یازیده است. از جمله این که کارگران امور اداری شرکت را به بخش تولید منتقل کرده و از این طریق اخراج شمار بیشتر کارگران را تسهیل کرده است. موضوع دیگری که در دستور کار سرمایه دار کارخانه قرار دارد جایگزینی کارگران رسمی و قدیمی توسط نیروی کار تازه نفس قراردادی با بهای شبه رایگان است. کارگران همه با تشکیل اجتماع به این وضعیت اعتراض کردند. آنان خواستار توقف کامل و بی قید و شرط بیکارسازی ها هستند.
منبع: ایسنا
11 خرداد 88
خبر تکمیلی
تجمع اعتراضی کارگران کارخانه "روغن نباتی قو" در تهران
دهها تن از کرگران کارخانه روغن نباتی قو روز یکشنبه 10 خرداد ماه در اعتراض به عدم پرداخت دستمزدهای معوقه خود در مقابل این کارخانه تجمع اعتراضی برگزار کردند.
بیش از 150 تن از کارگران معترض در تجمع خود خواستار پاسخگویی کارفرما و مسئولان دولتی به خواست و مطالبات خود شده و اعلام کردند تا دستیابی به مظالباتشان به اعتراض و تجمع خود ادامه خواهند داد.
اعتراض کارگران کارخانه پارس قوه تهران
روز یکشنبه 10 خرداد ماه کارگران کارخانه پارس قوه در واکنش به اخراج جمعی از کارگران این کارخانه دست به تجمع و اعتراض زدند.
خبر انتشار یافته در این خصوص حاکی است، کارفرمای کارخانه به جای رسیدگی به وضعیت کارگران، دست به اخراج گسترده کارگرانی زده است که دارای بیش از 20 سال سابقه شغلی هستند.
کارگران معترض اعلام کرده اند تا دستیابی کامل به خواسته هایشان از جمله بازگشت کارگران اخراجی دست از اعتراض نخواهند کشید.
تجمع اعتراضی کارگران کارخانه قند بردسیر
بیش از 300 تن از کارگران کارخانه قند بردسیر در استان کرمان در اعتراض به وضع ناعادلانه موجود جاده کرمان ـ سیرجان را مسدود کردند.
روز یکشنبه 10 خرداد ماه به دنبال عدم پاسخگویی کارفرمای کارخانه و مقامات دولتی به خواستها و مطالبات معوقه کارگران، آنان به همراه اعضای خانواده های خود در حرکتی اعتراضی شاهراه کرمان ـ سیرجان را مسدود کردند.
کارگران اعلام کردند در صورت عدم رسیدگی به درخواستهایشان به اعتراضات خود ادامه خواهند داد.
11خرداد:گزارش
از اعتصاب غذا
در روز دهم در
حمايت از
کارگران
دستگير شده در
روز جهانی
کارگر :
امروز اعتصاب
غذای اصغر
فتاحي، عباس
فرد و شهرام
بجفی در
اعتراض به
دستگيری
کارگران در اول
ماه مه، که در 22
مه شروع شده
بود، دهمين
روز خود را
پشتِسر گذاشت.
وضعيت جسمی
اعتصاب
کنندگان
صرفنظر از ضعف
عمومی همچنان
مناسب است.
فعاليت های
حمايت از
اعتصاب در
هلند سازمان يافته
تر شده و جمعی
از فعالين
سياسی هلند
متشکل از
داريوش راد،
پويان فرد،
پويش وفائی و
آذر اديبی طی
اين مدت با
نامه نگاری
های متعدد اتحاديه
های کارگري،
مجامع مترقی و
گروهبندی های
چپ در هلند را
در جريان
اعتصاب غذا
قرار داده و
خواستار
حمايت
فعالانه آنها
شده اند. اين
فعاليت ها
همچنان ادامه
دارد. همچنين
فعالين سياسی
ديگری نيز به
طور جداگانه
حمايت های عملی
خود را گسترش
داده اند که
از جمله بايد
به فعاليت های
مجيد آژنگ و
مسعود جلالی اشاره
کرد. علاوه
براين فعاليت
ها بايد به
فعاليت
گسترده
سازمان
پناهندگی
پرايم در
برقراری
ارتباط با
سازمانهای
مختلف
مهاجرين و سازمانهای
محلی چپ اشاره
کرد. در همين
زمينه نخستين
مصاحبه با
نشريه
دونوشوم صورت
گرفت. اين نشريه
پلاتفرم
مشترک 14 حزب و
سازمان چپ در
ترکيه است.
اقدامات
ديگری نيز در
همين رابطه برنامه
ريزی شده است
که در فرصت
های آتی
بهاطلاع
خواهيم رساند.
رسانه های
فارسی زبان
نيز در اين
مدت به انعکاس
اعتصاب غذا
پرداخته و
مصاحبه هايی
با اعتصاب
کنندگان
انجام داده
اند. راديو
برابري، راديو
زمانه و راديو
پيام آزادی
مصاحبه های
نسبتاً مفصلی
با اعتصاب غذا
کنندگان صورت
داده اند.
طی اين مدت
پيام هايی از
فعالين داخل
نيز دريافت شد
که ضمن
استقبال از
آکسيون
اعتصاب غذا نگرانی
خود را از
سلامتی
اعتصاب غذا
کنندگان در ميان
گذاشته و از
آنها خواهان
مراقبت از
سلامتی خويش
بودند.
در روزهای
هشتم تا دهم
اعتصاب
تعدادی از
ايرانيان
مقيم هلند با
حضور در محل
اعتصاب غذا
همبستگی خود
را با کارگران
دستگير شده
اعلام کرده و
به طرق مختلف،
از جمله با
خريد آب و چای
و همچنين با
دسته گل،
حمايت خود را
از اين آکسيون
نشان دادند.
حمايت
فدراسيون
دمکراتيک
انجمنهای
کارگری ترکيه
(د ی د ف):
فدراسيون
دمکراتيک
انجمن های
کارگری ترکيه
(در هلند) طی
پيامی به
سازمان پرايم
حمايت خود را
از کارگران
ايران اعلام
کردند. ديدف
در پيام خود
متذکر شده
است: ,ما به
عنوان د. ی. د. ف.
اعلام می کنيم
که از
دستگيرشدگان
و اعضای اتحاديه
های کارگری در
ايران حمايت
می کنيم و خواهان
آزادی آنها از
طرف رژيم
ايران هستيم.
ما ضمن قبول
قطعنامه
کارگران
ايران در روز
کارگر، از
رژيم ايران می
خواهيم که
آزادی ايجاد اتحاديه
ی مستقل و
آزادی حرکت
جمعی کارگران
را بپذيرد و
آن را به رسميت
بشناسد.
با درودهای
رفيقانه
نوری
کارابولوت،
(رياست د. ی. د. ف.)
شعری
برای اعتصاب
کنندگان:
گيل آوايي،
شاعر و عضو
کانون
نويسندگان در
تبعيد، با
مطلبی تحت
عنوان ,يک حرف,
همبستگی خود را
با اعتصاب غذا
اعلام کرده و
قطعه ی شعر زير
را بهاين
مناسبت سروده
است:
فرياد
چه غريبانه قد
افراشته ای
ناکجايی
که نه فرياد
ترا ميفهمد
نه خياليش از
اين شبزدگی
مشتهايت
چه غريبانه به
خشم!؟
حسرت ِ آزادی
ديرگاهيست
ترا يار به
چشم
و نگاه تو در
اين بيتابی
سرخ ساران ِ
سياووشان است
خاوران است به
داد
دادخواهيست
به دار
و تو در گستره
ی يک دريا
تنهايی
يار دلباخته
ای
آنکه در خاک
وطن زندانيست
و ترا
پيونديست
که غريبانه قد
افراشته ای
شرمگينان ِ
خموش
لای صد شايد و
,اما, و ,اگر, گم
شده اند
و در اين
گمشدگی
چه غريبانه ز
بيداد وطن
ميگويی
آه
باری
تو رفيقانه به
پاخواسته ای
باز بر دوش تو
آواز سياهکل
سبز است
باز فرياد تو
از جنگل آمل
جاريست
خاوران ها گل
سرخ
من به هر واژه
ترا می خوانم
باتو
آری
چه هواری ست
مرا
که چنين بی
تابم
گيل آوايی
29 مه 2009 لاهه
کارگران پارس قوه در زیر تیغ اخراج
سرمایه دار مدیر کارخانه پارس قوه واقع در جاده تهران – ورامین هر روز شماری از کارگران را اخراج می کند. در میان اخراج شدگان عده زیادی از کارگران بسیار قدیمی با سابقه 25 سال کار نیز دیده می شوند. برنامه اخراج ها بی وقفه ادامه دارد. وضع به گونه ای است که هیچ کارگری برای اشتغال فردای خود احساس امنیت نمی کند. همه هر لحظه خود را در معرض اخطار اخراج می بینند و فضای رعب و حشت و هراس بر شرایط کار و زندگی آنان مستولی شده است. یکی از کارگران می گوید که صاحب شرکت کارگرکشی راه انداخته است. او می گوید بیکارسازی ما حکم مستقیم قتل ما و افراد خانواده ماست. هر کدام همه عمر را در اینجا کار کرده و استثمار شده ایم و الان بدون هیچ پرس و جویی بسیار راحت تر از آب خوردن ما را از کارخانه بیرون می اندازند. هیچ کس برای لحظه ای به این فکر نمی کند که ما در فردای بیکاری چگونه زنده خواهیم ماند و زنان و فرزندانمان چگونه امرارمعاش خواهند کرد. کارگران در اعتراض به جنایات سرمایه دار یک روز درب کارخانه را بازکردند و با حالتی خشمگین و عاصی دسته جمعی به خیابان ریختند. آنان فریاد می زدند که اخراج ها را متوقف کنید. ما خواستار تضمین اشتغال خود هستیم.
منبع: آژانس ایران خبر
11 خرداد 88
تصرف جاده سیرجان – کرمان توسط کارگران قند بردسیر
کارگران قند بردسیر مدت ها است با سردرگمی وضعیت اشتغال و تعویق طولانی مدت دستمزدهای خود مبارزه می کنند. آنان به همه جا شکایت کرده اند. در مقابل همه نهادهای دولتی تحصن نموده اند. فریاد اعتراض خود را به گوش ناشنوای دولتمردان رسانده اند. اما هیچ نتیجه ای در هیچ سطحی نگرفته اند. فشار گرسنگی و بدهکاری و احساس خفت و ذلت همه آنان را به ستوه آورده و امکان ادامه حیات را از آن ها سلب کرده است. کارگران در چنین وضعی همراه با همه افراد خانواده خود از کودک خردسال تا همسران و پدران و مادران پیر دست در دست هم به عنوان اعتراض جاده سیرجان – کرمان را به تصرف خود درآوردند. آنان جاده را بستند، عبور و مرور وسائط نقلیه را متوقف کردند و خواستار رسیدگی به وضعیت اشتغال و پرداخت فوری مطالبات معوقه خود شدند. تصرف کارخانه تا ساعت 13 امروز دوشنبه 11 خرداد ادامه داشته است.
منبع: آژانس ایران خبر
11 خرداد 88
11خرداد:طلاق، فرار زنان شوهردار از منزل، اعتياد و بيكارى در شهرستان رشتخوار:
ايسنا:
محمد عارفى
فرماندار
شهرستان
رشتخوار گفت:
مهمترين
موضوعات و
آسيبهاى
اجتماعى اين
شهرستان
طلاق، فرار
زنان شوهردار
از منزل و بحث
اعتياد و
بيكارى است.
فرماندار
رشتخوار با
ذكر اينكه در 10
سال گذشته
همچنان آمار
طلاق در اين
شهرستان روند
صعودى را نشان
ميدهد،
اظهاركرد:
خوشبختانه
آموزش
خانواده، اجراى
طرح رحمت و
برگزارى كلاسهاى
آموزشى در
كاهش آسيبهاى
اجتماعى در اين
شهرستان موثر
واقع شده است.
وى با انتقاد
از برخى كمكارى
دستگاههاى
مرتبط در
شهرستان و
استان، تصريح
كرد: بايد همه
مسوولين براى
رفع نيازهاى
فرهنگى مردم وقت
بگذارند و به
بهانههاى
مختلف، شانه
از زير بار
مسوولين خالى
نكنند.
وى گفت: فرماندارى
دست جوانانى
را كه در
راستاى ايجاد
اشتغال از
جمله قاليبافي،
صنايع دستي،
پرورش مرغ
بومي، پرورش
بوقلمون و
اردك روسى
تقاضا دارند
به همراه ارائه
تهسيلات، ميفشارد.
11خرداد:انتقال زندانی سياسی به زندان اطلاعات سنندج پس از روز شکنجه در سلول انفرادی:
فعالين
حقوق بشر
ودمکراسی :
بنابه
گزارشات
رسيده از
زندان
اطلاعات
شهرسنندج،آقای
ويريا نقش بندی
روز پنجشنبه
از زندان
اطلاعات
مريوان به زندان
اطلاعات
سنندج انتقال
داده شد.
روز پنجشنبه 7
خرداد ماه
زندانی سياسی
وريا نقش بندی
پس از تحمل
کردن 21 روز در
سلولهای
انفرادی
زندان
اطلاعات
مريوان که تحت
شکنجۀ جسمی و
روحی بازجوئی
با نام مستعار
حياتی قرار
داشت به زندان
اطلاعات
سنندج منتقل
شد. از زمان
انتقال به
زندان
اطلاعات
سنندج تا به
حال هيچ خبری از
وضعيت وشرايط
اين زندانی
سياسی در دست
نيست. حياتی
بازجوی وزارت
اطلاعات اين
خانواده را
تحت فشار قرار
داده است که
همسر آقای نقش
بندی خود را
بايد به اداره
اطلاعات
معرفی کند و
در صورت معرفی
کردن خودش
آقای نقش بندی
آزاد خواهد شد
و به نظر می
آيد که او را
به گروگان
گرفته اند. در
صورتی که همسر
آقای نقش بندی
دانشجو می
باشد. وزارت
اطلاعات با دستگيری
همسر آقای نقش
بندی و تحت
فشار قرار دادن
او قصد دارد
که زندانی
سياسی وريا
نقش بندی را
وادار به
اعترافاتی
نمايد که
وزارت
اطلاعات
خواستار آن
است.
زندانی سياسی
وريا نقش بندی
قبل از
دستگيری يکی
از پاهای او
دچار آسيب جدی
شده بود و مدت
کوتاهی بود که
پاهای او را
از گچ خارج
کرده بودند و
او می بايست
تحت نظارت
پزشک باشد.
خطر جدی وجود
دارد که
بازجويان
وزارت
اطلاعات
ناراحتی
پاهای او را
برا ی وارد کردن
فشار عليه او
بکار بگيرند.
خانواده آقای
نقش بندی از
زمان انتقال
فرزندشان به
زندان
اطلاعات
سنندج تا به
حال بارها به
آنجا مراجعه
کردند و
خواستار آگاه
شدن از وضعيت
وشرايط
فرزندشان
هستند. ولی تا
به حال به
آنها جوابی در
اين باره داده
نشده است و
آنها را تهديد
به دستگيری
نمودند و
امروز با
تعدادی مامور
باتوم بدست
آنها را تهديد
به ضرب وشتم و
دستگيری
نمودند و به
طرز وحشيانه ای
از جلوی درب
زندان
اطلاعات
بيرون راندن.
خانواده نقش
بندی به آنها
اعلام کردند
تا آزادی فرزندشان
روزانه به
آنجا مراجعه
خواهند کرد.
زندانی سياسی
وريا نقش بندی
فعال کارگری
شرکت جامع کار
سپاهان قسمت
آزمايش خاک و
بتون بود. که 3
روز بعد از
روز جهانی
کارگر، روز 14
ارديبهشت ماه
با يورش
مامورين
وزارت به منزلشان
دستگير و به
سلولهای
انفرادی
زندان اداره
اطلاعات
مريوان منتقل
شد. مامورين
وزارت اطلاعات
2 روز قبل از
روز جهانی
کارگر با او
تماس گرفتند و
او را تهديد
کردند که در
صورت شرکت در
مراسم روز
جهانی کارگر
دستگير خواهد
شد.
فعالين حقوق
بشر و دمکراسی
در ايران،
يورش وحشيانه
، دستگيری ،
شکنجه و ادامه
بازداشت اين فعال
کارگری را
محکوم می کند
و از کميسر
عالی حقوق بشر
و ساير
سازمانهای
حقوق بشری
خواستار
اقدام فوری
برای آزادی
اين زندانی
سياسی است.
نامه اعتراضی به مقامات قضایی رژیم درباره وضعیت "منصور اسالو"
روز دوشنبه 11 خرداد ماه "کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران" در نامه ای به رئیس دستگاه قضایی رژیم نگرانی عمیق خود را در مورد شرایط خطرناک "منصور اسالو" و شدت گرفتن حملات به وی در زندان ابراز داشت.
در بخشی از این نامه آمده است، ما بطور جدی نگران جان منصور اسالو رئیس سندیکای شرکت واحد و اتوبرسرانی تهران و حومه هستیم. وی در زندان رجایی شهر کرج همراه با افراد خطرناکی که به وی حمله و جان او را تهدید می کنند در بازداشت بسر می برد، در نتیجه چنین وضعیتی امکان مرگ و یا معلولیت نامبرده وجود دارد.
ادامه فشار بر فعالین کارگری در ایران
بر اساس اطلاعیه منتشره از سوی کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری به تاریخ دوشنبه 11 خرداد ماه، "مازیار مهرپور" از اعضای این کمیته به اداره اطلاعات رشت احضار شد.
در این اطلاعیه آمده است، کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری احضار و تهدیدات پی در پی فعالین کارگری را به شدت محکوم و اعلام می دارد اینگونه اعمال نمی تواند کوچکترین خللی در انجام وظایف و رسالت طبقاتی کمیته هماهنگی در احقاق حقوق کارگران و رهایی از مصایب و مشکلات موجود جهت برخورداری از یک زندگی انسانی ایجاد نماید.
بازداشت های وسیع در زاهدان
نیروهای امنیتی رژیم صدها تن از جوانان شهر زاهدان را در جریان اعتراضات گسترده روزهای گذشته این شهر بازداشت نمودند و گفته می شود بازداشت شدگان با مجازاتهای سنگین روبرو خواهند شد.
گزارشها حاکی است، مسئولان امنیتی و انتظامی رژیم نیز قبل از برگزاری دادگاه این افراد، بیان داشته که این افراد به اشد مجازات خواهند رسید. در این میان خبرگزاری "فارس" از دستگیری 150 تن خبر داده است، این در حالی است که منابع محلی دستگیرشدهگان را بیش از 500 تن گزارش می کنند.
یورش ماموران امنیتی به تجمع فعالان کارگری و خانواده دستگیر شدگان روز جهانی کارگر
بر اساس گزارشات رسیده، روز سه شنبه 12 خرداد ماه ماموران امنیتی و انتظامی رژیم اسلامی به تجمع اعتراضی دهها تن از فعالین کارگری و خانواده های بازداشت شدگان روز جهانی کارگری یورش برده و تعدادی از آنان را بازداشت کردند.
نیروهای امنیتی و انتظامی جهت متفرق نمودن افراد حاضر در مقابل دادگاه تهران که حامل پلاکاردهایی بودند که بر آنها نوشته شده بود، "همسرم آزاد باید گردد"، "فرزندم آزاد باید گردد"، یورش بردند. ماموران رژیم با مقاومت فعالان کارگری و خانواده بازداشت شدگان مواجه شدند و در پی مقاوت تجمع کنندگان سه تن از حاضرین با اسامی "هما آزادنیا"، "نرگس اشرفی" و خواهر "محمد اشرفی" را بازداشت نمودند.
لازم به ذکر است تا زمان رسیدن گزارشات مذبور تعدادی از خانواده های بازداشت شدگان در خیابان "وزرا" پیگیر وضعیت افراد بازداشت شده می باشند، هر چند اطلاع دقیقی از محل نگهداری یا وضعیت آنان در دست نیست.
در اعتراض به 3 ماه حقوق معوقه؛
كارگران فرش پارس مقابل استانداريقزوينتجمع كردند
درتجمع صبح امروز مقابل استانداري قزوين يك شيفت كاري يعني حدود 100 كارگر حضور داشتند.
دبير
اجرايي خانه
كارگر استان
قزوين از تجمع
كارگران شركت
فرش پارس در
مقابل
استانداري خبرداد.
عيد علي كريمي
در گفتوگو
با
خبرنگارايلنا
افزود:بهكارگران
اين كارخانه 3
ماه است كه
حقوق داده نشده
است.
وي با بيات
اين كه
كارخانه فرش
پارس 280 كارگر
دارد،تصريح
كرد:درتجمع
صبح امروز مقابل
استانداري
قزوين يك شيفت
كاري يعني حدود
100 كارگر حضور
داشتند.
كريمي با
اشاره به اين
كه مشكلات اين
كارخانه از 10
سال پيشتا
كنون ادامه
دارد،گفت:اين
شركت زماني
بيش از يك
هزار كارگر
داشت.
پايان پيام
1388/3/11
12خرداد :تجمع خانواده های بازداشت شدگان روزکارگر به خشونت کشيده شد:
مجموعه
فعالان حقوق
بشر:راس ساعت
ده و سی دقيقه
صبح روز جاری
تجمعی با حضور
حداقل ۷۰ تن از
فعالان
کارگری و
بستگان
بازداشت
شدگان روزکارگر
در مقابل
دادگاه انقلاب
شهر تهران
برگزار گرديد.
اين تجمع که
به شکل مسالمت
آميزی با حمل
پلاکاردهايی
با مضامين :
"همسرم آزاد
بايد گردد" يا
"فرزندم آزاد
بايد گردد" با
حضور خانواده
های دستگير
شدگان و جمعی
از کارگران
فرش غرب بافت-پريس
سنندج-جمعی از
فعالين
اتحاديه آزاد
ايران و جمعی
از فعالين
کارگری
برگزار شده بود
با يورش
نيروهای
انتظامی جهت
متفوق کردن تجمع
کنندگان به
خشونت کشيده
شد.
نيروهای
انتظامی در پی
مقاومت تجمع
کنندگان اقدام
به بازداشت سه
تن از خانمهای
حاضر در تجمع
نمودند. همسر
شاپور احسانی
راد به همراه
مادر و خواهر
محمد اشرفی از
دستگيرشدگان
روزکارگر
منجمله
بازداشت
شدگان تجمع
امروز بودند.
در زمان تهيه
اين گزارش
تعدادی از
خانواده در خيابان
وزرا پيگير
وضعيت سه خانم
بازداشت شده
هستند هر چند
اطلاع دقيقی
از محل
نگهداری يا
وضعيت آنان در
دست نيست.
لازم به ذکر
است منابع
غيررسمی از
تداوم بازداشت
دست کم شصت
شهروند و فعال
کارگری در
زندان اوين که
در روز جهانی کارگر
بازداشت شده
بودند خبر می
دهند.
تجمع خانواده های بازداشت شدگان روزکارگر به خشونت کشیده شد
راس ساعت ده و سی دقیقه صبح روز جاری تجمعی با حضور حداقل 70 تن از فعالان کارگری و بستگان بازداشت شدگان روزکارگر در مقابل دادگاه انقلاب شهر تهران برگزار گردید.
این تجمع که به شکل مسالمت آمیزی با حمل پلاکاردهایی با مضامین : "همسرم آزاد باید گردد" یا "فرزندم آزاد باید گردد" با حضور خانواده هاي دستگير شدگان و جمعي از كارگران فرش غرب بافت-پريس سنندج-جمعي از فعالين اتحاديه آزاد ايران و جمعي از فعالين كارگري برگزار شده بود با یورش نیروهای انتظامی جهت متفوق کردن تجمع کنندگان به خشونت کشیده شد.
نیروهای انتظامی در پی مقاوت تجمع کنندگان اقدام به بازداشت سه تن از خانمهای حاضر در تجمع نمودند. همسر شاپور احسانی راد به همراه مادر و خواهر محمد اشرفی از دستگیرشدگان روزکارگر منجمله بازداشت شدگان تجمع امروز بودند.
در زمان تهیه این گزارش تعدادی از خانواده در خیابان وزرا پیگیر وضعیت سه خانم بازداشت شده هستند هر چند اطلاع دقیقی از محل نگهداری یا وضعیت آنان در دست نیست.
لازم به ذکر است منابع غیررسمی از تداوم بازداشت دست کم شصت شهروند و فعال کارگری در زندان اوین که در روز جهانی کارگر بازداشت شده بودند خبر می دهند.
منبع خبر : مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران
یورش وحشیانه نیروی انتظامی به تجمع اعتراضی خانواده ها و دستگیری تعدادی از آنها
بنابه گزارش رسیده ازجلوی دادگاه انقلاب تهران ، نیروی اطلاعاتی و انتظامی به تجمع خانواده های دستگیر شدگان روز جهانی کارگز در مقابل دادگاه انقلاب یورش بردند و 3 تن از اعضای خانواده های دستگیر شدگان را دستگیر و به زندان وزرا منتقل کردند. صبح امروز خانواده های دستگیر شدگان روز جهانی کارگر در اعتراض به ادامۀ بازداشت عزیزانشان در مقابل دادگاه انقلاب اقدام به تجمع اعتراضی نمودند . این تجمع اعتراضی از ساعت 10:00 آغاز شد و تا ساعت 11:00 علیرغم یورش مامورین اطلاعاتی و انتظامی ادامه یافت. خانواده ها با در دست داشتن پلاگاردهای که بر آنها نوشته شده بود همسرم را آزاد کنید « کارگر زندانی آزاد باید گردد » و تکرار این شعارها حرکت اعتراضی خود را آغاز کردند. در این حرکت اعتراضی تعداد زیادی از کارگران کارخانه فرش پردیس، سندیکای شرکت واحد تهران، اتحادیۀ آزاد کارگران و کارگران فرش غرباف سنندج و همچنین کارگران سایر شرکتها در این تجمع اعتراضی شرکت داشتند. مدت کوتاهی از این حرکت اعتراضی نگذشته بود که با یورش مامورین اطلاعاتی و انتظامی مواجه شدند. مامورین اطلاعاتی و انتظامی تعدادی از اعضای خانواده های دستگیر شدگان را دستگیر کردند که اسامی آنها به قرار زیر می باشند: خانم هما آزادنیا همسر آقای احسانی راد که از دستگیر شدگان روزجهانی کارگر می باشد و در حال حاضر در زندان اوین بسر می برد،خانم نرگس اشرفی همسر و خواهر آقای محمد اشرفی جزء دستگیر شدگان امروز می باشند . دستگیر شدگان به زندان وزرا انتقال داده شدند و به خانواده های آنها گفته شد که در بازداشت باقی خواهند ماند.مامورین وزارت اطلاعات سعی داشتند که سایر اعضای خانواده دستگیر شدگان روز جهانی کارگر را دستگیر کنند ولی با اعتراضات گسترده حاضرین از دستگیریهای بیشتر جلوگیری شد. از طرفی دیگر دستگیر شدگان روز جهانی کارگر همچنان در بلاتکلیفی بسر می برند و بازجویان وزارت اطلاعات از آزادی آنها جلوگیری می کنند و جواب مشخصی به خانواده ها داده نمی شود. فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران، یورش وحشیانه به خانواده ها و دستگیری اعضای خانواده های دستگیر شدگان روز جهانی کارگر و ادامه بازداشت دستگیر شدگان روز جهانی کارگر را محکوم می کند و از سازمان جهانی کار و کمیسر عالی حقوق بشر و سایر سازمانهای حقوق بشری خواستار اقدامات عملی برای آزادی فوری و بی قید وشرط آنها است.
منبع خبر : فعالین حقوق بشر و دموکراسی
اعتصاب رانندههای سازمان اتوبوسرانی
روز گذشته
به علت اعتصاب
200 نفر از
رانندگان سازمان
اتوبوسرانی
کرمان و حومه،
اتوبوسهای این
سازمان از
ساعت شش تا
هفت و نیم صبح
سرویسدهی
نداشتند.
به گزارش
کرنا،
رانندگان
سازمان
اتوبوسرانی
کرمان و حومه،
به علت دریافت
نشدن قسمتی از
حقوق اسفندماه
سال گذشته و
همچنین
پرداخت نشدن
حقوق فروردین
ماه و
اردیبشهت ماه
سال جاری خود
اعتصاب کرده
بودند.
این گزارش
میافزاید:
رئیس سازمان
اتوبوسرانی
کرمان و حومه
با حضور در
محل اعتصاب
رانندگان،
خواستار
ادامهی کار
آنها شد و
برای پرداخت
حقوق
رانندگان در
آیندهی
نزدیک قول
مساعد داد.
منبع خبر : کرنا
12خرداد :نامه کمپين بين المللی حقوق بشر به آيت الله شاهرودی برای آزادی منصور اسانلو:
کمپين بين
المللی حقوق
بشر در ايران
کمپين بين
المللی حقوق
بشر در ايران
در نامه اى به
رئيس قوه
قضاييه با
اعلام خطر و
تهديد براى سلامتى
منصور
اسانلو،
خواستار
مداخله ى فورى
آيت الله
شاهرودى در
اين زمينه شده
است:
رياست محترم
قوه قضائيه،
من از طرف
کمپين بين
المللی حقوق
بشر در ايران
برای اعلام
خطر در باره
تهديد هاعليه
سلامتی و
امنيت جانی
زندانی منصور
اسانلو؛ فعال
اتحاديه
کارگری
برايتان می
نويسم و از
شما می خواهم
که فورا در
اين زمينه
شخصا مداخله
فرمائيد.
ما بطور جدی
نگران جان
آقای اسانلو
هستيم. منصور
اسانلو در
زندان رجايی
شهر در کرج
همراه با
جانيان
خطرناکی که
جان او را
تهديد می
کنند، در
بازداشت بسر
می برد. در
نتيجه چنين
حملاتي،
امکان مرگ و
يا معلوليت
ايشان وجود
دارد. منصور
اسانلو نبايد
تحت چنين
شرايط
خطرناکی
نگهداری شود. علاوه
بر همه اينها،
ايشان بيش از
نيمی از دوران
محکوميت خود
را سپری کرده
وقوانين
ايران اجازه
آزادی ايشان
را می دهد و ما
از شما می خواهيم
که فورا دستور
آزادی ايشان
را بر اساس
اين قانون
صادر فرمائيد.
آقای منصور
اسانلو در ده
روز گذشته دو
بار مورد حمله
خشونت بار
قرار گرفته
است. در تاريخ ۲۹
ارديبهشت ماه
ايشان توسط
گروهی از
زندانيان مورد
فحاشی و حمله
قرار گرفت که
به کمک ساير زندانيان
از دست آنها
نجات يافت. در
تاريخ ۹ خرداد ماه نيز
بار ديگر جان
منصور اسانلو
توسط مرتضی لک
تبريزی يکی از
جانيان
خطرناک که با
منصور هم سلول
است، تهديد
شد. اين بار در
حاليکه ساير
زندانيان به
کمک منصور
آمده بودند و
مرتضی را از
منصور دور می
کردند، او
منصور را
تهديد می کرد
و مرتب فرياد
می زد که "می
دهم با چاقو
بکشندت".
تا آنجايی که
ما می دانيم
لک تبريزی يکی
از خطرناک
ترين و خشن
ترين جانيان
زندانی در
ايران است.
نگهداشتن
منصور در کنار
اين زندانی
خطرناک و
اجازه دادن به
اين افراد که
چنين حملاتی را
عليه منصور
داشته باشند،
نگرانی های
همه ما را شدت
می دهد.
مادر مسن آقای
منصور اسانلو
و همسر ايشان
نيز در وضعيت
بسيار بدی بسر
می برند چرا
که هر لحظه می
بينند که
چگونه جان
ايشان در داخل
زندان تهديد و
سلامتی او روز
به روز وخيم
تر می شود.
آنها بارها
تلاش کردند که
نامه هايی به
دفتر شما
بدهند و شما
را از ماجرا
مطلع کنند اما
کارمندان
دفتر شما از
پذيرش
اطلاعيه های
آنها خطاب به
شما خودداری
کرده اند و با
آنها بسيار بد
رفتار کرده و
با تحويل
نگرفتن نامه
آنها را از
ساختمان
بيرون
انداخته اند.
وضعيت سلامتی
منصور اسانلو
ماههاست که
روز به روز
وخيم تر می
شود. تعداد
بسيار زيادی
از سازمان های
حقوق بشری و
کارگری و
همچنين
سازمان های بين
المللی و دولت
های آنها در
باره عدم توجه
مناسب به
بيماری های
شديد آقای
اسانلو و
همچنين در
باره اين
حقيقت که
ايشان بطور
نامناسبی همراه
با خطرناک
ترين جانيان
زندانی در
ايران نگه
داشته شده
چراکه اسانلو
يک زندانی عقيدتی
و سياسی است و
تنها "جرم" او
فعاليتهايش
برای کسب حقوق
مشروع
کارگران در
ايران است،
نگرانی های
خود را ابراز
کرده اند.
استمرار بی
توجهی به
مسائل سلامتی
و تهديد های
جانی آقای
اسانلو و
تهديد عليه
ايشان توسط ساير
زندانيان
بسادگی می
تواند منجر به
وخيم ترشدن
وضعيت جسمانی
ايشان و حتی
مرگ ايشان
شود. متخصصين
پزشکی قانونی
بارها در باره
عدم تحمل زندان
توسط آقای
اسانلو با
توجه به
شرايطی که دارد،
اعلام خطر
کرده اند.
همانطور که
جنابعالی مستحضر
هستيد،
مقامات
ايرانی تحت
قوانين بين
المللی
قانونا مسئول
سلامتی و
امنيت زندانيان
تحت سرپرستی
خود هستند.
تا اين تاريخ،
منصور اسانلو
بيش از نيمی
از دوران
محکوميت خود
را سپری کرده
و از هيچ
مرخصی ای
تاکنون
استفاده
نکرده است. به
گفته وکيل ايشان،
منصور را می
توان در اين
شرايط از
زندان رها کرد
و ما از شما
محترما می
خواهيم که در
مجموع اقدامات
خود برای
آزادی ايشان
به اين موضوع
نيز توجه ويژه
مبذول
فرمائيد.
ما عميقا از
مداخله فوری
جنابعالی در
اين مورد
قدردانی می
کنيم و اگر
شما مداخله
نفرمائيد،
ادامه اين
شرايط می
تواند به يک
تراژدی منجر
شود که آثار
منفی ای برای
ايران به
همراه داشته
باشد.
از بذل توجه
جنابعالی
کمال تشکر را
دارم.
مدیرکلتامیناجتماعیتهرانبزرگ اعلامكرد:
امکان بازنشستگی باسابقه10سال بیمه
برقراری مستمری بر اساس سنوات پرداخت حق بیمه10 سال برابر با 10روز حقوق تعریف شده است که این میزان برای سال جاری، 878 هزار و 400 ریال است.
مدیرکل
تامین
اجتماعی
تهران بزرگ
گفت: بیمهشدگان
تامین
اجتماعی با
داشتن شرایط
سنی 60 سال برای
مردان و 55 سال
برای زنان و
دارا بودن حداقل
10 سال تمام
سابقه پرداخت
حق بیمه، میتوانند
درخواست
بازنشستگی
کنند.
به گزارش
ايلنا،عباسعلی
لوافدر این
باره افزود:
کلیه بیمهشدگان
مشمول قانون
تامین
اجتماعی که از
اول فروردین
ماه سال جاری
تا پایان
امسال (29 اسفند
ماه) که حائز
شرایط ذکر شده
هستند، میتوانند
با مراجعه به
شعب تهران
بزرگ درخواست بازنشستگی
خود را به
واحدهای
اجرایی ارائه
کنند.
وی در مورد
میزان دریافت
حقوق مستمریبگیران
با سابقه 10 سال
بیمهپردازی،
تصریح
کرد:برقراری
مستمری بر
اساس سنوات
پرداخت حق
بیمه10 سال
برابر با 10 روز
حقوق تعریف
شده است که
این میزان
برای سال
جاری، 878 هزار و
400 ریال است.
مدیرکل تامین
اجتماعی
تهران بزرگ
همچنین در رابطه
با افزایش
میزان مستمری
دریافتی نیز
خاطر نشان
کرد: پرداخت
مستمری بر
اساس سنوات
پرداخت هر فرد
بیمه شده است.
لواف عنوان
کرد: کلیه کمکهای
جنبی مستمریبگیران
از قبیل،
یارانه
دولتی،
کالابرگ غیرنقدی
و عیدی شامل
این افراد میشود.
وی با اشاره
به این که در
مرحله اول
اجرای این قانون
طی سال 86، بیش
از چهار هزار
و 183 نفر با
شرایط برقراری10
سال سابقه
پرداخت حق
بیمه
بازنشسته شدند،
اظهار کرد:
پیشبینی میشود،
در سطح تهران
بزرگ بیش از
چهار هزار نفر
مشمول این
قانون شده
باشند.
مدیرکل تامین
اجتماعی
تهران بزرگ،
با اشاره به
پرداخت 272
میلیارد تومان
مابه التفاوت
افزایش حقوق،
یارانه دولتی
و حقوق خرداد
مستمریبگیران
تهرانی،
یادآور شد:
پرداخت
افزایش20 درصدی
و حقوق کلیه
مستمریبگیران
از ششم خرداد
ماه جاری و از
طریق بانکهای
عامل آغاز شده
است.
لواف تاکید
کرد: چنان چه
در روزهای اول
مستمریبگیران،
مستمری بدون
افزایش مابهالتفاوت
و یارانه
دولتی را
دریافت کردهاند،
نگران
نباشند، تا
پایان ماه
جاری از طریق
بانک عامل و
پست بانک،
کلیه افزایشها
پرداخت میشود.
شایان ذکر
است، در سطح
تهران بزرگ
بیش از 375 هزار
بازنشسته،
ازکارافتاده
و مستمریبگیر
تحت حمایتهای
کوتاه مدت و
بلندمدت
اداره کل
تامین
اجتماعی تهران
بزرگ قرار
دارند.
پايان پيام
1388/3/12
تنها 3 درصد از اهداف توليد محقق شد
وداع کرمانیها با صنعت خودروسازی
در کرمان موتور، تولید خودرو از 340 دستگاه در روز به 15 خودرو کاهش یافته است/قوای محرکه، کادک، خودروی مهر، صبابم، صباباب، صباکار، تزئین خودرو، مهرآسای بم، صبانور، رینگ آلومینیم پارس و ارگ آذین تعطيل يا نيمه فعال شدهاند.
ایلنا:
سیاستهای
نادرست سالهای
پیشین درباره
گشایش
اعتبارات
ارزی، خریدهای
خارجی و امضای
قراردادهای
صنعتی، ضربات
سهمگینی بر
پیکره خودروسازان
ایرانی وارد
کرده است. اين
موضوع حتی
بزرگترین
شرکتهای
تولیدکننده
خودرو در
ایران چون
ایران خودرو
را نیز با
مشکلات
متعددی روبرو
کرده است.
به گزارش
ايلنا،
مدیرعامل
ایران خودرو
در مراسم
معارفه جمشید
ایمانی به
عنوان قائممقام
مالی شرکت
ایران خودرو
عنوان کرد که
ايران خودرو
در حال حاضر
با بحران نقدینگی
دست و پنجه
نرم ميکند،
بنابر این
نهادینه شدن
نهضت کاهش
هزینه و
انضباط مالی
را با جدیت
دنبال ميکند.
وی اتخاذ
سیاستهای
انقباضی از
سوی بانکها
در ارائه
تسهیلات به
واحدهاي
تولیدی را
باعث ایجاد
مشکلات
نقدینگی
خوانده است.
بحرانهاي
مالي اين
شركت، حتی نجمالدین
را به مجلس
کشاند، بهطوریکه
علی اصغر یوسفنژاد
از حضور
خودروسازان
به مجلس به
دلیل تعویق
بدهی آنها به
قطعهسازان
خبر داده است.
آن چه مشخص
است بحران مالی
خودروسازان،
بهخصوص در
ایران خودرو
منجر به تعویض
و جابهجایی
مدیران مالی
شده است، بهطوریکه
این شرکت از
ابتدای شکلگیری
دولت نهم
چهارمین قائممقام
مالی خود را
بر مسند
نشاند.
چهارمین قائممقام
بدین معنی که
هر سال یک
مدیر در این
بنگاه بزرگ
اقتصادی
مشغول برنامهریزی
و فعالیتهاي
مالی بوده
است.این
تغییرات هر
چند از نبود
برنامهریزی
در امور مالی
و اقتصادی این
شرکت خبر ميدهد
اما ميتواند
خود
تشدیدکننده
بروز بحران در
شرکت مذکور هم
شود. شرکت
ایران خودرو
از آغاز دولت
نهم تاکنون،
چهارمین قائم
مقام مالی را
به خود ميبیند
و راعی، فطانت
و مختاری، سه
قائممقام
پیشین مالی ـ
اقتصادی این
شرکت بودهاند
که متوسط عمر
کاری آنها یک
سال بوده است.
چنين شرايطي
به شكل حادتر
در ميان شركتهاي
كوچكتر
خودروسازي
قابل رويت
است. تجربه
سودآور کرمان
خودرو در بحث
واردات و
مونتاژ
خودروهای دوو
که از سال 1373 تا
81، سودهای
کلانی به
مدیران این
شرکتها اعطا
کرده بود، سبب
شد تا در سال 81 و
به دنبال تحریم
ایران از سوی
دوو که سهام
آن توسط شرکتهای
آمریکایی
خریداری شده
بود، این شرکت
با ایجاد 3
شرکت دیگر
راین خودرو،
بم خودرو و
مدیران
خودرو، به فکر
مونتاژ و
واردات
خودروهای فولکس
واگن،
هیوندای و
خودروهای
ارزانقیمت
چینی بیفتد.
در نيمه سال 1383
مبلغ 06/92 ميليون
دلار از حساب
ذخيره ارزي به
کرمان خودرو
پرداخت شد تا
کمکی به این
شرکت شود و
چرخهاي
خودروسازي در
کرمان از گردش
باز نايستد. به
دنبال آن قائم
مقام راين
خودرو خبر از
توليد
هيونداي
وروناي در
کرمان داد که
در فاز اول (تا
سال 1386) به تيراژ
100 هزار خودرويي
خواهد رسيد.
هيونداي
آوانته ديگر
مدلي بود که
از توليد آن
خبر داده شد.
از سوي ديگر
شرکت بم خودرو
خبر از توليد
فولکس واگن گل
تا اوايل
زمستان 1383 داد
که در فاز اول
(1386) به تيراژ 200
هزار دستگاهي
برسد. اما
گذشت نزدیک به
4 سال از آن
تاریخ نشان
داد که فرجامی
ناخوشآیند
در انتظار
خودروسازان
کرمانی بوده
است.
بحران
خودروسازان
در ایران
هم اينك در
کرمان موتور،
تولید خودرو
از 340 دستگاه در
روز به 15 خودرو
کاهش یافته که
سبب کاهش تعداد
پرسنل این
شرکت از 1800 نفر
به 700 کارگر شده
است كه خود
سبب بروز
بحرانهاي
كارگري در اين
واحد شد. این
وضعیت به عریانترین
شکل خود را در
خردادماه سال
86 نشان داد. در پي
عدم تمديد
قرارداد 320 نفر
از کارگران
کرمان خودرو و
اعتراضات
آنها، شرکت
براي مدتي
تعطيل شد و
همزماني اين
اتفاق با قطع
رابطه مالک
برخي از
خودروسازان
ايراني از
جمله مجموعه
کرمان خودرو
با شرکاي آنها
به دليل عدم
گشايش اعتبار
در بانکهاي
خارجي، خبر
ورشکستگي
کرمان خودرو
را بر زبانها
جاري ساخت.
البته چندي
بعد اين خبر
از سوي يکي از
مديران کرمان
خودرو تکذيب
شد اما رئيس اداره
کار شهرستان
بم ضمن تاييد
اعتراضات و
تعطيلي کارخانه
از وجود
مشکلات
فراوان
پيرامون اين شرکت
خبر داد.
اخبار واصله
از کرمان نشان
میدهد که
تولید در
کارخانههای
کرمان موتور و
راین خودرو به
15 دستگاه در روز
(با توجه به
هدفگذاري
توليد 300 هزار
خودرو در سال
و با احتساب
فعاليت 365 روزه
اين دو
كارخانه،
ميزان توليد
تنها به 3 درصد
اهداف نزديك
شده است)، رسیده
است و چرخه
فعالیت
کارخانههای
بم خودرو و
مدیران خودرو
به دلیل
مشکلات مربوط
به ارزش
افزوده از
حرکت ایستاده
است. همچنین
شرکتهای
قوای محرکه،
کادک، خودروی
مهر، صبا بم،
صبا باب، صبا
کار، تزئین
خودرو،
مهرآسای بم،
صبا نور، رینگ
آلومینیم
پارس و ارگ
آذین نیز كه
همگي در توليد
قطعات مختلف
خودرو نقش دارند،
یا به حالت
نیمه تعطیلی
درآمده یا به
کل از گردونه
تولید خارج
شدهاند.
سياستهاي
غلط سالهاي
اخير و همراهي
آنها با تحريمهاي
بانكي و عدم
گشايش
اعتبارات
ارزي، سبب شده
است كه صنعت
خودروسازي
كرمان روزهاي
پاياني عمر
خود را شاهد
باشد، هر چند
امكان دارد كه
پدرخواندههاي
خودروسازي
كشور، با
الحاق اين
شركت در مجموعههاي
خود، قادر
باشند اين
اتفاق را مدتي
به تعويق
اندازند.
پایان پیام
1388/3/12
تجمع
كارگران فرش
پارس مقابل
استانداريقزوين
:
به
گزارش خبر
گزاری ايلنا
در تاریخ 12
خرداد 88 آمده
است : دبير
اجرايى خانه
كارگر استان
قزوين از تجمع
كارگران شركت
فرش پارس در
مقابل
استاندارى
خبرداد.
عيد على كريمى
در گفتوگو
با
خبرنگارايلنا
افزود:بهكارگران
اين كارخانه ۳ ماه
است كه حقوق
داده نشده
است.
وى با بيات
اين كه
كارخانه فرش
پارس ۲۸۰ كارگر
دارد،تصريح
كرد:درتجمع
صبح روز دوشنبه
مقابل
استاندارى
قزوين يك شيفت
كارى يعنى حدود
۱۰۰
كارگر حضور
داشتند.
كريمى با
اشاره به اين
كه مشكلات اين
كارخانه از ۱۰ سال
پيشتا كنون
ادامه
دارد،گفت:اين
شركت زمانى
بيش از يك
هزار كارگر
داشت.
سپتامبر 29, 2009
گیتا صالحی
این منطقه پرازمغازهها و پاساژهای فروش لباس است. مرکزیت این منطقه باعث شده است که درطول روز پیاده روها بسیار پررفت و آمد بوده و خیابان ولیعصرهم شلوغ و پرترافیک باشد.
خانمها، دو یا سه نفری ازکنارمغازهها عبورمی کنند. جلوی ويترين هرمغازه حداقل سه خانم را میتوان دید که با هم درمورد انواع و اقسام مدلهای لباس گفت وگو میکنند.
لباسهای بچه گانه، مردانه، لباسهای شب و چیزی که ازهمه بیشترجلب توجه میکند، انواع و اقسام لباسهای عروس است. لباسهای عروس دررنگهای مختلف، سبز، طلایی، آبی و قرمز با دامنهای پف دارو پرچین که با منجوق دوزی، گلدوزی و پولک دوزیهای ریزتزیین شدهاند.
اما درداخل این پاساژها به غیرازمغازههای فروش انواع و اقسام پوشاک، گاهی تولیدیهای این لباسها نیزوجود دارند. حتی دربسیاری ازموارد، طبقه دوم یا سوم خیلی ازهمین فروشگاهها، عدهای زن و مرد مشغول دوخت و دوزلباسها هستند.
یکی از این کارگاههای تولیدی پوشاک در طبقه ی پنجم یک ساختمان مسکونی که همه ی واحدهای آن در اجارهی تولیدیهای لباس است، قراردارد. با گذراز راهرویی تاریک و سیاه به آپارتمان کوچکی، حدوداً 70 متر میرسیم. کیسههایی پراز لباسهای آماده دوخت در گوشه و کناراین کارگاه به چشم میخورد و فضا آکنده از غبار نخ و پارچه بود و نفس سنگینی میکرد.
فضای سنگین، دلگیرو تیره اجازهی دیدن نور را نمیداد هر چند که اتاق پنجرههای بزرگی داشت.
در این تولیدی زنان و مردان با هم کار میکردند. حدود 7 الی 8 کارگر داشت. کارگاه برش جای دیگری بود . تی شرتهای برش خورده برای دوخت به این کارگاه میآمد وسپس برای بسته بندی و اتو کاری به کارگاهی دیگرفرستاده میشد.
اینکه چرا زحمت این همه حمل و انتقال را به خود میدهند و تازه مجبورند سه تا مکان هم اجاره کنند؟ پاسخ سادهای دارد. علت اصلی میتواند فرار از مالیات باشد. دلیل دیگر و شاید اصلیتر این است که تعداد کارگران مشغول به کار در هر کارگاه حداکثر 7 الی 8 نفر باشد زیرا هم کنترل این تعداد کارگر راحتتر است و هم شامل قانون کارگاههای زیر ده نفر شده و از درگیری کارفرما با بیمه و تأمین اجتماعی کاسته میشود.
از سوی دیگر کارگران نیز در محیطهای کوچک و جدا از هم نمیتوانند با هم تشکلی داشته باشند تا از حقوق خود دفاع کنند.
این تولیدی، تولیدی پوشاک بچه گانه و مردانه است. کارفرما میگوید ساعت کاری این کارگاه از8 صبح تا 7 غروب است که البته این ساعات به طورتوافقی تعیین میشود ولی کارگران دیرترازساعت 9 صبح نباید سرکارباشند.
پرداخت مزد درکارگاههای پوشاک اصولاً به دو صورت انجام میگیرد. پرداختی به صورت حقوق ثابت ماهيانه که تنها مخصوص كارگران ساده و كارگرانی است كه تخصص خاصی ندارند و نوع دیگرپرداختی به صورت تکه ای(کارمزدی) میباشد که مخصوص کارگران متخصص است.
دستمزد کارگران زن این کارگاه 140 هزار تومان با بیمه و 160 هزار تومان بدون بیمه بود. مردها در این کارگاه برای کاریکسان، 20 هزار تومان بیشتر دریافت میکردند. بیشتر خانمها از بیمه استفاده نمی کردند. چون بیمه همسر یا پدرشان بودند و گفتند زنانی که همسرانشان بیمه هستند نمی توانند پس از فوت همسرشان از حقوق مستمری آنها استفاده کنند. عجیب بود چون در قوانین مربوط به کارمندان این تبعیض وجود ندارد و زن کارمند میتواند هم حقوق خودش را و هم حقوق همسرش را دریافت کند.
درپرداخت دستمزدهای ماهیانه طبق گفتههای این کارفرما، سطح حقوق زنان به دلیل محدودیتهای زمانی آنان، کمترازمردان است. اختلاف اين دستمزدها بين كارگران ساده زن و مرد به گفته كارفرما به طورمتوسط ماهیانه 100 تا 150 هزارتومان دراین کارگاه میباشد. به گفته این کارفرما، عوامل مختلفی درتعیین دستمزد کارگران – چه زن و چه مرد – تأثیردارد و یکی ازمهمترین این عوامل، ساعت کاری است.
تفاوت کارِ کارگران زن و مرد دراين كارگاه به گفته كارفرما دربیلان کاری زنان است. او در طی سالها تجربه دراين زمينه به خصوص، بيلان كاری زنان را پایین ترازمردان ديده است و خود این کارفرما کار کارگران مرد را بیشترقبول دارد. اين كارفرما همچنين اذعان داشت كه میزان دقت آقایان درکاربیشتراست درحاليكه خانمها سرکاربا هم گپ میزنند و راندمان کاری آنها پایین تراست.
اما قابل توجه است كه دراین کارگاه زنان بیشترکارهای غیرتخصصی مانند دسته بندی لباسها، سرنخ کردن و به گفته کارفرما کارهای ظریف کاری که سنگین نیست و درحوصله خانمها میگنجد انجام میدهند. اينكه آيا ظريف كاری نياز به دقت و حوصله دارد يا خير، سؤالی است كه بی پاسخ میماند زيرا اين كارفرما گفته بود كه زنان اصولاً دقت پايين تری دركار دارند. تنها کارتخصصی که یک زن دراین کارگاه انجام میدهد، درآوردن الگو است که یک خانم که تحصیلات بالایی هم دارد، انجام میدهد.
این کارگاه درکل شامل 26 کارگراست که 6 نفرآنها خانم هستند و کارهای غیرتخصصی را انجام میدهند و 20 نفردیگرآقایان هستند که تنها 5 نفرازآنها کارهای غیرتخصصی یا به قول خود کارفرما وسط کاری را انجام میدهند و همگی آنها – زن و مرد – طبق گفته کارفرما بیمه هستند.
این کارفرما دراستخدام خانمها برای کارهای غیرتخصصی و ساده شرايط خاصی درنظرنگرفته است. اینکه يك خانم مجرد باشد یا متأهل، تحصیل کرده باشد یا خیر، اما به تجربه این کارفرما، زنان متأهل ماندگاری بیشتری درکاردارند. البته نمونهای هم دراین کارگاه بوده است که یک خانم کارگربا یکی ازکارگران مرد ازدواج کردند و شوهردیگربه خانم اجازه نداد سرکاربیاید.
این آقای کارفرما اعتقاد دارد کارگاهی که همه کارگرانش یک دست مرد باشند به مشكل برخورد خواهد كرد چون بالاخره برخی ظریف کاریها هم هست که فقط درحوصله خانمها میگنجد که انجام دهند. به گفته ایشان اکثرتولیدیهای لباس زیرزنانه، فقط ازکارگران زن استفاده میکنند.
پنج خانمی که در این کارگاه کارمی کنند، این کارگاه، کارسوم یا چهارمشان است. آنها پیش ازاین کارگاه در بیمارستان، کارگاه کفاشی، مطب دکتر، دفتر اسناد و … مشغول به کاربودند و به اجبار، کارهای گذشته خود را به دلایل مختلف ازجمله نداشتن بیمه، دستمزد پایین، سختی کاروبرخی مشکلات اخلاقی در محیط کار، ترک کردند.
اکثراين خانمها ازراههای دوری به کارگاه میآیند و به همین خاطربرای دريافت پول بیشترنمی توانند ساعات بیشتری کارکنند.
حتماً هرپنج نفرازاين خانمها وقتی به خانه میرسند ساعت نزدیک 8 یا 9 شب است.
درطول صحبتها هیچگاه، هیچکدام ازخانمهایی که ازدواج کردهاند يا حتی مجرد هستند، عنوان نکردند که کارهای خانه را هم انجام میدهند. هیچگاه نگفتند که وقتی ساعت 8 شب، بعد ازیک روزتمام سرپا ایستادن و سوزن نخ کردن و دوخت و دوز، وقتی به خانه میرسند اول یک کتری پراز آب روی گازمی گذارند. هیچ یک یاد آورنشدند که وقتی هنوزمانتو و مقنعه خود را درنیاورده، لباسهای بچهها را ازروی زمین جمع میکنند، یک قابلمه برنج روی گازمی گذارند و ظرفهای نشسته را میشویند.
البته چرا، خانمی که تازه ازدواج کرده اعتراف میکند که شوهرش درکارهای خانه خیلی به او کمک میکند. باید تقدیرو تشکرکرد ازمردی که درکارهای خانه به همسرش کمک میکند. یعنی به عبارتی وظیفهی همسرش را سبک ترمی کند!!
وقتی درمورد حقوق قانونی زنان به عنوان یک کارگرمی پرسيم لبخند ریزی میزنند و زیرزیرکی به هم نگاه میکنند. بیشترنگاه متعجبی دارند و درورای سکوتشان میتوان این سوال را خواند که مگرحقوق قانونی هم داریم؟
وقتی میشنوند که قراراست درمجلس تصویب شود که ساعت کاری خانمها کمتر شود، ناگهان چشمانشان برق میزند. انگاربرای لحظهای خود را آزاد میبینند و درذهنشان، درهمان یک لحظه ی کوتاه، برای ساعات اضافی روزخود برنامه ریزی میکنند. احساس میکنند که چقدرکاردارند که میتوانند درهمان نصفه روزهم انجام دهند. اما چه حیف که کاهش ساعت کاری همراه با کاهش دستمزدها است.
یکی ازخانمها میگوید : ” خوب همینجوری هم دستمزد زنها کمترهست! “
وقتی در مورد دستمزد از کارفرماها میپرسیدیم برخی با اکراه وبرخی با تردید وبرخی هم با افتخار ازمیزان دستمزدی که میدادند صحبت میکردند. درحالی که تقریبا هیچ کارگاهی را ندیدیم که مزدی بالاتر از حداقل دستمزد بدهند. برای شروع کار 140 الی 170 هزارتومان پرداخت میشود و تنها با یک کارگر صحبت کردیم که سه سال در یک جا کارمی کرد و حقوقش 250 هزار تومان بود.
در کارگاههای تولید لباس بچه، برای دوخت هر درز که به آن اصطلاحا یک خط میگویند 7 الی 8 تومان میپردازند. یک بلوز بچه گانه دارای دو درزِ آستین، یک درز یقه، دو درز پهلوها که روی هم میشود 5 درز که با سردوزیاش میشود ده تا یعنی برای هر بلوز کمتر از 100 تومان مزد دوخت داده میشود که با مزد برش و اتوکاری و بسته بندی و … چیزی کمتر از 500 تومان برای هر بلوزمزد کارگر پرداخت میشود.
در کارگاهی دیگرکه تولیدی لباس بچه بود، 5 دختر جوان به همراه دو کارگر مرد مشغول کار بودند. فضای اتاق حدودا 30 متری بود ولی تنها جای عبور یک نفر مابین میزها و کیسههای لباس وجود داشت. دورتا دور اتاق نیم طبقهای هم زده شده بود که ارتفاع سقف اتاق را کم کرده بود و آنجا هم پر از کیسههای لباس بود . صدای موزیک در فضای کارگاه به گوش میرسید.
خشم در چهره ی یکی از اتوکاران که دختر جوانی بود موج میزد. بخار اتو، خستگی ساعتها ایستادن و کار کردن، درد ستون مهرهها و زانوها و… طبیعی است که حال و حوصله ی حرف زدن نداشته باشد.
کارفرما میگفت چند سالی است که بیشتر ازکارگران زن استفاده میکند. با اینکه پسرها بهتر کار میکنند و به تمیزی محل کارشان بیشتر اهمیت میدهند و همکاری بهتری در کارهای دیگر محل کار دارند درحالیکه دختران تنها کاری را انجام میدهند که به عهده شان گذاشته شده است و حاضر نیستند حتا زیر پایشان و آشغالهای خودشان را جمع کنند، این کارفرما زنان را بیشتر استخدام میکند که علت آن نبود کارگر مرد است. این دلیل کاملاً روشن است چرا که مردها کمتر حاضر میشوند با چنین حقوق و شرایطی کار کنند. گرچه این کارفرما نسبت به کارفرمایان دیگر پایه حقوق بالاتری را به کارگران پرداخت میکرد. مثلاً حقوق دختری که تازه کاربود، 170 هزار تومان و خانمی که سه سال سابقه ی کار در این کارگاه را داشت 250 هزار تومان دریافتی داشت.
خيابان وليعصر- چهارراه اميراكرم
چهارمین مغازه در یک پاساژ پوشاک. یک تولیدی و پخش لباس عروس.
چند نمونه کار ِ لباس عروس هم درمغازه هست. پفها و چینهای روی دامنها، بالاتنههای دکولته با دست دوزیهای ظریف.
با کمال تعجب مسئول مغازه یک خانم بود. یک خانم میانسال، کمی چاق و محجبه. مقنعه طوری دور گردنش قرارداشت که احساس میکردم ممکن است هرلحظه نفسش بند بيايد ویا مقنعه پاره شود.
زنی خوشرو و خوش برخورد بود و بعد ازچند دقیقه صحبت فهمیدم که او صاحب مغازه نیست بلکه دامادش، یعنی شوهردخترش صاحب کاراست.
با اینکه این خانم حدود 22 سال درزمینه دوخت لباس عروس سابقه دارد و حتی میگوید که دامادش زیردست او کاریاد گرفته است اما او اینجا تنها حقوق بگیراست و ماهیانه 400 هزارتومان ازدامادش حقوق میگیرد. او اضافه کرد که من میتوانم در روز 2 الی 3 دست لباس بدوزم و حتی بعضی شبها سعی میکنم یک دست لباس هم در خانه بدوزم. صبح کاری معمولا بسیار زود باید شروع شود. تهیه صبحانه وخرید و بعد حدود یک ساعتی در راه تا رسیدن به محل کار. ساعت کار 9 الی 6 بعداز ظهر است و پس ازآن بازهم طی مسافت طولانی برای رسیدن به خانه و رسیدگی به کارهای منزل و شام و… و بعد دوخت یک دست لباس به عنوان اضافه کار!! میزان دستمزدها و این شیوه ی خوداستثماری قابل تصور نیست!! ایشان 22 سال قبل شوهرش را از دست داده بود و برای گذران زندگی خود و دو فرزندش 22 سال چنین کار کرده است.
این خانم با اینکه میتواند با دوخت لباس عروس درخانه، درآمدی بیشترازاین داشته باشد اما خودش اعتقاد دارد چون ” قضیه دخترش” درمیان است ترجیح میدهد درمغازه بایستد. دقیقاً نمی فهمم که ” قضیه دخترش” چه معنایی دارد اما داستان دخترش داستان جالب تری است. دختر این خانم هم درهمين تولیدی لباس عروس کارمی کند. درهمین تولیدی و زیر دست شوهرش اما حقوق دریافت نمی کند!
چرا؟ اصلاً سوال دراين مورد مسخره است چون شوهرش حالا درمغازه نیست که به این سوال پاسخ بدهد. شاید بتوان اسم این ” قضیه دخترش” را استثماردوگانه گذاشت! هم کارهای خانه برعهده این دختراست و هم درتولیدی کارمی کند و حقوق نمی گیرد. مطمئناً اگرحرفی ازحقوق بزند، شوهردردرجه اول دختررا طلاق میدهد و دردرجه دوم مادربیوه ی او را ازکار بیکارمی کند. داستان جالبی است اما خانم و دخترش ازاين وضعیت ناراضی نیستند به هرحال همين كه دخترش سقفی و آقایی دارد بالای سرش کافیست!
دركل درتولیدیهای لباس عروس تعداد کارگران زن بیشتراست. این کارکاملاً با ذوق و سلیقه خانمها سازگاراست و کارگاههای آن محیطهای امن تری نسبت به کارگاههای دیگردارد.
در کارگاه لباس عروس برای برش و دوخت هر دست لباس عروس با دامنهای پرچین معروف به 8 دامنه حدود 8 هزار تومان دستمزد پرداخت میشود.
یکی ازکارکنان که خانمی میانسال است، ازهمسرش جدا شده و قبل ازاین کارگاه نیز در یک تولیدی دیگرلباس عروس کار میکرده است.
به نظرمی رسد جلوی خانم سرپرست کارگاه خیلی احساس راحتی نمیکند تا ازمشکلاتی که درهمین کارگاه دارد صحبت کند و هرازگاهی تنها این تولیدی را با تولیدیهای دیگرکه کارکرده است مقایسه میکند و ازاین کارگاه ومحیط کاریاش تعریف میکند. اما ازحقوق و مزایا و بیمه و مسائل دیگرحرفی به میان نمی آید.
کارگران مهاجر در کارگاههای تولید لباس
در کارگاههای بازدید شده، کارگر غیر ایرانی کار نمی کرد، اما بخش بزرگی از کار بر دوش کارگران مهاجر است. کارفرمایان از کار کارگران افغانی بسیار راضی بودند و میگفتند آنها بسیارمسوول، پرکار و کمتوقع هستند. اما با توجه به شرایط موجود امکان استفاده از کار آنان در محیط کار را ندارند. اما برای این هم چارهای اندیشیدهاند. هم کارگرانی که برای زندگی نیاز به کار دارندو هم کارفرمایانی که برای کسب سود نیاز به کارگر پرکار و ارزان. کارگران مهاجرمعمولاً کار را در منزل انجام میدهند. لباسهای برش خورده را به منزل برده و دوخته و کامل تحویل میدهند.
تقریبا بیشتر سنگ دوزیها، ملیله دوزیها و گل دوزیهای روی لباسهاس عروش و شب را اینان انجام میدهند. برای دوخت تزئینات لباس عروس (که بسیار پرکار هم هستند) متری دو الی 3 هزار تومان دستمزد پرداخت میشود. البته تمام این مبلغ به کسانی که کار انجام میدهند نمی رسد. تنها حدود یک سوم آن نصیب کارگران میشود و بخش دیگری از این دستمزد به واسطهای که کار را از تولیدی میگیرد تعلق دارد.
* * *
آدم سرگیجه میگیرد. از این همه استثمار و این همه سکوت! در کناراین استثمار، باید به شرایط نامناسب کاری و محیطهای کاری نا امن برای دختران جوان نیز اشاره کرد. سوءاستفاده کارفرمایان از دختران در محیطهای کاری از جمله معضلاتی است که اگر دختر تن ندهد باید از خیر کار بگذرد.
عدم آگاهی از قوانین کارو حقوق خود به عنوان یک کارگر، مشکل دیگریست که این زنان با آن دست به گریبان اند. نگاه موقتی که این زنان نسبت به کارخود درکارگاههای تولید پوشاک دارند باعث شده است که برای دستیابی به شرایط بهتر در محیط کار، دستمزد بالاتر و سایرمزایا تلاشی از سوی این زنان صورت نگیرد. تنها کسانی که سابقه بیشتری در زمینه کار درتولیدی داشتند به این مسئله واقف بودند که اگر همه کارگران با هم باشند میتوانند از کارفرما دستمزد بیشتری بگیرند. اما در تولیدیها حتی رقابت بین کارگران به حدی است که آنها نه تنها با هم نیستند بلکه برای یکدیگرمشکل نیز ایجاد میکنند.
تنوع زیاد کارگاهها و کوچک بودن آنها، امکان متشکل شدن کارگران را کم میکند. این کارگران بیش از هر چیز نیاز به آگاه شدن از حق و حقوق خود دارند و اینکه آیا دشواری شرایط زندگی و نیاز مالی و کمبود کار آیا این امکان را به آنها میدهد؟ پاسخ سادهای ندارد.
حالا که درپیاده رو ایستاده ام، سرم را بالا میگیرم و به ساختمانهای اطرافم نگاه میکنم. یعنی درهرساختمان و هرطبقه زنانی کارمی کنند که به حداقل حقوق خود به عنوان یک کارگرآگاه نیستند!
درهرطبقه چندین زن کار میکنند که نمی دانند درست درساختمان روبروی آنها و يا درست درطبقه زیرین آنها، عدهای زن دیگر، درست با شرایط یکسان با آنها درحال برشکاری، دوخت، بسته بندی و سرنخ کردن هستند. هیچ خبرندارند
تجمع اعتراضی کارگران شرکت فرش پارس قزوین
کارگران شرکت "فرش پارس" در اعتراض به عدم پرداخت دستمزدهای خود در مقابل استانداری قزوین تجمع کردند.
بیش از 100 تن از کارگران این شرکت با حضور در این تجمع اعتراضی خواستار پرداخت دستمزدهای معوقه سه ماهه و رسیدگی به مطالبات خود شدند.
بیکار شدن هزاران کارگر فرشباف در ایران
رئيس اتحاديه فرش بافان آذربايجان غربی اعلام کرد، آمار تعطيلی رو به رشد کارگاه های فرش بافی در این استان نگران کننده است.
وی در ادامه گفت، تعداد تقريبی کارگران فرشباف شاغل در کارگاه های این استان 39 هزار نفر می باشد که در صورت ادامه روند تعطیلی کارگاه های موجود در این استان، تمامی آنان اخراج و مشاغل خود را از دست خواهند داد.
ایران خودرو و دستمزدهای معوقه
بنا بر خبر دریافتى، 1500 نفر از کارگران سایت های یک و دو ایتکوپرس ایران خودرو با وجود اعتراض های مکرر 9 روز گذشته تاکنون موفق به دریافت دستمزد و اضافه کاری های اردیبهشت ماه خود نشده اند. کارگران در تماس های اعتراضی تلفنی با شرکت های آدم فروشی پیمانکاری و مسئولان ایتکوپرس از جمله دادفر مدیر عامل، بلوری عنصر آشنای مورد نفرت کارگران و مدیر تولید ایتکوپرس جز پاسخ های سربالا و وعده های سرخرمن هیچ پاسخ دیگری نشنیده اند. کارگران معترض بارها مورد تهدید نیز قرارگرفته و از جمله تهدید به اخراج شده اند.
علاوه بر کارگران بالا، 5000 نفر از کارگران ایران خودرو (شر کت مهرکام پارس) نیز به رغم اعتراضات طولانی مدت و حتی اعتصاب چند هفته پیش خود تا کنون حق آکورد و رکورد ماه های بهمن و اسفند سال پیش و فروردین و اردیبهشت امسال خود را دریافت نکرده اند. حق آکورد پیش از این به میزان حداقل 100 هزار تومان در ماه به هر یک از کارگران پرداخت می شد. بنا به اعلام یکی از مسئولان مالی شرکت مهرکام پارس، مطالبات معوقه 4 ماهه کارگران بابت آکورد یک میلیارد و پانصد میلیون تومان است که این رقم توسط سرمایه داران مصادره شده است. همه شواهد حاکی است که حق رکورد کارگران به طور کامل حیف و میل شده و هیچ سخنی از پرداخت آن درمیان نیست. تأخیر در پرداخت دستمزدها و مطالبات کارگران وضعیت بسیار اسفباری را بر زندگی آنان تحمیل کرده و کارگران را با انبوهی از معضلات روبه رو ساخته است.
کارگران معترض ایران خودرو می گویند چرا این سرمایه داران برای دزدى ها و اختلاس های نجومى خود پول به اندازه کافی دراختیار دارند، اما قادر به پرداخت دستمزدهاى ما نیستند؟! کل جان و جوانى و عمر ما را به دنیای سرمایه های خود تبدیل کرده اند. شیره حیات ما را لحظه به لحظه مکیده و سرمایه خود ساخته اند اما حاضر به پرداخت دستمزدهای ناچیزمان هم نیستند. ما این ها را بسیار خوب می شناسیم . اینان با سیاست مصادره دستمزدهای ما تلاش دارند تا اعتراض ها و اعتصاب ها و مبارزات ما را در حصار همین خواسته هاى محدود مهار کنند و به بند بکشند. به طور مثال، ما اعتصاب کردیم و در این اعتصاب به ظاهر پیروز شدیم اما هنوز نصف طلب هایمان در مصادره این آقایان است! این گرگ های درنده انداختن ما و زنان و کودکان و پدران و مادران ما را به ورطه گرسنگی به ابزاری برای به زانو درآوردن ما تبدیل کرده اند. تحمیل فقر و فلاکت و گرسنگى به طبقه کارگر بنیاد کار نظام ننگین سرمایه دارى است. یک راه مهم شکست دادن این سیاست ضدکارگرى این است که اعتصاب به امرى مستمر و با فاصله زمانى بسیار کوتاه تر در شرکت هاى تابع ایران خودرو و ساپیا تبدیل شود. مسأله مهم شکستن اختناق پادگانى در ایران خودرو و سایپا و به میدان آمدن نیروى وسیع پیکار طبقه مان در تمامی این مراکز سلاخی نیروی کار است تا از این طریق بتوانیم مانع تهاجم هار این جلادان شویم.
سایت یک و دو ایتکو پرس از حوزه های اصلی پرس ایران خودرو و شرکت مهرکام پارس تولید کننده انواع سپر و داشبرد خودرو است. در این دو مرکز بیش از 6500 کارگر قراردادی سفید امضا با قراردادهای یک طرفه و دستمزد های ناچیز 264 هزار تومانی در شرایط سنگین و فرساینده و مرگبار استثمار می شوند.
منبع: خودروکار ( با اصلاحات نگارشی )
14 خرداد 88
اخراج 100 نفر و خطر بیکارسازی 300 کارگر ایساکو
شرکت ایساکو در جاده مخصوص کرج قرار دارد و بیش از 1200 کارگر را استثمار می کند. همه این کارگران قراردادی کار می کنند و هر کدام ماهانه فقط 264 هزار تومان دستمزد می گیرند. ایساکو توزیع کننده انواع لوازم ایران خودرو است و 1200 کارگر یاد شده در نمایشگاه ها و مراکز مخصوص این کار استثمار می شوند. شرایط کار کارگران بسیار سخت است. آنان باید مدام بارهای سنگین را بر گرده خود حمل کنند. بسیاری از کارگران زن هستند و زنان نیز می بایستی به همان میزان مردان در روز بارکشی کنند. ساعات کار 7 صبح تا 4 بعد از ظهر است، اما هر کارگر مجبور است که در هر روز 3 ساعت اضافه کار کند. سرمایه دار ایساکو به تازگی 100 کارگر را اخراج کرده و همزمان اعلام کرده است که 300 کارگر زن را نیز در روزهای آینده بیکار خواهد ساخت. کارگران زنی که در خطر جدی اخراج قرار دارند افراد نان آوار خانواده خود هستند و دستمزد ناچیز آن ها تنها ممرمعاش کودکان یا پدران و مادران آن ها است. کارگران اخراجی و در معرض اخراج همه یک صدا به این جنایت « بابازاده»، مدیر عامل شرکت، اعتراض کرده اند. اما بابازاده با وقاحت بی نظیری که خاص هر سرمایه دار و شاید هم بی فرهنگ ترین و درنده ترین سرمایه داران است پاسخ داده که کارگران این شرکت افرادی عموماً « بیکاره »!! و « مصرف کننده » اند و به همین دلیل باعث وخامت وضعیت مالی ایساکو شده اند!! تا زمانی که جنبش کارگری ایران در وضعیت رقت بار و فرومانده کنونی درجا می زند هر سرمایه داری به خود حق می دهد کارگران را این چنین مورد هتاکی و توهین قرار دهد.
منبع: آژانس ایران خبر
14 خرداد 88
بحران مسکن در ایران
بر پایه گزارش مطبوعات دولتی در ایران، بیش از 30 درصد خانواده ها در ایران فاقد مسکن مناسب هستند.
بر اساس این گزارش در صورت ادامه روند خصوصی سازی و حذف سوبسیدها این نسبت به 50 درصد افزایش خواهد یافت و تهیه مسکن مناسب عملا برای بخشی از خانواده ها در شهرهای بزرگ ایران دشوار خواهد بود.
تظاهرات ضد دولتی دانشجویان در تهران
بامداد روز پنجشنبه 14 خرداد ماه تعداد کثیری از دانشجویان دانشگاه تهران علیه رژیم اسلامی و دولت احمد نژاد تظاهرات بر پا کردند.
دانشجویان ساکن در مجتمع کوی دانشگاه تهران با شکستن درب اصلی وارد خیابان کارگر شمالی شده و اقدام به انسداد آن نمودند.
دانشجویان در این حرکت اعتراضی شعار می دادند، "احمدی حیا کن مملکت رو رها کن" ، "مرگ بر طالبان چه کابل چه ایران" و "مرگ بر دیکتاتور".
در ادامه، بخشی از مردم ضمن پیوستن به تظاهرات و با شعار دادن از حرکت دانشجویان حمایت کردند.
15خرداد:تجمع اعتراضی كارگزاران مخابرات روستايى در اراک:
به
گزارش
خبرگزاری ايسنا
در تاریخ 15
خرداد 88 آمده
است : تعدادى
از کارگزاران
مخابرات
روستايى استان
مرکزى در
اعتراض به
انتشار
فراخوان
اعطاى پروانه
دفتر خدمات فنآورى
اطلاعات
وارتباطات
روستايى ICT
، در مقابل
استاندارى
مرکزى اقدام
به تجمع
اعتراض آميز
کردند.
در اين
فراخوان که در
نشريات استان
مرکزى به چاپ
رسيده آمده
است، "وزارت
ارتباطات و فنآورى
اطلاعات در
راستاى قانون
برنامه چهارم توسعه
در نظر دارد
به منظور
توسعه و گسترش
دفاتر فوقالذکر
در سطح کشور،
اقدام به
اعطاى پروانه
دفتر خدمات فنآورى
اطلاعات و
ارتباطات
روستايى
(پيشخوان
دولت) در سطح
روستاهاى
بالاى 100
خانوار و فاقد
بانک نمايد."
در همين
ارتباط
کارگزاران
تجمع کننده در
مقابل
استاندارى
مرکزى که
تعدادشان به
حدود 100 نفر ميرسيد،
خواستار
رسيدگى
مسوولان به
اين موضوع و رفع
مشکلاتشان
شدند.
اميني، يکى از
کارگزاران
مخابرات
روستايى
شهرستان اراک در
اين رابطه به
خبرنگار
ايسنا گفت: در
صورت اجراى
اين طرح، علنا
300 نفر از
کارگزاران
مخابرات
بيکار خواهند
شد؛ شرايطى هم
که براى واگذارى
مراکز در نظر
گرفته شده
است، اصلا
شرايط غيرممکنى
به نظر ميرسد؛
الان
کارگزارانى هستند
که 15 و حتى 20 سال
سابقه کار در
مخابرات دارند
که با اين
فراخوان شرکت
مخابرات علنا
اين افراد را
ناديده گرفته
و با اجراى
طرح، کل سابقه
ما از بين
خواهد رفت.
اکبري،
کارگزار
مخابرات
روستايى قاسمآباد
شهرستان
خنداب هم در
اين رابطه به
خبرنگار
ايسنا گفت: 17 سال
است که در
مخابرات کار
ميکنم، با
اين فراخوانى
که کارگروه ICT داده است،
کارگزاران به
هيچ عنوان نميتوانند
اين کار را
انجام دهند؛
مخابرات به ما
ظلم ميکند،
ما 17 سال است که
در مخابرات
خدمت ميکنيم
اما، مخابرات
در اين مدت حقوحقوق
ما را پرداخت
نکرده و حتى
سابقه بيمه هم
نداريم؛
مسوولان
خودشان قضاوت
کنند که اين
رفتار
عادلانه است؟
ما تمام زندگي،
جوانى و عمر
خود را براى
اين کار
گذاشتهايم و
براى آنها نانآور
بودهايم
اما، الان ميخواهند
نان ما را قطع
کنند.
وى افزود: به
ما گفتهاند
خودتان
متقاضى اجراى
اين طرح شويد
اما،
کارگزارى که
به دليل حقوق
اندکى که براى
مخارج زندگى
هم کم است و کل
سرمايهاش به
يک ميليون نميرسد،
چگونه ميتواند
100 ميليون
تومان در اين
طرح سرمايهگذارى
کند. ما بايد
از مردم خواهش
کنيم که در پست
بانک سرمايهگذارى
کنند اما،
هنوز اين بانک
جايگاه خود را
بين مردم پيدا
نکرده است.
عليلو،
کارگزار
مخابرات
روستايى فرک
تفرش هم با اعلام
اين مطلب که 25
سال سابقه کار
در مخابرات دارم،
به خبرنگار
ايسنا گفت:
عملا با
انتشار اين
فراخوان
ادامه کار
براى ما غير
ممکن شده است؛
با اين شرايط
راضى به
مرگمان هستيم
تا ماندن در
سر کار؛ من 25
سال در
مخابرات خدمت
کردهام اما،
تنها يک سال
سابقه بيمه
دارم و الان هم
ميگويند
بايد 100 ميليون
تومان در
دفاتر ICT
سرمايهگذارى
کنيد.
جعفري،
کارگزار
مخابرات
روستاى
شهسواران هم
با اشاره به
خدمت 28 ساله در
مخابرات، در
گفتوگو با
ايسنا،
خواستار
پرداخت حقوحقوق
کارگزاران
روستايى از
سوى مسوولان
شد.
وى گفت: از سال 61
در مخابرات
کار ميکنم
اما، با 28 سال
سابقه کار
تنها 2 سال
سابقه بيمه
دارم؛
مخابرات بايد
تکليف ما را
مشخص کند، يا
حق و حقوق
بيمه ما را بدهند
و يا ما را
بازنشسته
کنند.
يک کارگزار
مخابرات
روستايى هم در
اين رابطه
گفت: طرح ICT را
مخابرات به ما
تحميل کرده
است؛ ما
کارگزار
مخابرات و
افراد متخصصى
در کار خود
هستيم و يک
فرد معمولى
نيستيم که اين
طور با ما
برخورد ميکنند،
حقوق چهارماه
کار من در ICT
به 27 هزار
تومان هم نميرسد،
مسوولان خودشان
قضاوت کنند با
اين مبلغ
چگونه ميتوان
در جامعه
امروزى زندگى
کرد.
حسيني،
کارگزار
مخابرات
روستايى
ورآباد خمين
هم با انتقاد
از انتشار اين
فراخوان، گفت:
متاسفانه
مصوباتى که
ارائه ميشود،
بدون
کارشناسى
هستند؛ يک
نمونه آن اين
است که در سال 84
به ما اعلام
کردند يک
نيروى ديگر
براى مخابرات
روستا جذب کنيد
و ما اين کار
را انجام
داديم اما،
دوسال بعد گفتند
يک نيرو کافى
است؛ اعلام
کردهاند 100
ميليون تومان
بايد در دفاتر
سرمايهگذارى
کنيد، سوال ما
از شرکت
مخابرات اين
است که ما از
کجا اين مبلغ
را تامين
کنيم. دولت
اين دفاتر را
براى خدمات به
روستاييان
گذاشته است تا
مهاجرت به
شهرها کم شود
و با اين
فراخوان مشکلات
زيادى گريبانگير
مردم خواهد
شد.
وى افزود: از
طرفى در اين
طرح براى
کارگزاران ارزشى
قائل نشدهاند
و به قول يک
ضربالمثل
قديمى گفتهاند
,آبرومندانه
برو تا آبرويت
نرود.,
وى ادامه داد:
شايد خيليها
برداشت کنند
ما به خاطر
انتخابات
رياست جمهورى
اين تجمع را
انجام دادهايم
اما، سوال ما
از مسوولين
اين است که
آيا اين مقطع
براى انتشار
اين فراخوان
مناسب بود؟ اجراى
اصل 44 لازم و
ضرورى است
اما، نبايد با
اجرايى کردن
اين اصل، ساير
قانونها
ناديده گرفته
شود.
انصارى از
کارگزاران
مخابرات
روستايى شهرستان
شازند هم گفت:
خيلى از
کارگزاران
مخابرات روستايى
ديگر سن
استخدام
ندارند و از
همان ابتدا ما
امنيت شغلى
نداشتهايم.
پس از اين
تجمع اعتراضآميز،
جلسهاى با
حضور
مديرعامل
شرکت مخابرات
استان مرکزي،
نماينده
اداره کل
امنيتى و
انتظامى
استاندارى و
مشاور
استاندار، در
حضور سه تن از
نمايندگان
کارگزاران در
استاندارى
مرکزى برگزار
شد و در
پايان، در
راستاى رفع
اين مشکل، دو
بند به تصويب
حاضران در
جلسه رسيد که
به شرح زير
است:
1-مقرر شد
کارگزاران
فعلى مستقر در
روستاها
کماکان با
حداقل حقوق و
بيمه فعلى به
فعاليت خود
ادامه دهند.
2-مقرر شد شرکت
مخابرات
استان به
پيمانکاران اعلام
کند که در
حداقل زمان
ممکن نسبت به
انعقاد
قرارداد با
کارگزاران
طبق شرايط بند
يک اقدام و
رونوشت آن به
اداره کل کار
و امور اجتماعى
و مراجع ذيربط
و دفتر
ارزشيابى و
رسيدگى به
شکايات استاندارى
ارسال شود.
نه بد می خواهيم نه بدتر فقط يک دنيای بهتر
کارگران
ايرانخودرو:
ما تنها در
انتخاباتی
شرکت می کنيم
که حافظ منافع
ما کارگران
باشد
دوستان کارگر
نه بد می
خواهيم نه
بدتر
فقط يک دنيای
بهتر
در آستانه
انتخابات
رياست جمهوری
و پس از گذشت چهار
سال از حاکميت
دولت نهم،
آنچه نصيب ما
کارگران
گرديده است،
رشد لجام
گسيخته تورم و
گراني، گسترش
فقر، بی
برنامگي،
خسارت های
ناشی از تصميم
های شخصی
عجولانه و
نادرست و
مهمتر از همه
عدم تحقق وعده
های فراوانی
است که به ما
کارگران داده
شده است.
طی چهار سال
گذشته، تشکل
های کارگری به
ويژه تشکلهای
آزاد کارگری
به دليل وظيفه
ای که برای دفاع
از حقوق
کارگران
برعهده
داشند،
بيشترين آسيب
ها را متحمل
شدند به طوری
که در سايه حاکميت
دولت مدعی
مهرورزی و
عدالت طلبي،
بسياری از
فعالان
کارگران در
سراسر کشور
بارها مورد
تهديد، تبعيد،
ضرب و شتم،
شلاق وزندان و
اخراج قرار گرفتند
و با وجود
ادعاهای
فراوان رئيس
دولت نهم که
همواره به
کارگر زاده
بودن خود می
باليده است،
به جرات می
توان گفت که
در هيچ دوره
ای از تاريخ
اين سرزمين،
کارو
کارگراينگونه
مورد تعدي، ظلم
و توهين قرار
نگرفته است.
دوستان کارگر
انتخابات دور
دهم رياست
جمهوری در
حالی برگزار
می شود كه
دولت مهرورز
عدالت گستر با
چپاول و حق
خوری از
كارگران, برده
داری نوينی در
قرن معاصر را
داير كرده
است!
دولتی كه راه
بقايش در
سركوب
كارگران و
ساير اقشار
درد كشيده
جامعه است, در
اين دولت تنها
چيزی كه به
حساب نيامد حق
كارگران و
حقوق به يغما
رفته شان بود.
وعده های پول
نفت, سهام
عدالت, عدالت,
مهرورزی و ...
نوشته هايی
بود كه فقط
پارچه های
تبليغاتی را
زينت می داد
اما در عمل,
ففر, بی
عدالتی, سركوب
و شرمندگی
برايمان به
ارمغان آورد.
دهمين دوره
انتخابات در
حالی شروع شده
است دهها نفر
از کارگران در
زندان بسر می
برند کوچکترين
صدای
آزاديخواهی
با شدت تمام
سرکوب می شود
ودولت نهم فقط
نظاره گر اين
حوادث می باشد
ما کارگران
ايراخودرو
سوالات
خودمان را از
رسما اعلام
کرديم
ولی هيچکدام
از کانديدها
به آن جواب
ندادند
می دانيد چرا
؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟///
چون دغدغه
کانديدها
خواستهای ما
کارگران نيست.
برای
کانديداها
حفظ وضع موجود
وآزادی فقط برای
سرمايه داران
در جهت غارت
بيشتر ما
کارگران است
ما کارگران
ايران خودرو
اعتقاد داريم
بدون داشتن
اين زير
ساختها
کارگران حتی
به حداقل حق
خود نيز دست
دست نخواهند
يافت
آزاديهای
فردی
واجتماعی
ما اعتقاد
داريم بدون
تامين
آزاديهای
فردی و اجتماعی
بدون داشتن
رسانه های
ازاد بدون وجود
آزادی بيان
رسيدن ما کارگران
به حقوق
خودمان امکان
ندارد
آزادی اجتماعات
و آزادی اعتصاب
1- يکی از
ابزارهای ما
کارگران برای
احقاق حق آزادی
اجتماعات و
آزادی اعتصاب
است
2- برای همين ما
خواهان لغو
کليه ی احکام
صادره عليه
فعالانِ
کارگری و
زندانيان
سياسی می
باشيم
3- برداشتن
فضای حراستی و
امنيتی از
عرصه ی فعاليت
اجتماعی و ايجاد
امنيتِ شغلی
برای کارگران
و فعالان در عرصه
های صنفی ،
سياسی و حقوق
بشر و ... .
اماامنيت
شغلی
داشتن کار
داشتن شغل
مناسب حق هر
انسان است ماخواهان
امنيت شغلی
هستيم
4-
7- به رسميت
شناختن تشکل
های آزاد
کارگری و حقِ
برگزاری
جلسات و
تجمعاتِ صنفی.
8- کارگران
بدون تشکل
واقعی و ازاد
کارگری نمی
توانند به
خواسته های
خود
برسند.ماخواهان
لغو قانون
شوراهای
اسلامی
کاروبه رسميت
شناختن ايجاد
تشکلهای
کارگری می
باشيم
برنامه مختص تلويزيونی
کارگران حق
مسلم ماست
در شرايط
کنونی همه در
رسانه ها
برنامه دارند از
اشپزی گرفته
تا مسابقات
گونان گون
چرا ما
کارگران حق
استفاده از
رسانه ها را
نداريم مگر
اين رسانه ها
با هزينه ما
زحمتکشان اداره
نمی ماخواهان
اختصاص يک
برنامه مستقل
ازکانالهای
تلويزيونی و
فقط برای
کارگران بانظر
خود کارگران
هستيم
دستمزدها
امروز ۹۰درصد
کارگران زير
خط فرق زندگی
می کنند با
حقوق ۲۶۰
هزارتومانی
با تورم ۸۰درصدی نمی
شود زندگی
کرد.دستمزدها
بايد واقعی
شود.
مورد بيمه
بيکاری
ما خواهان
پرداخت حق
بيمه بيکاری
به تمام کارگران
اخراجی تا
پيدا کردن شغل
مناسب هستيم
داشتن مسکن
مناسب
ما طرح مسکن
مهر را يک
فريب بيش نمی دانيم
ما خواهان
تخصيص بخشی از
منابع بانکی و
دولتی جهت
تأمين مسکن
کارگران فاقد
مسکن هستيم
در مورد
اخراجها
اخراخراج هر
کارگری تحت هر
شرايطی بايد
ممنوع شود هيچ
قانونی نبايد
اجازه داده
شود تا کارگر
را به بهانه
ای اخراج کند
در
قرارددادهای
موقت
ما خواهان لغو
قراردادهای
موقت وانحلال
شرکتهای
پيمانکاری
هستيم
ماخواهان استخدام
تمام کارگران
هستيم
همکاران
گرامی
تجربه سال های
گذشته ثابت
نموده است که
تمام انتخابات
در خدمت حفظ
وضع موجود ويا
بهبود آن برای
حاکمان
سرمايه داری
بوده است
دولتی که
افتخار آن
اجرای اصل۴۴ قانون
اساسی که همان
خصوصی سازی يا
فقر و فلاکت بيشتر
برای کارگران
است می باشد
دولتی که افتخار
خدمت به بخش
خصوصی يعنی
سرمايه داران
يکی از
اولويهای
کاريش می باشد
هرگز نمی
تواند به نفع
ما کارگران
قدمی بردارد
سی سال تجربه
نشان داده است
اين دولتها
حامی سرمايه
داران می
باشند.
مگر دولت
سازندگی نبود
که
قراردادهای
موقت را با
تمام وقاحت
پايه گذاری
کرد مگر دولت
خاتمی نبود که
تمام مبارزات
کارگران را
سرکوب کرد دستگيری
و اخراج
دههانفر از
کارگران از
زمان دولت
موسوی تا
هاشمی واز
خاتمی تا احمدی
نژاد هنوز
يادمان نرفته
است.
چهار سال پيش
همين کسانيکه
امروز سنگ
موسوی را به
سينه می زنند
مگر احمدی
نژادرا به
سرکار
نيآوردند.
وفرادا
همينها خواهند
گفت که ما
بازهم اشتباه
کرديم
دوستان کارگر
کارگران و
زحمتکشان
جامعه بدون
داشتن تشکلهای
واقعی حق
انتخاب
ندارند
کارگران چون
شناخت ندارند
در نتيجه
انتخاب درستی
هم نخواهند
داشت.
مشکل ما
کارگران
انتخاب اين
دولت و آن
دولت نيست
مشکل ما
کارگران سيتم
سرمايه داری
است
به نظر ما هر
دولتی در هر
انتخاباتی
حتی آزادترين
آن مثل فرانسه
سرکار بيايند
مگر در انگليس
وحزب کارگر در
سرکار نيست چه
گلی بر
سرکارگران
زده است غير
حفظ نظام
سرمايه داری
انگليس
در حان کنونی
انتخابات فقط
در نهايت حفظ
بقای نظام
سرمايه داری
خواهد بود
کارگران به علت
شرايط جامعه
حق انتخاب
ندارند
از آنجايی كه
در دوره ها
مختلف
انتخابات چه
رياست جمهوری
و چه ساير
انتخابات,
تمام طرفهای اين
حكومت را ديده
ايم, دراين
انتخابات را
كه نمايشی
برای مضحكه
كردن مردم است
برای تمام
کانديدها شرايطی
را اعلام
کرديم.ولی
هيچکدام از
کانديدها در
همه جا هيچی
حرفی از
خواستهای ما
کارگران
نکردند
براين اساس ما
جمعی از
کارگران
ايرانخودرو ضمن
درک شرايط
کنونی در
انتخاباتی شرکت
نمی کنيم که
حق انتخاب
نداريم ما در
انتخاباتی
شرکت نمی کنيم
که هيچگونه
ازادی نداريم
ما در
انتخاباتی
شرکت نمی کنيم
که هيچگونه
تشکل کارگی
نداريم
ما تنها در
انتخاباتی
شرکت خواهيم
کرد که حافظ
منافع ما
کارگران باشد.
جمعی از
کارگران
ايرانخودرو
خرداد 88
http://khodrokar.blogfa.com/
اعتراض کارگران « نگین غرب» به بلاتکلیفی خود
کارگران نگینغرب در وضعیتی بسیار سردرگم به سر می برند. تکلیف اشتغال آنان معلوم نیست. مدت ها است که دستمزدی دریافت نکرده اند و خود و خانواده هایشان در باتلاق فقر و گرسنگی و بلاتکلیفی غوطه می خورند. کارگران صبح روز جمعه 15 خرداد در مقابل ساختمان محل کار خویش اجتماع کردند و با هم پیمان بستند که برای تعیین تکلیف خود مبارزه کنند. کارگران اعلام کردند که روز یک شنبه 17 خرداد در میدان ارک مقابل دادگاه عمومی دولت سرمایه داری اجتماع خواهند کرد، در آنجا فریاد اعتراض سرخواهند داد و جنایات سرمایه داران را به اطلاع همه خواهند رساند. نیروهای سرکوبگر در همان دقایق نخست تلاش کردند تا تجمع کارگران را بر هم زنند و از برنامه ریزی آنان برای ادامه مبارزه جلوگیری کنند. کارگران این ترفندها و تقلاها را خنثی کردند و با اعلام وقت گردهمایی بعدی محل اجتماع را ترک گفتند.
منبع: آژانس ایران خبر
16 خرداد 88
خط فقر در تهران۷۸۰ هزار تومان و در كل كشور ۴۰۰ هزار تومان بوده است
حسين
راغفر با بيان
اين كه در آمد
نفتي ايران در
طي چهار سال
گذشته چهار
برابر درآمد ۱۰۰ سال فروش
نفت ايران
بود، گفت:
رييس دولت نهم
شب گذشته در
ارائه
آمارهاي غير
واقعي خود از
هزينه كرد
درآمدهاي
نفتي، درآمد
نفتي ايران را
۲۱۱
ميليارد دلار
در سال ۸۷ خواند
اما با محاسبه
ريز آمار
هزينه شده
دولت به عدد ۲۶۵ ميليارد
دلار ميرسيم.
به گزارش
ايلنا، اين
اقتصاددان در
جمع خبرنگاران
افزود: رييس
دولت نهم
ميزان سرمايهگذاري
انجام شده از
اين محل را ۵۰ هزار
ميليارد
دلار، بودجههاي
عمراني را ۷۵
ميليارد
دلار، سرمايهگذاري
براي بخش
خصوصي در قالب
وام را ۲۰
ميليارد
دلار، يارانه
به وزارت نيرو
را ۲۵
ميليارد
دلار، يارانه
فرآوردههاي
نفتي را ۱۳
ميليارد
دلار، هزينههاي
بودجه جاري را
۷۵ ميليارد
دلار عنوان
كرد و اعلام
كرد ۳.۶ درصد از
كل درآمدها
نيز در صندوق
ذخيره ارزي بوده
است كه در
حدود ۷
ميليارد دلار
خواهد شد.
راغفر با بيان
اين كه متاسفانه
در اين
محاسبات
ميزان گاز و
ساير متعلقات محاسبه
نشده است،
افزود: رييس
دولت نهم در
حالي از كاهش
ضريب جيني در
سال ۸۷ سخن ميگويد
كه براساس
آماري كه
بارها از سوي
معاونت برنامهريزي
و نظارت
راهبردي
رياست جمهوري
ارائه شده است
ضريب جيني در
سال ۸۷ افزايش
يافته است و
به نظر ميرسد
اين آمار براي
رييس جمهور
سنديت ندارد.
اين كارشناس
مسائل
اقتصادي
تصريح كرد:
براساس
مطالعات دقيق
در سطح تهران
و كشور ضريب
جيني در سال ۸۷ افزايش
داشته كه
نگاهي كوتاه
به مسائل و
بحرانهاي
اقتصادي و
افزايش فقر و
نابرابري در
سال ۸۷ خود بر
اين موضوع صحه
ميگذارد.
وي با اشاره
به آمارهاي
ارائه شده از
سوي سازمان
آمار گفت:
متاسفانه
آماري كه اين
سازمان ارائه
ميكند به
دليل محاسبه
جامعه آماري
در سطح خانوادههاي
متوسط صحيح و
دقيق نيست و
دامنه
نوسانات را به
صورت كامل
پاسخ نميدهد.
راغفر به
مصاديق اليگارشي
در دولت نهم
اشاره كرد و
ادامه داد:
دولت نهم با
شعار
اليگارشي و
منتفذين و
عدالت اجتماعي
توانست آراي
مردم را كسب
كند و تصور ميكنم
كه كماكان نيز
ميتواند اين
روند را ادامه
دهد و با
وقاحت حقارتها
و آمارهاي
متفاوت را
ارائه كند.
اين
اقتصاددان
ادامه داد: در
بسياري از
موارد ميتوان
ثابت كرد كه
نيت ايشان خير
نيست. وقتي دولت
سر كار آمد،
اليگارشي
برنامهريزي
شدهاي
انجام شد به
طوري كه يكي
از افراد در
طيف دولت
توانست ۴۰۰ ميليارد
تومان براي
واردات چادر
مشكي و بنز از
بانكها وام
گرفته و باز
نگرداند.
وي با اشاره به
بودجهريزي
در دولت نهم
گفت: يكي از
اشكالات نقض
قانون در دولت
نهم با ارائه
بودجه سال ۸۵
اتفاق افتاد
كه كارشناسان
به انتقاد از
بودجه و تورمي
بودن آن
اعتراض كردند
كه در نهايت با
احتكار توليد
كنندهها
موجب افزايش
قيمتها شد.
وي ادامه داد:
دولت در مواجه
با گراني
مصالح
ساختماني و
مسكن تمام
بودجه را به سمت
جاري هدايت
كرد كه اين
امر نيز موجب
تورم شد.
راغفر با بيان
اين كه اين
مسائل اصلاً
اتفاقي نبود،
افزود: هنگامي
كه يك اشتباه
چند بار تكرار
ميشود نشان
قصد و نيت است
نه اتفاق، و
اين نشان دهنده
اليگارشي
احمدينژاد در
اقتصاد است.
وي همچنين
درباره خط فقر
مطلق در ايران
گفت: خط فقر در
ايران بين ۲۹
الي ۳۲ درصد
است و دليل
تفاوت آن در
ضرايب
محاسباتي است
و با توجه به
اين كه تمركز
جمعيتي بر روي
خط فقر زياد
است، چنانچه
تغيير كوچكي
در خط فقر
بدهيم ناگهان
عده زيادي در
اين گروه قرار
ميگيرند.
بنابراين بر
اساس آخرين خط
فقر اعلامي در
سال ۸۶ خط فقر
در تهران ۷۸۰ هزار
تومان بود كه
در اسفند ۸۷
توسط بانك
مركزي ۷۸۰ هزار
تومان در
تهران و براي
كل كشور ۴۰۰ هزار
تومان اعلام
شد.
وي همچنين با
بيان اين كه
عملكرد
اقتصادي دولت
نشان ميدهد
كه امكان
توزيع
درآمدهاي
نفتي توسط
دولت در قالب
سهام عدالت و
حتي يارانه
مستقيم وجود
ندارد، اظهارداشت:
با توجه به
فرمهاي
اقتصادي كه
سال گذشته
توسط دولت جمع
آوري شد
خانوادههايي
كه فرد معتاد
دارند در اين
فرمها مشخص
نشدهاند و
توزيع يارانه
به اين گروه
يعني افزايش اعتياد
و اين امر
نشان دهنده
اين است كه
پرداخت نقدي
يارانهها در
ايران جوابگو
نيست
منبع خبر : ایلنا
اعتراض کارگران شرکت شوگا به تعویق دستمزدها
در شرایطی که 17 روز از ماه خرداد گذشته است کارگران شرکت شوگا هنوز هیچ ریالی از حقوق ماه فروردین را نیز دریافت نکرده اند. این کارگران را یک شرکت پیمانکاری طرف قرارداد با کارخانه شوگا استثمار می کند. شرکت پیمانکار علاوه بر حقوق سه ماهه کارگران 4 ماه حقوق مربوط به افزایش تولید آنان را نیز مصادره کرده است. شرکت به این حد نیز بسنده نکرده و 2 سال حق سنوات کارگران را هم به چپاول ها و غارت های خود افزوده است. سرمایه دار همچنین دستمزد کارگران استخدامی و قراردادی را نیز پرداخت نکرده است. جنایات صاحب شرکت اعتراض همگان را برانگیخته است. اما او با قدرت و نخوت بیش از حدی در مقابل تمامی اعتراض ها مقاومت می کند. در همین روزهای اخیر یکی ازکارگران معترض را بدون هیچ پرس و جو از کارخانه اخراج و تسلیم تیغ تیز بیکاری و گرسنگی کرد.
منبع: آژانس ایران خبر
17 خرداد 88
تجمع اعتراضی کارگران بخش روستایی مخابرات استان مرکزی
دهها تن از کارگران بخش روستایی شرکت مخابرات استان مرکزی در اعتراض به طرح جدید تغییر خدمات مخابراتی به روستاهای این استان در مقابل استانداری استان مرکزی تجمع اعتراضی برگزار کردند.
گفته می شود در صورت عملی شدن طرح مذکور بیش از 300 تن از کارگران بخش مخابرات روستایی این استان اخراج خواهند شد.
لازم به ذکر است، دهها تن از کارگرانی که در پی عملی شدن این طرح مشاغل خود را از دست خواهند داد بیش از 20 سال سابقه کار دارند.
ادامه مبارزات کارگران کارخانه ایران ژلاتین
دهها تن از کارگران کارخانه ایران ژلاتین قزوین در اعتراض به عدم پرداخت دستمزدهای معوقه، عیدی و پاداش دو سال گذشته از کارفرمای کارخانه مذکور به اداره کار شکایت کردند.
کارفرمای کارخانه ایران ژلاتین مدت 6 ماه است از پرداخت دستمزد کارگران خودداری می نماید و به کارگران این کارخانه اعلام کرده است تا 6 ماه دیگر قادر به پرداخت دستمزدهای معوقه نخواهد بود.
کارگران معترض اعلام کردند تا دستیابی به مطالباتشان به مبارزات خود ادامه خواهند داد.
صدور حکم زندان برای دو فعال کارگری
دستگاه قضایی رژیم اسلامی به صورت غیابی "جوانمیر مرادی" و "طه آزادی" را به اتهام برگزاری مراسم روز جهانی کارگر در سال 87 در عسلویه، به 6 ماه حبس تعزیزی محکوم کرد.
دستگاه قضایی رژیم در شهر "کنگان" طی حکمی این دو فعال کارگری را به اتهام تبلیغ علیه نظام، انجام تجمع غیر قانونی و طرح شعارهای تحریک آمیز، هر یک را به شش ماه حبس تعزیری محکوم نمود.
دستگاه قضایی رژیم که در نهایت حکم نامبردگان را به پرداخت جزای نقدی به مبلغ 2 میلیون تومان تغییر داد.
لازم به ذکر است که "جوانمیر مرادی" رئیس هیئت مدیره انجمن صنفی کارگران برق و فلزکار کرمانشاه و "طه آزادی" عضو علی البدل هیئت مدیره اتحادیه آزاد کارگران ایران می باشد.
مصادره چندماهه دستمزد کارگران در کارخانه ژلاتین
کارگران شرکت ژلاتین در قزوین 6 ماه است که بدون هیچ دستمزدی کار می کنند و استثمار می شوند. سرمایه دار صاحب کارخانه کل دستمزدها را مصادره کرده و در مقابل اعتراض های مکرر کارگران با گردن کلفتی بسیار گستاخانه ای پاسخ داده است که تا 6 ماه دیگر هم فرصت فکر کردن به پرداخت حقوق شما را ندارم!! یکی از کارگران توضیح می دهد که سرمایه دار شرکت فقط دستمزدهای ما را مصادره نکرده است. او از سال 86 تا حالا هیچ ریالی از عیدی چند ساله ما را نیز نپرداخته است. این کارگر اضافه می کند که اعتراض و مبارزه تنها راهی است که در پیش رو داریم. اما برد اعتراض های کنونی ما بسیار محدود است. سرمایه داران و دولت در مقابل این سطح از مبارزه احساس هراس نمی کنند. کما این که به رغم تمامی اعتراضاتی که شده است هنوز همه دستگیرشدگان اول ماه را آزاد نکرده اند. همین کارگر در پاسخ سؤال یکی از خبرنگاران درمورد شرکت یا عدم شرکت کارگران در انتخابات پاسخ می دهد:« دولت مثل یك ساختمان پوسیده است كه با تغییر كابینه فقط نمای آن عوض می شود. اما وضعیت هیچ تغییری نمی كند. وقتی ریشه خراب است، هرچه هم رای بدهیم فایده ندارد. به همین دلیل من هیچ وقت در انتخابات شركت نمی كنم».
منبع: آژانس ایران خبر
17 خرداد 88
نامه سرگشاده خانواده های بازداشت شدگان تعاونی فلزکار و مکانيک
خانواده
های بازداشت
شدگان تعاونی
فلزکار و مکانيک
در نامه اى
سرگشاده
خواستار عدم
فراموشى
بازداشت
شدگانشان در
هياهوى
انتخاباتى شده
اند:
با سلام،
با گذشت بيش
از يک ماه از
بازداشت
غيرقانونی
اعضای تعاونی
مسکن فلزکار و
مکانيک به
دلايل
نامعلوم،
خانواده های
بازداشت شدگان
هم چنان در بی
خبري، ابهام و
نگرانی به سر
می برند.
اخبار مربوط
به اين
بازداشت
شدگان در
هياهوی
انتخابات گم
شده است و هيچ
نهاد و مسوولی
پاسخ گوی
سوالات ما
نيست.
ناصر ابراهيمي،
محمدعلی
عزيزمحمدي،
غلامحسين
اکبري،
ابوالحسن
دارالشفايي،
سيدمحمود
منصور گيلاني،
عبدالله يوسف
وطن خواه،
عزيزالله ياری
و مصطفی
حاتمي، ۸
نفر اعضای
تعاونی
فلزکار و
مکانيک هستند
که به همراه
ساير اعضا، در
روز جمعه ۱۱/۲/۸۸ در محل
تعاونی واقع
در نعمت آباد،
در جلسه ی
گزارش دهی
مسکن مهر شرکت
کرده بودند. در
طول ۳۸ روز
گذشته، اين
افراد در
بازداشتگاه
اوين نگه داری
شده اند که
بيش از نيمی
از اين زمان،
از امکان تماس
يا ملاقات با
خانواده ها و
وکلای خود
محروم بوده
اند و خانواده
های ايشان با
پاسخ های
مبهم، نادرست
و متناقض
مقامات قضايی
مسوول پرونده
در نگرانی و
بلاتکليفی به
سربرده اند.
اين در حالی
است که نگرانی
ما روز به روز
افزايش می
يابد. ما
نگران سلامت
همسران خود
هستيم که در
شرايطی
غيرقانونی و
خلاف عرف
بازجويی می
شوند. ما
نگران نقض
حقوق شهروندی
آن ها هستيم
که بدون
برخورداری از
حق قانونی
خود، بدون
وکيل و در
شرايطی که طبق
قانون ادامه ی
بازداشت آن ها
مجاز نيست،
قربانی
پرونده سازی
های سياسی
شوند. فشارهای
اقتصادی هر
روز بيشتر از
قبل ما را
تهديد می کند
و ما نگران
مشکلات مالی
ناشی اين
دستگيری بی
دليل هستيم که
به از دست
دادن شغل و
بيکار شدن
آنها می
انجامد. ما
نگران
فرزندان مان
هستيم و نمی
دانيم چه کسی
پاسخ گوی آسيب
روانی وارد
آمده به
فرزندان ماست
و اين خسارت ها
چگونه جبران
می شوند؟
روند بازداشت
و رسيدگی به
اين پرونده،
آشکارا بر
خلاف قانون
اساسي، قانون
آيين دادرسی
کيفری و
قوانين بين
المللی مورد
پذيرش جمهوری
اسلامی ايران
است. ضرورت
تفهيم اتهام
طی ۲۴ ساعت از
زمان
بازداشت، حق
برخورداری از
وکيل و حضور
وکيل در مراحل
بازجويی و
رسيدگی به پرونده،
رعايت موازين
قانونی و حقوق
متهم طی بازجويي،
و آزادی
متهمين در
صورت تامين
قرار تعيين
شده از سوی دادگاه
از جمله حقوقی
است که از
نامبردگان سلب
شده است.
ما خانواده
های بازداشت
شدگان تعاونی
مسکن فلزکار و
مکانيک از
نامزدهای
رياست
جمهوري، مسوولان
قضايي،
نهادها و
سازمان های
مدنی و کليه ی
کسانی که
دغدغه ی دفاع
از حقوق
شهروندی را
دارند انتظار
داريم نسبت به
اين بازداشت
خودسرانه
واکنش موثر
نشان دهند و نگذارند
که بازداشت
شدگان در
هياهوی
انتخاباتی
مظلومانه
دربند بمانند.
با سپاس
خانواده های
اعضای
بازداشت شده ی
تعاونی فلزکار
و مکانيک
اکبري،
گيلاني، وطن
خواه،
دارالشفايي،
ياري، حاتمي،
ابراهيمي،
عزيزمحمدی
منبع خبر : خبرنامه امیرکبیر
جلوه جواهری آزاد شد
مینا جعفری از وکلای جلوه جواهری با بیان این مطلب گفت :«امروز جلوه جواهری با صدور قرار کفالت 100 میلیون تومانی توسط دادیاری امنیت دادسرای انقلاب از زندان آزاد شد. جلوه جواهری که به اتهام اقدام علیه امنیت ملی از طریق عضویت در کمپین یک میلیون امضا و تجمع و تبانی در شبانگاه یازدهم اردیبهشت سال جاری توسط ماموران امنیتی در منزلش دستگیر شده و 16 روز در انفرادی به سر برده است پس از اعتراض وکلیش به قرار بازداشت موقت و نیز وثیقه 100 میلیون تومانی تعیین شده برای وی امروز عصر با قرار کفالت آزاد شد.» شایان ذکر است کفیل وی خانم احترام شادفربود.
منبع خبر : تغییر برای برابری
اعتراض نانوایان سنندج به قطع سهمیه آرد دولتی
دهها تن از صاحبان نانوایی های سنندج روز شنبه 16 خرداد ماه در اعتراض به قطع سهمیه آرد دولتی توسط فرمانداری این شهر نشست مشترک خود با فرماندار را ترک کردند.
فرماندار شهر سنندج در جریان نشست مذکور اعلام کرده است به دلیل عدم توانایی فرمانداری جهت تامین آرد مورد نیاز نانوایی ها با قیمت دولتی، منبعد تمامی نانوایی ها سهمیه آرد خود را با قیمت آزاد دریافت خواهند کرد.
صاحبان نانوایی های سنندج نیز اعلام کردند در صورت عملی شدن این طرح قیمت نان افزایش خواهد یافت و در اعتراض به قطع سهمیه خود محل برگزاری جلسه در فرمانداری این شهر را ترک کردند.
آزادی سه تن از اعضای خانواده دستگیر شدگان اول ماه مه
روز شنبه 16 خرداد ماه "هما اژدر نیا" همسر شاپور "احسانی راد" و همچنین همسر و خواهر "محمد اشرفی" که روز سه شنبه 12 خرداد ماه بازداشت شده بودند، از زندان آزاد شدند.
گزارش ها حاکی است، زنان بازداشت شده که 5 روز را در زندان "وزرا" به سر بردند با قرار کفالت از زندان آزاد شده اند. نامبردگان همراه با خانواده های دیگر بازداشت شدگان روز جهانی کارگر در مقابل دادگاه تهران حضور به هم رسانده و خواهان آزادی همسران و عزیزان خود شدند که مورد حمله پلیس قرار گرفته و بازداشت شده بودند.
تحریم انتخابات از سوی جمعی از معلمان شهر ارومیه
بر اساس گزارشات رسیده روز یکشنبه جمعی از معلمان شهر ارومیه با صدور بیانیه ای خواستار تحریم دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در ایران شدند.
در بخش هایی از فراخوان مذکور خظاب به مردم ایران آمده است، با توجه به شرایط اسفناک اقتصادی و عدم امید به تغییر وضع موجود و با توجه به وجود خفقان سیاسی، با عدم حضور در پای صندوقهای رای بر نامشروع بودن نظام جمهوری اسلامی تاکید نمایید.
اعتصاب کارگران نساجی بوکان
بنا بر خبر رسیده از شهر بوکان دهها تن از کارگران نساجی این شهر در اعتراض به عدم پرداخت 7 ماه دستمزد معوقه خود دست از کار کشیده و در محل کارخانه تجمع کردند.
کارگران این واحد تولیدی اعلام کردند تا دستیابی به مطالباتشان به اعتصاب و اعتراضات خود ادامه خواهند داد.
لازم به ذکر است کارگران کارخانه نساجی بوکان روز چهارشنبه 13 خرداد ماه جهت رسیدگی به مطالباتشان در مقابل فرمانداری شهر بوکان تجمع اعتراضی برگزار کرده بودند.
صدور قرار کفالت جهت آزادی بازداشت شدگان روز جهانی کارگر
دستگاه قضایی رژیم اسلامی روز یکشنبه 17 خرداد جهت آزادی 4 تن از بازداشت شدگان روز جهانی کارگر قرار کفالت صادر کرد.
دستگاه قضایی رژیم در تماس با خانواده های "شاپور احسانی راد"، "اسدالله پورفرهاد"، "جلوه جواهری" و "محمد اشرفی" به آنان اعلام کرده اند که برای آزادی افراد نامبرده باید کفیل معرفی کنند.
خبر دیگر حاکی است، ماموران امنیتی زندان اوین به خانواده "جعفر عظیم زاده" از دیگر بازداشت شدگان روز جهانی کارگر اعلام کرده اند تا 10 روز دیگر از مراجعه به زندان اوین جهت ملاقات نامبرده خودداری کنند. گفته می شود نامبرده به بند 240 زندان اوین انتقال یافته است.
اعتصاب و اعتراض کارگران در شرکت پارس متال
کارگران پارس متال همچنان حقوق ماه های اخیر خود را دریافت نکرده اند. سرمایه دار شرکت دستمزدهای 2 ماه کارگران را مصادره کرده است. او از پرداخت عیدی کارگران هم خودداری می کند. مصادره عیدی و دستمزد کارگران اعتراض آنان را به دنبال آورده است. کارگران چندین بار دست از کار کشیده و خواستار پرداخت فوری و بدون قید و شرط همه مطالبات خود شده اند. سرمایه دار در مقابل این اعتراضات مقاومت کرده است. کشمکش ها حتی به زد و خوردهای فیزیکی میان کارگران و عوامل سرمایه دار نیز کشیده شده است. اما سماجت صاحب کارخانه بر ادامه مصادره مطالبات کارگران همچنان سر جای خود باقی است. کارگران اعلام کرده اند که به مبارزه ادامه خواهند داد.
منبع: آژانس ایران خبر
18 خرداد 88
ادامه تعویق دستمزدهای کارگران ایران خودرو
شرکت های پیمانکاری طرف قرارداد با ایران خودرو از پرداخت حقوق کارگران سر باز می زنند. بهانه آنان برای این کار امتناع شرکت ایران خودرو از پرداخت بدهی های خود به شرکت های مقاطعه کاری است. مصادره حقوق کارگران مدت ها است که با اعتراض شدید آنان مواجه شده است. سرمایه داران مقاطعه کار خود اعتراف می کنند که قادر به پرداخت دستمزدها هستند اما ترجیح می دهند که این کار را پس از دریافت مطالباتشان از ایران خودرو انجام دهند!!
منبع: آژانس ایران خبر
18 خرداد 88
عدم پرداخت دستمزدهای معوقه کارگران شرکت "شوگا"
کارفرمای شرکت "شوگا" که در جاده قدیم کرج واقع شده مدت 3 ماه است از پرداخت دستمزدهای معوقه دهها کارگر این شرکت خودداری می نماید.
کارفمای شرکت "شوگا" که تولید کننده بطری و ظروف شیشه ای می باشد، علاوه بر حقوق 3 ماه کارگران، از پرداخت 4 ماه حقوق مربوط به افزایش تولید و 2 سال حق سنوات کارگران این شرکت خودداری می نماید. در این رابطه تا کنون چندین کارگر معترض توسط کارفرما اخراج شده اند.
تعیین وثیقه های سنگین جهت آزادی تعدادی از بازداشت شدگان روز جهانی کارگر
روز دوشنبه 18 خرداد 5 تن از بازداشت شدگان روز جهانی کارگر به اسامی "غلامرضا خانی"، "مهدی فراهی شاندیز"، "کاوه مظفری" "علی رضا ثقفی" و "محسن ثقفی" به دادگاه برده شدند.
دستگاه قضایی رژیم در پی برگزاری دادگاه این افراد به خانواده نامبردگان اعلام کرد، برای آزادی علی رضا ثقفی 50 میلیون، محسن ثقفی 20 میلیون، غلامرضا خانی 50 میلیون، مهدی فراهی شاندیز 100 میلیون و کاوه مظفری 50 میلیون وثیقه لازم است.
خانواده ها از پرداخت این وثیقه ها ناتوان بودند و کارگران دستگیر شده مجددا به بند 7 زندان اوین منتقل شدند.
ادامه اعتراض کارگران کارخانه چینی کرد
در خبرهای قبلی خواندیم که سرمایه دار صاحب کارخانه چینی کرد یک روز صبح بدون هیچ اطلاع قبلی از ورود 8 کارگر شرکت جلوگیری کرد. سرمایه دار دلیل این کار را پایان مدت قرارداد اعلام کرد، بهانه ای که بی اساس بود زیرا هنوز چند روزی از مدت قرارداد اشتغال کارگران باقی مانده بود. کارگران اخراجی در مقابل این تعرض کارفرما دست به مقاومت زدند و طولی نکشید که سایر همزنجیرانشان نیز به حمایت از آنان برخاسته و به صف اعتراض آن ها پیوستند. کشمکش میان کارگران و سرمایه دار چند روز است که جریان دارد. صاحب شرکت دست در دست مسؤلان اداره کار و نهادهای دولتی دیگر تلاش کرده اند که کارگران اخراجی را به عنوان اخلالگر و عامل اغتشاش در کارخانه معرفی کنند، تهمت و ترفندی که به نوبه خود توفان خشم کارگران را برانگیخته است. آنان در نامه های مکرری که برای رؤسای نهادها فرستاده اند تأکید کرده اند که اعتصاب و اعتراض آنان اقدامی حساب شده و بسیار آگاهانه و سنجیده برای دفاع از اشتغال خویش و علیه توحش و درنده خویی سرمایه دار بوده است. کارگران اضافه کرده اند که هیچ کارگری کارگر دیگر را تحریک نکرده است. هراس از بیکاری و گرسنگی و مرگ خفت بار زن و بچه تنها نیروی محرک واقعی مبارزه و اعتراض بوده است. مبارزات کارگران ادامه دارد و دسیسه بافی سرمایه دار و عوامل دولتی سرمایه علیه آنان نیز با شدت تمام ادامه دارد.
18 خرداد 88
بيانيه
کانون
خبرنگاران و
نويسندگان
برای آزادی
درباره ی "انتخابات"
دهمين دورهی
"انتخابات"
رياست جمهوری
در شرايطی
برگزار ميشود
که از يک سو
فاصلهی
طبقاتي، فقر،
اعتياد و
بيکاری به طور
چشمگيری رو به
افزايش است و
از سوی ديگر
فساد و چپاولگری
مسئولان نظام
حاکم، بر
جامعه ی ايران
سايه افکنده
است و بدين
سان ساختار
اجتماعی کشور
ايران رو به
نابودی است.
نظام جمهوری
اسلامی
ايران، پس از
سی سال سرکوب
عريان،
زندان،
اعدام، شکنجه
و ... هرگز نتوانسته
است جنبش های
اجتماعی را
مهار و کنترل
کند و همواره
مبارزات و
اعتراض گری
مردم ايران، خبرساز
رسانه های
گروهی جهان
بوده است.
در چنين شرايطي،
با توجه به
حضور نهادهای
استبدادی همچون
شورای نگهبان
و ولی فقيه،
مفهوم
انتخابات در
چارچوب نظام
جمهوری
اسلامی
ايران، معنا ندارد.
با نيم نگاهی
به تبليغات
انتخاباتی! نامزدهای
رياست جمهوری
به آسانی می
توان به عمق فريبکاری
آنان پی برد
که هر چهار
سال يک بار با
شکل های
گوناگون
تکرار می شود،
تجربه نشان
داده است که
هر کدام از
نامزدها در هر
دوره ای در
سرکوب مردم
ايران در سه
دهه ی گذشته
سهم بسزايی
داشته اند و
روياپردازی
آنها در قالب
شعارهای
تبليغاتي،
چيزی جز
عوامفريبی و
کشاندن مردم
به پای صندوق
های رأی نيست.
به طور کلي،
انتخابات در
کشورهايی که
روابط کارمزدی
و استثمار بر
آن حاکم است،
ابزاری است برای
حفظ منافع
هيأت حاکمه و
فرآيند آن جز
تحقير انسان
نيست، تا روزی
که حق انتخاب
شدن تحقق نيافته
است، انتخاب
کردن
کاريکاتوری
بيش نيست، در
نتيجه عرصه ی
مبارزه و
روشنگری در مورد
"انتخابات"
نيز ادامه
خواهد داشت و
هرگز هيچ
آزاديخواهی
در اين نوع
خيمه شب بازی
ها مشارکت
نخواهد کرد.
کانون
خبرنگاران و
نويسندگان
برای آزادی بر
اين باور است
که جا به جايی
افراد در يک
سيستم توتاليتر
هيچ تغييری در
ماهيت آن
سيستم ايجاد
نميکند،
ماهيت و عملکرد
همه ی روسای
جمهور در
ايران در جهت
حفظ منافع
همين سيستم يا
نظام بوده و
هست و کارکرد
مقوله ی
"انتخابات"
حفظ و تثبيت
نظم موجود
است.
کانون
خبرنگاران و
نويسندگان
برای آزادي، با
تکيه بر
واقعيت های سی
سال گذشته و
تجربه ی ده
دوره
"انتخابات"
رياست جمهوری
ايران، يقين
دارد که با
شوهای
انتخاباتی و
چهره سازی های
دروغين،
تغييری در وضع
موجود و اوضاع
مردم ستمديدهی
ايران به وجود
نخواهد آمد،
تنها مسير
تغييرگري،
مبارزه ی مردم
با همه ی
ارکان و جناح
بندی های
جمهوری
اسلامی است؛
در نتيجه فضای
انتخاباتي،
فقط شرايطی
است که مبارزان
می توانند به
افشای روابط
نابرابر
جامعه و ساختارهای
سرکوب و
سانسور
بپردازند.
باشد که فرآيند
اين روشنگري،
راه مبارزه را
برای مردم
هموارتر سازد.
کانون
خبرنگاران و
نويسندگان
برای آزادی
زنده باد
آزادی!
9 يونی 2009 ( 19 خرداد
1388 )
محاکمه دوتن از دستگیرشدگان پارک چیتگر
روز سه شنبه 19 خرداد جلسه محاکمه علیرضا عسگری (شاعر و فعال کارگری ) و حسین غلامی ( فعال کارگری) در دادگاه انقلاب تهران برگزار شد.
این دو نفر که به دادگاه انقلاب احضار شده بودند طی دو سال اخیر به همراه دو فعال کارگری دیگر، محسن حکیمی و ابراهیم گوهری، بارها به دادگاه احضار شده بودند که طی محاکمات انجام شده حکم نهایی به آن ها داده نمی شد.
این چهار فعال کارگری در آذر 86 به اتهام تبانی به قصد اقدام علیه امنیت ملی در پارک چیتگر تهران دستگیر و روانه زندان اوین شدند و پس از آن به قید وثیقه آزاد شده بودند.
علیرضا عسگری و حسین غلامی در این محاکمه بدون وکیل حاضر شدند و از خود دفاع کردند.
19 خرداد 88
انجمن صنفی معلمان کردستان از هیچ کاندیدی در انتخابات پشتیبانی نمی کند
انجمن صنفی معلمان استان کردستان طی بیانیه ای اعلام کرده است که از تصمیم کانون صنفی معلمان تهران دایر بر حمایت از کاندیدای معینی پشتیبانی نمی کند و اعلام این تصمیم را مغایر با رای اکثریت معلمان ایران و تشکل های آنها می داند.
در این بیانیه آمده است، مدتی است که کانون تهران با کاندیداهای مختلف جلساتی را برگزار نموده است . نفس جلسه دارای اشکال نیست اما، آنچه که مهم است استفاده ابزاری از همکاران سراسر کشور برای به قدرت رساندن یکی از جناح های موجود است. معلمان سراسر کشور طی چندین سال مبارزه برای برسمیت شناخته شدن حقوق انسانی شان روزهای تلخ و شیرین زیادی را تجربه کرده اند. بنابراین انحراف هایی از این دست قابل بخشش نخواهد بود. ما نمیدانیم سیاستی که با مخالفت جمعی تشکل ها مواجه شد چگونه دوباره در دستور کار قرار می گیرد.
در ادامه بیانیه آمده است: ایجاد نظام آموزش و پرورش پویا و مدرن نه با عوض کردن چند وزیر و دولت محقق می شود و نه با تبدیل شدن کانون های صنفی به ستاد و بوق تبلبغاتی برای این یا آن جناح بلکه با تلاش خود معلمان بدست خواهد آمد. استقلال سیاسی کانون ها اساس مبارزه آنها در جهت احقاق حقوق تمامی معلمان ایران فارغ از نژاد ،مذهب ،زبان و آرای سیاسی است.
انجمن صنفی معلمان کردستان ضمن تاکید مجدد بر استقلال خود از جناحهای موجود، اقدام کانون تهران مبنی بر اعلام حمایت از کاندیدا هایی خاص را بر خلاف رویه موجود دانسته و محکوم می کند و بی طرفی خود را در حمایت از کاندیداهای ریاست جمهوری اعلام می کند.
احضار "برهان سعيدی" به دادسرای شهر سنندج
بنا به گزارش منتشره، روز يکشنبه 17خرداد ماه "برهان سعيدی" فعال کارگری و عضو شورای زنان از سوی دستگاه قضایی رژیم در شهر سنندج به دادگاه احضار شد.
لازم به ذکر است که برهان سعيدی از تاريخ 24 فروردین 88 به مدت 3 ماه و ده روز در بازداشت اداره اطلاعات سنندج و زندان مرکزی اين شهر بسر برد و در تاريخ 10 اردیبهشت سال جاری با قرار وثيقه از زندان آزاد گرديد.
« با هزینه ای بالغ بر هفت میلیارد تومان بیش از 10 میلیون سایت و وبلاگ فیلتر شده است
نامه افشاگرانه همسر یکی از قربانیان سناریوی گرداب »
فرارو : نوزادان تازه متولد شده در بیمارستان های تهران با قیمت هایی از سه تا 10 میلیون تومان خرید و فروش می شوند. پرستار یکی از بیمارستان های تهران با بیان این مطلب به سرمایه گفت: «دلالان و واسطه ها پس از شناسایی نوزادانی که ناخواسته یا نامشروع به دنیا می آیند اقدام به خرید و فروش آنان می کنند. » مریم با بیان اینکه «این اتفاق در بیمارستان های دولتی و بزرگ و بیمارستان هایی که زایشگاه دارند، بیشتر رخ می دهد»، ادامه داد: «در این بیمارستان ها به دلیل بالاتر بودن تعداد نوزادان متولد شده در مقایسه با بیمارستان های خصوصی و کوچک، شناسایی افراد سخت تر است که این امر مهمترین دلیل بالاتر بودن آمار خرید و فروش نوزادان متولد شده در مراکز دولتی است. » وی بالا بودن هزینه های وضع حمل در بیمارستان های خصوصی را از دیگر دلایل پایین بودن آمار خرید و فروش نوزادان در این مراکز دانست و تصریح کرد: «هزینه وضع حمل در بیمارستان های خصوصی بین سه تا پنج میلیون تومان است در حالی که این قیمت در مراکز دولتی در صورت بیمه بودن اشخاص رایگان و در صورت نبود بیمه حدود 500 هزار تومان است. از این رو خرید و فروش نوزادان در این مراکز با توجه به هزینه بالای وضع حمل به ندرت صورت می گیرد.» وی افزود: «در برخی از بیمارستان ها دلالان با پرداخت مخارج بیمارستان به زنان باردار، به عنوان پیش قسط، نوزادان را پیش خرید کرده و سپس نوزادان خریداری شده را با قیمت کلان به زوج های نابارورمی فروشند. » وی ادامه داد: «برخی از دختران جوان فریب خورده چون برای سقط جنین به پزشک دسترسی ندارند و با راه های سقط جنین نیز آشنا نیستند، روزهای نزدیک به زایمان به بیمارستان مراجعه می کنند. دلالان به این دختران پیشنهاد می کنند به ازای پرداخت هزینه های بیمارستان آنان را از دردسرهای ناشی از بچه دارشدن خلاص کنند.» وی گفت: «خانواده این دختران اکثراً از وضعیت آنان با خبر نیستند. این دختران بدون اعضای خانواده و تنها به بیمارستان مراجعه می کنند، از آن گذشته برخی از این دختران حتی چند ماه قبل از زایمان در خارج از خانه به سر برده و اغلب بعد از زایمان نیز از بیمارستان می گریزند. » کودکان کار ارزان ترند به گفته یک مددکار اجتماعی «تشریفات سخت اداری سازمان بهزیستی برای والدین علاقه مند به پذیرش فرزند، آنها را مجبور می کند برای فرزندخواندگی کودک موردنظرشان، مبالغ بالایی به دلالان یا فروشندگان نوزادان پرداخت کنند.» نجمه شهبازی فقر را عامل اصلی فروش نوزادان از سوی والدین دانست و افزود: «خانواده هایی که دست به این کار می زنند اغلب تحت تاثیر یک بحران شدید، اقدام به فروش نوزادشان می کنند و در مواقعی نیز مجبور می شوند. این دسته از والدین معمولاً از عواقب تصمیم شان آگاه نیستند و پس از گذشتن از بحران پشیمان شده و درصدد پیدا کردن نوزادشان بر می آیند. در بسیاری از پرونده های فروش نوزاد، مادر عامل این کار بوده که معمولاً این کار را به خاطر طلاق، بیکاری یا زندانی بودن همسر انجام داده است. » وی با بیان اینکه «متاسفانه طی سال های اخیر خرید و فروش نوزادان در کشور به یک تجارت پردرآمد تبدیل شده است»، اظهار داشت: «فروش نوزاد به خانواده های بدون فرزند بهترین و مطلوب ترین نوع فروش فرزند است چرا که متاسفانه همیشه این گونه نیست و گاهی کودکان برای مقاصد دیگری به فروش می رسند. » به گفته وی «نوزادانی که به خانواده های بدون فرزند فروخته می شوند بالاترین قیمت ها را دارند و کودکانی که برای ازدواج اجباری و یا کار به فروش می رسند قیمت کمتری دارند. » وی گفت: «برخی والدین کودکان خود را در اختیار قاچاقچیان مواد مخدر می گذارند تا به این طریق در کار قاچاق مواد مخدر شریک شوند. عده ای هم فرزندانشان را به قاچاقچیان انسان می دهند تا اندام آنها را برای پیوند عضو از بدن های نحیفشان جدا کنند. همچنین برخی والدین فرزندان خود را برای کسب درآمد به گداها اجاره می دهند و ماهانه مبلغی دریافت می کنند. » درآمد پنج میلیارد تومانی باند فروش نوزادان در اصفهان هیچ کدام از ماجراهای فروش نوزاد به اندازه ماجرای باند اصفهان پرسر و صدا نبوده است. اعضای این شبکه بزرگ فروش نوزادان، بعد از دستگیری به فروش 145 نوزاد اعتراف کردند. این باند از یک پزشک، سه ماما، سه پرستار و دو کارمند ثبت احوال تشکیل شده بود. گفته می شود که بسیاری از این بچه های اصفهانی را به کویتی ها فروخته اند. اعضای این باند، نوزادان را 10 میلیون تومان به زوج های نابارور می فروختند. سردسته باند یک پزشک بود. او نوزادان را به محض تولد می فروخت و سه ماما هم خریداران و فروشندگان را شناسایی می کردند. ماجرای این باند هم شبیه بقیه داستان های فروش نوزاد است. یک طرفش زوج هایی که به خاطر فقر مالی نمی توانستند بچه شان را نگهداری کنند یا دخترانی که ناخواسته باردار شده بودند و سمت دیگر خانواده هایی که در حسرت فرزند می سوختند. ماماها بعد از شناسایی فروشنده ها، دنبال خریدار می گشتند و آنها را از بین زوج های نابارور شناسایی می کردند. پس از شناسایی خریدار و فروشنده، پزشک مربوطه وارد عمل می شد. او با کمک سه پرستارش، زن باردار را در کلینیکش بستری می کرد. نشانی و مشخصات فروشنده را می گرفت و زایمان را انجام می داد. بعد از زایمان هم حلقه آخر زنجیر، فعالیتش را آغاز می کرد. سردسته باند گواهی تولد جعلی با مهر بیمارستان یا زایشگاه تهیه می کرد و آن را به اعضای باند در اداره ثبت احوال می داد. دو عضو این باند که کارمند ثبت احوال بودند با مدارک جعلی تولد نوزاد و مدارک زوج خریدار به نام آنها برای نوزادان شناسنامه صادر می کردند. آنها 10 میلیون تومان از خریدارها می گرفتند، یک میلیون تومانش را به فروشندگان می دادند و بقیه اش را بین خودشان تقسیم می کردند. اعضای این باند در هفت سال فعالیتشان بیش از پنج میلیارد تومان به دست آورده بودند. به گفته بسیاری از کسانی که در رابطه با خرید و فروش نوزادان دستگیر شده اند بیش تر متقاضیان خواهان نوزاد دختر هستند از این رو قیمت نوزادان دختر تا یک میلیون تومان بیشتر از پسران است. براساس قانون مساله خرید و فروش نوزاد، جرم انگاری نشده و تنها قضات می توانند کودک را از والدین جدید بگیرند و به والدین اصلی اگر وجود داشته باشند بدهد. اگر خریداران نوزاد از دزدی بودن آن مطلع باشند شریک جرم ربایندگان تلقی می شوند و برای آنها مجازات در نظر گرفته می شود اما اگر در جریان نباشند کودک از آنها گرفته شده و در مراکز نگهداری بهزیستی نگهداری می شود تا دادگاه برای سرنوشت وی تصمیم بگیرد. بررسی قوانین کیفری ایران نشان می دهد که تا آذرماه 1381، قانونی که خرید و فروش کودکان را جرم تلقی کنند وجود نداشته است و فقط در مواد پراکنده قانون مجازات اسلامی نظیر ماده 631 دزدیدن، مخفی کردن یا جابه جا کردن اطفال جرم تلقی و برای آن شش ماه تا سه سال حبس در نظر گرفته شده است. اما در 25 آذرماه 1381 در نتیجه تلاش های نهادهای مدنی فعال در حوزه کودکان، قانونی 9 ماده ای تحت عنوان قانون حمایت از کودکان و نوجوانان به تصویب مجلس شورای اسلامی رسید که براساس ماده سه آن هرگونه خرید و فروش افراد زیر 18 سال را جرم تلقی و برای مرتکب حبس از شش ماه تا یک سال زندان و یا جزای نقدی از 10 تا 20 میلیون ریال تعیین می شود. فرآیند فرزند خواندگی براساس آمار عملکرد سازمان بهزیستی تقریباً سالانه بین 800 تا 1000 کودک به فرزندی سپرده می شوند. این در حالی است که تعداد متقاضیان فرزندخواندگی چند برابر کودکانی است که به فرزندی سپرده می شوند. این امر حاکی از آن است که تقاضا برای دریافت کودک به مراتب بیش از تعداد کودکان قابل واگذاری به خانواده هاست. از سوی دیگر فرآیند اجرایی فرزندخواندگی مستلزم هماهنگی های بین بخش سازمان بهزیستی، اداره سرپرستی قوه قضائیه، نیروی انتظامی، مراکز درمان ناباروری و سازمان پزشکی قانونی و… است که همه اینها به اضافه فهرست طولانی انتظار برای دریافت کودک، فرآیند فرزندپذیری را برای متقاضیان فرزندخواندگی به طور طبیعی طولانی و زمانبر می سازد. این مشخصه تقریباً در همه کشورهای دنیا یکسان است. برای مثال در ایالات متحده آمریکا به عنوان کشوری که یکی از بیشترین موارد فرزندخواندگی در آن اتفاق می افتد زمان انتظار برای دریافت کودک به طور متوسط دو سال است. متاسفانه برخی متقاضیان به واسطه درمان های طولانی مدت ناباروری که نتیجه ای نداشته، به دنبال یافتن یک گزینه فوری و آنی و راه های غیرقانونی فرزندپذیری برای بچه دار شدن و جبران زمان از دست رفته هستند که اغلب نتیجه ای برای آنها به همراه ندارد. والدین متقاضی پس از سال ها درمان ناباروری ناموفق هنگام مراجعه به سازمان بهزیستی با یک نوع شبهه ذهنی مراجعه می کنند که نوزاد دلخواه خود را به خانه ببرند. مطابق با قانون جاری حمایت از کودکان بی سرپرست مصوب سال 1353، از بین کودکان تحت مراقبت سازمان بهزیستی تنها 15 درصد این کودکان قابل واگذاری به والدین متقاضی فرزندخواندگی هستند. یعنی کودکانی که فاقد پدر، مادر و جد پدری باشند. از این تعداد نیز دو تا چهار درصد کودکانی هستند که دارای معلولیت بوده و اغلب در مراکز شبانه روزی باقی می مانند. با این حال در صورت تصویب لایحه قانون جدید حمایت از کودکان و نوجوانان بی سرپرست، امکان واگذاری 50 درصد از کودکان تحت مراقبت فراهم می شود که این می تواند پاسخ مناسبی برای درخواست های متعدد متقاضیان فرزندخواندگی باشد. تا زمانی که این قانون اصلاح و به تصویب نرسد زمینه تغییر در ساختار اجرایی فرزندپذیری محدود خواهد بود و پاسخ لازم برای انبوه متقاضیان فراهم نخواهد شد. تا 200 هزار تومان قیمت داروهای سقط جنین «هم اکنون داروهای سقط جنین در بازار غیرقانونی خرید و فروش دارو به بهایی از 25 تا 200 هزار تومان و حتی بیشتر به فروش می رسند. » پرستار یکی از بیمارستان های تهران با بیان این مطلب به خبرنگار ما گفت: «این داروها که اغلب به صورت آمپول مورد استفاده قرار می گیرند اگر به صورت قانونی و با نسخه پزشک تجویز شوند قیمتی بین سه تا پنج هزار تومان دارند.» مینا شکوهی ادامه داد: «با توجه به غیرقانونی بودن سقط جنین در کشور- مگر در موارد خاص و آن هم با نظر پزشک معالج- فروشندگان داروهای سقط جنین را در بازار به چندین برابر قیمت واقعی به متقاضیان می دهند. » یکی از فروشندگان این نوع داروها در باره علت قیمت بالای داروهای سقط جنین به خبرنگار ما گفت: «خرید و فروش داروهای سقط جنین ممنوع است و عرضه این داروها خطر زیادی برای ما دارد بنابراین باید درآمد حاصل از فروش داروهای سقط جنین به ریسک کار بیارزد. » وی افزود: «عوامل زیادی در تعیین قیمت این داروها موثر است. به عنوان مثال وقتی مردی به تنهایی برای خرید داروی سقط جنین مراجعه می کند معمولاً این دارو را برای همسر قانونی اش می خواهد بنابراین ما این دارو را با قیمتی بین 25 تا 100 هزار تومان به وی می فروشیم. اما در مواردی که بارداری غیرقانونی و نامشروع است، دختر و پسر هر دو با هم مراجعه می کنند که در این صورت قیمت را بالاتر می بریم. معمولاً این افراد به دلیل نیاز، برای پرداخت پول چندان چک و چانه نمی زنند. » یک ماما نیز در این رابطه به خبرنگار ما گفت: «مراجعان سقط جنین به دو دسته تقسیم می شوند؛ برخی از مراجعان مدعی اند در دوران عقد و نامزدی باردار شده اند و برخی دیگر به دلیل داشتن فرزند زیاد و یا درآمد پایین قادر به نگهداری از فرزند دیگری نیستند. دسته اول هیچ گاه علاقه ای به نشان دادن شناسنامه خود ندارند و وقتی ماما برای رویت شناسنامه آنها اصرارکند، دیگر به مطب باز نمی گردند. برخی زنان نیز حتی با داشتن تنها یک فرزند خواهان سقط فرزند دوم خود هستند. آنان به دلایلی مانند تورم، اجاره بالای خانه، درآمد پایین همسر و… داشتن فرزند دوم را یک کابوس می دانند.
من هم حقی دارم
خبرگزاری هرانا : درحاليكه نزديك به برگزاري دهمين دوره انتخابات رياست جمهوري ايران مي شويم وهمه منتظرند تاببينند ،رئيس جمهوري آينده ايران كيست ،شاهد فشار بر فشاربرفعالين كارگري وسنديكايي هستيم واين فشارها همچنان باشدت ادامه دارد.
احضارمجدد اعضاي هيات مديره سنديكاي كارگران هفت تپه به دادگاه درروزهاي اخير گوياي اين حقيقت است كه ،صداي حق طلبي كارگران ايران كه درراستاي بهبود وضعيت زندگي وفرارازتهيدستي ،قابل تحمل نيست.گويا فريادهاي كارگران ومطالبات به حق آنهابراي عده اي ، گوشخراش وبدصداست وبراين باور استوارند كه كارگر حق سخن گفتن و اعتراض ندارد.
در شرايط كنوني كشورشنيدن نداي كارگران بسيارآزاردهنده جلوه مي كند و بسياري از فعالين جامعه كارگري هم اكنون در بازداشت و زندان بسر مي برند .
ايجاد تشكل هاي آزاد كارگري از جرايم منتصب به اقدام عليه امنيت ملي معرفي مي گردد و فعالين و موسسين اين سنديكا ها بايستي به زندان بروند تا عبرتي براي ديگران باشد.
دركشوري
كه قراربود
دست
كارگربوسيده
شودوكاراورامقدس
مي شمردند
اينك بواسطه
اينكه
كارگرمي گويد
حقي داردواورا
خواسته ايست
وياطفلك مي
خواهدزنده
بماند،نفس
بكشدوشرافت
ومعيشت زندگي
اش را حفظ
كنند، و
زمانيكه به
جنبش
وانتقادبرمي
خيزد،مبدل به
موجودي
مي شودكه
بايد
برسراوزدواورابرسرجايش
نشاند.گويادراين
كشوركارگرحقي
ندارد.
حق زيستن،حق كمال ، حق انسان بودن وتمامي موهبتهاي عالم ازاوروي برگردانيده است.مگرمن چه مي خواهم.كجاي حرف من ناصواب است.آقايان مي خواهم زندگي كنم.من(كارگر)هم حقي دارم.ديگرازتنگ دستي خسته شدم.بادرآمدي پايينترازخط فقركه آنراهم نامنظم مي پردازيد كه تازه آنهم شامل اصلاح الگوي مصرف مي شود چگونه مي توانم زندگي كنم.
دراين ساليان اخيربواسطه سياستهاي غلط دولت دربخش اقتصاد،ازجمله واردات بي رويه كالاباعث ورشكستگي وازكارافتادن كارخانه جات ولطمه خوردن توليدملي شده است.
بواسطه پايين بودن تعرفه گمركي وهمچنين عدم حمايت دولت ازتوليدملي ،توليدكننده ملي ،ازنفس افتاده و سيل ورشكستگي كارخانه جات كشوردرسالهاي اخيرمنجربه بيكاري وفقرروزافزون براي كارگران شده وباتوجه به بالا بودن هزينه توليد،ديگرموسسات توليدي هم درآستانه نابودي هستندازآن جمله مي توان به صنعت شكرونساجي وكفش سازي اشاره كرد.
درچنين صورتي كارگربه حال خود رها مي شودوزندگي اش تباه مي شود.
در پايان خطاب به كانديداهاي دهمين دوره انتخابات رياست جمهوري توصيه مي كنم:
به جاي
پرداختن به
مشكلات
ومطالبات به
حق كارگري
ازجمله: به
رسميت شناختن
تشكلهاي آزاد
كارگري
وسنديكاها
وپذيرش حق
اعتصاب به
عنوان حق مسلم
كارگردرراستاي
استيفاي حقوق
صنفي وهمچنين
تغييرمواردي
ازقانون
كاركه برخلاف
منافع
كارگريست،امادرعمل
مي بينيم كه
بادادن
شعارهاي كلي
ومبهم وپوپوليستي
ازمشكلات
ومعضلات
جامعه كارگري
طفره
مي
روند.گوياكه
آقايان
فراموش كرده
اند كه من هم
حقي دارم.
رضارخشان فعال حقوق بشر و مسئول روابط عمومي سنديكاي كارگران هفت تپه
منبع خبر : مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران
آزادی دو فعال کارگری
بنابر گزارشات دریافتی آقایان محسن ثقفی و علیرضا ثقفی از بازداشت شدگان روز جهانی کارگر ساعتی پیش با قید وثیقه از اندرزگاه 7 زندان اوین آزاد شدند.
این دو فعال کارگری پس از تحمل حدود 40 روز سلولهای انفرادی بند 240 و اندرزگاه 7 زندان اوین با قرار وثیقه 50 میلیونی و تودیع آن تا زمان برگزاری دادگاه از زندان آزاد شدند.
لازم به ذکر است کماکان حدود 30 تن از بازداشت شدگان همچنان در بندهای 209، 240 و بندهای عمومی زندان اوین نگهداری می شوند.
منبع خبر : مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران
هنوز دستگیر شدگان اول ماه در سلولهای انفرادی به سر میبرند
پس از چهل روز هنوز دستگیر شدگان اول ماه در سلولهای انفرادی به سر میبرند
روز یکشنبه ۱۷
خرداد به
خانوادههای
محمد اشرفی،
شاپور احسانی
راد،اسدالله پورفرهاد
و جلوه جواهری
اعلام کردهاند
که برای آزادی
افراد
نامبرده باید
کفیل معرفی
کنند. این
افراد با قرار
کفالت پس از ۳۷
روز محبوس در
زندان اوین
آزاد و ساعتهای
پایانی همان
روز با
استقبال
پرشور
خانوادهها و
فعالین
کارگری/ مدنی
روبرو شدند.
هم زمان با
آزادی این
فعالین
کارگری/مدنی
به سعید یوزی
و جعفر عظیم
زاده گفته شد
که به خانوادههایشان
اطلاع دهند تا
اطلاع ثانونی
هیچ گونه ملاقاتی
ندارند و گویا
همان روز به
بند ۲۴۰ برای
بازجوییهای
مکرر انتقال
داده شدند.
روز دوشته
هیجدهم
خردادماه
همچون روزهای
قبل خانوادههای
دستگیر شدگان
اول ماه به
منظور پیگیری
آزادی
کارگران
زندانی در
مقابل دادگاه
انقلاب تجمع
داشتند. در
این روز جلوه
جواهری که روز
قبل آزاد شده
بود برای
پیگیری
پرونده کاوه
مظفری نیز در
جمع حضور
داشت. غلامرضا
خانی، مهدی
فراحی
شاندیز، محسن
ثقفی و کاوه
مظفری به
دادگاه احضار
و به آنان
اعلام شد که
برای آزادی
مهدی فراحی
شاندیر ۱۰۰میلیون،
محسن ثقفی ۲۰
میلیون و
غلامرضا خانی
، علیرضا ثقفی
، کاوه مظفری
هر کدام ۵۰
میلیون وثیقه
لازم است. هر
چند خانوادهها
خواستار کاهش
میزان وجه
وثیقه شدند
اما با مخالفت
دادگاه مواجه
شد و زندانیان
دوباره در
همان روز به
بند ۷ زندان
اوین
بازگردانده
شدند.
روز سه شنبه ۱۹
خردادماه از
ساعت ۹ الی
یک بعداظهر
باز هم عدهیی
از فعالین و
خانوادهها
در برابر
دادگاه تجمع
داشتند. خانم
ثقفی در پی
کارشناسی
وثیقه ۷۰
میلیونی
خود(برای
علیرضا و محسن
ثقفی) در تکاپو
بود. در این
بین تنها
مسئله
امیدوار
کننده این بود
که گفتهاند
این هفته
تکلیف همه
زندانیها
مشخص میشود.
در حالی که
هنوز سعید
یوزی و جعفر
عظیم زاده در
انفرادی به سر
میبرند. این
دو نفر از
جمله کسانی
هستند که هنوز
هیچ خبری از
وضعیتشان در
دست نیست.
روز چهارشنبه ۲۰
خرداد هانیه
یوزی فرزند
سعید یوزی با
مراجعه به
دادگاه
انقلاب و
پیگیری
پرونده پدرش
از قاضی
مربوطه، تنها
این جواب را
دریافت کرد که
پرونده سعید
یوزی هنوز
کامل نیست و
به احتمال
زیاد تا هفتههای
آتی هم چنان
در زندان اوین
محبوس باشد.
وی در ادامه
به زندان اوین
مراجعه کرده و
خواهان ملاقات
با پدرش بود
که به خانم
یوزی خبر
دادند تا
اطلاع ثانوی
سعید یوزی در
انفرادی به سر
میبرد. وی که
پس از آزادی
دیگر افراد
دستگیر شده مشتاقانه
منتظر آزادی
پدرش بود، با
در بسته مواجه
شده و دچار
افسردگی روحی
شده است. شادی
دیروز هانیه
که در نوشتهاش
(تاوان یک
زندگی آرام)
به وضوح دیده
میشود. امروز
طی یک تماس
تلفنی چنان
نگران و ناراحت
از وضعیت پدر
بود که چندان
میلی برای
صحبت کردن
نداشت. هر چند
در گزارشهای
قبلی و در
اطلاعیه
شماره سه
کمیته پیگیری ایجاد
تشکلهای
آزاد کارگری
مراتب نگرانی
از حال جسمی و
روحی سعید
یوزی را اعلام
کردهایم. اما
گویا بیماری
سعید یوزی
عاملی نبود که
نیروهای
امنیتی زندان
اوین وی را در
سلول انفرادی
حبس نکرده و
سلامتی یوزی
را به خطر
نیاندازند.
غروب
چهارشنبه ۲۰
خرداد آقایان
محسن ثقفی و
علیرضا ثقفی
با قرار وثیقه
از پیش تعین
شده پس از چهل
روز از زندان
اوین آزاد و
با استقبال
گرم فعالین
کارگری/مدنی و
خانوادهاشان
همراه شدند.
کمیته پیگیری
ایجاد تشکلهای
آزاد کارگری
ضمن ابراز
خوشحالی نسبت
به آزادی همه
فعالین
کارگری/مدنی
که در این مدت
آزاد شده و
تبریک به
خانوادههای
آنها و
همچنین تبریک
به همه انسانهای
مدافع حقوق
کارگر و آزادیخواه
در سراسر جهان
که در این مدت
با تمام توان
با اعتراضات
خود و فشارهای
ناشی از آن بر
مسئولین
قضائی آزادی
این فعالین
کارگری/مدنی
را میسر
نمودند.
در پایان
نگرانی عمیق
خود را نسبت
به وضعیت سلامت
دیگر بازداشت
شدگانی که
هنوز در بند
هستند و به
خصوص سعید
یوزی و جعفر
عظیم زاده که
مسلما برای
افزایش
فشارها و
اعمال شکنجه
های روحی و
جسمی به بند ۲۴۰
زندان اوین
انتقال داده
شدهاند،
ابراز می
دارد. و از همه
تشکلها،
سازمانها و
انسانهای
مدافع حقوق
کارگر و حقوق
بشر میخواهد
تا ضمن اعتراض
شدید به ادامه
اذیت و آزارها
بر این
کارگران و
فعالین
کارگری که هر
آن ممکن است
سلامتی آنها
به خطر افتد،
بر فشارهای
خود بر دولت
جمهوری
اسلامی برای آزادی
هرچه سریعتر
آنان بیافزایند.
منبع خبر : کمیته پیگیری ایجاد تشکل های آزاد کارگری
عدم پرداخت 2 ماه حقوق کارگران سد چپر آباد اشنویه
چهارشنبه 20 خرداد ماه 1388 _ 10 ماه ژوئن 2009بر پایه گزارش کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری، برای چندمین بار پیاپی پرداخت حقوق کارگران سد "چپر آباد" اشنویه به تعویق افتاد.
کارگران سد چپر آباد اشنویه نسبت به این وضعیت معترض هستند و اعلام کردهاند چنانچه تا چند روز آینده دستمزدهای خود را دریافت نکنند دست به اعتصاب خواهند زد.
محاکمه دو فعال کارگری در تهران
روز سه شنبه 19 خردادماه جلسه محاکمه دو فعال کارگری به نام های "علیرضا عسگری" و "حسین غلامی" بدون حضور وکلای آنان در بیدادگاه شهر تهران برگزار شد.
این دو فعال کارگری که از سوی دستگاه قضایی رژیم محاکمه شدند، طی 2 سال گذشته بارها به همراه دو فعال کارگری دیگر به نام های "محسن حکیمی و ابراهیم گوهری" به دادگاه احضار شده اند.
گفتنی است این چهار فعال کارگری در آذرماه 1386 به اتهام واهی تبانی با هدف اقدام علیه امنیت ملی در پارک چیتگر تهران دستگیر و روانه زندان اوین شدند اما پس از مدتی به قید وثیقه آزاد گردیدند.
احضار دو فعال کارگری در بوکان
به گزارش کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری، دو فعال کارگری به نام های "حسن رسول نژاد و هادی تنومند" به اداره اطلاعات شهر بوکان احضار شدند.
در این گزارش آمده است در چند هفته گذشته فشار به فعالین کارگری در شهر بوکان تشدید گردیده و در این راستا فعالین کارگری به صورت پیاپی به اداره اطلاعات این شهر احضار شده اند. در ادامه این فشارها روز دوشنبه 18 خرداد، حسن رسول نژاد به اداره اطلاعات احضار گردید و مورد بازجویی چند ساعته قرار گرفت، سپس به وی اطلاع دادند که در چند روز آینده پروندهاش تکمیل و به دادگاه فرستاده خواهد شد.
همچنین به هادی تنومند یکی دیگر از فعالین خوشنام کارگری شهر بوکان اطلاع داده شد که بایستی روز سهشنبه 19 خرداد خود را به اداره اطلاعات معرفی نماید. این سومین باری است که هادی تنومند از طرف اداره اطلاعات احضاریه دریافت میکند.
آزادی دو تن دیگر از بازداشت شدگان روز جهانی کارگر
بر اساس گزارش دریافتی "محسن ثقفی" و "علیرضا ثقفی" از بازداشت شدگان روز جهانی کارگر با قید وثیقه از زندان اوین آزاد شدند.
این دو فعال کارگری پس از تحمل حدود 40 روز زندان در سلولهای انفرادی بند 240 و اندرزگاه 7 زندان اوین با قرار وثیقه 50 میلیونی و تودیع آن تا زمان برگزاری دادگاه از زندان آزاد شدند.
لازم به ذکر است کماکان حدود 30 تن از بازداشت شدگان همچنان در بندهای 209، 240 و بندهای عمومی زندان اوین نگهداری می شوند.
بازداشت دهها تن از شهروندان تهرانی توسط ماموران امنیتی
بر اساس اخبار رسیده ماموران امنیتی رژیم اسلامی با یورش به تجمعات اعتراضی مردم در خیابانهای اصلی تهران از جمله خیابان ولی عصر اقدام به بازداشت دهها تن از تظاهر کنندگان نمودند.
گفته می شود مقامات امنیتی و انتظامی رژیم مدعی شده اند که این افراد در ارتباط با حمایت از کاندیداهای ریاست جمهوری در حال شعار دادن و تظاهرات هستند. این در حالی است که در جریان درگیری های بوجود آمده و تظاهرات مردم در سطح شهر تهران، شعارهایی در مخالفت با رژیم از قبیل "مرگ بر دیکتاتور" و "مرگ بر دولت مردم فریب" سر داده شده است.
در این رابطه تعداد زیادی بازداشت شده اند اما از تعداد دقیق آنان اطلاعی در دست نیست.
جعفر ابراهيمی عضو کانون صنفی معلمان بازداشت شد
خبرنامه
اميرکبيردرتا
ریخ 21 خرداد 1388
آمده است :
جعفرابراهيمی
ليسانس رياضی
و فوق ليسانس
جامعه شناسی
دبيرجامعه
شناسی
هنرستان های
شهريار و
عضوکانون صنفی
معلمان ايران
(تهران) صبح
ديروز۲۰خرداد، پس
ازتفتيش منزل
مسکونی توسط
افرادی
ناشناس
بازداشت شد.
نيروهای
امنيتی
همچنين برخی
وسايل منزل و
وسای شخصی وی
از جمله کتاب
و سی دی
وکامپيوتر وی
را نيز با خود
بردند.
از محل
بازداشت آقای
ابراهيمی
اطلاع درستی
در دست نيست.
کانون صنفی معلمان ایران: ماموران وزارت اطلاعات مسئول شمارش آراء در وزارت کشور
کانون صنفی معلمان ایران : اتاق تجمیع برای تغییر آراء ملت " به ابعاد 100 متر مربع، پارتیشن بندی شده قرار دارد که درون آن 5 الی 7 نیروی متخصص جوان با میانگین سنی 25 سال بدون هویت، به جای مدیران و کارشناسان رایانه و آمار با سابقه وزارتخانه که سالیان درازی بود مسئولیت آمار آن بخش را عهده دار بودند، جایگزین شدند . رییس این نیروهای ناشناخته، بر عهده مردی میانسال ظاهرا " ساده، اما متخصص در امور برنامه ریزی رایانه ای به نام سید حسن میر دامادی است که مورد توجه ویژه و فوق العاده وزیر کشور قرار گرفته است. اگر این نام مستعار نباشد( نامبرده از مدیران انفورماتیک وزارت اطلاعات است که در انتخابات قبلی نیز حضور داشت) بقیه افراد، تقریبا 3 ماه است که به وزارت کشور آمده اند. اما نه تنها هیچ کدام از کارشناسان ستاد انتخابات کشور آنان را نمی شناسند، بلکه اوراق شناسایی در سیستم اداری وزارت کشور نیز ندارند، اما شواهد نشان می دهد، آنان فوق العاده متخصص به برنامه های سخت افزاری و نرم افزاری هستند. این جوانان نو رسیده جویای پست، منزلت و ثروت، همچون نیاکان خود هکرهای قوی هستند که نفوذ به درون اتاق بسیار حساس، با قفل های رمزی و حسی همراه با دوربین های پیشرفته و آژیرهای اعلام خطر، همان قدر مشکل است که قصد داشته باشی به افکار شان برای گرفتن اطلاعات رجوع کنی؟ این متخصصان جوان کم حرف، گوشه گیر و حرفه ای ، قصد دارند سرنوشت چهار سال آینده کشور را در این اتاق رقم به زنند.
باید به مردم یاد داد که سواری ندهند وگرنه این سوار پیاده شد سوار دیگری می راند . برای آزادی باید فداکاری کرد نه برای افراد .زندگی عزیز است ولی آزادی انسان عزیز تر است
فعالان کارگری زندانی فراموش شدهاند
مراسم
گرامیداشت
روز جهانی
کارگر در پارک
لاله تهران،
پیش از آغاز
آن توسط نیروی
انتظامی و
لباس شخصیها
از هم پاشید.
این یورش، به
دستگیری
دستکم ۱۲۰ نفر از
فعالان مدنی،
کارگری، حقوق
بشری و شماری
رهگذر و
تماشاچی
انجامید.
گروه بزرگی از
بازداشتشدگان،
پس از چند روز
آزاد شدند.
برخی فعالان کارگری
نیز با پیگیری
مداوم
خانوادههای
خود، به تدریج
به قید وثیقه
یا کفالت از زندان
بیرون آمدند.
علیرضا ثقفی و
فرزندش محسن ثقفی
آخرین کسانی
هستند که پس
از تحمل ۴۰
روز زندان
انفرادی، با
وثیقهی
سنگین ۵۰ و ۲۰
میلیون
تومانی آزاد
شدند. جعفر
عظیمزاده،
مهدی شاندیز،
سعید یوزی و
غلامرضا خانی،
همچنان در
زندان اوین به
سر میبرند.
اعتراض
کاوه مظفری به
قرار وثیقه
کاوه مظفری،
فعال حقوق
زنان و حقوق
بشر، از جمله
افرادی است که
روز کارگر در
پارک لاله
دستگیر شده
است. مراجعه
ماموران اطلاعاتی
به منزل کاوه
مظفری، با
بازداشت همسر
او جلوه
جواهری و ضبط
وسایل شخصی،
کیس کامپیوتر،
کتاب و دستنوشتههای
این دو همراه
بود. جلوه
جواهری،
پژوهشگر و
فعال حقوق
زنان، روز ۱۸
خرداد آزاد
شد.
مینا جعفری،
وکیل کاوه مظفری،
به دویچهوله
گفت:« اتهام
تجمع و تبانی
به موکل من
تفهیم شده و ۵۰ میلیون
تومان هم
برایش وثیقه
تعیین کردهاند.
اصولا چنین
اتهامی با
واقعیت تطابق
ندارد. ایشان
را نیم ساعت
پیش از تجمع
گرفتهاند.
موکل من به
دستگیری خود
اعتراض دارد.
ایشان و
همسرش،
پرداخت وثیقه
برای این
دستگیری
نادرست را
موجه نمیدانند.»
انتقال
عظیمزاده به
بند ۲۴۰ اوین
اکرم رحیمپور،
همسر
جعفرعظیمزاده،
از ممنوع
الملاقات شدن
و انتقال او
به بند ۲۴۰ اوین میگوید.
سعید یوزی،
عضو کمیته
پیگیری ایجاد
تشکلهای
آزاد کارگری،
و جعفر عظیمزاده،
سخنگوی
اتحادیه آزاد
کارگران، هر
دو از روز شنبه
۱۶ خرداد به
سلول انفرادی
منتقل شدهاند.
اکرم رحیمپور
به دویچهوله
گفت: « به همسرم
اتهامهایی
زدهاند که
قبول نکرده و
من در ملاقات
فهمیدم که او
را کتک زده و
اذیت کردهاند.
من مستاجر
هستم. موعد
خانهام تمام
شده و باید
جابجا شوم. دو
تا بچه دارم.
هر روز اینها
را پیش فامیل
میگذارم، میروم
دادسرا. بچه
کوچکام پنج
سال دارد و
هنوز نمیداند
پدرش زندان
است. اینها
را که به قاضی
سبحانی میگویم،
جواب میدهد
همسرت باید
فکر این چیزها
را میکرد.
شوهر من که
قصد زندان رفتن
نداشته، آنها
هستند که او
را گرفتهاند.»
آزادی
علیرضا ثقفی
با وثیقه
همسر علیرضا
ثقفی به دویچهوله
گفت که تامین
وثیقه ۷۰ میلیون
تومانی چند
روز طول کشید
و همین آزادی
همسر و پسرش
را به تاخیر
انداخت.
علیرضا ثقفی به
تشویش اذهان
عمومی و داشتن
کتاب و نشریه
متهم شدهبود.
خانم ثقفی میگوید،
ترجمههای
همسرش با مجوز
وزارت ارشاد،
در شمار اتهامهای
او ذکر شده
بودند.
فعالیت
کارگری ادامه
دارد
فرامرز
قربانی، عضو
هیات مدیره
اتحادیه آزاد
کارگران، به
صدای آلمان میگوید:
« اتحادیه
مقتدر است و
ما در صورت
روشن نشدن
تکلیف دوستانمان،
جلوی دادگاه
انقلاب تجمع
میکنیم.
جامعه بینالمللی
باید از
کارگران
ایرانی حمایت
کند. ما با
سازمان جهانی
کار مکاتبه
داریم. احتمال
دارد که این
سازمان، در
نشست آخر
خود، مصوبهای
به نفع
کارگران
ایرانی امضاء
کند.»
آنها که آزاد
شدهاند، از
بازداشت
کارگری افغان
به نام سعید
رستمی طی این
مراسم خبر
دادهاند.
دادسرای
انقلاب، برای
آزادی او نیز
که رهگذری بیش
نبوده، قرار
کفالت صادر
کرده است. به
نظر میرسد
رستمی به دلیل
بیكسی و بیپولی
همچنان در
اوین بماند.
منبع خبر : رادیو دویچه وله
نامه ی سرگشاده خانواده های بازداشت شدگان تعاونی فلزکار و مکانیک
خانوداده فعالین کارگری بازداشت شده فلز کار و مکانیک در جریان برگزاری مراسم های روز جهانی کارگر سال جاری با نوشتن نامه ای به مقامات جمهوری اسلامی نگرانی شدید خود را از ادامه بازداشت و بی اطلاعی از وضعیت عزیزانشان را اعلام کردند.
در بخش هایی از این نامه آمده است، با گذشت بیش از یک ماه از بازداشت غیرقانونی اعضای تعاونی فلزکار و مکانیک به دلایل نامعلوم، اخبار مربوط به این بازداشت شدگان در هیاهوی انتخابات گم شده است و هیچ نهاد و مسئولی پاسخگوی سوالات ما نیست.
برگزاری دادگاه 9 تن در شهر سقز
بر اساس خبررسیده از شهر سقز، روز چهارشنبه 20 خرداد ماه دستگاه قضایی رژیم در این شهر 9 تن را به اتهام اقدام علیه امنیت ملی مورد دادگاهی قرار داد.
شعبه اول دادگاه شهر سقز چهار جوان و پنج تن دیگر با اسامی محمد کریمی ،بهالدین ساعدی ،خالد مصطفی زاده ،ایوب معروفی ،رحمان رضایی را به اتهام اقدام علیه امنیت ملی مورد دادگاهی قرار داد و با آزادی نامبردگان با قرار وثیقه خودداری نموده است.
لازم به ذکر است این افراد از 35 روز پیش در بازداشت به سر می برند و هفته گذشته به زندان عمومی شهر سقز منتقل شدند.
بروزدرگیری میان مردم ونیروهای امنیتی درثلاث باباجانی کرمانشاه
بنا بر گزارش رسیده از ثلاث باباجانی، در شامگاه روز سه شنبه 19 خرداد ماه درگیری هایی میان مردم ناراضی و معترض با نیروهای امنیتی و انتظامی و مسئولان ستادهای انتخاباتی در این شهر روی داده است.
مردم در اعتراض به وضعیت موجود و مشکلات روبه گسترش سیاسی و اقتصادی دست به تجمع اعتراضی زدند که منجر به حمله به ستادهای انتخاباتی گردیده و در جریان آن تعدادی از ستادهای تبلیغات کاندیداهای ریاست جمهوری به آتش کشیده شد.
اعتراضات گسترده مردمی در شهر کرمانشاه
بنا بر خبر رسیده از شهر کرمانشاه روز چهارشنبه 20 خرداد ماه هزاران تن از مردم ناراضی و معترض به وضعیت موجود در ایران، تظاهرات و تجمعات اعتراضی چندین ساعته ای را در این شهر برگزار کردند.
خبر رسیده حاکی است، تظاهر کنندگان با عبور از چهار راه حجت، چهار راه مصدق، میدان ولیعصر و پل شوری و تجمع در میدان آزادی این شهر با سر دادن شعارهایی از قبیل مرگ بر این دولت مردم فریب، ای منجی عدالت خجالت خجالت، مرگ بر دولت بی کفایت، مرگ بر دیکتاتور و دهها شعار دیگر مخالفت خود را برگزاری انتخابات فرمایشی ریاست جمهوری اعلام کردند.
در واکنش به تجمع و تظاهرات اعتراضی مردم کرمانشاه نیروهای گارد ویژه، انتظامی و بسیج رژیم اسلامی از مناطق مختلف به این شهر اعزام شده و اقدام به متفرق نمودن تظاهر کنندگان کردند.
با وجود فضای کاملا امنیتی در این شهر مردم ناراضی تا پاسی از شب چهارشنبه 20 خرداد ماه به اعتراضات خود ادامه دادند.
صدور حکم زندان برای یک فعال جنبش زنان
بر اساس گزارش سایت تغییر برای برابری، دستگاه قضایی رژیم اسلامی ناهید کشاورز از فعالین جنبش زنان را به 3 سال حبس تعلیقی محکوم کرد.
دستگاه قضایی رژیم اسلامی "ناهید کشاورز" را بر اساس وجود دو پرونده قضایی مورد محاکمه قرار داده است و در نهایت به اتهام بر هم زدن امنیت کشور از طریق تبلیغ علیه نظام، نامبرده را به 3 سال زندان تعلیقی محکوم کرده است.
بازداشت یک عضو کانون معلمان ایران
ماموران امنیتی رژیم در شهر "شهریار" با یورش به منزل "جعفرابراهیمی" عضو کانون معلمان ایران وی را بازداشت و به مکان نامعلومی انتقال دادند.
ماموارن امنیتی رژیم اسلامی همچنین برخی وسایل منزل، وسایل شخصی وی از جمله کتاب و سی دی و کامپیوتر وی را نیز ضبط کردند.
بازداشت تظاهر کنندگان در شهر ارومیه
بر اساس خبر رسیده از شهر ارومیه ماموران امنیتی رژیم با حمله به تجمعات اعتراضی مردم در این شهر تعدادی از آنان را بازداشت کردند.
در جریان حمله نیروهای انتظامی و امنیتی رژیم به مردم ناراضی در این شهر و اعمال ضرب و شتم نسبت به آنان تعدادی از تظاهر کنندگان زخمی شده و تعدادی توسط ماموران امنیتی بازداشت شدند.
محاکمه 6 تن به اتهام "اقدام علیه امنیت ملی" در سقز
بنا بر خبر رسیده از شهر سقز، دستگاه قضایی رژیم اسلامی روز چهارشنبه 20 خردادماه دادگاه 6 تن را به اتهام اقدام علیه امنیت ملی برگزار کرد.
خبر رسیده حاکی است، شعبه اول بيدادگاه شهرستان سقز لقمان روشنی، آرش فاروقی، آرمان محمد پور، بهزاد امین توکل، برهان غسالی، هادی بهرامی و نعمت احمدیان که همگی از شهروندان شهر بانه هستند را به اتهام هواداری از احزاب مخالفت رژيم برگزار کرد .
لازم به ذکر است این افراد از روز 12 اسفندماه سال گذشته تا 20 فروردین ماه سال جاری در بازداشت بودند و با سپردن وثیقه تا زمان برگزاری دادگاه آزاد به زور موقت از زندان آزاد شده اند.
گران اخراجی کارخانه فرش غرب بافت سنندج در جلسه هیئت حل اختلاف اداره کار کرمانشاه برای رسیدگی به شکایاتشان حضور یافتند
نا به گزارش ارسالی به اتحادیه آزاد کارگران ایران امروز شنبه 23 خرداد ساعت 4 بعد از ظهر کارگران اخراجی کارخانه فرش غرب بافت سنندج به همراه وکیلشان (دکتر خلیل بهرامیان) و دو نفر از اعضاء هیئت مدیره اتحادیه آزاد کارگران ایران (جوانمیر مرادی و فرامرز قربانی) در جلسه رسیدگی حاضر شدند. در این جلسه وکیل کارگران به دفاع از حقوق کارگران مبنی بر بی اساس بودن ادعاهای کارفرما جهت تعطیلی کارخانه و بیکاری کارگران پرداخت و طبق مدارک و اسناد موجود اعلام کرد که اخراج کارگران غیر قانونی بوده و خواستار صدور رأی بر بازگشت به کار آنان توسط هیئت رسیدگی کننده در اداره کار استان کرمانشاه شد.
لازم به ذکر است که کارگران مذکور از تاریخ خرداد سال گذشته اخراج گردیده و از آن زمان بارها به اداره کار سنندج و دیگر ارگانهای مربوطه مراجعه و خواستار بازگشت به کار خود شده اند. بعد از ماهها از سپری شدن دوره شکایات در اداره کار سنندج و بی نتیجه ماندن آن سرانجام این شکایت به دیوان عدالت اداری در تهران ارجاع شده، اما پس از بررسی توسط دیوان عدالت اداری پرونده را برای بررسی دقیقتر به شعبه هم ارز یعنی اداره کار استان کرمانشاه فرستاده است.
این جلسه به دلیل اینکه منتج به نتیجه قطعی نشد جهت بررسی بیشتر، ادامه رسیدگی به پرونده به جلسه 15 روز دیگر موکول گردید.
اتحادیه آزاد کارگران ایران
23/3/1388
احضار مجدد سه تن از فعالین کارگری در شهر بوکان
بر اساس گزارش کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری در طی روزهای گذشته "هادی تنومند"، "احمد اسکی بغدادی" و "حسن رسول نژاد" بعد از احضار به اداره اطلاعات شهرستان بوکان هر کدام جداگانه به مدت چند ساعت متوالی مورد بازجویی قرار گرفتند.
از سوی اداره اطلاعات بوکان به آنان ابلاغ شده که روز شنبه مورخ 23 خرداد ماه پرونده آنان تکمیل و به بيدادگاه رژيم ارسال خواهد شد. از اين فعالين كارگری خواسته شده که که در موعد تعیین شده خود را به اداره اطلاعات بوکان معرفی نمایند.
مرگ دو کارگر در حین کار
دو کارگر حین انجام کار در ساختمانى نیمه کاره و حفارى چاه جان خود را از دست دادند.در حادثه اول بر اثر فرو ریختن ده ها شاخه تیرآهن هنگام تخلیه در ساختمان در حال ساخت، کارگر جوان زیر تیرآهن ها جان داد.ستاد فرماندهى سازمان آتش نشانى پس از آگاهى از این حادثه ساعت ۳۷/۸ دیروز آتش نشانان دو ایستگاه را به محل حادثه در جنت آباد شمالی، خیابان بهارستان فرستاد.افشار حامدى رئیس ایستگاه ۵۵ که در محل حادثه حضور داشت، گفت؛ این تیرآهن ها در محل ساختمان در حال ساخت و روى پایه هاى موقت در حال تخلیه بود که بر اثر فروپاشى پایه هاى موقت، ده ها شاخه تیرآهن روى کارگر جوانى که زیر آن مشغول کار بود، فرو ریخت.وى افزود؛ آتش نشانان براى جلوگیرى از حوادث احتمالى هنگام خارج کردن جسد ابتدا با استفاده از جرثقیل و مهار تیرهاى فروپاشیده با دقت آنها را جابه جا و سپس جسد را از زیر شاخه هاى تیرآهن خارج کردند.در حادثه دوم حفارى غیراصولى چاه جدید در مجاورت چاه فاضلاب یک واحد مسکونی، منجر به مرگ چاه کن شد. این حادثه ساعت ۴۷/۱۴ به سامانه ۱۲۵ اعلام شد و امدادگران به بلوار فرحزادی، خیابان طاهرخانی، خیابان یاران رفتند.ناصر صفرخانى رئیس ایستگاه ۲۵ آتش نشانى که در محل حادثه حضور داشت، گفت؛ مالک این واحد مسکونى براى حفر چاه جدید در خارج از منزل خود اقدام کرده بود و کارگر چاه کن پس از حفر ۱۰ متر چاه شروع به زدن کلنگ براى انبارى آن کرد که دیواره چاه ترکید و فضولات چاه داخل منزل ناگهان وارد چاه در حال حفر شد و مرگ آنى کارگر را رقم زد.صفرخانى افزود؛ آتش نشانان پس از ایمن سازى کامل اطراف چاه و تخلیه فاضلاب درون چاه جدید، عملیات خود را آغاز کردند و یکى از آتش نشانان با استفاده از دستگاه تنفسى و طناب به عمق چاه رفت و جسد چاه کن به بیرون از چاه منتقل شد.
دستگیری دبیر کل سازمان معلمان ایران
آقای
علی رضا هاشمی
، دبیر کل
سازمان
معلمان ایران
بعد ظهر روز
بیست و چهارم
خرداد در بیرون
از منزل
دستگیر و به
مکان
نامعلومی
منتقل شده است
.
تلاش
برای روشن شدن
وضعیت وی و
نیز محل
نگهداری
ایشان تا کنون
بی نتیجه بوده
است .
منبع خبر : سخن معلم
راهپیمایی پرسنل بیمارستان رسول
امروز، سهشنبه، شمار زیادی از پرسنل بیمارستان رسول اکرم تهران به تظاهرات اعتراضی در برابر این بیمارستان پرداختند.
به گزارش ادوارنیوز و دیگر منابع خبری، این راهپیمایی در اعتراض به شلیک روز گذشته نیروهای بسیج به شهروندان در خیابان آزادی تهران انجام شد.
به گفته مسئولان اورژانس این بیمارستان، شب گذشته ۲۸ نفر از میدان آزادی تهران به این بیمارستان منتقل شدهاند که ۸ نفر از آنان کشته و ۲۵ نفر دیگر مجروح هستند.
تظاهرکنندگان که متشکل از پزشکان، پرستاران و دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی ایران شاغل در بیمارستان رسول اکرم بودند شعار الله اکبر سر داده و مقوانوشتههایی در دست داشتند.
این راهپیمایی با تشویق و بوق زدن خودروهای عبوری همراه بود.
یکی از این دانشجویان علت این تجمع را اعتراض به کشته شدن عدهای از شهروندان عنوان کرد و گفت: «ما خواهان اجرای عدالت هستیم و از مسئولان میخواهیم مسببان این واقعه دردناک را شناسایی و با آنها برخورد قانونی کنند.»
روز گذشته در جریان تظاهرات میلیونی و مسالمتآمیز هواداران میرحسین موسوی در غرب تهران، شلیک افرادی از پایگاه مقاومت بسیج در میدان آزادی باعث کشته و زخمی شدن گروهی از تظاهرکنندگان شد.
بنا به گفته مجروحان تیراندازی به طور ناگهانی و زمانی آغاز شد که سیل جمعیت در حال عبور از کنار یک پایگاه بسیج در شمال میدان آزادی (اول بزرگراه محمد علی جناح) بود.
اطلاعیه اعتصاب زحمتکشان ایران خودرو
آنچه
امروز شاهد
آنیم، توهین
به شعور مردم
و نادیده
گرفتن آرای
آنان و زیر پا
گذاشتن اصول
قانون اساسی
توسط دولت
است. وظیفه ی
ماست که به
این جنبش
مردمی
بپیوندیم. ما
کارگران ایران
خودرو روز
پنجشنبه 28/3/88 در
هر سه شیفت
کاری به مدت
نیم ساعت، با
دست کشیدن از
کار اعتراض خود
را نسبت به
سرکوب
دانشجویان،
کارگران،
زنان و قانون
اساسی اظهار
کرده و با
جنبش مردمی
ایران اعلام
همبستگی می
کنیم.
شیفت صبح و
عصر از ساعت 10
الی 30/10
شیفت شب از
ساعت 3 الی 30/3
نیمه شب
زحمتکشان
ایران خودرو 26/3/88
کارگران
فلزکار
مکانیک ضمن
حمایت از
اعتصاب
زحمتکشان
ایران خودرو،
با جنبش مردمی
ایران اعلام
همبستگی
میکند.
منبع خبر : کارگران فلزکار مکانیک
حمله به بیمارستان ها جهت بازداشت مجروحان اعتراضات تهران
دهها واحد از نیروهای امنيتی و گارد ویژه جمهوری اسلامی جهت بازداشت افراد زخمی شده در جریان اعتراضات شهر تهران به بیمارستان ها و مراکز درمانی این شهر یورش بردند.
گزارش ها حاکی است، ماموران وزارت اطلاعات با یورش به بخش اورژانس بیمارستان هزار تخت خوابی "خمینی" قصد بازداشت زخمی شدگان را داشتند، این امر با مقاومت شدید پرستاران و کادر پزشکی بیمارستان رو برو شد.
گفته می شود تلاش ماموران رژیم پس از 3 ساعت حضور در بیمارستان بی نتیجه ماند و پرسنل بیمارستان مذکور در اقدامی انسانی و شجاعانه تمامی افراد مجروح را مداوا و از بیمارستان خارج نمودند.
دو مصاحبه با دو کارگر پرستار
مصاحبه اول
- خودتان را معرفي كنيد و بگوييد دركجا كار مي كنيد؟
سامره هستم و 6 سال است كه در بيمارستان رازي قائم شهر کار مي کنم. ليسانس دارم. در بخش جراحي عمومي زنان و چشم مشغول کار هستم.
- به عنوان يک پرستار با چه مشکلاتي مواجه هستيد؟
خيلي كوتاه و مختصر بگويم. برخورد بد پزشک و بالا دستي ها با ما چيزي است كه ما را رنج مي دهد .
- چند ساعت در روز به اين کار مشغول هستيد؟
روزي 8 ساعت .
- چه ميزان دستمزد می گیرید؟
من استخدام نيستم و ماهي 250 هزارتومان مي گيرم.
- آيا حقوقي که می گیرید کفاف زندگي شما را مي دهد؟
خير، با این حقوق اندک امکان اداره زندگی خود را ندارم و مجبورم در جای دیگر هم کار کنم.
- آيا حقوق خود را به موقع دريافت مي کنيد؟
نه، اذيت مي کنند.
- آيا از ایمنی محیط کار برخوردار هستيد؟
خير. به طور
مثال يكي از
پرستاران
همکارم در
جریان خون
گیری از یک بیمار
مبتلا به
هپاتید به
دلیل نداشتن
وسائل ایمنی
خودش به
هپاتيت مبتلا
شد و متاسفانه
دوماه بعد
درگذشت. ما
در کار خویش
با مخاطرات
جدی مواجه
هستیم.
- آيا
جايي مي
توانيد
مشکلات خود را
مطرح کنيد؟ کسي
پيگيري مي
کند؟
دفتر رئيس بیمارستان ظاهراً محل رجوع شکایات است، اما ما سعي مي کنيم مشكلات را نگوييم و فرو بخوريم. زیرا در صورت طرح معضلات با ما بد مي شوند. برايمان دردسر درست می کنند و با خطر اخراج رو به رو می شویم.
- آيا اضافه
کاري به شما
تعلق مي گيرد؟
بله مي گيرد.
- آيا
اضافه کاري و
شيفت هاي
کار شب در
زندگي شما
تاثير منفي
دارد؟
بله تاثير
منفي دارد. ديدن برخي
صحنه ها در شب
برايمان
اعصابي باقي
نمي گذارد. افراد چاقو
خورده را مي آورند . بعضا با
وضعيت فجيع و همين صحنه ها
خودش باعث مي
شود كه خستگي
را بسیار بيشتر
احساس كنيم. علاوه بر
این هيچ
برنامه استراحت هم نداريم.
وهميشه به
نوعي خسته
هستيم
مصاحبه دوم
-
لطفاً خود را
معرفی کنید.
بيتاهستم و
دربيمارستان
بهشتي بابل
كارمي كنم
.ليسانس پرستاري دارم و در اتاق جراحي
قلب باز و مغز مشغول کار
هستم.
-
با چه مشکلاتی
مواجه هستید؟
روزانه
کار خیلی
طولانی است، حقوق بسيار
پايين است.
هفته اي 44
ساعت كار مي
كنم .
- چه
ميزان حقوق
می گیرید؟
در سال گذشته
538 هزار
تومان می
گرفتم که در
سال جاری
به 648هزار
تومان افزایش
یافته است.
- آيا
از حقوقی
که دریافت می
کنید کفاف
هزینه زندگی
شما را می
دهد؟
خير و به
همین دلیل در
بيمارستان
هاي خصوصي هم
کار مي کنم.
- آيا
اضافه کاري به
شما تعلق مي
گيرد؟
بله ولي محدوديت
داريم. در طول ماه
نمي توانيم
بيش از 135 ساعت اضافه کاری
داشته باشیم.
- آيا اضافه
کاری و شيفت
شب در زندگي
شما تاثير منفي
دارد؟
براي من خسته کننده است و در روحيه
ام اثر منفي
دارد، براي همسرم
که فرهنگي است
چيزي به نام
شب کاري قابل
قبول نيست.
-
آیا از امنیت
محیط کار
برخودار
هستید؟
خیر.
همیشه در معرض
ابتلا به
بیماری هایی
مانند ایدز و
سایر بیماری
های مهلک
هستیم. نبود
امکانات
ایمنی سبب
انتقال
بیماری از
افراد بیمار
به ما می شود.
منبع: آژانس ایران خبر
26 خرداد 88
اعتصاب پرسنل بیمارستان یکهزار تختخوابی " خمینی" تهران
کلیه پرسنل درمانی بیمارستان یکهزار تختخوابی "خمینی" تهران، از صبح روز سه شنبه 26 خرداد ماه دست به اعتصاب زدند.
تمامی پزشکان بخش جراحی و جراحان متخصص اعصاب و پرستاران بیمارستان در اعتراض به شلیک گلوله های ساچمه ای به دانشجویان و سرکوب مردم ناراضی محل کار خود را ترک و در حیاط این بیمارستان دست به تحصن و اعتصاب زدند.
مامورین وزارت اطلاعات در بیمارستان یکهزار تختخوابی خمینی مستقر شده اند و زخمی های کوی دانشگاه و درگیریهای جاری را شناسائی می نمایند.
احضار یک فعال کارگری به دادگاه شهر سنندج
بر اساس خبر رسیده از شهر سنندج، دستگاه قضایی رژیم روز دوشنبه 25 خرداد ماه "پدرام نصراللهی" فعال کارگری و عضو شورای زنان را احضار و مورد بازپرسی قرار داد.
"پدرام نصراللهی" در جریان دادگاه به دفاع از خود پرداخت و ادامه رسیدگی به پرونده نامبرده به زمان دیگری موکول گردید.
لازم به ذکر است نامبرده در تاریخ 4 دی ماه سال گذشته توسط ماموران امنیتی بازداشت و پس از 3 ماه و 15 روز بازداشت با قرار وثیقه 20 میلیون تومانی از زندان آزاد شد.
آزادی بازداشت شدگان فعالین کارگری فلزکار مکانیک
دستگاه قضایی رژیم جمهوری اسلامی، روز سه شنبه 26 خرداد ماه تعدادی دیگر از بازداشت شدگان روز جهانی کارگر در محل تعاونی فلزکار و مکانیک را آزاد کرد.
خبر رسیده حاکی است، دستگاه قضایی رژیم 8 تن دیگر از کارگران و فعالین کارگری را با قرار وثیقه از زندان آزاد کرده است.
کاوه مظفری، مهدی فراهی شاندیز و غلامرضا خانی دیگر زندانیان باقی مانده از بازداشت شدگان اول ماه مه هستند.
هم چنین از شهر مریوان نیز خبر می رسد که سلام قادری از اعضای کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری از زندان آزاد شده است.
حمایت سندیکای کارگران شرکت و احد و کانون صنفی معلمان ایران از اعتراضات مردم
خبرنامه کانون: طی انتشار دو اطلاعیه جداگانه، سندیکای کارگران شرکت و احد و کانون صنفی معلمان ایران از اعتراضات مردم حمایت کرده و حمله به مردم، ضرب و شتم و دستکیری و کشتن آنها را محکوم کردند. در بحشی از اطلاعیه سندیکا آمده است: " در بطن چنین اوضاعی ما شاهد تهدید، دستگیری، کشتن و سرکوب عریانی هستیم که بیم آن میرود تا بر ابعادش افزوده شود و خون انسانهای بیگناهی ریخته شود که نتیجه آن اعتراضات بیشتر مردم است نه عقب نشینشان" . کانون صنفی معلم در اطلاعیه خود خواستار آزادی کلیه دستگیرشدگان از جمله دبیرکل این کانون شد.
پیام اتحادیه آزاد کارگران ایران خطاب به کارگران ایران
48 روز از سرکوب و دستگیری تجمع کارگران در پارک لاله به مناسبت روز جهانی کارگر در 11 اردیبهشت – اول ماه مه – می گذرد. در این مدت اتفاقات مهمي رخ داده و باعث تحولات وسیع و شگفت انگیزی در جنبش اجتماعی کشور شده است. کاندیداهای ریاست جمهوری در جريان مناظره های تلويزيوني همدیگر را به نقض حقوق شهروندان، اختلاس، دزدی، سوء مدیریت و ناکارآمدی متهم می کردند. اما هيچ يك به قوانيني كه اين مصائب را بر اكثريت جامعه روا داشته است مخالفتي نكردند، هيچكدام به قانوني كه حق اعتصاب را از كارگر سلب كرده، حقوق او را چهار برابر زير خط فقر مشروع مي داند، حق تشكل را از او گرفته، اخراجهاي دسته جمعي و قرادادهاي سفيد امضاء و موقت يك ماهه بر او تحميل كرده اعتراضي نداشتند، نسبت به آزاديهاي بيان، پوشش و دهها و صدها موارد غير انساني ديگر كه امروز بر جامعه حاكم است سخني به ميان نياوردند و اگر هم به مواردي به طور خيلي سطحي اي اشاره اي شد هر يك فقط براي تبرئه خود ديگري را محاكمه مي كرد گویا رقیبش بيشتر ازخودش سختگيري كرده است. درهمه آن مناظرات آشكارا و رودر رو، خود كانديداها ثابت كردند كه همه قوانين و شرايط موجود را قبول دارند و تنها جدالشان بر سر ربودن قدرت از رقيب است.
بنابراين ما کارگران در این شرايط كه اعتراضات اجتماعي به شكل يك جنبش توده اي و عظیم براي طرح و رسيدن به مطالبات خود به ميدان آمده است، حق خود مي دانيم كه طومارمطالبات طبقاتيمان را به شرح زيربه پرچم خود تبديل كرده و به اهتزاز در آوریم.
1- افزايش فوري حداقل دستمزد به بیشتر از یک میلیون تومان در ماه
2- برچیده شدن قراردادهای موقت کار و فرم های جدید قرارداد کار
3- انحلال خانه کارگر و شوراهای اسلامی کار به عنوان تشکیلات دولتی در کارخانه ها و کارگاه ها و برپایی شوراها وسایر تشکلات كارگري مستقل از دولت
4- پرداخت فوری دستمزدهای معوقه کارگران بی هیچ عذر و بهانه
5- توقف اخراج کارگران و پرداخت بیمه بیکاری مکفی به تمام کارگران بیکار
6- آزادی فوری تمام زندانيان سياسي از جمله کارگران زندانی دستگیر شده اول ماه مه، جعفر عظیم زاده، غلامرضا خانی، سعید یوزی، سعید رستمی، مهدی فراهی شاندیز، کاوه مظفری، منصور اسالو و ابراهیم مددی و پایان دادن به تعقیب و آزار کارگران و رهبران کارگری
7- اعتصاب، اعتراض، تجمع و آزادی بیان و قلم حق مسلم ما کارگران است.
8- خاتمه دادن به تبعیض جنسیتی، کار کودکان و اخراج کارگران مهاجر
کارگران! ما امروز موظفيم با طرح مستقلانه خواسته های خود و با تکیه بر نیروی متحدانه مان، همراه با بخشهاي ديگر جامعه براي رسيدن به حقوق انسانیمان دست به كار شويم.
اتحادیه آزاد کارگران ایران
28 خرداد88
اعتراض کانون نویسندگان به سرکوب مردم
کانون نویسندگان ایران با صدور بیانیهای سرکوب مردم طی درگیرهای روزهای اخیر را محکوم کرد.
اعضای کانون نویسندگان اعلام کردهاند :«ما بدون توجه به بازی قدرتی که میان نامزدها و جناحهای مختلف ساختار قدرت در جریان است، سرکوب مردم و به خاک و خون کشیدن جوانان آزادیخواه این سرزمین را محکوم میکنیم.»
در بخشی ازاین بیانیه آمدهاست: «فرجام این سناریوی ضددموکراتیک چیزی جز این نمیتوانست باشد.»
از دیدگاه امضا کنندگان این بیانیه «تا هنگامی که آزادی بیقید و شرط احزاب، سندیکاها، اتحادیهها و انجمنهای آزاد و مستقل تأمین نشود، مشکل مرحلهٔ کنونی تاریخ جامعهٔ ما حل نخواهد شد.»
«تحقق آزادی اندیشه و بیان بیهیچ حصر و استثنا و برچیده شدن بساط سرکوب» از دیگر راه حلهای کانون نویسندگان برای حا مشکل کنونی جامعهاست.
در این بیانیه از مسئولان امر خواسته شدهاست که به «به ارادهٔ مردم گردن نهند.»
این بیانیه ادامه داده است: «روزنهی کوچکی مانند اين انتخابات، که حاکميت ناگزير از گشودن آن بود، کافی بود تا خواستههای سرکوبشده و انباشتهی مردم از آن فوران کند و به موجی گسترده بدل شود که در روزهای گذشته شاهد آن بودهايم.»
. روز گذشته در جریان تظاهرات میلیونی و مسالمتآمیز هواداران میرحسین موسوی در غرب تهران، شلیک افرادی از پایگاه مقاومت بسیج در میدان آزادی باعث کشته و زخمی شدن گروهی از تظاهرکنندگان شد.
به گفته مسئولان بیمارستان رسول اکرم تهران، ۲۸ نفر از میدان آزادی تهران به این بیمارستان منتقل شدهاند که هشت نفر از آنان کشته و ۲۵ نفر دیگر مجروح هستند.
دفتر تحکیم وحدت نیز از کشته شدن هفت دانشجو در درگیرهای کوی دانشگاه تهران و دانشگاه شیراز خبر داده است.
در پی
ناآرامیهای
اخیر کشور،
بیش از ۳۰۰ نفر از
فعالان
سیاسی،
دانشجویان،
روزنامه نگاران
و فعالان حقوق
بشر بازداشت
شدهاند.
دستگیری این
افراد همزمان
با گسترش
ناآرامیها
در ایران صورت
میگیرد. فضای
سیاسی-
اجتماعی
ایران با
اعلام
«پیروزی»
محمود احمدینژاد
در انتخابات
متشنج است.
کانون مدافعان حقوق بشر - تجمعات اعتراضی و طرح مطالبات مدنی جزء حقوق اساسی ملت است
کانون مدافعان حقوق بشر به ریاست شیرین عبادی، طی بیانیه ای تجمعات اعتراضی و طرح مطالبات مدنی از سوی مردم را جزء حقوق اساسی ملت دانست. متن کامل بیانیه کانون مدافعان حقوق بشر را در زیر بخوانید:
به نام خدا
تجمعات اعتراضی و طرح مطالبات مدنی جزء حقوق اساسی ملت است
پس از انتخابات ۲۲ خرداد و اعلام نتایج آن، شاهد اعتراضات مردمی و ۳ کاندیدای ریاست جمهوری نسبت به نتایج اعلام شده از سوی وزارت کشور بودیم.
به استناد اخبار موجود، مشاهدات همگانی و بیانیه ۵۲ نماینده مجلس که خواستار حضور وزیر کشور در مجلس جهت پاسخگویی شدند، شاهد برخوردهای خشونت بار و افراطی گسترده ای در سطح کشور از سوی نیروی انتظامی، بسیج و گروه های سازمان یافته با لباس شخصی – که از سوی نهادهای فوق سازماندهی و هدایت می شوند – بودیم، که با فجایع اسفناکی همراه بوده است.(بيانيه ۵۲ نماينده مجلس،۲۷/۳/۸۸)
هجوم به خوابگاه های دانشجویان بی پناه و عزیز کشور ایران و بازداشت گسترده آنها و تأسف بارتر از آن ضرب و شتم شدید دانشجويان که اخبار كشته شدن برخی ازآنها در میان مردم وجود دارد، حمله به منازل مسکونی پس از بانگ الله اکبر و هجوم و تخريب منازلي كه به حمله شدگان پناه ميدهند، حمله به تجمعات مسالمت آمیز و مدنی مردم معترض به نتایج انتخابات، حمله به ماشین ها و موتورهای مردم که در حال تردد در سطح شهر می باشند، كشته شدن مردم بی گناه و مظلوم در تجمع مسالمت آمیز ۲۵ خرداد که صحنه های رقت بار قربانيان دل ملت ایران را به درد آورد و مدافعان حقوق بشر را یکصدا به فریاد درآورد، بازداشت بی دلیل و گسترده فعالان سیاسی ، دانشجویی ، مدنی ، حقوق بشری، وقایعی نیست که هیچ انسان صاحب وجدانی بتواند نسبت به آن بی توجه باشد.
کانون مدافعان حقوق بشر با ابراز همدردی با خانواده های بازداشت شدگان، كشته شدگان، جوانان و دانشجویان مظلوم و بی پناه و آسیب دیدگان، از دولت جمهوری اسلامی ایران و مسئولان بلندپایه نظام مصّرانه و مجدّانه می خواهد از تدوام خشونت و تشدید آن توسط برخي مراکز و نهادهای وابسته به قدرت که در بیانیه ۵۲ نماینده مجلس نیز تصریح شده است، جلوگیری نموده و در اسرع وقت كليه بازداشت شدگان را آزاد نموده و خسارات وارده به ایشان را جبران نمایند.
همچنین از ملت بزرگ و شریف ایران و از عموم هموطنان آگاه و باشعور مؤکداً می خواهیم آرامش خود را حفظ نموده و مطالبات مدنی و قانونی و به حق خویش را با پرهیز از تشنج و درگیری پی گیری نمایند.
تجمعات مدنی و مسالمت آمیز طبق اصل ۲۷ قانون اساسی و تصریح اعلامیه جهانی حقوق بشر و میثاقین از حقوق بنیادین انسان ها می باشد که هیچ نهادی حق سلب این حقوق انسانی را ندارد. لذا با اطمینان از داشتن حق تجمع می بایست با بهره گیری از راه کارهای مدنی و مسالمت آمیز از افتادن در دام خشونت طلبان پرهیز نموده و برای تحکیم صلح و حقوق بشر از جمله انتخابات آزاد، سالم و منصفانه کوشش نمود.
بنا به شرایط خاص کشور عزیزمان ایران مجدداً از مسئولان بلندپایه نظام جمهوری اسلامی ایران می خواهیم با توجه به اینکه تأمین حقوق بشر وحقوق شهروندی تک تک شهروندان ایرانی و برقراری نظم عمومی از جمله وظایف مسلم آنها به شمار می آید، با اتخاذ تدابیر مناسب و پاسخگویی نسبت به درخواست های مردم، آرامش و امنيت را به جامعه بازگردانند.
- کانون مدافعان حقوق بشر
حمله لباس شخصیها به بیمارستان دی
به گزارش خبرنگار شهابنیوز؛ حمله افراد لباس شخصی که دقیقاً معلوم نیست از کجا تغذیه میشوند به بیمارستان دی در حالی رخ داد که ساعاتی قبل از آن، تعدادی از مجروحان ناآرامیهای روز سهشنبه تهران توسط اورژانس یا مردم به این بیمارستان منتقل شده بودند. طی روزهای شنبه، یکشنبه و دوشنبه نیز تعدادی از مجروحان و کشته شدگان ناآرامیها و اعتراضات تهران به این بیمارستان منتقل شدهاند.
خبرنگار شهابنیوز میافزاید: افراد لباس شخصی که مجهز به چوب، چماق، باتوم، زنجیر، اسپری و بعضاً سلاح و بیسیم بودند پس از مراجعه به بیمارستان دی و عبور توام با تهدید از نگهبانی و حراست بیمارستان؛ وارد بخش اورژانس شدند و از پزشکان و کارد پرستاری با حالتی تهدیدآمیز خواستند که مجروحان ناآرامیها را درمان نکنند!
این افراد با پرخاشگری، مجروحان ناآرامیها را «منافق»، «عوامل دشمن»، «جاسوس» و «اراذل و اوباش» خواندند و خطاب به کارد پرستاری بیمارستان با تهدید تاکید کردند که حق ندارند این افراد را درمان کنند.
مجادلات این افراد با پزشکان و کادر پرستاری حدود ۱۵ دقیقه ادامه پیدا کرد. با آن که این افراد چند باری تلاش کردند با مجروحان نزدیک شده یا آنها را شناسایی کنند، برخورد هوشمندانه پزشکان باعث شد که درگیری فیزیکی و خشونتآمیز رخ ندهد.
گفتنی است کادر پزشکی و امدادی حتی در جریان جنگ جهانی دوم یا حمله رژیم غاصب اسرائیل به غزه نیز از آزادی و امنیت برخوردار بودند.
منبع خبر : شهاب نیوز
سندیکای کارگران شرکت واحد : هرگونه سرکوب و تهدید نهاد های مدنی محکوم است
در روزهاى اخير ما شاهد تلاش و حضور پرشور میلیونها زن، مرد، پیر و جوان، اقلیتهای ملی و مذهبی در ایران هستیم که از دولت میخواهند که پایه ترین حقوق اولیه شان را به رسمیت بشناسد یعنی بررسمیت شناختن حق انتخاب آزاد، مسقل و بدون تقلب. حقی که در اکثر جوامع دنیا نه تنها به رسمیت شناخته شده بلکه برای حفظ آن از هیچ کوششی فروگذاری نمیشود.
در بطن چنین اوضاعی ما شاهد تهدید، دستگیری، کشتن و سرکوب عریانی هستیم که بیم آن میرود تا بر ابعادش افزوده شود و خون انسانهای بیگناهی ریخته شود که نتیجه آن اعتراضات بیشتر مردم است نه عقب نشینشان.
جامعه ایران با یک بحران عمیق سیاسی و اقتصادی روبرو است، اعتراضات میلیونی که گاها" با سکوتی که سرشار از ناگفتنی ها است خود را نمایان کرده و به یک الگو تبدیل شده است و هر روز بر دامنه و ابعاداش افزوده میشود، که در این میان عکس العمل هر نهاد و فرد مسئولی را میطلبد.
سندیکای کارگران شرکت واحد در اطلاعیه ای که قبل از انتخابات ریاست جمهوری در اردیبهشت ماه انتشار یافته بود نوشت که ” در نبود آزادی احزاب ، بالطبع تشکل ما نیز از نهادی اجتماعی که حامیش باشد محروم است ، حال آنکه سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی دخالت گری و فعالیت سیاسی را حق مسلم تک تک افراد جامعه دانسته و برآن است که کارگران سراسر ایران در صورت ارائه منشور کارگری کاندیداهای ریاست جمهوری و دادن تضمین عملی به شعارهای انتخاباتی در این رابطه ، می توانند در انتخابات شرکت کنند یا نکنند.”
این موضوع که خواستههای اکثریت قریب به اتفاق جامعه ایران بسیار فراتر از خواستههای صنفی میباشد برهمگان روشن است و ما هم در سالهای گذشته بر آن تأکید کردیم که تا اصل آزادی تشکل و انتخاب بوجود نیاید صحبت از هر نوع آزادی اجتماعی و حقوق صنفی بیشتر شبیه طنز میباشد تا واقعیت.
براساس این واقعیت سندیکای کارگران شرکت واحد خود را در کنار تمامی ایثارگرانی میداند که برای ساختن نهاد مدنی آزاد و مستقل مبارزه میکنند و هر نوع سرکوب و تهدید را محکوم میکند.
در راستای به رسمیت شناختن حقوق صنفی و اجتماعی در ایران نهادهای کارگری جهانی پنجم تیرماه روز جهانی حمایت از کارگران زندانی و نهاد صنفی ایران اعلام شده است، ما از همه میخواهیم که این روز را فراتر از خواستهای صنفی بشمار بیاورند و این روز را تبدیل کنیم به روز حقوق بشر انسانی در ایران و از همقطاران خود بخواهیم در این روز در سراسر دنیا برای حقوق پایمال شده اکثر مردم ایران حرکت کنند.
با آرزوی گسترش عدالت و آزادی
سندیکای کارگران شرکت واحد تهرن و حومه
خرداد 1388
استعفای دسته جمعی اساتید دانشگاه صنعتی شریف
اساتید دانشکده شیمی دانشگاه صنعتی شریف روز چهارشنبه 27 خرداد ماه به صورت دسته جمعی استعفا دادند.
اساتید دانشگاه صنعتی شریف در اعتراض به حملات و جنایات صورت گرفته اخیر استعفا دادند. پیش از این نیز بسیاری از اساتید دانشگاه تهران در اعتراض به جنایات صورت گرفته در کوی دانشگاه تهران استعفا داده بودند.
لازم به ذکر است، جمعی از اساتید دانشگاه امیرکبیر نیز با تحصن در دانشگاه و در اعتراض به وقایع اخیر استعفا دادند.
ادامه بازداشت دبیر کل سازمان معلمان ایران
سازمان معلمان ایران با صدور اطلاعیه ای خواستار آزادی دبیر کل این سازمان شده است.
در اطلاعیه سازمان معلمان ایران آمده است، پلیس امنیت تهران "علی رضا هاشمی" را 4 روز قبل در حالی که در مکانی بدون تجمع در حال صحبت با یکی از اعضای سازمان معلمان بود را بازداشت کرده است.
مسئولان تصور می کنند با راه انداختن موج دستگیری ها و بازداشت ها و ایجاد فضای رعب و وحشت می توانند از زیر بار پاسخگویی و مسئولیت شانه خالی کنند در حالی که نتیجه مستقیم این اقدامات تثبیت و نهادینه کردن فضای همدلی و همبستگی بیشتر میان مردم است.
"سازمان معلمان ایران" ضمن اعتراض شدید به دستگیری دبیر کل این تشکل و سایر معلمان و فعالان تشکل ها و احزاب و نیز به منظور کاهش فضای التهاب خواهان آزادی همه این دستگیرشدگان است.
هرگونه سرکوب و تهدید نهاد های مدنی محکوم می کنیم:
در
روزهاى اخير
ما شاهد تلاش
و حضور پرشور
میلیونها زن،
مرد، پیر و
جوان،
اقلیتهای ملی
و مذهبی در
ایران هستیم
که از دولت
میخواهند که
پایه ترین
حقوق اولیه
شان را به
رسمیت بشناسد
یعنی بررسمیت
شناختن حق
انتخاب آزاد،
مسقل و بدون
تقلب. حقی که
در اکثر جوامع
دنیا نه تنها
به رسمیت شناخته
شده بلکه برای
حفظ آن از هیچ
کوششی
فروگذاری
نمیشود.
در بطن چنین
اوضاعی ما
شاهد تهدید،
دستگیری، کشتن
و سرکوب
عریانی هستیم
که بیم آن میرود
تا بر ابعادش
افزوده شود و
خون انسانهای
بیگناهی
ریخته شود که
نتیجه آن اعتراضات
بیشتر مردم
است نه عقب
نشینشان.
جامعه ایران
با یک بحران
عمیق سیاسی و
اقتصادی
روبرو است،
اعتراضات
میلیونی که
گاها" با سکوتی
که سرشار از
ناگفتنی ها
است خود را
نمایان کرده و
به یک الگو
تبدیل شده است
و هر روز بر دامنه
و ابعاداش
افزوده میشود،
که در این میان
عکس العمل هر
نهاد و فرد
مسئولی را
میطلبد.
سندیکای
کارگران شرکت
واحد در
اطلاعیه ای که
قبل از
انتخابات
ریاست جمهوری
در اردیبهشت ماه
انتشار یافته
بود نوشت که ”
در نبود آزادی
احزاب ،
بالطبع تشکل
ما نیز از
نهادی
اجتماعی که
حامیش باشد
محروم است ،
حال آنکه سندیکای
کارگران شرکت
واحد
اتوبوسرانی
دخالت گری و
فعالیت سیاسی
را حق مسلم تک
تک افراد جامعه
دانسته و برآن
است که
کارگران
سراسر ایران
در صورت ارائه
منشور کارگری
کاندیداهای ریاست
جمهوری و دادن
تضمین عملی به
شعارهای انتخاباتی
در این رابطه
، می توانند
در انتخابات
شرکت کنند یا
نکنند.”
این موضوع که
خواستههای
اکثریت قریب
به اتفاق
جامعه ایران
بسیار فراتر
از خواستههای
صنفی میباشد
برهمگان روشن
است و ما هم در سالهای
گذشته بر آن
تأکید کردیم
که تا اصل آزادی
تشکل و انتخاب
بوجود نیاید
صحبت از هر
نوع آزادی
اجتماعی و
حقوق صنفی
بیشتر شبیه
طنز میباشد تا
واقعیت.
براساس این
واقعیت
سندیکای
کارگران شرکت
واحد خود را
در کنار تمامی
ایثارگرانی
میداند که
برای ساختن
نهاد مدنی
آزاد و مستقل
مبارزه میکنند
و هر نوع
سرکوب و تهدید
را محکوم
میکند.
در راستای به
رسمیت شناختن
حقوق صنفی و
اجتماعی در
ایران
نهادهای
کارگری جهانی
پنجم تیرماه روز
جهانی حمایت
از کارگران
زندانی و نهاد
صنفی ایران
اعلام شده
است، ما از
همه میخواهیم
که این روز را
فراتر از
خواستهای
صنفی بشمار بیاورند
و این روز را
تبدیل کنیم به
روز حقوق بشر
انسانی در
ایران و از
همقطاران خود
بخواهیم در
این روز در
سراسر دنیا
برای حقوق
پایمال شده
اکثر مردم
ایران حرکت
کنند.
با آرزوی
گسترش عدالت و
آزادی
سندیکای
کارگران شرکت
واحد
پنجشنبه ۲۸ خرداد ۱۳۸۸ - ۱۸ ژوين ۲۰۰۹
دستگیری و پیگرد معلمان فعال
کانون صنفی معلمان : بااطلاع شدیم آقای سید هاشم خواستار از اعضای هیئت مدیره ی کانون صنفی معلمان مشهد در حالی که در پارک مشغول گفتگو با همکاران همسان بازنشسته ی خود بوده دستگیر گردیده است . تاکنون جرم و وضعیت وی اعلام نشده است . از سوی دیگر خانم نقی ای از اعضای سازمان معلمان ایران بازداشت و آزاد شدند ولی آقای علیرضا هاشمی دبیر کل سازمان معلمان ایران در سیر دستگیری های اخیر راهی زندان اوین شده اند . از طرف دیگر سجاد خاکساری فرزند آقای محمد خاکسار و خانم دارابی از فعالان با سابقه ی صنف معلمان مدت طولانی ( حدود دو ماه و نیم ) است که در زندان به سر می برند و هنوز آزاد نشده اند . همچنین احضاریه ای برای آقای بداقی عضو هیئت مدیره کانون صنفی معلمان ایران صادر گردیده تابه دادگاه انقلاب مراجعه کنند . باید به دولت حاضر نصیحت کنیم که مقابله با مردم و تشکل های مردمی ، زندانی کردن اشخاص ، اراذل و اوباش خواندن مردم شریف یا اطلاق واژه ی خس و خاشاک به آنان و زدن انگهای آمریکایی ، برانداز و ... به انسانهای آزاده و استفاده از زور و فریب باعث نخواهد شد تا مردم از عقاید آگاهانه ی خود دست بر دارند.
اعتصاب 4000 کارگر کوره های آجر پزی شبستر
براساس خبررسیده به اتحادیه آزاد کارگران ایران در تاریخ 29 خرداد 1388 آمده است ، کارگران کوره پزخانه های وایقان شبستر، امروز جمعه 29خرداد در اعتراض به عدم تعیین دستمزدهای خود دست از کار کشیدند. کارگران کوره پزخانه های وایقان که تعدادشان بالغ بر 4000 نفر است، پس از آن که کارفرما از تعیین دستمزد آنان خودداری کرد از روز 29 خرداد دست به اعتصاب نامحدود زده و نمایندگان خود را برای رهبری اعتصاب انتخاب نمودند. سالیان گذشته نیز کارگران کوره پزخانه ها برای اضافه دستمزد مجبور به اعتصاب شده بودند که با موفقیت همراه بود.
طبق اخبار رسیده، کارفرمای کوره پزخانه های وایقان شبسترنیروی انتظامی را پیشاپیش به کمک خود فراخوانده و با چسباندن اطلاعیه رسوایی از طرف نیروی انتظامی در دفترکوره ها، مبنی بر این که با کارگران اعتصابی برخورد و به 6 حبس محکوم خواهند شد، به تهدید کارگران پرداخته است. اما کارگران مصمم و بدون اعتنا به تهدیدات غیر قانونی کارفرما و عواملش اعتصاب یک پارچه و قدرتمندانه خود را آغاز نموده اند.
اتحادیه آزاد کارگران ایران
یادداشت های یک دانشجوی پزشکی در مورد کشتار اخیر
واقعا متاسفم از شرایطی که این روزها می بینم. من کاری به بحث هایی که تا اینجا شده است ندارم، چون نه توان بحث دارم نه تحمل این همه چیزهایی را که دیده ام و می شنوم. من فقط چیزهایی را که بعینه دیدم باز می گویم. دانشجوی پزشکی هستم. دیشب اورژِانس یکی از بیمارستان های اصلی ما قیامت بود. در حالی که قرار بوده تمام مجروح ها به بیمارستان های بقیه الله و بیمارستان های ارتش برده شود، آنقدر زخمی زیاد بوده است که به تمام بیمارستان ها سرریز شده است. دیشب نه نفر در بیمارستان ما فوت شدند و 28 زخمی تیر خورده بودند. تا صبح همه مسئولان دانشگاه در بیمارستان گریه می کردند. جنازه های کشته شده ها را با وانت بردند!! حتی نگذاشتند کسی اسم آنان را بفهمد. به کسایی که حتی حرمت مرده را نگه نمی دارند چی می توان گفت؟ کسی حق ندارد با زخمی ها صحبتی کند یا اطلاعاتی بگیرد. صبح امروز استادها و دانشجویان در اعتراض به برخورد هایی که شده است و در اعتراض به این همه کشتاراعتصاب کردند و در محوطه بیمارستان جمع شدند ولی نیروهای ضد شورش و لباس شخصی وارد محوطه گردیدند. آنان درهای ورودی بیمارستان را بستند و همه را زندانی کردند. آنقدر شمار زخمی ها زیاد است که اورژانس بیمارستان ما که قوی ترین اورژانس است از دانشجوها خواسته است که هرکسی که می تواند در بیمارستان بماند و کمک کند. امشب مطمئنا اوضاع بدتر هم می شود. به تمام این جنایت ها چه می توان گفت؟ به خانواده پسر 13 ساله ای که با گلوله کشته شده و حتی از جنازه اش خبری نیست چی می شود گفت؟! دیگر بحث تقلب نیست. دیگر بحث دزدیدن رای نیست. بحث ظلم عظیمی است که علیه مردم می کنند. دست هر بچه 13 یا 14 ساله یک باتوم داده اند که بزند توی سر و صورت یک عده خس و خاشاک!! یک عده اوباش!!
نقل با اصلاحات نگارشی
29 خرداد 88
اعلام موضع کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری در ارتباط با رویدادهای اخیر
جمعه 29 خرداد ماه 1388 _ 19 ماه ژوئن 2009در بخش هایی از این اطلاعیه آمده است، گرچه مردم میبایست با تحریم انتخابات ازحقوق خود دفاع می کردند، اما به هر حال این آرا ریخته شد و مورد سوء استفاده عوامل نظام قرار گرفت .
ما ضمن محکوم کردن حمله به معترضین یادآوری می کنیم که این اعتراضات باید از زیر رهبری موسویها، خاتمیها و کروبیها و همه عوامل و گماشتگان نظم سرمایه بیرون کشیده شود. این اعتراضات باید به بخشی از حق خواهی کارگران و مردم زحمتکش عليه نظام سرمایه داری تبدیل شود.
در بخش دیگری از این اطلاعیه آمده است، کارگران و مردم دلاور و عدالت طلب ایران و سراسر جهان می توانند و شایسته است تا در اعتراضات گسترده و آزادی خواهانه خود خواستار شناسائی، دستگیری و محاکمه آمران و عاملین سرکوب و کشتارهای اخیر مردم و آزادی کلیه دستگیر شدگان اعتراضات کارگری و مردمی روزهای اخیر و لغو احکام صادره علیه کارگران و فعالین کارگری، فعالین جنبش دانشجوئی و زنان شوند.
اعتصاب هزاران کارگر کوره های آجر پزی شبستر
هزارن تن از کارگران کوره پزخانه های "وایگان" شبستر، روز جمعه 29 خرداد در اعتراض به عدم تعیین دستمزدهای خود دست از کار کشیدند.
کارگران کوره پزخانه های "وایگان" که تعدادشان بالغ بر 4000 نفر است، پس از آن که کارفرما از تعیین دستمزد آنان خودداری کرد از روز 29 خرداد دست به اعتصاب نامحدود زده و نمایندگان خود را برای رهبری اعتصاب انتخاب نمودند.
کارفرمای کوره پزخانه های "وایگان" شبستر نیروی انتظامی را پیشاپیش به کمک خود فراخوانده و با چسباندن اطلاعیه به نقل از نیروی انتظامی در دفترکوره ها، مبنی بر این که با کارگران اعتصابی برخورد و به 6 ماه حبس محکوم خواهند شد، به تهدید کارگران پرداخته است.
لازم به ذکر است در واکنش به تهدیدهای کارفرما و نیروی انتظامی کارگران متحدانه بر ادامه اعتصاب خود تاکید نمودند.
صدور قرار دادگاهی برای تعدادی از بازداشت شدگان روز جهانی کارگر در تهران
دستگاه قضایی رژیم اعلام کرد، جلسه دادگاهی 6 تن از بازداشت شدگان روز جهانی کارگر در تهران روز یکشنبه 31 خرداد ماه برگزار خواهد شد.
اسامی فعالین کارگری که قرار است روز یکشنبه دادگاهی شوند عبارتند از سعید یوزیریال، جعفر عظیم زاده، مهدی شاندیز، کاوه مظفری، سعید افغانی و غلامرضا خانی.
لازم به ذکر است از مجموع فعالین کارگری بازداشت شده در جریان گرامی داشت روز جهانی کارگر در تهران، افراد ذکر شده همچنان در زندان به سر می برند. عدم پرداخت دستمزد کارگران نساجی بوکان
بر اساس گزارش کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری، کارفرمای کارخانه نساجی بوکان همچنان از پرداخت دستمزدهای معوقه کارگران خودداری می نماید.
کارگران نساجی بوکان 7 ماه دستمزد و عیدی سال جاری خود را دریافت نکرده اند. در این راستا کارگران با اعتراض و تحصن های مداوم خود در مقابل فرمانداری و اداره کار شهرستان بوکان خواستار دریافت مطالبات خود شده اند.
لازم به ذکر است با قطعی شدن تعطیلی کارخانه نساجی بوکان مسئولان اداره کار به کارگران اعلام کردند، باید از طریق چند وکیل رسمی جهت دریافت مطالبات خود اقدام نمایند.
ادامه احضار فعالین کارگری به اداره اطلاعات شهر های کردستان
بر اساس گزارشات رسیده، دو تن از فعالین کارگری شهرهای کامیاران و بانه توسط اداره اطلاعات این شهر ها احضار شده اند.
خبر رسیده از شهر کامیاران حاکی است، اداره اطلاعات این شهر "افشین ندیمی" فعال کارگری و عضو کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری را جهت حضور در روز یکشنبه 31 خرداد به این اداره احضار کرده است.
خبر دیگر از شهر بانه نیز حاکی است، اداره اطلاعات این شهر روز دوشنبه 26 خرداد ماه "رحمان سلیمانی" از فعالین کارگری و عضو کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری را احضار و بعد از دو ساعت بازجوئی وی را آزاد کرده است.
فراخوان جهانی جهت برگزاری تظاهرات اعتراض آمیز در حمایت از کارگران ایران
چهار فدراسیون جهانی که بیش از 170 میلیون کارگر را در سرتاسر جهان نمایندگی می کنند در فراخوانی مشترک روز جمعه 26 ژوئن برابر با 5 تیر ماه را روز اقدام جهانی با خواست اجرای عدالت برای کارگران ایران اعلام کرده اند.
به این منظور فدراسیون جهانی اتحادیه های کارگری "آی. تی. یو. سی"، سازمان آموزش جهانی "ایی. آی"، فدراسیون بین المللی کارگران حمل و نقل "آی. تی. اف" و اتحادیه بین المللی صنایع مواد غذایی، کشاورزی و خدمات "آی. یو. اف" در اعتراض به نادیده گرفتن پایه ای ترین حقوق اتحادیه ای کارگران، دستگیری های مستمر فعالین کارگری، تامين آزادی فعالین کارگری بازداشت شده و لغو احکام صادر علیه آنان، روز جمعه 5 تیر ماه تظاهراتی را در مقابل سفارتخانه ها و دفاتر نمایندگی رژیم جمهوری اسلامی در سراسر جهان برگزار خواهند کرد.
تجمع خانواده بازداشت شدگان تهران در مقابل دادگاه این شهر
بنابه گزارشات رسیده، صبح روز شنبه 30 خرداد ماه خانواده های دستگیر شدگان اعتراضات اخیر در مقابل دادگاه شهر تهران تجمع کردند.
تعداد افراد دستگیر شده بیش از 900 نفر تخمین زده می شود. خانواده هایی که عزیزانشان دستگیر شده اند از وضعیت، شرایط و محل نگهداری آنان بی خبرند.
دستگاه قضایی رژیم و ارگان های امنیتی از پاسخگویی به خانواده افراد بازداشت شده که شدیدا نگران وضعیت بستگان خود می باشند خودداری می نمایند.
مقامات قضایی رژیم به خانواده بازداشت شدگان اعلام کردند جهت اطلاع از وضعیت آنان یک ماه دیگر مراجعه نمایند. این مساله موجب خشم خانواده افراد بازداشت شده گردیده و اعلام کردند تا کسب اطلاع از بستگان خود محل را ترک نخواهند کرد.
گزارش تکمیلی
اعتصاب 4000 کارگر کوره های آجرپزی شبستر
کارگران کوره های آجرپزی شبستر دست از کار کشیدند. 4000 کارگر خواستار افزایش دستمزدهای خویش هستند. آنان مدت ها است به کارفرما اخطار کرده اند که سطح جدید دستمزدها را تعیین و اعلام کند. سرمایه دار مالک کوره پزخانه از قبول خواست کارگران سرپیچی کرده و تا امروز حاضر به اعلام افزایش حقوق ها نشده است. کارگران به دنبال دفع الوقت های مکرر و بهانه جویی های بی اساس سرمایه دار تصمیم به اعتصاب گرفتند. آنان از روز 29 خرداد دست از کار کشیدند، کوره ها را خاموش و چرخ تولید را متوقف ساختند. کارفرما مطابق معمول از نیروی سرکوب استمداد کرده است. سرکوبگران بسیار سریع در محل حضور یافته اند. آنان تهاجم خویش را با تهدید آغاز کرده و به کارگران اخطار نموده اند که در صورت ادامه اعتصاب هر کدام 6 ماه به زندان خواهند افتاد. سرکوبگران خواستار متفرق شدن کارگران و رفتن آنان به سر کار شده اند. پاسخ کارگران بسیار دندان شکن بوده است : اعتصاب را تا دستیابی به نتیجه مطلوب ادامه خواهند داد.
31 خرداد 88