13 آبان, نقطه عطف جدید در پیکار ضد دیکتاتوری مردم ایران

 

گفتار سیاسی رادیو راه کارگر

مراسم حکومتی و سنتی 13 آبان که هر سال وسیله ای بود در دست رژیم برای سرکوب  مبارزات دمکراتیک مردم ایران, دامن زدن به خارجی ستیزی عوامفریبانه و کور برای منحرف کردن افکار عمومی از مسایل حیاتی جامعه و بهره برداری نمایشی در جهت ادعای مقبولیت و مشروعیت خود,  با حضور گسترده اعتراضی مردم و سردادن شعارهای ضد دیکتاتوری, و بویژه با آماج قرار گرفتن دستگاه ولایت در اعتراضات این روز بی تردید ضربه ای تازه بر کودتاچیان وارد ساخته است. بررسی تاثیرات روانی این ضربه و پیامدهای آن در درون گروهبندی های اصلی و فرعی حکومتی و از آن مهم تر نقش و تاثیرات آن در میان خود مردم  هنوز نیازمند زمان و طرح کنش ها و جمع بندی هاست. اما از هم اکنون سه نکته در رابطه با  اعتراض این روز روشن است:

اولا: مردم روزی را که سه دهه رژیم بر آن نام "مبارزه با استکبار جهانی" گذاشته بود, به روز تازه ای در نفی صریح استبداد و دیکتاتوری تبدیل کردند. این اقدام صرفنظر از انگیزه و نیات گروههای رنگارنگ فراخوان دهندگان معترض به مردم برای حضور اعتراضی در این روز و مستقل از آرزوهای گذشته گرایانه ی برخی از آنها, نفی صریح گذشته است. مبارزه علیه دخالت خارجی و قدرت های خارجی از مجرای مبارزه برای دمکراسی و لاجرم تقویت نیروهای دمکراتیک می گذرد و دمکراسی را بدون درهم کوبیدن دیکتاتوری و استبداد نمی توان به دست آورد. اگر رژیم طی 30 سال با هزار ترفند بر این حقیقت پرده پوشاند, 13 آبان 88 این حقیقت را با اقدام مستقیم اعتراضی مردم از پیرایه ها زدود. تردید نباید داشت که حرکت بر همین مدار می تواند پیرایه های دیگری را نیز که این جنبش در وضعیت پیکار ضد دیکتاتوری با آنها روبروست کنار خواهد زد. هر چه باشد جان بخشیدن به رویای  زندگی سالم, حقوق مدنی و شهروندی, آزادی و عدالت اجتماعی و درهم کوبیدن قاطع ماندهای سمج گذشته از خواص حرکت های انقلابی است. 

ثانیا: حضور شکوهمند اعتراضی مردم در 13 آبان 88 با وجود سازماندهی گسترده و بسیج نیروها از سوی رژیم, با وجود کنترل رسانه ها و مقابله شدید و سرکوب روزنامه نگاران, بستن مطبوعات و رسانه ها , فیلترینگ سایت ها و وبلاگ ها, ایمیل ها و سایر امکانات اینترنتی ارتباط با خارج, تهدیدات سپاه و فرماندهان انتظامی در آستانه 13 آبان و با وجود برقراری حکومت نظامی اعلام نشده در مناطق مرکزی تهران از ساعات صبح 13 آبان و دستگیری های گسترده در شب پیش از آن,  نشان از آن دارد که دولت و دستگاه ولایت  جنگ عرصه اطلاع رسانی را به مردم و معترضان و مخالفان باخته است و بحران به حدی دامنه دار است که حتی این حد از سانسور و سرکوب و تهدید و فشار و اعدام هم نمی تواند مانع حرکت اعتراضی مردم شود و مردم فرصت های کم هزینه اعتراض را به کابوس رژیم تبدیل می کنند.

ثالثا: ناکارایی  تیغ سرکوب و سانسور از منظر جلوگیری از تداوم جنبش اعتراضی مردم ایران, که 13 آبان 88 یک نمونه درخشان جدید و انکار ناپذیر آن است  اصلی ترین و فوری ترین وظیفه ای که در برابر هر مدافع آزادی, دمکراسی و عدالت اجتماعی قرار می دهد, تقویت و تثبیت همین دستاورد است. برای این که دستگاه سرکوب مجال ترمیم و بازسازی و تیزتر کردن تیغ سرکوب و سانسور خویش را نیابد, برای این که جنبش اعتراضی بتواند در کنار بهره برداری از فرصت های مجاز و حکومتی,  فرصت های مستقل خویش را نیز خلق کند و در نبرد برای محاصره نظام کنونی و منزوی کردن گامی فراتر بگذارد, ناگزیر است اکنون دو عرصه حیاتی را در کانون توجه خویش بگذارد: نخست حمایت و پشتیبانی متقابل از همه سطوح مبارزه و بویژه حمایت از جنبش مطالباتی مزد و حقوق بگیران و دوم: سامان یابی در شکل های منعطف  به منظور تامین پوشش لازم در عمق دادن به شکل های مختلف فعالیت های علنی اعتراضی. در باره وجه نخست, جنبش مطالباتی بیش از هر چیز اهمیت دارد. جنبش مطالباتی است که در حد فاصل حرکت های بزرگ اعتراضی سراسری و توده ای, می تواند جنگ نقطه به نقطه و سنگربه سنگر برای فرسودن استبداد را تداوم دهد. و هر چه بیشتر از حمایت عمومی برخوردار شود این جنگ هم موثرتر و ثمربخش تر خواهد بود.

در وجه دوم, کافی است  اقداماتی که هم اکنون در شکل جنینی تبلور یافته  است, عمومیت یابد. قدرت جهنمی  دستگاه سرکوب در زمینه مقابله با فعالیت های سازمان یافته مبارزاتی و دشواری ها و هزینه های سنگین این شکل از سازماندهی در شرایط کنونی را با تشکیل هسته های کوچک و مستقل مبارزاتی با اتکا به پیوندهای طبیعی خانوادگی, دوستی ها و آشنایی های عمیق و مطمئن می توان درهم شکست. سازماندهی مستقل در حوزه ارتباطات بلافصل اجتماعی از سوی افراد تشکیل دهنده این هسته های مبارزاتی  می تواند خلا ناشی از فقدان سازمان یابی سراسری و عمومی را تا حدودی برطرف سازد و پایه های سازمان یابی سراسری در شرایط بهبود اساسی توازن قوا به سود مردم  را ایجاد نماید.

حضور اعتراضی مردم ایران در 13 آبان, و کانونی کردن شعار مرگ بر دیکتاتور در یک هماوردی علنی و آشکار با دیکتاتور و دستگاهش و دولتش و نظامیانش, امید به حرکت های بزرگ تر و درخشان تر را زنده نگه داشته و در مسیر تداوم جنبش اعتراضی نقطه عطفی پراهمیت است.