موج دستگیری دانشجویان، نشانه ی وحشت رژیم  از 16 آذر88

 

ارژنگ بامشاد

 

با نزدیک شدن 16آذر،  روز دانشجو، مأموران امنیتی رژیم، فشار بر دانشجویان را بشدت بالا برده اند. دستگیری فعالین دانشجویی بصورت گسترده ای به جریان افتاده است.

در شبانگاه چهارشنبه 27 آبان ماه ، سورنا هاشمی، مهرداد بزرگ، فرزان رئوفی، احسان دولتشاه، علیرضا موسوی ، سینا شکوهی و البرز زاهدی از فعالین دانش‌جویی توسط نیروهای امنیتی بازداشت و به نقطه‌ی نامعلومی منتقل شدند.

در تبریز دو تن از فعالین دانشجویی دانشگاه آزاد تبریز به نام‌های رسول عالی نژاد و بهروز فریدی دستگیر و به بازداشتگاه وزارت اطلاعات برده شدند. در دانشگاه شیراز بعداز ظهر سه شنبه 26 آبان ماه ندا اسکندری و خدیجه قهرمانی پس از مراجعه به کمیته انضباطی برای پیگیری احکام صادره در مورد خود،  بازداشت شدند.  در دانشگاه مشهد در 28 آبان، 22 تن از دانشجویان فعال دانشکده مهندسی و 2 تن از دانشجویان دانشکده علوم اداری و اقتصاد دانشگاه فردوسی به کمیته انضباطی احضار شدند. در ارومیه، در پی اعتراض به مرگ 4 دانشجو بر اثر گازگرفتگی ، تعدادی از دانشجویان دستگیر شدند. تعدادی از دانشجویان دانشگاه های خواجه نصیر، آزاد تهران و تفرش، شریف، امیرکبیر و علم و صنعت هم  دستگیر شده اند. درهمین حال سلمان سیما، کوهزاد اسماعیلی، حسن اسدی زیدآبادی، محمدصدیقی، حجت شریفی، نفیسه زارع کهن و موسی ساکت از اعضای دانش آموخته گان وابسته به دفتر تحکیم وحدت نیز دستگیر شده اند. هم زمان با موج دستگیری فعالین دانشجویی، محسن اژه ای دادستان کل کشور در گفت و گوی ویژه ی خبری روز پنچ شنبه 27 آبان ماه به معترضان هشدارداد و تاکید کرد: " از این به بعد با هر گونه اقدامی که موجب اخلال در نظام شود، بدون هیچ اغماضی برخورد خواهد شد و هیچ عذر و بهانه ای پذیرفته نیست."

 

دستگاه ولایت و باند سپاهی ـ امنیتی حاکم، هرچند در روزنامه ها و رسانه هایشان، مدام از این حرف می زنند که تظاهرات کنندگان و مخالفین چند صد نفر یا چند هزار نفر بیشتر نیستند، اما در واقعیت امر از رشد و گسترش جنبش وحشتزده شده اند. آن ها که دریافته بودند 16 آذر امسال، در حال و هوای دیگری برگزار خواهد شد و به عنوان حلقه ای از  زنجیره ی حرکت های تاکنونی جنبش اعتراضی ضداستبدادی قلمداد می شود، خود را برای کنترل و سرکوب آن آماده می کنند . آن چه دستگاه ولایت و سران رژیم را به شدت نگران کرده است، سراسری بودن حرکت های دانشجویی است. گزارش حرکت های دانشجویی از دانشگاه های گوناگون سراسر کشور، و همچنین موج دستگیری ها از ارومیه گرفته تا مشهد و شیراز و دیگر شهرها، نشان از سراسری بودن اعتراضات دانشجویی دارد. اعتراضاتی که می تواند در تداوم خود به شکل گیری زمینه های هماآهنگی و ارتباطات پایدار منجر شود. همین امر بر وحشت رژیم افزوده است.

 

بر پایه این نگرانی و برای آرام سازی فضای جنبش دانشجویی از هفته ها قبل تدارک دیده بودند. اعزام افرادی هم چون صفار هرندی و رسائی به دانشگاه های مختلف و سازماندهی سخنرانی ها، تلاشی بود برای یافتن راه های ارتباط و کاهش خشم دانشجویان. اما این اقدامات با مخالفت توده ی دانشجو روبرو شد. در همین گردهم آیی ها، دانشجویان فریاد می زدند: دوربین ها را خاموش کنید. آن ها بر خطر این اقدام مآموران رژیم بخوبی  واقف بودند. مأموران امنیتی  با فیلم برداری از صحنه های اعتراض دانشجویان، به شناسایی فعالین می پرداختند. امری که اکنون با گسترش موج دستگیری ها حقانیت نگرانی دانشجویان را اثبات کرده است. ارگان های سرکوب بر این باورند که از طریق فیلم برداری از حرکت های اعتراضی توده ی دانشجو، راحتتر می توانند به شناسایی فعالین بپردازند. اما آن ها ابله تر از آنند که دریابند، توده ی دانشجو، به همین راحتی، فعالین و سازمانگران خود را به جلو صحنه اعزام نخواهد کرد. واقعیت این است که تلاش برای تداوم مبارزه و حفظ روند توده ای شدن حرکت های دانشجویی، به فعالین و سازمانگران این درس را آموخته است که در شرایط ترس از جنبش توده ای، رژیم به  هر اقدامی دست می زند، ضرورت تلفیق کار علنی و مخفی، از ملزومات یک فعالیت سازمان یافته و ادامه دار است.

اکنون که دستگاه سرکوب، برای جلوگیری از سازماندهی موفق مراسم 16 آذر، به سیاست دستگیری گسترده و به زیر شکنجه بردن فعالین دانشجویی برای کشف شبکه های فعالین روی آورده است، تکیه بر عنصر توده ای بودن حرکت های دانشجویی و مشارکت هر چه بیشتر دانشجویان در حرکت های اعتراضی، می تواند ترفند جدید رژیم را خنثی کند. حضور توده دانشجویان یک دانشکده در حرکت های اعتراضی، و هم آهنگ کردن این حرکت ها با اقدامات اعتراضی دیگر دانشگاه ها، قدرت مقابله ی دانشجویان با پلیس سیاسی را صد چندان خواهد کرد. اما برای سازماندهی موفق چنین اقدامی، هم حفظ توده ای ماندن حرکت های دانشجویی و هم هم آهنگ کردن آن با دانشگاه های گوناگون، ضرورت  شکل گیری هسته های مخفی دانشجویی که بر پایه های اعتماد های شکل گیرفته و آزمایش پس داده، استوار باشد، بیش از پیش مطرح خواهد شد. بدون سازماندهی ضرور برای حفظ و تداوم و هم آهنگی حرکت ها، نمی توان مقاومت مؤثری در برابر تهاجم سرکوبگرانه ی دستگاه ولایت سازمان داد.

هم زمان با تاکید بر ضرورت حفظ فعالین و شبکه های سازمانیافته،  می بایست روی جلب حمایت اقشار گوناگون مردم نیز کار کرد و آن ها را به کمک فراخواند. گسترش اخبار دستگیری ها، همراه شدن با خانواده های آن ها و سازماندهی اعتراضات در مقابل زندان ها و ادارات قضائی، امکانات رژیم برای سرکوب در سکوت را درهم خواهد شکست و جرئت مقابله ی توده ای مردم دربرابر دستگاه ولایت را افزایش خواهد داد. اکنون زمان آن فرارسیده است که دانشجویان از هر طر یق ممکن بر جلب حمایت مردمی بکوشند و زمینه های پیوند و هم گرایی میان جنبش دانشجویی و دیگر جنبش های اقشار گوناگون را فراهم آورند. از این طریق می توان با سرکوب لجام گسیخته ی رژیم اسلامی مقابله کرد و امکان پیشروی را فراهم ساخت.

30 آبان 1388ـ 21 نوامبر2009