پانزده سال پس از انتشار "سیاره آسیب پذیر"

جان بلامی فاستر

مترجم :صادق افروز

 

هدف اصلی در "سیاره آسیب پذیر"هنگامی که پانزده سال پیش منتشر شد ارائه یک تحلیل مختصر ماتریالیستی و تاریخی از رشد و گسترش بحران زیست محیطی در سطح جهانی بود.این کتاب از تمدن های اولیه شروع می کرد و به جامعه انحصاری سرمایه داری در اواخر قرن بیستم خاتمه می یافت .حالا وقتی به نسخه اصلی نگاهی دوباره می اندازم- و حتی به نسخه دومی که پنج سال بعد از چاپ نخست با تغییراتی جزئی و ضمائم به چاپ رسید- به این نتیجه می رسم که در این نوشته مسئله اساسی که با واقعیات پیرامون ما مطابقت نداشته  و احتیاج به تجدید نظر داشته باشد وجود ندارد.با این وجود دنیای ما در پانزده سال گذشته شاهد نقش فعال انسان در رابطه با محیط زیست و افزودن نیروها وعواملی بوده که در این کتاب مورد تاکید قرار گرفته اند .

پس از انتشار چاپ اول ، این کتاب از سوی برخی محافل چپ به عنوان هوچی گر و شلوغ کردن بی دلیل، مورد انتقاد قرار گرفت .(1) آنها به وضعیت  بسیار وحشتناک زیست محیطی سیاره ما کم بها می دادند و جدی بودن این مسئله را نادیده می گرفتند .در چاپ نخست کتاب در سال 1994 در اولین پاراگراف چنین آمده  بود :"بر طبق گزارش انستیتوی معتبرورلد واچ ،ما اگر بخواهیم از سقوط برگشت ناپذیر محیط زیست(در چاپ دوم واژه محیط زیست را با محیط زیستی-اجتماعی جایگزین کردم ) حلوگیری کرده و کنترل مسائل پیرامونمان را در دست داشته باشیم تنها چهار دهه فرصت داریم ، و سال های 1990 سال های بسیار پر اهمیتی در آغاز این تغییرات ضروری هستند ." اما امروز به نظر می رسد این زمان بندی بسیار خوشبینانه بوده است .شواهد موجود دال براین هستند که تا ده سال آینده بشر در رابطه با کنترل آب و هوا و زمین به نقطه غیرقابل برگشتی خواهد رسید .اگرچه هزینه اجتماعی – محیط زیستی ادامه چنین روند آلوده سازی  برای نسل ها احساس نخواهد شد . ذوب شدن سریع و همزمان یخ ها در مناطق قطب شمال و ورقه های یخ در قطب جنوب و گرین لند و پهنه های منجمد در شمال و یخ های عظیم در مناطق کوهستانی همگی گواهی بر یک تغییر آب و هوایی گسترده است که اگر متوقف نشوند پی آمد غیر قابل تصوری برای زندگی در روی زمین خواهند داشت .(2)

آینده بخصوص برای کسانی که در آسیای جنوبی زندگی می کنند بسیار تیره و تار است .در این قسمت از زمین فجایع متعدد محیط زیست را تهدید می کند .در راس چنین تهدیداتی می توان از :ذوب شدن یخ های هیمالیا ،بالا آمدن سطح آب دریا ها ، تاثیر منفی افزایش درجه حرارت بر محصولات کشاورزی ، تغییرات احتمالی در بارش باران های موسمی ، افزایش سیل و قحطی ، از دست رفتن جنگل ها ، افزایش گرسنگی و مرض و افزایش حوادث مربوط به آب و هوا همچون گردباد در مناطق ساحلی  و طوفان نام برد .در نپال از بین رفتن سطوح یخ به بالا رفتن سطح آب در دریاچه های یخی و سیلاب ها انجامیده که خطر بسیار بزرگی برای مردم ومحیط زیست محسوب می شود .در حال حاضر 26 دریاچه از مجموع  2323 دریاچه یخی جزو مناطق خطرناک اعلام شده اند .افزایش 3-4 درجه سانتیگراد حرارت موجب ذوب شدن 58-70 درصد برف ها و مناطق یخی در نپال خواهد شد .(آی پی سی سی ) که پنل بین دولت ها در مورد تغییرات آب و هوایی در سازمان ملل است(3) اخیرا در اخطاریه ای گفته است اگر گرم شدن زمین با همین شدت ادامه داشته باشد توده های یخ در هیمالیا تا سال 2035 بطور کامل از بین خواهد رفت .چنین ذوب شدنی  به جاری شدن وحشتناک رودخانه ها در آسیای شرقی خواهد انجامید که دهه ها ادامه خواهد داشت . بدنبال چنین سیلاب هایی ، کمبود آب در رودخانه ها را شاهد خواهیم بود زیرا رودخانه ها از این کوه های یخی تغذیه می شوند .رودخانه هایی که آب شان را از یخ های هیمالیا می گیرند و تقریبا منبع آبی نیمی از مردم جهان هستند و بنابراین برای بخش عظیمی از جمعیت انسانی نقش حیاتی بازی می کنند .همزمان عامل خطرناک دیگری در منطقه بسیار پرجمعیت دلتای گنگز- برهماپوترا ظاهر شده است . علائمی دال بر این هستند که سطح آب دریا بطور دائم در حال بالا آمدن است و زندگی میلیون ها انسانی را که در این مناطق ساحلی زندگی می کنند تهدید می کند . این تهدید بسیار خطرناک توجهی به مرز ها و تاریخ تقسیم بندی هایی که بشر ایجاد کرده ندارد . مردم بنگلادش و ایالت بنگال غربی در هندوستان به یکسان در معرض خطر قرار دارند .آسیب پذیری مردم آسیای شرقی در مقابل تغییرات آب و هوایی به دلیل فقر گسترده دو چندان خواهد بود . پانزده سال پیش چنین تهدیداتی برای بشر و محیط زیست به سختی قابل پیش بینی بود اما درحال حاضر به نظر می رسد این تهدیدات خطرناک بسیار به ما نزدیک هستند .(4)

"سیاره آسیب پذیر" اگرچه بدرستی بحران محیط زیستی جهانی را تحت سیطره نظام سرمایه داری تحلیل می کرد اما نمی توانست پیش بینی کند این بحران با چه سرعتی شتاب خواهد گرفت ."سیاره آسیب پذیر" اگرچه راه حل را در هم تنیده شدن جنبش سوسیالیستی و تلاش برای حفظ محیط زیست می دید ولی پیش بینی نمی کرد که چنین آلترناتیوی با این سرعت خود را به عنوان آلترناتیوی تاریخی مطرح کند . با انقلاباتی که در آمریکای لاتین( ونزوئلا و بولیوی ) و آسیای جنوبی (نپال) رخ داده است سوسیالیزم قرن بیست و یکم بطور تنگاتنگی با زیست شناسی رادیکال در هم تنیده شده است .همانگونه که ایوو مورالس رئیس جمهور سوسیالیست بولیوی در 28 نوامبر 2008 بیان داشت:" مادامی که ما سیستم سرمایه داری را با سیستمی که بر اساس همبستگی و هارمونی بین مردم و طبیعت است جایگزین نکرده باشیم اقداماتی که ما برای نجات سیاره مان انجام می دهیم جز اقداماتی تسکین دهنده  نبوده و تاثیرات مثبت شان جنبه موقتی و زود گذرخواهد داشت ."(5) امروزه ما یا انقلابیونی هستیم که برای ایجاد جامعه ای عادلانه و با دوام تلاش می کنیم و یا مبارزه را باخته ایم .

یوجین ، اورگان ،22 جولای 2009

یاد داشت ها :

1. برای مثال مراجعه کنید به :

David Harvey , justice , nature , and the geography of differences(Cambridge,Massachuset:Blackwell,1966),194.

2. برای توضیحات دقیقتر نگاه کنید به :

John Bellmy Foster,Brett Clark, and Richard York, “Ecology:The Moment of Truth- An Introduction,:Monthly Review 60 ,no .3(July – August 2008)1-11

3. این کمیته در سازمان ملل به امور آب و هوایی می پردازد

UN Intergovernmental Panel on Climate Change (IPCC)

4.

Ulka Kelkar and Suruchi Badwal,South Asian Regional Studyon Climate Change Impaactand Adaptation,UN Human development Report 2007/2008  :Occasional Paper, http://hdr.undp.org , science and Development Network, “Monitoring Climate Change at the Top of the World,”August 16 2007, http://www.scidev.net

5.

Evo Morales,”Save the  planet From Capitalism,”November 28 ,2008,link:International  journal of Socialist renewal, http://links.org.au/note/769

 

صادق افروز

6 دسامبر 2009