و کبک را هراسناکی  سرب از خرام باز نمی‌‌دارد !

بهروز نظری

 

تظاهرات شجاعانه مردم در روز عاشورا زانوان دستگاه ولایت فقیه را به لرزه در آورده است. جنبشی که در اعتراض به کودتای خرداد ۸۸ شکل گرفت مدتهاست که کلّ دستگاه ولایت فقیه را مورد حمله و تعرض جسورانه خود قرار داده است. مردم به خوبی‌ دریافته اند که حق رای بدون درهم شکستن "اصل ولایت فقیه" به دست نخواهد آمد. مرحله جدید در جنبش اعتراضی در ایران، اکنون بیش از پیش، با روزهای انقلاب ۵۷ مقایسه می‌‌شوند. رادیکالیسم و صراحت درخواست‌های مردم و حتی آهنگ شعارها یادآور تعرض جانانه مردم به رژیم پهلوی در سال ۵۷ هستند. تشابه اما به همین جا ختم نمی‌‌شود. واکنش رسانه های دستگاه ولایت فقیه و سکوت اولیه آنان و بدنبال آن دروغ پردازیهای بیشرمانه بنگاه‌های خبری دولت کودتا نیز یادآور استیصال دستگاه شاهنشاهی است که علیرغم سانسور و کنترل رسانه‌ها نبرد تبلیغاتی را باخته بود.

همانطور که انتظار می‌‌رفت رژیم اسلامی سیستم های ارتباطی نظیر پیامک، یاهو مسنجر، گوگل تاک و و غیره را از کار انداخت. سرعت اینترنت حتی از قبل هم کمتر شد، بسیاری از سایت‌ها و شبکه‌های مجازی فیلتر شدند و بنا به گزارشاتی حتی سایت روزنامه های آفتاب یزد و اعتماد با اخلال مواجه شدند. همچنین گزارش شده که ماموران امنیتی مقارن با ورود به دفتر هفته نامه ایراندخت ضمن تفتیش و بازرسی این دفتر، تمامی کیس های کامپیوتر موجود در دفتر این هفته نامه را ضبط کرده و با خود برده اند. با حمله به نشریه ایراندخت و روزنامه اعتماد ، تعداد نشریات توقیف شده از کودتای خرداد ماه به اینطرف به ۱۵ نشریه رسید. در این مدت کوتاه بیش از ۱۰۰ خبرنگار دستگیر شده، نزدیک به صد خبرنگار و وبنگار از کشور خارج شده، فعالیت‌های رسانه‌های خارجی‌ در ایران محدود تر شده وهزاران صفحه سایت های اینترنتی مسدود شده اند. در اقدام دیگری برای خاموش کردن صدای جنبش اعتراضی مردم بانک مرکزی جمهوری اسلامی اعلام کرده که اسکناس هائی که بر روی آن ها نوشته، مهر یا هرگونه علامت اضافی وجود داشته باشد از هفدهم دی ماه از درجۀ اعتبار ساقط است. در چند ماه گذشته اسکناس‌ها در ایران به ابزاری برای شعار نویسی و ردوبدل کردن اطلاعات در ایران تبدیل شده اند. گسترش سانسور و تلاش برای کنترل رسانه‌ها از سوی جمهوری اسلامی در ایندوره شباهت بسیاری به تلاش‌های رژیم پهلوی در سال ۵۷ دارد.

تلاش دستگاه ولایت فقیه برای متصل کردن اعتراضات مردم به دولت‌ها و رسانه‌های خارجی نیز به سیاست دولت شریف امامی و ارتشبد ازهاری بی‌ شباهت نیست. حمله به خبرنگاران و رسانه‌های خارجی‌ و ایجاد اختلال در ماهواره‌ها با این بهانه صورت گرفته و می‌‌گیرند که به زعم ولی‌ فقیه این رسانه‌ها در شوراندن مردم و بروز نارضایتی‌ در ایران نقشی‌ کلیدی دارند. نباید فراموش کرد که در آبان ۵۷ شریف امامی از مطبوعات داخلی درخواست کرد تا با انعکاس بهتر اخبار داخلی از توجه مردم به رسانه‌های خارجی‌ از جمله بی‌ بی‌ سی‌ بکاهند.  وزیر فرهنگ شریف امامی نیز در ۳۰ آبان ۵۷ مستقیما کارکنان ایرانی بی‌ بی‌ سی‌ را مورد خطاب قرار داد و گفت که گزارشات بی‌ بی‌ سی‌ در بروز اغتشاش،خرابکاری و حتی در مواردی از آتش سوزی‌ها نقش داشته است. در آذر ماه نیز دولت پهلوی رسما و کتبا از بی‌ بی‌ سی‌ به سفیر انگلیس در ایران شکایت کرد. دولت شریف امامی همچنین خبرنگاران گاردین و یونایتد پرس را از ایران اخراج کرد. حمله به رسانه‌های خارجی‌ و مقصر قلمداد کردن آنها از سوی شاه نشانگر آن بود که رژیم پهلوی جنگ تبلیغاتی را در عرصه جهانی باخته بود. بی تردید می‌‌توان گفت که رژیم اسلامی از مدتها قبل در این نبرد به سختی شکست خورده بود. هشیاری مردم ایران و همبستگی‌ جانانه ایرانیان خارج از کشور با مبارزات مردم در ایران از فردای ۲۲ خرداد موجی از همبستگی جهانی را به راه انداخت. اعطای جوایز مختلف به چهره‌های ایرانی و تبدیل شدن ندا به چهره جنبش آزادی خواهانه مردم ایران از شواهدغیر قابل انکار این پیروزی هستند.

در کنار  حمله برای اعمال کنترل و قطع شریانهای خبری، تحلیلی و سازماندهی‌ جنبش اعتراضی مردم، بلندگو‌های تبلیغاتی رژیم به پخش اکاذیب و لجن پراکنی دست زده اند. این سیاست در جمهوری اسلامی بی سابقه نیست. از همان فردای "انتخابات" ریاست جمهوری تلاش برای ناچیز جلوه دادن عمق اعتراضات مردم  در صدر وظایف رسانه‌های دستگاه ولایت فقیه قرار گرفت. این حرکات اما پس از  درگذشت آیت الله منتظری وارد مرحله جدیدی شد. بسیاری از رسانه‌های رژیم در گزارش درگذشت او از بکار بردن عنوان آیت الله خوداری کردند. رسانه‌های دولتی از جمله کیهان همچنین تعداد شرکت کنندگان در مراسم تشییع  آیت الله منتظری را ۵ هزار نفر اعلام کردند. به قول این رسانه‌ها بسیاری از این تعداد به خاطر خامنه ای‌ در این مراسم شرکت کردند و تنها ۲۰۰ نفر که از قبل خود را سازمان داده بودند پس از پایان مراسم باقی‌ ماندند و دست به اغتشاش گری زدند. دروغ پردازی این رسانه بدان حد بود که حتی روزنامه آفتاب یزد در سرمقاله خود به این سبک از خبر رسانی اعتراض کرد. دولت کودتا پیش‌تر به مطبوعات در باره نحوه پخش خبر فوت آیت الله منتظری اخطار داده بود.

رسانه‌های دولتی همین سبک "خبر رسانی" را در مورد حرکت عظیم و میلیونی مردم در روز عاشورا به کار گرفتند. بسیاری از رسانه‌ها از پخش خبر تظاهرات روز عاشورا خوداری کردند. خبرگزاری فارس در حدود ساعت ۲ و بدنبال پخش وسیع اخبار و تصاویر ویدئویی در شبکه‌های مجازی و یوتیوب خبر کوتاهی منتشر کرد و در آن تظاهر کنندگان را "مشتی فریب خورده و آشوبگر" خواند که نه تنها شعارهای "ضد انقلابی و ساختارشکنانه" میدادند بلکه  "در خودروهای خود بسان مراسم عروسی بوق می زدند. برخی نیز در تجمع هلهله و شادمانی و خرابکاری می کردند".این نهاد وابسته به سپاه و احمدی نژاد به خون کشیده شدن تظاهرات را تکذیب کرد.

ایرنا، خبرگزاری رسمی‌ دولت نیز تا ساعت ۳ بعد از ظهر سکوت کرده و پس از آن در یک خبر کوتاه تلاش کرد تا تظاهرات میلیونی مردم را به تلاشهای" بقایای فرقه موسوی برای اخلال در عزاداری مردم" تقلیل دهد. خبر درگیری بین مردم و نیروهای مسلح رژیم، علیرغم پخش وسیع تصاویر و فیلم‌های حمله وحشیانه رژیم به مردم، تا ساعتها بعد توسط رسانه‌های دولتی تکذیب می‌‌شد. جالب اینجاست که همین رسانه‌ها با بوق و کرنا اخطار وزارت ارشاد به ۴ روزنامه را به دلیل " سانسور راهپيمايي مردم در سراسر كشور در حمايت از نظام اسلامی و محكوميت توهين به ساحت بنيانگذار جمهوری اسلامي ايران در بعضي از مطبوعات كشور" در ۲۸ آذر پخش کردند. اداره كل مطبوعات و خبرگزاری ‌های داخلی در این روز به روزنامه‌های اندیشه نو و جهان اقتصاد بدلیل عدم چاب خبر این راهپیمایی دولتی، و به روزنامه‌های اعتماد و مردم سالاری به خاطر آنچه که سانسور تصویری نامیده شد، تذکر کتبی‌ داد.

تلاشهای رسانه‌های دولتی اما به این محدود نیست. در کنار ردیف کردن پیامهای تهدید آمیز سپاه، مقامات دولتی و گروه‌های من درآوردی و جدیدالتاسیس، خبرگزاری فارس در اقدامی که روی گوبلز را سفید کرد قتل جوانان ایرانی را جزیی از پروژه "کشته سازی" فتنه گران دانست. در نخستین ساعات بامداد ۷ دی‌ خبرگزاری فارس در گزارشی تحت عنوان "گزارشي از پروژه‌ "كشته‌سازي " جديد : پروژه "كشته ‌سازي " فتنه‌گران و سناريوي شماره 2 ندا آقاسلطان با كشتن خواهر زاده موسوی كليد خورد"، قتل خواهر زاده موسوی را مشکوک خواند و اعلام کرد که "انتخاب خواهرزاده موسوی در ميان جمعيت امروز حاضر در خيابان انقلاب است، انتخابي كه اتفاقي به نظر نمي رسد. خواهرزاده ميرحسين موسوي در اغلب تجمعات پس از انتخابات حاضر بوده و از اين رو هدفي نشاندار برای تيم های ترور بوده است." در همین گزارش اعلام شده که نیروهای امنیتی پیش از تظاهرات ۱۶ آذر چندی از این "گروه‌های ترور" را شناسایی و دستگیر کرده بودند، و تلاش "فتنه گران" برای وارد کردن آمپول های سمی به قصد قربانی کردن دانشجویان توسط رسانه ها خنثی شد! از نظر خبرگزاری فارس همه قتلهای اخیر مشکوک اند. این دستگاه تبلیغاتی دروغ های صدا و سیما را تکرار کرد. سیمای ولایت فقیه در برنامه اخبار ساعت 21 کشته شدن خواهر زاده موسوی را مشکوک اعلام کرده بود.در این برنامه خبری، رادان، جانشین فرمانده نیروی انتظامی گفته بود که یکی‌ از قربانیان روز عاشورا به شکل مشکوکی از روی یکی‌ از پلهای تهران سقوط کرده بود و دو نفر دیگر در تصادف با ماشین کشته شدند. تئوری درخشان خبرگزاری فارس بسیار ساده است:

 "پس از ماجراي قتل ندا آقا سلطان، فتنه‌انگيزان با بهره‌گيري از ابزارهاي رسانه‌اي خود از قبيل راديو فردا، صداي آمريكا، بي‌بي‌سي فارسي و ... كه اكثر آنها از سوي نهادهاي امنيتي كشورهايي همچون آمريكا و انگليس اداره مي‌شوند، پروژه 72 تن سازي از كشته‌هاي اغتشاشات پس از انتخابات را كليد زدند كه اين پروژه آنها نيز پس از مشخص شدن دروغ بودن كشته شدن تعدادي از اين افراد ناكام ماند. 72 تن سازي از كشته‌هاي اغتشاشات پس از انتخابات نيز از اين روي بود كه با يادآوري 72 شهيد قيام كربلا، از احساسات ديني مردم سوءاستفاده شود اما پس از مشخص شدن دروغ‌هاي آشكار در اين پروژه، هدايت‌كنندگان اين پروژه ناكام مانده و از پيگيري دنباله ماجرا امتناع كردند "

مطبوعات دولتی هر چند  "قوه تخیل" خبرگزاری فارس را ندارند، با اینهمه در تکذیب و یا ناچیز شمردن حرکات مردم در روز عاشورا جا نماندند. روزنامه مردم سالاری کشته شدن مردم در روز عاشورا را انکار کرد، تیتر اصلی‌ روزنامه ایران"فتنه‌گران حرمت عاشورا را شكستند" بود،و کیهان نوشت که"ملت، آمریکا و اسرائیل را مات کرد".  کیهان کشته شدن تظاهرات کنندگان را انکار نکرد، اما همچون فارس از پروژه کشتارسازی سخن گفت که به نظر مهدی محمدی نویسنده کیهان " از قبل پيش بيني و درباره آن هشدار داده شده بود." روزنامه رسالت تظاهرات میلیونی مردم در روز عاشورا را با حادثه ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ مقایسه کرد و با تکرار سناریوی "کشته سازی" فارس، و نقطه عطف خواندن حرکت اعتراضی مردم پرسید که "سکوت برخی خواص تا کجا ادامه دارد؟" و" آيا حساب سران فتنه با جريان نفاق همچنان جداست؟ " مسیح مهاجری مدیر مسئول روزنامه ی جمهوری اسلامی در سرمقاله ای ضمن انتقاد به تندروی های جناح حاکم، خواستار آن شد که موسوی و کروبی حساب خود را از "ساختار شکنان" با صراحت بیشتری جدا کنند.  روزنامه جمهوری اسلامی با اعتراف به اینکه جنبش اعتراضی مردم ایران وارد مرحله تازه ای‌ شده اعلام کرد که "آهنگ تبلیغات رسانه های بیگانه نشان می دهد که آنها با سواستفاده از حوادث چند ماه گذشته از اشخاص عبور کرده و درصدد برآمده اند اصل کارائی نظام حکومتی دینی را زیر سئوال ببرند. این خواسته ایست که از آغاز تشکیل نظام جمهوری اسلامی دشمنان این نظام درصدد رسیدن به آن بودند و البته هرچه بیشتر تلاش کردند ناامیدتر شدند. امروز گستردگی حوزه اختلافات متاسفانه به دشمنان کمک کرده و آنها امیدوارتر از هر زمان دیگری به این موضوع می پردازند." روزنامه جام جم هم با اذعان به رشد و گسترش جنبش اعتراضی مردم در دو ماه گذشته در مقاله اى به دسته بندى مردم و جمهورى اسلامى به يزيديان و ياران امام حسين پرداخته و نوشت: "آنانى كه تا ديروز به بهانه قدس عليه قدس و به بهانه ۱۳ آبان و ۱۶ آذر به نفع استكبار به ميدان آمده بودند، اين بار به بهانه عاشورا به دفاع از يزيديان و عليه حسينيان به خيابان آمدند. كسانى كه نسبتشان با عزاداران حسينى فقط لباس سياهشان بود، اما رفتارشان در سنگ‌ پرانى هلهله، آتش‌زدن و بى ‌ادبى به سپاه عمر سعد مى‌ماند."

لجن پراکنی بلندگوهای تبلیغاتی ولی‌ فقیه و خط و نشان کشیدن آنان علیه مردم بی‌ شباهت به چرندیات شاه درباره ارتجاع سرخ و سیاه، و تلاشهای شریف امامی و ازهاری برای متهم کردن مردم ایران به نداشتن اراده و اندیشه مستقل نیست. بی‌ جهت نیست که مردم ایران شعار مرگ بر اصل ولایت فقیه را سر می‌‌دهند. اصل ولی‌ فقیه انکار بدیهی‌‌ترین حقوق انسانی مردم است. مطبوعات ایران در سال ۵۷ نیز بارها مورد حمله قرار گرفتند. هراسان از پخش اخبار اعتراضات مردم از سوی مطبوعات، دولت شریف امامی در ۱۹ مهر سال۵۷ نیروهای ارتش را به دفاتر کیهان و اطلاعات  فرستاد و اعلام کرد تمام اخبار خارجی و داخلی این روزنامه‌ها باید از سوی ممیزان نظامی تایید وتصویب شوند. زیر فشار و مقاومت جانانه خبرنگاران شریف امامی بلافاصله عقب نشینی کرد. خبرنگاران این دو روزنامه  و همچنین دو روزنامه دیگر کشور، آیندگان و رستاخیز، دست به اعتصاب زده و پس از سه روز سانسورچیان را از دفاتر خود بیرون کردند. تلاش ازهاری هم برای کنترل و سانسور رسانه‌ها به رادیکال تر شدن خبرنگاران منجر شد. دولت نظامی ۵ سردبیر را دستگیر و ۳۰ خبرنگار را به تحریک مردم متهم کرد. بدستور ازهاری مطبوعات از انتشار باز ماندند. رادیو و تلویزیون ملی‌ ایران هم از حمله دولت در امان نبود و سانسورچیان ارتشی هم به دفاتر این سازمان اعزام شدند.  پس از عقب نشینی دولت و تصمیم ازهاری برای از سرگیری چاپ روزنامه ها، خبرنگاران و چاپچیان روزنامه‌ها بار دیگر دست به اعتصاب زدند. خبرنگاران رادیو و تلویزیون هم به کارگران روزنامه ها ملحق شده و با صدور بیانیه‌ای از مردم خواستند تا تلویزیون‌ها و رادیو‌های خود را خاموش کرده و به صدای نظامیان گوش نکنند. این اعتصاب ۶۲ روز طول کشید و روزنامه‌ها پس از سقوط دولت نظامی مجددا در ۱۶ دی‌ ماه ظاهر شدند.

کودتای خرداد ۸۸ گامی‌ بود در جهت یک دست کردن دستگاه دولتی و یک صدا کردن آن. در شرایطی که رای مردم در تقابل آشکار با اصل ولایت فقیه قرار گرفته دیگر "میزان رای مردم" نیست و نمیتواند باشد. دستکاری در نتایج انتخابات و جهت گیریهای دولت کودتا در دوره اخیر اما با مقاومت درخشان مردم مواجه شده است. در همین راستا است که فشار به رسانه‌ها افزایش پیدا کرده و سانسور و کنترل رسانه‌ها وارد عرصه کاملا جدیدی شده است. ایران از جمله محدود کشورهایی است که در آن انتشار نشریات بدون کسب مجوز ممنوع است. اما در این رژیم، همانگونه که در چند ماه اخیر مشاهده کرده ایم، داشتن مجوز به معنای داشتن حق استمرار انتشار نیست. با اینهمه دولت در صدد است تا به اشکال مختلف صداهای خارج از نت را خفه کند. طرح تغییر قانون مطبوعات و افزایش فشار مالی‌ به مطبوعات در همین راستا به بحث گذاشته میشوند.

در آبان ۱۳۸۸محمدعلی رامین، معاون مطبوعاتی و اطلاع‌رسانی جدید وزارت ارشاد در مراسم معارفه‌  خود از آشی که دولت دارد برای  مطبوعات می‌‌پزد خبر داد:"در نخستین فرصت پرونده‌های یارانه‌ها را بررسی می‌كنیم و قصد داریم یارانه‌ها را عاقلانه، عادلانه و منطبق با استانداردهایی كه براساس رسالت رسانه‌ها شكل می‌گیرد ، تطبیق بدهیم.» از نظر رامین "آزادی، آنارشیسم، ایجاد تشویش اذهان و نا‌امنی روانی، اخلاقی و عقیدتی در جامعه از جرایم بزرگی است كه باید به آن رسیدگی شود... اساس كار رسانه، ایجاد وحدت فكری عقیدتی در جامعه است... ما از رسانه‌ها و كاركنان رسانه‌ها انتظار داریم كه در جایگاه ركن چهارم مردم‌سالاری دینی هماهنگ با سه قوه دیگر اهداف متعالی نظام را دنبال كنند... رسانه‌های ما نیاز به بازخوانی عملكرد خود دارند." یک ماه پس از سخنان رامین، محمد پرویزی، مدیرکل مطبوعات داخلی وزارت ارشاد در سخنانی تاکید کرد که تخصیص یارانه‌ها به مطبوعات براساس فاکتورهایی صورت می‌گیرد که "از جمله مهمترین موارد آن، در تعیین یارانه مطبوعات، کیفیت محتوایی نشریات است."

این تلاشها و تهدید‌ها در جهت بر عکس کردن روندی است که از دوره ریاست جمهوری خاتمی شروع شده  بود. هدف از این حملات به حاشیه راندن مخالفان درونی‌ است و مطبوعات از جمله حلقه‌های اصلی‌ مورد تعرض دستگاه ولی‌ فقیه است. اخراج بیش از ۲۰ نفر از کارگران روزنامه فرهیختگان در ۳۰ آذر ۱۳۸۸ حاکی از اینست که کودتا گران قصد دارند تا همه نشریاتی را که همچنان در حال انتشار اند به خط کنند. یک هفته پیش از تصفیه فرهیختگان محمدعلی رامین، معاون مطبوعاتی وزارت ارشاد، در دفتر تحریریه روزنامه فرهیختگان حاضر شده و روزنامه‌نگاران این روزنامه را یک "مشت دلقک" خطاب کرده بود. افشين محمدي مدير مسئول روزنامه فرهيختگان در خوش رقصی دیگری و در مصاحبه با خبرگزاری فارس در اوّل دی‌ ماه ۱۳۸۸ گفت که "رعايت چارچوب‌ها امنيت شغلی روزنامه نگاران را ارتقا مي‌بخشد".

 دستگیری گسترده خبرنگاران و از جمله نسرین وزیری، خبرنگار پارلمانی ایلنا و وب ‌سایت خبرآنلاین، بدرالسادات مفیدی، دبیر انجمن صنفی روزنامه‌نگاران ایران و همسرش، کیوان مهرگان، دبیر سیاسی ضمیمه روزنامه اعتماد، مرتضی کاظمیان، یادداشت‌نویس روزنامه‌های اصلاح‌طلب، سام محمودی ، عبدالرضا تاجیک، عمادالدین باقی، ماشاالله شمس‌الواعظین ، مصطفی ایزدی، و علیرضا بهشتی، سردبیر وب ‌سایت کلمه در همین راستا صورت میگیرند. مقامات امنیتی ایران پیش از این به شمس‌الواعظین، سخنگوی انجمن دفاع از مطبوعات، نسبت به مصاحبه با بی‌بی‌سی و دیگر رسانه‌های خارجی هشدار داده بودند. در چنین بستری است که حرکت به سوی  حکومتی کردن مطلق رسانه ها، و مساوی قلمداد کردن منافع فردی و بویژه منافع ولی‌ فقیه با "منافع ملی‌" سرعت بیشتری گرفته است. در این مسیر دستگاه ولایت فقیه از جعل اخبار، عکس و فیلم، دروغ پردازی و تهدید مردم فروگذار نیست.

همه این تدابیر اما خبر از استیصال دولت اسلامی می‌‌دهد. دستگاه ولی‌ فقیه و ماشین دروغ پردازی آن در عرصه داخلی نیز نبرد تبلیغاتی را باخته است. سی‌ سال پیش دستگاه تبلیغاتی و دروغ پراکنی رژیم سلطنتی در برابر رسانه‌های کوچک انقلاب به زانو در آمد. شبنامه ها، اعلامیه ها، نوارها، فکس، زیراکس و دیوارهای کوچه و خیابان‌های ایران در دست مردم  به ابزار‌هایی برای اطلاع رسانی، تحلیل و تفسیر، سازماندهی و ابراز همبستگی تبدیل شدند.  دستگاه عظیم تبلیغاتی شاه در برابر نبوغ سیاسی مردم درانقلاب، کوچک، خشک و سرشار از کلیشه بود.  اگر دستگاه تبلیغاتی جمهوری اسلامی به مراتب پیچیده تر، ثروتمند تر و بزرگتر از رسانه‌های شاه است، خلاقیت کنونی مردم ایران نیز به مراتب چشمگیرتر و درخشان تر است. دیوار‌های کوچه و بازار همچنان بوم نقاشی انقلابی مردم است. پیامک نه ابزاری برای ردوبدل کردن جوک که به ابزاری برای خبر رسانی و سازمان دهی‌ تبدیل شده؛ فیسبوک نه فقط یک شبکه دوستیابی که به ابزاری برای شبکه سازی، سازمان دهی‌ و ابراز همبستگی مبدل شده؛ سایت‌ها جای مطبوعات توقیف شده را پر می‌‌کنند؛ وبلاگ‌ها تنها نه جایی‌ برای درددل و ثبت وقایع روزانه شخصی‌، که تحلیل و تفسیراند و جایگزین جزوه‌های سیاسی؛ و یوتیوب نه فقط جایی برای تماشای فیلم‌های کوتاه تفریحی که سکویی برای پخش اخبار جنایات رژیم، مقاومت مردم، و هنر اعتراضی است که بویژه  در مونتاژ خلاقانه تصاویر سمبل‌های مقاومت مردم با موسیقی حماسی و اعتراضی قابل مشاهده است.  . حتی اسکناس‌های مچاله شده ارزش سیاسی دارند. مشکل رژیم اما این ابزارها نیستند. مشکل رژیم اما این نیست که نمی‌‌توانند برای همیشه خطوط تلفن، پیامک ها، و یا اینترنت را مختل کنند. حتی اگر رژیم قادر بود همه دیوارها را خراب کند، اسکناس‌ها را به سکه تبدیل کند و خطوط ارتباطات تلفنی را قطع کند، مشکل مردمی که به اصل ولایت فقیه گردن نمی‌‌گذارند هم چنان بر جای خواهد ماند. درست به همین خاطر است که تمامی نقشه ‌های دستگاه ولایت فقیه برای متوقف کردن جنبش عظیم مردمی با شکست مواجه شده است. دستگاه ولی‌ فقیه حتی سر قفلی مراسم های دولتی همچون روز قدس و ۱۳ آبان را نیز از دست داده است. 

 

 

 

 

 

 

.